سیمنار در رابطه با درس کلیات راهنمایی و مشاوره موضوع : خشم و کنترل خشم
استاد محترم خانم دکتر باسره دانشجوی طراح : سید مجید عسگری
آدرنالین از کجا ترشح می شود؟
آدرنالین هورمونی است که از غدد فوق کلیوی و برخی سلول های عصبی ترشح می شود. غدد فوق کلیوی دارای ۲ بخش هستند:
قشر غدد فوق کلیه (بخش بیرونی)
مغز غدد فوق کلیه (قسمت داخلی)
بخش مغزی فوق کلیه توسط سیستم سمپاتو آدرنال به سیستم عصب های همدردی متصل شده است که باعث تنظیم واکنش به استرس می شود. تنها با چند دقیقه قرار گرفتن در موقعیت استرس زا، آدرنالین در خون آزاد شده و به اندام های مختلف منتقل می شود و باعث بروز واکنش هایی خواهد شد که برای را برای جنگ و گریز آماده می کند.
اپی نفرین نام دیگر هورمون آدرنالین است. اگر پزشک شما در مورد تاثیر اپی نفرین بر قلب، اثرات اپی نفرین بر سیستم عصبی سمپاتیک، عملکرد اپی نفرین یا مسیر اپی نفرین شما صحبت کرد، منظور همان آدرنالین است. گاهی اوقات به هورمون آدرنالین هورمون هیجان هم می گویند.
بدن شما آدرنالین را به عنوان راهی برای محافظت از شما ترشح می کند. ترشح آدرنالین به افزایش تمرکز ذهنی شما کمک می کند. ترشح این هورمون درد را از بین نمی برد، اما احساس درد را تا مدتی غیرفعال می کند. بیشتر افراد گاه به گاه در معرض شرایط استرس زا قرار می گیرند؛ بنابراین اکثر ما با علائم معمول ترشح آدرنالین آشنا هستیم، علائمی مثل:
ضربان قلب سریع
فشار خون بالا
اضطراب
کاهش وزن
تعریق زیاد
گشاد شدن مردمک چشم
تپش قلب.
با این حال، این یک واکنش طبیعی بدن است که قصد دارد به ما در پاسخ به شرایط استرس زا کمک کند. پس از پایان استرس حاد، علائم به سرعت از بین می روند و ترشح بیش از حد آدرنالین متوقف می شود.
عصبانیت باعث برانگیخته شدن واکنش «جنگ یا گریز» بدن میشود. ترس، هیجان و اضطراب از دیگر علائمی است که این واکنش را تحریک میکند. غدد آدرنال در بدن هورمون استرس، مثل آدرنالین و کورتیزول، ترشح میکنند. مغز به منظور آماده شدن برای تلاش فیزیکی، خون را از شکم به سمت عضلات میبرد. ضربان قلب، فشار خون و تنفس افزایش می یابد، دمای بدن بالا میرود و پوست شروع به تعریق میکند. تمرکز و دقت مغز بالا میرود.
بعضی بیماری های کوتاه و بلندمدت که مربوط به عدم کنترل عصبانیت است عبارتند از:
سردرد
اختلال گوارشی مانند معده درد
بیخوابی
افزایش اضطراب
افسردگی
فشار خون بالا
اختلال پوستی مانند اگزما
سکته ی قلبی
سکته ی مغزی
روش های غیر مفید برای بروز خشم
بسیاری از افراد خشم خود را به روش هایی که از نظر روانشناسان و روانپزشکان ناسالم و نامناسب هستند، بروز می دهند، مثلا:
فوران خشم:
بعضی از افراد روی عصبانیت خود کنترل ندارند و از کوره در میروند. این امر منجر به خشونت فیزیکی میشود. ممکن است چنین فردی خودش را از خانواده و دوستان دور کند. بعضی از کسانی که زود عصبانی میشوند اعتماد به نفس پایینی دارند و از خشم خود به عنوان راهی برای فریب دادن دیگران و پیدا کردن حس قدرت استفاده میکنند.
سرکوب خشم:
بعضی فکر میکنند که عصبانیت یک احساس نامناسب یا بد است و تصمیم به سرکوب آن می گیرند اما فرو خوردن خشم اغلب منجر به افسردگی و اضطراب میشود. بعضی خشم فروخورده ی خود را سر افراد بیگناه، مثل کودکان و حیوانات، خالی میکنند.
دست و پنجه نرم کردن با خشم
وقتی با کسی بحثتان میشود، عصبانی و ناراحت بودن از او کار ساده ای است. اگر مشکلتان را با فردی که اغلب می بینید حل نکنید، تجربه ی ناراحت کننده و آزار دهنده ای برایتان خواهد بود.
رفتار با دانش آموز پرخاشگر
در اینجا روش های برخورد با کودک یا دانش آموز پرخاشگر در دوره ابتدایی را مورد بحث قرار دادیم و روش های کاربردی برای برخورد با این نوع کودکان به شما اراده خواهیم نمود.
خلاصه کودک پرخاشگر :
رفتارهای تهاجمی یا پرخاشگرانه از شایعترین اختلالات رفتاری انسان است. براساس بررسی های انجام شده، درصد زیادی از مشکلات رفتاری کودکان تحت عناوین مختلف به پرخاشگری مربوط میشود. وجود نظریات متنوع دراین مورد حاکی از پیچیدگی موضوع است
از نظر علمی باید گفت پرخاشگری یک کشش و یا یک گرایش درفرد است که به صورت زدن، کشتن و ویران کردن خودرا نشان میدهد. امری که فرد بعنوان عکس العمل از خود بروز میدهد به گونه ای است که باید گفت مناسب عمل و یا رفتار طرف مقابل نیست.
ظاهر این امر نشان دهنده یک شورش و انقلابی در درون فرد و حاکی از وجود احساساتی است که فردگویی از بازگو کردن آن وحشت دارد.
رنجی در درون او وجود دارد که قادر به رفع و جبران آن نیست و ناگزیر تلافی آنرا سر دیگران در می آورد اگر چه در مواردی این زجر دادن متوجه خودش نیز می شود. فروید معتقد است پرخاشگری امری غریزی و فطری بوده و انسان از هنگام تولد این نیرو رابا خود بدنیا می آورد.
حفظ خونسردی در مقابل رفتار اخلالگر دانش آموز کار سهولت نیست.مخصوصا زمانی که اخلال گری دانش آموز شدید است معلم بیشتر ناراحت میشود چون احساس ناکامی میکند.
دانش آموزی که نمیگذارد معلم حواس خودرا جمع کند و مطالب را آن طور که لازم است ارائه دهد وهمه را زیر نظر داشته باشد و کلاس را بر پا سازد و بتواند کار گروهی انجام بدهد معلمی که با شوق تمام درس را شروع میکند و ناگهان متوجه می شود که دانش آموزی که از کلاس خارج میشود یا رفیق پهلودستی خودرا نیشگون میگیرد. بعید است که خشمگین نشود.
در موقعیتهای بحرانی واکنش معلم خیلی مهم است.او باید از بلند کردن صدای خود بپرهیزد تا مبادا به مشاجره بکشد.تحقیقات نشان میدهد که وقتی معلم خشمگین میشود یا دانش آموز را مورد انتقاد قرار میدهد.دانش آموزان علیه او تبلیغ میکنند.دیکتاتوری در کلاس دانش آموزان را بیشترمضطرب میکند و انها رابه اخلالگری وامی دارد.
البته معنای جمله این نیست که معلم یا مسئولان مدرسه باید نظم را کنار بگذارند بلکه منظور این است که:
سخت گیری باید با محبت و ادب همراه باشد . همان گونه که توضیح کامل درس موجب شود که دانش آموزان مطالب خودرا یاد بگیرند.توضیح کامل مقررات در جو عاطفی و تا اندازه ای خودمانی موجب می شود که از اخلالگری دانش آموزان کم شود .
منشاء و ریشه پرخاشگری کودک یا دانش آموز :
1- منشاء غریزی و فطری:
طفل به همراه تولد خود این حالت را دارد و آماده پرخاشگری است که جلوه آن به صورت جنگ، دفاع، نزاع های شخصی و درگیری های جمعی در افراد دیده میشود.
2- منشاء اجتماعی:
گروهی از روانشناسان این حالت را ناشی از آموخته های اجتماعی و مکتسبات آن میدانند و میگویند: نارضایتی فرد از محیط و اطرافیان و عقده هایی که از پدر و مادر، مدیر، معلم و مدرسه دارد سبب پیدایش این حالت و عقده در فرد میشود.
3- منشاء غریزی و اجتماعی:
شاید بهترین نظر این باشد که بگوییم این حالت در افراد دارای ریشه و منشاء غریزی و اجتماعی است بدین معنی که اصل آن در افراد غریزی است. در همه ی افراد کم و بیش به صورت آشکار و نهان وجوددارد ولی بتدریج و بر اثر اکتساب، دامنه آن گسترده خواهد شد.
4- کمبود توجه و عاطفه:
خصوصاً در هنگام کودکی و نیز طرد کودک از سوی والدین یا جدایی آن ها که سبب احساس ناامنی در فرد می شود.همچنین غیبت پدر یا اعتیاد والدین عاملی است در جهت تشدید رفتارهای پرخاشگرانه.
روش های اصلاحی برای از بین بردن حالت پرخاشگری :
1- آگاهی دادن:
این مساله مهمی است که به دانش آموز تفهیم شود راه وصول به هدف از طریق پرخاشگری ممکن و درست نیست. داشتن زور و قدرت خوب است ولی بکار بردن آن به صورت وحشیانه امری نامطلوب است.
2- اقدام به رشد فکری:
در موقع پرخاشگری نباید خشمگین شد و یا بر سر دانش آموزان داد کشید. این امر ممکن است اثری فوری داشته باشد ولی در دراز مدت کاری بیهوده است.باید از جر و بحث و جار و جنجال دست کشید و از طریق ذکر داستان ها و بیان مسائل حقایق و واقعیت ها کوشید که سطح آگاهی و اندیشه وی را بالاتر برده و وی را بتدریج پخته و ورزیده سازد.
3- آشنا کردن به حقوق دیگران:
این ضرورت حیات است که انسان ها به حقوق و وظایف خود در قبال دیگران آشنا باشند و بدانند در برابر طرف مقابل چه موضعی باید اتخاذ کنند تا این گمان برایشان پیش نیاید که پدر و مادر و احیاناً دیگران موظفند هر رفتاری که از انها بروز کرده متحمل شوند.
4- آگاهی به زشتی امر:
هم چنان فرد باید دریابد که با پرخاشگری عمل ناپسندی را انجام داده و هرگز از زدن و ویران کردن و پرخاش و عتاب خود راضی نباشد.
5- رفع ناکامی ها و محرومیت ها:
از میان برداشتن این عامل خود در تعدیل این حالت دارای نقش فوق العاده و اساسی است.
6- ایجاد محیط صمیمی:
از طریق ایجاد روابط دوستانه و محیط صمیمانه و گرم تا حد زیادی زمینه را برای اصلاح و تعدیل او فراهم سازد و هم با ایجاد ملاحظات و رودربایستی ها زشتی و کراهت این امر رابه او تفهیم کنید.
ایجاد سرگرمی و اشتغال:
بیکاری و نداشتن یک وظیفه ای که آدمی رابه خود مشغول کند سبب آن خواهد شد که حوصله اش سر برود و آماده پرخاشگری شود. در صورتی که پرخاشگری ناشی از علل فیزیولوژیک باشد مراجعه به دکتر و دارو و درمان، بسیار لازم و ضروری است.
عوامل بروز خشونت
الف : علل شخصیتی :
شخصیت امکان پیشبینی انچه راکه فرد در موقعیتی خاص انجام خواهد داد فراهم می کند با توجه به نظریات سزار لمبروزو جرم شناس و پدر مردم شناسی جنایی ایتالیا میان نقص بدنی از یک سو و جنایت از سوی دیگر رابطه نزدیکی وجوددارد .
آیزنگ مدعی است که بین ویژگی های شخصیتی چون برون گرایی و رفتار انحرافی رابطه وجوددارد فرد برونگرا ماجراجو و مغرور است ؛ سریعاً واکنش نشان می دهد .
تمایل به پرخاشگری دارد ؛ زود از کوره به در می رود ؛ احساسات وی در کنترلش نیست . او بدون تامل و اندیشه عمل می کند .
سازمان روانی فرد به گونه ای است که برای هر عامل تهدید کننده ای از خود واکنش نشان می دهد و طبق معمولً یکی از رایجترین واکنشها به نا امنی ؛ پرخاشگری است همچنین ناکامی هسته مرکزی شخصیت آدمی را مورد تعرض قرار داده و ویران می کند .
ب _ علل خانوادگی
سختگیری ها ؛ خشونت ها ؛ سرزنش ها و تحقیرهای والدین مستبد اثرات ویرانگر و جبران ناپذیری بر روی ساختار شخصیتی کودکان و نوجوانان باقی میگذارد و احساس بی کفایتی ؛ ترس و انزوا و گوشه گیری ؛ ناتوانی در برقراری روابط عاطفی و اجتماعی ناسازگاری و پرخاشگری و … می تواند زاییده چنین رفتارهای ناسنجیده و نابخردانه والدین باشد .
ج _ علل آموزشگاهی :
پژوهش های انجام شده حاکی از ارتباط پرخاشگری با مشکلات یادگیری است …
پرخاشگری با پیشرفت تحصیلی ضعیف و ناکامی در مدرسه همراه می باشد . پرخاشگری واکنش کلی نسبت به ناکامی است هر چند افراد همیشه پاسخهای پرخاشگرانه آشکار از خود نشان نمیدهند و انها را در وجود خود سرکوب می کنند . مثلا پسری که بوسیله یکی از همکلاسان خود مورد اهانت قرار گرفته ؛ غالباً بطور فیزیکی به او حمله ور می شود .
زد و خوردها و دعواهای حیاط مدرسه خود نشانه هایی از این پرخاشگری ها است
د _ علل اجتماعی
پرخاشگری ناشی از ناکامی های بنیادی یا یادگیری و مشاهدات محیطی است تحقیقات بندورا « 1973 » نشان داده است که پرخاشگری کاملاً جنبه تقلیدی دارد و از راه مشاهده کسب می شود
طرد یا روش های انضباطی نادرست در افزایش پرخاشگری نقش داشته اند با توجه به فزونی پرخاشگری در جامعه صنعتی و شهری امروزی ؛ برخی برای توجیه این پدیده وسایل ارتباط جمعی را مسئول می دانند زیرا فیلم ؛ مجله ؛ روزنامه ؛ کتاب ؛ تلویزیون ؛ ویدئو ؛ ماهواره حاوی عکسهای و و مطالبی است که در آن اشاره به خشونت ؛ تهاجم و جنایت بسیار دیده می شود .
علل و مشکلات آموزشگاهی :
روش های انضباطی نادرست در دبستان – تبعیض- رفت و آمد با دوستان ناباب- تحقیر و برچسب زدن به دانش آموز
علل و مشکلات اجتماعی
– رسانه های مختلف
– محرومیت « سد کردن راه وصول به هدف افراد در جامعه ؛ ناکامی »
– برخی رفتارهای افراد جامعه در رفت و آمد های روزانه
نتیجه گیری :
برای درمان پرخاشگری گام اول شناخت و ریشه یابی علت یا علل پرخاشگری است با شناخت این عوامل میتوان همکاری های لازم را برای کاستن از میزان و شدت پرخاشگری ارائه نمود مانند سرگرم نمودن فرد مهر و محبت و دلجویی آموزش تنهایی فکرکردن صبرو متانت نشان دادن در مواقع پرخاشگری تشویق جهت استحمام وروش گرفتن اجرای عدالت در منزل برآورده کردن نیازهای کودکان و نوجوانان مساعد ساختن جو آزادی های بازرسی شده جلوگیری از توهین و ناسزا گفتن به آن ها ویا مقابله به مثل نکردن با انها پیشگیری از تهدید و ترساندن الگوهای خوب رابه آن ها نشان دادن رهنمودهایی در مورد سازش و جوشش با دیگران تشویق به بازیهای گروهی و رعایت بتراکت و قوانین در زندگی با دیگران عادت دادن به آنا به گذشت یاد دادن انتقاد صحیح به انها جهت تخلیه و سبک شدن و آرامش یافتن و درپایان چنانچه رعایت عوامل فوق تاثیری نداشت میتوان از عوامل دیگری مانند توبیخ اخطار تحکم علامت مقابله به مثل تنبیه و قهرو… استفاده نمود.
معلمی که در مقابل اخلالگری های دانش آموزان با ملایمت و سرعت واکنش نشان می دهد بر آن ها اثر مثبت میگذارد انها نیز تمایل پیدا می کنند ملایمتر باشند و رفتارهای خودرا اصلاح کنند.
معلمی که در مقابل اخلالگریهای دانش آموزان خونسردی نشان دهد و مساله را این طور مطرح کند که بالاخره اوست که باید الگو باشد ،به دانش آموزان یاد میدهد که در مواقع اختلاف با دیگران چگونه رفتار کنند . برای حفظ خونسردی یا کاهش شدت هیجان به هنگام درگیری با دانش آموزان ،چند توصیه پیشنهاد میشود :
– نباید صدای خودرا بلند کرد ،بلکه باید به روال عادی سخن گفت. پیش از پاسخ دادن به دانش آموزان چند دقیقه صبر کرد «نفسهای عمیق کشید»نباید تصور کرد که حمله های کلامی و اخلالگری های دانش آموزان مخصوصا در جهت معلم است ،بلکه باید آن ها را نشانه های ناتوانی و کمک خواهی درنظر گرفت :
به هنگام هیجان شدید احتمالا باید از اتخاذ تصمیم برای هر نوع اقدامی خودداری کرد و به دانش آموز گفت :
««اگر دوست داشته باشید ،پس از کلاس میتوانیم باهم بحث کنیم ،بهتر است حالا درس را ادامه دهیم تا بعداً درباره مسا له حرف بزنیم.»»
و اینک چند دور اندیشی دیگر از تشدید حمله علیه دیگران پیش گیری میکند ؛ معلم همیشه باید به این فکر باشد که با دانش آموز رو در رو نشود ،وی را مسخره نکند و موقعیت رابه جایی نرساند که دانش آموز احساس کند ،در پیش بچه های کلاس ،همه ی عزت و احترام خودرا از دست داده است .
معلم نباید شخصیت دانش آموزان را خرد کند . دانش آموزی که مورد اهانت قرامی گیرد ؛ به سهولت آمادگی پیدا نمیکند که در بحث شرکت کند .یا کار گروهی انجام دهد .نوجوان زخم خورده در پی انتقام است .