به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
تربیت
در
آئین زرتشت و اوستا
مقدمه
همانگونه که از عنوان برمی آید بحث ما راجع به تربیت و فرهنگ در دوره ای از ایران باستان که با ظهور زرتشت آغاز میشود خواهد بود، و بنا بر این است این موضوع که ایرانیان مردمانی موفق در همه جوانب زندگی بوده اند اثبات و سرچشمه تمدن آنها که منجر به پدید آمدن امپراطوریهای بزرگ و جوامع مترقی شده ، روشن تر شود.
در این گزارش کوتاه ابتدا به زندگی زرتشت و کلیاتی از آئین این مرد بزرگ و سپس نقش این آئین در تربیت پرداخته خواهد شد.
بخش اول : زندگی نامه زرتشت
زَرتُشت یا زَردُشت یا اشوزَرتُشت، پیامبر ایران باستان بود که مزدیسنا را بنیان گذاشت. وی همچنین سراینده گات ها، کهن ترین بخش اوستا می باشد. زمان و محل دقیق تولد وی مشخص نیست اما گمانه زنی ها و اسناد، زمانی بین ۱۰۰۰ تا ۶۰۰ سال پیش از میلاد مسیح را برای او حدس زده اند و زادگاه وی را به مناطق مختلفی مانند ری، آذربایجان، خوارزم، سیستان و خراسان نسبت داده اند. تعلمیات زرتشت بعدها با باورهای بومی ایرانیان ترکیب شد و مزدیسنای کنونی که نزدیک به پنج سده دین رسمی ایران نیز بوده است، را پدید آورد.
زرتشت :
اَکِم اکه یی ، ونگو هِم اشِم
نیکوکاران نیکی بینند،بدکاران رنج
وی در تبلیغ دین خود با دشواری هایی روبرو بوده است. در سرودهای خویش از فقر و کمی تعداد حامیانش می گوید و از بدکاری پیشگویان و روحانیان هم وطن خود "کوی ها و کرپن ها"، گله و شکایت دارد و از بعضی دشمنان خود مانند بندوه و گرهمه نام می برد. سرانجام بر آن می شود که از زادگاه خود دور شود و به سرزمین مجاور(سیستان) برود که فرمانروای آن کی گشتاسپ است. زرتشت در این سرزمین سرانجام با موفقیت روبرو می گردد. با گِرَوِش کی گشتاسپ به دین زرتشت، مخالفت های حکمرانان همجوار برانگیخته می شود. نام برخی از فرمانروایان مخالف زرتشت در آبان یشت آمده است که از میان آنان ارجاسب تورانی از همه نامورتر است.
در مورد مرگ زرتشت نیز اتفاق نظر وجود ندارد، به یک روایت در سن هفتاد سالگی به هنگام عبادت در بلخ به قتل رسید و به روایتی دیگر در یکی از جنگها کشته شد
ریشه و معنای نام
نام زرتشت بر اساس متون اوستایی "زرائوشترا" بوده است که نامی مرکب از «زَرَت» که ممکن است معنی زرد و زرین یا پیر داشته باشد و «اشترا» که برخی آن را شتر و برخی معنی آن را آسترا به معنی ستاره در نظر گرفته اند، می باشد.
دارنده ی شتر زرد، دارنده ی شتر پیر، دارنده ی شتر با جرات، درخشان و زرد مثل طلا، پسر ستاره، ، ستاره ی درخشان و روشنایی زرین معانی گوناگونی است که تا به حال محققان برای نام زرتشت ذکر کرده اند.
تبار و خانواده زرتشت
مادر زرتشت "دوغدو" دختر "فری هیم رَوا" و پدر وی "پوروشسپ" نام داشتند. نام خانوادگی زرتشت "اسپنتمان" بود. حاصل ازدواج پوروشسپ و دوغدو پنج پسر بود که زرتشت سومین آنها بود.
زرتشت سه بار ازدواج کرد که نام همسر نخست و دوم او ذکر نشده ، اما برای همسر سوم او نام "هووی" را ذکر کرده اند ، هووی از خاندان "هووگوه" و بنابر روایات سنتی دختر "فرشوشتر"، وزیر کی گشتاسپ شاه کیانی بوده است.
بخش دوم : نگاهی گذرا بر آیین زرتشت
آیین زرتشت یکی از عوامل مهم در اخلاق و تربیت مردم در عهد باستان بود . این آیین پر آوازه ترین آیین منصوب به ایرانیهاست و قرنها آیین رسمی ایران بود و برابر اصل مبارزه پایه گذاری شده بود . طبق این آیین اهورامزدا و اهریمن پیوسته در جدال و نبردند.اولی سرچشمه ی خیر ونیکی و دومی منشاء خبث و پلیدی است و اهریمن مولد بدیها و زشتیها چون تاریکی ، جهل ، ستم ، دروغ و بیماری است.
1- اصول ماوراءالطبیعیه و مفهوم خدا 5 – سه یوخت
2- اهورا مزدا و صفات او 6- فلسفه ی عملی
3- اصل وحدت و مسئله ثنویت 7 – ثواب و عقاب
4-اصول علمی یا فلسفه اخلاقی 8 – حیات پس از مرگ
مختصری در اصول مذهب و فلسفه ی زرتشت
1- اصول ماوراءالطبیعیه و مفهوم خدا
مهمترین نکته ی برجسته ی فلسفه ی ماوراءالطبیعی وحدت است . از نظر زرتشت و پیروان وی خدا روح بود و ممکن نبود برای او مجسمه سازند به همین جهت بت پرستی در ایران اوستائی وجود نداشت و همین اصل مهم است که ایرانیان در باب خدا تعبیر کرد.
در مذهب زرتشت خدا جبار وقهار و مهیب نیست چنانکه در سایر مذاهب هست و بدیها وقهر و غضب وجباری در او راهی نیست چونکه این ها شر است و شر مخصوص اهریمن هست.اه.را مزدای زرتشت خیر مطلق و دانایی و خوبی مطلق است.
2- اهورا مزدا و صفات او
در نظر ایرانیان اوستائی خدا یا اهورا مزدا خداوند جهان مرئی و نامرئی است وبرجسته ترین خصائل او یکی «اشا» به معنی عفت و پاکی و دیگری «چیستی» به مهنی دانش است.
لغت مزدا به معنی دانا واهورا به معنی خداوند است و از خصائص او بخشایش ، برکت و دانش افزائی است و او رادرخشان – پرتو افزا ،بزرگترین ، زیبا ترین ،نیومندترین ، داناترین،موزون ترین ، پاکترین ودهنده همه خوبیها و خداوند تمام هستی ونور مبدا نور و اصل دانش و هوش و منشاء تمام خوبیهای جهانی و روحانی و عطا کننده ی پاکدلی ، راستاری ، صمیمیت و پارسائی و وفور برکت بجوینده ی بهترین پندار نیک و گفتار وکردار نیک می دانسته اند.
3- اصل وحدت و مسئله ثنویت
اهورا مزدا خالق جهان و قادر مطلق است و از او جز نیکی نمی تواند آمد و نیز اهورا مزدا یعنی خالق جهان واحد است و ثنویت و تعدد را در مقلم او راهی نیست و در فر دو مقام «اوسپنت می نیو » و «وانگر می نیو» یکی انگیزاانده خیر و نیکیها و دیگری موجد شر و بدیها وجود دارند.
4-اصول علمی یا فلسفه اخلاقی
مذهب زرتشت را از آن جهت باید در چزء مذاهب خوب شمرد ه کاملا طرفدار عمل و زندگانی اجتاعی است و از چائر نشینی و گوشه گیری و رهبانیت یاد میکنند. در تعالیم مذهبی ادیان دیگر میبینیم که زندگانی بشر با گناهی عظیم توام است و انسان فقط بر اثر کشتن نفس یا شفاعت میانجی میتوانید سعادت اخروی را حاصل کند، ولی مذهب پیغمبر ایرانی برخلاف اینها تعلیم میدهد که مقصود از آفرینش انسان اینست که گیتی را با کوشش آباد کند و در غلبه ی خیر و نیکی بکوشد و سلطنت مینوی را در جهان برپا کند و
پس دوره ی حیات عبارتست از یک مبارزه ی دائمی بین نیکی و بدی و راستی و دروغ و زیبایی و زشتی.
5 – سه یوخت
بزرگترین منظور ومقصود زرتشت برانگیختن کردار نیک و وسیله ی آن پرورش اندیشه ی پاک در میان مردم است . مهمترین اصول عملی و اخلاقی در مذاهب زرتشت اصول سه گانه ی کردار نیک «هوورشت» و پندار نیک «هومت» و گفتار نیک « هوخت » است . هر زرتشتی موظف است که این سه اصل را شعار مذهب خود بداند و به آن عمل کند و این اصول را خوی خویش سازد.
6- فلسفه ی عملی
این امور است فلسفه ی مذهبی زرتشت را کاملا به عمل نزدیک میکند و این خود اختالف عظیم مذهب زرتشت را با سایر مذاهب می رساند . علت بی حاصل بودن فلسفه های گوناگون و اکثر مکتبهای فلسفی این بود که گرچه مدعی بودند که برای هدایت و ترمیم امور بشری بوجود آمده اند از هدایت امور بشری عاجز ماندند زیرا یک سلسله مفاهیم فرضی راخواسته اند با زندگانی بشر که روز بروز در تاثیر زمان و مکان و جریانهای تاریخی و اجتماعی در تغییر و تبدیل است منطبق سازند و حال آنکه این منظور یعنی هدایت بشر و اداره ی امور زندگانی وی در صورتی میسر است که همیشه بین مفاهیم و عمل نسبت نزدیکی وجود داشته باشد و اتفاقا فسفه ی صریح زرتشت موید همین نظر است.
7 – ثواب و عقاب
عقیده به حیات آینده و عدالت روز باز پسین از مبانی آئین زرتشتی محسوب میشود و فی الواقع عقیده ی عدالت و داد و وجود روز باز پسین لازمه ی چیرگی قوای نور است .پل چینوات وسیله ی ارتباط بین ایندیا و عالم دیگر یعنی جایگاه داد است و ارواح باید از آن عبور نمایند و این همانست که در میان یونانیان به پل گیوئل معروف هست و در اسلام پل صراط گردیده است .
8 – حیات پس از مرگ
اساس تمام ادیان یکی خدا و یکی امد به حیات پس از مرگ هست و بدون امید به حیات پس از مرگ دین بی مغز میشود و زندگانی اجتماعی فاقد تمام اندوخته های معنوی میگردد جاودانی بودن روح آدمی هست که اورا به دانش آموزی و کار بر می انگیزاند و اجتماعی و معقول میکند.
بخش سوم : جایگاه تربیت در آئین زرتشت
چنانکه دیدیم فلسفه زرتشت عملی است و این از وجوه اهمیت و بلندی مقام آن در تمام فلسفه ها و مذاهب است ، هر مذهب خواه یا نا خواه در حیات معتقدین خود تاثیرات کامل مینماید بخصوص وقتی که آن مذهب منطبق بر اصول روشن و عملی و اجتماعی و اخلاقی باشد.
مذهب زرتشت چنانکه از مقدمات فوق به خوبی معلوم شده است کاملا واجد این شرط عظیم و خوب و مفید بوده است و از این جهت اگر ما آنرا در بسیاری از جزئیات حیات فردی و اجتماعی ایرانیان موثر بدانیم به هیچ وجه راه اغراق نپوده ایم.
اهداف تربیتی :
هدف نهایی عبارت است از رضایت اهورامزدا و اجرای احکام او.
از تفکر تربیتی زرتشت اهداف کلی زیر مورد توجه و تاکید است : آبادانی کشور ، جامعه سالم و موحد ، تعاون و کوشش در رفع نیاز های یکدیگر و خودسازی که شامل اخلاق فردی و اجتماعی می شود. اهداف جزیی و رفتاری شامل پندار نیک ، گفتار نیک و کردار نیک می گردد.
اصول تعلیم و تربیت ( برگرفته از کتاب یسنا )
1 ) اصل اجتماعی بودن انسان :
بر این اساس انسان موجودی است اجتماعی که کامیابی او با خوشبختی دیگران تامین می شود. لذا توصیه بر این است که : خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد، چنین است خواست و فرمان اهورای چاره ساز. از این روی ما خواستاریم که با نیروی راستی و پایداری نیازهای دیگران را برآورده سازیم(یسنای 43، بند 1)
اصول تعلیم و تربیت ( برگرفته از کتاب یسنا )
2 ) اصل آموزش و پرورش همگانی :
همانطور که رفع نیازهای همه به وسیله یکدیگر تجویز می شود، آموزش دین و پرورش وتکامل افراد برای یک جامعه پارسا را رکن اساسی می داند. " ای مزدا همان دم که خرد مقدست در درون کسی راه یافت،نیروی معنوی و منش پاک او پدیدارگردد، آنگاه پیامبر تو خواهد توانست به او علم دین و دانش مینوی بیاموزد تا به وسیله این آموزش کشور پارسایی گسترش یابد و کسی نتواند پیروان تو را از راه درست و پاک منحرف سازد(یسنای 43،ب6).
اصول تعلیم و تربیت ( برگرفته از کتاب یسنا )
3 ) اصل فعالیت :
" ای مزدا به راستی پاداش گرانبهای خود را به کسی خواهم داد که در این کالبد جسمانی و جهان مادی با منش پاک به کار و کوشش بپردازد و به آبادانی جهان بکوشد" (یسنای 43، بند 14). در جای دیگر رسیدن به هدف در گرو رنج و سختی بردن مطرح شده است ، بنابراین تعلیمات زرتشتی سایق به عمل و همت و فعالیت زندگی است(رضازاده شفق،13335، ص131).در مکتب زرتشت شاگرد برای رسیدن به هدف فعال است و احساس مسئولیت می کند و معلم هدایت کننده شاگردان می باشد.
اصول تعلیم و تربیت ( برگرفته از کتاب یسنا )
4 ) اصل مخافت و ارشاد :
آنان که با تمام روح و نیرو به مخافت با پیروان دروغ برخیزند ، به راه راست و آیین نیک تو گام می نهند(یسنای46،بند5). همچنسن ارشاد و رهبری یک وظیفه همگانی دانشته می شود و کسی که از این اصل سر باز زند، گناهکار محسوب می شود(یسنای 46، بند6).
اصول تعلیم و تربیت ( برگرفته از کتاب یسنا )
5 ) اصل اندیشیدن و آزادی انتخاب بهترین ها :
انسان موردِ توجه زرتشت ، موجودی اندیشه ورز است و بایستی از طریق اندیشیدن و تفکر نمودن به راستی و حقیقت دست یابد(یسنای 53، بند3). در یسنای 31 بند 11 آمده است : از آن روزی که در تن آدمی روح دمید و به او نیروی گفتار وکردار ارزانی داشت خواست که هر کسی بنا به عقبده و صلاح خویش با آزادی کامل راهی را که بهتر می داند، برای خود برگزیند.هر کس در اظهار عقیده و انتخاب راه نیک و بد آزاد است، ولی در عین حال خرد مقدس اهورایی پیوسته آماده است، تا آنانی را که در گزینش راه سرگردان و در شک و تردیداند،راهنمایی نماید(یسنای 31، بند12)
اصول تعلیم و تربیت ( برگرفته از کتاب یسنا )
6 ) اصل احترام و توجه به عناصر سودمند :
بر این اساس باید به زمین و بخش های آن و عناصر سودمند جهان به دیده احترام نگریست(یسنای32، بند10). لذا فربانی حیوانات را ممنوع می داند و توصیه می کند عناصر اربعه هوا، آب ، خاک و آتش را نباید آلوده ساخت(یسنای32،بند12).
اصول تعلیم و تربیت ( برگرفته از کتاب یسنا )
7 ) اصل اعتقاد به مبدا و معاد و دریافت کیفر و پاداش :
این اصل به عنوان یم نیروی محرک برای انجام کارهای خیر و کنترل و بازداشت اعمال شر در جریان تربیت به کار گرفته شده است.
انواع تربیت در ایران اوستائی
1-تربیت مقدماتی وعلمی 2-تربیت دینی
3- تربیت بدنی 4- تربیت قهرمانی
5- تربیت سپاهی 6-تربیت کشتکاری
7-تربیت صنعتی 8- تربیت زنان
1-تربیت مقدماتی و علمی
تربیت مقدماتی ابتدایی برای همه اطفال یکسان بوده است . حفظ نمودن قطعات اوستا و خواندن و نوشتن و حساب محتمل است که عمومیت داشته . احتیاج تمام مردم به مقدمات حساب ضروری بوده زیرا که محتاج بوده اند حساب ایام و ماهها و اعیاد ملی و مذهبی را نگاه دارند و بعلاوه بعضی از تشریفات و فرایض مذهبی دانستن حساب را ایجاب می نموده است مانند نگاه داشتن عدد کشتار خرفستارها که کفاره گناهان محسوب می شده است، مردم اکثر اندوخته های معنوی و قسمت اعظم تاریخ و قصص و خاطرات قومی را از حافظه به حافظه منتقل می نموده اند. از این معلوم می شود که حافظه اهمیت زیادی داشته است، از جمله وظایف موبد این بود که قطعات درازی را از کتاب اوستا بخواند و شاگردانش محتاج حافظه قوی بودند، ولی نکته مهم این است که ابتدا معانی مطالب را تحقیق میکردند و سپس با آهنگ ساز از بر می نمودند برای نوشتن محتمل است که لوحه های چوبی و زغال بکار میبرده اند.
2-تربیت دینی
الف) آغاز تربیت دینی طفل ب)سدره کشتی
ج )یکی از وظایف روزانه د) وظایف 6 گانه دینی
2-تربیت دینی الف) آغاز تربیت دینی طفل
همین که زبان طفل به سخن باز می شد اولین واژه که به او می آموختند نام خدا بود و بعد نام زرتشت که وی را راهنمای دو جهان می دانستند. مادر و پدر نیز ملزم بودند که از هر نوع توجه و مهر نسبت به طفل فروگذار ننمایند، همین که طفل به سن هفت میرسید او را به سرپرستی موبدی وا میگذاشتندکه وی را تربیت دینی و غیر دینی دهد و وظایف زندگانی و آداب معاشرت را به او بیاموزد. ب)سدره و کشتی
قسمت اعظم تربیت دینی او عبارت از تعلیم نیایش ها و یشتها و اذکار و ازاله و تطهیر کثافت است و معمولا در سن هفت یا هشت طفل را سدره و کشتی عطا میکردند و بنابر اظهار نویسندگان دیگر در سن دوازده آن را معمول می داشته اند .
2-تربیت دینی ج) یکی از وظایف روزانه
از جمله ی تشریفات روزانه ی دینی تکرار پشت سروش بوده است .سروش را رهنمای حیات آدمی در دو جهان میدانسته اند و بعضی اوقات او را به اسم زنده روان یاد میکرده اند .
د) وظایف شش گانه دینی
هر زن ومرد موظف بود در هر سال شش وظیفه دینی را انجام دهد
1- به جا آوردن مراسم فروردین و جشن آن
2-به جا آوردن مراسم مربوطه به گاهنبارها و جشن آن
3-جشن گرفتن روزگار پدر و مادر
4- تکرار نیایش خورشید و مهر در هر روز سه مرتبه
5- تکرار نیایش ماه در هر ماه سه روز
6-جشن راپیتوان
جشن گاهنبار را به احترام اهورا مزدا می گرفتند.
جشن فروردین در درجه ی اهمیت بعد از جشن گاهنبار بوده است.
3- تربیت بدنی
الف ) لزوم و اهمیت صحت
بر طبق تعلیم اوستا صحت بدن و تربیت بدنی و نیرومندی برای هر ایرانی فریضه بود زیرا معتقد بودند صحت روح افراد به صحت جسم وابسته است . ایرانی ها همیشه از خدا توفیق بدن سالم و وقوی می طلبیدند و علت این است که سلامت عقل و بدن را مربوط به یکدیگر می دانستند.
ب)انواع ورزشی
انواع ورزش های بدنی مانند دویدن و شناوری و تیروکمان و زوبین اندازی و گوی و چوگان وشکار معمول بوده است
4-تربیت قهرمانی
الف ) قهرمانی در ایران باستان
قدیمی ترین تربیت ملی و اجتماعی ایرانیان را می توان تربیت راد مردی یا پهلوانی یا قهرمانی نامید. قهرمانان و رادمردان آن افراد جامعه بوده اند که نمونه زیبایی و مردانگی و شهامت و دلیری و تیزهوشی و سلحشور بشمار می آمدند. این نوع مردان در آغاز حیات اکثر ملل قدیم بوده اند . به همین دلیل ایرانیها را می توان قهرمان پرست نامید .
ب)شرایط برجسته قهرمانی
به طور خلاصه قهرمان باید برای اسب خود نیرو طلبد تا شایسته زندگی در میان قهرمانان باشد.
5-تربیت سپاهی
در مواقع ضرورت که مملکت با بیگانگان در جنگ بود تمام افراد ذکور ملت به پاس منافع مشترک و در راه صلاحیت ملی در ارتش داخل می شدند. طبقه ی روحانیون هیچ وقت مجاز نبودند در خدمت نظام شرکت جویند، ولی هر موقع نمایندگان شاهی طبل میزدند اهل تمام حرفه ها وظیفه خود میدانستند که پیشه ی خود را موقتا کنار گذارده و به آنها بپیوندند.
6-تربیت کشتکاری
شغل عمده ی اکثر مردم کیانی فلاحت بوده و هر فلاحی پسر خود را در شخم کردن، تخم پاشی و آبیاری و مراقبت تعلیم می داده است زیرا هر پدر شغل خویش را به پسر می آموخت وهمانطور که موبد که مراقب امور روحانی مردم بود ، قرائت و فهم کتب مقدسه و تشریفات مذهبی به فرزندش تعلیم میداد.
7-تربیت صنعتی
در ایران اوستائی هنرهای گوناگون وجود داشت و انواع و اقسام ادوات و آلات را از فلزات مختلف مانند آهن و مس و برنج و نقره و طلا می ساختند. و از اسامی ادوات و آلات جنگی و فلزاتی که در اوستا ذکر شده بسط دامنه ی هنرها معلوم می شود.
8- تربیت زنان
الف ) مقام زن در اوستا
زن در نظر ایرانیان باستان مقام شاخصی داشته و برترین آرمان اجتماعی راجع به زن آمادگی برای زندگانی با ازدواج و مادر شدن بود
ب ) تساوی حقوق زن و مرد
از لحاظ اخلاقی و حقوقی به مجرد ازدواج، زن مقام شاخصی را احراز می نموده است .
زن بنده و مرئوس مرد نیست بلکه همدم اوست .
منابع :
سیر تمدن و تربیت در ایران باستان/ اسدالله بیژن
تاریخ جامع ادیان/جان ناس – علی اصغر حکمت
تاریخ آموزش و پرورش در اسلام و ایران/جناب منوچهر وکیلیان
سایت ویکی پدیا