تارا فایل

پاورپوینت تاملی در معجزات پیامبر اعظم صلی الله علیه واله وسلم


تاملی در معجزات پیامبر اعظم صلی الله علیه واله وسلم
بسم الله الرحمن الرحیم

1) معجزه محسوس و زمانی
2) معجزه معقول و فرازمانی

سوالات فراروی:

آیا پیامبر اسلام معجزات دیگری به غیر از قرآن داشت؟ با توجه به شواهد نهج البلاغه پاسخ دهید.
قدسیت قرآن به چه معناست و شواهدی از نهج البلاغه ذکرنمایید که ناظر به قدسیت قرآن باشد.
نظریه تجربه نبوی چه می گوید و آن را با توجه به شواهد نهج البلاغه نقد نمایید.

تعریف معجزه:
امری خارق العاده ای که از سوی پیامبران برای اثبات نبوتشان ارائه می شود و دیگران از آوردن آن عاجز می باشد. که بر دو نوع می باشد:
1) معجزه محسوس و زمانی
2) معجزه معقول و فرازمانی

اعجاز نبوی؛ محسوس و معقول

خطبه 192: من با پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بودم آنگاه که سران قریش نزد او آمدند و گفتند: «اى محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم تو ادّعاى بزرگى کردى، که هیچیک از پدران و خاندانت نکردند، ما از تو معجزه‏اى مى‏خواهیم، اگر پاسخ مثبت داده، انجام دهى، مى‏دانیم که تو پیامبر و فرستاده خدایى، و اگر از انجام آن سرباز زنى، خواهیم دانست که ساحر و دروغگویى». پس پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود «شما چه مى‏خواهید» گفتند: «این درخت را بخوان تا از ریشه کنده شود و در پیش تو بایستد» پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: خداوند بر همه چیز تواناست. حال اگر خداوند این کار را بکند آیا ایمان مى‏آورید و به حق شهادت مى‏دهید؟

نمونه ای از معجزه محسوس:

گفتند: آرى… . سپس به درخت اشاره کرد و فرمود: «اى درخت اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارى، و مى‏دانى من پیامبر خدایم، از زمین با ریشه‏هایت درآى، و به فرمان خدا در پیش روى من قرار گیر». سوگند به پیامبرى که خدا او را به حق مبعوث کرد، درخت با ریشه‏هایش از زمین کنده شده، و پیش آمد با صداى شدید چونان به هم خوردن بال پرندگان، یا به هم خوردن شاخه‏هاى درختان، جلو آمد و در پیش روى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ایستاد که برخى از شاخه‏هاى بلند خود را بر روى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و بعضى دیگر را روى من انداخت و من در طرف راست پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ایستاده بودم، وقتى سران قریش این منظره را مشاهده کردند، با کبر و غرور گفتند: «به درخت فرمان ده، نصفش جلوتر آید، و نصف دیگر در جاى خود بماند».

پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمان داد. نیمى از درخت با وضعى شگفت‏آور و صدایى سخت به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نزدیک شد گویا مى‏خواست دور آن حضرت بپیچد، امّا سران قریش از روى کفر و سرکشى گفتند: «فرمان ده این نصف باز گردد و به نیم دیگر ملحق شود، و به صورت اول در آید». پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم دستور داد و چنان شد. من گفتم: لا اله الا اللّه، اى رسول خدا من نخستین کسى هستم که به تو ایمان آوردم، و نخستین فردى هستم اقرار مى‏کنم که درخت با فرمان خدا براى تصدیق نبوّت، و بزرگداشت دعوت رسالت، آنچه را خواستى انجام داد. امّا سران قریش همگى گفتند: «او ساحرى است دروغگو، که سحرى شگفت آور دارد، و سخت با مهارت است». و خطاب به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم گفتند: «آیا نبوّت تو را کسى جز امثال على علیه السّلام باور مى‏کند».

قرآن کریم؛ معجزه معقول و فرازمانی پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)

(وَ اِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَاْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ اِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ.فَاِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ اُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ)؛ بقره 23-24

هماورد طلبی قرآن، رمز معجزه جاوید
خداوندمی فرماید: اگر در حقانیت قرآن تردید دارید، یک سوره همانند آن بیاورید.

قدسیت؛ بارزترین ویژگی قرآن
تعریف قدسیت: تنزه ماورایی
بعد ماورایی: یعنی قرآن از آنِ خداست و پیامبر تنها دریافت کننده وحی. و آنچه را که به مردم ابلاغ می کند سخن خداوند است.(فاعلیت ربوبی و قابلیت نبوی و اختصاص وحی به ماوراء).

مثالهای ناظر به ماورایی بودن قرآن:
مثال1:( ثم انزل علیه الکتاب نوراً لا تطفا مصابیحه و سراجا لایخبو توقّده و بحرا لایدرک قعره …؛ سپس (خداوند متعال) بر (پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم) کتاب (قرآن) را نازل کرد. نوری که روشنایی اش خاموش نمی شود و چراغی که شعله اش زوال نمی پذیرد و دریایی که عمقش درک نمی شود …)
ظاهر خطبه 198 دلالت برآن دارد که قرآن کریم، حقیقتی است که از جانب خداوند بر پیامبر (ص) نازل گشته است. به عبارت دیگر انزال وحی و کتاب، پدیده ای است که فاعلیت آن از جانب خداوند و قابلیت و خطاب آن متوجه پیامبر اکرم است. در این فرآیند پیامبر اکرم(ص) در تولید وحی نقشی ندارد بلکه تنها در دریافت و انتقال وحی به مردم امانتدارانه نقش آفرینی می کند.

مثال2: امام علی  در فرازی ضمن دعا برای پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم)، حضرت را چنین معرفی می کند:
(اللهم… اجعل شرائف صلواتک و نوامی برکاتک علی محمد (صلی الله علیه واله وسلم) عبدک و رسولک الخاتم لماسبق … غیر ناکل عن قدم و لاواه فی عزم، واعیاً لوحیک، حافظاً لعهدک …؛ خدایا شریف ترین درودت و افزون ترین برکاتت را برای محمد صلی الله علیه و آله قرار ده که او بنده و فرستاده تو و خاتم پیامبران گذشته است … او که حتی یک قدم به عقب ننشست و عزم و اراده او سست نشد. پذیرای کامل وحی و حافظ پیمان تو بود).

از آنجایی که «وعی» به دریافت و حفظ سخن یا مانند آن معنی شده است عبارت فوق مستلزم آن است که پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه واله وسلم) حقیقتی را به عنوان «وحی» از جانب خداوند متعال دریافت نموده و نقش او تنها پذیرش و حفظ و انتقال معارف وحیانی بوده و اصل آیات قرآن از جانب خداوند متعال است چنانچه این موضوع در سخنان دیگر امام (علیه السلام) نیز مشهود است.

بعد عصمت: مصونیت وحی از نقص و خطاء
عصمت قرآن بدان معناست که قرآن کریم از هرگونه نقص و خطا مصون بوده و در معرفت بخشی خود نیز مخاطب را از گمراهی مصونیت می بخشد. در نهج البلاغه تعابیر گوناگونی است که می توان از آنها این رکن را استفاده نمود. مجموعه این تعابیر گوناگون که بطور مطابقی و التزامی بر عصمت دلالت دارند.

مثال: در نهج البلاغه پیرامون ضرورت تمسّک به قرآن و ویژگی های آن آمده است:
( وَ عَلَیْکُمْ بِکِتَابِ اللَّهِ فَاِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِینُ وَ النُّورُ الْمُبِینُ وَ الشِّفَاءُ النَّافِعُ وَ الرِّیُّ النَّاقِعُ وَ الْعِصْمَهُ لِلْمُتَمَسِّکِ وَ النَّجَاهُ لِلْمُتَعَلِّق ؛ بر شما باد کتاب خدا زیرا کتاب خدا (براى اتّصال بنده بخدا) ریسمان استوارى است (که هرگز گسیخته نخواهد شد) و (براى سیر در راه حقّ) نور آشکارى است (که تاریکى در آن راه ندارد) و (براى بیمارى جهل و نادانى به معرفت خدا و رسول) شفاء است، و (براى تشنه علوم و معارف حقّه) سیر آب شدن است و براى چنگ زننده (بآن) نگاه‏دارنده (از خطاء و لغزشها) است ) .

شاهد بحث عبارت « الْعِصْمَهُ لِلْمُتَمَسِّکِ وَ النَّجَاهُ لِلْمُتَعَلِّق » بوده که ظاهرآن دلالت بر اطلاق موضوع عصمت دارد و این به آن معنا است که قرآن دچار خطایی نبوده و با معارف خود همواره مخاطبین را از لغزش و خطاهای معرفتی مصونیت بخشیده و مایه های نجات فکری و عملی آنها را رقم می زند.َ
(واژه « عصمه » در لغت به معنای « منع و جلوگیری » آمده است و از این رو عبارت عصمت قرآن را می توان به معنای ممانعت قرآن از گمراهی و ضلالت بشری حمل نمود).

ارکان قدسیت
*انشاء و تمثیل کلام در خطبه 186 مستلزم انتساب معنا و لفظ قرآن به ماوراء
فرضیه:
بعد ماورایی:
فاعلیت ربوبی و قابلیت نبوی و اختصاص وحی به ماوراء
بعد عصمت:
مصونیت وحی از نقص و خطاء
قدسیت قرآن: تنزه ماورایی از نقص و خطا

تبیانیت و مرجعیت قرآن
و انّ القرآن ظاهره انیق، و باطنه عمیق، لا تفنى عجائبه، و لا تنقضی غرائبه، و لا تکشف الظّلمات الّا به (خ 18).
و على کتاب اللّه تعرض الامثال (خ 75).
نتیجه: قرآنی که معیار و شاخص حق و باطل است، پس خود باید عاری از خطا و نقص باشد.

شاخصه امور قدسی خاص:
معرفت بخشی معصومانه مانند کتاب و امام (ع)
امور قدسی عام: اماکن مقدس، زمانهای مقدس، اشیاء مقدس
امور قدسی خاص: قرآن صامت ، قرآن ناطق
نکته: اشتداد پذیری امور قدسی


تعداد صفحات : 20 | فرمت فایل : .ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود