بررسی نظام اجتماعی در ساختار شهرهای ایران
بیان مسئله:
رابطه متقابل بین حکومت، نهادهای مردمی و ساختار شهر
هدف:
بازخوانی رابطه حکومت و مردم در شکل گیری فضاهای شهری با تاکید بر نقش محلات و نهاد های مردمی در دوره قاجار
تاثیر نهادهای اجتماعی بر شکل شهر
در پیش از اسلام:
علیرغم شناسایی ساختار کالبدی، نمی توان
تاثیر ساختارهای اجتماعی بر شکل شهر، را بطور قطعی مورد تحلیل قرار داد، در صورتی که شهرهای پس از اسلام می تواند تصویری اگرچه نه چندان دقیق اما قابل تعمق ارائه دهد.
شهر گور- دوره ساسانی
تکرار دوره های متوالی ضعف قدرت های مرکزی و شکل گیری حکومت های محلی و اصطلاحا "ملوک الطوایفی”
دوره های طولانی از هرج و مرج های سیاسی
حیات پایدار شهرها به رغم ضعف نظام حکومتی و عدم توانایی حکومت در تسلط فراگیر بر ساختار شهر (هرچند سرعت رشد شهر کاهش یافته ولی متوقف نشده است.)
وضعیت سیاسی- اجتماعی شهرهای
پس از اسلام:
نظریه
استقلال شهر از حکومت:
نیروی تداوم بخش حیات شهرها در دوره های طولانی ضعف ساختار حکومت ها، نه در توان و قدرت دستگاه حاکمه، که در توانمندی شهروندان و نهادهای اجتماعی غیر دولتی بوده است که با رشدی فراگیر، شبکه های اجتماعی بهم پیوسته ای را تعریف کرده و حیات اقتصادی و اجتماعی شهر را تضمین می نمودند.
نمونه های حذف شده:
سلطانیه در زنجان و ربع رشیدی و شنب غازان در تبریز
اتکای شهر بر نیروهای اجتماعی و نه صرفا اقتدار دولت
حذف نظام طبقاتی (کاست) ساسانی
شکل گیری امپراطوری بزرگ اسلامی
رونق اقتصادی و تاثیر پذیری از اقتصاد جهانی
شکل گیری لایه های متوسط اجتماعی که در برابر تغییرات بنیان افکن آسیب پذیری کمتری داشتند.
عامل تداوم حیات شهرها در دوره پس از اسلام
نتیجه تداوم حیات شهرها
رشد های شهرها و گذر از شهرهای متوسط به ابرشهرهایی چون؛ اصفهان، تبریز، ری، سمرقند، نیشابور و . . .
تعریف شهرهای بزرگ به عنوان نقطه مقصد مهاجرت از شهرهای کوچک و روستاها
پیدایش مفهوم ثانویه قومیت به عنوان عامل پی ریزی هسته های اجتماعی
پیدایش محلات اولیه
ویژگی های بارز دوره صفوی
انتظام سامان یافته در تشکیل دولت متمرکز
رشد تشیع و فرق عرفانی وابسته به آن
نخستین حکومت ملی ایران
قاطعیت دولت در حکومت
رشد دیوان های حکومتی و رشد و توسعه بازرگانی
سیاست های ارضی جدید
اداره امور مختلف توسط ماموران حکومتی
ایجاد نیروی نظامی متمرکز و مسلح شدن این نیروها
کاهش توانمندی دولت شهرهای اروپایی
رشد دوباره فئودالیسم
تفوق آشکار فئودالیسم بر دولت- شهرهای تضعیف شده
نتیجه:
شکل گیری نظام جدید قدرت با تعریفی نوین بود که همانند دولت صفوی خواستار یکپارچه سازی حکومت محلی و تشکیل حکومتی مرکزی است.
شکل گیری دولت های اروپایی مستقل
ایجاد تمرکز و نظارت دستگاه حاکم بر تجارت و بازرگانی و حمایت پادشاهان قدرتمند و بازرگانان ثروتمند از رشد هنر و معماری
نظام شهرسازی صفوی:
تکوین نظام شهرسازی آق قویونلو و قره قویونلو در تبریز
2. توسعه شهری تبریز، قزوین و اصفهان
3. برنامه ریزی شهری در قزوین توسط شاه طهماسب
و بصورت تکمیل شده در اصفهان
اصفهان؛ آرمانشهر صفوی
«در حالیکه جریانات جدید دوره باروک در پی سازمان بخشیدن به شهرهای قرون وسطایی اروپا و تحقق بخشیدن به آرمان- شهرهایشان هستند، مکتب اصفهان، الگوی آرمانی خود را به بهترین شیوه ممکن به اجرا در آورده است.»
حکومت مقتدر مرکزی و ثبات سیاسی و امنیتی از یک سو و وضعیت مناسب اقتصادی از سوی دیگر، سبب تغییر ساختار بسیاری از شهرهای بزرگ چون تبریز، قزوین و اصفهان گردید، بگونه ای که گشایش شبکه ارتباطی، ساخت میدان های بزرگ و عمومی، عمارات و کاخ- باغ ها و …، مورفولوژی فشرده پیشین را تغییر داد.
طراحی محور چهارباغ به عنوان شالوده اصلی اصفهان
طراحی محور شهری
ایجاد میدان حکومتی
جابه جایی های قومی – قبیله ای
جابه جایی های قومی- قبیله ای
امر فرمایشی
محلات مسلمان و یهودی نشین در شمال شرقی تقاطع
محلات دولت مداران و دولت مندان در شمال غربی تقاطع
محلات تازه بنیاد ارامنه در جنوب غربی
محله زرتشتیان در جنوب شرقی تقاطع
میدان های حکومتی در اغلب شهرها
اصفهان، تبریز، کرمان
میدان نقش جهان اصفهان
میدان گنجعلیخان کرمان
گسترش شهر صفوی؛
مورفولوژی شهرهای ارگانیک
« به موازات تقویت مادی و مالی شهر، خدمات عمومی گسترش یافته و از شبکه هایی کم و بیش منظم برخوردار گشت »
دو گروه از شهروندان داعیه دار ساخت و گسترش اماکن مذهبی و شدند:
آنانکه حاکم شهر بودند و سیاستگذار توسعه
آنانکه بر مبنای اعتقادات شخصی به امور خیریه می پرداختند
انقراض صفوی:
شروع تغییرات پریودیک: حکومت افغان ها، نادرشاه افشار و زندیه با عمری در حدود یکصد سال
تغییر رابطه حکومت و مردم: افاغنه، نه تنها سلطنت صفوی را از بین بردند، بلکه رابطه حکومت با شهر را وارد مرحله نوین ساختند
حداقل رسیدن نقش دولت در شکل دهی به ساختار شهرها
آغاز دوره قاجار:
کاهش تاثیرگذاری نهاد حکومتی
شرایط جهانی وشکل گیری امپراطوری جهانی بریتانیا
رونق تجارت و پیشرفت صنعت دریانوردی با اختراع کشتی بخار
نزدیک تر شدن لبه تمدن پیشرفته غرب به مرزهای ایران از طریق مستعمرات
رابطه دولت با علمای شیعه و عدم قبول قطعی حکومت قاجار توسط اکثر ایشان
بر عهده گرفتن اداره شهر توسط نهادهای مدنی
خود اتکایی در شهر قاجاری:
عدم تسلط حکومت مرکزی
رشد نهادهای مدنی در شهر
نمونه :
بازسازی بازار تبریز پس از زلزله سال 1193 هجری قمری
نتیجه:
کاهش نقش دولت و عدم وجود طرح های بلندپروازانه
در صورتیکه نقش موثر نهادهای اجتماعی را در مدیریت شهری بپذیریم، باید سوال کرد
نهاد اجتماعی کارآمد برای این نقش آفرینی چیست؟
ساختار های اجتماعی منعطف
وجود مفاهیم متنوع مذهب، قومیت، صنف و نمادهای شهری
واحد اجتماعی فراگیر
ساختار غیر طبقاتی و حضور لایه های اجتماعی متنوع
خود اتکایی و استقلال نسبی از حکومت
تاثیر گذاری بر کالبد شهر
رشد ارکان اجتماعی شهر توسط مردم محله
رشد نهادهای اجتماعی و پایگاه های مردمی این نهاد ها، در نهایت شهر قاجاری را – که مبتنی بر نظامی مردمی است قادر می سازد تا از طریق انقلاب مشروطه، نظامی نوین و پیشرو را در رابطه دولت و مردم پی افکنده و بر ساختار سیاسی حکومت تاثیر گذارد، بگونه ای که مردم ایران در دوره ای پای در مسیر دموکراسی نهاد که هنوز هیچ کشور آسیایی، دارای مجلس منتخب مردم نبود.
آنچه مسلم است، این است که هیچ کدام از تحولات بصورت خلق الساعه و در پی یک اختلاف ساده بین مردم و شاه بوجود نیامده است، بلکه حاصل تحولات عمیقی است که در ساختار نظام اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه پدید آمده و زمینه تحولات همه جانیه ای را فراهم آورد.
محلات؛ نخستین نهادهای مدنی در پیشبرد اهداف اجتماعی
1. شهر قاجاری از طریق اداره شهر توسط ترکیبی از نهاد های مدنی که محله تبلور کالبدی آن بود به چنان کالبد منسجم و واقعی دست یافت که شاید هرگز در شهر ایرانی تجربه نشده بود.
2. نه معماری مزاحم شهر بود و نه شهر مزاحم سکونت.
3. شهر قاجاری در واقع تکامل مفهومی تاریخی از مدنیت در تاریخ شهرسازی ایران بود که به نظر نگارنده بسیاری از مفاهیم اجتماعی و مدنی آن قابل بازشناسی است.
4. به اعتقاد نگارنده آنچه شهر قاجاری را به هم ریخت و نظم محلات و مفهوم آن را مختل کرد نه خیابان کشی های رضا شاهی و نه توسعه شهری آن زمان، بلکه ایجاد یک دولت تمرکز گرا و اداره شهر توسط آن بود که موجب شد محله کارکرد اجتماعی و عمرانی خود را از دست دهد.
5. نهاد وقف هم با ایجاد اداره اوقاف و دولتی شدن آن نقش اجتماعی خود را از دست داد، به این ترتیب از آن پس نه نیازهای واقعی مردم و تشکیلات اجتماعی مربوط بلکه تصمیم گیریهای دولتی شکل شهر را تعیین کرد. شاید از همین روست که همیشه مردم با شهر و قوانین شهری مشکل داشته اند و دارند…
نتایج بحث:
Ek_Research@Yahoo.com
مهندسان مشاور معماری، مرمت و شهرسازی
پژوهشکده مطالعات معماری ایران