بررسی سیر تحول کالبدی شهرهای ایران قبل از اسلام
عناصر شهری ایران پیش از اسلام
2
شهرهای پارسی ایران تا قبل از ظهور اسلام براساس یک هندسه مقدس و به شکل مربعی ساخته می شدند. قلعه شهرهای ایرانی به دلیل تبعیت از آرمان های پارسی از طرح شطرنجی هشت در هشت بهره می گرفت که در جهات چهارگانه جغرافیایی دارای دو خیابان عمود بر هم شمالی جنوبی و شرقی غربی بود که یک چهارسو را در تقاطع خود تشکیل میداد. شهرهای ایرانی از سه بخش اصلی یعنی شارستان، کهندژ و بخش بیرونی تشکیل می شدند. اجزای تشکیل دهنده هریک از بخش های سه گانه یادشده را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:
1. کهندژ یا ارگ: هسته اولیه شهر را تشکیل می داد و شامل کاخ پادشاهی و مقر حکومتی و تالارهای پذیرایی و بخش نظامی بوده و به طور معمول عناصری همچون معبد و آتشکده نیز در آن قرار داشت. این بخش با حصارهای بلند، خود را از بخش های دیگر جدا می کرد.
عناصر شهری ایران پیش از اسلام
3
2. شارستان یا شهرستان: شامل گذرهایی اصلی که دروازه های شهر را به یکدیگر و به عناصر اصلی شهر مانند بازار، ارگ و… متصل می کرد. مرکز عمومی شارستان عبارت بود از مجموعه ای از فضاها و بناهای خدماتی، تجاری و مذهبی و به ویژه بازار برای شهروندان. مفصل های ارتباطی در تقاطع گذرها ایجاد می شد و تقسیمات شهری و محله ای را نیز مشخص می کرد. محل زندگی عموم مردم در محله های مسکونی قرار داشت. لازم به ذکر است که در شارستان ایرانی جایی مستقل برای تجمع مردم و تعاملات اجتماعی به عنوان میدان وجود نداشته است. مفهوم میدان در شهر ایرانی نخستین بار و تنها در عصر پارسی-هلنی در شارستان پدید آمد و سپس تا ورود آیین جدید اسلامی نادیده گرفته شد. دلیل این امر شاخصه دیدگاه های اجتماعی و مردم سالارانه ای بود که در عصر پارتی به آن پرداخته شد ولی در آرمان شهرهای پارسی از آن تبعیت نمی شد. به دلیل نبود یک فضای کالبدی مناسب برای ایرانیان جهت تعاملات اجتماعی که نظام سلطنتی ایران به آن بها نداده بود، ایرانیان بازار را تنها محل حضور اجتماعی خویش یافتند و در طول تاریخ مدنی بازارها و به دنبال آن در دوره اسلامی صحن مشاجد مکان تعاملی ایشان بوده است.
عناصر شهری ایران پیش از اسلام
4
۳. بخش بیرونی یا سواد: شامل مزارع، باغ ها و روستاهای پیرامونی بود و محله هایی هم برای سکونت پیشه وران در آن احداث می شد. در بیرون از برج و باروی شهرهای ایرانی، جاده ارتباطی بین شهر با دیگر آبادی ها و ولایات، مزارع و باغات، و باراندازی در پشت حصار برای استراحت کاروانیان و معاملات تجار قبل از ورود کالا به شهر وجود داشت، بنابراین با توجه به عناصر حفاظتی و تدافعی از قلعه شهرهای ایرانی همچون: خندق، حصار، دروازه ها و درب های آن ها و… ، عمده ترین فضای فکری حاکم بر بافت و ساختار فضایی شهرهای قبل از اسلام، موضوع امنیت و حفظ قدرت حاکم بوده است.
حیات شهری در ایران قبل از اسلام
5
فلات ایران از قدیمی ترین نواحی پیدایش تمدن است. شرایط طبیعی فلات ایران و وجود زمین های حاصل خیز در مجاورت منابع آب، عامل استقرار گروه های انسانی و پیدایش سکونتگاه های آن بوده است. آثار به دست آمده از زندگی ایران باستان، در دوره های پیش از تاریخ (قبل از مادها) و تاریخی قبل از اسلام از وجود تمدن های پرشکوه در منطقه حکایت می کند. معماری و ساخت فضای شهرهای تاریخی ایران تبلور ذهن پیشرفته و تعامل و زیست جمعی مردمان ایران زمین به شمار می رود.
مفهوم شهر در فاسی باستان
شهر در اوستا و زبان فارسی باستان به مفهوم شهر، ایالت، کشور و حکومت و پادشاهی بطور عام اطلاق شده است. با گذشت زمان، دایره مفهومی شهر نسبت به دوره باستان معنای وسیع خود را از دست داده است. معنای گسترده ی شهر به معنای پادشاهی، شاهی کردن و فرمان راندن آمده است. در روزگار ساسانیان شهر با عنوان شهرستان هم به کار میرفته است.
تکوین شهر در ایران باستان
6
پیدایش شهر و تکوین شهرنشینی در ایران تابع تحولات تاریخی و چگونگی ساختار اجتماعی آن بوده است. شهر مرکز ثقل زندگی اجتماعی ایرانیان محسوب می شده و ساختار آن متاثر از موقعیت طبیعی و اقلیمی و نظام سیاسی حاکم بوده است. به نظر می رسد که در این سرزمین شهرنشینی به علت مشکلات طبیعی و اقلیمی و چگونگی توزیع جمعیتی در آن، تا حدودی با تاخیر آغاز شده و تا دوره اشکانی و به ویژه عصر ساسانی، روند آرامی داشته است. تا این زمان، فعالیت اصلی مبتنی بر زمین و بر اساس کشاورزی و دامپروری بوده و فاصله شهر و روستا چندان محسوس نبوده است.
ورود ایران به جرگه تجارت آن زمان و کارکرد تولیدی و مبادله ای شهرها که از زمان اشکانی ها آغاز شد، در دوره ساسانی به اوج خود رسید و در پرتو آن، شهرنشینی از رشد فزاینده ای برخوردار شد. پادشاهان ساسانی به عنوان بناکنندگان شهرها، شهرت دارند. گفته میشود در این زمان، حدود 104 شهر وجود داشته که تولیدات خود را با ممالک مختلفی همچون چین، هند و حبشه مبادله می کرده و رونق تجاری ویژه ای داشته اند. از این پس شهرنشینی نقش بسزایی در چگونگی ساختار زندگی ایرانیان داشته است.
آغاز تمدن و شهرنشینی
7
از طرفی با افول تمدن بین النهرین که در پی ستیز شهر-دولت های مستقر در آن خطه رخ میدهد و از طرف دیگر رشد شتابان یکجانشینی آریایی ها که در دشتهای وسیع و مرتفع سلسله کوه های زاگرس سکونت گرفته بودند سبب شد تا ارتباطات بسیاری با شهر-دولت های بین النهرین برقرار گردد. در واقع ارتباطی همه جانبه و همه سویه بین جوامعی که هنوز مدنی نشده اند با جوامعی که سال ها از مدنیت آنها میگذرد. در این آمد و شد اطلاعاتی است که جوامع مستقر در ارتفاعات، مظاهر تمدنِ دشت نشینان را دریافته و تمدن خودشان را با مایه گرفتن از آن پایه می نهند و به آن قوت می بخشند و سپس تمدن قبل از خود را مغلوب میسازند. جنگ و ستیز، غارت و دفاعی که در هزاره اول قبل از میلاد بین اقوام آریائی مستقر در غرب فلات ایران با دولت – شهرها
و حکومتهای مستقر در بین النهرین رخ میدهد، با اینکه انهدام این آخرین ها را سبب می گردد، ولی خود باعث شکوفائی دیگر تمدنی می گردد که بعد از چین تنها تمدنی است که تا روزگاران ما دوام آورده است؛ یعنی تمدن ایرانی. این تمدن در قبل از اسلام با دو سبک عمده و یک میان سبک، با دو شیوه عمده و یک شیوه میانین، نحوه استقرار انسانی در مقیاسی بالاتر از روستا را شکل می بخشد، به عبارتی درست تر در این دوران ما با دو گونه ی عمده ی شهرنشینی و از آن طریق، سازمانهای فضائی – کالبدی مربوطه، و یک گونه شهرنشینی و شهرگراییِ گذرا بین این دو شیوه ی عمده مواجه هستیم، بدین قرار:
اول- شیوه پارسی
دوم- شیوه یا میان شیوه ی پارسی-هلنی
سوم- شیوه پارتی
شیوه ی پارسی
8
این شیوه از قرن نهم قبل از میلاد با ساختن اولین «شار» مادیِ الهام گرفته از «شهر – تپه» های بین النهرین (زیگورات) شروع شده و با شکوفائی شارهای پارسی در شوش، استخر، پاسارگاد و … به اوج خود می رسد. ایجاد مجموعه ی عظیم « شهر – معبد» و «شهر – قدرت» در تخت جمشید، نمونه والانی از تغییر مفاهیم و معانی است که از تمدنهای متعدد بین النهرین کسب شده است. این شیوه در زمینه تلفیق، تنظیم و هماهنگی سه مقوله عمده جهان بینی، اقتصاد و محیط، گامی بس عظیم در شکل گیری تمدن جهانی بر می دارد. که حمله ی اسکندر مقدونی به ایران (قرن سوم. قبل از میلاد) نقطه پایانی بر این شیوه از استقرار انسانی است.
زیگورات قرار گرفته در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی شوش
پلان زیگورات
شیوه یا میان شیوه ی پارسی-هلنی
9
حرکت بی بازگشت یونانیان به سوی شرق، سبب میگردد تا آمیختگی عظیم و بزرگی از فرهنگهای غربی و شرقی در آن زمان ها صورت بگیرد. دور شده از فرهنگ شهر – دولتهای یونانی، آمیخته شده با فرهنگ «شهر – قدرتهای» شرقیِ نشات گرفته از حکومتهای مرکزی چیره شده، جانشینان اسکندر نوعی دیگر از روابط میان انسان و استقرار انسانی را مطرح می کنند، گونه ای که هم بنیانهای شهر – دولت یونانی را در خود دارد هم مفاهیم شهر به قدرتهای ایرانی را.
میدان آگورا – یونان
مقاومت در مقابل مفاهیم مادی و معنوی شهر – دولتهای پایه گذاری شده توسط سرداران یونانی و ستیز برای استیلای مفاهیم و معانی زیست و تولید بومی سبب می گردد، تا در قرن سوم ق.م. و با از میان رفتن آخرین سرداران یونانی، شیوه دیگری از سازمان فضائی کالبدی چه در معماری و چه در شهرسازی مهر خود را بر هر گونه ساخت و ساز و بر شار این دوران بزند. شیوه پارتی با بیانی ساده در آغاز به بیانی پیچیده در شارهای دوران قباد و سازمان فضائی – کالبدی قوام یافته ی شارهای قرن هفتم میلادی دست می یابد. سه شیوه ای که نام برده میشود در پنج مقطع تاریخی (نظامهای حکومتی متفاوت) به کار گرفته می شوند و سه مرحله متفاوت در شهرگرایی و شهرنشینی دوران باستان را شامل می گردند:
شیوه ی پارتی
10
شیوه ی پارتی
11
اول- مرحله شکل گیری و پیدایش پدیده شهر، رشد آن در دوران ماد و بالندگی آن در دوره هخامنشی یعنی استقرار قطعی شیوه پارسی:
در این مرحله، گذار قطعی از شیوه ی زیست و تولید و سازمان اجتماعی – اقتصادی عشیره ای روستائی رخ داده است. تشکیل دولت و قرار گرفتن آن در ورای همه سازمانهای اجتماعی – اقتصادی موجود نتیجه این گذار است. دولت با استقرار در شهر و یا به عبارتی روشن تر با ساختن شهر، تبلور فضائی – کالبدی خویش را نیز اعلام می دارد. «شهر – معبد» نتیجه ی بارز این تبلور فضائی است.
دوم- مرحله پیدایش «نوشهرها» و تجربه سازماندهی شبکه شهری در سازمان فضائی کشور:
این مرحله همراه است با تفکر «شهرسازی» یونانی که از سوی سرداران یونانی به منظور ایجاد پشت جبهه مطمئن در مسیر کشورگشائی آنها رخ می دهد. در طول مسیر، «شهر – دولتهای» یونانی وار استقرار می یابند. پیدایش دولت سلوکی با مفهوم دولت قاهر، متمرکز و ورای طبقات دوران ماد و هخامنشی، تجربه ای بزرگ در بنیانگذاری شهرهای جدید با مفهومی دوگانه از «شهر – دولت» یونانی و «شهر – قدرت» پارسی، نقش تاریخی خود در سازماندهی فضائی کشور را بازی می کند.
شیوه ی پارتی
12
سوم- مرحله پیدایش نوشهرهای سوق الجیشی و تعمیم مفهوم شهر به منطقه ای بس فراتر از محدوده های کالبدی بلافصل آن:
در این مرحله دگرگونی مهمی در نحوه تفکر به سازمان فضایی کشور رخ می دهد. دفاع از کشور به شهرها و مناطق مرزی واگذار می شود و شهرهای درونی در مفهومی منطقه ای معنائی تازه می یابند. تشکیل دولت قاهر و متمرکز اشکانی، ضربه قطعی بر مفهوم دوگانه «شهر – دولت»، «شهر – قدرت»، دولت سلوکی را وادار می کند و «شهر – قدرت» را با اهمیتی بیشتر مورد تاکید قرار می دهد. تشکیل دولت قاهر و ورای طبقات ساسانی که ادامه منطقی و تحول تاریخی دولت اشکانی است، آخرین مفاهیم «دولت – شهر» یونانی را از میان بر می دارد و با استیلا بر سازمان اجتماعی تولید، شهر را در مفهومی منطقه ای به کار می گیرد.
13
مرحله ی شکل گیری و پیدایش پدیده ی شهر
پیدایش مفهوم شهر و «شهرگرایی» در دوران ماد
.
14
الف: پیدایش مفهوم شهر و «شهرگرایی» در دوران ماد (قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد)
جدال شهر-دولت های درگیر در بین النهرین که بین اقوام و قبایل مستقر در کو های شرقی آن رخ میدهد، سبب می گردد که این اقوام با گونه ای دیگر از شکل جامعه مواجه می گردند، شکلی که تا آن زمان برای آنان نا آشنا بود. تا این زمان برای این اقوام دوگونه جامعه مفهوم دارد: جامعه ایلی (جامعه کوچ رو) و جامعه روستایی (جامعه یکجانشین). هر دو در جامعه تحت نظامی عشیره ای ها اداره شده و در ارتباط چند سویه ای با یکدیگر قرار دارند. شکل جدید، شکلی که در دشتهای هموار غرب قرار دارد، جامعه ی شهرنشین است. جامعه ای که با استقرار متراکم در یک نقطه محدوده ای وسیع از سرزمینهای اطراف خویش را مورد بهره برداری قرار می دهد. جامعه ای که نه بر مبنای سازمان عشیره ای، بلکه بر مبنای مفهومی جدید سازمان یافته است: دولت اقوام آریائیِ مستقر در کوه های زاگرس و در دشتهای مرتفع آن با تشکیل دولت ماد اولین اقوامی هستند که گذر تاریخی خود را از مرحله ی جوامع ساده ی روستائی، ایلی به جامعه شهری به انجام می رسانند. سازمان فضائی و تبلور کالبدی چنین گذری ایجاد اولین «شهر – قدرت» در فلات ایران است یعنی: (هگمتانه یا همدان)
.
15
الف: پیدایش مفهوم شهر و «شهرگرایی» در دوران ماد (قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد)
آموختن مظاهر تمدن و پایه های آن از بین النهرین سبب می گردد تا دولت ماد شکل ظاهری شهر خویش را نیز از جمع بندی تجارب تاریخی این سرزمین به دست آورد. هگمتانه هم شباهتهائی بسیار با شهر «اور» دارد و هم نگاهی فراوان به «بابل» و «نینوا». آنچه این را از آنان جدا می سازد، همان جمع بندی تاریخی است. هگمتانه مظهر قدرت متمرکزی است که هیچ شهری را در ستیز با خود نمی بیند و هیچ دولتی را جز خود به رسمیت نمی شناسد، هگمتانه چون «اور» و «نینوا»، «بابل» شهری نیست که «معبد» را در خود داشته باشد و از طریق آن اعلام قدرت کند، هگمتانه خود «شهر- معبد» است و هم «شهر – قدرت». از این روست که هگمتانه علی رغم تشابه ظاهری با شهرهای بین النهرین، به هیچ وجه سازمان فضائی آنها را در خود ندارد. هگمتانه از این پس مظهر وحدت و عین حال نفاق سه جامعه ایلی، روستایی و شهری است، امری که به هیچ وجه در بین النهرین و شهرهای آن معنا نداشته است. هگمتانه بیش از هر چیز تبلور وحدت یگانگی این سه جامعه است. امری که در معنای آن نیز نهفته است و «هرتسفلد» هگمتانه را به معنای «مکان جمع شدن» می داند.
.
16
الف: پیدایش مفهوم شهر و «شهرگرایی» در دوران ماد (قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد)
مکان جمع شدن سه جامعه به دور یک مکان مرکزی، دگردیسی و دگرگونی مفهومی کهن یعنی اردوگاه عشایر و قبایل، به مفهومی جدید «شهر»، به تبع دگرگونی و دگردیسی سازمان کهن عشیره ای به دولت، میباشد. در نتیجه ی این تحول و تغییر بنیادین است که بسیاری از مستشرقین و محققین گمان بر آن دارند که هگمتانه نیز چون پاسارگاد (به معنای اردوگاه پارسیان) تا حدودی شباهت به اردوگاه عشایری و ایلات داشته است. تشکیل دولت ماد و در ورای طبقات و اقوام قرار گرفتن آن، سبب می گردد تا دولت هم مفهومی آسمانی یابد و هم مفهومی زمینی، دولت هم مظهر آسمان و قوانین آنست و هم مظهر تنظیم و تنسیق ارتباطات و روابط زمینی است. چنین دولتی نه بر تقسیم کار اجتماعی بین جوامع سه گانه ی تحت فرمان خود، بلکه بر وحدت اجتماعی کار بین آنها پای می فشرد برقرار است. این دولت به هیچ وجه بر آن نیست که به جوامع متضاد و در ستیز دامن زند، بلکه بر آنست که در کل کشور جوامع را در کنار هم و در آنجا که لازم است گرد هم آورد، متراکم کند و متمرکز سازد.
.
17
الف: پیدایش مفهوم شهر و «شهرگرایی» در دوران ماد (قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد)
ایجاد شهرهای سوق الجیشی (استراتژیک-سپاه آرایی) در سرزمین ماد بخصوص در مرزها و در کنار گذرگاههای بازرگانی که نه به گونه ای مستقل بلکه در یک شبکه ی مسیر فضائیِ سراسریِ سازماندهی شده، نتیجه کالبدی چنین تفکری است. از ایجاد قلاع سنگین و «شهر – تپه های» بیشمار در نقاط متفاوت ولی مشخص سرزمین ماد، سه مقوله جهان بینی، اقتصاد و زیست محیطی را همزمان در خود دارند. هر یک از «شهر – تپه ها»، خود یک «شهر . معبد» و یک «شهر – قدرت» است که از دیدگاه زیست محیطی در نقطه ای واقع شده است که برآیند کلیه نیروهای زیست محیطی است. چنین سازماندهی ای، هم به عامل «غارت – دفاع» به عنوان مهمترین عامل اقتصادی در شکل گیری «شار» نظر دارد و هم به عنوان حافظ مکان و زمان، تبلور قطعی و فضانی جهان بینی حاکم است. «شهر – معبد» حافظ حقیقی مردمان و سرزمینهای پیروان خویش است.
.
18
الف: پیدایش مفهوم شهر و «شهرگرایی» در دوران ماد (قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد)
بنابراین آنچه در دوران ماد رخ می دهد، نه شهرنشینی و نه یکجانشینی است، چون یکجانشینی قبلا رخ داده است و گواه بر آن موجودیت جامعه روستایی است و اینکه شهر نه به عنوان تشکیل یک جامعه کاملا مشخص بلکه مکان جمع شدن سه جامعه روستایی، ایلی و شهری است. در این روزگاران هنوز مردمان را به درون «شهر – معبد» و «شهر – قدرت» راهی نیست: «دیاکو بنیانگذار سلسله ماد بعد از رسیدن به قدرت و ساختن هگمتانه در میان دیوارهای آن به دور از چشم بیگانگان و مردم خویش می زیست» (هرودت). این جمله گواه بر آنست که ما هنوز با پدیده شهر در معنای گسترده آن مواجه نیستیم، آنچه شکل گرفته است، پیدایش مفهومی جدید در سازمان فضائی کشور است که به دنبال خود تشکیل جامعه ای جدید را نیز سبب خواهد شد.
.
19
الف: پیدایش مفهوم شهر و «شهرگرایی» در دوران ماد (قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد)
شار مادی در این مرحله، عبارت است از قلعه ای محکم و قوی بر فراز تپه یا نقطه سوق الجیشی خاص که در دامنه و در پس دیوارهایش نقاط زیستی کوچک و بزرگ پراکنده اند. شار مادی در این مرحله بیش از هر چیز تبلور قدرت قاهر متمرکز و ورای طبقات است. در این شار، مفهوم بازار هنوز در مرحله جنینی قرار دارد و بافت و ساخت کالبدی آن مراحل آغازین خود را می گذراند. آنچه مورد برنامه ریزی و طراحی دقیق قرار می گیرد، قلعه و تقسیمات داخلی آنست. قلعه مرکز واقعی مدیریت و سازماندهی منطقه وسیع تحت نفوذ خویش است. منطقه ای که هر سه جامعه ایلی، روستایی و شهری در آن مقام گرفته اند.
20
ب: شار در دوران هخامنشی، بالندگی مفهوم
21
ب: شار در دوران هخامنشی، بالندگی مفهوم
(قرن هفتم تا چهارم قبل از میلاد)
با تثبیت مفهوم دولت ورای طبقات اجتماعی و دودمانهای عشیره ای، دولتی هم نماینده حکومتی الهی بر زمین و هم نماینده قوانین و مقررات عشیره ای -که بی تردید دگرگون شده- سبب می گردد تا در هرم قدرت ایلی و عشیره ای نیز دگرگونیهای اصلی پیش آید، این هرم خود به نمونه ای از سازمان دولتی تبدیل میگردد. راس هرم قدرت، خود بخشی از دولت میگردد و نه در مناطق دوردست که در کنار هسته اصلی دولت در «شهر – قدرت» جای می گیرد. شرکت فعال اشرافیت ایلی در دولت و به تبع آن شرکت در کلیه فعالیتهای اجتماعی – اقتصادی و فرهنگی – سیاسی سبب می گردد تا دولت ماد، در تحول خود و در مسیر منطقی این تحول جای خود را به دولت هخامنشی بسپارد و شار مادی در مقابل شار پارسی رنگ بازد. گستردگی وسیع سرزمینهای تابعه دولت هخامنشی به تشکیل اولین امپراطوری قدرتمند آن روزگاران در شرق نزدیک منجر می شود. ایجاد جاده های نظامی – سوق الجیشی و در عین حال بازرگانی – تجاری از اولین اقداماتی است که دولت هخامنشی برای ارتباط نقاط مهم سرزمینهای تابعه و مفتوحه انجام می دهد.
22
ب: شار در دوران هخامنشی، بالندگی مفهوم
(قرن هفتم تا چهارم قبل از میلاد)
فتح بابل، دولت هخامنشی را در مقابل مجموعه ای از دولت به شهرهای پر رونق بین النهرین قرار می دهد، دولت به شهرهائی که بازرگانی، تجارت و تولید صنعتی در آنها جائی حیاتی را اشغال کرده است. ایجاد جاده شاهی از «شوش» به «افسوس» در کنار مدیترانه – یا دریای سفید آن روزگاران – به طول ۲۴۰۰ کیلومتر در مسیر دجله و فرات، حرکتی است برای در ارتباط سریع قرار دادن شهرهای بازرگانی کشاورزی بین النهرین با «شهر – قدرت» مرکزی و دیگر نقاط و شهرهای کشور. ایجاد جاده بین بابل و سرزمین هند که از نقاط جنوبی کشور به موازات خلیج فارس عبور می کرده است، نشان دهنده قدرتمند شدن سازمان اقتصادی دولت هخامنشی است دولتی که محافظت و مراقبت از جاده ها را هدف اصلی خود قرار داده و در هر بیست کیلومتر یک چاپارخانه و کاروانسرا ایجاد میکند.
23
ب: شار در دوران هخامنشی، بالندگی مفهوم
(قرن هفتم تا چهارم قبل از میلاد)
دستیابی به آسیای صغیر و فتح لیدیه با سازمان بازرگانی بسیار پیشرفته، دولت هخامنشی را با عنصر جدیدی به نام پول در معاملات تجاری مواجه می سازد. روابط کالا با کالا جای خود را به روابط کالا – پول – کالا و سپس پول – کالا – پول می دهد. برای نخستین بار شهر یا شار پارسی، مرکزی برای استقرار چنین رابطه ای می گردد. شار «نظامی – کشاورزیِ» دوران ماد جای خود را به شار «نظامی – بازرگانی» پارسی در مرزها و شار «بازرگانی-کشاورزی» سرزمینهای میانی می دهد. ایجاد اولین انجمنهای مالی و صرافی در شارهای پارسی تاکیدی بر این امر است اما آنچه در این مفهوم تغییر نمی یابد، وحدت اجتماعی کار است، دولت هخامنشی به عنوان قدرت فائقه، تسلط بی چون و چرای خویش را بر همه سطوح بازرگانی و تجاری و صنعتی می گستراند. اشرافیت قبیله ای بسرعت در کارهای بازرگانی و تجاری نیز وارد می شود. ترکیب و امتزاج کشاورزی، صنعت و تجارت، تثبیت شده و مُهر خود را بر شار دوران هخامنشی می زند.
24
ب: شار در دوران هخامنشی، بالندگی مفهوم
(قرن هفتم تا چهارم قبل از میلاد)
شار پارسی علاوه بر آنکه محل استقرار و تمرکز قدرت مذهبی و حکومتی است، مرکز اقتصادی و بازرگانی نیز می گردد. بازار در شهر تولد می یابد. نتیجه چنین تحولی قوام یافتن و معنا گرفتن جامعه شهری به معنای خاص کلمه است، این جامعه که در دولت ماد در مقابلِ جامعه ایلی و روستائی کم رنگ می نمود در دولت پارس، نقشی قوی را بازی می کند. گستردگی امپراطوری، اِمتزاج و اختلاط اقوام مختلف، آموختن فنون و حرفه های جدید و پیشرفته سبب می گردد تا اولین نُطفه های تقسیمات کالبدی شار پارسی به تبع تقسیمات اجتماعی – اقتصادی بسته شود. تعریف دقیق و صریح سازمان فضایی کشور از سوی دولت هخامنشی در چهار رده خانه، ده، طایفه و کشور، نشانه چگونگی تقسیم ارضی کشور بر مبنای جامعه دودمانی است.
25
ب: شار در دوران هخامنشی، بالندگی مفهوم
(قرن هفتم تا چهارم قبل از میلاد)
جامعه ای که هم سازمان روستائی را در خود دارد و هم سازمان ایلی را و نکته با اهمیت در این تقسیم ارضی آنست که شهر و یا شار پارسی چون خود «دولت پارس» و به عنوان مظهر آن در ورای چنین تقسیمی قرار می گیرد، شار پارسی، «شهر – قدرتی» است که حوزه نفوذ خود را در هر تقسیم ارضی و در هر مقیاسی می گستراند، همانگونه که دولت پارس خود، در کوچکترین حرکات و ارتباطات حضور دائمی محسوس و یا غیر محسوس دارد. شار پارسی مسوول مستقیم امنیت منطقه ی تحت نفوذ خویش است، همانگونه که مسئول جمع آوری مالیات و در مواقع لزوم سرباز و نیروی نظامی منطقه خود نیز می باشد. شار پارسی اولین قدم در مفهوم منطقه ای شدن را برداشته است.
«شهر – معبد»، «شهر – قدرت»، و «شهر – بازار» مفاهیمی هستند که شار پارسی با خود حمل می کند و با استقرار در نقاط سوق الجیشی بسیار با اهمیت به مقوله زیست محیطی نیز جواب می دهد.
26
ب: شار در دوران هخامنشی، بالندگی مفهوم
(قرن هفتم تا چهارم قبل از میلاد)
تعداد بالای شار پارسی در پهنه ی ایران در آن روزگاران که هنوز آثارش برپاست، حکایت از توانمند شدن جامعه شهری در دولت هخامنشی دارد و به سبب همین توانمندی است که دولت هخامنشی به برنامه ریزی و طراحی شارهای خویش می پردازد. به این صورت که: ((پارسیان-پارس ها- شهرهای محل اقامت خود را از روی نقشه ای بنا می کردند که به توسط مذهب (موبدان) تقدیس شده بود و سنت های اجدادی به آنها آموخته بود و از آن نقشه به هیچ وجه تجاوز نمی کردند. شهر مربعی بود به طول یک میدان که اسب به میل خود و به یک نفس بدود (حدود ۷۰۰× ۷۰۰ متر)) در وسط آن آتش را به منزله حافظ حقیقی مکان می افروختند و در کنار آن حوض یا آبگیری به نسبت جمعیتی که در آنجا سکنی می گزیدند، حفر می کردند و آب انبار می ساختند، پس از اتمام ساختمان آتشکده و آب انبار، به بنای خانه مشغول شده و سپس به ایجاد باغ و بستان می پرداختند.))
27
ب: شار در دوران هخامنشی، بالندگی مفهوم
(قرن هفتم تا چهارم قبل از میلاد)
بنا کردن شهری اینچنین، مفهوم خاص شار پارسی را عیان می سازد، مفهومی که علی رغم همه نشیب و فرازهای تاریخ، همه غارت – دفاع ها و همه ایلغارها و تاراجها، مُهر خود را بر شار و شهر ایرانی تا دوران معاصر می زند. شهری اینچنین گسترده، نه بر مبنای تقسیم کار اجتماعی و نه در مقابل با روستا که بر پایه ی وحدت اجتماعی کار و مکمل روستا برنامه ریزی می گردد. شهر در درون خود یا به عبارتی بهتر در حوزه رسمی خود باغ و بستان دارد و در لابلای آنها زراعت و کاشت را سامان می دهد. شهر هم مکان استقرار دولت است و بدان اعتبار مدیریت خویش را بر همه روابط تولیدی و فرهنگی حوزه نفوذ خویش می گستراند و هم مکان تولید صنعتی و صناعت (در مفهوم روزگاران خویش) است، هم به کار بازرگانی می پردازد و هم از تولید کشاورزی نشان دارد. مفهوم شار دیگر در محدوده ی دیوارهای بلافصلش باقی نمی ماند، شار معنایی منطقه ای می یابد و در پیوندی منطقه ای و چندسویه با روستاهای اطراف خود، از آنها هویت می پذیرد به آنها هویت می بخشد.
28
ب: شار در دوران هخامنشی، بالندگی مفهوم
(قرن هفتم تا چهارم قبل از میلاد)
چنین مفهومی هم معلول و هم علت یک سازمان اداری – مدیریتی و نظامی . سیاسی متمرکز و قاهر می باشد. سازمانی که برای کارا بودن به نوعی سلسله مراتب اجتماعی و طبقاتی نیاز دارد. جامعه دودمانی هخامنشی بسرعت جای خود را به جامعه دولت سالار می دهد. دولت با قرارگیری در راس هرم قدرت، سازمان اجتماعی را بر مبنای طبقات مشخص زیر سامان می دهد:
۱) اشرافیت و دودمانی
۲) مغان و روحانیون
۳) اشرافیت دهقانی
۴) بازرگانان و پیشه وران
29
۱- اشرافیت دودمانی : این گروه درواقع اشرافیتی است که در راس هرم هفت دودمان متشکله جامعه هخامنشی قرار گرفته است. این اشرافیت در هماهنگی با دولت هخامنشی خود بخشی از آن می گردد و در شهر به قدرت و پا شار پارسی مقام میگیرد.
۲- مغان و روحانیون : حضور این طبقه اجتماعی در بطن دولت پارسی، نشان از تحول تاریخی آن از دولت به شهرهای بین النهرین تا «شهر – قدرت» پارسی دارد. این گروه اجتماعی منادی جنبه آسمانی و مذهبی دولت پارسی است و به تعبیری دیگر چهره مذهبی آن را نشان میدهد. حضور این طبقه اجتماعی سبب می گردد تا دولت پارسی بر اعمال روابط اجتماعی – فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و تولیدی جامعه نظارت مستقیم داشته باشند.
٣- اشرافیت دهقانی: این طبقه اجتماعی بیان کننده نقش و قدرتی است که جامعه روستائی در روزگاران باستان دارد. حضور این اشرافیت در شار پارسی، نشان از امتزاج و یگانگی کار اجتماعی دارد. اشرافیت دهقانی با استقرار در شهر، هم در کنار قدرت قرار میگیرد و هم در دیگر زمینه های اقتصادی، صنعت و بازرگانی به کار می پردازد. در واکنشی منطقی این اشرافیت سبب می گردد تا در روستا نیز کار صنعتی و بازرگانی شکل گیرد.
۴- بازرگانان و پیشه وران : گستردگی دولت پارسی، امتزاج فرهنگ ها و تمدنهای متفاوت، در هم آمیختگی ملل گوناگون به ارتقای کمی و کیفی سطح زندگی و دانش فنی می انجامد. تولید صنعتی و مبادله از مهمترین دستاوردهای چنین حرکتی است. نتیجه، شکل گیری طبقه خاص اجتماعی اشرافیت جامعه شهری است که در ارتباط نزدیک با دولت پارسی، خود جزء جدانشدنی آن می گردد و با اشرافیت دودمانی و دهقانی درهم می آمیزد.
30
ب: شار در دوران هخامنشی، بالندگی مفهوم
(قرن هفتم تا چهارم قبل از میلاد)
چهره کالبدی و ساخت فضائی شار پارسی به چهره ای که به مدد کارهای باستان شناسی بازشناسی شده است – تبلور بارز و روشن روابط حاکم بر جامعه پارسی روزگاران کهن است. چهره ای که دستمایه شمارهای پس از خود را آماده کرده و «شهر – قدرت» و «شهر – معبد» را با استقرار، چهار طبقه ممتازه اجتماعی در آن معنا می بخشد. ین چهره از دیدگاه ریخت شناسی شهری از فضاهای زیر ترکیب شده است: ۱) دژ حکومتی ۲) شار میانی ۳) شار بیرونی
31
مرحله ی پیدایش «نو شهرها» و تجربه ی سازماندهی شبکه شهری
32
دگرگونی مفهوم: بنیان گذاری شهر-دولت، شیوه ی پارسی-هلنی
(قرن سوم ق.م.)
فروپاشی دولت هخامنشی و همراه با آن سقوط «شهر – قدرتهای » پارسی و تاراج «شهر – قدرتها» و «شهر- معبدهائی» چون پاسارگاد و تخت جمشید، سبب می گردد جوامع شهری و روستایی دچار نابسامانی های فراوان گردند. ورود و رسوخ روابط اجتماعی – فرهنگی یونانی نشات گرفته از جامعه اشرافی برده دار که متکی بر تقسیم کار اجتماعی بود، سبب دگرگونی و آشفتگی روابط اجتماعی – فرهنگی منبعث از جامعه دولت سالار متکی بر وحدت اجتماعیِ کار می گردد. برای نخستین بار در تاریخ جهانی دو فلسفه شرقی و غربی با یکدیگر ترکیب می شوند. دو فلسفه ای که یکی مبتنی بر منشا فرهنگی شکل گیری دولت و از آن راه، نحوه استقرار فضائی جامعه و جوامع، دولتی که قدرت خود را از آسمان می داند، حمایت روحانیون را دارد و نقش راهبری مردمان را بر عهده دارد، ریشه هایش را از تمدن بین النهرین گرفته و با «دین زردشت» بارور شده است. دولتی که نه فقط بر روابط مادی مردمان خود بلکه بر روابط و ارتباطات معنوی آنها نیز سلطه خود را گسترانیده است.
33
دگرگونی مفهوم: بنیان گذاری شهر-دولت، شیوه ی پارسی-هلنی
(قرن سوم ق.م.)
اما دیگری مبتنی بر منشا مادی شکل گیری دولت و از آن راه نحوه استقرار فضائی جامعه و جوامع است، دولتی که قدرت خود را از زمین دارد و خدایانش که در کوه اُلمپ جای دارند نیز منشا زمینی دارند و رفتاری انسان گونه، دولتی که از تمدنهای پیشین، فلسفه را آموخته است ولی آنچه را رشد داده است فلسفه سیاسی است و بنابراین نگرش به جهان کاملا مادی است. با تقسیم جامعه به طبقات مشخص اجتماعی، سازمان جامعه و از آن ره شهر را بدقت نظریه پردازی کرده و روابط میان جامعه و دولت، طبقات جامعه با یکدیگر و با دولت و … را بر مبنای قراردادهای اجتماعی مشخص قرار داده است. قدرت دولت ناشی از اقتداری است که بر مبنای قراردادهای اجتماعی به آن واگذار شده است و تلاقی این دو فلسفه، این دو نوع نگرش به جهان، یکی متکی بر فرهنگ و سلطه ی روابط فرهنگی و دیگری منکی بر مدنیت و سلطه روابط مادی، سبب می گردد تا مفهومی جدید از «شهر» پیدا شود.
34
دگرگونی مفهوم: بنیان گذاری شهر-دولت، شیوه ی پارسی-هلنی
(قرن سوم ق.م.)
شهری که هم بتواند هاله ای از «شهر – دولت» هلنی باشد و هم سایه ای از «شهر – قدرت» پارسی. در این مکان است که در فلسفه درهم می آمیزند و به مبادله می پردازند. «شهر پارسی – هلنی» مکانی می گردد برای استقرار دولت سلوکی، دولتی که هم سودای روابط ناشی از «مردم سالاری اشراف» را در سر دارد و هم از روابط مبتنی بر «اقتدار حکومت پارسی» سود می برد. بریده شدن از سرزمین اصلی و در اختیار داشتن پهنه ای وسیع، سبب می گردد تا دولت سلوکی برای تحکیم بخشیدن به خود و گسترانیدن سلطه خود بر سرزمین مفتوحه بسرعت دست به کار ساختن «نو – شهر» شود و شبکه وسیع از آنها را به وجود آورد. ساختن بیش از ۴۰۰ شهر جدید در کنار قلاع نظامی – مشهورترین آنها شهر «صد دروازه » (حدود دامغان امروزی) – حاکی از سیاست شهرسازی دولت سلوکی است. سازماندهی شبکه شهری در سرزمینهای مفتوحه، دولت سلوکی را مجبور به بازسازی، نوسازی و ایجاد شبکه راههای سرزمینی می کند.
35
دگرگونی مفهوم: بنیان گذاری شهر-دولت، شیوه ی پارسی-هلنی
(قرن سوم ق.م.)
دولت سلوکی مالک جاده های بزرگ بین قاره ها بود. راههای مزبور از ایران عبور کرده به چین و هند می رفتند – راههایی که بعدها در دوران صفوی تام راههای ابریشم و ادویه را به خود گرفتند. دولت سلوکی این جاده ها را وسیع کرده، وضع آنها را بهبود بخشید. جاده ها از دریای سرخ تا هند توسط ایستگاههای نظامی محافظت می شدند. آب انبارها در بیابانها ساخته شدند و کاروانسراها بنا و قنات ها حفر گردیدند. سرعت در ارتباطات و حمل و نقل به عالی ترین درجه خود رسید و جز در عهد اختراع ماشین بخار هیچ دوره ای با آن برابری نکرد.
شهر پارسی – هلنی در مکانی استقرار می یافته است که:
یکم: در جوار و یا در نزدیکی راههای ارتباطی و جاده های اصلی قرار داشته باشد.
دوم: در کنار قلعه نظامی و یا شهر قدیمی مستقر در منطقه ای مملو از روستاهای پیرامونی باشد.
36
دگرگونی مفهوم: بنیان گذاری شهر-دولت، شیوه ی پارسی-هلنی
(قرن سوم ق.م.)
سوم: از دیدگاه سوق الجیشی قابل تامین باشد.
بنابراین شهر «پارسی – هلنی» در بدو تولد خویش، شهری نظامی است، شهری است که بر مبنای «شهر – دولت» یونانی شکل می گیرد، مردمانی که در آن مستقر هستند یا یونانی هستند و یا بومیانی که در حلقه اجتماعی طرفدار دولت سلوکی قرار می گرفتند. شهر «پارسی – هلنی» بر آن بود که چون شهر به دولت یونانی، خود مختاری خود را با ایجاد مجمع خلق، شورا، ماموران انتخابی، مدرسه، معبد، میدانهای ورزشی و… اعلام کند. خودمختاری که کم و بیش از طرف دولت سلوکی پذیرفته می شود با این استثناء که در حقوق بین شهر و دولت، کلام نهائی از آن دولت سلوکی است، و بدین ترتیب «پارسی – هلنى» ترکیبی میشود از «شهر – دولت» و شهر – قدرت». با استفاده از این مفهوم دوگانه «شهر پارسی – هلنی» بسرعت با سرزمین پیرامون خویش در هم می آمیزد و در روابط تولیدی منطقه خویش سهیم می گردند.
37
دگرگونی مفهوم: بنیان گذاری شهر-دولت، شیوه ی پارسی-هلنی
(قرن سوم ق.م.)
و از این راه، از مفهوم تقسیم کار اجتماعی به وحدت اجتماعی کار دست می یابد. پادگانهای نظامی مستقر در شهر پارسی – هلنی، عملا به پاسداری از منطقه حوزه نفوذی شهر نیز می پردازند. شکل گیری این مفهوم دوگانه، عملا به گسترش کالبدی شهر منجر شده و ترکیبی فضائی از شهر طراحی شده اولیه و شهر اندام واره ای ثانوی را به وجود می آورد. بتدریج تعداد قابل توجهی از این شهرها (قلاع نظامی و شهر پارسی – هلنی) و دهات تحت نفوذ آنها رشد کرده و به یکدیگر پیوستند و با کسب اجازه از دولت سلوکی، روستاهای پیرامونی و قلعه – شهر به هم پیوسته را شهر خواندند. اصول و قواعدی که برای ایجاد نوشهرها به کار گرفته می شود عمدتا همانی است که در عهد کلاسیک از سوی هیپوداموس به کار گرفته شده بود.
38
و از این راه، از مفهوم تقسیم کار اجتماعی به وحدت اجتماعی کار دست می یابد. پادگانهای نظامی مستقر در شهر پارسی – هلنی، عملا به پاسداری از منطقه حوزه نفوذی شهر نیز می پردازند. شکل گیری این مفهوم دوگانه، عملا به گسترش کالبدی شهر منجر شده و ترکیبی فضائی از شهر طراحی شده اولیه و شهر اندام واره ای ثانوی را به وجود می آورد. بتدریج تعداد قابل توجهی از این شهرها (قلاع نظامی و شهر پارسی – هلنی) و دهات تحت نفوذ آنها رشد کرده و به یکدیگر پیوستند و با کسب اجازه از دولت سلوکی، روستاهای پیرامونی و قلعه – شهرِ به هم پیوسته را «شهر» خواندند.
اصول و قواعدی که برای ایجاد نوشهرها به کار گرفته می شود عمدتا همانی است که در عهد کلاسیک از سوی هیپوداموس به کار گرفته شده بود.
۱) مقیاس انسانی مبنای طراحی قرار میگیرد.
۲) شبکه ی معابر کاملا به گونه ای شطرنجی طراحی میشود.
۳) منازل بر مبنای گونه های متفاوت مسکن در یونان مورد طراحی واقع میشوند.
۴) برای نخستین مفوم میدان در شهر رنگ میگیرد.
« این میدان چون اصل خویش – آگورا – مرکز مبادلات فرهنگی، تجاری و اداری می شود. کلیه ساختمانها بناهای اصلی شهر پارسی – هلنی» در اطراف این میدان واقع می شوند. گو اینکه میدان مکان تحقق سلطه شهر بر منطقه نفوذی اطراف خود است ولی این میدان بیش از هر چیز مکان خودنمائی و اعتبار دولت سلوکی است. میدان تجلی کالبدی – فضائی دو فلسفه درهم آمیخته شده است. »
شهر «پارسی – هلنى» چون «شار پارسی» و دولت به شهر یونانی، مرکز استقرار و سکنی گزینی طبقات ممتازه اجتماعی است. در این شهر تنها و تنها شهروندان همراه شده با دولت سلوکی ساکن هستند و اشرافیت یونانی و بومی نزدیک به آنها. دیگر مردمان نه در شهر بلکه در نقاط زیستی اطراف شهر سکنی می گیرند. روش زیست و تولید برای این گروه تقریبا همانی است که در دوره پارسی وجود می داشته است، تنها تفاوت جابجایی دولت است.
39
مرحله تعمیم شهرگرایی و شهرنشینی و تجربه ی ساماندهی سرزمین
شار پارتی در دولت اشکانی
دگرگونی در مفهوم شهرهای خود فرمان پارسی-هلنی
40
دگرگونی مفهوم: بنیان گذاری شهر-دولت، شیوه ی پارسی-هلنی
(قرن سوم ق.م.)
تقابل بین شهر خود فرمان پارسی – هلنی، با دولت سلوکی که بیش از آنکه امری صوری باشد، مساله ای نهادی و محتوایی بود، سبب می گردد تا این تقابل به تضاد کشیده شود. دولت سلوکی که از سوئی در ستیز با دولت نوپای رم است و از دیگر سوی در تضاد با شهرهای خود فرمان خویش است، تجزیه تاریخی خویش را آغاز می کند. تجزیه ای که با شورشهای پیاپی جوامع ایلی و روستایی شدت یافته و نهایتا به تلاشی دولت سلوکی می انجامد. جامعه ایلی همراه با جامعه روستایی و بخشی از جامعه شهری –یعنی بخشی که نه به منزله شهروند بلکه به عنوان خارجی، تلقی می شد . موفق می گردند تا دولت اشکانی را بر پهنه وسیعی از ایران آن روزگاران مستقر سازند. این دولت با رجوع به سازماندهی دولت هخامنشی، بسرعت سازمان دودمانی و عشیرتی خود را دگرگون کرده و به آن شکلی کاملا دولتی می بخشد. این دولت با بهره گیری از تجربه دولت سلوکی موفق می گردد تا برای اولین و آخرین بار در تاریخ ایران نوعی دولت مرکزی مبتنی بر تفاهم دودمانهای متشکله را شکل بخشد.
41
دگرگونی مفهوم: بنیان گذاری شهر-دولت، شیوه ی پارسی-هلنی
(قرن سوم ق.م.)
شهر پارتی در دولت اشکانی، مرکز اصلی حیات سیاسی این دولت است. شهر مکان اصلی تصمیم گیریهای دولت و مشورت ارکان دودمانی است. جمع بندی افکار عمومی در شهر در بسیاری موارد منجر به تصمیم گیری بسیار مهم می شود. شهر می تواند در مورد سرنوشت شاه – به منزله مظهر دولت – نیز اتخاذ تصمیم کند. حضور همیشگی نمایندگان جوامع ایلی و روستایی در شهر منجر به ترکیب و در هم تنیدگی بیش از پیش سه جامعه ایلی، روستایی و شهری می گردد. شهر در عین آنکه مرکز اصلی مبادله و صنعت است، به تولید کشاورزی نیز می پردازد و روستا نه به عنوان عنصری در تقابل با شهر بلکه به عنوان مکمل آن در امر بازرگانی و صنعت، سهمی مهم را به عهده می گیرد. بدین اعتبار مفهوم «شار پارتی» همانی می گردد که در «شار پارسی» وجود می داشت، این شار نه فقط در شهر به معنای خاص آن بلکه در سرزمینی بس فراتر و در ارتباطات چندسویه با نقاط زیستی واقع در این سرزمین، مفهوم اصلی خود را باز می یابد.
42
دگرگونی مفهوم: بنیان گذاری شهر-دولت، شیوه ی پارسی-هلنی
(قرن سوم ق.م.)
به تبع چنین مفهومی است که شار پارتی در دولت اشکانی محل استقرار طبقات اجتماعی میگردد. طبقاتی که بخوبی نشانگر دگرگونیهای تاریخی هستند که از دولت هخامنشی تا دولت اشکانی رخ داده است، بدین قرار:
۱) اشرافیت دودمانی
۲) دیوانسالاران و نظامیان
۳) مغان و روحانیون
۴) اشرافیت دهقانی
۵) بازرگانان و پیشه وران
43
١- اشرافیت دودمانی: این طبقه اجتماعی هم خاندان پادشاهی را شامل می شود و هم اشرافیتی را که در راس دودمانهای متشکله جامعه پارتی قرار دارند. حضور خاندان پادشاهی در این طبقه اجتماعی نشانگر حضور قاطع تفاهم دودمانی و عدم وراثت در سلطنت است. این اشرافیت در واقع خود، دولت اشکانی است، که در راس هرم قدرت قرار گرفته و هربار نماینده ای از خود را به عنوان شاه انتخاب می کند.
۲- دیوانسالاران و نظامیان : پیدایش این گروه اجتماعی به عنوان یک طبقه خاص نشانگر گستردگی روابط دیوانی و حضور نظامی دولت اشکانی در پهنه سرزمین است. شکوفائی و رونق سازمان تولیدی سرزمین، ارتباطات وسیع با سرزمینهای پیرامونی و سازمان دولتی متمرکز و در عین حال غیرمتمرکز، پایه های اصلی شکل گیری این طبقه اجتماعی است.
٣- مغان و روحانیون : وجود این طبقه در راس هرم قدرت و سهیم بودن آن در دولت اشکانی، نشان حضور مستقیم و تعیین کننده مذهب در سرنوشت جوامع تحت سلطه دولت اشکانی است. علی رغم آنکه این طبقه اجتماعی نسبت به حضورش در دولت پارسی ضعیف گردیده است ولی در رابطه با حذف آن از قدرت در دولت سلوکی، بخوبی دیده می شود که این طبقه تا چه اندازه در بستر جامعه حضور داشته است. نقش این طبقه اجتماعی به عنوان چهره آسمانی دولت اشکانی انکارناپذیر است.
44
۴- اشرافیت دهقانی : این طبقه اجتماعی و حضور آن در «شار پارتی»، دقیقه نشانگر همان نقشی است که این طبقه در «شار پارسی» و دولت هخامنشی می داشت. شرکت اشرافیت دهقانی در دولت اشکانی، شرکت آن در بازرگانی ام در سازمان نظامی کشور و حضور آن در کنار دیوانیان، از همان ادغام و وحدت کار نشان دارد. این طبقه اجتماعی، بسیاری از زمینداران شهر دولتهای پارسی -هلنی خود می گیرد، این گروه با حل شدن در این طبقه اجتماعی، هم امنیت اجتماعی وهم جایگاه خویش را مستحکم می کنند.
۵- بازرگانان و پیشه وران: شرکت وسیع دولت اشکانی در امر بازرگان بین المللی آن روزگاران، انباشت سرمایه و ارزش افزوده ناشی از این امر، سبب می گردد تا این طبقه اجتماعی به گونه ای مشخص شکل گیرد. ولی در اینجا نیز برخلاف آنچه در اشهر دولت پارسی – هلنیا مرسوم بود، این طبقه اجتماعی خود را با اشرافیت دودمان و دهقانی و با دیوانیان و نظامیان در هم آمیخته و به عبارتی دیگر تقسیم اجتماعی کار را ناممکن میسازد.
45
دگرگونی مفهوم: بنیان گذاری شهر-دولت، شیوه ی پارسی-هلنی
(قرن سوم ق.م.)
وجود چنین تقسیم بندی اجتماعی از تحول کامل دولت اشکانی نسبت به دولت هخامنشی نشان دارد و هم از این روست که در اسناد یافت شده از این دوران که بسیار محدود نیز هستند . و کاوشهای موشکافانه ای که بر آنها صورت گرفته است، کم شدن فاصله اجتماعی – فرهنگی و مادی بین طبقات اجتماعی از یکسو و دولت با مردمان از دیگر سوی بخوبی نمایان است. دولت اشکانی با تخریب سازمان کالبدی دولت سلوکی، مظهر آن یعنی «شهر پارسی-هلنی» را نیز دگرگون می کند و با ادغام این شهر با محیط اطرافش نظم اندام واره و خودانگیخته محیطی را بر نظم منطقی و برنامه ای آن تحمیل می نماید و بدین ترتیب شهر قدیمی را در سازمان جدید مبدل میکند. برج و باروی دایره ای شکل را بر اطراف شهر جدید می کشد و برای نخستین بار در تاریخ، شهر دایره ای شکل را ایجاد میکند. این دولت در آنجا که نیز کانونی زیستی جدید و شاری تازه را برپا می دارد، شکل دایره ای را اختیار می کند. در شهر نساء در ماوراء النهر و فیروز آباد در فارس نمونه بارزی از شهرهای دایره ای شکل این روزگاران هستند. سازماندهی کالبدی – فضائی درون شار کم و بیش همانی است که در شار پارسی وجود می داشت، بدین معنی که :
۱) دژ حکومتی
۲) شار میانی
۳) شار بیرونی
46
بالندگی مفهوم شار و سازمان یافتگی کامل آن
قرن سوم تا هقتم میلادی
شار پارتی در دولت ساسانی
47
شار پارتی در دولت ساسانی (قرن سوم تا هفــتم میلادی)
ظهور دولت ساسانی در واقع، اولین حرکت جامعه شهری برای رسیدن به قدرت است. تا قبل از این، حکومت همیشه از آن جامعه ایلی می بود که با جنگ و ستیزهای خود، دولتهای پیشین را از آن خود کرده بود، گو اینکه این جامعه بسرعت یکجانشین شده و خود در هماهنگی با جامعه دهقانی و جامعه شهری قرار می گیرد، ولی همیشه در نبرد قدرت حرف آخرین را می زده است. حال آنکه به قدرت رسیدن دولت ساسانی، گو اینکه از سوی دودمانهای در ستیز با دولت اشکانی حمایت گردید ولی نطفه اصلی این دولت در شهر بسته شد و نظریه پرداز اصلی آن در فضای جامعه شهری پرورش یافته بود. به همین دلیل است که شهر پایه نهادهای اجتماعی – اقتصادی، فرهنگی – سیاسی و بازرگانی – اداری دولت ساسانی می گردد. دولت ساسانی با تسلط بر تمامی روابط مادی و معنوی جامعه موفق می گردد تا دگرگونیهای گسترده ای را در روابط تولیدی و شیوه های مالکیت بر منابع تولید ایجاد کند، بازگشت به مفاهیم کهن تقسیمات کشوری دوران هخامنشی، تقسیم کشور به فرمانداری های متفاوت و استقرار فرمانداران دولتی در این مناطق، ضربه های عمده را بر شیوه های تولید و زیست دودمانی وارد می سازد، اشرافیت دودمانی عملا از طبقات اجتماعی به کنار گذارده می شود.
48
شار پارتی در دولت ساسانی (قرن سوم تا هفــتم میلادی)
ایجاد طبقات منظم اجتماعی و جایدهی سه جامعه ایلی، دهقانی و شهری تحت سلطه در این طبقات اجتماعی به دولت متمرکز و قاهر ساسانی امکان می دهد تا به نوعی «نظام کاستی» در سازمان اجتماعی دست یابد و بدین ترتیب از آمیختن طبقات و دخول افراد از طبقه ای به طبقه دیگر جلوگیری کند.
شهر مکان اصلی استقرار طبقات برتر اجتماعی است. این طبقات عبارتند از:
۱) موبدان و مغان
۲) جنگاوران و سپاهیان
۳) دبیران و پزشکان
۴) دهقانان
49
۱- موبدان و مغان : ارتقای این قشر اجتماعی به بالاترین نقطه از هرم قدرت، نشان از تحول تاریخی دارد که در دولت ساسانی رخ می دهد، روحانیون و موبدان عملا در دولت ساسانی سهیم می گردند و بدین طریق دولت ساسانی نقش مقدس و ورای طبقاتی خویش را باز می یابد و بر همه ی اعمال جامعه حاکم می گردد.
۲- جنگاوران و سپاهیان : طبقه ای که تاکنون در تاریخ ایران وجود نداشته است، در دولت ساسانی ظهور می کند. حضور این طبقه نشانگر جنبه بسیار قوی نظامی دولتی ساسانی است وجود این طبقه تضمینی برای جلوگیری از هرگونه حرکت دودمانی است. نظامیان و جنگاوران با استقرار در فرمانداری ها عملا به فروپاشی نظام دودمانی کمک کرده و مفهومی جدید از شیوه زیست و تولید را سبب می گردند. این طبقه هم زمیندار است، هم در تجارت دخالت میکند و هم در صنعت نقش دارد.
50
٣- دبیران و پزشکان : ورود دیوانسالاران به طبقات اجتماعی نشان از حکومت دیوانی دارد. بسیاری از دیوانهائی که در دوره اسلامی شکل می گیرد ریشه در تشکیل همین طبقه دارد. این طبقه با شرکت مستقیم در دولت ساسانی، در همه ی اعمال و قضایای اجتماعی – اقتصادی دخالت کرده و نقش بازی می کند.
۴- دهقانان : حضور این طبقه در جامعه ساسانی نشان از پیروزی اشرافیت دهقانی بر اشرافیت دودماتی دارد. این اشرافیت به نقش کهن خود در امتزاج و یگانگی کار اجتماعی ادامه می دهد.
51
شار پارتی در دولت ساسانی (قرن سوم تا هفــتم میلادی)
در سازمان فضائی جدید کشور، دفاع از کشور به شهرهای مرزی واگذار می شوند. شهرهائی که کاملا از دیدگاه نظامی تجهیز یافته اند، شهرهای سرزمینهای میانی، نقش حفاظت و حراست از شبکه های آمد و شد جاده ای را بر عهده می گیرند و شهرهای سرزمین های درونی عملا به کار تولید می پردازند. هر سه گروه از این شهرها عملا همان مفهوم کهن شار را معنا می بخشند. هر سه گروه محل گردهمایی و وحدت اجتماعی سه جامعه ایلی، روستایی و شهری می گردند و بدین ترتیب شار پارتی در دولت ساسانی نیز در مفهومی منطقه ای به ایفای نقش می پردازد. با این تفاوت عمده که شار ساسانی به عنوان نماینده دولت عملا صاحب همه منابع تولیدی خود و اطراف شار ساسانی چون شار پارسی در دولت هخامنشی، بر مبنای باورهای دینی و متاثر از مقوله جهان بینی ساخته می شود. شهر معمولا به حصاری ختم میگردد که چهار دروازه به چهار سوی عالم داشته باشد که خود یاد آور جهات اربعه و عناصر اربعه نیز می باشد. « گاه شهر را چگونه رقم شطرنج می ساختند (هشت در هشت قطعه) و گاه بر مثال جانوران: شوش بر مثال باز و شوشتر بر مثال اسب. » این بخش از شهر را بعدها شارستان نامیدند.
52
شار پارتی در دولت ساسانی (قرن سوم تا هفــتم میلادی)
چهره کالبدی شار پارتی در دولت ساسانی، کم و بیش توسط تاریخ نگاران دوران اولیه اسلامی ترسیم شده است. بافت کالبدی و سازمان فضایی این شار، الگویی بود که در شهرهای دوران اولیه بعد از اسلام نیز مورد استفاده قرار گرفت. شهرهای ایرانی عهد ساسانی به ویژه شهرهائی که در دوران قباد ساخته شد با شهرهای ایرانی دوره اسلامی بسیار شبیه اند، در این شهرها کهن دژی با باروهای کنگره دار، بخش نظامی شهر را تشکیل می داد، قسمت اساسی شهر در شارستان بود بر گرداگرد کهن دژ، بازارها در درون دیوارهای شهرستان و گاهی در بیرون آن بودند که در دوره اسلامی، رَبَض خوانده میشد و گاه دیوار دومی گرداگرد آن می کشیدند. این توصیف از چهره کالبدی و سازمان فضائی شار ساسانی نشان می دهد که در این مورد نیز دولت ساسانی خود را به ساخت و ساز کهن دولت هخامنشی رجوع داده است و با به هنگام کردن شار پارسی این دوران، شار خود را شکل بخشیده است.
53
شار پارتی در دولت ساسانی (قرن سوم تا هفــتم میلادی)
شار دوره ساسانی مکان استقرار چهار طبقه ممتازه اجتماعی است و چون شارهای پیش از خود هم «شهر به قدرت است و هم «شهر : معبد». این شار از دیدگاه ریخت شناسی شهرهای مرکب از فضاهای زیر است:
۱) دژ حکومتی
۲) شار میانی
۳) شار بیرونی
۴) بازار
۵) میدان
سپاس از توجهتون