تارا فایل

پاورپوینت بررسی عرفان های کاذب نوپدید



بررسی عرفان های کاذب نوپدید

مفاهیم واصطلاحات
چیستی عرفان و اقسام و مشخصه های آنها
مهم ترین فرقه های جدید معنوی در ایران
راه های مقابله با عرفان های جعلی

تعریف عرفان
عرفان از ریشه معرفت و شناخت است و تعریف آن در حوزه اسلامی شناخت هستی با محوریت الله است؛
در شناخت هستی، دو روش کلی داریم که یک روش آن فلسفی وعقلانی محض است و روش دیگر شهودی است که در حقیقت از راه قلب و تهذیب نفس انجام می شود.
ازنظر محتوا محوریت خداوند برای شناخت هستی، مهم ترین شاخصه و عنصر اساسی در عرفان اسلامی است، برخلاف دیگر عرفان ها که ممکن است بیشتر به شناخت انسان توجه داشته باشد
ازنظر روش نیز شریعت مداری از شاخصه های اصلی عرفان اسلامی است؛ زیرا دست یابی به حقیقت، تنها از راه شریعت، شدنی است.

تعریف معنویت:
«معنویت» از جهت اصطلاحی-انتزاعی عبارت است از:
«حالتی نفسانی و ذومراتب است که در ارتباط با خدا یا امر متعالی در روان خودآگاه و ناخودآگاه آدمی از طریق تعقل، جوشش درونی و عمل بیرونی آگاهانه و یا ناآگاهانه پدید آمده و بر شیوه نظر و عمل او تاثیر می گذارد».
معنویت در لغت لاتین ( (Spirtuality است و به تقدس زندگى اشاره دارد. به این معنا که قلب خود را بگشاییم و ظرفیت تجربه عظمت، تقدّس و سپاسگزارى را در خود پرورش دهیم ، شور و شوق وجود را بشناسیم و خود را تسلیم حقیقتى کنیم که والاتر از ماست که این حقیقت می تواند خداوند ویا غیرخداوند باشد.
 

عرفان حقیقی: شناخت شهودی خدای متعال، اسماء، صفات و افعال او؛
عرفان کاذب: هر نوع عرفانی که هدف آن چیزی غیر از قرب الهی باشد و راه سلوکی آن نیز مورد تایید دین نباشد؛
معنویت: (spiratuality) اصطلاحی جدید است؛ معانی بسیار متفاوت و حتی متعارض دارد. از دیدگاه غربیان، معنویت هر چیزی است که «شادی، آرامش و امید به زندگی» را به ارمغان بیاورد.

تفاو تهاى معنویت نوین و معنویت دینی  
امروزه معنویت به لحاظ نقش بازدارنده اش از خطر و به لحاظ نقش انگیزاننده که در جهت سودرسانی به انسان های دیگر دارد، بیش از گذشته موردتوجه واقع شده است.
در معنویت نوین، بحث «حقیقت» در میان نیست، هرگونه تجربه عاطفى یا هیجانى شدید نسبت به هر موضوعى مى‏تواند معنویت به حساب آید.
معنویت دینی
احساسی نفسانی ،توجهی عمیق و ارتباط قلبی آگاهانه‏اى است که انسان نسبت به حقایق متعالی وبالاتر از عالم ماده پیدا مى‏کند،که درراس آنها مبداوخالق ومدبرهستی«خدا» قراردارد . این حالت در چارچوب ضوابط معین بر شیوه نظر وعمل انسان تاثیرمی گذارد وانگیزش وجوشش درونی وتکلیف ایجاد می کند وبایدها ونبایدهایی را درابعادفردی واجتماعی برای اومطرح می سازد. درنتیجه این حالت، انسان دروجودخویش نسبت به خدا،خود،دیگران وطبیعت احساس مسئولیت می کند و عقاید،اخلاق واعمالش را با انگیزه ها ومعیارهای الهی تطبیق می دهد.

تقسیم عرفان
عرفان اصیل : این عرفان چیزی در عرض دین نیست، بلکه عرفان داخل دین و وجه باطنی و درونی دین می باشد.

عرفان بدلی و کاذب : غیر دینی ( بشری ) اغلب منکر الهی بودن ادیان اند و یا تنها ابعادی از دین را می پذیرند.

شریعت گریزی؛ از ویژگیهای عرفان بدلی و کاذب است.
غایت عرفان اصیل : قرب الهی ، رسیدن به خداست.
ابزار: قلب و شناخت شهودی

چیستی عرفان و اقسام آن از دیدگاه استاد شهید مطهری

به اعتقاد استاد مطهری ، عرفان با تصوّف فرق دارد و اوّلی را مقوله‏ای فرهنگی و دومی را اجتماعی می‏داند

عرفانی که شهید مطهری از آن سخن می‏گوید در بطن و متن آموزه‏های قرآنی و حدیثی و سنّت و سیره علمی وعملی معصومان‏علیهم السلام ریشه دارد و هماره فطرت انسان به چالش کشیده می‏شود.

پس در عرفان از دو مقوله «خدا» «و انسان کامل» یعنی توحید و موحِّد سخن به میان می‏آید که «شهود توحید» یا «توحید شهودی» و راه‏رسیدن به مقام منیع توحید ناب و عرفانی در منازل و مقامات تعریف‏پذیر و تحقّق بردار است که سالک باید لزوماً درسیر و سلوک به آن دست یابد

«توحید عارف یعنی طیّ طریق کردن و رسیدن به مرحله‏جز خدا هیچ ندیدن». عرفان از منظر استاد، به دو بخش عرفان علمی و عرفان عملی ‏تقسیم‏پذیر است

محال و بی‏معنا بودن عرفان منهای مذهب‏
استاد مطهری به ممتنع بودن و بی‏معنا بودن عرفان منهای مذهب اشاراتی دارد:

اخیراً به عرفان توجّه پیدا کرده‏اند از باب این‏که آن را فرهنگ انسانگرا می‏دانند که اساس عرفان، خدا آگاهی و تسلیم به خدا است‏می‏خواهند عرفان را از خدا جدا کنند و عرفانی هم باشند. خیلی عجیب است! من در نوشته‏های امروز ایرانی‏ها می‏بینم به عرفان گرایش‏پیدا کرده‏اند. عرفان منهای خدا و مذهب! این خیلی عجیب است! امکان ندارد.

امام باقرعلیه السلام فرمود: «غَّرَبوا و شَرّقوا» (مجلسی،33/46 :1372) به غرب عالم بروید، به شرق عالم بروید آخرش باید بیایید این‏جا. زانو بزنید تا حقیقت را بفهمید.

استعمار و عرفانهای نوپدید و معنویتهای بدلی
استعمار در طول تاریخ خود همواره یکی از راهبردهایی را که برای مقابله با فرهنگ ها و ملتهای جهان بکار گرفته است، راهبرد انحراف روحیه معنویت خواهی در قالب نحله های مختلف عرفانی بوده است.

بشر غربی در جستجوی راهی بود که بتواند به پرسش های اساسی زندگی اش پاسخ بگوید و عالم را برایش معنادار کند، اما آنچه که این مکاتب عرفانی به او دادند، تنها یک نوع معنویت گرایی زمینی است که به هیچ غایت بالاتری ختم نمی شود.

همفر جاسوس معروف انگلیس می نویسد:
آنچه وزارت مستعمرات انگلیس به هنگام اعزام به شرق به من توصیه نمود عبارت بوده از:
• گسترش همه جانبه مراکز درویش پروری همانند خانقاه ها و تکثیر و انتشار رساله ها و کتابهایی که مردم عوام را به روی گرداندن از دنیا و مافیها، گوشه گیری و مردم گریزی سوق می دهد؛ مانند کتاب احیاء العلوم غزالی، مثنوی مولوی، و کتابهای محی الدین عربی.

دستهای ناپیدا- خاطرات مستر همفر صفحه 64 نشر گلستان کوثر

دلایل رجعت غرب به معنویت وعرفان
1 – سرخوردگی انسان از مدرنیته و عقل ابزاری مدرن

2 – اثبات نادرستی فلسفه های معنویت ستیز همچون پوزیتویسم در نیمه دوم قرن بیستم

3 – فروپاشی نظام های سیاسی معنویت ستیزمثل شورو ی

4- ارائه عرفان ومعنویت ناب اسلام به دنیا در پرتو انقلاب اسلامی و احساس خطر غرب

امتیازات عرفان ناب و اصیل اسلامی

1. جهتگیری دقیق، کامل و همه جانبه به سوی کمال مطلق و مبدا و غایت هستی، یعنی ذات پاک احدیت.

2. دارای مبانی نظری استوار، خردپذیر و منطقی.

3 دارای برنامه عملی جامع، معتدل، هماهنگ با فطرت بشر و نظام تکوین، دارای لطافت، ظرافت و دقتی بی نظیر.

4. خاستگاه الهی و اصالت دینی.

5. انگیزاننده و امیدبخش.

اساس عرفان اسلامی‏
اساس عرفان اسلامی بر دو محور «خودشناسی» و «خودسازی» یا «خودآگاهی و خداآگاهی» قرار دارد

استاد شهید مطهری :
خود فراموشی، خدافراموشی، خود زیانی، خودباختگی، با خودبیگانگی و… بر حذرداشته و این عوامل را آفات خودآگاهی و خودیابی دانسته است
عوامل رشد؛ فلاح، سعادت و کمال نیز یاد خدا،عبادت و پرستش الهی، خدمت به محرومان، توکّل، صبر، شرح صدر و تقوا را نام برده است.

استاد عشق و محبّت حقیقی و عشق عفیف را که از نوع عشق روحی باشد، از ضروریات سیر و سلوک‏وعرفان عملی می‏داند و می‏نویسد: عشق است که دل را دل می‏کند.

شاخص های رفتاری عرفان اصیل و ناب اسلامی

عرفان ناب اسلامی، «عرفان زندگی» است که در آن تهذیب و سلوک معنوی با زیست در جامعه و ایجاد ترابط و تعامل مبتنی بر «خدا باوری» تایید و تاکید شده است

حال آنکه برخی از فرقه های تصوف و عرفان های کاذب به سماع و رقص روآورده اند و از جلوات و جذبات و مستی در عالم سماع و دست افشانی با توجیه های عرفانی سخن گفته اند

سماع که به طور معمول در قالب رقص، موسیقی، شعر و آواز است اگرچه نزد همه صوفیان و عارفان مورد تایید نیست، اما برخی از متصوفه درصدد تایید آن با مستمسک قراردادن برخی از آیات قرآن کریم که مشتقات واژه سمع در آن بکار رفته است هستند، و حتی برخی آن را به رقص و سماع رسول خدا(ص) منتسب ساخته اند و گروهی دیگر سماع را علاوه بر آوازخوانی، رقص و پایکوبی با ویژگی های دیگر چون: رقص در میان زنان نامحرم، خواندن شعر به جای قرآن، آمیختن سماع با میگساری، سماع با پسران جوان و زیبا و گاه با برخی گناهان دیگر درآمیخته اند.

بنابراین سلوک عرفانی با استعلای عقل و شکفتن حقایق پنهان قلبی در پرتو معارف معنوی و عبودیت الهی ممکن است، نه برانگیزش احساس و حالات روحی و روانی، زیرا معیار و ملاک «شریعت» است

عرفان اسلامی ناب ولایت محور است
1- عرفان ناب، عرفان امامت و ولایت است، یعنی عرفان قرآن و عترت.

2- عرفان صوفیانه که در جهان تسنن شکل گرفته، عرفان منهای ولایت است.

3- عرفان های کاذب اساساً ضدامامت و ولایت هستند.

4- مساله قطب، مراد و انسان کامل در عرفان های صوفیانه، به ویژه برخی فرق و جریان های آن با انسان کامل اسلام و امامت و ولایت کاملاً متفاوت و تنها تشابه اسمی مطرح است.

انحراف عرفان از دیدگاه استاد شهید مطهری
”عرفا حقیقت انسان را دل او معرفی می کنند که مرکز عشق الهی است. به همین دلیل راه وصول به کمال را نیز تزکیه نفس و توجه به خدا می دانند. انسان کامل مطابق این مکتب، کسی است که به خدا رسیده است، نه اینکه فقط خدا را شناخته باشد. برخی تاکیدات عرفا مورد تایید اسلام است مانند: تهذیب نفس، علم افاضی، قرب به حق و… اما برخی برداشت های انحرافی نیز دارند مانند: تحقیر عقل، درونگرایی مطلق، نفس کُشی“
فصل هفتم، هشتم و نهم کتاب انسان کامل استاد مطهری

مهم ترین مشخصه های عرفان امام خمینی ره
عرفان امام خمینی به آن دلیل که عرفان ناب و اصیل اسلامی است عرفان عبادت و عشق و اخلاص و صداقت است و از هرگونه ظاهر سازی و قطب بازی و مرید پروری دور است
در عرفان امام خمینی بین « معنویت » و « سیاست » و « حکومت » هیچ تضاد و تعارضی وجود ندارد
امام ره بین جوهر فقه با جوهر عرفان سازش برقرار کرده ، و در تفکیک ناپذیری شریعت از حقیقت اصرار می ورزید.

عرفان در ایران
1- عرفان ناب اسلامی و شیعه : التزام کامل به تمامی دستورات شرع مقدس که اهم دستورات آن ترک معصیت در اعتقاد و عمل است

2- عرفان های صوفیانه : تصوف از همان آغاز قرن دوم هجری شروع شد و کم کم رشد کرد و سلسله های مختلفی برای آن پدیدار شد و نزدیک صد فرقه بودند که نیمی از آنها از بین رفته است. از مهمترین فرقه ها در لیبی فرقه سنوسیه است که در تصمیمات کشور تاثیر گذارند. در ایران فرقه های نعمت اللهی، سلطان علیشاهی(گنابادی) و ذهبیه احمدیه مشهور ند.

3 – جریان سوم ،مدعیان دروغین : که طیف بسیار گسترده ای دارند ( خود را پیامبر – نایب امام زمان یا همسر امام یا فرزند امام نامیدند یا قائل به احضار ارواح یا مدعی ارتباط با اجنه و مدعی امام زمان هستند یا مدعی هستند امام یا پیامبر به آنها نظر کرده است )

4 – جریان چهارم، نومعنویت گرا یا جریانهای معنویت گرای نوظهور : که بخش عمده آنها درهند و غرب است لقب هند را قطب الادیان و المذاهب میدانند که ایران و کشورهای اسلامی از آنها ضربه های زیادی خوردند .

هجوم عرفانهای کاذب به دانشجویان
تشکیل کمیته های حمایت از دراویش ، برگزاری جلسات تحلیل مکاتب عرفانی در فضاهای صمیمانه دانشجویی و … نشانه هایی قوی از هجوم خزنده عرفانهای نوپدید است.

بهره گیری این فرقه ها از تکنولوژی و حضور در فضای اینترنت ، تدارک غیر رسمی جلسات تحلیل مکاتب عرفانی در فضاهای صمیمانه دانشجویی هشدار به کلید خوردن فعالیتهایی است که هویت جوان ایرانی را هدف گرفته و البته از دری نیز وارد شده که نیاز جوان ماست.

عرفان مدنظر این آئین های انحرافی معمولا راحت طلبی، سرخوشی، شریعت زدایی، منطق گریزی و خداحافظی با احکام الهی و در حالتی نیز بی تفاوتی اجتماعی را تبلیغ می کنند

پیدایش گعده های "مرید و مرادی" در محیطهای دانشجویی که در خوابگاههای دانشجویی پدیده ای قابل مشاهده است می تواند از نتایج پیروی کورکورانه از انحرافاتی مانند عرفانهای نوپدید باشد.
سال 1387 فعالیت تابلودار گروهی به نام "پاکبازان" در یکی از خوابگاههای دانشجویی گزارش شد. که فعالیت آنها از یک بامداد در یکی از اماکن عمومی و خوابگاه شروع و تا پاسی از شب ادامه می یافت. "پاکبازان" تابلوی خود را با کاغذی بر روی در ورودی این مکان بالا برده بود. "ظاهر فعالیت" گروه شب زنده دار "پاکبازان" کشیدن قلیان بود.

کتاب هایی در حوزه های عرفانی با سرعت به چاپ های بعدی می رسند و ارتباطی به دین ندارند.

حرکت خزنده نمادهای شیطان پرستی در دانشگاهها لباسهای گشاد، انگشتر های خاص تیغ دار، دستبندها و گوشواره های عجیب، گردنبندهای اسکلتی و موهای بلند یا سر طاس به عنوان نشانه های ویژه گروه های همسو با شیطان پرستی بیان می شود.

مهم ترین فرقه های جدید معنوی فعّال در ایران
سای بابا
اوشو (باگوان شری راجینش)
اکنکار (سفر باستانی روح) (پال توئیچل؛ هارولد کلمپ)
سرخپوستی (کارلوس کاستاندا)
فالون دافا (لی هنگجی)
دالایی لاما (دالایی= اقیانوس؛ لاما= پیر)
رام الله (پیمان فتاحی؛ با اسم معنوی م. م. رام الله)
عرفان کیهانی یا عرفان حلقه (محمدعلی طاهری)
پائلو کوئلیو
مدیتیشن متعالی (تی. ام) (ماهاریشی ماهاش یوگی)

دلایل شیوع این عرفان ها
تحرکات برنامه ریزی شده و تهاجم فرهنگی سازمان یافته
جهل افراد
استفاده از موسیقی، مد و نماد
ترویج اباحیگری و بی قید وبند بودن
ما مدل زندگی مان را داریم از غرب وارد می کنیم؛ از تکنولوژی گرفته تا نهادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی. از نحوه شهرسازی مان گرفته تا نرم افزارهای اجرایی و مدیریتی جامعه مان را از غرب می گیریم

شناخت کلی عرفان های نو پدید
1. عرفان های هندی
2. عرفان های آمریکایی ( قاره آمریکا )
3. عرفان مسیحیت
4. عرفان یهود
5. عرفان چینی
6. عرفان فرا علم
7. عرفانهای سینمایی یا کارتونی

عرفان های هندی

هند دارای دو شاخه کلی در عرفان می باشد

الف : عرفانهای باستانی و سنتی که قبل از میلاد مسیح بوده اند
ب : عرفانهای نو پدید یا نوظهور

الف : عرفانهای باستانی و سنتی قبل از میلاد مسیح
1. آئین ودا

2. آئین جین

3. آئین برهمن

4. آئین تانترا

5. مهمترین کیش هند آئین بودا

ب : عرفانهای نو پدید یا نوظهور

1.یوگا 2. اوشو

3. سای بابا 4. رام اله

5. کریش نا 6. یوگا نادا

7. دالایی لاما

ساتیا سای بابا

عرفان آمریکایی
اقسام عرفانهای آمریکایی

1 – عرفانهای سرخ پوستی
2. عرفان اکنکار( ek )
3. عرفان پائولو کوئیلو یا عرفان رمانی

1 – عرفانهای سرخ پوستی
1. عرفان تولتک
2. عرفان سو
3. عرفان ساحری (کارلوس کاستاندا)

از این سه قسم عرفان ساحری در جامعه ما رسوخ کرده و بعضی افراد را به سوی خود کشیده اند.

2. عرفان اکنکار( ek )
فرقه اکنکار 50 سال پیش در آمریکا اعلام موجودیت کرد و موسس آن « پال توئیچل » نظامی آمریکایی با الهام از آموزه های عرفان شرقی و مذاهب هندی نزدیک به بودیسم بود. این عرفان در ایران هم رسوخ کرده. رئیس این مذهب هارولد کلیمپ نظامی دیگرآمریکایی گفت من از دنیا می روم و جانشین من از آسیا می باشد، در ایران سه نفر ادعای جانشینی او را کرده اند.
می گویند ما اسلام را قبول داریم و برای کامل و بهتر کردن اسلام آمده ایم و می گویند در اسلام معتقد به خدا می باشند که این خدا چون انسان را محدود می کند خدایی خوبی نمی باشد چون برای افراد تکالیف وضع کرده است پس خدای خوبی نیست پس آنها قائل به خدای جدید هستند.
در عرفان اکنکار به جای توسل به خدا برای حل مشکلات، باید به ماهانتاکه رهبری اکنکار را بر عهده دارد متوسل شد. ( استاد، پیر، ماهانتا، ناوال)
آنها قائل به عدم ممنوعیت ازدواج با محارم هستند و چند نفر از اینها در ایران با مادر و خواهر خود ازدواج کرده اند.

بررسی عرفان پائولو کوئیلو

۱. استفاده فراوان و افراطی از انواع مواد مخدر، مواد توهم زا، مشروبات الکلی و افکار مارکسیستی، نقاط تاریک زندگی کوئیلو به شمار می آید.
۲. افکار و اندیشه های کوئیلو مخلوطی از عرفان ساحری کاستاندا، عرفان مسیحیت و افکار مارکسیستی است که امروزه یک مکتب شکست خورده و فروپاشیده تلقی می شود.
۳.کوئیلو برای جان های تشنه معنویت و سیر به سوی خداوند، دنیایی را می گشاید که در تخیل و توهم آن ها تحقق می یابد.
۴. تاکید بر احساس خوب منهای عملکرد درست ازاندیشه های پائولو است. البته وی توصیه هایی را برای عمل کردن ارائه می دهد، اما معیارهای ارزشی روشنی را توصیه نمی کند و به نسبیت اخلاقی، گرایش دارد.
۵. او می گوید باید در مقابل خطا و ظلم تسلیم شد.

عرفان پائولو کوئیلو یاعرفان رمانی
پائولو کوئیلو یک نویسنده برزیلی می باشد که مهارت خاصی در نوشتن رمان و داستان دارد و یک رمان نویس معروف دنیا می باشد و عرفان او هم معروف است به عرفان رمانی.
معروفترین کتاب او کتاب کیمیا می باشد که تا چند سال قبل بیش از 76 بار به چاپ رسیده و سال 76 پرفروش ترین کتاب سال شناخته شد .

کوئیلو در سال 79 توسط دولت وقت ایران به عنوان اولین نویسنده خارجی که رسما دعوت شده به ایران آمد و خودش می گوید پولی که من برای چاپ کتابهایم از ایران در یافت می کنم از هیچ جای دنیا نگرفته ام و خودش سفر به ایران را این طور شرح می دهد «هنگامی که هواپیمای من در ساعت دو بامداد در تهران به زمین نشست بیش از حد شگفت زده شدم و در آن نیمه شب بیش از یک صد خواننده منتظر من بودند و فقط به خاطر من به فرودگاه آمده بودند هرگز چنین چیزی را تجربه نکرده بودم به شدت تکان خوردم.

شاخصه های عرفان اسلامی وراستین (حقیقی)
1-قرب الهی به عنوان هدف غایی

2-همه جانبه بودن

2- مطابقت بافطرت

2- مطابقت باعقلانیت

3-عدم مخالفت باشریعت ودستورات واحکام الهی

ویژگی های عرفان های کاذب ودروغین
1-نادیده گرفتن خدابه عنوان هدف غایی

2-شادمانگی به عنوان هدف غایی

3-خردستیزی ومنطق گریزی

4-شریعت ستیزی وفقه گریزی

۱-نادیده گرفتن خدابه عنوان هدف غایی
ازشاخصه های عرفان های کاذب نادیده گرفتن اعتقاد به خدایاانکاروجودخداویابعضاًارائه تفسیری نامعقول ازخدا به انگیزه انکارخدای حقیقی است.
اوشومیگوید:«روح،خودخداونداست»و خدا همان ذهنیت است.
« پال توئیچل » موسس فرقه اکنکار :«هرطبقه ای برای خودخدائی وضع کرده است که از متخیله ساکنین آنها سرهم بندی شده وطی اعصاردرمقام پروردگارپذیرفته شده است»

اِکنکارجهان رادارای یازده طبقه می دانند.ومعتقدند ادیان دیگر، همگی محصول خدای طبقه پایین و طبقه فیزیکی اند که آن را «کَل نیرانجان» یا «سلطان نیروهای منفی» می نامند. وخدای ادیانی همچون اسلام ،مسیحیت ودیگرادیان خدای جهان مادی است.
سای بابا:«خداخود دارما (رفتار صحیح)است وپوشش جهان آفرینش است ویامی گوید:«همه انسان هاجزئی از خدای واحدند» ومی گوید:«شما همه ، سلول های زنده ای دربدن خداوندهستید.»
صوفیه:قائل به فنا درخدا هستند ومی گویند کسیکه به حقیقت رسید دیگردرخدا فانی شده وبه همین علت درمورداو تکالیف برداشته شده و می گویند:تمام عالم جزیک وجودبیش نیست وآنهم خداست ولی این موجودات که می بینی همه همان وجودخدایندکه تنزل کرده وبه این صورتها بیرون آمده است.

۲-شادمانگی به عنوان هدف غایی
دالایی لاما:وی هدف نهایی زندگی راخوشی ونشاط وآرامش میداندومدعی است دستیابی به چنین هدفی ربطی به باورهای دینی افراد ندارد.

سای بابا:«ماموریت من اعطای شوق وشادی به شماست که ازضعف وترس دورتان کنم .

فالون دافا:مدعی اندتمرین های پنج گانه فالون دافا برای شادی ونشاط است. لی هنگجی میگوید:باتزکیه ذهن وبدن است که فرد می تواند رنج وسختی خودراازبین ببرد.وزندگی اوتوام باآرامش وشادی ونشاط باشد.

اکنکار: آموزش عرفان با مصرف حشیش و روابط نامشروع !

3-خردستیزی ومنطق گریزی
اوشو: «ازراه عقل وذهن نمی توان به حقیقت رسیدواگرسالک بخواهدازراه عقل به مقصد برسد، درحقیقت ازمقصد خوددورترمی شود.
اوشوباافتخارمیگوید«:من صاحب هیچ نظام فلسفی نیستم»

صوفیه:برخی ازصوفیان مسلمان نیز تعابیرتندی درمورد جایگاه عقل ومنطق وفلسفه دارند.مباحث عقلی رابند راه سالکان وعاشقان می دانند.وراه وصول به مقامات عرفانی راشکستن این بندهاورهاشدن ازدست عقل ومنطق می دانند
غزالی بعنوان یکی ازبزرگترین مشایخ صوفی علیه فلسفه ومنطق سخنان فراوانی دارد.وی کتابی باعنوان «تهافت الفلاسفه »نوشت ودرنهایت فلسفه راکفر وفلاسفه راکافر دانست.
عقلانیت مورد تایید برخی معنویت های نوظهور عقلانیتی مادی و این جهانی است. به همین دلیل عقلانیتی منهای دین و ناسازگار با دین و مدافع تساهل و تسامح است.

4-شریعت ستیزی وفقه گریزی
فقه ستیزی وشریعت گریزی وجه مشترک همه عرفانهای نو ظهورشرقی وغربی ازیکطرف وپاره ای خانقاه نشینان مسلمان ازطرف دیگراست.

اوشو اصولاًبادین مخالف است و«گناه» را ساخته و پرداخته روحانیان به منظور تسلط بر توده ها می داند و می گوید: «گناه یکی از قدیمی ترفندها برای سلطه بر مردم است. آنها در تو احساس گناه ایجاد می کنند. آنها ایده هایی بس احمقانه به خوردت می دهند که قادر به محقق ساختن آنها نیستی. سپس گناه به وجود می آید و همین که گناه به وجود آمد، تو به دام افتاده ای. گناه راز کاسبی همه به اصطلاح ادیان تثبیت شده (بنیادگرا) است.» (الماس های اشو، ص258.)

اِکنکار : بشرفطرتاٌبه داشتن یک مقام پدری ویک مادرمحتاج است وروحانیان بادرک چنین نیازی سعی کرده اند ارضای آن نیازراتحت کنترل خود بگیرند. وباجعل قوانین ومقررات خشک وخشن این ذهنیت را القا کرده اند که اگرکسی به این مقررات عمل کند.رضایت پدرآسمانی وخدا راجلب کرده است(ولی همین فردمی گوید: به جای نمازخواندن بگو «هیو»تا روحت پرورش پیداکند)

کوئلیو بُعدشرعی دین رابه طورکلی نادیده گرفته ومقررات وضوابط دینی را انکارمی کند.

صوفیان : بسیاری ازصوفیان کوشیده اند شریعت ستیزی وفقه گریزی خودراباایجادتفاوت میان سه اصطلاح«شریعت»،«طریقت»و«حقیقت»توجیه نمایند. در حالی که حقیقت دین باطن همان شریعت وطریقت است
مولوی می گوید: «شریعت همچو شمعست ره می نماید وبی آنکه شمع به دست آوری راه یافته نشود وچون درره آمدی آن رفتن تو طریقتست وچون رسیدی به مقصودآن حقیقت است.
مولوی درتمثیل دیگری عارفان واصل رابه کسانی تشبیه میکند که دردرون کعبه بخواهند نمازبخوانند.روشن است که چنین افرادی لازم نیست دنبال قبله بگردند.به هرسوی که نمازبخوانند قبله است.

فرقه رام الله

مشخصات مهم این فرقه :

1- موسس آن، را ماننده در قرن 13 میلادی

2- اعتقاد به ترکیبی از خدای اسلام (الله) و خدای ویشنو در تفکر هندو (رام)

3-فعالیت در ایران توسط فردی به نام رامین رام الله که خود را یکی از استادان جهان میداند.

* علامت این گروه دایره ای داخل یک مثلث که در درون آن 5 علامت به عنوان لا اله الا الله وجود دارد.

در ایران پیمان فتاحی در راس فرقه رام الله قرار گرفته و خودش را به سمت استادی! از منظرگاه بیرونی و به جایگاه حتی الوهیت از دیدگاه مریدان منصوب کرده است. او در ابتدا اینگونه عنوان می کرد که شاگرد ماهانتا روح الله القدوس (تجسم انسانی خداوند بر روی زمین) است و روح الله القدوس در راس نظام دوازده گانه اساتید حق قرار دارد!!!
او خود را با القابی چون خالق فتاح، ایلیا، رام الله ، الیاس (نبی) معرفی می کند و از سوی همدستانش یعنی فرشاد م (با نام مستعار پیمان الهی)، فرهاد م (با نامهای مستعارحشمت، سید، بابایی)، مرتضی ر (با نام مستعار توکل)، شباب ح (با نام مستعار پریا)، نازی ح (با نام مستعار شیوا) به عنوان شخصیتی خارق العاده، آسمانی و روح یافته و القاگر روح معرفی می شود

در فرقه رام الله ابتدا با عنوان آموزش هنرهای زندگی متعالی جذب می شدند اما پس از طی دوره های عمومی وارد مراحل بعدی می شدند و در آنجا با مفاهیمی چون "مبارز حق"، "مسافر حق"، "خدمتگزاری"، "تسلیم"، "قربانی" آشنا می شدند و سرکرده فرقه به عنوان روح مجسم حقیقت (خداوند)، تجسم الهی شناخته شود تا بستر برای سوء استفاده های متعددش فراهم گردد.
در خروجی این آموزشها و تعالیم، افرادی بودند که وی را به عنوان خدای خود قبول داشتند و برای رضای این خدا دست به هر کاری میزدند از ترک تحصیل و شغل، ترک خانواده و همسر و فرزندانشان گرفته تا برهم زدن زندگی مریدان مسخ شده و خانواده هایشان تا خودسوزی و فدایی شدن.

عرفان حلقه یا کیهانی
این فرقه از سال 1376 با راه اندازی کلاس هایی جهت ترویج افکار و عقایدش عرفان حلقه را راه اندازی و اعلام موجودیت کرد و ابتدا از سازمان ملی جوانان مجوز داشت.
رهبر این فرقه ادعا دارد که می تواند افراد را به شعور کیهانی یا شعور الهی متصل کند و سپس آن شعور الهی بدن افراد را اسکن می کند و بیماری های آنان را شناسایی و شفا می دهد.
فرقه حلقه از نظر اعتقادی مخلوطی از فرقه های مختلف است.
رئیس این فرقه، ازطریق ارتباط با یک جن گیر مدعی بود که به خداوند اتصال دارد!
فرقه انحرافی حلقه ابزاری است برای براندازی نرم جمهوری اسلامی که حمایت همه جانبه غربی ها از رئیس آن محمدعلی طاهری و سفرهای او به کشورهای اروپایی و نشانه گرفتن خواص (به ویژه دانشجویان) توسط این فرقه که از قدرت ارتباط گیری با بسیاری از مراکز علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و … برخوردارند در همین راستاست.

مهمترین انحرافات فرقه حلقه
غیر وحیانی دانستن قرآن
اهانت به رسول گرامی اسلام با عنوان تناقض گویی
غیر معصوم خواندن ائمه اطهار (ع) و نفی وساطت فیض آنان
شرک دانستن زیارت قبور ائمه اطهار
تمسخر رجعت و مهدویت
تمجید از شیطان رجیم و موحد خواندن این ملعون رجیم
ادعای احضار روح و جن و خروج جن از درون مردم
ترویج زیرکانه تناسخ
نفی برخی از مسلمات مانند وجود حضرت عزرائیل
تبلیغ پلورالیسم دینی در قالب کتابی با عنوان "عرفان حلقه"
طرح مبحث صراط های مستقیم
رد مناسک دینی و تماس با بدن زنان نامحرم به بهانه درمان

رفتار شناسی تبلیغ و عضوگیری عرفان های کاذب و نوظهور 1. تماس و برقراری ارتباط همراه با بیان شبهات 2. ایجاد جذابیت های ظاهری و دعوت فرد 3. متقاعد سازی با ارائه نمونه های مثبت و مفید و ادعاهای فراوان و پر مخاطب 4. پیشنهاد فعالیت 5. شروع فعالیت و تعهد 6. تعهدات بالاتر و برنامه کار دوگانه

راه های مقابله با عرفان های جعلی

راه های علمی
شناخت عرفان حقیقی و عرفان های کاذب
علم مقدمه عمل است. اگر جهل مهم ترین عامل اثرگذاری این نوع مکاتب است، نخستین گام برای مقابله، شناخت و آگاهی است.
طراحی مهندسی اخلاقی و تربیتی در سطح خرد و کلان
پرهیز از نگاه بخشی و جزیره ای.
تاکید بر عقلانیت و پرهیز از امور خرافی:
جلوگیری از نفوذ خرافات در عزاداری ها. به ویژه عزاداری های خانگی!
بیشتر فریب خوردگان این عرصه زنان هستند که ازطریق رویابینی، فال بینی، طالع بینی، کف بینی، سنگ درمانی و فرادرمانی و سحر و جادو و احضار روح و …جذب شده اند.

راه های عملی
افشاگری و ایجاد حساسیت در میان افراد و خانواده ها
جلوگیری از فعالیت های خزنده دشمنان و تهاجم اخلاقی و معنوی آنان
استفاده از ظرفیت مجالس مذهبی و خانگی و پایگاه های بسیج برای معرفی عرفان حقیقی
احیای ابعاد عرفانی و اخلاقی عاشورا، فاطمیه، شعبانیه، دهه فجر، هفته دفاع مقدس و امثال آن.

4. ارائه الگوهای عینی:
بیان زندگی و داستان های عارفان و عالمان راستین؛ داستان های شهیدان.
5. خودسازی به منظور جامعه سازی:
نیروهای ارزشی می توانند الگوی عینی و متحرک ارزش ها و اخلاقیات اسلامی باشند.

منابع عمده :
عرفان اسلامی ـ شهید مطهری
حق وباطل ـ شهید مطهری
احیای تفکر اسلامی ـ شهید مطهری
سیری در نهج البلاغه – شهید مرتضی مطهری
درجستجوی عرفان اسلامی–آیت الله مصباح یزدی
عرفان حقیقی وعرفان های کاذب// دکتر احمد حسین شریفی// صهبای یقین
ماهنامه موعود شماره 7
جریان شناسی ضد فرهنگ ها، خسروپناه، عبدالحسین؛ (1390)
آفتاب و سایه ها – محمد تقی فعالی
بهائی پژوهی www.bahairesearch.ir


تعداد صفحات : 58 | فرمت فایل : powerpoint

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود