بسم الله الرحمن الرحیم الگوی شناختِ فرهنگ ، مدیریت و روحیه جهادی
نامناسب بودن نظریه های علم مدیریت برای شناخت مدیریت جهادی
در این مقاله تلاش شده است از چشم انداز دیگری برای فهم مدیریت جهادی استفاده شود.
روش پیشنهادی برای مطالعه مدیریت جهادی
روش شباهتهای ساختاری و ساختن انواع آرمانی
تاکیدات علم مدیریت
عقلانیت
سلسله مراتب
تفویض اختیار
تاکیدات مدیریت جهادی
آرمانِ بزرگ
رهبری
وفاداری
آرمان بزرگ
وجود انگیزه خدائی درفعالیت مادی ، تبلیغ اسلام وانقلاب
خود باوری ، اعتماد به نفس ، جرئت درکار، نوآوری ، خطرپذیری ، پویائی وخلاقیت
اعتقاد به استقلال و لزوم خود کفائی روستا و کشور
رهبری
توان کاردسته جمعی ، مشارکتی ، شورائی واعتقاد به عدم تمرکز درتصمیم گیری های کلان
سادگی سازمانی ، اعتماد به همکاران و مساعد نمودن محیط سازمان برای رشد اعضاء
همدلی بامردم و جهاد گران وتوان جلب مشارکت آنان واهمیت دادن به آنها
پذیرش صراحت لهجه ، آزادگی و چالش گرایی
نشاط و سرزندگی درکار، وجود روحیه جوانی
داوطلبانه بودن فعالیت و همکاری مدیران و اعضای جهاد
وفاداری
برقراری روابط عاطفی و غیررسمی درانجام فعالیت های رسمی
علاقه به کار ایثارگرانه برای محرومین
قناعت ، ساده زیستی شخصی وسازمانی ، صرفه جوئی ، امانتداری و درنظر گرفتن منافع عمومی
وجود همّیت سازمانی قوی وعلاقه به جهاد سازندگی
احساس تعهد ومسئولیت شدید دررسیدن به هدف وسرعت درکار
تغییرات محیطی و مدیریت جهادی
نهادها مثل هرسازمان دیگر که برای پاسخ به نیاز جامعه تشکیل می شود به تدریج تغییر می کنند و خود را با محیط تطبیق می دهند این تطبیق به دو شکل امکانپذیر است :
تطبیق بدون قید وشرط نهاد با شرایط محیط
تطبیق براساس ارزشهای بنیادی نهاد با شرایط محیط
جمع بندی و پیشنهاد
جهاد گران جهاد سازندگی در سال های آغازین فعالیت این نهاد انقلابی شاخص های توسعه یافتگی سازمانی و روستایی را با میزان تجلی ارزش های اسلامی در سازمان و روستا اندازه می گرفتند.از پیامهای امام خمینی (ره ) و واقعیت وجودی جهادسازندگی در سالهای اولیه فعالیت آن متوجه می شویم که کارجهادسازندگی و مدیریت آن پدیده ای تاریخی و کم سابقه است. جهادسازندگی تجربه ای حاکی از دنیاطلبی وآخرت جوئی همزمان است . همراهی تکنیک ومعنویت ، دین و پیشرفت است.
ارزش های مورد نظر جهادگران ابعادی معنوی و مادی داشت.این ارزشها از روحیه جهادی یا فرهنگ جهادی که جو سازمانی جهاد سازندگی در سال های اولیه فعالیت جهاد که مصادف با سال های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود؛ متاثر ومنبعث از روحیه جوانان بنیانگذار جهادسازندگی بود."مدیریت جهادی" نیز در چارچوب همین فرهنگ سازمانی قابل درک است.
فرهنگ سازمانی جهاد سازندگی در این سالها ،سرمایه اجتماعی این سازمان را به سرعت ،انباشته ومتراکم کرد. انباشت اعتماد سازمانی و نگاه مثبت به نیروی انسانی منجر به گسترش فضای مشارکت برای ایفای رسالت"همه با هم جهاد سازندگی" شد.تسری روحیه جهادی و نیاز های مادی و معنوی جامعه روستایی و جامعه جهادگران که فصول مشترک زیادی هم داشت،خود به خود به یادگیری سازمانی دامن زده و سازمانی یادگیرنده ایجاد کرد.
پیشنهاد می شود مدیران توسعه منابع انسانی کشور به همراه پژوهشگران این حوزه ها و صاحبنظران فرهنگ شناس و متخصصان علوم اجتماعی، علوم اداری ،علوم نظامی و علوم تربیتی کشور، الگوی معرفی شده در این مقاله را به بوته نقد وبررسی جدی گذاشته و تدابیر لازم را برای استفاده بهینه از این ایده ها اتخاذ نمایند.انشاءالله.