تارا فایل

پاورپوینت اختلال خود بیمارانگاری در روانشناسی،


به نام خدا

اختلال خود بیمارانگاری در روانشناسی

خودبیمارانگاری عبارت است از اختلالی که در آن فرد اعتقاد زیادی دارد که مبتلا به یک بیماری جدی یا مرگبار است ، علی رغم این که معاینات و بررسی های کامل پزشکی ، هیچ مشکلی را نشان نمی دهند.

خودبیمارانگاری چیست؟

به این ترتیب خود بیمارانگار یا هیپوکند ریاک (hypochondriac)، در اصطلاح روان شناسی و روان پزشکی به شخصی اطلاق می شود که با وجود برخورداری از سلامت بدنی، خود را بیمار می داند و همواره از دردهای خیالی شکایت می کند.
این تصور خودبیمارانگارانه، زمانی بیماری تلقی می شود که حدود ۶ ماه از آغاز آن بگذرد و با وجود تایید سلامت بدن توسط پزشک، شخص هم چنان بر بیمار بودن خود اصرار ورزد و در نهایت، ترس از بیمار بودن، شخص را مدام به کلینیک ها و درمانگاه های مختلف جهت آزمایش و تجویز دارو بکشاند که به آن “سندرم بیمار خیالی” نیز می گویند.

چنین فردی معمولا در مورد بیماری ها، تشخیص و درمان آن ها اطلاعات زیادی کسب می کند، زیرا به پزشکان زیادی مراجعه می کند و تحت بررسی های زیادی قرار می گیرد. درعلم روانپزشکی به شخصی که از سلامت بدنی برخوردار است ولی خود را بیمار می انگارد هیپوکندریاک یا خودبیمارانگار گویند. تشخیص این حالت زمانی صورت می گیرد که شخص طی حداقل شش ماه علیرغم اطمینان خاطر از لحاظ پزشکی ، خود را متقاعد نموده که بیمار است و یا می ترسد که بیمار باشد .

ترس یا باور بیمارگونه مبنی بر ابتلا به یک بیماری جدی جسمی، که معاینات بالینی و نتایج آزمایشات چنین بیماری را تایید نمی کند.
میزان شیوع : در مردان و زنان یکسان است.
خودبیمارانگاری

هیپوکندریا یعنی نگرانی مفرط درباره سلامتی ، مانند هر تشخیص بالینی دیگر جدی است . برای تشخیص تنها رفع ظن بیماری جسمی کافی نیست بلکه وجود یک اضطراب اغراق آمیز هم باید در فرد تشخیص داده شود . شیوع آن در زنان و مردان یکسان است و در میان همه گروههای سنی و طبقات اجتماعی ممکن است ظاهر شود .در تمام سنین میتواند اتفاق بیفتد، اوج ابتلاء در مردان در سنین سی سالگی و در زنان در سنین چهلسالگی است.

هیپوکندریازیس غالباً نوعی پاسخ به حالتهای استرس و یا بیماریهای روحی مانند اضطراب و افسردگی است . هیپوکندریازیس در شرایط مختلف و بصورتهای کوتاه مدت و بلند مدت مشاهده می شود . بلندمدت بدین معنا که ، برخی افراد از زمان کودکی به آن مبتلا بودنده اند . این افراد از سنین کودکی دچار اضطراب بوده و برای آنها نگرانی از ابتلا به بیماری به عادتی تبدیل شده که مایه استرس است . آنها ندانسته بیماری را دستاویزی برای رهائی از کارهائی که باعث نگرانی شان می شود ، قرار می دهند و زمان و هزینه زیادی را برای دیدن متخصصین پزشکی صرف می کنند

ـ علل ممکن است روانزاد باشد، ولی بیمار ممکن است به شکل مادرزادی به عملکردها و احساسهای بدنی، حساسیت بیش از حد داشته باشد و آستانه تحملش برای درد یا ناراحتی جسمی پائین باشد. ـ پرخاشگری نسبت به دیگران از طریق قسمت خاصی از بدن، به سمت خود برمیگردد. ـ عضو مبتلا ممکن است معنای نمادین مهمی داشته باشد و بنابراین به گونه ای نمادی از بدن به سخن میآید و ابراز ناراحتی میکند.

سبب شناسی

علائم فیزیکی همیشه موجودند اما ممکن است عادی باشند ( مانند سردرد ، درد شکم ، سرگیجه ، بی اشتهائی و … ) که به غلط ، خطرناکتر از آنچه هستند تفسیر می شوند .
درمان : هر چند که احتمال طولانی شدن دوره درمان وجود دارد و تمایل به داشتن نگرانی مفرط از سلامتی ممکن است کاملاً از بین نرود . بهرحال ، بیمار مبتلا به هیپوکندریا می تواند دریابد که دچار اضطراب است و یک بیماری جسمی ندارد و بتدریج از اضطراب خود بکاهد . این اولین قدم است .
انواع موقتی هیپوکندریا معمولاً با مشاوره و گاه با مصرف داروهای ضداضطراب قابل درمان است . اما در نوع بلندمدت ، پزشکان از روند درمان آنها رضایت ندارند ، چرا که دائماً فهرستی از علائم را متذکر می شوند که آزمایشات ، عدم وجود بیماری مربوط به آنها را تایید می کنند و این اشخاص به هیچ وجه به اطرافیان اطمینان کامل از سلامتی خود را نمی دهند .

علائم بارز:

 
ـ درمان داروئی علایم؛ داروهای ضداضطراب و ضدافسردگی برای اضطراب و افسردگی؛ و داروهای سروتونرژیک برای افسردگی و اختلال وسواس فکری – عملی مفید هستند. مصاحبه با کمک دارو میتواند باعث پالایش (catharsis) و بهبودی بالقوه نشانههای بیماری شود، با این وجود، معمولاً این بهبودی، تنها موقتی است.

دارودرمانی: 

علایم شایع
شکایت مداوم از وجود مشکل و علایمی در هر قسمتی از بدن، از نشانه های رایج این بیماری است. مشغولیت ذهنی در رابطه با احتمال ابتلا به بیماری قلبی یا سرطان در این افراد زیاد دیده می شود. علایم ممکن است تغییر کنند، اما اعتقاد فرد به این که یک بیماری جدی دارد، پا برجا می ماند.
علایم شایعی که در این بیماری، بیشتر از آن ها شکایت می شود عبارتند از: بی خوابی ، مشکلات جنسی و ناراحتی گوارشی مثل نفخ ، آروغ زدن و دل پیچه . علایمی که فرد از آن ها شکایت دارد، ممکن است تغییر کنند و بسیار اختصاصی ، عمومی یا مبهم باشند. خود بیمارانگار به شخصی اطلاق می شود که با وجود برخورداری از سلامت بدنی، خود را بیمار می داند و همواره از دردهای خیالی شکایت می کند.
شخص خودبیمارانگار، همیشه دچار یک نوع وسواس فکری و ترس از وجود یک بیماری جدی در خود است. افراد خودبیمارانگار، همیشه در مورد عملکرد بدن خویش، شک و تردید دارند و مسائل طبیعی مانند ضربان قلب و عرق کردن، و مسائل جزئی و غیرطبیعی مانند آب ریزش بینی، گلودردی ساده و یا جوش ها و دمل های کوچک را نشانه ی یک بیماری بد در خود می دانند.

علایم و نشانه ها :

بیماران معتقدند که به یک بیماری جدی که هنوز تشخیص داده نشده ، مبتلا هستند.
غالبا با افسردگی و اضطراب همراه است.

سبب شناسی :

تمایلات پرخاشگرانه نسبت به دیگران از طریق سرکوبی و جابه جایی به علایم جسمی تبدیل می شود.
رابطه اشکاری بین تشدید علایم و رویدادهای استرس زا وجود دارد.

درمان :

معاینات جسمی

درمان دارویی

گروه درمانی روش مناسبی در درمان این بیماران است0

فرد معتقد است که دچار نقص جسمی در تمام یا قسمتی از بدن خود شده است و یا یک عیب خفیف و جزیی در بدن خود را بزرگ می کند.
میزان شیوع : در زنان شایعتر از مردان
شایع ترین سن شروع : 20- 15 سالگی
اختلال بدریختی بدن

نگرانی
خودداری از نگاه کردن به آینه یا برعکس نگاه بیش از حد به آن
استفاده افراطی از آرایش به منظور استتار بدریختی خیالی
علایم و نشانه ها :

سبب شناسی :

علت اختلال نامعلوم است.
احتمال اختلال در فعالیت سروتونین وجود دارد.
درمان :
داروهای فلوکستین و کلومی پرامین در کاهش علایم موثر است.

بیمار فقط از درد یک یا چند جای بدن شکایت دارد که هیچ گونه دلیل طبی برای آن وجود ندارد.
شدت درد به حدی است که باعث ناراحتی یا اختلال چشمگیر در عملکردهای شغلی و اجتماعی می شود.
اختلال درد

علایم و نشانه ها :

سردرد
کمردرد
درد مزمن لگن

سبب شناسی:

از نظر روانکاوی، درد روشی برای کسب محبت ، مجازاتی برای گناه و جبرانی برای احساس شرارت است.
درمان :
داروهای ضد افسردگی
روان درمانی

بیماران مبتلا از یک اختلال خلقی عذاب آور مانند غمگینی شدید، سرخوشی و تحریک پذیری رنج می برند.
اختلالات خلقی به دو گروه اصلی تقسیم می شوند :
اختلالات افسردگی
اختلالات دوقطبی
اختلالات خلقی

این گروه از اختلالات، شامل افسردگی اساسی و افسرده خویی است.
افسردگی از شایعترین اختلالات روانی می باشد و در زنان بیشتر از مردان مشاهده می شود.
اختلالات افسردگی

سبب شناسی :

از دیدگاه زیست شناختی :
فراهم بودن زمینه ژنتیک
کاهش فعالیت ناقل های عصبی
اختلالات هورمونی
از دیدگاه روان شناختی :
از دیدگاه روان کاوی : واکنش به فقدان
از دیدگاه رفتارگرایی : عدم تقویت

از دیدگاه شناختی :
چگونگی تفسیر افراد درمورد خود و جهان

از دیدگاه اجتماعی و فرهنگی :
افراد متعلق به طبقات پایین تر جامعه بیشتر به افسردگی مبتلا میشوند.

1) علایم هیجانی

2) علایم شناختی

3) علایم رفتاری

4) علایم جسمانی
علایم و نشانه ها :

داروهای ضدافسردگی

داروهای مهارکننده اختصاصی جذب مجدد سروتونین

داروهای ضدافسردگی سه حلقه ای

روان درمانی شناختی
درمان :

گاهی اختلالات خلقی ، به صورت دوره های سرخوشی (مانیا) به تنهایی یا به تناوب با دوره هایی از افسردگی رخ می دهد.
میزان ابتلا یک درصد است و زنان و مردان به طور یکسان به آن مبتلا می شوند.
اختلالات دوقطبی

سبب شناسی :

وجود زمینه ژنتیک
از نظر زیست شناختی : عکس افسردگی

علایم و نشانه ها :

در مرحله افسردگی : علایم افسردگی
در مرحله مانیا :
خلق بالا و تحریک پذیری
شاد ، پرانرژی و مملو از اعتماد به نفس
پرتوقع و غیرمنطقی

درمان :

لیتیوم : داروی اصلی
کاربامازپین ، والپروات ، لاموتریژین ، گاباپنتین
شوک الکتریکی : در موارد حاد
درمان های روان شناختی

 
1- http://www.medicalnewstoday.com/articles/- http://en.wikipedia.org/wiki/Hypochondriasis
http://www.4degreez.com/misc/hypochondria_test.html
منابع

با تشکر از توجه شما


تعداد صفحات : 35 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود