تارا فایل

پاورپونت زیبا از پایداری



دانشگاه ارومیه دانشکده هنر گروه شهرسازی
Copyright 2008 PresentationFx.com | Redistribution Prohibited | Image © clix/sxc.hu | This text section may be deleted for presentation.
اعضای گروه
مجتبی ولی پور
اسعد عینی
سید حامد حسینی
رسول رحمت زاده
پاید ا ر ی
استاد گرامی:
مهندس مشروطی

معنای لغوی واژه پایداری
 
دهخدا پایداری را به معنای بادوام ، ماندنی آورده است ( دهخدا ، ص 47 ) معنای کنونی واژه پایداری که در این بحث نیز مد نظر می باشد عبارت است از : «آنچه که می توانددر آینده تداوم یابد».
ریشه لغوی و عبارات مرتبط در انگلیسی :
Sustain : فرایند پایداری زندگی
Sustainable : پایداری ، صفتی که چیزی را توصیف می کند که باعث آرامش و تغذیه و تامین زندگی و در نتیجه به تداوم زندگی و طولانی کردن آن منجر می شود.

تعاریف و مفاهیم پایداری
 
پایداری طبق تعریف «براندتلند» به معنای تامین نیازهای نسل امروز است، بدون اینکه توانایی نسل های آینده برای تامین نیازهایشان ، قربانی امروز شود . در این تعریف دو مفهوم کلیدی « آینده نگری » و « حفظ منابع » قابل درک است . این که نسل آینده بر گردن نسل امروز حق دارد و وظیفه ای را برای نسل امروز در رابطه با اعطای کره ی زمین در سلامت کامل به نسل آینده ایجاب می کند. برای حفظ منابع نیز محافظت نسل امروز از تمام منابع تجدید پذیر و تجدید ناپذیر ضروری است .

تعریف براندتلند از سه جهت می تواند مورد انتقاد قرار گیرد ؛ یکی از جهت انسان محور بودن آن است . دیگر ، به خاطر مشکل تعریف کردن نیازها و بلاخره به خاطر عدم ارائه راه حل های عملی و اجرایی جهت تحقق آن است . از این رو شاید بهتر آن باشد که به تعریفی نسبتا ساده و فرآیند گرا که رفاه نظام گرایانه بلند مدت را مد نظر قرار می دهد ، به این ترتیب بسنده گردد: « توسعه پایدار آن توسعه ای است که سلامت انسان و نظام های اکولوژیکی را در بلند مدت بهبود بخشد » . این تعریف برفرآیند مستمر حرکت به سوی جوامع انسانی و طبیعی سالم تر تاکید می ورزد.

تغییر فهم انسان از جهان زیست خود و درک اهمیت حفظ نظام طبیعی آن برای پایداری حین توسعه و تحول ، منجر به کارگیری موثر علوم در تمام عرصه های مرتبط با این جهان از جمله معماری شد . حضور علم در معماری به مثابه یک محور اصلی که بر کانسپت معمار اثر می گذارد باعث پدید آمدن رویکرد هایی شد که به معماری وجه علمی داد. یکی از این رویکردها توجه معماری به مسئله انرژی و بعد اکولوژیک آن بود . در راستای حرکت به سمت ایجاد معماری ای که به طبیعت و محیط اطراف خود توجه دارد ، چندین واژه و عبارت با رویکرد های مختلف استفاده شده است ، مانند « طراحی اکولوژیک » ، « طراحی محیطی » ، «طراحی پایدار » و « طراحی پایدار اکولوژیکی ». در میان واژه های ارائه شده ، پایداری از جامعیت بیشتری برخوردار است. به طوری که در طراحی پایدار طراح یا سطوحی از پیچیدگی مواجه می گردد که در طراحی ساختمان قابل حل نمی باشد. چرا که توجه به جنبه های دیگر پایداری نیز لازم و ضروری است.

رانیکو ( 1999 ) عوامل اکولوژیکى/ محیطى ، اجتماعى ، اقتصادى و فرهنگى را به عنوان ابعاد و جنبه هاى مختلف پایدارى در مدل خود ارائه نموده است. او در مدل خود، از پایدارى اکولوژیکى به عنوان اولویت اول و بلندمدت و اتصال دهنده عوامل دیگر نام برده است. او معتقد است دستیابى به پایدارى اکولوژیکى، به تعادل ابعاد اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى بستگى دارد.

پایدارى اکولوژیکى/ محیطى، مربوط به طبیعت و حفظ منابع موجود در آن مى شود. در این نوع رویکرد به پایدارى، نگاه علمى به معمارى مطرح شده وبه نوعى، علم و تکنولوژى در معمارى حضور پر رنگترى یافته است.
در پایدارى اقتصادى، اقتصادى مدنظر است که به احیاء خسارات زیست محیطى گذشته پرداخته، از بروز مسائل جدید جلوگیرى کند و موجب بهبودى شرایط زیست محیطى منطقه شود. همچنین، اقتصادى که محلى
باشد؛ یعنى، بر مالکیت محلى، کنترل محلى، سرمایه گذارى محلى، استفاده از منابع محلى و تولید براى بازارهاى محلى تاکید داشته باشد (بحرینى و.(50 :مکنون، 1380

در پایدارى اجتماعى، غالباً مشارکت مردم در فرایند تصمیم گیرى، طراحى و اجرایى مطرح شده است و در پایدارى فرهنگى، باید میراث فرهنگى که شامل عناصر مادى و طبیعى و ارز شهاى غیرمادى است، حفظ و نگهدارى شوند.
اما، مکفارلین معتقد است براى رسیدن به پایدارى عوامل اکولوژیکى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى، باید به سه کیفیت اصلى و کلیدى فکر کرد: کیفیت محیط ، کیفیت زندگى و کیفیت مکان (تصویر 2). هنگام ىکه هر سه این کیفیتها در سطح بالایى باشند، جوامع و محیط، از پایدارى، قابلیت مناسب براى زندگى و ماندگارى برخوردار خواهند بود. کیفیت محیط، حاصل برایند مجموع هاى از کیفیتهاى خاص دیگر، شامل هوا، آب، خاک، تنوع زیستى، پسماندها، انرژى و آ ب وهوا است.

این کیفیتها، باید در مقیاسهاى محلى، منطقه اى، منطقه اى تا بین المللى (مانند کیفیت هوا و آب) و جهانى (مانند تغییر آ ب وهوا) مدیریت شوند. کیفیت زندگى، براى بیان مجموع هاى وسیع از شاخصهایى است که بیانگر محیط، فرصتها وخدمات در دسترس ساکنان هر ناحیه و منطقه اى مى باشند. کیفیت مکان، شامل کیفیت محیط ساخته شده، محیط طبیعى، میراث فرهنگى و طبیعى .(MacFarlane, 2007: 152- مى باشد ( 15

اصول پایداری
اصولی برای پایداری مطرح شد که بر اساس نظرات صاحب نظران اصول مشتر ک زیر را می توان از آن استخراج کرد
1) درک محیط زیست
2) تداوم پایداری محیط زیست
3) تعادل در توسعه پایدار.
4) برابری بین نسلی و درون نسلی ،

تعادل در توسعه پایدار:
برنامه هایی باید مورد پذیرش قرار بگیرند که از نظر زمانی برای نسل های کنونی و آینده بشر ، از نظر مکانی برای مناطق با امکانات طبیعی و مناطق فاقد امکانات طبیعی و از نظر اجتماعی برای کلیه اقشار و گروههای .اجتماعی ، متعادل باشد

برابری بین نسلی و درون نسلی:
توسعه پایدار به این بستگی دارد که همگان از امکانات توسعه پایدار بهر ه مند شوند و نسل آینده پرداخت کننده هزینه زندگی نسل فعلی نباشد و نسل آتی با نسل حاضر در استفاده از منابع با هم برابر باشند.

اصول و روشهای ارزیابی پایداری
در تدقیق رویکرد مربوط به ارزیابی پیشرفت به سوی پایداری ، حداقل سه نوع ارزیابی مشخص وجود دارد:
ارزیابی پروژه : ارزیابی از نحوه هدایت و نتایج یک پروژه یا مجموعه مجزای دیگری از فعالیت ها
خود _ ارزیابی: ارزیابی داخلی توسط یک سازمان یا گروهی از مردم
ارزیابی نظام مند : ارزیابی از نظام انسانی و اکولوژیکی و تعامل و اثر متقابل آنها بر یکدیگر. این نوع ارزیابی ممکن است در هر سطحی انجام شود.

خود_ ارزیابی به ارزیابی نظام مند کمک می کند ، یعنی یک فرایند داخلی بازتاب توسط ارزیابی جمعی ، از نظام انسانی و اکولوژیکی. ارزیابی پروژه ، با درک و برداشتی از نظام ( که مستلزم یک ارزیابی نظام مند است) حمایت می شود و به واسطه یک سازمان فکور و اندیشه گر ( که مستلزم خود_ارزیابی است) به خوبی به مرحله اجرا در می آید . سازمان هایی که بر روی توسعه پایدار کار می کنند، می بایست هر سه نوع ارزیابی را انجام دهند. با این حال معمولا کمتر به این توصیه عمل می شود.

محدودیت اصلی در این زمینه ، فقدان روش های ارزیابی بوده که تحت شرایط روشهایی که در ارزیابی نظام مند مطرح هستند عبارتند از نقشه کشی تحلیلی مشارکتی و منعکس کننده ، ارزیابی و برنامه ریزی پایداری روستایی و تحلیل و برنامه ریزی نظام مند.
در خود_ارزیابی نیز روشهای تحلیل نظام مند تجربیات ، گسترش ظرفیت منعکس کنندگی و ارزیابی ظرفیت معمول اجرایی قابل طرح هستند. در ارزیابی پروژه از روش تحلیل چاچوب منطقی مبتنی بر ارزیابی پروژه استفاده می شود که اساس آن بر نظارت و ارزیابی پروژه در داخل چارچوب برنامه ریزی سازمانهای حمایت کننده قرار دارد.

ابعاد توسعه پایدار شهر
غالب محققین بنابر تعریف گزارش برانت لند که درآن سه لایه توسعه ، برابری و مساوات و حفاظت از محیط زیست مشخص شده ،توسعه پایدار را در سه بعد اکولوژیکی یا محیط زیست ، اقتصادی و اجتماعی مورد بررسی قرار میدهند. برخی دیگر از جمله زاکس دو بعد مکانی و فرهنگی را به تفکیک اضافه می کند . همچنین برخی مانندجیوارد، چالرز ، کومار و دیگران معتقد به بعد پایداری نهادی یا سیاسی در توسعه پایدار هستند . عدم دستیابی به هر یک از ابعاد موجب ضعیف شدن پایداری و دوری از شکل توسعه پایدار است .

1) پایداری اکولوژیکی :
پایداری اکولوژیکی به معنی حفظ منابع پایه ( و انواع مرتبط )در سطوحی که اختیارات آینده را سلب نکند ، و حفظ یا ارتفاء ظرفیت ، کیفیت و انعطاف اکوسیستم است . این بعد از پایداری از طریق کاهش مصرف منابع و انرژی ، کاهش حجم ضایعات ، آلودگی ها و بازیافت آنها و یافتن فن آوری های مناسب تقویت می شود.

2) پایداری اقتصادی:
این بعد بر حفظ یا ارتقاء شرایط اقتصادی تاکید دارد. معیارهای اقتصادی ارتباط نا گسستنی با فرآیند شکل گیری سیاست های اقتصادی دارند. رفاه اقتصادی مبتنی بر ترکیبی از مولفه های اقتصادی ، نظیر اشتغال ، بیکاری ، سطوح اجاره ، رانت منابع ، توزیع برابری سطوح بقا در اقتصاد محلی و جهانی است. تخصیص بهتر و مدیریت کاراتر منابع و جریان سرمایه گذاری های تضمین کننده این بعد خواهد بود.

3) پایداری اجتماعی:
کاهش تنش های اجتماعی ، شیوه سازمان دهی سازگار با شرایط اجتماعی ، برابری برای ناتوانان، زنان وگروه های نژادی ، قومی_مذهبی، حقوق انسانی، آموزش و آگاهی های زیست محیطی، بهداشت و درمان و سرپناه مناسب برای همه، ترویج نقش خانواده و اجتماعات ، حقوق سیاسی و مشارکت و ترویج ارزشهای اجتماعی از محور های اساسی این بعد از توسعه پایدار شهر است.

4) پایداری فرهنگی:
تاکید این بعد بر یافتن ریشه الگوهای نوساز درون زا و فرآیندهایی است که در روند تداوم فرهنگی تغییراتی به وجود می آورند. در بعد پایداری فرهنگی، فرهنگ مناسبات انسان با طبیعت و محیط تعریف شده ، نگرش ها و باورهای فردی و اجتماعی در ارتباط با حفظ محیط زیست، پاسداری از ارزشها و نهادها بیان می شود.

5) پایداری مکانی:
در این بعد، تشکل روستا_شهر متعادل تر و توزیع سکونتگاهها و فعالیت ها با تاکید بر کاهش تمرکز در مادر شهرها، ممانعت از تخریب اکوسیستم ناپایدار، صنعتی شدن غیرمتمرکز، حفظ تنوع زیستی در قرق های طبیعی بهترمی شود.

6) پایداری نهادی:
سازماندهی تصویب قوانین و ارتباط و هماهنگی منطقی بین نهادها و سازمان ها محور پایداری نهادی است. این بعد به عنوان پیش نیاز یرای ابعاد سطوح قبلی می شود. پایداری نهادی به این معنی است که در طول زمان کاهشی در کیفیت ترتیبات نهادی به وجود می آید. این نکته با توانایی مدیریت و تاثیرات مقررات و آیین نامه ها ارتباط پیدا می کند.

پایداری شهری urban sustainability
پایداری شهری مفهوم موازی دیگری است که در این زمینه توسط برخی از مولفان و از جمله خانم مکلارن مطرح می شود. وی برای تعریف این مفهوم ابتدا آن را با توسعه پایدار شهری مقایسه می کند. او به نقل از ریچاردسون می نویسد: معنی این دو اصطلاح خیلی به هم نزدیک است و اغلب در ادبیات تحقیقی به جای هم به کار برده می شوند. او راه تمییز آنها از یکدیگر را در نظر داشتن مفهوم پایداری به عنوان تشریح کننده وضعیت یا حالتی مطلوب، و یا مجموعه شرایطی دانسته که تداوم داشته باشد . در مقابل، واژه توسعه در اصطلاح توسعه پایدار شهری، فرایندی را تداعی می کند که به وسیله آن می توان به پایداری دست یافت.

از نظر مکلارن برخی مشخصات کلیدی پایداری شهری که غالبا در ادبیات موضوع و اسناد بیان می شوند عبارتند از: برابری بین نسلها برابری درون نسلها ( شامل، برابری اجتماعی، برابری جغرافیایی و برابری در حکومت)، حفاظت از محیط طبیعی(و زندگی در چارچوب ظرفیت و تحمل آن)، استفاده حداقل از منابع تجدید نشدنی، بقای اقتصادی و تنوع، جامعه خود اتکا، رفاه فردی، و رفع نیازهای اساسی افراد جامعه. بحث زیادی در گروه های دانشگاهی، بین برنامه ریزان و دیگر سازمان های مرتبط در خصوص اهمیت نسبی هر یک از این مشخصات پایداری وجود دارد و حتی عدم توافق بر سر این مسئله وجود دارد که آیا همه آنها را باید در نظر گرفت، زمانی که اهداف اصلی پایداری به دست می آید.

به عقیده مکلارن ، به لحاظ اهداف گزارش پایداری، تعریف واحد و بهتری از پایداری شهری وجود ندارد، چون جوامع مختلف احتمالا کمی یا حتی در حد معنی داری، باید تصورات مختلف از پایداری شهری داشته باشند که به شرایط جاری زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی وقضاوت های ارزشی جامعه آنها بستگی دارد. در نتیجه، مجموعه ای از شاخص های طرح شده برای سنجش پیشرفت در جهت دست یابی به اهداف کلی پایداری در هر جامعه، لزوما نباید برای سنجش پیشرفت پایداری در جامعه ای دیگر مناسب باشد.

شهر پایدار
شهری است که به دلیل استفاده اقتصادی از منابع،اجتناب از تولید بیش از حد ضایعات ، و بازیافت آن ها تا حد امکان ، و پذیرش سیاست های مفید در دراز مدت، قادر به ادامه حیات خود باشد. شهر پایدار در مقابل شهرهای نوگرا با مشخصات، وجود حجم زیاد ورودی در مقابل حجم زیاد خروجی است. برنامه ریزان شهری پایدار باید هدفشان را بر ایجاد شهرهایی با ورودی کمتر انرژی و مصالح ، و خروجی کمتر ضایعات و آلودگی متمرکز کنند.
 

یک شهر خوب باید دارای ایمنی، امنیت و حفاظت بوده و از نظر بصری و عملکردی محیطی سامان یافته و با نظم و عاری از آلودگی، سر و صدا و تصادفات و بزهکاری باشد. یک شهر باید یک محیط اجتماعی هدایت کننده باشد. شهر مکانی است که مردم در آن ریشه دارند و بچه ها دوستان خود را در آن می یابند. بنابراین شهر به افراد کمک می کند تا جزئی از جمع بوده و به آن ها حس تعلق به مکان و سرزمین می دهد. شهری خوب است که دارای یک تصور ذهنی مناسب و یک شهرت و اعتبار خوب بوده و به مردم خود احساس اعتماد و قدرت و شان و منزلت بدهد. حتی در سلسله مراتب بالاتر یک شهر خوب به مردم فرصت "خلاق بودن" شکل دادن به فضای شخصی و بیان خودشان را می دهد. بالاخره، یک شهر خوب شهری است که خوب طراحی شده و از نظر زیبایی شناسی مطبوع بوده و از نظر کالبدی قابل تصور باشد. به عبارت دیگر یک شهر خوب مکانی است برای فرهنگ و یک اثر هنری است. چنانچه شهر بخواهد عملکردهای حیاتی خود را برای ساکنین تداوم بخشد باید به خودی خود ویژگی خود کنترلی ارگانیک و خود بازدارندگی هر موجود زنده دیگری را داشته باشد( نوریان، عبد الهی ثابت،1386: 57-55 ).

به نظر بحرینی ، شهر پایدار جانشینی موجه و معقول برای شهرسازی مخرب قرن بیستم است و در آن به موازات توجه به مسائل زیست محیطی،به مسائل اجتماعی و انسانی، نظیر مسکن مناسب و زندگی حداقل نیز توجه می شود. شهر پایدار فقط شهر تمیز نیست، بلکه همچنین شهری است که انسان می تواند در آن درآمدی عادلانه به دست آورد، سرپناه مناسب تهیه کند، احساس راحتی کند و تلاش و وقت خود را وقف حفاظت از تصویر شهر نماید . ساخت یک اقتصاد شهری قوی، شهری قابل زندگی از نظر زیست محیطی، باید تلاش هایی با هدف حفظ گروه های اجتماعی موجود و ارائه اشکال نوین اداره شهر و کنترل آن ، همگام شود تا همبستگی و انسجام اجتماعی محفوظ بماند.

شاخصهای شهر پایدار
در 1994 ، آژانس بین المللی محیط زیست شهری اروپا ، 9 معیار برای پایداری شهری ارائه نمود:
– محیط زیست سالم و مطلوب
– دسترسی به فضای سبز
– کارایی در استفاده از منابع
– نسبت استفاده از انرژی تجدیدپذیر به انرژی تجدید ناپذیر
– اقتصاد سبز
– حیات بخشی
– عدالت اجتماعی
– رضایت از کیفیت زندگی شهری
-رفاه

برخی از مشخصات شهرهای پایدار
.1) سازمانی کارامد دارند
.2) به مردمی با دید وسیع نیاز دارند
.3) پاسخ گوی نیاز های مردم هستند
.4) بخشی از یک متن پایدار وسیع تر هستند
.5) جایگزین هایی را با اینده نگری بیشتری ارائه می دهند
.6) نیاز به شهروندی فعال و اداره و حکومت خوب دارند
.7) ظرفیت تشخیص مشکلات و تولید راه حل های واقعی دارند
.8) به صحبت کودکان، سالمندان و اقلیت ها گوش می دهند
.9) خودشان را بازیافت و احیا می کنند
.10) مکان های لذت بخش وشادی اوری برای زندگی هستند
11) بر اساس احساس مالکیت و مسئولیت شهروندان بنا نهاده شده اند.

معیارهای پایداری شهر
معیارهای پایداری شهری در سطوح مختلف متفاوت هستند و قابل سنجش در شرایط یکسان نیستند. برخی از موضوعات تحت بررسی توسعه پایدار مستقیماً به شهرها مربوط می شوند. این موضوعات عبارتند از :
1) توسعه پایدار از طریق برنامه ریزی در کاربری زمین.
2) باز زنده سازی شهر،
3)ساختمان های پایدار.
4) انرژی و شکل شهر.
5) حمل و نقل پایدار.
6) آلودگی و شکل شهر و به خصوص نقش تراکم در رسیدن به پایداری ( عزیزی، 1386: 35 ).

لینچ ( لینچ، 1376 ) هفت محور عملکردی برای شکل فضایی شهر خوب را به شرح ذیل ارائه می کند : سرزندگی: شکل شهر تا چه اندازه حاوی عملکردهای حیاتی، نیازهای بیولوژیکی و توانایی های انسانی بوده، و ازهمه مهم تر چگونگی بقاء موجودات را ممکن می سازد؟
معیارهای پایداری شهر از نظر لینچ

معنی: شهر تا چه می تواند به وضوح درک شده، از نظر ذهنی قابل شناسایی باشد و ساکنین آن، آن را در زمان و مکان به تجسم در آورند و تا چه اندازه ساختار ذهنی با ارزش ها و مفاهیم جامعه در ارتباط است؟ ( یعنی انطباق محیط با توانایی های احساسی، ذهنی و ساختارهای فرهنگی ). تناسب: شکل و ظرفیت فضاها، معابر و تجهیزات یک شهر تا چه اندازه با کمیت و الگوی فعالیت هایی که مردم از روی عادت به آن اشتغال دارند و یا اشتغال پیدا خواهند کرد منطبق است؟ ( یعنی کفایت بسترهای رفتاری و تطبیق پذیری آن ها با فعالیت های آتی ).

دسترسی: توانایی دسترسی به سایر افراد، فعالیت ها، منابع، خدمات، اطلاعات و اماکن ( شامل کمیت و تنوع عناصری که می توان به آن ها دسترسی پیدا کرد ) چگونه است؟ نظارت و اختیار: استفاده و دسترسی به فضاها و فعالیت ها و ایجاد اصلاح و مدیریت آن ها تا چه اندازه توسط کسانی که از آن ها استفاده می کنند یا در آن زندگی می کنند صورت می گیرد؟ کارایی: هزینه ایجاد و نگهداری شهر در هر سطوح مختلف چقدر است؟ (هزینه تحقق میزان سرزندگی، تناسب، معنی و… چقدر است ).

عدالت: چگونگی توزیع سود و زیان محیطی بین افراد طبق اصول خاص نظیر : برابری نیاز، ارزش ذاتی، قدرت پرداخت، تلاش، کمک بالقوه، قدرت چگونه است؟ ( سهم هر یک از افراد از هر یک از پنج عامل اولیه چقدر است ؟). مفیدی اهداف توسعه پایدارشهری را چنین عنوان می کند : – تامین نیازهای اساسی. – بهبود و ارتقاء زندگی برای همه طبقات. – حفظ و اداره مناسب تر سامانه های زیستی و نیل به آینده امن تر و سعادتمند. – توجه به زیستگاه های موجودات ( محیط ) و بوم ( جمادات ) پیرامون. – تامین ابزارآلات و امکانات فکری و فناوری برای رشد لازم ( مفیدی، 1386 ).

لینچ اصول پایداری شهری را چنین بیان می کند: – استفاده از منابع تجدید پذیر به تناسبی که کمتر از آنچه تجدید می شوند باشد. – بهینه سازی و موثر نمودن استفاده از منابع تجدید ناپذیر. – توجه به میزان ضایعات و آلودگی ها در حدی که از مقیاس محلّی تا جهانی در محیط قابل جذب باشند. – تامین نیازهای اساسی انسان و جامعه و دستیابی به محیطی سالم ( مفیدی، 1386 ).

همچنین به اعتقاد لینچ ( لینچ، 1376 ) شهری خوب است که تداوم فرهنگی را ارتقاء بخشیده و به بقاء و پایداری افراد آن کمک نماید، بر حس ارتباط در زمان و فضا بیفزاید و زمینه رشد فردی را فراهم و یا تشدید کند. یک سکونگاه خوب، یک سکونتگاهی باز است، سکونتگاهی قابل دسترسی، غیر متمرکز، متنوع، انطباق پذیر و دارای پذیرش برای تجربه. همچنین انعطاف پذیری و توانایی تطبیق سریع از اهمیت فراوان برخوردار است. محیطی خوب تلقی می شود که بتواند سلامت و بهزیستی افراد و بقاء موجودات زنده را تامین کند.

ضوابط برنامه ریزی و طراحی شهری برای حرکت انسانی به سوی پایداری و پایداری شهر
1. تقویت بنیان خانواده (حس تعلق و تعهد به خانواده)؛
2. تقویت بنیانهای اجتماع (حس تعلق و تعهد به اجتماع)؛
3. تقویت حس پیوستگی زمانی میان نسلهای انسانی؛
4. برقراری عدالت اجتماعی؛
5.  طراحی هماهنگ با طبیعت؛
6. حفظ و احیای محیط طبیعی؛
7. استفاده بهینه و خلاق و کارا از منابع طبیعی تجدید ناپذیروتجدیدپذیر(انرژی خورشیدی، باد، آب، خاک)
8. ایجاد نظم فضایی و زمانی در فضاهای شهری برای تقویت ادراک، حس زیبایی، خوانایی و تصویرپذیری انسانها؛
9. تقویت حس پویایی و نو شدن مداوم انسانها؛
10. تقویت حس وحدت در کثرت در فضاهای شهری(جدلی، 1377، 189-194)

منابع
حکمت نیا , حسن ؛ زنگی آبادی ,علی ؛ علی ؛ بررسی سطوح تحلیلی پایداری در محلات شهر یزد و ارائه راهکارهایی در بهبود روند آن ؛ فصلنامه تحقیقات جغرافیایی ؛ شماره 72
بدری , سید علی ؛ رکن الدین افتخاری , عبدالرضا ؛ ارزیابی پایداری : مفهوم و روش ؛ فصل نامه تحقیقات جغرافیایی
موسی کاظمی محمدی, مهدی ؛ توسعه پایدار شهری : مفاهیم ودیدگاهها؛فصلنامه تحقیقات جغرافیایی
محمودی ، مهناز ؛ مبانی طراحی پایدار در راستای اهداف پایدار


تعداد صفحات : حجم فایل:1,579 کیلوبایت | فرمت فایل : .rar

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود