مقدمه:
فرهنگ ، مانترین وجه زندگی بشر توصیف شده است. در تعریف این منشور چندوجهی، دیدگاههای گوناگون متفکران و اندیشندان، دست یابی به یک فصلمشترک را دشوار می سازد. اما در تعریفی نسبتاً عام فرهنگ را می توان مجموعه ای از معارف، اعتقادات، اخلاق و آداب و رسوم و نیز جهت گیری هایی برشمرد که در ابعاد مختلف، مسائل عمده ی هستی و حیات رابرای بشر وجوامع بشری معنا و مفهوم می بخشند.
فرهنگ را میتوان روح بالنده ی بشر توصیف کرد. روح بی تابی که در تقابل مستمر جوامع انسانی، تاثیر می پذیرد و با خلق هویت واقعی انسان جوهره ی او را عینیت می بخشند. فرهنگ، دژ حیات یک ملت است که برفراز قله ی هستی یک ملت بنا می شود. فرهنگ صحیح، شخصیت فردی و اجتماعی بشر را شکل می دهد در سایه ی روشن هجوم اندیشه ها، رازهای سربه مهرزندگی را برای اوفاش می سازد و در تاریکی اوهام شمع پرفروغ چگونه بودن رابر می افزود. فرهنگ مبنایی است برای توجیه رفتار انسان، انسان ها برای توجیه کردن اعمالش در کارها باید به فرهنگ رجوع کنند. فرهنگ افعال انسان را تک به تک شکل می دهد. فرهنگ هر جامعه را ثقل معنوی ان اجتماع در مجموعه هستی نیز تعریف کرده است انقلاب اسلامی در متن و جوهره ی اصلی خویش انقلابی فرهنگی است. با توجه به واقعیات موجود، تشکیل در وجود تهاجم فرهنگی نشان دهندهی نوعی ضعف خصلتی و یا بینشی است.
مخاطبان تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی واقعیتی است که وجوه پنهان آن بسیار فراتر از تابعاد آشکار آن است به همین دلیل درک آن نیاز ضد دقت نظر و حساسیت ک امل به ارزش های انقلابی- اسلامی است. تهاجم فرهنگی مخاطبان خاص و عامی دارد که به دقت انتخاب شده اند و در قبلا هر یک از آنها روش های خاصی به کار گرفته می شود. در طیف اول انی مخاطبان، قشرهای تحصیل کرده و دانشگاهی و بهتعبیر دیگر کسانی قرار دارد که از دیدگاه سازمان دهندگان تهاجم فرهنگی، کادرهای آینده نظام محسوب می شوند. در گوره دوم مخاطبان هجوم فرهنگی غرب، توده های مردم به عنوان حامیان اصلی و بدنه ی نظام قرار دارند. تاسیس دانشگاه در کشور اگر چه می توانست در روند رشد و توسعه گام بلند ی باشد اما به دلیل خود باختگی طراحان آموزش عالی در برابر فرهنگ غرب و ضدیّت رژیم پهلوی با دین و مذهب، پایه گذار انحافی عمیق در کشور به ویژه در نسل دانشگاهی شد. تحلیل ها و واقعیاتی که بخشی از آنها بازگو شد، کارگزاران تهاجم فرهنگی ا به ااین جمع بندی رسانده است که انرژی عمده ی خود را بر روی قشرهای جوان و دانشگاهی یا مدیران آینده ی نظام را تحت تاثیر معیارهای مورد نظر غرب قرار دهند و از این طریق منافع خود را تامین کنند. برای تغذیه فکری غیردانشگاهی قشرهای تحصیل کرده و تکنوکرات ها نیز در چهارچوب سناریوی کلی تهاجم فرهنگی، ورشهایی پیش بینی شده است. در مجموعه ی این روشها نشریات تبلیغ کننده یا ررزش های لیبرالیستی جایگاه ویژه ای دارند. برای طیف دوم ماطبان تهاجم فرهنگی یعنی توده های مردم نیز، مبلغّان و مروّجان فرهنگ واحد جهانی سرمایه گذاری هنگفتی کرده اند. مردم مسلمان در واقع عقبه ی انقلاب اسلامی به شمار می آیند و دشمن درصدد است با بمباراه فرهنگی- تبلیغاتی این عقبه و تغییر ارزش های اسلامی- انقلابی آن، تکیه گاه استراتژیک را از بین ببرد.
اهداف تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی در کلیت خود اهداف متعددی را دنبال می کند که هریک از آنها بر مبنای در جه ای اهمیت و اولویت، بخشی از سناریوی هجوم فرهنگی غرب را به خود اختصاص داده اند. اما آنچه در جوهره ی تمامی این اهداف جاری است ضریب با دین و مذهب است. خمینی کبیر به عنوان رهبر ملّت مسلمان ایران در تمامی مراحل شکل گیری، پیروزی و استمرار نهضت، کلیه ی مواضع، تاکتیک ها و استراتژیک انقلاب را از متن و جوهره ی دین استخراج می کرد و این وقعیت از همان آغاز، سلطه گران را سخت در اندیشه رو برد. صلابت امام خمینی در پایداری و استقامت در برابر تمامیت کفر و شرک و نفاق، د رحقیقت تجلّی قدرت دین و هدایت زندگی بشر و جلوه ای از نفوذ فوق العاده ی علمای بیدار اسلام در توده های ملّت بود که معاندان با نهضت اسلامی را نیز وادا به اعتراف کرده است. نظریه پردازان ه جوم فرهنگی قطب های قدرت، به ترویج جدایی دین از سیاست به عنوان زمینه ساز تحقق اهداف ضد اسلامی- ایران خود به ویژه از راه های غیرمستقمی، امید فراوان بسته اند.
از دیگر اهداف تهاجم فرهنگی غرب و روشنفکران وابسته به مبانی انقلاب اسلامی ترویج جدایی دین از سیاست است. تاریخ نشان می دهد که هرگاه ملت های مسلمان با درک عیمق از اصول اسلامی، حضور در صحنه ی سیاست را بر خود ؟؟؟ دانسته اند و د رپرتو اسلام به حل مشکلات خود اندیشیده اند، ارتقای کیفی و رند پیشرفت واقعی آن جامعه نیز شتاب محسوس یافته است. سلطه گران تاریخی نیز بر همین مبنا، همواره تلاش کرده اند از توجه مسلمانان به مسائل سیاسی جلوگیری کنند و دین اسلام را در محدوده احکام و عبادات فردی محصور سازند؛ اما تجربه ی اساسی ملت مسلمانان ایران در اعتقاد به یگانگی دین و سیاست که سرنگونی رژیم ستمشاهی و تاسیس حکومت اسلامی را به دنبال آورد، نظریه یگانگی دین و سیاست را در ساله های پس از پیرورزی انقلاب به تدریج در افکار عمومی ملّت های مسلمان نفوذ داده و منشا بیداری و تحرّک و قیام شده است. نظریه پردازان هجوم فرهنگی قطب های قدرت، به ترویج جدایی دین از سیاست به عنوان زمینه ساز تحقق اهداف ضد اسلامی – ایرا خود به ویژه از راه های یغرمستقیم، امید فاوان بسته اند.
" خط نفوذ" عنوانی استکه صاحب نظران برای تبیین خط مشی اجرایی تهاجم هنگی غرب برگزیده اند. بر اساس این خط مشی، عناصری که ناخودآگاه یا خودآگاه به دام ترویج اندیشه های غربی لغزیده اند، در مراکز مختلف علمی، فرهنگی، ا جتماعی، اقتصادی و سیاسی شناسایی می شوند و مورد حمایت مستقیم یا غیرمستقیم قرار می گیرند. هم زمان عناصر مورد نظر در حرکتی بعلی و نامحسوس تلاش می کنند به این گونه مراکز نفوذ یا بندو بدون ایجاد حساسیت، به طور غیرمستقیم به ترویج روش هایی بپردازند که در نهایت، ارزش ای اسلامی و انقلابی را کم رنگ می سازد. به موازات این اقدامات، نشریات و مطبوعات روشنفکری وابتسه در داخل کشور نیز فعال هستند و پدیده هایی را که در عمق تفکرات خود و امدار لیبرالیسم و اومانیسم هستند تقویت می کنند این روش اجرایی به طور عمده تحقق اهدافی را دنبال می کند که در این مجموعه مورد بررسی قرار می گیرد. غفلت و تسامح در برابر آثار رو به افزایش خط نفوذ در برخی سازمان ها و دستگاه ها و نیز در عرصه مطبوعات کشور بی شک به طراحان هجوم فرهنگی غرب فرصتی پیش از گذشته می دهد.
مجدیان تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی غرب به مبانی ارزشی ملت مسلمان ایران سناریویی چند وجهی است که در دو شاخه عمده تهاجم به باورهای عقیدتی و هجوم به مبانی و ارزش های اخلاقی دنبال می شود برخی تحصیگران اجتماعی تاریخی معتقدند هدف استراتژیک این سناریونسل دوم انقلاب اسلامی است نسلی که به مقتضای سن خود معضلات اخلاقی – فرهنگی رژیم نوجوانی و جوان زمینه بالقوه ای را برای پذیرش معیارهای هنارای بیگانه داراست این نظریه پردازان تاکید می کند نسل دوم هر انقلاب در انتقال ارزش ها و باورهای جدید به سل های بعد اهمینت خاصی دارد.
در وند پیچیده تحقق اهداف تهاجم فرهنگی غرب روشنفکران وابسته نقش عمده و اساسی بر عهده گرفته اند بهایی که طراحان هجوم فرهنگی برای روشنفکران غرب زده قائل هستند در تحلیل محتوای جریان روشنفکری در تاریخ معاصر ایران ریشه دارد.
بر اساس مدارک تاریخی می توان تاکید کرد که روشنفکری از همان ابتدا در ایران بیمار متولد شد و با خود کم بینی در برابر پیشرفته های ظاهری غرب از ادای رسالت خویش بازماند در مقابل روشنفکران شرق زده دسته دیگری از نویسندگان خطیبان شاعران و تحصیل کرده ای وابسته قرار داشتند که غب را قبله آمال بشریت می پنداشتند این افراد در برابر پیشرفت های مادی و تکنولوژیک غرب چنان دچار خواباختگی و استحاله شده بودند که با فراموش کردن فرهنگ و تمدّن دیرین ایران غرب را تمدن برتر تاریخ بر می شمردند و تنها راه بخای را در تسلیم و تمکین به معیارها و شیوه های زندگی غربی جستجو می کردند. روشنفکری وابسته اکنون نیز درصدد برآمده است بار دیگر در خدمتی بزرگ به قطب های قدرت پرچم بیگانه را بر بام بلند فرهنگ مذهبی- ملی این سرزمین علم سازد و با ایفای نقش ویژه خود ارسناریوی تهاجم فرهنگی غرب ارزش ها و باورهای ملت ایران ا از هز طریق ممکن مورد تهاجم قرار دهد و مبارزه با نظم اسلامی را با شیوه های پیچیده فرهنگی دنبال کند خود باختگی در برابر بیگانگان از جمله خصوصیاتی است که از اولین روز تولد روشنفکری وابتسه در ایران تاکنون به نحو کاملا آشکاری در ذهنیات روشنفکران استمرار یافته است خودباختگی در براب غرب توان کلامی یا قلمی خود را در خدمت اهداف دشمنان این ملت به کار گرفته ند. وابستگی روشنفکران وابتسه به دشمنان اسلام و ایران به ویژه آمریکا و صهیونیست ها نیزا به تحلیل ندارد و بر منبای اطلاعات موجود به راحتی قابل لمس و درک است از دیگر ویژگی های روشنفکران وابسته ضدیت با مذهب است این خصوصیات باعث شده است در کلیه تحولات و رویدادهای سده های اخیر روشنفکران وابسته رو در روی ملت مسلمان قرار گیرند روشنفکر وابتسه عنصری است که معمولا از لحاظ روحی دچار مشکلات خاصی است و نداشتن تاثیر در جامعه غالبا او را به این ج مع بندی می رساند که توده های مردم قدرت فهم ودرک ادیشه های روشنفکران را ندارند به همین دلیل به تدریج دچار عقده خود بزرگ بینی می شود و به خود اجازه می دهد به راحتی به مردم توهین کندو فرهنگ مذهبی آنها را عقب افتاده بداند فساد اخلاقی از دیگر ویژگی های روشنفکران وابسته به شمر می رود تاملی در زندگی شخصی این گونه افراد به روشنی نشان می دهد که روشنفکری وابتسه از آغاز تا امروز غالبا به هیچ مبنا و معیار اخلاقی مورد احترام مردم پایبند نبوده است.
تدوین دایره المعاعرف ایرانیکا
تهاجم فرهنگی در کلیت خود اهداف مقطعی یا دراز مدتی دارد که به تناسب اهمیت هر یک از این اهداف مخاطبان حقیقی ای حقوقی آنها و دیگر پارامترهای عینی و ذهنی این مقوله با تاکتیک های متفاوت و در اشکال گوناگون دنبال می شوند. کارگزاران تهاجم فرهنگی هدف های خاصّی را نیز دنبال می کنند که دارای پیچیدگی فراوان است و درک ان جز با هوشیاری و سلامت فطری و فکری و تحلیل و تاویل عمیق ابعاد مختلف تقابل تاریخی حق و باطل باه ویژه در عرصه های فرهنگی امکان پذیر نیست این گونه اهداف استراتژیک که غالبا در چهارچوب شبکه فراماسونری جهانی تعقیب می شود عمدتا گسترده تاریخ و فرهنگ یک ملت را نشانه می رود و مخاطبان بسیار فراتر از یک ملت و حتی یک نسل بشری را مد نظر دارد این اهداف که در زمره لایه های بسیار پنهان سناریوی تهاجم فرهنگی است طبعاً نیازمند تحقیقی در خور بینشی وسیع و تحلیلی واقع بینانه است.
دائره المعارف و یا به تعبیر دقیق تر داشنامه در تعریفی عام به مجموعه ای از اطلاعات و دانتنی ها اطلاق می شود که غالبا حوزه وسیعی از علوم و معارف را در بر می گیرد این حوزه تحقیقاتی و مطالعاتی اگر گسترده حیات فرهنگی یک ملت یعنی تاریخ و فرهنگ و تمدّن آن را در بر گیرد دایره المعارف را دارای شانی عظیم می سازد چرا که دایره المعارف یا دانشنامه هر کشور در واقع شناسنامه منحصر به فرد آن ملت به شمار می آید و به عنوان مرجعی بی نظیر برا تحقیق و پژوهش ها یترایخی محقان و اندیشمندان ذهنیت کلی جامعه بشری به ویژه متفکران و صاحب نظران را نسبت به آن ملّت شکل می دهد.
دائره المعارف هر کشور به دلایل مختلف از جمله جامعیت و شمول همه جانبه و نیز انرژی انسان و ملی فراوانی که صرف تهیه و تدوین آن می گردد در طول حیات هر ملّت تنها یک بار تدوین می شود و سپس در عبور از تحولات و فراز و نشیب حوادث تکمیل و تجدید چاپ می گردد به دلیل این اهمیت بی بدیل اندیشمندان و روشنفکران متعهد هرملّت در مورد صحّت دقّت مسئولیت می کنند و اجازه نمی دهند بیگانگان به ویژه کسانی که در تضاد و تقابل فرهنگی با آن ملّت قرار دارند در تهیه و تدوین دانشنامه آن کشور دخالت کنند این اهتمام و حساسیت ویژه که کاملا در عقلانی و قابل تحسین به نظر می رسد به گونه ای در فرهنگ عمومی ملت ها نهدینه شده است که اقدام بیگانگان در نوشتن دائره المعارف برای یک کشور توهینی آشکار و پنهان ا" یعنی دولت آمریکا سازمان CIA و موسسات وابسته و تعدادی از شبه روشنفکران فراماسون سعی می کنند آن را به عنوان دائره المعارف فرهنگ و تمدن ایران طرح و معرّفی کنند ا"چه در گام اول قابل تامّل و تاسفی عمیق می باشد و در یچه ای رو به واقعیات و حقایق تلخ پشت صحنه این سناریو می گشاید ترکیب نویسندگان این مجموعه است همانگونه که روشن شد دائره المعارف هر کشور از زاویه ای خاص معرف شان فرهنگی آن ملت در مجموعه تمّدن بشری است و به دلیل اهمیت وصف ناپذیر خود هیچ ملتی اجازه دخالت را در تدوین آن نمی دهد اما جالب اینجاست که اکثر قریب به اتفاق نویسندگان مجموعه ای که دائره المعارف فرهنگ و تمدن ایران نامیده می شود غیرایرانی و از عناصر غربی این مجموعه فعال بوده اند دویست و سی و یک نفر آمریکایی اروپایی و یا از ملیت های مختلفند و تنها حدود سیزده درصد یعنی سی و هشت نفر ایرانی هستند برای تهیه این جلد سی و یک عنصر به ظاره فرهنگی نیز مورد مشورت قرار گرفته اند و از نظریات آنها استفاده شده است که از این میان تنها سه نفر ایرانی هستند و بقیه از کشورهای بیگانه اند البته عناصر به ظاهر نویسنده ایرانی این مجموعه نیز غالبا روشنفکران وابتسه و یا غرب زده ای نظیر چنگیز پهلوان- ایرج افشار- و داریوش آشوری هستند ضمن آنکه برخی نیز نویسندگان و متفکران محسوب می شوند که به دلیل ناآگاهی و بی اطلاعای از ماهیت وابتسه و اغراض خاصی گرداندگان تعریف نامه ایرانیکا تنها با انگیزه های علمی به همکاری با آن پرداخته اند آمار و ارقام مستند یاد شده نشان می دهد که ایالات متحده آمریکا که تنها در دو سه قرن اخیر پا به عرصه تاریخ بشر گذاشته است با جمع آوری صدها عنصر غربی و مستشرق جهت دارو استفاده از تعداد معدودی روشنفکر وابتسه و فراماسون ایرانی مستقر در آمریکا و نیز تعدادی شبه روشنفکر مستقر در ایران برای ملت مسلمان و با فرهنگ ایران که پیشینه درخشان آن در تاریخ و تمّدن دیرینه بشری حقیقتی انکارناپذیر به شمار می رود اقدام به نوشتن مجموعه ای کرده است که عنوان تعریف نامه ایرانیکا تحقیقاً بهترین و واقعی ترین عنوان و تفسیر آن محسوب می شود تحریف نامه ایرانیکا مجموعه ای است که مرکز ایران شناسی دانشگاه ملمبیا که از جمله بازوهای تحقیقاتی و پژوهشی CIA محسوب می شود آن را در دست تهیه و تدوین دارد این مجموعه بر اساس اظهارات کلمبیا شامل اطالعاتی اساسی درباره فرهنگ ایران از تاریخ و باستان شناسی و جغرافیا و مذاهب آن گرفته تا فلسفه و عرفان و موسیقی و مردم شناسی و اقتصاد و فولکلور و شرح حال مردان و زنان بزرگ و شهرها و رودها و کوه ها و حیوانات و نباتات می باشد ایرانیکا در مروری اجمالی در برخی موضوعات و مقوله ای خنثی نظیر جغرافیای طبیعی و حیات وحش از فوائد مشخصی برخوردار است کنگره آمریکا چندماه قبل رسماً اعلام کرد برای عملیات خرابکاری در ایران بودجه ای معادل بیست میلیو دلار اختصاص داده است. گستاخی سردمداران کاخ سفید و نظام سلطه بین الملل در اعلام رسمی دختالت در امور کشورهای دیگر از طریق طراحی سازمان دهی و جرای عملیات خرابکارانه واقعیت مشمئز کننده ای است که تحقیقاً از خوی تجاوزکارانه امپریالیسم ناشی می شود به تعبیر روشن تر آمریکا در حالی که برای خرابکاری در ایران بیست میلیون دولار بودجه اختصاص می دهد برای تهیه تعریف نامه ای که تلاش می شود دائره المعارف فرهنگ و تمدن ایران تبلیغ گردد اعباری بالغ بر یکصد و هفتاد دو پنج درصد کل این بودجه را در نظر می گیرد این واقعیت به خوبی آشکار می سازد که نظام استبداد بین الملل در سال های اخیر فعالیت هی ود را برای مقابله با ملّت مسلمان ایران به استحاله درونی نظام اسلامی عمدتا بر مسائل به ظاهر فرهنگی متمرکز کرده است به گونه که برای اجرای تنها یکی از طرح های خود در چهارچوب سناریوی تهاجم فرهنگی بیش از کل بودجه عملیات خرابکاری در ایران اعتبار تخصیص می دهد آنچه گذشت بررسی اجمال برخی اهداف پشت پرده تلاش آمریکا و سازمان جاسوسی آن کشور برای تهیه و تدوین تحریف نامه ایرانیکا بود تحریف نامه ای که به رغم کارگزاران مراکز فرهنگی قطب های قدرت دائره المعارف فرهنگ و تمدن ایران محسوب می شود در این بررسی ویژگی های شخصیتی احسان یار شاطر رئیس مرکز ایران شناسی دانشگاه کلمبیا و سردبیر ایرانیکا نیز در حدّ فرصت مورد مطالعه کلی قرار گرفت اما ابعاد مقوله پیچیده ایرانیکا در این مختصر محدود نمی وشد چرا که بررسی دقیق منابع تامین بودجه هنگفت این مجموعه کادرها و همکاران ایرانیکا در آمریکا و در ایران و نیز راه های نفوذ این مجموعه در داخل کشور از مسائلی استکه در شناخت روش های پنهان مراکز کنترل فرهنگ جهانی برای استحاله درونی ملّت مسلمان ایران تاثیر مشخصی خواهد داشت.
تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی سناریویی است پیچیده که ساده اندیشی در قبال آن و یا محصور کردن این مقوله در چهارچوب برخی ناهنجاری هی رفتار فردی و اجتماعی نسل جوان و نوجوان امکان درک جوهر اهداف استراتژی و تاکتیک های آن را عملاً از بین می برد و با ایجاد انحراف در برداشت عمومی و حتّی ذهنیت اندیشمندان از بسیج اندیشه ها برای دست یابی به راه های اصولی مقابله با تهاجم فرهنگی جلوگیری می نماید به جز دانشگاه کلمبیا که به دلیل نفوذ صهیونیست ها در ارکان آن در ماین مراکز دانشگاهی آمریکا اشتعار خاصی دارد دیگر منابع مالی ایرانیکا نیز هر یک به گونه ای دولت آمریکا یا CIA در ارتباط اند به عنوان نمونه بنیاد علوم انسانی که رسما یک موسسه دولتی آمریکا به شمار می آید بر اساس اذعان گردانندگان تعریف نامه ایرانیکا بخش اعظم هزینه های آن را تامین می کنند بر اساس اطلاعات موثق دیگر منابع مالی تحریف نامه ایرانیکا عبارتند از بنیاد کیان که خود از طریق CIA تقویت و حمایت می شود بنیاد محوی متعلق به دلال تجارت بین الملل اسلحه یعنی ابوالفتح محوی بنیاد آمریکایی پلی گتی سازمان صهیونیستی و به ظاهر فرهنگی ایرانیان یهودی و آمریکا سازمانی که جلسات خود را رسماً با سرود آمریکا و اسرائیل آغاز میکند، بنیاد دانشنامه ایران که در آمریکا رسماً از دادن مالیات معاف است همان گونه که در چارت کلی ایرانیکا دیده می شود پنج شاخه ساخترای به طور مستقیم زیر نظر یار شاعطر فعالیت می کنند بررسی آماری نشان می دهد که اگرچه کادرها و همکاران ایرانیکا بر اساس موضوع مورد بحث عمدتاً متغیرند اما در حال حدود هشتاد درصد انها غیرایانی و اغلب از عناصر صهیونیست یا مستشرقین جهت دار غربی هستند تهاجم فرهنگی متکی بر جمع بندی تاریخی نظام سلطه از روش های مختلف نفوذ رخته و مقابل با نظام های مردمی ومذهبی برای تحقق اهداف تاکتیکی ای استراتژیک خود از ابزارها روشها و محمل های مختلفی سود می جوید که پژوهش و مطالعه درباره هر یک از آنها شناخت بهتر و عمیق تر این مقوله ا ممکن می سازد و از درون کسب آگاهی سیستماتیک راه های مقابله با این پدیده را به گونه ای روشن متجلّی می نماید برخی از این روشخها و ابزارها و محلم ها با تاملی اندک قابل درک و دریافت عمومی اند و برخی دیگر به دلیل پیچیدگی های مختلف نیاز به تامل و دقّت بیشتری دارند از جمله این روش ها که در سال های اخیر در داخل و خارج از کشور در بستری واحد اما به اشکال تقریبا متفاوت مور استفاده کانونهای کنترل فرهنگ جهان قرار گرفته تشکیل سازمان ها و مراکز به ظاهر غیرسیاسی است این واحدها و هسته پا تشکیلاتی که تحت عناوین مختلف لمی ادبی تارخی هنری و فرهنگی تاسیس می شوند در داخل ایران نوعاً در کشل محافل و مراکز به ظاهر فرهنگی بروز می یابند در حالی که در خارج از کشور عمدتاً در قالب بنیادها و مراکز مختلف به ظاهر علمی- فرهنگی تاسیس می گ ردند تاسیس بنیادها و مراکز به ظاهر غیرسیاسی برای پیگیری و تحقق اهداف سیاسی از سیاست های شناخته شده نظام استبداد بین الملل به شمار می رود. تهاجم فرهنگی متکی بر جمع بندی تاریخی سلطه از روش های مختلف نفوذ رخنه و مقابل با نظام های مردمی و مذهبی برای تحقق اهداف تاکتیکی یا استراتژیک خود از ابزارها، روش ها و محمل های مختلفی سود می جوید که پژوهش و مطالعه درباره هر یک از اها شاخت بهتر و عمقیق تر این مقوله را ممکن می سازد واز درون کسب آگاهی سیستماتیک ره های مقابل با این پدیده را به گونه ای روشن متجلی می نماید برخی از این روش ها و ابزارها و محمل ها با تاملی اندک قابل درک و دریافت عمومی اند و برخی دیگر به دلیل پیچیدگی های مختلف نیاز به تامل و دقت بیشتری دارند از جمله این روشها که در سال های اخیر در داخل و خارج از کشور در بستری واحد اما با اشکال تقریبا متفاوت مورد استفاده کانون های کنترل فرهنگ جهانی قرار گرفته تشکیل سازمان ها و مراکز به ظاره غیرسیاسی است این واحدها و هسته های تشکلاتی که تحت عناونی مختلف علمی ، ادبی، تاریخی و فرهنگی تاسیس می شوند و داخل ایران نوعاً درشکل محافل و مراکز به ظاره فرهنگی بروز می یابند در حالی که در خارج از کشور عمدتا در قالب بنیادها و مراکز مختلف به ظاهر علمی- فرهنگی تاسیس می گردند تاسیس بنیادها و مراکز به ظاهر غیرسیاسی برای پیگیری و تحقق اهداف سیاسی از سیاست های شناخته شده نظام استبداد بین الملل به شمار می رود این روش به ویژه در ق رن اخیر آثار مثبت خود را دحقق اهداف مورد نظر جب هه استکبار به خوبی آشکار ساخته است به همین در موج جدید تهاجم فرهنگی نیز استفاده از این روش مورد توجه جدی سازماندهندگان تهاجم فرنگی قرار گرفته است. البته در استفاده از این شیوه نسبتا قدیمی، تغییراتی متناسب با شرایط جدی زمان و مکان نیز مدنظر کارگزاران کانون های کنترل فرهنگ جهانی قرار داشته است. از لحاظ تاریخی، بنیادها در دهه های اخیر از جمله مراکز اصلی سازمان دهی امکانات مادی و غیرمادی نظام سلطه بوده اند. به شهادت اسناد و مدارک موجو این مراکز به ظاهر غیرسیاسی با سازماندهی خاص و با استفاده از خلل های ساختاری یا نیازهای کشورهای مختلف به مثابه اهرم خزنده و نفوذا را قطب های قدرت در درون ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ملت های مختلف رخنه می کنند و آن ها را از دورن به معیارهای مورد نظر غرب سمت و سو می دهند. ؟؟؟ فرهنگی در گستره وسیع خود به رویکردهایی متمایل است که حساسیت مخاطبان را برناینگیزد و پنهان از توجه عمومی، افکار قشرهای مختلف مردم را در حرمتی تدریجی و آرام به اهداف مورد نظر کانون های کنترل فرهنگ مجانبی سمت و سو می دهد. درچارچوب این استراتژی، تشکیل بنیادها کم اند به ظاره فرهنگی تبلیغاتی تاکتیک مشخص است که سازمان دهندگان تهاجم فرهنگی در سال های اخیر باتوجه بیشتری آن را دبال کرده اند. در پرتو جمع آوری و بندی تاریخی نظام سلطه از روش رخنه و نفوذ فرهنگی در سال های اخیر مراکز به ظاهر غیرسیاسی متعددی پا به عرصه حیات سیاسی گذارده اند که در نهایت اهداف مورد نظر غرب را در تهاجم به فرهنگ اصیل مردم مسلمان این سرزمین دنبال می کنند.
بنیاد؟؟؟ از دیگر مراکزی است که در آمریکا به موازات دیگر مراکز پیش بینی شده در سناریوی تهاجم فرهنگی به دفاع از فرهنگ مورد نظر غرب مشغول شده است. این تشکلات در سال 1364 تاسیس شد. هیاتمدیره انی نشریه تاز عناصری ؟؟؟؟ محمود گودرزی و علی سجادی تشکیل شده است.
بنیاد مطالعات ایران در چارچوب تهاجم فرهنگی نظام استبدادی بین الملل تاکتیک تشکیل شورا ومراکز و بنیادهای به ظاهر غیرسیاسی به گونه ای مورد تاکید قطب های قدرتمند قرار دارد که اشرف پهلوی مهره یا به نام رژیم ستمشاهی نیز برای اثبات خوش خدمتی خود به صهیونیسم اقدام به تاسیس بنیاد کرده است. اشرف پهلوی دلال مواد مخدر و سمبل انحراف اخلاقی و فساد تهوع آور رژیم پهلوی این مرکز را در سال 1360 به عنوان بنیاد مطالعات ایران در آمریکا پایه گذاری کرده است.
ترویج و تبلیغ ملی گرایی تهاجم فرهنگی به استناد اینکه واقعیت هایی که درک آنها گاه تاملی فراتر از برسی عام مقوله های عادی می طلبد طرح و برنامه های پیچیده و چند لایه است که با وجود برخی تفافل ها، ساده اندیشی ها و سطحی نگریستی ها به حرکت گسترده اما خزنده خود ادامه داده است.
برداشت های متفاوت از مقوله ملّی گرایی
که به دودسته تقسیم می شود. 1- ملی گرایی لائیک یا غیرمذهبی. 2- ملی گرایی التقالی
ملی گرایی لائیک: در ایران ماهیت اصلی خود نوعی شیفتگی آشکار به معیارها و تقلبد ناشیانه از تئوری هاو نظریات غربی است که در آن واقعیت ها و شرایط خاص کشور و باورهای عمیق و اقتصادی مردم را به طور کلی و کامل نادیده گرفته شده است. تقلید کورکورانه ملی گرایان آن مقطع از تاریخ غرب آشکار می سازد.
ملی گرایی التقالی: در نقد و ارزیابی مستند دیدگاه ها را ملی گرایان لائیک مشخص گردی که ناسیونالیسم یامیهن پرستی ستبر واحد تلاش های مختلف بوده است که مخالفان و معاندان با فرهنگ اصیل ملت سلطان ایران در دهه های اخیر به منظور کم رنگ کردن ارزش ها و معیارهای اسلامی سازمان داده اند که در تاریخ معاصر ایران با تعبیری چون ملی گرایی مذهبی معادل بوده است.
تهاجم فرهنگی پدیده ای است که تامل نه چندان عمیق وجوه و گستردگی و پیچیدگی آن را به عنوان واقعیتی انکارناپذیر در ذهن هر تحلیل گر اجتماعی و فرهنگی آشکار می کند. تلاش برای کم رنگ کردن این واقعیت و یا حذف آن از هر دیدگاه و با هر انگیزه صورت گیر و تلاشی ناکام و بی نتیجه خواهد بود.
رفز مسلیم مذهبی جریان است که روش حرکت تدریجی را برای تحقق اهداف خود برگزیده است.. در این روند جمله به فقه به عنوان مرحله استراتژی ایجاد ؟؟؟ در اسلام همواره مورد نظر عناصر تجدید نظر طلب قرار گرفته است. زور مسیت ها به خوبی می دانند که برای برداشتن گام های اصلی خو ابتدا باید با ایجاد تشکییک درمعرفت دینی اهمیت و تاثیر مبنی فقر را در اذهان ضعیف و سست کند تا راه برای تجدید نظر در مقولات و مفاهیم دیگر اسلامی هموار شد. رفرانسیسم مذهبی از دو زاویه نظری و عینی مورد استقبال و ستایش غرب قرار دارد. از دیدگاه نظر را عناصر ملی گرایی رفرمسیم و کسانی که تجدید نظر در اسلام را بستر فعالیت های تئوریک خود قرار دارده اند اصلی ترین پایگاه لیبرالیسم در ایران محسوب می شوند.
تهاجم فرهنگی مقوله ای عینی است که ساده اندیشی، ؟؟؟ و تسامح غیرمنطقی و تلاش عادلانه برای توجیه این پدیده در پوشش تعابیری نظیر لزوم برخورد فرهنگی و آزاداندیشی از گستردگی و پیچیدگی آن نمی کاهد و واقعیات تلخ و گزند جا؟؟ در لایه های پنهان انی مقوله را چاره اندیشی نمی یابد.
تهاجم فرهنگی برآ؟؟؟ تاریخی ت جربیات نظام های متکی بر زر و زور وتزویر برای ایجاد سلطه بر ملت ها ، مستقل و آزاد اندیش به شمار می رود. مقوله تهاجم فرهنگی در قبال پدید شگفت انگیزترین معاصر یعنی انقلاب اسلامی علاوه بر ویژگی های برخاسته از ماهیّت این گونه مقولات، پارامترهایی همچون سازمان یافتگی پنهان و پیچیدگی در روش ها نیز سود می جوید که مقابله با آن را نیازمند هوشیاری بیشتر و درک و درایت افزون تر است. در یکی فعالیت هایی که عوامل آگاه یا ناآگاه تهاجم فرهنگی برای تحقق اهداف نظام استبداد بین المللی انجام می دهند یک هدف اساسی یعنی تلاش برای تغییر و یا حداقل کم کردن ارزش ها و باورها و در مفهوم کلی استحاله فرهنگ اسلامی ملت ایران در اولویت کامل قرار دارد. مقابله حقیقی با تهاجه فرهنگی، به دلیل گستردگی پیچیدگی این پدیده و نیز وجود طیف های متفاوتی که عامران یا بر اثر انحراف فکر را خصلتی و یا ناخودآگاه و ساده اندیشانه به تحقق اهداف کانون های کنترل فرهنگ جهانی مشغول اند بی تردید نیازمند تاملی دقیق و طرح در برنامه ای جامع و دارای وجهره ای فرهنگی است. تا در پرتو برخورد ظریف و هوشمندانه با این مسئله و پرهیز از هر گونه افراط و تفریط د رسیاستگذاری مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و کلیه عناصر دل سوخته فرهنگی به ویژه اندیشندان معظم متفکران روشن ضمین عملی گردد و در سایه ارتقای توانمندی های فکری، فرهنگی ایران اسلامی از گردنه صعب العبور مقابله با تهاجم فرهنگی نیز سرفرازان عبور می کنند. رویارویی فرهنگی در قیاس با دیگر صف آراییهای ؟؟؟؟ پیچیدگی های فراوانی دارد که بی توجهی و غفلت از آنها منشا خسارات گاه جبران ناپذیری خواهد شد.
در سناریوی تهاجم فرهنگی قشرهای مختلف مردم ایران به دلیل پایبندی به فرهنگ و مبانی اسلامی به درستی عقبه استراتژیک انقلاب اسلامی به شمار می آیند.
ادبیات داستانی و تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی برنامه سیار گسترده ای است که در عرصه های مختلف از جمله فرهنگ دهده و ادبیات در کشل ترویج افکار و آرای غرب گرایانه دنبال می شود و در نهایت خود استحاله فرهنگی قشرهای مختلف مردم را به دنبال دارد. تهاجم فرهنگی در کلیت خود بر فعالیت های کسانی ره می سپارد که خودآگاه یا ناخودآگاه خواسته یا ناخواسته به تضعیف فرهنگ مردم مسلمان این کشور اقدام می کنند و در نوشته ها، اظهارات و دیگر فعالیت های خود عملاً زمینه های نفوذ فرهنگ بیگانه را در افکار عمومی جامعه فراهم می آورند. عرصه ادبیات داستانی از جمله زمینه هایی است که در چارچوب برسی پدیده تهاجم فرهنگی باید مورد نظر توجه ویژه قرار گیرد.
تهاجم فرهنگی از لحاظ تئوریک، عکس العمل استراتژیک نظام های سلطه در برابر ناپایداری نتایج استبدادی بین المللی را به این نتیجه رساند که ؟؟؟ علمی نظامها معمده چینین در عرصه سیاسی کشورهای دیگ رو وابستگی اقتصادی اگرچه دارای نتایج ومنافع محسوس می باشد اما به عنوان یک مجموعه مکمل نیازمند زمینه پایداری است که اطمینان به استمرار در این گونه منافع را ضریب قابل آتکایی ببخشد. تلاش برای یافتن این زمینه مناسب نهایتاً به روی آوردن به روش های به ظاهر فرهنگی و در واقع غیرفرهنگی منجر می شود.
نتیجه گیری:
از بحث هایی که در طول موضوع صورت گرفت نتیجه میگیریم که تهاجم فهنگی به عنوان اصلی ترین استراتژی دشمنان اسلام و ایران است و توانسته است در سال های اخیر با انواع و اقسام وروش های آشکار و پنهان، به حرکت سازمان یافته ی خود ادامه دهد. تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی تفاوت های اساسی دارد. تبادل فرهنگی جوامع مختلف در طول تاریخ به طور تاریخ به طور طبیعی ادامه داشته و منشا رشد و تعالی بشر بوده است.
تهاجم فرهنگی بر خلاف تبادل فرهنگی، ترقی و رشد فرهنگ بشری را دنبال نمی کند. تهاجم فرهنگی در ظاهر بر روشهای کاملاً فرهنگی متکی است اما در عمق تاکتیک های خود از جمله نفوذ را دنبال می کند.
سناریوی تهاجم فهنگی دارای دو محور است. قشر عمده ای که در سناریوی تهاجم فرهنگی، هدف اصلی محسوب می شود قشر تحصیل کرده و دانشگاهی است. تحریف تاریخ از دیگر روشهایی است که در چهارچوب تضعیف فرهنگی و ارزشی این مرز وبوم مورد توجه قرار گرفته است. از دیگر نتایجی که از این مبحث می گیریم این است که برخی از کشورهای ابرقدرت از قبیل آمریکا، به خاطر قدرتی که دارند از آن سوء استفاده کرده و در برخی از کشورهایی که تسلط دارند و یا برای آنها یک دشمن بزرگ تلقی می شوند.(از قبیل ایران و عرب) با دست یابی به دایره المعارف آنها می خواهند فرهنگ و عقاید خویش را بر آن کشور ها تحمیل کنند. در صورتی که این کشورها خودشان دارای تمدن بسیار غنی هستند.
منابع و ماخذ:
نام کتاب: هویت و نقش آن در تهاجم فرهنگی
نویسنده: دکتر مهدی خزعلی
ناشر : کتابفروشی دهخدا
سال چاپ : 1379
تیراژ : 3000 جلد
نام کتاب: تهاجم فرهنگی
نویسنده: مسعود خرّم
ناشر : نشر اندیشه
سال چاپ : 1376
تیراژ : 7000 جلد
مقدمه
هوش
پدیده هوش بارزترین فعالیت قوای ذهنی در بشر است که قدرت سازگاری او را در محیط میسر می سازد. مطالعه هوش از دیرباز مورد نظر روان شناسان وبوده و سال های اخیر تحقیقات فراوان در این باب انجام گرفته است. به طور مثال افلاطون (400 ق. م) به کلیات عقلی و پدیده هوش و علل های کم هوشی اشاره نمود و توضیحات فراوان در این مورد نیز کرده است. از نظر فیزیولوژی هوش پدیده ای است که در اثر فعالیت یافته های قشر خارجی مغز آشکار گردد و از نظر روانی نقش سازگاری با شرایط محیط زیستی خود را بر عهده داردو عوامل تبیتی در شکوفا شدن آن نقش مهمی دارند. که در این میان افرادی ممکن است باشند که کم هوش باشند به اصطلاح عقب مانده ذهنی هستند. علل عقب مانده ذهنی چیست؟ بعضی علل عقب ماندگی های ذهنی را در بست به ارث یا مشیت الهی نسبت می دهند و برای خود عقب مانده هیچ کاری از غیر از نشستن و دامن صبر در پیشگی گرفتن نمیکنند. دسته ی دیگر خوش بینانه تر یه مسئله توجه می کنندو کسانی است که در زمینه هایی در جهت بهبود این افراد صورت گرفته باشد که آنهاهم در این جهت گام بردارند. اگر یک بررسی دقیق به عمل بیاید مشخص می وشد که اکثر کودکان به ظاهر عقب مانده مبتلا به هیچ نقص و آسیب ارث نیستند و عارفه آنها عدم رشد مغزی نیست بلکه نوعی محرومیت محیطی است که بعضی از این ها از خیلی چیزهای ابتدایی محروم هستند و اکثر آن ها از طبقات خیلی محروم جامعه هستند.
تعریف هوش
واژه هوش کیفیت پدیده خاص را باین می کند که دارای حالت انتزاعی بوده و قابل رویت و ملاحظه نیست. روان شناسان تربیتی تصور می کنند و هوش کیفیتی است که سبب موقعیت تحصیلی می شود بدین سبب و به این صورت یک نوع استعداد تحصیلی به شمار می آیدو کودکان با هوش نمرات بهتر و دانش آموزان که هوش نمرات کم تر و پیشرفت تحصیلی بسیار کمی دارند. مخالفان این نظریه معتقد هستند کیفیت هوش را نمی توان محروم به نمرات و پیشرفت تحصیلی نمود زیرا موقعیت در مشاغل و نوع کاری که فرد قادر به انجام ا" است به طور کلی پیشرفت در اغلب موارد زندگی بستگی به میزان هوش دارد. که این ها از گروه تعاریف علمی هوش هستند.
گروه دیگری از روان شناسان به تعاریف تحصیلی می پردازند. به نظر آن ها هوش توانایی استفاده از پدیده هایی رمزی و یا قدرت و رفتار موثر و یا سازگاری باموقعیت های جدید و تازه و یا تشخیص حالات و کیفیات عوامل محیطی می باشد. بهترین تعریفتحلیلی هوش توسط (دیوید وکسلر روان شناس آمریکایی پیشنهاد شده است "هوش عبارت است از تفکر عاقلانه – عمل منطقی و رفتار موثر در محیط" نوع سوم تعاریف کاربردی هوش است. این نظریه می گوید هوش پدیده ای است که از طریق آزمون های هوشی سنجیده می شود.
تاریخچه آزمون های هوشی
شروع آزمون های هوشی از فرانسه و شهر پاریس می باشد و تاریخ ان نیز اوائل قرن بیستم است. در آن زمان مداریس پاریس تعدادی دانش آموز داشتند که ظاهراً از ورش تعلیماتی معمول استفاده ای نمی بردند مشکل این بود که آیا علت عدم یادگیری مناسب نبودن روش تدریس بوده و یا دانش آموزان از نظرهوش ضعیف بودند. در اینجا تعریف علمی هوش مصداق دارد زیرا هوش را معیاری برای پیشرفت و موقعیت تحصیلی می دانستند. به همی دلیل سرانجام دانشمندی به نام آلفرد بینه پس از تحقیقات فراوان به همکار خود سیمون اولین آزمون هوش را ابداع کرده که آزمون ها هوش منشا آنها از این جا بود. آنها با این تصور که پیشرفت تحصیلی با پدیده هوش ارتباط دارد از خودشان سوال کردند برای موفق شدن درآمد تحصیل وجود چه عاملی الزامی است. پاسخ آن مستلزم استفاده از تعریف تحلیلی هوش است زیرا شامل برخی از توانایی ها می گردد که در پیشرفت تحصیلی موثر هستند آن ها متوجه شدند که از میان سایر عوامل ظاهراً توانایی و مهارت در استفاده از لغات و همچنین به خاطر داشتن و کاربرد و یادگیری اعداد ارتباط با آن چه که آنان هوش خداوند دارند باید توجه داشت پرسش هایی که برای سنجش هوش در آزمون بینه و سیون وجود داشتند بر حسب تصادف نبود. از این رو آزمون هایی به منظور درک توانایی استفاده از لغات ایجاد تمیز و تشخیص میان صفات وخصوصیات و نظائز آن ها اساس آزمون هوشی بینه- سیمون را تشکیل می دادند. در آزمون های ابتدایی هوش از هر سه نوع تعریف مورد بحث استفاده می شود.
گروه های عقب افتاده هوشی
برای مساله کم هوشی یا عقب افتادگی هوشی تعریف های زیادی به عمل آمده اما نمی توان به هیچ یک از آن ها تکیه زد شاید به دلیل نبودن یک تعریف کامل برای که هوشی یا عدم رشد فکری این است که علل ایجاد کنند که هوشی مختلف بوده و خیلی ها ما هم به درستی معلوم نشده اما عقب افتاده های را گروه بندی کرده اند که عبارت است از عقب افتادگان از سه گروه متفاوت تشکیل می شوند از همه پایین ترگروه کانا هستند (بهره هوشی میان صفر الی 25) – گروه دوم کالیو(بهره هوشی 25 الی 50) گروه سوم کودن ها (بهره هوشی 50 الی 70) قرار دارند. این سه گروه از لحاظ رفتار و توانائی های مختلف کاملا با هم متفاوت می باشند. مثلا گروه اول (کانا) رفتار و کردار بسیار کودکانه ای دارند و قادر به هیچ گونه یادگیری نیستند و برای اعمال ساده از قبیل لباس پوشیدن صرف غذا نیاز به کمک دارند و رفتارشان در سطح ابتدایی است. افرداد گروه کالیو علی رغم تعلیمات بسیار دقیق نمی توانند از مهارت های بسیار ابتدائی و تکراری پای فراتر نهند. افراد گروه کودن محتاج به سرپرستی و هدایت دیگرانند و مسئولیت فرد را و اجتماعی ضعیفی دارند. تحت تعلیم موثر در آنها میت وانند برخی از مشاغل ساده را فراگیرندکه این ها کسانی هستند که در مدارس ، اغلب مردود می شوند و در نظر همین دوستان و همسالان خود معروف به احمق هستند. به طور کلی عقب افتاده ها قدرت خلاقیت و درک و کاربردی ندارند. تصور می رود که انعطاف پذیری آن ها هم ضعیف است در یک تجربه آزمایش شوندگان گروه عقب افتاده و کودکان طبیعی که صورت گرفته شد متوجه شدند زمانی که کودکان طبیعی از کشیدن تصاوی مشخص د احساس خستگی می کنند از قبیل کشیدن سوسک- لاک پشت- خرگوش در گروه عقب افتادگان بر خلاف تصور آن ها با کمال میل و رغبت به کشیدن تصاویر ادامه می دهند عدم قابلیت انعطاف پذیری از ان جهت بوده است که هیچ گونه ارتباطی میان کشیدن تصاویر درک نمی کردند. پس اینگونه تحقیقات نشان می دهند که افادعقب افتاده از نظر خصوصیات شخصی با افراد معمولی و طبیعی تفاوت های کلی دارند.
گروه هنجار ضعیف و طبیعی
افراد گروه هنجار ضعیف دارای بهره هوشی میان 80 تا 90 هستند این اشخاص قادر هستند مهارت ها را ابتدایی مانند خواندن- نوشتن و فعالیت های حرکتی را بیاموزند ولی اغلب دچار اشکال می شوند در محیط مدرسه علت اصلی نبودن انگیزه و علاقه مندی به یادگیری است و برای این افراد تحصیلات عالیه منطقی است نیمی از جمعیت طبیعی هر اجتماع را افرادی تشکیل می دهند که بهره هوشی آنان میان 90 تا 110 می باشد. فعالیت های عمومی و عادی بر عهده این افراد است. آنان اکثریت کارگران حرفه ای- تجاری- و اغلب کسبه یک کشور را ایجاد می کنند. بعضی از این ها در رشته های تخصصی کار می کنند.
گروه های پیش رفته
در این گروه افرادی قرار دارند که در طبقه سرآمد نزدیک نابغه و نابغه محسوب می شوند.مانند عقب افتادگان هوشی این افراد نیز دارای صفات و خصوصیات و توانایی های خاص خود می باشند که سبب تمایز آنها از افراد عادی می شود. در بین روان شناسان در باب اینکه نبوغ از چه حدودی شروع می شود اختلاف وجود دارد برخی حداقل بهره هوشی نوابغ را معادل 180 می دانند برخی آغاز آن را 145 به شمار می آورند. غالبا دانش اموزان – مخترعین- نویسندگان- رهبران ملل- و هنرمندان جزء گروه نوابغ هستند. ترمن و کاکس تاریخچه زندگی 282 نابغه را به دست آورده ان و از روی آن میزان بهره هوشی را حساب کرده اند. هوش برخی از دانشمندان معروف بشرح زیر است. گالتون 200- گوته 180- فرازدکین 145- انشتین بهره هوشی بیش از 170 را داشته است نویسندگان ایرانی و شاعرانی چون سعدی و زکریای رازی و ابوعلی سینا بهره هوشی بالاتر از 170 را داشته اند.
عوامل عقب ماندگی ذهنی قبل از تولد
که به مواردی از آن اشاره می شود.
1- سرخچه: ابتلا مادر در سه ماه اول بارداری باعث می شود که دو سوم از کودکان دچار نقایص مادرزادی شوند.
2- سیفیلیس: زنی که مبتلا به سیفیلیس مخفی درمان نشده باشد شانس انکه فرزند سالمی به دنیا آمده فقط یک ششم است در اثر آن نوزاد فلج عمومی و عقب ماندگی ذهنی است که البته عقب مانده ذهنی از سیفیلیس قابل پیش گیری است.
3- توکسوپلاسموز: این بیماری ناشی از ابتلای انسان به توکسوپلاگموندی است هر گاه مادر به آن مبتلا شود ممکن است کودک هم مبتلا شود. عراضه با علائمی که به هنگام تولد میامیلی زود پس از تولد بروز می یند مشخص می شود آن هایی که از بیماری نجارت می یابند عقب مانده و صرعی خواهند بود.
4- کرن ایکتروس: فرم شدیدی یرقان نوزادان که در آن مغز و نخاغ گرفتار می شوند که علائم آن از روزهای دم تا ششم تولد نشان داده می شود. تنفس دشوار می شود تشنج وجود دارد.
5- بیماریه قند: این بیماری ممکن است موجب سقط جنین یا زایمان را دشوار سازد.
6- تاثیر داروهای شیمایی: بسیاری از داروهای شیمیایی برای رشد طبیعی جنین خطرناک بوده که داروهای خواب آور و آرام بخش را می توان نام برد. در صورت مصرف زیاد باعث جلوگیری رشد مغز جنین می شود.
7- تاثیر الکل: از آثاری که بدنبال دارد می توان به عصبانیت ها، بی وابی ها و اختلال هایی که در کار قلب به وجود می آورد به نحو غیرمستقیم جنین را تحت تاثیر قرار می دهد.
8- تاثیر اشعه ایکسX و پرتوهای رادیواکتیو: استفاده از اشعه X در ابتدای بارداری روی جننی تاثیر گذاشته و اختلالاتی از قبیل عقب ماندگی ذهنی و میکروسفالی را ایجاد می شود.
9- دخانیات: مصرف مخدر از قبیل هروئین، حشیش و تریاک و … مقاومت بدن مادر را کم می کند و در ناحیه گلو و دهان نسبت به بمیاری های عفونی حساسیت ایجاد می کند.
10- سن مادر: بعترین و مناسب ترین سن برای ازدواج در مورد زن ها 21- 28 سالگی است در سن های بالاتر از 29 سالگی خصوص حدود 40 سالگی و موارد دیگر سقط جنین صورت می گیرد و تولد کودکان عقب مانده بیش تر به چشم می خورد.
عوامل عقب ماندگی ذهنی بعد از تولد
عوامل ایجاد کننده عقب ماندگی ذهنی بعد از تولد را به دو دسته بزرگ تقسیم می کنند.
1- عوامل عضوی
2- عوامل روانی(اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی)
1- عوامل عضوی: بعد از تولد ضربه هاو آسیب های سر ناشی از حوادث بر حسب محل و شدت ضربه و آسیب می تواند سبب تا خیر رشد شود ضربه های وارد شد. بر مغز کودک مخصوصاً در سال های اولیه باعث ایجاد ضایعات مغزی- عقب ماندگی ذهنی و یا اختلالات حسی و حرکتی می شوند که اگر ضربه و صدمه شدید مغزی باشد ممکن است مبتلا به فلج شده و از نظر حرکتی دچار حرکتی دچار مشکل شوند که عوامل دیگری از قبیل (مسمومیت ها- بیماری ها- کمبود موادغذایی و سوء تغذیه- اختلالات غدد داخلی) نیز موجب اختلالات می شود.
2- عوامل روانی: مادری که دارای فقر فرهنگی است خود خیلی کمتر از آن دارد که چیزی هم به اطفالش بدهد. پائین بودن میزان بهره هوشی بر خلاف عقیده کاسنی که آن را یک پدیده ارثی می دانند مربوط به مقدار وقتی است که برای رابطه متقابل پدر و مادر کودک میسر است درخانواده های فقیر کودک از محبت و صمیمیت دائم محروم است در خانه های شلوغ و متراکم و پرجنب و جوش و پرسروصدا طفل کانون توجه نیست. خانه تا مدتی دراز تنها دنیای کامل یک طفل است و کیفیت زندگی در این دنیا برای طفل با اهمیت است. اگر احساسات کودک از بدو تولد بقدر کافی در تمامی جهات برانگیخته نشود قدرت هوشی او پژمرده می شود باید دانست که هر طفل محتاج تجربه هایی با تحریکات حسی است تا رشد جسمانی و روحی و کنجکاری توام با آن جست وجو و یادگیری را در وی افزایش می یابد. از عوامل دیگر نبود پدر و مادر در خانواده- سروصدای زیاد کیفیت زبان خانواده را می توان نام برد که به خلاصه ای از آنها می پردازیم.
1. مسمومیت ها: مسمومیت با سرب ناشی از رنگ اسباب بازی ها یا دره ها و … مسمومیت های غذایی دارویی و شیمیایی بخصوص در دوران رشد سبب ایجاد ضایعاتی در سیستم عصبی و مغز گردیده و باعث عقب ماندگی ذهنی و فلج مغزی می شود.
2. بیماری ها: عفونت ها، سرخک ها، آنفولانزا، ذات الریه، و خیلی دیگر از این نوع بیماری ها به خصوص در هفته ها و ماه های اول تولد انرژی نامطلوبی بر روی نوزاد دارند و اگر با تب شدیدی همراه بود و موجب به حالت اغماء شود احتمال تاثیر بر رشد هوشی کودک و در نتیجه عقب ماندگی ذهنی خواهد داشت.
3. کمبود مواد غذایی سوء تغذیه: شیرخواران مبتلا به سوء تغذیه نسبت به اطفالی که تغذیه کامل داشتند معمول شعوری پایین تر را در دوره های بعدی زندگی دارند. فقر غذایی شدید ممکن است سبب تاخیر رشد عقلانی شود بعید نیست فقر غذایی در اوائل عمر سبب کاهش تعداد سلول های عصبی گردد.
4. اختلالات غدد داخلی کودک: اختلالات فرد داخلی به ویژه هیپوفیز و تیروئید نارسائی هائی در سوخت و ساز بدن کودک فراهم می کنند که از جمله مانع رشد طبیعی دستگاه مغز و اعصاب کودک می گردد. این نقص در غدد موجب اختلالات گوناگونی در فعالیت های ذهنی و به علاوه حسی و حرکتی شود.
وجود پدر و مادر در خانواده: پیداست که نبود پدر و مادر در خانواده عامل مهمی در عقب ماندگی رشد و عیار بالای کم هوشی کاذب در بچه های این طبقات بخصوص طبقه پایین جامعه است وجود پدر برای رشد طبیعی هوش طفل عامل موثری است. بچه هایی که از سایر والدین برخوردارند میزان هوشی آن ها بالاتر از اطفالی است که این خصوصیات را ندارند.
سروصدای زیاد: برای کودک هیاهوی دائمی مضر و نامفهوم است. کودک برای بقاء باید مغز خود را نسبت به محرک صدا بی جان و بی حسن کند و این وضعیتی ایده آل برای بچه که عدم توجه را یاد بگیرد. عوارض این بی توجهی وخیم است. و در قوی شدن هوش بسیار موثر است. مثلا وقتی مهم صحبت می کند اگ رکامیونی در حال عبور باشد کودک یک غریو در هم برهم می شوند اما کودکی که قدرت پوشاندن صداهای نامربوط را دارد می تواند گوش به حرف ؟؟؟ داشته و از این طریق کاملا حواسش به درس جمع می شود.
کیفیت زبان خانواده: کیفیت زبان خانواده تا حد زیادی منجر به چگونگی رشد هوشی کودک می شود در بعضی از خانواده ها بخصوص در طبقات پایین مادر و کودک هر دو از نظر رشد زبان از جمله طول متوسط جملات پیچیدگی لغات و ساختمان ترکیبی عقب مانده اند. در طبقات پایین کودک الگوی ناچیزی از نظر آموزش دارد. در این نوع خانواده ها- کودک زبانی در حد زبان والدین پیدا می کندو قدرت پیشرفت در مقابل موانع زندگی خانوادگی ندارد. در طبقات پایین جامعه کنجکاوی کودک تشویق و تحریک نمی شود. بچه ای که شروع به خزیدن می کند کشفهای او محدود است. چرا که جا کم و افراد زیاد هستند و یا بعضی خانواده ها اهمیت به این موضوع نمی دهند در هر صورت وقتی کودک کمی بزرگ شد و شروع به پرسش از پدر مادر کرد نتیجه کم تری می گیرد و فعالیت هایش را کاهش می دهد این نوع کودکان و اطفال نه تنها از نقص اطلاعات درباره دنیای کلمات و علامات در غذاب مستند از روح کنجکاوی نیز بی بهره هستند و نمی دانند که چطور سوال کنند چیزی که برای رشد هوش افراد اهمیت کلی دارد.
رشد عقلی
رشد عقلی از دو نوع رشد برخوردار است رشد طبیعی و رشد اکتسابی.
رشد طبیعی عقل، همان نموی است که بر اساس قانون خلقت و سنت آفرینش تدریجاً نصیب انسان می شود و رشد آن ها در هر مرحله دارای خصوصیات و نشانه هایی است که نسبت به دوره بعدی محدودتر و نسبت به مرحله قبل پیشرفته و پیچیده تر است. رشد اکتسابی عقل عبارت است از تجربیات و یافته های زنگی که به طور مستمر در جریان برخوردهای فرد و ارتباط متقابل وی با محیط حامل می گردد علی رغم اینکه عقل طبیعی به میزان شخصی در تمام طول حیات فرد وجود دارد و میزان قابل افزایشی نیست.
تفاوت های نژادی و قومی در هوش
یکی از مهم ترین مسائل که هنگام بحث درباره هوش به میان کشیده می شود مصنوع تفاوت های نژادی و قومی از نظر کم و بیش بودن میزان هوش افراد آنها می باشد. در این بحث سه سوال مطرح می شود: 1- آیا در واقع تفاوت ما را قابل اندازه گیری از نظر هوش میان افراد و نژادهای مختلف به وجود می آید. 2- اگر چنین تفاوت هایی مشاهده گردیدند بواسطه خصوصیات نژادهای مختلف است یا اینکه در اثر عوامل زندگی و اجتماعی به وجود آمده اند؟ 3- چنانچه احتمالا تفاوت هایی از نظر هوش میان نژادهای مختلف ملاحظه گردید آیا درست است که روی این اصل نژادی برتر و کم تر شناخته شوند؟
دانش آموزان عقب مانده، کندذهن، تنبل
به دانش آموازانی اطلاق عقب مانده می کنیم که میزان کار او در مقایسه با اکثر دانش آموزان هم سن او پایین تر باشد. بسیاری از این دانش آموزان بواسطه کودنی و کم هوشی عقب مانده اند و بعضی نیز با داشتن میزان هوش لازم به علت مشکلات محیطی در درس خود عقب ماندگی پیدا می کنند. موانعی که در محیط برای این دسته ایجاد می شود مانع از بهره گیری آ"ان از استعدادشان می باشد برای کمک به این افراد با استفاده از آزمون های هوشی به ما کمک می کند تا دریابیم عقب ماندگی به واسطه کم هوشی است یا در اثر به کار نبودن استعدادهای موجود یا به علت هر دو عامل.
نیازهای دانش آموزان عقب مانده
1- دانش آموزان عقب مانده در مقایسه با دانش آموزان عادی بیشتر به توجه فردی احتیاج دارند. به همین خاطر چون نمیتوان در کلاس های پرجمعیت به آن ها توجه لازم را داشت باید در کلاس های کم شاگرد جای داده شوند.
2- چون می دانند که از دیگران عقب مانده تر هستند بنابراین به جلب اعتماد بیشتر نیاز دارند باید پیشرفت درسی آنان قدم به قدم باشد تا موفقیت را بیرا ایشان آسان سازد.
3- به خاطر بی علاقه بودن به کار خود باید نقش کار انتخابی برای این دسته شادی بخش و هدف دار باشد.
عوامل ارثی:
در اینجا عقب ماندگی ذهنی عوامل ارثی و محیطی کنش متقابلی با یکدیگر دارند. مکانیسم های توارثی زیر در بعضی از اشکال عقب ماندگی های ذهنی به عهده دارد. به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
فنیل کتونوری این بیماری مانند اغلب اختلالات سوخت و و ساز ارثی نتیجه یک نقص آنزیمی است. نقص آنزیمی مربوط به نارسائی دستگاه آنزیمی در کبد است. اکثر کودکان مبتلا به این بینایی بور بوده دارای چشمانی آبی و پوستی لطیف می باشند. این کودکان با قدمهای کوتاه وبه وصرت ناموزون راه می روند. دندانهای آنها نیز پهن و پخش است واثر اصلی این اختلال سوخت و ساز روی مغز است. در سالهای اخیر درمان به وسیله برقرار رژیم غذایی صورت گرفته.
هوموسیستینوری این بیماری به وسیله یک ژن واحد مغلوب از کروموزوم غیرجنسی منتقل می شود که با عقب ماندگی ذهنی همراه است از خصوصیات این بیماری برقرار گرفتن عدسی ها، موهای صاف و روشن، بزرگی سر و دشواری راه رفتن را می توان نام برد.
گالاکتوزمی کودکان در ابتدای تولد طبیعی هستند به تدریج دشواری های تغذیه ای- بزرگی کبد، یرقان، ورم و لاغری پیدا می کنند و عاقب مبتلایان به علت نارسائی کبدی و عفونت می میرند. عقب ماندگی ذهنی شدید بین این افراد شایعه است. بهترین درمان از اوائل شیرخوارگی است.
بیمرای هورلر در این بیماری رشد دچار وقفه می شود و بی تناسب است جمجمه تغیر شکل پیدا می کند. زبان کوتاه و همیشه بیرون است. کبد بزرگ است. کدر بودن قرینه و رگ ها بعضی اوقات دیده می شود. این بیماری یک اختلال سوخت و ساز ارثی است که بهصورت غیر واسطه به جنس انتقال می یابد که عقب ماندگی ذهنی از بیماری های ان است که باعث می شود هوش دچار اختلال شود.
کوری و بلاهت خانوادگی
این بیماری از راه یک ژن مغلوب به ارث می رسد. ارثی بودن آن فقط وجود بیماری در چند تنش از افراد یک خانواده است. فرد تا شروع بیماری تقریبا به طور عادی رشد می کند. بیماری ممکن است در کودکی، جوانی و یا حتی پس از بلوغ باشد. شدت و سرعت روال حواس که در سه دسته تقسیم می شود که در دوره ی افراد بالغ کم هوشی بیشتر دیده می شود.
سندرم لورس مون بیدل
شروع عقب ماندگی ذهنی از دوران شیرخوارگی مشخص می شود. معمولا تا در جات خیلی شدیدی پیش نمی رود. علائم مشخصه چاقی و کمی رشد اندام های تناسلی می باشد.
اسکلروز توبروز
این بیماری باعث عقب ماندگی شدید می شود. اسکلروز تو بروز با خصوصیات زیر مشخص می شود.
1- عقب ماندگی ذهنی شدید
2- حمله های صدمی
3- تغیرهای استخوانی
مونگولیسم
از 600- 500 نوزادی که به دنیا می آید یک نفر دچار مونگولیسم است. بیشتر مبتلایان به این بیماری دو گروه عقب افتادگان ذهنی شدید – اما معمولا در درجات هوشی بالای این گروه قرار دارند. تعداد کمی دارای بهره هوشی بالاتر از 60 هستند. علت نام گذاری به این اسم شباهت ظاهری آنها با مردم آسیای شرقی است.
سندرم تریزومی این سندرم کمتر از یک درصد زنان عقب مانده ذهنی را شامل می شود این افراد دارای سه کروموزوم جنسی مونث هستند می توانند با وجود عقب مانده ذهنی بودن کودکان طبیعی به دنیا بیاورند.
سندرم کلاین فلتریاتریزومی میزان بروز این سندروم نزد بیماران مذکور دچار نقیصه عقلی فقط یک درصد است. مردان مبتلا به این بیماری ممکن است هوش طبیعی هم داشته باشند. عقب ماندگی ذهنی در یک ششم یا یک هفتم موارد اتفاق می افتد. این افراد عقیم هستند.
سندرم ترترمونوزومی این حالت با عدم رشد تخمدان ها، کوتاهی قامت و ناهنجاری انگشت ها و گردن کوتاه. عقب ماندگی ذهنی و سایر اختلالات رشدی مشخص می شود. بعضی از این ها ممکن است از نظر هوش عادی باشد.
عوامل عقب ماندگی ذهنی هنگام تولد:
بسیاری از اختلالات حسی و حرکتی و هوشی کودکان حاصل شرایط نامطلوب زایمان و یا بد اثر اشتباهات پزشکی به هنگام تولد می باشد. ضایعات مغزی از متداول ترین ضایعات زمان زایمان است و مهم ترین علل عقب ماندگی ذهنی محسوب می شود.
1- تولد زودرس: تولد زودرس در بعضی از موارد متاسفانه باعث بروز ضایعات مغزی و عقب ماندگی ذهنی می شود.
2- نوزادان نارس: در بچه نارس احتمال کم هوشی 5 تا ده برابر بیش تر از بچه ای است که به موقع و کامل به دنیا می آید. طبق شواهد ادامه زندگی بچه نارس و احتمال کریز او از عقب ماندگی عقلانی به شرط آن که مادر از طبقات مرفه جامعه باشد به مراتب بیش تر است آثار مضر نارسی در 50% این بچه ها از آسیب های عصبی کوچک تا اختلالات شدید ذهنی وکوری فرق می کند .
3- زایمان های طولانی: گاهی از اوقات در هنگام زایمان به واسطه طول مدت زایمان و ایجاد شرابط نامساعد برای جنین فشارهای غیرطبیعی بر نوزاد وارد آمده و سبب اختلالات ذهنی می گردد بر اثر زایمان های طولانی نوزاد گاهی دچار بی حالی و خنگی می شود و از فعالیت باز می ماند وهوای کافی و لازم به سلول های او نمی رسد و همین وقفه باعث نقصان رشد عمومی و عقب ماندگی ذهنی کودک می گردد.
4- ضربه ها و لطمه های وارده بر مغز کودک در هنگام تولد ضربه ها و لطمه های وارد بر مغز کودک از جمله عوارض متداول عقب ماندگی ذهنی و اختلالات حسی و حرکتی می باشد. گاهی اوقات این ضربه ها ناگهانی وارد بر مغز باعث فلج یا لمس شدن جزئی و یا کلی نوزاد نیز می گردد.
هوش و رابطه آن با فیزیولوژی
عوامل فیزیولوژی در کم هوشی برای تقریباً 20% از افراد کم هوش (نیم درصد کل یک اجتماع) علت مشخص فیزیولوژی سبب نقیصه عقلی می گردد. انواع آن ها زیاد است اما چند نمونه کوتاه را بیان می کنیم.
میکروسفالی: صفت بارز و مشخصه این گروه جمجمه های بسیار کوچک آن ها می باشد. احتمالا موی آن ها خشن و زبر است پس حجم مغز نیز کوچک است. مغز معمولی آدمی به طور متوسط در حدود 1300 گرم است. در بعضی از میکروسفالها وزن مغز در حدود 200 گرم مشاهده می گردد. از نظر میزان هوش در گروه عقب افتادگان قرار می گیرند.
ماکروسفالی: علامت مشخصه آن جمجمه بسیار بزرگ است که در اثر ازدیاد بافت مغزی می باشد بدین ترتیب که الیاف و سلول های محافظ نورون های فعال مغز حجیم می شوند.
هیدروسفالی: این کیفیت در اثر جمع شدن مایع نخاعی در مغز به وجود می آید. پس جمجمه حجیم می گردد. گای اوقات تجمع مایع نخاعی هنگام بلوغ و بزرگی مشاهده می شود از نظر هوش ممکن است حدود عقب ماندگی شدید تا طبیعی و عادی باشند.
تیپ مغولی: این افراد شباهت فراوان به چینی و مغولی دارند. سر آن ها کوچک و چشمان باریک و با شیب خاص بوده و اغلب انگشتان کوچک دارند. از نظر هوش در گروه کالیو هستند علت این بیماری عدم تغذیه مادر در حین بارداری سبب تولد چنین نوزادانی خواهد شد.
نقائص حسی: این افراد از نظر هوش در سطح پایین تری نسبت به افراد معمولی هستند (افراد کروکور) و برخلاف نظریه عامه کری بیشتر از کوری سبب عدم رشد عادی هوش می گردد. دلیل این است که افراد کمتر با محیط کلامی آشنائی دارند و به همین سبب صدمه هوشی بیشتری را تحمل می کنند.
رشد هوش و قوای عقلانی
رشد پدیده ای که به نام هوش خوانده می شود در واقع ارتباط نزدیکی با رشد و تکامل کلام و مفاهیم دارد زیر آزمون های هوشی و معیارهای اندازه گیری بهره هوش بر اساس توانایی به کاربردن لغات مفاهیم و استفاده از علائم و اشارات قرار دارند. آزمون های هوشی که برای کودکان کم تر از 18 ماه به کار می روند قدرت پیش بینی میزان هوش سنین بعدی را ندارند بلکه صرفا به منظور ملاحظه اختلالات فردی قابل توجه ماند عقب افتادگی های ذهنی و یا ضایعات جسمانی و نقص دستگاه های گیرنده مفیدی می باشند. در یک سلسله مقایسات بهره هوشی کودکانی که در محیط های کاملا متفاوتی قرار می گیرند مطالعه شده است که نتجه گیری شده که در این محیط ها بهره هوشی کودک معمولا در جهت بهره هوشی پدر یا مادر خوانده خودش تغییر می کند ولی ضریب همبستگی آن قابل ملاحظه نیست. در مقابل میزان همبستگی میان بهره هوشی این قبیل اطفال و والدین واقعی خودشان در خور توجه است بنابراین اگر چه هوش در اثر عوامل محیطی تغییر می کند ولی بستگی کلی خودرا با توارث حفظ می کند. همچنین در طی تحقیقات در حدود دوقلوها که صورت گرفته متوجه شدند که دوقلوها معمولاً دارای محیط مشابه تری می باشند زیرا توجه والدین و شرایط خانواده معمولا برای همشکلان کم و بیش بیشتر و مراقبت از آنان تا حدود زیادی یکسان انجام می گردد بهره هوشی همشکمان غیر یکسان نیز همبستگی بیشتر را با مقیسه با بهره هوشی برادران و خواهرا ن معمولی نشان می دهد بنابراین در مورد هوش باید به اهمیت بیشتر عوامل توارث نسبت به محیط توجه داشت.
نتیجه گیری
از این مباحث نتیجه می گیریم این است که آشنایی با پدیده هوش مستلزم آگاهی با ساختمان و چگونگی آزمون های هوشی می باشد سن عقلی کودک عبارت است از توانایی او در گذراندن پرسش هایی که به وسیله اکثر کودکان همسالانش پاسخ داده می شود. پراکندگی ؟؟ های هوشی به صروت یک منحنی طبیعی می باشد دیگر خواص اینگونه منحنی ها را داراست از مطالعه شرح حال عقب ماندگان نتیجه می گیریم که از اکثر جهات توانایی های محدودی آشکار می شود و با توجه به نتایج می فهمیم که سن عقلی به تدریج تا به نونانی و بلوغ پیشرفت می کنو پس از آن متوقف می وشد و بعد از آن کاهش تدریجی هوش آغاز می گردد. این مسئله بر خلاف نظریات بسیاری است که تصور می کنند نموهوش در سراسر عمر دائم یاست در افراد مسن تجربه و استفاده کامل از توانایی های عقلانی کاهش هوش را جبران می کند مراحل هوش چون به ترتیب می باشد بعد از خواندن این مباحث متوجه شدیم که اگر در هر مرحله (قبل از تولد و یا حتی بعد از تولد) مشکلی برای طفل بوجود بیاید اگر این مشکل یا حادثه ؟؟؟ باشد بر روی هوش او تاثیر نامطلوبی خواهد داشت مسئله مهمی که هنگام بحث درباره هوش به بیان کشیده م یشود مصنوع تفاوت های نژادی و ملیتی است که از نظر هوشی می باشد. از میان تقسیم بندی های نژادی تقسیم ها بر اساس رنگ پوست بیشتر مورد استفاده هستند و به همین سبب کلیه مطالعات هوشی بر اساس رنگ پوست انجام گرفته است. در مورد انواع آزمونهایی که صورت گرفته می توان این مطلب را برداشت کنیم که از آنجا که آزمون های کلامی در مورد کسانی که دارای محدودیت های کلامی هستند قابل ا جرا نمی باشند. وحتی روان شناسان علاوه بر آزمون های غیرکلامی آزمون های علمی را هم تهیه کرده اند. در واقع تفاوتی که میان رشد و یادگیری است ماین عقل طبیعی و عقل اکتسابی وجود دارد. در سالهای اخیر توجه مخصوص به روش تجزیه عوامل هوش معطوف شده است. روان شناسان هوش را به صورت یک پدیده واحد در نظر نمی گیرند بلکه آن را مشکل از عوامل مختلف می دانند.
منابع و مآخذ
1. نام کتاب: مراحل رشد و تحول انسان- نویسنده: محمدرضا شرفی ، جلد اول ، سال : 1386 ، انتشارات : شرکت سهامی چاپخانه وزارت ارشاد اسلامی
2. نام کتاب: روانشناسی در خدمت اقشار مردم- نویسنده: غلام حسین ریاحی ، جلد دوم ، انتشارات : طلوع ، سال : 1378 ،
3. نام کتاب: اصول روانشناسی عمومی0 نویسنده: دکتر سیروس عظیمی ، جلد اول ، انتشارات : اشراقیه ، سال : 1376
4. نام کتاب: روان شناسی و کودکان استثنایی- نویسنده: دکتر غلامعلی افروز، جلد اول ، انتشارات : ابن سینا ، سال : 1379
5. نام کتاب: روان شناسی کودکان عقب مانده ذهنی- نویسنده: دکتر غلامعلی افروز ، جلد دوم ، انتشارات : ابن سینا ، سال : 1381
موضوع:
هوش و عوامل موثر در کم هوشی
دبیر مربوطه:
سرکار خانم محمدی
گردآورنده:
فرناز کفاش مطلق
7