مقدمه:
طی تحقیقات زیادی که بر روی زباله های شهری صورت گرفته است به این نتیجه رسیدیم که این مواد محتوی تعداد زیادی کربن می باشند وقتی این مواد دفع می گردند بوسیله میکروارگانیرمهای داخل زمین به گازهای زیرزمینی تبدیل می گردند که ترکیب اصلی این گازها متان دی اکسید کربن می باشد. مقدارمتان موجود حدود 25 تا 22 درصد ودی اکسید اکربن حدود 62 تا 60 درصد میباشد
گاز ایجاد شده دارای مضرات زیادی میباشد از آن جمله میتوان گفت که انتشار متان از landfill ها منبع اصلی گازهای گل خانه ای می باشد که عامل گرم شدن درجه حرارت زمین می باشند همچنین بوی بد ناشی از H2s نیز باعث ازار می گردد این گازها میتوانند به نقصان و پوشش گیاهی نیز آسیب برسانند در نتیجه این گاز باید از هوا حذف گردد ازسال 1992 بوسیله سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا یک سری مقررات برای دفع گازهای landfill ایجاد شده است روش کلی که در زمینه دفع این گازها وجود دارد سوزاندن آن بوسیله میباشد اگر چه سوزاندن باعث میشود تا قوانین سازمان حفاظت محیط زیست رعایت گردد ولی در حقیقت نوعی اتلاف انرژی صورت گرفته است. بدین صورت که تحقیقات نشان داده است که از بازیافت این گازها حدود 13.5 مگاوات الکتریسیته تولید می گردد. که حدود 1.3 آن صرف تامین انرژی خود نیروگاه می گردد و بقیه آن برای استفاده صادر می گردد که حود 12.3 مگا وات میباشد که میتواند سالانه انریژ حدود 17000 خانه را تولید کند.
روشهای اندازه گیری متان:
رروشهای مختلفی ارائه شده است که بصورت اختصار به آن میپردازیم
1. انتشار میتواند از غلظت پروفیل هسته خاک محاسبه گردد
2. champer های استاتیکی و دینامیکی برای سایه سطحی landfill میتواند مورد استفاده قرار گیرد
3. روش تعادل جرمی یا میکروبیولوژیکی که غلظت پروفیل را در سطح باید landfill به ما میدهد
طی حتقیقات صورت گرفته روش سوم از سایر روشهای کاربردی تر و مقرون به صرفه تر می باشد که ؟/؟؟د به آن میپردازیم:
کلا انتشار متان و دی اکسید کربن تابع دو عامل زیر می باشدک
1. پروفیل سرعت بالا
2. غلظت
که طی رابطه زیر میتوان به آن پرداخت:
در رابطه فوق j به ما میزان تراوش متان به سطح lanfill را میدهد که واحد آن میباشد و سرعت باد و ارتفاع را نشان میدهد و غلظت برحسب گرم بر متر مکعب و ارتفاع z میباشد. L طول قطبهای landfill و x فاصله قطبها (کناره ها) تا مرکز landfill میباشد.
روش جمع آوری landfillgass و تحویل آن به کارخانه:
درسیستم جمع آوری از چاهاهی قائم مجوف که تا عمق بین 100 تا 60 متری فرو رفته اند استفاده میشود و سپس این چاهها به لوله اصلی که وظیفه هدایت به سمت کارخانه را دارد متصل میشود.
مراحل تصفیه landfillgass (LFGs)
گاز بدست آمده در مرحله قبلی ابتدا فشرده میشود و عناصر بد بوی آن مانند H2s گرفته میشوند سپس گاز خشک شده و آب آن از بین می رود در مرحله بعدی بوسیله شستشو با CO2 مایع مقدار آلاینده های فرار آن به کمتر از 1 ppm می رسد ( مطابق شکل) بعد از این مرحله دارای تعداد CO2 88% با درجه خلوس 99.99% می باشیم که بصورت مایع می باشد که البته این عمل در یک محفظه صورت میگیرد که در انتهای آن CO2 با آلاینده ها جمع شده که با استفاده از عمل سوختن مشعلها آن را از بین می برند.
دو مرحله بعدی گاز که مسائل CH4 و CO2 میباشد وارد سیستم غشایی می گردد که در این مرحله CO2 گاز حذف شده و دوباره به سیستم برگشت داده میشود تا تصفیه گردد و در نهایت CH4 بصورت 98% را نیز داریم که در نهایت دارای گاز تصفیه شده می باشیم که برای استفاده میتوان از آن بهره جست.
اثرات landfillgas (LFG) برموجودات زنده و محیط زیست
اثرا برسلامت انسانها:
کسانیکه در مجاورت اماکن دفن زباله زندگی می کننند اغلب از انتشار گاز و بوی بد محل دفن زباله شکایت دارند. البته مسئله مهم این است که بسیاری از این گازها علاوه بر مزاحمت دارای مخاطرات سمی فراوان نیز هستند. مواد اصلی که در LFG موجود است و برای سلامتی انسان خطرناک است شامل دی اکسید کربن و هیدروژن سولفوره میباشد.
بعلاوه مواد آلی جزیی که همراه با گازهای LFG وارد محیط میشود برسلامت اثر می گذارد. بخصوص اگر LFG در فضای بسته محبوس بماند و امکان هواگیری مجدد وجود نداشته باشد. ترکیب مواد آلی در گازهای محل دفن زباله بستگی مستقیم به نوع و جنس مواد زائد دفن شده دارد. استنشاق ترکیبات فرار آلی (voc) خطرات فراوان به سلامت انسان دارند. زیرا بسیاری از این مواد کارسیشون موتاران و تتراتوران می باشند این گازها وبخارات دفن زباله وارد جو شده و از طریق تنفس موجب مسمومیت ویا بیماری می گردد.
مهمترین مواد فرار که در LFG میتواند خاصیت سرطان زائیی داشته باشد عبارتند از بنزن، تتراکلروکربن، کلروفورم 1 و 2 دی کلرواتان ، دی برمید اتیلن، کلرومتیل، 1، 1و 2 و 3 تتراکلرواتان کلرواتان 1، 2 و 2 تری کلرواتان تری کلرواتان و متیل کلرید که بنام کلرواتیلن معروف است. البته تعدادی از مواد آلی که در LFG وجود دارند سرطان زا نیستند ولی استنشاق آنها سلامت را به خطر می اندازد.
کنترل گازهای آلانیده هوا در مرکز دفن زباله
نویسندهع: دکتر منیره مجلسی
سازمان متبوع: دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
مقدمه:
طی چند دهه گذشته افزایش اطلاعات و آگاهی های عمومی نسبت به مسائل زیست محیطی از جمله آلودگی هوا منجر به تصویب قوانین وراهکارهای جدیدی از سوی نهادها و سازمان های بین المللی و مسئول در جهت کاهش تهدیدهایی گردید که هر روز سلامت جامعه بشری و محیط زیست را نشانه گرفته است. اگر چه دراین مدت مطالعات جدی در زمینه توسعه تکنولوژی های کاهش تولید و بازیافت مواد زائد صورت گرفته است اما کماکان دفن این مواد از جمله متداولترین روشهایی است که در مناطق شهری بعنوان آخرین مرحله دفع مواد زائد شهری و خطرناک به کار گرفته میشود. تلاش در جهت سالم سازی و کاهش خطرات و تهدیدات علیه سلامت انسان و محیط زیست منجربه تولید مسائل ایجاد شده مرکز دفن زباله را بطورقابل توجه ای افزون یافته است. از پیامداهی فرآیندهای بیولوژیکی در داخل مدفن زباله علامه بر تولید شیرابه پیدایش گازهای گوناگون میباشد. در گاز محل دفن زباله (LFG) بیش از 100 ترکیب مختلف که اکثر آنها آلی هستند وجود دارد. انتشار گازهای متصاعد شده در مرکز دفن زباله علاوه بر آلوده ساختن هوا و خطراحتراق و تاثیر بر سلامتی انسان به لحاظ جذب از طریق ریشه درختان سبب خشک شدگی و خسارت کلی به پوشش گیاهی سطحی شده و عوارض زیست محیطی از قبیل تاثیر در تخریب لایه ازن و گرم شدن تدریجی هوا و افزایش پدیده گلخانه ای دارد.
خصوصیات فیزیکوشیمیایی اجزاء تشکیل دهنده LFG :
LFG عمدتا حاوی متان (50 تا 60 درصد) و دی اکسید کربن (40 تا 50 درصد) میباشد نسبت حجمی CH4 به CO2 معمولاً بین 2/1 تا 5/1 است. ترکیبات آلی فرار کمتر از 1% حجمی را نشان میدهد اما از نظر کیفی مهم هستند. چون غالب آنها طبیعتا سمی و در بعضی موارد سرطان زا می باشند. دی اکسید کربن سنگین تر از هوا و دانستیه آن 53/1 برابرهوا میباشد. متان سبکتر است چون دانستیه نستبی آن نسبت به هوا 55/0 میباشد. بنابراین LFG وقتی که مقدار متان از 54% بیشتر باشد از هوا سبکتر و اگر کمتر از 54/0 باشد از هوا سنگین تر است.
علاوه بر ترکیبات اصلی (CO2 , CH4) گاز مرکز دفن حاوی مقادیری از ترکیبات ویژه کمیاب ( ELEMENTS TRACE ) می باشند. نوع و غلظت اینگونه مواد بستگی دارد به ترکیب و خصوصیات مواد زائدی که در زمین دفن میشوند. این مواد ممکن است طی فرآیندهای بیولوژیکی و شیمیایی در زمین دفن ایجاد شود و یا در ترکیب ماده زائد این مواد وجود داشته باشد. TRACE ELEMNTS میتواند به تجهیزات فنی که جهت استخراج و بهره برداری گاز استفاده میشود (مثل موتورهای گاز) لطمه وارد کرده و اثر نامطلوب بر سلامت محیط زیست بخصوص هوا و سلامت انسان و حیوانات داشته باشد.
سه گروه اصلی تولید TRACE ELEMNTS در فرآیند بیولوژیکی زمین دفن عبارتند از:
1. ترکیبات اکسیژنه OXYGEN COMPOUNDS
2. ترکیبات سولفور SULPHUR COMPOUNDS
3. هیدروکربن ها HYDROCARBONS LFG
LFG*= LAND FILL GAS
ترکیبات اکسیژنه طی فرآیند تحزیه مواد آلی در زمین دفن تولید میشوند. جدول شماره 1 نشاندهنده ترکیبات حاوی اکسیژن در LFG میباشد.
ترکیبات سولفوره:
ترکیبات سولفوره در گاز تولید شده در زمین دفن دو اثر مهم دارد.
1. وجود ترکیبات سولفوره در گاز سبب بوی بد گاز میشود
2. بعضی از ترکیبات سولفوره مانند هیدروژن سولفوره و مرکاپتان متعلق به ترکیبات گازهای سمی در زمین دفن هستند.
مرکاپتان ها در مرحله عملیات دفن تولید میشوند ولی گاز هیدروژن سولفوره در تمامی مراحل در گازهای تولیدی مرکز دفن وجود دارند. جدول شماره 2 نشاندهنده سولفوره در LFG میباشد.
جدول شماره 2: دامنه غلظت ترکیبات سولفوره در LFG میباشد.
غلظت برحسب میلی گرم بر متر مکعب
ماده
430-1/0
متیل سرکاپتان
120-0
اتیل مرکاپتان
24-6/1
دی متیل سولفید
40-02/0
دی متیل دی سولفید
9/1-1/0 <
کربن اکسی سولفید
22-5/0 <
کربن دی سولفید
هیدروکربن ها
جدول شماره 3 نشاندهنده ترکیبات هیدروژنه در LFG میباشد این ترکیبات ممکنست بصورت طبیعی در هنگام دفن مواد زائد تولید شود.
جدول شماره 3: دامنه غلظت هیدروکربن ها در LFG
غلظت
ماده
269-3/3
لیمونن LIMONENE
14
منتن MENTHENE
13-3
کامفور/ فنچن COMPHOR/ FENCHENE
503-5/5
سایر مواد
علاوه بر مواد ذکر شده انواع هیدروکربن های آروماتیک مانند بنزن، تولوئن، اتیل بنزن، گزیلن، استرون، پروپیل بنزن و انواعی از هیدروکربن های کلره مانند دی کلرودی فلورو متان، تری کلرو فلورومتان، تری کلرومتان وینیل کلراید، دی کلرو اتیلن، تری کلرومتان، دی کلرو بنزن طی فرآیندهای بیوشیمیایی مواد در زمین دفن حاصل میشوند. بسیاری از هیدروکربن های آروماتیک و هیدروکربن های کلره غیر قابل تجزیه بوده و در طبیعت پایدار باقی مانده و به محیط زیست خسارت می رساند.
اثرات LFG بر موجودات زنده و محیط زیست:
اثر بر سلامت انسان ها
کسانیکه در مجاورت اماکن دفن زباله زندگی می کنند اغلب از انتشارگازها و بوی بد دفن زباله شکایت دارند. البته مسئله مهم این است که بسیاری از این گازها علاوه بر مزاحمت دارای مخاطرات سمی فراوان نیز هستند. مواد اصلی که در LFG موجود است و برای سلامت انسان خطرناک است.
شامل دی اکسید کربن و هیدروژن سولفوره میباشد (GENDE BIEN 1992) بعلاوه مواد آلی جزئی که همراه با گازهای LFG وارد محیط میشود برسلامت اثر می گذارد. بخصوص اگر LFG درفضای بسته محبوس بماند و امکان هواگیری مجدد وجود نداشته باشد ترکیب مواد آلی درگازهای محل دفن بستگی مستقیم به نوع و جنس مواد زائد دفن شده دارد. استنشاق ترکیبات فرار آلی (VOC) خطرات فراوان برسلامت انسان دارند زیرا بسیاری از این مواد کارسینوژن، موتاژن و تتراتوژن می باشند. این گازها و بخارات دفن زباله وارد جو شده و از طریق تنفس موجب مسمومیت و یا بیماری می گردد.
مهمترین مواد فرار که در LFG میتواند خاصیت سرطان زائی داشته باشد عبارتند از بنزن، تتراکلروکربن، کلروفرم 1 و 2 دی کلرواتان، دی برمید اتیلن، کلرومتیل 1 و 1و 2 و 2 تتراکلرواتان 1 و 1 و 2تری کلرواتان، تری کلرواتان و وینیل کلراید که بنام کلرواتیلن معروف است. البته تعدادی از مواد آلی که در LFG وجود دارند سرطان زا نیستند. ولی استنشاق آنها سلامت را به مخاطره می افکند. این مواد عبارتند از : کلروبنزن، او اودی دی کلرواتان، اتیلن بنزن، متیل اتیل کتون، تتراکلرواتیلن، تولوئن، او اودکلرواتان و گزلون، در پاره ای مواد دی اکسین ها و فورا نها نیز در LFG وجود دارند.
اثر برگیاهان
LFG علاوه بر تغییر ترکیب شیمیایی و PH خاک از طریق ریشه وارد گیاه شده و خساراتی به بار میآورد عمده ترین این خسارات بدین صورت است که با ورود این گازها به خاک و انتقال آن از طریق ریشه گیاه بخصوص اگرریشه گیاه عمیق باشد گیاه دچار کمبود اکسیژن میشود و Asphyxiation در گیاه به وجود میآید علت این بیماری اینستکه متان جای اکسیژن مورد اکسیداسیون میکروارگانیسم ها قرار میگیرد و خاک از اکسیژن تهی می گردد. مطابق گزارش تحقیقاتی بطور طبیعی اغلب گیاهان برای ادامه زندگی به 5 تا 10 درصد اکسیژن هوا نیاز دارند. و حتی نیاز بعضی از درختان به این مقدار متجاوز بوده و به 12 تا 14 درصد می رسد. البته گونه هایی در بین گیاهان وجود دارند که در مقابل کمبود اکسیژن خاک مقاومت تر هستند که ترجیحا باید در محل دفن زباله از این نوع گیاهان کاشته شود
اثرات LFG بر آبهای زیر زمینی
معمولاً در مکان های از دفن زباله که امکان تهویه و تبادل هوا وجود ندارد فرآیند کاملاً بیهوازی می باشند. مهاجرت گازها و مواد ناشی از اکسیداسیون مواد به سوی آبهای زیرزمینی میباشد که مهمترین آنها گاز متان ، دی اکسید کربن، و مواد آلی فرار (voc) است. متان موثرترین گاز گلخانه ای است که حدودا 50 تا 60 درصد LFG را تشکیل میدهد قابلیت انحلال این گازها در آب نسبتاً کم میباشد. این گاز در 25 درجه سانتیگراد به میزان 1/24 محلول است.
استفاده از آبی که حاوی متان است باید همراه با هوادهی و در واقع متان زدایی باشد. نشت مواد آلی مانند ذغال سنگ نیز در آبهای زیرزمینی تولید متان را گسترده تر می سازد.
نفوذ گاز دی اکسید کربن به آبهای زیرزمینی مسائل مختلفی از جمله افزایش خورندگی آبهای زیر زمینی را فراهم می سازد . LFG میتواند حاوی مواد آلی فرار نظیر بنزن، تولوئن، اتیلن بنزن و وینیل کلراید باشد. انواع مواد در صورتیکه وارد آبهای زیرزمینی گردند آب را آلوده کرده و استفاده از این آب موجب بیماریهایی مانند سرطان می کنند.
* volatile organic compounds
اثرات LFG بر اقلیم جهانی
متان و CO2 تولیدی توسط تجزیه مواد آلی مکان های دفن زباله و یا محل های تلنبار روباز زباله سهم بسیارمهمی در انتشار گازهای گلخانه ای در نتیجه گرم شدن زمین دارد. گرم شدن جهانی بعنوان یک تهدید زیست محیطی بسیار جدی در قرن 21 میباشد. تغییرات آب و هوائی بزرگترین چالش زیست محیطی است که بشر در کره زمین با آن دست به گریبان است. این تغییرات آب و هوایی سریع، مستمر و غیرقابل تغییر بوده و به نام گرم شدن جهانی (زمین) معروف است. مطابق گزارش IPCC میانگین درجه حرارت جهانی در صد سال گذشته بین 3/0 و 6/0 درجه سانتی گراد (1/1-5/0 درجه فارنهایت) افزایش یافته است.
IPCC توضیح میدهد که انتشار گازهای ناشی از فعالیت های در جو موجب افزایش گازهای گلخانه ای و گرم شدن زمین میشود. مهمترین این گازها عبارتند از دی اکسید کربن، متان، کلروفلوئور (کربن (CFC) و اکسید نیترو.
بطور خلاصه IPCC بیان میکند که تغییرات آب و هوا دیگر به صورت یک نظریه نیست بلکه واقعیتی است که جوامع با آن روبرو هستند. مطابق گزارش IPCC دی اکسید کربن و متان از موثرترین گازهای گلخانه ای محسوب میشوند که یکی از منابع مهم ایجاد آن در زمین های دفن زباله میباشد.
افزایش گازهای گلخانه ای و گرم شدن زمین تاثیرات فراوانی در زندگی موجودات زنده و اکوسیستم های طبیعی دارد. مهمترین آنها عبارتند از افزایش دما به خصوص در مناطق خشک و بی آب و علف که موجب مهاجرت مردم می گردد. با افزایش دما گیاهان و حیواناتی که سازگاری کمتری با تغییرات آب و هوا دارند بیشتر در معرض خطر قرار می گیرند، با افزایش دما تغییراتی در الگوهای بارندگی رخ میدهد در کوهستانها نیز کاهش یخرود مشهود می شود، افزایش دمای جنگل ها به همراه کاهش بارندگی موجبات بیابان زائی را گسترده و جنگل ها و چمن زارها از بی آبی از بین خواهند رفت. بعلاوه کاهش رطوبت خاک در اثر تبخیر و تعرق از تحولات اساسی تغییرات آب و هوا میباشد. بطوری که در برخی از مناطق جهان بارش باران بسیار افزایشس یافته منجر به جاری شدن سیل می گردد در حالی که در مناطق خشک و بایر میزان بارش کاهش می یابد. بدلیل گرم شدن هوا یخ های قطبی با سرعت بیشتری شروع به ذوب شدن میکند. آب شدن یخ های قطبی مسلماً افزایش سطح آب دریاها را در پی خواهد داشت دانشمندان تخمین زده اند که سطح آبهای دریایی جهان در 100 سال گذشته 10 تا 20 سانتیمتر بالا آمده است افزایش دما در جهان باعث افزایش تبخیر و تعرق شده و افزایش کاهش بارندگی را در مناطق مختلف بدنبالدارد و بالاخره مهمترین اثر گرم شدن جهانی زمین برای سلامتی انسان است بررسی های انجام شده حاکی از آن است که در روزهای گرم تعداد مرگ و میر بیشتر از روزهای دیگر بوده است.
استراتژی های کنترل LFG:
نیاز برای کنترل LFG در مرحله اول بدلیل جلوگیری از وارد کردن خسارت به انسان ها و گیاهان و بعد لطمه به محیط زیست میباشد از آنجایی که ریشه گیاه به اکسیژن نیاز دارد. ضروری است تا به صورت
INTERGOVERMENT PANEL ON CLIMATECHANG
مناسب از انتشارگازها بخصوص CO2 و CH4 در منطقه اطراف مدفن جلوگیری به عمل آید زیرا همانگونه که ذکر گردید گاز CO2 حتی به میزان کم در ریشه گیاهان وارد شده و اثر سمی دارد.
وجود گاز متان نیز موجب اشغال کردن هوا اطراف ریشه می گردد و شرایط بی هوازی را در اطراف گیاه بوجود میآورد.
گاز متان ممکن است از نقاط مختلف ترک ها، درزهای ساختمانی و یا هر نقطه ضعیفی در دیوار زیرزمین و یا کف ساختمان وارد شود. متان سبکتر از هواست بهمین دلیل تمامی به جمع شدن در نواحی سقف را دارد. اگر منبع تولیدی را فورا نتوان کنترل کرد. تهویه ساختمانها باید اجراء شود و سیستم های هشدار دهنده نصب گردد. چرا که تمرکز بیش از 50 درصد گاز متان باعث انفجار میشود. استراتژی های کنترل LFG شامل کنترل فرایندهای محل دفن و کنترل تخلیه گاز به محیط زیست میباشد.
کنترل زباله ورودی:
اولین قدم در استراتژی کنترل گاز اینستکه باید مقدار زباله ای که دفن میشوند به حداقل میزان کاهش یابد. این مهم میتواند توسط بکارگیری تکنولوژیهای پاک، انجام برنامه های کاهش تولید زباله جمع آوری جداگانه مواد، بازیابی، سوزاندن، پردایش و کودسازی بدست آید. به ویژه کاهش تولید و یا محدودیت ورود زباله اهی آلی خانگی پسمانده های باغبانی، لجن و فاضلاب و زباله های صنعتی آلی به محل دفن به میزان زیادی در کاهش تولید LFG موثر خواهد بود. تفکیک و جداسازی مواد زائد خطرناک و ویژه مانند داروهای تاریخ گذشته، لامپ های جیوه ای، آفت کش ها، موا د رنگی، حلالها به میزان قابل ملاحظه ای مواد جزئی LFG را کاهش میدهد.
به کارگیری روش های تصفیه اولیه مثل سوزاندن مواد آلی ویا کودسازی به طریق هوازی و یا هضم بیهوازی زباله نیز پتانسیل ایجاد گاز را کاهش میدهد.
به کارگیری روش های تصفیه اولیه مثل سوزاندن مواد آلی زباله و یا کودسازی به طریق هوازی و یا هضم بیهوازی زباله نیز پتانسیل ایجاد گاز را کاهش میدهد.
به کارگیری روش های تصفیه اولیه مثل سوزاندن مواد آلی زباله و یا کودسازی به طریق هوازی و یا هضم بیهوازی زباله نیز پتانسیل ایجاد گاز را کاهش میدهد.
کنترل فرایندهای محل دفن زباله:
کنترل فرآیندهای محل دفن در راستای کاهش تولید گاز ممکن نخواهد شد مگر اینکه محدودیت پذیرش مواد آلی جهت دفن وجود داشته باشد. تولید گاز زمانی به حداقل می رسد که رطوبت در حد بسیار کمی باشد و از ورود آب به زمین دفن جلوگیری شود. البته جمع آوری شیرابه زباله نیز کمک موثری در جهت کاهش تولید در محل دفن است. گاهی اوقات تعیین فرآیند بیهوازی به سوی فرآیند هوازی (با هوادهی توده زباله به روش های مختلف) از ایجاد گازهای خطرناک جلوگیری میکند.
کنترل تخلیه گاز به محیط زیست:
کنترل تخلیه گاز به محیط زیست میتواند شامل چندین مورد بطور مشترک باشد:
1- آستر کف مدفن: معمولاً سیستم استرکشی در کف زمین دفن به منظور کنترل و جمع آوری شیرابه میباشد ولی بر کنترل گاز نیز موثر است. در سیستم آسترکشی کف مدفن انتقال گاز و جمع آوری آن به سهولت انجام می گیرید.
2- سیستم جمع آوری گازها تعبیه سیستم جمع آوری گازها در محل دفن ضروری می باشد. سیستم جمع آوری گاز از مجموعه ای از لوله جمع کننده و هدایت کننده به گاز به خارج از مدفن یا محل تصفیه تشکیل میشود. سیستم های متعارف کنترل و جمع آوری گازها در پوشش مدفنها به صورت زیر است:
لایه یکپارچه جمع آوری گاز
این لایه خروجی از صفحات ژئوسنتیک با خاک دانه ای تشکیل شده است و باید بتواند ضمن جمع آوری گازها و هدایت آن به سمت خروجیها از پیش تعیین شده در برابر گرفتیگیهای احتمالی و فشار ناشی از لایه های فوقانی مقاومت لازم را دارا باشد. در بین لایه شبکه ای از لوله های مجوف برای جمع آوری بهتر گازها تعبیه می گردد و لوله های قائم گاز را از درون لایه های زیرین به این لایه انتقال میدهد.
چاهکهای خروج گاز
ممکن است لوله های مجوف قائم در درون مدفن زباله کاز گذاشته شود تا به خروج گازها کمک شود استفاده از لوله ها در مدفنهایی که به علت وضعیت لایه ها، راههای عادی خروج گاز مسدود میباشد ضروری است انتهای لوله های این چاهک در سطح زمین ممکن است به صورت آزاد و خمیده باشد تا علاوه بر انتقال گاز به خارج از نفوذ آب باران به آن جلوگیری گردد. همچنین ممکن است شبکه لوله انتهای لوله های چاهکها را بهم متصل نماید. و به صورت فعال گازها به سمت ملح سوزاندن هدایت شود.
3- پالایش و استفاده:
تخلیه مستقیم گاز به محیط زیست به دلیل بوی بد، وجود عناصر جزئی و اثرات گازهای گلخانه ای مناسب نمی باشد. بهمین جهت گازها باید تصفیه شوند تا بخار آب، دی اکسید کربن و عناصری که موجب خورندگی گاز میشوند، حذف گردند.
نتیجه گیری
انتشار گازهای تولید شده در مراکز دفن علاوه بر افزایش احتمال خطر برای سلامتی عمومی به لحاظ جذب از طریق ریشه درختان سبب خشک شدگی و خسارت کلی به پوشش گیاهی سطحی میشود. نقش این گازها در عوارض زیست محیطی از جمله تاثیر در لایه ازن و گرم شدن تدریجی هوا حائز اهمیت است بهمین جهت به حداقل رساندن مواد زائد در مرکز دفن و یا جداسازی و بازیافت موادی که موجب تولید گازهای زیانبار میشوند و یا تغییر فرآیند مرکز دفن در جهت کاهش تولید گاز و همچنین کنترل این گازها از طریق جمع آوری و انتقال گاز از جمله مواد ضروری است که باید مورد توجه قرار گیرد.
19