دانشگاه آزاد اسلامی
واحد تهران مرکزی
دانشگاه علوم سیاسی
موضوع تحقیق:
منطقه جنوب آسیا
استاد:
85-84
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه
فصل اول: معرفی منطقه جنوب آسیا
مسائل و منازعات منطقه آی
فصل دوم: پاکستان
1- ویژگیهای پاکستان
الف: جغرافیای طبیعی و انسانی پاکستان
ب: جغرافیای سیاسی پاکستان
ج: جغرافیای اقتصادی پاکستان
2- حکومت و سیاست در پاکستان
3- روابط پاکستان با جمهوری اسلامی ایران
4- منازعات هند و پاکستان
الف: علل منازعه دو کشور و جایگاه کشمیر در آن
ب: صف آرایی هند و پاکستان
ج: علل اتمی شدن هند و پاکستان
فصل دوم: هند
1- ویژگیهای هند
الف: جغرافیای طبیعی و انسانی
ب: جغرافیای سیاسی
ج: جغرافیای اقتصادی
1- نظام اقتصادی
2- بخشهای مختلف اقتصادی
2- حکومت و سیاست در هند
3- روند اتمی شدن هند
4- سیاست خارجی هند
5- روابط با جمهوری اسلامی ایران
6- همکاری های نفت و گاز پتروشیمی ایران و هند
فصل چهارم: همکاری های منطقه ای در جنوب آسیا
1- اتحادیه همکاری های منطقه ای جنوب آسیا (سارک)
2- جنوب آسیا و نظام بین الملل
الف: چین
ب: روسیه
ج: آمریکا
فهرست منابع
مقدمه
از بعد دیرینه شناسی پیشینه منطقه گرایی به سالهای دهه 1960 و 1970 بر می گردد که توجه دانشمندان را به خود جلب کرد. اوج روی آوری به منطقه گرایی در دهه 1980 و به خصوص در زمینه اقتصادی می باشد که با فروپاشی شوروی این روند از سرعت بیشری برخوردار گردیده و کشورها سعی در حل مشکلات و مسائل خود در چارچوب مناطق جغرافیایی می نمایند. از همین روی منطقه جنوب آسیا به عنوان یکی از مناطق مهمی که در چارچوب نظام بین الملل با توجه به ویژگیهای استراتژیکی و جمعیتی که دارد از اهمیت زیادی برخودار گردد.
در این پژوهش ما سعی در شناخت و بررسی ویژگیهای این منطقه خواهیم نمود و به لحاظ اهمیت دو کشور هند و پاکستان، این دو را مورد بررسی قرار می دهیم.
تحقیق حاضر از چهارفصل تشکیل گردیده است که در فصل اول به معرفی منطقه جنوب آسیا پرداخته می شود. در فصل دوم به معرفی کشور پاکستان پرداخته و ویژگیهای آن از نظر جغرافیای طبیعی، انسانی، سیاسی، اقتصادی، مورد بررسی قرار می گیرد، سپس سیاست و حکومت در پاکستان و روابط خارجی آن با جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار می گیرد و به منازعات هند و پاکستان در انتهای این فصل پرداخته خواهد شد. در فصل سوم به معرفی کشور هندوستان پرداخته می شود و جغرافیای طبیعی، انسانی، سیاسی و اقتصادی آن مورد بررسی قرار می گیرد، سپس بحث سیاست و حکومت در هند، روند اتمی شدن هند و سیاست خارجی و روابط ایران و هند مورد بررسی قرار می گیرد. در فصل چهارم به مسئله همکاری در منطقه جنوب آسیا پرداخته می شود و عوامل واگرایی و همگرایی در اتحادیه همکاری های جنوب آسیا (سارک) مورد بررسی قرار می گیرد و سپس به بحث جنوب آسیا و نظام بین الملل پرداخته می شود و روابط این منطقه با چین، روسیه و آمریکا مورد بررسی قرار می گیرد.
فصل اول: معرفی منطقه جنوب آسیا
منطقه جنوب آسیا شامل کشورهای پاکستان، هند بنگلادش، سریلانکا، نپال، بوتان و مالدیو است. خرده سیستم جنوب آسیا نزدیک به 3/3 درصد خشکی های جهان را به همراه دارد. در میان کشورهای جنوب آسیا بوتان و نپال محصور در خشکی و سریلانکا و مالدیو جزیره هستند. مهمترین منابع طبیعی منطقه رودخانه های پرآب آن می باشد که به کشاورزی منطقه کمک فراوانی می کند ولی عدم استفاده صحیح از آنها و سیلهای فراوان در طول سال موجب شده که این منبع طبیعی خسارتهایی را همراه داشته باشد.(1) از جمله منابع مهم درآمد ارزش منطقه منابع ماهیگیری و نیز محصولات کشاورزی بخصوص جای و برنج است. به دلیل جمعیت زیاد منطقه جنوب آسیا نیروی انسانی نیز یکی از منابع اصلی درآمد ارزی برای این کشورها است.
مساحت و جمعیت کشورهای منطقه عبارتند از: پاکستان 943/803 کیلومتر مربع و جمعیتی در حدود 000/000/150 نفر هند با 263/287/3 کیلومتر مربع و جمعیتی در حدود 000/000/100/1 نفر، بنگلادش با 998/143 کیلومتر مربع و جمعیتی در حدود 000/000/120 نفر، نپال 800/140 کیلومتر مربع و جمعیتی در حدود 000/000/23، بوتان 620/46 کیلومتر و 000/000/2 نفر جمعیت آن، سریلانکا با 610/65 کیلومتر مربع و جمعیتی در حدود 000/000/18 نفر و بالاخره مالدیو 298 کیلومربع و جمعیتی در حد 000/330 نفر، که مساحت جنوب آسیا تقریباً 532/488/4 کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر 000/000/500/1 نفر است.
جنوب آسیا از حیث نژادی دو نژاد سفید پوست و سیاه پوست را در بر می گیرد. نژاد سفید سفید به دو دسته اسلاوها و آریایی ها تقسیم می شود. مردم جنوب آسیا از نژاد آریایی ها هستند. نژاد سیاه پوست که به آنها دراویدی می گویند به نسبت دو نژاد سفید پوست و زرد پوست کمتر هستند و تنها در جزیره سیلان و جنوب هند زندگی می کنند.(2)
از کشور های منطقه گاهی تحت عنوان بازیگران جهان سوم یاد می کنند و گاه از دو قدرت هسته ای هند و پاکستان به عنوان دو قدرت مونیک منطقه دیگر بازیگران تحت الشعاع سیاستهای آنها خواهد بود نام برده می شود. فضای حاکم بر محیط منطقه بگونه ای است که کشورهای منطقه ای بی ثباتی و ناامنی حاصل از گسترش تروریسم، تسلیحات واهمه دارند چرا که هزینه های زیادی را به جهت فضای سرد صرف امور دفاعی کردند که خود امر گسترش دهنده هرچه بیشتر فقر و نداری در جنوب آسیا است.
درگیر شدن پاکستان در سر جنگ در سالهای 48-1947، 1965، 1971 و احتمال بروز جنگ در سالهای 1984، 1987، 1990، 1999 و 2001 موید بی ثباتی این منطقه و داشتن آثار منفی بر صلح و امنیت جهانی است. (3)
هندوستان در شکل دهی جنبش عدم تعهد و پاکستان در شکل دهی سازمان آر. سی . دی نقش داشتند.
در پایان قرن بیستم آزمایشا هسته ای هند و پاکستان کشورهای 8- G را وادار به اعمال تحریمهای اقتصادی علیه این دو کشور کردند اما تمام محاسبات استراتژیک و ارزیابی های متعارف سیاسی در مورد منطقه به هم ریخت و محیط امنیتی جدیدی بوجود آمد که این منطقه را به خطرناک ترین محل در جهان تبدیل ساخت.(4)
مسائل و منازعات منطقه ای
مهمترین مسئله در روابط دو قدرت کلیدی منطقه یعنی هند و پاکستان مسئله کشمیر است. این سرزمین که بین هند و پاکستان و چین و افغانستان قرار دارد پس از استقلال هند و جدایی پاکستان همواره مورد منازعه این دو کشور بوده است. کشمیر پس از فروپاشی شوروی مورد توجه آمریکا هم واقع شد ه است. زیرا هم از نظر اقتصادی و هم از نظر استراتژیک دارای اهمیت خاصی است چرا که هم با هند، پاکستان، چین و افغانستان هم مرز است و هم دروازه آسیای مرکزی و ماوراء آن محسوب می شود.(5) منطقه دیگری که بین هند و چین حایل است و از موقعیت استراتژیک بهره می برد منطقه ایجاد کرده است عمدتاً شامل فقدان توسعه انسانی، فقدان نهادینگی ملت سازی و عدم امنیت ملی به جهت تمایز دکترین های نظامی است.
دستیابی هند و پاکستان به تکنولوژی هسته ای و بویژه سلاحهای اتمی باعث شده که حفظ صلح در این منطقه اهمیت بیابد و اکنون دو کشور با تکیه بر بازدارندگی هسته ای که محور حفظ امنیت میان هند و پاکستان است به همزیستی هسته ای تن در داده اند. بیش از چهل درصد فقرای جهان در جنوب آسیا زندگی می کنند که قسمت اعظم آنها در هند و پاکستان سکونت دارند.
پی نوشت های فصل اول:
1- فریبا فرزین نیا، کتاب سبز پاکستا، (تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1376) صص 4-3
1- سمیه قنبری، سارک و همگرایی در جنوب آسیا، (پایان نامه کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای، دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکزی، دانشکده علوم سیاسی، 1383) صص 21-20
2- فرزین نیا، پیشین، صص 179-177
3- همان، ص 178
حسین ابراهیم خانی، هند و پاکستان و کشمیر (پایان نامه کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکزی، دانشکده علوم سیاسی، 1375) صص 33-32
فصل دوم: پاکستان
1- ویژگیهای پاکستان
الف: جغرافیایی طبیعی و انسانی پاکستان
آب و هوای آن صحرایی، موسمی، نیمه صحرایی و کوهستانی است که بیشتر مناطق آن برای کشاورزی مناسب نیست. (1) 74 درصد مردم بیسواد هستند، 30 درصد جمعیت آن زیر خط فقر زندگی می کنند و 46 درصد جمعیت آن زیر 15 سال هستند. هر سال 60 هزار پاکستانی از این کشور مهاجرت می کنند. در این کشور 4 گروه عمدی نژادی وجود دارند:
پنجابی، سندمی، بلوچی و پشتو که به لحاظ دین مشترک اسلام گرد هم آمده اند. 95 درصد مردم این کشور مسلمان (تشیع و تسنن) هستند که بیشتر درگیریهای داخلی پاکستان پیرامون همین اختلافات مذهبی است. (2)
زبان رسمی کشور پاکستان اردو و انگلیسی است هرچند زبانهای پنجابی، بلوچی و پشتو نیز وجود دارد. (3)
منابع طبیعی کشور عبارتند از: برنج، گندم، شکر، پنبه، ذرت و منابع معدنی آن هم شامل ذغال سنگ، گاز طبیعی، نفت خام، سنگ مرمر، سنگ آهن، منگنز، خاک رس، چینی، کرومیت و سلفون می باشند.
اکثر مردم کشاورز هستند و بیشترین محصول آن برنج است. (4)
ب: جغرافیای سیاسی پاکستان
این کشور راهی برای دستیابی کشورای تازه استقلال یافته به دریای آزاد است. از تنگه هرمز خیلی دور نبوده و پایگاههاس هوایی و دریایی آن در سواحل دریای عرب و دریای عمان می تواند نقش مهمی در منطقه داشته باشد به علت دارا بودن انبوه جمعیت مسلمان و وجود جریانهای افراطی مذهبی می تواند کانون بنیادگرایی اسلامی و اشاعه آن به دیگر نقاط اسلامی باشد و لذا توجه کشورهای مسلمان بسیاری را به خود جلب کرده است.(5)
بافت اجتماعی و ساختار سیاسی در پاکستان آن چنان بحران زده است که چیزی به جز بی ثباتی مزمن و مداوم را نشان نمی دهد. انتخابات پارلمان 342 نفری پاکستان نشان می دهد که هیچ حزبی قادر به تشکیل یک اکثریت ساده نمی باشد. برخلاف ناتوانی احزاب سنتی و عرفی، گروهها و احزاب دارای گرایش اسلامی توانسته اند موقعیت را محکم و استوار سازند. ناتوانی ساختاری و ارزشی احزابی که در طی سی سال گذشته در قلمرو سیاست پاکستان تعیین کننده بوده اند و افزایش قدرت احزاب و گروههایی که هویت ارزشی آنان وجه مشخصه فعالیتهایشان می باشد، در فضایی به وقوع پیوسته است که ارتش نقش وسیعتری را نسبت به گذشته دارا می باشد. (6)
ج: جغرافیایی اقتصادی پاکستان:
بطور کلی اقتصاد پاکستان پس از استقلال به علت مشکلات فرقه ای و نیز منازعات و درگیریها با هند با بحرانیهای جدمی مواجه بود است. با وقوع حادثه 11 سپتامبر و وقوع جنگ آمریکا در افغانستان و با توجه به اینکه پاکستان سهم بزرگی از بازارهای افغانستان را در اختیار داشته، اقتصاد این کشور با چالش مواجه گردید.
در زمان نخست وزیری بوتو، او تلاشهایی را در جهت کسب حمایتهای مالی آمریکا انجام داد که به دلیل برنامه هسته ای پاکستان این حمایتها قطع شد. در سال 1990 سیاست خصوصی سازی و سرمایه گذاری خارجی در اولویت قرار گرفت پس از حمله آمریکا به افغانستان و حمایت پاکستان از آمریکا، پاکستان با حمایت آمریکا از صندوق بین المللی پول وام گرفت. اقتصاد پاکستان 6/1% اقتصاد هندوستان است. (7) هزینه رفاهی که توسط دولت انجام می شود کمتر از 15 درصد بودجه است. بدهکاری پاکستان حدود 30 میلیارد دلار است که نیمی از تولید ناخالص ملی است. (8)
رشد اقتصادی پاکستان در ده سال گذشته تنها 3/4 درصد بوده در حالی که هند 6/5 درصد است.(9) تولید ناخالص ملی پاکستان نزدیک به هفتاد میلیارد دلار است در حالی که هند بیش از پانصد میلیارد دلار است. (10) پاکستان 29 درصد بودجه خود را به بودجه نظامی اختصاص می دهد که هند این میزبان را به 8/10 درصد کاهش داده است. (11) پاکستان دارای 9 میلیارد دلار ذخایر ارزی است و این در صورتی اس که هندوستان 60 میلیارد دلار ذخایر ارزی دارد. (12) بیش از 40 درصد جمعیت پاکستان زیر خط فقر زندگی می کنند که این امر باعث شده است تا این کشور در زمینه شاخصهای انسانی در رده های پایین طبقه بندی کشورهای جهان قرار گیرد.
2- حکومت و سیاست در پاکستان
با تجزیه امپراتوری شبه قاره توسط بریتانیا کشور مسلمان پاکستان در سال 1947 استقلال پیدا کرد و به دو بخش پاکستان شرقی و غربی که 1600 کیلومتر با هم فاصله داشتند تقسیم گردید. اکثر جمعیت در بخش شرقی و نیروهای سیاسی و نظامی در بخش غربی بودند. از همان ابتدا سیل مهاجرت مسلمانان هندی به سمت این کشور بود.(3)
رهبر حزب "مسلم لیگ" محمد علی جناح اولین فرمانده کل پاکستان و لیاقت علی خان اولین نخست وزیر بودند. (14)
پس از تدوین قانون اساسی پاکستان در دوران نخست وزیری محمد علی چودری، ژنرال اسکندر میرزا اولین رئیس جمهور پاکستان شد. رئیس جمهور، مارشال ایوب خان را فرمانده کل کدر و به درخواست او اسکندر میرزا قانون اساسی را نقض، دولتهای ایالتی را منحل و فعالیت کلیه احزاب سیاسی را ممنوع اعلام کرد. در اکتبر همان سال ژنرال ایوب خاتن که حکومت نظامی را اداره می گرد اسکندر میرزا را سرنگون و خود رئیس جمهور شد. او تا سال 1965 فعالیتهایی از جمله دو برابر شدن تولیدات صنعتی، چهاربرابر شدن محصولات کشاورزی، لغو ممنوعیت فعالیت احزاب، وضع قانون اساسی جدید، تشکیل حزب "مسلم لیگ" دولتی را انجام داد. (15) در سال 1965 ایوب خان به ریاست جمهوری رسید و در همین سال جنگ بین هند و پاکستان رخ داد. در سال 1969 به دلیل اوج ناآرامیها ژنرال ایوب خان مجبور به استعفا و یحیی خان جایگزین وی شد که او دیکتاتوری نظامی را برقرار کرد. در اولین انتخابات مجلس ملی در سال 1970 که در بخش شرقی پاکستان انجام شد "عوام لیگ" به رهبری مجیب الرحمان و در بخش غربی حزب مردم به رهبری ذوالفقار علی بوتو اکثریت را بدست آورد. به دنبال آن مجیب الرحمان خواستار خود مختاری گردید که منجر به دستگیری او شد ولی در این زمان پاکستان شرقی اعلام استقلال کرد و جنگ داخلی آغاز شد. با حمایت مستقیم ارتش هند از بنگالها در سال 1971 موضوع به سازمان ملل ارجاع گردید که منجر به تشکیل کشور مستقل بنگلادش شد. (16)
یحیی خان که مسبب این وقایع شناخته شده بود استعفا و به جای او بوتو انتخاب شد که وی با مشکلات عدیده ای مواجه بود. از بیم جنبشهای جدایی طلبانه، دولتهای فدرال روی کار آمدند و قانون اساسی جدید در سال 1973 تصویب شد که سیستم پارلمانی را برای حکومت تعیین کرد. در سال 1977 با در اکثریت قرار گرفتن حزب مردم درگیریها در کشور را دنبال می کرد. (17)
در سال 1985 مجلس ملی تغییرات قانون اساسی را پذیرفت و اختیارات رئیس جمهور افزایش یافت (18) و در این مدت درگیریها و کشمکشها همچنان ادامه داشت تا اینکه در 1988 ضیاء الحق در اثر انفجار هواپیمایش کشته شد. پس از آن بی نظیر بوتو به عنوان نخست وزیر انتخاب شد. در سال 1990 دولت با چالشهای زیادی روبرو شد از جمله اینکه متهم به رشوه خواری و سوء مدیریت گردید و خشونتها بین طرفداران حزب مردم و نهضت قومی مهاجر در ایالات سند به اوج رسید. محبوبیت حزب مردن کاهش یافت، وضعیت اقتصادی بدتر شد و ادعاهای زیادی در خصوص فساد دولت وجود داشت که رئیس جمهور طبق قانون اساسی محلس ملی را منحل، نخست وزیر کابینه اش را برکنار و دولت موقت نوازشریف سرکار آمد. (19) تا برکناری دولت نوازشریف ورودی کارآمدن ژنرال مشرغ، دولت بین بی نظیر بوتو و نواز شریف جابجا گردید تا اینکه به دلیل فساد و رشوه دولت شریف برکنار و مشرف روی کار آمد و بار دیگر نظامیان مستقیماً در صحنه سیاست حضور یافتند. علیرغم اینکه با کودتا بر سرکارآمد ولی تلاش کرد با اقداماتی از جمله برگزاری انتخابات دموکراسی را به نمایش گذارد و در عرصه بین المللی با پیوستن به ائتلاف ضد تروریسم به خروج از انزوا کمک کند. دولت وی با چرخش 180 درجه ای به مخالفین سرسخت طالبان پیوست ولی توانست از طریق ین همراهی، تحریمهای آمریکا علیه پاکستان را به تدریج از سر راه بردارد و اقتصاد آشفته خود را رونق بخشد.
3- روابط پاکستان با جمهوری اسلامی ایران
در دوران هخامنشیان مرزهای شرقی ایران از رود سند آغاز می شد. از سال 518 قبل از میلاد سند و پنجاب به دست ایرانیان فتح شده و زبان فارسی در این سرزمینها رواج یافت. از این زمان بود که زبان فارسی به صورت مهمترین عامل در روابط ایران و این مناطق درآمد. در دوران حکومت اسلامی ایران با این سرزمینها توسعه یافت. امرای اسلامی و ایرانی خصوصاً سلطان محمودغزنوی سند و پنجاب را به ایران اضافه نمود و لاهور را به صورت یکی از مراکز مهم زبان و ادب فارسی در اورد. در سال 1872 از خلیج گواتر یا کوهک به عنوان مرز ایران و پاکستان شناخته شد. (20)
پس از استقلال و تاسیس پاکستان در سال 1947، ایران اولین کشوری بود که پاکستان را به رسمیت شناخت ایران و پاکستان در سال 1988 عضو پیمان بغداد شدند و در سال 1964 به پیمان RCD پیوستند.
شاه بعد از استقلال پاکستان در سال 1949 به عنوان اولین رئیس یک کشور از پاکستان دیدن کرد. ایران اولین کشوری بود که در سال 1950 عهدنامه مودت را با پاکستان امضاء کرد. در سال 1965 در جنگ هند و پاکستان، ایران کمکهای بسیاری به پاکستان نمود و در بحران 1971 و استقلال بنگلادش، ایران ضمن اینکه سعی می نمود از بروز جنگ جلوگیری می نماید کمک های بسیاری را در اختیار پاکستان قرار داد. تا قبل از انقلاب اسلامی ایران، 16 قرارداد بین ایران و پاکستان منعقد شده بود. پاکستان از اولین کشورهایی بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ایران را به رسمیت شناخت. پیروزی انقلاب اسلامی عمیقی را در داخل پاکستان به جای گذاشت و دولت نظامی ضیاء الحق را واداشت تا اقداماتی را که به منظور اسلامی کردن اداره امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور اعلام نموده بود با شتاب بیشتری دنبال نماید. برای اعلام مواضع نسبتاً بی طرفانه ای اتخاذ کرد. تا سال 83-1982 روابط ایران با پاکستان روبه بهبود بود اما درگیریهای شیعه و سنی در کراچی و ادعای دخالت ایران در آن، گسترش روابط پاکستان با کشورهای غربی باعث کاهش این روابط بعد از این زمان شد اما در سال 1986 رئیس جمهور وقت حضرت آیت ا… خامنه ای به این کشور سفر کردند که نقطه عطفی در روابط ایران و پاکستان در آن زمان بود. پس از این دوران تا سال 1994 و حتی 1995 روابط ایران و پاکستان روبه گسترش بود که در این دوران دیدارهای رفت و برگشت روسای جمهور دو کشور خانمک بوتو و آقای هاشمی و مذاکرات هر دوی این افراد روابط گسترده ای را ایجاد کرد.
در سال 1375 و پس از تحرکات نظامی گروهک صحابه و حمله به خانه فرهنگ ایران در ایالات پنجاب پاکستان و شهادت مسئول این دفتر و هفت نفر از کارمندان آنجا روابط به تیرگی انجامید و در زمان طالبان نیز به دلیل روابط پاکستان و حماین این کشور از طالبان مقداری از روابط دو کشور کاسته شد. (21) در حال حاضر روابط اقتصادی ایران و پاکستان سالیانه به بیش از 200 میلیون دلار می رسد اما حجم قاچاق از ایران به پاکستان و بالعکس به بیش از 400 میلیون دلار می رسد که جای بسی تعجب دارد. هر دو کشور در سال 1384 متعهد شدند که حجم مبادلات رسمی سالیانه خود را به بیش از یک میلیارد دلار برسانند.
4- منازعات هند و پاکستان
الف – علل منازعه دو کشور و جایگاه کشمیر در آن
موقعیت استراتژیک کمشیر در جنوب آسیا باعث شده که این منطقه هم برای هند و هم برای پاکستان از اهمیت ویژه ای برخوردار شود به طوری که هر دو کشور ثبات سیاسی خود را در آن می دانند . از آنجا که 80 درصد جمعیت جامو و کشمیر از مسلمانان تشکیل یافته است به نظر می رسد امنیت و ثبات کشمیر برای دولت هند بیشاز پاکستان مطرح باشد چرا که بروز هر نوع نا آرامی در اوضاع سیاسی و اجتماع جامکو و کشمیر از نقطه نظر مذهبی به نفع پاکستان خواهد بود.
ادعای هندستان بر کشمیر برساس سندی توافقی است که بوسیله مهارجه هندوی کشمیر در سال 1947 با هندوستان بسته شد. براساس این سند دولتهای متوالی در کشور هندوستان اعلام کرده اند که این منطقه بخشی از کشور هند است و جز لاینفک آن می باشد. (22) سه چهارم جمعیت این منطقه مسلمان می باشد. یک سوم سرزمین کشمیر کنترل پاکستان و دو سوم آن تحت کنترل هندوستان می باشد که از نقطه نظر نظامی هندوستان را در موقعیتی قرار داده است که توانمندی بالاتری برای مذاکره با پاکستان برخودار باشد. از نظر پاکستان منطقه کشمیر یک منطقه مورداختلاف است، بنابراین ضرورت دارد که کشور هندوستان با توجه به خواست جوامع و قوانین بین المللی درصدد حل اختلاف برآید. لیکن نگاه هندوستان کاملاً در تقابل با درک پاکستان می باشد چراکه از نظر هندوستان منطقه کمشیر متعلق به هندوستان است و بخشی از خاک این کشور محسوب می شود، بنابراین هیچ گونه گفت و گویی پذیرفتی نیست. بحران کشمیر تهدیدی جدی برای زیر سوال بردن تمامیت ارضی هندوستان است. اختلاف با پاکستان در این مسئله بافت قومی و مذهبی هند را مورد تاثیر قرار داده است. از دیدگاه پاکستان کشمیر نقش مهمی در اقتصاد و امنیت کشور دارد زیرا سه رودخانه مهم سند، پنجاب و جهلم که از هند سرچشمه می گیرد به پاکستان می ریزد اگر روزی قطع شود و یا جریان آب منحرف گردد شاهرگ حیاتی کشاورزی پاکستان قطع می شود. (23)سیاست دولت هند این بود که این ایالت را از نظر اقتصادی شدیداً به دولت مرکزی وابسته کند. هند این را می داند که از دست دادن کشمیر چه از نظر سیاسی و چه از نظر نظامی در درازمدت فاجعه آمیز خواهدبود. پاکستان سعی دارد این موضوع را در چارچوب مذاکرات و مسئله بین دو کشور خارج نموده و با مصوبات و قطعنامه های سازمان فعل این موضوع را پیگیری و حل کند. (24)
ب- صف آرایی هند و پاکستان
بروز سه جنگ بین دو مشور که نتیجه قاطع و تعیین کننده ای برای هیچکدام از طرفهای درگیر در برنداشت نشانگر عمق تیرگی روابط دو کشور پیرامون مسئله کشمیر است.
ادامه این وضعیت علاوه بر تحت الشعاع قراردادن روابط دو کشور در تمام عرصه ها موجب گشته از یک طرف دو کشور زرادخانه های تسلیحاتی خود در داخل را با تاسیس کارخانه های نظامی افزایش دهند و از طرف دیگر آخرین سلاحهای پیشرفته ابرقدرتها را نیز در اتش خود به خدمت گریند. (در حال حاضر بخش عمده آی از هزینه های نظامی دو کشور علاوه بر تولید و توسعه سلاحهای متعارف (غیرهسته ای) صرف آزمایش و توسعه سلاحهای اتمی می شود. (25)
آنچه که صاحبنظران روابط هند و پاکستان می گویند این است که این جنگ در مقیاس وسیعتری خواهد بود.
ج- علل اتمی شدن هند و پاکستان
پاکستان و هند واگرایی شدیدی در چشم انداز الگوی قدرت آسیای جنوبی دارند و پاکستان هیچگاه نخواسته با هند وارد مسابقه تسلیحاتی بشود اگرچه عدم تقارن متعارف بین هند و پاکستان وجود دارد که عمدتاً ناشی از روند همکاریهای نظامی این کشور با روسیه، آمریکا، اسرائیل و چین است و این روابط منجر به نامتعادل کردن استراتژیک برابری قدرتهای در آسیای جنوبی شده است.
ابتدا هندی ها آزمایش اتمی را در سال 1947 شروع کردند و این آرمان اتمی هند بود و این امر باعث شد که پاکستان را که قربانی سه تهاجم سالهای 1948، 1965، 1971 بود را مجبور کنند که برای حفظ امنیت ملی و در امان ماندن از سلاحهای اتمی به دنبال تسلیحات هسته ای برود.(36) فلسفه وجود و دلیل اصلی داشتن بمب و تلاش دستیابی به توانمندی هستهای به خاطر مسئله کشمیر است. پس اگر مسئله کشمیر به گونه ای که مطلوب رهبران دو کشور است مورد توافق قرار گیرد دلیل داشتن توانمندی هسته ای از بین خواهد رفت.
آنچه مسلم است اینکه پاکستاان به منظور مقابله با هند برنامه هسته ای در پیش گرفته است و قصد دارد توان بازدارندگی در ثبال توان اتمی هند کسب نماید. (27)
رهبران هند همیشه قض تسلط بیشتر بر آسیای جنوبی داشته و می خواسته اند هند در این منطقه به عنوان یک ابرقدرت منطقه ای عرض اندام کند تا نقش باستانی هند بزرگ را احیا نمایند اما کشورهای همسایه و از همه بیشتر پاکستانیها در این خصوص حساسیت نشان داده و با هرگونه سلطه جویی هندیها مخالفت کرده و تبلیغات وسیعی علیه آنان به راه انداخته اند. (28)
عدم اعتماد در بین مردم و مقامات دو کشور همیشه باعث بروز مشکلات و اختلافات گردیده است و هر زمان پاکستان تکنولوژی خود را افزایش می دهد و به یک موفقیت دست می یابد هندیها فریاد می زنند و پاکستانیها نیز همین برخورد را با همسایه شرقی خود دارند.
پی نوشت های فصل دوم
1- فریبا فرزین نیا، کتاب سبز پاکستان، (تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی) ص 8
2- فرزین نیا، پیشین، صص 13-9
3- پیشین، ص 14
4- پیشین، صص 3-2
5- پیشین، ص 15
6- پیشین، صص 149-147
7- پیشین، ص 86
8- پیشین، ص 91
9- پیشین، ص 86
10- پیشین، ص 83
11- پیشین، ص 173
12- پیشین، ص 60
13- پیشین، ص 111
14- پیشین، ص 110
15- پیشین، ص 114
16- پیشین، ص 115
17- پیشین، ص 127
18- پیشین، ص 141
19- پیشین، صص 140-138
20- پیشین، ص 229
21- پیشین، صص 254-230
22- حسین ابراهیم خانی، هند و پاکستان و کشمیر (پایان نامه کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکزی، دانشگاه علم سیاسی، 1375)، صص 36-32
23- ابراهیم خانی، پیشین، صص 47-43
24- پیشین، صص 41-38
25- فرزین نیا، پیشین، صص 173
26- پیشین، ص 178
27- پیشین، ص 179
28- پیشین، صص 160-159
فصل سوم: هند
1- ویژگیهای هند
الف: جغرافیای طبیعی و انسانی
کشور هند با وسعتی معادل 3287263 کیلو متر مربع، بزرگترین کشور منطقه و هفتمین کشور بزرگ دنیا می باشد. از شمال به بلندترین کوههای هیمالیا، از جنوب به اقیانوس هند منتهی می شود و دریای عرب و خلیج بنگال در غرب و شرق آن قرار دارند. همسایگانش چین، بوتان، نپال در شمال، پاکستان در شمال غربی، میانمار در شمال شرق و بنگلادش که تمامی خاک آن به استثنای بخش کوچکی که در همسایگی میانمار قرار دارد بوسیله سرزمین هند محاصره شده است می باشند. طول مرزهای خاکی آن 12700 کیلومتر و طول سواحل هند 7517 کیلومتر می باشد این کشور دارای 1256 جزیره است.(1)
هند در یک منطقه استوایی واقع شده است می توان آن را به چهار بخش جغرافیایی تقسیم کرد. ناحیه کوهستانی و فلاتهای مرتفع شمالی، جلگه های رود گنگ و سند در شرق و غرب، فلاتهای شبه جزیره در جنوب و ناحیه بیابانی غربی. بلندترین قله کشور هند "کانچنجونگا" 8586 متر ارتفاع دارد. شبه قاره هند به دلیل وسعت و همجواری با آبهای اطراف از آب و هوای متنوعی برخوردار است که شامل استوایی، سردسیری، مرطوب و پرباران، خشک بیابانی و سبز جنگلی است. ریزش باران در مناطق مختلف بین 10 تا بیش از 200 سانتیمتر سالانه در نوسان است. به دلیل همجواری با خط استوا و وزش بادها موسمی، آب و هوای این کشور در اکثر مواقع سال گرم است. حدود 20 درصد از مساحت هند را پوشش جنگلی قرار داده، که وسعت جنگلهای این کشور را به 75 میلیون هکتار رسانده است. (2)
مهمترین رودخانه های کشور؛ رودخانه مقدس گنگ با 2995 کیلومتر طول، براهماپوترا 2987 کیلومتر، گود آوری 1450 کیلومتر و کریشنا 1300 کیلومتر طول می باشد. بیش از 52درصد از مساحت هند را زمینهای کشاورزی تشکیل می دهد. (3)
هند از نظر تقسیمات کشوری دارای 28 ایالت و 7 فرمانداری (منطقه متحد) است. ساختار سیاسی هر ایالت از لحاظ سیستم حکومتی شباهت نزدیکی با حکومت مرکزی دارد. فرماندار که رئیس قوه مجریه نیز هست از طرف رئیس جمهور و به مدت 5 سال انتخاب می شود. شورای وزرا که سروزیر در راس آن است به طور جمعی در برابر مجلس قانونگذاری ایالتی مسئول هستند. هر ایالات به نوبه خود دارای یک مجلس است که به آن پارلمان ایالتی می گویند، همچنین هر ایالت دارا یک دادگاه عالی است. ایالات جزء در موارد دفاع ملی، روابط خارجی، انتشار و گردش پول، ضرب سکه و حمل و نقل سراسرس از اخیارات داخلی برخودارند. (4)
جمعیت هند حدود 000/000/100/1 نفر است که پس از چین پرجمعیت ترین کشور جهان است. نرخ رشد جمعیت در سال 2000 به 93/1 درصد و تراکم جمعیت به 342 نفر در هر کیلومتر مربع رسیده است. نرخ امید به زندگی در مردان 61 سال و در زنان 59 سال است. نرخ با سوادی 65% جمعیت است. (5)
گروههای نژادی هند را به سه دسته تقسیم می کنند. هند و آریایی با 72 درصد از جمعیت در شمال و مرکز، دراویدی ها با 25 درضد از جمعیت در ایالات جنوبی که به ساکنان اصلی شبه قاره هند قبل از هجوم آریایی ها گفته می شود و مغول و دیگران 3 درصد، در هندوستان زبان عامل مهمتری نسبت به نژاد می باشد و تفاوت های اقدام از زبان و دین آنان مشخص می شود. دین و مذهب در هند یک نیروی محرک جدایی و در عین حال همبستگی است. خشونت های فرقه ای میان مسلمانان و هندوها هرازگاهی درشبه قاره رخ می دهد. تخریب مسجد بابری به دست هندوهای افراطی در 1992 در شهرک ایودا حاصل همین اختلافات بود. (6)
این کشور دارای تنوع زبانی فراوانی است. پانزده زبان محلی رسمی قومی به رسمیت شناخته شده است. زبان رسمی این کشور هندی است و انگلیس نیز رابط بین دولتهای ایالتی (غیرهندی زبان) با یکدیگر و دولت مرکزی است. هند دومین کشور انگلیسی زبان در جهان است.
امروزه بیش از 80 درصد از جمعیت هند پیر و آیین هندو هستند. 12درصد مسلمان، 6/2 درصد مسیحی و 2 درصد سیک و بودایی هستند که علیرغم آزادی این مذاهب درگیری هایی بین آنها وجود دارد. به دلیل دارابودن تنوع فرهنگی و سابقه تمدن که جاذبه زیادی برای توریست ها دارد، صنعت تروریسم نقش مهمی در ارزآوری کشور دارد. همچنین صنعت فیلم سازی نیز نقش به سزایی در کسب درآمد ایفا می کند.
ب: جغرافیای سیاسی
هند با توجه به وسعت استراتژیک مهمی دارد. موقعیت هند به لحاظ دسترس به آبهای آزاد و طول سواحل، قرارگرفتن در مسیر راههای تجاری آسیای دور و جنوب شرقی به کانال سوئز و تامین مسیر انتقال انرژی از کشورهای حوزه خلیج فارس به ژاپن و کشورهای جنوب آسیای شرقی اهمیت ویژه ای یافته است. مجاورت هند با قدرت سیاسی و اقتصادی مهمی چون چین براهمیت این کشور افزوده است. مهمترین قدرت منطقه ای در حوزه اقیانوس هند است. علیرغم تخاصم تاریخی با پاکستان از نفوذ قابل توجهی بر سایر بازیگران منطقه از حمله سریلانکلا، بنگلادش، نپال، بوتان و مالدیو برخودار است.
از اهداف استراتژیک هند مهار تهدیدات چین، تداوم روابط استراتژیک با روسیه و استفاده از توان تکنولوژی آمریکا و کشورهای غربی برای بازسازی، تجهیز و تقویت ارتش آن کشور است. هند مایل به توسعه همکاری نظامی و امنیتی با کشورهای عربی به ویژه در دریای عمان برای کاهش آسیب پذیری در برابر روابط گسترده این کشورها با پاکستان است. در سطح جهانی خواستار عضویت دائم در شورای امنیت است و توانسته است به موفقیتهای مهمی در عرصه خودکفایی نظامی دست یابد و مجموعه ای صنعتی – دفاعی بنا نهند که در نوع خود در جهان سوم کم نظیر است. در سالهای اخیر هند به گونه ای متفاوت همچون یک قدرت متوسط ظهور کرده است و قدرتی و رای مرزهای خود در منطقه جنوب آسیا را به نمایش گذاشته است. توانایی آن کشور در ساخت جنگ افزار هسته ای و موشکهای بالستیکی میان برد و توانایی فنی در بهره برداری از فن آوری های هسته ای به اهمیت آن کشور افزوده است. منازعه کشمیر، درگیری با پاکستان، مناقشات قوی و جمعیت فقیر از جمله نقاط ضعف آن کشور محسوب می شود. (7)
هند در راه قدرتمند شدن گام بر می دارد و از آن به عنوان یک نیروی عمده در قرن 21 یاد می کنند. پیشرفت صنعتی، وضعیت خوب کشاورزی، تولیدات فراوان غلات، پیشرفت در بیوتکنولوژی، معادن غنی، بهبود در بخش مالی و ذخایر ارزی، قابلیت پذیرفته شدن در جمع صاحبان هسته ای، احتمال عضویت در شورای امنیت در صورت تغییر در ساختار در سازمان ملل، برخورداری از دانش فن آوری اطلاعات و احراز رتبه دوم در تحقیقات علمی در سطح جهانی از جمله دیگر نقاط استراتژیک هند می باشد. در حال حاضر هند با 000/200/1 نفر نظامی، سومین ارتش، چهارمین نیروی هوایی و پنجمین نیروی دریایی بزرگ در سطح جهان است. هند با ساخت و پرتاب ماهوره های مخابراتی، تحقیقاتی، تجاری به فضا از جمله قدرتهای مطرح در این زمینه است. (8)
ج- جفرافیای اقتصادی
1- نظام اقتصادی
پس از کسب استقلال عمده ترین مشکل هند کمبود موادغذایی در سطح کشور بوده در پاسخ به این معضل توجه اصلی حکومت به بخش کشاورزی معطوف شد، از طرفی آرمانگرایی سران نهضت استقلال کشور و اعتقاد به عدالت اجتماعی و مخالفت با سرمایه داری و امپریالیزم موجب شد، شیوه سوسیالیستی به عنوان وسیله مقابله با فقر و افزایش تولید و پیشرفت اقتصادی برگزیده شود. (9)
در برنامه اول توسعه هند (55-1951) با وجودآنکه استراتژی مشخصی برای توسعه وجود نداشت ولی تقدم خاصی برای بخش های کشاورزی، حمل و نقل و ارتباطات قائل شده بود. در بخش کشاورزی نیز برای تامین آب و برق، اولویت بالایی تعیین شد و در این برنامه تصریح شده بود که بدون تامین غذا و مواداولیه توسعه پایدار صنعتی امکان پذیر نخواهد بود. ضمن اینکه توسعه هر دو بخش اصولاً تفکیک ناپذیر به نظر می آمد.(10)
در سالهای برنامه دو تا پنجم برنامه ریزان اقتصادی هند در پی ایجاد ساختار یک اقتصاد مختلط دولتی و بخش خصوصی بودند، اما براساس شواهد تاریخی بخش بخصوص به دلایل مختلف از جمله ضعف در خلاقیت و نوآوری و نیز کمبود سرمایه خط نقش مکمل بخش عمومی را داشت.(11)
سیاست آزادسازی و مقررات زدایی در هند که بیشتر توسط حزب کنگره آغاز شد، کشور را به سوی تجددگرایی هدایت کرد و راه را برای ورود شرکتهای خارجی و چند ملیتی باز گرائید. عدم قدرت رقابت کالاهای داخلی، بیکاری، تورم و عدم توزان تراز پرداختها و کاهش ارزش روپیه، اقتصاد هند را با تهدید روبرو کرد، زیرا دولت از یکسو واردات کالاهای غیراساسی را به دلیل عدم توازن در پرداختها محدود کرده بود و از سوی دیگر ورود و انتقال تکنولوژی را که موضوع بسیار کلی و مبهم بود را به تشخیص اشخاص حقیقی و حقوقی هند واگذار کرده بود، همچنین چارچوب برنامه دولت در حمایت از صنایع کوچک موثر، قوی و روشن کننده نبود. (12)
در سال 1991 دولت حزب کنگره (رائو) سیاستهای صنعتی جدید هند را اعلام کرد. او با سیاست لیبرالیسم اقتصادی درصدد بود اقتصاد هند را با اقتصاد جهانی پیوند زنند وهر نوع محدودیت در مورد سرمایه گذاری خارجی را از بین ببرد، در عین حال رشد خلاقیتها و صنایع پیشرو را در هند هموار سازد، وی صنایع دولتی غیر بازده را خصوصی اعلام کرد، که این برنامه تاکنون ادامه داشت است. (13)
2- بخشهای مختلف اقتصادی
هند دارای مرغوبترین زمینهای کشاورزی جهان است. در تولید پنبه، چای، برنج و کتف از مهمترین تولیدکنندگان جهان است. با تولید 13% سبزی تولیدی در سطح جهان مقام دوم را داراست. بزرگترین تولید کننده و مصرف کننده جای در سطح جهان است. 6 میلیارد از صادارت، سهم بخش کشاورزی است و 27 درصد از تولید ناخالص ملی هند سهم بخش کشاورزی است. دومین تولید کننده شیر بعد از آمریکاست. (14)
از مهترین منابع معدنی این کشور زغال سنگ است که بخش قابل توجهی از تولید انرژی از این منبع تامین می شود. بوکسیت، کروم، مس، طلا، سنگ آهن و سنگهای تزئینی از جمله منابع مهم هند هستند. سومین تولید :ننده زغال سنگ در سطح جهان است. بزرگترین صادرکننده الماس، بزرگترین تولید کننده آلومینیم در آسیا، از جمله بزرگترین تولید کنندگان فولاد در جهان می باشد. در زمینه صنعت خودروسازی پیشرفت قابل ملاحظه ای کرده است. صنعت نساجی هند دومین صنعت بزرگ در سطح جهان محسوب می شود و حدود 14 درصد از کل تولیدات صنعتی و 27 درصد از صادرات کل کشور را شامل می شود. (15)
-هند یکی از 10 کشور مصرف کنده بزرگ نفت جهان است. نفت و گاز بیش از 40درصد مصرف انرژی این کشور را نشکیل می دهد. تولید داخلی نفت خام هند سالانه بیش از 32 میلیون تن است در حالی که مصرف داخلی بیش از 110 میلیون تن است. نفت خام بزرگترین قلم واردات این کشور است. از جمله سیاستهای هند تنوع منابع انرژی است بدین جهت این کشور اقدام به سرمایه گذاری در منابع نفتی دیگر کشورها نموده است از جمله در روسیه، سودان، ویتنام، نیجریه، مکزیک و ایران. (16)
هند از جمله دارندگان بزرگترین شبکه حمل و نقل در جاده، راه آهن، کشتیرانی و هوایی در جهان است. دومین شبکه راه جاده ای جهان به طول 3/3 میلیون کیلومتر را دارد. همچنین دومین شبکه راه آهن در جهان. شبکه حمل و نقل این کشور با توجه به جمعیت گسترده، کشاورزی وسیع و معادن فراوان نقش مهمی در توسعه اقتصادی هند داشته است. هند در حال حاضر 12 بندر بزرگ و 184 بندرکوچک دارد و 90درصد از تجارت خارجی هند از همین بنادر انجام می شود. هند دارای 122 فرودگاه است و بیش از 40 میلیون مسافر را جابجا می کند. (17)
صنعت گردشگری عاملی مهم در اشتغال و افزایش سطح درآمد و توسعه کشور تلقی می شود. در سال 2001 بیش از 75/2 میلیون جهانگرد از هند دیدار و مبلغ 3 میلیارد دلار در هند خرج کرده اند. (18)
هند در حال حاضر در میان 10 کشور اول دارای شبکه مخابراتی در سطح جهان می باشد. بیش از 35 میلیون خط ثابت تلفن و 20 میلیون موبایل در زمینه فن آوری اطلاعات، هند یکی از بزرگترین تولید کنندگان و صادرکنندگان نرم افزار جهان است. پیش بینی مسئولان هندی برای 2008، حدود 50 میلیارد دلار در آمد از صادرات فن آوری اطلاعات می باشد. (19)
صادرات این کشور در سال 2002 از مرز 50 میلیارد دلار گذشت. اقلام عمده صادراتی هند عبارتند از: منسوجات، پوشاک، چرم، جواهرات، سنگهای قیمتی، مواد کشاورزی، غذاهای کنسرو، مواد شیمیایی، لوازم مهندسی، دارو، ماشین آلات، اتومبیل، وسایل حمل و نقل، نرم افزار کامپیوتری، لوازم الکتریکی، فولاد بنزین، مواد نفتی تسویه شده و کود شیمیایی، بازارهای اصلی کالاهای هندی عبارتند از: آمریکا، آلمان، روسیه، بلژیک، ایران، کویت، عربستان، آمریکای لاتین و جنوبی، مالزی، تایلند و اندونزی. (20)
واردات هند حدود 50 میلیارد دلار می باشد. عمده واردات هند نفت خام است که در سال 2004 به 20 میلیارد دلار بالغ می گردد. دیگر واردات شامل کالاهای سرمایه ای، مشتقات نفتی، سنگهای نیمه کاره شده و تزئینی می باشد که از آمریکا، انگلستان، ژاپن، آلمان، نیجریه، ایران، کویت، عربستان، برزیل، آفریقای جنوبی، چنی، مصر، شیلی، غنا، سنگاپور، مالزی، تایلند وارد می شود. (21)
ذخیره ارزی هند در سال 2003 به 110 میلیارد دلار رسیده است و میزان بدهی خارجی هند به حدود 112 میلیارد رسیده است. نرخ تورم 5 درصد، نرخ رشد اقتصادی در سال 2004 به 7 درصد رسید. هند پنجمین اقتصاد بزرگ و سومین جامعه علمی و فن آوری جهان است. (22)
2- حکومت و سیاست در هند
سرزمین هند مهد یکی از چند تمدن بزرگ باستانی است. این کشور تمدنی به قدمت 2500 سال ق.م دارد مع در دره رود سند پدید آمده بود. بعد از م. مسیح ابتدا بوداییزم و در زمان فرمانروایی مغولان مسلمان از 1525 تا قرن 18 مهمترین حوادث تاریخی در این کشور پدید آمد. در این مدت اروپائیان به شبه قاره آمدند و به علت ضعف حکومت مرکزی، بریتانیا عنان اختیار را در دست گرفت و ساختارهای جدید قانونی، اداری، آموزشی برای هند دایر کرد و زبان انگلیسی را رواج داد. در سال 1757. م انگلیس توانست پرتغالی ها و فرانسوی ها را از آنجا بیرون راند. از این دوره تا 1947 ا.م که که بالغ بر 190 سال می شود را دوره استعمار انگلیس بر هند می نامند. در طول سالهای 1795 تا 1805 شورشهایی علیه بریتانیا در جنوب کشور به وقوع پیوست که توسط عوامل کمپانی هند شرقی سرکوب شد. شورش 1875 در تاریخ هند از اهمیت زیادی برخوردار است که طی آن دهلی به تصرف انقلابیون درآمد و در اوت همان سال هند از استیلای کمپانی هند شرقی خارج و رسماً تحت قیومیت و سرپرستی امپراتوری بریتانیا قرار گرفت. (23) از اواخر قرن 19 حزب کنگره تشکیل شده که مقارن با ظهور گاندی در صحنه سیاست بود. وی قصد داشت با سلاح سکوت و عدم خشونت به مقابله با انگلیسها بپردازد. در جولای 1946 انتخابات برای تشکیل مجلس موسسان انجام گرفت. حزب کنگره به رهبری نهرو اکثیریت کریسها را به دست آورد، اما 75 نماینده حزب مسلم لیگ از شرکت در مراسم مجلس مذکور امتناع کردند و خواستار تشکیل حکومت اسلامی متشکل از ایلالات شمال غربی هند شدند. نهرو و محمدعلی جناح رهبر مسلم لیگ، قضاوت را به عهده نائب السلطنه بریتانیا گذاشتند. مونت پاتن هم تصمیم گرفت که این سرزمین به دو کشور تقسیم شود.(24) در سال 1948 گاندی به قتل رسید. در 15 اوت 1947 هند استقلال خود را کسب کرد و جمهوری هندستان در 26 ژانویه 1950 تشکیل و نهرو به عنوان اولین نخست وزیر سوگند وفاداری یادکرد. در حال حاضر دولت مان سینگ که در می سال 2004 با معرفی وزرایی متشکل از حزب کنگره و احزاب چپ و مستقل کارخود را شروع کرده و مسند قدرت می باشد.
هندوستان اتحادیه ای از ایالات و تعدادی از مناطق متحده است که با نظام پارلمانی اداره می شود. شکل حکومت براساس ساختار فدرالی است و رئیس جمهور، رئیس اجرایی اتحادیه ایالات و مناطق متحده و رئیس قوه مجریه است که از طریق انتخاب غیرمستقیم برگزیده می شود ولی قدرت اجرایی با شورای وزیران و نخست وزیری است که حائز اکثیریت کرسی ها در مجلس عوام (لوک سابها) می شوند. (25)
یک هئیت انتخابیه مرکب از اعضای منتخب هر دو مجلس پارلمان مرکزی (لوک سابها (5سال) و راحیا سابها (6سال)) و مجالس قانونگذاری ایالات، ریاست جمهوری را برای مدت پنج سال انتخاب می کنند. آرای اعضای انتخاب کننده ارزش مساوی نداشته و تابعی از متغیر جمعیت و تعداد نمایندگان مجلس های قانونگذاری ایالات مختلف می باشد. اعلان جنگ و صلح فرماندهی کل نیورهای مسلح و انحلال پارلمان نیز از اختیارات مهم رئیس جمهوری است. رئیس جهور باید تبعه هند و کمتر از 35 سال نداشته باشد و عضو مجلس عوام باشد. امکان انتخاب مجدد رئیس جمهور است. (26)
پارلمان هند متشکل از رئیس جمهوری و مجلسین است. مجلس لوک سابها (سغلی و عوام) و مجلس راحیا سابها (اعیان یا شورای ایالات). هیات وزیران نیز باید از نمایندگان پارلمان بوده و معمولاً حزب اکثریت در مجلس قدرت و دولت را به دست می گیرد. (27) قانون اساسی هند، طولانی ترین قانون اساسی مکتوب در جهان است که به طور عمده تحت تاثیر حکومت پارلمانی بریتانیا می باشد و همچنین آمریکا، کانادا و ایرلند.
قدرت قانونگذاری بین پارلمان و مجالس قانوگذاری ایالتی تقسیم شده است و اصلاح قانون اساسی در اختیار پارلمان می باشد. بزرگترین مشخصه قانون اساسی هند جنبه دموکراسی و مدنی و غیرمذهبی بودن حکومت هندستان می باشد. به طور کلی هند، اتحادیه ای از ایالات مختلف با حکومت جمهوری مستقل سوسیالیستی غیرمذهبی دموکراتیک و نظام پارلمانی می باشد که در رای آن رئیس جمهور قرار دارد. (28)
اکثریت احزاب موجود (48 حزب) منطقه ای بوده و در حال حاضر تنها 6 حزب ملی در هند وجود دارد که در راس آنها حزب مدم هند (بی جی پی) و حزب کنگره می باشد.
3- روند اتمی شدن هند
سنگ بنای تحقیقات هسته ای هند به سال 1944 یعنی 14 ماه قبل از آزمایش هسته ای آمریکا باز می گردد. در حالی که هند هنوز تحت استعمار انگلستان قرارداشت. در این زمان دکتر "منجومی بهابها" طرحی را ارائه نمود که حاوی دو نکته مهم بود: 1- هند باید در موقعیتی باشد که انرژی هسته ای را برای مقاصه صلح آمیز بدون تسلط یا دخالت قدرتهای خارجی توسعه دهد. 2- درحالیکه تلاشهای بین المللی برای خلع سلاح اتمی در جهان صورت می گیرد، هند بایستی از اهرم توسعه هسته ای خود در راستای این هدف بهره برگیرد. این طرح مورد استقبال نهرو قرار گرفت. (29)
1و14 اگوست 1956 اولین راکتور اتمی که توسط متخصصان هسته ای منعقد شد و در سال 1962 نیز هند و آمریکا قردادی جهت همکاری در زمینه استفاده غیرنظامی از انرژی هسته ای امضاء نمودند.(31) پس از مرگ نهرو در 1964 سیاستهای هسته ای هند که براساس دو اصل حمایت از خلع سلاح عمومی در سطح بین المللی و مخالفت با توسعه سلاحهای هسته آی در سطح ملی بود، تغییر یافت و موقعیت طرفداران هسته ای شدن هند تقویت شد. همچنین شکست هند از چین در سال 1962 و آزمایش اتمی چین در سال 1964 باعث تقویت این جریان شد. برنامه هسته ای هند بعد از جنگ با پاکستان در سال 1971 و نگرانی فزاینده هند از همکاریهای پاکستان با چین و آمریکا تسریع شد. در 18 می 1974 یک بمب هسته ای 12 تا 15 کیلوتنی و پوکران واقع در ایالت راجستان هند مورد افزایش قرار گرفت. (32) سیاست هند در این زمان در قبال پیمان (NPT) این بود که کشورهای عضو این پیمان را متقاعد سازد که این کشور تنها به خاطر بمب اتمی چین و لزوم حفظ امنیت خود سیاست اتمی را دنبال می کند. در دوران جنگ سرد، اوضاع جهان تا حدی موقعیت ممتاز موردنظر هند را با توجه به رهبری نهضت عدم تعهد و همکاری های راهبردی با شوروی فراهم می کرد. اما با از بین رفتن جهان دو قطبی و فروپاشی شوروی به عنوان متحد هند در برابر آمریکا، پاکستان و چین، هند خود را در وضعیت نامناسبی یافت. از سوی دیگر تقاضای هند برای عضویت در شورای امنیت چندان جدی گرفته نشد و زمان تمدید نامحدود و معاهده منع گسترش سلاحهای هسته ای و فشارهایی که از ناحیه آمریکا به هند برای الحاق به این پیمان وارد آمد مرحله ای بود که هند را مصمم کرد راه اتمی شدن را انتخاب کند و با انجام آزمایشهای هسته ای به جرگه قدرتهای هسته ای بپیوندد. در این تصمیم گیری مسائل داخلی هند نیز بی تاثیر نبوده است چون هند در این زمان با دولتهای ائتلافی و شکننده و روبرو مشکلات داخلی زیادی داشت و این آزمایشات عاملی برای انحراف افکار عمومی و تحکیم وحدت وحدت ملی مورد بررسی قرار گرفت. بالاخره در 1998 واجپایی هنگامی که به عنوان نخست وزیر سوگند یاد می کرد گفت هند سلاحهای هسته ای را در زرادخانه خود مستقر می سازد. در پی این اظهارات، هند در 11 می 1998 سه آزمایش اتمی زیرزمینی را در پوکران به انجام رسانید. در 13 می، نیز دو آزمایش دیگر انجام داد و اعلام کرد که نیازهای آزمایشی این کشور تکمیل شده است. (33) کشورهای غربی در مقابل آن عکس العمل منفی نشان دادند و هند با محدودیتها و تحریمهای روبرو شد. مذاکراتی بین هند و آمریکا در مورد این موضوع انجام گرفت و بالاخره هند توانست اعتماد آمریکا را برای داشتن نیروی نظامی هسته ای جلب و خود را کشوری مسئول و متعهد در زمینه هسته ای معرفی کند. هند همچنین اعلام کرده است سلاح هسته ای را علیه هیچ کشوری مورد استفاده قرار نخواهد داد و به صورت یکجانبه آزمایشات هسته ای را متوقف کرده است. براساس اطلاعات در سال 2002، هند دارای 20 تا 30 بمب هسته ای 5 تا 25 تنی است. (34)
4- سیاست خارجی هند:
هند هدف خود را تبدیل به کشوری توسعه یافته و قدرت بزرگ بین المللی تا سال 2020 قرار داده است. این کشور در این مسیر، اتصال به اقتصاد جهانی و تبدیل شدن به یک قطب مهم در تولید کالا، تولید دانش وخدمات و صدور آن را ضروری می داند و برای رسیدن به این هدف، مشارکت استراتژیک با روسیه، توسعه روابط همه جانبه با آمریکا، حل و فصل معضلات مرزی با چین، تقویت روابط با کشورهای آسه آن، تشدید روند گفتگو با اتحادیه اروپا، حفظ روابط سنتی با کشورهای آسیای غربی، مرکزی و آفریقا و مذاکره پاکستان برای دستیابی به راه حلی پایدار از جمله مبانی و ماموریت هند در زمینه سیاست خارجی می باشد.
هند همچنین در تلاش است تا متحدین مناسب در بین دارندگان منابع انرژی جهان پیدا کند و به ایران از این زاویه می نگرد. هند روند سیاست و اقتصاد بین المللی را در جهت منافع این کشور دانسته و سعی دارد تا به قطب تولید جهانی در زمینه های اقتصادی و دانش پایه تبدیل شود.
سیاست خارجی هند و بدو استقلال از ماهیتی ارزشی و جهت گیری خاص برخوردار بود و نزدیک به پنج دهه پایه تبدیل شود. سیاست خارجی هند در بدو استقلال از ماهیتی ارزشی و جهت گیری خاص برخوردار بود و نزدیک به پنج دهه پایه سیاست آن را تشکیل می داد، حمایت هند از مبارزات ضد استعماری در اندونزی، مصر، کشورهای آفریقایی و جنوب شرقی آسیا و پایه گذاری نهضت عدم تعهد کارکرد سیاست بود.
وقوع یک سلسله حوادث داخلی و بین المللی هند را ملزم به تحول و تغییر در سیاست خارجی در اواخر دههه هشتاد کرد، اقتصاد هند در دهه 80 روبه رکود رفت. در سال 1990 تزار پرداختهای این کشور منفی. این مشکل داخلی بهمراه بی ثباتی داخلی دولت، همزمان با فروپاشی شوروی شد که هند از نظر بین المللی و اقتصادی شوروی را تکیه گاه خود می دانست و مبادلات زیادی با شوروی داشت. این مبادلات کمتر توجیه اقتصادی داشت و ناشی از همکاری سیاسی و امنیتی بود. این وضعیت این کشور را مجبور به تغییر در سیاست اقتصاد خارجی و حرکت به طرف اقتصاد بازار نمود، تغییرات عمده در اقتصاد خارجی هند باعث تغییر در سیاست خارجی شد که به تعامل بیشتر با غرب و به ویژه آمریکا انجامید. (35)
هند در زمینه همکاری های بین المللی و عضویت در سازمانهای جهانی یکی از فعالترین کشورها بوده است. مثل سازمان ملل، WTO، گروه 77 و … .
5- روابط با جهوری اسلامی ایران:
پیوندها و علایق ایرانیان و مردم شبه قاره هند به روزگاری می رسد که این دو قوم با برخورداری از یک ریشه آریایی با همدیگر می زیسته و فرهنگ واحدی داشتند. دو ملت ایران و هند علاوه بر مشترکات شرقی و آسیایی با توجه به برخوداری از تمدن کهن، رهبری فرهنگی این منطقه را نیر دارا بوده اند.
تا مرداد 1326 که هند استقلال خودرا به دست آورد روابط و مناسبات سیاسی ایران وهند در حقیقت در چارچوب روابط سیاسی ایران و انگلستان متمرکز بود. در 24 اسفند 1328 قرارداد صورت بین دو دولت انعقاد یافت، که ضمن تاکید بر اصل دوستی، روشهای صلح جویانه را برای رفع اختلافات پیش بینی می نماید. علی رغم دیدار و بازدیدهای سطح بالای مقامات دو کشور از روابط قابل اعتمادی برخودار نبودند. حمایت ایران از پاکستان. همچنین ناخشنودی هند از مواضع ایران در سازمان کنفرانس اسلامی، گسترش قدرت هند در اقیانوس هند که با تمایل ایران برای ایفای نقش فعالتر در منطقه به دلیل نزدیکی هند به شوروی در تضاد بود از جمله موارد علل این بی اعتمادی می توان ذکر کرد. (36)
ظهور انقلاب در ایران از تنش روابط هند با ایران کاست بعد از انقلاب ایران به جنبش عدم تعهد پیوست رابطه آن با آمریکا قطع شد. با این اقدامات هند نفس راحتی کشید. در زمان جنگ هند خواستار خاتمه جنگ از طریق مذاکره شد. علی رغم تاثیرات جنگ بر روابط سیاسی دو کشور، همکاری های اقتصادی دو کشور گسترش یافت. در 1372 رائو نخست وزیر هند به تهران سفر کرد همچنین آقای هاشمی در سال 1374 به هند سفر کرد. وقایعی چون اختلاف ایران و پاکستان بر سر افغانستان و ظهور طالبان، تحریکات آمریکا برای رقابت منطقه ای ایران و پاکستان موجب شد تا هندیها از این فرصت برای بهبود روابط با تهران بهره لازم را ببرند، چنانچه واجپایی رهبر حزب بی جی پی در 1995 ایران را متحد استراتژیک هند خواند و قراردادهای دوجانبه ای بین دو کشور امضاء شد. وقوع حادثه تخربی مسحد بابری در دسامبر1992 توسط هندوهای افراطی و عکس العمل ایران نسبت به آن حوادث روابط اقتصادی دو کشور را تحت تاثیر قرارداد و مانع از اجرای برخی از قراردادهای مهم بین دو کشور شد. (37)
پس از سفر نخست وزیر هند به تهران در سال 1380 شاهد گسترش روابط سیاسی و بین المللی و افزایش حجم روابط اقتصادی بین دو کشور بودیم. دعوت هند از آقای خاتمی در 5 بهمن 1381 برای بازدید از هند و شرکت در مراسم روز ملی آن کشور به عنوان مهمان ویژه سمبل بنای نوین در روابط دو جانبه و آغاز حرکت دو کشور به سمت همکاریهای استراتژیک در سطوح دوجانبه و مسائل خارجی بود.
مهمترین محور همکاری هند و ایران در بخش ترانزیت، عبور کالاهای هندی از طریق ایران به افغانستان، کشورهای مشترک المنافع، روسیه و شمال اروپا می باشد. همچنین بازار یک میلیاردنفری هند می تواند بازار خوبی برای کالاهای صادراتی ایران باشد. صادرات نفت خام به هند وو اردات بنزین و گازوئیل از آن کشور رقم عمده حجم روابط اقتصادی را تشکیل می دهد. در سال 2003 حجم مبادلات بازرگانی دو کشور به 3 میلیارد دلار ارتقاء یافت. (38)
هم اکنون تعداد زیادی از دانشگاههای هند به تدریس زبان فارسی مشغول هستند. زبان فارسی از جنبه مهم همکاری های فرهنگی یبن دو کشور است و اعزام دانشجو بین دو کشور زمینه گسترش روابط فرهنگی دو کشور را باعث گردیده است.
6- همکاری های نفت و گاز پتروشیمی ایران و هند
در سال 1374 موضوع احداث خط لوله گار ایران به پاکستان و هند مطرح شد و یادداشت تفاهمی در این رابطه بین ایران و هند امضاء شد. اما با توجه به اینکه مسیر لوله از سواحل پاکستان می گذشت، مطالعات امکان سنجی برای صدور 20 تا 30 میلیارد متر مکعب گاز در سال در آن قسمت از سواحل پاکستان متوقف شد زیرا نیاز به موافقت دولت پاکستان داشت. با بروز درگیری مرزی بین هند و پاکستان و جنگ کارگیل در سال 1378 روابط دو کشور به تیرگی و در حد جنگ تمام عیار هسته ای پیش رفت، لذا هندیها به هیچ وجه حاضر به ریسک امنیت خط لوله که از پاکستان می گذشت نبودند هرچند پاکستانیها برای امنیت خط لوله خشکی تعهد دادند، اما علیرغم پیگیری های مستمر ایران، هندیها به دلایل سیاسی موافقت نهایی خود را با این پروژه اعلام نمی داشتند. با توجه به نیاز روز افزون هند به انرژی و همچنین کاهش تنش بین هند و پاکستان و پیگیری های ایران این طرح به مراحل نهایی نزدیک گردیده است. خط لوله مزبور به خط لوله صلح مشهور گردیده است. مقامات سه کشور برای اجرای کردن طرح مذکور بیش از پیش ابراز علاقه می کنند اما با توجه به مسائل بین المللی و منطقه ای و کارشکنی های آمریکا در این زمینه آینده این طرح در هاله ای از ابهام می باشد. (39) هم اکنون هند حدوداً روزانه به 115 میلیون مترمکعب گاز نیاز دارد اما تولید داخلی آن روزانه تقریباً 65 میلیون مترمکعب است در سال 82 بیش از یک و نیم میلیارد دلار نفت به هند فروخته شد. صادرات پتروشیمی ایران به هند 16 درصد از کل صادرات پتروشیمی را تشکیل می دهد.
پی نوشت های فصل سوم:
1- بهروزان گلیه گل، کتاب سبزهند (تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1383) صص 2-1
2- گلیه گل، پیشین، صص 3-2
3- پیشین، ص 4
4- پیشین، ص 4
5- پیشین، ص 13
6- پیشین، ص 14
7- پیشین، صص 20-19
8- پیشین، ص 20
9- پیشین، ص 97
10- پیشین، ص 97
11- پیشین، ص 98
12- پیشین، ص 100
13- پیشین، ص 100
14- پیشین، ص 102
15- پیشین، ص 103
16- پیشین، صص 107-105
17- پیشین، صص 109-108
18- پیشین، ص 110
19- پیشین، ص 110
20- پیشین، ص 112
21- پیشین، ص 112
22- پیشین، ص 112
23- پیشین، ص 28
24- پیشین، ص 30
25- پیشین، ص 115
26- پیشین، صص 116-115
27- پیشین، ص 117
28- پیشین، صص 121-120
29- پیشین، ص 159
30- پیشین، ص 160
31- پیشین، ص 161
32- پیشین، ص 161
33- پیشین، صص 163-162
34- پیشین، ص164
35- پیشین، صص 167-165
36- پیشین، صص 192-189
37- پیشین، صص 195-193
38- پیشین، ص 204
39- پیشین، ص 201
فصل چهارم: همکاری های منطقه ای در جنوب آسیا
ا- اتحادیه همکاری های منطقه ای جنوب آسیا (سارک)
گامهای نخست تشکیل این اتحادیه از طرف ضیاء الرحمن رئیس جمهور بنگلادش در نوامبر 1980 برداشته شد. وی از رهبران کشورهای جنوب آسیا خواست برای همکاری در قابل یک سازمان با هم تلاش کنند. بعد از نشست هایی در این زمینه، در نهایت در نشست را کادر دسامبر 1984 سران کشورهای عضو سند تشکیل اتحادیه (سارک) را امضاء کردند و فعالیتهای رسمی سازمان آغاز گردید. (1)
عوامل موثر در شکل گیری سارک عمدتاً اقتصادی و اجتماعی است، مسائلی نظیر فقر و بیکاری، بدهی گسترده خارجی، تراکم جمعیت، در آمد سرانه پایین، قاچاق و تروریسم از مهمترین موانع توسعه و رشد این منطقه است که کشورها برای مقابله با آنها نیازمند همکاری در سطح منطقه هستند. علاوه بر آن کشورهای ضعیف منطقه برای مقابله با هرمونی قدرتهای برتر یعنی هند و پاکستان روبه منطقه گرایی آورند تا از طریق درگیر کردن آنها در اتحادیه از تسلط تمام عیار آنها بکاهند. (2)
تشکیلات سارک عبارت است از: 1- شورای وزیران؛ متشکل از وزرای خارجه کشورهای عضو که در هر سال یک بار همدیگر را ملاقات می کنند و وظیفه تنظیم سیاستها، ارزیابی برنامه ها و تصمیم گیری روی موضوعات را دارد. 2- کمیته ایستا؛ که متشکل از معاونین وزرای خارجه دولتهای عضو می باشد. هرسال دوبار تشکیل جلسه می دهد و گزارشات کار خود را تقدیم شورای وزیران می نماید. 3- کمیته تکنیکی 4- دبیرخانه؛ جهت هماهنگ کردن و نظارت برفعالیتهای سارک در 1987 تاسیس گردید. دبیرکل از سوی شورای وزیران پس از معرفی دولتهای عضو منسوب می گردد. دبیرکل برای دو تا سه سال منصوب می گردد. (3)
زمینه هایی همگرایی در سارک در واقع همان مشکلات و موانع رشدی بود که بر سر راه کشورهای منطقه وجوددارد و برای رفع آنها، این کشورها نیاز به همکاری با هم دارند، اما موانعی نیز بر سر راه همکاری کشورهای عضو سارک وجود دارد که از آن جمله می توان به شرایط نابسامان اقتصادی، عدم برابری در توان اقتصادی، وابستگی های خارجی، عدم مکملیت اقتصادی، مسائل قومی و مذهبی، مسائل امنیتی اشاره کرد. (4)
کشورهای جنوب آسیا، در مراحل مختلفی از توسعه و رشد اقتصادی هستند، هند جزء 10 کشور صنعتی بزرگ جهان است و پاکستان در سطح متوسط و بقیه کشور ما از توسعه نیافته ترین کشورهای جهان هستند. این منطقه یک پنجم جمعیت جهان را در خود جای داده است. توزیع منابع منطقه را دارد. 77 درصد جمعیت، 72 درصد کل مساحت، 84 درصد کل زمین های قابل کشت، 81 درصد زمینهای جنگلی و 78 درصد تولید ناخالص ملی منطقه در اختیار هند است. سه چهارم فقرای جهان در این منطقه زندگی می کنند. رشد جمعیت بالا است که فشار زیادی بر روی منابع رشد اقتصادی کشورها می گذارد.
در حال حاضر کشورهای سریلانکا، هند، بنگلادش و پاکستان با اختلاف قومی – مذهبی جدی مواجه هستند که نشان دهنده عجز سیستم های سیاسی این کشورها برای ایجاد یک نظام نمایندگی سیاسی موثر برای کلیه طبقات اجتماعی است. کشورهای منطقه یکدیگر را متهم به حمایت از گروه های مخالف داخل کشور دیگر قلمداد می کنند و این موضوع یکی از موانع بر سر راه همگرایی منطقه ای می باشد. جنوب آسیا از لحاظ طبیعی با مرکزیت هند است یعنی تمام کشورها همسایه هند هستند، به همین دلیل هیچ طرحی در منطقه درباره همکاری متقابل نمی تواند بدون مرکزیت هند صورت پذیرد، که این خود مانعی برای مشارکت برابر ایجاد می کند.
اما مهمترین مشکل امنیتی در جنوب آسیا تداوم تضاد و کشمکش حل نشده میان هند و پاکستان است. همچنین تفاوت در نظامهای سیاسی و نحوه نگرش رهبران سیاسی نیز مشکلی بر سر راه همگرایی منطقه می باشد. اما وجود مشکلات مشترک به ویژه در عرصه اقتصادی و اجتماعی می تواند کشورها منطقه را واردار به همکاری و تلاش در راه حل معضلات نماید.
2- جنوب آسیا و نظام بین الملل
اگر به این منطقه به عنوان یک نظام فرعی بنگریم که در درون و برون تعاملاتی دارد خواهیم دید برخی از قدرتهای در همجواری و یا در نزدیکی مرزهای جغرافیایی این منطقه حضور دارند و برخی از خارج منطقه در آن نفوذ و به اعمال قدرت می پردازند.
الف: چین
روابط چین در جنوب آسیا بیشتر جول روابط با پاکستان و هند که مانند این کشور دارای قدرت هسته ای هستند می چرخد. چین و هند دارای روابط طولانی هستند و علیرغم روابط حسنه بر سر تبت مشکل داشته اند. با تغییرات ایجاد شده در نظام بین الملل، چین و هند به دلیل قدرت و توانایی بالقوه سیاسی، فرهنگی، نظامی، اقتصادی نه تنها در منطقه بلکه در عرصه بین الملل به بازیگران موثر تبدیل شده اند.
تا قبل از فروپاشی، چین نگران رابطه هند و شوروی بود اما پیش از آن روابط بیشتری روی هند متمرکز شده است. بعد از 11 سپتامبر آنها در مقابل مسائل مشترکی چون تروریسم، بنیادگرایی اسلامی به هم نزدیک شده و هر دو از اشاعه اسلام و تروریسم در منطقه می هراسند. هند نیز از بهبود روابط چین با پاکستان و تاثیر منفی آن بر روابطش با چین می هراسد.
مهترین اهداف چین در آسیا عبارتند از: جلوگیری از هرگونه سلطه طلبی و بازی قدرت، تاکید بر حل مسالمت آمیز اختلافات بین هند و پاکستان، جلوگیری از اشاعه بنیادگرایی اسلامی در مرزهای خود با توجه به مرز مشترک با افغانستان، مبارزه با تروریسم منطقه ای که نمود آن پیمان شانگهای است، حمایت از توسعه اقتصادی که بتواند سطح معقول زندگی را برای همه فراهم کند. (5)
ب: روسیه
تا قبل از فروپاشی، شوروی درصدد بود در قالب همکاری های دفاعی، نظامی، معاملات تجاری جای پایی در جنوب آسیا پیدا کند. فروش تسلیحات، هسته اصلی روابط شوروی با کشورهای جنوب آسیا بود. دهلی بیش از 70% واردات تسلیحاتی خود را از شوروی انجام می داد. با فروپاشی شوروی و حمایت آمریکا و چین از پاکستان سلاحهای در دسترس هند کاهش یافت و دهلی را واردار کرد در امور نظامی خود بازنگری جدی به عمل آورد.
مسکر در حال احیای مجدد مثلث استراتژیک پکن، دهلی نو، مسکو برای جلوگیری از نفوذ ناتو به سمت شرق است همچنین جلوگیری از حضور همه جانبه آمریکا در منطقه، گسترش همکاریها با هند در قالب مبارزه با تروریسم، کسب منافع اقتصادی از روابط دو جابنه با کشورهای جنوب آسیا از اهداف مسکو در جنوب آسیا می باشند. (6)
ج: آمریکا
ظهور دو قدرت هسته ای هند و پاکستان و همسایگی آنها با افغانستان به عنوان کانون مواد مخدر و تروریسم و ترس از اشاعه تسلحیات اتمی به خارج از منطقه موجب گردیده که توجه قدرتهای بزرگ این منطقه افزایش یابد و وقوع حوادث 11 سپتامبر این توجه را دو چندان کرد زیرا پاکستان مامن نیروهای طالبان و القاعده شناخته شد.
در گذشته تمرکز سیاست آمریکا در این منطقه جزء در مواقع بحرانی کمتر مورد توجه قرار می گرفت. پس از آزمایش اتمی هند و پاکستان مجدداً توجه آمریکا به منطقه جلب گردید، اما پس از حادثه 11 سپتامبر و مطرح شدن برخی کشورهای منطقه به عنوان پایگاه تروریستها اهمیت منطقه از نظر آمریکا افزایش یافت. آزمایشات اتمی پاکستان باعث محدود شدن کمک آمریکا به پاکستان در زمینه مواد مخدر و پناهندگان افغانی شد و آمریکا به رابطه با هند روی آورد. تا قبل از 11 سپتامبر آمریکا به دنبال حفظ صلح و ثبات در روابط دو جانبه بود که روابط با پاکستان بیشتر از جنبه نظامی و استراتژیک قابل مشاهده است و با هند در کنار اهداف استراتژیک اهداف اقتصادی و سیاسی نیز مدنظر بود. آمریکا به دنبال توسعه روابط با هند در قبال چین می باشد.
در گذشته در منازعه کشمیر، آمریکا در طی دوره های مختلف درگیری سعی بر حل بحران بین دو کشور داشت چون آمریکا هم به نقش هند در حفظ صلح و ثبات منطقه شبه قاره آگاه بود و هم از طرفی نمی خواست پاکستان تحت سلطه نظامی هند قرار گیرد و از منافع پاکستان حمایت می کرد. پس از 11 سپتامبر نفوذ آمریکا در منطقه چشمگیر شد، از طرفی آمریکا نیاز به پایگاهی برای حمله به افغانستان داشت و از طرف دیگر پاکستان حامی اصلی طالبان در منطقه بود لذا آمریکا اولویت سیاست خارجی خودرا به حضور در این منطقه قرار داد و پاکستان بیش از پیش مورد توجه آمریکا قرار گرفت و این اهمیت زمینه را برای لغو تحریمهای علیه پاکستان فراهم کرد.
آمریکا دغدغه های امنیتی پاکستان را قابل قبول نمی داند و نمی پذیرد که هند یک تهدید امنیتی برای پاکستان محسوب می شود، بلکه تلاش می کند به رهبران پاکستان در قابل قبول نمی داند و نمی پذیرد که هند یک تهدید امنیتی برای پاکستان محسوب می شود، بلکه تلاش می کند به رهبران پاکستان بقبولاند که امنیت و حیات پاکستان از داخل و با قدرتمند شدن احزاب سیاسی اسلام گرا و افزایش فعالیتهای فرقه های افراطی تهدید می شود و پاکستان برای تداوم حیات اقتصادی خود و نیاز به وامهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول که تحت نفوذ قرار دارند و نیاز به سرمایه گذاری خارجی چاره ای ندارد جز این که تعریف آمریکا از خطر امنیتی متوجه پاکستان را بپذیرد.(7)
هندوستان امروزه با توجه به ماهیت مذهبی منازعه کشمیر، شدت یافتن قدرت گروههای مذهبی در تعیین سیاستهای داخلی پاکستان وجود بیش از 100 میلیون مسلمان در کشور که ظرفیت تبدیل شدن به یک تهدید امنیتی را دارا می باشند.
دوستی نزدیک با آمریکا را یک الزام می داند. و با توجه به سیاست خارجی آمریکا که بر محور مبارزه با تروریسم می چرخد این فرصت تاریخی برای هندوستان فراهم شده که از دغدغه های جهانی آمریکا در جهت منافع خود استفاده کند. همچنین با توجه قدرت سیاسی و اقتصادی چین در آینده که خطری برای آمریکا و سلطه آن محسوب می شود، هند نقش مهم تری را از نظر تصمیم گیرندگان آمریکایی در معاملات بین المللی این کشور به دست آمده است.
پی نوشت فصل چهارم
1- سمیه قنبری، سارک و همگرایی در جنوب آسیا (پایان نامه کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای، دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز، دانشکده علوم سیاسی، 1383) صص 126-125
2- قنبری، پیشین، صص 148-139
3- پیشین، صص 132-129
4- پیشین، صص 155-150
5- پیشین، صص 192-191
6- پیشین، صص 198-196
7- پیشین، صص 196-193
فهرست منابع
1- ابراهیم خانی، حسین، هند و پاکستان و کشمیر؛ (پایان نامه کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشکده علوم سیاسی، 1375)
2- بهروزان، گیله گل، کتاب سبز هند؛ (تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1383)
3- فرزین نیا، فریبا، کتاب سبز پاکستان؛ (تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1376)
4- فرزین نیا، فریبا، کتاب سبز بنگلادش؛ (تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1374)
5- فرزین نیا، فریبا، سیاست خارجی پاکستان تغییر و تحول؛ (تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1373)
6- قنبری، سمیه، سارک و همگرایی در جنوب آسیا؛ (پایان نامه کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشکده علوم سیاسی، 1383)
7- کریم نیا، نوید، کتاب سبز نپال و بوتان؛ (تهران دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1376)
8- ناجی راد، محمد علی، کتاب سبز مالدیو؛ (تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1376)
نتیجه گیری:
منطقه جنوب آسیا با نزدیک به 5/1 میلیارد نفر حدود یک چهارم جمعیت جهان را در خود جای داده است، که البته اکثر این جمعیت فقیر می باشند. حدود یک چهارم فقرای دنیا در این منطقه زندگی می کنند. یکی از مشکلات و معضلات کشورهای منطقه، همین جمعیت فقیر و بیکاری می باشد. کشورهای این منطقه جزء کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه می باشند و به جزء هند و تا حدی پاکستان که از لحاظ صنعتی به پیشرفتهایی دست یافته اند بقیه کشورها جزء عقب مانده ترین کشورها می باشند. از لحاظ منابع کشاورزی (آب و زمین) منطقه ای مستعد می باشد ولی تولیدات کشاورزی آن جوابگوی جمعیت زیاد منطقه نمی باشد. بیش از 70% تمام منابع انسانی، معدنی، کشاورزی و … منطقه در دست کشور هندوستان می باشد و به همین خاطر علی رغم درگیری این کشور با پاکستان، هند تسلط خاصی بر روی سایر کشورها دارا می باشد.
اصولاً هر بحثی در مورد منطقه جنوب آسیا حلو محور دو کشور مهم منطقه یعنی هند و پاکستان دور می زند. دو کشوری که با توجه به پیشنیه تاریخی مشترک، بعد از استقلال ، بر سر مسائل مرزی در منطقه کشمیر اختلاف داشته اند و در مقاطعی این درگیریها بسیار بالا گرفته و نگرانیهایی را در جامعه جهانی ایجاد نموده است و باعث تحمیل هزینه های نظامی زیادی بر کشورهای منطقه گردیده است. البته منازعات قومی و مذهبی در اکثر کشورهای منطقه وجود دارد. همچنین شاهد این می باشیم که حکومتها در این منطقه دارای ثبات زیادی نبوده و اکثراً با کودتاهای نظامی قدرت در این کشورها دست در دست می گردد. سلطه دموکراسی در کشورهای منطقه به جزء هندوستان که تا حدودی یک نظام دموکراسی در درون خود ایجاد کرده است بسیار پایین می باشد و شاخص توسعه انسانی نیز در کل منطقه بسیار پایین می باشد.
هند و پاکستان جزء قدرتهای اتمی می باشند و همین موضوع خطر ایجاد یک جنگ هسته ای را در منطقه در پی داشته است. هند با توجه به جمعیت زیاد، رشد قابل قبول اقتصادی و صنعتی و اهمیت استراتژیک، به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ حتی الامکان در زمینه اقتصادی در آینده نظام بین الملل مطرح می باشد. نیاز منطقه به انرژی نفت و گاز در آینده بسیار زیاد می باشد و با توجه به اینکه در ذخایر منطقه جوابگوی نیازها می باشد این کشورها مخصوصاً هند در تلاش برای تامین انرژی از دیگر مناطق می باشند و در همین زمینه مذاکراتی هم با ایران داشته اند که تاکنون این مذاکرات نهایی نگردیده است.
تا اواسط قرن بیستم اکثر کشورهای منطقه تحت سلطه استعمارگران قرار داشتند و بعد از استقلال این کشورها بیشتر درگیر مسائل و مشکلات داخلی خود بودند و قدرتهای جهانی هم توجه چندانی به این منطقه نمی کردند مگر در مواقع بحرانی، اما بعد از اینکه دو کشور منطقه یعنی هند و پاکستان به سلاحهای اتمی دست یافتند و بخصوص بعد از حوادث 11 سپتامبر و حضور نیروهای القاعده و طالبان در مجاورت بین منطقه و حتی حضور در پاکستان، این منطقه بار دیگر مورد توجه قدرتهای بزرگ مخصوصاً آمریکا قرار گرفت و در چارچوب مبارزه با تروریسم یکی از کانون هایی که مورد توجه قرار گرفت همین منطقه بود.
هند بعد از استقلال یکی از پایه گذاران نهضت عدم تعهد بود و بیشتر به سمت کشورهای سوسیالیستی گرایش داشت اما از دهه 1990 به بعد این کشور روابط بیشتری با کشورهای غربی و توسعه یافته برقرار نموده است و به سمت اقتصاد بازار آزاد حرکت نموده است در حال حاضر هند از کشورهایی است که از سیاست جهانی و منطقه ای آمریکا از جایگاه بالایی برخوردار است به خصوص با تهدانی که از جانب قدرت دیگر مجاور این منطقه یعنی چین در حال و آینده نظام بین الملل متوجه یک جانبه گرایی آمریکا می باشد، این کشور سعی دارد هند را در مقابل چین تقویت نماید تا بتواند آن کشور را مهار کند.
در بحث همکاریهای منطقه ای در جنوب آسیا، اتحادیه همکاری های جنوب آسیا (سارک) در اواسط دهه 80 میلادی تشکیل گردید. مشکلات و معضلاتی که در پیش روی کشورهای منطقه بود مثل فقر، بیکاری، جمعیت زیاد، تروریسم، درگیری های قومی، مذهبی و … از عوامل همگرایی در منطقه می باشد که از طرف دیگر همین مشکلات بعلاوه سطح نابرابر توسعه یافتگی و عدم مکملیت اقتصادی این کشورها باعث شده که همکاری ها و روند همگرایی در این منطقه با کندی پیش برود. به طور کلی سارک در مقایسه با دیگر سازمان های منطقه ای مثل آسه آن که در مجاورت این منطقه می باشد خیلی موفق عمل نکرده است.
1
39