مقدمه:
استرالیا که همچون جزیره ای بزرگ در اقیانوسیه و در نیمکره جنوبی واقع شده از نظر زمین شناسی کهن ترین خشکی جهان به شمار میآید.
گرداگرد استرالیا را آب فرا گرفته است: دریای ارافورا و دریای تیمور در شمال دریای مرجان در شمال خاوری، دریای تاسمان و اقیانوس آرام جنوبی در خاور آن، اقیانوس هند در باختر و جنوب باختری و اقیانوس منجمد جنوبی در جنوب آن میباشد.
استرالیا از شش ایالت و دو سرزمین تشکیل شده است:
1. ویلز جنوبی نو که مرکز آن سیدنی بود.
2. کوینزلند که مرکز آن بریسبین میباشد.
3. استرالیای جنوبی که مرکز آن آدلاید است.
4. تاسمانیا که جزیره ای است در جنوب خاوری سرزمین اصلی واقع شده و مرکز آن هوبارت میباشد.
5. ویکتوریا که مرکز آن ملبورن است.
6. استرالیای باختری که مرکز آن پرت میباشد.
7. سرزمین شمالی که مرکز آن داروین است.
8. منطقه پایتخت استرالیا (کانبرا) می باشد.
میراث طبیعی- چالش مردمان بومی و سکونت با اروپائیان:
استرالیا تنها کشوری است که قاره کاملی را در بر گرفته است.
مساحت استرالیا همراه با ایالت جزیره ای تاسمانیا 7/7 میلیون کیلومتر مربع است. و بعد از اتحاد شوروی، کانادا، جمهوری خلق چین، ایالات متحده آمریکا و برزیل از لحاظ مساحت ششمین کشور بزرگ جهان به شمار می رود. و بیش از 80 درصد این قاره در مناطق اقلیمی خشک و نیمه خشک قرار دارد. در واقع استرالیا خشک ترین قاره جهان به شمار می رود. صرف نظر از آنکه این مقایسه برحسب میزان بارندگی یا به خصوص، برحسب منابع آب سطحی انجام شود یا خیر، کشاورزی بااستفاده از آبیاری از لحاظ مساحت محدود است و کشاورزی دیمی تا حدودی منحصر به قسمتهای شرقی، جنوب شرقی و جنوب غربی قاره است.
اگر قرار باشد که بهره بردرای از زمین های دائمی قابل کشت و نگهداری آنها مطرح باشد باید محدودیت های ناشی از محیط طبیعی شناخته شود. این محدودیت ها برای مردم بومی مشکلات نسبتاً اندکی بیش میآورد. زیرا فرهنگشان با محیط طبیعی همخوانی دارد. در فرهنگ بومی، مردم جزیی از اکوسیستمهایی به شمار می روند که در آن می زیند و به ویژگیها و نوسانهای محیط به نحوی پاسخ می گویند که تعادل اکولوژیک گیاهان و جانداران و زمین را حفظ میکند.
درمقام مقایسه سکونت اروپاییان در قاره کشت زمین و ایجاد تغییراتی در گیاهان و جانوران این تعادل را به نحو چشمگیری بر هم زده است. هر چند استرالیا فقط دویست سال در تصرف اروپاییان بوده است و گر چه تعداد جمعیت آن اندک بوده از دست رفتن مرغوبیت خاک هم اکنون به صورت بزرگترین مساله محیط زیست در استرالیا در آمده است.
و خوشبختانه اکنون به نظر می رسد که آگاهی از ابعاد در این مساله و نیاز به تغییر شیوه های بهره برداری از زمین برای کاهش فرسایش بیشتر روز به روز فزونی میگیرد و امید می رود که روند انحطاط معکوس میشود.
استرالیا از این لحاظ از موقعیت خوبی برخوردار است زیرا تعدادی از موسسات پژوهشی معتبر بین المللی اختصاصاً درباره جنبه های گوناگون بهره برداری از زمین در این کشور به بررسی پراخته اند که قابل توجه می باشد.
جمعیت استرالیا، ترکیب و پراکندگی:
تا پیش از دستیابی اروپاییان به استرالیا، تنها ساکنان آن مردمانی با پوست تیره بودند که همچنان در اقتصاد نو سنگی (شکار و گردآوری خوراک) به سر می بردند که امروزه آسترالوید نامیده میشوند. به گمان دانشمندان بومیان مزبور حدود دوازده هزار سال پیش از جزیره های جنوب خاوری آسیا به این سرزمین راه یافته اند. البته برخی از دانشمندان نژاد شناس می گویند که ورود بومیان به این سرزمین، حدود چهل هزار سال پیش صورت گرفته است.
استرالیا از نظر جمعیتی میتوان به سه بخش تقسیم کرد: یک بخش تقریبا غیرمسکونی یک بخش با اسکان پراکنده و بخشی دیگر نسبتاً پرجمعیت است.
عامل اصلی افزایش جمعیت برنامه گسترده مهاجرتی این کشور بوده است از هر چهار نفر استرالیایی یکی در خارج از این کشور چشم به جهان گشوده است. از هر پنج استرالیایی یک نفر پدر و یا مادرش در خارج از کشور به دنیا آمده است. استرالیا یکی از گراترین شهرها کشورهای جهان است، زیرا در حدود 64 درصد از جمعیت آن در پایتخت، شهرهای بزرگ و مرکز ایالتها زندگی می کنند و کمتر از 15 درصد در منطقه های روستایی به سر می برند.
و گمان می رود که شمار بومیان استرالیا در آغاز دستیابی اروپائیان به این سرزمین سیصد هزار نفر بوده ، ولی از آن زمان به بعد پیوسته شمار بومیان این سرزمین کاهش یافته تا جایی که در سال 1963 جمعیت بومیان را یکصد و شصت هزار نفر تخمین زده ، و بر پایه آمار 1981 شمار بومیان چهل و یک هزار تن بوده است. از دهه 1970 دولت فدرال استرالیا، حمایت از بومیان را عهده دار شد و بر پایه قانون مصوب 1976 حقوق مالکیت زمین بومیان (به استثنای منابع زیر زمینی آنها) به رسمیت شناخته شد.
سلطه اروپاییان بر بومیان استرالیا:
جمعیت The Aboriginals (یک گروه بومی استرالیا که سکنه اولیه این کشور بودند) به طور حزن انگیزی از لحاظ آماری ناچیز برآورده شده است. این گروه از زمان ورود کاپیتان کوک در بوتانی بای از آزار و شکنجه رنج برده اند و جمعیت آنان پیوسته در حدود 200 سال اخیر کاهش یافته است در اولین سالهای حکومت انگلستان این دولت روش هایی را ایجاد و تصویب کرد که به جمعیت بومی ها تلفات زیادی وارد آمد مثلا با ورود 3 ساله ناوگان انگلیس در سیدنی جمعیت بومی ها توسط آبله و آنفلانزا، تصادفات و مرگ های ناجوانمردانه به کاهش یافت از نظر انگلیسی ها، بومی ها مادون انسان بودند. این نگرش قوی بو دو به نسلهای بعدی استرالیا سرایت کرد. اواخر 1970 بومیان بعد از تاریک دشن هوا اجازه حضور در شهر یا شهرک ها را نداشتند و تبعه کشورشان به حساب نمی آمدند. خودداری از ارایه تابعیت به افراد بومی منجر به این باور اساسی شد که در حقیقت بومی ها بشر نمی باشند و فاقد حقوق انسانی اند در طول 20 سال اخیر دولت سعی کرده است که به جمعیت بومی ها کمک کند اما این حقیقت را نمیشود فراموش کرد که هیچ چیز نمی تواند وحشت و بیزاری 200 سال پیش را جبران کند مردم بومی ها در حال حاضر از اعتیاد به مشروب ، مرگ و مسیرهای دوران کودکی مرگ در زندان و گرفتاریهای جنایی رنج می برند، به علاوه متوسط عمر این گروه از دیگر استرالیایی ها کوتاه تر است. امروزه یافتن تعداد زیادی از بومی های اصیل سخت است. مردم بومی در صورتی بومی خوانده میشوند که دارای بتار بومی باشند بسیاری از افراد بومی دارای موهای بلوند و چشمان آبی هستند اگر چه دارای ویژگیهای متمایز ظاهری هستند اما تشخیص آنها از دیگران به لحاظ قیافه مشکل است.
جمعیت بومی تقریبا 10000 نفرا ست در طول 200سال جمعیت آن از 100.000 نفر کاهش یافته است و باعث شده که مردم از زمینه های تاریخی و فرهنگی شان جدا شوند. بسیاری از این افراد حس انزوا طلبی ، مهاجرت و حس بدبینانه ای نسبت به دولت دارند بسیاری از انسان شناسان و جهانگردان به سمت افراد بومی استرالیا مجذوب میشوند انسان شناسان دریافته اند افراد بومی پیش از اینکه انسان اولیه باشند دارای جوامع سوفسطایی متمایزی بودند آنها احتمالا به شیوه جهان غرب، سوفسطایی نیستند اما فرهنگی را اشاعه می دهند که با محیط شان هماهنگی دارد. دانش آنان درباره گیاهان و جانواران وسیع و مهیج است و توانایی آنها جهت زندگی در آب و هوا و نواحی سخت تکیه بر این دانش دارد زمان رویایی بومی سیستمی از باورها است که انسانها، حیوانات و طبیعت را به عنوان موجودات جدانشدنی نمایش می دهند و اساس زندگی فرهنگ بومی را تشکیل میدهد. برای فرد بومی زمین وقف شده است و تعارض احتناب ناپذیری بین افراد بومی و دولت استرالیا وجود دارد.
زمان آفرینش:
استرالیاییها بیش از بیشتر مردمان دیگر از تاثیر شکل دهنده محیط برانسان آگاهند. بومیان که 40.000 سال پیش از آغاز سلطه سفیدها دراسترالیا سکونت کردند ماهرانه با محیط خود سازگار شدند. آنان فاقد غلات وحبوبات بودندو جامعه ای شکارچی و گردآورنده خوراک باقی ماندند و نوع زندگی شان تعادل بومی شناختی را بر هم نمی زد. تا سال 1788 شاید تعداد آنان به 750.000 نفر، یعنی یک نفر در هر کیلومتر مربع، می رسید. کاپیتن جیمز کوک، پیش از آنکه به نام بریتانیا بر این سرزمنین ادعای مالکیت کند . هنگام عبور از ساحل شرقی می اندیشید که این مردم "بسیار خوشبخت تر از ما اروپاییان هستند … زمین و دریا به فراخور حال خود همه چیزهای لازم برای زیستن را در اختیارشان می گذارد" اما نو رسیدگان سفید پوست آماده نبودند که از فرهنگ بومی چیز بیاموزند و بومیان به بیماری و سلب مالکیت تن در دادند.
در مورد اسکان انگلیسی ها در استرالیا از انگیزه های سوق الجیشی و تجاری گوناگونی یاد میشود. این اقدام تجربه ای استثنایی بود. استرالیا تنها کشور مهم جهان است که به عنوان زندان تاسیس شد بین 1788 تا 1868 در حدود 160.000 محکوم، که بیشتر آنان مرد بودند، به دستور محاکم انگلیس به استرالیا تبعید شدند. نویسندگان انگلیسی با آب و تاب تمام از آن با عنوان مستعمره دزدان، یاد می کردند نخستین ساکنان استرالیا بومیان، شکارچیان و گردآورندگان خوراک بودند و گمان می رود که در حدود 40.00 سال پیش از آسیا به این سرزمین مهاجرت کرده اند. زندگی آنان در طی قرون متمادی دست نخورده باقی ماند. و شاید در آن دوران تنها کسانی که پا به استرالیا گذاشته اند بازرگانان اندونزیایی باشند که در ساحل شمال شرقی قاره رفت و آمد می کرد. اما استرالیا در نظر بقیه جهان تا کمتر از 400 سال پیش ناشناخته بود.
جمعیت استرالیا
و جمعیت استرالیا در سال 1997 حدود 18.4 میلیون نفر بود و در 20 سال گذشته بیش از چهار میلیون نفر افزایش جمعیت داشته است.
چنین پیش بینی شده است که جمعیت در سال 1999 به 19 میلیوهن نفر در سال 2010 به 20 میلیون نفر در سال 2020 به 22 میلیون نفر و در سال 2050 به 26 تا 28 میلیون نفر برسد. (اگر چه چنانچه روند کنونی رشد جمعیت ادامه یابد، جمعیتی بسیار کمتر از 20 میلیون تا سال 2050 پیش بینی میشود. در 20 سال گذشته تعداد افراد بالای 65 سال (که در سال 1997، 12 درصد از جمعیت را تشکیل می دادند) و بخصوص افراد بالای 85 سال زیاد شده است. پیش بینی میشود که تا سال 2020 افراد بالای 65 سال حدود 20 درصد از جمعیت را تشکیل دهند، میانگین سن جمعیت استرالیا درسال 1997 حدود 34 سال بود.
جمعیت بومیان و ساکنان جزیره torres strait استرالیا حدود 300.000 نفر است که بیش از نیمی از آنها در نیوساوت و لزوکویینزلند زندگی می کنند. در سال 1788 که استرالیا مستعمره انگلستان شد جمعیت بومیان بین 200.000 تا 750.000 نفر تخمین زده شد اگر چه در قرن نوزدهم و بیستم این تعداد کاهش چشمگیری یافت، و از آن زمان تا کنون جمعیت دوباره تعدیل شده است. تا سال 1961 نژاد خا لص بومیان در محاسبه جمعیت استرالیا منظور نمی شد .
پدی رو، شاعر بومی، اهل بروم، واقع در استرالیای غربی،
درباره حماسه های مردمش 3 کتاب نوشته است.
خوراک بومیان استرالیا:
بومیان باشکار و گردآوری خوراک روزگار می گذراندند. و با کشاورزی و شهرنشینی آشنایی نداشتند ولی بازرگانی و داد و ستد میان قبیله های گوناگون در سراسر این سرزمین پهناور رواج داشت تا اینکه در سده هیجدهم اروپاییان به این سرزمین راه یافتند.
هنر بومیان استرالیا:
هنر بومیان استرالیا به کهن ترین سنت هنری زنده جهان که طی هزاران سال تداوم یافته است تعلق دارد. این هنر امروزه نیز به حیات خود ادامه میدهد و تحول می یابد، زیرا در گنجینه خاطرات نسلهای پیاپی مردم بومی حفظ شده است. مردمی که فراخنا ژرفا نماد پردازی، قوت و وحدتی بدان بخشیدند.
با وجود آنکه 200 سال سکونت اروپاییان بافت سنتی زندگی بومی را فرسوده کرده و فرهنگ بسیاری از گروههای بومیان را کم رنگ کرده است. بخشی غنی و گسترده از میراث هنری بومیان همچنان به حیات خود ادامه میدهد در بسیاری از اجتماعات بومیان استرالیا این هنرها را هنوز جزء اساسی زندگی اجتماعی و مذهبی است. اما با تاکید جدی و تازه ای همراه است تاکیدی که هدفش تقویت هویت بومی و علم کردن ارزشهای سنتی در مقابل جامعه مهاجم بزرگتر است. غنا و تنوع فرهنگ بومی که از بسیاری لحاظ خارق العاده است حتی در استرالیا، همچون رازی سر به مهر حفظ شده است. اما در حالی که هنوز به خاطر حفظ سرشت مقدس بسیاری از جنبه های فرهنگ بومی بر راز داری تاکید میشود تمایل و بی پردگی روز افزونی برای سهیم کردن جنبههایی از آن با دیگران به چشم می خورد. به عنوان نمونه، هنوز همگان نمی دانند که استرالیا بزرگترین خزانه متر صخره ای دوران پارینه سنگی است. که بسیاری از آنها از لحاظ تاریخ بر نمایشگاههای معروف هنر صخره ای در اروپا و آفریقا تقدم دارند. در سراسر استرالیا هزاران محل وجود دارد که کنده کاریها و نقاشیهای عالی را در خود جای داده است به ویژه در استرالیای شمالی نماشگاههایی وجود دارد که رژه رویدادهای اساطیری و تاریخی از عهد باستان تا دوره های اخیر به شمار می رود. این آثار به عنوان آثار هنری منفرد خیره کننده اند و به عنوان نسبت مداوم تکامل یک سنت هنری استثنایی بی سابقه اند.
بیشتر آثار سنتی بومی را میتوان هنر مذهبی دانست که در آن منظره و اسطوره بر جنبه های دیگر غلبه کرده است. بدین ترتیب این هنر موضوعهای مربوط به اسطوره های مقدس و باورهای توتمی پیوسته با عصر رویا را زمان مقدس فرهنگ بومی که نمایانگر آغاز خلقت است تصویر و تقویت میکند به اعتقاد بومیان، تمام اشکال حیات- انسان، حیوان، پرنده، ماهی – جزیی از یک نظام لایتغیر و به هم پیوسته و یک شبکه گسترده مناسبات است که پیشینه آن به نیاکان "روح بزرگ عصر رویا" باز می گردد. عصر رویا تنها به دوران کهن خلقت مربوط نمیشود بلکه در زندگی معنوی بومیان امروز نیز به صورت رویا تداوم می یابد.
هنر بومیان اغلب بیان مطلبی درباره زمین نیز بوده و هست انعکاسی از رابطه میان بومیان با قطعات زمینی است که افراد یا گروهها از طریق پیوستگی های اساطیری یا روابط ویژه ای با ارواح با آنها پیوند برقرار می کنند. هنر، به مثابه جوهر نیروی اساطیری و آیینی بر زندگی جامعه بومی سایه افکنده است آن را متحد میکند و بدان معنی می بخشد.
موسیقی، رقص و آواز و هنرهای بصری مربوطه همه به نحو تفکیک ناپذیری به یکدیگر پیوسته اند. در جامعه بومی اثری از هنرمند "حرفه ای" وجود ندارد. همه در کار هنر شرکت می جویند، هر چند که آنهایی که به مهارتهای استثنایی دست می یابند شناخته و تشویق میشوند.
استرالیای بومی از گروههای کوچک مجزا با زبانهای مختلف و سرزمین های متمایز تشکیل می شد و هنوز نیز چنین است. این امر سبب شد که سبک ها و سنت های متفاوتی پدید آید. مثلا هنر صحرانشینان غربی ، باقوسها، خطوط و دوایر متحد المرکزش، سبک یگانه و کاملاً متمایزی دارد پاپونیا، یک مرکز جوامع بومی در سیصد کیلومتری غرب آلیس اسپرینگز، جایگاه کنونی گروههای قبیله ای متعددی است که وطن اصلی شان استرالیای مرکزی است. در اینجا، مردم والبیری پینتویی به کمک گیاهان، پر پرندگان گل اخرا و خاک رس طرحهای زمینی با شکوهی خلق می کنند. این الگوها نمایانگر زمین و همچنین رویدادهای دوران خلقت است. معانی نمادها در نقاشیهای زمینی بر حسبی محل کشف استنباط های مذهبی و میزان اطلاعاتی که هنرمندان اجازه بروز آن را داشتند متفاوت است. این نقاشیها، از طریق نمادها و علایمی که هنوز بخشی از ارتباطهای بومیان سنتی را تشکیل میدهد. قصه هایی نیز حکایت می کنند. در شمال سرزمین شمالی سبک های هنری متمایز دیگری وجود دارند. نقاشی های روی تخته سنگ یا پوست درخت در آرنهم لند غربی نمونه برجسته این سبک هاست. مردم بومی در این منطقه پهناور استوایی روابط نزدیک خود را با گذشته دور خود و با زمینی که هزاران سال بر آن زیسته اند حفظ کرده اند بیشتر آثار هنر تخته سنگی که در این منطقه فراوان است. بازتاب آن قدمت است و بر رشته های ارتباط بومیان با ایام کهن تاکید دارد. می گویند که برخی از قدیم ترین نقّاشی ها به دست ارواحی به نام میمی کشیده شده اند. این نقاشی ها خطوط جاندار وبا روحی هستند که معمولاً با گل اخرای قرمز مردان و زنانی را در حال دویدن، جنگیدن و یا شکار کردن نشان میدهد.
با وجود دخالت های اروپاییان زندگی مذهبی و تشریفات آن و فعالیت هنری همچنان به حیات خود ادامه داده و در این بخش از کشور توسعه یافته است. بسیاری از نقاشیهای روی پوست درختان که امروزه به دست هنرمندان آرنهم لند تولید میشود بازتاب تداوم چشمگیر همان سبک و موضوع نقاشی های غارهای عهد باستان است جنبه ای از هنر تخته سنگی که د رنقاشی های معاصر دیده میشود نقاشی به سبک اشعه ایکس است که دستگاههای داخلی بدن و ساخت اسکلت موجودات را نشان میدهد. هدف این نقاشی ها که عموماً جانواران پرندگان خزندگان و ماهیان – وبه ندرت انسان- را تصویر می کنند آن است که فقط تجلی خارجی را نشان ندهد بلکه کل وجود را نمایان کند. با این حال این پیروی از تکنیک و سبک سنتی صرفاً نسخه برداری از گذشته به شمار نمی رود بلکه هنری است فعال ، معنی دار، سرشار از تخیل و همگان با زمانه.
هنر نقاشی بر پوست درختان که طی دو دهه گذشته شکوفا شده به گسترده ترین شکل بیان هنری بومیان در سراسر استرالیای شمالی مبدل شده است. طرحها با گل اخرا بر سطح صاف داخلی ورقه های پوست نوعی اوکالیپتوس دارای پوست ریش ریش نقاشی میشود. این پوست را در خلال دوره پر باران از درختان می کنند و بر آتش دود می دهند. سپس لبه ها را مرتب می کنند و به کمک سنگ و اشیاء سنگین پوست را صاف نگه می دارند. رنگها را یک رشته مواد رنگی مثل گل اخرا گل سفید و منگنز و همچنین زغال چوب به دست میآید و رنگهای سفید، قهوه ای ، زرد، قرمز و سیاه را در اختیار هنرمندان می گذارد. از رنگ آبی یا سبز استفاده نمیشود اما افزودن دانه ها پرها و برگها امکان انتخاب الگوها و رنگها را گسترش میدهد.
و مردم تیوی در جزایر ملویل و باتورست در حدود 100 کیلومتری شمال داروین نیز به نحوی موفقیت آمیز کهنه و نو را در آمیخته اند تا صنعت هنری خلاق و پویا را ایجاد کنند. مردم تیوی بیش از 20.000 سال در این دو جزیره زیسته اند و فرهنگ خود را در قالب کار دستی ها و هنری بیان کرده اند. که امروز در سراسر جهان خریدار دارد.
هنر تیوی به صورت سنتی قویاً انتزاعی و نمادی است و شامل دایره ها خطوط منحنی و نقطه هاست. این طرحها در تعدادی از آثار به کار می رود که مهمترین آنها پوکامانی یا تیرکهای گورستان است که مختص تیوی است.
امروزه همه موسسات بزرگ هنری استرالیا و بسیاری از تالارهای نمایش منطقه ای مجموعه های هنر بومیان را فراهم می کنند. و از طریق برگزاری نمایشگاهها وسایل ارتباط جمعی، فیلمها، و انتشارات کار هنرمندان کهنه کار بومی به عنوان یکی از مهمترین و زنده ترین جنبه های زندگی فرهنگی استرالیاروز به روز جای بیشتری باز میکند.
خط و زبان:
زبان رسمی کشور استرالیا ، زبان انگلیسی با گویش استرالیایی است که برخی از واژه های بومیان استرالیا در آن وارد شده است مهاجران غیرانگلیسی زبان (مانند ایتالیاییها، یونانیها، صربها) مالت ها که پس از بریتانیها بیشترین مهاجران را تشکیل می دهند و نیز نژادهای گوناگون آسیایی) در رابطه با همدیگر به زبان خود سخن می گویند، ولی به هر روی زبان انگلیسی زبان رابطه با دیگران می باشد. خط استرالیا همان خط رایج انگلیسی است.
مذهب:
در استرالیا آزادی مذهب رایج است و هر فرد مقیم بدون آنکه دولت یا جامعه مانع شود و اشکال تراشی کند آزادی مذهبی کامل دارد. استرالیا جامعه ای غیرمذهبی است و مذهب رسمی ندارد اگر چه حدود 70 درصد جمعیت مسیحی هستند. (نیمی از آنها کاتولیک اند) کلیسا، به ویژه کلیسای کاتولیک، نقش عمده ای در آموزشی و پرورش دارد و بودجه بیساری از مدارس تا حدودی توسط کلیسا تامین میشود. استرالیایی ها چندان اهل کلیسا رفتن نیستند و حدود 20 درصد از استرالیایی ها ادعا می کنند که هیچ مذهبی ندارند. به طور کلی استرالیایی ها نسبت به مذهب، تعصب چندانی ندارند و تعداد متعصبان مذهبی کم است در حالی که در آمریکا و برخی کشورهای دیگر تعصبات مذهبی بیشتر است.
کاتولیک (4.6 میلیون نفر) و انگلیگان (4 میلیون نفر) دو مذهب اصلی هستند. و پس از آنها مذاهب و فرقه های uniting chu rch (1.4 میلیون نفر) پرسبیترین (750.000 نفر) ارتودکس (500.000 نفر) پروتستان باپ تیست (280.000 نفر) لوترین (250.000نفر) پنتکاستال (150.000 نفر) قرار دارند اکثر کلیساهای پروتستان در هم ادغام شده اند تا کلیسای واحدی تشکیل دهند، اگر چه کلیسای انگلستان مستقل باقی مانده است. برخلاف اکثر مذاهب مسیحی ارتودکس در استرالیا بخصوص در سیدنی و ملبورن، پرطرفدار است. اجتماعات بزرگی از بودایی ها و مسلمانان و یهودیان نیز در شهرهای بزرگ زندگی می کنند. در دهه اخیر آزادی بیشتری به گروه های مذهبی کوچکتر داده شده است که در طول آن گرایش به مسیحیت (بجز کاتولیک) نزول کرده و مذاهبی مانند جادوگری، دروئیدگرایی و بت پرستی که اساس آنها جهان مادی است فزونی یافته اند. همچنین مذهب شرقی و اقلیت مانند تائوگرایی، ماهیکاری ژاپنی و شینتو محبوبیت یافته اند. مذهب بومی شناخته شده ای وجود ندارد اما اماکن بسیاری در سرتاسر استرالیای برای بومیان مقدس اند.
همه شهرها و کلان شهرها کلیسای انگلیگان و کاتولیک دارند و کلیسای یونایتینگ نیز متداول است. مراکز مذهبی کلیه مذاهب اصلی جهان در شهرهای بزرگ یافت میشود و جزئیات مربوط به کلیسا و مراسم مذهبی در روزنامه های سراسر کشور درج میشود.
نتایج
اینگونه میتوان آغاز کرد آیا از مهاجران و بومیان باید انتظار داشت که فرهنگ انگلیس- استرالیایی را فرهنگ عمده تلقی کنند و هویت خود را در آن بیابند آیا هویت فرهنگی استرالیا هنوز در وضعیتی شناور قرار ندارد؟ آیا باید چندگانگی فرهنگی را که بر اساس آن بومیان و مهاجران آسیایی و اروپایی الاصل تشویق میشوند که سنت های آبا و اجدادی خود را تحکیم کننده تشویق کرد سیاست رسمی سالهای اخیر طرفدار چند فرهنگی بوده است اما واکنش منتقدانی را بر انگیخته است که بیم دارند این روند از نظر اجتماعی نفاق افکن باشد. آنها بر آنند که تایید سنت های اجدادی ممکن است به معنی بازگشت مصایب اجدادی باشد و به کشمکش قومی و حتی به نوعی آپارتاید بینجامد.
این موضوع بویژه در مورد بومیان به شدت مطرح است.
بسیاری از بومیان در سالهای اخیر فکر همسازی در چارچوب جریان اصلی جامعه را رد می کنند و خواهان تایید هویت مستقل خود براساس حقوق ادعایی شان برزمین ها هستند. محال است که استرالیا همان "بریتانیای جدیدی" که بانیان آن دویست سال پیش در نظر داشتند و یا حتی استرالیایی با سنت روستایی باقی بماند. مردم استرالیا که از همجواری با بومیان آغاز کرده اند. به ترکیبی از بریتانیایی ایرلندی اروپایی و آسیایی تبدیل شده اند که در محیطی متفاوت از هرجای دیگر به سر می برند. طی دویست سال گذشته و به خصوص در پنجاه سال گذشته فرهنگ جدیدی خلق کرده اند که از ظرفیت عظیمی برای تلفیق پیشینه اروپایی با آگاهی همجواری با همسایگان آسیایی برخوردار است. محال است که مردمی که با چنین عرصه وسیعی از تجربه مواجه بوده اند بتوانند در چهارچوب اسطوره کلیشه ای رایج "بریتانیای جدید" باقی بمانند. شاید دیوید مارتین که خود مهاجر مجادی الاصل استرالیایی است. حرف آخر را زده باشد، او نوشته است: "خارجی ها به آسانی خیلی به آسانی- تصور می کنند که استرالیا سکونتگاهی نتراشیده و نخراشیده است و آنها نمی فهمند که برعکس سرزمین سرشار از ظرافت است و ماوای مردمی ظریف"
پی نوشت:
1. جمشید زنگنه "استرالیا" ناشر وزارت امور خارجه، تهران، 1374، چاپ اول ، ص 15 و 14 و 12 و 9.
2. جفری، بولتون و دیگران "استرالیا ناشناخته، سرزمین تضادهای نام مجله، پیام یونسکو، تهران، اردیبهشت 1369 شماره 223، ص 15 و 12 و 11.
3. نوشین، موسوی "معرفی کشور استرالیا" ماهنامه علمی – فرهنگی ویژه اطلاع رسانی و بانک های اطلاعاتی، تهران، خرداد و تیرماه 1377، شماره مسلسل: 29.
4. جمشید زنگنه "استرالیا" ناشر وزارت امور خارجه ، تهران، 1374، چاپ اول ص 95.
5. دیوید همپشایر "زندگی در استرالیا" نام مترجمین زینت السادات پیری، ساناز گرجی زاده مریم سلیمانی اصفهان، تهران، 1382، چاپ اول، ص 631.
6. دیوید، همپشایر همان منبع 632.
7. دیوید، همپشایر همان منبع 633.
منابع و مآخذ:
1. جمشید، زنگنه "استرالیا" ناشر، وزارت امور خارجه تهران 1374، چاپ اول
2. جقری، بولتون و دیگران "استرالیا ناشناخته، سرزمین تضادها" پیام یونسکو، تهران، اردیبهشت 1369، شماره 223
3. نوشین، موسوی "معرفی کشور استرالیا" ماهنامه علمی – فرهنگی، ویژه اطلاع رسانی و بانک های اطلاعاتی، تهران، خرداد و تیرماه 1377شماره مسلسل : 29.
دیوید، همپشایر "زندگی در استرالیا" نام مترجمین زینت السادات پیری، ساناز گرجی زاده، مریم سلیمانی اصفهان تهران، 1382، چاپ اول.
فهرست
مقدمه 1
میراث طبیعی، چالش مردمان بومی و سکونت با اروپاییان 2
جمعیت استرالیا، ترکیب و پراکندگی 3
سلطه اروپاییان بر بومیان استرالیا 5
زمان آفرینش 7
جمعیت استرالیا 8
خوراک بومیان استرالیا 11
هنر بومیان استرالیا 11
خط و زبان 18
مذهب 18
نتایج 20
پی نوشت ها 22
منابع و مآخذ 23
مرکز آموزش علمی- کاربردی فرهنگ و هنر
مبانی مردم شناسی
موضوع:
بومیان استرالیا
استاد:
دانشجو:
1
2