تارا فایل

مقاله بررسی آلودگی سالمونلایی در گربه های خانگی


فصل اول
مقدمه:
سالها از کشف باکتری سالمونلا می گذرد ولی این باکتری اهمیت خود را در جوامع علمی و بین دانشمندان از دست نداده است. در سال 1885 اسمیت و سالمون جرمی را از خوک جدا کردند و تصور نمودند که عامل بیماری وبا یا طاعون خوک است در نتیجه نام آنرا باسیلوس کلراسویس نهادند. در طی سالهای بعد نام این جرم را سالمونلا کلراسویس گذاشتند.
در قرن بیستم روشهای موثری برای درمان و پیشگیری این باکتری صورت گرفت و نتایج امیدوارکننده ای برای دانشمندان حاصل شد اما با مقاوم شدن سالمونلا نسبت به آنتی بیوتیک ها و روشهای درمانی دیگر، خطر بزرگی جوامع بشری را تهدید می کند.
بطوریکه انسان قرن حاضر با تمام پیشرفتهای مختلفی که در علوم و فنون داشته، هنوز روزگار خود را با و حشت عظیمی از فراگیرشدن این بیماری می گذراند. ترسی که در بین اجداد بشر هم وجود داشته و قربانیان زیادی گرفت.
در جلد اول و دوم کتاب ارزشمند تاریخ ودامپزشکی و پزشکی ایران تالیف استاد بزرگوار جناب آقای دکتر حسن تاج بخش به بیماری حصبه، تب مطبقه و تب تیفوئید اشاره شده است به نقل از این کتاب لوکرس(55- 98 ق.م) به فراوانی اپیدمیهای بیماریهای حیوانی اشاره کرده و از آنها به عنوان" آتش مقدس" یاد می کند. ویرژیل(19-70 ق.م) وقتی آتش مقدس را در گونه های مختلف شرح می دهد می توان
تا حدی به ماهیت برخی از بیماریهای عفونی از جمله تب تیفوئید(حصبه) اسب پی برد.
در تمدن باشکوه اسلامی دانشمندان ایرانی بویژه رازی، ابن سینا و جرجانی در مورد بیماریهای عفونی مطالب مهم و جالبی بیان داشته اند که این خود براهمیت موضوع بیماریهای ناشی از سالمونلا در دنیای قدیم بیان می کند.
با گسترش پدیده شهرنشینی و استفاده روزافزون از خانه های آپارتمانی انسان معاصر برای فرار از تنهایی و رهاشدن از انزوایی که به علت رشد صنعت پدید آمده کوششهای وافری انجام داده که یکی از آنها نگهداری و مراقبت حیوانات در محیط خانه بوده تا بتواند بر این پدیده غلبه کند.
با یک نگاه آماری متوجه می شویم که غالب این حیوانات از نوع دام کوچک بوده بطور مثال: گربه سگ، طوطی، همستر و… تمایل بیشتری برای نگهداری آنان وجود دارد که با توجه به بحث بیماریهای مشترک بین انسان و دام خود چالش جدیدی را در این عرصه ایجاد نموده است.
در این پروژه تحقیقی سعی بر این بوده که با بررسی بیماری سالمونلایی در گربه های خانگی، راهکاری هرچند ناچیز جهت پیشگیری این بیماری در محیط زندگی آدمی ارائه گردیده و اطلاعات لازم در این زمینه برای اهل فن و عموم مردم روشنگر باشد.

فصل دوم
کلیات
خصوصیات کلی
باکتری سالمونلا از نظر طبقه بندی در خانواده " انتروباکتریاسه" جای می گیرد. انتروباکتریاسه گروه بزرگ و ناهمگونی از باسیلهای گرم منفی می باشد که محل طبیعی زندگی آنها روده انسان و حیوانات است. این خانواده از جنسهای زیادی تشکیل شده است (مانند اشریشیا، شیگلا، سالمونلا، انتروباکتر، کلبیسلا، سراشیا، پروتئوس و غیره). بعضی از ارگانیسم های روده ای، مانند اشریشیاکولی، قسمتی از فلور طبیعی انسان هستند و گاهی ایجاد بیماری می کنند، در حالیکه بقیه، مانند سالمونلا و شیگلا برای انسان و حیوانات همیشه بیماریزا هستند.
انتروباکتریاسه ها هوازی یا بی هوازی اختیاری هستند و طیف وسیعی از کربوهیدراتها را تخمیر می کنند. این باکتریها ساختار آنتی ژنی پیچیده ای داشته، سموم و عوامل بیماریزای زیادی تولید می کنند.
انتروباکتریاسه شایع ترین گروه باسیلهای گرم منفی هستند که در آزمایشگاههای بالینی کشت داده می شوند و در میان شایع ترین باکتریهای ایجادکننده بیماری در کنار استافیلوکوک و استرپتوکوک قرار دارند.
طبقه بندی انتروباکترویاسه پیچیده است و با پیدایش تکنیکهایی که فواصل تکاملی را بررسی می کنند( مانند هیبریداسیون و تعیین توالی اسیدنوکلئیک)، به سرعت در حال
تغییر است.
بیشتر از 25 جنس و 110 گونه یا گروه شناسایی شده اند. با این حال، انتروباکتریاسه هایی که از لحاظ بالینی اهمیت داشته باشند، 20 تا 25 گونه را تشکیل می دهند و با بقیه گونه ها، خیلی کم مواجه می شویم.
خانواده انتروباکتریاسه، دارای خصوصیات زیر هستند:
آنها باسیل های گرم منفی هستند، یا متحرکند که در این صورت در سرتاسر محیط شان مژه دارند یا غیرمتحرکند، آنها در محیط عصاره گوشت یا پپتون بدون اضافه کردن کلریدسدیم یا سایر مکمل ها رشد می کنند.
رشد خوب در آگارمک کانکی، رشد به صورت هوازی یا بی هوازی( بی هوازی اختیاری هستند)، تخمیر گلوکز به جای اکسیدکردن آن که اغلب همراه با تولید گاز است، از مشخصات آنها می باشد، آنها کاتالاز مثبت و اکسیداز منفی هستند و نیترات را به نیتریت احیاء می کنند و 39 تا 59% DNA، C + G دارند، آزمایشهای بیوشیمیایی که برای افتراق انواع انتروباکتریاسه به کار می روند، در ذیل آمده است:
تخمیر انواع قندها از قبیل: لاکتوز، سوکروز، تخمیر D- گلوکز، D- گزیلوز، L- رامنوز، L- آرابینوز، D- سوربیتول، D- مانیتول و غیره.
هیدرولیز اوره: سولفید هیدروژن (H2S)، سیمونزسیترات، تولیداندول، تست حرکت، ژلاتیناز و MRVP.
مورفولوژی و مشخصات
الف) ارگانیسم های تیپیک: انتروباکتریاسه باسیل های گرم منفی کوچکی هستند، شکل تیپیک این باکتریها در رشد بر محیط های جامد آزمایشگاهی دیده می شود، اما شکل این باکتریها در نمونه های کلینیکی بسیار متنوع است. در کلبسیلا کپسولها بزرگ و منظم هستند، چیزی که در انتروباکتر کوچکتر بوده و در سایر انواع به ندرت دیده می شود.
ب) کشت: اشریشیاکولی و بیشتر دیگر باکتریهای روده ای کلونی های حلقوی، محدب و مسطح با لبه های واضح تشکیل می دهند. کلونی های انتروباکتر شبیه کلونی های اشریشیاکولی است با این تفاوت که کمی موکوئیدی تر است. کلونی های کلبسیلا بزرگ و بسیار موکوئیدی هستند و با طولانی شدن کشت تمایل به یکی شدن دارند. سالمونلا و شیگلاکلونی های مشابه اشریشیاکولی ایجاد می کنند اما لاکتوز را تخمیر نمی کنند. بعضی از گونه های اشریشیاکولی در آگار خونی همولیز ایجاد می کنند.
ج) خصوصیات رشد: از ویژگی های بیوشیمیایی نظیر الگوهای تخمیر کربوهیدرات و فعالیت دکربوکسیلازهای اسیدهای آمینه و سایر آنزیم ها برای افتراق باکتریها استفاده می شود. بعضی آزمایشها نظیر تولید اندول از تریپتوفان در سیستم های تشخیص سریع بسیار استفاده می شوند، در حالیکه بقیه آزمایشها مثل واکنش وگس – پرسکائر**(تولید استیل متیل کاربیونال از دکستروز) کمتر به کار می روند. کشت در محیط های افتراقی که حاوی رنگها و کربوهیدراتهای خاصی هستند( مثل ائوزین- متیلن بلو، [EMB]، مک کانکی یا محیط دئوکسی کولات) تشخیص کلونی های تخمیر کننده لاکتوز(رنگی) را از کلونی های غیرتخمیرکننده (غیررنگی) میسر می سازد و تشخیص سریع و احتمالی باکتری های روده ای را ممکن می کند.
چندین محیط کشت پیچیده جهت شناسایی باکتریهای روده ای ساخته شده اند. یکی از این محیط ها، محیط سه گانه آگار- قند – آهن می باشد که اغلب برای افتراق سالمونلا و شیگلا از سایر باسیلهای گرم منفی روده ای در کشت مدفوع به کار می رود. این محیط دارای 1/0% گلوکز، 1% سوکروز، 1% لاکتوز، سولفات فرو( برای پی بردن به تولید H2S)، عصاره بافتی(سوبسترای رشد پروتئینی) و یک نشانگر PH (فنل قرمز) می باشد.
این محیط در یک لوله آزمایش ریخته می شود به طوری که یک سطح شیبدار با قسمت انتهایی عمیق به وجود می آید و باکتریها از سطح به عمق کاشته می شوند چنانچه تنها گلوکز تخمیر شود، در اثر مقدار حجم کم اسید تولید شده، در ابتدا سطح شیبدار و قسمت عمقی زردرنگ می شوند. وقتی مواد حاصل از تخمیر به CO2 و آب اکسیده می شوند و از سطح شیبدار رها می گردند و دکربوکسیلاسیون اکسیداتیوپروتئین ها با تولید آمین ادامه می یابد، سطح شیبدار قلیایی می شود (قرمز). اگر سوکروز یا لاکتوز تخمیر شود، مقدار زیاد اسید تولید شده موجب می شود که سطح شیبدار و قسمت عمقی زرد بمانند(اسیدی). به طور تیپیک، سالمونلا و شیگلا، سطح شیبدار را قلیایی و قسمت عمقی را اسیدی می کنند. اگرچه پروتئوس، پروویدنسیا و مورگانلا سطح شیبدار را قلیایی و قسمت عمقی را اسیدی می کنند، آنها را می توان از طریق ایجاد شدن سریع رنگ قرمز در محیط اوره شناسایی کرد. دیگر باکتریهای روده ای بر سطح شیبدار، اسید و در قسمت عمقی اسید و گاز (حباب) تولید می کنند.

ساختار آنتی ژنی
انتروباکتریاسه ها، ساختار آنتی ژنی پیچیده ای دارند. آنها به وسیله بیش از 150 نوع آنتی ژن مقاوم به حرارت O سوماتیک (مربوط به لیپوپیی ساکارید)، بیش از 100 نوع آنتی ژن حساس به حرارت K ( مربوط به کپسول) و بیش از 50 نوع آنتی ژن H(مربوط به تاژک) طبقه بندی می شوند. در سالمونلاتیفی، آنتی ژنهای کپسولی، آنتی ژنهای vi نامیده می شوند.
آنتی ژنهای O خارجی ترین قسمت لیپوپیی ساکارید دیواره سلولی هستند و از واحدهای تکرار شونده پلی ساکاریدی تشکیل شده اند. برخی از پلی ساکاریدهای اختصاصی آنتی ژن O، از قندهای منحصر به فردی تشکیل شده اند. آنتی ژنهای O به گرما و الکل مقاوم بوده، با آگلوتیناسیون باکتریال مشخص می شوند. آنتی بادیهای ضد آنتی ژن O، غالباً از نوع IgM هستند.
با توجه با اینکه هر جنس از انتروباکتریاسه ها، آنتی ژن های O خاص خود را دارند، یک ارگانیسم واحد ممکن است چندین آنتی ژن O داشته باشد. بنابراین، بیشتر شیگلاها یک یا چند آنتی ژن O مشترک با اشریشیاکولی دارند. اشریشیاکولی ممکن است با برخی از گونه های پروویدنسیا، کلبسیلا و سالمونلا واکنش متقاطع نشان دهد. گاهی آنتی ژنهای O، با برخی از بیماریهای خاص انسان ارتباط دارند نظیر آنتی ژنهای O اختصاصی اشریشیاکولی که در اسهال و عفونتهای دستگاه ادراری یافت می شوند. آنتی ژنهای K در برخی از گونه های انتروباکتریاسه و نه در همه آنها، در خارج آنتی ژن O قرار گرفته اند. برخی از آنها از جمله آنتی ژنهای K مربوط به اشریشیاکولی پلی ساکاریدی هستند، بقیه پروتئینی می باشند. ممکن است آنتی ژنهای K در آگلوتیناسیون ایجاد شده توسط آنتی بادیهای سرمی ضد آنتی ژن O، اختلال ایجاد نمایند و ممکن است در بیماریزایی نقش داشته باشند ( مانند نژادهای تولید کننده آنتی ژن K1 در اشریشیاکولی که در مننژیت نوزادی نقش دارند و آنتی ژنهای K در اشریشیاکولی که سبب اتصال باکتری به سلولهای اپی تلیالی قبل از تهاجم به دستگاه گوارش یا ادراری می گردند.)
آنتی ژنهای H بر تاژکها قرار دارند و با گرما یا الکل از بین می روند. با اضافه کردن فرمالین به انواع متحرک باکتریها می توان آنها را حفظ کرد. این آنتی ژنها با آنتی بادیهای ضد H که عمدتاً IgG هستند، آگلوتینه می شوند.
طبقه بندی آنتی ژنی انتروباکتریاسه ها اغلب نشاندهنده وجود هر یک از آنتی ژنهای اختصاصی می باشد. بنابراین فرمول آنتی ژنی اشریشیاکولی می تواند بصورت O55:K5:H21 و در گونه ای از سالمونلا* به صورت O1, 4,5,12: Hb1,2 باشد.
جنس سالمونلا
سالمونلا ها، باسیل های متحرکی هستند که بطور مشخص گلوکز و مانوز را بدون تولید گاز تخمیر می کنند، اما لاکتوز یا سوکروز را تخمیز نمی کنند بیشتر سالمونلا ها H2S تولید می نماید. این با کتری ها در صورت بلعیده شدن غالباً برای انسان و حیوانات بیماریزا هستند. در یخ به مدت طولانی زنده می مانند و در مقابل بعضی از مواد شیمیایی پایدارند( مانند بریلینات گرین، تترایتونات سدیم، دئوکسی کولات سدیم) و این مواد می توانند سایر باکتری های روده ای را مهار کنند. بنابراین اینگونه ترکیبات برای مشخص کردن سالمونلاها در مدفوع به محیط کشت اضافه شوند.

خواص شکلی
همانطور که در قبل ذکر شد سالمونلاها باسیل های گرم منفی باندازه 5-2×5/1-7/0 میکرون هستند که خصوصیات عمومی باکتری های خانواده آنتروباکتریاسه را دارا می باشند. اکثر سروتیپ های سالمونلا به استثنای سالمونلاپلوروم و سالمونلاگالیناروم و موتانهای غیر متحرک تخمیر که گاهی اوقات در سایر سروتیپ ها دیده می شود متحرک بوده دارای تاژک از نوع پری تریش هستند. اکثر سویه های سروتیپ های سالمونلا دارای فیمبریه تیپ یک هستند که دارای ویژگی اتصالی و هماگلوتینینی حساس به مانوز است. این فیمبریه ها از تحت واحدهایی به نام پیلین با وزن مولکولی 21000 دالتون و میزان بالایی( حدود 40 درصد) از اسیدهای آمینه هیدورفوبیک تشکیل شده اند.
سویه های سالمونلا گالیناروم- پولوروم فیمبریه نوع دو را ایجاد می کنند که از نظر مورفولوژی و پادگنی مشابه فیمبریه نوع یک بوده اما غیرچسبنده است. برخی از سویه های سروتیپ هایی نظیر سالمونلا انتریتیدیس و سالمونلا تیفی موریوم که معمولاً فیمبریه نوع یک ایجاد می کنند فیمبریه های ظریف به قطر کمتر از سه نانومتر از خود بروز می دهند که تصور اینگونه فیمبر یه ها باعث عدم آگلو تیناسیون پادگن O می گردد سویه های سالمونلاسندای فیمبریه ای ایجاد می کنند که با اشریشیا کلی قرابت دارد.
اکثر سویه های سالمونلا پاراتیفی A فاقد فیمبریه هستند در حدود یک سوم از سویه های تحت گونه IIIa و IIIb و همچنین تعداد کمی از سویه های تحت گونه II فیمبریه های ظریفی ایجاد می کند که گلبولهای قرمز تانن دیده را آگلوتینه می کند. برخی از سروتیپ های سالمونلا دارای کپسول و لایه لعابی می باشند.

خواص کشت
سالمونلا ها با کتری های هوازی و بی هوازی اختیاری هستند و در روی محیط های عادی آزمایشگاهی در درجه حرارت 25 تا 45 رشد می کنند ولی درجه حرارت مناسب برای رشد آنها 37 درجه سانتی گراد می باشد. اکثر سالمونلا ها در روی آگار مغذی بعد از 24 ساعت پرگنه هایی به قطر دو تا سه میلی متر سفید خاکستری، مرطوب، کروی، مسطح، برجسته و صاف ایجاد می کنند که شبیه پرگنه های بسیاری دیگر از باکتری های خانواده آنتروباکتریاسه است. اندازه و درجه کدورت پرگنه ها به نوع سروتیپ نیز بستگی دارد. سالمونلا پاراتیفی A ، سالمونلا آبروتوس اویس، سالمونلا سندای و سالمونلاتیفی سویس، پرگنه های نسبتاً کوچکی در حدود یک میلی متر ایجاد می کنند.
این باکتری در محیط های مایع نظیر آبگوشت مغذی و آب پپتونه رشد زیادی دارند و کدورت یکنواختی ایجاد کرده و با گذشت زمان پرده ظریفی در سطح محیط مایع تشکیل می شود. سویه های خشن که سطح هیدوروفوبیک و خاصیت اتوآگلوتینان دارند رسوب گرانولر در ته لوله و گاهی اوقات پرده ضخیمی در سطح محیط تولید می کنند. طرز رشد سالمونلا در محیط های جامد و مایع غنی کننده و انتخابی در ادامه بحث مطرح می شود.

عوامل مورد نیاز جهت رشد
سالمونلاها قادرند در محیط های ساده آزمایشگاهی رشد نمایند و از ترکیبات ساده کربن دار به عنوان منبع کربن و انرژی و از تعداد زیادی از ترکیبات ازت دار به عنوان منبع نیتروژن استفاده نمایند. اکثر سالمونلا ها پروتروف بوده و در محیط حداقل نمک با یک منبع کربن مناسب و یا محیط حداقل آمونیوم گلوکز توانایی رشد دارند همانطور که در قبل ذکر شد باکتری های خانواده آنتروباکتریاسه را به دو گروه تخمیرکننده لاکتوز و غیرتخمیرکننده آن طبقه بندی می کنند. تخمیر قند لاکتوز وابسته به تولید دو آنزیم " بتاگالاکتوزیداز"( جایگاه این آنزیم سیتوپلاسم باکتری است) که لاکتوز را هیدورلیز می کند و" پرماز" که ورود و جذب این قند را به داخل باکتری تنظیم می نماید ، است. برخی از باکتری ها هرچند دارای آنزیم بتاگالاکتوزیداز هستند ولی فاقد آنزیم پرماز بوده و از اینرو همانند باکتریهای غیرتخمیر کننده لاکتوز واکنش نشان می دهند در صورتیکه غیرتخمیرکنندگان واقعی لاکتوز( همانند سالمونلا) باکتری بتاگالاکتوزیداز را تولید کند قادر خواهد بود که قند لاکتوزی را که بکندی و آهستگی (به علت عدم تولید آنزیم پرماز) از میان غشاء یاخته ای به داخل باکتری انتشار می یابد تخمیر نماید، اگرچه این فرآیند ممکن است بقدری کند انجام گیرد که تعیین آن در محیط قندی مشکل باشد.

حساسیت به مواد شیمیایی
شواهد بسیاری دال بر مقاومت سالمونلا نسبت به مواد شیمیایی مختلف وجود دارد که خود پایه و اساس تلاشهای بسیاری برای تهیه محیط های غنی کننده و انتخابی جهت جداسازی این باکتری ها از نمونه های آلوده بوده است.
استفاده از رنگها بویژه رنگهای گروه تری فنیل آمین( سبز مالاشیت و سبز درخشان) که ممانعت کننده های مناسبی هستند از سالهای دور شناخته شده است. محیط واسیلیادیس و نوع تغییریافته آن از جمله محیط های غنی کننده است که در تهیه آن از سبز درخشان استفاده شده است. همچنین آبگوشت تترایتونات محیط غنی کننده مناسبی برای اکثر سروتیپ ها از جمله سالمونلا دابلین می باشد. بسیاری از سالمونلاها در 43 رشد می کنند و انکوباسیون محیط های غنی کننده نظیر سلینت F و راپاپورت و اسیلیادیس در این درجه حرارت برای جداسازی سالمونلاها توصیه شده است.
سالمونلاها همچنین نسبت به املاح صفراوی مقاومند و به همین دلیل از این مواد نیز علاوه بر رنگها در تهیه محیط های غنی کننده استفاده می کنند.

محیط های غنی کننده
محیط های مایعی هستند که برای جداسازی سالمونلاها از مدفوع، فاضلاب، غذا و سایر مواد دارای گیای باکتریایی بکار می روند. مزیت این محیط بدین شکل که می توان مقادیر زیادی از مواد آلوده را به آنها تلقیح نمود بطوریکه امکان جداسازی سالمونلاها در مواردیکه تعداد آنها کم است فراهم می شود.
در طی انکوباسیون سالمونلاها بسرعت تکثیر می یابند در صورتیکه تا حدودی از رشد اشریشیاکولی و سایر باکتریهای روده ای ممانعت می شود. بعد از 8 تا 24 ساعت از محیط های غنی کننده روی میحط های انتخابی کشت داده می شود.
پروتئوس بطور معمول در مدفوع وجود دارد و اغلب قادر به رشد در محیط های غنی کننده سالمونلا است. از اینرو روی محیط های انتخابی پرگنه هایی مشابه با سالمونلا ایجاد می کند که بایستی با آزمایشهای بیوشیمیایی از هم تفریق داده شوند.
لازم به ذکر است که در جداسازی سالمونلاها از مواد غذایی، قبل از مرحله غنی سازی معمولاً نمونه ها را در محیط های احیاکننده نظیر لاکتوزبراث و آب پپتونه تامپونه کشت می دهند اگرچه این نوع آبگوشتهای احیاء کننده غیرانتخابی برای بیشتز غذاها مناسب می باشند اما وقتی که در نمونه ها تعداد زیادی از باکتری های گرم مثبت نظیر استرپتوکوکوس لاکتیس حضور داشته باشد ممکن است مشکلاتی در جداسازی سالمونلاها رخ دهد با افزودن مقادیر جزئی بعضی از رنگها همانند سبز درخشان یا کریستال ویوله می توان تا حدودی بر این مشکل فائق آمد این مرحله را مرحله احیاء یا پیش غنی کننده می نامند.
محیط های غنی کننده انواع مختلفی دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1) آبگوشت تترایتونات 2) آبگوشت سلنیتF( از این محیط برای کشت مورد نظر این تحقیق استفاده شده که به تفضیل در فصل سوم درباره آن صحبت شده است.)
3) آبگوشت راپاپورت 4) آبگوشت واسیلیادیس و راپاپورت5) آبگوشت گرم منفی
6) آبگوشت سلنیت سیستین.

محیط های انتخابی و تفریقی
استفاده از این محیط ها برای گونه های خانواده آنتروباکتریاسه بسیار شایع است به علت اینکه دو نمونه از این محیط ها در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته اند در ادامه بیشتر توضیح داده می شوند.
1) محیط مک کانکی: این محیط برای کشت باکتری های خانواده آنتروباکتریاسه از جمله سالمونلا مناسب می باشد و از این مواد تشکیل شده:
پپتون، پروتئوزپپتون، لاکتوز، املاح صفراوی، کلرید سدیم، آگار، معرف قرمز خنثی کریستال ویوله و آب مقطر املاح صفراوی و کریستال ویوله موجود در این محیط مانع از رشد باکتری های گرم مثبت می شود. وجود قند لاکتوز و معرف قرمز خنثی، باکتری ها و کلی فرم های تخمیر کننده، لاکتوز را از سالمونلاها و شیگلاهای غیرتخمیر کننده لاکتوز متمایز می کند بدین ترتیب که بعد از 18-24 ساعت انکوباسیون در 37، پرگنه های باکتری های اخیر به صورت زرد کم رنگ یا بی رنگ ظاهر شده در صورتیکه پرگنه های تخمیرکننده لاکتوز از جمله اشریشیا کلی به رنگ قرمز- صورتی درمی آیند. برای جلوگیری از انتشار پروتئوس در سطح محیط می توان میزان آگار را در محیط افزایش داد.
2) محیط سالمونلا- شیگلا( محیط SS آگار)
محیط SS محیط انتخابی مناسبی برای جداسازی سالمونلاها و بسیاری از گونه های شیگلاست. این محیط دارای عصاره گوشت،پپتون، لاکتوز، املاح صفراوی، سیترات سدیم، و تیوسولفات سدیم، سیترات آهن III ، آگار سبز درخشان و معرف قرمز خنثی می باشد.
فعالیت انتخابی محیط SS ناشی از رنگ سبز درخشان است که مانع از رشد اکثر باکتری های روده ای باستثنای سالمونلاها و شیگلاها می شود. املاح صفراوی نیز از رشد باکتری های گرم مثبت جلوگیری می کنند، تیوسولفات سدیم بوسیله برخی از باکتری ها از جمله سالمونلاها به سولفیت و گاز سولفیدهیدروژن (H2S) احیاء می شود آنزیم تیوسولفات ردوکتاز، این واکنش احیایی را کاتالیز می کند. گاز H2O تولید شده در اثر این واکنش با یون های آهن سیترات آهن ترکیب شده و رسوب سولفید آهن به صورت نقاط سیاه رنگ در مرکز پرگنه مشاهده می گردد این محیط همچنین باعث تفریق باکتریهای تخمیر کننده لاکتوز از باکتری های غیرتخمیر کننده لاکتوز می گردد چرا که در اثر تخمیر لاکتوز فرآورده های اسیدی تولید می شود. در PH اسیدی مصرف قرمز خنثی به رنگ قرمز درمی آید. سالمونلا، پروتئوس و شیگلاپرگنه های بی رنگ ایجاد می کنند با این تفاوت که پرگنه های شیگلا فاقد نقاط سیاه رنگ سولفید آهن است. دیگر محیط های انتخابی عبارتند از:
3) محیط سبز درخشان 4) محیط هکتوئن( محیط HE ) 5) محیط سولفیت بیسموت و سبز درخشان ویلسون و بلایر 6) محیط د اکسی کلات سیترات یا محیط لیفسون (DCA) 7) محیط آهن لیزین دار(LIA)8) محیط اکسی کلات – لیزین- گزیلوز- ( محیط XLD )9) محیط آهن دار و قندی یا محیط کلیگر

انواع سروتیپ های باکتری سالمونلا
با توجه به گستردگی سروتیپ های این باکتری با مشاهده اجمالی متوجه می شویم که طیف وسیعی از وقوع این بیماری در انسان و حیوانات را شامل می شود. به عنوان نمونه
می توان به این شکل بیان کرد:
سالمونلا پاراتیفی A و B موجب بیماری پاراتیفوئید( شبه حصبه) در انسان می شود در سالمونلا تیفی موریوم سبب آنتروکولیت که شایع ترین سروتیپ در تماس گونه هاست می شود و به ترتیب:
سالمونلا آبورتوس اکویی: سقط در مادیان و نر، سالمونلا آبورتوس بویس :سقط در گاو، سالمونلا آبورتوس اویس: سقط در گوسفند، سالمونلا کلراسویس: تورم روده در خوک. عامل ثانوی وبای خوک و سپتس سمی انسان . سالمونلا تیفی سویس: بیماری در توله خوک ، سالمونلامونته ویدئو: سقط در گوسفند و عفونت درگاو و خوک. سالمونلا نیوپورت: عفونتهای مختلف در انسان و حیوانات بویژه گاو سالمونلا انتریدیس: گاستروآنتریت، در انسان و عفونت در حیوانات مختلف، سالمونلا گالیناروم: تیفوئید مرغان سالمونلاپلوروم هم بدین شکل، سالمونلا تیفی : تیفوئید (حصبه) در انسان. سالمونلا دابلین: عفونت شدید در گاو، سالمونلا آناتوم: بیماری کیل در جوجه و اردک. و سالمونلا مونستر : عفونت در گاو هر کدام از سروتیپ های ذکرشده سیر بیماری مشخص و عامل مرضی بخصوص به خود دارند مانند سالمونلا دابلین که موجب سقط جنین در گاو می شود ولی سالمونلا تیفی سبب اسهال خونی در انسان می شود. در این قسمت به سیر بیماری زایی سالمونلا می پردازیم.

بیماری زایی و یافته های بالینی:
سالمونلا تیفی، سالمونلا کلراسوئیس، و احتمالاً سالمونلا پاراتیفی A سالمونلا پاراتیفی B عموماً در انسان ایجاد عفونت می کنند و عفونی شدن با این ارگانیسم ها بر اکتساب عفونت از یک منبع انسانی دلالت دارد. در عین حال بیشتر سالمونلاها عمدتاً برای حیوانات بیماریزا هستند که در نتیجه، این حیوانات مخزن عفونت برای انسان محسوب می شوند، همانند ماکیان، خوک، جوندگان، گاو، حیوانات دست آموز،( از لاک پشت، طوطی، سگ و گربه) و انواع دیگر.
ارگانیسم ها تقریباً همیشه از طریق دهانی معمولاً با غذا یا آب آلوده وارد بدن می شوند. تعداد لازم برای ایجاد بیماری علامت دار یا عفونت بدون علامت در انسان 105 تا 108 سالمونلا است( اما در مورد سالمونلا تیفی می تواند 103 ارگانیسم باشد.) در میان عوامل میزبان که در ایجاد مقاومت علیه سالمونلا نقش دارند اسیدیته معده، فلورمیکروبی طبیعی روده و ایمنی موضعی روده ای قرار دارند.
سالمونلاها در انسان و اکثر حیوانات سه نوع بیماری اصلی ایجاد می کنند. اما اشکال ترکیبی نیز اغلب وجود دارد.
الف) تیپ ها روده ای( تب تیفوئیدی):
این سندرم توسط تعداد کمی از سالمونلا ها ایجاد می شود که در میان آنها سالمونلا تیفی (تب تیفوئید) مهمترین است. سالمونلا های بلع شده به روده کوچک می رسند و از آنجا به سیستم لنفاوی و جریان خون وارد می شوند. آنها توسط جریان خون به بسیاری از اعضای از جمله روده منتقل می شوند. ارگانیسم ها در بافت لنفاوی روده ای تکثیر می یابند و در مدفوع رفع می شوند.
بعد از یک دوره نهفتگی 10 تا 14 روزه، تب ، بی حالی، سردرد، یبوست، برادی کاردی و درد عضلات ایجاد می شود. تب تا حد زیادی بالا می رود و بعد ثابت می ماند طحال و کبد بزرگ می شود در موارد نادری نقاط قرمزی* بطور موقت روی پوست شکم یا سینه بوجود می آید. شمارش گلبولهای سفید طبیعی یا پائین است. در دوره قبل از استفاده از آنتی بیوتیک عارضه اصلی تب روده ای خونریزی روده ای و سوراخ شدن روده و میزان مرگ و میر 10 تا 15% بود.
استفاده از آنتی بیوتیک ها بعنوان درمان، میزان مرگ ومیر را به کمتر از 1% رسانده بود ولی با مقاوم شدن باکتری به آنها بیم آن می رود تا بار دیگر میزان تلفات در دنیا بالا رود.
ضایعات اصلی عبارتند از: هیپرپلازی و نکروز بافت لنفاوی ( مانند پلاکهای پی یر) هپاتیت، نکروز کانونی کبد، التهاب کیسه صفرا، پریوست استخوان، ریه ها و سایر اعضاء.
ب) باکتریمی با ضایعات موضعی:
این بیماری بطور شایع در عفونت با سالمونلاکلرا سوئیس بوجود می آید، اما ممکن است توسط دیگر سروتیپ های سالمونلایی نیز ایجاد شود. متعاقب عفونت دهانی یک تهاجم اولیه به جریان خون وجود دارد( که ممکن است با ایجاد ضایعات موضعی در ریه، استخوان، مننژ و سایر نقاط همراه باشد) اما تظاهرات روده ای اغلب وجود ندارد کشتهای خون مثبت است.
ج) انترکولیت:
این وضعیت شایع ترین تظاهر عفونت سالمونلایی است. در برخی از کشورها ارگانیسم های غالب سالمونلاتیغی موریوم و سالمونلا انتریدیس هستند اما انترکولیت می تواند توسط هر یک از بیش از 1400 سروتیپ گروه I سالمونلا ایجاد شود.
هشت تا 48 ساعت از بلع سالمونلا ، تهوع، سردرد، استفراغ و اسهال شدید با لکوسیت های کم در مدفوع بوجود می آید تب پائین شایع است. اما دوره آن معمولاً طی 2 تا 3 روز پایان می یابد.
ضایعات التهابی روده کوچک و روده بزرگ وجود دارد. باکتری نادر است( دو تا چهاردرصد) به جز در افرادی که نقص ایمنی دارند کشتهای خون معمولاً منفی است اما کشت های مدفوع برای سالمونلا مثبت است و ممکن است تا هفته ها پس از بهبودی بالینی مثبت بماند.

سالمونلوز در سگ و گربه
گزارشهای زیادی در مورد جداسازی سروتیپ های مختلف سالمونلا از مدفوع سگهای سالم و مبتلا به آنتریت وجود دارد بیش از 53 سروتیپ سالمونلا از سگ جدا شده که بیشترین آنها مربوط به سالمونلاتیفی موریوم، سالمونلا آناتوم، سالمونلا پاناما، و کرفلد بوده است. بسیاری از سگهای آلوده حاصل بدون نشانی هستند وجرم را بطور متناوب و به مدت طولانی دفع می کنند اینگونه سگها خطر بالقوه ای برای حیوانات و انسان محسوب می شوند. عفونت معمولاً از طریق دهان و در اثر تماس مستقیم با باکتری صورت می گیرد.
منبع عفونت در سگها، مواد غذایی آلوده، آشغال، مدفوع، ومحیط غیربهداشتی است. گربه در مقایسه با سگ نسبت به سالمونلوز مقاومتر می باشد. علایم بالینی بیماری بسیار متغیر است و اکثر سگهای آلوده به سالمونلا فاقد نشانی هستند. نشانیهای درمانگاهی بستگی به تعداد جرم وارد شده به بدن، بیماری همزمان و حالت حامل دارد. بستری شدن در بیمارستان ابتلا به بیماری شدید و سرطان عمل جراحی، تجویز داروهای گلوکوکورتیکواستروئیدی و آنتی بیوتیک ها باعث افزایش حساسیت سگها نسبت به سالمونلوز می گردد. بیماری ممکن است به شکل سپتی سمی و یا گاستروآنتریت ظاهر شود که شکل سپتی سمی بیماری ممکن است به سرعت باعث مرگ حیوان شود. تب، استفراغ، اسهال بدبوی آبکی، و یا خونی ، افسردگی، بی اشتهایی، دهیدراتاسیون، دردشکم، زردی و علایم عصبی از نشانی های شکل گاستروآنتریت سالمونلوز در سگ می باشد.
در شکل سپتی سمی جرم در ریه، کبد، کلیه، رحم، .و منتژ جایگزین شده و باعث بروز پنومونی، پیلونفریت، هپاتیت(نکروز کانونی کبد) سقط، مرده زایی، و مننژیت می گردد.
تی مونی* در سال 1987 یک مورد واگیری سپتی سمی و گاستروآنتریت ناشی از سالمونلاتیفی موریوم را در گربه با 61 درصد تلفات گزارش کرده است که ظاهراً تجویز آمپی سیلین به گربه ها عامل تشدیدکننده بیماری بوده است. چرا که سالمونلاتیفی موریوم نسبت به آنتی بیوتیک مقاوم بوده ودر اثر تضعیف گیای طبیعی روده شرایط برای رشد آن فراهم شده است. سندرم نقصان ایمنی ناشی از ویروس لوسمی گربه و سایر بیماریها بروز سالمونلوز را در گربه ها افزایش می دهند.
سالمونلاتیفی موریوم رایج ترین سروتیپ در این نوع واگیریهاست که بیماری ناشی از آن با گاستروآنتریت، سپتی سمی و بعضی مواقع به صورت بیماری تب دار غیراختصاصی ومزمن ظاهر می شود همچنین سالموندوز یکی از عوارض شیمی درمانی سرطانی در سگ می باشد و سگ های مبتلا به لمفوسارکوم بعد از شروع شیمی درمانی به آنتریت و سپتی سمی سالمونلایی دچار می شوند.
علاوه بر این سالمونلوز به صورت عفونت ثانویه در بیماری دیستمپر سگ ظاهر می شود که یا گاستروآنتریت هموراژیک حاد ، برونکوپنومونی، تورم طحال، تورم غده های لنفاوی مزانتریک و کانونهای نکروز در کبد و سایر اعضای بدن همراه می باشد. سالمونلادابلین نیز ممکن است در توله سگها باعث سپتی سمی گردد.
در یکی از تحقیقاتی که در دانشکده دامپزشکی تهران صورت گرفته از 301 نمونه
مدفوع گربه 42 مورد سالمونلا شامل سالمونلاتیفی موریوم سالمونلادربی، سالمونلاتیرسو، سالمونلااوریتامرین، و سالمونلاگامینارا جدا نمودند.

ایمنی در سالمونلوز
ازدهه 1960 درباره نقش ایمنی هومورال و یاخته ای در سالمونلوز بین دانشمندان بحث و جدل فراوانی وجود داشته است. اکثر محققان بر این باورند که در سالمونلوز ایمنی یاخته ای مهمتر از ایمنی هومورال می باشد، چرا که سالمونلاها انگل های داخل یاخته ای اختیاری هستند و قادرند در داخل یاخته های بیگانه خوار ماکروفاژها زنده بمانند. از طرف دیگر به نظر می رسد که ایمنی هومورال و پادتن ها در مرحله باکتریمی نقش مهمی در مقابله با عفونت داشته باشند.
اساس ایمنی یاخته ای افزایش فعالیت باکتری کشی ماکروفاژها می باشد نشان داده شده است که در ایمنی اکتسابی علیه عفونتهای سالمونلایی ماکروفاژهای فعال شده، پادتن های سیتوفیلیک و ازدیاد حساسیت تاخیری دارای نقش هستند.
پادتن های سیتوفیلیک به عنوان مشهی عمل کرده و پاک سازی سالمونلاها را از طریق دستگاه رتیکولواندوتلیال تسریع و تسهیل نموده و از اینرو فعالیت ماکروفاژها را تکمیل می کنند. یاخته های T کمکی(4 CD )ویژه پادگن های سالمونلا نقش مهمی در فعال کردن ماکروفاژها و تولید پادتن را بازی می کنند.
دلایل زیر بر نقش ایمنی باواسطه یاخته ای در مقاومت علیه سالمونلوز تاکید دارند:
1- سالمونلاها انگل های داخل یاخته ای اختیاری هستند که توانایی تکثیر و بقاء در داخل یاخته بیگانه خوار را دارا بوده و نسبت به تخریب و تجزیه توسط آنزیم های لیزوزومی مقاومند و می توانند در محیط اسیدی فاگولیزوزم زنده بمانند.
2- ایمنی علیه سالمونلوز را می توان با انتقال لنفوسیت های( یاخته های T حساس شده) حیوان ایمن به حیوان غیرایمن انتقال داد.
3- میزان پادتن های سرم با محافظت علیه سالمونلوز همخوانی ندارد، بطوریکه گوساله های ایمن شده با واکسن زنده با اینکه فاقد عیار سرمی از پادتن های اختصاصی هستند ولی در مورد مواجهه با باکتری زنده می مانند. در مقابل گوساله های ایمن شده با واکسن کشته هرچند که اغلب عیار بالایی از پادتن های اختصاصی دارند ولی حفاظتی در برابر بیماری ندارند.
4- در روند عفونتهای سالمونلایی یاخته های چندهسته ای(PMNS ) حضور موثر ندارند.
5- در عفونتهای سالمونلایی واکنش های ازدیاد حساسیت تاخیری(DTH ) و درجات بالایی از آزمایش ممانعت از مهاجرت ماکرفاژ تکوین می یابد.
6- در غیاب یاخته های T ایمن انتقال ماکروفاژها، یاخته های B و سرم فوق ایمن محافظتی در برابر سالمونلوز ایجاد نمی کند.
7- وجود ایمنی متقاطع و غیراختصاصی بین سروتیپ های مختلف سالمونلا و حتی
سایر باکتری های داخل یاخته ای دلیل دیگری بر نقش ایمنی باواسطه یاخته ای است. به عبارت دیگر فعالیت ضدمیکروبی ماکروفاژهای فعال شده در روند ایمنی باواسطه یاخته ای برروی سالمونلاها تاثیر یکسانی دارد و فاقد ویژگی سروتیپی است. در همین راستا می باشد که واکسیناسیون گوساله ها با سویه خشن سالمونلادابلین محافظت خوبی علیه سالمونلاتیفی موریوم ایجاد می کند.

نکاتی دیگر درباره سالمونلاها:
سالمونلاها در 55درجه سانتیگراد در عرض یک ساعت و در 60 درجه در مدت 15 دقیقه نابود می شوند. این باکتری ها نسبت به سرما مقاومت داشته و توانایی رشد آنها در درجه حرارت زیر هفت درجه بسته به سروتیپ متفاوت است. حداقل درجه حرارتی که سالمونلاتیفی موریوم قادر به رشد می باشد 5-6 درجه سانتی گراد است. سالمونلاسنفتنبرگ مقاومت زیادی به حرارت دارد ولی خوشبختانه برای انسان چندان بیماری زا نیست. سالمونلاتیفی موریوم در بن ماری 70 درجه سانتی گراد در عرض نیم ساعت بطور کامل نابود می شود. در همین راستا مشاهده شده است که این باکتری نسبت به انجماد مقاومت زیادی دارد بطوریکه پس از ده بار انجام عمل انجماد و ذوب مقدار پرگنه در محیط کشت رشد نمودند. پاستوریزاسیون شیر باعث از بین رفتن سالمونلاها می گردد. شیر به مدت 1-2 ثانیه در 66 درجه سانتیگراد، تخم مرغ به مدت 10 دقیقه در 55 درجه سانتی گراد و گوشت به مدت 10-15 دقیقه در 65 درجه سانتیگراد معمولاً عاری از سالمونلای زنده خواهد شد.
اکثر سروتیپ های سالمونلا نسبت به مواد ضدعفونی کننده نظیر فنل و فرمالین حساس هستند بطوریکه فرمالین 1/0 درصد باعث مرگ سالمونلاتیفی موریوم می گردد. بخاطر فرمالین نیز که برای ضدعفونی تخم مرغ و وسایل مرغداری به کار می رود برروی سالمونلاها موثر است ولی در حضور مواد معدنی پروتئین ها و مواد کلوئیدی از اثر آن کاسته می شود. سالمونلا ها نسبت به بعضی رنگها و مواد همچون سبز مالاشیت تتراتیونات سدیم، دزاکسی کلات و سلینت سدیم بیش از کلی فرم ها مقاومند.
همچنین با وجود اینکه سالمونلاتیفی نسبت به صابونهای اسیدهای چرب غیراشباع مقاوم است ولی در برابر صابونهای اسیدهای چرب اشباع شده حساس می باشد که این مساله از نظر بهداشتی دارای اهمیت است. سالمونلاکلراسوئیس به عنوان باکتری استاندارد جهت تعیین قدرت تاثیر مواد ضدعفونی کننده به کار می رود.
سالمونلاها با وجود اینکه در PH در 5/4- 9 رشد می کنند ولی PH مناسب آنها 5/6-5/7 به عبارت دیگر حدود PH خنثی می باشد سالمونلاتیفی موریوم اگرچه محیط هایی با PH خنثی را ترجیح می دهد ولی با این وجود می تواند به زندگی در شرایط سخت یا PH حدود 3/3 نیز سازش یابد.

بقایای سالمونلاها در طبیعت
بقای سالمونلاها درمحیط تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد. گزارش شده که سالمونلادابلین در زمستان حداقل به مدت 73 روز و در تابستان 119 روز در مدفوع زنده می ماند. در استرالیا بقاء سالمونلاتیفی موریوم در چراگاه و خاک حدود 200 روز تخمین زده شده است.
بقاء سالمونلاها بطور نسبی به درجه حرارت محیط وابسته است. بطوریکه سالمونلاتیفی موریوم وسالمونلاکلراسوئیس در 29 به ترتیب 4و9 روز و در 60 به مدت 25 و 38 روز زنده می مانند.
انجمادکردن مدفوع در 20- باعث کشته شدن 85% سالمونلاها در عرض دو روز و 95% آنها در طی یک ماه می شود. این باکتری ها نسبت به خشکی حساسند از اینرو انتشار آنها از طریق گردوغبار و ذرات خشک کمتر از آب و مواد غذایی مرطوب است. اساتید محترم آقایان تاجبخش و نظری در سال 1975 نشان دادند که سالمونلا آبورتوس اویس بیش از پنج ماه در خاک زنده می ماند و توان بیماریزایی خود را حفظ می کند.
سالمونلاها در سیلو زنده نمی مانند.
نکاتی دیگر: سمی مشابه سم ویبریوکلرا در سالمونلاها شناسایی شده که می تواند آنزیم آدنیلات سیکلاز را تحریک نماید. از اینرو احتمال می رود که این سم در بیماریزایی اسهال سالمونلایی نقش داشته باشد.
تحقیقات نشان داده است که رشد سالمونلاها در شرایط بیهوازی باعث افزایش چسبندگی و حمله وری آنها می گردد چرا که در این حالت پروتئین های اضافی ساخته می شود.

اپیدمیولوژی
اکثر سروتیپ های سالمونلا پاتوژن های بالقوه ای برای انسان و بسیاری از حیوانات می باشند. این باکتری ها در دستگاه گوارش مهره داران اعم از پستانداران، پرندگان، خزندگان، و ماهی ها سیطره پیدا کرده، بسته به سروتیپ شرایط و عوامل متعدد میزبانی بیماریهایی با نشانیها و عوارض متفاوت ایجاد می کنند. باکتری معمولاً از طریق مدفوع انسان و یا دام دفع شده و باعث آلودگی آب،غذا، و محیط می گردد. انسان و حیوانات در بیشتر موارد در اثر مصرف اینگونه مواد آلوده باکتری را وارد دستگاه گوارش خود کرده و در نتیجه این گردش دهانی – مدفوعی تداوم پیدا می کند. اگرچه اپیدمیولوژی عفونتهای ناشی از سالمونلاها در انسان و حیوانات دارای وجوه اشتراک زیادی است اما در مورد بعضی از سروتیپ ها تفاوتهایی مشاهده می شود.
در طی سالهی 1901-1914 وقتی که حدود 1344 نفر در شهر نیویورک مبتلا به تب تیفوئید شدند با بررسی هایی که انجام شد متوجه شدند خانم آشپزی به نام ماری مالون که در یکی از رستورانهای این شهر مشغول بکار بود، مسبب این اپیدمی است. زمانیکه مدفوع این خانم مورد آزمایش قرار گرفت تعداد فوق العاده زیادی سالمونلاتیفی از آن جدا شد همین موضوع دانشمندان را بر آن داشت که به مسئله اپیدمیولوژی این باکتری بیشتر توجه نمایند. که امروزه نیز این موضوع گواه همین مسئله می باشد. در اینجا تحقیقات تازه ای که سازمان بهداشت جهانی* درباره این مهم انجام داده در ذیل آورده شده است:
عفونتهای روده ای سالمونلا مسئله حائز اهمیت در سراسر عالم محسوب می شود علت آنرا می توان اینگونه توضیح داد با توجه به تنوع زیاد در سروتیپ و گونه های سالمونلاکه در همه جای دنیا دیده می شود این عامل را بطور خاص می توان پیگیر بود. فقط کافی است 3 حرف از ابتدای الفبای انگلیسی را انتخاب نموده تا بتوان دید چندگونه مختلف سالمونلا درجغرافیای زمین وجود دارد مانند آدلایو، آمستردام، آتلانتا، بلفاست، برلین، برزیل، برونئی، کالیفورنیا، کلمبو، و دیترویت که خود گویای این مهم می باشد.
وقوع این بیماری بدین شکل است که هرگاه با خوردن و آشامیدن مقداری در حدود صدهزار عدد از این باکتری وارد دستگاه گوارش شود، این بیماری حاصل می شود. فرآورده های غذایی همچون گوشت و مرغ می توانند با آلوده شدن به این باکتری سبب ایجاد بیماری شده حتی به عنوان حامل در حیوانات محسوب شود.
از علائم بیماری سالمونلوزیس می توان به نوع خفیف و بدون نشانه آن اشاره کرد که هم بصورت حامل و هم بطور گسترده در گله های حیوانات تجاری و اقتصادی از قبیل گاو، گوسفند، خوک، و پرندگان مانند ماکیان، مرغابی، و بوقلمون دیده می شود. غذاهایی که آلودگی ندارند بر اثر تماس مستقیم با منابع آلودگی( غذا، آب، حیوانات و…) می توانند آلوده شده و این آلودگی را بصورت جریان تولیدی به گردش درآورند. آلودگی مستقیم را می توان اینگونه جستجو کرد در جایگاه های پرورش دام، کشتارگاه ها، انبارهای نگهداری مواد غذایی، فروشگاه ها رستوران، حتی در خانه ها و یخچالهای موجود در آن.
شیر و تخم مرغ از منابع مهم آلودگی بوسیله سالمونلا می باشد. یکی دیگر از منابع مهم در این زمینه ماهی یا صدف های خوارکی می باشند، که از طریق پس مانده های فاضلابی در رودخانه ها و دریاها آلوده شده اند که حاوی مقدار قابل توجهی از باکتری سالمونلا هستند. بازیافت و آلایش پس مانده های غذایی و لاشه های حیوانات با دقت و مراقبت های لازم و فراوانی باید صورت پذیرد. اگر مسائل ایمنی در این زمینه رعایت نگردد موجب گستردگی آلودگی در منطقه و باقیماندن آن می شود. آلودگی غذایی موجب حمل این باکتری توسط انسان شده و در اثر وقوع این کارها تب های روده ای را در انسان مشاهده می کنیم. در عفونتهای بیمارستانی سالمونلا نقش به سزایی دارد.
انتشار آن ممکن است بصورت بیمار به بیمار و یا تماس مستقیم با وسایل شخص آلوده باشد که همین امکان دارد موجب خسارات جبران ناپذیری شود. در نتیجه لزوم مراقبت های ویژه در این زمینه الزامی است. مواد و فرآورده های دامی نظیر پودر استخوان، پودر گوشت، پودر خون، پودر ماهی، و پودر پر در انتشار سالمونلاها نقش اساسی دارند. اینگونه فرآورده های غذایی بطور وسیعی در تغذیه حیوانات مورد استفاده قرار می گیرد. از اینرو ممکن است به عنوان منبع ورود سالمونلاها به گله عمل نمایند پودر استخوان و پودر گوشت معمولاً پس از استریلیزاسیون آلوده می شوند پودرماهی بسیار خطرناک است و افزایش تعداد سالمونلاها در بعضی کشوها بخاطر واردات پودر ماهی می باشد.
در زمینه نگهداری حیوانات خانگی بطور حتم باید نسبت به بیماریهای مشترک حساس بود. با برنامه صحیح واکسیناسیون و توصیه های دامپزشکان مردم باید بکار برند تا زندگی سالم را درکره زمین داشته باشیم.

درمان
با وجود اینکه در تبهای روده ای و باکتریمی با ضایعات موضعی احتیاج به درمان ضدمیکروبی می باشد، اکثریت موارد انتروکولیت نیازی به این نوع درمان ندارد. درمان ضدمیکروبی در انتریت سالمونلایی در نوازادان اهمیت دارد. در انتروکولیت، به دنبال درمان ضد میکروبی، مدت علائم بالینی و دفع سالمونلاها ممکن است طولانی شود. در اسهال شدید، جایگزینی مایع و الکترولیت ها، ضروری است.
در درمان ضد میکروبی عفونت تهاجمی سالمونلایی، از آمپی سیلین، تری متوپریم- سولفامتوکسازول، یا یک سفالوسپورین نسل سوم استفاده می شود. یک مشکل در عفونتهای سالمونلایی، مقاومت چند دارویی است که از نظر ژنتیک توسط پلاسمیدها در میان باکتریهای روده ای انتقال می یابد. آزمون تعیین حساسیت، یک عامل کمکی مهم در انتخاب یک آنتی بیوتیک صحیح می باشد. در بیشتر ناقلین، ارگانیسم ها در کیسه صفرا (بویژه اگر سنگ وجود داشته باشد) و سیستم صفرا وی پایدار می مانند. بعضی از ناقلین مزمن با آمپی سیلین به تنهایی درمان شده اند اما در بیشتر موارد، درمان دارویی باید همراه کوله سیستکتومی انجام شود. بهترین راه پیشنهادی که مورد اتفاق نظر اکثر پژوهشگران در این زمینه می باشد، کاربرد " کشت آنتی بیوگرام" برای درمان دارویی است. با این عمل می توان از احتمال مقاوم شدن بیمار نسبت به برخی از آنتی بیوتیک ها آگاه شد.
در زمینه درمان حیوانات مبتلا به سالمونلا نیز می توان بدین گونه عمل نمود. آنتی بیوتیکهای توصیه شده از خانواده سولفونامیدها می توانند موثر واقع شوند.

فصل سوم
روش کار و مواد مورد نیاز
درباره روش کار و چگونگی انجام این تحقیق قابل ذکر است که چون نمونه گیری بصورت مستقیم از گربه ها انجام می شد، دقت در نحوه نمونه گیری و چگونگی ارسال نمونه ها به آزمایشگاه جهت تشخیص مستلزم نکاتی است که در ذیل آورده شده:
نحوه نمونه گیری از نظر مکانی به دو صورت انجام گرفت:
1- نمونه گیری در کلینیک 2- نمونه گیری در محل نگهداری
موارد ارجاعی به کلینیک: پس از مقید کردن حیوان، یک عدد سوآپ استریل را وارد مقعد حیوان کرده و به دیواره رکتوم به صورت چرخش سوآپ، تماس داده شد.
سپس سوآپ را از مقعد خارج نموده و وارد لوله ای که حاوی محیط آبگوشت سلینت F می باشد، کرده و سوآپ را از قسمت وسط شکانده و در لوله را محکم می بندیم.
باید دقت شود به هنگام نمونه گیری، حیوان به خوبی مقید شود تا سوآپ در داخل رکتوم شکسته نشود و سعی شود که سرپنبه ای سوآپ به دیگر نقاط بدن حیوان تماسی پیدا نکند. لوله های حاوی سوآپ و محیط آبگوشت را نباید در جای سردی مانند یخچال نگهداری کرد زیرا باعث کاهش فعالیت باکتری مورد نظر می گردد، پس از اتمام نمونه گیری لوله ها را می توان در دمای محیط اتاق تا هنگام ارسال به آزمایشگاه نگهداری نمود.
در اینجا لازم است مقداری از محیط آبگوشت سلنیت F که در تحقیق استفاده شده، با
اختصار مطالبی بیان کرد:

آبگوشت سلنیت F
این محیط غنی کننده حاوی سلنیت هیدروژن سدیم، پپتون، لاکتوز، فسفات هیدروژن دی سدیم آنهیدرز، فسفات دی هیدروژن سدیم می باشد. سلنیت موجود در این محیط مانع از رشد کلی فرم ها و آنتروکوک ها بویژه در 6 تا 12 ساعت ابتدای انکوباسیون می شود اما سالمونلا، پروتئوس، پزودومناس و بعضی از سویه های شیگلا در این محیط رشد می کنند. از آنجایی که توانایی این محیط در ممانعت از رشد گیای طبیعی روده بعد از 12 ساعت کاهش می یابد، لذا توصیه می گردد که بعد از 12- 18 ساعت از این محیط روی محیط های انتخابی کشت داده شود. این محیط به طور وسیعی برای جداسازی سالمونلاها و شیگلاها از نمونه های مرضی مورد استفاده قرار گرفته و محیط بسیار مناسبی جهت جداسازی سالمونلاتیفی و سالمونلا دابلین می باشد.
البته بعضی از سروتیپ های سالمونلا از جمله سالمونلاپاراتیفی A، سالمونلاکلراسویس و برخی از شیگلاها ممکن است قادر به تکثیر در این محیط نباشند.
فعالیت این محیط بستگی به PH معینی دارد تا سلنیت برای آنتروکوک ها و فلور طبیعی روده به صورت سمی عمل نماید. این PH بحرانی توسط لاکتوز حفظ می شود، بدین ترتیب که در نتیجه رشد سالمونلاها سلنیت احیاء شده و محیط قلیایی می گردد ولی اسیدهای تولید شده از تخمیر لاکتوز، فراورده های قلیایی تولید شده در جریان احیاء سلنیت را خنثی می کند.

نحوه کار در آزمایشگاه
بعد از آوردن نمونه ها به آزمایشگاه، کار را باید کاملاً استریل انجام داد تا به هنگام کشت دادن جلوگیری از آلودگی های ثانویه شود.
ابتدا آنس لوپ را با شعله استریل کرده سپس وارد لوله حاوی سوآپ می کنیم، بعد بانتخاب وارد محیطهای انتخابی که از قبل آماده شده، وارد کرده، کشت می دهیم.
محیط ها به شرح زیر می باشد:
1) TSI 2) اوره 3) اندول 4) حرکت 5) سیترات
6) MR 7) VP 8) محیط SS 9) مک کانکی
پس از اتمام مرحله کشت محیط ها را می توان داخل دستگاه انکورباتور با دمای C ˚ 37 گذاشته و پس از 18 تا 24 ساعت می توان نتایج را بررسی نمود.
در صورت مثبت بودن نمونه ها جهت حضور سالمونلا، باید از آنتی سرم های مشخص شده برای تعیین سروتیپ این باکتری استفاده کرد. برای انجام این تحقیق از 67 مورد گربه خانگی نمونه گیری شد که نتایج آن به تفصیل در فصل چهارم ارائه شده است.

تشخیص سرمی:
روش کار در تشخیص سرمی باکتری سالمونلا بدین شکل است، 1) هنگامیکه باکتری را از نمونه ها جدا کردیم باید با آنتی سرم پلی والان O مجاور کنیم( یعنی مخلوطی از آنتی سرمهای ضد تمام گروهها) یک قطره از این سرم را با یک قطره از سوسپانسیون باکتری مخلوط می کنیم، اگر عمل آگلوتیناسیون رخ داد، به حضور سالمونلا پی می بریم.
2) برای اینکه مشخص کنیم در کدام گروه است باید آنتی سرم هر گروه را داشته باشیم و بصورت تک تک با آن مواجه می کنیم. فرضاً اگر به گروه B جواب دهد، در گروه B باید مطالعه کنیم.

فصل چهارم
نتایج
پس از مرحله کشت دادن نمونه ها در محیط های کشت و قرارگرفتن در انکوباتور با توجه به زمان تعیین شده. قرائت نتایج صورت گرفت. تغییراتی که در محیط های لوله ای با توجه به مثبت شدن (حضور سالمونلا) مشاهده شد به قرار زیر است:
1) محیط TSI : رنگ اولیه این محیط بصورت قهوه ای کم رنگ یا عسلی است که در صورت مثبت بودن به قهوه ای پررنگ تغییر کرده و اگر H2S تولید کرده باشد در انتهای لوله به رنگ سیاه درمی آید.
2) محیط سیمونز سیترات: رنگ اولیه سبزرنگ در صورت مثبت بودن آبی رنگ می شود.
3) محیط حرکت: تغییر در این میحط مستلزم حضور باکتری می باشد، بدین شکل که در امتداد خط کشت نشانه هایی از گسترش و پخش شدن باکتری در محیط دیده می شود.
4) محیط اندول: برای مثبت یا منفی بودن جواب آزمایش در این محیط، باید به آن معرف کواکس اضافه نمود، در هنگام اضافه نمودن چند قطره از معرف مزبور باید سعی شود که لوله حاوی این محیط تکان نخورد با ایجاد حلقه قرمز متمایل به بنفش حضور باکتری در آن تائید می شود.
5) محیط اوره: این محیط یک عامل متمایز کننده بسیار مناسب در جهت تفریق باکتری سالمونلا از پروتئوس می باشد. در مورد باکتری سالمونلا تست اوره منفی بوده ولی پروتئوس به علت اوره آز شدیدی که دارد رنگ محیط را به صورتی مشخص تغییر می دهد.
6) محیط های MR و VP : رنگ اولیه این محیط ها به صورت زردرنگ می باشد و جهت تشخیص باید از معرف استفاده نمود. در محیط MR با اضافه کردن چند قطره، معرف متیل رد در صورت مثبت بودن باکتری محیط قرمزرنگ می شود که درباره سالمونلا این قضیه صادق است. معرف VP بدین شکل است که 6 قطره نفتل + پتاس (KOH ) اضافه نموده است و در صورت قرمز یا تیره شدن آن تست مثبت است اما در مورد سالمونلا تست VP منفی باشد.
7) کلونی سالمونلا: روی محیط SS آگار سیاه رنگ می شود و حالت کلونی برجسته دارد. گاهی به رنگ سیاه در نمی آید به علت کافی نبودن SH2 و زیاد ماندن در محیط آزمایشگاه( مرکز کلونی سیاه و اطراف بی رنگ) و نیز کلونی آن شفاف است علت سیاه شدن محیط SS این است که سیترات آهن با SH2 ترکیب و تولید SFe می دهد که در نتیجه مرکز کلونی سیاه می شود.
8) در محیط مک کانکی باکتری سالمونلا کلونی بی رنگ می دهد چون ترکیبات گوگردی نداشته و سیاه دیده می شود( در حالیکه هنگام قرائت نتایج این تحقیق مشاهده شد که نمونه های این محیط بصورت صورتی یا قرمزکم رنگ بود که این دال برحضور و رشد باکتری اشرشیا کلی می باشد که این عامل تفکیک کننده بین نمونه های سالمونلایی و اشرشیا کلی بود). نتایج تست های بیوشیمیایی باکتری سالمونلا در جدول ذیل آمده است.
تست های بیوشیمیایی
اوره
اندول
MR
VP
حرکت
سیترات
باکتری سالمونلا


+

+
+
مشاهداتی که از 67 نمونه ارجاعی به آزمایشگاه میکروب شناسی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی صورت گرفت 66 نمونه عاری از میکروب سالمونلا بود، و تنها موفق به جداکردن 1 نمونه از این باکتری شدیم که پس از انجام تست های بیوشیمیایی و کشت در محیط های تفریقی سالمونلا را جدا نموده و برای تعیین گروه و سروتیپ آن تشخیص سرمی آغاز گردید.
همانطور که در قبل مراحل آن توضیح داده شد با استفاده از آنتی سرم ها تشخیص جنس باکتری از نمونه جداشده صورت گرفت.
در اینجا تشخیص نهایی سالمونلا تیفی موریوم بود که با کمک کیت های تشخیصی موسسه رازی* انجام گرفت.
از آنجایی که سالمونلاتیفی موریوم دو مرحله ای بوده و دارای هردو پادگن H1 وH2 می باشند نتیجه تشخیص سرمی به قرار زیر بود:

فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری، پیشنهادات
از نکات حائز اهمیت این تحقیق تعداد پائین باکتری سامونلا جدا شده از نمونه های مزبور بود. علت این امر را می توان اینگونه توضیح داد که درگیری با بیماری سالمونلا در بین حیوانات خانگی رابطه مستقیم در طرز نگهداری و اصول پرورش آنان دارد.
نمونه هایی که از 67 گربه خانگی تهیه شد از گربه هایی بود که مختص نگهداری در منازل بودند و تنها یک موردی که آلودگی به سالمونلا داشت به صورت مشترک هم در خانه و هم از خارج از آن نگهداری می شد که در بحث بیماریهای مشترک بین انسان و دام بسیار مهم است.
این بدان معنا است که برای نگهداری و پرورش گربه باید آنرا فقط در محیط خانه یا در محیط بیرون از آن نگهداری نمود و پرورش توامان دو محیط جایز نمی باشد. چون گربه ای که در ارتباط با بیرون است هنگام آمدن به خانه می تواند به عنوان ناقل بیماری به انسان محسوب شود پس باید حتی الامکان سعی نمود این امر مهم را رعایت نمود.کلینیک دامپزشکی سینا طی پنج سال فعالیت خود در شهرستان کرج یکی از اهداف خود را توصیه های بهداشتی اصول صحیح پرورش و نگهداری حیوانات خانگی قرار داده تا ارتقاء فکری مناسب در این زمینه بین صاحبان حیوانات حاصل شود.
یکی از این اصول همین طرز نگهداری گربه های خانگی در محیط خانه بوده که خوشبختانه پیامد مثبت آن در تحقیق حاضر منعکس شده است و پس از این تحقیق
نیز توصیه ها همچنان ادامه دارد.
خصوصاً در مورد جداشده باکتری از حیوانی که در محیط بیرون از خانه فعالیت داشت این نکته را یادآور می شود که علاقمندان نگهداری حیوانات در خانه را قبل از خرید و پرورش باید از طرز نگهداری صحیح آن مطلع نمود تا خطری جامعه و خانواده ها از نظر بیماریهای مشترک بین انسان و دام تهدید نکرده باشد.
در جوامع اروپایی نیز طی تحقیقات انجام شده در روشهای نگهداری حیوانات خانگی آنان نیز به این نکته تاکید فراوان دارند که با اجرای برنامه واکسیناسیون صحیح و اصول نگهداری در محیط خانه می توان برعلیه بیماریهای زئونوز مصون ماند و انسان قرن حاضر با توجه بانزوای روحی به علت صنعتی شدن دنیای مدرن درصدد آوردن حیوانات در محیط خانه شده باید اطلاعات کافی از خود حیوان( رفتاری، سیستم فیزیولوژی، روشهای نگهداری و …) داشته باشد که این منوط به توصیه ها و راهنمایی جامعه دامپزشکان می باشد.

فصل ششم:
منابع
منابع فارسی( کتاب و پایان نامه)
1) براندر ، جرج و الدیس، پیتر، (1371) کنترل بیماریها (مترجم ایرج نوروزیان) صفحه 39-53 (انتشارات دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران)
2) بلاد، هندرسون و رادوستیس(1371) دامپزشکی( قسمت سوم)( مترجم احمد شیمی) صفحه 283-303 (انتشارات جهاد دانشگاهی دانشکده دامپزشکی تهران)
3) برین، عباس (1355) بررسی سالمونلا های گربه های خانگی پایان نامه برای دریافت دکترای دامپزشکی شماره 1078، 72-73 ( دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران)
4) تاجبخش،حسن( 1372) باکتری شناسی عمومی صفحه 477- 495 ( انتشارات دانشگاه تهران)
5) تاجبخش، حسن(1370) ایمنی شناسی بنیادی صفحه 92-115( انتشارات دانشگاه تهران)
6) تاجبخش،حسن( 1372) تاریخ دامپزشکی و پزشکی ایران(جلد اول ایران باستان) صفحه 276-281( انتشارات دانشگاه تهران)
7) تاجبخش،حسن( 1375) تاریخ دامپزشکی و پزشکی ایران( جلد دوم، دوران اسلامی)صفحه 219-229 ( انتشارات دانشگاه تهران)
8) تاجبخش، حسن(1375) ژنتیک باکتریها( چاپ چهارم) صفحه 285، 295 ( انتشارات دانشگاه تهران)
9)جاوتز، ارنست( 1381) میکروب شناسی جاوتز( مترجم عبدالحسین ستوده نیا پرویز مالک نژاد) از صفحه 307 تا 324 ( انتشارات ارجمند)
10) چاروقچی، علی رضا، (1372) اطلاعات دارویی دامپزشکی صفحه 81-80 (انتشارات دانشگاه آزاد واحد تبریز)
11- خدام، رامین(1378) راهنمای جیبی کاربرد داروهای ژنریک ایران صفحه 650 – 649 ( انتشارات دیباج).
12- روح الامین،سیدرسول، آل داوود سیدجاوید وجمشیدی شهرام( 1375) روشها و تکنیک های تشخیص اصول و معاینه در دام های کوچک صفحه 569- 577 ( انتشارات دانشگاه تهران).
13) زهرایی صالحی، تقی(1379) سالمونلاصفحه 171-188 (انتشارات دانشگاه تهران).
14) شیمی، احمدحسن طباطبایی عبدالمحمد و نظری آریا، علی اصغر(1364) بیماریهای عفونی دام( چاپ دوم) صفحه 298-300( انتشارات دانشگاه تهران).
15) صائبی ، اسماعیل( 1367) بیماریهای عفونی در ایران، صفحه 446، 453 (انتشارات روزبهان).
16) قمریان، علیرضا،(1379) داروهای دامپزشکی و نهاده های تغذیه ای دام و طیور ایران( انتشارات قمریان) صفحه 48- 59( انتشارات پرآذر 1358).
17) مجابی، علی(1379) بیوشیمی درمانگاهی دامپزشکی از صفحه 137 تا 150 (انتشارات نوربخش).
منابع خارجی
1)Moridecai Siegal & cornel university (1989), The cornell Book of casts 2nd Edn pp: 17-20 (cornell Feline Healt center , Torento , canada).
2) A Merck & phone – poulene company (1998) The Merck 8th Edn , pp:120-123 (printeal by National Publishing , inc , philadel phia pensylvania).
3) Meers, Peter – Judith, Sedgwick – worshey , Margarert, The Microbiology&Epidmiology of infection for heath (1995) First edition , pp: 116-117 Science Students Publisher Chapman & Hall(canada).

فهرست مطالب
فصل اول 1
مقدمه: 1
فصل دوم 3
کلیات 3
خصوصیات کلی 3
مورفولوژی و مشخصات 4
ساختار آنتی ژنی 6
جنس سالمونلا 7
خواص شکلی 7
خواص کشت 8
عوامل مورد نیاز جهت رشد 9
حساسیت به مواد شیمیایی 10
محیط های غنی کننده 10
محیط های انتخابی و تفریقی 11
انواع سروتیپ های باکتری سالمونلا 13
بیماری زایی و یافته های بالینی: 14
الف) تیپ ها روده ای( تب تیفوئیدی): 14
ب) باکتریمی با ضایعات موضعی: 15
ج) انترکولیت: 15
سالمونلوز در سگ و گربه 16
ایمنی در سالمونلوز 17
نکاتی دیگر درباره سالمونلاها: 19
بقایای سالمونلاها در طبیعت 20
اپیدمیولوژی 21
درمان 23
فصل سوم 25
روش کار و مواد مورد نیاز 25
آبگوشت سلنیت F 25
نحوه کار در آزمایشگاه 26
تشخیص سرمی: 27
فصل چهارم 28
نتایج 28
فصل پنجم 31
بحث و نتیجه گیری، پیشنهادات 31
فصل ششم: 33
شکل 3- محیط SS آگار و رشد باکتری سالمونلا در آن 33
شکل 2- مجموعه ای از سوآپ و محیطهای غنی کننده 33
شکل 1- یکی از نمونه های ارجاعی به کلینیک 33
منابع 34
منابع فارسی( کتاب و پایان نامه) 34
منابع خارجی 35

عنوان :
بررسی آلودگی سالمونلایی در گربه های خانگی شهرستان کرج

* Voges – proskauer(vp)
* Schottlmulleri
* – Rose spot
* – Timoney
* – Who : World Health organization
* آنتی سرم های موسسه از شرکت Inernationa; England Mast Product Company تهیه شده بود.
—————

————————————————————

—————

————————————————————

1

37


تعداد صفحات : 37 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود