مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………….. 12
2-1- پیشینه تحقیق……………………………………………………………………………………………………… 12
2-1-1- مقالاتداخلی………………………………………………………………………………………………… 12
2-1-2- مقالات خارجی……………………………………………………………………………………………… 25
2-2- مروری بر نظریات جنبش های اجتماعی ………………………………………………………………. 39
2-2-1- نیل اسملسر …………………………………………………………………………………………………… 41
2-2-2- آلن تورن ………………………………………………………………………………………………………. 42
2-2-3- تدااسکاکپول ………………………………………………………………………………………………….. 43
2-2-4- هانا آرنت……………………………………………………………………………………………………….. 44
2-2-5- ملوچی ………………………………………………………………………………………………………….. 44
2-2-6- ماریو دیانی ……………………………………………………………………………………………………. 44
2-2-7- گی روشه ………………………………………………………………………………………………………. 45
2-2-8-دوناتلا دلاپورتا و ماریو دیانی ……………………………………………………………………………. 46
2-2-9- چارلز تیلی …………………………………………………………………………………………………….. 47
2-2-10- ویژگی های جنبش اجتماعی …………………………………………………………………………. 54
2-2-11- انواع جنبش های اجتماعی ……………………………………………………………………………. 56
2-2-12- مراحل جنبش های اجتماعی …………………………………………………………………………. 59
2-2-13- کارکرد های جنبش اجتماعی ………………………………………………………………………… 60
2-2-14- استراتژی های جنبش اجتماعی ……………………………………………………………………… 61
2-3- مروری بر دیدگاههای نظری تکنولوژی ارتباطی ( اینترنت و تاثیر اجتماعی آن ) ………… 62
2-3-1- نقش اینترنت در جنبش های اجتماعی ……………………………………………………………… 66
2-3-2- تاریجچه شکل گیری اینترنت و شبکه های اجتماعی …………………………………………. 73
2-3-3- ساختار شبکه های اجتماعی…………………………………………………………………………….. 76
2-3-4- پیشرفت های مهم در شبکه های اجتماعی ………………………………………………………… 77
2-3-5- کارکرد های شبکه های اجتماعی …………………………………………………………………….. 79
2-3-6- شبکه های اجتماعی و دیپلماسی دیجیتال ………………………………………………………………….. 80
2-3-7- اهمیت شبکه های اجتماعی درشکل گیری جنبش ها در جهان امروز ………………………….. 82
2-5- چارچوب نظری ………………………………………………………………………………………………………… 82
2-6- مدل نظری تحقیق ……………………………………………………………………………………………………… 83
2-6-1- مدل نظری نیل اسملسر …………………………………………………………………………………………… 84
2-6-2- مدل نظری آلن تورن ………………………………………………………………………………………………. 85
2-6-3- مدل نظری چارلز تیلی ……………………………………………………………………………………………. 86
2-7- فرضیات تحقیق ………………………………………………………………………………………………………….. 94
مقدمه :
این فصل را با پیشینه تحقیق و بحث در باره موضوع مورد نظر که شخصیت های مختلف داخلی و خارجی در مورد آن مقالاتی به چاپ رسانده اند آغاز نموده سپس مروری بر نظریات جنبش های اجتماعی داشته و دید گاههای نظریه پردازانی که برنقش اینترنت و تاثیر اجتماعی آن مطالبی ارائه کرده اند را مطرح می نماییم و چارچوب نظری تحقیق را براساس نظریات گفته شده مشخص نموده ومدل نظری ، قضایای نظری و فرضیات تحقیق را از آنها استخراج می نماییم در انتهای فصل به تعاریف اصطلاحات و مفاهیم موجود می پردازیم .
1-2- پیشینه تحقیق
با توجه به جدید بودن موضوع و اینکه این انقلاب به ثبات لازم نرسیده است . کار های محدودی در این زمینه صورت گرفته است . می توان آنها را به دو گروه مقالات خارجی و مقالات داخلی تقسیم بندی نمود و با ذکر این موضوع که اکثریت این مقالات در روز نامه ها و و بلاگ های خبر تحلیلی و فیلم های مستند و مصاحبه با اشخاص دانشگاهی و متخصص در مسائل سیاسی مطرح شده است نام برد . بنابراین در ذیل به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد .
1-1-2-مقالات داخلی
1. مقاله مهدی خلفخانی، (1390 ) ، با عنوان " شبکه ای شدن مدنی درفضای سایبری وتاثیر آن برجنبش های نوین اجتماعی درخاورمیانه " ،چاپ شده در فصلنامه مطالعات سیاسی می باشد. ایشان به بررسی نقش گسترده ای که اینترنت و فضای سایبری در تحولات سیاسی و قابلیت های این فضا برای پیشبرد جنبش های اجتماعی در برخی از کشور های خاور میانه داشته است پرداخته ونشان می دهند که فضای سایبری و قابلیت های فن آورانه این فضا به وسیله فعالان اجتماعی برای پیشبرد اهداف اساسی جنبش ها و برای تامین اهدافشان مورد استفاده قرار می گیرند و چگونه ساختار های فرصت ایجاد شده در فضای سایبربه شبکه ای شدن مدنی جنبش های اجتماعی کمک خواهد نمود ؟ همچنین ساختار های فرصت ایجاد شده در نتیجه فرصت های دیجیتالی ، می توانند منجر به ایجاد حوزه عمومی جدیدی برای راهبری جنبش های اجتماعی دیجیتالی گردند . ایشا ن با توجه به مطالبی که در این مقاله مطرح می نمایند به نتایجی که در ذیل آورده می شود می رسند :
اینترنت به عنوان وسیله ای برای طرح گفتمان های ضد حکومتی و هژمونیک گردید .
اینترنت ابزاری نوین برای ارائه بدیل های جدید فرهنگی و اید ئولوژیک شده است .
از طریق اینترنت ، رهبران جنبش ها توانستند کمپینگ گسترده ای را براه اندازند .
از طریق قابلیت های فضای سایبری رهبران جنبش شبکه های ملی و بین المللی را به هم پیوند داده وبرای موفقیت جنبش بکار گرفتند . و…..
2. سید محمد صادق لواسانی، ( 1390) ، مقاله ای تحت عنوان " انقلاب تونس چگونه آغاز شد ؟ " دارند و می نویسد . افزایش روز افزون فساد، تورم و بیکاری باعث احساس سرخوردگی مردم تونس و شروع اعتراضات در جنوب غرب این کشور شده و مردم به این نتیجه رسیدند که دولت تونس دزدی های زیادی انجام داده است. این اعتراضات صورت گرفته در پایتخت حقیقتا ناخود آگاه رخ داد اما با وجود این، با اندکی سازمان دهی و خرد شرکت کنندگان در اعتراضات، خود مرحله ای از سازماندهی را به وجود آورد. در این انقلاب، بخش هایی از مردم تشکیل دهنده اعتراضات یا لیدرهای آن ها از طریق اینترنت اطلاع رسانی و تبادل نظر می کردند و اصولا سازماندهی اعتراضات در اینترنت صورت می گرفت.انقلاب تونس هیچ رهبری نداشت، هیچ حزب یا گروهی آن را هدایت نمی کرد و این، خود مردم بودند که از طریق رسانه های نوین و در راس آنها اینترنت به سازماندهی و مدیریت جریان اعتراضات اقدام می کردند.
3. سید حسین اطهری i، (1385 )، و مقاله ای در خصوص" مدرنیته و جنبش های اجتماعی" دارند.و در بخشی از آن به تاثیر عواملی که باعث پویایی و ایجاد جنبش های جدیداجتماعی می شوند را در سه عامل مهم و تاثیر گذار مورد مطالعه قرار می دهد این سه عامل عبارتنداز:
1ـ دخالت دولت در حوزه های مختلف اجتماعی 2ـ توسعه صنعت شناخت 3ـ گسترش رسانه های جمعی
4. حسن احمدیان ،( 1390 ) ، مقاله ای تحت عنوان" انقلاب تونس زمینه ها و پیامد ها " دارند و معتقد است که در این انقلاب ، پنج یافته عمده مطرح می شود: سقوط بن علی و پیش رفتن مطالبات مردمی در جهت تغییر، بدان معنا بود که حاکمیت سلب شده مردم تونس به آنها بازگشت و تونسی ها قدرت خود را در ایجاد تغییر باور کردند. بدین ترتیب امکان اعاده نظام حزب واحد و رهبری یک دیکتاتور به هیچ وجه وجود ندارد. البته این نکته به معنای حاکم شدن حتمی نظام دموکراتیک نیست بلکه به معنای آن است که اوضاع تونس به هر سمت که پیش برود، به هیچ وجه به عقب و سبک دیکتاتوری بن علی باز نخواهد گشت. نکته دوم آنکه حرکت تونس به سمت دموکراسی و حکومت قانون با وقوع انقلاب آغاز شد. با این حال، این کشور همچنان راه درازی تا استقرار یک نظام دموکراتیک در پیش دارد. انقلاب تونس نوعی خود باوری در ملت های منطقه به وجود آورد؛ ملت هایی که از ترس سرکوب و نه از سر میل به دیکتاتوری های منطقه تن داده اند. به نظر می رسد انقلاب تونس آغاز موجی باشد که به شورش های فراگیر در سراسر منطقه خواهد انجامید؛ لذا این دوره را می توان آغاز "بهار عربی" نامید؛ دوره ای که ملت ها برای کنار زدن دیکتاتوری ها قیام می کنند و نظام های دموکراتیک بر پا می کنند. آغاز این دوره را در الجزایر، مصر، اردن و یمن شاهد بودیم. به همان نسبت که انقلاب تونس ملت های منطقه را مصمم تر کرد، نظام های حاکم در این منطقه را بیمناک ساخت. در واقع، این انقلاب که یکی از پلیسی ترین نظام های منطقه را ریشه کن ساخت، به خوبی به دیکتاتوری های منطقه این نکته را تفهیم کرد که با زور نمی توان حکومت ابدی داشت. انقلاب تونس در نهایت الگویی نوین در منطقه مطرح ساخت. در این الگو شاید برای اولین بار مردم منطقه علت بدبختی ها و فلاکت خود را نه دشمن خارجی و دخالت غربی در کشورشان بلکه خودکامگی و فساد نخبگان حاکم بر کشور دانسته و علیه آن شوریدند. در این معنا تونسی ها الگوی بسیار مناسبی برای مبارزه مردم منطقه با دشمن اصلی آزادی ها و زندگی عزتمند خود مطرح ساختند؛ الگویی که می تواند "نظام نوین منطقه ای" را شکل دهد.
5. علیرضا خراسانی ، (1389 ) ، مقاله ای در زمینه اینترنت و شورش در ممالک عربی خاورمیانه و شمال افریقا ، اینفوگراف دارندو می نویسند . جنبش های مدنی در کشورهای عربی خاورمیانه و شمال افریقا فرصت تازه ای را در اختیار محققان قرار داده تا رابطه میان جوانان و استفاده خبری از اینترنت را در این کشورها هنگام بروز شورش بررسی کنند. و معتقد است "در اینکه از روی متوسط سن کشورهای مذکور می توان حدس زد که همگی جوان بوده و شور و نشاط جوانی دارند، شکی نیست. از سوی دیگر تعداد کاربران اینترنت نیز حاکی از وجود نسل جدیدی است که از ابزار مدرن بهره می گیرند. اما رابطه میان تعداد کاربران اینترنت که فقیر بوده و یا بیکار هستند چندان مشخص نیست اما می توان روی فاکتور دومی یعنی کاربران بیکار اینترنتی تاکید گذاشت. بدین معنی که اینترنت برای نسل جوان فارغ التحصیل و جویای کار وسیله مناسبی است که شبکه های اجتماعی در این میان می تواند این نوع کاربران را اغناء اطلاعاتی کرده و یا تشنه بودن مانند سایر کاربران غربی کند. چیزی که برای کاربران کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا تبدیل به رویا شده و فشار دیکتاتوری های سنتی تحت حکومتهایی مانند بن علی و مبارک و … روند تغییرات را در این کشورها شتاب بیشتری می بخشد."
6. فاطمه الوندی، (1390 ) ، مقاله ای تحت عنوان" غلبه شبکه های اجتماعی بر رسانه های حکومتی درتحولات اخیرجهان عرب" دارندکه معتقد است : شبکه های اجتماعی و اینترنتی غیر رسمی نقش پررنگی در وقوع و هدایت اعتراضات مردمی ایفا کرده اند. استفاده از این ابزار به رغم اقدام های محدود کننده نسبت به دسترسی کاربران از سوی دولت های عربی از اجزاء تاثیر گذار در شکل گیری روند مخالفت های ضد دولتی بوده است. پس از تحولات صورت گرفته در نظام های سیاسی تونس و مصر؛ دیگر نظام های سیاسی منطقه شمال آفریقا و خلیج فارس از جمله کشورهای لیبی، اردن، عربستان، یمن، بحرین، الجزایر و … نیز خواستار اصلاحات در ساختار سیاسی و روند دموکراسی در کشورهایشان شدند. که این خواسته منجر به شکل گیری جنبش های اعتراضی محدود یا گسترده علیه نظام حاکم در آن کشورها شد. آنچه در این تحولات انکار ناپذیر بود تاثیر رسانه های ارتباط جمعی و اینترنت و بخصوص شبکه های اجتماعی از جمله توئیتر و فیس بوک در اطلاع رسانی سریع و گسترده و گسترش سریع این تحولات در کشورهای منطقه بود. با وجود قطعی گسترده یا کندی سرعت اینترنت، تلفن همراه و سامانه ارسال پیام کوتاه، در بعضی از کشورها باز هم تحولات منطقه سریعاً از طریق اینترنت و شبکه های خبری، اطلاع رسانی و برنامه ریزی ها جهت تجمعات اعتراضی و راهپیمایی ها بخصوص توسط کاربران شبکه های اجتماعی در توئیتر و فیس بوک صورت گرفته و این موضوع، نشان دهنده نقش ابزارهای جدید در تحولات سیاسی و حتی اجتماعی میباشد. در واقع این ابزار های تازه به طور همزمان چندین نقش را ایفا می کنند.
7. عبد الامیر نبویii ،(1390 ) ، مقاله ای تحت عنوان " گسترش اینترنت از عوامل تحولات کشور های عربی " ارائه دادند که معتقد است : تحولات خاورمیانه عربی بیشتر یک پدیده سیاسی و اقتصادی است که به لحاظ سیاسی عمده این کشورها، کشورهای سرکوبگری هستند و با وجود ظواهر دموکراتیک، ماهیت قدرت در آنجا استبدادی است. همچنین وضعیت وخیمی به لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در این کشور ها وجود داشته و تنها چیزی که در این بین مثبت بود گسترش ارتباطات و دسترسی به اینترنت و ماهواره بود که به ضرر حکام تمام شد و پدیده ای که در خاورمیانه عربی راه افتاد و همچنان ادامه خواهد داشت و آثار آن تا دهه ها بعد نقشه منطقه را حتی به لحاظ سیاسی دچار دگرگونی می کند یک پدیده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی محسوب می شود.
8. هومن دور اندیشiii، ( 1389 ) ، مصاحبه ای تحت عنوان "تحولات کشورهای مصر و تونس " دارند و معتقد است که : دسترسی ، گسترش و امکان استفاده از اینترنت می تواند دمکراسی را در مصر و سایر کشورهای عربی به مرور زمان جایگزین دیکتاتوری کند و آن را نهادینه سازد. نقش رسانه ها در پیشبرد دمکراسی در جهان، امری ضروری، امیدوار کننده و غیر قابل اجتناب است.و رسانه ها ابزاری بیش نیستند. مهم این است که چه کسی ، با چه هدفی و چگونه از آنها استفاده می کند. از طریق رسانه ها می توان جنگ افروزی کرد (کشور یوگسلاوی)، مردم را به کشتن یکدیگر تشویق کرد (کشور رواندا)، مغز شویی کرد، خرافات را توجیه کرد یا آموزش داد و نیز می توان صلح را ترویج کرد، مماشات را نهادینه کرد، تعامل را آموخت، انسان دوستی را ارج گذاشت و در راه منفعت عمومی تلاش کرد. رسانه های جدید موجب گردش سریع تر اخبار و اطلاعات در سراسر دنیا شده اند و دیگر هیچ حکومتی توان مهار و منحصر کردن اطلاعات را ندارد. آنچه دیکتاتورها را به وحشت می اندازد و حکومت ها را به لرزه در می آورد، آگاه شدن مردم است و آنچه میلیون ها نفر را به خیابان ها و میادین می برد، پی بردن به ندانسته هایی است که از طریق رسانه ها آموخته اند. دیگر نمی توان امواج الکترونیکی را مانند رسانه های قابل لمس سانسور کرد، سوزاند یا به راحتی کنترل کرد. بدون شک رسانه های نوین، به خصوص اینترنت که بر عکس رسانه های سنتی صاحب یا مالکی ندارد، روند دمکراسی را در سراسر جهان از جمله مصر تسریع کرده اند و این یکی از فواید این شبکه ها است.
9. مینا رسولیiv، ( 1390 ) ، مقاله ای در خصوص" کالبد شکافی جنبش مصر " دارند وایشان دراین مقاله معتقد است: سه عامل و متغییر اصلی در موفقیت جنبش نقش داشته اند 1. نابسامانی اقتصادی 2. تنگناهای سیاسی 3. نقش ارتباطات و افزایش دسترسی مردم به شبکه های ارتباطی جدید .
10 . حسن توان ، ( 1390) ، مقاله ای با عنوان "تاملی بر انقلاب های عربی "دارند که ایشان معتقد است :
در طول 150 سال اخیر در منطقه خاورمیانه و میان مسلمانان جنبش های فکری سیاسی مهمی به وقوع پیوسته که هریک از آنها خواسته هایی راوارد ذهنیت شهروندان کرد . از نگاه نگارنده مجموعه مولفه هایی که جنبش های تاریخ معاصر منطقه به حیات عمومی مردم خاور میانه وارد نمود در ایجاد حرکت های دموکراسی خواهانه اخیر نقش ایفاء کرده است . اگر چه اینک تب خیزش های منطقه مقداری فروکش کرده است و دیگر آن توان سابق را ندارد اما به نظر می آید که دیگر حتی حاکمان بسته ترین کشور های خاورمیانه هم برای بقاء ناچارند دست به اصلاحاتی بزنند و این همان چیزی است که می تواند زیستن در زمانه حاضر را به تجربه ای جذاب همانند رویای " آلیس در سرزمین عجایب " تبدیل کند .
11. محمدصادق الحسینی ، ( 1389) ، مقاله ای تحت عنوان " در تونس چه می گذرد ؟ " دارد که در آن معتقد است :
زین العابدین بن علی، رییس جمهور دیکتاتور تونس، با پیروی از سیاست های آزاد اقتصادی که توسط بانک جهانی و صندوق بین المللی پول ترویج می شوند توانست تونس را از کشوری فقیر به کشوری قابل اعتنا در عرصه اقتصاد منطقه ای تبدیل سازد و تولید ناخالص داخلی این کشور را به حدود 4 برابر دوران قبل از خود برساند.او توانست تونس را به عضویت سازمان جهانی تجارت درآورد، قراردادهای سودآور با اتحادیه اروپا ببندد، سیاست های اصلاحات اقتصادی را در تونس به اجرا درآورد و نیز سرمایه گذاران خارجی را به تونس سرازیر سازد. همچنین کارنامه بن علی در زمینه های کاهش فقر، کاهش تورم، کاهش فساد و کاهش فاصله درآمدی میان فقیر وغنی کارنامه ای مثبت و موفقیت آمیز بوده است.
اما به نظر می رسد یک بار دیگر تجربه پیگیری سیاست های اقتصادی آزاد در کنار سیاست های بسته سیاسی تنها برای چند دهه دوام آورد و نشان داد که پیش بینی میلتون فریدمن درست است. فریدمن در سخنرانی در دانشگاه ملی شیلی در دوران دیکتاتوری پینوشه به دانشجویانی که علیه او شعار می دادند گفته بود(نقل به مضمون) "بگذارید اقتصاد آزاد شود، بگذارید کسب و کارتان در دستان خودتان باشد و نه در اختیار دولت، آنگاه خواهید دید که نظام سیاسی، خود به خود به سمت آزادی های سیاسی پیش خواهد رفت. این راهی است که تاریخ درستی اش را نشان داده است."
قضاوت در مورد عملکرد بن علی و آینده تونس، هنوز زود است. چرا که آتش دگرگونی ها هنوز خاموش نشده و مردم به خانه هایشان باز نگشته اند، چه بسا این دگرگونی عظیم در تونس، موجبات تخریب روند روبه رشد اقتصاد این کشور را فراهم آورد و مردمی را که برای کسب آزادی های بیشتر و به بهانه افزایش هزینه های غذایی و بیکاری به خیابان ها آمده بودند را ناخشنودتر از قبل سازد. البته هنوز جای امیدواری هست که مخالفت با بن علی، به مخالفت با سیاست های اقتصادی صحیح وی تبدیل نشود.
12. سید سلمان صفوی ، ( 1389 ) ، مقاله ای تحت عنوان " تحلیل عوامل سقوط مبارک " دارند و معتقد است :
عوامل داخلی، خارجی و تمدنی سقوط فرعون مصر عبارتند از .الف: عوامل داخلی شامل دو بخش: ۱- کُنش مردم 2- ساختار قدرت حاکمیت. ب: عوامل خارجی شامل دو بخش: ۱- نیازهای جدید غرب به سرکردگی آمریکا ۲- جنبش بیداری و آزادی خواهی ملت های منطقه خاورمیانه بزرگ و آسیای مرکزی. ج: ظهور تمدن دیجیتالی و تاثیر شگرف آن بر روابط سیاسی – اجتماعی.
امروز جهان پس از گذار از تمدن کشاورزی و صنعتی، وارد تمدن نوع سوم شده که این فقیر آن را "تمدن دیجیتالـی" و آلوین تافلـر "موج سوم تمدن" خوانده است. "تمدن دیجیتالی" مقتضیات و پی آمدهای جدیدی دارد که هنوز از فهم همه ابعاد آن غافلیـم، به خصوص رژیم های مستبد از هر نوع نسبت به مشخصات و مقتضیات تمدن دیجیتالی از همه جاهل ترند. در پی تحولات مناسبات تولیدی و تمدنی؛ این جهل و غفلت، اسباب کنش موفقیت آمیز جامعه به عنوان بازیگر اصلی تحولات اجتماعی شده و می شود. در "تمدن دیجیتالی" اطلاعات و دانش در حکم قدرت است و به طور متمرکز در اختیار مطلق یک گروه نیست. "انقلاب دیجیتالی و رسانه ای" مناسبات سیاسی، اجتماعی – افتصادی و فرهنگی جهان را دگرگون کرده است. امروز هر دستگاه موبایل به مدد دوربین و ارسال پیام، تبدیل به رسانه ای چند کارکردی شده است. اینترنت و دوربین های تلویریون و شبکه های ماهواره ای همه جهان را در لحظه به هم متصل کرده است. حضور مردم در میدان تحریر قاهره برای سرنگونی دیکتاتور مصر، ۲۴ ساعته به صورت زنده به وسیله شبکه الجزیره برای ملت مصر و جهان پخش می شد و همین امر اسباب همراهی، همدردی، مشارکت و حمایت جهانی از اعتراضات ملت مصر شد. به اعتقاد دکتر شهابی از کارشناسان ارشد رسانه و مسائل سیاسی منطقه خاورمیانه؛ شصت در صد پیروزی ملت مصر برای سرنگونی دیکتاتور، مدیون رسانه و دوربین الجزیره است. پلیس مصر خبرنگاران خارجی و داخلی را مجروح و بازداشت کرد و از خبر رسانی آنها ممانعت نمود؛ اما شهروندان مصری و موبایل ها تبدیل به خبرنگار شدند و تصاویر زخمی ها و شهدای جنبش مصر به سرعت در صفحه تویتر و فیس بوک قرار گرفت و موجبات اعتراض جهانی و تصاعد اعتراض اجتماعی را فراهم آورد. رژیم های منطقه باید دریابند که در دوره "تمـدن دیجیتالـی" با بگیر و ببند، بستن مطبوعات منتقد، خانه نشین کردن چهرهای منتقد و تبلیغات یک جانبه رسانه های دولتی نمی توانند از آگاهی اجتماعی مردم و اعتراضات اجتماعی – سیاسی ممانعت کنند. بهترین راه بازگشت به آغوش مردم و فرهنگ والای اسلام رحمانی است.
حکومت پلیسی، اختناق سیاسی، زندان، شکنجه و تبلیغات دولتی به حفظ هیچ رژیمی کمک نمی کند. بهتر است تا وقت باقی است حکومت ها با اصلاحات اساسی اجتماعی – سیاسی – اقتصادی، آزادی زندانیان سیاسی، توقف شکنجه، پایان بخشیدن به دستگیری های سیاسی، آزادی رسانه های منتقد و اجتناب از مهندسی انتخابات؛ انتخابات دمکراتیک برگزار کنند وَ با پذیرش چرخش قدرت، به پست های مادام العمر پایان بخشند؛ قبل از آن که توسط ملت هایشان سرنگون گردند. تاخیر در اصلاحات اساسی، اسباب سرنگونی رژیم ها می شود. در این قانون هیچ تخلفی وجود ندارد، تنها دیر و زود دارد که: (انَّ الله لایُخلِفُ المیعاد). بدون شک اسلام رحمانی بهترین دارو برای درمان دردهای جوامع اسلامی و برقراری دولت های مدرن اسلامی است.
13. اردشیر پشنگ ، ( 1390 ) ، مقاله ای تحت عنوان " تونس همچنان پرچم دار بهار عربی " می باشد که در آن مطالب زیر را مورد بررسی قرار داده است .
یکسال پس از وقوع قیام مردمی تونسی ها که آغازگر تحولات گسترده ای که بهار عربی نامیده شد با توجه به اشتراکات گسترده کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا از منظر تاریخی، فرهنگی (مذهبی -زبانی و …) و سیاسی که با هم دارند همچنان تونس پرچمدار تحولات منطقه خواهد بود و جهت گیریها و تصمیمات رهبران آنها بخصوص راشد الغنوشی و حزب اسلامگرای النهضه همچنان ابعاد و اثراتی فراملی خواهد داشت. تحولات رخ داده در مصر و مراکش که نشان دهنده تداوم راه تونسی ها در مراحل اول و دوم است بیانگر این واقعیت است که مرحله سوم در این کشورها نیز با شباهت نزدیک و البته با در نظر گرفتن برخی تمایزات داخلی بوقوع خواهد پیوست و باید در انتظار بود در سایر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که در آنجا قیامها در مرحله اول قرار دارد پس از به بار نشستن اهداف مردم از طریق سرنگونی دولت یا وادار شدن آن به اجرای اصلاحات اساسی و مرحله ای، سایر مراحل نیز بوقوع بپیوندد. بدین ترتیب باید گفت تحولات وو جهت گیریهای تونسی ها همچنان بر سایر نقاط این منطقه تاثیرگذار خواهد بود و در حقیقت اینان همچنان پرچمدار بهار عربی خواهند ماند.
14. معصومه طالبی ، ( 1389 ) ، مقاله ای تحت عنوان " ظهور تا سقوط اقتدارگرایی؛ تحلیلی کوتاه بر تحولات اخیر تونس " دارند و معتقد است که :
امروزه با تاثیر تلفن همراه، رایانه، ماهواره و امثال آن در زندگی روزمره، نسلی پدیدار شده است که دیگر با شیوه های سنتی قابل کنترل نیست. جوانان تونسی در جریان اعتراضات خود تصاویری از سرکوب تظاهرات مردمی تونس را از طریق تلفن های همراه خود به رسانه های گروهی جهان ارسال کردند و بدین ترتیب مبارزه با اقتدار گرایی در تونس را جهانی – رسانه ای نمودند. اکنون این رویداد مهم در تونس که توانست دیکتاتوری را سرنگون نماید، جدا از این مساله که چه آینده ای را برای کشور تونس رقم خواهد زد، تبدیل به شبحی ترسناک برای دیکتاتوران خاورمیانه عربی و الگویی برای ملت های تحت استبداد این دیکتاتورها شده است. الجزایر، مراکش، موریتانی و اخیرا اردن صحنه اعتراضات مشابه تونس بود. در این میان، مصر شکننده ترین کشور شمال آفریقا از این منظر است. مصر کشوری است که ۵۰ درصد از مواد غذایی جمعیت ۸۰ میلیونی خود را از راه واردات تامین می کند. حسنی مبارک رئیس جمهوری ۸۲ ساله این کشور مجبور می شود با نگاه احترام آمیزتری به اعتراضات مردم بنگرد و به آنها گوش فرا دهد. بی شک آنچه در تونس روی داد، ترس از حکومت اقتدارگرا را از بین برده و ملت های عرب بیش از پیش به شکنندگی و پوسیدگی نظام حاکم بر آنان پی برده اند. سناریوی تونس را می توان آغاز بازی بزرگی دانست که دیر یا زود درباره بسیاری از کشورهای عربی مصداق خواهد یافت. می توان گفت در منطقه خاورمیانه عربی تحولاتی در حال رخ دادن است که طبعا سرمنشا آنها به تحولات واقع شده در تونس برمی گردد. مردم تونس با اقدام به سرنگونی حکومت بن علی گام بزرگی را در تضعیف اقتدارگرایی در منطقه خاورمیانه عربی برداشته اند که سوای از تحولات سریع داخلی بعد از سرنگونی دولت بن علی، به نظر می رسد که اولین گام را در آگاه سازی و هشیاری اجتماعی در منطقه برداشته اند و پیشران بزرگی را برای تحولات آتی در منطقه ایجاد نموده اند.
پیشرو تحولات منطقه بودن هرچند افتخار بزرگی در تاریخ برای مردم سرزمین تونس خواهد بود اما هدف اصلی جنبش مردمی تونس بهبود و سامان دادن وضعیت اقتصادی و رهایی از هر گونه استبداد حکومتی و اقتدارگرایی فردی بود که در عمل تنها با تغییر در مسولین حکومتی این کشور خاتمه یافته است. هم اکنون تونس منتظر انتخابات ریاست جمهوری است اما به نظر می رسد تا زمانی که قانون اساسی در این کشور تغییر نکند همچنان مسیری برای اقتدارگرایی حاکمان تونس باز خواهد ماند. در آینده کوتاه مدت شاید رئیس جمهور انتخاب شده امتیازاتی را برای آرام شدن اوضاع در این کشور به مردم اعطا کند اما آیا این امتیازات و فضای باز سیاسی به همراه بهبود اقتصادی این کشور پایدار خواهد بود؟ یا اینکه همچون اقدامات کوتاه مدت زین العابدین بن علی در ابتدای شکل گیری حکومتش موقتی خواهد بود. تونس از ابتدای استقلال خود در سال ۱۹۵۶ تاکنون تنها دو رئیس جمهور را به خود دیده است و به نظر می رسد بدون همت عالی در دگرگونی ساختارها، تاریخ برای این کشور تکرار خواهد شد. به نظر می رسد در آینده بلندمدت، چاره کار تونس برای رهانیدن مردمش از اقتدارگرایی حکومت هایشان همانگونه که راشد الغنوشی گفته است، نظام پارلمانی باشد تا اینکه مانع از تمرکز قدرت در دست رئیس جمهور شود. شاید لازم بود مردم تونس به جای سرنگونی بن علی به عنوان رئیس جمهور اقتدار گرا، رژیم اقتدارگرا و استبدادی در این کشور را سرنگون می کردند.
15. سید عبدالامیر نبوی ، ( 1389 ) ، مقاله ای تحت عنوان " ویژگیها و اقدامات جنبش اعتراضی در مصر" دارند که معتقد است :
1. عدم رهبری و سازماندهی مشخص و روشن. اگرچه هسته اصلی این جنبش اعتراضی، جوانان ۶ آوریل بودند و سپس سایر مخالفان بدان پیوستند، سازماندهی و رهبری خاصی به چشم نمی خورد. وقتی این دو عامل وجود نداشته باشد هم می تواند نقطه ضعف و هم نقطه قوت تلقی گردد؛ نقطه ضعف است چون امکان ارائه بدیل و استفاده از تمامی توان مخالفان را در این جهت کاهش می دهد در نتیجه – غیاب این دو مولفه – در پیگیری برخی اقدامات و تحقق کامل اهداف اختلال ایجاد می کند، و در عین حال نقطه قوت است بخاطر آنکه دستگاه های امنیتی با پدیده ای سر و کار پیدا می کنند که به طور دقیق آن را نمی شناسند. توضیح اینکه تشکیلات امنیتی مصر، اخوان و دیگر مخالفان را از قبل و به خوبی می شناخت، در طول زمان درباره رهبری، اهداف، تشکیلات و شیوه عمل آنها اخبار و گزارشهایی به دست آورده بود، از اینرو راههای مقابله با آنها را می دانست، اما هسته اصلی رویدادهای اخیر جنبشی بود که سال ۲۰۰۸ و در پی سرکوب اعتراضات بخش نساجی مصر شکل گرفت و اعضای آن هم بیشتر در فضای مجازی فعالیت می کردند. در نتیجه، تشکیلات امنیتی می دانست مخالفانی وجود دارند، اما نمی دانست دقیقا در کجا هستند و اصلا باید با چه کسی و یا سلسله مراتبی برخورد شود. نکته ای که شایسته بررسی و تامل بیشتر است و سبب اهمیت یافتن این ویژگی می شود، آن که تجربه مصر و تونس نشان داد جنبش در مراحل آغازین خود نیازمند رهبری و سازماندهی نیست.
2. حضور تمامی مخالفان: یک ویژگی دیگر جنبش مردمی مصر حضور تمامی گروههای مخالف و منتقد بود که سبب شکل گیری ائتلاف رنگارنگی از ایدئولوژیها شد. الغد، الوفد، التجمع، اخوان المسلمین، حزب ناصری، جمعیت ملی برای تغییر، و حتی برخی شخصیتهای مشهور و مستقل به تدریج اعلام همبستگی و حضور کردند.
16. حمید احمدی ، (1389 ) ، مقاله ای تحت عنوان " بررسی رفتار سیاسی اخوان المسلمین در تحولات مصر و تحلیل نقش آفرینی آن در تحولات آتی " دارند و معتقد است :
در تحلیل ها، نباید در مورد قدرت اخوان المسلمین اغراق کرد. در حقیقت به رغم اهمیت نیروی سیاسی اخوان، این گروه سلطه و هژمونی کامل بر جامعه مدنی مصر ندارد. شاید قویترین جریان باشد اما هژمونی کامل بر نیروه های سیاسی ندارد. به هرحال همانطور که اشاره کردیم، اخوان سیاست صبر و انتظار و میانه روی در پیش خواهد گرفت و در عین حال به تقویت خودش خواهد پرداخت. سناریویی که نباید از آن غافل شد این است که اخوان، قربانی ائتلاف و اتحاد نیروهای داخلی، ارتش، دولت های غربی و آمریکا شده که در یک توافق – هرچند غیر رسمی- به اخوان اجازه وارد شدن به صحنه سیاسی را ندهند.
17. ابراهیم متقیv،( 1389 ) ، مقاله ای تحت عنوان " نقش عوامل بیرونی در تحولات مصر " را دارند که از نظر ایشان عوامل بیرونی عبارتند از : الف: تحول رسانه ای و گسترش هویت گرایی در خاورمیانه: ظهور بازیگران جدید . ب: نگرش آمریکا و تحولات منطقه . پ: ویژگی انقلاب مصر. ت: آمریکا و تحولات مصر. ث: تاثیر تحولات داخلی مصر بر محیط خاورمیانه.
از زمان شروع انقلاب مصر تا امروز حتی یک شعار مرگ به کار گرفته نشد. فضای اجتماعی کشورهایی نظیر مصر کاملا نرم است از همه مهم تر اینکه در این کشور نوعی تنوع مذهبی و قومی هم وجود دارد. به طور کلی اگر حکومتی نتواند گرایشات متفاوت سیاسی را مدیریت کند و به جای آن در صدد بهره گیری از الگوی کنترل و مقابله باشد، ممکن است در کوتاه مدت به موفقیت برسد اما طی فضاهای اجتماعی که در آینده بوجود می آید، با بحران روبرو شده و در مقابل نیروهای اجتماعی به اقدامات واکنشی تغییر ساختاری مبادرت می کنند. دیپلمات های امریکای در دوران های مختلف زمانی و نیز در مذاکرات مختلف با مبارک، مسئله آزادی های سیاسی-اجتمای، احزاب و دموکراسی نسبی قابل کنترل را به وی گوشزد می کردند . اما همواره هرگاه که بحث های اصلاح در ساختار سیاسی مصر از سوی آمریکا مطرح می شد، استدلال مبارک این بود که پیروز انتخابات آزاد و دموکراتیک بنیادگراها خواهند بود.
18. سید سلمان صفوی ، ( 1390 ) ، مقاله ای تحت عنوان " تحولات مصر و تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه " دارند و معتقد است :
بدون شک توازن و ساختار قدرت در خاورمیانه با توجه به جنبش های مردمی و سقوط بن علی، مبارک و لرزان شدن تاج و تخت اکثر حکومت های عربی خاورمیانه به سرعت در حال تغییر است. بازنده اصلی تحولات اخیر مصر رژیم تل آویو است که مهم ترین یاور خود مبارک را از دست داده است.
مرزهای مصر و غزه بازشده و حماس و فتح به توافق رسیده اند. با سقوط بن علی و مبارک و بی اعتمادی حکومت های عرب به امریکا، و بیزاری مردم خاورمیانه از سیاستهای استیلا جویانه آمریکا، دوره هژمونی آمریکا در خاورمیانه به اتمام رسیده است.
اما ممکن است آمریکا تا مدتی همچنان نفوذ خود را در منطقه حفظ کند. جبهه مقاومت و خط استقلال بیشترین نقش را در معادلات آینده منطقه خاورمیانه ایفا خواهد کرد. آمریکا با روشهای مختلف کوشش میکند جنبش اسلامی مصر را به انحراف بکشاند اما سناریوهای آمریکا با توجه به بیداری اسلامی در ملت مصر و خاورمیانه با شکست روبرو خواهد شد.
19. سعید شهابی ، ( 1390 ) ، مقاله ای تحت عنوان " انقلاب و ضد انقلاب در مصر " دارند و معتقد است که :
جهش عرب خاورمیانه را در یک تسونامی سیاسی به لرزه درآورده است و با وجود اینکه تدابیر منطقه ای و بین المللی جلوی گسترش آنرا می گیرند، شور و تندی این تسونامی سیاسی در مناطق بیشتری ادامه می یابد. مصر دومین کشور در رویارویی با انقلاب مردمی است که رهبر خود را برانداختند و به این امید هستند که رژیم سابق کاملاً از بین خواهد رفت و تشکیلات دولتی جدیدی برمبنای خواست مردم جایگزین خواهد شد. ولیکن بانضمام سرکوب توسط مراجع قدرت، حرکتهای انقلابی با مخربترین چالش ضد انقلابی مواجه هستند. تونس و مصر هر دو در مدت کوتاهی متحمل تغییر انقلابی شدند که هیچ شانسی را برای بازیگران خارجی باقی نگذاشت تا حملات متقابلی را برپاکنند. اما اکنون بنظر می آید که تلاشهای آتشین پشت صحنه حمایت شده توسط مردم با احتمال نزدیک به یقین در جهت این حکومتهای استبدادی به مرحله آخر خواهد رسید. در میان حرکتهای انقلابی، مصر مهمترین کشور برای محک زدن این مسئله است که آیا اعتراضهای مردمی خواهد توانست مصر را به یک حکومت دموکراسی دایر تبدیل کنند. اکنون این تلاشها توسط نیروهای ضد انقلابی مختل می شوند که برای جلوگیری از جریان تغییر در اوج قدرت و فعالیت خود هستند. ماهیت این نیروهای ضد انقلابی چیست؟ برنامه کار آنها چیست؟ پشت آنها چه کسانی قرار دارند؟ روشهای آنها چیست؟ و در نهایت آیا آنها می توانند واقعاً با خواست مردم بجنگند و عزم آنها را نقض کنند؟
سعید شهابی تلاش کرد تا جلوه های عملکرد نیروهای ضد انقلابی را ارائه دهد که تلاشهای خود را در مصر متمرکز کرده اند. وی چهار رژیم آمریکا، تل آویو، انگلسی و سعودی را از مخالفین فعال جنبش مردمی مصر و ایجاد تغییرات اساسی در مصر معرفی کرد.اگر مصر بصورت حکومت دموکراسی در آید، تقریباً همه کشورهای عربی نیز بهمین شکل بصورت حکومت دموکراسی درخواهند آمد.
20 . مصیب سلطانی ، ( 1389 ) مقاله ای تحت عنوان " اهمیت شبکه های اجتماعی در شکل گیری جنبش ها در جهان امروز " دارند که معتقد است :
شبکه های اجتماعی و نقش آنها در جهت دهی به افکار مردم موضوعی است که در دو جنبه قابل بررسی می باشد:
اولاً شبکه سازی در فضای مجازی و اینترنت و ثانیاً شبکه های اجتماعی حقیقی در جوامع.
در باب اهمیت شبکه های اجتماعی و سایت های ارتباط جمعی در فضای مجازی باید عنوان کرد که جوامع در حال توسعه نظیر ایران، با تغییرات فاحش در بافت اجتماعی خود مواجهند. با افزایش پرشتاب قشر تحصیلکرده دانشگاهی، روزبه روز به میزان طبقه نوظهور متوسط افزوده می شود.
پیامد ایجاد چنین طبقه اجتماعی در جوامع انسانی، تولید نخبگان جدید در سطح جامعه و تغییر در ترکیب و ساختار نخبگان قبلی می باشد.این فرآیند تدریجی در بلند مدت، منجر به تغییر ذائقه ارتباطی عموم جامعه می شود. این حقیقت همان نکته اساسی توجهات طراحان جنگ نرم برای تمرکز بر فضای مجازی را تشکیل می دهد.
به عبارتی دیگر با شکل گیری طبقه جدید و تحصیلکرده در کشور این گروه برای دسترسی به اطلاعات و اخبار دیگر خود را محدود به رسانه های سنتی نظیر رادیو و تلویزیون و روزنامه ها نمی کنند.بلکه با استفاده از امکانات نوین نظیر اینترنت و بهره گیری از قابلیت های آن نیاز های اطلاعاتی خود را برطرف می سازند و از این رهگذر ایجاد شبکه های مجازی در اینترنت فرصت بسیار مناسبی برای سازماندهی و تاثیر گذاری بر این قشر می باشد.
2-1-2-مقالات خارجی
درباره اینترنت ونقش آن درشکل گیری جنبش های اجتماعی مورد پژوهی مصر و تونس می توان به:
1. مقاله ای که مریم محمد طلعت ،(1390) با عنوان" انقلاب ، جوانان ، اینترنت "، با ترجمه : محمد ولوی، به چاپ رسیده اشاره کرد. . این فعال اینترنتی با آیه ای از قرآن به همراه تصاویری از شهدای انقلاب مصر و تحرکات خیابانی مردم شرایط به وقوع پیوستن انقلاب را به همراه موضوعاتی چون گسترش نرخ بی سوادی مردم مصر، رشوه های مکرر،میلیون ها جوان تحصیل کرده بیکار ، گسترش فقر و ارائه تعدادی آدرس های اینترنتی که موجب گردید اخبار جنبش اجتماعی مردم در روز های سخت انقلاب در اختیار معترضین قرار گیرد را تاپایان حکومت حسنی مبارک به شیوه ای تاریخ نگاری بیان کرده است .
2. مقاله ای که شریف منصور در(2010 ) تحت عنوان " انقلاب فیس بوکی ، کفایه ، مبارزه برای دموکراسی و حکومت خوب در مصر " به زبان انگلیسی انتشار داده است که معتقد است انحصار تقریبا سی ساله مبارک بردستگاه قدرت به یاری قانون وضعیت اضطراری، موجب شده که درمصر جنبش مخالف قدرتمندی به وجود نیاید اما در سال 2010 انتخابات پارلمانی برگزار می شود که فیسبوک و اینترنت گزینه هایی برای عمل گروه های نو و نیروهای سیاسی درحال پیدایش جامعه مدنی قرار می گیرند. افزایش شمارجنبش های ناراضی در سراسر جامعه قابل روئیت است . سازماندهی ها در سطوح پایین جامعه با هدف بسیج مسالمت آمیزعلیه مبارک و حزب او، در انتخابات پارلمانی انجام می شود. مصر در حال گذار به سوی دموکراسی است.
3. همچنین مقاله مجدی قرقر، ( 1390 ) ،" باعنوان خدا درمیدان التحریر با ما بود درس های دهگانه انقلاب"، با ترجمه : سید حمید عصمتی، به چاپ رسیده است اشاره کرد . وی با ارائه راههای دهگانه ای که موجب پیروزی جنبش مردم مصر و آزاد سازی این کشور از دست دیکتاتور حسنی مبارک بود پرداخته و به ترتیب آنهارا تا پیروزی واقعی برمی شمارد .ایشان می گوید در آستانه چیدن ثمره انقلاب هستیم ، زمان آن فرارسیده که برخی از درس های این انقلاب فراگیر را استخراج کنیم:
اولین درس، این انقلاب به نظر ایشان ثمره کار نیرو های نظامی و چتر باز نیست بلکه امتداد بیش از سه دهه مبارزه حزب کار گر مصر و جبهه ملی می باشد و به توضیح در مورد هر دو و عملکرد آنها می پردازد . درس دوم ، این انقلاب انقلاب ملت است که پیران بذر آن را کاشته و جوانان آن را شخم زده و ملت به آن رسیدگی کرد و سپس همگی در برداشت محصول آن شادی و مشارکت کردند . درس سوم ، انقلاب گنجینه تمدنی مصر را آشکار کرد و همانطور که شبکه سی ان ان گفت " این اولین باری است که ملتی قیام می کند و بعد خود خیابان هارا نظافت می کند". در چهارم ، مطالبات این انقلاب مطالباتی پویا و متغیر بود که هوشمندانه ، در تعامل با تغییرات تغییر می کرد . درس پنجم ، این انقلاب کاملا ملی است ، اگر انقلاب های غرب و آمریکای لاتین نارنجی بوده اند ، اما این انقلاب تنها رنگ پرچم مصر را داشت . درس ششم ، از نظر ایشان وابستگی و استبداد دو روی یک سکه اند . نمی توان مساله استقلال را از مساله استبداد و فساد و عدالت اجتماعی جداکرد . در س هفتم ، امت ما امت عربی واحد ی است که در وطن عربی واحد زندگی می کند بنابراین مرز های توافق نامه های سایکس و بیکو و سازمان های بین المللی خطوطی خیالی و تجزیه کننده است که باانقلاب از بین رفته است . درس هشتم ، ارتش های عربی باید به عنوان یکی از پایه های دولت ، ارتش ملی باشند و نه به عنوان پایه های نظام . درس نهم ، معیار این انقلاب ها باید در جهت مساله فلسطین باشد زیرا این مساله ، مساله محوری ماست . آزاد سازی فلسطین و مسجد الاقصی حقیقتی قرآنی است . درس دهم ، دست خداوند پنهان نبود به همراه ما بود زیرا ما از اسباب استفاده کردیم ، همچنان که برای نبی گرامی ما ( ص ) در جنگ بدر اتفاق افتاد . در پایان نتیجه ای که ایشان می گیرند این است که علیر غم این دروس خطرات بزرگی انقلاب مصر و انقلاب عربی را تهدید می کند ، تنها تضمین برای محقق شدن اهداف و حفظ دستاورد هایش ادامه این انقلاب است.
4. در مقاله تدوین شده توسط حازم کندیلvi،( 2011 ) با عنوان "در مصر چه گذشت ؟ الف : چگونگی شکل گیری جنبش مصر"،توسط سایت مقاومت با اسم مستعاراودیپوس ترجمه شده و درهمان تاریخ در دسترس عموم قرار گرفته است .
وی معتقد است : در طی سال های اخیر زمینه های یک خیزش اجتماعی در زیر پوست جامعه مصر در حال شکل گیری بود و حسی عمومی در میان مردم شکل گرفته بود که شرایط به همین صورت قابل ادامه نخواهد بود. فیلم ها، رمان ها و آهنگ هایی با تم انقلابی تولید شده و ایده تغییر همه جا در تخیل مردم قابل مشاهده بود. وزمینه این خیزش از سوی او پخش تصاویر خالد سعید بود که در سر تاسر اینترنت صورت پذیرفت و سپس در دوبی یکی از مدیران اجرایی گوگل به نام وائل غنیم گروهی را در فیس بوک به نام "ما همه خالد سعید هستیم" ایجاد کرد و درخواست نمود که هر کسی که چنین وحشی گری ای را تجربه نموده است به آن ملحق شود.
5. یوحنا نجدی( 2011 ) نیز مقاله ای باعنوان وداع با دیکتاتور ، نگاهی به دلایل انقلاب مصر دارد که توسط نجات بهرامی در سایت ورد پرس دات کام ترجمه کرده ودر همان تاریخ آن را انتشار داده است. یو حنا نجدی دلایل بیشماری را برای این انقلاب ذکر می کند اما یکی از دلایل این انقلاب را توسعه اینترنت و فناوری دانسته و معتقد است اینترنت به جوانان بیکار و ناامید مصر این امکان را داد تا ضمن ارتباط با گروه ها و اشخاص مخالف، دست به تاسیس شبکه اجتماعی وسیعی بزنند ، شبکه ای که نطفه اعتراضات اخیر و در نتیجه سقوط حسنی مبارک را منعقد کرد.
6. راتب جودهvii ، (2011 ) مقاله ای را تحت عنوان " نقش شبکه های اجتماعی درنا آرامی های مصر" منتشر کرده وپس از بیان رویداد های تونس و مصر به شرح مطالب نوشته شده در فضای اینترنت توسط فعالان پرداخته و معتقد است که جوانان استفاده کننده از اینترنت دارای نقش تعیین کننده ای در این تظاهرات هستند. رویداد های مصر بوضوح نشان می دهد که شبکه های اجتماعی چگونه می توانند تحولات سیاسی را بر انگیزند. این رویدادها همچنین روش های تازه ای را نشان می دهند که کاربران با کمک آنها محدودیت های دسترسی به اینترنت را رفع می کنند.معترضان روش هایی را برای رفع محدودیت های اینترنت و مخابرات موبایل پیدا کرده و امکان دسترسی به شبکه های اجتماعی از جمله فیس بوک و تویتر رابدست آورند. در صفحات کاربران در این شبکه های اجتماعی پیام های با محتوایی خاص ظاهر شدند که در ماهیت امر دستور العمل هایی برای معترضان بودند.
7 . لی سالتر، (1389 ) ، مقاله ای در خصوص" دموکراسی ، جنبش های نوین اجتماعی و اینترنت "دارند که توسط پیروز ایزدی ترجمه و در سایت پایگاه اطلاع رسانی اصلاح ودر همان تاریخ منتشر شده است می نویسد : آثار هابرماس ما را قادر می سازد تا فهم بهتری از نحوه عملکرد اینترنت در رابطه با جامعه و نیز اهمیت دموکراتیک جنبش های اجتماعی در این میان به دست آوریم . علاوه بر این ، باور دارم که معایب و مزایای اینترنت و وب را به سادگی نمی توان درک کرد ـ روابط پیچده ای میان جامعه ، اینترنت ، حکومت ، تجارت ، نهادهای حاکم بر اینترنت و جنبش های سیاسی و اجتماعی وجود دارد. آنچه اینترنت می تواند برای این عوامل انجام دهد در خود تکنولوژی از پیش تعریف نشده است بلکه جا برای تعاریف موردنظر کاربران باز نگه داشته شده است به گونه ای که هم شهروندان و هم رسانه های راهبر نظام ـ محور برای کسب هژمونی مبارزه می کنند. در این مفهوم ، انجمن ارتباطات پیشرو را می توان جنبشی قابل ملاحظه در تلاش برای تضمین نه تنها استفاده از اینترنت بلکه همچنین برای ایجاد ساختاری برای اینترنت در نظر گرفت که در برابر الزامات نظام ـ محور مقاوم باشد. با توجه به این نتیجه گیری ، ضرورت دارد که کاربران اینترنت به نحوه شکل دادن به این رسانه و به ویژه ظرفیت ارتباطی آن علاقه نشان دهند. شاید فوری ترین چالش برای کاربران اینترنت ، یعنی همان چالشی که . . . . هابرماس نیز سعی در روشن ساختن آن دارند، عبارت است از تجاری سازی و کنترل استعمار. همان گونه که در قسمت های مختلف این مقاله به این امر اشاره کردم ، تغییری قابل شناسایی در محتوا، کاربرد و ساختار اینترنت طی پنج سال گذشته به وجود آمده است . این امر همزمان با علاقه مندی بیشتر بخش های تجاری و دولت به آنچه می توانند از این رسانه به دست آورند، رخ داده است . بخش های تجاری فرصت های پولساز را در آن مشاهده کردند و دولت ها را تشویق کردند که برای استفاده آنها، دسترسی به اینترنت را تضمین کنند. دولت نیز ظرفیت های تبلیغاتی ، نظارتی و اداری اینترنت را مورد توجه قرار داد. توسعه وب از طریق افزایش تعداد "مصرف کنندگان "، امکان پذیر ساختن معرفی چند رسانه ای کالاها و آسان تر ساختن ناوبری و کاربرد اینترنت به عاملی مهم تبدیل شده است . در حالی که از یک سو وب امکان دسترسی بیشتری را به تعداد بیشتری از تکنولوژی های ارتباطی در مقایسه با گذشته فراهم ساخته است ، از سوی دیگر می توان گفت که قابلیت تعامل اینترنت را کاهش داده است چون وب سایت های سیاسی و تجاری رسمی برای اجرای نقش ، تریبون های تبلیغاتی یک طرفه ایجاد شده اند. در حالی که استفاده از "یوزنت"به عنوان یک سازوکار ارتباطی یک طرفه بی معنی جلوه می کرد، استفاده از وب بدین ترتیب اینک قابل قبول تر می شود. از این رو، به جای آن که کاربران خود قسمت اعظم محتوای اینترنت را فراهم سازند، شرکت ها و دولت ها به استعمار بیشتر و بیشتر آن می پردازند. در واقع ، می توان چنین استدلال کرد که شکلی از حصارکشی در حال رخ دادن است که به موجب آن "خرده مالکان"وادار می شوند تا درون مناطق پرجمعیت ، کنترل شده و تحت مقررات شدید فعالیت کنند، نظیر مناطقی که "آمریکا و آنلاین"35 و "شبکه مایکرو سافت"36 در اختیار آنها قرار می دهند. اگر این فرآیند تداوم پیدا کند، کاربران اینترنت به گونه ای فزاینده به حصارها و یا مجراهای از پیش تعریف شده ای هدایت می شوند که خروج از آنها روز به روز دشوارتر می شود و اینترنت را تنها به یک رسانه جمعی تحت استعمار دیگری تبدیل می کند که تنها ارایه دهنده اطلاعات و مباحث استاندارد، قابلیت تعامل محدود و هر آن چیزی است که مصرف کنندگان برای برآورده ساختن امیال مادی کنترل شده شان به آن نیاز دارد. بار دیگر، این فرآیند، هر چند ممکن است بزرگ به نظر برسد، از پیش تعیین شده نیست . این به عهده شهروندان ، نمایندگان و جنبش های سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی است تا ادعاهای خود را مطرح سازند و این تضمین را به دست آورند که به عنوان یک ضرورت تحت حفاظت قرار گیرند.
8 . فیلیپ ن. هاواردviii، ( 2011 ) ، مقاله ای تحت عنوان"دموکراسی زاده شده در فضای دیجیتال "را منتشر کرده و معتقد است که : " تظاهرکنندگان در تونس و مصر از انگشتهای خود برای بیرون راندن دیکتاتورها از کشورهاشان استفاده کردند. زین العابدین بن علی بیش از 20 سال قدرت را در تونس در دست داشت، و حسنی مبارک بیش از 30 سال در مصر حکومت کرد. با اینحال موثرترین چالش ها را جوانان 30- 20 ساله دارای دانش دیجیتالی برای رژیم های متبوع خود ایجاد کردند، نه تروریست های مسلح.
در سه ماه اول سال 2011، موجی از نارضایی شبکه های دیجیتال فرامرزی میان خانواده ها و دوستان را از الجزایر گرفته تا یمن فراگرفت. "بهار عرب" توسط بازیگران سیاسی سنتی مانند اتحادیه های صنفی، احزاب سیاسی یا اصول گرایان تندرو آغاز نگشت؛ بلکه با شبکه های اجتماعی و خانوادگی و شهروندان عادی شکوفا شد. بسیاری از این افراد پیش از این هیچگونه فعالیت سیاسی نداشتند: کارآفرینان جوان، کارمندان دولت، و قشر متوسط شهرنشین. رسانه های دیجیتالی به این دلیل که مردم را قادر می سازند شکایت های خود را به اشتراک بگذارند، به تبادل اطلاعات بپردازند، و بدون رویارویی گروه تشکیل دهند- و در ضمن به همین دلیل دولت ها به سادگی نمی توانند استفاده کنندگان را ردیابی کنند- وسیله ای موثر با انعطاف پذیری بسیار برای اقدامات دسته جمعی علیه حکومت های استبدادی به شمار می روند.
گروه هایی که اعتراضات را در تونس، مصر، بحرین، یمن، و لیبی آغاز کردند و پایدار نگه داشتند تجربه چشمگیری در بررسی مسائل عمومی یا رای دادن نداشتند و موفقیت کمی از راه تظاهرات به دست آورده بودند. بااینحال، این فعالان جوان از نظر سیاسی با نظم عمل می کنند و واقع بین و با یکدیگر همدست اند. آرمانهای سیاسی چگونه در جوانانی که تحت سلطه حکومت های استبدادگر بزرگ شده اند، به وجود می آیند؟ آنها چگونه درباره زندگی سیاسی در کشورهایی که در آن دین و آزادی تضادی با هم ندارند، آگاهی می یابند؟ پاسخ به این پرسش ها این است: اغلب از طریق اینترنت."
9.جیمز پتراس ، ( 2011) ، در مقاله ای با عنوان اعتراض اجتماعی در عصر اینترنت، که در پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ منتشر شده به نقش اینترنت در جنبش های اجتماعی پرداخته است و از ناامنی آن به دلیل حضور بیش از ٨٠٠ هزار جاسوس سازمان های اطلاعاتی آمریکایی پرده برداشته و از سوی دیگر، وقت گذراندن در اینترنت و فعالیت سیاسی اینترنتی را بی نتیجه خوانده و از این بابت اینترنت را افیون توده ها برای بی عملی سیاسی و از بین رفتن جنبش های اجتماعی وابسته به اینترنت می خواند.در حقیقت، هرچقدر اینترنت در بسیج جنبش های اجتماعی معترض به دولت امپریالیستی و استعمارگر وی تاکید می کند که اینترنت "یک منبع آزاد و ایمن اطلاعات، گفتمان و مباحثه" نیست. کارآمدتر می شود، احتمال مداخله دولتی-پلیسی نیز به بهانه "مبارزه با تروریسم" افزایش می یابد.
10 . ابو جهجه ، (۱۳۸۹ ) ، مقاله ای تحت عنوان نکاتی در باره انقلاب تونس دارند که توسط آذرنگ ترجمه شده است وی معتقد است :
از روز اول روشن بود که این انقلاب فقط برای نان نبود، بلکه انقلابی بود علیه دیکتاتوری و فساد… انقلاب از سوی همه بخش های جامعه مورد حمایت قرار گرفت. فقرا، طبقه متوسط، و حتا بخش فوقانی طبقه متوسط … این انقلاب دارای پی آمدهای عمده ای در جهان عرب و فراسوی آن می باشد. اکنون همه دیکتاتورهای عرب در بارگاه خود می لرزند؛ به ویژه در کشورهای "مغرب"، اما مبارک هم امشب نخواهد خوابید .خلق های عرب می بینند و مطمئناً می دانند که چه از عهده یک خلق برمی آید …امروز آمریکایی ها و صهیونیست ها- و هم چنین فرانسه- از این که بهترین دوست آن ها در منطقه سرنگون شده است، در اضطراب به سر می برند… و خلق تونس با برنامه خود، با تمامی عناصر ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی اش، به سوی به دست گرفتن و تعیین سرنوشت خویش در حرکت است …تونسی آزاد و دمکراتیک نه تنها یک الگوی دمکراسی برای خلق های عرب، بلکه جایگاهی مطمئن و حامی نیروهای انقلابی، و سنگری برای حمایت از مقاومت بر ضد صهیونیسم و امپریالیسم آمریکا خواهد بود. اتحاد جهانی ضد هژمونی امپراتوری عضو دیگری خواهد داشت.
11. سید حسن نصر الله ،(۱۳۸۹ )، مقاله ای تحت عنوان "درس های انقلاب تونس " دارند که توسط ا.آذرنگ ترجمه شده است وی معتقد است :
سعد حریری به آمریکا سفر کرد و در آنجا ملاقاتهایی داشت که بعد از آن سعودیها با سوریها تماس گرفته و گفتند که دیگر نمیتوانند طرح ابتکاریix را ادامه دهند. آمریکاییها و اسراییلی ها هرگز این ابتکار عربی را نپذیرفتند ولی با این تفکراشتباه که هرگز توافقی از آن حاصل نخواهد شد، مانع آن نشدند. اما آنها وقتی دیدند که توافقی بدست آمده است، با مداخله خود مطمئن شدند که آن توافق به هم میخورد. این تنها توضیحی است که میتوان یافت… میخواهم از این موقعیت استفاده کرده وبه مردم تونس بخاطر انقلاب تاریخی شان به آنها تبریک بگویم. اما ما باید از این انقلاب درس بگیریم. مهمترین درس اینست که رژیم " بن علی" و همپالگی هایش همیشه در خدمت منافع فرانسه و ایالات متحده و بطور کلی غرب بودند، ولی اکنون هیچ قدرت غربی حاضر نشده آنها را بپذیرد.
12 . لیسبون ، ( ۲۰۱۱ ) ، مقاله ای تحت عنوان " همبستگی کمونیست های پرتغال با مردم تونس "را انتشار داده است و معتقد است که حزب کمونیست کشور پرتغال همبستگی خود را با کارگران و مردم تونس و با مبارزه آن ها علیه افزایش شدید در قیمت کالاهای اساسی ، علیه وخیم تر شدن وضعیت بیکاری، افزایش اخراج ها، فقر و نابرابری های اجتماعی ژرف اعلام می دارد. به نظر ما، مبارزه جاری در تونس، نمونه بارزی برای این مساله است که مبارزه اجتماعی از مبارزه برای آزادی و دمکراسی قابل تفکیک نیست. حزب کمونیست پرتغال ضمن محکوم نمودن سرکوب خشن، همبستگی خود را با سازمان های کارگران و نیروهای انقلابی و مترقی تونس در مبارزه شان برای تحقق بخشیدن به تقاضاهای عادلانه مردم تونس و کسب آزادی اعلام می دارد.
13. محمد ابراهیم و دیگران ، (1385) ،کتابی تحت عنوان " حرکت الاتجاه الاسلامی " یا کتاب جنبش اسلامی تونس دارند که معتقد اند :
با کودتای ژنرال زین العابدین بن علی در هفتم نوامبر 1987 و تغییرات در دولت جدید با پاکسازی طرفداران بو رقیبه، نظامیان جدید دست به اقدامات جدید زدند که از جمله آزادی زندانیان سیاسی بود. اکثریت قاطع این زندانیان سیاسی را اسلام گرایان تشکیل می دادند. آزادی راشد الغنوشی در می 1988 نیز تاثیری مثبت در سطح تونس داشت. جنبش الاتجاه اسلامی حمایت خود را از دولت جدید اعلام کرد. در نتیجه آرامش به کشور بازگشت و تمام جلوه های اعتراض مردمی از بین رفت. دولت تونس در راستای تعامل مثبت با جنبش الاتجاه الاسلامی و منزوی کردن جناح افراطی و رادیکال آن، امتیاز بی شماری برای این جنبش قائل شد، از جمله اعاده ی حیثیت و مراکز دینی در تونس، به ویژه بازگشایی دانشکده ی زیتونیه و تبدیل آن به دانشگاه زیتونیه به علت انتساب آن به مسجد جامع زیتونیه، تاکید بر گرایش های عربی- اسلامی تونس از طریق افزایش همکاری و تعامل با دولت های عربی و به ویژه دولت های حاشیه ی خلیج فارس، پخش اذان و خطبه های نماز جمعه از طریق رسانه های جمعی و محکوم کردن مفاسد اخلاقی، هرج و مرج طلبی و بی بند و باری.
14 . ژوئل بینینx ( 1387 ) ، مقاله ای تحت عنوان " شورش گرسنگان در مصر " دارند که توسط لقمان تدین نژاد ترجمه شده است و معتقد است که :
در مصر، دستمزدها عملا کاهش و بیکاری افزایش می یابد. از پایان سال ٢٠٠۴ همراه با خراب شدن وضعیت اجتماعی، تظاهرات و اعتصاب ها هر روز بیشتر می شود. بالارفتن قیمت مواد غذائی بر تشنج اوضاع می افزاید و کشور را در آستانه شورش قرار داده است. جنبش کارگری، به مراتب بیش از تظاهرات روشنفکران زیر چتر حزب کفایت، به فراگیر شدن فرهنگ اعتراض یاری رسانده است و بیش از بسیاری از فعالترین سازمان های غیر دولتی ( اِن جی او ها ) و احزاب غیر مذهبی و مخالفین بی عمل، به بالارفتن آگاهی مردم نسبت به حقوق خود و شکل گیری وجدان حق طلبانه ی آنان خدمت کرده است. محمد العطار در سپتامبر ٢٠٠٧ در سخنرانی خود برای جمعیتی که به استقبال از او در ساعت آزادی از زندان آمده بودند گفت:"ما خواهان استعفای دولت در تمامیت آن هستیم … ما پایان گرفتن رژیم حسنی مبارک را می خواهیم…. سیاست و حقوق کارگراز هم جدا نیستند. کار جوهره ی سیاسی دارد. آنچه امروز شاهد هستیم عین دموکراسی است". کارگران "کارخانه ی ریسندگی و بافندگی مصر" و ماموران مالیاتی، با مبارزه ی خود دولت را وادار به مذاکره با نمایندگان خود ساختند و همین پیروزی، برای فدراسیون اتحادیه های کارگری زیر نفوذ دولت یک شکست فاحش سیاسی محسوب می شد. بسیاری ها امیدوارند که همین پیروزی زمینه ی تشکیل یک اتحادیه ی کارگری مستقل را فراهم آورد. هرچند که فرهنگ اعتراضی جدید هنوز از سازمان لازم برای ابراز و اشاعه ی خود برخوردار نیست اما خلل لازم را در مشروعیت رژیم حسنی مبارک ایجاد کرده است .
15. ثامر شهاتا xi، ( 1390 ) ، مقاله ای تحت عنوان " انقلاب 25 ژانویه مصر " دارد و معتقد است : انقلاب ۲۵ ژانویه مصر پیش از این توجه عمده رسانه ها، سیاستها و مجامع علمی را بخود جلب کرده است. هرچند موضوعی که توجه کمی را بخود معطوف کرده است این است که آیا تغییرات چشمگیر در امور سیاسی داخلی مصر بر چشم انداز منطقه ای و سیاست خارجی مصر تاثیر خواهد گذاشت. مصر از دیر باز پیشتازی در امور سیاسی اعراب بوده است. هرچند نقش قاهره در امور منطقه ای در دهه اخیر و در راستای حکومت مبارک به شکل قابل توجهی کاهش یافته است. ترکیه، ایران و حتی کشور بسیار کوچک قطر با ثروت گاز طبیعی نقشهای مهم فزاینده ای را در امور سیاسی اعراب ایفا کرده اند.
انقلاب ۲۵ ژانویه چگونه بر سیاست خارجی مصر تاثیر خواهد گذاشت؟ آیا احتمال تغییر در روابط قاهره با واشنتگتن در دوره آینده وجود خواهد داشت؟ انقلاب چه تاثیری بر مناسبات مصر – اسرائیل خواهد گذاشت؟ آیا احتمال ایجاد روابط حسنه مصر با ایران وجود دارد؟ و آیا مصر در دوره آینده وضعیت خود را بعنوان پیشتاز در کشورهای عربی و امور منطقه ای دوباره بدست خواهد آورد؟
بسیاری از روشنفکران برجسته و مقامات دولتی مصری از پیش اظهار داشته اند که وضعیت خارجی مصر در دوره آینده تغییر خواهد کرد. گروهی حس کردند که سیاست خارجی حکومت مبارک فاقد استقلال بود و موافق با منافع آمریکا و اسرائیل بود. بعنوان مثال دولت مبارک در محاصره اقتصادی غزه و فروش گاز طبیعی به اسرائیل گویا به قیمت زیر بازار مشارکت داشت. همچنین رژیم مبارک ضد حماس و سایر جنبشهای مردمی اسلامگرا در منطقه (یعنی حزب الله) بود. مناسبات با ایران نیز در سالهای اخیر حکومت مبارک پر تنش شد. درنتیجه چنین سیاستهایی باضافه سخت شدن سیاستهای داخلی و بدتر شدن سازمانهای دولتی، اعتبار منطقه ای مصر به صورت چشمگیری کاهش یافت.
از قبل نشانه هایی از جنبش در سیاست خارجی مصر وجود داشته است. مصر و تهران درحال رسیدگی به نظریه به حال اول برگرداندن کامل روابط دیپلماتیک هستند. دیپلماسی مصر مصالحه بین حماس و فتاح را تسهیل نموده است. هم اکنون مرز رفاه علیرغم محدودیتهایی باز است. و دولت اسرائیل و دولتهای خلیج فارس نگران پیامدهای انقلاب ۲۵ ژانویه در تعادل قدرت منطقه ای هستند.
16. خالد دیاب ، ( 1390 ) ،مقاله ای تحت عنوان " مصر، اسرائیل و فلسطین: بسوی سرزمین موعود؟ " دارد که معتقد است : اگرچه در ابتدا روی موضوعات داخلی تمرکز می شود، اما انقلاب مصر موجهای امید و موجهای ضربتی وحشت را به سرتاسر خاورمیانه ارسال کرده است. نه تنها مصر از دیر باز بعنوان رهبر ناگفتنی جهان عرب مورد توجه بوده است، نمایش چشمگیر قدرت مردمی در حین جنگ به مردم عادی در همه جا الهام بخشیده است.
همانطوریکه مصریها می جنگند تا روابطشان را با افرادی که آنها را حکمرانی می کردند دوباره تعریف کنند، پرسشها پیرامون این مسئله مطرح می شوند که انقلاب به چه نحوی بر سیاست خارجی تاثیر گذار خواهد بود. یک حوزه توجه خاص این است که مصر جدید چطور با اسرائیل و مجاهدت فسلطینیان مطابق شرایط دولت رابطه خواهد داشت.
همانند سایر نخبه های سیاسی سرتاسر خاورمیانه، رهبران اسرائیلی و فلسطینی من جمله فتح و حماس با توجه به انقلاب مصر چشم داشته اند چون انقلاب مصر آشفتگی وضعیت کنونی را که آنها به آن تکیه کرده اند را تهدید می کند. اما حقیقت تمام و کمال درک می شود. دولت اسرائیل از اعمال نفوذ نا امیدانه برای نگهداشتن حسنی مبارک بر سر قدرت تا پذیرش تدریجی انقلاب و نرم کردن فصاحت خود پیش رفت. از جانب فلسطینیها، گروهی به قرارداد مصالحه بین فتاح و حماس استناد می کنند که در ابتدا از ترس نا آرامی مردمی تحریک شده بواسطه جنبه دیگر اعتراضات نشات گرفته است.
پرسشهای زیادی درمورد آینده باقی می مانند. آیا مصر بعد از انقلاب می تواند نقش واسطه پویاتری را در واماندگی فرایند صلح اسرائیلی-فلسطینی ایفا نماید؟ آیا خشم مردمی به اشغال اسرائیل که در مصر لبریز شده است، توافق صلح مصر با اسرائیل را در هم خواهد درید، همان چیزی که گروهی از اسرائیلیها از آن ترس دارند؟ آیا اشتیاق برخی از فلسطینیها درمورد اینکه شان مصر اعاده می شود به تضمین نهضت آنها کمک خواهد کرد؟ انقلاب مصر چه تاثیری بر سیاستهای اسرائیل و فلسطین خواهد گذاشت و این دو جبهه به چه نحوی با یکدیگر و همچنین با مصر رابطه خواهند داشت؟
این گفتگو برای جواب دادن به این پرسشها و همچنین در نظر گرفتن این مسئله پیگیری خواهد شد که چطور مصر می تواند بدون برگشت به روزهای بد قبل از جنگ بیهوده بین مبارزه نهضت فلسطینی و پیشروی آرام اسرائیل درجهت تحلیل بی طرفانه کشمکش به بهترین نحو دست به عصا عمل کند. همچنین این گفتگو بررسی می نماید که چه نقشی می تواند در اتصال شکاف بین دو جبهه ایفای نقش کند درحالیکه مردم مصر و جامعه مدنی را تا حد زیادی درگیر ننماید.
17. طارق مسعود xii، ( 1390 ) ، مقاله ای تحت عنوان " اسلام و دموکراسی در مصر جدید " دارند که معتقد است :
در این وهله زمانی عقل سلیم این است که مصر هنوز تحولی را فراتر از استبدادگرایی ایجاد نکرده است. مباحثات سیاسی فعلی در مصر بر موشکافی نوشتن قانون اساسی، هیئت انتخاب دولت و سایر موضوعات اصولی تمرکز دارد چنانکه این موارد موفقیت تحول مصر به دموکراسی را تعیین خواهند نمود. علیرغم تبلیغات غربیها تعارضی بین دموکراسی و اسلام نیست. هرچند در بدنه عظیم ادبیات ما پیرامون دموکراسی شدن، زمانیکه چنین گزینه هایی در گذر تاریخ مشاهده شده اند، در بی اهمیتی رنگ می بازند بطوریکه ظهور و دوام دموکراسی برای جنبشهای عمیقتر و تاریخی بزرگ درون زایی می شود. این مقاله چالشهای بلند مدت و کوتاه مدت رویاروی دموکراسی مصر را از لحاظ تجارب تاریخی سایر دموکراسی کننده های اخیر بررسی می نماید. در اصل این مقاله جویای این مسئله است که آیا بدست آوردن همه حقوق کوتاه مدت مبارزات به پیروزی بلند مدت مبارزات مصر کمک می کند یا بلا اثر است.
. 18. هنیا صبحیxiii ، ( 1390 ) ، مقاله ای تحت عنوان " اعتراض به تحصیل و جوانان " دارد که معتقد است :
تحقیق بوسیله افراد جوان در دانشگاهها نسبت به منابع و روشهای اعتراض اعراب و همچنین نسبت به اینکه چرا بسیاری از دانش پژوهان نتوانستند وقوع آنرا پیش بینی کنند بینشهای منتقدانه ای را ارائه می دهد. مصریها از دیر باز منفعل و بی تفاوت توصیف شده اند؛ تصویری که گاهی اوقات توسط رژیم مبارک برانگیخته می شد و اغلب اوقات بواسطه مطالعات و آمارها مورد تایید قرار می گرفت. خود فرهنگ عرب از دیرباز به گرایشهای قدرت طلبانه اعتقاد داشته است. در این راستا دانشگاهها اغلب اوقات بعنوان نهادهای کلیدی برای بار آوردن افراد مطیع و سلطه پذیر شمرده می شدند که در آنها دانشجویان تسلیم مظاهر قدرت و پذیرای بی چون و چرای حکمت و دیدگاههای دریافتی تلقی می شدند. بعلاوه دانشجویان مصرانه از طریق برنامه آموزشی و تشریفات دانشگاهی به طرفداری از ملی گرایی تربیت می شوند برای آنکه ملت را با تاریخچه و سیاست رهبران و تشکیلات آن پیرامون زمینه های ملی گرایی و اسلامی تمرکز یافته در منازعات با دیگران احراز هویت کنند. در مفهوم باصطلاح "جنگ در وحشت" حتی زمانیکه توجه به دانشگاهها معطوف شد، برحسب نقش آنها در قوت دادن به افراط گراییهای مذهبی بود.
مقاله از معلومات مشاهدات و مصاحبه های وسیعی در شش دبیرستان مصری بین سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۰ استفاده می کند. مقاله بررسی می کند که ملت و دولت در مباحثات دانش آموزان چطور نمایان شدند و آنها سلطه پذیری و تسلیم را در تعاملات هر روزه در مدرسه چگونه نشان دادند. دانش آموزان نه تنها تشریفات ملی گرایی مدرسه را با مطرح کردن تفسیرهای ساختگی خود از سرود ملی زیر و رو کردند بلکه دولت و ملت را نیز در حکایتهای اصلی اعتراض آمیز خود از فقر، نابرابری، تحقیر و فساد (نه شریعت، جهاد یا حجاب) برانداختند. در حالیکه براستی از آنها انتظار می رفت که احترام گذاری به مظاهر قدرت را نشان دهند، انضباط و اقتدار مدرسه بکرات مورد اعتراض قرار گرفت و اغلب اوقات تحمیل خواست مدرسه از طریق کتک زدن بدنی و تحقیر زبانی وضع می شد. ازاینرو مدرسه بواسطه استراتژیهای تسلیم،انضباط،تسلط عمل نمی کرد بلکه بواسطه استراتژیهای سلطه گری،سرکوبی عمل می کرد. همچنین دانش آموزان به شکل موثری انضباط مدرسه را در مواردی از حضور در کلاس گرفته تا امتحانات و لباس فرم زیر و رو کردند. اساساً تشریفات، مباحثات و حقانیت دولت از پایه ویران شدند زیرا نهادهای زیادی که برای ترویج این موارد منظور شده بودند زیر وزن ترکیبی از بدرفتاری، فساد و خصوصی سازی عملی تمامی سیستم دبیرستان متلاشی شدند؛ واقعیتهایی که جوانان از آنها بتلخی یاد می کردند. حقایقی نظیر اینها وجود دارد که می تواند به شکل مثمری به ما در درک اعتراض غیر منتظره جوانان و اشکال و اهداف آن کمک نماید.
19.سمیر امین ، (1390 ) ، مقاله ای دارد تحت عنوان " ویژگی های انقلاب مصر و بایسته های تغییر: انقلاب مصر و پس از آن " که توسط سیف علی ترجمه شده است .
وی معتقد است : جنبشی که تنها در فاصله زمانی ژانویه تا فوریه 2011 برافروخته شد، نیازمند زمان است تا گامی رو به جلو بردارد، رونق بگیرد، و بین توده های مردم گسترده شود، ریشه بگیرد و عمیق شود. بنابراین آنچه که اکنون ضرورت دارد یک مرحله انتقالی طولانی مدت است. زیرا آنچه درباره سرنگونی رژیم و لغو قانون اساسی توسط انقلاب گفته می شود، تنها در تراز تئوریک بالایی درست است نه از لحاظ عملی. بی گمان تمایل و یا گرایش برای سرنگونی رژیم وجود دارد، اما نه بیشتر از آن. همین امر درباره قانون اساسی که همچنان نافذ است و نیز تمامی قوانین همگام با آن، صدق می کند. از این رو مرحله انتقالی طولانی مدت دموکراتیک به معنای واقعی کلمه در خط مقدم شرایط بایسته تغییر قرار می گیرد.
منظور من از "دموکراسی به معنای واقعی کلمه" دموکراسی است که با آزادی تمام فرصت لازم برای تشکیل همه انواع سازمان ها، احزاب، و اتحادیه های صنفی را فراهم کند. این دوره انتقالی طولانی مدت و البته دموکراتیک به معنی واقعی کلمه، که شاید دو سال و یا بیشتر به درازا بکشد، شرط ترویج یک فرهنگ سیاسی، مدنی، سکولار، و دموکراتیک به شمار می رود. تاکید می کنم یک فرهنگ دموکراتیک و نه یک فرهنگ سوسیالیستی؛ به این معنی که این فرهنگ سکولار سیاسی جریان های دموکراسی خواه بورژوا و مطالبات سوسیالیستی و یا مطالبات اجتماعی مندرج در چهارچوب آرمان سوسیالیستی را در بر می گیرد تا انتخابات پس از دوره انتقالی، بیهوده نباشد. در این صورت بخش بزرگی از رای دهندگان دست کم افرادی سیاسی خواهند بود که از جایگزین های مختلف در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، مدیریت سیاسی، مدیریت امور اجتماعی، و مدیریت زندگی روزانه از جمله جوانب دینی و رابطه میان باور دینی و فعالیت سیاسی، آگاه هستند و توانایی گزینش و هم سنجی میان آنها را دارند.
از آنجایی که پیش بینی می کنم شکل قدرت و ماهیت گردانندگانش در مرحله انتقالی محمل نبرد و کشمکشی سیاسی خواهد بود، باید برای اعمال تغییراتی چند، اگر چه تدریجی، تلاش کنیم. در راس این تغییرات مخالفت با انتصاب چهره ها و شخصیت های عمدتا وابسته به رژیم سابق از سوی ستاد رهبری ارتش برای مدیریت مرحله انتقالی قرار می گیرد. البته در صورت وجود چنین چهره هایی در صدر صحنه سیاسی، همان گونه که اکنون رخ داده است، و هم چنین وضع قوانین محدود کننده تشکیل احزاب مانند قانون جدید احزاب که شبیه به قانون قدیم است، و یا وضع قوانین ضد طبقه کارگری مانند قانون ضد اعتصاب، باید دانست که حکومت وضع کننده این قوانین، دیگر حکومتی انتقالی نیست. شایسته است با سرمشق قراردادن دستاوردهای تونسیانی که از ما پیش هستند، اِعمال تغییرات عملی در حکومت، اگر چه تدریجی، را از آنان یاد بگیریم، به گونه ای که حکومت انتقالی از نیروهایی که نماینده جنبش مردمی خیابان ها هستند، تشکیل گردد. همه این امور البته خود گویای ناهمسانی شرایط تونس و مصر است. چرا که ارتش در تونس کوچک است و ضعیف، و دور از سیاست، و در نتیجه وزنی در معادله سیاسی ندارد و نمی تواند نقشی چون نقش ارتش در مصر ایفا کند. در واقع صحنه سیاسی تونس شاهد کشمکش و برخورد دو نیروی اساسی است: نیروهای رژیم پیشین که در طبقه بورژوای طفیلی وابسته به سلطه قبلی و حزب حاکم نمود پیدا می کنند، و نیروی انقلاب که نماینده اش اقشار متوسط و طبقات مردمی اند، آن هم بدون طرف سومی به نام ارتش، مانند آنچه که در مصر جریان دارد. از این رو می توان گفت حکومت در تونس بسیار بهتر از مصر است، زیرا حکومت کنونی تونس هرگز جرات نمی کند مانع شکل گیری هرگونه تشکیلات حزبی و یا اتحادیه ای بشود، و این امکان را به شهروندان می دهد که آزادانه انتخاب شان را انجام بدهند. و این یعنی تونس شاهد دموکراسی است که در مصر وجود ندارد. بنابراین نتیجه می گیریم خواسته اصلی چپ رادیکال ائتلاف با اقشار متوسط دموکراسی خواه و جنبش مردمی به طور کلی، و البته اتحادیه های صنفی کارگری، و در درجه اول جوانان سازمان یافته و نیمه تشکیلاتی است، به نحوی که این ائتلاف مدیریت مرحله انتقالی را به شیوه ای نوین و ترقی خواه به دست بگیرد.
20 . Declan McCullaghxiv ، (2011) ، مقاله ای تحت عنوان " اینترنت و اعتراضات اجتماعی در مصر" دارند که توسط cnet منتشر شده است .
ایشان معتقد است: در حالیکه اینترنت توسعه خیره کننده ای دارد و به صورت برق آسایی درحال گسترش است، ارتباط کشور 80 میلیون نفری مصر با بقیه جهان به طور تقریبا کامل قطع شده است. این قطع اینترنت در پی اعتراضات خیابانی مردم مصر به سه دهه حکومت حسنی مبارک است. حرکت مردم مصر به نوبه خود در پی انقلاب مردم در تونس شروع شد. گرچه مصر کشوری است با سطح بالاتری از آزادی نسبت به تونس؛ ولی میزان فساد دستگاه حکومتی در آن بیشتر مشهود است و بازداشتهای گسترده شبانه و درگیری با نیروهای امنیتی نیز به جزئی از روند اعتراضات تبدیل شده است. دولت مصر که صبح روز جمعه 28 ژانویه 2011 توسط حسنی مبارک برکنار شد، ساعتی پیش از شروع راهپیمایی گسترده و اعتراضی مردم، تمام وسائل ارتباطی از جمله اینترنت، پیامک و شبکه مخابراتی را محدود و یا به کلی قطع کرد.فعالانی که راهپیمایی های اعتراض آمیز مردم را در مصر سازماندهی می کنند، از اینترنت برای دعوت مردم به حضور در خیابان ها به شکل گسترده ای استفاده کرده اند. اعتراض های خیابانی مصر از روز سه شنبه گذشته آغاز شده و تا کنون همچنان ادامه دارد. روزنامه "المصری الیوم" نوشته است قطع سرویس پیام کوتاه، شارژ تلفن های همراه را برای شهروندان مصری با مشکل مواجه ساخته است.
2-2- مروری بر نظریات جنبش های اجتماعی
با توجه به اینکه سده نوزدهم شاهد جنبش های اجتماعی و سیاسی متعددی از جمله جنبش های دهقانی و کارگری بود، طبعاً توجه بنیانگذاران جامعهشناسی نیز به تحلیل تنش های اجتماعی جلب شد. البته هیچیک از جامعهشناسان کلاسیک نظریهای خاص در مورد جنبش های اجتماعی ساخته و پرداخته نکردهاند و در واقع فقط میتوان برداشت هایی را در اینباره از آثار آن ها استخراج کرد. (مشیرزاده، 1381، 23)
برای مثال می توان گفت توجه مارکس آشکارا به جنبش های طبقاتی است، دورکیم جنبش های آنومیک خردگرایانه را مورد توجه قرار میدهد، گوستاو لوبون از تکرار پدیدهای همچون انقلاب فرانسه در هراس است و وبر فقط به جنبش هایی با رهبری کاریزماتیک توجه دارد. تنها استثنا در این دوره پارتو است که همه جنبش ها را در همه اشکال آن ها نمودی از رفتار غیرمنطقی تلقی میکند. جملگی متفکران کلاسیک به جز مارکس و وبر با بدبینی به جنبش های اجتماعی نگاه میکنند. اما جامعهشناسان و نظریات جامعهشناختی در دورههای بعدی تحت تاثیر افکار موجود در دوره کلاسیک قرار داشت.( مشیرزاده، 1381، 49و50)
همچنین دکتر زاهدانی ، معتقداست از دهه 1970 به بعد نظریات تازه ای وارد می شود که یکی از آن ها نظریه تجهیز یا بسیج است. این نظریه بیشتر روی سازمانی که جنبش اجتماعی را به وجود می آورد تاکید می کند و اعتقاد دارد که سازمانی بایستی وجود داشته باشد تا بتواند افراد مختلفی را که از یک التهاب اجتماعی رنج می برند دور خود بسیج کند. از دهه 1980 به بعد با توجه به کمرنگ شدن مباحث مارکسیستی، نظیر مقاومت کارگران در مقابل سرمایه داری و… مسائل و جنبش های جدیدی، مثل جنبش زنان، جنبش محیط زیست- شکل می گیرد. این جنبش ها اصطلاحاً، جنبش های اجتماعی نو نامگذاری می شوند. این جنبش ها اعتقاد دارند که اگر چه تغییر نظام کنونی ممکن نیست، اما حداقل بایستی اصلاح شود و از آلودگی های محیطی، نظیر کارخانه ها،جلوگیری شود و یا به طور مثال حقوق زنان ایفا شود. رویکرد دیگری نیز که مطرح می شود نظریه کنش هویتی است که توسط افرادی نظیر هابرماس، ملوچی، آف، اسکال، تورن و کسل عرضه می شود. (زاهدانی ،2010 )
اما در دوره های بعدی دیدگاههای نظری بسیاری در ارتباط با جنبش های اجتماعی مطرح شده است که در اینجا می توان به نظریات اندیشمندانی چون چالز تیلی و تاکیدش بر بسیج منابع ، نیل اسملسر و نظریه ضعف ساختاری ، آلن تورن و نظریه تاریخیت ، کورن هاوزر و نظریه جامعه توده ای ، دو توکویل با تئوری توقعات فزاینده ، تد رابرت گر با تئوری محرومیت نسبی وهربرت بلومر با طرح تئوری مکانیزم تغییر و جنبش اجتماعی و …. اشاره نمود .
جنبش های اجتماعی یکی از و یژگی های آشکار دنیای مدرن و یکی از مو ضو عات مهمی است که مورد توجه اندیشمندان مختلف حوزه علوم اجتماعی است . حداقل از قرن نوزدهم به این طرف ، تاریخ دولت های مدرن با تاثیرات جنبش های اجتماعی با هم تنیده شده است . در خصوص این که به چه کنش اجتماعی ، جنبش اجتماعی می گوییم و یک کنش جمعی چه و یژگی هایی دارد تا بتوان آن را در زمره ی جنبش های اجتماعی قرار داد ، دید گا ههای متفاوتی و جود دارد . ( نصرتی نژاد ،1383، 147 )
بنابرآنچه گفته شد این دیدگاهها را می توان به چند بخش ذیل طبقه بندی کرد .
۱. رویکرد رفتارگرایی: شامل نظریه های نظریه پردازانی همچون گوستاو لوبون، نیل اسملسر، جیمز دیویس، رابرت تد گر، کورن هازر، هربرت بلومر، رالف ترنر و لوئیس کیلیان.
۲. رویکرد نهادی: شامل نظریه های نظریه پردازانی همچون مانکور السون، آنتونی اوبرشال، زالد و مک کارتی، چالرز تیلی، سیدنی تارو، جو فریمن، دیوید اسنو.
۳.رویکرد جامعه مدنی: شامل نظریه های نظریه پردازانی همچون آلن تورن، یورگن هابرماس، مانوئل کاستلز، و آلبرتو ملوچی.( ویکیپدیا ،2011)
جدول شماره ( 1) : نظریه پردازان جنبش اجتماعی
جنبش اجتماعی
رویکرد رفتارگرایی
رویکرد نهادی
رویکرد جامعه مدنی
گوستاو لوبون
مانکور السون
آلن تورن
نیل اسملسر
آنتونی اوبرشال
یورگن هابرماس
جیمز دیویس
زالد و مک کارتی
مانوئل کاستلز
رابرت تد گر
چالرز تیلی
آلبرتو ملوچی
کورن هازر
سیدنی تارو
………….
هربرت بلومر
جو فریمن
…………..
رالف ترنر
دیوید اسنو
……………
لوئیس کیلیان
……………..
……………
در اینجا به بخشی از نظریه های مذکور می پردازیم :
نظریات انقلاب معمولاً بهگونهای با نظریات جنبش اجتماعی تداخل پیدا میکنند. برای مثال تاکید تیلی بر بسیج منابع و نظریه دیویس در مورد بالا رفتن انتظارات و اعتراض در تحلیل جنبش های اجتماعی نفوذ زیادی داشته است. اما دیدگاه هایی هستندکه در زمینه جنبش های اجتماعی دارای اهمیت بیشتری هستندو در زیر به بررسی نظریات آنها می پردازیم :
1-2-2- نیل اسملسر xv
اسملسر شش شرط برای جنبش های اجتماعی تشخیص میدهد:
1. زمینه ساختاری؛ شرایط کلی که مشوق یا مانع تشکیل انواع مختلف جنبش های اجتماعی است. چنین شرطی زمینه مساعدی را برای توسعه برخی از انواع جنبش اجتماعی فراهم میکند اما به تنهایی جنبش را به وجود نمیآورد.
2. فشار ساختاری؛ تنشهایی از نوع نگرانی درباره آینده، اضطراب، ابهام و یا برخورد مستقیم هدفها که باعث ایجاد منافع متعارض در درون جامعه میگردد.
3.گسترش باورهای تعمیمیافته؛ جنبش ها تحت تاثیر ایدئولوژیهای معینی که نارضایتیها را متبلور ساخته و راههای عملی رفع آن ها را نشان میدهد شکل میگیرند.
4. عوامل شتابدهنده؛ حوادث یا رویداد هایی که موجب میشود کسانی که در جنبش شرکت میکنند مستقیماً وارد عمل شوند.
5. گروه هماهنگ؛ هیچ رویدادی به ظهور جنبش نمیانجامد مگر اینکه یک گروه هماهنگ بسیج شده برای عمل، رهبری و نوعی وسایل ارتباط منظم بین شرکتگنندگان همراه با پشتوانه مالی وجود داشته باشد.
6. عملکرد کنترل اجتماعی؛ مقامات حاکم ممکن است با مداخله و تعدیل زمینه و فشار ساختاری به جنبش پاسخ دهند و بر پیدایش و توسعه آن تاثیرگذارند. .( گیدنز، 1376،682-681)
جدول شماره (2) جنبش اجتماعی از نظر اسملسر
2-2-2- آلن تورن xvi
از نظر تورن جنبشهای اجتماعی اهمیتی را که در جوامع امروزی به فعالگرایی در دستیابی به اهداف داده میشود منعکس میسازند. جوامع امروزی با تاریخیت مشخص میشوند یعنی شیوه نگرشی که در آن از شناخت فرایندهای اجتماعی برای تغییر شکل شرایط اجتماعی استفاده میشود. تورن به درک اهدافی که جنبشهای اجتماعی دنبال میکنند و دیدگاهها و عقایدی که در مقابله با آن فعالیت میکنند توجه داشت. از منظر تورن جنبشهای اجتماعی باید در یک میدان عمل مطالعه شوند. میدان عمل به ارتباطات بین جنبش اجتماعی و نیروها و عواملی اطلاق میشود که جنبش در برابر آن ها قرار گرفته است. گفتگوی متقابل در میدان عمل میتواند به تغییر در شرایط جنبش شود مثل ترکیب و یکی شدن دیدگاههای طرفین و یا محو جنبش.( گیدنز، 1376، 684-683)
آلن تورن اصول سه گانه یی را برای موجودیت جنبش های اجتماعی پی ریزی کرده است که عبارتند از:
1- اصل هویت : یک جنبش اجتماعی باید از هویتی مشخص برخوردار باشد یعنی این که مشخص شود از چه افرادی تشکیل شده ، سخنگوی چه افراد و گروه هایی است و مدافع و محافظ چه منافعی است .
2- اصل مخالفت : جنبش اجتماعی همیشه در برابر نوعی مانع یا نیروی مقاوم قرار دارد و پیوسته سعی در درهم شکستن دشمنانی دارد. بدون اصل مخالفت ، ضدیت ، جنبش اجتماعی نمی تواند وجود داشته باشد. اکثر جنبش های اجتماعی همیشه با وضع موجود مخالفند و اهداف خود را با وضع موجود در تعارض می بینند.
3- اصل عمومیت : یک جنبش اجتماعی به نام ارزش هایی برتر با ایده هایی بزرگ ، فلسفی یا ایده های مذهبی آغاز می گردد و کنش آن هم ملهم از تفکر و عقیده یی است که تا حد امکان سعی در گسترش و پیشرفت دارد. دلایلی که باعث کنش یک جنبش اجتماعی می شود ممکن است به صورت منافع ملی ، آزادی بشریت ، رفاه و خوشبختی جمعی ، حقوق انسانی ، سلامت همگانی ، خواست الهی و… باشد و این ها همان خصوصیاتی اند که "آلن تورن " آن را اصل عمومیت می نامد.( شرفی ، 2011)
جدول شماره ( 3 ) اصول سه گانه آلن تورن
3-2-2- تدا اسکاکپول ، با تاکید بر انقلاب های اجتماعی در فرانسه ، روسیه وچین معتقد است که انقلاب ها اجتماعی بوده و آنها را به عنوان استحاله های سریع و بنیادی دولت و ساختارهای طبقاتی تعریف می کند استحاله هایی که با شورشهای طبقاتی از بالا همراهند ، و به گونه جزیی از طریق این شورشها انجام می گیرند .بنابراین مبنای کار او نخست این که او چشم اندازی را پذیرفته که خودش آن را " چشم انداز ساختاری و غیر ارادی " می داند دوم آن که زمینه های بین المللی و تاریخ جهانی را موضوع خود قرار داده است وسوم تاکید او بر دولت به عنوان یک واحد بالقوه مستقل، بوده است .
او بر یک چشم انداز ساختاری برای تحلیل انقلاب ها ی اجتماعی و بر اهمیت عوامل فرا ملی یا بین المللی بیش از اندازه تاکید دارد همچنین بر آنچه که رهبران انقلاب در عمل انجام می دهند ، یعنی نبرد برای کسب قدرت سیاسی ، نیز تاکید می ورزد . ( ریتزر، 1380،253-254-256)
4-2-2- هانا آرنت، شکل گیری اجتماعات جدید به منظور جنبش اجتماعی چنین ترسیم می کند:
"زمانی که افراد پیوستگی گروهی خود را از دست می دهند، ذرّه ای شدن افراد یا حس فقدان اجتماع به آنان دست می دهد.
ذره ای شدن موجب پیدایش حالتی در افراد می شود که آنان را آماده پذیرش ایدئولوژی های جدید و نیز جستجوی جامعه ای جدید به جای جامعه از دست رفته می کند.
توتالیتاریانیزم یا جامعه کاذب به وجود می آید که در آن گروهی از نخبگان بر جامعه سلطه کامل دارند".
جدول شماره ( 4 ) جنبش اجتماعی از نظر آرنت
5-2-5- ملوچی، جوامع پساصنعتی قبل از هر چیز به نشانه ها توجه می کنند به عقیده وی جنبش های اجتماعی نوین بر خلاف همتایان قرون گذشته شان معطوف به مبارزه بر سر تولید منابع مادی، توزیع شان یا جلوگیری از حقوق شهروندی به وسیله دولت ها نیستند بلکه معطوف به دسترسی به اطلاعات و بحث بر سر منابع سمبلیک نظیر زیباسازی خشونت در رسانه ها می باشند، جنبش های اجتماعی نوین قبل از هر چیز به مبارزه در حوزه فرهنگ توجه دارند. (رسانه ، 1390 )
6-2-2- ماریو دیانی ، به عقیده وی جنبش های اجتماعی دارای چهار ویژگی می باشد:
1-جنبش اجتماعی شبکه ای از تعاملات غیر رسمی بین تعداد متنوعی از افراد، گروه ها و سازمان ها می باشد.
2- مزر بین شبکه ها یک جنبش به وسیله هویت جمعی خاصی تعیین می گردد که بین بازیگران درگیر در تعامل مشترک است.
3- بازیگران جنبش های اجتماعی در برخورد های سیاسی و یا فرهنگی درگیرند، این موضوع بدان معناست که تغییرات اجتماعی را در سطح سیستمی یا غیر سیستمی افزایش می دهند یا با آن مخالفت دارند. 4- یک جنبش اجتماعی شبکه ای از تعاملات غیر رسمی بین افراد ، گروه ها و یا سازمان ها که بر مبنای یک هویت جمعی مشترک در برخوردی سیاسی یا فرهنگی درگیرند.
جدول شماره ( 6 ) ویژگی های جنبش اجتماعی از نظر دیانی
دیانی با توجه به این چهار ویژگی جنبش های اجتماعی را چنین تعریف می کند ، جنبش های اجتماعی ، شبکه ای تعامل غیر رسمی افراد ، گروه ها و سازمان ها درگیر در یک برخورد سیاسی یا فرهنگی مبتنی بر یک هویت جمعی مشترک. (رسانه ، 1390 )
7-2-2- گی روشه ،استاد برجسته جامعه شناسی سیاسی در دانشگاه مونرآل کانادا، در تعریف جنبش اجتماعی می گوید: "جنبش اجتماعی عبارت است از سازمانی کاملا شکل گرفته و مشخص که به منظور دفاع یا گسترش یا دستیابی به هدف های خاصی به گروه بندی و تشکل اعضا می پردازد و در صدد بر می آید تا عناصری را از جامعه تغییر دهد یا آنها را حفظ کند." همه جنبش های اجتماعی ویژگی های خاص و مشترکی دارند که عبارتند از: مشخص بودن اهداف ، داشتن برنامه اصولی برای نیل به اهداف و ایدئولوژی . عامل گردآوری اعضای جنبش اجتماعی ، ایدئولوژی جنبش اجتماعی است . زیرا ایدئولوژی نه تنها وضع اجتماعی موجود را به باد انتقاد می گیرد، بلکه علاوه بر آن اهداف جنبش و روش های نیل به آن را نیز مشخا و روشن می کند. آنچه اصولا جنبش اجتماعی را مشخص و بارز و برجسته می سازد، متقاضی و مدعی بودن آن است که سعی در شناساندن و پیروز گردانیدن ایده ها و منافع و ارزش های معینی دارد و بدین منظور پیوسته سعی در افزایش اعضا و کوشش در جهت جلب توجه عامه و نیز برگزیدگان جامعه می کند. وسایلی که جنبش های اجتماعی به آن متوسل می شوند، متفاوت است . بطوری که از تبلیغات ساده و تحت فشار قرار دادن افکار عمومی گرفته تا خشونت و تظاهرات خشونت آمیز، انهدام اموال دولتی ، ترور و سرکوب مورد استفاده قرار می گیرد. ولی به هر حال صرف نظر از هدف ها و وسایل مورد استفاده جنبش اجتماعی همیشه با یک اساس فکری جدید مشخص می شود. جامعه شناسان برای انجام تحقیق و پژوهش در زمینه جنبش های اجتماعی می توانند در یک مدت زمان طولانی آنها را بررسی یا حتی در این جنبش ها شرکت نمایند. به علاوه پژوهشگران علوم اجتماعی و جامعه شناسان سیاسی اظهارات رسمی و غیررسمی اعضای جنبش و نقش های اعضا را مورد بررسی قرار می دهند تا به اهداف و فرضیه هایی که دارند، جامه عمل بپوشانند.( نامی،1384)
8-2-2- دوناتلا دلاپورتاxvii و ماریو دیانی xviii
معتقدند که جنبشهای اجتماعی، شبکه هایِ غیررسمیِ مبتنی بر اعتقادات مشترک و همبستگی هایی هستند که از طریق استفاده مداوم از اشکال گوناگون اعتراض حول موضوعات منازعه آمیز بسیج می شوند. آنها با تاکید بر ویژگیهای فوق، به دنبال آن هستند که جنبشهای اجتماعی را از دیگر اشکال عمل جمعی از قبیل احزاب، گروههای ذی نفوذ، فرقه های مذهبی، وقایع اعتراض آمیز موردی، ائتلاف های سیاسی و… جدا کنند.( دلاپورتا و دیانی، 1383، 33)
همچنین آنها معتقدند که چهار نظریه جنبش های اجتماعی را تئوریزه می کنند و آنها عبارتند از :
1. " نظریه عمل جمعی " ، که توجه تحلیل گران را به عمل جمعی به مثابه فعالیتی معطوف به معنا جلب می کنند .
2. " نظریه بسیج منابع "، که به اهمیت اجزاء عقلانی و استراتژیک پدیده ای به ظاهر غیر عقلانی تاکید می ورزند .
3. " نظریه جنبش های اجتماعی جدید "،که مسائل مربوط به اهمیت دگرگونی های جوامع صنعتی و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار می دهند.
4. " نظریه فرایند سیاسی "، که توجه خود رابرجنبش های اجتماعی به مثابه بازیگران اصلی جدید در تجمیع و نمایندگی منافع مختلف معطوف نموده است .( دلاپورتا و دیانی ، 16و17)
جدول شماره (7 ) نظریات دوناتلا دلاپورتاو ماریو دیانی در خصوص جنبش اجتماعی
9-2-2- چارلز تیلی : از جمله نظریه پردازان تاثیرگذار در زمینه مطالعات جنبش های اجتماعی به شمار می آید. مجموعه آراء وی در قالب نظریه هایی که تحت عنوان "بسیج منابع" شهرت یافته است، قابل دسته بندی هستند. همانگونه که خود در مقدمه کتاب از بسیج تا انقلاب اذعان می دارد، تلاش وی در جهت تدوین نظریه ای برای تبیین و توصیف "کنش های جمعی" هدف گیری شده است (تیلی ، 1385، 17).
به عقیده وی، پدیده هایی همچون انقلاب ها، شورش ها، جنبش های اجتماعی، توطئه های سیاسی، و حتی بسیاری از کودتاها، انواع مختلفی از کنش های جمعی هستند که با هدف ایجاد تغییر یا ممانعت از تغییری در جامعه اتفاق می افتند. بدین منظور نظریه پردازی درباره کنش های اجتماعی برای نیل به شناخت درباره این پدیده ها بسیار ضروری است. مجموعه نظریه های نظام یافته تیلی در زمینه کنش جمعی را می توان در کتاب مشهور وی، "از بسیج تا انقلاب" جستجو کرد. وی در این کتاب نخست به ضرورت مطالعه جنبش های اجتماعی می پردازد و پس از آن مروری مفصل و نقادانه بر نظریه ها کلاسیک و متاخر ماقبل خود انجام می دهد. پس از آن اصول کلی نظریه کنش جمعی خود را مطرح می سازد و در ادامه کتاب به تشریح جزئیات آن می پردازد. (تیلی ، 1385، 17)
همانگونه که اشاره شد، تیلی پیش از طرح چارچوب نظری خود، مروری منتقدانه بر نظریه های کلاسیک و متاخر پیش از خود دارد. در مورد نظریه پردازان کلاسیک، آراء مارکس، دورکهایم، وبر و میل را مورد بررسی قرار می دهد. تیلی منشاء کنش های جمعی را متاثر از مارکس، کشمکشی می داند که حول یک تضاد اجتماعی شکل می گیرد. در واقع، در سطح تبیینی، تیلی ریشه های ظهور کنش جمعی را از مارکس اقتباس کرده است. اما نقدی که بر مارکس وارد می داند، در مورد تشریح فرایند های درونی کنش های جمعی است که در چارچوب نظری مارکس کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به بیان دیگر، نظریه مارکس بیشتر کلان نگر است و از این جهت مورد نقد تیلی قرار دارد. مسئله ای که در آراء میل و وبر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. وبر، به تعاریف کنشگران دخیل در یک کنش جمعی توجه ویژه ای دارد و نظام باورهای درون یک جماعت را مسئله محوری کنش های جمعی آنان می داند. میل نیز به فرایندهای جزئی کنش های جمعی می پردازد؛ از نظر وی، کنش جمعی نتیجه پیگیری حسابگرانه منافع فردی است. اما در مورد دورکهایم، تفکیک کارکردگرایانه وضع عادی (نظم) از وضع غیر عادی (کشمکش و تضاد)، از نظر تیلی صحیح نیست، چراکه به نظر وی، کنش جمعی پدیده ای طبیعی است و در جریان زندگی روزمره اجتماعی جریان دارد.
در مورد متاخرین، نظریه پردازانی همچون هانتینگتون، چالمرز جانسون، و رابرت تد گر (که آنها متاثر از دورکهایم هستند)؛ مانکور اولسون، آنتونی اوبرشال، مایر زالد و جان مک کارتی (که ادامه دهندگان سنت میل قلمداد می شوند)؛ گاسفیلد (که تحت تاثیر وبر قرار دارد)، و مارکسیست ها (که تعبیراتی جدید از درون آراء مارکس وضع کرده اند)؛ دیگر نظریه پردازانی هستند که مورد نقد و بررسی تیلی قرار گرفته اند. در مجموع، می توان اذعان داشت به غیر از افرادی که تحت تاثیر دورکهایم قرار دارند، تیلی تلاش کرده است که از سایر نظریه پردازان متاخر برای تدوین چارچوب نظری خود بهره گیرد. بویژه باید به آراء مانکور اولسون و آنتونی اوبرشال در این خصوص اشاره کرد. مباحثی همچون "انتخاب عقلانی"، "نظریه بازی" و "کالای جمعی"، از جمله موضوعاتی هستند که تیلی در تدوین نظریه خود از آنها بهره جسته است. باید اذعان داشت که نظریه تیلی زمانی که مطرح شد توانست بسیاری از نظریه های ماقبل خود را تضعیف کند و تاثیر بسزایی در غلبه رویکرد بسیج منابع برای تحلیل کنش های جمعی و جنبش های اجتماعی بر جای گذارد.
نظریه کنش جمعی
پیش از پرداختن به نظریه اصلی تیلی در خصوص کنش جمعی ابتدا لازم است الگوی مبنایی وی در تحلیل جامعه سیاسی توضیح داده شود. وی این الگو را، "الگوی سیاسی" نام می نهد که ماهیتی ایستا دارد. پس از آن، وی "الگوی بسیج" را مطرح می کند که در واقع توضیح دهنده چگونگی کنش جمعی و تغییر در جامعه سیاسی است. عناصر تشکیل دهنده الگوی سیاسی عبارتند از: جمعیت، حکومت، یک یا چند مدعی، یک جامعه سیاسی، و یک یا چند ائتلاف. مدعیان قدرت سیاسی را می توان به دو گروه تقسیم کرد، نخست اعضای حکومت، و سپس چالشگران حکومت. در واقع، رقابت اصلی و منشاء پویایی در الگوی سیاسی ناشی از رقابتی است که میان مدعیان (اعضاء و چالشگران) جریان دارد تا سهم بیشتری از قدرت حکومتی را در اختیار داشته باشند. از نظر تیلی، حکومت سازمانی است که ابزار متمرکز و اساسی را در درون جمعیت در اختیار دارد. روابط و چالش های میان حکومت، اعضاء و چالشگران، شکل دهنده فضای جامعه سیاسی است. گاهی اوقات ائتلاف هایی میان اعضاء و چالشگران نیز بوجود می آید که هدف آنها هماهنگ سازی کنش جمعی با اهدافی مشترک است (تیلی ، 1385، 80).
پویایی رقابت میان مدعیان قدرت سیاسی ایجاب می کند که برای توضیح دادن تغییرات جامعه سیاسی، بویژه توضیح کنش جمعی هر یک از مدعیان، از الگوی دیگری استفاده شود. تیلی، برای توضیح کنش جمعی از الگوی بسیج استفاده می کند. عناصر این الگو عبارتند از: منافع، سازمان، بسیج، فرصت، و کنش جمعی. منافع، مجموعه امتیازات و محرومیت های مشترکی است که ممکن است در اثر تعاملات مختلف با دیگر جمعیت ها بر جمعیت مورد بحث وارد آید. سازمان، میزان هویت مشترک و ساختار وحدت بخش افراد در درون یک جمعیت است. بسیج، میزان منابعی است که تحت کنترل جمعی یک مدعی قرار دارد. کنش جمعی، میزان اقدامات جمعی یک مدعی در جهت نیل به هدف مشخصی است. و فرصت، رابطه میان منافع جمعیت و وضعیت جهان اطراف است (تیلی ، 1385، 84).
از نظر تیلی، عناصر شکل دهنده فرصت را می توان به سه بخش تقسیم کرد:
1. فرصت یا تهدید : ایشان رابطه منابع و منافع با وضعیت محیطی را در این بخش مطرح می کنند.
2. سرکوب یا تسهیل : ایشان هزینه و منابع مصرفی عمل جمعی رادر این قسمت مطرح می کنند.
3 . قدرت : ایشان قدرت را بازده عمل جمعی می داند .
فرضیه اصلی در کار تیلی، رابطه میان "بسیج" و "کنش جمعی" است. بدین معنی که هرچه میزان بسیج در یک جمعیت یا سازمان مطبوع یک مدعی بیشتر باشد، میزان کنش جمعی آن بیشتر می شود. به عبارت دیگر، قدرت آن افزایش یافته، منابعی که هزینه می کند، کمتر شده، و در نهایت منافعی که به دست می آورد بیشتر می گردد. اما، در این میان متغیرها و عوامل دیگری نیز هستند که بر میزان بسیج و کنش جمعی تاثیر دارند، که تیلی سعی دارد، در قالب نظریه جامعی، تمامی فرایندی را که به کنش جمعی منتهی می شود را توضیح دهد. به عقیده وی، "عناصر عمده تعیین کننده بسیج یک گروه، سازمان آن، منافع آن در تعاملات ممکن با دیگر مدعیان، فرصت یا تهدید کنونی آن تعاملات و در معرض سرکوب بودن گروه هستند" (تیلی ، 1385، 85).
در واقع، الگوی بسیج تیلی، میزان کنش جمعی را برآیندی از قدرت، بسیج و فرصت های کنونی و تهدیدات متوجه منافع آن گروه می داند. در ادامه، تعاریف مشخص تری در خصوص هر یک از عناصر اصلی مدل بسیج ارائه می شود.
منافع:
تیلی پیش از ارائه تعریف خود درباره "منافع" یک گروه به بررسی دو نظر رایج در این خصوص می پردازد. نخست تحلیلی بر اساس الگوی رایج مارکسیستی که اذعان می دارد که منافع یک گروه برآمده از موقعیت ساختاری آن گروه در جامعه است، و در واقع، منشاء آن عینی است. در مقابل، تحلیلی وبری قرار دارد که منافع یک گروه را برآینده تفاسیر و نگرشهای ذهنی کنشگران یک گروه نسبت به مطالباتشان می داند. یعنی استدلال می کند که باورهای مشترک در یک گروه به خودی خود به تعریفی از منافع جمعی منجر می شود. در نتیجه، از منظر نخست منافع یک گروه را می توان از تحلیل کلی ارتباطات میان منافع و موقعیت های اجتماعی استنباط کرد؛ و از منظر دوم منافع یک گروه از اظهارات و کنش های کنشگران آن گروه قابل استنتاج است (تیلی ، 1385، 92). نقد نگاه کل گرای مارکسیستی آن است که بسیاری از منافع جزئی در حین عمل را نمی تواند تشخیص دهد، و ایراد نگاه تفسیرگرای وبری در آن است که کنشگران لزوماً به منافع واقعی خود آگاهی کامل ندارد. در نتیجه تیلی پیشنهاد می کند که می توان برای تشخیص منافع یک گروه از ترکیب این دو نگاه استفاده کرد. بدین ترتیب که "روابط تولید به عنوان پیش بینی کننده منافعی که مردم بطور متوسط و در بلندمدت پیگیری خواهند کرد" در نظر گرفته شود، و "برای تبیین رفتار مردم در کوتاه مدت حتی الامکان بر مفصل بندی [ذهنی] خود مردم از منافعشان" تکیه شود (تیلی ، 1385، 93).
سازمان:
تیلی در تعریف از سازمان، بر دو محور عمده اشاره می کند:1. میزان هویت مشترک و2. ساختار وحدت بخش. برای توضیح این دو مفهوم از بحث روابط دسته ای و روابط شبکه ای بهره می گیرد. روابط دسته ای، روابط میان افراد حول ویژگی های مشترک است، همانند هویت جنسیتی، نژادی، ملی، سنی، مذهبی و … روابط شبکه ای به ارتباط و پیوندهای مستقیم و غیر مستقیم به واسطه نوع خاصی از پیوندهای بین افراد اشاره دارد. ترکیب روابط دسته ای و شبکه ای منجر به پیدایش گروه می شود. در نتیجه، به اعتقاد تیلی، "هر قدر که یک گروه از هویت مشترک و شبکه های داخلی وسیع تری برخوردار باشد، سازمان یافته تر است" (تیلی ، 1385، 95).
به بیان دیگر، سازمان برآیند روابط دسته ای و شبکه ای مداوم در یک جمعیت است.
بسیج :
تیلی معتقد است که واژه بسیج به شکل متعارف معرفی کننده فرایندی است که بواسطه آن گروهی از حالت مجموعه منفعلی از افراد به مشارکت کننده فعال در زندگی عمومی تبدیل می شود. به بیان دیگر، بسیج یعنی گردآوری منابع (انسانی و مادی) برای استفاده و عمل جمعی. تیلی از سه شکل بسیج نام می برد: یکم، بسیج تدافعی، دوم، بسیج تهاجمی، و سوم، بسیج تدارکی. در بسیج تدافعی تهدیدی از خارج، اعضاء یک گروه را وامی دارد که منابع خود را برای جنگ با دشمن گرد هم آورند. در بسیج تهاجمی، یک گروه در عکس العمل نسبت به "فرصت" های فراهم آمده برای تحقق منافع خود به گردآوردن منابع می پردازد. و در بسیج تدارکی، گروه با پیش بینی فرصت ها و تهدیدهای آینده به انباشت و ذخیره سازی منابع می پردازد. هر قدر از بسیج تدافعی به سمت تهاجمی و تدارکی حرکت می شود، بر میزان دوراندیشی و نگاه استراتژیک سازمانی افزوده می شود (تیلی ، 1385، 104-113).
هزینه و فایده در کنش جمعی
تیلی، متاثر از سنت میلی به مسئله هزینه های کنش جمعی توجه دارد. بر این اساس، وی نتیجه کنش جمعی را تولید "کالایی جمعی" می داند که در فرایند تولید این کالا، گروه ناگزیر از پرداخت هزینه است (تیلی ، 1385، 129). بر اساس منطق انتخاب عقلانی که منطبق بر سنت میل است، عمل عقلانی آن است که با پرداخت کمترین هزینه، بیشترین فایده حاصل شود، اما این فرمول ساده ریاضی در عمل با مشکلاتی مواجهه می شود. تیلی، دو عامل اصلی را در تعیین میزان هزینه یافایده کنش جمعی در نظر دارد: 1: بسیج؛ و 2: فرصت ها. گروههای مختلف بر اساس تفاسیر، ارزش ها و باورهای مشترکشان، در کنش جمعی برای تولید کالای عمومی متحمل هزینه های متفاوتی می شوند. تیلی، گروه ها را بر اساس نحوه و میزان پرداخت هزینه ها به چهار دسته تقسیم می کند:
1. پر غیرت ها: در مقایسه با دیگر گروه ها، ارزش بسیار بالایی برای برخی از کالاهای جمعی از حیث صرف کردن منابع مورد نیاز برای به دست آوردن آن کالا، قائلند. این دسته عموماً دست به بسیج تهاجمی می زنند.
2. خسیسان: چنان ارزش بالایی برای منابع خود قائلند که به ندرت اتفاق می افتد که کالای جمعی قابل دسترسی آنها را وادارد که منابع بسیج یافته خود را صرف کنش جمعی نمایند. این دسته عموماً بسیج های تدافعی انجام می دهند.
3. فرصت طلبان: صرف نظر از اینکه چه کالایی به دست می آورند، در پی به حداکثر رساندن بازده خالص خود هستند.
4. مدعیان عادی: در پی دستیابی به مجموعه محدودی از کالاهای جمعی هستند، حداقل منابع را صرف دستیابی به این کالاها می کنند.
فرصت های کنش جمعی
مجموعه عناصری که پیشتر توضیح داده شد، عوامل "درونی" تاثیرگذار بر کنش جمعی یک مدعی هستند؛ پیکربندی فرصت ها (یعنی فرصت،تهدید، سرکوب،تسهیل و قدرت) نیز مجموعه عوامل "بیرونی" تاثیرگذار بر کنش جمعی به شمار می آیند که در ادامه توضیح داده می شوند. لازم به ذکر است که منشاء این عناصر بیرونی را می توان در "مدل سیاسی" جستجو کرد. یعنی، پیکربندی فرصت ها بر اساس برآیند راوبط میان مدعیان و حکومت مشخص می شود.
فرصت یا تهدید: میزان تغییر منابع و منافع با وضعیت محیطی را می توان فرصت یاتهدید دانست. به این معنی که، هر قدر معادلات محیطی بگونه ای باشد که با منابع کمتری بتوان به منافع بیشتری دسترسی داشت، آنگاه فرصت فراهم شده است، و در حالت عکس این وضعیت، تهدید ایجاد می گردد. به عبارت دیگر، فرصت/تهدید دو روی یک سکه هستند، "در سوی فرصت، این وضعیت را داریم که هر قدر دیگر گروهها، شامل حکومت ها، در مقابل ادعاهای جدید آسیب پذیر باشند، امکان تحقق منافع مدعی افزایش می یابد. در سوی تهدید، به میزانی که دیگر گروه ها تهدید به ارائه ادعاهایی کنند، در صورت موفقیت آمیز بودن، امکان تحقق منافع مدعی را کاهش می دهد" (تیلی ، 1385، 196).
در ادامه، تیلی استدلال می کند که پاسخگویی و واکنش گروه ها در قبال تهدید ها بسیار موثرتر است تا نسبت به فرصت ها. در واقع، تهدید به بسیجی تدافعی می انجامد، درحالیکه بهره گیری از فرصت نیازمند بسیجی تهاجمی یا تدارکی است. عموماً، ایجاد تهدید علیه یک مدعی باعث تقویت بسیج برای کنش می شود، تا جایی که ممکن است این بسیج از بسیج در حالت کنش عادی نیز بیشتر باشد. در مقابل، در مواقعی که فرصتی برای کسب منافع فراهم می شود، اکثر گروه ها احتیاج دارند که تاحدودی الگوی سازمان و بسیج خود را تغییر دهند تا بتوانند از فرصت استفاده کنند، و عموماً این انعطاف پذیری با مقاومت هایی درونی همراه است (تیلی ، 1385 ، 198).
سرکوب یا تسهیل: به بیان تیلی، "ستیز برای کسب قدرت همیشه دربردارنده حداقل دو طرف است، رفتار طرف دوم دامنه ای را از سرکوب تا تسهیل در بر می گیرد. … سرکوب، هرگونه کنشی توسط گروه دیگر است که هزینه کنش جمعی مدعی را افزایش می دهد. کنشی که هزینه کنش جمعی یک گروه را کاهش دهد، شکلی از تسهیل است" (تیلی ، 1385، 149).
سرکوب یاتسهیل می تواند در دو سطح انجام شود، یا در سطح بسیج (یعنی تاثیر گذاری بر بسیج منابع توسط یک گروه)، یا در سطح کنش جمعی (لحظه انجام کنش توسط گروه). تیلی معتقد است که سرکوب،تسهیلی در مرحله بسیج انجام می شود، تاثیرات بلندمدت دارد و کارایی بیشتری دارد، در حالی که سرکوب،تسهیلی که در لحظه کنش روی می دهد، کوتاه مدت است. تیلی، سرکوب سیاسی را عمدتاً منتسب به دولت ها می داند. "از دیدگاه یک دولت، افزایش هزینه های بسیج نسبت به افزایش هزینه های کنش جمعی به تنهایی، راهبرد سرکوبگرانه اطمینان بخش تری است. راهبرد ضد بسیج هم کنشگر و هم کنش را خنثی می سازد، و این احتمال را کاهش می دهد که به هنگام آسیب پذیر شدن سریع حکومت، ظهور شریک ائتلافی جدید، یا چیز دیگری که باعث جابجایی هزینه ها و سودهای محتمل کنش جمعی شوند، کنشگر بتواند به اقدام سریع مبادرت ورزد" (تیلی ، 1385، 150).
تسهیل نیز عموماً بخشی از سیاست متعارف است که در بین مدعیان مختلف می تواند به ایجاد "ائتلاف" های مختلف کمک کند. تیلی در ادامه بحث درباره سرکوب،تسهیل با وارد کردن دو مفهوم دیگر یعنی "تساهل" و "اجبار"، به دسته بندی چهارگانه ای از انواع حکومت ها بر اساس نحوه برخورد با مدعیان می رسد. وی، حکومت های "سرکوبگر"، "توتالیتر"، "متساهل"، و "ضعیف" را شناسایی می کند.
قدرت: میزان قدرت با میزان سرکوب رابطه ای عکس دارد، یعنی هر قدر که میزان قدرت یک گروه بیشتر باشد، میزان سرکوب آن کمتر است. اما تیلی در تعریف مفهوم قدرت اذعان می دارد که این مفهوم بسیار نسبی است. وی، قدرت یک مدعی را بر اساس "طرف ها"، "منافع"، و "تعاملات" متغیر می داند. شاید بتوان گفت که قدرت از نظر تیلی بازده داد و ستدهای میان مدعیان و حکومت است. وی بیان می دارد که "اعضاء جامعه سیاسی نسبت به چالشگران از قدرت بیشتری برخوردارند و کمتر مورد سرکوب قرار می گیرند. چالشگران از طریق کنش جمعی به عضویت جامعه سیاسی در می آیند و اعضاء نیز با استفاده از کنش جمعی در مقابل از دست دادن قدرت به دفاع از خود می پردازند" (تیلی ، 1385، 196)
10-2-2ویژگیهای جنبش اجتماعی:
همه جنبشهای اجتماعی ویژگیهای خاص و مشترکی دارند که عبارت اند از:
1. مشخص بودن اهداف؛ جنبش اجتماعی معمولاً دارای مجموعهای از اهداف است که کاملاً مشخص اند.
2. داشتن برنامه؛ جنبش اجتماعی که هدفش بهبود وضع گروهی از مردم است در صورتی موفق خواهد بود که برای مردم مشخص کند که هدفش ایجاد چه نوع تغییراتی در جامعه است. برنامههای موجود برای نیل به این اهداف بسیار متنوع اند و ممکن است طیفی از تحصنهای بدون خشونت، تظاهرات آرام، تظاهرات خشونتآمیز، ترور و انهدام اموال دولتی را دربر گیرد.
3. داشتن ایدئولوژی؛ ایدئولوژی عامل گردآوری اعضای جنبش است. زیرا ایدئولوژی نه تنها وضع اجتماعی موجود را به باد انتقاد میگیرد، بلکه علاوه بر آن اهداف جنبش و روشهای نیل به این اهداف را نیز روشن میکند. ( کوئن، 1376، 315 )
گرلاخ xixو ویرجینا هاینxx پنج خصوصیت را برای انواع مختلف جنبش های اجتماعی مطرح میکنند:
1) ساختار و نحوه سازماندهی جنبش ها قطاعی و از سلول های نیمه خودمختار ترکیب یافته، دارای چند رهبر (برای هر بخش) است و واحدهای سازمانی هر کدام دارای عضو، ساختار و ایدئولوژی است.
2) الگوهای عضوگیری بر اساس روابط شخصی و چهره به چهره با دوستان و همسایگان و همکاران است.
3) هر جنبش دارای ایدئولوژی مخصوص است که ارزش ها و اهداف را مشخص کرده، یک شبکه مفهومی منسجم برای تفسیر تجربیات و حوادث فراهم میکند، امور مربوط به اهداف و ایجاد تغییر را تامین میکند و مخالفین را متحد میسازد.
4) تعهد و الزام به افراد میدهد، جای آن ها را در سازمان مشخص میکند و آن ها را با ارزش ها و رفتارهای جدید مشخص میسازد.
5) حریفان واقعی یا تصنعی برای ترویج و رشد جنبش لازماند و موجب اتحاد و تعهدات در جنبش هستند. (واگو، 1373، 208 )
همچنین درذیل به بررسی اجمالی از شرایط پیدایش جنبش های اجتماعی می پردازیم:
زمینه ساختاری به معنی شرایط کلی اجتماعی که مشوق یا مانع تشکیل انواع مختلف جنبش های اجتماعی باشد در شکل گیری این جنبش ها نقش دارد. هر چقدر جنبش های اجتماعی بیش تر توسط سیاست گذاران جامعه تحمل شود؛ این جنبش ها بیش تر توسعه خواهند یافت.
فشار ساختاری به تنش ها، تضادها و ابهام هایی گفته می شود که باعث ایجاد منافع متعارض در درون جامعه می گردد. این گونه فشارها در شکل نگرانی درباره آینده، اضطراب ها، ابهامات، و یا برخورد مستقیم هدف ها ابراز می شوند. منابع فشار ممکن است کلی و یا ویژه موقعیت های معینی باشند.
گسترش باورهای تعمیم یافته به معنی تاثیرگذاری های جهان بینی های مختلف؛ می تواند باعث افزایش نارضایتی ها و هدایت مردم برای یافتن راه های عملی رفع آن ها شود. (ویکی پدیا ،2011)
عوامل شتاب دهنده، حوادث یا رویدادهایی هستند که در واقع موجب می شود کسانی که در جنبش شرکت می کنند مستقیماً وارد عمل شوند. در حقیقت، این عوامل جزو شرایط پیدایش جنبش ها نیست؛ بلکه به شکل گیری آن سرعت می بخشد.
شرط دیگر پیدایش جنبش های اجتماعی، وجود گروه هماهنگ است که برای عمل بسیج شده، وجود داشته باشد. هر جنبش اجتماعی نیازمند رهبر، منابع پولی و مادی، و وسایل ارتباط منظم بین شرکت کنندگان است. (ویکی پدیا ،2011)
چگونگی پیدایش و توسعه جنبش های اجتماعی به شدت از عملکرد کنترل اجتماعی تاثیر می پذیرد.حاکمان ممکن است با مداخله و تعدیل زمینه ساختاری و فشار که انگیزه ظهور جنبش را ایجاد کرده است؛ به جنبش پاسخ دهند. نیروهای مسلح در کنترل اجتماعی تاثیرگذار هستند. اختلافات در درون پلیس و ارتش می تواند تاثیر قاطع در تعیین نتیجه رویارویی های میان جنبش های انقلابی و حاکمان داشته باشد. (ویکی پدیا ،2011)
11-2-2- انواع جنبشهای اجتماعی:
جنبش میتواند محدود یا گسترده، معطوف به ایجاد تغییر مطلوب یا نامطلوب، متکی بر ابزار نهادین یا غیر نهادین؛ قانونی یا غیر قانونی، خشونتآمیز یا غیر خشونتآمیز، دارای پیامدهای محدود یا نامحدود، خواسته یا ناخواسته در عرصههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و یا سیاسی، دارای اشکال و درجات متفاوتی از سازماندهی و متضمن اشکال و درجات متفاوتی از تعارض و اعتراض باشد. ( مشیرزاده، 1381، 10)
جنبش های اجتماعی مختلفی بر اساس اهداف و اعضای آن قابل تشخیص است:
1. جنبش های انقلابی؛ اعضای چنین جنبش هایی عمیقاً از نظام موجود ناراضیاند و خواستار تغییر در ایدئولوژی هستند مثل انقلاب ایران و چین.
2. جنبش های واپسگرا؛ اعضای آن مایلند به روزهای خوب قدیمی برگردند مانند حزب نازیسم آمریکا.
3. جنبش های اصلاحی؛ اعضای این جنبش ها نظام موجود را قبول دارند، اما احساس میکنند که باید تغییرات اساسی در برخی نواحی خاص ایجاد کنند. این جنبش ها در درون سیستم کار میکنند و از روندهای قانونی استفاده میکنند مثل جنبش سلاح هستهای.
4. جنبش آزادی بیان؛ به جای تغییر شرایط جامعه با تفسیر وجههنظرها و رفتارها سروکار دارند تا بهتر بتوانند با دنیای خارج ارتباط برقرار کنند. تغییرات را درونی میدانند، اغلب دارای اهداف مذهبی هستند، مایل به غلبه بر احساسات خود هستند و به دنبال راه های داخلی پذیرفتن شرایط جاری. ( واگو، 1373، 209)
5. جنبش محافظه کار؛ می کوشد تا از دگرگونی در جامعه جلوگیری کند. افرادی که از این گونه جنبش ها پشتیبانی می کنند ، وضع کنونی جامعه را خوشایند ترین وضع می پندارند . مثل افرادی که برای جلوگیری از از تصویب اصلاحیه حقوق برابرزنان ومردان در آمریکا متشکل شده بودند ، در واقع جنبش محافظه کاری را به راه انداخته بودند. آنها معتقد بودند که قانون جدید ضد تبعیض جنسی ضرورتی ندارد و حتی ممکن است برای جامعه زیانهایی به بار آورد .
6. جنبش پیشرو؛ این جنبش برآن است که با ایجاد دگرگونیهای مثبت در نهادها و سازمانها،جامعه رابهبود بخشد.مثل جنبش کارگری ایالات متحده در اوایل این قرن ( 20ق) ،یک جنبش اجتماعی پیشرو بود.
7. جنبش بیانگر؛ وقتی گروهی به این نتیجه رسیده باشندکه با موقعیت نا خوشایندی روبرو شده اند ،جنبش اجتماعی بیانگر ممکن است پدید آید . افرادی که در این جنبش شرکت می کنند خواستار تغییر برداشت مردم از یک واقعیت ناخوشایند اجتماعی اند و نه دگرگونی بنیادی آن واقعیت. مثل جنبش مقابله با آلودگی هوا و دفاع از محیط زیست ،جنبش مبارزه با موادمخدرویا الکلیسم .
8..جنبش آرمانگرا ؛در این نوع جنبش کوشش می شود که یک محیط اجتماعی آرمانی برای یک گروه به نسبت کوچکی از پیروان ، ایجاد شود به این گونه جنبش واپسزن یا جدا سر نیز میگویند. مثل کمونهای روستایی خود کفا که در دهه 1960در ایالات متحده بسیار مردمپسند بودند ،نمونه های برجسته ای از یک جنبش آرمانگرا به شمار می آیند .
9. جنبش مهاجری ؛ کسانی که به این گونه جنبش می پیوندندتجربه تلخی از اوضاع زندگیشان دارند و به امید یافتن آینده ای روشنتراز زادگاهشان به جایی دیگر مهاجرت می کنند . مثل مهاجرت کلیمیان از سراسر جهان به اسرائیل . ( کوئن، 1376، 316و317)
دیوید آبرل: چهار نوع جنبش اجتماعی را دسته بندی می کند:
1- جنبش های دگرگون ساز؛ که هدفشان دگرگونی فراگیر در جامعه است. تغییراتی که این جنبش ها در پی آن هستند، دگرگونی سریع، عظیم، جامع و فراگیر است. جنبش های انقلابی یا رادیکال از این دسته اند.
2- جنبش های اصلاح طلب؛ که هدف محدود تری دارند و می خواهند برخی جنبه های نظم موجود را تغییر دهند. این دسته به نابرابری و بی عدالتی توجه ویژه دارند. گروه های مخالف سقط جنین در اروپا از این گونه اند.
3- جنبش های رستگاری بخش؛ که در صدد نجات افراد از شیوه های زندگی ای هستند که فاسد کننده پنداشته می شود. بسیاری از جنبش های مذهبی که به رستگاری انسان ها توجه دارند، در ذیل این دسته اند.
4- جنبش های تغییر دهنده؛ که هدفشان تغییر جزیی در برخی عادات افراد است و قصد ندارند تغییر کاملی در عادات افراد پدید آورند بلکه تنها می خواهند برخی ویژگی های معین رفتاری را تغییر دهند. ( شرفی ، 2011)
جدول شماره (8 )انواع جنبش از دید آبرل
12-2-2- مراحل جنبش های اجتماعی:
مانند تمامی پدیدههای اجتماعی جنبش های اجتماعی نیز دارای یک چرخه زندگی هستند و از لحاظ تاریخی مراحلی را دارا میباشند. آرمند موس xxiمعتقد است که جنبش های اجتماعی از پنج مرحله میگذرند: (واگو ، 1373، 210)
1. وضع مقدماتی؛ در این مرحله هویت جنبش مشخص میشود و به تدریج اهداف و آرمان های نوظهور در میان جمعیت پخش میشود.
2. بههم آمیختگی؛در این مرحله یک یا چند گروه دور رهبریت جمع میشوند و الگوهای خود را در مورد سازمان جنبش، اهداف، هنجارها، تقسیم کار، کنترل اجتماعی و … شکل میدهند.
3. نهادی شدن؛ وقتی گروه ها با جامعه بزرگ تر ارتباط برقرار میکنند نهادی میشوند که فرایند تقویت، ثبات، جاودانگی و الگوی نظم اجتماعی را تهدید میکنند. به تدریج هنجارهای خاصی را که با منزلتها و کاربردهای قانونی متفاوت همراه است، معرفی میکنند. جنبش جزء شناخته شده جامعه میشود و عموم را متوجه خود میکند.
4. انشعاب؛ تجربه نشان داده است که جنبش ها در اوج موفقیت خود انشعاب پیدا میکنند.
5. نابودی؛ انشعاب جنبش را به سمت مرحله نابودی و از بین رفتن میرساند. البته با رسیدن جنبش به اهداف خویش نیز به مرحله آخر نزدیک میشود. البته همه جنبش ها به مرحله آخر نمیرسند و ممکن است در مراحل مختلف از بین بروند.
جدول شماره ( 9 ) مراحل جنبش اجتماعی آرمند موس
همه جنبش های اجتماعی الگوی پیشرفت یکسانی را دنبال نمیکنند و به میزان متفاوتی رشد میکنند. وی ئی گیتز xxii معتقد است که همه جنبش ها از یک دوره بحرانی و ناآرام شروع میشوند، سپس در یک مرحله برانگیختگی توجه همگان را به خود جلب مینمایند و در مرحله بعد، نوعی قالبریزی در یک ساختار سازمانیافته رخ میدهد که ایدئولوژی جنبش روشن میگردد و در نهایت اگر جنبش در جلب حمایت عموم موفق شود، نهادی میشود. ( کوئن ، ، 1378، 411)
13-2-2- کارکردهای جنبش اجتماعی :
در جنبش های اجتماعی سه کارکرد را میتوان ملاحظه نمود: ( روشه، 1366، 169و171)
1. رابط یا میانجی بودن؛ جنبش های اجتماعی از طریق شناساندن جامعه و ساخت های آن به اعضا و تاثیر بر افزایش مشارکت و حفظ منافع گروهی، نقش میانجی را به عهده دارند.
2. ایجاد و بالا بردن آگاهی جمعی؛ آگاهی جمعی یعنی جامعه نفع خود را درمییابد و به آن وقوف حاصل میکند و به موقعیتی که کنش ها را ایجاد میکند و نیاز به دگرگونی را به وجود میآورد آگاه میشود.
3. ایجاد فشار؛ جنبش بر نخبگان و یا دولت به طرق مختلف از قبیل مبارزات تبلیغی، اعتصاب، تحریم، تظاهرات و … فشار وارد کرده و بر توسعه تاریخی جوامع اثر مینهد.
جدول شماره ( 10 ) کارکرد های جنبش اجتماعی گی روشه
14-2-2- استراتژیهای جنبش اجتماعی:
استراتژی های مختلفی به وسیله جنبش به کار میرود. گاه یکی از آن ها و گاه ترکیبی از آن ها به کار میرود. این استراتژیها عبارت اند از: ( واگو، 1373، 293)
1. مبادله متقابل؛ وقتی صورت میگیرد که جنبش بر منابع باارزش قابل معامله افراد دسترسی دارد و در مقابل ارزش هایی از آن ها میخواهد که مورد قبول آن هاست. این مبادله میتواند شامل شعار دادن یا دیگر حمایت ها از سوی افراد باشد.
2. اجبار؛ به موجب آن در گروه مدنظر به طور اجباری دستکاری انجام میگیرد. شکل نهایی اجبار تهدید به نابودی کامل است و شکل خفیفتر آن تروریسم، عدم اطاعت و کشتار است.
3. ترغیب؛ توسط جنبش با حرکت نمادین صورت میگیرد که امور دارای ارزش را به گروه ها معرفی میکند و توجه آن ها را به سمت پاداش و جرایم آن امور میکشاند.
جدول شماره ( 11 ) استراتژی های جنبش از نظر واگو استفان
2-3- مروری بردید گاههای نظری تکنولوژی ارتباطی ( اینترنت و تاثیر اجتماعی آن)
وضعیت جهانی امروز واقعا با گذشته متفاوت است طوری که تغییرات اوضاع را می توان حس کرد یعنی دو نیروی بنیادی به سرعت باعث تحول و پیشرفت دنیا می شود . هر دوی آنها نتیجه جنگ سرد هستند . یکی راه اندازی اینترنت است که دسترسی به اطلاعات رادر همه جای دنیا امکان پذیر کرده است و در حال حاضر تقریبا همه مردم در هر جای دنیا به هر نوع اطلاعاتی دسترسی دارند . اگر به اینترنت دسترسی داشته باشید ، دنیایی بزرگ از اطلاعات را در زیر انگشتان خود خواهید داشت . عامل دیگر که تحول یافته ، مدیریت است . مدیریت بهینه و گسترش علم در سراسر جهان طرحی است برای رشد اجتماعی که مورد حمایت همه است . ( شوارتز ، 1386،3-4)
از نیمه دوم دهه 1990 به بعد ، استفاده از اینترنت در عرصه های اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی ، در کشور های توسعه یافته و تا حدودی ، در کشور های در حال توسعه ، گسترش یافته است و به دلیل تاثیر گسترده آن در زوایای گوناگون زندگی ، اصطلاحاتی همچون " دهکده جهانی " ، " آگاهی سیاره ای " و " پایان جغرافیا " در محافل دانشگاهی امروز رواج یافته اند . بنابراین امروزه گفته می شود که سیاست بر بال رسانه ها می چرخد چنان که با گسترش استفاده بازیگران جامعه مدنی در سطوح ملی ، فرا ملی ، منطقه ای و جهانی از اینترنت ، نقش آفرینی آن در تعاملات و چالش های سیاسی بیشتر نمایان می شود . ( سردار نیا ، 1388 ، 152 )
از آنجا که آشنایی با منابع طبقه بندی شده و قابل درک از مفاهیم و نظریات علمی مربوط به حوزه تکنولوژی ارتباطی و بویژه اینترنت در این قسمت از پایان نامه ضروری به نظر می رسد و با توجه به کثرت این نظریات علمی در ذیل به بخشی از این دیدگاهها می پردازیم .
در نگاه بوگارد، جهانی شدن، ارتباطات هویت ها را تقویت می کند چرا که جهانی شدن هویت های دوگانه و چندگانه را به واسطه امکان رفت و آمد پناهندگان و آوارگان در زمان و مکان تقویت نموده است، حفظ هویت به دلیل کالایی شدن فرهنگ، سیاست های هویتی و سهولت حمایت از آوارارگان هویتی آسان شده است. (رسانه ، 1390 )
گیدنز ، پدیده جهانی شدن را نوعی سازمان دهی مجدد به زمان و مکان در عرصه حیات فرهنگی – اجتماعی می داند. از این نگاه برخی از تکنولوژی های ارتباطی (اطلاعاتی) نوین به پیدایش حوزه های تعاملی جدید و همچنین ترکیبات زمانی – مکانی جدیدی منجر شده است که با ایجاد شبکه های بسیار متداخل جهانی احساس ما را نسبت به زمان و مکان دگرگون ساخته است. (رسانه، 1390 )
هابرماس، مدل دموکراسی هابرماس در بردارنده یک مفهوم سازی مجدد از حوزه عمومی است که در آن جنبش های اجتماعی بازیگران اصلی در شکل دهی اراده دموکراتیک می باشند و موضوعات را در فضای یا حوزه غیر رسمی تعریف می کنند و سپس از طریق کانال های سیاسی متعارف در مورد آنها اقدام می شود. (رسانه ، 1390 )
فیشر و کینگ معتقدند که "امروزه مفهوم اجتماعی در جهان نو دیگر جغرافیایی نیست بلکه آن از زمان و مکان فراتر می رود و شامل تمام گروهایی که منافع مشترکی را تعقیب می کنند می گردد. به عبارتی اجتماع به یک زمان و مکان خاص محدود نبوده و این دو عنصر نزدیک و کوتاه شده اند .تکنولوژی ارتباطی باعث می شود که اجتماعات ارتباطی شکل گیرد که ارتباط بین مردم را تسهیل می سازد. انحصار دانش رسمی بوسیله نخبگان با استفاده از این تکنولوژی شکسته می شود و مردمان عادی از طریق اینترنت و خطوط اینترنتی که در سراسر جامعه پراکنده شده است به اطلاعات کافی و سودمند و آگاهی بخش دست پیدا می کنند.جنبش های جدید اجتماعی امروزه بر تکنولوژی ارتباطی و اینترنت و کامپیوتر تکیه دارند. . (اطهری ، 1385)
دریفوس، انتشار اطلاعات در اینترنت چه به لحاظ ابعاد پراکندگی و چه به لحاظ سرعت آن خارق العاده است و این در حالی است که سازماندهی اطلاعات در اینترنت نه بر مبنای یک طبقه بندی سلسله مراتبی مبتنی بر طبقه بندی سنتی بلکه بر مبنای اتصال بینابینی میان همه اجزاء صورت گرفته که به کاربر امکان می دهد تا مستقیماً از یک مدخل داده ها به دیگری حرکت کند. این امر اگر چه قادر است به نوعی بر انعطاف پذیری سیستم بیفزاید ولی در جای خود بواسطه اینکه به جای محتوای معناشناختی بر تکنیک جستجوی صوری و نحوی تعدادی نماد بی معنا متکی شده است می تواند از قابلیت دسترسی آسان بر اطلاعات بکاهد. (رسانه ، 1390 )
جیمز پتراس ،اینترنت تبدیل به اراضی مورد مناقشه گشت، شکل جدیدی از رویارویی طبقاتی که جنبش های طرفدار دموکراسی و آزادی خواهانه ملی را در بر گرفت. رهبران و جنبش های عمده از کوه های افغانستان گرفته تا فعالین دموکراسی خواه در مصر، جنبش دانشجویان در شیلی و جنبش مسکن افراد فقیر در ترکیه، برای اطلاع رسانی به جهانیان در مورد مبارزات، برنامه ها، سرکوب دولتی و پیروزی های مردمی به اینترنت وابسته هستند. اینترنت مبارزات مردمی را در فرای مرزهای ملی به یکدیگر پیوند می زند و نیز سلاحی کلیدی است که یک اینترناسیونالیسم جدید برای مبارزه با جهانی سازی سرمایه داری و جنگ های امپریالیستی بوجود آورده است.(ذاکری ، 1390)
مک لوهان، زمان و مکان بواسطه ارتباطات متکی بر کامپیوتر تا بدان حد تحلیل رفته اند که مردمان در اقصاء نقاط جهان می توانند به سادگی، گویی در یک روستا (دهکده جهانی) به سر می برند و با یکدیگر ارتباط دارند. (رسانه، 1390 )
شری ترکل، ما بر روی اینترنت تشویق میشویم که به صورتی سیال، تمرکز زدایی شده، چندگانه و
همیشه در حال فرایند فکر کنیم اینترنت به آزمایشگاهی اجتماعی مهمی برای تجربه کردن یا ساختن و باز ساختن خویش بدل شده است. (رسانه ، 1390 )
میترا و واتس، به بررسی رابطه اینترنت و حضور (صدای) گروه های اجتماعی می پردازد و نظریه صدا بر این واقعیت تاکید می کند که گروه های خاموش جامعه در واقع وسیله ای ندارند تا صدای خود را به خارج از گروه خود برسانند. آنها معتقدند اینترنت توانسته این امکان را برای تمامی افراد فراهم سازد تا صدایی داشته باشند. مُل و لُُُُُُُُُُو، سه استعاره بارز درباره فضا یا تیپولوژی اجتماعی وجود دارد: مناطق ، شبکه ها و سیّالات. در مرحله اول، مناطقی وجود دارند که در آنها چیزها گرد هم می آیند و هر خوشه منطقه ای خاصی دارای حد و مرز می شود، در مرحله دوم، شبکه هایی وجود دارد که آنها فاصله های نسبی تابعی هستند از نسبت های میان اجزائی که شبکه را ساخته اند، در مرحله آخر، سیّالات هستند که به راه می افتند، نه حد و مرز ها وجود دارد و نه نسبت ها و روابط، در این مرحله فضای اجتماعی همچون یک جریان عمل می کند. (رسانه ، 1390 )
عاملی، پارادایم دو جهانی شدن ها در درجه اول به تبیین دو جهان موازی و در عین حال مرتبط و در هم آمیخته می پردازد و در درجه بعدی جهنی شدن های متکثری را درون این دو جهان مورد توجه قرار می دهد. در واقع مهمترین تغییر جهان معاصر، که بنیان تغییرات آینده جهان را می سازد، رقابت جهان واقعی و جهان مجازی است. کیت نش، جنبش های اجتماعی جدید دارای ویژگی هایی چون غیرابزاری بودن و بیانگر علایق و نگرانی های جهان شمول، معطوف به جامعه مدنی، به شیوه باز سازماندهی می شوند و به رسانه های جمعی متکی اند که از دههء 60 به بعد در اشکالی چون جنبش زنان،محیط زیست یا جنبش ضد سیاسی رواج یافتند. (رسانه ، 1390 )
لانگ من و موریس فضای مجازی را تحرک اجتماعی جدیدی می دانند که از با استفاده از اینترنت و تکنولوژی های اطلاعاتی جدید به ایجاد تحرک اجتماعی و القا اطلاعات با هدف مقابله با هژمونی بر می خیزد. (رسانه ، 1390 )
بیل مویر، از چهارنقش اساسی در جنبش اجتماعی یعنی شورشگر، شهروند ،دگرگون ساز و مصلح توضیح می دهد که مصلحان افرادی هستند که از طریق فضای مجاری رسمی در پی ایجاد تغییر و تحقق اهداف خود هستند. (رسانه ، 1390 )
بوردیو ، سرمایه اجتماعی مجموعه منابع بالفعل و بالقوه است که با عضویت در شبکه های اجتماعی کنشگران و سازمان ها به وجود می آید. (رسانه ، 1390 )
جردن ، مفهوم قدرت مجازی را تعریف کرد و آن را به سه قسمت تقسیم کرد: فردی, اجتماعی و تصوری. این نوع از قدرت در مورد فرد وقتی اتفاق می افتد که او به توانایی لازم برای دسترسی و استفاده از امکانات برای تماس با دیگران برسد.زمانی که برای یک گروه این توانایی بوجود بیاید نوع اجتماعی این نوع از قدرت ایجاد می شود. قدرت مجازی تصوری زمانی واقع می شود که یک ایدئولوژی، جنبش یا حرکت اجتماعی به امکانات جدیدارتباطی دسترسی پیدا کند.(رسانه، 1390 )
رایت، سه سطح را در مورد اینترنت در درون یک جنبش تشخیص می دهد که گرو ه های مجازی خاموش نیز می توانند از آنها استفاده کنند :
1- شبکه ای شدن درون یک جنبش، شامل استفاده از اینترنت برای جمع آوری و پخش اطلاعات برای فعالان جنبش.
2- شبکه سازی بین جنبش ها و گروه ها اجتماعی، بر قرار کردن ارتباط با دیگر گروه ها و جنبش ها.
3- جنبش های مجازی، فضای مجازی را به عنوان سکویی برای فعالیت های کاملاً مجازی که شامل مخالفت های الکترونیکی مانند نافرمانی های مدنی ، انگ زنی ، مخدوش کردن تصویر دیگران و … استفاده می کنند. . (رسانه ، 1390 )
جدول شماره ( 5 ) جنبش اجتماعی و اینترنت از نظر رایت
1-3-2- نقش اینترنت در جنبش های اجتماعی
به گزارش مشرق؛ جیمز پتراس در مقاله ای با عنوان اعتراض اجتماعی در عصر اینترنت، که در پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ منتشر شده به نقش اینترنت در جنبش های اجتماعی پرداخته است و از ناامنی آن به دلیل حضور بیش از ٨٠٠ هزار جاسوس سازمان های اطلاعاتی آمریکایی پرده برداشته و از سوی دیگر، وقت گذراندن در اینترنت و فعالیت سیاسی اینترنتی را بی نتیجه خوانده و از این بابت اینترنت را افیون توده ها برای بی عملی سیاسی و از بین رفتن جنبش های اجتماعی وابسته به اینترنت می خواند.یقت، هرچقدر اینترنت در بسیج جنبش های اجتماعی معترض به دولت امپریالیستی و استعمارگر وی تاکید می کند که اینترنت "یک منبع آزاد و ایمن اطلاعات، گفتمان و مباحثه" نیست. در حقکارآمدتر می شود، احتمال مداخله دولتی-پلیسی نیز به بهانه "مبارزه با تروریسم" افزایش می یابد.
وی می نویسد: ارتباط بین تکنولوژی اطلاعاتی ، به طور اخص اینترنت، با سیاست مساله ای مهم در جنبش های اجتماعی معاصر است. نوآوری های حوزه تکنولوژی اطلاعاتی به مانند بسیاری از پیشرفت های علمی گذشته دارای اهدافی دوگانه بودند: از یک طرف، این تکنولوژی باعث تسریع در جریان جهانی سرمایه، بالاخص سرمایه مالی، شده و "جهانی سازی" امپریالیستی را تسریع کرده و از طرف دیگر منابع حیاتی دیگری برای تحلیل و همچنین برقراری ارتباط به منظور بسیج کردن جنبش های مردمی فراهم آورده است. (ذاکری ،1390)
صنعت تکنولوژی اطلاعات طبقه جدیدی از میلیونرها را از دره آمریکا گرفته تا هند خلق کرده است. این طبقه از طریق کنترل انحصاری خود بر حوزه های متنوع جریان اطلاعات و سرگرمی، نقش اصلی را در گسترش استعمار اقتصادی ایفاء کرده اند.
اگر با زبان مارکس بخواهیم توضیح دهیم باید بگوییم که "اینترنت تبدیل به افیون توده ها شده است." پیر و جوان، شاغل و بی کار، ساعت های مدید را به صورت منفعلانه ای و جدای از دیگر شهروندان، همکاران و کارکنان، بر صفحه مونیتور، تصاویر مستهجن، بازی های ویدئویی، مصرف گرایی آنلاین و حتی "اخبار" خیره می شوند. (ذاکری ،1390)
در بسیاری از موارد "سرریز اخبار" باعث اشباع اینترنت شده، زمان و انرژی بینندگان را در خود جذب کرده و آنها را از تعمق و عمل باز داشته است. همانگونه که اخبار بسیار کم و جهت دار رسانه های جمعی باعث انحراف آگاهی جمعی می شود، انبوه پیام های اینترنتی نیز می توانند تحرک شهروندی را مسکوت گذارند.
به هر حال اینترنت، زندگی سیاسی را "شخصی" کرده است. بسیاری از فعالین بالقوه معتقدند که انتشار بیانیه ها برای آگاهی دیگر افراد یک رفتار سیاسی است اما فراموش کرده اند که فقط فعالیت عمومی، شامل رویارویی با مخالفین شان در حوزه های عمومی، در مراکز شهری و حومه، بنیان و اساس تحول سیاسی را فراهم می آورند. ( ذاکری ،1390)
یکی از روش های فعالیت زیست جهان در دموکراسی های مدرن ، روشی است که توسط جنبش های نوین اجتماعی در پیش گرفته شده است . جنبش های نوین اجتماعی در مرز بین نظام و زیست جهان قرار دارند، از "قواعد شیوه های زندگی"حفاظت می کنند و نیز از جامعه مدنی در برابر دست اندازی های نظام حمایت می کنند. افزون بر این جنبش های نوین اجتماعی به ایجاد هویت های اجتماعی ، دانش و اطلاعات می پردازند. آنها، آن گونه که آیرمن و جیمسون اظهار می دارند "همانند یک قلمرو شناختی ، فضای اجتماعی جدیدی هستند که توسط تعامل پویا بین گروه ها و سازمان های مختلف پر می شود. " جنبش های نوین اجتماعی دقیقاً ارگان هایی هستند که مشکلات را درک می کنند و آنها را وارد دستورکار عمومی می سازند. براین اساس ، جنبش های نوین اجتماعی هدفشان ایجاد و انتشار اطلاعاتی است که به طور مستقل از نیازهای ادارات و بازار پدید می آید. ساختار نامنسجم اینترنت ، بنا بر تحلیل آیرمن و جیمسون این امکان را برای جنبش های نوین اجتماعی فراهم می سازد تا به فرآیندهایی در حال شکل گیری تبدیل شوند که محصول یک رشته برخوردهای اجتماعی هستند. خدمات خبری و اطلاعاتی سنتی برای این نیازها مناسب نیستند چون بیشتر واکنشی هستند تا کنشی . ( سالتر ، 1389)
بیاد داشته باشیم که نیروی محرک اصلی برای رشد "تکنولوژی اطلاعات" از تقاضای نهادهای ملی بزرگ، بانک های سرمایه گذاری و معامله گران قماربازی ناشی شد که می خواستند میلیاردها دلار و یورو را فقط با تکان دادن انگشت از کشوری به کشور دیگر، از کسب و کاری به کسب و کار دیگر و از کالایی به کالای دیگر منتقل نمایند.
تکنولوژی اطلاعاتی نیروی موتور رشد جهانی سازی بود که در خدمت سرمایه مالی قرار گرفت. حباب بوجود آمده در سهام تکنولوژی اطلاعاتی در سال ۲۰۰۱ نتیجه ارتقاء ریسک آمیز و قمارگونه ارزش "شرکت های نرم افزاری" بود که به "اقتصاد واقعی" متصل نبودند. سقوط مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ و تداوم آن تا به امروز، از بسته بندی کامپوتری فریب های مالی و نیز رهن های املاکی که به قدر کافی تامین مالی نشده بودند، ناشی شد. "خصائص" اینترنت، وابستگی سریع آن به اطلاعات در حوزه سرمایه داری قماری یکی از مهمترین عوامل پدید آمدن شدیدترین بحران سرمایه ای از زمان رکود بزرگ در دهه ۱۹۳۰ بودند. ( ذاکری ،1390)
اینترنت به عنوان بازاری برای کسب و کار تجاری در دسترس عموم قرار گرفت و سپس کاربری های دیگر اجتماعی و سیاسی نیز برای آن در نظر گرفته شد. مهمترین کاربری اینترنت این بود که تبدیل به ابزاری شد تا به افکار عمومی در مورد استثمار و غارت کشورها و مردم توسط بانک های چند ملیتی اطلاع رسانی شود. اینترنت دروغ های مرتبط با جنگ های توسعه طلبانه آمریکا و اتحادیه اروپا را در خاورمیانه و جنوب آسیا افشاء کرد.
اینترنت تبدیل به اراضی مورد مناقشه گشت، شکل جدیدی از رویارویی طبقاتی که جنبش های طرفدار دموکراسی و آزادی خواهانه ملی را در بر گرفت. رهبران و جنبش های عمده از کوه های افغانستان گرفته تا فعالین دموکراسی خواه در مصر، جنبش دانشجویان در شیلی و جنبش مسکن افراد فقیر در ترکیه، برای اطلاع رسانی به جهانیان در مورد مبارزات، برنامه ها، سرکوب دولتی و پیروزی های مردمی به اینترنت وابسته هستند. اینترنت مبارزات مردمی را در فرای مرزهای ملی به یکدیگر پیوند می زند و نیز سلاحی کلیدی است که یک اینترناسیونالیسم جدید برای مبارزه با جهانی سازی سرمایه داری و جنگ های امپریالیستی بوجود آورده است. (ذاکری ،1390)
به بیان لنین، می توانیم بگوییم که سوسیالیسم قرن ۲۱ را می توان با معادله زیر تبیین کرد: "شوروی به علاوه اینترنت = سوسیالیسم مشارکتی".
ما باید متوجه باشیم که تکنولوژی های اطلاعاتی کامپیوتری "خنثی" نیستند – تاثیر سیاسی آنها به کاربران و ناظرینی بستگی دارد که مشخص می سازند این تکنولوژی ها باید در خدمت منافع طبقاتی چه کسانی باشند. (ذاکری ،1390)
جنبش های نوین اجتماعی در همگی این اشکال وارد شده اند. می توان ملاحظه کرد که جنبش های نوین اجتماعی از اینترنت برای پشتیبانی از فعالیت های خارجی استفاده می کنند، در چارچوب اینترنت به فعالیت می پردازند تا مبنایی برای فعالیت هایشان به وجود آورند و تلاش کرده اند تا در زمینه سیاست هایی به اعمال نفوذ بپردازند که بر اینترنت تاثیر دارند. جنبش ضدجهانی شدن یا طرفدار دموکراسی آن گونه که پیروان گرامشی ممکن است توصیه کنند، از اینترنت به شکل بسیار موثری استفاده کرده است و این در حالی است که انجمن ارتباطات پیشرو xxiiiجنبش مزبور را تسهیل کرده است و در همان حال ضمن فعالیت در چارچوب اینترنت تلاش کرده است تا بر سیاست گذاری ها نیز تاثیر نهد. اگر زیست جهان مبتنی بر ارتباطات انسانی باشد و جنبش هایی نوین اجتماعی بازیگرانی تلقی شوند که از زیست جهان پشتیبانی می کنند، آن گاه یک نظام ارتباطی که متناسب با جنبش های نوین اجتماعی باشد باید تا حدودی از عقلانیت ارتباطی در رابطه با زیست جهان حمایت کند. بنابراین منطق ، ارایه این استدلال که برای تقویت زیست جهان ، اینترنت را می توان رسانه ای بنیادی برای جامعه مدنی و حوزه عمومی غیررسمی تلقی کرد، مطمئناً قابل توجیه است . به طور اخص می توان گفت ؛ اینترنت با قابلیت دسترسی جهانی برای جنبش های اجتماعی بسیار ارزشمند است . اینترنت گروه ها و سازمان های جنبش اجتماعی را قادر می سازد به ارتباط با یکدیگر، به ایجاد و توزیع اطلاعات به شکلی ارزان و موثر بپردازند و از امکانات دریافت واکنش ها و بازخورد نیز برخوردار شوند. (سالتر، 1389)
علاوه بر موارد گفته شد، میادین جنگی هوایی کامپیوتری تبدیل به سلاح انتخابی ناتو برای
بمباران و تخریب لیبی بوده اند. هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا که شهروندان غیرنظامی پاکستان و یمن را با موشک مورد هدف قرار داده و می کشند توسط "هوش" کامپیوتری هدایت می شوند. یافتن محل شبه نظامیان کلمبیایی و نیز بمباران های هوایی مرگبار توسط ابزار کامپیوتری انجام می گیرند. به بیان دیگر تکنولوژی اطلاعاتی دارای کاربردی دو گانه است. این تکنولوژی می تواند برای آزادی مردمی و یا مبارزه امپریالیستی با انقلاب ها به کار رود. (ذاکری ،1390)
اینترنت در اعتراضات اجتماعی، در ابتدا و قبل از هر چیز دیگری یک منبع حیاتی است تا از طریق آن اطلاعات مهم برای آموزش و بسیج "عموم" منتشر گردد – بالاخص بین رهبران ترقی خواه عقاید، فعالیت اتحادیه های تجاری و رهبران کشاوزان، شبه نظامیان و فعالین.
به علت نقش فزاینده اینترنت به عنوان ابزاری برای مخالفت های اجتماعی، دستگاه دولتی-پلیسی سرکوبگر آن را به طور مداوم تحت نظارت و بررسی دارد. برای مثال، در آمریکا بیش از ٨٠٠هزار مامور توسط سازمان پلیس "امنیت میهنی" استخدام شده اند تا در مورد میلیاردها ایمیل، فاکس و تماس های تلفنی میلیون ها آمریکایی جاسوسی کنند. اما واقعیت این است که اینترنت "یک منبع آزاد و ایمن اطلاعات، گفتمان و مباحثه" نیست. در حقیقت، هرچقدر اینترنت در بسیج جنبش های اجتماعی معترض به دولت امپریالیستی و استعمارگر کارآمدتر می شود، احتمال مداخله دولتی-پلیسی نیز به بهانه "مبارزه با تروریسم" افزایش می یابد. (ذاکری ،1390)
علاوه بر مطالب ذکر شده در صفحات قبل می توان به سخنرانی هایی که در همایش " فضای مجازی و سیاست " در دانشگاه تبریز توسط شرکت کنندگان در آن مطرح شده نیز اشاره کرد .
الهام رضا نژاد، کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس نیز درباره نقش فضای مجازی در تحولات اخیر خاورمیانه گفت: طی سال های اخیر جوامع در حال توسعه از جمله کشورهای خاورمیانه با تغییرات فراوانی در بافت اجتماعی خود روبرو بوده اند که می توان از افزایش سریع تحصیلکردگان به عنوان مثالی نام برد که پیامد آن ظهور نخبگان جدیدی بود که مقدمات جنبش های نوین اجتماعی را فراهم کردند.آنچه طی ماه های اخیر کارشناسان را شگفت زده کرد شکل گیری جنبش های گسترده اجتماعی در سطح خاورمیانه به ویژه به بار نشستن زودهنگام جنبش های تونس و مصر بود.رسانه های مجازی با شکستن انحصار دولت در مهندسی افکار عمومی و آشکار کردن ناتوانی دولت در استقلال ملی، تامین خدمات بهینه و اقتصاد و نیز مدیریت عاری از فساد سبب شکل گیری تحولات اخیر و به ویژه تضعیف رژیم بن علی و مبارک شدند. توانایی رسانه های مجازی در بسیج افکار عمومی به اندازه ای بود که برخی صاحبنظران، انقلاب مصر و تونس را انقلاب توئتری نام نهاده اند.این شبکه ها فرصت مناسبی در اختیار گروه های اجتماعی گذاشتند تا علاوه بر افزایش آگاهی جوانان و اطلاع رسانی به سازماندهی گسترده آنان بپردازند و از آنجا که گروه های مختلف اجتماعی نیز مانند گذشته برای دسترسی به اطلاعات و اخبار خود را به رسانه های سنتی محدود نمی کنند این شبکه ها به راحتی می توانند به افکار آنها جهت دهند و بر تحولات تاثیر بگذارند. .( کشاورزیان ،1390 )
امیر هوشنگ میر کوشش، دانشجوی دکتری روابط بین الملل داشنگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات اصفهان نیز در این زمینه معتقد است: جهانی شدن و توسعه فناوری ارتباطات جمعی تاثیرات مهمی در کشورهای در حال توسعه و به ویژه کشورهای مسلمان خاورمیانه و شمال آفریقا بر جای گذاشته است.
گسترش روزافزون فناوری ارتباطات الکترونیکی نظیر شبکه های ماهواره ای و اینترنتی تاثیرات غیرقابل انکاری بر اذهان عمومی این منطقه داشته است.وی با بیان اینکه نقش و تاثیر رسانه های ارتباط جمعی و اینترنت و به خصوص شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و تویتر در تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا و گسترش سریع این تحولات انکارناپذیر است، گفت: تفاوت عمده میان شبکه های اینترنتی با رسانه های سنتی تر مثل رادیو و تلویزیون و مطبوعات در دو طرفه یا چند طرفه بودن ارتباطات است.(کشاورزیان ، 1390)
اینترنت نقشی حیاتی در عمومی سازی و بسیج "اعتراضات ناگهانی" داشته به مانند آنچه در اعتراضات اسپانیا که عمدتا توسط جوانان بیکار پدید آمد و یا جنبش "وال استریت را اشغال کنید!" آمریکا شاهد بودیم. در برخی موارد دیگر، به مانند اعتصابات عمومی و گسترده در ایتالیا، پرتقال، یونان و جاهای دیگر اتحادیه ها سازمان یافته نقشی اساسی ایفاء کرده و اینترنت تاثیری فرعی داشته است.
در کشورهای بسیار سرکوبگر به مانند مصر، تونس و چین، اینترنت نقشی اساسی در ترویج جنبش عمومی و سازماندهی اعتراضات عمومی داشته، با این وجود، منجر به هیچ نوع انقلاب موفقی نشده است – اینترنت می تواند اطلاع رسانی کند، مجمعی برای گفتمان پدید آورد و مردم را بسیج نماید اما قادر نیست رهبری و سازمان لازم برای تداوم جنبش سیاسی را پدید آورد چه رسد به اینکه یک استراتژی برای دستیابی به قدرت دولت ارائه نماید. توهمی که برخی مرشدین اینترنتی ترویج می کنند، مبنی بر اینکه نیاز به یک حزب منظم و سیاسی با جنبش "کامپیوتری" جایگزین می شود، غلط از آب درآمده است: اینترنت جنبش را تسهیل می کند اما فقط یک اعتراض و مخالفت سیاسی سازمان یافته می تواند راهبرد تاکتیکی و استراتژیک لازم را برای بقای جنبش در برابر سرکوب دولتی و دستیابی به مبارزه ای موفقیت آمیز فراهم نماید. (ذاکری ،1390)
به بیان دیگر، اینترنت خود یک هدف نیست – ژست ایدئولوژیست های اینترنتی در اعلان آغاز یک عصر اطلاعاتی "انقلابی" جدید این حقیقت را نادیده می انگارد که نیروهای ناتو، اسرائیل و متحدین و مشتریان آنها هم اکنون از اینترنت استفاده می کنند تا ویروس ها را به منظور اخلال در اقتصادها، خرابکاری در برنامه های دفاعی و ترویج شورش های قومی-مذهبی، وارد عمل سازند. اسرائیل از ویروس ها برای آسیب رساندن به برنامه هسته ای صلح آمیز ایران استفاده نمود؛ آمریکا، فرانسه و ترکیه اعتراضات اجتماعی در لیبی و سوریه به راه انداختند. به بیان دیگر اینترنت تبدیل به محل مناقشه جدید طبقاتی و مبارزه ضد امپریالیستی شده است. اینترنت یک وسیله است نه یک هدف. اینترنت بخشی از یک حوزه عمومی است و ساختار طبقاتی بزرگتری که این ابزار درون آن قرار دارد، هدف و نتایج آن را مشخص ساخته است.
اعتراضات اجتماعی توسط افرادو جنبش عمومی تعریف می شوند: حضور جمعی و مشارکتی در گردهمایی های سیاسی، سخنرانی افراد در گردهمایی های عمومی، راهپیمایی فعالین در میادین عمومی، مبارزه و رویارویی شبه نظامیان اتحادیه ای به کارفرمایان، درخواست افراد فقیر برای اختصاص مسکن و خدمات عمومی از جانب مقامات دولتی و غیره. (ذاکری ،1390)
نقش روشنفکران عمومی عبارت است از سخنرانی در یک گردهمایی عمومی، شکل دهی به ایده ها و برنامه ها و نیز پیشنهاد برنامه ها و استراتژی ها از طریق فعالیت سیاسی. نشستن پشت یک میز در یک دفتر، در انزوای کامل و ارسال پنج بیانیه در هر دقیقه وجه مشخصه یک "شبه نظامی پشت میز نشین" است. این پدیده شکلی از جنگ آوری دروغین است که عمل را از گفتار جدا می سازد. "جنگ آوری" پشت میزی نوعی انفعال کلامی، "فعال گرایی" بدون نتیجه و یک انقلاب دروغین ذهنی است. مبادله ارتباطات اینترنتی زمانی یک اقدام سیاسی محسوب می شود که درگیر در جنبش های اجتماعی عمومی می شود که قدرت را به چالش می کشند. این امر لزوما در بر دارنده خطراتی برای روشنفکران عمومی خواهد بود: خطراتی چون حملات پلیس در فضاهای عمومی و تلافی جویی های اقتصادی در حوزه خصوصی. "فعال" پشت میز نشین هیچ ریسکی نمی کند و دستاورد کمی نیز دارد. روشنفکر عمومی نارضایتی های شخصی افراد را به فعال گرایی اجتماعی جمعی پیوند می زند. منتقد دانشگاهی وارد عرصه فعالیت می شود، سخنرانی می کند و دوباره به دانشگاه باز می گردد. روشنفکر عمومی از طریق اینترنت و در دیدارهای رو در روی روزانه، با عموم صحبت کرده و یک تعهد آموزشی سیاسی بلندمدت در حوزه اعتراضات اجتماعی را بر عهده می گیرد.( ذاکری ،1390)
2-3- 2- تاریخچه شکل گیری اینترنت و شبکه های اجتماعی:
ایده اینترنت نخستین بار در برنامه ای جسورانه در دهه1960 توسط طلایه داران تکنولوژی سازمان پروژه های تحقیقاتی پیشرفته وزارت دفاع آمریکا ( دارپای افسانه ای) مطرح شد تا در صورت بروز جنگ هسته ای، شوروی( سابق ) نتواند مخابرات آمریکا را اشغال یا نابود کند.این طرح درحوزه الکترونیک تا اندازه ای شبیه تاکتیک مائو مبنی بر پراکنده ساختن چریک ها در منطقه ای وسیع برای مقابله با قدرت دشمن از طریق حرکت آزاد و اتکاء به اطلاعات منطقه ای بود. نتیجه آن ، معماری شبکه ای بود که همانطور که مخترعانش می خواستند ، از هیچ مرکزی قابل کنترل نیست و از هزاران شبکه کامپیوتری مستقل تشکیل شده است که راههای بسیاری برای برقراری ارتباط و پشت سر نهادن موانع الکترونیک در اختیار دارند .در نهایت شبکه ای موسوم به آرپانت xxivکه توسط وزارت دفاع آمریکا ایجاد شده بود ، مبنای یک شبکه ارتباطی جهانی و افقی متشکل از هزاران شبکه کامپیوتری گردید (هرچندالبته برای گروهی از نخبگان آشنا با کامپیوتر که در اواسط دهه 1990شمار آنان به 20 میلیون بالغ شد ،اما این شمار با سرعتی سر سام آور روبه افزایش است ). شبکه ای که از آن افراد وگروهها یی از سرتاسر جهان برای نیل به هر هدفی استفاده می کنند ؛ اهدافی که با ملاحظات جنگ سرد که دیگر ارتباطی به وضعیت موجود ندارد،کاملاًَ متفاوت است.درواقع ،ازطریق اینترنت بود که مارکوس ،رهبر چریکی زاپاتیستاهای چیاپاس در دوران فرارش در فوریه 1995ازاعماق جنگل لاکاندون با جهان ورسانه ها ی عمومی ارتباط برقرار کرد . (کاستلز ، 1380، 33 )
شایان ذکر است که دو تحول در دهه 90 منشاء اصلی روی آوردن زاپاتیستاها به استفاده از اینترنت بود :
ایجاد لانتا xxvدر مکزیکو وچیاپاس، که یک شبکه ارتباط رایانه ای جدید بود ؛ و استفاده گروهها و دسته جات زنان از این شبکه به منظور ملحق ساختن دیگر زنان مکزیک و همچنین زنان ایالات متحده به سازمان های غیر دولتی xxviدرچیاپاس .( کاستلز ، 1380، 109 )
استفاده وسیع از اینترنت به زاپاتیستاها این امکان را داد که به سرعت اطلاعات و پیام خود را در سراسر جهان منتشر سازند ، و شبکه ای از گروههای حامی ایجاد کنند که به نوبه خود یک نهضت بین المللی افکار عمومی [ در دفاع از زاپاتیستاها ] به را ه انداخت که عملاً برای دولت مکزیک استفاده گسترده از روشهای سرکوب را غیر ممکن ساخت . تصورات و اطلاعات مربوط به زاپاتیستاها تاثیر نیرومندی برسیاست و اقتصاد مکزیک گذاشت .
و این کلید موفقیت زاپاتیستاها بود . درواقع متخصصان شرکت راند نیز با این تحلیل هم داستانند ، زیرا امکان پیدایش " جنگ های شبکه ای " زاپاتیستا گونه را پیش بینی کرده اند : " نیرو های انقلابی آینده ممکن است به طور فزاینده ای مرکب از شبکه های گسترده چند سازمانی باشند که هیچ هویت ملی بخصوصی نداشته باشند ، خود را برخاسته از جامعه مدنی بدانند و شامل گروهها وافراد خشونت طلبی باشند که دراستفاده از تکنولوژی پیشرفته ارتباطی به اندازه استفاده از ادوات نظامی چیره دست هستند ". (کاستلز ، 1380، 110 )
همچنین محیط زیست گرایان در استفاده ازتکنولوژی های جدید بخصوص اینترنت پیشرو بوده اند و آنهارا به عنوان ابزارهای سازماندهی و بسیج بکار گرفته اند . مثلا ً ائتلافی که از گروههای محیط زیستی آمریکا، کانادا و شیلی متشکل از سازمان هایی مثل دوستان زمین ، باشگاه سی یرا ، صلح سبز ، مدافعان حیات وحش ، انجمن قانون محیط زیست کانادا و سازمان های دیگر شکل گرفت که همگی علیه تصویب معاهده تجارت آزاد آمریکای شمالی xxviiبسیج شده بودند . آنها از اینترنت برای هماهنگ ساختن اقدامات و اطلاعات استفاده کردند ، همچنین شبکه ای دائمی ساختند که خطوط اصلی مبارزه های محیط زیستی بین المللی را در دهه 90 در آمریکا ترسیم می کرد . ( کاستلز ، 1380، 167 )
از سوی دیگر استیو بارتز در نهضت محیط زیست و ماتیو زوک در نهضت میلیشای آمریکا ، به فرایندی از قوت بخشیدن به گروههای مردمی دست یافتند که از اینترنت به عنوان ابزار اطلاعاتی ، ار تباطی و سازماندهی بهره می گیرند .( کاستلز ، 1380، 419 )
جامعه مجازی :
در ورای استفاده از ارتباطات کامپیوتری برای روابط اجتماعی غیر رسمی و همچنین استفاده های ابزاری ازاین سیستم ، ناظران متوجه پدیده تشکیل جوامع مجازی شده اند . برطبق استدلال راین گلد ، جامعه مجازی ، معمولاً به معنای شبکه الکترونیکی ارتباطات متقابل است که محدوده اش را خود تعریف می کند و پیرامون علاقه یا هدف مشترکی تشکیل شده است ، گر چه دربرخی مواقع ، ایجاد ارتباط فی نفسه به هدف تبدیل می شود . چنین جوامعی ممکن است همانند سیستم های کنفرانس یا بولتن برد نسبتاً رسمی باشند، یااین که به گونه ای خود جوش توسط شبکه های اجتماعی ایجاد شده باشند که برای ارسال و دریافت پیام دریک الگوی زمانی انتخاب شده ( باتاخیر یا در زمان واقعی ) با شبکه ارتباط برقرار می کنند . (کاستلز ، 1380، 420)
سیستم های یوزر نت:xxviii
این مفهوم برای بار اول توسط تام تراسکات و جیم الیس در سال 1979 مورد استفاده قرار گرفت. یوزرنت ها به کاربران امکان می دادند مقالات و یا نوشته هایی را برای گروه های خبری ارسال نمایند. یوزرنت ها دارای سرور مرکزی و اختصاصی نبودند و این موضوع آنها را از سخنگاه ها و سیستم های تالار گفتمان ها جدا می کرد. یوزرنت ها را می توان پیش زمینه ی نیوز ریدرهاxxix و آر اس اس فید هایxxx امروزی بشمار آورد . سایت هایی همچون گرو ههای گوگل xxxiو گرو ههای یاهوxxxii نیز امروزه دارای ویژگی های اصلی یوزر نت های قدیمی هستند. (قاسم زاده، 1390 )
سیستم های تالار گفتمان:xxxiii
اولین سیستم تالار گفتمان در دهه 70 بوجود آمد. در ابتدا چنین سیستم هایی بروی کامپیوتر های شخصی وجود داشت و کاربران برای استفاده از آن باید از طریق ارتباط دایل آپxxxiv توسط مودم به آن سیستم متصل می شدند. در آن زمان تنها یک نفر می توانست در یک زمان به سیستم تالار گفتمان دسترسی داشته باشد. (قاسم زاده، 1390 )
سرویس های آنلاین :
پس از سیستم تالار گفتمان سرویس های آنلاینی همچون کامپو سرور xxxvو پرو دیجیxxxvi راه اندازی شدند. این وب سایت ها اولین تلاش ها برای دسترسی گروهی و اجتماعی به اینترنت بودند. کامپو سرور اولین شرکتی بود که برای سرویس خود یک سیستم چت راه اندازی کرد. سرویس های ارائه شده توسط این شرکت دارای هزینه هایی بود که اکثر افراد قادر به پرداخت آن نبودند.جینی xxxvii سرویس اینترنتی دیگری بود که که توسط یکی از بخش های جنرال الکتریک xxxviiiدر سال 1985 راه اندازی شد. این سرویس که از نوع مبتنی بر متن بوده و اولین رقیب اصلی کامپو سرور بود تا سال 1999 کار می کرد و یکی از اولین سرویس های اینترنتی موجود بشمار می رفت. (قاسم زاده، 1390 )
3-3-2- ساختار شبکه های اجتماعی:
شبکه اجتماعی ساختاری اجتماعی است که از گروه هایی(که عموما فردی یا سازمانی هستند) تشکیل شده است که توسط یک یا چند نوع خاص از وابستگی به هم متصل اند. شبکه های اجتماعی در بسیاری از سطوح به کار گرفته می شوند از خانواده ها گرفته تا ملت ها و نقش مهمی در تعیین راه حل مسائل، اداره کردن تشکیلات و میزان موفقیت افراد در رسیدن به اهدافشان ایفا می کند. شبکه های اجتماعی مجازی، نسل جدیدی از وب سایتهای اینترنتی هستند. در این وب سایتها، کاربران اینترنتی حول محور مشترکی به صورت مجازی با هم جمع می شوند و جماعت های آنلاین را تشکیل می دهند. هزاران شبکه اجتماعی در اینترنت فعال هستند که هر کدام بر مبنای موضوع خاصی راه اندازی شده اند. شبکه های اجتماعی زیادی با موضوعاتی از قبیل انگیزه های حرفه ای و شغلی، دوست یابی، علایق مشترک در حوزه های مختلف(سینما،ورزش،موسیقی) زبان مشترک،ملیت مشترک،دین مشترک و غیره در فضای مجازی فعال هستند و هر کدام میلیون ها کاربر اینترنتی را جذب کرده اند. این سایتها در سالهای اخیر، جایگاه قابل توجهی در اینترنت پیدا کرده اند و به رده پربیننده ترین فضای مجازی راه یافته اند. آمارهای مربوط به رفتار کاربران اینترنتی نشان می دهد گرایش به سایتهای شبکه اجتماعی در سراسر دنیا همچنان رو به رشد است و این سایتها در دنیای آینده نقش بیشتری خواهند داشت. شبکه های اجتماعی یکی از انواع رسانه های اجتماعی محسوب می شوند. رسانه های اجتماعی در سالهای اخیر در زندگی آنلاین و آفلاین کاربران اینترنتی آنچنان تاثیرگذار بوده اند که شکل های ارتباطات اجتماعی نیز از این رسانه های جدید تاثیر پذیرفته است. (قاسم زاده، 1390 )
بالغ بر یک قرن است که مردم، شبکه اجتماعی مجازی را برای اشاره های ضمنی به مجموعه روابط پیچیده میان افراد درسیستم های اجتماعی در تمامی مقیاس ها از روابط بین فردی گرفته تا بین المللی مورد استفاده قرار می دهند. در سال 1945 "جان بارنز" برای نخستین بار از اصطلاح قاعده مند برای مشخص کردن الگوهایی از رشته ها استفاده کرد که مفاهیم را مشخص می کنند و به صورت رایج توسط عموم و دانشمندان علوم اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد : گروه های محدود مانند: قبایل و خانواده ها و طبقات اجتماعی مانند: جنسیّت و قومیت. (قاسم زاده، 1390 )
آنالیز شبکه های اجتماعی از طریق احکام نظری و روش ها و تحقیق های مربوط به آن از یک
صنعت ضمنی به معبری تحلیلی برای پارادایم ها تغییر یافته است. براهین تحلیلی از کل گرفته تا جزء؛ از ساختار گرفته تا روابط و افراد، از اخلاق گرفته تا رفتار همگی شبکه های سراسری را مورد بررسی قرار می دهند که در آن ها، همه رشته ها شامل روابط ویژه ای در میان جمعیت ِ تعریف شده اند و یا شبکه های فردی را مورد بررسی قرار می دهند که شامل رشته ها یی است که افراد مشخصی آن ها را دارند از قبیل انجمن های خصوصی. گرایش های تحلیلی متعددی آنالیز شبکه های اجتماعی را تمیز می دهند: هیچ فرضی وجود ندارد که گروه ها، بلوک های بنا کننده اجتماع هستند این معبر برای مطالعه سیستم های اجتماعی با محدودیت کمتر باز است از اجتماعات غیر محلی گرفته تا لینک های درون وبلاگ ها.آنالیز شبکه های اجتماعی علاوه بر سروکارداشتن با اشخاص (افراد، سازمان ها، ایالات) به عنوان واحدهای گسسته تحلیل، برروی چگونگی ساختار رشته ها که اشخاص و روابط میان آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد نیز تمرکز می کند. (قاسم زاده، 1390 )
4-3-2- پیشرفت های مهم در شبکه های اجتماعی:
بعد از به وجود امدن اولین شبکه های اجتماعی که غالباً شبکه های دوست یابی بودند فراخور پیشرفت های تکنولوژیک در زمینه ارتباطات، شبکه های اجتماعی نیز در سال 2000 دستخوش تحولاتی شدند. اولین شبکه ی اجتماعی مدرن سایت دوستیابیxxxix است که در سال 2002 راه اندازی شد و امروزه نیز از آن استفاده می شود و کاربران زیادی دارد. آمار نشان داده است که 90 در صد ترافیک سایت مربوط به قاره ی آسیا می باشد. هدف سایت ایجاد مکانی پر سرعت امن برای یافتن دوستان در زندگی واقعی و مجازی بود و به نوعی می توان آن را سایت دوستیابی نیز به شمار آورد. تمرکز اصلی امروزه سایت بروی بازی های آنلاین است. (قاسم زاده، 1390 )
های پنج xl
های پنج یکی دیگر از شبکه های اجتماعی بزرگ است که در سال 2003 راه اندازی گردید و دارای اعضای بسیاری است. حریم خصوصی پروفایل اشخاص در این وب سایت کمی متفاوت بوده و دارای سه درجه دوستی است. اگرچه های پنج در ایالات متحده طرفداران زیادی ندارد در آسیا، امریکای لاتین و افریقا ی مرکزی از محبوبیت بالایی برخوردار است. (قاسم زاده، 1390 )
لینک ادین :xli
لینک ادین در سال 2003 بنیان گذاری شد و یکی از شبکه های اجتماعی است که هدف اصلی تجارت را مد نظر قرار داده است. در اصل ، لینک ادین به کاربران امکان ایجاد پروفایل ( رزومه ) و برقراری ارتباط خصوصی با یکدیگر را می داد. در ادامه کار سایت ویژگی های دیگری نیز به آن اضافه شد که ، گروه ها، سخنگاه های پرسش و پاسخ، امکانات پیشرفته تر پروفایل و بروز رسانی های بلادرنگ از آن نمونه اند. (قاسم زاده، 1390 )
مای اسپیسxlii
مای اسپیس نیز در سال 2003 آغاز بکار کرد و در سال 2006 به محبوب ترین شبکه ی اجتماعی دنیا مبدل شد. یکی از تفاوت های مهم آن با دیگر سایت های اجتماعی آن بود که به کاربران امکانات شخصی سازی ویژه ای برای پروفایل ها می داد. کاربران می توانستند در آن موسیقی و ویدئو های مورد علاقه شان را پست نمایند. (قاسم زاده، 1390 )
فیس بوکxliii
فیس بوک ابتدا در سال 2004 به عنوان یک شبکه اجتماعی در هاروارد راه اندازی شد و بعدها با سرعت چشمگیری به مدارس ، مراکز آموزشی و تجاری دیگر نفوذ نموده و در سال 2006 از آن نیز فراتر رفت و به عنوان یک شبکه اجتماعی همگانی تا به امروز مور فیس بوک بزرگ ترین شبکه ی اجتماعی دنیا در حال حاضر حدود 400 میلیون نفر کاربر دارد. اگر فیس بوک به جای دنیای مجازی در دنیای فیزیکی حضور داشت این تعداد جمعیت آنرا به یکی از چند کشور پرجمیعت دنیا تبدیل می کرد. به جز فیس بوک چندین شبکه ی اجتماعی دیگر نیز کاربران چند صد میلیون نفری دارند. در رده بندی برترین وب سایت های دنیا بر اساس آمار الکسا، فیس بوک در رده ی دوم قرار دارد و در لیست 100 وب سایت برتر نام چندین شبکه ی اجتماعی دیگر نیز به چشم می خورد. فیس بوک در بسیاری از کشورها پربیننده ترین وب سایت محسوب می شود و در بیش از 100 کشور محبوب ترین شبکه ی اجتماعی است.(قاسم زاده،1390 )
فیس بوک در سه سال اخیر با رشدی جهشی به چنین جایگاهی رسید و توانست سایر رقبا را در بازار شبکه های اجتماعی پشت سر بگذارد. در فاصله زمانی سال های 2007 تا 2008 زمانی که کاربران در سایت فیس بوک صرف کردند رشدی 566 درصدی پیدا کرد، این در حالی بود که زمان صرف شده در کل فضای اینترنت تنها 18 درصد افزایش پیدا کرده بود. آمارهای اعلام شده از طرف گوگل نیز نشان می دهد نسبت تعداد بازدیدکنندگان مستقل از فیس بوک و سایر شبکه های اجتماعی به تعداد صفحات بازدید شده ی آنها حدود 100 برابر است. آمار بیانگر این است که شبکه ها ی اجتماعی نه تنها به پربیننده ترین وب سایت های اینترنتی تبدیل شده اند، بلکه کاربران اینترنتی بیشتر زمان حضورشان در فضای مجازی را نیز در این وب سایت ها می گذراننددر استفاده قرار می گیرد. (قاسم زاده، 1390 )
5-3-2-کارکرد های شبکه های اجتماعی:
استقبال از شبکه های اجتماعی از آن روست که کاربران اینترنتی می توانند برای اغلب نیازهای آنلاین خود در این وب سایت ها پاسخ مناسب بیابند. در شبکه های اجتماعی کاربران می توانند پروفایل های شخصی برای خودشان بسازند که شامل مشخصات، تصاویر، علاقه مندی ها و سایر موارد اینچنینی است. اما شبکه ای شدن این وب سایت ها از جایی آغاز می شود که هر کاربر لیستی از دوستان تهیه می کند و این پروفایل های شخصی به یکدیگر متصل می شوند. هر کاربر می تواند دوستان و آشنایانی که در همان شبکه ی اجتماعی حضور دارند را به لیست دوستان خود بیفزاید. همچنین کاربران می توانند با جست وجو در پروفایل های کاربران و مشاهده ی مشخصات آنها با افراد جدیدی آشنا شوند و لیست دوستان خود را گسترده تر کنند. اینها ابتدایی ترین امکانات شبکه های اجتماعی است و این وب سایت ها در سال های اخیر تلاش کرده اند، تا گزینه های بیشتری در اختیار کاربران خود قرار دهند. امکانی شبیه به وبلاگ ها و میکروبلاگ ها برای نوشتن مطالب کوتاه و یادداشت های روزانه و فضایی شبیه به سایت های عکس برای قرار دادن تصاویر شخصی، ایجاد فضایی شبیه به چت برای گفت وگوهای فوری میان کاربران، قابلیت ساختن اتاق های گفت وگو و صفحات هواداری شبیه به فروم های اینترنتی از جمله ساده ترین این امکانات است. شبکه های اجتماعی متناسب با نوع موضوع فعالیت شان امکانات دیگری از قبیل خبرخوان های اینترنتی، بازی های آنلاین، قابلیت آپلود کردن ویدئوها و فایل های کامپیوتری و برقراری ارتباط با سایر رسانه های شخصی را نیز در گزینه های شان دارند. بدین ترتیب می بینیم که اغلب امکاناتی را که کاربران اینترنتی پیش از این از طریق مراجعه به چندین وب سایت کسب می کردند، یک جا در شبکه های اجتماعی دریافت می کنند. پس بی دلیل نیست که کاربران بخش قابل توجهی از زمانی را که در اینترنت به سر می برند در شبکه های اجتماعی حضور دارند. (قاسم زاده، 1390 )
6-3-2- شبکه های اجتماعی و دیپلماسی دیجیتال:
در ادبیات سیاسی، واژه دیپلماسی یا دیپلماتیک به فعالیت بین کشورها گفته می شود که در عرصه بین الملل این روابط دارای اهدافی از جمله بهبود روابط سیاسی، هم پیمانی له یا علیه کشورهای دیگر، بستن قراردادهای اقتصادی، فرهنگی، نظامی و… است. اما در سال های اخیر و با گسترده شدن فضای رسانه ها از جمله شبکه های اینترنت و ماهواره، کشورهای غربی و در راس آن دولت آمریکا فعالیت های رسانه ای خود را در حمایت یا علیه هر کشوری که بخواهد دنبال می کند. به عنوان مثال آمریکا در فضای مجازی در حمایت از رژیم صهیونیستی سنگ تمام گذاشته و به نوعی به دنبال متقاعد کردن افکار عمومی جهان در پذیرش اشغالگران فلسطین است، یا در تخریب چهره کشورهای اسلامی و ایران به منظور نشان دادن به عنوان یک کشور تروریست بسیار فعال است، که همین فعالیت امروزه به عنوان دیپلماسی دیجیتال یا رسانه ای معروف شده است. (قاسم زاده، 1390 )
دیپلماسی رسانه ای واژه تقریبا جدیدی در دنیای رسانه به حساب می آید و دولت ایالات متحده آمریکا در حال حاضر پرچمدار آن محسوب می شود که بودجه های بسیار کلانی را هم در همین راستا اختصاص داده است.براساس اخبار موجود دولت باراک اوباما برای سال مالی 2010 میلادی مبلغ 745 میلیون دلار برای گسترش برنامه صدای آمریکا xlivو راه اندازی فیلترشکن برای ایران از کنگره این کشور درخواست کرده است. استراتژیست های دیپلماسی دیجیتال آمریکا تاکید می کنند مساله مهم دیگر این است که مسلمانان تاثیرگذار در تویتیر، فیس بوک و سایر شبکه های اجتماعی را بشناسیم و با دیپلماسی مناسبی به آنها دسترسی یافته و بگوییم که "هی، ما می خواهیم این پیام ها را به شما برسانیم، این ها پیام هایی هستند که ما فکر می کنیم با ارزش های شما سازگارند این همان صدایی است که شما می خواستید از آمریکا بشنوید. "جارد کوهن" و "الک راس" وهمکارانشان در وزارت امور خارجه امریکا از سوی "هیلاری کلینتون" که او را مادر خوانده ی دیپلماسی دیجیتال می نامند، ماموریت یافتند تا برای توسعه دمکراسی و پیشبرد اهداف ایالات متحده در خاورمیانه وکشورهای اسلامی از فناوریهای نوین ارتباطی استفاده کرده از این رو از بهار سال گذشته، راس و کوهن با سفر به کشورهایی نظیر عراق، روسیه، کنگو و هائیتی نمایندگی های تکنولوژی های مدنظر خود را در این کشورها دایر کردند. از آن زمان این سفرها که شهره شده اند بخشی از سیاست خارجی ایالات متحده دانسته می شوند. در این کشورها از مهندسین نرم افزار، کارآفرینان و … خواسته شده است تا راه های غیرعرفی برای توسعه دموکراسی و پیش برد امر توسعه در کشور پیدا کنند.راس و کوهن در همین ماه های گذشته در جلسه ای با "فرح پندیت" نماینده ویژه وزارت امور خارجه آمریکا در امور جوامع اسلامی دیدار کردند.وی به تازگی از سفر خود به پاکستان، هندوستان، قطر و هلند بازگشته و به همراه معاون خود با راس و کوهن دیدار کرده است. به این ترتیب آنها طراح نقشه های وزارت خارجه آمریکا برای نفوذ در جوامع اسلامی از طریق شبکه های اجتماعی اینترنتی را که در قالب طرح "دیپلماسی دیجیتال"می باشند. همچنین مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل xlvقصد دارد نشستی را با عنوان "دیپلماسی عمومی و سیاست خارجی در عصر تکنولوژی " برگزار کند. این نشست سه شنبه 13 آوریل (24 فرودین) برگزار می شود و انتظار می رود ابزارهای ارتباطی مانند شبکه های اجتماعی، بویژه در عرصه فضای مجازی در این نشست مورد بحث و بررسی قرار گیرد. کارشناسان دیپلماسی عمومی آمریکا معتقدند: آمریکا سعی می کند به منظور مشارکت دادن بیشتر مردم جهان در گفتگو ها و بازخوردها به کمک تکنولوژی های ارتباطی وب 2 و رسانه های جدید ارتباطی مانند سکند لایف،فیس بوک، یوتیوب و مای اسپیس اهداف خود را در عرصه دیپلماسی عمومی پیاده سازی کند. رسانه های جدید با ایجاد امکان تعامل متقابل امکانی که 10 یا 15 سال گذشته قابل تصور نبوده است؛ فرآیندهای دیپلماسی عمومی را در کشورهای هدف سامان می دهند. یکی از مشکلات دیپلماسی عمومی آمریکا بازاریابی است که به خاطر عدم وجود وضوح کافی در پیام است. کارشناسان دیپلماسی عمومی آمریکا معتقدند این مشکل می تواند با استفاده از تبلیغات حل شود که تکنولوژی های جدید می تواند این کار را تسهیل کند. (قاسم زاده، 1390 )
7-3-2- اهمیت شبکه های اجتماعی در شکل گیری جنبش ها در جهان امروز:
شبکه های اجتماعی و نقش آنها در جهت دهی به افکار مردم موضوعی است که در دو جنبه قابل بررسی می باشد:
اولاً شبکه سازی در فضای مجازی و اینترنت . ثانیاً شبکه های اجتماعی حقیقی در جوامع.
در باب اهمیت شبکه های اجتماعی و سایت های ارتباط جمعی در فضای مجازی باید عنوان کرد که جوامع در حال توسعه ، با تغییرات فاحش در بافت اجتماعی خود مواجهند. با افزایش پرشتاب قشر تحصیلکرده دانشگاهی، روزبه روز به میزان طبقه نوظهور متوسط افزوده می شود.
پیامد ایجاد چنین طبقه اجتماعی در جوامع انسانی، تولید نخبگان جدید در سطح جامعه و تغییر در ترکیب و ساختار نخبگان قبلی می باشد. این فرآیند تدریجی در بلند مدت، منجر به تغییر ذائقه ارتباطی عموم جامعه می شود. این حقیقت همان نکته اساسی توجهات طراحان جنگ نرم برای تمرکز بر فضای مجازی را تشکیل می دهد. به عبارتی دیگر با شکل گیری طبقه جدید و تحصیلکرده دراین جوامع این گروه برای دسترسی به اطلاعات و اخبار دیگر خود را محدود به رسانه های سنتی نظیر رادیو و تلویزیون و روزنامه ها نمی کنند. بلکه با استفاده از امکانات نوین نظیر اینترنت و بهره گیری از قابلیت های آن نیاز های اطلاعاتی خود را برطرف می سازند و از این رهگذرایجاد شبکه های مجازی در اینترنت فرصت بسیار مناسبی برای سازماندهی و تاثیرگذاری بر این قشر می باشد. تحقیقات نشان می دهد که سایت هایی نظیرتویترxlvi،فیس بوک ویوتیوبxlvii در شکل دهی به اعتراضات جمعی و شبکه سازی دراجتماع به سادگی عمل می کند. همچنین فیس بوک نقش مهمی در جمع آوری کمک و حمایت برای معترضین دارد. (سلطانی ، 1389)
5-2- چارچوب نظری تحقیق :
در انتخاب چارچوب نظری تحقیق برآن هستیم که در خصوص جنبش های اجتماعی ، اینترنت و نگرشهای حاکم بر آن را دسته بندی نموده و چشم اندازهای آنان را در رابطه با توصیف وضعیت تاثیر پذیری جنبش های مردمی جوامع عربی بویژه کشور های مصر و تونس نشان دهیم. بر این اساس در چارچوب نظری این تحقیق، با عنایت به وجود عناصر ذکر شده در نظریات متفکرین مختلف؛ بر آنیم از سه اصل مو جودیت جنبش اجتماعی آلن تورن جامعه شناس بر جسته فرانسوی در زمینه رویکرد جامعه مدنی استفاده کرد و در زمینه رویکرد رفتار گرایی از نظریات نیل اسملسر و شش شرط جنبش اجتماعی او بهره برد . سپس از نظریات چارلز تیلی در زمینه رویکرد نهادی و چهار نظریه دو ناتلا دلا پورتا و ماریو دیانی برای فهم بیشتر استفاده خواهد شد .
اما مساله ای که ذکر آن در اینجا ضروری است اینکه سنخ شناسی جزئیات مربوط به اینترنت و جنبش اجتماعی در این دو کشور هرگز کامل نبوده و نمی تو اند تصویر چند پهلو و تنوع این جنبش ها را در تمامی کشورها و فرهنگها پوشش دهد. بهر حال علیرغم مسائل مطرح شده چیزی که سنخ شناسی و مقوله بندی های یاد شده را واجد کاربرد می سازد، جنبه های تحلیلی آنهاست.
در این تحقیق با توجه به سئوالات آن به دنبال ترکیب چند دید گاه نظری در زمینه های رویکرد رفتار گرایی ، رویکرد جامعه مدنی و رویکرد نهادی می باشیم و از نظریه شخصیت هایی که ذکر شد استفاده می کنیم و متعاقبا به شرح قضایای نظری پرداخته و در انتها به مدل نظری تحقیق خواهیم رسید .
رویکرد رفتار گرایی ویژگیهایی را برای جنبش اجتماعی بیان می کند که دراین جا از شش شرط نیل اسملسر می توان یاد کرد او معتقد است که زمینه ساختاری ممکن است مشوق و یا مانع تشکیل جنبش اجتماعی شده و زمینه را برای توسعه آن فراهم کند اما به تنهایی به وجود آورنده آن نیست و فشار ساختاری تنش ها و نگرانی در باره آینده ، اضطراب ، ابهام یا برخورد مستقیم هدف ها با عث ایجاد منافع متعارض در درون جامعه می گردد . جنبش ها تحت تاثیر اید ئولوژیهای معین نارضایتی ها را متبلور ساخته و راههای عملی رفع آنها را نشان می دهد . حوادث و رویدادها موجب می شود کسانی که در جنبش شرکت می کنند مستقیما وارد عمل شده و موجب شدت یافتن جنبش می گردند . و هیچ رویدادی به ظهور جنبش نمی انجامد مگر اینکه یک گروه هماهنگ بسیج شده برای عمل ، رهبری و نوعی وسایل ارتباط منظم بین شرکت کنندگان همراه با پشتوانه مالی وجود داشته باشد . اما مقامات حاکم ممکن است با مداخله و تعدیل زمینه و فشار ساختاری به جنبش پاسخ دهند و بر پیدایش و توسعه آن تاثیر گذارند .
مدل نظری نیل اسملسر
مدل نظری که می توان برای نظریات نیل اسملسر ترسیم کرد به شرح ذیل می باشد .
رویکرد جامعه مدنی ویژگی هایی را برای جنبش اجتماعی بیان می کند که دراین قسمت به نظریات آلن تورن می توان اشاره کرد . او معتقد است که جنبش اجتماعی باید از هویتی مشخص برخوردار باشد یعنی از چه افرادی تشکیل شده ، سخنگوی چه افراد و گروههایی است و مدافع و محافظ چه منافعی است. همیشه در برابر نوعی مانع یا نیروی مقاوم قرار دارد و پیوسته سعی در درهم شکستن دشمنانی دارد . بدون اصل مخالفت ، ضدیت جنبش اجتماعی نمی تواند و جود داشته باشد . اکثر جنبش های اجتماعی همیشه با وضع موجود مخالفند و اهداف خود را با وضع موجود در تعارض می بینند . یک جنبش اجتماعی به نام ارزش هایی برتر با ایده هایی بزرگ ، فلسفی یا ایده هایی مذهبی آغاز می گردد و کنش آن هم ملهم از تفکر و عقیده ای است که تا حد امکان سعی در گسترش و پیشرفت دارد دلایلی که باعث کنش یک جنبش اجتماعی می شود ممکن است به صورت منافع ملی ، آزادی بشریت ، رفاه و خوشبختی جمعی ، حقوق انسانی ، سلامت همگانی ،خواست الهی و …… باشد .
مدل نظری آلن تورن
مدل نظری که می توان برای نظریات آلن تورن ترسیم کرد به شرح ذیل می باشد
رویکرد نهادی ومبحث رابطه گرایی در جنبش های اجتماعی با توجه به نظریات چارلز تیلی مطرح می شود. وی اعتقاد دارد که در این مبحث تجهیز یا بسیج منابع اهمیت زیادی دارد. وی معتقد است که جنبش های اجتماعی بر مبنای منافع فردی شکل می گیرد اما نهادهایی باید بدان سامان بدهند و افراد را پیرامون این منافع بسیج کنند. وی سه عامل فرعی را نیز ذکر می کند: 1- ممانعت یا تسهیل که طبق این اصل جامعه می تواند از جنبش جلوگیری یا آن را تسهیل نماید. 2- قدرت اجتماعی که ممکن است روی جنبش تاثیر بگذارد.3- فرصت ها و تهدیدها که در این فرآیند تاثیر گذار است.
مدل نظری چارلز تیلی
مدل نظری که می توان برای نظریات چارلز تیلی ترسیم کرد به شرح ذیل می باشد .
با توجه به زمینه های فکری دانشمندانی که در صفحات قبل ازآنها یاد کردیم و تکرار آن به استخراج نظریات آنها می پردازیم :
جدول شماره یک(1) چارچوب نظری
نظریات جنبش اجتماعی
رویکرد رفتار گرایی
رویکرد نهادی
رویکرد جامعه مدنی
ترکیب سه رویکرد
نیل اسملسر
چالرز تیلی
آلن تورن
زمینه ساختاری که مشوق و مانع تشکیل جنبش اجتماعی می گردد
فرصت، این وضعیت را داریم که هر قدر دیگر گروهها، شامل حکومت ها، در مقابل ادعاهای جدید آسیب پذیر باشند، امکان تحقق منافع مدعی افزایش می یابد
اصل هویت ، یک جنبش باید هویتی مشخص داشته باشد از چه افراد و گروههایی تشکیل شده و مدافع چه منافعی است
فرصت های ساختاری که هویت یک جنبش را تعیین می کند .
فشارساختاری که باعث ایجاد منافع متعارض دردرون جامعه می شود
تهدید، به میزانی که دیگر گروه ها تهدید به ارائه ادعاهایی کنند، در صورت موفقیت آمیز بودن، امکان تحقق منافع مدعی را کاهش می دهد
اصل مخالفت ، جنبش اجتماعی همیشه با وضع موجود مخالف است و اهداف خود را با وضعیت حاکم در تضاد می بیند
فشار های ساختاری که ممکن است افراد جنبش را به مخالفت با وضعیت موجود وادار کرده و گروههای تهدید را در جامعه شکل دهند
جنبش هاتحت تاثیر ایدئولوژی های معین نارضایتی هایی رادر جامعه متبلور ساخته و راههای عملی رفع آنهارانشان می دهند
سرکوب، هرگونه کنشی توسط گروه دیگر است که هزینه کنش جمعی مدعی را افزایش می دهد
اصل عمومیت ،یک جنبش با ارزش های برتر و…. آغاز شده و به دنبال گسترش و پیشرفت جامعه است و دلایل آن با منافع ملی ، آزادی بشریت ، رفاه خوشبختی و ….. صورت می پذیرد
ایدئولوژیهای جدید توسط افراد جنبش ارزش های گذشته رازیر سئوال برده وبه دنبال جایگزین کردن ارزش های برتر خوداز راههای گوناگون می باشند
عوامل شتابدهنده شامل حوادث ورویدادهایی که موجب می شوند افراد در جنبش شرکت کنند
کنشی که هزینه کنش جمعی یک گروه را کاهش دهد، شکلی از تسهیل است
تضاد های جامعه به خاطر اختلافات فرهنگی است نه اختلافات اقتصادی
ایجاد ارتباط افراد شرکت کننده در جنبش با یکدیگر و هماهنگی گروهها و طبقات مختلف جامعه با هم از سوی رهبران .
ظهورجنبش با یک گروه هماهنگ و بسیج شده برای عمل ،رهبری وارتباط منظم با پشتوانه مالی صورت می پذیرد
اعضاء جامعه سیاسی نسبت به چالشگران از قدرت بیشتری برخوردارند و کمتر مورد سرکوب قرار می گیرند. چالشگران از طریق کنش جمعی به عضویت جامعه سیاسی در می آیند و اعضاء نیز با استفاده از کنش جمعی در مقابل از دست دادن قدرت به دفاع از خود می پردازند
استفاده سازمان دهندگان جنبش از روشهای جدید و جلب حمایت های داخلی و خارجی به همراه اعمال قدرت بر روی افراد و رهبری آنها به سوی ارزش های برتر و رسیدن به جامعه آرمانی و ارائه شعار های جدید.
مقامات حاکم با مداخله وتعدیل زمینه و فشار ساختاری به جنبش پاسخ داده و بر پیدایش وتوسعه آن تاثیرگذارند
جنبشهای اجتماعی برمبنای منافع فردی شکل می گیرداما نهادهایی بایدبدان سامان بدهند و افرادرا پیرامون منافع بسیج کنند.
ایجاد تغییر رفتار گروههای مختلف برای مقابله با نظام حاکم از طریق بکار گیری منابع موجود در جامعه و ساخت روش های جدید برای آگاه ساختن شرکت کنندگان در جنبش .
جدول شماره دو ( 2 )چارچوب نظری
نظریات جنبش اجتماعی
رویکرد و محقق
متن نظریه
فرضیه مورد استفاده
رویکرد رفتار گرایی
نیل اسملسر
زمینه ساختاری که مشوق و مانع تشکیل جنبش اجتماعی می گردد.فشارساختاری که باعث ایجاد منافع متعارض دردرون جامعه می شود .جنبش هاتحت تاثیر ایدئولوژی های معین نارضایتی هایی رادر جامعه متبلور ساخته و راههای عملی رفع آنهارانشان می دهند.عوامل شتابدهنده شامل حوادث ورویدادهایی که موجب می شوند افراد در جنبش شرکت کنند .ظهورجنبش با یک گروه هماهنگ و بسیج شده برای عمل ،رهبری وارتباط منظم با پشتوانه مالی صورت می پذیرد.مقامات حاکم با مداخله وتعدیل زمینه و فشار ساختاری به جنبش پاسخ داده و بر پیدایش وتوسعه آن تاثیرگذارند
1.به نظر می رسد بهره برداری اینترنت در کشورهای مصر و تونس برمشارکت افراد در جنبش اجتماعی تاثیر گذار بوده است.
2.به نظر می رسد اینترنت از قابلیت توانایی لازم برای رهبری مردم در جنبش مردمی برخوردار بوده است.
رویکرد نهادی
چالرز تیلی
فرصت، این وضعیت را داریم که هر قدر دیگر گروهها، شامل حکومت ها، در مقابل ادعاهای جدید آسیب پذیر باشند، امکان تحقق منافع مدعی افزایش می یابد.تهدید، به میزانی که دیگر گروه ها تهدید به ارائه ادعاهایی کنند، در صورت موفقیت آمیز بودن، امکان تحقق منافع مدعی را کاهش می دهد. سرکوب، هرگونه کنشی توسط گروه دیگر است که هزینه کنش جمعی مدعی را افزایش می دهد
کنشی که هزینه کنش جمعی یک گروه را کاهش دهد، شکلی از تسهیل است. اعضاء جامعه سیاسی نسبت به چالشگران از قدرت بیشتری برخوردارند و کمتر مورد سرکوب قرار می گیرند. چالشگران از طریق کنش جمعی
3.به نظر می رسد اینترنت در این کشورها بر آگاهی مردم برای ایجاد جنبش اجتماعی تاثیر گذار بوده است.
5.به نظر می رسد رهبران جنبش از طریق اینترنت به ارائه ایدئولوژی جدید در بین فعالان آن پرداخته است.
به عضویت جامعه سیاسی در می آیند و اعضاء نیز با استفاده از کنش جمعی در مقابل از دست دادن قدرت به دفاع از خود می پردازند. جنبشهای اجتماعی برمبنای منافع فردی شکل می گیرداما نهادهایی بایدبدان سامان بدهند و افرادرا پیرامون منافع بسیج کنند.
6.به نظر می رسد رهبران و فعالان از طریق اینترنت توانایی کسب حمایت را از داخل و خارج کشور بدست آوردند.
رویکرد جامعه مدنی
آلن تورن
اصل هویت ، یک جنبش باید هویتی مشخص داشته باشد از چه افراد و گروههایی تشکیل شده و مدافع چه منافعی است .
اصل مخالفت ، جنبش اجتماعی همیشه با وضع موجود مخالف است و اهداف خود را با وضعیت حاکم در تضاد می بیند
اصل عمومیت ،یک جنبش با ارزش های برتر و…. آغاز شده و به دنبال گسترش و پیشرفت جامعه است و دلایل آن با منافع ملی ، آزادی بشریت ، رفاه خوشبختی و ….. صورت می پذیرد
تضاد های جامعه به خاطر اختلافات فرهنگی است نه اختلافات اقتصادی
7.به نظر می رسد رهبران جنبش از طریق اینترنت توانسته اندمشروعیت نظام حاکم را زیر سئوال ببرند .
8.به نظر می رسد رهبران جنبش از طریق اینترنت تاکتیک های مبارزاتی را مشخص نمودند و آنها را به دیگران ارسال نمودند.
با توجه به مطالب جداول می توان قضایای نظری ترکیب شده زیر رادررابطه با موضوع استخراج کرد
1. در فرصت های ساختاری جنبش های اعتراضی بوجود آمده و افراد جامعه در آنها شرکت می کنند. (این قضیه استخراج شده از نظریه نیل اسملسر می باشد بدین معنی که اینترنت به عنوان یک زمینه ساختاری مشوق افراد در جنبش اجتماعی شده است یا مانع مشارکت آنها در آن می باشد.و همچنین نظریه فرصت چالرز تیلی که می گوید : فرصت، این وضعیت را داریم که هر قدر دیگر گروهها، شامل حکومت ها، در مقابل ادعاهای جدید آسیب پذیر باشند، امکان تحقق منافع مدعی افزایش می یابدبنابراین اینترنت چگونه توانسته منافع مدعیان را افزایش دهد و موجب شرکت افراد در این جنبش های اعتراضی گردد.)
2. شرایط ساختاری بازدارنده باعث عدم شرکت افراد در جنبش می شود که عبارتند از شدت یافتن سرکوب نیرو های دولتی ، زیر نظر گرفتن رفتار معترضین توسط نهاد های دولتی ، وجود گروههای نامتجانس در جامعه و عدم شرکت آنها در جنبش اعتراضی ، کمبود منابع مالی و عدم رهبری درست توسط نهاد ها و بسیج منابع. ( این قضیه استخراج شده نیز به این بخش از نظریات نیل اسملسر نزدیک است که بیان می کند: مقامات حاکم با مداخله وتعدیل زمینه و فشار ساختاری به جنبش پاسخ داده و بر پیدایش وتوسعه آن تاثیرمی گذارند.و با این بخش از فرضیات ما ارتباط داردکه اینترنت موجب شده منافع دولتها به خطر بیفتدو سپس معترضین به دنبال راههای جایگزین باشند )
3. وجود نهاد های دولتی موجب می شود که ارزش های نظام حاکم در جامعه غالب شود در صورتی که معترضین درصدد ایجاد ارزش های برتر می باشند و به دنبال پیشرفت جامعه و رفاه و خوشبختی آن از طریق ایجاد ایدئولوژی جدید و برتر است. ( قضیه نظری استخراج شده به این بخش از نظریات آلن تورن نزدیک است که می گوید : اصل عمومیت ،یک جنبش با ارزش های برتر و…. آغاز شده و به دنبال گسترش و پیشرفت جامعه است و دلایل آن با منافع ملی ، آزادی بشریت ، رفاه خوشبختی و ….. صورت می پذیرد و ما به وسیله این نظریه به دنبال این هستیم که بفهمیم اینترنت آیا توانایی ارائه ایدئولوژی جایگزین را برای ایدئولوژی حاکم داشته یا خیر ؟ )
4. ممکن است ارزش های ایجاد شده توسط رهبران جنبش ساختار مناسبی برای شرکت افراد در جنبش وبا عدم مشارکت آنها شود.( قضیه استخراج شده به این بخش از نظریات نیل اسملسر نزدیک است که می گویند: جنبش هاتحت تاثیر ایدئولوژی های معین نارضایتی هایی رادر جامعه متبلور ساخته و راههای عملی رفع آنهارانشان می دهند.لذا با توجه به این گفته می توان فرضیه استفاده رهبران از فضای اینترنت را برای ارائه ایدئولوژی های جدید و نارضایتی افراد و شرکت آنها در جنبش بیان نمود وآن را به مرحله آزمون گذاشت .)
5. ایجاد فرصت های ارتباطی از سوی رهبران جنبش با سایر اعضاء و ارائه تاکتیک های اعتراضی به آنها موجب می شود یک جنبش به موفقیت برسد یا ناموفق شود. ( قضیه مطرح شده از نظریه چالرز تیلی استخراج شده بر مبنای این گفته : جنبشهای اجتماعی برمبنای منافع فردی شکل می گیرداما نهادهایی بایدبدان سامان بدهند و افرادرا پیرامون منافع بسیج کنند.دولت به عنوان یک نهاد این فرصت را دراختیار توده های مردم قرار می دهد تا بتوانند با استفاده از امکانات ارتباطی دولتی با یک دیگر ارتباط برقرا کنند و از این طریق به دنبال ارائه تاکتیک مبارزاتی خود بر علیه نظام حاکم باشند و رهبران با استفاده از آن نیروهای مخالف را بسیج کرده تا در جنبش شرکت کنند و شرایط موفقیت آن بیشتر شود . )
5. به زیر سئوال بردن مشروعیت نظام حاکم توسط افراد شرکت کننده در جنبش اعتراضی باتوجه به بکاربردن شیوه های گوناگون عامل موفقیت جنبش است.( این قضیه استخراج شده از این بخش از نظریات آلن تورن می باشد که می گویند :براساس اصل مخالفت ، جنبش اجتماعی همیشه با وضع موجود مخالف است و اهداف خود را با وضعیت حاکم در تضاد می بیندلذا ما با توجه به این گفته به دنبال درک تاثیر اینترنت در زیر سئوال بردن مشروعیت نظام حاکم دردو کشور مصر و تونس می باشیم .)
6. برای رسیدن به موفقیت یک جنبش اعتراضی نیاز به بکارگیری ساختار های قابل دست یابی افراد به آنها و داشتن پشتوانه مالی الزامی است. ( این قضیه بر گرفته از این متن نظری نیل اسملسر است که می گوید : ظهورجنبش با یک گروه هماهنگ و بسیج شده برای عمل ،رهبری وارتباط منظم با پشتوانه مالی صورت می پذیردبنابراین جنبش های اعتراضی مصر وتونس باید از ساختار هایی استفاده می کرد تا بتواند موفقیت خود را تضمین کند لذا این ساختار ممکن است فضای ارتباطی اینترنت باشد تا از این طریق بتواند به پشتوانه مالی برای موفقیت جنبش دست یابد. )
7. رسیدن جنبش به مرحله ای که مورد حمایت گروهها ، افرادو طبقات مختلف جامعه در داخل و خارج یک کشور شود. ( این قضیه بر گرفته از نظریات نیل اسملسر وآلن تورن است که هر کدام به ترتیب گفته اند : عوامل شتابدهنده شامل حوادث ورویدادهایی که موجب می شوند افراد در جنبش شرکت کنندیعنی اسملسر معتقد است یک جنبش زمانی به موفقیت میرسد که افراد از آن حمایت کنند. آلن تورن می گوید: یک جنبش باید هویتی مشخص داشته باشد از چه افراد و گروههایی تشکیل شده و مدافع چه منافعی است .بنابراین او معتقد است که اصل هویت گروه معترض در جامعه موجب حمایت افراد و گروههای گوناگون از جنبش می شود و ما براساس گفته اسملسرو آلن تورن در این تحقیق به دنبال درک تاثیر اینترنت در جذب حمایت های داخلی و خارجی افراد مختلف یا گروهها ی گوناگون هستیم .)
با توجه به قضایای نظری گفته شده می توان مدل نظری تحقیق را به شکل زیر و براساس نظریات سه متفکر عامل اینترنت از نظر نیل اسملسر به عنوان شرطی مساعد جهت تشکیل یک جنبش گردیده است یا طبق نظر چالرز تیلی اینترنت فرصت مناسبی است تا افراد بتوانند به دنبال تحقق منافع مدعی خود باشند. ویا طبق نظر آلن تورن اینترنت موجب گردید تا گروههای مختلف طبق آن هویت خود رامشخص کنند. ترسیم نمود .
7-2-فرضیه های تحقیق :
بنابرمطالب ارائه شده در صفحات قبل و براساس کتب موجود در زمینه روش تحقیق هر پژوهشگری برای رسیدن به تحقیقی کامل و اصولی باید از قبل یک سری پیش فرض هایی را برای خودش تنظیم نماید تا در طول تحقیق مشخص شود که آیا فرض او درست است یا نادرست لذا در زمینه نقش اینترنت در جنبش های اجتماعی مورد پژوهی مصر و تونس فاکتورهای گوناگونی دخالت دارند عبارتند از:
1. به نظرمیرسد هرچه دسترسی افراد به فضای اینترنت بیشترباشد احتمال مشارکت آنها درجنبش انقلابی بیشتر میشود .
2. به نظر میرسد اینترنت در دوکشور مصر وتونس این امکان رابوجود آورده تاجنبش های مردمی رهبری شوند .
3. به نظر میرسد فضای اینترنت این توانایی را داشته که گروههایی ازمردم دو کشور رابه سطحی از آگاهی برساند تا جنبش های مردمی رابه حرکت در آورند .
4. به نظر می رسددرکشورهای مصروتونس ایدئولوژی جدیدی ازطریق فضای اینترنت برای حرکت های مردمی ایجاد شد .
5. به نظر میرسد درکشور های مصر وتونس مشروعیت نظام های حاکم از طریق فضای اینترنت زیر سئوال برده شده است.
6. به نظر میرسد درکشور های مصر وتونس فضای اینترنت توانسته است تاکتیک های اعتراضی را به مردم منتقل کند.
7. به نظر میرسد درکشور های مصر وتونس فضای اینترنت توانسته حمایت های داخلی و خارجی سایر گروهها را کسب نماید.
. عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد می باشند . i
. پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاور میانه در همایش هم اندیشی موج بیداری اسلامی که در دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین برگزار شد مقاله . مذکور را ارائه داده اند . ii
iii . ایشان مصاحبه ای با آقای یحیی کمالی پور رئیس دپارتمان ارتباطات دانشگاه پوردو و موسس و سردبیر نشریه گلوبال میدیا دارند که توسط سایت ساجد منتشر شده است .
iv . دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی، دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز می باشد که در دانشنامه ( www.SID.ir )پذیرش شده و به چاپ رسیده است.
v . استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و متخصص سیاست خارجی و امنیت بین الملل .
New Left Reivew کاندیدای دکترای جامعه شناسی دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس، مصاحبه ای داشته با نشریه . vi
vii . سردبیرروایت اینترنتی روزنامه"انبا مسکو"،روزنامه "ماسکووسکیه نووستی"به زبان عربی، ویژه خبرگزاری "ریا نووستی"می باشد.
viii . استادیار دانشگاه واشنگتن است. او کتاب ریشه های دیجیتالی دیکتاتوری و دموکراسی: اطلاعات فناوری و اسلام سیاسی (انتشارات آکسفورد، 2010) را تالیف کرده است .
. طرح مشترک سوریه و عربستان برای دستیافتن به سازشی بین حزب الله و سعد حریری در ماجرای دادگاه ویژه لبنان. ix
x . مدیر بخش مطالعات خاورمیانه یی و استاد تاریخ دانشگاه آمریکایی قاهره استاد تاریخ دانشگاه استانفورد، کالیفرنیا، آمریکا .
xi . سخنران دانشگاه جرج تاون در کنفرانس "آینده مصر" در لندن بوسیله مرکز بین المللی مطالعات صلح در روز شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۰ در هتل هیلتون برگزار شد.
. استاد دانشگاه هاروارد xii
xiii . دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی SOAS – دانشگاه لندن.
. مقاله مذکور توسط حمید شایگان به فارسی برگردان شده است . xiv
. Neil J oseph Smelser: 1963. xv
Alain Touraine: 1977 . xvi
Donatella Della Porta .xvii
Mario Diani.xviii
Gerlach. xix
Virginia H.Hine. xx
Armand Mauss. xxi
. W.E.Gettys . xxii
(APC). xxiii
ARPANET. xxiv
laneta. xxv
NGO . xxvi
. NAFTA. xxvii
. usernet. xxviii
. newsreader. xxix
RSS feed . xxx
groups.google . xxxi
. groups.yahoo . xxxii
. BBS . xxxiii
. Dial Up. xxxiv
. CompuServe. xxxv
. . Prodigy. xxxvi
. . Genie. xxxvii
General Electric . xxxviii
. Friendster. xxxix
. Hi5. xl
LinkedIn . xli
. . MySpace. xlii
. FaceBook . xliii
.VOA. xliv
. CSIS. xlv
. Twitter . xlvi
You Tube . xlvii
منابع و ماخذ
الف : کتاب ها
1. آوینی ، سید مرتضی، (1386) ، آغازی بر یک پایان ، تهران : نشر ساقی ، چاپ چهارم.
2. کوئن ، بروس، (1376) ،درآمدی به جامعه شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران : توتیا، چاپ سوم.
3. گیدنز ، آنتونی،( 1376) ، جامعه شناسی ، منوچهر صبوری، تهران : نی، چاپ سیزدهم.
4. رنجبران داود ،(1388) ، جنگ نرم ، تهران : ساحل اندیشه.
5. جعفری ، عباس ، ( 1382) ، گیتا شناسی نوین کشورها ، ترجمه عباس جعفری ، تهران: موسسه جغرافیایی و کارتو گرافی گیتاشناسی .
6. سارو خانی ، باقر ، (1380 )، درآمدی بر دایره المعارف علوم اجتماعی،تهران : انتشارات کیهان،چاپ سوم ج 1.
7. بیرو، آلن ، (1380 ) ،فرهنگ علوم اجتماعی ، ترجمه باقرساروخانی ، تهران: انتشارات کیهان.
8. طاهری ، ابوالقاسم ، (1373) ، اصول علم سیاست ، تهران : انتشارات دانشگاه پیام نور .
9. کاستلز ، مانوئل ،(1380 ) ، عصراطلاعات : اقتصاد، جامعه وفرهنگ ظهور جامعه ای شبکه ای ، مترجم ؛ احد علیقلیان ، افشین خاکباز ، تهران :طرح نو ، جلد 1.
10. اسلوین ، جیمز، (1380 ) ، اینترنت و جامعه ، ترجمه : عباس گیلوری ، علی راد باوه ، تهران: نشر کتاب دار .
11. مشیرزاده، حمیرا ، (1381 ) ، درآمدی نظری بر جنبش های اجتماعی، تهران: پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی.
12. دلاپورتا دوناتلا ، دیانی ماریو ، (1383 ) ، مقدمه ای بر جنبشهای اجتماعی ، ترجمه محمدتقی دلفروز، تهران: کویر، چاپ اول.
13. واگو، استفان، (1373 ) ، درآمدی بر تئوریها و مدل های تغییرات اجتماعی ،ترجمه احمدرضا غرویزاد، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی، چاپ اول.
14. روشه، گی، (1366) ، تغییرات اجتماعی ، منصور وثوقی، تهران: نشر نی، چاپ اول .
15. ساعی ،علی ، (1387) ، روش تحقیق در علوم اجتماعی ، تهران:سمت ،چاپ دوم.
16. تیلی، چارلز، (۱۳۸۵) ، از بسیج تا انقلاب ، ترجمه علی مرشدی زاد، تهران: پژوهشکده امام خمینی.
17. ریتزر ، جرج ، (1380 ) ، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر ، ترجمه محسن ثلاثی ، تهران: نشر علمی ،چاپ پنجم .
18. مارشال ، کاترین ، (1377 ) ،روش تحقیق کیفی ، ترجمه علی پارسائیان، سید محمد اعرابی، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
19. سیدامامی، کاووس، (1386) ، پژوهش در علوم سیاسی (رویکردهای اثبات گرا، تفسیری و انتقادی) ، تهران : دانشگاه امام صادق.
20. بهروان ، حسین ،( 1381 )، بررسی انتقادی روش های تحقیق در علوم اجتماعی ، مشهد : دانشگاه فردوسی مشهد .
21. ساروخانی ، باقر ،( 1380 ) ، روش های تحقیق در علوم اجتماعی ، تهران : پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگ .
22. میلر ، دلبرت چارلز ، (1387) ، راهنمای سنجش و تحقیقات اجتماعی ، ترجمه هوشنگ نایبی ، تهران : نشر نی .
23. سفیری ، خدیجه ، (1388 ) ، روش تحقیق کیفی ، تهران : انتشارات پیام پویا.
24. کوئن، بروس،(1378) ، مبانی جامعهشناسی ، غلامعباس توسلی و رضا فاضل، تهران: سمت، چاپ دهم.
25. کوهن ،آلوین استانفورد ، ( 1380) ، تئوری های انقلاب ، ترجمه علیرضا طیب ، تهران : قومس ، چاپ اول .
26. مجدفر، فاطمه ،( 1382) ، جامعه شناسی عمومی، تهران:شعاع،چاپ اول.
27. بایزیدی ، ابراهیم و اولادی ، ابراهیم و عباسی ، نرگس (1388) ، تحلیل داده های پرسشنامه ای به کمک نرم افزار spss ، تهران : انتشارات عابد.
28. نایبی ، هوشنگ ، ( 13787 ) ، برنامه کامپیوتری آمار در علوم اجتماعی spss ، تهران : انتشارات روش .
29. محمد ابراهیم و دیگران، (1385) ،حرکت الاتجاه الاسلامی ، موسسه ی مطالعات اندیشه سازان نور.
ب : مقالات درج شده در مجلات و روزنامه ها
1. شهیدی ، سید محمد مهدی ، (1390)، مقاله " تقلیددولت آمریکا ازچین برای قطع اینترنت "چاپ شده در" ماهنامه تخصصی وب" شماره 135 .
2. مهدی خلفخانی ، ( 1390 ) ، " شبکه ای شدن مدنی درفضای سایبروتاثیرآن بر جنبش های نوین اجتماعی در خاور میانه " فصلنامه مطالعات سیاسی، سال چهارم، شماره 13.
3. اطهری ، حسین ،( 1385) ،" مدرنیته و جنبش های اجتماعی" ، "مقاله مجله علمی پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی فردوسی مشهد" .
4. نصرتی نژاد فرهاد ، ( 1383 )،" ارتباطات ، جهانی شدن و جنبش های اجتماعی""پژوهش نامه علوم انسانی و اجتماعی" ، سال چهارم ، شماره چهاردهم .
5. محمد طلعت، مریم ،( 1390 ) ،" انقلاب جوانان اینترنت" ، ترجمه محمد ولوی ،" نشریه فرهنگی تحلیلی راه "، شماره 52.
6. مجدی ، قرقر ، ( 1390) ،"خدا در میدان التحریر با ما بود درس های دهگانه انقلاب" ، ترجمه سید حمید عصمتی ،"نشریه فرهنگی تحلیلی راه" ، شماره 52 .
7. نرجه ، کامران ، (1389 ) ،" آشنایی با ویژگی های جغرافیایی – سیاسی و اقتصادی کشورتونس" ، "روزنامه اطلاعات 17 اسفند" .
8. نبوی ، عبدالامیر،( 1389) ، " نقش جوانان در خیزش نوین مردم مصر" ، "فصلنامه جهان اسلام" ،شماره 44 .
9. خبرگزاری موج،( ۱۳۹۰) ،" مروری بر وضعیت اقتصادی تونس" ، گروه بین الملل .
10. شوارتز ، پیتر ، ( 1386 ) ، " رویداد های شگفت انگیز آینده " تدوین ، سید حسین نجم ، "ناشر : مرکز آینده پژوهی علوم وفنون دفاعی ".
11. سردار نیا ، خلیل الله ، ( 1388 ) ،" اینترنت ، جنبش های جدید و بسیج اعتراض ها" "فصل نامه پژوهش های ارتباطی" ، سال شانزدهم ،شماره 4 .
12. جعفری ، سید محمد رضا ، (1390) ، " آینده قدرت " نشریه اطلاع رسانی کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه، سال پنجم،شماره پنجاه و پنجم.
ج : سایت های اینترنتی
1.ذاکری ، مجید ، (1390)نقش اینترنت در جنبش اجتماعی ،http://i-god-data.blogfa.com
2. نجدی ، یوحنا ،(2011) وداع با دیکتاتور:نگاهی به دلایل انقلاب مصر، http://nejatvbahrami.com ترجمه نجات بهرامی
3.http://farhadi.com/category/economics/1389/11/16
4.رسانه ، (1390) ، جنبش های اجتماعی در عصر ارتباطات ،www.resaneh.org
5.قاسم زاده ، مرتضی ،(1390) ، نقش شبکه های اجتماعی در تحولات منطقه ای و بین المللی ،www.sissatema.com
6.ویکی پدیا ،(2011) ، جنبش اجتماعی ،http://:fa.wikipedia.org
7. شرفی،شهرام، (2011)، شناختی از جنبش های اجتماعی مدرن ،www.seymare.com
8.نامی ، داوود، (1384)،تحلیل جامعه شناسانه جنبش های اجتماعی ،http://bashgah.net/fa/
9.امین پور، فاطمه ،(1390)، جنبش اجتماعی www.pajoohe.com/fa/
10.ب ،کیوان،(1386)،جامعه مدنی و جنبش های اجتماعی ،www.negaresh.de/
11.زاهدانی ،(2010)، جنبش های اجتماعی متاثر از رابطه سه بعدی فرد،جمع و رابطه،http://hamandishi.net
12.نبوی ، عبدالامیر،(1390)، گسترش اینترنت از عوامل تحولات کشورهای عربی ،http://fa.merc.ir
13.دور اندیش ،هومن ،(1389)، نقش رسانه ها در انقلاب مصر، www.sajed.ir
14.اسدی ، لیلا، (1390) ، زنان در اعتراض های خاورمیانه ،http://zananiran.com
15.کندیل ،حازم ،(2011 )، در مصر چه گذشت ؟الف : چگونگی شکل گیری جنبش مصر،http://moghavemat.net/author/raamin/
16.وبلاگ نیوز، (1389) ، نقش شبکه های اجتماعی در سازماندهی اعتراضات مردم مصر ،www.weblognews.ir/author/bfnews
17.سلطانی ،مصیب،(1389)، اهمیت شبکه های اجتماعی در شکل گیری جنبش ها در جهان امروز ،http://tebyan-tehran.ir
18.فریاد رس ، لیلا ، (1389)، انقلاب تونس مدیون موبایل و اینترنت ، www.asriran.com/fa/news/153114
19.هنری ،علی،(1386) ،تهدید اینترنت واکنش گریز ناپذیر و نظام های سیاسی ، http://sociology82.blogfa.com
20.شریف ، منصور، (2011) ،انقلاب فیس بوکی ،کفایه ، مبارزه برای دمکراسی و حکومت خوب در مصر، www.egypt-farsi
21.فیلیپ ، ن . هاوارد، (2011) ، دموکراسی زاده شده در فضای دیجیتال ،http://iipdigital.usenbassg.gov/iipdigital-en
22.سالتر،لی،(1389) ، دموکراسی ،جنبش های نوین اجتماعی و اینترنت ، www.islahweb.org
23. کشاورزیان ، م ، (1390) ، نقش اینترنت در انقلاب های منطقه ، http://itanalyze.com
24. کفاشی ، پونه ، ( 1390)، خاورمیانه همچنان متاثراز جنبش های اعتراضی ، www.kurdpress.com
25.خبر گزاری عصر ایران ،( 1389)، وقتی توقیف چرخ دستی سبزی فروشی به بحران امنیت ملی می انجامد ، www.asreiran.com/ fa/news/152358/
26. خبرگزاری عصر ایران ، ( 2011) ، سرایت ناآرامیها ی تونس به مصر ،www.asreiran.com
27. احمدیان ، حسن ، ( 1390) ، انقلاب تونس ، زمینه ها و پیامد ها ، www.isrjournals.ir
28. خبر گزاری تابناک ، ( 2011) ، خود سوزی یک جوان معترض در مصر ، www.tabnak.ir
29. خبر گزاری تابناک ، ( 2011) ، فردا روز " جمعه خشم " در مصر ، www.tabnak.ir
30 . خبر گزاری تابناک ، ( 2011) ، ارتش مصر تسلیم اراده انقلابیون شد ، www.tabnak.ir/fa/news/145561/2011/1/2/.
31.www.sarkhat.com/fa/news/13550598
32. پرس تی وی ، ( 2011) ،محاصره پارلمان مصر از سوی معترضان ،www.presstv.ir/detail.fa/164259.html
33. م میثم ،( 2011) ، جنبش هایی از نوع فیس بوک ، www. Bashgah.net
34. احمدی ، حمید ،( 1389) ، بررسی اخوان المسلمین در تحولات مصر ، http://peace-ipsc.org
35. صفوی ، سید سلمان ، ( 1390)، تحلیل عوامل سقوط مبارک ، http://peace-ipsc.org
36. پشنگ ، اردشیر، ( 1390) ،تونس همچنان پرچم دار بهار عربی ، http://peace-ipsc.org
37. لیسبون ،( 2011) ، همبستگی کمونیست های پرتغال با مردم تونس ، www.pcp.pt/english
38. نصرا… ، سید حسن ، ( 1389) ، درس های انقلاب تونس ، ترجمه آ آذرنگ ، www. Donnya.info
39. بینین ، ژول، ( 1387) ، شورش گرسنگان در مصر ، ترجمه لقمان تدین نژاد ، http://islamworld2020.persianblog.ir
40. طالبی ، معصومه ، (1389) ، ظهور تا سقوط اقتدار گرایی تحلیل کوتاه بر تحولات اخیر تونس ، http://peace-ipsc.org
41. شهاتا ، ثامر ، ( 1390) ، انقلاب 25 ژانویه مصر ، http://peace-ipsc.org
42. شهابی ، سعید ، ( 1390) ، انقلاب و ضد انقلاب در مصر ، http://peace-ipsc.org
43. دیاب ، خالد، ( 1390) ، مصر ، اسرائیل و فلسطین : بسوی سرزمین موعود ،
http://peace-ipsc.org
44. صبحی ، هنیا ، ( 1390) ، اعتراض به تحصیل و جوانان ، http://peace-ipsc.org
45. مسعود ، طارق ، ( 1390) ، اسلام و دموکراسی در مصر جدید ، http://peace-ipsc.org
46. متقی، ابراهیم، ( 1389) ، نقش عوامل بیرونی در تحولات مصر ، http://peace-ipsc.org
47. ابوجهجه ، (1389) ،نکاتی در باره انقلاب تونس ، www.donnya.info
48. جوده ،راتب ، (2011) ، نقش شبکه های اجتماعی در انقلاب مصر ،www.ria novesti.info
49. توان ، حسن ، (1390) ، تاملی بر انقلاب های عربی ، www.aftabir.com
50. رسولی ، مینا ، ( 1390)، کالبدشکافی جنبش مصر ، www.SID.ir
51. الوندی، فاطمه، (1390)، غلبه شبکه های اجتماعی بر رسانه های حکومتی در تحولات اخیر جهان عرب ، http ://kurdpress.com/fa/Nsite/fullstory/?Id=13032
52. خراسانی، علیرضا، (1389)،اینترنت و شورش در ممالک عربی خاورمیانه و شمال آفریقا /اینفوگراف،www.khabaronline.ir/detail/126393
53. سمیر ، امین ، (1390)، ویژگیهای انقلاب مصر وبایسته های تغییر:انقلاب مصر و پس از آن ، ترجمه سیف علی ، http://anthropology.ir
54. شایگان ، حمید ، (2011) ، اینترنت و اعتراضات اجتماعی در مصر ، www.cnet.news/19/12/2011
55. لواسانی ، سید محمد صادق ، (2012) ، انقلاب تونس چگونه آغاز شد ؟ ، http://tebyan-tehran.ir
د : منابع خارجی
1.by :centrist Aprill/ 10/ 2009
http:// nawaat .org /" portail Historic Growth Trend of Tunisia's
Economy, 1962 – 2007
2. Attia, Sayed Moawad , August 2009
http://mpra.ub.uni-muenchen.de/16578/ The Role of USAID in Development in Egypt.
3. By DAVID D. KIRKPATRICK and MICHAEL SLACKMAN Published: January 26, 2011
http://www.nytimes.com/pages/world/middleeast/index.html. "Egyptian Youths Drive the Revolt Against Mubarak"
4. Jailan Zayan. AFP (2011 )"Egypt braces for nationwide protests"
(http://www.google.com/hostednews/afp/article/ALeqM5hP30nA0bbEaHZKjlpUKhdHxoN8Cg?docId=CNG.95111380dfbe35f8a08d6124c5e915e8.71)
5. Reuters:( 2011/01/25) (http://af.reuters.com/article/egyptNews/idAFLDE70O2GG20110125) ?Q+A-"How will Egypt's protests affect Mubarak's rule"
6. Aljazeera, 29 Jan2011 (http://english.aljazeera.net/news/middleeast/2011/01/201112974149942894.html) "Protesters back on Egypt streets".
7. MICHAEL and DIAA HADID, Associated Press, 29 Jan 2011
(http://news.yahoo.com/s/ap/20110129/ap_on_re_mi_ea/ml_egypt_protest) "Thousands in Cairo defy curfew, demand change"
8. Aljazeera, 30 Jan 2011
,(http://english.aljazeera.net/news/middleeast/2011/01/201113033817859936.html)" Egypt tense after night of unrest"
9. Aljazeera (http://blogs.aljazeera.net/middle-east/2011/01/29/live-blog-301-egypt-protests) "Live Blog – Egypt Protests"
10. Aljazeera, 30 Jan ,(http://english.aljazeera.net/news/middleeast/2011/01/201113033817859936.html)" Cairo protesters stand their ground 2011"
11. Jim Michaels, USA (http://www.usatoday.com/news/world/2011-01-30-egypt-protests_N.htm) Egyptian demonstrations calm down TODAY
12. Bloomberg, 30 Jan" Egypt Opposition Leaders Form Committee to Negotiate With State" (http://www.bloomberg.com/news/2011-01-30/egypt-opposition-leaders-form-committee-to-negotiate-with-state.html
13. Accuracy, 30 Jan 2011 Institute For Puplic (/http://www.accuracy.org/an-open-letter-to-president-barack-obama)" An Open Letter to President Barack Obama"
14. Aljazeera, 31 Jan 2011 ,(http://english.aljazeera.net/news/middleeast/2011/01/20111316148317175.html)" Mega protest' planned in Egypt"
15. Aljazeera Live Blog (http://blogs.aljazeera.net/middleeast/2011/01/30/live-blog-311-egypt-protests)" Egypt protests"
16. Retrieved .Abc.net.au31 January2011 Egypt protesters call for million-man march – ABC News (Australian Broadcasting Corporation" http://www.abc.net.au/news/stories/2011/01/31/3126194.htm
17. http://www.reuters.com/article/2011/01/28/us-egypt-protests-deaths-idUSTRE70R86L20110128ttp://english.aljazeera.net/news/middleeast/2011/02/2011212597913527.html
18. Aljazeera, 7 Feburary 2011 (http://blogs.aljazeera.net/middle-east/2011/02/07/live-blog-feb-8-egypt-protests) Live Blog-Egypt Protests
2011 ، الاحتجاجات فی مصر /19. http://ar.wikipedia.org/w/index.php?titl
20. Laura King and Ned Parker, Los Angeles/ Times, 6 Feb 2011
" Muslim Brotherhood joins talks on Egypt crisis; departure of Hosni Mubarak remains sticking point" http://www.latimes.com/news/nationworld/world/la-fg-egypt-unrest-20110207,0,4061073.story
21. Aljazeera, 9 Feb2011 (http://english.aljazeera.net/news/middleeast/2011/02/20112913546831171.html)" Labour unions boost Egypt protests"
22. Reuters, 9 Feb 2011 http://af.reuters.com/article/egyptNews/idAFLDE71822Y20110209)" UPDATE 1-Three killed in Egypt desert clash with police"
23.,Reuters , Feb 10, 2011 11:07am EST
(http://www.reuters.com/article/2011/02/10/egypt-usa-cia-idUSN1010962720110210" Mubarak likely to step down this evening – CIA chief "
24. http://apnews.myway.com//article/20110210/D9LA2SHO3.html)" Egypt army takes charge, Mubarak to address nation"
25. The Washington Times , February 11, 2011, ,(/http://www.washingtontimes.com/news/2011/feb/11/Egypt-army-backs-mubarak-protesters-enraged ," Mubarak leaves Cairo for Sinai as protests spread"
26. الورفلی، مجدی، "فی ظلل غیاب التعطیه الاعلامیه… فایسبوک و کاله انباء بدلیه، جریده ایلاف الایکلترونیه"، 14 ینایر 2011. .
و. فیلم مستند و اخبار
1. حسین ، مشعل ،( 2011) " چطور فیس بوک دنیا را دگر گون کرد " بهار عربی بخش نخست ، گزارشی تصویری از شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی .پخش در ساعت 46/11دقیقه شب 6/1/2011
2. اخبار بخش بی بی سی فارسی به تاریخ ۲۸ ژانویه ۲۰۱۱ همچنین اخبار شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران در همان روز
3. شبکه خبر سیمای جمهوری اسلامی ایران1/فوریه/2011.
4. بخش فارسی اخبار بی بی سی 1/فوریه /2011.
5. شبکه ۲ سیمای جمهوری اسلامی ایران ، اخبار ساعت ۳۰:۱۰ ۱، فوریه ۲۰۱۱.
6. شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران ، اخبار سراسری ساعت ۰۰: ۱۴ ،۲ فوریه ۲۰۱۱.
—————
————————————————————
—————
————————————————————