تارا فایل

مبانی نظری مطالعات غیر درسی دانش آموزان


 ادبیات تحقیق :
تاثیر خانواده در رشد تحصیلی:
طبق بررسی های با عمل آمده تعداد محدودی تحقیق در ارتباط با رشد تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت که در این بخش به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم. خانواده با مشابه منظومه شمسی است همان گونه که منظومه شمسی است همه رای مرکزیست و کانون تششع خورشید و از آن به سایر عناصر مظهر مانور ساطع می شود مرکزیت و کانون منظومه خانوادگی پدر و مادر هستند که تشعشات عاطفی و گرم خود را در محیط خانواده می پراکنند و حیات عاطفی را رونق می بخشد (آدلر)
فرهنگ طبقاتی و رشد تحصیلی: مطالعات صورت گرفته بیانگر این نکته است که حتی هنگامی که عامل هوش ثابت نه داشته شود. بین اعضای گروههای اجتماعی مختلف از نظر رشد تحصیلی اختلاف معنی دار وجود دارد.
بر این بنیاد محصلان سیاه پوست طبقه کارگر با ضریب هوشی مساوی با شاگردان سفیدپوست در نظام آموزشی آمریکا رشد تحصیلی کمتری دارند. بنابراین گفته شده است که قشربندی طبات و قومی مستقیماض با رشد تحصیلی ارتباط دارد به ویژه چنین استدلال شده که خرده فرهنگ، هنجارها و ارزشهای متمایز طبقات می گذراند هربرت هایمن جامعه شناس آمریکایی در مقاله ای تحت عنوان نظامهای ارزشهای طبقات مختلف به تفصیل از این قضیه سخن به بیان می آورد و چنین معتقدان که نظام ارزش طبقات پایین اجتماعی یک مانع خود ساخته برای وضعیت مناسب ایجاد می کند.
هایمن با استفاده از یافته های جامعه شناسان تفاوتهای زیر را در میان نظام ارزش طبقه کارگر و متوسط بر می شمارد.
اعضای طبقه کارگر ارزش پایین تر عابران آموزش و پرورش قائلند آنان تاکید کمتری به آموزش رسمی دارند و آن را وسیله ای برای رشد تحصیل قلمداد نمی کنند آنها ارزش کمتری برای ادامه تحصیل پس از دوران سن قانونی مدرسه ای قائلند.
آنها برای موفقیت های شغلی سطح بالا ارزش کمتری در نظر می گیرند. اعضای طبقه کارگر در مقایسه با افراد طبقه متوسط عقیده دارند که فرصت کمتری برای رشد تحصیل وجود دارد. بارلی سوگارمن: برخی جنبه فرده فرهنگهای طبقه متوسط و کارگر را مستقیماَ به رشد تحصیلی اختراقی ربط می دهند. وی در مورد وجود اختراق در نگرش و دیدگاه بین دو طبقه تفسیری ارائه می دهد و در آن است که ماهیت مشاغل بومی و غیر بومی عمدتاض این تفاوتها را موجب می شود بسیاری از شغلهای مربوط با متوسط فرصتی برای رشد مستمر در زمینه درآمد و متنام به همراه دارند این امر مشوق برنامه ریزی برای اینده می شود. در کلاس رشد تحصیلی را به چند عامل که عبارت بودند از: سلامت دانش آموز، تعداد افراد خانواده کیفیت کلاس ارتباط دارد چنین به نظر می رسد که مهمترین عامل تنها عبارت بود از میزان علاقه والدین به ترتیب فرزندانشان بطور کلی والدین طبقه متوسطه با مراجعه بیشتر به مدرسه و بحث درباره رشد تحصیلی فرزندانشان علاقه بیشتری از خود نشان می دهند همچنین اثر جنس، ترتیب تولد، اندازه خانواده و سایر مشخصات بر اساس شاخصهایی مانند ضریب هوش رشد تحصیلی فوت والدین میزان فقدان اختلالات رفتاری چند دهه اخیر به تفضیل مورد بررسی قرارگرفته این مطالعات که اطلاعات نسبتاَ جالب و جامعی در اختیار علاقمندان گزارده است نشان از آن دارد که اندازه خانواده و رتبه تولد در کیفیت رشد فرزندان تاثیر قابل ملاحظه ای را دارد.
به دلایل بسیار فرزندان اول یا فرزندان یک جای خاصی در خانواده دارد والدین می توانند وقت و توجه بیشتری را صرف فرزند اول خود کنند و احتمال دارد از او بیشتر مراقبت و حمایت کننده و بیشتر تسلیم خواستهایش شوند فرزندان اول با فرزند یگانه معمولاَ در آزمونهای هوش نمره های بالاتری بدست می آورند.
تحقیقاتی که طی دهه های 50 و 60 میلادی بر روی حیوانات صورت گرفته بود دال بر آن بود که اگر حیوانات در طی دوران نوزادی در شرایط محدودیت حسی نگه داشته شوند یا اصلاض نمی توانند رشد نند و یا مدت زمان بیشتری نیاز دارند تا مانند حیواناتی که در شرایط عادی رشد کرده اند چیز یاد بگیرند.
اگر بخواهیم اموری که در رشد تحصیلی جستجو کنیم در ده موضوع خلاصه می شود: 1- احساس تنهایی: انسان احساس می کند دروسط جمعیت تنها است چنان باق فی های پی در پی نیز قابل انتظاری که از دوستان و آشنایان نزدیک در مقامی صمیمی و حتمی همسر و فرزند خود می بیند چنان او را نسبت به همه چیز و همه کس بدین ساخته که احساس می کند تک و تنهاست.
احساس پوچی و بی هدفی، احساس نداشتن پناهگاهی، تصویر با نگاهی از دوران پیری، تصویر وحشتناکی از چهره مرگ احساس ناخشنودی و عدم اثباع کامل، بدبینی آزار دهنده، ترس از آینده، احساس گناه و شرمساری روی آوردن بر زندگی تجملی.

ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه
کنجکاوی و نیاز انسان به دانستن یکی از خمیر مایه های درونی بشر بوده است که از ابتدای تولد او را لحظه ای آرام نگذاشته است؛ در دانستن و طرح سوال های گوناگون راجع به جهان و پدیده های آن و راجع به خود انسان که او را وا داشته تا به دنبال پاسخ و ارضای این درونی برآید. در مورد تحصیل و با سواد شدن نیز همین طور بوده است دانش آموزان، مخصوصاَ دانش آموزان با استعداد و با هوش همیشه ودر همه حال به دنبال زیاد دانستن و رشد روزافزون خود در زمینه ی تحصیل و مطالعه بوده اند.
رشد کودکان در مدرسه و بزرگسالی نه تنها به توانایی های آنان، بلکه به انگیزش، نگرش و واکنش های عاطفیشان به مدرسه و سایر مسایل که در موفقیت دخالت دارند بستگی دارد. یکی از سازه های اولیه ای که روان شناسان برای تبیین این جنبه از رشد ارایه کردهاند، انگیزش رشد است. انگیزش رشد عبارت است از گرایش همه جانبه به ارزیابی عملکرد خود با توجه به عالی ترین معیارها.

اهمیت و تاکید اسلام بر مطالعه (خواندن)
از آنجائی که نام کتاب مقدس مسلمانان قرآن می باشد که به معنی خواندن است و همچنین نخستین ایات وحی با خواندن آغاز می شود "اقرا باسم ربک الذی خلق" و این کلام حضرت حق است که توسط جبرئیل بر پیامبر نازل شدهاست، مطالعه و خواندن بایددر میان مسلمانان از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد.
همچنین در روایات آمده است که رسول اکرم (ص) فرموده اند: "اطلب لعلم من المهدالی اللحد". علم رااز گهواره تا گور بجویئد و یا در جایدیگر می فرماید: "اطلب لعلم فریضه علی لحل سلم و سلمه". در طلب علم و دانش بر هر مردن و زن مسلمانی واجباست. و یا در موردی دیگری می فرماید: "اطلب العلم ولو بالعین" که علم را پی جوئی کنید حتی اگر در چین باشد.
بادر نظر داشتن تاکید مکتب حیات بخش اسلام و کردار و گفتار ائمه ی معصومین و بزرگان مشخص می شود که اسلام به مطالعه و خواندن اهمیت فراوانی داده است. لذا باید برای رشد فکری و علمی جامعه چاره اندیشید و زمینه های مطالعه و کتابخوانی را با روش های عمیق و صحیح در جامعه بوجود آورد.
حضرت علی (ع): می فرماید: علم مونس انسان است؛ در وحشتو تنهائی رفیق انسان است.
تعریف مطالعه:
در این قسمت ابتدا به تعاریفی که از مطالعه در متون مختلف بعمل آمده است می پردازیم. سپس به مفهوم مطالعه ی غیر درسی اشاره خواهد شد.
مطالعه: در لغت نامه دهخدا مطالعه به معنی نگریستن بر هر چیزی برای واقف شدن به آنان و تامل و تفکر و اندیشه و نظریه دقت و مطالعه کردن به معنی نگریستن در چیزی برای وقوف براموال آن آمده است.
در فرهنگ معین مطالعه، خواندن کتاب یا نوشته ای و فهمیدن آن، قرائت نوشته ای برای درک آن معنی شده است.
در فرهنگ علوم رفتاری مطالعه به سه معنی ذیل به کار برده شده است:
1- به کار بردن عقل یا ذهن برای یک مساله یا موضوع است.
2- رشته ای از یادگیری است.
3- بحث و بررسی درابره یک موضوع خاص یا گزارش درباره یک تحقیق است.
براساس این تعرف که مطالعه برقراری ارتباط با آثار و طرز تفکر دیگران است، می توان مطالعه را به انواع مختلفی طبقه بندی کرد، یکی از این انواع طبقه بندی، مطالعه درسی ومطالعه غیر درسی است.
منظور از مطالعه درس خواندن یا مطالعه منابع درسی اعم از کتاب، جزوه، تمرینات کتاب درسی، مطالعات منابع کمک درس و هر گونه نوشته ای است که جزء تکالیف درسی فرد، دانش آموز و دانشجو و غیره بوده است و مصرف آن عمدتاَ کسب مهارت یا موفقیت در آزمون مربوطه می باشد.
مطالعه غیر درسی که گاه با عنوان مطالعه آزاد نیز به کار برده می شود، خواندن یا مطالعه هر گونه نوشته است. که بمنظورهای مختلف از سوی فرد انجام می شود و می تواند شالم مطالعه همه یا انواع منابع مطالعاتی در کتاب، روزنامه، مجله، ماهنامه و … باشد. اگر چه هدف از این مطالعه صرفاَ کسب مهارت یا موفقیت دروس یا آزمون های مدرسه ای یا دانشگاه نیست ولی نمی توان تاثیر این نوع مطالعه را بر مطالعه درسی نادیده گرفت.

اهمیت مطالعه:
مطالعه در کنار سایر ابزار ارتباط جهان و محیط پیرامون همواره بعنوان یکی از مهمترین و عمیق ترین و ماندگارترین و احتمالاَ کم هزینه ترین روش جمع آوری اطلاعات و ارتقاء بینش و دانش و بهره مندی از زمان مطرح بوده است.
انسان به دلایل مختلف به عنوان پیچیده ترین و کاملترین مخلوقات عالم هستی شناخته شده است. از جمله این دلایل قدرت یادگیری در سطح بالا و عمیق اوست. انسان به مدد یادگیری و به کمک شناخت و آموخته ما می خورد. توانسته است تا به این حد زندگی خود را توسعه بخشد. در واقع انسان به دو دلیل یاد می گیرد:
1- ارضاء حس کنجکاوی و
2- غلبه بهتر بر مشکلات.
امروزه مطالعه و تحقیق از مهمترین عوامل توسعه اجتماعی محسوب می شود. تجربه کشورها به خوبی نشان داده است که هر جامعه ای که به مطالعه و تحقیق بیشتر اهمیت دهد به مدارج علمی بالاتری دست یافته است و از این رهگذر افراد جامعه وحتی انسانهای بعدی بهره مند شده اند.
مطالعه برای افراد دروازه ای به سوی دانش و درایت است. مطالعه یکی از موثرترین عوامل رشد سیستماتیک زبان و شخصیت آدمی است. مطالعه ما را با عقاید و افکار آنهایی که موانع زمان، مکان و زبان را از میان برمی دارند، آشنا می سازد.
دانشمند و روان شناس روسی V.Demidor در کتاب خود با عنوان چگونه می بینیم و چه چیزهایی را مشاهده می کنیم. چنین می نویسد:
عمل خواندن و مطالع نیروی مطلق نیم کره چپ مغز را توسعه داده و تهیر می کندو علاوه بر این، کلماتی را که مربوط به تصویرهای ذهنی بخصوصی می باشند کامل می کند. (منبع را معرفی کنند)

مطالعه و ابعاد آن
یکی از ویژگی های مهم انسان زبان است: داشتن قدرت تکلم و باین انسان را در امر یادیگری – یادهی، یاری بسیاری نموده است. زبان و بیان یکی از وسایل عمده ایجاد ارتباط اجتماعی در انسان است. زبان به صورت کلامی و غیر کلامی در انسان متجلی شده است. اصواتی که از هنجره انسان خارج می شوند، مجموعه ای از نشانه هایی هستند که در طی قرون و اعصار از ترکیب آن، کلمات پیچیده تری درست شده اند و هر کلمه معنی و مفهوم خاصی پیدا کرده است. این نشانه ها در ابتدا شکلی ساده داشته اند و پس از آن تکامل یافته و به ترکیبات و مشتقات متعددی تبدیل شده اند. از مجموع این نشانه های صوتی، زبان شکل گرفته است. بنابراین زبان مجموعه ای است از علائم و نشانه های صوتی یا کتبی برای بیان معانی اشیاء و پدیده های عالم خارج به منظور ایجاد ارتباط از طریق این معانی.
با توجه به آنچه آمد می توان نتیجه گرفت که زبان امروز دارای چهار رکن اساسی است:
1- گفتن
2- گوش دادن
3- نوشتن
4- خواندن
در ارتباط اجتماعی، پیامها با دو رکن "گفتن و نوشتن" فرستاده می شود.
بوسیله دو رکن دیگر، گوش دادن و خواندن، دریافت می کردند. بنابراین خواندن و مطالعه کردن از ارکان عمده زبان محسوب می شود و جزء فعالیتهای اجتماعی است که از دیگر افراد کسب می شود به بیان دیگر انسان در رابطه با دیگر انسان ها یاد می گیرد که به مطالعه بپردازد. در اینصورت جامعه باید در جهت فعالنمودن فرد فرداعضای خود ایجاد انگیزه و عادت به مطالعه در آنها سعی و تلاش را مبذول نماید.
اهمیت مطالعه غیر درسی و نقش نظام آموزشی صاحبنظران تعلیم و تربیت بر اهمیت مطالعه غیردرسی و فواید آن برای رشد فکری دانش آموزان بسیار تاکید کرده اند. برخی از دلایل اهمیت مطالعه غیردرسی عبارتند از:
1- مطالعه غیردرسی در هر زمینه و موضوعی که باشد بر تجربه های کودکان و نوجوانان می افزاید. افرادی که مطالعه می کنند، از زندگی غنی تری برخوردارند و در نتیجه بهتر و بیشتر می آموزند.
2- مطالعه غیردرسی اطلاعات بیشتری را در اختیار افراد می گذارد و طبیعت آنها را در یافتن راه حل های لازم برای برخورد با مشکلات مجهز می کند.
3- مطالعه کتب غیر درسی اطلاعات بیشتری را در زمینه دانش و هنر در اختیار فرزندان ما قرار می دهد.
4- مطالعه کتب غیر درسی فرد را در معرض انواع افکار و عقاید قرار می دهد و در نتیجه او را از خطر تعصب و قشری بودن مصون می دارد.
5- مطالعه غیر درسی بر دانش آموزان آشکار می سازد که رشد علم و هنر و کلیه نهادهای اجتماعی بشر بستگی به قدرت تفکر و سازندگی انسانها دارد.
6- مطالعه غیر درسی کودک و نوجوان را با تمدن بشری آشنا می کند، همان آشنائی کاملی که او را مدیون گذشتگان و خدمتگذاران نسل خود و آینده می سازد.
نقش نظام آموزش خود تنهایی یاد در کنار سایر نهادهای اجتماعی در ایجاد زمینه لازم برای مطالعه غیر درسی دانش آموزان و نیز تشویق آنان به مطالعه را نمی توان نادیده انگاشت. اگر چه امروزه آب در کشور ما مسولیت تهیه و تدارک امکانات آموزشی رسمی را برای قشر عظیمی از کودکان و نوجوانان بر عهده دارد، اما متاسفانه در اکثر مدارس کشور مطالعه غیر درسی دانش آموزان هیچ جایگاهی در برنامه اموزشگاهی ندارد.
این مشکل در حالی مطرح می شود که قرن حاضر را عصر انفجار اطلاعات نامیده اند و انتظار می رود نظام های آموزشی خود را از محدوده برنامه های مدرن درسی آزاد کنند و دانش آموزان را با دنیای وسیع اطلاعات آشنا نمائید و بنابراین آن نظام آموزشی که عقاله به تربیت جامعه ای خلاق دارد، از انجام سه کار سخت پرهیز می کند:
1- محدود کردن دانش آموزان به تاب درسی و گفته معلم
2- استفاده از روشهای سنتی متکی بر تکرار و نقلیه در آموزش
3- جلوگیری از شک و برخورد با عقاید
از جمله دلایل عدم توجه جدی به مطالعه غیر درس دانش آموزان در برخی از نظامهای آموزش و سنتی بودن روش آموزش است در این نظامها مهمترین روش، روش دستوری است.
معنای خاص این روش دستوری رادرآموزش اخلاق دانسته اند. آموزش اخلاق از طریق مستقیم در این روش سعی بر آن است که از درسنتیجه اخلاق گرفته شود. عباراتی چون بدان ای پسر که … و یا پس چنین نتیجه می گیریم…. از نمودهای آن است. با این همه روش دستوری به اخلاق و اصولاَ علوم اخلاقی یا انسانی محدود نمی شود، بلکه می تواند همه رشته ها را در برگیرد… در روش دستوری یادگیرنده به چارچوب محدود کتاب درسی محکوم است و یاد دهنده شاگرد را مجبور به فرا گرفتن می کند…، کتابدرسی مظهر دانسته های محدود معلم است که به شاگرد منتقل می شود، چیزی که خود فرا گرفته و می کوشد به دیگران بیاموزند. در روش دستوری به تکامل فردیشاگرد توجه نمی شود و وی در جریان آموزش سهمی ندارد و وسیله ای می شود رای آنکه دانش آماده شده ای را در ذهن خود جای دهد و بعد آن را بپذیرد. معلم و شاگرد مرد و از تجربه، مشاهده و پژوهش فردی و گروهی بدورند، پیریو از این شیوه در یک جامعه اگر چهاز جهت کمی، یعنی تعداد شاگردان ممکن است رشدی داشته باشد اما به دشواری از نظر کیفی، یعنی میزان دانش آن جامعه تکاملی به چشم می خورد.
نقطه مقابلاین شیوه آموزشی "روش اکتشافی" است که پایه و اساساصلیآن "مشکل گشایی"است. به طور کلیدر این روش دانش آموز و یادگیرنده نقش مفعال داشته و با طی کردن مراحل "مساله گشائی" به یادگیری عمیق تر می پردازد. در این روش کتاب درسی و معلم تنهایی بعنوان یکی از عوامل نظام یاددهی – یادگیری محسوب می شوند و فعالیتهایی دانش آموز نقش اساسی را ایفاء می کند.
روش اکتشافی با روح دموکراسی، هماهنگی بسیاری دارد و در اجتماعی که آزادی بیشتری وجود دارد کاربرد دارد در این روش محیط یادگیری باید چنان باشد که دانش آموزان بتوانند به منابع و مطالب مورد نیاز دسترسی سریع داشته باشند و از این رو مطالعه غیر درسی بخش حیاتی چنین محیطی شناخته می شود.

عوامل جذب و بازدارنده فرد به مطالعه:
عوامل متعددی در نظام اجتماعی می تواننددر جذب افراد به مطالعه نقش داشته باشند. از جمله این به عوامل می توان به نقش خانواده، مدرسه، اجتماع. کتاب، کتابدار اشاره کرد.
اشاره خانواده: خانواده عامل موثری در ایجاد عادت به مطالعه است و به خصوص این دلایل که روابط مداوم و تنگاتنگی که میان افراد خانواده وجود دارد و خانواده نخستین و مهمترین تغذیه کننده کودک از نظم تعلیم و تربیت و رفتار است.
کودکی که شروع به یادگیری خواندن کرده هنوز به مطالعه کردن عادت نکرده است. برای اینکه کودک یک خواننده فعال شود، نه تنها نیازمند انگیزه های فردی که بخشی از آن مربوط به خانواده می شود است، بلکه با تمرین می توان به مرور زمان به مطالعه کردن عادت کند.
کودکانی که دوره آشنائی وانس با کتابرا در خانواده گذارنیده اند، در محیط مدرسه بدون مشکل با کتاب مانوس می شوند و به آن عادت می کنند و آن عادت در وجودشان پایدار می شود.
برخی از عوامل موثردر ایجاد عادت به مطالعه افراد در خانواده عبارتند از:
با سواد بودن والدین، موفقیت شغلی واجتماعی خانواده، مسائل اقتصادی، نوع گرایشهای والدین و خانواده، مسائل روانی خانواده، تعداد عائله، میزان مطالعه در خانواده، کیفیت برنامه ، مطالعه والدین و خانواده، میزان دسترسی به کتاب و کتابخانه در منزل و بافت فرهنگی خانواده و برنامه ریزی صحیح برای مطالعه در بین اعضای خانواده.
نقش مدرسه: یکی از کارکردهای مهم و پیوسته مدرسه در زمینه خواندن آن است که نگرش مثبت و فزاینده نسبت به کتابها و خواندن ایجاد کند. مدرسه باید افراد را برای حضور در قلمرو سواد آماده کند و پذیرش و درک آثار ادبی را به آنها بیاموزد.
برخی از عوامل موثر برمطالعه عبارتند از:
مدیریت مدرسه، وجود کتابخانه در مدرسه و تاثیر شرایط فیزیکی آن، وجود کتابدار و مسول کتابخانه در مدرسه، نقش معلمان، جایگاه کتاب و کتابخانه در سیستم آموزشی مدرسه، محتوای کتاب درسی، نقش بازدیدهای دانش آموزی از کتابخانه ها، مراکز و موسسات تحقیقاتی و مطالعاتی و اماکن فرهنگی، نقش انجمن اولیاء و مربیان، میزان به کارگیری دانش آموزان در فعالیتهای گروهی و میزان فعالیت کتابخانه ای آن، میزان تاثیر گذاری مسابقات فرهنگی و هنری بخصوص مسابقات مطالعه و نشریات و تنوع موضوعات و عناوین کتابها، نقش و جایگاه تحقیقات و مطالعه دانش آموزی، وجود بودجه برای خرید کتاب، برنامه های فرهنگی کتابخانه، معرفی تازه های کتاب یا کتابهای مناسب در مدرسه و پیوند بین مدرسه و مراکز فرهنگی.
نقش اجتماع: نقش رسانه های گروهی. فراوانی کتابخانه های عمومی، نقش سازمانهای فرهنگی، فرهنگ عمومی و جو فرهنگی حاکم بر جامعه، جهت گیری ها و سیاست گذاری های نظام آموزش و پرورش، برگزاری نمایشگاه های کتاب، نقش مبادلات فرهنگی جوامع و نقش هیاتها و انجمن های مذهبی از جمله ابعاد این نقش اند.

هدف، برنامه ریزی و جهت مطالعه:
هدف: نخستن سوالهایی که در هنگام برنامه ریزی در هر زمینه ای لازم است به آن توجه شود هدف است. در مطالعه نیز طرح مساله بدین گونه است که به چه منظوری و برای نیل به کدامین هدف اقدام به مطالعه می شود.
برنامه ریزی: از ویژگی های اصلی برای نیل به هر هدفی، برنامه ریزی است. تمامی انسان ها اهداف کوچکتر و بزرگی را در سر می پرورانند. بسیاری از آنها ابزار و شرایط متناسب با هدف را دارا می باشند و تلاشهایی برای نیل به اهداف والا و برتر خویش دارند و بسیاری از آنان نیز به اهدافی دست می یابند که متناسب با موقعیتهایی برتر و شایستگی آنها نمی باشد. آنچه چنین تفاوتیرا موجب می شود برنامه ریزی است. ارتباط تنگاتنگی هدف و برنامه ریزی برکسی پوشیده نیست و هر گاه سخن از هدف و هدفگذاری می رود برنامه ریزی برای نیل به اهداف به ذهن متبادر می گردد.
جهت مطالعه یکی از ارکان مهم مطالعه است. بطور کلی افراد را در مطالعه به دو گروه می توان تقسیم کرد:
1- مطالعه گران جهت دار و
2- مطالعه گران بی جهت .
گروه اول در سیر مطالعاتی خود برخوردار از مکانیزمهای اصولی مطالعه بوده و درکار خود شور و شوق داشته و هدفدار عمل می کنند و موضوع مطالعه آنها از قبیل مشخص می باشد. درمطالعه بی جهت، کاوشگر سرگردان و پریشان به نظر می رسد. او در درجه اول درصد آن است که مطالعه را صرفاَ یک گذران اوقات فراغت بداند. در سیر مطالعاتی این گروه مطالعه یک سرگرمی تلقی می شود و انرژی در مسیری صرف می شود که نتیجه آن بی بهره ماندن از معانی اصلی و عمیق متون مورد مطالعه است.

پیشینه تحقیق
توسعه موسسه های آموزشی، مدارس عالی و دانشگاهها و گرایش به صنعتی شدن موجب شده کتابهای علمی، فنی، تخصص گوناگونی به موازات کتب دیگر چاپ و توزیع گردد. در دهه چهل وسائل ارتباط جمعی در ایران به موازات هم و گاه به دنبال هم پیدا شده اند و در دهه پنجاه تولید و انتشار کتاب پس از رونق سالهای پایانی دهه چهل روند نزول داشته است.
نظرسنجی انجام شده در زمینه تولید و عرضه کتاب در تهران توسط سالک (1378) نشان می دهد که اول در میان کتابهایی که پاسخگویان خریده اند به ترتیب کتابهای آموزشی و درسی، تخصصی و علمی، داستان، رمان و نیز مذهبی و دینی نسبت به سایر انواع کتابها در اولویت های اول بوده اند. ثانیاَ زمان بیشتر از مردان خریدار کتابهای رمان و داستان بوده اند و در عین حال بیشتر از مردان به خرید کتابهای مذهبی و دینی اقدام کرده اند. ثالثاَ: مضمون و محتوای کتاب مهمترین عامل موثر در انتخاب و خرید کتاب برای اکثر پاسخگویی بوده است. پژوهش دیگری که توسط عباسی در سال تحصیلی 72 – 71 روی دانش آموزان رشته علوم تجربی در استان کهکیلویه و بویراحمد انجام گرفته است، نشان می دهد که مهمترین زمینه های مورد مطالعه ی دانش آموزان بترتیب داستانی، دینی، مذهبی، علمی و فنی، تاریخی، سیاسی اجتماعی و سرگرمی بوده است.
پژوهش دیگری که توسط دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی (1373) صورت گرفته است، سه مورد از انواع کتابهای مورد مطالعه پاسخگویان را بترتیب اولویت: ادبیات، شعر 6/43 درصد، فنی و علمی 5/37 درصد و داستانی 32 درصد ذکر کرده است. این پژوهش سرانه مطالعه پاسخگویان را 83 دقیقه در روز و برای کارشناسان ارشد 94 دقیقه در روز برآورده کرده است.
انجمن فرهنگی ناشران کتاب با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن برگزاری 27 نمایشگاه در 27 استان کشور به مناسبت هفته ی کتاب در سال 1376 اقدام به یک بررسی اجمالی از فروش کتب با عناوین و موضوعات مختلف نموده است که در نتیجه این بررسی کتابهای مذهبی، ادبی و علمی نسبت به سایر کتاب ها از استقبال بیشتری برخوردار بوده است.
پژوهش دیگری با عنوان تحلیل محتوای کتابهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ده سال او بعد از انقلاب (1368 – 1357) در سال 1369 توسط نیشابوری با هدف (تعیینمحتوای کتابهای تالیفی کانون) صورت گرفته که برای گروههای سنی قبل از دبستان تا پایان دوره راهنمایی بوده است. برای انجام این تحلیل 85 جلد کتاب که 30 جلد آن به صورت جنگ با مجموعه بوده مورد بررسی قرار گرفته است…
در نتایج حاصل از این تحلیل محتوا در دو بخش، تحت عناوین میزان کاربرد فرمهای مختلف و میزان کاربرد موضوعات متعدد مورد بررسی قرار گرفته است.
اطلاعات بدست آمده در موضوعات متون مشخص می کند موضوع 64 درصداز متون مورد بررسی قصد و داستان و نمایشنامه و 18 درصد آموزش مستقیم و 12 درصد روایت مذهبی و 6 درصد شعر بوده است. پژوهش دیگری که توسط خانم بزرگر در سال 72 تحت عنوان تاثیر مطالعه غیر درسی بر رشد تحصلی دانش آموزان پایه ابتدائی در تهران صورت گرفته مشخص کرد که دانش آموزانی که عضو کتابخانه هستند درصد قبولی آنها بیشتر است. و اینکه کتابخانه مدرسه در ایجاد عادت به مطالعه در کودکان نقش موثری دارند. نتایج بدست آمده این تحقیق عبارت بود از اینکه: با رشد علوم و تکنولوژی جوانان باید بیاموزند، خود به دنبال آن رفته و با مطالعه کتاب و مجلات مختلف مطلب را بیاموزند جوانان باید سعی کنند در جوانی انگیزه مطالعه و عادت به مطالعه را در خود ایجاد کنند تا باعث رشد فکری و غنی شدن گنجینه لغات و اصطلاحات عمومی آنان نشود.
پژوهش دیگری میزان علاقه جوانان 15 تا 18 سال را به مطالعه کتب غیر درسی بررسی کرده است.
نتایج این بررسی نشان می دهد: اکثریت جوانان به خواندن کتاب علاقه مند نیستند.
– سنگینی برنامه های درسی عامل بازدارنده مطالعه کتاب است.
– جوانان تشریح می دهند که از طریق وسایل یادگیری دیگر به مطالعه بپردازند، نه کتاب.
– کمبود وقت، گرانی کتاب، دسترسی نداشتن به کتاب خوب به ترتیب از دیگر عوامل موثر بر شکل نگرفتن عادت مطالعه در جوانان است.
همیاری (1372) به بررسی ارتباط مطالعه غیر درسی با رشد تحصیلی دانش آموزان سال سوم رشته های نظری، نظام جدید، متوسطه شهر تهران پرداخته است. در این پژوهش محقق به مقایسه دو گروه کتابخون و غیرکتابخون پرداخته به این نتیجه رسیده است که از نظر رشد تحصیلی بین این دو گروه اختلاف معناداری وجود ندارد.
بعلاوه، یافته های این پژوهش نشان می دهد که مطالعه غیردرسی سهم ناچیزی در رشد تحصیلی دانش آموزان دارد.
اولین سوال تحقیق مربوط به میزان مطالعه ی غیردرسی در میان دانش آموزان دوراه متوسطه تهران است که یافته های بدست آمده نشان می دهد که فقط حدود (30 درصد) کل دانش آموزان اظهار داشته اند که هیچ مطالعه ای در شبانه روز نداشته اند. بیشتردانش آموزان طبق نظر خودشان، بین 1 تا 3 ساعت مطالعه در شبانه روز را اعلام نموده اند. به علاوه آزمونهای آماری نشان می دهد که میزان مطالعه در شبانه روز متاثر از ویژگیهای جنسیتی دانش آموزان است. به این معنی که ضمن اختلاف میزان مطالعه پسران ودختران در شبانه روز در مجموع ساعات مطالعه ی دختران بیش از پسران بوده است. علاوه بر جنس میزان تشویق و وجود امکانات اقتصادی و دسترسی به کتابخانه و… نیز در میزان مطالعه ی غیردرسی موثر بوده است بعلاوه معدل دانش آموزان و شاخه ی تحصیلی آنان نیز روی مطالعه ی آنان تاثیر داشته است. یافته های بدست آمده که در زمینه میزان مطالعه ی غیر درسی در شبانه روز است حاکی از این است که در مجموع میزان مطالعه ی غیر درسی در مقایسه با کل مطالعه در حد پائینی است که به گونه ای که تقریباَ نصف دانش آموزان کمتر از یک ساعت مطالعه غیر درسی داشته اند و تعدادی از آنها هم هیچ مطالعه ی غیر درسی نداشته اند. با توجه به شاخه تحصیلی دانش آموزان و میزان مطالعه ی غیردرسی هم بایدگفت که تفاوت زیادی بین میزان مطالعه ی غیر درسی و شاخه تحصیلی دانش آموزان مشاهده نمی شود، اما به طور معنادار دانش آموزان رشته های علوم تجربی، ریاضی فیزیک، علوم انسانی و رشته های فنی به ترتیب تا کمترین میزان مطالعه را داشته اند که این قسمت از یافته ها از یافته های پژوهش عباسی (1372) در این خصوص حمایت می کند.
از آنجایی که بیش از نیمی از والدین دارای تحصیلات زیر دیپلم و یا بی سواد بوده اند و با توجه به رابطه مثبت میان سطح تحصیلات والدین و میزان مطالعه ی فرزندان و نیز با توجه به اینکه مطالعه اساساَ در برنامه های زندگی آنان جایگاهی ندارد بنابر این نمی توانند الگوهای مناسبی برای تشویق فرزندان خود به مطالعه باشند. با توجه به یافته های این بخش از پژوهش به این نتیجه رسیدیم که بین میزان تحصیلات والدین و مطالعه ی فرزندان رابطه ی معنا داری وجود دارد و چرا که با مقایسه میزان مطالعه ای فرزندانی که پدرانشان دارای سطح تحصیلات دیپلم و به بالا داشتند با فرزندانی که پدرانشان زیر دیپلم بودند مشخص شد که میزان مطالعه فرزندان گروه اول به مراتب بیشتر و بهتر از گروه دوم بوده است.
در رابطه با میزان مطالعه و تعداد بیشتر اعضای خانواده نیز باید گفت که رابطه ی معکوس بین دو موضوع وجود دارد.
یافته های حاصل از بررسی سوالهای مربوط به وضعیت مطالعه ی غیر درسی در ابعاد کیفی باید گفت: موضوعات داستانی در میان دختران و موضوعات سرگرمی و ورزشی در میان پسران رونق بیشتری دارد و در زمینه جهت و هدف مطالعه ی غیر درسی نیز باید خاطر نشان ساخت که دختران بیش از پسران مطالعه را به منظور افزایش اطلاعات عمومی، کمک به فهم مطلب دری وپسران بیش از دختران مطالعه را با هدف سرگمی انجام داده اند.
بررسی داده های مربوطه در خصوص راههای تامین منابع مطالعه ی غیر درسی نشان داد که اکثریت دانش آموزان اعم از پسر و دختر کتابهای مورد علاقه بخود را از کتابخانه به امانت می گیرند.
بهترین مشوقها و راهنمایان مطالعه ی غیردرسی طبق این پژوهش خانواده، مدرسه و اجتماع می باشد که در خانه پدر و خواهر و برادر و در مدرسه معلمان و مربیان و سایر کارکنان آموزشی و در اجتماع، دوستان و همسالان و رسانه های گروهی می توانند مشوق و راهنمای افراد به مطالعه ی غیر درسی را ایفا نمایند.
یافته های حاصل از بررسی سوالهای مربوط به وضعیت مطالعه غیر درسی در ابعاد کمی نیز نشان می دهد که زمان مطالعه دارای جهات متفاوتی است گاهی جهات مطالعه در اوقات شبانه روز مورد توجه قرار گرفته و نشانگر این است که "طبق پژوهش عباسی 1372" پسران اوقات میان روز را (قبل از ظهر) و ساعات آغاز شب را بیش از دختران ودر مقابل دختران از زمان عصر و ساعات پایان شب را بیش از پسران برای مطالعه غیر درسی انتخاب می کنند.
انتخاب فعالیتهای زمان فراغت از سوی افراد که به طور آزاد و با توجه به امکانات مورد نیاز انجام می شود بنابر این مطالعه غیر درسی می تواند بخشی از این زمان را به خود اختصاص دهد که این برنامه هم با توجه به شرایط فرهنگی، نگرشها، میزان رشد یا عقب ماندگی جوامع فرق می کند.
در مورد زمان اختصاص یافته به مطالعه غیر درسی، دانش آموزان دختر در مقایسه با پسران به طور معنا دار زمان بیشتری را صرف مطالعه غیردرسی کرده اند.
مقایسه داده های پژوهش حاضر حاکی ازاین است که دختران به طور کلی میزان مطالعه غیردرسی شان بیش از پسران بوده است، و میزان مطالعه روزنامه و مجلات در بین پسران بیش از دختران است.
از جمله عوامل دیگری که در میزان بازدهی مطالعه نقش دارد مکان مطالعه استکه از جهات مختلف مورد بررسی قرار می گیرد: یکی از سه نوع مکانی که برای مطالعه انتخاب می شود (منزل، کتابخانه، مدرسه و پارک) و ازسوی دیگر ویژگیها و شرایط مکان انتخاب شده برای مطالعه، در پژوهش حاضر مکان مطالعه از نظرنوع و منابع و میزان استفاده از هر یک از مکانها بررسی شده است.
از بین مکانهای انتخاب شده از بین مکانهای مورد نظر کتابخانه عمومی و کتابخانه مدرسه بیشترین میزان استفاده را به خود اختصاص داده است که دختران بیش از پسران از کتابخانه مدرسه برای مطالعات غیردرسی استفاده می کنند.
میزان برخورداری دانش آموزان از کتابخانه به طور قابل توجهی بر میزان کیفیت و مطالعه آنان اثر می گذارد در خصوص وجود کتابخانه در نزدیکی محل سکونت بیش از درصد از دانش آموزان اظهار داشته اندک هیچیک از سه نوع کتابخانه در نزدیکی منزل آنها وجود ندارد.
در مورد برخورداری از مکان شخصی و اتاق و … برای مطالعه در منزل بیش از درصد از دانش آموزان اظهار داشته اند که فاقد مکان مشخص برای مطالعه در منزل می باشند که این در مورد دختران صادقتر از پسران است.
کتابخانه های آموزشگاهی به دلیل داشتن توانایی در فراهم کردن منابع مطالعاتی مورد نیاز دانش آموزان در بین سایر مکانها از اهمیت بیشتری برخوردارند، کتابخانه های مدارس در پرورش عات به مطالعه در نوجوانان و جوانان از نقش به سزایی برخوردار است، که دختران در این خصوص بیشتر از پسران از کتابخانه آموزشگاه استفاده می کنند ولی این مراکز فاقد منابع غیردرسی مناسب و کافی برای دانش آموزان هستند.

مراجع
* اسپالدینگ، چریل ال (1992). انگیزش در کلاس درس. مترجم، حسن یعقوبی و ایرج خوش خلق، تبریز دانشگاه تربیت معلم تبر یز، محب المهدی (عج).
* استورا، صغرا، امیر زاده خاتونی، ماندانا (1387). "بررسی رابطه میان هوش هیجانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان کارخانه بخش خصوصی در شهر شیراز" فصلنامه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت، جلد اول شماره 2.
* اصغری، آرزو (1385). "رابطه توانمند سازی و خودکارآمدی با رضایت شغلی در دبیران شهر تهران" پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
* پور مقدیس، علی (1367). روانشناسی انگیزه ها و عواطف.اصفهان: انتشارات مشعل.
* جوزو، ایواناگو. (1380). ایجاد انگیزه برای کار و زندگی.مترجم: غلامرضا موسوی. تهران: انستیتوایز ایران.
* حاجلو، نادر، صبحی قراملکی، ناصر و نوری، سعیده (1390). "رابطه خلاقیت، وظیفه شناسی، جنبه های انگیزش و نگرش زمان با مدیریت زمان " فصلنامه علمی – پژوهشی، دانش پژوهش در روان شناسی کاربردی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، سال دوازدهم، شماره 4.
* حافظی، فریبا، افتخار، زهرا و سید نژاد، مرضیه (1389). "مقایسه باورهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری خود تنظیمی و ویژگی های شخصیتی دانش آموزان دبیرستان های تیزهوش و عادی شهر اهواز" فصلنامه علمی پژوهشی، یافته های نو در روان شناسی، دوره چهارم، سال پنجم، شماره 16، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز.
* خداپناهی، محمد کریم (1387). انگیزش و هیجان.تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت).
* رضاخانی، سیمین دخت (1386). "بررسی انگیزه درونی و بیرونی پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن " فصلنامه اندیشه های تازه در علوم تربیتی، سال دوم، شماره دوم، شماره مسلسل 6، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن.
* رضایی، حسین (1380). "تقویت انگیزه کارکنان، راهبردی مناسب برای شرکت فعال تر در کلاس های کوتاه مدت ضمن خدمت " فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش دوره هفتم، شماره مسلسل 27.
* ریو، جان مارسال (2000). انگیزش و هیجان. مترجم، یحی سید محمدی (1380) تهران: موسسه نشر ویرایش.
* ساعتچی، محمود (1382). "بررسی رابطه ی میان انگیزه ی شغلی مدیران، رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان (دبیران) مقطع متوسطه ی شهرستان مرودشت" فصلنامه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت، جلد اول شماره 2.
* پاشا شریفی، حسن (1385). "سنجش انگیزه درونی و بیرونی پیشرفت و نگزش دانش آموزان مقاطع مختلف تحصیلی نسبت به مسایل آموزشی و سهم این متغیرها در تبیین پیشرفت تحصیلی آنان" فصلنامه علمی – پژوهشی نوآوریهای آموزشی. ویژه نامه نوآوری در سنجش و ارزشیابی آموزشی، شماره 18 سال پنجم.
* علاقه بند، علی (1382) اصول مدیریت آموزشی. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور.
* فونتانا، دیوید (1382). روان شناسی برای معلمان..ترجمه مهشید فروغان. تهران: انتشارات ارجمند.
* لاوسن، رابرت بی، شن، زنگ. (1381) روانشناسی سازمانی، رفتار سازمانی.ترجمه رمضان حسن زاده، مجتبی طبری، ترانه عنایتی و منوچهر نوری. تهران: ساوالان.
* مک کومبز، باربارا، پاپ، جیمز. (1382). انگیزش و شیوه های پرورش آن در دانش آموزان. مترجم صغری ابراهیمی قوام. تهران: رشد.
o


تعداد صفحات : 22 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود