تارا فایل

مبانی نظری خلاقیت و مهارت نوشتن خلاق


مبانی نظری و پیشینه تحقیق خلاقیت و مهارت نوشتن خلاق

فصل دوم : ادبیات پژوهش

2ـ1
خلاقیت چیست ؟ …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………
2ـ2
تعریف خلاقیت ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………
2ـ3
روند شکل گیری خلاقیت …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
2ـ4
خصوصیات افراد خلاق ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….
2ـ5
راه های پرورش خلاقیت ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
2ـ6
موانع خلاقیت ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….
2ـ7
انگیزه عاملی جهت تحقق خلاقیت نوشتاری ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
2ـ8
نقش آموزش در پرورش نوشتن خلاق …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
2ـ9
محیط خانواده و تاثیر آن بر خلاقیت ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….
2ـ10
نقش تکرار و تمرین نوشتن بر نوشتن خلاق ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….
2ـ11
تاثیر مطالعه بر نوشتن خلاق ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………
2ـ12
نقش قصه گویی در پرورش نوشتن خلاق ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
2ـ13
تشویق عاملی کارساز در پرورش نوشتن خلاق …………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
2ـ14
نقش کودکستان و مراکز پیش دبستانی در بروز خلاقیت ………………………………………………………………………………………………………………………………….
2ـ15
نقش بازی های کودکانه در پرورش خلاقیت …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………
2ـ16
تاثیر اوقات فراغت بر نوشتن خلاق ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
2ـ17
مروری بر تحقیقات انجام شده ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….

2ـ1خلاقیت چیست ؟
عالمان علم روان شناسی در جای جای کتب ونسخ خود به تعریف خلاقیت ، موانع خلاقیت چه در محیط مدرسه و چه محیط خانواده ، ویژگی افراد خلاق وآموزش خلاقیت پرداخته اند اما آنچه ضروری ونقش کلیدی در پرورش مهارت خلاقیت راداراست یعنی راه های پرورش خلاقیت را فراموش کرده یا با گوشه نگاه ناقص خود از ارائه راهکار عملی وعلمی در این میدان طفره رفته اند.
سولسو1 (1933) معتقد است : "برای روانشناسان شناختی مدرن طنزی تلخ وتاحدی اسباب شرمندگی است که طی بیست سال گذشته هیچگونه نظریه ای چون نظریه های مربوط به حافظه یا ادراک پدید نیامده است که بتواند مطالعات پراکنده وگاه متعارض را وحدت بخشد.نبودیک نظریه ی وحدت بخش هم دال بر مشکل ذاتی این موضوع(فرایند خلاقیت) ونبود توجه علمی گسترده است و معهذا این موضوع (خلاقیت) به طورگسترده ای به عنوان بخش مهمی از زندگی روزمره وتعلیم وتربیت تلقی می شود" (ص604) .
عامه مردم خلاقیت را با آفرینندگی وخلق یک اثر ارزنده وبدیع معادل می دانندومعتقد ند که همه انسان ها نمی توانند خلاق باشند وخلاقیت را در ذات ودرون افراد نابغه می بینند اما نظریه پردازان خلاقیت به خلاف این گفته اعتقاد دارند وبیان می دارند که امکان آموزش خلاقیت وجود دارد ودر وجود همه انسان ها این خصیصه کم وبیش نهفته است وبا آموزش صحیح پابه عرصه وجود می گذارد.
نگارنده این پژوهش معتقداست که انسان آنگاه که چشم به این جهان می گشاید خلاقیت رابه همراه دارد ونیاز به خلاقیت رابرای بقا درک می کند یا به تعبیری واقعی تر خداوند یکی از ملزومات زندگی کردن در این دنیارا که همان خلاقیت است ، به او ارزانی داشته است.
کودک هنگام تولد برای بهره مندی از غذا و تغذیه شروع به گریه می کند، هنگامی که محیط زندگی خویش را نامطلوب می بینید شروع به گریه می کند ، هنگامی که مادر رادر کنار خود نمی بینید داد وفریاد می کند. آیا این ها همه نشانه ای از خلاقیت کودک نیست؟ آیا لبخندی که بر لب کودک خرد سال برای جلب توجه مادر نقش می بندد نقش خلاقیت را هویدا نمی سازد؟
خلاقیت در خلق اثر یا توفیق در انجام کار خلاصه نمی شود. خلاقیت در خلق زمان ومکان نیز جای دارد . انسانی سالیان سال رنج ومرارت به خوددیده وبه تحصیل علوم می پردازد تا بتواند کلید آینده را دردست بگیرید او خلاق زمان است یا آنکه خود را با هنجارهای جامعه همراه وهمگام می سازد تا بتواند پیوسته همراه با مردم وبردل مردم حکمرانی کند خلاق زمان ومکان است. ملموس تر بگویم فوتبالیستی که در فضای خالی مناسب، در انتظار دریافت پاس و زدن گل است او نیز خلاق است . پس خلاقیت را می توان درجه بندی کردولی نمی توان انسانی را غیر خلاق شناخت. هنر خلاقیت در وجود همه هست اما میزان آن در افراد متفاوت است.
شاید معقول باشد که فرض کنیم اغلب آدمیان خلاق هستند ، ولی میزان خلاقیت بسیار متفاوت است. اعمال خلاق پابلو پیکاسو2، یا باکمینسترفولر، یا ولفکانگ موزارت3، یا توماس جفرسون4 ، تنها تجلی استعدادهای در خشان نیست، بلکه آنها توانسته اند مشهور شوند دیگر نوابع خلاق هم هستند که ناشناخته مانده اند (سولسو ، 1933 ، ص 583) .
پیر خایفی (1376) در مقاله ای پیرامون این مطلب عنوان می دارد : " از دیربازهمواره این سوال نزد صاحب نظران روان شناسی وجود داشته است که آیا توانایی خلاقیت یک صفت مشترک بین آدمیان هست یا خیر؟ در پاسخ به این سوال برخی از نظریه پردازان معاصر معتقد هستند که توانائی خلاقیت فقط نزد عده ای از انسانها به ودیعه نهاده شده است وبقیه آنها از این نعمت بزرگ الهی بی بهره هستند اما برخی دیگر از نظر پردازان معتقد هستند که توانایی خلاقیت همچون سایر توانایی ها واستعدادها نزد تمامی انسانها با درجا ت مختلف وجود دارد، به عبارت دیگر همه انسانها صاحب این استعداد هستند اما مقدار آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است. امروزه ، تحقیقات صحت ادعای فوق را تایید می کند ونشان می دهد که استعداد خلاقیت ، یک صفت مشترک وهمگانی در بین آدمیان است" .
برخی صاحب نظران نه تنها به وجود خلاقیّت در همه افراد بشر معتقد هستند بلکه برلزوم آموزش خلاقیت نیز تاکید دارند .
خلاقیت تنها مختص افراد استثنایی وبا استعداد نیست هر چند ممکن است این افراد دارای نیروی بالقوه بیشتر برای استفاده درراه های خلاق باشند. خلاقیت می تواند و باید جدای از زندگی روزمره تمام کودکان وبزرگسلان باشد (آمابلی ، 1989 ، ص 13) .
کریمی (1383) معتقد است : "هر وقت که کلمه خلاقیت را می شنویم بی اراده به یاد کارها وآثار بر جسته هنرمندان و دانشمندان نامی می افتیم . لیکن باید به خاطر داشته باشیم که همواره لازمه ی خلاقیت نبوغ نیست. هر کس در کارهای روزمره خود ممکن است خلاقیت از خودنشان دهد منتهی خلاقیت بعضی بیشتر است وبعضی کمتر ، مثلاً کسی که در خانه دستگاهی را که قبلاً ندیده است تعمیر می کند، کد بانویی که غذای جدید خوشمزه ای می پزد یا دانش آموزی که شیوه ی جدیدی برای درس خواندن ابداع می کند وبا صرف وقت کمتر نتیجه بهتری بدست می آورد، همگی از قدرت خلاقیت خود استفاده کرده اند . حتی حیوانات نیز گاه از خود خلاقیت نشان می دهند ، یعنی به اعمال وابتکارتی دست می زنند که در گنجینه غریزه آنان یافت نمی شود واز حیوانات همجنس آنها دیده نشده است. البته باید به خاطر داشت که نبوع نیز لازمه کارهای بسیار بزرگ است. کمتر کسی است که از نظر هنری ،علمی، اجتماعی یا نظایر آن خدمات شایسته ای به بشریت کرده باشد واز نبوغ لازم برخوردار نباشد. پس می توان نتیجه گرفت که خلاقیت در همگان وجود دارد ولی خلاقیت که در سطح جهانی قابل طرح باشد معمولاً با بلوغ همراه است" (ص 164).
نوشتن یکی از مهارتهایی است که می تواند در انسانها خلاقیت را تقویت یا به منحصه ظهور برساند. البته این حقیقت را باید پذیرفت که نوشتن همانند سایر مهارتهای دشوار دیگر ، نیاز به توانایی ،قریحه واستعداد فردی دارد ویلیام بدن در این خصوص چنین عنوان میکند که : این توفیق مستلزم گذراندن یک دوره طولانی کارآموزی است که طی آن شخص مبانی هنر یا صفت خود را یاد می گیردبا ساعتها ، روزها ، ماهها واغلب سالها تلاش خسته کننده وبی پاداش ، توجه دائم و وسواس به جزئیات ؛ آغازهای کاذب، آزمونها وخطاها ، ساختن وویران کردن، تردید ونومیدی ، وباز کار سخت ، جلسات طولانی وفرساینده تجربه وتمرین پیش از وارد شدن به همان کار اصلی .
بدیهی است که بعضی از نویسندگان به دلیل قریحه یا نبوغ بیشترسریع تر پله های ترقی را طی می کنند وعده ای سالیان متمادی عرق جبین می ریزند تا بتوانند این مهارت را کسب نمایند .
آنچه دراین قسمت ضروریست از آن یاد کرد این که، نوشتن با دو بال انگیزه وتوانایی می تواند به خلاقیت منجر شود در غیر این صورت نوشتن با درگل نشستن این محمل از ارائه دادن راه عاجز می ماند .

2 ـ2 تعریف خلاقیت
با نگاهی به منابع معتبر پی می بریم که تا کنون متخصصان آموزش و پرورش نتوانسته اند تعریفی جامع ، مانع و دقیق در خصوص خلاقیت ارائه دهند که مورد قبول همه ی دست اندرکاران تعلیم و تربیت باشد .
آقایی فیشانی(1377) خلاقیت را این گونه تعریف می کند :
" تحولاتی دامنه دار و جهشی در فکر و اندیشه ی انسان ، به طوری که حائز توانایی در ترکیب عوامل قبلی به طرق جدید باشد ."
امیر حسینی (1383) خلاقیت را به کارگیری کامل توانایی های ذهنی ، برای ایجاد فکر یا راه حل یا مفهوم نو نسبت به خود شخص خلاق می شمرد . ایشان در تبیین این تعریف، محور اصلی تعریف را نو بودن نسبت به خود شخص قلمداد می کند .
در ادامه ی تعریف بیان می کند که : همه ی انسان ها بنا به اصل تفاوت های فردی که دارند ، دارای خلاقیت و نوآوری هستند و نباید تصور کرد که خلاقیت منحصر به افراد تیز هوش و با استعداد است فقط مهم شکوفایی این استعدادها است . این از حکمت خداوند است که همه ی افراد بتوانند در یک رشته دارای خلاقیت باشند و هر کدام از طریقی به جامعه ی بشری خدمت کنند .
هالپرن5 (به نقل از برات ، 1382) خلاقیت را توانایی شکل دادن به ترکیب تازه ای از نظریات یا ایده ها برای رسیدن به یک نیاز یا تحقق یک هدف می داند . از دیدگاه پرکینز6 (به نقل از برات ، 1382) تفکر خلاق ، تفکری است که به نحوی تشکیل شده که منجر به نتایج تازه خلاق می شود .

2ـ3 روند شکل گیری خلاقیت
سلیمانی(1381) گسترده ترین تحقیقات تجربی مربوط به خلاقیت را به اواخر دهه ی 1950 در ایالت متحده ی آمریکا نسبت می دهد . هرچند پیش از این نیز مطالعاتی محدود توسط گالتون7 ، والاس8 ، پاتریک راس من9 و دیگران در زمینه ی خلاقیت صورت پذیرفته بود، ولی تا آن زمان خلاقیت به عنوان موهبتی که به افراد قلیلی از اجتماع اعطا شده ، در نظر گرفته می شد .
شوک اسپوتنیک در اواخر 1950 حرکت گسترده ای را در مراکز علمی و تحقیقات آمریکا و اروپا موجب گردید . این جنبش با هدف جبران عقب ماندگی های علمی تحقیقاتی غرب و با بکارگیری امکانات مالی قابل توجه صورت پذیرفت و باعث رشد سریع تحقیقات مربوط به خلاقیت شد (سلیمانی ، 1381) .
گیلفورد10 (1950) یکی از پیشگامان این گرایش به حوزه ی خلاقیت محسوب می گردد . هدف پروژه ی تحقیقاتی گلیفورد و همکاران وی آن بود که درباره ی ماهیت هوش انسان و فرآیند ذهنی که منجر به ظهور رفتار خلاق می شود تحقیق کند . پس از گیلفورد ، گروه بارون11 و مک گیلان با هدف تعیین ویژگی های شخصیتی افراد خلاق تحقیقات دامنه داری را در دانشگاه کالیفرنیا انجام دادند . همچنین تحقیقات پل تورنس12 (1959) در مورد روش های پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان نتایج پرباری را به همراه داشت . تایلور13 و همکاران (1963) با جمع آوری سرگذشت افرادی که از لحاظ علمی سرآمد محسوب می شدند، سعی کردند خصوصیات و ویژگی های افراد خلاق را مشخص کنند . تحقیقات مربوط به خلاقیت از آن زمان تا کنون به طور خستگی ناپذیری ادامه یافت و روز به روز بر وسعت و غنای موضوعات مورد مطالعه افزوده می شود . آنها چهار کارکرد عمده برای ذهن خلاق قایل هستند که عبارتند از:
ـ پدید آوردن یک محصول یا خدمت جدید
ـ پدیدآوردن کاربردی جدید از یک محصول یا خدمت جدید
ـ حل یک مسئله
ـ حل یک منازعه

2ـ4 خصوصیات افراد خلاق
امیرحسینی(1384) ویژگی های افراد خلاق را چنین عنوان می کند :
ـ فرد خلاق دائماً در تلاش و اندیشه است .
ـ برای تجربه جایگاه ویژه ای قایل است و به علت موفقیت ها و شکست ها می اندیشد نه به اثر آنها .
ـ فکر کردن در آرامش را برای خود استراحت تلقی می کند.
ـ فرد خلاق به هر پدیده ای از دیدگاه ها و جوانب مختلف نگاه می کند و معمولاً به شرایط موجود رضایت نمی دهد .
اولین راه را برای حل مسئله ای بهترین و آخرین راه حل نمی داند و معمولاً به شرایط موجود رضایت نمی دهد.
ـ در صدد بهترین راه حل ها با کمترین هزینه ی فکری ، زمانی و مالی است.
ـ انعطاف پذیر و انتقاد پذیر بوده و در پی رفع عیوب خود بر می آید .
ـ به مسایل ، موفقیت ، اشیاء و چیزهایی دقت می کند که از دید دیگران مورد غفلت قرار گرفته اند و درباره ی آنها فکر و نظر جدیدی ارایه می دهد .
ـ محدود به رسم و عادت نیست و فرضیه های انسانی را درست و صحیح قلمداد می کند ، هر چند که به آنها احترام قایل است .
ـ در عین تعبد و توجه به عالم غیب ، به یافته های ذهنی حتی خودش هم به طور قطعی اطمینان ندارد و مرتباً در علت وجودی آنها تحقیق می کند .
ـ فرد خلاق کنجکاو و پرسش گر است ، پیرامون یک موضوع یا پدیده سوال های متعددی را خلق می کند و از افراد آگاه و متخصص می پرسد . این پرسش ها دلیل بر دانایی اوست .
سیف(1379) به نقل از استاین14 افراد آفریننده را دارای ویژگی های زیر معرفی می کند :
1 ـ انگیزه پیشرفت بالا
2 ـ کنجکاوی فراوان
3 ـ علاقه مندی زیاد به نظم و ترتیب در کارها
4 ـ قدرت ابراز وجود و خود کفایی
5 ـ شخصیت غیر متعارف ، غیر رسمی و کامروا
6 ـ پشتکار و انضباط در کارها
7 ـ استقلال
8 ـ طرز فکر انتقادی
9 ـ انگیزه های زیاد دانش وسیع
10 ـ اشتیاق و احساس شرمساری
11 ـ زیبا پسندی و علاقه به آثار هنری
12 ـ علاقه کم به روابط اجتماعی و حساسیت زیاد نسبت به مسائل اجتماعی
13 ـ تفکر شهودی
14 ـ قدرت تاثیر گذاری بر دیگران
امینی(1383) به طور خلاصه کودکان خلاق را دارای این ویژگی ها می داند :
1 ـ قابلیت انعطاف
2 ـ حساسیت
3 ـ تحمل
4 ـ احساس مسئولیت
5 ـ احساس همدلی
6 ـ خودپنداری مثبت
7 ـ نیاز به تماس های اجتماعی
8 ـ علاقه به پیشرفت
در تعاریف فوق آنچه به چشم می خورد عدم توافق کامل در مورد خصوصیات افراد خلاق است . برای مثال استاین علاقه کم به روابط اجتماعی را مشخصه ی افراد خلاق می شمرد، در صورتی که امینی نیاز به تماس های اجتماعی را از خصوصیات این افراد قلمداد می کند . گرچه با توجه به یافته های علمی و تعریف گیلفورد (تفکر واگرا) از خلاقیت سخن استاین را بیشتر می توان پسندید اما باید به گفته ی امینی بدلیل عدم سابقه ی درخشان این مبحث با تامل بیشتر نگریست.
اما به نظر می رسد جامع ترین ویژگی های افراد خلاق را پورکینزی15 در نظریه "الگوی برف دانه ای خلاقیت" 16 مطرح می کند . ایشان افراد خلاق را دارای شش خصیصه می داند که ممکن است این شش خصیصه در همه ی افراد به این صورت نباشد اما هر چه این ویژگی ها در افراد خلاق بیشتر باشد آنان خلاق ترند :
1 ـ علاقه ی وافر به نظم : یعنی میل شدید به سادگی و ایجاد نظم در تمامی امور؛
2 ـ طرح مسئله : افراد خلاق با مطرح کردن سوال درست و جستجوی جواب به ناشناخته های درون پی می برند .
3 ـ فعالیت ذهنی : فعالیت ذهنی به افراد خلاق مجال می دهد نسبت به مسائل دیدی تازه و نگرشی نو داشته و برای رسیدن به نتیجه نکات متضاد و متفاوت را با هم در نظر می گیرند. آنها غالباً تسلیم محض فرضیه های موجود نمی شوند .
به نظر نگارنده شاخص ترین مشخصه را می توان همین خصیصه یعنی فعالیت مستمرذهنی شمرد.
4 ـ بی باکی و علاقه به انجام کارهایی که با ریسک توام است .
5 ـ عینیت گرایی : اگر این ویژگی نباشد ، افراد خلاق جهانی را برای خود خلق می کنند که حقیقتی ندارد .
6 ـ انگیزه ی درونی : افراد خلاق ، کارها را به خاطر لذت و رضایت بخشی انجام می دهند.

2ـ 5 راه های پرورش خلاقیت
امروزه نتایج تحقیقات به روشنی نشان داده که خلاقیت آموزش پذیر است و آموزش خلاقیت امری ضروری است که باید در کودکی آغاز شود و به پایان آن هیچگاه نیندیشد.
راجرز شرایط لازم را برای آفرینندگی به شرح زیر بیان کرده است :
1 ـ ایمنی روان شناختی
این مرحله را می توان به سه فرایند17 به هم پیوسته تقسیم کرده است :
الف) پذیرش فرد به عنوان ارزش نامشروط : با فرد به گونه ای رفتار نماییم که نشان دهیم او در آشکار ساختن خویشتن ارزش دارد .
ب) فراهم آوردن فضایی که در آن ارزشیابی بیرونی وجود ندارد .
ج) فهم همدلانه : فهم همدلانه همراه با دو مورد بالا غایت ایمنی روانی را فراهم می آورد .
2 ـ آزادی روان شناختی
هنگامی که به فردی اجازه کامل آشکار سازی و نمادین را می دهیم آفرینندگی پرورش می یابد .
اسبورن (1996) نیز معتقد است که خلاقیت قابل پرورش است و با این وسایل می توان آن را تقویت نمود .
1 ـ تجربه : برای پرورش خلاقیت ، مغز نه تنها به تمرین نیاز دارد بلکه به وسایلی که با آن بتوان بهترین وجهی ایده ها را تشکیل داد محتاج است . غنی ترین سوخت برای ایده جویی عبارت از تجربه است .
تجربه دست اول مطلقاً غنی ترین سوخت است . زیرا امکان این که در مغز ما بماند و در موقع نیاز به خاطر آید زیادتر است . تجربه ی دست دوم مانند خواندن سطحی ، گوش دادن یا تماشا کردن سوخت ضعیف تری را تشکیل می دهد .
2 ـ بازی های فکری ـ حل معما و جدول
3 ـ سرگرمی و هنر های زیبا
4 ـ خلاقیت با مطالعه پیشرفت می کند
5 ـ نویسندگی به عنوان یک تمرین خلاقیت
6 ـ تمرین در حل خلاق مسائل
مستقیم ترین روش برای پرورش خلاقیت عبارت است از پرداختن به کار خلاق یعنی واقعاً تدبیر نمودن راه حل برای مسائل شخصی حقیقتی است .
آمابلی (1989) از زوایه ای دیگر به این مقوله نگاه کرده است . ایشان سرنخ های محکمی درباره ی چگونگی تاثیر مستقیم پدران و مادران بر خلاقیت به ما نشان می دهد :
1ـ آزادی : پدران و مادرانی که معتقد به دادن آزادی های زیادی به کودکانشان هستند زمینه را برای داشتن کودکانی خلاق فراهم می سازند .
2ـ احترام : کودکان خلاق پدران و مادرانی دارند که برای آنها به عنوان یک فرد احترام قایل هستند ، به توانایی های آنها ایمان داشته و معتقدند که آنها منحصر به فردند .
3ـ اعتدال در نزدیکی عاطفی : خانواده هایی که دارای کودکان خلاق می باشند دارای ارتباط عاطفی فوق العاده نزدیکی هستند .
4 ـ ارزش ها ، نه قوانین : والدین کودکان خلاق در منزل قوانین زیادی وضع نمی کنند .
5 ـ نیل به دستاورد ، نه نمره
6 ـ والدین فعال و مستقل الگوی فرزندان
7 ـ قدردانی از خلاقیت فرزندان
8 ـ تصویر ذهنی از آینده
9 ـ شوخ طبعی
مردانی نوکنده(1383) روش های کاربردی پرورش خلاقیت در دانش آموزان بدین گونه معرفی می کند :
1 ـ تقویت حس اعتماد به نفس و خودباوری در دانش آموزان
2 ـ اهمیت جدی به امر آموزش
3 ـ تشویق و ترغیب دانش آموزان به حدس زدن
4 ـ بهره مندی از آرای روان شناسان و جامعه شناسان در چگونگی پرورش دانش آموزان خلاق .
5 ـ بهره گیری از روش فعال در تدریس دانش آموزان
6 ـ دادن فرصت برای بیان احساسات مثبت و منفی به دانش آموزان
7 ـ طراحی و ابداع سوالات محرک و چالش انگیز
8 ـ پرهیز از عجله و شتاب در تقویت خلاقیت دانش آموزان
9 ـ پرهیز از تمسخر ، تهدید ، شرمنده کردن و تنبیه
10 ـ تسلیم و ملکه نمودن اصل "خواستن توانستن است" به دانش آموزان
11 ـ پرورش انتقاد سازنده ، نه فقط انتقاد کردن
12 ـ پرهیز از تحمیل یک الگوی خاص و … .

2ـ6 موانع خلاقیت
خلاقیت و نوآوری و ارائه ی فکر و نظر جزء خصوصیات فطری همه ی افراد است که در شرایط و محیط مطلوب با شیوه های مناسب قابل شکوفا شدن و توسعه یافتن است . اما مهم این است که ایـن خصیصه و یا حتی نیاز به آن در بسیاری موارد از طرف بعضی افراد مورد بی توجهی قرار می گیرد . بنابراین ، رفتار و عملکرد اطرافیان هم می تواند مانع خلاقیت و هم ایجاد و تقویت کننده آن باشد.
غلام پور (1379) موانع خلاقیت و نوآوری را به سه دسته تقسیم می کند :
1 ـ موانع فردی 2 ـ موانع اجتماعی 3 ـ موانع سازمانی
1 ـ موانع فردی خلاقیت :
رضائیان (1374) مهمترین موانع فردی خلاقیت را نداشتن اعتماد به نفس و ترس از انتقاد و شکست ، تمایل به همگونی و عدم تمرکز ذهنی معرفی می کند .
اسبورن (1966) عادات پیشین ، دل سرد کردن خود ، کم رویی ، عدم تشویق به موقع والدین را به عنوان عوامل بازدارنده خلاقیت معرفی می کند .
2 ـ موانع اجتماعی خلاقیت :
موانع اجتماعی آن دسته از موانعی است که از اجتماع سرچشمه گرفته اند و مستقیماً خلاقیت را تحت تاثیر قرار می دهد . شاید بتوان گفت مهمترین موانع اجتماعی خلاقیت را خانواده و مدرسه تشکیل می دهند .
الف) خانواده
غلام پور (1379) در خصوص تاثیر خانواده بر خلاقیت و نقش آن در عدم باروری استعدادها این عوامل را در عدم شکوفایی خلاقیت موثر می داند :
ـ عقاید تربیتی غلط و عدم آگاهی لازم
ـ شرایط نامساعد
ـ بی توجهی به پرسش های کودکان و به عقاید اصیل غیر عادی آنان
ـ ارزش قایل نشدن به عقاید کودکان
ـ انتقاد و سرزنش کردن نابجا از کارهای کودکان و قضاوت نادرست در درون خانواده
سلیمانی (1381) موانع خلاقیت در محیط خانواده را این گونه معرفی می کند :
ـ تاکید بیش از حد والدین بر هوش و حافظه ی کودک
ـ ایجاد رقابت میان کودکان
ـ پاداش یا جوایزی در میان باشد .
ـ تاکید افراطی بر جنسیت کودک
ـ قراردادن قوانین خشک و دست و پاگیر در منزل
ـ عدم آشنایی والدین با مفهوم واقعی خلاقیت
ـ انتقاد مکرر از رفتارهای کودک
ـ بیهوده شمردن تخیلات کودک
ـ عدم شناسایی علایق درونی کودک
ـ عدم وجود حس شوخ طبعی در محیط منزل
ـ تحمیل نقش بزرگ سال به کودک
ب) مدرسه :
علاوه بر خانواده ، مدرسه نیز نقش بسیار مهمی در شکوفایی خلاقیت18 دارد . تاکید زیاد بر نمره ی دانش آموزان به عنوان ملاک خوب بودن ، روش های تدریس سنتی و مبتنی بر معلم محوری ، عدم شناخت معلم نسبت به خلاقیت ، فقدان حداقل امکانات لازم برای انجام فعالیت های خلاق دانش آموزان ، اهداف و محتوای کتاب های درسی ، عدم توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان ، عدم پذیرش ایده های جدید ، ارائه ی تکالیف درسی زیاد به دانش آموزان و تمسخر به خاطر ایده یا نظر اشتباه از عوامل موثر در عدم باروری خلاقیت در مدرسه می باشد .
3 ـ موانع سازمانی خلاقیت
موانع سازمانی خلاقیت و نوآوری در ابعاد مدیریت ساختار سازمانی ، فرهنگ سازمانی و آموزش قابل بررسی و تامل است ؛ زیرا چنانچه این ابعاد با اهدافی که سازمان های آموزشی دارند هماهنگ نباشد ، سازمان خود مانعی در راه خلاقیت و نوآوری به وجود خواهد آورد .

2ـ7 انگیزه عاملی جهت تحقق خلاقیت نوشتاری
قاسم زاده (1384) در خصوص نیازهای آموزشی کودکان ابراز می دارند : "تامین نیازهای آموزشی کودکان هدفی است که مورد توافق نظر نظام های آموزشی است . این امر نیز مورد تایید صاحب نظران است که هیچ نسخه آموزشی وجود ندارد که برای همه ی کودکان مناسب باشد . با وجود این نوعی جستجو وجود درتاریکی برای یافتن طرح جامعی که کاربردی عام داشته باشد ، هم در خانه وهم در مدرسه جریان داشته باشد . پدر ومادران ومعلمان نیاز به روشی عام وبرنامه عملی دارند که برای هدایت رشد اجتماعی وتحصیلی کودکان ابراز می دارند . آنان می گویند که لازم است کودکان جهت رشد فکری شان و مواجهه با وضعیت ها وشرایطی که برای آنها پاسخ های ساده ای وجود ندارد برانگیخته شوند" (ص16) .
برخی صاحب نظران لازمه پیشرفت در زندگی را ، انگیزه ی یادگیری معرفی کرده اند که این خود به نظر اشتباه می رسد می توان گفت لازمه یاد گیری انگیزه یاد گیری است چرا که در کسی که انگیزه یاد گیری وجود نداشته باشد یاد گیری صورت نمی پذیرد بنابراین برانگیختگی برای مواجه شدن با زندگی ومشکلات آن اساسی و برای یادگیری ضروری است .
"افراد انسان نه فقط از لحاظ توانایی انجام کار بلکه از لحاظ میل یا اراده انجام کار یا انگیزش تفاوت دارد . انگیزش افراد به نیروی انگیزه های آنها بستگی دارد . انگیزه ها را گاهی به عنوان نیازها، تمایلات ، سائقه ها یا محرکات درونی فرد تعریف می کنند .انگیزه ها یی که به سوی هدف ها معطوف می شوند ممکن است آگاه هانه یا نا خودآگاه باشند .
انگیزه ها چراهای رفتار هستند . آنها موجب آغاز وادامه فعالیت می شوند وجهت کلی رفتار یک فرد را معین می کنند .انگیزه ها یا نیازها ماهیتاً دلایل اصلی عمل به شمار می روند" (هرسی و بلانچارد ، 1930 ، ص 18) .
انگیزه ها یا نیازها19 ، دلایل اساسی رفتار به شمار می روند . هر فردی صدها نیاز دارد. همه ی این نیازها در شکل دادن به رفتار او رقابت می کنند . پس ، چه عاملی موجب می شود که شخص از میان این نیاز ها ، یکی از طریق فعالیت ارضا کند ؟ نیازی که بیشترین قدر ت را دارد در لحظه خاصی از زمان موجب فعالیت می گردد .نیازهای ارضا شده قدرتشان کاهش می یابد وطبعاً افراد را برنمی انگیزند تابرای ارضا آنها هدف هایی را جستجو کنند (هرسی و بلانچارد ، 1930 ، ص 19) .
از آنجا که نیازها دائماً در حال تغییر وتمایلات ومحرکات درونی ساعت به ساعت رنگ های مختلف به خود می گیرند در آموزش نوشتن خلاق نیز باید هوشیار بود که نیازهای این حیطه به طرق مختلف وانحاء گوناگون در درون افراد پروراند ، تانیازها به حد ارضا نرسند . چراکه رسیدن به ارضا یعنی دست کشیدن از کار که آن هم تثبیت یا تسلیم را به همراه دارد .ایستایی در مهارت یا تسلیم افکار گذشته خود شدن یعنی رکود ، رخوت وبالاخره مرگ روان .
رضایی (1380) معتقد است : "انگیزه ، یک وضع روانی است که رفتار را در جهت هدف یا هدفهایی نیرو می دهد فعال می سازد به حرکت در می آورد ، هدایت می کند وبالاخره آن را در مسیر هدف قرار می دهد .
یک نیاز تامین نشده موجب ایجاد تنش می شود که آن نیز هم خود در فرد پویایی به وجود می آورد و او را به جهتی سوق می دهد . این پویش موجب جستجو برای هدف خاصی می شود که اگر آن هدف تا مین شود می تواند آن نیاز را تامین کند و باعث کاهش تنش شود" (ص 28) .
کریمی (1383) بعد از تفکر واگرا یکی از عواملی را که برای خلاقیت معرفی می کند انگیزش و پشتکار است.
گرچه به نظر می رسد تاکید بر تفکر واگرا این تفکر را این گونه می نمایاند که انسانهایی با تفکر همگرا از داشتن خلاقیت محرومند . لازم به ذکر است که شاید انگیزه انجام عمل در درون گرایان بیشتر باشد اما محروم دانستن همگرایان از انجام عمل خلاقانه درواقع بی انصافی است .
آمابلی (1989) انگیزه را این گونه تعریف می کند : "شور و هیجان و همان انگیزه درونی برای انجام کاری بخاطر خود آن کاراست . انگیزه انجام کاری که جالب ، لذت بخش ورضایت بخش بوده ویا جنبه مبارزه طلبی شخصی داشته باشد این انگیزه از درون می آید در حالی که انگیزه برونی از خارج می آید وقتی مردم کاری را به خاطر رسیدن هدفی که جزئی از خود آن کار نیست انجام می دهند دارای انگیزه خارجی هستند مانند امرار معاش ، بردن جایزه، به دست آوردن تایید مثبت، اجتناب از مجازات ، روبرو شدن بایک بن بست ، انجام دستورات شخصی دیگر یا بدست آوردن ارزیابی رضایت بخش .
اگر والدین ومربیان بتوانند اصل انگیزه درونی خلاقیت را درک نموده آن رابکار برند آغاز بسیار خوبی برای تشویق خلاقیت در کودکان خواهد بود مردم هنگامی بصورت خلاق ترین افراد جلوه می نمایند که در اصل بوسیله علاقه ، تفریح ، رضایت ومبارزه طلبی آن کار برانگیخته شده باشدو… نه آنکه تحت فشارهای خارجی قرار گیرند" (صص 70 ـ 69) .
انسانهای خلاق ازاراده آهنین وتلاش شگرف برای کشف تمامی روشهای ممکن ـ حتی بعد ازاینکه راهی مطمئن وقطعی پیدا شده – برخوردار ند .
از اینشتین20 پرسیدند فرق تو با یک فرد معمولی (متوسط ) چیست ؟ او گفت اگر از یک فرد معمولی بخواهید سوزنی را درانبار کاه بیابد ، اوبا اولین سوزنی که می یابد کار را پایان می دهد وزحمت جستجوی کل انبار کاه برای یافتن تمامی سوزنهای ممکن را به خود نمی دهد. اما من تمام انبار را می گردم تا همه سوزنهای ممکن را پیدا کنم .
امینی (1383) در مقاله ای پیرامون ایجاد انگیزه نوشتن اینگونه ابراز می دارد : کودک باید بخواهد تا بتواند بنویسد. موظف کردن اوبه نوشتن نتیجه خوبی نخواهد داشت تقویت انگیزه های درونی کودک برای نوشتن ، ازراه های متفاوت میسر است. زمانی که کودک را با احساسات درونی خودش مواجه می کنید ، تجربیات شخصی اورامقابل رویش می گذارید واز او می خواهید در باره خودش حرف بزند، اورا به نکاتی متوجه کرده ا ید که می توانند موضوع نوشته وی باشند ودر حین حال ، اعتماد به نفس اورا افزایش داده اید.
ایجاد اعتماد به نفس در کودک ، خود به خود ترس وی را از نوشتن ازمیان برمی دارد . معلم می تواند ، بدون آنکه به کودکان بگوید بنویسید ، جلسات اول را به شنیدن بیان شفاهی آنان در کلاس اختصاص دهد . دیده ها وشنیده های کودکان، آنچه که آنها حس می کنند وتخیلاتشان و خوابهایی که دیده اند ، اسباب بازیهایشان، بازیهایی که دوست دارند وهمهی آنچه که مستقیماً به زندگی کودکان گره می خورد، می توانند موضوع گفتگو در کلاس باشند . به آنها بگویید ، نوشتن می تواند به سادگی مثل حرف زدن اتفاق افتد . به این ترتیب ،علاوه براینکه معلم درباره موضوع مورد علاقه کلاس گفتگو کرده وذهن آنهارامتوجه علاقه های شخصی شان نموده ، عملاً به آنها نشان داده است که فاصله بین فکر و دست به سادگی می تواند ازمیان برداشته شود ، یعنی اندیشه ها ، بی واسطه می توانند به نوشتن تبدیل شوند.
با ایجاد فرصت برای گفت وگوی کودکان با معلم یا با یکدیگر ، ساز و کار (مکانیزم) نوشتن آغاز می شود وشکل می گیرد . نوشتن فقط مرحله پایانی این ساز وکار21 ونمود رفتاری آن است ومی تواند زمان بسیار کوتاهی را به خود اختصاص دهد .معلم با گفتن این جملات به دانش آموزکه: "آنچه تو می اندیشی ، آنچه تو حس می کنی ، آنچه تو از محیط اطراف دریافت می کنی" اورا به احساسات ، عواطف و تجربیات شخصی اش بازگشت می دهد .

2ـ 8 نقش آموزش در پرورش نوشتن خلاق
عالمان تعلیم و تربیت22 بر این نکته اذعان دارند که خلاقیت هم قابل آموزش و هم قابل انتقال است . میکالکو23 (به نقل از میرزا امینی 1383) با مثالی زیبا قابل آموزش بودن خلاقیت رابیان می کند:
"نوابغ خلاق ، می دانند که چگونه از راه بردهای24 فکری استفاده کنند و به دیگران بیاموزند .
جامعه شناس معروف هریت زوکرمن متوجه شد که شش نفر از شاگردان انریکوفرمی (برنده ی جایزه ی نوبل) همانند خود او موفق به دریافت جایزه شدند . ارنست لاورنس25 و نیلزبوهر26 نیز هر یک چهار شاگرد برنده ی جایزه ی نوبل داشتند. جی جی تامسون27 و ارنست رادرفورد نیز مشترکاً هفده برنده ی جایزه نوبل را تربیت نمودند . این برندگان نوبل تنها نابغه نبودند بلکه قادر بودند نبوغ را به دیگران نیز بیاموزانند .
بررسی های زوکرمن نشان می دهد تاثیرگذارترین برندگان ، علاوه بر محتوای فکری ، الگوها و راه بردهای تفکر را نیز آموزش می دادند . بنابراین واضح است که راه بردهای فکری می توان آموزش داد و آموخت ."
اسبورن (1966) قابل آموزش بودن خلاقیت اینگونه شرح داده است : "نتیجه بخش بودن تدریس خلاقیت به طور علمی از طریق یک پروژه ی تحقیقاتی در دانشگاه بافالو به وسیله ی دکتر آرنولدمد28 و دکتر سیدنی پارنز مورد ارزیابی قرار گرفته است . بدین ترتیب که دانشجویانی که در دوره های دانشگاهی در حل خلاق مسائل را گذرانیده اند با دانشجویان مشابه که چنین
دوره ای نگذرانده بودند مورد مقایسه قرار گرفتند . نتایج به نحو روشنی تایید می کند که استعداد خلاقیت به نحو قابل توجهی با گذراندن یک دوره ی یک ترمی دانشگاهی در حل خلاق مسائل ارتقاء می یابد . مهمترین آزمایش این دوره نشان داده است آنان که دوره ی مزبور را گذرانده بودند در خلق ایده های ابداعی 94% بهتر از آنان که این دوره نگذرانده بودند قادر به خلاقیت بودند" (صص 46 و 45) .
آموزش می تواند به بهبود کارکرد فرد در مقیاس های استاندارد و خلاقیت منجر شود اما هنوز نمی د انیم که چنین تجربه ای چگونه می تواند به فعالیتی که مردم آن را ـ خلاقیت ـ می نامند منجر شود (سولسو ، 1933 ، ص 604)
بزرگان و فلاسفه ی جهان اسلام نیز بر ضرورت آموزش تاکید داشته و معتقدند آموزش باید با ذوق و قریحه ی فرد مطابقت داشته باشد . اگر چه ایشان از آموزش خلاقیت حرفی به میان نیاورده اند اما آنان معتقدند که در اواخر دوره ی کودکی ، کودک پس از فرا گرفتن دانش های مقدماتی باید به فراگیری صناعت و هنر بپردازد. نکته ی جالب آن که اکثراً به تفاوت فردی اطفال معتقدند ولی یادگیری را سهم همه ی کودکان می دانند .
ابن سینا می فرماید : "استادی که می خواهد صناعت بیاموزاند ، باید بداند که هر صنعتی را نمی توان به هر شاگرد تعلیم کرد ؛ بلکه هر کدام از شاگردان ذوق و شایستگی آموختن و فراگرفتن صناعت مخصوص را دارد . باید به هرکس مناسب ذوق و استعدادش صناعت آموخت وگرنه تعلیم و تربیت نتیجه ی مطلوب را نمی دهد . دلیل دیگر آن است که آموختن برخی از آداب برای قومی آسان و برای دیگری دشوار است. لذا می بینی بعضی از مردم پی بلاغت می روند و برخی پی نحو و بعضی شعر و دیگری پی خطابه ، هرکس رشته ی مناسب ذوق خود را تعقیب می کند و هم چنین وقتی از رشته های مختلف زبان خارج شده به رشته های دیگر نظر می کنی می بینی یکی علم طب را اختیار می کند و دیگری هندسه را و همین طور طبقات مختلف مردم ، هر طبقه ای رشته ی مخصوص را اختیار و تعقیب می نماید" (عطاران ، 1375 ، صص 112 ـ 111) .
مردانی نوکنده (1383) در مقاله ای به زیبایی اهمیت امر آموزش ابتکار عمل و خلاقیت را روشن می سازد :
اصولاً انسان موجودی است که تحت تاثیر آموزش و تربیت قرار می گیرد و اندیشه و تفکری وجود ندارد که قابل انتقال نباشد و آموزش گیرنده بعد از مدت کوتاهی تحت تاثیر تعلیمات آموزش دهنده قرار می گیرد . بنابراین اگر ما خواهان داشتن دانش آموزانی خلاق و مبتکر می باشیم باید اصول ابتکار و خلاقیت را به صورت منسجم و هدف دار به دانش آموزان آموزش داده تا خلاقیت در دانش آموزان نهادینه و پایدار گردد" .

2ـ9 محیط خانواده و تاثیر آن بر خلاقیت
از آن روز که خود راشناخته و توفیق خواندن را به وسیله آموزش یافته ایم همواره محیط با وراثت در تمامی مقوله ها همراه و همگام بوده گاهی یکی گوی سبقت را ازدیگری می ربوده گاهی دیگری یکه تاز میدان می شده است.
دراین پژوهش وراثت رابه کنار گذاشته ایم به محیط (خانواده) پرداخته ایم.زیرا که فراگیر حداکثر زمان یادگیری رادرمحیط خانه ودرکنار خانواده به سر می برد.
عوامل موثر دریادگیری مربوط به محیط خانواده عبارت انداز:جمعیت خانواده ، شغل پدر و مادر، تحصیلات والدین ، پایگاه اجتماعی واقتصادی ومحل سکونت . عجیب به نظر می رسد که ازکودکان انتظارخلاقیت داریم ولی به ندرت ایده های آنها را جدی می گیریم . استثنایی که در این مورد وجود دارد مواردی است که پدر و مادران ، کودکان رادربرنامه ریزی خانواده شرکت می دهند وآموزگاران خوبی که ازایده های دانش آموز در بهینه سازی طرح های درسی روزانه بهره می جویند ولی غالباًََ ایده های دانش آموزان جدی گرفته نمی شود و بی محابا سرکوب می شود . برای چه کودک و چه بزرگسال ، یک ایده ی جدید مسخره به نظرمی رسد و با خنده و سرکوب مواجه می شود. به این جهت برای بدست آوردن و پذیرش ایده های جدید ، باید دقت زیادی به عمل آید".(ابرلی و استانیش به نقل از قاسم زاده ، 1382 ، ص 181) .
بیان ایده وآزادی عمل نقش بسیار موثری دربروزوپرورش خلاقیت داردودراین راه والدین درمهیاساختن محیط برای بیان عواطف وآزادی عمل ازدیگران مقدم ترند.
"فرنک بارون [استاد دانشگاه کالیفرنیادربرکلی]می گوید : فرد خلاق نه تنهابه عوامل غیرمنطقی خودارج می نهد ، بلکه آن رابه عنوان نوید بخش ترین منبع خلاقیت درتفکرخود گرامی می دارد . فردخلاق هم بدوی تروهم بافرهنگ ترازفردعادی است.پس نتیجه می گیریم که محیط خلاق محیطی است که این دوگانگی را ازطریق بیان وتحرک آزادانه،فقدان ترس ازمخالفت وتضاد،تمایل به گسستن ازسنتها،روحیه ای بازیگرا، وهمچنین تعهدبه کاروهدف درمقیاس عظیم تشویق کند".(لند و جارمن ، 1933 ، ص 181) .
کامرون29(1992) معتقد است: "والدین به ندرت به انگیزه های هنری فرزندان خویش چنین پاسخ می گویندکه: امتحانش کن تا ببینی چه پیش می آید. شاید آنجاکه پشتیبانی وحمایت لازم تر باشد، هشدارها و اخطارهایی مبتنی بر احتیاط می دهند . هنرمندان خردسال هراسان ـ که ترسهای والدین خویش رابرهراسهای خویش می افزایند ـ اغلب ازرویاهای تابناک خود برای اینکه هنرراحرفه خویش سازند دست می کشند ، ودرجهان نیمه تاریک ای کاش ها وافسوسها مستقرمی شوند . درآنجا،گرفتارمیان رویای دست زدن به عمل وترس ازشکست ، هنرمندان سایه وار زاییده می شوند".(ص45)
دانشمندان مسلمان به ارزش کانون خانواده توجه داشته واهمیت نقشی راکه خانواده درسعادت یاشقاوت فرزندبازی می کندرابه خوبی خاطرنشان ساخته اند.
"خانواده نخستین محیط اجتناب ناپذیروحتمی است که کودک باآن تماس می گیرد، محیطی که طفل،لاجرم درآن چشم گشوده ورشدخویش راآغازمی کند . کودک ازهنگام تولدتاسالیانی چندتنهاباخانواده درتماس است ودراین سال ها بر اثر تماس نزدیک دائمی ، خانواده نقش بسیار قابل ملاحظه ای درسازندگی شخصیت وسلوک وی دارد.
غزالی کودک را امانتی دردست پدرومادرمی داندکه همچون موم ازهمه ی نقشهاخالی است وپدر ومادرانند که او را به سعادت یا شقاوت رسانده وهرتخمی راکه بخواهند در زمین پاک دل وی می رویانند"(عطاران ، 1375 ، ص 89) .

2ـ10 نقش تکرار و تمرین نوشتن بر نوشتن خلاق
دوستی دوکلمه تکرار وتمرین درانجام هرگونه مهارتی نوید تسکین وانگیزش می دهد.آدمی با انجام کار تکراری ومنظم به مغزش نیرو می دهد و با تمرین ، میدان نگاه خلاقش راوسعت می بخشد.تفاوت لغوی ومعنوی دو کلمه تکراروتمرین هیچگاه نتوانسته به جدایی این دو بینجامد.
"دوش گرفتن ، شنا کردن ، زمین شستن ، ریش تراشیدن ، رانندگی واموری ازاین قبیل ، تماماً کارهایی منظم وتکراری اند که می توانندمارا از مغز منطقی مان بسوی مغز خلاقمان رهنمون شوند . چه بسابه هنگام ظرفشویی یارانندگی ، راه حل های مسائلی که به ذهنمان چسبیده بودند پدیدارشوند" (کامرون ، 1992 ، ص 42 ـ 41) .
تکرار و تمرین نوشتن به گنجینه لغات و انبان دانش می افزاید.نویسنده در تکرار نوشتن از تکرار لغت درحد امکان پرهیزمی کند بالاجبار به دنبال یافتن لغت معادل می گردد تکرارِ تکرار را ، نازیبا می بیند باز هم دست به ابتکار می زند و آن هم به افزایش گنجینه لغات می انجامد.درتمرین نوشتن ، نویسنده نه تنها دست به قلم می برد بلکه در ذهن خود بارها و بارها مطلب راحلاجی می کند پرورش می دهد و بالاخره می آفریند و وجود خود راتسکین می دهد.
اسبورن (1966) در این خصوص عنوان می کند : "بانویسندگی می توان به نحو بارزی قدرت تصور را پرورش داد . آزمایش های علمی روان بودن در نویسندگی را به عنوان یک شاخص اساسی استعداد خلاقیت ارزیابی نموده است . بعضی متخصصین خلاقیت ، تاکید دارند که تمرین نویسندگی جز ء لایتجزای هر کوشش واقعی برای بهره وری مغزی است.
لازم نیست که ما نویسنده به دنیا بیاییم تا نویسنده شویم. هر نویسنده ای روزی آما تور بوده است. ماتیوآرنولد30 نویسنده ومنتقد انگلیسی قرن نوزدهم ، که روزی یک بازرس مدارس بود ، ناگهان خود را به عنوان یک نویسنده غرق درشهرت یافت . آنتونی هوپ بدواً یک وکیل دعاوی موسوم به هاکینز بود . ژوزف کنراد31 قبل ازآن که به عنوان یک رمان نویس ، مشهور گردد شانزده سال به دریا نوردی مشغول بود. ای ـ جی ـ کرونین32 ، رمان نویس انگلیسی ونیز اولیور وندل هلمز ، نویسنده آمریکایی قرن نوزدهم پزشک بودند . چارلز لمب نویسنده ومنتقد انگلیسی که درقرن هجدهم و اوایل قرن نوزهم می زیست مدتها به عنوان یک منشی کار می کرد و نویسندگی را به عنوان سرگرمی ورفع ملالت شروع نمود" (ص 44) .
لازمه نویسندگی تمرین و تکرار مهارت نوشتن است . نوشتن داستان ، قصه ، تحقیق ونامه نگاری اگر به نحو صحیحی انجام شود می تواند تمرین مفیدی برای نویسندگی باشد.
می توانیم قدرت تصور خودرا با بازی بالغات ورزش دهیم .به عنوان مثال ، یافتن لغات مترادف، لغات متشابه ، کلمات متضاد ونثرمسجع همه وهمه تمرینی بسیار موثر برای نویسندگی است.

2ـ11 تاثیر مطالعه بر نوشتن خلاق
میرزا آقایی (1381) طی مقاله ای تحت عنوان درس انشاء دریچه ای به سوی خلاقیت ، مطالعه را لازمه ی نویسندگی می داند و می گوید : "نوشتن به دنبال خود ، مطالعه کردن را نیز به همراه دارد.کسی که ذخیره اطلاعات خوبی ندارد،نوشته های ارزشمندی نیز نخواهدداشت نوشته ها ، براحتی نقدمی شوند و هنگامی که تهی از دانسته های گرانبها باشند ، بخوبی بی محتوا بودن خود را آشکارمی کنند . پس انسان هایی که زیاد می نویسند ، مجبورند زیاد بخوانندوقتی جامعه زیاد مطالعه کرد ، بازار کتاب خوانی گسترش می یابد و به دنبال آن نویسندگی می تواند به یک شغل تبدیل شود ، یعنی انسان هایی پدید می آیند که برای جامعه فکرمی کنند ومی نویسند وقادرند از این طریق زندگی کنند واین خود سبب گسترش وارایه اندیشه های نو ارزشمند می شود و هنگامی که مطالب پرمحتوا در جلسه ارائه می شود ، اثرات آن رادر بهبود زندگی مردم به خوبی پدیدار می شود.
درکشورهای توسعه یافته،نویسندگان از جایگاه بالایی برخوردارند، زیراآنان هستندکه باکلمات ثبت شده خویش آدمیان را وادار به اندیشیدن می کنند و قادرند ذهن انسان ها را تا دورترین نقاط عالم تحت تاثیرقرارداده وآنان راوادار به تفکردرمورد موضوعی کنند که اصلاً به آن توجهی نمی کردند و از این راه نرم افزاری فکر مردم دیگر جوامع را طراحی می کنند . اصولاً تاریخ نشان می دهد که بسیاری از کتابهامسیر تاریخ راعوض کرده اندواین نشان از قدرت قلم دارد."
مطالعه برای نوشتن همانند غذا است برای بدن ؛ آدمی بارفع گرسنگی زنده می ماند وباکار و کوشش ، خود و دیگران راسیر می کند.سیری ناپذیری انسان نه تنهادرکسب قوت روزانه بلکه درکسب دانش نیز هویدا است.اوهمواره می خواهدبداندوزنده بماند زنده ماندن بدون آگاهی بانیستی یکسان می داند . انسان برای تغذیه روح نیاز به مطالعه دارد تا به کمک آن بتواند نادیدنی هاراببیند ناشنیده هارابشنود ، دیدش را وسعت ببخشد وبالاخره روحش را تسکین دهد و کنارآن آرام گیرد .
البته منظور از مطالعه همان مطالعه خلاق است . در جریان مطالعه خلاق خواننده از خود می پرسد : مولف چه می گوید؟ ازآنچه مولف می گوید درکجاوچگونه می توان استفاده کرد؟ آیا نویسنده ای دیگراین مطلب رابه نحو بهتری بیان کرده است؟ حسن وعیب نوشته درکجا است؟ و بالاخره چشم ها مطالب رامی بینند وذهن صحنه هارا مرور می کند.
مرورصحنه های داستان همراه باخواندن داستان می توانددرپویایی ذهن موثرباشد. "فرانسیس بیکن33 فیلسوف ونویسنده انگلیسی قرن شانزدهم اظهار داشته است ، مطالعه انسان راکامل می کند . مطالعه قدرت تصور را تغذیه می کند لیکن برای آنکه ازمطالعه حداکثر استفاده راببریم ، باید مطالب مناسب برای مطالعه انتخاب کنیم ویک آزمایش برای آنکه چه مطالبی بخوانیم عبارت ازپرسش این سوال است : آیا این مطلب تاچه حد تمرین خوبی برای مغز خلاق من فراهم خواهدساخت؟
قدرت تصور ما با داستان های خیالی مناسب،ازنوع آثاردیکنز34، دوما35 ، کنراد وکیپلینگ برانگیخته می شود . معذالک اغلب رمان های کم اهمیت ترچیزی جزسرگرمی های مطبوع بوجودنمی آورد.با این وجود داستان های اسرارآمیز امکان فراهم نمودن تمرینات خلاق مناسب رابهترفراهم می کند.
داستانهای کوتاه اساساًبه این علت کوتاه اند که مقدارزیادی ازمطالب رابه قدرت تصورخواننده واگذارمی کنند.
پربارترین نوع خواندن عبارت ازخواندن بیوگرافی است.زندگی هرکسی که ارزش انتشارداشته باشدممکن نیست که حاوی رکورد الهام بخشی ازایده های ابداعی نباشد"(اسبورن، 1966 ، صص43 و42) .
تورنس به افراد بزرگسالی که برای کودکان کتاب می خوانند توصیه می کند داستان را به گونه ای بخوانند که گویی داستان درحال وقوع است. می توان گفت مطالعه کتب داستان ، احوال دانشمندان ، نوشته های نیمه تمام،اشعاربزرگان ، خلاصه برداری و. . . همگی در نوشتن خلاق موثرند وامّا گفتهی پروفسور هیوزمیرنز36 بدین طریق فرضیه ما راکامل می کند : "طرز صحیح خواندن سرشار از ویتامین است."

2-12 نقش قصه گویی37 در پرورش نوشتن خلاق
هست اندر صورت هر قصه یی خرده بینان را زمعنی حصه یی (جامی)
وزین پور(1371) معتقد است : "یکی از دلبستگی های آدمی که از دوران کودکی آغاز می شود و تا روزگار پیری در نهادش باقی می ماند ، شنیدن داستان و سرگذشت و ذوق قصه خوانی است . در کودکی با شنیدن افسانه های شیرین از سرزمین های دور و رویایی غرقه در لذّت می شویم . به هنگام جوانی از مطالعه ی انواع داستان های شورانگیز عشقی ، پهلوانی و وقایع پر حادثه ی دیگر به سرمستی می رسیم و از آن پس نیز هرگز از خواندن حکایت های گوناگون باز نمی ایستیم" (ص 241) .
سبب این توجه و شیفتگی چنان که تحقیق کرده اند علاقه ایست که انسان نسبت به سرنوشت قهرمانان داستان دارد . آدمی طبعاً در گذر از دریای پرتلاطم زندگی همیشه به همدم و همراه نیازمند است تا با او درد دل کند و درد دل او را بشنود و در این دوستی و اشتراک رازداری را شرط اول می داند . در شنیدن داستان ها و افسانه ها خود را جای قهرمان داستان می گذارد با او به کارزار و حماسه می رود ، حمله ور می شود ، دفاع می کند ، می خندد و می خنداند و بالاخره نقش فرد برتر داستان را به عهده می گیرد . در این مسئولیت پذیری و همراهی گاه وقایع داستان با زندگی واقعی او یا والدین تطبیق دارد گاه با آرزوهایش و بالاخره به نحوی از انحا با او و سرنوشت او و علایقش ارتباط دارد . در این ارتباط اگر شخصیت داستان را بزرگتر از خود بیابد تحت تاثیر شدید او قرار می گیرد . در غم او بنای گریستن می گذارد و در شادی او دوچندان دلشاد و خندان می شود .
قصه گویی و داستان پردازی از کانون گرم خانواده سرچشمه می گیرد ، در انجمن دوستان جاری می گردد و در محافل آموزشی به سیراب نمودن طالبان علم می پردازد . گاه نهال نورسته ای را حیات می بخشد ، گاه درختی را تناور و تنومند و گاه خود از حرکت می افتد و پویندگان تشنه لب را بر لب چشمه تنها می گذارد .
قصه گویی و قصه خوانی در دوران کودکی منبع اصلی شناخت محیط پیرامون است . "ما باید با ایجاد محرک های طبیعی مثل قصه گویی و قصه خوانی از آغاز دوره ی کودکی به بچه ها کمک کنیم تا نسبت به شناخت محیط پیرامون خود و با توجه به میزان توانایی شان به مفاهیم درک علمی دست یابند و با تمام جنبه های زندگی فردی و اجتماعی آشنا شوند . از بازی تا ورزش تا آشنایی با هنرهای موسیقی و ادبیات و اخلاق اجتماعی ، حتی پاره ای از مفاهیم علمی و تاریخ فرهنگ بشری" (کوه بنانی ، 1382) .
افلاطون در خصوص ارزش و اهمیت داستان و قصه در تربیت کودک می گوید:
باید پرستاران و مادران را وادار کنیم که فقط حکایاتی را که پذیرفته ایم ، برای کودکان نقل کنند و متوجه باشند که پرورش روح اطفال که به وسیله ی حکایات حاصل می شود به مراتب بیش از تربیتی است که جسم آنها به وسیله ی ورزش پیدا می کند (عطاران ، 1375 ، ص 123) .
در قرآن کریم درباره ی مقام والای داستان از باب تاثیری که در ارشاد و تربیت و تغییر دادن مردم دارد چنین آمده است : "لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الباب"
همانا در قصه گویی آنان برای خردمندان اندرزی نهفته است (سوره یوسف ، آیه 111) .
به همین خاطر است که ده ها قصه و تمثیل زیبا ، جالب و مهیج در قرآن آمده است . داستان هایی واقعی که هدف آن تربیت صحیح انسان هاست . نویسندگان و ادیبان بسیاری را می شناسیم که مسایل حکمی ، علمی فلسفی خود را به زبان قصه و داستان بیان نموده اند .
نه تنها در ادبیات ایران ، بلکه در ادبیات همه ی ملت ها ، افسانه ها ، سرگذشت ها و داستان های بسیاری وجود دارد وکمتر جامعه ی متمدنی را می توان یافت که دارای حکایت های دلپذیر اجتماعی، پهلوانی ، عشقی ، دینی ، حماسی و همانند این ها نباشد . زیرا نقل سرگذشت ، از روزگاران کهن ، نه تنها سبب مسرت خاطر آدمی و عامل سرگرمی او بوده ، بلکه در مواردی وسیله ی آموزش محسوب می شده است . از برخی قصه های خوب و با ارزش می توان درس ها آموخت و دلیل وجود این همه حکایت در کتاب های آسمانی هم همین است که قصه نوعی تعلیم و تربیت غیر مستقیم است و نقش پند دهنده ندارد که موجب دلزدگی شود . زیرا انسان از اندرز و وعظ می گریزد و به ملامت نصیحت گران گوش فرا نمی دهد و از لحاظ روان شناسی تربیتی بهترین و موثر ترین نوع آموزش و پروش این نیست که مردم را مستقیماً مورد خطاب قرار دهیم ، بلکه این است که نکته های تربیتی را در قالب مثل و افسانه بیان کنیم (وزین پور ، 1371 ، صص 243 و 242) .
قصه گویی و داستان پردازی علاوه بر نقش تربیتی تاثیر اجتماعی و روحی ـ روانی که بر گوینده و شنونده می گذارد به دلیل آموزش غیر مستقیم و آزادانه نقش عمده ای در خلاقیت دارد . "باید قصه گویی به عنوان یک روش آموزش غیر مستقیم و متناسب با دنیای کودکی و نوجوانی به صورت آزاد و داوطلبانه با روش هایی از پیش تعیین شده و کلیشه یی سلطه گرایانه بهره گرفت . خلاقیت در فضایی آزاد و به دور از هرگونه اعمال عقیده و اجبار به وجود می آید و آزادی در انتخاب موضوع و نوع قصه زمینه ی رشد خلاقیت را هم فراهم می سازد"( کوه بنانی ، 1382) .
به هر صورت قصه گویی در اغلب نقاط دنیا از ابزار اصلی آموزش و پرورش و کلید در دست مادران ، برای آرامش فرزندان است . گرچه کم کم این مهم مورد غفلت قرار گرفته است و مادران تربیت فرزندان را به عهده ی دیگران گذاشته و خود مشغول کسب درآمد کرده اند .
در این میان برخی از فلاسفه به مقابله با این نظریات پرداخته اند و داستان گویی برای کودکان مضر می دانند چنانکه کانت فیلسوف مشهور آمریکایی معتقد است :
کانت38 در کتاب تعلیم و تربیت ترجمه ی شکوهی (1363) معتقد است : "داستان خواندن برای بچه ها بدترین چیزهاست ، چون فقط در زمان حال آنان را سرگرم می کند و در آینده نمی توانند از آن استفاده کنند . بنابراین هر نوع داستانی باید از "دسترس بچه ها دور نگه داشته شود . حین داستان خواندن ، گویی در درون خویش داستان ماجراجویانه ای درباره ی خودشان می بافند و اوضاع و احوال را از نو برای خودشان ترتیب می دهند" (صص 50 و 49) .
در این مجال قصد رد یا تاثیر سخنان این فیلسوف نیست امّا آنچه مسجل است همنوایی و همراهی کودک با توجه به درونیات خود با داستان است یا تعبیری دیگر آنگاه کودک در نقش مقلّد قهرمان داستان ظاهر می شود که او را تایید کند در غیر این صورت به داستان گوش فرا می دهد اما قهرمان را رد یا تکفیر می کند . در این میان نقش قصه گو در انتخاب قصه اهمیت بالایی دارد . به اعتقاد سیمونویچ ویگوسکی که از مروجین نظریه محرک پاسخ درباره ی رفتار کودک است ، تجزیه و تحلیل پویایی ، ترکیب گفتار و رفتار کودک هم در تاریخچه ی رشد کودک نقش ویژه ای دارد و هم در تکوین آن منطق خاصی را طلب می کند . از نخستین روزهای رشد ، فعالیت های کودک در نظامی از رفتار اجتماعی معنای خاص خود را می یابند و چون دارای هدف می شوند ، با عبور از منشور محیط کودک منکسر شده و تجزیه می شوند . این مسیراز شئ به کودک و از کودک به شئ و فرد دیگری که می تواند ،مادر،مربی،آموزگار ، قصه گو و … باشد ، عبور می کند"( کوه بنانی ، 1382) .

2-13 تشویق عاملی کارساز در پرورش نوشتن خلاق
عوامل درونی و بیرونی زیادی می تواند بر پرورش خلاقیت و تداوم آن اثر گذار باشد. یک نوع عامل بیرونی موثر در خلاقیت عبارت از تشویق به وسیله ی دیگران است . این مطلب در آزمایشی توسط پرفسور امری ـ ال ـ کاون39 استاد دانشگاه راچستر آمریکایی به اثبات رسید . در این آزمایش نیمی از دانشجویان تحت فشار انتقاد شدید قرار گرفتند و با نیمی دیگر رفتاری تشویق آمیز صورت گرفت . گروه تشویق شده در مورد انعطاف در خلاقیت واکنشی 27درصد بهتر از گروه انتقاد شده از خود نشان داد . علت این افزایش انعطاف در خلاقیت به اثرات تشویق محقق که تنش را کاهش می دهد تشخیص داده شد (اسبورن ، 1966 ، ص 30) .
با وجودی که توماس کارلایل نویسنده و تاریخ نویس معروف اسکاتلندی درست می گفت که قدری مخالفت برای هر کسی کمک بزرگی است . اما خلاقیت چنان گل لطیفی است که تحسین آن را به شکوفایی وامی دارد در حالی که مایوس کردن ، غالباً آن را در غنچه می خشکاند . همه ی ما در صورتی که کوشش هایمان مورد تحسین قرار گیرند ایده های بیشتری و بهتری خلق می کنیم . رفتار غیر دوستانه می تواند ما را از کوشش بازدارد. شوخی تمسخرآمیز می تواند سمی باشد ، چنان که در لطیفه ی بالزاک40 ابراز گردیده است ، پاریس شهری است که ایده های بزرگ در آن معدوم می گردند و مرگشان به وسیله ی بذله گویی فرا می رسد . هر ایده ای اگر با تحسین روبرو نشود باید حداقل از آن استقبال کرد . حتی اگر خوب نباشد لا اقل باید با تشویق به ادامه ی کوشش روبرو گردد (اسبورن ، 1966 ، ص33) .
یک سوی این پرورش تشویق و ترغیب های موثر والدین و برادران ، خواهران، دوستان و معلمان است . یک طرف آن رفتار نابخردانه دوستان و دلسرد کردن والدین و تمسخر برادران و خواهران و بی توجهی معلمان است . "سرد کردن هایی که بیش از همه در تخریب خلاقیت موثر است آنهایی است که از طرف افرادی که به آنان علاقه مندیم سرچشمه می گیرد . در داخل خانواده تشویق با ارزش تر از هرچیز دیگری است والدین باید تعمق نموده ، دقیقاً نگریسته و قبل از ابراز کمترین ابراز سد کننده درباره ی کوشش های خلاق کودک کمال دقت را در گوش دادن به آن به کار برند . تشویق کودک در خلاقیت به بهترین وجه کمک می کند که مستقیماً به وی اظهار گردد . لیکن حتی از این هم پرتوان تر است وقتی به دیگران ابراز شود و کودک آن را تصادفاً بشنود"(اسبورن ،1966 ، ص 35) .

والدین است .
والدین به ندرت به انگیزه های هنری فرزندان خویش چنین پاسخ می گویند که : امتحانش کن تا ببینی چه پیش می آید . هنرمندان خردسال هراسان ـ که ترس های والدین خویش را بر هراس های خویش می افزایند ـ اغلب از رویاهای تابناک خود برای اینکه هنر را حرفه ی خویش سازند دست می کشند و در جهان نیمه تاریک ای کاش ها و افسوس ها مستقر می شوند . در آنجا گرفتار میان رویای دست زدن به عمل و ترس از شکست ، هنرمندان سایه وار زاییده می شوند (کامرون،1992،ص45).
اما باید به خاطر داشته باشیم که قاعده ی صحیح آن است که ایده ها را تشویق کنیم ، بلندپروازی را در ابراز عقیده و در تفکر تشویق کنیم . هیچ راه دیگری صحیح نیست زیرا عصاره ی خلاقیت عبارت از کوشش و کوشش و باز هم ادامه ی کوشش ـ کوشش جدی و جدی تر ـ است و این در صورتی که علاوه بر همه ی موانعی که در راه خلاقیت وجود دارد مضافاً لازم باشد بر طلسم یاس و دلهره کردن فائق آئیم ، تقریباً انتظاری مافوق تاب و توان طبیعت بشر است .

2ـ14 نقش کودکستان و مراکز پیش دبستانی در بروز خلاقیت
کودکستان41 یکی از مراکزی است که در آن کودک به راحتی و به طرق مختلف خلاقیت درون را ابراز می کند .
لند وجارمن(1933) معتقدند که اگر هر کودکستانی را بازدید کنید کودکان چهار پنج ساله ای را خواهید یافت که خلاقیت خود را به طرق بی شماری بروز می دهند . آنها مطلقاًَ هر بار لغت آری بکار می برند از بچه های کودکستان سوال کنید آیا مایلند آواز بخوانند ، و پاسخ آری است ! و شروع به خواندن می کنند … نه یکی از آنها بلکه همه کلاس به رقص ‏، گرگم به هوا ، نقاشی، جست و خیز ، بادبادک پرواز دادن ، و کاوش و جستجوی "آری" می گویند. از یک دانشجوی فوق لیسانس ـ دکترا سوال کنید آیا مایل است آواز بخواند ؟ چه پاسخی می شنوید ؟ " آه ، نه فکر
نمی کنم. من سالهاست آواز نخوانده ام ." آیا مایلید برقصید؟ نه ، من هرگز رقصیدن را یاد نگرفته ام . در درون هر فرد بالغ یک نابغه پنج ساله هست که منتظر آری گفتن است (صص184 و 183) .
بروز خلاقیت زمینه را برای پرورش دهندگان مهیا می کند تا با شناختن زمینه مساعد ، کودک را در مهارت یا مهارتهایی پرورش داده و با ساختن پلی مستحکم از جنس خلاقیت ، آینده مطلوب را برای کودک فراهم سازد.
فروبل42 آلمانی موسس کودکستان اساس تربیت کودکان را کودکستان و داستان های درونش می بیند.
زندی (1378) اهداف یکساله ی دوره ی آمادگی را چنین بیان می کند :
ـ پرورش و حفظ و سلامت جسمی و درونی کودک و پرورش دقت ، کنجکاوی و خلاقیت او و پرورش روح همکاری با دیگران ؛
ـ ایجاد عادت به نظم و ترتیب و عادات بهداشتی ، ایجاد زمینه ی شکوفایی و رشد استعدادهای هنری ؛
ـ یاد دادن و مشاهده ی محیط پیرامون خود ؛
مفیدی (1374) هدف عمده ی آموزش و پرورش در دوران پیش از دبستان به شرح ذیل بیان می کند:
ـ تقویت درک زیبایی ها در کودک ؛
ـ برانگیختن کنجکاوی ذهنی کودک و کمک کردن به او در درس و دنیایی که در آن زندگی می کند و شکوفا کردن علایق تازه در او از طریق فراهم آوردن فرصت ها برای پژوهش ، جستجو و کسب تجربه ؛
ـ تشویق کودک به استقلال و خلاقیت از طریق فراهم کردن فرصت های کافی برای ابراز خود ؛
ـ پرورش توانایی کودک برای بیان احساسات و افکار به زبانی روان ، واضح و صحیح ؛

2 ـ 15 نقش بازی های کودکانه در پرورش خلاقیت
بازی در زندگی کودک نقش مهمی را ایفا می کند . کودک نه تنها از بازی لذت می برد ، بلکه در ضمن بازی فرصت های خوبی برای بیان احساسات و یاد گیری پیدا می کند . بازی در رشد عاطفی ، اجتماعی و عقلانی کودک موثر است ؛ یعنی علاوه بر اینکه ضمن بازی طرز ابراز عواطف مختلف را فرا می گیرد ؛ بتدریج بهتر می تواند عواطف خویش را کنترل کند . اعضاء و عضلات خود را قوی و سالم سازد و خود را از حالت رکود و افسردگی نجات دهد .
انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است . هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیرمایه این تفکر و اندیشه است . آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکانه است . بنابراین ، بازی هرچه گسترده تر ، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود .
ژان شاتو43، روان شناس مشهور فرانسوی در کتاب خود به نام "بازی کودکان" اهمیت بازی را چنین بیان می کند :
"بازی در دوران کودکی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و ارزش بازی در شکل دادن به رفتار و اندیشه های کودک تا آن حد است که می توان آنها را تنها نشانه ی شناخت رفتار کودکان از بزرگسالان دانست" (سرخه دون یلدایی ، 1358 ، ص 35) .
زندی (1381) چنین بیان می کند : "بازی جزئی از زندگی انسان از بدو تولد تا مرگ است و انسان برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیاز به تفکر و زبان دارد و بازی خمیرمایه ی تفکر و زبان است. نقش مهم زبان در انتقال اندیشه ها و آسان تر کردن تبادل اطلاعات ، بدعت جدیدی در بازی به وجود می آورد . در واقع زبان ، محمل بازی های خلاقانه تری است که استفاده از جمله ها و کلمات برای انجام آنها ضروری است" (ص 87) .
فرضیاتی که درباره ی بازی بیان شد نشانه ی توجه و اهمیتی است که در قرن اخیر برای بازی کودکان قائل شده اند . روسو44 از اولین افرادی بود که در قرون اخیر در ارتباط با کودکان بازیگر و بازیگوش گفت :
"تنها از بچه شیطان امروز مرد کار آمد فردا توان ساخت" (کانت ، 1363 ، ص 43) .
نکته ی قابل توجه در این مقوله ، نحوه و نوع بازی است که می تواند در میزان خلاقیت موثر واقع شود.
در حدود 250 نوع بازی نشسته وجود دارد . تجزیه و تحلیل ها نشان داده است که فقط 50 بازی حاوی تمرینات خلاق اند (اسبورن ، 1966 ، ص 40) .
زندی (1381) به استفاده از بازی های آموزشی که به ارتباط زبانی و یادگیری مهارت های زبانی و ارتباطی منجر می شود بسیار اهمیت داده و مفید می شمرد . بازی های: تکرار و سکوت ، غلطه آی غلطه ، مخالف ها ، گسترش جمله ، من چه هستم، بیست سوال ، صحبت در گوشی ، پیدا کردن نام داستان ، تشخیص صدا ، چی مال چیه ، پخش اخبار و تلفن کردن از جمله بازی های آموزشی است که ایشان از آن یاد می کند .
همچنین خلاقیت به مقدار زیادی بستگی به نحوه ی بازی دارد . مثلاً در بازی شطرنج می توانیم بازیکنان کتابی باشیم و تمام حرکات را با کمک حافظه انجام دهیم و یا آنکه هر حرکت را به یک حادثه جویی جسورانه ی خلاق مبدل کنیم . چنان که بعضی از بهترین شطرنج بازان چنین می کنند ؛ بدین معنی که به جای بازی کردن بر طبق عادت می کوشند روش های جدید و جسورانه ای برای رسیدن به هدف به کار برند . این باعث می گردد که بازی ، تفریحی تر و تمرین فکری بهتر شود (اسبورن ، 1966 ، ص 40) .
حفظ یا بازیافت بازی گرایی کودکی یکی از ملزوماتی است که بزرگسال باید در خود نگهداری نماید . در این شرایط است که اتفاقات جالبی به وقوع می پیوندد ، شما هم از مرز ها خارج می شوید و امکانات متفاوتی پدیدار می شود ، به موسیقی گوش فرا دهید ، نقاشی کنید ، کلاه زیبایی بر سر بگذارید ، با صورت ادا درآورید ، برقصید ، شوخی کنید ، با خودتان حرف بزنید ، خوش باشید و طبیعت کودکانه ا تان را باز یابید (لند و جارمن ، 1933 ، ص 184) .

2ـ16 تاثیر اوقات فراغت بر نوشتن خلاق
برای سالم زیستن علاوه بر فراهم آوردن مقدمات لازم برای حفظ بدنی سالم ، باید مقدماتی را هم برای حفظ روانی سالم فراهم آوریم . نمی توان تنها به تامین سلامت جسمانی بدون توجه به سلامت روانی اندیشید . برای یک زندگی سعادتمندانه ، سلامت جسمانی و سلامت روانی لازم و ملزوم یکدیگرند . برای تامین بهداشت روانی فعالیت های متعددی را باید به انجام رساند از جمله فراهم آوردن شرایط لازم برای تخلیه ی برخی از فشارهای روانی که در دوره ی اشتغال به انسان وارد می شود و این شرایط در اوقات فراغت45 می تواند تا حدی تامین شود. اگر انسان در طول دوره ی اشتغال مجبور به تحمل شرایط و اشخاص باشد که برای او آزار دهنده هستند در دوره ی فراغت می تواند ناراحتی های حاصل از تحمل آنها را به اشکال گوناگون از جمله هم صحبتی با افراد مورد علاقه ی خویش تخلیه کند (احمدی ، 1379) .
رستمی(1380) در این باره چنین اظهار می دارد که اوقات فراغت همزمان با آغاز پیدایش انسان به وجود آمده است. کلیه ادیان الهی در خصوص اهمیت اوقات فراغت واستفاده صحیح از آن دستوراتی داده اند. بخصوص در دین مبین اسلام وکلام معصومین (ع) بیشترین تاکید براستفاده مطلوب وسالم از اوقات فراغت شده است. آنچه که در این میان اهمیت اوقات فراغت را از دیدگاه اسلامی دو چندان می کند نوع نگرشی است که دین اسلام نسبت به آن دارد . در تعالیم اسلامی اوقات فراغت بهترین فرصت برای رشد وتعالی وکسب کمالات است در صورتی که در نظام سرمایه داری غرب این فرصت برای استفاده سطحی و زود گذرهمراه با انگیزه مادی و اقتصادی در نظر گرفته می شود (ص245) .
البته پذیرش اینکه برنامه‎ریزی فعالیتهای اوقات فراغت در غرب فقط جنبه مادی و اقتصادی دارد ، جای تامل دارد امّا آیا نمی توان گفت تامین نیازهای مادی در هموار سازی سلامت روانی موثر است؟ یکی از شرایط لازم برای پدیدار شدن افکار نو،وجود آرامش برای مغز است . مغز آدمی با کار به راه می افتد ،مهارت کسب می کند ،زبده می شود وبالاخره با کار مفرط از کار می ایستد و رنگ رخوت به خود می گیرد .کار غبار روبی ازمغز خسته را ،آرامش حاصل از اوقات فراغت به عهده دارد. این محصول اسرار آمیز در درون آدمی می تواند با قلاب خویش به جست وجوی افکار نو پرداخته وبه سوی خلاقیت حرکت کند. انسان ها در یک محیط به دور از اضطراب و تنش ، فرصت لازم را می یابند که بهتر فکر کنند و بر عکس ،در یک محیط پرتنش که ابرهای نگرانی وبدبینی حضور دارند ، مغز ، تمامی انرژی خویش را برای حفظ و موجودیت صاحب خود به کار می برد و دیگر مجالی برای اندیشیدن نخواهد داشت به همین خاطر لازم است انسان ها بکوشند در جامعه شرایطی پدید آید که در بستر آن مغز بیندیشد و تکامل یابد و سبب ساز افکار نو شده و شرایط برای سازندگی در جامعه مهیا شود (میرزا آقایی ، 1382)

2ـ17 مروری بر تحقیقات انجام شده
کفایت (1373) طی تحقیقی به "بررسی ارتباط شیوه ها و نگرش های فرزند پروری با خلاقیت در رابطه متغیر اخیر باهوش ، پیشرفت تحصیلی و رفتارهای پیشرفت گرای دانش آموزان سال اول دبیرستان های اهواز"پرداخت که نتایج تحقیق ایشان به شرح ذیل می باشد:
ـ میان شیوه های فرزند پروری سه گانه ( استقلال آموزی ، تسلط آموزی و مراقبت آموزی) با خلاقیت همبستگی منفی و معنی دار وجود دارد .
ـ میان هوش و پیشرفت تحصیلی همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد .
ـ میان خلاقیت و هوش و نیز بین خلاقیت و پیشرفت تحصیلی همبستگی مثبت ومعنی دار وجود دارد .
چیرانی و مصطفی زاده (1375) طی پژوهش به "بررسی نظرات مدیران و معلمان مدرسه ها در مورد تفکر خلاق دانش آموزان مقطع ابتدایی" پرداختند که نتایج تحقیق آنان نشان داد:
ـ بیشتر کادر آموزشی دبستان ها شناخت صحیح از مفهوم خلاقیت ندارند .
ـ از نظر این افراد تشویق نمودن دانش آموزان و شرکت آنان در مسافرت های علمی و همچنین صبوری و خوشرویی معلمان ، ارزش گذاشتن به نظرات دانش آموزان و علاقه مند نمودن آنان به صحبت درباره موضوع های مختلف، سواد والدین و محتوای کتاب های مقطع ابتدایی از عوامل موثر در شکل گیری و بهبود تفکر خلاق به حساب می آید .
ـ عواملی مانند سن معلمان ، استفاده از داستان های محرک، حس موفقیت طلبی ، وضعیت مالی و شخصیت والدین رابطه معناداری با خلاقیت ندارد .
ور ناصری (1375) در "بررسی رابطه بین عزت نفس ، خلاقیت ، جایگاه مهار خودپایی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال دوم نظام جدید" به این نتایج دست یافت:
ـ عزت نفس ، خلاقیت و جایگاه مهار با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت دارد ولی خود پایی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت ندارد.
ـ در همبستگی چند گانه میان متغیر های عزت نفس ، خلاقیت ، جایگاه مهار و خود پایی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان ، متغیر عزت نفس دارای بالاترین همبستگی معنا دار بوده است .
بهروزی (1375) در "بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی با خلاقیت و خلاقیت ، پیشرفت تحصیلی در دانشجو معلمان مرد" به این نتایج دست یافت :
ـ میان برخی از ویژگی های شخصیتی با ابعاد چهار گانه خلاقیت (ابتکار ، انعطاف پذیری ، سیالی و بسط ) و نمره کل خلاقیت رابطه معنا داری وجود دارد .
ـ ویژگی های شخصیتی استوار ـ احساساتی ، خطر کننده ، محافظه کار ، ترسو بیش از سایر ویژگی ها با خلاقیت رابطه دارند .
ـ متغیر شخصیتی استوار ـ احساساتی بهترین پیش بینی کننده خلاقیت است .
ـ میان خلاقیت و عملکرد تحصیلی آزمودنی ها رابطه معنی داری مشاهده نگردید .
نیکجو(1376) طی تحقیق به "مطالعه ارتباط خلاقیت و اثر بخشی مدیران مدارس متوسطه" پرداخت نتایج تحقیق ایشان نشان داد:
ـ میان خلاقیت و برنامه ریزی مدیران مدارس رابطه ای وجود ندارد .
ـ میان خلاقیت و سازماندهی ، هماهنگی ، کنترل و ارزشیابی مدیران ارتباطی وجود ندارد .
ـ مدیران مرد نسبت به مدیران زن در برنامه ریزی آموزشی ، اثر بخشی بیشتری دارند .
ـ مدیران فارغ التحصیل رشته مدیریت آموزشی در هماهنگی نیروهای تحت اختیار ، اثر بخشی بالاتری دارند .
ـ میان کنترل و ارزشیابی و سابقه مدیریت رابطه وجود دارد .
بیوکی (1376) طی پژوهشی تحت عنوان: " هنجاریابی آزمون تفکر خلاق تورنس برای دانش آموزان سالهای اول تا سوم دوره راهنمایی " به این نتایج دست یافت :
ـ مقایسه میانگین های نمرات خلاقیت در هیچ یک از بخش های کلامی آزمون و نمره کل خلاقیت به جز در بخش غیر کلامی تفاوت معنی داری میان آزمودنیهای دختر و پسر نشان نداده است .
ـ میزان خلاقیت آزمودنیها با میزان تحصیلات و شغل والدین دارای ارتباطی معنی دار بوده است.
رخ بخش زمین (1376) طی پژوهشی به مطالعه "رابطه کار ضمن تحصیل با پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان سال سوم متوسطه." پرداخت. نتایج تحقیقات ایشان بدین قرار می باشد:
ـ کار ضمن تحصیل هیچگونه تاثیر منفی بر تحصیلات دانش آموزان ندارد.
ـ اغلب پسر ها به کار کشاورزی و دختر ها به کار های هنری می پردازند.
ـ اغلب دانش آموزان در اوقات تعطیلات تابستان و ضمن سال به کار می پردازند.
ـ 79 درصد دانش آموزان فعال پسر هستند.
ـ اغلب دانش آموزان به منظور کمک به امرار معاش خانواده کار می کنند.
ـ دانش آموزان فعال از قشر کم درآمد می باشند و دارای پدرانی بی سواد با مشاغل خدماتی در سطح پایین بوده اند.
ـ کار ضمن تحصیل بر میزان نمره خلاقیت دانش آموزان تاثیر منفی چندانی نداشته است.
سرایداران (1376) طی پژوهشی به"بررسی رابطه خلاقیت با سبک مدیریت مدیران آموزش مدارس راهنمایی" پرداخت نتایج تحقیق ایشان به شرح زیر می باشد:
ـ سبک مدیریت با خلاقیت ارتباط معنی داری را نشان می دهد.
ـ سبک مدیران آموزشی مدارس دولتی، غیرانتفاعی و نمونه مردمی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
ـ تفاوت معنی داری بین سبک مدیریت مدیران آموزشی زن و مرد وجود ندارد.
ـ تفاوت معنی داری بین خلاقیت مدیران آموزشی زن و مرد وجود ندارد.
ـ از میان متفیر هایی مانند: سن، جنس، سبک مدیریت، سابقه مدیریتی و سابقه آموزشی ، مدیران آموزشی، سبک مدیریت سهم بیشتر و معنی داری را در پیش بینی خلاقیت دارد .
مشکبید حقیقی(1376) در " بررسی ویژگی های دانش آموزان ممتاز و خلاق و راههای پرورش خلاقیت در آنان"به این نتایج دست یافت.
ـ نوع شغل پدر تاثیری در خلاق و ممتاز شدن فرزند ندارد.
ـ میان دانش آموزان خلاق و ممتاز و سایرین از لحاظ شغل مادر، سطوح درآمد خانواده، تحصیلات والدین تعداد سفر های داخلی و خارجی استانی، تعداد کتابهای غیر درسی و داستانی مطالعه شده، برخورداری از تلویزیون رنگی، رادیو و ضبط صوت تفاوت معنی داری مشاهده شده است.
ـ دانش آموزان ممتازو خلاق بیش از سایر دانش آموزان انتظار داشتند که معلم به جای ارائه مستقیم دروس، درس خود را با کلماتی نظیر چرا و چگونه آغاز کند.
ـ آنان تمایل چندانی به رقابت گروهی نداشته و به جای آن به رقابت های فردی بدون ایجاد جو حسادت ترجیح می دادند.
دانش آموزان خلاق و ممتاز سه ویژگی دارند: میل زیاد به پیشرفت، نظم و ترتیب وانضباط در کار ها و میل به کنجکاوی را به عنوان برترین ویژگی های شخصیتی خود معرفی کرده اند.
مشکلانی (1376) طی پژوهشی به: "بررسی تاثیر روش تدریس بحث گروهی بر خلاقیت دانش آموزان سال دوم مدارس راهنمایی." پرداخت.
نتایج پژوهش ایشان به شرح ذیل می باشد :
ـ پس از کنترل متغیر های مزاحم تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایش(بحث گروهی) و گروه کنترل(سخنرانی) از نظر خلاقیت دیده شد. یعنی آموزش با روش گروهی تاثیر معنی داری بر خلاقیت دانش آموزان داشته و نمرات خلاقیت گروه آزمایش به طور معنی داری بیش از نمرات خلاقیت گروه کنترل گردیده است.
تفاوت معنی داری میان نمرات خلاقیت دختران و پسران وجود داشته و تاثیر بحث گروهی در نمرات خلاقیت پسران به طور معنی داری بیش از این تاثیر در دختران بوده است.
تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش( بحث گروهی) و گروه کنترل(سخنرانی) از نظر پیشرفت تحصیلی دیده شد و نشانگر این است که آموزش با روش بحث گروهی بر روی یادگیری دانش آموزان نسبت به روش سخنرانی برتری داشته است.
پوریان (1373) در "بررسی انگیزه وعلایق (یاد گیری ، ادامه تحصیل ، انتخاب شغل) دانش آموزان دوره متوسطه" به نتایج ذیل دست یافت :
ـ اکثریت دانش آموزان استعداد وانگیزه فعالیت برای یاد گیری ، ادامه تحصیل وانتخاب شغل را دارند.
ـ عواملی چند در شکوفایی یا عدم شکوفایی استعدادهای افراد تاثیر گذار هستند .
ـ سطح سواد والدین در یاد گیری ، ادامه تحصیل دانش آموزان تاثیر مستقیم دارد بطوری که هرچه سواد والدین بالاتر باشد آنها انگیزه بیشتری برای فعالیت در امور آموزشی وپرورشی خود دارند.
ـ سطح درآمد نیز در امر فعالیت دانش آموزان نیز تاثیر دارد . یعنی هرچه درآمد والدین بیشتر باشد دانش آموزان انگیزه وفعالیت بیشتری را از خود می دهند .
فرج زاده (1375) طی تحقیقی تحت عنوان "مقایسه انگیزه پیشرفت وسازگاری فردی و اجتماعی دانش آموزان شبانه روزی وغیر شبانه روزی مدرسه راهنماعی پسرانه نمونه دولتی شهرستان بروجن" به این نتایج دست یافت :
ـ دانش آموزان غیر شبانه روزی اول راهنمایی نسبت به دانش آموزان شبانه روزی (همین پایه) ودانش آموزان دوم راهنمایی (اعم از شبانه روزی وغیر آن) نسبت به دانش آموزان اول راهنمایی از سازگاری فردی واجتماعی بالاتری برخوردارند .
ـ میزان انگیزه پیشرفت در گروههای مختلف دانش -آموزان در هر دو پایه در مقایسه با هم وجداگانه تفاوت معنی داری ندارند .
ـ محیط شبانه روزی مدرسه بر سازگاری فردی واجتماعی دانش آموزان اول راهنمایی (هر دو گروه) موثر می باشد ولی برانگیزه پیشرفت بی تاثیر است.
خدابخش (1376) در "بررسی راههای ایجاد انگیزه برای شرکت کارکنان اداری وآموزشی در دوره های آموزش ضمن خدمت کوتاه مدت" به این نتایج دست یافت:
راههای زیر در ایجاد انگیزه برای شرکت در دوره های ضمن خدمت موثر است:
ـ محتوای ارائه شده در دوره های ضمن خدمت
ـ مشارکت افراد دربرنامه های آموزشی ضمن خدمت
ـ پاداش وامتیاز
ـ لحاظ نمودن نیازها ، علایق وگرایشات گروه های سنی متفاوت وارزشیابی مستمر از کارایی کارکنان بعد از اتمام دوره ضمن خدمت
ـ انتخاب زمان مناسب برای تشکیل دوره های آموزشی
ساکی (1376) در بررسی "مشکلات درس انشاء در دوره ی ابتدایی و روش های مناسب آموزش آن" به این نتایج دست یافت :
ـ معلمان ابتدایی در کلاس انشاء از روش های مختلفی برای تدریس استفاده می کنند . تاکید عمده در این بخش براستفاده ازدوروش تعیین موضوع وجمله سازی بوده است.
ـ عمده ترین منبع آموزشی مورد استفاده آنهاکتابهای درسی بوده است.میزان استفاده معلمان از کتاب ونشریات غیر درسی 15%واز وسایل سمعی وبصری 4/64 درصد بوده است.
ـ رعایت قواعد ونکات دستوری،سادگی وروانی،خوشنویسی واملای صحیح کلمات مهمترین ملاکهای مورد استفاده معلمان در تعیین نمره ارزشیابی بوده است.
ـ معلمان فرصت کم برای تدریس انشاء،تعداد دانش آموزان،کمبود وسایل ومنابع آموزشی را مهمترین دشواریهای خود در این زمینه ذکر نموده اند.
ـ دانش آموزان عدم تشویق به پیشرفت وتلاش در این درس را از سوی خانه ومدرسه، سخت بودن موضوعات ونداشتن منابع مورد نیاز برای نوشتن را ازمهمترین مشکلات خود در درس انشاءبرشمرده اند.
ـ در بخش شیوه های مطلوب تدریس توجه به یکپارچگی آموزش مهارتهای زبانی تناسب برنامه با توانایی های شناختی وعاطفی دانش آموزان،توسعه خزانه لغات ، تاکید بر ایجاد وتقویت جرات وجسارت نوشتن،ازمهمترین اصولی است که رعایت آن پیشنهاد شده است .
قاسمی (1376) در "بررسی نحوه ی آموزش انشاءوآزمایش روش فرآیند محور در کلاسهای آموزش انشای فارسی" به این نتایج دست یافت:
ـ معلم های انشاءازروش محصول- محور درتدریس انشاءپیروی می کنند درحالیکه بر اساس تجربه معلمان این روش به تنهایی راه گشا نمی باشد.
ـ روش فرآیند ـ محور به عنوان یک روش موثر در آموزش انشاءنویسی در مدارس ایران پیشنهاد می گردد.
دشت بزرگی (1381) در "مقایسه ی روش های آموزش خلاقیت مبتنی برکارکردهای نیمکره راست وهر دو نیمکره ی مغز" به این نتایج دست یافت :
ـ دوروش آموزش تمام مغز وراست مغز درآموزش خلاقیت مفیدند.
ـ روش تمام مغزی نسبت به روش راست مغزی درآموزش خلاقیت بهتر عمل می کند.
ـ دوگروه (روش آموزش تمام مغز و راست )از نظر4مولفه خلاقیت (سیالی، بسط،ابتکار و انعطاف پذیری) مقایسه شده اند که درهر 4 مولفه میانگین نمره های گروه تمام مغز بالاتراز گروه نیمکره راست بود.
ـ روش آموزش تمام مغزی در آموزش مولفه ابتکار کارایی بهتری نسبت به روش نیمکره راست دارد.
رضایی (1375) طی پژوهشی به "بررسی رابطه بین شیوه های فرزند پروری مادران (اقتدارمنطقی،آزادگذاری،استبدادی) بابلوغ اجتماعی دانش آموزان پایه های اول ، دوم و سوم مدارس راهنمایی اداره آموزش وپرورش منطقه ی 6 تهران" پرداخت . حاصل بررسی ایشان بدین شرح است:
ـ میان شیوهی فرزند پروری استبدادی مادران وبلوغ اجتماعی دانش آموزان درکلیهی پایه ها رابطه وجودنداشت.
ـ میان شیوه ی فرزندپروری و آزاد گذاری مادران و بلوغ اجتماعی دانش آموزان درکلیهی پایه ها رابطه وجود نداشت .
ـ میان شیوهی فرزند پروری اقتدار منطقی مادران و بلوغ اجتماعی دانش آموزان درکلیه ی پایه ها رابطه وجود نداشت .
ـ درکلیه ی پایه های تحصیلی متغیر اقتدار منطقی را به عنوان بهترین مدل پردازش شده برای پیش بینی بلوغ اجتماعی معرفی نمود .
جاویدی کلاته جعفرآبادی (1373) در "بررسی رابطه جوّ عاطفی خانواده باخلاقیت کودکان" به این نتایج دست یافت :
ـ بین جو عاطفی خانواده متمایل براحوال دموکراسی باخلاقیت کودکان باحدود اطمینان 99درصدرابطه مستقیم معنی داروجود دارد.
ـ بین جو عاطفی خانواده متمایل به اصول دیکتاتوری باخلاقیت کودکان، وجوداطمینان99 درصد رابطه معکوس معنی دار وجود دارد.
ـ بین جو عاطفی خانواده متمایل به اصول آزادی منطقی با خلاقیت کودکان رابطه معنی داری وجود ندارد.
ـ بین میانگین نمرات خلاقیت پسران ودختران تفاوت معنی داری وجود ندارد.
پیر خایفی (1376) درمقاله ای به زیبایی نقش محیط خانواده رادرپرورش خلاقیت بیان می کند : "عوامل محیطی نظیر(خانواده یا اجتماع) قادرند بارقه های خلاقیت را در بلندمدت خاموش کرده یابه کلی از بین ببرند . زمانی که کودک یا نوجوان به اندیشه ورزی خلاق می پردازد شدیداً آسیب پذیر است بنابراین چنانچه موردحمایت روانی ـ عاطفی ـ اجتماعی قرارنگیرد نه تنهااندیشه،بلکه شخصیت اش درمعرض تهدید قرارمی گیرد . بدین ترتیب عوامل محیطی نظیر ارزیابی های خودخواهانه ، عجولانه و غیرمنطقی ، انتظارات نابجاوزود هنگام ، انتقادخشک وغیرمنطقی، محدودیت گذاری ، توجه نداشتن به اصل اندیشه ، احترام نگذاشتن به اندیشه ، موضع گیری و برچسب زدن همگی درتخریب یا تضعیف اندیشه خلاق نقشی شگرف دارند . براساس آنچه مطرح شد می توان نتیجه گرفت که باید به خلاقیت و اندیشه ورزی خلاق به طور اساسی توجه کرده و راه رابرای پرورش این نعمت بزرگ الهی هموارنمود تا ان شاءالله نظاره گر بهره گیری ازاستعدادهای خلاق جامعه اسلامی درتمامی ابعاد علمی،فرهنگی واجتماعی باشیم."
ادیب (1376) در "بررسی زمینه های خلاقیت درپرسش ها و تکالیف کتب درسی جامعه شناسی(1) وجامعه شناسی (2) ، روان شناسی،دانش اجتماعی وآشنایی بابرنامه ریزی تحصیلی شغلی نظام جدید آموزش متوسطه" به این نتایج دست یافت :
ـ درکتب درسی دانش اجتماعی ، جامعه شناسی 1و2 بیشترین پرسشها وتکالیف درسطح تفکرهمگرا46 و حافظه ارائه شده است وبه شکل مطلوبی به تفکر واگرا47 (خلاقیت ذهنی)نیزتوجه شده است.دراین کتاب نحوه ی توزیع پرسش ها وتکالیف درسی درسطوح اعمال ذهنی مدل هوشی گیلفورد مناسب است.
ـ درکتب روانشناسی وآشنایی بابرنامه ریزی تحصیلی ـ شغلی بیشترین پرسشها وتکالیف درسطح حافظه ارائه شده است وبه تفکر واگرا (خلاقیت ذهنی)توجه اندکی شده است.
ـ در کتب جامعه شناسی 1و2 و دانش اجتماعی بیشترین پرسش ها وتکالیف درسی درسطح توانایی ذهنی قاعده ازنظریه یادگیری گانیه ارائه شده است وبه سطح مهارت ذهنی حل مسئله (خلاقیت ذهنی) نیز توجه شده است.
یقینی (1376) در "بررسی نقش محتوای کتاب زیست شناسی جانوری (سال سوم نظری- نظام جدید متوسطه)درایجاد خلاقیت دردانش آموزان " به این نتایج دست یافت :
ـ متن کتاب زیست شناسی جانوری سال آخر دبیرستان درسطح تفکر واگرا قرار ندارد ودرحد بسیار بالایی درسطح حافظه شناخته است .
ـ پرسش ها وخودآزمایی های کتاب زیست شناسی سال آخر دبیرستان در رشته علوم تجربی درسطح تفکر واگرا قرارندارد ونحوه ارائه غیر فعال است ولی نسبت به متن از وضعیت بهتری برخوردار است .
ـ تصاویر کتاب مذکوردرسطح تفکر واگرا قرارنداردودرسطح حافظه شناختی ازسطوح اعمال ذهنی گیلفورد است ولی نسبت به پرسشها ضعیف ترونسبت به متن دروضعیت بهتری است.
ـ محتوای کتاب درسطح حافظه شناختی است وفعال ارائه نشده است وکمترین مقدار رادرسطح تفکر واگرادارابوده وسبب ایجاد خلاقیت دردانش آموزان نمی شود.
ازآنجا که خلاقیت،مهارتهای مختلف رادربرمی گیرددربررسی محتوای کتب درسی تنها به کتب مربوط به نوشتن اکتفانشده است بررسی کتب جامعه شناسی(1)و(2) ، روانشناسی ، زیست شناسی وبرنامه ریزی تحصیلی- شغلی به دلیل ذکر شده،بوده است.
تدیّن (1375) طی تحقیقی به "بررسی رابطه ی مطالعه ی کتاب های غیر درسی دانش آموزان با پیشرفت آنان در دروس ادبیات فارسی" پرداخت که نتایج پژوهش ایشان بدین شرح است :
ـ نزدیک به 50 درصد دانش آموزان اظهار بی علاقه بودن به دروس ادبیات فارسی ، قرائت و دستور نموده اند .
ـ حدود 70 درصد از دانش آموزان اظهار داشته اند ، توانایی نوشتن انشاء را ندارند .
ـ میزان متوسط مطالعه ی غیر درسی دانش آموزان در 24 ساعت ، نیم ساعت است .
ـ 20 درصد دبیرستان های شهر مشهد فاقد کتابخانه هستند و فقط 30 درصد دانش آموزان عضو کتابخانه هستند .
ـ دانش آموزان به ترتیب علاقه مند به مطالعه ی کتاب های ادبی ، داستانی ، تاریخی ، شرح و حال و شعر هستند .
ـ فیلم های سینمایی برای جوانان جذاب ترین برنامه است .
ـ بین تحصیلات والدین و مطالعه ی کتب غیر درسی ارتباط معنی داری وجود دارد .
ـ با استفاده از نتایج این تحقیق بین مطالعه ی کتاب های غیر درسی ، حتی مطالعه ی روزنامه و مجله در نوشتن انشاء فارسی ارتباط مثبت برقرار است .
در این پژوهش آنچه بیش از همه نمود می کرد فقدان کتاب خانه در 80 درصد دبیرستان های یکی از بزرگ ترین شهرهای این مرز و بوم بود و دیگر عضویت اندک دانش آموزان در کتابخانه های مدارس .
فخرایی (1375) طی یک تحقیق به "بررسی روش های موثر در افزایش میزان مطالعه دانش آموزان دوره ی متوسطه در شهر تبریز" پرداخت و نتایج زیر حاصل شد :
ـ میانگین مطالعه یدانش آموزان در شبانه روز 26/5 ساعت بوده است ، دختران 17/6 و پسران 46/4 ساعت بوده است .
ـ دانش آموزان بر اساس برنامه ریزی در ساعات مشخصی به مطالعه در منزل می پردازند ، بیشتر دانش آموزان دیگر مطالعه می کنند .
ـ برخورد پدر و مادر دانش آموزان نسبت به مطالعه ی کتاب های درسی نیز با میزان مطالعه تفاوت آماری معنی دار نشان می دهد .
ـ دانش آموزانی که از سوی دبیران خود کتاب های غیر درسی و کمک درسی برایشان معرفی شده بود ، نسبت به سایر دانش آموزان از میزان مطالعه ی بیشتری برخوردار بوده اند.
ـ میان عضویت در کتابخانه و مراجعه به آنجا با میزان مطالعه ی آنان رابطه ی معنی داری وجود دارد.
ـ دانش آموزان مدارسی که کتابدار مدرسه ی آنان فارغ التحصیل یکی از رشته های علوم انسانی بوده از میزان مطالعه ی بیشتری برخوردار بود ه اند .
ـ شناخت دانش آموزان از کتاب فروش شهر تبریز در میزان مطالعه ی آنان موثر بوده است .
ـ در میان موضوعات مختلف تاریخی ، اجتماعی ، مذهبی ، ورزشی و فرهنگی، بیشترین کتب غیر درسی مورد مطالعه ی دانش آموزان را رمان و داستان تشکیل می دهد .
اسعدی (1373) در "بررسی رابطه ی میزان روش های گوناگون تشویق و تنبیه خانواده با پیشرفت تحصیلی فرزندان میبدی" به این نتایج دست یافت :
ـ معدل دانش آموزانی که تنبیه بدنی می شوند ، کمتر از معدل دانش اموزانی است که تنبیه بدنی نمی شوند .
ـ موفق ترین فرزندان از لحاظ تحصیلی کسانی هستند که با تشویق زیاد والدین مواجه هستند .
ـ میان استفاده از روش های تشویق غیر مادی و داشتن تجدیدی یا مردودی رابطه ی منفی وجود دارد.
ـ در خانواده هر چه تعداد فرزندان کمتر باشد موفقیت تحصیلی دانش آموز بیشتر است .
رشیدی (1374) در"بررسی نگرش دانش آموزان دوره ی راهنمایی در مورد انواع تشویق و تنبیه" با استفاده از پرسش نامه ی خودساخته به این نتایج دست یافت :
ـ مدارس دخترانه بیشتر از مدارس پسرانه از تشویق در صف استفاده می کنند .
ـ در مدارس دخترانه بیشتر از مدارس پسرانه دانش آموزان خوب به عنوان مبصر استفاده می کنند.
ـ کم کردن نمره در مقابل یاد نگرفتن درس در مدارس دخترانه بیشتر از مدارس پسرانه رایج است .
ـ اخراج از کلاس به عنوان تنبیه در مدارس پسرانه بیشتر از مدارس دخترانه رایج است .
ـ در مدارس شهری بیشتر از مدارس روستایی دادن جایزه از طرف معلم به دانش آموزان به عنوان یک ابزار تشویق استفاده شده است .
دانش پژوه (1374) طی تحقیقی به بررسی "تشویق و تنبیه از دیدگاه متخصصان و نظزیه پردازان تعلیم و تربیت" پرداخت . ایشان در این بررسی تاریخی از نظرات متخصصان و نظریه پردازان نهایت استفاده نموده است . چکیده ی این پژوهش به شرح ذیل می باشد .
ـ تشویق و تنبیه از زمان های گذشته تا کنون به عنوان یکی از محورهای اصلی تعلیم و تربیت جایگاه خود را داشته است . دیدگاه های مختلف عمدتاً با تشویق موافقند . در این میان گروهی از صاحب نظران معتقد به تشویق بیرونی (تقویت) و جمعی دیگر بیشتر معتقد به تشویق درونی (فعالیت و خود شکوفایی) هستند . در خصوص تنبیه نیز نظرات مختلفی بیان شده است . دیدگاه های سنتی موافق تنبیه بوده اند . صاحب نظرانی هم با مطرح کردن مجازات طبیعی (روسو و …) مخالفت خود را با تنبیه ابراز می دارند . اسلام و نظریه پردازان مسلمان و … تنبیه را به عنوان یک عامل تربیتی پذیرفته و با شرایطی اجرای آن لازم می دانند که بیشتر به جنبه آگاهی دادن آن که دارای درونی و در اختیار فرد است توجه شده است .
دادستان و دانش پژوه (1376) به بررسی"روش های تشویق و تنبیه در مدارس راهنمایی از دیدگاه معلمان و دانش آموزان" پرداختند که به این نتایج دست یافته اند :
ـ تشویق رایج در مدارس راهنمایی بیشتر از نوع تشویق های بیرونی است و کمتر به تشویق های درونی توجه می شود .
ـ تنبیه به اشکال گوناگون در مدارس رواج دارد .
ـ میان نگرش دانش آموزان و معلمان در میزان به کارگیری روش های تشویق و تنبیه در مدارس تفاوت معنی دار وجود دارد .
ـ معلمان اظهار داشته اند : بیشتر از روش درونی (تشویق در برابر رفتارهای دانش آموز مانند کنجکاوی و نکته سنجی ـ اظهار نظر و ابراز عقیده در گفت و شنود آزاد کلاس) در مدارس استفاد می کنند ، در مورد تنبیه بر این عقیده اند که بیشتر از روش هایی چون اطلاع به اولیاء دانش آموزان یا اطلاع به اولیاء مدرسه سود می جویند .
ـ دانش آموزان بر این باورند که اغلب معلمان در برابر رفتارهای دانش آموزان نظیر کسب نمرات عالی و حفظ مطالب درسی و … به تشویق می پردازند (تشویق بیرونی) و از روش های تنبیه کلامی مانند : ناسزا گفتن ، تحقیر کردن و … در کلاس های درس استفاده می کنند .
ـ معلمان زن روش های تشویقی را در سطح گسترده تری به کار برده و در زمینه روش های تنبیه بیشتر خود را در موضعی فعل پذیر (بی اعتنایی به دانش آموز) قرار می دهند .
نعمتی (1376) در "مطالعه و بررسی انواع روش های تشویق و تنبیه دانش آموزان در دوره ی ابتدایی از دیدگاه معلمان و دانش آموزان و اولیاء آنها و مقایسه ی آن با روش های اصولی تشویق و تنبیه" به این نتایج دست یافت :
ـ روش تشویق در مدارس ابتدایی شامل تقدیر نامه ، کارت آفرین ، جایزه ، مسئولیت سپردن ، کف زدن ، صلوات فرستادن ، تعریف کردن ، مهر زدن ، عکس چسپاندن ، قدردانی نمودن و آفرین گفتن بوده است .
ـ معلمان و دانش آموزان به یک میزان اعتقاد دارند که در موقع تشویق به تفاوت های فردی شاگرد توجه می شود ، دلایل تشویق به شاگردان گفته می شود .
ـ به اعتقاد به اکثریت اولیاء تشویق ، به اصلاح رفتار نامطلوب دانش آموزان کمک می کند .
ـ انواع تنبیه های رایج در مدارس شامل : اخم کردن ، تذکر دادن ، محروم کردن از چیزهای مورد علاقه ، سکوت و ندیده گرفتن و یا با اشاره فهماندن و در درجه ی دوم ؛ مسخره کردن شاگرد ، جریمه دادن ، طرد کردن ، اخراج از کلاس و بعضاً کتک زدن بوده است .
ـ معلمان بیشتر از اولیاء اعتقاد دارند که در مدارس از تنبیهات غیر بدنی استفاده می شود .
مهرگان و پورصدامی (1373) در "بررسی تاثیر گذراندن و نگذراندن دوره ی پیش دبستانی ، ویژگی های فردی ، خانوادگی و آموزش دانش آموزان بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال اول ابتدایی شهرستان اندیمشک" به این نتایج دست یافتند :
ـ میان معدل کل دانش آموزان و گذراندن یا نگذراندن دوره ی پیش دبستانی ، با کنترل متغیر هوش رابطه ی معنی داری وجود دارد . میانگین معدل دانش آموزانی که دوره ی پیش دبستانی گذرانده اند بیشتر از میانگین معدل کل دانش آموزان دیگر است.
ـ میان عملکرد تحصیلی دانش آموزان در دروس مختلف و گذرانیدن و نگذارنیدن دوره ی پیش دبستانی با کنترل متغیر هوش رابطه وجود دارد .
ـ میان معدل کل دانش آموزان و گذرانیدن یا نگذرانیدن دوره ی پیش دبستانی و جنسیت معلمان رابطه وجود دارد .
ـ میانگین دانش آموزانی که معلمان آنها زن بوده اند و دوره ی پیش دبستانی را گذرانیده اند بیشتر از معلمان مرد دانش آموزان که دوره ی پیش دبستانی را گذرانیده اند ، بوده است .
ـ میان جنسیت معلمان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان در دروس مختلف رابطه وجود دارد وجود معلمین زن می تواند تا اندازه ای خلا عاطفی را جبران کند .
ـ میان عملکرد دانش آموزان پسر و جنسیت معلمان رابطه معنی داری وجود دارد . عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر که دارای معلم زن بوده بهتر از دانش آموزان پسر با معلم مرد بوده است .
ـ بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر که معلم آنها زن بوده در دروس مختلف تفاوت معنی داری وجود دارد . میانگین معدل پسران بیشتر از میانگین معدل دختران در دروس مورد بررسی بوده است .
ـ بین درجه بندی مدارس و معدل کل نمرات دروس دانش آموزان رابطه ی معنی داری وجود دارد.
ـ بین هوش دانش آموزان و نمرات دورس مختلف همبستگی معنی داری وجود دارد .
ـ بین هوش دانش آموزان و گذراندن دوره ی کودکستان تفاوت معنی داری وجود دارد . میانگین هوش دانش آموزان دوره دیده 83/96 درصد و دانش آموزان دوره ندیده 30/94 درصد می باشد .
ـ بین تحصیلات والدین و گذرانیدن و نگذرانیدن دوره ی کودکستان تفاوت معنی داری وجود دارد . تحصیلات مادران دانش آموزانی که کودکستان رفته اند بیشتر از دانش آموزان کودکستان نرفته است .
سنگبری (1373) طی تحقیقی به "بررسی نقش آموزش یک ماهه پیش دبستانی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ابتدایی مناطق دوزبانه ی سیستان و بلوچستان" پرداخت که تحقیقات ایشان نشان داد :
ـ آموزش یک ماهه پیش دبستانی تاثیرات مثبت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول مناطق دو زبانه دارد .
ـ یکی از اثرات مثبت مهم افزایش درصد قبولی است .
ـ انس بیشتر دانش آموزان به مدرسه و یادگیری و کم شدن ترک تحصیل و فرار از مدرسه است .
ـ تسهیل ارتباط بین دانش آموزان با اولیاء مدرسه و کمک به سازگاری عاطفی او ، با محیط اجتماعی آموزشگاه می کند .
ـ اثرات منفی تداخلی گویش محلی بر جریان آموزش کاهش می دهد و به آموزش زبان فارسی کمک می کند .
ـ دانش آموز برخوردار از دوره ی آمادگی نسبت به دانش آموزان غیر برخوردار سطح یادگیری و نمرات بالاتری به دست می آورد .
صحرا کار (1374) در "بررسی تاثیر گذراندن اوقات فراغت بر نابهنجاری اجتماعی در بین دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان کرمانشاه" به نتایج زیر دست یافت:
ـ مدت زمان اوقات فراغت دانش آموزان نابهنجار بیش از دانش آموزان بهنجار است .
ـ نوع فعالیت دانش آموزان در اوقات فراغت بستگی به وضعیت فرهنگی واقتصادی خانواده وامکانات وتسهیلات موجود در جامعه ومیزان دسترسی واجازه از سوی خانواده در استفاده از این امکانات دارد .
ـ دانش آموزان بهنجار وقت فراغت خود را به ترتیب به نگاه کردن به تلویزیون،کمک در منزل، بازی های فکری،تدارک برنامه با دوستان،کلاس های آموزشی ،ویدئو، ورزش وسینما سپری می کنند.
ـ دانش آموزان نابهنجار وقت فراغت خود را به ترتیب ،با نگاه کردن به تلویزیون و ویدئو ، گوش دادن به نوار ورادیو،کمک در منزل ،گردش و تفریح ، تدارکات برنامه با دوستان ،مطالعه ،بازی های متنوع ،کلاس های هنری،آموزشی ، ورزشی وسینما سپری می کنند.
ـ درمدارسی که نظم و مقررات در حد اعتدال رعایت می گردد میزان نابهنجاری کمتر از مدارسی است که رعایت مقررات شان در حد افراط و تفریط بوده است .
ـ محدود نمودن آزادی واختیار دانش آموزان باید در حد اعتدال و همراه با آگاهی صورت گیرد .محدودیت بیش از حد و آزادی بیش از حد در چگونگی استفاده از اوقات فراغت موثر، نابهنجاری اجتماعی دانش آموزان را افزایش می دهد.
نظام دوست (1374) طی پژوهشی به "برسی دیدگاههای دانش آموزان و عوامل اجرایی مدارس متوسطه نظام جدید آموزش متوسطه استان مازندران در خصوص نحوه گذراندن اوقات فراغت درون آموزشگاهی و برآورد امکانات وتجهیزات مدارس مذکور به منظور غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان" پرداخت ، نتایج پژوهش ایشان به شرح ذیل می باشد :
ـ نحوه گذراندن اوقات فراغت از دیدگاه دانش آموزان ، قدم زدن با دوستان، بازی وانجام فعالیتهای مطالعه درسی و جبران کردن واحد های افتاده است .
ـ میان نگرش دانش آموزان و مشاوران ومربیان در مورد نحوه گذراندن واوقات فراغت دانش آموزان تفاوت معنا داری وجود دارد .
برشان (1374) در بررسی "نقش کانون های فرهنگی و تربیتی در پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه استان سیستان و بلوچستان" به این نتایج دست یافت :
ـ گرایش خواهران به بخش هایی از قبیل رشته های هنری، ماشین نویسی، کارهای دستی (خیاطی،گلدوزی، سوزن دوزی) نسبت به سایر شاخه ها در صد بالاتری را به خود اختصاص داده است .
ـ استقبال برادران نیز از رشته های ورزشی نسبت به دیگر رشته ها از میزان بیشتری بر خوردار است.
ـ سقف مهارت کسب شده از کلاس ها در کانون پایین است.
ـ انتخاب مکان و جایگاه مناسب جهت باز دید تاثیر شگرفی در میزان جذب دانش آموزان دارد .
مطهری (1374) در"بررسی میزان ونحوه گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر قم" به این نتایج دست یافت :
ـ اکثر دانش آموزان در روز جمعه بیش از 5 ساعت فراغت داشته اند و در روزهای عادی به طور متوسط 3 ساعت و 54 دقیقه فراغت دارند .
ـ تاثیر درآمد و تحصیلات والدین روی میزان گذران اوقات فراغت دانش آموزان ،بیانگر موثر بودن وارتباط مستقیم و معنادار سطح درآمد و تحصیلات والدین با رفتارهای فراغتی فرزند انشان بوده است .
احمدی (1375) طی پژوهشی به "نیاز سنجی اوقات فراغت دانش آموزان دوره متوسطه شهر اراک" پرداخت . نتایج پژوهش ایشان نشان داد :
ـ میان انواع فعالیت های گذران اوقات فراغت ،بیش از همه به ترتیب،فعالیت های ورزشی،فعالیت های تفریحی واستفاده از وسایل سمعی وبصری مورد علاقه جوانان می باشد.
ـ در میان فعالیت های ورزشی، در پسران فوتبال و دختران به والیبال علاقه مند هستند.
ـ در میان فعالیت ها وبرنامه های فرهنگی زیارت اماکن متبرکه بیشترین علاقه دختران و پسران را به خود اختصاص داده است.
ـ میان علایق دختران و پسران در خصوص فعالیت ها و برنامه های مورد پسند برای اوقات فراغت در تمام زمینه ها ،جز مطالعه منابع مطالعاتی و استفاده و حضور در برنامه های فرهنگی و مذهبی ،تفاوت معنی داری وجود دارد.
ـ میان وضعیت گذران اوقات فراغت و وضعیت مورد پسند دانش آموزان برای گذران اوقات فراغت در تمام زمینه ها، جز منابع مطالعاتی، تفاوت معنی داری وجود دارد.
آزادی (1376) طی پژوهشی تحت عنوان "توصیف گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان پسر دوره متوسطه نظام جدید شهر کرمانشاه با تاکید بر تربیت بدنی و ورزش"به نتایج ذیل دست یافت:
ـ ورزش به عنوان مهمترین فعالیت جهت پرکردن اوقات فراغت جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است.
ـ بین میزان تحصیلات والدین و در آمد خانواده با مواردی نظیر کمک کردن والدین نسبت به گذران اوقات فراغت فرزندان خود،موافقت آنان نسبت به ورزش کردن فرزندان خصوصا در تابستان و رضایت کلی آزمودنیها از نحوه ی گذران اوقات فراغت خود،رابطه معنا داری وجود دارد .
نادری (1376) طی پژوهشی تحت عنوان "بررسی تاثیر درس هنر در افزایش خلاقیت دانش آموزان پایه سوم مدارس ابتدایی ناحیه شهرستان اراک" به نتایج ذیل دست یافت :
ـ تاثیر مثبت آموزش هنر (به شیوه خلاق )در رشد کلی خلاقیت به اثبات رسید.
ـ تاثیر مثبت آموزش هنر (به شیوه تفکر خلاق )در رشد وپویایی عناصر خلاقیت(روانی،انعطاف پذیری،بسط وابتکار) ثابت گردید.
ـ متغیر هنر در افزایش خلاقیت آزمودنی ها ، تاثیر مثبتی دارد در نتیجه اگر آموزش هنر به نحو شایسته،با هدف ارتقاء خلاقیت کودکان و به سبکی پویا در مدارس تدریس شود،علاوه بر موثر بودن در رشد کلی خلاقیت دانش آموزان در افزایش وپویایی عناصر خلاقیت نیز می تواند مثمر ثمر باشد.
ـ بین میانگین های گروه آزمایش وکنترل آزمودنی های دختر ،در ابعاد بسط و ابتکار تفاوت معنی دار آماری وجود دارد. لکن در ابعاد سیالی وانعطاف تفاوت معنی دارآماری مشاهده نشد.
ـ بین میانگین های گروه آزمایش و کنترل آزمودنی ها پسر در تمامی ابعاد سیالی،انعطاف پذیری،ابتکار وبسط تفاوت معنی دار آماری وجود دارد.
ـ در مقایسه بین میانگین های گروه آزمایش و کنترل (گروه آزمایش دختران با گروه کنترل پسران)در تمامی ابعادچهارگانه خلاقیت تفاوت معنی دار آماری مشاهده شد.
ـ در مقایسه میانگین های گروه آزمایش و کنترل (گروه آزمایش پسران با گروه کنترل دختران) به جز عامل سیالی،در سایر ابعاد یعنی انعطاف پذیری،ابتکار روابط تفاوت معنی دار آماری مشاهده شده است.
روشندل (1376) در"بررسی تاثیر آموزش نقاشی با روش ـ اتین ـ بر خلاقیت دانش آموزان دوره راهنمایی شهر ستان شهرکرد" به این نتایج دست یافت:
ـ تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گواه از لحاظ نمرات خلاقیت و توانایی نقاشی وجود دارد.
ـ آموزش با روش "اتین"تاثیر معنا داری بر نمرات خلاقیت و توانایی نقاشی دانش آموزان دارد.
ـ بین میانگین نمرات خلاقیت دانش آموزان دختر و پسر که با روش "اتین"آموزش دیده اند تفاوت معنی دار مشاهده نشد، همچنین بین میانگین نمرات توانایی نقاشی آنان نیز تفاوت معنی داری مشاهده نشده است .

منابع و ماخذ
ـ آزادی ، محمد . (1376) . توصیف گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان پسر دوره متوسطه نظام جدید شهر کرمانشاه با تاکید بر تربیت بدنی و ورزش . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان تهران .
ـ آقایی فیشانی ، تیمور . (1377) . خلاقیت و نوآوری در انسانها و سازمانها . تهران : انتشارات ترمه .
ـ آمابلی ، ترزا .(1381) . شکوفایی خلاقیت کودکان و بزرگسالان (ترجمه حسن قاسم زاده ، پروین عظیمی ). تهران : دنیای نو (تاریخ انتشار به زبان اصلی، 1989).
ـ احمدی ، عبادالله . (1375) . نیاز سنجی اوقات فراغت دانش آموزان دوره متوسطه شهر اراک . پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه علامه طباطبایی .
ـ احمدی ، علی اصغر . (تابستان 1379) . نقش اولیا در گذراندن اوقات فراغت . ماهنامه پیوند. تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان .
ـ ادیب ، یوسف . (1376) . بررسی زمینه های خلاقیت در پرسش ها و تکالیف کتب درسی جامعه شناسی (1) ، جامعه شناسی (2) ، روانشناسی ، دانش اجتماعی و آشنایی با برنامه ریزی تحصیلی ، شغلی نظام جدید آموزش متوسطه . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی .
ـ اسبورن ، الکس اس . (1382) . پرورش استعداد همگانی ابداع و خلاقیت (ترجمه حسن قاسم زاده ) . تهران : انتشارات نیلوفر (تاریخ انتشار به زبان اصلی ، 1966) .
ـ استانیش ، باب و ابرلی ، باب . (1384) . خلاقیت کاربردی نوجوانان و بزرگسالان (ترجمه حسن قاسم زاده ) . تهران: نشر دنیای نو .
ـ اسعدی ، مژگان السادات . (1373) . بررسی رابطه میزان روشهای گوناگون تشویق و تنبیه خانواده با پیشرفت تحصیلی فرزندان میبدی . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان یزد .
ـ امیر حسینی ، خسرو . (1384) . خلاقیت و نوآوری (مبانی ، اصول ، تکنیکها) . تهران : انتشارات عارف کامل .
ـ امینی ، سودابه . (1383 ). چگونه ترس از نوشتن در کودکان از میان می رود؟ رشد معلم 3، دوره 23 .
ـ انجمن علمی آموزشی مدرسین تهران . (1383، 4 بهمن ) . کودک و بازی .
ـ برات،نگین . (1382، 29 مهر ).خلاقیت و یادگیری در کودکان . همشهری ، صفحه 19.
ـ برشان ، نوراله . (1374) . نقش کانونهای فرهنگی و تربیتی در پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه استان سیستان و بلوچستان . شورای تحقیقات آموزشی استان سیستان و بلوچستان .
ـ بهروزی ، ناصر . ( 1375) . بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی با خلاقیت و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی در دانشجو معلمان مرد . پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه شهید چمران .
ـ بیوکی ، زهرا( 1376) . هنجار یابی آزمون تفکر خلاق تورنس برای دانش آموزان سالهای اول تا سوم دوره راهنمایی . پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه تربیت معلم .
ـ پوریان ، انور . (1373) . بررسی انگیزه و علایق ـ یادگیری ، ادامه تحصیل ، انتخاب شغل ـ دانش آموزان دوره متوسطه . اداره کل آموزش و پرورش استان ایلام .
ـ پیر خایفی ، علیرضا .( 1376، 4 شهریور) . آیا خلاقیت را می توان آموزش داد؟ همشهری .
ـ تدیّن ، مهدی . ( 1375) . بررسی رابطه مطالعه کتابهای غیر درسی دانش آموزان با پیشرفت آنان در دروس ادبیات فارسی . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش خراسان .
ـ جاویدی کلاته جعفر آبادی ،طاهره . (1373) . بررسی رابطه جو عاطفی خانواده با خلاقیت کودکان . پایان نامه کارشناسی ارشد (ارائه شده به پایگاه علمی مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران). دانشگاه تربیت مدرس .
ـ چیرانی ، ابراهیم و مصطفی زاده ،حسین .(1375) . بررسی نظرات مدیران و معلمان مدرسه ها در مورد تفکر خلاق دانش آموزان مقطع ابتدایی . آموزش و پرورش استان گیلان .
ـ خدا بخش ، افراسیاب .(1376) . بررسی راه های ایجاد انگیزه برای شرکت کارکنان اداره آموزش در دوره های آموزش ضمن خدمت کوتاه مدت . شورای تحقیقات اداره کل آموزش استان گیلان .
ـ دادستان ، پریرخ و دانش پژوه ، زهرا . (1376) . روش های تشویق و تنبیه در مدارس راهنمایی از دیدگاه معلمان و دانش آموزان وزارت آموزش و پرورش .
ـ دانش پژوه ، زهرا . (1374) . تشویق و تنبیه از دیدگاه متخصصان و نظزیه پردازان تعلیم و تربیت . شورای تحقیقات اداره ی کل آموزش و پرورش تهران .
ـ دائمی ، حمیدرضا . (1376) . هنجاریابی آزمون خلاقیت عابدی در مدارس متوسطه شهر تهران . پایانامه کارشناسی ارشد . تربیت معلم تهران .
ـ دشت بزرگی ، زهرا . (1381) . مقایسه ی روش های آموزش خلاقیت مبتنی بر کارکردهای نیم کره ی راست و هر دو نیم کره ی مغز . پایان نامه ی کارشناسی ارشد چاپ نشده، دانشگاه الزهراء .
ـ رخ بخش زمین ، محمود . (1376) . رابطه ی کار ضمن تحصیل با پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان سال سوم متوسطه . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان فارس .
ـ رستمی ، محمدعلی . (1379) . اصول برنامه ریزی اوقات فراغت . تهران : انتشارات گویه.
ـ رشیدی ، احمد . (1374) . بررسی نگرش دانش آموزان دوره ی راهنمایی در مورد انواع تشویق و تنبیه . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران .
ـ رضائیان ، علی . (1374) . اصول مدیریت . تهران : سمت .
ـ رضایی ، حسین . (پاییز 1380) . تقویت انگیزه ی کارکنان راهبردی مناسب برای شرکت فعال تر در کلاس های کوتاه مدت ضمن خدمت .
ـ رضایی ، محمد . (1375) . بررسی رابطه ی بین شیوه های فرزند پروری مادران ـ اقتدار منطقی ـ آزادگذاری ، استبدادی ـ با بلوغ اجتماعی دانش اموزان پایه های اول ، دوم و سوم مدارس راهنمایی اداره ی آموزش و پرورش منطقه ی 6 تهران . پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه تربیت معلم .
ـ روح اللهی ، محمد . (1372) . شناسایی افراد خلاق در آموزش و پرورش
ـ روشن دل ، سیمین . (1376) . بررسی تاثیر آموزش نقاشی با روش ـ اتین ـ بر خلاقیت دانش آموزان دوره راهنمایی شهرستان شهر کرد . پایان نامه ارشد چاپ نشده ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان اصفهان .
ـ زندی ، بهمن . (1378) . روش تدریس زبان فارسی در دوره ی دبستان . تهران: سمت.
ـ زندی ، بهمن . (1381) . زبان آموزی . تهران : سمت
ـ ساکی ، رضا . (1376) . مشکلات درس انشاء در دوره ی ابتدایی و روش های مناسب آموزش آن . سازمان پژوهش و برنامه ریزی .
ـ سرایداران ، محمد مهدی . (1376) . بررسی رابطه ی خلاقیت با سبک مدیریت مدیران آموزش مدارس راهنمایی . پایان نامه ارشد چاپ نشده ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز .
ـ سلیمانی، افشین . (1381) . کلاس خلاقیت . تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان.
ـ سنگ بری ، برات . (1373) . بررسی نقش آموزش یک ماهه پیش دبستانی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ابتدایی مناطق دوزبانه ی سیستان و بلوچستان . شورای تحقیقات آموزش استان سیستان و بلوچستان .
ـ سولسو ، رابرت ال . (1381) . روانشناسی شناختی (ترجمه فرهاد ماهر) . ]ویرایش2[ . تهران انتشارات رشد (تاریخ انتشار به زبان اصلی ، 1933) .
ـ سیف ، علی اکبر . (1379) . روانشناسی پرورشی ]روانشناسی یادگیری و آموزش[ . تهران . انتشارات آگاه .
ـ شعاع کاظمی ، مهرانگیز . (1384) . راه های پرورش خلاقیت (2) . فصلنامه ی معرفت ، شماره92 .
ـ صادق نژاد ـ مریم . (1384) . نوشتن خلاق . مجله ی سبز در سبز ، شماره 20 ، صص20 ـ 18 .
ـ صحراکار ، فرشته . (1374) . بررسی تاثیر گذراندن اوقات فراغت بر نابهنجاری های اجتماعی در بین دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان کرمانشاه . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان کرمانشاه .
ـ عابدی ، جمال . (1372) . خلاقیت و شیوه ای نو در اندازه گیری آن . پژوهش های روان شناختی 2 و 1 ، دوره ی دوم .
ـ عطار ، زهرا . (1375) . ضرورت آموختن . رشد معلم ، دوره بیست و سوم .
ـ عطاران ، محمد . (1375) . آرای مربیان بزرگ مسلمان درباره ی تربیت کودک. تهران : انتشارات سوره .
ـ غلام پور ، عباس . (بهار 1379) . خلاقیت و نوآوری در سازمان های آموزشی. فصلنامه ی مدیریت در آموزش و پرورش ، دوره ی هفتم .
ـ فخرایی ، سیروس . (1375) . بررسی روش های موثر در افزایش میزان مطالعه ی دانش آموزان دوره ی متوسطه در شهر تبریز . شورای تحقیقات اداره ی کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی .
ـ فرج زاده ، پروین . (1375) . مقایسه ی انگیزه ی پیشرفت و سازگاری فردی و اجتماعی دانش آموزان شبانه روزی و غیر شبانه روزی مدرسه راهنمایی . پایان نامه ی کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه الزهراء .
ـ قاسمی ، علی رضا . (1376) . بررسی نحوه ی آموزش انشاء و آزمایش روش فرآیند محور در کلاس های آموزش انشای فارسی . پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد .
ـ کامرون ، جولیا . (1377) . راه هنرمند بازیابی خلاقیت (ترجمه ی گیتی خوشدل) . تهران : نشر پیکان (تاریخ انتشار به زبان اصلی ، 1992)
ـ کانت ، امانوئل . (1363) . تعلیم و تربیت (ترجمه ی غلامحسین شکوهی) انتشارات دانشگاه تهران .
ـ کریمی ، یوسف . (1383) . روانشانسی تربیتی . تهران : انتشارات ارسباران .
ـ کفایت ، محمد . (1373) . بررسی ارتباط شیوه های نگرش های فرزند پروری با خلاقیت در رابطه متغیر با هوش ، پیشرفت تحصیلی و رفتارهای پیشرفت گرای دانش آموزان سال اول دبیرستان های اهواز . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان خوزستان .
ـ کوه بنانی، م. (1382 ، 21 اسفند). قصه گویی خلاق و اهداف آموزشی . فکرنو .
ـ کیامنش ، علیرضا و شهرآراء ، مهرناز . (1378) . بررسی تطبیقی تکالیف و پرسش های کتاب های درسی علوم تجربی . دوره ی ابتدایی با عوامل خلاقیت گیلفود. همایش نقد و بررسی کتاب های درسی دوره ی ابتدایی وزارت آموزش و پرورش ، سازمان پژوهشی برنامه ریزی آموزشی . تهران .
ـ لند ، جورج و جارمن ، بت . (1379) . آینده ی خلاقیت و خلاقیت آینده (ترجمه ی حسن قاسم زاده) تهران : انتشارات ناهید . (تاریخ انتشار به زبان اصلی 1933) .
ـ مردانی نوکنده ، محمدحسین . (1383) . روش های کاربردی پرورش خلاقیت در دانش آموزان، ماهنامه ی تربیت ، سالم بیستم ، شماره ی 2 ، آبان 83 .
ـ مشکبید حقیقی ، محسن . (1376) . بررسی ویژگی های دانش آموزان ممتاز و خلاق وراه های پرورش خلاقیت در آنان . شورای تحقیقات اداره ی کل آموزش و پرورش استان گیلان .
ـ مشکلانی ، پروانه . (1376) . بررسی تاثیر روش تدریس بحث گروهی بر خلاقیت دانش آموزان سال دوم مدرسه راهنمایی . پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان اصفهان .
ـ مطهری ، ابوالفضل . (1374) . بررسی میزان و نحوه ی گذراندن اوقات فراغت دانش اموزان دبیرستانی قم . پایان نامه ی کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم .
ـ مهرگان ، فرانک و پورصلامی ، بدیعه . (1373) . بررسی تاثیر گذارندن و نگذراندن دوره ی پیش دبستانی ، ویژگی های فردی ، خانوادگی و آموزش دانش آموزان بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال اول ابتدایی شهرستان اندیمشک . اداره آموزش و پرورش استان خورستان .
ـ میرزا آقایی،حمید . (1382 ، 25 شهریور). آرامش و خلاقیت . روزنامه ی اعتماد ، شماره 364.
ـ میرزا آقایی ، حمید . (1381 ، 22 دی) خواندن و نوشتن با تفکر . روزنامه اعتماد ، ص7.
ـ میرزا آقایی ، حمید . (1381 ، 14 آبان) . درس انشاء دریچه ای به سوی خلاقیت . روزنامه ی اعتماد ، شماره 112 .
ـ میرزا آقایی ، حمید . (1382 ، 19 آذر) . نویسندگی و خلاقیت ، روزنامه ی اعتماد.
ـ میکالکو ، مایکل . (1383) هشت راهبرد مورد استفاده ابرخلاقان . (ترجمه محمدرضا امینی) . باشگاه اندیشه . (تاریخ انتشار به زبان اصلی ، 2000)
ـ نادری ، ابوالفضل . (1376) . بررسی تاثیر درس هنر در افزایش خلاقیت دانش آموزان پایه سوم مدارس ابتدایی ناحیه شهرستان اراک . پایان نامه ی کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک .
ـ نظام دوست ، علیرضا . (1374) . بررسی دیدگاه های دانش آموزان و عوامل اجرایی مدارس متوسطه نظام جدید آموزش متوسطه استان مازندران در خصوص نحوه ی گذارندن اوقات فراغت درون آموزشگاهی و برآورد امکانات و تجهیزات مدارس مذکور به منظور غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان . شورای تحقیقات اداره ی کل آموزش و پرورش استان مازندران .
ـ نعمتی ، محمود . (1376) . مطالعه و بررسی انواع روش های تشویق و تنبیه دانش آموزان در دوره ی ابتدایی از دیدگاه معلمان و دانش آموزان و اولیاء آنها و مقایسه ی آن روش با روش های اصولی تشویق و تنبیه . سازمان پژوهش و برنامه زیزی آموزشی .
ـ نیکجو ، کریم . (1376) . مطالعه ی ارتباط خلاقیت و اثربخشی مدیران مدارس متوسطه . پایان نامه ی کارشناسی ارشد چاپ نشده ، مرکز آموزش مدیریت دولتی آذربایجان شرقی .
ـ ورناصری ، حشمت . (1375) . بررسی ربطه ی بین عزت نفس ، خلاقیت ، جایگاه مهار خودیابی ، عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال دوم نظام جدید . پایان نامه ی کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوزستان .
ـ وزین پور ، نادر . (1371) . بر سمند سخن . تهران: انتشارات فروغی .
ـ ونیتا ، کول . (1374) . برنامه آموزش و پرورش در دوره ی پیش دبستانی و دبسنتان. (ترجمه فرخنده مفیدی) . تهران : سمت (تاریخ انتشار به زبان اصلی 1991) .
ـ یقینی ، فروغ الزمان . (1376) . بررسی نقش محتوای کتب زیست شناسی جانوری در ایجاد خلاقیت در دانش آموزان . پایان نامه ی کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی .
ـ یلدایی ، سرخه دون . (1358) . کودک و بازی . تهران : انتشارات دانشکده ی تربیت بدنی علوم ورزشی .
ـ هرسی ، پال و بلانچارد ، کنت . (1384) . مدیریت رفتار سازمانی و کاربرد منابع .( ترجمه علی علاقه بند). تهران: موسسه انتشارت امیرکبیر.

1 – Solso
2 – Pablo, Picasso
3 – Worfkang mozart
4 – Thomas , Jefferson
5 – Halpern
6 -Perkins
7 -Galton
8 – Wallas
9 -Patrick, Ross Man
10 – Guilford
11 – Baron
12 – Paul,Torrance
13 -Taylor
14 – Staine
15 -Por kInzy
16 – snow moder of creativity
17 – process
18 – grqwing up creative
19 -needs
20 – Einstein
21 – mechanism
22 – education
23 – Machalko
24 – stratagies
25 -Ernst , Lawrence
26 – Bohr,N
27 – G.G.Tamson
28 -Arnold, Mode
29 -Cameron
30 – Arnold¸ Matiwe
31 – J.Conrad
32 – A.J.Cronin
33 – Francis ¸ Bacon
34 – Dickens
35 – Duma
36 – Hughes ¸ Mearnes
37 – to narrate
38 – Kant
39 – Emery.L.Cowan
40- Balzak
41 – Kindergarten
42- Froebel
43 – Jean . Chateua
44- Rousseau
45 – leisurtime
46 – Convergent
47 – divergent
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 107 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود