تارا فایل

عنصرخوانایی در محدوده خیابان طبرسی مشهد


خوانایی
(نمونه موردی : محدوده خیابان طبرسی)

_

محقق : حمید گلمکانی
استاد راهنما : خانم دکتر عباس زاده
دانشجوی مهندسی شهرسازی – دانشکده هنر – دانشگاه آزاد اسلامی مشهد

بهار 87

چکیده :
در واقع خوانایی یعنی این که بتوان به آسانی اجزای شهر را شناخت و بتوان آنها را در ذهن در قالبی به هم پیوسته به یکدیگر ارتباط داد . عاملی که بر خوانایی شهر می افزاید عبارتند از راه، لبه، گره، محله و نشانه .
از طریق همین راه هاست که عوامل محیطی گوناگون قرار می گیرند و با یکدیگر همبستگی و ارتباط می یابند و این راه هایند که ساختار شهر را می سازند و بر شکل و خوانایی آن تاثیر دارند .
لبه ها در شهر می توانند پارک های خطی ، ریل های راه آهن ، دیاره های طولانی باشند که دو محیط را از یا از هم جدا می کند یا به هم می پیوندد .
از دیگر عوامل خوانایی می توان به محله ها اشاره کرد که مرز آنها را میتوان با استفاده از تفاوت بافت ، فرهنگ و کالبد تشخیص داد .در واقع از روی محله ها می توان شهر را شناخت .
گره که دیگر عامل خوانایی است ، کانون های مبدا و مقصد حرکت می باشند ، ممکن است محل تقاطع دو خیابان یا محل تغییر مسیر خطوط راه آهن باشد ، میدانی باشد که از چهار طرف بسته باشد . این گره میتواند در حدی عمل کند که مرکز محله نیز باشد .
آخرین عامل خوانایی نشانه است که برای تشخیص قسمت های مختلف شهر است . نشانه خصوصیاتش با عناصر پیرامونی خود متفاوت است . این عوامل خوانایی هیچ یک به تنهایی معنی دار نیستند یعنی محله ها با گره ها پیوند دارند و لبه ها حد آن را مشخص می کنند و می توان با راه ها به محلات وارد شد . گره هایی که در مسیر تقاطع راه ها بوجود می آیند باعث تقویت تاثیر راه ها می گردد ، گره ها نیز با نشانه ها تاثیرشان افزون می شود . هویت راه ها هم می تواند از گره ای که در آن بوجود آمده شکل گیرد یا از محله ای که از آن می گذرد .

مقدمه :
مقاله موجود درباره خوانایی در شهر است که در این مقاله شما ابتدا تعریف خوانایی را دارید ، سپس به عواملی که موجب خوانایی می شود می رسیم که شامل لبه ،راه ،گره ،نشانه ،محله می باشند و توضیحاتی در مورد آنها ارائه خواهد شد . در ادامه درباره روابطی که بین این عوامل وجود دارد بحث خواهد شد و معلوم می شود که این عوامل به تنهایی بی معنایند و با یکدیگر معنا دارند . در پایان هم به ارائه طرح و خصوصیات عوامل خوانایی پرداخته خواهد شد . نمونه موردی این مقاله شهر مشهد می باشد که در قسمت های مختلف مقاله عکس هایی از این شهر دیده می شود . مقاله موجود از منابع زیادی گرفته نشده است در نتیجه دارای نواقصی نیز می باشد .
در پایان هم باید از استاد گرامی سرکار خانم دکتر عباس زاده قدردانی کرد که در تهیه این پژوهش بنده را راهنمایی کردند .

تعریف مفهوم خوانایی :
وضوح بصری یا خوانایی کیفیت بصری ای از شهر است که ملاحظه آن با مطالعه ی تصور ذهنی که مردم از محل زندگی خود دارند انجام می شود . منظور ما از خوانایی این است که بتوان به آسانی اجزای شهر را شناخت و بتوان آنها را در ذهن در قالبی به هم پیوسته به یکدیگر ارتباط داد . درست همانگونه که با دیدن یک صفحه ی چاپی اگر خوانا باشد تصویری خوانا از سمبل های شناختی به هم پیوسته ای در ذهن ما نقش می بندد ، همانگونه نیز در شهری که واجد سیمایی خوانا باشد می توان تمام اجزای آن از جمله محله ها ، بنا های جالب و پراهمیت و خیابان ها وکوچه ها را از یکدیگر باز شناخت و یا تمام آنها را در مجموعه ای به هم پیوسته به تصور آورد .
به راستی در محیطی که در ذهن واضح و مشخص باشد نه تنها احساس امنیت بوجود می آورد بلکه شدت تجارب انسانی را نیز افزون میکند . اگرچه با آشفتگی بصری که در شهرهای امروز موجود است زندگی در آنها هنوز به حد غیر ممکن نرسیده است ، اما اگر زندگی در زمینه ای روشن تر ومشخص تر صورت پذیرد معنای تازه ای می یابد .
همچنین شهر به خودی خود نموداری است روشن که وضع پیچیده جامعه را روشن می سازد . اگر جنبه ی بصری آن را تقویت کنیم بر معنی و تاثیرش افزوده ایم . اگر پاره ای از مزایا که باید در محیطی خوانا موجود باشد در شهری مفقود باشد در نتیجه ی جستجو درآن نه رضایت خاطری حاصل می آید و نه معیار یا ملاکی برای ارتباط با محیط موجود است و نه نظامی که عمقی تازه به تجارب روزانه ی شخص ببخشد . بطور کلی به دلیل این نکات است که محیط شهر لطف خود را از دست داده است حتی اگر آشفتگی آن به حدی نباشد که برای شخص آشنا به آن غیر قابل تحمل به نظر برسد.
شهرساز بعنوان کسی که با جسم شهر سروکار دارد در مرحله ی نخست توجه اش معطوف عوامل خارجی است که بر ناظر اثر می گذارد و تصاویری از محیط در ذهنش بوجود می آورد . نخستین نکته ای که مورد توجه ما قرار می گیرد را ممکن است تصویر عمومی بنامیم و غرض از آن تصویر ذهنی شمار زیادی از ساکنین شهر باشد از سیمای آن : نکاتی را که عموم درباره ی شکل و سیمای قسمتی از جسم شهر بر اساس فرهنگ مشترک خود در زمینه های فکریشان در ذهن دارند . به نظر می رسد عواملی در شکل و سیمای شهر وجود دارد که بر خوانایی شهر می افزاید و تصویری روشن از شهر در ذهن به وجود می آورد این عوامل عبارتند از : راه ، لبه ، گره ، نشانه ، محله

عوامل موثر بر خوانایی شهر :
1. راه : راه عاملی است که معمولا با استفاده از آن ، حرکت بالفعل و یا بالقوه میسر می گردد . مردم در حالی که در شهر حرکت می کنند به مشاهده ی آن می پردازند و در امتداد راه هاست که عوامل محیطی گوناگون قرار می گیرند و با یکدیگر همبستگی و ارتباط می یابند.
بولوار شهید کاوه نزدیک راه آهن بولوار طبرسی
2. لبه : عاملی خطی است که به دیده ناظر با راه متفاوت است : مرز بین دو قسمت ، شکافی در امتداد طول و بین دو قسمت پیوسته شهر ، بریدگی ای که خطوط راه آهن در شهر بوجود می آورد ، حد مجموعی از ساختمانها و دیواره ها را می توان به عنوان مثال هایی از لبه در سیمای شهر ذکر کرد . لبه ها عوامل جانبی هستند و نه محورهای توازن وتقارن و ممکن است بصورت عواملی باشند که عوامل دیگر را مسدود می کند یا بر آنها حدی می نهد . اما تا اندازه ای می توان در درون آنها نفوذ کرد
نقشه راه آهن دیواره راه آهن
حرم مطهر

در نقشه راه آهن نقش راه آهن به عنوان لبه کاملا مشهود است و دو قسمت شهر را کاملا از هم جدا کرده است . در عکس سمت چپ

3. محله : قسمت هایی از شهر هستند که دست کم میان اندازه و یا بزرگ باشند . محله باید دارای دو بعد باشد تا ناظر احساس کند وارد آن شده است . اجزای آن به دلیل خصوصیات مشترکی که دارند کاملا شناختی هستند و همواره می توان سیمای محله را از درون آن تمییز داد و اگر از خارج مریی باشند در یافتن نقاط مختلف ، از خارج نیز مورد استفاده قرار می گیرند .
در عکس زیر محله نوغان از جمله محله های قدیم محدوده و مشهد است که دارای بافتی متفاوت با پیرامون خود است .

4. گره : نقاطی حساس در شهر هستند که ناظر می تواند به درون آنها وارد شود وکانون هایی است که مبدا و مقصد حرکت او را بوجود می آورند . ممکن است صرفا محل تقاطع دو خیابان یا دو جاده باشد ، جایی باشد که خطوط راه آهن تغییر مسیر می دهند ، نقطه ای که چند راه به یکدیگر می رسند و یا از کنار هم می گذرند ، ممکن است محل تمرکز باشند و اهمیت آنها به سبب تراکم پاره ای از امور و یا خصوصیات در نقطه ای باشد مانند گوشه ای از خیابان که به اصطلاح پاتوق بچه های محل است و یا میدانی که از چهار طرف مسدود باشد . پاره ای از این گره ها تمرکز یافته اند وکانون و نقطه ی اصلی یک محله اند که از آ نها تاثیر محله به تمام قسمت های آن نفوذ می یابد و خود گره در واقع نمادی برای کل محله است . در این صورت می توان این نوع گره را هسته نامید .
تصور وجود گره در شهر از یک جانب به وجود راه ها وابسته است : چون عملا باید راهی وجود داشته باشد تا تقاطع آن با راهی دیگر گره را به وجود آورد و از جانب دیگر به وجود محله : چون گفتیم گره ها مهمترین نقطه یا کانون و یا قطب محله ها هستند .

عکس سمت چپ پنجراه مقدم واقع در خیابان طبرسی است که از جمله گره های شلوغ محدوده است و در عکس چپ میدان طبرسی است که مشرف به حرم است و مهم ترین هسته محدوده است .
5 . نشانه : نشانه ها نیز عواملی برای تشخیص قسمت های مختلف شهر هستند با این تفاوت که ناظر نمی تواند به درون آنها راه یابد . معمولا اشیایی که ظاهری مشخص دارند مانند ساختمان ها ، علایم ، فروشگاهها ، یا حتی یک کوچه نیز می تواند نشانه ای باشد .
خصوصیات نشانه باید چنان باشد که بتوان آن را در میان عوامل بسیار باز شناخت . پاره ای از نشانه ها را که بر پاره ای عوامل کوچک بر افراشته اند می توان از دور به زوایای مختلف تمییز داد و در جهت یابی ، آنها را از تمامی جوانب مورد بررسی قرار داد . ممکن است نشانه ها در داخل شهر باشند و یا به اندازه ای دور از شهر که مدام جهت خاصی را مشخص دارند . تک برجها ، گنبدهای طلایی وتپه های گران پیکر مثالهایی هستند که معرف نشانه ها در سیمای شهرند .
حرم مطهر و راه آهن از جمله نشانه های موجود در محدوده و مشهد می باشند .

روابط موجود بین عوامل خوانایی شهر:
هیچ یک از عوامل خوانایی شهر ( راه ، لبه ، گره ، محله ، نشانه ) به تنهایی وجود ندارند . محله ها با گره ها پیوند دارند و لبه ها حد آنها را مشخص می دارد و با راه ها می توان به آنها وارد شد و نشانه ها سیمای آنها را متفاوت می کند . هر عاملی معمولا عوامل دیگر را در بر می گیرد و در آنها نفوذ می کند . این عوامل تصویر خام خوانایی یک شهر را به وجود می آورند . این عوامل با هم ترکیب می شوند تا فرمی رضایت بخش حاصل آید . ترکیب این عوامل ممکن است تاثیر آنها را بیشتر کند یا رزنانسی را بوجود بیاورد که بر قدرت هر یک بیافزاید و یا ممکن است تناقضی بین آنها بوجود بیاورد که اثر هر یک را خنثی و زایل گرداند .
محله ها چون از بقیه عوامل بزرگترند ممکن است درمیان خود راه ها ی مختلف ، گره ها و نشانه های گوناگون داشته باشند و با آنان مرتبط باشند . این عوامل نه تنها بافت درون محله را تشکیل می دهند بلکه تشخیص آن را نیز افزون می کنند .
راهها که خود در ایجاد سیمای شهر نقش اساسی دارند و یا عامل نظم بسیاری از شهر ها هستند روابطی نزدیک با سایر عوامل خوانایی دارند . گره هایی که درمسیر تقاطع راهها بوجود می آیند باعث تقویت تاثیر راهها می گردد . بر همین منوال گره ها نیز نه تنها با نشانه ها تاثیرشان افزون می شود بلکه خود زمینه ای را بوجود می آورد که توجه را به خود می خواند و جایی مناسب برای بر پا داشتن نشانه بوجود می آورد .
همچنین هویت راه ها نه تنها از فرم خود آنها بوجود می آید بلکه از گره ای که در محل تقاطع آن با راهی دیگر بوجود آمده و یا محله ای که ممکن است از میان آن ادامه یابد و یا نشانه ای که در کنار آن قد بر می افرازد ، شکل می گیرد .
در واقع سیمای شهر زمینه ای پیوسته است که اگر یکی از عوامل آن دست بخورد بر دیگری تاثیر می گذارد . حتی شناسایی یک جسم به همان اندازه که مربوط به شکل خودش است به زمینه ای است که جسم در آن قرار گرفته است .
اگر محیطی به خوانایی نظام یابد و نظامی متشخص بدست آورد ساکنین آن می توانند امید ها و امیال خود را به آن پیوند دهند ، بدین صورت است که محیط زندگی به معنای واقعی جایی می شود که قابل ملاحظه است و مظاهر شناختی نیکو دارد . در واقع عوامل سیمای شهر عواملی هستند که می توانند بافتی متنوع و استوار برای شهرها بوجود بیاورند .

در خیابان طبرسی همه عوامل خوانایی دیده می شود . وجود حرم به عنوان نشانه و لبه ، وجود میدان به عنوان گره ترافیکی ، وجود محله نوغان به عنوان محله. همین خیابان طبرسی به خاطر وجود حرم شناخته شده است ، پس نتیجه می گیریم که با هم وابسته اند .
در عکس چپ محله نوغان با فلش نشان داده شده است .
طرح عوامل خوانایی شهر :
* طرح راه ها : راه ها یا شبکه ای که جهت حرکت را معمولا بالقوه در مجتمع های شهری بوجود می آورند ، موثرترین وسیله ای هستند که بر اساس آن می توان مجموعه ی پیوسته شهر را به نظام آورد . راههای اصلی باید کیفیت خاص خود را داشته باشند تا آنها را از اطراف خود متمایز کند . این تمایزات ممکن است با تمرکز پاره ای فعالیت ها در امتداد راه ، کیفیتی فضایی که خصوصیات مشخص داشته باشد ، جنس خاصی که مصالح مورد استفاده در کف خیابانها و نمای ساختمانها می تواند واجد باشد ، نوع چراغها و عوامل موثر در روشنایی شهر ، صدایی که به حواس خوش آید و یا باغ کاری ، درخت کاری و گلکاری های جالب حاصل آید . همچنین ایجاد کیفیتی در راه که مکررا تکرار شود ، همچنین در نظر گرفتن کیفیت جنبشی راه (احساس آنکه ناظر در مسیر آن در حرکت است ) از دیگر خصوصیاتی است که در طرح راهها می تواند مورد استفاده گیرد.
این خصوصیات باید چنان در راهها بوجود آید که به آنان پیوستگی دهد . اگر یک یا چند تا از این خصوصیات در امتداد راه موجود باشد راه چون عاملی پیوسته و وحدت یافته به دید می آید .

خیابان طبرسی از جمله راه های منتهی به حرم است که همین دید به حرم و نزدیکی به آن خاطره انگیزی را در آن تقویت بخشیده به طوریکه این خیابان در تمام طول روز پویا بوده و مردم دائما در حال فعالیتند . در ایام خاص نیز در این مسیر مراسم عزاداری برگذار می گردد که عملکرد آن را نشان می دهد .

* طرح لبه ها : لبه ها نیز مانند راه ها باید در تمام طول خود واجد پیوستگی فرم باشند . سیمای لبه ها نیز اگر از مسافتی بعید قابل رویت باشد و اگر واجد خصوصیات مشخص باشد و دو محله ی نزدیک را پیوند دهد ، قدرت و شدت می یابد . در واقع لبه مرزی است چشمگیر بین دو قسمت از شهر اما می توان بر شدت آن افزود و این تنها در صورتی امکان پذیر است که بگذاریم به درون آن عواملی بصری و عواملی که دیده را به تحرک وادارد نفوذ کند بطوریکه گویی به بافت دو محله ی جانب خود گره خورده است . دراین صورت لبه دیگر یک مرز نیست بلکه پیوندی است میان دو محله . براستی اگر لبه با چندین عامل بصری وخطوط ارتباطی به شهر متصل شده باشد عاملی می شود که تمام اجزای شهر به آسانی به آن پیوند می یابند . از جمله گره می تواند به خوانایی لبه بیافزاید . رسیدن آسان به آن و قابل استفاده بودن ، راهیابی خطوط ترافیک به آن ، قرار گرفتن به عنوان تفریحگاه و مرتفع بنا کردن لبه از دیگر عواملی است که شدت خوانایی لبه را افزون می کند.
در نقشه بالا نقش حرم به عنوان لبه مشهود است . این لبه نفوذ پذیر بوده و در عین حال که موجب ایجاد محلاتی در اطراف خود شده موجب اتصال محله های مجاور به یکدیگر شده است. در تصویر سمت چپ دیواره راه آهن دیده میشود که غیر قابل نفوذ است و دارای پیوستگی طولانی می باشد .

* طرح نشانه ها : خصوصیت اصلی ای که می تواند سیمایی منحصر به فرد به شهر ببخشد نشانه ای موثر است . اگر فضایی بر نواحی اطراف خود مسلط و غالب باشد نشانه ای به وجود می آورد که خاصه جلب توجه می کند . اجزا و جنس نشانه ها نیز بر کیفیت بصری آن تاثیر دارد . شدت خوانایی نشانه بیشتر از اینکه به اندازه اش مربوط باشد به محل قرار گیری اش وابسته است چنانکه نشانه ای ضعیف در نقاط پر اهمیت بیشتر به یاد می ماند تا نشانه ای قوی در نقطه ای بی اهمیت . همچنین اگر نشانه با تمرکز چند عامل یا خصوصیات دیگر همراه باشد بر قدرت تصویری می افزاید . نشانه های تنها تاثیر چندانی درسیمای شهر ندارند مگر آنکه کاملا قوی و برجسته باشند . تمیز و شناسایی آنها نیز نیازمند توجه مدام است . اما اگر دسته جمعی باشند هر یک بر تصویر دیگری می افزایند .

همان طور که می دانید حرم امام رضا شاخص ترین عنصر در شهر مشهد می باشد که دارای کالبدی متفاوت با سایر کالبد ها می باشد و در قدیم از همه جای شهر قابل رویت بوده ولی به دلیل ساخت و ساز های جدید این مجموعه گم شده است ولی در شب روشنایی خیره کننده آن توجه همه را معطوف به خود می کند . در عکس سمت چپ بنای سیلوی گندم است که بدلیل بلند بودن آن نشانه ای به حساب می آید و بر اساس آن می توان آدرس دهی کرد . این بنا در خیابان طبرسی واقع است .

* طرح گره ها : گره ها باید نقاطی در شهر باشند که دیده را به خود معطوف دارند . از نخستین شرایط ایجاد چنین کیفیتی ایجاد هویت و شخصیت برای تمام اجزای گره است ، از دیواره ، سطح ، کف ، چراغ ، درخت کاری و پست و بلندی زمین در آن گرفته تا منظره ی عمومی و دورنمای گره . نکته اساسی در این عامل شهری این است که متشخص باشد ، جایی باشد که خاطره ی آن فراموش نشود نه اینکه با عواملی دیگر وضعیتی آشفته بوجود آورد . اگر گره حد و مرزی داشته باشد مشخص تر است و دامنه ی آن در هر جانب پراکنده نمی شود . قابل توجه تر است ، اگر در آن یک یا دو عامل موجود باشند که خود کانون توجه باشند . اما اگر فرم فضایی قابل توجه ای داشته باشد عدم توجه به آن تقریبا غیر ممکن است .

در عکس های بالا دو گره اجتماعی دیده می شود که عکس سمت راست جلوی حرم و سمت چپ اطراف پنجراه مقدم می باشد . در این دو عکس تجمع مردمی دیده می شود که این تجمع کاربری هایی را نیز در پی داشته است . نمونه های گره ترافیکی در بخش های قبلی دیده شد .
* طرح محله ها : محله ای از شهر به ساده ترین تعریف خود جایی است که در آن پاره ای خصوصیات مشابه موجود باشد و این خصوصیات در سراسر محله ادامه می یابد و هر جا که محله پایان می یابد قطع می شوند .
تشابه خصوصیات ممکن است در فضای قسمت های مختلف محله موجود باشند مانند خیابان های شیب دار وکم عرض و یا در نوع ساختمان ها و یا در پست و بلندی زمین یا ممکن است در یکی از عوامل ساختمان ها به منصه ی بروز برسد یا ممکن است در پیوستگی رنگ ، جنس ، مصالح ، سطوح کف ، مقیاس نماها ، اجزای بنا ، درخت کاری و یا منظره ی عمومی و دور نمای شهر به منصه ی بروز برسد . هر چه وجوه تشابهات بیشتر باشد محله وحدت بیشتری می یابد . نکته دیگر در خوانایی سیمای محله این است که حدودش معلوم باشد و اگر بتوان کل پیکر محله را رویت کرد برای مثال با دور نمای گشوده یا تقعر و تحدب زمینی که در آن واقع است واجد استقلال و تشخص می گردد . همچنین بافت درون محله نیز باید روشن باشد . محله ای که بافتی روشن دارد به احتمال زیاد دارای سیمایی زنده و آشکار خواهد بود .

در نقشه بالا شما تفاوت میان بافت محله پایین خیابان و رضائیه را مشاهده می کنید که حد آنها بوسیله خیابان ها مشخص است . بافت محله پایین خیابان کاملا ارگانیک در حالیکه محله رضائیه بافتی هندسی و تقریبا شطرنجی دارد .

پایان

بر گرفته شده از کتاب سیمای شهر نوشته کوین لینچ.
با تشکر از دوست محترم سید عبدالرضا هاشمی
www.Shahre9.blogfa.com
13


تعداد صفحات : حجم فایل:10,168 کیلوبایت | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود