عملیات در عراق درسهایی برآینده

عملیات در عراق: درسهایی برآینده
تاریخ انتشار: دسامبر 2003
ناشر: وزارت دفاع انگلستان
مندرجات
فصل 1- مقدمه
فصل 2- طرح ریزی و تشکیل قوا
فصل 3- درس هایی از عملیات
عملیات شبه جزیره فاو
رویدادهای عملیات اخیر: رهنمودهایی برای آینده
فصل چهارم- محیط دریایی
عملیات ضد مین
فصل پنجم- محیط زمینی
– جنگ بصره
فصل ششم- محیط هوایی
عملیات نظامی نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا
فصل هفتم- همکاری در قالب یک ائتلاف
فصل هشتم- لجستیک
– جنگ در صحرا
فصل نهم- مدرم
فصل دهم- سبز و اطلاعاتی
فصل یازدهم- عملیات پس از درگیری
فصل دوازدهم- کمبود آب، جبران خسارات و هزینه ها
پیوست A- وقایع نگاری
پیوست B- نیروهای اعزام شده
پیوست C- آمار

فصل اول- مقدمه
1-1. در اوایل سال 2003، حدود 46 هزار نیروی نظامی بریتانیایی در عملیات نظامی علیه رژیم صدام حسین در عراق به ائتلاف تحت رهبری آمریکا پیوست. عملیات نظامی در تاریخ 20 مارس 2003 آغاز شد و در اول ماه مارس همان سال، پرزیدنت جورج بوش، پایان عملیات اصلی نظامی را اعلام کرد، اما با این حال، رژیم بعثی عراق ظرف 4 هفته سرنگون شد و بخش زیادی از خاک عراق تحت کنترل نیروهای ائتلاف درآمد. پیش زمینه جنگ، طرح ریزط اعزام نیروها و مراحل رزمی عملیات در عراق، اولین بازتابها1 تشریح شدند. این کتاب تحلیل عمیق تری از دروسی که ما در عملیات فرا گرفته ایم و شرح مفصل تری از ماموریت های خاص نظامی را ارائه کرده و تداوم فعالیت های نیروهای ائتلاف جهت استقرار ثبات و آرامش در عراق را پس از پایان مرحله ای رزمی عملیات شرح می دهد.
فرآیند دروس وزارت دفاع انگلستان2
2-1- وزارت دفاع انگلستان فرآیند جامع و تثبیت شده مناسبی را برای شناسایی و پیاده سازی دروس فرا گرفته شده از عملیات دارد. این فر ایند به تمام یگان های ارتش، هیئت های وزارت دفاع و آژانس هایی که به طور مستقیم در یک عملیات شرکت داشته اند، خواه در جبهه جنگ یا جای دیگر، نیاز دارد تا گزارش های آزادانه ای را در قالب زنجیره فرماندهی از تجارب آنها ارائه نماید. چنین گزارش هایی حیطه هایی را روشن می کنند که کارها به خوبی انجام شده اند، اما تمرکزعمدی بر شناسایی درس هایی در حیطه هایی دارند که در آینده به تداوم بهبود آنها نیاز داریم. این فرایند منجر به نگارش و تدوین گزارش داخلی در مورد عملیات می شود و پیاده سازی دروس شناسایی شده ای که الزامی و امکان پذیر هستند به طور نزدیکی مورد نظارت قرار می گیرد. این کتاب به همراه کتاب "اولین بازتابها"، گزارش ارائه شده توسط وزارت دفاع به پارلمان انگلستان (مجلس عوام) و افکار عمومی را در خصوص نتایج این فرآیند در عملیات عراق را ارائه می نماید.
3-1- شناسایی و ارزیابی دروس فرا گرفته شده از عملیات، کار وقتگیری است و از این رو عدم انجام قضاوت های لحظه ای3 و اتخاذ تدابی رسنجیده در جهت پاسخگویی به دروسی که ممکن است با توجه به شرایط یک عملیات خاص، منحصر به فرد باشند، اهمیت زیادی دارد. علاوه بر این، گرداوری شواهد تحلیلی برای حمایت از دروس فردی، با اهمیت است و پس از آن می توان قضاوت دقیقی در مورد اقداماتی که جهت پاسخگویی به دروس شناسایی شده انجام می شدند را انجام داد. بودجه دفاعی محدود است و از این رو، اتخاذ تصمیمات دشواری برای اولویت بدنی تقاضا برای مناهج نیز مورد نیاز هستند و باید عواملی مانند شرایط اقتصادی و ریسک عملیاتی را نیز به حساب آورد. تمام دروسی که به اقدام نیاز دارند، در قالب اقداماتی دسته بندی شده اند که موجب حصول اطمینان از هرچه عملی تر انجام شدن آنها یا انجام آنها براساس مقتضیات منابع می شوند.
4-1- ورترسیم دروس فرا گرفته شده از عملیات نیروهای ائتلاف در عراق، در وحله اول باید زمینه عملیات را تدوین و تبیین کرد. این عملیات، اصولاً یک عملیات آمریکایی و تحت رهبری آمریکا بود که نیروهای بریتانیا با مشارکت در طرح های آمریکا موجب تکمیل و تقویت توانایی های نیروهای ایالات متحده شدند. توانایی ها و امکانات نظامی نیروهای ائتلاف به نحوی به طور موثر در صحنه جنگ غالبشدند که مقاومت نیروهای عراقی به سرعت در هم شکسته شد. عملیات در زمان مورد نظر نیروهای ائتلاف آغاز و انجام شد. برای مثال نیروهای ائتلاف توانستند در شرایط مختلف جوی و در ساعات مختلف روز و شب عملیات خود را انجام دهند. علاوه بر این، نیروهای مسلح عراق در جریان جنگ اول خلیج به شدت تضعیف شده بودند و با وجود یک دهه تحریم و اعمال محدودیت های نظامی بر علیه رژیم عراق نتوانستند در شرایط مختلف جوی و در ساعات مسلح عراق در جریان جنگ اول خلیج به شدت تضعیف شده بودند و با وجود یکدهه تحریک و اعمال محدودیت های نظامی بر علیه رژیم عراق، نتوانستند یک جبهه دفاعی هماهنگ را جهت مقابله با حمله نیروهای ائتلاف ایجاد کنند.
5-1- اکنون شناسایی بهترین و مقورن به صرفه ترین راه حل ها جهت تدوین هر یک از دروس فرا گرفته شده ادامه دارد. با شناسایی و تعیین صحت و ثقم راه حل ها، راه حل های مذکور هرچه سریعتر پیاده سازی و اجرا می شوند، بازبینی زیادی در دست انجام هستند که موجب شکل گیری خط مشی جدیدی می شوند که در این گزارش به آن اشاره شده است. مساعدت تغییرات، حتی اکنون نیز موجب بهبودی عملیات در حال اجرا در عراق می شوند که از جمله آنها می توان به ابلاغیه بسیج نیروهای ذخیره اشاره کرد. در صورتی که راه حل مفاهیم هزینه ای قابل ملاحظه ای داشته باشند، جهت پیش برد طرح ریزی وزارت دفاع مد نظر قرار می گیرند فرآیند دروس حیطه های زیادی از موفقیت را نیز شناسایی کرده است و در این راستا، این فرآیند جهت پشتیبانی و بهبود شیوه های فعلی استفاده خواهد شد. از آنجایی که این دورس موجب تسهیل کارهای وزارت دفاع در تبیین تمام جنبه های عملیات می شوند، تجارب ما در طول جنگ عراق موجب بهبود علمیات نظامی آتی انگلستان خواهند شد و در توسعه استراتژی عملیات نظامی برون مرزی نیروهای مسلح بریتانیا مثمر ثمر خواهند بود.

فصل دوم- طرح ریزی و تشکیل قوا
دروس کلیدی
 تشکیل و اعزام موفق و سریع نیروهای متعادل مشترک 46 هزار نفری، یکدستاورد استثنایی بود و توانایی وزارت دفاع بریتانیا در تحقق استراتژی عملیات نظامی برون مرزی بریتانیا را تصدیق می کند.
 با وجود ویژگی غیر قابل پیش بینی عملیات اضطراری و ضربتی، وزارت دفاع باری تشکیل موثر نیروهای به خوبی آموزش دیده و تجیزه شده و با آمادگی ضروری جهت برآوردن نیازهای دفاعی بریتانیا و استراتژی عملیات نظامی برون مرزی، باید روش شناسای4 خود را مورد بازبینی قرار دهد.
 نیازمندی های مبرم عملیاتی (UORs)5، بخش کلیدی از فرآیند طرح ریزی عملیات بودن و نقش قابل ملاحظه ای را در تداوم موفقیت آن ایفا کردند.
 تمام شکاف های موجود در زمینه ی امکانات را نمی توان به سرعت تحت اقدامات و نیازمنددی های مبرم عملیاتی برطرف کرد. از این رو باید توانایی های کلیدی رزمندگان را مد نظر قرار داده و برای حصول اطمینان از تحویل آنها در چهارچوب های زمانی طرح ریزی، باید برنامه تجهیزاتی خود را مورد بازبینی قرار دهیم.
 توسعه و تکامل فرآیند های مورد نیاز برای تجهیزات ویژه وظیفه ای6 در حوزه های پیچیده تر را باید از قبل پیش بینی کرد تا به این ترتیب بتوان دستیابی به توانایی عملیاتی در چهارچوب محدوده زمانی را تسهیل کرد.
درس های کلیدی
 فرآیند "نیازمندی های مبرم عملیاتی" برای آنکه بتواند موثر باشد، تنها نباید به تحویل تجهیزات اکتلفا کند، بلکه باید توانایی عملیاتی را نیز فراهم نماید. تامین "نیازمندی های مبرم عملیاتی" باید زمان لازم برای یکپارچه سازی و آموزش نیروها را به وجود آورد.
تشکیل قوا
1-2- همانگونه که اشاره شد ایجاد و اعزام موفقیت آمیز یک قوای متعادل مشترک 46 هزار نفری، توانایی وزارت دفاع بریتانیا در تطبیق با استراتژی عملیات نظامی برون مرزی بریتانیا را تصدیق کرد و در عین حال، توسعه نیروها در مقیاس زمانی کوتاهتری نسبت به مقیاس زمانی مجاز برای ساختار دهی و منبع یابی نیروهای مسلح انجام گرفت. این دستاورد علی رغم کارشکنی های نامعلوم سیاسی و دیپلماتیک جهت به تاخیر انداختن زمان شروع عملیات نیروهای نظامی بریتانیا در جنوب عراق و عدم شرکت آنها در عملیات نظامی شمال غرق گردید، حاصل شد. این دو عامل تاثیر قابل ملاحظه ای بر تدارک تسهیل شده نیروهای اعزامی آماده انجام عملیات داشتند. نیروها با استفاده از ساز و کارها (مکانیزم ها) و راه حل های عملی که موجب کنار گذاشتن، آمادگی و منبع یابی فرضیات شدند، سازماندهی گردیدند و این خود گویای تعهد نیروهای نظامی و پرسنل غیر نظامی ارتش بریتانیا است.
2-2- آماده سازی مقدمات تشکیل قوا برای تمام ؟ سرویس نظامی ارتش بریتانیا، متاثیر از نیاز به فراهم کردن 19 هزار نفر برای ایجاد توانایی رزمی اضطراری در طول محله تیپ آفندی بود. در عین حال، این امر اولویت اصلی وزارت دفاع انگلستان در طول زمان اتخاذ تصمیم نهایی جهت شروع عملیات عراق بود که اتخاذ گردید. گروه گردان نوک حمله7 نیز باید به عنوان ذخیره استراتژیک بریتانیا حفظ می شد. از سوی دیگر، تشکیل قوا با بروز بلاتکلیفی در مورد مواضع شمال عراق پیچیده تر نیز شد زیرا تحت این شرایط نیروهای انگلیسی باید از طریق مرزهای ترکیه وارد خاک عراق می شدند و این بلاتکلیفی تا اوایل ژانویه 2003 کماکان لاینحل باقی مانده بود. جبهه جنوبی عراق به ساختار متفاوتی از نیروهای انگلیسی و یک تیپ افغانی از نیروها نیاز داشت. از این رو ترکیب نیروهای ارتش انگلستان در جنگ به چند یگان مانند تیپ شانزدهم حمله هوایی8 محدود شد و این یگان ها نیز وقت کمی برای آماده سازی خود جهت اعزام به منطقه داشتند. بالطلبع، این تیپ نیروهای کمتری را نسبت به چهارچوب زمانی دستور اعزام (نیروهایی که دراین بازده زمانی قابل آماده سازی هستند" مهیا کرد.
3-2- رهنمودهای جاری آمادگی نیروهای بریتانیا شامل زمان لازم برای اعزام نیروها یا انجام آموزش درون جبهه ای (منطقه ای) نمی شود. علاوه بر این، هر یک از سرویس های نواحی روش ونگرش متفاوتی را برای آماده سازی جهت اجرای عملیات دارند. با آنکه نیروهای هوایی و دریایی باید توانایی آن را داشته باشند که پس از مدت کوتاهی از ورود به منطقه عملیات جنگ را آغاز کنند اما انجام تمرینات نظامی خاص منطقه عملیات و آماده سازی لجیستکی نیروها که در خشک به اجرای عملیات می پردازند، وقتیگر است. این امر به دلیل آن است که مکان عملیاتی و محیط محلی عوامل بسیار تاثیر گذاری در فعالیت این قبیل نیروها به شمار می آیند.
4-2- روش شناسی فعلی برای تعیین آمادگی مورد نیاز، براساس مدلی است که تحول خطی9 از وضعیت زمان صلح به تحول برای جنگ و جنگ عملی را مفرض می کنند.
جنگ عملی تحول برای جنگ صلح
اما عملیات اخیر نشان می دهد که این مدل برای تحقق استراتژی عملیات نظامی برون مرزی در عصری که باید پیش بینی های لازم برای محموعه ای از شرایط اضطراری غیر منتظره را انجام داد، چندان مناسب نیتس. پیشنهاد می شود که تشکیل عناصر نیرو در زمینه آمادگی و مفاهیم "ابلاغیه حرکت"10 (مفهومی که در وزارت دفاع بریتانیا برای اشاره به دستور آماده سازی نیروها بریا شرکت د رجنگ به کار می رود. م) مورد بازبینی قرار گیرند.
مفاهیم عملیات عراق برای ساختار قوا
5-2- درس هایی فرا گرفته شده از عراق و سایر دروس فرا گرفته شده از عملیات اخر در تعدیل مجدد برنامه دفاعی مد نظر قرار گرفته خواهند شد. نتایج این امر در سال 2004 مشخص خواهند شد.
نیازمندیهای مبرم عملیاتی
6-2- بسیاری از تجهیزاتی که به طور خاص برای عملیات عراق تامین شدند، تحت روش به خوبی تثبیت شده ی "نیازمندی های مبرم عملیاتی" به دست آمدند. اما برخی از شکاف های موجود در توانایی و امکانات از طریق اجرای زودتر از موعد برنامه هیا فعلی تجهیزاتی از میان رفتند. موفقیت بسیار مهم در تحویل تجهیزات بر طبق معیار بسیار ضروری زمان و عملکرد، مرهول مشارکت فوق العاده پیمانکاری در مقابله با تغییرنسبتاً دیر هنگام انجام شده در ترکیب نیروها و محدودیت های اعمال شده بر مشورت اولیه با صنایع، است. برای به حداقل رساندن وقفه های زمانی تامین در آینده باید محدودیت های اعما شده بر مشارکت اولیه صنعتی مورد تجدید نظر قرار گیرند. تحویل تجهیزات به دلیل جلو افتادن موعد اعزام نیروها نیز تا حدی پیچیده شد، زیرا با مشخص شدن زمان احتمالی شروع عملیات، لازم بود تا برخی از تجهیزات به طور مستقیم در جبهه تحویل داده شوند. با آنکه در اکثر موارد، تحویل تجهیزات قابل انجام بود. اما بنا به دلالیلی برخی از تجهیزات را نمی توان قبل از آغاز عملیات مهیا کرد.
7-2- فرآیند "نیازمندی های مبرم عملیاتی" در صدد است تا راه حل مقورن به صرفه ای برای کاستی های خاص موجود د رامکانات مربوط به یک عملیات بخصوص، فراهم کند. این فرآیند از انباشت تجهیزات و ذخایر برای تمام عملیات احتمالی قبال درک، جلوگیری می کند. در طول مرحله قبل از اعزام11 عملیات بیش از 190 مورد نیازمندی های مبرم عملیاتی" برای امکانات تجهیزاتی تصویب شده بودند که هزینه آنها معادل 510 میلیون پوند (لیره استرلینگ) بود. لازم بود برخی از "نیازمندی های مبرم عملیاتی" به دلیل استطاعت برآمدن از عهده مخارج آنها، از قبل شکاف های شناخته شده موجود در امکانات که در برنامه تجهیزات اعتبار "نها تامین نشده بود را پر کنند. برخی از این نیازمندی ها موجب افزایش تسلیحاتی موجود جهت برآوردن نیازمندی های یک عملیات گسترده می شدند. سایر کاستی های موجود در امکانات (مانند کاستی های دخیل در سیستم های پیچیده تری مشعل ناوهای جنگی و هواپیماها)، به دلیل زمان های تاخیر12 طویل و خیل در تامین آنها، برطرف نشدند. از این رو برای حصول اطمینان از اینکه می توان امکانات کلیدی جنگلی را در چهارچوب های زمانی طرح ریزی تحویل داد، محبور شدیم تا توانمندی ها (امکانات) کلیدی جنگی را مد نظر قرار داده و برنامه و برنامه تجهیزاتی را مورد بازبینی قرار دهیم به دلیل زمان های تاخیر طولانی در تامین دارایی های ضروری13، تحویل سایر امکانات از طریق تخصیص مجدد14 تجهیزات پایگاه های دیگر به نیروهای شرکت کننده در عملیات امکان پذیر شد. از این رو شاید لازم بود تا کشتی ها و هواپیماها برای اقلام جدیدی از تجهیزات، اصلاح می شدند و برای انجام این امر اقدامات لازم انجام و موانع موجود رفع گردیدند تا توانایی و امکانات لازم در چهارچوب زمانی که باید برای این عملیات خود را آماده می کردیم، فراهم شود. تامین تجهیزات در مدت زمان کوتاهی بریا انجام عملیات گویای اتکا و اطمینان ما به سایر کشورها جهت امنیت آمادی بریتانیا است. این امر ریسک پذیر است و باید در آن تجدید نظر شود.
8-2- ایجاد مرکز عملیات لجستیکی15 سازمان لجستیک دفاعی16، نقش کلیدی را در حصول اطمینان از تحویل تجهیزات، از جمله "نیازمندی های مبرم عملیاتی"، در جبهه بر طبق اولویت ها "قرارگاه دائمی مشترک17" (عنوان ستاد مشترک در ارتش بریتانیا) ایفا کرد. حتی ردیابی "نیازمندی های مبرم عملیاتی" از زمان شکل گیری نیازمندیها. تصویب تا تحویل آنها از صنایع به آمیزه ای از سیستم های اطلاعاتی، پایگاه های داده ها18 و مکانیزم های گزارش دهی متکی است. این امر موجب بروز مشکلاتی در به دست آوردن اطلاعات کامل و دقیق از فرآیندهای فعالیت "نیازمندی های مبرم عملیاتی" کامل و دقیق از فرآیند فعالیت "نیازمندی های مبرم عملیاتی" گردید. یک محیط داده ای مشترک موثر برای "نیازمندی های مبرم عملیاتی" جهت ارائه تصویر مشترکی از فرآیند "نیازمندی های عملیاتی" به بخش های دخیل در تامین می توان در حل این مشکل موثر باشد.
علاوه بر این ثابت شد که ردیابی تمام تجهیزات و آمارها در جبهه کار دشتورای است (توضیحات بیشتر را در فصل هشتم مطالعه کنید).
9-2- اگرچه چهارچوب های زمانی محدود برای تحویل "نیازمندی های مبرم عملیاتی" به این معنی است که افراد زمان کافی برای تمرین یا آشنایی با تجهیزات جدید را ندارند، اما ارزیابی اولیه گزارش "اولین بازتاب ها" نشان دد که تجهیزات جدید، ارزش افزوده ای (مزیت افزوده ای) را در عملیات بوجود نیاوردند. تحلیل های بعدی نشان دادند که در برخی موارد خصوصاً در زمینه تجهیزات ارتباطی و سیستم های اطلاعاتی کاربران نتوانستند توانایی لازم برای استفاده از تجهیزات را کسب کنند. فرماندهان همواره کاملا قادر به استفاده از امکانات مازاد موجود و نحوه استفاده احتمالی آنها در ترکیبی جهت ایجاد یک تاثیر موثر نبودند. "نیازمندی های مبرم عملیاتی" درصدد بودند تا شکاف های موجود ادواتی با نیروهای آمریکایی (مانند تجهیزات بقای هوا برد) را از میان ببرند و این اقدامات تنها زمانی موثر واقع شدند که آموزش افراد کامل شده بود.
در برخی موارد که آموزش افراد فقط در جبهه انجام می شد، موحب تاخیر در دستیابی به توانایی کامل عملیاتی می گردید.
10-2- با این حال، بخش عمده ای از "نیازمندی های مبرم عملیاتی" در افزایش و ارتقاء سریع توانمندی ها بسیار موفق بودند. کاهش اثر سوء خاک جبهه بر روی تانک جنگلی "چنجر19" نقش مهمی را در نرخ (دسترسی بسیرا بالا به تانک ها ایفا کرد (پاراگراف 7-5 را مطالعه کنید). توپ های سبک کوچک (پاراگراف 11-5 را مطالعه کنید). توپ های سبک کوچک (پاراگراف 11-5 را مطالعه کنید) نشان دادند که سلاح بسیار خاص و موثری هستند. در دریا، شناور جدید "آب کم عمق"20 که به تجهیزات مین روی مجهز بود، موجب کاهش خطر مین های دریایی عراقی موجود در آب های ساحلی و رودخانه ها شد (پاراگراف 7-4 را مطالعه کنید). محافظت از نیروهای بریتانیایی با استفاده از سیستم "Blue Force Tracking" آمریکایی ها بهبود یافت و موجب افزایش آگاهی موقعیتی نیروهای زمینی بریتانیایی و سایر تجهیزات شناسایی رزمی گردید. "نیازمندی های مبرم عملیاتی" جهت افزایش تعداد هواپیماهای قادر به تحویل بمب های هدایت شده نیز با موفقیت استفاده شد و سلسله از ای ماجولهای پزشکی و موجودی های اضافیث از بمبهای هدای شونده و سایر تسلیحات را فراهم کرد. از زمان پایان مرحله رزمی عملیات، تدارک هماهنگی شده هوایی تجهیزات برای 5 هزار نیرومستقر در عراق، موجب بهبود شرایط زندگی و معیشتی آنان شده است. وزارت دفاع بریتانیا اکنون در حال بررسی خرید تجهیزات ویژه ای است که آموزش افراد برای استفاده آتی از آنها می تواند مفید باشد.

فصل سوم- درس هایی از عملیات
درسهای کلیدی
 عملیات عراق گستره ای که نیروها مسلح بریتانیا در آن جهت ارائه توانایی های سریع نظامی مورد نظر در "بازبینی استراتژیک دفاعی 21(SDR)" سال 2002 را تعیین کرد.
 عملیات نشان داد که علی رغم نیاز به بهسازی و تداومآن دکترین جنگلی بریتانیا که تا حد زیادی براساس تمایلات فرماندهی عملیات، جنگ نمایشی و تاثیر قطعی استوار است، دقیق و به جا است.
 این عملیات مهر تاییدی بود برای نیاز به بریتانیا به نیروهای همه جانبه ای که به سرعت قادر به اجرای عملیات کوچک و متوسط به طور عادی هستند و در عین حال می توانند با پیش آمدهای بزرگ و مهم مواجه شوند.
 در کل کنترل و فرماندهی (C2)22 ایجاد شد برای این عملیات به خوبی عمل کرد. با این حال وزارت دفاع دکترین فرماندهی و کنترل عملیات ها برون مرزی را تحت بازبینی در سایه تجربیات کسب شده در عراق حفظ خواهند کرد.
 عملیات نامی برون مرزی به یک ساختار مشترک سیستم های ارتباطی و اطلاعاتی (CIS)23 نیاز دارد تا دسترسی امن، قابل اطمینان و به جای اطلاعاتی را برای تمام بخش های دخیل از طریق زنجیره فرماندهی فراهم نماید. این ارم به طور حتم شامل قابلیت اجرای عملیات با سیستم های بالقوه نیروهای ائتلاف، به خصوص سیستم های نیروهای آمریکایی می شود.
درسهای کلیدی
* سطح پشتیبانی پیمانکاری مورد نیاز برای ارائه توانایی عملیاتی سیستم های ارتباطی و اطلاعاتی (CIS) عملیات برون مرزی، به ملاحظات دقیقی نیاز دارد. برای اجتناب از اتکای بیش از حد به پمیانکاران (منظور تامین کنندگان خصوصی) باید پرسنل ماهر نظامی کافی را آموزش داد و تربیت کرد. وزارت دفاع در حال بررسی این موضوع است.
* در سطح تاکتیکی تجهیزات رادیویی انفرادی نیروهای بریتانیای یک موفقیت قابل ملاحظه ای بود که مزیت ارتباطات موثر بلادرنگ با پایین ترین سطح رزمی را به همراه داشت.
* ساختارهای اطلاعات، از جمله سوح تخصصی و کارشناسی اعزام شده به سیستم های ارتباطاتی و اطلاعاتی پشتیبانی کننده، برای حصول اطمنان از مطابقت آنها با چالش های عملیات مدرن و نیاز به هماهنگی با متحدان و شرکای بالقوه مورد بازبینی قرار گیرند.
* تمرینات فردی و جمعی که بر پیچیدگی فرآیندهای اطلاعاتی فعلی و سیستم های مربوطه تاثیر می گذارند، برای متخصصین، پرسنل ستاد و فرماندهان مورد نیاز هستند.
* مادر تعداد مترجمان با کمبود مواجه بودیم. به این دلیل وزارت دفاع برنامه ویژه ای را برای آموزش و تربیت نیروها مترجم خود در دست اجرا دارد.
1-3- بازبینی استراتژیک دفاعی (SDR) نشان داد که نیروهای بریتانیای باید توانایی اجرای عملیات برون مرزی را توسعه دهند و نیروهای متعادل و آماده ای باید فراهم شود. توانایی تاثیرگذاری قطعی (قاطعانه) در سناریوهای مختلف جهان بی ثبات و غیر قابل بپیش بینی امروز را داشته باشند. فصل جدید بازبینی استراتژیک دفاعی به بررسی مفاهیم 11 سپتامبر، عملیات نظامی پس از آن بر علیه تروریسم، خطر ناشی از کشورهای یاغی و رشد تهدیدات نامتقارن پرداخت. این بازبینی به این نتیجه گیری رسید که بریتانیا باید قادر به همکاری با متحدان، شرکا باشد و در صورت لزوم خود به تنهایی با چالش های جهان تهدید کننده امنیت و منافع ملی مقابله کند. عملیات عراق نشان داد که نیروهای بریتانیایی تا چه بعد مسافتی می توانند در این دیدگاه را محقق کنند.
2-3 عملیات نظامی نیروهای ائتلاف در عراق، آمیزه ای از کاربرد انبوه نیروی هوایی بر علیه اهداف و مواضع رژیم لقب و نیروهای عراقی به همراه حمله سریع از سمت جنوب بود که به سرعت به سمت بغداد پیشروی کرد و توانست رژیم عراق را سرنگون کند. در سطح استراتژیک، عملیات کوشید تا حساب مردم عراق را از رژیم آن جدا کند و در این راستا از اقدامات روانی و انتخاب اهداف گزینشی بهره گرفت. نیروهای زمینی ائتلاف موظف به از میان بردن یا تسلیم نیروهای گارد ریاست جمهوری و ارتیش منظم عراق و اجرای عملیات امنیتی و استقرار بود. این امر با استفاده گسترده از نیروهای ویژه و سبک که در کل عراق برای انهدام اهداف مهم و تسخیر مواضع مهم اقتصادی و نظامی فعالیت می کردند، محقق شد مانور زمینی به طور کلی از طریق حملات هوایی که به طور قابل ملاحظه ای توان دفاعی دشمن را متزلزل کردند تسهیل شد. در این حملات هوایی از بمباران های هر فسمند استفاده شد و مهمات به کار رفته عموماً از نوع مهمات هدایت شونده بودند.
3-3- این عملیات به صحت نشان داد که علی رغم نیاز مستمر به بهسازی نیروها، دکترین جنگلی بریتانیا که تا حد زیادی بر مبنای اصول فرماندهی ماموریت، جنگ مانوری و تاثیر قاطع است، دکترین دقیق و سنجیده ای است. این عملیات توانایی نیروهای بریتانیایی در اجرای موثر عملیات دوشادوش نیروهای آمریکایی را نیز محک زد (فصل هفتم را مطالعه کنید) موفقیت عملیات قاطع و سریع در عراق گویای اثر آمیزه ای از نیروهای سبک متخصص، دارایی های زرهی بسیار بسیار و پشتیبانی هوایی هماهنگ شده بود. حمله به شبه جزیه ناو نمونه خوبی از پیشرفت نیروهای بریتانیایی در ایجاد تاثیر مشترک و در کنار هم قرار دادن توانمندی ها و امکانات هر سه سرویس نظامی ارتش برای دستیابی به یک هدف واحد بود. با این حال در حوزه های خاصی ماندن یکپارچگی هوایی- زمینی، دکترین تاکتیکی و عملیاتی هنوز به طور کامل گویایی عملیات حساس زمانی و شبکه ای نیستند. در کل عملیات نظامی، آن دسته از نیروهای بریتانیایی که در واضع دشمن پیاده شده بودند و از پشتیبانی پیچیده داخلی از عملیات آگاه بودند، پیش از حد انتظار ظاهر شدند.
4-3- همانگونه که "کتاب سفید دکترین 2003"24 و 25 جمع بندی می کند، سطح بحران های فعلی و بعدی و سلسله گسترده ای از وظایف نظامی که بریتانیا باید آن ها را انجام دهد، تقاضای زیاد و درستی را برای وجود نیروهای مسلح به وجود می آورد. در عراق نیروهای بریتانیایی به طور همزمان جنگ بسیار حساسی را به وجود می آورد. در عراق نیروهای بریتانیایی به طور همزمان جنگ بسیار حساسی را اجرا کردند و در عین حال به اجرای عملیات استقرار مواضع و کمک رسانی بشر دوستانه اجرا کردند و در عین حال به اجرای عملیات استقرار مواضع و کمک رسانی بشردوستانه نیز پرداختند. چنین کار پیچیده ای به نیروهای قاطعی نیاز دارد که باید قادر باشند که به طور مرتب و سریع عملیات کوچک و متوسط را انجام داده و در عین حال قادر به ایجاد قوای مناسب برای مواجهه با پیش آمدهای بزرگ و غیر عادی باشند.
فرماندهی کل
5-3- هر سه فرمانده نیروهای بریتانیایی (دریایی، هوایی و زمینی) تحت کنترل تاکتیکی فرماندهان یگان های آمریکایی مربوطه خود فعالیت می کردند که سابقه موفق و روشنی در رهبری عملیات نظامی NATO و منطقه خلیج فارس داشتند. این آرایش فرماندهی در خصوص نیروهای هوایی به بهترین شکل عمل کرد و روابط کاری موثری در تمام سطوح ایجاد شد. اما آرایش فرماندهی نیروهای زمینی کاملا متفاوت بود. زیرا قرارگاه "تیپ یکم تفنگداران دریایی" آمریکا در راس زنجیره فرماندهی نیروهای ائتلاف بود و نقش فرماندهی را میان قرارگاه تیپ زمینی بریتانیا و قرارگاه تیپ زمینی آمریکا ایفا می کرد. گردان یکم زرهی بریتانیا تحت فرماندهی تیپ یکم تفنگداران دریایی آمریکا به بهترین شکل عمل کرد و از رهبری مقتدرانه و آگاهی چند میلیتی تیپ یکم تفنگداران دریایی آمریکا بهره گرفت و به این ترتیب پیوندهای قوی حرفه ای راکه قبلا میان ارتش های بریتانیا و آ‎مریکا وجود داشت را تقویت کرد.
6-3- در خصوص فرماندهی و کنترل ملی، ژنرال Sir John Reith
رئیس عملیات مشترک به عنوان فرمانده مشترک نیروهای بریتانیایی انتخاب شد و رئیس عملیات مشترک به عنوان فرمانده مشترک نیروهای بریتانیایی انتخاب شد و مسئول اجرای عملیات ستاد کل دفاعی بود و حق اعمال فرماندهی بر تمام نیروهای بریتانیایی شرکت کنده در عملیات را دارا بود. ستاد عملیات مشترک از طریق ستاد مشترک مسئولیت های وی را به فرمانده نیروهای عملیاتی ملی (مارشال نیروی هوایی Sir Brain Burridge و فرماندهان عملیاتی بریتانیا در منطقه ابلاغ و اعمال می کرد. با این حال، این امر ساختارهای فرماندهی آمریکا را تضعیف نمی کرد و موجب بروز پیچیدگی در سطوح عملیاتی و تاکتیکی شد، اما این دکترین به عنوان دکترین ملی ذخیره نیروهای بریتانیایی به کار رفت و تضمین کرد که آنان تنها ماموریت هایی را بر عهده می گیرند که مورد تایید فرماندهان بریتانیایی است. این دکترین نیز باید به نحوی مورد بازبینی قرار گیرد.
سیستم های ارتباطی و اطلاعاتی (CIS)
زیرساختارهای سیستم های ارتباطی و اطلاعاتی بریتانیا به راحتی نمی توانستند نیازمندی های مبادله اطلاعات عملیات عراق را پشتیبانی کنند. نیروهای بریتانیایی مجبور شدند تا بر سیستم های ارتباطی متفاوتی اتکا کنند که از طریق گذرگاه های اطلاعاتی26 و سطوح کاربری27 متفاوتی به یکدیگر متصل شده بودند. یکپارچه سازی این امکانات به تامین تجهیزات دیگری از طریق فعالیت "نیازمندی های مبرم عملیاتی" و مهارت پرسنل اعزام شده متکی بود. برخی از گذرگاه های اطلاعاتی نمی توانستند حجم ترافیک اطلاعاتی به وجود آمده را مدیریت کنند و موجب اختلال مبادله اطلاعات و برقراری ارتباط میان نیروهای دریایی، هوایی و زمینی بریتانیا می شدند. سطح محدود قابلیت عملیات پذیری میان سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی آمریکا و بریتانیا نیز بر توانایی پشتیبانی از طرح ریزی و عملیات نیروهای ائتلاف در محیط بحرانی می شد اما در عین حال، قابلیت عملیات پذیری نیروهای آمریکایی و بریتانیایی خوب بود. اما در سطح تاکتیکی، تجهیزات ارتباطی انفرادی نیروهای بریتانیایی یک موفقیت قابل ملاحظه ای بود که امکان فرماندهی و کنترل در سطح گروهان و دسته ها را به وجود می آورد. از سوی دیگر تفنگ های دریایی آمریکا نیز 5 هزار دستگاه از این تجهیزات را خریداری کرد. "Clansman" که در حال حاضر سیستم اصلی ارتباطات تاکتیکی نیروهای بریتانیایی است از سال 2004 جایگزین سیستم Bowman می شود و د رعین حال علی رغم مشکلات قبلی، قابلیت اطمینان را در عملیات بوجود می آورد.
8-3- پشتیبانی نامناسب از تجهیزات سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی ارسالی، هزنیه عمومی را در واحدهای متصدی آن به وجود می آورند و اطمینان قابل توجهی بر پشتیبانی پیمانکاران در بریتانیا به وجود آمد. این عملیات در عین حال کاستی های موجود در آموزش سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی در خوبی حوزه ها را به خصوص فناوری شبکه ای را روشن ساخت.
اطلاعات
9-3- اطلاعات خش مهمی را در تمام جنبه ها و در تمام سطوح این عملیات نظامی ایفا کرد. این فعالیت دامنه وسیعی از تحلیل علایق و منافع رژیم عراق تا هدف گذاری خاص یگان های مجزای نظامی و یکپارچه سازی و تحلیل اطلاعات طیف وسیعی از مناهج فنی و سایر منابع را در بر می گیرد. زمان و تاثیرات حاصله از طریق عملیات زمینی، هوایی و دریایی به طور مستقیم به کیفیت، دسترسی و به هنگام بودن اطلاعات ارائه شده مستقیم به کیفیت، دسترسی و به هنگام بودن اطلاعات ارائه شده بستگی داشت که این امر به طور قابل ملاحظه ای با استفاده از مناهج آمریکایی و سایر کشورهای شرکت کننده در ائتلاف تقویت شد.
اما عراق از سال 1991 یعنی زمان آغاز جنگ اول خلیج یک سوژه اطلاعاتی بود. اما میزان اطلاعات موجود به حدی کم بود که کفاف نیازمندی های اطلاعاتی یک عملیات نظامی جدید را نمی داد. نقاط ضعف کلیدی و نقاط حیاتی به خوبی شناسایی شده بودند و این امر امکان ایجاد تاثیرات موثر در اوایل جنگ را به وجود آورد.
در کتاب "اولین بازتابها" بر این نکته تاکید شدند که به واسطه افزایش قابل ملاحظه ای تقاضا به اطلاعات و نیاز به سرویس دهی نیازمندی های سریع و چند لایه جنگ، سازمان های اطلاعاتی با چالش مواجه شدند. ما به این نتیجه رسیدیم که برای تضمین اینکه تناسب ساختارها و متخصصین و قابلیت اطمینان آنها برای غلبه بر این چالش کافی است، ما باید در ساختارها و متخصصین و افراد اعزامی خود تجدید نظر کنیم، ارتباط بیشتر بین عناصر ملی و نیروهای ائتلاف و سیستم های امن ارتباطی، یک لازمه مهم به شمار می رفت. عصر توانایی های شبکه ای به افزایش زمان کسب اطلاعات نیاز داشت و اطلاعات انسانی، زبان شناسی، مهارت های تصویربرداری و فنی از اهمیت خاصی برخوردار بودند.

عملیات شبه جزیره فاو
تیپ سوم کماندویی نیروی دریایی سلطنتی (3cdo Bde) ماموریت داشت تا زیرساختارهای نفتی عراق در شبه جزیره فاو که جز اهداف اصلی طرح جنگلی نیروهای ائتلاف به شمار می رفت را اشغال کنند. شکست این ماموریت می توانست اقدام متقابل عراقی ها را به دنبال داشته باشد و می توانست موجب یک بحران زیست محیطی در شمال خلیج فارس شود. علاوه بر این حوزه های نفتی نقش حیاتی را در توان اقتصادی عراق داشتند. در نزدیکی پایگاه جزیره فاو، نفت از طریق یک ایستگاه توزیع و چهار خط لوله بزرگ منتقل می شود که فاصله آنها از سکوهای نفتی و گاز تغذیه کننده 25 مایل دریایی است. در این فاصله نفت کش ها پهلو گرفته اند. (شکل 1 را نگاه کنید). این زیر ساختار یکی از اهداف استراتژیک نیروهای ائتلاف به حساب می آید.
یکی از بخش های کلیدی طرح عملیات حفاظتی، محافظت از شبه جزیره فاو برای تامین امنیت گروه عملیاتی ضد مین بود. زیرا این گروه در حال مین روبی آب راهه خاور عبدالله بود تا راه دریایی را به سوی ام قصر باز کند. تا تیپ سوم کماندویی (3 cdo Bde) بتواند به طور همزمان ام قصر را اشغال کند. ام قصر به عنوان تنها بندر عمیق عراق، قطب حیاتی برای رساندن کمک های بشردوستانه به حساب می آمد.
فشار بر تسهیلات فرودگاهی و بندرگاهی در کویت به دلیل تهاجم آبی خاکی وسیع و سنگین نیروهای آمریکایی به جزیره فاو، جذابیت خاصی داشت ، زیرا شبه جزیره فاو تنها منطقه ساحلی عراق بود و نیروهای مستقر در آن را می شد از طریق زمین، دریا و هوا پشتیبانی کرد و در عین حال مقراملی نیروی دریایی عراق به شمار می رفت. 40 گروه کماندویی گروه عملیات آبی خاکی نیروی دریایی سلطنین با استفاده از هلی کوپتر و فراهم کردن لجستیک ضروری برای پشتیبانی از تیپ ساحلی به فاو منتقل شدند. مابقی نیروهای تیپ سوم کماندویی به طور مستقیم از طریق هوا به کویت منتقل شده و در مناطق نزدیک در صحرا مستقر شدند. قرارگاه تیپ سوم کماندویی، هنگ های 40 و 42 و 29 کماندویی نیروی هوایی سلطنتی، اسکادران های مهندسی کماندویی 59 و 131 و سایر نیروهای تیپ تماماص در اختیار عملیات بودند.
این یک عملیات مشتر بود که حوزه های مسئولیت آن در اختیار فرماندهان یگان های دریایی هوایی و زمینی بود. این عملیات از سوی دیگر یک عملیات "مرکب" با نیروی ایالات متحده، تحت فرماندهی کلی ایالات متحده بود. برای فراهم کردن قوای لازم جهت تسخیر ام قصر تفنگداران دریایی آمریکا یگان دریایی اعزامی پانزدهم خود را تحت فرمان تیپ سوم کماندویی قرار داد که گویای توجه دو جاانبه توسعه یافته نیروی دریایی ما و تفنگداران دریایی آمریکا بود.

عملیات فاو یک حمله کماندویی شبانه کلاسیک هلی کوپتری بود، زیرا اولین اقدام نیروی متعارف زمینی جنگ، دستاورد استراتژیک مهمی به شمار می رفت و در شب 20 مارس 2003، نیروهای تیپ سوم کماندویی در کویت و کشتی های مستقر در خلیج مستقر شدند و آماده بودند تا برای حمله بر 80 فروند هلی کوپتر سوار شوند. پس از چند روز که اوضاع جوی نامساعد بود شرایط جوی و شرایط روشنایی مناسب حمله بود اما هدف استراتژیک اشغال زیر ساختارهای نفتی به این معنی بود که نباید در انجام این عملیات تاخیر کرد. آغاز عملیات راس ساعت 22 به وقت محلی بود و در وحله اول یک سری بمباران بر علیه مواضع شناسایی شده و دشمن انجام گرفت که با شلیک مهمات تهاجمی مشترک مستقیم (JDAM) آمریکا از هواپیماهای 18- F آمریکایی و توپ های مستقر بر روی هواپیماهای AC-BO همراه بود. گردان چهلم کماندویی انگلستان و نیروهای آمریکایی بر طبق طرح برنامه ریزی شده در منطقه هدف پیاده شدند و بدون هیچ تلافتی توانستند 230 نفر از نیروهای عراقی را به اسارت بگیرند. علاوه بر این، نیروهایی نیز به طور همزمان از طریق هوا و دریا در سکوهای نفتی و گازی دریایی عراق پیاده شدند.
از قبل مشخص که یکی از بهترین گردان های زرهی ارتش عراق در اطراف بصره سمتقر است و لازم بود تا عدم حمله این گردان به نیروهای کماندویی مستقر در فاو اطمینان حاصل شود. حمله ثانویه هوایی توسط گردان 42 کماندویی و با استفاده از هلی کوپترهای تفنگداران دریایی آمریکا پس از یک ساعت حرکت خود را آغاز کردند. هلی کوپترهای کبرا با استفاده از توپ های تعبیه شده بر روی آنها توانستند سایت های پیاده سازی نیروها را پاکسازی کنند و گردان چهل دو دوم کماندویی در شمال فاو پیاده شد و سریعاً توپسخانه دشمن که سکوهای نفتی را تهدید می کرد را منهدم کردند و به این ترتیب امنیت مواضع گردان چهلم کماندویی را تامین کردند . حدود یک و نیم ساعت محل پیاده شدن نیروهای کماندویی زیر آتش توپخانه و توپ های دریایی آمریکایی و بریتانیایی قرار داشت که در جزیره بوبینان کویت مستقر شده بودند. (شکل یک را نگاه کنید) و در عین حال سه کشتی زرم ناو انگلیسی HMS CHATMAN,HMS MARLBOROUGH,HMS RICHMOND و یک کشتی استرالیایی HMSA ANZAC در این بمباران و گلوله باران شرکت داشتند. به دلیل گرد و خاک زیادی که در منطقه به هوای برخواسته بود، گردان چهل دو دوم کماندویی دید کمی داشت. از حیث تاکتیکی، هلی کوپتر آمریکایی
CH-64 Sea knight قرارگاه نیروهای تیپ شناسایی و دیدبانی را به منطقه تحکت کنترل تیپ اتصال داد تا پیش روی خود در طول ساحل دریا را ادامه دهند. با افزایش میزان ابری بودن هوا، حمله متوقف شد و لازم بود تا قرارگاه تیپ به سرعت مساد دارایی های هوایی را شناسایی و با استفاده از هلی کوپتر های Puma , chinook نیروی هوایی انگلستان، محل حدیدی را برای استقرار نیروهای گردان چهل دوم کماندویی در پایین است را طرح ریزی کنند. با آنکه پیاده سازی نیروها 6 ساعت و در برخی موارد، چندین مایل دورتر از محل استقرار اصلی آنها محافظت شود که این امر گویای انعطاف پذیری بسیار بالای تیپ سوم کماندویی است.
عملیات شبه جزیره فاو
در اوایل صلح آن روز، یگان پانزدهم تنفگداران دریایی از مرزهای عراق عبور کرد و برای اشغال بندر ام قصر به طرف ان پیش روی کرد در طول مسیر پیشروی برخی از نیروهای موسوم به فدائیان مدام به این یگان حمله کردند اما نتوانستند به موفقیت چندانی دست یابند و تلفات جدی را به آن وارد کنند. طرح اولیه همواره وابستگی زیاد به هلی کوپتر ها و نیروهای سوار بر آن داشته است. مهندسانی که از ساحل و وسایل مین روی عملیات خود را انجام می داده اند، جهت کاهش وابستگی عملیات به نیروی هوایی از طریق هاور کرافت هایی از دریاچه ساحل وارد شدند و تلاش کردند سریعاً بیکن (Beacon) (فانوس) را در ساحل سرخ فاو قرار دهند تا فضای لازم برای پیاده سازی زره پوش های سبک را به وجود آمدند.
در کل عملیات تیپ کماندویی به طور کامل موفقیت آمیز بود. سطح مقاومت دشمن کمتر از حد انتظار بود.
پس از این اقلام تیپ سوم کماندویی در عملیات دیگری مانند حمله گردان چهلم کماندویی به شهرک ابوالخیب در جنوب شرقی بصره شرکت کردند که نقش مهمی را در سقوطه شهر داشت.

رویدادهای عملیات اخیر: رهنمودهایی برای آینده
طبیعت جگ و نحوه انجام عملیات نیروهای بریتانیایی تفسیر کرده و این تفسیر همچنان ادامه خواهند داشت. با آنکه تجربیات عملیاتی اخیر تا حد زیادی بسیاری از نکات اکترین فعلی ما را تاثیر کرد. محیط استراتژیک سریع التغیر آن را برای توسعه توانایی های انعطاف پذیر بریتانیا جهت انجام عملیات نظامی برون مرزی، غیر ضروری نموده است. از این رو وزارت دفاع انگلستان مفهو مشترک و سطح بالایی از عملیات برای آینده ای را توسعه داده است که توازن مهمی را میان تداوم و تغیری بوجود می آورد.
عملیات اخیر امکان بروز تضاد میان نیروهایی که از لحاظ اندازه توان و تاکتیک (نامتقارن) با هم تفاوت داشته راتصدیق کرده است. قدرت رزمی ائتلاف غرب به طور فزاینده ای موجب دست زدن دشمن به اقداماتی شد که ائتلاف غرب به طور فزاینده ای موجب دست زدن دشمن به اقداماتی شد که آسیب پذیری ذاتی مورد نظرمان از حیث عرف های اخلاقی و قانونی را مسجل کرد. این امر چالش دشواری را به وجود می آورد. اما وزنه مقابل قدرتمند، توانایی مادر پاسخگویی سریع به شرایط غیر منتظره است. این یکی از دلایل نهادینه شدن مفهوم "چابکی" در دکترین جدید وزارت دفاع بریتانیا است. "چابکی" ابعاد جسمانی و روانی خاص خود را دارد، اما تا حد زیادی به توانایی افراد در تفکر خلاقانه اتخاذ تصمیمات صحیح و پاسخگویی سریع آنها به شرایط غیر منتظره بستگی دارد. چابکی چهارویژگی کلیدی دارد که بنابر آن، ما نیروهای مسلح بریتانیا را آموزش، تجهیز و سازماندهی می کنیم. عکس العمل (پاسخگویی)، تنومندی، انعطاف پذیری وفق پذیری.
چابکی نیروهای نظامی بریتانیایی در جنگ بی شک بزرگترین نقطه قوت آنها است. اما این امر نیازمندی آموزشی انفرادی و مفاهیم خاصی را درخصوص منابع به همراه دارد. در عراق انعطاف پذیری و زمان موجود به نحوه تسهیم مناسب اطلاعات در میان مرزهای صنعتی و میزان آموزشی مشترک نیروها برای انجام عملیات مشترک بستگی داشت. در آینده باید عملیات مشترک را بیشتر به نیروها آموزش داد و این آموزش ها باید شامل آموزش نحوه عکس العمل مرتب نشان دادن به سطح تاکتیکی بحرانی نیز باشند.
تصمیم گیری تاکتیکی اغلب به حدی سریع انجام می شود که توانایی ارزیابی مجدد در سطح استراتژیک را برجسته می نماید و دو سطح از فرماندهی را دور می زند. از سوی دیگر تصمیمات استراتژیک اغلب ممکن است به سرعت برای پاسخ به رویدادهای تاکتیکی اتخاذ شوند. این مشکل در آینده از طریق یک سیستم انطباقی فرماندهی و کنترل (C2) مشخص وشد که مزیت فلسفه فرماندهی و کنترل را مشخص خواهد کرد. این سیستم به ما این امکان را خواهد داد تا روابط بهتری را میان فرماندهی و کنترل کشف کنیم که به تصمیم گیری خوب در یک محیط غنی اطلاعاتی بستگی دارند. این امر ما را در تطبیق یکپارچگی بیشتر موافقت نامه های موردی فرماندهی و کنترل که مشخصه ضرور موفقیت ائتلاف هستند یاری خواهد کرد.
مفهوم جدید عملیات ابر مبنای مدیریت ریسک از طریق پافشاری بر اهمیت تسهیم اطلاعات بحرانی در مواضع نیروها، شرایط واهداف آنها اتخاذ خواهد شد، اما محافظت فیزیکی همچنان یک عامل مهم خواهد بود.
درس کلیدی
* عملکرد نیروهای نیروی دریایی سلطنتی (RN28) در اجرای موفقیت امیز اهدافشان توسعه توانایی های مشترک و بدون مرزی نیروی دریایی سلطنتی از زمان "بازبینی استراتژیک دفاعی" را تصدیق کرد.
* عملیات، ارزش استراتژیک محیط دریا برای به کارگیری قدرت رزمی در ورود به جبهه و پدامند را نشان داد. در این راستا از نیروهای آبی، خاکی، هلی کوپترهای مستقر در دریا، موشک های کروز و آفند دریایی و لجستیک در طول عملیات فاو استفاده شد.
* توسعه دکترین ترابری و آبی- خاکی بریتانیا به حساب آوردن تجارب آمریکا در طول عملیات نیاز دارد.
* عملیات ارزش بالقوه پشتیبانی معیشتی دریایی از نیروهای زمینی را نشان داد.
* عملیات اهمیت توسعه توانایی پشتیبانی دریایی آتی بریتانیا را به عنوان بخشی از توان مقاومت و پیش روی دریایی و پروژه های مشترک کشتی های درمان مجروحان را تصدیق کرد.
1-4- نقش اصلی نیروی دریایی سلطنتی در عملیات عراق، تحویل نیروهای آبی- خاکی به جبهه جهت حمله به شبه جزیره فاو بود. سایر نقش های این نیرو تضمین ترانزیت امن پرسنل تجهیزات به جبهه از طریق دریا و تضمین دسترسی به نیروهای مشترک و کمک به پشتیبانی دریایی و نیروهای مشترک بود.
عملکرد گروه های عملیاتی نیروی دریایی سلطنتی، توانایی ذاتی برون مرزی این سرویس نظامی را در عملیات مدرن ائتلاف را نشان داد. عملیات ارزش استراتژیک دریا برای به کارگیری نیروی رزمی، ورود به جبهبه و گسیل نیروها، نیروهای آبی- خاکی و پشتیبانی آفندی دریایی را نشان داد.
2-4- تهدید اصلی متوجه نیروهای دریایی ائتلاف مین های دریایی، موشک های ضد کشتی، نامتقارن از سوی ناوچه های سریع تهاجمی دریایی بود. هواپیماهای کشت دریایی نیروهای ائتلاف با انجام کشت های مرتب هوایی، ارزش خود را ثابت کردنئد. پشتیبانی ارائه شده توسط ناوگان دریایی مستقر در خلیج فارس نیز بسیار موفق بود و پشتیبانی لیجستیکی را برای نیروهای پیاده شده در ساحل و نیروهای مستر در دریا و نیز پشتیبانی تانکری به نیروی دریایی آمریکا را ارائه نمود.
این امر اهمیت لجستیک دریایی و استقلال پشتیبانی کشور میزبان را به عنوان یکی از عوامل توامند ساز در استراتژی عملیات نظامی برون مرزی ثابت کرد.
4-4- در طول مرحله اعزام ما به طور مستمر در معرض تهدیدات بالقوه ی نامتقارن قرا رداشتیم. نیروی دریایی حفظ امنیت 60 فروند کشتی تجاری ه 90 درصد تجهیزات ضروری بریتانیا را حمل می کردند و نیز 16 شناور بسیار با ارزش نیروی دریایی و هوایی در طول 5 هزار مایل مسافت را به عهده داشت. بیش از 50 درصد از ناوگان اعزامی، نقش اسکورت را به عهده داشتند.
پشتیبانی آب نگاری29:
9-4- قبل از آغاز عملیات، اداره آب نگاری بریتانیا30 چهار ده نقشه جدید ناوگانی و 10 ویرایش از نقشه های استاندارد فاوبری را تهیه کرد که تمام اطلاعات آب نگاری و نیز جزئیات ساحلی خاص را نشان می دادند. شناور HMS ROEBUCK که یک شناور بازدید ساحلی است مشمولیت این مبرم در آب راهه های شمالی خلیج فارس به ام قصر را به عهده گرفته بود. بررسی های این شناور موجب گردآوری به هنگام داده های آب نگاری شد که در اتقا و روز آمد سازی نقشه ها به کار گرفته شدند. این اقدامات موجب افزایش ایمنی ناوبری کشتیرانی نیروهای ائتلاف فشار و به میزان قابل ملاحظه ای آزادی عمل آنها در عبور از مناطق عملیاتی را افزایش داده و موجب تسهیل حمله به شبه جزیره فاو گردید. ظرفیت و توانایی شناور مذکور برای باز گرداندن آبراهه های منتهی به ام قصر نیز استفاده شد تا تحویل کمک های بشردوستانه را امکان پذیر نماید.
کشتی های امدادی ناوگاون سلطنتی
9-4- کشتی های امدادی ناوگان سلطنتی مستقر در خلیج دو سومن کل ناوگان کشتی های امدادی ناوگان سلطنتی)، پشتیبانی لجستیکی موثر و انعطاف پذیری را در کل عملیات ارائه کردند. برای مثال شناورهای نوع LEAF این ناوگان، مقادیر قابل ملاحظه ای از سوخت را برای نیروی دریایی آمریکا و سایر کشتی های نیروهای ائتلاف در خلیج فراهم کرد و این نقطه ضعف مهم را برطرف نمود. کشتی های کوچک امدادی نیز برای تحویل آمادها به ساحل و نیز به ناوگان نیروی دریایی و انجام سایر وظایف ضروری مانند تامین آب سالم و انهدام ضایعات را انجام دادند. اما برخی از کبمودها و کاستی های موجود در طراحی و هدایت آنها بخصوص محدودیت های آنها در توانایی آماد (تدارکات رسانی) مجدد به چند کشتی در یک دوره ثابت مشخص گردیدند. علاوه بر این توانایی محدود دفاعی آنها، سطوح ریسک را در زمان ارائه پشتیبانی لجستیکی به یگان های خط مقدم، سطوح ریسک را در زمان ارائه پشتیبانی لجیستیکی به یگان های خط مقدم، به خصوص یگان هایی ه به امر مین روی می پرداختند را افزایش داد. به علاوه نبود ارتباطات امن ماهواره ای در این شناورها مانع از مبادله امن داده ها و مشارک در توانایی شبکه ای با سایر بخش های ناوگان سلنطتی می شد. پروژه MARS بخش قابل ملاحظه ای از ناوگان کشتی های امدادی را بین سال های 2010 تا 2020 با شناورهای جدید عوض خواهد کرد تا توانایی پشتیبانی دریایی مورد نیاز آتی را فراهم نماید.
10-4- اعزام کشتی های بیمارستانی RFA ARGUS به منطقه، یکی از بخش های کلیدی طرح نیروهای ائتلاف بود. با آنکه این کشتی مجروح چندان زیادی را دریافت نکرد. اما توانست امکانات درمانی مناسبی را برای مجروحین اولیه عملیات؟ خصوصاً غیر نظامیان عراقی فراهم کند.
11-4- کشتی تعمیراتی FRA DILIGENCE به تعمیر آسیب های جنگی پرداخت و توسط پرسنل آژانس پشتیبانی ناو جنگی تقویت شد. این کشتی تسهیلات مهم پشتیبانیمهندسی درون جبهه ای را فراهم کرد که امکان انجام تعمیرات ونگهداری (نت) تعدادی از ناوهای جنگی را در دریا بوجود آورد.
عملیات ضد مین
ماموریت انهدام مین در طول عملیات عراق جهت کمک به حفظ خطوط دریایی ارتباطی و پاکسازی مسیر حرکت کشتی ها به سمت ام قصر انجام شد. تا امکان رساندن کمک های بشر دوستانه به داخل عراق را به وجود آورد. کلید دستیابی به اهداف ماموریت بشردوستانه، باز کردن آب راهه خود عبدا… بود که عراق را از کویت جدا م یکند و مسیر دریایی به سمت بندر ام قصر است. شرایط منامین روی در این آب راهه با وجود آب شور، (دید زیر آبی ضعیف و جزر و مدهای سریع و سرعت جریان آب معادل 4 فات در یک کانال باریک که نقشه های درستی از آن در دست نبود، کار بسیار دشواری بود.

با آغاز عملیات یک گروه عملیاتی ضربتی مین روی گردآوری شد که شامل 10 فروند شناور مین روب (MCMV) می شد. این امر میزان نیروهای موجود مین روبی بریتانیا (مندرج در پیوست B) را محدود می کرد که توسط شناور
REA SIR BEDIVERE و چهار کشتی از گردان سی و یکم مین روی آمریکا در بحرین مستقر بودند و با عراق 36 ساعت فاصله داشتند، پشتیبانی شد. های کوپترهای مین روبی آمریکا نیز در این بخش از عملیات نیروهای انگلیسی را یاری کردند.
همانگونه که انتظار می رفت، هلی کوپترهای آمریکایی CH- 53 مجهز به مین روب جدید از سوی آمریکا به نیروهای انگلیسی واگذار شدند که از کشتی های نیروی دریایی سلطنتی انگلستان، آمریکا و نیروهای دریایی سلطنتی استرالیا که در کنار ناو USS GUNSTON HALL پهلو گرفته بودند به پرواز درآمدند. علاوه بر این شناور های کوپتر بر HMS ROEBUCK در اختیار گروه عملیاتی بود تا داده ها و توانایی دید یابی مسیرها را فراهم کند.
نیروی دریایی سلطنتی انگلستان برای تسریع عملیات سیستم مین کوب دریایی "روباه دریا"31 آلمان را به خدمت گرفت که برای مقاومت در سرعت بالای جریان آب و فعالیت در دید کم و استفاده از سیتسم .مین روب کنترل از راه دور
Shallow water بهینه سازی و اصلاح شده بود.
عملیات مین روبی با قایق کشت مین روب خور عبدا… آغاز شد تا هرگونه منطقه مین گذاری شده برسد. راه اشغال جزیره فاو توسط نیروهای زمین را ردیابی کند. دو منطقه مین گذاری شده توسط سیستم های راداری مین یاب ردیابی و شناسایی شدند، اما هنوز 70 عدد مین آبی در آب راهه وجود داشتند. این ذهنیت نیروهای مین روب (تخریب چی) را بر پیشروی متمرکز کرد و شرایط جوی با بادی به سرعت 60 فات و طوفان های شن تاثیر سوء خود را به جای می گذارد
شناور HMS BROCKLESBY گروه اولیه سطحی مین روبی که SWMS را کنترل می کردند را رهبری کرد و در مولد بعد فرماندهی USS DEXTROUS, MCMV که به ناوبری و گزارش ارتباطات دریایی با مابقی تیزوها می پرداختند را بر عهده گرفت. با استقرار شناورهای MCMV مابقی مین های موجود شناسایی و مفهومشدند و به این ترتیب آبراهه باز شد. با آغاز عملیات در آبراهه و بازگشایی آن عملیات قوامی نیروهای آمریکایی وبریتانیایی در ام قصر آغاز شد که تسوط خوردوهای زیر آبی بدون سرنشین REMUS پشتیبانی می شد.

محاصره ام قصر در چهار روز انجام شد که مسیر دریایی لازم برای ناوبری این کشتی های تجاری استاندارد و عملیات پاکسازی نیز به موازات آن انجام شدند. حدود 450 موضع زیر آبی منهدم شدند که 15 مورد آنها مین بودند.

در 28 مارس، شناور HMS SAN Down، شناور RFA SIRGALHAD را به بندرام قصر یدک کشید و اولین محموله حیاتی کمک های بشردوستانه برای مردم عراق را تحویل داد. این مرحله از عملیات یکی از پیشرفته ترین و تاکتیکی ترین عملیات مین روبی بود که تا به حال انجام شده بود.

دروس کلیدی
* ارزش تامین آفند سنگین مستقیم و غیر مستقیم برای پشتیبانی از نیروهای سبک تر، با این عملیات افزایش یافته است. برای ایجاد مزیت های بیشتر برای تیپ های سبک، لازم است تا این نیروها به همراه نیروهای سنگین آموزش ببینند. این مسئله در صدر کارهای آتی ساختار ارتش انگلستان قرار می گیرد.
* تصمیمات تجهیزاتی اتخاذ شده جهت پاسخ به دروس فراگرفته شده از مانور SAIF SAREEII در این عملیات به اثبات رسیدند.
* خودروهای سنگین زرهی مانند تانک چلنجر2 Warrior و AS90 در شرایط و محیط های جغرافیایی مختلف این عملیات به خوبی عمل کردند.
* ناوگان خودروهای کوچکتر شناسایی توانایی با ارزشی را فراهم کردند که فلسفه شناسایی مخفیانه را کم اهمیت نشان دا.د این خودروها باز هم کارایی خود را در طول عملیات استقرار ثابت کردند.
* مسلسل اصلاح شده SA80A2 تحت شرایط آزمایشی در عراق به خوبی عمل کرد. تامین مسلسل ها سبک و خمپاره انداز SA80 برای این عملیات سبز ارزش بسیار زیادی دارد.
* ارتقاء مقاومت حلقه های مندگلوله در این عملیات نقش موثری را در کاهش تلفات داشت. قرار گرفتن این نوع تجهیزات در زمره ی تجهیزات استاندارد، مد نظر قرار گرفته است.
دروس کلیدی
* توانایی انجام موثر و مطمئن عملیات در شب توانایی و محافظت نیروها را افزایش داد و از سوی دیگر موجب بهبود پشتیبانی لجستیکی نیز شد. وزارت دفاع در حال بررسی مسائل مربوط بهتجهیزات دید در شب است.
* زیر ساختارهای عملیات نظامی بدون مرزی باید به اندازه ای فراهم شوند که در چهارچوب زمانی معینی تامین شوند که تناسب دسترسی به خدمات پشتیبانی پرسنلی را برای پرسنل اعزامی بریتانیایی در عملیات پشتیبانی شده به خصوص در مکان های گرمسیری را تضمین نمایند.
تجهیزات فردی (شخصی)
8-5- پئین های سیاه نظامی و البسه سبز رنگ رزمی استاندارد، به ترتیب برای استفاده در دمای بین Cْ35 تا Cْ39 طراحی شده اند. بالاترین دما در جنوب عراق در طول مرحله رزمی جنگ تنها حدود 31 درجه سانتیگراد بود. با وجود این دما رفته رفته تا ماه های تابستان به حدود 21 درجه سانتیگراد افزایش یافت و نیاز به رنگ های مناسب استتار باعث شد تا وزارتدفاع البسه مخصوص محرا را برای تمام نیروهای اعزامی تهیه نماید. (این مورد در فصل هشتم بیشتر توضیح داده شده است.) علی رغم کاستی های بوجود آمده در منطقه، لزوم تهیه البسه و ویژه برای مناطق گرمسیری با لحاظ کردن مقاومت آنها در برابر سائیدگی و پارگی و استفاده از مواد سبک وزن برای بهبود را حتی افراد کفاف تمام کاربران را نمی داد. قماش (پارچه) به کار رفته برای برآوردن این تقاضای رو به رشد از سوی سازمان لجستیک دفاعی همچنان در حال بررسی است. اما تمام البسه و تجهیزات فراهم شده برای پرسنل ارتش مورد آزمایش قرار گرفته اند و با ظاهری قابل قبول و به اصلاح "مشتری پسند" به آنان ارائه شدند و براساس کیفیت بالا و استاندارد قابلیت اطمینان تامین شدند. پرسنل وزارت دفاع در طول مرحله تولید و بعد از آن، با پیمانکاران ملاقات کردند تا از رعایت استانداردهای مورد نیاز مطمئن شوند و در آمادگاه های ذخیره سازی اقلام، وارسی های اتفاقی (راندوم) البسه داده شده را انجام می دادند.
9-5- جلیقه های ضد گلوله ارتقا یافته محافظت قابل ملاحظه ای را از افراد به عمل آوردند. تحلیل اولیه داده های عملیات توسط آزمایشگاه فناوری و دانش دفاعی (Dst1)32 نشان داده است که جلیقه های مندگلوله از میزان مجروحیت نیروهایی کشته شده آمریکایی در جنگ به واسطه جراحت وارده به نیم تنه از پیش از 90 درچجه به کمتر از 50 درصد کاهش یافته است و از مجموع افراد کشته شده در جنگ به طور کلی 20 درصد به واسطه زخم های وارده به بالاتنه جان باخته اند احد ممکن تا 32 درصد است). با آنکه داده های لازم برای انجام تحلیل مشابهی از سربازان بریتانیایی در دست نیست، اما این نتایج را می توان رضایت بخش دانست. مشکلات تامین جلیقه های ضد گلوله در فصل هشتم بررسی شده اند.
10-5- ایجاد توانایی دید در شب برای برخی از سربازان از طریق سیستم دید در شب نصب شده بر روی کلاه و سایر تجهیزات تصویربرداری حرارتی مانند Sophie , Lion، توانایی نیروها در انجام عملیات شبانه را افزایش دادند. تجهیزات تسهیم آگاهی موقعیتی مانند تجهیزات تامین شده و در جنگ اخیر کارایی عملیاتی نیروها را افزایش داد. این سیستم ها برای بقا و هدف گیری در جنگ نزدیک استفاده می شوند و در محیط شهری نیز بسیار کارآمد بوده اند. فرماندهان خودروها و نیروهای پشتیبانی نیز از این تجهیزات جهت ایجاد امکان رهبری و مانور لجستیکی و اجرای آن در شب استفاده کردند. بخش عمده ای از این سیستم به طور خاص از طریق فعالیت "نیازمندی های مردم عملیاتی" و پس از کاربرد موفق آنها را افغانستان، برای این عملیات تدارک دیده شده اند.
11-5- سلاح های کوچک مورد استفاده نیروهای انگلیسی در طول این عملیات نیز بسیار موثر بودند. دروس مربوط به مشکلات قبلی مربوط به رژیم نگهداری و تعمیر است) مسلسل اصلاح شده ی SA820A2 پیاده سازی شد و یگان ها و شاهد ارتقا عملکرد آن بودند. این مسلسل برای اولین بار در جنگ عراق به هرماه ترکیبی از سیستم های دید در شب فوق الذکر استفاده شد. این امر موجب شد تا پیاده نظام بتواند به طور همزمان در شب به به هندمگیری و جمله ها اهداف بپردازند. کارایی نیروهای پیاده نظام از طریق تامین برخی از سیستم های تسلیحاتی اضافی بر طبق قانون "نیازمندی های مبرم عملیاتی" را افزایش یافت.
12-5- کمبود زیرساختارهای اعزامی جنگ برون مرزی در رزمایش های اخیر به چشم می خورد. برخی از نیازمندی های مبرم عملیاتی به این کمبود اشاره دارند، با این حال زمان تحویل این تجهیزات برای استفاده در طول مراحل اعزام و عملیاتی معین نشده بود. در طول این مراحل از عملیات یا نیروهای انگلیسی از تجهیزات آمریکایی استفاده می کردند. در چادرهای آمریکایی به سر می بردند. پس از پایان حملات، استراحت گاه های موقت قابل حمل در عراق ساخته شدند "رجوع شود به پاراگراف 19-11). کیفیت این استراحتگاه ها بسیار قابل توجه است.

فصل هفتم- همکاری در یک ائتلاف
دروس کلیدی
ارتباط و روابط کاری نزدیک میان آمریکا و انگلستان، چه از حیث نظامی و غیر نظامی، در تمام سطوح، کلید طرح ریزی عملیات نیروهای ائتلاف بود. چنین روابطی باید به طور تداوم یابند تا بتوان در هر سطحی با نیروهای آمریکایی و سایر بالقوه ائتلاف به تکامل خوبی است یافت. اما هر یک از عملیات نیروهای ائتلاف و نیازمندی های کلیدی را باید در ورای طرح ریزی یک عملیات جدید مورد بررسی قرار داد.
مفهوم حفظ تماس و تعاملات با پیشرفت ای تکنولوژیک و دکترین آمریکا، باید همچنان مورد ارزیابی قرار گیرد.
تلاش بریتانیا در تشویق متعددان کلیدی در مشارکت جهت استقرار نیرو در عراق، موفقیت آمیز بود. هماهنگی میان وزارت دفاع و FCO و هماهنگی میان انگلستان و آمریکا نقش کلیدی در این موفقیت داشتند.
طرحریزی استراتژیک ائتلاف
1-7- با توجه به اینکه بیشتر نیروهای شرکت کننده در عملیات، آمریکایی بودند آمریکا رهبری طرح ریزی حمله علیه عراق را بر عهده داشت. باآنکه انگلستان تصمیمات نهایی اتخاذ نمی کرد و تا اوایل سال 2003 تصمیم نهایی برسد ترکیب و اعزام نیروهای خود را اتخاذ نکرده بود، اما قادر به همگاری با آمریکا بود و از مرحله طرح ریزی اولیه تا اجرا تاثیر گذار بود.
2-7- ایالات متحده می کوشد تا نقش رهبری را در روابط جهانی ایفا کنند و قدرت برتر نظامی خود را حفظ کند و انگلستان برای همراهی آمریکا در این راستا باید به همکاری نزدیک خود با ایالات متحده از حیث سیاست گذاری و طرح ریزی ادامه می دهد.
پشتیبانی کشور میزبان
ائتلاف کمک مهمی لجستیکی و ریه ای در آماده سازی جنگ از سلسله گسترده ای از کشورها و نه صرفاً متحدان سنتی، انجام داد. با این حال، عملیات ثابت کرد که نمی توان از کشورهای نزدیک به عملیات پشتیبانی قابل اطمینانی را دریافت کرد. با اتخاذ معیارهایی ماندن دستیابی به پایگاه های مختلف، تسخیر قملرو گسترده تر، سکوهای بسیار مقاوم و استفاده از امکاناتی که امکان دسترسی استراتژیک در زمان و مکان مورد نظر به وجود می آورند، می توان از شدت اینریسک کاست. در این زمینه همانگونه که در فصل چهارم شرح داده شد پشتیبانی یگان دریایی انگلستان از عملیات ساحلی در عراق، مزیت قادر بودن به فراهم کردن پشتیبانی از دریا علاوه بر پشتیبانی انجام شده از سوی پایگاه های زمینی و کشورهای میزبان- را ثابت کرد. با این حال انگلستان باید شرکای بالقوه را در مناطق مستعد بحران در نظر بگیرد تا علی رغم به حساب آوردن همکاری احتمالی از سوی شرکای ائتلاف، دسترسی منطقه ای تضمین نماید.
قابلیت عملیات مشترک
به احتمال زیاد انگلستان باز هم در عملیات نظامی وسیع تحت رهبری آمریکا شرکت خواهند کرد. همکاری باآمریکا در قالب یک ائتلاف مزایای سیاسی، دیپلماتیک و دوامی مانند تحکیم ائتلاف، گزینه های انعطاف پذیر جنگی و تسهیم اطلاعات و ریسک رابه دنبال دارد. نیروهای انگلیسی را باید با مد نظر قرار دادن این نکته فرماندهی، ساختار دهی و آموزش داد. با آنکه انگلستان قادر به فراهم کردن امکانات بسیار گسترده آمریکا نسبت اما باید با ههینه سازی امکانات کلیدی فعلی و آنی به توازنی در ایرن رابطه دست یابد. توانایی نیروهای انگلیسی در همکاری دو شادوش نیروهای آمریکا به طور کامل در عراق مورد آزمایش قرار گرفت و بسیاری از دروس مربوط به مقوله قابلیت عملیات مشترک خصوصاً ارتباطات مورد توجه قرار گرفتند.
دروس کلیدی
* انتقال نیروهای انگلیسی به منطقه در مقایسه با جنگ سال 1991، نصف همان مدت به طول انجامید و این یک موفقیت مهم به حساب می آید.
* دو پست ستاره ای جانشین ستاد دفاعی در امور عملیات لجستیکی اخیراً ایجاد شده اند تا ارائه مشاروه دقیق و به جای لجستیکی فرآیند طرح ریزی استراتژیک را بهبود بخشند.
* برای تعریف موجودی های آمادگی مورد نیاز برای پشتیبانی از تقاضای عملیات نظامی برون مرزی و به حساب آوردن ظرفیت قابل استفاده بخش صنعت، کار بیشتری باید انجام شود.
* برخی کمبود ها در زمینه تجهیزات (اکثراً در خصوص تجهیزات شخصی و لوازم یدکی) وجود داشته باشند. اما این کمبودها تاثیر مهمی بر توانایی عملیاتی نداشتند.
* باید مسئولیت و اختیار عملیات فرآیند کلی اعزام را تقویت نمود.
* رویه های جدید ایجاد شده توسط سازمان لجستیک نهایی (DLO) برای این عملیات به خصوص ایجاد مرکز لجستیک DLO ارزش بسیار مهمی داشتند.
* علی رغم امکان همکاری بالوقه بالقوه بازار حمل و نقل در مواجهه با فشارهای سیاسی و تجاری وارده، سازمان لجستیک دفاعی در تامین و تضمین ترابری کافی استراتژیک برای تکمیل امکانات وزارت دفاع بسیار موفق عمل می گردد.
با این وجود وزارت دفاع موازنه میان امکانات ترابری هوایی و دریایی تحت تصدی خود امکانات مشابه اجاره شده را برای مطابقت با دامنه و سرعت مورد نیاز ترابری استراتژیک، تحت بررسی قرار داده است.
* توانایی ردیابی تجهیزات و موجودی در جبهه و در حین انتقال به جبهه، نقش مهمی را در به حداکثر رساندن توانایی انگلستان جه اجرای عملیات نواحی برون مرزی ایفا کرده و می کند. این فرآیند به سیستم های قوی اطلاعاتی نیاز دارد که می توانند حجم و تراکم فعالیت ها را تحمل کنند. در آینده باید توانایی انگلستان در این زمینه تقویت شود.
* خدمات ارائه شده از سوی پیمانکاران غیر نواحی در جبهبه، در طول عملیات به خوبی عمل کردند و در برخی موارد درجه یک بودند. پشتیبانی که وزارت دفاع از پیمانکاران به عمل آورد به خوبی دریافت شد.
مقدمه
1-8- از زمان تاسیس سازمان لجستیک دفاعی در آوریل 1999، این اولین عملیات و سیستم گسترده انگلستان بود. تامین پشتیبانی لجستیکی از فاصله ای بیش از 3400 مایل از طریق هوا و 500 مایل از طریق دریا به یگان های فعال در یک محیط دشوار فیزیکی و جوی چالش قابل ملاحظه ای بود اما موفقیت به دست آمده بسیار حائز اهمیت است. به طور کلی اعزام نیرویی معادل با نیروی اعزام شده در جنگ 1991 خلیج، نصف مدت مشابه آن عملیات به طول انجامید.د این دستاورد با وجود محدودیت های اعمال شده از سوی سازمان ملل در طرح ریزی اولیه و مشارکت صنایع بسیار قابل توجه است. در 25 نوامبر 2002 فرآیند "نیازمندی های مبرم عملیاتی" مطرح گردید. علاوه بر این بهبود و تکامل مستمر طرح کلی جنگ در سطوح بعدی آماده سازی، با وجود سرعت اعزام، چابکی و انعطاف پذیری ساختار و فرآیندهای پشتیبانی لجستیکی انگلستان را آزمود. با وجود این موفقیت لجستیکی هنوز هم برخی از حوزه ها برای افزایش پشتیبانی از عملیات آتی نیروهای انگلیسی نیازمند بهبود و اصلاح هستند.
طرح ریزی لجستیک
2-8- ستاد لجستیک دفاعی (CDL) مسئولیت کلی فرآ‎یند لجستیک را بر عهده دارد. اما از زمان بازبینی دفاعی استراتیک در سال 1998، هیچ ستاد لجستیکی کارشناسی مستقلی با تیم های طرح ریزی عملیاتی وزارت دفاع همکاری نکرده بود تا بتواند ثبات استراتژیک و رهنمود لجستیکی را در مرکز وزارت دفاع ارائه نماید. بااستفاده از تجربیات بدست آمده در این عملیات، پست جدیدی تحت عنوان یاور ستاد لجستیک دفاعی در امور عملیات لجستیک ایجاد شد که هدف از ان تقویت خطور لجستیک در سیاست ها و تعهدات وزارت دفاع بود. این پست جدید با همکاری خود در فرآیند یکپارچه و جامع لجستیک. وزارت دفاع را قادر می سازد تا پشتیبانی لجستیکی از نیروهای خط مقدم را بهبود بدهد.
ذخایر موجودی
نقش سازمان لجستیک دفاعی DLO)) تامین و ارائه کلیه تجهیزات مورد نیاز انگلیسی در زمان و مکان مورد نیاز است. در برخی موارد این هدف از طریق ذخیره سازی تجهیزات در انبارها برای مصارف آتی به دست می آید اما این رویه معمولا برای تجهیزات مورد نیازی مقرون به صرفه است که از نیروهای بسیار آماده پشتیبانی می کنند و یا نمی توان به سرعت آنها را خریداری کرد. برای مثال تحت فرضیات فعلی طرح ریزی، وزارت دفاع موجودی کافی را برای تطبیق نیازمندی های عملیات گسترده و وسیع نگهداری نمی کنند، بلکه در عوض مکانیزم هایی را برای خرید اضافی یا تجهیزات ویژه عملیات را در زمان نیاز به آنها در اختیار دارد و این مکانیزم ها را در محدوده زمانی آماده سازی معینی اجرا می کند. کلیه موفقیت این استراتژی، رابطه وزارت دفاع را بخش صنعت است. زیرا؛ وزارت دفاع برای تامین به موقع موجودی، اغلب از طریق فرآیندهای "نیازمندی های مبرم عملیاتی" و "تامین اعتبار عملیاتی پشتیبانی"، به بخش صنعت متکی است.
4-8- همانگونه که قبلا اشاره شد، زمان بسیار کمی برای آماده سازی افراد و تجهیزات جهت شرکت در عملیات عراق وجود داشت و بالطبع برخی از تجهیرات را نمی شد در آن زمان خریداری کرد. در برخی موارد تا زمان شروع طرح ریزی خاص لجستیکی برای عملیات و نظامی، مشکلاتی در تعریف نیازمندی های نیروهای نظامی و سرویس های ارتش وجود داشت و این خود پیچیدگی مسئله را دو چندان کرده بود در سایر موارد یگان های مجزا موجودی و آمادهای کمتری از میزان لازم را در اختیار داشتند و برخی از آمادها در شرف ارسال بودند. اما با آنکه این امر موجب بروز کاستی هایی در جبهه شد خصوصاً در زمینه های تجهیزات مشخصی و لوازم یدکی اما تاثیر چندانی بر توانایی رزمی نیروهای انگلیسی نگذارد.
5-8- در این عملیات ما شاهد کاستی هایی در زمینه لوازم یدکی خود روها و هلی کوپترها بودیم. در مورد نیروی زمینی این مشکل با ایجاد مرکز نگهداری لوازم یدکی و جداسازی قطعات خودروهای اعزام شده رفع گردید. این نوع قطعه برداری33، روش واقع گرایانه ای برای اعزام تجهیزات در مقیاس کوچک است که موجب به حداکثر رسیدن قابلیت دسترسی به منابع محدود، خصوصاً تجهیزاتی که به حداکثر رسیدن قابلیت دسترسی به منابع محدود، خصوصاً تجهیزاتی که بعضاً در حال تعمیم بوده اند می شود و به طور فزاینده ای مبدل به یک روش متداول شده است. در خصوص برخی از تجهیزات قدیمی تر، از روده خارج شدن تجهیزات به این معنی است که این روش تنها روش امکان پذیر برای تامین لوازم یدکی است. با این وجود نیروی زمینی امکان پیوست c- آمار عملیات عراق

سطوح نیرو
تعداد نیروهای شرکت کننده در مرحله رزمی
زمینی
000/28
دریایی
9050
هوایی
8100
قرارگاه یگان ملی و سایز نیروها
1000
جمع نیروی انگلیسی
150/46
جمع نیروی ائتلاف
000/467
تعداد نیروهای انگلیسی حاضر در جبهه در 17 نوامبر 2003
زمینی
8400
دریایی
650
هوایی
1450
جمع نیروی انگلیسی
500/10
جمع نیروی ائتلاف
000/160

نام کشور
نوع نیروها/ یگان
تعداد افراد
جمهوری چک
بیمارستان صحرایی، گروهان پلیس نظامی
100
دانمارک
گردان پیاده نظام
480
ایتالیا
هنگ پیاده نظام، هنگ مهندسی گردان پشتیبانی، گردان پشتیبانی و لجستیک، هنگ دریایی کارآئیب، گروهان نیروی هوایی، مرکز ملی فرماندهی و یگان اداری
2800
لیقوانی
گروهان پیاده نظام
30
هلند
گردان دریایی، گروهان پلیس نظامی، ایستگاه درمان صحرایی، گروهان مهندسی و ساختمان، یگان نیروی هوایی عنصر پشتیبانی ملی و ستاد گردانی
1100
نیوزلند
گروهان مهندسی
100
نروژ
استادران مهندسی
160
پرتقال
گروهان پلیس نظامی
130
رومانی
گردان پیام نظام، گروهان پلیس نظامی، عنصر (رسته) پشتیبانی ملی
750
جمع

5650
سطح نیروهای چند ملیتی در گردان چند ملیتی (جنوب شرقی) در 17 نوامبر 2003

دسترسی به لوازم یدکی را در سطح بالایی حفظ کرد. در مورد لوازم یدکی هلی کوپترها، به راحتی نمی شد بر کاستی ها غلبه کرد. برای تولید اکثر قطعات های کوپتر زمانی زیادی صرف می شود. محد.ودیت منابع از تامین بسته های مکمل لوازم یدکی قابل ارسال جلوگیری کرد. در عوض، نیازمندیها از طریق ایجاد بسته های موقت با استفاده از لوازم یدکی جداگانه که قبلا موجود بودند، نیازمندی ها از طریق ایجاد بسته های موقت با استفاده از لوازم یدکی جداگانه که قبلا موجود بودند برطرف شدند. با آنکه این امر موجب کمبود لوازم یدکی اعزامی به جبهه شده اما دسترسی به هلی کوپتر در سطح قابل قبولی در کل عملیات نگهداشته شد.
6-8- قبل از عملیات، وزارت دفاع سه مجموعه ای از لباس های رزمی صحرایی را برای 9000 نفر پرسنل و 10 هزار جفت پوتین صحرایی را نگهداری کرده بود و این میزان برای تجهیز سربازان و حفظ آمادگی آمنها در بالاترین سطح کافی بود. علی رغم تلاش زیاد از سوی بخش صنعت و وزارت دفاع، باز زمان آغاز عملیات، تعدادی از پرسنل تجهیزات مناسب و مقدار کافی تجهیزات پوتین های صحرایی یا لباس های رزمی را در اختیار نداشتند. بیش از 40 هزار جفت پوتین صحرایی حدود 80 هزار است لباس صحرایی ارسال شده وبئدند و این میزان تجهیزات به اندازه ای بود که هر نفر می توانست یک جفت پوتین و دو دست لباس داشته باشد. با آنکه مقیاس حداقل ایده آل در زمینه البسه، سه دست لباس برای هر نفر است اما این طریقه یک راه حل عملی برای حل شمشکل کمبود تجهیزات بود. با این حال، تنگنای زمانی، رویارویی نامناسب کمبود تجهیزات بود. با این حال، تنگنای زمانی ردیابی نامناسب تجهیزات در جبهبه و در برخی موارد ناممناسب بودن سایز لباس ها و پوتین ها به این معنی بود که تمام سربازان جیره خود را دریافت نکرده بودند. این کمبود تاثیر چندان زیادی بر توان رزمی افراد نداشت، زیرا در عین حال از تجهیزات استاندارد و غیر صحرایی استفاده شد که برای استفاده در دمای (برودت) جبهه در آن زمان (بین 25 تا 31 درجه سانتیگراد) طراحی شده بودند اما این تجهیزات استتار لازم را به وجود نمی آورد و از این رو تمام نیروهای خط مقدم با تجهیزات ویژه صحرایی موجود تجهیز شده بودند.
7-8- تصمیم به تجهیز تمام افراد نظامی که نقش آن ها در جنگ به استفاده از جلیقه های ضد گلوله را نیاز داشت چالش را به وجود آورد. زیرا میزان موجودی کافی برای برآوردن نیازهای تمام نیروها وجود نداشت. از طریق خرید اضافی، بیش از 38 هزا دست کامل جلیقه ضد گلوله به جبهه فرستاده شد. این میزان موجودی باید تمام نیازمندیهای مربوطه را برآورده می کرد. اما تویل دیر هنگام این تجهیزات که با مشکلاتی در زمینه ردیابی تجهیزات و کنترل توزیع وجود داشت، موجب بروز کاستی هایی در برخی مناطق شد. از این رو اولویت به افرادی داده شد که از دید فرماندهان نیاز بیشتری به جلیقه های ضد گلوله را داشتند.
8-8- در این عملیات در زمینه تجهیزات محافظتها و تشخیص هسته ای، شیمیایی و میکروبی (MBC) مانند کت های NBC کمبودهایی وجود داشت. انی کمبودها به واسطه مشکلات موجو د در سایزبندی، توزیع و ردیابی تجهیزات بود. سایر کمبودها به دلیل نگهداری ضعیف تجهیزات بود. با این حال این کمبود با خرید لوازم یدکی و آزمایش مجدد تجهیزات برطرف شد. در سایر موارد، دسترسی به شناسایی و هشدار دهنده تهدید گاز اعصاب مقوله دیگری بود. این تجهیزات به واسطه از رده خارج شدن تعویض شدند. وزارت دفاع موجودی ها و لوازم یدکی را از یگان های غیر اعزامی به یگان های اعزام شونده منتقل کرد و با آنکه این امر از تعداد تجهیزات شناسایی کننده اعزامی به جبهه کاست، اما سایر سیستم های تشخیص مانند مانیتور عوامل شیمیایی برای رفع کمبود استفاده شدند.
اعزام نیروها و تجهیزات
9-8- عملیات عراق مشکلات و پیچیدگی های لجستیکی دخیل در یک عملیات گسترده را روشن ساخت. فرآیند اعزام نیروها و تجهیزات توسط سازمان های زیادی از جمله ستاد مشترک، آژانس حمل و نقل و جابجایی دفاعی (DIMA)34، سرویس های نظامی و یگان لجستیک نیروی مشترک در جبهه و سازمان لجستیک نظامی مدیریت شد. سازمان لجستیک دفاعی برای پشتیبانی از این اعزام، ابداعات جدید مانند تاسیس مرکز عملیات لجستیک سازمان لجستیک دفاعی (DLOC) با وظیفه هماهنگی جابجایی تمام موجودی ا به جبهه را انجام داد. DLOC یک موقعیت بود که پدیداری و انعطاف پذیری زیادی در حمل تجهیزات به جبهه ارائه کرد.فرآیند اعزام به طور کلی به خبوی عمل کرد. ستاد عملیات مشترک مسئولیت کلی فرآیند را به عهده داشت،اما امکان فرماندهی کنترل یا هدایت فعالیت های مربوط به آن را نداشت. وزارت دفاع در حال حاضر در صدد بررسی راه های تقویت آن است.
10-8- طرح ریزی اعزام تجهیزات به جبهه به واسطه انتخاب گزینه عملیات در جنوب و سرعت طبعی اعزام، توانایی وزارت دفاع برای ایجاد یک طرح جدید اعزام را محدود کرد. از این رو طرح به طور کامل یکپارچه و جامع نبود و ترتیب دریافت تجهیزات همواره بهینه بود.
برخی تجهیزات برای حمل و نقل جبهبه ای دیر دریافت شدند و در برخی موارد مهمات آموزشیس همزمان با موجودی های عملیاتی و ارزاقی دریافت شدند و در نهایت جلیقه های ضد گلوله در آخرین کشتی ها تحویل داده شدند. این امر موجب کاهش انعطاف پذیری در آمادسازی افراد و تجهیزات بریا عملیات رزمی شد و فرماندهان اعزامی دریافتند که کنترل کافی بر آنها در زمان دریافت ندارند.
11-8- نمونه هایی از فرآیند های ضعیف سطح یگانی نیز به چشم می خوردند و برای مثال تعدادی از یگان ها به طور مناسب برای اعزام تجهیز نشده بود. برخی از نیروها بدون تجهیزات استاندارد به جبهه اعزام شده بودند، در حالی که سایر یگان ها در سفارش دادن تجهیزات اضافی مورد نیازشان به کندی عمل می کردند.
ترابری هوایی و دریایی
12-8- اعزام نیروهای انگلیسی به خلیج فارس از طریق ترکیبی از ترابری هوای یو دریایی انجام گرفت و یک موفقیت مهم به حساب می آید. جابجایی تجهیزاتی و پرسنل از طریق دریا، امکان ایجاد نیروی کافی در خلیج را به وجود آورد که بیش از 90 درصد بارها و اقلام به وسیله کشتی جابجا شدند. امکانات ترابری دریایی نظامی از شناورهای جدید Roll0 on Roll- off (رورو) وزارت دفاع که 20 ماه پیش فراهم شده بودند بهره می برد. که اعتبارات آن توسط بخش خصوصی تامین شده بود. این کشتی ها 15 هزار مترتجهیزات را انتقال بودند. که حدود 11 درصد نیازمندی ها از جمله تجهیزات ضروری ایجاد لنگرگاه و تجهیزات نیروی اصلی را شامل می شود. ظرفیت اضافی قابل ملاحظه ای نیز توسط چهار فروند هواپیمای C-17 نیروی هوایی به همراه سایر امکانات ترابری هوایی نیروی هوایی، حدود نیمی از پرسنل و ذخایر مورد نیاز برای مسافرت هوایی انتقال دادند و دوباره ارزش انتقال سریع و تضمین شده تجهیزات را فراهم کردند. این کشتی ها توسط 60 فروند کشتی تجاری تکمیل شدند. برخی از هواپیماهای تجاری نیز اجاره می شدند.
13-8- اجاره امکانات کافی ترابری هوایی و دریایی برای این عملیات به خوبی عمل کرد و این واقعیت را منعکس کرد که الزامی به استفاده از امکانات ترابری دریایی و هوایی وزارت دفاع برای عملیات گسترده (بزرگ مقیاس) نیست. اقدام سریع از سوی DIMA در نزدیکی به بازار کشتیرانی درستی و فعال کردن قراردادهای تسهیل کننده با بازار هواپیماهای دربستی، امکان برآوردن نیازمندی های مربوطه را به وجود آورد. با وجود سطوح متغیر تهدیدات در منطقه به واعسطه برخی از فشارهای عصبی در بازار هوانوردی غیر نظامی شرکت های حمل و نقل هوایی دربستی پشتیبانی خود از وزارت دفاع را حفظ کردند. توازن میان مالکیت وزارت دفاع بر امکانات ترابری و اتکا بر ترابری دریایی و هوایی تجاری تحت بررسی است.
14-8- در بریتانیا قوانین سخت و دشواری در زمینه جابجایی مهمات وجود دار.د این قوانین شامل محدودیت های ایجاد شده توسط هیئت اجرایی بهداشت و ایمنی بر مقادیر مهمات قابل نگهداری و مهمات بارگیری شده بر کشتی های باربری در مرزمان می شود. مقیاس و گسترده های این اعزام فشار زیادی را بر تسهیلات فعلی نگهداری مهمات وارد کرده و موجب وقفه هایی در بارگیری مهمات می شود. حدود مجوزهای موقت حمل مقررات تا حدی آزادی عملی را به وجود می آورد.
مدیریت اطلاعات لجستیک
15-8- در طول عملیات، جریان اطلاعات لجستیکی میان جبهبه ها و بریتانیا، ضعیف بود و خصوصاً بر ردیابی نیازمندی های مبرم عملیاتی در جبهه تاثیر گذاشت. نظارت بر نرخ های مصرف آمادها دشوار بود و این امر موجب دشواری تعیین زمان نیاز به آماد مجدد35 می شد. فقدان امکانات موجود اطمینان فرماندهان به سیستم لجستیک را نیز کاهش داد و این امر موجب شد تا یگان ها اولویت درخواست های خود را بیش از حد بالا ببرند و تجهیزات را در طول مسیر مجدداً سفارش دهند. این امر موجب افزایسش هزینه های سیستم که بیش از حد گسترش یافته بود شد. فرایند ها مورد نیاز برای شناسایی، تعیین کمیت و مکان یابی آمادها و مواد تضعیف شدند و نظم نامناسب و متکی به نیروی انسانی کمبودهایی را در انتقال سریع تجهیزات بوجود آوردند. این امر موجب شکل گیری کمبودیابی در برخی موجودی ها شد.
16-8- این مشکلات به دلیل تواوم فقدان یک سیستم موجودی میان سه سرویس نظامی ارتش، توانایی ردیابی تجهیزات در جبهه و در حین ورود به آن و یک سیتسم اطلاعاتی قادر به پشتیبانی از این فناوری باشد، به وجود آمدند. این به ان معنی است که فرماندهان در جبهه پدیداری بلادرنگی از موجودی های جابجا شده را در اختیار نداشتند و برای اطمینان از استفاده هرچه بهتر از آمادهای موجود به توزیع مجدد روی می آوردند. برای مثال موجودی هایی مانند مهمات و کدای NBC در زمان نیاز به آنها در جبهه در حال انتقال به منطقه بودند و به این دلیل این قبیل موجودی ها اولویت بالاتری پیدا کردند.
17-8- نیاز به بهبود و ارتقاء ردیابی تجهیزات در گزارشتات منتشره و دروس مانورهای انجام شده پس از جنگ 1991 خلیج گوشزد شده بود. از آن زمان به بعد وزارت دفاع پیشرفت های چشمگیر و تکنولوژیک قابل اطمینان را برای اتقا توانایی خود در این حوزه انجام داده است. اساسا دروس شناسایی شده در سال 1991، دو سیستم ردیابی VITAL (برای نیروی زمینی) و RIDELS (برای نیروی دریابی) تامین شدند. این سیتسم ها توسط وزارت دفاع توسعه داده شده اند و برای هر یک از سرویس های ارتش بهینه سازی شده اند.
این دو سیستم به طور قابل ملاحظه ای در طول سالیان اخیر بهبود و گسترش یافته اند اما به واسطه وابستگی آنها به سایر سیستم های اطلاعاتی که هرگز برای الحاق به یک زنجیره عرضه مشترک طراحی نشده اند، محدود بوده اند.
18-8- انگلستان تصمیم گرفت تا برای این عملیات عناصری از سیستم پدیداری جامع دارایی (TAV)36 آمریکا را جهت ارتقا سیستم ردیابی خود، تامین کند. تجهیزات TAV به سرعت در سایت هایی در انگلستان، آلمان؟ قبرس و خلیج فارس نصب شدند. نصب موفقیت آمیز این سیستم در یک بازده زمانی بلند پروازانه، موثر بود. برچسب زنی اجناس مانند کانتیرها و پالت ها به جای تجهیزات از طریق علائم فرکانس رادیویی، کارآیی تحویل اقلام ا افزایش و در مقابل نیروی انسانی مورد نیاز را کاهش داد. به این ترتیب از طریق دسترسی به اینترنتی این امکان تعیین مکان کانتینرها به وجود آمد. اقتباس مشترک با سیستم ؟ VITA محتویات هر یک از کانتینرها یا پالت ها را شناسایی کرد.
19-8- TVA به عنوان راهی برای اعزام تجهیزات به حساب می آ‎مد و اما تعداد این سیستم ها و کاربران آموزش دیده آن محدود بوئدند. این سیستم تنها امکان ردیابی تجهیزات را تا پایگاه های اصلی در کویت به وجود می آورد. با تفکیک محتویات کانتینرها و پالت ها و انتقال آنها به یگان های مجزا این پدیدرای پایان می یافت. مقادیر زیاد تجهیزات ذخایر و آمادها گاهاً در جبهه گم شدند که از جمله آنها می توان به گم شدن مقدار زیادی مهمات جلیقه های ضد گلوله، و تجهیزات دفاع NBC اشاره کرد. این امر امکان توزیع سریع تجهیزات با اولویت بالا را نیز با مشکل مواجه کرد.
20-8- هنوز کارهای زیادی باید انجام شوند. سازمان لجستیک دفاعی از بدو شکل گیری خود برنامه هایی را با هدف تحویل بهتر و فاید و افزایش توانایی ردیابی دارایی، اجرا کرده است. بخش ردیابی تجهزیات این کار، اکنون به عنوان یک پروژه جدید با نام "مدیریت مواد در حین عمل" در حال اجرا است. وزارت دفاع در صدد است تا در کوتاه مدت استفاده از TAV را گسترش دهد.
پشتیبانی در جبهه
21-8- مدیریت ذخایر در جبهه توسط یگان لجستیک نیروی مشترک انجام می گرفت که با استقرار کامل آن، نقش حیاتی را در پشتیبانی از نیروهای انگلیسی ایفا کرد. با آنکه این یگان براساس یک تیپ لجستیکی نیروی زمینی ایجاد شده است، اما وظیفه آن پشتیبانی از سایر سروی سهای نظامی (هوایی، دریایی و غیره) حاضر در منطقه نیز هست. برای مطالعه مکانیزم هایی که به وسیله انها می توان پشتیبانی لجستیکی را برای دامنهوسیعی از نیازمندی های متفاوت عملیاتی در آینده فراهم کرد در حال انجام است.
22-8- نقش نیروی دریایی در تامین پشتیبانی لجستیکی برای نیروهای زمینی در فصل چهارم شرح داده شد. توانایی استفاده از امکانات آبی- خاکی مانند هلی کوپتر قایق های موتوری و ناوچه های پیاده کننتده نیرو و تجهیزات برای پیاده سازی تجهیزات و آمادها در سواحل نزدیک به بنادر تجاری نیز یکی از عوامل کلیدی ایجاد سریع نیروهای توانمند عملیاتی بود.
پشتیبانی پیمانکار
23-8- حدود 1500 پیمانکار غیر نظامی در طول این عملیات به منطقه خلیج اعزام شده بودند که اهم تجهیزات و پشتیبانی فنی را اغلب تحت قراردادهای خاص پشتیبانی لجستیکی قراردادی و قراردادهای نیازمندی های مبرم عملیاتی، فراهم کردند. پرسنل نظامی تمام تحفص های مورد نیاز برای حفظ و نگهداری تجهیزات پیشرفته تکنولوژیک را در اختیارندارند. تعمیر و نگهداری (نت) اکنون دیگر مسئولیت تولید کنندگان منطقه ای تجهیز است که موجب افزایش اهمیت پشتیبانی قراردادی در عملیات برون مرزی گردیده است. پرسنل قراردادی محلی که استخدام شده بودند نیز در اقدامات لجستیکی انگلستان پشتیبانی کردند. خمات ارائه شده توسط پیمانکاران اغلب فوق العاده بود. مثال قابل ذکر این مورد، کاهش غبار و خاک خودوروها و برنامه افزایش توان دفاعی خودروهای نظامی بود. این کار از طریق نصب پارچه های چادری کناری، آب بندی بهتر، فیلترهای هوا و کولر و زره های قابل اتصال انجام شد.
24-8- تجربیات به دست امده در این عملیات نشان داده اند که دفاع الزاماً نمی تواند در مناطقی که سطح تهدید بالا است به پشتیبانی قراردادی اتکا کند. شرایط مسافرت به منطقه و اوضاع منطقه خلیج تمایل برخی از پیمانکاران به ارائه پشتیبانی را تحت تاثیر قرار داد. در دو مورد مشاهده شد که پیمانکاران بدون هماهنگی حرکت می کردند و یا در منطقه باقی می ماند. وزارت دفاع با برخی شرکت ها جهت شناسایی عوامل محرک امتناع از ارائه پشتیبانی توسط پیمانکاران، همکاری خواهد کرد و اقدامات لازم را در مقاطع مقتضی انجام خواهد داد.
25-8- این عملیات برای اولین بار شاهد استفاده از پیمانکاران اعزام شده به منطقه، تحت خط مشی جدید وزارت دفاع در همکاری با پیمانکاران در عملیات برون مرزی بود. در کل پشتیبانی ارائه شده به پیمانکاران به خوبی عمل کرد. مشکلاتی نیز مانند وجود مشاهده محدود در زمینه صدور ویزا، کاستی هایی در آموزش و حمل ونقل قبل از عملیات به جبهه و صدور کارت شناسایی و تجهیزات محافظتی وجود داشته اند. در این میان فقدان تمرکز در موضوعات مربوط به پیمانکاران نیز به چشم می خورد. با اسیر دشن دو نفر از پیمانکاران به دست نیروهای آمریکا، نیاز به تقویت و حمایت از پیمانکاران جانبی را مسلم کرد.

جنگ در صحرا
عملیات بورن مرزی نیازمند نیروهایی است که برای اجرای عملیات در شرایط محیطی دشوار، به طور مناسبی آماده و تجهیز شده باشند. علی رغم اقدامات پیشگیرانه ای که نیروهای ائتلاف انجام داده اند، محیط صحرایی عراق مشکلات و چالش هایی را برای آنان به وجودآورد. طوفان شن در آغاز عملیات و بعدها افزایش شدید درجه حرارت هوا نشان داد که محیط می تواند تاثیرات نامطلوبی را بر روی افراد و تجهیزات داشته باشد.
a- استقرار سرپناه نیروها- علی رغم برنامه اسکان نیروها، با بالارفتن دما در تابستان، چندین نفر از نیروهای انگلیسی به شدت گرما زده شدند. تعداد کم کولرها به معنیان بود که هیچی راهی برای گریز از گرما خصوصاً در طول روز نبود.
b- عملیات هلی کوپتری- دمای زیاد هوا، از ظرفیت محل بار تمام هلی کوپترها کاست و مشکلای را برای خدمه زمینی که هواپیماها را سرویس دهی می کردند به وجودآورد و موجب افزایش فشار کاری خدمه هوایی شد. تجهیزات هلی کوپترهایی که در محل های فاقد سایه بانس پارک شده بودند، بواسطه گرما دچار آسیب دیدگی خراب شدند.
c- نگهداری مهمات- حدود 14 میلیون پوند (ارزش مالی مهمات) به واسطه انقضای تاریخ مصرفشان و شدت گرمای هوا منهدم شدند.
d- تجهیزات- انواع متعددی از تجهیزات از جمله رادارها، خودروهای بدون سرنشین هوایی، تجهیزات ناوبری هوایی و سیستم های ارتباطی و اطلاعاتی در دمای بالای هوا و محیط پر گرد و غبار، قابل اطمینان نبوند. در برخی موارد کولرها به اندازه کافی تجهیزات را خنک نمی کردند و در سایر موارد بر تجهیزات حساس الکترونیکی تاثری بدی به جای می گذاشتند.
اما در خصوص SA80 A2، تجربیات نشان می دهند که در زمان استفاده از آن در محیط های پر گرد و غبار یک رژیم تعمیرات و نگهداری (نت) مور نیاز است و این مورد در افغانستان نیز تجربه شده بود.
e- آسایش افراد- البسه، غذا و اسکان افراد می تواند بر توانایی رزمی افراد در محیط های صحرایی تاثری بگذارد. البسه و پوتین های صحرایی تامین شده برای نیورهای بریتانیایی در طول افزایش دمای هوای تابستان در پاراگراف های 8-5 و 6-8 شرح داده شدند. به علاوه شرایط سخت و دشوار بیابان ایجاب می کرد تا هر نفر در هر روز 10 لیتر آب سالم و بهداشتی مصرف کند.

فصل نهم- افراد
دروس کلیدی:
– رفاه؛
* آمیزه ی رفاه عملیاتی به خوبی عمل کرد. تامین یک بسته رفاهی، یکی از اصول حفظ روحیه و توانایی عملیاتی نیروهاست. اما باید آن را با انتظارات مدیریت پرسنل نظامی متعادل کرد تا بتوان به طور امن و محسوس آنچه را که می توان در مراحل اولیه عملیات خصوصاً در طول جنگ مهیا کرد را منعکس نماید.
* خط مشی و رویه های مطلع کردن بازماندگان و گزارش تلفات، باید بر حسب نیاز های خانواده ها مناسب و هم خوانی داشته باشد.
– ذخیره ها؛
* نیروهای ذخیره بریتانیا بالاترین کیفیت و تعهد را نشان دادن و ارزش خود را در تمام مراحل عملیات از آغاز تا پایان ثابت کردند.
– مسائل بهداشتی و درمانی؛
* علی رغم مشکلات دیرینه تضعیف کننده خدمات دفاعی پزشکی، تامین مراقبت درمانی در طول عملیات بسیار موفقیت آمیز بود.
* زمان مورد نیاز برای تامین و آماده سازی تجهیزات و اقلام پزشکی را باید در زمان انام طرح ریزی عملیاتی پزشکی در ظنر گرفت.
* ایجاد مسونیت در برابری سیاه زخم از طریق برنامه ایمن سازی عمومی می تواند ضریب سلامتی را بیشتر افزایش دهد.
رفاه
پشتیبانی عملیاتی رفاهی
2-9 از مدت ها قبل مشخص بوده است که فراهم کردن پشتیبانی عملیاتی رفااهی با حفظ روحیه افراد پیونده خورده است و از این رو کلید دستیابی به توانایی عملیاتی است. پیاده سازی اولیه تامین رفاه عملیاتی برای عملیات خلیج فارس به خوبی عمل کرد و در مراحل مقاومت و پایداری عملیات، رفته رفته تکامل یافت.
3-9- بسته رفاه عملیاتی در قالب شکل فعلی خود، در سال 2001 براساس منهای سه سرویس نظامی ارتش استفاده می شود و موفقیت فزاینده ای در کوزوو، سیر الئون و افغانستان داشت و در رزمایش2 SAIF SAREEA و سایر رزمایش ها و عملیات بورن مرزی به خوبی عمل کرد. این بسته، عنصر ضعیف مالی جیره های محلی فرامرزی را از میان برده است ودر خصوص این عملیات، به هر فرد اجازه مکالمه تلفین با بستگان (20 دقیقه در هر هفته) ارسال e- mail و دسترسی به اینترنت داده شد و امکاناتی مانند ارسال نامه ها از طریق پست هوایی، تلویزیون، رادیو، کتاب و روزنامه فراهم شدند. سیستم سرگرمی مرکب سرویس های نظامی برنامه های تفریحی را برای پرسنل اجرا کرد (شوهای تفریحی) و تسهیلات تفریحی فراوانی برای نیورهای نظامی تامین شده بود. با آنکه از این برنامه ها استقبال خیلی خوبی باشد، اما وزارت دفاع برای افزایش هرچه بهتر روحیه رزمندگان خود، برنامه های تفریحی جدیدی را در نظر دارد.
4-9- اداره پست سلطنتی بریتانیا، خدمات پستی مجانی را باری نیروهای انگلیسی فراهم کرد. و آنها می توانستند به طور مجانی بسته های تا وزن 2 کیلوگرم را برای بستگان و دوستان خود ارسال کنند. این سرویس به خوبی عمل کرد و در هر روز حدود 20 تن مرسوله پستی را به ارزش تقریبی 5/1 میلیون پوند در هر ماه را جابجا می کرد. وزارت دفاع امکانات برخی از آمادگاههای خود را در اختیار اداره پست سلطنتی قرار داده بود. و خود تمام هزینه ها را تقبل کرد. این خدمات در ایام عیدهای مهمی مانند سال نو نیز تداوم یافتند.
پشتیبانی از خانواده ها
9-6- خانواده نظامیان نیز به مانند نظامیان به سطح بالایی حمایت و پشتیبانی نیاز دارند. در این راستا هر یک از نظامیان، مبلغ یک پوند را از حقوق روزانه خود را برای حفظ ارتباط با خانواده هایشان صرف کردند.
بیمه عمر
8-9- یافتن بیمه عمری که به طور کامل نیروهای نظامی و خانواده هایشان را در طول جنگ تحت پوشش قرار دهد، کار سختی است. این بیمه ها باید لطمات حاصل از سلاح کشتار جمعی را نیز پوشش دهند. برخی از پرسنل نظامی مانند خدمه هوایی، چتربازان، تخریب چی ها که باید حق بیمه بیشتری را برای مخاطرات خاص نظامی بپردازند کمک هزینه ای را برای پرداخت حق بیمه های اضافی دریافت می کردند. اما باید امکان دسترسی به تمام پرسنل نظامی به برنامه های بیمه عمر را فراهم کرد. در سیستم های اروپایی و آمریکایی شمالی، کارمندان خود بیمه گذار مورد نظرشان را انتخاب می کنند و حق بیمه از حقوق آنها کسر نمی شود، بلکه آنها خود با یک شرکت بیمه قرارداد می بندند و خودشان را بیمه می کنند.
تقویت
13-9- تقویت قوا نوعی توزیع مجدد افراد- اعم از نیروهای منظم، ذخیره ها و غیر نظامیان- برای افزایش توان قرارگاه و سایر مناطق مهم در یک عملیات است. تقویت قوایلی از فاکتورهای مهم در طرح ریزی نیرو است و خصوصاً در طول اعزام و مراحل رزمی عملیات عراق اهمیت زیادی پیدا کرد.
دانش فرهنگی و آموزش زبان
33-9- توانایی برقراری ارتباط با سکنه بومی عراق یکی از عومل مهمی در موفقیت عملیات بود و موجب شکل گیری نیاز به تعداد زیادی از مترجمان هم زمان در طول عملیات شد. وزارت دفاع ترابری را برابر فراهم کردن مترجمان همزمان برای عملیات آتی اندیشیه اید.د با آموزش زبان های محلی که نیروهای نظامی می توان این قبیل مشکلات موجود را از میان برد و توان نظامی را افزایش داد.
مسائل بهداشتی و درمانی
39-9- به طور کلی، تامین مراقبت پزشکی درون جبهه ای در طول عملیات بسیار موفقیت آمیز بود. تامین پزشکی از مدل های قبلی عملیات موفق و سلسله مراتب جامعی از تسهیلات درمانی پیروی می کند. این تسهیلات شامل جعبه های کمک های اولیه در جبهه جنگ، کمک های نوری پزشکی در بیمارستان های صحرایی و کشتی های بیمارستانی (ARF ARGUS) می شد که تمام این تسهیلات قادر به انجام جراحی های اولیه و بعضاً تخصصی نیز بودند. به علاوه تمام افراد با نحوه استفاده از وسایلی کمک های اولیه در جبهه به خوبی آشنا شده بودند. خوش بختانه تعداد تلفات خیلی کم بود. اما درمان غیر نظامیان عراقی و سربازان زخمی عراقی باعث شد تا بیش از 20 درصد ظرفیت بیمارستان ها اشغال شود.
40-9- عملیات عراق پس از جنگ 1991 خلیج، بزرگترین اعزام منابع درمانی بوده و بخش عمده از از تسهیلات در.مانی قابل محل انگلیسی و حدود 2800 پرسنل پزشکی در جبهه حضور داشتند. کمبودهایی به واسطه نبود متخصصان کلیدی مهم بوجود آمد و تنها 760 نفر از متخصصین ذخیره حاضر به همکاری با ارتش شدند. با این حال پرسنل درمانی این عملیات علاوه بر پشتیبانی درمانی قابل ملاحظه ای ارائه کردند، یک بیمارستان صحرایی با ظرفیت 200 تخت را نیز فراهم کردند. در این میان روابط کاری نزدیک میان وزارت دفاع و وزارت بهداشت و درمان نقش مهمی را در تامین متخصصین پزشکی مورد نیاز ایفا کرد.
42-9- ماجول های تجهیزات پزشکی به طور حاضر و آماده در دسترس نوبدند و لازم بود تا از طریق آژانش آمادهای پزشکی فراهم شوند. برای هر ماجول حدود 20 عرضه کننده وجودداشت و به این ترتیب تامین آنها با مشکلات مواجه شد. به دلیل زمان تاخیر عرضه و تامین برخی اقلام کلیدی تجهیزات پزشکی، برخی ماجول های به طور ناقص به جبهه برده شدند. در برخی از موجودی های پزشکی مانند سرنگ های Combofen (سرنگ های خود تزریقی برای مصونیت در برابر گاز اعصاب) کمبودهایی وجود داشت. با تحویل سریع اقدام از سوی تولید کنندگان این مشکلات تا حدی مرتفع شدند. اما تامین موجودی های بیشتر اعزام مجدد موجودی ها از کشتی به ساحل و بر نامه ای که طول عمل قفسه ای (عمر مامصرفی کالا) سرنگ های Combofen را افزایش داده بود، این اطمینان به وجود آمد که آمادهای کافی برای برآ‎وردن نیازمندی های مربوطه وجود دارند.
42-9- در آغاز عملیات رزمی، ایمنی سازی در برابر سیاه زخم در میان پرسنل اعزامی انجام شد و حدود 70 درصد یگان های حاضر در خط مقدم ایمن سازی شدند. این ضریب ایمن سازی در مقابل آمار 30 درصدی سال 1998 یک پیشرفت به حساب می آید اما در این زمینه سرمایه گذاری بیشتری باید انجام شود/ وزارت دفاع باید برنامه ایمن سازی در برابر سیاه زخم را ادامه دهد و این ایمن سازی باید در تمام سطوح نیروهای نظامی و در قبل و بعد از عملیات و در حین عملیات انجام شود تا میزان آمادگی نیروها را افزایش دهد.
حاج آقای سادات یک مورد جالب که در اینترنت در سایت www.medicaresarches.com خواندم این بود که میزان مقاومت در باربر بیماری سیاه زخم رابطه مستقیم با ویژگی های نادی دارد به نوعی که نژادهای آنگلوساکسون، اسلاو، آریایی و ایتال بیشترین آسیب پذیری را در برابر ویروس سیاه زخم دارند و نژادهای سیاه و بنگالی بیشتر مقاومت هتسند. البته ویروس سیاه زخم در صورت عدم درمان 99 درصد بیماران را از پا در می آورد.
منابع دیگر:
www.Scientist.com
www.Who.org , www.HNS.org.uk
مراقبت درمانی از غیر نظامیان
43-9- خدمات دفاعی پزشکی به نحوی مشکل داده شده اند که پشتیبانی درمانی را از پرسنل نظامی ائتلاف و اسرای جنگلی به عمل آورند. این نقش مستلزم وجود متخصصین بهداشتی و ماجول های تجهیزات پزشکی مورد نیاز برای فراهم کردن سطوح مورد نظر امکانات پزشکی است. اما با گسترش جنگ، تسهیلات پزشکی نظامی پذیرای غیر نظامیان عراقی (زنان و کودکان) بودند که به درمان نیاز داشتند. پرسنل درمانی نظامی برای رسیدگی به این وضعیت، تجهیزات و توان کلینیکی مورد نیاز را در اختیار نداشتند.
خط مشی درمان پزشکی سکنه بومی غیر نواحی در حال بررسی است و تاثیرات مثبتی که درمان موثر پزشکی سکنه بومی از طریق امکانات نظامی به همراه دارد می تواند "قلب ها و اذهان" مردم را به سمت حمایت از نیروهای ائتلاف جلب کند.
بهداشت بعد از عملیات
44-9- وزارت دفاع تحقیقاتی را با کالج کینگر لندن مورد بهداشت جسمی و روحی افراد اعزام شده به جنگ انجام داده است. این تحقیقات شامل جمعیت نمونه ای از پاسخ دهندگانی می شد که نیروهای اعزامی به منطقه بودند. و موضوع اصلی آن شرایط و مقتضیات بهداشت بود. این تحقیقات نشان داد که حدود 60 درصد از نیروهای حاضر در منطقه نگران وضعیت بهداشتی خود هستند. در سال آینده مطالعه وسیعتری در این خصوص انجام خواهد گرفت.

فصل دهم- جنگ اطلاعات
دروس کلیدی
* برای موفقیت جنگ اطلاعات باید آن را قبل از آغاز عملیات رزمی انجام داد و در طول مراحل رزمی عملیات و مقاطع پس از عملیات آن را ادامه دا.د
* یک استراتژی ضد اطلاعاتی می تواند کارایی جنگ اطلاعتت را افزایش دهد و باید بخش جداناپذیری از جنگ باشد.
* حمله به زیرساختارهای رسانه ای که بر طب قوانین بین المللی ممنوع است را باید در جنگ اطلاعات مد نظر قرار داد.
* نیاز به "مترجمان هم زمان" برای عملیات اطلاعاتی را باید در فرآیند طرح ریزی مد نظر قرار داد و مکانیزمی را برای تهیه مقدار کافی از مترجمان با کفایت و در کوتاه مدت ایجاد کرد.
* در کل، همکاری خبرنگاران با نیروهای ائتلاف موجب ارائه گزارش های موثقی از عملیات نیروهای ائتلاف شد. اما حضور و نقش خبرنگارن بایددر چهارچوب قوانین بین المللی باشد.
* اگر بریتانیا در صدد ایجاد امکانات رسانه ای قوی است باید کمبود نیروهای متخصص، آموزش و تجهیزات را مد نظر قرار دهد.
هدف جنگ اطلاعات
4-10 جنگ اطلاعات یک فعالیت میان دولتی است که شامل عناصر دیپماتیک، اقتصادی، سیاسی و بشر دوستانه می شود. وزارت دفاع در این راستا دو عنصر عناصر فوق الذکر را فراهم می کرد‍؛ عملیات اطلاعاتی و عملیات رسانه ای هدف جنگ اطلاعاتی انگلستان، تاثیر گذاری بر اراده رژیم عراق، باورهای نیروهای امنیتی و غیر نظامیان عراق و افکار عمومی منطقه و شفاف سازی افکار عمومی مردم جهان بود.
5-10 با آنکه هماهنگی جنگ اطلاعاتی در بین دولت و آژانس های ادارات بسیار خوب بود. اما این هماهنگی بعد از پایان مراحل رزمی عملیات دچار نابسامانی شد.
ضد اطلاعات
6-10- ضد اطلاعات، دفاعی است در برابر حملات اطلاعاتی و از میان بردن اختلالات و شایعات مقرضانه. در طول مرحله رزمی عملیات، ضد اطلاعات در سطح وسیعی توسط ائتلاف انجام شد. برای مثال وزارت اطلاعات عراق با گسترش شایعات کذب و دروغین در صدد بود تا پیشروی نیروهای ائتلاف را ناچیز و کم اهمیت جلوه دهد.
7-10- بر طبق قوانین بین المللی، تنها در صورتی که رژیم عراق از زیرساختارهای رسانه ای برای فرماندهی و کنترل نیروهای خود استفاد می کرد، حمله این زیرساختارها امکان پذیر بود. اما به واسطه پیامدهای چنین حمله ای، ائتلاف نتوانست به خوبی با مردم ارتباط برقرار کند و به پشخ پیام های کتبی از طریق هوا برای مردم عراق اکتفا نکرد و این امر امکان اقدامات تلافی جویانه از سوی عراق و کشورهای همسایه مخالف جنگ را گرفت.
ارزیابی اثرگذاری
8-10 ارزیابی و سنجش موفقیت یک عملیات مبتنی بر تاثیرات مانند جنگ اطلاعات، اهمیت زیادی دارد امادستیابی به آن دشوار است. برای ادامه و هدایت جنگ، ارزیابی های سیستماتیک جدیدی مانند ارزیابی رسانه های چاپی انگلستان، توسعه داده شدند. ابزارهای رایانه ای مورد استفاده، کاربرد وسیع تری را در پردازش اطلاعات و اصله از منابع مختلف را برای مطلع کردن فرماندهان سطوح مختلف داشتند.
مترجمان همزمان
1-10- توانایی برقراری ارتباط با مردم نقش مهمی را در کمک به نیروهای انگلیسی جهت دستیابی به اعتماد و توجه مردم محلی داشت. ارتباط شفاهی نیز گردآوری اطلاعات و تمام فعالیت های "روحی و روانی" را تقویت می کند. وزارت دفاع در حال اجرای برنامه هایی برای تربیت تعداد کافی مترجمان همزمان است.

فصل یازدهم- عملیات پس از جنگ
دروس کلیدی
* تامین اعتبارات برای فرماندهان جهت اجرای پروژه های به نسبت کم هزینه اما سریع و تاثیر گذارد، موفقیت بزرگی در افزایش توانایی نیروهای انگلیسی درتداوم پیشرفت پروژه های ساختاری و سایر پروژه های مربوطه به حساب می آید و توسعه و تحکیم روابط و اعتماد با مردم عراق را موجب می شد.
عملیات پس از جنگ
3-11- در پایان مرحله رزمی عملیات نیروهای ائتلاف شهرها و شهرک های کلیدی عراق را با جهتی حدود 24 میلیون نفر و مساحتی معادل 437 هزار کلیومتر مربع اشغال کردند. بیش از درگیری یکی از دغدغه های اصلی این بود که جنگ ممکن است بحران انسانی رابا وجود سیل عظیمی از پناهندگان و انهدام تسهیلات عمومی مانند نیروگاه های برق و اختلال در توزیع آب و غذا بوجود آورد. طرح های نطروهای ائتلاف به این مسئله توجهی بسیار زیادی داشت و در این راستا نیروهای انگلیسی همکاری وسیع و همه جانبه ای را با سازمان ملل انجام دادند.
4-11- وزارت و توسعه بین المللی مبلغ 5/16 میلیون پوند را برای استقرار آمادهای پزشکی و غذایی، سرپناه ها و سایر تسهیلات رفاهی اختصاص داد. این مبلغ در ایجاد سیستم های پشتیبانی لجستیکی نیز استفاده شد و امکان اعزام نیروهای آماده را به وجود آورد. این اعتبارات از طریق آژانس های ساز.مان ملل سازمان های غیر دولتی و صلیب سرخ و حلال احمر جهانی صرف شدند؟ بر طبق نظر کارشناسان مدیریت بحران، باید در زمان شکل گیری وقوع یک بحران منابع را در حوزه هایی صرف کرد که بیشترین مزیت ممکن را به وجود آورد. این ایده و سیستم در عراق به خوبی به کار گرفته شد. برای مثال سازمان جهانی بهداشت (www.WHO.org) کیت های بهداشتی کافی هر سه ماه یکبار برای یک میلیون نفر ارسال می شود و فدراسیون جهانی جمعیت های صلیب سرخ و حلال احمر، امکانات لازم برای اسکان حدود 300 هزار پنهنده را مهیا کرده بودند. ICRC امکانات لازم برای درمان 7 هزار مجروح جنگلی و آب آشامیدنی سالم برای 1/3 میلوین نفر و بیمارستان هایی با ظرفیت کلی 5 هزار بیمار در هر ماه را تامین کرد. DFID امکاناتی را در منطقه مستقر کرد. وزارت خزانه داری بودجه 30 میلیون پوندی را برای کمک های بشردوستانه و انجام تعهدات انگلستان در قبال سکنهکشور اشغالی بر طبق کنداسوین ژنو در طول جنگ و پس از آن اختصاص داد.
5-11- خوشبختانه بلای انسانی در طول عملیات بوجود نیامد. آمادگی قبلی نیروهای ائتلاف و فراهم کردن امکانات لازم برای ارسال کمک های بشردوستانه مانع از توسعه و گسترش بحران انسانی شد. برای مثال، در اکثر مناطق سرعت جنگ به حدی بود که فرصت کافی برای استقرار پناهندگان وجود نداشت. اختلالاتی نیز در رساندن محموله های آب به نیروهای بریتانیایی و در برخی موارد رساندن غذا به آنها در اوایل جنگ وجود نداشت.
6-11- در طول سال های حکومت رژیم صدام عراق، یک سوم کودکان عراقی با مشکل سود تغذیه مواجه بودند و این مورد در مناطق شیعه نشین جنوب عراق بیشتر به چشم می خورد. از هر هزار کودک به دنیا آمده در عراق 131 کودک جهان خود را به خاطر نبود امکانات لازم از دست می دادند.
70 درصد ساکنان عراق که در مناطق روستایی زندگی می کردند به آب سالم دسترسی نداشتند و میزان مرگ و میر کودکان به واسطه ابتلا به بماری هایی مانند اسهال و سوء تغذیه حاد حدود 70 درصد بود. کلینیک های بیمارستانی، تسهیلاتی بهداشتی و مراکز تصفیه آب به واسطه نبود تعمیرات و نگهداری آسیب های جدید دیده بودند.
9-11- حدود 10 میلیون پوند بودجه از سوی وزارت خزانه داری برای تامین اعتبارات "پروژه های تاثیر گذار سریع" در عراق اختصاص داده شد که می توانتستند تاثیر مثبتی بر محافظت نیروهای اعزامی انگلیسی داشته باشند، این بودجه با توجه به تجربیات جنگ افغانستان و سایر موارد مربوطه در نظر گرفته شد. در پایان اکتبر 2003 حدود 620 پروژه انجام شدند یا در حال انجام بودند که جمعاً 4/9 ملیون پوند بودجه صرف آنها شده بود. حدود 200 پروژه در بخش آموزش و پرورش، مدارس، دانشگاه ها و دانشکده ها، بیش از 50 پروژه در بخش بهداشت و درمان و بیش از 140 پروژه در زمینه قوانین و برقراری نظم و امنیت اجرا شدند، سایر پروژه ها در خصوص بهبود وضع "آب، بهدشات و تامین انرژی" انجام شدند.
30-11- برای بازسازی عراق به عنوان بخشی از طرح استراتژیک بریتانیا در عراق بیش از 13 هزار پروژه بازسازی کوچک و بزرک اجرا شده اند. ترمیم خدمات عمومی یکی از اولویت ها است. برای تامین انرژی برق پروژه هایی در شهرهای بزرگ از جمله بغداد انجام شده اند و مراکز تصفیه آب و خطوط لوله آب ترمیم شدند که حدود 5/11 میلیون نفر را پوشش می دهند. سیستم های توزیع غذا دوباره احیا شدند و در سال آینده باقیمانده خطوط انتقال آب در عراق ترمیم خواهند شد. تمام 240 بیمارستان عراق در حال کار هستند ولی برخی از آنها هنوز با مشکلاتی مواجه هستند. با همکاری یونیسف بیش از 22 میلیون دوز واکنس تامین شد و 2/4 میلوین کودک عراق واکسینه شدند که این میزان 26 برابر سطح واکسیناسیون در زمان رژیم صدام است. در زمینه آموزش و پرورش، بیش از 1500 مدرسه برای آغاز سال تحصیلی جدید بازسازی و ترمیم شدند و 70 میلیون جلد کتاب درسی تا اواخر دسامبر چاپ شدند. دانشگاه ها نیز کار خود را از سر گرفتند. در نوامبر 2003، DFID بودجه 207 میلیون پوندی را برای بازسازی و ارسال کمک های بشر دوستانه در عراق برای سال مالی 2003- 204 را متعهد کرده 20 میلیون پوند را از این بودجه صرف برنامه زیر ساختارهای حیاتی در جنوب شرقی عراق می شود تا سیستم های تامین سوخت و انرژی و آب و بهداشتی را بهبود بخشد.

فصل دوازدهم- کاهش آب- جبران خسارت و هزینه ها
دروس کلیدی
* ایجاد نوتوانی، ابزار مفیدی بود و کارایی گسترده در آ‎ن برای عملیات آتی مد نظر قرار خواهند گرفت.
* فرایند جبران خسارت در چهارچوب یک برنامه تدریجی و مقرون به صرفه بازسازی و جایگزینی انجام می شود.
* متقارن کردن مجدد اولویت های پشتیبانی، به انگلستان امکان می دهد تا سطح آمادگی نیروهایش را جهت برآوردن تعهدات فعلی و واکنش به بحران های روی داده حفظ کند.
پرسنل
1-12- نیروهای انگلیسی از اوایل ماه می 2003 بازگشت از منطقه خلیج را آغاز کردند و در یک دوره سه ماهه تعداد نیروهای انگلیسی از 46 هزار نفر به 10 هزار و 500 نفر نیز کاهش می یابد. ستاد مشترک برای تسهیل بازگشت نیروها، رهنمود توان بخشی را برای هدایت اولویت ها و فعالیت های خاص نوتوان بخشی یگان ها، اطلاع رسانی عملیات مداوم در عراق و آماده سازی برای اعزام کشور را فراهم کرده است.
2-12- در جریان بازگشت نیروها، آن دسته از افرادی که در طول عملیات برنامه جبران خسارات شرکت داشته اند برای اتمام آموزش های تکمیلی به انگلستان باز می گردند.
جبران خسارات
2-12- پس از پایان مرحله رزمی اصلی، مقداری از تجهیزات خودروها و موجودی ها به انگلستان برگردانده شدند. به این واسطه یک برنامه دقیق بازرسی برای ارزیابی نیازمندی های نت پس از خسارات واردهبه تجهیزات در شرایط سخت و دشوار جغرافیایی و گرد و خاک زاید عراق شورع شد. یک ارزیابی از مقادیر ذخایر و آمادهای مصرف شده در عملیات نیز در دست انجام است که به واسطه آن می توان ذخایر موجودی را به سطوح عملیاتی آن بر طبق سطوح هدف معین باز گرداند بازرسی های اولیه رفته رفته تکمیل می شوند و فرآیند جبران خسارات از طریق یک برنامه تدریجی و مقرون به صرفه بازسازی و جایگزینی به خوبی در حال اجرا است.
هزینه های عملیات
4-12- براساس تدابیر درازمدت دولت مخارج عملیاتی از محل ذخایر مالی براساس هزینه های جانبی خالص (به یگان دیگر به جز هزینه های مانند حقوق پرسنل) پرداخت می شوند. این اولین عملیات بزرگ بود که هزینه های آن بر طبق اصول کامل حسابداری منابع و بودجه بندی محاسبه می شد و این امر چالش هایی را برای پرسنل امورمالی به وجود می آورد.
5-12- در اوایل مرحله طرح ریزی عملیاتی، نیازمندی های مخارج اضافی در برخی حوزه های شناسایی شدند که عبارت بودند از: تقویت تجهیزاتی نیازمندی های مبرم عملیاتی، افزایش برخی از سطوح موجودی لجستیکی، آموزش قبل از اعزام قراردادهایی برای زیر ساختارهایی مانند ارتباطات ماهواره ای و اجاره ناوگان های دربستی ترابری هوایی و دریایی.
6-12- همکاری و اتفاق نظر نزدیک میان وزارت دفاع و وزارت خزانه داری بر سر نیاز مندی های منابع عملیات، در فرآیند طرح ریزی آغاز شد و تاکنون نیز باموفقیت ادامه داشته است. صدر اعظم (تونی بر) گزارش بودجه خود را در نوامبر 2002 به مجلس عوام ارائه کرد که درآن مبلغی حدود یک میلیارد پوند در سال مالی 2-2-3-2 برای تضمین قابل دسترس بودن منابع جهت براوردن نیازهای فرامرزی و دفاعی در جنگ علیه تروریسم جهانی در نظر گرفتهشده بود. در ماه مارس 2003، نخست وزیر این رقم را به سه میلیارد پوند افزایش داد که در آن حمله نظامی به عراق و ارسال فوری کمک های بشردوستانه به مردم عراق مد نظر قرار گرفته بود.
7-12- آخرین برآورد انجام شده نشان می دهد که هزینه تجهیز و اعزام نیروهای انگلیسی به خلیج فارس بیش از 700 میلیون پوند بوده است. هزینه اصلی جنگ شامل مقادیر ع ظیمی از تجهیزات (از جمله سلاح های هدایت شونده، مهمات و بمب های هدایت شونده) و طیف عظیمی از سایر ذخایر ارسالی به خلیج میشود.
8-12- هزینه جنگ (از جمله هزینه علمیات رزمی تا 31 مارس 2003) 2/847 میلوین پوند (شامل 700 میلیون پوند فوق الذکر برای تجهیز و اعزام نیروها) بوده است. برآورد هزینه موجودی های مصرف شده زمان بیشتری خواهد گرفت. اما برآوردهای اولیه نشان می دهند که هزینه جبران خسارت حدود 650 میلیون پوند خواهد بود. این رقم پس از انجام برنامه بازرسی و نت دقیق تر خواهد شد. وزارت دفاع برای سال مالی 2003-204 در برآوردهای تکمیلی زمستانه خود مبلغ 2/1 میلیارد پوند دیگر را برای پوشش هزینه های احتمالی عملیات اختصاص داده است. این بودجه اصولاً هزینه عملیات بعد از جنگ و نیازمندی های مبرم عملیاتی مربوطه را پوشش خواهد داد. این بودجه شامل هزینه بازسازی توانایی و امکانات عملیاتی فوق الذکر وزارت دفاع نمی شود این ارقام و جمع کلی هزینه ها در جدول زیر ارائه شده اند.

03-2002
04-2003

میلیون پوند

هزینه های پرسنل نظامی و غیر نظامی
6/34
1/195
تدارکات رفاهی (به انضمام IT و ارتباطات)
6/83
2/77
تجهیزاتدفاع، ماشین آلات کارگاهی و خودروها
6/160
5/167
ترابری هوایی و دریایی
6/89
9/108
مصرف موجودی
2/170
2/242
استهلاک و خرابی دارایی های ثابت
9/73
1/83
نیازمندی های مبرم عملیاتی و سایر اقلام سرمایه ای
7/217
9/219

سایر هزینه ها (رفاه، سود/ ضرر مالی)
0/17
7/92
جمع
2/847
6/1187

پیوست A وقایع نگاری
1990
6 آگوست، در پی حمله عراق به کویت، شورای امنیت با صدور قطع نامه 661 عراق را متجاوز شناخت و از دولت عراق خواست تا هرچه سریعتر کویت را ترک کند.
29 نوامبر، قطع نامه 678 به نیروهای ائتلاف اجازه داد تا از هر امکانی برای پایان دادن به اشغال کویت توسط عراق استفاده کنند.
1991
16 ژانویه تا 28 فوریه با حمله نیروهای ائتلاف به نیروهای عراقی، آنان مجبور به عقب نشینی از کویت شدند.
6 آوریل، عراق با شرایط آتش بس قطع نامه 687 موافقت کرد و تعهد داد که تمام برنامه های تسلیحاتی خود را متوقف و به بازرسان سازمان ملل اجازه بدهد تا از مراکز تسلیحاتی آن بازرسی کنند.
15 می: اولین بازرسی ها از مراکز تسلیحاتی عراق آغاز شد.
1992
10 آگوست: منطقه پرواز ممنوع در شمال عراق برای محافظت از سکنه کرد ایجاد شد.
26 آگوست: منطقه پرواز ممنوع در جنوب عراق برای محافظت از مسلمانات شیعه ایجاد شد.
1995
15 آوریل: ایجاد برنامه نفت در برابر غذا با صدور قطع نامه 986 که به عراق اجازه داد تا از درآمد حاصل از فروش نفت تحت نظارت سازمان ملل برای خرید کالاهای اساسی استفاده کند.
1998
16 دسامبر: بازرسان آنسکام (UNSCOM) به دلیل نگرانی های امنیتی و فقدان هماهنگی با طرف عراقی، عراق را ترک کردند.
16 تا 19 دسامبر‍: عملیات روباه صحرا، بر علیه تسهیلات تسلیحاتی عراق.
1999
17 دسامبر: UNMOVIC جای UNSCOM را گرفت. عراق با باز هم مانع بازدید بازرسان از مراکز از مراکز مورد نظر شد.
2002
12 سپتامبر: پرزیدنت بوش به نقل از مشاور عالی سازمان ملل ابراز کرد صدام حسین به طور مرتب 16 مورد از قطعنامه های صادر شده سازمان ملل را نقض کرده است و خواهان ضلع سلاح عراق شد.
24 سپتامبر: دولت بریتانیا گزارش جامعی را از سلاح های کشتار جمعی عراق منتشر کرد. تونی بلر خواهان انجام اقدامات جدید برای مقابله با خطر بالقوه عراق شد.
8 نوامبر: شورای امنیت قطع نامه 1991 را در مورد لزوم همکاری عراق با بازرسان سازمان ملل و رعایت قطع نامه های شورا صادر کدر.
13 نوامبر: عراق به ظاهر نشان داد که از بازگشت بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل استقبال می کند و به شرایط قطع نامه 1441 عمل خواهد کرد.
18 نوامبر: آمریکا و چند کشور دیگر بر لزوم انجام اقدام نظامی بر علیه عراق تاکید کردند.
25 نوامبر‍: مجلس عوام بر سر قطع نامه 1441 به کشمکش کشیده شد. وزیر دفاع ابراز کرد که عملیات احتمالی در عراق در حال طرح ریزی است.
27 نوامبر: بازرسان از عراق خارج شدند.
7 دسامبر: عراق یک گزارش 12 هزار صفحه ای از نابودی سلاح های کشتار جمعی خود را به سازمان ملل ارائه کرد.
18دسامبر: وزیر دفاع انگلستان اقدامات بیشتری را برای آماده سازی نیروهای عملیات از جمله اجاره شناورها را انجام داد.
18 دسامبر: هانس بیلکس رئیس سابق بازرسان سازمان ملل به مجمع عمومی سازمان ملل گزارش داد که برای خلع سلاح کامل عراق به زمان بیشتری نیاز است. او ابراز کرد که گزارش او چند جدیدتری از گزارش نهایی آنسکام ندارد.
ژانویه 2003
7 ژانویه: وزیر دفاع دستور آماده باش 1500 نفر از نیروهای ذخیره را صادر کرد. تقویت گروه عملیاتی دریایی 2003 و تیپ سوم کماندویی نیز انجام شد.
16 ژانویه: بازرسان سازمان ملل کلاهک های شیمیایی را در یک بونکر جدید در عراق یافتند.
19 ژانویه: ترکیب نیروهای زمینی نهایی شد.
27 ژانویه: درس بلیکس و ال براده ای گزارشی از پیشرفت فعالیت های بازرسی تسلیحاتی را به شورای امنیت ارائه دادند که در ان به عدم همکاری مقامات عراقی با بازرسان تسلیحاتی اشاره شده بود.

پیوست B
عملیات عراق- نیروهای اعزامی از 19 مارس تا 30 سپتامبر 2003 نیروی دریایی سلطنتی انگلستان
گروه عملیاتی آبی- خاکی
شناور (نام)
نوع/ طبقه
تاریخ اعزام
هواپیماها/ سایر موارد
HMS ARK Royal
هواپیما بر (در نقش ناوهای هلی کوپتر)
11 ژانویه- 17 می
به همراه 4 فروند شناور king MK7 (849 NAS)، 5 کینوک (اسکادران 18 نیروی هوایی).
HMS OCEAN
هلی کوپتر بر
16 ژانویه-28 می
به همراه 10 فروند MK7 King (NAS 849)، 6 فروند Lynkx AH7 و چهار فروند Gazelle Ah1
HMS CHATMAN
ناوچه تندروی نوع 22
16 ژانویه- 18 آگوست
به همراه 2 فروند Lynx
HMS KENT
ناوچه تندروی نوع 23
5 ژوئن
به همراه 1 فروند Lynx
HMS MARLBOROUGH
ناوچه تندروی نوع 23
17 ژانویه- 8 آگوست
به همراه 1 فروند Lynx
HMS RICHMOND
ناوچه تندروی نوع 23
10 فوریه- 1 آگوست
به همراه 1 فروند Lynx
HMS SUTHERLAND
ناوچه تندروی نوع23
9 ژوئن-6 دسامبر
به همراه 1 فروند Lynx
HMS EDINBUG
ناوچه تهاجمی نوع 42
17 ژانویه- 28 می
به همراه 1 فروند Lynx
HMS LIVER Pool
ناوچه تهاجمی نوع 42
17 ژانویه- 20 آوریل
به همراه 1 فروند Lynx
HMS YORK
ناوچه تهاجمی نوع 42
17 ژانویه- 17می
به همراه 1 فروند Lynx
RFA SIR GALHAND
کشتی لجستیکی
15 ژانویه- 5 آگوست
به همراه 1 فروند Lynx
RFA SIR PERCIVALE
کشتی لجستیکی
15 ژانویه- 8 می
به همراه 1 فروند Lynx
RFA SIR TRSTAM
کشتی لجستیکی
15 ژانویه- 28می
به همراه 1 فروند Lynx

B
نام شناور
نوع/ طبقه
تاریخ اعزام
هواپیماها/ سایرموارد
HMS SPENDIO
تندرو
11 ژانویه- 17 جولای 2 ژوئن
زیردریایی تهاجمی اتمی
HMS TRIUMPH
Trafalgar
20 ژوئن 2002- 16 آوریل
زیردریایی تهاجمی اتمی
HMS TRUBULENT
Trafalgar

زیردریایی تهاجمی اتمی
گروه ضد مین
RFA SIR BEDIVER
کشتی پشتیبان عملیات مین روبی
10 سپتامبر- 28 می
–
RFA SIR TRISTRAM
کشتی پشتیبان عملیات مین روبی
28 می- آگوست
–
HMS ROEBUCK
کشتی آب نگاری
9 ژانویه
از قبل در منطقه بود
HMS BANGOR
کشتی ضد مین نوع Sandown
10 سپتامبر- 20 ژوئن
از قبل در منطقه بود
HMS BLYTH
کشتی ضد مین نوع Sandown
10 سپتامبر- 22 می
از قبل در منطقه بود
HMS BROCKLESBY
کشتی ضد مین نوع Hunt
10 سپتامبر- 20 ژوئن
از قبل در منطقه بود
HMS SANDOWN
شناور ضد مین نوع Hunt
10 سپتامبر- 22 می
از قبل در منطقه بود
HMS GRISBY
شناور ضد مین نوع Hunt
10 سپتامبر- 20ژوئن
از قبل در منطقه بود
HMS LEDBORY
شناور ضد مین نوع Sandown
20 ژانویه- 20 ژوئن
از قبل در منطقه بود
HMS SHOREHAM
شناور ضد مین نوع Sandown
20 ژانویه- 4 آگوست
از قبل در منطقه بود
یگان دوم ناوگان قواصی
–
24مارس- 4 آگوست
از قبل در منطقه بود
یگان سوم ناوگان قواصی
–
24 مارس-4 آگوست
از قبل در منطقه بود
ناوگان یگان یکم پشتیبانی
–
10 می- 12 آگوست
از قبل در منطقه بود
ناوگان یگان دوم پشتیبانی
–
26 نوامبر- 12 می
از قبل در منطقه بود

10 سپتامبر- 24 مارس
از قبل در منطقه بود

10 سپتامبر- 24 مارس
از قبل در منطقه بود

C-
BAY BAYLEAF
تانکر ناوگاون پشتیبانی
12 آوریل- 26 سپتامبر
به منطقه بازگشت
RFA BRAMMBELEAF
تانکر ناوگاون پشتیبانی
6 ژانویه-24اکتبر
–
RFA ORANGLEAF
تانکر ناوگاون پشتیبانی
2 فوریه- 28 می
–
RFA FORT AUSTIN
کشتی انباری ناوگان پشتیبانی
24 ژانویه-28 می
به همراه 4 فروند SEA King6
RFA FORT ROSALE
کشتی انباری ناوگان پشتیبانی
9 فوریه-28 می
–
RFA FORT Victora
تانک و کشتی انباری ناوگان پشتیبانی
18 ژانویه- 28 می
به همراه چهار فروند قایق Merlyn اعزامی از اقیانوس اطلس جنوبی
RFA GREY Rover
تانکر کوچک
30 ژانویه- 20 آوریل
–
FRA ORANGELEAF
تانکر پشتیبانی
2 فوریه-28 می
به همراه دو فروند SEA king6
RFA ORANGENCE
کشتی تعمیرات
30 ژانویه-11 آگوست
به همراه دو فروند SEAking
RFA ARGUS
کشتی بیمارستانی
15 ژانویه- 28 می
اعزامی از اقیانوس اطلس
RFA SEACRUSADER
کشتی باربری استراتژیک
5 فوریه-26 می
–
6 فروند کشتی اجاره ای تجاری
4 فروند از قایق های باربری توسط نیروهای ذخیره سرپرستی شدند.
قرارگاه های فرماندهی دریایی
فرمانده نیروی تفنگداران دریای انگلستان
فرمانده گروه عملیاتی آبی- خاکی
فرمانده اسکادران یکم ضد مین
اسکادران ای هوایی نیروی دریایی
تعداد هواپیما ها در جداول فوق ذکر شده
اسکادران 814 ام هواپیمایی نیروی دریایی
اسکادران 815 ام هواپیمایی نیروی دریایی
اسکادران 814 ام هواپیمایی نیروی دریایی
اسکادران 820 ام هواپیمایی نیروی دریایی
اسکادران 845 ام هواپیمایی نیروی دریایی
اسکادران 846 ام هواپیمایی نیروی دریایی
اسکادران 847 ام هواپیمایی نیروی دریایی
اسکادران 849 ام هواپیمایی نیروی دریایی
نیروهای ذخیره نیروی دریایی سلطنتی
نیروی های ذخیره اعزامی از مراکز آموزش ذیل:
HMS CAMBRIA (مالی)، HMS CALLIOPE (نیروکاسل و گتیزهد)، HMS CAROLINE (بلغاست)، HMS DALRIADA (گرینوک/ گلاسکو)، HMS EAGLET (لیورپول)، HMS FERRET (چیک ساندز)، HMS FLYCNGT-OX (بریستول)، HMS FORWARD (بیرمنگام)، HMS KINGALFERED (پورتس موث)، HMS PRESLDENT (لندن)، HMS SCOTIA (پلی موث) HMS WILFRID (نورف وود)، شاخه هوایی RNR در HMS HERON (یویلتون)
E-
نیروهای تفنگداران دریایی و کماندوهای سلطنتی
قرارگاه تیپ سوم تنفگداران دریایی سلطنتی
گردان چهلم سوم تنفگداران دریایی سلطنتی
گردان چهل و دوم تنفگداران دریایی سلطنتی
گروه پشتیبانی فرماندهی نیروهای پیاده شونده بریتانیا
تفگداران دریایی هنگ کماندویی لجستیک
پیاده نظام سلطنتی تیپ 29 کماندویی
تفنگداران دریایی سلطنتی اسکادران 53 تهاجمی
تفنگداران دریایی سلطنتی اسکادران نهم تهاجمی
مهندسان اسکادران سلطنتی کماندویی مستقل 59
مهندسان اسکادران سلطنتی کماندویی مستقل 131
مهندسان (داوطلب)
F
قرارگاه ها
قرارگاه گردان یکم زرهی و هنگ سیگنال
قرارگاه گردان سوم زرهی و هنگ سیگنال
قرارگاه گردان چهارم زرهی و اسکاداران های مربوطه
قرارگاه تیپ نوزدهم مکانیزه و اسکادران های مربوطه
قرارگاه تیپ صدو یکم لجستیک و اسکادران های مربوطه
قرارگاه تیپ صدو دوم لجستیک و اسکادران های مربوطه
سواره نظام سلطنتی
هنگ سوم سواره نظام سلطنتی
توپخانه لشکر زرهی سلطنتی
هنگ توپ خانه
سپاه یکم کوئین دراگون
سپاه سلطنتی اسکاتز دراگون
توپخانه سبک دراگون
نیزه داران سلطنتی کویش
هنگ یکم تانک سلطنتی (هنگ NBC مشترک)
هنگ دوم سلطنتی
سواره نظام سلطنتی
G
هنگ سلطنتی توپخانه
هنگ هفتم چترباز توپخانه سلطنتی
هنگ پنجم توپخانه سلطنتی
هنگ دوازدهم توپخانه سلطنتی
هنگ بیست و ششم توپخانه سلطنتی
هنگ سی و دوم توپخانه سلطنتی
هنگ چهلم توپخانه سلطنتی
هنگ چهل و هفتم توپخانه سلطنتی
گردان سیصدو ونود و پنجم دفاع هوایی (نیروهای داوطلب)
سپاه مهندسین سلطنتی
قرارگاه دوازدهم تیپ مهندسی (پشتیبانی هوایی)
هنگ بیست و سوم مهندسی
هنگ بیست و هفتم مهندسی هفتم مهندسی
هنگ سی و دوم مهندسی (انهدام مهمات)
هنگ سی و ششم مهندسی
هنگ سی و هشتم مهندسی
هنگ سی و نهم مهندسی
هنگ چهل و د.وم مهندسی (زمین شناسی)
تیم 529 ویژه مهندسان سلطنتی (پشتیبانی هوایی)
تیم 64 متخصصین نیروی فعالیت های نظامی
گروه امور مدنی
اسکاردان 131 کماندویی مهندسان سلطنتی (داوطلب)
واحد 412 مهندسین نیروی آبی- خاکی سلطنتی (داوطلب)
H
سپاه سلطنتی مخابرات
هنگ دوم مخابرات
هنگ دهم مخابرات
هنگ چهاردهم مخابرات
هنگ بیست و یکم مخابرات
هنگ سی مخابرات
تیم سلطنتی پشتیبانی سیستم های مخابراتی
تیم پشتیبانی سیستم های تاکتیکی رایانه ای نیروی زمینی
پیام نظام
گردان یکم سپاه ایرلند
گردان یکم هنگ سلطنتی
گردان یکم هنگ پادشاهی
گردان یکم پیاده نظامی سبک
گردان دوم پیاده نظام سبک
گردان یکم مرزبانان سلطنتی اسکاتلند
گردان یکم تیپ سلطنتی ایرلند
گردان یکم تیپ لانکشایر
گردان یکم تیپ و لینگتون
گردان یکم تیپ سلطنتی های لند
گردان یکم تیپ چترباز
گردان سوم چترباز
گردان یکم کت سبزهای سلطنتی
تیپ تاین تیز
تیپ شرق انگلستان
گردان چهارم تیپ چترباز (داوطلب)
گروهان رنجر (گروهان شانزدهم هنگ دفاعی تهاجم هوایی)
I
سپاه هوایی نیروی زمینی
هنگ های سوم و چهارم سپاه هوایی نیروی زمینی
سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ یکم پشتیبانی عمومی سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ دوم پشتیبانی نزدیک، سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ سوم پشتیبانی نزدیک، سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ چهارم پشتیبانی عمومی، سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ ششم آماد، سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ هشتم ترابری، سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ نهم آماد، سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ دهم ترابری، سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ یازدهم تخریب و خشتی سازی بمب، سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ سیزدهم پشتیبانی تهاجم هوایی، سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ هفتم بندری و دریایی، سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ بیست وسوم مهندسی استحکامات، سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ بیست و چهارم، سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ بیست و هفتم ترابری، سلطنتی لجستیک
هنگ بیست و نهم، سلطنتی لجستیک
گروهان چهل و هفتم، سپاه سلطنتی لجستیک
اسکادران یکصدم مهندسی استحکامات
اسکادران 132 آماد هوایی، سپاه سلطنتی لجستیک
هنگ 165 بندری و دریایی، سپاه سلطنتی لجستیک (داوطلب)
هنگ 166 آماد، سپاه سلطنتی لجستیک (داوطلب)
یگان 446 لژیون لجستیک، کمک به نیروهای مسلح آمریکا
یگان 496 لژیون لجستیک، گروه پشتیبانی جابجایی سپاه سلطنتی
لجستیک (داوطلب)
گروه یکم پیک پستی (میل هیل)
101 قلاده سگ آموزش دیده نظامی
سپاه پزشکی نیروی زمینی سلطنتی
هنگ یکم پشتیبانی نزدیک پزشکی
هنگ سوم پشتیبانی نزدیک پزشکی
هنگ چهارم نزدیک پزشکی
هنگ پنجم نزدیک پزشکی
هنگ شانزدهم نزدیک پزشکی
واحد 33 بیمارستان صحرایی
واحد 34 بیمارستان صحرایی
واحد 202 بیمارستان صحرایی
اسکادران 416 آمبولانس زرهی صحرایی
مهندسین سلطنتی برق و مکانیک
گردان دوم و سوم مهندسان سلطنتی برق و مکانیک
گردان هفتم تهاجمی هوایی، مهندسی سلطنتی برق و مکانیک
پلیس نظامی سلطنتی
هنگ های یکم، دوم، سوم و چهارم و پنجم پلیس نظامی سلطنتی
واحد مهندسی استحکامات گروهان 101 دفتر قضایی پلیس نظامی سلطنتی
گروهان 156 قضایی نظامی سلطنتی
سپاه اطلاعات
تیپ یکم اطلاعات نظامی
گردان های یکم، دوم، سوم و چهارم اطلاعات نظامی
گروه پانزدهم عملیات روانی

خدمات آتش نشانی دفاعی
سرویس آتش نشانی دفاعی (نیروی زمینی)
L (تجهیزات)
سیتسم های رزمی زمینی
تانک چلنجر 2 (Challenger 2)
116
فروند
خودروی تعمیراتی زرهی تانک چلنجر 2
26
دستگاه
زره پوشش (نفر به زرهی)
140
دستگاه
زره پوش (خودروی فرماندهی)
27
دستگاه
زره پوش (خودروی تعمیرات)
46
دستگاه
خودروی شناسایی رزمی- نوع Scimitar
66
دستگاه
خودروی NBC فوخس (Fuchs)
12
دستگاه
توپخانه و پدافند هوایی

توپ خودکششی AS 90
36
اراده
زره پوش
26
دستگاه
خودروی شناسایی رزمی- مدل استرایکر
12
دستگاه
توپ سبک 105 میلی متری
36
اراده
سکوی تعمیرات
3
عدد
سکوی فونیکس
4
عدد
خودروی هوایی فونیکس
89
عدد
هلی کوپترها

Gazelle
16
فروند
Lynx
18
فروند
Chinoot
11
فروند
Puma
7
فروند
Sea king
10
فروند
تجهیزات مهندسی
خودروی زرهی چیفتن مهندسی سلطنتی(لایه جبری)
12
دستگاه
خودروی زرهی چفتن مدل لانچینگ بریج
12
دستگاه
حفاظ
10
عدد
تراکتوری رزمی مهندسی
24
دستگاه
خودروی پانتون M3
30
دستگاه
تجهیزات پل شناور BR90
4

ترابری و جابجایی

سیستم بارگیری و تخلیه قفسه ای قابل حمل (DROPS)
464
عدد
تریلر DROPS
149
دستگاه
خودروی سبک حاصل تجهیزات (LET)
24
دستگاه
تریلر LET
24
دستگاه
خودروهای سنگین حامل تجهیزات (HET)
60
دستگاه
خودروهای سوخترسان و بارکش
60

مخزن سوخت
162
عدد
کمپرسی آب رسان
7
دستگاه
کانتینر بر ویژه مناطق ناهموار
8
دستگاه
تجهیزبات حمل کانتینر در مناطق ناهموار
15
دستگاه
خودروی امداد 6*6
93
دستگاه
آمبولانس جبهه
173
دستگاه

N نیروی هوایی سلطنتی
نام اسکادران
پایگاه
نوع هواپیماهای یگان
تاریخ اعزام
اسکادران یکم (F)
RFA Cottesome
Harrier GR7
23 فوریه-6 می
اسکادران دوم (AC)
RFA Marham
Tornado GR4/4A
19 فوریه- 16 آوریل
اسکادران سوم (F)
RFA Cottesoma
Harrier GRY
9 مارس-18آوریل
اسکادران چهارم (AC)
RFA Cottesoma
Harrier GRY
23 فوریه-8 می
اسکادران ششم
RFA Coltishall
Jaguar GR3A
در ترکیه-31 مارس
اسکادران نهم (B)
RFA Lossiemouth
Tornado G4
28 ژانویه-23آوریل، 30 سپتامبر
اسکادران سیزدهم
RFA Marham
Tornado GR4/4A
16 آوریل- 19 ژوئن
اسکادران چهاردهم
RFA Lossiemouth
Trando GR4
1 آگوست-29 سپتامبر
اسکادران سی و یکم
RFA Marham
Trando GR4
1 ژانویه- 29 آوریل
اسکادران چهل و یکم (F)
RFA Coltishall
Jaguar GR 3A
در ترکیه- 31 مارس
اسکادران چهل و سوم (F)
RFA Leuchars
Tornado F3
8 فوریه- 18 آوریل
اسکداران 617
RFA Lossiemouth
Tornado GR
6 فوریه- 23 آوریل
اسکادران پنجاه و چهارم (F)
RFA Coltishall
Jaguar GRA
در ترکیه 31 مارس
اسکادران 111 (F)
RFA Leuchary
Trnado F3
8 فوریه
هواپیماهای پشتیبانی
اسکادران هشتم
RFA Waddington
هواپیماهای رادار هوایی E-30
28 فوریه- 20 ژوئن
اسکادران دهم
ریزنورتون
هواپیماهای ترابری و سرفترسان 10- VC
1 مارس
اسکادران بیست و سوم
ودینگتون
رادار هوایی E-3D
28 فوریه-20 ژوئن
اسکادران بیست و چهارم
لینهم
هواپیمای ترابری C130J
3 مارس
اسکادران سی ام

هواپیمای ترابری C130J
14 ژانویه
اسکادران سی دو دوم سلطنتی
نورفولت
هواپیمای فرماندهی HS125

اسکادران سی و نهم
مارهم
هواشناسایی نوع کانبرا PR9

نام اسکادران
پایگاه
نوع هواپیما/ یگان
تاریخ اعزام
اسکادران چهل و هفتم
لینهم
ترابری C130 K
3 مارس
اسکادران پنجاه و یکم
ودینگتون
شناسایی نمورد R1
1 مارس- 26 مارس
اسکادران هفتادم
لینهم
ترابری C130K
3 مارس
اسکادران نود ونهم
بریزنورتن
ترابری C17
16 ژانویه
اسکادران 101
بریزنورتن
هواپیمای ترابری و سوخته سان VC-10
1 مارس
اسکادران 120
کین لوس
شناسایی نمرود MR2
4 مارس
اسکادران 201
کین لوس
شناسایی نمرود MR2
4 مارس
اسکادران 206
کین لوس
شناسایی نمرود MR2
4 مارس
اسکادران 216
بریز نورتن
هواپیمای تانکر تری استار
22 فوریه

هلی کوپتر پشتیبانی
اسکادران هفتم
اودی هم
هلی کوپتر Chinnol
8 فوریه- 28 ژانویه
اسکادران (B) 18
اودی هم
هلی کوپتر Chinnol
8 فوریه-12 ژوئن
اسکادران (B) 27
اودی هم
هلی کوپتر Chinnol
8 فوریه- 8 اکتبر
اسکادران (B) 33
بنسون
هلی کوپترهای Puma
8 فوریه- 8 می

پشتیبانی زمینی
اسکادران یکم هنگ نیروی هوایی
نست ماگان
محافظت نیرو
3 نیرو- 11 می
اسکادران دوم هنگ نیروی هوایی
هانینگتون
محافظت نیرو
28 دسامبر- 26 آوریل
اسکادران پانزدهم هنگ نیروی هوایی
هانینگتون
محافظت نیرو
22 جولای

P
نام اسکادران
پایگاه
نوع هواپیما/ یگان
تاریخ اعزام
اسکادران شانزدهم هنگ نیروی هوایی
هانینگتون
دفاع زمین به هوا
21 فوریه- 2 می
اسکادران بیست و ششم هنگ نیروی هوایی
ودینگتون
محافظت نیرو
29 آوریل- 1 اکتبر
اسکادران بیست و هفتم هنگ نیروی هوایی
هانینگتون
هنگ مشترک NBC
2 فوریه- 21 ژوئن
اسکادران سی و چهارم هنگ نیروی هوایی
لی مینگ
محافظت نیرو
31 ژانویه-26 آوریل
اسکادران پنجاه و یکم هنگ نیروی هوایی
آکس بریج
یگان مشترک هلی کوپتری
15 فوریه- 7 می
اسکادران شصت و سوم
لوسی مدث
یگان مشترک هلی کوپتری
15 فوریه- 12 می

1- Operation in Irag- First Reflections
2- Ministry of Defence (MOD)
3- Shap Judgments
4- Methodlogy
5- Urgent Operational Requirements
6- Task- Specific Equipment
7- Spearhead Battalion Group
8- 16 Air Assaukt Brigade
9- Linear Transition
10- Notice to Move
11- Pre- deployment phase
12- Lead- Times
13- Critical Assets
14- Re- allocation
15- Logistics Operations
16- Defence Logistics
17- Permanet Joit Headquarters
18 – Permanent Jiint Headquaters
19- Challenger2
20- Shallow water
21 – Strategic Defence Review
22- Command and Control
23- Communications and Information system
24- 2003 Doctrine uhite pper
25- Command fafer No.6041, Delivering security in a changing Word" 11 Dec.2003.
26- Gateway
27- Interfaces
28 – Royal Navy
29- HYDROGRAPHIC
30- UK Hydrographic office
31- Sea Fox
32- Defence Science and Trchnology Labratory
33- Canni balisation
34- Defence Transport and Movements Agency
35- Re- Supply
36- Total Asset Visibikity
—————

————————————————————

—————

————————————————————

2