تارا فایل

طراحی باغ ویلای مسکونی با رویکرد باغ ایرانی



فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده
مقدمه
بیان مسئله
ضرورت طرح
اهداف طرح
فصل اول: مطالعات پایه
1-1-بخش اول:تعاریف
1-1-1-مفهوم خانه
2-1-1-مفهوم سکونت
3-1-1-مفهوم مسکن
4-1-1-مفهوم باغ ایرانی
2-1-بخش دوم: پیشینه تحقیق
1-2-1-پیشینه خانه سازی
2-2-1-مسکن مطلوب
3-2-1-عوامل کلی موثر بر مطلوبیت مسکن
4-2-1-سیری در تحول خانه از دیروز تا امروز
نتیجه گیری
1-2-2-1-پیشینه باغ سازی
2-2-2-1- دوران باغسازی
3-2-2-1-پیشینه باغ سازی در ایران
4-2-2-1-الگوی باغ ایرانی
5-2-2-1-تقسیم بندی انواع باغهای ایرانی
6-2-2-1-تقسیم بندی انواع باغ با توجه به کارکرد اصلی باغ
نتیجه گیری

فصل دوم: مطالعات تکمیلی
مقدمه
1-2-بخش اول: استاندارد های مسکونی
2-2-بخش دوم: عناصر موجود در باغ ایرانی
1-2-2-اصول طراحی معماری باغ ایرانی
فصل سوم: مطالعات تطبیقی
1-3-خانه باغ یزد
2-3-ویلای مسعودی در شیراز
3-3-ویلای افشاریه در کرج
4-3- ویلای تریبلکس مدرن
5-3- ویلای لوکس تابستانی در سنگاپور
فصل چهارم: مطالعات زمینه
مقدمه
1-4-بخش اول: موقعیت طبیعی جغرافیای ایران
سیمای خراسان
مختصات جغرافیای
مشخصات اقلیمی نیشابور
تابش خورشید و تاثیرات آن بر درجه حرارت
دما، رطوبت، هوا
ویژگی های منتج از مطالعات اقلیمی
2-4-بخش دوم: بررسی و تحلیل سایت
معرفی مکان طرح
دسترسی ها
بافت مسکونی مجاور
نقشه هوایی سایت
دید به سایت
دلایل انتخاب سایت
برنامه فیزیکی طرح
3-4-بخش سوم: ایده های مطرح شده جهت طراحی مجموعه
شکل گیری خطوط اولیه
اتودهای حجمی اولیه
اتودهای اولیه
4-4-بخش چهارم: نقشه هاو مدارک طرح
منابع و ماخذ

فهرست جداول
عنوان صفحه

1-1-معنای باغ از دیدگاه برخی از نویسندگان-منبع(قبادی تبار، مریم(1394))
2-1-دوران باغ سازی- منبع(قبادی تبار، مریم(1394))
3-1-تقسیم بندی باغ های ایرانی با توجه به خصوصیات کالبدی-منبع( منافزاده و نجفی1391،223-21 ).
4-1-تقسیم بندی باغ های ایرانی با توجه به خصوصیات کالبدی-منبع( منافزاده و نجفی1391،223-21 ).

فهرست نمودار
عنوان صفحه

نمودار1-2- عناصر موجود در باغ ایرانی-منبع(قبادی تبار،مریم،(1394)).
نمودار2-2- راهکارهای دستیابی به آسایش و تفکر در باغ های ایرانی-منبع(قبادی تبار،مریم،(1394)

فهرست اشکال
عنوان صفحه

تصویر1-1-باغ فین کاشان- منبع(حیدرنتاج،1387)
تصویر2-1-مجموعه باغ های بهشهر؛ عکس هوایی سال 1325، سازمان نقشه برداری کشور
تصویر3-1-باغ پاسارگاد- منبع( 1990 ( stronach
تصویر4-1-قصرخسرو شیرین-منبع( علایی،70،1391)
تصویر5-1-طرح باغی در سمرقند که شاید همان گل سرخ باشد-منبع(ویلبر67،1384)
تصوبر6-1-باغ فین کاشان-منبع(خوانساری و همکاران84،1380)
تصویر7-1-باغ هشت بهشت-منبع(حکمت کهن، منظر جدید، موزه هنرهای معاصر تهران)
تصویر8-1-باغ جهان نما-منبع(نعیما،1392)
تصویر9-1- کوشک در انتهای باغ-منبع( لیتکوهی1389، 34-33 )
تصویر10-1-کوشک در یک سوم بالایی باغ-( لیتکوهی1389،34-33 ).
تصویر11-1- کوشک در مرکز باغ-منبع( لیتکوهی، 1389، 34-33 ).
تصویر12-1- کوشک و حیاط خلوت-منبع( لیتکوهی، 1389، 34-33 ).
تصویر1- 3 تا 10-3- خانه باغ یزد-منبع(چیدانه)
تصویر11-3 تا15-3- ویلای مسعودی در شیراز منبع(چیدانه)
تصویر16-3 تا 24-3-ویلای افشاریه کرج، با اهام از باغ ایرانی- منبع(چیدانه)
تصویر25-3 تا 30-3- ویلای تریبلکس مدرن -منبع(چیدانه)
تصویر31-3 تا 36-3- ویلای لوکس تابستانی در سنگاپور-منبع(چیدانه)
تصویر1-2-دیاگرام ارتباطی ورودی-منبع(نگارنده)
تصویر2-2-دیاگرام ارتباطی آشپزخانه-منبع(نگارنده)
تصویر3-2-دیاگرام ارتباطی اتاق خواب-منبع(نگارنده
تصویر4-2-دیاگرام ارتباطی نشیمن-منبع(نگارنده)
تصویر5-2-دیاگرام ارتباطی پذیرایی-منبع(نگارنده)
تصویر6-2-دیاگرام ارتباطی توالت-منبع(نگارنده)
تصویر7-2-دیاگرام ارتباطی حمام-منبع(نگارنده)
تصویر8-2-دیاگرام ارتباطی حیاط-منبع(نگارنده)
تصویر9-2-دیاگرام ارتباطی پارکینگ-منبع(نگارنده)
تصویر10-2-دیاگرام ارتباطی پارکینگ-منبع(نگارنده)
تصویر1-4-نقشه ایران و استان خراسان رضوی-منبع(نگارنده)
تصویر2-4-سیستم حرکت و جهت باد -منبع(نگارنده)
تصویر3-4-جهت حرکت و چرخش خورشید -منبع(نگارنده)
تصویر4-4-نقشه هوایی نیشابور-منبع(نگارنده)
تصویر5-4-نقشه هوایی نیشابور-منبع(نگارنده)
تصویر6-4-نقشه هوایی نیشابور-منبع(نگارنده)
تصویر7-4-نقشه هوایی سایت-منبع(نگارنده)
تصویر8-4-هوایی سایت-منبع(نگارنده)
فهرست نقشه ها
عنوان
سایت پلان
ایدئوگرام
طبقه منفی یک
طبقه همکف واحد شماره یک
طبقه مثبت یک واحد شماره یک
طبقه همکف واحد شماره دو
طبقه مثبت یک واحد شماره دو
طبقه همکف واحد شماره سه
طبقه مثبت یک واحد شماره سه
طبقه همکف واحد شماره چهار
طبقه مثبت یک واحد شماره چهار
نما درب اصلی مجموعه
نما شمال مجموعه
نما برش A-A
نما شرقی واحد شماره دو
برش B-B واحد شماره سه
پرسپکتیو خارجی
پرسپکتیو حیاط خصوصی
پرسپکتیو نشیمن
پرسپکتیو گودال باغچه

چکیده :
بشر از ابتدای خلقت، زندگی خود را در طبیعت آغاز کرده و عناصر طبیعی و اثرات فرحبخش باغ در باور ها و فرهنگ عامه مردم از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است. نیاز انسان به طبیعت نیازی است انکار ناپذیر، تاریخ باغ سازی نشان می دهد که توجه به باغ و باغ سازی در فرهنگ ها و تمدن های مختلف از جایگاه ویژه ایی برخوردار بوده است. هنرمند یا معمار این باغ ها با بکارگیری این عناصر ظاهرا چند هدف را مد نظر داشته، شاید فضایی عمومی جهت رفاه، تفریح و آسایش ایجاد نماید یا اندیشمندانه این عناصر را در باغ نشانده تا بتواند فضایی آرمانی را تداعی کند، فضایی که یادآور بهشت باشد.
مسکن نیز به عنوان اولین جایگاه خانواده و برقرار کننده ارتباط مناسب بین اعضای آن؛ با مسئله مطلوبیت فضایی روبرو است.
از جمله ؛ بهره مندی از پتانسیل های مفهوم عمیق باغ ایرانی و عناصر تعریف کننده آن است.
که در این پروژه سعی بر آن است که بر اساس اصول و سلسله مراتب باغ ایرانی این مجموعه باغ ویلای مسکونی طراحی شود.
مقدمه:
انسان کاشف طبیعت و عامل برقراری تداوم و پایداری بقا و عاملی د رتجلی امکانات و استعدادهای نهائی طبیعت شناخته شده و اوست که با تصور در طبیعت رازهای نهانی خود را آشکار ساخته و گه گاه از چهره به ظاهر خصمانه و شرارت آلودش، زیبایی و صمیمیت می تراود.
دراین فلسفه روابط انسان و طبیعت به صورت یکپارچه مشاهده می شود و انسان جزئی جدا نشدنی از طبیعت و نه حاکم مافوق آن است، طبیعت کلیت و مظهر تجلی وجود است. مقام خاص و مقدسی دارد و در آن همه چیز در حالت نظم و تعادل قرار دارد. در باغ این طبیعت از پیش اندیشیده رابطه انسان و طبیعت در نهایت هماهنگی است. باغ به کمک اشکال منظم هندسی رابطه میان طبیعت و دنیای درونی تصور می شود(طلایی نژاد1383) ملاک های ارزش گذاری در ذهن انسان، معیارهای معنا گرا و مفهوم ساز هستند.
حقایق و وقایع بی شماری که در ماوراء درک بشر قرار دارند انسان را وا می دارد تا برای بیان اندیشه ها و مفاهیمی که فهم و توصیف کلامی آن ها مشکل است، نظام های گوناگون با عنوان نشانه ها و نماد ابداع کند. بی گمان یکی از نیکوترین جلوه های صورت و معنا، برآمده از باورهای ایرانیان، باغ ایرانی است.
شناخت باغ و ویژگی هایی که هریک از عناصر آن به همراه دارد، به شناخت نمادگرایی از طبیعت منتهی می شود(سجودی، 1387).
خانه که شاید یکی از ابتدایی ترین و اصلی ترین گونه های معماری باشد و شاید بتوان پذیرفت معماری با "خانه" و سرپناه آغاز شده است. جستجو برای یافتن و سپس تلاش برای شکل دادن و ساختن سرپناه، از بسیاری از فرم های دیگر معماری قدیمی تر و حیاتی تر است. که میتوان ابتدایی ترین مامن های انسانی را نیز بخواسته از طبیعت و در بستر آن مشاهده کرد که با گذشت سالهای متمادی ساختار آن به ظاهر و در کالبد تغییرات بیشماری داشته است، اما اصل انکار ناپذیری که همواره مطرح است مفاهیم ثابت و بدون تغییری است که همیشه از عناصر مورد استفاده در معماری بوده اند.
تلفیق مفهوم سکونت و باغ امری است با سابقه دیرینه که توانسته اسباب فراغت را در خانه فراهم سازد و و عاملی مهم در مفهوم مطلوبیت فضا(خانه) گردد.
در گذشته در نیشابور باغ های باشکوه و دل انگیزی وجود داشته است که امروزه جزیی از میراث تاریخی محسوب می شوند که با افزایش جمعیت روز افزون و توسعه آپارتمان نشینی کمتر شاهد این نوع از معماری طبیعت هستیم؛ چه بسا که در گذشته استراحت و فراغت در باغ ها یکی از سرگرمی های مردمان گذشته را تشکیل می داده است.
بیان مسئله
بشر از ابتدای خلقت، زندگی خود را در طبیعت آغاز کرده و عناصر طبیعی و اثرات فرح بخش در باورها و فرهنگ عامه مردم از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است. امروزه با صنعتی شدن جوامع بشری و رابطه رو به زوال انسان و طبیعت، نگرانی جدی در رابطه با مسایل روحی و جسمی انسان مطرح است، روند زندگی شهر نشینی و صنعتی بر تمام فرآیندها فیزیولوژیکی، جسمی انسان اثرات منفی گذاشته است و بسیاری از مشکلاتی که انسان در زمینه اضطراب، افسردگی و خستگی روانی دارد از نبود ارتباط با طبیعت نشات می گیرد.
طراحی مجموعه باغ ویلای مسکونی ایده گرفته شده از الگوی باغ ایرانی می باشد.
باغ ایرانی از روزگار دیرین در فرهنگ و تمدن ایرانی اهمیت و جایگاه مهمی داشته و یکی از مفاهیم بنیادین مباحث اجتماعی، فرهنگی و طبیعی این سرزمین به شمار می رفته است(بانی مسعود 1390) مفهوم باغ حس مکان را بازتاب می دهد، باغ به صورت فضایی تعریف می شود که بازتاب تمام وکمالی از عالم را در خود دارد.
این مفهوم که نظم و هماهنگی را پرورش می دهد شاید به وسیله ی اعداد، هندسه، رنگ و ماده ملموس تر بیان شود(اردلان و بختیار1380) در اینجا نیز باید به اصول معماری باغ نیز نگاهی انداخت می توان گفت، باغ ایرانی مزین به نظم و تناسب برخوردار از حرمت و محرمیت؛ منزه از بیهودگی و افراط و تفریط، موظف به کارآیی و سوددهی، مساعد با قناعت و صرفه جویی و مجهز به پایداری است.
یکی از اهداف کلی باغ همنشینی با طبیعت است، که به صورت کششی در نهاد انسان ها وجود دارد. زندگی شهر نشینی انسان را از طبیعت جدا می کند، پروژه حاضر سعی بر این دارد که اصول و شاخص های اصلی و نیز الگوی باغ ایرانی را در باغ ویلای مسکونی مورد توجه قرار دهد و انسان را دعئت به طبیعت کند(دانش 1368).
ضرورت طرح
نگرش به مقوله مسکن نه بعنوان سر پناه و محل سکونت بلکه بعنوان مامنی که در انسان ایجاد آرامش . انگیزه ، روحیه و نشاط می کند و در روح و روان او دگرگونی و تحول بوجودمی آورد یک امر اجتناب ناپذیر است . از طرفی نیاز انسان به طبیعت نیازی است انکار ناپذیر که بهره مندی از عناصر آن امری ممکن است تا در تحقق اهداف سکونتگاه های ویلایی از ان بهره جست؛ باغ ایرانی و مفاهیم و مصادیق آن در این پروژه همراه با هنرمعماری که بعنوان تجسم بخش چنین فضایی نقش بسزایی دارد به یاری یکدیگر آمده اند تا در این مقوله که از دیرباز پیوسته ذهن مرابه کنکاش در جهت دستیابی به یک الگوی منسجم ، مناسب و کارآمد در رابطه با مسکن مشغول کرده بود هدف طراحی باغ ویلای مسکونی با بهره گیری از معماری باغ ایرانی امکان پذیر گردد؛ لذا موضوع در رساله خویش را به این مقوله اختصاص دادم و امیدوارم که با یاری خداوند متعال و مساعدت و همفکری اساتید بزرگوار و همت خویش بتوانم گامی بلند در این رابطه بردارم. .
اهداف طرح
اهداف آرمانی
1.طراحی فضایی دارای آسایش، آرامش، تنوع، شادمانی، پرواز خیال با به کارگیری صحیح عناصر باغ ایرانی
اهداف کلی
1.هویت و اصالت معماری ایرانی
2.بهره گیری از عناصر باغ ایرانی
3.ایجاد بستری مطلوب برای زندگی همراه با آرامش ناشی از همنشینی با طبیعت

فصل اول
مطالعات پایه

بخش اول :تعاریف
1.مفهوم خانه
خانه: اطاق، بیت، از متون قدیم برمی آید که "خانه" و "سرای" با هم فرق دارند. خانه به معنی اتاق است و سرای به معنی حالیه خانه دار عربی یعنی مجموعه محوطه ای که شامل اطاق ها و حیاط ها و غیره است. جائیکه در آن زیست می کنند …لغت نامه معین
خانه: آن جائی که در آن آدمی سکنی می کند. سرا، منزل، مستقّر ….لغت نامه دهخدا
خانه: سرپناهی است که آدمی در آن زندگی می کند و جائی است که در آن از پدیده های بومی (طبیعی) مانند تابش خورشید، باد و بارشهای آسمانی هم بهره گرفته می شود و هم در پناه است. واژه خانه در گذشته به آنچه امروز (اتاق) می گوییم، گفته می شده. و آنچه که امروزه "خانه" می گوییم سرا نامیده می شده است. هنور در برخی گویشها، به ویژه در روستاها به اتاغ، خانه می گویند و در نیمروز (جنوب) ایران به خانه ای با چند اتاغ "خانه سرا" گفته می شود. در روزگار باستان خانه ها کوچک و کمابیش دارای یک اندام یا اتاغ بوده اند. خوابیدن و زندگی و آشپزی و کارهای دستی و… هم در یک جا انجام می شده است. تا اینکه کم کم کاربریهای گوناگون در خانه، اندامهای ویژه ای برای خود یافتند:
پیشخان، درگاه، درآیگاه، دالان، دهلیز، هشتی، میاندر، سه دری، پنج دری، هفت دری، تالار، گوشوار، تهرانی. تنبی، ارسی، پستو، ایوان، سرسرا، سرداب، بالاخانه، مهتابی، آشپزخانه، آبریزگاه، انبار، باره بند، میانسرا، سرابستان.فرهنگ مهرازی ایران
خانه برپا داشتن و در خانه زیستن امری است فنی، علمی و اجتماعی که داده ها و پدیده های مختلفی در شکل گیری اش دخالت دارند، پدیده هایی که بی توجه به آنها خانه مفهومی نخواهد داشت. بر این اساس، مفهوم خانه را میتوان در سه گستره مورد بررسی قرار داد:
خانه در گستره ساختمانی به مفهوم یک ساختمان با تمام شرایط و مشخصات فنی لازم،
خانه در گستره کاربردی به مفهوم مکان زندگی که انسان واحد اندازه گیری و نقطه مرکزی احساس هایش می باشد. خانه در گستره اجتماعی به مفهوم خانواده و نمایانگر تصور نمادینی که واحد اندازه گیری و مرکز یا نقطه عطفش به شکل هسته اجتماعی درآمده است.
معماران و صاحب نظران گوناگون تعاریف متنوعی از خانه ارائه کرده اند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
خانه جائی است که ساکنان آن احساس ناراحتی نکنند و اندرون خانه یا جائی که زن و بچه زندگی می کنند می بایست تنوع زیادی داشته باشد تا خستگی احساس نشود.(کریم پیرنیا)
خانه پوششی است که در تطابق با برخی از شرایط رابطه صحیحی را بین محیط خارج و پدیده های زیستی انسان برقرار می سازد. در خانه می بایستی که فرد یا یک خانواده زندگی کند. یعنی اینکه بخوابد، راه برود، دراز بکشد، ببیند و فکر کند (لوکوربوزیه).
خانه برای ساکنانش مرکز جهان است و برای محله¬ای که در آن جای گرفته است، شاخص ترین بنا در تحکیم مکان به شمار میرود (مور).
خانه در درجه اول یک نهاد است و نه یک سازه و آن نهاد برای مقاصد بسیار پیچیده ای بوجود آمده است. احداث یک خانه پدیده ای فرهنگی است و شکل و سازمان آن به شدت تحت تاثیر فرهنگی است که برای تعلق دارد (راپاپورت).
خانه فضایی است مورد استفاده گروه کوچکی از انسان ها که در کوچکترین نظام اجتماعی یعنی خانواده گنجانده شده اند. بنابراین یکی از مهم ترین ویژگیهای خانه خصوصی بودن آن می باشد. خانه نقطه شروع و ختم فعالیت های روزانه می باشد. صبح ها ، حرکت از خانه آغاز می شود و شامگاهان مجدداً به خانه ختم می گردد و تنها در خانه است که فرد سکون و آرامش موردنیاز پس از کار و فعالیت روزانه را بدست می آورد. خانه مبدا دنیای پیرامون ما نیز به حساب می آید. ما همواره فواصل را در محله یا محیط اطراف محل سکونت خود نسبت به خانه مان می سنجیم. خانه به دو صورت در خدمت انسان قرار می گیرد. به او پناهگاهی می دهد که بتواند آسایش را در درون آن احساس کند و در آرامش به سر ببرد و دیگر اینکه حکم نقطه عطف فعالیت های او را در جهان داشته باشد. بدیهی است که این دو کارکرد لازم و ملزوم یکدیگرند. تنها آن زمانی که خانه حس تعلق و ایمنی را خلق کند انسان آن قدرت درونی را که برای به حرکت درآمدن نیاز دارد به دست می آورد…..کریستین نوربرگ شولتز
نقطه ای است ثابت که شکل محیطی مفروض را به "مکان مسکون" تغییر می دهد. خانه با مطرح شدن به عنوان پیکره ای معمارانه در محیط، هویت ما را محرز کرده و امنیت را بر ما ارزانی می دارد و سرانجام هنگام پای نهادن به خانه به "آسایش" دست می یابیم. برای داشتن احساس در حانه بودن، یعنی آسایش، بایستی به این وابستگی غنیمت بخشید و آنرا قابل لمس ساخت. خانه می باید خلق و خوی آن فعالیت هایی را که در درونش جریان می یابند را آشکار سازد . وظیفه اصلی هر خانه افشای جهان است نه به صورت گوهر و عصاره ، بلکه به شکل فراخوان . یعنی در قالب ماده و رنگ ، موضع نگاری و گیاهان ، فصول ، آب ، هوا و نور ….کریستین نوربرگ شولتز
هر قدر هم که معماران وراجی کنند در روی زمین خانه انسان زیان آورتر از ویروس است. اما رفتار من با دودلی آمیخته است, چرا که می توانم به سیاق دن کیشوت بگویم خانه مرکز جهان و کل عالم است. (مونتا موزونا)
خانه تنها مکانی است که اولین تجربه های بی واسطه با فضا در انزوا و جمع در آن صورت می گیرد . خلوت با خود , همسر و فرزندان و دیگران , همه و همه بی تعرض غیر در آن ممکن می گردد . (تادائو آندو)
خانه به تعبیر من مکانی است که تمام عالم را در خود جای می دهد. از نظر من مفهوم خانه در معماری معاصر نور بیشتر است. در طراحی مسکونی سمت و سویی که دنبال می کنم حس وجود است. (مایومی میاواکی)
خانه ها برای زیستن است نه برای نگریستن . بنابراین کاربردشان مهمتر از شکل ظاهریشان می باشد، مگر آنکه هر دو نکته در یک خانه جمع شده باشد. (فرانسیس بیکن)
گاستون بشلار، فیلسوف فرانسوی، از پدیدارشناسانی است که مفهوم خانه را در نوشته های خود مورد توجه قرار داده است. او به پژوهش پدیدارشناختی در ارزش های باطنی، خصوصی و درونی خانه می پردازد و در زیبایی شناسی فضا به بوطیقای مکان های بسته و محدود خانه، آشیانه و گوشه های دنج خانه توجه خاصی دارد. به نظر او خانه باید همزمان در وحدت و یکپارچگی و در تشکل و پیچیدگی اش مطالعه شود، به گونه ای که بتوان همه ارزش های اجزاء را در ارزشی اساسی و اصلی جا داد.
بشلار می نویسد آدمی پیش از افکنده شدن به جهان در گهواره خانه نهاده شده است. در خانه آشنایی با جهان بی واسطه صورت می پذیرد. آنجا نیازی به گزینش مسیر و جستجوی هدف نیست. جهان در خانه و حول آن به سادگی ارزانی گردیده است. می توان گفت خانه مکانی است که وقوع زندگی روزمره را در خود گرفته است و زندگی روزمره معرف چیزی است که تداوم خود را در هستی حفظ کرده و از این رو همچون تکیه گاهی آشنا به پشتیبانی ما می نشیند.
از دیدگاه بشلار هر فضایی که بتوان در آن به واقع مسکن گزید، مفهوم خانه را از آن خود می کند. همچنان که میتوان در پناه ضخامت دیوارهای محکم ترسید و خود را در معرض خطر دید، می توان برای تسلی خود به نیروی تخیل دیوارهای فرضی برافراشت. بدین ترتیب در نگاه نخست هر مامن و پناهگاه، هر گوشه دنج و اتاقی برانگیزاننده رویاست، در فضای آن خاطره و تخیل به هم می آمیزند و به یکدیگر غنا می بخشند.
در نوشته های بشلار خانه قبل از هر چیز فضا و مکانی درونی است. درونی بودن آن در رابطه با بیرون آن، با کوچه و خیابان، رودخانه و مزرعه، گستره های بیرونی روستا و شهر، دریا و زمین و آسمان، طبیعت و جهان و سرانجام همه هستی، معنا و ارزش می یابد: آنچه فیلسوفان پیش از او با تعبیر عالم کبیر از آن یاد کرده اند.
برای بشلار که سکونت را در تخیل و رویاهای ما مطالعه می کند، خانه پیکر و مجموعه ای از تصویرهای خیالی است که به آدمی دلایل یا پندارهای توازن و استواری را می دهد. خانه هم تصویرهایی پراکنده به ما عرضه می کند و هم مجموعه و پیکری از تصویرها و در هر دو حالت تخیل به ارزش های واقعیت می افزاید. در تخیل ما هزار و یک تصویر ذهنی حول وحوش خانه گرد می آیند. اگر بتوانیم همه این تصویرها را تشخیص دهیم، به نحوی به روح خانه راه می یابیم و در این صورت می توانیم روان شناسی واقعی خانه را بپرورانیم.
بیشتر ما این تجربه را داشته ایم که از خانه ای به خانه دیگر نقل مکان کنیم یا مسکنی بیابیم که در وحله نخست بیگانه، ناخوشایند و شاید حتی خصومت آمیز باشد. اما با گذشت زمان ما از خانه جدید و متعلقات آن چنان استفاده می کنیم که گویی مدت هاست آنها را بکار می بریم. می توانیم وقتی به آن باز می گردیم، در آسایش باشیم، استراحت کنیم و خودمان باشیم. اما چرا در این مکان بخصوص می توانیم خودمان باشیم تا جاهای دیگر؟ به نظر می رسد تصور ما از فضاهای شخصی که تا اندازه ای امتداد عینی و ملموس خود ما است، بسط می یابد تا خانه ای را که برای خودمان برگزیده ایم، نیز در برگیرد.
ما همان طور که به خانه، این گوشه دنج و کوچک در جهان عادت می کنیم و آن را از خودمان می-دانیم، خصوصیاتی از خودمان را نیز بر طرح و عناصر فیزیکی آن فرا می افکنیم. اثاثیه و نحوه چیدن آنها، تصاویری که نصب می کنیم و گیاهانی که می خریم و پرورش می دهیم، همه نمودهایی هستند از تصویری که ما از خودمان داریم و همه پیام هایی درباره خودمان هستند که می خواهیم به خودمان و به نزدیکانی که به خانه مان دعوت می کنیم، منتقل شوند. بدین ترتیب خانه ممکن است به دو صورت دیده شود: اول تجلی آشکاری از خود که در این حالت پیام های روانی از خود به سوی نماد عینی خود جاری می شود و دوم به صورت کشف و شهود ماهیت خود که در این حالت پیام ها از نماد عینی به جانب خود باز می گردند. با توجه به آنچه گفته شد، خانه بازتابی است از اینکه انسان خود را چگونه می بیند. خانه متشکل از فضای محصور درونی و فضای باز بیرونی است و بدین ترتیب دو جزء بسیار مهم و متفاوت دارد: فضاهای داخلی و صورت خارجی. لذا خانه به خوبی چگونگی تصور فرد از خود را به دو طریق باز می تاباند: به واسطه فضاهای خصوصی درون و فضاهای عمومی برون. فضای خصوصی خودی است که از منظر درونی دیده می شود و فقط بر نزدیکانی آشکار می شود که به درون خانه دعوت شده اند و فضای عمومی آن خودی است که برمی گزینیم تا به سایرین نشان دهیم.
به هرترتیب ، خانه تنها به پدیدآوری کیفیات جوی محیط اکتفا نکرده ومی باید خلق وخوی آن فعالیت هایی که در درونش جریان می باید را نیزآشکار سازد. وظیفه اصلی هرخانه : افشای جهان نه به صورت گوهر و عصاره بلکه به شکل (فراخوان) یعنی درقالب ماده و رنگ ، موضوع نگاری و گیاهان ، فصول ، آب وهوا ونور. این گونه افشا با بهره گیری ازدو روش مکمل یکدیگرحاصل آمده : به یاری باز بودن نسبت به جهان پیرامون ، وبه یاری عرضه داشت کنجی برای عزلت ازجهان مزبور . به هرحال ، این کنج عزلت مکانی که درآن جهان بیرون به فراموشی سپرده شده نبوده، بلکه جایی است که انسان خاطرات خود از جهان را درآن گرد آورده وآن ها را با زندگی روزمره خورد، خواب ، صحبت وسرگرمی خود مرتبط می گرداند . علاوه براین ، کنج عزلت یاد شده را می توان مکانی انگاشت که پدیده ها پس ازتغلیظ و تاکید درآن به صورت ( نیروهای محیطی ) ظاهرمی گردند. زندگی جاری درخانه دراصل حالت مشاع دارد . پس عقب نشینی به خانه نه به معنای منزوی شدن بلکه مبین نوعی متفاوت ازدیدار، یعنی دیدار محرمانه سکونت خصوصی می باشد . این دیدار بیشتر برمبنای عشق استوارگردیده تا آگاهی وتوافق ، وعشق درواقع محرکه ای است که تماس مستقیم با پدیده ها را ممکن می سازد. بدین جهت روانکاوسوئیسی بینس وانگر، خانه را به عنوان فضایی که ( تجمع عاشقانه ) درآن واقع می شود معرفی کرده و متذکرمی گردد که فضائیت عشق بیش از ( درتصرف آوردن ) بر (پذیراشدن ) استوارمی باشد. ما نیزمی توانیم بیفزاییم که عشق همان حالت روانی مقدماتی است که بروز دیگرخلق ها را امکان پذیرمی سازد. خانه نقطه ای است ثابت که شکل محیطی مفروض را به معرض ( مکانی مسکون ) تغییرمی دهد. با مساعدت گرفتن ازخانه ، دوستان جهان شده وجای پایی را که برای فعالیت درآن نیاز داریم برای خود فراهم می آوریم . خانه با مطرح شدن به عنوان پیکره ای معمارانه درمحیط ، هویت ما را محرز کرده و امنیت را برما ارزانی می دارد. و سرانجام ، هنگام پای نهادن به خانه به (( آسایش )) دست می یابیم . درخانه چیزهایی را می یابیم که برآنها وقوف داشته و گرامی شان می داریم . ما آنها را با خود ازبیرون آورده وبه خاطرآنکه ( بخشی ) از( جهان ما ) را می سازند در کنارشان به زندگی می پردازیم . ما آنها را در زندگی روزمره خود به کاربسته ، دردستهایمان نگاهشان داشته ، وتحت عنوان بازنمودهای خاطرات خود از مفاهیم شان لذت می بریم . بدین ترتیب درونی کیفیت ( خصوصی ) را دراختیارگرفته و به صورت متممی برای نفس باطنی خود ما عمل می نماید . ازاین رو ، هنگام تحقق بخشیدن به سکونت خصوصی ، به آزمودن آنچه ( آرامش داخلی ) خوانده شده پرداخته ایم.
مردم برای تامین سرپناه و بیان احساس خود در مورد فضای زندگی نیاز به خانه دارند . به علاوه ، خانه فضایی مانوس فراهم می کند تا افراد به راحتی درآن زندگی کنند . مردم می خواهند قلمروی داشته باشند که صرفا مختص آنها باشد . ایده آل این است که خانه با طبیعت اطراف خود یا طبیعت مصنوع پیرامونش هماهنگ باشد . مردم می خواهند خانه هایشان از نظر اقتصادی با صرفه باشد ، از مصالح سالم و بی عیب استفاده شود ، ترکیب خوب و محکمی داشته باشد و بتواند اجزاء ساخته شده اش را نگه دارد ، بدون اینکه برای دوام خود احتیاج به نیروی اضافی یا هزینه های سنگین داشته باشد . به علاوه ، آنها می خواهند خانه هایشان با فعالیتهایشان مطابقت داشته باشد ، به روز و با رویاهای آنان هماهنگ باشد . خانه بخش کوچکی از دنیای بزرگ است ، اما برای مردمی که در آن زندگی می کنند ، خانه می تواند تمام دنیای آنها باشد . خانه پوشاک ، ماشین ، فضای کار، کلکسیون کارهای هنری و فضای خواب و استراحت آنها را در خود جای می دهد.
هر خانه ای در متن و زمینه خاصی قرار می گیرد ؛ ممکن است در قطعه زمینی در جنگل یا در چمنزار واقع شده باشد یا در شهرک یا در شهر یا محدوده خاصی در یک ساختمان . ساکنان در فضا یا ساختمان جدید خود معمولا فضای زندگی مورد نظر خود را با استفاده از رنگ ، نور و مبلمان ایجاد می کنند و به گونه ای شکل فضا را تغییر می دهند
خانه کهن ترین ، مهم ترین و حیاتی ترین فضای زیست انسان بوده است وشاید بتوان بیان کرد که تنها فضایی است که از برخی جنبه ها برای انسان و جوامع انسانی بلکه برای سایر جانوران نیز نقشی حیاتی و ضروری داشته است وجود اشتراک لفظی و معنایی بین واژه های لانه ، خانه و کاشانه و آشیانه در زبان فارسی را نمی توان فکر نشده دانست انسان از دوران کهن می دانسته که برخی از جانوران مانند زنبور عسل و موریانه لانه هایی بسیار دقیق و پیچیده و طراحی شده می سازد و بسیاری از پرندگان با چه دقتی لانه و آشیانه خود را برفراز درختان می ساخته اند . به ویژه در گذشته که سکونت گاه ها و محیط های زیست انسانی در درون یا پیوسته به بسترهای طبیعی بوده و به همین دلیل احترام به آشیانه برخی جانوران چنان بوده که ویران کردن آن را جایز نمی دانستند.
اگر قبول کنیم که کار معماری شکل دادن به مکان زندگی انسان است. پس فعل معماری مستلزم توجه همزمان به دو عامل است " شکل" و " زندگی " به عبارت دیگر معماری درصد ساختن ظرف برای مظروف است ظرفی به نام بنا برای مظروفی به نام زندگی انسان است .
پیداست که توجه بیش از حد به هر یک از دو عامل شکل و زندگی و وانها دن دیگری و یا تلقی نادرست از آنها به معماری نامطلوب و ناموفق منجر می شود معماری نامطلوب معماری است که انسان ها در آن احساس زنده بودن و حیات داشتن و انسجام و آرامش نمی کنند بررسی معماری اخیر و محصولات آن به ما می گوید که توجه بیش از حد به ظرف و غفلت از مظروف باعث ایجاد فضاهای فاقد روح منجر می شود گویا معماری امروز از این نکته غافل شده است که علت وجودی ظرف جای دادن مظروف به بهترین نحو است .
برای ساختن ظرف خوب باید مظروف آن را به درستی شناخت معماری خوب مستلزم شناخت خصوصیات مظروف آن یعنی معیارهای زندگی بهینه است پیدا است که مقصود از زندگی کل آن است نه برخی از وجوه آن پس شرط لازم برای معماری خوب برای رسیدن به مکان هایی زنده و جاودانه شناخت زندگی است . پس معمار در معنای عام آن یعنی هر که به ساختن عمارتی اقدام می کند نه تنها باید خصوصیات آن نوع از زندگی را که قرار است در آن مکان رخ دهد بشناسد بلکه باید به تصوری از زندگی بهتر رخ دهد بشناسد.
با توجه به مطالب بالا انسانی بودن معماری مقوله ای است کاملا اثبات شده .
بدین ترتیب رابطه جایگاه طبیعی انسان یعنی خانواده با مکان اقامت او یعنی خانه را هسته مناسبی برای تاثیر فضا برانسان تشخیص دادم .
2.مفهوم سکونت
واژه سکونت به معنای اقامت کردن و سکنی گزیدن بوده و در ادبیات ما معانی آرامش و تسکین رانیز دربردارد.
معنای این واژه در لغتنامه دهخدا چنین است:
سکونت: اقامت و آرامش، سکون
سکونت مفهومی گسترده تر از مسکن داشته و مجموعه ای از فعالیتهای فردی – جمعی از یک سو و فعالیتهای اجتماعی – اقتصادی را از سوی دیگر دربر می گیرد
نیاز به مسکن دارای دو بعد کمی و کیفی است. در بعد کمی؛ نیاز به مسکن، شناخت پدیده ها و اموری را شامل می شود که مسئله فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن را مطرح می کند، در بررسی بعد کمی مسکن، در واقع درجه پاسخگویی به نیاز مسکن بدون در نظر گرفتن کیفیت آن موردنظر است. در بعد کیفی؛ مسائل و پدیده هایی مطرح می شود که به بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی معروف هستند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است.
احتیاج به مسکن و اتخاذ راهکارهای مناسب برای تولید متناسب با نیاز آن؛ یکی از مسائل و مشکلات عمده در شهرهای بزرگ است. نیاز به مسکن در تاریخ، همیشه دغدغه جوامع بوده و به فراخور امکانات و شرایط تاریخی، اقلیمی و تکنولوژیکی، روش های بدیع و متنوع تولید سرپناه، به خلق الگوهای مختلف سکونت منجر شده است. هرچند به نظر می رسد مسئله سکونت به موضوع تکراری و رنگ باخته محافل معماری بدل شده ولی از آنجا که مسکن یک نیاز اجتماعی و اولویتی است مقدم بر تمام کارهای دیگر که از جانب اجتماع به معماری تحمیل می شود؛ معماری مدرن با محور قرار دادن موضوع مسکن و سکونت، اهداف خود را سازماندهی کرده و زیربنای خود را شکل داده، به گونه ای که این مسئله همواره باعث تحسین معماری مدرن شده است.
در شرایطی که زندگی بشر هر روز بیشتر و بیشتر در مادی گرایی فرو می رود، "سکونت" نیز از مفهوم کیفی خود دور می شود. زمانی در هویت یابی و تعلقات مکانی ساکنین، مفهوم سکونت و انواع سکونت گاه ها، عامل قابل توجهی بود ولی کم کم اهمیت کیفی و غیر مادی خود را از دست داد. به قولی سکونت چیزی جز داشتن سقفی بالای سر و چند متر زمینی زیر پا نیست. این تعریف نشان دهنده دور شدن از کیفیت و مطلوبیت فضاهای سکونتی و توجه صرف بر بعد مادی سکونت است. برای دانستن تعریف مسکن ابتدا لازم است که معنی واژه سکونت را بدانیم.
اولین مفهومی که بعد از شنیدن کلمه سکونت در ذهن انسان نقش می گیرد، ساکن شدن و اتراق کردن در یک مکان است. "کریستین نوربرگ شولتز" روش های سکونت را به چهار شیوه تقسیم می کند
1.سکونت خصوصی 2.سکونت عمومی 3.سکونت مجتمع 4.سکونت به صورت طبیعی:.
سکونت طبیعی اولین بار در آبادی شکل گرفت. آبادی؛ محلی است که محیط طبیعی مفروضی را در برگیرد. در نتیجه؛ آبادی، صحنه رخداد سکونت طبیعی است..
با توجه به تمایل انسان برای زندگی اجتماعی، سکونت گاه های جمعی شکل گرفتند. فضاهای شهری، صحنه ملاقات و دیدار است، جایی است که انسان ها در آن مصنوعات، اندیشه ها و احساسات خود را با یکدیگر مبادله می کنند. بدین صورت؛ سکونت مجتمع شکل گرفت. پس از شکل گیری سکونت گاه های مجتمع، چارچوب های توافق بین انسان ها به وجود آمدند..
توافق؛ بیان کننده ارزش ها و منافع مشترک است و امکان عضویت در گروه های اجتماعی را ایجاد می کند. از ملزومات توافقات اجتماعی، وجود فضاهای دیدار و مشترک بین اعضای اجتماع است. این فضاها، مکان های عمومی هستند که ارزش های مشترک در آنها نگهداری می شوند.
سکونت عمومی، پس از توافق اجتماعی و ایجاد مکان های عمومی معنی پیدا می کند.
جنبه دیگر سکونت، خلوت فرد است که یکی از ابزارهای شکل گیری و پرورش هویت فرد است. این شیوه سکونت را می توان با توجه به فعالیت هایی که باید از دخالت دیگران دور نگه داشته شوند، سکونت خصوصی نامید.
به طور کلی؛ آبادی، فضاهای شهری، فضاها و نهادهای عمومی و خانه همراه یکدیگر، محیط کل یا محل سکونت (جایی که در آن سکونت به صورت طبیعی، مجتمع، عمومی و خصوصی شکل می گیرد) را به وجود می آورند. سکونت؛ بیانگر برقراری پیوندی پرمعنا بین انسان و محیطی مفروض است.
مفهوم مسکن
؛ علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در برمی گیرد که شامل تمامی خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای بهتر زیستن خانواده و طرح های اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است. در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن، یک واحد مسکونی یا یک خانه نیست؛ بلکه شامل کل محیط مسکونی می شود. به عبارت دیگر؛ مسکن چیزی بیش از یک سرپناه فیزیکی است و باید تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای زندگی بهتر انسان را دارا باشد. همچنین باید حق تصرف نسبتاً طولانی و مطمئن برای استفاده کننده آن، فراهم باشد. پرداختن به شاخصه های مسکن، به عنوان کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی و تشکیل دهنده شالوده اصلی آن را، می توان از حساس ترین مراحل برنامه ریزی دانست. عرصه مسکن به منظور تامین رشد اجتماعی، علاوه بر خود واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز در بر می گیرد.
نیاز به مسکن دارای دو بعد کمی و کیفی است. در بعد کمی؛ نیاز به مسکن شناخت پدیده ها و اموری را شامل می شود که مسئله فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن را مطرح می کند. در بررسی بعد کمی مسکن، در واقع درجه پاسخگویی به نیاز مسکن بدون در نظر گرفتن کیفیت آن موردنظر است. در بعد کیفی؛ مسائل و پدیده هایی مطرح می شود که به بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی معروف هستند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است. در بررسی بعد کیفی مسکن شاخص هایی مطرح می شوند که این شاخص ها عبارتند از : 1- فرم مطلوب مسکن 2- استحکام مسکن 3- امنیت مسکن 4- میزان دسترسی و نیز فاصله مناسب ساکنان به تسهیلات و خدمات کالبدی محله 5- دسترسی به طبیعت و فضاهای سبز باز 6- تامین تجهیزات و تاسیسات (زیرساخت ها) مورد نیاز مسکن 7- هم جواری مسکن با کاربری های سازگار به طور کلی عوامل هفت گانه ذکر شده در بالا؛ از مهم ترین معیارها و شاخص ها در تعریف و تبیین کیفیت مناسب مسکن هستند که توجه به آنها در ساخت و ساز، انجام تمامی فعالیت های زندگی ساکنان را به سهولت و کارایی مطلوب امکان پذیر ساخته و کمکی در جهت یافتن حیات زندگی پایدار شهری، ساخت و شکل مناسب برای شهر و مناطق شهری محسوب می شوند.
برای برقراری پیوندی پرمعنا بین انسان و هستی پیرامون، که در مفهوم کیفی سکونت بدان اشاره شد، باید از مکان خود و از چگونگی قرار گرفتن خود در آن آگاه بود. از این رو سکونت را می توان متشکل از دو مولفه تعیین موقعیت و احراز هویت دانست. تعیین موقعیت و احراز هویت، به عنوان جنبه های دوگانه سکونت، به یاری فضای سازمان یافته و فرم ساخته شده که به اتفاق یکدیگر مکان واقعی را بوجود می آورند، امکان تحقق پیدا می کنند. احراز هویت انسانی به مفهوم عام عبارت است از برقراری پیوندی سرشار از معنا با جهانی متشکل از چیزها. به عبارت دیگر احراز هویت، وصول بر یک جهان از طریق وقوف بر چیزهای موجود در آن است. گرچه جهان بی مقدمه و به یکباره بر ما ارزانی گشته است، اما برای وقوف بر آن می باید به تعبیرش پرداخت و با وجود آنکه آدمی خود بخشی از جهان را تشکیل داده و بدان وابسته است، اما برای داشتن احساس سکونت ناچار از آن است که به این وابستگی عینیت بخشیده و آن را قابل لمس سازد. احراز هویت هرگز از زندگی روزمره جدا نبوده و در مقابل همواره به اعمال ما بستگی داشته است. به واسطه احراز هویت آدمی بر جهانی چیره می شود. هویت در اصل عبارت است از درونی کردن چیزهایی از محیط پیرامون که آدمی بر آنها وقوف یافته است. در فرایند احراز هویت در یک محیط کل، موضوعات یا چیزهای مشخص و آشنا الزاما با برخورداری از اهمیتی ویژه مطرح شده و یا به بیانی دیگر همچون پیکره ها بر زمینه ساده و کم ساختارتر می ایستند. در واقع همین چیزها هستند که به موضوعات پیوسته با احراز هویت انسان تبدیل می شوند و در همین میان انسان برای توفیق در پیشبرد اعمال خود، بین آنها به تعیین موقعیت می پردازد. باید به یاد داشت که هستی در جهان علاوه بر کجا شامل یک چگونه نیز می گردد. هنگامی که احراز هویت مقصود خود را حول کیفیت چیزها متمرکز می گرداند، تعیین موقعیت ارتباطات فضایی بینابین آنها را منظور می دارد. البته بدیهی است که بدون احراز هویت واقعی به واسطه چیزها، تعیین موقعیت بین آنها ممکن بوده و به طریق مشابه ممکن است بدون مداخله کامل عملکرد تعیین موقعیت، توسط برخی از چیزها به هویت نیز رسید. پس توانایی در تمییز بین موضوعات احراز هویت و تعیین موقعیت به عنوان جنبه های دوگانه سکونت و وقوف بر این امر که با وجود حضور همواره این دو جنبه در صحنه، ممکن است نیروی یکی بنا بر اقتضای احوال بر دیگری پیشی گیرد، از درجه بالای اهمیت برخوردار است. احراز هویت به شکل مادی مکان بستگی دارد، حال آن که تعیین موقعیت به ادراک از نظام فضایی آن مرتبط می گردد. معمولا هر عملی که انجام می دهیم، با تعیین موقعیت که عملکردی روان شناختی است، مرتبط می باشد.
آدمی بر اساس تصویر محیطی که به سازمان فضایی محیط بستگی دارد، عمل می کند. احراز هویت و تعیین موقعیت به همراه یکدیگر ساختار کلی سکونت و بالتبع فصل مشترک شیوه های مختلف آن را فراهم می آورند. از این رو سکونت تنها به مفهوم احراز هویت به واسطه کیفیت هایی که در قالب چیزها تجسم می یابند، نیست، بلکه تعیین موقعیت در فضایی را که از طریق آنها شکل می گیرد، نیز می رساند. فضا اعمال را پذیرا شده و در پی آن به زندگی اجازه وقوع می دهد. بنابراین می توان گفت که جنبه های دوگانه سکونت بر عملکردهای معمارانه تجسم و پذیرش منطبق می باشند، بدین ترتیب که محیط در همان حال که جهت تحقق اعمالی مشخص، آنها را در خود پذیرا می گردد، مفاهیمی را نیز تجسم می بخشد. با توجه به آنچه در خصوص مفهوم و جنبه های مختلف سکونت بیان گردید، می توان گفت سکنی گزیدن در اصل عبارت است از جهانی از چیزها را به خود اختصاص دادن که نه با تصورات مادی، بلکه در قالب آثاری در خدمت تعبیر معنا و مقصود بدست آمده توسط چیزها، روی می دهد. بر این اساس، جنبه های دوگانه سکونت را بدین صورت می توان بیان کرد: نخست کسب اقتدار در امر وقوف یافتن بر چیزهای مفروض(اعم از طبیعی یا مصنوع)، دوم ساختن آثاری که آنچه را که آدمی بر آن وقوف یافته است، در خود ضبط کرده و توضیح می دهند. این آثار در محدوده مورد بررسی شولتز عبارتند از: آبادی، فضای شهری، نهاد و خانه.
دگرگونی در مفهوم سکونت در عصر ما که بر محدوده ای بسیار وسیع تر از تصور سنتی؛ ساکن شدن در یک پناهگاه فیزیکی به عنوان خانه دلالت می کند، باعث تقارن برنامه های تولید مسکن، (برنامه ریزی برای مهیاکردن امکانات و تدارکات جانبی مکمل پروژه های مسکونی مانند: بهداشت، درمان، آموزش، اشتغال، ورزش، تفریح، ارتباط و غیره) می شود. مسکن از منظر یک نیاز زیستی، به تدریج از محدوده هندسی خانه خارج شده و هاله ای نامرئی به عنوان عضوی از اجزای پیوسته ترکیبی، آن را درون یک شبکه پیچیده ارتباطی خدماتی (شهر) محاط می کند. به این ترتیب سکونت به نیازی گسترش یابنده تبدیل می شود که طی روند شدت گرفتن سرعت تکامل اجتماعی، خود را با تغییرات و تحولات جدید در زمینه ارتباطات و رواج شیوه های جدید زندگی همراه می کند.
مسکن به عنوان معضل، چیزی شبیه قله کوه یخی است که در میدان دید ناظر قرار دارد و قاعده پنهان آن شامل ارکان پیچیده ای مانند: اشتغال، آموزش، بهداشت، ورزش، حمل و نقل و غیره می باشد. بدون تامین این ارکان سکونت گاه های شهری تبدیل به زاغه هایی در داخل محدوده خدمات شهری می شوند که مانند خوره بندهایی؛ بستگی، ارتباط ملی و اجتماعی را از هم می گسلد و موجبات فروپاشی ساختاری شهرها و تباهی نسل آینده را فراهم می کند. مفهوم سکونت و مسکن؛ محدود به وسعت معنای سرپناه نیست زیرا انسان دیری است زندگی پیشرفته اجتماعی را به جای زیست بدوی طبیعی برگزیده است.
.مفهوم باغ ایرانی
باغ ایرانی پدیده ایی فرهنگی، تاریخی، کالبدی در سرزمین ایران است و معمولا به صورت محدوده ایی محصور که در آن گیاه، آب و ابنیه در نظام معماری مشخصی با هم تلفیق می شوند و محیطی مطلوب، ایمن و آسوده برای انسان به وجود می آورد، ساخته می شود.
در دائره المعارف اسلامی در توضیح واژه باغ آمده:" محوطه ایی غالبا محصور، ساخته انسان با بهره گیری از گل و گیاه و درخت وآب و بناهای ویژه که بر قواعد هندسی و باورها مبتنی است"(دائره المعارف اسلامی، 1381،ص206).
مفهوم معمارانه باغ، بازتاب حس مکان یا "مکانیت" است چون در باغ فضایی متعین به شمار م رود که تصویر کلی کیهان را در خود به قاب انسان ها. این مفهوم که پرونده انتظام و هماهنگی است،می تواند از راه عدد، هندسه و رنگ و ماده به حیطه حواس درآید، در عین حال نظر عقل را به ذات، به ساحت باطنی مستتر در فضای مثبت معطوف دارد.
باغ در حد مظهری از صورت مرکزگرایی عالم کبیر، یا ظاهر، و حیاط در حد مظهری از صورت مرکزگرای عالم صغیر یا باطن، جنبه هایی از مکان به شمار می آیند که متقابلا مکمل یکدیگرند.در واقع چنین بیان می شود که باغ ایرانی میان کنش میان شکل و سطح است و فضایی پاک، غرق آرامش و خالی از هر تنش و محیطی تفکر انگیز پدید می آورد(اردلان و بختیار1383،68) چرا که باغ ایرانی هم تجربه ای جسمانی و هم تجربه ای روحانی است. در آن رایحه گیاهان، شاداب، نوای آب و پرندگان، بافت کاشی صاف و زمین مرطوب و مزه میوه های آفتاب پرورده، منظره گل ها و موزاییک های رنگانگی را در آیینه حوض های آرام انعکاس یافته اند، برجسته است.
این ویژگی هاهم زمان در نمادین و انتزاع ترین سطح و در مستقیم ترین سطح تجربی وجود دارند(هردگ1376،49).
باغ از روزگار دیرین در فرهنگ و تمدن ایرانی اهمیت و جایگاه مهمی داشته و یکی از مفاهیم بنیادین مباحث اجتماعی، فرهنگی و طبیعی این سرزمین به شمار می رفته است که امروز نیز به صورت های مختلف در ادبیات، معماری و شهرسازی ایرانیان حضور دارد(بانی مسعود،1390،21)
1-1-معنای باغ از دیدگاه برخی از نویسندگان-منبع(قبادی تبار، مریم(1394))

بخش دوم: پیشینه تحقیق
1.پیشینه خانه سازی
تاریخچه سکونت
انسان با سکونت، به بودن دست یافته است و نحوه سکونت، چگونگی بودن را معنی کرده است. انسان جهان ماقبل صنعتی، به لحاظ دگرگونی های اندک آن جهان در طول سالیانی دراز، آرامش یافتن را تجربه می کرد و در این آرامش بر آن بود که سکونت خویش را برای بودنی جاودانی شکل بخشد. خشت هایش را محکم برهم می نهاد و سنگ هایش را استوار بر هم قرار می داد. در جهان ایستای او همه چیز لایتغیر می نمود و مسکن نیز چنین بود. مکانی بود برای هستی یافتن چندین نسل، نسل هایی که کماکان بر سنت پدران خویش می رفتند، حتی بی خانمانان رم و قاهره و … نیز این تار را می تنیدند.
دگرگونی های حادث شده از انقلاب صنعتی، نه تنها چهارچوب کهن زیست و تولید را به هم ریخت، بلکه جهانی را سبب گردید که شدن در آن بس شتابان است. نیروهای گسلنده این انقلاب و خیزش ها و موج های پیاپی آن، نوعی دیگر از بودن را طلب می کند و به تبع آن شکلی دیگر از سکونت را.
انسان این جهان، نوعی دیگر از چادرنشینی را تجربه می کند، بی آنکه سازمان اجتماعی آن را شکل بخشیده باشد. اگر در روزگار چادرنشینی نخستین امکان، انتخاب مکان را می داشت، این انتخاب اکنون از او سلب شده است. اما همانگونه که مفهوم "بودن" در نحوه سکونت چادرنشینی سخت می نمود، امروزه نیز این مفهوم ناتوان جلوه می کند. الزامات شیوه زیست و تولید صنعتی حاکم بر آن، تعیین کننده شکلی از سکونت می گردد که دست یابی به " بودن" در آن اگر نه هیچ، که معنای بس کم رنگی می یابد و خرابه نشینی و در بیغوله ماوا گرفتن نهایتی است که در آن معنای "بودن" و "هستی یافتن" به هیچ می رسد.
ولی از آنجا که "بودن" یکی از نیازهای اولیه انسان است که سلب آن غیرممکن است، تلاش برای یافتن مکانی که این امر در آن تحقق یابد، یکی از خواست های اساسی و پایه ای انسان معاصر می گردد. از حرکت هایی که به نوعی آرام صورت می پذیرند، تا حرکت های براندازاننده که اینجا و آنجا در طلب این خواست صورت می پذیرد، می توان به این نکته دست یافت که انسان معاصر نیز برآنست تا با سکونت گرفتن در مکانی شایسته، بودن خویش را تجربه کند.
تجربه جهان صنعتی نشان داده است که کم بها دادن به این مسئله، عملاً به سرگشتگی انسان منجر شده است. علی رغم موجود بودن مسکن، مسئله سکونت کماکان باقی مانده است و از آن ره بودن تحقق نیافته است.آنچه از گذشته می تواند در حال و آینده تداوم پیدا کند، آن بنیاد و گوهری است که درهمه زمان ها، معماری بر آن استوار می گردد و آن نحوه سکونت دادن انسان بر روی زمین است. اگر این نحوه سکونت دادن امکان خود را از دست داده باشد، معماری، که انعکاس آن است، چه چیزی را می خواهد تداوم بخشد؟ آنچه از گذشته تا امروز تداوم دارد فنون ساختن و بنا کردن است. اما چیزی که این فنون را هدایت می کند، دیگر آن کیفیت سکنی گزیدن آدمی بر روی زمین نیست. پس برای آشتی با گذشته از معماری نمی توان شروع کرد، از نحوه سکنی گزینی باید شروع کرد…

مسکن مطلوب
به طور کلی در جهت تحصیل در جهت تحصیل مسکن مطلوب ، ابتدا به معرفی مختصات کیفی مسکن مطلوب اشاره خواهد شد ، سپس بر اساس این مختصات به اصولی اشاره خواهد شد که مجموعا این اصول را می توان مبانی طراحی مسکن مطلوب نامید ، و در نهایت مجموعه روش هایی که امکان تجلی مختصات کیفی مسکن مطلوب را در جامعه ، فراهم می آورند معرفی خواهند شد.
معیارهای مسکن مطلوب به این محدود نمی گردد که سرپناه و حافظ انسان در برابر شرایط نامساعد جوی و گزند حیوانات و احتمالا آسیب همنوعانش باشد . و یا قیمت کم و یا مناسبی داشته باشد ، و یا این که تامین آن برای هر کس مقدور باشد . همه اینها لازمند ، لکن کافی نبوده و همه مسائلی نیستند که در تعریف مسکن مطلوب باید به آن ها توجه شود . یکی از نکات ضروری و بسیار مهم آن است که مسکن باید محل و فضایی فراهم آورنده آرامش ، آسایش و سکینه برای ساکن خویش باشد . مسکن نه تنها باید شرایطی را داشته باشد تا خانوار ها از نظر اقتصادی توان تهیه آن را داشته باشند ، باید شرایطی را داشته باشد که بتواند به عنوان محل امن ، سکنی و ارامش انسان عمل نماید . اگر برخی عوامل مرتبط با مسکن مثل الگوی ساخت و نوع مصالح ( و حتی زمین ) ثابت و به عنوان ارزش فرض شوند و مدها بر آن حاکم باشند ، و از سویی میزان بودجه در اختیار برای تهیه باشند ، و از سویی میزان بودجه در اختیار برای تهیه مسکن نیز ثابت باشد ناچار دائما از ویژگی های کیفی و وسعت آن کاسته شده ، عنوان خانه ارزان قیمت و مسکن اقشار کم در آمد و امثال آن را به خود می گیرد . در حالی که اگر برای مسکن به صورت عام شرایط ، ویژگی ها و خصوصیاتی تدوین شود ، می توان بسته به زمان و مکان و شرایط ، تصمیم صحیح و مناسب را در طراحی و ساخت مسکن مطلوب اتخاذ نمود . چنان چه در معماری تاریخی مسکن نیز چنین بوده است و فی الواقع اصول حاکم بر مسکن خانه های وسیع با اصول شکل دهنده خانه های کوچک ثابت بوده است . حتی عده ای دامنه این وحدت اصول و معیارها را توسعه داده ، معتقدند که اصول ثابتی بر کل معماری و شهر سازی مجتمع های تاریخی مسلمین حاکم بوده است . در حالی که امروزه موضوع کاملا بر عکس شده ، آن چه که ثابت است توجه به موضوعات مادی است . با این حال برای مسکن و عوامل مربوط به مقوله سکونت دو دسته ویژگی اصلی را می توان مطرح کرد : دسته اول مشتمل بر ویژگی های اثباتی که مرئی داشتن آن توصیه می شود و دسته دوم ویژگی های سلبی هستند که حذف و یا عدم اجازه به ظهورشان ضرورت دارد . لازم به ذکر است که هر دوی این ویژگی های اثباتی و سلبی نیز به نوبه خود مشتمل بر مقولاتی جزیی تر هستند که از جمله آنها عبارتند از : صفات مسکن ( مثل امنیت و ایمنی ، خصوصیت ، آرامش و امثال آن ، امکانات مسکن ( از قبیل امکان ارتباط انسان با طبیعت ، امکان مرتفع شدن نیازهای انسانی ، و امکان دسترسی به منابع تامین کننده نیازها ) و انتظارات از مسکن یا تاثیر مسکن بر مقولات اجتماعی ( مانند ترجیح هویت جمعی به هویت فردی ، احترام به حقوق دیگران ، کمک به وحدت جامعه و امثال آن ) به شمار می رود . البته در این نوشتار عمدتا به ویژگی های گروه اول (ویژگی های اثباتی) اشاره خواهد شد زیرا ملحوظ داشتن این ویژگی ها عمدتا به عنوان عاملی در جهت حذف ویژگی های نامطلوب عمل خواهند کرد . فی المثل توجه به هویت جمعی و هماهنگی ، به عنوان عاملی در جهت حذف پدیده و صفت نامطلوب "از خود بیگانگی" خواهد بود . نکته دیگر این که ویژگی های مشروحه زیر ، علاوه بر ویژگی های کمی و مادی ( همچون استحکام ، قیمت مناسب و امثال آن ) هستند که برای مسکن مطلوب و مناسب زیست مطرح است .
– توجه به انسان: مهمترین موضوعی که در ارتباط با مسکن باید مورد توجه قرار گیرد ، انسان است . انسان ، به تبع طبیعت ثلاثه خویش (متشکل از بدن ، نفس و روح) نیازهای سه گانه ای نیز دارد که هر یک از این نیازها به قلمرو خاصی از حیات تعلق داشته فراهم آوردن زمینه پاسخگویی به هر کدام ، به تناسب اهمیتی که دارد ، برای ایجاد زمینه تحصیل زندگی و حیاتی طیب و سازگار با طبیعت و فطرت انسان ضرورت دارد . به نظر می رسد آنچه که در وهله اول اهمیت دارد ، تامین توامان نیاز های مادی (پاسخ به کالبد)، نیاز های روانی (پاسخ به روح )انسان است . در حالی که تمرکز اصلی بسیاری تفکرات و الگوهای زیست معاصر بر جنبه های مادی حیات انسان است . این گونه نگرش به انسان و تفکیک کامل این قلمروها اشکالات عدیده ای دارد ، از جمله این که : با تفکر وحدتگرا در تضاد و تباین است ، الگویی وارداتی و غربی می باشد ، الگویی مروج مصرف و مد بوده ، ریشه ای در فرهنگ ایرانی ندارد ، و به صورت اجمال اینکه این تمرکز بر جنبه مادی حیات ، نهتنها نخواهد توانست انسان را به منزل مقصود برساند ، او را در وادی مادیت و دنیا متوقف و زمین گیر خواهد کرد .
راه صحیح آن است که قلمروهای مختلف حیات انسان ، با یک دید متعادل و هماهنگ مورد توجه قرار گیرند و بدون غفلت از رعایت سلسله مراتب حیات ، که هر جنبه ای را در خدمت قلمرو مافوق خود می داند ، هدف اصلی ، تعالی معنوی و روحانی انسان و آمادگی او برای رسیدن به قرب الهی باشد . اصل سلسله مراتب در بسیاری شقوق دانش بشری از جمله مراتب عالم وجود مورد بحث است که از ذکر جزئیات آنها اجتناب شده ، ضمن احاله خواننده به آن منابع ، به توضیح این مطلب بسنده می شود که صاحبنظران در این زمینه را عقیده بر این است که اولاً هر مرتبه ای از وجود باید در جهت کمال و برای وصول به مرتبه بالاتر ( از درجات نازل مادی تا مراتب عالی معنوی ) عمل کند. ثانیاً در جهت همین تکامل است که اصولاً برای وصول به درجات بالاتر طی مراتب مادی مادون آنها ضرورت دارد ، چنان که گفته اند : و این حجاب بزرگ فطرت است که باید سالک الی الله به قدم معرفت آن را خرق کند و تا به این مقام نرسد حق ندارد که ایاک نعبدگوید یعنی لانطلب الا ایاک . بنابراین مسکن می تواند در عین حالی که زیاده از حد متکبرانه ، خود نمایانه ، چشم پرکن و متمرکز بر پاسخگویی به نیازهای مادی که غالباً نیز راه افراط می پویند ، نباشد به نیازهای مادی و معنوی انسان در حد مطلوب پاسخ دهد . با این حال این وظیفه برنامه ریزان و طراحان است که پاسخگویی به جنبه های مختلف را هماهنگ و همراه نموده ، جامعه را از تمرکز صرف بر جنبه های مادی حیات بر حذر نموده ، بالعکس مردم را به توجه توام جنبه های مختلف حیات خویش ترغیب و هدایت نمایند .
ـ امنیت و ایمنی : ویژگیهای معماری مسکن مطلوب باید به گونه ای باشد که درجات مختلف امنیت را برای ساکنین فراهم آورد . این امنیت اعم از امنیت در مقابل بلایا و سوانح طبیعی و غیر طبیعی ، امنیت در برابر تجاوز سایر آحاد جامعه ، امنیت در برابر اثرات ناشی از فعالیتهای انسانی و سایر جنبه های امنیت به شمار می رود . در جهت تامین امنیت ، منظور داشتن عوامل زیر توصیه می شوند : مکانیابی مناسب مسکن نسبت به سایر عملکردهای شهری ، انتخاب مصالح مناسب که الزاماً مصالح گرانقیمت نیستند ، اتخاذ روشهای مناسب ساخت ، پیش بینی تمهیدات لازم برای تقلیل خسارت به هنگام وقوع سانحه و مکانیابی مناسب مسکن در ارتباط با عملکردهای مولد انواع آلاینده ها به ویژه آلودگی هوا و صوتی
ـ محرمیت : مصون بودن فضاهای داخلی مسکن از دید بیگانگان موردی است که آسایش خانواده سخت به آن وابسته است . در واقع ، مسکن به عنوان محل امن و آرامش خانواده باید به گونه مناسب از مشرف قرار گرفتن در امان بماند . مورد دیگری که در این رابطه مطرح است ، ارتباطات صحیح فضاهای داخلی است به گونه ای که اولاً غریبه ها بر فضاهای داخلی تسلط نداشته باشند و ثانیاً قلمرو اعضای خانواده ( والدین و فرزندان دختر و پسر ) نیز به طریق مناسب از یگدیگر تفکیک شوند . بنابراین محرمیت مورد نظر برای مسکن مطلوب عبارت از مصون بودن فضای داخل مسکن از دید بیگانگان است . برای مثال مکانهایی از مسکن مثل حیاط یا محل اجتماع خانواده و فعالیتهای فردی باید از دید و دسترسی بیگانه در امان باشد . در حالی که اطاق های فردی ( مثل اطاق خاص والدین ) باید از دید سایر اعضاء خانواده نیز به دور باشد. .
ـ آرامش : آرامش اعضاء خانواده کیفیت مهمی است که توجه به آن ضرورت بنیادین مسکن مطلوب است . انسان از جهات بسیاری به آرامش نیازمند است که این جهات ، ناشی از قلمروهای مختلف حیات انسانی است . انسان برای عبادت نیازمند مکانی آرام است تا حضور قلب لازم برایش فراهم گردد . همچنین یکی از لوازم اصلی تفکر به عنوان فعالیت توصیه شده در فرهنگ اسلامی ، وجود فضایی آرام است . مطالعه و کسب دانش و بهره گیری از وسایل ارتباط جمعی نیازمند آرامش است . فراهم آمدن امکان گفتگوهای خانوادگی و تحکیم مبانی آن به وجود آرامش بستگی تام دارد . علاوه بر آن برای انجام بسیاری از فعالیتهای فردی و جمعی دیگر از جمله استراحت و تماسهای رو در رو با اقوام و دوستان و همسایگان ، وجود محیطی آرام ضرورت دارد . ایجاد محیطی آرام در مسکن نیز به عواملی همچون مکانیابی مسکن نسبت به سایر عملکردها ، مصالح مصرفی ، سلسله مراتب بین درون و برون و … بستگی تام دارد. .
ـ خلوت : خلوت مسکن از ویژگی هایی است که به همراه سایر موارد فوق الاشاره از ضروریات یک محیط مناسب برای زیست انسان به شمار می رود . اگر ارتباط انسان با جهان هستی را به روابط چهارگانه ارتباط با محیطهای طبیعی و مصنوع و جامعه و " خویشتن " تقسیم کنیم ، وجود خلوت در محیط زندگی ، یکی از مهمترین ویژگیهای کیفی محیط است که می تواند به ایجاد زمینه مناسب " رابطه انسان با خویش " بیانجامد . علاوه بر آن ، آسایش خانواده و فراهم آمدن امکان ارتباط مناسب اعضای آن با یگدیگر و حتی با سایر نزدیکان ، نیازمند خلوت مسکن است . بنابراین می توان خلوت را ویژگی خاصی از مسکن دانست که به تناسب نیاز فرد یا افراد و همچنین در رابطه با هر فعالیتی ، معنای خاص خود را خواهد داشت . برای مثال خلوت مورد نیاز برای عبادت با خلوت مورد نیاز برای برپایی محافل دوستانه و خانوادگی و یا مطالعه متفاوت خواهند بود. .
ـ امکان ارتباط با طبیعت : آن چه از بحث کلیت ( مطروحه در مقدمه ) و همچنین تاکید تعالیم اسلام بر تفکر ، تدبر و تعقل در طبیعت و عناصر طبیعی به عنوان آیات الهی ، می توان استنتاج کرد ، توجه به طبیعت و عناصر طبیعی است . همچنین یکی از ارتباطات انسان با عالم وجود ، ارتباط انسان با طبیعت است . فراهم بودن این ارتباط که کثرت تاکید بر لزوم آن در تعالیم اسلامی و فرهنگ ایرانی ما را از ذکر جزییات آن بی نیاز می نماید ، امر مهمی است که می تواند به عنوان یکی از معیارهای مسکن مطلوب مطرح شود . علاوه بر نیاز انسان به تماس با طبیعت ، هماهنگی محیط مصنوع و از جمله عمارت و مسکن ( به عنوان مهمترین و بیشترین اثر معماری مستحدثه توسط انسان در زمین ) با طبیعت ( محیط ، عناصر ، سیما و مناظر ، مصالح ، زیبایی های طبیعی ) ضرورتی انکارناپذیر است. بنابراین انسان از جنبه های مادی و معنوی متفاوتی به طبیعت و عناصر طبیعی و برخورداری از تماس مداوم با آنها نیازمند است . در این مقوله توجه به چند نکته اهمیت دارد : اولاً اینکه این تماس باید در یک سلسله مراتب منطقی از واحد مسکونی از کوچه ، خیابان ، محله ، شهر و حتی خارج شهر ( طبیعت بکر ) برقرار باشد . ثانیاً عناصر طبیعی بسته به ارزشی که در برآورده نمودن نیازهای معنوی و روانی انسان با توجه به معانی نمادینشان دارند شناسایی و دسته بندی و به مردم معرفی شوند و امکان تماس با آنها برقرار گردد . ثالثاً به نقش عناصر طبیعی در جهت پاسخگویی به نیازهای معنوی انسان نیز توجه شده ، این نقش مهم به مردم معرفی می شود . علاوه بر آن ملحوط داشتن شرایط اقلیمی و محیطی در طراحی مسکن نقشی بسیار مهم ایفا می نماید و نکته مهم در این مقوله آن است که ابنیه به گونه ای طراحی شوند تا نیاز به تنظیم کننده های مصنوعی شرایط محیطی به حداقل ممکن کاهش یابد . در این صورت است که نه تنها در بلند مدت فواید زیست محیطی و حتی صرفه های اقتصادی فراوانی برای جامعه خواهد داشت ، در جهت خود کفایی و هویت ملی نیز عمل خواهد کرد . نکته بعدی در ارتباط با بهره گیری از طبیعت عبارت از شناسایی قوانین حاکم بر طبیعت و استفاده از آنها در طراحی و برنامه ریزی محیط مصنوع و از جمله مسکن است . این موضوع به وظیفه مهم انسان به عنوان خلیفه الله رجوع داده می شود که در جهت حفظ امانت الهی باید اصول حاکم بر اعمالش را اصولی قرار دهد که در افعال و خلقت الهی مشاهده می شوند.
ـ میانه روی : میانه روی که همان مشی در حد تعادل و اجتناب از افراط و تفریط است از کیفیاتی است که در به تعادل رساندن جامعه لیفای نقش می نماید . جنبه ای از میانه روی عبارت از اجتناب از اسراف و تبذیر است که در مقولاتی همچون انتخاب مصالح و شیوه های ساخت و تنوع فضاهای درونی مسکن و هر آنچه که بتوان آنرا به عنوان خروج از تعادل ذکر کرد ، بروز می نماید . علاوه بر آن میانه روی به معنای اجتناب از لغو و بطالت است که این اعراض و دوری به عنوان ویژگی مومنین ذکر شده است . جملگی اینها هوشیاری جامعه را در تقابل با موج ترویج مصرف گرایی و مدگرایی رایج طلب می نماید که دنیای صنعتی و مادی گرای معاصر به شدت مبلغ و مروج آن است و به صورت اشکال ، مصالح ، فضاها و روابطی ظاهر می شود که در تضاد با اقلیم و ارزشهای فرهنگی جامعه و حتی اقتصاد خانواده ها است .
ـ احترام به حقوق دیگران : مرعی داشتن حقوق سایر آحاد جامعه از جمله همسایگان تاثیری بسزا در شکلگیری مسکن مطلوب و ارتباطهای مساکن مطلوب بت یکدیگر خواهد داشت . این به آن معناست که مساکن مطلوب در عین حالی که امکان ارتباط مناسب بین افراد خانواده فراهم می آورند از بروز مزاحمت های بصری ، صوتی ، روانی و امثال آن پیشگیری می کنند.
ـ وحدت جامعه : طبیعی است که تعبیر مسکن ، منحصر به شکل داخلی بنای سکونت نبوده ، عواملی را نیز که در ارتباط با سکونت هستند ( از جمله امکانات و خدمات شهری و حتی اثرات روانی اشکال ، رنگها و تناسبات عمارت ) در برمی گیرد . بنابراین می توان یکی ار مظاهر مسکن مطلوب را در فقدان قطب بندی ها و تضاد بین خدمات در دسترس واحدهای مسکونی و حتی محلات همجوار قلمداد کرد . به عبارت دیگر بین محلات شهر ( و در نتیجه بین اهالی آن ) نباید در دسترسی به امکانات عمومی تبعیضی وجود داشته باشد . وجود تبعیض و بی عدالتی در توزیع امکانات و در دسترس مردم به آنها عاملی مهم در جهت خدشه به وحدت جامعه و بروز تضاد و دو گانگی بین مردم خواهد بود . و بالعکس رفع تبعیض و قطب بندی شهر و گرایش به سمت عدالت ، زمینه را برای تقویت وحدت و همبستگی جامعه فراهم خواهد نمود . مورد دیگری که در تقویت وحدت جامعه مهم است توجه متعادل به هویت جمعی و هویت فردی جامعه و آحاد آن است که در این زمینه نیز رجحان هویت جمعی به هویت فردی امری است که مقوّم وحدت و یکپارچگی جامعه خواهد شد . فرد و جامعه به عنوان دو عنصر اساسی مطرح در زمینه ها و دانش های مختلف بشری ، هر کدام در هر مکتبی تعاریف و اهمیت خاصی دارند . در مقوله خاص مسکن مطلوب ، توجه به این نکته ضروری است که مسکن و به ویژه ظاهر ( سیما و کالبد ) آن به عاملی در جهت خدشه به وحدت جامعه منتهی نشود . در این راستا ، توجه به مفاهیم و ارزشهایی همچون زیبایی ، سادگی ، تاکید بر هویت ملی و همچنین احتراز از تفاخر فردی ، اجتناب از خود نمایی ، اجتناب از همشکلی با بیگانه و احتراز از اموری که سبب ترویج فردگرایی و خدشه به وحدت جامعه می گردند ضرورت دارد . توجه به این عوامل خواهد توانست تقویت کننده وحدت و همبستگی جامعه باشد .
ـ احترام به خانواده : خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که ارتباطهایی با اعضاء خود و با جهان خارج دارد . هر یک از این ارتباطها ، نیازمند فضایی مناسب برای فعالیت های فردی و جمعی است که در مسکن رخ می دهد . رابطه این فضاها با یکدیگر و با فضای خارج و تناسبات آنها با ویژگی ها و مختصات و اهدافی که برای خانواده مطرح است و همچنین تناسب آن با فعالیتهای مرتبط ، موضوعاتی هستند که توجه طراحان را طلب می نماید . بنابراین مسکن مناسب ، شرایط مناسب رابرای زیست ساکنین خویش به عنوان یک واحد بنیادین اجتماعی ( خانواده ) فراهم می نماید. .
در دوران معاصر یکی از مسائلی که در مورد جامعه بشریت وجود دارد مسئله مسکن مطلوب است. اکنون به دلیل کمبود زمین و گرانی خانه افراد مجبور به بسنده کردن به مساحتهای کوچک برای مسکن خود هستند و طبعاً فضاهای خانه تا آنجا که ممکن است باید مورد استفاده قرار بگیرد و کارایی داشته باشد. علاوه بر کارایی داشتن و قابل استفاده بودن فضا، مسکن باید از نظر استفاده کنندگان نیز کارایی داشته باشد.
مطلوب است؛ یعنی داشتن شرایطی که منطبق با نیازهای استفاده کنندگان است یعنی دارا بودن شرایط موارد مورد طلب فردی که از آن پدیده استفاده می کند. لغت نامه دهخدا کلمه مطلوب را چنین معنی کرده است.
"درخواست شده و تجسس شده و طلب شده و خواهش شده و تقاضا شده و لازم شده و ضرور شده و احتیاج داشته شده و هر چیز آرزو شده و خوشایند و مرغوب، مقصود میل و خواهش" مطلوبیت مسکن نیز دقیقاً از همین تعریف ناشی می شود و مربوط به انتظاراتی است که هر فرد یا گروه استفاده کننده ای از خانه و کاشانه خود داشته و برای ایجاد آن به هر نحو ممکن می کوشد. ایجاد مطلوبیت مسکن برای افراد استفاده کننده در شرایط مختلف اجتماعی از جمله وظایفی است که به عهده برنامه ریزان، معماران و طراحان مسکن است و معماران موظفند که به دنبال عوامل موثر در مطلوبیت مسکن برای افرادی که دارای فرهنگ ملی و یا آداب و رسوم و انتظارات خاص برای خود هستند، باشند. افراد عادی بهترین مطلوبیت را برای خانه وجود روابط مطلوب و صحیح بین افراد خانواده می دانند یعنی روابط اجتماعی صحیح بهترین عامل مطلوبیت مسکن است..
ولی به هر حال عامل مطلوبیت فضایی نیز در مطلوبیت مسکن بی تاثیر نیست و این در واقع وظیفه معمار است که باید وظیفه خود را به بهترین وجه در این باره انجام دهد و در واقع دانش کافی درباره عوامل موثر در مطلوبیت را پیدا کند..
مسکن یا فضای زندگی از دو جهت باید کارایی داشته باشد یکی از نظر جوابگویی و ایجاد محیط راحت از جنبه شرایط فیزیکی یعنی ایجاد محیطی با درجه حرارت مطلوب، فشار مناسب، رطوبت معقول و کوران هوا و نور مناسب و نظایر آن و دیگری از نظر جوابگویی به نیازهای معنوی مردم، یعنی ایجاد فضاهای مناسب با طرز زندگی و نوع فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعی، این دو شرایط اگر با هم به کاملترین نحوی جمع شود ایجاد مطلوبترین مسکن را خواهند نمود. و اگر هر کدام از این دو جنبه کمبودی داشته باشد مسکن به نحو خوبی پاسخگو نخواهد بود. به عنوان مثال مسکنی که از لحاظ شرایط فیزیکی با بهترین حالت طراحی و با استفاده از بهترین تکنولوژی به حالت بهینه باشد ولی فضایی مناسب با طرز زندگی افراد نداشته باشد به هیچ وجه مطلوبیت نیست و برعکس ایجاد فضایی کاملاً منطبق با شرایط فرهنگی ولی فاقد شرایط زیستی غیرقابل تحمل است..
موضوع مطلوبیت مسکن از لحاظ بیرونی و درونی نیز قابل بحث است به این صورت که از لحاظ درونی همچنان که بحث آن رفت مسکن از لحاظ بیرونی و درونی نیز قابل بحث است به این صورت که از لحاظ درونی همچنان که بحث آن رفت مسکن از لحاظ شرایط فیزیکی و فرهنگی معقول باشد. ولی این مسکن که در رابطه با محیط بیرونی خود نیز باید هماهنگی داشته باشد و بطور قطع مسکنی که از لحاظ شرایط درونی کامل است ولی از لحاظ انطباق با محیط بیرون مثلاً از نظر شرایط فرهنگی انطباق کافی نداشته باشد چندان مطلوب نخواهد بود..
در این حالت فردی که در چنین محیطی زندگی می¬کند تنها در درون مسکن خود آرامش خواهد داشت و این حالت را اصلاً در مورد فضای بیرونی خانه¬اش بدست نخواهد آورد. بنابراین هماهنگی محیط بیرون پیرامونی با مسکن نیز از شرایط لازم مطلوبیت مسکن است.در واقع وجود یک بافت مسکونی مطلوب، صحبت درباره مطلوبیت بافت مسکونی در مجال این بحث نیست و در این جا ما به بررسی عواملی که در مطلوبیت مسکن از لحاظ درونی موثر است می پردازیم.
.
عوامل کلی موثر بر مطلوبیت مسکن
الف- از نظر فرهنگی
این مسئله همینطور که اشاره شد یکی از مهمترین مسائل در طراحی خانه¬های مسکونی می¬باشد. خانه¬ای که در تقسیم بندی فضایی آن عامل فرهنگ و نحوه زیست مردم رعایت نشده باشد به هیچ عنوان خانه مطلوبی برای ساکنان آن نیست. و چه بسا دراینگونه موارد ساکنین خانه بعد از مدتی مطابق میل خود تغییراتی درپلان داخلی خانه انجام دهند. روی همین اصل معمار باید کاملاً روی فرهنگ و نحوه زیست و آداب و رسوم افراد شناخت پیدا کند و شناخت هر چه بیشتر آن باعث مطلوبیت خانه برای ساکنین خواهد بود. به عنوان مثال داشتن فضاهای مجزا برای جنسهای مختلف و سنین متفاوت، ایجاد عرصه های عمومی و خصوصی در خانه از عوامل ایجاد مطلوبیت در خانه می باشد.
ب- از نظر اقلیم
هر مسکن برای زندگی نرمال باید از نظر شرایط زیستی مناسب باشد. توجه به وضع اقلیم یکی از موارد لازم در این مورد است. مطابقت با اقلیم محل و مقابله صحیح در مقابل عوامل جوی نامناسب محلی، در ایجاد شرایط مطلوب در خانه بسیار موثر است. ساخته شدن خانه¬ها با فواصل معقول برای ایجاد کوران هوای بین ساختمانهای مسکونی یا انتخاب سطح پنجره مناسب با وضع اقلیمی،میزان روشنایی و آفتابگیری کافی برای تک تک فضاهای خانه از مثالهایی است که در این باره میتوان زد..
ج- از نظر آسایش
از عوامل بوجود آورنده آسایش می توان به این موارد اشاره نمود:
بوجود آوردن فضاهای سبز
ایجاد فضاهای جداگانه و محفوظ بدون خطر برای بازی بچه¬ها
دور بودن از راهها و خیابانهای پر ترافیک، فرودگاه، کارخانه و هر منبع تولید سر و صدا و بوهای ناراحت کننده.
کنترل سر و صدا: طراحی ساختمان می تواند به نحوی باشد تا عملکردهای پر سر و صدا را موجب می شود. برآمدگی زمین، موانع پوشیده با مصالح بنایی و با دیوارهای حجیم و غیر قابل نفوذ در مقابل امواج صدا بهترین محافظ را ایجاد می کند. طرح معماری می تواند طوری باشد که جهت دادن به امواج صوت ورود صدا را محدود نماید. این خاصیت می تواند با شکل دادن به دیوارها، شیبها و تقاطع ساختمان ایجاد شود.
د- از نظر امنیت
احساس امنیت یک نیاز غریزی در انسان است که در آن نیاز به کنترل محیط انسان بوجود می آورد که یکی از اهداف طراحی را تشکیل می دهد. کنترل محیط به دو صورت فیزیکی بصورت نرده، حصار، قفل و نور و زنگ خطر و کنترلهای انسانی بصورت نگهبانی و افراد ساکن محلی و نظایر می باشد..
ه- از نظر زیبایی
معمار با ایجاد یک ترکیب زیبا و دلپسند و ساده با توجه به فرهنگ و سلیقه مردم نه با استفاده از سبکهای شخصی و طراحی یک محیط طبیعی و آزاد در رابطه با حفظ محیط طبیعی زمین و ایجاد فضای سبز مناسب با اقلیم محل می تواند به مطلوبیت مسکن از نظر زیبایی بیافزاید.
و- از نظر تکنولوژی
منطبق بودن خانه مسکونی با تکنولوژی روز نیز یکی از عوامل مطلوبیت است به عنوان مثال یک آشپزخانه مجهز با وسایل تهویه خوب و وسایل برقی کارآمد و تاسیسات سرمایش و گرمایش مناسب تاثیر زیادی در مطلوبیت خانه خواهد داشت.
ز- از نقطه نظر روانی
افراد بر حسب خواسته شخصی که از طرز تفکر و آداب و رسوم زندگی نشات می گیرد و به انتخابهای خاص از قبیل انتخاب رنگ و طرز تزیین و انتخاب فضای زندگی می پردازند، انتخاب فضاهای زندگی چه از نظر عملکردی و چه از نظر زیبایی همگی ریشه در فرهنگ و روان و اندیشه مردم دارد که رعایت آنها ایجاد مطلوبیت از لحاظ روانی خواهد نمود..
سیری در تحول مفهوم خانه از دیروز تا امروز
خانه٬ مفهوم و پدیده نخستینی است که وجود بشر از دیروز تا امروز به صورت پیوسته و وابسته با آن همراه بوده است؛ چرا که هر جا زندگی انسان جریان داشته، خانه نیز جزء جدایی ناپذیر آن بوده است و به این لحاظ معماری خانه نیز در تمدن های مختلف با حساسیت و جذابیت های مختلفی دنبال می شده؛ این موضوع تا به آنجا اهمیت داشته که ضرورت این حساسیت به صورت جنبه نمادینی تبدیل شده و هر ملیتی سعی بر آن داشته که با نشانه و الگوهای فرهنگی مختص به خود، به نوعی توجه اش را به این موضوع نشان دهد..
بر این اساس می توان گفت که معماری بیشتر از هر هنری با فرهنگ انسانی مرتبط است. بشر همواره نیازمند فضایی بوده است که او را در مقابل تاثیرات محیطی محافظت کند، این نیاز از ابتدای زندگی تا به امروز تغییرات چندانی نداشته و به بیان دیگر، فضای معماری خانه٬ مکان یا ظرفی است که در آن بخشی از فعالیت های مربوط به زندگی بشر صورت می پذیرد و با زندگی انسان رابطه ایی ناگسستنی دارد.
شفافیت
می گویند سیر معماری ایرانی سیر شفافیت است، چرا که معماری ایران، پیوسته این مفهوم را به بهترین وجه در بیشتر کاربری ها از جمله در کاربری مسکونی و مفهوم خانه نمود بخشیده است تا آنجا که سیر حصول این مفهوم در معماری هخامنش تا معماری قاجار ره پیموده و در نهایت در دوره صفویه و قاجار نهایت ظهور خویش را هویدا ساخته است. البته سبک طراحی خانه های دوره قاجار، از الگوی کهن خانه های ایرانی پیروی می کند و کمابیش تاثیر فضاهایی مانند اندرونی و بیرونی در آنها مشهود است، اما هر چه که به سوی معماری پهلوی اول نزدیک می شویم، جلوه برونگرایی در آن بیشتر می شود؛ تا آنجا که در دوره محمدرضا این الگو کاملا از بین می رود و با ظهور سبک مدرنیسم در ایران، "شفافیت"، خود را در عرصه های دیگری همچون حیاط٬ مهتابی٬ آب٬ ارسی، ایوان و… نمایان می سازد..
حیاط
حیاط٬ فضایی تهی است که عرصه را برای به تصویر کشیدن خاطره ها و قوام گرفتن ارتباط بین فضای درون و برون فراهم می آورد..
مهتابی
مهتابی فضایی بدون سقفی است که بالاتر از سطح حیاط است. دیوارهای این فضا نماسازی می شود و به این ترتیب به ایوانی شباهت پیدا می کند که سقف آن را برداشته اند. این فضا معمولا از سه طرف بسته و از جهت چهارم به فضای باز مشرف است. مهتابی ها نیز حیاط مانندهایی هستند که به نوعی فضای خانه را به شفافیت فرامی خوانند و جهانی کوچک اما زنده را در مفهوم دیرینه خانه و سکونت تداوم می بخشند.

آب
مفهوم دیرینه آب، در عمق معماری ایرانی در عرصه های مختلف، از باغ های ایرانی گرفته تا حوض های کوچک خانه های این مرز و بوم، حضور شفاف خود را به نماد صورت یار، به شکل های متفاوت هویدا ساخته است. چرا که این مفهوم و تکرار و انعکاس محیط در بطن آب حوض٬ عمق شفافیت فضا را دو چندان کرده و زمزمه زندگی٬ رنگ الوان ارسی٬ سبزی درخت باغچه و چهره مادر بزرگ و پدر بزرگ را در قابی مجازی در آب حوض به تصویر می کشد. باد نیز با گردش خود در سطح آب، گرمای آفتاب را پس می زند؛ مانند وجود حوض خانه که در دل سنگین فضا٬ خنکایی می آفریند تا مرهم خستگی ساکنین خود باشد..
ارسی
ارسی، گونه ای پنجره چوبی و شبکه دار کشویی است که با بالا و پایین رفتن باز و بسته می شود. بلندای آن از کف تا آسمانه است. حکایت رنگ تمام عیار را می توان در رنگ شیشه های ارسی های ایرانی مشاهده کرد که تصویری از بهشت را برای هر بیننده ای نمایان می کنند. این جشن رنگ که در آن هیچ دو لحظه همانندی را نمی توان یافت٬ درواقع جشن شادی و سرور را در لوای رنگهای قرمز، سبز، زرد و آبی…برای ساکنین خانه به ارمغان می آورد..
ایوان
ایوان فضای نیمه باز مسقفی است که از سه طرف محدود و از یک طرف باز است. در خانه های دوره قاجار، ایوان های جنوبی، نمای خانه را در پس پرده خود نمایان می سازد٬ نمایی که در بطن آن معمولا طنبی ها (اتاق بزرگ و اصلی خانه که اغلب در دل خانه واقع شده و دارای پنجره ارسی است)، کله ای ها (اتاق واقع در دو طرف طنبی در طبقه فوقانی که در نتیجه ارتفاع بلند طنبی به وجود می آید و اغلب به آن دید دارد)، حوضخانه ها (فضای سر پوشیده و مرتفعی که حوضی در میان دارد و معمولا با فضاهای دیگر مرتبط است) و دیگر عناصر خانه وجود دارد. البته ایوان های عظیم این دهه در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی به ایوان های کوچکی تبدیل می شوند که تنها مختص به یک اتاق و یک فضا هستند و طبعا شفافیت فضا نیز از لحاظ مساحت، در این دوران دست خوش تغییراتی می شود. به مرور زمان و با ظهور مدرنیسم در معماری، حضور حوضخانه از ترکیب خانه های پهلوی خارج می شود، ایوان های عظیم جای خود را به فضاهای منفرد داده و ارسی ها با به فراموش سپردن طنبی ها، یکپارچگی خود را از دست داده و به پنجره هایی تکه تکه مبدل می شوند. امروزه شاهد کمرنگ تر شدن غنای نمادین گذشته عناصر خانه در متن معماری نما هستیم و حکایت مدرنیسم و ترک هر آنچه که در گذشته داشتیم، بی آنکه بدانیم چه می خواهیم؛ و روایت تقلیدهای کورکورانه از مفاهیم مدرنیته، کدرشدگی شفافیت گذشته را در پیکره مفهوم خانه به ارمغان آورده است؛ گویی که فضاهای به ظاهر متمدن، دلتنگی، غربت و بیگانگی را در فضا تزریق کرده است..
محوریت در فضا
محورها، به عنوان استخوان بندی اصلی معماری محسوب می شوند و به عبارتی هندسه پنهان معماری بر شالوده محورها و استراکچر بنا می ایستد و از طرفی می توان عنوان کرد که محورها نماینده ساختار ذهنی اجتماع هستند..
در معماری اوائل قاجار، فضای خانه، شامل دو محور اصلی و فرعی بود که فضای خانه در راستای محور اصلی قرار داشت؛ در دو طرف این محور، در جبهه غربی و شرقی نیز، فضاهای فرعی قرار می گرفت که به نوعی به القاء حس تقارن در پلان بنا نیز می افزود. حتی در اواخر دوران قاجار و اوائل پهلوی، این الگو محوری در محوطه سازی خانه های ایرانی تاثیر داشت تا آنجا که این الگو به شکل محوطه سازی انگلیسی و فرانسوی با سطوح وسیع چمن کاری، درختان زینتی و بوته ای، حوضچه ها و حوض های مربع مستطیل کوچک و بزرگ، گلکاری باغچه ها و خطوط کلی محوطه سازی و باغ سازی که تاحدی از حالت محوری خارج شده، در این بناها دیده شده است. در زمان پهلوی نیز با به فراموشی سپردن بعضی فضاها و دگرگون شدن کاربری ها و حضور پررنگ برخی المانهای فرعی ساختمان، مانند راه پله و قرار گرفتن آن در راستای محور اصلی، حضور محور فرعی کمرنگ تر شد تا به کلی از بین رفت..
سلسله مراتب در فضا
بحث سلسله مراتب، سخنی است میان درون و برون٬ چراکه حس فضای برون را در آهنگ حال و هوای درون نمی توان یافت و به عبارتی، درون، فاقد این خواص است و احوال برون را نمی توان به درون راه داد.
این تحول، در سلسله مراتب نقش می بندد، چرا که آستانه ورودی٬ شرط ورود و تحول است که پس از درگاه و در فضایی مانند هشتی (فضای اصلی ورودی که معمولا بعد از سردر قرار می گیرد)، حیاط بیرونی، دهلیز و طنبی قرار می گرفت؛ اما در دوره پهلوی، با رنگ باختن فضاهای اندرونی و بیرونی و برونگرا شدن فضاها، این ساختار نیز فرو پاشید.

.
تقارن در فضا
تقارن٬ در خانه های ایرانی با ضربآهنگ و ریتم خود، تعادل و تنوع را نیز به ارمغان می آورد، زیرا با رنگ باختن فضاهای اصلی مانند طنبی خانه (که هسته اصلی و قلب خانه محسوب می شود) و فضاهای کله ای ها و ایوان یک پارچه و ارسی های رنگارنگ، محورهای فرعی نیز از میان رفتند و با قرار گرفتن برخی از عناصر فرعی مانند راه پله در آکس مرکزی، آنگونه که باید، این حس تقارن که مفهومی از پایداری را در عرصه خانه مطرح می ساخت نیز به فراموشی سپرده شد..
محرمیت در فضای خانه
هرگاه سخن از محرمیت به میان می آید، تفاوت درون و برون بر ذهن نقش می بندد، چراکه درون و فضای اندرونی، ویژه اهالی خانه است و از آنجا که این تمایز ناشی از فرهنگ کهن شرقی است، در کالبد معماری سرزمین ما نیز نقش بسته و بی تاثیر نبوده است..
البته این محرمیت علاوه بر فضاهای بیرونی و درونی مابین فضاهای مختلف اندرونی نیز حکمفرماست و به عبارتی، حضور سلسله مراتب در متن فضاهای بیرونی نیز این محرمیت را پر رنگ تر کرده و در درون نیز، محرمیت، درونی اتاق ها و دهلیزها را از هم متمایز می کند. بحث محرمیت از همان بدو ورود توسط حلقه ها و کوبه های درب خانه (اولین حوزه محرمیت) مشخص می شود تا آنجا که نهایت نفوذ بیگانه، هشتی و حیاط خانه است.با تحلیل و فرو پاشی ریتم سلسله مراتب در فضای خانه ایرانی، محرمیت نیز دستخوش تغییراتی شد و سرانجام، این رنگ باختن با حذف درگاه و هشتی نیز تضعیف شد..
نتیجه گیری فصل دوم
ما صرفا خانه نمی سازیم برای این که در آن زندگی کنیم ،خانه مقامی والاتر از یک سرپناه دارد، خانه تجلیگاه معنویت خانواده است پس مکانی مقدس بشمار می آید. در خانه تمامی اعمال ما دارای ارزش می شوند. .
من با توجه به تعلق خاطری که به خانه از دیر باز دارم.
این فصل را با چند کلمه کلیدی که نقش مهمی در طراحی من داشته می بندم..
خانه، سکوت، طبیعت.
معماری در هر زمان با نگرشی از جهان نو و نیاز انسان برای جهت گیری و تعیین هویت در آن، آغاز گردیده و ادامه دارد.من در این پروژه سعی کردم تا با معماری این نیاز را از طریق سازماندهی فضایی و بیان صوری، برآورده سازم..
2.پیشینه باغ سازی
معماری ایرانی دارای ویژگی هایی است که در مقایسه با کشورهای جهان از ارزش و رمز و رازی مختص به خود برخوردار است. این ویژگی چون طرحی متناسب، هندسه ای بدیع، تاسباتی موزون، سازه ای دقیق و خلاقیت هایی نو و بالاخره تزییناتی گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوه معماری این سرزمین است(نعیما،1387). باغ ایرانی بیشتر حاکی از نیازهای روحی است. از زمان سومریان باغ، معبد و قصر سلطنتی را احاطه می کرد بی شک باغ در چنین اقلیم خشکی همه چیز از آسایش و زیبایی داشت تا عرضه کند.
زندگی در ایران به آب وابسته و درواقع آب عامل اصل زندگی است حتی از 3500 سال پیش از میلاد، آرایش سفال پیش از تارخ علاقه شدید به آب و حاصلخیزی را نشان می دهد این نقش های کهن همه عناصر باغ را به صورت واقعی یا نمادی ثبت کرده اند: کوه، ابر، برکه، جنگل، پرندگان آبی و درختان که هدف عمده از آنها دریافت پاسخ مساعد از قدرت های آسمانی بود در سفال سامرا طرح نمونه وار باغ دیده شده است به صورت دو نهر متقاطع با پرندگان و درختان در هریک از چهار گوشه پس از آب درختان پاسارگاد، اولین پایتخت امپراتوری بزرگ هخامنشی در متون گذشته و سفرنامه ها به عنوان مجموعه کاخ و باغ و حتی اولین نمونه چهارباغ ایرانی ذکر گردیده است. از پاسارگادبه عنوان پایتختی پر باغ یاد شده است که در آن کاخ هایی با طرفین باز در داخل محوطه هایی مشتمل بر باغ های وسیع و مکمل قرار دارد(سکویل وست،2006،167-171). پردیس پاسارگاد، با دارا بودن خصایص باغ ایرانی، تاکیدی بر اثر ژرف آن بر باغ سازی دوره های بعد می باشد. چهار باغ های معروف دوره اسلامی، بدون شک بی تاثیر از اولین نمونه ی چهارباغ نبوده اند. نظم هندسی آب در این باغ، آبروهای سنگی و حوضچه هایی که با فاصله و ریتم منظم در این محوطه قرار گرفته اند، نشان از قدرت معماری و باغ سازی ایرانیان کهن دارد. این فرهنگ پس از حضور اسلام در ایران از بار غنایی و معنوی خاصی برخوردار شده، به گونه ایی که فرد مسلمان خود را سرگشته ای دور مانده از وطن اصلی خویش که همانا هم جواری حق تعالی است می داند. انسان در زمین ماوایی است که این سرگشتگی را سامان دهد و این چنین در گوشه ای خلوت برای خود، بهشتی زمینی فراهم می آورد و کم نیست باغ هایی از این دست در طی قرون متمادی، که رایحه اسلام در این سرزمین به مشام ایرانیان می رسد و شاید بتوان اوج آن را در طی عصر صفوی و در شهر هایی چون تبریز و قزوین و اصفهان دید و البته نمی توان از باغات پرشکوه دوره قاجار هم چشم پوشید که در زمینه خود همتا نمونه ای ندارد(میرفندرسکی،1385،24)
دوران باغسازی
2-1-دوران باغ سازی- منبع(قبادی تبار، مریم(1394))

پیشینه باغ سازی در ایران
آثار به جای مانده در پاسارگاد حاکی از وجود باغی با طرح چهارباغ در آن است(سلطان زاده،1382).
آغاز، ایرانیان باغ را یک تجلی زمینی از یک حقیقت معنوی می دیدند، "ظل و انعکاس عالم مینویی در این گیتی. به همین جهت طرح باغ و صورت هنر آن ارتباط با علوم جهان شناسی و حکمت داشت و تجربه باغ محدود به عالم محسوس نبود بلکه تا حدی حقیقت عالم بالا و تجربه مستقیم آن را برای آنان که بصیرت و استعداد معنوی داشتند امکان پذیر می ساخت و به همین جهت درواقع نوعی هنر مقدس بود(نصر1359،202). نظر متفکران اسلامی در مورد طبیعت به نظر می رسد مطرح شدن الگوی چهار باغ به عنوان کهن الگوی باغ سازی ایرانی نتیجه اصالت بخشیدنبه این سند در ارتباط با تاریخ هنرباغ سازی ایرانی بوده است. " میرفندرسکی" با اشاره به ریشه های تاریخی مفهوم این واژه اعتقاد دارد: " دو محور اصلی عمود بر هم باغ را به چهر قسمت اصل تقسیم می کند. تقسیم بر چهار شدن دارای بار تاریخی طویلی است و شکل بارز خود را در اشاره خارج شدن آب از باغ عدن و به سمت چهار گوشه جهان جاری می گردد، از ازل نشان می دهد(میرفندرسکی1385،10).

تصویر1-1-باغ فین کاشان- منبع(حیدرنتاج،1387)
تمامی تفکرات مشابه در شکل چهار بخشی بهشت یا عدن برگرفته از متن تورات می باشد. چرا که تورات در توصیف عدن می گوید:" خداوند باغی در عدن به طرف مشرق غرس نمود و آن آدم را که سرشته بود در آنجا گذاشت و خداوند هم درخت خوش نما و خوش خوراک رااز زمین می رویاند و درخت حیاط را در وسط باغ و درخت نیک و بد را و نهری از عدن بیرون آمد تا باغ را سیراب کند و از آنجا منقسم گشته، چهار شعبه شد"(کتاب پیدایش بند2،10-8). و در ادامه نام رودها را به ترتیب فیشون، جیحون، فرات و حدقل معرفی کرد. این در صورتی است که آموزه های دینی زرتشت در اوستا حاکی از وجود یک دریای عظیم در مرکز زمین ئ تقسیم آن به هفت قسمت است نه چهار قسمت. در بندهش، قدیمی ترین متن به جای مانده پهلوی در چگونگی زمین ها آمده است "گوید در دین که زمین سی و سه نوع است… هنگامی که تیشتر آن باران را ساخت که دریاها از او پدید آمدند، زمین را همه جای نم بگرفت، به هفت پاره بگسست، دارای زیر و زبر و بلندی و نشیب بشد. به اندازه نیمه ای در میان و شش پاره دیگر پیرامون آن قرار گرفت، آن شش پاره به اندازه خونیروس است، او آنها را کشور نام نهاد( بهار،1369،75). بنابراین می توان تصور کرد چهار رود و تقسیم جهان و به دنبال آن باغ به چهار بخش در دوران پیش از اسلام برگرفته از آموزه های دینی تورات است نه ادیان ایرانی در بسیار از باغ های ایرانی نیز، اساسا طرح چهار بخشی وجود نداشته است و باغ به صورت تراس بندی در زمین شیب دار واقع است.

تصویر2-1-مجموعه باغ های بهشهر؛ عکس هوایی سال 1325، سازمان نقشه برداری کشور
هیچ سند باستانی مبنی بر چهار بخشی بودن باغ ایرانی وجود ندارد، اما قدیمی ترین اثر کشف شده که ریشه بسیاری از نظریه پردازی ها است در باب هندسه باغ ایرانی و الگوی چهار بخشی بوده، کاسه سفالی یافته شده در سامرا است. بر روی این کاسه سفالی که تصور می رود مربوط به 2000 سال قبل از میلاد باشد، جوی های متقاطعی ترسیم شده که چهار قطعه باغ را نشان می دهد و در هر قطعه یک درخت و یک پرنده است. "سکویل وست" معتقد است: این طرح همان طرح رسمی و عمومی است که ایرانیان از زمان کوروش تا به امروز به کار برده اند… ودر حقیقت تمام باغ های ایران براساس این تقسیم هندسی طرح ریزی شده اند(سکویل وست1336،403). از گزنفون آمده است که هنر باغ سازی پیش از هخامنشیان در آثار تخت جمشید و شوش دیده می شود. ولی می نویسد که در شهر های ایران باغ های پردرخت وجود دارند، باغ هایی که به آن پردیس می گویند. هم چنین آمده است: در برخی منابع از جمله در کتاب " از زبان داریوش4، ص311) اشاره شده است که واژه "پ ید ایذه" که از فارسی باستان به زبان یونانی و آلمانی راه یافت و آن را به صورت پارادیس به کار می بردند به معنی فضای محصور و باغ بود و واژه های پردیس و فردوس نیز از همین کلمه مشتق شده اند. آثار و نشانه ها و اسنادی در پاسارگاد و تخت جمشید به دست آمده است که حاکی از وجود باغ هایی در پیرامون مجموعه ها و شهر های مهم هخامنشی درگذشته است( شاکری،1382).
در لوح های عیلامی در تخت جمشید مورد اشاره واقع شده است. در قسمتی از عرصه پاسارگاد که آثار چهار کاخ از آن باقی مانده نشانه هایی از باغی با محوطه ای با طرح چهار باغ و کانال ها و جوی های آبیاری به دست آمده است که نشان می دهد کاخ های واقع در آن که طرح معماری آن ها برون گرا استف در یک باغ بزرگ قرار داشته اند. طرح آرامگاه کوروش نیز به گونه ای است که می توان حدس زد د پیرامون آن باغی وجود داشته است(سلطان زاده،1378)
2.پیشینه باغسازی در ایران
باغ سازی در ایران بس سابقه طولانی دارد؛ به طوری که توانسته است الگوی قو برای باغ سازی دوره ها بعد هم در ایران و هم در سار ملل باشد. با بررسی باغ سازی ایرانیان از زمان های پیشین، می توان روند تکاملی باغ را به خوبی مشاهده کرد. ایرانیان از قدیم به ساختن باغ ها و باغچه ها علاقه خاصی داشته اند.
قدمت باغ سازی در این سرزمین را می توان از چهار هزار سال پیش جستجو کرد که بر روی کاسه های سفالین، نقش آبگیر هایی دیده می شود و اطراف آن ها را درخت احاطه کرده است و برخی دیگر دنیا را نشان می دهند که به چهار قسمت تقسیم شده است و گاه آبگیری هم در وسط آن مشاهده می شود. این نوع طرح متقاطع که در آن یک محور ممکن است از محور دیگر درازتر باشد، به صورت طرح نمونه باغ های ایران درآمد و نام چهار باغ بر آن اطلاق گردید(ویبلر،1387،19). همچنین، می توان به نوشته های باقی مانده از سومریان اشاره کرد که این نشان از علاقه ی خاص ایرانی ها به باغ از زمان ها قدیم دارد. این اثر به قدمت طولانی باغ ایرانی اشاره دارد؛ همان طور که نشانه های باغ سازی درایران را می توان در تاریخ روایی ، آثار و مدارک تاریخی، کتیبه ها و بقایای معماریی جستجو کرد. منابع کهن روایی، شاهان اسطوره ای پیشدادی را نخستین سازندگان باغ دانسته اند. نمونه های فراوانی از این توضیحات را می توان در شاهنامه، متن های پهلوی، اوستا و متون دین زرتشتی پس از اسلام مشاهده کرد(حیدرنتاج17،1389)
2-1: هخامنشیان
یکی از دوره هایی که نقش بسزایی در شکل گیری باغ ایرانی داشته، زمان هخامنشیان بوده است. کوروش، سردمدار طراحی باغ بود، به طوری که در اکثر نوشته های مربوط به باغ ایرانی، دروه حکومت کوروش کبیر به عنوان نقطه عطف در شکل گیری مفهوم باغ ایرانی قلمداد می شود. او بدون شک از روش های متقدم آشور و بابل در انتقال پیام های سیاسی از طریق معماری باغ های سلطنتی یادمانی آگاه بود. این روش ها برای نخستین بار در پارسه ظاهر شدند(نعیما،5،1389). استروناخ، اولین باغ ایرانی را که تک بناها در محدوده ی آن برپا شده بودند، باغ سلطنتی پاسارگاد می داند که توسط کوروش هخامنشی بنا شده بود(دایره المعارف بزرگ اسلامی،27،1381). او در توصیف پاسارگاد، آن باغی مستطیل شکل م داند که کاخ اصل در محور طولی آن قرار داشته است. باغ دارای چهار کرت بوده است و می توان گفت که یکی از بنیادی ترین عوامل باغ ایرانی؛ یعنی چهار باغ به عنوان اصل پایدار، نخست در نقشه ی باغ اصلی پاسارگاد آشکار است؛ از این رو شایسته است که کوروش به عنوان مبتکر آن (چهارباغ) به شمار می آید(دایره المعارف بزرگ اسلامی،207،1381). چیزی که به یقین می توان گفت، این است که باغ پاسارگاد توانسته است الگویی برای تکامل باغ ایرانی باشد. شاخص ترین عنصر به جای مانده، آبراهایی با شیب ملایم و با حدود 25 سانتی متر عرض است که در مسیرشان به فاصله هر 15 متر، حوض هایی به حجم حدود یک متر مکعب وجود داشته است. بی گمان، بنای کاخ در باغ، پیوند چهار باغ با آن در سرزمین چهار فصل ایران از آرمانی ترن جلوه های هنری با همراهی اندیشه های متعالی در باغ سازی بوده که از دوره هخامنشیان و از ایران زمین به دیگر سرزمین ها نفوذ کرده است(استروناخ،47،1370). داریوش نیز در زمان حکومت خود، گونه ای متفاوت از باغ سازی را ترجیح داد. در لوح های دیوانی عیلامی که در تخت جمشید به دست آمده، به برخی از باغچه ها از جمله باغی به نام" همه خوشبختی" در نزدیکی تخت جمشید اشاره شده است(نعیما،7،1385).

تصویر3-1-باغ پاسارگاد- منبع( 1990 ( stronach

2-2ساسانیان
اگرچه از دوره اشکانیان(پارتیان250ق.م-226م) آثاری که نشاندهنده ی باغ در آن دوره باشد بر جای نمانده، اما از بررسی آثار باستانی در تیسفون بر می آید که این شهر را مجموعه ا از باغ ها در کناره ی دجله در برگرفته بوده است. این امر در باغ سازی دوره ی ساسانی تاثیرگذار بود( حیدرنتاج،22،1389). با توجه به آیین زرتشتی که در آن دوره وجود داشته است. می توان طراحی باغ را با این کیش و آیین مربوط دانست.
دین زرتشتی، طبیعت را مقدس می شمارد و بر تفکیک حریم انسان و طبیعت اعتقاد دارد(خوانساری،56،1383). آن ها معتقد بودند هر انسانی که از خرد بهره ی بیشتری داردف بهره اش از بهشت بیشتر است(مینوی خرد55،1354). همچنین علاقه به تجدید خاطره عظمت دوران هخامنشی، پادشاهان ساسانی(642-224) را نیز تشویق به اجرای سنت های دیرین کرد و احیای پردیس های کهن و ایجاد بوستان ها و باغ های بهشتی در صدر برنامه ی سازندگی آن ها قرار گرفت. آنان این سنت را تا حمله تازیان دنبال کردند. یاقوت، مورخ سیزدهم، مجموع باغ های خسرو پرویز در قصر شرین را یکی از عجایب جهان دانسته است(مقتدر،116،1379). این باغ را خسرو برای معشوقه اش طراحی کرده بود که در مرکز آن یک باغ بهشت بوده است و به گفته تاریخ دانان عربی، این مجموعه، زمینی به مساحت 300 آگرا را اشغال می کرد که شامل باغ، حوض، مسیرهای آب، کوشک های زیبا و مناطق حفاظت و محصور شده به صورت شکارگاه حیوانات بود. در ضمن، آبرسانی این مجموعه از طریق نهر آبی که در جوار مجموعه جریان داشت، انجام می گرفته است(نعیما8،1385). این بنا همانند تخت جمشید بر صفه ای بنا شده است. برخی معتقدند که ظاهرا تمام این بنا در وسط باغ های عظیمی با چشم انداز طبیعی برپا شده بود و حیاط های تو در تو در سبکی از باغ سازی ایرانی که بیشتر در باغ مقبره به کار می رفته است. با این همه، استقرار مجموعه بنای مذکور در وسط باغ های عظیم را می توان با استقرار بناها در باغ های بعد از اسلام مقایسه کرد(حیدرنتاج،24،1389).
دوره ساسانیان ساخت کاخ ها در کنار چشمه ها، دریاچه ها و رودخانه ها به دلیل بنای معابد آناهیتا در آن جا گسترش یافت. کاخ اردشیریکم در فیروزآباد، معبد، کاخ ها و شهر بیشابور در تنگه ی چوگان، طاق بستان در کرمانشاه، آتشکده آذر گشسب درتخت سلیمان(شیز)و… از این نمونه آثار به شمار می روند(همان).
در اشاره به طرح باغ های ساسانی آن ها را باغ هایی متقارن نسبت به نقشه ی کف ساختمان باغ مجسم می کند. باغ هایی که محور های اصلی آنها بر اساس شکل چلیپا گونه ی ساختمان میانی باغ نظم گرفته اند(همچون باغ های کاخ عمارت خسرو یا حوش کوری)(علایی،70،1391).

تصویر4-1-قصرخسرو شیرین-منبع( علایی،70،1391)
2-باغ سازی دوران اسلام
با گرویدن ایرانیان به دین اسلام، این جهان بینی اسلامی از عمق بیشتری برخوردار شد و باعث ترویج باغ سازی ایرانی در اقصی نقاط عالم اسلامی گردید. ایرانیان با ورود اسلام مبانی خود را ترک نکردند، بلکه آن را در جهت اسلام هداست کردند؛ همانند نمونه های مسجد سازی که برگرفته از آتشکده ها بودند. قرآن کریم که، خود آیاتی از جلوه های جمال خداوند است با تکیه بر تصاویری که انسان از سرسبزی و خرمی طبیعت دارد، بهشت را در جهان اخرت توصیف نموده است و پس از اسلام معماران مسلمان با عنایت به این توصیف، باغ هایی را در این جهان فناپذیر، ساخته اند که به راستی تمثیلی از بهشت است که در قرآن توصیف شده است(هنرفر،79،1354). بعد از اسلام، عمده ساختمان هایی که سعی در ساخت آن ها بود، بناهای مذهبی و عمومی بود و کمتر به باغ سازی پرداخته شد. در باغ سازی، بیشتر الگوهای ساسانیان به کار برده می شد. در دوره تیموری بود که در تاریخ به ذکر روشنی از باغ ها و عمارت ها بر می خوریم. معماری و شهرسازی و تبع آن ها، باغ سازی در دو- سه سده ی نخستین اسلامی دستخوش تحولات بسیاری شد.
شهر های نامدار، چندان که باید توسعه نیافتند و از آنجا که باغ آرایی با سلیقه شهرنشینان جدید(عرب ها) سازگاری نداشت، این امر تا مدت ها در جریان شهرسازی قرار نگرفت. ساخت دژ- شهرهای نظامی و سیاسی مانند کوفه، بصره و دیگر شهر های بدون مانع دلیلی بر این مدعا است. با این همه، گزارش شده است که در عهد عمر بن عبد العزیز(خلافت،101-99)، باغ شیرجانی(سیرجانی) در کرمان(گواشیر) بنا شد(لسترنج، 327،1377). در سده های نخست این دوره، بیشتر از الگو های باغ سازی ساسانی استفاده شد. در دوران غزنوی نیز باغ ها به شیوه الگو های ساسانی بنا شدند. در سراسر دوران حکومت سلجوقیان با توجه به فعالیت های گسترده شهر سازی و ایجاد مجموعه ها و آثار معماری وسیع و بنای مسجدها، مدرسه ها، کاروانسراها و کاخ ها هنر باغ سازی به ویژه در شهر اصفهان پیشرفتی نظر گیر داشت(حیدرنتاج،26،1389).
2-1- باغسازی دوره تیموری
در دوره تیموری بود که در تاریخ، به ذکر روشنی از باغ ها و عمارت ها بر می خوریم که می توان این دوره(قرن نهم) را از مهم ترین دوره ها در تاریخ باغ سازی دانست. باغ آرایی این دوره، تلفیق همه جانبه باغ آرایی ایرانی بود که به ویژه در دوره صفویه و حتی دوره کنونی تاثیر بسزایی داشته است طبق اسناد و مدارک به جا مانده از آن دوره، تعداد معدودی از این باغ ها شکوه و جلال خود را تا بیش از یک قرن حفظ کردند، ولی اکنون همه ی آن ها از میان رفته و ویران شده اند و توصیف کلی که هنر باغ سازی در این دوره شده، بسیار مفصل تر از توصیفی است که باغ های دوره های قبلی به عمل آمده است. دوره تیمور در شهر های سمرقند و کش(شهر سبز)، سرابستان های بی شمار و کاخ های بلند به ترتیبی شگفت و وصفی شگرفت ساخته است. باغ های معروف سلطنتی سمرقند عبارت بود از: باغ شمال، باغ بلند، باغ خلوت، باغ میدان، باغ ارم، باغ بهشت، باغ چنار، باغ دلگشا، باغ نو، باغ جهان نما، باغ نقش جهان، باغ تخت قراچه، باغ داز و باغ قراتوچه( ورجاوند،584،1375) . باغ های سمرقند نمونه ی اصلی باغ هایی است که در قرون بعد ایجاد و احداث شده که صفات مشخص آن ها به قرار زیر است: فضایی محصور با دیوارهای بلند، تقسیم فضا به چهار قسمت، استفاده از یک نهر اصلی، وجود کوشک یا قصر در مرکز فضا، انتخاب یک قطعه زمین که به صورت طبیعی سراشیب است و با ایجاد یک تپه ی مصنوعی به منظورحصول اطمینان از این که آب جریان پیدا می کند( حیدرنتاج،28،1389). در تاریخ ظفرنامه چنین آمده است: "امیر تیمور در یورش اول خود به شیراز در باغ تخت قراچه منزل گزید".
شاید به همین علت است که تیمور در سمرقند و اطراف آن اسم هایی شبیه به باغ های ایرانی بخصوص باغ های شیراز قرار داد.

تصویر5-1-طرح باغی در سمرقند که شاید همان گل سرخ باشد-منبع(ویلبر67،1384)
2-2- باغ سازی دوره صفویه
با روی کار آمدن دولت صفویه، بزرگترین دستاوردها در عرصه هنر معماری به دست آمد که مهمترین آن وجود باغ های صفویه در تاریخ باغ سازی ایران محسوب می شود( پروشانی1373)؛ به طوری که اوج هنرباغ سازی بعد از اسلام را می توان در دوره صفویه مشاهده کرد. در دوران صفویه رواج با غ سازی حکمت مینویی با وجود شارحان و حکیمان بزرگی چون ملاصدرای شیرازی و آذر کیوان و بسیاری کسان دیگر، تجلی این عالم را در معماری و باغ آرایی ایران شاهد هستیم و تجلی آن در باغ های باقیمانده مثل باغ فین کاشان، پیامی از آن کهن الگوی مینویی را به روزگار ما رسانده است(دادابه، 49،1383). در این دوره، باغ سازی در پهنه شهر گسترده شد و باغ های زیادی خلق شد و شهر هایی چون اصفهان، قزوین و تبریز مورد توجه قرار گرفتند. در این دوره، قزوین بهعلت موقعیت مهمی که بر سر راه های ارتباطی داشت. رفته رفته به صورت پایتخت درآمد(نعیما،279،1389). پادشاه صفوی، شهر جدیدی به نام جعفر آباد ساخت و در آن چهارده باغ به نام چهارده معصوم بنا کرد؛ چنان که مولف خلاصه التواریخ( قاضی احمدی قمی) به این نکته اشاره ای دارد و ضمن نقل وقایع سال مذکور می نویسد:" در این سال، پادشاه را به خاطر رسید که در قزوین باغی احدا کند تا اینکه در ماه ذی الحجه، ارضی موسوم به زنگی آباد را از میرزا اشرف جهان خریداری نموده، مهندسان دانشور و بنایان صاحب هنر ممالک را احضارنمود و فرمان داد طرح باغی مربع شکل به نام" سعادت آباد" تهیه کنند و در وسط آن باغ، عمارت عالی و تالارها و ایوان ها وحوض ها به وجود آورند و سردر دروازه را خیلی مرتفع بنا کرده، آن را با کاشی های الوان بیارایند و برافراز آن، برج کبوتری بسازند و سطح باغ را با گذرهای مربع و چمن های مثلث و مسدس تقسیم کرده و از وسط خیابان، درختان، گل یاسمن و ارغوان و سایر درختان میوه دار بیارایند" (آن). اطراف عمارت چهلستون قزوین، باغ وسیعی وجود داشته است که متاسفانه امروز اثری از آن نیست. زمانی که پایتخت از قزوین به اصفهان انتقال پیدا کرد، در اصفهان نیز باغ های ارزشمندی خلق شدند که همه آنها الگوی چهار باغ اجدادیان خویش را تداوم دادند." سفرنامه نویسان اروپایی به تداوم تاریخی باغ های اصفهان بر مبنای باغ سازی کهن ایرانی اشاره کرده اند که اگرچه شاه عباس عامدانه آن را تقلید نمی کرد، اما از آن آگاه بود؛ چنان که وی در طراحی چهار باغ اصفهان، خطوط طرح را با دست های خویش ترسیم کرد و بدین ترتیب خود را به عنوان جانشین شایسته و حقیقی کوروش بزرگ مطرح کرد که طراحی باغ ها را یک حرفه ی شاهانه م پنداشت و گاه درختان و اندازه گیری ردیف آن ها را با دست های خویش انجام م داد. شاید بتوان گفت که باغ سازی دوره صفویه با تغییرات اندکی از دوره تیموری پدید آمده است؛ به طوری که باغ های ساخته شده در دوره تیموری به جای اشاره مفهومی، نگاهی ظاهری به بهشت اسلامی داشتند. به این معنا که آن ها شکل باغ های بهشت را اقتباس کرده اند، نه معنای آن را. اما در دوره صفوی علاوه بر ظاهر به معنای بهشت هم پرداخته شد( نعیما،31،1389). در این دوره از تاریخ طراحی باغ( مخصوصا در زمان شاه عباس) باغ های شاه عباسی معروف است. از جمله: باغ فرح آباد، کاخ صاحب الزمان و باغ چشمه، یکی از اقدامات دیگر دوره صفوی، احداث خیابان چهار باغ بوده است. این خیابان برای اولین بار طرح نوینی از ساخت فضای طبیعی برای گردش و تفرج را به نمایش گذاشت( نعیما،34،1389). در حقیقت، چهار باغ بیشتر برای این که گردشگاه باشد ساخته شده بود، نه خیابان خاصه برای عبور و مرور؛ چرا که در آن زمان مورد احتیاج نبوده است. در دو ضلع شرقی و غربی هریک از این دو خیابان، چهارباغ عبارت بودند از: باغ هشت گوش، باغ توت، باغ انگور، باغ بلبل، شاردن می نویسد که این زیبا ترین خیابانی بود که وی دیده است(ویلبر،112،1390).
باغ فین کاشان نیز از آثار معروف دوره ی صفویه است، این باغ با دیوار های بلند محصور شده و در محل ورودی آن فضایی به عنوان فضای تجمع احداث شده و عمود بر این سطح، خیابان های موازی با جوی هایی شیب دار و با فاصله های نامنظم پله دار ایجاد شده است. در قسمت انتهایی باغ، ساختمان کوشک مانند ساخته شده و در وسط باغ، حوض بزرگی که درختان تنومند در اطراف آن است، مشاهده می گردد( حکمتی و سیفی، 19،1390). نکته جالب در این دوره، ایجاد لانه ها و قفس های کوچک برای پرندگان است که متاثر از طرح های چینی است(آن،20).

تصوبر6-1-باغ فین کاشان-منبع(خوانساری و همکاران84،1380)

تصویر7-1-باغ هشت بهشت-منبع(حکمت کهن، منظر جدید، موزه هنرهای معاصر تهران)
2-3-باغ سازی دوره زندیه
در این دوره، باغ سازی تقریبا متاثر از دوره ی صفویه بوده است که با توجه به مدت کم دوران حکومت آن ها تعداد باغ های احداث شده نیز کم است. از جمله باغ های احداث شده می توان باغ دلگشا، باغ هفت تنان، باغ چهل تن و باغ جهان نمای شیراز را نام برد( حیدرنتاج،35،1390). باغ های هفت تنان و چهل تن هر دو دارای ساختمان کلاه فرنگی و استخر هستند. در باغ جهان نما شاه عباس صفوی درخت های سرو را غرس کرده بود(حکمتی و سیفی22،1390). کریم خان در همین محل باغ وکیل را احداث کرده است. از دیگر باغ های دوره ی کریم خان زند، باغ نظر(موزه پارس شیراز) است که درآن زمان، حرم سرای کریم خان زند بوده است. از خصوصیات مهم این باغ، طرح منظم و قرینه سازی آن است. در اطراف تمام خیابان ها دو ردیف درخت سرو شیرازی، انبوهی از درختان نارنج، گل های رز، گل کاغذی و شمعدانی به فراوانی در این باغ کاشته شده است. هم چنین آب نمایی به صورت چند ضلعی و طرح بسیار زیبا دیده می شود. از دیگر باغ های مهم این دوره، باغ دولت آباد یزد از ساخته های محمد تقی خان بافقی است که بادگیر شش ضلعی آن بلندترین بادگیر جهان است. طرح کلی باغ شامل کوشک و سردر است که میان آنها حوضچه و دو ردیف درخت کاج قرار گرفته و در اطراف آن ها باغ های میوه و مزرعه بوده است( حیدرنتاج، 35،1389).

تصویر8-1-باغ جهان نما-منبع(نعیما،1392)
2-4- باغ سازی دوره قاجار
در این دوره، به تدریج مظاهر تمدن غربی بر امور زندگانی دربار تاثیر گذاشت که بالطبع معماری و هنر باغ سازی هم از آن بی تاثیر نبود. به طور کلی، تاثیر این فرهنگ به ویژه در شهر تهران به شکل احداث خیابان و میدان، در معماری به شکل نماسازی به تقلید از تزیینات غربی در امتداد بدنه ها و در باغ سازی با احداث باغ-قصر با ابعاد وسیع در خارج شهر و دامنه کوههای البرز مشاهده می شود(آن،35). ساختمان باغ ها دراین دوره، تزیینات پر زرق و برقی داشت و جایی بود که در آن مراسم و اجتماعات -درمورد قاجار، مراسم تعزیه در ماه های محرم، مراسم اعیاد و مراسم آش پزان(معیرالممالک،1361)- برگزار می گردید(بانی،مسعود،74،1390). بررسی ها نشان می دهد باغ سازی دوره قاجاریان به دو دوره قابل تقسیم است؛ یکی در قرن سیزدهم قمری که باغ آرایی در تداوم باغ آرایی زندیه و صفویه بود؛ دیگری از اواخر دوره ی ناصر الدین شاه تا پایان دوره قاجاریه که باغ آرایی و ساخت کوشک به تاثیر از باغ آرایی غربی با تحولات روبرو بود(حکمتی و سیفی،36،1390).
متاسفانه پادشاهان این سلسله، اصفهان را به حال خود رها ساختند و به این ترتیب، بسیاری ازآثار با ارزش معماری و باغ های اطراف صدمه دید(مقتدر،120،1379).
باغ های این دوره، برای استفاده خصوصی مالک باغ طراحی شده و به همین علت توسط دیوارهای بلند محصور بودند(حیدرنتاج،37،1389).
در سال 1788 آقا محمد خان قاجار، تهران را به عنوان پایتخت برگزید. در آن زمان در تهران باغ ها فاقد هر نوع زیبایی بودند. در مدت سلطنت وی برای آبادانی این ناحیه کوشش زیادی به عمل نیامد(ویلبر،152،1390). زمانی که فقتحعلی شاه در سال 1997 به سلطنت رسید، بناهای زیادی احداث شد. یکی از آثاری که فتحعلی شاه احداث نمود، قصر قاجار و باغ نگارستان است که این باغ همانند باغ های اثل گلی و قصر شیراز دارای طرح پلکانی بوده است. معیر الممالک در مورد آن می گوید: در ساختمان آن، هنر و ظرافتی به کار رفته بود که اغلب اروپایی های مقیم تهران برای دیدن آن رفته و دقت و تحسین بسیاری نمودند.
بررسی ها نشان می دهد باغ های این دوره تخریب شده اند و تعداد اندکی از آن باقی مانده است. دراین زمان، هنر باغ سازی در ادامه باغ سازی سنتی ایران بود. در زمان ناصر الدین شاه، باغ های زیادی احداث شدند. در این زمان کاشت گیاهان و احداث باغ بسیار اهمیت یافت؛ به طوری که سازمانی به نام اداره ی باغ های دولتی به وجود آمده تا باغ ها نگهداری و حفظ شوند. به دلیل مسافرت های ناصر الدین شاهبه غرب، معماری اروپایی وارد باغ سازی ایران شد. او به منظور گسترش پایتخت، حصار را تخریب کرد و متاسفانه بسیاری از باغ هاب دوره ی فتحعلی شاه از بین رفتند. یکی از باغ های مهم زمان ناصر الدین شاه، باغ دوشان تپه است. که پس از بازدید وی از اروپا احداث شد و طرح های قرینه سازی و نامتقارن ایرانی است(حکمتی و سیفی،23،1390). باغ ارم یکی از شاهکارهای دروه ناصر الدین شاه است. شهرت این باغ به دلیل سروهای بلند قامت و موزون آن است که نظیرش در ایران کمتر دیده می شود. از دیگر باغ های زمان وی، باغ عفیف آباد شیراز، باغ فرمانیه، باغ مسعودیه، باغ صاحبقرانیه و …هستند.
در زمان محمد علی شاه و احمد شاه، مشکلات سیاسی و هرج و مرج بر باغ سازی تاثیر گذاشت؛ به طوری که وی تا سکویل وست که در سال 1304 از تهران بازدید کرده است، می نویسد که گل کاری باغ ها درهم و برهمو خشکی و کم آبی در گیاهان مشهود بود(وست،102،1375).
2-5-باغ سازی دوره پهلوی
دوره پهلوی، دوره ی قطع باغ سازی و آغاز ایجاد پارکهای عمومی به سبک غربی به شهر های مختلف ایران است. در این دوره، به علت وضعیت جدید اقتصادی و روابط گسترده ی ایران با غرب و رشد مهاجرت به شهرها،تعداد زیادی از باغ های داخل شهر ها به ساختمان های مسکونی تبدیل شدند. استفاده از محوطه های وسیع چمن کاری شده و باغچه های گل در میان آنها، اصلی ترین ویژگی پارک ها در این دوره است(حیدرنتاج،37،1389).
در این زمان، بسیاری از باغ ها تعمیر و بازسازی شدند از جمله: آرامگاه حافظ و آرامگاه سعدی که در دوره ی پهلوی باز سازی شدند. یکی از باغ های احداث شده در مدت زمان حکومت پهلویان در شیراز، باغ خلیلی است. که این باغ متاثراز سبک طرح های قدیمی دیگر باغ های شیراز است. یکی از خصوصیات این باغ، وجود آلاچیق های متعدد است که به شکل دالان در آمده است(حکمتی و سیفی،26،1390). یکی دیگر از پارک های جدید الحداث که تقریبا متاثر از سبک های اروپایی است و شاید نام پارک مدرن به آن می توان نهاد، آزادی(فرحناز سابق) است. در این پارک، دریاچه ای مصنوعی احداث شده است که در مرکز آن جزیره ای از درختچه های زینتی و گل های دایمی ایجاد کرده اند. از این مجمل چنین بر می آید، که در دوران پهلوی به احداث باغ و پارک به صورت فضاهای سبز پرداخته شده که به طور کلی در اکثر آن ها از سبک های اروپایی، ژاپنی و سنتی الهام گرفته شده است( آن، 27 ).
پارک و فرهنگسرای شفق( یوسف آباد سابق) به سال 1345 خورشیدی طراحی و ساخته شد. این پارک و فرهنگسرا، جزو اولین فرهنگسراهای ایران است که با مفاهیمو هندسه باغ ایرانی، و دیدگاهی کاملا مدرن طراحی شده است( بانی مسعود، 317، 1390 ). با آغاز قرن بیستم و ارتباط بیشتر با دنیای غرب و نیز اجرای برنامه های عمرانی تازه، باغ ایرانی نیز از اواخر نیمه اول قرن بیستم مانند معماری و نقاشی و دیگر هنرهای ایران، تحت تاثیر سلیقه های وارداتی قرار گرفت و به اصالت کهن آن کمتر توجه شد( مقتدر، 120، 1379 ).
2.الگوهای باغ ایرانی
بانگاهی به طراحی نمونه های مختلف الگوهای باغ های ایرانی، یکی از نکاتی که جلب توجه می کند محل استقرار بنا و ساختمان در باغ است که به چند الگوی مختلف قابل تقسیم می باشد.
2-1- الگوی-کوشک در انتهای باغ:
در حالتی که در آن ساختمان به دیواره انتهایی باغ متصل است و در واقع هم عرض باغ قرار گرفته که در در جلوی آن محور مرکزی تا عمارت سردر وجود دارد و محور هایی عمود بر محور اصلی آن را به تناوب قطع می کنند که کرت های باغ را تشکیل می دهند، معمولا محور وسط محور اصلی است. با این حال امکان دارد محورهای با عرض کمتر هم موازی با محور اصلی در باغ داشته باشد(تصویر1)(لیتکوهی،1389، 34-33 ).

تصویر9-1- کوشک در انتهای باغ-منبع( لیتکوهی1389، 34-33 )
الگوی2-کوشک در یک سوم بالایی باغ:
کوشک در این حالت در یک سوم بالایی باغ( مستطیل باغ ) قرار گرفته است و در واقع، از چهار طرف به باغ دید دارد. با این حال، نمای اصلی کوشک نمایی رو به محور طولانی تر باغ است. در این مفهوم محوری که تقریبا خط تقارن باغ به شمار می آید محور اصلی است که از محل کوشک تا عمارت ورودی امتداد م یابد. در این الگو نیز محورهایی به صورت عمود بر محور اصلی و یا هم امتداد با آن وجود دارند که کرت های مختلف باغ را ایجاد می کنند(تصویر2)(لیتکوهی،1389، 34-33 ).

تصویر10-1-کوشک در یک سوم بالایی باغ-( لیتکوهی1389،34-33 ).
3- الگوی 3-کوشک در مرکز باغ:
در این فرم که تقریبا در باغ هایی با پلان مربع به وجود می آید، کوشک دقیقا در مرکز باغ قرار دارد و از چهار طرف به باغ دید داشته و با آن در ارتباط است.
محورهایی که محل تقاطع آنها مرکز کوشک بوده و بر هم عمودند و محورهای اصلی باغ را تشکیل می دهند که معمولا در امتداد این محور اصلی محورهای فرعی تری نیز وجود دارند و تقسیمات باغ را به وجود دارند و بیشتر نمونه ها عمود بر محور اصلی، یک استخر آب نیز دیده می شود(تصویر3)( لیتکوهی، 1389، 34-33 ).

تصویر11-1- کوشک در مرکز باغ-منبع( لیتکوهی، 1389، 34-33 ).
الگوی 4-کوشک و حیاط خلوت:
این فرم مشابه فرم 2 می باشد، با این تفاوت که در این فرم در انتهای باغ محلی به صورت حیاط خلوت با اندرونی وجود دارد که از سایر قسمت های باغ جداست، در نتیجه کوشک به صورت کلی در یک سوم بالایی باغ قرار دارد. انسان ها که از سه طرف با باغ و از یک طرف با اندرونی باغ در ارتباط می باشد. بخش اندرونی نیز خود می تواند دارای حیاط و ساختمان باشد(تصویر4)( لیتکوهی، 1389، 34-33 ).

تصویر12-1- کوشک و حیاط خلوت-منبع( لیتکوهی، 1389، 34-33 ).
تقسیم بندی انواع باغ های ایرانی با توجه به خصوصیات کالبدی
3-1-تقسیم بندی باغ های ایرانی با توجه به خصوصیات کالبدی-منبع( منافزاده و نجفی1391،223-21 ).

تقسیم بندی انواع باغ با توجه به کارکرد اصلی باغ
4-1-تقسیم بندی انواع باغ با توجه به کارکرد اصلی باغ- منبع( منافزاده و نجفی1391،223-21 ).

فصل سوم
مطالعات تطبیقی

خانه باغ یزد
اطلاعات عمومی پروژه
نام پروژه: خانه باغ یزد / آدرس پروژه: یزد، استان یزد / دفترمعماری: گروه معماری کلیاس کویر آرشیتکت: مهدی گرامی / همکاران طراحی: مصطفی رستمی فرد / مساحت زمین: 5000 مترمربع مساحت طبقه همکف: 750 مترمربع / مساحت: 950 متر مربع / نوع ساختمان: مسکونی تاریخ: 1387 – 1391 / مهندس سازه: احسان نصیری / تاسیسات مکانیکی: علی ساروخانی نظارت: گروه معماری کلیاس کویر / گرافیک: آریا ذاکری، سیاوش باقری / عکاس: علی دقیق

تصویر1-3-خانه باغ یزد-منبع(چیدانه)
موقعیت
منطقه مهدی آباد از باغات قدیمی پیرامون یزد است،که امروزه به بخشی از شهر تبدیل شده و اندکی از باغها باقی مانده اند. این خانه به مساحت تقریبی 950 مترمربع در بخشی از یک مجموعه خانه باغ خانوادگی قدیمی بر جای مانده در منطقه مهدی آباد بنا شده است که 5000 مترمربع از زمین آن  باغ به یکی از فرزندان برای ساخت این خانه اختصاص یافته است.

تصویر2-3-خانه باغ یزد-منبع(چیدانه)
نحوه استقرار بنا
برای استقرار بنا سه رویکرد اصلی وجود داشت:
. ایجاد محرمیت و رفع اشراف های مزاحم ساختمانهای اطراف
رو نمودن خانه به سمت مجموعه باغ قدیمی
توجه به اقلیم ، سایه اندازی ها و جهت گیری شهری

تصویر3-3-خانه باغ یزد-منبع(چیدانه)

تفکیک فضایی
تلاش ما بر این بود تا بتوانیم بازروایی صحیحی از الگوها و مفاهیم فضا در خانه های سنتی یزد داشته باشیم و در روایتی نوین این مفاهیم را بازسازی کنیم. سازمان دهی فضا از طریق اقدامی فرایندی و پردازشی آگاهانه با توجه به نیازها و مفاهیم مورد نظر شکل گرفت و فضاهای خانه در شش بخش اصلی تعریف شدند.
میهمان خانه : با ورودی مستقل که فضای پذیرایی ، نهار خوری و اتاق های خواب مهمان را شامل می شود.
بخش خصوصی : که اختصاص به نشیمن و اتاق های خواب دارد و مفهومی از اندرونی در خانه های سنتی را تداعی می کند. .
آشپزخانه : تعریف ما از آشپزخانه متفاوت از جایگاه مطبخ در خانه های سنتی است .در این خانه موقعیت آشپزخانه و فضای پخت ملحق به آن در ارتباط با نشیمن خصوصی ، نهارخوری ، میهمان خانه ، حیاط اصلی و حیاط نارنجستان است و جریان زندگی در ملاحظه این فضا قرار دارد.
بالا خانه : در طبقه فوقانی و با دو دسترسی از داخل و خارج خانه که اختصاص به سکونت میهمانان برای مدت طولانی دارد. .
نارنجستان :گودال باغچه ای با حوض و درختان نارنج که اتاق ورزش و خانه خدمتکار و سایر فضاهای سرویس دهی پیرامون آن شکل گرفته است. .
حیاط اصلی : همراه با استخری بزرگ و فضای نشیمن رو به مجموعه باغ قدیمی مجموعه دارد و از محرمیت نسبت به پیرامون خود برخوردار است..
شکل گیری
برای شکل گیری بنا و چگونگی فرم ها چند مولفه مورد نظر بود::
خلوص ، سادگی و خوانایی
گشایش و دلبازی
احساس تعلق و خاطره انگیزی
حس خلوت و آرامش
در مسیر طراحی توجه ما بر این بود که خانه از کارایی مناسب و سهولت در ساخت و بهره برداری برخوردار باشد ، بنابراین ضرورت داشت این موضوع از جانمایی فضایی تا طراحی جزئیات و انتخاب سیستم های ساختمانی و تاسیساتی مورد نظر قرار گیرد .ما سعی نمودیم جزئیات را به گونه ای در نظر بگیریم که با امکانات سازندگان محلی قابل اجرا باشد و حداقل هزینه را دربر داشته باشد .همینطور برای مثال در انتخاب سیستم خنک کننده از کولرهای آبی که می تواند کارایی مناسبی در فضای گرم و خشک یزد داشته باشند استفاده کردیم .از آنجا که باغ قدیمی دارای آب قنات و استخری بزرگ به عنوان منبع آب است ، جریان آب را پیرامون خانه برقرار ساختیم و در نهایت آب بار دیگر برای آبیاری به درون باغ امتداد می یابد.

تصویر6-3-خانه باغ یزد-منبع(چیدانه)
این خانه به مساحت ۹۵۰ متر بخشی از یک خانه باغ خانوادگی قدیمی است. خانه باغی که در منطقه باغ های شهر یزد قرار دارد . اگرچه در گذشته در حاشیه شهر قرار داشته اما هم اکنون داخل شهر واقع شده است.برای طراحی خانه گفت و گو های زیادی با کارفرما داشتیم و در مجموع سه رویکرد اصلی برای طراحی آن در نظر گرفته شد.

تصویر4-3-خانه باغ یزد-منبع(چیدانه)
1. بازگشت خانه به سمت بنای سنتی و باغ قدیمی این مجموعه بود که می توانست احساسی خاطره انگیز برای صاحب خانه فراهم کند ؛ ضمن آنکه پیوستگی روابط درون باغ را حفظ می کند

تصویر5-3-خانه باغ یزد-منبع(چیدانه)
2. . جریان آب پیرامون خانه بود که برای حفظ رطوبت فضا در تقابل با خشکی شدید هوا باید استفاده می کردیم . برای این کار با حفر چاه های عمیق و مخزنی بزرگ در باغ این امکان را ایجاد کردیم که آب را در پیرامون خانه به گردش در آوریم و در نهایت این آب به استخر شنا ریخته شود .

تصویر9-3-خانه باغ یزد-منبع(چیدانه)
3. موضوع روابط فضاها بود . با کارفرما به این جمع بندی رسیدیم که بخش خصوصی و عمومی خانه را از یکدیگر تفکیک کنیم و آشپزخانه را به عنوان قلب فضاهای خانه در ارتباطی صحیح با هر دو بخش قرار دهیم . خانه یزد در نخستین نگاه خانه ای است با ترکیبی ساده از سنگ که با حداقل تزئینات ساخته شده است .

تصویر10-3-خانه باغ یزد-منبع(چیدانه)
4. فرم L شکل خانه امکان تفکیک بخش های عمومی و خصوصی را فراهم آورده است و استخر شنا در قلب این فضا رابطه راحت خانه و حیاط را اجرا می کند . سایه بان چوبی روی مسیر آب نیز ، ورودی خانه را تعریف می کند و پلکان سازه فلزی کمک کرده است تا قدری به سادگی و یکپارچگی مصالح آن لطافت ببخشیم .

تصویر7-3-خانه باغ یزد-منبع(چیدانه)
باتوجه به الگوی معماری سنتی ، شش بخش اصلی خانه اینگونه تعریف شده اند : مهمان خانه ، بخش خصوصی ، آشپزخانه ، واحد مستقل که تداعی کننده بالاخانه است ، حیاط نارنجستان و حیاط اصلی.

تصویر8-3-خانه باغ یزد-منبع(چیدانه)

ویلای مسعودی در شیراز
ویلای مسعودی در زمینی به مساحت ۳۷۴۰ متر مربع در منطقه ییلاق نشین شهر شیراز که نسبت به سایر مناطق این شهر از آب و هوای مساعدتری برخوردار است به دست مهندس نوید مسعودی طراحی و اجرا شده است.
مشخصات پروژه ویلای مسعودی
طراح معمار، طراح سازه و مجری: نوید مسعودی
کارفرما: نادر مسعودی
محاسب سازه: مجتبی حمزوی
مساحت سایت: ۳۷۴۰ متر مربع
زیربنا: ۱۹۰ متر مربع
محل پروژه: فارس، شیراز، جاده سپیدان
تاریخ طراحی و ساخت: خرداد ۱۳۹۱ تا اسفند
•جوایز: کسب رتبه اول در بخش فضاهای مسکونی در اولین مسابقه دوسالانه معماری و معماری داخلی ایران (فصلنامه هنر و معماری)

تصویر11-3- ویلای مسعودی در شیراز -منبع(چیدانه)
در سایت پروژه ویلای مسعودی، سیالیت فضایی طرح منجر به پیوستگی و تداوم بصری فضای سبز از دید ناظر شده که فضایی یکپارچه و آرام برای بیننده به وجود آورده است؛ این امر کانسپت اصلی طراحی را تشکیل داد.

تصویر12-3- ویلای مسعودی در شیراز -منبع(چیدانه)
در راستای این اهداف و به منظور خلق فضاهایی با این کیفیت بصری و داشتن جانماهای مورد نیاز، ساختمان ویلا در منتهاالیه زمین در نظر گرفته شد. این احجام کاملا خالص با عملکرد تفکیک عمومی و خصوصی به دو حجم مکعب مربع و مکعب مستطیل تقسیم شده اند.
سیالیت حجم بخش عمومی به وسیله چند پله معلق که حوضچه نیلوفر آبی و ماهی در زیر آن قرار دارد. با تلالو حجم در حوضچه تشدید شده است. در مرکز این فضای بی پیرایه و پیراسته، سکوی مستطیل شکلی هم جهت انجام فعالیت مراقبه(مدیتیشن) طراحی شده و مورد استفاده است

تصویر13-3- ویلای مسعودی در شیراز -منبع(چیدانه)
حجم مکعب مستطیل با کشیدگی در جهت شمال غربی- جنوب شرقی، دید وسیع تری را برای ساکنان بخش خصوصی خانه به وجود آورده، ضمن آنکه ساختمان کاملا به صورت پیلوتی طراحی شده تا از فضای حاصل در زیر حجم، سایبان مامن امن و آرام برای حضور ساکنین در فضای طبیعی باغ مهیا کند. کشیدگی استخر به موازات این حجم، ضمن تامین امنیت و فضای تفریحی برای ساکنین، حس یکپارچه ای را میان آب و بنا به وجود آورده است. این حضور آب صرفا به اطراف و زیر حجم خلاصه نمی شود.

تصویر14-3- ویلای مسعودی در شیراز منبع(چیدانه)
همان گونه که از ابتدای خلقت، آب همواره همراه و همزد بشریت بوده و در اینجا نیز از ابتدای ورود کاربر، خودنمایی می کند. حوضچه ی کشیده ی افقی و المان آبی در مسیر چهارباغ رمزآلود خود سعی در ایجاد محیطی آرام و ساکن را داشته اند. این آرامش در بُعد مصالح و حجم نیز مشهود است.
در پرداخت حجمی، مصالح و حتی سازه ی ساختمان به صورت کاملا نمایان و با حفظ خلوص کامل در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. در تناسبات نما هم ضمن حفظ تاکید بر کریدورهای بصری برای کاربران به واسطه بهره مندی از تناسبات موزون(ریتم) تلاش برای خلق یک گرافیک حجمی پویا انجام شده است
.
تصویر15-3- ویلای مسعودی در شیراز -منبع(چیدانه)
سازه ی ساختمان نیز به دست معمار طراحی و تنها محاسبات سازه ای آن به مهندس عمران محول شد. این حساسیت روی بازتاب خلوص در بُعد سازه ای بنا نشان گر هدفی بالا در طراحی می باشد. ستون ها به صورت تیر ورق و بادبندهای لوله ای تلاش می کنند تا از کانسپت اصلی طرح فاصله نگیرند؛ به عبارتی، پیوسته سعی شده تا تمامی اجزای معماری و سازه در خدمت بیان بصری و اهداف طراح باشند.

ویلای افشاریه کرج، الهام از باغ ایرانی
باز اندیشی معماری گذشته ایران از جمله باغ های ایرانی، جوهره طراحی ویلا را شکل داد با در نظر گرفتن ارزش هایی که بازتاب آن به پدید آمدن بنا کمک می نماید، از جمله این ارزش ها نظام معنایی باغ ایرانی و تاثیرات روانی محیط باغ بر انسان،می باشد که آرتور امید آذری به خوبی در ویلای افشاریه از آن ها بهره برده است و توانسته تا یکی از کاندیدهای جایزه معمار سال ۹۴ باشد.

تصویر16-3- ویلای افشاریه کرج، الهام از باغ ایرانی-منبع(چیدانه)
اطلاعات عمومی ویلای افشاریه
نام پروژه: ویلای افشاریه
موقعیت: هشتگرد، کردان،ایران
معمار: آرتور امید آذری
کارفرما : بهشته ناظری
سال: ۱۳۹۴
تعداد طبقات: ۲ طبقه
همکاران طراح : میثم فلاحی، نوشین صفایی، خاطره حسینی و سعید جعفری
مدلینگ : دانیال آذری، مصطفی کمیلی و قنادپور
عکاس : حسین حمزه لو

تصویر17-3- ویلای افشاریه کرج، الهام از باغ ایرانی-منبع(چیدانه)
ایده ی اصلی در شکل گیری طرح کلی بنا با الهام از نظام کالبدی باغ ایرانی و استفاده از عناصری همانند آب، نظام کاشت، استفاده از مصالح آجری، نحوه استقرار بنا، هندسه شفاف، گرفته شده است. که توانسته با این ایده ترکیبی از معماری ایرانی و معماری مدرن را درغالب فضای کلی و حتی محوطه ایجاد نماید.

تصویر18-3- ویلای افشاریه کرج، الهام از باغ ایرانی-منبع(چیدانه)
استفاده از آجر به عنوان یک عنصر اصیل ایرانی و ایجاد بافتی منحصر به فرد در محوطه،و به طور کلی توجه مسئله ی محوطه سازی ایرانی همسو با غالب و فرم کلی بنای اصلی ساختمان یکی از همان وجوهی است که این اثر را متماییز کرده است.

تصویر19-3- ویلای افشاریه کرج، الهام از باغ ایرانی-منبع(چیدانه)
بنای ساختمان همانند کوشکی مدرن! درمیانه ی باغ در دل خندقی پرآب قرار گرفته است. که به خوبی تداعی گر عمارت های کهن برای بیننده می باشد، و خود بنا به لحاظ پر و خالی شدن های ماهرانه ی دو مکعب ساده و استفاده از جدار شفاف سر تاسری در طبقه ی پایین به خوبی القا گر حس مدرنیته ی توام با سنت در فضا می باشد.

تصویر20-3- ویلای افشاریه کرج، الهام از باغ ایرانی-منبع(چیدانه)
جدار شفاف خارجی برای ساکنین این امکان را میسر کرده است که به راحتی از داخل فضای نشیمن خود از منظره ی باغ و استخر رو به رو لذت ببرند. در واقع این جدار توانسته به سادگی پیوندی غنی میان فضای داخلی و فضای خارجی بنا ایجاد کند.

تصویر21-3- ویلای افشاریه کرج، الهام از باغ ایرانی-منبع(چیدانه)
نمای پشتی بنا نیز از خاصیت این جدار های شفاف بی نصیب نمانده و توانسته به خوبی زیبایی محوطه سازی بخش پشتی را به فضای داخلی پیوند دهد.

تصویر22-3- ویلای افشاریه کرج، الهام از باغ ایرانی-منبع(چیدانه)
استفاده از یک متریال برای محوطه، نمای خارجی و فضای داخلی همان چیزی است که می تواند به سادگی یک پارچگی را در کل بنا ایجاد کند. و بنا را از هر نظر متمایز کند. این یک پارچگی بصری و استفاده از ساده ترین و اصیل ترین متریال یعنی آجر در فضاهای داخلی و ترکیب آن با رنگ سفید دیوار ها و ایجاد بافت غیر شفاف و شفاف به لحاظ استفاده از دو عنصر آجر و شیشه در کنار هم یکی دیگر از نقاط قوت پروژه محسوب می شود.

تصویر23-3- ویلای افشاریه کرج، الهام از باغ ایرانی-منبع(چیدانه)
پله های آجری، گلدان شمعدانی، نوستالژی های حیاط ایرانی که بسیار ماهرانه در ترکیب محوطه سازی ویلا قرار گرفته است. و خاصیت دعوت کنندگی بی نهایت جذابی به محیط بیرونی ساختمان بخشیده است.

تصویر24-3- ویلای افشاریه کرج، الهام از باغ ایرانی-منبع(چیدانه)
در آخر اینکه بنای حاضر تلاش گروهی است که هویت معماری ایرانی را جستجو کرده و اعتلای آن را در بافت آجری، حجم سبک و شفاف و دعوت کننده، با هدف بهینه سازی انرژی می توان یافت.

ویلای تریبلکس مدرن

تصویر25-3- ویلای تریبلکس مدرن-منبع(چیدانه)
معماری: xyz architects
موقعیت: Ho Chi Minh City, Vietnam
مساحت: 450 مترمربع
سال: 2017
هدف اصلی این پروژه با توجه به اجتناب از تعامل اجتماعی، سعی داشته ارتباط گسترده ای با طبیعت ایجاد کند. خواسته ی کارفرما به این صورت بوده که بیشتر از هدف مهمان نوازی، محیط خصوصی و دنجی برایش فراهم شود و ارتباطی با محله و شلوغی نداشته باشد. معماران در اینجا با توجه به اهداف و خواسته ی کارفرما سعی داشته اند که پذیرایی و دیگر فضای های ویلا را با طبیعت درگیر و عجین کنند و نور طبیعی و تهویه مناسبی را وارد منزل کنند. در این راستا نور طبیعی، عنصر اصلی برای اتصال همه ی فضاها و ایجاد رابطه مجازی بین طبقات می باشد.
سامان دهی فضا ها در این ویلای تریبلکس بدین صورت است که اتاق نشیمن، اتاق غذاخوری و کتابخانه در طبقه همکف، 3 اتاق خواب با یک فضای میانی برای فعالیت های سرگرمی در طبقه اول و اتاق مهمان، خشکشویی و اتاق های نگهداری وسایل در طبقه دوم قرار گرفته اند.

تصویر26-3- ویلای تریبلکس مدرن-منبع(چیدانه)
صفحات چوبی نصب شده بر روی پنجره ها این امکان را فراهم می آورد که بدون آسیب به حریم شخصی، نور طبیعی وارد فضای داخلی شود و همچنین می تواند به نوعی کاربرد تهویه را نیز دارد.

تصویر27-3- ویلای تریبلکس مدرن-منبع(چیدانه)
عمده متریال مورد استفاده در این پروژه به صورت بومی اعم از سنگ و چوب انتخاب شده است.

تصویر28-3-ویلای تریبلکس مدرن-منبع(چیدانه)

تصویر29-3-ویلای تریبلکس مدرن-منبع(چیدانه)

تصویر30-3-ویلای تریبلکس مدرن-منبع(چیدانه)
طراحی ویلای لوکس تابستانی در سنگاپور

تصویر31-3- طراحی ویلای لوکس تابستانی در سنگاپور-منبع(چیدانه)
طراحی و اجرای یک ویلای رویایی لوکس با خصوصیات معماری مدرن در سنگاپور از اصلی ترین درخواست های کارفرما به شمار می رفت. سایت ویلا در قلب شهر قرار داشت و طراحی ویلای با پلانی باز که شامل خصوصیات حریم خصوصی باشد جزء اهداف تیم طراحی بود. لذا لحاظ کردن امنیت، و حفظ حریم خصوصی کافی از خیابان از موارد اصلی طراحی ویلا بود. معمار پروژه می بایست با صرف هزینه ای معقولانه و سرعت اجرای کار مناسب فضایی رویایی با گنجایش 6 خودرو و استخر شیشه ای 25 متری را برای کارفرما خلق می نمود.

تصویر32-3- طراحی ویلای لوکس تابستانی در سنگاپور-منبع(چیدانه)
سایت پروژه 4 متر بالاتر از خیابان اصلی قرار داشت و توسط مجتمع های مسکونی محصور شده بود. راه حل نهایی برای جاسازی یک ویلای بزرگ با حجمی متنوع، استفاده از تمام خصوصیات بافت سایت و حتی محدودیت های مکانی بود. پلت فرم اصلی پروژه دارای بافت گیاهی سنگینی بود که نیاز به مرتب سازی شدیدی داشت. فرم ویلا به نوعی است که دو جلوه متفاوت را مشاهده می کنید. گسترش فضای عمودی ویلا به صورت مرحله به مرحله انجام گرفت تا قسمت های مسکونی خانه در سطح بالایی از خیابان قرار نگیرند و به لحاظ بصری با یک ویلای قائمه روبرو نشویم.

تصویر33-3- طراحی ویلای لوکس تابستانی در سنگاپور-منبع(چیدانه)
تصویر دو قاب سنگی غول پیکر که با آب و درخت و بافت سبز پوشیده شده اند، هویت بصری منحصربه فردی را به ویلا بخشیده است. اما فرم و حجم کلی پروژه به دلیل رویکردهای اقلیمی به این شکل طراحی شده است. سیرکولاسیون هوا و نورگیری مناسب ساختمان در تمام طول روز و فصول مختلف جزء شاخصه های اصلی طرح پروژه می باشد. همه عرصه های مجزا توسط یک هسته مرکزی به هم متصل شده اند. تعبیه یک حیاط سه طرفه ویلا را به سه بخش تقسیم کرده است. گسترش پلان در سه بخش باعث شد تا فضاهای عمودی مرتفع به نظر نرسند و در فاصله مناسبی از زمین به نظر آیند. ارتفاع سطح خیابان از سایت اصلی امتیاز مثبتی برای طراحان به شمار رفت تا از پایین ترین سطح سایت به عنوان یک گاراژ بزرگ بهره ببرند و مسیر حرکتی به سمت ویلا را توسط شیب های ملایم و پله های کوتاه سوق دهند.

تصویر34-3- طراحی ویلای لوکس تابستانی در سنگاپور-منبع(چیدانه)

تصویر35-3- طراحی ویلای لوکس تابستانی در سنگاپور-منبع(چیدانه)

تصویر36-3- طراحی ویلای لوکس تابستانی در سنگاپور -منبع(چیدانه)

فصل دوم
مطالعات تکمیلی

مقدمه:
خانواده بدون شک مهمترین نقش را در تربیت فرزندان در جامعه دارد. بنابرین فعالیتهای مختلفی در فضایی به نام خانه شکل می گیرد فضاهای خاصی متناسب با این فعالیته در خانه قرار می گیرد که عبارتند از: ورودی، آشپزخانه، اتاق خواب والدین ، کودکان و فرزندان، پذیرایی، نشیمن، پارکینگ، انباری و… این فضاها با توجه به افراد استفاده کننده طراحی می شود وروحیه افراد باعث می شود که اندازه و کیفیت فضاها تغییر یابد . نمونه بارز آن خانه های روستایی می باشد که گاه فضای نشیمن به اتاق خواب در شب تغییر می یابد. و در پاره ای موارد مسئله تراکم نسبت تعداد افراد به فضا یا نسبت تعداد تک فضا ها در یک گاهی کیفیت فضا بنا به دما، رنگ، نور، صدا، دید یا ویژگی های معماری مانند مبلمان، مصالح،یا پیچ و خم یا عقب رفتگی و جلوآمدگی و اصول نظام دهنده فضاها در خانه تغییر می یابد. ولی در کل رفتارهای خانواده در خانه به امنیت، آرامش، همکاری و تعاون و پرورش استعدادها و خلاقیت ها منتهی می شود.
بخش اول:استانداردها:
1-1:گروهبندی عرصه ها:
فضاهای خانه را می توان در سه عرصه مختلف قرار داد:
عرصه خصوصی: عرصه خصوصی شامل اتاق خواب ها می باشد.
عرصه عمومی: عرصه عمومی شامل اتاق خواب ها می باشد.
عرصه نیمه خصوصی: آشپزخانه- نشیمن
1-2: استاندارها و ضوابط ریز فضاهای خانه مسکونی
یکی از این فضاها فضای ورودی می باشد که جز عرصه عمومی خانه می باشد.

5-1 ورودی :
فعالیتهایی که در فضای ورودی انجام می شود، عبارتند از:
* در آوردن و پوشیدن لباس و کفش در هنگام ورود یا خروج
* استقبال و از میهمان و بدرقه کردن آنها
* مرتب نمودن سرو وضع
بنابراین :
– وجود رخت آویز ، جا کفشی و پادری
– وجود آینه قدی
– ضروری به نظر می رسد.
– عرض فضای ورودی حداقل 1.5 متر می باشد.
– بهتر است توالت میهمان درمجاورت فضای ورودی قرار بگیرد.

تصویر1-2-دیاگرام ارتباطی ورودی-منبع(نگارنده)

-2 آشپزخانه :
فعالیت هایی که در فضای آشپزخانه انجام می شود عبارتند از:
* نگهداری مواد غذایی
* پخت و پز غذا
* آماده سازی مواد غذایی
* شستن ظروف
* شستن لباس
بنابراین:
– بهتر است فضایی به نام پستو برای انبار کردن مواد غذایی در نظر گرفته شود.
– نزدیک به ورودی می باشد تا آوردن موادغذایی به درون خانه و بیرون بردن زباله به سرعت ممکن شود
– بین یخچال ، سینک و اجاق گاز رابطه مثلث کار برقرار باشد. قفسه و کابینت ها در نظر گرفته شود.
– شستن ظرف و پخت و پز در دید مستقیم فضایی مانند پذیرایی نباشد.

تصویر2-2-دیاگرام ارتباطی آشپزخانه-منبع(نگارنده)

5-3 اتاق خواب :
فعالیتهایی که در اتاق خواب انجام می شود عبارتند از:
* خوابیدن :
* تماشای تلویزیون
* مطالعه کردن
* فکر کردن
* تلفن زدن
* اتو کشیدن لباس
* آرایش و پیرایش
بنابراین
* بهتر است اتاق خواب در فضای آرام و ساکت قرار گیرد.
* دسترسی به حمام و سرویس به راحتی صورت گیرد.
* دارای نور ، رنگ و مبلمان مناسب با توجه به فرض استفاده کننده(کودک، والدین یا فرزندان) باشد.
بهتر است فضاهای نیمه باز مانند تراس برای ارتباط و دید بصری مناسب به فضای سبز درنظر گرفته شود.

تصویر3-2-دیاگرام ارتباطی اتاق خواب-منبع(نگارنده)

نشیمن
فعالیت هایی که در فضای نشیمن انجام می شود عبارتند از:
– غذا برای افراد خانواده
– دیدن تلویزیون و گپ زدن
– نماز خواندن
– استراحت موقت
– پذیرایی از مهمان های خودمانی
– گاهی درس خواندن بچه ها
– بهتر است در نشیمن از مبلمان راحت و یا پشتی به صورت سنتی استفاده شود.
– فضایی دنج وراحت برای افراد خانواده و درو هم جمع شدن در نظر گرفته شود.
– رابطه نزدیک بین نشیمن و آشپزخانه وجود داشته باشد.
– فضای نشیمن از پذیرایی به نحوی جدا شود مثلا اختلاف ارتفاع، حرکت در سقف

تصویر4-2-دیاگرام ارتباطی نشیمن-منبع(نگارنده)

5-5 پذیرایی
مهمترین فعالیتی که در این فضا انجام می شود:
* پذیرایی از مهمان می باشد
بنابرین بهتر است پذیرایی:
* به ورودی نزدیک باشد
* دلباز و دعوت کننده باشد
* از رنگ های گرم در آن استفاده شود
* به آشپزخانه برای پذیرایی از مهمان نزدیک باشد
مهمان برای ورودی به این فضا از عرصه خصوصی عبور نکند.

تصویر5-2-دیاگرام ارتباطی پذیرایی-منبع(نگارنده)

-6 توالت :
فعالیت هایی که در فضای توالت انجام می گیرد عبارتند از:
* شستن دست و صورت
* مسواک زدن
* توالت رفتن
* تراشیدن ریش
در آن صورت می گیرد بنابراین
– بهتر است دارای نور و تهویه مناسب باشد
به دلیل راحتی شستشو از مصالح مناسب در آن استفاده شود

تصویر6-2-دیاگرام ارتباطی توالت-منبع(نگارنده)

5-7 حمام :
فعالیتهایی که در فضای حمام انجام می گیرد عبارتند از:
– استحمام
– جمع آوری لباس های چروک
– شستن لباس
– خشک کردن بدن
– اصلاح سر و صورت
بنابراین بهتر است:
– حمام و سرویس بطور جدا از یکدیگر طراحی گردد.
– نزدیک اتاق خواب باشد تا آماده کردن لباس از کمد قبل از رفتن به حمام راحت باشد
– فضایی به عنوان رختکن برای پوشیدن لباس در نظر گرفته شود.
– فضای رختکن و حمام بصورتی جدا شود که لباس های موجود در رختکن خیس نشود.
– وجود فضایی برای قرار دادن وسایل شخصی و نظافتی در حمام ضروری می باشد.
– مبلمان مورد نیاز این فضا عبارتند از: وان – دوش – روشویی – توالت فرنگی و …

تصویر7-2-دیاگرام ارتباطی حمام-منبع(نگارنده)
5-8 حیاط:
حیاط به طور کلی از عرصه عمومی می باشد ولی این فضا می تواند هم به صورت حیاط خلوت به صورت خصوصی و هم به صورت حیاط های جنوبی عمومی می باشد .
فعالیتهایی که در فضای حیاط انجام می شود عبارتند از:
– بازی بچه ها
– پهن کردن لباس
– آب دادن به باغچه ها و رسیدگی به گلها
– خواندن کنتورآب و برق و گاز توسط افراد
– دور هم شدن در بعضی اوقات خاص
بنابراین حیاط بهتر است:
– دارای حوض و فضای سبز مناسب باشد
– وجود انباری برای نگهداری ابزار کشاورزی و شیلنگ و

تصویر8-2-دیاگرام ارتباطی حیاط-منبع(نگارنده)

5-9 پارکینگ :
فعالیت هایی که در فضای پارکینگ انجام می شود عبارتند از:
– پارک کردن ماشین
– پارک کردن موتورسیکلت
– قرار دادن دوچرخه

تصویر9-2-دیاگرام ارتباطی پارکینگ-منبع(نگارنده)
انباری :
تنها فعالیتی که در فضای انباری انجام می شود:
جمع آوری وسیله هایی از قبیل ابزار کشاورزی دوچرخه لباس های فصلی و مواد غذایی و… می باشد در آن صورت می گیرد.

تصویر10-2-دیاگرام ارتباطی پارکینگ-منبع(نگارنده)
عناصر موجود در باغ ایرانی
باغ ایرانی در پی ترکیب عناصری همچون" زمین"، "آب"، "گیاه"، و "فضا" و قرارگیری در ظرف اندیشه معماری ایرانی شکل انسان ها. از طرفی از دیدگاه پدیدار شناسی، برای فهم روح مکان، به مفاهیم"معنا" و "ساختار" نیازمندیم.
معنای هر شی ریشه در روابط آن با اشیای دیگر داشته و ساختار بر ویژگی های شکلی و فرمی مجموعه ایی از روابط اشاره دارد که یک کلیت هستند و از این طریق است که می توانیم به کیفیت های وجودی آن پی ببریم.
1-2- عناصر موجود در باغ ایرانی-منبع(قبادی تبار،مریم،(1394)).

اصول طراحی معماری باغ ایرانی
سلسله مراتب
همان طور که سیر وسلوک و رسیدن به کمال دارای سلسله مراتب لازم است، نگرش سنتی نیز این سلسله مراتب به عنوان مبنای برقراری ارتباط انسان با جهان هستی مطرح می شود(نقی زاده،1387،227 ). یکی از خصوصیات معماری ایران، برقراری تداوم مکانی است. پرده های فضایی، شروع و مقدمات آشکار ویژه ای را مشخص می نماید و اوج آن، زمانی است که احوالات درون گرایانه به دلیل پشت سر گذاشتن مسیر و زمان دریافت کاملی از یک حس باطنی در این عبور فضایی رسیده باشد. مقدمات، در مسیر تحول فضا به فضای عبور ازمکان های شکل دهنده کل بنا مربوط می شود که فضای مرکزی جوهر و هسته اصلی آن است..
این آمادگی، متاثر از حرکت، زمان، نور و تنوع حجمی حاصل، ایجاد می شود( دیبا،1373،103 ). براساس این اصل فضاها و عناصر مختلف براساس اهمیت، ارزش کارکردی و بسیاری از عوامل دیگر در کنار هم قرار می گیرند. در طراحی اغلب باغ های ایرانی این اصل به خوبی دیده می شود..
سلسله مراتب در باغ ها از سردر ورودی یا گاهی میدان و آبنمایی در بیرون باغ(جلوخان) شروع و با گذشتن از هشتی و محور اصلی به کوشک باغ می رسد..
این اصل را در ارتفاع، رنگ و اندازه عناصر باغ هم می توان جستجو کرد( سلطان زاده،(1387)
تقارن
تقارن یکی از اصول طراحی به شمار می رود که دوران باستان در بسیاری از بناهای عمومی و مذهبی به کار رفته است. اصل تقارن را می توان کامل ترین شکل به شمار آورد که علاوه بر جنبه های زیبا شناسی از لحاظ ایستایی نیز همواره مورد توجه بوده است. در باغ های ایرانی به وفور از این اصل استفاده شده است. کوشک های ساخته شده متقارن بوده و بر روی محور یا مرکز تقارن واقع اند. اوج قرینه سازی را می توان درمحورهای اصلی دید. در محور اصلی حتی درختان، درختچه ها و گل ها نیز قرینه کاشت شده اند. باغ های مستطیلی بسته به مکان قرارگیری کوشک، یک یا دو محور تقارن و پلان های مربع اغلب چهار محور تقارن دارند( سلطان زاده،1378)
مرکزیت
در بسیاری از فضاهای معماری و سازماندهی عناصر فضایی و غالبا برای تاکید بیشتر بر مهم ترین قسمت مجموعه، اصل مرکزیت مورد استفاده قرار انسان ها. مرکزیت، به کمک محورهای تقارن عمود بر هم حاصل می آید. اصل مرکزیت را بیشتر در کوشک های باغ ایرانی می توان دید( حیدرنتاج1389،88)
حوض های مربع و مستطیل، نمادی از ثبات و پایداری هستند و زمانی که در مرکزیت قرار می گیرند، به عنوان یک عنصر نظم دهنده به معماری و مکان عمل می کنند( نایینی،1381،48 ریتم:
به معنی تکرار موزون ساده یا پیچیده یک عنصر یا پدیده در یک اثر هنری است. منظور از تکرار موزون پیچیده، تکرار چند عنصر یا مجموعه به نحوی است که درک روابط و قانونمندی های حاکم بر آن ها به مشاهده دقیق و عمیق نیاز دارد.
این اصل در مواردی جوابگوی نیاز عملکردی می باشد هم چون حجره های یک مدرسه یا کاروانسرا، و گاهی برآورده کننده نیاز زیبایی شناختی است از لحاظ بصری منتظری ظریف و خوشایند پدید آورد
( سلطان زاده، 1378 ). ردیف درختان در دو طرف و فواره ها در محور اصلی خود از لحاظ بصری چهره ای زیبا به باغ می دهد و نظم و هماهنگی برای باغ به ارمغان می آورد..
هندسه
باغ ایرانی، دارای نظم یافتگی سنجیده و قوام یافته ای است که می تواند تعبیرهای ملموس نیز به دست دهد؛ چیزی که هندسه و هندسه باغ خوانده می شود( فلامکی1389،653 ). به طور خلاصه، در هندسه باغ ایرانی دو اصل مهم بود؛ سه کشیدگی در کنار هم و تقسیم باغ به مربع هایی که خود دارای تقسیماتی منظم و مربع شکل بودند. سابقه این اصول به هزاران سال قبل باز می گردد. در کشاورزی ما هم کاشت مربعی معمول بوده و زمین و آب به صورت مربعی تقسیم می شده است( پیرنیا، 1358،5) ).
برخورداری از محرمیت
مراد از محرمیت در فضای معماری و شهر سازی، کالبد دادن به فضا به گونه ای است که دارای حریم از دو جنبه ی کالبدی و معنایی باشد. حریم داشتن در حوزه ی کالبد فضایی، بیشتر متمرکزبر اصولی است که امنیت فضا را شکل خواهند داد و در حیطه ی معنایی ویژگی هایی است که حرمت و ارزش را برای فضای معماری به ارمغان می آورد؛ به گونه ای که فرد در آن به آرامش برسد(سیفیان و محمودی،1386،6 ). این محرمیت در باغ ایرانی با استفاده از دیوار و یا چینه های کوتاه تامین شده است تا خلوتگاهی برای کسانی که به باغ می آیند، باشد و بیگانگان به این حریم راه نیابند. به این گونه در باغ آرامش حاصل می شود. کوشک نیز در بسیاری از باغ ها فضا را به دو قسمت اندرونی و بیرونی تقسیم می کند که عمارت کوچک تر مخصوص اعضای خانواده بوده است و این چنین حریم افراد رعایت می شود..
شفافیت و سیالیت
شفافیت از ملزومات درک مفاهیم طراحی باغ و نحوه برقراری ارتباط فضاهای آن به حساب می آید(شایان، قادری، 1381،28 ) . بنا در باغ ایرانی فضای باغ را مجزا نمی کند؛ به طوری که دید انسان از آن می گذرد و با بقیه قسمت های باغ رابطه پیدا می کند. همچنین فضای باغ به داخل بنا راه می یابد و حد فاصلی به وجود نمی آید؛ به گونه ای که بنا و باغ ارتباطی سیال و بلا واسطه پیدا می کنند( دانشدوست، 1369 ). برقراری ارتباط مستقیم و غیر مسقیم به وجود آمده از این سیالیت که در هریک از فضاهای باغ به گونه ای درگیر می شود، برای برقراری مستقیم با طبیعت در باغ سازی در نظر گرفته شده است؛ چه آنجا که از میان کوشک و یا معبد به واسطه حواس بینایی با باغ ارتباط پیدا می کند و چه به واسطه حضور مستقیم و حرکت در باغ حس برقراری ارتباط با طبیعت و به دنبال آن آرامش به وجد می آید( سوزوکی، 1378
در نهایت ویژگی های مشترک باغ های ایرانی را می توان این گونه برشمرد: تقسیم باغ غالبا به چهار بخش، استفاده از خطوط راست در طراحی، وجود یک کوشک یا بنا در مرکز یا بلندترین قسمت باغ، استفاده از یک جوی اصلی، استفاده از استخر های وسیع به عنوان آینه و زیبایی چشم انداز مقابل کوشک، رابطه نزدیک با طبیعت، کاشت درخت میوه در قسمت بزرگی از باغ، فقدان فضای سبز بیهوده و…( حیدرنتاج، 1380
هر آینه به تفسیرها و تشریح ها و توصیف های مکتوب که در باب باغ ایرانی بنگریم، همه جا سخن از هندسه به میان می آید هندسه در عطف به عامل ماده ای و ابعاد قابل تصور( یا تصورشده ) از گیتی و کره زمین و جهان کالبدی زندگی شده…، به میان می آید و بار نمادین پیدا می کند؛… از آن جایی که آدمیزاد بر جهانی که پیش روی خود دارد، متکی است و تمامی حرکت های کالبدی و یا اندیشه و خیالی خود را درون آن به تصور و سپس به تحقیق می برد…، دارای افق بینشی یا سپهر اندیشه ای خاص شناخته می شود و این بینش است که بر جهان زندگی آدمیزاد تعیین سمت و سوی و جهت و بعد می کند؛ روزی برای خود عنایت به" یمین و یسار" را کافی می داند؛ روزی همین دو سمت را به آسمان م برد و برای خود "جابلقا" ، "جابلسا" می سازد و روزی دیگر، نقطه عطف بس والایی را به آنچه داشته می افزاید و با قرار دادن "هورقلیا" در بالاترین نقطه ای که بر "یمین و یسار" و بر "جابلقا و جابلسا" اشراف معنوی و مکانی دارد، فضای کائناتی نظم یافته ای می آفریند. چنان که پیداست، باغ ایرانی دارای نظم یافتگی سنجیده و قوام یافته ای است که می تواند تعبیر هایی ملموس نیز به دست دهد؛ چیزی که هندسه و هندسه باغ خوانده می شود( فلامکی، 1389، 654-653).
این همان هندسه خاصی است که شولتز در ساختارفضایی روح مکان طبیعی و روح مکان انسان ساخت نوع کیهان بدان اشاره می کند. در معماری ایرانی به منظر ایرانی توجه به جهات اصلی و جهت آسمان همواره مورد توجه بوده است به طوری که" هانری کربن" نیز در مقدمه کتاب اصفهان، تصویر یک بهشت، با تاکید بر این نکته، حوض آب راکد در حیاط مسجد را بازتابی از این اندیشه می داند( کربن، 1377 ). در دیدگاه اسلامی هر فضای متعین که مختصات معلومی دارد مکان انسان قرار گرفته است، انسان( عالم صغیر ) در بردارنده هرآن چیزی است که عالم کبیر را می سازد و همین مختصات است که به تمام مکان های زندگی فرد مسلمان تعین می بخشد. عبادات او رو به جهتی خاص است، رو به قبله، خانه می سازد و شهرسازی می کند و در صورتی که بخواهد فضای بهشتی را به زمین آورد، هندسه را به کار می برد که مهمترین عناصر آن نماینده جهات اصلی هستند و به سبب همین جهت دهی به مکانی محصور است که
باغ ایرانی فضایی متعین و دارای روح مکان می شود. علاوه بر هندسه کلی و جهات اصلی تاثیرگذار بر هندسه باغ ایرانی، در اجزایی باغ ایرانی نیز، توجه خاصی به شکل های هندسی شده است وشکل مربع که فاصله بین اجزای باغ را ساده و روشن نشان می داد، از اهمیت خاصی برخوردار بوده است."به وقت کاشتن درخت، نخستین گام، دقت در تعیین فاصله محل کاشت از هر طرف بود و بدین ترتیب مربع هایی شکل می گرفت که از هر طرف که نگاه می کردند، ردیف درختان را می دیدند( پیرنیا، 1373، 5
به طور خلاصه در هندسه باغ ایرانی دو اصل مهم بود: سه کشیدگی در کنار هم، و تقسیم باغ به مربع هایی که خود دارای تقسیماتی منظم و مربع شکل بودند. سابقه این اصول به خیلی قبل، به هزاران سال قبل باز می گردد. در کشاورزی ما هم کاشت مربعی معمول بوده و زمین و آب به صورت مربعی تقسیم می شده( آن،6 ). یکی از خصوصیات مهم باغ ایرانی نظم دقیق و هندسی در نحوه کاشتن درختان است و برای این منظور هر بخش از باغ که به شکل مربع یا مستطیل است به مربع های کوچک تقسیم و در هر راس این شبکه مربعی یک درخت که عمر طولانی تر دارد کاشته می شود و این مربع ها نیز خود به مربع های کوچک تر تقسیم و در هر راس آن درختان با عمر متوسط و به همین ترتیب درختان با عمر کوتاه در راس مربع های میان آن ها کاشته می شود( دیبا و انصاری، 1374، 33) ).
باغ های ایرانی را یا در زمین های مسطح ایجاد می کردند و باغ های دشتی بودند یا در زمین شیب دار، که امکان می داد باغ را با آبشارها و درخت های بیشتر، زیباتر ساخت. مانند باغ تاج نظر، باغ شاهزاده ماهان و باغ تخت شیرا.ز.
در باغ ایرانی توجه خاصی به شکل های هندسی می شد و شکل مربع که فاصله بین اجزا باغ را ساده و روشن نشان می داد از اهمیت خاصی برخوردار بود. برای کاشت درخت، نخستین گام، دقت در تعیین فاصله محل کاشت از هر طرف بود و بدین ترتیب مربع هایی شکل می گرفت که از هر طرف می توان ردیف درختان را دید. در باغ های ایرانی علاوه بر عمارت یا کوشک اصلی بناها سر درهم بود که در حقیقت بیرونی باغ یا محل پذیرایی محسوب می شد. در میان کرت باغ ایرانی معمولا گیاهانی می کاشتند که زیاد نشوند و همیشه سبز و زیبا باشند. یک اصل مهم در باغ سازی ایرانی چشم انداز اصلی به شکل مستطیلی کشیده( پیرنیا، 1373 ).
2

-2- راهکارهای دستیابی به آسایش، آرامش و تفکر در باغ های ایرانی-منبع(قبادی تبار،مریم،(1394)).

نتیجه گیری
در نهایت می توان گفت باغ ایرانی را باید به عنوان رابطه حکیمانه انسان و طبیعت خداوندی دانست.
شناخت راز و رمز های این رابطه از طریق شناسایی فرهنگ اصیل ایرانی و محیط زیست ایرانی امکان پذیر است. با ارتباط دقیق این عوامل در ساختار باغ ایرانی، هر عنصر در مجرای بایستگی ها و شایستگی های خویش قرار انسان ها و باغ ایرانی با گونه ای حکیمانه در جهت کمال خویش با قوانین کیهان هماهنگ و جاودانه می شود..
بنابراین باغ ایرانی با در نظر گرفتن نیاز انسان در تمام ابعاد فیزیکی و متافیزیکی در صدد بر آوردن حوایج او می باشد. از این رو به نظر می رسد بازآفرینی باغ ایرانی باید بر پایه توجه به نیاز های انسان امروز انجام گیرد..
زیرا در این صورت می تواند در پاسخ به نیازهای انسان در گام نخست موجب ارتقا بهداشت روان جامعه و در گام های بعدی به پیوند حیطه معنا بیانجامد و اسباب خود شکوفایی فردی را فراهم آورد. با توجه به مطالب عنوان شده با در نظر گرفتن ساحت روحانی انسان و مفهوم تسخیر در طبیعت می توان امیدوار بود که شاهد بازگرداندن مکان-باغ به منظر ایرانی باشیم..
باغ ایرانی دارای ارزش های قابل توجهی است که با به کارگیری قابلیت های عناصر طبیعی همچون درخت و آب و ساختاری همچون هندسه، به روح مکانی دست پیدا کرده است که به رغم تکرار، در قرون متمادی رنگ نباخته و همچنان به صورت فضایی با کیفیت که می تواند برای نسل های متمادی نیز ادامه داشته باشد، حضور یافته است. در طراحی باغ ویلای مسکونی سعی شده است نهاین استفاده از این اصول حاکم بر باغ ایرانی را داشته باشیم..

فصل چهارم
مطالعات زمینه

مقدمه:
معماری و اقلیم، پیوندشان بیشتر به رابطه نوزاد و آغوش می ماند، یا نسبت هرسنتی با خاک، حریم امن و بستر بالیدن . وا بستگی ای تکامل آفرین ، الهام بخش و البته نه محدودیت زا. در این معنا ، آغوش خاک و اقلیم، رابطه حیات و سر زندگی و نبودشان نمود سرابی است. نمونه ها ی معماری بومی در پهنه ی جهان و به خصوص در معماری ایران زمین نیز، خود گواه و تاکیدی بر ملاحضات اقلیمی در معماری است .
توجه به ویژگیهای اقلیمی و تاثیری که این ویژگیها در شکل گیری ساختمان، به خصوص ساختمان های مورد استفاده و به طور کلی محیط های مسکونی، می گذارند از نظر افزایش عمر مفید ساختمان،بالا بردن سطح کیفی آسایش و بهداشت در فضاهای داخلی و همچنین از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی مورد نیاز جهت کنترل شرایط محیطی این فضاها، حائز اهمیت فراوان است.مورد اخیر، به خصوص در دهه جاری از نظر کاهش آلودگی و سالم سازی محیط زیست اهمیتی ویژه و بعدی جهانی یافته است.
اهمیت تاثیر اقلیم بر معماری، انجام مطالعات و پژوهشهای جامعی را در این زمینه ایجاب می کند، به ویژه در کشور ما که تنوع شرایط اقلیمی در آن کاملاً مشهود است . انجام تحقیقات گسترده در این زمینه امری اجتناب ناپذیر است. به طور کلی ، این پژوهشها به دو صورت نظری و عملی انجام می پذیرد. در وجه اول مباحث نظری مربوط به اقلیم و ساختمان مورد بررسی قرار می گیرد و در وجه دوم، با بهره جستن از آمار آب و هوایی مناطق مختلف و انجام تقسیمات اقلیمی، همچنین با استفاده از نمونه های ساختمان مناطق مختلف اقلیمی ، آزمایشها و محاسبات دقیق صورت می گیرد. در این بخش عوامل اقلیمی به چهار دسته :
* تابش
* دما
* باد
* رطوبت

تقسیم شده است که به طور جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت احکام طراحی مربوط به نیشابور که جز مناطق نیمه بیابانی می باشد آورده شده است.

موقعیت طبیعی جغرافیایی ایران
اختلاف حدود 15 درجه عرض جغرافیایی بین شمالی ترین و جنوبی ترین نقاط شهری کشور و اختلاف بیش از 2500 متر بین ارتفاع مرتفع ترین و پست ترین این نقاط،وجود دیواره بلند و یکپارچه رشته کوههای البرز در شمال ورشته کوههای البرز در شمال و رشته کوههای مرتفع زاگرس در امتداد شمال غربی به جنوب شرقی و وجود دریای مازندران در مرز شمالی و خلیج فارس و دریای عمان در مرز جنوبی شرایط آب وهوایی کاملا متفاوتی را در نقاط مختلف این کشور پهناور پدید آورده است. طبیعی است که این تنوع آب و هوایی،لزوم پیش بینی شکل خاصی از محیط های انسان ساخت را برای هر یک از مناطق اقلیمی مختلف ضروری می سازد.
از سطوح بایر زمین ، شدت آن بیشتر می شود. آسمان این مناطق ، در بیشتر مواقع سال بدون ابر است . ولی معمولا بعد از ظهرها در اثر گرم شدن و حرکت لایه های هوای نزدیک به زمین ، مه و طوفان گرد و غبار پدید می آید.
رطوبت کم و نبودن ابر در آسمان باعث می شود دامنه ی تغییرات ذمای هوا در این مناطق بسیار زیاد شود. در تابستان ، تابش آفتاب در طول روز سطح زمین را تا 70 درجه ی سانتیگراد گرم می کند. در حالی که هنگام شب ، دمای سطح زمین به سرعت کاهش می یابد و به 15 درجه ی سانتیگراد یا پایین تر می رسد. البته نوسان دمای هوا کمتر است . ولی در هر حال ، میزان تغییرات آن به 20 درجه ی سانتیگراد می رسد . دمای هوا در روزهای گرم تابستان به 40 تا 50 درجه ی سانتیگراد و در شب ها به 15 تا 25 درجه ی سانتیگراد می رسد . این اقلیم به دو منطقه تقسیم می شود :
1- بیابانی 2 – نیمه بیابانی
سیمای خراسان
در سال 800 ه ق نام خراسان بر تمام ایالات اسلامی در شرق کویر لوت تا هندوکش به استثنای سیستان و بلوچستان و قهستان در جنوب اطلاق می گردیده است .
پس از جنگ هرات در سال 1249 ه. ش خراسان به دو قسمت تجزیه شد و قسمتی که در غرب رودخانه هریر رود واقع بود جزو ایران و شرق آن ضمیمه افغانستان گردید . در سال 1324ه. ق (1285 ه . ش) ایران به چهار ایالت بزرگ تقسیم شد . که عبارت بودند از: آذربایجان ، کرمان ، بلوچستان ، فارس ، و بنادر خراسان و سیستان .
از آن زمان تا سال 1316 ه. ش که اولین قانون تقسیمات کشوری در مجلس شورای ملی تصویب گردیده بود که بر هر ایالت یک والی و در هر ولایت یک حاکم حکومت می کرده است . در سال 1316 بر اساس قانون تقسیمات کشوری مصوب مجلس شورای ملی، کشور به 110 استان و 49 شهرستان تقسیم گردید که هر شهرستان شامل چند بخش که هر بخش شامل چند دهستان می گردید . خراسان نیز به 7 شهرستان بجنورد ، بیرجند ، سبزوار ، قوچان ، گناباد ، مشهد ، و تربت حیدریه تقسیم شد .
در سال 1329 شهرستان درگز ف نیشابور ، فردوس و کاشمر نیز تشکیل شد و شهرستان های استان به 11 شهرستان ارتقا یافت. .
در سال 1335 شهرستان درگز ضمیمه قوچان کردید و دو شهرستان تربت جام و طبس به وجود آمدند . در سال 1339 مجددا" درگز به شهرستان تبدیل شد و شهرستان های شیروان و اسفراین نیز ایجاد شدند . در سال 1354 بخش باخرز ، تربت جام به مرکزیت شهر تایباد از بخش به شهرستان تبدیل شد . در سال 1359 نام آن به تایباد تغییر یافت. .
همچنین در سال 1359 بخش قاینات شهرستان بیرجند به شهرستان قاینات تبدیل شد و تا سال 1362 خراسان شامل 17 شهرستان و 53 بخش و 211 دهستان بوده است .
پس از تصویب قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری در مجلس شورای اسلامی به تاریخ 15/4/1362 و آیین نامه ی اجرایی آن در تاریخ 22/7/1363 مراحل اجرایی آن شروع و ابتدا تا مرحله ی اول آن یعنی کارشناسی و بررسی و پیشنهاد دهستان ها آغاز گردید و در آبان ماه 1364 با حضور کلیه کارشناسان تقسیمات کشوری مراکز استانها ی کشور در مشهد مقدس ، عملیات دهگردشی ، معاینه محلی ، کارشناسی و جمع بندی و پیشنهاد دهستان های شهرستان مشهد به عنوان نمونه در کل کشور انجام پذیرفت و دهستان های دیگر شهرستانها نیز پس از آن مورد بررسی و کارشناسی و پیشنهاد قرار گرفت و به تدریج مورد تصویب هیات محترم دولت واقع شد به طور که تا پایان سال 1365 خراسان دارای 213 دهستان گردید. .
با پایان یافتن مرحله اجرای مرحله اول این قانون ، تشکیل شهرستان های نهبندان ، سرخس و خواف در تاریخ 14/5/1368 و چناران در 14/1/69 همزمان با بخش های شوسف ، مرز داران ، سنگان ، گلبهار ، به تصویب رسید . ایجاد بخشهای ابخرز در شهرستان تایباد ، سر بیشه در بیرجند ، سرحد در شیروان ، جوین ، و رود آب و خوشاب درز سبزوار ، میان جلگه در نبشابور ، زیر کوه در قاینات ، فاروج در قوچان و جلگه زواره در تربت حیدریه نبز به تدریج به تصویب رسید و در پی آن تابعیت دهستان های استان به 21 و تعداد بخش ها به 67 رسید. .
ایجاد شهرستان فریمان نیز در سال 1372 همراه با بخش قلندر آباد مورد تصویب واقع شد و بخش های زوزن همرته دهستان کیبر و بستان در شهرستان خواف و نیم بلوک در قاینات ، بخش نصرآباد همراه دهستان کاریزان در تربت جام ، بخش گرم خان با دهستان گرم خان در شهرستان بجنورد ، بخش رخ با دهستان رقیچه در تربت حیدریه ، کاخک در گناباد و بخش رضییه و دهستان کنه بیست در شهرستان مشهد ، به تدریج تصویب و ابلاغ شد . در تاریخ 21/3/1374 ایجاد شهرستان بردسکن همراه با بخش انابد و دهستان درونه آن مورد تصویب قرار گرفت . ایجاد شهرستان جاجرم نیز در تاریخ 4/2/1376 به تصویب رسید. .
در حال حاضر استان خراسان شامل 34 شهرستان ،600شهر ، 77بخش ، 225 دهستان ، 4555 روستا ( آبادی های دارای بیش از 20 خانوار جمعیت ) 21113 مزرعه و 4200 مکان است.
مختصات جغرافیایی
طول و عرض جغرافیایی:
شهرستان نیشابور بین 58 درجهو 17 دقیقه تا 59 درجه و 30 دقیقه طول جغرافیایی و 35 درجه و 40 دقیقه تا 36 درجه و 39 دقیقه عرض جغرافیایی واقع است..
ارتفاع از سطح دریا
به موجب اطلاعات مندرج در گزارش منابع آب خراسان، بلندترین منطقه شهرستان نیشابور در ارتفاعات بینالود قرار داشته و 3300 متر از سطح دریا بلندتر است. پایین ترین نقطه آن 1050 متر از سطح دریا ارتفاع دارد..

تصویر1-4-نقشه ایران و استان خراسان رضوی-منبع(نگارنده)
شهر نیشابور در تقسیمات اقلیمی کشور جزو اقلیم فلات مرکزی و نیمه بیابانی است که در زمستان نسبتاً سرد و در تابستان معتدل است، در این اقلیم که اکثراً مناطق نیمه استوایی را شامل می شود، در اثر وزش بادهای مهاجر که به طرف استوا در حرکت هستند، هوا بسیار خشک است. هوا بدلیل حرکت از قسمت های بالایی آتمسفر، به دلیل اینکه این مناطق جزء مناطق با فشار هوای زیاد هستند از بالا به پائین گرم و خشک می شود. توجه به خشکی هوا در این مناطق که با ویژگی های دیگر همراه است از نظر تامین آسایش انسان و در نتیجه طرح ساختمان همیت فراوانی دارد. تابش مستقیم آفتاب در این مناطق شدید بوده و 700 تا 800 کیلو کالری در ساعت در متر مربع در سطوح افقی انرژی تولید می نماید..
آسمان این مناطق در بیشتر اوقات سال بدون ابر است اما مه و طوفان، گرد و خاک معمولاً در بعد از ظهر ها در اثر گرم شدن و حرکت لایه های هوای نزدیک به زمین پدید می آید.
رطوبت کم و نبودن ابر در آسمان باعث می شود که دامنه تغییرات دمای هوا در این مناطق بسیار زیاد شود. در تابستان تابش آفتاب سطح زمین را هنگام روز تا 70 درجه سانتیگراد گرم می کند، در حالیکه هنگام شبدمای سطح زمین به سرعت کاهش یافته و به 15 درجه سانتیگراد یا پایین تر می رسد. البته نوسان دمای هوا کمتر از این است..
میزان درجه حرارت
میزان درجه حرارت در نیشابور، کمترین آن در دی ماه که در شب 51/4- درجه و در روز 25/4 در جه سانتیگراد و بیشترین آن در تیر ماه که در شب 47/20 درجه سانتیگراد و در روز 11/28 درجه سانتیگراد می باشد..
میزان بارندگی در شهر نیشابور
متوسط بارندگی 13 ساله مورد مطالعه شرکت آب منطقه ای خراسان در ایستگاه محمدآباد 263 میلیمتر اندازه گیری شده است و میزان بارندگی در قله بینالود به 600 میلیمتر در سال می رسد.
متوسط 3 ساله تبخیر از سطح آزاد آب در ایستگاه محمدآباد توسط شرکت منطقه ای آب خراسان 2273 میلیمتر محاسبه شده است.
رطوبت نسبی
میزان رطوبت نسبی با توجه به میزان نزولات جوی و درجه حرارت در فصول مختلف متفاوت بوده و حداکثر آن در زمستان و حداقل آن در تابستان است. در دی ماه میزان رطوبت نسبی حداقل 60 درصد و حداکثر 81 درصد در مرداد ماه حداقل 28 و حداکثر 45 درصد می باشد..
میزان خشکی
میزان خشکی هر منطقه را می توان از روی دامنه تغییرات میزان بارندگی و درجه حرارت تشخیص داد و هر چه این دامنه وسیع تر باشد حکایت از خشکی بیشتر منطقه می نماید به این ترتیب: منحنی باندگی، منحنی درجه حرارت و منحنی امبروترمیک می گویند، چنانچه از نودار ها نمایان است میزان خشکی در شهر نیشابور 7 ماه است که از ماه اردیبهشت شروع و تا آبان ماه ادامه می یابد.

وزش باد
از مهمترین عواملی که در وضع اقلیمی دخالت دارند می توان جریانات هوا و وزش باد را نام برد. در فصل زمستان ایران تحت تاثیر جریان های سیبری و جریان های اقیانوس اطلس و بالاخره اقیانوس هند قرار می گیرد که بعضی از آن ها تقریباً تمام کشور را قرار می گیرند. در این فصل هواهی برفی قطبی به صورت اقیانوس هند میرود.

تصویر2-4-سیستم حرکت و جهت باد -منبع(نگارنده)
و پس از برخورد به سکوی عظیم کوه های البرز و کوه های کوه های خراسان از دره های میان کوهی خراسان و دره هیرود و گرگان به دامنه فلات ایران راه یافته و گاه تا خلیج فارس هم می رسد. مبدا جریان هوای سرد از منطقه قطب شمال و سیبری است که به طور متوسط در فصل زمستان این هجوم از 9تا 4 نوبت آن شدیدتر می باشد..
در زمستان جریان های غربی اقیانوس اطلس (مدیترانه، دریای سیاه، اسکاندیناوی) به سوی ایران اهمیت زیادتری دارند. این جریان ها که منشا تمام بارندگی های زمستای می باشد در آب و هوای قسمت عمده خاک ایران به خصوص در امر کشاورزی تاثیر فراوان دارند. جریان های غربی به طرف مشرق تا اواسط بهار مرتباً وجود دارند و در تابستان تقریباً از بین می روند..
جریان شمال غربی به هنگام ورود به ایران چند شاخه می شود که یکی پس از عبور از گرگان و بجنورد به طرف قوچان می رود و در آنجا به سه شاخه فرعی تقسیم شده یکی به طرف سبزوار، دیگری از سرولایت نیشابور، به سوی نیشابور (باد قوچان) و سومی از راه چناران و دره کشف رود به سوی مشهد می رود. به طور کلی از جریان های هوای مهمی که به سوی نیشابور جریان پیدا می کنند می توان باد شرقی را نام برد که در تابستان اغلب موجب بروز طوفان های گرد و خاک و حرکت ریگ روان می شود، ریگ هایی که در نتیجه وزش باد به حرکت در می یابد مساحت های زیادی را پوشانیده، نهر ها را پر می کنند و به ویژه اراضی کشاورزی را از خیر انتفاع میاندازند. همانگونه که در نمودار ها و جداول (رجوع شود به گزارش طرح جامع) مشاهده می گردد. جهت باد در ناحیه شهر نیشابور بیشتر از جانب مشرق می باشد و پس از آن باد شمال شرقی نسبت به سایر جهات زیادتر است. جهت اصلی باد یکی از عوامل مهم در انتخاب محل احداث خدمات و صنایعی که احتمالاً آلودگی ها را سبب خواهند شد می باشد.
مشخصات اقلیمی نیشابور
توجه به نیرو های طبیعی و زوال ناپذیری چون آفتاب ، باد و استفاده از آنها در انجام برخی از کارها و بهبود بخشیدن به شرایط حرارتی فضاهای زیستی از دیرباز در کشورما معمول بوده است . استفاده از این نیروها در ساختمان به صرفه جویی در مصرف سوخت و مهم تر از آن به ارتقاء کیفیت آسایش و بهداشت و محیط های مسکونی و سالم سازی محیط زیست منتهی می شود . از نظر کنترل فضا های داخلی ساختمان اولین گام در استفاده از انرژی های طبیعی هماهنگ سازی ساختمان به طور طبیعی و کلی محیط مسکونی با شرایط اقلیمی حاکم بر آن است . به عبارت دیگر اول شرایط لازم در استفاده مناسب از شرایط طبیعی هماهنگی و انطباق ساختمان اقلیمی است. .
اقلیم از کلمه یونانی کلیما در فرهنگ لغات آکسفورد منطقه ای با شرایط مشخصی از دما ، خشکی ، باد ، نور ، و … معنی شده است . تعریف کمی علمی تر اقلیمی چنین است : ترکیب زمانی وضعیت فیزیکی محیط جوی که ویزه یک محل جغرافیایی مشخص است ، چون هوا وضعیت لحظه ای جوی یک مدل معین است . اقلیم را می توان چنین تعریف کرد ، ترکیب زمانی اوضاع هوا . اقلیم تا آنجا که با آسایش انسان رابطه ای برقرار می کند نتیجه ی عوامل چون تابش آفتاب ، رطوبت هوا ، وزش باد و میزان بارندگی است. .
تابش خورشید و تاثیرات آن بر درجه حرارت
مهم ترین عامل آب وهوایی که تغییرات آن محسوس تر از دیگر عوامل است درجه حرارت محیط می باشد که در داخل یا خارج ساختمان قابل بررسی خواهد بئد نور طبیعی آفتاب برای هر موجود زنده ای در عالم حیات بخش و ضوری است . و عامل ایجاد آن خورشید و اشعه ی ساطع شده از آن است . این نور بایستی برای هر محیط که انسان قصد زیست و زندگی در آن را دارد پیش بینی و اثرات مفید و سودمند آن به نحو مناسبی استفاده گردد اما همین نور که باعث به وجود آوردن آن دمای فوق العاده زیاد سطح خورشید است هنگام برخورد هر جسمی انرژی حرارتی خود را به آن انتقال می دهد و باعث گرم شدن سطحی که در معرض این برخوردها است می گردد و با اینکه فاصله خورشید از زمین 148میلیون کیلومتر است مدار حرارتی که بر سطح عمود بر اشعه آن در این فاصله در هر دقیقه تولید می شود 1.94 کالری بر سانتی متر با 429 بی.تی.یو بر فوت مربع در هر ساعت است به همین دلیل از عوارض نامناسب و مضری که همین نور حیاتی ایجاد می کند بایستی در امان ماند و به تغییرات ان و وقوع کامل پیدا کرد و با علم این تغییرات در جهت استفاده مطلوب برنامه ریزی کرد بنا به آنچه گفته شد مقدار نور و حرارتی که به هر جسم در سطح زمین می رسد بستگی به فاصله آن از خورشید یا به عبارتی ارتفاع محل قرارگیری آن از زوایای سطوح آن نسبت به خورشید دارد.

تصویر3-4-جهت حرکت و چرخش خورشید -منبع(نگارنده)
در ابتدا به عامل ارتفاع می پردازیم در حد فاصل بین خورشید تا زمین عواملی قرار دارد که می توانند بر مقدار نور و حرارت آن در هنگام رسیدن به سطح زمین موثر باشند و از شدت آن کاسته یا بر آن بیافزاید که از جمله آنها وجود اثر آلودگی های جوی وبخار اب را می توان نام برد. .
عامل دیگر زوایای سطوح نسبت به اشعه های خورشیدی است به دلیل حرکت های دایمی زمین نسبت به خورشید حرکت وضعی و دورانی موقعیت خورشید نسبت به هر نقطه ای از زمین در ساعات شبانه روز و در فصول مختلف سال تغییر می نماید به همین دلیل زاویه تابش اشعه های خورشید که ثابت فرض می شوند نسبت به هر سطحی تغییر می کنند که بایستی مورد توجه قرار گیرد تغییر زاویه خورشید نسبت به نقاط مختلف زمین ناشی از حرکتی سه بعدی است بنابراین به وسیله دو زاویه یکی زاویه بین امتداد اشعه خورشیدی و سطح افقی و دیگری زاویه بین تصویر امتداد اشعه خورشید بر صفحه افقی و شمال واقعی پدید می آید که بر مبناب عرض جغرافیایی محل این زوایا به طور روزانه و سالانه تغییر می نماید این زوایا به طور تقریبی برای محدوده های تعیین شده است و زوایای دقیق برای هر محل خاص با محاسبات ریاضی به دست می آید به صورت دیاگرام هایی به نام دیاگرام مسیر حرکتی خورشیدقابل ارایه می باشد که برای استفاده از آن با تعیین عرض جغرافیایی منطقه ساختمان را با توجه به زاویه اش نسبت به شمال در مرکز دایره قرار داده و موقعیت خورشیدی را در ساعات مختلف روز بر مبنای ماه و فصل تعیین می نمایند سطوح مختلفی که در هر ساختمان وجود دارد به سه دسته قایم ، افقی ، و شیب دار تقسیم می شوند که تاثیر تابش اشعه خورشید نسبت به هر یک تعیین کننده مقدار انرژی خورشیدی است که مجموعا" به آن ساختمان رسیده و به داخل آن نفوذ می نماید وضعیت سطوح قایم را در عرض جغرافیایی ایران در سه دسته مختلف بررسی می کنیم. .
دیوارهای جنوبی : این دیوارها بیشترین مقدار تابش آفتاب را در آذر ماه و کمترین مقدار را در خرداد ماه دریافت می نمایند و از شهریور تا اسفند از طلوع تا غروب آفتاب در معرض تابش نور خورشید می باشند.
دیوارهای جنوب شرقی و جنوب غربی : این دیوارها در زمستان بیشتر از تابستان در معرض تابش آفتاب قرار می گیرند . دیوارهای شمالی و شرقی و غربی : این دیوارها در زمستان کمتر از تابستان در معرض افتاب قرار دارند در نیشابور دیوارهای شمالی در زمستان نور نمی گیرند و در تابستان هم در حد بسیار کمی نور دریافت می کنند سطوح افقی ، سطوح افقی و بام های مسطح در تابستان بیشترین و در زمستان کمترین مقدار تابش مستقیم آفتاب را دریافت می نمایند که این مقدار در زمستان حتی از مقدار تابش آفتاب به دیواره های جنوب شرقی و جنوب غربی در این فصل هم کمتر است. .
دما ، رطوبت ، و هوا
متوسط حداقل دمای هوا در سرد ترین ماه سال ، ژانویه 4/7 درجه سلسیوس و متوسط حداکثر آن در گرمترین ماه سال ژانویه 9/33 درجه سلسیوس بوده است با مقایسه این دو رقم و به طور کلی با مقایسه از ارقام مربوط به متوسط حداقل و متوسط حداکثر حداقل هوا در دما های مختلف سال مشاهده می گردد که متوسط حداقل دمای هوا در سه ماه سال زیر صفر است . یایین ترین دمایی که در طول این دوره آمارگیری گزارش شده است 28- درجه سیلسیوس بوده است . تعداد روزهای یخبندان در این ایستگاه در طول سال به طور متوسط 3/100روز می باشد با توجه به ارقام قوف نتیجه میگردد که در این منطقه پایین بودن دمای هوا در ماه های سرد سال اهمیت بیشتری نسبت به بالا بودن دما و دماهای گرم دارد ارقام مربوط به روز درجه های سرمایش و گرمایش نیز نوید این موضوع اند کل روزهای درجه سرمایش (1) و در طول سال 7/364 مجموع روزهای درجه های گرمایش (2) و در کل سال 3/2338 می باشد یعنی در طول سال نیاز به گرم کردن هواهای داخلی ساختمان بیش از 6 برابر نیاز به سرد کردن آن است البته باید توجه داشت در ایستگاه های هواشناسی دماسنج در محفظه ای قرار دارد که باعث ایجاد سایه برای آن شده و ضمنا" از تاثیر باد بر دماسنج جلوگیری می نماید . به عبارت دیگر ، در شرایط واقعی ممکن است دو عامل اقلیمی تابش آفتاب و جریان هوا ف دمای محسوس را تشدید یا تعدیل می نمایند . از جدول بیو کلیماتیک می توان تغییراتی را که این دو عامل در دمای هوا در رابطه به احساس راحتی انسان به وجود می آورند مورد بررسی قرار داد. .
به منظور بررسی شدت گرما یا سرما در طول سال و تاثیری که دیگر عوامل اقلیمی بر احساس آسایش انسان می گذارند حداکثر و حداقل دمای هوا و رطوبت مربوط به روی جدول بیوکلیماتیک انتقال داده شده است.
در تابستان شرایط اقلیمی منطقه به طرف مناطق گرم وخشک میل نموده است البته این شرایط فاصله کمی با منطقه آسایش داشته و می توان با افزودن مقداری رطوبت به هوای خارج ساختمان و در دماهای ژوئن ، ژوئیه و اوت این هوا را در رابطه با اسایش انسان مطلوب ساخت اما به دلیل برودت شدید هوا در زمستان فاصله شرایط زمستانی با منطقه آسایش زیاد است و حتی با استفاده از انرژی حاصل از تاثیر افتاب می توان این هوا را در حد راحتی انسان گرم نمود . در مورد داخلی نسبت به سرد کردن این فضاها ، می بایست جهت وزش این باد ها را کاملا"مورد توجه قرار داد. بادهایی که در دماهای سرد می وزند علاوه بر آنکه اتلاف حرارت ساختمان را بالا برده و مصرف سوخت سیستم های گرم کننده ساختمان را می افزایند به طور قابل ملاحظه ی در کاهش دمای محسوس یعنی پایین بردن دمای هوا در رابطه با احساس سرما موثر به طور مثال حداقل دمای هوا در ماه ژانویه 7/4- درجه سیلسیوس است ، سرعت باد غالب در این ماه 6نات یعنی حدود 11کیلومتر در ساعت است این باد با چنین سرعتی ، 2 وات هوا را از 7/4- به حدود 13- درجه سیلسیوس پایین برده و نفوذ آن به بدن را نیز افزایش می دهد بنابراین با صرفه جویی در مصرف سوخت و به خصوص در رابطه به راحتی افرادی که در محیط باز فعالیت خواهند داشت توجه به جهت وزش باد های زمستانی امری اجتناب ناپذیر است. .
ویژگی های منتج از مطالعات اقلیمی
هدف از طراحی اقلیمی ثابت نگه داشتن یا به حداقل رساندن هزینه لازم حفظ شرایط مطلوب و آسایش در فضای داخل بنای باشد..
لازمه طراحی صیح اقلیمی تحت هر شرایط آب و هوایی تجزیه و تحلیل آمارهای هواشناسی و نیازهای آسایش انسان است. .
کنترل نفوذ هوا را می توان در تمام مراحل طراحی که از آماده سازی زمین شروع شده و با محوطه سازی که محافظ ساختمان است پایان دارد. .
خورشید به عنوان تنها منبع مهم انرژی طبیعی جهت گرم کردن ( غیر فعال) ساختمان است. شدت انرژی خورشیدی که توسط زمین دریافت می شود تابع عرض جغرافیایی و صافی آسمان هر منطقه می باشد.
روش های دستیابی به اهداف عمده طراحی اقلیمی
کاهش اتلاف حرارت ساختمان
اجتناب از احداث ساختمان در شیب های منفی و فرورفتگی ها
پوشاندن حاشیه های خارجی ساختمان با بوته ها و گیاهان همیشه سبز
پیش بینی ساختمان های دو طبقه
در مجموعه های ساختمانی، استفاده هر چه بیشتر از دیو.ار های مشترک و ایجاد بافتی به هم پیوسته و متراکم پیش بینی فضا های گرما زا مثل آشپزخانه، در مرکز پلان ساختمان.
پیش بینی فضا های کم اهمیت، مثل انبار، به عنوان عایق حرارتی در جداره ها و یا قسمت های سرد ساختمان.
استفاده از عایق های حرارتی مناسب در دیوار های خارجی و به خصوص در بام، یا استفاده از فضای زیر شیروانی به عنوان عایق حرارتی.
اجتناب از پیش بینی پنجره های بزرگ به خصوص در نماهای شمالی
کاهش تاثیر باد در اتلاف حرارت ساختمان
اجتناب از انتخاب ساختمان فوقانی تپه ها برای ساختمان سازی، بهترین محل قسمت فوقانی شیب است.
پوشاندن نماهای رو به باد با خاک و نورگیری از حیاط های داخلی
پیش بینی پلان های فشرده و ایجاد مجموعه هایی با بافت متراکم
پیش بینی فرم های کالبدی مناسب از نظر کاهش تاثیر باد.
در جبهه های مشرف به بادهای شدید زمستانی استفاده از ساختمان های یک طبقه و کم ارتفاع
استفاده از بادشکن های مختلف مثل درخت، دیوار، حصار.
محافظت کامل ورودی اصلی با استفاده از درخت، حصار، محوطه سازی
بالا بردن سطح ورودی اصلی نسبت به کف تمام شده خارجی
استفاده از درهای یکپارچه و عایق شده در نماهای رو به باد، درهای شیشه ای فقط در نماهایی پیش بینی شوند که در مقابل باد محافظت شده اند.
توجه به جهت وزش باد های غالب زمستانی، در تعیین جهت استقرار ساختمان
بهره گیری از انرژی خورشید در گرمایش ساختمان
استقرار ساختمان در جهت تابش حداکثر انرژی خورشیدی در مواقع سرد.
گستردگی و کشیدگی پلان در جهت محور شرقی غربی
اختصاص فضاهای مشرف به جنوب به منطقه زندگی و استقرار فضاهای کم اهمیت در قسمت های شرقی و غربی ساختمان.
سازماندهی پلان به صورتی که امکان نفوذ آفتاب به فضا های داخلی فراهم آید..
عمق بنا و محل پنجره در نما به نحوی باشد که در زمستان آفتاب مناسبی به فضاهای داخلی نفوذ کند.
استفاده از پنجره های عمودی در نماهای جنوبی یا پنجره ها و نورگیرهای سقفی رو به آفتاب زمستانی (برای جلوگیری از اتلاف حرارت از این پنجره ها باید پیش بینی های لازم به عمل آید.).
پیش بینی مصالح ساختمانی با ظرفیت حرارتی زیاد و سطوح تیره رنگ در بخش های آفتابگیر فضاهای داخلی.
پیش بینی ایوان با فضای خارجی آفتابگیر و محافظت شده در برابر باد برای استفاده در مواقعی که هوای خارج مناسب است.
محافظت ساختمان در برابر تابش آفتاب
-استفاده از درختان خزان دار به منظور ایجاد سایه بر روی ساختمان و خنک سازی در مواقع گرم
استفاده از شکل های کالبدی مناسب برای کاهش سطوح خارجی مشرف به شرق و غرب (گسترش پلان ساختمان در جهت محور شرقی غربی).
پیش بینی پارکینگ سر پوشیده به جای گاراژ و قراردادن آن در قسمت غربی ساختمان
– گشودن فضاهای اصلی به حیاط های داخلی با فضاهای باز واقع در سایه
اجتناب از ایجاد پنجره در بام مگر آنکه در تابستان کاملاً در سایه واقع شود.
استفاده از جلوآمدگی بام، ایوان سرپوشیده یا بالکن برای ایجاد سایه کامل بر سطح خارجی پنجره های شیشه ای بازشوها و دیوارهای رو به آفتاب
) استفاده از سایه بان های مناسب (حتی المقدور سایه بان خارجی
بهره گیری از نوسان روزانه دمای هوا
استفاده از ساختمان های زیرزمینی
احداث قسمتی از ساختمان در داخل زمین
استفاده از مصالح ساختمانی سنگین و متراکم (با ظرفیت حرارتی زیاد)
استفاده از مصالح سنگین و عایق های حرارتی یکپارچه در سطوح خارجی
سیستم حرکت آب های سطحی (باران) و موقعیت مسیل ها در شهرستان
حوزه آبریز دشت نیشابور در دامنه جنوبی ارتفاعات بینالود و در شمال شرق کویر مرکزی در عرض جغرافیایی 35 درجه و 40 دقیقه تا 36 درجه و 39 دقیقه و طول جغرافیایی 58 درجه و 17 دقیقه 59 درجه و 30 دقیقه قرار گرفته است..
این حوزه محدود است از شمال به ارتفاعات بینالود از جنوب به تپه ماهورهای نیزه بند و سیاه کوه و کوه نمک، از شرق به ارتفاعات لیلا جوق و یال پلنگ و از غرب به حوزه آبریز دشت سبزوار.
ارتفاعات عمده محدوده جغرافیایی شهرستان در شمال قرار دارند. بنابراین شیب عمومی منطقه از شمال به جنوب است..
همچنین با در نظر گرفتن نقاط ارتفاعی در نقشه ها و مسیر حرکت رودخانه ها شیب عمده دیگر از شرق به غرب است. بنابراین سیستم حرکت آب های سطحی باران عمدتاً از شمال به جنوب و از شرق به غرب می باشد..
با بررسی مسیر حرکت رودخانه ها سیستم حرکت آب های سطحی نیز بیان می گردد..
رودخانه ها هر یک از خط القعری را تشکیل می دهند که به صورت ناودانی آب باران اراضی دو طرف خود را زه کشی می کنند.پیشینه های تاریخی حکایت از آن دارد که شهر نیشابور و منطقه پیرامونی آن بدور از خطرات احتمالی زلزله های مخرب و ویرانگر نمی باشد..
برابر نوشته خلیفه نیشابوری، نیشابور از زمان نخستین بنیانگذاری تا سده یازدهم میلادی هیجده بار در اثر زمین لرزه ها ویران شده است که این گفته به ویژه از آن جهت جالب تر است که از پایان سده هفدهم به بعد چنان نشانه ای از زمین لرزه در آن منطقه وجود ندارد..
بنابراین:
در هر برنامه عمرانی به خصوص توسعه های کالبدی می باید محاسبات مربوط به زلزله را در اولویت قرار داد. با در نظر گرفتن اینکه در شهرهای پیرامونی نیشابور نیز زلزله های مخربی در ایام متفاوت رخ داده است که اهم آنها زلزله های شاهرود، اسفراین، سبزوار، کاشمر و تربت حیدریه است، لذا توصیه می شود در ساختن و سازه های مسکونی و غیر مسکونی این شهر ضوابط و مقررات مربوط به زلزله کاملاً مورد رعایت قرار گیرد.
بررسی و تحلیل سایت:
معرفی مکان طرح:
سایت مورد نظر در شرق نیشابور قرار گرفته است.

تصویر4-4-نقشه هوایی نیشابور-منبع(نگارنده)
سایت مورد نظر در شمال میدان آزادی واقع شده است.

تصویر5-4-نقشه هوایی نیشابور-منبع(نگارنده)
دسترسی ها:
سایت از طرف شمال به خیابان اصلی که ارم نام دارد دسترسی دارد و از طرف جنوب به وسیله معابر فرعی به خیابان ساحلی راه پیدا می کند.

تصویر6-4-نقشه هوایی نیشابور-منبع(نگارنده)
سایت معبر اصلی درجه1 معبر فرعی درجه1 معبر فرعی درجه2
بافت مسکونی مجاور سایت:

نقشه هوایی سایت:

تصویر7-4-نقشه هوایی سایت-منبع(نگارنده)
دید به سایت از بیرون سایت:

دید از سایت به بیرون سایت:

آلودگی صوتی:

تصویر8-4-هوایی سایت-منبع(نگارنده)

دلایل انتخاب سایت :
این سایت در بافت مسکونی و منطقه ایی پر تردد با امکانات منحصر بفردی از جمله دسترسی سریع به امکانات شهری و امنیت حاصل از بافت مذکور است.
و با توجه به کلاس کارفرمای پروژه توجه به زمان تردد به محدوده شهری و بافت درجه یک منطقه مدنظر بوده است.
معرفی طرح:
طراحی باغ ویلای مسکونی چهارواحده با بهرگیری از معماری باغ ایرانی در بافت مسکونی که با هدف تبدیل به خانه ای ایده آل برای خانواده هایی از طبقه اجتماعی تحصیلکرده با توجه نیازها، و علاقه مندی آنها در زندگی با هدف آرامش، دوستی با طبیعت در عین سادگی.
ایده طراحی:
– آشتی با طبیعت .
– ایجاد سرزندگی در خانه به وسیله فضای سبز.
– بهره مندی از الگوی باغ ایرانی در سازماندهی به فضا

برنامه فیزیکی طرح :
ساکنین مجموعه 4 خانواده می باشند . و مجموعه شامل سه واحد پنج خوابه و یک واحد چهار خوابه می باشد.
سه واحد 5خوابه:
فضا
تعداد
سرانه(مترمربع)
مساحت کل(متر مربع)
اتاق کار
2*3
15
90
اتاق خواب فرزندان
3*3
18
162
اتاق خواب والدین
1*3
25
75
اتاق خواب مهمان
1*3
20
60
نشیمن
1*3
50
150
پذیرایی
1*3
30
90
آشپزخانه
1*3
20
60
ناهار خوری
1*3
20
60
توالت
3*4
4
48
حمام
3*3
4
36
حیاط خلوت
1*3
5
15
انباری
1*3
5
15
رختشوی خانه
1*3
5
15
هال خصوصی
2*3
8
48
مطبخ
1*3
5
15
ورزش
1*3
30
90
آبدار خانه
1*3
5
15
اتاق تلویزیون
1*3
20
60
اتاق جشن
1*3
25
75

یک واحد چهار خوابه:
فضا
تعداد
سرانه(مترمربع)
مساحت کل(متر مربع)
اتاق کار
2
15
30
اتاق خواب فرزندان
2
18
36
اتاق خواب والدین
1
25
25
اتاق خواب مهمان
1
20
20
نشیمن
1
50
50
پذیرایی
1
30
30
آشپزخانه
1
20
20
ناهار خوری
1
20
20
توالت
4
4
4
حمام
3
4
4
حیاط خلوت
1
5
5
انباری
1
5
5
رختشوی خانه
1
5
5
هال خصوصی
3
8
24
مطبخ
1
5
5
ورزش
1
30
30
آبدار خانه
1
5
5
اتاق تلوزیون
1
20
20
اتاق جشن
1
25
25

محوطه و عرصه عمومی:
فضا
تعداد
سرانه(مترمربع)
مساحت کل(متر مربع)
پارکینگ
4
20
80
فضای دست جمعی
1
25
25
مجموعه آبی
1
100
100
فضای سبز (محوطه)
1
800
800

:
ایده طراحی
شکل گیری خطوط اولیه
* مد نظر قرار دادن ایده طراحی
* توجه به هندسه بنا و پویایی آن
* جهت گیری اقلیمی و منطبق با خطوط سایت
* در نظر گرفتن عملکرد بنا
* توجه به شکل زمین و خطوط سایت
اتود های اولیه حجمی:

اتودهای اولیه:

منابع مآخذ
– تفکر هایدگر در باب معماری، نوشته کریستین نوربرگ شولتز، فصلنامه معمار، شماره 12 (بهار 1380).
– پدیده مکان، نوشته کریستین نوربرگ شولتز، فصلنامه معمار، شماره 13 (تابستان 1380).
– معماری، حضور، زبان، مکان، نوشته کریستین نوربرگ شولتز، فصلنامه معمار، شماره 14 (پاییز 1380).
– سکونت شاعرانه، ساختن جاودانه (بررسی وجوه تشابه در آراء مارتین هایدگر و کریستوفر الکساندر)، فصلنامه خیال شماره 3 (پاییز 1381).
– شارل بودلر، شاعر شهر مدرن، فصلنامه خیال (تابستان 1384).
– کتاب طراحی اقلیمی وحید قبادیان
– کتاب اقلیم و معماری مرتضی کسمایی
– کتاب مفهوم سکونت کریستیان نوربری-شولتز
– قبادی تبار، مریم، (1394).طراحی پردیس فرهنگی-تفریحی طاق بستان کرمانشاه با تاکید بر باغ ایرانی. رساله کارشناسی ارشد معماری دانشکده معماری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات کرمانشاه، ص13.
– منافزاده، هادی و نجفی، امیر.(1391). گذری بر باغ ایرانی. رساله دکتری معماری دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات.ص42.
– حیدر نتاج، وحید.(1380). پایان نامه کارشناسی ارشد معماری. هنرهای زیبا دانشگاه تهران.
– WWW.SHIRAZ CITY.ORG
– علایی، علی، 1391. باغ ایرانی از منظر پوپ. مجله کیمیای هنر.شماره2. 65-86
– ویلبر.د.(1390). باغ های ایران و کوشک های آن. ترجمه مهین دخت صبا،تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
– نعیما، غلامرضا.(1385).باغ های ایران. تهران. انشارات پیام

115


تعداد صفحات : 120 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود