این پروژه 1ترجمه ی صفحات 391 تا 414 کتاب زبانشناسی کاربردی
تالیف کاپلن و رابرت می باشد.
مترجم: فرنگیس ترابی
نام درس: ترجمه انفرادی
استاد راهنما: جناب آقای دکتر اسماعیل فقیه
نیمسال اول تحصیلی 1387
دانشکده علوم انسانی واحد جنوب
فصل 30
روش شناسی2 ها برای سیاست3 و برنامه ریزی4
ریچارد ب. بالدوف، ج ر.
اگر چه کتاب های متعددی در مورد روش شناسی5 تحقیق که برای زبان شناسی6 کاربری ( مثال: هیچ (Hatch) و لازاراتون (Lazaraton)1991) و رشته های فرعی زبان آموزی 7 ( زبان دوم) (مثال: براون (Brown) 1998؛ جانسون (Johnson) 1992؛ نونان (Nunan)1992؛ سلیگر (seliger) و شوهامی (shohamy)1989) و آزمون زبان8 ( مثال: هینگ (Henning) 1987؛ مک نامارا (Mc Namara) مناسب است، نوشته شده است.
بر روش شناسی که برای یکی از حوزه های اصلی ما بین، زبان شناسی کاربری، برنامه ریزی9 و سیاست زبانی ( س ف. ایست من (cf Easthman)ط1983، فصل 6؛ کاپلن و بالدوف (Kaplan and Baldauf )1997 فصل 4) مناسب باشد، کمتر توجه شده است در حالی که نشریه هایی مانند: فصل نامه ی تیسل به طور مکرر در مورد مطالب مربوط به روش شناسی تحقیق برای تدریس زبان 10بحث می کنند. ( مثال: براون (Brown) 1991، 1992؛ فصل نامه، تیسل (2804)1994) به بحث اساسی روش شناسی برنامه ریزی وسیاست زبانی ( از این به بعد ب. س.ز) در نشریات یا کتاب های مربوطه توجهی نمی شود.
به دلیل آنکه مطالب مربوط به روش شناسی ب. س. ز صریح و به راحتی قابل درک نیستند، این فصل مطالعه ای است گسترده براساس مرور پیکره زبانی آثار چاپ شده مربوط به ب. س.ز که در چکیده های رفتار زبانی11 وزبان شناختی از سال 1973 تا 1998 یافت می شد و در سایت اسپیرس (web SPIRS) در دسترس بود. استفاده از پیکره این مطالعات دارای مزایا ( برای مثال: چکیده ی مطالب موجود هستند، آثار چاپ شده وبه راحتی در دسترس هستند، چکیده ها قابل جستجو در رایانه و به عنوان منبعی موثق به طور گسترده ای استفاده می شوند) و معایبی ( برای مثال: شامل گزارش های دولتی وسایر آثار موقتی که ممکن است تولیدات اولیه برنامه ریزی زبان باشد، نمی شود.
احتمالاً شامل محدودیت سایر پایگاه های داده ها باشد، زمان طولانی برای انتخاب ورودی داده ها اختصاص داده می شود، سنجش انتخاب های متفاوت در زمان های مختلفی صورت گیرد.
گرایش به حروف تعریف در انگلیسی یا سایر زبان های امروزی داشته باشد- برای بحث بیشتر در مورد این مطالب به کتاب بالدوف (Baldauf) و جرنا (Jernudd) 1983. مراجعه شود) است. با وجود این، مطالعات فراوان در زمینه ی پیکره ی زبانی، نقطه ی شروعی مقدماتی برای انجام مطالعات وسیع براساس مرور روش شناسی ب.س.ز را فراهم می کند.
مروری بر انتشار برنامه ریزی وسیاست زبانی
گفته شده بود که برنامه ریزی زبانی و زبانشناختی رشته ای نسبتاً جدید اما در حال پیشرفت است که در اواخر دهه ی 1960 به عنوان برنامه ریزی زبانی12، اواخر 1940 تحت عنوان طرح ریزی زبانی بوده است. توجه اولیه ی آن به راه حل هایی در سطح کشوری برای مشکلات زبانی در مواقع اضطراری با تاکید گسترده تر بر جغرافی و محدوده ( میکرو (micro)، مزو (meso) و مطالعات مکرو (macrostuchdies) جایگزین شده است. آثار ب.س.ز همیشه به طور پراکنده و ناهمسان بوده است و تنها تعداد کمی از نویسندگان متخصص تا حدودی انواع دستور العمل هایی که در این زمینه موثر است را منعکس کرده اند. برای فهم بهتر ماهیت و محدوده ی این رشته، آثار مربوط به ب.س.ز که توسط پایگاه داده های چ.ر.ز.ز معین شده بود آزموده شد تا پیکره ای از ب.س.ز را بنا کند. چ.ر.ز.ز به کار برده شده برای این مطالعه، گونه ای پیوسته است که یک دوره ی 26 ساله برای اطلاعات وارد شده از سال 1973 تا 1998 را پوشش می دهد. هم چنین شامل مقاله های چاپ شده در سال های قبل می باشد. پیکره ی این مطالعات ( به جدول 30.1 مراجعه شود) 5898 مقاله ای هستند که خارج از 150186 موضوع مربوط به زبان در پایگاه داده های چ.ر.ز.ز هم به سیاست زبانی و هم به برنامه ریزی مربوط می شوند هر 1000 ستون مقاله ی این منابع نشان می دهد که چه طور در دهه 1970، آثار ب.س.ز به عنوان رشته ای از آثار زبانی از تنها 6 مقاله در هزار ستون مقاله در 1973 به 1/41 مقاله در 1000 در سال 1979 افزایش یافته است. دوره ی 10 ساله از سال 19797 تا 1988، 1840 یا 49 مقاله در 1000 ستون چاپ شده را در برداشت. در حالی که دوره ی 1989 تا 1998، 3546 یا 43 مقاله در 1000 ستون چاپ جدول 30.1 مطالب مربوط به برنامه ریزی وسیاست زبانی مبتنی بر داده های کامپیوتری در زبان شناسی و پایگاه داده های چکیده های رفتار زبانی از سال 1973 تا 1998
منابع در 1000
برنامه ریزی یا سیاست
سیاست زبانی
برنامه زبانی
زبان
سال انتشار
5/35
1/49
4/49
5/37
9/36
0/46
4/40
7/47
7/45
1/36
0/43
4/40
1/61
5/48
0/46
9/66
7/54
0/52
9/44
0/37
1/41
0/49
3/37
8/22
4/20
6/13
6/9
0/6
3/5
0/17
82
417
491
395
369
434
358
394
362
244
546/3
221
310
229
154
201
163
149
146
124
143
1840
166
104
93
62
44
26
16
511
5898
31
240
232
181
172
196
169
201
207
152
781/1
139
172
128
93
130
98
91
92
81
93
1117
83
48
37
19
15
15
9
226
125/3
71
309
396
323
293
351
283
315
258
170
769/2
157
224
176
108
153
126
102
94
64
90
294/1
113
69
75
53
36
16
9
371
435/4
2307
8490
9943
10526
9994
9440
8855
8261
7918
6776
500/82
472/5
077/5
720/4
349/3
005/3
981/2
864/2
349/3
475/3
542/37
451/4
550/4
560/4
560/4
568/4
606/4
337/4
003/3
075/30
186/150
1998
1997
1996
1995
1994
1993
1992
1991
1990
1989
1998-1989
1988
1987
1986
1985
1984
1983
1982
1981
1980
1979
1988-1979
1978
1977
1976
1975
1974
1973
1972-1969
1978-1969
پایگاه داده ها
A نشریه پیشرفت چند فرهنگی و چند زبانی چاپ خود را آغاز می کند
B مسائل زبانی وبرنامه ریزی زبانی چاپ خود را آغاز می کند
C خبر نامه ی برنامه ریزی زبانی چاپ خود را آغاز می کند
D نشریه ی بین المللی جامعه شناسی زبان چاپ خود آغاز می کند
E 69 مقاله زبان ویک مقاله ی سیاست یا برنامه ریزی قبل از سال 1969 وجود دارد. شده را در برداشت که این بیانگر توانایی فوق العاده ی این رشته در دهه 1980 است.
به هر حال از کل 5898 مقاله ی ب.س.ز باید 565 مرور بر کتاب کسر شود و پیکره ی 5333 موضوع بالقوه ی تحقیقاتی باقی بماند. کاهش در تعداد مقاله های چاپ شده در سال 1998 ( 1997) دست سازی از پیکره ی داده هاست به طوری که سال ها طول می کشد، تا اکثر مقاله ها در یک سال مشخص به پایگاه داده ها اضافه شود.
گوناگونی منابع در تمام پیکره ی ب.س.ز به طور جزء می تواند در تعداد آثار زبانی غیر انگلیسی که شامل می شود، دیده شود 3364 یا 57 درصد انگلیسی بوده، 783 یا 3/13 درصد آلمانی 731 یا 4/12 درصد فرانسوی، 173 یا 9/2 درصد اسپانیایی 154 یا 6/2 درصد؛ 117 یا 2 درصد ایتالیایی بوده در حالی که 576 یا 8/9 درصد باقی در زبان های دیگر بوده است ( یا زبان بدون رمز بوده).
این مقاسیات نسبت به باقی مانده ی موضوعات مربوط به زبان در چ.ر.ز.ز، 1920 موضوع یا 6/70 درصد در انگلیسی، 12854 یا 9/8 درصد در آلمانی، 11944 یا 3/8 درصد در فرانسوی؛ 4279 یا 5/3 درصد در روسی، 2527 یا 8/1 درصد در اسپانیایی 2367 یا 6/1 درصد در ایتالیایی بوده است در حالی که 8388 یا 8/5 درصد در سایر زبان ها بود ( یا زبان فاقد رمز بوده) ( برای بحث کاهش زبان غیر از انگلیسی- به خصوص آلمانی- به طور کلی در پایگاه داده ها به آمان (Ammon) 1998 مراجعه شود). هر چند از نظر آماری بی اهمیت است، پیکره ی ب.س.ز به طور نسبی موضوعات کمتری در انگلیسی ( 57 درصد در مقابل 6/76 درصد) و موضوعات بیشتری در آلمانی، فرانسوی وسایر زبان ها نسبت به نبود موضوعات زبانی ب.س.ز در پایگاه داده ها دارد. این مطلب گویای آن است که موضوعات ب.س.ز نسبت به موضوعات زبانی در کل، از یک دسته ی متنوع تری از پیشینه های زبانی حاصل می شود.
روش شناسی ارائه شده در پیکره ی ب.س.ز
روش شناسی های مختلفی، متناسب با تحقیق در ب.س.ز شناخته شده اند ( برای مثال: ایست من (Eastman) 1983؛ کاپلن و بالدوف (Kaplan and Baldauf) 1997).
روش شناسی ها به انواع سوالاتی که محقق می خواهد به آن ها جواب دهد، مربوط می شوند وبر اساس این رشته می باشند. انواع تکنیک هایی که در تحقیق ب.س.ز استفاده می شود، به طور جزء در ماهیت چند منظوره این رشته منعکس می شود. پیکره ی ب.س.ز به منظور دست یابی به الگوهای روش شناسی های مختلف و برآوردهای آنان بررسی می شد وتعداد یافته های این مطالعات قابل توجه بود. چنان بررسی به دلیل وابستگی به واژگان استفاده شده در چکیده سازی این فرآیند، املای آنان ( مانند:color colour,) یا شکل آنان ( مانند: methodology,methodologied) وغیره دقیق نمی باشد زیر مجموعه های این مطالعات بعدها به هم گروهان بدلی پیوست ( برای مثال: روش شناسی به طور مکرر به تدریس زبان ارتباط پیدا می کرد تا به تحقیق، مردم شناسی واژه ای بود که در ارتباط با حوزه ی عمل نویسنده استفاده می شد تا در زبان شناسی های مردم شناسی) و سپس برای نمونه هایی که کاربرد روش شناسی را در شرایط ب.س.ز نشان می داد، امتحان می شد با ارائه تعداد بی شماری از نمونه های بالقوه مقاله های نمونه برای این مطالعه انتخاب شد تا نه تنها بیانگر ارزش آن ها باشد بلکه انواع فعالیت های انجام شده در ب.س.ز در سراسر جهان، گونه های وسیع انتشارات آثار ب.س.ز و تعداد نویسنده هایی که در این زمینه کار می کنند را نشان می دهد.
این مطالعات هم چنین برای نشان دادن انواع مختلف مطالعات ب.س.ز در آثار انتخاب شد که به 4 گروه، دسته بندی شدند: (1) به عنوان اظهار نظر بر روش شناسی ، براساس این که چه روش شناسی های ب.س.ز ای اساساً در آن به کار رفته است.
(2) مطالعات برنامه ریزی و سیاست پیش زبانی یا (3) چه چیزهایی در ارزیابی مطالعات ب.س.ز گزارش شده و (4) درمطالعات توصیفی و موجود درابتدا قرار بود که این مطالعات به عنوان زیر مجموعه " تغییر برنامه ریزی نشده ی زبان شناسی جامعه" طبقه بندی شود اما مشکلات بسیاری را در کارکردن به طور ابتدایی با چکیده ها در این پیکره ایجاد کرد. این تحلیل در جدول 30.2 خلاصه شده است که مقاله ها هم به وسیله ی روش شناسی و نوع مطالعه نوشته شده اند. در این بخش ها برای هر روش شناسی، مطالعاتی که بیانگر آن است خلاصه شده است به استثناء روش شناسی، این موضوعات به ترتیب بیشترین تا کمترین تکراری که در پیکره ی ب.س.ز رخ داده مرتب شده اند.
1- روش شناسی اگر چه روش شناسی کانون توجه مقاله های نوشته شده در این زمینه نیست اما این به آن معنی نیست که در مورد آن بحثی نشده است به عنوان مثال: هارمان (Haarmann)(1990) گونه های کاربردی روش شناسی وبرنامه ریزی زبانی را بررسی کرده و رده شناسی13 مطلوبی را ارائه می دهد که نیاز به برنامه ریزی14 اعتباری و نقش افراد و گروه ها در آن برنامه ریزی را مورد بحث قرار می دهد. همل (Hamel) در جهت اهداف سیاسی زبان تلاش می کند تا معیار روش شناسی نظری را برای تحقیق در روابط بین زبان بومی15 دملی در مکزیک تنظیم کند.
چیف من (schiffman)(1994) روشی دیگر برای سیاست زبانی ارائه می دهد که تاکید بیشتری بر نقش فرهنگ زبانی در پیشرفت ب.س.ز دارد. لابری (Labrie)، نلد(Nelde) ، و وبر(weber) (1994) روش شناسی را خلاصه می کنند که قابل استفاده در مطالعه وضعیت زبان های اقلیتی در جوامع اروپایی باشد. بلومائرت (Blommaer)(1996) عملکرد سابق سنت طرح ریزی زبانی را از ابعاد نظری، شیوه ها و روش شناسی ارزیابی می کند تا مطالعات ب.س.ز آینده را توسعه دهد. هلنمر(Holmes)(1997) روش های به کار برده شده توسط محققین نیوزلندی را بررسی می کند تا اطلاعات زبانی جوامع و روابط میان روش شناسی و تئوری را جمع آوری کند و نتیجه گیری که کارکردهای گویا ممکن است اساسی را برای لغو دگرگونی زبان فراهم کند. بالدوف (1994) در مورد اینکه برنامه ریزی وسیاست زبانی طرح ریزی نشده به طور مکرر رخ می دهد و جنبه ای مهم از اعمال برنامه ریزی وسیاست زبانی بیشتر است، به بحث می پردازد. پت ()(1996) طرح کل از روش شناسی ب.س.ز را برای معرفی زبان های ملی در مدارس آفریقا فراهم می کند.
در حالی که این مقاله با مسائل روش شناسی سروکار دارند اما با روش شناسی به عنوان موضوعی در جایگاه خودش رفتار نمی شود مانند موردی که در منابع در بخش اول این فصل در مورد آن بحث شد.
2- تاریخ، موضوعات بسیار زیادی در پیکره ی ب.س.ز وجود دارند که کانون توجهشان به طور عمده بر تاریخ است. نمونه های اندکی که کانون توجهشان بر تاریخ است، شامل: مرور تاریخی دود (Doud) (1996) بر 5 مرحله ی توسعه ی زبان اندونزیایی؛ توصیف عملکردها و فعالیت های انجمن زبان عبری (بارآکر (Bar Acher) و کاف من (Kaufman) (1998))؛ مروری برپیشرفت فرانسوی کوبکی در طول 20 سال
گذشته (پویریر (Poirier) 1997)؛ مبحث دلالت متون تاریخی چند زبانی16 آفریقایی بر سیاست زبانی اوگاندایی (پولیکوا- ویلهانوا (pawlikova-vilhanova)1996) و متون تاریخی برای سیاست زبانی در استرالیا (کلاین (clyne) 1997). متون تاریخی تقریباً همیشه در فهم ب.س.ز در یک جامعه ی مشخص مهم است و به جمع مطالبات اخیر ب.س.ز در سراسر کشور پیوسته است (برای مثال: موارد موجود در بالدوف و کاپلن 2000، کاپلن و بالدوف 1999، و اسپلسکی و شوهامی b1999).
نگرش های زبانی رویکردها (و ارزش ها) جنبه ی مهمی از برنامه ریزی زبانی هستند (به هارمان (Haarmann)1990 مراجعه شود) به طوری که نگرش های افراد می تواند تاثیر بسزایی در موفقیت یا شکست ب.س.ز یا پذیرش تحول زبان داشته باشد (برای مثال:گیل فرد (Guil ford) [1997] در مورد پذیرفتن لغات فرضی انگلیسی در فرانسوی بحث می کند). مطالعات بسیاری در این زمینه صورت گرفته که در مورد موضوع کلی نگرش و برنامه ریزی زبانی بحث می کنند (برای مثال: بورهیس (Bourhis) [1997] در فرانسه و کانادا یا ورهوئف (verhoef) [1998]
درباره ی فرآیند جدیدی که نگرش های زبانی جدید را در آفریقای جنوبی رواج می دهد، بحث می کنند). وینتر (winter) (1992)در مورد اینکه چه طور تحلیل گفتمان17 می تواند برای جمع آوری اطلاعات در مورد نگرش های زبانی مورد استفاده قرار گیرد، به بحث می پردازد. نگرش ها ممکن است تعیین کننده ی موفقیت (یا شکست) ویژگی های مشخصی از برنامه ریزی زبانی باشند (برای مثال: کندی (kennedy) [1996] در مورد استفاده از زبان غیر18 جنسیت گرا در آگهی های شغلی بحث می کند). همچنین نگرش ها در فهم ما از مشکلات مشخص زبانی نقشی مهم دارند (برای مثال: دارو (rarro) [1997] در مورد منشا نگرش های منفی اجتماعی نسبت به مهاجران در فرانسه بحث می کند).
4- ارزیابی. همان طور که روبین (Rubin) (1971) در حدود 30 سال پیش بیان کرد، کمبود داده ها در فرآیندهایی که ب.س.ز را توصیف می کنند، وجود دارد. که کمتر تغییر یافته است. اگر چه این پیکره شمار بسیاری از موضوعات مربوط به ب.س.ز و ارزیابی آن را شامل می شود. اما بیشتر آن ها مختص ارزیابی ب.س.ز زیستند و کمتر به آزدمودن وسائل مربوط به کارآیی آن مربوط می شوند. همچنین مطالعات دیگری در این پیکره وجود دارند که از سایر روش شناسی ها استفاده کرده و اظهاراتی برآورد کننده درباره ی ب.س.ز ایجاد می کنند ایجاد می کنند (به طبقه بندی ارزیابی مطالعات ب.س.ز در جدول 2-30 مراجعه شود) برخی نمونه های این مطالعات ارزیابی کننده شامل دائست (Daoust) که تاثیر برنامه طرح ریزی زبانی کوئبک را در استفاده از زبان فرانسوی در مشاغل آزاد با بررسی نمودن انتخاب واژگان شغلی ارزیابی می کند، گرین (Grin) (1996) که آثار اقتصادی زبان را مطالعه می کند در مورد مسائلی که در ارزیابی سیاست های زبانی استفاده می شوند، اظهار نظر می کند؛ کلومر (colomer) (1996) که کارآیی اقتصادی ترجمه را در مقابل یادگیری زبان در اروپا بررسی می کند؛ دگنسی اکتونا (Dofancay- Aktuna) که اصلاح زبان ترکی پس از 60 سال را ارزیابی می کند؛ وارگا (varga) (1995) که ترجمه های ادبی جدید رائتو-رمانس (Rhaeto-Romance) برای 5 گروهی که به زبان گریز ونزکانتون (Grisons canton) سوئس صحبت می کنند و می نویسند، را بررسی می کند؛ یا ارزیابی استروبل (strubell) (1996) از سیاست زبانی دولت کاتالان برای هنجار سازی کاتالان می باشد. بیشتر این موضوعات شبه ارزیابی هایی ارائه می دهند تا بررسی های جزء به جزء سیاست و عمل. شاید این مدارک در بیشتر آثار موقتی وجود داشته باشند اما در ب.س.ز خلاصه نشده اند.
5- مطالعات تطبیقی و اغلب می توان با استفاده از داده های تطبیقی به درک بهتری از شرایط سیاست و برنامه ریزی زبانی رسید. برای مثال: هورنبرگر (Hornberger) (1996) برای زبان های بومی و باسوادی از شیوه ای تطبیقی استفاده می کند تا چالشهایی را که این قبیل زبان ها با آن مواجهند را مورد تاکید قرار دهد، مخصوصا به این دلیل که کار انفرادی زبان اغلب به تنهایی به عهده گرفته شده است؛ مایکل من (michelman) (1995) تاثیر متفاوتی را که سیاست های استعماری زبان فرانسوی و بریتانیایی بر تولید آثار آفریقایی داشته اند را بررسی می کند؛ پاکیر (pakir) (1993) نگاهی ارزیابی کننده و توصیفی را به آموزش دو زبانی در سنگاپور، مالزی و دارالسلام برونی فراهم می کند؛ رابینسون (Robinson) (1994) سیاست ها را مقایسه می کند تا از زبان های اقلیت در کانادا و کامرون حمایت کند؛ سانتاگ (Sonntag) (1996) روابط بین زبان و سیاست ها را در هند و ایالت بهیار (از نظر سیاسی نسبتا پایدار) و در ایالت آثار پرازش (uttar Pradesh) که با کشمکش سیاسی بالا مشخص شده) مقایسه می کند، در حالی که سامر (sammer) (1991) عواملی را که در حفظ و تغییر زبان برای نوبیانی ها در مصر و یایظها در بتسوانا (Botswana) موثر است را مقایسه می کند. این قبیل مقایسات برای ب.س.ز مردم عادی منظور می شود یا فرضیه هایی در مورد تفاوتهای موجود در روش های ب.س.ز مورد بررسی قرار می گیرند.
6- کارآیی. بیشتر آثار ب.س.ز مربوط به کارآیی درباره ی نیازهای کارآیی در متن ب.س.ز صحبت می کند (برای مثال مراجعه شود به سیدیکت (liddicoat) [1996] برای استرالیا، تاکر (tucker) [1997] برای ایالت متحده ی آمریکا، یاورهئون (verhoeven) [1997] برای کارآیی دو زبانه) تا در مورد ارزیابی واقعی کارآیی. هم چنین این آثار شامل امور مربوط به توسعه ی استانداردهای کارآیی می باشد (برای مثال: وان ویرن (van weeren 1995)، اما همانطور که در بخش ارزیابی به آن اشاره شد، نسبتاً ارزیابی های کمی در مورد کارآیی وجود دارد (س.ف استروبل [1996] که نتایج سیاست را به طور مختصر برای کاتالان، با استفاده از اطلاعات مربوط به کارآیی زبان حاصل از سرشمار ی ها ارزیابی می کند در حالی که اکسترا (Extra) [1995] اطلاعاتی در مورد کارآیی زبان دریچه های اقلیت های قومی در هلند ارائه می دهد). کارآیی زبان به وضوح یکی از اهداف مهم ب..س.ز است اما ارزیابی آن مشکل است و از این قبیل در آثار مربوطه موارد زیادی یافت نمی شود.
7- بررسی های مبتنی بر داده های کامپیوتری این آثار همچنین تعداد زیادی از بررسی ها ی مبتنی بر داده های کامپیوتری شامل می شود، اگر چه تعدادی از آن ها کاملاً به برنامه ریزی داده های کامپیوتری مربوط می شوند تا داده های کامپیوتری به عنوان یک روش شناسی. مطالعات دیگر به فرهنگ نویسی (برای مثال: گلینرت (Glinert) [1998] در مورد مروری دوباره بر زبان بومی عبری) یا به توسعه واژگان مربوط می شوند (برای مثال: گوادک (Gouadec) [1994] به توسعه واژگان رسمی کامپیوتری فرانسوی توجه می کند.) در حالی که چنین امری بخش مهمی از برنامه ریزی داده های کامپیوتری است، ارتباط آن ها برخی ب.س.زهای خاص ممکن است به راحتی قابل تشخیص نباشد. کاربرد دیگر تحلیل داده های کامپیوتری، بررسی اطلاعات کامپیوتری خاصی از آثار ب.س.ز امثال: پیل (piehl) [1996] برای استاندارد سازی زبان فنلاندی، کنریک (kenrick) [1996] برای پیکره ی نوشتاری رومانی،یا این بخش) برای دستورالعملهای مربوط به ب.س.ز یا روند آن می باشد. در کاربردی های دیگر، بیلی (Bailey) و دایر (Dyer) (1992) نشان می دهند که چه طور نمونه های تصادفی پیکره ای از داده های گفتاری می تواند برای فراهم آوردن نتیجه گیری هایی در مورد استفاده ی زبانی جمعیت ها استفاده شود، در حالی که پلانلزایوانز (planelles-Ivanez) (1996)، کندی (kennedy) (1996) و اتو (Otto) (1991) نمونه هایی از رسانه ی اخبار نوشتاری را به کار می برند تا نگاهی به سیاست زبانشناختی مربوط به کاربرد متغیر تیترهای مشاغل فمینیستی در زبان فرانسوی تبعیض جنسی در به کار گرفتن آگهی ها، یا تبلیغ زبان آلمانی در فرانسه که با آگهی های مشاغل وابسته به زبان ارزیابی می شد بیندازند.
مردم شناسی، روش های مردم شناسی معمولا شامل زمینه ی مطالعه ی یک زبان در متن اجتماع آن است. این پیکره شمار بسیاری از مسائلی که ب.س.ز و مردم شناسی را به هم مربوط می کرد، فراهم می کرد، اما بسیاری از آن ها به طور آشکار به این زمینه مربوط نمی شدند. نمونه هایی از این روش شامل هندری (Hendry) (1997) می باشد که بر اساس مصاحبه های انجام شده در سال های 1987 و 1995، تاثیر سیاست دو زبانی رسمی دولت اسپانیایی در ریوجا آلاوسا (Rioja Alvesa) (حوالی منطقه بسکو (Basque) را بررسی کرد و متوجه شد که این سیاست هویت افراد را نه به عنوان بسکویی و نه اسپانیایی مورد بی توجهی قرار داده است. هنری (1997) تاثیر تلاش های دولت ایالتی ازسال 1968 در جهت گسترش زبان فرانسوی در ایالت لوئیزیانا را بررسی کرده و متوجه شد که موفقیت معقولانه ی در زمینه ی تحصیلی وجود داشته است. تورنل (thornell) (1997) بر هم کنش اجتماعی و ویژگی های کلی واژه نامه ی سانگو، زبان میانجی تازه در حال توسعه ی جمهوری آفریقای مرکزی را مورد بررسی قرار داد. مرفت (morphet) (1996) مروری را بر مطالعات قوم شناسی در سواد آموزی به افراد بی سواد در آفریقای جنوبی فراهم کرده و نشان داد که موارد کنترل و قدرت مشکل ساز بوده، نه خود بی سوادی. فیش من (Fishman) (1993) در مورد لزوم آگاهی در مورد زبانشناختی قومی بحث می کند و معتقد است که درگیری اجتماع در حفظ و نگهداری زبان، برای احیای زبان ضروری است. جرناد (Jernudd) (1971) روش زبانشناسی مردم شناسی را به کار برده تا تغییر اجتماعی و تفاوت گفتار بومی را در استرالیا ارزیابی کند. گریلو (Grillo) (1989) با معرفی کتابی در مورد مردم شناسی اجتماعی و سیاست های زبان، مطالعه ی را فراهم کرده که نگرانی مردم شناسان از مسائل زبان و قدرت را بررسی می کند. این مطالعات، سودمندی روش های مردم شناسی را در مسائل ب.س.ز بیان می کند.
بررسی زبانشناسی اجتماعی. این پیکره تعداد نسبتا کمی از نمونه های این روش را شامل می شود. این دو (تی سه tse) [1982] برای تایوان و گرتر (Gorter) [1987] برای زبان فریزی در هلند) توجه اولیه شان معطوف به بحث در مورد این شیوه است، در حالی که مهرترا (mehotra) (1985) برای آسیای جنوبی و اپرنتی (Apronti) (1974) و شویاکور (shevyakov) برای غنا، با استفاده از داده های این بررسی، مرورهایی مختصر از شرایط ارائه شده را فراهم می کنند. اریاگین (O'riagain) نتایج بررسی های زبان ملی در سال های 1973 و 1983 را مقایسه می کند تا الگوی تکامل یافته ی نو زبانی در ایرلند را شرح دهد. که این می تواند تحت عنوان ارزیابی سیاست زبانی ایالت که حفظ و احیای زبان ایرلندی را مورد هدف قرار داده، طبقه بندی شود. دیو (Dieu) (1991) کاربرد بررسی زبانشناسی اجتماعی را گزارش می کند تا کاربرد عملی زبان را برای استفاده دربهبود سواد آموزی در کامرون شمالی توصیف کند، در حالی که لپژ (Lepage) بررسی زبانشناسی اجتماعی را به کار می برد تا اطلاعاتی را در مورد پیشرفت زبان لوئیزیانایی در بلایز جمع آوری کند. داده های سرشماری می تواند در فراهم آوردن زبانشناسی اجتماعی و داده های مربوط به ب.س.ز مورد استفاده قرار گیرد (به کلاین (clyne) 1997) و کرولی (crowley) 1994 مراجعه شود). اگر چه بررسی های زبانشناسی اجتماعی به طور بحث برانگیزی می تواند به عنوان روش شناسی پایه برای ب.س.ز کشور باشد (به کاپلن وبالروف 1997 مراجعه شود)، همانطور که برای شرایط micro می باشد، استفاده ی گزارش شده ی آنها فوق العاده نیست و جالب توجه است که 16 مطالعه از 18 مطالعه در این پیکره طی دهه های 1970 و 1980 چاپ شده است. هر چند کایامبازینتو (kayambazinthu) بخشی از پیکره چ.ر.ز.ز را ارائه نمی دهد اما نمونه های تازه تری از اینکه چطور داده های بررسی (برای مالاوی (Malawi)) می تواند در ب.س.ز اثر گذارد را فراهم می کند.
10- بین زبانی استفاده جزئی سنتی از این واژه برای یادگیرنده ها در مرحله فراگیری زبان دوم بین زبان اول و دوم گسترده شده بود تا حدود اجتماعی زبان ها یا انحرافات مشخص در روند کلی آن که بیانگر استفاده قومی پایدار یا گویش هستند را منعکس کند (اسیت من 1983:190)
18. در حالی که کاوالی (cavali) (1997) روش بین زبانی را در مفهوم انفرادی استفاده می کند، کالوت (calvet) (1997، برای استفاده از زبان های میانجی شهرهای افریقایی)، گلن (Glenn) (1997، برای حفاظت از زبان های اقلیت در اروپا و آمریکای شمالی) و اسمالی (smalley) (1988، برای دسته بندی زبان ها در تایلند) روش بین زبانی را در متن های بزرگ برای بررسی زبانشناسی اجتماعی و روابط ب.س.ز میان زبان ها استفاده می کنند. هنگام جستجوی پیکره ی ب.س.ز برای واژگان بین زبانی (یا فرهنگ شناسی ارتباط) و ب.س.ز، رابطه ای بدلی میان کاربرد با هم این دو واژه وجود داشت، همانطور که آن ها در صفحات متعدد کتب یافت می شدند اما در بخش های مجزا.
11- فرهنگ شناسی ارتباط، مارکسیست (Marxist) ونقدهای پس ساختارگرایان از برنامه ریزی زبانی پیشنهاد داده است که تحقیق ب.س.ز فرهنگ شناسی کمک خواهد کرد تا از نخبه گرایی، نابرابری روش های نوین گرا و کمبود حمایت از چند فرهنگ گرایی یافت شده در ب.س.ز کلاسیک جلوگیری شود. فیش من (fishman) (1994) در حالی که ارزش چنین نقدهایی را تصدیق می کند، از بعد زبان اقلیت به موضوع نگاه کرده و در مورد این که توجه این نقدها بیشتر متمرکز تئوری هاست تا انجام واقعی آن و آن نیاز به توجه و دقت دارد نه به جایگزینی و استثمار از دیگری بحث می کند. علی رغم نیاز به استفاده از تکنیک، موضوعات کمتری در ب.س.ز یافت می شد که در آن ب.س.ز از بعد فرهنگ شناسی گفتگو / ارتباط بررسی شود. کوپر (cooper) و دنت (Danet) (1980) این مسئله را در رابطه با برنامه ریزی زبانی در اسرائیل مورد بحث قرار می دهند در حالی که چیک (chick) (1992) از آن در مطالعات خرد تطبیقی ب.س.ز از متمم و جواب در دانشگاهی در افریقای جنوبی به عنوان شاخص تغییرات در روابط قدرت پس آرتاید استفاده می کند.
12- تحلیل ارزش – سود. تحلیل ارزش – سود روشی ابتدایی بود که برای ارزیابی تصمیمات زبانی در آثار ب.س.ز پیشنهاد شد. به هر حال مشکلات تخصیص ارزش های پولی به مزایای موجود در حیطه ی زبان و این حقیقت که بسیاری از تصمیمات زبانی اغلب برای امور سیاسی گرفته می شود نه برای دلایل اقتصادی، استفاده از این تکنیک را محدود ساخته است. کلومر (colomer) (1996) با استفاده از تحلیل ارزش – سود کارآیی اقتصادی ترجمه را در مقابل یادگیری زبان در اروپا بررسی می کند؛ موهل هاسلر (muhlhausler) (b1996) در مورد مزایای یادگیری زبان ههای کمتر تدریس شده / یادگرفته شده دررابطه با مزایا و ارزش های آنان بحث می کند؛ و مارکی (markee) (1991) از تحلیل ارزش سود استفاده می کند تا نگاهی به برنامه ریزی زبانی نوآوری ارتباطی بیندازد. ریگان (Reagan) (1983) تحلیل ارزش – سود را به عنوان بخش بالقوه اقتصاد برای ب.س.ز بررسی می کند. همان گونه که فاسلد (Fasold) (1984) و ادواردز (Edwards) (1985) اظهار می کنند که تحلیل های ارزش – سود کمی برای بررسی انجام شده و یا در دسترس می باشد.
شیوه های دیگر
تعدادی از روش هایی که در ابتدا توسط ایست من (b1983) پیشنهاد شد مانند ابزار احتمالی برای ب.س.ز که ظاهرا در پیکره ی نوشته های ب.س.ز به کارگرفته نشد، شامل : مطالعات قابل فهم متقابل (1989 گنزالز؛ 1995 راهمن cf.؛ 195: b1983) فاصله زبانی (1989 خوبچندانی.cf؛ 186: b1983)، تئوری تبادل
(1989 اسیت من و لایتین. Cf؛ 200: b1983)، اتخذ تصمیمات قومی (182: b1983) یا ترتیب برتری (185:b1983) می باشد. تحلیل او از روش شناسی پدیدار شده، بر اساس کارهای انجام شده در دهه 1970 بود (زمانی که ب.س. ز در مراحل شکل دهنده اش به عنوان یک زمینه بود) و مشخص می کند که انواع وسیعی از روش شناسی ها برای ب.س.ز در نظر گرفته شده است.
کاربرد نادرست روش
این حوزه برای اثبات با سند، حوزه ای شکل است، مخصوصا بر اساس پیکره ی مطالعاتی از قبیل این مورد که در این جا به کار برده شد. به هر حال در میان تزها / پایان نامه هایی که باید می خواندم، مکمل روش شناسی ضعیف بوده و در میان گزارش های شفاهی که در مورد سوالات مسئله ساز بررسی در مطالعات بزرگ ملی شنیده ام، روش شناسی به نظر یک مسئله می رسد. در حالی که این ها الگوی اتفاقی یا بزرگی را تشکیل نمی دهند و بعدها به این پیشنهاد که موضوعات روش شناسی ممکن است در زمینه ی ب.س.ز ارزیابی شوند، قوت می بخشند.
خلاصه و نتیجه گیری
مطالعه ی این پیکر، مشخص می کند که ب.س.ز از ابتدای زمانی که به طور رسمی در نوشته های پایگاه داده ها ظاهر شد، به زمینه ی خاصی از مطالعه ی ارتقا پیدا کرده است (همانگونه که توسط چ.ر.ز.ز ارائه شد). بین 4 تا 5 درصد از مطالعات زبانی خلاصه شده در چ.ر.ز.ز به برنامه ریزی و سیاست زبانی مربوط می شوند. این آثار در انواع وسیعی از کتب در رشته های مختلف چاپ شده و به طور مکرر در زبانی غیر از انگلیسی که محتوای آثار کلی چ.ر.ز.ز است، چاپ می شود. متفاوت با برخی از حوزه های دیگر زبانشناسی کاربردی، روش شناسی و تئوری به طور گسترده موضوعات فرا بحث در آثار نیستند. به نظر می رسد که دانشمندان در مطالعات ب.س.زشان بیشتر سنتهای کلی علوم انسانی و علوم اجتماعی را آورده اند که با اموری که مکمل توصیفی یا تاریخی یا تنها توصیفی دارند، همراه می باشد. بررسی های آماری یا ارزیابی ها و مطالعات بر اساس داده های کمی تا حدودی تکرار ناپذیرند.
بر اساس این تحلیل اولیه ی آثار ب.س.ز، نیاز به این پرسش است که آیا این حالتی رضایت بخش از این امور است یا اینکه مطالعات ب.س.ز اهداف روش شناسی واحدی را برای دانشمندان مبنی بر ارائه ی بهتر در آثار مربوطه فراهم می کند.
آنچه این بررسی مختصر در آثار به آن اشاره می کند، اساس تئوری و.اری از ب.س.ز که به طور گسترده پراکنده شده است، گونه ای از ابعاد زبانی، تغییرات زبانی و سیاست های تغییر زبان می باشد.
برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده
مفهوم برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده ممکن است به عنوان یک اکسی مرون تلقی شود، همان طوذر که این فصل بیان می کند که برنامه ریزی زبان بی برنامه نقش مهمی را در هر فرآیند برنامه ریزی زبان ایفا می کند. چون این واژه شامل برداشت معنایی از یک فعالیت برنامه ریزی نشده می باشد، توضیح ساختن دقیق برای چیزی که برنامه ریزی نشده است، مشکل می باشد کاپلن و بالدوف (299-1997:297) با رجوع به کتاب بالدوف (1994) ولوک () و بالدوف (1990) پیشنهاد می کنند که برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده ممکن است شامل اصلاح زبان که به طور اتفاقی به وسیله، دسته ای از نگرش های دلبخواهی در مقابل وضع زبانی و یا توسط راه حلی ویژه به این مسئله فوری تاثیر پذیرد.
با تشخیص تاثیر بالقوه برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده با در نظر گرفتن برنامه ریزی زبان فارسی، کاپلن وبالدوف (299-1997:297) وبالدوف(1994) 4 دلیل که یک فعالیت برنامه ریزی زبان رسمی نیاز دارد تا فعالیت های برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده را در مراحل برنامه ریزی اش در نظر گیرد، پیشنهاد می کنند که به صورت زیر خلاصه شده اند:
1- تلاش های برنامه ریزی زبان برنامه ریزی شده برنامه ریزی نشده می تواند با هم در روابطی همزیستی وجود داشته باشد وبنابراین طرح زبان رسمی کامل نمی باشد مگر اینکه وجود طرح های زبان برنامه ریزی نشده را در میان اکوسیستم اجتماعی در نظر گیرد.
2- وجود یا عدم وجود برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده می تواند اطلاعاتی حیاتی را پیشنهاد دهد، وبه برنامه ریز اجازه می دهد تا عوامل زبانی واجتماعی را در نظر گیرد، مثلاً: چرا برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده وجود دارد یا ندارد.
3- رابطه ی بین برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده و برنامه ریزی شده وکنترل و قدرت اجتماعی آن چنان است که هر برنامه ریزی زبان رسمی نیاز به در نظر گرفتن روابط قدرت آشکار شده در تمامی فعالیتهای برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده در جامعه دارد.
4- تقریباً قابلیت زبان جهانی که بین انسان ها مشترک است به نظر می رسد تمام اختیاری را که بیشتر افراد نیاز دارند، تا به فعالیت های برنامه ریزی زبان بپردازند می دهد، مخصوصاً در سطح برنامه ریزی خود و محلی، این وضعیت می تواند اغلب شمار بسیاری از نگرش ها و فعالیتهای برنامه ریزی زبان را ایجاد کند. برنامه ریزان زبان نیازمند توجه به این نگرش ها و فعالیتها در هر طرح رسمی هستند.
به وضوح، هنگامی که برنامه ریزان زبان تلاش می کنند تا طرح زبان رسمی را اجرا کرده و توسعه دهند، فعالیتهای برنامه ریزی نشده در جامعه نیاز به توجه کامل دارند. به طور عجیبی نادیده گرفتن اهمیت برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده به راحتی منجر به فرو کشیدن برنامه زبان رسمی به با تلاق برنامه ریزی نشده می شود.
همان گونه که این مرور مختصر بیان می کند، بحث برنامه ریزی زبان نشده می تواند ویژگی های توصیفی نسبتاً سودمندی را بر این پدیده افکند به هر حال این قابل بحث خواهد بود. که وقتی چیزی در اکوسیستم اجتماعی به طور تصادفی یا به خاطر نگرش های دل بخواهی یا راه حل ویژه رخ می دهد، ایدئولوژی های مبنا آشکار می شوند. به عبارتی برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده تنها اتفاق نمی افتد، بلکه دلایلی مبنی بر رخ دادن آن وجود دارد در نتیجه علاوه بر نمونه های مرور آهسته برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده این بحث تلاش می کند تا به عمق برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده در موارد ایدئولوژی ها وانگیزه هایی که باعث ایجاد نگرش های دلبخواهی وتوسعه راه حل های ویژه می شود، دست یابد.
در این حالت شرح برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده ممکن است شامل مکمل ایدئولوژیکی باشد که پیشنهاد می کند که موضوعات مربوط به مسائل زبانی در جامعه به طور توجیه ناپذیری از اکوسیستم زبانی پدیدار می شوند.
مروری بر ایدئولوژی های برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده
مطالعه برخی از گونه های جدید فعالیت های برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده، پیشنهاد می کند که حداقل دو گروه در کنار هم وجود دارند که ماهیت ایدئولیوژیکی بی برنامگی را در برنامه ریزی زمانی آشکار می کنند: 1- برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده در برنامه ریزی مهندسی اجتماعی 2- برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده که توسط غیر متخصصین تولید شده.
فضایی برای توضیح گسترده این دو نوع برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده در تمام مکان ها و متن ها وجود ندارد اما مشهود است که آن ها در سطح ملی، منطقه ای و ایالتی، محلی در سطح مکان های خاصی رخ می دهند. آن چه که دنبال می شود، توضیح تعدادی از فعالیتهای برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده در مقابل گزیده ای از این سطوح است.
برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده در برنامه مهندسی اجتماعی
نزدیک ترین راهی که برنامه ریزی زبان رسمی را " طرح ریزی اجتماعی19" می رساند، احتمالاً از میان برنامه ریزی هدف اجتماعی زبان است که توسط کاپلن وبالدوف شرح داده شد (ص52 ص1997:122) به هر حال به نظر می رسد که برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده به طور مکرر توسط کسانی که می خواستند اشکال مختلف طرح ریزی اجتماعی را به عهده بگیرند، به کار گرفته شده است. آقای کارل پاپر (karl popper) فیلسوف مشهور علم، با در نظر گرفتن طرح ریزی اجتماعی ملی، یک نقد پاپرسی رسمی پیشنهاد می کند، پاپر طرح ریزان اجتماعی را به دو گروه تقسیم می کند: آن هایی که به طرح ریزی20 " مرحله به مرحله" می پردازند و افرادی با دیدگاه ایدئولوژیکی وبیشتر آرمانی که به طرح ریزی21 " کل گرا" می پردازند. با توجه به خطر نقل قول های فراوان از او، اظهار می کند که:
طرح ریز مرحله به مرحله ( در مخالفت با طرح ریزی آرمانی یا کل گرا) مانند سقراط می داند، می داند که چقدر دانشش کم است. او معتقد است که ما تنها از اشتباهاتمان یاد می گیریم.
بنابراین او تصمیمش را عملی کرده و مرحله به مرحله و با دقت نتایج مورد نظرش و نتایجی را که بدست آورده را با هم مقایسه کرده و همواره در مورد وقوع نتایج ناخواسته وغیر قابل اجتناب حاصل از هر گونه تغییر شکلی محتاط بوده است. و تغییر شکل پیچیدگی ها و حوزه هایی که از پیچیدگی درآوردن علل و تاثیرات را غیر ممکن می سازد را بر عهده نخواهد گرفت تا اینکه بداند چگونه عمل می کند………
کل گرایان رویکرد مرحله به را به علت پیش پا افتاده بودن رد می کنند به هر حال رد آن با عملکردشان کاملاً مطابقت نمی کند زیرا اغلب در عمل به طور نسبتاً تصادفی و ناشیانه عقب نشینی کرده، هر چند کاربرد بی رحمانه وجاه طلبانه آن ضرورتاً روشی مرحله به مرحله بدون دارا بودن ویژگی خود سنج و احتیاط آمیز است. علت آن است که در عمل شیوه ی کل گرا غیر ممکن از آب در می آید، هر چه تغییرات کل اگر بیشتر تلاش کرد، نتایج دور از انتظار و ناخواسته بیشتری برای آن ها بوجود آمد که ترفند چاره موقت مرحله به مرحله را به طرح ریز کل گرا تحمیل کرد. در حقیقت این ترفند دارای ویژگی بیشتر برنامه ریزی متمرکز و گروه گرا طرح ریز آرمانی را به انجام چیزهایی که نمی خواهد هدایت می کند؛ که می توان گفت او را به پدیده ی معروف برنامه ریزی برنامه ریزی نشد هدایت می کند (پاپر ص 69 تا ص 68؛ تاکید افزوده شده است)
اجرای دین سیاست در برخورد از جزء به کل 22و از کل به جزء23 افکار قرار می گیرد. تا آن جا که ممکن است تلقین بی طرفی علمی در سراسر این جریان امکان این که برنامه ریزان زبان ایدئولوژی های شخصی شان را به نتایج برنامه ریزی زبانی نسبت دهند، کاهش می دهد. از این طریق برنامه ریزان زبان امیدوارند تا از گرفتار شدن در واکنش هایی جلوگیری کنند که پایداری در مقابل طرحی را به دنبال دارد که از بخش هایی در جامعه توسعه می یابد که در روند برنامه ریزی نادیده گرفته شده بود.
به عبارت دیگر طرح های زبانی با میل به طرح ریزی راه حلی کل گرا برای مسائل محسوسی تقویت می شود که اغلب در ترفند برنامه ریزی برنامه ریزی نشده پاپر قرار می گیرند. این " طرح ریزی اجتماعی" معمولاً به وسیله ساختاری ایدئولوژیکی تقویت می شوند که هم خواستار جامعه آرمانی می باشند. وهم شکست را حمل بر دستیابی به تصوری آرمانی از یک علت ساده می داند. به خودی خود هر رفتاری که توسط افراد در جامعه بروز داده می شود که فعایر با رفتار مطلوب است به عنوان مسئله ای درنظر گرفته می شود که نیازمند چاره جویی است و به این علت که یک مسئله است باید به طور مستقیم و کامل هر چه سریعتر حل شود.
نمونه هایی از این تفکر در مطالب مربوط به زبان در متون اجتماعی فراوان هستند شاید این به این علت است که ارتباط بین زبان وهویت تنگاتنگ است به طور خلاصه تنها درباره هر کس در یک اجتماع سخنرانی پیشنهاد می کند که زمانی که جامعه با مسئله زبانی محسوسی مواجه شده چه کاری باید انجام شود، هر چند که این مسئله واقعاً وجود نداشته باشد. در واقع چون بعضی از اشکال رفتارهای زبانی متناسب با رفتارهای مطلوبی که به طور ایدئولوژیکی یا ترجیحی بوجود آمده اند نیست، این مسئله ممکن است توهمی از یک تصور برخاسته از ایدئولوژی باشد. به طور تعجب آوری راه حل این مسئله بالقوه در بسیاری از ایدئولوژی هایی که وجود این مسئله را بنیان نهاده اند، نیز یافت می شود برای افرادی که خارج از حلقه ایدئولوژیکی قرار دارند، این روند به عنوان " راه حلی در جستجوی یک مسئله" توصیف می شود ( برای مثال: دیوجانز (Dave Jones) و رهبر اقلیت ایالت یوتا که در اخبار دزرت در 22 ژانویه سال 1999 نقل قول کرد).
با این وجود، راه حل این مسئله برای بسیاری از افراد در برخی از اشکال جریان برنامه ریزی زبانی یافت می شود که معمولاً به وضع یک سیاست زبانی می انجامد، به طور نه چندان شگفت آوری افرادی که بیشتر تحت تاثیر این سیاست قرار گرفته اند آنهایی که این مسئله را دارند) به ندرت مورد مشورت قرار می گیرند، یا اگر مورد مشورت قرار بگیرند مجموعه ای از راه حل هایی ساده به این مسئله ذاتی به آن ها ارائه می شود. این راه حل ها اغلب توسط بحث های بی ارزشی پشتیبانی می شوند. سرانجام طرح زبانی برخاسته از ایدئولوژی در فرآیند مورد قبول کل به جزء، جزء به کل اجرا شده و این جاست که این طرح با نتایج برنامه ریزی نشده اش مواجه می شود. افرادی که قرار بود رفتار زبانی شان را تغییر بدهند، تغییر نمی دهند.
در واقع بعضی اوقات افراد به طریقی رفتار می کنند تا نشان بدهند که طرح زبانی که به جزء بیشتر این " مسئله" اثر گذاشته است تا اینکه راه حلی را برای آن فراهم کند. پاپر بینش دیگری به این جنبه از پروژه برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده ارائه می دهد. او می گوید:
ظاهراً این طرح به دور از گفته آرمانگرای خیرخواه است، او معتقد است که این طرح دلالت بر پذیرش شکست دارد حتی قبل از آنکه او طرح را اجرا کند. چون جانشین خواسته ی او می شود مبنی بر اینکه ما جامعه ای را می سازیم متناسب برای مردها وزن ها که در آن زندگی کنند، این خواسته که ما این زن ها و مردها را شکل می دهیم تا با جامعه جدیدشان متناسب باشند. که این به وضوح هر گونه امکان آزمودن موفقیت یا شکست جامعه جدید را کنار می زند. برای کسانی که زندگی در آن جامعه را دوست ندارند تنها بدین طریق که آنها هنوز درخور زندگی در آن نیستند، اعتراف می کند که " انگیزه انسانی" آنها نیاز به " سازماندهی" بیشتری دارد (پاپر 1961:70)
با در نظر گرفتن یافته های ایدئولوژیکی از این نوع برنامه ریزی نشده، عجیب نیست که نمونه های خاص از برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده در طرح ریزی اجتماعی می تواند از طریق طیف سیاسی فراهم شود: دو مورد از آن در این فصل مرور شد از قبیل: جنبش های " انگلیسی رسمی " در ایالات متحده و " جنبش حقوق زبانی" یافت شده در ایالات متحده هم چون موارد یافت شده در بسیاری از متون بین المللی.
انگلیسی رسمی
همانطور که بیشتر بیان شده ظاهراً اکثر افراد نظارت متعدد مختلفی درباره رفتار زبانی ( گرامر، تلفظ، کاربر استفاده) و رفتار در مقابل زبان ( نگرش ها، انگیزه ها،اظهارات مبنی بر وجود اعمال وسیاست های زبانی رسمی یا غیر رسمی) دارند. اغلب این نظرات از ایدئولوژی های برخاسته است که اگر به درستی اجرا شود در ایجاد آرمان تاثیر می گذارد اجینگتن(Egginton)(1997) این ایدئولوژی ها را به صورت استعمارات مشترک اجتماعی توصیف می کند. مثلاً استعارات غالب در کشورهایی که انگلیسی به عنوان زبان اول آنهاست، از قبیل: انگلیسی به عنوان زبان ملی که انگلیسی به عنوان سطحی از کارآیی بسیار شبیه به استاندارد آموزشی توصیف شده " انگلیسی به عنوان زبان ما" یا زبان "ما" این استعارات غالب به تبع مجموعه ای از ایدئولوژی های مشترک اجتماعی را ایجاد می کند که می تواند دست نوشته ای مثل " اگر انگلیسی ( استاندارد) صحبت نکنی، از ما نیستی یا عضوی از ملت ما نیستی" را ایجاد کند.
در سراسر تاریخ ایالات متحده مقاومت در برابر جنبش های مهاجران بسیاری که انگلیسی صحبت نمی کردند معمولاً در نگرانی از این که برتری انگلیسی ( ما) مورد تهدید قرار گرفته است و ویژگی ملی لازم ناپدید خواهد شد، مشهود بوده است ایون بنیامین (uen Benyamin) این موضوع را با پریش ارزیابی می کند:
چرا پالاتین بورها باید به زیستگاه ما بریزند و با دسته شدن با هم زبان ومنش خود را بنیان نهند وما را محروم کنند؟ چرا باید پنمیلواینا که توسط انگلیسی ها یافت شده مستعمره بیگانگان شود که در زمان کوتاهی آنقدر زیاد باشند که ما را آلمانی کنند به جای آنکه ما آن ها را انگلیسی کنیم و هرگز با زبان و فرهنگ ما انس نگیرند تا بتوانند به پیچیدگی زبان ما دست یابند؟ ( نقل قول از لاباری (labaree)ص 234-1959)
در سال های اخیر پاسخ ها نسبت به جنبش های کنونی مهاجرانی که انگلیسی صحبت نمی کنند، شامل تلاش های گوناگونی در جهت تصویب انگلیسی به عنوان زبان رسمی ایالات متحده یا یک ایالت مشخص می باشد شاید با انگیزه ایدئولوژی های آرمانی از قبیل مجموعه " انگلیسی به عنوان زبان ما" که بیشتر درباره آن بحث شد و با حسرت و آرزوی سرزمین چند مصیتی اسطوره ای گذشته ( دیکر (Dicker)ص 71-34 1996) بیشتر انگلیسی زبانان بومی، و شمار بسیاری از غیر انگلیسی زبانان ظاهراً با اشکال مختلف وضع قانون موافقند که خدمات حکومتی تنها به زبان انگلیسی ارائه شود به استثنا برخی شرایط مرتبط با بهداشت و موارد حقوقی. به وضوح قانونگذارنی که قوانین انگلیسی رسمی را پیشنهاد می کنند با گونه ای از برنامه ریزی زبانی سرو کار دارند به هر حال تجزیه وتحلیل دقیق فرضیات به کاربرده شده در تقویت این قوانین نشان می دهد که حقیقت این مسئله سوال بر انگیز است. مهاجران غیر انگلیسی زبان که درایالات متحده زندگی می کنند به شدت به فراگیری انگلیسی ترغیب شده و به میزان قابل ملاحظه ای در حال فراگیری آن هستند ( دیگر ص 55-54 2000، پرتس (portes) و چالفر (schauffler) (1994).
زبان انگلیسی قدرتمند ترین زبان در تاریخ پهناور بشر شده است و بنابراین مورد هیچ تهدیدی قرار نگرفته است ( گرادل (Graddol)(1997) در واقع به دور از هر گونه تهدیدی، زبان انگلیسی زبان های جهانی متعددی را از طریق سلط گرایی زبانی مورد تهدید قرار داده است تا اندازه ای که برخی آن را " زبان کشند" نامیده اند.
(اسکوتناب- کانگس ص 22 b2000)
راه حل های پیشنهاد شده برنامه ریزی زبانی به این مسائل ذاتی هم مسئله ساز هستند وهم مستعد ایجاد نتاجی ناخواسته می باشند. تنها در انگلیسی شواهدی وجود ندارد که ارائه خدمات دولتی افراد را به فراگیری انگلیسی به صورت هر چه بهتر و موثر تر از وضعیت فعلی آن ترغیب کند. در واقع با صرف نظر از خدمات دولتی در زبان هایی غیر از انگلیسی، شرایط کلاسی به گونه ای پایه ریزی شده اند که مهاجران را به هر چه نزدیکتر ماندن در گروه های زبانشناسی وقومی خودترغیب می کند. ( پی کن (picone)1997) که در عوض فرآیند شبیه سازی را کند می کند مانند: هدف اولیه انگلیسی امریکایی ( زبان انگلیسی در امریکا) به علاوه شواهد ارزشمندی وجود دارد مبنی بر اینکه در ایالاتی که قوانین انگلیسی رسمی وجود دارد، انگلیسی زبانان محدود شده به نسبت ایالاتی که قوانین انگلیسی رسمی ندارند، حقوق کمتری از کار فرماهای غیر دولتی می گیرند که بدواً به خاطر وجود رتبه دومی است که ایالت با اعلام انگلیسی به عنوان زبان " رسمی " ( زاودنی (zavodny)1998) این شرایط را به غیر انگلیسی زبانان اعطا می کند. با تکرار این که " طرح زبان" انگلیسی رسمی شرایطی را گسترش می دهد که احتمال ایجاد آن مسئله را افزایش می دهد، مسئله طراحی شده حل می شود.
فضا واهداف این فصل اجازه نقض کامل طرح انگلیسی رسمی را نمی دهد. همین کافی است که بگوییم حامیان انگلیسی رسمی مشغول به انجام اقدامی به انگیزه ایدئولوژیکی هستند وسعی دارند تا با راه حل هایی این مسئله ذاتی را که پذیرای بروز نتایجی با خواسته است، حل کنند. نتایجی که به راحتی می توانست به قوم سازی ملت محول شود و سرانجام پیامدهایی را ایجاد کرده که تقریباً راه حل هایی متضاد با هدف انگلیسی رسمی فراهم می آورد جنبش انگلیسی رسمی در ایالات متحده امریکا نمونه روشنی است از برنامه ریزی برنامه ریزی نشده پاپر.
حقوق بشری زبان شناسی
نمونه دوم برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده برخاسته از ایدئولوژی ازاشخاصی ظاهر می شود که با علم به هدف مرحله به مرحله ( و علمی ) فرآیندهای برنامه ریزی را طراحی کرده تا این ذهنیت و ایدئولوژی طراحان را کاهش دهد به هر حال آن ها این عقیده پسا مدرن را پذیرفته اند که ایدئولوژی های قدرت هر عملکردی را اطلاع داده و کنترل می کنند بدون در نظر گرفتن تلاش هایی که فرآیندهای علمی یا واقعی را در روند برنامه ریزی زبانی ایجاد می کنند. برای مثال به مور (moore)1996 مراجعه شود) این طراحان زبان باید پذیرفتن این عقیده که " هر چیز قدرت است" می خواهند که فرآینده های برنامه ریزی زبانی مرحله به مرحله پاپری را در نظر نگرفته و حتی آن را بی اعتبار جلوه دهند و الگوهای نتایج یکتا، علیت یکتا از ایدئولوژی قدرت کل گرا را جایگزین کنند. برای مثال مور ( ص 474 1996) در بحث و توصیف خود از سیاست زبانی استرالیایی، با اعلام اینکه من در این مقاله از بینش های دروتی اسمیت () و آناییت من () دو دانشمند فمنسیتی استفاده می کنم تا ماهیت اشکال این سیاست را کشف کنم این موضوع را معرفی می کند. این افراد کارشان را با این فرضیه که تمام توصیفات مغرضنانه وذی نفع هستند آغاز می کنند (ص 474 1996) با کنار گذاشتن این اعتقادات آسیب رسان که مور هم اعتراف می کند بحث بعدی اش در مورد سیاست زبان استرالیایی مغرضانه و ذی نفع می باشد یا اینکه او خود این باور را حفظ کرده و به طوریکه او را از غالب شدن بر غرض ورزی و منافع شخصی منع می کند، کسی باید سوال کند چه چیزی را در بررسی هر مسئله از دیدگاه یک ایدئولوژی از پیش تعیین شده بدست می آورد تا اینکه ایدئولوژی فرد چه چیزی را تعیین کرده تا فرد بدان دست یابد یک چاقوی کیک بری وقتی برای برش یک نان شیرینی به کار برده شود، همیشه نتیجه مطلوبی را به دست می دهد. به طور مشابه یک الگوی برخاسته از ایدئولوژی بدون در نظر گرفتن اینکه از لحاظ سیاسی چپ گرا یا راست گراست، همیشه نتیجه مطلوبی را ایجاد می کند مخصوصاً اگر آن ایدئولوژی هدف علمی را رد کند بنابراین هر طرح زبانی برخاسته از یک الگوی ایدئولوژیکی از پیش تعیین شده است تا پیامدهای برنامه ریزی نشده که بدون برنامه و فی البداهه ثبت شده اند را ایجاد کند.
چنان چاقوی کیک بری ایدئولوژیکی، مسئله حقوق بشری زبانشناسی است که توسط اسکوتناب- کانگاس (skatnabb-kangas) شرح داده شده، به طوریکه حق همه بچه هاست که این فرصت را داشته باشند تا اصطلاحات والدینشان را کاملاً و به درستی یاد گرفته آن چنان که حداقل مانند والدین متجر شوند ( اسکونتاب- کانگاس ص 25 b2000) در این تئوری چنین حقی هدفی ارزشمند است که توسط زبانشناسان کاربردی فراوانی از جمله نویسنده این فصل حمایت شده اند به هر حال در اکثر متون اجتماعی به استثنا آرمانی) مسائل عظیمی وجود دارد که وابسته به توسعه و اجرای طرح هایی است که منحصراً ابداع شده یا حداقل پذیرش نتایج یک الگوی حقوق زبانی را شایع کرده است. بدون در نظر گرفتن ارزش هدف نهایی طرح زبانی که تنها براساس یافته این ایدئولوژی نشات گرفته شده پایه ریزی شده است، با احتمال بررسی موارد کلیدی که می تواند در موفقیت این طرح اثر گذارد، وجود دارد.
برای مثال: طی دهه 1970 ( که در طول آن ایدئولوژی حقوق زبانی به تازگی شکوفا شد) دراسترالیا و ایالات متحده طرح های آموزشی فراوانی برای حفظ وتحول اقلیت های زبان شناسی ( شامل مهاجران و افراد بومی) اجرا شد. اکنون این برنامه ها وجود ندارند و یا با مخالفت های شدیدی مواجهند که به طور جزئی به خاطر ابداع طراحان زبان کل گرا در آموزش که این برنامه ها را ابداع دادند مشتاق به اجرای آرمان ایدئولوژیکی بودند و گونه ها و فرآیندهای مرحله به مرحله مشخصی را بررسی کردند. این عوامل شامل خواسته های پر شور والدین اقلیت های زبانی می شود ( و مجری ها و معلمان زبان دوم) تا تضمین کنند که:
بچه ها آموزش با کیفیتی را در زبان غالب ( انگلیسی) دریافت می کنند.
والدین مسئولند تا متجر بچه ها را در زبان خانوادگی تضمین کنند، در حالی که مسئولیت سیستم آموزشی آن است که به زبان انگلیسی تدریس کنند( همانگونه که در کتاب اجینگتون نشان داده شده 1985).
تجزیه و تحلیل های ارزش- سود واقع گرا ضروری هستند.
مشکلات بسیاری درآموزش معلمان دو زبانه با کیفیتی بالا و در برخورد با دشواری ها ومخارج موجود در ایجاد این کیفیت وبررسی های ارزیابی کننده وجود دارد.
پیشرفت نتایج آموزش دو زبانه به بهترین شکل دشوار است.
پیشرفت آزمودن کیفیت و مکانیزم های عکس العمل هم چنین دشوار است.
از همه مهمتر این که ایجاد این فرآیند جاری باید تضمین کند که طرح آموزشی دو زبانه تلاقی افکار افرادی که می خواهند این طرح را اجرا کرده و ادامه دهند و هم چنین والدین و دانش آموزانی که به طور مستقیم متاثر ازاین طرح بودند را منعکس می کند ( هانسن (Hausen)1999 اجینگتن و بالدوف 1990)
این غیر ممکن است که بگوییم اگر این رویکردهای مرحله به مرحله دنبال می شد برنامه های آموزشی دو زبانه رونق می گرفت. به هر حال این احتمال وجود دارد که اگر رویکردهای مرحله به مرحله طرح ریزی شده بود مخصوصاً در اوایل توسعه مدل های اجرایی آموزش دو زبانه این فرآیندها در جایی قرار می گرفتند.
که مقاومت در حال رشد در برابر آموزش دو زبانه را نه تنها از جانب جامعه انگلیسی زبان غالب، بلکه از جانب والدینی که مشتاقند فرزندانشان هر چه سریعتر آن را فراگیرند، نشان می دادند . از میان برنامه های آموزشی اجتماع و مشارکت والدین در زبان محلی در طرحهای آموزشی، بایدنگرانی های معقول والدین مورد توجه قرار میگرفت. باید توجه کرد که در نسخه های غیراصلی استرالیایی و در برنامه آموزش دو زبانه ی کالیفرنیا ، مقاومت سریع و با مفهوم در برابر آموزش دو زبانه از والدین بچه های دوزبانه بر میخزد (هانسن 1999) . اکنون در هر دو متون غیر اصلی کالیفرنیایی واسترالیایی، آموزش دوزباه به عقیده ی بسیاری اشتباهی عظیم و با ارزش است که هنوز نمونه ی دیگری از یکدندگی برخاسته از "اصلاح سیاسی" تحصیل کرده های متخصص است. درنتیجه بچه های اقلیت زبانی روزانه با پیامدهای شخصی حاصل از یک تمرین در برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده مواجهند. همانطور که جنبش های آموزش دوزبانه و انگلیسی رسمی نشان می دهد، برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده برخاسته از ایدئولوژی به طیف سیاسی خاصی محدود نمی شود. این تشابه نسبتاً در گرو تلاش در تحمیل اعتقادات ایدئولوژیکی ، کل گرا، کل به جزء به یک مسئله ی زبانی محسوس بدون در نظر گرفتن امکان وقوع نتایج ناخواسته می باشد.
برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده ابداع شده توسط غیر متخصصین اگر چه واژه ی روستای جهانی پیش پا افتاده به نظر می رسد اما آنچه را که به طور جهانی درحال رخ دادن است با توجه به ارتباطات ، الگوهای مهاجرت، تجارت و داد و ستدهای بازرگانی ، جهانگردی، سیستم های ذخیره و بازیابی اطلاعات جهانی و رسانه های بین المللی منعکس می کند. تنها 60 سال پیش بیشتر انجمن های گفتمان و بیان (استفاده از توصیفات سوئال (Swale) (از این واژگان) ارتباط درون زبانی یا بین چند زبانی متقابل محدودی داشتند. به هر حال در جوامع امروزی ما مرتبا به فعالیتهایی می پردازیم که نیاز به داد و ستد با افرادی را دارد که به زبان ما صحبت نمی کنند. به علاوه ورود دور از انتظار اینترنت و پیشرفت سریع آن بر هم کنش متقابل زبانشاسی را به طور گسترده ای افزایش داده است. این وقایع اغلب به غیر متخصصانی نیاز دارد تا به نوعی به برنامه ریزی زبانی بپردازند.
اخیراً ایجاد ، طراحی، تاسیس و اجرای یک پروژه انیمیشن کامپیوتری را مشاهده کرده ام که در آن مشتری ها، گروه طراحی اولیه و مرکز تولید در ژاپن بودند گروه هماهنگی در لوس آنجلس ، برنامه ریزان در ایسلند و طراحان انیمیشن در ایالت یوتا بودند. تمام ارتباطات بین گروه های مختلف از طریق اینترنت و به زبان انگلیسی تخصصی برقرار می شد. به استثناء نیاز به اینکه همه گروه های این پروژه باید در طول ساعات کار توکیو در دسترس بودند به راحتی می توان نتیجه گرفت که پروژه به عهده ی گروه هایی بود که در ساختمان ساده ای در یک شهر انگلیسی زبان قرار داشتند به طور قطعی نمی توان گفت که تصمیمی آگاهانه مبنی بر اجرای انگلیسی به عنوان زبان پروژه طرح زبانی گرفته شده بود. این تصمیمات احتمالاً فقط یک اتفاق بوده و با توجه به آن پروژه نمونه ای از برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده را تشکیل داده که توسط غیرمتخصصین ایجاد شده بود. این نمونه ی نسبتاً یک بعدی نشان نمی دهد که اجرای برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده توسط غیر متخصصین همیشه به نتایج مطلوبی می انجامد . وقتی پیچیدگی ها افزایش می یابد راه حل های مبتنی بر عقل سلیم درباره ی مسائل زبانی به راحتی می تواند منجر به نتایج ناخواسته ای شود که هر طرحی را نسبت به ترفند برنامه ریزی برنامه ریزی نشده ی پابر آسیب پذیر می کند. برنینگهام (Burningham) (1998) طی مطالعه اش در برنامه ریزی و سیاست زبانی در یک بخش شهری مدارس ایالات متحده دریافت که هیچ طرح رسمی طراحی نشده تا نیازهای دانش آموزان اقلیت زبان را مورد توجه قرار دهد. مدیری اظهار کرد که سیاست زبانی بخش بسیار واضح بوده اما زمانیکه درخواست شد تا این سیاست ایجاد شود، مدیر بیان کرد که نمی تواند این کار را انجام دهد چون این طرح "فقط شامل چندین یادداشت است." وقتی سوال شد که چه طور با مسائل برنامه ریزی زبانی برخورد می کنند مدیران دیگر پاسخ دادند که آنها:
"یک نوع عملکرد از طریق باورهای خودم است"
"اساساً شبیه چیزی است که شما به عنوان یک نوع دوست احساس می کنید."
".. گرایش شخصی و تخصصی"
"در واقع همان چیزی است که من و مدیر شماره ی 4 تصمیم گرفته ایم که انجام دهیم."
برنینگهام پس از انجام مصاحبات گسترده با مدیران و انجمن و پس از بررسی در مورد والدین اقلیت زبانی ها دانش آموزان و معلمان اعلام کرد که عدم وجود یک طرح زبانی رسمی در این بخش و وجود مجموعه ای از طرحهای ناهماهنگ زبان برنامه ریزی نشده به آنچه ویلی (wiley) و لوکز (lukes) (1996) به عنوان "فردگرایی" نامیده اند مربوط می شود. نگرش یا ایدئولوژی که در آن مسئولیت شکست ساخته و درعوض اساسی را برای شکست گسترده و مهم در آینده ای نزدیک توام با بروز نتایج ناخواسته ی بسیای ایجاد می کند که گروه اقلیت را با دستاوردهای آموزشی کمی همراه می سازد.
نتیجه گیری
همانطور که به طور تاسف آوری روشن است، این فصل نگاهی گذرا و سطحی به الگوهای موجود در برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده برخاسته از ایدئولوژی انداخته است. به هر حال درسهایی از این بحث به دست آمده است. زبانشناسان کاربردی مخصوصاً آنهایی که به فعالیتهای برنامه ریزی زبان می پردازند، نیاز به بررسی دقیق ایدئولوژی هایی دارند که تلاش های انجام شدهدر برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده را اطلاع داده و در این زمینه تلاش می کنند. به طور همزمان این زبانشناسان کاربردی باید تضمین کنند که گرایش های ایدئولوژیکی آرمانگر ایشان در ایجاد نتایج برنامه ریزی نشده که ممک ناست از هر طرح زبانی پیشنهاد شده توسط آنها مشتق شود، تاثیری ندارد که این تنها از طریق اعتماد به فرآیندهای بی طرفانه پایه ریزی شده و رویکردهای مرحله به مرحله از طریق اقدام های اانجام شده در برنامه ریزی زبانی قابل اجراست تا تکیه بر فعالیت های کل گرا و کنار زدن پایه ر یزی های اجتماعی.
درس نهایی از فارست کوچ (Forrest Cuch) رئیس اداره ی امور مربوط به هند در یوتا، آموخته می شود. وقتی از او در مورد پیشنهادهایش در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام شود تا بر طرحهای زبانی هماهنگ نشده و برنامه ریزی نشده غلبه شود، سوال می شود او پیشنهاد می دهد که :
کاری که شما باید انجام دهید این است که بنشینید و نگاهی به نیازهای موجود بیندازید و سیاستی را به طور نظام مند توسعه دهید… آن کاری است که ایالت ما اقدام به انجام آن نموده است. هر چند ما در دریافتهای خود دقیق هستیم اما در نهایت من فهمیده ام که افراد بالا زمانیکه حقیقت را درباره تاریخ ایالت بشنوند و اطلاعات را کسب کند ، تغییر رویه می دهند. آنها ثابت نیستند بعضی از این افراد بالا برای کسب اطلاعات اصراری نمی ورزند … این تنها به این خاطر است که آنها با کمبود اطلاعات مواجهند. اما مشتاقند تا فعالیت هایشان را گسترش دهند. (فارست کوچ، رئیس اداره امور مربوط به هند، مصاحبه در مارس 1998)
مسئولان رسمی موظف به کاربرد فرآیندهای برنامه ریزی زبان هستند و پیشنهاداتی را اجرا می کنند که با شواهدی قوی پشتیبانی می شوند، در نتیجه برنامه ریزان زبان مسئولند تا در تقسیم مهارتشان با افرادی که در خارج از این آکادمی هستند کنشگرا می باشند.
واژه نامه
زبانشناسی کاربردی Applied linguistics
جزء به کل bottom-up
تحلیل گفتمان discourse analysis
طرح ریزی کل گرا holistic engineering
زبان بومی indigenous language
طرح ریزی زبان language engineering
زبان آموزی language learning
برنامه ریزی و سیاست زبانی lauguage policy and planning
تدریس زبان language teaching
آزمون زبان language testing
چکیده های رفتار زبانی و زبان شناسی linguistics and language behavior abstracts
روش شناسی methodology
چند زبانی multilingualism
زبان غیر جنسیت گرا nonsexist language
طرح ریزی مرحله به مرحله piecemeal engineering
برنامه ریزی planning
سیاست policy
برنامه ریزی اعتباری prestige planning
روش شناسی تحقیق research methodology
طرح ریزی اجتماعی social engineering
کل به جزء top-down
رده شناسی typology
1 -kaplan, Robert B .(2002 The Oxford Hand book of Applied Linguidtics.Oxford ; Oup)
2 -methodology
3 -policy
4 -planning
5 -research methodology
6 -applied linuistics
7 -language learning
8 -language testing
9 -language policy and planning
10 -Language teuching
11 -Linguistic and Language Behavior Alostracts
12 -language engineering
13 -typolgy
14 -prestige planning
15 -indigenous language
16 – multilingualism
17 – discourse analysis
18 – nonsexist language
19 -social engineering
20 -piecmeal engineering
21 -holistic engineering
22 -bottom-up
23 -top-down
—————
————————————————————
—————
————————————————————