تارا فایل

خلاصه برنامه ریزی منطقه ای اشکوری


 بسم الله الرحمن الرحیم خلاصه اصول و مبانی برنامه ریزی منطقه ای سید حسن معصومی اشکوری دکترای برنامه ریزی شهری و منطقه ای استاد محترم: مهندس حاج رسولیها تهیه کننده :علی مغتفری

مقدمه
مشارکت در تقسیم کار جهانی
رشد شتابان اقتصادی
اجرای پروژه های توسعه زا در نقاط مستعد= شرایط مساعد طبیعی، اقتصادی، اجتماعی نزدیکی به مراکز تصمیم گیری سیاسی،اقتصادی و بازارهای داخلی و خارجی
فراموشی دیگر نواحی
تورم توسعه با تراکم رشد
عدم تعادلها و ناهماهنگیها
مهاجرت روستا ، شهرغده رشد
عقب ماندگی دیگر نواحی
نیاز به:
برنامه ریزی آمایشی و فضایی: درک استعدادها و قابلیتهای مناطق مختلف
برنامه ریزی منطقه ای: توسعه و رشد اقتصادی- اجتماعی مناطق مختلف
را ایجاب می کند.

برنامه ریزی
یک جریان آگاهانه که به منظور دستیازی به اهداف معین، انجام یک سلسله فعالیتهای مرتبط به هم را در آینده پیش بینی می کند.
چند مفهوم از تعریف بالا:
برنامه ریزی یک جریان مستمر است، نه یک عمل مقطعی  استمرار برنامه ریزی
برنامه ریزی یک امر آگاهانه است نه تصادفی  آگاهی
برنامه ریزی پیش بینی یک سلسله فعالیتها در آینده است  پیش بینی فعالیتها در آینده
برنامه ریزی اهدافی را برای آینده تعیین میکند  هدف گذاری

چند ویژگی برنامه ریزی
برنامه ریزی یک نظام سازمان یافته است شامل:
سازمان برنامه ریزی،سازمان تصویب کننده، سازمان اجرا کننده،سازمان ناظر
برنامه ریزی حتی المقدور باید کمَی باشد:
تعیین کمیت منابع

انواع برنامه ریزی
برنامه ریزی کلان اقتصادی (Macro Economic):برنامه ریزی برای عوامل کلان اقتصادی مانند:تولید ملی، درآمد ملی ،صادرات و واردات، اشتغال و تعیین سهم بخشهای مختلف اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی، دفاعی و…
برنامه ریزی ملی(National):استراتژیهای تحقق رفاه ملی کشور با توجه به سیاستهای رشد ملی
برنامه ریزی بخشی (Sectoral):ایجاد هماهنگی میان فعالیتهای یک بخش اقتصادی یا اجتماعی یا زیر بنایی مثل: کشاورزی،حمل و نقل و…
برنامه ریزی میان بخشی(Inter Sectoral):ایجاد هماهنگی میان تصمیم گیریهای بخشهای مختلف
برنامه ریزی از بالا به پایین(متمرکزUp-Down):سیستم تصمیم گیری توسط برنامه ریزان و مسئولان مرکزی و ارجاع برنامه ها به رده های پایین تر برنامه ریزی _در ایران
برنامه ریزی از پاییین به بالا(غیر متمرکزDown-Up):اعلام نیازها وبرنامه ها با مشارکت عمومی از سطوح پایین برنامه ریزی و هماهنگی و تلفیق برنامه ها در سطوح بالای برنامه ریزی منطقه ای
برنامه ریزی فیزیکی کالبدی(Physical):فرایند کاربرد جنبه های فیزیکی،کالبدی و تجهیزاتی در برنامه ریزی مثل: برنامه ریزی شهری،روستایی،مسکن و…
برنامه جامع (Comperehensive):برنامه ریزی در کلیه ابعاد مربوط به زندگی انسان شامل: برنامه ریزی اقتصادی،برنامه ریزی اجتماعی و برنامه ریزی فضایی یا آمایشی  مثال: برنامه های پنج ساله توسعه

برنامه ریزی جامع
برنامه ریزی اقتصادی
برنامه ریزی اجتماعی
برنامه ریزی فضایی یا آمایشی

انواع برنامه ریزی جامع
برنامه ریزی اقتصادی (Ecomical Planning):هدایت و هماهنگی میان بخشهای مختلف کشاورزی، آب، صنعت، معدن،انرژی، ارتباطات، حمل و نقل و…
برنامه ریزی اجتماعی(Social Planning):هدایت و هماهنگی فعالیتها جهت رشد، تعالی و بهزیستی انسان. آموزش و پرورش، بهداشت، فرهنگ، هنر، ورزش و…
برنامه ریزی فضایی یا آمایشی(Spatial Planning):سازمان دهی مطلوب فعالیتهای مختلف اقتصادی – اجتماعی – فرهنگی در سطح سرزمین ملی بر اساس شناخت منابع مالی،طبیعی و امکانات و پیش بینی استقرار مطلوب انسانها و فعالیتهای اوست .

برنامه ریزی فضایی یا آمایش سرزمین
زمین یا سرزمین، مهد کلیه فعالیتهای بشری است.
ایجاد تعادل منطقی میان زمین، نحوه استفاده از آن وفعالیتهای انسان ضروری است

بهره ور سازی و آرایش منطقی جمعیت
حفظ تعادل و هماهنگی فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی
فضای سرزمین ملی

یعنی:"توزیع و ساماندهی انسان و فعالیتها در سرزمین"
آمایش سرزمین: تنظیم رابطه انسان، فضا،قعالیتهای انسان در فضا(محیط) است. (Territorial Managemen)

طرح آمایش سرزمین
سیمای توسعه یافتگی بر اساس تنظیم رابطه:انسان،فضا،فعالیت بر اساس ارزشهای اعتقادی

هدفهای برنامه ریزی آمایشی
شناخت منابع زمین
تعیین چگونگی بهره برداری از منابع زمین
پیش بینی وضعیت آینده استقرار مطلوب جمعیت و فعالیتها در سرزمین
تامین رشد معقول، متوازن و مطلوب اقتصادی بر پهنه سرزمین

زمینه بسیار مهم آمایش سرزمین،شناخت عدم تعادلها در کشور،شامل:
عدم تعادلهای بخشی (کشاورزی – صنعت)
عدم تعادلهای اجتماعی (شهر – روستا)
عدم تعادلهای اقتصادی(تولید – مصرف)
عدم تعادلهای منطقه ای(قطب ها-حاشیه ها)

محتوای اساسی آمایش سرزمین:
تعیین مراکز و محورهای عمده توسعه و سطح بندی آنها درسطح ملی
طراحی نظام شهری و روستایی متناسب در سطح ملی
تشخیص،طبقه بندی و سطح بندی فعالیتهای اقتصادی – اجتماعی در هر منطقه
تعیین شبکه زیر بناها و خدمات در سطح ملی

فضا:حجم مکانی و زمانی مجموعه ای از تمام فعالیتهایی است که انسان انجام میدهد.
منظور از فضا در برنامه ریزی، فضای "اقتصادی-اجتماعی" است.
توسعه فضایی ،تجلی تلاش در جوابگویی به نیازهای انسان در جامعه است؛که:
الگوی سکونتی و بناهای احداث شده
مراکز فعالیتها
سیستمهای ارتباطی
پدیده های دیگر…
تحولات رشد و توسعه فضایی در سطح سرزمین هستند .
رشد و توسعه فضایی گاه با اقدامات هدفمند و آگاهانه انسان حاصل میشود(برنامه ریزی شده)
و گاه با فعالیتهای خودبخودی و اتفاقی(ارگانیک)
فضا مجموعه ای از کالبد + محتواست
صفات منتسب به فضاها، قلمرو آنها را مشخص میکند:
فضای شهری = فضاهای موجود در کالبد فیزیکی شهر
فضای ملی = قلمرو داخل مرزهای کشور
انواع فضاها در قلمروی یک کشور:
فضاهای فراموش شده یا بکر
فضاهای متروک شده یا رها شده
فضاهای توسعه یافته یا در حال توسعه:
فضاهای اشباع یافته
فضاهای اشباع نشده
برنامه ریزی فضایی یا آمایشی به سه صورت به توسعه فضایی کشور میپردازد:"نوسازی، بازسازی،بهسازی"

فضا و توسعه فضایی

1.فضاهای فراموش شده یا بکر:
توسعه به این فضاها هرگز راه نیافته است.
ممکن است دارای قابلیتها یا امکانات توسعه باشند.
در ایران،کویر مرکزی، لوط، کرانه جنوب شرقی ایران راه حل:"نوسازی"
2.فضاهای متروک یا رها شده:
چه بسا در گذشته دارای قابلیتهایی بوده اند.
بدلیل تحولاتی متروک و رها شده اند.
برخی از این فضاها ،فاقد قابلیت بوده اند.
برخی با کاربرد تکنولوژی قابلیت جدید پیدا مینمایند.
در ایران ،حاشیه کویر،واحدها و کرانه های جنوب کشور: راه حل:"بازسازی "
3.فضاهای توسعه یافته و یا در حال توسعه:
فضاهای اشباع شده
فراوانی،سرعت و تنوع تغییرات در این فضاها
کاهش کارایی بر اثر افزایش تراکم فعالیتهای توسعه زا
سازماندهی مجدد و ایجاد هماهنگی برای ارتقاء ظرفیتها
فضاهای اشباع نشده:
وجود امکان استقرار پدیده های جدید
ایجاد ظرفیت بیشتر با بهره گیری بهینه از فضا
راه حل برای هردو دسته:"بهسازی"

تمرکز و توسعه فضایی:

پراکندگی و تمرکز،دو غایت در توسعه فضایی هستند.هیچ یک نباید مطلق شوند.
در طول تاریخ، مسیر توسعه فضایی از پراکندگی به تمرکز بوده است(توسعه ارگانیک)

مراحل قانونمند توسعه فضایی ارگانیک:

الف. پراکندگی نقاط کوچک
ب. تمرکز نسبی نقاط درون پراکندگیها
ج. تمرکز شدید نقطه ای درون تمرکزهای نسبی

توسعه فضایی غیر اندام دار(غیر ارگانیک،برنامه ریزی شده)

تاکنون در کشورهای در حال توسعه به "تمرکز مطلق" یا " توسعه فضایی قطبی شده" منجر شده است.

توسعه قطبی شده:
مهاجرت بی رویه روستا – شهر
محرومیت مناطق دور افتاده تخلیه روستاها از نیروی کار بومی
تمرکز امکانات در شهر اصلی  بخش خدماتی ورفاهی
عدم تعادلهای منطقه ای (توسعه فضایی ناموزون و قطبی شدن)
پراکندگی فضاهای توسعه قبل از ایجاد تمرکز مطلوب

خرد شدن منابع و عدم کارایی _(تفکیک زمینهای کشاورزی بعد از مالک اصلی)

تجمع فضایی منابع و امکانات در یک مرکز + پیوندهای بین المللی و مرکزیت سیاسی

قطبی شدن

ایجاد قطب توسعه پر قدرت  رشد و توسعه افزاینده
دوگانگی اقتصادی – اجتماعی در کشور  فاصله طبقاتی مناطق
جذب یکطرفه منابع  جذب سرمایه توسط قطب های توسعه
خشک نمودن حوزه نفوذ

سازمان فضاییSpatial Organization:
ترتیب و توزیع نظام یافته واحدهای یک مجموعه در فضا،در راستای عملکردهای عمومی جامعه
اجزای سازمان فضایی :
نقاط یا گره گاهها(روستاها،شهرها،نواحی صنعتی و…)-تمرکز فعالیت و تمرکز سکونت =نقطه یا نقاط
شبکه ها(راهها،کانالها،خطوط ارتباطی و…)-تقابل راهها با یکدیگر = گره ها…
لکه ها یا سطوح(مزارع ، جنگلها،دریاها و…)-کاربریهای یکسانی که در محدوده وسیعی قابل تشخیص باشند.

سازمان فضایی Spatial Organization:
سازمان فضایی در ابعاد
طول
عرض
ارتفاع
زمان
دائماً در حال تغییر است.

ساختار فضاییSpatial Structure:

انطباق سازمان فضایی با محیط فیزیکی
تجلی روابط درونی و بیرونی واحدهای یک مجموعه فضایی و جایگاه اجزای آن بر بستر محیط فیزیکی در ساختار فضایی:

روابط میان سطوح مختلف سازمان فضایی

عمودی=ارتباطات عملکرد افقی= حوزه نفوذ و محدوده

کانون و محورهای رشد و توسعه:

کانون رشد و توسعه:تجمع فعالیتها جهت توسعه در یک منطقه جغرافیایی
سطح بندی کانون های رشد و توسعه:
1.قطب رشد(شهر 500هزار نفر به بالا – پوشش قسمتی از کشور)درایران تهران– قم- اصفهان – مشهد و…
2.مرکز رشد(شهر500 -50 هزار نفری – پوشش 10-5 نقطه، رشد با2-1 میلیون نفر)
3.نقطه رشد(شهر50 -10 هزار نفری – پوشش 20-10 مرکز خدماتی ،رشد 100 -50 هزار نفر)
4.مرکز خدماتی(روستا،پوشش 10 -5 هزار نفر)
5.روستای مرکز
6.روستا

محور توسعه:

ترکیب فضایی اجزای یک یا چند ساختمان فضایی به نحوی که این ترکیب، ستون فقرات (سازماندهی اصلی) فضای منطقه گردد.مثال:محور تهران – کرج یا کرج – قزوین
این ترکیب فضایی عمدتاً خطی و ممتد است و قلمرو فضایی آن طیفی است
تجهیزات ،قابلیتها و خدمات مورد نیاز فضای قلمرو طیفش را تامین مینماید

ویژگیهای یک محور توسعه:

محور توسعه محل جریانهای کالا،انسان،اطلاع و انرژی است
تامین دسترسی به بازارهای مصرف
تامین دسترسی و پوشش خدمات تولیدی و اجتماعی
تامین ارتباطات قوی برون ودرون محور
انواع محور های توسعه:

1.محور از یک قطب و کانونهای دیگر
2.محور مابین دو قطب  محور تهران – کرج
3.محور ما بین مجموعه ای از کانون ها
تقسیم بندی محور توسعه از لحاظ عملکرد

محور از یک قطب و کانونهای دیگر
محور توسعه کشاورزی
محور توسعه صنعتی
محور توسعه با محتوای عمدتا کشاورزی
هدف:رشد و توسعه کشاورزی
طیف فضایی : روستا – شهر،شهرهای کوچک و روستاها

مرفولوژی محورهای توسعه کشاورزی:

محور توسعه کشاورزی جلگه ای – دشت
محور توسعه کشاورزی دره ای و کوهستانی
محور توسعه کشاورزی تپه ماهوری و کوهستانی

محور توسعه با محتوای عمدتا صنعتی:
هدف:رشد و توسعه صنعتی
طیف فضایی:شهرهای کوچک،متوسط و شهرهای بزرگ
فضاهای صنعتی

فضاهای صنعتی:
محور توسعه صنعتی:مسیر طولانی شامل چندین نقطه،ناحیه،شهرک،شهر صنعتی،قطب
قطب صنعتی:مرکز درجه یک صنعتی شامل:چند ناحیه و مجتمع صنعتی
شهر صنعتی:قطب صنعتی که از لحاظ خدمات شهری متکی به شهر جداگانه ای نیست
شهرک صنعتی:از شهر صنعتی کوچک تر است
مجتمع صنعتی:محل استقرار صنایع مختلف، دارای زیر بناها ،خیابان بندی و زمین برای صنایع
ناحیه صنعتی:مجتمع صنعتی در مقیاس کوچکتر
نقطه صنعتی:ناحیه صنعتی در مقیاس کوچکتر

مفهوم منطقه "Region":
منطقه:یک واحد جغرافیایی با حدود و مرزهای مشخص میباشد.این واحد ممکن است شامل تعدادی روستا یا چندین کشور باشد.
در نتیجه منطقه را میتوان یک سازمان فیزیکی یا مکانی با ابعاد مختلف فرض کرد.
هربخش از سطح زمین که شرایط فیزیکی متجانس داشته باشد یک منطقه به شمار می آید.
منطقه:مجموعه ای از زمین،آب،هوا،گیاه،انسان و حیوان است که در آن ارتباط مکانی و فضایی با یکدیگر دارا میباشند.
منطقه: قلمرویی است با مسائل اجتماعی و اقتصادی مشترک که به وسیله سایر شرایط القاءشده است.
منطقه:بخشی از کشور است که حدود جغرافیایی واداری مشخصی ندارد می توان آن را نوعی تقسیم بندی موضوعی از لحاظ مطالعات اقتصادی-اجتماعی دانست.
منطقه:یک یا چند فضای جغرافیایی است که تمدن یک ملت برای نیل به خواسته هایش از طریق منابع مادی بدان نیازمند است.
منطقه:نوعی محیط است که درآن عوامل جغرافیایی در رابطه ای مستمر با یکدیگر ترتیب یافته اند.
منطقه:اجتماعی از عوامل محیطی،اقتصادی،اجتماعی ومسکونی در وسعتی مجزا از کل سرزمین است که در آن آگاهی آشکار نسبت به نیاز به برنامه ریزی مستقل،تجلی ویژگی های فرهنگی واستقلال اداری وجود داشته باشد.
منطقه:مجموعه است که دارای فضایی به عنوان یک کانون متحد سازنده می باشد.کلیه سرزمین های تابع را پوشش می دهد.عدم تجانس و تنوع اجزا درآن چندان چشمگیر نمی باشد.
منطقه:از نظر عملیاتی راحتترین واز لحاظ اقتصادی با صرفه ترین واحد تخصیص منابع و برنامه ریزی میباشد.

انواع مناطق برای برنامه ریزی:
1.منطقه طبیعی:هر بخش ازسطح زمین که شرایط فیزیکی متجانس داشته باشد.
2.منطقه جغرافیایی(فیزیکی یا ژئوفیزیکی):فضای جغرافیایی که از لحاظ خصوصیات اقلیمی،اکولوژپک ومحیطی مانند پستی و بلندی ها،آب وهوا،جنس،خاک،تنوع رستنی هاو…دارای مشخصات یکسانی میباشند.
3.منطقه توسعه:فضا ومحیطی که از لحاظ امکانات ومنابع توسعه یکسان واز جهت خصوصیات اقتصادی واجتماعی همسان است.
4.منطقه اقتصادی:قلمرویی که فعالیت های اقتصادی غالب در آن مشابه باشند.
5.مناطق اجتماعی وفرهنگی:محدوده ای که عوامل اجتماعی وفرهنگی خاصی از جمله زبان،مذهب و… در آن وجود داشته باشد.
6.منطقه اداری:فضایی جغرافیایی که بر اساس معیارهای سیاسی-اداری تقسیم بندی شده است.(استانها)
7.منطقه رسمی یا واحد:(Uniform-Formal):منطقه ای که نواحی مختلف آن از چند جنبه خاص که در نقش سازی آن موثر ومشترک باشند.
8.منطقه سازمانی یا ارگانیک:منطقه ای است که مردم آن را وابستگی های متقابل که منافع مشترک بر می خیزند به یکدیگر پیوند می دهند.
9.منطقه منفرد:مناطق پراکنده ای که برای منظور خاصی مانند منابع آب یا معدن و…ایجاد می شوند.
10.منطقه همگن(Homogenuse):نواحی جغرافیایی که دارای ویژگی های واحدی هستند و یک منطقه را تشکیل می دهند.این ویژگی ها عبارتند از:
جغرافیایی:تشابه در توپوگرافی،اقلیم،منابع طبیعی و…
اقتصادی:ساختارهای تولیدی،الگوی مصرف،درآمد سرانه،اشتغال و…
اجنماعی وسیاسی:هویت قومی،مذهب،زبان،پیشینه سیاسی و…

11.منطقه عملکردی یا کارکردی(Functional):نواحی مختلف آن با یکدیگر ارتباط متقابل فراوان دارند.با نواحی خارج از منطقه کمتر ارتباط دارند.منطقه کارکردی برحسب بازار کار شهر مرکزی و حوزه نفوذ آن تعریف می شود.
12.منطقه کانونی(Nodal):شکل خاصی از منطقه عملکردی است که درآن یک نقطه کانونی وجود دارد که دارای برتری منطقه ای نسبت به دیگر نقاط منطقه است.در واقع مرکز ثقل ارتباطات درون منطقه ای در یک نقطه متمرکز است.
در مناطق کانونی ممکن است مرکزیت در سطوح متفاوت وجود داشته باشد که بدینسان سطح بندی مراکز کانونی مطرح می شود.همچنین ممکن است در هر یک از نواحی مختلف منطقه کانونی،یک نقطه کانونی ویژه آن ناحیه وجود داشته باشد که بدین ترتیب منظومه هایی از کانون های متعدد در منطقه کانونی به وجود می آید.
13.مناطق قطبی(پیوند گاهی Polarised):مناطقی هستند که در آنها یک شهر به عنوان قطب،ایجاد میدان نفوذ نموده تمام فعالیتهای منطقه را به خود جذب ودر خود قطبی می کند.دو عامل بر محدوده نفوذ شهرهای قطبی تاثیر می گذارند:
گذشت زمان:به مرور زمان به علت تاثیر فعالیتها ورقابت با قطب مشابه دیگر محدوده نفوذ قطبها تغییر می نماید.
برد خدماتی فعالیتها:بر اساس نوع فعالیتها و برد سرویس دهی آنها محدوده نفوذ هر قطب مشخص می شود.با زیاد وکم شدن تاثیر فعالیتها محدوده نفوذ قطبها تغییر می کند.
14.منطقه برنامه ریزی :مناطقی که یکپارچگی آنها از تصمیمات اقتصادی و نظرات سیاسی – اداری ناشی میشود.از لحاظ مقیاس ، مناطق برنامه ریزی بدین شکل تقسیم بندی میشوند:
منطقه کلان:مجموع فضاهای جغرافیایی که دارای وجه تشابه زیاد بوده و دارای پیوستگی و انسجام است و بخشی از فضای ملی را تشکیل میدهند. مثلا مجموعه ای از چند استان کشور.(Regional)
منطقه میانه:از لحاظ مقیاس کوچکتر از منطقه کلان و بزرگتر از منطقه خرد است.به عنوان واحدهای فرعی اقتصادی در برنامه ریز به شمار میروند.مثلا یک استان یا چند شهرستان
منطقه خرد:مکان همگن و با عملکرد اقتصادی مشخص.مثلا شهرستان(Area)
منطقه محلی:از منطقه خرد کوچکتر است.مثل یک شهر کوچک یا گروهی ازروستاها(Local)

15.منطقه محروم وفقیر:منطقه محروم ،منطقه ای است که نیازمند یک کانون جدید توسعه ،نوسازی زیر بناها و تغییر در روانشناسی مردم است.منطقه فقیر دارای ویژگیهای زیر است:
قادر به تغذیه ساکنان خود نمیباشد.
قادر به فراهم آوردن شغل برای سکنه خود نمیباشد.
فاقد فرصتهای مناسب برای افراد با استعداد است.
افراد متخصص را از خود میراند.
دارای کمبود در تخصص و نزول کیفی است.
تولید کمتر، درآمد کمتر مشخصه بارز آن است.
وجود فقر در آنجا

آر.پی.بیزا:

منطقه یعنی یک سرزمین مشخص و برنامه ریزی منطقه ای یعنی برنامه ریزی آمایش برای هر منطقه.

مفهوم برنامه ریزی منطقه ای:
فرایندی است جهت تنظیم و هماهنگ کردن برنامه های توسعه با نیازها و امکانات محلی.
فرایندی است در جهت مشارکت مردم و مناطق در برنامه ریزی.
برنامه ریزی از پایین به بالا است جهت انطباق برنامه های ملی باویژگیهای ناحیه ای،
مطابق با سیاستهای توسعه منطقه ای در سطح ملی است.
روند تصمیم گیری و طراحی پروژه های منطقه ای و تدوین برنامه های توسعه اقتصادی برای مناطق مختلف میباشد.
اجرای چند طرح و پروژه در یک منطقه نیست.
شامل طرحهاو پروژه های مختلف اما هماهنگ جهت ایجاد تغییرات اساسی و توسعه اقتصادی – اجتماعی در یک منطقه میباشد.
سبب دگرگونیهای عمیق در جمعیت و نیروی کار ،بازار کار،تولید کشاورزی و صنعتی ،خدمات تولیدی- اجتماعی – رفاهی و زیر بنایی در منطقه میشود.
هماهنگی و همسانی رشد و توسعه بین مناطق مختلف ایجاد مینماید.
سعی میکند هر قسمت ازکشور با توجه به شرایط و ویژگی های درونی خود و در همسویی با نظام کل سرزمین ملی رشد و توسعه می یابد.
سبب میشود تا هر منطقه عملکرد و نقش خاص مبتنی بر قابلیتها را در سطح ملی ایفا نماید.
یک تعریف جامع:
برنامه ریزی منطقه ای، روندی منظم است برای انتخاب بهترین سیا ستها جهت رسیدن به هدفهای رشد و توسعه با توجه به ویژگیهای درونی در مناطق مختلف همسو با رشد و توسعه در کل سرزمین.

هدفهای برنامه ریزی منطقه ای:
ارتقاء سطح تولیدات اقتصادی ،خدمات و رفاه اجتماعی ،درآمد منطقه ، سطح زندگی مردم منطقه.
این امر با شناخت خصوصیات کمی و کیفی انجام میگیرد:
از نظر کمی:
خصوصیات جمعیتی و نیروی کار
میزان منابع طبیعی ،تولیدی و سرمایه ای
ویژگیهای مصرف و بازارهای درون منطقه ای
امکانات مبادلات برون منطقه ای
سطح تکنولوژی در منطقه
امکانات زیر بنایی منطقه
از نظر کیفی:
تواناییها،استعداها،و قابلیتهای منطقه
نکات اساسی در برنامه ریزی منطقه ای:
کوشش گسترده ای است درمدیریت بهتر جامعه
دارا بودن دید جامع برای توسعه منطقه،مطالعه کامل
تمام نقاط
تمام فعالیتها
چون برای توسعه است باید در جستجوی تنگناهای توسعه و طرق غلبه بر آنها باشد.
برنامه ریزی منطقه ای کار یک «تیم برنامه ریزی »است.
برنامه ریزی منطقه ای،در جستجوی آینده است.اما آینده منطقه را براساس گذشته وشرایط حال آن تصویر می نماید.
یک برنامه ریزی منطقه ای موفق باید مجهز به «قوه تخیل وتفکر»قوی باشد.با استفاده از دانش وآگاهی خود موانع توسعه در یک منطقه را درک وتحلیل نماید.

گرد آوری و بررسی اطلاعات
طبقه بندی وتجزیه و تحلیل اطلاعات
تعیین اهداف کلی و سیاست گذاری
تعیین اهداف کلی و اجرایی
ارائه راه حلهای مختلف
ارزیابی وانتخاب گزینه بهینه
اجرای برنامه
نظارت بر اجرا
پس خور Feedback

پروژه
استراتژی
تم
شناخت وضع موجود
فرایند:
تم استراتژی – پروژه
فرایند برنامه ریزی منطقه ای:
ا لگوی سه سویه فرایند برنامه ریزی شهری و منطقه ای

الگوهای برنامه ریزی منطقه ای:
1.تهیه طرحهای جامع عمران ناحیه ای:
تمرکز سرمایه گذاری در مناطق عقب افتاده و مستعد
ایجاد قطب های رشد و مراکز توسعه
2.منطقه ای کردن برنامه توسعه ملی:
برنامه منطقه ای در درون یک نظام متمرکز برنامه ریزی

دوحرکت از پایین به بالا = تعیین امکانات و نیازهای منطقه ای

از بالا به پایین = تعیین هدفها و استراژیهای توسعه ملی
3.برنامه ریزی جامع منطقه ای(بخشی – آمایشی):
برنامه ریزی غیر متمرکز،نظام کلی برنامه ریزی یکپارچه و جامع
هماهنگی میان برنامه کلان بخشها و مناطق

ماهیت برنامه ریزی :
برنامه ریزی ملی:اقتصادی
برنامه ریزی شهری و روستایی(محلی):فیزیکی

برنامه ریزی منطقه ای اقتصادی
فیزیکی
ماهیت برنامه ریزی منطقه ای:

اقتصادی بخشهای تولید و خدماتی
نیروی اشتغال
سطح درآمد
و…
فیزیکی کاربری زمین
ارتباطات،حمل و نقل
توسعه شهری و روستایی
و…

نقش برنامه ریزی منطقه ای:
مواجهه با مسائل عملکردی در سطح منطقه:
جابجایی و توزیع جمعیت
اشتغال
نیازهای اجتماعی – اقتصادی
تاسیسات و تسهیلات رفاهی
شبکه های ارتباطات و حمل و نفل
ایجاد زمینه های غنی اطلاعاتی برای برنامه ریزی ملی
ایجاد تعادل درون و میان منطقه ای
تعادل منطقه ای :
مناطق فقیرتر از مناطق توسعه یافته تر ،تند تر رشد نمایند.
تعادل سطوح درآمدی میان مناطق مختلف
برابری در موقعیتهای اقتصادی – اجتماعی و محیطی در مناطق مختلف
بکارگیری تمام ظرفیتها و قابلیتها در مناطق مختلف
بالا بردن کیفیت زندگی در مناطق مختلف
برنامه ریزی منطقه ای – یک راه حل نهایی:
عوامل موثر در انجام برنامه ریزی منطقه ای:
1.ناهماهنگی توسعه در مناطق (عدم تعادل بین مناطق)
2.شهر نشینی شتابان وناهماهنگی توسعه شهر و روستا(ناهمسانی در شهرنشینی و ناهماهنگی توسعه شهر و روستا)
3.کوژه های توسعه و مغاکهای عقب افتادگی در فضاهای ملی(جذب امکانات نامحدوددر نقاط معدود)

اقتصاد شناسی
برنامه ریزی
توسعه منطقه ای
نظریه های مکانی
جغرافیا

برنامه ریزی شهری فیزیکی
نظریه های موثر بر برنامه ریزی منطقه ای:

نظریه های مکانی(Location Theories):
تاکید بر مکان فعالیتهای بشری درارتباط با بازار
مفهوم قطب رشد و توسعه منطقه ای
نظریه های جغرافیایی :
مناطق همگن،مناطق کانونی و سایر انواع مناطق و توسعه منطقه ای
نظریه های برنامه ریزی شهری(فیزیکی):
تعمیم اصول برنامه ریزی فیزیکی (شهری و روستایی – محلی)

نظریه های اقتصادی:

وضعیت مطلوب

ابزارهای به کارگیری برنامه ریزی منطقه ای:

1.اجرای طرحهای بزرگ برای توسعه منابع : منابع کافی و طبیعی
محدود به یک عامل منفرد منطقه ای(معدن)
(یک برنامه جامع و فراگیر توسعه منطقه ای نیست.)
2.سرمایه گذاریهای دولتی برای ایجاد تاسیسات زیر بنایی(نیروگاه،جاده،مسکن و…)
(عدم هماهنگی احتمالی میان بخشها،بروز مشکلات ،نتایج منفی)
3.تفویض امتیازات مالی و مالیاتی (بخشودگی، معافیتها)
توسعه مناطق عقب مانده
(به دلایل ذیل:
الف- تعدد مناطق عقب مانده،پراکندگی سرمایه گذاریها
ب- محدودیت زمانی برای بخشودگیها(همیشگی نبودن)
یک برنامه جامع و فرا گیر نوسعه منطقه ای نیست)
4.جهت دادن به جریان مهاجرتها (ایجاد جاذبه های شغلی و زندگی)
(اقدامی موقتی،ناپایدار)
5.تزریق توسعه به مناطق عقب افتاده(اقدامات ضربتی)
( الف- عدم توجه به توانایی های منطقه ای ، شکست پروژه ها
ب- عدم توجه به هماهنگی ملی و ارتباط منطقه با سایر مناطق)
6.برنامه ریزی آمایش سرزمین(نگرش جامع به کل سرزمین ملی)
توجه به قابلیتهای هر منطقه

رابطه برنامه ریزی ملی و منطقه ای:

برنامه ریزی ملی برنامه ریزی منطقه ای

برنامه ملی:
استفاده از مطالعات منطقه ای ،تعیین هدفها،سیاستها و استراتژیهای کلی توسعه.

برنامه ریزی منطقه ای:
شناخت ویژگی های منطقه ای،اجرایی کردن هدفها،سیاستها و استراتژیهای کلی

سیاست گذاران منطقه ای از مزیت ،امکانات و ابزارهای موجود برای سیاست گذاران ملی برخوردار نیستند.
سیاستهای مالی ،اقدامات پولی،تغییر میزان مالیاتها،سطح هزینه ها،سرمایه گذاریها،سوبسیدها،کنترل تورم
سیاستهای صنعتی،کشاورزی،و… در سطح ملی وجود دارند.

سیاست گزاران منطقه ای:
سیاست گزاران منطقه ای اولویت های دیگری را در نظر دارند از قبیل :
توسعه اقتصادی منطقه،توزیع موثر درون منطقه ای،جمعیت و فعالیتهای اقتصادی آن،حفظ کیفیت محیط و به حد اقل رساندن مهاجرتها.

مسائل و مشکلات توسعه منطقه ای
1.در کشورهای در حال توسعه،توسعه منطقه ای با مشکل کاهش منطقه روستایی و مراکز شهری در حال رشد مواجه است.
2.سرچشمه مسائل توسعه منطقه ای در ساختار های اجتماعی – اقتصادی کشورهای در حال توسعه وجود دارد.
3.در رفع مشکلات توسعه منطقه ای باید در جهت رفع علل توسعه نیافنگی بود ،نه نشانه های آن.
4.تئوریهای توسعه منطقه ای و مفاهیم آن در غرب برای کشورهای در حال توسعه کافی و مناسب نیستند.
5.توسعه نامتعادل بین مناطق و درون منطقه مسئله عمومی غالب کشورهای در حال توسعه میباشد.این امر در رشد شتابان شهر نشینی هویداست:
با افزایش مقیاس شهرها،بازدهی زندگی اقتصادی،اجتماعی آنها کاهش میابد.
وجود چند شهر بزرگ، وضعیت دوگانه و وابسته کشور،اختلال در یکپارچگی و پیوستگی ملی.
شهرهای بزرگ نا موفق در پراکنش اثرات مفید توسعه به بیرون ازخود.
6.توسعه نابرابر پیدایش مناطق متفاوت و نواحی روستایی عقب مانده.
7.برخی مشکلات دیگر:
انتخاب محدوده منطقه – توافق فعلی بر روی واحدهای اداری – سیاسی.
تعیین سطح عدم تمرکز و مسئله تزریق منابع دولت مرکزی به مناطق فقی
علل افزایش نابرابریهای منطقه ای:
نابرابریها ی طبیعی،نابرابریها در توزیع امکانات و منابع.
نقش و نظام بازار.
فعالیتهای دولتی،الگوی سرمایه گذاری ،تکنولوژیها و سیاست های قیمت گذاری.
سرمایه گذاری پروژه های بزرگ در مکانهایی که بازدهی بیشتر داشته باشند.
سیاستهای کشورهای مختلف در مقابل مشکلات توسعه منطقه ای:
تغییر جهت از نظام برنامه ریزی رشد منطقه ای به نظام برنامه ریزی توسعه منطقه ای.
تغییر روش از نظام برنامه ریزی متمرکز به نظام برنامه ریزی و اجرایی غیر متمرکز.
تغییر رویه از توسعه شهری – صنعتی به توسعه نواحی روستایی.

مطالعات منطقه ای:

هدفهای عمده مطالعات منطقه ای:
1.مدیریت عمران و توسعه منطقه
2.بهره برداری عقلانی از منابع محلی برای رفع نیازهای کنونی و آتی
3.هدایت موزون و متعادل برنامه های اقتصادی در منطقه
4.سازمان دهی مناسب به نظام استقرار
5.دستیابی به استراتژیهای خاص برای توسعه هر منطقه با توجه به ویژگیهای طبیعی – اجتماعی – اقتصادی،اولویت و گرایشات.
6.ارزیابی موقعیت منطقه در سطح ملی و تعیین نقش و عملکردهای آتی آن با توجه به مزیتهای نسبی و تقسیم کار ملی.
7.تحقق عملی عدم تمرکز به ویژه در زمینه اتخاذ تصمیم،هدایت وهماهنگی امور.
8.ایجاد وشرایط مناسب برای برنامه ریزی از پایین به بالا.
9.تامین عدالت و رفع نابرابریهای منطقه ای
10.تعادل بخشی به رشد و توسعه اقتصادی – اجتماعی کشور
11.تربیت نیرو و ارتقاء توان تخصصی سازمانهای برنامه ریزی منطقه ای در تحقق وتوسعه.

منابع طبیعی و محیط:
هواشناسی و اقلیم:
توده های هوا،جریان بادها،بارندگیها،دما، رطوبت، تبخیر و تعرق ، پوشش ابر و تابش خورشید.
اقلیم شناسی:
تقسیم بندی اقلیمی ،اقلیم شناسی عمومی منطقه
زمین شناسی:
دورانها ، جغرافیای دیرینه(پالئوژِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِئوگرافی)،ساختمان پوسته زمین،ژئومور فولوژی، گسل ها،لرزه خیزی ،مشخصات زمین شناسی و شیب شناسی.
منابع آب:
آبهای سطحی (هیدرولوژی)،آبهای زیرزمینی (هیدرو ژئولوژی)،منابع و مصارف آب و توسعه منابع آب.
منابع اراضی و خاک شناسی:
ارزیابی ،قابلیت،طبقه بندی،آبیاری اراضی،اثرات آبیاری،فرسایش خاک،آبخیز داری،کویر زدایی و شن های روان.
پوشش گیاهی:
رویشهای گیاهی ،انواع تیپ و شیوه های بهره برداری (در جنگل و مرتع)قابلیتها و محدودیتها و برنامه های احیاء و بهره برداری
کاربری اراضی:
انواع کاربری(ساخته شده،مزروعی،باغی، مرتعی،جنگلی،بایرو…)،پیش بینی کاربریهای آینده.
محیط زیست:
اکوسیستمهای طبیعی،حیات وحش،وضعیت وانرژیهای زیست محیطی اکوسیستمها،آلودگیها،محیط زیست انسانی،امکانات وتنگناها،برنامه توسعه.

جمعیت وجوامع:
سوابق تاریخی منطقه:
جغرافیای تاریخی،پیشینه اجتماعی-مذهبی،فرهنگی-سیاسی،اقتصادی
جمعیت واشتغال:
حجم ورشد وتراکم،مهاجرت،توزیع،نیروی انسانی واشتغا ل دربخشهای اقتصادی وبیکاری.
جامعه شهری:
نظام شهری،ساختارهای اجتماعی-اقتصادی-کا لبدی،تاسیسات وتجهیزات،امکانات ومحدودیتها،برنامه توسعه.
جامعه روستائی:
الگوی اسکان،نظام استقرارآبادیها،ساختارهای اجتماعی-اقتصادی،تاسیسات وتجهیزات،قابلیتها وتنگناها وبرنامه توسعه.
جامعه عشایری:
فضاهای عشایری،کوچ،فضاهای سکونت،ساختارهای اجتماعی-اقتصادی،فعالیتهای اقتصادی،تنگناها وامکانات وبرنامه توسعه.

فعالیتهای اقتصادی:
کشاورزی:
الگوی اسکان،نظام استقرارآبادیها،ساختارهای اجتماعی-اقتصادی،تاسیسات وتجهیزات،قابلیتها وتنگناها وبرنامه توسعه.
دامداری:
انواع دام وطیور،نژاد،شیوه های تولید وبهره برداری،انواع تولیدات،منابع تعلیف،تاسیسات وتجهیزات،بهداشت ودرمان،اقتصاد دام ،اشتغال،تنگناها وامکانات،برنامه توسعه(شیلات وزنبورداری)
صنعت:
تحولات صنعتی،تعداد وپراکندگی کارگاهها،اقتصادصنعتی،اشتغال.
معدن:
انواع معادن،تاسیسات و تجهیزات،اقتصاد معدن،اشتغال،قابلیتها ومحدودیتها،برنامه توسعه.
بازرگانی وبانکداری:
واحدهای عمده وخرده فروشی،نظام وشبکه توزیع،نگهداری کالا،شبکه تجاری،اقتصاد بازرگانی،عملکرد بانکها،اعتبارات وسرمایه گذاریهای بانکها،صادرات و واردات،اشتغال،امکانات وتنگناها،برنامه توسعه.
توریسم:
جاذبه های طبیعی،تاریخی،مذهبی،فرهنگی،تاسیسات و تجهیزات،امکانات وتنگناها،برنامه توسعه.

خدمات وزیربناها:
مسکن وساختمان:
مسکن شهری وروستایی،عرضه وتقاضای مسکن،شاخصهای کیفی مسکن(عمر ومصالح)،تنگناها وامکانات،برنامه توسعه.
انرژی:
مصرف،عرضه،نیازها،تقاضای موجود،برنامه توسعه.
راه وترابری:
شبکه های زمینی،راه آهن،دریایی،هوایی،اقتصاد،حمل ونقل ،تقاضای حمل و نقل،عملکرد سیستم،امکانات و تنگناها،برنامه توسعه.
خدمات و زیر بناها:
فعالیتهای فرهنگی:
میراث فرهنگی،خلقیات فرهنگی،مراکز فرهنگی ،فعالیتهای فرهنگی ، نیازها،برنامه توسعه.
پست و مخابرات:
شبکه پست شهری و روستایی ،مراکز مخابراتی شهری و روستایی،رادیو و تلویزیون،تنگناها و نیاز ها،برنامه توسعه.
آموزش و پرورش :
سواد،پوشش،گذر و افت تحصیلی،عملکرد آموزشی(عمومی و عامی)،تربیت بدنی،نیازها،برنامه توسعه.
بهداشت و درمان:
امید به زندگی،موالید و مرگ و میر،خدمات بهداشتی،بهداشت محیط،خدمات درمانی ،تنگناها و نیازها،برنامه توسعه.

وضعیت کلان منطقه:

نظام اداری و اجرایی:
سازمان و تشکیلات اداری و اجرایی،تاسیسات و تجهیزات،نحوه تصمیم گیری و هماهنگی ،نظام و ظرفیتهای مشارکتی و اجرایی ،نارساییها و تنگناها،رهنمودهای پیشنهادی.
اقتصاد کلان:
تحولات اقتصادی،فعالیتهای اقتصادی،حسابهای منطقه ای،داده ها وستانده های منطقه ای،موقعیت استان در اقتصاد ملی،تحول مصرف،تجارت منطقه،تشکیل سرمایه،دولت و اقتصاد منطقه،سیستم بانکی،بازار کار،اقتصاد خانوار، امکانات وتنگناهای اقتصادی،استراتژی توسعه اقتصادی منطقه.
آمایش و عمران منطقه:
منابع ومحیط طبیعی ،نظام استقرار جمعیت و جوامع،نظام استقرار فعالیتها،عدم تعادلهای منطقه،تنگناها و امکانات آمایش و سازمان دهی فضایی و عمران منطقه.

برنامه ریزی منطقه ای در گذشته:
نظام آبیاری،استفاده از آبهای زیرزمینی و قناتها،بهره برداری از اراضی و استفاده از آب به همراه قوانین مدون در گذشته های دور درمناطق مختلف،نمونه های نخستین برنامه ریزی منطقه ای در ایران است.

برنامه ریزی منطقه ای در برنامه اول عمرانی کشور 1333 – 1327 :
طرح آبرسانی به روستاها:

طرح شبانکاره در استان بوشهر قبل از برنامه اول

طرح برف آباد در باختران قبل از برنامه اول

سازمان توسعه دشت مغان:(مشاوران هاوانیان اگرو نومیکس)
شناسایی و ارزیابی منابع کشاورزی ،دامپروری و اجتماعی منطقه
استفاده ازرود ارس برای کشاورزی
اسکان عشایر شاهسون
تبدیل اقتصاد دامپروری عشایری منطقه به اقتصاد مختلط کشاورزی – دامپروری ساکن روستایی

برنامه ریزی منطقه ای در برنامه دوم عمرانی کشور1331 – 1334 :

عمران ناحیه خوزستان:
تاسیس سازمان آب و برق خوزستان
اجرای پروژه های تولیدی و زیر بنایی
احداث سد مخزنی بر روی رود دز
تشکیل شبکه های توزیع نیرو
ایجاد مزارع آزمایشی کاشت نیشکر
احداث کارخانه قند
شناسایی امکانات اقتصادی ومنابع طبیعی ناحیه جنوب شرق کشور(استان سیستان وبلوچستان وقسمتی از استان کرمان) توسط مشاوران ایتال کنسولت:
فقر منابع طبیعی ،وسعت منطقه،پراکندگی جمعیت سبب عموم توانایی در اجرای برنامه عمرانی همه جانبه و اجرای طرحهای کوچک درنقاط مختلف .
مطالعات عمران ناحیه کرمان توسط مشاوران الن اباسکو:
ضعف مالی دولت ،عدم اجرا
برنامه های عمرانی استانهای آذربایجان ،خراسان جنوبی و کردستان :
اجرا نشد

برنامه ریزی منطقه ای در برنامه سوم عمرانی کشور 1346-1341 :

تاسیس سازمانهای عمران ناحیه ای در مناطق:
جیرفت= توسعه کشاورزی و دامپروری و صنایع وابسته(مشاوران ایتال کنسولت)
گرگان و دشت = ایجاد کارخانه ای قند ،شیر، تشویق و ترویج روش آبیاری مزارع.
کهکیلویه = بهره برداری از منابع طبیعی و امکانات بالقوه منطقه در کشاورزی و اجرای پروژه های نوسازی شهرها و روستاها.
دشت قزوین = بهره برداری اقتصادی از منابع طبیعی با استفاده از روشهای پیشرفته و ایجاد کشت و صنعت.
منطقه ای کردن برنامه پاره ای از بخشهای اقتصادی
ایجاد قطبهای کشاورزی در گیلان ،گرگان، اصفهان،خوزستان و آذربایجان
ایجاد قطبهای صنعتی در اصفهان،تبریز،اراک،قزوین
ایجاد دفاتر فنی استانها جهت بررسی نیازهای منطقه و انعکاس به سازمان برنامه،سپس تبدیل این دفاتر به ادارات کل آبادانی و مسکن

برنامه ریزی منطقه ای در برنامه چهارم عمرانی کشور 1351 – 1347:

اهداف
شناسایی منابع و امکانات توسعه،مناطق مستعد و تعیین قطب یا قطبهای توسعه
تمرکز سرمایه گذاری در مناطق مستعد به منظور بازدهی حد اکثر و تسریع رشد اقتصادی
برنامه ها:
شناسایی و انتخاب قطبهای کشاورزی بر اساس استعداهای طبیعی و ایجاد تاسیسات بزرگ کشاورزی و دامپروری (دامپروری سفید رود ،کانال کشی های دشت سفید رود)
توسعه قطبهای صنعتی اصفهان ،اهواز،تبریز،اراک
ایجاد پایگاههای صنعتی جدید در شیراز،بندر امام،قزوین
مطالعه ایجاد پایگاههای صنعتی در رشت ،مشهد،باختران
شناسایی و انتخاب مراکز خدماتی در سطح کشور
تهیه برنامه های جامع توسعه اقتصادی – اجتماعی برای نواحی هرمزگان ،خراسان و باختران
انجام مطالعات جامع ناحیه ای در سطح کشور توسط مشاوران قبل و تقسیم کشور به 11 منطقه
ایجاد سازمان برنامه ریزی در چهار منطقه پیشنهادی قبل
عدم اجرای پیشنهادهای قبل

برنامه ریزی منطقه ای در یرنامه پنجم عمرانی کشور1356 -1352:

اهداف:
توسعه اقتصادی متعادل استانهای کشور
توزیع عادلانه خدمات اجتماعی و رفاهی با توجه خاص به مناطق کم رشد و عقب مانده
بهره گیری از سرمایه گذاریها و ظرفیتهای موجود در مناطق
مشارکت مردم در تهیه و اجرای برنامه های عمرانی
ایجاد عدم تمرکز در امور زیر بنایی ،اجرایی،خدمات دولتی، عمرانی و بانکی در مناطق
برنامه ها:
تقسیم به تهیه برنامه پنج ساله عمرانی توسعه هر استان
تشکیل دفاتر برنامه و بودجه در هر استان به عنوان ناظم برنامه ریزی متمرکز منطقه ای
اجرای برنامه های خاص ناحیه ای

در آرزوی سلامی دیگر…


تعداد صفحات : 42 | فرمت فایل : .pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود