تارا فایل

تهاجم فرهنگی


بنام خدا

مقـدمه
هدف و انگیزه ما از این نوشته بیشتر جهت آشنایی خود از مقوله تهاجم فرهنگی می باشد و اینکه عوامل مهم آن را مورد بررسی قراردهیم و مهمترین بلای این قرن را که به هویت و اصالت همه مسلمانان خدشه وارد می سازد را بهتر بشناسیم و اقلاً خود را دربرابر این بلا بیمه کنیم .

پیشگفتار
برای یک ملت فاجعه ی فرهنگی از فاجعه اقتصادی سنگین تر و خسارت بارتر است یورش ذهنی از یورش نظامی بسیار بی رحمانه تر و صعب العلاج تر است.
مقام معظم رهبری

انقلاب اسلامی کبیر ایران گامی بزرگ به سوی شکست اسطوره ی غرب زدگی در سراسر جهان و اسلام بوده است.
انقلاب ایران تمام جریان غرب گرایی را در جهان سوم زیر سوال کشیده راه تازه ای ارائه داده و برای مردم جهان فرصت اندیشیدن و باز اندیشیدن را فراهم نموده است و به روشنفکران خودباخته به طور قاطع نشان داده است که نمی توانند واقعیات جوامع اسلامی را به کمک دریافتهای کلیشه ای عاریه از غرب تغییر دهند.
بی شک تهاجم فرهنگی یکی از معضلات جامعه ی امروزی ماست و با توجه به اهمیتی که این موضوع در سرنوشت و شکل دادن فرهنگ نسل های آینده دارد. در این تحقیق سعی شده است به طور مختصر درباره ی علل و عوامل ایجاد تهاجم فرهنگی و راهکارهای مبارزه با آن پرداخته شود.

چکیده تحقیق:
الف- اهداف تحقیق:
آشنایی هرچه بیشتر با فلسفه عوامل مظاهر و نتایج شوم مقوله تهاجم فرهنگی درجهت مصون ماندن از عواقب هلاکتبار هجوم فرهنگی استعمارگران.
ب – دلایل موضوع:
عملکرد کشورهای استعمارگر غرب در مستعمره های خود در طول یکی، دو قرن اخیر که بدون هیچ ملاحظه و وقفه ای در جهت محو افتخارات ملی و اعتقادات مذهبی کشورهای مسلمان تلاش کرده اند چرا که این تفکرات و اعتقادات را مانع اصلی وجدی موفقیت سرمایه داران غربی و بالاخص یهودی در به چنگ آوردن مخازن و منابع طبیعی، تسخیر بازارهای این کشورها می یافتند و نمی توانستند به راحتی کشورهای غیرمسلمان "مانند هند" آنها را زیر سلطه ببرند و می توان از دلایل موفقیت این هجوم فرهنگی به موارد زیر اشاره نمود.
1- غفلت عامه مردم از اتفاقات اجتماعی و ترفندهای استعمارگران
2- سستی اعتقاد و ضعف آگاهی عامه مردم از اصول اعتقادی و افتخارات ملی ومذهبی خود و در برابر مهاجمان که با ترفندهای : 1- تحقیر فرهنگ خودی و شخصیتهای مذهبی
2- تحبیب فرهنگ غربی و شخصیتهای کاذب 3- و در نهایت انحلال مراکز فرهنگی خودی و یا حداقل تضعیف آنها عمل می کنند.
نتایج اصلی تحقیق:
با توجه به مظاهر و شیوه کار مهاجمان فرهنگی و عواقب هلاکتبار آن به نتایجی می توان رسید:
کشورهای استعمارگر در ظاهر با شعار رفاه و آسایش و آبادانی کشورهای فقیر وارد می شوند و در نهایت به وابستگی شدید ، مصرف زدگی ، فقر و بیکاری و بی عاری جوانان و در نهایت اضمحلال توان دفاعی ، هویت فرهنگی و محو اعتقادات ملی و مذهبی این کشورها باعث می شوند. که دیگر هرگز نتوانند روی پای خود ایستاده و از منابع و منافع و منافع ملی خود دفاع کنند بلکه به عنوان پیش مرگ و وسیله ی تحقق اهداف استعمارگران تبدیل می شوند و تسلیم محض سیاستهای استعماری شده و ذلت را به جای افتخار ملی قبول کرده ، ثروتها و منابع سرشار خود را دودستی تقدیم آنها می کنند .
درپایان پیشنهاداتی چند به عموم افراد جامعه و بالخص دست اندکاران فرهنگی ارائه می شود :
1ـ شناساندن و تعمیق آگاهی عامه مردم از اعتقادات و افتخارات مذهبی و ملی .
2ـ شناساندن دشمنان این اعتقادات و افتخارات و اهداف این دشمنان استعمارگر
3ـ ارائه روشها و راهکارهای عملی مبارزه و نفی تهاجمات فرهنگی استعمارگران با راهکارهایی چون احیای ارزشهای ، احیای هویتها و افتخارات ملی ـ مذهبی ، رواج سنت حسنه امر به معروف و نهی از منکر و …

تعریف واژه هایی از فرهنگ
تعریف جامعه : جامعه عبارتست از تجمع گسترده از مردم که عقاید ، آداب و سنتهای مشترکی داشته و هدف مشترکی را دنبال می کنند و برای رسیدن به هدفهای مشترک خود آگاهانه با یکدیگر تعاون و همکاری دارند و سازمانهای مختلفی را بوجود آورده اند و همین سازمانها از یکدیگرجدا نمی شوند و همبستگی دارند .
تعریف جامعه فرهنگی : جامعه ای است که در آن اصل و اساس فرهنگ است و به فرهنگ و عناصر آن بیشتر بها داده می شود و در نتیجه فرهنگ در آن جامعه رشد و رونق بیشتری دارد .
تعریف روابط فرهنگی : دو جامعه را که از نظر فرهنگ و تبادل مربوط به آن در ارتباط هستند روابط فرهنگی گویند .
تعریف تغییرات فرهنگی : دگرگونی در فرهنگ ، در معانی و اعتقادات که در جامعه مشترک است و عمومیت دارد . البته این دگرگونیها بر سر معانی اصلی و آرمانهای مشترک نیست چرا که این دگرگونیها تحول فرهنگی نامیده می شود نه تغییر فرهنگی .
تعریف میراث فرهنگی : فرهنگ دست به دست و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر در هر زمان منتقل می شود . هر نسل آن را می گیرد و با آن زندگی می کند و بر آن چیزی می افزایدو یا غنی تر و پربارتر و شکوفاتر کرده و بعنوان میراث به نسل بعد از خود تحویل می دهد . آنچه از کالاهای فرهنگی از گذشتگان و نسلهای قبلی برای ما به یادگار مانده میراث فرهنگی ماست .
تعریف بحران فرهنگی : تعارض و تضاد اجزاء و عناصر فرهنگی که منجر به عدم تعادل و هماهنگی بر نظام فرهنگی یکدیگر قدم برمی بردارند و تشنگی حاصل می شود که جز سردرگمی و پریشانی و تعارض سودی به افراد حاصل نیست .
تعریف آسیب پذیری فرهنگی : تاثیر پذیری فرهنگی را از سوی فرهنگ دیگر آسیب پذیری فرهنگی می نامند .
تعریف خلاء فرهنگی : نوع و حالتی از بی فرهنگی است .
تعریف هویت فرهنگی هر جامعه : سوابق و ریشه و شناسنامه فرهنگ هر جامعه هویت فرهنگی آن جامعه می گویند .
تعریف رسوخ فرهنگی : نفوذ و تاثیر فرهنگی از جانب فرهنگ دیگر را رسوخ فرهنگی می گویند .
تعریف از خود بیگانگی فرهنگی : اگر شخصی نسبت به ارزشهای جامعه یا بخشی از آن بی اعتقاد باشد و در جهت برخورد با ارزشهای جامعه عمل نماید را گویند .
تعریف ضد فرهنگ : عملیات و اقدامات مربوط به تعارض و مقابله با فرهنگ دیگر را ضدفهنگ می گویند .
تعریف فرهنگ معارض : بر فرهنگ آن دسته از افراد و گروهها گفته می شود که عادات و بینش آنها با فرهنگ اکثر افراد جامعه معارض است و روشی برخلاف ارزشها و هنجارهای جامعه دارند .
تعریف فرهنگ مهاجم : فرهنگی که بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم در آداب و رسوم فرهنگ یک قوم رسوخ کرده و برآن اثر می گذارد ، فرهنگ مهاجم نام دارد .
تعریف تهاجم فرهنگی : فعالیتهایی که در مورد ضربه زدن به فرهنگ یک جامعه از طرق مختلف صورت می گیرد تهاجم فرهنگی نام دارد که بصورت مستقیم و غیر مستقیم می باشد .

سابقه تاریخی تهاجم فرهنگی با دنیای اسلام
تهاجم فرهنگی و به تعبیری رساتر نبرد فرهنگی پدیده ای نو تازه متولد شده نیست که در قرن بیسم و با پیروی انقلاب اسلامی به منصه ظهور رسیده باشد ، بلکه سابقه ای به بلندای تاریخ دارد .بنابراین تهاجم فرهنگی چیزی نیست که امروزه به عنوان شیوه ای جدید بکار رود بلکه در طول تاریخ بشری در اشکال مختلف علیه انبیاء الهی و حرکتهای انقلابی مورد استفاده قرار گرفته است . در طول تاریخ پر ماجرای اسلام دشمن بارها از این حربه استفاده نموده است1 .
حداقل از دو قرن پیش جریانی به نام تمدن صنعتی که این کلمه معانی بسیار زیادی از فرهنگ ، معرفت و علم را دربر می گیرد . با خصوصیات و صضفاتی بطور واضح در دنیا شروع شد . اگرچه مقدمات آن از خیلی جلوتر فراهم آمد . مام در قرن نوزدهم و قرن بیستم این جریان چند خصوصیت داشت گرایش به صنعت و علم ، گرایش به روشهای جدید در زندگی و مهمتر از همه گرایش به فلسفه هایی با قاعده و مبنای مادی . یعنی در طول این دو قرن بیشترین پرچمهای برافراشته شده ی تفکر و فلسفه غرب در جهت مقابله با تفکر دینی بوده که یکی از آنها فلسفه مارکسیسم است که سروصدای بیشتری به پا کرد. بقیه مکتبهای فلسفی ، اجتماعی رایج و سربرداشته در قرن نوزدهم و بیستم نیز غالباً جهت و گرایش مادی و غیر مذهبی و ضد مذهبی دارند . گرایش مذهبی و ضدمذهبی مثل یک جریانی که از کم شروع می شود و لحظه به لحظه اوج می گیرد و فراگیر می شود . در زندگی مردم ، در افکار مردم ، در ارتباطات مردم و در خانواده مردم وارد شد و سیاستها در کنار این جریان فکری مستقلاً یک حرکتی را به سمت ضدیت با دین و معنویت شروع کردند . به هر حال سیاستها هم در جهت ضدیت با معنویت برآمدند و این ضدیت روز به روز بیشتر شد که البته هر نقطه ای معنویتش بیشتر بود بیشتر مورد تهاجم قرار گرفت . مثلاً تفکرات اسلامی در همهع جای دنیا مورد تهاجم قرار گرفت در شرق دنیای اسلام یعنی هند ، انگلیسی ها با اسلام مبارزه کردند با اینکه انگلیس و فرانسه در صحنه استعمار رقیب هم بودند اما حریفشان و نقاط بمبارانشان یکی بود . روز به روز جریان مذهب و معنویت را در دنیا ضعیف تر و زندگی انسان را از اخلاق و معنویت تهی تر کردند . دنیای مسیحیت ، دنیای اسلام و ایمانها را به لابه لای چرخ گردونه سنگین مادیات یا خرد کردند و یا رقیق نمودند . این جریان با خشونت و سرعت در مدت دو قرن روزبه روز فقراگیرتر شده و همراه با اوج تفکر سیاستو رفتارهای مادی در زندگی انسانها ، ثروت ، علم ، اختراع و پیشرفتهای تازه و مراکزی که این سیاستها را دنبال می کند روز به روز بیشترشده است .یعنی آمریکا و اروپای امروز از لحاظ علمی با آمریکا و اروپای 50 سال پیش قابل مقایسه نیست و اینها همان کسانی هستند که با پولشان با علمشان و اختراعاتشان و با استفاده از توانائیهای گوناگونشالن این جریان سریع را تقویت کردند تا به نقطه اوج غیر قابل تصوری برسد که دیگر قدم بعد جز این چیزی نباشد که بنای معنویت و اخلاق به کلی ازمیان جوامع برچیده شود و حتی خاطره ای هم از آنها باقی نماند . درتاریخ وقتی استعمارگران در آسیا ، آفریقا و آمریکای لاتین وارد شدند قبل از آنکه سیایتمدارها ، سربازها و قزاقهای خود را به آن مناطق وارد کنند . میسسونهای مسیحی و هیاتهای تشبری مسیحی را وارد کردند اول سرخپوستها و سیاهپوستها را مسیحی کردند و آنگاه طناب را به گردنشان انداختند2 . تجربه استکبا ر ایناست که هر جا اسلام جدی باشد باید با آنجا جنگید از آن روزی که غربیها به قصد استعمار وارد کشورهای مسلمان شدند ، از قرن هفدهم که اروپائیان به این کشورها آمدند و به اسم کممپانی ، کلیسا و چیزهایی از این گونه کم کم در کشورها جا خوش کردند ، از همان وقت فهمیدند که جامعه اسلامی و دین اسلام با اهداف استعماری که آنها را به این طرف دنیا فرستاده مقابل و مبارز است و از همان وقت قرائن زیادی برایشان وجود داشت .
هند سالهای متمادی یکی از استانهای کشور انگلیس بود آن هم نه هند فعلی ، بلکه هندو پاکستان و بنگلادش فعلی شبه قاره هند یکی از استانهای کشور انگلیس بود . با کمال پرروئی از یک وجب جا در آن طرف دنیا آمدند یک شبه قاره و یک کشور عظیم را باآن همه منابع و ثروت ذره ذره تصرف کردند که داستان غم انگیزی دارد .تا اینکه توانستند آنها را رسماً به امپراطوری انگلیس ملحق کنند . در سالهای متمادی حاکم هند کسی بود که ملکه و پادشاه انگلیس به عنوان نایب السلطنه های هند در 150 سال قبل که هنوز در هند مبارزات ضد استعماری انگلیس شروع نشده بود گفته بود اولین هدف در اینجا باید سرکوب مسلمانها باشد ، چون مسلمانها به طبیعت حال با ما دشمن هستند ، اما هندوها این جور نیستند . این تجربه استعمار است .
علل و ریشه های تهاجم فرهنگی
الف :
فرهنگ یک جامعه از چه عناصری تشکیل می شود و چگونه مورد هجوم قرار می گیرد ؟
آن تفاوت فرد یا جامعه متعهد با فرد یا جامعه بی تفاوت است .
برخی از اتنسانها نسبت به آنچه در جامعه می گذرد نسبت به اندیشه هایی که ترویج می شود ، نسبت به سنتها و عملکردهایی که می بینند ، حرفهایی که می شنوند ، فلیلمهایی که می بینند ، وضع فقر و غنای مردم ، سیاست مستقل یا وابسته یک کشور ، حاکمیت ارزشها یا ضد ارزشها در جامعه و خیلی از این مسائل بی تفاوت و بی تعهدند ، برایشان فرقی نمی کند که چه باشد و که باشد و چگونه باشد . اما برخی انسانها حساسند و درکارها و درهر عملکرد ، هر وضعیتی را برنمی تابند . پس اعتراض می کنند ، برمی آشوبند ، نسبت به امور و قض1ایا عکس العمل نشان می دهن ، نظری دارند ، یا موافقند و یا مخالفند . اینان از یک شخصیت فکری و فرهنگی برخوردارند که دسته اول فاقد آن هستند .
شخصیت از چه عناصری شکل می گیرد ؟
شخصیت ، اعم از شخصیت یک فرد یا جامعه ، مجموعه افکار ، آداب و سنن و ارزشهایی است که بصورت یک فرهنگ در فرد و جامعه تجلی می یابد و جامعه یا فرهنگ نسبت به آنچه که دارد آگاه و معتقد است . و در راه حفظ و حراست آن مقاوم و شکیبا است برعکس جامعه ای که فاقد فرهنگ باشد یا از فرهنگ خود بیگانه و بی خبر شده باشد چون آن شخصیت فرهنگی یادشده را دارد ،در نتیجه نسبت به بسیاری از مظاهر فرهنگ حساسیت لازم را از خود نشان نمی دهد و چون فاقد فرهنگ است خیلی سریع فرهنگهای بیگانه و غیر خودی را می پذیرد و در مقابل القائات فرهنگی دیگران سپر می اندازد و خلع سلاح می شود و دست تسلیم بالا می برد. البته بصورت ناآگاه و تدریجی و بی آنکه حتی خود بفهمد . لازمه پایبندی به فرهنگ خودی آن است که یک جامعه اولاً آن فرهنگ را بشناسد ، ثانیاً به ارزش و قداست ان باور داشته باشد ، ثالثاً در مقایسه با فرهنگهای دیگر آن را قوی تر ، ریشه دارتر و ارجمندتر بداند . اگر هریک از این سه محور آسیب بپذیرد . زمینه پذیرش آماده تر می شود . مساله تهاجم فرهنگی بسیار گسترده تر از پدیده هایی هم چون بدحجابی ، ویدئو ، ماهواره ، عکسهای مبتذل ، منکرات ، آرایش سر و صورت و وضع لباس است .
ب ) ملت بی ریشه یا ریشه دار خود نیز عامل مهم می باشد .
یک ملت همچون یک درخت است درختان کهنسال و ریشه دار ، تنومندتر و از اعماق زمین تغذیه می کنند و به همین لحاظ در برابر طوفانها و سیلابها مقاوم ترند . اما بوته ها بی ریشه و گیاهان روئیده در سطح با ملایم ترین باد و ضربه و جریان آبی از جاکنده می شوند10 .
قرآن کریم نسبت به کلمه طیبه و کلمه خبیثه مثال می زند و آنها را به " شجره طیبه " و شجره خبیثه" تشبیه می کند و شجره طیبه را درختی می داند که از روی زمین روئیده و بی اصل و ریشه است ، از این رو استقلال ندارد .
"ضرب الله مثلاً ، کلمهٍ طیبهٍ کشجرهٍ طیبهٍ ، اَصلُها ثابتٌ و فرعُها فی السّماء ، توتی اُکُلُها کلَّ حینٍ بِاذن ربِّها … و مثلُ کلمهٍ خبیثهٍ کشجرهٍ خبیثهٍ اجْتُثَّتْ مِن فوقِ الارضِ مالها منْ قرار ."
تفسییر این آیه از بعد ریشه داری یا بی ریشگی یک د رخت و در نتیجه باروری وثبات یا زوال پذیری وعدم ثبات آن است5 .
ج : تحقیر ،تحبیب ،انحـلال
مساله تهاجم فرهنگی یکی از شیوه هایی است که از دیر باز تمام سلطه جویان وکسانی که هدفشان تسلط بر کشورها وغارت ثروتهای ملتها بوده بکار برده اند ولی در قالبها وابزار های مختلف . هر چند استثمار ملتهایی که دارای فرهنگی اصیل وقوی هستند خیلی دشوار است ولی آنها با مقدمه های خیلی طولانی وبرنامه ریزی منظم ودقیق دست به اقدام می زنند . ملتهای جهان سوم را ابتدا شیفته خودشان می سازند .وقتی آنها شیفته شدند یعنی دلشان متوجه متکبران شد گمان می کنند که مرجع ومقتدایشان در تمدن وپیشرفت مثلاً آمریکا واروپا هستند واین هدفی است که آنها به دنبالش هستند . غرب همیشه در مرحله اول خواسته ملتها را تحقیر کند .خواسته بقبولاند که ملتهای دیگر در همه مسائل باید به او رو بیاورد . خواسته خودشان باورشان شود که هیچی نیستند وقتی این احساس پدید آمد نوبت به مرحله تحبیب می رسد یعنی غرب می گوید : درست است توهیچی نداری ولی ما می توانیم همه چیز در اختیارت بگذاریم . عزیزت کنیم واینجا است که دیگر آن ملت در غرب حل می شود وقتی راننده ای به کشوری اروپایی برای بردن بار می رود ، هنگام برگشتن فقط کلامش این می شود که اتوبان آنها بهتر است ، عریض تر است اتوبان هم اتوبان آنها . استاد دانشگاه هم با توجه به سطح فرهنگ ودرک خود تحقیر می شود ودرکل یک جامعه تحقیر می شود و تازه می فهمد که به غرب اقتدا کرده و بعد دیگر در غرب واین خطرناکترین مرحله است .کتابهایی که در نیم قرن اخیر نوشته شده است باستشهاد صاحب کتابها همه به حروف غربیهاست اگر یک مطلبی را می خواهی بگویند دنبالش می گویند این را چه کسی گفته است یکی از فلاسفه غرب را اسم می برند هم آنهایی که کتاب می نویسند از خودشان بی خبر شده اند وهم ماها و مردم ازخودمان تهی شده ایم وبه جای فخر شرقی ، فخر غربی نشسته است تا اسنشهاد به آنها نباشد مشتنری هم کم می شود .کتابها بخواهد مشتری زیاد داشته باشد موسسه ها بخواهند زیادمشتری داشته باشند داروخانه ها که زیاد به آنها توجه بشود . اسماء غرب را باید بگذارند رویش تا اینکه مشتری پیدا بکنند . این یعنی استعمار یعنی نفوذ یعنی احساس حقارت از طرف ما واین خیلی خطرناک است . استعمار یک کشور منحصر به استعمار سیاسی ، نظامی یا اقتصادی نیست . استعمار انواع بسیار دارد . واز همه خطرناکتر استعمار فرهنگی وفکری ونفوذ اندیشه وافکار است . منظور از استعمار فرهنگی وفکری آن است که فرد یا جامعه ای در برابر افکار فرد یا گروه دیگری چون تسلیم بی قید وشرط که مطلقاً حق اظهار نظر وعقیده را از خود سلب کند ودخالت استعمارگر را در تمامی شئون زندگی خود بدون چون وچرا پذیرفته بصورت یک موجود وابسته به دیگران در آید . دیگر این کشورها نمی توانند استقلال سیاسی واقتصادی وهمچنین تمامیت ارضی خود را حفظ کند ورفته رفته در جامعه استعمار کننده هضم می شود . برخی فرهنگ جامعه خویش را نمی شناسند و از مفاخر ملی خود بی خبرند وبخاطر خود باختگیها و خودکم بینی ها ومرعوب شدن در مقابل دیگران ،زود رنگ می بازند وتسلیم می شوند وچون خود بی مایه وبی اطلاعند می پندارندکه هر چه هست در آنسوی مرزها است و ره آورد یگانه دنیاست . نخستین گام برای نفوذ ناپذیر ساختن افراد وچنین جامعه ای آگاهی بخشیدن به آنان نسبت به فرهنگ خودی است .چرا باید کسانی گرسنه روی گنج بخوابند ؟ مقصود از گنج تنها نفت وگاز ومعادن زیر زمینی نیست شخصیتهای برجسته فرهنگ خودی نیز که در اذهان نسل نوپای امروز منزوی و ناشناخته اند از همین گنجینه هایند ، کتب ارزشمند وپر محتوای مکتبی که نسل امروز از آن بی اطلاع است از همین ذخائر هستند . تعالیم ارزشمند اخلاقی واجتماعی که در متن آئین مقدس ما نهفته وقوانین و احکام و مقررات قضائی ، حقوقی ، دفاعی وجنگی وعبادی که در مباحث فقهی ما وجود دارد از این دسته ذخائر است . اسلام ما ، جامع ، تمام نگر ، کامل ، مترقی ، تحول آفرین ، انقلابی ورهایی بخش است . چه کم دارد که چشم به تمدن غرب بدوزیم ؟
اگر دلباخته فساد وفریب غربند . آن حرف دیگر است ، اما اگر آنگونه که ادعایش را دارند ،دنبال اندیشه های نو وارزشهای نو و… هستند چه می خواهند که در اسلام نیست ، بسیاری از خود باختگان دنبال گوهری می گردند که در خانه ایشان موجود است و از وجود آن بی خبرند7 .

تهاجم فرهنگی ، مظاهر وشیوه های آن به دنیای اسلام
رویارویی دو یا چند فرهنگ در تاریخ سابقه ای دیرپا به درازای حیات انسان دارد الا اینکه جلوه ها وعرصه های آن در دوره ها ی مختلف تاریخی متفاوت بوده است . امروزه بخش عمده ای از ذهن و اندیشه مصلحان کشورهای اسلامی را موضوع تهاجم فرهنگی وراههای مقابله با آن مشغول کرده است و لحظه ای از چاره اندیشی وجستجوی بهترین راه حلهای آن غفلت نمی ورزند . در این میان برخی ساده لوحانه وخوش باورانه با طرح (تبادل تفاهم فرهنگی ) به جای تهاجم وشبیخون فرهنگی هر گونه نگرانی وحساسیت را از ساخت فکر و عمل خود دور ساخته اند . عده ای با بزرگنمایی به حددشمن ونادیده انگاشتن توانمندیهای فرهنگ خودی دستها را به نشانه تسلیم بالا برده ودر انتظار گذر تاریخ وسپری شدن دوره تفوق و برتری زورمندان ومستکبران زمان ، خود واطرافیان خویش را به دست سرنوشت سپرده اند .کدامین پدیده نوین در عرصه فرهنگی بین المللی تلاطم ایجاد کرده و جنگ جهانی فرهنگها را دامن زده ؟ و آنچه خواب راحت را از چشم مستکبران وصاحبان روز وزر دنیا ربوده است و آنان را به تمامی و با وحدت عقیده و عمل وارد صحنه کارزار کرده است چیست ؟ جز خیزشهای برخاسته از آگاهی امت اسلامی و نهضت خدا محور و فطرت گرای جهان اسلام است ؟!
بازگشت به توحید وباورهای ریشه دار وعمیق دینی و باور کردن خود وتوانمندیهای لایتناهی خدادادی وفرهنگ ناب و اصیل اسلامی آن چنان صف پولادین وجبهه بنادینی از ملت اسلامی ومحرومان ومستضعفان جهان ساخته است که دنیای کفر را به مثابه ملتی واحده به صحنه کشیده وتمامی توان واستعداد خود را مصرف مقابله با آن ساخته است و به نظر می رسد بدون نابودی واضمحلال کامل یک طرف وپیروزی وحاکمیت دیگری فرجام و پایانی برای آن متصود نباشد البته آنچه در نهایت نابود شدنی است کفر است وآنچه باقی می ماند زلال حقیقت .

شیوه هایی از تهاجم فرهنگی در عرصه جهانی

1ـ استحاله فرهنگی وبیگانه ساختن ملتها با باورها وارزشهای دینی وملی خویش از طریق بمبارانهای مداوم تبلیغی وخبری و رواج فساد وفحشا (سکسی ) در دنیا ،خصوصاً در جهان سوم و….
2ـ نشان دادن چهره ای افسانه ای ، شکست ناپذیر ، متمدن ، صاحب فرهنگ وباقدرت مطلقه از آمریکا و غرب
3ـ تحقیر ملتهای جهان سوم ومعرفی آنها به عنوان ملل بی پشتوانه وبدون عقبه فرهنگی وتاکید بر ناتوانی آنها برای اداره مستقل کشورها وضرورت اتکا به بیگانگان در حالی که خود آمریکا وغرب است که از تمدن بدور بوده واز تشکیل دولت مستقل آنان چند قرن بیشتر نمی گذرد .
4ـ دامن زدن به اختلافات قومی وتاکید بر گرایشات ناسیونالیستی جهت مقابله با همگرایی قومیتها در چهار چوب جوامع اسلامی .
5ـ ایجاد خدشه در روابط ملل اسلامی وممانعت از اتحاد کشورهای جهان سوم .
6ـ تحمیل الگوهای رفتاری مورد نظر غرب برکشورهای جهان سوم .
7ـ نشر منکرات وگسترش اعتیاد به مواد مخدر در میان نیروهای فعال جهان سوم جهت به انفعال کشاندن آنها
8ـ جذب استدادهای فوق العاده ونخبگان علمی کشورها و بیگانه ساختن دانشجویان اعزامی به خارج از نیازمندیهای واقعی کشورهای خود . به طوری که عملاً چاره ای جز بکارگیری تخصص خود در مسیرهای علمی بیگانگان نداشته باشد و ایجاد زمینه مناسب برای فرار مغزها از کشورهای جهان سوم به غرب .
9ـ کنترل وایجاد محدودیت درجهت رشد توان علمی و تکنولوژی که به دنبال خود توان اقتصادی وتسلیحاتی و نهایتاً قدرت سیاسی نیز خواهد آمد .
10ـ تهی نمودن بنیه علمی کشورهای جهان سوم وروبه توسعه ، به کمک شبکه های سازمان یافته یا روشهای نظیر شخصیت سازی وکمک به روی کار آمدن عناصر غیر علمی وابسته ، ارزش گذاری وتقویت علوم تئوریک وغیر عمل گرایانه .
11ـ بهره گیری از شبکه های بین المللی دوستان مکاتبه ای
12ـ تبلیغ گسترده بهائیت به عنوان یک واقعیت مذهبی باجمعیت 50 میلیونی در سراسر کشور
13ـ تبلیغ گسترده صهیونیسم به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر با سابقه بلند تاریخی .
14ـ تبلیغ گسترده مسیحیت به مثابه دینی که مورد هجوم مسلمین قرار گرفته و تلافی برای انگیزه دار نمودن توده وسیع مسیحیت جهت مقابله سیستماتیک با اسلام.
15ـ پشتیبانی از حکومتهای سکولار لائیک ودعوت به تساهل وتسامح دینی وجدایی دین از سیاست .
موارد فوق شیوه هایی بود که استعمار گران وکشورهای غرب در عرصه جهانی وکشورهای جهان سوم ارائه می کنند اما تهاجمی که علیه کشور ایران صورت می پذیرد ظهور جدی وبعضاً غیر قابل مقایسه با موارد مشابه به دردیگر کشورها دارد . ولی می توان با تاکید بر موارد جزئی تر وحتی الامکان مبتنی بر آمار و ارقام تا حدودی کینه عمیق وگسترده هجوم فرهنگی غرب به جمهوری اسلامی ایران ترسیم کرد.
1ـ تلاش گسترده آمریکا ومتحدان اروپا ییش برای خسته ودرمانده نشان دادن جمهوری اسلامی ایران در ادامه نبرد با غرب به جهت بازداشتن ستم ستیزان وموحدین دنیا از آرمانها وشعارهای جذاب و انسان ساز اسلام اصیل .
2ـ القا گسترده این مطلب که نظام ولایت فقیه به مثابه نظامی نوین با قابلیتهای بالای جایگزین در بسیاری از نقاط دنیا توان اداره جامعه را ندارد و نظریه ای شکست خورده می باشد .
3ـ القاء این مطلب در داخل کشورمان و در میان طرفداران جهانی آن که در شرایط کنونی جمهوری اسلامی ایران چاره ای جز پذیرش نظم نوین جهانی وسیادت آمریکا بر دنیا را ندارد و چه بهتر که خود پیشقدم پذیرش این نظم شود ونقش مناسبی در این نظام برعهده گیرد .
4ـ ارائه تصویر مخدوشی از واقعیتهای جمهوری اسلامی ایران وفرهنگ انقلاب اسلامی در میان ملتها کافی است به یک نمونه از هزاران مصادیق این تلاش وآن اینکه علیرغم گذشت بیش از 5 سال از چاپ سراپا دروغ بدون "دخترم هر گز" و ا فزون برسه سال از ساخت فیلم ،کتاب مذکور هنوز در یک حرکت منفی تبلیغاتی علیه ایران ، پخش این فیلم در بسیاری از کشورها از جمله ایتالیا افریقای جنوبی ، مغرب ، بلغارستان ، استرالیا ، آرژانتین ، یونان و جمهوری کروواسی ادامه دارد . جلد دوم کتاب با نام "عشق به فرزند" به بازار کتاب جهانی عرضه می شود و اخیراً ایرانی دیگری بنام رسول حسینی ، یکی از اتباع ایرانی که به مدت 17 سال در کشور سوئد اقامت داشته ومهندس مکانیک هواپیماست و بخاطر اختلاف با همسر سوئدی اش 5 سال قبل از وی جدا شده سوژه این تبلیغات شده است .
5ـ شیوه معرفی کردن انقلاب اسلامی و دامن زدن به امری تحت عنوان ضرورت مقابله باتهدید شیعه در کشورهای مختلف
6ـ تبلیغ گسترده وهابیت در داخل ایران وکشورهای پیرامون و دیگر نقاط دنیای اسلام به مثابه ابزاری برای تحضله شیعه .
7ـ تبلیغ وسیع مسیحیت به طور مستقیم وغیر مستقیم در داخل جمهوری اسلامی ایران ، چاپ بیش از 83 نوع کتاب جزوه ، نشریه ، تراکت و انجیل که برای تبلیغ مسیحیت در داخل ارائه شده است وهم چنین دو رادیوی (صدای انحجال ) در کشور موناکو و ندای مسیح در کشور قبرس وهمچنین مرکز شادی مسیحیان ایران در آمریکا به پخش برنامه برای ایرانیان اشتغال دارند .
8ـ حمایتهای سیاسی ، فنی ، مالی ، سازمانی وتبلیغاتی از دگراندیشان وگروههای ضدانقلاب ایران تا جایی که بنابر آماری یک موسسه تحقیقاتی در شرایط کنونی 37 تلویزیون و21 رادیوی ضدانقلاب علیه ایران برنامه پخش می کنند وفقط 216 نوع نشریه ضدانقلاب سلطنت طلب به داخل کشور ارسال می گردد و بیش از 250 موسسه انتشاراتی و2500 نفر مزدور قلم به دست در خدمت سیاست وفرهنگ غرب در کشورهای آمریکا ، آلمان ، فرانسه ، انگلیس ،کانادا ….. به فعالیت مستمر وپیگیر علیه جمهوری اسلامی ایران اشتغال دارند وصدها کتاب علیه اسلام وتشیع و انقلاب اسلامی از سوی همین عناصر تهیه وتوزیع گردیده است . این همه غیر از ترورها ، انفجارات ، تخریبها وضربات مستقیمی است که در داخل وخارج کشور تحت حمایت دشمنان انقلاب اسلامی بر منافع ایران وارد می سازند .
9ـ تاکید افراطی بر هویت ملی و طرح مسئله ایرانیت در مقابل اسلامیت
تعدادی از بنیادهای به ظاهر فرهنگی که مسئولیت یاد شده را تعقیب می کنند . بنیاد ایران معاصر ، بنیاد کیان ، بنیاد فرهنگی پر ، بنیاد فرهنگی محوی ، بنیاد مطالعات ایران ، بنیاد دوستی ایران وآمریکا . مرکز بررسی وتحقیقات ایران . مرکز مطالعات ایرانیان مقیم آمریکا وگروه پاسداران فرهنگ ایران ،اهداف این بنیاد از زبان ضیاد مطالعات ایران:
فرهنگ ، تاریخ ، ادبیات و همه مفاخر گذشته ایران زمین ، مورد هجوم و بی حرمتی قرار گرفته است در شرایطی که دشمنان فرهنگ و ملیت ما در داخل کشور با استفاده از تمام امکانات موجود مبارزه خود را برای محو فرهنگ ایرانی آغاز کرده اند ودر صدند از فرزندان ما افرادی بی هویت بسازند وارتباط انها را با گذشته افتخارآمیزشان قطع کنند وبه آنان بقبولانند که شما فردی از امت اسلامی هستید نه فردی از ملت ایران چاره ای جز این نیست که برای نجات فرهنگ ایران کانونهایی در خارج از کشور تشکیل شود تا هر یک از این واحدها درحد توانایی خود به خنثی کردن توطئه دشمنان ایران بپردازند .
10ـ ارتباط مستقیم و مکاتبه ای با اقشار مختلف مردم .
11ـ گسترش اعتیاد به مواد مخدر و توزیع مشروبات الکلی در بین جوانان ومنفعل ساختن آنها .
12ـ عملیات روانی گسترده علیه سیاستهای نظام ومسئولین دلسوز جمهوری اسلامی ایران .
13ـ گسترش فساد ولاابالی گری از طریق شبکه های وسیع توزیع نوارهای ویدئوئی غیر مجاز ، پخش نوارهای کاست مبتذل و مجلات وتصاویر مستهجن ، محافل عیش ، پارتیهای آن چنانی ، ترویج آلات مصنوعی ارضاء جنسی ودهها و شاید صدها نمونه از این قبیل وسایل ، فقط کافی است اشاره کنم به برخی از مجلاتی که در کشورهای غربی در قبال سه یادو دلار در اختیار متقاضی قرار می گیرد . در ایران به طور رایگان توزیع می شود8 .
14ـ درحال حاضر شیوع مفاسد اخلاقی از مهمترین معضلات جامعه اسلامی به شمار می رود ودشمنان اسلام بیشترین سرمایه گذاری علیه اسلام و با الطبع جمهوری اسلامی ایران را در این بخش متمرکز کرده اند تا جوانان ، دانش آموز و دانشجو که با ارزش ترین سرمایه ملی کشور هستند را در بستر فساد و انحرافات به تباهی بیفکنند . لذا عنایت و اهتمام والدین که نزدیکترین ارتباط باقشر جوان دارند درخصوص موارد زیر اهمیت بسزائی دارد .
1ـ معرفی الگوهای مناسب وشایسته جهت ارتباط دوستانه
2ـ آمیختگی و پیروی روابط و رفتارهای خانوادگی واجتماعی از ارزشهای مکتب انسان ساز اسلام ، نظارت وکنترل بر معاشرتها اعم از اقوام ، دوستان و سایرین و عند الزوم هدایت وراهنمایی به شیوه یکی از روشهای تربیتی مناسب
3ـ معرفی و تبیین ترفندهای ابتدال فرهنگی ودشمنان اسلام بخصوص انحطاط غربیان به شیوه نقد وبررسی
4ـ نگرش آگاهانه و منطقی نسبت به فرایندهای انگیزش وتحولات و نیازهای روحی و روانی جوانان .
5ـ ایجاد فرصتهای مطالعاتی وتحقیقی برای جوانان در بستر خانه و مدرسه و مراکز تحقیقاتی وپژوهشی
6ـ توسعه وگسترش اماکن فرهنگی ، ورزشی و هنری
7ـ تشویق جوانان به پرداختن به ورزش دریکی از رشته های مورد علاقه.
8ـ تقویت وگسترش دامنه فعالیت بسیج در محیطهای آموزشی و مساجد و مراکز فرهنگی و ورزشی وهنری ، اشاعه فرهنگ اقامه نماز در راستای تحقق آیه شریفه قران کریم :
" اِنَّ الصَّلوهِ تَنْهی عُنِ الْفَحْشاءِ وَالْمْنْکَرً "
9ـ برخورد جدی با مفاسد و مجازات عاملین فساد جهت عبرت سایرین از طریق مراجع ذیصلاح قضایی .
10ـ تقویت بنیه ستادهای امر به معروف ونهی از منکر در جهت نهادینه کردن این فرضیه
11ـ گسترش وتقویت برنامه های آموزشی خانواده از طریق مدارس ، نشریات وصدا وسیما9 .
الف : ترویج فرهنگ فاسد
در یک مبارزه فرهنگی که بطور طبیعی با تبادل فرهنگ متفاوت است . دشمن در بدو ورود و مبارزه سعی می کند تا ارزشهای فرهنگ بومی را بخوبی شناخته و با عناوین جوان پسند ومدروز آنها را مورد طعن وتمسخر و استهزاء قرار دهد حتی اینکه در میان عامهمردم همیشه عده ای بذله گو درصدد تخریب شخصیت و ویژگیهای رفتاری یک قوم بر می آیند وبرای خنداندن دیگران ارزشهای مقبول قوم و نژاد دیگر ی را به تمسخر میگیرند . از همین خط تبعیت می کنند ولو آگاهانه نباشد ویا گاهی بطور علنی مشاهده می شود که عوامل استعماری در نشریات ومراکز هنری وجاهای دیگر وحتی در مجامع رسمی کشور سر از لاک خود بیرون آورده و نسبت به باورهای عمیق ایمانی مردم با استهزاء برخورد می کنند آن دسته از عوامل و به اصطلاح هنر مندانی که تا دیروز تنورگرم جنگ آنها را منزوی کرده وحرارت روح بسیجی پروبالهای آنان را می سوزاند وقدرت عرض اندام نداشتند . امروز اعتقادات بسیجیان دلاور وحزب الهی فداکار را به طعن می گیرند . آن فرورفتگان در زیرزمین های دیروز ، امروز علناً در جشنواره های فرهنگی و هنری وشعری و شاعری و نویسندگی و دانشگاهی با اعتقادات پاک مردان میادین جهاد وشهادت بازی می کنند و اگر خدای ناکرده از این طریق سکانداران کشتی انقلاب را منزوی و بی تفاوت کردند آن موقع است که فرهنگ فاسد و نابود کننده را جایگزین اخلاق و انسانیت وکرامت انسانی می کنند . پخش البسه مبتذل ، تبلیغ هیچی گرایی ولا ابالی گری ، رواج اصطلاحات موهن وپوچ ، پخش عکسهای فریبنده ، توزیع نوارهای فساد انگیز برگزاری شوهای رقص کزایی و پارتی های شبانه وکنسرت های موسیقی و آوازهای مهیج ، راه اندازی عروسیهای اشرافی توام با هزاران فساد ، ترویج روح رفاه طلبی و بی تفاوتی نسبت به سرنوشت سایر انسانها و هزاران نمونه دیگر از جمله کارهایی هستند که در جهت استقرار فرهنگ فاسد در جامعه صورت می گیرد .
ب : کنار زدن حزب الله
هر نظام انقلابی برای استقرار وتداوم ثبات خود نیازمند پاکباختگان دلسوز جان برکفی است که با اعتقاد راسخ به اهداف انقلاب و با شعور سیاسی و عقلی خود ، هر کجا که نیاز باشد آماده وپرشور به دفاع از دستاوردهای انقلاب و نظام برآیند . در انقلاب اسلامی بیشترین این مسئولیت و پاسداری برعهده همان عناصری است که در جامعه از بدو انقلاب به حزب الله استشهار یافته اند اینها در یک تشکیلات سیاسی و نظامی به رهبری ولی فقیه ومسلح به ایدئولوژی اسلامی با اعتقاد به معانی قرآن و اسلام سر در گرو راه امام (ره) و اهداف وآرمانهای بلند اسلامی گذاشته اند ودر هرحال آماده و گوش به فرمانند تا بدون هیچ توقع وچشم داشتی دشمن را در هر لباس وجبهه ای و رنگی که باشد منکوب کنند این است که در سلسله تهاجم فرهنگی همین ها که عقبه انقلاب هستند بیشترین توجه دشمنان را به خود جلب کرده اند ودشمنان سعی دارند تا با حیل مختلف آنها را کنار بزنند . چون مطمئن هستند تا زمانی که اینها با چنین نشاط و فداکاری در صحنه ها حضور دارند همه تلاش آنها آب در هاون کوبیدن است و هر حرکتی از ناحیه هر کس که منجر به حذف و کنار زدن این نیروها ی ایثارگر شود تحقق آمال تهاجم فرهنگی است ولذا هشدار مقام معظم رهبری در خصوص تکیه نظام به این عناصر ، برخوردار از درایت وذکاوت آن مربی والامقام در نطفه خفه کردن این تهاجم می باشد . امروزه تبلیغات جهانی به سمت این معنا پیش می رود که نشان دهد دوران حرکت مکتبی و اصولی واز جمله حرکات نهضتهای اسلامی تمام شده است می خواهند وانمود کنند که دیگر روزگار حکومت اسلامی و تلاش برای رسیدن به آرمانهای ناشی از دین گذشته است . سیاست سلطه گران جهانی این بوده و هست که مراکز دانش دین را فزونی ، منفعل ، بی روحیه ، بی ابتکار ، وابسته به خود وفارغ از آرمانهای بزرگ کنند . آنان را به جدایی دین از سیاست معتقد و از همگامی دین با تحولات شگرف جهانی مایوس می سازند . بدیهی است که نغمه شوم جدایی دین از سیاست ساخته ی دشمنان پلیدی است که از اسلام زنده در صحنه ، سیلی خورده وبا این ترفند خواسته اند صحنه زندگی را از حضور دین فارغ کرده وخود زمام امور دینی مردم را به دست گیرند و بی دغدغه بر سرنوشت انسانها تسلط یابند . اما تلخ وتا سف برانگیزآن است که کسانی بنام دین ، درکسوت علمای دین همین نغمه را تکرار کنند و در ترویج آن سعی و تلاش کنند . آری ، این اسلام آمریکائی است که مردم را به دوری از سیاست و فهم وبحث و عمل سیاسی می خواند ولی اسلام ناب محمدی ، سیاست را بخشی از دین وغیر قابل تفکیک از آن می داند و همه مسلمین را به درک وعمل سیاسی دعوت می کند10 .
ج : تزلزل در اعتقادات فکری مردم
لبه تیز تیغ مبارزه فرهنگی علیه ارزشها و اعتقادات فکری مسلمانان وما جریان دارد . مردمی که اصالتاً و براساس فطرت پاک خود دارای اعتقادات اسلامی و اصولی و روشهای توحیدی هستند و در برخورد با جریانات سیاسی واجتماعی جامعه همه چیز را از دریچه دین ، تجزیه وتحلیل می کنند برای آنان هیچ ملاک و ارزشی بالاتر از احکام دینی در بررسی و تجلیل وقایع وجود ندارد . در این نگرش است که تهاجم فرهنگی به سمت هضم اعتقادات وتزلزل در ارزشهای مقبول جامعه حرکت می کند . مفاهیم مقدس و مورد احترام را به زیر سوال می کشاند وبا توجیه مفاهیم دینی را در غیر مجازی خود شان تفسیر وتبیین می کند . عمل را به حوزه بکشاند وبا توجیه مفاهیم دینی به بدی یاد کند . دوران منبر و موعظه را پایان یافته تلقی کرده ونماز جمعه و ادعیه ها را با روشنفکری ادغام نماید .و… تا بدین طریق ریشه های اعتقادات مردم را هدف آماج تهاجم خود قرار داده و ابزار دفاع را از آنها بگیرد . حتی گاهی با اعتقادات وآداب ورسوم وسنن ملی یک جامعه بازی می کند . چرا که همان فرهنگ و اعتقاد ملی هم می تواند سدی ولو ضعیف در مقابل تهاجم باشد . حتی مطرح کردن تئوری سه فرهنگ (ملی ، اسلامی ، غربی)خواسته وناخواسته در جهت تزلزل اعتقادات مردم به بی نیازی از فرهنگ اسلامی انجامد . امروزه به محض شنیدن واژه ای همچون هجمه فرهنگی اول چیزی که شاید به ذهن تبادر می شود فیلمهای سکس وجنسی ، ماهواره ای ، ویدئوئی ، تصاویر وغیره باشد . ولی هجمه فرهنگی گسترده تر از آن است و انحصار تهاجمات فرهنگی به این موارد نمی تواند داشته باشد . خرافه هایی در قالبهای دینی وغیردینی ، خیانت به بیت المال ، ریا کاری ، چاپلوسی ، ارتشاء وغیره نیز هجمه فرهنگی شمرده شده و به اینگونه موارد اصطلاحاً تهاجمات داخلی اطلاق شده است یعنی تهاجماتی که از جانب خودمان است از خودمان به خودمان . هر چیزی که به فرهنگ اسلامی و ملی خدشه ای وارد می سازد یا آن را تضعیف می کند ویا با آن مغایرت دارد جزو تهاجمات فرهنگی است .
دوگونه تهاجم : داخلی ـ خارجی
تهاجم خارجی :
سینما وماهواره : چیزی که در زمینه هجمه فرهنگی باید به آن توجه داشت فیلمهای سینمایی است چرا که فیلمهای خارجی با معرفی زندگی مصنوعی و رویایی وارزشهای تازه اغراق آمیز که حتی بعضی از آنها در خود غرب نیز مصداق خارجی ندارند خود یکی از مشکل آفرینها برای جوانان به شمار می رود . هر کلام وحرکتی در سینما می تواند الگویی برای جوانان باشد . فیلمهای خارجی اگر دوبله هم می شوند باز حرکت ها ورفتارهایشان قابل تغییر نخواهند بود . صحنه بازیگری که در رستوران با دوستش لیوانهای شراب را به هم می زنند و می خورند چگونه قابل توجیه خواهد بود . هر چند که در فیلم برگردان به نوشیدنی تبدیل می شود ولی این نوع فرهنگ نوشیدنی با آن حالت مختص مشروبات الکلی است . باید فیلم ایرانی هماهنگ با فرهنگ خودی جایگزین شود . خصومت ورزیدن صرف با این اختراع( ماهواره) شگرف نمی تواند تفکری منطقی باشد سبک موضوع را از جهتی دیگر باید نگریست .چرا که ماهواره وسیله است ، هم می تواند خوب و هم می تواند بد باشد . بستگی به طرز استفاده از آن دارد که اکنون در جهت منفی استفاده می شود . وضع جهان سوم وجهان اسلام در رویاروئی با ماهواره طوری است که اکنون باید اذعان داشت ماهواره امنیت را سلب کرده ومی کند . واز آنجا که این پدیده حد و مرزی نمی شناسد . و هم اکنون با هیچ وسیله ای نمی توان جلوی امواج را گرفت و از طرفی متاسفانه به آلتی جهت تبلیغ ونشر فرهنگ فاسد مخرب تبدیل شده بنابراین امنیت جوامع سنتی و فرهنگهای اصیل وسالم را به خطر انداخته است . تهاجم از طریق ارسال امواج ماهواره ای ، تهاجمی است پنهانی . تهاجمات دیگر که از طرف غرب بر کشورهای اسلامی اعمال می شده و می شود معمولاً مشخص هستند و با مقابله نظامی ومادی می شود در برابرش ایستاد ولی امواج ماهواره ای از مرزهای زمینی نیامده اند که بشود به سادگی به مبارزه با آن پرداخت . پشت ماهواره وابزاری مثل ویدئو معضلهایی خوابیده که تقلید جوانان و نوجوانان از شخصیتهای فیلمهای مبتذل و انتشار آن در جامعه نمونه ای از این معضلها است .
واژه های بیگانه :
مورد دیگر که محسوستر است تهاجم زبانی است تهاجم زبانی از عواقب وخیم تهاجم فرهنگی است وگریبانگیر جوامعی می شود که هویت فرهنگی خود را از یاد برده و حیثیت قومی خود را بر باد داده باشند . البته این مشکل یک مقدارش بازمی گردد به جلو افتادن سریع و فن آوری بیگانگان وپائین بودن فعالیتهای علمی و تکنیکی کشورهای درحال توسعه وجهان سوم ، چرا که پیدایش ابزارهای جدید با جایگزین شدن واژه های نوین در زمینه های گوناگون فنی وتخصصی همراه است که گاهی سرعت ورود و هجوم این واژه ها بیشتر از سرعت اینگونه کشورها در واژه سازی وبرابریابی می باشد .
خطرناکترین هجمه :
یکی از تبلیغات والقائات غرب با الحاح و با تداوم بر قبولاندن این مطلب است که آنان حامی واجد آزادی وکشور مورد نظر آنها بخصوص ایران فاقد ومخالف آن هستند . ویکی از دلایلشان هم قائلیت ما به ولایت فقیه است که در نظر آنها این ، یعنی دیکتاتوری که سلب هرگونه حرکت وفعالیت اجتماعی را به دنبال دارد11 . نظام اسلامی را متهم می کنند که این نظام آزادی نمی دهد ؟
ما آن آزادی را که به سلمان رشدی مرتد نابکار اجازه اهانت به مقدسات یک میلیارد انسان را می دهد اما به مسلمان انگلیسی حتی اجازه شکایت از او را هم نمی دهد . به دولت آمریکا حق تحریک وسردستگی اوباش مخالف با یک حکومت مردمی را می دهد اما به آن حکومت مردمی حق مقابله با آن اوباش را نمی دهد ، به سرمایه داران غارتگر حتی ورود نامشروع به کشورهای ضعیف وچپاول هست و نیست آن ملتها را می دهد ولی به آن ملتها حق مبارزه با آنان را نمی دهد را منفور ومردود می شماریم و آن را ننگ بشریت می دانیم .آزادی در منطق ما آن است که اسلام به ملتها می بخشد وآن را به کوه استواری در برابر سلطه گران ظالم و غاصب تبدیل می کند . نظام اسلامی هرگز نخواسته آزادی را که پرچمدار آن اسلام و قرآن است از مدعیان دروغگوی آزادی در نظامهای غربی بیاموزد12 .

موسیقی :
مسئله دیگر قابل تامل موسیقی است . موسیقی غرب از جازگرفته تا دیسکو موسیقی ستنی بسیاری از کشورها را مورد تهاجم قرار داده و ایران نیز یکی از این کشورهاست .
نوشته های روی لباسها :
نوع دیگر تهاجم که به صورت آشکار شاهد آن هستیم نوشته ها وآرمهای روی پوشاک می باشد . از میان آرمهای خارجی هم آرمی روی بعضی از پوشاک دیده می شود که معنای مبتذلی دارد ومربوط به مجموعه خاصی است . برخی از تصاویر خوانندگان خارجی وداخلی فراری نیز در روی لباسها استفاده می شود .گاهی فقط از سالهای میلادی استفاده می کنند که در فرهنگ ما وجود ندارد . چرا که مبدا تاریخ اسلام هجرت پیامبر اکرم (ص) از مکه به مدینه است . این مهم باید از طرف مدیران ودست اندرکاران نهادهای فرهنگی رعایت شود . چراکه نوجوانان دقت بیشتری روی پوشش مدیران و خلاصه کسانی که به نحوی از انحاء در ارتباط با کودکان و نوجوانان هستند ، دارند ، باید از نظر پوشش عنایت داشته باشند که این موضوع از اهم مسائل است . بارها دیده شده که فردی فرهنگی که مجری برنامه های مثلاً فرهنگی هم می باشد و خود از تهاجم فرهنگی و از این مقوله ها صحبت می کند . روی لباسش کلمه خارجی هر چند کوچولو نوشته شده است و این به آن می ماند که پزشکی در کنفرانس مبارزه با مواد مخدر سیگار بکشد !!
اگر به فرض ناآگاهانه باشد . تاثیر منفی روی مخاطب خواهد گذاشت بخصوص اینکه نوجوان مخاطب باشد11 .
رابطه فرهنگ با اقتصاد :
بسیاری از مسائل و مشکلات اقتصادی اگر خوب شکافته شوند خواهیم دید که ریشه فرهنگی دارند و به حرص برمیگردد و به چشم وهم چشمی برمی گردد . به طمع برمی گردد . اینها همه ریشه در فرهنگ دارند . چشم وهم چشمی را می توان به معنای حسادت ویا عدم قبول پیشرفت دیگران در کلیه زمینه ها دانست . بطوریکه در بعضی از موارد مثبت می باشد . مثلاً رقابت های تحصیلی ویا کسب انواع فنون و یا کسب عنوانهای قهرمانی در عرصه های ورزشی وغیره بسیار پسندیده و به جا است ولی برعکس دراکثر موارد از قبیل عقد و ازدواجها ، ساختن خانه وتزئین منزل و…. کاملاً زشت تلقی می شود و اکثراً این موضوع در بین خانمها مشهود است . نمودهایی از چشم وهم چشمی وتجمل گرایی و عوارض وتبعات منفی که در جامعه وجود دارد (عمده این معضل در بین خانواده های متوسط به بالا و متمکن بوقوع می پیوندد ودرصد آن در بین چنین خانواده هایی بسیار بالاست وآن نیست مگر تحفه غرب و فرهنگ غربی) :
1ـ داشتن منزل مسکونی بهمراه دکوراسیون و تزئینات عالی که با گذشت کمتر از یکسال خانواده ها اقدام به تعویض مبلمان وپرده وکرکره و یا سایر لوازم بدون اینکه آسیبی به آنها رسیده باشد می کنند .
2ـ داشتن خودروی مدل بالا و شیک که این روزها ماشین یک صد میلیونی زبان زد خاص وعام شده است ، با کمی تامل و فکر آدم عاقل دست به چنین کاری می زند که یکصد میلیون تومان سرمایه خود را که بنوعی جزو اموال عمومی وبیت المال محسوب می شود صرف خرید یک اتومبیل کند در حالی که می توان با همین پول شکم هزاران گرسنه را سیر کرد . ویا اینکه در زمینه های اقتصادی ـ اجتماعی ـ فرهنگی وامور خیریه هزینه کرد وبا معضل بیکاری جوانان مبارزه کرد .
3ـ داشتن طلا وزیورآلات بیش از حد متعارف وگرانقیمت ، با توجه به این موضوع که هم خطرات جانی و هم مالی و هم تبعات بسیار برای اجتماع و بین بستگان و فامیل طرف استفاده کننده دارد . باید از کشورهایی که از این موضوع بهترین استفاده را نمی نمایند الگو گرفت . طبق اطلاع در کشور ژاپن گویا زنان آن کشورها در حد معین ومتعارف بطوریکه حتی بغیر از یک حلقه یا زنجیر بیشتر حق ندارند از طلا استفاده کنند ..
4ـ داشتن مهریه وشیر بهای زیاد بین نوعروسان ودامادان وخریدهای کلان آن چنانی یا بعضاً دربین خانواده های متمکن ومتوسط به بالا دیده می شود که در مراسمات عقد وعروسی و… آنچنان اسراف وافراط می نمایند که دل هر دردمند را به درد می آورند و بدون هیچ ملاحضه ای اقدام به برگزاری چنین مراسماتی می نمایند ودر تزئین ماشین عروس و….افراط می نمایند که طبعاً تبعات بسیار بدی را خواهد گذاشت و در این بین جوانانی هستند که از تمکن مالی برخوردار نبوده ونمی توانند مانند آنها یا حداقل در حد متوسط اقدام به برگزاری چنین مراسماتی نمایند که باعث آسیب روحی وروانی آنها خواهد شد .
تهاجمات داخلی :
تهاجماتی هستند که بیشتر از طرف خود مردم اعمال می شوند ، در این مورد می توان به خرافه هایی اشاره کرد که در قالب سنتهای قومی وجود دارد وحتی برخورد با آنها مشکل است . این یک ضعف فرهنگی است .کار فرهنگی همه اش نمایشگاه نقاشی و خوشنویسی برپا کردن که نیست گاهی خرافه ها ریشه در دین دارند . وگاهی غیر دینی هستند مثلاً : (اگر دو سر قیچی باز شد پشت سرت حرف می زنند ) (عطسه کنی باید صبر کنی ) خرافه هایی که در بین مردم رواج دارند ومقبولیت پیدا کرده اند چه دینی وغیر دینی مبارزه با آن سخت و حتی گاهی محال است ولی باید این مسائل گفته شوند ، البته با مهارتها واحتیاط های علمی فرهنگی و نه کوبیدن به یکباره . ازخرافه های دینی که مهمتر از نوع غیر دینی هستند قمه زدن بود که جزء دین شده بود و حرف زدن در مورد آن مشکل ، که مقام معظم رهبری با تمام شجاعت به آن اشاره نمودند ومنعش کردند .
قضاوت ذهنی :
خلاء فرهنگی دیگر طرز قضاوت ذهنی در مسائل وموضوعات اعم از دیدنیها و شنیدنیها است . نباید در مسائل ، سریع قضاوت کنیم یا نظر بدهیم . مثلاً گاهی افرادی یک روحانی را می بینند که دارای امکانات مادی بیشتری است تعجب می کنند ویک حالتی در خود احساس می کنند که حاکی از نارضایتی است و شاید سریع در ذهن قضاوت سوء هم می کنند . در حالی که اگر به عمق مسئله نگاه کنیم در میابیم که هیچ مانعی ندارد که مثلاً یک روحانی دارای امکانات مادی بیشتری نیز باشد چرا که گاهی افراد هم از نظر مادی پیش می روند و هم ازنظر معنوی و این دو با هم هیچ منافاتی ندارند و قابل جمع هستند و چه بهتر که مادیات در خدمت معنویات باشد .
جمـــود :
جمود را می توان یکی از هجمه های فرهنگی شمرد . برخی از انسانها تحول وتغییر را عیب می دانند ودر یک موضوع اعم از طرز زندگی ، طرز فکر ، طرز معاش و…. ماندن را مایه ابهت و افتخار وگاه مردانگی می دانند . جمود در واقع در یک موضوع ماندن و حرکت نکردن است ، تعلق داشتن به یک مجموعه عادات ، رفتارها واندیشه ها و…. و دل نکندن از آنهاست . شخص این چنین دارای تعصب شدید به اندیشه های ثابت خود یا قشر خود دارد جمود فکری در طبقه عوام آنقدر خطرناک نیست که در طبقه خاص خطرناکتر است . طبقه ای که باید راهبازکنان طبقه عوام باشند و این خطر خود را در پستهای فرهنگی ، بیشتر نشان می دهد . جمود آن داستان عامیانه مردمی را در ذهن تداعی می کند که از وی سنش را پرسیده بودند یک چیز گفته بود . بعد از چند سال هم که از او سوال کردند همان جواب چند سال قبل را داده بود که حرف مرد یکی است ! برای مقابله با این عارضه نقش رسانه ها اعم از صدا وسیما ، مطبوعات وغیره خیلی مهم است .
امر به معروف ونهی از منکر :
مورد دیگر ، امر به معروف ونهی از منکر است که گاهی برعکس عمل می شود امر به معروف و نهی از منکر شرایطی دارد که شخصی که می خواهد در مقام عمل برآید . باید آن شرایط را رعایت کند . پند و اندرزها زمانی اثر می گذارد که خود عامل آن باشیم ویا حداقل اعتقاد وایمان به آن داشته باشیم و مهمتر اینکه در امر به معروف ونهی از منکر نباید هتک حرمت طرف مقابل شد . هتک حرمت یک انسان مومن گناه است برای از بین بردن یک منکر نباید منکر دیگری را مرتکب شویم . امر به معروف ونهی از منکر در مراحل اولیه یک کار فرهنگی است وکار فرهنگی منهای زور واجبار باید باشد .
در کار فرهنگی سعی براین است که درون عوض شود و با تغییر پوسته کاری از پیش نمی رود همچنین در کار فرهنگی حذف نداریم مثلاً وقتی به ماشینهای حامل عروس وداماد در قالب آئین نامه گفته می شود که بوق نزنید باید حداقل جایی برای این کار در نظر گرفته شود والا قطع کردن این فرهنگ صحیح یا غلط از ریشه کاری بیهوده است . پیامبر اکرم در اوایل کارش در کعبه مشاهده کرد که مردان لخت دور کعبه می گردند وزنان کل می زنند نیامدند به طورکلی نیامدند آنها را حذف کنند ، آمدند وگفتند : شما به جای لخت بودن پارچه ای به خود ببندید وبه جای کل زدن " لبیک الهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک" بگوئید . در اینجا پیامبر یک کار فرهنگی کردند وحتی جالب اینجاست که در لبیک وکل زدن هردو حرف لام تکرار شده است . ما هم در کار فرهنگی حذف نداریم جایگزینی داریم.
احترام به همدیگر :
از ضعف ها و خلاءها یی که در فرهنگ جامعه کنونی ما کم وبیش حاکم است . احترام نگذاشتن مردم استانها وقومهای مختلف کشور نسبت به یکدیگر است که باز این برمی گردد به سطح پائین فرهنگ که یکی دیگر از تهاجم هایی داخلی است . اینگونه عدم احترام به همدیگر ، ارتباط را کم رنگتر می کند و مشکل های زیادی را در ارائه فرهنگ به همدیگر به همراه دارد وقتی ارتباط بین فرهنگهای استانهای داخل کشور کم رنگتر شود بدیهی است که درمقابل فرهنگ بیگانه ضربه پذیرتر خواهیم شد .
ایجابی یا سلبی :
مشکل دیگر عدم اهمیت دادن به روشهای ایجابی در مقابل روشهای سلبی است . مثلاً گاهی شاهد نوشته هایی از قبیل مرگ بر بی حجاب در دیوارها وکنار خیابانها هستیم که توسط بعضی ها نوشته می شوند .چه کسی گفته یا فتوا داده که سزای بی حجابی مرگ است . تازه اگر مرگ هم باشد این محکومیت بر عهده من نوعی نیست بلکه به عهده حاکم شرع است . عمل این گروه از جامعه فی نفسه خوب است و منظور بدی ندارند . افراد خوب و مخلصی هم شاید باشند ولی کار به ظاهر درست آنها باعث مشکلاتی در جامعه می شود .کار فرهنگی مقطعی نیست که با یک شعار بشود پیش برد بلکه نیاز به گذشت زمان و ابزارهای مختلف دارد برخوردهای خصمانه واینجوری با بدحجابی باعث گرایش بیشتر آنان به طرف بدحجابی وجری تر شدن آنها خواهد شد . کار فرهنگی کاری ساده نیست که همه بتوانند آن را انجام دهند درکار فرهنگی باید سیستمی عمل وهمه عناصر را به صورت یک مجمو عه دید ودر حال یک عنصر باید عناصر دیگر را هم در نظر گرفت و به جای جمله اخیر بهتر نبود نوشته می شد :(درود بر با حجاب )
بیت المال
تهاجم فرهنگی ابعاد گسترده ای دارد : شخصی که از وسایل نقلیه سازمانی به صورت اختصاصی وخارج از وقت اداری استفاده می کند این هم یک نوع تهاجم است . تهاجم به فرهنگ اسلامی تهاجم به فرهنگی که در آن سوء استفاده از بیت المال گناه محسوب می شود فرهنگی که پرچمدار آن حضرت علی علیه السلام سهم بیشتر از بیت المال به برادرش عقیل نمی دهد . شخصی که از مغازه مدادی بر می دارد او را دزد می نامیم ولی اگر شخصی از سازمانی ، ارگانی یا اداره ای یک بسته کاغذ بردارد یا از دستگاههای آنجا استفاده غیر اداری کند فکر نمی کنیم که او دزد باشد . درحالی که شدت سرقت او بیشتر از آن یکی است . آن یکی از یک فردی دزدی کرده و این یکی از دهها میلیون نفر ، کدامیک جرمش سنگین تر است ؟ شخصی که در جلسه امتحان به ورقه دوستش نگاه می کند آنهم دزدی است . دزدی از تلاش واطلاعات رفیقش واینها همه هجوم است به فرهنگ اسلامی .
تهاجمات داخلی بیشتراز آن است که بتوان آن را در یک تحقیق ساده وکوچک جا داد پس تا اینجا بسنده می کنیم14 .

راهها وروشهای مقابله با تهاجم فرهنگی
در این زمینه نخستین کاری که باید انجام شود شناسایی ویژگیهای فرهنگی وشرایط حاکم بر یک جامعه است و پس از این امراست که باید به مقابله با هجوم فرهنگی به تناسب این ویژگیها پرداخت . در بسیاری از موارد ، ویژگیهای فرهنگی ملتهای مختلف با یکدیگر متفاوتند و به دلیل همین تفاوت واختلاف در معیارهای فرهنگی ملتها که در مبارزه با تهاجم فرهنگی نباید راهها وشیوه های یکسانی را برگزید چه بسا راهها و طرقی که دریک جامعه مفید واقع می شود ولی همان راه حلها در جامعه ای با معیارهای فرهنگی متضاد ، نتیجه ای معکوس می دهد .
شیوه های مقابله با تهاجم فرهنگی :

شیوه های مقابله با تهاجم فرهنگی

1ـ روش ایجاد بینش
یک سوال ؛ مثبت نگری و منفی نگری از چه عواملی نشات می گیرد ؟
در پاسخ می توان به بینش خاص هر فرد اشاره نمود . آنچه که روحاً انسان را به مو ضعگیری فعال ومثبت در قبال حوادث می کشاند و یا به اتخاذ موضع منفی و منفعل دعوت می کند . نوع بینش حاکم بر فرد و تفکر است.
روش ایجاد بینش در قبال تهاجم فرهنگی به دوعامل متکی است :
الف) غرب شناسی
ب) غرب ستیزی (نفی غرب باوری )

الف) غرب شناسی :
غرب شناسی به مفهوم شناخت ماهیت عملکرد وشیوه های تبلیغاتی غرب می باشد . بآگاهی از خصلتهای حاکم بر تفکر غرب و جهتگیری آن در مقابل ملل جهان سوم و دنیای اسلام ، ماهیت غرب به خوبی مشخص شده و نوع مواجهه ومکانیسم برخورد نیز مشخص می شود بدون شک هر گونه موضعگیری اصولی وصحیح در قبال دشمن ، مشروط و منوط به شناخت دقیق وکامل است وگرنه به برخوردهای اتفاقی وکوردست منجر خواهد شد .
جریان امور تربیتی با تبیین حرکتها و خیزشهای اسلامی در قرن اخیر و در قبال سیاستهای توسعه طلبانه وتجاوزگرانه غرب بینش تاریخی و اجتماعی دقیق در دانش آموزان ایجاد می کنند ودر این زمینه از حادثه تاریخی کم نظیر که به امر میرزا رضای شیرازی یا فتوای تحریم تنباکو به وجود آمد تا پدیده بزرگ قرن یعنی انقلاب اسلامی ایران به بررسی وتحلیل می پردازند وبا آنان به گفتگو می نشیند و ماهیت تمامی تو طئه های غرب علیه اسلام ومسلمانان را برای دانش آموزان افشاء می نمایند تا آنها با سیر تحولات رویارویی اسلام و غرب به خوبی آشنا شوند . چنین شناختی از غرب و حالت سلطه طلبی آن ، قدرت پوشالی وکاذبی را که غرب به خود گرفته است کنار می زند وچهره واقعی آن را می نمایاند .
ب) غرب ستیزی :
غرب ستیزی متوقف بر غرب شناسی وآگاهی از ماهیت غرب است .اگر نوجوانان در این خصوص نیک بیندیشند وپرده از چهره فریبنده غرب برگیرند وتمدن ازدرون تهی و متزلزل آن را به درستی بشناسد دیگر دلبسته آن نخواهند شد . نسل جوان تا زمانی از غرب آسیب پذیر است که در خود اعتماد به نفس کافی برای مقابله با مظاهر غرب را نیافته است . در این صورت با کمترین ضربه فرو می ریزد و از پا درمی آید .در مقابل نسل بسیجی و مومن و متعهد به اسلام نه تنها ضربه پذیر نیست بلکه به هر آنچه جلوه ای از تمدن منحط وضد انسانی غرب دارد یورش وحمله می برد . برای آسیب ناپذیری در برابر غرب باید اعتماد به نفس جوانان و نوجوانان را به آنها بازگرداند . آن گونه که هیچ مانعی در سر راه خود برای پیشرفت علمی و تکنولوژی احساس ننماید و به خدا در رسیدن به هدف ایمان داشته باشند و توانائیهای خود را در این راه یاوری عمیق پیدا کنند .
2ـ بازیابی هویت
هویت جویی از اساس و مهمترین شیوه های برخورد با این پدیده است نوجوانانی که از معرفت به هویت خویش برخوردارند نفوذ ناپذیرند وقدرت لازم را برای تحلیل وتفسیر وضعیت رویدادهای فرهنگی دارا می باشد . در حقیقت آن که خودی خود را از دست داده ، کسی است که هویت فرهنگی وجایگاه واقعی ارزشهای وجودی اش را از دست داده است چنین کسی اصالت خویش را در پرتو جاذبه های دروغین ارزشهای بیگانه بیرنگ کرده است . امام خمینی(ره) در این مورد فرموده اند که :
یکی از آثار بازیابی هویت خویش ، آزاد شدن نیروهای روانی و فیزیکی خود است که نیروی خلاقه عظیمی را فراهم می آورد . آنگاه چنین فردی به تعبیر آن بزرگوار قدرت همه کاری را خواهدداشت15 .
تقابل فرهنگ :
" میان آن دو دریا (دریای شیرین وشور ) فاصله ای قرار داده تا به یکدیگر تجاوز نکنند ."
اهل نارو خلــد بیـن همه کـان در میانشــان بـرزخ لایبغیـــان
اهـل نـار و اهـل نــور آمیخته دور میانشان کوه قاف انگیخته
اهل نور و نار با هم در میــان دور میانشان بحر ژرفی بیـکران
همچو درکان خاک و زر کرد اختلاط دور میانشان صـد بیابان و رباط
هم چنـان که عقد در در وشبه مختلط چون میهمان یک شـبه
صالح و طالح به صـورت مشتبه دیده بگشا بو که گردی منتـبه
بحر را نیمیش شیرین چون شکر طعم شیرین ، رنگ روشن چون قمر
نیم دیگر تلخ هم چون زهر مار طعـم تلخ ورنگ مظلم قیـروار
هردو برهم می نند از تحت و اوج بر مثــال آب دریا موج مـوج
درتفسیرآیه مذکور آورده اند که خدای تعالی دو دریای شیرین وگوارا و شور و تلخ را مخلوط کرد در عین اینکه تلافی آن دو دائمی است به وسیله حاجزی که بین آن دو قرار داده نمی گذارد که یکدیگر را در خود مستهلک کنند واین صفت گوارایی آن را از بین ببرد و آن صفت شوری این را ودر نتیجه نظام زندگی جانداران وبقای آن را نمی توانند تهدید کنند16 .
3ـ احیای ارزشها
تهاجم فرهنگی به گونه خاصی به ارزشها یورش برده و آنها را زیر نفوذ خود قرار می دهد . سنگین ترین حملاتی که از ناحیه بیگانگان متوجه فرهنگ یک جامعه می شود و ارزشهای آن فرهنگ را زیر ضربات خود قرار می دهد به عنوان مثال زمانی که دشمنان در صدد تخریب فرهنگ اسلامی بر می آیند ، ابتدا ایمان نسل جوان را به این گونه ارزشها که جوشیده از عمق اعتقادات وباورهای اسلامی است متزلزل می کنند و سپس او را در برابر جذبه های خیره کننده فرهنگ خود به یکباره دچار انفعال می نمایند و نسلی که در صدد است تا خود را از انفعال سیاسی و اخلاقی به موضعگیری صحیح بکشاند غالباً مقهور همان ارزشهای بیگانه شده و آنها را بر ارزشهای اصیل اسلامی رجحان می بخشد و نه تنها موضعگیری درستی اتخاذ نمی نمایند بلکه بصورت موجودی مسخ شده جلوه می کند که حرفی برای گفتن و ارزشی برای دفاع کردن و موضعی برای اتخاذ کردن ندارد و این دقیقاً همان مرحله ای است که بیگانگان در صدد تحقق آنند : به این مفهوم که نسل رشید و آگاه مسلمان را از درون تهی ساخته و در محراب ارزشهای دروغین قربانی کنند و به مسلخ ارزشهای خودی بکشانند . احیای ارزشها ی اسلامی گام عملی مهم دیگری است که در این راه باید برداشته شود و این فرضیه را اندیشمندان ودل آگاهانی باید به جا آورند که از یک سو در شناخت نوجوانان کارآمد باشند و از سوی دیگر ارزشهای اسلامی را در عمق جان خویش باور داشته باشند . در هر مبارزه ، حریفان برای زدن ضربه به یکدیگر ، نیاز به جای محکمی دارند تا با تکیه بر آن بتوانند ضمن حفظ تعادل خویش موفق به وارد آوردن ضربه بشوند . نسل جوان ما که در برخورد با فرهنگ بیگانه به مصادف آمده است . زمانی می تواند ضربهکاری بر دشمن وارد آورد که جای پایی هم چون ارزشهای دینی و معنوی بجوید و آن را نقطه برای خویش قرار دهد و علاوه بر حفظ تعادل خویش ، بر حریف فائق آید .
راههای مقابله با تهاجم فرهنگی دو بعد دارد : بعد داخلی ـ بعد خارجی
ـ در بعد خارجی :
برای مقابله با توطئه های دشمن در بعد خارجی ، تلاش وبرنامه ، تلاش وبرنامه ریزی دقیق و فعال نهادهای فرهنگی ، تبلیغی از جمله وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی وسازمان تبلیغات اسلامی با همکاری وزارت امورخارجه از طریق نمایندگی های فرهنگی ، جمهوری اسلامی دردیگر کشورها وتربیت و اعزام مبلغین برجسته وکار آمد ، توسعه و تقویت برنامه های برون مرزی صدا وسیما ، تهیه وپخش فیلمها و برنامه های مناسب ، دیپلماسی فعال و مبتنی بر عزت و حکمت و مصلحت و ارتباط هر چند بیشتر با ملل محروم بویژه مسلمانان و حمایت از جشنهای انقلابی ، اسلامی ، وآزادیخواهانه ، حضور فعال در مجامع سیاسی ، فرهنگی و بین المللی ، دعوت از علما ء ، دانشمندان و اندیشمندان حق طلب و بی غرض ، توجه و نشر کتب و اندیشه های بنیانگذار جمهوری اسلامی واقداماتی از این قبیل برای خنثی نمودن تبلیغات سوء دشمن و معرفی چهره حقیقی اسلام ناب محمدی (ص) و انقلاب اسلامی به انسانهای حق طلب دنیا امری ضروری و حیاتی است .
ـ در بعد داخلی :
توطئه های خارجی دشمن بدون زمینه داخلی چندان موثر و کارساز نخواهد بود . از این روی تلاش واهتمام کافی برای از بین بردن عوامل و زمینه های داخلی ابتذال فرهنگی از طریق مختلف ضروری می نماید . واین مهم تنها بردوش یک یا چند نهاد و سازمان نیست بلکه برای دفع و مقابله با این تهاجم بسیج تمامی نیروها و امکانات مردمی و نهاد های فرهنگی ، نهادهای اقتصادی ، سازمانهای اداری ومراجع قضایی و انتظامی و … لازم وضروری است .
برای مقابله با توطئه های سیاسی دشمن بایستی مردم را نسبت به کینه توزیها ودسیسه های رنگارنگ دشمن آگاه کرد وشیوه ها و ترفندهای متنوع آنان برای ضدیت با اسلام و انقلاب اسلامی وراههای مقابله با این ترفندها را به انها آموزش داده و بحرانهای فرهنگی دنیای غرب ونتایج و آثار مرگبار این فرهنگ را به آنان تذکر داد .
ـ در زمینه فرهنگی
اولاً : در امر برنامه ریزی امور فرهنگی دقت ، حساسیت ودور اندیشی و آینده نگری بیشتری به خرج داد .
ثانیاً : در بعد سیاستگذاری از پراکنده کاری وناهماهنگی پرهیز کرده و انسجام و همسویی و هماهنگی در کلیه برنامه های فرهنگی ، تبلیغی رعایت شود .
ثالثاً : در بعد سرمایه گذاری نیز به بخش فرهنگی توجه بسیار افزونتری معطوف داشته شود .
رابعاً : اصول وسیاستهای ذیل را سر لوحه کار خویش و در اولویت قرار داده تا از این طریق عرصه را بر عوامل فساد تنگ نمایند .
1ـ نشر وگسترش معارف اصیل اسلامی با اتخاذ شیوه ها واجزای برنامه های بدیع ومتنوع ومتناسب با نیازها اقشار مختلف
2ـ تاکید بر معنویت و اخلاق اسلامی و مبارزه با مصرف گرایی و تجمل پرستی و دنیا طلبی و فرهنگ شاهنشاهی و تقویت روحیه زهد وپارسایی و قناعت
3ـ تکیه بر ارشاد واشاعه روج انتظار و تعبد تلاش در راه تحقق استقلال فرهنگی ومبارزه با التقاط وتحجر و افکار غربی و شرقی .
4ـ آموزش و تربیت نیروهای مومن وکار آمد فرهنگی وتبلیغی
5ـ تلاش در راه تعمیق ارزشهای اسلامی و حراست و پاسداری از این ارزشها و نفی ارزشهای طاغوتی
6ـ توجه به عموم مردم خاصه جوانان ونوجوانان17.

نتیجه گیـــری :
بدلیل اینکه کشور ما ایران کشوری جوان می باشد . جوانانی که از فرهنگ گذشته خود آگاهی کمتری دارند و این نسل جوان همواره بدنبال کشف گذشته و فرهنگ خود و کشورخود می باشد و بدلیل عدم اطلاع رسانی خوب و مفید به جوانان و اطلاع رسانی ناقص ، جوانان دچار سردرگمی می شوند . سردرگم از جهتی که در تشخیص فرهنگ اصیل خود دچار مشکل می شوند و از جهتی کشورهای غربی که به شدت با اسلام و مسلمانان دشمنی دارند و در جهت نابودی اسلام تلاش می کنند از آب گل آلود ماهی می گیرند و در جهت به انحراف کشاندن این جوانان دست به کار می شوند پس برای ایمن سازی جوانان باید تلاش همه جانبه از سوی همه نهادها و سازمانها صورت بگیرد . و جوانان را با فرهنگ اصیل خویش آشنا سازند .

منـابع
1- سوره ابراهیم ، آیات 24 الی 26
2- باقر پور ، محمدرضا ، ، سراب هویت
3- مصباح یزدی ، محمد تقی ، 1376 ، تهاجم فرهنگی
4- میرزائی ، منصور ، 1377 ، شبیخون فرهنگی
5- دکتر نقوی ، علی محمد ، 1361 ، جامعه شناسی غربگرائی
6- نوید ، مهدی ، 1374 ، فرهنگ و مقاومت فرهنگی
0

3
تهاجم فرهنگی صفحه :


تعداد صفحات : حجم فایل:597 کیلوبایت | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود