حجاب و عفاف و تهاجم فرهنگی
حجاب به معنای پوشاندن بدن از نامحرمان، امری فطری است که برای حیات اجتماعی انسان ضرورت دارد. برهنگی و بی حجابی و حتی بدحجابی از جمله تنشهای فرهنگی، اجتماعی است که جوامع را در آستانه فروپاشی قرار داده و نمونه بارز آن را می توان در غرب بی بند و بار کنونی جستجو کرد.
معمولا حجاب را یکی از احکام برجسته اسلامی می دانند که البته در قرآن کریم ربانی نیز به صراحت در سوره احزاب و نور از آن یاد شده است و براین اساس در تمامی تبلیغات و تهاجمات فرهنگی روانی غرب، حجاب را با پوشش اسلامی و حتی چادر برابر می دانند.
با توجه به فطری بودن مقوله حجاب، تمامی ادیان آسمانی، جامعه را به سوی آن فراخوانده و حتی در قومیت ها و ملل گوناگون با ریشه تاریخی کهن نظیر ایران بعنوان یک فرهنگ نهادینه شده است!
در ایران باستان، چادر قبل از حضور دین مبین اسلام بعنوان مقوله ای "ملی" مطرح بوده است تا بدانجا که برخی محققان و اندیشمندان، پوشش اسلامی را نتیجه تعامل فرهنگی بین اعراب و ایرانیان دانسته اند! اما صحیح آن است که مبانی فقهی و احکام اسلامی از آنجا که برپایه فطرت و ارزش های والای بشری بنا نهاده شده است با مهر تایید زدن بر حجاب ایرانی موجب تقویت و اعتلای فرهنگ حجاب که اکنون مترادف با پوشش اسلامی است، شده است.
چادر نیز تنها یکی از مصادیق بارز و نمونه حجاب می باشد. متاسفانه ملاحظه می شود که جامعه غرب با مساوی جلوه دادن حجاب و چادر و با استناد به مواد ابلاغیه حقوق بشر، اصل فلسفه حجاب را زیر سوال می برد. غرب به جهت تضعیف باورها و ارزشهای دینی و ملی ما، حجاب را مانعی برای آزادیهای زنان در امور اجتماعی و اقتصادی و… می داند و با نادیده گرفتن عزت و کرامت بانوان و فطری بودن اصل حجاب به دنبال القاء نظریات خود مبنی بر تبعیض آمیز بودن این حکم اسلامی، ایرانی دارد تا از این رهگذر در راستای تاکتیکهای تهاجم فرهنگی (بی هویت نمودن نسل جوان، تضعیف و تخریب باورهای دینی و ملی، شکست انقلاب اسلامی ایران و…) اندلسی دیگر را بوجود آورد
مقام معظم رهبری در بیانات گهربار خود با اشاره به ایرانی بودن حجاب می فرمایند:
"زنان ما چادر را انتخاب کرده اند. البته ما هیچ وقت نگفتیم که حتماً چادر باشد و غیرچادر نباشد. گفتیم که چادر بهتر از حجاب های دیگر است.زنان ما می خواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند و چادر "لباس ملی" ماست. چادر بیش از آنکه یک حجاب اسلامی باشد، یک حجاب ایرانی است! مال مردم ما و لباس ملی ماست"
همچنین ایشان می فرمایند:" در عرصه فعالیت های اجتماعی اعم از فعالیت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی به معنای خاص، فعالیت علمی، درس خواندن، تلاش کردن در راه خدا و… هیچ تفاوتی از نظر اسلام نیست و اگر کسی عکس این را بگوید منطق اسلام نیست و برخلاف سخن اسلام حرف زده است. البته مرز میان این روابط همان حجاب است.
زیرا با پیوند و تاکید ایرانی اسلامی مقوله حجاب و چادر و از این تهاجم شوم، اهداف سیاسی و فرهنگی خاصی را دشمنان و معاندان نظام پیگیری می کنند. درهمین راستا و با توجه به شرایط سیاسی منطقه ای و بین المللی و نقش انکارآمیز ایران با هویتی اصیل ایرانی، اسلامی استراتژی تهاجم فرهنگی هم شکل می پذیرد.
در کلام روشنفکرانی مانند دکتر علی شریعتی نیز به ریشه تاریخی و فرهنگی حجاب ایرانی اشاره شده است.دکتر علی شریعتی در جواب سوالی که می پرسد:
"پوشش سنتی زن ایرانی چیست؟ می گوید: پوشش سنتی؟! فرهنگ و هنر همه اش را می داند! بهتر از من و شما! چون تاریخ آن فرهنگ و هنر را در خود جای داده است."
این حجاب در دوران سلسله های مختلف پارس ها نیز معمول بوده است
تهاجم فرهنگی دو هدف در ضد هم می تواند داشته باشد، یعنی زمانی تهاجم فرهنگی به علیه یک ملتی به خاطر این است که آنها فرهنگ متعالی ندارند و از نظر فرهنگی و علمی و اجتماعی در انحطاط به سر می برند در چنینی شرایطی اگر یک فرهنگی علیه چنین فرهنگی، قیام کند، چنینی تهاجمی خوب است؛ به عنوان مثال اگر فرهنگی آمد و فرهنگ مصرف گرایانه یک ملت را که به تولید ارزش چندانی نمی دهند را تغییر داد و فرهنگ آنها را به فرهنگ تولیدی تبدیل کرد، چنین تهاجم فرهنگی نه تنها بد نیست بلکه واجب نیز می باشد.
اما در مقابل، تهاجم فرهنگی یک هدفی نیز دارد و آن اینکه باورهای صحیح را از مردم بگیرند و در مقابل باورهای دروغین و ارزشهای غلط را به آنها تلقین دهند، که چنین تهاجمی بد می باشد و باید در مقابلش ایستاد، امروزه یکی از اهداف تهاجمات فرهنگی، تامین منافع اقتصادی کشور حمله کننده می باشد بویژه در ملتهایی که مادیگرا بوده و چیزی غیر از مادیات را قبول ندارند، این دسته از افراد، از فرهنگ به عنوان ابزاری برای رسیدن به هدفهای اقتصادی خود بهره می برند، چرا که برای چنین افرادی ارضای شهوات و مال اندوزی و ثروت، فقط مطرح بوده و چنین دیگری مطرح نیست و چون به این نتیجه رسیده اند که با اسلحه فرهنگ به دلخواه خود می رسند بر این اساس، از تهاجم فرهنگی استفاده می کنند. یعنی برای چنین افرادی مطرح نیست که کشور مورد حمله شونده آیا دارای فرهنگ صحیح است یا غلط و اصلا در فکر اصلاح آن فرهنگ نمی باشند بلکه به عنوان وسیله ای استفاده می کنند تا جائیکه اگر دیدند این ابزار قدیمی شده، آنرا رها کرده و دست به دامان ابزارهای دیگری می شوند..
تهاجم فرهنگی و تاثیر آن بر حجاب بانوان
از روزی که اولین انسان قدم در صحنه گیتی نهاده، دو گروه در برابر هم صف آرایی کرده و به مبارزه علیه یکدیگر برخاسته اند و این جدال و ستیز همچنان هم ادامه دارد تا قیام قیامت. چه در قرآن کریم از قول شیطان آمده: قال رب فانظرنی الی یوم یبعثون.(1)
گفت: پروردگارا پس مرا تا روز قیامت که خلق، مبعوث می شوند مهلت و طول عمر عطا کن، پس با این حساب شیطان تا آخرین روز عمر دنیا هست و تا شیطان هست طرفداران او یعنی تمامی علاقه مندان به ظلم و ظلمت و تباهی و فساد هستند و تا باطل و فساد هست مبارزه نیز هست.
و این بار تهاجم، تهاجم فرهنگی علیه مقدس ترین حکم خدا یعنی حجاب بانوان است و ما انشاءالله در این مقاله ابتدا می خواهیم چگونگی ظهور این تهاجم و عوامل بروز آن را در جوامع اسلامی مطرح کنیم و سپس راه های مبارزه و جلوگیری از آن را ذکر نموده و به شرح هر کدام از عوامل بروز این تهاجم بپردازیم تا به حول و قوه الهی از یکسو به طور جدی با سمپات های شیطانی مبارزه کنیم و از طرف دیگر ضمن توجه دادن زنان جامعه اسلامی به هویت و اصالت صنفی خود آنان را به پاسداری از ارزش های خدادادی خود واقف نموده و در مجموع با عنایت خداوند متعال هیمنه کفر و استکبار جهانی را در این شبیخون فرهنگی در هم شکنیم. وقتی که قرآن کریم ما مسلمانان را نوید پیروزی داده و در صورت داشتن ایمان، ما را از تمام مردم عالم ممتازتر می داند دیگر چه جای اضطراب و وحشتی در برابر دشمنان اسلام؟
ولا تبنوا ولا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین(2) شما مسلمانان هرگز در کار دین سستی نکنید و در امور دنیا اندوهناک نباشید. شما پیروز و بلندمرتبه ترین مردم دنیا هستید اگر در ایمان خود استوار باشید. عوامل بروز این تهاجم فرهنگی ممکن است بیش از اینها باشد که می خواهیم عنوان کنیم ولی ما به مشهورترین این عوامل اشاره می کنیم؛
1- بی حجابی را رهایی از اسارت و حجاب را یک نوع بردگی و اسیری معرفی کردند.
2- رواج تجمل پرستی و تبرج و خودآرایی با سرازیر کردن کالاهای آرایشی در کشورهای اسلامی.
3-با تبلیغات سوء خود به تحقیر و توهین شخصیت زن پرداختند.
4-به منظور جلب درآمدهای کلان اقتصادی زنان را استثمار کردند.
5- از گفتار برخی از بزرگان دین و علم و بعضی از مشاهیر جهان که در موارد استثنایی در مورد زنان مطالبی مطرح نموده بودند، سوءاستفاده نموده و آن کلمات را سند تحقیر و توهین به شخصیت زن قرار داده و حرمت او را در هم کوبیدند و عواملی دیگر که دست به دست هم داده و زن را که مقدس ترین وظایف انسانی یعنی تربیت اولاد به عهده او قرار داشته و دارد ناگزیر او را به خودآرایی و تبرج واداشته و حجاب و عفاف را که مایه اصلی شرف و مجد او بود، موذیانه از او گرفتند و برسر او آوردند آنچه را که نمی باید می آوردند و اینک به بیان هر کدام می پردازیم؛
می گویند که قرنها زنان در زندان حجاب بسر برده و اکنون نوبت آزادی و نجات آنهاست و حجاب یک نوع بردگی و اسارت است. گفتند و نوشتند و تبلیغ کردند و تا آنجا پیش رفتند که ابتدا زنان کشورهای غیراسلامی را با نیمه عریانی و بی حجاب وارد خیابان های کشورهای اسلامی نمودند والگو دادند تا بالاخره موفق شدند زن را از حجابش بیرون آورند و آزادش کنند! اما چه آزادی که به دنبال آن ناجوانمردانه روابط غلط و نامشروع بین مرد و زن را به وجود آوردند و در یک کلام زن را با آن مقام والا که حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه درباره او فرمود که "از دامن زن، مرد به معراج می رود" وسیله بهره برداری غیراصولی مرد قرار دادند ودیگر هیچ و دیدیم که چه بلای خانمانسوزی به نام آزادی زن به سر زن آوردند و چگونه حرمت او را شکستند. آنها با این شبیخون فرهنگی زن را آزاد نکردند بلکه او را نابود کردند و از صحنه حجاب وعفاف که آن را وامدار اسلام بود خارج نمودند.
و اینک ببینیم آیا زن در اسلام چه جایگاهی دارد، آیا اسیر است یا آزاد؟
اسلام هرگز به بهانه حفظ حجاب، زن را محکوم به خانه نشینی و انزوا نمی کند ولی باید بداند که فرقش با مرد این است که چون سمت زن و نقش او غیر از نقش مرد است پس نمی تواند مثل مرد آزاد باشد، با هرکه بخندد و با هر کس بنشیند و هر جور که دلش می خواهد عمل کند که اگر چنین کند دیگر نمی تواند هرگز نقش خود را که نقش مادری و مربی جامعه است، درست ایفا کند.
از حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نقل شده که فرمود: سه صفت است که در مرد زشت ترین و در زن بهترین صفت است. الزهو و الجبن و البخل.(3) سپس فرمود: چون زن متکبره باشد جز برای شوهرش سر تسلیم فرود نمی آورد و چون بترسد پاس ناموس خویش نگه می دارد (زیرا جامعه همان طور که افرا خوب دارد شیاد و حیله گر هم دارد…) و هرگاه زن بخیل باشد در حفظ مال شوهر می کوشد و نه تنها بی اجازه همسرش مالش را نمی بخشد بلکه از یک لبخند خود برای غیر شوهر دریغ می کند شما انصاف بدهید آیا این دستورات سازنده زن را اسیر کردن و برده ساختن است یا از قید هوی و هوس آزاد کردن؟
اسلام در عین اینکه به زنان اجازه شرکت در اجتماعات و رفتن به بیرون از خانه و مراکز دینی را می دهد ولی سفارش می کند که به صورت مختلط نباشد. محل رفت و آمد زنان باید از محل تردد مردان جدا باشد که به حمدالله در ایران اسلامی و در برخی از کشورهای اسلامی این مسئله کاملا مراعات می شود هرچند که هنوز به دلایل مشکلات اقتصادی و سایر کمبودها مثل کمبود دبیران و مدرسین در دبیرستانها و دانشگاهها نتوانسته ایم کلاسهای خواهران دانشجو را از برادران جدا کنیم یا در دبیرستان های دخترانه دبیر مرد تدریس نکند و برای خواهران دانشجو و دانش آموز فقط زنان مدرس به تدریس اشتغال داشته باشند و البته ناامید نیستیم. انشاءالله به این آرزوی دینی علمی ما جامه عمل پوشانده می شود.
می گویند پیغمبر اعظم(ص) روزی اشاره به یکی از درهای مسجد کرده و فرمود: "لوترکنا هذا الباب للنساء"(4) خوب است این در را به بانوان اختصاص بدهیم و نیز دستور فرمود: شب هنگام که نماز تمام می شود، اول زنها بیرون بروند و بعد مردها و آن حضرت دوست نمی داشت که زن و مرد در حال اختلاط از مسجد خارج شوند زیرا فتنه ها از همین اختلاط برمی خیزد.
رسول خدا(ص) برای اینکه برخورد و اصطکاکی رخ ندهد دستور می داد مردان از وسط و زنان از کنار کوچه و خیابان عبور کنند.(5) شما انصاف بدهید آیا این دستورات اخلاقی ضد آزادی زن است یا او را بیشتر بها و شخصیت می دهد؟ دشمنان حجاب از یکسو با سرازیر کردن کالاهای آرایشی در کشورهای اسلامی زنان را به برهنگی و بی حجابی تشویق نموده و از سوی دیگر برای کسب درآمدهای اقتصادی جهت تبلیغات کالاهای تجارتی خود زنان معصوم را به بازارها کشاندند تا هم کاملا زن را به بیرون از خانه عادت دهند و هم گناه بی حجابی را همگانی نموده و همه جا را یک رنگ و طبق خواسته شهوت پرستان درآورند. در این میان، زن به راستی که گول زیبایی های خود را خورد و خود را به ثمن بخس عرضه چشم های چشم چرانان و مفسدان قرار داد تا به جایی که دست به دست، همچون توپ فوتبال از این تجارتخانه به آن موسسه اقتصادی و از آن بازار به این بازار کشاندند و به تدریج او را از هویت صنفی خود خارج کردند.
زنی که به قول حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام باید گل باشد نه قهرمان! چنانچه فرمود:….
فان المراه ریحانه و لیست بقهرمانه.(6) دیدیم که زن بی گناه جامعه ما را به قهرمان بازی وادار کردند و متاسفانه خواسته یا ناخواسته کارش به جایی رسید که بهای واقعی خود را از دست داد. ای دو صد لعنت بر این شبیخون که طی دو قرن یعنی از تاریخ رنسانس و تجدید حیات بشری در غرب تاکنون در سراسر جهان چه مصیبت های رقت باری بر سر زنان وارد آوردند تا به حدی که زن را هم ردیف اشیا و لوازم زندگی بلکه پست تر گردانیدند.
و اما عوامل تحقیر شخصیت زن فراوان است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم؛ زن بی گناه از سوی شخصیت های علمی دنیای غرب و برخی از شعرای معروف کشور خود ما نیز به بدترین القاب ملقب گردید که هر کدام همچون پتکی بر شخصیت زن کوبیده شد البته با پوزش خواهی از شخصیت والای مادران پاکدامن و زنان متعهده جهان اسلام ناگزیرم برای روشن شدن مطلب به بعضی از گفته ها و نوشته های آنان که در تحقیر بانوان مطرح شده اشاره کنم تا روشن شود در حقیقت این بی حجابی می تواند یکی از بازتاب های انتقام جویانه زنان علیه آن تحقیرها باشد.
نوشته اند: سقراط سلوک با زن را نوعی زجر و ریاضت سخت می شمارد که برای تقویت اراده و مالکیت بر نفس، چشیدن این زهر و کشیدن این زجر سودمند می باشد.(7) و باز در همان سند از نیچه نقل می کند که او گفته است: (هر وقت به سوی زن می روی با تازیانه برو) و نیز در همان سند آورده که: در میان اقوام باستانی چون یونان، روم، هند و ایران و بعضی از ادیان تحریف شده ای چون یهودیت و مسیحیت نیز اندیشه های واهی و عقاید سخیفی وجود داشت نظیر این مقوله ها: زن موجودی است ناپاک و زاده شیطان، چون زن از دنده چپ آدم خلق شده بدین جهت گوهر و سرشت او با مرد فرق دارد، زن موجودی است ناقص الخلقه و یا وجودی است طفیلی و موجب گمراهی مرد و سبب وسوسه و شر و گناه و…
خوشبختانه با ظهور آئین حنیف اسلام به تاریخ بردگی واسارت زن پایان داده می شود و نزول آیاتی چون این آیه کریمه:
ای مردم بپرهیزید از خشم و عذاب خداوندی که شما را بیافرید از یک تن و بیافرید از آن یک تن جفت وی را واز آن دو تن بپراکند در جهان، مردان و زنان فراوان را…
و نزول این آیه کریمه: او خداوندی است که شما را از یک تن بیافرید و قرار داد از آن یک تن جفت او را تا با او آرام گیرد. در حقیقت زن را قرآن کریم مایه آرامش معرفی می کند) و آیات دیگری از قرآن کریم نشان می دهد که زن همتای مرد و آرامش بخش روح مرد و کفو و همسر اوست و نه این است که ملعبه دست ناپاکان و استعمارگران باشد و نه آن است که در افسانه ها و اساطیر علیه او گفته شده است بلکه حق این است که اسلام ناب محمدی(ص) در معرفی شخصیت زن بیان کرده و حق این است که شخص پیامبر اعظم(ص) و ائمه معصومین علیهم السلام در مورد زنان فرموده اند که در پایان مقاله انشاءالله به بعضی از آنها اشاره می شود.
پیامدهای ناگوار بی حجابی
کیست که در این عصر و دوره نداند پیامدهای بی حجابی را؟ آیا نمی بینید نتیجه اختلاط و امتزاج مردان و زنان آزاد! را در اروپا و غرب که چه بلای خانمانسوزی را دامن زده اند؟ مشکل بیماری ایدز که یکی از خطرناک ترین بیماری های قرن که از آن به طاعون قرن در همان غرب یاد شده مگر نتیجه همین آزادی! نیست؟ و بدتر از آن بیماری های روانی و عصبی جوانان و گرفتاری آنان را در دام های سادیسم و مازوخیسم و امثال آنها که پیامد همین بی حجابی و آزادی وتماس های رویاروی و نامشروع دو جنس مخالف است می توان نام برد. افزایش میزان فحشا و منکران و تولد فرزندان نامشروع و هزاران مفاسد اخلاقی دیگر که امروز جهان غرب و اروپا گرفتار این مصیبت بزرگ شده، مصیبتی که خودش آن را به وجود آورده و اکنون گریبانگیرش شده و کم کم جهان بشریت را تهدید می کند همه و همه مولود همین آزادی بی قید و شرط زنان است که با ملاحظه سطحی آماری که هر روز راجع به مسئله فحشا، منکرات، طلاق و گسیختگی شیرازه خانواده ها در جهان منتشر می شود باید بهترین دلیل بر منفور بودن این تمدن لعنتی غربی دانست که بزرگترین ظلم را در حق زنان مرتکب شده اند و متاسفانه زن را که می باید خانه و کاشانه با وجود او گرمی می گرفت و منبع عواطف انسانی و چشمه جوشان محبت مادرانه می بود از هنر اصلیش که پرورش اولاد و تربیت افراد جامعه بود دور ساخته و او را بی چادر و معجر وارد کوچه و خیابان و بازار و سایر اماکن گناه کردند. اینک شما قضاوت کنید آیا آنها در حق زن خدمت کردند یا اسلام که یگانه مدافع حریم شخصیت اوست؟
تهاجم فرهنگی و اهداف شوم استعمار در امر حجاب
ببینید استعمار چگونه و با چه شگردهای شیطانی زنان مسلمان جوامع اسلامی ما را می فریبد و آنها را از حجاب وعفاف خلع سلاح می کند؟
ابتدا با فرضیه های به ظاهر علمی نظیر فرضیه های فاسد فروید به جنگ با مذهب و اصول اعتقادی امت اسلامی ما می آید و فرهنگ لذت و شهوت رانی بی قید و شرط را به جوانان پیشنهاد می کند، مذهب را در جهت منابع استعماری خود تفسیر می کند چنانچه از همفر جاسوس انگلیسی نقل شده که می گوید:
"باید ثابت کنیم که حجاب زن از دوران بنی عباس متداول گشته و مطلقا سنت اسلام نیست. مردم همسران پیامبران را بدون حجاب دیده اند…) و پس از آنکه حجاب با تبلیغات وسیعی از میان رفت وظیفه ماموران ما (یعنی ماموران انگلیسی) آن است که جوانان را به عشقبازی و روابط جنسی با زنان غیرمسلمان سوق دهند وزنان غیرمسلمان کاملا بدون حجاب در خیابانها ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آنان تقلید کنند."
ملاحظه کنید که استعمار انگلیس با چه بی حیایی رسما از اسلام سخن می گوید و زنان پیامبر را چگونه بی حجاب معرفی می کند و علیه اسلام و احکام قرآن و ضروریات دین چگونه نظر می دهد. لعنت بر این بی حیایی و شرم و وای بر آنان که با تقلید کورکورانه خود از غرب لامذهب و ایادی استعمار و هر مکتب مادی و الحادی با دست خود بنای شرف دینی و اخلاقی خود را ویران نموده و به بلای بزرگ بی حجابی و بی عفتی گرفتار شده اند.
یکی دیگر از شگردهای استعمار القای طرح های عوام پسندانه است که به قول یکی از نویسندگان می نویسد: "می گویند دلت باید پاک باشد، حجاب یک امر ظاهری است" در حالی که اعمال خلاف شرع برای دل، طهارتی باقی نمی گذارد با توجه به اینکه بی حجابی یکی از منکرات صریح قرآن کریم است. از جمله از عواملی که از اهداف شوم استعمار در تهاجم فرهنگی شمرده شده و در حجاب زدایی بانوان مسلمان موثر است، ترویج مدگرایی به صورت مستقیم است، چاپ ژورنالها، مجلات، روزنامه های مختلف، برنامه های صوتی و تصویری، طراحی و تولید لباسها، کفش های تحریک آمیز و قالب کردن فسادهای اخلاقی به جای علم ودانش وامثال اینها را می توان نام برد که با همه این ابزار به جنگ با اخلاق در فضیلت مردم مسلمان به ویژه قشر جوان و بالاخص بانوان جوان برخاسته تا آنان را یکجا اسیر هوی و هوس های شهوانی گردانیده و به تدریج دیدیم که روسری ها جای مقنعه ها و پوشش های اصلی بانوان با چادر که در ایران اسلامی به قول مقام معظم رهبری از بهترین پوشش های اصیل زنان مسلمان این کشور شناخته شده، کنار رفته و به جایش ابتدا مانتوهای مناسب و گشاد و سپس جای خود را به مانتوهای تنگ و مدلی و منتظر باشیم که کم کم جوراب جای شلوارهای بانوان و جورابها هم به تدریج نازک و نازک تر خواهد شد واگر مسئولین نظام جمهوری اسلامی فکری نکنند و چاره ای نیندیشند و کسی اعتراض نکند و نویسندگان ننویسند و گویندگان نگویند و دانشمندان و آگاهان جامعه سکوت نمایند مصیبت گذشته در جامعه کنونی بدون شک تکرار خواهد شد و سپس دعای کسی برای تغییر وضع موجود مستجاب نشود.
هشدار به بانوان و راه علاج
کدام هشدار بهتر از آیات قرآن کریم است؟ امید است که زنان مسلمان از زندگانی سراسر افتخار و نورانی حضرت زهراسلام الله علیها در امر حجاب درس گرفته و مفهوم آیات قرآنی را در امر پاسداری از حجاب و عفاف به دقت مورد توجه قرار داده تا با عنایت حضرت حق همان باشند که قرآن می خواهد:
ای زنان پیامبر اگر تقوی پیشه باشید همانند سایر زنان نیستند (یعنی شما چون همسران پیامبر(ص) هستید دارای امتیازات بیشتری می باشید پس در سخن گفتن با مردان بیگانه (نامحرم) خضوع نکنید و نرم و نازک سخن نگویید تا آن کس که دلش بیماری شهوت دارد به طمع افتد، استوار و نیکو حرف بزنید و (جز برای کار واجب) از خانه خارج نشوید و پیوسته در منزل خود بمانید و هیچ گاه مانند دوره جاهلیت نخستین تبرج و خودآرایی ننمایید.
ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مومنین بگو روپوش های خود را برگیرند (مقنعه بر سر بگذارند و از روپوش های مناسب استفاده کنند) که به عفاف شناخته شوند که کسی متعرض آنها نگردد و خدا آمرزنده مهربان است.
به بانوان توصیه می شود که از پوشش های تحریک آمیز و لباس های عطرزده خودداری کنند و برای بیرون از منزل هرگز از هیچ مواد عطرآگین استفاده نکنند واگر استفاده می کنند فقط برای همسران و فرزندان خود یا برای ایستادن در پیشگاه خداوند متعال در حال نماز استفاده کنند و وای بر آن دسته از بانوانی که از عطرها برای رفتن به بیرون از منزل استفاده می کنند به این حدیث توجه کنید:
رسول اکرم(ص) می فرماید:
زنی که خود را برای غیر شوهرش معطر می کند آن عطر در حقیقت آتش است و برای او ننگ محسوب می شود.
و حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام برای مردم مدائن نوشت:
ای اهل عراق به من خبر رسیده که زنانتان در خیابانها با مردان برخورد می کنند (دوششان به دوش مردان می خورد) آیا حیا نمی کنید؟ و اما راه علاج بی حجابی به نظر اینجانب این است که اولا زمینه ازدواج را برای جوانان فراهم نموده و از سختگیری بیجا به خاطر بعضی از مسائل اقتصادی جدا خودداری کنند. ثانیا از تمام وسائل ارتباط جمعی و رسانه های گروهی برای آموزش های اخلاقی کمک گرفته و راه های صحیح زندگی را به خصوص به زنان و دختران جامعه نشان دهند. ثالثا ریاکاری و دروغ طرفداران بی حجابی را برای زنان به طور کامل تفسیر وتبیین کنیم. این گروه معتقدند: زنان اگر پوشیده و با حجاب در برابر مردان ظاهر شوند مردان جامعه نسبت به آنها حریص تر خواهند شد و حس کنجکاوی آنها برای دیدن افراد با حجاب بیشتر تحریک می شود! ولی اگر بی پرده و با روی باز ظاهر شوند مردان نامحرم کم کم از دیدن آنها سیر شده و دیگر تحریک و شهوتی در میان نیست به قول یکی از دانشمندان می نویسد:
این بیگانه پرستان شیاد، خود می دانند که دروغ می گویند غریزه جنسی در برابر صحنه های هیجان انگیز سیری نمی شناسد. اینجا داستان زنبور عسل است و انگور. زنبور تا نیش خود را در انگور فرو نبرد سیر نمی شود یا باید انگور را نبیند یا از طریق استفاده مستقیم سیر شود و در جای دیگر در همان سند می نویسد:
دنیای امروز مسئله زن را و غریزه شهوانی را حل نموده! و با برداشتن قیود و حدود اسلامی از دست و پای زن، هیچ گونه مشکلی در این راه باقی نگذاشته است…
این دغدغه هایی که در میان مسلمانان مشاهده می شود در جوامع غیراسلامی اصلا مطرح نیست و مرد و زن فارغ البال به فکر کار و زندگی خود هستند!
متاسفانه این سخنها گاهی از متظاهرین به اسلام هم شنیده می شود که می گویند: در خارج از کشور کسی به زن اعتنایی ندارد زیرا غریزه های جنسی آنها اشباع شده است و امثال این کلمات که باید گفت شکی نیست هم طرفداران این نظریه و هم عمل کنندگان این رویه عموما از شخصیت خود تهی شده و کورکورانه به تقلید از دشمنان اسلام دست به کارهایی می زنند که در نهایت با دست خود تیشه به ریشه عفاف و انسانیت خود زده و به جای اینکه فساد و باطل را نابود کنند، خود مسخ باطل و فساد می شوند.
در پایان این مقاله همان طور که در آغاز وعده دادیم در دفاع از حریم بانوان احادیثی را بیان کنیم اینکه به برخی از احادیث در این زمینه اشاره می شود. اگر با دیده انصاف بنگریم خواهیم دید که هیچ مکتبی همانند مکتب نورانی اسلام از قشر زن حمایت نکرده است و از آن جهت زنان را در حفظ پاکی و حراست از عفت خود تشویق می کند که می داند اگر زن پاک باشد چون ریشه رشد جوامع انسانی است جامعه به طرف پاکی پیش می رود و اگر خدای ناکرده از جاده عفاف منحرف شود مشکل است که بتواند مربی خوبی برای جامعه باشد چه قرآن کریم می فرماید:
زمین پاک، گیاهش به اذن خدا نیکو برآید و زمین ناپاک بیرون نیاد جز گیاه اندک و کم ثمر.(17) اینجاست که باید اعتراف کنیم اگر در گذشته دختران بی گناه را به جرم دختر بودن زنده به گور می کردند و می کشتند دنیای ماشینی و صنعتی جدید زنان را با تشویق به بی حجابی در مسلخ خودآرایی و گناه بی شخصیت نموده و می کشند و اما روایات در دفاع از شخصیت زنان در اسلام.
رسول خدا(ص) فرمود:
برادرم جبرئیل به من خبر داد و همواره سفارش زنان را می نمود تا آنجا که من گمان کردم برای شوهر جایز نیست که به زنش اف بگوید.
و یا از آن حضرت نقل شده که فرمود: بهترین مردان از امت من (کسانی هستند که) برای زنانشان بهترین باشند و نیکوترین زنان از امت من(کسانی هستند که) برای همسرانشان بهترین باشند.
و نیز از آن حضرت روایت شده که فرمود:
دنیا متاعی بیش نیست و بهترین متاع آن زن پارسا است.
و همچنین در حدیثی دیگر فرمود: جز جوانمردان زنان را گرامی نمی دارند و جز فرومایگان زنان را خوار نمی کنند. لازم به یادآوری است که اسلام در مورد زن و مرد نه طرفدار تساوی است و نه معتقد به تبعیض است بلکه می کوشد تا در جامعه هر یک را در جایگاه طبیعی و قانونی خود قرار دهد. امید است در پرتو تعالیم روح بخش اسلام و سفارشات حیات بخش پیشوایان عالی قدر مکتب توحید و ائمه معصومین علیهم السلام زنان و دختران و مادران جامعه ما راه سعادت و خوشبختی خود را شناخته و با پیروی جدی از الگوی زنان جهان حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها بتوانند به منتهی درجه کمال و مجد و عظمت نایل شوند.
اهداف استکبار از تهاجم فرهنگی به حجاب
1- دگرگون سازی الهی امت مسلمان ایران و جدایی آنها از روح گذشت و تقوا و خلوص به منظور ایجاد زمینه نفوذ بیگانگان و اجانب و استعمارگران در کشور.
2- اسیر کردن ملت (مورد تهاجم) به بنیانهای فرهنگی غرب.
3- ریشه کن کردن فرهنگی ملی.
4- فروریختن ارزشهای معنوی.
5- هدف گیری بنیاد عظیم انقلاب اسلامی با همه امکانات و توانائیهای اقتصادی و سیاسی و تبلیغی.
6- ترویج این باور که سازندگی و توسعه اقتصادی با ارزشهای اصیل معنوی و الهی در تضاد است.
7- محو مظاهر و شعائر انقلاب اسلامی و اشاعه جلوه های فساد و منکرات.
8- القای اینکه خط امام به انحراف کشیده شده است.
9- انتقال ضدارزشهای موردنظر به منظور انهدام فرهنگ ملت.
10- از بین بردن غیرت دینی مردان و زنان مسلمان از طریق اشاعه فرهنگ ابتذال غربی در رسانه های تصویری و شنیداری.
11- ایجاد احساس حقارت نسبت به مسایل دینی و اسلامی.
12- ایجاد اغتشاش در حافظه تاریخی مردم.
13- براندازی نظام خانواده و بی سرپرستی کودکان به عنوان عاملی برای انحراف آنان.
راه های مقابله با اهداف شوم استکبار جهانی
1- رعایت اصول برنامه ریزی فرهنگی، که بایستی دارای ویژگیهای آینده نگری، جامعیت، مصون سازی، تعقل گرایی، هماهنگی بین دستگاه ها و متولیان امور فرهنگی کشور و اولویت پیشگیری بر درمان باشد.
2- شناساندن ابعاد مختلف زندگی حضرت زهرا(س) و الگودهی به دختران و زنان مسلمان.
3- ترویج فرهنگ و ارزشهای معنوی و اسلامی.
4- گسترش فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر.
5- آموزش اصول تربیت به خانواده ها.
6- تقویت بینش دینی و سیاسی، (انسان آگاه و دانا کمتر دچار خودباختگی یا از خودبیگانگی می شود.
7- دقت در برنامه های آموزشی و پرورشی کودکان و نوجوانان.
8- زدودن فقر اقتصادی.
9- احیای روحیه عزت نفس در جوانان و نوجوانان.
10- مبارزه با روحیه تجمل گرایی.
11- هدایت امیال غریزی به راه های مشروع (ازدواج).
12- شناخت و پیشگیری از نفوذ عوامل انحراف و استفاده از ابزارهای کارآمد و امروزین برای مقابله با آنها.
13- ایجاد زمینه، فرصت و حمایت جهت تحقیقات و پژوهش گسترده پیرامون مسایل فرهنگی مبتلا به جامعه توسط دولت و مسئولان.
14- استفاده از توان رسانه های ارتباط جمعی برای آموزش اصولی خانواده ها به عنوان اولین و ابتدایی ترین نهاد پایگاه رشد جوانان فردا.
15- تولید، عرضه و تبلیغ پوشاک مناسب با عنایت به فرهنگ بومی، ملی و مذهبی کشور جهت مقابله با پدیده تهاجم فرهنگی.
تهاجم به فرهنگ عفاف و حجاب، چرا و چگونه؟
میزان پایبندی به حجاب در جوامع مختلف؛ متمایز است ولی در مجموع می توان گفت در هر جامعه ای که میزان تقید به عفت و پاک دامنی بیش تر باشد؛ آن جامعه از آسیب ها و صدمات اجتماعی کم تری برخوردار و ضریب خطاپذیری آن به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
سدید نیوز: هدف ما از برگزاری این میزگرد این است که بدانیم ضرورت وجود حجاب و تببین آن در جامعه چیست و چه فرد یا ارگانی وظیفه این کار را به عهده دارد؟
صافی: یکی از محصولات اندیشه و تفکر اسلامی برخورداری از حجاب و حفظ پوشش مناسب است که در دین مبین اسلام به مراتب به آن تاکید و به عنوان یکی از واجبات عنوان شده است ضمن آن که این مهم از لحاظ عقلی و فطری نیز قابلِ شرح و تفصیل می باشد؛ حجاب بدن از ابتدای آفرینش تا کنون؛ به عنوان یک امر فطری در ذات تمام مردم دنیا و در هر دین و مذهبی وجود داشته است.
میزان پایبندی به حجاب در جوامع مختلف؛ متمایز است ولی در مجموع می توان گفت در هر جامعه ای که میزان تقید به عفت و پاک دامنی بیش تر باشد؛ آن جامعه از آسیب ها و صدمات اجتماعی کم تری برخوردار و ضریب خطاپذیری آن به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
ذکر این نکته ضروری است که تعریف ما از حجاب و عفاف تنها مختص بانوان نیست و این مسئله ای است که تمام اقشار جامعه را دربر می گیرد؛ ولی در جهت تبیین حجاب در اجتماع باید محوریت های مشخصی وجود داشته باشد که این شاخص ها عمدتاً بر اساس نوع پوشش بانوان در نظر گرفته می شود.
چکشیان: همان طور که اشاره شد؛ وجود حجاب و عفاف در جامعه از نظر ذاتی، شرعی، عُرفی، عقلی و قانونی؛ ضرورت دارد و این باعث می شود که اهمیت مقوله حجاب در چارچوب اندیشه ی دینی و برنامه های فرهنگی اسلامی ما بیش از پیش آشکار و هویدا شود.
آن چه در این بین مهم به نظر می رسد این است که ما نباید برای حجاب و عفاف به عنوان یک موضوع فرهنگی؛ نقش ظاهری قائل باشیم به این معنا که فقط نتایج و تبعات آنچه از بی حجابی در جامعه احساس می شود را به عنوان مشکلات پوششی جامعه برنشماریم و با دیدی تیز بین و نکته سنج به دیگر ابعاد و زوایای آن نیز توجه داشته باشیم. متاسفانه اکثر اوقات در مواجهه با معضلات فرهنگی یک سری ظواهر در نظر ما پدیدار می شود و بعضاً همین امر باعث می شود که به دلیل وجود یک نگاه سطحی؛ از توجه به اصل و اساس آن معضل غافل بمانیم.
مقام معظم رهبری از سال 68 تا کنون بحث شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی، تهاجم فرهنگی، قتل عام فرهنگی، جنگ نرم و … را مطرح کردند و می خواستند که پیامی فراتر از این به ما منتقل کند که اگر می بینید رنگ لباس ها عوض شده؛ پوشش های جامعه تغییر پیدا کرده و ارزش ها در حال از بین رفتن است؛ باید عمیق تر و ریشه ای تر به بررسی این آسیب اجتماعی پرداخت و با از بین بردن منبع و عامل اصلی تغییر ذائقه ها و گرایش های نادرست؛ ارزش های اصیل اسلامی را جایگزین ضدارزش ها نمود.
هدف دشمن از تهاجم فرهنگی تهی کردن یک ملت از باورهای دینی و اعتقادی، از بین بردن خط قرمزها و جلوه بخشی به ناهنجاری هاست؛ لذا به اعتقاد بنده مهم ترین موضوعی که در خصوص مسائل فرهنگی و خاصه عفاف و حجاب مطرح می شود؛ این است که ما به ریشه ها بازگردیم و ببینیم که با هویت دینی و خودباوری ملی چه تبعاتی متوجه جامعه خواهد شد؛ مسلماً در وهله ی اول تقلیدِ بدون تفکر از غرب ، در بین مردم و به ویژه جوانان رواج خواهد یافت و وقتی بنیان جامعه از درون تهی شده و الگوهای مبتذل جوامع دیگر را سرلوحه ی رفتارهای خود قرار دهد؛ به مرگ فرهنگی خود نزدیک شده است.
اقبال لاهوری می گوید: "تا خودی در سینه ی ملت بِمُرد، کوه کاهی کرد و باد آن باخود بِبُرد" وقتی ارزش های یک جامعه مورد شک و تردید قرار بگیرد؛ آن وقت به راحتی می تواند معیارها و ملاک های فرهنگی خود را از دست بدهد و به یک مقلدِ تمام عیارِ فرهنگِ مهاجم تبدیل شود.
در مجموع بنده، مقابله با عفاف و حجاب را در فضای جمهوری اسلامی یک حرکت کاملاً سازمان یافته می دانم و معتقدم که القاء و ترویجِ این مطلب؛ یک عقبه ی سیاسی و استکباری دارد و با هدف شکسته شدن الگوی امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی پی ریزی شده است.
مسئله ی ترویج بی بند و باری و حرمت شکنی اخلاقی در جامعه ی ما نباید به یک موضوع سطحی و عادی تبدیل شود؛ اگرچه این حرف به این معنا نیست که همه ی کسانی که احیاناً التزامِ لازم را ندارند؛ حتماً حساب شده این کار را انجام می دهند اما بدون تردید سازمان دهی این مسئله دارای نقشه های پیچیده ای است که توسط استکبارطلبان ترسیم شده است.
بی بند و بارگرایی در فضای کشور ما با تمامِ دنیا متمایز است؛ به این معنا که اباحی گری و ولنگاری در دیگر ملّت ها قطعاً یک پدیده ی مورد خواستِ نظام سلطه است اما در فضای جمهوری اسلامی به طور خاص مورد توجه است چرا که شکستن مرزهای اخلاقی در فضای انقلاب اسلامی؛ هزینه ی بسیار سنگین تری نسبت به سایر کشورهایی که فاقد حاکمیت الهی هستند؛ خواهد داشت.
فلسفی: زمانی که ما با پدیده هایی نظیر بدحجابی و یا بی حجابی مواجه می شویم؛ در وهله ی اول نگران شده و از وقوع آن به شدت رنج می بریم؛ بالتبع همین امر باعث می شود که با بررسی عوامل تاثیرگذار در این زمینه چاره ای برای حل این معضل بیابیم.
مقام معظم رهبری در دیدار با جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم در خصوص وضعیت بدحجابی برخی از افراد جامعه به این نکته اشاره می فرمایند که این قشر (بدحجابان) عموماً بی دین نیستند بلکه نمی دانند حجاب اسلامی چیست؛ لذا باید آن ها را توجیه کرد.
بحث دیگر مربوط به درونِ خانواده ها است. متاسفانه ما در فضای خانواده ها مشکلات زیادی داریم؛ مثلاً پیش می آید که مادری از حجاب کاملاً اسلامی برخوردار است اما دخترِ خانواده اصلی ترین شاخص حجاب را هم رعایت نمی کند. حال باید دید که چرا خانواده نتوانسته فرزند را تحت تاثیر خود قرار دهد؛ چه عاملی در شکل گیری این وضعیت تاثیرگذار بوده است؟ از سوی دیگر ممکن است حساسیت های خانواده در زمینه ی حفظ ارزش های اسلامی تقلیل یافته باشد و فکر می کنند که این بی حجابی هیچ گونه تبعات منفی برای فرد و اجتماع در پی نخواهد داشت.
یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار خصوصاً در جامعه ی دانشگاهی؛ فضای خوابگاه ها است. بسیاری از بچه های معتقد و با ایمان ما بعد از ورود به خوابگاه متحمل مشکلات زیادی می شوند و یا این که تحت تاثیر فضای غیردینی قرار گرفته و در زمره ی کسانی قرار می گیرند که خود مروج بدحجابی می شوند.
چرا ما نسبت به فضای خوابگاه ها بی تفاوت هستیم؟ چه اقدامات سازمان یافته ای تاکنون صورت گرفته است؟ چه نهاد و یا سازمانی به بررسی عوامل زمینه ساز ناهنجاری های فرهنگی در خوابگاه ها پرداخته است؟ تا چه میزان به ضرورت تبیین حفظ حریم حجاب در محیط های دانشگاهی پرداخته شده است؟..
ما باید به بررسی این مسئله بپردازیم که هدف و تمرکز دشمن از تهاجم فرهنگی در حوزه ی عفاف و حجاب بیش تر شامل چه قشری از جامعه است که البته مشخص است مقاطع سنی نوجوانی و جوانی بیش تر از سایر اقشار جامعه در معرض این خطر قرار دارد. در حال حاضر یکی از بزرگ ترین معضلات ما عدم توجه آموزش و پرورش به مسائل مربوط در حوزه ی عفاف و حجاب است به طوری که بنده معتقدم در این زمینه فضای آموزش و پرورش به حال خود رها شده است؛ یعنی الان هیچ کس احساس مسئولیت نمی کند؛ کم پیش می آید که مدیر و یا معلمی این مسئولیت را درک نموده و به نحو احسن آن را انجام دهد. این معضل یادآور ضرورت توجه به فضاهای آموزشی است. در روایات آمده است که: "دو گروه از مردم اند که اگر صالح بودند مردم به صلاح آیند و اگر فاسد بودند مردم به فساد درآیند؛ دانشوران و زمامداران." پس تاثیر رفتار این دو قشر به صورت مستقیم متوجه جامعه ی مورد هدف دشمن است.