تارا فایل

تمایزپذیری و هویت اجتماعی مبتی بر مصرف




موضوع تحقیق:

تمایزپذیری و هویت اجتماعی مبتنی بر مصرف

(مطالعه موردی جوانان شهر تهران)

فهرست مطالب

عنوان:

چکیده
مقدمه
چارچوب نظری
روش‏ شناسی
یافته ‏ها
ترجیحات موسیقایی جوانان
ترجیحات ماهواره ‏ای
نتیجه گیری
منابع

چکیده
برجسته شدن تفاوت‏ها و هویت‏های اجتماعی ناشی از سبک‏های مصرف و تنوع اشکال آنها حتی در بین یک گروه اجتماعی به ویژه در میان جوانان سئوالات زیادی را در خصوص ساخت یافتگی و الگوپذیری آنها مطرح کرده است. این مقاله با استفاده از داده های یک مطالعه میدانی در شهر تهران، الگوی فعالیت‏ های تفریحی و ترجیحات موسیقایی و ماهواره ‏ای جوانان را به عنوان مولفه‏ های هویّت اجتماعی و تمایزپذیری جدید ناشی از سبک‏های مصرف مورد بررسی قرار می دهد و در پی آن است تا ببیند که آیا فعالیت‏ های مربوط به حوزه مصرف در خصوص جوانان تابع الگو یا الگوهای خاصی هستند و از ساخت اجتماعی تبعیت می‏کنند؟ به عبارتی آیا ما شاهد شکل گیری سبک ها یا خرده فرهنگ های جوانان هستیم؟ یا اینکه کنش ها و تمایلات مذکور خصلت فردی دارند؟
این مطالعه نشان می دهد که با توجه به فعالیت‏ های تفریحی ده نوع الگو یا سبک، با عنایت به علایق موسیقایی سه نوع الگو و همین‏طور با توجه به علایق ماهواره‏ ای سه نوع الگو در میان افراد مورد مطالعه قابل تشخیص است. این فعالیت‏ها و الگو‏ها با بیشتر متغیرهای موقعیتی پاسخگویان همبستگی معنی‏ داری را از نظر آماری نشان می دهند. نظر به نتیجه تحلیل داده ‏ها، این ‏فرضیه که الگوهای مربوط به فعالیت ‏های تفریحی دارای خصلتی فردی هستند، رد می شود و در عوض فرضیه مبتنی بر تاثیر پذیری علایق و ذائقه‏ ها از جایگاه فرد در ساخت اجتماعی تایید می شود. در واقع، این‏گونه فعالیّت ‏ها و سبک‏ها در معرض محدویّت ‏های ساختاری قرار می‏گیرند. همین طور، فعالیّت ‏های تفریحی و ذائقه‏ های پاسخگویان به عنوان یک زمینه اجتماعی مطرح می ‏شوند که آنها در آن فرصتی را برای شکل دادن به هویّت خویش و کسب استقلال از والدین می‏یابند. یافته های پژوهش در زمینه وجود الگوها و سبک‏های متفاوت تفریحی، ذائقه‏ های هنری و مصرف رسانه ‏ای افراد، بیانگر پیدایش و نضج پدیده جدیدی با عنوان خرده فرهنگ جوانان در درون فرهنگ کلّی است که به نوبه خود عدم توفیق سیاست‏ ها و برنامه‏ های فرهنگی رسمی مربوط به امور جوانان را در انطباق با فرهنگ حاکم مطرح می‏کند.
واژگان کلیدی: اوقات فراغت، جوانان، خرده فرهنگ، هویت اجتماعی.
مقدمه
بررسی فعالیت‏های خرده فرهنگی جوانان به ویژه در زمینه ‏هایی چون ذائقه ‏های فرهنگی، فعالیّت‏ های تفریحی، هنری و مصرف رسانه ‏ای و مانند آن، یکی از حوزه‏ های جدید و مهم مطالعاتی محسوب می‏شود که در سال‏های اخیر توجه عدّه قابل ملاحظه ‏ای از محققان اجتماعی را به خود جلب کرده‏ است. اهمیّت این حوزه از یک‏سو از آن جهت مطرح است که موضوع آن یعنی دوره جوانی و مسئله جوانان پدیده نسبتاً جدیدتری است و با درجه صنعتی شدن و نوگرایی جوامع و پیدایش نظم‏ های اجتماعی جدید ارتباط دارد. فرآیندهای مدرن مسایل جدیدتری را برای جوانان به خصوص در زمینه وابستگی طولانی‏ تر آنان به خانواده ‏های خود و به تبع آن تاخیر در استقلال‏شان ایجاد کرده است. بعلاوه این موضوع به همراه وجود بازاری مناسب، که فرصت‏ های زیادی را برای مصرف فراغت و تفریح در اختیار جوانان قرار می‏دهد، دوره جوانی را طولانی‏تر کرده و به شکل ‏گیری هویت‏های جدید فردی و اجتماعی مبتنی بر فرهنگ‏های مصرفی منجر شده است که به قول بوردیو (1984، 1985) سنخ‏شناسی‏های قدیمی مانند طبقه که مبتنی بر موقعیت اقتصادی‎، فعالیت تولیدی و جایگاه شغلی هستند دیگر چندان قادر نیستند این شرایط جدید را با تمایزپذیری پیچیده آن به ویژه مشخّصه‏ های اجتماعی، اعتقادی، رفتاری، ارزشی و نگرشی را توضیح دهند. از اینرو، برای تبیین این ویژگی‏ ها به خصوص در میان گروه ‏های اجتماعی از جمله جوانان نیاز به سنخ ‏شناسی‏ ها و طرح مفاهیم جدیدی است که اساساً به جنبه ‏های مصرفی کنش ‏های اجتماعی افراد بها داده ‏شود. از سوی دیگر، در حالیکه وجود خرده فرهنگ ‏های جوانان در هر جامعه‏ ای می تواند معرّف تحوّلات اجتماعی و فرهنگی به سامان باشد و دریچه ای برای ورود نوآوری های فرهنگی تلقی شود، در موارد زیادی نیز می ‏تواند به عنوان منبع تهدید و نابسامانی و موضوع شکاف بین نسلی واقع شود. از این جهت، رابطه این خرده فرهنگ‏ ها با فرهنگ مسلّط در هر جامعه‏ای از اهمیّت خاص سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار است. اثرات و پیامدهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خرده فرهنگ های مذکور در جامعه ما همواره مطرح بوده اند. در دهه‏ های گذشته به ویژه در سالهای بعد از انقلاب اسلامی به همراه گسترش فرآیندهای نوگرایی، تمایزپذیری اجتماعی و توسعه فنّاوری اطلاعات و ارتباطات جمعی، ترجیحات و الگوهای فعالیّت خرده فرهنگی آنان بسط یافته و به یکی از مهمترین نگرانی‏ها و دغدغه‏ های جامعه بزرگسال (اعم از والدین، معلمان مدارس و نیروهای کنترل کننده اجتماعی) تبدیل شده است. این دغدغه‏ها به ویژه در مورد کلان شهر تهران، که به دلایل تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارای بیشترین تنوّع فرهنگی و دارای بالاترین فعالیّت‏های خرده‏فرهنگی است، بیش از سایر شهرهای دیگر کشور مطرح هستند. نکته حائز اهمیت اینکه، اغلب این فعالیّت ها به عنوان آسیب‏ها و انحرافات اجتماعی و فرهنگی تفسیر و محکوم می شوند به همین جهت، گفتمان های مورد استفاده در تبیین رشد خرده فرهنگ های جوانان در ایران، بیشتر خصلت سیاسی و اخلاقی دارند و کمتر تلاش جدّی برای شناسایی آنها به عنوان یک واقعیّت اجتماعی و بدون پیشداوری شده ‏است. این مقاله سعی دارد براساس مطالعه تجربی در شهر تهران، بخش مهمی از سئوالاتی که همواره برای جامعه بزرگسال از نظر نوع، ماهیّت، حدود و توزیع اجتماعی در میان جوانان مطرح بوده اند، ولی به دلایل مذکور کمتر مورد بازشناسی قرار گرفته اند را شناسایی کند و دریابد که آیا فعالیّت‏های خرده فرهنگی جوانان همچنان از ساخت اجتماعی تبعیت می‏کنند یا اینکه فردی شده‏اند؟ به دیگر سخن آیا با توجه به این فعالیّت‏ها ما شاهد شکل‏گیری و رواج الگوهای واحدی در میان جوانان مورد بررسی متعلّق به تمامی طبقات اجتماعی هستیم؟
چارچوب نظری
همانطور که گفته شد جامعه مدرن با تفکیک‏پذیری‏های پیچیده و ساخت‏یافتگی‏های جدید تعریف می‏شود که به مثابه قالب‏ها در مقابل وضعیت مشخّص قرار می‏گیرند و عمل می‏کنند. اگرچه راه های زیادی برای تبیین رتبه‏بندی‏های اجتماعی تفکیک‏پذیری‏های جامعه مدرن وجود دارد، ولی به طور‏کلی دو نوع سنّت فکری را می‏توان در ادبیّات مربوطه برای تبیین این موضوعات از جمله خرده‏ فرهنگ‏های جوانان با تاکید بر الگوهای تفریحی و سبک های مصرفی تشخیص داد. یک سنّت فکری برای توصیف و تبیین واقعیّت‏های جامعه مدرن بر مفاهیمی چون فردی شدن ، مخاطره و دودلی تاکید می‏کند. به زعم صاحبنظران و محققان این سنّت، فردی شدن بیشتر معیارهای زندگی (به خصوص در بین جوانان) از احتمال پیش‏بینی آینده افراد براساس تجارب قبلی یا شرایط اجتماعی زیست آنها می‏کاهد و مفهومی مناسب در درک فرآیندهای اجتماعی معاصر موثر بر زندگی افراد از جمله جوانان به شمار میآید. برای مثال، "الریش بک" (1992) از پیشکسوتان این سنّت فکری، معتقد است که دنیای غرب در حال حاضر یک تحوّل تاریخی را از سر می گذراند. جامعه صنعتی جای خود را به یک مدرنیته نوین می دهد که در آن جهان بینی علمی سابق و به تبع آن مفاهیم (ابزارهای) تبیینی آنها به چالش کشیده می شوند، پیش بینی‏پذیری‏ها و قطعیّت‏های عصر صنعتی با پیدایش ریسک‏ها و فرصت‏های جدید تهدید می شوند. به عقیده "بک"، به همین‏سان افراد روز به روز از شبکه‏ها و محدودیّت‏های اجتماعی نظم پیشین آزاد می شوند و با مجموعه جدیدی از اتفاقات و امور مستحدثه ای که زندگی روزمره آنها را تحت تاثیر قرار می دهد دست و پنجه نرم می کنند. به عقیده وی جامعه غربی به سمت دوره جدید در حال حرکت است و جایگاه ساختاری افراد در چنین جوامعی تاثیر چندانی روی فرصت های زندگی آنان ندارد، از این‏رو، مفاهیمی مثل طبقه نمی‏توانند مبنای مناسبی برای تشخیص تشخّص ‏های جدید باشند. از نظر "الریش بک" (1992) پیوندهای طبقاتی حداقل در بعد ذهنی آن تضعیف شده‏اند و در دوره تجدد متاخّر نمی‏توان با استفاده از اطلاعات مربوط به شغل یا زمینه خانوادگی افراد پیش بینی‏هایی در مورد سبک های زندگی، باورها و افکار سیاسی آنها ارائه کرد. افرادی با سطح درآمد مشابه یا با جایگاه طبقاتی مشابه می‏توانند از میان خرده فرهنگ‏ها و هویّت‏های اجتماعی مختلف دست به انتخاب بزنند.
این مساله در مورد جوانان بیشتر مورد بحث قرار گرفته است، به ویژه از این منظر که عواملی مانند کاهش زمینه‏های اشتغال جوانان، گسترش فرصت‏های تحصیلی برای جوانان، اشتغال پاره وقت، وابستگی‏های بیشتر جوانان و نوجوانان به خانواده‏های خویش و اهمیّت یافتن اوقات فراغت شرایط جدیدی را برای فردی شدن جوانان فراهم کرده است (زکایی، 1381). هر چند فردی شدن فرآیند جدیدی نیست، با این حال، از بین رفتن مناسبات همسایگی، تفکیک‏پذیری فزاینده اجتماعی، تنوّع در راهکارهای شغلی، حرفه‏ای و آموزشی ابعاد خاصی را به آن داده است. از این‏رو، همبستگی‏ ها و هویت‏ یابی‏ های جمعی کمتر از گذشته بر محور زمینه‏های ساختی استوارند و اشتراک در سلیقه‏ ها و جهت‏ گیری فکری بیش از گذشته توجّه جوانان را به خود جلب می کنند، به نحوی که برخی از شکل‏ گیری اجتماعات اولیه (مانند ویلیس ،1990) و برخی دیگر از پیدایش قبایل جدید (مافسولی ،1996) صحبت می‏کنند . شایان ذکر است که فردی شدن الزاماً به مفهوم حذف تفاوت های مربوط به زمینه‏های اجتماعی، جنسیت و امثالهم نیست، بلکه بدین مفهوم است که همه طبقات اجتماعی از تنوّع بیشتری برخوردارند (رابرتس، 1997: 156-155). فردی شدن می‏تواند اجتماعی و یا فرهنگی باشد. اگر افراد واقعاً در یک جامعه چند فرهنگی، متکثّر و ناهمگون، جداگانه عمل کنند صرف نظر از اینکه نسبت به کار خود چه تفکّری دارند، این فردی شدن از نوع اجتماعی است. اما اگر آنها قبل از هر چیز به خودشان فکر کنند و تمام انتخاب های شان را بر اساس دلایل فردی و نه جمعی انجام دهند (نتیجه آن انتخاب ها هر چه که باشد) در آن صورت فردی شدن فرهنگی رخ داده است (فورناس ،44:1994). سنّت فکری دیگر به ابعاد ساختاری متمرکز می‏باشد. طیف وسیعی از تحلیل‏هاوصاحبنظران در ادبیّات علوم اجتماعی در این دسته قرار دارند. یک گرایش متداول در این سنّت فکری به طبقه به عنوان عنصر اصلی تحوّل تاریخی و تحوّلات اجتماعی می‏نگرد، به تبع آن نیز موقعیّت طبقاتی را شالوده شکل ‏گیری هویّت اجتماعی افراد و روبنای فرهنگی جامعه می‏داند.
هر چند برخی از صاحبنظران معاصر مانند رابرتس ، ‎‏ٌْ(1977) بحث چندگونه ‏بودن و چند پاره‏گی ساختار طبقاتی را در جوامع مدرن مطرح می کنند امّا با زیر سوال رفتن پیش‏فرض‏های مربوط به نقش تعیین ‏کنندگی مفهوم طبقه برای تحلیل تکثّر و تنوّع دنیای اجتماعی، اهمیّت تحلیل‏های طبقاتی مورد تردید واقع شده‏ند. در واقع، پایان طبقه یا مرگ طبقه مفاهیمی هستند که توسط برخی از محققان (برای مثال اِدگِل ، 1993) برای بیان نارسایی‏های رویکردهای سنّتی مبتنی بر طبقه عنوان شده‏اند. در ادبیّات جامعه‏ شناسی معاصر، اهمیّت مفهوم طبقه اجتماعی بیشتر از جنبه اجتماعی آن است. در رویکردهای اخیر بیشتر به روش‏ هایی توجه می‏ شود که صور و سبک‏های منزلت را مبنای مطالعه خود قرار می‏دهند و به تمایزپذیری های ناشی از مصرف بیشتر بها داده می‏شود. همانطورکه برخی از صاحبنظران از قبیل گیدنز (1991)، لش و لاری (1987) و ترنر (1998) اظهار می‏دارند، در حال حاضر به تبعیت از ماکس وبر، تمایز سنّتی بین طبقه و منزلت وجود دارد که نشانگر توجّه به تفاوت‏های اجتماعی ناشی از روش‏های مصرف به جای تولید است. پژوهش‏های تجربی در طی دهه اخیر نیز بیشتر حوزه مصرف و فعالیّت‏های مربوط به اوقات فراغت را در شکل دادن به هویّت‏های شخصی و جمعی مهم تلقی می کنند (برای مثال لی،1993؛شیلد،1992؛مینتل،1988). اشکال جدید هویّت‏های اجتماعی، جزء عناصر اساسی پدیده‏های مرتبط به سبک زندگی عنوان می‏شوند که به قول ترنر (1988) دارای خصلتی انتخابی ـ اخلاقی و اجتماعی ـ فرهنگی هستند، از اینرو، همان‏گونه که سوبل (1983) تاکید می‏کند، این هویّت‏ها تا حد زیادی باعث برقراری نوعی نظم و انسجام در سبک‏های زندگی و نوعی هویّت‏یابی در دنیای از هم گسیخته و متفرق مدرن هستند. ظهور تفاوت‏ها، رتبه‏ بندی‏ها و هویّت‏های اجتماعی ناشی از الگو‏های مصرف در دوره اخیر مدرنیته، این گرایش غالب را در بین برخی صاحبنظران به وجود آورده که آنها را به واسطه اشکال فرهنگی و موقعیّت اجتماعی در یک رابطه تعاملی تبیین کنند. بوردیو و گیدنز از تئوری‏پردازان بنام این گرایش هستند. به زعم بوردیو، موقعیت اجتماعی مشابه، ذائقه و سبک زندگی مشابهی می آفریند و بر عکس الگوهای مصرف فرهنگی، طبقات اجتماعی مختلفی را بازتولید و نشانه گذاری می‏‏‏ کنند. این موقعیّت اجتماعی مبتنی بر میزان بهره مندی فرد از سرمایه اقتصادی و فرهنگی است. درجه دسترسی به منابع مادی (سرمایه اقتصادی)، منابع ذهنی و سمبلیک (سرمایه فرهنگی شامل سطح تحصیلات یا مالکیت محصولات فرهنگی)، سهم سرمایه یک فرد را تعیین می کنند و از آنجایی که دسترسی به این منابع در میان افراد به طور برابر توزیع نمی شود، یک سلسله مراتب اجتماعی از گزینه ها و فعالیّت های فرهنگی عامه پسند و نخبه پسند ظهور پیدا می کند به طوریکه می توان با ملاحظه ذائقه افراد، طبقه اجتماعی آنها را حدس زد. بر این اساس، ونزل (1982) معتقد است الگوها و سبک‏های زندگی افراد که بر مبنای ذائقه‏ها و انتخاب شکل می‏گیرند "کلیّت الگوهای رفتاری و تمایل هنجاری" به وجود می‏آورند که "از طریق فرآیندهای اجتماعی شدن تکامل پیدا می‏کند". به همین سان، "گیدنز" از اشکال منتخبی (خود-انتخابی) از مصرف‏گرایی سخن می‏گوید که سبک زندگی افراد را مشخص می‏کند و متضمن انتخاب انواع خاصی از غذا، پوشاک، مسکن، اتومبیل، عادات کاری، اشکال مختلف تفریح یا فراغت و انواع دیگری از رفتار منزلت جویانه است، که در عین حال توسط موقعیّت اجتماعی افراد و امکان و میزان دسترسی آنان به منابع اقتصادی و فرهنگی مشروط می‏شود. در واقع آنها عبارتند از اعمال اجتماعی فایده انگارانه و شیوه‏های زندگی پذیرفته شده در جامعه جدید که منعکس کننده هویّت های شخصی،گروهی و هویّت‏های اقتصادی ـ اجتماعی افراد است. خصلت بازتابندگی سبک‏های زندگی سبب می‏شود که آن را در حوزه فراتر از فردی شدن و در یک فرایند تعاملی زیست ـ جهان‏های متمایز ملاحظه کنیم که استفاده از مواد و مصالح نمادین مصرف انبوه به اشیاء و اعمال ملموسی تبدیل می‏شوند که دارای استعاره‏ای برای خودشان می باشند و بازتابی از موقعیّت اجتماعی و هویّت شخصی هستند (کوکِرهام ،321:1997). با عنایت به تبیین‏های نظری، این مقاله براساس مطالعه تجربی می‏خواهد دریابد که: آیا می‏توان صحبت از شکل‏گیری سبک‏های مختلف زندگی مبتنی بر الگوی تفریحی و ذائقه‏های مصرفی در میان جوانان کرد؟ آیا می‏توان حدود نگرش ها و رفتارهای خرده فرهنگی آنان را شناخت؟ و آیا دیدگاهی که به فردی شدن تاکید می‏کند، در مورد سبک‏های زندگی جوانان صدق می‏کند؟ یا دیدگاهی که بر تاثیرپذیری سبک‏های زندگی از ساخت اجتماعی اصرار می‏ورزد، در خصوص جوانان مورد مطالعه بیشتر مصداق پیدا می‏کند؟

روش‏ شناسی
همان طور که قبلاً اشاره شد هدف این مقاله مطالعه الگوهای فعالیّت‏های تفریحی و ترجیحات موسیقایی و ماهواره‏ای در میان جوانان تهرانی و عوامل موثر بر آنها (متغیرهای موقعیتی) می‏باشد تا بتوان شناختی از ماهیت اینگونه الگوها و ذائقه‏‏ها را به دست آورد. هرچند مطالعه تجربی و تعریف عملیاتی سبک‏های زندگی بسته به رشته علمی محقق، اهداف تحقیق و موضوع تحقیق متفاوت است، با این حال، بررسی ادبیات مربوطه نشان می‏دهد تاکید بر مقولاتی چون ذائقه‏ (مانند ترجیحات هنری و مصرف رسانه‏ای) و کنش (مانند فعالیّت های تفریحی) برای مقوله بندی و نامگذاری سبک‏های زندگی مختلف استفاده شده است که معرّف تشخّص و تمایز افراد و گروهها از سایرین می‏شود (برای مثال: هنری و همکاران، 1381؛ فورناس،1995؛ ریمر ،1995؛ کوکرهام،1997).در این پژوهش، با توجه به مباحث نظری، فرض بر این است که انواع الگو و سبک زندگی در بین جوانان تهرانی وجود دارد و انتظار می‏رود رابطه‏ای بین این سبک ها و متغیّرهای موقعیّتی (از قبیل نوع شغل، سطح تحصیلات و میزان درآمد، سن، جنس، وضع تاهل، درجه مذهبی بودن) وجود داشته باشد. اطلاعات این پژوهش از طریق پرسشنامه از بین 500 نفر از جوانان 30-15 ساله ساکن شهر تهران، که با بهره‏گیری از نمونه‏گیری غیر احتمالی قضاوتی انتخاب شده اند، جمع آوری شده است. افراد نمونه در اماکن مورد تجمّع جوانان شهر تهران (اطراف مجتمع های تجاری یا بازارها و مراکز خرید مدرن تهران مثل مجتمع تجاری گلستان و ایران زمین در شهرک غرب، بازار مدرن و سرپوشیده گیشا، مجتمع بوستان میدان پونک، مجتمع گلدیس فلکه صادقیه، پارک ها و بوستان های فدک، آرارات،…) مورد مصاحبه قرار گرفتند.با توجه به هدف و ماهیّت داده‏های پژوهش، روش مورد استفاده در مطالعه حاضر در زمره روش‏های پیمایشی است. برای مطالعه فعالیّت های تفریحی، 30 نوع فعالیّت پس از مطالعه مقدماتی مشخص شدند و از پاسخگویان تقاضا شد تا میزان پرداختن خود را به هریک از این فعالیّت‏ها بر روی یک محور 6 نقطه‏ای از اصلاً تا خیلی زیاد علامت بزنند. این 30 فعالیت در جدول 1 در قالب 10 مقیاس نشان داده ‏شده ‏است.
جدول 1: انواع فعالیّت‏های تفریحی مورد بررسی در اوقات فراغت پاسخگویان

نوع فعالیّت‏ ها
نوع فعالیّت‏ ها
رسانه های تصویری:
فرهنگی:
تماشای کانال های تلویزیونی ماهواره ای
شرکت در کلاس های مختلف(زبان و…)
رفتن به سینما
بازدید از موزه و نمایشگاه های مورد علاقه
تماشای برنا مه های ویدئو
حضور در کافی نت ها برای استفاده از اینترنت
گوش دادن به موسیقی مورد علاقه
فعالیّت های هنری (نقاشی، …)
چت و گفتگو:
مراجعه به کتابخانه‏ های عمومی و دانشگاهی
مکالمه تلفنی با دوستان هم جنس
ورزشی:
چت کردن با دوستان اینترنتی
انجام تمرینات ورزشی در منزل
خانواده‏ گرا بودن:
تماشای رویدادهای ورزشی در ورزشگاه ها
هم صحبت شدن با پدرو مادروخواهروبرادر
شرکت در باشگاه های ورزشی در رشته‏های مورد علاقه
شرکت در مهمانی های خانوادگی
کوهپیمایی
تماشای کانال های تلویزیونی داخلی

سیر و سفر:
فعالیّت های تفریحی نخبه پسند:
مسافرت های تفریحی در داخل کشور
رفتن به فرهنگسراها
مسافرت های توریستی به خارج از کشور
رفتن به تئاتر
رسانه‏ های مکتوب:
گوش دادن به برنامه فارسی رادیوهای بیگانه
مطالعه روزنامه
سرگرمی ها
مطالعه مجله
گوش دادن به رادیو های داخلی
مطالعه کتاب های غیر درسی
جمع آوری کلکسیون های مختلف (تمبر و..)
بازیهای فکری وکامپیوتری:

بازیهای کامپیوتری

بازی فکری (شطرنج و…) بادوستان وخانواده

از آنها خواسته می شود تا مشخص نمایند تا چه حد به هر یک از فعالیّت های تفریحی 30 گانه مندرج در پرسشنامه در اوقات فراغت خود می پردازند. همانگونه که در تحلیل داده‏ها ذکر خواهد شد. مقیاس‏های دهگانه مذکور و مولفه‏‏های آنها بر اساس تحلیل عاملی بعنوان الگو یا سبک‏های تفریحی پاسخگویان را تشکیل می‏دهد. برای مطالعه ترجیحات موسیقایی، با توجه به اینکه انواع مختلفی از گونه های موسیقی ایرانی و غربی طرفداران خاص خود را دارند، لذا اکثر گونه های موسیقی ایرانی و غربی را شناسایی و از افراد مورد مطالعه سئوال می شود. گونه‏ های موسیقی ایرانی مورد بررسی عبارتند از: موسیقی سنتی بدون کلام، سنتی با کلام، موسیقی محلّی، موسیقی پاپ ساخت داخل کشور و موسیقی پاپ ایرانی ساخت خارج از کشور. انواع موسیقی غربی مورد بررسی نیز عبارتند از: کلاسیک، جاز، راک‏اند رول، پاپ، ری گه، هوی متال، رپ، سول، تکنو و سلسا. انواع موسیقی‏های مذکور در قالب دو مجموعه سوال (موسیقی ایرانی و موسیقی غربی) مورد بررسی قرار می گیرند. بدین‏ترتیب که از پاسخگویان خواسته می شود میزان گوش دادن به هر یک از آنها را بر روی یک محور 6 نقطه ای از" اصلا گوش نمی دهم" تا " خیلی زیاد گوش می دهم " بیان کنند. برای سنجش ترجیحات ماهواره‏ای جوانان دو مجموعه سوال در اختیار پاسخگویان قرار می گیرد: فهرستی از 19 شبکه تلویزیونی فارسی زبان ماهواره‏ای (شامل تپش، آی.پی.ان، پی.ام.سی. آی.تی.ان.، جام‏جم، آزادی، ت.وی. ملی، کانال 1، کانال 2، ان.آی.تی.وی.، پارس، آپادانا، امید ایران، لحظه، تماشا، نیوکانال، رنگارنگ آ.اف.ان فارسی، وی.او.ا) و فهرستی از 12 گونه مربوط به فیلم های ویدئویی یا ماهواره ای (شامل وسترن، تخیلی-علمی، جنگی، رزمی، سیاسی، جنایی، حماسی و تاریخی، عشقی، خانوادگی، کمدی، ترسناک و محرک جنسی). به همان نحو مولفه‏‏ های قبلی از پاسخگویان خواسته می شود تا میزان توجه به هر یک از شبکه‏ها و گونه‏ های فوق‏ را روی یک پیوستار ترتیبی 6 نقطه ای مشخص کنند.
درصدهای خالص پاسخگویان به گزینه‏های ششگانه در مورد هریک از مولفه‏ های سه‏گانه فوق‏ و همچنین میانگین نمرات گزینه‏‏ ها در هریک از مقیاس‏ها محاسبه می شود تا سلسله مراتبی از الگوهای ترجیحات موسیقایی و ترجیحات فیلمی و ساختار الگوی فراغت جوانان شناسایی شود. به‏ منظور کاهش حجم داده ها و به منظور شناسایی سبک‏ها و الگوی‏های مذکور و همچنین برای سهولت در مطالعه ارتباط آنها با متغیرهای مستقل، از آماره تحلیل عاملی استفاده می شود.داده ‏های پژوهش با استفاده از آمار‏هایی چون فراوانی نسبی، میانگین تحلیل توصیفی، واریانس و ضرایب پیرسون و اسپرمن (با توجه به سطح سنجش متغیرها) مورد توصیف و تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
یافته ‏ها
برای ارائه نتایج مطالعه در این مقاله، ابتدا ویژگی های جمعیت نمونه توصیف می شود، سپس مهمترین نتایج تحقیق و تحلیل داده ها بیان می شود. نظر به حجم زیاد داده ها، صرفاً برخی از آماره ها در قالب جداول آورده می شوند و در بقیه موارد فقط نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها در متن ارائه می شود.
ویژگی‏ های زمینه ‏ای جمعیت نمونه
مطالعه مشخصات زمینه‏ای پاسخگویان نشان می‏دهد که از کل جمعیت نمونه، 4/64 درصد را مرد و 6/35 درصد را زن تشکیل می‏دهند. اکثریت (حدود 67 درصد) در سنین بین 21 تا 30 قرار دارند. 4/81 درصد مجرد و 6/19 درصد متاهل هستند. از نظر وضع فعالیت 2/41 درصد شاغل، 21 درصد دانشجو، 6/10 درصد دانش آموز، 6/7 درصد بیکار، 2/7 درصد خانه‏دار و 6/3 درصد سرباز می‏باشند. از نظر میزان تحصیلات، 8/41 درصداز پاسخگویان دارای مدرک دیپلم، 8/18 درصد در سطح لیسانس، 2/17 درصد در حد فوق دیپلم، 2/22 درصد دانش آموز دبیرستانی هستند. به لحاظ تحصیلات پدر، 72 درصد پدران پاسخگویان دارای دیپلم، 7/17 درصد دارای لیسانس و 4/10 درصد نیز دارای فوق لیسانس می‏باشند. از نظر تحصیلات مادر نیز، حدود 71 درصد از پاسخگویان دارای مادرانی دیپلمه، 8/14درصد دارای مادرانی با سطح سواد مقطع راهنمایی و 2/14 درصد نیز دارای مادرانی با سطح سواد فوق دیپلم هستند. 1/17درصد پاسخگویان خود را"اصلاً" مذهبی نمی‏دانند. 1/33 درصد خود را "خیلی کم" و "کمی" مذهبی نمی‏دانند. 6/39 درصد از پاسخگویان میزان مذهبی بودن خود را "متوسط" دانسته و تنها حدود 10درصد "زیاد" و "خیلی زیاد" معرفی نمی‏کنند.
الگوی فعالیّت های تفریحی
ترجیحات تفریحی بر حسب میزان رواج و عمومیّت هر یک از آنها در زندگی جوانان مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج تحلیل داده‏ها نشان می‏دهد که 10 عامل را می‏توان شناسایی و طبقه‏بندی کرد که به عبارتی10 الگو یا سبک مورد بررسی را براساس فعالیّت‏های تفریحی تشکیل می‏دهند. این (عامل‏ها) در مجموع 9/63 درصد کل واریانس را در فعالیّت‏های تفریحی تبیین می‏کنند (جدول 2). همان‏گونه در جدول 1 (به طور تفصیلی) و در جدول 2 (به طور اختصار) نشان داده شده است ‏، فعالیّت‏های مزبور از فعالیّت‏های مشترک و عمومی‏تر شروع شده و به فعالیّت‏های اختصاصی‏تر ختم می‏شود. بدین مفهوم که، اکثر جوانان مورد مطالعه به موسیقی مورد علاقه خود گوش می دهند، با دوستان همجنس خود از طریق تلفن صحبت می‏کنند، تلویزیون های ماهواره ای را تماشا می کنند، برای تفریح به پارک ها می روند، برای خرید و یا پرسه‏زنی به مراکز خرید و مجتمع های تجاری مراجعه می کنند، به شهرهای مختلف کشور مسافرت می کنند، با دوستان غیر همجنس خود از طریق تلفن صحبت می‏کنند، با موتور و اتومبیل برای تفریح در سطح شهر می‏گردند و امثالهم. این فعالیّت‏ها را می‏توان بیانگر فرهنگ مشترک جوانان دانست. در انتهای جدول مزبور به فعالیّت‏های اختصاصی‏تر و متمایزتر جوانان همچون گوش دادن به رادیو های داخلی، جمع آوری کلکسیون های مختلف، مراجعه به کتابخانه های عمومی و دانشگاهی، رفتن به فرهنگسراها، گوش دادن به برنامه‏های فارسی رادیوهای بیگانه، حضور در کافی‏نت‏ها جهت استفاده از اینترنت، رفتن به تئاتر و بازدید از موزه‏ها و نمایشگاه‏های مورد علاقه و امثالهم بر می‏ خوریم. بر اساس یافته‏ های تحقیق، ‏که در ستون میانگین متوسط نمرات (پاسخ‏ها) و ستون های مربوط به توزیع درصد پاسخگویان جدول 2 منعکس شده، با توجّه به میزان اهمیّت، الگوی رسانه‏های تصویری‏ (مشتمل بر فعالیّت‏هایی چون تماشای کانال های تلویزیونی ماهواره‏ای، رفتن به سینما، تماشای برنامه‏های ویدئو و گوش دادن به موسیقی مورد علاقه پاسخگویان) با میانگین متوسط نمرات 1/4 مورد علاقه‏ترین و عامل سرگرمی با میانگین متوسط نمرات 9/1 کم توجّه‏ترین فعالیت تفریحی پاسخگویان را تشکیل می‏دهد. از نظر توزیع درصد فراوانی نیز بالاترین درصد افراد نمونه (حدود 70 درصد) در حد "خیلی زیاد" و "زیاد" به الگوی رسانه‏های تصویری و پایین‏ترین درصد (حدود 22 درصد) به الگوی سرگرمی اختصاص دارد. بقیه عامل‏ها در بین این دو عامل قرار دارند که به ترتیب عبارتند از چت و گفتگو، خانواده گرا، سیر و سفر، رسانه های مکتوب، بازی های فکری وکامپیوتری، فعایت‏های فرهنگی، ورزشی، فعایت‏های تفریحی نخبه پسند. تحلیل روابط بین الگوهای دهگانه فعالیت‏ های تفریحی و متغیرهای موقعیتی پاسخگویان، مندرج در جدول 3، موارد زیر را آشکار می‏کند:
الگوی فعالیت رسانه‏ای (تصویری)، که مشتمل بر تماشای کانال های تلویزیونی ماهواره‏ای ، رفتن به سینما، تماشای برنامه‏های ویدئو وگوش دادن به موسیقی مورد علاقه می‏باشد، از نظر آماری با متغیّرهای سن، جنس دارای همبستگی منفی و با متغیّرهای تاهل و وضع فعالیّت دارای همبستگی مثبت و معنی‏دار می‏باشد. به عبارتی می‏توان گفت که الگوی مذکور در میان جوانان کم سن و سال تر، متاهل‏ها، غیر شاغل‏ها، خانم‏ها و با مادران دارای تحصیلات بالا رواج دارد. الگوی فعالیّت تفریحی مبتنی بر چت و گفتگو، که اغلب به صورت مکالمه تلفنی با دوستان همجنس و چت کردن با دوستان اینترنتی صورت می‏گیرد، عمدتاً در میان جوانان کم سن و سال تر، غیر شاغل (دانش آموز، دانشجو، خانه دار) رواج دارد. این سبک زندگی اگرچه با متغیّر جنسیّت همبستگی معنی‏داری به لحاظ آماری ندارد اما با توجه به ضریب همبستگی 08/0- می توان گفت این تمایل در میان دختران بیشتر است تا پسران. الگوی فعالیّت خانوادگی یا خانواده‏گرا، که به وسیله مقولاتی چون صرف زمان اوقات فراغت با همصحبتی با والدین، شرکت در مهمانی‏های خانوادگی و تماشای کانال‏های خانوادگی مورد بررسی قرار گرفت، با متغیّرهای مذهبی بودن و تاهل دارای همبستگی مثبت و با متغیّر جنس دارای همبستگی منفی معنی‏داری به لحاظ آماری است. از اینرو، در میان پاسخگویان متاهل و مذهبی شایع‏تر است و این الگو بیشتر یک سبک زندگی زنانه است. با عنایت به اینکه الگوی فعالیّت توریستی با تاهل دارای رابطه مثبت و معنی‏داری (از نظر آماری) است، می‏توان گفت که سبک زندگی متاهلانه است. الگوی فعالیّت رسانه‏ای مکتوب یا مطالعاتی (مانند مطالعه روزنامه، مجله و کتابهای غیر درسی)، دارای رابطه‏ای منفی و معنی‏دار با جنس و سن و دارای رابطه مثبت و معنی‏دار با تاهل و سطح تحصیلات پاسخگویان است. به عبارتی می‏توان گفت که این سبک بیشتر در میان جوانان کم سن و سال تر، متاهل و دارای سطح تحصیلات بالا و درجه بالایی از مذهبی بودن رواج دارد و یک سبک زندگی زنانه است.

الگوی فعالیّت فکری و کامپیوتری با متغیّرهای جنس و تحصیلات والدین دارای رابطه مثبت و معنی‏داری است، از این‏‏رو می‏توان گفت که بیشتر در میان مردان جوان متعلق به خانواده‏های دارای درجه بالایی از سرمایه فرهنگی یا آموزشی رواج دارد.الگوی فعالیّت فرهنگی که از فعالیّت‏هایی همچون شرکت در کلاس های مختلف و مراجعه به کتابخانه های عمومی و دانشگاهی تشکیل شده‏است، یک سبک زندگی زنانه است که با سن پایین‏تر (نوجوانان)، تاهل و عدم اشتغال ارتباط دارد. به عبارتی این سبک بیشتر در میان زنان جوان‏تر متاهل و غیر شاغل رواج دارد.جدول 2 توزیع درصد پاسخگویان بر حسب فعالیت‏های تفریحی پاسخگویان و نتایج تحلیل عاملی این فعالیت‏ها در میان آنان
عامل‏ های دهگانه

توزیع
درصد
پاسخگویان

میانگین متوسط ‏نمرات
درصد واریانس تبیین شده

اصلا
خیلی ‏کم
کم
متوسط
زیاد
خیلی‏ زیاد

فاکتور اول:
رسانه های تصویری
4/5
2/1
4/1
13
3/24
6/54
1/4
6/2
فاکتور دوم:
چت و گفتگو
7
11
9/9
5/21
6/24
9/25
9/3
06/4
فاکتور سوم:
خانواده گرا
5/23
6/7
8/7
6/11
6/18
9/30
5/3
4/4
فاکتور چهارم:
سیر و سفر
7/10
9/9
5/11
5/24
3/20
1/23
3/3
2/3
فاکتور پنجم:
رسانه های مکتوب
7/10
4/13
7/10
6/27
6/19
9/17
0/3
5/4
فاکتور ششم:
بازی های فکری وکامپیوتری
13/8
3/10
9/14
24
9/16
20
8/2
4/3
فاکتور هفتم:
فرهنگی
8/18
4/14
8/8
8/22
8/13
5/21
3/2
5/20
فاکتور هشتم: ورزشی
3/14
3/14
3/14
28
1/20
9
2/2
5/5
فاکتور نهم:
فعالیّت ـ های تفریحی نخبه پسند
9/23
3/12
3/13
2/21
8/9
5/19
1/2
8/4

فاکتور دهم:
سرگرمی ها
30
1/10
4/12
4/25
8/11
5/10
9/1
7/2
مجموع واریانس تبیین شده

9/63
توضیح: به دلیل حجم زیاد داده‏ها در جدول فوق در مقایسه با جداول مشابه قبلی، در این جدول تنها به ذکر فاکتورها اکتفا شده و از ذکر نمرات هر فاکتور خودداری شده‏است. از این‏رو، ستون های مربوط به بارهای عاملی و میانگین نمرات از جدول حذف شده‏است.
الگوی فعالیّت ورزشی با جنس، تاهل و درجه بالایی از مذهبی بودن همبستگی مثبت و معنی‏داری به لحاظ آماری دارد. این روابط نشان می‏دهد که این سبک زندگی بیشتر در بین پاسخگویان مذهبی‏تر، متاهل و مرد شایعتر است.الگوی تفریحی مبتنی بر سر گرمی ها و تفنن های شخصی، که غالبا در کنش‏هایی چون گوش دادن به رادیوهای داخلی و جمع‏آوری کلکسیون‏های مختلف دیده‏ می‏شود، بیشتر در میان جوانان دارای تحصیلات نسبتاً بالا که به خانواده های دارای سطح بالایی از سرمایه فرهنگی تعلق دارند و نیز جوانانی که نسبت به بقیه مذهبی‏ترند رواج دارد. الگوی فعالیّت های تفریحی (هنری) نخبه پسند مانند رفتن به فرهنگ‏سراها و رفتن به تئاتر، در میان نوجوانان یا جوانان کم سن و سال تر، جوانان متاهل و غیر شاغل و مذهبی تر رواج دارد.

جدول 3 ضرایب همبستگی بین فعالیّت های فراغتی و متغیّرهای موقعیتی
متغبرهای موقعیتی
سن
جنس
وضع تاهل
وضع فعالیّت
تحصیلات پاسخگو
تحصیلات
پدر
تحصیلات
مادر
درجه مذهبی بودن
فعالیت های فراغتی

رسانه ای (تصویری)
**17/0-
*10/-
**18/0
**17/0
06/0
09/0
**15/0
06/0-
چت و گفتگو
**14/0-
08/0-
08/0
**25/0
07/0
03/0
09/0
02/0-
خانواده گرا
05/0-
**18/0-
**17/0
02/0
07/0-
06/0-
09/0-
*12/0
سیاحتی (توریستی)
06/0-
01/0-
**20/0
07/0
004/0
04/0
09/0
04/
رسانه ‏ای مکتوب (مطالعاتی)
*10/0-
**18/0-
**13/0
03/0
*10/0
03/0
04/0
**14/0
بازی فکری وکامپیوتری
07/0-
*11/0
10/0
08/0
07/0
*11/0
*12/0
07/0
فرهنگی
**24/0-
*13/0-
**25/0
*12/0
02/0
09/0
08/0
07/0-
ورزشی
08/0-
*11/0
**15/0
04/0
05/0
04/0
03/0
**16/0
نخبه ‏پسند
**16/0-
05/0-
**17/0
**14/0
004/0
04/0
07/0
**18/0
سرگرمی‏ ها
02/0-
06/0
12/0
07/0
*12/0
*11/0
06/0
*13/0
*: سطح معنی داری بالاست.
**: سطح معنی داری بسیار بالاست.
ترجیحات موسیقایی جوانان
یافته ‏های تحقیق در خصوص ترجیحات موسیقایی با توجه به میزان محبوبیت و عمومیت انواع موسیقی‏ ها (انواع ایرانی و غربی) همچنین انواع سبک‏های موسیقایی (براساس تحلیل عاملی) در میان افراد مورد مطالعه به ترتیب اهمیت در جدول 4 نشان داده شده‏است. به طوری که از میانگین پاسخ‏ها و فراوانی نسبی آنها معلوم می‏شود که از بین 16 نوع موسیقی، موسیقی پاپ ایرانی که توسط خوانندگان ایرانی مقیم خارج از کشور (به ویژه لوس آنجلس آمریکا) ساخته می شود از بیشترین میزان محبوبیت، و موسیقی سلسا از پایین‏ترین رتبه در میان پاسخگویان برخوردار است. برای مثال، در حالیکه 8/72 درصد پاسخگویان با میانگین نمره‏ 97/4 در حد "خیلی زیاد" و "زیاد" به موسیقی پاپ ایرانی گوش می‏کنند، تنها 3/4 درصد آنان با میانگین نمره 77/1به موسیقی سلسا در این حدود گوش فرا می‏ دهند.
جدول 4 توزیع درصد پاسخگویان بر حسب ترجیحات موسیقایی و نتایج تحلیل عاملی مصرف انواع موسیقایی در میان آنان

توزیع
درصد
پاسخگویان

میانگین متوسط نمره ها
میانگین نمره ها
درصد واریانس تبیین شده
بارهای عاملی
فاکتور اول: موسیقی پاپ
اصلا
خیلی ‏کم
کم
متوسط
زیاد
خیلی‏ زیاد
57/3

2/13

پاپ ایرانی خارج از کشور
7/4
5/4
8/2
2/15
5/22
3/50

97/4

75/0

پاپ ایرانی خارج از کشور
6/13
6/9
0/7
1/19
26
7/24

08/4

70/0

پاپ غربی
9/13
5/12
6/16
7/31
8/17
6/7

50/3

59/0

پاپ ایرانی داخل کشور
5/22
5/16
11
4/26
7/15
9/7

20/3

59/0

کلاسیک غربی
2/28
5/15
7/15
18
3/15
3/7

99/2

57/0
جاز غربی
3/38 5/4
5/13
9/15
3/17
3/9
8/5

63/2

44/0
راک اندرول
6/9

Eigenvalue = 1/98

فاکتور دوم: موسیقی سنتی اصیل ایرانی

5/2

2/10

موسیقی سنتی همراه با آواز ایرانی
3/40
7/23
1/9
16
8/5
1/5

73/2

83/0
موسیقی محلی اقوام ایرانی
4/37
22
3/12
5/17
8/6
9/3

46/2

82/0
موسیقی سنتی بدون کلام ایرانی
3/40
7/23
1/9
13
8/3
1/4

39/2

53/0
Eigenvalue =1/5

فاکتور سوم:موسیقی رقص جدید (Modern Dance music)

36/2

9/29

تکنو رپ
هوی متال سول غربی ریگه
سلسا
5/27
8/39
9/44
2/57
6/56
8/62
12
3/11
2/14
3/14
8/15
5/17
9/9
7/12
4/8
8/12
4/9
0/8
2/15
4/12
8/9
2/5
3/11
8/6
8/11
7/9
3/11
7/5
9/1
3/3
6/23
14
7/10
4/3
3/4
0/1

43/3
83/2
64/2
05/2
03/2
77/1

83/0
81/0
77/0
71/0
57/0
54/0
Eigenvalue = 4/48

مجموع واریانس تبیین شده

36/53

تحلیل داده ‏ها بیانگر 16 نوع موسیقی مذکور در سه گروه قابل تشخیص و شناسایی هستند که در واقع سه سبک یا الگوی موسیقایی را در بین جمعیت نمونه تشکیل می‏دهند. این سه گروه شامل موسیقی پاپ، موسیقی سنتی اصیل ایرانی و موسیقی رقص جدید می‏باشند که در مجموع 36/53 کل واریانس را تبیین می‏کنند. با توجه به اهمیّت سبک‏های موسیقایی، همانگونه که میانگین متوسط نمرات مولفه‏ها‏ نشان می‏دهد، سبک موسیقی پاپ (57/3) عام‏ترین وپراهمیّت‏ترین و موسیقی رقص جدید (36/2) کم ‏اهمیّت‏ترین را درجوانان مورد مطالعه تشکیل می‏دهد و سبک موسیقی سنتی اصیل ایرانی (5/2) ما بین این دو سبک موسیقایی قرار دارد. در بین انواع موسیقی‏‏های الگوی پاپ، پاپ ایرانی خارج از کشور با میانگین نمره 97/4 بالاترین طرفدار و موسیقی راک اندرول با میانگین 63/2 کمترین طرفدار را در بین پاسخگویان دارا هستند. از نظر توزیع درصد فراوانی نیز، 8/72 درصد از پاسخگویان موسیقی نوع اول و حدود 15 درصد از آنان موسیقی نوع دوم را در حد خیلی زیاد و زیاد گوش می‏کنند. همینطور در بین موسیقی‏های الگوی سبک موسیقی سنتی اصیل ایرانی، موسیقی سنتی همراه با آواز ایرانی با میانگین نمره 73/2 بیشترین هوادار و موسیقی سنتی بدون کلام ایرانی با میانگین نمره 39/2 پایینترین طرفدار را در میان پاسخگویان برخوردار می‏باشد. در بین سبک موسیقی رقص جدید، موسیقی تکنو با میانگین 43/3 رایج‏ترین و موسیقی سلسا با میانگین نمره 77/1 کم‏رواج‏ترین موسیقی را در میان افراد مورد بررسی تشکیل می‏دهد. از نظر فراوانی نسبی، حدود 35 درصد از پاسخگویان موسیقی تکنو و حدود 10 درصد نیز موسیقی سلسا را در حد خیلی زیاد و زیاد گوش می‏کنند. تحلیل روابط بین ترجیحات موسیقایی پاسخگویان و مشخصات موقعیتی آنان، نشان می‏دهد که سبک‏های زندگی جوانان مورد مطالعه چگونه حول محور موسیقی شکل گرفته است و دارای چه روابطی است. به طوریکه ضرایب همبستگی مندرج در جدول 6 معلوم می‏دارد، در حالیکه بین گوش دادن جوانان به موسیقی‏های غربی ریگه، پاپ، هوی متال و سلسا با آنچه که پیربوردیو آن را سرمایه فرهنگی یا آموزشی (سطح بالایی از تحصیلات) می نامد یک همبستگی مثبت و معنی‏داری از نظر آماری وجود دارد، بین علاقه به موسیقی محلی اقوام ایرانی با سرمایه آموزشی همبستگی منفی برقرار است. بعبارتی موسیقی اخیر بیشتر در بین پاسخگویان با سرمایه فرهنگی پایین رواج دارد. با توجه به نقش والدین در بازتولید سرمایه های مختلف فرزندان آنان، به نظر می‏رسد در خانواده‏هایی که والدین از سطح تحصیلات بالایی برخوردارند نوع خاصی از ذائقه موسیقایی نیز در میان فرزندان شکل می گیرد. بطوریکه سطح بالای تحصیلات پدر با سطح بالایی از گوش دادن جوانان تهرانی به موسیقی های ریگه و سلسا همبسته است. در ضمن سطح بالای تحصیلات مادر با سطح بالایی از گوش دادن جوانان تهرانی به موسیقی کلاسیک غربی و موسیقی ریگه و با سطح پایینی از گوش دادن به موسیقی محلی همبسته است. همینطور داده های جدول 5 همبستگی های شدیدی را بین سن و نوع موسیقی مورد علاقه جوانان نشان می دهد. بدین معنی که، پاسخگویان جوان تر یا نوجوانان بیش از سایر پاسخگویان به موسیقی سنتی بدون کلام ایرانی، موسیقی کلاسیک غربی و موسیقی سنتی همراه با آواز ایرانی گوش می دهند. در حالیکه پاسخگویان که در سنین بالاتر جوانی قرار دارند بیش از سایر پاسخگویان موسیقی پاپ ایرانی ساخت خارج از کشور (بویژه امریکا) را گوش می دهند.همبستگی های معنی داری نیز بین جنسیت و موسیقی مورد علاقه جوانان تهرانی مشاهده می شود. یعنی پسران بیش از دختران به موسیقی ها غربی هوی متال، تکنو، سول،رپ، سلسا، ریگه گوش می‏کنند. در خصوص سایر موسیقی ها تفاوتی از نظر میزان علاقه بین جوانان دختر و پسر وجود ندارد. وضع تاهل فقط با دو نوع موسیقی همبستگی نشان می دهد. جوانان متاهل بیش از مجردها موسیقی سنتی ایرانی همراه با آواز گوش می کنند اما موسیقی غربی هوی متال را اصلا گوش نمی دهند یا در مقایسه با مجردها کمتر گوش می دهند. وضع فعالیّت (شغلی) پاسخگویان نیز فقط با دو نوع موسیقی همبستگی نشان می دهد. جوانان شاغل بیش از سایر جوانان به موسیقی محلی اقوام ایرانی علاقه دارند در حالیکه غیر شاغل ها نیز بیش از شاغلین به موسیقی ریگه گوش می دهند. همبستگی بین درجه مذهبی بودن جوانان و 6 نوع موسیقی هم تا حدودی خلاف انتظار بود. برای مثال، در حالیکه جوانان مذهبی تر بیش از سایر جوانان به موسیقی سنتی ایرانی (هم بدون کلام و هم با آواز) گوش می دهند ( مشاهده کاملا قابل انتظار)، اما همانگونه آنان به موسیقی های رپ و هوی متال بیش از سایر جوانان گوش می دهند اما کمتر از بقیه به موسیقی راک اند رول و سلسا گوش می دهند.
ضرایب همبستگی مندرج در جدول مذکور هیچ پراکنش معنی داری بین برخی از الگوهای ذائقه موسیقایی با متغیّرهای موقعیتی نشان نمی دهند و آن در واقع بیانگر کارکرد دوگانه موسیقی در شکل دهی به سبک زندگی جوانان است، که از یک طرف میل به همانند گردی و از سوی دیگر میل به تمایز و تفکیک. اگر هم ما قصد تبیین تفاوت های موجود در ذائقه موسیقایی جوانان را داریم باید از متغیّرهایی فراتر از متغیّرهایی که در این تحقیق به آنها پرداخته ایم استفاده کنیم.
جدول 5 نتایج ضرایب همبستگی بین ترجیحات موسیقیایی جوانان و متغیرهای موقعیتی آنان
متغیرهای موقعیتی
سن
جنس
وضع تاهل
وضع فعالیت
تحصیلات پاسخگو
تحصیلات
پدر
تحصیلات
مادر
درجه مذهبی بودن
ترجیحات موسیقیایی

موسیقی سنتی ایرانی
**19/0-
07/0-
01/0-
07/0-
04/0-
05/0-
09/0-
*12/0
موسیقی سنتی با آواز
*11/0-
04/0-
*10/0
04/0-
05/0-
05/0-
06/0-
**23/0
موسیقی محلی
06/0-
04/0-
00/0-
**17/0-
**14/0-
04/0-
*12/0-
03/0
پاپ داخل کشور
06/0
07/0-
04/0
04/0-
04/0
05/0
04/0
05/0

پاپ ایرانی خارج کشور
**15/0
*12/0
00/0
05/0-
09/0
05/0
04/0
09/0-
کلاسیک غربی
**15/0-
05/0-
03/0-
01/0
03/0-
07/0
*11/0
05/0-
جاز
03/0-
00/0
01/0
00/0
07/0
08/0
06/0
03/0-
راک اند رول
01/0
00/0
02/0-
06/0-
05/0
01/0
06/0
*13/0-
پاپ غربی
02/0-
06/0
01/0-
00/0
*11/0
07/0
09/0
08/0-
ریگه
00/0-
*12/0
03/0-
*11/0
**15/0
**19/0
**16/0
02/0-
هوی متال
07/0-
**24/0
*12/0-
01/0
*11/0
07/0
04/0
*12/0
رپ
04/0
*11/0
01/0-
*12/0-
02/0
02/0-
00/0-
*11/0
سول
05/0-
**22/0
10/0-
00/0
09/0
07/0
02/0
03/0-
تکنو
01/0
**18/0
01/0-
04/0-
02/0
01/0
00/0
09/0-
سلسا
01/0
**14/0
03/0-
02/0-
*12/0
*12/0
07/0
**18/0-
*: سطح معنی داری بالاست.
**: سطح معنی داری بسیار بالاست.
ترجیحات ماهواره ‏ای
همانطور‏که قبلاً اشاره شد ترجیحات ماهواره‏ای جوانان مورد بررسی به دو طریق یعنی میزان استفاده پاسخگویان شبکه‏‏ ‏های تلویزیونی ماهواره‏ای (خارج از کشور) فارسی زبان (که شامل 19 کانال می‏شود) و میزان تماشای ژانرهای (گونه ها) مختلف مربوط به فیلم‏های ماهواره‏ای یا ویدئویی (12 گونه) مورد مطالعه قرار گرفت، که در ذیل مهمترین یافته‏های تحقیق بطور مجزا ارائه می‏شود.

الف- کانال های ماهواره ای فارسی زبان

یافته ‏های مطالعه میدانی در خصوص میزان تماشای هر یک از شبکه های تلویزیونی فارسی زبان (ترجیحات ماهواره‏ای پاسخگویان) به ترتیب از پربیننده ترین تا کم بیننده ترین آنها و همچنین گروهبندی شبکه‏ها بر اساس فاکتورهای سیاسی و تجاری، سیاسی (اطلاعات و تبلیغات سیاسی علیه حکومت ایران) و شبکه‏های تجاری (موسیقی و سرگرمی) منتج از تحلیل عاملی در جدول 6 نشان داده شده است. بر اساس داده‏های جدول، از بین کانال‏های یازده‏گانه مورد بررسی، شبکه پی ام سی )‍(PMC، بالاترین اهمیت (رتبه اول) و شبکه آ‏‏ اف‏ ان فارسی (AFN FARSI) پایین‏ترین اهمیت (رتبه نوزدهم)را در میان افراد مورد مطالعه داراست. این موضوع بوضوح از میانگین نمرات عامل‏‏ها و همچنین از طیف توزیع درصدهای "خیلی زیاد" تا "خیلی کم" یا "اصلا" مندرج در جدول مذکور نیز قابل استنتاج است. برای مثال، در حالیکه شبکه پی ام سی بطور میانگین 8/4 بیننده داراست، شبکه آ‏‏ اف ‏ان فارسی بطور میانگین 02/2 بیننده را دارا می‏باشد. همینطور، در صورتیکه بیش از 68 درصد پاسخگویان در حد "خیلی زیاد" یا "زیاد" برنامه‏های شبکه نخست را تماشا می‏کنند، تنها حدود 10 درصد از آنان برنامه‏های شبکه دوم را در این حدود تماشا می کنند و نزدیک 60 درصد از پاسخگویان اصلا این شبکه را تماشا نمی کنند.

با توجه به نتایج تحلیل عاملی، به نظر می رسد شبکه هایی تجاری، که عمدتا به پخش موسیقی و برنامه های سرگرم کننده می پردازند، بیش از سایر شبکه ها (سیاسی و اطلاعاتی) توجّه جوانان مورد بررسی در این تحقیق را به خود جلب کرده اند. به طوریکه، گروه شبکه تجاری بالاترین میانگین متوسط عامل‏ها (84/3)، و گروه شبکه سیاسی و اطلاعاتی به ترتیب کمترین میانگین متوسط عامل‏ها (43/2 و 08/2) را از نظر میزان تماشای پاسخگویان به خود اختصاص داده‏اند. این موضوع بنحوی در درصدهای "خیلی زیاد" و "زیاد" شبکه‏های هر گروه منعکس شده‏است. در بین شبکه‏های تجاری، شبکه پی.ام.سی. بالاترین بیننده (میانگین عامل: 81/4، درصد میزان تماشا در حد خیلی‏زیاد و زیاد 2/68) و جام‏جم پایین ترین بیننده (میانگین عامل: 42/3، درصد میزان تماشا در حد خیلی‏زیاد و زیاد 9/27 ) را داراست. در بین شبکه‏ های سیاسی، بیشترین بیننده به شبکه ان.آی.تی.وی. (میانگین نمره: 15/3، درصد میزان تماشا در حد خیلی‏زیاد و زیاد 5/30) و کمترین بیننده به شبکه آپادانا (میانگین نمره: 18/2، درصد میزان تماشا در حد خیلی‏زیاد و زیاد 6/10) تعلق دارد. در میان شبکه‏های اطلاعاتی، شبکه تماشا بالاترین اهمیت (میانگین نمره: 28/2، درصد میزان تماشا در حد خیلی‏زیاد و زیاد 14درصد) و شبکه آ.اف.ان. فارسی کمترین اهمیت (میانگین نمره: 30/2، درصد میزان تماشا در حد خیلی ‏زیاد و زیاد 3/10) را دارا می‏باشد(جدول 6).
جدول 6 توزیع درصد پاسخگویان بر حسب میزان تماشای هریک از شبکه های تلویزیونی ماهواره ای فارسی زبان (خارج از کشور) و نتایج تحلیل عاملی مصرف انواع این شبکه های فارسی زبان در میان آنان (پس از چرخش واریماکس)
شبکه ‏های تلویزیونی
توزیع درصد پاسخگویان
میانگین متوسط نمره ها
میانگین نمره ها
درصد واریانس تبیین شده
بارهای عاملی
فاکتور اول: شبکه های اطلاعاتی و سرگرمی
اصلا
خیلی ‏کم
کم
متوسط
زیاد
خیلی‏ زیاد
08/2

55/50

وی. او. ا.
تماشا
رنگارنگ
نیو کانال
لحظه
آ. اف. ان. فارسی
49
9/53
6/53
2/55
3/56
7/59
9/13
7/11
8/13
3/15
4/14
2/11
9/9
9/8
2/9
1/10
1/11
4/12
11
5/11
5/13
1/12
1/9
5/6
4/7
6/6
7/5
2/3
3/5
1/4
8/8
4/7
3/4
4
8/3
2/6

40/2
28/2
17/2
05/2
04/2
03/2

82/0
81/0
81/0
75/0
75/0
60/0
Eigenvalue = 9/60

فاکتور دوم: شبکه های سیاسی

43/2

64/11

ان.آی.تی‏وی.
امید‏ایران
کانال 2
پارس
کانال 1
آزادی
آپادانا
تی.‏وی. ملی
6/35
5/37
3/46
2/42
6/47
3/52
3/53
10
7/10
7/9
1/17
15
5/15
4/8
7/12
9/10
5/6
7/13
3/9
5/12
8/6
9
5/11
10
2/15
7/19
7/10
8/15
1/12
1/16
8/11
9/10
7/14
3/7
9/5
6/10
9
7/5
6/6
7/5
8/16
1/12
7/10
6/3
9
4/8
4
6/6

15/3
86/2
45/2
49/2
46/2
40/2
18/2
19/2

83/0
81/0
70/0
69/0
68/0
64/0
56/0
55/0
Eigenvalue = 2/21

فاکتور سوم: شبکه های تجاری

84/3

93/5

پی.ام.سی.
تپش
آی.پی.ام.
جام‏ جم
آی.تی.ان.
2/6
4/13
1/19
5/22
4/23
5/3
4/4
9/9
9/11
6/10
5/8
6/10
7/16
8/9
3/12
2/13
8/17
2/24
9/26
7/25
9/22
26
1/16
2/15
4/15
3/45
3/27
4/13
7/13
6/12

81/4
23/4
51/3
42/3
37/3

86/0
80/0
69/0
68/0
59/0
Eigenvalue = 1/12

مجموع واریانس تبیین شده

13/68

تحلیل روابط بین شبکه های ماهواره ای فارسی زبان مورد علاقه جوانان و متغیّرهای موقعیتی آنان نتایج جالبی را آشکار می‏سازند. اولین مشاهده آن است که نوع کانال های ماهواره های فارسی زبان مورد تماشا جز در موارد معدودی نمی تواند باعث تفکیک و تمایز جوانان شود. برای مثال، آزمون های همبستگی نشان می‏دهند که جوانترها (نوجوانان) بیش از سایر جوانان برنامه های شبکه ان.آی.تی.وی،پارس و تابش را تماشا می کنند، اما در مورد سایر شبکه ها بین جوانان از نظر سن و سال آنها تفاوت معنی داری دیده نمی شود. همچنین دختران عموماً بیش از پسران برنامه‏های شبکه‏ های فارسی زبان را تماشا می کنند هر چند این تفاوت فقط در مورد میزان تماشای دو شبکه (آ.اف.ان و آپادانا) معنی دار است. فقط شبکه ان.تی.وی. توانسته است باعث تفکیک و تمایز جوانان مجرد از متاهل شود. به این معنی که جوانان متاهل بیش از مجردها برنامه های این شبکه را تماشا می کنند. تحلیل داده‏ها در مورد سایر شبکه ها هیچ تفاوت معنی داری بین جوانان مجرد و متاهل آشکار نمی‏سازد. در عین‏حال، وجود همبستگی های منفی غیر معنی دار این گرایش را نشان می‏دهد که جوانان متاهل بیش از جوانان مجرد برنامه های شبکه های سیاسی را تماشا می کنند و بر عکس کمتر از جوانان مجرد سراغ شبکه های جوان پسند موسیقی محور آی.تی.ان.، جام‏جم، آی.پی.ان.، تابش، پی.ام.سی. می روند. همچنین جوانان غیر شاغل (دانش آموز، دانشجو، سرباز، خانه دار) بیش از جوانان شاغل برنامه های شبکه جوان پسند و غیرسیاسی پی.ام.سی. را تماشا می کنند. اما در مورد سایر شبکه ها (یعنی شبکه های ردیف 6 تا 19 که اکثراً سیاسی هستند) این جوانان شاغل هستند که بیش از سایر جوانان تماشاچی پر و پاقرص محسوب می شوند. نکته جالب توجه آنکه بین جوانان تهرانی با سطوح مختلف تحصیلی هیچ تفاوت معنی داری از نظر شبکه های ماهواره ای مورد علاقه مشاهده نمی شود. این موضوع در مورد همبستگی سطح تحصیلات والدین پاسخگویان با شبکه های مورد علاقه جوانان نیز کم و بیش صادق است جدول 7). نکته قابل توجه دیگر اینکه، جوانان مذهبی تر کمتر از بقیه جوانان برنامه های شاد و سرگرم کننده پی.ام.سی و تابش (بطور معنی دار از نظر آماری) و جام‏جم، آی.ان.تی و آی.پی.ان (بطور غیر معنی دار از نظر آماری) را تماشا می کنند اما جوانان مذهبی‏تر بسیار بیشتر از سایر جوانان بیننده شبکه های سیاسی هستند (همان).
جدول 7 نتایج ضرایب همبستگی بین ترجیحات شبکه‏های تلویزیونی ماهواره‏ای و متغیرهای موقعیتی پاسخگویان

متغبرهای موقعیتی
سن
جنس
وضع تاهل
وضع فعالیّت
تحصیلات پاسخگو
تحصیلات
پدر
تحصیلات
مادر
درجه مذهبی بودن
شبکه

آی.تی.ان.
04/0
07/0-
02/0-
03/0-
08/0-
* 11/0-
07/0-
02/0-
پی.ام.سی.
02/0
04/0-
05/0-
* 10/0
06/0
07/0
* 13/0
* * 18/0-
تپش
* 10/0-
00/0-
06/0-
04/0
04/0
00/0-
04/0
* * 14/0-
آی.پی.ام.
09/0
02/0-
05/0-
01/0
09/0-
07/0
* 11/0
03/0-
جام‏ جم
02/0
00/0-
07/0-
03/0-
03/0-
01/0-
01/0-
07/0-
آزادی
09/0-
06/0-
06/0
* 11/0-
02/0-
05/0-
* 11/0-
* * 14/0
تی.‏وی. ملی
08/0-
05/0-
05/0
* 12/0-
01/0-
04/0-
09/0-
* * 14/0
ان.آی.تی‏وی.
* 13/0-
02/0-
* 10/0
* * 14/0-
02/0-
07/0-
* 11/0-
* 16/
پارس
* 11/0-
07/0-
04/0
06/0-
01/0
03/0-
07/0-
* * 17/0
آپادانا
09/0-
* 1/0-
07/0
07/0-
02/0-
04/0-
07/0-
* * 15/0
کانال 1
08/0-
05/0-
08/0
07/0-
00/0-
03/0-
* 11/0-
* * 19/0
کانال 2
07/0-
06/0-
04/0
08/0-
02/0
00/0-
06/0-
* * 19/0
رنگارنگ
09/0-
05/0-
04/0
05/0-
02/0
00/0-
03/0-
* * 17/0
تماشا
06/0-
02/0-
01/0
* 11/0-
06/0-
08/0-
09/0-
* * 18/0
نیو کانال
08/0-
06/0-
07/0
07/0-
00/0-
01/0-
03/0-
* * 21/0
آ. اف. ان. فارسی
07/0-
* 2/0-
08/0
* 11/0-
03/0-
02/0-
06/0-
**19/0
لحظه
09/0-
09/0-
07/0
07/0-
00/0-
00/0
03/0-
**19/0
وی. او. ا.
09/0-
07/0-
06/0
08/0-
03/0-
05/0-
* 12/0-
* * 16/0
امید‏ایران
09/0-
08/0-
06/0
* 11/0-
02/0
01/0-
07/0-
* * 20/0

ب- ترجیحات فیلمی
یافته ‏های تحقیق نشان می‏دهد که بین 12 نوع فیلم مورد بررسی، فیلم های عشقی و رمانتیک در صدر و فیلم‏های جنگی در قعر علائق و ترجیحات فیلمی جوانان تهرانی قرار دارد. در حالیکه نزدیک 59 درصد از پاسخگویان چنین فیلم هایی را در حد "خیلی زیاد" یا "زیاد" تماشا می‏کنند و فقط 1/10 درصد هیچ علاقه ای به چنین فیلم هایی ندارند، تنها حدود 23 درصد در حد "خیلی زیاد" یا "زیاد" این فیلم‏ها را می‏بینند و نزدیک 45 درصد این فیلم‏ها را "اصلا" نمی‏بینند یا در حد "خیلی کم" تماشا می‏کنند(جدول 8). براساس تحلیل عاملی چهار طبقه از الویت‏های فیلمی جوانان مورد بررسی بر مبنای چهار عامل
مشتمل بر فیلم‏های خشن ـ جنگی، سیاسی ـ جنایی، عشقی ـ ترسناک و محرک جنسی مورد شناسایی قرار گرفت. در بین این طبقات، فیلم‏های عشقی با بالاترین میانگین متوسط نمرات (15/4) بیشترین جذابیت و فیلمهای خشن و جنگی با کمترین میانگین متوسط نمرات (10/3) پایین‏ترین جذابیت را برای پاسخگویان دارند، فیلمهای سیاسی ـ جنایی و محرک جنسی به ترتیب میانگین متوسط نمرات 45/3 و 27/3 در این بین قرار دارند (همان). مقایسه انواع فیلم‏ها از نظر جذابیّت برای جوانان مورد بررسی در داخل هر طبقه نشان می‏دهد که در بین فیلم‏های گروه عشقی ـ ترسناک، فیلم‏های عشقی با میانگین نمره 49/4 بیشترین تماشا کننده و فیلم‏های خانوادگی با میانگین 64/3 کمترین تماشا کننده را در میان افراد نمونه دارا هستند. در بین فیلم‏های گروه سیاسی ـ جنایی، فیلم‏های سیاسی و فیلم‏های جنایی هر کدام با میانگین نمرات 64/3 بالاترین بیننده و فیلم‏های حماسی و تاریخی با میانگین نمرات 09/3 پایین‏ترین بیننده را برخوردارند. همینطور در بین گروه فیلم‏های خشن ـ جنگی، فیلم‏های رزمی با میانگین نمره 34/3 بالاترین متقاضی و فیلم‏های تخیلی با میانگین نمره 03/3 پایینترین متقاضی را دارا می‏باشد. گرایشات مذکور را می‏توان بوضوح در ستونهای "خیلی زیاد" و "زیاد" مربوط به توزیع در صدهای جدول 7 مشاهده کرد(همان). تحلیل روابط بین ترجیحات گونه‏های سینمایی و متغیرهای موقعیتی، آنگونه که در جدول 9 آمده‏است، نتایج مهمی آشکار می‏سازد. نخست اینکه، متغیر جنسیّت با همه گونه های سینمایی به جز سه گونه (کمدی، تخیلی ـ علمی و تا حدودی ترسناک و عشقی) دارای همبستگی شدید مثبت یا منفی است. از میان 12 گونه سینمایی فقط دو گونه (فیلم های خانوادگی و تا حدودی فیلم های عشقی)مورد علاقه خاص دختران است و می توان گفت گونه هایی زنانه هستند. سایر گونه ها بویژه فیلم های جنگی، محرک جنسی، وسترن، پلیسی ـ جنایی، سیاسی ـ جاسوسی، رزمی ـ کاراته، تاریخی و حماسی و تا حدودی فیلم های ترسناک گونه هایی مردانه محسوب می شوند. دلیل این امر علاوه بر تفاوت های بیولوژیک و روانشناختی بین دو جنس، احتمالاّ ناشی از شیوه های جامعه پذیری متفاوت زن و مرد در جامعه ایرانی است. البته به نظر می رسد این مشاهده یک روند جهانی در زندگی جوانان باشد.
جدول 8 توزیع درصد پاسخگویان بر حسب ترجیحات فیلمی آنان ایج تحلیل عاملی مصرف انواع فیلم‏ها در میان پاسخگویان

توزیع درصد پاسخگویان
میانگین متوسط ‏نمرات(درصد فراوانی)
میانگین نمرات(درصد فراوانی)
درصد واریانس تبیین شده
بارهای عاملی
فاکتور اول: خشن، جنگی
اصلا
خیلی ‏کم
کم
متوسط
زیاد
خیلی‏ زیاد
10/3

33/26

رزمی
تخیلی علمی
وسترن
جنگی
6/25
23
2/23
4/26
8/13
2/20
5/19
4/18
1/15
1/10
5/11
14
9/12
3/21
8/25
6/17
6/13
2/11
4/10
14
19
3/14
7/9
4/9

34/3
20/3
10/3
03/3

60/0
69/0
74/0
65/0
Eigenvalue =3/16

فاکتور دوم: سیاسی جنایی

45/3

44/14

سیاسی
جنایی
حماسی و تاریخی
8/21
5/15
8/28
2/8
4/13
8/12
2/15
4/13
9/13
2/14
6/22
5/20
1/20
1/19
4/12
5/20
16
5/11

64/3
64/3
09/3

83/0
74/0
48/0
Eigenvalue =1/73

فاکتو.ر سوم: عشقی ترسناک

15/4

7/10

عشقی
کمدی
ترسناک
خانوادگی
1/10
7/7
10
8/14
1/5
3/6
4/6
7/12
2/8
8/9
9/11
15
7/17
2/22
2/20
3/23
6/19
5/21
6/19
7/19
2/39
4/32
9/31
4/14

49/4
41/4
29/4
64/3

78/0
66/0
45/0
74/0
Eigenvalue =1/28

فاکتور‏چهارم: محرک جنسی

27/3

9/8

محرک جنسی
5/28
3/13
8/12
1/17
9/4
9/22

27/3

81/0
Eigenvalue =1/07

مجموع واریانس تبیین شده

42/60

دوم اینکه، اگرچه جوانان بالغ تر بیش از سایر جوانان فیلم های تاریخی ـ حماسی و سیاسی ـ جاسوسی می بینند اما در مورد سایر گونه ها تفاوت معنی‏داری از این نظر بین جوانان متعلق به سنین مختلف دیده نمی شود. سوم اینکه، جوانان مجرد بیش از متاهل ها فیلم های ترسناک، پلیسی ـ جنایی و جنگی تماشا می کنند در عوض متاهل ها بیش از مجردها فیلم های خانوادگی می‏بینند اما هم جوانان مجرد و هم متاهل به یک اندازه فیلم های محرک جنسی تماشا می کنند. این مشاهده در مورد بقیه گونه ها صدق می کند.
نتیجه مهم دیگر اینکه، سطح بالاتری از تحصیلات با سطح بالاتری از تماشای فیلم های سیاسی ـ جاسوسی، تاریخی ـ حماسی و فیلم های ترسناک همبسته است. در مورد سایر گونه ها سطح تحصیلات نمی تواند جوانان تهرانی را از همدیگر متمایز سازد. براساس یافته‏ها، هرچه جوانان مذهبی تر باشند تماشای فیلم های خانوادگی، رزمی ـ کاراته و تخیلی ـ علمی افزایش می یابد و تماشای فیلم های محرک جنسی نیز به شدّت کاهش می یابد.

جدول 9 ضرایب همبستگی بین ترجیحات فیلمی پاسخگویان و متغیرهای موقعیتی آنان
متغبرهای موقعیتی
سن
جنس
وضع تاهل
وضع فعالیّت
تحصیلات پاسخگو
تحصیلات
پدر
تحصیلات
مادر
درجه مذهبی بودن
ترجیحات فیلمی

جنگی
09/0
**33/0
*13/0-
03/0-
08/0
08/0
01/0
03/0
وسترن
05/0-
**20/0
08/0-
08/0
06/0
08/0
06/0
00/0
خانوادگی
00/0-
**18/0-
*12/0
05/0
07/0
02/0
01/0-
*13/0
ترسناک
04/0
10/0
**15/0-
02/0-
*11/0
06/0
07/0
07/0-
کمدی
02/0
02/0-
01/0-
02/0-
01/0-
06/0
05/0
08/0
عشقی
07/0
09/0-
02/0-
00/0
04/0
02/0-
04/0-
01/0
تاریخی و حماسی
*12/0
*12/0
05/0-
04/0
*12/0
*10/0
06/0
06/0
پلیسی، جنایی
03/0
**20/0
**15/0-
07/0-
03/0
02/0
02/0
02/0-
سیاسی ـ جاسوسی
*12/0
**21/0
08/0-
00/0
**16/0
**17/0
**18/0
00/0
رزمی ـ کاراته
08/0
**18/0
09/0-
05/0
06/0
07/0
03/0
*12/0
محرک جنسی
01/0
**30/0
02/0
05/0-
03/0
06/0
**14/0
**17/0-
تخیلی ـ علمی
09/0-
05/0
04/0
02/0
02/0
08/0
06/0
*12/0
* سطح معنی داری بالاست
** سطح معنی داری بسیار بالاست.

نتیجه ‏گیری
در این مقاله سعی شد براساس مطالعه تجربی در شهر تهران، تصویری از سبک‏های جدید هویّت ‏پذیری جوانان در شهر تهران بر اساس فعالیّت‏های تفریحی، ذائقه‏های موسیقایی و ماهواره‏ای ارائه شود و به بخش مهمی از سئوالاتی که در خصوص نوع و ماهیت سبک‏ها و خرده‏فرهنگ‏های جوانان پاسخ داده شود. نتایج به دست آمده از مطالعه میدانی نشان داد که با عنایت به فعالیّت‏های تفریحی و فراغتی، 10 عامل یا 10 نوع سبک یا الگو را می‏توان شناسایی کرد. از بین این سبک‏ها، فعالیتّ ‏های مربوط به الگوی رسانه‏های بصری بالاترین و فعالیت‏های مربوط به سرگرمی‏ها (چون جمع‏آوری کلکسیون و غیره) کمترین طرفدار در میان افراد مورد بررسی برخوردار است. نتایج آزمون های همبستگی نیز نشان داد که سبک های زندگی مبتی بر فعالیت های تفریحی جوانان مورد مطالعه همچنان تابع جنسیت، سن، وضع تاهل، وضع اشتغال، سطح تحصیلات آنان و والدین آنها و درجه مذهبی بودن آنان است. اگر در جوامع غربی تغییر الگوی گذار جوانی به برابر شدن سطح درآمد و پول توجیبی جوانان در طبقات مختلف اجتماعی منجر شده است در جامعه ایرانی هنوز از این لحاظ نابرابری وجود دارد، چه بسا جوانانی که با اتومبیل خود یا حتی اتومبیل والدین خود یک سری از تفریحات را برای خود به وجود می آورند اما هستند جوانانی که نه خود و نه والدینشان از عهده خرید یک دوچرخه هم برنمی‏آیند و دوران گذار آنها صرف تخفیف آلام و رنج‏های خانواده‏های فقرزده‏شان می‏شود. بنابراین اگرچه در جوامع غربی تمایزات طبقاتی و جنسیتی بدلیل عملکرد صنایع تفریحی و تجربه مشترک دوران گذار کم رنگ شده است اما یافته‏های پژوهش حاضر نشان می‏دهد چنین وضعیتی در جامعه ایرانی هنوز تحقق نیافته است. تحلیل داده‏ ها نشان داد که براساس ملاک ترجیحات موسقایی، می‏توان از سه نوع سبک مشتمل بر موسیقی پاپ، موسیقی رقص مدرن و موسیقی سنتی اصیل ایرانی سخن گفت. مقایسه انواع موسیقی‏های این سه نوع سبک معلوم ساخت که موسیقی پاپ ( بترتیب پاپ ایرانی، که توسط ایرانیان مقیم خارج از کشور تولید می شود، پاپ غربی و موسیقی پاپ ساخت داخل کشور) در مقایسه با الگو‏های دیگر از بیشترین میزان محبوبیت در میان جوانان مورد مطالعه برخوردار است. نکته قابل توجه اینکه، موسیقی ایرانی علی‏رغم تلاش و همچنین ارزش های هنری نهفته در آن نتوانسته علاقه پاسخگویان برانگیزد. مطالعه رابطه بین نوع ترجیحات موسیقایی با متغیّرهای موقعیتی پاسخگویان نشان داد که سن، جنس. سطح تحصیلات و درجه مذهبی بودن جوانان تهرانی دارای همبستگی‏های معنی‏داری با مصرف انواع موسیقی های ایرانی غربی می‏باشند. بنابراین فرضیه فردی شدن سبک های زندگی در مورد مصرف موسیقی تایید نمی‏شود و در عوض نظریه پیر بوردیو مبنی بر تاثیر پذیری ذائقه از جایگاه فرد در ساخت اجتماعی مورد تایید واقع شد.
بررسی معلوم ساخت که بر اساس ترجیحات تلویزیونی (سینمایی)، سه نوع سبک متفاوت را از همدیگر قابل تفکیک می‏باشد که مشتمل بر سبک‏های زندگی مبتنی بر تماشای برنامه‏های شبکه‏های تجاری، شبکه های سیاسی و بالاخره شبکه های تلفیقی (تلفیق برنامه های سیاسی و سرگرم کننده) می‏باشند. در میان شبکه های تلویزیونی ماهواره ای فارسی زبان خارج از کشور شبکه های تجاری (بویژه شبکه های تپش و پی.ام.سی) بیشترین میزان محبوبیت را در نزد جوانان تهرانی برخوردارند.همینطور، تحلیل گونه‏های سینمایی نشان داد که هرگاه ملاک تفکیک ترجیحات سینمایی باشد می توان از 4 نوع سبک زندگی سخن گفت: سبک زندگی مبتنی بر تماشای فیلم های خشن یا جنگی، سبک زندگی مبتنی تماشای فیلم های سیاسی – جنایی، سبک زندگی مبتنی بر تماشای فیلم های عشقی و ترسناک و سبک زندگی مبتنی بر تماشای فیلم های محرک جنسی. اما مطالعه داده های مربوط به محتوای برنامه های مورد علاقه ویدئویی یا ماهواره ای جوانان تهرانی نشان داد که گونه های عشقی، کمدی و ترسناک بیشترین میزان محبوبیت را به خود اختصاص می دهند.تحلیل داده‏ها در خصوص رابطه ترجیحات تلویزیونی و سینمایی جوانان تهرانی با متغیّرهای موقعیتی نشان داد که درجه مذهبی بودن بیش از سایر متغیرهای موقعیتی روی انتخاب شبکه های تلویزیونی ماهواره ای فارسی زبان خارج از کشور تاثیر گذاشته است. به طوریکه جوانان مذهبی تر کمتر از بقیه جوانان برنامه های شاد و سرگرم کننده شبکه های تجاری همچون پی.ام.سی. و تپش را تماشا می‏کنند اما بیشتر از سایر جوانان برنامه های شبکه های سیاسی را تماشا می کنند. بعلاوه جوانان متاهل و شاغلین بیش از سایر جوانان به شبکه های ماهواره ای سیاسی تمایل دارند. اما متغیّرهایی مثل سن و جنس فقط با تماشای تعداد کمی از شبکه های ماهواره ای همبستگی معنی داری را نشان دادند. وقتی همبستگی ترجیحات محتوایی مورد علاقه جوانان با متغیرهای موقعیتی مورد بررسی واقع شد معلوم شد که جنس، وضع تاهل و میزان مذهبی بودن بیشترین میزان تاثیرگذاری را بر روی گونه های سینمایی مورد علاقه جوانان از خود به جای گذاشته‏اند. با توجه یافته‏های تحقیق، در این مولفه نیز دیدگاه فردی شدن مورد تایید قرار نمی‏گیرد.
با توجه به یافته های پژوهش در خصوص ترجیحات موسیقایی، ترجیحات ماهواره‏ای و سینمایی و فعالیت‏های تفریحی جوانان می‏توان گفت که در درون فرهنگ و جامعه مورد مطالعه خرده فرهنگی تحت عنوان خرده فرهنگ جوانان در حال شکل گیری و نضج می‏باشد که این خود در عین حالی‏که معرّف تشدید فرآیندهای تفکیک‏پذیری از راه تکثیر گروهبندی اجتماعی است، به‏نوبه خود بیانگر ایجاد زمینه‏های بالقوه اختلال نمادی در حوزه جامعه ‏پذیری جوانان، بویژه از منظر سیاست‏های فرهنگی رسمی، می‏باشد.شایان ذکر است که به طورکلی، جامعه ‏ها یا دولت‏ها دو نوع استراتژی فرهنگی برای انسجام و وحدت نمادی اعمال می‏کنند. الف- کثرت‏گرایی فرهنگی: که در آن امکان رشد و گسترش خرده‏فرهنگ‏ها در کنار هم و به صورت هم عرض فراهم می‏شود. ب- استراتژی یک شکلی فرهنگی: که در آن یگانه‏سازی در عرض جامعه تعقیب می‏شود. این استراتژی بر خلاف استراتژی قبلی امکان توسعه سبک‏ها و خرده‏ فرهنگ‏ها را بسیار محدود می‏کند در نتیجه تعریف خاص و محدود از نوع بهنجاری را برای کنش‏ها و ذائقه‏ های آحاد جامعه تعریف می‏کند.
به واسطه امکان توفیق اندک سیاست تکثّرگرایی فرهنگی به ویژه در کشورهای در حال توسعه از جمله در ایران به علت ضعف مزمن انسجام اجتماعی در این کشورها که ریشه در نهادینه نشدن آنها در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد، باعث شده تا در بیشتر موارد گزینه یکسان‏سازی یا یک‏شکلی فرهنگی برای نیل به وحدت نمادی تعقیب شود (چلبی، 1375). این سیاست‏ در ایران طی دهه‏ های گذشته از طریق ساز و کارهای مختلفی چون تصویب قانون منع استفاده شخصی از کانال‏های ماهواره ‏ای، نظارت بر تولید و فیلم‏های تلویزیونی و سینمایی (به ویژه تولید شده در خارج از کشور)، غیر مجاز تلقی کردن و اعمال محدویت‏های قانونی در توزیع کاست‏ها و ویدیوکاست‏های موسیقی تولید شده در خارج از کشور و امثالهم به اجرا گذاشته است که بخش اعظمی از این کنترل‏ها معطوف به امر جامعه‏پذیری جوانان بوده است. با این وجود، نتیجه این تحقیق گواه آن است که با وجود تلاش همه دست ‏اندرکاران امور جوانان در این امر نسل جوان بخش‏هایی از جوانان متعلق به این نسل تعریف دیگری از بهنجاری و نابهنجاری دارند و این امر شکاف بین سیاست‏ های فرهنگی رسمی در حوزه جوانان و فعالیّت‏های فرهنگی و خرده فرهنگی عده‏ای از جوانان را نشان می‏دهد. از این‏رو، شاید بتوان گفت که امروزه علی‏رغم تلاش‏ های نمایندگان جامعه بزرگسال به ویژه بخشی از دستگاه‏های دست‏اندرکار در طرح مسائل جوانان و جستجوی راه حل برای پایان دادن به مشقات دوره جوانی، نمی‏توان انکار کرد که جامعه ایرانی هنوز تصور درستی از فرآیندهای جوان و جوانی به عنوان پدیده‏های اجتماعی جدید ندارد.به نظر می‏رسد گزینه یکسان‏سازی فرهنگی علی‏رغم جاذبه ظاهری برای برخی محافل رسمی، امکان تحقق چنین سیاستی به دلایلی چون کثرت قابل توجه جمعیت جوان، تفکیک‏پذیری فزاینده و پیدایش خرده ‏فرهنگ ‏های مختلف و متنوّع متنج از آن، توسعه وسایل ارتباط جمعی و گسترش غیر قابل کنترل بزرگراه‏های اطلاعاتی، ازدیاد سرعت انتقال اطلاعات در حوزه‏های گوناگون در اثر توسعه علم و تکنولوژی، نسبت بالای پویایی اجتماعی در مقایسه با گذشته چندان نتیجه‏ای نداشته‏است، به همین سبب نیز توسل به سیاست‏ها و اقدامات کنترلی مبتنی بر اجبار و تحدید، که ماهیتاً صبغه بیرونی (تا درونی) سازگاری و انسجام اجتماعی را مطرح می کنند، گهگاهی نمود پیدا می‏کرد، حتی اگر در مواردی توفیقی می‏یافت نظمی جز سازگاری ظاهری متحدالشّکل آن هم به صورت ناپایدار نبوده‏است.

منابع فارسی
چلبی، مسعود (1375) جامعه‏ شناسی نظم، تهران: نشر نی.
هنری، لئوبی و همکاران (1381) اوقات فراغت و سبک ‏های زندگی جوانان، ترجمه مرتضی ملانظر و فرامرز ککولی دزفولی، تهران: سازمان ملی جوانان.
زکایی، محمد (1381) گذر به بزرگسالی و جوانی رو به تغییر، مجله جامعه‏ شناسی ایران، دوره چهارم، شماره 3، صفحات3-27.

منابع انگلیسی
Beck, U. (1992) Risk Society: Towards a New Modernity, London: Sage.
Bourdieu, P. (1977) Outline of a Theory of Practice, Cambridge: Cambridge University Press.
Bourdieu, P. (1984) Distinction: A Social Critique of the Judgments of Taste, London: R. K. P.
Bourdieu, P. (1985) The Social Space and the Genesis of Groups, Theory and Society, 14: 723-744.
Crompton, R. (1993) Class and Stratification: An Introduction to Current Debates, Cambridge: Polity Press.
Cockerham , William C. and Rutten , Alfred and Abel. Thomas (1997) Conceptualizing Contemporary Health Lifestyles: Moving Beyond Weber , the Sociological quarterly. Vol. 38 , No. 2. PP. 321-342.
Edgell, S. (1993) Class, London: Routledge.
Fornas , J. (1995) Cultural Theory and Late Modernity, Sage Publications, London: UK.
Giddens, A. (1991) Modernity and Self-Identity: Self and Society in the Late Modern Age, Cambridge: Polity Press.
Lee, M. J. (1993) Consumer Culture Reborn: The Cultural Politics of Consumption, London: Routledge.
Lash, S. and J. Urry (1987) The End of Organised Capitalism, Cambridge: Polity Press.
Lash, S., B and Wynne, B. (1994) (eds) Risk, Environment and Modernity: Towards a New Ecology, London: Sage Publications.
Mafessoli, M. (1996) The Time of the Tribe: The Decline of Individualism in Mass Society, London: Sage Publications.
Mintel (1988) Special Report: British Lifestyles, London: Mintel.
Reimer, B. (1995) Youth and Modern Lifestyles, in J. Fornas and Goran Bolin (eds) Youth Culture in Late Modernity, London: Sage Publications.
Roberts, K. (1997) Work and Leisure in Young People's Live, in J. T. Haworth (ed.) Work, Leisure and Well-being, London: Routledge.
Roberts, K., G. Cooke, A. Clark and E. Semeonff (1977) The Fragmentary Class Structure, London: Heinemann.
Sobel, M. E. (1981) Lifestyle and Social Structure: Concepts, Definitions and Analyses, New York: Pantheon Books.
Shields, R. (1992) Lifestyles: The Subject of Consumption, London: Routledge.
Turner, B. S. (1998) Cultural Citizenship, in N. Stevenson, Cultural Citizenship, London: Sage Publications.
Willis, P. (1990) Common Culture, Milton Keynes: Open University Press.
Wenzel, R. (1982) health Promotion and Lifestyles: Perspectives of the WHO Regional Office for Europe, Health Education Programme, Paper presented to the 11th International Conference on Health Education, Tasmania.

13


تعداد صفحات : 64 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود