فصل دوم
تحولات تدریجی سیستمهای پولی در جهان و ایران
در این فصل موضوعات زیر بررسی می شود:
1- سیستم پول کالایی
2- سیستم دو فلزی
3- سیستم تک فلزی
4- پول اسکناس
5- تحولات سیستمهای پولی در ایران
در جوامع اولیه و در زمانهای قدیمتر، ابتدا پول شکل کالایی داشته است، بدین ترتیب که کالای خاصی را به عنوان پول در نظر می گرفتند. البته اینکه چه کالای خاصی بتواند به عنوان پول مورد استفاده قرار گیرد تحت تاثیر عوامل مختلفی نظیر آب و هوا محل استقرار جوامع و توسعه فرهنگی و اقتصادی آنها بوده است. به عنوان مثال جوامعی که د رسواحل دریا و یا نزدیک به آن زندگی می کردند، از صدف و یا قلاب ماهیگیری به عنوان واسطه مبادله استفاده می نمودند. در مناطق سردسیر نظیر سیبری یا آلاسکا، پوست حیوانات بویژه پوست خز به عنوان واحد پول مورد استفاده قرار می گرفت. همین طور جوامعی که در مناطق گرمسیری زندگی می کردند از عاج فیل به عنوان پول استفاده می کردند. کالاهایی که به عنوان پول در جوامع مختلف در نظر گرفته می شد به توسعه جوامع مختلف نیز بستگی داشت. از انجای که حیوانات مهمترین شکل ثروت تلقی می شدند در جوامع اولیه کشاورزی از احشام به عنوان پول استفاده می شد. تقریبا در همه مناطق معتدل، اروپا و آسیا و آفریقا، گاو به عنوان یک واحد مبادله مورد قبول بوده است.
برای مدتهای طولانی در مناطق وسیعی از جهان و در جوامع اولیه، گاو و گوسفند به عنوان واحد شمارش و واسطه مبادله به کار می رفت. در ایران قدیم، پزشکان از بیماران خود برای دارو و خدمات مربوط به مدارا گاو و گوسفند مطالبه می کردند. رومیها نیز تا حدود چهار قرن پیش از میلاد مسیح پرداختهایشان برحسب گاو و گوسفند بوده است. در هر حال استفاده از حیوانات به عنوان پول، مشکلات متعددی را به همراه داشته است. اول اینکه حیوانات فاقد استاندارد بودند دوم اینکه نه تنها ذخیره سازی حیوانات با مشکل همراه است بلکه دارای هزینه نیز می باشد. گذشته از این نوسان قیمت، عدم تقسیم پذیری و نیز دشواری حمل و نقل آنها از دیگر مشکلات استفاده از حیوانات به عنوان پول تلقی می گردید.
جدول (2-1) بعضی از مهمترین انواع پول را که در طول تاریخ مورد استفاده ملل مختلف قرار گرفته است نشان میدهد.
جدول (2-1): بعضی از مهمترین انواع پول کالایی
آهن
مس
برنج
چرم
ذرت
نمک
اسب
گوسفند
خوک
پوست خز
بز
پوست لاکپشت دریایی
دندان گراز (دریایی)
دندان وال (نهنگ)
عاج فیل
پوست دارکوب
پر
آیینه -شیشه
صدف براق
غلات
عرق نیشکر
شیره
تنباکو
ابزار کشاورزی
طلا
نقره
چاقو
کاغذ
سیگار
همچنان که ملاحظه میشود پولهایی که مورد استفاده جوامع مختلف واقع شده اند، شکل کالایی داشته و به همین دلیل پول کالایی نامیده میشوند. در حقیقت تاریخ تحول پول حرکت از پول کالایی(سکه های طلا و نقره) به پول تحریری نظیر حسابهای جاری بانکی بوده است. برای درک بهتر این تحول ابتدا نگاهی به تحولات سیستمهای پولی و طبقه بندی پول خواهیم داشت، آنگاه تحولات سیستمهای پولی در ایران مورد بررسی قرار میگیرد.
انواع پول
به طور کلی پول رامی توان به سه دسته تقسیم بندی نمود:
1. پول کالایی
2. پول غیر قابل تبدلی (اسکناس)
3. پول بانکی (تحریری)
1- سیستم پول کالایی:
وقتی در یک جامعه از کالای خاصی به عنوان پول استفاده میشود می گویند در آنجا سیستم پایه کالا یا پول کالایی وجود دارد. در جوامع توسعه نیافته هر کالای مفیدی ممکن است این نقش را بازی کند. برای مثال نمک و احشام در رم قدیم تنباکو در مستعمرات آمریکا و خوک در بعضی از جزایر دریای جنوب به عنوان پول مورد استفاده قرار می گرفته است. به هر حال همه انواع کالاها از غلات گرفته تا پوست حیوانات به عنوان پول مورد استفاده قرار گرفته است. در هر حال پول کالایی پولی است که ارزش آن به عنوان کالا برابر ارزش آن به عنوان پول است.
همان طوری که قبلا گفته شد، یک پول خوب مستلزم داشتن خصوصیاتی است که اهم آنها بدین قرار است: می بایستی یکسان و متحد الشکل باشد یعنی هر کس در مورد آن تعریف یکسانی را بیان کند به واحدهای کوچکتر قابل تقسیم باشد به طوری که خریدهای کوچک نیز با آن امکان پذیر گردد با دوام باشد به نحوی که در طول مسافرت تغییر شکل ندهد و به آسانی قابل حمل باشد و غیره . ملاحظه میشود اغلب کالایی که به عنوان پول درنظر گرفته شده اند، همه موارد فوق را با هم دارا نمی باشند، مثلا نمک ممکن است بعضی از خواص فوق را داشته باشد اما بادوام نیست. زیرا در اثر رطوبت شکل آن عوض میشود. همین طور گاو به عنوان پول فاقد خاصیت تقسیم پذیری میباشد.
درمیان کالاها تا این اواخر فلزات مناسبترین و مردم پسندترین شکل پول بوده است زیرا خصوصیات یک پول مناسب را دارا میباشد. در زمانهای قدیمتر ابتدا از آهن و مس به عنوان پول استفاده می گردید اما در اثر گسترش روشهای ذوب و کشف این فلزات و وفور آنها کم کم مقبولیت خود را در بین مردم از دست دادند و به این خاطر طلا و نقره به لحاظ داشتن خواص مناسب و نیز کمیابی آن شکل غالب را در میان فلزات به عنوان پول به خود اختصاص دادند.
1-1- سیستم دو فلزی: در اغلب دوران عصر جدید، به طور همزمان به عنوان پول، در جریان بوده اند. اگر چه ما عادت کرده ایم که فکر کنیم طلا قابل قبول تر از نقره می باشد اما در حقیقت در 150 تا 200 سال قبل این نقره بوده است که در اغلب موارد به عنوان پول مورد استفاده قرار می گرفته است قبل از این تاریخ از آنجایی که طلا فوق العاده کمیاب و گران بود، از طرفی هم کالاها و هم درآمد مردم بسیار کم بوده است، لذا طلا یک فلز مناسب برای خریدهای عادی و روزمره به شمار نمی رفت، زیرا می بایستی به واحدهای بسیارکوچکی تقسیم می شد تا اینکه به آسانی برای خریدهای روزانه کاربرد داشته باشد. برعکس نقره به دلیل وفور آن و ارزانتر بودن، نسبت به طلا برای استفاده روزانه مناسبتر بوده و در نتیجه فلزی بود که در اغلب معاملات عادی از آن استفاده می گردید. به هر حال کشف طلا در دنیای جدید به وسیله اسپانیاییها و بویژه ضرب سکه های طلا در استرالیا و کالیفرنیا در قرن نوزدهم منجر به بیشتر شدن عرضه قابل ملاحظه طلا گردید و به این خاطر استفاده از طلا نیز درمعاملات مورد استفاده قرار داده اند اما شکل غالب، استفاده همزمان این دو فلزبوده است استفاده توام طلا و نقره به عنوان پول ، سیستم دو فلزی یا پایه پول دو فلزی نامیده میشود. در سیستم دو فلزی لازم است که یک تعریف دولتی و رسمی از مبادله بین طلا و نقره صورت گیرد.
برای مثال بین سالهای 1792 تا 1835 در آمریکا نسبت رسمی نقره به طلا 15 به یک بوده است به این معنی که هر 15 اونس نقره می توانست با یک اونس طلا مبادله شود. اما از آنجایی که پس از مدتی ارزش کالایی و اسمی سکه های طلا و نقره با یکدیگر متفاوت می شد دولتهای دارای سیستم دو فلزی اغلب با مشکلات تبدیل و تنظیم این فلزات مواجه می گردیدند.
قانون گرشام: مشکلات تبدیل و تنظیم سیستم دو فلزی اولین بار به وسیله سرتوماس گرشام در سال 1558 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. گرشام این قانون را چنین بیان نمود: "پول بد پول خوب را از گردش خارج میکند" آنچه که از قانون گرشام استنباط میشود این است که در حالت سیستم دوپایه طلا و نقره نه تنها دارای یک نسبت رسمی تبدیل به عنوان واحدهای پولی می باشند بلکه دارای یک نسبت غیررسمی تبدیل به هم به عنوان کالا نیز هستند. وقتی که این دو نسبت یکی باشد، هیچ مشکلی به وجود نمی آید اما وقتی که این نسبتها برابر نباشند مسائلی مطرح میشود برای مثال فرض کنید که نسبت غیر رسمی نقره به طلا 15 به یک میباشد و دولت نیز نسبت نقره به طلا را 15 به یک در نظر گرفته و تثبیت نماید، اما پس از مدتی نقره فراوانتر شده و نسبت نقره به طلا در بازار غیر رسمی به 16 به یک افزایش یابد. در چنین شرایطی شما می توانید با خرید سکه های طلا به وسیله سکه های نقره و با نسبت رسمی 15 به یک و آنگاه ذوب سکه های طلا و خرید 16 اونس شمش نقره به ازای یک اونس شمش طلا یک اونس نقره بیش از مقداری که با آن شروع کردید (15 اونس) سود ببرید. اما وقتی که این موضوع بقه آسانی درک گردد و به وسیله هر کس نیز انجام شود. به زودی سکه های طلا درجامعه کمیاب می گردد. به عبارت دیگر پول بد (طلاکه قیمت رسمی آن کمتر از قیمت کالایی آن است) را از جریان خارج میکند.
اهمیت تاریخی قانون گرشام به این خاطر است که روشن می سازد چرا استاندارد دوپایه برای دولتها به این حد نامطلوب بوده است. سیاستمداران کشورهایی که سیستم دو فلزی را مورد استفاده قرار داده اند اغلب ناظر بر کمتر بودن نبست مبادله رسمی نقره به طلا، از نسبت کالایی آنها بوده اند. چنین دولتهایی اغلب شاهد حذف یکی از فلزات برای مدتی از جریان بوده اند. اما سوالی که مطرح میشود این است که چگونه میتوان از این مشکل رهایی یافت؟ تنها راه رهایی ازاین مشکل رفتن به سمت سیستم تک پایه و بویژه طلا بوده است. به همین دلیل بوده است که در انتهای قرن نوزدهم اغلب ملل عمده یک سیستم تک فلزی بخصوص پایه طلا را برگزیده اند.
1-2- سیستم پایه طلا: سیستم پایه طلا در دقیق ترین و خالص ترین شکل آن سیستمی است که یک شکور واحد پولی اش را برحسب طلا معین میکند. برای مثال وقتی آمریکای شمالی در سال 1900 سیستم پایه طلا را به طور کلی پذیرفت هر دلار رسما 8/25 گندم طلا ارزش گذاری گردید. این بدان معنی است که هر سکه طلا آن مقدار طلا دارد و چنین سکه هایی میتواند به شمش طلا تبدیل شود و بر عکس. همین طور پول طلا قابل تبدیل به کالای طلا و کالای طلا قابل تبدیل به پول طلاست. شاید ابتدایی ترین منفعت این سیستم آن بود که اطمینان کاملی به شهروندان در رابطه با پولی که در اختیار دارند می داد سکه هایی که آنها با خود حمل می کردند برابر با ارزش بازاری کالای آن بود.
بزرگترین منفعت سیستم پایه طلا ثبات و احساس اطمینانی است که در فعالان اقتصادی و اعتبار دهندگان به وجود آورده بود. اما این سیستم اشکالاتی نیز داشت که سرانجام منجر به عدم کارایی و از بین رفتن آن شد. شاید بتوان گفت مهمترین اشکال سیستم پایه طلا آن بود که اگر یک کشور با کسری تراز پرداختها مواجه می گردید (واردات کالاها و خدمات از دیگر کشورها بیش از صادراتش بود) در این صورت این مازاد مخارج خارجی از دریافتیهایی که از خارج بوده است می بایستی با طلا پرداخت شود بنابراین طلا از کشور خارج می گردید. کشورهایی که ذخایر طلا را به منظور مراقبت از خروج موقتی طلا ازکشور نگهداری می کنند این ذخایر نمی تواند برای تصفیه جریان خروج بلندمدت طلا از کشور کافی باشد و تداوم کسری تراز پرداختهای خارجی ناگزیر به فقدان و تهی شدن طلا در کشور منجر خواهد شد.
وقتی که کشوری با خروج بلندمدت طلا مواجه میشود و تمایل به حفظ سیستم پایه طلا را نیز دارد، فقط یک راه پیش رویش باقی می ماند و آن هم تنزل سطح عمومی قیمتها در اقتصاد داخلی است. به عبارت دیگر یک چنین اقتصادی می بایستی سیاستهایی را طرح ریزی کند که قمیتها را کاهش دهد. اگر چنین اتفاقی بیفتد، خارجیها کالاها و خدمات بیشتری را خریداری کرده و در عوض شهروندان این کشور مقدار خریدهایشان را از خارج کاهاش دهند. در چنین وضعیتی منبع اصلی مشکل که کسری تراز پرداختها بود، حل و اصلاح می گردد و خروج طلا از کشور متوقف میشود.
اما مساله این است که در این مورد شفای درد، دردناکتر و ناراحت کننده تر از خود مرض است، زیرا تنزل در اقتصاد داخلی به معنی کاهش بیشتر در سطح عمومی قیمتهاست که این پدیده هم یک دسته از امراض اجتماعی نظیر بیکاری، کاهش قیمت سهام، ورشکستگی تجار وتولید کنندگان و آشوب نیروی کار را به دنبال خواهد داشت. در اوج آزادی اقتصادی، یعنی وقتی دولتها مسئولیتی در قبال چنین مسایلی نداشتند این روند از نظر سیاسی قابل تحمل بود اما با تحولاتی که در دهه 1930 در رابطه با فلسفه رفاه اتفاق افتاد سیستم پایه طلا در شکل خالص آن رها گردید.
پول دارای پشتوانه کامل: به منظور سادگی و روشنتر شدن تشریح، در مباحث فوق شرایطی را در نظرگرفتیم که در سیستم پایه کالا فقط کالاها به عنوان پول در جریان باشند. البته این امرنمی تواند واقعی باشد زیراهر کالایی (حتی طلا) وقتی که مقدار زیادی ازآن لازم است بسیار حجیم و بزرگ میشود. به این دلیل بسیاری از کالاها به شکل رسیدهای دارای پشتوانه کامل جریان می یابند، به این معنی که کالا در جایی سپرده گذاری میشود و مدرکی که حاکی از مالکیت آن کالا باشد به جای خود کالا در جریان قرار می گیرد. برای مثال بین سالهای 1900 و 1933 دولت آمریکا گواهینامه های طلا منتشر نمود. این گواهینامه ها دارای پشتوانه صد درصد طلا بودند که به وسیله خزانه داری آمریکا نگهداری شده و هر زمانی که دارنده گواهینامه به خزانه داری مراجعه می کرد قابل تبدیل به طلا بود. این گواهینامه ها درست مثل طلا بودند با این تفاوت که حمل آنها خیلی راحت تر و مناسبتر از طلا بود. مثال دیگر در این خصوص گواهینامه های نقره بود که قبلا در ایالات متحده امریکا وجود داشت. این گواهینامه ها به طول کامل و با نرخ تبدیل رسمی بازخرید می گردید. در اواسط دهه 60 قیمت جهانی نقره به طول سرسام آوری افزایش یافت. در چنین شرایطی افراد شروع به مبادله گواهینامه های خویش با قیمت رسمی (نرخی که دولت تعهد به مبادله دلارها و نقره کرده بود، یعنی 29 دلار در مقابل یک اونس نقره) نمودند. به هر حال چنین اسکناسهایی پولی دارای پشتوانه کامل بوده و به هیچ وجه تجزیه و تحلیل کالا را که در فوق بدان اشاره شد تغییر نمی دهد.
2- پول غیرقابل تبدیل (اسکناس بدون پشتوانه)
در پول دارای پشتوانه کامل لازم است که به اندازه ارزش کالایی کامل گواهینامه کالا نگهداری شود. به عنوان مثال گواهینامه طلا به وسیله سپرده های طلا دارای پشتوانه صد در صد بوده اند. اینک فرض کنید به جای آنکه گواهینامه های طلا دارای پشتوانه صد درصد باشد این گواهینامه ها فقط دارای پشتوانه 50 درصدی باشد. به عبارت دیگر فقط به اندازه 50 درصد قیمت گواهینامه ها طلا نگهداری میشود آیا این گواهینامه ها کار نخواهد کرد؟ جواب مثبت است. زیراشرایط شبیه رابطه بین سپرده و ذخیره یک بانک تجاری میباشد چون همه سپرده گزاران همزمان طلاهای خودشان را نمی خواهند مقدار طلاهایی که واقعاً به صورت سپرده نگهدرای میشود اساسا کمتر از مبلغی است که در گواهینامه های در جریان نوشته شده است. برای مثال بین سالهای 1914 تا 1945 درایالات متحده امریکا اسکناسهای فدارال رزرو فقط 40 درصد پشتوانه داشتند اما این فرایند لازم نیست که در اینجا متوقف گردد. اگر این سیستم با 50 درصد عملی است چرا با 25 درصد نباشد؟ و اگر با 25 درصد امکان پذری است چرا با 10 درصد نباشد؟ و اگر با 10 درصد میتوان این کار را انجام داد پس چرا با صفر درصد انجام نپذیرد؟ اگر پولی هیچ کالایی را به عنوان پشتوانه نداشته باشد در این صورت هیچ کس نمی تواند گواهینامه هایش را به طلا تبدیل کند.
به هر حال وقتی جامعه ای از پول کالایی استفاده میکند می بایستی منابع حقیقی اش ر ا به تولید پول کالایی اختصاص دهد. معادن طلا و نقره می بایستی کشف شوند تا اینکه برای تولید پول کالایی طلا و نقره استفاده گردد. از آنجایی که این طلا و نقره برای جریان یافتن به عنوان پول می بایستی کنار گذاشته شود لذا استفاده از آن برای مصارف دیگر امکان پذیر نیست. با توجه به اینکه در پول بدون تبدیل جامعه از چیزی برای پول استفاده میکند که هزینه کم و ناچیزی برای منابع جامعه دارد (نظیر تکه های کاغذ منقوش) در این صورت منابع به فعالیتهای دیگر اقتصادی اختصاص می یابد.
به طور خلاصه اگر ارزش یا هزینه کالایی پول کمتر از ارزش آن به عنوان پول باشد چنین پولی را غیر قابل تبدیل گویند.
سوالی که مطرح میشود این است که چرا با چنین پولی میتوان کارهای پول را انجام داد؟ در پاسخ باید گفت پول نه آن چیزی است که هست بلکه آنچه که انجام میدهد است. و آنچه که پول انجام میدهد و وظایف پول را تشکیل میدهد که قبلا بحث گردید. اگر شما بتوانید با یک اسکناس یکهزار ریالی نوشابه بخرید تاکسی سوار شوید و … در این صورت این اسکناس هزار ریالی پول است، حال خواه قابل تبدیل به مقدار ثابتی طلا باشد یا نباشد. در ایران مثل همه کشورهای دیگر همه پولهایی که دست به دست می گردد (نظیر سکه ها و اسکناس) و ما در جیب خود آن را حمل می کنیم پولهای غیرقابل تبدیل می باشند.
نکته آخر اینکه انحصار چاپ و انتشار اینگونه پولها مدتهاست که دراختیار دولتها میباشد زیرا اگر هرکس بتواند اقدام به انتشار آن نماید، پس ازمدتی ارزش کالایی پول از ارزش آن به عنوان پول بیشتر می گردد. اما از آنجایی که برای چاپ پول از طرف دولتها نیز محدودیتی وجود ندارد، اغلب منجر به افزایش و شدت تورم در کشورهای مختلف گردیده است. به عنوان مثال درسالهای 1922 تا 1923 در آلمان آنقدر دولت اقدام به چاپ اسکناس نمود تا اینکه در نوامبر 1923یک سنت آمریکا به 42 تریلیون مارک رسید.
3- پول بانکی (تحریری):
منظور از پول بانکی (تحریری) همان سپرده های حسابجاری دربانکها میباشد. امروزه بخش مهمی از معاملات با پول بانکی صورت میگیرد. هر اندازه کشوری پیشرفته تر باشد، استفاده از پول بانکی درآن بیشتر است. در کشور ایران نیز استفاده از چک روز به روز از اهمیت بیشتری برخوردار می گردد به طوری که در سال 1374 نزدیک به 74 درصد حجم پول را سپرده های حسابجاری تشکیل داده است.
از این جهت حسابجاری پول محسوب میشود که همان وظایف پول را انجام میدهد. مردم و شرکتها میتوانند بیشتر پرداختهای خویش را با چک انجام دهند و همچنین تمام و یا بخشی از دارایی خود را به شکل سپرده جاری در بانکها نگهداری کنند و بالاخره مردم میتوانند بدهیهای خود را که بابت خرید اتومبیل، خانه و … داشته اند به صورت ماهیانه و با چک پرداخت نمایند. ملاحظه میشود که پول بانکی نه تنها قادر است کلیه وظایف پول را انجام دهد، بلکه به لحاظ هزینه چاپ اسکناس و نیز مشکلاتی که حمل و نقل آن دارد، بر آن برتری نیزدارد.
در هر حال ، درگسترش پول بانکی در یک کشور عوامل متعددی دخیل اند که از مهمترین آنها میتوان به توسعه صنعت بانکداری و استفاده از ابزار مناسب برای پرداخت و دریافت و نیز داشتن مقررات مناسب و محکم برای برخورد قاطع با متخلفان و سوء استفاده کنندگان از چک اشاره نمود.
تحولات سیستمهای پولی در ایران
موقعیت خاص ایران از نظر جغرافیایی و نیز قرار گرفتن آن در مسیر شرق و غرب، موجب عبور و مرور کاروانهای مختلف و آزادی تجارت و ورود پولهای مختلف و رواج آن در این کشور گردیده بود.
در داخل ایران نیز از زمانهای قدیم مسکوکات طلا و نقره به طور آزاد ضرب می گردید و قانون عرضه و تقاضا به تعیین قیمت آنها ونیز رابطه بین طلا و نقره حاکم بود. اگر چنانچه در بعضی از دوران نیز سیاستهای پولی خاصی اتخاذ می گردید، به لحاظ وضعیت خاص تجاری و ازادی ورود و خروج پولهای مختلف در کشور، چنین سیاستهایی بی ثمر بود.
تا زمانی که راههای دیگری بین شرق و غرب گشوده نشده بود، همین رونق و رفت وآمدهای تجار در کشور ادامه داشت و یک نوع آزادی اقتصادی بر اقتصاد کشور حاکم بود. اما با پیدایش راههای جدید و تغییر مسیر کاروانهای تجاری، ایران موقعیت قبلی خود را از دست داد و فشارهای اقتصادی را متحمل گردید. در چنین شرایطی برای مقابله با موقعیت به وجود آمده لازم بود سیاستهای پولی خاصی اتخاذ گردد.
سیستم دو فلزی در ایران
در نیمه اول قرن گذشته (سالهای 1250-1200)، پول در ایران براساس سیستم دو فلزی (طلا و نقره) رایج بوده است. دراین سالها به لحاظ وفور طلا در ایران، قسمتی از آن به صورت مسکوک به نام تومان طلا که ارزش آن تقریبا برابر یک لیره استرلینگ و برابر 50 عباسی نقره بود، پول اصلی را تشکیل می داد. در سال 1206 هجری شمسی قران نقره به ارزش تومان ضرب و در جریان گذاشته شد. همین طور ارزش شاهی که کوچکترین جزء پول ایران بود، به میزان قران تعیین گردید.
در ابتدای سلطنت ناصرالدین شاه قاچار سکه های طلا و نقره و مس همچنان به طور آزادانه در ضرابخانه های شهرهای تهران، تبریز، رشت ، همدان ، کرمانشاه، کاشان، اصفهان، شیراز، یزد، کرمان، مشهد و مازندران ضرب می شد و رواج داشت. از آنجایی که در این سالها عیار سکه های طلا و نقره چندین بار تنزل یافت در سال 1236 هجری شمسی، جدولی برای یکسان کردن عیار سکه ها تهیه و به تمام ضرابخانه ها ابلاغ گردید. جدول شماره (2-2).
جدول (2-2): انواع مسکوکات و عیار هر یک و رابطه آن با فرانک فرانسه
نوع فلز
نام سکه
وزن فلز موجود در سکه به گرم
عیار
نرخ تبدیل سکه به فرانک
طلا
تومان (اشرفی)
تومان(پنجهزاری)
225/3
6125/1
1000/900
1000/900
10
5
نقره
قران
قران
قران
5
5/2
25/1
1000/900
1000/900
1000/900
1
5/0
25/0
مس
2 شاهی
1 شاهی
نیم شاهی
10
5
5/2
10/0
05/0
025/0
ماخذ: تاریخچه سی ساله بانک ملی ایران، 1337-1307
همان طوری که مشاهده می شود، در ایران بیش از دو فلز در جریان بوده است. گذشته از این به لحاظ آنکه تومان طلا دارای 225/3 گرم طلای خالص و قران نقره دارای 5 گرم نقره خالص بود و چون یک تومان طلا معادل ده قران معین شده بود، لذا 225/3 گرم طلای خالص، معادل 50 گرم نقره خالص و در نتیجه یک گرم زطلای خالص برابر با 5/15 گرم نقره خالص یعنی همان نسبت یک به 5/15 مورد قبول کشورهای امریکا و فرانسه، تعیین شده بود. اما از آنجایی که در ایران طلا ارزانتر از قیمتهای بین المللی آن بود و ارزش نقره نسبت به طلا افزایش می یافت، لذا نسبت مزبور یعنی یک به 5/15 نتوانست مدت زیادی دوام آورد.
از حدود سال 1250 هجری شمسی، کشورهای اروپایی و آمریکا تدریجا به لحاظ مشکلاتی که سیستم دو فلزی برایشان فراهم کرده بود (پول بد (نقره) پول خوب(طلا) را از گردش خارج می کرد) پایه نقره را کنار گذاشته و به سیستم تک فلزی طلا روی آوردند. در نتیجه این اقدام، قیمت نقره در بازارهای جهانی رو به تنزل گذاشت. از آنجایی که در این زمان رابطه نقره به طلا در ایران به نسبت یک به چهارده و در اروپا یک به پانزده و نیم بود، لذا خروج هر کیلو طلا از ایران معادل 5/1 کیلوگرم نقره برای صادر کننده آن سود داشت که این امر صدور طلا از ایران را تشدید نمود. در چنین شرایطی اقداماتی برای جلوگیری از خروج طلا از کشور صورت گرفت که منجر به به وجود آمدن سیستم تک فلزی نقره گردید.
سیستم پایه نقره در ایران
براثر کاهش پی در پی قیمت نقره و بالاتر بودن قیمت رسمی آن نسبت به قیمت کالایی اش، به تدریج قران نقره جانشین تومان طلا (اشرفی) و سایر مسکوکات طلا نظیر تومان (پنجهزاری) و غیره گردید و این فلز (طلا) از جریان خارج شده و د ربازار به قیمت فلزی خود یعنی بیش از قیمتی که به طور رسمی برای آن تعیین گردیده بود (یک تومان معادل ده قران) به فروش می رسید. در نتیجه این اقدام، قیمت نقره نبست به تومان طلا و همچنین نسبت به پول کشورهای دیگر که از پایه طلا را اختیار کرده بودند، پایین آمد و براثر این تنزل خرید طلا و صدور آن از کشورا ایران سود آور شده و هر روز شدت می یافت.
برای جلوگیری از فرار طلا و اختلال در بازرگانی خارجی که از تنزل ارزش نقره حاصل شده بود، اولیای امور در پی چاره ای بودند. برای این منظور در سال 1254 هجری شمسی از یک نفر اطریشی به نام پشان که درمسائل پولی دارای سوابقی بود برای پایان دادن به بحران پولی ایران دعوت بعمل آمد، و در سال 1256 هجری شمسی به منظور پایان دادن به رواج مسکوکات متنوع و با عیارهای مختلف کلیه ضرابخانه های ولایات تعطیل و ضرابخانه ای مجهز به ماشینهای جدید در تهران احداث شد.
پس از یکسان شدن مسکوکات و منع خروج طلا از کشور به پیشنهاد متخصص اطریشی، مسکوکات کاهش ارزش یافته و با عیارهایی به صورت زیر ضرب گردید:
تومان طلا (اشرفی) به عیار 1000/900 وزن خالص طلا 87811/2 گرم
قران نقره به عیار 1000/900 وزن خالص نقره 1427/4 گرم
شاهی مس – وزن خالص 9/4 گرم
اگر چه وزن طلا و نقره و مس در مسکوکات کاهش یافت اما از آنجایی که رابطه نقره به طلا همچنان حدود یک به چهارده بود لذا خروج طلا از کشور ادامه داشت تا اینکه بالاخره دولت نیز خود به جمع آوری و اندوختن طلا پرداخت. بدین ترتیب بود که طلا از گردش خارج شد و از طرف دیگر به دلیل تنزل بهای مس، سکه های مسی به عنوان پول خود نیز از ارزش خود را از دست داده بود. لذا نقره به تنهایی عهده دار وظیفه پول در کشور گردید وسیستم پولی ایران به یک فلزی تبدیل شد و ارزش آن بیش از هر چیزی تحت تاثیر بهای این فلز در بازارهای بین المللی و میزان تولید آن قرار گرفت.
در سال 1278 روش اجاره ضرابخانه از بین رفت ودولت خود راسا و به طور مستقمی ضرب مسکوکات را به عهده گرفت. بدین ترتیب پس از قرنها آزادی ضرب سکه از بین رفت ضمناً تضمیماتی نیز برای جلوگیری از خروج طلا و نقره از کشور اتخاذ گردید. اما این اقدامات و کارهایی که برای تکمیل وسایل ضرب سکه انجام شده بود قادر به حل مشکل پولی ایارن که از یک طرف مربوط به کمی وسایل پرداخت و دیگری در رابطه با نوسان قیمت قران بود نگردید و ارزش قران نسبت به طلا و پولهای خارجی در تمام این دوره درنوسان بوده و سیر نزولی داشته است. در سال 1270 ، 34 قران نقره در برابر یک لیره استرلینگ معاوضه می شد. درسال 1284 ارزش قران بازهم کاهش ایفت و هر 5/61 قران با یک لیره معاوضه می گردید. در اثنای جنگ جهانی اول به دلیل مخارج نیروهای خارجی در ایران. ارزش قران افزایش یافت و درسال 1299 هر لیره به 5/25 قران رسید و از آن پس تا تغییر واحد پول ایران، قران سیر نزولی را طی کرده است.
چگونگی تبدیل قران نقره به ریال
از آنجایی که پول ایران همچنان بر پایه نقره قرار داشت و قیمت نقره نیز در بازارهای جهانی دائماً در نوسان بود، لذا مانع تثبیت قران ایران می گردید. درچنین شرایطی دولت ایران به فکر تغییر پایه پولی از نقره به طلا افتاد، اما از آنجایی که اجرای این نقشه نیازمند تدارک مقدار قابل ملاحظه ای طلا بود، لذا درآمد نفت در بودجه سال 1308 از درآمد عمومی به منظور خرید طلا اختصاص داده شد.
اما قبل از آنکه دولت وقت بتواند طلایی بخرد، پول ایران دچار بحران شدیدی گردید و از آذرماه 1308 تنزل قیمت نقره رو به شدت گذاشت دولت ایران برای جلوگیری از تاثیر کاهش قیمت نقره برارزش قران نقره، و بویژه آنکه امیدی هم به توقف بهای نقره نبود و پیش بینی می گردید که فلز مزبور ارزش خود را بیش از این از دست بدهد، دولت تصمیم گرفت واحد پول را بر پایه طلا قرار دهد و به همین دلیل نیز در تاریخ 27 اسفند 1308 قانونی در این خصوص از مجلس گذراند.
به موجب قانون مذکور ریال طلا واحد پول ایران قرار گرفت و میزان طلای خالص آن 3661191/0 گرم تعیین گردیدکه معادل میزان طلای خالص یک شیلینگ انگلیسی می شد.
علاوه بر مسکوکات طلای بیست ریالی (به وزن 322382/7 گرم) و ده ریالی (به وزن 661191/3 گرم) طبق قانون مسکوک نقره یک ریالی به وزن 5/4 گرم به نمایندگی ریال طلا در داخل کشور رواج داشت. همان طوری که ملاحظه میشود ارزش رسمی مسکوک نقره بیش از ارزش فلزی آن معین شده بود. در هر حال به موجب قانون مذکوئر لازم بود که درمقابل ریال نقره ای ذخیره طلا و یا رازیهایی که بر پایه طلا قرار دارد موجود باشد.
در این اثنا یعنی اواسط سال 1310 در اثر مشکلاتی که برای دولت انگلیس به وجود آمده لیره غیرقابل تبدیل به طلا اعلام گردید. از آنجایی که لیره انگلیس مهمترین پول بین المللی در آن زمان بود این اقدام بر کلیه پولها از جمله ریال تاثیر گذاشت و لذا دولت ایران استقرار واحد طلا را متوقف و قانون دیگری را در تاریخ 22 اسفند 1310 از مجلس گذراند.
به موجب این قانون از اول فروردین 1311، ریال طلا به وزن خالص 0732238/0 گرم واحد پول ایران تعیین شد که ملاحظه میشود مقدار طلای خالص ریال تقریبا ریال در قانون 2 سال پیش است. گذشته از این وزن ریال نقره که به نمایندگی از ریال طلا در داخل کشور جریان داشت به 14/4 گرم نقره کاهش یافت که با تفاوت مختصری همان میزان نقره خالص قران قدیم (1427/4 گرم) می باشد.
نتیجه این اقدامات این شد که اولا ارزش رسمی ریال با ارزش فلزی آن در رابطه با ارزهایی که بر پایه طلا قرار داشتند، یکسان گردد، ثانیا ریال عینا جانشین قران گردید. به عبارت دیگر از اول فروردین ماه 1311 قران که بیش از یکصد سال رواج داشت جای خودش رابه ریال داد.
چگونگی پیدایش و چاپ اسکناس درایران
اگر چه اولین پول رسمی کاغذی (اسکناس) به وسیله بانک شاهنشاهی درسال 1267 هجری شمسی در ایران متداول گردید اما سابقه پول کاغذی در ایران بسیار قدیمی تر از این تاریخ می باشد.
در اواخر قرن هفتم هجری قمری (اواخر قرن سیزدهم میلادی) حکومت ایران در دست ایلخانان مغول بود. در این زمان که سلطنت دردست کی خاتو ایلخان نوه هلاکوخان بود خزانه دولت مغول تهی گشت. ایلخان مغول با وزیرش صدر جهان به فکر چاره بودند. از آنجایی که عزالدین مظفر از نزدیکان صدر جهان از وجود پول کاغذی به نام "چاو" در چین اطلاع داشت لذا به راهنمایی وی ایلخان مغول دستور داد که مردم باید کلیه طلاها و نقره ها را به چاوخانه تحویل دهند و در عوض پول کاغذی به نام "چاو" دریافت دارند. بدین ترتیب در سال 693 هجری قمری پول کاغذی به نام چاو در تبریز در جریان قرار گرفت.
اما این دستور موجب ناراحتی شدید مردم گردید و چنان عدم تعادل و آشوبی در اوضاع اقتصادی مملکت به وجود آورد که در همان ابتدای کار، ایلخان مغول فرمان دیگری دایر بر لغو رواج چاو صادر نمود و به این طریق اولین اسکناس ایران بدون اینکه جریان کامل پیدا کند متوقف گردید.
بعد از این تاریخ با توجه به تجربه تلخی که از انتشار اولین اسکناس در ایران به وجود آمده بود برای مدتهای طولانی دیگر سخنی از پول کاغذی به میان نیامد.
در دوره ای از معاملات تجارتی و در سالهای قبل از 1266 هجری شمسی، بیجک که در میان صرافان و تجار رواج داشت، در حقیقت نقش یک نوع پول کاغذی را در ایران بازی می کرد. "بیجک عبارت از سندی بود که صراف ضمن آن وصول مبلغی را اعلام داشته و به وعده کوتاه یا اکثرا عندالمطالبه تعهد پرداخت می نمود و معمولاً در مقابل بروات تسلیمی تجار صادرمی شد و برحسب میزان معروفیت و اعتبار صراف، در بازار رواج یافت" بیجک ابتدا به مبلغ مشخص و معینی صادر نمی گردید و هر یک نام متفاوتی داشتند، اما پس از مدتی بعضی از موسسات در شیراز و اصفهان بیجک هایی با ارزش مساوی در جریان گذارردند که نسبتاً رواج یافت اما به دلیل امتیاز انحصاری بانک شاهنشاهی در چاپ و نشر اسکناس متوقف گردید.
نخستین پول رسمی کاغذی در ایران. در تاریخ 1267 هجری شمسی از طرف ناصرالدین شاه قاجار، امتیاز تاسیس بانک شاهنشاهی و نیز نشر انحصاری اسکناس در ایران به مدت شصت سال به یک نفر انگلیسی به نام بارون جولیوس و دورویتر اعطا گردید. در امتیاز نامه بانک درباره نشر اسکناس چنین آمده است "بانک شاهنشاهی چون بانکی است دولتی حق مانع الغیرنشر بلیط های بانک بی اسم خواهد داشت که بمحض رویت قابل الادا خواهد بود"
بانک شاهنشاهی از همان نخستین سال فعالیتش یعنی سال 1268 هجری شمسی، قطعات 1، 2، 3، 5، 10، 20، 50، 100، 500 و 1000 تومانی را به جریان گذاشت ومجموع اسکناسهای در گردش به پنجاه هزار لیره انگلیس (تقریبا معادل یکصد و پنجاه هزار تومان) بالغ گردید. در سالهای بعد مقداراسکناس افزایش یافت و در سال 1308 هجری شمسی به حداکثر آن یعنی 3.021.883 لیره (تقریبا معادل 17500000 تومان) رسید.
نکته حائز اهمیت این است که وجوه اسکناسهای بانک شاهنشاهی فقط در شعبه های محل صدور آن (که روی آن ذکر گردیده بود) قابل پرداخت بود و اگر چنانچه یکی از شعب بانک قادر به تبدیل اسکناسهای منتشره به قران نبود طبق امتیازنامه از نشر اسکناسهای بانک در تمام مملکت جلوگیری می گردید.
در دروان رواج اسکناس بانک شاهنشاهی چندین بار در رابطه با تبدیل آن به قران مواجه با مشکلاتی گردید، از آن جمله در سال 1293 یعنی در زمان جنگ جهانی اول وقتی که مردم برای تبدیل اسکناسها به قران به بانک هجوم آوردند بانک به اندازه کافی قران برای پاسخگویی به مراجعین نداشت و لذا طبق امتیازنامه اجازه نشر اسکناس به خطر افتاد. در چنین شرایطی مجلس شورای ملی با توجه به بحرانی بودن اوضاع مملکت و با وساطت دولت انگلیس قانونی مبنی بر رواج اجباری اسکناسهای بانک شاهنشاهی به مدت شصت روز تصویب نمود.
بانک ملی و انحصار نشر اسکناس
پس از تاسیس بانک ملی ایران و با توجه به علاقه توده مردم مبنی برانتقال حق انحصاری اسکناس از بانک شاهنشاهی به بانک ملی، دولت وقت برای بازخرید حق انتشار اسکناس با بانک شاهنشاهی وارد مذاکره گردید و نتیجه آن تصویب ضمیمه پنجم امتیاز نامه توسط مجلس و مبادله آن بین دولت و بانک مزبور بود. بر اساس بخشی از موارد 1 و 2 قانون مذکور بانک شاهنشاهی از حق انحصاری نشر اسکناس در ایران صرف نظر کرد و متعهد گردید که تحت نظارت مامور عالی رتبه دولت، تا آخر خردادماه 1310 وجه اسکناسهای خود رابه مراجعین و در صورت عدم مراجعه دارندگان به دولت ایران بپردازد.
پس ا ز آنکه اسکناسهای بانک شاهنشاهی از جریان خارج شد. به موجب شرایط مواد 2، 5، 8، 9، 10 و 11 قانون "اصلاح قانون واحد و مقیاس پول" مصوب 22 اسفندماه 1310 هجری شمسی، انحصار چاپ و انتشار مبلغ 340.000.000 ریال اسکناس در ایران به قطعات 5، 10، 20، 50، 100 و 500 ریالی به مدت ده سال به بانک ملی ایران واگذار گردید و مقرر شد که پس از انقضای ده سال در صورتی که این حق ملغی نشود، ده سال دیگر به خودی خود تجدید شده و به همین ترتیب برای دوره های ده ساله بعد عمل شود. بدین ترتیب، پس از قریب نیم قرن که انحصار انتشار اسکناس در اختیار بیگانگان قرار داشت، در اختیار یک بانک ایرانی قرار گرفت.
حق انحصاری چاپ و نشر اسکناس توسط بانک ملی که از اسفندماه 1310 در اختیار این بانک قرار گرفته بود تا تاسیس بانک مرکزی در خردادماه 1339 ادامه داشت. دراین سال با تصویب قانون بانکی و پولی کشور بانک مرکزی ایران تشکیل گردید و کلیه امور مربوط به چاپ و نشرو پشتوانه اسکناس به این بانک محول شد.
خلاصه و نتیجه گیری
دراین فصل تحولات تدریجی پول ، از پول کالایی تا پول اعتباری (تحریری) مورد بحث و بررسی قرار گرفت و ملاحظه گردید که تحولات تاریخی پول بسیار جالب و پرمعنی است. مدت زمان زیادی در تاریخ پولی بشر، کالاهای بی ارزش نظیر سنگ، صدف، دندان نهنگ و … به عنوان پول در جوامع اولیه در گردش بوده است. حتی اخیرا در جریان جنگ جهانی دوم در آلمان سیگار به عنوان وسیله پرداخت مورد استفاده قرار می گرفت. درهر حال در طول تاریخ زندگی بشر از دامنه وسیعی از کالاها از حیوانات گرفته تا مواد معدنی به عنوان واسطه مبادله استفاده شده است تا اینکه کشف فلزات طلا و نقره و با توجه به خواص آن شکل غالب را در میان فلزات دیگر به عنوان پول به خود اختصاص داد. اما مشکلات ناشی از حمل و نقل و ترس از سرقت این فلزات موجب شد تا رسیدهایی که حاکی از مقدار مشخصی طلا می باشد، به جای آن درمبادلات مورد استفاده قرار گیرد. این رسیدها نسبت به سکه های طلا و نقره دارای مزایایی بودند. اول اینکه حمل و نقل این رسیدها خطر ناشی از دزدی و ربوده شدن را نداشت. بویژه آنکه با ارایه این رسیدها به بانک قابل نقد شدن بودند. سپس وقتی مردم به اسکناسهای بانک عادت کردند پولهای غیر قابل تبدیل در جریان قرار گرفت. امروزه اسکناسهای بانکی بدون هیچ تعهدی مبنی بر تبدیل آن به طلا و یا نقره در جریان قرار دارند. گذشته از این دیگر طلا و نقره به عنوان پولهای فلزی منسوخ گردیده و کمتر کشوری در دنیا وجود دارد که از سکه های طلا و نقره به عنوان پول استفاده نماید. نمودار زیر تحولات تدریجی پول در جهان را نشان میدهد.
1
48