تارا فایل

تاثیر پرسش های مستمر و یا پرسشهای تدریجی را بر میزان افزایش




مقدمه:
زندگی اجتماع موثر، مستلزم مشارکت فعال و مفید تمامی اعضای جامعه در زمینه های مختلف اجتماعی است در شرایط موجود با توجه به رشد سریع دانش و تکنولوژی، افراد باید بصورت گسترده شرایط اجتماعی شدن و کسب دانش و مهارت ها و فنون را در دوران کودکی و نوجوانی بیاموزند و در بزرگسالی به پیگیری آموزشهای قبلی توسعه و گسترش دانش، توانائی ها و مهارت بپردازند تا از این طریق در جامعه و سامان های مختلف حضور جدی و موثر داشت باشند و علاوه بر رفع نیازها و امیال خود به صورت منطقی به اجزای نقش اجتماعی و سازمانی خویش بپردازند زیرا حیاط موثر سازمان ها از طریق کارایی مسئولان و کارکنان آگاه و ماهر خلاق و توانا میسر می گردد که این مسئولان و کارکنان در آینده کسانی به غیر از دانش آموزان فعلی مملکت نمی باشند. این امر آموزش های مستمر و تدریجی و یا به عبارتی آموزش همراه با یادگیری عمیق را اجتناب ناپذیر می سازد و لزوم سرمایه گذاری در آموزش نیروی انسانی را بعنوان رکن اساسی توسعه کشور گوشزد می نماید. در این راستا پرسشهای مستمر یا تدریجی دانش آموزان فعلی و مسئولان آینده در واحدهای آموزشی در آموزش و پرورش یکی از گامهای مهم و ارزشمند است که چنانچه با برنامه ریزی علمی و اجرای تحقیق اعمال شود، منجر به ارتقای سطح علمی دانش آموزان شده و در نتیجه قدم مثبت و موثری در جهت ارتقاء کمی و کیفی آموزش و پرورش و در نهایت توسعه جامعه برداشته می شود. هدف پرسشهای مستمر و تدریجی افزایش دانش و مهارت و ایجاد زمینه های لازم جهت بروز خلاقیت ها و نوآوری و تقویت اعتماد به نفس و رحیه هم فکری و مشورت با دیگران و رفع اشکال در برنامه ریزی و خلاصه ارتقاء سطح کارایی دانش آموزان متناسب با تحولات و نیازهای جامعه امروزی می باشد. بنارباین دراین تحقیق محقق بر این است تا تاثیر پرسش های مستمر و یا پرسشهای تدریجی را بر میزان افزایش موفقیت و کارایی دانش آموزان از منظر و دیدگاه خود آنان بررسی نماید و چون نگارنده مطالب فوق این عقیده را قبول دارد که اگر انسان بتواند آنچه را که درباره اش می تواند مدعی باشد که درباره آن چیزی می داند و گرنه دانش انسان درباره آن مطلب اندک و نارسا است. پس پژوهشگر در این پژوهش کوشیده است اطلاعاتی را که به آگاهی خوانندگان می رساند از طریق آمار و ارقام دقیق باشد که این اطلاعات بوسیله آمارگیری با شرکت خود دانش آموزان در برخی از مدارس راهنمایی و دبیرستان خمین که بعنوان نمونه انتخاب گردیده اند جمع آوری شده و پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات نتیجه آمارگیری به کل جامعه تهیه داده شده و شاید این موضوع کمتر از دیدگاه خود دانش آموزان مورد نقد و بررسی قرار گرفته شده باشد لذا می تواند اطلاعاتی جدید اختیار مسئولین و برنامه ریزان آموزش قرار دهد.

بیان مسئله:
مدارس بعنوان پرجمعیت ترین مراکز آموزش در آموزش و پرورش رسمی کشور به حساب می آیند در نتیجه دانش آموزان و کادر آموزشی و کادر اداری باید در کنار امکانات عادی وسایل و تجهیزات در تعامل با یکدیگر زمینه دستیابی به اهداف کلی و جزئی تعلیم و تربیت را فراهم سازند.
با گسترش روز افزون علوم و فنون و پیچیده تر شدن شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه این ضرورت بیش از پیش احساس می شود که دانش آموزان برای برخورد موثر با مشکلات آموزشی و تلاش برای حل آنها باید با استفاده از روشهای جدید و بدیع و فعال و بهره برداری از حداکثر توانایی های علمی، شیوه یادگیری و آموزش خویش را تکامل و توسعه بخشند در این راستا آموزشهای مستمر و پرسشهای تدریجی ضمن سال دانش آموزان یکی از سریعترین و مفید ترین اقدامات آموزشی است که عهده دار ارتقای سطح علمی، کاربردی و کیفی دانش آموزاناست و اصولا آموزش افراد نوعی سرمایه گذاری مفید محسوب می شود و تخصیص منابع بیشتر به این بخش سبب رشد اقتصادی می گردد از این رو سرمایه گذاری برای آموزش یک عامل کلیدی در فرایند توسعه است. بنابراین در این تحقیق سعی بر آن است که میزان تاثیر آموزشهای مستمر یا تدریجی برای افزایش موفقیت و کارایی دانش آموزان از نظر و دیدگاه خود آنها مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرد.
فرضیه های تحقیق:
1- آیا بنظر می رسد بین پرسش های تدریجی در کلاس و جلوگیری از افت تحصیلی رابطه وجود دارد؟
2- آیا بنظر می رسد بین پرسشهای تدریجی از دانش آموزان و موفقیت و کارایی در تمام سطوح بخصوص در مسابقات علمی رابطه وجود دارد؟
3- آیا بنظر می رسد بین پرسش های تدریجی از دانش آموزان و ابتکار و نوآوری و خلاقیت و روحیه اعتماد به نفش دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
4- آیا بنظر می رسد بین پرسش های تدریجی از دانش آموزان و روحیه انتقاد پذیری و قدرت بیان و استدلال و تصمیم گیری و میزان یادگیری دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
اهداف تحقیق:
هدف از اجرای این تحقیق شناخت و پی بردن به اهمیت و تاثیر ارزشیابی مستمر و یا پرسشهای تدریجی بر میزان موفقیت وکارایی دانش آموزان مدارس راهنمایی و دبیرستان منطقه خمین می باشد. یا به عبارت دیگر هدف اصلی مقایسه عملکرد دانش آموزانی که از طریق ارزشیابی مستمر پرسش تدریجی داشته اند با دانش آموزانی که پرسش تدریجی را نداشته اند و یا بسیار اندک داشته اند. قابل ذکر است که این مقایسه از منظر و دیدگاه خود دانش انجام گرفته یعنی نگارنده مطلب خواسته از زبان و بیان خود دانش آموزان به اهمیت پرسشهای تدریجی بپردازد که شاید این موضوع کمتر از دیدگاه خود دانش آموزان مورد نقد و بررسی قرار گرفته باشد در ضمن بیان این نوع مقایسه از طریق آمار و ارقام و تبدیل یک صفت به کمیت انجام شده است.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
با توجه به تحولات سریع علوم و تکنولوژی و دانش و اطلاعات افراد برای پاسخگویی به این پیشرفت سریع ناتوان و ناقص است. از این رو در دنیای متحول امروز هیچ کس نمی تواند فقط با تکیه بر آموخته های خود در نظام آموزش و پرورش سازگاری مناسب با محیط خود داشته باشد. بنابراین براساس فلسفه آموزش و ارزشیابی مستمر اطلاعات و دانش انسان باید همواره پویا و در حل تکامل باشد در هر مرحله از زندگی باید در جریان جدیدترین یافته ها و اطلاعات مربوط به حرفه و شغل زندگی اش قرار گیرد. ارزشیابی مستمر یا پرسشهای تدریجی بر پایه فلسفه آموزش مستمر از حقایقی چون پویایی انسان و طبیعت قابلیت و نیازهای تکامل بهینه شدن و فلسفه حیات انسان استوار است یا به عبارت دیگر پرش تدریجی با ارزش هایی مستمر یکی از بازوهای آموزش مستمر را تشکیل می دهند و رابطه مستقیم با آموزش مستمر در جامعه دارد از طرفی مثلث آموزش 3 ضلع دارد چه آموزش دهیم و نتیجه را چگونه ارزشیابی کنیم در بسیاری از موارد بیشترین توجه بر دو ضلع آموزش متمرکز است چه آموزش دهیم که همان برنامه درسی است و چگونه آموزش دهیم که همان شیوه تدریس است اما از نظر کیفی به ضلع سوم که ارزش یابی است کمتر توجه شده است.
امروزه بنا به گفته مسئولین آموزش و پرورش علل افت تحصیلی با فرض سیستمی بودن باید مجموعه عوامل را در نظر قرار دارد مقرراتی که حاکم است می تواند علل افت تحصیلی باشد روش تدریس معلم و شیوه ارزشیابی از جمله دیگر عوامل هستند بنابراین یکی از علل افت تحصیلی عدم استفاده صحیح از پرسشهای تدریجی یا ارزشیابی مستمر است. و با توجه به فعالیتهای مستمر دانش آموزان در قالب سنجش مستمر عملکرد و نحوه کوشیدن دانش آوزان ضمن آشکار کردن سرمایه منحصر به فرد فطری هر کدام از آنها امکان تولید دانش و نوآوری و خلاقیت را فراهم می کند. بنابراین نتیجه می گیریم که ارزشیابی مستمر یا پرسشهای تدریجی در فرایند آموزش نقش مهمی ایفا می کند در هر مرحله معلم باید آموزش را از جایی شروع کند که دانش آموز از نظر مهارت، نگرش در آنجا قرار دارد. اگر معلم این نکته مهم در آموزش را قبول داشته باشد باید فرصتهایی ایجاد کند که از طریق آن بتواند وضعیت فعلی دانش آموزان را از نظر مهارت نگرش و دانش به درستی شناسایی کند فرایند جمع آوری اطلاعات و استفاده از آن در آموزش و ارزشیابی مستمر برای معلمان تازگی ندارد آنها از این فرایند در آموزش خواندن و نوشتن بخوبی استفاده می کنند اما در محدوده آموزش فعال و نوین آن را چندان نمی شناسند موارد زیر اهمیت پرسش تدریجی یا ارزشیابی مستمر را به خوبی روشن میکند.
1- این نوع ارزشیابی بازخورد مناسبی به معلم می دهد تا بتواند فعالیتهایی طراحی کند که با سطح دانش، نگرش و مهارت های شاگردان تناسب داشته باشند.
2- بطور طبیعی نوع عملکرد دانش آموزان در فعالیتهای گوناگون یکسان نیست بنابراین معلم باید به طور منظم دانش آموزان را در فعالیتهای گوناگون زیر نظر بگیرد تا عواملی را که مانع پیشرفت آنان است شناسایی کند.
3- معلم خود در یک فرایند تجربه اندوزی قرار می گیرد که از طریق این نوع ارزشیابی فعال معلم می تواند علایق دانش آموزان را شناسایی کند و سطح فعالیتها یعنی سادگی و دشواری آنها و نیز میزان درک مفاهیم را به درستی بسنجد.
4- از طریق ارزشیابی های متناوبی که معلم انجام می دهد و یادداشت هایی که بر می دارد اطلاعات کافی برای سنجش یک دانش آموز را جمع آوری می کند. به همین دلیل در این تحقیق سعی شده است اطلاعاتی درباره ارزشیابی مستمر در اختیار همکاران قرار دهد زیرا پرسشهای تدریجی از سه منظر قابل اهمیت هستند از منظر و دیدگاه معلم و دانش اموز که ما بیشتر به این منظور پرداخته ایم و از منظر برنامه ریزان بنابراین پرسشهای مستمر می تواند کمک کند که معلم تفاوتهای فردی دانش آموزان را تشخیص دهد و درصد جبران عقب افتادگی آنها برآید تا انگیزه دانش آموز از بین نرود به دلیل اینکه ناامید شدن از یادگیری باعث از بین رفتن انگیزه می شود چرا که انگیزه موتور تلاش و حرکت است پس باید سعی کنیم دانش آموزان به مرحله یاس و ناامیدی در یادگیری نرسند از نظر دانش آموزان نیز اگر ارزشیابی مستمر به طور صحیح انجام شود در یادگیری آنها موثر خواهد بود. دانش آموزان با بررسی نتایج ارزشیابی خود به جنبه های مثبت و نقاط ضعف خود پی می برد. اگر معلم مرتب به دانش آموز بازخورد بدهد دانش آموز در جریان آن نقاط ضعف و قوت قرار می گیرد از طرفی دیگر ارزشیابی مستمر باعث می شود مطالب آموزشی برای دانش آموزان مرور و تکرار شود و به حفظ و نگهداری مطالب آموخته شده در ذهن آنان کمک کنند. همچنین ارزشیابی مستمر به برنامه ریزان نیز کمک می کند تا بتواند در میزان کارایی برنامه ها و تحقق اهداف آموزشی مطالعه کنند و کوشش در جهت انطباق برنامه های مواد آموزشی با امکانان مدارش و طول و مدت آموزش بدنبال خواهد داشت و موجب ارزشیابی بهتر از کارایی امکانات با تجهیزات آموزشی با مقررات و آیین نامه های مدارس و توانایی معلمان خواهد بود. بنابراین با توجه به اهمیت ویژه و خاص ارزشیابی مستمر در فرایند یاددهی و یادگیری اهمیت و ضرورت موضوع این تحقیق را بخوبی روشن می سازد.
تعریف واژه ها و اصطلاحات
1- ارزشیابی(ارزیابی- سنجش):
ارزشیابی عبارت است از سنجش عملکرد آموزندگان و مقایسه حاصل با هدفهای آموزشی از پیش تعیین شده به منظور تصمیم گیری درباره اینکه آیا فعالیتهای آموزشی آموزشگر و کوشش یادگیری آموزندگان به بازده مطلوب انجامیده یا نه. و یا به عبارت دیگر اگر اطلاعات بدست آمده از طریق اندازه گیری را با ملاک معینی مقایسه و بر این اساس درباره خود مورد مطالعه داوری کنیم عمل ارزشیابی یا ارزیابی یا سنجش را انجام داده ایم.
2- ارزشیابی مستمر یا تکوینی یا مرحله ای:
ارزشیابی که در پایان هر درس یا هر فصل بصورت روزانه یا هفتگی و یا ماهانه انجام می گیرد اصطلاحا ارزشیابی مستمر یا مرحله ای یا تکوینی گویند. که هدف آن نظارت گام به گام معلم نسبت به تحقق هدفهای رفتاری بخش مختلف هر مطلب آموزشی است و همچنین هدایت و یادگیری دانش آموزان را به طور مستمر و اصلاح و بهبود روش تدریس معلم را در بر دارد.
3- اندازه گیری:
بدست آوردن اطلاعات لازم در حدود خرد را بر مبنای روشهای علمی اندازه گیری می گویند. و یا به عبارتی دیگر اندازه گیری عبارت است از اختصاص دادن اعداد به مقادیر مختلف از صفات برحسب قواعد معین که صحت آنرا می تواند از راه آزمایش بررسی کرد.
4- آموزش:
آموزش فرایندی که مهمترین هدف آن ایجاد تغییر در رفتار انسان است انواع تغییرات رفتاری مورد انتظار همان هدف های آموزشی هستند و یا به عبارت دیگر آموزش عبارت است از ایجاد شرایط مناسب آموزشی و پرورشی برای دانش آموزان و هدایت یادگیری آنها.
5- امتحان:
به مفهوم علمی نوعی ارزشیابی است که براساس اصول معینی انجام می گیرد و در تعریف آن می توان گفت که امتحان عبارت است از: تعیین میزان تغییرات حاصل در جنبه های خاصی از رفتار شاگرد در فواصل زمانی معین و در جهت نیل به هدفهای آموزشی
6- امتحان مرحله ای یا تدریجی:
این امتحان بطور مستمر و همگام با تدریس و در پایان هر بخش از مطالب تدریس شده انجام می گیرد. هدف از این امتحان، سنجش آموخته های دانش آموزان و بررسی نارسایی ها و کمک به پیشرفت یادگیری گام به گام آنان است.
7- یادگیری:
عبارت است از تغییر و تعدیل در رفتار دانش آموز و کسب رفتارهای جدید براساس شرایط آموزشی و پرورشی.
8- نمونه برداری تصادفی:
نمونه برداری تصادفی روش گزینش بخشی(نمونه ای) از یک جامعه یا مجموعه مرجع است به گونه ای که احتمال گزینش همه نمونه های ممکن آن جامعه دارای حجم ثابت n باشد ثابت بماند.

9- آزمون:
آزمون وسیله ای است عینی و استاندارد شده که برای اندازه گیری نمونه ای از رفتار یا خصایص آدمی به کار می رود. در این تعریف مراد از عینی آن است که روش اجراء، نمره دادن و تعبیر و تضمیر نتایج آزمون براساس قواعد معین صورت گیرد و اصطلاح استاندارد شده به این معنا است که آزمون قبلا در مورد گروه نمونه ای از افراد مورد نظر در بوته آزمایش گذاشته شده و نتایج پژوهشهای مربوط به آن از راه و روشهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
تاریخچه مطالعاتی:
درباره موضوع این تحقیق تا آنجا که بنده اطلاع دارم شاید لااقل در محدوده استان مرکزی و و منطقه خمین چنین موضوعی یعنی نقش پرسشهای مستمر در میزان موفقیت و کارایی از دیدگاه خود دانش آموزان کمتر مورد نقد و بررسی قرار گرفته باشد یعنی از زبان خود آنها با آمار و ارقام دقیق به اثبات نرسیده است. لذا نگارنده مطالب فوق سعی داشته است این موضوع را از دیدگاه خود دانش آموزان مورد نقد و بررسی قرار دهد پس از آمار و ارقام به اثبات این موضوع مهم یعنی نقش پرسشهای تدریجی در میزان پیشرفت و کارایی از دیدگاه خود دانش آموزان کمتر مورد نقد و بررسی قرار گرفته باشد یعنی از زبان خود آنها با آمار و ارقام دقیق به اثبات نرسیده است. لذا نگارنده مطالب فوق سعی داشته است این موضوع را از دیدگاه خود دانش آموزان مورد نقد و بررسی قرار دهد پس از آمار و ارقام به اثبات این موضوع مهم یعنی نقش پرسشهای تدریجی در میزان پیشرفت و کارایی دانش آموزان در آینده شغلی و تحصیلی آنان بپردازد.

مقدمه:
نیاز انسان به راهنمایی و مشورت با دیگران در تصمیم گیری ، انتخاب و بکار گیری راه حلهای مناسب در زندگی بر کسی پوشیده نیست. خصوصا در سنینی که فرد ناچار به انجام انتخابهای مهمی است. مسلما چنین مشاوره ها و راهنماییهایی کمک شایان توجهی در اقدامات درست و مناسب او خواهد داشت و از خطا رفتن راهها و تصمیمات انتخابی جلوگیری خواهد نمود. بیشتر عدم موفقیتها ، شکست و در نیمه راه ماندنها ، ناشی از عدم داشتن اطلاعات کافی در زمینه موضوع و انجام انتخابهای نادرست است. از اینرو چنانچه انجام مشاوره در زمینه های مختلف مثل مشاوره ازدواج ، مشاوره در شرایط بحرانی ، مشاوره شغلی و غیره اهمیت دارد در زمینه تحصیلی نیز حائز اهمیت فراوان است.
ضرورت مشاوره تحصیلی برای دانش آموزان:
مشاوره تحصیلی به دانش آموزان کمک می کند ویژگیها و استعدادهای خود را بهتر بشناسند و به شرایط و خصوصیاتی که یا توجهی به آنها نداشته اند و یا میزان توجه به آنها کمتر بوده است با دقت بیشتری نگاه کنند. علاوه بر این اطلاعات آنها را در زمینه های مختلف تحصیلی بالاتر بوده و در صورت وجود نواقصی در عملکردشان آنها را شناسایی کرده و راه حلهایی برای رفع نواقص ارائه می کند. به این ترتیب دانش آموزان می توانند عملکرد بهتری نسبت به قبل در زمینه درسی داشته باشند انتخابهای مفیدی انجام دهند و اشکالات احتمالی را رفع نمایند.
ضرورت مشاوره تحصیلی برای والدین:
در امر تحصیل فرزندان ، خانواده و والدین نقش بسزایی دارند. بطوریکه عامل خانواده از عوامل مهم در زمینه پیشرفت تحصیلی دانش آموز یا وقوع افت تحصیلی است. انگیزه ها و علایق تحصیلی دانش آموز در خانواده شکل می گیرد و به آن جهت داده می شود و مسیری برای هدایت آن فراهم می شود. خانواده سرعت دانش آموز را در رسیدن به اهداف تحصیلی تنظیم می کند. خانواده های بدون انگیزه ، بدون اطلاع و غیر فعال موجب کاهش سرعت دانش آموزان بااستعداد می شوند. از اینرو در فرآیند مشاوره تحصیلی ، لزوم انجام مشاوره با والدین ضرورت و اهمیت خاصی پیدا می کند. از اینرو لازم به نظر می رسد والدین و بطور کلی خانواده نیز اطلاعات کافی از ویژگیها و استعدادهای فرزندان خود کسب نمایند، اطلاعات بیشتری در زمینه های تحصیلی کسب کنند و کمکها و یاریهای مفیدی برای فرزندان دانش آموز خود فراهم کنند.
ضرورت مشاوره تحصیلی در زمینه انتخاب رشته مشاغل:
گاه انتخابهایی که دانش آموزان در زمینه رشته ها و مشاغل انجام می دهند عاری از هر گونه دلیل منطقی و اطلاعات مناسب است. معیارهایی که دانش آموزان در چنین مواردی برای انتخابهای خود برمی گزینند ملاکهایی کاذب و نامناسب است. مثل انتخاب رشته ریاضی فیزیک به خاطر وجهه اجتماعی آن ، یا به خاطر چشم هم چشمی و یا به خاطر دنباله روی از یک دوست و یا همراه با او بودن در طول تحصیل. چنین انتخابهایی به احتمال بیشتری محکوم به شکست خواهند بود. شکست یا در مرحله سالهای دبیرستان به صورت کاهش در نمرات ، عدم موفقیت در کنکور و در سنین بالاتر در انتخاب رشته در زمینه انتخاب رشته تحصیلی. مشاوره از آن جهت ضرورت می یابد که اهمیت چنین انتخابهایی به دانش آموز گوشزد شود تا او ملاکهای مناسبی برای تصمیمهای خود اتخاذ کند و از احتمال شکست خود در آینده پیشگیری نماید.
ضرورت مشاوره تحصیلی در زمینه جلوگیری از افت تحصیلی:
برخی از دانش آموزان به خاطر شرایط ویژه ای که دارند بیشتر در معرض افت تحصیلی هستند و برخی از آنها افتان و خیزان تجربههایی از افت تحصیلی داشته اند. برخی از علل افت تحصیلی این دانش آموزان به عوامل بیرونی مثل خانواده ، مدرسه و … مربوط می شود. و برخی از علل ، علل فردی هستند مثل انگیزه خود دانش آموز ، روشهای مطالعه و برنامه ریزی، علایق و استعدادها و غیره. مشاوره تحصیلی برای این دسته از دانش آموزان اهمیت بسزایی دارد. در جریان مشاوره تحصیلی به این دانش آموزان کمک می شود علت افتها و شکستهای خود را بشناسند و با راهکارهایی آشنا شوند که به آنها در رفع آن علتها و یا کاهش تاثیر آنها در مسائل تحصیلیشان کمک می کنند. انجام چنین مشاوره هایی می تواند با احیای نیروهای بالقوه فرد او را در تمام مسیر تحصیلی اش همراهی کند.
ضرورت مشاوره تحصیلی در زمینه سرعت بخشیدن به فرآیند تحصیل و مطالعه:
برخی دانش آموزان و خانواده های آنها مایلند عملکرد بهینه خود را در زمینه تحصیل بهبود بخشند. این دانش آموزان ممکن است دانش آموزانی متوسط و یا بالا باشند. به هر حال تمایل دارند روشهایی را بیاموزند و اطلاعاتی مناسب ، مفید و عملی کسب کنند که کارآیی آنها را در زمینه تحصیل بالا ببرد. مشاوره تحصیلی چنین راهکارهایی را برای افراد فراهم می سازد. و بر احتمال موفقیت آنها در سطح پیشرفته تر می افزاید.
ضرورت مشاوره تحصیلی برای تشخیص و هدایت دانش آموزان استثنایی:
درصد کمی از دانش آموزان در گروه دانش آموزان استثنائی قرار دارند. از لحاظ علمی دانش آموزان استثنایی شامل دانش آموزانی می باشند که معلولیتهایی در زمینه های مختلف جسمی مثل شنوایی ، بینایی و یا هوشی دارند. لزوم مشاوره تحصیلی برای این دسته از دانش آموزان نیز به وفور احساس می شود. به این دلیل که آنها و خانواده های آنها نیازمند اطلاعات بیشتری در ارتباط با آینده تحصیلی و شغلی آنها هستند. در مورد این دسته از دانش آموزان نیز با بررسی تواناییهای آنها در مورد شغل و تحصیلات آنها تصمیماتی اتخاذ می شود. چنین دانش آموزانی با توجه به ضرورت اینکه زودتر از بقیه دانش آموزان باید حرفه و مهارتی را بیاموزند احتیاج مبرمی به مشاوره تحصیلی دارند.

ضرورت مشاوره تحصیلی برای دانش آموزان تیز هوش و نابغه:
این دسته از دانش آموزان ، قشر پرنیرو و قابل توجهی برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت و جامعه هستند. سرمایه گذاری و استفاده از انواع خدمات مشاوره ای در کنار سایر امکاناتی که برای آنها در مدارس ویژه فراهم می آید ضرورت دارد. از دست رفتن چنین نیروهایی به خاطر انتخابها و تصمیمات نادرست زیانهای قابل توجهی به بار خواهد آورد.
سوء تغذیه و تاثیر آن بر یادگیری در دانش آموزان:
دانش آموزان که ما در مدرسه با آنان روبرو می شویم از دوران نوزادی و کودکی گذر کرده اند و از نظر وضعیت تغذیه ای یکی از مهمترین دوران زندگی خود را پشت سر می گذارند.
دوران جنینی و سال اول تولد مهمترنی دوران رشد یک کودک است و رسیدن مواد مغذی اعم از پروتئین ، انرژی و ریزمغذیها نقش بسیار مهم و اساسی در رشد او تا قبل از مدرسه داشته است
عوارض بعضی از این کمبود ها اگر کودک با آن روبرو شده باشد در سنین مدرسه غیر قابل جبران است.
جذب دانش آموز اولین موفقیت معلم است:
تعلیم و تربیت موضوعی است که از دیرباز توجه بشر به آن معطوف بوده است. آشکار است که دانش آموزان بدون انگیزه لازم بهره ای از آموزش نمی برند این مسئله را می توان هم در محیط های آموزشی و هم با توجه به تحقیقات مشاهده کرد. پس علت این که در برنامه های تربیت معلم و دانشگاه ها کمتر به این موضوع مهم پرداخته می شود، چیست و چرا این توجه اندک نیز اغلب در محدوده تحقیقات باقی می ماند آیا می توان فرض کرد که معلمان نتایج چنین تحقیقاتی را به واقع در فعالیت های آموزشی خویش به کار می گیرند.
علت تالیف کتاب هایی در این زمینه این است که نقصانی که در این باره به طور کلی دیده است برطرف گردد. اگر بتوانیم دانسته های خویش را درباره انگیزش با روش های علمی معلمان هماهنگ سازیم به اهداف خود نائل شده ایم. در این صورت است که معلمان خواهند توانست از این داده ها بهره لازم و کافی ببرند. نظر ما در اینجا بر دو مفهوم استوار است، کفایت شخصی یا کارآمد بودن و کنترل شخصی یا خودمختاری. با این دو اصل در حوزه انگیزش انسان مواجهیم و پرسش مطرح این است که آیا کلاس درس را باید با کدام روش اداره کرد معلم محوری یا دانش آموز محوری و یا تلفیقی از این دو. در کلاسی که با روش معلم محوری اداره می شود بیشتر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان توجه می شود و در روش دانش آموز محوری توجه غالب بر استقلال دانش آموزان (خودمختاری) است بنابراین روش صحیح تلفیقی از این دو مقوله است. روانشناسان و پژوهشگران درباره انگیزش انسان به دو نوع انگیزش بیرونی و درونی اشاره می کنند. انگیزش بیرونی با هدف کسب پاداش و اجتناب از تنبیه همراه است ولی انگیزش درونی با تمایل درونی برای انجام موفقیت آمیز یک تکلیف همراه است. به طور مثال کسی که درباره خود از احساس کفایت و خودمختاری برخوردار است، انگیزش درونی دارد. بنابراین در محیط های آموزشی معلمان باید سعی کنند این دو مورد را در دانش آموزان تقویت کنند.
بنابراین اصل اول بر این است که محیطی در کلاس ایجاد شود که قابل پیش بینی باشد، دانش آموز باید بداند که طرح های معلم برای آینده چیست تا بتواند به خوبی بر دشواری ها پیروز شود. اصل دوم عبارت است از برقراری توازن میان فعالیت های آسان و دشوار. دانش آموزان باید با کارهای آسان توانایی های جدیدی را کسب کنند و اصل سوم عبارت است از تامین حمایت آموزشی لازم برای دانش آموزان. معلم نباید تنها گوینده در کلاس درس باشد بلکه با سرمشق دهی، خرد کردن هدف تقسیم کار می تواند به نتایج مطلوب برسد. ضمن آن که دانش آموزان را نباید با یکدیگر مقایسه کرد بلکه عملکرد آنها را باید با معیارهای موفقیت مقایسه کرد. معلم کسی است که فقط از عقل استفاده نمی کند چون فهمیده است که عقل به تنهایی قادر به تحلیل همه امور نیست، بنابراین خمیرمایه عشق را در کالبد عقل قرار می دهد و ترکیبی به نام خرد را از درهم آمیزی عقل و عشق به وجود می آورد؛ ترکیبی که شعر و شعور و پردازش است. بنابراین به همین علت است که وقتی اهل هنر به سخن هنرمند گوش می دهند بوی عشق را در کلام او به خوبی احساس می کنند.
ایجاد روابط مثبت با دانش آموز:
معلم واقعی کسی است که می تواند راهی به سوی دل ها بگشاید و علم را با ایمان و عقل را با دل پیوند زند، از این رو راز موفقیت معلمان را نخست باید در جذب دانش آموزان دانست یعنی این که معلم بتواند اعتقاد و علاقه درونی آنها را به وجود آورد و رابطه روحی و معنوی با آنها برقرار کند تا آنجا که حتی نگاه ها و اشاره ها و حالت های معلم نیز در آنها تاثیر عمیقی بگذارد و در تربیت شخصیت آنان منشا اثر شود.
عوامل جذب دانش آموزان هم عبارتند از: مقبولیت، محبوبیت و موفقیت. راه گشایش کلاس را باید در مقبولیت معلم دانست. اگر شاگرد معلم را پذیرفت امکان تعلیم و تربیت خواهد بود. علاوه بر مقبولیت، شخصیت معلم باید دوست داشتنی و دلنشین باشد و از نظر دانش آموزان محبوب. علاوه بر این دو شرط باید معلم با قوانین حاکم بر روح فراگیران خود آشنا باشد تا توانایی همدلی و همزبانی با آنها را پیدا کند و نیز با تکنیک های آموزشی و تربیتی آشنا باشد و بتواند با استفاده از روش های صحیح آنان را به مقصد مورد نظر راهنمایی کند.
یکی از اهداف کار معلم باید برقرار کردن رابطه مطلوب و دوستانه و حمایت کننده با دانش آموزان باشد. برخلاف برخی از معلمان که می گویند نباید در روزهای اول به روی بچه ها خندید زیرا عقیده دارند که احترام باید از روی ترس باشد اما نظریه پردازان می گویند در روزهای اول به دانش آموزان نشان دهید که به آنها علاقه دارید و آنها می توانند به شما اعتماد کنند. البته معلمان فکور آموزش را با شناخت دانش آموز آغاز می کنند؛ انعطاف پذیرند و قادرند نقاط قوت و ضعف فراگیران را خود تشخیص دهند.
تشویق ابزار معجزه آسا:
یکی از تمایلات درونی انسان این است که میل دارد دیگران در قبال کارهای نیک او را تایید کنند و مورد تشویق قرار دهند، کسی نیست که نیازمند تحسین و تایید دیگران نباشد. البته با وجود داشتن منشا روانی این میل، انسان می تواند با قدرت دادن به خود و استوار نمودن شخصیت خویش، خود را از تشویق بی نیاز کند. در همین باره روان شناسان ثابت کردند که چند دانش آموز در شرایط یکسان وقتی موفق ترند که مورد تشویق قرار گیرند. البته باید سعی شود فراگیر به تشویق عادت نکند و تشویق انگیزه کار نیک نباشد بلکه پاداش کار نیک باشد، چرا که در این صورت با از بین رفتن انگیزه، کار نیک هم تعطیل می شود. تشویق نباید هدف باشد بلکه وسیله ای برای رسیدن به هدف باشد. تشویق باید به موقع انجام شود زیرا تاخیر در آن اثرات نامطلوب دارد. علت تشویق نیز باید مشخص شود، تشویق از همه کودکان هم به نحوی انجام شود، اما زیاده روی نباشد که به فرموده حضرت علی (ع): در مدح و ستایش کسی مبالغه و زیاده روی مکن. البته تشویق در اشکال مستقیم و غیرمستقیم وجود دارد که روان شناسان بر تشویق غیرمستقیم تاکید دارند. تشویق مادی و معنوی نیز سفارش شده است. تشویق به شکل های مختلف می تواند اعمال شود به طور مثال می تواند گاهی به شکل در اختیار گذاردن وسایل مورد علاقه فراگیر، گاهی یک نگاه محبت آمیز و حاکی از سپاس، گاهی بردن به یک اردو، گردش دسته جمعی، گاهی دلجویی، آفرین گفتن، گاهی در آغوش کشیدن یا خرید یک وسیله علمی و تفریحی باشد، اما در همه حال باید سعی شود که جنبه روانی آن فراموش نشود به این معنی که خود شخص، مشوق خود به خوبی ها باشد نه دیگری. اصولاً به علت این که فطرت انسان میل به کمال دارد آن دسته تشویق ها و پاداش هایی که جنبه روحانی و معنوی آن قوی تر است برای انسان شادی بخش تر است.
تنبیهات خفیف:
تنبیه چون با ایجاد هراس همراه است موجب می شود تا فرد تنبیه شده کنترل خود را ضعیف بشمارد که مشخص شده است دانش آموزانی که شدیداً مورد تنبیه قرار می گیرند دو عکس العمل نشان می دهند اول آن که می آموزند که دیگر انسان ها را می توان از طریق تهدید کنترل کرد و دوم آن که رفتارهای پرخاشگرانه تقویت می شود.
تجربه نشان داده اغلب تنبیه ها با هدفی فراتر از خجالت دادن کودک در نظر گرفته می شود. درست است امروزه اشکال تنبیهی قدیمی کمتر رایج است، اما تنبیهات امروزی به نحوی برای آزردن دانش آموزان صورت می گیرد که اغلب اثرات نامطلوب دارد. برخی از معلمان از والدین می خواهند که کودک را تنبیه کنند که این خود رابطه معلم و دانش آموز را دچار اغتشاش می کند، بهتر است کاری کرد که والدین غیرمستقیم در امر آموزش درگیر شوند.
برای جلوگیری از اثرات زیانبار تنبیه، معلمان باید از تنبیهات خفیف استفاده کنند. در واقع تنبیه بیشتر از آنچه واقعی باشد باید نمادی باشد. یکی از راه های خفیف تنبیه استفاده از روش محروم کردن است. مثلاً دانش آموزی که با مدادش نفر جلویی را اذیت می کند باید مدادش را گرفت و آخر ساعت برگرداند و یا از او خواست که به آخر کلاس برود و آخر ساعت برگردد.
بیشترین موفقیت تحصیلی برای دانش آموزان مناطق جنوب تهران:
ایسنا:براساس یافته های یک پژوهش، میزان موفقیت تحصیلی در دانش آموزان مقطع راهنمایی مناطق جنوب تهران که شیوه تربیت مستبدانه در خانواده های آن شیوع بیشتری دارد بیشتر از سایر مناطق است.
به گزارش خبرنگار پژوهشی خبرگزاری دانشجویان ایران( ایسنا) واحد علوم پزشکی ایران، دکتر"سید محمد اسعدی" عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و همکارانش که در پژوهشی با بررسی "رابطه پس زمینه اجتماعی- فرهنگی با شیوه تربیتی والدین، موفقیت تحصیلی و سبک یادگیری فرزندان" به این نتیجه دست یافته اند هدف از این تحقیق را ارزیابی و آزمون تاثیر متغییرهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بر شیوه تربیت فرزندان و نقش شیوه های تربیتی در اندیشه، رفتار و میزان کارآمدی تحصیلی و اجتماعی آنان در خانواده های تهرانی عنوان کرده اند.
این پژوهش بر روی 240 دانش آموز سال سوم راهنمایی اعم از 120 پسر و 120 دختر از مناطق 3، 11 و 19 تهران انجام شده و برای ارزیابی پس زمینه اجتماعی- فرهنگی، چهار متغیر محل سکونت خانواده، تعداد فرزندان، محل تولد والدین و میزان تحصیلات والدین مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین، شیوه تربیتی با پرسش نامه سنجیده شد و موفقیت تحصیلی با معدل نهایی دانش آموزان بررسی شد.
تحلیل داده ها نشان داد شیوه تربیت مستبدانه در جنوب شهر شیوع بیشتری داشته و بین شیوه تربیت مقتدرانه و نمره های بالاتر تحصیلی فرزندان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
به گزارش ایسنا، براساس یافته های این بررسی در خانواده های تهرانی پس زمینه اجتماعی- فرهنگی با شیوه تربیت فرزند رابطه دارد و خانواده های مناطق جنوب شهر بیشتر از رویکرد مستبدانه استفاده می کنند. شیوه تربیت فرزند نیز به نوبه خود با سبک یادگیری و موفقیت تحصیلی فرزندان رابطه داشته و رویکرد مقتدرانه با موفقیت تحصیلی بیشتر در فرزندان همراه است.
بچه هایمان را باور کنیم:
یکی از جامع ترین تحقیقات حاکی از این است که بیش از 86درصد از دانش آموزان بویژه در مقطع دبستان و راهنمایی برای انجام تکالیف خود و موفقیت های مطالعه از والدین کمک می گیرند.
مشخص شده دانش آموزان بیشترین درخواست کمک را در سنین 9تا 12 سال دارند. 66 درصد از والدین در این مرحله به فرزندان دانش آموز خود کمک می کنند و 59 درصد آنها چندبار در هفته و هر بار دست کم یک ساعت برای این کار زمان می گذارند.
بررسی ها نشان می دهد در مقطع راهنمایی هفته ای 3ساعت برای کمک به انجام تکالیف دانش آموزان توسط والدین کافی است.
گفتنی است همکاری والدین در کمک به انجام تکالیف و مطالعه دانش آموزان لزوما به معنای موفقیت آنها در تحصیل نیست. پس بهتر است از وقتی که دانش آموزان به سن 9 سال می رسند و هنوز به دبستان می روند والدین آنها را به مطالعه و پیشرفت های تحصیلی علاقه مند کنند و به تدریج مسوولیت های درسی را به عهده خودشان بگذارند تا این که پا به پای آنها و در کنارشان درسها را مرور و تمرین حل کنند.
آموزش مهارت های تقویت فکر و حافظه و مدیریت زمان نیز نقش قابل توجهی در این میان ایفا می کند، زیرا در حال حاضر حجم مطالب و تکالیف افزایش یافته و چنانچه بتوان به دانش آموز یاد داد که چگونه زمان بندی کند تا به تکالیف خود برسد و در ضمن با علاقه مطالعه کند نتایج به مراتب مطلوب تر خواهد بود.
اما بسیاری از والدین خواهان این هستند که بدانند چگونه می توانند موثرترین نقش را در این کار داشته باشند تا دانش آموزانشان موفق تر باشند.
در این خصوص می توان به چند مورد اشاره کرد از جمله این که: به جای این که شما برای فرزندتان مطالبی را بخوانید و او گوش کند بهتر است جایتان را عوض کنید. دانش آموزانی که در منزل و برای والدین به خواندن کتاب ، مجله، روزنامه و… می پردازند در مدرسه عملکرد بهتری دارند.
وقتی دانش آموز مطلبی را برایتان می خواند درباره چگونگی و مفاهیم آن با وی گفتگو کنید تا درک مطلب و تفکر او نیز تقویت شود. از تلویزیون به نحو احسن استفاده کنید.
بررسی ها نشان می دهد کارایی دانش آموزانی که هر روز به مدت چند ساعت متوالی پای تلویزیون می نشینند به مراتب کمتر از افرادی است که درنهایت روزی 2 ساعت تلویزیون می بینند. پس برنامه ریزی صحیحی برای تماشای تلویزیون داشته باشید. در ضمن انتخاب برنامه ها و محتوای آنها نیز باید به دقت و با نظارت شما انجام شود.
برای کمک به فرزند دانش آموزتان یک برنامه ریزی درسی منظم داشته باشید تا هر روز سر ساعات مشخص به انجام تکالیف خاص بپردازد و شما نیز طبق برنامه معین شده در زمانهای مشخص به او کمک می کنید نه این که مرتب و در هر درسی شما را صدا بزند تا کنارش باشید و با او درسها را مرور کنید.
برای مثال هفته ای 3 روز سر یک ساعت معین به او کمک کنید. با مدرسه و معلمان در تماس باشید. منتظر نباشید تا از طرف مدرسه برای شرکت در یک جلسه خاص دعوت شوید. با معلمان در تماس باشید تا بدانید فرزندتان در چه دروسی قوی تر و در کدام دروس ضعیف تر است که در برنامه ریزی های منزل وقت بیشتری را برای از میان بردن نقاط ضعف اختصاص دهید. زمانی را برای گفتگو و نه سوال و جواب های گزارشی و خسته کننده با دانش آموز اختصاص دهید.
براساس آمار بیش از 72 درصد از دانش آموزان تمایل دارند درباره مسائل مختلف که بعضی نیز لزوما درسی نیستند و شاید محیطی و ارتباطی باشند با والدین صحبت کنند؛ البته در شرایطی آرام و دوستانه نه این که دائم مورد انتقاد واقع شوند.
همین مساله می تواند موجب صمیمیت بیشتر دانش آموزان با والدین شده و انگیزه آنها را به تحصیل افزایش دهد. برای کمک به تحصیل فرزندانتان باید از شیوه های معلمان در کلاس نیز آگاه باشید تا هماهنگ با آن عمل کنید. در غیر این صورت ممکن است اقدام به شیوه خودتان موجب بروز اختلاف و سردرگمی در روشهای مدرسه شود. در دسترس باشید، اما در هنگام لزوم عمل کنید.
گاهی متاسفانه برخی والدین به دلیل توجه بیش از حد به دانش آموز مرتب هنگام درس خواندن به او سر می زنند و از او می پرسند صفحه چندم است و اوضاع چگونه پیش می رود و تمرکز او را بر هم می زنند.
کارشناسان توصیه می کنند که والدین در دسترس و در صورت امکان در منزل باشند، اما مشغول کارهای خود باشند تا دانش آموز نیز در آرامش به درسهای خود برسد. می توانید از منابع جالب و سرگرم کننده غیردرسی برای کمک به فرزند دانش آموزتان کمک بگیرید. در عین حال نکاتی هم هست که والدین هنگام برنامه ریزی درسی برای فرزندان خود مدنظر داشته باشند تا نتیجه بهتری به دست آید:
شیوه های قضاوت:
والدین باید شیوه های مناسبی را برای برخورد با فرزندان پیش بگیرند و آنها را از آغاز سال تحصیلی رعایت کنند.
یکی از این موارد ملاک قرار ندادن نمرات برای قضاوت در مورد دانش آموزان است.
آرامش ، لازمه مطالعه موفق برای دانش آموزان است و چنانچه نمره ملاک ارزیابی این مطالعه باشد به جای آرامش موجب اضطراب می شود.
چنانچه والدین از دانش آموزان بخواهند که به طور دائم مشغول درس خواندن باشند و نمرات عالی بگیرند آرامش را که لازمه مطالعه موفق است از فرزندانشان خواهند گرفت.
عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان:
سازمان آموزش و پرورش
یکی از عاملهای بسیار مهم در تکوین شخصیت نوجوان و جوان مدرسه می باشد. مدرسه بعد از خانواده مهمترین نقش را در فرایند اجتماعی کردن نوجوان به عهده دارد. مدرسه از طریق آموزش مهارتهای علمی و فنی و فراهم آوردن زمینه همکاری گروهی و مسئولیت پذیری نوجوان و جوان موجبات رشد همه جانبه و متعادل شخصیت آنان را فراهم می سازد.
گرچه مدارس وقت خود را صرف ایجاد آمادگی در نوجوانان و جوانان به منظور کسب مدارج عالی تحصیل می کنند با وجود این بسیاری از نوجوانان بدون دریافت مدارج عالیه مستقیما به زندگی وارد شده و چون فاقد آمادگی لازم برای ورود به آن می باشند. احساس شکست و درماندگی نموده به بهداشت و سلامتی روانی آنان آسیب وارد می شود. علاوه بر آن فاکتورهای دیگری نیز وجود دارد که در موفقیت و یا عدم موفقیت دانش آموزان در مدرسه و در نتیجه در زندگی آینده آنها تاثیر دارد که به ذکر پاره ای از آنها می پردازیم.
تاکید بر رشد عقلانی:
در حالی که هدف تعلیم و تربیت تاکید بر رشد عقلی توام با رشد عاطفی، سازگاری نوجوان و جوان با خود و سایر افراد خانواده اش می باشد. مدارس تنها بر جنبه عقلانی تاکید می نمایند و این باعث می شود که جوانان تک بعدی و ناموزو به بار آیند.
جو عاطفی مدرسه:
جو عاطفی مدرسه نیز در پیشرفت تحصیلی شاگردان تاثیر دارد. تحقیقات نشان داده که دانش آموزان در جوی که فشار روانی کمتری داشته باشد. جوی که در آن راهنمایی شده و احساس امنیت کنند، بیشتر سود می برند. دانش آموزان بیشتر از آنکه به عواملی چون امکانات فیزیکی، تعداد کتابهای کتابخانه، اندازه مدرسه و هزینه سرانه توجه نمایند. به عوامل زیر توجه دارند. معلم و جهت گیری آنها به سمت پیشرفت شاگرد، وجود نظم در دادن تکالیف منزل- اوقاتی که معلم صرف تدریس می کند و نه صرف حفظ نظم و انضباط، حساس بودن معلم نسبت به ارائه بازخورد به دانش آموزان در مقابل عملکرد خوب. مطالعه دیدگاههای دانش آموزان گویای است که برخی خصوصیات معلمین از قبیل همدردی و همفکری- انعطاف پذیر بودن- خوش خلقی- آمادگی برای قبول اظهار نظرها و گوش دادن به پرسش های دانش آموزان و علاقه مند بودن به کار و انضباط و به کارگیری روش تدریس مناسب از ویژگیهای معلم خوب و کارآمد است.
پیش فرضهای معلمان در مورد شاگردان:
بسیاری از معلمان به هنگام تدریس فرض می کنند که دانش آموزان مطالب قبلی را یاد گرفته اند چنین فرضی در اغلب دانش آموزان صدق نمی کند. زیرا گروهی از آنها تنها به این دلیل که پیش نیازهای لازم را برای شروع و ادامه درس جدید ندارند آن را یاد نمی گیرند و در نتیجه به خیل عقب ماندگان تحصیلی می پیوندند و باورشان که برای جبران عقب ماندگیهای خود قادر به هیچ کاری نیستند.
نگرش معلم: نگرش معلم بر عملکرد وی تاثیر دارد پژوهشگران در یک تحقیق یک کلاس عادی را به معلمی واگذار نمودند و به او یادآور شدند که این دانش آموزان از استعدادهای خوبی برخوردارند در پایان سال عملکرد آنها نیست به گروه همسان بهتر شده بود. این بدین معنی است که اگر معلم نگرش مثبتی بر کلاس داشته باشد بر برخوردهای امید بخش بهتر می تواند در تعلیم و تربیت آنها پیشروی نماید.

عقب ماندگی آموخته شده:
وقتی نوجوان بر این باور باشد که هیچ کدام از فعالیتهای وی تغییری در موقعیت ایجاد نمی کند. یا اینکه به اندازه کافی باهوش نیست. و یا اینکه تعیین شده برای او دشوار می باشد. و یا اینکه معلم او را دوست ندارند در آینه نیز برای خود انتظار شکست دارد و کسانیکه شکست را به صورت متوالی تجربه کنند. ممکن است که به این باور برسند که شکست آنان در هر فعالیتی حتمی و غیرقابل اجتناب است. چنین افرادی دچار درماندگی آموخته شده می شوند. نگرشی که احتمال دارد زمینه های شکست بیشتری را برای آنان فراهم آورده و مانع تلاش ایشان برای پیشرفت گردد. در چنین حالتی ضرب المثل شکست شکست می آورد مصداق پیدا می کند. در مقابل هر قدر دانش آموز بیشتر در امر تحصیل موفق شود و در کلاس درس قدرت و مقبولیت بیشتری بدست آورد عزت نفس وی نیز افزایش می یابد. چنین فردی در موفقیت های جدید تلاش کرده و موفقیت های تازه ای کسب می کند که سبب افزایش عزت نفس می شود. اینجاست که ضرب المثل موفقیت موفقیت می آورد مصداق می یابد. پژوهشگران در یک مطالعه تحقیقی آزمایشی انجام دادند. که در آن دو معلم یکی مسایل قابل حل و دیگری غیر قابل حل به دانش آموزان کلاس پنجم ارائه می کردند. آنها دریافتند معلمی که مسائل غیرقابل حل به دانش آموزان ارائه می کرد. هنگامی که مسائل قابل حل را ارائه کرد برخی از دانش آموزان علی رغم اینکه مسائل داده شده قابل حل بودند دیگر آنها را حل نکردند.
اثرات پیشرفت تحصیلی:
اهمیت تاثیر پیشرفت تحصیلی در سلامت روانی دانش آموزان به حدی است که برخی از متخصصان آن را حداقل تا نیمه دوم دوره نوجوانی معیار اساسی برای تشخیص عملکرد سالم دانسته اند. به عقیده ایشان نوجوانانی که علی رغم برخورداری از هوشبهر طبیعی کارکرد رضایت بخشی در مدرسه نداشته باشند، مسائل روانی قابل ملاحظه ای نشان خواهد داد و پیشرفت تحصیلی را به عنوان شاهدی برای سلامت روانی دانش آموزان ارزیابی نموده اند. سیف(1363) به نقل از بلوم می نویسد هنگامی که محیط مدرسه شواهدی حاکی از شایستگی و لیاقت برای دانش آموز در طی چند سال اول فراهم کند و در چهار پنج سال بعد نیز همین تجارب موفقیت آمیز تکرار شود، نوعی مصونیت در برابر بیماریهای روانی برای مدتی نامحدود در فرد ایجاد می شود. چنین فردی قادر خواهد بود که به راحتی بر فشارها و بحرانهای زندگی غلبه کند. باور شکست در امتحان به هر حال موجب تاثر خاطر کودکان و نوجوانان می گردد. افراد شکست خورده به افسردگی، ناراحتی، ناسازگاری و بیقراری مبتلا می گردند. یکی از علل اساسی شکست در امتحان عدم آشنایی دانش آموزان با شرایط و نحوه برگزاری امتحان است. ترس دانش آموزان از شکست در امتحان همچنین موجب ارتکاب تقلب می گردد.

علل ترک تحصیل
مطالعاتی که درباره ویژگیهای ترک تحصیل کنندگان صورت گرفته نشان می دهد که آنان نسبت به فارغ التحصیلان، هویت و تصور از خود نامشخص تری دارند. مشکلات عاطفی نیز در ایشان بیشتر بوده و اطمینان کمتری به ارزش خود دارند. آنان همچنین احتمال بیشتری دارند که نسبت به اقتدار، از هر نوع که باشد، عناد، خشم و بیزاری بیشتری داشته باشند. به علاوه، ایشان از نوعی احساس بیهودگی که سعی در فرار از آن دارند، رنج می برند. همچنین فاقد هدفهای بلند مدت بوده، مایلند در زمان حال زندگی کرده، کمتر نقشه بریزند و در فعالیتهای هدفمند شرکت کنند. این افراد دنیا را مکانی غیر قابل پیش بینی، فریبکار، متخاصم و جنگجو می دانند. به علاوه، داشتن هدفهای بلند مدت بر ایشان بی معنی بوده و احتمال می دهند که نقشه هایشان به خطا رفته و محکوم به شکست می باشد. همچنین برای آنان ارتباطات انسانی شکننده، تصادفی، بی برنامه، فاقد گرمی و صمیمیت و استثمار گرانه می باشد. ضمنا عوامل متعددی در ترک تحصیل و افت تحصیلی تاثیر دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می گردد.
عوامل اقتصادی و اجتماعی- نبود یکی از والدین به ویژه مادر- نداشتن جای مناسب برای مطالعه- مردود شدن- کم آموز بودن- فقدان انگیزه- ناسازگاری عاطفی- کمبود محبت- شخصیت دانش آموز و رنجش آنها- عوامل درون خانواده ای از قبیل ناخشنودی والدین از ازدواج با یکدیگر- استانداردهای بسیار سخت یا سهل انضباطی- محافظت بیش از اندازه والدین- مجزم بودن ایشان- دوره های طولانی یا منقطع جدایی فرزند از والدین و ارتباط ضعیف اعضای خانواده با یکدیگر- فقر- بیکاری- الکلیسم- اعتیاد- اختلافات خانوادگی- نبود انضباط و فقدان علاقه والدین به تعلیم و تربیت.
راههای کاهش شکست در تحصیل:
فراهم کرد کمکهای جبرانی برای دانش آموزانی که قادر نیستند از عهده انجام امور تحصیلی خود برآیند در چنین حالتی اولین قدم فرصت دادن به دانش آموز است تا موفقیت را هر چند در سطحی پایین تجربه کنند. این امر کمک می کند تا عزت نفس آنان افزایش و نگرش مثبت تری را نسبت به مدرسه کسب نمایند.
تشخیص این نکته که آیا مشکل کودک ناشی از مشکلات اساسی تر شخصیتی است یا خیر اهمیت خاصی دارد زیرا در این قبیل موارد لازم است تا ابتدا چنین مشکلاتی برطرف گردد. شواهدی وجود دارد که ناسازگاری در مدرسه و ضعف تحصیلی خود معلول عاملهای دیگری هستند. مثلا وجود رفتارهای ضد اجتماعی که منجر به ایجاد مشکلاتی در رابطه معلم و شاگرد می شود و سرانجام به ایجاد رفتارهای صد اجتماعی می انجامد در حالتی که تجربه و موفقیت اغلب تاثیر مفیدی بر رفتارهای ناسازگار داشته و موجب بهبود امور تحصیلی می گردد. به نوشته سیف(1361) بیان دقیق هدفهای آموزشی، استفاده از تشویق های کلامی، بهره گیری از آزمونها و نمرات به منظور ایجاد انگیزش، ارائه محرکهای جالب و تازه، ارائه مطلب از آسان به مشکل، پرهیز از ایجاد رقابتهای نامناسب در بین دانش آموزان، استفاده از روشهای متنوع تدریس می تواند به معلمان در ایجاد انگیزه در دانش آموز کمک موثری بنماید.
راهبردهایی برای توسعه موفقیت دانش آموزان توسط معلمان:
کانون اصلی آموزش و فراگیری، به طور عمده بر روی افزایش پیشرفت و موفقیت دانش آموزان، متمرکز می شود. این هدف، از طریق به کارگیری مهارت های آموزشی گوناگون، کسب می شود که در خلال یک دوره تحصیلی، عملکرد یک دانش آموز را، افزایش می دهد. این پیشنهاد به شما کمک می کنند، این وظیفه مهم را به نحو مطلوب انجام دهید.
( یک درس ساختاری واضح را طرح ریزی و آماده کنید؛
اطمینان حاصل کنید برای هر بخش از دروسی که قرار است آموزش دهید، اهداف یادگیری را به وضوح شرح داده باشید. این امر هدفی را که شما برای رسیدن به آنها کوشش می کنید، کاملا روشن می کند. این امور باید به طور منظم تکرار و راهبری شود و نسبت به آنها، آگاهی داده شود.
( در هر بخش از درس، انتظارات خود را نسبت به آن، برای دانش آموزان روشن سازید؛ طی هر دوره ی خاص و بخش آموزشی، به دانش آموزان بگوئید که از آنها انتظار دارید چه چیزی را فرا گیرند و تمرین کنند، و اطمینان حاصل کنید که این بخش، با طرح کلی شما مرتبط باشد. نیازی نیست که انجام این کار در قالبی غیرقابل انعطاف، صورت پذیرد؛ اما باید چارچوبی را تدارک دید که به واسطه آن، بتواند فعالیت هایتان را به تناسب هر موقعیتی، تغییر دهید.
( به خاطر داشته باشید که به خاطر توانائیها یا تجربیات قبلی دانش آموزان، برای آنها، اهداف متفاوتی را طرح ریزی کنید؛ همه ی دانش آموزان نیاز دارند که پیشرفت کرده و با همدیگر رقابت کنند؛ اگر برای همه آنها کار مشابهی، برای انجام دادن در نظر بگیرید، این امر فقط تعداد محدودی از آنها را راضی می کند.
( اطمینان حاصل کنید که سرعت پیشرفت کار و زمان آموزش دروس ارائه شده توسط شما، مناسب باشند؛ این امر کمک می کند که اگر شما در خلال یک بخش از کار، در نوع فعالیت ها، تغییری ایجاد کردید، توجه و انگیزه دانش آموزان، به قوت خود باقی بماند؛ به نحوی که انواع فعالیت ها را نیز تجربه کنند. تنظیم مجموعه ای از فعالیت ها که به صورتی مناسب و با روح تهیه شده و برای انجام آنها در کلاس به وضوح، محدودیت هایی قرار داده شده است- به دانش آموزان کمک می کنند تا کار خود را جامع تر انجام داده و موفقیت بیشتری کسب کنند.
کلاس را طوری اداره کنید که دانش آموزان در امر فراگیری، خودشان دخالت داشته باشند؛ این کار می تواند به این ترتیب انجام شود که، از دانش آموزان بخواهید در مورد مراحل فراگیری خود، آگاهانه فکر کرده و سر و سامان دادن به اهداف خود، نقش داشته باشند. با به کار بردن این روش، حس خود اتکایی و نیز مهارت های یادگیری مادام العمر دانش آموزان، تقویت شده و آنها را قادر می سازد که با اعتماد به نفس بیشتری، مطالعه را ادامه دهند و در آینده در مشاغل مورد علاقه خود استخدام شوند.
( جهت نشان دادن میزان پیشرفت دانش آموزان، امکان استفاده از واسطه هایی آشکار را فراهم سازید؛ انجام این کار می تواند به شکل نمودار یا نقشه باشد؛ به این ترتیب که وقتی دانش آموزان، کار برجسته ای از خود به نمایش گذاشتند، بر روی آنها نشان گذاری کنند. همچنین این وسایل در کمک به دانش آموزان برای تقویت مهارت مدیریت زمان بسیار موثر است.
( برای دانش آموزان اهدافی را به وجود آورید که هم از سوی عمل کرد گذشته آنها باشند؛ در صورت امکان، اطمینان حاصل کنید که هر دانش آموزی، با آگاهی از نتایج عملکرد خود و کسب بازخورد، قادر باشد استعدادهای بالقوه خود را، تا جای ممکن، افزایش دهد و از این اطلاعات کسب شده برای ایجاد اهداف بعدی استفاده کنید.
( به خاطر داشته باشید که دانش آموزان با جنسیت های مختلف؛ ممکن است به سبک های متفاوتی از مدیریت نیاز داشته باشند؛ در بسیاری از کشورها از جمله بریتانیا، روند قابل توجهی وجود دارد که به موجب آن، دانش آموزان پسر به کارهایی پائین تر از سطح معمول پرداخته و در انجام کارهای ضعیف تر ظاهر می شوند. پسران در مهارت های ود سازمان دهی، ضعیف بوده و اصولا انجام کارها را جدی نمی گیرند. برای افزایش پیشرفت در دانش آموزان پسر، شاید نیاز باشد که برای آنها اهداف مشخص تر و کوتاه تری را تنظیم و وظایفی را به آنها محول کنید که آگاه کننده تر بوده و دارای ساختار آموزشی قوی تر باشند.
( قالب تکالیف خانه ارائه شده را با طرح کلی برنامه ی آموزشی یک پارچه کنید؛ اطمینان نمائید که تکالیف خانه، با وظایف محول شده در کلاس، ارتباط داشته و نتایجی داشته باشند که قابل ارزیابی بوده و به طور کلی، همه دانش آموزان را به رقابت واردارند. دانش آموزان را وادار کنید که از یک مقیاس یا نقشه شخصی، به عنوان وسیله ای، بهره گیرند تا اطمینان حاصل شود آنها در برابر حجم کار و پیشرفت خود، احساس مسئولیت می کنند.
( اطمینان حاصل کنید در برناه درسی ارائه شده، مهارت های نوشتاری تقویت شده باشند؛ همه معلمان باید این مسئولیت را به عهده بگیرند که مهارت های نوشتاری، از قبیل املاء صحیح کلمات، نقطه گذاری و دستور زبان را، در دانش آموزان، تا بالاترین درجه استاندارد، تقویت کنند؛ به علاوه، در همه پایه ها، نیاز به ایجاد آگاهی از لغات و اصطلاحات ویژه ی هر موضوع، در اثر تکرار آنها، وجود دارد.
فراگیری و ارزیابی را در کنار هم تکمیل کنید؛ اطمینان نمائید که تکالیف ارائه شده برای ارزیابی، به طور کامل با اهداف تعیین شده فراگیری، ارتباط داشته و همچنین یقین حاصل کنید که معیار عملکرد دانش آموزان؛ واضح، دست یافتنی، شفاف و در دسترس باشند. ارائه تکالیف برای سنجش دانش آموزان به آنها کمک می کند که وظایف خود را به طور کامل انجام دهند؛ البته باید در سطحی مناسب باشند که انجام آنها نه بسیار آسان و نه آنقدر مشکل باشد و احتمال منطقی کسب موفقیت را کاهش ندهد.
( هدفتان را طوری تنظیم کنید که عادت پیشرفت را در کلاس تقویت کنید؛ طوری هدف ریزی کنید که در دانش آموزان اطمینان حاصل شود، کسب مراتب بسیار بالا فقط آرزو نیست، بلکه یک انتظار است. وقتی معلمان به طور مداوم، مراتب بالا را برای دانش آموزان به صورت هنجار در می آورند، در شاگردان بلند همت احتمال موفقیت بیشتری به دست می آید.
انگیزه پیشرفت:
متغیر روانشناختی 4- اجتماعی دیگری که نقش مهمی در موفقیت تحصیلی دارد میزان انگیزه پیشرفت است. چرا دو کودک با ضریب هوشی یکسان موفقیت متفاوتی دارند؟ چه چیزی سطح آرزوی یک دانش آموز را تعیین می کند؟ چگونه انتظار موفقیت بر موفقیت تحصیلی دانش آموز اثر می گذارد؟ محرکها چه نقشی در تربیت رفتار ایفا می کنند؟ به این سوالات می توان با کمک نظریه های انگیزه پیشرفت که توسط مکللند و اتکینسون مطرح شده پاسخ داد. تحقیقات مربوط به انگیزه پیشرفت در دو جهت مختلف حرکت کرده اند. در یک جهت با استفاده از نظریه اتکینسون به نظریه روانشناختی پیشرفت توجه شده است و از سوی دیگر بر ریشه ها و نتایج اجتماعی نیاز به پیشرفت تاکید شده است. این جهت گیری با استفاده از نظریه مکللند بر نقش این انگیزه در پیشرفت اقتصادی جامعه داشته است. به عبارت ساده انگیزه پیشرفت تمایل به انجام کار به نحو احسن است. فردی که نیاز شدیدی به پیشرفت داشته باشد می خواهد در کارهای خود موفق باشد نه به خاطر سود و پایگاه بلکه فقط بخاطر انجام بهتر کار.
نظریه اتکینسون در خصوص انگیزه پیشرفت:
نظریه اتکینسون برای شرایطی است که در آن فرد می داند رفتار و عملکرد او مورد ارزیابی است و اینکه عمل او یا به طور مثبت و یا منفی ارزیابی خواهد شد. در طرح اتکینسون سه متغیر کلیدی وجود دارد:
الف) انتظار: انتظار شناختی یا احتمال ذهنی از اینکه اجرای یک عمل خاص با نتایج خاصی همراه است.
ب) مشوق: جذابیت نسبی یک واقعه
ج) انگیزش: تمایل عمومی و ثابت برای تلاش جهت نیل به موفقیت.
اتکینسون معتقد است که تمایل به موفقیت در هر شرایطی تابع دو تمایل متضاد است، یعنی تمایل نیل به موفقیت منهای تمایل به اجتناب از شکست برآیند این دو، زمانی مثبت است که تمایل به موفقیت بیشتر از تمایل به اجتناب از شکست باشد پس خواهیم داشت:
تمایل به اجتناب از شکست – تمایل به نیل به موفقیت = انگیزه پیشرفت
براساس این نظریه دانش آموزی که میل شدیدی به موفقیت دارد، زمانی موفقیت تحصیلی خواهد داشت که دلهره و اضطراب او از شکست ضعیف باشد بدین ترتیب برای افزایش انگیزه پیشرفت در دانش آموز دو راه وجود دارد:
اول) افزایش نیاز به پیشرفت و موفقیت در او
دوم) افزایش احتمال و انتظار موفقیت. اتکینسون معتقد است که راه دوم عملی تر است.
نظریه مکللند در خصوص انگیزه پیشرفت
تحقیقات اولیه مکللند و همکارانش نشان داد که حتی با کنترل متغیر بهره هوشی، متغیر مهم برای پیش بینی موفقیت دانش آموز در مدرسه این است که تا چه اندازه می خواهد در رقابت با دیگران موفق باشد مکللند و هکاران او همبستگی مثبت بسیار زیادی بین میزان تاکید بر آموزش استقلال در اوایل زندگی و سطح موفقیت در برخی از کشورهای جهان یافتند. مکللند همچنین تاثیر افراد دارای انگیزه پیشرفت را بر توسعه جوامع سنجیده است. با استفاده از نظریه و بر مبتنی بر اینکه ریشه پروتستانیسم رشد سرمایه داری را در جهان غرب سبب شده است، مکللند بر تاثیر ساز و کار اجتماعی روانی تاکید کرده است. او معتقد است با تاکیدی که والدین پروتستان مذهب بر استقلال در اوایل زندگی دارند باعث می شود که انگیزه پیشرفت و موفقیت در فرزندان آنها افزایش یابد و این بر رشد روحیه خطرجویی اقتصادی در آنها موثر است. او برای تاکید فرضیه خود، رابطه ای قوی بین سطح انگیزه پیشرفت و میزان رشد اقتصادی در کشورهای مختلف یافته است. ولی تمامی تحقیقات اخیر، فرضیه مکللند را تایید نمی کنند. برای مثال، برخی از محققات چنین استدلال می کنند که رابطه ظاهری بین دو متغیر انگیزه پیشرفت و موفقیت تحصیلی ناشی از این است که دانش آموزان مستعد و باهوش بیش از سایر دانش آموزان آمادگی و تمایل دارند تا انگیزه های خود برای نیل به موفقیت و پیشرفت را بیان کنند. پس در مجموع می توان گفت که سه متغیر مهم که می توانند در تبیین موفقیت تحصیلی موثر باشند عبارتند از:
1) سطح آرزوها و آرمانهای دانش آموز و والدین او
2) عزت نفس
3) انگیزه پیشرفت دانش آموز
تاثیرات محیط خانواده بر موفقیت تحصیلی:
محیط یادگیری دوران اولیه کودکی در چهارچوب خانواده، عامل بسیار مهمی در موفقیت تحصیلی اوست. برخی معتقدند که 80 درصد هوش بالقوه تا سن 8 سالگی رشد می کند. تحقیق معروف کلمن تحت عنوان برابری فرصت آموزشی نشان داد که تاثیر محیط خانواده بر موفقیت تحصیلی بمراتب بیشتر از تاثیر برنامه های مدرسه است. مطالعه معروف دیگر توسط جنگر به نتیجه مشابهی رسید مبنی بر اینکه ویژگیهای خانواده مهمترین متغیر در تعیین موفقیت دانش آموز است. به عبارت دیگر براساس این مطالعه شغل، درآمد، و تحصیلات والدین قوی ترین پیش بینی کننده برای موفقیت تحصیلی دانش آموز بودند. تحقیقات نشان داد که مشارکت والدین در امور مدرسه ارتباط مثبتی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارد. میزان مشارکت و دخالت والدین در فرایندهای آموزشی نیز تا حدود زیادی بستگی به طبقه اجتماعی آنها دارد. تحقیقات زیادی در مورد سرمایه فرهنگی که کودک از زندگی خانوادگی خود به مدرسه می آورد صورت گرفته است. در واقع سرمایه فرهنگی کودکان طبقه بالا و متوسط زمینه و امکانات مفیدی برای تجربه آموزشی پدید می آورد ولی در مقابل سرمایه فرهنگی کودکان طبقه پایین مورد تایید نهادهای جامعه مانند آموزش و پرورش نیست. خانواده های طبقه متوسط مواد آموزش بیشتری مانند کتاب، روزنامه، و مجله در خانه دارند. کودکانی که در خانه مطالعه زیادی دارند در امتحانات مختلف در مدرسه موفقترند. تمام این فعالیتها به نحوی ارزش آموزش و پرورش را در کودک تقویت می کنند.

نمونه ای از پرسشنامه های مورد استفاده در این تحقیق
دانش آموز عزیز و گرامی لطفا سوالات زیر را با دقت بخوانید و جواب مناسب را با(*) علامت بزنید.
سوالات
خیلی
زیاد
متوسط
کم
خیلی کم
1- پرسشهای تدریجی(کلاسی) تا چه اندازه موجب تقویت اعتماد به نفس در شما گردیده است؟

2- تا چه اندازه پرسشهای تدریجی میزان توجه شما را به مسایل و مشکلات درسی افزایش داده است؟

3- تا چه اندازه پرسشهای تدریجی قدرت تصمیم گیری و فکر کردن در شما را نسبت به قبل افزایش داده است؟

4- تا چه اندازه میزان پیشرفت نمرات شما در کلاش نسبت به قبل از پرسشهای تدریجی بهبود یافته است؟

5- تا چه اندازه علاقه و انگیزه شما به پرسشهای تدریجی نسبت به قبل افزایش یافته است؟

6- تا چه اندازه از ادامه داشتن پرسشهای تدریجی در کلاس استقبال می کنید؟

7- با وجود پرسشهای تدریجی تا چه اندازه روحیه انتقاد پذیری شما در کلاس نسبت به قبل بهبود یافته است؟

8- تا چه اندازه دیگر دوستان خود را در پاسخ دادن به پرسشهای تدریجی تشویق می کنید؟

9- تا چه اندازه میزان مشورت همفکری شما با دیگر دوستانتان در درسها نسبت به قبل از پرسشهای تدریجی بهبود یافته اند؟

10- با توجه به پرسشهای تدریجی تا چه اندازه میزان اعتراض شما نسبت به نمره دیگر دوستانتان کاهش یافته است؟

11- تا چه اندازه پرسشهای تدریجی در کلاس موجب شده که مسئولیت پذیری شما در مدرسه و منزل افزایش یابد؟

12- با توجه به پرسشهای تدریجی تا چه اندازه شیوه مطالعه و یادگیری شما نسبت به قبل بهتر شده؟

13- با توجه به پرسشهای تدریجی تا چه اندازه میزان پایبندی شما به اخلاق و تربیت اسلامی در مدرسه و جامعه بهبود یافته است؟

14- با وجود پرسشهای تدریجی تا چه اندازه از تجربیات دانش آموزان موفق در کلاس استفاده می کنید؟

15- تا چه اندازه پرسشهای تدریجی موجب پایبندی هر چه بهتر شما نسبت به قوانین و مقررات مدرسه شده است؟

16- پرسشهای تدریجی تا چه اندازه میزان ابتکار و نوآوری و خلاقیت شما را در حل مسایل و مشکلات درسی نسبت به قبل افزایش داده؟

17- تا چه اندازه کیفیت نظارت و کنترل خودتان نسبت به انجام تکالیف در منزل و مدرسه نسبت به قبل افزایش یافته است؟

18- با توجه به پرسشهای تدریجی تا چه اندازه قدرت بیان و استدلال و اظهار نظر شما در حضور جمع و معلم تقویت شده است؟

19- از طریق پرسشهای تدریجی تا چه اندازه به مشکل خود در یادگیری بعضی از نکات درسی پی برده اید؟

20- تا چه اندازه پرسشهای تدریجی میزان موفقیت شما را در مسابقات علمی افزایش داده است؟

نتیجه گیری کلی از تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده:
در رابطه با فرضیه اول که عبارتست از:
اجرای دقیق پرسشهای تدریجی یا مستمر در کلاس موجب پیشرفت تحصیلی و جلوگیری از افت تحصیلی می گردد. با توجه به اینکه 75% از دانش آموزان به پرسشهای این مورد پاسخ مثبت داده اند می توان نتیجه گرفت که پرسش های تدریجی موجب افزایش موفقیت و کارایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می گردد.
در رابطه با فرضیه دوم:
که عبارت از دانش آموزانی که پرسشهای تدریجی را داشته اند نسبت به آنها که پرسشهای تدریجی را نداشته اند در مسابقات علمی و سرنوشت ساز از موفقیت بیشتری برخوردارند با توجه به اینکه 80-70 درصد دانش آموزان به پرسشهای این مورد پاسخ مثبت داده اند می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان که پرسشهای تدریجی را داشته اند نسبت به دانش آموزانی که پرسشهای تدریجی را نداشته اند از موفقیت بیشتری برخوردارند.
و در رابطه با فرضیه سوم
دانش آموزانی که پرسشهای تدریجی را داشته اند نسبت به دانش آموزانی که پرسشهای تدریجی را نداشته اند از ابتکار و نوآوری و خلاقیت و روحیه اعتماد به نفس و مشارکت و مشورت و همفکری با دیگران و برقراری روابط انسانی مناسب با دوستان خود برخودارند با توجه به اینکه 70% دانش آموزان به پرسشهای این مورد پاسخ مثبت داده اند و می توان نتیجه گرفت دانش آموزانی که پرسشهای تدریجی را داشته اند از ابتکار و خلاقیت و روحیه به نفس و مشارکت و همفکری بیشتری روابط انسانی مناسبتری برخوردار هستند.

و در رابطه با فرضیه چهارم:
دانش آموزانی که پرسشهای تدریجی را داشته اند نسبت به دانش آموزانی که پرسشهای تدریجی را نداشته اند از روحیه انتقاد پذیری و قدرت بیان و استدلال و تصمیم گیری بهتر و میزان یادگیری بیشتر و شیوه مطالعه مناسب و بهتری برخوردارند.
با توجه به اینکه 75-70% دانش آموزان به پرسشهای این فرضیه پاسخ مثبت داده اند می توان نتیجه گرفت که دانش آموزانی که پرسشهای تدریجی را داشته اند از روحیه انتقاد پذیری و قدرت بیان و تصمیم گیری بهتر و میزان یادگیری بیشتر و شیوه مطالعه مناسبتری برخوردارند.
نتیجه گیری پایانی یا خلاصه نتایج:
با توجه به اینکه یادگیری مهمترین عامل رشد و توسعه بشر و نهایتا عامل رشد و توسعه هر جامعه و سازمانی است. بنابراین افزایش کیفیت آن ضروری است در این راستا رشد کیفیت و یادگیری مستلزم دادن آگاهی و آموزشهای لازم همگام با رشد سریع علوم و تکنولوژی است. و به علت گسترش روز افزون علوم و فنون و پیچیده تر شدن شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه این ضرورت بیش از بیش احساس می شود که دانش آموزان برای برخورد موثر با مسایل و مشکلات آموزشی و تلاش برای حل آنها باید با استفاده از روشهای جدید و فعال و بهره برداری از حداکثر توانایی های علمی شیوه یادگیری و آموزش خویش را تکامل و توسعه بخشند.
در این صورت آموزش و یادگیری دقیق آن از طریق تکرار و پرسش های تدریجی یا مستمر یکی از سریعترین و مفیدترین اقدامات آموزشی است که عهده دار ارتقاء سطح علمی کاربردی و کیفی دانش آموزان می باشند. از این رو می توان نتیجه گرفت که معلمین محترم سهم قابل توجهی در عامل رشد و توسعه فکری و یادگیری دانش آموزان داشته و دارند و می توان به این نتیجه نیز دست یافت که استفاده معلمین محترم از پرسشهای تدریجی یا مستمر در ارزشیابی مستمر خویش در جهت ارتقای سطح علمی و کاربردی و خلاقیت دانش آموزان در حل مسایل و مشکلات درسی نقش بسزایی دارد زیرا: داده های این تحقیق نشان می دهد دانش آموزانی که پرسشهای تدریجی را داشته اند موفقیت و کارایی بیشتر و پیشرفت تحصیلی بالایی برخوردار بوده اند و همچنین در برقراری روابط انسانی و همفکری و مشورت و مسئولیت پذیری و تصمیم گیری و روحیه انتقاد پذیری و ابتکار و خلاقیت بالاتر و پایبندی و مقررات آموزشی مدرسه و موفقیت در مسابقات علمی نسبت به دانش آموزانی که پرسشهای تدریجی را نداشته اند و یا ندارند عملکرد بهتری دارند بنابراین معلمین محترم می بایست اصول ارزشیابی را در فعالیتهای خویش مورد توجه قرار دهند که به طور خلاصه اصول ارزشیابی را در چند جمله زیر خلاصه کرد:
الف: سنجش و ارزشیابی باید بخش جدا نشدنی از آموزش به حساب آید.
ب: عملکرد آموزنده باید در راستای اهداف آموزشی ارزشیابی می شود.
ج: روشهای که به کار برده می شود با اهداف آموزشی هماهنگ داشته باشد.
د: بهترین ارزشیابی کسب اطلاعات از منابع مختلف است که در موقعیت های متفاوت با استفاده از روشهای گوناگون انجام گیرد.
ه: ارزشیابی باید مستمر و دائمی باشد.
و: بازخورد دائمی به دانش آموزان ارائه شود.
ز: از نتایج ارزشیابی برای اصلاح برنامه درسی و شیوه تدریس استفاده شود.
ح: بهتر است متناسب سنجش و ارزشیابی با وضعیت آموزنده گروه یا کلاس رعایت شود.

منابع و ماخذ:
1- سی- علی اکبر، روانشناسی یادگیری و آموزش- انتشارات آگاه- تهران 1368
2- شریفی- حسن پاشا- اصول روان سنجی و روان آزمایی- انتشارات رشد- تهران چاپ پنجم 1377
3- هومن- حیدرعلی- شناخت روش علمی در علوم رفتاری(پایه های پژوهش)- انتشارات پارسا- چاپ سوم- 1376.
4- عباس زادگان، سید محمد- اصول و مفاهیم اساسی در برنامه ریزی درسی- انتشارات سوره- چاپ اول 1376.
5- عزیزی فریدون- روشهای یادگیری در تحقیق- نشر جوان- تهران 1371.
6- کیامنش- علیرضا و شریفی- حسن پاشا- شیوه های ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان- کد(1003) چاپ و نشر ایران- تهران 1366.
7- جمعی از مولفان- کلیات و روشهای فنون تدریس مرکز تربیت معلم- کد(3/1002) نشر ایران- تهران- 1366.
8- فتحی کوروش- آشنایی با آموزش ضمن خدمت کارکنان- انتشارات اداره کل آموزش ضمن خدمت- تهران 1373.
9- وحیدی و سهرابی- آموزش برای توسعه- تهران 1370.

رهیافت یا رستش تحقیق:
بنابر رستش های سه گانه تحقیق مربوط به زمان فعلی می باشد- چون این تحقیق مربوط به زمان حال می باشد پس از رستش کنونی استفاده کرده ایم آقای دکتر سیف در کتاب خویش برای موضوعاتی که مربوط به زمان حال می باشد از رستش کنونی استفاده کرده پس این رستش کنونی می باشد.
برهه طرح تحقیق:
از مطالعه مقطعی برخورداریم و این مطالعه عمیق و ژرفانگر می باشد.
حجم طرح تحقق: مطالعه موردی
پرسشنامه کاملا باز می باشد.

موضوع تحقیق:
بررسی پرسش های تدریجی در میزان موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقاطع راهنمایی علامه طباطبائی- شاهد پسرانه دبیرستان نمونه باقرالعلوم- دخترانه شاهد شهرستان خمین در سال 1387-1386

نام استاد:
جناب آقای امیرحسین پزشکیان

دانشجو:
فاطمه صفری
نام درس:
روش تحقیق عملی
رشته تحصیلی:
علوم اجتماعی(پژوهشگری)
نیمسال دوم:
87-1386
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول
مقدمه
بیان مسئله
فرضیه های تحقیق
اهداف تحقیق
اهمیت و ضرورت تحقیق
تعریف واژه ها و اصطلاحات
تاریخچه مطالعاتی تحقیق
فصل دوم
مرور مطالعاتی
مقدمه
ضرورت مشاوره تحصیلی برای دانش آموزان
ضرورت مشاوره تحصیلی برای والدین
ضرورت مشاوره تحصیلی در زمینه انتخاب رشته مشاغل
ضرورت مشاوره تحصیلی در زمینه جلوگیری از افت تحصیلی
ضرورت مشاوره تحصیلی در زمینه سرعت بخشیدن به فرایند تحصیل و مطالعه
ضرورت مشاوره تحصیلی در زمینه برای تشخیص و هدایت دانش آموزان استثنایی
ضرورت مشاوره تحصیلی برای دانش آموزان تیزهوش و نابغه
سوء تغذیه و تاثیر آن بر دانش آموزان
جذب دانش آموز اولین موفقیت معلم است
خودباوری در دانش آموزان
عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
1- سازمان آموزش و پرورش
2- تاکید بر رشد عقلانی
3- جو عاطفی مدرسه
پیش فرضهای معلمان در مورد شاگردان
عقب ماندگی آموخته شده
اثرات پیشرفت تحصیلی
علل ترک تحصیل
راههای کاهش شکست در تحصیل
راهبردهایی برای توسعه موفقیت دانش آموزان توسط معلمان
انگیزه پیشرفت
نظریه اتکینسون در خصوص انگیزه پیشرفت
نظریه مکللند در خصوص انگیزه پیشرفت
تاثیرات محیط خانواده بر موفقیت تحصیلی
فصل سوم
یک نمونه از پرسشنامه های مورد استفاده در این تحقیق
نتیجه گیری کلی از تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده
نتیجه گیری پایانی یا خلاصه نتایج
منابع و ماخذ
رهیافت یا رستش تحقیق
برهه طرح تحقیق
حجم طرح تحقیق


تعداد صفحات : حجم فایل:244 کیلوبایت | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود