تارا فایل

تحقیق کامل ازدواج و ازدواج های اینترنتی


مقاله ای از ازدواج

مقدمه:
چون عهدی بستید بدان عهد وفا کنید و هرگز سوگند و پیمان را که استوار کردید مشکنید چرا که خدا را بر خود ناظر و گواه گرفته اید و خدا به هرچه می کنید آگاه است.
قرآن کریم،سوره نحل،آیه91

فصل اول: ازدواج در اسلام
ازدواج از این نظر که عاملى براى نجات از آلودگى، موجبى براى نجات از تنهایى و سببى براى بقاى نسل است، خوددارى از آن همیشه سبب ایجاد بى تعادلى، نابهنجارى رفتارى و زمانى هم فساد شخصیت و حتى بیمارى جسمى مى‏گردد. بنابراین، بهترین و بالاترین نعمت‏ها براى هر زن و مرد از نظر اسلام تشکیل خانواده است.
بخش اول:مقدمه
ازدواج نخستین سنگ بناى تشکیل‏خانواده و بالطبع، جامعه و اجتماع است و میزان اندیشه و تدبر در آن در میزان پیشرفت‏یا انحطاط و صعود یا سقوط جامعه تاثیر دارد. ازدواج داراى آثار و نتایج‏بسیارى است; از جمله: ارضاى غریزه جنسى، تولید و بقاى نسل، تکمیل و تکامل انسان، آرامش و سکون، پاک‏دامنى و عفاف و نتایج متعدد دیگر.
از این‏رو، اسلام – به عنوان یک مکتب آسمانى – آن را نه تنها کارى محبوب و مقدس دانسته، بلکه جوانان را موکدا بدان توصیه کرده است. هر ازدواجى داراى اهداف خاص خود است، ولى در این میان، برخى از اهداف کم ارج و کم اهمیت و در نتیجه، ناپایدارند و نمى‏توانند براى همیشه و یا حتى مدتى دراز خوشبختى زوجین را تضمین‏کنند. برخى نیز ارجمند، مهم و در نتیجه پایدارند. بنابراین، شایسته است ازدواج با توجه به این اهداف در نظر گرفته شود.
ازدواج از این نظر که عاملى براى نجات از آلودگى، موجبى براى نجات از تنهایى و سببى براى بقاى نسل است، خوددارى از آن همیشه سبب ایجاد بى تعادلى، نابهنجارى رفتارى و زمانى هم فساد شخصیت و حتى بیمارى جسمى مى‏گردد. بنابراین، بهترین و بالاترین نعمت‏ها براى هر زن و مرد از نظر اسلام تشکیل خانواده است.
گمان نمى‏رود از بین مکاتب و مذاهب، هیچ مذهبى به اندازه اسلام درباره ازدواج بحث کرده باشد. ازدواج از نظر اسلام امرى مستحب، مورد تاکید و از سنن انبیا علیهم السلام معرفى شده و جوانى که بدان تن دهد در حقیقت، همگام با آفرینش و سعادتمند است.
ازدواج از نظر اسلام پیمان مقدسى است که برقرارى آن بر اساس مقررات، آداب و رسوم، تشریفات، سنن و قوانین خاصى صورت مى‏گیرد.
معمولا مى‏گویند که خانواده مسوول بسیارى از عیوب و بدبختى‏هاى جامعه است. این مطلب قابل قبول است، ولى در عبارتى گویاتر و رساتر مى‏گوییم: در واقع، عدم خانواده به معناى واقعى – کلمه است که مسوول عیوب و بدبختى‏هاست و این اغلب بدان دلیل است که در تشکیل آن فکر و هدف ارزیابى شده وجود نداشته است.
بسیارى از جوانان با افکار از پیش ساخته و اندیشه‏هاى رویایى وارد زندگى زناشویى مى‏شوند و مى‏خواهند از راه تصادف و شانس، زمینه را براى داشتن یک کانون سالم پدید آورند، در حالى که تن دادن به ازدواج بدون هدف و روش سنجیده همانند قرار دادن اساس ساختمان بر روى زمینى سست و لرزان است که محلى براى زندگى اطمینان‏بخش نخواهد بود.
خانواده از قدیم‏الایام، مرکز هرگونه ثروت اجتماعى و کانونى براى تولید و پرورش شخصیت‏هاست، سرنوشت و حیات آن به سرنوشت و حیات جامعه بستگى دارد و نقش آن در وحدت و عظمت‏یک جامعه فوق‏العاده اساسى است. لذا، چنین مهمى را نمى‏توان به مسامحه و سهل‏انگارى نگریست. انسان در زندگى نیازهایى دارد که باید تامین شود و همان‏گونه که از نظر غذا و دوا و لباس و مسکن نیازمند است، از نظر غریزه جنسى و دیگر غرایز فکرى و اخلاقى نیز نیازمند است.

بخش دوم: ازدواج چیست؟
ازدواج قراردادى رسمى براى پذیرش یک تعهد متقابل به منظور تشکیل زندگى خانوادگى است تا طرفین ازدواج در سایه آن، در خط سیر معین و شناخته شده‏اى از زندگى قرار گیرند. این قرارداد با رضایت و خواسته زن و شوهر و بر مبناى آزادى کامل دو طرف منعقد مى‏گردد و در پرتو آن، روابطى بس نزدیک بین آن دو پدید مى‏آید. این قرارداد، ارتباط و پیوند دوطرفه به وسیله الفاظ و عباراتى معین انجام مى‏گیرد که آن را "عقد" یا پیمان ازدواج مى‏نامیم.
بخش سوم:معنا و مفهوم عقد
"عقد" از نظر لغت‏به معناى "گره زدن‏" و خود "گره‏" است و در اصطلاح، هر چیزى است که در سایه آن، رابطه‏اى میان دو فرد یا دو گروه ایجاد مى‏شود.
در زبان ازدواج و زناشویى، "عقد" عبارت است از ایجاد پیوندى مشترک بین زن و شوهر که در سایه آن، حقوق ، تعهدات و مسوولیت‏هاى دو جانبه پدید مى‏آید. به دیگر سخن، "عقد" قراردادى به منظور مشارکت دو تن در زندگى خانوادگى‏وایجادنوعى‏روابطشرعى‏وقانونى است.
بخش چهارم: فلسفه و هدف از ازدواج
هدف از ازدواج هم براى مرد و هم براى زن، پاسخ مثبت دادن به سنت الهى و تولید نسل است. لذا، هر دو در این زمینه بر یک عقیده‏اند. فلسفه ازدواج براساس این دو مبنا ملاک دین و نجابت است. در نتیجه، هدف از ازدواج و تولید نسل، مقدس مى‏گردد و هیچ‏یک از مادیات ملاکى براى آن به حساب نمى‏آید.
اصولا فلسفه خلقت زن و مرد (زوجیت) تولید مثل است، همان‏گونه که این زوجیت در سایر حیوانات و حتى گیاهان نیز وجود دارد. نکته اصلى که باید در ازدواج مورد توجه هر دو طرف باشد دین و کمال است. از این‏رو، از روایات نقل شده از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام چنین برمى‏آید که هر کس ممکن است‏به یکى از این چهار دلیل ازدواج کند: 1- پول; 2- دین; 3- زیبایی 4- شهرت و عنوان. بین این چهار هدف، دین از همه بالاتر و بهتر است.
اما به طور کلى، ضرورت‏هاى ایجاب کننده ازدواج عبارت است از:
الف – ضرورت‏هاى فردى
ب – ضرورت‏هاى اجتماعى
ج- ضرورت‏هاى مذهبى

فصل دوم:ازدواج در سن قبل از بلوغ
بخش اول:مقدمه
یکی ازخاستگاههای مهم بروز مسائل اجتماعی مختلفی که امروزه گریبان مردان و بخصوص زنان امروز ایران را گرفته است، ریشه درپدیده و دوران کودکی دارد. کودکی بعنوان پدیده اجتماعی چنان دراندیشه و فرهنگ دینی و سنتی ایرانیان درحاشیه توجهات و برنامه ریزی هاست که ناخواسته تمامی مسائل اجتماعی را بصورت بین نسلی و حلقه به حلقه به آینده منتقل می سازد.
در بین مسائل کودکی نیز از طرز نگاه به کودک تا حقوق آنان چنان وضعیتی حاکم است که مشکلات بسیاری دراین گروه سنی و جمعیت انسانی بچشم میخورد. از بین مسائل مختلفی نظیر سوء تغذیه، کمبود شیرمادر، بی سرپرستی، بی هویتی فرزندان خارج از ازدواج رسمی، فقدان خدمات بهداشتی و درمانی لازم، فقر اموزشی، بیسوادی، بهره کشی جسمی و جنسی و دهها مورد دیگر؛ ازدواج کودک یکی از مهمترین مسائلی است که گریبان دهها هزار دختر وپسر واقع در سن کودکی را به مخاطره انداخته است که با پیشگیری ان میتوان میلیونها کودک را از ورطه فقر و محرومیت رها ساخت.
ازدواج کودک یا ازدواج زودهنگام مربوط به ازدواج با کودک زیر 18سال است. دراین میان با وجودیکه هردو جنس پسر و دختر در معرض ازدواج های زودهنگام هستند ولی دختران بیشترین قربانیان این پدیده بشمار می روند. مذهب، سنت و فقرهمچنان به تقویت این عمل ادامه می دهند. ازدواج اجباری ازدواجی است که بدون توافق معتبر یکی از طرفین یا هردو زوج صورت می گیرد و در آن اجبار عاطفی یا بدنی یک عامل اصلی است. از این منظر بدلیل اینکه هر فرد زیر 18 سالی نمی تواند اطلاعات لازم برای یک انتخاب سرنوشت سازی مانند ازدواج را براحتی بدست آورد، هر ازدواج دربین کودکان علاوه بر زودهنگام بودن، ازدواح اجباری هم محسوب می شود.
بسیاری ازفعالان حقوق زنان و کودکان، موضوع ازدواج زود هنگام دختران و پسران را کمتر مورد توجه قرار داده اند. آمارهای رسمی نیزدر کشورهایی که این اتفاق روی می دهد ازدواج های زود هنگام را بعنوان ازدواج کودکان منعکس نمی کنند. تناقض در این نوع نگاه این است که از نظر قانونگذاران اگر فرد بزرگسالی با دختران 12 یا 13 ساله بیرون از ازدواج رابطه جنسی داشته باشند عمل مجرمانه ای رخ داده است ولی همین امر در نقاب ازدواج رسمیت می یابد!
بخش دوم: کودک همسری یا ازدواج زودهنگام در جامعه ی ایران
پدیده کودک همسری درجامعه ایران نیز امری دیرین و دیرپاست. سابقه ازدواج کودک درایران نه تنها به دوران اولیه زندگی بشر و بویژه گونه ایرانی آن باز می گردد، بلکه بصورت یک قانون و سنت با دین اسلام نیز مشروعیت بیشتری بخود گرفته است.به طوری که در دانشنامه آزاد ویکی پدیا مدخل عاشیه، از عاشیه همسر پیامبر روایت شده است که وقتی پیامبر با او ازدواج کرده وی ۷ سال داشته و وقتی به خانه پیامبر وارد شده است ۹ سال داشته است و عروسکهایش همراه وی بوده اند و وقتی پیامبر اسلام فوت شد، وی ۱۸ سال سن داشته است.
شاید ادعا شود دختران به طور متوسط در مناطق گرمسیرزودتر از نظر جسمی بالغ می شوند اما این مساله به لحاظ علمی مورد تردید است.
ازدواج پیامبر اسلام با عایشه در سن 9 سالگی و علی با زهرا در همان سن و شریعت مشخص اسلامی درخصوص تعیین سن ازدواج مبتنی بر سن بیولوژیک و بلوغ جنسی دختر و پسر (دختر 9 سالگی و پسر 15 سالگی) اولین و مهمترین خاستگاه تایید و دوام این پدیده بوده و هست. درایران امروز یکی از این مبانی، قانون رسمى ازدواج کودکان دختر نه ساله، طبق ماده 1210 قانون مدنى مصوب 1360 است که موید ازدواج با کودکان بشمار میاید.
بر اساس موازین شرعی پسران در پایان 15 سالگی و دختران در پایان 9 سالگی ازنظر جنسی بالغ به حساب می آیند. شرایطی که تا چند سال پیش در قانون ایران نیز مندرج بود و اکنون نیز قانون راهی را برای عمل به موازین شرعی باز گذاشته است به این معنی که اگر پزشکی قانونی تایید کند که فردی از نظر فیزیکی توانایی ازدواج و تشکیل خانوده را دارد، حتی در سنین پایین تر از این، مجوزی بنام "گواهی رشد" برای او صادر می شود. بر اساس این مجوز او می تواند ازدواج کند. در بسیاری از خانواده های سنتی ایرانی خصوصا در روستاها، برای ازدواج یک کودک به محض تولد تصمیم گیری می شود و معمولا دختران را به همسری غیر رسمی یکی از پسران خردسال فامیل در می آورند. آمار سرشماری مربوط به تعداد افراد جمعیت برحسب سن نشان می دهد که حدود بیش از 35 درصد کل جمعیت کشور زیر سن 18 سالگی هستند. ازسوی دیگر مقایسه آمار ها حاکی است از مجموع بیش از 26 میلیون نفر کودک زیر 18 سال، 5.5 درصد معادل بیش از یک میلیون و چهارصد هزار نفر دربازار کار بصورت رسمی ثبت و امارگیری شده اند.
براساس یافته های سرشماری 1385 از مجموع افراد واقع در سن بین 10 تا 19 سالگی (درکل 15.4 میلیون نفر)، 6.7 میلیون نفر بین 10 تا 14 سالگی و 8.7 میلیون نفر بین 15 تا 19 سالگی قرار دارند. ازاین جمعیت حدود 890 هزار نفر کودک زیر 19 سالگی تن به ازدواج اجباری داده اند. از بین جمعیت 10 تا 14 سال، 78 هزارنفر حداقل یکبار ازدواج کرده اند- معادل 1.2 درصد- که ازاین بین فقط 62383 نفر درزمان سرشماری دارای همسر- 80 درصد -بوده و باقی معادل 9597 نفر فاقد همسر- 20 درصد- بوده اند. دراین گروه سنی از کل کودکان ازدواج کرده، 31 درصد را پسربچه و 69 درصد را دختران بچه تشکیل می دهد. کودکان بی همسر نیز از کل بی همسران این گروه سنی، شامل پسران با 69 درصد و دختران با 31 درصد هستند. رقم بی همسران نیز نشانگر این است که دراین گروه 53 درصد براثر طلاق بوده و 47 درصد براثر فوت همسر درسنین کودکی و بجای آموزش و بازی و رشد فکری وجسمی، طلاق را تجربه کرده اند!
در چنین جغرافیایی، کودکان قبل از خروج از سن کودکی، به قبول مسئولیت مادری و کودک پروری ، شوهر داری و خانه داری پرداخته و بی هیچ آموزش اولیه "کودکانه مادری می کند، کودکانه در بستر همسر می خرامد و کودکانه به خانه داری و تدبیر منزل می پردازد".
شیوع بیماریهای جسمی و صدمات وارده بر اندام تناسلی دختران کم سن و گاه اعمال جراحی های ترمیمی از بعد جسمی و شیوع مشکلات روانشناختی از قبیل ترس از مقاربت جنسی، اختلال در رفتار جنسی، دیر هنگام یا زود هنگام شدن بیداری جنسی از بعد روانی و عدم رعایت بهداشت فردی در رفتار و عمل جنسی و آموزش و پرورش لازم کودکان در قبول مسئولیت همسری، پدری و بویژه "مادری " از بعدی دیگر آسیب پذیری "خانواده های کودک" و یا "همسران کودک" را دو چندان می سازد.
از سوی دیگر امارها نشان می دهند درگروه سنی 15 تا 19 سال، 814 هزار نفر ازدواج کرده اند- معادل 9 درصد- که ازاین بین فقط 787 هزار نفر دارای همسر- 96 درصد- بوده و باقی برابر18182 نفر بی همسر- 4 درصد- براثر طلاق یا فوت همسر بوده اند. دراین گروه سنی از کل کودکان ازدواج کرده 92 هزار کودک، یا 11 درصد را پسر بچه ها و 722 هزارنفر یا 89 درصد را دختر بچه ها تشکیل می دهند!! این رقم درهمین جا نشان از این دارد که دختران زیر سن 19 با مردانی بالاتر از سن 19 ازدواج کرده اند. دربین کودکان بی همسر نیز از کل بی همسران، پسرها 89 درصد و دختران 11 درصد برابر با11181 نفر ر اتشکیل می دهند. رقم بی همسران حاکی است 59 درصد مطلقه و 41 درصد بیوه بوده اند (سرشماری 1385؛ مرکزآمارایران، جمعیت دهساله و بیشتر برحسب جنس، سن و وضع زناشویی).
همچنین "اضافه بی همسری" یا بی همسری بیشتر زنان نیز عمدتاً در بین سنین ۱۹ـ ۱۵ سالگی بچشم می خورد. کوتاه بودن دوران و طول دوره بی همسری "مردـ کودکان" و ماندگاری خواسته یا ناخواسته "زن ـ کودکان" در دوره بی همسری از یکسو و همسر گزینی مجدد مرد ـ کودکان و یا مردان بالاتر از سن ۱۹ـ ۱۵ سال از گروه زنان هرگز ازدواج نکرده یا دوشیزگان و فقدان این فرصت برای "زن- کودکان مطلقه" (زن ـ کودک بی همسر) که عمدتاً به دلیل فقدان بکارت و اهمیت دوشیزگی در همسرگزینی است، منجر به افزایش نسبت و تعداد زن ـ کودکان بی همسر به مردـ کودکان بی همسر گردیده است.
مرد ـ کودکان بی همسر یا مردان بی همسر جوانسال نیز در همسر گزینی مجدد رغبتی به انتخاب همسر از بین زنان بی همسر نشان نداده و به انتخاب همسر از بین سایر دوشیزگان می پردازد. با چنین اوصافی کودکان مطلقه پس از مدتی در صورت "بخت یاری" در بهترین حالت به همسری مردان بزرگسال با فاصله سنی بسیار و یا ازدواج با مردان همسردار به عنوان "هوو" در می آیند. در چنین وضعیتی حس "ترحم" و حمایت پذیری، کودکان مطلقه را تا آنجا که ممکن است به تمکین سوق داده و به دلیل فقدان امنیت فردی، اجتماعی و اقتصادی بی همسری برای زنان، شرایط سخت و نامطلوب پیش گفته را می پذیرند. پدیده "هوو" شدن خود قصه و داستان دیگری است ولی این نقش برای کودکان مطلقه، آغاز استثمار جنسی، بیگاری و ایفای نقش یدکی و پر تنشی است که در تعامل با زن / همسر دیگر شوهر جدید و فرزندان آن ، کودک – زن مطلقه و کودکان بعدی او را محاصره می کند.
نکته مورد اهمیت در بحث مربوط به کودکان این است که زمانیکه برآورد ها نشان می دهد بیش از 3 میلیون کودک واجد شرایط برای تحصیل و بودن در فضاهای آموزشی، ترک تجصیل کرده اند، همین رقم ناقص گویای آن است که نیمی ازاین رقم میلیونی بصورت رسمی و طبق آمار کشوری به کار مشغولند که می توان از آنان بعنوان کودکان کار یاد کرد. مقایسه ارقام زن و مرد دربین شاغلان واقع در سنین 10 سال تا 19 سال گویای این است که بار عمده کار کودکان بعهده پسران می باشد. بطوریکه 30 درصد کودکان زیر 15 سال و 18.5 درصد کودکان بین 15 تا 19 سال دختر می باشند. اگرچه این رقم حضور پسر بچه ها را دربازار کار بعنوان کودک کار نشان میدهد، ولی میتوان برآورد کرد که بخش مهمی از این عدم تناست آماری و کسری دختران درکنار پسران، نشان می دهد دختران از فضاهای آموزشی دور و منع شده و تن به ازدواج داده اند و یا در کارهای خانگی مورد استثمار قرار می گیرند.
نتایج مطالعات صورت گرفته در ایران نشان می دهد که بیش از20 درصد دختران (از 7/7 درصد در شهر تهران تا 40 درصد در مناطق روستایى سیستان و بلوچستان) قبل از سن 18 سالگى ازدواج کرده اند؛ بطوریکه ازدواج زودهنگام مهمترین عامل ترک تحصیل دختران نوجوان شناخته شده است ازدواج زودهنگام بطور اجتناب ناپذیرى می تواند جوانان درسن مدرسه را از حق تحصیل محروم کند .
تحقیق درباره تاثیر ازدواج زودهنگام برترک تحصیل زنان نوجوان در ایران با رویکرد چند سطحى, برروى افراد مونث 10 تا 19 سال کشور نیز حاکیست بطور متوسط 4/16 درصد افراد مونث 15 تا 19 سال کل کشور متاهل بوده که این رقم براى مناطق روستایى و شهرى به ترتیب 6/19 و 7/13 درصد است؛ از سوى دیگر میزان ازدواج افراد واقع در گروه سنى 10 تا 14 سال کمتر از یک درصد است.
بر اساس این تحقیق نسبت تاهل براى افراد باسواد 15 تا 19سال، 16 درصد و براى افراد بی سواد 25درصد است؛ این درحالیست که درصد ازدواج در بین افراد باسواد واقع در این سن کمتر از یک درصد و در بین افراد بی سواد 10 تا 14 سال 7/5 درصد است.
همچنین بررسى درصد کسانى که تا قبل از سن 17، 18 و 19 سالگى ازدواج کرده اند نشان می دهد که نزدیک به 8/22 درصد دختران 17 ساله در مناطق روستایى و 1/13 درصد در مناطق شهرى ازدواج کرده اند. در ارتباط با دلایل عدم اشتغال به تحصیل افراد ازدواج کرده نیز در این بررسى 56 درصد افراد اظهار کردند که دلیل ترک تحصیل آنها ازدواج بوده است؛ این در حالیست که براى افراد غیرمتاهلى که به مدرسه نمی روند مشکل دسترسى به مدرسه مهمترین عامل بوده است.
بخش سوم:دلایل ازدواج در سن کودکی
فقر یکی از عوامل اصلی ازدواج کودکان با بزرگسالان است. دربسیاری ازمواقع با وقوع فقر، والدین بودن دختران را هزینه و بار اضافی بر هزینه خانوار محسوب کرده و با ازدواج او نه تنها بار هزینه را می کاهند بلکه گاه با ازدواج دخترشان با افراد مسن تر می توانند به زندگی اقتصادی و اجتماعی دختر و حتی خودشان نیز سامان بهتری دهند. دراین اجتماعات ازدواج برای خانواده دختر بنوعی امتیاز اقتصادی نیز محسوب می شود. یک دختر دراین اجتماعات بعنوان کالا مورد معامله قرار می گیرد و گاه بعنوان پول و یا بجای بدهی معامله می شود! در موارد نابسامانی مانند جنگ یا شرایط بد زراعت، خانواده می داند که دخترانش می توانند زمینه امنیت اقتصادی برای انان باشند! موضوع پرداخت جهیزیه با همین منظر برای تشویق به ازدواج زودهنگام می باشد.
ملاحظات اخلاقی و آبرو نیزازعوامل موثربرازدواج کودکان محسوب می شود. اهمیت حفظ "آبروی خانواده" و بکارت دختر از همین رو بسیار زیاد است. زمانیکه یک دختر بهنگام ازدواج بکارت نداشته باشد هزینه زیادی را متحمل خانواده و ابروی آن می کند! برای تضمین بکارت دختر باید دختران زودتر ازدواج کنند! ازسوی دیگر ازدواج با یک مرد و شوهر مسن تر از آنرو تشویق می شود که مرد بزرگسال بهترمی تواند ازدختر دربرابرخطرات احتمالی دفاع کند!

علاوه بر این والدین احساس می کنند با ازدواج زودرس دخترانشان می توانند ضامن امنیت جنسی آنان شده و بنوعی دوشیزگی دختر و امنیت جسمی، جنسی و اینده او را نیز تضمین نمایند. در افریقا این عقیده باطل وجود دارد که رابطه جنسی با دختران دوشیزه – باکره میتواند مرد را ار بیماری ایدز درامان بگذارد! از همین روست که آمار ازدواج دختران کودک در جمهوری دمکراتیک کنگو 74 درصد، افغانستان 54 درصد و بنگلادش 51 درصد است. درنپال 7 درصد از دختران قبل از ورود به سن 7 سالگی و 40 درصد تا سن 15 سالگی ازدواج می کنند.
نکته مورد تعارض در اینجا، سن بلوغ است. همه فرقه های اسلامی، به نوعی سن بلوغ را مطرح کرده اند. در فقه شیعه، قول مشهور در مورد بلوغ دختران، اتمام نٌه سال قمری است که در هر صورت، از سن بلوغ پسران کمتر است. در بین مذاهب اربعه اهل سنت نیز سن بلوغ متفاوت طرح شده است، ولی غالب آن ها معتقدند که اولین ملاک، پیدایش علایم بلوغ، مثل حیض ، احتلام و … است که نوعاً زیر هجده سال رخ می دهد مگر آن که اختلال جنسی پیش آید. به جز شخص ابوحنیفه که در مورد پسران و مالکیه که در مورد هر دو گروه، هجده سالگی را سن بلوغ می دانند، فرقه های دیگر ، سنین کم تر از هجده سال را سن بلوغ معرفی کرده اند. پس در صورت وقوع حیض در کمتر از هجده سالگی ، بلوغ دختران قطعی است. بنابراین، بلوغ در احکام دینی، که موضوعی برای تکالیف شرعی است، با بلوغ قراردادی مورد نظر کنوانسیون حقوق کودک متعارض است.
بررسی ها نشان می دهد که ازدواج دختران در سنین کودکی در خانواده هایی که پدر معتاد، بیمار روانی، بیسواد یا کودک تک والد یا والد ناتنی داشته باشد و از لحاظ اقتصادی – اجتماعی در سطح پایینی باشند، بیشتر است. امروزه قاچاق کودکان در قالب ازدواج گریبانگیر خانواده های فقیر است. برای مثال 72 درصد از زنانی که اقدام به ترک خانه (فرار از خانه) کرده و در اورژانس های اجتماعی بهزیستی استان تهران در سال های 81 و 82 پذیرش شده بودند بین 11 تا 17 سال داشتند.
رواج فرهنگ عشیره ای و طایفه ای و برخی باورهای سنتی، باعث شده تا هنوز بسیاری از اهالی استان سیستان و بلوچستان، خود را از داشتن شناسنامه بی نیاز بدانند. در این استان پهناور افراد زیادی بدون ثبت رسمی ازدواج به صورت کاملاً سنتی با هم زندگی می کنند، طلاق شان ثبت نمی شود و کودکان حاصل از این ازدواج ها نه شناسنامه ای دارند و نه هویتی؛ بطوریکه با استناد به آمار سال 83، بیش از 40 درصد ولادت نوزادان در استان متعلق به پدر و مادرهایی بوده که ازدواج شان ثبت نشده است.
از دلایل دیگر بروز ازدواج اجباری و زودهنگام برای کودکان وجود عامل فشار و تهدید به مرگ است. قتل های ناموسی که در ایران نیز رواج دارد برخاسته از همین رویکرد است. دراخبار متعدد مربوط به قتل ناموسی، یا تهدید و فشار خانواده دختران برای ازدواج که درصورت عدم تمکین منجر به قتل ناموسی می شود ویا کوجکترین تخطی از نظر مردان خانواده حتی اگر درسطح گمانه باشد منتهی به مرگ دختران می شود.
بخش چهارم:پیامدهای ازدواج زود هنگام:
ازدواج زود هنگام با دختر نابالغی که امادگی جسمی کافی ندارد بویژه با مردان بزرگسال پیامدهای فیزیکی و بدنی زیادی از نظر سلامتی دارد. براساس مطالعات انجام شده همبستگی قوی بین سن مادر و نرخ مرگ ومیر مادر وجود دارد. ازدواج زود هنگام و بارداری زودرس دربین دختران 10 تا 14 ساله 5 برابر بیش از زنان در سن 20 تا 24 ساله تلفات جانی هم برای مادر و هم جنین بهمراه دارد!. اچ آی وی و ایدز نیز از خطراتی است که ازدواج های زود رس را تهدید می کند. دلیل این امر هم برخلاف تصور والدین که ازدواج زود هنگام میتواند سلامت دختران را نیز تضمین کند، ناشی از این است که شوهران ناقل بیماریهای جنسی ناشی از ارتباط جنسی با افراد دیگر هستند. فاصله سنی و قدرت اقتصادی پایین تر دختران باعث می شود توان دختران در مذاکره پیرامون تصمیمات جنسی، استفاده از روشهای پیشگیری وعمل رابطه جنسی کاهش یابد. رابطه نزدیکی دربین ختنه چوچوله دختران با ازدواج زود هنگام نیز وجود دارد.
ازدواج زودهنگام الزامات قابل توجهی روی عروس های خردسال از نظر سطح پایین آموزش، بهداشت ناچیز، فقدان استقلال شخصی بدنبال دارد. بررسی ها نشان می دهد چنین موقعیتی سبب می شود فرایند جامعه پذیری دختران خردسال از انواع تحولات شناختی و جسمی، روحی و فکری به نقش باروری تقلیل می یابد!! همبستگی نزدیکی بین ازدواج زودهنگام و سطح آموزش دختران وجود دارد فقدان آموزش همچنین نشانگر این است که دختران درباره رابطه جنسی، بدن خود و باروری بخصوص با سکوت فرهنگی شدیدی که پیرامون این مسائل در جامعه حاکم است، آموزش جنسی کافی نمی یابند.
ازدواج، بارداری و مادر شدن زودهنگام آثار روانشناختی مثبتی روی دختران در سنین زیر 18 سال بجای نمی گذارد. آنان از خشونت و سوء استفاده جنسی و پیامد های چسمی و روانی آن رنج می برند. مطالعات نشان می دهد دخترانی که بصورت زودهنگام به ازدواج اجباری در سنین زیر 18 تن داده اند، بیشتر به قبول خشونت خانگی و تنبیه توسط شوهرانشان باور دارند! در اغلب موارد دختران عروس پس از ازدواج وارد خانواده شوهرشده و توسط شوهر و خانواده او مورد استثمار و برده داری خانوادگی قرار می گیرند. ازدواج زود هنگام منجر به طلاق و جدایی بیشتری هم می شود. همچنین بدلیل بزرگسالی شوهران! مخاطره بیوه شدن دختران عروس نیز بیشتر می شود. ). بهمین دلیل دختران ازنظر اجتماعی، فرهنگی و حقوق مالکیت، در معرض تبعیض و محرومیت مضاعفی قرار می گیرند!
تضاد ازدواج کودکان با مفاهیم حقوق بشری نیز می تواند در زمره پیامد های حقوقی این امر محسوب شود.

فصل سوم: مشکلات ازدواج جوانان و تحلیل روابط پیش از ازدواج در جامعه ایران
بخش اول: مشکلات ازدواج جوانان در جامعه امروز ایران
کشور ما از یک شاخص جمعیت جوان برخوردار است. این امتیاز یعنی جوان بودن جمعیت می تواند برای هر نظام عامل برنده ای در رشد و توسعه به شمار آید؛چرا که حضور جوانان در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بسیار تعیین کننده است. پس جا دارد که مشکلات آن ها مورد تحلیل و تبیین قرار گیرد و توجه جامعه بر روی مشکلات آن ها سبب شود تا این مشکلات دردستور کار دولت قرار گرفته و خط مشی های لازم در این رابطه اتخاذ شود.
برای بررسی به مشکلات جوانان، اول باید جامعه موجود مورد مطالعه قرار گیرد. بررسی ها نشان می دهند که وجود آنومی در جامعه ایران از مهم ترین مشکلات کنونی است که نمود بارز آن در از هم پاشیدگی معیارهای حاکم بر روابط وتعاملات اجتماعی دیده می شود. در واقع، مفهوم آنومی حاصل شکاف موجود میان تفسیر عمل اجتماعی در سطح فردی با تفسیر آن در سطح ساختار اجتماعی و پیوند میان آنهاست.
اما با توجه به تئوری دورکیم در این زمینه در این زمینه می توان گفت بنا بر نظریه این متفکر اجتماعی، وقتی فقدان التزام اجتماعی به قوانین، هنجار ها و قواعد به وجود می آید، افراد احساس می کنند راهنمایی در انتخاب های خود ندارند و این تضعیف هنجارهای نظم دهنده به رفتار، وضعیت آنومیک خوانده می شود که دو دلیل عمده در شکل گیری و بروز آن، موثر است؛
گسترش بی مهار صنعتی شدن و سلطه اقتصاد بر نهادهای اجتماعی.
در عین حال، ازجمله شرایطی که وضعیت اجتماعی را متاثر می سازد، بی نظمی در نیاز ها و خواسته های اجتماعی است. در چنین شرایطی، محدودیت های اجتماعی از بین رفته، وضعیت زندگی فعلی فرد در مقایسه با رویا و آرمان هایش بی ارزش به نظر رسیده و دائماً از سوی جامعه به او القا می شود که فقط تعداد اندکی توان موفقیت را دارند و در پی آن، به تدریج، آنومی پدید آمده ناشی از زوال نیروهای نظم دهنده جامعه در اثر پیشرفت اقتصادی آشکار می شود.
از سوی دیگر مهم ترین مشکلات موجود در جامعه ایران را در چنین شرایطی، تاثیر مثبت درآمد پدر بر فرزندان پسردانست که ، سبب شده این پسران کمتر اعتقاد به موفقیت از طریق شیوه های متداول داشته باشند و یا به دلیل برخوردار نبودن از شرایط مناسب اقتصادی جهت تشکیل خانواده، به سمت راه ها و شیوه های غیر متداول و ناهنجار برای دستیابی به اهداف و پیشرفت در جامعه تمایل پیدا کنند. به تعبیر دیگر، بدبینی و ناامیدی نسبت به آینده و دستیابی به آرزو ها و زندگی مطلوب آنان را بی انگیزه و بی تفاوت ساخته و باعث شده این تمایل در ایشان به وجود آید که بدون توجه به قواعدبازی، برنده آن باشند.
افزایش و شدت یافتن این احساس در میان جوانان بازخوردی برای تقویت و تشدید شرایط آنومیک جامعه خواهد بود. در عین حال، از آنجا که مسائل جوانان در ایران همگام با پدیده جهانی شدن و رخدادهای اقتصادی و اجتماعی چند دهه گذشته دستخوش دگرگونی شده؛ جوانان امروز در این جامعه، از لحاظ احساسات، اعتقادات، نگرش ها و رفتار ها با نسل های دیگر متفاوتند و مسایل آنان هم به تبع تحولات پدید آمده متفاوت خواهد بود.
طبق یافته های موجود، سردرگمی جوانان در گزینش روش زندگی و روشن نبودن معیار ها برای تشخیص راه ها و شیوه های درست و نادرست سبب شده که آنها علاوه بر احساس آنومی اقتصادی دچار مشکلات جدی در انتخاب هنجار ها و تبعیت از قواعد رفتاری شوند. از سوی دیگر، در چنین جامعه ای عدم تناسب افراد برای ازدواج، سبب تغییر وضعیت در عرضه و تقاضای بازار آن و افزایش فعالیت جنسی خارج از ازدواج و بدون تعهد گشته که این خود انتظارات خارج از قاعده ای را برای پسران به همراه داشته است. علاوه بر این، بالا بودن آمار طلاق و دیدن زندگی های اضطراری به لحاظ نادیده گرفته شدن حقوق زنان در جامعه، ترس از تشکیل زندگی را هم در دل آن ها جا انداخته و موجب بی اعتمادی نسبت به طرف مقابل و ناامیدی نسبت به آینده نامعلوم شده است.
در چنین شرایطی در جامعه، نحوه نگرش دختران نیز نسبت به ازدواج و وضعیت های مرتبط با آن تغییر کرده است؛ چنان چه دختران امروز، از اندرونی بیرون آمده، تحصیل کرده، وارد بازار کار شده و دیگر از "آقا" توقع نان دهی و فرمانروایی ندارند. این در حالی است که با وجود همه این تحولات، همچنان از آنها انتظارمی رود که منتظر خواستگار بنشینند و در اطرافشان هنوز از ازدواج فامیلی و ازدواج های از قبل تنظیم شده و همسر شناخته شده صحبت می شود. بدیهی است که در چنین شرایطی، این بخش از جامعه الگو و هویت خود را گم می کنند؛ آنها نمی دانند باید سنتی باشندیا از الگوهای مدرن تبعیت کنند؛ باید پول و نان به خانه بیاورند یا اینکه بهتر است خانه دار و نجیب بمانند وهنوز زیر گوش آن ها زمزمه می شود که "مهریه کلان، سنگینی دختر بوده و ضمانت زندگی او را تضمین می کند". از سوی دیگر، همچنان خانواده ها خود را ملزم می دانند که علاوه بر هزینه سرسام آور مدارس غیر انتفاعی، دانشگاه آزاد و دیگر دانشگاه های پولی، دغدغه تهیه جهیزیه و یا مراسم سنگین ازدواج را نیز داشته باشند.
این در حالی است که در جوامع پیشرفته، با شکل گیری نهادهای جدید،این نهاد ها جای گزین نهادهای قبلی شده اند. در چنین شرایطی، پسران جامعه نیز نمی دانند چه دختری را باید انتخاب کنند و دیگر الگوهای نسل های پیشین یا زنان ماهواره ای ملاکی برای آنها نیست. حال آنکه در جامعه امروز ایران، علاوه بر حکومت معیارهای سنتی، رسانه های چند فرهنگی نیز از سوی دیگری، اجازه انتخاب فرهنگ منحصر به فرد را از جوانان گرفته و آنها را با مشکل ابهام در هویت روبرو کرده است.
با اشاره به تاثیرگذار بودن تجارب کلی نسل جدید در فرهنگ این نسل برای رویارویی با مسائل و مشکلات، دگرگونی های اقتصادی، تکنولوژی و سیاسی در جامعه را عاملی موثر در تحولات فرهنگی نسل جوان دانست.
تمایل به جنس مخالف که مبنای ازدواج را تشکیل می دهد، تابع شرایط زیست شناختی و رشد است. زمان ایجاد این تمایل در هر دو جنس تحت عنوان "سن بلوغ" معرفی می شود اما همه ازدواج ها در سنین بلوغ انجام نمی گیرد. از سوی دیگر، هنوز در ایران ارتباط نکاحی بین دو نفر بر مبنای توافق جمعی بوده و قواعد اجتماعی حاکم بر ازدواج مرسوم در زمان های مختلف، صورت می گیرد و الزامات اقتصادی و اجتماعی هر دوره، زمان تشکیل خانوده و الگوهای آن را تعیین می کند. علاوه بر این، ارزش ها و الگوهای فرهنگی و زمان بر بودن اصلاح ساختار اقتصادی در جهت نیروهای آماده برای کار نیز باعث تقویت وضعیت فوق می شود.
اما با طرح این مساله که در شرایطی که برای مهارت ساده ای چون رانندگی داشتن گواهی نامه الزامی است؛ چگونه برای امر مهمی چون تشکیل زندگی، دارا بودن گواهینامه صلاحیت ضرورتی ندارد؟
نباید فراموش کرد که زندگی در دنیای امروز اقتضاهای تازه ای را پیش آورده که هر ملتی ناگزیر به مطابقت با آن است. در چنین شرایطی طبیعی است که اخلاق می تواند تغییر سبک بدهد ولی نباید ناپدید شود و این مساله نقش بسزایی در زندگی دو انسان کاملا متفاوتی دارد که هدف مشترکی را برای خود انتخاب کرده اند. بنابراین اگر ضرورت ارزش های اخلاقی برای بقای جامعه مورد قبول است؛ پس باید کاری کرد که اقتضا ها در مسیر درست بیافتند و به گونه ای باشند که هم با صلاح جامعه و هم با اقتضاهای دنیای امروز هم خوانی داشته باشند.
اما می توان در ادامه این مبحث خاطر نشان کرد که که سلامت خانواده و جامعه در گرو ازدواج سالم بوده و ازدواج سالم، خانواده سالم را می سازد تا خانواده سالم نیز جامعه ای سالم را به وجود آورد.
بخش دوم: تحلیل روابط پیش از ازدواج
از طرف دیگر می توان از زاویه ای دیگر به مسئله ازدواج پرداخت و موضوع روابط پیش از ازدواج را مورد تحلیل قرار داد:
در روان شناسی، ازدواج را به عنوان یکی از رویدادهای زندگی انسان مورد بررسی قرار می دهند و اهمیت آن را در این می داند که فرد را به طرف پذیرش مسئولیت های دوره بزرگسالی هدایت می کند.
اینکه در مباحث روان شناسی ازدواج، بررسی عوامل موثر و به ویژه عوامل ارتقا دهنده،شرایط کیفی و مهم تر از همه، مساله رضایت مندی از ازدواج مورد توجه قرار می گیرد می توان گفت مساله رضایت از ازدواج از آنجا که با بهداشت جسمی و روانی همسران مرتبط بوده و در عین حال، با عملکرد اجتماعی متناسب با نقش های اجتماعی ای که افراد در جامعه ایفا می کنند، رابطه دارد؛ از اهمیت فراوانی برخوردار است.در واقع، منابع نیروی انسانی در شرایطی می تواند بر روند توسعه اجتماعی اثر گذار بوده و عملکرد مثبتی ارائه دهد که زندگی شاد و بانشاطی داشته وبا انگیزه به وظایف خود بپردازد. تنها در چنین شرایطی انسان فاقد اضطراب بوده و احساس امنیت می کند و بالطبع خلاقیت و نوآوری پیامد آن خواهد بود. این در حالی است که یک ازدواج ناموفق و ناخرسند می تواند از یک سو،اثرات منفی اجتماعی زیادی را ایجاد کرده و از سوی دیگر فرد را به سوی رفتارهایی تحت عنوان "رفتارهای خود شکن، از قبیل سوء مصرف الکل و مواد تخدیری و دارو، رانندگی با سرعت های غیر مجاز، اعمال رفتارهای ایذایی و خشونت و … سوق دهد.
اما با توجه به تغییرات جدید در جامعه ی ایران، ، از قبیل کاهش نرخ ازدواج، افزایش شمار افراد مجرد، افزایش شمار افرادی که "رابطه پیشاز ازدواج" دارند و افزایش شمار افرادی که پس از طلاق، تنهایی یا رابطه بدون ازدواج را انتخاب می کنند، یکی از مهم ترین عوامل تغییرات جامعه فعلی را "گذار از ازدواج سنتی و نادیده گرفتن برخی ارزش ها و هنجار های مربوط به آن " معرفی کرد.
"آیا به راستی در فرایند ازدواج سنتی جایی برای روابط پیش از ازدواج وجود نداشته است؟" ازدواج سنتی را شامل چند مرحله آشنایی (تبادل اطلاعات دو خانواده از طریق بستگان عروس و داماد)، انتخاب و خواستگاری (عمدتاً از طریق خانواده ها)، نامزدی (رابطه پیش از ازدواج کنترل شده و مشروع از نظر خانواده ها) و عقد و عروسی دانست و در عین حال تاکید کرد که در این نوع ازدواج،هر چند معمولاً جامعه با درصد پایین طلاق روبرو است، اما در عرصه خصوصی اغلب با زوج های ناخرسندی مواجهیم که زندگی شان را به خاطر مصلحت هایی ادامه می دهند.
طبق نظر "اریکسون" بین هویت یابی و صمیمیت جویی در فرایند رشد روانی- اجتماعی ما رابطه وجود دارد. بنابراین معمولاً نوجوانی که هویت از پیش تعیین شده ای دارد، نوع ازدواج سنتی را بیشتر پذیرا بوده و عمدتاً همان گونه که والدین خود را به عنوان مرجع پذیرفته و با آنان همانند سازی کرده است، مثل آن ها هم ازدواج کرده و وابسته به خانواده باقی می ماند. این در حالی است که نوجوانی که با چالش هایی به هویت یابی دست یافته است، استقلال طلبی بیشتری در کارهایش می طلبد وبه همین دلیل ازدواج سنتی را پذیرا نیست و ترجیح می دهد که در مورد ازدواج هم خودش متناسب با علایق و خواسته هایش فردی را انتخاب کند و به همین دلیل، برخلاف فرایند ازدواج سنتی خود به جست وجو در محیط پرداخته و در اغلب موارد بر اساس "اصل مجاورت" و یا "ملاک جذابیت" (ظاهری، شخصیتی، اجتماعی، شباهتی و تفاوتی)آشنایی و انتخاب انجام شده، تبادل اطلاعات بین طرفین صورت می گیرد و دو نفر با هم صمیمی و نزدیک می شوند و روابط آنان تا مرحله عقد، یعنی تا حد مسائل خصوصی پیشروی می کند. البته باید توجه داشت که آن ها معمولاً بدون نظارت والدین اقدام به روابطی می کنند که تا حدودی می توان آن را زندگی مشترک تلقی کرد اما به دلیل عدم مشروعیت فرهنگی و عدم پذیرش از طرف خانواده ها،این نوع روابطمعمولاً در خفا صورت می پذیرد؛ چنان چه در شرایط فعلی جامعه، چنین روندی به عنوان عناصر فرهنگ مدرن، در نسل جوان پذیرفته شده است. شایان توجه است که از بعد روان شناسی اجتماعی نیز این تغییر می توانند به عنوان رفتاری "جرات ورز" از سوی جوانان و با این توجیه که ارضای نیاز خویش مقدم بر سرکوبی آن به دلایل اجتماعی است؛ مطرح شود.
اما اگر این دو مسئله را مورد بررسی قرار دهیم که آیا اساساًچنین تغییری برای نسل جوان کاملاً به عنوان یک باور قطعی و یک رفتار موجه پذیرفته شده و در عین حال، تا چه حد کلیشه های جنسیتی در پذیرش آن موثر هستند؟ می توان پاسخ داد که بسیاری از این روابط، از ابتدا با قصد ازدواج، پیش رفته، بین یک تا چهار سال دوام داشته ودامنه آنها معمولاً به رابطه خصوصی و نزدیک ختم شده است، اما بعد از گذشت زمان معمولاً مردان در مقابل یادآوری زنان درمورد قصد ازدواج، طفره رفته اند و تمایل به ادامه روابط جنسی بدون ازدواج را مطرح کرده اند. در این زمینه بدبینی و سوء ظن، یکی از مهم ترین دلایلی است که از سوی مردان جوان ذکر می شود.
با وجود آنکه روابط پیش از ازدواج در نسل جوان به عنوان یکی از مولفه های مدرنیسم، مساله ای ظاهراً پذیرفته شده و معمول است، اما پسران جوان معمولاً در هنگام انتخاب نهایی خود، تاکید بر انتخاب دختری دارند که با کسی رابطه نداشته است. این امر، حاکی از دوگانگی پذیرشیاست که از یک سو، آنها را به انجام رفتارهای مدرن سوق می دهد، ولی از سوی دیگر همچنان نشان از پایبندی ذهنی در آنها نسبت به مولفه های فرهنگ سنتی دارد. بدیهی است که در چنین شرایطی، پیامد این "دوگانگی در تفکر و عمل" باعث آسیب پذیری دختران و زنان می شود و این استنباط را به همراه دارد که در جامعه ما پذیرش باورهای مدرن نیز در قالب کلیشه های جنسیتی صورت می گیرد؛ به طوری که فرهنگ جامعه این باور را در مورد مردان با اغماض می نگرد وحتی آن را "تمرینی برای نقش آفرینی در وظایف زناشویی" می داند؛ در صورتی که در مورد زنان، همین مساله با نگرش منفی و انگ زنی به آنان همراه است که از یک سو موجب طرد و تحقیر اجتماعی آنهاشده و از سوی دیگر، نوعی احساس گناه را در آنها به وجود می آورد که مستعد اغلب آسیب های روانی نظیر اختلالات خلقی و اضطراب است. در عین حال، این مساله، احساس بی عدالتی ناشی از نابرابری اجتماعی بین دو جنس را در جامعه دامن می زند.
گرچه چنین مسائلی درغرب دهه 60 نیز مطرح بوده که حتی تحت با عنوان "انقلاب جنسی" شناخته شده و به معنی برداشتن تابوهای اجتماعی در مورد رفتار جنسی مردان و زنان بوده است؛ ولی در دهه 70 با نقدی که بر این نظریه صورت گرفت، به این نتیجه رسیدند که این مساله نه تنها بر اساس هدف خود، منجر به هویت یابی زنان نشده بلکه زمینه ساز "شئی سازی جنسی" آنانبوده است. از این رو بنا بر نظر"الن ویلیس" کمرنگ شدن یا حتی نابودی محدودیت ها در این زمینه کافی نبوده و این امر باید با حضور مثبت شرایط روانی و اجتماعی ای که می توانند به روابط جنسی "رضایت بخش" میدان دهند، همراه باشد.

فصل چهارم:ازدواج های اینترنتی
بخش اول:خلاصه ای از ازدواج اینترنتی
این خبر را چندی پیش از طریق رسانه های عمومی به چشم دیده می شد که آمار ازدواج های اینترنتی در حد نگران کننده ای نیست ولی به مرور زمان امکان افزایش این مسئله وجود دارد. در حال حاضر می توان گفت از هر 100 مورد ازدواج 2 ازدواج اینترنتی رخ می دهد اما می تواند در آینده افزایش یابد.
اما این گونه ازدواج ها چگونه اند؟آیا مشکلی از مشکلات جامعه را می توانند کاهش دهند یا به مشکلات جامعه می افزایند؟
با صراحت می توان گفت که آمار دقیقی درباره ازدواج های اینترنتی وجود ندارد و معمولاً کم تر پیش آمده که افراد شیوه ازدواج خود را بگویند.
اما آنچه که امروز می توان با صراحت در جامعه ی کنونی ایران دید افزایش آمار طلاق است که هر روز بر تعداد آن افزوده می شود.
می توان دلایل مختلفی برای پدیده طلاق در جامعه ی ایران آورد و یکی از این دلایل را شیوه همسر گذاری که از خانواده، همسایه و همکاران به سمت آشنایی های خیابانی و لحظه ای و ازدواج های اینترنتی که نوع جدیدی محسوب می شود،نامید.
اما آشنایی اینترنتی چگونه آشنایی است؟ در آشنایی های اینترنتی بعید است که افراد بتوانند از هم شناخت پیدا کنند و معمولاً در ابتدا با یکدیگر آشنا می شوند و قول و قرارها گذاشته می شود و بعد از آن برای پیدا کردن شناخت بر یکدیگر اقدام می کنند در حالی که در گذشته حضور خانواده ها و یا معرف ها پررنگ بود و معمولاً افرادی که دختر یا پسری را معرفی می کردند سعی داشتند تا خانواده ها نیز یکدیگر را کاملاً بشناسند.
ازدواج های اینترنتی یکی از صور ازدواج ها و آشنایی های لحظه ای هستند. در آشنایی های لحظه ای چهره و رفتار ممکن است مد نظر قرار گیرد اما در ازدواج های اینترنتی این امکان نیز وجود ندارد و غیابی است و فرد شخصیت خود را هر گونه که تمایل داشته باشد به دیگری عرضه می کند.
در خارج از کشور فرهنگ متفاوتی وجود دارد و افراد نمی تواند از طریق اینترنت خود را معرفی کنند بلکه سازما ن هایی هستند که شخصیت فرد را با انجام تست های روان شناسی مورد ارزیابی قرار می دهند و پس از آن اطلاعات فرد بر روی سایت قرار می گیرد و بایدتوجه داشته باشیم که اینترنت وسیله ثانوی است نه اولیه.
در خارج از کشور سازمان هایی هستند که در این راستا حرکت می کنند اما در جامعه ی ایران از طریق چت صورت می گیرد.
بخش دوم: جستجوی عشق واقعی در فضای اینترنت
یک جستجوی ساده اینترنتی کافی است تا فهرست بلندبالایی از سایت های همسریابی در صفحه کامپیوتر مقابل چشمانت رژه بروند. نام های این سایت ها گاه چنان جذابند که حتی اگر قصد ازدواج هم نداشت باشی برای یک بار هم که شده سراغ آن سایت می روی و توصیه های یک ازدواج موفق را در آنجا بخوانی.
یکی از سایت های همسریابی که حدود سه هزار عضو دارد که دو هزار و 800 نفر از اعضای آن را مردان تشکیل می دهند و تنها 200 زن را به عنوان عضو پذیرفته اند، جایی برای ثبت نام مشخص کرده اند. متقاضیانت ویژگی های خود را ثبت می کنند و ویژگی های همسر دلخواه شان را هم می گویند تا مسوولان سایت از میان جمعیت سه هزار نفری زوج های مناسب را به همدیگر معرفی کنند.

هر چند مسوولان سازمان ملی جوانان از این شیوه ازدواج حمایت می کنند اما بسیاری از کارشناسان هیچ تفاوتی بین ازدواج از طریق سایت های همسریابی و یا چت روم ها قائل نیستند. یکی از مخالفان این نظر خیلی صریح نظرش را بیان می کند: "بیشتر کسانی که در سایت های همسریابی ثبت نام می کنند قصد ازدواج ندارند فقط برای تفریح و سرگرمی چنین کاری می کنند."
او درباره آشنایی های اینترنتی هم می گوید: "هنوز فرهنگ ما توانایی پذیرش این گونه آشنایی ها را ندارد چرا که جوانان به دروغ خود را در فضای مجازی معرفی می کنند."
یکی از دانشجویان فوق لیسانس علوم سیاسی چند سالی است دوست یابی از طریق اینترنت را پیشه خود کرده است. درست سه سال پیش بود که برای فرار از تنهایی اش، شب ها به کامپیوتری که گوشه اتاقش بود، پناه می برد. او با لبخندی می گوید: "آن روزها تنها بودم و با پسران زیادی برای آشنایی از طریق چت روم ها اقدام کردم تا اینکه فرد دلخواهم را پیدا کردم."
که حالا یکسال است در کنار همسرش و به قول خودش همسر اینترنتی اش زندگی آغاز کرده است حالا نظر دیگری دارد: "مبنای دوستی ها و حتی ازدواج های اینترنتی رابطه جنسی و عوامل سطحی و ظاهری است. قصد من از چت تنها پر کردن تنهایی ام بود اما خیلی زود وابسته شدم و ازدواج کردم."
امکا یکی دیگر از دانشجویان همان دانشگاه نظری دیگر را دارد. . او که با همسرش در اینترنت آشنا شده معتقد است دوستی های اینترنتی براساس تفکر و سلیقه های مشترک انجام می شود: "دوستی من و همسرم در اینترنت براساس تفکر مشترک آغاز شد. کتاب، فیلم و یا تفریحات مورد علاقه مان خیلی به هم نزدیک بود و احساس نزدیکی داشتیم. این نزدیکی روحی آنقدر زیاد بود که دیگر معیارهای ظاهری و قیافه برایم اهمیت نداشت."

این جوان 29 ساله از ازدواج اینترنتی خود احساس رضایت می کند و خود به مدافعان ازدواج های اینترنتی بدل شده است.
بخش سوم: آیا سایت های همسریابی بحران ازدواج را حل می کند؟
13 میلیون جوان مجرد و آماده ازدواج در کشور وجود دارد که سالانه دو میلیون نفر از این جوانان باید ازدواج کنند تا دو میلیون جوان آماده ازدواج دیگر جایگزین آنها شوند.
یکی از مخالفین ازدواج های اینترنتی معتقد است سایت های همسریابی فقط برای به دست آوردن پول فعال هستند چرا که برای ارایه هر مورد برای ازدواج از ثبت نام کنندگان پول می گیرند درست مانند مراکز کاریابی که ممکن است کاری برای فرد پیدا کنند اما امکان بالفعل شدن این کار بسیار کم است. این سایت ها هم با معرفی یک زوج یا زوجه پول می گیرند بدون آنکه این ارتباط را به ازدواج تبدیل کنند.
اما از سوی دیگر قبل از گفتن مزایا و معایب ازدواج های اینترنتی می توان به این موضوع اشاره کرد که ایران با پدیده ای به نام "بحران ازدواج" مواجه است.
ازدواج سالانه دو میلیون جوان از 13 میلیون جوان مجرد و آماده ازدواج در کشور انجام نمی شود و هر سال دو میلیون جوان آماده به ازدواج دیگر، بر این جمعیت افزوده می شود. همچنین وجود 500 هزار زن مطلقه و بیوه و 500 هزار دختری که از سن 31 سالگی عبور کرده اند همگی حکایت از این دارد که جوانان ما با بحران ازدواج مواجه اند."
از سوی دیگر می توان گفت که سایت های همسریابی در چنین شرایطی بحران ازدواج جوانان را حل نمی کند و با توجه به آمار می توان گفت "از هر 100 مورد ازدواج در کشور دو مورد ازدواج اینترنتی است. این آمار نشان می دهد که با توجه به مشکلات پایه ای جوانان از جمله بیکاری، هزینه بالای تشکیل خانواده از جمله گرانی مسکن عمده ترین عوامل ازدواج نکردن جوانان است و تا وقتی این مشکلات وجود داشته باشد راه اندازی و فعالیت سایت های اینترنتی همسریابی و ازدواج های اینترنتی بحران ازدواج را حل نمی کند."
"به نظر می رسد شکل های سنتی پیدا کردن زوج مناسب در جمعیت متراکم کنونی، گمنام شدن افراد در جامعه شهرنشین و افزایش فردگرایی جوانان در مقابل ساختار سنتی جامعه از جمله عوامل گرایش جوانان به استفاده از اینترنت و برقراری ارتباط های اینترنتی است."
به گفته افراد صاحب نظر خانواده های امروزی هم چیزی برای مالکیت جوانان و جا گذاشتن ارث برای آنها ندارند بنابراین جوانان ترجیح می دهد به جای کارکرد سنتی ازدواج یعنی بقای نسل و اقتصادی به ایجاد رابطه ای عاشقانه روی بیاورند.
از این رو می توان به آمارها و گرایش افراد به سایت های اینترنتی مراجعه کرد و گفت "80 درصد دانشجویان در معرض خطر اعتیاد به اینترنت قرار دارند که بیش از 14 درصد آنها بیش از 20 ساعت در هفته زمان شان را در فضای مجازی و اینترنت می گذرانند."
بخش چهارم: قربانیان فضای وب
"پسران در چت ها قصد سرگرمی دارند اما دختران به قصد دوستی و یا حتی ازدواج اند." این یافته تحقیق رییس انجمن علمی و مددکاری است.
تحقیق روی دانشجویان نشان می دهد که در فضای وب دختران آسیب فراوان می بینند: "دختران زود وابسته می شوند و حتی ممکن است آبروی آنها در خطر باشد چرا که عکس و زندگی خصوصی خود را برملا کرده است."
با صراحت می توان فهمید که رابطه های کنونی اینترنتی فاجعه است: "نبود امنیت اجتماعی و فشارهای بیرونی منجر می شود جوانان به فضای مجازی پناه ببرند در حالی که اگر پسر یا دختر جوانی امکان برقراری ارتباط با جنس مخالف خود را در فضای واقعی جامعه داشت هرگز به دوست یابی اینترنتی متوسل نمی شد.
دوستی های اینترنتی در ایران پیامدهای منفی بسیاری را برای جوانان در بر دارد چرا که جوانان در فضای مجازی تصویر واقعی خود را ارایه نمی دهند و این تصویر دروغین موجب می شود به محض برقراری ارتباط دچار مشکل شوند.
عباس محمدی اصل هم با تایید این نکته می گوید: "ارایه تصویر نمایشی و دروغین در فضای مجازی ناشی از واقعیت در بیرون جامعه است. این فضای کاذب در زندگی واقعی وجود دارد که به فضای مجازی هم منتقل می شود."
مصطفی اقلیما هم بر این نکته تایید می کند که "ازدواج های اینترنتی در جامعه آنقدر اپیدمی نشده که نگرانش باشیم. عرف و فرهنگ ایرانی به دختران و پسران جوان اجازه انجام ازدواج های اینترنتی را نمی دهد بنابراین مسوولان به جای نگرانی و هشدار دربار این نوع ازدواج ها به فکر تامین مالی جوانان باشند."
محمد اسحاقی نیز با تاکید بر این نکته که هنوز ازدواج های اینترنتی در کشور اپیدمی نشده است می گوید: "وظیفه ما این است که قبل از فراگیر شدن این پدیده، هشدارهای لازم را بدهیم. چرا که در آینده ای نزدیک ازدواج های اینترنتی برای ما معضل خواهد شد."
اما در مورد پیامدهای ازدواج های اینترنتی می توان گفت: در محیط وب افراد هویت های واقعی خود را پنهان می کنند و با بروز هویت های جعلی تماس های مجازی برقرار می کنند. تماس هایی که اگر به ازدواج بیانجامد سرانجام خوبی نخواهد داشت."

بخش پنجم: ازدواج های اینترنتی خوبند یا بد؟
با گسترش ابزارهای نوین ارتباطی بویژه اینترنت، آشنایی های اینترنتی با طراحی فضاها و اتاق هایی به این منظور شکل گرفت. بیشتر مشتریان این اتاق ها جوانانی هستند که به دنبال همکلامی و آشنایی در این اتاق ها می گردند از طرفی جرقه ازدواج های اینترنتی نیز در همین اتاق ها با شستی های کیبورد زده می شود، اما این ازدواج ها چقدر پایدار و ریشه ای هستند؟ آیا شرایط یک آشنایی استاندارد در این فضا فراهم می شود؟ مخاطرات این نوع آشنایی ها چیست؟
ازدواج های اینترنتی به عنوان ازدواج های پایدار تلقی نمی شود و می توان نوع ارتباط را مشکل اصلی این ازدواج ها دانست و گفت . ما در زوج هایی که حتی با مشاوره پیش از ازدواج با هم وصلت کرده اند، مسائل و مشکلاتی را می بینیم.
حال چگونه می توان انتظار داشت ازدواجی که با اتکا به ۲ مانیتور در فضایی مجازی فانتزی به ثمر نشسته است، موفق باشد؟ مهم ترین ویژگی فضای چت و اینترنت نشاندن مجاز به جای واقعیت است، این جابه جایی آنقدر ظریف اتفاق می افتد که افراد بسادگی دنیای خیال را با جهان واقعیت اشتباه می گیرند.
نکته دیگر این که نمی توانیم بپذیرم نمونه های موفقی از این نوع ازدواج ها وجود دارد، برای این که متاسفانه در جامعه بیشتر از آن که ما برای خودمان زندگی کنیم، برای دیگران زندگی می کنیم؛ حاضریم با تنش و درگیری به یک رابطه زوجیت ادامه بدهیم، اما جلوی دیگران "ماسک موفقیت" روی صورتمان باشد.
به همین دلیل است که به دفعات با زوج های میانسالی روبه رو می شویم که پس از سر و سامان پیدا کردن فرزندانشان از همدیگر جدا می شوند. البته ما باید روی مصادیق یک ازدواج موفق بازتعریف دوباره ای داشته باشیم. بسیار بد است که مدل ماشین عروسی، شام عروسی، لباس های عروسی و داماد و تالار نشانه هایی از آغاز یک زندگی مشترک خوب تعریف شود.

منابع و مآخذ:
[1] شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 12، ص 222.
[2] اخلاق در شش دین جهان، ورنرمنسکی، … [و دیگران]، ص 276.
[3] تاریخ تمدن ویل دورانت[5] گنجینه ای از تلود، ص 180.
[4] اخلاق در شش دین جهان، همان، ص 280.
[5] گنجینه ای از تلمود، ص 186.
[6] عهد جدید، انجیل متی، فصل 5، آیه 17.
[7] اخلاق در شش دین جهان، همان، ص 345.
[8] همان، ص 344.وبا استفاده از سایت مسیحیان[14] کتاب زرتشت و دین بهای تالیف دکتر علی اکبر جعفری
[9] همان، ص 67.[16] سادها تیسا، بودا و اندیشه های او، ترجمه محمدتقی بهرامی حرّان، تهران، انتشارات جامی، چاپ اول، 1382، ص 181 و 182.

33


تعداد صفحات : 33 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود