تارا فایل

بررسی کامل ازدواج



دانشگاه آزاد اسلامی
واحد مشهد

عنوان تحقیق :
ازدواج در دنیای معاصر

زیر نظر استاد گرامی :
سرکار خانم موسوی

گرداورندگان :
مرضیه علیجانی – مهدیه نمایی قاسمی – فرزانه اسدی

خرداد 87

فهرست مطالب
مقدمه 1
تعریف ازدواج 2
ازدواج از دیدگاه حقوقی 3
ازدواج در ادیان و مذاهب 6
تغییرات اجتماعی ازدواج 9
ازدواج در ایران گذشته و معاصر 11
انگیزه های ازدواج و الگوی همسر گزینی 17
الزامات ازدواج 21
ازدواج از دیدگاه اسیب شناسی اجتماعی اسلام 22
اهمیت ازدواج جوانان از دیدگاه آسیب شناسی اسلامی 23
ازدواج عامل استقلال اقتصادی جوانان 24
ازدواج و نامزدی در این دوران 27
ازدواج و هنگامه های آن در عصر حاضر 33
انگیزه های غلط ازدواج 37
7 راز ازدواج موفق 46
راه های تداوم زندگی عاشقانه 51
لزوم مشاوره قبل از اردواج 60
معیار انتخاب همسر 65
مهمترین عوامل توافق در ازدواج 70
خصوصیات لازم همسر آینده 74
نتیجه گیری 78
فهرست منابع 81
مقدمه :
خانواده یکی از ابتدا ی ترین اشکال شناخته شده زندگی اجتماعی انسان می باشد . که از بدو پیدایش انسان تاکنون وجود داشته است . کارکردهای مختلف خانواده و نقش اساسی آن در خانواده یکی از مهم ترین دلایل پیدایش و بقای آن از ابتدا تا به امروز می باشد . از این رو خانواده بعنوان یکی از نهادهای اجتماعی است که دارای قدمت بسیاربوده و برای رفع اساسی ترین نیازهای انسان بوجود امده است و کارکرد اساسی خانواده یعنی ادامه نسل انسان بوسیله ازدواج تامین می گردد. پس بدون تردید ازدواج یکی از مهم ترین پدیده های اجتماعی – زیستی و فرهنگی مربوط به جامعه و انسان محسوب می شود
امروزه وجود مسائل مختلف اجتماعی مخصوصا در شهرهای بزرگ پدیده ازدواج را به صورت امر پیچیده و مبهم در می آورد . که بعضا با مسائل و مشکلات بیشماری همراه می باشد . این وضعیت از یکسو منجر به تاخیر در ازدواج می گردد که پیامدهای اجتماعی مختلفی را مخصوصا در ابعاد منفی به دنبال دارد و از سوی دیگر وضعیت های مشکل زای ازدواج موجب تضعیف بنیان خانواده گردیده و معضل بزرگتری به نام طلاق را پیش می آورد. بنابراین مطالعه ازدواج و مسائل و مشکلات مکربوط به ان در جهت دستیابی به قانونمندیهای اجتماعی بمنظور تسهیل روابط اجتماعی و استواری بنیان خانواده ، توسعه بررسی و شناخت بیشتر در این زمینه را ضروری می سازد .
وجود جامعه ای سالم در درجه اول وابسته به نهادهای سالم با اصول و ضوابط و هنجارهای متناسب با نیازهای می باشد .
( مهدوی – محمد صادق – بررسی تطبیقی تغییرات ازدواج – 1377- مرکز و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی – صفحه 1 )
پرسش اساسی : تغییرات ازدواج در دنیای معاصر
پرسشهای فرعی :
1- چگونگی ازدواج در ادیان مختلف
2- تفاوت ازدواج در ایران در دوران معاصر و گذشته
3- شیوه همسر گزینی در دوره معاصر چگونه است ؟
4- مشکلات ازدواج در دوران معاصر چیست ؟
5- چگونه یک ازدواج موفق داشته باشیم ؟
6- معیارهای همسر گزینی در دنیای معاصر چیست ؟
تعریف ازدواج:
ازدواج عبارت از فرایند علاقمندی، کشش جسمی، جنسی، روانی و به دنبال آن فراهم سازی شرایط اقتصادی، اجتماعی، علمی، شغلی، خانوادگی، شخصی دو جنس مخالف ( زن ومرد یا دختر و پسر) در جهت ایجاد یک زندگی مشترک توام با تفاهم، محبت، پویایی، زایندگی، و هدفمند که در راس آن بیشترین تاثیرات را مذهب و اعتقاد و دین دو طرف دارد.بنابراین در شکل تفکیک شده، ازدواج جنسی مطلق، مخصوص بهایم است ازدواج روانی مخصوص عشاق است و ازدواج اخلاقی مخصوص عرفا می باشد. شیعه واقعی همه اتصالات را باهم برقرار می کند. رابطه جنسی سالم د ارد، عبادت می کند در تصویر گناهان و حضور خداوند اشک می ریزد، با مردم در می آمیزد. تجارت می کند و توالد و تناسل را نیز برقرار مینماید.
http://www.dostan.net/view.asp?id=50051666151100001

ازدواج از دیدگاه حقوقی
در ایران با توجه به شیعه جعفری در اسلام ازدواج به دو نحو دائم و موقت میتواند صورت پذیرد. در مذهب جعفری آیین اسلام این دو ازدواج در پاره ای از آثار با هم یکی هستند و در برخی دگر اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در اینست که ازدواج موقت از لحاظ حدود و قیود آزاد است، یعنی وابسته باراده و قرارداد طرفین است، حتی بودن آن نیز در حقیقت نوعی آزادی به طرفین میبخشد و زمان را در اختیار آنها قرار می دهد.
آنچه در درجه اول این دو را از هم متمایز می کند یکی این است که در ازدواج موقت زن و مرد تصمیم میگیرند بطور موقت باهم ازدواج کنند و پس از پایان مدت، اگر مایل بودند تمدید می کنند و اگر مایل نبودند از هم جدا می شوند.
دیگر اینکه از لحاظ شرایط، آزادی بیشتری دارند که بطور دلخواه بهر نحو که بخواهند پیمان می بندند مثلاً در ازدواج دائم مرد باید عهده دار مخارج روزانه و لباس و مسکن و احتیاجات دیگر زن از قبیل دارو و طبیب بشود، ولی در ازدواج موقت بستگی دارد بقرارداد آزادی که میان طرفین منعقد می گردد، ممکن است مرد نخواهد یا نتواند متحمل این مخارج بشود، یا زن نخواهد از پول مرد استفاده کند.
در ازدواج دائم، زن باید امر مرد را در حدود مصالح خانواده اطاعت کند، اما در ازدواج موقت بسته به قراردادی است که میان آنها منعقد میگردد.
در ازدواج دائم زن و شوهر از یکدیگر ارث می برند، اما در ازدواج موقت چنین نیست.
زن و مرد می توانند در ازدواج موقت شرط کنند که بهره برداری جنسی آنها محدود باشد و مثلاً آمیزشی صورت نگیرد.
در ازدواج دائم فقط با توافق یا رضایت طرفین می توان از بچه دار شدن جلوگیری نمود ولی در ازدواج موقت هریک از طرفین میتواند از تشکیل نطفه کودک و پیدایش فرزندی جلوگیری کند تا ایجاد مسئولیتی جدید و احیانا دست و پاگیر برای آنها نشود، در حقیقت این نوعی آزادی دیگر است که بزوجین داده شده است.
اگر در اثر آمیزش زن و مردی که همسر موقت یکدیگرند کودکی متولد شود با فرزند ناشی از ازدواج دائم هیچگونه تفاوتی ندارد و مانند ازدواج دائم مرد مسئول اداره و تامین وسایل کافی برای رشد و تربیت آن کودک است.
مهر هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت، با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است و در ازدواج دائم عقد باطل نیست، مهرالمثل تعیین می شود.
همانطوریکه در عقد دائم، مادر و دختر زوجه بر زوج، و پدر و پسر زوج بر زوجه حرام و محرم میگردند در عقد منقطع نیز چنین است.
همانطوریکه رابطه جنسی زن دائم با دیگران حرام است، در ازدواج موقت نیز چنین است.
در ازدواج دائم جمع میان دو خواهر جایز نیست در ازدواج موقت نیز روا نیست و ازدواج با خواهر زن تا وقتی حرام است که خواهر دیگر همسر انسان باشد.
در ازدواج موقت پس از تمام شدن مدت، زن و شوهر خود به خود از هم جدا می شوند و نیازی به طلاق نیست.
همانطور که زوجه دائم بعد از طلاق باید مدتی عده نگهدارد، زوجه موقت نیز بعد از تمام شدن مدت یا بخشیدن آن باید عده نگهدارد. با این تفاوت که عده زن دائم سه نوبت عادت ماهانه است و عده زن موقت دو نوبت یا چهل و پنج روز (در رساله احکام فقها عده برای بانوان از سن نه سالگی تا سن یائسگی است ولی اگر بین زن و شوهر آمیزش جنسی انجام نپذبرفته باشد، عده لازم نیست و زن می تواند بلافاصله ازدواج نماید).

ازدواج در ادیان و مذاهب
اسلام
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه است. [۵] و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب موکد و در برخی موارد واجب شمرده می شود [۶] عفت و حیا از جملهٔ این صفات می باشند که یکی از راه های تامین این صفات و سجایا، ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار می سازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعی ترین راه تامین نیازهای جنسی معرفی می کند. طبق قوانین اسلامی تنها خواندن صیغه عقد توسط زن و تایید توسط مرد صحیح است و الزامی به وجود شاهد یا نماینده دینی نیست.[۷] البته می توان برای خواندن این جمله [۸] کسی را وکیل کرد که لازم هم نیست که نماینده دینی باشد.[۹]
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت) را دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته می شود.در این نوع از ازدواج که به صیغه یا متعه یا ازدواج موقت معروف است زن و مرد پس از شناخت یکدیگر و صحبتهای اولیه در صورتی که هر دو طرف به این امر راضی باشند مدت زمان صیغه و همچنین مبلغ صیغه ( مقدار مهریه ) را خودشان به صورت توافقی تعیین می کنند ( مثلاً با هم قرار میگذارند برای مدت سه ماه و هر ماه یکصد هزار تومان به عقد ازدواج موقت هم در آیند ) . در ازدواج موقت زن ومرد باید به صورت عربی یا فارسی متن صیغه رابخوانند متن صیغه : زن میگوید : ( به زبان عربی ) : زوجتک نفسی فی المده المعلومه علی مهر المعلوم و مرد نیز جواب می دهد : قبلت ( ترجمه فارسی ) :زن میگوید ): من خودم را به عقد ازدواج تو درمی اورم برای مدت زمان مشخصی و با مهریه مشخصی وسپس مرد بلافاصله می گوید : قبول دارم مدت زمان و مبلغ مهریه باید قبل از خواندن متن صیغه مشخص شود . در این نوع ازدواج اگر دختر باکره باشد باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد ولی اگر باکره نباشد نیازی به اجازه ندارد . ازدواج موقت در مذهب شیعه ( پیروان علی که امام اول شیعیان و جانشین رسول گرامی اسلام می باشد )امری مستحب موکد میباشد وبر آن تاکید شده است و ائمه اطهار نیز از آن به نیکی یاد می کنند و آن را یادگار رسول الله میدانندوغالبا به آن عمل می کردند . همچنین مرد مسلمان می تواند با زنان اهل کتاب مانند مسیحیان و یهودیان نیز ازدواج موقت داشته باشد . ولی زن مسلمان ( شیعه )فقط با مرد مسلمان شیعه می تواند ازدواج موقت بکند. بنابر نظر بعضی از مراجع شیعه "برای دختر رشیده اذن پدر در ازدواج موقت ضرورتی ندارد"[۱۰]پس از تعیین مدت زمان عقد و مهریه با خواندن صیغه عقد زن و مرد به یکدیگر محرم می شوند.
دین بهائی
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شده اند. اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شده است. [۱۱] حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است. [۱۲]از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیه ای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس ام الکتاب دین بهائی امده است و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسما آغاز می شود. [۱۳] باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است. [۱۴] [۱۵]
آبه مخصوص که به آن اشاره شد "انا کل لله راضون" برای مردان و "انا کل لله راضیات" برای زنان است. [۱۶] [۱۷] در احکام بهائی ازدواج موقت (که به متعه و صیغه معروف است)، داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج هم جنسان حرام است. [۱۸]
دین مسیح
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد می شوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی می شمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند. [۱۹] اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیده ای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده می شود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج امری پسندیده تر است. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند می رسد و با کم کردن مشغله های دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی می سازد. [۲۰]
دین یهود
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسان هایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل می شوند.ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آن جمله می توان به مهریه زن که کتوباه گفته می شود تا چاپاه، پارچه ای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار می گیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.
تغییرات اجتماعی ازدواج
ازدواج برحسب ماهیت، نوع و انگیزه می تواند پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد. لذا بررسی تغییرات اجتماعی آن حائز اهمیت می باشد. بدین لحاظ در این مجال ضمن ارائه نظریات جامعه شناسی خانواده و آثار سازنده ازدواج بر فرد، تغییرات کمّی و کیفی ازدواج در ایران بررسی شده است.
ازدواج میان همسایگان که معمولاً از لحاظ شغل، درآمد و سایر ویژگی های قشری مشابه هم هستند، بسیار متداول است، البته هر خانواده ای، در جامعه از طریق روابط اجتماعی که برای فرزندان خود ایجاد می کند، امکان ازدواج نامتجانس را کم و امکان ازدواج متجانس را زیاد می کند. (اعزازی، 1382: صص98-96)
ـ امروزه در جوامع اروپایی، میزان رشد جمعیت، روندی کاهشی دارد و صرف نظر از تنظیم خانواده، ازدواج در سنین بالا صورت می گیرد. واحد خانواده به طور متوسط دارای فرزند کمتری است.
ـ در جوامع غربی، شکل جدیدی از خانواده تحت عنوان همزیستی مشترک[xxv]، خارج از قالب ازدواج رسمی و قانونی، متداول و روندی افزایشی به خود گرفته است و نسبت ولادت های خارج از ازدواج های مشروع تا حد زیادی در جامعه غربی افزایش یافته که خود موجب ایجاد نوعی بحران در این جوامع شده است. (شیخی، 1382: صص 59 و 35)

ازدواج در ایران (دوران گذشته و معاصر)
1)ـ دوران گذشته
درباره ویژگی های ازدواج و پیامدهای اجتماعی آن در ایران دوران گذشته، اطلاعات چندانی وجود ندارد و منابع موجود در این زمینه در حد خاطرات، زندگینامه و نوشته های بزرگان و افراد خانواده های سرشناس درباری و کتاب ها و سفرنامه های جهانگردان خارجی است و منابع دیگری در دست نیست. بر مبنای همین منابع، برخی از مهمترین ویژگی های ازدواج در آن دوران عبارتند از:
-ازدواج و انتخاب همسر معمولاً تحت سلطه کامل خانواده انجام می شد؛
-چند زنی، داشتن صیغه و کنیزهای فراوان در خانواده های اشراف مرسوم بود؛
-زنان خانواده، در انتخاب همسر برای دختران و پسران دخالت می کردند که احتمالاً به دلیل جدایی میان مردان و زنان، در این زمینه، ابتکار عمل را در دست داشتند؛
– ازدواج های فامیلی خصوصاً ازدواج دختر عمو- پسر عمو مرسوم بود؛
-قابلیت فرزندآوری، ویژگی مطلوب یک زن تلقی می گردید و مورد انتظار همگان بود؛
-فاصله سنی میان زن و مرد برای ازدواج زیاد بود[xxvi]؛
– دختر و پسر طبقه اشراف در سنین پایین ازدواج می کردند. در طبقه پایین نیز به دلیل فقر، سن ازدواج عموماً در سنین پایین بود، لذا برخلاف اروپا، سن ازدواج در میان توده مردم، بالا نبود.
-رابطه زن و شوهر نیز بر اساس احترام زن نسبت به شوهر و حفظ فاصله همراه با ترس بود، همچنین با توجه به وجود پدیده ازدواج مجدد و اجازه مرد برای تجدید فراش، زنان همواره در دلهره دائمی به سر می بردند؛
– عشق و علاقه در ازدواج و پس از آن کمتر وجود داشت؛
– زنان پس از ازدواج نیز از منزلت پایینی در خانواده و اجتماع برخوردار بودند؛
-روابط والدین- فرزندان نیز مانند اروپا، بر اساس فاصله اجتماعی و دوری مکانی بود؛ در طبقات بالا، کودکان از همان ابتدا به دایه و سپس به معلم سرخانه سپرده می شدند و مادر صرفاً بر تربیت کودکان نظارت کلی داشت.[xxvii] در طبقات پایین نیز در صورتی که کودک از مخاطرات و بیماری هایی که در معرض آن بود به سلامتی می گذشت، از همان سنین کودکی، در فعالیت های شغلی والدین، کمک می کرد. دختران در سنین پایین ازدواج می کردند، پسران نیز برای یادگیری حرفه ای به شاگردی سپرده می شدند، یا به عنوان "غلام بچه" به منازل بزرگان فرستاده می شدند.
– روابط میان خواهران و برادران نیز به دلیل فاصله سنی زیاد ناشی از ازدواج مجدد والدین- که به دلیل مرگ همسر قبلی صورت می گرفت- و نیز چند زنی مردان، روابطی سرد، غیرصمیمی و آمیخته به حسادت بود.[xxviii]

2)- دوران معاصر و تغییرات ازدواج
1-2) تغییرات کمّی
ـ متوسط سن ازدواج
آمار نشان می دهد که متوسط سن ازدواج از سال 1345 به بعد روندی افزایشی داشته است؛ به طوری که متوسط سن ازدواج دختران، خصوصاً روستائیان در طول زمان، همواره سیر صعودی داشته و از 4/18 سال در سرشماری 1345 به 4/22 سال در سرشماری 1375 رسیده است و متوسط سن ازدواج پسران، پس از کاهش محسوس در اوایل انقلاب اسلامی، از سال 1365 به بعد روندی افزایشی داشته است، مع الوصف در مجموع افزایش سن ازدواج در دختران بیش از پسران بوده است. همچنین متوسط سن ازدواج دختران و پسران در نقاط روستایی همواره کمتر از نقاط شهری بوده است، اما در سال 1375 شاهد افزایش قابل ملاحظه متوسط سن ازدواج خصوصاً در بین دختران روستایی هستیم.

ـ اختلاف میانگین سن در اولین ازدواج
اختلاف میانگین سن در اولین ازدواج در فاصله دهه 55-45 به شدت کاهش یافته و از 6/6 در سال 1345 به 4/4 سال در 1355 رسیده و پس از آن به گونه ای بطئی و کند به سیر نزولی خود ادامه داده و به تدریج به 8/3 در سال 1365 و 7/3 در سال 1370 و به رقم 3 در سال 1375 رسیده است. اما در مجموع، شدّت آن در مناطق روستایی بیشتر می باشد. بنابراین حتی در میان روستائیان نیز شاهد افزایش سن ازدواج خصوصاً در بین دختران روستایی هستیم. (رضوی و دیگران، 1381: ص22)
مطابق آمار سرشماری سال 1375 میانگین سن ازدواج در ایران برای پسران تقریباً26 سال و برای دختران تقریباً 23 سال بوده است. در واقع بین بلوغ و سن ازدواج در دختران و پسران حداقل 10 سال فاصله است و پیش رسی ازدواج یعنی ازدواج زیر 20 سال طی 40 سال گذشته برای دختران از 41 درصد به 18 درصد رسیده است. تغییرات فوق، نشان دهنده سیر پیشرونده تاخیر در ازدواج و افزایش فاصله بلوغ و ازدواج است. (گلدوست عارفی، 1382، ص12)
ـ درصد ازدواج نسبت به جمعیت جوان
آمارها نشان می دهد که تعداد و درصد ازدواج نسبت به جمعیت جوان[xxix] در چند ساله اخیر، یعنی در فاصله سال های 1380-1375 روندی رو به افزایش داشته است، به طوری که از 8/2 درصد به 02/3 درصد رسیده است.
ـ نرخ رشد سالیانه ازدواج
نرخ رشد سالیانه ازدواج[xxx] طی سال های 75 تا 80 نیز با نوسانات زیادی همراه بوده است، به طوری که رقم 54/3 درصد در سال 75 به 71/6 درصد در سال 76 رسیده، سپس به 99/3 در سال 77 کاهش یافته، مجدداً در سال 78 به میزان 06/15 افزایش پیدا کرده است و در سال 1379 دوباره به 72/5 درصد کاهش یافته و بالاخره در سال 1380 به 35/0 درصد نزول کرده است.
ـ متوسط نرخ رشد ازدواج
متوسط نرخ رشد ازدواج[xxxi] در سال های 1380-1375 نیز در کل کشور رقم 02/6 است که در مناطق شهری 8/6 و در روستا برابر 7/3 می باشد. اما بر خلاف افزایش متوسط نرخ رشد ازدواج، شمار متاهلین در سنین جوانی (29-15 سال) در هر دو گروه دختران و پسران طی سال های 1375 تا 1380 کاهش یافته است. به طوری که بیشترین میزان تاهل پسران جوان در فاصله سنی 25 تا 34 سالگی و بیشترین میزان تاهل دختران در فاصله سنی 20 تا 29 سال روی داده و شمار متاهلین در سنین 15 تا 19 سالگی اندک بوده و خصوصاً در سال های اخیر روندی کاهشی داشته است.
بررسی متوسط نرخ رشد ازدواج در برش زمانی وسیع تر یعنی طی 20 ساله اخیر حاکی از آن است که این میزان همواره تابع آهنگی ثابت نبوده و نمودار آن V شکل است. متوسط نرخ رشد ازدواج در فاصله سال های 75-65 نسبت به دهه قبل آن، روند نزولی داشته است، به طوری که در دهه 65-55 نرخ رشد ازدواج 33/7 درصد و در دهه 75-65 با نرخ 5/3 درصد بوده است. در مناطق روستایی کاهش نرخ رشد ازدواج 47/5 درصد و در مناطق شهری31/3 درصد بوده است (که احتمالاً به دلیل مهاجرت مردان روستایی می باشد) پس از آن تا سال 1380 نرخ رشد ازدواج روند صعودی (افزایش 52/2 درصد در کل کشور) به خصوص در مناطق روستایی داشته است. (همان، صص 28-25)
2-2) تغییرات کیفی
با توجه به تغییرات اجتماعی بعد از انقلاب صنعتی، فرآیند جوانی، طولانی شده است. فرآیندی که به تعبیر روانشناسان، وظیفه اصلی آن، جستجوی هویت مستقل و استقلال یابی است. دوران جوانی، درواقع دورانی است که با شروع بلوغ جسمانی آغاز می شود و معمولاً با تثبیت پایگاه اجتماعی فرد، تولید مثل و شغل اصلی خاتمه می یابد. در جوامع صنعتی و نیمه صنعتی عصر حاضر، به دو علت از مفهوم "جوانی طولانی شده" یاد می شود، اول به سبب جلو افتادن تحولات بلوغ و دوم به سبب بالا رفتن سن ازدواج و استقلال شغلی است. بنابراین در دوران معاصر، "جوانی" به دوران کمابیش طولانی شده ای اطلاق می شود که در حد فاصل "بلوغ جسمانی" و "بلوغ اجتماعی" قرار دارد. (محبوبی منش، 1381: ص70) جوانان امروز از یک سو با انواع وسایل ارتباط جمعی، نظیر ماهواره و اینترنت سروکار دارند که غرایز جنسی آنان را تحریک می کند و از سوی دیگر امکان ازدواج برایشان فراهم نیست، لذا احتمال اینکه فاصله میان بلوغ جسمانی و بلوغ اجتماعی آن ها را فساد و هرزگی پر نماید بسیار است. زیرا نیاز جنسی، نیازی انکارناپذیر است، نیازی است که در سنین جوانی باید به آن پاسخ مناسب داد، نیازی است که نمی توان انکار، تحریم یا تعطیل نمود. دختر و پسر، هنگامی که به سن بلوغ می رسند، هرچقدر فاصله بلوغ جنسی تا زمان ازدواج آنها بیشتر باشد، جامعه باید در انتظار تبعات این تاخیر باشد که چیزی جز فساد اخلاقی نیست. تجردگرایی، حرکتی برخلاف نیاز طبیعی انسان است و اثرات و تبعات سوئی را به دنبال دارد که از لحاظ فردی و اجتماعی زیانبار است. در ادامه برخی دیگر از تحولات کیفی ازدواج در موضوعات ذیل بررسی می شود:

ـ انگیزه ازدواج و الگوهای همسرگزینی
ـ تصور محدود شدن پس از ازدواج در بین نسل قبلی (زن و مرد) از جوانان ازدواج نکرده فعلی کمتر بوده است. (محسنی، 1382: ص99 و ص101)
ـ دغدغه انجام ازدواج در بین نسل قبل بیش از نسل کنونی بوده، در حالی که ازدواج در شرایط کنونی به دغدغه بعدی جوانان تبدیل شده است.
امروزه اکثر جوانان انتظار دارند که تمام توقعات، نیازها و انتظارات آنها با ازدواج تامین شود، در حالی که در نسل قبلی هدف ازدواج بیشتر معطوف به بعد روحی انسان ها بود.
ـ الگوی ازدواج به عنوان خاستگاه اصلی تشکیل خانواده دستخوش تغییرات مهمی از جمله در الگوی همسرگزینی شده است. امروزه میان ارزش های والدین و فرزندان برای انتخاب همسر تفاوت و گاه تضادهای آشتی ناپذیری بروز کرده است. به طوری که جوانان کمتر از قبل تن به ازدواج های فامیلی می دهند و از درون همسری یا ازدواج با خویشان و عشیره مشترک سر باز می زنند. متغیر سن نیز اشکال متفاوتی به خود گرفته است. از طرفی جوانان در سنین جوانی به ازدواج روی نمی آورند و متوسط سن ازدواج به حدود 27 سال رسیده است و از طرف دیگر با فردی ازدواج می کنند که کمترین فاصله سنی را با آن ها دارد. همسرگزینی به اقتدای هویت خانوادگی افراد صورت نمی گیرد. عواملی نظیر تحصیل، شغل، ثروت و دارایی، زیبایی و قابلیت های فردی نسبت به عواملی چون آبروی خانوادگی، اسم و رسم، تبار و منزلت اجتماعی، تدین و اخلاق دینی و سنتی از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است. امروزه در شهرهای بزرگ، موضوع تعیین مهریه بالا و چگونگی احقاق حقوق زن در صورت جدایی از شوهر، از مهمترین موضوعات همسرگزینی به شمار می رود. به طوری که امروزه تعیین مهریه زیاد به عنوان مشکل از سوی جوانان پسر و خانواده های آنها برای ازدواج ذکر می شود. (مهدوی، 1377: ص89) و مشکل تهیه جهیزیه به نظر برخی از دختران به عنوان عاملی جهت انصراف خواستگار از ازدواج مطرح می گردد. (همان، ص90)
ـ واقعیت این است که در جامعه ما انتخاب آزاد همسر صورت نمی پذیرد و پدر و مادر تا حدودی در شکل گیری و ساماندهی ازدواج فرزندان نقش دارند، ولی شدت و ضعف نقش های آنان در گروه های مختلف اجتماعی متفاوت بوده و بین دو الگوی سلطه و برابری در نوسان است. (محسنی، 1382: ص52)
ـ هنوز هم در خانواده های سنتی تر (گسترده با جمعیت بیشتر) گرایش به جلب رضایت والدین برای ازدواج جوانان بیشتر از خانواده های جدید (ابعاد کوچک و نسبتاً مدرن) است. (همان، ص57)
ـ زنان بیشتر از همتایان مرد خود از رضایت والدین در امر ازدواج حمایت می کنند. (همان، ص62) هر چند نسل جدید جوانان ازدواج نکرده که از خانواده هایی با بعد کوچکتر دارای تحصیلات عالی، سطح اطلاعات عمومی بالاتر و استفاده بیشتر از رسانه ها هستند، موافقت کمتری برای جلب موافقت والدین برای ازدواج دارند. (همان، ص63)
ـ قبلاً ازدواج فرزندان کوچکتر بیشتر منوط به ازدواج فرزندان بزرگتر بود، اما اخیراً این رویه کمتر رعایت می شود. (مهدوی، 1377: ص57)
ـ عدم رعایت ترتیب نوبت ازدواج در گذشته در بین فرزندان خانواده ها در مورد زنان با تقبیح بیشتری نسبت به مردان همراه بود. (همان، ص103)
ـ اضطراب انتخاب همسر و تشکیل خانواده برای نسل کنونی بیش از نسل های گذشته است. در گذشته خانواده ها و جامعه، جوانان را حمایت می کردند، ولی در حال حاضر کسی جوان ها را حمایت نمی کند و آنها باید خودشان زندگی را اداره کنند و در برابر مشکلات ایستادگی نمایند. (همان، ص105)
ـ در نسل قبلی توافق بیشتری در مورد زندگی زوج جوان با والدین یکی از طرفین (زن یا شوهر) وجود داشته است و این توافق در بین زنان بیشتر مشاهده می شد. (همان، ص102) اما امروزه تشکیل یک زندگی باید در یک محل جدید باشد.
ـ تا چندی قبل زندگی بسیاری از زوج های جوان در کنار پدر و مادر پسر آغاز می گردید، اما امروزه تشکیل یک زندگی (خانواده هسته ای) باید در محل جدیدی باشد که همین موضوع توقع دختران را برای داشتن توانایی و قدرت اقتصادی پسران افزایش می دهد و تامین مالی، اشتغال و نوع شغل پسران را حائز اهمیت می کند.
ـ بر اساس اصل همسانی در ازدواج معمولاً انتظار بر این است که سطح تحصیلات طرفین همسان باشد و تا حدی تحصیلات پسران بیشتر هم باشد، امروزه این ملاک تاحدی با داشتن شغل پردرآمد و ظاهر مناسب برای پسران جایگزین شده است. البته هنوز هم اکثر دختران تمایل کمتری به ازدواج با پسرانی دارند که تحصیلات کمتری دارند و نسبت به پایین بودن میزان تحصیلات پسران به عنوان همسر آینده خود حساسیت زیادی داشته و اغلب رضایت کمتری به ازدواج با فردی با تحصیلات پایین تر دارند. فقط 21 درصد دختران حاضر به ازدواج با پسرانی هستند که تحصیلات آنها پایین است. (مهدوی، 1377: ص107) زیرا هر چقدر تحصیلات پسران بیشتر باشد، به همان میزان موافقت آنها با اشتغال همسرشان افزایش می یابد. (همان، ص124) البته پسران با افزایش تحصیلات خود، تمایل کمتری دارند که با افراد کم سواد ازدواج کنند. (همان) از سوی دیگر پسران با تحصیلات کمتر نیز اغلب تمایلی ندارند که با دختری با تحصیلات بالاتر ازدواج نمایند.

ـ الزامات ازدواج
در ایران هنوز هم خواستگاری و جشن نامزدی از عناصر اصلی منظومه ازدواج و مهمترین مراسم در این خصوص به شمار می روند. خواستگاری به شکل مرسوم و رایج خود نمادی از ازدواج ترتیب داده شده یا ازدواج مقرر به شمار می رود که فی نفسه رابطه عمودی بین نسل ها را در خانواده ها منعکس می کند. خواستگاری "مبادله خانوادگی" را در امر همسرگزینی و همسریابی در اولویت قرار می دهد و از این جهت اولین گام رسمی برای شکل گیری یک ازدواج محسوب می شود. هرچند خواستگاری هم در فرآیند زمان و تحولات اجتماعی در ایران تغییرات چشمگیری یافته است. (محسنی، 1382: ص282) البته هنوز هم گرایش مسلط در ارتباط با خواستگاری گرایش موافق با انجام آن است. (همان، ص289)
ـ در فرآیند طولانی ازدواج، نامزدی گام دوم محسوب می شود. نامزدی مرحله ای برای رسمی تر شدن روابط زوج های جوان و علنی تر شدن آن است که هویت خانواده جدید و نوظهور را به همگان اعلام می کند. (همان، ص292) امروزه هنوز هم گرایش مسلط، موافقت با برگزاری جشن نامزدی است. (همان، ص300)
ـ در مورد مهریه گرایش مسلط جامعه موافقت با تعیین مهریه است، اما اغلب خانواده های دختران مهریه بالا را پیشنهاد می کنند که قبلاً این رویه معمول نبود.
ـ در مورد مراسم ازدواج هم، جامعه به دو گروه که عده ای مراسم ازدواج را باشکوه برگزار می کنند و عده ای در ساده ترین شکل ممکن ازدواج می کنند، تقسیم شده است.

ازدواج از دیدگاه آسیب شناسی اجتماعی اسلام
زمان پیدایش خانواده را باید از همان آغاز خلقت انسان دانست؛ زیرا با آفرینش " آدم وحوا "، درحقیقت اولین خانواده دو نفره پا به عرصه ی ظهور گذاشت و با گذر زمان و تولید و تکثیر فرزندان ، توسعه یافت .
اگر چه براساس پژوهش های جامعه شناسان ، تشکیل خانواده در برخی از جانوران نیز وجود داشته است. ولی پایدارترین شکل خانواده مربوط به خانواده ی انسانی است.
بنابراین ، خانواده اولین نهاد اجتماعی است که درهمه ی جوامع بشری وجود داشته و از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و صاحب نظران علوم مختلف بوده است.
تعاریف گوناگونی که از دیدگاه های مختلف درمورد خانواده ارائه شد ه است ، بیانگر اهمیت این نهاد مقدس اجتماعی است.
ازسوی دیگر، پاسخ گویی خانواده به قسمت عمده ی نیازهای انسان، و کارکردهای مهمی که به عهده دارد ؛ نشانگر نقش کلیدی این نهاد در جامعه است.
اهمیت ازدواج جوانان از دیدگاه آسیب شناسی اجتماعی اسلام
اسلام از ابعاد گوناگونی به این موضوع پرداخته و لزوم آن را در جامعه از دیدگاه های مختلفی مورد تاکید قرار داده است. اهمیت ازدواج از نظر گاه اجتماعی ، مهمترین موضوعی است که در تعالیم آسمانی اسلام به آن پرداخته شده است .
پیشوایان دین ، ازدواج را ضامن بقای نسل انسان از راه مشروع می دانند و به عنوان مهم ترین عامل امنیت عِرضی و عفت عمومی ، برآن تاکید دارند.
پیامبر گرامی اسلام – صلی الله علیه و آله – در زمینه ی ازدواج دختران جوان می فرماید :
و باز آن حضرت است که می فرماید:
هرگاه خواستگاری برای دختر شما بیاید که دین و اخلاق او را می پسند ید، او را به همسری دخترتان برگزینید و گرنه فتنه و تباهی بزرگی درزمین شکل می گیرد".
دیده گاه آسیب شناسی اجتماعی اسلام بر این نکته تاکید دارد که بیشترین مفاسد اجتماعی و اخلاقی در دوران تجرد افراد پدید می آید و بر همین اساس است که رسول خدا صلی الله علیه و آله – بیشترین افراد جهنمی را بی همسران می داند . زیرا آنها بیشتر از افراد همسردار مرتکب گناه ، ناپاکی و عصیان می شوند.
اکنون جامعه شناسان پس از گذشت قرن ها از پیدا یش اسلام ، آنچه را که پیام آورخدا به انسان ها هشیار داده بود، با تجربه و آمار و ارقام ؛ دریافته اند. بنا بر یافته های عینی جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی ، درصد زیادی از بزهکاری ، درسنین حدود 15 تا 25 سال ، ( یعنی سنین طبیعی ازدواج ) اتفاق می افتد. همچنین در این سنین ، انحراف جنسی که اغلب با اختلا ل شخصیتی نیز همراه است ، در میان جوانان ظهور پیدا می کند. لذا ازدواج از دیدگاه جامعه شناسان و روان شناسان بهترین راه برای ایجاد یک زندگی مشترک ، تخلیه ی مشروع جنسی و جلوگیری از بزهکاری و انحراف است و این همان چیزی است که اسلام بیش از چهارده قرن پیش برآن تاکید کرده است.

ازدواج عامل استقلا ل اقتصادی جوان
ازدواج از آن جهت که باعث استقلا ل اقتصادی دختر و پسر جوان می گردد نیز دارای اهمیت است. زیرا دو جوان با ازدواج با یکدیگر، درحقیقت در پی تشکیل یک خانواده ی مستقل هستند ، و خانواده ی جدید ، درآمدی مستقل می طلبد که با آن خود را از دیگران بی نیاز کند. همین استقلا ل اقتصادی است که به مرد جوان تحرک بیشتری می بخشد تا زندگی خود را تامین سازد ؛ این چنین مردی است که اسلام او را چون سربازی درجبهه می داند که در راه خدا می جنگد . از این نظرگاه ، اسلام توسعه ی اقتصادی خانواده را یکی از اثرات مهم ازدواج می داند و تاکید می کند که درصورت عدم استطاعت مالی زن و مرد برای ازدواج، خداوند آنان را از فضل و رحمت خود بی نیاز می سازد. زیرا انسان بعد از ازدواج ، خود را شدید اً مسئول حفظ همسر و آبروی خانواده و تامین نیازهای زندگی می داند؛ به همین دلیل تمام ابتکار ، استعداد وتوان خود را به کار می گیرد و در حفظ درآمدهای خود و صرفه جویی در آن تلاش می کند و در مدت کوتاهی می تواند بر فقر چیره گردد.
بی جهت نیست که امام صادق – علیه السلام – می فرماید :
" رزق و روزی ، همراه همسر و فرزندان است".
در روایتی دیگر چنین آمده است:
" مردی خدمت پیامبر گرامی اسلام – صلی الله علیه و آله – رسید و از تهی دستی و نیازمندی شکایت کرد ؛ پیامبر- صلی الله علیه وآله – فرمود : ازدواج کن " ؛ او نیز ازدواج کرد و از نظر اقتصادی ، در کار او گشایش پیدا شد".
جامعه شناسی امروز نیز، بر خلاف پیشینیان که خانواده را قبل از هر چیز یک سازمان اقتصادی می دانستند، خانواده را نهادی می داند که کارکردهای متفاوتی را بر عهده دارد؛ یکی از این کارکردها ، کار کرد اقتصاد ی و برطرف کردن نیازهای مادی است . اگر چه برخی از اقتصاد دانان امروز، پا را از این نیز فراتر نهاده ، ازدواج را یک شرکت و بنگاه اقتصاد ی می دانند.
" دیوید فریدمن" یکی از این افراد است ، او در تعریف اقتصادی ازدواج می نویسد:
"ازدواج یک بنگاه اقتصادی است، توافقی است میان یک زن و یک شوهر، تا در، درآمد یکدیگر ، مسکن و التذاذ جسمی سهیم باشند و فعالیت های تولیدی مانند طبخ غذا ، نظافت منزل ، شستن ظروف و تربیت فرزندان در یکجا متمرکز گردد.
از این دید، انگیزه ی ازدواج ، وجود صرفه جویی های مبتنی برمقیاس تولید است . علاوه برآن برای تشکیل خانواده از اصل تقسیم کار استفاده شده است. بنابراین می توان گفت که ازدواج نوعی ویژه از بنگاه اقتصادی دو نفره است ".
دیدگاه اسلام دراین مورد ، دیدگاهی کاملاً متفاوت است . زیرا تشکیل خانواده در اسلام امری مقدس و معنوی است و نمی توان آن را با ابزار های تحلیلی اقتصادی و تئوری های مادی تفسیر کرد.
اگر چه با تشکیل خانواده ، زن و مرد به طور طبیعی در درآمد ، مسکن و… با یکدیگر شراکت دارند و ازدواج موجب صرفه جویی و پایین آمدن سرانه ی هزینه ی زندگی می گردد ولی مبنای ازدواج دراسلام بر این گونه امورنیست و در حقوق قانونی و شرعی خانواده از چیزی به عنوان اصل تقسیم کار، سخنی به میان نیامده است. زیرا اسلام هرگز مسئولیت کارهای منزل را به عهده ی زن نگذاشته و حتی از نظر حقوق قانونی ، زن علاوه بر دریافت نفقه ، حق مطالبه ی وجه ، برای شیردادن کودک و انجام کارهای منزل دارد. ولی با این حال بر اساس موازین اخلاقی و انسانی از او می خواهد که درخدمت رفاه شوهر و فرزندان باشد و به همین خاطر است که پیامبر گرامی اسلام – صلی الله علیه وآله – می فرماید:
" جهاد زنان ، نیکوهمسرداری کردن است ".
http://old.tebyan.net/Teb.aspx?nId=4222

ازدواج و نامزدی در این دوران
ازدواج، اتفاقی است که برای شکل گیری آن به صورت درست و پایین آوردن ضریب ناکامی در آن، عوامل مختلفی باید دست به دست هم بدهند. توجه به این عوامل شاید بسیار مهمتر از تشویق افراد به امر ازدواج است. یکی از مهمترین عواملی که در شرایط پس از ازدواج اثر می گذارد، دوران آشنایی پیش از ازدواج است. در خانواده های ایرانی، این تجربه، به شکل دوران نامزدی اتفاق می افتد. پس از برگزاری مراسم اولیه و تصمیم نهایی طرفین برای ازدواج، تا زمانی که شرایط واقعی و مادی طرفین برای ازدواج فراهم شود و خانواده ها نیز آمادگی لازم را برای برگزاری مراسم ازدواج و سایر مقدمات زندگی فرزندانشان پیدا کنند؛ معمولاً مدت زمانی صرف می شود.
این زمان، بسته به شرایط و عوامل مختلف، کوتاه یا بلند است و از چند ماه تا چند سال به طول می انجامد. مدت زمان بیشتر از یک سال، عموماً برای خانواده ها و خود همسران ناخوشایند است و می تواند زمینه ساز بروز ناهنجاری های بعدی باشد.
در مورد لزوم وجود چنین دوره ای پیش ، از زندگی مشترک و تاثیرات مثبتی که می تواند داشته باشد، تردیدی نیست؛ اما آنچه باید به آن توجه کرد ، کیفیت سپری شدن این دوران و شرایط همسران در طی آن است. زوج های جوان، معمولاً در این دوران فشارهای خاصی را تحمل می کنند که اگر به نحوی کنترل نشود، می تواند انرژی مثبت و توان ضروری آنها را برای شروع زندگی مشترک، از میان ببرد.

شیرین یا تلخ؟
دختری معتقد است بیشترین فشارها را در دوران نامزدی خود تحمل کرده است. می گوید : "دوران عقد کردگی و نامزدی، بدترین دوران زندگی ما بود. خانواده های دو طرف، به نحوی ، باعث می شدند احساس آرامش و امنیت من از بین برود. از یک طرف خانواده ی شوهرم از من توقع یک همسر برای پسرشان داشتند و از طرف دیگر خانواده خودم این نقش را برای من نمی پذیرفتند".
این مسئله، مشکل اصلی بسیاری از زوج های جوان است. به لحاظ فرهنگی، خانواده ها پذیرش لازم برای ورود عضو جدید را پیدا نکرده اند و در نتیجه، نقش و جایگاه این فرد جدید در خانواده هنوز معلوم نیست. نقطه اصلی چالش در این زمینه، تفاوت نگاه خانواده های دختر و پسر در این مورد است. معمولاً خانواده دختر، در پذیرش نقش جدید فرزندشان، مشکل بیشتری دارند. به لحاظ سنتی، خانواده دختر، محدودیت بیشتری برای او قائلند و درک این که شرایط جدید او، مسائل تازه ای را برای او ایجاد کرده است، برایشان دشوار است.
نادیا فخاری، روان شناس ، می گوید: "خانواده ها معمولاً تصور می کنند که ارتباط با جنس مخالف برای دخترشان ممنوع است و این ممنوعیت را در مورد همسر دخترشان هم قائل می شوند. به نظر آنها همسر دخترشان، همان حکمی را دارد که یک مرد غریبه دارد." این جریان در خانواده پسر، معمولاً برعکس است. با برقرار شدن عقد ازدواج، خانواده پسر، عروسشان را با همان نگاهی می بینند که در خانواده دختر پس از شروع زندگی مشترک، اتفاق می افتد. آنها توقع دارند که عروسشان تمام و کمال وارد زندگی پسرشان شود.
عروس جوانی که 5 ماه از شروع زندگی اش می گذرد، می گوید: "در دوران عقد، خانواده همسرم مرتب مرا به مهمانی دعوت می کردند و از من توقع داشتند در همه مهمانی ها شرکت کنم؛ اما خانواده خودم اصلاً پذیرش این جریان را نداشتند. گاهی مهمانی ها تا دیر وقت طول می کشید خانواده همسرم اشکالی در این امر نمی دیدند، اما من هر بار بعد از بازگشت به خانه، با خانواده ام درگیر می شدم".
تو، آنی نبودی که من فکر می کردم!
این درگیری ها، اثر مستقیم خود را بر روابط همسران جوان بر جا می گذارد. فخاری ، روان شناس ، می گوید: "وقتی یکی از دو طرف نمی تواند پاسخ توقعات طرف مقابل را بدهد، درگیری ایجاد می شود. در روابط پیش از ازدواج، حساسیت ها معمولاً بیشتر است. چون همسران جوان تازه به شکل عملی وارد ارتباط با هم شده اند . کوچک ترین خلاها بیشتر به چشم می آید." در روابط پیش از ازدواج، اثر اطرافیان بیشتر از هر زمان دیگری به نظر می رسد. وابستگان و دوستان زوج جوان، برای سنجش و ارزیابی طرفین فرصت بیشتری دارند و در نتیجه، قضاوت ها به نحو شدیدتر و موثری صورت می گیرد. زوج های جوان از این حالت "زیر ذره بینی" شکایت دارند. آنها معتقدند که خانواده تمام عقاید و نظرات خود را درباره همسر آنها به طور صریح بیان می کند و انتظار دارند این اظهار نظرها، به همسر آنها منتقل شود. در عین حال، خود خانواده ها، بخشی از مسئولیت خود را در شکل دهی صحیح روابط فرزنداشان نادیده می گیرند.
فخاری می گوید: "با ازدواج، هر فرد نقش جدیدی می پذیرد. در قبل از شروع زندگی مشترک، این نقش به طور ناگهانی، دو برابر می شود. در واقع فرد هم نقش فرزند خانواده را بازی می کند و هم نقش همسر را، هر دو طرف هم توقع دارند که فرد نقش خود را در مقابل آنها به بهترین نحو انجام دهد". این حالت، می تواند باعث ایجاد حالت ناخوشایندی در طرفین شود که آنها را نسبت به زندگی مشترک و یکدیگر بدبین کند فرد ممکن است دچار حالتی شود که براساس آن هویت فردی خود را از دست رفته تلقی کند. این احساس گمشدگی، فرد را دچار این تردید می کند که ازدواج، هویت فردی و شخصیت انسانی او را از بین برده است و طرف مقابل خود را بیش از هر کسی در ایجاد چنین حالتی مسئول می داند.
اگر نقش عوامل متفاوت چندان عمیق نیست، بهترین راه این است که افراد، بدون در نظر گرفتن خانوادها، خودشان تصمیم گیری کنند
شروع درگیری ها
یکی دیگر از حالت هایی که در زندگی زوج های جوان، پیش از شروع زندگی مشترک پیش می آید، مواجه شدن آنها با واقعیت وجودی فرهنگ، زندگی، عادت ها و خلق و خوی همسر و خانواده همسر است. پیش از رسمی شدن ازدواج، روابط همسران و خانواده های آنها شکلی رسمی و حساب شده دارد که بسیاری از تفاوت ها را در میان آنها می پوشاند. با گسترده شدن روابط و نزدیکی بیشتر آنها، بسیاری از جنبه های پنهان، رخ می نمایند.
فخاری می گوید، "ازدواج، بسیاری از امور پنهان را به خانواده ها نشان می دهد. زوج های جوان، به شکل واقعی و عملی با عقاید و فرهنگ خانواده طرف مقابل آشنا می شوند و چه بسا درمی یابند که این فرهنگ و عقیده تا چه حد با عقیده و فرهنگ خانواده خودشان متفاوت است." در این حالت، هرکدام از زوجین، فشار خاصی را تحمل می کنند. از آنجا که رفتارها و روش ها در شرایط قبل از ازدواج مشخص است بعد از شروع زندگی مشترک، روابط شکل جدیدی پیدا می کنند و در واقع ارتباط خانواده ها با هم کمتر می شود . در پیش گرفتن روش و استراتژی خاص در برخورد با این موارد، می تواند به کمرنگ شدن وجوه افتراق و حل مسائل کمک کند. فخاری می گوید: "ممکن است فرد، ناگهان احساس کند که نمی تواند شیوه رفتار و غذا خوردن همسرش را تحمل کند. بعضی از سنت ها و عادت هایی که در فرهنگ خانواده های طرف مقابل وجود دارد، برای فرد قابل پذیرش نیست؛ خصوصاً، مرتب بر روی این مسائل دست می گذارند و بزرگنمایی می کنند."
پدر و مادرها کمک کنند
تجربه روزهای پیش از شروع زندگی مشترک، در عین حال می تواند بسیار خوشایند باشد. فرصتی برای درک و شناخت بیشتر از کسی که بناست سال های متماددر کنار او باشد . هرچه این دوران آرام تر و با فشار کمتری بگذرد، افراد روحیه بهتری برای شناختن یک زندگی تازه خواهند داشت و در این بین نقش خانواده ها، در ایجاد فضایی امن و موثر در زندگی فرزندانشان بسیار برجسته است. در واقع، خانواده ها تنها کسانی هستند که می توانند در ساختن نگرشی مثبت و کارساز نسبت به زندگی مشترک و همسر آینده فرزندشان تاثیر داشته باشند و برای رسیدن به این هدف، دور انداختن برخی عقاید و عادت های عرفی و از پیش تعیین شده، چندان دشوار نیست.
http://wedlock.blogfa.com/cat-39.aspx
ازدواج و هنگامه هاى آن در عصر حاضر

در رویکرد جدید به آشنایى هاى قبل از ازدواج، از آن به عنوان یکى از مراحل حساس و تاثیرگذار در زندگى آینده نام برده مى شود که در سال هاى اخیر از دیدگاه هاى مختلف کارشناسى مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است.هرچند این روابط از سوى برخى کارشناسان مسائل خانواده مورد قبول واقع شده، اما کیفیت و چگونگى گذران آن یکى از مسائل مهم و قابل تامل است، چرا که این روابط مى تواند پیامدهاى مثبت و منفى بى شمارى را براى جوانان به همراه داشته باشد.

* عشق تعهد مشروط، ابدى و جاودانه به فردى ناکامل است
* دکتر فرشاد بهارى، مشاور خانواده درباره "ازدواج و هنگامه هاى آن در عصر حاضر" مى گوید: "مبناى ازدواج عشق است و تعریف عملى آن تعهد مشروط، ابدى و جاودانه به فردى ناکامل است و از آنجا که خانواده یک واحد عاطفى و اجتماعى است روابط قبل از خواستگارى نیز باید بر ۲ رکن عاطفه و اخلاق استوار باشد. در حقیقت ازدواج رکن و مبناى بسیار قوى ترى نسبت به رابطه قبل از خواستگارى دارد. فرد با ازدواج به تعهد عرفى، قانونى و شرعى مکلف مى شود اما به رغم همه تعهدات، حداقل ۲۵ درصد ازدواج ها فرجام خوبى ندارند و به طلاق منجر مى شوند تا حدى که ۳۸ درصد طلاق ها در ۲ سال اول زندگى رخ مى دهد."
* وى ازدواج هر فرد را منوط به رشد فکرى و عاطفى او مى داند و معتقد است: "فرد باید براى یک تصمیم بزرگ به رشد عقلى و عاطفى لازم رسیده باشد."
بهارى روابط قبل از خواستگارى تا ازدواج را به ۳ مرحله اصلى و ۴ هنگامه فرعى تقسیم مى کند و مى گوید: "در مرحله نخست یا سرى، پنهان کارى حرف اول را مى زند، متاسفانه والدین آخرین خاکریزى هستند که از روابط فرزند خود مطلع مى شوند و معمولاً دوست صمیمى، اطلاعات بیشترى نسبت به والدین دارد. این مساله نشان مى دهد که خانواده از نظر عاطفى با فرزندان خود فاصله زیادى دارند، البته در برخى موارد یکى از والدین (بیشتر مادر) در جریان کامل رابطه قرار مى گیرد اما پدر را نسبت به موضوع بى اطلاع نگه مى دارد و به صورت پنهانى فرزند خود را مورد حمایت قرار مى دهد.
وى معتقد است مرحله پنهان کارى روابط پیش از خواستگارى بسیار آسیب پذیر، آسیب زا و شکننده است.
این استاد دانشگاه با بیان این که در این دوران به خاطر ترشح هورمون هاى شادى بخش، احساس لذت و سرخوشى به فرد دست مى دهد، مى افزاید: "بیشتر جوان ها تصور مى کنند این احساس به خاطر رفتار طرف مقابل است بنابراین نسبت به او احساس خوبى پیدا مى کنند تا جایى که حاضر نیستند او را به هیچ قیمتى از دست بدهند اما این یک فکر فریبنده است که اگر تکرار شود موجب ذوب شدن یکى در دیگرى مى شود در حالى که سلامت یک ازدواج، نیازمند حفظ حریم دو طرف ازدواج براى پشت سر گذاشتن بحران هاست."
بهارى ادامه مى دهد: "در این مرحله هرگاه از دختر یا پسرى پرسیده مى شود "چرا مى خواهى با این شخص ازدواج کنى؟" مى گوید: ""دوستش دارم" و به ندرت افرادى پیدا مى شوند که اصالت خانوادگى، اخلاق و تحصیلات را ملاک اصلى انتخابشان قرار داده باشند، اگرچه "دوستش دارم" به عنوان نخستین دلیل مطرح مى شود اما جوان ها باید بدانند که این، ضعیف ترین دلیل ممکن است."
وى دلیل اصلى پنهان کارى دختر یا پسر را در این دوران، مقدس دانستن نهاد خانواده مى داند و معتقد است: "در بیشتر این روابط، اعضاى خانواده در بى خبرى مطلق به سر مى برند و این در حالى است که جوان ۱۵ تا ۲۵ ساله نمى تواند جدا از خانواده تصمیم مهمى مثل ازدواج بگیرد."
* ازدواج وصلت ۲ خانواده از طریق به اشتراک گذاشتن هر عضو خانواده است
بهارى با بیان این که "وقتى خانواده اى از هم پاشیده شود اعضاى آن مثل ذرات در هوا معلق مى شوند " مى گوید: "به هر میزان که از هم پاشیدگى خانواده ها در جامعه اى افزایش یابد به همان میزان نیز از قدرت آن جامعه کاسته مى شود."
وى تصریح مى کند: "در سیستم خانواده، اعضا باید قدرت انتخاب داشته باشند تا مسئولیت آن را هم برعهده بگیرند اما داشتن حق انتخاب، حرف آخر را نمى زند چرا که اگر انتخابى به تایید نرسد، باطل است."
بهارى با اشاره به این که والدین در ازدواج فرزندان خود از شروع رابطه تا ازدواج نهایى نقش تعیین کننده اى دارند، مى گوید: "ازدواج وصلت ۲ خانواده از طریق به اشتراک گذاشتن هر عضو خانواده است، با این حال برخى جوانان براى تشکیل خانواده، خانواده را نادیده مى گیرند."
این استاد دانشگاه با اشاره به آسیب هایى که در این مرحله جوانان را تهدید مى کند، مى گوید: "دختر یا پسر جوان در این مرحله همه کس را فداى دوست داشتنش مى کند تا جایى که اعتبار و احترام خود را نزد والدین از دست مى دهد و از همه مهم تر آن که شرف، شخصیت و عزت نفسش را زیر سوال مى برد و دچار تحقیر و سرخوردگى مى شود."
به گفته وى عشق شرط گشایش رابطه است اما شرط تداوم آن مواظبت از رابطه است زیرا در هر مرحله امکان فروپاشى آن وجود دارد.
بهارى معتقداست شناخت بعدعاطفى و اجتماعى خانواده در تداوم رابطه سالم موثر است.
وى نوع تحصیلات، اشتغال و روابط حاکم بر خانواده را بر تناسب دو نفر به منظور ازدواج موثر مى داند و مى افزاید: "وضعیت فرهنگى ـ اجتماعى خانواده طرفین ازدواج، در سلامت این ازدواج تاثیرگذار است."
این استاد دانشگاه آگاهى والدین از ارتباط فرزندان را مرحله بعدى ارتباط قبل از ازدواج برمى شمرد و مى گوید: دراین مرحله اگر والدین بتوانند فرزند خود را از تصمیمش منصرف کنند، سه واکنش مختلف نشان مى دهند، خانواده ها در افراطى ترین حالت، فرزندان را طرد مى کنند. درحالت میانى به ظاهر تسلیم خواسته آنها مى شوند اما مانند آتش زیرخاکستر هستند و درحالت تفریطى در قبال آنها کاملاً سرد عمل مى کنند و هیچ مسئولیتى نمى پذیرند."
بهارى توضیح مى دهد: "درحالت تفریطى زوج ها چترحمایتى خانواده را ازدست مى دهند و درمقابل مشکلات بسیار شکننده مى شوند تا جایى که از انتخاب خود پشیمان شده و تصمیم به جدایى مى گیرند."
http://www.iran-newspaper.com/1386/860527/html/khanvade.htm

انگیزه های غلط ازدواج
ازدواج به عنوان سنتی پسندیده در تمامی جوامع در طول تاریخ از جایگاه خاصی برخورداربوده است . شروع زندگی مشترک روزنه ای بر ارضای نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی می باشد ، با این حال بنا به دلایل متعدد امروزه بسیاری از ازدواجها به طلاق منجر می شود .
انگیزه های افراد برای تشکیل زندگی مشترک، متعدد است ، بعضی از این انگیزه ها به دلیل ناهمخوانی با واقعیتهای زندگی زناشویی محکوم به شکست می شود . در این مطلب سعی ما بر این است تا به به انگیزه هایی که احتمالا به شکست در زندگی مشترک(طلاق) منجر می شود ، نظری افکنده بیفکنیم .
1- ازدواج به منزله پاسخی به منتهای خانواده:
ازدواج در بسیاری از خانواده ها به عنوان یک سنت محسوب می شود، خصوصاً زمان ازدواج فرزندان ، در تعدادی از خانواده ها از قواعد خاصی تبعیت می کند . مثلاً بعضی از والدین اعتقاد دارند که فرزندانشان در سنین پایین تشکیل زندگی مشترک دهند . با توجه به مشکلات متعددی که در مسیر یک زندگی مشترک وجود دارد تبعیت از این باورها مخاطراتی را برای فرزندان امروزی به دنبال خواهد داشت .
2- ازدواج به منظور فرار از تنهایی:
انسان موجودی اجتماعی است ودروجود او تعامل با دیگران در ارضای نیازهای انسانی سهم شایسته ای دارد . به همین خاطر بسیاری از افرادی که بنا به دلایل متعدد ، تنها زندگی می کنند و یا در عین حال که با خانواده خود زندگی می کنند احساس تنهایی می نمایند . گاهی برای کنار آمدن با این خلا احساسی، به فکر تشکیل زندگی مشترک می افتند. به طور قطع ازدواج راهی به سوی تعامل، تبادل احساسات و همدردی محسوب می شود و این فرآیند به ایجاد رضایت در انسانها از زیستن با هم می افزاید. اگر احساس تنهایی ، ناشی از ضعف مهارتهای اجتماعی فرد در تعامل با دیگران باشد و یادلایل شخصیتی و ابتلاء فرد به اختلالات روانی سبب به وجود آمدن چنین حالتی در او شده باشد ، در چنین شرایطی ازدواج راه حل مناسبی برای کنار آمدن با این احساس نیست.
3- ازدواج به منظور جبران کمبودهای شخصی:
گاهی افرادی که در شرایط سختی زندگی می کنند و امکانات موجود نیازهای ایشان را ارضا نمی کند ، برای جبران این خلاء ، اقدام به ازدواج می کنند. مثلاً دختری که در یک خانواده فقیر زندگی می کند ، ممکن است پیشنهاد ازدواج با یک فرد ثروتمند را به راحتی قبول کند .
4- ازوداج به خاطر ارضای نیاز جنسی:
ازدواج در جامعه ، شیوه پسندیده ای در جهت ارضای نیازهای جنسی است . با این حال ارضای این نیاز در جامعه ، منوط به ازدواج نمی باشد . متاسفانه در جامعه ما ازدواج برای جوانان به دلیل مشکلات عدیده، بسیار دشوار شده است ، همچنین عدم وجود شرایط خاص برای حل نیازهای غریزی افراد از طریق شرعی و قانونی ، تبعات خاص یا زمینه پژمردگی احساسات غریزی را به وجود آورده و یا این نیاز را به سمت و سویی غیر از جهت اصلی آ ن منحرف ساخته است . این بن بست مضاعف ، موجب می شود که تعدادی از جوانها به دلیل فشار غرایز جنسی ، تن به مسئله ازدواج بدهند و این وضع در کوتاه مدت به دلیل مهیا نبودن سایر عوامل به جدایی زوجین منتهی می گردد .
5- ازدواج به منظور داشتن فرزند:
دربعضی اوقات ، ازدواج به عنوان راهی برای والد شدن محسوب می شود . برخی به خاطر نیاز غریزی به داشتن فرزند و ارضای این نیاز به ازدواج گرایش پیدا می کنند . چنین انگیزه ای بدون در نظر گرفتن سایر عوامل در تشکیل زندگی مشترک تبعات منفی را به دنبال دارد .
6- پذیرش انتظارات اجتماعی:
امروزه در رسانه های گروهی جامعه ما ، به طور مستقیم و غیر مستقیم، تلاش برای ورود جوانها به زندگی مشترک دیده می شود، چنین روندی بدون در نظر گرفتن ملاحظات متعدد، گاهی به گرایش جوانها به ازدواج و در نهایت به دلیل فراهم نبودن شرایط لازم جهت ادامه زندگی مشترک ، به جدایی زوجین منتهی می شود .
7- رفع مشکل بیکاری:
درجامعه ما بنا به دلایل متعدد، از جمله شرایط استخدام در برخی از مشاغل، متاهل بودن ِ متقاضی است . لذا گاهی این شرایط موجب شکل گیری ازدواج در بین جوانها می شود که در بعضی اوقات به دلیل تداوم بیکاری و عدم کسب شرایط مناسب ، موجب جدایی زوجین می گردد .
8- ازدواج به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر:
گاهی انگیزه اصلی در تشکیل زندگی مشترک ،عشق به فرد مقابل و نیاز روان شناختی به زیستن با فرد مقابل نیست ؛ بلکه وی وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر می شود . مثلاً خانمی که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند ، ممکن است با پیشنهاد فردی جهت ادامه زندگی مشترک در خارج با وی ازدواج کند ولی بعد از ورد به کشور خارجی ، در مدت کوتاهی از شریک زندگی اش جدا می شود .
9- ازدواج به خاطر بالارفتن سن:
امروزه ، بنا به دلایل متعدد، سن ازدواج در بین جوانها بالا رفته و این مشکل خصوصاً برای دختران جامعه به خاطر مسائل فرهنگی استرس های متعددی را به دنبال داشته است . لذا گاهی ازدواج به خاطر ترس از تنهایی، از دست دادن زیبایی، از دست دادن والدین، کاهش شور زندگی و …. صورت می گیرد . در چنین فضایی امکان سازگاری با مشکلات زندگی ، ضعیف بوده و در نهایت ضریب ریسک این ازدواجها بالا می باشد .
10- ازدواج به خاطر نجات یک انسان:
گاهی انگیزه فرد برای ازدواج، نجات دادن شخص مقابل از تنهایی، فشارهای زندگی ، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و دلایل دیگراست. مثلاً دختری که وابستگی شدید به پسری دارد ، مسئولیت زندگی وی از جمله کار، مسکن و مسائل مالی را می پذیرد . چنین انگیزه هایی بعد از مدتی کوتاه رو به خاموشی می رود و در نهایت زندگی مشترک را با بحران مواجه می سازد .
11- ازدواج به خاطر رفع بحران:
گاهی ازدواج به دلیل آسیب دیدگی جنسی ناخواسته، اتفاق می افتد. به این معنی که طرفین برای حمل این مشکل به ازدواج تن می دهند، چنین شرایطی بدون آمادگی لازم جهت ورود به این فضا، مخاطراتی را به دنبال دارد که در نهایت حداقل آن احساس به تله افتادن و حس اجبار به ازدواج با یکدیگر است . چنین شرایطی خطر پذیری فزاینده ای برای ادامه زندگی مشترک ایجاد خواهد کرد .
12- ازدواج به خاطر فرار از مشکلات خانوادگی :
گاهی انگیزه افراد برای ازدواج به دلیل دوری آنها از محیط استرس زای خانواده از جمله درگیری والدین، اعتیاد والدین، سوء رفتار جسمی و جنسی، بی توجهی، طرد و خشونت و موارد دیگر است . در چنین شرایطی افراد آمادگی روان شناختی لازم جهت ارزیابی متقابل را نداشته و در نهایت احتمال آسیب زا بودن این رابطه بالا می باشد .
13- ازدواج به خاطر عشق:
گاهی دو نفر ، چنان علاقه ای به یکدیگر پیدا می کنند که گمان می برند به راستی عاشق هم هستند . وقتی هیجان ، با سرعت چشمگیری در روابط پیش برود ، شناخت یکدیگر به روال عادی و تدریجی خود پیش نمی رود، زیرا وقت کافی برای این امر وجود نداشتهاست.صراحت ، صداقت و اعتمادی که لازمه یک رابطه محکم است احتیاج به زمان دارد . یک آشنایی سریع، هر چقدر هم که هیجان آور باشد، تنها یک صمیمیت ظاهری به بار می آورد که به آسانی با نزدیکی و صمیمیت واقعی اشتباه می شود ، به همین دلیل ازدواج هایی که در کوتاه مدت اتفاق می افتند ، مخاطراتی را به دنبال خواهند داشت .
14- ازدواج به خاطر فرار از یکنواختی زندگی:
گاهی افراد بدون آگاهی و آمادگی لازم وارد یک زندگی مشترک می شوند و پس از مدتی احساس از دست دادن آزادیهای فردی و یا احساس در دام افتادن می کنند، ازدواجهایی که درآن انگیزه مزه کردن زندگی مشترک ، بدون توجه به سایر مولفه ها وجود دارد ، اغلب مخاطراتی را به دنبال خواهد داشت .
15- ازدواج به دلیل برداشت غلط از مفاهیم :
افراد در دوران نامزدی ممکن است به فاش سازی مسائل شخصی خود بپردازند که گاهی بی توجهی به محتوای مطالب ابراز شده مشکلاتی را به دنبال دارد . مثلاً مردی به نامزدش می گوید که اعتیاد دارد ؛ اما زن می گوید چون با صداقت این موضوع را گفته من همسر او می شوم و بعد از ازدواج این مسائل ایجاد مشکل خواهد کرد.

16- ازدواج به مفهوم پذیرش جبر:
تعدادی از جوانان، خصوصاً آنهایی که نگرشهای سنتی دارند گاهی ازدواج با فرد مقابل برایشان موضوعی از پیش تعیین شده محسوب می شود . در جامعه ما ، گاه این فرآیند با عنوان"قسمت" شناخته می شود، لذا این تصور وجود دارد که خواستگار فرد در واقع شخصی است که انگار مقدر شده است با او زندگی کند . چنین طرز تفکری جزء آسیبهای پیش از ازدواج محسوب می شود .
17- دوران کوتاه نامزدی:
دوران نامزدی حداقل ، شرایطی را برای آگاهی زوجین از هم فراهم می آورد . تعدادی از افراد در این دوران متوجه تفاوتهای بسیاری بین خود و فرد مقابل می شوند یا در این دوران متوجه ناراحتی و یا مبتلا بودن فرد به یک اختلال روانی یا وابستگی او به مواد مخدر می شوند ، اما به رغم وقوف به این مسائل ، بنا به دلایل فرهنگی از جمله اینکه به هم خوردن نامزدی را مساوی با بی آبرویی و از دست دادن حیثیت خود قلمداد می کنند تن به ازدواج می دهند چنین تجاربی در زندگی مشترک، بسیار بحران زا بوده و احتمال جدایی زوجین قابل پیش بینی است .
18- در کل احتمال آسیب زا بودن ازدواج افراد با شرایط زیر قابل پیش بینی است :
-ازدواج دو فرد با فرهنگهای کاملاً متفاوت.
-ازدواج در سنین پایین زیر 20 سال
-تفاوت سنی زیاد بین زوجین مثلاً 15تا20سال
-بالاتر بودن سن دختر از پسر ( زن از مرد)
-ازدواج یک مرد با زنی بیوه یا مطلقه
-ازدواج دختر با مردی که از ازدواج پیشین خود فرزندی دارد .
-ازدواج دو فرد مطلقه که دارای فرزندان بزرگسال می باشند .
-ازدواج افرادی که فاصله طبقاتی بسیار زیادی با هم دارند .
-ازدواج دختری برخوردار از تحصیلات دانشگاهی با پسری که از لحاظ تحصیلی پایین است .
-ازدواج با فرد معتاد به مواد مخدر
-ازدواج با شخصی که قبلاً ازدواج های متعددی داشته است .
-ازدواج با فردی که خانواده اش شدیداً مخالف این وصلت هستند .
-ازدواج بدون داشتن اطلاعات کافی از موقعیت فردی ، خانوادگی و اجتماعی شخص مقابل .
-ازدواج با فردی که ثبات شغلی نداشته و به دلیل مسائل شخصیتی خاص ، قادر به سازگاری در محیط کار نیست .
-ازدواج با دختر یا پسری که هنوز دانشجو است و از ثبات اقتصادی، شغلی و فکری لازم برخوردار نمی باشد .
19. ازدواج به خاطر جذابیت ظاهری:اهمیت جذابیت جسمانی به عنوان یک عامل مهم در دوستی ها و مناسبات اجتماعی، غیر قابل انکار است . به نظر می رسد افرادی که جذابیت ظاهری دارند ، رفتارهای پسندیده تر و ویژگیهای شخصیتی زیبایی هم داشته باشند . به خاطر چنین تصوری ، تعداد زیادی از دختران و پسران مجذوب جذابیت جسمانی هم می شوند . زمانی که اهمیت این عامل درمعیارهای افراد برای تشکیل زندگی مشترک بدون توجه به عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی افراد لحاظ می شود ، ضریب خطر پذیری چنین ازدواجهایی نیز طبیعتاً بالا خواهد رفت .
در پایان باید به نکته اشاره کنیم ، که مسائل مطرح شده فوق به صورت مطلق تاثیر گذار نبوده و موارد استثنا هم وجود دارد .

http://www.parsiteb.com/news.php?id=1285&action=viewFullContent&groupId=54

هفت راز ازدواج موفق
1) زوج های موفق خواسته ها و انتظارات خود را به صراحت می گویند. زوج های موفق قبل از ازدواج، توقعاتی که از یکدیگر دارند مطرح می کنند، اگر توافق اساسی با هم ندارند (برای مثال مرد فرزند می خواهد ولی خانم مخالف است)، می توانند به شروع و یا خاتمه ازدواج به طور جدی فکر کنند. بعد از ازدواج، زوج های موفق به طور منظم در مورد توقعات و انتظاراتشان با هم صحبت می کنند و اگر اختلافی پیش آمد، آن را به زمان دیگری موکول می کنند تا همدیگر را درک کنند و به توافق برسند.
2) زوج های موفق فردیت خود را حفظ می کنند. بعد از ازدواج استقلال زوج ها کم می شود اگر افراد فرزند داشته باشند روز به روز وابستگی بیشتر می شود و گاهی افراد احساس خستگی می کنند. زوج های موفق می دانند حتی اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهی احساس خستگی می کنند. آنان یکدیگر را تشویق می کنند تا همیشه"ما" نباشند و زمانی هم برای "خود" داشته باشند و به کارهای مورد علاقه خود بپردازند.بدین ترتیب زوج فردیت خود را حفظ می کند و زندگی ، شاداب می شود.
3) زوج های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می دهند. آنان همدیگر را دست کم نمی گیرند و همیشه به فکر خوشبختی همسر خود و خانواده هستند. معمولاً افراد چند سال پس از ازدواج مانند سال های اول به هم توجه نمی کنند. ولی زوج های موفق، کارهای کوچک نظیر اولویت قرار دادن نیازها و کارهای همسر و کارهای بزرگ نظیر احترام و گوش کردن به حرف های هم را مدنظر قرار می دهند. ازدواج دریای تغییرات است. شما اغلب فراموش می کنید همسرتان مهم است و به او توجه نمی کنید. درعوض به کار، سرگرمی و دوستان اهمیت می دهید ولی زوج های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می دهند.
4) زوج های موفق روش های حل اختلاف را می آموزند. "جان گاتمن" روانشناس که 20 سال زندگی زوج ها را مطالعه کرده، عامل اصلی موفقیت یا شکست ازدواج را توانایی، یا عدم توانایی حل اختلافات می داند. حتی اگر همسرتان و شما کاملاً با هم یکی باشید ، گاهی با نظر هم موافق نیستید و این مخالفت باعث ناراحتی می شود. نباید به اعتیاد، خشونت و … رو بیاورید. اگر خواسته شما و همسرتان با هم فرق دارد، باید آن را حل کنید. زوج های موفق با هم صحبت می کنند، حتی اگر احساس بدی نسبت به هم دارند. آنان در مورد اختلافات و مخالفت ها با هم مذاکره می کنند تا به نتیجه عادلانه برسند. آنان از یکدیگر حمایت می کنند و غـُر نمی زنند. آنان می پذیرند در مواردی عشق ، برتر از پیروزی است.
5) زوج های موفق با هم رشد می کنند. مسلماً فردی که امروز با او ازدواج می کنید،10 سال آینده متفاوت خواهد بود. شما هر دو تغییر می کنید. به ویژه در شرایط سخت زندگی مانند از دست دادن والدین . زوج های موفق می دانند که یکی یا هر دو در طول زندگی تغییر می کنند و قواعد عوض می شود. پس لازم است تغییر کنید تا بتوانید روابط در حال تغییر را عوض کنید.
6) زوج های موفق برای حفظ روابط می کوشند. زوج های موفق به طور منظم وضعیت زندگی خود را بررسی کرده و با هم صحبت می کنند تا از شادی و رضایت هر دو از زندگی مشترک مطمئن شوند. اگر یکی ، یا هر دو شما از زندگی مشترک ناراضی هستید، مشکلتان را حل کنید.
7) از مراجعه به مشاور خجالت نکشید. زوج های موفق قبل از مراجعه به مشاور، سند طلاق را امضا نمی کنند. آنان می کوشند که مشکلات را در اولین فرصت حل کنند.

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=7249

از دیدگاه روانشناسان خانواده ; می توان ملاک های ازدواج های موفق یا خوشبخت را چنین خلاصه کرد :
1ـ برخورداری از علاقه های مشترک ;
2ـ داشتن فعالیت های مشترک یا سرگرمی های مشترک ;
3ـ اظهار محبت نسبت به همدیگر ;
4ـ اعتماد داشتن به یکدیگر ;
5ـ رد نکردن یا کمتر رد کردن انتخاب همدیگر ;
6ـ موفقیت در فرج کردن یا تفریح روابط جنسی و دوستی ها .
همین روانشناسان عوامل مساعد برای هم سلیقه و هم ذوق بودن در زناشوئی را چنین مطرح می کنند :
1ـ زن و شوهر از زمینه های خانوادگی همسانی برخوردار باشند ;
2ـ هر دو از تربیت خوب و کافی برخوردار باشند ;
3ـ هر دو دارای ایمان دینی باشند ;
4ـ رغبت های مشترکی داشته باشند ;
5ـ دوستان و آشنایان همدیگر را محترم بشمارند ;
6ـ قبلاً ازدواج نکرده باشند ;
7ـ هر دو از دوران کودکی ونوجوانی سالمی برخوردار بوده باشند ;
8ـ والدین یکدیگر را محترم بشمارند ;
9ـ احترام به والدین پدر و مادرشان را به فرزندان بیاموزند .
با توجه به نکات مذکور می توان برای پیشگیری از پیدایش روز افزون طلاق یا جدایی های گوناگون میان همسران پیشنهاد زیر را مورد توجه قرار داد :
1ـ ضروری کردن آموزش های خانواده ها پیش از ازدواج و در دوران زندگی همسری ;
2ـ انتخاب معلمان موفق در امر تشکیل خانواده برای آموزش مذکور ;
3ـ تربیت خانوادگی در همه مقاطع تحصیلی حتی در دوره های عالی ;
4ـ ارائه نمایش خانواده های موفق و مطلوب به جای خانواده های ناموفق در صدا و سیما ;
5ـ آموزش درست جنسی و جامعه شناسی از لحاظ زیست شناسی ; روانشناختی و جامعه شناسی در دوران نوجوانی و جوانی ;
6ـ استفاده از همسران الگو ( همسر و والدین الگو ) در کلاس آموزش خانواده
. http://www.dostan.net/view.asp?id=50051856500100003

راه های تداوم زندگی عاشقانه
به مرحله ای رسیده اید که فکر می کنید رابطه ی شما در حال جدی شدن است. یک ارتباط جدی شاید یکی از مراحل مهمی است که شما را هر چه بیشتر به نامزدی نزدیک خواهد کرد. البته ممکن است برخی از افراد تصور کنند که این مراحل جزء تشریفات و آداب و رسوم به شمار می روند. به هر حال تاکید ما در این مقاله بیشتر بر روی روابط "جدی" است. در این مرحله هر دو نفر باید سعی کنند تا بیشتر همدیگر را بشناسند. با این وجود علیرغم کارهای بسیار زیادی که طرفین می بایست در این دوران انجام دهند، زوجین برای حفظ دوام و بقای ارتباط می بایست یک سری مسائل حیاتی را نیز در نظر بگیرند. در این مقاله قصد داریم تا رموز برقراری یک ارتباط جدی را با شما در میان بگذاریم.

صداقت
زمانیکه ارتباط شکل جدی به خود می گیرد، دیگر نوبت به آن می رسد که فرد ظاهر بی نقص و کاملی را که در ملاقات های اولیه از خود بروز می داده را کنار بگذارد. در این مرحله باید خود واقعی تان را به طرف مقابل نشان دهید. باید چهره ی واقعی تان را ابراز کنید و ببنید که آیا می توانید با شخصیت واقعی که دارید با یکدیگر ارتباط موفقی برقرار کنید یا خیر. این امر به شما کمک می کند که بعد از ازدواج به مشکل برخورد نکنید.
گفتگو
زوج هایی که به سختی می توانند نظر خود را به یکدیگر انتقال دهند و احساس واقعی خود را با طرف مقابل در میان بگذارند، قادر به تجربه ی روابط بلند مدت و جدی نخواهند بود. یک ارتباط جدی بر مبنای شراکت بنیان نهاده می شود و شراکت موفق مستلزم اعتماد است. اگر با هم صحبت نکنید، هیچ یک از شما نمی توانید حدس بزنید که برای دیگری چه اتفاقی روی داده است. در حالیکه حریم خصوصی و فضای مناسب فردی برای هر یک از طرفین در این زمان از اهمیت خاص خود برخوردار می باشد، اما برقراری ارتباط و بیان احساسات، افکار و عواطف شخصی نیز امری است که به نوبه ی خود از اهمیت ویژه ا ی برخوردار می باشد.

درک و پذیرش
اگر شما متوجه مسئله ی ناخوشایندی در مورد شریکتان شوید، آیا باز هم مانند قبل دوستش خواهید داشت؟ شاید روزهای اول تصور دیگری در مورد شریکتان داشتید، اما به مرور زمان نقص هایی در وجود او پیدا می شود و ممکن است تصویری که از او در ذهنتان ساخته بودید لکه دارد شود. مهم این است که بتوانید خود را با شخصیت واقعی او وفق دهید.
گذشت و تواضع
چه کسی باید به خاطر دیگری تغییر کند؟ این شاید یکی از پیچیده ترین سوالاتی باشد که می توان در مورد یک ارتباط جدی مطرح کرد. اگر میزان درک متقابل و پذیرش طرفین از یکدیگر بالا باشد، اصلاً شاید لازم نباشد که هیچ یک از طرفین خودشان را تغییر بدهند؛ اما اگر زوجین صلاح دیدند که در برخی موارد خودشان را با هم تطبیق دهند، هر دو نفر در کنار هم باید این کار را انجام دهند. اینکه بتوانید غرور خود را کنار گذاشته و تغییر کنید، نیازمند حس تواضع و فروتنی بالایی است.
زنده نگه داشتن رابطه
یکی از مسائلی که باعث سقوط روابط جدی می شود، این است که طرفین احساس می کنند باید یک ارتباط ثابت را دنبال کرده و یک سری کارهای روتین انجام دهند. بد نیست هر چند وقت یک بار کارهای جدید انجام دهید و طرف مقابل را با سورپریزهایی که برایش دارید، شگفت زده کنید. سعی کنید در طول مدت زمانی که با یکدیگر هستید، کارهای جالب و جذابی انجام دهید.
http://www.mardoman.com/family/keeps.aspx

چطور بهترین شریک زندگی را برای خود انتخاب کنیم:
خیلی از شما به دنبال عشق حقیقی هستید.
خیـلی هـای دیـگرتان هم فکر میکنید که عشق
واقعی خود را پـیدا کـرده اید. امـا خیـلی هـا هم
هستنـد کـه در رابـطه هایی به سر می برند که
چندان برایشان خوب نیسـت اما فکر میکنند هر
عشقی بهتر از بی عشق بودن است.
اگر عشق حقیقی خود را پیدا نکـرده ایـد، یا اگر
در ایـن بـاره مطـمئن نیستیـد، دراین مقاله می
خواهیم به شما کمک کنیم که چطور آن شریک زندگی خاص و ویژه را از آنِ خود کنید.
و اگر به خاطر ترس از تنهایی در یک رابطه بد مانده اید، باید بدانید که چیزهای بدتر از تنهایی هم وجود دارد، مثل از دست دادن احترام خود، از دست دادن اعتماد به نفس، و ارزشمندی خود. وقتی این سه چیز را از دست بدهید، در خطر از دست دادن میل و خلاقیت لازم برای درک اهداف زندگی، کنار از رسیدن به آنها، خواهید بود.
کشش جنسی احمقانه عشق واقعی نیست
خیلی از آهنگ ها، فیلم ها، کتاب ها تصویری تحریف شده از عشق حقیقی نشان می دهند. آنها شما را مجاب می کنند که باور کنید می توانید در نگاه اول عاشق شوید، قلبتان عاشقانه بتپد، کف دستانتان عرق کند، و همه فکر و ذکرتان مملو از فردی شود که ناگهان دلتان را دزدیده است. درست است، این اتفاق می افتد. اما عشق واقعی نیست. این فقط یک کشش جنسی احمقانه که ممکن است نسبت به هر کسی که فرومون ها را در مغزتان فعال کند پیدا کنید.
فرومون ها وقتی بدن ما در بدن فرد دیگری وجود یک DNA خاص را کشف می کند، تولید می شوند. بدن ما این DNA را در بدن شخصی دیگر از بوی او کشف می کند. اما کشش احمقانه جنسی که به واسطه این فرومون ها پدید می آید، فقط نشاندهنده یک چیز می تواند باشد: این دو نفر که چنین اتفاقی را تجربه می کنند می توانند از نظر زنتیکی جفت خوبی برای هم باشند، یعنی ترکیب DNA آنها یک نوزاد سالم تولید خواهد کرد. آنچه که فرومون ها به آن توجهی ندارند این است که آیا این دو نفر از نظر شخصیتی هم جفت خوبی برای هم هستند یااینکه می توانند همدیگر را عاشق کنند یا نه.
یک مشکل بزرگ کشش احمقانه جنسی این است که این کشش معمولاً شما را مجبور به انجام کارهایی می کند که قبلاً اصلاً فکر انجام دادن آن را هم نمی کردید. این کشش باعث می شود کارهای خجالت آوری انجام دهید. دروغ، فریب، دزدی یا حتی کشتن دیگران یا خودتان. این کشش احمقانه جنسی بود که باعث شد رومئو و ژولیت وقتی فهمیدند که دیگر نمی توانند به این عشق مسموم خود ادامه دهند، خود را کشته و به زندگی خود پایان دهند.
یکی دیگر از مشکلات کشش احمقانه جنسی این است که بادوام و ماندگار نیست. اما گاهی اوقات این روابط پرآشوب چندین سال به طول می انجامد، خیلی پس ازاینکه این کشش جنسی دیگر مرده و از بین رفته است. شاید این زوج ها به عبث امیدوارند که یک روز شعله عشقشان دوباره زبانه کشد. یا شاید هم تصور می کنند سرنوشت این بوده که چون بهترین هوس و بزرگترین درد را باهم تجربه کرده اند باید با هم بمانند.
اما عشق حقیقی بدون هیچگونه کشش جنسی احمقانه ایجاد می شود. اما، حتی بالاترین کشش جنسی هم اگر بدون عشق واقعی باشد، بی فرجام خواهد بود. تصور من این است که برای برنده شدن در این مسابقه، باید به دنبال ترکیب این کشش جنسی و عشق حقیقی باشید که شانس زیادی می خواهد. اما من که تابه حال به چنین موردی در زندگی حقیقی برخورد نکرده ام و فقط در فیلم ها و آهنگ ها در مورد آن دیده و شنیده ام.
حس مسئولیت و حمایت نشانه عشق واقعی است
اگر کشش جنسی عشق واقعی نباشد، پس عشق واقعی چیست؟ یکی از نشانه های عشق واقعی میل به حمایت و نگهداری از فرد مقابل، شاد کردن و کمک به موفقیت اوست. این با کشش جنسی که فقط به دنبال مجبور کردن فرد مقابل به ایجاد حس لذت و رضایت در شماست، خیلی فرق دارد. وقتی شما واقعا و حقیقتاً کسی را دوست داشته باشید، به هیچ وجه او را مجبور نخواهید کرد که دوستتان داشته باشد. البته، دوست دارید که آنها هم شما را دوست داشته باشند اما اگر آنها کس دیگری را بخواهند، شما او را رها می کنید چون دوست دارید که همیشه شاد و خوشبخت باشند. شما از تصمیمات مهم آنها در زندگی حمایت می کنید حتی اگر با آنها هم عقیده نباشید.
اما اگر فقط این بود، باید ما با همه دوستان نزدیکمان عشق حقیقی داشته باشیم. به همین دلیل می گویم به کمی کشش هم نیاز است. الیبته این کشش شباهتی به کشش جنسی که گفتیم ندارد اما برای شروع یک رابطه عاشقانه و رمانتیک کافی است. قلبتان از سینه بیرون نمی زند اما همراهی با این فرد به شما آرامش می دهد. وقتی با او هستید زمان خیلی خوب و خوشایند برایتان می گذرد و گاهی اوقات خیلی هم با هم خوش می گذرانید.
هرچه شما دو نفر همدیگر را بیشتر بشناسید، حس مسئولیت و حمایت طرف مقابلتان برای شما بیشتر می شود. در این صورت، اگر این احساس دوطرفه باشد، شما دو نفر می توانید تدریجاً یک عشق بسیار عمیق و غنی پرورش دهید که بسیار لذت بخش تر و رمانتیک تر از هر کشش جنسی است.
افراد متفاوت و مخالف با شما ممکن است شما را به خود جلب کنند اما یار و معشوق حقیقی شما نیستند
یار و معشوق حقیقی کسی است که عشق واقعی شما و بهترین دوستتان است. اگر به دنبال معشوق حقیقی خود هستید، نباید کسی را انتخاب کنید که خیلی از شما متفاوت باشد. یک ضرب المثل است که می گوید، افراد متضاد همدیگر را جذب می کنند اما با هم ازدواج نمی کنند. متاسفانه خیلی از این متضادها با هم ازدواج می کنند و آخرسر می فهمند که زندگی زناشویی بسیار بدی دارند. گرچه یعضی از زوج ها به مرور زمان یاد می گیرند که تفاوت های همدیگر را تحمل کنند، اما وقتی با کسی زندگی کنید که علایق، ارزش ها، مشغولیات و سرگرمی های مشترکی داشته باشید و از چیزهای مشترکی لذت ببرید، زندگی بسیار لذتبخش تر خواهد بود. فقط در این حال است که شریک زندگیتان همان معشوق واقعی و حقیقیتان خواهد بود.
هیجان اولیه تفاوت های زیاد، سرانجام وقتی ماه ها تبدیل به سال ها می شوند رنگ و بوی خود را از دست می دهد و شما مدام به این فکر خواهید کرد که چه می شد اگر طرف مقابلتان حرف شما را درک می کرد یا حداقل همیشه با حرف های شما مخالف نبود. درنتیجه هر چه زمان جلوتر می رود شما وقت کمتری را با هم سپری می کنید و آخر کار محبور می شوید یا از هم جدا شوید یا شما یا طرق مقابلتان از بیخ و بن عقاید و علایق خود را عوض کند.
وقتی آن احساسات خوب اولیه از بین می رود، شما دو نفر به خاطر وجود بچه یا کار یا عادت یا حرف مردم یا حتی ترس از اینکه شاید چیز بهتری به دست نیاورید هنوز هم کنار هم می مانید. اما هیچوقت برای شما دیر نیست. ماندن با کسی که دوستش ندارید، یا فکر می کنید معشوق واقعی شما نیست، شانس حداقل چهار نفر را برای خوشبختی از بین می برد: شما، همسرتان، و دو نفر دیگر در جهان که می توانند معشوق واقعی شما یا همسرتان باشند. تاثیرات منفی یک رابطه بد به اعضای خانواده شما، دوستانتان، همکارانتان، و اطرافیانتان منتقل می شود و همه باید از گلایه ها، دعواها، و جنجال های همیشگی شما در عذاب باشند.

صبر و گذشت نشانه های عشق واقعی هستند
وقتی یک نفر واقعاً شما را دوست داشته باشد، صبر و گذشت زیادی را دربرابر بی دقتی ها یا رفتارهای زشت و بی ادبانه شما شنان خواهد داد. اما نباید از این قضیه سوء استفاده کنید. اگر چنین کاری کنید، یک نشانه مسلم از این است که شما واقعاً طرف مقابلتان را دوست ندارید. زوج هایی که واقعاً همدیگر را دوست داشته باشند وقتی می فهمند که احساسات طرف مقابلشان را جریحه دار کرده اند، واقعاً ناراحت و پشیمان می شوند.
هیچوقت عشقتان را فقط محض آزمایش کردن، آزمایش نکنید. ببینید وقتی جای آن طرف باشید واقعاً چه احساسی خواهید داشت؟ آیا او به نیازهای شما توجه دارد؟ شما چه؟ به نیازهای او توجه میکنید؟ آیا دادن ها و گرفتن ها در رابطه به یک میزان است یا همه چیز یک طرفه است؟ آیا اکثر اوقات به هم نگاه می کنید، همدیگر را ناز و نوازش می کنید یا به چشمان هم خیره می شوید؟
خودتان را در کنار همسرتان در 20 سال آینده تجسم کنید. آیا آن تصویر قلبتان را مملو از ترس می کند یا از تصور آن لبخند می زنید؟ اگر همسرتان بیشتر از اینکه از شما انتقاد کند، شما را تحسین می کند مطمئناً از تجسم آن تصویر لبخند روی لبانتان می آید. هیچکس دوست ندارد با یک منتقد زندگی کند، حتی اگر روزی عاشق این فرد بوده باشید.
دوستی به علاوه کشش جنسی بهترین نشانه عشق حقیقی است
عشق واقعی دوستی به اضافه کشش جنسی است. اگر شما از گذراندن هر لحظه از زندگیتان در کنار همسرتان لذت می برید، پس او بهترین دوست شماست. این نوع رابطه اعتماد به نفس و عزت نفس شما را بالا می برد و به شما برای رسیدن به بالاترین درجه کمال کمک می کند. درعوض، شما هم به طرف مقابلتان کمک می کنید که به این چیزها دست پیدا کند. وقتی هر دو شما عشق واقعی را احساس کنید، دیگر می توانید هر کاری را در کنار هم انجام دهید
http://www.mardoman.com/family/bestpart.aspx

لزوم مشاوره قبل ازدواج:
پاسخ صریح و کوتاه به این پـرسش چـیزی نیـست جـز یـک"بـله" قاطع. ازدواج کردن آن هم بدون در نظر گرفتن آموزشهای مقدمـاتی، درست ماننـد شـروع یـک کار تجاری
بدون درنظر گرفتن سود و زیان است. همانطور که مطلع هستید نیمی از ازدواج ها به طلاق ختم می شوند و میـتوان گـفت کـه از ایـن نیمه ی باقی مانده که برای مدت زمان زیادی درازواج های دائـمی بـاقی میمانند تنها 50% از آنها از زندگی خود رضایت داشته و خوشحال هستند. متاسفانه بسیاری از خـانم ها و آقایونی کـه با هـم آشنـا می شونـد و پـس ازمدتی تصـمیم بـه ازدواج بـا یکدیگـر را می گیرند، هیچ گونه توجهی به این آمار و ارقام نمیکنند. حقیقـت ایــنجاست که اگـر نخواهیـد ایـن حـقـایق را در نـظر بـگیـرید و فـقـط از روی شـانس و اقـبـال انتظار داشته باشید که ازدواج موفقـی در پیش روی داشته باشید، باید بدانید که احتمال موفقیت شما در رابطه یک به چهار است. به هر حال تکنیک ها و شیوه های متنوع زیادی وجود دارند که با استفاده از آنها می توان موفقیت زندگی مشترک را تضمین نمود.
اکثر زوج ها متوجه نیستند که کلاس های آموزشی پیش از ازدواج می توانند تا حد بسیار زیادی از احتمال طلاق بکاهند. تحقیقات گویای این مطلب هستند که شرکت در این دوره های آموزشی می توانند تا 30% احتمال بروز نفاق و جدایی را کاهش داده و زوجین را به سمت زندگی شاد تری هدایت نمایند. شرکت در این قبیل کلاس های مشاوره همچنین می تواند از استرس های شایع زمان پیش از ازدواج نیز بکاهد. تنها کمی تلاش می تواند احتمال موفقیت شما را در دراز مدت افزایش بخشد. شما باید هر کاری که از دستتان بر می آید را انجام دهید تا بتوانید رویاهایتان درباره یک ازدواج موفق را به حقیقت مبدل کنید، زندگی فوق العاده ای برای خود ایجاد نمایید و برای بقای آن از هیچ تلاشی مضایقه نکنید.
آمادگی های پیش از ازدواج وابسته به حقیقت است و برای تداوم بخشیدن به ارتباط ضروری می باشد. این کار شما را به طور ضمنی برای رویارویی با چالش های آتی که هر زوجی بطور اجتناب ناپذیر با آن مواجه خواهد شد، آماده می کند. بهتر است اینکار را در همین ابتدای رابطه که هر دو نفر سرشار از انرژی و تازگی هستند، انجام دهید. در اینیک مورد بخصوص نباید سرتان را در برف ها فرو کنید و خودتان را به بیراهه بزنید. پژوهش های اخیر حاکی از آنند که در حدود یک سال پیش از ازدواج و یا حتی 6 ماه قبل از آن فرصت بسیار مناسبی است که به مراکز مربوطه مراجعه کنید و در کلاس ها و دوره های آموزشی آمادگی برای ازدواج شرکت کنید. در این زمان میزان استرس و عادات منفی در پایین ترین حد خود قرار دارد و می توان از همان لحظه الگوهای ارتباطی را برقرار و محقق ساخت. این دوران درست زمانی است که مشکلات خیلی راحت تر به نظر می آیند و قابل حل می باشند.
زوجین در بدو شروع رابطه با درخواست های بیشتری روبرو هستند. با توجه به زندگی مکانیکی عصر اخیر شرایط به گونه ای است که برقراری ارتباط قدری دشوار می نماید. این روزها اغلب مشاهده می شود که زوجین هر دو نفر مشغول به کار هستند و بچه دار شدن را برای بعد موکول می کنند. واقعاً شرایط سختی را دارند. در این شرایط هر دو نفر باید از شیوه های ارتباطی بسیار قوی برخوردار باشند تا بتوانند مشکلات متفاوت را حل کنند، صمیمت موجود را حفظ کرده و اهدافی را تنظیم نموده و برای رسیدن به آن ها تلاش کنند. بدون وجود یک چنین ساختاری طرفین خیلی راحت مغلوب استرس و فشار شده و خود را می بازند. مشکلات خیلی راحت تر از آنچه فکرش را می کنند وارد زندگی آنها شده و ریشه ی ارتباطشان را می خشکاند. البته اغلب افراد در ابتدای رابطه انتظارات مثبت غیر واقعی ای را در سر می پرورانند که به ندرت کم و کمتر خواهد شد. افرادی که در خانواده ی های طلاق به دنیا آمده اند و یا شاهد زندگی ناموفق والدینشان بوده اند، ممکن است خواهان انتظارات غیر واقعی و غیر منطقی از زندگی زناشویی خود باشند که همین مطلب باعث می شود در زندگی مشترک خود به موفقیت دست پیدا نکنند. آمادگی های پیش از ازدواج به عنوان یک فاکتور مصون کننده عمل کرده و شما را قادر می کند که قابلیت هایتان را ارتقا بخشیده و کمکتان می کند که راحت تر بتوانید از عهده مقابله با مشکلات بالقوه بر آیید. برای اینکه بتوان در زندگی موفق شد زوجین باید از تمام مزایای موجود بهره بگیرند.
مشاوره و آموزش پیش از ازدواج چیست؟
باید اذعان داشت که در بیشتر موارد زوجین به ندرت اتفاق می افتد که در این جلسات شرکت کنند، اما به هر حال در این میان عده ی انگشت شماری نیز هستند که در جلسات آمادگی پیش از ازدواج شرکت می کنند. تعداداین جلسات می تواند از یکی دو جلسه شروع شده و تا چندین مرحله ادامه پیدا کند. گاهی اوقات دفتر ارزیابی و آموزش مهارت ها نیز به آن اضافه می شود. به هر حال محتوی و مدت زمان این نوع جلسات مشاوره به جهت گیری زوجین ومشاوران بستگی دارد؛ اما متاسفانه همیشه نمی توان در یکی دو جلسه کلیه مواردی را که زوجین باید نسبت به آن آگاهی پیدا کنند را مطرح کرد و در یکی دو جلسه همه ی مطالب مهم را تحت پوشش قرار داد.
جلسات مشاوره و کلاس های آموزشی آمادگی ازدواج را می توان به عنوان نوعی رویکرد مکمل و یا متناوب در نظر گرفت که خانم ها و آقایون نامزد کرده را با مهارت ها، عادات، و نگرش های یک زندگی موفق آشنا کرده و با آموزش تکنیک های غنی، راه را برای رسیدن به موفقیت هموار می سازد. زوجین همچنین با بهره گیری از این روش ها می توانند انتظار یک زندگی موفق و طولانی مدت راداشته باشند. باید توجه داشت که این نوع جلسات در ردیف کلاس های آموزشی قرار می گیرند و نه درمانی. برخی از این جلسات آموزشی وابسته به ارگان های مذهبی هستند و برخی دیگر از سوی گروهک های غیر مذهبی برگراز می گردند. در این جلسات مباحث عامی که ممکن است هر زن و مرد تازه ازواج کرده ای با آن برخورد کنند، مطرح می گردد. برخی از افراد تصور می کنند که این نوع آموزش ها مانند تعلیم رانندگی یا آمادگی برای امتحان معمولی و پیش پا افتاده هستند اما باید به این افراد گوشزد کرد که چنین نیست؛
کتاب اخیر "سوزان پیور" با عنوان: "سوال سخت: 100 سوال که باید پیش از گفتن "بله" از خود بپرسید" در میان پرفروش ترین کتاب های سال قرار دارد. خواندن این کتاب می تواند به افرادی که قصد ازوداج دارند کمک کند تا وارد یک فضای حمایت کننده شده و چهارچوبی خاص را در نظر بگیرند که به واسطه ی آن بتوانند این سوالات را از خود پرسیده و ببینند با پاسخ هایی که به آنها می دهند آیا می توانند در زندگی با فرد مورد نظر به موفقیت دست پیدا کنند یا خیر.
هر نوع آموزش های مقدماتی که زوجین برای خود انتخاب می کنند – چه مذهبی و چه انواع غیر مذهبی – به هر حال باید شامل فعالیت هایی باشد که به آنها توانایی ها و مهارت های بالایی را می دهد تا بتوانند با چالش های اجتناب ناپذیر زندگی مواجه شده و آنها را در یک رابطه ی سرسپرده قرار داده و قابلیت زندگی مشترک را به آنها اعطا کند.
در این جلسات باید به دنبال چه بود؟
در اینجا لیست مختصری از 7 نوع مهارت ارتباطی که وابستگی مستقیم آن با موفقیت در ازدواج ثابت شده است را برایتان ذکر کرده ایم:
* سازش
* انتظارات
* شخصیت و اصالت خانوادگی
* نحوه ی برقرای ارتباط
* نحوه تجزیه و تحلیل مشکلات و تعارض ها
* صمیمیت و رابطه جنسی
* اهداف بلند مدت
باید مطمئن باشید که در جلسات مشاوره کلیه این مباحث مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت. در این قسمت سوالاتی را مطرح میکنیم که میتواند به شما کمک کند تا کلاس های آموزشی مفیدی را برای کسب آمادگی پیش از ازدواج برای خود انتخاب کنید:
* آیا کلاس های مورد نظر حامل پرسشنامه ارزیابی فردی هست که شما بتوانید به واسطه ی آن نقاط ضعف و قوت خود را دریابید و ببینید باید بر روی چه قسمت هایی بیشتر کار کنید؟
* چند زوج دیگر مانند شما در آن کلاس ها شرکت می کنند؟ اگر کلاس ها در گروه های کوچکتری برگزار شوند، کیفیت بالاتر خواهد بود و مشاوران این امکان را پیدا می کنند که به صورت ویژه با هر یک از زوج ها کار کنند. از سوی دیگر هر چقدر تعداد شرکت کنندگان در یک کلاس کمتر باشند، کلاس می تواند خیلی جامع تر، فراگیرتر، و سیستماتیک تر برگزار شده و بیش از پیش شما را درگیر کشمکش های روزانه کند.
* آیا کلاس ها به طور اخص بر روی نیازهای زوج هایی که به تازگی با هم نامزد کرده اند و تازه عروس و دامادها و نیازهایشان متمرکز شده است؟ گاهی اوقات برخی از این کلاس ها هستند که مشکلات زوج های جوان را با سایر مشکلاتی که که ممکن است زوجین در سال های بعدی ازدواج با آن روبرو شوند را با هم مخلوط می کنند و در یک کلاس به بحث و بررسی در مورد آنها می پردازند. این امر ممکن است تا حدی زوج های جوان را از مسیر اصلی اهدافشان دور کند.
* آیا کلاس و یا رویکردهای مشاوره ای آنقدر انعطاف پذیر هستند تا به شما اجازه دهند که مهارت های فردی یادگیریتان کار کنند و برای همه افراد مفید واقع شود، و یا تنها قشر خاصی را تحت پوشش قرار می دهد؟ بهترین گزینه این است که ابتدا کلیه ی تکنیک های ارتباطی و شیوه های حل کشمکش ها را آموزش ببینید و بعد مهارت ها و استراتژی هایی را انتخاب کنید که با رابطه شما همخوانی و هماهنگی بیشتری داشته باشد و نیازهایتان را براورده سازند.
* آیا مباحثی که در این کلاس ها به شما آموزش داده می شوند برگرفته از تحقیقات مخصوص در زمینه ازدواج و زندگی مشترک هستند؟
* آیا این کلاس ها و جلسات مشاوره به شما و همسرتان کمک می کند که بر روی اهداف و استراتژی های مدیریت تمرکز کرده و مباحث مشکل آفرین زندگی تان را که تا کنون راه حلی برایشان نداشتید را حل نمایید.
پاسخ به این قبیل سوالات می تواند به شما کمک کند تا با دید بازتری، کلاس هایی را انتخاب کنید که از هر نظر برایتان مفید تر است و کاربردی تر خواهند بود.
اگر احساس کردید که در این جلسات مربیان و یا مشاوران، برخی از نکات مهم و و ضروری و حائز اهمیت را از قلم انداخته اند، زوجین باید در برنامه های تکمیلی که به این منظور برگزار می شوند نیز شرکت کنند. اکثر زوج ها ابتدا در کلاس های آموزشی پیش از ازدواج شرکت می کنند و سپس هم از نقطه نظر مذهبی و هم غیر مذهبی و به تحلیل و بررسی ارتباط خود می پردازند.
http://www.mardoman.com/family/precon.aspx

معیار انتخاب همسر:
ازدواج و معیارهای انتخاب همسر 1
با چه کسی ازدواج کنیم ؟ چگونه همسرآینده امان را بشناسیم؟ چه شرایطی برای همسر در نظر بگیریم ؟ در چه سنی باید ازدواج کرد؟ چه شرایطی باید داشته باشیم تا ازدواج کنیم ؟
و هزاران سئوال از این دست را هر روزه جوانان در ذهن خود مرور می کنند و به دنبال جواب هستند. در این یادداشت و چندین یادداشت بعدی ، سعی ما بر این است که به این مهم بپردازیم و سئوالاتی که مبتلا به عموم هست را از منظر روانشناسی کاربردی پاسخ دهیم.
در مورد ازدواج باید بگوئیم که : این رابطه تنها به منظور ارضای تمایلات آنی نیست . بلکه زندگی آینده و خوشبختی زن و مرد و کودکان آنها بر اساس این پیوند قرار گرفته است و چنانکه در بحث تربیت کودک نیز شرح دادیم یکی از علل عمده اختلالات روانی در کودکان ، گسسته شدن رابطه خانواده و یا اختلافات خانوادگی است.
ازدواج موفق بستگی به عوامل مختلفی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی ( قبل از ازدواج ) ارزیابی کرد. عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی موثر است که می توان آنها را بعد از ازدواج شناخت.
در ازدواج ، سازش دائمی و از خودگذشتگی فراوان لازم است ، ولی اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر توافق بیشتری داشته باشند ، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.
مهمترین عوامل توافق در ازدواج عبارتند از :
1 – رشد عاطفی و فکری
2 – تشابه علایق و طرز تفکر
3 – تشابه مذهبی ( مسائل عینی مذهبی مد نظر است نه کلیات )
4 – تشابه تحصیلی و طبقاتی
5 – تشابه طرز فکر نسبت به امور جنسی
6 – تشابه علاقه به زندگی و سرعت عمل در کارها
7 – رابطه با خانواده زن و شوهر
سعی ما بر این است که در این یادداشت و یادداشت های بعدی موارد هفتگانه فوق را شرح دهیم و در این یادداشت معیار اول را بحث می کنیم.
1 – رشد عاطفی و فکری
مهمترین عامل موفقیت در زندگی زناشویی ، رشد عاطفی و فکری است. البته واضح است که درجه رشد عاطفی و فکری تنها بستگی به سن ندارد ، بلکه سن روانی ، اجتماعی و عاطفی و سن جسمانی همه از عوامل موثر روشنفکری است. اگر این عوامل فراهم باشد ، بهترین سن برای ازدواج 25 سالگی برای مرد و 22 سالگی برای زن است.
در این سن یک فرد عادی به اندازه کافی رشد و ثبات فکری و عاطفی دارد و امکان تغییر ناگهانی در رفتار او کم است ، اگر چه در این سن عادات مختلف در فرد به صورت محکمی در آمده ، ولی هنوز قابلیت تطبیق و سازش در او موجود است. البته باید اضافه کرد که این سن را تنها از لحاظ کلی انتخاب کردیم ، بدین معنی که خیلی ازدواجهای مقرون به خوشبختی وجود دارد که زن و مرد در موقع ازدواج بسیار مسن تر یا جوان تر از سن مذکور بوده اند.
رشد جسمانی نیز عامل مهمی در آمادگی برای ازدواج است. اگر چه در اجتماع کنونی ما ازدواج معمولا بعد از بلوغ صورت می گیرد ، معهذا باید گفت که روان شناسان ، زناشویی کودکان تازه بالغ را که آمادگی وارد شدن به زندگی پر مسئولیت زناشویی را ندارد ، صلاح نمی بینند.
مسئله دیگری که از لحاظ بهداشت روانی قابل ملاحظه است اینکه آیا در ازدواج اختلاف هوش و معلومات سبب بروز اختلافات زناشویی خواهد شد یا خیر ؟ تحقیقاتی که در این زمینه موجود است نشان می دهد که مردان تمایل دارند که با زنان کم هوش تر از خود ازدواج کنند و اغلب زنهای خیلی با هوش مجرد می مانند. از لحاظ خوشبختی زناشویی ، صلاح است که مرد از لحاظ هوش ، کمی برتر از زن باشد ، زیرا محیط ما چنین اقتضاء می کند. ولی تفاوت زیادی در این مورد نباید وجود داشته باشد ، زیرا در غیر این صورت علایق و طرز تفکر آنان با یکدیگر توافق نخواهد داشت. البته امکان دارد ازدواج موفقیت آمیزی که در آن زن با هوش و فعالی شریک است ، وجود داشته باشد ، ولی خطرات ناشی از آن زیاد است . در واقع هوش یک معیاری است که علایق و طرز تفکر خاصی را تولید می کند و درصورت اختلاف هوشی زیاد انطباق و توافق طرفین به شدت کاهش می یابد.
رشد اجتماعی رابطه نزدیکی با رشد عاطفی و فکری دارد ، زیرا شخصی که از لحاظ اجتماعی رشد کرده است ، روابط اجتماعی را بهتر درک می کند . او می داند چگونه با دیگران ، به خصوص خانواده و همکارانش سازش کند . او درک می کند که انتظارات اجتماع از او چیست و تا اندازه زیادی قادر است خود را با این توقعات تطبیق دهد. همچنین او آماده قبول مسئولیت است و نسبت به محدودیتهای خود آگاهی دارد.
یکی از مهمترین عوامل رشد ، مقدار و چگونگی رشد عاطفی است . مثلا شخص ممکن است سی یا چهل سال عمر کرده باشد ، ولی از لحاظ رشد عاطفی عقب مانده محسوب شود . چنین شخصی قدرت کنترل احساسات و عواطف خود را ندارد و در نتیجه زندگی زناشویی او مختل می شود.
شخصی که رشد عاطفی کرده است ، در مورد همسر و فرزند و دوستان و مشکلات زندگی نظریه واقع بینانه ای دارد. او دارای فلسفه زندگی معینی است که بر اساس آن می تواند از بحرانهای دایمی زندگی جلوگیری کند . او به پیشرفت های فعلی خود متکی است و زیاد به گذشته خود ، هر چند هم با شکوه بوده باشد ، اتکا ندارد. در ضمن به مطالبی از قبیل امور جنسی ، عشق ، ازدواج و تربیت کودک با روشنفکری می نگرد
http://www.rahpouyan.com/article/showart.asp?sid=363&aid=1270

خصوصیت های لازم همسر آینده
همانطور که می دانیم انسان موجودی مختار و با اراده است و با اجبار و اکراه میانه ی خوبی ندارد و اگر این انسان مختار است – یعنی انتخاب گر است – برای این انتخاب ، یک سلسله معیارها ، – طبق علایق و سلیقه های خود – دارد و پر واضح است که این معیار ها ، در شروع کار بسیار مهم و سرنوشت ساز است و چون این ملاک ها برای او ، تا اندازه ای مهم هستند اگر خدای نا کرده ، تحقق پیدا نکنند همیشه به دنبال آن " معیارها " خواهد بود اگر چه بروز ندهد .
در این راستا ، بعضی از معیارها ، ممکن است در عالم خارج ، یا وجود نداشته باشد و یا اگر وجود دارند نشات گرفته از احساسات بوده و از نظر عرف و عام معقول نباشد مثلاً بگوید : " من زنی را به همسری بر می گزینم که مثل فرشتگان باشد و هیچ خظایی از او سر نزند . "
و یا خانمی بگوید : " من با مردی ازدواج می کنم که باید ده مدرک " دکترا " از رشته های مختلف داشته باشد . "
اینجا است که باید با صاحبنظران و بزرگان دلسوز و با تجربه ، مشورت کرد و معیارها را با آنها در میان گذاشت اگر چند نفر از آنها با این عقیده ، موافقت کردند و یا مخالفتی نشان ندادند به دنبال آن ملاک ها بروید و در غیر این صورت باید تجدید نظر کرده و معیار را به حد معقول تغییر داد .
اسلام نیز – که دین پویا و زنده ای است و در تمام مراحل زندگانی انسان ، احکام سازنده ای ، به ارمغان آورده – برای تعدیل و معقول کردن این خواسته ها و اینکه انسان با مشکلات بعد از ازدواج مواجه نشود پیشنهادهایی ، از ویژگی ها ، و اوصاف همسر خوب ، برای کسانی که می خواهند ازدواج کنند داده – چون خالق انسان بهتر از خود مخلوق از تمایلات او آگاه است و نیازهای روحی و معنوی او را می داند لذا خصوصیت های لازم را در مورد ازدواج توسط پیامبر گرامی و جانشینان آن حضرت گوشزد نموده است .
ما با پی گیری این خصوصیات – که بسیار منطقی و قابل قبول عاقلان و اندیشمندان است – می توانیم آغاز خوب و سرانجام خوبی ، از ازدواج داشته باشیم .
معیارهای انتخاب همسر برای تحصیلکردگان
1- سعی کنید روز تولد شما با هسرتان اختلاف زیادی داشته باشد. نزدیک بودن روز تولد، جشن تولد دوم را بی مزه می کند. مثل خوردن دو کیلو بستنی به صورت یکجا.
2- سعی کنید دختری را به همسری برگزینید که اختلاف قد شما کم باشد تا هم
شما حرفهای او را بهتر بشنوید و هم او زودتر((چشم)) شما را بشنود.
3- سعی کنید وزن دختری که به همسری انتخاب می کنید کم باشد تا وقتی در مورد خود از شما سوال می کند مجبور به دروغ گفتن نباشید. (لازم به ذکر است دروغگو دشمن خداست حتی اگر از ترس جان دروغ گفته باشد)
4- بهتر است پسری را به همسری برگزینید که رنگ چشم او به سرخی بگراید (چقدر ادبی شد!) تا وقتی وارد خانه می شوید نفهمید که گریه کرده است یا خیر، به عبارت بهتر کم گریه کرده است یا زیاد؟ توجه کنید که این نوع اطلاعات دل رحمی می آورد که اصلا برای یک خانم خوب نیست.
5- اگر مرد زندگی شما خواهران زیادی داشته باشد شما حتما به بهشت خواهید رفت. به هر حال به ازای هر غیبت گناهی از شما کم خواهد شد.
6- مطمئن باشید ویژگی های اخلاقی شوهر شما از همه چیز مهم تر است. سعی کنید به کسی افتخار همسری خود را بدهید که مهربان، دلسوز، پولدار، با شهامت، شجاع، پولدار، نکته دان، ظریف، احساساتی، پولدار، عاقل، انعطاف پذیر و معتقد باشد. این را بدانید که همه چیز مادیات نیست.
7- سعی کنید کسی را که به عنوان شوهر خود برمی گزینید هیکلی تنومند و ورزیده داشته باشد تا در زمان حمل وسایل منزل دچار مشکل نشوید.
8- داشتن عینک با نمره بیش از 3 از مزایای انکارناپذیر یک شوهر خوب است، با رعایت این اصل می توان خانه را ماهی یکبار جارو کرد.
9- تمام تلاش خود را بکار گیرید تا دختری که همسری شما نصیبش می شود از حافظه ای کمتر از 1.14 مگابایت برخوردار باشد . در این حالت 40 درصد احتمال دارد حوادث زیر را به خاطر نیاورد:
– یادته برخورد خواهرت شب عروسی با من چطور بود؟
– یادته اولین باری که رفتیم خونه مامانت اینا دو دقیقه و چهل ثانیه طول کشید تا بابات بیاد در رو وا کنه؟
– یادته داداش کوچیکت شب هجدهم زندگی مشترکمون ساعت 19 زد فنجون جهیزیم رو شکست؟
– یادته اون روز پسرعموی خالت وقتی نوه دایی ام رو دید سلام نکرد و رد شد؟
http://www.nasir.ir/main/index.php?Page=definition&UID=124592بالای صفحه

نتیجه گیری :
امروزه به دلیل آنکه ازدواج و همسرگزینی به شدت در حال تغییر و تحول است، این موضوع برای بسیاری از متفکرین به صورت مساله درآمده است. در جریان تغییرات اجتماعی، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی تغییر می کند، بنابراین شیوه های همسرگزینی، همچنین انتظارات زن و شوهر و مناسبات آنها هم دگرگون خواهد شد.
البته در جوامعی نظیر ایران که هنجارهای خانوادگی بیشتر از سایر جوامع پابرجا هستند، خانواده به لحاظ شرایط ساختاری در امر ازدواج جوانان بی تاثیر نیست. در واقع از یکسو وضعیت خانواده های دختر و پسر، در مسائل مربوط به ازدواج جوانان موثر است و از سوی دیگر خانواده های نسل قبلی با انتقال جوهره و معنای اصلی خانواده به نسل جدید، عملاً به ایجاد یک سلول اجتماعی دیگر کمک می کنند.
امروزه مقولاتی نظیر، تحصیلات عمومی و عالی، دوره سربازی، جستجوی کار و … در جامعه جدید موجب پیدایش دوره ای شده است که پسران برای کسب صلاحیت های لازم در فرآیند ازدواج ناگزیر باید آن را سپری کنند و دختران به عنوان دوره انتظار، باید آن را پشت سر بگذرانند. همچنین پیدایش مرحله ای به عنوان نامزدی و نیز فعالانه شدن نقش دختران و پسران در مراحل گوناگون ازدواج موجب شده است تا دوران آشنایی، پدیدار گردد که دختران و پسران جوان در این دوره جهت انتخاب آزادانه و آگاهانه تحت نظارت خانواده ها با یکدیگر مذاکره می کنند، در صورتی که در گذشته صرفاً خانواده، اقوام و آشنایان، مذاکره کننده و تصمیم گیرنده اصلی بودند و جوانان در بسیاری از مراحل ازدواج نقشی منفعلانه داشتند و تمامی امور در مراحل تصمیم گیری و اجرا بر عهده خانواده و سایرین بود، اما امروزه زوج جوان محور تصمیم گیری ها در مراحل گوناگون ازدواج اعم از انتخاب همسر، چگونگی برگزاری مراسم و… می باشد و معمولاً خانواده ها به نظارت کلی اکتفا می کنند. که این نظارت در راستای همان شرایط اجتماعی و سازوکارهای فرهنگی است، به طوری که خانواده ها تجانس اجتماعی زوج جوان را از لحاظ طبقاتی، خانوادگی و اجتماعی در نظر می گیرند و سپس با توجه به میل و علاقه باطنی دختر و پسر نسبت به یکدیگر، مقدمات ازدواج را فراهم می کنند. البته این امکان هم وجود دارد که دختر و پسری، شخصاً همدیگر را انتخاب کرده و سپس رضایت خانواده های خود را جلب کنند. در جامعه سنتی، پسران پس از ازدواج، زندگی مشترک خود را در خانه پدری آغاز می کردند، اما در حال حاضر، زوج های جوان تمایل دارند در مسکن مستقل و جدا از خانه پدری بسر برند، به همین دلیل آنان امروزه برای آغاز زندگی مشترک با مشکل تهیه مسکن روبرو می شوند. همچنین زندگی در شرایط جدید جامعه سبب شده است تا میان فرآیند ازدواج دختران و پسران تفاوت هایی بروز نماید. (رضوی و دیگران،1381: ص129)
به نظر می رسد ویژگی خاص ازدواج دختران و پسران ایرانی، ازدواج های فامیلی باشد که هنوز هم دیده می شود و تاییدی بر ازدواج های قشری است، زیرا در اغلب موارد اعضای فامیل از لحاظ اقتصادی، در سطح مشابهی قرار دارند. در ایران به دلیل یکسانی مذهب و نژاد و اندک بودن اقلیت ها، ازدواج میان دو نژاد یا دو مذهب متفاوت بندرت دیده می شود.
امروزه مشکلات متعددی موجب گردیده است که سن ازدواج افزایش یافته و به جهت وجود شرایطی که ارضای غریزه جنسی دختر و پسر را از راه نامشروع میسر می سازد، تمایل به ازدواج مشروع در بین جوانان کاهش یابد. بدین منظور با توجه به تغییراتی که در جنبه کمی و کیفی ازدواج در ایران رخ داده است و این نوشتار به اجمال به بخش کوچکی از آن اشاره نمود، ضروری است که تمام دستگاههای فرهنگی و اقتصادی کشور منابع و امکانات خود را در جهت فراهم نمودن زمینه مساعد ساماندهی امر ازدواج بسیج نمایند و دستگاههای فرهنگی با برنامه های مناسب و از طریق رسانه های جمعی، از گسترش دامنه تغییرات بازدارنده ازدواج ممانعت به عمل آورند.

فهرست منابع:
×آزرمی سه سارمی، سعید: "میثاق مقدس"، نشر سازمان ملی جوانان، 1379.
×اتحادیه، منصوره: "خاطرات تاج السلطنه"، نشر تاریخ ایران، 1362.
×اعزاری، شهلا: "جامعه شناسی خانواده"، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1382.
×بام، روزن: "خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه"، ترجمه محمد صادق مهدی، نشر دانشگاهی، 1363.
× پارسونز، تالکوت: "ساختار اجتماعی خانواده"، در مبانی و رشد جامعه شناسی، اثر: جی، اچ، آبراهام، ترجمه حسن پویان، انتشارات، چاپخش، 1363.
×رضوی، نجما و دیگران: "بررسی وضعیت ازدواج جوانان"، گزارش ملی جوانان، نشر سازمان ملی جوانان، 1381.
×شارون، جوئل: "ده پرسش از دیدگاه جامعه شناسی"، ترجمه منوچهر صبوری، 1379.
×شیخی، محمد تقی: "جامعه شناسی زنان و خانواده"، انتشارات شرکت سهامی، 1382.
×کوئن، بروس: "درآمدی بر جامعه شناسی"، ترجمه محسن ثلاثی، نشر فرهنگ معاصر، 1372.
×گلدوست عارفی، عباس: "تنهایی، زنگ خطر تباهی"، روزنامه جام جم، 22/7/1382.
×لطف آبادی، حسین: "روان شناسی رشد کاربردی نوجوانی و جوانی"، جلد اول، نشر سازمان ملی جوانان، 1379.
× محبوبی منش، حسین: "بررسی وضعیت اعتیاد به مواد مخدر جوانان"، گزارش ملی جوانان، نشر سازمان ملی جوانان، 1381.
×محسنی، منوچهر: "ازدواج و خانواده در ایران"، انتشارات آرون، 1382.
×مصلحتی، حسین: "ازدواج و ازدواج درمانی"، نشر البرز، 1379.
×مطهری، مرتضی: "نظام حقوق زن در اسلام"، انتشارات صدرا، 1357.
×مقال، محمود: "روستای ما"، ترجمه توفیق. ه‍ . سبحانی، انتشارات سروش، 1368.
×مهدوی، محمدصادق: "بررسی تطبیقی تغییرات ازدواج"، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1377.
×ناک، استیون: "ازدواج در زندگی مردان"، ترجمه سعید غفاری، انتشارات گوهر کمال، 1382.
× ـــــــــــ : "حیات اجتماعی زن در تاریخ، دفتر اول: قبل از اسلام"، دفتر پژوهش های فرهنگی وابسته به مراکز فرهنگی- سینمایی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1369.
? Cavan, R.S/ "Marrage and family in the modern world", Edition 30, by Thomas y. Crowell company, Inc, NewYork, 1998

0


تعداد صفحات : حجم فایل:318 کیلوبایت | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود