تارا فایل

تحقیق و پژوهش نقش حیا و حجاب در زندگی زن،




بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع

نقش حیا و حجاب در زندگی زن

پاییز 96

فهرست
نقش حیاء در تربیت 3
حیاء در ارتباط با خداوند، دیگران و خود 3
وظیفه پدر و مادر در رشد دادن حیای فرزندان 5
ذکر توسّل 6
نتیجه گیری 11
پیشنهادات: 13
حجاب 17
نقش پدر و مادر در تربیت فرزند 17
ابعاد مختلف تربیت 20
تربیت جسمانی 20
تربیت دینی واخلاقی 21
تربیت عاطفی 25
تربیت جنسی 26
نتیجه گیری: 27
تاثیر خانواده بر حجاب فرزندان 31
نقش خانواده حجاب و عفاف در خانواده 32
راهکارهایی برای فرهنگ سازی عفاف و حجاب در جامعه 34
آثار حجاب وعفاف 35
آثار فردی حجاب 35
توفیق معنوی 35
حفظ کرامت وشخصیت والای زن 35
پاسداری از امنیت زن 36
آثار حجاب در خانواده 36
آثار اجتماعی حجاب 36
کاهش مفاسد 36
مبارزه با تهاجم فرهنگی 37
توسعه فرهنگ حجاب در جامعه 44
نقش الگوی خانواده 45
منابع: 48

نقش حیاء در تربیت
حیاء و شرم چیست؟ چون بحث مربوط به روش مسائل اخلاقی است، تعریف علمای اخلاق را بیا ن می کنیم. آنها در مباحث اخلاقی یکی از رذائل اخلاقی را به عنوان "وَقاحت" مطرح می­کنند که ما به آن می­ گوییم: بی شرمی؛ و ضدّ آن را "عَفاف" می­ گویند. وقاحت از رذائل نفسانیّه است و عبارت است از: عدم مبالات نفس از ارتکاب محرّمات شرعیّه و عقلیّه و عرفیّه. در مقابل آن، ما می­ گوییم ضد او حیاء است.
حیاء عبارت است از: محصور کردن و انفعال نفس از ارتکاب محرّمات شرعیّه و قبائح عقلیّه وعرفیّه، به جهت اینکه نکوهش نشود. مرحوم مجلسی رضوان الله تعالی علیه هم تعریفی راجع به حیاء دارد که می­ فرماید: "اَلحَیاءُ مَلَکَهٌ لِلنَّفسِ تُوجِبُ اِنقِباضُها عَنِ القَبیحِ وَ اِنزِجارُها عَن خِلافِ الآدابِ خَوْفاً مِنَ الَّلْومِ" اگر بخواهم مطلب و بحث را ساده کنم؛ حیاء یک نوع پوشش برای روح است. این تعبیر که عرض ­کردم تقریباً هم در آیات قرآن وارد شده است هم در روایات. البتّه در روایات روشن ­تر است. در باب روح این طور است که این برای انسان یک امری از امور فطری و اکتسابی نیست. یک پوششی برای روح است.
حیاء در ارتباط با خداوند، دیگران و خود
آن وقت این پوشش، در روابط گوناگون قرار می ­گیرد. یک وقت در ارتباط با خدا قرار می­ گیرد، یک وقت در ارتباط با مخلوق و حتّی یک وقت در ارتباط با خود انسان قرار می­ گیرد. من نمی­ خواهم الان وارد بحث حیاء بشوم چون چندین سال پیش این را بحث کرده­ام. لذا تقسیم­ بندی می­ کنند و می­ گویند "اَلحَیاءُ مِنَ اللهِ تعالی" یعنی: از خدا خجالت بکش "اَلحَیاءُ مِنَ الخَلق" یعنی: از مردم خجالت بکش "اَلحَیاءُ مِنَ النَّفس" یعنی: لااقل از خودت خجالت بکش.
الحیاء من الله عبارت از تقوا است
در بابِ آنجایی که "حیاء مِن الله" و خجالت کشیدن از خدا است، تعبیر می­ کنند به "تقوا". شما در قرآن این تعبیر را ببینید: "یابَنی ءَادَمَ قَدْ اَنزَلْنَا عَلَیکمُ لِبَاسًا یوَارِی سَوْءَاتِکمْ وَ رِیشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَی ذَلِک خَیرْ ذَلِک مِنْ ءَایاتِ الله؛[3]ای فرزندان آدم! لباسی برای شما خلق کردیم که شما را می ­پوشاند و مایه­ زینت شماست. امّا لباس پرهیز کاری بهتر است. اینها(همه) از آیات خداست تا متذکّر نعمت های او شوند."
تقوا یک چیز درونی و مربوط به روح است. پوششی برای روح است. در این آیه از آن تعبیر به لباس می ­کند. پوشش است…عمده بحث این است که تقوا، "الحیاءُ مِن الله" است و حیاء یک پوشش است. لذا علی علیه السلام در روایتی می­فرماید: "اَحسَنُ مَلابِسِ الدُّنیا اَلحَیاء" بهترین لباس­ های دنیا، حیاء است. در این روایت خیلی دیگر روشن و شفاف است. حیاء یک پرده ­ای ­است بر روی روح.
حیاء امری فطری و آمیخته با خلقت انسان است
حیاء امری فطری و آمیخته شده با خلقت هر انسانی است. و از مختصّات انسان هم هست. آنهایی که اهلش هستند را ارجاع می­ دهم به آن حدیثی که جنود عقل و جهل را دارد. در اصول کافی است و مرحوم صدرالمتالهین رضوان الله تعالی علیه آن را شرح کرده است. در آن روایت می­ فرماید "وَ الحَیاءُ وَ ضِدُّهُ الخُلعْ" ضدّ حیاء را می­ گوید: پرده ­دری. خُلعْ یعنی پرده دری. پس معلوم می­ شود حیاء پرده است. بعد مرحوم صدر المتالهین که می ­خواهد حیاء را معنا کند، می ­فرماید: "اَلحَیاءُ غَریزَهٌ اِنسانیَّه"حیاء غریزه ­ای انسانی است. بنابراین حیاء از مختصّات انسان است و امری است آمیخته به وجود و خلقت انسان. ما به­ الامتیاز انسان از سایر حیوانات در همین است. یکی از فرقهای انسان با حیوان همین جا است. ما یک ما به الاشتراکات با حیوانات داریم مانند اینکه: آنها می­ خورند ما هم می­ خوریم، آنها می آشامند ما هم می­ آشامیم. غریزه جنسی و …دارند. امّا انسان یک ما به الامتیاز دارد. ما به الامتیاز انسان از حیوان به حیای انسان است، به همین است یعنی همین پوشش که خداوند در درون انسان به ودیعه گذاشته است و خدا بذر حیاء را در درون هر انسانی پاشیده است، نشای حیاء را کاشته است. امری اکتسابی نیست. مثل بقیه امور فطریّه در انسان است که باید انسان او را شکوفا کند. و این هم در ارتباط با عقل عملی است که ادراک حسن و قبح است. لذا علی علیه السلام در روایتی می­فرماید: "اَعقَلُ النّاسِ اَحیاهُم؛عاقل ­ترین مردم با­ حیا ترین و با شرم­ ترین مردم است." این در بُعد انسانی بود. در بُعد الهی آن هم این است، چون بُعد انسانی و بُعد الهی انسان مطرح است. انسان اینگونه است ابعاد گوناگون دارد؛ در بُعد الهی ما هم همین است؛ روایت از امام صادق علیه السلام است که می­فرمایند: "لا ایمانَ لِمَن لا حَیاءَ لَهُ"کسی که شرم ندارد ایمان ندارد. من در ابتدا گفتم: "الحیاءُ مِنَ الله تعالی" همین حیاء است که انسان را از نظر اعمال زشت و قبیح باز می ­دارد و ما در روایت از علی علیه السلام داریم: "اَلحَیاءُ یَصُدُّ عَنِ فِعلِ القَبیحِ؛حیاء انسان را از انجام عمل قبیح باز می ­دارد." حال قبح آن قبح عقلی باشد یا قبح شرعی. انسان از نظر ذاتش پرده ­دار است یعنی با­ حیاست، پرده­ دَر نیست؛ چه در بُعد انسانی­، چه در بُعد الهی­. انسان در هر دو بُعد این طور است. اصلاً در درون او است، یک چیز تحمیلی برای انسان نیست.
پرده داری در درون فرزند موجود است
هر طفلی که به دنیا می­ آید، از نظر درونی­ نهاد او این چنین است. پرده­ دار است نه پرده دَر و همان پرده­ داری موجب می­ شود که به طرف فعل قبیح و زشت نمی ­رود، عرض کردم "حیای من الله" داریم، "حیا من الناس" داریم، "حیا من النفس" داریم. اینها در جای خودش بحث دارد، ولی بدانید ریشه این است. این که عرض کردم راجع به حیا، هم نسبت به پیشگیری نسبت به افعال زشت است؛ هم قبل از آن است هم بعد از آن است. کارسازی دارد. قبل از آن مانعیّت دارد یعنی این موجب می ­شود که انسان به سمت کار بد و زشت نرود، یعنی همین شرم که درونی است موجب می ­شود شرم او می­ آید. اگر یک وقتی هم ـنعوذ بالله ـ فرض کنید یک کار زشتی از او سر زد تا آنجایی که هنوز مسخ نشده است و این پرده­ به طور کلّی دریده نشده و از بین نرفته، متاثّر می ­شود. خودِ او خجالت می­ کشد؛ خودش، خودش را سرزنش می­ کند. لازم نیست دیگران به او بگویند. که ما تعبیر می ­کنیم: وجداناً ناراحتم. این وجداناً ناراحتم معنای آن همان مسئله حیاء بوده که خداوند در درون او گذاشته بوده است. این پرده را درید و مرتکب این کار زشت شد یعنی این مرزشکنی را کرد، چه مرز الهی باشد، چه مرز انسانی باشد، تا برسد به عرفی آن، در هر رابطه ­ای، هم قبل را می ­گیرد هم بعد را می ­گیرد؛ این تا آنجایی است که عرض کردم و آن اینکه به طور کلّی بر اثر تکرار قبائح این پرده حیا از بین نرفته باشد. این را می­ خواستم بگویم خیال نکنید که فقط راجع به قبل است نخیر، بعد از عمل او هم هست. آن وقت اینجاست که ـ نعوذ بالله ـ اگر مسخ شد و این حیا و پرده­ داری او از بین رفت، دست به هر جنایتی می ­زند. ما تعبیر می کنیم می ­گوییم: آدم دریده­ ای است. چه را دریده است؟ پرده حیا را دریده و پاره کرده است.
لذا ما این را در روایات متعدّده داریم و این روایات را هم خاصّه نقل می­ کنند، هم عامّه. خیال نکنید فقط از طریق ماست. نه! اهل سنّت هم نقل می ­کنند. آنها هم متعدد نقل می­ کنند، ما هم متعدّد داریم. از پیغمبراکرم صلی االله علیه و آله و سلم "لَم یَبقِ مِن اَمثالِ الاَنبیاء اِلّا قَولُ النّاس اِذا لَم تَسْتَحْیِ فَاصْنَعْ ما شِئْتَ" حضرت فرمودند از مثال­ هایی را که پیامبران الهی می ­زدند باقی نماند مگر این حرفی که حرف همه مردم است، این را خوب دقت کنید، قول همه مردم. چرا؟ چون همه انسان­ اند، حیوان نیستند. و آن مثال شایع در میان مردم این است: وقتی که بنا شد شرم نداشته باشی هر جنایتی می­ خواهی بکن.
یک روایت دیگر از امام رضا علیه السلام که حضرت فرمود: "ما بَقِیَ مِن اَمثالِ الاَنبیاءِ اِلّا کَلِمَهٌ: اِذا لَم تَسْتَحْ فَاعْمَلْ ما شِئْتَ"در روایت قبلی "فَاصنَع" بود این "فَاعمَل" است. یک جمله از مثال های انبیا در میان مردم ماند و آن اینکه وقتی که بنا شد شرم نداشته باشی هر چه می­ خواهی بکن. عامّه هم نقل می­کنند. در دو جای کنز العمّال دارد و آن این است از پیغمبر اکرم " آخَرُ ما اَدرَکَ النّاس مِن کَلامِ نُبُوَّه الاولی: اِذا لَم تَستَح فَاصنَع ما شِئت"
وظیفه پدر و مادر در رشد دادن حیای فرزندان
مسئله حیاء در باب تربیت یک نقش زیر بنایی دارد به این معنا که پدر و مادر که به طور معمول و متعارف دو مربّیِ دست اوّل برای انسان­ هستند، اینها آنچه را که باید روی آن دقّت کنند این است که نکند من پرده حیای این کودک را بدرم، بلکه پرده حیای او را حراست و حفاظت و رشد بدهند. نمی­خواهد تو به او حیا بیاموزی نه! سرکوبش نکن، خود او شرم ذاتی دارد. این را رشد­ش بده. چه در بُعد دیداری­ ات، چه در بُعد شنیداری ­ات، چه در بُعد رفتاری ­ات، چه با هیکل­ ات، چه با لباست، چه با لباسش. بالاترین جنایت پدر و مادر در باب تربیت نسبت به فرزند اینجاست که ـنعوذ بالله ـ در این سه رابطه پرده حیای الهی این کودک را بدرند. اینکه کودک هر کاری دل او می ­خواهد بکند و هرچه می­ خواهد بگوید و هرچه می­ خواهد ببیند. لذا در باب تربیت این مسئله را داریم هیچ قابل شبهه هم نیست، که آن هسته مرکزی که کاربرد زیاد دارد در باب تربیت اینجاست. این را بدانید آن کسانی که اسیر هواهای نفسانیشان هستند که می ­خواهند در جامعه به اهداف شیطانیشان برسند از همین راه وارد می ­شوند: ترویج لاابالی­گری، چه در بُعد الهی آن، چه در بُعد انسانی آن، در هر دو بُعد. همین کار را می­ کنند و به اهدافشان می ­رسند، جامعه را سوق می­ دهند به بی­بند و باری به معنای پرده­ دری، پرده حیای جامعه را می ­درند چه در بُعد دینی آن، و چه در بُعد الهی آن، و چه در بُعد انسانی آن و دیگر هر جنایتی بخواهند می ­کنند. "فَاصنَع ما شِئت."
ذکر توسّل
بعد از وفات پیغمبر صلی الله علیه و آله در هر دو بُعد یعنی بی­ شرمی چه در بُعد الهی آن، چه در بُعد انسانی آن. کجا؟ جای آن را می­ خواهم برای شما بگویم. می­ گویند آمدند در خانه علی جمع شدند، زهرا سلام الله علیها آمد، در را باز نکرد، در را آتش زدند. در آن روایتی که از خود زهرا سلام الله علیها است، اینها نه حریم الهی را حفظ کردند، نه از خدا خجالت کشیدند و نه شرم کردند، نه از بُعد انسانی آن.

" وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِه"چنان لگدی به این در زد "فَرَدَّهُ عَلَیَّ" درب نیم ­سوخته را انداخت روی من "وَ اَنا حَامِلٌ" من باردار بودم، حامله بودم "وَ النّارُ تَسعَرُ وَ تَسْفَعُ وَجهِی" آتش زبانه می­ کشید و صورت من را می ­سوزاند. این بی­حیاها نه از خدا، نه از خلق خدا، از هیچ کدام شرم نکردند. بعد می­ دانید چه می ­گوید؟ زهرا می­ فرماید: "فَضَرَبَنِی بِیَدِه" چنان سیلی به صورتم زد "حَتَّی انْتَثَرَ قُرْطِی مِنْ اُذُنِی" گوشواره ­هایم پراکنده شد.
آیت الله مجتبی تهرانی در جلسه اخیر درس خود در مبحث "غیرت مومن" گفت:پدر و مادر در جنبه های دیداری ، شنیداری و رفتاری، باید برای فرزند اسوه حسنه باشند و بنگرند که از نظر پوشش، فرزند را به یاد خدا می اندازند یا شیطان؟ آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی در جلسات اخیر درس اخلاق خود در قالب موضوع "غیرت مومن" با تکیه بر محیط خانوادگی به مباحث تربیت فرزند پرداخت. متن ششمین جلسه از این سلسله مباحث در پی می آید.
وی در این جلسه ضمن اشاره به عدم مدخلیت قصد و نیت در فرآیند تربیت، به تاثیر تربیتی مواجهه با شایستگان و صالحین توجّه داده و در این زمینه به اسوه های قرآنی اشاره کرد.
در ادامه ضمن تاکید بر اینکه پدر و مادر باید اسوه هایی حسنه برای فرزندان باشند، به بحث بسیار مهم و مورد ابتلای جامعه، یعنی تاثیر پیکره و پوشش ظاهری پدر و مادر بر تربیت فرزند پرداخته که می تواند سرکوب گر یا شکوفا کننده عنصر حیا در فرزندان باشد.
این مرجع شیعیان در پایان درس به مناسبت ایام شهات مظلومانه حضرت صدّیقه طاهره (س) نوع پوشش حضرت زهرا (س) هنگام ایراد خطبه فدک را مطرح کرد.

* تربیت اخلاقی، آموزش رفتاری و گفتاری است

آیت الله تهرانی با قرائت حدیث "رُوِی عَن رَسولِ الله (ص): اِنَّ الغَیرَهَ مِنَ الایمانِ (1) (غیرت از آثار ایمان است) گفت: بحث ما در باب غیرت بود و به بحث تربیت کشیده شد. جهتش هم این بود که غیرت از محبّت نشات گرفته است و این محبّت اقتضا می کند که انسان در محیط هایی که مسئله محبّت در آنها مطرح است، در کنار آن غیرت داشته باشد. و مسئله تربیت هم از غیرت نشات می گیرد.
اوّلین و موثّرترین محیطی که انسان در او ساخته می شود، محیط خانوادگی است و مهم ترین و تاثیرگذارترین نقش ها بر روی فرزند، نقش پدر و مادر است که والدین کمال تاثیر را بر روی فرزند خود دارند.
جلسه گذشته نیز تربیت را از دیدگاه مباحث اخلاقی معنا کردم که تربیت عبارتست از: آموزش رفتاری و گفتاری. به مناسبت هم روایتی را از پیغمبراکرم مطرح کردم که برای آن کسانی که این مباحث را تعقیب می کنند آن را تذکّر می دهم.
روایت از پیغمبر اکرم (ص) بود که عبدالله بن عباس آن را نقل کرده است. این روایت را من از "وسائل الشیعه" احکام عِشرت، باب یازدهم، حدیث چهارم نقل کردم: "قیل یا رسولَ الله: اَی الجُلَساءِ خَیرٌ؟ قال: مَن تُذَکِّرُکُمُ اللهَ بِرویتِهِ وَ یزیدُ فی عِلمِکُم مَنطِقُهُ وَ یرَغِّبُکُم فِی الآخِرَهِ عَمَلُهُ".
این روایت در "بحارالانوار" جلد 74، حدیث 18 هم آمده است ـ البته در چند جلد دیگر بحار مانند جلد 71 هم هست ـ جابر بن عبدالله انصاری از پیغمبر اکرم نقل می کند که ایشان فرمود: "وَقال الحَواریون لِعیسی: لِمَن نُجالِسْ؟ فَقال: مَن یذَکِّرُکُمُ الله رُویتُهُ وَ یرَغِّبُکُمْ فِی الآخِرَهِ عَمَلُهُ وَ یزیدُ فی مَنطِقِکُم عِلمُهُ"
حواریون از حضرت عیسی پرسیدند: ما با چه کسی مجالست کنیم؟ یعنی با چه کسی رابطه تنگاتنگ داشته باشیم؟ آنها می پرسند و حضرت پاسخ می دهد.
در "کنزُ العُمّال" هم ـ که از کتب عامّه است ـ اگر مراجعه کنید، در چهار موضع آن آمده است؛ عامّه و خاصّه این روایت را نقل می کنند. غرضم این است که این روایت یکی نیست. شاید عبارات مختلف باشد ـ حالا تقدّم و تاخّر و این تفاوت های جزئی مدخلیت ندارد ـ اساس کار در همه شان سه چیز است؛ مسئله دیداری، شنیداری و کرداری.
در بحث تربیت اولاً ما به طور غالب رابطه ای تنگاتنگ تر از رابطه پدر و مادر با فرزند نداریم. دوم، این رابطه تنگاتنگ هم در یک مقطع زمانی خاصّ است که روح طفل از نظر اثرپذیری در آن مقطع، هم سریع تر و هم عمیق تر است.

*آیا تربیت از عناوین قصدیه است؟

سوم، بحث این جلسه است. در باب تربیت یک مسئله ای مطرح است که این روایات هم گویای همین است. و آن اینکه: آیا تربیت از عناوین قصدیه است؟ یعنی در تربیت، قصد و نیت مدخلیت دارد تا اینکه تحقق پیدا کند یا نه؟ یک سنخ از امور است که در آنها تا نیت نکنی در خارج تحقق پیدا نمی کند؛ مثل عبادات. نماز را تا نیت نکنی، نماز نیست. خم و راست شدن را نماز نمی گویند. گاهی در گذشته راجع به فلسفه عبادات و راجع به نماز می گفتند: نماز، ورزش صبحگاهی و شبانگاهی است. اینها تا این اندازه از معارف دورند و با آن اجنبی هستند! درباره ی روزه هم تا نیت نکنی "روزه" تحقق پیدا نمی کند. نیت، رکن نماز است، نیت، رکن روزه است. این ها اموری هستند که نیت و قصد در تحقق آنها مدخلیت دارد. لذا می گوییم قصد در تحقق یآنها مدخلیت دارد و نیت، رکن آنهاست. نفس عمل تاثیر تربیتی می گذارد، نه عمل همراه با نیّت اما یک سنخ امور هستند که از عناوین قصدیه نیست و نیت نقشی در آنها ندارد. چه نیت بکنی، چه نیت نکنی، تحقق پیدا می کند؛ مثل آموزش. ما می گوییم وقتی مربّی می خواهد کسی را تربیت کند آیا باید قصد تربیت داشته باشد یا لازم نیست؟ در این روایات که سوال شده بود "با چه کسی رابطه تنگاتنگ داشته باشیم؟" سه خصوصیت مطرح شد؛ یکی دیداری، یکی شنیداری و بعد هم مسئله گفتاری ـ و مسئله رفتاری و کرداری را هم بعداً می گوییم ـ و اصلاً به اینکه نیت بکند یا نکند، کار ندارد. یعنی با یک کسی رابطه تنگاتنگ پیدا کن که دیدن پیکره او، اثر داشته باشد. حالا او می خواهد برای اینکه به تو چیزی را یاد بدهد پیکره اش را ساخته باشد یا نه. اراده، قصد و نیت کرده باشد، یا نکرده باشد. چون تربیت از عناوین قصدیه نیست و قصد در آن دخالت ندارد. بخواهی یا نخواهی، حرف که می زنی اثر می گذارد و آموزش می گیرد؛ حالا قصد بکنی یا نکنی. همین که فرزند به حرف زدن پدر و مادر گوش می دهد، اثر می پذیرد. خود عمل تاثیر می گذارد نه عمل همراه با نیّت. روایات را دیدید که همه بر روی این مساله تاکید داشت تاثیر تربیتی مواجهه با شایستگان این روایتی که من مطرح کردم، برای این بود که می خواستم بگویم که نفس رابطه، مطرح شده است. اصلاً نفس مواجهه با فرزند، آموزش است. یک روایتی است از امام زین العابدین (ع) می فرماید: "مُجالَسَهُ الصّالحینَ داعیهٌ الی الصَّلاحِ" (4) نشست و برخاست با نیکوکاران، دعوت کننده به سوی نیکی و شایستگی است.
همین رابطه و مواجهه با شایستگان، انسان را به سوی شایستگی می کشاند. بخواهی یا نخواهی، می کشاند. چه آن شخص شایسته و صالح، اراده آموزش کرده باشد یا اراده آموزش نکرده باشد.
اینکه می گوییم: تربیت آموزش دادن است، یعنی روش رفتاری و گفتاری دادن است؛ این نکته ظریف را به همراه دارد که: کسی که می خواهد روش بدهد، لازم نیست روش دادن را اراده کرده باشد. لذا در اصطلاح قرآنی، هم راجع به پیغمبر (ص) داریم، هم راجع به حضرت ابراهیم(ع) ـ هر دو تا را تحت یک عنوان مطرح می کنند ـ که تعبیر به اسوه می کند. اینها اسوه هستند. یعنی اینها روش می دهند، حالا می خواهد روش دادن را قصد بکنند یا قصد نکنند.
درباره پیغمبر (ص) می گوید: "لَّقَدْ کاَنَ لَکُمْ فىِ رَسُولِ اللَّهِ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کاَنَ یَرْجُواْ اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الاَْخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا"
در باره حضرت ابراهیم(ع) می فرماید: "قَدْ کاَنَتْ لَکُمْ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فىِ اِبْرَاهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ" پدر و مادر باید اسوه حسنه باشند! اسوه در لغت به معنای مقتدا و پیشوا است. هر محیطی که انسان در آن محیط ساخته می شود، آن محیط برای خودش یک اسوه دارد. در محیط خانوادگی پدر و مادر اسوه اند. در خانه هم برای فرزند آموزش خوب جا می افتد. چون هنوز فرزند به آن حدّی که استقلال پیدا بکند، نرسیده است و تحت تکفّل و حمایت آنها است. اگر بخواهیم این مطالب را در قالب قرآنی بریزیم، باید بگوییم: پدر باید اسوه حسنه باشد! مادر باید اسوه حسنه باشد! در چند رابطه؟ در سه رابطه؛ هم دیداری اش، هم شنیداری اش، هم گفتاری و کرداری اش. این باید اسوه حسنه باشد. قصد هم اینجا مطرح نیست. یعنی وقتی فرزند پیکره پدر را می بیند، دارد از او الگو می گیرد. پدر بخواهد یا نخواهد، دارد فرزندش را آموزش می دهد. اثر پیکره و پوشش والدین بر تربیت فرزند مادر باید اسوه حسنه باشد. همان پیکره اش، خودش و تبعاتش؛ هم خودش و هم پوشش او، که نزدیک ترین تبعه اوست. چه پوشش خودشان، چه پوششی که به تن فرزندشان می کنند. پوششی را که پدر دارد، بخواهد یا نخواهد، دارد به فرزندش این پوشش را آموزش می دهد. پوششی که مادر دارد، چه بخواهد و چه نخواهد، دارد از طریق دیداری، آموزش می دهد. پوشش والدین، سرکوب گر حیا در فرزند یا شکوفا کننده آن؟!او به فرزندش حیا، عفاف و پاکدامنی آموزش می دهد؟ یا سرکوب کردن حیا در درون او را آموزش می دهد؟ حیا از فطریات است. (حیا یک بحث مستقل است که جلسه آینده پیرامون آن بحث می کنم) آیا دارد حیا را شکوفا می کند در درون فرزند؟ یا دارد این فطرت را در درون او سرکوب می کند؟ ای پدر و مادر! کدام یک از این ها را انجام می دهی؟ بحث اینکه اراده کردی یا نکردی، قصد کردی یا نکردی نیست؛ هیکل ات را که اینگونه پوشاندی، همین پوشش تو، بخواهی یا نخواهی به بچّه آموزش می دهد. چه پدر، چه مادر، خودشان و نزدیک ترین تبعات آنها، هم پیکره شان، بعد هم آن چیزی که به پیکره شان می پوشانند، این به بچّه آموزش می دهد. این مباحث کاملاً حساب شده و دقیق، همه با آنچه که خداوند در نهاد هر انسانی به ودیعه گذاشته است، همسو است. پیکره ات باید به گونه ای باشد که آنچه خدا در نهاد او قرار داده است، آن را شکوفا کنی نه اینکه آن را سرکوب کنی!
می خواستم این را عرض کنم که این سه خصیصه، برای تربیت فرزند نقش اساسی و زیربنایی دارد؛ یعنی پدر و مادر در جنبه های دیداری ، شنیداری و رفتاری، باید برای فرزند اسوه حسنه باشند. از نظر پیکرشان بچه را به یاد خدا می اندازند یا شیطان؟ نسبت به تبعاتشان هم، مساله پوشش هم همینطور است. پوشش حضرت زهرا( س) هنگام ایراد خطبه فدک

من به مناسبت ایام بروم سراغ بحث راجع به حضرت زهرا ( س)، که ایشان در رابطه با قضایای فدک، به مسجد رفتند و جمعیت هم همه آنجا بودند و خطبه معروفشان را خواندند. من نمی خواهم وارد خطبه بشوم ، آنکه مورد استشهاد برای بحثم است (7)، این است که نقل شده حضرت با این کیفیت از منزل خارج شدند: "لاثَتْ خِمارَها عَلی راسِها".
"لاثَ" به معنای پیچیدن است، می گوییم "لاثَ العِمامَهَ عَلی رَاسِه". ای: شَدَّها و رَبطَها. یعنی عمامه را بر سرش پیچید. "خِمار" یک چیزی بوده است بزرگ تر از روسری های فعلی زن ها، به صورتی که سر و گردن و همه اینها را می پوشانده، وقتی که خبردار شدند که مردم از مهاجر و انصار در مسجد جمع شدند، حضرت بلند شدند و خِمار را به سر مبارکشان بستند، به نحوی که تمام سر و گردن را پوشاند "وَاشتَمَلَتْ بِجِلْبابِها" جلباب نوعی پوشش سراسری بوده که روی لباس ها می پوشیده اند، الآن در مناطق عرب نشین تعبیر به عبا می کنند، ما می گوییم: پوشش برتر؛ یعنی چادر. حضرت آن پوشش سراسری را هم طوری بر سر افکندند که محیط بر تمام بدن ایشان بود.
"وَاَقبَلَتْ فی لُمَّهٍ مِن حَفَدَتِها وَ نِساءِ قَومِها" یعنی حضرت همراه با گروهی از هم سن و سال ها، افرادی هماهنگ از یاران و اعوان خودشان حرکت کردند. اول مسئله پوشش شخصی بود که چگونه خودش را پوشاند، بعد مسئله همراهان. اینجا درباره این پوشش و نحوه ی خروج، دو احتمال وجود دارد؛ اول آنکه شخصیت ظاهری ایشان محفوظ بماند. دوم این است که اینگونه پوشش دادند، اعوانشان را خبر کردند و آمدند دور حضرت زهرا را گرفتند، تا وقتی حضرت زهرا ( س) می خواهند خارج شوند، حتی پیکره ظاهری حضرت را هم اجنبی ها نبینند. حتی پوشش چادر حضرت آنقدر بلند بوده که وقتی می خواستند حرکت کنند، بخشی از این پوشش، زیر پای حضرت می رفته است. من اینها را خواندم برای این که می گویند حضرت زهرا تشریف بردند مسجد و حتی در بین آنها، خطبه هم خواندند؛ اما چگونه رفتند؟ ببینید پوشش را! این چون تبعات بود، گفتم. با چه وضعی رفت؟ با اینکه خِمار بود، پوشش سراسری بود، آنقدر هم بلند بوده که زیر پاهایشان می رفته، دوباره خبر کرد که دور او را بگیرند تا اینکه حتی پیکره او را هم اجنبی نبیند حضرت زینب ( س) در مجلس یزید دختر او حضرت زینب ( س) هم وقتی که در مجلس یزید بود آنجایی را که دیگر خیلی آتشین شروع کرد به صحبت کردن، یزید را مخاطب قرار داد و گفت: "اَمِنَ العَدلِ یابنَ الطُّلَقاءِ تَخدیرُکَ حَرائِرَکَ و امائَکَ وَ سَوْقُکَ بَناهِ رسولِ الله سَبایا قَد هَتَکتَ سُتُورَهُنَّ وَ اَبدَیتَ وُجوهَهُنَّ" (9) ای پسر آزاد شده ها! آیا این از عدالت است که همسران و کنیزانت را پشت پرده ببری که نامحرم نبیند؟ در حالی که دخترهای پیغمبر را در شهرها گردش بدهی؟ پرده حشمت آنها را هتک کنی؟ چهره های اینها را آشکار کنی که مردهای اجنبی ببینند؟
ببینید ما پیرو اینها هستیم؟ ما تربیت شده اینها هستیم، جامعه ما آیا این گونه است؟ شما زهرایی و زینبی هستید؟ من این را می خواستم بگویم.
نتیجه گیری
بنابر آن چه که در کلیه ی فصول گذشت می توان این نتیجه را گرفت که عفت مادر خود زیر بنای تربیت دخترش می باشد وبرای آنکه مادر نقش عفت را در فرزند خود ماندگار کند و خود نگه داری در مقابل گناهان را در او ایجاد کند، مراحلی را باید طی کند که به ترتیب ذکر می شود.
البته باید دانست که عفت هم در مسائل مادی مثل نیازهای اقتصادی و هم غیر مادی مثل امور جنسی مطرح است، و امّا مراحل عبارتند از:
1ـ مرحله اول: مادر در درجه اول باید خودش عفیفه باشد و عفت در همه ابعاد آن یعنی نگاه، کلام، حجاب و پوشش، اخلاق و رفتار در ظاهر و باطن او نمود داشته باشد. عوامل موثر در عفت مثل تقویت ایمان ـ شناخت خود ـ همنشینی با افراد با حیا ـ و… و همچنین عوامل موثر در بی عفتی که در دنیا و آخرت دارای آثار سوء و منفی زیادی مثل اختلالات روانی، خشونت و آزار جنسی و… ( آثار دنیوی) و آتش دوزخ و آویزان شدن با مو و چیدن گوشت بدن و… ( آثار اخروی) را بشناسد و نسبت به تقویت و ذائل کردن آن ها تا جایی که می تواند بکوشد.
2ـ مرحله دوم: این مرحله انتخاب همسر عفیف است که در شکل گیری جنین نقشی اساسی دارد و بعد از آن هم از حمایت های مادی و معنوی او بر خوردار می گردد.
3ـ مرحله سوم: مرحله بار داری است در این دوران علاوه بر بهداشت جسمانی به بهداشت روانی خود نیز باید توجه کند و از محیطی آرام و پر نشاط بر خوردار گردد. از بعد جسمانی مادر باید تغذیه صحیح و کافی و…. داشته باشد چرا که سلامت جنین بسیار مهم است و در بعد روانی مادر می تواند با استفاده از تلاوت آیات قر آنی و انس با کلام الهی از نظر روحی خود را تقویت کند و القاء آرامش درونی داشته باشد بر این اساس هر مادری باید توجه داشته باشد که دوران حمل برای طفل او سر نوشت ساز است و تمام روحیات وی روی فرزندی که در شکم دارد اثر می گذارد و باید به نوع غذا و حلال بودن آن توجه خاصی داشته باشد.
4ـ مرحله چهارم: مرحله بعد از تولد است. در این مرحله نیز هم بعد مادی و هم بعد معنوی عفت را باید در نظر گرفت زیرا یک انسان متشکل از جسم و روح است در هر کدام که کوتاهی صورت گیرد باعث می شود که مادر نتواند دختری با عفت تربیت کند.
لذا اقداماتی که مادر عفیف برای عفت فرزند دختر خود بعد از تولد می تواند انجام دهد عبارتست از:
الف) نقش مادر در انتقال میراث اجتماعی:
کودک وقتی به دنیا می آید مغزش چون کاغذی سفید و ننوشته است، نخستین کلمات و حروف را مادر بر روی این صفحه می نویسد و اوست که نقوش زشت و زیبا بر آن صفحه ترسیم می کند. اصول و قواعد زندگی را به کودک خود می آموزد طرز بر خورد و آداب و رسوم یاد می دهد و…. بنابر این مادر شالوده اساسی انتقال فرهنگ از سوی مادر است.
اوست که بسیاری از اصالت ها و یا کجرویها را در ذهن طفل وارد می سازد و نقش اصلی را در انتقال میراث اجتماعی دارد.

ب) نقش مادر در تاثیرات اخلاقی:
ازنظر علمی ملکات اخلاقی و چگونگی حیات مادر به وسیله خون و شیر به طفل منتقل می شود مادر می تواند آموزش اخلاق را از دو راه به دختر خود بیاموزد.
1ـ آموزش از طریق الگو 2ـ آموزش از راه عمل.
چون تماس کودک در سال های اولیه با مادر بیشتر است و او مستقیماً شاهد رفتار مادر و طرز عمل های اوست پس از او بیشتر تاثیر می گیرد پس می توان نتیجه گرفت اگر مادری دارای عفاف باشد و اخلاق ملکات فاضله داشته باشد فرزندی خوب تربیت می کند.

ج) نقش مادر در تاثیرات روانی:
از نظر علمی رابطه مادر با طفل از سوئی رابطه رهبری و رهروی است. قانون وراثت بسیاری از حالات کودک را به گونه ای نا خود آگاه ناشی از مادر می داند. بنا بر این اگر مادری روحیه کینه توزی و حسادت یا خیر خواهی و… داشته باشد تا حدود زیادی بر طفل تاثیر می گذارد نتیجه این که مادر منشا سعادت یا بدبختی فرزند است؛ نقص و یا سلامت شخصیت روانی کودک مخصوصاً در 6 سال اول زندگی بستگی به مادر دارد
نکته هایی که یک مادر عفیف برای تربیت دختر خود باید در نظر داشته باشد عبارتند از:
1ـ شیردادن فرزند مطابق دستورات اسلامی باشد
2ـ دادن غذای حلال و ترک هرگونه غذای حرام به کودک
3ـ نام نیکو گذاردن برروی کودک.
4ـ تمرین و تشویق کودک به خوبی ها و منع تنبیه و مجازات های ناروا
5ـ آموزش و تمرین در مسائل دینی و اخلاقی و عمل به دستورهای دینی
اگر آموزش مادر به فرزند در زمینه احکام و معارف دینی صحیح و آگاهانه باشد بسیاری از مشکلات دینی وی رفع می شود و والدین باید هماهنگ و هم فکر، باید ها و نباید های دینی را به کودک خود آموزش دهند.
6ـ مادر باید از روش های تربیتی صحیح که باعث ایجاد و حفظ و اصلاح عفت در فرزند دختر می شود آگاهی داشته باشد و بداند در کجا و به چه شیوه ای و تا چه میزان باید عمل و بر خورد کند و از حد افراط و تفریط نگذرد.
7ـ مادر باید با توجه به آمادگی ذهنی و ادراکی فرزند به وی امر و نهی کنند و شیوه ی رفتار و گفتار مادر با توجه به سطح فکری فرزند باشد.
8ـ فرزند خود را از عوامل موثر در عفت و بی عفتی و ارزش عفت و مضرّات بی عفتی آگاه سازد و او را یاری نماید.
9ـ دراصلاح عفت او باید علت را جستجو کند و به شیوه های مناسب آن را رفع کند؛ البته به صورت کامل
10ـ در همه روشهای تربیتی مثل نصیحت، تشویق و تنبیه، الگو برداری و… در تمام مراحل ایجاد، حفظ و اصلاح عفت دختر، نقش الگویی و رهبری مادر از همه مهم تر است مخصوصاً از این بابت که هم جنس دختر است و فرزندان معمولاً سعی می کنند که خود را با هم جنس خود هماهنگ سازند
لذا مادر اگر با تمام توان در عفت خود بکوشد و معیار های اخلاقی و دینی را رعایت کند و خودش را مجسمه عفت سازد و همچنین تضاد بین گفتار و رفتارش نباشد، دختر نیز از او یاد می گیرد و او را اسوه ی خود قرار می دهد.
اما مادر باید هوشیارانه و به طور غیر مستقیم راهنمای دختران خود باشند که مبادا راه را به بیراهه بروند. پس تعامل مادر و دختر نقش بسزا و موثری در زمینه عفت دارد که برای روابط نزدیک با دختر خود رعایت این اصول ضروری می باشد، از قبیل:
1ـ مادران باید دخترانشان را درک کنند و به شخصیت او احترام بگذارند.
2ـ هر روز با دخترانشان صحبت کنند.
3ـ ایراد از او نگیرند.
4ـ مرتب عشق و علاقه شان را به آنها نشان بدهند و بگویند چقدر دوستشان دارند متقابلاَ دختران نیز سعی می کنند مادران خود را درک کنند و مشکلات خود را براحتی با مادر خود در میان می گذرانند وبه این باور می رسند که بهترین دوست در زندگیشان مادر است و هر نصیحت و تذکری که از جانب مادر ارائه می شود از روی خیر خواهی می باشد علاوه بر مادر افراد دیگری هم هستند که نقش الگویی برای عفاف دختران دارند که به طور غیر مستقیم برکردار و رفتار آنان تاًثیر می گذارند از جمله این الگوها معلم است که با اخلاق و کردار خود در ارتباط با شاگردان بدون این که آن ها متوجه باشند تحت تاٌثیر افعال و کردار معلم قرار می گیرند و سعی در تقلید از معلم خود دارند و تلاش می کنند که خود را شبیه او سازند اگر معلم با عفت، نشستن و سخن گفتن و کلاس رفتن و درس دادنش همه بر اساس تقوا باشد می تواند الگوی خوبی برای دختران ما باشد و مادران باید دقت کافی و وافی در نقش این الگو برای فرزندان خود داشته باشند تا نتیجه ی دلخواه و مطلوب دست یابند در ضمن مادران از همکلاسی و همسالان فرزند خود نیز نباید غافل باشند به خصوص در دوران نوجوانی که دوران تغییرات بحران برای دختران است. بنابر این با مراقبت از فرزند خود در روابط و برخوردها و جلوگیری از روابط آزاد با نا محرم و راهنمایی کردن فرزند خود در انتخاب دوست شایسته و اورا به موقع برای ازدواج آماده و به او محبت کرده و خود کنترلی را در او تقویت نمایدو همچنین آگاهیهای لازم در مورد خطرات احتمالی محیط اجتماعی را به دختر خود گوشزد نماید پس مادر باید در تمام زمینه ها چه فردی، چه خانوادگی و اجتماعی باید تمام سعی و تلاش خود را به کار گیرد اگر همه مادران جامعه ما به اهمیت عفاف در تربیت دختر خود پی ببرند در آینده مادرانی با عفاف در نتیجه جامعه ای سالم و سعادتمند خواهیم داشت.
پیشنهادات:
– به زنان و دختران متدین و عفیف پیشنهاد می‎شود به طور مستمر مطالعات و تحقیقات خود را درباره ی فلسفه، فواید و مسائل حجاب افزایش دهند.
– خانواده‎ها، خصوصاً مادران که مسئولیت سنگین‎تری در تربیت دختران و ارتباط بیشتری با آنها دارند، در مواجهه با نامحرم از حجاب کامل، مثل چادر استفاده نمایند، تا از این طریق فرزندان دختر نیز از همان کودکی با حجاب اسلامی آشنا شوند و با تمرین کردن نسبت به آن انس بگیرند. البته در کنار تمرین و عادت دادن آنان، لازم است مادران ابعاد مختلف حجاب و پوشش و فواید آن را برای دختران تبیین و آنها را به رعایت پوشش کامل اسلامی تشویق و در انتخاب دوستان آنها توجه کنند.
– پرهیز از دوگانگی و حتی چندگانگی در برخوردها و رفتارها و تبلیغ ها و…
– کنترل فرزندان توسط والدین در خروج و ورود از منزل و نظارت بر حضور آنان در مجالس و محافل خصوصی و غیرخصوصی
– رعایت والدین در استفاده از فیلم های مبتذل و برنامه های ماهواره ای در حضور فرزندان؛ چرا که زمینه ی کنجکاوی آنان ایجاد شده وکودکان نیز به دنبال تقلید بر می آیند.
– رعایت اصول اخلاقی و پوشش مناسب والدین در منزل در حضور فرزندان، پدر در مقابل دختر و مادر در مقابل پسر (و حتی محارم نسبی که ممکن است موجب بروز حوادث بسیار شومی نیز گردد.)
– از بین بردن دغدغهی معیشت برای خانواده ها و کم کردن و در نهایت از بین بردن اختلاف طبقاتی.
– تعیین حدود حجاب اسلامی با عنایت به فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی برای دختران و پسران.
– ترویج فرهنگ اصیل اسلامی و قرآنی در صدا و سیما و سینما.
– جلوگیری از تولید و فروش محصولات غیرفرهنگی و البسهی نامناسب.
یکى از مسایل دیگر، این است که؛ چه باید کرد تا فرزندان باحیایى داشته باشیم؟ مواردى وجود دارد که مى‏ تواند در باحیا بودن فرزندان، موثّر باشد. در ادامه به برخى از این موارد، اشاره مى‏ شود:
اول) این امر از ازدواج و مرحله انعقاد نطفه آغاز مى ‏گردد. بر اساس احادیث، ازدواج پاک، یکى از عوامل باحیا شدن فرزند است. فرزندى که از راه نامشروع متولّد شود، بى‏ حیا خواهد شد. همچنین فرزندى که نطفه‏ اش در حال ناپاکى مادر منعقد شده باشد، بى‏ حیا خواهد بود. گاهى نیز ممکن است شیطان در انعقاد نطفه، مشارکت کند که نتیجه آن، بى‏ شرمى فرزند است. بنابراین، رعایت نکاتى که براى هنگام انعقاد نطفه سفارش شده، در حیاى آینده فرزند، موثّر خواهد بود.
دوم) دوران باردارى، دوران بسیار حسّاسى است. ریشه‏ هاى باحیایى و بى‏ حیایى را در این مرحله نیز مى‏ توان پیدا کرد. رعایت حیا از جانب مادر، تاثیر زیادى بر جنین خواهد داشت. بى‏ حیایى در گفتار و در ارتباط با نامحرم، شرکت در محافل لهو و لعب، گوش کردن به موسیقى‏ هاى حرام، دیدن تصاویر و فیلم‏ هاى سکس، خواندن رمان‏ هاى سکس و کارهایى از این قبیل، مى‏ تواند تاثیراتى منفى بر حیاى جنین داشته باشد و برعکس، رعایت حیا در گفتار و رفتار، شرکت در جلسات مذهبى، خواندن یا گوش کردن به قرآن و مناجات، ذکر خدا را بر لب داشتن، مطالعه کتاب‏ هاى مذهبى و سودمند و … از امورى هستند که مى‏ تواند در حیاى جنین، تاثیر مثبت داشته باشد.
سوم) از بدو تولّد باید مراقب فرزند بود. امام سجّاد علیه ‏السلام از هنگام به دنیا آمدن فرزند، مراقبت خود را شروع مى ‏کرد. امام باقر علیه‏ السلام نقل مى‏ کند که هر گاه هنگام ولادت فرزندى مى‏ رسید، پدرم همه زنانى را که حضورشان ضرورتى نداشت، از اتاق بیرون مى‏ کرد تا نگاه کسى به عورت او نیفتد. امام صادق علیه‏ السلام نیز فرموده که بهتر است همه چنین کنند.
چهارم) نامگذارى نیز در حیاى فرزندان، تاثیر دارد. فرزندى که نام یکى از اولیاى دین را دارد، رابطه‏ اى بین خود و او حس مى‏ کند و لذا سعى مى‏ کند خود را به آن شخص، نزدیک سازد و به نوعى، خود را در محضر او مى‏ داند. این مى‏ تواند سبب شرم وى شود و او را از انجام دادن کارهاى ناروا، باز دارد. البته این امر، متوقّف بر این است که والدین، فرزند خود را به این نکات، توجّه دهند. در روایتى آمده است که روز قیامت، شخصى را مى‏ آورند که نام او محمّد است. خداوند به وى خطاب مى‏ کند: "تو که همنام حبیب من هستى، شرم نکردى که عصیان مرا مرتکب شدى و حال آنکه من، شرم دارم تو راکه همنام حبیب منى، عذاب کنم؟!" در این روایت، خبر به خوبى روشن است که اگر نامگذارى به درستى انجام شود و به فرهنگ همراه آن توجّه گردد، چه تاثیرى مى‏ تواند در زنده کردن حیا داشته باشد و به همین جهت در فرهنگ اسلامى، توجّه زیادى به نامگذارى شده و نام نیک، یکى از حقوق فرزندان، دانسته شده است.
پنجم) آشنا کردن نوزاد با روحیه معنوى، نقش مهمّى در پرورش حیا خواهد داشت. با شعر خواندن براى کودک و آشنا کردن او با نواى دلنشین قرآن و … مى‏ توان در این راه قدم برداشت.
ششم) جدا کردن محلّ خواب کودک از والدین، یکى دیگر از اقدامات مهم در این زمینه است. اطّلاع یافتن کودک از روابط جنسى والدین، عامل مهمّى در انحراف و بى‏ حیا شدن وى دارد. در روایات آمده است فرزندى که شاهد چنین امورى باشد و یا حتّى صداى نفس والدین را در آن حال بشنود، ممکن است به فساد، کشیده شود. بنابراین، جداسازى محلّ خواب کودکان از والدین و مخفى بودن روابط جنسى آنها نقش مهمّى در حفظ حیاى فرزندان دارد. همچنین رعایت عفّت کلام و پرهیز از شوخى‏ هاى جنسى و به زبان آوردن امور جنسى در حضور فرزندان نیز تاثیرگذار خواهد بود.
هفتم) جداسازى محلّ خواب کودکان از یکدیگر نیز عامل پیشگیری از بی حیایی است. هنگامى که کودکان به سن تمیز و تشخیص مى‏ رسند، بهتر است محلّ خواب آنان از یکدیگر جدا باشد و در یک تشک یا تخت نخوابند. این مسئله، اختصاص به جنس مخالف ندارد، بلکه محلّ خواب دختر از پسر و دختر از دختر و پسر از پسر باید جدا باشد. این کار، اقدامى ایمنى بخش است که حیا و عفاف آنان را حفظ می ‏کند.
هشتم) حیا بر پایه حرمت و کرامت، استوار است. به همین جهت، احترام قائل شدن براى فرزندان و حفظ حرمت آنان و کریم النفس بار آوردن آنان، از اقدامات اساسى در پرورش حیاست. باید به فرزندان، شخصیت داد و از تحقیر آنان و توهین به آنان، پرهیز کرد، خطاها و لغزش ‏هاى آنان را به رُخ نکشید و از سرزنش بیش از اندازه آنان پرهیز نمود. اگر فرزند از رفتار بد خود، پشیمان و شرمنده شد، باید وى را بخشید و رفتارش را به فراموشى سپرد. حتى بهتر است براى رفتارهاى ناشایست وى، عذرتراشى کرد و نسبت به اشتباه‏ هاى او تغافل(خود را به غفلت زدن) نمود. ممکن است برخى والدین به محض این که خطایى از فرزند خود مشاهده مى‏ کنند، کنترل خود را از دست بدهند و به شدت با وى برخورد کرده، آبروى وى را ببرند. این کار سبب مى‏ شود که وى بیشتر در دامن گناه و فساد بیفتد و راه برگشتى برایش باقى نماند.
نهم) دوستان نیز در باحیایى فرزند، بسیار نقش دارند. آشنا کردن فرزند با دوستان باحیا و دور کردن وى از دوستان ناباب، مى‏ تواند در ایمنى وى و پرورش حیا در او موثّر واقع شود.
دهم) استحمام والدین با فرزندان، به نحوى که موجب کنار رفتن پوشش ها شود، بسیار مخرّب است. تا آن جا که ممکن است، باید سعى کرد کودکان، خود استحمام کنند و یا حتماً پوشش مناسب براى هر دو وجود داشته باشد و به هیچ عنوان، دختر با پدر و پسر با مادر، به حمّام نرود. امام صادق علیه‏ السلام فرموده اند: مرد با فرزند خود به حمام نرود که در نتیجه، نگاهش به عورت او بیفتد.
خانواده مهم ترین رکن ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه است وباور به عفت دینی و حجاب اسلامی باید از درون خانواده و از سوی اعضای آن به نسل آینده آموزش داده شود. نقش خانواده در قالب پرورش مبانی دینی و تحکیم آن در فرزندان می تواند عاملی اساسی در توسعه فرهنگ پوشش در جامعه باشد. دراین نوشتار به آسیب شناسی نحوه پوشش وحجاب در روابط خانواده می پردازیم.دراین تحقیق برخی از وظایف مهم مادر و پدر در این زمان با توجه به آیات و روایات و یافته های علمی بیان شده است.اینپژوهش نیزبه بررسی وبیان نقش مهم مادر درتربیت فرزند دردوران بارداری می پردازد، زیرا فرزند انسان هرچند آدمی زاده متولد می شود، اما انساننیست. تنها به واسطه ی تربیت است که خواهد توانست استعدادهای بالقوه ی وجودش را به فعلیت برساند و در مسیر رشد و تکامل گام بردارد.
کوچک ترین واحد اجتماع و موثرترین آن، خانواده است. جامعه ای که بر اساس تعامل و تفاهم ایجاد می شود، هدف ها و دغدغه های مشترک دارد. سلیقه های گوناگون یا تفاوت های فردی و جنسیتی، زمینه برخوردها و واکنش های منفی را فراهم می سازد، ولی از خانواده می توان با عنوان مقدس "ناموس شخصی" یاد کرد.
حجاب
حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است.1 استعمال این کلمه، بیش تر به معنی پرده است.2 این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده، وسیله ی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.3حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است. بعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبی آن، جرم بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بعد اول باشد، ولی بعد دوم نباشد، در این صورت نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است. کیفیت نقش های متقابل و شیوه اثرگذاری و اثرپذیری اعضای خانواده در مبحث فرد و خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است و میزان موفقیت تک تک افراد، به میزان اثرگذاری و اثرپذیری آنان بستگی دارد. خانواده در شکل گیری شخصیت افراد نقش فراوانی دارد. شناخت خانواده و نقش های آن و چگونگی ارتقای روابط مناسب اعضای خانواده و بررسی حقوق متقابل و میزان اثرپذیری و اثرگذاری آنان، زمینه برنامه ریزی درست فرهنگی را برای مسئولان فرهنگی اعم از بخش خصوصی و دولتی فراهم می کند.
نقش پدر و مادر در تربیت فرزند
خانواده، اولین جایی است که شخصیت انسان شکل می گیرد و اولین الگوی حجاب یا بدحجابی، والدین هستند. اگر والدین به پوشش مناسب اهمیت بدهند و خود را به گوهر حجاب و حیا آراسته نمایند، فرزند نیز از آنها نمونه برداری خواهد کرد. اگر والدین، آموزش صحیح فرهنگ حجاب را سرلوحه تعامل خود با فرزندان قرار دهند و محجبه و باحیا بودن را در درون او نهادینه کنند، او در جوانی تحت تاثیر بدحجاب ها، پوشش خود را تغییر نمی دهد.
خانواده از زیربنایی ترین و مهمترین نهادهای اجتماع به شمار میرود که افراد در آن به مهارتهایی که لازمه ی ورود به اجتماع است دست پیدا میکنند؛ از نظر اسلام هیچ بنیانی نزد خداوند دوستداشتنی تر از ازدواج که مرحله ای برای تشکیل خانواده است وجود ندارد. خانواده از منظر اسلام بر اساس مهربانی ها شکل میگیرد و رابطه افراد در آن رقابتی نیست، بلکه رفاقتی و صمیمانه است.
خانواده به عنوان اولین کانونی که فرد در آن قرار می گیرد دارای اهمیت شایان توجهی است. اولین تاثیرات محیطی که فرد دریافت می کند از محیط خانواده است و حتی تاثیرپذیری فرد از سایر محیطها می تواند نشات گرفته از همین محیط خانواده باشد. خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد.عواملی چون شخصیت والدین ، سلامت روانی و جسمانی آنها ، شیوه های تربیتی اعمال شده در داخل خانواده ، شغل و تحصیلات والدین وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده ، محل سکونت خانواده ، حجم و جمعیت خانواده ، روابط اجتماعی خانواده و بی نهایت متغیر دیگر در خانواده وجود دارند که شخصیت فرزند ، سلامت روانی و جسمانی او ، آینده شغلی ، تحصیلی ، اقتصادی ، سازگاری اجتماعی و فرهنگی ، تشکیل خانواده او و غیره را تحت تاثیر قرار می دهند.
نحوه رفتار پدر و مادر در ملاقات با دیگران، نوع پوشش مادر، زمانی که با نامحرمان گفت وگو می کند و تقید والدین به حیا و پاکدامنی، در فرزند تاثیر می گذارد؛ ضمن این که بعضی اقدامات همچون جداسازی اتاق خواب کودک و رعایت اخلاق در محیط خانواده، در بروز روحیه عفاف طلبی فرزند موثر است.
میتوان تکریم کردن را از اسباب تاثیرگذار در پیدا شدن شخصیت اعضای خانواده بر شمرد، با تکریم کردن اعضای خانواده در بین اعضا حد و مرزهایی ایجاد میشود که این حدود در مرحله ی بعدی در حفظ شخصیت و عزت نفس تکتک افراد تاثیرگذار خواهد بود، به نحوی که اعضا حاضر نخواهند شد، شخصیت و عزت خود را به هر نحوی خرد کرده و از بین ببرند؛ پس سعی میکنند حدود و در نتیجه شخصیت و عزت خود را در میان اعضای دیگر خانواده حفظ کنند. در زمینه ی مسئله ی حجاب، خصوصاً در مورد بانوان نیز این قضیه مصداق دارد که اگر اعضا به زن یک نگاه ویژه و محترمانه داشته باشند در پدیدآمدن عفت و حجاب در او تاثیر خواهد داشت؛ توضیح این مطلب آنکه اگر اعضای خانواده یک نگرش فطری و غریزی به زن داشته باشند و این نکته را مدنظر قرار دهند که زن و مرد در اصول و بنیادها مشترکند، از جمله در انسانیت، ایمان، کرامت، پذیرش امانت الهی در نتیجه نگاه کرامتمندانه و عزتمند به زن داشته باشند در شخصیت او تاثیر گذاشته و احساس عزت نفس خواهد کرد که در این صورت خود را به ذلت خودنمایی برای اجانب نخواهد انداخت.
شریعت اسلام ـ که هم سو و هماهنگ با نظام خلقت انسان است ـ در راستای تحقق نیاز به فرزندان صالح و پاک، دستورهای بسیار مهم و حیاتی بیان نموده که توجه کامل به آنها موجب تامین درست این نیاز شده و فرد را از نعمت فرزند شایسته و صالح که حقیقتاً گل های بهشتی هستند، بهره مند می گرداند؛ از قبیل انتخاب همسر با ایمان و پرهیزگار، خودسازی و تهذیب نفس از رذایل اخلاقی قبل از انعقاد نطفه، دعا و نیایش و درخواست فرزندان سالم و صالح، به ویژه خواندن دعاهای وارده در این زمینه؛ مخصوصاً در شب انعقاد نطفه ی فرزند، انتخاب زمان و مکان مناسب برای این عمل، ذکر و یاد خدا و خلوص به هنگام انعقاد، تعلیم و پرورش صحیح براساس آموزه ها و اصول تربیتی اسلام و ایجاد محیط سرشار از محبت و معنویت و انسانیت در فضای خانه و خانواده و غیر از اینها ایجاد می کنند.
بدا به حال پدران و مادرانی که در اثر بی توجهی به دستورهای سرنوشت ساز اسلام، شیطان را در فرزندان خود دخالت داده و آنان را از کمالات الهی و انسانی ـ که هدف زندگی است ـ محروم می کنند و موجبات شرمندگی خود را در دنیا و سرافکندگی در دادگاه عدل آخرت را فراهم می سازند.
با این بیان می توان گفت از فاجعه ها و پی آمدهای ناگوار لاقیدی، بدحجابی و طنّازی عده ای از زنان این است که فرزندان و نسل آنها نه تنها از راه تحرکات جنسی زنان جامعه بلکه از طریق خود آنان و محیط خانواده آسیب های سنگین شخصیتی خواهند دید و از راه ها و جهت های گوناگون باعث فساد و گمراهی نسل و انحراف فرزندان از مسیر تکامل و انسانیت و یا دست کم ناصلاح شدن آنان می شوند.
مادر به عنوان الگوی عملی و تاثیر گذار، روی شخصیت و طرز تفکر فرزندان به ویژه دختران نقش نمادین دارد و رفتار، کردار و پندار او مستقیما در فرایند رشد و تکوین، تعیین کننده است. در جوامع اسلامی که حتی مردان بزرگ از دامن آنان به معراج میروند زن جایگاه والایی در توسعه و ترویج فرهنگ اسلامی دارد.امام صادق)ع)میفرمایند: خوشبخت کسی است که مادرش دارای گوهر گرانبهای عفت باشد.
در محیط خانه و اجتماع برجسته ترین نقش مادر نقش تربیتی است . اهمیت این نقش از آن جا روشن می شود که کودک نخستین بار در آغوش مادر قرار می گیرد و آداب و رسوم اجتماعی را از او می آموزد.کودک از دامان مادر یاد می گیرد که چگونه با دیگران رفتار نماید و چگونه با آنان برخورد داشته باشد . چگونگی رفتار مادر با کودک در شکل دهی ساختار شخصیتی او تاثیری چشم گیر دارد.از این رو، کارشناسان مسائل تربیتی بر نقش مادر در تربیت فرزند همواره تاکید داشته و دارند
همچنین مرد پاسدار زن و نگهبان کرامت ناموس است. در روایات اسلامی لزوم غیرت برای مردان تاکید شده و مردان غیور ستوده شده اند. غیرت مردان ، استواری، فرازمندی، راستی، حراست پاک نگری و پاک کرداری است. بنابراین مردان مومن نیز می توانند با غیرت و جوانمردی اسلامی که پیشوایان دین ، بدان سفارش نموده اند، با پاسداری از حریم خانواده و جامعه، گامی بلند در ترویج فرهنگ حجاب و پوشش بردارند.
بهترین روش در مرحله نهادینه سازی باور عفاف و حجاب، برنامه ریزی در زمینه شناخت کودک، نیازها و ویژگی های اوست تا به این وسیله از سال های ابتدای زندگی به فرهنگ سازی پرداخته شود. آموزش در خانواده از دو طریق صورت می گیرد:
الف- آموزش مستقیم که گاه در قالب امر و نهی و خواهش و تمنا خواهد بود و از ابزار اصیل هم چون تشویق و تنبیه البته به شکل علمی آن استفاده می شود. معمولاً این گونه آموزش با نوعی مقاومت روانی کودک روبه رو می شود و اگر اصول تربیتی کودک و بهره گیری از بهترین و صحیح ترین شیوه ارتباط با او رعایت نشود، نتیجه معکوس خواهد داد.
ب- آموزش غیرمستقیم که از طریق رفتار و عمل کرد اعضای خانواده بدون استفاده از آموزش های گفتاری انجام می شود و بیش تر شکل امر و نهی و موعظه را به خود می گیرد. معمولاً مادرانی که دغدغه حجاب و عفاف دارند و در برخورد با نامحرم، رفتار عفیفانه از خود نشان می دهند و این حالت در وجود آن ها نهادینه شده است، در عمل و به طور غیرمستقیم به نهادینه سازی باور حجاب و عفاف در فرزند خویش پرداخته اند. استفاده از برخی برنامه های رسانه ملی و لوح های فشرده آموزنده، از مصداق های آموزش غیرمستقیم به شمار می رود. هم چنین کتاب هایی که با توجه به اصول ویژه ادبیات کودک نوشته شده اند، به طور غیرمستقیم، حجاب و عفاف را مطرح کرده اند.
ابعاد مختلف تربیت
تربیت جسمانی
در این میان نقش مادر به عنوان مربی ای که از ابتدایی ترین مراحل پیدایش همراه انسان است، اهمیت ویژه ای دارد به خصوص در دوران بارداری که بین مادر و فرزند ارتباط بسیار نزدیکی برقرار است و اکثر اعمال و روحیات او به طور مستقیم وغیر مستقیم بر فرزند موثر است. از این رو هر گونه بی توجهی مادردراین دوران، ممکن است سبب پیدایش صفات ویا ناهنجاریهای جسمی و روحی در فرزند شود ودر این صورت او به عنوان یک موجود ناقص در مسیر حرکت به سوی کمال، نه تنها دچار مشکلات فراوانی خواهد گشت، بلکه جامعه ی انسانی را نیز با مشکلات جدی مواجه خواهد ساخت. به تعبیر پیامبر(صلی الله علیه وآله)): اَلشَقیُ مَن شَقی فیِ بَطنِ اُمِّه وَالسَعیدُ مَنْ سَعِدَ فیِ بَطنِ اُمِّه 🙁 سعادت وشقاوت فرزند انسان با رحم مادر بی ارتباط نیست.
البته نقش تربیتی مادر مدت ها پیش از تولد آغاز می گردد که عبارت است از؛ انتخاب پدری شایسته برای فرزندش، زیرا خصوصیات جسمی وروحی پدر ومادر توسط عوامل وراثت یعنی ژن ها به فرزند منتقل می گردد. همچنین شرایط زمانی ومکانی انعقاد نطفه و نوع تغذیه ی پدر ومادر و افکار و حالات آنها برفرزند و نوع تربیت او تاثیر گذار است.
بنابراین از جمله مهم ترین نقش تربیتی مادرو وظیفه ی او رعایت دستورهای تربیتی پیش از آمیزش و هنگام آمیزش است.
پس از انعقاد نطفه، دوران بارداری مادرآغاز می گردد که هم برای مادر و هم برای فرزند یک دوره ی جدید از زندگی است.دراین زمان سلول تخم دگرگونی های مختلفی را طی می کند تا شکل انسانی پیدا کند و برای تولد آماده شود، فرزند در این مدت کاملاً وابسته به مادراست و مادر نقش مهم وموثری در پرورش جسم و روح فرزند به عهده دارد، زیرا نوع غذای او از جهت کمی وکیفی وحلال وحرام بودن آن، میزان آشنایی مادر با چگونگی رشد جنین، حالات روحی- روانی مادر، مانند ترس وخشم واضطراب وگناهانی که مرتکب می شود. شرایط جسمی مادر، هوایی که تنفس می کند، نوع پوشش وحرکاتی که انجام می دهد و… جنین را مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر قرار می دهد.
وجود فرزند در روایات به "گل" تشبیه شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: " الولد الصالح ریحانه من ریاحین الجنّه" ؛ " فرزند صالح گلی است از گل های بهشت." .همان گونه که در جهان متمدن امروز شاهد از بین رفتن بسیاری از کودکانی هستیم که بر اثر بی توجهی والدین و نرسیدن به آن ها، رشد کمّی و کیفی خود را از دست داده، دچار نارسایی جسمی و روانی می شوند. از این رو، هم از نظر وجدان و شرع و هم بر اساس عرف مردم، توجه جدی به تربیت فرزند و تامین نیازهای او در این شرایط حساس ضروری می نماید. تنها کسی که در دوره کودکی می تواند به نیازهای جسمی و روحی کودک به صورت مناسب پاسخ دهد، مادر است؛ چرا که مادر از هر کس دیگری آشناتر به شرایط زیستی و روانی کودک است و اوست که با مهر و رافت و محبت می تواند از او حفاظت کند و از آلودگی ها و نا پاکی ها شست و شو دهد و به رفع احتیاجاتش بپردازد. مادر با دست خود کودک را نوازش می دهد و با یک زمزمه و لالایی خواندن طفل را به خواب می برد. تر و خشک کردن بچه در سال های اول زندگی کاری است بس مشکل و طاقت فرسا که تنها با مهر مادری امکان پذیر خواهد بود.
تربیت جسمانی کودک از دیگر ابعاد تربیت اهمیت کمتری ندارد، و به همین دلیل گفته شده عقل سالم در بدن سالم است. اگر بدن انسان سلامت نداشته باشد و جسم رشد کافی نکند، فرد به لحاظ روحی و روانی، آدم سالم و نرمالی نخواهد بود.
نقش پدر نیز در تربیت جسمی و ظاهری کودک بر کسی پوشیده نیست و پدران باید در زمینه رشد جسمانی فرزند بسیار حساس بوده و شرایط لازم را فراهم آورند.
تربیت دینی واخلاقی

ادیان الهی به جهت تاثیر خانواده در اخلاق و معنویت افراد توصیه های مهمی در این زمینه ارائه کرده، خصوصاً دین مبین اسلام که آخرین دین و کاملترین آنهاست، توصیه های کامل و جامعی در این زمینه بیان کرده است.
اندیشه و فرهنگ دینی ساختار اصلی جامعه اسلامی را تشکیل می دهد که اثر آن در رفتارهای فردی و اجتماعی شهروندان هویدا می شود و بازتاب باورها و دغدغه های افراد را در فضای حاکم بر جامعه می توان دید. از آن جا که اثرگذاری و اثرپذیری فرد و جامعه امری پذیرفته شده و انکارناپذیر است، برای اصلاح، تغییر و ایجاد فرهنگ باید به این دو مسئله توجه ویژه ای داشت.
رفتارهای دینی گاه شخصی و درونی اند و آثار ویران گر آن در اجتماع چه اندک یا بسیار، به چشم نمی آید و گاهی جنبه بیرونی دارند که آثار منفی آن در جامعه بر جای می ماند. شارع مقدس درباره نوع دوم رفتارها، سفارش های جدی و مهمی دارد. پیامبر اعظم(ص) در این باره فرموده است: همانا هنگامی که گناهی پنهانی باشد، جز گناه کار آسیب نمی بیند و هنگامی که آشکارا باشد و اعتراض و تغییری بر ضد آن نشود، به همه مردم آسیب می رسد.
عمق بخشیدن به باورها ی دینی فرزندان و ایجاد ارتباط صمیمانه با آن ها ضروری است. در دین مبین اسلام به حفظ شئونات اسلامی در خانواده ها بسیار تاکید شده است و فرزندان در الگوپذیری از والدین وعملکرد آنان می توانند رویکرد خود را در این زمینه ارتقاء دهند و مسیر را برای رسیدن به حب الهی هموار سازند.
رعایت شئونات اسلامی و پوشش از جمله مسائل وموضوعات مهم فرهنگی است که در تمام ادیان آسمانی به آن توصیه ودر مکاتب واندیشه های غیر دینی نیز از آن سخن به میان آورده اند ، امروزه در خانواده ها ی اسلامی با تاسف بسیار، شاهد بروز یک سری افکاری، که تحت تاثیر اندیشه های ظاهر فریب و مخرب، که با تجهیزات وبه کارگیری امکانات فرهنگی، وتبلیغی، سیاسی، اجتماعی و… تلاش در، از هم گسستن این اصل وباور دینی دارند . تردیدی نیست که بد حجابی زنان ومردان وبخصوص نسل جوان، نه تنها نو اندیشی نیست بلکه کانالی است در انتقال ضد ارزش ها ونا بهنجاری های دیکته شده دشمنان این باور اصولی به خانواده های اسلامی.
در ادبیات دینی، خانواده، گرامی ترین بنیان ها و زمینه ساز شکل گیری و حفظ شخصیت دینی شمرده می شود. خانواده زمینه ساز شکل گیری بنیان های شخصیت فرزندان، پرورش دهنده انسان های کارآمد و مقاوم، محل پرورش عواطف و عامل انتقال فرهنگ و ارزش ها به نسل بعدی است. از آنجا که رعایت عفاف و حجاب اسلامی یکی از ارزش های والای دین به شمار می رود و این مسئله به جنبه اعتقادی و رفتاری انسان مربوط است، نقش خانواده در القای این ارزش و نهادینه ساختن آن، دوچندان می شود.
تربیت دینی از نظر اسلام و قرآن از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و از آغاز زندگی فرزند باید بدان توجه کرد. نقش مادر در پرورش دینی و مذهبی فرزند روشن است. مادر هم پیش از تولد می تواند ایفای نقش کند و هم پس از آن در دوره های کودکی، نوجوانی و جوانی.

از دیدگاه روان شناسی نیز وجود حجاب یک پدیده دینی همراه با مولفه های عقلانی است که احساس بودن و یا نبودن آن بستگی به پرداخت شخصیّت انسان دارد که شکل گیری شخصیّت در دوران نوجوانی وجوانی است و این خود به خود اهمیّت این حوزه از تفکّر و اندیشه را نشان می دهد.
مهم ترین عامل لغزش ها وگمراهی در فرزندان، نداشتن آگاهی های لازم دینی وضعف ایمان وتقوا است. بهترین راه پیشگیری از گرایش به ضد ارزش ها وشهوات سرکش وتنها راه مبارزه با تهاجم فرهنگی استکبار جهانی ، آشنا نمودن آنان با حقایق زندگی وارزش های دینی وانسانی است.
در فرزندان باید باور استوار و ایمان عمیق ایجاد شود، فردی که دل به حق داده و اندیشه به خدا سپرده و فرجام زندگی دنیوی اش را پذیرفته، چطور حاضر می شود خودآرایی و خودنمایی کند و خود را در معرض دیدهای آلوده قرار دهد و زمینه های تلذذ دیگران و فساد آفرینی را بوجود آورد؟
بنابراین اولین گام و حرکت اصولی در ترویج فرهنگ حجاب، آشنایی کامل با دین و تقویت اعتقادات اسلامی در بین افراد جامعه، علی ا لخصوص بانوان محترم می باشد. اگر ما دین و ایمان را به معنای واقعی آن در بانوان مستحکم نمائیم، دیگر مشکلی تحت عنوان بدحجابی در جامعه اسلامی نخواهیم داشت.تقویت ایمان و اطاعت از دستورات پروردگار عا مل پایدار و درونی بسیار مهم در ترویج فرهنگ حجاب در جامعه باشد و در نقطه مقابل، کوتاهی در تقویت ایمان و عدم تبعیت از دستورات الهی، نتیجه بالعکس به ارمغان خواهد آورد.

کودکان آینه وار رفتارهای والدین را تقلید می کنند و الگوی عملی که خانواده ارائه می دهد مانند نحوه پوشش و حجاب مادر یا پدر، تاثیر عمیقی بر رفتار کودک دارد و در واقع پدر و مادر با ارائه اعمال و رفتار مناسب و به شکل غیرکلامی ارزشها و هنجارهای سالم را از همان ابتدا در شخصیت کودک ایجاد می کنند.به عنوان نمونه فریده مصطفوی فرزند حضرت امام خمینی(ره)در خاطرات خود می گوید: امام(ره)ما را مقید می کردند معصیت نکنیم و مودب به آداب اسلامی باشیم. بخصوص مقید بودند ما حجاب شرعی را حفظ کنیم و در منزل حق هیچ گونه گناهی از جمله غیبت، دروغ، بی احترامی به بزرگترها و توهین به مسلمانان را نداشتیم. ما عملاً این درسها را از امام(ره)آموخته بودیم با این شیوه و روش بود که ما ارزشهای اسلامی را فرا گرفتیم و از نظر تربیتی خود ایشان برای ما الگو بودند، چون وقتی کاری را به ما می گفتند انجام ندهید و ما می دیدیم که خودشان آن کار را انجام نمی دهند، برای خانواده الگوی بسیار خوبی بودند .
از دیگر اصول مهمی که در تربیت دینی کودکان و نوجوانان باید مد نظر قرار گیرد، استفاده از شیوه های مناسب تغییر رفتار است که در تشویق یا تنبیه فرزندان بخصوص در مورد حجاب افراط نشود. زیرا گاهی با یک نگاه یا کاهش مقداری از محبت و امتیازاتی که قبلاً به آنان داده بودند، می توان رفتار نوجوان را اصلاح کرد و به تذکرات و اصرارهای مداوم نیازی نیست، زیرا ممکن است ملامت و سرزنش و تذکرات افراطی، لجبازی فرزندان را تحریک کند و در نتیجه رفتارهای مناسب در آنان شکل نگیرد.
هنگامی که مسیر درست تربیّت برای زندگی نوجوان پی ریزی شد و او به شناخت کلّی از خود رسید در این زمان متوجّه می شود که حجاب نیز یکی از مولّفه های هویّت اوست. چنانکه حجاب را هویّت زن مسلمان و بی حجابی را هویّت سست دینان و بی دینان می شناسند. البته همانطور که گفته شد تنها در زمانی این تفکّر در اذهان روشن جوانان نقش خواهد بست که در دوران نوجوانی وجوانی از یک روش مناسب و علمی و تجربی کارآمد پرورش روحی و اخلاقی بی نصیب نباشند.
الگوها در ساختار روحی و رفتاری انسان نقشی مهم بر عهده دارند. امروزه یکی از تاسفهای جدی این است که زن مسلمان آنچنا نکه بایسته و شایسته است با چهره های بلند تاریخ اسلام آشنا نیست، زندگانی زنان نام آوری همچون حضرت مریم (ع)، حضرت زهرا (س) و فرزند برومند ش پیام آور عاشورا حضرت زینب (س) و دیگر چهره های والای تاریخ گذشته و معاصر باید برای زن مومن نشان داده شود تا بنگرد چه سان با حفظ هویت و شخصیت و وقار و متانت می تواند در جامعه حضور پیدا کرده و ایفای نقش نماید. باید توجه داشت که انسان فطرتاً الگوگزین و الگوپذیر است. پیوسته در این اندیشه است که ارزش هایی را که بدان باور دارد در چهره ای مجسم بنگرد و خود را همانند آن الگو بسازد . بنابراین دادن الگوهای مناسب قدمی مهم در ترویج فرهنگ حجاب خواهد بود. فاطمه زهرا (س) که مظهر عفاف و سرمشق و سرور تمامی زنان مسلمان است فرمود : " بهترین زنان، زنی است که مردی را نبیند و مردی هم او را نبیند." حضرت زهرا (س) هنگامی که قدم در عرصه اجتماع می گذاشت مقنعه را محکم به سر بسته و خود را در جامه ای فراگیر می پیچید، با ابهت، آزرم و متانت شگرفی قدم برمی داشت و برای همگان راه رفتن او گام زدن رسول الله (ص) را به یاد می آورد.

پدران ومادرانی که ارتباطشان با معارف دینی وآیین خداوندی ضعیف است و اسلام را منحصر به چند رکعت نماز وروزه وحج خشک وبی روح وامثال آن پنداشته اند و نه آیین کاملی که برای تمام شئون انسان و زندگی دستور العمل داده وپایبندی به آن سعادت وخوشبختی انسان دردنیا وآخرت می شود، در تعلیم وپرورش صحیح اسلامی استعداد های فطری وتغذیه روحی خود و خانواده کوتاهی می کنند و بیشتر به جنبه جسمانی و تامین نیاز های مادی و یاد گیری علوم روز توجه می کنند در نتیجه خود وخانواده را از کمالات معنوی و اخروی محروم کرده وغالباً به آتش فسادها وآلودگی ها گرفتار شده یا می شوند. حتی بسیاری از آن ها با دست خویش زمینه های انحراف وآلودگی به فحشا را برای فرزندان خود فراهم می کنند؛ مثل تهیه فیلم های مستهجن، آنتن ماهواره، وامکانات سوء از اینترنت، شرکت در مجالس لهو ولعب وهم نشینی با اهل هوسو . . .
نقش مادرنیز در تربیت اخلاقی فرزند بر همگان روشن است و چندان نیازی به تبیین ندارد؛ چرا که مادر الگوی رفتاری و اخلاقی برای فرزند است، هر کار ریز و درشتی که انجام دهد در منش و نحوه رفتار او با دیگران تاثیر می گذارد. مادر با رفتار الگویی خود انسان می پروراند، فرزند را از عالم نا پاکی ها، حسدها، کینه ها و رذائل اخلاقی دور می سازد و در دلش مهر و صفا و خیر اندیشی نسبت به همنوعان پدید می آورد. مادر، سرچشمه فضیلت ها و خوبی هاست، او در محیط خانه می تواند درس تقوا و خداترسی به فرزند دهد و از کودکی ضعیف و ناتوان شخصیت بزرگ علمی و اخلاقی بسازد و تحویل جامعه دهد.

در مقابل اگر مادر به وظیفه خویش عمل نکند و در برابر چشمان کودک دست به رفتارهای نامناسب و ناشایست بزند، طبیعی است که کودک از او تبعیت می کند و در نتیجه پست و منحرف تربیت خواهد شد.امام خمینی(ره)در این زمینه می فرماید: مادرِ خوب بچه خوب تربیت می کند و خدای نخواسته اگر مادر منحرف باشد، بچه از همان دامن مادر منحرف بیرون می آید و چون بچه ها آن علاقه ای که به مادر دارند به هیچ کس ندارند و در دامن مادر که هستند تمام چیزهایی که دارند، آرزوهایی که دارند خلاصه می شود در مادر و همه چیز را در مادر می بینند.
زن گوهر گرانبهای الهی است که باید خود را در صدف حجاب نگهداری کند. زن مسلمان تجسم حرمت و عفت در جامعه است، حفظ پوشش به نوعی احترام گذاردن به زن و محفوظ نگه داشتن وی از نگاه های شهوانی و حیوانی است. زن اگر موقعیت خود را در نظام آفرینش بیابد، حقیقت و ارزش خود را درک کند، بداند از کجا آمده است؟ در کجا قرار دارد؟ و به کجا می رود؟ از پوشش دینی به عنوان یک نیاز جدی خود بهره می گیرد و هرگز جامعه را صحنه نمایش تن و تحرکات جنسی خود قرار نمی دهد.
تربیت عاطفی
اگرکودکان از لحاظ عاطفی و امنیتی در خانواده تامین نشوند به انواع مشکلات مبتلا می شوند. مشکلات این کودکان اغلب با شیطنتها ، دروغگوییها و حرف نشنیدنهای ساده شروع می شود و با توجه به وضع نابسامان خانواده به بزهکاریها و جنایات بزرگسالی منتهی می شود. سخت گیری زیاد والدین یا بی توجهی آنها ، یا ننر و لوس بار آوردن کودک و برآورده ساختن کلیه نیازهای منطقی و غیر منطقی او ، شخصیت سالمی را به بار نخواهد آورد. سلامت خود خانواده ، تعادل شخصیتی والدین و آشنایی آنها به اصولی که می تواند محیط خانواده را سالمتر سازد، بسیار حائز اهمیت است.
مادر به لحاظ روانی- عاطفی سرشار از مهر و محبت و صفا و صمیمیت است. چون ساختار وجودی مادر به گونه ای آفریده شده که قدرت جذب و انجذاب فوق العاده ای دارد و در ابراز احساسات و عواطف از توان بالایی برخوردار است. قدرت گیرایی مادران در سطح بسیار عالی قرار دارد که اگر درست استفاده شود در ایجاد پیوند خانوادگی و چگونگی شکل گیری روابط اجتماعی و تربیت اولاد نقش سازنده ای خواهند داشت.مادر می تواند با رعایت اصول و قوانین اسلامی در سامان دهی امور خانواده و پرورش فرزند نقش مهمی ایفا نماید؛ چرا که ویژگی عاطفی زنان بستر مناسبی است برای ایفای نقش مادری و تربیت اولاد و مهم ترین نقشی که از یک مادر انتظار می رود چیزی جز نقش تربیتی او نمی تواند باشد. یکی از جنبه های مهم نقش تربیتی مادر، نقش وی در پرورش عواطف فرزند است که آثار آن در اعمال و رفتار وی به زودی نمایان می گردد.
در شرایط فعلی و با توجه به مشکلات جامعه افراد خانواده کمتر فرصت می کنند درکنار هم باشند و باهم گفتگو و یا درد و دل کنند و این امر خود به خود تهدیدی برای سلامت نهاد خانواده خواهد بود به همین علت باید خانواده ها به این امر توجه کافی داشته باشند و روابط میان خود و فرزندانشان را بر پایه صداقت ، عشق و عاطفه بنا کنند.
تربیت جنسی
از دیدگاه روان شناختی شکل گیری هویت جنسی در کودکان از همان سالهای اولیه کودکی آغاز می شود. به همین دلیل کودک حتی از دو سالگی باید لباسهای مناسب جنس خودش را بپوشد. اگر دختر است لباس و ظاهر دخترانه او حفظ شود و اگر پسر است پوشش و ظاهر پسرانه داشته باشد تا دچار اختلال در هویت جنسی نشود. در مورد مساله حجاب و ایجاد روحیه عفت و حیا نیز از همان سالهای اولیه کودکی باید این رفتارها با شیوه های مناسب آموزش داده شود تا در شخصیت کودک نهادینه شود و عادتهای مناسب نسبت به حجاب بتدریج در شخصیت او شکل گیرد، در این صورت در نوجوانی و جوانی تابع همان ارزشها عمل می کند و از هنجارها و ارزشهای سالم جامعه منحرف نخواهد شد.
از مهمترین ویژگیهاى دوران نوجوانی، بروز تمایلات جنسى است. و به تناسب آن خواسته های فطری و غریزی عواطف آدمی است، چون در این دوره نوجوان که به شدّت به سمت جوانی می رود و رشد و نمو جسمی او همراه با رشد مولّفه های فکری او در مورد شناخت کلّی از جهان و محیط زندگی شکل می گیرد به صورت غریزی خواستار ارتباط با شخص مخالف جنسی است و در این رابطه پسران دارای یک استراتژی هستند که آن در همه موارد فکر و خیال کردن در مورد ارتباط با فرد مخا لف است و گاه در ا ثر افراط در این اندیشیدن به مرحله خطرناک دوگا نگی رفتاری و یا پناه بردن به شخصیّت پنهان و باطنی خود است که دارای دوست زیبایی است که در روی کره زمین نظیر ندارد. و از نظر دختران وجود حجاب به خودی خود مانعی برای تماس با افراد مخالف جنسی نیست. و این مقوله رابطه مستقیم با نحوه ارتباط مذهبی و دینی و اخلاقی در خانواده و مدرسه بر می گردد ولی به طور کلّی آنها از اینکه لباسهایی بپوشند که نظر جنس مخالف را به خود جلب کنند در یک وجه اشتراک قرار دارند. و این مقوله تنها برای آدمی نیست حتّی حیوانات هم برای اینکه نظر جنس مخالف را به خود جلب کنند تغییرات ساختاری از لحاظ فرم و قیافه به خود می دهند یا آوازهای مخصوصی را می خوانند و یا حرکات خاصی از خود بروز می دهند. بنابراین باید برای قبول کردن این سن و مشکلات نوجوانان برنامه ریزی کرد.

محیط سالم، به دور از سخنان ناپسند وکردارزشت،به وی‍ژه اعمال منافی عفت در رشد شخصیّت روحی واخلاقی فرزندان اهمیت فراوانی دارد ومحیط ناسالم نیز در تزلزل وسقوط شخصیّت آنان بسیار م‍وثراست، لذا محیط فرزندان از نوزادی تا جوانی باید کاملاً ازاعمال زشت ودور از اخلاق پاک باشد. واز عوامل تحریک کنند‍‍ه غریزه جنسی- که سن نو جوانی وجوانی دوران رشد این غریزه وآمادگی برای شعله ور شدن آتش شهوت ودر نتیجه انحراف است- کاملاً پاک باشد، تا آنان به آداب انسانی واسلامی روی آورده ودر مسیر سعادت حرکت کنند.
عدم پوشش لازم والدین- به ویژه مادر- در برابر فرزندان وتمام اعضای خانواده در حضور یکدیگر، مخصو صاً خواهر دربرابر برادر، مزاح ورابطه عاشقانه پدر ومادر در برابر آن ها، استفاده از وسایل سمعی وبصری مخرّب شخصیّت، حضور در مجالس مختلط زن ومرد، بی پروایی در حریم عفاف وهر عمل وگفتاری که در بیداری وتحریک غریزه جنسی موثر است واسلام نسبت به آن هشدار داده، باعث میشود فرزندان در معرض انحرافات جنسی، به ویژه خود ارضایی قرار گرفته واز راه رستگاری و خوش بختی وآینده درخشان باز مانند، که از نتایج وپیامد های خطر ناک آن رفتارهای ناپسند آنان نسبت به والدین خویش است.
رعایت حجاب و پوشش مناسب در اجتماع سبب می شود جامعه از هرگونه لذت جویی های نامشروع پاک گردد و کام جویی های جنسی فقط در چارچوب خانواده و با ازدواج مشروع انجام شود. این مسئله سبب تقویت پیوند و نزدیک تر شدن ارتباط زن و شوهر و در نتیجه، استحکام بیشتر کانون خانواده می شود.
نتیجه گیری:

با توجه به اینکه خانواده از مبنایی ترین و صمیمی ترین کانونهاست و شخصیت افراد در آن شکل میگیرد، میتواند نقش موثر و تعیین کننده ای در حجاب و حفظ آن داشته باشد و این اثرگذاری منوط است به اینکه در درجه ی اول خانواده وظیفه اش را به خوبی درک کند و در درجه ی بعدی به این وظیفه عمل کند.
شخصیت و هویت کودک در مراحل اولیه در خانواده شکل می گیرد، کودک مانند مومی است که می شود هرگونه که خواست به آن حالت داد، بنابراین اگر والدین دوست دارند که دخترانی با حجاب و پوشش مناسب داشته باشند، باید بذرها و زمینه های آن را در کودکی استحکام بخشد و خود رعایت اصول و قواعد پوشش مناسب را در محیط خانواده بنمایند، چرا که الگوی کودک، والدین و اعضای خانواده می باشد. جداسازی اتاق خواب کودکان، رعایت مرزهای اخلاقی، بهره گیری از پوشش مناسب و اقداماتی از این قبیل می تواند در نهادینه کردن فرهنگ حجاب فوق العاده موثر باشد. و ما باید بدانیم که اگر خانواده در آموزش درست فرهنگ حجاب به فرزندان خود، تلاشگر باشد انشاء الله مشکلی تحت عنوان بدحجابی درآینده جامعه نخواهیم داشت. ولی اگر والدین اهمیتی به پوشش مناسب ندهند و خود اصول و قواعد پوشش مناسب را رعایت نکنند، بالطبع فرزندان نیز با الگو برداری از آنان، نمونه های رفتاری آنها را در خود پیاده می کنند و خود را شبیه والدین در الگوهای رفتاری می نمایند.
رستگاری و صلاح نسل پاک و فرزندان صالح، گذشته از این که به سود خود آنان بوده و سعادت و خوشبختی آنان را در دنیا و
آخرت رقم می زند، دارای آثار و برکاتی برای والدین نیز می باشند: مایه ی گسترش شخصیت و موقعیت آنان؛ باعث سرفرازی
و افتخار؛ عامل استحکام و دوام خانواده؛ یار و مددکار و مبارک برای والدین در زمان حیات و وسیله ای برای بالا رفتن مقام و
درجه ی بهشتی و طلب رحمت الهی و آمرزش گناهان و فرستادن ثواب اعمال نیک و خیرات برای آنان بعد از مرگشان می
باشند. چنین خانواده هایی مشمول دعای خیر ملائکه و فرشتگان الهی از جمله دخول در بهشت، می شوند
در زمینه نقش خانواده در نهادینه کردن حجاب و عفاف در فرزندان، به چند نکته باید توجه کرد:
.1 برگزاری کلاس های دانش افزایی از طریق انجمن اولیا و مربیان برای والدین و آموزش احکام شرعی عفاف و حجاب به
آنها و توجیه شان درباره رعایت حریم عفاف در خانه و محیط های اجتماعی؛
2 .لزوم توجه بیشتر خانواده به سرمایه گذاری های معنوی در کنار سرمایه گذاری مادی؛
.3 آموزش خانواده ها با پخش نشریه ها و جزوه های خاص، برای درونی کردن فرهنگ عفاف و حجاب در دختران و آموزش
غیرت به پسران؛
.4 پرهیز خانواده از افراط وتفریط در زمینه مسائل دینی؛
.5 آموزش معیارهای رفتار درست زن و مرد برای برقراری روابط انسانی و اجتماعی متعادل در خانواده و جامعه؛
.6 آشنا ساختن خانواده ها و جوانان با اصول ازدواج آسان و تشکیل خانواده در سنین پایین تر با توجه به شرایط اقتصادی
جامعه؛
.7 لزوم رعایت اصول و ضوابط اسلامی و توجه به توصیه های دین پیش از بارداری، هنگام بسته شدن نطفه، دوران بارداری
و رزق و روزی حلال به عنوان اولین و موثرترین راه پیشگیری از معضل های اخلاقی؛
8 .فراهم آوردن تفریحات سالم برای فرزندان به جای تفریحات ناسالمی همچون ماهواره، نوارهای مبتذل و مجالس لهو و لعب،
برای جلوگیری از رواج فرهنگ لاابالی گری بین فرزندان که بی عفتی و بی حجابی از مظاهر آن است؛
9 .توضیح دادن پی آمدهای دنیایی و آخرتی بدحجابی و بی حجابی برای فرزندان؛
.10 توجه مادران به وضع پوشش کودکان در دوران کودکی، با توجه به معیارهای اسلامی پوشش و ایجاد نوعی انس و عادت در آنها
11 .لزوم احساس مسئولیت اعضای خانواده در برابر یکدیگر در زمینه پوشش و حجاب؛
.12 برقراری رابطه دوستانه و عاطفی مناسب با کودکان و نوجوانان و برآوردن نیازهای عاطفی آنها و معرفی الگوی مناسب
در زمینه رعایت موازین شرعی در حجاب و عفاف و حفظ حریم نامحرم در رفتارهای اجتماعی؛
.13 تشویق و علاقه مند کردن کودک و نوجوان به آموزه های دین در زمینه حجاب و عفاف با شیوه های مناسب؛
.14 پرهیز از تحمیل عقاید و ارزش ها به کودک و نوجوان، بدون استدلال و توجیه استوار آنها؛
.15 احترام به شخصیت فرزندان و رعایت حقوق الهی آنها برای فراهم آوردن فضای عاطفی و صمیمی در خانواده
16 .بیان فلسفه حجاب
.17نهادینه سازی باورهای دینی در وجود فرزندان با انجام دستورها و سفارش های تربیتی رهبران دینی؛
.18جهت دهی به نگرش ها و گرایش های کودکان و اعضای خانواده به وسیله پدر و مادر؛
تقویت بافت های مثبت فکری فرزندان نسبت به باورهای موجود .19
پدید آوردن نظام سالم اعتقادی برای فرزندان و دیگر اعضای خانواده با گسترش فرهنگ مطالعه و گفت وگوی علمی .20
.21بیان و تفهیم این مطلب که حجاب امری فطری است
22 . توجه دادن اعضا بر اهمیت و آثار حجاب
.23احترام گذاشتن خانواده به شخصیت حقیقی اعضای خود
اگر بخواهیم از نظر اجتماعی علت بسیاری از مفاسد اجتماعی را بیان کنیم سوئ تربیت خانواده ها علت اصلی آن به شمار می آید اگر پدر و مادر خودشان وارسته و منزه و مقید به اصول مذهبی و اعتقادی باشند، و طبق آن به فرزندان خود توجه نمایند، و در تربیت شان تلاش کنند، کمک بسزایی به اصلاح جامعه بشری می نمایند.

اگر بخواهیم از نظر اجتماعی علت بسیاری از مفاسد اجتماعی را بیان کنیم سوئ تربیت خانواده ها علت اصلی آن به شمار می آید اگر پدر و مادر خودشان وارسته و منزه و مقید به اصول مذهبی و اعتقادی باشند، و طبق آن به فرزندان خود توجه نمایند، و در تربیت شان تلاش کنند، کمک بسزایی به اصلاح جامعه بشری می نمایند.
دین مقدس اسلام برای تربیت فرزندان توجه بسیار دارد. حضرت امام سجاد علیه السلام در مقام تربیت فرزند و مسئولیت سنگین الهی آن از پیشگاه خداوند استعانت می جوید و می فرماید: " بار الها! مرا در تربیت و تادیب و نیکی فرزندانم یاری فرما! "
پوشش یا حجاب، یک عامل اصلی در جلوگیری از وقوع بسیاری از مفاسد در جامعه به شمار می آید و در این بین خانواده نقش مهمی را ایفا می کند. حجاب در دین مقدس اسلام یک دستور قرآنی، و قانونی الهی، و تکلیفی انسانی، و برنامه ای اخلاقی است. زنان با حجاب، خود را از نگاه هرزه مردان و آلودگان به شهوت حیوانی و شیطانی حفظ می کنند. خداوند در بسیاری از آیات برای جلوگیری از فساد جنسی به تمام مسلمانان زن و مرد توصیه می کند که از نگاه شهوت انگیز بپرهیزند و دامن های پاک خود را نیالایند، که این روش به مصالح آنان است. همان طور که گفتیم خانواده نخستین و موثرترین محیط آموزشی و تربیتی انسان به حساب می آید، پدر و مادر اولین معلمان فرزندان هستند. در کل خانواده هسته اصلی و اولیه جامعه بوده و حالات فکری و روانی انسان بیشتر در محیط خانواده شکل می گیرد. کودک از زمانی که چشم به این دنیا باز می کند درآغوش گرم پدر و مادر در یک خانواده به زندگی خود ادامه می دهد و ذهن خالی کودک آماده برای فیلم برداری از محیط پیرامون خود است و هر چه را که در دوران کودکی در ذهن خود ضبط کند در بزرگسالی طبق آن شخصیت و رفتار خود را شکل می دهد. به خوبی روشن است که اگر در محیطی باشد که پدر و مادر حجب و حیا داشته باشند و مواظب رفتار و برخوردهای یکدیگر باشند و در لباس پوشیدن مراعات کنند و از همه مهمتر مادر که نقش اصلی را در تربیت فرزندان دارد در برخورد با محرم و نامحرم فرقی قائل شود و… کودک هم بر اساس رفتار والدین عمل خواهد کرد. از آنجا که مادر نقش تاثیر گذاری را روی شخصیت و طرز تفکر فرزندان به خصوص دختران را داراست و رفتار، کردار و پندار او مستقیما در فرایند رشد و تکوین شخصیتی و رفتار اجتماعی فرزندان نقش تعیین کننده دارد. در جوامع اسلامی زن جایگاه والایی در توسعه و ترویج فرهنگ اسلامی دارد. امام صادق علیه السلام می فرمایند: "خوش بخت کسی است که مادرش دارای گوهر گران بهای عفت باشد"
بنابراین رفتار مادر تاثیر فراوانی بر روی کودکان دارد. و چون کودکان بیشتر تقلید می کنند و نمی‎توانند در کارهای شان هدف‎گیری درستی داشته باشند، لذا تمام توجه‎اش به پدر و مادر و اطرافیان است، اعمال و حرکات آنها را مشاهده می‎نمایند و رفتار آنها را الگوی رفتاری خود قرار می دهند. حال این امر در مورد داشتن حجاب و پوشش مناسب نیز صدق می کند، اگر مادر و پدر در محیط خانه پوشش مناسب داشته باشند و علی الخصوص مادر خانواده در محیط بیرون از خانه حجاب خود را حفظ کند این امر ملکه ذهن کودک خود می شود و زمانی که این کودک بزرگ شد و به مرحله انتخاب رسید، مادر خود را الگوی خود قرار داده و سعی می کند مثل مادرش پوشش داشته باشد. البته بعضی از خانواده ها فکر می کنند که کودک این مسائل را نمی فهمد و برایش خیلی زود است در حالی که کودک هر آنچه را که می بیند در ذهنش ثبت و ضبط می کند، و در بزرگسالی عین آن را انجام می دهد. امام باقر علیه السلام در این مورد می فرمایند: "بپرهیزید از این که در حالی عمل زناشوئی را انجام دهید که کودکی بتواند شما را ببیند و وضعیت شما را توصیف کند."
در حدیثی دیگر از امام صادق علیه السلام آمده است که: "در حالی که کودکی در خانه هست نباید مرد با همسرش جمع شود چون دیدن این منظره به وسیله کودک باعث می‎شود که کودک در بزرگسالی زناکار شود."
در نتیجه عدم رعایت پوشش اسلامی از سوی مادر و ارتباط پدر و مادر با نامحرم بدون رعایت اصول اخلاقی و اسلامی، در هنجار شکنی و نادیده گرفتن ارزش های اسلامی از سوی فرزندان تاثیر زیادی خواهد گذاشت. پس خانواده نباید نقش خود را در بی حجابی فرزندان نادیده بگیرند و جامعه را مسئول آن بدانند. اگر در جامعه ای بی حجابی باشد بی عفتی هم خواهد بود و بی عفتی باعث می شود که پاکی خانواده ها خدشه دار شود و در نتیجه کانون خانواده ها متزلزل می شود
تاثیر خانواده بر حجاب فرزندان
اگر بخواهیم از نظر اجتماعی علت بسیاری از مفاسد اجتماعی را بیان کنیم سوئ تربیت خانواده ها علت اصلی آن به شمار می آید اگر پدر و مادر خودشان وارسته و منزه و مقید به اصول مذهبی و اعتقادی باشند، و طبق آن به فرزندان خود توجه نمایند، و در تربیت شان تلاش کنند، کمک بسزایی به اصلاح جامعه بشری می نمایند.

دین مقدس اسلام برای تربیت فرزندان توجه بسیار دارد. حضرت امام سجاد علیه السلام در مقام تربیت فرزند و مسئولیت سنگین الهی آن از پیشگاه خداوند استعانت می جوید و می فرماید: " بار الها! مرا در تربیت و تادیب و نیکی فرزندانم یاری فرما!

پوشش یا حجاب، یک عامل اصلی در جلوگیری از وقوع بسیاری از مفاسد در جامعه به شمار می آید و در این بین خانواده نقش مهمی را ایفا می کند. حجاب در دین مقدس اسلام یک دستور قرآنی، و قانونی الهی، و تکلیفی انسانی، و برنامه ای اخلاقی است. زنان با حجاب، خود را از نگاه هرزه مردان و آلودگان به شهوت حیوانی و شیطانی حفظ می کنند. خداوند در بسیاری از آیات برای جلوگیری از فساد جنسی به تمام مسلمانان زن و مرد توصیه می کند که از نگاه شهوت انگیز بپرهیزند و دامن های پاک خود را نیالایند، که این روش به مصالح آنان است. همان طور که گفتیم خانواده نخستین و موثرترین محیط آموزشی و تربیتی انسان به حساب می آید، پدر و مادر اولین معلمان فرزندان هستند. در کل خانواده هسته اصلی و اولیه جامعه بوده و حالات فکری و روانی انسان بیشتر در محیط خانواده شکل می گیرد. کودک از زمانی که چشم به این دنیا باز می کند درآغوش گرم پدر و مادر در یک خانواده به زندگی خود ادامه می دهد و ذهن خالی کودک آماده برای فیلم برداری از محیط پیرامون خود است و هر چه را که در دوران کودکی در ذهن خود ضبط کند در بزرگسالی طبق آن شخصیت و رفتار خود را شکل می دهد. به خوبی روشن است که اگر در محیطی باشد که پدر و مادر حجب و حیا داشته باشند و مواظب رفتار و برخوردهای یکدیگر باشند و در لباس پوشیدن مراعات کنند و از همه مهمتر مادر که نقش اصلی را در تربیت فرزندان دارد در برخورد با محرم و نامحرم فرقی قائل شود و… کودک هم بر اساس رفتار والدین عمل خواهد کرد. از آنجا که مادر نقش تاثیر گذاری را روی شخصیت و طرز تفکر فرزندان به خصوص دختران را داراست و رفتار، کردار و پندار او مستقیما در فرایند رشد و تکوین شخصیتی و رفتار اجتماعی فرزندان نقش تعیین کننده دارد. در جوامع اسلامی زن جایگاه والایی در توسعه و ترویج فرهنگ اسلامی دارد. امام صادق علیه السلام می فرمایند: "خوش بخت کسی است که مادرش دارای گوهر گران بهای عفت باشد"
بنابراین رفتار مادر تاثیر فراوانی بر روی کودکان دارد. و چون کودکان بیشتر تقلید می کنند و نمی‎توانند در کارهای شان هدف‎گیری درستی داشته باشند، لذا تمام توجه‎اش به پدر و مادر و اطرافیان است، اعمال و حرکات آنها را مشاهده می‎نمایند و رفتار آنها را الگوی رفتاری خود قرار می دهند. حال این امر در مورد داشتن حجاب و پوشش مناسب نیز صدق می کند، اگر مادر و پدر در محیط خانه پوشش مناسب داشته باشند و علی الخصوص مادر خانواده در محیط بیرون از خانه حجاب خود را حفظ کند این امر ملکه ذهن کودک خود می شود و زمانی که این کودک بزرگ شد و به مرحله انتخاب رسید، مادر خود را الگوی خود قرار داده و سعی می کند مثل مادرش پوشش داشته باشد. البته بعضی از خانواده ها فکر می کنند که کودک این مسائل را نمی فهمد و برایش خیلی زود است در حالی که کودک هر آنچه را که می بیند در ذهنش ثبت و ضبط می کند، و در بزرگسالی عین آن را انجام می دهد. امام باقر علیه السلام در این مورد می فرمایند: "بپرهیزید از این که در حالی عمل زناشوئی را انجام دهید که کودکی بتواند شما را ببیند و وضعیت شما را توصیف کند."
در حدیثی دیگر از امام صادق علیه السلام آمده است که: "در حالی که کودکی در خانه هست نباید مرد با همسرش جمع شود چون دیدن این منظره به وسیله کودک باعث می‎شود که کودک در بزرگسالی زناکار شود."

در نتیجه عدم رعایت پوشش اسلامی از سوی مادر و ارتباط پدر و مادر با نامحرم بدون رعایت اصول اخلاقی و اسلامی، در هنجار شکنی و نادیده گرفتن ارزش های اسلامی از سوی فرزندان تاثیر زیادی خواهد گذاشت. پس خانواده نباید نقش خود را در بی حجابی فرزندان نادیده بگیرند و جامعه را مسئول آن بدانند. اگر در جامعه ای بی حجابی باشد بی عفتی هم خواهد بود و بی عفتی باعث می شود که پاکی خانواده ها خدشه دار شود و در نتیجه کانون خانواده ها متزلزل می شود
نقش خانواده حجاب و عفاف در خانواده
درادبیات دینی، خانواده، گرامی ترین بنیانها وزمینه ساز شکل گیری وحفظ شخصیت دینی شمرده می شود. خانواده زمینه ساز شکل گیری بنیانهای شخصیت فرزندان، پرورش دهنده ی انسانهای کارآمد ومقاوم،ومحل پرورش عواطف وعامل انتقال فرهنگ وارزشها به نسل بعدی است. از آنجا که رعایت عفاف وحجاب اسلامی یکی از ارزشهای والای دین به شمار می رود واین مسئله به جنبه ی اعتقادی ورفتاری انسان مربوط است، نقش خانواده در القای این ارزش ونهادینه ساختن آن، دوچندان می شود .
در زمینه نقش خانواده درنهادینه کردن حجاب وعفاف در فرزندان ،به چند نکته باید توجه کرد :
1.برگزاری کلاسهای دانش افزایی از طریق انجمن اولیا ومربیان برای وا لدین وآموزش احکام شرعی عفاف وحجاب آنها وتوجیه شان درباره رعایت حریم عفاف در خانه ومحیط های اجتماعی.
2.لزوم توجیه بیشتر خانواده به سرمایه گزاری های معنوی در کنار سرمایه گذاری مادی.
3.آموزش خانواده با پخش نشریه ها وجزوه های خاص برای درونی کردن فرهنگ عفاف وحجاب در دختران وآموزش غیرت به پسران.
4.پرهیز خانواده از افراط وتفریط در زمینه مسائل دینی.
5.آموزش معیارهای رفتار درست زن ومرد برای برقراری روابط انسانی واجتماعی متعادل در خانواده وجامعه.
6.آشنا ساختن خانواده ها وجوانان با اصول ازدواج آسان وتشکیل خانواده در سنین پایین تر با توجه به شرایط اقتصادی جامعه.
7.لزوم رعایت اصول وظوابط اسلامی وتوجه به توصیه های دین پیش از بارداری، هنگام بسته شدن نطفه ، دوران بارداری ورزق وروزی حلال به عنوان اولین وموثر ترین راه پیشگیری از معضل های اخلاقی.
8.فراهم آوردن تفریحات سالم برای فرزندان به جای تفریحات ناسالمی همچون ماهواره، نوارهای مبتذل ومجالس لهوولعب، برای جلوگیری از رواج فرهنگ لااوبالی گری بین فرزندان که بی عفتی وبی حجابی از مظاهر آن است.
9.توضیح دادن پی آمدهای دنیایی وآخرتی بدحجابی و بی حجابی برای فرزندان.
10.توجه مادران به وضع پوشش کودکان در دوران کودکی با توجه به معیارهای اسلامی پوشش وایجاد نوعی انس وعادت در آنها.
11.لزوم احساس مسئولیت اعضای خانواده در برابر یکدیگر در زمینه پوشش وحجاب.
12.برقراری رابطه دوستانه وعاطفی مناسب با کودکان ونوجوانان وبرآوردن نیازهای عاطفی آنها ومعرفی الگوی مناسب در زمینه رعایت موازین شرعی در حجاب وعفاف وحفظ حریم نامحرم در رفتارهای اجتماعی.
13.تشویق وعلاقمند کردن کودک ونوجوان به آموزه های دین در زمینه ی حجاب وعفاف با شیوه های مناسب پرهیز از تحیل عقاید وارزشها به کودک ونوجوان بدون استدلال وتوجیه استوار آنها.
14.پرهیز از تحمیل عقاید وارزشها به کودک ونوجوان، بدون استدلال وتوجیه استوار آنها.
15.احترام بهشخصیت فرزندان با رعایت حقوق الهی آنها برای فراهم آوردن فضای عاطفی وصمیمی در خانواده .
راهکارهایی برای فرهنگ سازی عفاف و حجاب در جامعه
1.تبیین فلسفه وضرورت رعایت حجاب برای افراد:
2.سرمایه گذاری لازم برای جامعه پذیری ونهادینه کردن ارزشهای اسلامی وانقلابی از جمله پوشش وآرایش با جلب مشارکت عمومی
3.برنامریزی فراگیر وهماهنگ برای مطرح کردن الگوهاو ارزش های اسلامی مربوط به پوشش در سطح ملی و منطقه ای.
4.شناسایی و معرفی چهره های نخبه ایرانی و مسلمان در زمینه های مذهبی به عنوان الگو.
5.تشویق به استواری و ثبات درپا یبندی به عقاید ومعارف و ارزشهای غنی فرهنگ خودی و زشت شمردن خودباختگی در مقابل فرهنگ بیگانه.
6.برانگیختن احساسات عمومی در برابر ارزشها و واجبات در مناسبتهای مکتبی.
7.توجه والدین و بزرگان به رعایت اخلاق دینی و معنوی.
8.جلوگیری از معرفی الگوهای غربی وغیراسلامی در رسانه ها ونشریه ها.
9.جلوگیری از درهم آمیختگی و ارتباط غیر ضروری – و گاه نامناسب – مرد و زن در مراکز، نهادها ، موسسه ها و گردهم آیی های رسمی وغیر رسمی .
10.محور قراردادن توسعه فرهنگی وانسانی به جای توسعه اقتصادی.
11.توجه به شان ونزلت انسان زنان وارزش حجاب در تبایغات وآثار ادبی – هنری.
12.فراهم کردن زمینه های خداباوری و تقویت روحیه آخرت گرایی، برای حل مشکلات.
13.دوری از هرگونه اعمال سلیقه شخصی وپرهیز از افراط وتفریط در تبیین وآموزش احکام ودستورات دین.
14.اصلاح عملکرد مسئولان نهادهای تربیتی.
15.نهادینه کردن فرهنگ دینی درنظام پرورشی ،به دور از شعار زدگی.
16.اقدام مسئولان نهادهای تربیتی برای ایجاد راههای درست تحققی نشاط وشاداب در نسل جوان.
17.معرفی رنگها ومدل های متنوع در پوشش با رعایت موازین شرعی برای پاسخگویی به سلیقه های مختلف.
18.آشنا کردن جوانان با توطئه ها،وزمینه ها وروشهای نفوذ فرهنگ غربی.
آثار حجاب وعفاف
حجاب وپوشش در جنبه های مختلف آثار مثبت بسیاری دارد که دراینجا به مهم ترین آنها اشاره می کنیم :
آثار فردی حجاب
توفیق معنوی
حجاب زن، جلوه ی آشکار تقوای اوست ووی را از آثار تقوا بهره مند میسازد .وقتی زن تقوای جنسی را مراعات کند وخود را از نامحرم بپوشاند وعده های الهی که به پرهیزگاران داده شده است درباره او محقق می گردد حق وباطل را از هم تشخیص می دهد راه سعادت را در زندگی می شناسد وگناهانش آمرزیده می شود .
حفظ کرامت وشخصیت والای زن
درجهان بینی اسلامی ، انسان تنها جسم وتن نیست بلکه جنبه ای دیگر به نام او دارد که از جنبه جسمی برتر است در مکتبی که بر این جهان بینی استوار باشد دیدگاه ها درباره ی نقش زن با دیدگاه مکتب های مادی به زن بسیار متفاوت است. زن در این مکتب الهی، مربی جامعه است: کسی که مرد از دامن او به معراج می رود.زن به سبب نقش مهم وبزرگ تربیتی اش زیر بنای فضیلت های انسانی وارزشه های والای خلیفته اللهی در جهان است .
او به برکت آمزه های انسان سا اسلام ارزش حقیقی خویش را به خوبی در یافته است ومیخواهد انسانیت ملاک ارزیابی شخصیتی اش قرار گیرد نه ظواهر جسمانی وزنانگی .از این رو اندام زینت های وجودی خویش را در پرده حجاب محفوظ می دارد تا بتواند با ارزش حقیقی خویش وبه اعتبار انسانیت وکرامت بالی یک زن ،در جامعه فعالیت کند.
پاسداری از امنیت زن
زن، با رعایت حجاب و عفت مانع تحریک شهوت مردان بیگانه ودزدان عفت و مردان هرز و شهوت پرست را از طمع کردن به گوهر وجودش ناامید میسازد.درحقیقت او با حجاب خویش به آنان پیام میدهد که من زنی هرزه وهرجایی نیستم. حجابم از درون پاک وایمان استوار خبرمیدهد و گلی خوشبو هستم که عطر طراوتم را به گلستان خانواده ام ارزانی می دارم. من با حجابم چشم ناپاک دلان را کور میسازم.
آثار حجاب در خانواده
بهره مندی از لذت های جنسی، به محیط خانواده اختصاص یافته ودر چارچوب ازدواج مشروع است. این مسئله سبب تقویت پیوند و نزدیک شدن زن و شوهر و در نتیجه استحکام بیشتر کانون خانواده می شود.
آثار اجتماعی حجاب
رعایت حجاب وپوشش مناسب دراجتماع سبب میشود جامعه از هر گونه لذت جویی های نا مشروع پاک گردد وکام جویی های جنسی فقط در چارچوب خانواده و با ازدواج مشروع انجام میشود.
کاهش مفاسد
حجاب وعفت زن همواره خاکریز ومانعی بزرگ در برابر موج وسوسه ها وکج روی هاست .شهوت های جنسی زمینه ساز بسیاری از مفاسد اجتماعی است که با حجاب زن، این زمینه ها از بین میرود وقتی چشمها نبینند ودلها نخواهند تحریکات جنسی ، هیجان های کاذب وعشق های ناپایدر نیز از میان میروند وسلامت اخلاقی در اجتماع حاکمیت می یابد .
مبارزه با تهاجم فرهنگی
حجاب ستیزی از برنامه های سبات تهاجم فرهنگی غرب به شمار میرود . پوشش دینی ،همواره هدف تیرهای زهر آلود فرهنگی دشمنان اسلام قرار داشته است . آنها همواره در برانداختن حجاب جدیت کامل داشته اند :زیرا پوشش دینی سدی بزرگ در برابر تهاجم فرهنگی غرب است که آنها را از رسیدن به هدف های سودجویانه فرهنگی واقتصادی شان باز می دارد . اگر قلعه مستحکم حجاب زن مسلمان فتح شود راه بردگی جامعه اسلامی هموار می شود .
حجاب از مبدعات و مخترعات شریعت اسلام نیست ، به گواهی تاریخ اقوام مختلف در ادیان و ملت متمدن قدیم چون: مصر ، یونان ، روم ، ایران
ضرورت حجاب احساس شده و مورد عمل بوده و حجاب در میان همه ملل و اقوام سابقه داشته و حتی در روسیه تا زمان سلطنت (پطر کبیر ) حجاب معمول آن بوده پس از این مقدمه کوتاه باید گفت حجاب یکی از عوامل موثر حفظ خانواده که هسته مرکزی اجتماع است می باشد .
حجاب از آزادی مطلق زن در نمایاندن بدن عریان خود و تحریک مردان بیگانه می کاهد و آن را در (عائله وخانواده ) و مصالح اجتماع محدود می کند .
در این مقاله به موضوع فطری بودن پوشش و هدف و فلسفه روانشناختی حجاب در سلامت روانی زن و آثار خانوادگی رعایت عفاف و حجاب شرعی پرداخته شده است .
در قرآن بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرکت نگاه به نامحرم وجود دارد. یکی از این آیات، آیه 59 سوره اجزاب است:
"یا ایها النبی قل لازواجک و نباتک و نساءالمومنین یدنین علیهمن من جلا بیبهن ذلکم ادنی ان یعرفن فلایوذین و کان الله غفوراً رحمیاً" ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند و خداوند بخشنده مهربان است. جلاب به معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد.
فطری بودن پوشش
حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایکاه خاصی است و یکی از دلایل اساسی آن این است که حجاب و عفاف، یک امر خطری است. داستان حضرت آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش را اثبات می کند. در تورات (کتاب مقدس یهودیان که برای مسیحیان نیز مقدس است) می خوانیم: "و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر، خوش نما و درختی دلپذیر و دانش افزا پس، از میوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آن گاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریان اند، پس برگ های انجیر به هم دوخته، سترها برای خویش ساختند…" ادامه می دهد: "و آدم، زن خود را حوا نام نهاد، زیرا که او مادر جمیع زندگان است و خداوند رخت ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید".4
بر طبق این متن، آدم و حوا لباس نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند که عریان اند که بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعداً خداوند لباس از پوست به ایشان ارزانی داشت. در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم علیه السلام و حوا چنین آمده است.
فلماذا فا الشجره بدت لهما سواتهما و طفقا یخصفان علیها من ورق الجنه؛ آن گاه که آدم و حوا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید) و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند5".
تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمرده اند و جامعه بشری را به سوی آن دعوت کرده اند؛ زیرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبیعی در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است و احکام و دستورهای ادایان الهی هماهنگ و همسو با خطرات انسانی تشریع شده است، پس در همه ادیان الهی پوشش و حجاب زنان واجب گشته است. در ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امری لازم بوده است. کتاب های مقدس مذهبی، دستورها و احکام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان الهی، بهترین شاهد و گواه اثبات این مدعاست.6
هدف و فلسفه حجاب
هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که به وسیله تزکیه ی نفس و تقوا به دست می آید:
ان اکرمکم عندالله اتقاکم. حجرات/ 13 بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا باتقواترین شماست.
هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین
اوست خدایی که میان عرب امی (قومی که خواندن و نوشتن هم نمی دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آن ها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد؛ با آن که پیش از این، همه در ورطه ی جهالت و گمراهی بودند.
و از نگاه حقوقی، بی حجابی با طبیعت زن و ساختار فطری مخالف است. پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید: (الاحیاء عشرا اجزاء فتسعه فی النساء و واحد فی الرجال) شرم و حیا دارای ده جزء بودند که نه جزء آن در زنان و یک جزء آن در مردان است.
فلسفه روان شناختی حجاب و عفاف
به نظر می رسد که حکمت و دلیل تاکید ادیان الهی بر حجاب و عفاف بیشتر در زنان به چهار جنبه باز می گردد:
1- حفظ سلامت جسمانی زن 2- حفظ سلامت روانی زن 3- شکوفایی همه استعدادهای زن 4- رشد اخلاقی و معنوی زن
یکی از فلسفه های حجاب در قرآن مورد آزار قرار نگرفتن زنان اعلام شده است. همین امر موجب تدی و آزار نسبت به زنان می شود. بحث آزار جنسی زنان در عصر حاضر توجه بسیاری از روان شناسان اجتماعی را به خود جلب کرده است. این آزار در رفتار کلامی و غیرکلامی بروز می کند و عبارت است از هر نوع رفتاری که ماهیت جنسی داشته باشد و برای زنان شرایط آزارنده ای را پدید آورد.5
خیره شدن به ظاهر زن، بیان عباراتی درباره چهره و ظاهر زن و تعدی جنسی از این موارد است.
براساس متون اسلامی هرچه زنان در رعایت عفاف و حجاب، تلاش بیشتری مبذول نمایند، احتمال مورد آزار قرار گرفتن آن ها کمتر می شود و همین امر در حفظ سلامت جسمی و روانی آن تاثیر مستقیم دارد.6 واکفف علیهمن من ابصارهن بحجاب ایاهن فان شده الحجاب ابقی علیهّن) قرآن در مورد رعایت عفاف تعبیرهایی مانند "ان یستعففن خیرلهن7" "اطهرلقلوبکم و قبولهن8" و "ازکی لهم9" دارد، که تاثیر عفاف را بر سلامت روانی نشان می دهد، البته سلامت روانی از نظر اسلام معنای وسیع تری دارد. تاثیر بر سلامت روانی در اموری مانند احساس ایمنی زنان متجلی می شود.
پژوهشی نشان داد که دختران دارای نگرش مثبت و بالا به حجاب، دچار اضطراب کمتری هستند.10
زنان دارای استعدادهای متعددی در امور علمی، تربیتی، هنری، اجتماعی و امثال آن هستند.
رعایت عفاف و حجاب موجب می شود رابطه اجتماعی زنان با سایرین، در همه ابعاد انسانی آن ها تجلی یابد. این امر به فعلیت یافتن استعدادهای مختلف زنان منجر می شود. بی تردید شکوفایی استعدادها ویژه زنانه، نیازمند رابطه های اجتماعی آن ها در ابعاد مختلف علمی و اجتماعی است. رشد اخلاقی و معنوی زنان نیز در پرتو رعایت حریم های شخصیتی آن هاست. نیل به خصایل اخلاقی و معنوی و دینی زنان فقط در ضمن برقراری روابط انسانی و سالم آن ها با یکدیگر ممکن است.
عفاف و حجاب به زنان کمک می کند تا در رابطه با دیگران به جای توجه به ابعاد جسمانی آنها، حریم شخصیتی آن ها ارج نهاده شده و زمینه ای برای آزار و بدرفتاری با آن ها فراهم شود. از آیه 59 سوره احزاب "این کار برای آن که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند" می توان این برداشت را تلقی کرد. به عبارت دیگر، ثمره حجاب و عفاف، شناخته شدن جایگاه واقعی زن به عنوان انسانی با ویژگی های خاص خود است. بی عفتی و برهنگی به زن جنبه جنسی می دهد و انسان بودن او را به فراموشی می سپارد.11
آثار بی توجهی به حریم شخصیتی زنان
بی توجهی به عفاف در سطح فرهنگ عمومی و بین زنان و مردان عواقب ناخوشایندی برای خود زنان دارد و مهم ترین اثر نامطلوب قرار گرفتن زنان در معرض آسیب های جسمانی و روانی است. رعایت نکردن حدود کلامی و غیرکلامی نزدیک شدن به حریم شخصتی زنان و تعدی به آن ها را تسهیل می کند. دومین اثر منحصر شدن همه ابعاد شخصیتی زنان در بعد جنسی و جسمی است. وقتی زنان پوشش شرعی و سایر حدود عفاف را رعایت نمی کنند، به دلیل جذابیت جنسی و جسمی آن ها برخی مردان متمرکز بر همین بعد شده و رابطه خود را با زنان در قالب و چهارچوب جنسی و جسمی محدودی می بینند. عکس العمل ها و واکنش متقابل زنان نیز به دلیل نیاز هر انسان به توجه و تشویق به طور طبیعی این خواهد بود که برابعاد جسمی خود تمرکز بیشتری پیدا کنند و به عبارت دیگر برای ظاهر و زیبایی های جسمی خود سرمایه گذاری روانی بیشتر مبذول نمایند. در نهایت با فرآیند جنسی و جسمی شدن زنان توسط خود و دیگران مواجه می شویم. به نظر می رسد یکی از معضلات اجتماعی و فرهنگی در جوامع بی توجه به حجاب و عفاف، همین پدیده است. سومین پیامد نامطلوب که با اثر دوم درهم تنیده است، بی توجهی به سایر استعدادهای زنان و رکود آن هاست. بی تردید زنان از استعدادهای فردی و اجتماعی متعددی برخوردارند. عدم رعایت عفاف و حجاب موجب برجسته و افراطی شدن بعد جنسی و جسمی زنان می گردد. در کنار این پدیده به استعدادهای نهان زن اعتنا نمی شود و به طور عادی این استعدادها به رکود و توقف کشیده می شود.12
بی گمان زحمت حجاب، حق بیمه ای است که زن برای تامین سلامت خود، می پردازد زنان به خوبی می دانند که رفتار مردان با کسانی که پوشش مناسبی ندارد، آزار دهنده، ابزاری و هوس آلود است.
قرآن کریم با اشاره به این واقعیت می فرماید: احزاب / 59
تعبیر "فلایوذین" که با "فاء" تفریعه (نتیجه) آمده است، نشانگر آن است که نحوه پوشش در تامین امنیت زن، نقش اساسی دارد به گفته ویل دورانت: "شرم و عفت برای دختران، همچون یک وسیله دفاعی است".13
گفته های زن انگلیسی تازه مسلمان در این باره شنیدنی است:
حجاب یکی از چیزهای با ارزشی است که با تشرف به دین مقدس اسلام، به دست آورده ام… من به ارزش امنیت درونی ای که حجاب در من ایجاد کرده است، کاملاً واقفم با آن که پس از انتخاب حجاب، از تحرک و راحتی ام اندکی کاسته شد، ولی این مشکل در مقایسه با مشکلات پیش از حجاب، اهمیتی ندارد.
قرآن کریم، فرهنگ "پوشیدگی" را تا محتوای سخن و حالت گفتار نیز گسترده است و به زنان پیامبر می فرماید: احزاب/ 32
یا نساء النبی الستّن کاالحد من النساء ان اتقیتن فلا تحضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا
(ای زنان پیغمبر شما مانند یکی دیگر از زنان نیستند. اگر خدا ترس و پرهیزکار باشید پس زنهار نازک و نرم (با مردان) سخن نگوئید مبادا آن که دلش بیمار است به طمع افتد (بلکه متین) و درست سخن بگویید
از این آیه به خوبی فهمیده می شود که زنان عشوه گر، که در معرض تهدید و طمع مردان اند و جریمه عشوه گری های خویش را با تحمل آزار مردان بیمار دل می پردازند. امام باقر (علیه السلام) از قول پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل می فرمایند: "انما مثل المراه الصالحه مثل الغراب لاعصم لایکاد یغد علیه"15
مثل زن صالحه (با عفت) مانند پرنده غراب اعصم است که هرگز کسی را قدرت تسلط بر وی نیست.
نقش حجاب در سلامت روانی زن
بی تردید سلامت روانی از بزرگ ترین نعمت های الهی است که در زندگی انسان وجود دارد، به طوری که هیچ نعمتی به پایه و ارزش آن نمی رسد. اهمیت این نعمت که در سخنان اولیای دین هم به آن اشاره شده است.
به این خاطر است که تمام کارکردهای روانی و جسمانی، دنیایی و آخرتی انسان مبتنی بر سلامت روان است. در این میان، زنان به این دلیل که مسئولیت خانوادگی بیشتری دارند و در دو صحنه مهم زندگی یعنی همسرداری و فرزندپروری نقش برجسته تری دارند، بیشتر مورد توجه اسلام قرار گرفته اند.
از مجموعه دستورات خانوادگی اسلام می توان فهمید که زنان باید به میزان زیادی در زندگی رضایتمندی و نشاط داشته باشند.
دین اسلام برای محفوظ نگه داشتن روان زن از عوامل آسیب زا، حجاب و عفاف را بر او واجب کرده است و به این ترتیب خوشی های مشروع را برای زن می پسندد و تامین آن را در سایه عفاف مجاز می داند. در واقع حجاب و پوشش که ثمره عفاف است، عاملی برای آرامش زن و دور ماندن او از عوامل اضطراب زا و در نهایت ایجاد رضایت وجدان است؛ چرا که حجاب از بسیاری از عوامل ناامنی که در فکر و ذهن است، جلوگیری می نماید، بنابراین حجاب موجب احساس امنیت و شرف زن است و توانایی درست فکر کردن و تصمیم گیری نیکو را به او می دهد.
حجاب تامین کننده وحدت روانی زنان است و برای سلامت روانی آنها ضروری است؛ چرا که زن عواطف و احساسات قوی تری نسبت به مرد دارد. و از نظر روانی نفوذپذیرتر از مرد است؛ یعنی بیشتر از مرد از عوامل محیطی متاثر می شود.
این تاثیر و نفوذپذیری وقتی از یک منبع، یعنی از سوی شوهر باشد، باعث حفظ وحدت و یگانگی روانی زن می شود، ولی وقتی از چند منبع باشد- و آن زمان است که زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر می شود و به آسانی تحت تاثیر روانی و عاطفی آنان قرار می گیرد- و وحدت روانی او از بین می رود و با از بین رفتن وحدت روانی، دچار اضطراب و آشفتگی می شود.17
در منابع اسلامی درباره آثار روانی حجاب و بی حجابی فراوان بحث شده است. برای نمونه قرآن کریم درباره فلسفه حجاب می فرماید: "و اَنْ یَسْتَعْفِعْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ 60/نور: و اگر "زنان" خود را بپوشانند برای آن ها (خیر) بهتر است."
کلمه "خیر" که به معنای سود و نفع است، به دلیل اطلاقش، هم شامل نفع مادی می شود و هم نفع معنوی، در آیه 53 سوره احزاب، سود و نفع حجاب آشکارتر بیان شده است: "ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن" این کار (حفظ حریم بین زن و مرد) برای پاکی دل های شما و آن ها بهتر است."
بنابراین می توان گفت طبق این دو آیه، اثر مهم حجاب برای زن، طهارت و پاکی قلبی است که مقدمه ای برای رسیدن به سلامت قلبی (قلب سلیم) است و در روان شناسی از آن به "سلامت روانی" تعبیر می شود.
در روایات نیز به تاثیر روانی حجاب بر زن اشاره شده است. امام علی (علیه السلام) در وصیت خود به امام حسن (علیه السلام) می فرماید: "واکنف علیهن من ابصارهن بحجابک ایاهن فان شده الحجاب ابقی علیهن"18
(زنان را در پرده حجاب نگاه دار تا نامحرم را ننگرند، زیرا که سخت گیری در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است
همچنین آن حضرت در حدیث دیگری می فرماید: "صیانه المراه الغم لحالها و ادوم لجمالها" (پوشش و حجاب برای حال زن بهتر است و سبب دوام زیبایی او می شود
منظور از حال زن در این حدیث، وضعیت روانی اوست که رعایت حجاب سبب تعادل بهتر آن می شود. در اینجا برخی آثار حجاب بر سلامتی و آرامش روانی زنان بررسی می شود که این آثار عبارتنداز: حجاب و حفظ استواری خانواده.
آثار خانوادگی رعایت عفاف و حجاب شرعی
یکی از اهداف مهم توصیه ها و قوانین عفاف در ادیان به سازمان خانواده بازمی گردد خانواده به عنوان اساس و پایه نظام جامعه، حتی در حال حاضر مهمترین سازمان اجتماعی محسوب می گردد. سلامت هر جامعه و افراد آن منوط به سلامت و کارآیی خانواده های آن است. در این بخش به دو تاثیر عمده عفاف بر سلامت و کارآیی خانواده اشاره می کنیم. اولین تاثیر، تقویت محبت و صمیمیت بین زن و شوهر است که بسیاری از مولفان به آن اشاره کرده اند.19
و تاثیر دوم رعایت عفاف عبارت است از تولید و پرورش نسل سالم. رعایت عفاف و حجاب موجب می شود که هرگونه بهره برداری حسنی به محیط خانواده در محدوده ازدواج منحصر گردد. حجاب و پوشش سبب می شود زن از نگاه های آلوده مردان هوس باز و گرفتار شدن به دام عشق های آزار محفوظ بماند و به زندگی و خانواده خود وفادار باشد، اما شیوع بی حجابی و بی بند و باری، سبب می شود که مردان به جای توجه و محبت به همسران شان، به دنبال لذت از زنان آرایش کرده کوچه و بازار باشند و زنان نیز از جلوه گری و طنازی برای به دام انداختن مردان بیگانه، ابایی نداشته باشند و در نتیجه عشق و علاقه بین همسران از بین رفته و باعث فروپاشی خانواده شود. بنابراین، اهمیت حجاب و پوشش در اسلام به این دلیل است که نظام خانواده از گسستگی حفظ شود و اعضای آن از خطرات و آسیب های روانی بی بندوباری مصون بماند.
در حالی که آزادی زن در جلوه گری و نمایش زیبایی های زنانگی، آثار مخربی بر سلامت روانی خانواده و به ویه خودش، دارد؛ زیرا مفهوم بی حجابی این است که زن مجاز باشد برای هر مردی، خودآرایی کند که ادامه این رفتار سبب خروج زن از خانه و آوارگی در کوچه و خیابان خواهد شد. این در حالی است که نشو و نمای نیروی فعال زن در خانه و خانواده است و تمام استعدادها و قدرت تاثیر فوق العاده ای که زن می تواند در رشد و تعالی جامعه انسان داشته باشد، در سایه خانه و خانواده، شکوفا می شود به گفته "لمبروز": برای زن نیکوترین دوره زندگانی، همان دوره ای است که همه نیروهای روحی و جسمی او صرف پرداختن به خانواده در جامعه می شود.
آزاد شدن از قید خانه، خانواده، به معنای از دست دادن آرامش، و امنیت روانی است. خانه را مسکن گویند؛ زیرا محل سکونت و آرامش روحی برای انسان است. اگر زن این مکان امن و سکون و محل شکوفایی استعدادها و نیروهای درونیش را از دست بدهد، آرامش و سلامت روانی خود را نیز از دست خواهد داد. استرس ها و فشارهای روانی که امروز دامن گیر زنان غربی شده، به این دلیل است که بی بند و باری و داشتن روابط جنسی، سبب شده آن ها از زندگی در خانه بی زار شوند، وظیفه مادری خود را فراموش کنند؛ به جای آن در قید و بند رقابت های زندگی مدرن امروزی بیفتند و تمام ارزش های معنوی را فدای آن کنند.
نتایج عشق آزاد و تاثیر آن در به خطر انداختن سلامت روانی زنان در جوامع مشهود است. برای مثال در شوروی (سابق) در نخستین سال های پس از انقلاب اکتبر، گرایش رسمی به عشق آزاد رواج یافت… انگلز، فیلسوف و اقتصادادن آلمان 1895-1825، زناشویی را یکی از شکل های تاریخی باقی مانده از سرمایه داری می پنداشت. بنابراین، در شوروی پیوند آزاد همچون زناشویی، مورد موافقت و شناخته شده بود و به نسبت گسترش شعور کمونیستی در توده ها، زناشویی بایستی به طور کامل از بین می رفت و عشق آزاد جانشین آن می شود. نتیجه این تجربه آشکار است؛ خودکشی زنانی که ترک شده بودند، نسبت به قبل شیوع بیشتری یافت؛ افزایش آهنگ سقط جنین به طور جدی در جمعیت این کشور اثر گذاشت و سلامتی (جسمی و روانی) تعدادی از زنان را به مخاطره انداخت. به طور غم انگیزی تعداد زیادی از کودکان ترک شده و آدم های خانه بدوش و آواره و جانی، کسانی بودند که از پیوند عشق آزاد به دنیا آمده بودند، خلاصه این که شوروی از دیدگاه اجتماعی، شکست تجربه عشق آزاد را پذیرفت. امروزه ما شاهد تکرار این تجربه تلخ در جوامع غربی هستیم و پیش بینی ویل دورانت از روند بی بندو باری در غرب به طور عملی تحقق پیدا کرده است. وی در این باره می گوید: "به زودی زمانی خواهد رسید که هیچ مردی نخواهد خواست بازنی که با هم از تپه زندگی بالا رفته بودند، پایین برود و ازدواج بی طلاق چنان نادر خواهد شد که باکره در شب زفاف.
تاثیر دوم رعایت عفاف عبارت است از تولید و پرورش نسل سالم. هرچه عفاف بیشتر رعایت شود رفتارهای جسنی نامشروع کاهش می یابد. با کاهش انحرافات جنسی، رفتارهای جنسی زن و شوهر که زمینه تولید فرزند است جنبه مشروع، اخلاقی و حتی مقدس پیدا می کند. در مقابل رفتارهای جنسی نامشروع نه فقط به پدید آمدن فرزندان نامشروع منجر می شود بلکه این رفتار نامطلوب پدر یا مادر به پرورش انحرافات جنسی در فرزندان می انجامد. نکته دیگر به تاثیر غیرمستقیم عدم رعایت عفاف در فرزندان باز می گردد. زن و شوهرهایی که انحراف جنسی دارند به وظایف والدینی خود به طور مناسب عمل نمی کنند و فرزندان آن ها در فضای بی اعتمادی، آشفتگی و دور از عواطف گرم پرورش می یابند. این فرزندان با احساس عزت نفس پایین رشد می کنند و زمینه بسیاری از انحرافات و بزهکاری ها در آن ها به وجود می آید.
لزوم پوشیدگی زن در برابر نامحرم یکی از مسایل مهم اسلامی است و در قرآن کریم در این خصوص تصریح شده است. به همین دلیل در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمی توان تردید کرد. ولی این که بعضی از دختران جوان پوشش خود را به طور کامل رعایت نمی کنند، بیشتر به علت ناآگاهی آنان نسبت به فلسفه حجاب برمی گردد. این گروه غالباً گمان می کنند حجاب موجب سلب آزادی زنان می شود و می پرسند با توجه به اینکه خداوند زن و مرد را آزاد آفریده است، چرا باید فقط زنان حجاب داشته باشند؟ شهید مطهری در پاسخ به این سوال در کتاب "مساله حجاب" آورده است: "فرق است بین زندانی کردن زن در خانه و موظف داشتن به این که وقتی می خواهد با مرد نامحرم روبه رو شود پوشیده باشد. در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن وجود ندارد. حجاب در اسلام وظیفه ای است که بر عهده زن نهاده شده تا در معاشرت و برخورد با مرد کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات کند. این وظیفه نه از ناحیه مرد بر زن تحمیل شده و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعی او که خداوند برایش تعیین فرموده، محسوب شود.
همچنین گفته است: "شرافت زن اقتضا می کند هنگامی که از خانه بیرون می رود سنگین، متین و باوقار باشد و در طرز لباس پوشیدنش هیچ گونه عمدی که باعث تحریک و تهییج شود به کار نبرد."
توسعه فرهنگ حجاب در جامعه
زهرا سیدزاده، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، مساله حجاب را از دیدگاه روان شناختی مورد بررسی قرار داده، در این مورد می گوید: "برای دستیابی به اهداف تربیت دینی، توسعه فرهنگ تعالی بخش حجاب و عفاف اهمیت ویژه ای دارد. در حقیقت پویایی تربیت دینی در شرایط کنونی به پویایی روشها، نگرشها و برنامه هایی وابسته است که در سطح خانواده، نظامهای آموزشی و سیاستهای حاکم بر جامعه مطرح می شود و باید از حالت کلیشه ای و تحمیلی خارج شده و با روشهای علمی و صحیح ارایه شود."
وی با بیان این که یکی از جلوه های رفتاری زن یا مرد مسلمان که نشانه دینداری و عامل صیانت جامعه از فساد و آسیبهای روانی- اجتماعی است، حجاب است، تاکید می کند؛ داشتن پوشش مناسب نه تنها سبب امنیت خود فرد از آسیبهای مختلف است، بلکه سبب تحکیم خانواده، آرامش روانی افراد جامعه و افزایش امنیت در جامعه است.
وی می افزاید: "برای توسعه فرهنگ حجاب در جامعه و اثربخشی شیوه های تربیتی مربوط به حجاب در دل و جان افراد، از یک سو باید رغبت و نیاز درونی نسبت به این مساله در آنان ایجاد شود تا انگیزه کافی برای بروز رفتار سالم را داشته باشند و از سوی دیگر باید روشها و شیوه های تربیتی فعال و مناسب جانشین شیوه های غلط و منفعل تربیتی گردد." این روان شناس در ادامه می گوید:
"در حال حاضر بعضی از خانواده ها از وضع پوشش ظاهری نوجوانان و جوانان خود رضایت ندارند و ظهور پدیده ها و رفتارهای نامناسبی در جامعه مانند بدحجابی و نداشتن پوشش مناسب زنان و مردان و یا رفتارهایی که به دور از حیا و وقار هستند سبب آزردگی خاطر بسیاری از افراد جامعه شده و به ثبات و استحکام خانواده ها لطمه وارد کرده است، بنابراین لازم است برای رفع این معضل تمهیداتی اندیشیده شود و از دیدگاههای گوناگون و توسط نهادهای مختلف جامعه که عهده دار این امر هستند برنامه ها و طرحهای موثری اجرا شود."
سیدزاده یادآور می شود: " از دیدگاه روان شناختی شکل گیری هویت جنسی در کودکان از همان سالهای اولیه کودکی آغاز می شود. به همین دلیل کودک حتی از دو سالگی باید لباسهای مناسب جنس خودش را بپوشد. اگر دختر است لباس و ظاهر دخترانه او حفظ شود و اگر پسر است پوشش و ظاهر پسرانه داشته باشد تا دچار اختلال در هویت جنسی نشود. در مورد مساله حجاب و ایجاد روحیه عفت و حیا نیز از همان سالهای اولیه کودکی باید این رفتارها با شیوه های مناسب آموزش داده شود تا در شخصیت کودک نهادینه شود و عادتهای مناسب نسبت به حجاب بتدریج در شخصیت او شکل گیرد، در این صورت در نوجوانی و جوانی تابع همان ارزشها عمل می کند و از هنجارها و ارزشهای سالم جامعه منحرف نخواهد شد."
نقش الگوی خانواده
همین مشاور خانواده با اشاره به این که در شکل گیری هر عادت و رفتار مناسب نقش الگوی خانوادگی را نباید از نظر دور داشت، می افزاید: "کودکان آینه وار رفتارهای والدین را تقلید می کنند و الگوی عملی که خانواده ارائه می دهد مانند نحوه پوشش و حجاب مادر یا پدر، تاثیر عمیقی بر رفتار کودک دارد و در واقع پدر و مادر با ارائه اعمال و رفتار مناسب و به شکل غیرکلامی ارزشها و هنجارهای سالم را از همان ابتدا در شخصیت کودک ایجاد می کنند." به عنوان نمونه فریده مصطفوی فرزند حضرت امام خمینی(ره) در خاطرات خود می گوید: "امام(ره) ما را مقید می کردند معصیت نکنیم و مودب به آداب اسلامی باشیم. بخصوص مقید بودند ما حجاب شرعی را حفظ کنیم و در منزل حق هیچ گونه گناهی از جمله غیبت، دروغ، بی احترامی به بزرگترها و توهین به مسلمانان را نداشتیم. ما عملاً این درسها را از امام(ره) آموخته بودیم با این شیوه و روش بود که ما ارزشهای اسلامی را فرا گرفتیم و از نظر تربیتی خود ایشان برای ما الگو بودند، چون وقتی کاری را به ما می گفتند انجام ندهید و ما می دیدیم که خودشان آن کار را انجام نمی دهند، برای خانواده الگوی بسیار خوبی بودند."
سیدزاده در پایان خاطرنشان می کند: "از اصول مهمی که در تربیت دینی کودکان و نوجوانان باید مد نظر قرار گیرد، استفاده از شیوه های مناسب تغییر رفتار است که در تشویق یا تنبیه فرزندان بخصوص در مورد حجاب افراط نشود. زیرا گاهی با یک نگاه یا کاهش مقداری از محبت و امتیازاتی که قبلاً به آنان داده بودند، می توان رفتار نوجوان را اصلاح کرد و به تذکرات و اصرارهای مداوم نیازی نیست، زیرا ممکن است ملامت و سرزنش و تذکرات افراطی، لجبازی فرزندان را تحریک کند و در نتیجه رفتارهای مناسب در آنان شکل نگیرد. صحبت ها و انگیزه های داشتن حجاب را از ۵ و ۶ سالگی شروع کنید. برای او تشریح کنید که یک دختر، با حجاب بسیار زیبا می شود، همه به او احترام می گذارند، با حجاب از بدی ها دور می شود، دیگران او را با ارزش و با حیا می دانند. و حجاب نشانه یک دختر خوب است. در این سنین کودکان در برابر حوادث و رفتار دیگران تاثیر پذیرترند، حجاب شرعی مادر، خاله، عمه و خانم های نزدیک به کودک و دوستانی که با آن ها روابط نزدیک داریم می تواند زمینه را برای محجبه بودن دختران فراهم کند.
داشتن فرزندانی با تربیت صحیح دینی یکی از دغدغه های هر خانواده معتقدی است. فرزندانی که با رعایت صحیح اصول اخلاقی _اسلامی بتوانند زندگی موفق و آرامی داشته باشند. یکی از این اصول اخلاقی و اسلامی داشتن حیا و پوشش مناسب در فضای عمومی جامعه است. خصیصه ای که برای تبیین شدن در هر فردی نیاز به تدریج و مداومت داشته و می توان دوران کودکی را بهترین زمان برای تربیت فرزندان عفیف و با حیا دانست، چرا که به فرموده بزرگان دینی تربیت در زمان خردسالی همانند حک کردن نقش بر روی سنگ است؛ بنابراین برای داشتن فرزندان با حجاب می بایست دوران کودکی را دوران طلایی برای پایه گذاری علاقه به حجاب دانست و برای آن برنامه مناسب ریخت. با وجود آن که مراجع سن نه سال را سن وجوب حجاب به لحاظ فقهی اعلام کرده اند اما به لحاظ تربیتی این سن برای شروع رعایت حجاب دیر است. دختری که تا قبل از این سن آزادانه هر لباسی را می پوشیده با رسیدن به این سن قطعا نخواهد توانست حجاب را در معنای مطلوبش رعایت کند؛ پس آشنایی تدریجی با این امرضروری است. در این مقاله به بررسی نکات تربیتی می پردازیم که می تواند برای داشتن فرزندی با حجاب به شما کمک کند.

۱- در ابتدا خود و همسرتان را طوری پرورش دهید تا نسبت به حجاب و عفاف حساسیت خاصی داشته باشید. با هر کسی(افراد بد حجاب و بی بند و بار نسبت به مسائل دینی)رفت و آمد نداشته باشید و طوری رفتار کنید تا کودک بدی ارتباط با این دسته از افراد را درک کند و نیز الگو بگیرد.
۲- خودتان هم پایبند به حجاب باشید. حتی در لحظاتی که نگه داشتن آن واقعا سخت است. در مسافرت، کارهای سخت، کارهای اداری، حرکات ورزشی و خلاصه همیشه حجاب را فراموش نکرده و کودک خود در انگیزه خود برای داشتن حجاب توجیح کنید.
۳- به کودک هدیه حجاب بدهید. یکی از روش های تشویق، دادن پاداش است به طوری که روانشناسان بر این باورند که تقویت های بیرونی مانند جایزه موجب ایجاد تقویت های درونی مانند میل به داشتن حجاب خواهد شد. بر این اساس برای رعایت حجاب فرزندتان هدیه های هر چند کوچک اما مستمر تهیه کنید.
۴- حجاب را برای کودک تبدیل به عادت کنید. عادت دادن کودک به حجاب بسیارمهم است؛ ما نمی توانیم حجاب را به صورت فشرده اعمال کنیم؛ ملایمت و لطافت و عادت دادن او بسیار اهمیت دارد. از همان نوزادی سعی کنید تا لباس های نامناسب در برابر نامحرمان بر تن آن ها نکنید. گاه بر سر آن ها روسری بیاندازید تا عادت روسری داشتن برای آن ها درونی شود. آن ها را به دست مردان نامحرم نسپارید و بسیار مواظب حیا و عفت فرزندانتان باشید.
۵- از ۳ سالگی تربیت آموزه های دینی و داشتن حجاب را رسمی کنید. در ابتدا برای او چادری تهیه کنید و او را برای داشتن چادر تشویق کنید. عبارات محبت آمیز بگویید و او را در آغوش کشیده و بگویید که بسیار خوشحالید که چنین فرزند با حجاب و با حیایی دارید. تشویق های خود را ادامه دهید و برای آن پایانی تصور نکنید. البته افراط و تفریط در این مورد هم مذموم است. فقط تدریج و استمرار را فرموش نکنید.
۶- به بزرگترها (پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها) بسپارید که کودک شما را برای داشتن حجاب تشویق کنند. گاه به او هدیه ای دهند و نیز در برابر همه فامیل به او احترام بخصوصی بگذارند و در برابر بی حجاب ها او را تکریم کرده و ترجیح دهند. به این صورت کودک می فهمد که همگان برای حجاب او ارزش قائل هستند نه فقط پدر و مادر . به این ترتیب کودک اعتماد به نفس بالایی کسب کرده و می فهمد که با حجابش برای همه عزیز است و با این اعتماد به نفس راه درست را از نادرست تشخیص داده و حجاب را انتخاب می کند.
۷- به کودک خود همواره محبت کنید و نگذارید که او برای ارضای نداشته هایش به دست و بال دیگران بچسبد. وقتی شما به کودک خود محبت نمی کنید بسیار طبیعی است که او به شکلاتی که یک شخص بی حجاب می دهد دل می بندد و چون از دست یک بی حجاب ارضا شده، او را قهرمانی برای خود فرض کرده و از او الگو می گیرد. پس به کودک خود محبت کنید تا به بیگانگان نچسبد.
۸- با کودک خود با احترام رفتار کنید و عزت نفس و اعتماد به نفس او را بالا ببرید. برای نظرات درستش احترام قائل شوید و به او شخصیت دهید و با عبارات محترمانه با او صحبت کنید. وقتی او عزت نفس داشته باشد هرگز به دنبال بی بند و باری و بی حجابی نخواهد رفت چون آنقدر خود را عزیز می داند که می فهمد با آن چیزها هرگز عزت، زیبایی و ارزشی بدست نخواهد آورد.
۹- صحبت ها و انگیزه های داشتن حجاب را از ۵ و ۶ سالگی شروع کنید. بیان محاسن و فواید حجاب و مستور بودن زیبایی ها، رضایت خدا، سلامت فرد و اثرات زیان بار بدحجابی می تواند ما را در حصول نتیجه یاری کند. برای او تشریح کنید که یک دختر، با حجاب بسیار زیبا می شود، همه به او احترام می گذارند، با حجاب از بدی ها دور می شود، دیگران او را با ارزش و با حیا می دانند. و حجاب نشانه یک دختر خوب است. در این سنین کودکان در برابر حوادث و رفتار دیگران تاثیر پذیرترند، حجاب شرعی مادر، خاله، عمه و خانم های نزدیک به کودک و دوستانی که با آن ها روابط نزدیک داریم می تواند زمینه را برای محجبه بودن دختران فراهم کند.
۱۰- مراقب حس زیبا دوستی او باشید. همزمان با تکلیف دختران، بلوغ جسمانی هم اتفاق می افتد. این امر او را درگیر ظاهرش خواهد کرد. براین اساس او بیشتر از گذشته به فکر نمایاندن زیبایی ها و پوشاندن بدشکلی های موقتی اش خواهد افتاد. والدین آگاه باید با تهیه لباس های زیبا و شاد و متفاوت با رنگ های متنوع و استفاده ازخلاقیت، میل به آراسته بودن او را درک کنند به طوری که موجبات محدودیت او را فراهم نکنند و آزادی و شور و شوق کودکی او را مدنظر قرار دهند. مثلا از انواع چادرهای رنگی آذین شده با تور و روبان یا مانتو های زیبا با دکمه های رنگارنگ استفاده کنند تا دختر بداند، حجاب زیبایی های او را کم نکرده است.

۱۱- در انتخاب لباس از او نظر خواهی کنید. می توانید برای انتخاب رنگ لباس و یا چادر، از او نظر خواهی کنید. دختر بچه ها لباس های چین دار و دنباله دار را بسیار دوست دارند. سعی کنید در حجاب و پوشش آنچه را که او دوست دارد انجام دهید و تنها شرط شما، پوشش اسلامی باشد. سلیقه خود را به هیچ عنوان بر فرزندتان تحمیل نکنید.

۱۲- هرسال با مراسم کوچکی جشن تکلیف رابرایش یاد آوری کنید. هر سال، روزجشن تکلیف کودکتان مراسمی کوچک به پا کنید چون آن روز تولدی دیگر است و به او یادآوری کنید درطول سالی که گذشت در چه زمینه هایی قوت یا ضعف داشته و قرار است چگونه باشد.

منابع:
1ـ قرآن کریم؛ ترجمه ناصر مکارم شیرازی
2ـ نهج البلاغه؛ ترجمه محمد دشتی
الف) منابع فارسی
1ـ اکبری، محمود، کرانه سعادت، گلستان ادب، چاپ دوم، قم، بهار 1382.
2ـ ـــــــــ، محمود، رفتار والدین با دختران جوان، فتیان، نوبت چاپ پنجم، قم، 1390
3ـ ـــــــ، محمود، برای ریحانه، گلستان ادب، چاپ سیزدهم، قم،1383
4ـ احمدی میانجی، علی، مکاتیب الائمه، انتشارات دارالحدیث، چاپ اول، قم، 1426ق
5ـ احسانی، محمد، نقش مادران در تربیت دینی فرزندان، قم، دفتر عقل، 1387، (سایت مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما)
6ـ آقا یوسفی، علی رضا، روانشناسی عمومی، انتشارات دانشگاه پیام نور، چاپ اول، تهران، 1386
7ـ آذربایجانی، مسعود و دیگران، روانشناسی عمومی، انتشارات زمزم هدایت، چاپ ششم، قم، 1388
8ـ آشتیانی، محمدرضا و دیگران، تفسیر نمونه زیر نظر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، بی چا، قم، 1362
9ـ ابوالقاسم حسین بن محمدبن مفضل، راغب اصفهانی، کرانه سعادت، ناشر نور نگار، چاپ دوم، قم، 1376
10ـ حسینی نیشابوری، سید علی اکبر، سخنرانی های استاد رفیعی (ویژه خانواده)، ناشر صالحان، چاپ اول، قم، 1390
11ـ حافظان، محمدرضا، مجله علوم انسانی، شماره 1، 1375، (سایت نورمگز)
12ـ حسین زاده، اصفهانی، اکرم، نشریه شماره 53، به نقل از پایگاه حوزه، مرداد 1384، (سایت حوزه گنجینه)
13ـ حسین پور علویه، محمود، نقش مادران در تربیت فرزند، انتشارات جوانان موفق، چاپ اول، قم، 1388
14ـ دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، بی جا، تهران، 1352
15ـ دشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، چاپ سوم، قم، 1381
16ـ رحمتی، حسین علی، پیام حوزه، شماره 25، بهار 79. (سایت حوزه)
17ـ رشیدی، حسین، حریم عفاف (حجاب از دیدگاه آیات و روایات)، انتشارات رازبان، نوبت چاپ سیزدهم، قم، 1385
18ـ رشید پور، مجید، آشنایی با تعلیم و تربیت اسلامی با تاکید بر روش ها، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ نهم، تهران، 1386
19ـ سادات، محمدعلی، رهنمای پدران و مادران و شیوه های برخورد با کودکان، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ 18، تهران، 1387
20ـ صفی یاری، مسعود، پیامبر اعظم و مسائل خانواده، ناشر ظفر، چاپ اول، قم، 1385
21ـ صادق کوهستانی، عطیه، حجاب زینت برتر (حجاب از دیدگاه آیات و روایات)، انتشارات نسیم حیات، چاپ اول، قم، 1385

نقش حیا و حجاب در زندگی زن
2017

51


تعداد صفحات : 50 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود