تارا فایل

تحقیق موزه هنرهای معاصر




موزه هنرهای معاصر

استاد:

دانشجو:

فهرست مطالب
عنوان شماره صفحه

مقدمه 1
فصل اول (مطالعات) 3
(1-1) تعریف و تاریخچه پیدایش موزه 4
(1-1-1) تعریف موزه 4
(1-1-2) تاریخچه موزه در جهان 5
(1-۱-3) نهادینه شدن موزه ها 8
(1-2) تاریخچه موزه در ایران 10
(۱-۲-۱) نهادینه شدن موزه در ایران 10
(1-۲-2) موزه های بقاع متبرکه : 13
(1-۲-3) تاسیس موزه ایران باستان 14
(1-2-4) دیگر موزه های باستانشناسی و هنر 14
(1-2-5) موزه های تاریخ طبیعی و تاریخ علوم 17
فصل دوم (مطالعات تکمیلی) 20
(2-1) طبقه بندی موزه ها 21
(2-1-1) موزه تاریخ و باستان شناسی: 21
(2-1-2) موزه فضای باز: 21
(2-1-3) موزه های مردم شناسی: 22
(2-1-4) کاخ موزه ها: 22
(2-1-5) موزه های هنری: 23
(2-1-6) موزه علوم و تاریخ طبیعی: 23
(2-1-7) موزه های محلی یا منطقه ای : 23
(2-1-8) موزه های سیار: 24
(2-1-9) پارک موزه ها: 24
(2-1-10) موزه های نظامی: 24
(2-1-11) موزه های اندیشمندان (خانه هنرمندان): 25
فصل سوم- شناخت کارکرد و معماری فضاهای موزه و فعالیت و عملکردها 26
(3-1) شناخت و کارکرد و معماری فضای موزه 27
(3-1-1) عملکرد موزه 29
(3-1-2) نقش و عملکرد اجتماعی موزه 32
(3-1-3) ساختار علمی و مجموعه موزه 36
(3-1-4) گردش سیاست فرهنگی موزه ها 39
(3-1-5) آموزش در موزه ها 41
(3-2) معماری موزه 42
(3-2-1) فضای فیزیکی موزه 42
(3-3) محل و ساختمان موزه 43
(3-3-1) ویژگیهای ساختمانی موزه 44
(3-3-2) زیباشناسی موزه 44
(3-3-3) نور در موزه 45
(3-3-4) نور طبیعی 46
(3-4) ایمنی و حفاظت 47
(5-3) فضاهای موردنیاز برای موزه 48
(3-5-1) فضاها و دیاگرام روابط فضاهای موزه… 48
(3-5-2) فعالیت های واحد انفورماتیک موزه: 59
(3-5-3) برنامه عملکردی و فیزیکی 60
فصل چهارم- جدول استانداردهایی طرح برنامه فیزیکی 72
(4-1) جدول استاندارهای کلی طرح و برنامه فیزیکی پروژه 73
فصل پنجم- موزه معاصر معرفی مصادیق 80
(5-1) موزه هنرهای معاصر 81
(5-1-1) هویت موزه هنرهای معاصر 81
(5-1-2) سازمان موزه: 81
(5-1-3) هدف از تشکیل موزه هنرهای معاصر 82
(5-2) معرفی مصادیق معماری 86
(5-2-1) موزه هنرهای معاصر تهران 86
(5-2-2) فرانک گری: 95
(5-2-3) توسعه موزه گوگنهایم 107
(5-2-5) سالهای 72-1967 موزه های هنری کیمبل 113
(5-2-6) موزه کمیبل 115
(5-2-7) مجموعه فرهنگی هنری لیوم 119
منابع: 122

مقدمه
هیچ مهندس معماری نمی تواند بدون شناخت و درک کامل موضوع پروژه و نیازهای کارفرما ساختمانی بدون نقص و موفق طراحی کند. از طرف دیگر، هیچ دو معماری نیز به یک پروژه به طور یکسان نگاه نمی کند و لذا طرح های مشابه ارائه نخواهند کرد.
برخی از پروژه های بزرگ مانند ساختمانهای اداری، آموزشی، درمانی، استادیوم های ورزشی، فرودگاه ها و غیره دارای کاربردهای مشخص در چهارچوب فعالیت های معین می باشند و لذا ممکن است طراحی اینگونه بناها، بخصوص اگر دولتی باشند، بطور مستقیم به یک معمار شناخته شده واگذار شود. اما در مورد موزه ها، که می توانند دارای اهداف و فعالیت های تعریف شده متفاوت باشند، معمولاً اینگونه عمل نمی شود. بررسی چگونگی احداث موزه های بزرگ در جهان بخصوص موزه های ساخته شده در اواخر قرن بیستم، نشان می دهد که برای انتخاب معمار اکثراً مسابقه ای بین معماران برجسته تراز اول در سطح بین الملل ترتیب داده شده است. این معماری، با در اختیار داشتن نیازها، شرایط و چهارچوبهای کلی که توسط کارفرما تعیین می شوند، طراحی اولیه خود را تهیه و جهت شرکت در مسابقه، به کارفرما تحویل می دهند تا یکی از آنان توسط کمیته ای مرکب از متخصصین تراز اول موزه ها، به عنوان برنده مسابقه انتخاب گردد. در برخی موارد مسابقه حتی قبل از تعیین سایت برگزار می شود، که در این صورت، انتخاب سایت مناسب طرح نیز بعهده برنده مسابقه خواهد بود.
امروزه بناهای موزه های جدید، چه توسط مشهورترین معماران بین المللی و چه توسط سایر معماران کشورهای مختلف طراحی شده باشند، از شاخص ترین و بحث انگیزترین ساختمانهای جهان محسوب می شوند. بطورکلی طراحی موزه برای معماران فرصتی استثنایی و متفاوت با طراحی سایر انواع ساختمانهای بزرگ، محسوب می شود زیرا طبیعت طراحی موزه به نحوی است که میدان برای نوآوری، ابتکار و خلق اثری جدید و منحصربه فرد را فراهم می آورد.

فصل اول
[مطالعات]

(1-1) تعریف و تاریخچه پیدایش موزه
(1-1-1) تعریف موزه
ریشه واژه موزه از لغت یونانی "موزین" (Mousein) به معنای مقر زندگی موزه (Mouse) الهه هنر و صنایع در اساطیر یونان باستان اقتباس شده است. و در زبان انگلیسی تلفظ میوزیم (Museum) و در زبان فرانسه موزه (MUSEUM) را به خود گرفته است. در حوالی دهه 1290 ه.ق. تلفظ فرانسه "موزه" به زبان فارسی نیز راه یافت. پیشینه آن باز می گردد به سفر های ناصر الدین شاه قاجار به اروپا ودیدن موزه هایی آن دیار و تصمیم او به ایجاد مشابه آن در ارگ سلطنتی تهران وانتخاب نام "موزه" برای آن.
اکنون هزاران موسسه با نام موزه در سراسر جهان ومتجاوز از صد موزه در ایران عهده دار اشاعه فرهنگ جوامع مختلف می باشند.
ایکوم شورای بین المللی موزه وابسته به سازمان فرهنگی، علمی و تربیتی سازمان ملل متحد یونسکو در بند 3 و 14 اساسنامه خود که جامعترین تعریف موزه است، چنین می گوید: " موزه موسسه است دائمی و بدون هدف مادی که درهای آن بر روی همگان گشوده است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت می کند. هدف موزه ها تحقیق در آثار و شواهد بر جای مانده انسان و محیط زیست او، گردآوری، حفظ و بهره وری معنوی و ایجاد ارتباط بین این آثار، بویژه به نمایش گذاران آنها به منظور بررسی و بهره برداری معنوی است" علاوه بر این ایکموم موارد مشروحه زیر را نیز مشمول
تعریف یاد شده تشخیص می دهد :
1- موسسات حفظ و نگهداری و تالارهای نمایشی که پیوسته به وسیله کتابخانه ها و مراکز بایگانی نگاهداری و تامین می شوند.
2- اماکن و آثار باستانی، طبیعی، مردم شناسی و تاریخی ای که به علت فعالیت و زمینه های گرداوری، حفظ و نگهداری و نمایش آثار باستانی دارای اهمیت می باشند.
3- موسساتی ازقبیل باغهای حیوان شناسی و گیاه شناسی و نمایشگاه جانوران زمینی و موجودات آبزی و … که نمایشگر نمونه های موجودات زنده می باشند
4- مراکز علمی و نمایشگاههای فضایی

(1-1-2) تاریخچه موزه در جهان
مجموعه سازی برای انسان امری فطری است و ذوق و سلیقه در گرداوری آن بی شک همواره همران او بوده است. دردوران نوسنگی، انسان مجموعه هایی از صدف گوش ماهی، سنگریزه و استخوان جانوران را گردآوری و از آن برای تزیینات استفاده می نمود در مراحل بعدی تمدن، این مجموعه ها بیانگر شیوه های اعتقادی و آیینی اقوام مختلف گردید. مجموعه هایی تزیینی و تجملی ای که خصوصا در قبرستانهای تمدنهای باستان بین النهرین و فلات ایران یافت شد اعتقاد به زندگی پس از مرگ را نشان داد. در عهد باستان اشیاء گرانبها و نفیس که کلاً جنبه نذری داشت برای برآوردن نیازها در درون زیارتگاهها و معابد گردآوری می شد. این امر در تمام جوامع تمدنهای باستانی فراوان یافت می شود. در جامعه امروزی ما موزه نمایانگر نهادی شدن این گرایش همگانی به گردآوری است. در پایان سده چهارم وآغاز سده سوم پیش از میلاد مسیح، که مصر پایگاه فرهنگ هنر یونان گردید، بطلمیوس اول1 از سرداران اسکندر مقدونی ( ۳۲۱- ۲۸۳ ق. م) به اعتلای فرهنگ و هنر یونان همت گماشت و توجه برجسته ترین دانشمندان یونان، آسیای صغیر و پاره ای از کشورهای دور و نزدیک به مصر جلب شد. بطلیموس در کنار بزرگ، کتابخانه، آزمایشگاه، رصدخانه و باغ گیاهان وجانوران تاسیس کرد، ولی پس از بطلیموس این فکر دنبال نشد و از این "موزه" فقط اشاره هایی در کتابها باقی مانده است. افراد عادی یونان هرچند که خود اشیاء هنری گرانقیمت را جمع آوری نمی کردند، موقعیت دیدن آنها را داشتند؛ زیرا در پرستشگاههای یونان اشیاء نفیسی به جهت ارزش معنوی آنها گردآوری می شد و مردمی که برای نیایش به این اماکن می رفتند از دیدن آنها بهره مند می شدند.گرچه بنابر روایت ایلیاد2، حماسه معروف یونان، در یونان باستان نجبا و اشراف مجموعه های خصوصی گردآوری می کردند.
استفاده از آثار هنری در روم باستان به نحو دیگری بود. سرداران رومی نخبه غنایمی را که طی جنگها به دست می آورند، در شهر روم در پارکها و حمامها و سایر اماکن عمومی به نمایش می گذارند و عامه مردم می توانستند از آنها دیدن کنند.
در قرون وسطی ( ۵۰۰ تا ۱۴۵۲ م.) در غرب و در شرق به علت فقدان نظام مالی و بانکی صحیح، ثروتمند بودن با مالکیت اشیاء گرانقیمت و ممتاز مترادف بود؛ زیرا ثروتمندان و صاحبان سرمایه های با خرید و گردآوری آثار هنری و نایاب نقدینه های خودرا از خطرهای متعدد نجات می دادند. علاوه بر آن، اماکن مذهبی نیز در مشرق زمین و بخصوص کلیساهای مسیحی در مغرب زمین دارای انواع مختلف اشیاء نادر از قبیل جواهرات و زیورهای، سلاحهای جنگی مزین به سنگهای گرانبها و پارچه های نفیس بودند. ثروت کلیساها از نظر اشیائ قیمتی بی حساب بود و کلیساها از اندوخته های خود مراقبت کامل می کردند و مجموعه های فقط در موقعیتهای استثنایی به تماشا گذاشته می شد.
در دوره رنسانس ( از قرن ۱۴ تا ۱۶ م.) به سبب دگرگونیهای اساسی و تحولات فکری که در جوامع اروپایی پدید آمد، صاحبان مجموعه های دیگر به مجموعه خود فقط به چشم سرمایه مالی نگاه نمی کردند، بلکه به ارزش هنری و فرهنگی آنها نیز پی بردند و بدین جهت مجموعه ها از مخفیگاهها درآمده، به درون تالار نمایش منتقل شدند. دراین هنگام داشتن مجموعه ای از اشیاء هنری نه تنها علامت ثروت بلکه نمایش دهنده علاقه صاحبان آنها به هنر و فرهنگ نیز بود. حتی دانشمندان و علاقه مندان به آثار هنری عده ای را برای گردآوری آثار نخبه به نقاط مختلف جهان نیز می فرستادند. آنان با فزونی یافتن تعداد اشیاء مجموعه های، از کارشناسان و افرادی که اطلاعاتی در زمینه های مختلف فرهنگی داشتند دعوت می کردند تا اشیاء را مطالعه کنند و مقالاتی درباره آنها بنویسند. برای نمایش آثار هنری حجیم خود مانند مجسمه و تابلوهای بزرگ نقاشی، اتاقهایی نورگیر با طول زیاد و عرض کم ساختند وآن را گالریهای نامیدند. برخی از مجموعه داران نیز از الهام از "موزه" گالریهای خود را "موزه" نامیدند. از آن پس واژه موزه در دوره رنسانس درباره مجموعه های هنری متداول گشت. از ویژگیهای این موزه های اشرافی یکی این بود که محل گردآوری اشیاء بودند و دیگر اینکه بازدیدکنندگان آنها تعدادی معدود و منحصر به گروههای خاص بودند.

(1-۱-3) نهادینه شدن موزه ها
گشودن شدن مجموعه های خصوصی به رومی مردم ( سده ۱۷ و ۱۸ م.) رنسانس و سپس انقلاب صنعتی در انگلستان و اروپای غربی (۱۷۵۰ – ۱۸۵۰ میلادی) و تاثیرات اساسی ای در زمینه های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی در غرب پدید آورد که در پی آن لزوم بهره مندی کلیه افراد جامعه از تمامی امتیازات و مزایای اجتماعی احساس شد لذا در این ایام مجموعه های خصوصی با نام "موزه" در اختیار عموم افراد جامعه قرار گرفت. در سال ۱۶۸۳ م. موزه آشمولین3 نخستین موزه ملی بر مبنای یک مجموعه خصوصی در شهر آکسفورد انگلستان گشایش یافت. در سال ۱۷۵۰ م. در کاخ لوکزامبورگ در شهر پاریس از مجموعه سلطنتی در معرض بازدید مردم قرار گرفت و در نخستین سال انقلاب کبیر فرانسه موزه هنری لوور4 افتتاح گردید.
سده های نوزدهم و بیستم میلادی شاهد تحولات اساسی و بنیادی و استقبال شدید مردم از موزه هاست. از ابتدای سده نوزدهم به موزه و نقش سازنده آن در جوامع مختلف پی برده شد و موزه های گوناگون در نقاط مختلف جهان فعالیت خود را آغاز نمودند. با گسترش موزه ها لزوم به کار گرفتن کارکنان بیشتر و آموزش آنان بیش از پیش احساس گردید نظر به استقبال مردم و به جهت بهره مند کردن هرچه بیشتر آنان از مزایای مختلف موزه مساعدت و همکاری کارکنان موزه جنبه علمی به خود گرفت و آموزش به عنوان یکی از عملکردهای موزه ها شناخته شد و فعالیت موزه ها در زمینه های مختلف هنری، فرهنگی و آموزشی بیشتر و پربارتر گردید. استقبال از موزه ها به حدی رسید که آنها فعالیتهای خود را در مسیر خواستهای مردم برنامه ریزی کردند و موزه های تخصصی مانند شیشه، منسوجات و قالی، ابزار موسیقی، زندگی نویسندگان و هنرمندان و … نیز وارد میدان فعالیت شدند.
پس از جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹- ۱۹۴۵م.) تحولات سیاسی، اقتصادی اجتماعی و فرهنگی در اروپای چهره موزه ها را بکلی دگرگون کرد. موزه ها با اشراف کامل به نقش آموزشی خود در عصر ارتباطات درصدد ارائه خدمات آموزش بیشتر و اشاعه فرهنگ در محدوده گسترده تر برآمدند وبرنامه های جدیدی را طراحی کردند. این برنامه ها "کاربردی نمودن موزه ها" نام گرفته است و موزه داران خود به سوی مخاطبان موزه ها پیش می روند.
وسایل ارتباط جمعی از قبیل روزنامه، رادیو، تلویزیون، سینما و ویدیو از ابزارهای مهم این کارند. نمایشگاهای موقت و سیار، موزه اتوبوس، بازدیدهای دسته جمعی و سخنرانیهای با استفاده ازامکانات سمعی و بصری همراه بوده، در حد عالی علوم رایانه ای و اطلاع رسانی ابزارهایی لازم را در اختیار موزه داران قرار می دهد.

(1-2) تاریخچه موزه در ایران
(۱-۲-۱) نهادینه شدن موزه در ایران
1- موزه همایونی:
نهادینه شدن موزه با آغاز کار و تاسیس کاخ موزه ناصرالدین شاه قاجار در کاخ گلستان آغاز می گردد ( ۱۲۹۱- ۱۲۹۳ ه.ش.) ناصرالدین شاه دستور داد تا قسمتی از ساختمانهای سمت شمال کاخ را، از جمله محل موزه ها قدیمی شاهان قاجار که در آن هدایای خارجی را نگهداری می کردند تخریب کنند و اتاق موزه، کتابخانه، سراسر، حوضخانه و سایر ملحقات را بسازند.
اعتماد السلطنه در توصیف موزه چنین می نویسد. "موزه به اصطلاح اهالی فرنگ، عبارت است از مکان و محلی که محزن آثار قدیم و اشیاء بدیعه و نفایس و مستظرفات دنیاست و از هر تحفه و یادگاری که در آن محزون و موضوع است اهل علم و اطلاع کسب فایدتی وکشف سری می نمایند و از احوال و اوضاع هر زمان و صنایع و حرف آن و رسوم و آداب معمول آن در ایام و عادات و طوایف آن باخبر می گردند و می توان گفت که موزه مقیاس شعور و میزان عقول و درجه افهام اصناف و مرات ادراک سلاسل است. مشکلات لاینحل در اینجا حل می شود و بر معلومات تاریخی شهود اقام می نماید" سپس می گوید "این است که موزه همایونی نیز به پهن تبره خزینه ای است مشحون به زواهر وجواهر گرانبها و ظرایف و نفایس اشیاء و آثار جلیله علمیه و مهمات حربیه قدیم و آلات و ادوات متنوعه و مصنوعات ازمنه سالفه و نتایج خیالات حکمای بزرگوار و تماثیل و تصاویر نگارنده های بی مثل و مانند روزگار، پرده های نقاشی کار نقاشهای مشهور و حاصل صنایع کارخانه های معروف و ظروف چینی بسیار ممتاز کار چین و سور و انگلیس و ژاپن و بلورالات کارخانه ساکس و ونیز و سایر کارخانه های معتبر و مسکوکات قدیم با صور سلاطین معظم ایران و غیره …. به علاوه تزینات لایقه بسیار و محصولات رایقه بی شمار که هر یک درعالم هم و درایت وحوزه اطلاع و بصیرت گوهری است بی بدل و در نفاست امتیاز ضرب الامثل ……"5
اعتماد السلطنه درباره کتابخانه نیز می نویسد: ((کتابخانه در جنب موزه مبارکه همایونی است. که چندین هزار جلد کتاب خطی وچاپی ازکتب معتبره قدیم وجدید در آن هست….)) چنانکه ملاحظه شد در موزه مذکور اشیاء گوناگون جمع آوری شده بود.
بنابراین، امروزه نمی توانیم آن را در طبقه بندی رایج موزه ها قرار دهیم، تنها می توان گفت که اشیاء به عنوان هنرهای تزیینی گردآوری وتنظیم شده بودند. به هرتقدی، موزه کاخ گلستان با غنا وتنوع آثار، کتابخانه واسناد ومدارک کاخ، یکی از مهمترین موزه های کشورمان ویکی از معتبرترین موزه های جهان است. درطی سالیان بعد بخشی از مجموعه موزه از آن جدا شد در زمان ناصرالدین شاه به علت سرقتی که در آنجا انجام گرفت، جواهرات سلطنتی که ابتدا در ویترینها بود به مخزنهایی در زیرزمین و سپس به موزه جواهرات در بانک مرکزی منتقل گردید.
2- موزه هملی: 
در سال ۱۲۹۵ ه. ش. وزارت معارف وصنایع مستظرفه موزه ملی ایران را تاسیس کرد این موزه گویا در آغاز دریکی از اتاقهای مدرسه دارالفنون قرار داشته و بانی آن مرتضی قلیخان ممتاز الملک بوده است. پس از مدتی این مجموعه از دارالفنون به ساختمان مسعودیه منتقل گردید و سپس با تاسیس موزه ایران باستان مجموعه آن شامل ۲۸۰ قلم شیء به موزه تازه تاسیس شده انتقال یافت.
3- موزه دانشکده افسری :
در سال ۱۳۰۲ ه.ش. به منظور آموزش اسلحه شناسی وتاریخچه سلاح به دانشجویان دانشکده افسری تهران، موزه ای در این دانشکده تشکیل شد هسته مرکزی موزه را مجموعه سلاحهای ناصرالدین شاه قاجار در موزه همایونی تشکیل می داد و پاره ای از سلاحهای اهدایی سران کشورهای مختلف به شاهان قاجار نیز دراین موزه در معرض نمایش قرار داشت پس ازشکوفایی انقلاب اسلامی، این موزه به مجموعه سعدآباد منتقل گردید و مجموعه آن غنی سازی شده، بخصوص یادبودهایی از دفاع مقدس در آن منظور شد و نام آن به موزه نظامی تغییر یافت.
4- موزه هنر وصنایع :
درسال ۱۳۰۹ ه.ش. شادروان حسین طاهر زاده بهزاد هنرستان صنایع قدیم را تاسیس نمود آثار هنرمندان زمان واستادان و دانشجویان هنرستان بخشی از آن موزه بود. این مجموعه در حال حاضر در عمارت نگارستان قرار دارد و به نام موزه هنرهای ملی خوانده می شود و آثار هنرمندان معاصر در زمینه هنرهای سنتی در معرض نمایش قرار دارد پس از تاسیس موزه ملی ایران این موزه نیز زیر پوشش آن قرار گرفت.
5- موزه مردم شناسی تهران :
موزه مردم شناسی تهران در سال ۱۳۱۲ ه.ش. تاسیس شد این موزه نیز از ابواب جمعی اداره عتیقات وزارت اوقاف و صنایع مستظرفه بود که در آغار دایره انسانشناسی نامیده می شد، سپس به بنگاه و سرانجام به موزه مردم شناسی تغییر نام داد و در خیابان بوعلی در ساختمان مناسبی با مجموعه ای از اشیاء که از مساجد و تکایا گردآوری شده بود و با هدایای مردم کار خود را آغاز کرد این موزه در سال ۱۳۴۷ به کاخ ابیض در محوطه کاخ گلستان انتقال یافت وزیر پوشش اداره کل موزه ها قرار گرفت.
(1-۲-2) موزه های بقاع متبرکه :
گروه معتبر و غنی موزه های بقاع متبرکه از سال ۱۳۱۴ ه.ش. با گشایش موزه آستان قدس رضوی در مشهد مقدس آغاز به کارکرد کمی پس از آن موزه آستان حضرت معصومه (س) نیز در قم افتتاح گردید فضای فیزیکی هردو موزه خاص مجموعه آنها طراحی شده است.
و مجموعه هر موزه بر مبنای موقوفات ونذورات است و مهمترین آنها نسخه های دستنویس قرآن مجید است که تاریخ برخی از آنها به سده های سوم وچهارم هجری باز می گردد، همچنین کتابهای خطی نادر، قالی، آثار هنری ظروف طلا ونقره، شمعدان، سکه و…. که به عنوان هنرهای تزیینی ارائه شده است موزه آستان قدس اکنون در طی گسترش خود به سه بخش مجرای موزه قرآن، کتابخانه وموزه تقسیم شده است.
موزه های دیگر زیر پوشش آستان قدس رضوی عبارتند: از کاخ موزه ملک آباد در مشهد مقدس و موزه موقوفه حاج حسین آقا ملک در تهران.
موزه شاهچراغ (آرامگاه حضرت احمد بن موسی -س) نیز در سال ۱۳۴۴ هجری شمسی برای بازدید عموم افتتاح گردید.

(1-۲-3) تاسیس موزه ایران باستان
تاسیس موزه ایران باستان نقطه عطفی در تاریخ موزه و موزه داری در ایران است. این موزه نخستین موزه علمی ایران است که خود مولود قانون جدید عتقیقات مصوب ۱۳۰۹ ه. ش. است ( تصویر۵). مظفرالدین شاه قاجار طی قانونی در سال ۱۹۰۰ م. برابر با ۱۲۷۸ ه. ش. اجازه کاوشهای علمی باستان شناختی را در نقاط باستانی کشور به مدت شصت سال به دولت فرانسه واگذار کرد.
ولی این قانون سی سال بعد لغو شد و مجلس شورای ملی وقت در سال ۱۳۰۹ ه.ش. قانون جدیدی را تصویب کرد که براساس آن آثار کشف شده در طی کاوشها بین دولت ایران و هیات کاوش تقسیم می گردید.
در نتیجه نیاز به مکانی امن برای نگهداری آثار به دست آمده و امکان مطالعه آنها و بالاخره نمایش آثار بیش از پیش احساس شد. در اینجا بود که یک موزه علمی مدرن و مجهز می توانست پاسخگوی این نیازها باشد.
براساس این قانون ده شیء نخبه و کلیه آثار زرین و سیمین سهم دولت ایران شد و بقیه آثار طی تشریفات کارشناسی دقیق، به طور مساوی تقسیم گردید. قطعات معماری از این امر استثنا بود و در جای خود باقی ماند. 2.1 application of museums Louver

(1-2-4) دیگر موزه های باستانشناسی و هنر
موزه های محوطه های باستانی نیز به دنبال موزه ایران باستان تاسیس شدند. نخستین آنها موزه تخت جمشید است. کاوشهای باستانشناسی در این مجموعه عظیم به سال 1309 ه.ش. آغاز گردید. دو سال بعد در 1311 بخشی از این مجموعه موسوم به حرمسرای خشایارشا از دل خاک بیرون آمد و بلافاصله بازسازی این بخش به همان سبک و سیاق معماری اصیل انجام گرفت. در این بخش پس از بازسازی، چند تالار موزه، آزمایشگاه ها و اتاق هایی برای سکونت و دفتر کار هیات باستانشناسی منظور شد.
در تالارهای موزه آثار کوچک کشف شده در تخت جمشید و حوالی آن به نمایش گذاشته شده است. همچنین در این محل آثار سفالین بسیار زیبایی که در یک مکان باستانی معروف به "تل باکون" در جوار تخت جمشید کشف شده است نیز در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد.
پاره ای از آثار اسلامی شهر باستانی استخر نیز که در طی کاوشها به دست آمده در این موزه جای دارد. موزه شوش را نیز می توان از جمله موزه های محوطه های باستانی به شمار آورد. بنای اولیه آن همزمان با شروع کاوشهای شوش و حتی با استفاده از مقدار زیادی از آجرهای به دست آمده از کاوشهای شوش و چغازنبیل ساخته شد. تاریخ آغاز کار آن سال 1345 ه.ش. است و در شش تالار بزرگ آن آثار حفاریهای شوش و چغازنبیل جای دارد.
موزه هفت تپه نیز محل نمایش و حفظ آثار به دست آمده از کاوشهای منطقه ایلامی موسوم به هفت تپه است. ساختمان کوتاه و آجری آن با قوسهای سیمانی تداعی کننده معماری ایلامی است.
آغاز ساخت این موزه در سال 1349 ه.ش. و افتتاح آن در سال 1352 بود. موزه علاوه بر تالارهای نمایش به کتابخانه، بایگانی، آزمایشگاه و چاپخانه نیز مجهز است.

موزه های مراکز استانها
در طرح ایجاد موزه های علمی در ایران از همان آغاز موزه هایی برای مراکز استانها نیز منظور شد. این موزه ها که به عنوان موزه های عمومی در نظر گرفته شده بود، در واقع محل نگهداری و نمایش آثار مختلفی چون آثار به دست آمده از کاوش های منطقه، پاره ای آلات و ادوات کشاورزی یا مردم شناسی، لباسهای سنتی و هنرهای دستی منطقه بود که بدون هیچ گونه ارتباط معقول میان آنها در داخل ویترینهایی قرار داده شده بودند. به هر تقدیر این موزه ها از توان بالقوه تبدیل شدن به یک موزه منطقه ای برخوردارند، ولی اجرای آن منوط است به امور مطالعاتی و موزه شناسی، کارهای ساختمانی و تعمیراتی و تجهیزاتی.
با رعایت تقدم تاریخی نخستین این موزه ها را می توان چنین برشمرد: موزه پارس در ساختمان کریمخانی شیراز، تاسیس 1315، موزه چهلستون اصفهان، تاسیس 1316، موزه چهلستون قزوین، تاسیس 1338، موزه تبریز، تاسیس 1339؛ موزه گرگان در پارک شهر، تاسیس 1343 و موزه ارومیه، تاسیس 1346.
تاسیس اداره کل موزه ها از اقدامات مفید در امر تمرکز مدیریت موزه ها بود. اداره نامبرده در سال 1352 ه.ش. توسط اداره کل هنرهای زیبای کشور وابسته به وزارت فرهنگ در اداره "موزه ها و فرهنگ عامه" تاسیس شد و سرپرستی موزه های مردم شناسی در کاخ ابیض و هنرهای ملی و موزه های آبادان و قزوین را به عهده داشت.
مهمترین اقدام اداره نامبرده تاسیس موزه هنرهای تزیینی بود که به سال 1340 ه.ش. افتتاح گردید. هسته مرکزی این موزه مجموعه قدیمی شادروان عبدالله رحیمی بود که به ایران برگردانده شد و توسط دولت خریداری گردید.
بنیاد سابق فرح نیز پنج موزه تخصصی هنری را بر مبنای مجموعه های گردآوری و خریداری شده از داخل و خارج از کشور تاسیس کرد: موزه نگارستان، موزه هنرهای معاصر، موزه فرش، موزه رضا عباسی، موزه آبگینه و سفالینه های ایران.
اکنون کلیه این موزه ها که از گروه موزه های باستانشناسی، تاریخی، هنرهای تزیینی، موضوعی و تخصصی می باشند تحت پوشش سازمان میراث فرهنگی قرار دارند و با تاسیس موزه ملی ایران سه موزه آبگینه و سفالینه، رضا عباسی و فرش زیر پوشش آن فعالیت می کنند.
(1-2-5) موزه های تاریخ طبیعی و تاریخ علوم
دانشگاه تهران از آغاز کار دانشکده های مختلف خود اقدام به تاسیس چند موزه نمود:
الف) موزه تاریخ طبیعی دکتر فاطمی، تاسیس 1338؛ ب) موزه جانورشناسی، دانشکده کشاورزی کرج، تاسیس 1307، ج) موزه گیاهان دارویی و سنتی، دانشکده داروسازی، تاسیس 1370.
به دنبال دانشگاه تهران، دانشگاه اصفهان نیز در سال 1367 موزه تاریخ طبیعی را تاسیس نمود. در دانشگاه شیراز نیز موزه تاریخ طبیعی در سال 1353 و موزه علوم و تکنولوژی در سال 1366 تاسیس شد.
موزه تاریخ طبیعی دانشگاه بوعلی همدان در محل دانشکده کشاورزی از آخرین این موزه های تحت پوشش دانشگاه تهران، موزه موقوفه شادروان محسن مقدم استاد دانشکده هنرهای زیباست که شامل مجموعه هایی از هنرهای تزیینی و آثار شخصی هنرمند است.
سازمان حفظ محیط زیست رسالت تاسیس موزه های علوم طبیعی را به عهده دارد. موزه تاریخ طبیعی در مجموعه سعدآباد در سال 1360 ه.ش. موزه محیط زیست رشکان در سال 1362، موزه حیات وحش مازندران در سال 1363، موزه تاریخ طبیعی خشکه داران در سال 1367 و موزه طبیعی لرستان در سال 1368 به ترتیب افتتاح گردیدند.
شهرداری تهران نیز با تاسیس دو موزه حیات وحش در دارآباد (شمال شرقی تهران) و بریانک (جنوب شرقی تهران) به جمع متولیان موزه های تهران پیوست و رکورد جلب بیشترین بازدید کننده را به خود اختصاص داد.
سایر وزارتخانه ها و ارگانهای دولتی نیز بر مبنای آثار، اشیاء، ابزار و مدارک و اسنادی که طی سالیان طولانی در اختیار داشتند و دیگر جنبه کاربردی خود را از دست داده بودند مجموعه هایی را تشکیل دادند و براساس آن مجموعه ها به تاسیس موزه اقدام کردند؛ این موزه ها که با دید تخصصی به آثار تنظیم شده اند از نوع موزه های تاریخ علوم هستند.
وزارت نیرو دو موزه صنعت برق و موزه آب را تاسیس نمود، وزارت پست و تلگراف موزه تمبر، ارتش جمهوری اسلامی ایران موزه های نظامی و موزه نیروی هوایی، سازمان هواپیمایی کشوری نمایشگاه دائمی هواپیمایی و سازمان زمین شناسی نیز موزه زمین شناسی را تاسیس کرد.
همچنین بنیاد مستضعفان و جانبازان با تاسیس موزه ها و نمایشگاه های موقت و دائم از مجموعه های خصوصی مصادره شده بر غنای موزه های تهران افزوده است.
نتیجه
موزه موسسه ای است دائمی و بدون هدف مادی که درهای آن به روی همگان گشوده است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت می کند. هدف موزه ها تحقیق در آثار و شواهد برجای مانده انسان و محیط زیست او، گردآوری حفظ و بهره وری معنوی و ایجاد ارتباط بین این آثار بویژه به نمایش گذاردن آنها به منظور بررسی و بهره برداری معنوی است.

فصل دوم

[مطالعات تکمیلی]

(2-1) طبقه بندی موزه ها
موزه ها را به شکلهای گوناگون طبقه بندی کرده اند، موزه های تاریخ و باستان شناسی، موزه های فضای باز، موزه های مردم شناسی، کاخ موزه ها، موزه های علوم و تاریخ طبیعی، موزه های منطقه ای (محلی)، موزه های سیار (گردشی)، پارک موزه ها، موزه های سلاح (نظامی)، موزه های اندیشمندان (خانه هنرمندان)

(2-1-1) موزه تاریخ و باستان شناسی:
دید تاریخی دارند و بیانگر سلسله و دوره های تاریخی هستند. بیشتر این آثار بر اثر کاوش های باستان شناسی به دست آمده اند و بیانگر فرهنگ و تمدن گذشته و تلفیق کننده علم، هنر و دانش یک ملت یا یک قوم هستند. چنین موزه هایی مادر نیز نامیده می شوند. موزه ملی ایران (ایران باستان)، موزه ملی ورسای در فرانسه و موزه تاریخ در واشنگتن از این نوع هستند.

(2-1-2) موزه فضای باز:
با ایجاد این نوع موزه ها می توان به معرفی یافته ها و داده های مهم باستان شناسی کمک بزرگی نمود. زمانی که کاوش علمی باستان شناسی منجر به نتایج مطلوب و کشف آثار ارزشمند غیرمنقول می شود و قابل انتقال به موزه ها نیست، با فراهم آوردن شرایط و امکانات لازم، مکان مورد نظر را جهت بازدید عموم مهیا می نمایند. این امر در اصطلاح به موزه فضای باز مشهور است. از جمله این موزه ها می توان به تخت جمشید در شیراز و محوطه تاریخی هگمتانه در همدان اشاره نمود.
این موزه ها در دیگر کشورها مانند چین، یونان و برخی از کشورهای اروپایی نیز معمول است. در استان خراسان محوطه تاریخ " بندیان" درگز که دارای گچ بری های بسیار زیبایی از دوره ساسانیان است و همچنین محوطه تاریخی "شادیاخ" نیشابور می توانند مکان مناسبی برای این امر باشند.

(2-1-3) موزه های مردم شناسی:
فرهنگ، آداب و رسوم، اعتقادات، پوشاک و سنن اجتماعی حاکم بر جامعه را نشان می دهند. موزه مردم شناسی تهران و حمام گنجعلی خان کرمان از این نوع هستند.

(2-1-4) کاخ موزه ها:
بنا یا اثر تاریخی هستند که از گذشتگان به دست ما رسیده و بیانگر وضعیت و نحوه زندگی صاحبان آن است. ممکن است در این بنا اشیای تاریخی و نیز آثار هنری از جمله نقاشی روی دیوار، گچ کاری و… وجود داشته باشد. کاخ موزه ها معمولاً در مراکز حکومتی به وجود می آیند. هدف از تاسیس این موزه ها به نمایش گذاشتن اثر و بنای تاریخی و نیز عبرت آموزی است. مجموعه کاخ های سعدآباد تهران و باغ ملک آباد مشهد از این نوع موزه ها هستند.

(2-1-5) موزه های هنری:
انواع هنرهای تجسمی وتزیینی که از زیبایی شناسی بالایی برخوردارند، را به نمایش درمی آوردند و معمولا بازدید کنندگان زیادی نیز دارند. موزه هنرهای زیبا در تهران و موزه هنرهای تزیینی در اصفهان از این نوع هستند.

(2-1-6) موزه علوم و تاریخ طبیعی:
تجربه های علمی براساس شواهد و وسایل کاری و تاریخی طبیعی را که در برگیرنده گونه های مختلف گیاهی به ویژه جانوران است را به نمایش می گذارند. موزه تاریخ طبیعی اصفهان و موزه علوم و تاریخ طبیعی مشهد از این نوع هستند.

(2-1-7) موزه های محلی یا منطقه ای :
بیانگر و نمودار فرهنگ یک منطقه و یا یک محله ی خاص هستند و صرفا آثار و اشیای تاریخی همان منطقه را به نمایش می گذارند. موزه شوش، تخت جمشید و موزه توس در خراسان از این نوع هستند.

(2-1-8) موزه های سیار:
برای پیشبرد سریع اهداف فرهنگی و به دلیل عدم امکانات موجود در مناطق و شهرهای محروم شکل می گیرند. این موزه ها فرهنگ های گوناگون را در مکان های مختلف در معرض دید عموم می گذارند. اگر به این نوع موزه ها توجه کافی شود، بسیار تاثیرگذار خواهند بود.

(2-1-9) پارک موزه ها:
به دلیل داشتن ابعاد گوناگون علمی و فرهنگی و جاذبه های تفریحی و آموزشی و نیز تفریحی از اهمیت زیاد برخوردارند، چرا که مسایل زیستی و طبیعی را از نزدیک برای مردم به نمایش می گذارند. ویژگی مهم این موزه ها این است که عموم مردم می توانند از دیدن آنها بهره مند شوند. در ایران ایجاد پارک موزه سابقه ندارد ولی در کشورهایی مانند چین و کره شمالی مرسوم است.
مکان های فرهنگی، ملی و تاریخی چون آرامگاه فردوسی در مشهد، آرامگاه عطار و خیام در نیشابور می توانند مکان مناسبی برای این منظور باشند.

(2-1-10) موزه های نظامی:
روند تاریخی انواع سلاح های نظامی و جنگی را در معرض دید همگان قرار می دهند. این نوع اشیا شامل لباس های نظامی رزمی، اسلحه و دیگر وسایل رزمی هستند.
(2-1-11) موزه های اندیشمندان (خانه هنرمندان):
برای ارج نهادن به هنرمندان، نویسندگان، مخترعان و مفاخر جامعه، معمولا پس از درگذشتشان در خانه شخصیشان پدید می آید و در برگیرنده وسایل شخصی، وسایل کار و آثار ایشان است. این موزه ها بیشتر در کشورهای اروپایی مرسوم است.
خانه شکسپیر نویسنده مشهور انگلیسی و ادیسون مخترع برق در آمریکا از این نوع است. در ایران هم خانه بزرگ مرد موسیقی "استاد ابوالحسن صبا" تبدیل به موزه شده و در برگیرنده تابلوهای نقاشی، تالیفات و اموال شخصی وی است.

نتیجه
موزه ها را به شکلهای گوناگون طبقه بندی گردیده اند، موزه های تاریخ و باستان شناسی، موزه های فضای باز، موزه های مردم شناسی، کاخ موزه ها، موزه های علوم و تاریخ طبیعی، موزه های منطقه ای (محلی)، موزه های سیار (گردشی)، پارک موزه ها، موزه های سلاح (نظامی)، موزه های اندیشمندان (خانه هنرمندان)، موزه معاصر جزء دسته موزه های هنری می باشند.
موزه های هنری: انواع هنرهای تجسمی و تزیینی که از زیبایی شناسی بالایی برخوردارند، به نمایش در می آورند. و معمولاً بازدید کنندگان زیادی نیز دارند. موزه هنرهای زیبا در تهران و موزه هنرهای تزیینی در اصفهان از این نوع هستند.

فصل سوم

شناخت کارکرد و معماری فضاهای موزه و فعالیت و عملکردها

(3-1) شناخت و کارکرد و معماری فضای موزه
موزه ها و گالری های آثار هنری کاربردهای مشابهی داشته و مثل انواع مختلف ساختمانها دارای ویژگی های یکسان فراوانی هستند. بطور کلی مهمترین وظایف موزه ها و گالری آثار هنری، جمع آوری، ثبت، حفاظت، تحقیق، توضیح و نمایش برخی مدارک مهم است. بهمین دلیل افراد زیادی با مهارت های مختلف موردنیاز می باشد. بهرحال، نه تنها بین موزه و گالری آثار هنری تفاوتهایی وجود دارد بلکه بین انواع مختلفی از موزه ها وگالری ها اختلافاتی دیده می شود. برخی از سازمانها مثل سازمان میراث فرهنگی، تفریحی و بعضی موسسات فرهنگی نیز جزو موزها محسوب می شوند.
برای نمایش آثار هنری واشیاء با اهمیت از نظر علمی و فرهنگی، سازمان باید از آنها در برابر آسیب، خطر سرقت، رطوبت، خشکی نور خورشید و گرد و غبار مراقبت کرده وآنها را در بهترین نور و نما، نشان دهد. این امر زمانی حاصل می شود که مجموعه به
الف) اشیاء تحت مطاله و بررسی ب) اشیاء نمایشی تقسیم می شود.
نمایشگاه ها باید به نحوی برگزار شوند که عموم مردم بتوانند آثار را بدون هیچ مشکلی تماشا کنند. این امر نیازمند یکسری برنامه ی به دقت تعیین شده و گسترش یافته در فضاهایی با شکل مناسب و تزئین منطقی و جذاب بویژه در موزه ها است.
در گالری ها هر گروه از تصاویر باید در یک اتاق جداگانه قرار گیرد و هر تصویر باید روی یک دیوار مجزا باشد یعنی در هر گالری باید چند اتاق کوچک وجود داشته باشد. این شیوه نسبت به فضاهای بزرگ که برای تصاویر بزرگ بکار می روند فضای بیشتری را نسبت به مساحت زیر بنا را بدست می دهد.
زاویه ی دید انسان از 27 درجه بالاتر از سطح بنایی آغاز می شود. برای یک فرد بننده در حالت ایستاده، این بدان معناست که تصاویر نورپردازی شده باید 10 متر دورتر از فرد و بخش فوقانی آنها بیشتر از 90و4 متر بالاتر از سطح چشم و سطح پایین آن ها تقریبا بیش از 70 سانتی متر از چشم نباشد بهترین شرایط آویزان کردن تصاویر کوچکتر، از نقطه ی ثابت (سطح افق در تصویر) روی سطح چشم است. در نظر گرفتن مساحت 5/3 مترمربع برای آویزان کردن هر تصویر، مساحت 6 الی 10 مترمربع از زمین برای هر مجسمه و 1 مترمربع فضا در قفسه برای هر 400 سکه ضروریست. مباحث نورپردازی گالری ها و موزه ها بسیار نظری بوده و کیفیت نورپردازی هم غیرواقعی است آزمایشات انجام شده در آمریکا نشان داده که نور استفاده شده در نورپردازی اگر به صورت طبیعی باشد حتی اگر از نوع نور شمال هم باشد دائما در حال تغییر می باشد به همین دلیل استفاده از نور مصنوعی به جای استفاده از نور خورشید بیشتر رایج می باشد. براساس آزمایشات انجام شده در بوستون؛ فضای مطلوب برای تماشا کردن بین 30 تا 60 درجه از سمت فوقانی است که از نقطه ای در وسط کف اتاق اندازه گیری می شود.
در گالری آثار هنری، عموماً مسیر چرخشی یکطرفه وجود ندارد و فقط بخشهای جداگانه دیده می شود موزها وگالری ها هر کدام نیاز به اتاق های جانبی برای بسته بندی، ارسال، بخش اداری، بخش اسلاید،کارگاههای حفاظتی و تالار سخنرانی دارند. قصرهای غیرقابل استفاده و متروک،کاخها و صومعه ها برای ساخت موزه مناسب هستند. این مکانها برای اشیاء تاریخی و نگهداری آنها مناسب می باشند زیرا فضای مساعدتری را نسبت به موزه های جدید برای اینگونه اشیاء فراهم می کنند.
امروزه ساختمان موزه ها را به عنوان مراکز فرهنگی هم بکار می برند پس باید در مرحله ی طراحی این احتمال را هم در نظر گرفت. در این حالت باید فضای کافی برای نمایشگاههای موقتی و دایمی، کتابخانه، اتاق رسانه ها و تالار سخنرانی وجود داشته باشد.
ضمناً باید فضای خاصی برای استراحت، خوردن و آشامیدن، حمل و نقل و انبار، نگهداری از اشیاء، گارگاهها وبخش های اداری تخصیص دارد.
پیشرفتهای تکنولوژی نه تنها بر عملکرد موزه ها، بلکه بر طراحی نمایشگاهها هم تاثیر به سزایی دارد. کامپیوتری کردن ثبت مجموعه و مستند سازس طراحی، کوچک کردن لامپ و فیبر نوری وتاثیر آنها بر طراحی نور پردازی دو نمونه از این پیشرفت ها هستند.
(3-1-1) عملکرد موزه
اساسنامه ایکوم، موزه را نهادی اجتماعی و فرهنگی معرفی می کند از این رو عملکرد آن در دو بخش خدمات اجتماعی و عملکرد فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد.
موزه در ساده ترین شکل خود ساختمانی است که مجموعه ای از آثار طبیعی و یا بازمانده های انسانی به منظور بازدید و مطالعه در خود جای داده است. این آثار ممکن است از ژرفای زمین و دریا آمده باشد و یا قطعه ای سرستون سنگی یک بنای باستانی و یا فسیل جانوران منقرض هزاره های گذشته یا تخم پرندگان کمیاب باشد. همچنین ممکن است به دوران معاصر یا عهد باستان تعلق داشته باشند، مانند مدل یک هواپیمای شکاری و موشک قاره پیما و یا مجموعه ای از مفرغ های لرستان و قالی های صفوی و بالاخره اینکه ساخته دست انسان یا طبیعی باشد، همانند یک قطعه زیرانداز عشایری و یا سفالینه ای از سه هزار سال پیش و یا مجموعه ای از پروانه های رنگارنگ و گیاهان معطر کوهپایه های زاگرس. زیر سقف موزه آثاری جای دارد که در اصل در زمان و مکان پراکنده بوده اند.
موزه علاوه بر نگهداری اشیاء هویت آن ها را نیز شناسایی می کند و این سرآغاز شناخت یک شی و برقراری ارتباط با آن است. این ارتباط سبب می شود که افکار بازدید کننده از محیط مالوف خود به دور دست سفر کند.
در مرحله سوم موزه مجموعه را چنان در معرض تماشا قرار می دهد که بازدید کننده علاوه بر تفرج خاطر، به سوی بهره گیری علمی نیز هدایت شود؛ زیرا نحوه ارائه آثار و اشیاء چنانچه سنجیده باشد بازدیدکننده احساس شادمانی کرده، آثار را مورد توجه بیشتر قرار می دهد و درباره آن به تفکر پرداخته، علاقه مند به بازدید مجدد آن می شود.
یکی از مهم ترین کارهای موزه به نمایش گذاشتن داستان انسان گذشته در برابر چشمان انسان معاصر است و اینکه نشان دهد او چگونه دانش خود را درباره جهانی که در آن زندگی کرده است کسب کرده، چگونه زندگی خانوادگی خود را بنا نهاده و چگونه هنر و صنایع و تمدن و فرهنگ خود را ساخته است. پژوهشها نشان می دهد که "مجموعه سازی" از ویژگیهای تمدن پیچیده او بود. از همان آغاز که تنها پوشش و اسلحه، نیاز اساسی او را تشکیل می داد انسان آموخت که چگونه آنها را گرد آورد و برای آینده خود ذخیره کند. سالها و قرنها بعد به مرحله ای رسید که اشیائی را به منظور ثروت اندوزی و یا نمایش اعتبار اجتماعی خود گردآوری کرد.
با پیشرفت تمدنهای پیچیده موقعیت گردآوری اشیاء گرانبها چون قالی، گوهرهای کمیاب، اشیاء تزئینی، آثار هنری و کتابهای باارزش بیش از پیش فراهم شد.
گردآوری و بازدید این مجموعه ها موجب شادی، تفرج خاطر و سرگرمی انسانهای ثروتمند بود. در مراحل نهایی مجموعه داری بازتاب سلیقه، ظرافت ذوق و علایق فرهنگی بود.
این آثار میان اشخاص دست به دست می گشت، به ارث می رسید و به موقوفات سپرده می شد. به هر تقدیر، این آثار نیاز به مکان مناسب برای حفظ و نگهداری داشت که اغلب برای صاحبان مجموعه میسر نبود.
از سوی دیگر، روحیه فرهنگ پروری آنان نیز سبب می شد تا راهی بیابند که دیگران نیز در بهره گیری از مجموعه ها سهیم باشند و این خود آغاز سپردن آنها به نهادهای عمومی بود.
بنابراین، می توان گفت که پیدایش نهادی به نام "موزه" در مراحل آغازین خود پاسخی بود به استقرار مجموعه های اهدایی.
متناسب با تنوع اشیائی که برای بهره وری دیگران در طی چند نسل برای نسلهای آینده گردآوری شده اند، موزه ها نیز انواع مختلف دارند و از عملکردهای گوناگون برخوردار می باشند. موزه ها خلاف آنچه تصور می شود نهادهایی ایستا نیستند.
نهادهایی را که انسانها خود پی ریزی کرده اند، همانند تمامی موجودات زنده می باشند: مانند آنها در برابر تغییرات محیطی واکنش نشان داده، خود را با آنها تطبیق می دهند و همراه با آنها تحول می یابند. موزه ها نیز به عنوان یک نهاد فرهنگی نمی توانند از این فرایند مستثنا باشند.

(3-1-2) نقش و عملکرد اجتماعی موزه
عملکرد موزه بیش از هر نکته بازتاب آرمانهای و اندیشه های انسان محیط فرهنگی و اجتماعی کارها و خلاقیتها پایان ناپذیر او در گذشته و حال است. موزه مطالب خود را "زبان خاصی" بیان می کند وسیله بیان او "زبان اشیاء واقعی" است. از همین رو دارای قدرت نفوذ گسترده می باشد بازدید کننده محروم از نعمت خواندن و نوشتن با این "زبان خاص" به آسانی برقرار می کند. "زبان خاص" موزه دریچه ای از جهان سه بعدی را به روی بازدید کننده باسواد نیز باز می کند بویژه آن گروه از باسوادانی که از ادراک بصری دو بعدی چون نوشتار، تصویر، نقشه و عکس اشباع و خسته شده اند این دریچه ممکن است کوچک و دیدگاهی از طریق یک میکروسکوپ الکترونیکی موزه های علوم طبیعی به سوی جهان ذره بینی باشد، یا آنکه تلسکوپ موزه فضایی باشد که بازدید کننده را به فضای لایتناهی هدایت می کند یا آنکه دریچه ای وسیع به سوی سرزمین های و اقوام ناشناخته و یا گذشته های دور دست باشد.
موزه های مردم شناسی و باستانشاسی یا موزه های منظقه ای که علایق یک جامعه کوچک محلی را معرفی می کنند نمایانگر تواناییهای جوامع مختلف بشری هستند تواناییهای دینی اجتماعی سیاسی اقتصادی علمی و هنری همین مجموعه ها کارهای پژوهشی دانشگاهها و پژوهشگران منفرد را یکسان تغذیه می کنند.
با استفاده از نقد و بررسی بازدیدکنندگان و شرکت کنندگان در برنامه های فرهنگی موزه می توان به علایق فرهنگی آن جامعه پی برد. پس از آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که موزه در عین حال که در خدمت یک جامعه است معرف آن جامعه نیز می باشد.
خدمات اجتماعی موزه:
موزه در درجه اول در خدمت جامعه خود است، این جامعه می تواند جامعه جهانی باشد، مانند بازدیدکنندگان موزه های واقع در شهرهای بزرگ، پایتختهای فرهنگی و مراکز جهانگردی یا جامعه ای بزرگ چون شهروندان یک کشور. در این رده همچنین موزه های ملی کشورها را می توان نام برد یا جامعه ای کوچک که مخاطبان موزه های منطقه ای را تشکیل می دهند یا موزه های تخصصی که در خدمت پژوهشگران یک رشته خاص قرار دارند و نیز موزه های محلی که ساکنان یک محله شهر را به دور خود جمع می کنند.
گرچه در پاره ای از شهرهای بزرگ جهان هنوز موزه های قدیمی وجود دارند که به شکل یک گنجینه بازمانده و بیشتر مورد بازدید معدودی از جهانگردان قرار می گیرند و خود شهروندان چندان به بازدید آن ها راغب نمی باشند، ولی این موزه های فسیل شده و ایستا نیز باید دیر یا زود در برابر نیاز فعالیت های فرهنگی و آموزشی جامعه خود تسلیم شوند.
شناخت میراث و ارزش های فرهنگی:
مجموعه موزه در واقع بیش از هر موضوع دیگر پیشینه کامل علوم طبیعی، هنر، باستان شناسی و مردم شناسی را معرفی می کند. به عبارت دیگر مجموعه موزه ها نمایانگر ارزش های از میان رفته جوامع مختلف بشری است و ارزش های طبیعی دائمی آن ها را که در عصر حاضر در معرض تهدید می باشند مورد توجه قرار می دهد. موزه ها این ارزش ها را به عنوان "میراث" برای مردم مشخص می کنند.
شناخت این میراث برای تداوم فرهنگ ارزشمند است. ارزشهایی که در بطن موزه ها جاری اند به شیوه "دیداری" بیان می شوند و شامل ارزشهای دینی، اخلاقی، تاریخی و زیست شناسی می باشند. بازدید کننده موزه در آغاز یک دیدگاه عینی از جهان را به شیوه "سه بعدی" در برابر چشم خود می بیند، سپس مجال می یابد تا یک روحیه انتقادی در شناخت ارزش های ملی خود و سایر ملل را در ذهن خود پرورش دهد. پژوهشگران کنجکاو و اشخاص علاقه مند از لابه لای این ارزش ها اندیشه ها و آرمان های فراموش شده را باز یافته، سلیقه و عادات فرهنگی خود را بر مبنای آن شکل می دهند و در مسیر مناسب هدایت می کنند؛ زیرا روحیه خلاق که در وجود هر فردی نهفته است، طی بازدیدهایی از موزه اغلب آشکار شده، فرصت بروز می یابد.
از مطالب فوق می توان نتیجه گرفت که موزه در خلق دائمی عادات فرهنگی جدید نقش بسزایی به عهده دارد و در دراز مدت تضمین کننده تداوم فرهنگی می باشد. پژوهش های گوناگون جامعه شناختی ای که جامعه شناسان متخصص در امور فرهنگی در سال های اخیر انجام داده اند موید این مطلب است که برنامه های آموزشی موزه ها، بخصوص در گروه موزه های کودکان سبب شکوفایی استعدادهای هنری کودکان بوده است.
شناخت مخاطبان موزه:
نخستین اقدام در راه تشکیل یک موزه شناخت جامعه و یا به عبارت دیگر مشخص کردن مخاطبان موزه است. باید نیازهای فرهنگی مخاطبان را در اولویت اول "به طور کلی" شناسایی کرد و در الویت دوم "قشرهای مختلف مخاطبان" را به دقت بررسی نمود.
برای این منظور تهیه یک طرح بر مبنای جامعه شناسی فرهنگی محدود مورد فعالیت موزه الزامی است. بر مبنای این طرح موزه می تواند حدود برنامه های خود را تنظیم کند. سرفصل هایی که در این طرح باید موردنظر و مستند به آمار باشد عبارتند از:
1- گروه های سنی و اجتماعی ساکن محدوده زیر پوشش فرهنگی موزه؛
2- سطح سواد، ابتدایی، متوسطه و آموزش دانشگاهی؛
3- درآمد سرانه و توان اقتصادی
در مبحث دیگر این پژوهش، شناخت سایر موسسات فرهنگی و آموزشی منطقه همراه با تهیه آمار مدنظر می باشد و باید سرفصل های آموزشی موسسات از دبستان تا دانشگاه را تهیه کرد و بر مبنای آن امکانات همکاری بین موزه و این موسسات را بخصوص خدماتی که موزه می تواند در اختیار آن ها قرار دهد، شناسایی نمود چنانچه در این سرفصل ها کمبودهایی ملاحظه شود که موزه قادر باشد آن ها را جبران کند باید در نظر گرفته شود.
نکته دیگر مورد بررسی استقبال یا عدم استقبال مردم از برنامه های آموزشی و نمایشگاهی موزه و یا هر گونه واکنش منفی و مثبت آنان در عملکرد موزه است.
موزه با در اختیار داشتن چنین اطلاعاتی است که می تواند طرح های پژوهشی و اجرایی خود را تهیه کند. در تهیه این طرح دو مرحله نیازهای زمان حال و آینده برای گسترش موزه باید در نظر گرفته شود. سرفصل های این طرح به طور اجمال چنین خواهد بود:
1- فضای فیزیکی یا ساختمان موزه شامل ابعاد تالارهای نمایش و فضاهای جنبی – اداری و وسایل موردنیاز؛
2- مجموعه آثار موردنیاز برای آغاز کار موزه و شیوه های غنی سازی آینده؛
3- برنامه های فرهنگی، هنری و آموزشی موزه در خارج از ساختمان موزه؛
4- برنامه های فرهنگی، هنری و آموزشی داخل موزه؛
5- کارکنان، شامل کارکنان تخصصی و خدماتی موزه.

(3-1-3) ساختار علمی و مجموعه موزه
مجموعه هایی که به طرق ذکر شده گردآوری گردیدند به تدریج زیر بنای موزه ها را تشکیل دادند. ولی این مجموعه سازی ها اغلب به صورت اتفاقی انجام می گرفت؛ آثاری که وارد مجموعه می شد تابع ضوابط خاصی نبود، کمیابی ارزش هنری و زیبایی اثر از اهم این ضوابط بود. گهگاه بهای نازلی که برای فروش آنها ارائه می شد نیز موجب جلب توجه مجموعه داران می گردید. ارثیه، موقوفات و نذورات گوناگونی که به اماکن مقدس و فرهنگی سپرده می شد نیز از عوامل تشکیل مجموعه ها بود. ولی اکنون که موزه از یک گنجینه محض که به منظور حظ بصر و یا پژوهش های خاص افراد معدودی تشکیل می شد به یک نهاد فرهنگی در خدمت جامعه بدل شده است، تشکیل مجموعه و شیوه های غنی سازی آن نیز تابع تحول علمی قرار گرفته است. موزه ها در حال حاضر دچار محدودیت های مکان برای نگهداری آثار و کارکنان ورزیده در امر موزه داری می باشند. افزون بر آن نگهداری آثار، نیازمند کارهای هزینه بر می باشد و این کارها از سمپاشی و نظافت ابتدایی آثار گرفته تا حفظ و حراست های علمی پیچیده است. بنابراین، اکنون موزه های در تنگنای بسیار قرار دارند که تنها راه حل رهایی از این تنگنا انتخاب سنجیده مجموعه است و طرد آثاری که کارآیی چندانی ندارند. موزه هایی که در مرحله آغاز تشکیل می باشند ناگزیر به انتخاب دقیق مجموعه خود هستند و موزه های با سابقه نیز برای طرح گسترش آینده خود ناگزیر به رعایت اصول علمی و برنامه ریزی دقیق در گزینش آن می باشند. تشکیل مجموعه موزه در سه مرحله انجام می گیرد: برنامه ریزی، گردآوری و غنی سازی، و مدیریت و راهبری مجموعه.
1- برنامه ریزی مجموعه:
برنامه ریزی به تهیه یک طرح جامع آغاز می شود. در تهیه طرح جامع دو نکته اساسی را باید در نظر داشت:
الف) اهداف موزه، شامل اهداف موزه در آغاز تشکیل و اهداف آینده در برنامه های گسترش؛
ب) نیاز فرهنگی جامعه با توجه کامل به جامعه شناسی توسعه و جامعه شناسی فراغت.
براساس این طرح نوع آثار و ارتباط میان آنها در مجموعه موزه تعیین و رعایت می گردد. مجموعه باید به نحوی گردآوری شود که پاسخگوی نیازهای نمایشی، پژوهشی و آموزشی موزه باشد. از گردآوری آثار به نحو پراکنده و بدون پیوستگی میان آنها و رعایت نظم تاریخی، فقط به صرف نادر بودن اثر و یا اهدای آن به موزه باید صرف نظر شود.
بنابراین طرح جامع نه تنها برنامه ریزی زمان حال را در بر دارد بلکه گسترش موزه و دگرگونی های آینده را نیز باید پیش بنی نماید.
2- گردآوری و غنی سازی مجموعه:
گردآوری آثار براساس طرح جامع وپیش بینی امکانات موزه انجام می گیرد. موزه می تواند آثار را به طور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق یک یا چند رابطه به دست آورد.
الف) گرد آوری مجموعه به صورت مستقیم:
این روش تشکیل هیات های علمی برای کارهای میدانی است که در مورد موزه های انسان شناسی و زیر مجموعه های آن چون مردم شناسی باستان شناسی و موزه های علوم طبیعی با تمامی زیر مجموعه های آن از الزامات است. برگزاری چنین هیات هایی بستگی کامل به امکانات موزه از جمله بودجه و هیات علمی متخصص دارد. این روش دارای امتیازهای بسیاری است که مهمتری آن ها اعتبار علمی اشیا به دست آمده می باشد زیرا اصالت آن ها به ندرت مورد شک و تردید قرار می گیرد همچنین مستندسازی آن ها در همان محل عملیات انجام می شود. این دو نکته در کار علمی موزه تسهیلات زیادی فراهم می آورد و مکمل این روش مبادله بین موزه ها و برقراری امانت های دائم و موقت و سایر همکاری های بین موزه ای است. همچنین مازاد و یا مشابه آثار به دست آمده از کاوش هیات ها و یا آثار خارج از طرح جامع موزه نیز در اختیار موزه های دیگر قرار می گیرد.
ب) گرد آوری مجموعه به صورت غیر مستقیم:
در این روش آثار از طریق یک یا دو رابطه تهیه می شود و شامل آثاری است که از مجموعه های خصوصی به صورت هدیه، میراث، موقوفه ویا از طریق خرید وارد موزه شود. این روش بهترین وشاید تنها شیوه تهیه آثار هنرهای زیبا می باشد. نقطه ضعف این روش فقدان مدارک مستند درباره شیء است. از آغاز جنگ جهانی دوم جابجایی و انتقال غیرقانونی سرمایه های فرهنگی کشورها اوج گرفت و از طریق سرقت حفاری های غیرمجاز باستان شناسی قاچاق و غارت قسمت های آثار معماری در بناهایی که محافظت دقیق ندارند، آثار از کشورهای جهان سوم به سور غرب سرازیر شد. همچنین صنعت ساخت آثار هنری و باستانی بدل نیز بیش از پیش رونق گرفت و خرید و فروش آن ها در بازارهای بین المللی راه یافت. با توجه به موارد فوق پذیرفتن این قبیل آثار در موزه ها باید همراه و توام با دقت کامل باشد.
.Ermitage
لین گراد سابق St.Petersbourg
(3-1-4) گردش سیاست فرهنگی موزه ها
اغلب مردم آموزش را فقط یک تعلیم ساده می دانند و آن را به صورت وسیله ای برای انتقال اطلاعات و موضوعات ذهنی از یک فرد به فرد دیگر و از ذهنی به ذهن دیگر می بینند. برای آنان موزه نیز یک نوع کتاب مرجع است که در آن اطلاعات ذهنی به طور زنده و با شل خوشایندی ارائه شده است. گروه دیگر آموزش را به معنای کارورزی در به کارگیری نیروی مغزی می دانند. بنابراین، آموزش را فراگرفتن، چگونه آموختن و معقول اندیشیدن می دانند. در این راستا موزه یاری دهنده مناسبی است، زیرا آثار ارائه شده منحصرا حقایق را بیان نمی کنند بلکه می توانند ارتباط و پیوستگی میان اشیائی را که کتاب های درسی یا درس های شفاهی بیان کرده اند و مورد توجه نیز قرار نگرفته اند روشن نمایند.
در موزه هدف آموزش به خاطر سپردن مقداری حقایق علمی یا روش به کارگیری منطق نیست، بلکه هدف آن توسعه اندیشه و ادراک است. ممکن است پاره ای از مردم این ارتباط را نفی کنند ولی به هر تقدیر اگر موزه ها بخواهند هر نوع پایگاه اجتماعی و یا فرهنگی واقعی ای را کسب کنند نمی توانند از خدمت به آموزش دوری جویند و اگر آموزش بخواهد موثر باشد نمی توانند موزه ها را نادیده بگیرد.
توجه به امر آموزش در موزه ها موجب تغییر سیاست داخلی آن ها نیز گردید و این تغییر به صورت چرخش تمرکز توجه در اشیاء موزه ای به سوی مردم می باشد. اکنون نزدیک به نیم قرن است که نشانه ای از تغییر سیاست فرهنگی کم و بیش در موزه های جهان ظاهر شده است. در درجه اول موزه ها از شکل تجملی و تخصصی به موزه های مردمی تغییر جهت داده و روش های آموزشی ساده به تدریج در آن ها به اجرا درآمده است. در این باره می توان از موزه ارمیتاژ6 در شهر سن پترزبورگ7 و موزه لوور در شهر پاریس نام برد که در اجرای برنامه های ساده آموزشی با برگزاری گشت های هدایت شده از همان آغاز پیشقدم بوده اند.
هر روز بیش از پیش در دفترچه های راهنما و نشریات موزه ها برنامه های آموزشی و جانبی به بازدیدکنندگان اعلام و معرفی می شود مانند سخنرانی های ساده، سمینارهای علمی، هنری و دانشگاهی با استفاده از محتوای علمی موزه خواه در محل و یا خارج از موزه که مراجعه پژوهشگران، دانشجویان، مربیان و دانش آموزان به موزه های هنری، تاریخی و علمی برای بازدید و پژوهش را در پی دارد. امروزه مجموعه و اسناد و مدارک همراه با نظریه های علمی، تاریخی و هنری موزه ها بیش از پیش در ارجاع های پژوهشی ذکر می گردند و زیرنویس اشیاء مطالب معرفی هر ویترین و تلار دقیق و روشنتری ارائه می شوند و تابلو، نقشه و طرح ها و ماکت های گوناگون بستر فرهنگی، تاریخی و طبیعی مناسب آثار را فراهم می سازند.
تسهیلات مناسب نمایش فیلم، ویدئو، اسلاید، فیلم استریپ، اطلاعات تکمیلی یا جنبی درباره مجموعه و فعالیت های موزه اکنون گویاتر و با نیازهای آموزشی بازدیدکنندگان هماهنگ تر می شوند.
کمیته ای از مدیران موزه های کشور هلند در سال 1952 میلادی در قطعنامه ای اعلام کرد که موزه ها نه تنها برای گروه های خاص بلکه باید برای تمامی مردم جاذبه ایجاد کند. در پی این قطعنامه موزه های بزرگ اقدام به ایجاد بخش های آموزشی نمودند. کمیته در قطعنامه خود بازدیدهای هدایت شده در موزه ها و نمایشگاه ها را به طور جدی توصیه کرد. در نتیجه این اقدامات روی آوری مردم به سوی موزه ها فزونی گرفت و تعدادی از مربیان مدارس برنامه های درسی خود را با برنامه آموزشی موزه ها تلفیق کردند و به دلیل موفقیت هایی که به دست آمد شعاع عمل موزه تا عمق مدارس و دانشگاه ها گسترش یافت. مدارس در کنار آزمایشگاه و کتابخانه های خود اتاقی را به موزه اختصاص دادند و در موزه های مدارس، ماک توت نمونه های اشیاء موزه ای که به نحوی به دروس مدرسه مربوط می شود جای دادند. آموزش تاریخ، علوم و هنر به کمک موزه ها رونق گرفت و در بسیاری از موزه های هنری آموزش هنرها و صنایع دستی و بومی را نیز شامل شد.

(3-1-5) آموزش در موزه ها
موزه هایی که درصدد ایجاد یک بخش آموزشی و یا گسترش دامنه فعالیت های آن می باشند، خواه برای بزرگسالان یا کودکان باید مسائل نظری و عملی کارکرد آموزشی خود را بر مبنای موارد ذیل سازماندهی نموده، آنها را در نظر گیرند:
الف) تعیین کارکنان و مجریان مسول برای اجرای برنامه های آموزشی.
ب) انتخاب مکان مناسب برای اجرا برنامه های آموزشی.
ج) انتخاب زمان مناسب برای اجرای برنامه های آموزشی.
د) تعیین چگونگی اجرای برنامه های آموزشی.

(3-2) معماری موزه
طراحی بنای موزه، بیش از یک بنای معمولی با مشکلات و مسائلی بیشمار روبرو خواهد بود. چنانچه هر یک از اجزاء ساختمان براساس محاسبه و نیاز موزه، طراحی نگردد، آن بنا نه تنها مکان مناسبی برای محتویات گرانبهای آن نخواهد بود، بلکه سبب وارد آمدن آسیب جبران ناپذیری بر آنها می گردد.

(3-2-1) فضای فیزیکی موزه
موزه ها طبق یک طرح و نمونه کلی تاسیس نمی شوند، زیرا شرایط، موقعیت، نیازها و مقدورات در جوامع مختلف متفاوت است، اما پاره ای از نکات و مشخصات اساسی در تمام موزه ها عمومیت دارد و چهارچوبی را برای تاسیس و فعالیت موزه تعیین می نماید.
موزه خواه در یک بنای تاریخی تاسیس گردد یا آنکه یک بنای موجود برای موزه در نظر گرفته و تغییراتی در آن داده شود و یا آنکه ساختمان جدیدی مخصوص موزه بنا گردد، راهکار اصلی "عملکرد" موزه است که "شکل و طرح" آن را معین می کند.
بنابراین، در درجه اول باید مشخصات فیزیکی هر موزه که جنبه عمومی دارد رعایت شود و آنگاه طبق اهداف، فعالیتها و مجموعه آثار موزه ساختمان و تزیینات داخلی آن انتخاب شود.

(3-3) محل و ساختمان موزه
مکانی که موزه در آن واقع می شود اهمیت فراوان دارد و باید دارای امتیازات خاص باشد. موزه باید در جایی از شهر قرار گیرد که دسترسی به آن برای همگان آسان باشد و از سوی دیگر به سبب خصلت فرهنگی آن بهتر است که در کنار کتابخانه، مدارس، دانشگاهها و سایر مراکز فرهنگی واقع شود تا افرادی که در موسسات نامبرده رفت و آمد دارند از موزه نیز بتوانند استفاده نمایند.
امروزه معمولا موزه در میان یک محوطه سرسبز و یا یک پارک احداث می شود؛ زیرا درختان پارک با تصفیه هوای اطراف، ایجاد رطوبت لازم، مقابله با گرد و غبار و دود و سر و صدا به منزله حفاظ عمل می کنند.
تاسیس موزه در محوطه سرسبز مزیت دیگری هم دارد، زیرا هنگامی که هوا مساعد باشد می توان بخشی از مجموعه را به محوطه خارج نیز منتقل کرد و به نمایش گذاشت که سبب جلب بازدید کننده بیشتر می شود. اما باید توجه داشت که تعداد درختان نباید زیاد باشد به نحوی که سدی برای بازدید کننده ایجاد نماید و او را از دنیای خارج بدور سازد.
مسلم این است که نه تنها شکل ظاهری موزه بلکه تزیینات داخلی آن نیز باید با روشهای معماری معمول در جامعه کاملا موافقت و مطابقت داشته باشد و در عین حال ساختمان موزه باید در برگیرنده جنبه هایی از هنر و تاریخ جامعه نیز باشد؛ زیرا با الگوبرداری از معماریهای نامانوس یا نامتجانس موزه ای تاسیس می شود که با زندگی روزمره مردم کاملا مغایر است یا چنان مجلل و دور از واقعیات است که مردم از آن روگردان می شوند؛ در حالی که از جمله اصول موزه داری جلب بازدید کننده است.
از سوی دیگر نوع مواد ساختمانی موزه ها نیز باید کاملا موافق با شرایط اقلیمی مرز و بوم باشد.

(3-3-1) ویژگیهای ساختمانی موزه
موزه ها از نظر ساختمان باید دارای ویژگیهایی باشند.
برخی از این خصوصیات عبارتند از:
قابلیت گسترش و انعطاف پذیری
باید در نظر داشت بایستی امکان گسترش در آینده را داشته باشد. این قابلیت چه در ظاهر معماری و چه در سازه آن باید مدنظر قرار گیرد. گالرها و فضاهای داخلی موزه نیز بایستی قابلیت تغییر شکل و فرم را داشته باشند تا برای نمایش مجموعه های متفاوت کاربرد مناسب خود را بیابند.

(3-3-2) زیباشناسی موزه
دو نظریه در ساختار زیباشناسی موزه ها وجود دارد: نخست آنکه می توان با یک موزه به عنوان یک بنای یادبود فرهنگی برخورد نمود. در این صورت منظر برونی ساختمان نمادی از نقش آن در جامعه و عنصر مهمی در فضای شهری خواهد بود. سعی معمار بنا بر چشمگیر بودن بنا تمرکز یافته و در مواردی حتی عملکرد و کاربرد اصلی موزه فدای ظاهر آن می شود. این بناها نه انعطاف پذیرند نه قابل توسعه از اینرو به سختی می توانند با نیازهای گسترش موزه وفق داده شوند.
نظریه دوم آنست که موزه ها حجمی باشند، متاثر از درون خود و مجموعه هایشان، البته وضعیت ایده آل وضعیتی است بینابین این دو نظریه در مورد تجهیزات درونی آنها باید به صورت ثانویه در نظر گرفته شود. زیرا تزئینات همگی برای جلوه یافتن اشیاء موزه ای است و این تجهیزات نباید مجموعه ها را از زیبایی خود متاثر نمایند.

(3-3-3) نور در موزه
یکی از اصلی ترین و سرنوشت سازترین عوامل نمایش اشیاء در موزه، مقدار کمی و کیفی نوری است که به موضوع مورد نمایش تابیده می شود تا هم بتوان آن موضوع را بهتر مشخص کرد و هم بتوان تاثیر موردنیاز در بازدیدکنندگان گذاشت. در این مورد نکات زیر باید مدنظر قرار گیرند:
1- بطور کلی می توان از هر نور و هر کیفیت آن اعم از شدت و با رنگ آن استفاده کرد، به شرط اینکه نمایش و عرضه موضوعات موزه تحت تاثیر قرار نگیرد.
2- هرچند نور طبیعی برای نمایش بعضی از موضوعات مناسب نیست، باید این نکته را مدنظر داشت که اکثر برخوردهای در جهان خارج از موزه، معمولا با نورهای طبیعی است که به آن موضوعات تابیده و از آنها بازتاب می گردد.
3- نور خورشید دارای اشعه ماوراء بنفش است و نباید پیش از عبور از فیلتر به اشیاء موزه بتابد. کلیه این فیلترها از جنس پلاستیک هستند.
4- موثرترین روش برای مبارزه با تخریب نور، کاهش زمان نوردهی و کاهش شدت نور است.
5- هر قدر که نور خورشید شدید باشد، نبودن انعکاس از دیوارها و سقف نمای عمومی را بکلی تاریک نشان می دهد.
6- نور باید به دو روش انتشاری و جهت دار تابانده شود. نور انتشاری آسمان و نور جهت دار خورشید، مثالهای خوبی در این زمینه است.
7- مشکل نور روز در موزه ها هنوز حل نشده است، تنها کاری که می توان کرد مقرر کردن دستورالعملهایی است که براساس آن طراح معمار و متصدی موزه باید عمل کنند و هدف آن حفظ و نگهداری مجموعه اشیاء موزه است.
8- محل پنجره ها باید بصورت عقب نشسته در دیوارهای ضخیم و ترجیحا دور از فضای اصلی نمایشگاه، شاطر در محل ارتباط راهرو و یا در فضاهای ثانویه باشد.
9- پنجره ها نه برای نوردهی، بلکه برای ایجاد منظر هستند.

(3-3-4) نور طبیعی
نور طبیعی یکی از مهم ترین موضوعاتی است که مورد بحث مقامات موزه قرار دارد. زمانی این اعتقاد وجود داشت که روشنایی برق با سهولت انتقال و قابلیت تطبیق و عدم تغییر در اثر آتش و همچنین قابلیت بیشتر ارزش دادن به نماهای معماری، نه تنها تناوبی را در استفاده از روشهای روز فراهم می آورد، بلکه می تواند جانشینی برای آن بحساب آید. روشنایی روز علیرغم تنوع و مشکلاتی که در فصول و مکانهای مختلف بوجود می آورد، هنوز بهترین وسیله روشنایی یک موزه است. بدین ترتیب بنا باید بگونه ای طرح ریزی شود که از این منبع روشنایی بهتر استفاده کند.

(3-4) ایمنی و حفاظت
حفاظت و نگهداری از اشیاء وظیفه اصلی یک موزه بشمار می رود. به خاطر نگهداری اموال موزه از خطرات احتمالی، بایستی امکاناتی را بوجود آورد. این خطرات ممکن است خطرات طبیعی مانند سیل و زلزله و… باشند و حوادث اجتماعی مانند دستبرد. از این رو همواره در موزه ها بایستی مکان ویژه ای جهت حفاظت اشیاء در مقابل اینگونه حوادث طراحی گردد. موارد حفاظتی و ایمنی، تنها شامل فضای نمایشگاه نمی گردد، بلکه باید توجه بخصوصی به انبارها نمود. برنامه ریزی فیزیکی انبار و ارتباط آن با فضاهای دیگر اهمیت بسزایی دارد. خصوصا که مقررات مربوط به ساختمان و آتش سوزی، تعبیه خروجی های اضطراری می سازد و در صورتیکه اقدامات احتیاطی به عمل نیاید، افراد غیرمجاز ممکن است از این راهها وارد شوند.
مکان موزه ها بایستی مورد مطالعه دقیق علمی قرار گیرد، زیرا نبایستی روی خط گسل، مناطق سیل خیز و مکان های خطرساز دیگر قرار گیرد. سازه موزه نیز باید در مقابل آتش مقاوم بوده و ضد زلزله نیز باشد. معماری موزه طراحی بنای موزه، بیش از یک بنای معمولی با مشکلات و مسائلی بیشمار روبرو خواهد بود. چنانچه هر یک از اجزاء ساختمان براساس محاسبه و نیاز موزه، طراحی نگردد، آن بنا نه تنها مکان مناسبی برای محتویات گرانبهای آن نخواهد بود، بلکه سبب وارد آمدن آسیب جبران ناپذیری بر آنها می گردد.
هرگونه مجموعه، هر نوع شی و هر وضعیتی نیازهای ویژه خود را دارا می باشد و ساختمان، شکل ابعاد و سالنهای نمایش و بخشهای خدماتی مربوط را تحت تاثیر قرار می دهد.

(5-3) فضاهای موردنیاز برای موزه
(3-5-1) فضاها و دیاگرام روابط فضاهای موزه…
فضاها و دیاگرام روابط فضاها
فضاهای موزه:
1- تالار ورودی یا لابی
2- گالری ها یا تالارهای نمایش آثار
3- کتابخانه
4- آزمایشگاه
5- چایخانه یا کافه تریا
6- انبار آثار
7- بخش اداری
8- آمفی تئاتر
9- بخش آموزشی – تحقیقاتی

تالار ورودی:
درهای ورودی موزه باید به حدی باشد که محافظت و کنترل آنها برای نگهبانان آسان و میسر باشد. ورودی موزه باید به گونه ای ساخته و تزیین شود که نظر مردم را جلب نماید و معرف موزه نیز باشد؛ زیرا این اتاق نخستین بخش موزه است که بازدیدکننده به آن وارد می شود. محوطه ی ورودی نباید آنقدر وسیع باشد که بازدیدکننده در آنجا احساس غریبی و گم شدن نماید و از سوی دیگر باید آنقدر وسعت داشته باشد که گروههای بازدیدکننده براحتی در آن گرد آمده، از آنجا به سوی تالارهای نمایش حرکت کنند. این محوطه را نباید از میز و صندلی و دیگر وسایل انباشته کرد، فقط چند صندلی یا یکی، دو نیمکت کافی است. نقشه دیواری راهنمای موزه نیز باید در این قسمت نصب شود. جزوه های راهنمای موزه را نیز می توان بر روی میز های کوچک در این محل قرار داد. ساعت دیواری، تلفن عمومی حتی صندوق پست نیز از وسایل ضروری این محوطه است. مطلوبترین و مناسبترین رابطه بین محوطه ورودی و تالارهای نمایش را می توان توسط دو در به دو طرف ساختمان که در آنها تالارهای نمایش واقع شده باشند برقرار کرد. وجود این دو در، تردد در تالارها و نظارت بر آنها را آسان می سازد.
در موزه هایی که ورود و خروج به وسیله دستگاههای الکترونیکی کنترل می شود این وسایل را می توان در محوطه که دو در اصلی تالارها از آن منشعب می شوند تعبیه نمود.
-گالری ها یا تالار نمایش آثار:
گالری فضایی است که درآن آثار تاریخی برای بازدید عموم به نمایش گذاشته می شود.
گالری ها که برای نمایش آثار هنری و اشیاء فرهنگی و علمی مورد استفاده قرار می گیرند باید دارای شرایط زیر باشند.
– از نظر حفاظتی در مقابل خرابی، دزدی، آتش سوزی، رطوبت، خشکی بیش از حد، نور شدید آفتاب و گرد و غبار مطمئن باشند.
– در شرایط عادی، زاویه دید انسان (54 یا 24 درجه به بالای سطح تراز چشم) در مورد تصویری که در فاصله ی 10 متری قرار داشته و سطح آن کاملا روشن است و موقعی حاصل می شود که ارتفاع تصویر آویخته شد 4900 میلیمتر در بالای سطح دید و 700 میلیمتر به پایین سطح ادامه داشته باشد.
تنها در مورد تصاویر بزرگ چشم انسان مجبور است از پایین تصویر تا به بالای زاویه دید حرکت کند.
بهترین موقعیت برای نصب تصاویر کوچک (نقطه تاکید: سطح افقی در تصویر) عبارت از محلی مهمتر از با دید تماشاگر است.
اشیاء مورد نمایش باید طوری قرار داده شوند که بدون زحمت در معرض دید مردم قرار بگیرند.
گردش و مسیر حرکت در نمایشگاه:
مسئله مهم دیگر مسئله گردش و مسیر حرکت است که باید با دقت بررسی گردد. بطوریکه ترتیب ومسیر نه تنها برای کسی که به نقشه نگاه می کند بلکه برای بازدیدکنندهای که از فضا عبور می کند کاملا روشن و بدون ابهام باشد. تالارهای نمایش باید به نحوی ساخته شوند که بازدید کنندگان بتوانند در آنها براحتی گردش نمایند و اشیاء را از تمام جوانب تماشا کنند، لذا ایجاد مسیر یا راه یکطرفه در تالار نمایش صحیح نمی باشد. بهترین روش، ایجاد فضاهای باز در تالارهای نمایش است تا بازدید کننده از بین این فضاها عبور کند و بتواند به دلخواه از هر قسمت تالار به قسمت دیگر رفته، پس از بازدید حتی از قسمتی از مجموعه آثار بدون دیدن کلیه آنها از تالار موزه خارج شود.
بخش خدماتی:
موتورخانه:
این قسمت باید در جایی باشد که بتواند به همه سالن سرویس دهد. ابعاد موردنظر برای سالنها 50 متر مربع است.
تاسیسات:
محل ساختمان تاسیسات باید به گونه ای طراحی شود که امکان دسترسی سواره و پیاده به آن مسیر باشد و دور از گالریها و موزه باشد تا آلودگی های صوتی و هوایی آن مزاحمت ایجاد نکند.
انبار مرکزی:
به دلیل این که معمولا هر بخش یک انبار دارد ما فضای بزرگی را برای انبار مرکز نمی خواهیم مقدار ابعاد لازم 25 مترمربع است.
پارکینگ:
فضای لازم برای پارکینگ 750 مترمربع برای 42 خودرو سبک در ضمن اگر در زیر ساختمان قرار گرفت فضای رمپ و تهویه مناسب هم در جدول محاسبه قرار می گیرد.
– لازم است پارکینگ کارمندان از پارکینگ عمومی مجزا گردد و حتی الامکان فضایی سرپوشیده و یا حداقل سایه افکن (خصوصا برای پارکینگ کارمندان که ماشین مدت زیادی پارک می گردد) در نظر گرفته تا از تابش آفتاب و نیز ریز نزولات آسمانی محفوظ باشد.
– ورودی سواره حداقل 150 متر از تقاطع خیابان فاصله داشته باشد، یا از لاینکندشونده برای دیستیابی به ورودی استفاده شود.
کتابخانه:
کتابخانه تخصصی موزه در زمینه های: معماری، نقاشی، طراحی، ارتباط تصویری، عکاسی، صنعت، سینما و دیگر زمینه های هنری را در خود جای داده و علاوه بر آن اطلاعات به صورت کامپیوتری نگهداری و به کتابخانه کنگره طبقه بندی و با نظام دیویی فهرست نویسی C.L روز درآید.
کتابخانه
مهمترین نکته ای که در طراحی اولیه کتابخانه باید مورد توجه قرار گیرد، آرامش و سکوت و محیط مطبوع آن است که هم به محل استقرار آن در مجموعه و هم به مصالح به کار رفته در آن مربوط می شود.
– تابش مستقیم نور خورشید از کتابخانه نامطلوب است. لذا حتی المقدور سعی شود نور کتابخانه از طریق جبهه ی شمالی تامین شود.
– از آشکار سازهای گرما و دود استفاده شود، از روش آب پاشیدن دوری کنید زیرا آسیب آن برای کتاب بیش از آتش است.
– در بخش کتب مرجع برای هر 1000 جلد کتاب مساحت 10 مترمربع اختصاص داده شود.
– در فضای دسترسی باز؛ 15 مترمربع بر 1000 جلد کتاب (حداقل 100 مترمربع) اختصاص داده شود.
– میز مطالعه برای خواننده کتاب 600 × 900 میلیمتر مربع است و به ازا هر نفر 25/2 متر مربع فضا برای مطالعه اختصاص داده می شود.
– فضای میان قفسه ها باید حداقل 4/1 – 3/1 متر عرض داشته باشند.
– راهرو میان قفسه ها نباید بیش از 3 متر طول داشته باشند.
– همه ی کتابخانه ها به یک تاقکار کوچک (19 مترمربع) و انبار کتاب مجهز به قفسه بندی (5 مترمربع) نیاز دارند.
فروشگاه کتاب:
در این بخش، نشریات هنری ایرانی، بروشورها و نمونه های آثار و تالیفات هنرمندان و نویسندگان ایرانی و انواع گاه شمار و کارت پستال هنری عرضه می شود.
سازمان موزه:
موزه هنرهای معاصر مجموعه ای است متشکل و نظام یافته از بخشهای امور هنری، امور اداری، تحقیق و پژوهش، همکاری های فرهنگی و هنری، روابط عمومی، امور بین الملل سمعی و بصری، خدمات نمایشگاهی، آرشیوه آثار هنری و دبیرخانه دایمی نمایشگاه ها.
امور هنری:
بخش بزرگ فعالیت های امور هنری را برنامه ریزی و سازماندهی و اجرای مراحل مختلف برگزاری نمایشگاه تشکیل می دهد. فعالیت های دیگر آن عبارتند از: طراحی و اجرای برنامه ها و نمایشگاه های ادواری، دریافت آثار هنری و تهیه شناسنامه برای هر یک، تدوین شناسنامه حرفه ای برای هنرمندان، تنظیم آرشیو، ثبت نام از هنرمندان و عناوین آثار هنری، آمادگی برای مشاوره و راهنمایی هنر دوستان، برنامه ریزی محتوایی نمایشگاه ها، تدارک برنامه های تبلیغاتی و اطلاع رسانی هنری.
کارشناسان امور هنری موزه با جمع بندی و بازنگری تجربه های ناشی از رویدادهای مهم هنری و برگزاری نمایشگاه ها، به بررسی و ارزیابی چند و چون آثار هنری و توانمندی های هنرمندان می پردازند.
روابط عمومی:
روابط عمومی در محدوده زیر به فعالیت می پردازد.
– ثبت و تنظیم فعالیت های نمایشگاهی موزه به طور سالانه.
– نظام بخشیدن به ارتباطات و تداوم آن و ارسال نشریات موزه به محافل هنری و فرهنگی.
– تلاش برای ایجاد ارتباط مستمر با وسایل ارتباط جمعی جهت برخورداری از پوشش خبری مناسب و بازتاب رویدادها و اخبار نمایشگاهی.
– پاسخگویی با مراجعان و بازدید کنندگان و راهنمایی آنها
– ایجاد زمینه های لازم برای گسترش همکاری با موسسات آموزش عالی و اشتراک در فعالیت دانشگاهی برای افزایش توان کاربردی دانشجویان رشته های هنری
امور بین الملل:
این قسمت وظیفه انجام امور مربوط به ارتباطات بین الملل با مراکز فرهنگی و هنری خارج از کشور و انجام هماهنگی های لازم در امور اجرایی نمایشگاه ها را بر عهده دارد.
واحد پژوهش:
این واحد در جهت جمع آوری و انتقال اطلاعات و مسایل تئوری در بخش های زیر فعالیت می کند:
– برگزاری همایش های ملی و بین الملل در زمینه هنر معاصر
– برگزاری نشست های ماهانه پژوهشگران هنر
– تهیه و جمع آوری اطلاعات مربوط به هنرمندان و رویکردهای هنر معاصر ایران
– تدوین و تکثیر کتاب شناسی موضوعی نمایشگاه های موزه
– سیاستگذاری و هدایت کتابخانه موزه
– حمایت مادی و معنوی از فعالیت های پژوهشی ارزشمند در زمینه هنرهای تجسمی.
سمعی و بصری:
الف) واحد عکاسی: از عمده فعالیت های این بخش می توان موارد زیر را برشمرد.
– تهیه عکس و اسلاید از آثار هنری و نمایشگاه های برگزار شده در موزه
– تهیه عکس گزارشی از مراسم افتتاحیه، اختتامیه، نشست ها، همایش ها و برنامه های مختلف در موزه
– عکسبرداری از آثار هنری برای تهیه بروشور، کاتولوگ، و کتاب ویژه نمایشگاه های داخل و خارج کشور
– از آثار هنری و معماری ایران Cd – آرشیو عکس، نگاتیو، اسلاید و آرشیو عکس از هنرمندان معاصر ایران.
ب) سالن آمفی تئاتر و خدمات صوتی و تصویری
– خدمات مربوط به برگزاری فراخوان، گردهمایی، سمینار و مراسم آغاز و پایان نمایشگاه ها به عهده این بخش است.
آمفی تئاتر
باید توجه داشت که آمفی تئاتر جدا از مسیر عادی بازدیدکنندگان باشد، نزدیک به سالن اصلی ورودی و یا مستقیما بدان راه داشته باشد. کاملا مجهز به وسایل ایمنی باشد. (درهای اضافی، سیستم مستقل برق، از نظر گرما و سر و صدا از بقه بخش های ساختمان جدا باشد و…)
– طراحی فضای مناسب جهت دستگاه های نمایش فیلم، اسلاید و… از نیازهای این سالن است.
– خروجی ها باید به طرف بیرون باز شده و مطابق با تعداد افراد و طول مسیر حرکت آنها طراحی شوند.
– ارتفاع درها نباید از 220 سانتیمتر کمتر باشد.
– عرض کریدورها 1100 میلیمتر برای تا 100 نفر، 1600 میلیمتر برای تا 250 نفر باید باشد.
– پلکان با عرض 1100 میلیمتر برای تا 100 نفر، 1600 میلیمتر برای تا 250 نفر باید باشد.
– حداقل ارتفاع پله ها 14 سانتیمتر و حداکثر 18 سانتیمتر باید در نظر گرفته شود.
– برای کوتاه کردن زمان انعکاس صوت، حجم محوطه به ازای هر صندلی 14/5/7 مترمکعب می باشد.
– از طرح دیوارهای قوسی و سهمی و دیوارهایی به شکل مقعر خودداری شود.
– سرانه سالن نمایش بدون احتساب فضای صحنه 1/1 مترمربع برای هر نفر می باشد.
– اگر برای هر 4-3 راهرو یک در خروجی جانبی به عرض 1 متر در نظر گرفته شود، به ازا هر راهرو 25 صندلی مجاز است.
– خط دید هر تماشاچی بایستی 12 سانتیمتر بالاتر از چشم تماشاچی ردیف جلو باشد.
– حداکثر فاصله آخرین ردیف از خط جلوی صحنه 24 متر می باشد.
– همچنین می بایست به گونه ای طراحی شود که بتوان صحنه را از هر جای سالن به وضوح و به خوبی دید یعنی باید تطابقی بین عمق و عرض آن موجود باشد.
– صحنه های بدون بسط و گسترش مساحت کمتر از 100 مترمربع، سقف صحنه کمتر از 1 متر بالاتر از قسمت فوقانی جلوی صحنه است.
– نسبت ارتفاع جلوی صحنه به عرض، باید 1:6 باشد.
– فاصله لبه نشیمن هر صندلی تا پشتی صندلی جلویی برای صندلی های ثابت حداقل 60 سانتیمتر و برای صندلی های تاشو حداقل 40 سانتیمتر باید باشد.
– حداقل عرض صندلی ها از محور تا محور دسته ی صندلی نباید از 50 سانتیمتر کمتر باشد و حداقل عمق نشیمن صندلیها نباید از 40 سانتیمتر کمتر باشد.
– ارتفاع اتاق پروژکسیون نباید از 5/2 متر کمتر باشد. نمونه هایی از پلان آمفی تئاتر
اداری
جریان کار در یک اداره مانند ماشین است که تمام اجزاء آن با هم کار می کنند. منبع نیروی یک اداره اطلاعات آن است. بدین سبب طرح ریزی می باید طوری باشد که اطلاعات بدون وقفه های بی مورد در هر قسمت جریان یابد. جهت دستیابی به این هدف، بخشهای اصلی اداری با توجه به عملکردهای هر یک می باید در محل مناسبی در نظر گرفته شود. به طور مثال افرادی که در راس قسمت مدیریت قرار دارند، معمولا در یک جا جمع می نمایند. یا قسمت مدیریت می تواند از محل تردد عمومی اداری به دور باشد و قسمت های امور اداری و مالی، دبیرخانه و… که دارای تماسی زیاد با مسئولین و کارمندان این قسمت هستند بهتر است در ارتباط مستقیم با آن در نظر گرفته شود.
بخش اداری بهتر است از طریق سالن اصلی ورودی در دسترس عموم باشد، لیکن در نظر گرفتن ورودی مجزا و مستقل به منظور دستیابی کارکنان و افراد ویژه بسیار مناسب است.
پژوهشی
مساحت آزمایشگاه ها باید متناسب با اندازه موزه باشد و فضایی که به این منظور اختصاص می یابد باید وسیع بوده، از نور کافی و جریان هوای مناسب برخوردار باشد. همچنین به تمامی امکانات پیشگیری در برابر دزدی و آتش سوزی مجهز بوده و به آسانی از درون و برون موزه قابل دسترس باشد.
آموزشی
در فضاهای آموزشی مسئله ی نور همیشه حائز اهمیت است. در صورتی که عمق کلاس از 5/6 متر بیشتر باشد حداقل عرض پنجره باید 20/1 متر و ارتفاع آن 2 تا 5/2 متر باشد. ضمنا تابش نور باید از سمت چپ صورت گیرد.
انبار
– بسیاری از موزه ها برای جلوگیری از مسائل ناشی از فشار و بار سنگین بر ساختمان طبقه زیرین آن را بعنوان انبار مورد استفاده قرار می دهند.
– در سیستم انبار و نگهداری متحرک بافته های تخت، فاصله عمودی بین دو میله افقی موجود در هر واحد، باید به گونه ای در نظر گرفته شود که با اندازه بافته هایی که بر روی آنها انداخته خواهد شد، متناسب باشد. فاصله بین ریلها در سقف برای بافته های سبک، 15 سانتیمتر و برای بافته های سنگین با حجم زیاد، 20 سانتیمتر مناسب است. فاصله بین انتهای شی آویزان با کف اتاق برای گردش هوا باید 60 سانتیمتر در نظر گرفته شود. همچنین فضای پیش بینی شده در وسط اتاق باید به اندازه ای باشد که بتوان هر واحد را به راحتی در معرض نمایش گذاشت.

(3-5-2) فعالیت های واحد انفورماتیک موزه:
– طراحی و به روز رسانی وبسایت موزه:
– این وبسایت در برگیرنده اطلاعات تمامیه نمایشگاهها و دیگر اطلاعات موزه از قبیل آثار موجود در گنجینه است.
– خدمات کامپیوتری به دیگر واحدها
– تنظیم و ارائه طرح هایی در جهت بهبود وضعیت موزه هنرهای معاصر و هنرهای تجسمی با استفاده از کامپیوتر و شاخصه های جانبی آن
– عقد قراردادهایی با شرکتها و موسسه های دیگر در جهت پیاده سازی طرحها

(3-5-3) برنامه عملکردی و فیزیکی
عرصه بندی کل مجموعه
برای عرصه بندی موزه و تقسیم بندی عناصر نمایش باید بین مجموعه اشیاء به نمایش درآمده، مدار بازدید یا محورهای هدایت و بخش های اطلاع رسانی هماهنگی به وجود آورد. در هر موزه ای به اعتبار و ارتباط با بازدیدکننده، سه عرصه ی مختلف وجود دارد:
عرصه عمومی:
با دسترسی بی واسطه ی عموم مردم. شامل گالری ها، کتابخانه، آمفی تاتر و …
عرصه خصوصی:
که میزان فضای ناچیزی نیاز دارد و شامل فضاهای اداری، انبارها، خدمات داخلی بنا و … می باشد.
عرصه عمومی- خصوصی:
شامل فضاهای تحقیقاتی، آموزشی، رستوران ها، سرویس های بهداشتی و دیگر خدمات رفاهی می باشد.
می توان به اعتبار عملکرد نیز به عرصه بندی موزه پرداخت یعنی عملکردهای همسو و تقریبا مشابه را در عرصه ای واحد قرار داد. در این صورت موزه با عرصه های زیر تعریف خواهد شد:
1- معرفی
2- اداری
3- پژوهشی
4- آموزشی
5- خدمات رفاهی و عمومی
– خدمات
این عرصه شامل قسمت هایی از موزه می شود که به معرفی و نمایش آثار اختصاص دارد. در واقع مهمترین و اساسی ترین عرصه است که نقش آن مستقیما با استفاده کنندگان و بازدیدکنندگان از موزه می باشد. عبارتند از
1- گالری ها
2- آمفی تاتر (سالن چند منظوره):
3- کتابخانه:
عرصه اداری
این عرصه شامل حوزه ریاست و قسمتهای اداری مختلف از قبیل معاونتهای گوناگون می باشد، که به انجام کارهای اداری و مالی و برنامه ریزی و سیاست گذاری کلی مجموعه می پردازد.
عرصه اداری شامل دو حوزه مختلف می باشد:
1- حوزه ریاست:
از وظایف این حوزه می توان نظارت بر اجرای طرح های گوناگون بخشهای مختلف، هماهنگی بین معاونتها و مدیریتها، تصویب نهایی طرحها و پروژه ها، تهیه و تدوین خط مشی کلی در قالب اهداف مجموعه، نظارت بر عملکرد عرصه های دیگر را نام برد. که این حوزه خود شامل ۳ قسمت ریاست، برنامه و بودجه و تشکیلات، و حراست می باشد.
2- حوزه معاونت اداری و مالی:
از وظایف این حوزه؛ تهیه و تدوین خط مشی واحدهای تابعه در قالب اهداف مجموعه و ابلاغ مصوبات و مقررات جاری به واحدهای مربوطه، نظارت بر حسن اجرای امور اداری و مالی و خدماتی مجموعه با رعایت مقررات مربوطه، نظارت بر تهیه و تدارک احتیاجات مجموعه و امور تاسیساتی و تعمیراتی و بهداشت محیط و نظارت بر حسن اجرای قراردادها می باشد. این حوزه دارای ۴ قسمت عمده؛ مدیریت مالی، مدیریت کارگزینی، مدیریت فنی و تعمیرات و نگهداری و مدیریت عمومی می باشد.
عرصه پژوهشی
این عرصه شامل فضاهایی می باشد که پژوهشگران علاقمند به موضوع فرش می توانند به طور نظری یا عملی تحقیقاتی را انجام دهند و از امکانات فراهم آمده در این بخش استفاده نمایند. نقش تحقیق و پژوهش در پیشرفتهای علمی و تکنولوژی به هیچ وجه قابل اغماض و چشم پوشی نمی باشد. در نتیجه لزوم وجود بخش پژوهشی فرش در کنار موزه به خوبی محسوس است.
عرصه پژوهشی شامل دو حوزه عمده پژوهشی می شود:
1- حوزه پژوهشی علمی:
در این حوزه پژوهشگران در کارگاه و آزمایشگاه به بررسی مسائل مربوطه می پردازند.
2- حوزه پژوهشی نظری:
در این حوزه پژوهشگران به بررسی و پژوهش نظری درباره هنر معاصر می پردازند.
برای نیل به اهداف پژوهشی در موزه، عرصه پژوهشی دارای فضاهایی از قبیل: دفتر مطالعاتی، آزمایشگاه ها و کارگاه های تخصصی می باشد.
عرصه آموزشی
آموزش از ارکان مهم موزه است که از طریق آن می توان این هنر را بازشناسی کرده و ترویج داده و در اختیار همگان قرار داد. این مهم از طریق بخش های آموزشی موزه انجام می شود.
عرصه خدمات رفاهی و عمومی
نیاز بشر به خدمات در هر فضایی احساس می شود.گویی بشر نیازهای اصلی و حیاتی خود را در کنار بسط سایر نیازهایش با خود به همه جا حمل می کند. این نیازها سرشت کاملا محسوس و مادی دارند و با همین ویژگی از نیازهای متعالی تر و غیرعینی و نامحسوس تر بشر متمایز می شود. نیاز به آسایش تن و برآوردن حوائج بدن در هر فضایی که برای بشر ساخته می شود باید در نظر گرفته شود. برای آنکه موزه ای برای بازدیدکننده از جذابیت خاص برخوردار باشد پاسخگوی نیازهای جسمی او بوده و وی را در محیطی آشنا و راحت قرار دهد، بایستی بصورت آمیزه ای از فضاهای عمومی و خصوصی طراحی گردد، تا بازدیدکننده، ضمن فراموش کردن سردرگمی، در حالت تعادل قرار گرفته و با مردم و اشیاء در تماس بیشتری باشد. این کارکردها را فضای استراحت کوتاه مدت و مکانهای تفریح و تفرج تامین می نماید. از خدمات رفاهی و عمومی موزه فرش می توان از رستوران یا چایخانه، فروشگاه صنایع دستی و … نام برد.

1- رستوران یا چایخانه :
برای یک موزه کوچک تنها کافی است که در یک نقطه مرکزی، یک بوفه سرپایی و یا یک چایخانه سنتی و یک محل پذیرایی یا ساندویچی و آشامیدنی تعبیه گردد. این فضا جهت استراحت کارکنان، پژوهشگران و بازدیدکنندگان از موزه پیشنهاد می گردد. در صورت امکان بوفه باید مشرف به باغ سرسبز و یا راهروی بیرونی باشد تا چشم انداز خوشایندی را دارا باشد. و بخاطر عدم مزاحمت ناشی از سر و صدا می بایست جدا از بقیه فضاهای موزه مطرح گردد تا مزاحم دیگر بخشهای موزه نباشد.
2- فروشگاه صنایع دستی :
از آنجا که موزه می کوشد تا به نوعی روح هنر میراثی ما را حفظ و احیا کند، وجود فروشگاه یا دکه ای کوچک جهت فروش آثار دستی هنرمندان امروزی در کنار موزه می تواند باعث هرچه بیشتر بازدیدکنندگان گردد و هم به نوعی حقایق و روح جاری ای که در موزه به نمایش گذاشته شده را در آثار زمان معاصر متحقق سازد.
عرصه خدمات پشتیبانی
ساختمان نیازمند فضاهایی جانبی است که هرچند مورد استفاده مستقیم قرار نمی گیرند اما در بالا بردن کیفیت زیستی فضاهای اصلی نقش مهمی بازی می کنند، این عرصه شامل این فضاها می باشد که می توان از نگهبانی، انبار، تاسیسات، خدمه، پارکینگ و فضای سبز نام برد.

1- انبار:
تا سالها قبل انبار کردن در موزه ها به این صورت بوده است که تنها اشیایی را که می توانند در گالریها به نمایش بگذارند قرار می دادند و سایر اشیاء را که امکان نمایش نداشت در انبار نگهداری می کردند، در جایی که هیچکس نمی توانست وارد شود، حالا به این نتیجه رسیده اند که انبار راکد نداشته باشند و تمام مواد اهمیت بخصوصی برای استفاده دارند. به طور کلی، تنها سه دسته از اشیاء و مواد احتیاج به انبار شدن دارند- موارد مورد مطالعه- موارد امانتی برای امانت کردن (به مدارس و دانشگاه ها)- اشیاء عبوری موزه ها که احتیاج به انبار موقت دارند برای وقتی که اشیاء یک نمایشگاه جدید را جمع آوری و نگهداری می کنند و یا اینکه نمایشگاه قبلی را جمع می کنند.
بعضی از موزه های مدرن، اتاقهای انبار تابلوهای خود را با چهارچوبهای فلزی عمودی مجهز کرده اند که با صفحه ای مشبک سیمی یا تخته های منفذدار پوشیده شده اند و می توان تعداد زیادی تابلوهای نقاشی را با قلاب روی آنها نصب کرد. این چهارچوبها دارای چرخهایی هستند که روی ریل هایی تعبیه شده در کف و سقف اتاق حرکت می کنند، به گونه ای که هر چهارچوب را می توان به راحتی بیرون کشید و تابلوهای روی آن را مورد بررسی قرار داد (انبار تابلوهای نقاشی موزه هیروشهورن واشنگتن). منسوجات را می توان دور استوانه هایی پیچید و روی چارچوبهای عمودی که روی چرخ حرکت می کنند قرار دارد. دو انتهای استوانه باید از طرفین پارچه بیرون بزند تا لبه های پارچه از پوسیدگی و کهنگی حفاظت شود. یا از سیستم نگهداری متحرک بافته های تخت استفاده کرد که با ایجاد ریل در سقف، فرش ها را به گونه ای که دسترسی به میله های افقی حامل بافته ها را آسان سازد، آویزان کرد.
2- نگهبانی:
موزه ها و گالری های هنری حاوی اشیاء با ارزش هستند. حتی بعضی از آنها دارای اشیاء بی قیمت هستند و باید از بالاترین سطح امنیت ممکن برخوردار باشند. به طور سنتی این کار به نگهبانان و سرپرستان محول شده است. در این حالت مهم است که گالری ها طوری طراحی شوند که شخص نگهبان از مکان خود بیشترین دید را داشته باشد. در روشهای مدرن، شخص هنوز مهمی است ولی توسط وسایل مکانیکی و الکتریکی مجهز می شود.
3- پارکینگ:
یکی از اساسی ترین مسائل پشتیبانی در موزه ها پارکینگ است که باید به آن توجه کامل نمود. پارکینگ در موزه از سه قسمت تشکیل می شود: پارکینگ کارمندان، پارکینگ برای اتوبوسهای سیاحان و مدارس، پارکینگ برای اتومبیل های شخصی.
4- تاسیسات:
از فضاهای جانبی که در کیفیت بخشی به فضاهای مورد استفاده نقش مهمی بازی می کند فضای تاسیساتی است. موتورخانه مرکز تاسیسات گرمایی و تهویه مطبوع موزه می باشد. دستگاه های موتورخانه احتیاجات گرمایی و سرمایی و آب گرم و آب گرم لازم برای تاسیسات بهداشتی را تامین می کند.

5- فضای سبز:
زیبایی یک موزه چنانچه با باغ و چمن احاطه شده باشد، دو چندان خواهد شد و اگر آب و هوای مساعدی را در اختیار داشته باشیم، می توانیم از این امتیاز جهت ارائه پاره ای از نمای نمایشگاه ها استفاده نماییم.
شاخه درختان در اطراف موزه به عنوان صافی موثر طبیعی گرد و غبار و مواد شیمیایی که سبب آلودگی می شوند، بکار می رود و همچنین در تنظیم رطوبت هوا موثر است.
همچنین زمین اطراف موزه می تواند به عنوان یک بخش زمینه بکار گرفته شود و در فاصله مناسبی از موزه، بخشهای تجهیزات و خدماتی را که بدلایل بسیار وجودشان در ساختمان اصلی موزه نامطلوب و خطرناک است بنا نمود. چنانچه موزه در خیابانی پر رفت و آمد واقع شود همواره مصلحت آن است که موزه با ردیفی از درختان انبوه، از وسائط نقلیه جدا شده و در دنج ترین گوشه بستر تعبیه گردد.
اصولا در طرح فضاهایی باز، باید به امکان استفاده از آنها در همه اوقات روز و فصول سال توجه کرد. در طرح مراکز تفریحی- گردشگری فضاهای باز همواره در مرکز میان حوزه های مختلف می نشینند، فضاهای سبز و حیاط های متعدد، عناصر اصلی هستند که انتظام مجموعه را تشکیل می دهند و در واقع داستان طرح به کمک آنها نقل می شود. اهمیت فضای باز تا بدانجاست که هر فضایی به قدر پیوند خود با فضای باز اعتبار می یابد و شرافت هر بخشی به میزانی است که فضای باز از آن دستگیری می کند. فضاهای باز مجموعه بایستی به صورت صحن هایی زیبا و پرکار مرکز توجه و اهتمام دیگر عناصر طرح قرار گیرند. در مرکز و نقاط مهم و پرحادثه آنها آب نماها قرار می گیرند تا حرکت آب، صدا و طراوات آن همه جا را آغشته کند. پوشش گیاهی در طراحی فضای باز به عنوان ابزار طراحی باید توجه قرار گیرد. تنوع شکل، حجم و ترکیب گیاهان می تواند آنها را به عنوان عناصری معماری مطرح کند. درختان برگ، درختچه ها و بوته ها می توانند ترکیب های متنوعی در طرح فضای باز بوجود آورند. ایجاد فضاهای محدود و محصور و شکستن زوایای دید، از کیفیت هایی هستند که بوسیله پوشش گیاهی می تواند ایجاد شود. درختان چتری می توانند مانند سقف یا سایه بان باشند. فضای مسقف سبز را می توان با داربست ها و گیاهان رونده ایجاد کرد. با کاشتن گیاهان حصاری پایه بلند در طرفین معابر می توان حدود گذرگاه و مسیرها را تعریف و تعیین کرد و در مقابل، گیاهان حصاری پاکوتاه می توانند علاوه بر تاثیر فوق امکان دید به اطراف را نیز بوجود آورند. در همین راستا استفاده از گیاهان بومی منطقه ای، بسیار حائز اهمیت است چرا که هم براحتی در دسترس هستند و هم در مصرف آب و زحمت زیاد در نگاهداری آنان صرفه جویی می شود. علاوه بر آن رشد سریع تر و بهتر گیاهان بومی، تضمین شده تر است. بدیهی است که در طراحی فضای باز می باید از آن نوع درختان، درختچه ها و کلا گیاهانی استفاده کرد که با شرایط اقلیم منطقه مطابقت داشته باشند. در طراحی فضای باز، به هنگام انتخاب گیاهان مناسب می توان از درختان همیشه سبز و همچنین درختانی که در فصول مختلف چهره های گوناگون می یابند (درختان خزان دار) استفاده کرد. درختان همیشه سبز، منظره سرسبز باغها و فضاهای باز را در همه اوقات سال حفظ می کنند. اما درختان خزان دار در روزها و ماههای مختلف چهره های متنوع پیدا می کنند و همین امر به زیبایی فضاهای سبز می افزاید. در عین اینکه تفاوت این دو نوع از درختان، مقابله ای ظریف بوجود می آورد و کیفیت هر یک را پر رنگ تر می کند.
به دلیل استفاده کودکان از این حوزه طرح ضروری است که از کاشتن درختان و درختچه های سمی و یا خاردار پرهیز شود. درختان و گیاهان می توانند به صورت نشانه هایی که هویت یک حیاط را مشخص می کنند، در طرح مجموعه استفاده شوند. فضاهای باز محصوری که در گوشه های مختلف طرح به تبعیت از طرح مجموعه بوجود می آیند، می توانند بواسطه یک یا چند درخت یا درختچه اهمیت یابند. پوششهای گیاهی انبوه یا حصارهایی که از ردیف درختان بوجود می آیند، با شکستن زوایای دید، پهنه وسیع فضای باز را خرد کرده فضاهای کوچک و دنجی ایجاد می کنند.
در مقابل درختان کوتاه به همراه سطوح چمن کاری شده می توانند صحنه وسیعی از فضای باز را در مقابل دید مخاطب قرار دهد. تجمع درختان در قسمتی از فضای باز می تواند آن نقطه را از نقاط همجوار خود متمایز کند و معبر و مسیرها هم در طرح فضاهای باز می توانند به صورت متنوع و متعدد و جدای از یکدیگر طراحی گردند. مسیرهای دوچرخه سواری، مسیر سواره ی عمومی، مسیر سواره ی تاسیساتی، خدماتی و … را می توان به عنوان نمونه هایی از انواع مسیرها برشمرد. نکته ی مهم این است که این مسیرها باید با توجه به فکر کلی مجموعه طراحی شوند.
مسیرهای پیاده که مسیرهای اصلی و مهم فضای باز مجموعه را تشکیل می دهند با اتفاقات متنوعی که در کنارشان رخ می دهد می توانند جذاب و پرکشش گردند. در طرح این مسیرها توجه به این مسئله ضروری است که هنگام رفت و آمد مردم در فصول مختلف امکان استراحت کردن و پناه گرفتن آنها در مسیر وجود داشته باشد مسیرهای تابستانی و سرویس مجموعه نیز اهمیت بسیار دارند، با توجه به اینکه این مسیرها در نقاط دور از دید و خلوت واقع خواهند شد و ماشین های سرویس تنها در برخی مواقع از آنها استفاده خواهند کرد می توان بمنظور کاهش سطوح مسیرهای سواره با کمی تغییر در بعضی مسیرهای پیاده از آنها به منظور برخی دسترسی ها هم استفاده کرد. بهر حال ابعاد و مشخصات مسیرها با توجه به اصلی و فرعی بودن آنها و نوع استفاده ای که از آنها می شود، تعیین می گردد.

نتیجه
موزه ها را به شکل های گوناگون طبقه بندی گردیده اند، که بطور کلی مهمترین وظایف موزه ها و گالری آثاری هنری، جمع آوری، ثبت، حفاظت، تحقیق، توضیح ونمایش برخی مدارک مهم است.
همچنین موزه در خلق دائمی عادات فرهنگی جدید نقش بسزایی به عهده دارد و در دراز مدت تضمین کننده تداوم فرهنگی می باشد.
مجموعه هایی که به طریق ذکر شده گردآوری گردیدند به تدریج زیربنای موزه ها را تشکیل دادند. تشکیل مجموعه موزه در سه مرحله انجام می گیرد: برنامه ریزی، گردآوری و غنی سازی، و مدیریت و راهبری مجموعه.

فصل چهارم
جدول استانداردهایی
طرح برنامه فیزیکی

(4-1) جدول استاندارهای کلی طرح و برنامه فیزیکی پروژه
موزه ها و گالری های هنری، دارای اهداف مشابه و یکسانی هستند و به عنوان ساختمان نیز، در بسیاری از مشخصه ها مشترکند. در کل، اهداف اصلی موزه و گالری های هنری، جمع آوری، مستندسازی، حفظ، پژوهش، تعبیر و نمایش صورتی از شواهد مادی است. برای این منظور، افراد زیادی با تخصص های گوناگون مورد نیاز است. اما تفاوت های حایز اهمیتی بین گونه های متفاوت موزه و گالری هنری وجود دارد. موسساتی مثل مراکز میراثی، اکتشافی، و برخی انستیتوهای فرهنگی وجود دارند که بگونه ای موزه در نظر گرفته می شوند.
به منظور نمایش کارهای هنری و اشیای فرهنگی و علمی، موسسه مورد نظر باید حفاظت هایی را در برابر خسارت، سرقت، رطوبت، خشکی، نور آفتاب و گرد و غبار به عمل آورد و این آثار را با بهترین نورپردازی به معرض نمایش بگذارد. این امر، به طور عادی با تقسیم آن مجموعه به الف)، اشیای مورد مطالعه و ب) اشیای نمایشی میسر است. نمایش باید بگونه ای صورت پذیرد که عموم امکان دید اشیا را بدون هیچ تقلا و تلاش اضافی داشته باشند. این امر تدابیر کاملاً خاصی را در اتاق هایی با شکل مناسب می طلبد. به خصوص در موزه ها که باید توالی جالب و منطقی در این خصوص وجود داشته باشد.
تا سرحدامکان، هر گروه از تصاویر یک گالری هنری، باید دارای اتاقی جداگانه باشند و هر تصویر یک دیوار مختص به خود، که این، به معنای فضاهای کوچک است. این روش، فضای دیوار بیشتری را از اتاق های بزرگ، نسبت به مساحت کف در اختیار می گذارد. زاویه عادی دید انسان از 270 بالاتر ار سطح چشم آغاز می گردد. این برای یک ناظر ایستاده، به این معناست که تصاویری که به خوبی نورپردازی شده اند باید در فاصله 10 متری و کمتر از m90/4 بالاتر از سطح چشم یا، حدوداً cm70 پایین تر از سطح چشم به دیوار آویخته شده باشند. ⟵(6) بهترین وضعیت برای نصب تصاویر کوچک تر نقطه تاکید (تراز افق در تصویر) بر سطح چشم است.⟵(9).
بنابراین ضروری است تا سطحی برابر m2 5-3 برای هر تصویر m210-6 از مساحت کف را برای هر مجسمه و m2 1 از فضای کابینت، برای هر 400 سکه اختصاص داده شود.
محاسبات لازم برای نورپردازی موزه ها و گالری های هنری، کاملاً تئوریک است و کیفیت نور، تعیین کننده می باشد. تجربیات انجام شده در امریکا می تواند مفید باشند؛ اخیراً استفاده از نور مصنوعی به جای نور روز که همیشه تغییر می کند (حتی اگر نور شمال باشد) افزایش یافته است.
مطابق با مشاهدات انجام شده در بوستون، فضای دید مطلوب روی دیوار بین 300 و 600 رو به بالا ، از نقطه ای در وسط کف اطاق است. این به معنای ارتفاع ثابت m 13/2 برای تصاویر و محدوده دیده m65/3-00/3 برای مجسمه هاست. ⟵(10).
در گالری های هنری، به طور کلی هیچ مسیر دَوَرانی پیوسته ای وجود ندارد. هم موزه ها و هم گالری های هنری، برای بسته بندی ارسال، قسمت اداری، قسمت اسلاید و کارگاه های نگه داری وسالن های سخنرانی نیازمند اتاق های جانبی می باشند. قلعه ها، قصرها و صومعه های متروکه معمولاً برای برپایی موزه ها مناسب هستند. آن ها به خصوص برای اشیای تاریخی مناسبند. زیرا برای اینگونه اشیا محیط مناسب تری نسبت به برخی موزه ها جدید فراهم است.
امروزه، از بسیاری از ساختمان های موزه ها، به عنوان مراکز فرهنگی استفاده می شود و این احتمال را باید در مرحله طراحی در نظر داشت. در این ساختمان ها، برای نمایشگاه های دایم و موقت، کتابخانه ها، اتاق های مخصوص رسانه ها و تالارهای سخنرانی فضاهایی باید در دسترس باشد. البته مکان هایی برای استراحت و فضاهایی برای حمل و نقل، انبار سازی، کارگاه ها و قسمت اداری نیز وجود داشته باشند.
نوآوری های تکنولوژیک تاثیر به سزایی نه تنها بر عملکرد موزه، بلکه بر طرح نمایش نیز دارد. دو مثال از این دست عبارت است از کامپیوتری کردن مجموعه رکوردها و مینیاتوری کردن لامپ ها و تاثیر آن بر طرح نورپردازی.

سرسرای ورودی:
فضا
مساحت واحد (m2)
تعداد
– پذیرش و اطلاعات
20

– صندوق امانات
12

– نشیمن
60

– سرویسهای بهداشتی عمومی
1,3
8

جمع فضاها

102m2

بخش اداری:
فضا
مساحت واحد (m2)
تعداد
– مدیریت و جلسات
40
1
– منشی مدیر
16
1
– فضای کارت زدن کارمندان
8
1
– کارکنان
400
1
– سرویسهای بهداشتی
1,8+1,8
2
جمع فضاها

480m2

پشتیبانی:
فضا
مساحت واحد (m2)
تعداد
– موتورخانه +تاسیسات
142
1
پارکینگ
1100

جمع فضاها

1242m2

رستوران:
فضا
مساحت واحد (m2)
تعداد
– پذیرش
23

– سالن غذاخوری
220

– سرو غذا
120

– انبار ظروف
120

کافی شاپ:
فضا
مساحت واحد (m2)

– کافی شاپ
60

بخش خدمات فرهنگی:
فضا
مساحت واحد (m2)
تعداد
– کتابخانه
360
1
– کافی نت
60
1
جمع فضاها

420m2

آمفی تئاتر
فضا
مساحت واحد (m2)
تعداد
سالن
510

50

جمع فضاها

560m2

بخش تفریحی توریستی و تجاری سایت
فضا
مساحت واحد (m2)
تعداد
– غرفه های فروش صنایع دستی
170

– بلیط فروشی
20

– سرویسهای بهداشتی عمومی
1,3
9

جمع فضاها

200m2

فصل پنجم

[موزه معاصر معرفی مصادیق]

(5-1) موزه هنرهای معاصر
(5-1-1) هویت موزه هنرهای معاصر
موزه ای که عنوان موزه هنرهای معاصر را برخود دارد، مکانی است برای دیدن آثار معاصر و در جریان هنر معاصر جهان قرار گرفتن.
موزه هنرهای معاصر گنجینه ارزشمندی از آثار هنری مدرن جهان دارد که نه تنها ارزش معنوی قابل توجه که ارزش مادی بالایی نیز دارند.
موزه هنرهای معاصر مرکز فعالیت ها و رویدادهای مهم هنری ایران در زمینه هنرهای تجسمی به شمار می آید. گالری موزه مکان برگزاری نمایشگاه های مختلف هنری است. به هنگام برپایی هر نمایشگاه یک یا دو گالری نیز به نمایش گنجینه هایی از هنرمندان بزرگ جهان اختصاص داده شود.
موزه مجموعه ای است متشکل و نظام یافته از بخش های امور هنری، امور اداری، روابط عمومی، کتابخانه تخصصی، روابط بین الملل، سینما تک، سمعی و بصری، خدمات نمایشگاهی، راهنمایان هنری، مراقبان، حراست، آرشیو آثار هنری، دبیرخانه دایمی نمایشگاه، فروشگاه کتاب و همچنین کافی شاپ. کتابخانه تخصصی با هزاران عنوان کتاب فارسی در زمینه های معماری، نقاشی، طراحی، ارتباط تصویری، عکاسی، صنعت سینما و دیگر زمینه های هنری.
(5-1-2) سازمان موزه:
سازمان هنری موزه بخش بزرگ فعالیتهای امور هنری موزه را در برنامه ریزی و سازمان دهی و اجرای مراحل مختلف برگزاری نمایشگاه ها بر عهده دارد. دیگر فعالیت های آن عبارتند از:
طراحی و اجرای برنامه ها ، دریافت آثار هنری و تهیه شناسنامه برای هر یک، تنظیم آرشیو، ثبت نام از هنرمندان و عناوین آثار هنری، تبادل فرهنگی – هنری مشاوره و راهنمایی هنردوستان، برنامه ریزی محتوایی نمایشگاه ها و تشکیل جلسات مختلف از وظایف مهمی است که این قسمت بر عهده دارد.
(5-1-3) هدف از تشکیل موزه هنرهای معاصر
1- معرفی هنر و هنرمندان معاصر ایران و جهان
2- فن آوری کمی و کیفی هنر ایران زمین
3- راهبری هنرمندان به سوی فضایی سالم برای درخشش بیش از پیش هنر ایرانی
4- حمایت از آرمانهای ارزشمند هنرمندان برای پرتوان ساختن هویت ملی و اسلامی
5- یافتن استعدادهای جوان در دایره هنر و کمک به شکوفایی و گسترش آنها.
اهداف موزه ها
طبق تعریف آیکوم (شورای بین المللی موزه ها)، هدف موزه عبارت از گردآوری، نگهداری، مطالعه و بررسی کردن و نیز به نمایش گذاشتن نعمات فرهنگی یا طبیعی به منظور آموزش، پژوهش و ارزش دادن به این مجموعه ها و لذت بردن از آنها، می باشد بر این اساس می توان اهداف موزه ها را به صورت تفکیک شده در زیر توضیح داد:
از بدو پیدایش خلقت، برای انسان غذا، لباس و اسحله جزء نیازهای اساسی بود. او آموخت که برای رفع نیازهای آینده اش، این وسایل و مواد را گردآوری و ذخیره نماید. سپس زمان آن فرا رسید او به گردآوری اشیاء به عنوان ثروت شخصی و نشانه اعتبار و شخصیت بپردازد. با پیدایش مدنهای پیشرفته تر گردآوری اشیاء با ارزش رو به فزونی گذاشت.
به هر حال زمانی انسان خانه ای، ثروتی و خانواده ای داشت و بعد به گردآوری کتب، عکسها، اشیاء هنری و کمیاب طبیعی گرایش پیدا کرد.
چنین مجموعه هایی نیاز به مکان و نگهداری داشتند و این مساله در بسیاری موارد سبب پیدایش مسوولیتهایی برای صاحبان آنان شد و به گروهی از این مجموعه داران روح سخاوتمندانه چیره گردید و بر آن شدند که مجموعه ها در خدمت همگان قرار گرفت و موسساتی که این اشیاء را در خود جای داده بودند "گالری هنر" یا "موزه" نامیده شدند. موزه ها کار خود را با گردآوری آغاز کردند و این امر به عنوان اولین وظیفه آنها باقی ماند. هر موزه ممکن است تمام اشیاء تخصصی خود را گردآوری کند، ولی همه چیز را نمی تواند.

شکل شماره موزه (ماخذ: html.landscaphome/arttif/com.yahoo.www)
بسیاری از موزه ها با گردآوری وسایل آرایشی و زیبایی تمایل خود را به ارائه چنین اشیائی نشان داده اند، اشیایی که الهام بخش بیننده بوده، او و دیگران را تشویق کرده تا خود را با چیزهای ظریف و زیبا بیاراید و شاید مشوقی باشد تا او به مطالعه و بررسی تاریخ کسانی که آنها را طرح کرده و ساخته اند، بپردازد.
دیگر موزه ها ممکن است مجموعه هایی را که نمایانگر ارزش و توان طبیعت وحشی باشند، از گوشه و کنار کره زمین در خود جای دهند، این مجموعه ها گویا علوم زمین شناسی، گیاه شناسی و حیوان شناسی می باشند.
برخی از موزه ها ممکن است هدف خود را به یک منطقه محدود متمرکز ساخته و تاریخ طبیعی و داستان استقرار را نیز به آنجا نشان دهند. به هر حال ممکن است موقعیت و وضعیت یک موزه برنامه کلی آن را تحت تاثیر قرار دهد. در محلی که مربوط به استخراج معدن باشد، علاقمندان به گردآوری نمونه هایی از سنگهای کمیاب، سنگین معدن، کریستال یا فسیل و نمونه هایی از ابزارهای قدیم پرداخته و نمونه هایی از حفره های معدن و استخراج ماشینی را تهیه می سازند. بسیاری از این مواد ممکن است در اثر گذشت زمان از بین بروند. ولی بهترین قطعات نجات داده شده در مجموعه ای در کنار هم گردآوری می شوند. عامل مشترک مهم بین موزه های اولیه علاقمندی بنیانگذاران آنها به گردآوری اشیاء است که باعث شده مجموعه ای شگفت آوری دست به دست گشته و امروزه در اختیار ما قرار گیرد.
یک موزه تنها یک پذیرنده اشیاء اهدایی نیست. اگرچه بسیاری از موزه ها اغلب مجبور می شوند که یک کانون برای دریافت کمک از افراد نیکوکار را بپذیرند. وی موزه ای که متکی هدایای کانون باشد ظاهری ناهماهنگ را به نمایش می گذارد و در بخشی ضعیف و در بخشی دیگر قوی جلوه گر می شود. وظیفه هر موزه است که تصویری هرچه کاملتر و بهتر از موضوع انتخابی عرضه نماید. نتیجه این امر، پذیرش نمونه های مناسب، کامل کردن آنها و گسترش سری های مقایسه ای و افزایش زمینه یا کامل ساختن وضعیت تاریخی نمونه ها می باشد.
در زمینه تاریخ طبیعی چهار روش اساسی گردآوری مجموع ها وجود دارد. بعضی مواقع مجموعه ها تاریخی اند. این مجموعه ها ممکن است از نظر اشیاء بنیادی و نوع نمونه ها غنی باشند. اشیایی که نخستین اطلاعات رسمی و علمی براساس آنها پایه ریزی گردیده و اشیایی که متعاقب آنها کشف شده و از همان نوع می باشند، بر هویت و مشخصات آنها استوار است.
دوم اینکه ممکن است همه مجموعه ها طی سفرهای علمی گردآوری شده و بعد از اینکه بدقت مورد بررسی قرار گرفته و نمونه هایی در موردشان به چاپ رسیده، به موزه مناسب و مربوطه اهداء گردیده باشند.
سوم اینکه خود موزه ها ممکن است با پرسنل و هزینه کافی سفرهایی را برای بدست آوردن اشیایی که با آنها بتوان مجموعه هایی را تشکیل یا مورد مطالعه قرار داد، تدارک ببینند.
چهارم اینکه ممکن است یک موزه اشیاء موزه ای را از موسسات گردآوری اینگونه مواد خریداری کرده و برای نمایش آماده سازد. احتمالا این تنها راهی است که یک موزه کوچک می تواند با آن جدیدترین نمونه ها را برای اشکال زندگی مناطق دور دست، در اختیار گیرد.

(5-2) معرفی مصادیق معماری
(5-2-1) موزه هنرهای معاصر تهران
اما بنایی که به عنوان شاخص ترین اثر معماری کامران دیبا شناخته شده، موزه هنرهای معاصر تهران است که در سال 1976 ساخته شد.
به گفته دیبا وی برای طراحی بنای این موزه، از موزه گاگنهایم نیویورک، موزه هنر مدرن (موما) نیویورک، آثار فرانک للوید رایت و معماری خانه های کاهگلی مناطق کویری ایران و بادگیرهای شهرهای یزد و کاشان الهام گرفته است.
دیبا در این فصل از نقش فرح دیبا ملکه سابق ایران، در شکل گیری این موزه سخن می گوید: "تنها کسی که قادر بود در عملی کردن این طرح جاه طلبانه قدم بردارد و در درجه اول ضرورت آن را درک کند، ملکه فرح بود که به عنوان یک نیروی هنر دوست در صحنه فرهنگی ایران از زندگی هنری مملکت پشتیبانی می کرد."
موزه هنرهای معاصر در 13 اکتبر 1977 میلادی با حضور شاه و ملکه سابق ایران، نلسن راکفلر معاون سابق رئیس جمهور آمریکا، تامس مسر رئیس موزه گاگنهایم، فیروز شیر وانلو و آیدین آغداشلو افتتاح شد.
دیبا از کریم امامی، مهدی کوثر و داریوش مهرجویی به عنوان اعضای هیئت مدیره موزه هنرهای معاصر تهران در آن زمان نام می برد.

پلان موزه:

موزه ی هنرهای معاصر که دو سال پیش از انقلاب افتتاح شد عمارتی است به مساحت 5 هزار مترمربع و کامران دیبا آرشیتکت آن است. او پسر عموی فرح دیبا، سومین همسر آخرین شاه پهلوی است که در گردآوری این گنجینه نقش اصلی را بر عهده داشت.
عمارت این موزه در کنار پارک لاله واقع است و محوطه ی اطراف آن را مجسمه هایی از بزرگترین مجسمه سازی جهان تزیین می کند.

در طراحی موزه هنرهای معاصر دو دیدگاه مورد بررسی قرار داشت که هر دو آنها به درستی انتخاب و مورد بازبینی قرار گرفتند: یکی در محوطه اطراف سایت بود یعنی پارک لاله (تهران) که یک پارک نسبتا بزرگ است و دیگری مسیر دسترسی به موزه که در کنار یکی از محورهای حرکتی پارک لاله قرار داشت.
کامران دیبا در طراحی موزه حیاط مرکزی را انتخاب کرد که علاوه بر اینکه یکی از نشانه های معماری ایرانی باشد بتواند به کمک آن فضایی مجزا از پارک را ایجاد کند. علاوه بر آن کامران دیبا با طراحی دید مناسب از حیاط مرکزی به پارک سعی بر برقراری رابطه با پارک نیز دارد. این رابطه در طراحی داخلی نیز با پنجره های دیواری و سقفی حفظ شده است.
کامران دیبا از آن دسته از معمارانی است که با شناختی مناسب از معماری ایرانی و درک مبانی و مفاهیم معمار گونه آن شروع به طراحی می کند. موزه هنرهای معاصر تهران ساختمانی پست مدرنیست است که با بهره گیری از عناصر معماری کهن ایرانی به صورتی مینی مالیستی خودنمایی می کند.
بادگیرها:
بادگیرها به وضوح در کالبد و فرم بنا خودنمایی می کنند بادیگرهایی که سابقا نقش تهویه و جریان باد را در ساختمان داشتند اکنون وظیفه انتقال نور به داخل بنا را دارند. نور نیز همانند باد از دل بادگیرها عبور کرده و در دل فضا بخش می شود. سایه ها – نیمسایه ها و نورها به طوری کنار یکدیگر قرار گرفته اند که هر گالری را به بخشی مجزا برای نمایش آثار تبدیل می کند.

نکته قابل توجه در مسیر حرکت و سیرکولاسیون حرکتی موزه است. مسیر آغازین بازدید کنندگان یک رمپ می باشد که شما را با حرکت دورانی خود به زیرزمین هدایت می کند. مخاطب مجبور به حرکتی آرام (شیب رمپ) و مارپیچ را دارد. گویی دیبا قصد داشته که مخاطب خود را از فضای خارج و ناآرام موزه رها کرده و به سمتی جدا و احساسات درونی خود باز گرداند. در مسیر حرکت کف گالری ها شیب ملایمی دارد که علاوه بر بالا بردن شما (مخالف رمپ ورودی) شما را به سمت محل شروع برای خروج هدایت می کند. آخر کار هم شما بدون متوجه شدن شیب مسیر به یکباره خود را مقابل همان رمپ خواهید دید.

بررسی موزه هنر معاصر تهران
ساختمان موزه که یکی از نمونه ی با ارزش و کم همتای معماری نوین ایران است، با الهام از معماری سنتی ایران و مفاهیم فلسفی آن بنا شده است.
هشتی، چهارسو، معبر و گذرگاه، از جمله عناصر چشم نوازی هستند که بازدید کنندگان هنر دوست را به نامل در آستانه تاریخ شکوهمند هنر و فرهنگ ایران زمین وا می دارند.
موزه هنرهای معاصر، محور و مرکز فعالیت ها و رویدادهای مهم هنری ایران در زمینه هنرهای تجسمی به شمار می آید.
نمایشگه های هنری که در مقاطع سالانه و یا هر دو سال یکبار به گونه ای فراگیر در زمینه های نقاشی، عکاسی، ارتباط تصویری، مجسمه سازی، سفال گری، معماری و… در این موزه برگزار می شود، فرصتی است مغتنم برای دوستداران هنر، تا در گسترده دو هزار مترمربعی موزه حضور یافته و از نسیم تازه و رنگین هنر معاصر در فضای 9 نگارخانه موزه وزیدن می گیرد، نفسی تازه کنند و دیگر بار، چراغ رابطه با هنر و هنرمند را برفروزند.
به هنگام برپایی هر نمایشگاهی که دو نگارخانه نیز به نمایش گنجینه ای از هنرمندان بزرگ جهان ویژگی می یابد؛ گویی این مکان فرهنگی خود را برای استقبلا و خوشامدگویی به هنرمندان و دوستان می آراید و زیورهای درخشان دیروز را بر پیکر امروزین خویش می نشاند موزه هنرهای معاصر، در سال 1356
فعالیت فرهنگی و هنری خود را آغاز کرد و با تداوم خدمات خود به هنر انقلاب اسلامی، می کوشد به هدف های آتی دست یابد.
معرفی هنر و هنرمندانه معاصر ایران و جهان.
فراوری کمی و کیفی هنر ایران زمین.
راهبری هنرمندان به سوی فضایی سالم برای درخشش بیش از پیش هنر ایران.
حمایت از آرمان های ارزشمند هنرمندان برای پرتوان ساختن هویت ملی و اسلامی.
یافتن استعدادهای جوان و ایده های نو و کمک به شکوفایی و گسترش آنها.
معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بر فعالیت های موزه هنرهای معاصر تهران نظارت دارد.
ساختمان موزه، تلفیقی از معماری مدرن و سنتی است که با الهام از بادگیرهای مناطق حاشیه کویر ایران ساخته شده است و تندیس های زیبا و با ارزش هنرمندان معاصر همچون: هنر یمور، آلبرتوجیاکومتیو، پرویز تناولی در پیرامون آن فضای سبز اطراف را به "پارک مجسمه" بدل ساخته است.
باغ مجسمه:
تصمیم گرفتم از موزه خارج شوم، خودم را به در انتهایی (در خروجی موزه) رساندم و از در بیرون رفتم "باغ مجسمه" نظرم را به خود جلب می کند. هر وقت از این مسیر عبور می کردم، با خودم کلنجار می رفتم که خدایا این مجسمه ها چه چیزی را می خواهند بگویند و متعلق به چه کسانی هستند و… حس کنجکاوی ام اجازه نداد که از دیدن باغ موزه صرف نظر کنم. پس مجددا به داخل موزه برگشتم. وقت بازدید از موزه تقریبا تمام شده بود و نگهبان موزه اجازه ورود به من را نمی داد، بالاخره به هرترتیبی که بود وارد موزه شدم و خود را به قسمت اداری آن رساندم. مجددا پای صحبت مدیر روابط عمومی نشستم تا کمی درباره باغ مجسمه ایران توضیح دهند ایشان فرمودند"براساس تعریفی که ما "مجموع دایم" موزه هنرهای معاصر، تندیس های زیبا و کم نظیر باغ مجسمه که نظر بازدیدکنندگان و دوستداران هنر مجسمه سازی را به خود جلب کرده و حسن کنجکاوی آنان را برمی انگیزد، در این طبقه بندی قرار می گیرند.

مجسمه ها:
مارسین، مارینو 1966 – 1901 ایتالیا
اسب و سوارکار.
ماگریت، مارنه 1967 – 1898، بلژیک
نقاش سورئالیست معاصر، آثار خود را با الهام از فضایی توهمزا و فراتر از واقعیت پدید می آورد.
مور، هنری 1898 انگلستان
مجمسه لمیده"را ساخت و از " هنری مور از مجسمه سازهای انگلیس، در سال 1927 نخستین اثر خود آن پس، "انسانهای لمیده" بخش عمده ای از آثار او را تشکیل دادند.
چیلیرا، ادوارد – 1924، اسپانیا
طراح و مجسمه ساز اسپانیایی، وی اثری را که از فولاد پدید آورده و آن را در ستایش "پابلونرودا" عنوان کرد.
جباکومتی، آلبوتر 1966 1991، سوئیس جباکومتی" نقاش و مجسمه سازی است که اگرچه در سوئیس زاده شده، اما همه عمر خود را در پاریس گذرانده است.
او هنر ایتالیا را مطالعه کرد و از تجربه های نقاشان و مجسمه سازان کوبیست در ساخت مجسمه های هندسی سود جست و سرانجام شیفته جاذبه های سورئالیسم شد.

بل، ماکس، 1908 سوئیس
این مجسمه ساز، نقاش، طراح و معمار سوئیسی را باید تصویرگر تکنولوژی پنداشت. بل، برای بیان هنر، نظریات علمی را، مورد استفاده قرار می دهد ضرب در فضا عنوان اثری است که او در سال 1947 با مواد پلیمری و گرافیت سرخ قالب گیری و اجرا کرده است.
آنچه خواندید خلاصه ای بود از چند و چون فعالیت ها، موقعیت و شرایط ذهنی و هنری مکانی که میزبان همواره کسانی است که هنر را ارج می نهد و هنرمند را عزیز می دارند.
نمونه ای از مجسمه ها و فضای داخلی و بیرونی "موزه هنرهای معاصر":

(5-2-2) فرانک گری:
موزه گوگنهام بیلبائو یا موزه هنرهای معاصر بیلبائو در اسپانیاست. این موزه یکی از شاخص ترین کارهای این معمار کانادایی است.
سبک اون همونطور که خودتون می دونین سبک ساختار شکنی است.

او معتقد است:
من آثار هنرمندان را نگاه می کنم و هنر را به مثابه وسیله ای برای الهام خود می پندارم و سعی می کنم تحت تاثیر هیچ فرهنگی نباشم. در هر کارم روشهای جدید را جستجو می کنم.
برایم من قانون و قاعده محدود کننده وجود ندارد و اصولا مرزی بین درست و نادرست نمی دانم.

روند طراحی فرانک گری
آثار گری به طور کلی نتیجه یک روند طولانی طراحی است که با استفاده از اسکیس های متعدد، مدلهای کامپیوتری و ماکتهای بزرگ حاصل شده است.
اسکیس ها و نمودارهای او لیهبه مدلهای فیزیکی با مقیاس های مختلف تبدیل و این مدلها در نهایت به ساخت ماکتهای کامل می انجامد.
نکته بسیار جالب در روند طراحی گری در استفاده از رایانه در این روند است.
برخلاف سایر معماران که از نرم افزارهای معمول دوبعد یوسهبعدی مانند CAD و DsMAX3 برای کارهای خود استفاده می کنند گری از نرم افزار کاتیا که یک نرم افزار مربوط به طراحی جامدات استفاده کرد.
این نرم افزار بیشتر برای طراحی خودرو و هواپیما و محاسبات پیچیده بدن های مختلف کاربرد دارد و هماهنگی بسیار عالی با سایر نرم افزارها دارد. کاتیا سطوح را تحلیل و براساس محدودیت سازه ای، کارکردی اقتصادی پروژه آنر را تصحیح می کرد.
موزه گوگنهایم:
مرکز باسک اسپانیا، در وضعیت بدی به سر می برد: بنیانهای اقتصادی آن دارد از هم پاشیدن بود و میزان بیکاری در آن سر به فلک می زد. مقامات شهری و منطقه ای ایالت باسک، به منظور متوقف کردن از سیر انحطاط، برنامه اجرائی عمده ای را در شهر بیلبائو، پیاده کردند. بنایی چشمگیر، پیشاهنگ این بهسازی ها شد، موزه جدید گوگنهایم، با طرح معمار کالیفرنیایی، فرانک گری.
گری که از معماران بسیار معروف معاصر است سیستم شناخت خود را مبنی بر ساختاری آکادمیک با تلفیقی از تجزیه و ذوق شخصی و آموزش علمی می داند.
طرح بنا که به موزه هنرهای معاصر اختصاص دارد در فوریه 1991 م توسط مقامات باسک به بنیاد گوگنهایم پیشنهاد شد و چند ماه بعد با امضای یک قرارداد بین آنها، ثبت و آغاز گشت. بعد از مشخص کردن سایت ایده آل و انتخاب معمار، گری طرح خود را در فوریه 1993 م ارائه داد و سنگ اولیه بنا در همین سال نهاده شد. در اکتبر 1997 م بود که موزه برای بازدید عموم افتتاح شد و در طی کمتر از یک سال بعد از آن حدود 1300000 نفر از آن بازدید کردند.
بیلبائو شهری است با آب و هوای معتدل تا سرد و نسبتا مرطوب و پرباران در تنظیم دما و شرایط محیطی درون بنا، از سیستم های مکانیکی استفاده شده که به طور دائم، شرایط را در محدوده آسایش نگه می دارند. پوشش سطح خارجی که عمدتا از ورق های تیتانیومی است که به شکل فلس ماهی اند، با آب و هوای مرطوب منطقه متناسب می نماید. بخصوص که سازندگان این ورقه ها دوام آنها را به مدت 100 سال ضمانت کرده اند. دیواره های شیشه ای بنا نیز طوری اجرا شده که آثار هنری را از گرما و تشعش حفاظت کنند.
لذا می بینیم سرمایه هنگفتی که صرف بنا شده، استفاده از فن آوری های جدید، چگونه معمار را به خلق طرحی سوق داده که عملا در آن محدودیت های اقلیمی و طبیعی را کنار گذاشته و یا با صرف پول و انرژی زیاد از سر راه برداشته است. یکی از پتانسیل های طبیعی سایت این بنا، وجود رودخانه نروبون در کنار آن است که دارای اهمیت زیادی برای شهر بیلبائو است. بخصوص که درگذشته این شهر دارای اقتصادی بر پایه کشتی سازی بوده است. معمار طوری طرح را کنار در مقایسه با پیشنهاد اول، دومین طرح که در سال 1987 پیشنهاد و اجرای آن در سال 1989 آغاز شد، یک سری تغییرات مهم در مورد شکل خارجی موزه ارائه می دهد. آشکارترین تفاوت، حجم بالای سقف گنبدی است که با کار رایت مغایرت دارد، همچنین پرداخت و استفاده از مصالح فوق کرده است.
نما که اول حالت توصیفگری داشت، از آجر سرخ و قاب بندی های فولادی ساخته شده بود ولی حالا مبدل به نمایی یکدست و صاف با روزنه هایی محدود گردیده، به شکل افقی است و بوسیله سنگ آهک سفیدی که توسط یک شبکه چهار گوش تعریف گردیده می باشد. این بدان معنی است که بنای جدید بیشتر شبیه پرده پشت صحنه است تا به صورت فرم اصلی.
این بنا شامل ده طبقه و نقشه کف چهار گوش و پر صلابت است که همدیگر را در مسیر بخش بالایی راهرو قطع می کنند و به پوشش پلکان اولیه مثلثی شکل داخل بنا منتهی می شود. هر دو این مداخله ها هنوز بحث انگیز هستند.
فضای اضافی برای نمایش مجموعه های دایمی و نیز برای فضای اداری که طبقات بالا را اشغال کرده، مورد استفاده قرار گرفته است. یک رستوران ساخته شده و مغازه کتاب فروشی هم توسعه یافته است.

برخی از منتقدین از جمله فیلیپ جانسون، ساختمان موزه را با یک کلیسای جامعه مقایسه کرده است. هنگامیکه به شهر می نگریم و این فوران نقره ای را در پس زمینه تیره شهر بیلبائو می بینیم الگویی از یک منومال شهری مهم مثل کلیسای جامعه در ذهن یادآوری می شود. طرح از این خاصیت استفاده کرده تا هنر را در مکانی قرار دهد که در میان بخش های دیگر زندگی شهری مهم باشد و باعث ارتقاء موقعیت آن در این فرهنگ شود. البته در کل بنا از ایده و فرمی کاملا بدیع برخوردار است که امکان تشکیل طرح وارده ای جدید را در ذهن مخاطب فراهم می آورد، شاید بتوان گفت برای مردم شهر کوچکی مثل بیلبائو این بداعت از حد لزوم بیشتر است، اما از آنجا که این موزه عملکردی در حد بسیار فراتر و حتی در حد جهانی دارد و نیز هدف جلب توجه و اعجاب در مخاطبین، در اولین اولویت مدنظر کارفرمایان بوده است، شاید بتوان گفت موزه در این هدف موفق بوده چرا که این بنا بحث های زیادی را در محافل معماری برانگیخته و با وجود اینکه بنا در سال 1997 تکمیل یافت، مردم از دو سال قبل برای دیدن اسکلت در حال شکل گیری آن می آمدند.

رودخانه و در ترکیب با آن قرار داده گویی بنا در ساحل رودخانه رئیده است و انگار از قبل مشخص بود که باید در این مکان باشد، شخص می تواند در باغ موزه قدم بزند و از تفرج گاه های کنار رودخانه استفاده کند.
بنا تمام ایده های متداول درباره اینکه یک موزه یا یک ساختمان باید چگونه باشد را تحت تاثیر قرار می دهد. یعنی عملا امکان شناخت الگو را پائین می آورد، اما آن را همچون خود منطقه باسک به سوژه ای برای مباحثه و مجادله تبدیل می کند، بنابراین گرچه بداعت بالای طرح که با جلب توجه و اذهان (به نوع هدف پروژه) موفق بوده. قابلیت شناخت الگو را پائین آورده البته هنوز هم می توان از کلیت بنا تا حدی به عملکرد آن پی برد به طوری که هیچکس طرح را با یک مجتمع مسکونی، بیمارستان و یا یک دانشکده اشتباه نخواهد گرفت که امکان ادراک و تشکیل الگو را تنها در یک لحظه و از یک منظره می گیرد. ذهنیتی که ناظر نسبت به بنا در اولویت نگاه از میان بافت شهری دارد، با نگاهی که از تپه های اطراف به بنا دارد و با هنگامی که کنار آن قرار می گیرد بسیار متفاوت است. الگوی طرح به تدریج در ذهن او شکل می گیرد و طی زمان و در برخوردهای متعدد و مختلف تکامل می یابد. اما آنچه در مسئله الگوسازی بسیار مهم است، صحت الگوست، موضوعاتی که در اینجا برای الگوسازی بکار گرفته شده عمدتا از فرم های طبیعی مثل جانوران (ماهی، مار و…) گرفته شده است. اما مگر نه اینکه، این بنا موزه هنرهای معاصر است که مهمترین مسائل مطرح در مفهوم سازی آن، هنر موزه بودن و معاصر بودن آن است؟ البته روح آزادی که ویژگی مهم هنر است، در انتخاب فرم های رقصان، نمایش، متحرک و مشهودی که به سبکی در هوا به پرواز درآمده و دامن گسترده اند، احساس می شود. اما اینکه چطور مفهوم هستن در زمان که یکی از ویژگی یک موزه است. مفهوم معاصر بودن، در اینجا فراموش شده و هیچ خوراکی را برای مفهوم سازی فراهم نکرده اند، جای تعجب دارد.

از مفاهیمی که در صحت الگوسازی مطرح است، کل گرایی در رابطه میان فرم، عملکرد و مفهوم سازی در بناست. که در این موزه نیز همچون بسیاری از دیگر آثار معماران تجزیه گر نادیده گرفته شد، بخشی از بنا که در زیر پل سواره مجاور می لغزد و از طرف دیگر به شکل یک برج بالا می آید، به نحوی نشان دهنده این معضل است، این برج تنها در سه جبهه پوشیده است و از یک سمت تمام اسکلت فلزی داخلش دیده می شود.
در فضای گالری ها نمایش نیز، بسیاری از گوشه ها و سطوح هستند که عملا قابل استفاده نمی باشند و معمار در اینجا آنها به تنها دنبال فرم مطلوب بوده است. حتی سایبان فلزی عظیمی که رو به رودخانه باز شده و توسط یک تک ستون نگه داشته می شود نیز، در دنباله اهداف فیگوراتیو طراح بوده است.
فرم گرایی یکی از خصوصیات آثار گری می باشد، اما با این حال این شخص در زمره معماران الگوساز حقیقی قرار می گیرد. شما به راحتی کارهای گری را از دیگر معماران باز می شناسید چرا که او سبک خاص خود را دارد.
گری به تقلید با تاثیرگیری از دیگران نمی پردازد، او بافت و بیان ویژه خود را در معماری دارد. این بیان ویژه نه تنها فرم های بدیع را شامل می شود، بلکه از آن مهم تر نوع برخورد او با مفهوم ساختمان است. به قول یکی از منتقدین، ساختمان همچون ماده ای نرم در میان دستان او متغییر شکل می دهد.

دیدیم که طراحی به جای کنترل بهره برداری از محدودیت های محیطی با صرف هزینه و انرژی زیاد و استفاده از تکنولوژی پیشرفته به حذف این محدودیت ها پرداخته است. البته نمونه هایی از بهینه یابی را نیز در ضمن این برخوردها می توان یافت. گری نیز مانند بسیاری دیگر عقیده دارد بهینه یابی، یعنی رسیدن به بهترین جواب طراحی به صورت معلق، او می گوید که موزه بیلبائو، یک طرح اولیه است و اگر او 5 سال بیشتر وقت داشت آن را خیلی بهتر طراحی می کرد. این مطلب مسلما صحی است. اما آیا بهتر نبود او این را از خود می پرسید که او در ظرف زمانی تعیین شده برای ارائه طرح آیا این جواب بهینه ترین است و آیا در مواجهه با تمام نیازها و تخمین شرایط کلی طرح، مناسب ترین پاسخ را ارائه داده است؟

به منظور پاسخ به این سوال باید روش رسیدن به جواب را در کار او بررسی کرد. همانطور که گفته شد، طراح کار را با ساخت مدل های اولیه شروع کرده است. سپس با استفاده از یک نرم افزار خاص، این مدل ها را به شکل طرح های کامپیوتری سه بعدی درآورده، آنگاه کامپیوتر سطوح را تحلیل و براساس محدودیت های سازه ای، کارکردی و اقتصادی پروژه آنها را تصحیح کرده است. داده های عددی که به این ترتیب به دست آمده اند، بار دیگر روی یک مدل پیاده شده اند تا حجم ها کنترل شوند و در صورت لزوم تغییر یابند. این رفت و برگشتن بین مدل های مطالعاتی و طرح سه بعدی کامپیوتری بنیاد شکلی پروژه را بوجود آورده است.
بنابراین می بینیم که معمار با بکارگیری تکنولوژی کامپیوتری، چگونه با روش بازخوری و از طریق گزینه یابی توانسته به جوابی بهینه، متناسب با مسایل اقتصادی پروژه برسد.
چنانکه گفته شد مکان یابی بنا از سمت شهر براساس مرکزیت آن به عنوان نقطه عطف، منطقه صورت گرفته ورودی اصلی بنا از سمت شهر پله ای پهن است که به سمت پائین و به سالن مرکزی موزه هدایت می شود. این راه حل مناسبی برای حل اختلاف ارتفاع بین تراز رودخانه و مرکز شهر می باشد اما در عین حال هم باعث شده تا با پائین تر قرار گرفتن موزه، این بنا با ارتفاع 50 متری اش در منظر شهری تا حدی جا بیافتد، گرچه همچنان بنا بر ساختمان های اطراف اشراف دارد.
در پاسخ به نیازهای عملکردی گرچه نمی توان گفت معمار به بهترین جواب رسیده، اما باید اذعان داشت که از آنجا که بسیاری از بخش های نمایشگاهی از همان ابتدا برای نمایش آثار خاصی در نظر گرفته شده و طراحی شده اند و حتی چندین هنرمند همزمان با طراحی بنا و آثار ویژه ای بر روی آن پرداخته اند. لذا فضاها متناسب با این آثار طراحی شده اند به طوری که مثلا طبقه اول موزه به اندازه یک ساختمان چند طبقه معمولی ارتفاع دارد و شامل مجسمه های عظیمی است که شاید در هیچ موزه دیگر نتوان آن را جای داد.
طبقات بالاتر شامل مجموعه هایی از آثار هنری در ابعاد متوسط است که متناسب با سبک و دوره ای زمانی آثار طراحی شده اند. پس در اینجا طرح در پاسخگویی متناسب با عملکردها به جوابی بهینه نزدیک شده است و عملا معماری در خدمت هنر درآمده است. اما مسئله جالب دیگر این است که گری می گوید "من طراحیم را از داخل به خارج انجام می دهد" یعنی او با کنار هم قرار دادن تک تک فضاها و حل روابط و عملکردها، نهایتا به حجم کلی می رسد. این شیوه برخورد او را در بنا این موزه نیز می توان دید. این مسئله شاهد دیگری است بر نادیده گرفتن شرایط بیرونی و اینکه معمار به هیچ وجه از مکانیسم بازخورد مثبت جهت مکان یابی استفاده نمی کند بلکه کلیت بنا آن چیزی می شود که جزئیاتش حکم می کنند.

(5-2-3) توسعه موزه گوگنهایم
نیویورک (ایالات متحده آمریکا) 1984
توسعه یکی از مهمترین بناهای قرن بیستم بدون مشکلات و بحث و جدل میسر نشده است، اولین طرح در مورد توسعه موزه گوگنهایم در سال 1985 ارائه شد و چنان انتقاداتی را در میان متخصصین و توده مردم برانگیخت که به ناچار مورد تجدید نظر قرار گرفت.
بی تردید فضای اداری و نمایشی می بایست توسعه می یافت. زیرا فضای حلزونی شکل موزه برای نمایشگاه های موقتی مورد استفاده قرار می گیرد و فقط در حدود 3 درصد از مجموعه های دایمی در گالری مجاور اتاق مدور گنبدار در معرض نمایش قرار داده می شود. حتی فرانک لویدرایت توسعه احتمالی این بنا را پیش بینی کرده بود. همین پیشنهاد رایت، یک علت دیگر مخالفت بود، زیرا که طرح جدید با طرح رایت و جانشینانش یعنی تایسین پراکتیس مقایسه شده است.

(5-2-4) موزه هنر معاصر
لس آنجلس (ایالات متحده آمریکا) 1986-1981
موقعیت این موزه جدید عامل موثر و مهم در توسعه آن می باشد. ساختمان جدید موزه هنر معاصر در لس آنجلس در ناحیه بانکر هیل، در قلب لس آنجلس قرار گرفته است. نقشه شهر که توسط آرتور اریکسون معمار کشیده شده کاربردهای ترکیبی نظیر: هتلها، ادارات، مراکز تجاری بناهای مسکونی و عمومی را پیش بینی کرده است: حامیان مراکز تجاری این منطقه ساخت موزه را در کنار آسمان خراش های بلند مدنظر داشتند.
همین وضعیت حکم می کرد که ساختمان به صورت بنای کم ارتفاع با پیاده رویی که محور آن را قطع می کرد باشد. شرایط نامساعد شهری منجر به این شده است که فقط آراتا ایوسوزاکی با تسلط خود به زبان شکلهای جذاب بتواند به یک موقعیت معماری متعالی نایل گردد.

بنا، گرد یک خیاط پلکان دار ساخته شده است. گالریها در سطح زیرزمین قرار دارند و دارای نورپردازی از بالا هستند در زیر حیاط، گالریها از چپ به راست به یکدیگر منتهی می شوند. در بالا، تنها بنایی که به چشم می خورد بخشی است که به قسمت اداری اختصاص دارد با سقفی به شکل گنبد نیم دایره. موزه توسط مسیر پیاده رویی که آن را قطع می کند و به قسمت تقسیم شده است.

کل ترکیب هندسی بنا متکی بر قانون طلایی تقسیم بندی به صورت روش غربی طراحی شکلها و تقسیم به فضاهایی فرعی و در عین حال متکی بر نظریه شرقی اینگ و یانگ – مثبت و منفی می باشد.

اتاقهایی که در دو طرف بنا قرار گرفته نور طبیعی معناداری به شکل اشکال حجمی محض دارد و به صورت هرم های گوناگون و یک سری نورگیرهای خطی می باشند.

این اتاقها ارتفاع مضاعف دارند در حالیکه دیگر اتاقهای زیر حیاط دارای ارتفاع معمولی هستند روشنایی آنها با نور مصنوعی تامین می شود و اتاقهای نمایشگاه به صورت نیم اتاقی هستند که عملا شکل و پرداختی خنثی به آن داده اند: به صورت دیوارهای صاف سفید – پارتیشنهای متحرک – کف پوشیده از پارکت و بدون تخته، حاشیه دیوار و نور یکدستی که از طریق نورگیرهای بالاسر تامین می شود. چند تن از متخصصین ایتالیایی از این نور طبیعی انتقاد کردند، به این علت که مجسمه ها را کوچک می کند و ابعاد آنها تغییر می دهد. نمای خارجی از سنگ های طبیعی قرمز رنگ ساخته شده که با نورگیرهای شفاف و درخشش سقف نیم استوانه ای دفاتر در تضاد است. بنا توسط سقف استوانه ای دفاتر در تضاد است. بنا توسط سقف استوانه ای شکل ساختمان اداری و هرمهای گویای نورگیرها تببین می شود. بنا دارای چهار سطح می باشد که عبارتند از: حیاط با ورودی های که به موزه و ادارات می رود همین طور به کتابخانه و کتابفروشی؛ طبقه هم کف با اتاق های نمایش و رستوران، زیرزمین اول با تالارهای به گنجایش دویست و پنجاه نفر و تالاری که برای اجرای موسیقی و رقص مورد استفاده قرار می گیرد.
تاسیسات ویدئویی و فعالیت های دیگر هم در این قسمت قرار دارند. زیرزمین دوم که شامل انبار، مغازه ها، ادارات، استودیوها و دفاتر کار است.

(5-2-5) سالهای 72-1967 موزه های هنری کیمبل
فوت ورس – تگزاس
این موزه در باغی قرار دارد که اطراف آن را زمین وسیعی احاطه کرده است. بنابراین تصمیم گرفته می شود که ساختمان آن در سطح افقی گسترش می یابد و برای ایجاد روشنایی طبیعی، از نورگیرهای سقفی استفاده می شود. اشیای موزه در مجموع از آثار نسبتا ظریف مربوط به قرن نوزدهم و قبل از آن تشکیل شده اند و چون نور فضاهای موزه به طور طبیعی تامین می شود؛ لذا لویی کان تصمیم می گیرد اشیای آن را با نور طبیعی در معرض دید قرار دهد.

بنابراین از دو طریق نور را به داخل هدایت می کند. یکی نور نقره ای رنگ آسمان که از شبکه های آلومینیومی گذشته و انعکاس آن از صفحات منحنی شکل به فضاهای داخلی می رسد و دیگر نور سبز رنگ که از انعکاس نور خورشید بر روی برگهای درختان و گیاهان باغچه واقع در سه حیاط و صفحه های منحنی به داخل موزه سرایت می کند. البته این شبکه های آلومینیومی و صفحه های منحنی به خاطر انتشار بهتر نور و ایجاد روشنایی بهتر نور و ایجاد روشنایی یک دست به کار گرفته شده اند.

(5-2-6) موزه کمیبل
Client: Burnham Plan Centennial
Architect: Zaha Hadid Architects
Local architect: Thomas Roszak
Structural engineers: Rockey Structures
Fabricator: Fabric Images
Lighting & electrical: Tracey Dear
Multimedia content: The Gray Circle

(5-2-7) مجموعه فرهنگی هنری لیوم
کره جنوبی – سئول
نام اثر: موزه هنرهای معاصر
معمار: جان نوول
نام اثر: نمایشگاه
معمار: رم کولهاوس
مکان: کره جنوبی سئول

تصویر کلی مجموعه

سمت راست موزه هنرهای معاصر و سمت چپ نمایشگاه

نقشه ها:

نتیجه:
موزه هنرهای معاصر مرکز فعالیت ها و رویدادهای مهم هنری ایران در زمینه هنرهای تجسمی به شمار می آید. گالری موزه مکان برگزاری نمایشگاه های مختلف هنری است. به هنگام برپایی هر نمایشگاه یک یا دو گالری نیز به نمایش گنجینه هایی از هنرمندان بزرگ جهان اختصاص داده شود.
موزه مجموعه ای است متشکل و نظام از بخش های امور هنری، امور اداری، روابط عمومی، کتابخانه تخصصی، روابط بین الملل، سمعی و بصری، خدمات نمایشگاهی، راهنمایان هنری، مراقبان، حراست، آرشیو آثار هنری، دبیرخانه دایمی نمایشگاه، فروشگاه کتاب و همچنین کافی شاپ.

منابع:
فرمانروای یونانی مصر در سال 367 – 285 ق. م Potlemy. بطلیموس اول یا
مجموعه اشعار حماسی یونان در سده هفتم ق. م 1.ILiade
مجموعه اشعار حماسی یونان منسوب به هومر شاعر حماسه سرای یونان 1ILiade در سده هفتم ق. م
Ashmolean11.
11. Louver 2. Application of museums
.Louvre 2. Application of museums آثار زرین و سیمین
Niakan @ hamshahri.org
Nhmshop.co.uk
www.louvre.fr
britishmuseum. Org
http//:www.egyptianmuseum.gov.eg
اقلیم معماری مرتضی کسائی
موزه دکتر سندوزی تلفن: 88514122- 88527041
www.sondouzi.irden.com
sondouzi @ irden.com
.1Ermitage
لین گراد سابق 1.St.Petersbourg
گفتار معماری
www.MEMARI GOFT. BLOGFA.COM
پایان نامه های مشابه
نویفرت
آرشیو سازمان مهندسی رشت
آرشیو موزه معاصر تهران
:www.yahoo.com/arttif/landscaphome.html

1 بطلیموس اول یا potlemy فرمانروای یونانی مصر در سال 367-285 ق.م.
ILide2مجموعه اشعار حماسی یونان در سده هفتم ق.م
3در سده هفتم ق. م مجموعه اشعار حماسی یونان منسوب به هومر شاعر حماسه سرای یونان ILide
4Achmolean
5 Application of museums. Louver 2.1
6 Ermitage
7 St.Petersbourg لین گراد سابق
—————

————————————————————

—————

————————————————————

1


تعداد صفحات : 124 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود