بررسی معماری مرکز هنرهای معاصر رزنتال
موقعیت
مرکز این پروژه در سال 1939 تآسیس شد ، یکی از اولین موسسات هنر تجسمی معاصر در ایالات متحده بود . از دهه 1960 گالری های CAC در طبقه دوم ساختمان توسعه تجاری در مرکز شهر سینسیناتی قرار گرفتند. این دوره استثنایی بود که اکثر امکانات هنری معاصر در حومه شهر آمریکا قرار داشت . متاسفانه علیرغم ، موقعیت مرکزی CAC ، این ساختمان عملاً از خیابان نامرئی بود . بحث در مورد یک ساختمان جدید اختصاصی برای مرکز این گالری هنری در اواخر دهه 1980 شروع شد ، و در نهایت منجر به ایجاد یک رقابت طراحی در سال 1997 شد
معمار- ویژگی طراحی
از سال 97 که درخواست اولیه برای طراحی این ساختمان مطرح شد، CAC انتخاب های خود را به 12 تیم برای نیمه نهایی و در نهایت به 3 فینالیست محدود کرد: دنیل لیبسکیند، برنارد چومی، زاها حدید. از هر فینالیست خواسته شد که یک جزوه مفهومی را ارائه دهد که نشانگر یک طراحی فیزیکی نیست، بلکه رویکرد مفهومی است که آنها می خواهند. حدید پیشنهاد کرد که این موزه را به تعدادی گالرى با حجم هاى مستقل از هم سازمان دهی کنند ، و همه آنها از یک صحفه بتنی پیچیده به حالت تعلیق در آمده اند. این عناصر عملکردی نه تنها به جابه جایی موزه ، بلکه در ظاهر بیرونی ساختمان نیز تاثیر داشت. این پروپزال به اندازه کافی جذاب بود که در 4 مارس 1998 ،CAC رسماً پیروزی زاها حدید را اعلام کرد
مرکز هنرهای معاصر لوئیس و ریچارد روزنتال، یکی از اولین موسساتی است که در ایالات متحده آمریکا به ارایه هنرهای تجسمی معاصر می پردازد. ساختمان این مرکز در سایتی شهری و در تقاطع دو خیابان در شهر Ohaio ایالت سینسیناتی واقع شده، که میزبان نمایشگاه های موقت از آثار هنری ارزشمند معاصر می باشد.
ویژگی بنا- ریزفضاها
مرکز هنرهای معاصر روزنتال ساختمانی 6 طبقه؛ شامل گالری ها، کارگاه های آموزش کودکان، فروشگاه محصولات هنری و فرهنگی، فضاهای آماده سازی آثار هنری، سالن اجتماعات 150 نفره، بخش اداری و لابی عمومی می باشد که طی سال های 1997 تا 2003، با 8500 متر مربع زیربنا، ساخته شد
بررسی نما
دو نمای متفاوت بنا در کنج تقاطع شهری، در عین تفاوت، کاملا مکمل یکدیگرند. نمای جنوبی پوسته شفاف و مشبکی را در بر می گیرد که از میان آن عابران می توانند اتفاقات درون موزه را مشاهده کنند و نمای شرقی همچون نقش برجسته تندیس گونه ای است که نشان از گالری ها با احجام بتنی دارد. این احجام بتنی که از یک حجم کلی و یکپارچه منشا می گیرند، بر روی لابی شفاف و شیشه ای شناور شده اند. زاها حدید (zaha hadid)، معمار این بنا، با مهارتی خاص با برجسته کردن صفحات و احجام سیاه و سفید در نما، بنا را با پر و خالی های فضای شهری اطراف مرتبط کرده. نما و حجم کلی ساختمان که ترکیبی کولاژ گونه از احجام هندسی است، کنجی قوی برای بلوک شهری تعریف می کند.
بررسی لابی
فضای لابی در طبقه همکف به عنوان بخشی از فضای شهری طراحی شده است. این سرسرا جریان سیال سیرکولاسیون شهری را به درون فرا می خواند و از آنجا به سمت اولین بازوی رامپ-پله ای که طبقات را به هم متصل می کند و سیرکولاسیون عمودی اصلی مجموعه است، هدایت می کند. هنگام حرکت در میان این مسیر که به آرامی بالا می رود، دیدهای غیر منتظره به گالری ها ایجاد می گردد. تجربه گردش در این مرکز هنری همراه با پیچیدگی و جذابیت است. هنگام پایین آمدن، دیدهای مختلفی از خیابان و عابران مشاهده می شود. به نظر زاها حدید "گالری های موفق و موزه های هنری مستلزم فضاهای آرام و معمولی مانند جعبه های سفید نیست" و این بنا با مجموعه ای از ترکیب همزمان نشانه ها، کاربرد رنگ، تصویر، مصالح، اجرای فنی و ظرافت بالای تکنولوژی، اثری موفق در خلق فضا و هماهنگی بیان است.
گالری ها با اندازه ها و شکل های متنوع، مسیرها و رامپ ها، مانند پازل سه بعدی پیچیده ای است که از احجام و ویدهای به هم چفت و بست شده ساخته شده است.
ویژگی سایت
سایت انتخاب شده توسط CAC گوشه ای از یک خیابان شلوغ در قلب شهر سینسیناتی بود. این در حالى بود که در کنار یک مسیر عابر پیاده از میدان چشمه نزدیک به مرکز هنرهای ارنوف در سراسر خیابان خود را گسترده است و جریان دائمی مردم را تضمین می کند . این پویایی عابر پیاده بود که حدید را تشویق کرد تا فرش شهری را توسعه دهد که یکی از دو تعریف فرم هاى طراحی روزنتال بود
فرش شهری روشی بود تا حدید پارچه ای از شهر را به داخل دیواره های موزه بیاورد . لابی به طور کامل لعاب داده شده است و رو به خروجی عمومی باز می شود تا فضا را به عنوان یک میدان محصور عمومی به عابران پیاده معرفی کند. این امر باعث می شود که مرکز روزنتال در شبکه های موجود از فضای عمومی و مسیرهای عمومی قرار گیرد و اجازه دهد آن را به عنوان یک گره شهری که باعث می شود به طور موثر مسئله دید و نما در مواجهه با امکانات گالری سابق را حل کند . کف بتونی لابی توسط یک منحنی به دیواره عقب موزه متصل می شود و باعث می شود این دو را به یک سطح پیوسته تبدیل کند که به طور مفهمومی تسهیلات شهری را از لابی به فضاهای گالری که در بالا معلق هستند متصل سازد .در حالی که مفهوم فرش شهری، طرح هم کف را معرفی کرد . فضاهای گالری توسط یک ایده دیگر هدایت شد : پازل اره
حدید از این اصطلاح برای نشان دادن ترکیب حجم های مختلف بتنی استفاده کرد که فضای گالری این مرکز را نشان می دهد ، تقاطعات متناقض بین حجم و فضای خالی یا همان فضاهای حفره مانند می تواند به عنوان یک پازل سه بعدی مورد توجه قرار گیرد. با این حال منطق پشت این استراتژی عاملی ساده بود : از آن جایی که هنر معاصر می تواند انواع و اندازه های مختلفی داشته باشد گالری های هنری هم باید به همان اندازه تنوع داشته باشند. بنابراین حدید جلوه های گالری را به صورتی طراحی کرد تا به طور قابل توجهی در طول ، ارتفاع و شرایط نور تغییر کند او به"یک راه حل معماری برای هر موقعیت هنری" رسیده بود.
همانطور که " فرش شهری" و " پازل اره " بر این مرکز از نظر بصری تاثیر داشته ، سیرکولاسیون اتصالی هم باید به همان اندازه چشمگیر باشد. ابزار اصلی خروجی عمودی یک سرى رمپ های پله ای است که در امتداد دیواره عقب موزه به جلو و عقب حرکت می کند . مسیر زیگزاگ پله ها تمام راه را از طبقه هم کف تا بالاترین سطح ساختمان می گذراند . ساختار هر پله از فولاد و به رنگ سیاه با وزنی برابر 15 تن برابر با حداکثر وزنی که جرثقیل برای ساخت و ساز و بلند کردن نیاز دارد . تمام فضاهای پله ای با چراغ های سقفی روشن می شوند ، و فیلیتر نورپردازی تمام مسیر را به سمت هم کف هدایت می کند.
حدید تصمیم گرفت که استراتژی های خود را در یک پوسته ساده مخفی نکند ، و آن را به طور آشکارا نشان می دهد. نتیجه دو نمای مجزا است که هر یک از آنها جنبه های مختلفی از این مرکز را به تماشا می گذارند .
مصالح نماها
نمای جنوبی که شامل حجم های گالری ها و برنامه ساختمان می شود با استفاده از سه متریال متفاوت به نمایش در می آید:
بتن، لعاب و پانل های سیاه رنگ ، نمای شرقی به روی متریال تمرکز ندارد بلکه بر انبوهی توپوگرافی های بتنی ، که یک نظم پیچیده از حجم های گالری ها را در این مرکز نشان می دهد. هنگامی که مرکز هنرهای معاصر روزنتال در سال 2003 درهای خود را برای عموم باز کرد ، بیشتر از یک فضای نمایشگاهی جدید برای مرکز هنرهای معاصر حرفی برای گفتن داشت . با افتتاح این مرکز ، زاها حدید اولین زنی بود که تا به حال یک موزه هنر آمریکایی را طراحی کرده بود . مرکز روزنتال خود یکی از بزرگترین و پرطرفدارترین نمایشگاههای هنر معاصر در ایالات متحده بوده و همچنان یکی از مهمترین موسسات برجسته کشور در این زمینه هنری است.
https://www.arthut.ir/cultural/1044-rosenthal-center-for-contemporary-art.html
https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=6239
http://www.amirreza-rahimi.blogfa.com/post/103