تارا فایل

تحقیق سبک زندگی از دیدگاه آیات و روایات



دانشگاه پیام نور
مرکز الیگودرز
موضوع تحقیق:
سبک زندگی از دیدگاه آیات و روایات
استاد:
جناب آقای حسینی
محقق:
فاطمه نجفی
رشته علوم تربیتی( دبستانی و پیش دبستانی)
890121510
درس: مفاهیم علوم قرآن در پیش دبستانی و دبستان
زمستان92

فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
مقدمه 2
چیستی و ماهیت سبک زندگی 2
واژه شناسی 3
مفهوم شناسی 4
سبک زندگی در سعادت و شقاوت : 5
کار و انضباط کاری در سبک زندگی : 6
مصرف در سبک زندگی : 7
جایگاه اعتقاد به رازق بودن خدا در سبک زندگی 8
اهمیت سبک زندگی دینی با توجه به اهداف، فواید و حکمت های دین 9
سبک زندگی در روایات 11
راههای اصلاح سبک زندگی در قران 17
نتیجه گیری 20
منابع 21

چکیده
باور ما این است که اسلام همه نیاز های انسان را در نظر دارد و علاوه بر بیان احکام شرعی و معنوی در بحث اخلاقی اسلامی بخصوص در سلوک عملی محورهای مهم و راهگشایی دارد – درک مفهوم سبک زندگی اسلامی و آسیب شناسی گرایش خانواده های اسلامی به سبک زندگی غربی در سایه توجه به سبک زندگی پیامبر عظیم الشان حضرت محمد مصطفی (ص) و ائمه اطهار تحقق پیدا می کند . با توجه به فرمایشات پیامبر اسلام (ص) می توان عقل معاش را مترادف با سبک زندگی دانست ، نقش الگو رفتاری در زندگی آدمی نقش محوری است و ما باید بر الگوگیری از شخصیت و سیره عملی پیامبر اکرم (ص) تکیه و تاکید داشته و متوجه باشیم که غفلت از این باور سبب می شود یک سبک زندگی تحمیلی را بپذیریم و مقهور سبک زندگی معارض با دین شویم.
واژگان کلیدی: سبک زندگی، الگو رفتاری، نیازها

مقدمه
بحث از آئین و روش زندگی در ادیان الهی یا بشری، به مفهوم عام، از دیرباز مطرح بوده است؛ اما موضوع "سبک زندگی" به عنوان یک اصطلاح، در گذشته به صورت مستقل مطرح نبوده بلکه بخشی از محتوای آن (با تسامح در معنی) در ضمن مسائل دیگر مانند آئین و آداب زندگی، برنامه زندگی و… عنوان شده است.
خاستگاه بحث "سبک زندگی" با این عنوان خاص، به عالم غرب بر می­گردد؛ که از عمر آن حدود صد و اندی سال می گذرد. این مفهوم در آغاز با مباحث طبقه و منزلت اجتماعی پیوند خورده بود. در اوائل قرن بیستم، از یک سو "سبک زندگی" فرصت تبیین هایی غیر مارکسیستی را فراهم کرد و از سوی دیگر بسیاری از جامعه شناسان، این اصطلاح را گویاتر از شاخصه های رایج در مطالعه طبقه بندی اجتماعی دانستند. در غرب کار هایی در این موضوع صورت پذیرفته که به عنوان نمونه می­توان به دیدگاه های آدلر، وبلن، زیمل، هوتن، کانل و بوردیو اشاره کرد؛ که برخی از آن ها به طور صریح و برخی دیگر تلویحاً این موضوع را مورد مطالعه و ملاحظه قرار داده­اند. طرح علمی این موضوع برای نخستین بار در روان شناسی، از سوی آلفرد آدلر بود و سپس پیروان او آن را گسترش دادند.

"سبک زندگی" از دهه 1990میلادی مورد اقبال بیشتری قرار گرفت و آثار و مقالات مختلفی با رویکرد های متمایز در این زمینه به رشته تحریر درآمده است. برخی آثار مکتوب فارسی نیز در این زمینه منتشر شده است.
چیستی و ماهیت سبک زندگی
مطالعه و پژوهش در موضوع سبک زندگی بیشتر به عنوان یک حوزه مطالعاتی "بین رشته­ای" تلقی می­شود. ورود دانش پزشکی و دین­شناسی به این حوزه نیز شاهدی بر مدعای فوق است. سبک زندگی به عنوان دانشی نوپدید و فراگیر، ظرفیت مساله سازی در حوزه­ های مختلف عمل و زندگی از یک طرف و علم و نظر از طرف دیگر را داشته و دارد.
این موضوع اگر با نظر به خاستگاه، پیدایش و رشد اولیه آن در سده گذشته مورد ملاحظه قرار گیرد، طبعاً در بستر و فضای مدرنیته غربی با مبانی و معیار های تمدن غربی و لیبرال دموکراسی و فرهنگ مصرف­گرایی و توجه به جلوه بیرونی و نمود ظاهری، همراه است. ورود این مفهوم به فضای فرهنگ دینی به ویژه در اسلام، طبعاً این واژه را دستخوش تفاوت هایی در زاویه نگاه به آن خواهد نمود، چرا که مبانی و معیار های ادیان آسمانی در تقابل کامل نسبت به مدرنیته غربی قرار دارد. طبیعی است که در این فضای جدید تعریف مفاهیم نیز باید با تکیه بر این مبانی و ارزش های معنوی صورت پذیرد. واژه "سبک زندگی" مقسمی است برای اقسام و انواع سبک های مختلفی از زندگی با رویکرد های متفاوت، مانند سبک زندگی اسلامی، غربی، شرقی و یا سبک زندگی در روانشناسی، جامعه­شناسی و… . در مجموع آنچه از مفهوم سبک زندگی معمولاً در نوشتار، گفتار، رسانه­ ها و به ویژه در فضای مجازی و اینترنت به تصویر کشیده می­شود، بیشتر ناظر به همان جلوه های بیرونی و خارجی حیات و تمدن غربی ازقبیل مد، دکوراسیون، الگوی مصرف­ و مفاهیمی از این قبیل می­باشد.
همانگونه که اشاره شد واژه­ ها هنگامی که در فرهنگ های مختلف وارد می­شوند سرنوشت هایی بعضاً متفاوت نسبت به زمان شکل گیری آن ها پیدا می­کنند؛ و این موضوع یک امر طبیعی است که اصطلاحات تحت تاثیر فرهنگ غالب جوامع قرار می گیرند و بار معنایی خاص پیدا می­کنند. البته این سخن به معنای استحاله آن واژه و اصطلاح نیست به گونه­ای که تنها بتوان از آن به عنوان مشترک لفظی استفاده نمود بلکه بر عکس این واژه مشترک معنوی بوده و وجه جمع میان برداشت های مختلف از آن وجود دارد.
واژه شناسی
معادل واژه "سبک" در زبان عربی تعبیر "اسلوب" و در زبان انگلیسی "style" است. عبارت "سبک زندگی" در شکل نوین آن (life style) اولین بار توسط "آلفرد آدلر" در روانشناسی در سال 1929 میلادی ابداع شد. این عبارت به منظور توصیف ویژگی های زندگی آدمیان مورد بهره­برداری قرار گرفت. در کتاب های لغت انگلیسی، این واژه در معانی کم و بیش مشابهی به کار برده شده است: "سبک های زندگی مجموعه­ای از طرز تلقی­ها، ارزش­ها، شیوه­های رفتار، حالت­ها و سلیقه­ها در هر چیزی را در بر می­گیرد. موسیقی عامه، تلویزیون، آگهی­ها، همه و همه، تصورها و تصویرهایی بالقوه از سبک زندگی فراهم می­کنند."( www.wikipedia8/111/92.)"روش نوعی زندگی فرد، گروه یا فرهنگ را سبک زندگی گویند."( میریام و بستر، ص 672)"روشی که یک فرد یا گروهی از مردم براساس آن کار و زندگی می­کنند: یک زندگی سالم و راحت، بخش سبک زندگی مجله (= بخشی از آن که با لباس ها، فرصت ها، عادات… ارتباط دارد)"( آکسفورد ادونس – دیکشنری، ، ص 743.)
در میان اندیشمندان علوم اجتماعی غربی، سبک زندگی با رویکرد های مختلفی تعریف شده است:
مفهوم شناسی
"آلفرد آدلر" از این اصطلاح برای اشاره به حال و هوای زندگی فرد استفاده کرد. سبک زندگی هدف فرد، خودپنداره، احساس های فرد نسبت به دیگران، و نگرش فرد نسبت به دنیا را شامل می­شود.( فیست جی و گریگوری جی فیست، ص 97.)
"لیزر" (1963م) سبک زندگی را براساس الگوی خرید کالا تعریف می کند. به نظر وی سبک زندگی نشان دهنده شیوه زندگی متمایز جامعه یا گروه اجتماعی و نشان دهنده شیوه­ای است که مصرف کننده در آن خرید می­کند و به شیوه­ای که کالای خریداری شده مصرف می­شود، بازتاب دهنده سبک زندگی مصرف کننده در جامعه است.
( خوشنویس، (1389): 10.)
"یاسر من" (1983م) سبک زندگی را الگویی از مصرف می­داند که دربردارنده ترجیحات، ذائقه و ارزش­هاست(ربانی و و رستگار، ، 23 و 24 (1387).) ؛ سبک زندگی به مثابه مجموعه منسجمی از انتخاب­ها، ترجیحات و رفتارهای مصرف­گرایانه است.( همان.)
از دیدگاه "سویل"، سبک زندگی عبارت است از "هر شیوه متمایز و بنابراین قابل تشخیص زیستن"( چاوشیان و اباذری، ،(1381)،ص24) "سولومون" اعتقاد دارد که هر جامعه­ای دارای سبک و شیوه زندگی متفاوتی است. سبک زندگی، فعل و انفعال فرد را در محیط زندگی او نشان می دهد. در جوامع سنتی انتخاب­های مبتنی بر مصرف به شکل گسترده­ای براساس طبقه، کاست، محیط روستا یا خانواده دیکته می­شود؛ در حالی که در جوامع مدرن به هر حال مردم دارای آزادی عمل بیشتری در انتخاب کالاها و خدمات و فعالیت­هایی هستند که به نوبه خود هویت اجتماعی را خلق می­کند.
به نظر "آرتور آسابرگر" برای تعریف اصطلاح "life style" با واژه فراگیری روبرو هستیم که از سلیقه فرد در زمینه آرایش مو و لباس تا سرگرمی و تفریح و ادبیات و موضوعات مربوط دیگر را شامل می­شود. کلمه "سبک"، "مد" را تداعی می­کند؛ پس سبک زندگی در واقع مد یا حالت زندگی یک فرد است.( رسولی، (1382)،ص 54.)
برداشت "گیدنز" از مقوله سبک زندگی عبارت است از: تلاش برای شناخت مجموعه منظمی از رفتارها یا الگویی از کنش­ها که افراد آنها را انتخاب کرده و کنش­های آن ها در زندگی روزمره به واسطه آن ها هدایت می­شود.( خوشنویس، ص 11.)
"سازمان بهداشت جهانی" سبک زندگی را این گونه تعریف می­کند: "اصطلاح سبک زندگی به روش زندگی مردم و بازتابی کامل از ارزش­های اجتماعی، طرز برخورد و فعالیت ها اشاره دارد. همچنین ترکیبی از الگوهای رفتاری و عادات فردی در سراسر زندگی (فعالیت بدنی، تغذیه، اعتیاد به الکل و دخانیات و…) است که در پی فرایند جامعه­پذیری به وجود آمده است."
"محمد فاضلی" در کتاب "مصرف و سبک زندگی"، معنای این واژه را عبارت می­داند از "طیف رفتاری­ای که اصلی انسجام بخش بر آن حاکم است و عرصه­ای از زندگی را تحت پوشش دارد و در میان گروهی از افراد جامعه قابل مشاهده می باشد و الزاماً برای همگان قابل تشخیص نیست؛ اگر چه محقق اجتماعی میان آن و بقیه طیف رفتارهای افراد جامعه، تمایز قائل می­شود."( محمد فاضلی، ص 83.) نویسنده "کتاب دین و سبک زندگی" می­نویسد: "سبک زندگی عبارت است از الگوی هم گرا (کلیت تامی) یا مجموعه منظمی از رفتارهای درونی و بیرونی، وضع­های اجتماعی و دارایی­ها که فرد یا گروه بر مبنای پاره­ای از تمایلات و ترجیح­ها (سلیقه)اش و در تعامل با شرایط محیطی خود ابداع یا انتخاب می­کند. یا به اختصار، سبک زندگی: الگو یا مجموعه نظام­مند کنش­های مرجح است."( محمد سعید مهدوی کنی، ص 78. در تعریفی دیگر چنین آمده است: "سبک زندگی، عبارت است از الگوی زندگی فردی که در فعالیت­ها، دلبستگی­ها و افکار شخصی، خود را نشان می­دهد." (شوشتری زاده،1382، ص84
برخی نیز سبک زندگی را با "هویت" پیوند می­زنند: "سبک زندگی نظام واره و سیستم خاص زندگی است که به یک فرد، خانواده یا جامعه با هویت خاص اختصاص دارد. این نظام واره، هندسه کلی رفتار بیرونی و جوارحی است و افراد، خانواده­ها و جوامع را از هم متمایز می­سازد." این تعریف به گونه­ای هویت فرد را در برابر دیگران به نمایش می گذارد. وی در جای دیگری منظور از سبک زندگی را چنین بیان می­کند: "مجموعه ای از رفتارها و عملکردهایی که یک فرد به منظور تامین نیازها و احتیاجات روزمره خود به کار می­گیرد. شیوه زندگی هر فردی بیانگر هویت و معرّف شخصیت آن فرد است."( شریفی، ص 146.) مولف کتاب "سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن"، سبک زندگی را این گونه تعریف می­نماید: " شیوه­ای نسبتاً ثابت که فرد اهداف خود را به آن طریق دنبال می­کند."
سبک زندگی در سعادت و شقاوت :
آبادانی دنیا و آخرت ما در گرو اقتدا به پیامبر اکرم (ص) است یکی از علل این نیازمندی جامعیت پیامبر اکرم (ص) است سیره اخلاقی ایشان و شخصیت پیامبر مانند دین اسلام جامع و همه جانبه است و در واقع وقتی از جامعیت اسلام سخن می گوییم این نگاه جامع راه هم می توانیم در زندگی پیامبر اکرم (ص) ببینیم ، پیامبر اکرم در مسایل شخصی اهل نرمش و مدارا بودند، ولی در مسایل اصولی صلابت ویژه ای داشتند ، هم مرد جنگ بودند و هم مرد معنویت ، هم مرد عبادت و پارسایی هم مرد سیاسیت ، از افراط و تفریط دور بودند و در عین اینکه مردم را از شکم پرستی دور می کردند ، اجازه نمی دادند راه راهبان را در پیش بگیرند .
بوی خوش ، نماز و شب زنده داری ، لذت حلال ، تواضع و سادگی را دوست داشتند و تکبر ، شرک ، اشرافی گری و تملق و چاپلوسی را دشمن می شمردند . اینجاست که انسان می تواند با اقتدا به پیامبر اکرم (ص) زندگی زیبایی را برای خود ترسیم کند و سعادت دنیا و آخرت را کسب کند و از شقاوت و بد بختی و نکبتی که با دوری از زندگی سبک اسلامی دارد نجات پیدا کند .پیامبر در عین سادگی ، طرفدار فقر نبودند مال و ثروت را از راه مشروع لازم می دانستند و نیز بر صرف مال و ثروت از راه مشروع تاکید داشتند . .( http://matlobi.mahtarin.com/post/595، 8/10/92، ساعت 19:00)
کار و انضباط کاری در سبک زندگی :
اسلام با تاکید بر تضمین روزی بندگان از سوی خدای متعال سعی و تلاش را توصیه کرده و در قرآن می فرماید : و ان لیس للانسان الاما سعی : انسان جز محصول کوشش خویش مالک چیزی نیست – در بسیاری از روایات از کار و تلاش برای روزی حلال به عبادت برتر تعبیر شده است – امام علی علی (ع) آن را از سحر خیزی در راه خدا کمتر ندانسته و امام رضا (ع) نیز اجرش را بیش از جهاد در راه خدا دانسته ، جوهر وجود آدمی با تلاش و کار جلوه گر می شود اسلام از انسان می خواهد که در آبادانی و عمران زمین همت کند و به عنوان عضوی از جامعه برای زندگی خوب و آبرومند نقش ایفا کند و سهمی در سازندگی و تولید جامعه داشته باشد و کسی در تولید و سازندگی سهمی داشته باشد . طبیعتا به یک درآمد مشروعی هم می رسد . از این رو امروزه کار ، نقش مهمی در سبک زندگی و عقل معاش ایفاء می کند .
مرحوم شیخ حر عاملی در ضمن روایتی ( وسایل شیعه جلد 17 صفحه 27 نقل می کند زمانی که آیه (یتق الله یجعل له مخرجا و یزرقه من حیث لایحسب ) نازل شد – عده ای از اصحاب پیامبر کا وکسب خود را تعطیل کردند و به عبادت رو آوردند و گفتند خدا طبق وعده خود روزی ما را می رساند پیامبر اکرم (ص) وقتی این جریان را شنید همه را فرا خواندند و فرمودند : کسی که چنین کند دعای او مستجاب نمی شود و مشمول رحمت خدا نیست – به دنبال کار و روزی حلال بروید – لذا اسلام نقش کار را در چارچوب توسعه زندگی فردی و اجتماعی جامعه تاکید دارد و هر فعالیت مفیدی را محترم می شمارد .
پیامبر اکرم (ص) دست کارگر را می بوسند و می فرمایند این دستی است که هرگز آتش به او نمی رسد – این نگاه زیبا پیامبر (ص) به کار است – در حدیث دیگر از پیامبر اعظم (ص) نقل شده است عبادت هفتاد جزء دارد که بهترین آن کسب حلال است – و این نگاه پیامبر نسبت به کار و تلاش است و می تواند برای جوانان ما الهام بخش باشد – نقل است جوانی نزد پیامبر (ص) آمد در حالی که از اول صبح تا به شب مشغول کار و سازندگی بود و اطرافیان پیامبر (ص) به کنایه گفتند : این جوان اگر نیروی خودش را در جهت عبادت خدا بکار می برد شایسته مدح و ستایش بود و خواستند به گونه ای آن جوان را ندامت کنند پیامبر (ص) فرمودند : این سخن را نگویید اگر این جوان برای معاش خود کار می کند تا در زندگی محتاج دیگران و مردم نباشد با این عمل در راه خداقدم برداشته است .
یکی از موارد بسیار مهم در سبک زندگی اسلامی انظباط کاری است ، یعنی انسان در حوزه کاری خودش باید از انظباط و وجدان کاری برخوردار باشد و هر کاری را با استحکام و درستی انجام دهد .
از دیگر نکات در سبک زندگی باید توجه داشت : پرهیز از بطالت و بیکاری است که پیامبر اکرم (ص) به شدت از تنبلی و بیکاری متنفر بودند و فرمودند : خدایا از تنبلی و بیکاری به تو پناه می برم .
پیامبر فرمودند : خداوند جوان بیکار و کاهل را دوست ندارد ، در جامع الخبار صفحه290 آمده است روزی پیامبر یکی از یاران خود را دیدند و پرسیدند شغلت چیست ؟ گفت بیکارم ، حضرت فرمود سقط من عینی ،از چشم من افتاد . لذا انسان در کار و تولید باید نقش موثری را ایفا کند . .( http://matlobi.mahtarin.com/post/595، 8/10/92، ساعت 19:00)
مصرف در سبک زندگی :
اگر فردی بین درآمد و مصرفش توازن ایجاد کند در زندگی تنگ دست نمی شود- ولخرجی نمی کند با حساب خرج می کند از قیمت ها با خبر می شود به راحتی فریب نمی خورد ، عقل معاش یعنی توانایی مصرف معقول ، لذا اگر توانایی کسب درآمد و توانایی مصرف معقول در کنار هم قرار بگیرند همان عقل معاش است یعنی تقدیر معیشت و رعایت عقل معاش بخشی از کمال انسان تلقی شده است .
نکته مهمی در فرمایشات مقام معظم رهبری در بجنورد در خصوص سبک زندگی وجود داشته است که فرمودند اساس تمدن بر مصرف گرایی است غرب درصدد است با تولیدات متنوع ، بر مصرف گرایی بی اندازه تاکید کند گسترش مصرف گرایی زمینه ساز لغزش ها و فخر فروشی ها و تباهی و ناهنجاری ها است و عملا همه در یک مسابقه باطل قرار می گیرند در حالیکه پیامبر اکرم (ص) در میانه روی و اعتدال در مصرف تاکید داشتند و تقدیر معیشت را در کنار تفقه در دین قرار دادند و مصرف درست در زندگی را محصول یک برنامه ریزی دقیق عنوان فرمودند :عقل معاش با مصرف گرایی و لوکس گرایی هرگز تناسب ندارد و کسی که می خواهد به زندگی پیامبر اکرم اقتدا کند نباید در زندگی او مصرف گرایی و تجمل پرستی وجود داشته باشد . در سبک زندگی پیامبر (ص) باید مصرف با حفظ کرامت انسانی و حفظ عزت جامعه انسانی برقرار باشد – اگر مصرف گرایی تناسب با درآمد نداشته باشد یقینا با سعادت فرد در تضاد خواهد بود در حالیکه در اسلام دست دراز کردن نزد دیگری موجب خواری انسان است – اگر کسی درآمدی نداشته باشد برای نوکردن زندگی مجبور به قرض می شود و این لوکس گرایی همراه با بدهی ها و قرض های متعدد با عزت انسان تناسب ندارد .پیامبر (ص) فرمودند هیچ کسی با میانه روی گرفتار فقر نمی شود . .( http://matlobi.mahtarin.com/post/595، 8/10/92، ساعت 19:00)
جایگاه اعتقاد به رازق بودن خدا در سبک زندگی
رزق به معنای عطا و بخشش مستمر است و از آنجا که بخشنده تمام مواهب در حقیقت خدا است و رازق به معنای حقیقی تنها بر او اطلاق می شود و اگر این کلمه در غیر مورد او بکار رود ، بدون شک جنبه مجازی دارد .
نکته مهم این است که آیات و روایات مربوط به معین بودن روزی در واقع ترمزی است روی افکار مردم حریص و دنیا پرست که برای تامین زندگی به هر دری میزنند و هر ظلم و جنایتی را مرتکب می شوند به گمان اینکه اگر چنین نکنند زندگیشان تامین نمی شود . آیات قرآن و روایات به این گونه افراد هشدار می دهد که بیهوده دست و پانکنند و از طریق نا معقول و نا مشروع برای تهیه روزی تلاش ننمایند همین اندازه که آنها در طریق مشروع گام بگذارند و تلاش و کوشش کنند مطمئن باشند خداوند از این راه همه نیازمندیها آنها را تامین می کند .( http://matlobi.mahtarin.com/post/595، 8/10/92، ساعت 19:00)
اهمیت سبک زندگی دینی با توجه به اهداف، فواید و حکمت های دین
بعد از آشنایی با مفهوم و معنای سبک زندگی دینی، برای اینکه با اهمیت سبک زندگی دینی، آشنا شویم لازم است برخی از فوائد و کار کرد های دین را مرور کنیم و در ضمن آنها اهمیت سبک زندگی دینی را توضیح دهیم:
با سه مقدمه کوتاه وارد این بحث می شویم:
1. انسان دارای استعداد های فراوان و توانمندی های شگرف است که برخی از آنها به طور طبیعی (مثل رشد ظاهری بدن انسان) و برخی به طور اختیاری یعنی با اختیار خود انسان (مثل رشد معنویات و تامین سعادت اخروی) به فعلیت می رسند.
2. عالم آفرینش، محدود به عالم ماده نیست.
3. نظام خلقت و عالم آفرینش، نظام علت و معلول، اثر و موثر، و سبب و مسبّب است. هر چه در عالم تحقق می یابد علت یا عواملی دارد.
(این سه مقدمه، مطالبی است که حس، تجربه و عقل به آنها پی برده و تصدیق می کند)
انسان برای شکوفایی استعدادهای فراوان و شگرف خود به برنامه ای دقیق و حساب شده نیازمند است.عقل انسان با یک محاسبه ساده به این نتیجه می رسد که هر کسی نمی تواند تنها با عقل خود چنین برنامه ای را برای انسان ارائه کند و حتی تحقیقات هزاران ساله انسانها نیز توان ارائه چنین برنامه جامع و دقیقی را ندارند، چرا که هم استعدادهای انسان بی نهایت است و هم مجموعه عوالم خلقت فراوان و مسیر رشد و حرکت، دنیا و آخرت را شامل می شود.دانشمندان هنوز به همه زوایای جسم و بدن مادی انسان، عالم ماده و دنیا، روابط کامل اشیاء مادی با یکدیگر، کیفیت اثرگذاری اشیاء و افعال نسبت به هم، و شگفتی های عالم ماده، پی نبرده اند و هر چه علم بشری جلوتر می رود مجهولات جدیدتر و بیشتری انسان را فرا می گیرد. با این وصف، چگونه می شود علم عادی بشر، عوالم بعد از دنیا و کیفیت اثرگذاری اعمال دنیوی در آخرت را شامل شود؟!
از این رو، عقل انسان می فهمد که خداوند جهان و انسان، که دانا به تار و پود مخلوقات خود (اعم از انسان، عوالم دنیا و آخرت، و روابط افعال و عملکرد ها با نتایج) است، همان طور که استعدادهای فراوان، عوالم وجود و اثرگذاری عوامل را ایجاد کرده، برنامه رشد و ترقی انسان را ارائه می کند تا انسان با اختیار و انتخاب خود، آنها را مراعات کرده و استعدادهایش را به فعلیت برساند.ارائه این برنامه رشد (یعنی دین)، توسط پیامبران و رسولان خدا صورت گرفته است. آنها از طریق وحی، مطالب اساسی و برنامه هدایت روحی، معنوی و تامین سعادت اخروی را گرفته اند و به مردم انتقال داده اند. به عبارت دیگر، به کسی که برنامه رشد و بالندگی روحی و معنوی و سعادت ابدی انسان (یعنی دین) را از طرف خداوند متعال، می آورد پیامبر گفته می شود.بنابراین، انبیاء برای رشد حقیقی و معنوی انسان آمده اند و به تعبیر دیگر، چون انسانها نیازمند برنامه برای رشد و شکوفایی هستند خداوند انبیا و اولیاء را فرستاده و کتابهای آسمانی نازل کرده تا ما را هدایت کنند و این استعدادهای خدادادی را به فعلیت برسانند.در این میان، آخرین فرستاده خدا، یعنی پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه کامل ترین برنامه (دین) را برای رشد و شکوفایی انسانها آورده است و مبعث پیامبر اکرم (ص) در حقیقت، آغاز نزول جامع ترین برنامه رشد و تکامل انسان است. (نک: مائده/ 3 ؛ توبه / 33)
از این مساله نتیجه دیگری هم می گیریم که منابع شناخت انسان ها تنها حس و عقل نیست بلکه وحی نیز منبع شناخت انسان ها محسوب می شود که انبیا به طور مستقیم و مردم دیگر به طور غیر مستقیم از آن بهره می برند.نکته دیگر این است که نیاز به نبوت، انسان را به وصی و جانشین پیامبر هم سوق می دهد.
توضیح مطلب این است که پیامبر اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله از طریق وحی، قرآن کریم را برای هدایت بشریت، از طرف خداوند آورد که جامع ترین و کاملترین برنامه هدایت است. با توجه به اینکه بعد از ایشان، پیامبری نخواهد آمد و نبوت ختم شد، انسان ها نیازمند کسی هستند که مثل پیامبر باشد (یعنی عالم و معصوم باشد) تا بتواند امر هدایت از طریق نبوت را سرپرستی و مدیریت کند تا انسان ها دچار اشتباهات علمی و عملی در فهم قرآن کریم و دین حق نشوند و امر هدایت از طریق پیامبران، ابتر نماند.
از این رو، پیامبران الهی برای خود جانشینانی از طرف خداوند، تعیین کرده اند تا امر هدایت را بعد از خود، عهده دار گردند و در این میان، رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نیز که آخرین پیامبر خدا بود، امیرالمومنین علی علیه السلام را جانشین و خلیفه خود معرفی کرد.
با این توضیح روشن می شود بدون سبک زندگی دینی، نمی توان به اهداف دین دست یافت و این امر باعث می شود انسان به رشد واقعی و حقیقی خود نتواند برسد. چرا که سبک زندگی دینی، همان روش و شیوه زندگی با باورها و برنامه هایی است که استعدادهای واقعی و اصلی انسان را شکوفا و به فعلیت می رساند و انسان را ابدی می کند.

سبک زندگی در روایات
زندگی دنیوی، ابزاری برای نیل به زندگی اخروی: در جهان بینی الهی، زندگی واقعی زندگی اخروی است و زندگی دنیوی همچون ابزار و مزرعه ای است که بایستی تا می توان در آن کاشت تا در جهان دیگر درو نمود و به هدف اصلی رسید.
شمه ای از متون دینی در این زمینه به شرح ذیل است:
حضرت على (علیه السلام): اجْعَلوا ـ عبادَ اللّهِ ـ اجتهادَکُمْ فی هذِه الدُّنیا التَّزَوُّدَ مِن یومِها القَصیرِ لیومِ الآخِرهِ الطّویلِ ؛ فانَّها دارُ عَمَلٍ و الآخِرهُ دار ُالقَرارِ و الجَزاءِ؛ بندگان خدا! بکوشید تا از چند روزه دنیا براى آخرت که دوره اش دراز و طولانى است، توشه بر گیرید؛ چه، دنیا سراى عمل است و آخرت سراى بقا و جزا (الکافی، ٨/١٧۴/١٩۴).
حضرت على (علیه السلام): انّما الدُّنیا دارُ مَجازٍ و الآخِرهُ دارُ قَرارٍ، فَخُذُوا مِن مَمَرّکُم لِمَقَرِّکُم؛ همانا دنیا سراى گذر است و آخرت سراى ماندن؛ پس، از گذرگاه خود براى اقامتگاهتان توشه برگیرید (نهج البلاغه، خطبه ی ٢٠٣).
حضرت على (علیه السلام): انّما الدنیا مُنتهى بَصَرِ الاعمى، لا یُبصِرُ مِمّا وراءَها شیئاً و البَصیرُ یَنفُذُها بَصَرُهُ و یَعلَمُ انّ الدارَ وراءَها، فالبصیرُ مِنها شاخِصٌ و الاعمى الَیها شاخِصٌ و البصیرُ مِنها مُتزوِّدٌ و الاعمى لها مُتزوِّدٌ؛ همانا دنیا آخرین دید رس انسان کور است و فراتر از آن را نمى بیند، اما شخص بینا و با بصیرت نگاهش را از دنیا فراتر مى برد و مى داند که سراى حقیقى در وراى این دنیاست. پس بینا از دنیا دل برکَند و کور به آن روى آورد. شخصِ با بصیرت از آن توشه بر مى دارد و کور براى آن توشه فراهم مى آورد (نهج البلاغه، خطبه ی ١٣٣).
بر اساس سبک زندگی دینی، اگر دنیا ارزشی دارد، از آن حیث است که می تواند ابزاری باشد برای نیل به سعادت اخروی و زندگی واقعی وگرنه به سبب زوال پذیری و و توام بودن آن با سختی ها و… ارزش واقعی ندارد و جز بازیچه­ای موقتی برای کسانی که از خدا غافل شده اند نیست.
۲.۲. عامل خوشی و سعادت زندگی، یاد خدا: مطابق این جهان بینی، خوشی و سعادت زندگی در خوردن و آشامیدن و بهره گیری هر چه بیشتر از مواهب مادی نیست، بلکه درقرآن کریم آمده است: "وَ مَنْ اعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَانَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکا وَ نَحْشُرُهُ یَومَ القیامَهِ اعمى… و َکَذلِکَ نَجْزِی مَنْ اَسْرَفَ وَ لَمْ یُوْمِنْ بِآیَاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذَاب ُالاْخِرَهِ اَشَدُّ وَ اَبْقَى؛ هر کس که از یاد من دل بگرداند زندگى تنگى خواهد داشت و در روز رستاخیز [نیز] او را نابینا محشور می کنیم… و این چنین هر که را زیاده روى کرده و به آیات پروردگارش ایمان نیاورده،سزا مى دهیم، هر آینه عذاب آخرت سخت تر و پایدارتر است." (سوره ی طه، آیات ١٢۴ تا ١٢٧)
حضرت على (علیه السلام): اُذکُرُوا اللّه َ ذِکراً خالِصاً تَحْیَوا بِهِ افضَلَ الحیاهِ و تَسلُکُوا به طُرُقَ النجاهِ؛ خدا را خالصانه یاد کنید، تا بهترین زندگى را داشته باشید و با آن راه نجات را بپویید (بحار الانوار، ٧٨/٣٩/١۶).
۳.۲. بازیچه و بی ارزش بودن زندگی مادی دنیوی: اگر دنیا ارزشی دارد، از آن حیث است که می تواند ابزاری باشد برای نیل به سعادت اخروی و زندگی واقعی وگرنه به سبب زوال پذیری و و توام بودن آن با سختی ها و… ارزش واقعی ندارد و جز بازیچه ای موقتی برای کسانی که از خدا غافل شده اند نیست. لذا قرآن کریم می فرماید:
– "وَ ما هذِهِ الْحَیاه ُالدُّنْیا اِلاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ اِنَّ الدَّارَ الاْخِرَهَ لَهِی َالْحَیَوَانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ این زندگانى دنیا چیزى جز سرگرمى و بازى نیست. زندگانى واقعى سراى آخرت است، اگر مى دانستند." (سوره ی عنکبوت، آیه ی ۶۴)
"بَلْ تُوْثِرُونَ الْحَیاه َالدُّنْیَا وَ الاْخِرَهُ خَیْرٌ و ابْقَى بلکه زندگى دنیا را بر می گزینند، در حالى که آخرت بهتر و ماندگارتر است." (سوره ی الاعلى، آیات ١۶ و ١٧)
– "فَاَمّا مَنْ طَغَى وَ آثَرَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا فَاِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَاْوَى پس هر که طغیان کرده و زندگى این جهانى را برگزیده، جهنم جایگاه اوست." (سوره ی النازعات، آیات ٣٧ و ٣٩)
– "وَ ما الْحَیاهُ الدُّنْیا الاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدّارُ الآخِرَهُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ افَلاَ تَعْقِلُونَ و زندگى دنیا چیزى جز بازیچه و لهو نیست و سراى آخرت براى پرهیزگاران بهتر است، آیا نمى اندیشید؟" (سوره ی انعام، آیه ی ٣٢)
۴.۲. متاثر بودن خوشی و ناخوشی "زندگی" از عوامل غیر مادی: بر حسب جهان­بینی الهی، خوشی و ناخوشی دنیا صرفاً متاثر از بهره مندی یا فقدان امکانات مادی دنیوی نیست، بلکه اساساً خوشی و شیرینی زندگی در این دیدگاه تعریف دیگری دارد و عوامل فراهم کننده ی مجزایی برای آن تعریف شده است؛ برخی از آن ها عبارت است از:
– رسول اکرم (صلی الله علیه و آل): مُداراهُ النّاسِ نِصفُ الایمانِ و الرِّفقُ بِهِم نِصفُ العَیشِ؛ مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمى و مهربانى کردن با آنان نصف زندگى است (الکافی، ٢/١١٧/۵).
– حضرت على (علیه السلام): ما زالَتْ نِعمَهٌ و لا نَضارَهُ عَیشٍ الاّ بذُنوبٍ اجتَرَحُوا، انّ اللّه َ لَیسَ بِظَلاَّمٍ لِلعَبیدِ هیچ نعمتى و هیچ خرّمى زندگى اى زایل نشد، مگر به سبب گناهانى که مرتکب شدند؛ زیرا خداوند به بندگان ستم نمى کند (الخصال، ۶٢۴/١٠).
– حضرت على (علیه السلام): السّهَرُ احَدُ الحیاتَینِ شب زنده دارى یکى از دو زندگى است (غرر الحکم، ١۶٨۴).
– حضرت على (علیه السلام): لا تَهنَاُ حَیَاهٌ مَع مَخافَهٍ و عدمُ العقلِ عدمُ الحیاهِ، و لا تُعاشَرُ الامواتُ زندگى توام با ترس گوارا نیست. نابخردى نیز مُردن است و کسى با مردگان معاشرت نمى کند (غرر الحکم،ح ۱۴۲۶).
‏- امام صادق (علیه السلام): یَعیشُ النّاسُ باحسانِهِم اکثرَ مِمّا یَعیشُونَ باعمارِهِم و یَموتُونَ بذُنوبِهِم اکثرَ مِمّا یَموتُونَ بآجالِهِم مردم بیش از آنکه با عمر خود زندگى کنند، با احسان و نیکوکارى خویش مى زیند و بیش از آن که به سبب فرا رسیدن اجل خود بمیرند، بر اثر گناهان خویش مى میرند (بحار الانوار، ۵/١۴٠/٧).
۵.۲. پرهیز از دلبستگی و توجه افراطی به زندگی دنیوی: استفاده از مواهب مادی در حد نیاز نه تنها اشکالی ندارد، بلکه ضرورت و مقتضای تداوم حیات مادی است؛ ولی هرگونه دلبستگی و توجه افراطی بدان مورد نکوهش واقع شده است:
– رسول اکرم (صلی الله علیه و آل): انَّ اللّه َ تَعَالى یُعطی الدُّنیا على نِیّهِ الآخِرهِ و ابى انْ یُعطیَ الآخرهَ على نِیّهِ الدُّنیا خداوند متعال دنیا را با نیّت آخرت [به آدمى] مى دهد، اما از دادن آخرت با نیّت دنیا اِبا دارد (جامع الصغیر، ١/٢٩٢/١٩١٧).
– رسول اکرم (صلی الله علیه و آل): مَن اصبَحَ و امسى و الآخِرهُ اکبرُ هَمِّهِ جَعلَ اللّه ُالغِنى فی قلبِهِ و جَمَع لَه امرَهُ، و لَم یَخرُج مِن الدُّنیا حتّى یَستکمِلَ رزقَهُ و مَن اصبحَ و امسَى و الدُّنیا اکبرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللّه ُالفَقْرَ بینَ عینَیهِ و شتَّتَ علَیهِ امْرَه و لَم یَنَلْ مِن الدُّنیا الاّ ما قُسِمَ لَهُ هر آن کس که در شب و روز بزرگ ترین همّش آخرت باشد، خداوند بى نیازى را در دل او جاى مى دهد و کارش را سامان مى بخشد و از دنیا نمى رود، مگر وقتى که روزى اش را کامل دریافت کرده باشد و هر آن کس که شب و روز، بزرگ ترین همّش دنیا باشد، خداوند فقر را در بین دو چشم او قرار مى دهد (همیشه چشمش گرسنه دنیا است) وکارش را پریشان مى سازد و از دنیا به چیزى بیش از قسمت خود نمى رسد (بحار الانوار، ٧٧/١۵١/١٠۴).
حضرت على (علیه السلام): اُحَذِّرُکُمُ الدنیا، فَانّها غَرّارهٌ، و لا تَعدُو ـ اذا هِیَ تَناهَتْ الى اُمْنِیَّهِ اهلِها ـ ما قالَ اللّه ُ عزّ و جلّ: "و اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاهِ الدُّنیا کَماءٍ انزَلْناهُ مِن َالسماءِ فاختلَطَ بِهِ نَباتُ الارضِ فاصبَحَ هَشیما تَذْرُوهُ الرِیاحُ و کانَ اللّه ُ عَلى کلِّ شَیءٍ مُقتَدِرا" شما را از دنیا پرهیز مى دهم؛ زیرا که بسیار فریبنده است ـ و زمانى هم که دنیا پرستان به آرزوى خود برسند ـ دنیا از این توصیف خداوند عزّ و جلّ فراتر نیست که "براى آنان زندگى دنیا را مثل بزن که مانند آبى است که آن را از آسمان فرو فرستادیم، سپس گیاه زمین با آن درآمیخت و [چنان] خشک گردید که بادها پراکنده اش کردند و خداست که همواره بر هر چیزى تواناست." (سوره ی کهف، آیه ی ۴۵) و (نهج السعاده، ٣/٢٨۴)
امام صادق (علیه السلام): مَن احَبَّ الحیاهَ ذَلَّ هر که شیفته زندگى شود، خوار گردد (الخصال، ١٢٠/١١٠).
در جهان بینی الهی، هر زیستنی زندگی نیست، بلکه باید برخی اقتضائات مانند خداشناسی و توحید در آن موجود و برخی موانع همچون ذلت پذیری و معصیت در آن مفقود باشد تا اسم زندگی بر آن صدق کند.
۶.۲. بهره­گیری بیش از حد کفاف، عامل تباهی زندگی: بر حسب جهان­بینی الهی، انسان در زندگی دنیایی مسافری بیش نیست که مقصدش زندگی آخرت است و زندگی دنیا، منزلگاه و مسافرخانه ی سر راهی اوست و ناگفته پیداست که راحتی هر مسافری در سبک بالی اوست:
– رسول اکرم (صلی الله علیه و آل): اعمَلْ لِدُنیاکَ کانّکَ تَعیشُ ابدا و اعمَلْ لآخرتِکَ کانّکَ تَموتُ غَدا براى دنیاى خود چنان کار کن که گویى تا ابد زنده اى و براى آخرتت چنان کار کن که گویى همین فردا خواهى مُرد (تنبیه الخواطر، ٢/٢٣۴).
رسول اکرم (صلی الله علیه و آل): اُترُکوا الدنیا لاهلِها فانّه مَن اخَذَ مِنها فوقَ ما یَکفِیهِ اخَذَ مِنحَتفِهِ و هُوَ لا یَشعُرُ دنیا را براى اهلش واگذارید؛ زیرا هر که از دنیا بیش از حدّ کفایت خود برگیرد، نادانسته، مرگ خود را شتاب بخشیده است (کنزالعمّال، ۶٠۵٨).
۷.۲. هر زیستنی زندگی نیست: در جهان بینی الهی هر زیستنی زندگی نیست، بلکه باید برخی اقتضائات مانند خداشناسی و توحید در آن موجود و برخی موانع همچون ذلت­پذیری و معصیت در آن مفقود باشد تا اسم زندگی بر آن صدق کند:
– امام صادق (علیه السلام): المَوتُ فی طاعهِ اللّه ِ احَبُّ الَیَّ مِن الحیاهِ فی مَعصیهِ اللّهِ و الفَقرُ فی طاعهِ اللّه ِ احَبُّ الَیّ مِن الغِنى فی مَعصیهِ اللّه ِ و البلاءُ فی طاعهِ اللّه ِ احَبُّ الَیّ مِن الصِّحّهِ فی مَعصیهِ اللّه مرگ در راه طاعت خدا را خوش تر دارم از زندگى آلوده به معصیت خدا و فقر در راه طاعت خدا را دوست تر دارم تا ثروت با نافرمانى خدا و بلا و سختى دیدن در راه طاعت خدا برایم خوشایندتر است از سلامت و عافیت در معصیت خدا (بحار الانوار، ٨١/١٧٣/٩).
امام حسین (علیه السلام): مَوتٌ فی عِزٍّ خَیرٌ مِن حیاهٍ فی ذُلٍّ و انشَا (ع) یَومَ قُتِلَ:
الموتُ خیرٌ من رُکُوبِ العارِ و العارُ اولى من دُخُولِ النارِ
مرگ با عزّت بهتر از زندگى با ذلّت است. آن حضرت در روز شهادت خود این ابیات را مى خواند: مرگ بهتر است از ننگ و ننگ سزاوارتر از آتش [دوزخ] است، به خدا سوگند که نه ننگ را به خود راه دهم، نه آتش را (المناقب لابن شهرآشوب، ۴/۶٨).
حضرت على (علیه السلام): لا حیاهَ الاّ بالدِّینِ و لا مَوتَ الاّ بجُحودِ الیَقینِ، فاشْرَبوا العَذْبَ الفُراتَ یُنَبِّهْکُم مِن نَوْمَهِ السُّباتِ و ایّاکُم و السَّمائم المُهْلِکاتِ زندگى جز به دیندارى نیست و مرگ جز با از دست دادن یقین نیست. پس از آبشیرین و گوارا (اسلام ناب) بنوشید، تا شما را از خواب غفلت بیدار کند و از سموم کشنده (دین هاى ساختگى) بپرهیزید (الارشاد، ١/٢٩۶).
حضرت على (علیه السلام): التّوحیدُ حیاهُ النّفْسِ توحید حیات جان است (غرر الحکم، ۵۴٠).
۸.۲. رفاه زدگی خط قرمز زندگی: اسلام مانع رفاه زندگی نیست، بلکه انسان را دعوت به زندگی بهتر و سالم تر می کند. اسلام از رفاهی که افراطی و سرطانی باشد و تن پروری در آن باشد، بر حذر می دارد؛ توصیه ی اسلام اجتناب از تجمل گرایی، اشرافی گری و انگشت نما شدن در بهره برداری از مواهب مادی دنیوی است:
رسول اکرم (صلی الله علیه و آل): ابن مسعود! آن که در دنیا با نازپروردگى زیست مى کند، چه سودى مى برد آن گاه که در آتش جاودانه مى گردد؟! "آنان به جلوه ی بیرونى زندگى دنیا آگاه اند، اما از آخرت بى خبرند" خانه ها مى سازند، کاخ ها بر پا مى کنند، مسجدها را به زیور مى آرایند،مقصد همه ی تلاش هایشان تنها دنیاست و به آن روى آورده اند و دل بسته اند.
خداىِ آنان شکم هایشان است. خداىِ برترین فرموده است: "با این پندار که همواره زنده اید، دژها و کاخ ها برمى افرازید؟ و به گاه انتقام گیرى، همچون سرکشان رفتار مى کنید؟پس تقواى خدا را پیش گیرید و از من فرمان برید" و نیز خداى برترین فرموده است: "آیا دیده اى آنکه هوسش را خداى خود گرفت و خدا با وجود علم گمراهش ساخت و بر گوشو دلش مهر نهاد و بر دیده اش پرده انداخت؟ پس از خدا چه کسى هدایتش خواهد کرد؟آیا پند نمى گیرید؟" چنین کسى جز منافق نیست که هوس خویش را دین خود ساخته و شکمشرا خداى خویش؛ از هر چه دلش بخواهد، خواه حلال و خواه حرام، نمى پرهیزد. خداىبرترین فرموده است: "اینان به همین زندگى پست خشنودند، اما این زندگى در برابرزندگى آخرت تنها کالایى ناچیز است" ابن مسعود! محراب هاى اینان زنانشان اند،شرافت ایشان در درهم و دینار است، همه ی توانشان را در راه شکم خود به کار مى گیرند. اینان در میان بَدان، بدترین اند، هم خاستگاه فتنه اند و هم بازگشتگاه آن. ابن مسعود! سخن خداى برترین چنین است: "مگر نمى دانى اگر سال ها آنان رابرخوردار کنیم، آن گاه عذاب موعود به آن ها رسد آنچه از آن برخوردار مى شدند بهکارشان نمى آید؟" (مکارم الاخلاق، ٢/٣۴۴ /٢۶۶٠)
۹.۲. مذمت دلبستگی و فریفته شدن به زینت ها و جاذبه­های مادی زندگی
– قرآن کریم: "اَلْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَهُ الحَیاهِ الدُّنْیا و الْباقِیاتُ الصّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوابَاً وَ خَیْرٌ اَمَلاً دارایى و فرزندان زیورهاى زندگى دنیا هستند و کردارهاى نیک، که همواره بر جاى مى ماند، نزد پروردگارت بهتر و امید بستن به آن ها نیکوتر است." (سوره ی کهف، آیه ی ۴۶)
– قرآن کریم: "کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَه ُالْمَوْتِ وَ اِنَّما تُوَفَّوْنَ اُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النّارِ وَ اُدْخِلَ الْجَنَّهَ فَقَدْ فَازَ وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا الاّ مَتاعُ الْغُرُور هر نفسى مرگ را مى چشد وبه تحقیق در روز قیامت مزد اعمال شما را به تمامى خواهند داد و هر کس را از آتشدور سازند و به بهشت درآورند به پیروزى رسیده است و این زندگى دنیا جز متاعىفریبنده نیست." (سوره ی آل عمران، آیه ی ١٨۵)
– قرآن کریم: "یَا اَیُّهَا النّاسُ انَّ وَعْدَ اللّه ِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاهُ الدُّنیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللّه ِ الْغَرُور اى مردم! وعده ی خدا حق است. مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد و آن شیطان فریبنده به خدا مغرورتان بگرداند." (سوره ی فاطر، آیه ی ۵)
– قرآن کریم: "ذلِکُم بِاَنَّکُمُ اتَّخَذْتُم آیاتِ اللّه ِ هُزُواً وَ غَرَّتْکُمُ الْحَیاهُ الدُّنْیا فَالْیَوْم َلایُخرَجُون مِنْهَا وَ لاَ هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ و این به کیفر آن است که آیات خدا را به مسخره مى گرفتید و زندگى دنیوى شما را بفریفت. پس، امروز کسى ازاین آتش بیرونشان نبرد و کسى عذرشان را نپذیرد." (سوره ی جاثیه، آیه ی ٣۵)
۱۰.۲. دوری از صاحبان نگاه ناصواب به زندگی: جهان بینی الهی نه تنها ترسیم زیبا و دقیقی از زندگی دنیوی را به خداپرستان ارائه می نماید، بلکه از مصاحبت و نزدیکی با افرادی که تحت لوای جهان بینی مادی هستند نیز بر حذر می دارد؛ به دلیل آنکه آن ها به سبب وجود افکار و اندیشه های غلط و شیطانی در قلوبشان، همچون افراد مریض هستند و مرضشان مسری است. لذا، توصیه به تولی و تبری در اینجا نیز و البته به گونه ی خاص خودش جریان دارد:
– قرآن کریم: "فَاعرِض عَن مَّن تَوَلّى عَن ذِکرِنا وَ لَم یُرِد الاّ الحَیاهَ الدُّنیا* ذلِکَ مَبلَغُهُم مِنَ العِلم ِانَّ رَبَّک هُوَ اَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبیلِهِ وَ هُوَ اَعْلَمُ بِمَنِ اهتَدَى پس، تو نیز از کسى که ازسخن ما روی گردان مى شود و جز زندگى دنیوى را نمى جوید اعراض کن؛ منتهاى دانش آنان همین است. پروردگار تو به آنکه از راهش گمراه مى شود یا به راه هدایت مى افتد داناتر است." (سوره ی نجم، آیات ٢٩ و ٣٠)*

مفهوم "سبک زندگی" از جمله مفاهیم علوم اجتماعی و علم جامعه شناسی و مردم شناسی است که اخیراً و در دهه اخیر بسیار مورد توجه عالمان علوم اجتماعی و مدیران فرهنگی قرار گرفته است؛ سبک زندگی معنایی است که از به هم تنیدگی و پیوند و نظام وارگی و شبکه ای بودن عوامل متعددی که در شیوه های زندگی یا اقلیم های زیستن انسان تاثیر می گذارند، به وجود آمده است
تقریباً در اکثر تعریفهای سبک زندگی می توان دو مفهوم را یافت که در تعریف سبک زندگی در نظر گرفته شده است؛ و در واقع هر دو مفهوم هم، به واژه "سبک" باز می گردد: اول، مفهوم وحدت وجامعیت و دوم، مفهوم تمایز و تفارق. به این معنی که سبک زندگی حاکی از مجموعه عوامل و عناصری است که کم و بیش به طور نظام مند با هم ارتباط داشته و یک شاکله کلی فرهنگی و اجتماعی را پدید می آورند. همین پیوستگی، اتحاد و نظام مندی این کُل را ازکُل های دیگر متمایز می کند. وجود کلماتی همچون الگو، نظام مندی، کلیت، هویت وتمایز در بیانات اخیر رهبر فرزانه انقلاب نیز حاکی از همین مطلب است و به همین دلیل است که امروز از دو مدل و الگوی متمایز و متفاوت سبک زندگی اسلامی و غربی سخن میگوییم.
راههای اصلاح سبک زندگی در قران
یکی از اهداف قرآن مجید با دستورات سازنده و مفید خود این است که به ما قانون زندگی را بیاموزد قانونی که با عمل کردن به آن می توانیم به قله سعادت و خوشبختی دست پیدا کنیم چرا که زندگی ما آدم ها نیز مانند بسیاری از کارهای دیگر برای خودش قوانینی دارد که اگر آنها را اجرا نکنیم مجبور هستیم که روزی زانوی شکست را بر زمین بگذاریم و یک عمر را در حسرت رسیدن به خوشبختی و موفقیت سپری کنیم.
یکی از آیاتی که امروز مورد بررسی قرار می دهیم آیه ۷۷ از سوره مبارکه قصص است تا با چهار تکنیک موفقیت و به عبارتی دیگر سبک زندگی در این آیه آشنا شویم :
(وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَهَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَاَحْسِن کَمَا اَحْسَنَ اللَّهُ اِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْاَرْضِ اِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ : و در آنچه خداوند به تو داده خانه آخرت را بطلب، و سهم خود را از (عمر و مال) دنیا فراموش مکن (و تحصیل آخرت کن) و (به دیگران) نیکى کن همان‏گونه که خدا به تو نیکى کرده، و در روى زمین در جستجوى فساد مباش، زیرا خداوند فسادانگیزان را دوست ندارد.( القصص : ۷۷)
تکنیک اول : باید به فکر آینده باشیم (وَ ابْتَغِ فیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَهَ)آیات الهی همه انسان ها را توصیه می کنند تا علاوه بر اینکه از زندگی ، نهایت استفاده را می برند ،به فکر آینده خود نیز باشند و توشه ای مناسب برای آینده مهیا کنند.
این آینده نگری هم می تواند نسبت به سرای آخرت باشد که این قسمت از آیه به آن اشاره دارد و هم می تواند نسبت به دنیایی که در آن زندگی می کنیم باشد بدین صورت که ما از هم اکنون برای زندگی خود برنامه ریزی کنیم و اهدافی را که قرار است به آنها برسیم تعیین کنیم و در مرحله بعد برای رسیدن به آن اهداف نهایت سعی و تلاش خود را بکار ببندیم.
نعمت ها و امکاناتی را که در اختیار دارید همیشه در راه درست و صحیح استفاده کنید که این امر سبب می شود تا به امکانات بیشتری در زندگی دست پیدا کنید
تکنیک دوم: زیبایی های دنیا را از دست نده(وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا: و سهم خود را از دنیا فراموش مکن)
تا می توانیم از لذت های مشروع دنیا استفاده کنیم و خود را محروم از آنها نکنیم چرا که خداوند متعال در آیه ۳۲ سوره اعراف می فرماید:
(قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَهَ اللّهِ الَّتِیَ اَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِی لِلَّذِینَ آمَنُواْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا خَالِصَهً یَوْمَ الْقِیَامَهِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ : بگو: چه کسى زینت‏هاى خدا را که براى بندگانش پدید آورده و روزى‏هاى پاکیزه را حرام نموده؟! بگو: آنها در زندگى دنیا از آن کسانى است که ایمان آورده‏اند (هر چند کفار هم با آنها شرکت جویند) در حالى که در روز قیامت مخصوص آنها خواهد بود. این چنین ما آیات خود را براى گروهى که مى‏دانند تفصیل مى‏دهیم.)( الاعراف : ۳۲)
تکنیک سوم: بیا و خوبی کن (وَ اَحْسِنْ کَما اَحْسَنَ اللّه اِلَیْکَ:و همچنانکه خدا به تو نیکى کرده نیکى کن)
همانطور که دوست دارید در مواقع نیاز کسی به فریاد شما برسد و دست شما را بگیرد ، شما نیز نسبت به دیگران این گونه عمل کنید.
همانطور که دوست دارید دیگران نسبت به شما رفتار خوبی داشته باشند،شما نیز نسبت به دیگران همان رفتار را از خود بروز دهید .
تکنیک چهارم: نمک بخور نمکدان نشکن ( وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْاَرْضِ: اِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ:و در زمین فساد مجوى که خدا فسادگران را دوست نمى‏دارد)
و آخرین قانون اینکه نعمت ها و امکاناتی را که در اختیار دارید همیشه در راه درست و صحیح استفاده کنید که این امر سبب می شود تا به امکانات بیشتری در زندگی دست پیدا کنید.
خلاصه کلام آنکه آیات الهی به بهترین نحو سبک زندگی را برای ما معرفی کرده اند . سبکی که اگر آن را در زندگی خود پیاده کنیم موفقیت در دنیا و آخرت برای ما تضمین شده است.
(http://sorsorehsabz.blogfa.com/7/10/92، ساعت18:00(

نتیجه گیری
سبک زندگی با روش جدید یک مفهوم و وارداتی و عبارت غربی است ، سبک زندگی با تلقی جدید از آن خدمت کوتاهی در غرب دارد در حالیکه مفاهیم حیات در قرآن مبین قدمت زیاد اوست . در حالیکه مفهوم سبک زندگی ، ابعاد مختلفی از زندگی انسان را شامل می شود ، نوع توزیع وقت روزانه در زندگی ، نوع رابطه اجتماعی در حوزه های مختلف ، الگو مصرف ، خوراک ، پوشاک ، مسکن ، نوع هزینه و … را شامل می شود . آنچه اسلام بر سبک زندگی کردن در تمامی ابعاد است ، اگر انسانها زندگی خود را بر سبک روش انبیاء و اولیاء الهی قرار دهند زندگی آنها با سبک خدایی معنا پیدا می کند و لاغیر .

منابع
– آکسفورد ادونس – دیکشنری، oxford Advanced learners Dictionary of current English، ص 743.
– چاوشیان ،حسن و اباذری ،یوسف ، از طبقه اجتماعی تا سبک زندگی، مجله نامه علوم اجتماعی، 20،(1381)،ص24.
– ربانی، رسول و رستگار ،یاسر ، سبک زندگی و فرهنگ مصرفی، مجله مهندسی فرهنگی، 23 و 24 (1387).
– رسولی ،محمدرضا ، بررسی مولفه­های سبک زندگی در تبلیغات تجاری تلوزیون، مجله علوم اجتماعی، 23 (1382)،ص 54.
– شریفی، احمد حسین ، همیشه بهار، ص 146.
– شوشتری زاده ،شهناز ، بررسی تاثیر آموزش رفتارهای سلامتی بر تغییر روش زندگی مبتلایان به بیماری عروق کرونر قلب مراجعه کننده به بیمارستانهای منتخب شهر اصفهان در سال 1382،(پایان نامه کارشناسی ارشد، اصفهان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، 1382، ص84
– فیست جی و گریگوری جی فیست، نظریه­های شخصیت، ص 97.
– کاویانی، محمد ، سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن، ص 16.
– میریام و بستر، merrian-websters collegiate Dictionary، ص 672.
– خوشنویس، ناهید ، رسانه و سبک زندگی، ماهنامه روابط عمومی ایران، 73 (1389): 10.
– فاضلی، محمد ، مصرف و سبک زندگی، ص 83.
– مهدوی کنی، محمد سعید ، دین و سبک زندگی، ص 78.

1


تعداد صفحات : 23 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود