تارا فایل

تحقیق روز 13 آبان روز دانش آموز


13 آبان (روز دانش آموز )

دانش آموزان همچون سایر گروه های ملت در اطاعت از فرمان حضرت امام (ره) که همه را دعوت به مبارزه بی امان با رژیم امریکایی شاه می نمود، سر از پا نمی شناختند و نجات اسلام را در پیروی کامل از امام (ره) سازش ناپذیر می دانستند. این طبقه جوان و فعال جامعه بحق یکی از ارکان و پایه های مهم انقلاب پیروزمند اسلامی بودند.
صبح روز 13 آبان 1357 ه.ش دانش آموزان در حالی که مدارس را تعطیل کرده بودند روبه سوی دانشگاه نهادند تا بار دیگر پیوندشان را با رهبر بت شکن خویش به جهان اعلام نمایند. این جوانان پرشور خداجو گروه گروه داخل دانشگاه شدند و به همراه دانشجویان و گروههای دیگری از مردم در زمین چمن دانشگاه اجتماع کردند. ماموران شاه، دانشگاه را به محاصره خود درآورده بودند تا چنانچه فریاد حق طلبانه از گلویی برخاست آن را با گلوله پاسخ دهند. دانش آموزان در کناره نرده ها و زمین چمن اجتماع کرده بودند و فریاد مقدس "الله اکبر" آنان فضا را می شکافت و تا فاصله های دور طنین می انداخت.
ساعت یازده صبح ماموران ابتدا چند گلوله گاز اشک آور در میان دانش آموزان و دانشجویان پرتاب کردند. اجتماع کنندگان در حالی که به سختی نفس می کشیدند، صدای خود را رساتر کردند و با فریاد دشمن شکن "الله اکبر" لرزه بر اندام ماموران مسلح شاه افکندند.
در این هنگام تیراندازی آغاز شد و لاله های انقلاب یکی پس از دیگری در خون غلتیدند جوانان با فریاد الله اکبر و با شعارهای مرگ بر امریکا و مرگ بر شاه به شهادت رسیدند و انقلاب خونین اسلامیشان را تداوم بخشیدند و دشمنان اسلام را بیش از پیش به رسوایی و شکست کشاندند. در این واقعه 56 تن شهید و صدها نفر مجروح شدند. یکی از شاهدان عینی می گوید.
"شنبه 13 آبان سال 1357 ساعت 11 صبح، بیش از هفت هزار دانش آموز و دانشجو و دیگر طبقات مردم در محوطه دانشگاه تهران گرد آمده و عده ای سرگرم تماشای نمایشگاه عکس بودند و گروهی به سخنرانی گوش می کردند که ناگهان یک کپسول گاز اشک آور در هوا چرخید و روی زمین دانشگاه فرود آمد. عده ای سراسیمه به سوی در ورودی دانشگاه دویدند، ولی در همین موقع صدای تیراندازی بلند شد. سربازان از پشت میله های دانشگاه به سوی مردم شلیک کردند. هنوز فریادهای "نترسید تیراندازی هوایی است" بلند بود که دانشجویی به زمین غلتید، از این لحظه به بعد دانشگاه و خیابان های اطراف آن مبدل به صحنه جنگ و گریز شد. دانشجویان و دانش آموزان قصد داشتند آن روز به سوی منزل مرحوم آیت الله طالقانی راه پیمایی کنند. درست هنگامیکه عزم خروج از دانشگاه کردند با تیراندازی نیروها مواجه شدند و به دنبال آن دانشگاه صحنه برخوردهای خونین شد. مجروحان توسط دانشجویان به بیمارستان منتقل شدند.
در همان ساعات اولیه نیروهای ضربت وارد داشنگاه شدند و دانشجویان و دانش آموزان برای مقابله با این حمله آتش افروختند و به دنبال آن ماموران پس از چند متر پیشروی در دانشگاه آنجا را ترک کردند.
با شدت گرفتن تظاهرات، ماموران حکومت نظامی خیابان های اطراف دانشگاه و قسمتی از خیابان انقلاب را بستند و دانشجویان و دانش آموزان در خیابانهای اطراف پراکنده شدند. تظاهرکنندگان در چند نقطه خیابانهای جمهوری اسلامی و ولی عصر (عج) و خیابان های منشعب از آن آتش افروختند و با دادن شعار الله اکبر و لا اله الا الله خود را از حملات ددمنشانه ماموران نجات می دادند.
ساعت دو بعداز ظهر مجدداً سربازان حکومت نظامی بر روی دانشجویان و دانش آموزان که در داخل دانشگاه بودند، تیراندازی کردند که در همان لحظات اول عده ای از دانشجویان به زمین افتادند و در خون غلتیدند. دانشجویان و دانش آموزان با پلاکاردهایی که در آن شمار کشته شدگان دانشگاه را نوشته بودند با دادن شعار الله اکبر خمینی رهبر به راه پیمایی پرداختند. جنگ و گریز ماموران نظامی با دانشجویان و دانش آموزان تا پاسی از شب ادامه داشت??"

امام خمینی (ره) در پیامی که به همین مناسبت از پاریس برای امت قهرمان ایران فرستادند، فرمودند:
"عزیزان من صبور باشید که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است. ایران امروز جایگاه آزادگان است? من از این راه دورچشم امید به شما دوخته ام? صدای آزادیخواهی و استقلال طلبی شما را به گوش جهانیان می رسانم".
سیزده آبان در تاریخ انقلاب اسلامی برگی زرین و مقطعی حساس و مناسبتی پرخاطره است ، به خصوص که چهارده سال بعد از تبعید حضرت امام ( ره ) در همین روز ( 13 آبان 1357 ) فرزندان امام در مقابل دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف با شعار درود بر خمینی ، مرگ بر شاه ، پایه های حکومت را به لرزه در آورده و با گلوله های ماموران شاه به خاک و خونغلتیدند .
صبح روز 13 آبان 1357 دانش آموزان در حالیکه مدارس را تعطیل کرده بودند روبه سوی دانشگاه نهادند تابار دیگر پیوندشان را با رهبر بت شکن خویش به جهانیان اعلام نمایند . این جوانان پرشور ، گروه گروهوارد دانشگاه شده و در آنجا اجتماع نمودند .
ماموران شاه دانشگاه را به محاصره خود در آوردند .
ساعت یازده صبح ، ماموران ، ابتدا چند گلوله گاز اشک آور در میان دانش آموزان و دانشجویان پرتاب کردند ، اجتماع کنندگان در حالیکه به سختی نفس میکشیدند ، صدای خود را رساتر کردهبا صدای بلندتر الله اکبر می گفتند . سپس تیراندازی آغاز گشت و لاله های انقلاب یکی پس از دیگری درخون غلتیدند . در این فاجعه 56 تن شهید و صدها نفر مجروح شدند و جنگ و گریز ماموران فرمانداری نظامی با دانشجویان و دانش آموزان تا پاسی از شب ادامه داشت .
13 آبان، روز مبارزه با استکبار جهانی
در تاریخ انقلاب اسلامی برگی زرین و مقطعی حساس و مناسبتی پرخاطره است، بخصوص آنکه چهارده سال بعداز تبعید حضرت امام (ره) در همین روز (13 آبان 1357) فرزندان امام و صدها دانش آموز و دانشجو در مقابل دانشگاه تهران و خیابان های اطراف با شعار "درود بر خمینی" و "مرگ بر شاه" پایه های حکومت را به لرزه در آوردند و با گلوله های ماموران شاه به خاک و خون غلتیدند.
دانش آموزان همچون سایر گروه های ملت در اطاعت از فرمان حضرت امام (ره) که همه را دعوت به مبارزه بی امان با رژیم امریکایی شاه می نمود، سر از پا نمی شناختند و نجات اسلام را در پیروی کامل از امام (ره) سازش ناپذیر می دانستند. این طبقه جوان و فعال جامعه بحق یکی از ارکان و پایه های مهم انقلاب پیروزمند اسلامی بودند.
صبح روز 13 آبان 1357 ه.ش دانش آموزان در حالی که مدارس را تعطیل کرده بودند روبه سوی دانشگاه نهادند تا بار دیگر پیوندشان را با رهبر بت شکن خویش به جهان اعلام نمایند. این جوانان پرشور خداجو گروه گروه داخل دانشگاه شدند و به همراه دانشجویان و گروههای دیگری از مردم در زمین چمن دانشگاه اجتماع کردند. ماموران شاه، دانشگاه را به محاصره خود درآورده بودند تا چنانچه فریاد حق طلبانه از گلویی برخاست آن را با گلوله پاسخ دهند. دانش آموزان در کناره نرده ها و زمین چمن اجتماع کرده بودند و فریاد مقدس "الله اکبر" آنان فضا را می شکافت و تا فاصله های دور طنین می انداخت.
ساعت یازده صبح ماموران ابتدا چند گلوله گاز اشک آور در میان دانش آموزان و دانشجویان پرتاب کردند. اجتماع کنندگان در حالی که به سختی نفس می کشیدند، صدای خود را رساتر کردند و با فریاد دشمن شکن "الله اکبر" لرزه بر اندام ماموران مسلح شاه افکندند. در این هنگام تیراندازی آغاز شد و لاله های انقلاب یکی پس از دیگری در خون غلتیدند جوانان با فریاد الله اکبر و با شعارهای مرگ بر امریکا و مرگ بر شاه به شهادت رسیدند و انقلاب خونین اسلامیشان را تداوم بخشیدند و دشمنان اسلام را بیش از پیش به رسوایی و شکست کشاندند. در این واقعه 56 تن شهید و صدها نفر مجروح شدند. یکی از شاهدان عینی می گوید:"شنبه 13 آبان سال 1357 ساعت 11 صبح، بیش از هفت هزار دانش آموز و دانشجو و دیگر طبقات مردم در محوطه دانشگاه تهران گرد آمده و عده ای سرگرم تماشای نمایشگاه عکس بودند و گروهی به سخنرانی گوش می کردند که ناگهان یک کپسول گاز اشک آور در هوا چرخید و روی زمین دانشگاه فرود آمد. عده ای سراسیمه به سوی در ورودی دانشگاه دویدند، ولی در همین موقع صدای تیراندازی بلند شد. سربازان از پشت میله های دانشگاه به سوی مردم شلیک کردند. هنوز فریادهای "نترسید تیراندازی هوایی است" بلند بود که دانشجویی به زمین غلتید، از این لحظه به بعد دانشگاه و خیابان های اطراف آن مبدل به صحنه جنگ و گریز شد. دانشجویان و دانش آموزان قصد داشتند آن روز به سوی منزل مرحوم آیت الله طالقانی راه پیمایی کنند. درست هنگامیکه عزم خروج از دانشگاه کردند با تیراندازی نیروها مواجه شدند و به دنبال آن دانشگاه صحنه برخوردهای خونین شد. مجروحان توسط دانشجویان به بیمارستان منتقل شدند."
در همان ساعات اولیه نیروهای ضربت وارد دانشگاه شدند و دانشجویان و دانش آموزان برای مقابله با این حمله آتش افروختند و به دنبال آن ماموران پس از چند متر پیشروی در دانشگاه آنجا را ترک کردند.
با شدت گرفتن تظاهرات، ماموران حکومت نظامی خیابان های اطراف دانشگاه و قسمتی از خیابان انقلاب را بستند و دانشجویان و دانش آموزان در خیابانهای اطراف پراکنده شدند. تظاهر کنندگان در چند نقطه خیابانهای جمهوری اسلامی و ولی عصر (عج) و خیابان های منشعب از آن آتش افروختند و با دادن شعار الله اکبر و لا اله الا الله خود را از حملات ددمنشانه ماموران نجات می دادند.
ساعت دو بعداز ظهر مجدداً سربازان حکومت نظامی بر روی دانشجویان و دانش آموزان که در داخل دانشگاه بودند، تیراندازی کردند که در همان لحظات اول عده ای از دانشجویان به زمین افتادند و در خون غلتیدند. دانشجویان و دانش آموزان با پلاکاردهایی که در آن شمار کشته شدگان دانشگاه را نوشته بودند با دادن شعار الله اکبر خمینی رهبر به راه پیمایی پرداختند. جنگ و گریز ماموران نظامی با دانشجویان و دانش آموزان تا پاسی از شب ادامه داشت …"
از آن تاریخ به بعد، سیزدهم آبان ماه با عنوان روز دانش آموز، به عنوان حماسه خونین لاله های انقلاب در جریان نهضت اسلامی گرامی داشته می شود.
شکوه سیزدهم آبان را پاس می داریم زیرا مردانگی و فتوت ایثار و از خود گذشتگی و دشمن ستیزی با سران کفر را مقدس می دانیم. یاد همه شهیدان این روزهای بزرگ گرامی باد و خاطره سیزده آبان همیشه در جانها جاودان باد.
سیزدهم آبان روزی است که جوانه های سبز ایمان رویید و دانش آموزان مسلمان به نشانه اعتراض به حکومت، در دانشگاه تهران اجتماع کردند و تاریخ، شاهد خون به ناحق ریخته آنان شد. دانش آموزان انقلابی برخاستند تا نورگوهر دانش و دانش آموزی را در آیینه حماسه ودلیری بتابانند و غبار خودباختگی را از سیمای مدرسه بروبند. آنان برخاستند تا انقلاب ننشیند و فریاد کردند تا جهان، پیام انقلاب را بشنود.
اینک ما مانده ایم با خاطرات آن روزها و می دانیم که امروز اگر به سایه راحت نشسته ایم، مدیون استقامت شهیدانی هستیم که در آشوب ظلمت چیره، به مصاف شب رفتند تا ایمان خفته انسان را به سامان صبح برسانند.
یاد همه شهیدان دانش آموز، گرامی و خاطره سیزدهم آبان در جانها جاودانه باد!
روز سیزده آبان، روز شگفتی است! روزی که حوادث بزرگ و سرنوشت ساز این ملت را در پیشانی خود حک کرده است. و چه عجیب که ردپایی ثابت در تمام این حوادث به چشم می خورد.
ردپای استکبار جهانی در تبعید امام در سال 42 ، در کشتار دانش آموزان و دانشجویان در سال 57 و در نهایت مهر بطلانی که دانشجویان خط امام با تسخیر سفارت آمریکا بر دخالت و دست اندازی های استکبار جهانی در میهن اسلامی مان زدند.
دانش آموزانی که هنگام تبعید امام در سال 42 خردسالانی بیش نبودند 15 سال بعد غیور مردانی در این خاک شدند که بر ظلم و بیداد شوریدند. آنان درس را نه در پشت نیمکت های چوبی کلاس و بر تخته سیاه آن که بر صفحه سپید پیشانی مردمان زجرکشیده در کوچه و بازار آموختند. آنان خود را مجزا از جریان انقلاب نمی دانستند آن روزها همه از پیر و جوان، زن ومرد و کودک در اعتصاب و راهپیمایی شرکت می کردند. در آن روزها حتی گفتگوهای کودکان خردسال نه بر سر بازی ها و بازیچه ها که از ظلم شاه و راهپیمایی ها بود. دانش آموزان چنان سهمی در این جریان داشتند که اگر صفحه ایی از اوراق خونین انقلاب به نام آنان رقم نمی خورد، بر زحمات ، رشادت ها و تلاش های آنان جفا شده بود، آن روزها دانش آموزان، اعلامیه های امام را رونویسی و پخش می کردند ، شبها خطر حکومت نظامی را نادیده می گرفتند و با خط های ابتدایی و ناپخته خود دیوارهای شهر را به شعارهای انقلابی مزین میکردند.
چگونه نوجوانی که در ابتدای زندگی است، به بلوغ فکری و عقیدتی می رسد و خود را در جریان انقلابی وارد می کند که لازمه آن شناخت است؟ اینها را باید در فضای فکری آن عصر و به ویژه در کلام امام جست که اعتراضات فروخفته در درون ملت را که عمری به درازای تاریخ داشت با ایمان و اعتقاد مردم گره زد و از میان آن پرشورترین انقلاب قرن را ساماندهی نمود. در آن روزها شعاری برگرفته از امام شهیدان و آزادگان امام حسین (ع ) ورد زبان همگان بود و متفکران بزرگی چون شریعتی و مطهری هم از این پیام به خوبی بهره می جستند: ان الحیاه عقیدهٌ و جهاد.
و امام نیز در تبیین این شعار فرموده است" زندگی یعنی آرمان و مبارزه در راه آن. ان الحیاه عقیده و جهاد. مطلبی که از نظر شیوه تفکر اسلامی هیچ جای تردید در آن نیست، این است که مرگ از این زندگی ذلت بار بهتر است.( صحیفه نور ، ج 13، صص 18-217(
امام خود در راس مبارزه قرار می گیرد نه اینکه خود گوشه نشینی اختیار کرده مردم را به مبارزه فراخواند. امام گام اول مبارزه را بر می دارد و بر آمریکا، اسرائیل و رژیم پهلوی که دست نشانده اولی و حامی دومی است فریاد می زند و خود رنج تبعید را شجاعانه تحمل می کند. " من ا ز آن آدمها نیستم که یک حکمی اگر کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود ،من راه می افتم دنبالش. اگر خدای نخواسته یک وقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا می کند که یک حرفی بزنم ، می زنم ودنبالش راه می افتم واز هیچ چیزنمی ترسم بحمدالله تعالی." (صحیفه نور) نوجوانی که امام مرجع تقلید او و خانواده اوست، قدم در راه وی می نهد کلام امام را که برگرفته از کلام الله است به گوش جان می شنود: قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی(قرآن کریم ، سبا/41)
امام همانند دیگر رهبران سیاسی نمی گوید: بروید حزب تشکیل دهید، طرفدار جمع کنید بعد قیام کنید؛ امام نهیب می زند اگر مسلمانید بر شما واجب است که تک تک یا دو به دو با ظلم مبارزه کنید.
این اساس اندیشه امام در مبارزه علیه ظلم ستم شاهی است و می بینیم چون ازجان برخاسته بر دل مرد می نشیند و آنان را از کوچک و بزرگ وارد عرصه می کند. امام ترس از مبارزه را در میان مردم انقلابی اینچنین از بین می برد:" خون شما به پای نهال دینتان فرو می رود و همراه دینتان بالا می آیید که : و لا تحسبن الذین قتلوا فی سیبل الله امواتا بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون… "ثار" شما که خونبهای دین خداست هرگز از بین نمی رود، زیرا خود به همراه خونبها زنده می شود و خونبهای شما "لقاءالله" است و دین خدا زنده می شود و برکت آن می ماند(بنیان مرصوص، صص 3 و 31(
در سایه این تعالیم است که نوجوان روزهای انقلاب، دانش آموز روزهای پرشور مبارزه و حماسه، از راهپیمایی ها، مبارزات و شعارها بیش از درس های مدرسه، تعلیم یافته و برای فراگیری بیشتر در روز 13آبان 57 مدارس را به تعطیلی می کشاند و راهی دانشگاه تهران می شود.
در آن روز دانش آموز مسلمان ایرانی در خون خود وضو گرفت و به امام خود اقتدا کرد و در قیام نماز تنها خدا را بزرگ و لایق بزرگی خواند و نمازش را، رودرروی معبود و در بهشت او سلام داد.

2


تعداد صفحات : 10 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود