فهـرست مطالب
عنــوان صفحه
مقدمه 1
دعای هر روز پیامبر (ص) 2
وضو و غسل پیامبر (ص) 3
نماز پیامبر (ص) 3
نمازهای مستحبی پیامبر (ص) 3
نماز جماعت پیامبر (ص) 4
قرآن خواندن پیامبر (ص) 4
گریه و ذکر پیامبر (ص) 4
پیامبر (ص) و اولین نماز جماعت 6
رمز استجابت دعا از دیدگاه پیامبر (ص) 6
پیامبر (ص) و حج 7
احرام و تلبیه 8
ادب طواف 8
منابع و مآخذ 1
مقدمه
آدمی در فراز و نشیب زندگی و حادثه های تلخ و شیرین گاهی چنان دچار آزردگی می شود که با هیچ وسیله مادی آرامش نمی یابد. در چنین حالتی گاهی انسان به سراغ بهترین دوست و نزدیکترین کس می رود تا با او راز دل گوید ؛ و تنها راه درمان و آرامش را انس با محبوب و باز کردن سفره دل نزد معشوق می داد که رو به سوی بارگاه حق نموده و دستان پر از نیاز خود را به سوی او دراز می کند و با او زمزمه می کند. آری دعا عمق احساس انسان نسبت به بندگی خویش و طنین آهنگ روح انسان از قرب الهی است.
مگر می توان در نوشته ای اندک ، اخلاق کسی را منعکس کرد که خدا درباره اش فرموده است : " انک لعلی خلق عظیم " تو بر خلق بزرگی هستی .
او کسی است که تولدش شعله های آتشکده فارس را خاموش کرده و بعثتش شعله های فساد را. تولدش پایه های کاخ کسری را تکان داد و بعثتش قلب و مغز افراد آماده را.
کسی است که از یک سو به معراج رفت و مهمان خدا شد و از سوی دیگر اگر برده ای او را برای غذای ساده ای در فاصله دوری دعوت می کرد ، می پذیرفت.
پیامبر اکرم (ص) از همان دوران کودکی مشغول عبادت پروردگار بودند. از آن بزرگوار سئوال می کنند که شما قبل از رسالت تابع کدام دین بوده اید که حضرت در پاسخ می فرمایند : " کنت نبیا آدم بین الماء و الطین" ؛ یعنی قبل از اینکه حضرت آدم (ع) بین آب و گل باشد، من پیغمبر بودم . یعنی لیاقت ذاتی را خداوند تبارک و تعالی از بدو خلقت در وجود من قرار داده بود. عبادت پیامبر (ص) قبل از بعثت ، می تواند یک الگو و اسوه باشد برای ما که پیرو آن حضرت هستیم.
دعا به تعبیر برخی از بزرگان ، قرآن صاعد است که معصومین در خلوت خویش
می خوانده اند .
پیامبر (ص) فرمود : جبرئیل به من دستور داد که قرآن را ایستاده بخوانم و حمد او را در حال رکوع و تسبیح او را در حال سجود به جای آورم و نشسته دعا بخوانم.
پیامبر (ص) دستان خود را هنگام دعا بلند می کرد و مانند فقیری که غـذا درخواست می کند دعا می کرد.
دعای هر روز پیامبر (ص)
حضرت رسول گرامی (ص) فرمود : فرزند آدم سیصد و شصت رگ دارد که صدوهشتاد عدد از آن متحرک و صدو هشتاد عدد آن ساکن هستند. پس اگر رگ های متحرک ساکن و یا رگهای ساکن متحرک شوند ، انسان نمی تواند بخوابد و پیامبر بامداد و شامگاه سیصد و شصت مرتبه می فرمود :
" الحمدلله رب العالمین کثیراً علی کل حال "
" ستایش خدای عالمیان را بسیار زیاد در هر حال "
عبادت و عبودیت رمز عظمت و برگزیدگی هر پیامبر و به ویژه پیامبر اعظم (ص) است که هم در قرآن به آن اشاره شده و هم به عنوان مهمترین ویژگی حضرت برای سفر آسمانی مطرح شده است.
شب سرشار از سکوت و آرامش بود و بر مخمل سیاه آسمان ستاره ها چنان درشت به نظر می رسیدند که گویی از هر زمان دیگری به زمین نزدیک تر شده اند.
در پایین کوه ، شهر مکه با چراغهای اندکی که سوسو می زد ، هویدا بود و همین منظره حکایت از آن داشت که مردم شهر خسته از کار روزانه ، تن به خواب سپرده اند.
اما بر فراز کوه ، مردی چهل ساله غرق در اندیشه های بلند خویش بود و چشمهایش با خواب بیگانه ، او بارها به تنهایی به این نقطه از کوه صعود کرده بود و در کنار غار کوچکی به نام "حرا" که یک نفر بیشتر در آن جا نمی گرفت برای خود خلوتی آسمانی فراهم کرده بود و با خدای خود راز و نیاز می کرد .
وضو و غسل پیامبر (ص)
پیامبر (ص) برای هر عمل واجب و هر نمازی ، وضوی خود را تجدید می فرمود .
امام صادق فرمود :
مضمغه و استنشاق از سنت پیامبر (ص) است .
پیامبر (ص) فرمود : ما دستور داریم که وضو را کامل بگیریم.
پیامبر (ص) با ده سیر آب وضو می گرفت و با سه کیلو آب غسل می کرد.
نماز پیامبر (ص)
عایشه در خصوص نماز پیامبر (ص) گفت : وقتی که پیامبر (ص) با ما صحبت می کرد و در همان وقت نماز فرا می رسید ، آنگاه مثل این بود که ما او را نمی شناسیم و او نیز ما را نمی شناسد.
پیامبر (ص) قبل از قرائت در نماز می فرمود : اعوذ بالله من الشیطان الرجیم .
پیامبر (ص) در رکوع به اندازه ای خم می شد که اگر قطره ای آب روی پشتش می ریختند ثابت می ماند.
پیامبر (ص) وقتی که با مردم نماز می خواند (بسم الله الرحمن الرحیم ) را بلند می گفت .
نمازهای مستحبی پیامبر (ص)
پیامبر (ص) دو برابر نمازهای واجب نماز مستحبی به جا می آورد ایشان هنگام اذان ظهر هشت رکعت نافله ، چهار رکعت نماز ظهر سپس هشت رکعت نافله و چهار رکعت نماز عصر می خواند.
و سه رکعت مغرب و سپس چهار رکعت نافله و چهار رکعت عشا و هشت رکعت نماز شب و سه رکعت وتر (2 رکعت شفع و یک رکعت وتر) و دو رکعت نافله صبح و دو رکعت صبح به جای می آورد.
نماز جماعت پیامبر (ص)
لقمان می گوید : پیامبر (ص) صفوف ما را منظم می کرد که گویا مانند چوب های تیر هیچگونه کجی نداشت و گاهی که می دید ما غفلت داریم تذکر می داد و لذا روزی هنگام تکبیره الاحرام متوجه مردی شد که سینه اش جلوتر از دیگران است فرمود : بندگان خدا صفوف خود را منظم کنید و گر نه بین دلهایتان اختلاف و تفرقه خواهد افتاد.
پیامبر (ص) در نماز دست به شانه های ما می گذارد و می فرمود منظم و صاف بایستید وگرنه دلهایتان دچار تفرقه
خواهد شد.
قرآن خواندن پیامبر (ص)
هیچ چیز جز جنابت مانع قرآن خواندن پیامبر (ص) نبود.
پیامبر (ص) وقتی که سوره اعلی را می خواند می فرمود : سبحان ربی اله علی .
پیامبر (ص) نمی خوابید مگر آنکه سوره های حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن را می خواند .
بنابراین پیامبر اعظم(ص) به قرآن به تلاوت آن بسیار اهمیت می داد چرا چون قرآن کتاب قانون و برنامه حیات بخش و سعادتمندی برای آنهایست که بدان تمسک و عمل نمایند
گریه و ذکر پیامبر (ص)
پیامبر (ص) آنقدر در شب گریه می کرد که جای نمازش تر می شد و این گریه نه به خاطر گناه ، بلکه به دلیل خشبت از مقام خداوند بود.
پیامبر (ص) آنقدر می گریست که غش می کرد ، می گفتند : مگر خداوند گناهان گذشته و آینده ات را نبخشیده است فرمود : آیا بنده شاکر خدا نباشم .
پیامبر (ص) وقتی که نماز صبح می خواند ، رو به قبله می نشست و تا طلوع آفتاب ذکر می گفت و حضرت امیر پشت سر ایشان رو به جمعیت می نشست و مردم خواسته های خود را مطرح می کردند و پیامبر آنها را به این کار امر کرده بود.
پیامبر (ص) مانند حصرت ابراهیم وقتی که به نماز می ایستاد از خوف خدا ناله ای جانسوز (همچون افراد ترسیده و وحشت زده) سر می داد.
چون پاسی از شب می گذشت رسول خدا صلی الله علیه و آله از بستر بر می خاست و پس از گرفتن وضو و زدن مسواک و تلاوت آیاتی چند از قرآن کریم ، در گوشه ای به عبادت می پرداخت و اشک می ریخت.
ام سلمه می گوید : شبی پیامبر (ص) در خانه من بود نیمه شب او را نیافتم به سراغش شتافتم دیدم در تاریکی ایستاده دست ها را بلند کرده اشک می ریزد و می گوید : خدایا ! هر چه نعمت به من داده ای از من مگیر ، دشمنم را خشنود مکن ، به بلاهایی که مرا از آنها نجات دادی گرفتارم مکن حتی به اندازه چشم بر هم زدنی مرا به خود وامگذار. به او گفتم پدر و مادرم فدایت شوند شما که بخشوده شده ای ! فرمود : هیچ کس از خدا بی نیاز نیست . حضرت یونس آنی به خودش واگذار شد در شکم ماهی زندانی شد.
چون ماه رمضان می رسید پیامبر (ص) خود را آزاد می کرد ، به هنگام نماز می لرزید و هرگاه نماز را به تنهایی می خواند رکوع و سجود آن را طول می داد ولی هرگاه با مردم به جماعت نماز می خواند بسیار عادی و ساده برگزار می کرد. به یکی از یارانش که امام جماعت سایر مسلمانان شده بود سفارش فرمود : هر گاه با مردم به نماز می ایستی سعی کن بعد از حمد ، سوره کوچکی قرائت کنی و نماز را طول ندهی.
به هنگام سجده ، پیشانی و قلب خود را تسلیم خدا می کرد و در همان حال اگر کودکان بر پشت او سوار می شدند آن حضرت ، سجده را طولانی می کرد تا بازی بچه ها بر هم نخورد.
الهی ! درود فرست بر محمد (ص) و خاندانش و قرار ده یقین در دلم و روشنایی در چشمم و نصیحت در سینه ام و ذکرت را شبانه روز بر زبانم و بر من مقرر فرما روزی گسترده ای که آلوده به منت و خطر نباشد و بر آنچه روزی من قرار داده ای برکت بخش و بر من بی نیازی عنایت فرما و رغبتم را به سمتت افزون کن .
پیامبر و اولین نماز جماعت
اولین چیزی که پس از توحید و یکتا پرستی بر پیامبر اسلام و پیروان او واجب شد ، نماز بود و از اینجا عظمت نماز که اساس ارتباط انسان با خدا و قدردانی از نعمتهای بی پایان اوست روشن می شود ؛ لذا پیشوایان اسلام به ویژه پیامبر گرامی درباره نماز سفارش های بسیار می کردند و می فرمودند :
" نماز ستون دین است "
" اگر کسی نماز را سبک بشمارد ، در آخرت و سرای جاودان به دستگیری و شفاعت ما نمی رسد " .
در هر صورت خداوند به وسیله جبرئیل ، کیفیت نماز و شرایط آن را اعلام کرد و محمد (ص) آن را به خدیجه (س) و علی (ع) یاد داد و نماز گروهی را که نماز جماعت نامیده می شود ، بر پا نمود.
محمد (ص) همراه علی (ع) و خدیجه (س) در مراکز پر جمعیت مانند "مسجدالحرام" و منی می آمد و در برابر چشم مخالفین نماز گروهی را بر پا داشته و بدین ترتیب با آیین چندگانه پرستی مبارزه عملی می کرد.
لحظه لحظه زندگی پیامبر ، عبادت و نیایش بود . سخن گفتن ، جنگ و مبارزه و همه اعمال پیامبر نیایش خدا بود. به
اندازه ای پیامبر در نماز گریه می نمود که مصلا از اشک چشم مرطوب می شد. وقتی هنگامه نماز می رسید ، دیگر کسی را نمی شناخت .
عایشه ، همسر پیامبر می گوید : " پیامبر با ما سخن می گفت و سخنان ما را می شنید ولی وقتی هنگامه نماز فرا می رسید دیگر ما را نمی شناخت".
رمز استجابت دعا از دیدگاه پیامبر
امام صادق (ع) می فرماید : " روزی رسول خدا (ص) با گروهی از یارانشان در مسجد نشسته بودند. مردی وارد مسجد شد و دو رکعت نماز خواند، و از خدای بزرگ درخواستی کرد. رسول خدا (ص) فرمود : " این بنده نسبت به درخواست خود از خداوند عجله و شتاب کرد." در این هنگام مرد دیگری آمد و دو رکعت نماز خواند ، سپس به ستایش خدای عزیز پرداخت و بر پیامبر و خاندانش صلوات و درود فرستاد. در این هنگام رسول خدا (ص) به او فرمود : " اکنون خواسته های خود را از خدا درخواست کن تا به تو داده شود " .
رسول خدا (ص) می فرماید : " دعا ، سلاح مومن و ستون دین و نور آسمانها و زمین است ".
پیامبر و حج
بیست و پنجم ذیقعده سال دهم هجری قمری پیامبر بزرگ اسلام (ص) به قصد انجام فریضه حج از مدینه خارج شدند.
پیامبر اکرم از ذیقعده سال دهم هجری قمری به اهالی مدینه و قبیله های اطراف اعلام کرد که آن حضرت قصد زیارت خانه خدا و برپایی مراسم حج را دارد. به همین جهت شمار زیادی از مسلمانان به همراه ایشان رهسپار مکه شدند. پیامبر در چنین روزی از مدینه حرکت نمود و در مکانی به نام " ذوالحلیفه" احرام بست . تمام همسران آن حصرت و یگانه دختر گرامیش حضرت فاطمه زهرا (س) در این سفر همراه پیامبر (ص) بودند. حضرت علی (ع) نیز پس از ماموریت جهادی و تبلیغی در منطقه یمن به دستور پیامبر (ص) در مراسم بزرگ حج حضور یافت. چون حج این سال آخرین حج پیامبر (ص) بود به حجه الوداع مشهور شد .
پس از پایان مراسم حج هنگام بازگشت به مدینه در مکانی به نام " غدیر خم" پیامبر (ص) در اجتماع یکصد هزار نفری مسلمانان حضرت علی (ع) را به فرمان خداوند متعال به جانشینی خود نصب فرمودند و همگان با حضرت علی (ع)
بیعت کردند.
پیامبر (ص) و امامان (ع) و اولیای دین ، سرمشق مسلمانان اند و آشنایی با سیره اخلاقی و عبادی آنان برای بهتر پیمودن این مسیر بسیار مفید است . خانه مسلمین و قبله مسلمین که بازسازی آن یادگار ابراهیم خلیل (ع) است مکانی است مقدس و شهری است مورد احترام . پیامبر (ص) نیز این حرمت را پاس می داشت و با ذکر و دعا و رعایت ادب ، بر قداست آن توجه می داد و با تهلیل و تکبیر وارد شهر و حرم الهی می شد .
هنگام رفتن به مکه از تپه شمالی وارد و از ناحیه جنوب خارج می گشت.
نقل شده است که تنها یک بار به درون کعبه رفت جامه و عبایش را زیر پای خود انداخت و کفش هایش را از پای در آورد و میان دو ستون داخل کعبه دو رکعت نماز گزارد.
هنگام ورود به مکه ، خدا را به عنوان "ذی المعارج" و صاحب والایی بسیار می ستود در مسیر راه هنگام برخورد با هر سواره ای یا فراز آمدن بر هر تپه ای یا فرود آمدن به هر وادی و در فرصت های آخر شب و در پی نمازها " لبیک الهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک " می گفت و گاهی در طول راه پیاده ها سوار بر شتر خویش می کرد.
احرام و تلبیه
پیامبر (ص) در دو پارچه یمانی احرام می بست ؛ همان دو جامه احرام که هنگام وفات نیز در همان ها کفن شد جابربن عبدالله نقل کرده که پیامبر (ص) هنگام احرام اینگونه لبیک گفت .
همچنین نقل شده که آن حضرت ، شب را در ذوالحلیفه می گذراند. هنگام صبح پس از نماز فجر بر مرکب خویش سوار می شد و لبیک می گفت فضل بن عباس نیز نقل کرده که پیامبر در طول سفر لبیک می گفت تا آن که رمی جمره عقبه کند آنگاه هفت سنگ بر جمره عقبه می زد و با هر سنگریزه تکبیر می گفت و چون از گفتن لبیک فراغت می یافت از خدای متعال مغفرت و رضایت او را می خواست و درخواست رهایی از آتش دوزخ داشت.
از محرمات احرام زیر سایه رفتن است مگر انگاه که به منزلگاه برسند و زیر سقف یا خیمه بگذرانند.
ادب طواف
در سیره نبوی درباره " طواف" نکات متعددی نقل شده که به برخی از آنها اشاره می شود.
از امام صادق (ع) درباره ویژگی طواف پیامبر خدا (ص) پرسیدند . حضرت فرمود : پیامبر خدا (ص) شب و روز ده بار طواف می کرد ؛ هر بار هفت دور سه بار در آغاز شب سه بار در آخر شب دو بار هنگام صبح و دو بار بعدازظهر و در فاصله این نوبت ها به استراحت می پرداخت . در حدیثی از امام هادی (ع) نقل شده که آن حضرت فرمود : پیامبر خدا (ص) خانه خدا را طواف می کرد و حجرالاسود را می بوسید.
امام صادق (ع) در حال طواف بود که سفیان ثوری از آن حضرت پرسید : وقتی پیامبر (ص) هنگام طواف به حجر الاسود می رسید ، چه می کرد؟
حضرت فرمود : در هر طواف واجب و مستحب ، دست بر آن می کشید آنگاه امام صادق (ع) به طواف پرداخت و چون مقابل حجر الاسود رسید عبور کرد و آن را استلام نکرد سفیان ثوری خود را به حضرت رسانید و گفت : مگر نفرمودید که پیامبر در هر طواف و مستحب حجرالاسود را لمس می کرد ؟ پس چرا خودتان چنین نکردید ؟ امام فرمود : مردم برای پیامبر خدا (ص) جایگاهی قائل بودند که برای من قائل نیستند وقتی پیامبر به حجرالاسود می رسید ، راه را برای حضرتش می گشودند تا استلام کند و من خوش ندارم که در ازدحام و شلوغی جمعیت وارد شوم .
از علی (ع) نیز روایت شده است که حذیفه نقل می کند پیامبر خدا (ص) فرمان داد که موذنان همه جا در مناطق بالا و پایین اعلام کردند که رسول الله امسال قصد حج دارد که به مردم حج و مناسک آن را بیاموزد و این آموزش و فراگیری پایه و سنتی شود تا آخر روزگار . همه مسلمانان در سال دهم هجرت در حج مشارکت کردند تا هم شاهد منافع خویش باشند و هم پیامبر خدا حج را به آنان بیاموزد و مناسکشان را به ایشان بشناساند.
پیامبر همراه مردم و همسرانش به حج رفت . همان سال حجه الوداع ، حج خود و مناسکشان را انجام دادند و مردم همه آنچه را بدان نیاز داشتند آموختند و حضرت رسول (ص) به آنان اعلام کرد که آیین حضرت ابراهیم را بر ایشان بر پا
داشته است .
همه بدعت های مشرکان را پس از ابراهیم زدوده و حج را به حالت نخستین خود بر گردانده است .
از ابن عمر نیز روایت است که : پیامبر خدا (ص) یک روز قبل از ترویه برای مردم خطبه می خواند و آنان را نسبت به مناسک خود آگاه می کرد . حج آگاهانه ، توصیه حضرت رسول بود.
در خطبه روز عید غدیر هم در بازگشت از حجه الوداع در جمع مسلمانان حاضر فرمود : ای مردم ، با کمال دینداری و همراه با دین شناسی و تفقّه ، حج خانه خدا کنید .
منابع و مآخذ :
سوره اسراء آیه 1
مستدرک جلد 1 ، ص 322
عدهْْ الداعی ، ص 182
تببه الخواطر ، جلد 1 ، ص 29
بحار ، جلد 92 ، ص 216
مجتمع البیان ، جلد 9 ، ص 229
احتجاج ، ص 113
مترک ، جلد 2 ، ص 295
اصول کافی ، جلد4 ، ص 465
ارشادالقلوب ، ص 139
بحار الانوار ، جلد 84 ، ص 257
هدایه ، ص 280
معانی الاخبار ، ص 280
تفسیر عباسی ، جلد 2 ، ص 295
ترحیم سنن النبی ، ص 47
من لایخصره لفقیر ، ص 10
من لایحضر ، ص 79
عیون الاخبار الرضا ، جلد 2 ، ص 29
داستانها و درسهایی از زندگی پیامبر اسلام (ص) ، تدوین :مرتضی نظری
آثار و برکات نماز در دنیا ، برزخ و قیامت ، مولف: عباس عزیزی
1
1