تارا فایل

تحقیق در مورد خلاقیت در کودکان


مقدمه
مطالعات روان شناسان درباره خلاقیت نشان داده است که خلاقیت نیز همانند سایر جنبه های انسان از الگویی پیروی می کند. به نظر آنها خلاقیت در اوایل زندگی و ابتدا در بازی کودک ظاهر می شود و به تدریج در جنبه های دیگر زندگی از قبیل کار ، مدرسه ، فعالیت های تفریحی و مشاغل تجلی می کند. ابتکارات یا تولیدات خلاق در طول سال های 30 و 40 به اوج می رسد. بعد از آن حالت فلات پیدا می کند، به تدریج کاهش می یابد.

عوامل تسریع کننده در رشد خلاقیت
*وقت: کودکان برای خلاق شدن وقت زیادی لازم دارند تا با افکار و مفاهیم درگیر شوند و با آنها بازی کنند و آنها را به اشکال نو و ابتکاری در آورند.
*ترغیب و تشویق: کودکان برای خلاقیت و خلاق بار آمدن به تشویق و ترغیب نیاز دارند و انتقاد مانع خلاقیت ایشان می شود.
*مواد: بدیهی است وجود مواد گوناگون مثلا کاغذ ، خمیر و…برای تحریک خلاقیت در کودکان ضرورت دارد.
*محیط محرک: محیط خانه و مدرسه باید با تشویق و راهنمایی کودکان در کاربرد مواد و اشیا ، خلاقیت ایشان را بر انگیزد.
*روابط غیر انحصاری والدین کودک: والدینی که نه حامی افراطی و نه انحصارگر افراطی فرزند خود هستند، طبعا او را به استقلال و اتکا به خویش تشویق خواهند کرد و این دو تاثیر بیشتری در خلاقیت دارند.
*روش های پرورش کودک: روش آزاد منشانه و آسان گیر در پرورش کودکان درخانه و مدرسه خلاقیت را تسریع می کند، در صورتی که سختگیری از آن جلو گیری می کند.
*فرصت کسب معلومات : خلاقیت در خلا انجام نمی گیرد، بلکه مستلزم کسب معلومات است که زیر بنای خلاقیت بشمار می رود.
جلوه های خلاقیت در کودکان
کودکان فرایند خلاقیت خود را درسنین مختلف به شکل های گوناگون آشکار می کنند که به جلوه های خلاقیت معروفند. این جلوه ها عمدتا عبارتند از :
جاندار پنداری
علاقه به نسبت دادن هشیاری به اشیا و موجودات غیر جاندار. این جلوه را غالبا در کودکان خردسال که هنوز نمی توانند جاندار را از غیر جاندار تمیز دهند، می بینیم، آنها از نسبت دادن صفات زندگان به موجودات غیر زنده لذت می برند و معمولا صفاتی را به آنها نسبت می کند که والدین شان به خود ایشان نسبت می دهند.

بازی سازنده
کودکان زمانی که به سن مدرسه می رسند و می توانند خیال بافی و واقعیت را از هم تشخیص دهند، توجه خود را از بازی نمایشی به بازی سازنده معطوف می کنند.
دوستان خیالی
دوست خیالی از شخص ، حیوان یا چیزی که کودک در عالم خیالش می آفریند تا نقش دوست را با او ایفا کند، زیرا بیشتر بازی ها برای لذت بخش بودن به همبازی نیاز دارند و کودکانی که همبازی ندارند غالبا یک همبازی خیالی برای خودشان خلق می کنند. کودکی که تجارب اجتماعی تلخ و ناخوشایند دارد، ممکن است همبازی خیالی را بر همبازی واقعی ترجیح دهد.
رویای بیداری
رویای بیداری مانند بازی ها ، فعالیتی است که شخص از پرداختن به آن لذت می برد. شکلی از بازی ذهنی است که معمولا خیال پردازی خوانده می شود تا جلوه های کنترل شده تخیل مشخص شود.
دروغ های مصلحت آمیز کودک
یکی از جلوه های بسیار شایع میان کودک خردسال ، گفتن دروغ های مصلحتی است که با دروغ هایی که بزرگسالان فکر می کنند تفاوت دارد. این گونه دروغ را کودک بر خلاف تصور بزرگسالان عملا درست می پندارند.
شوخی سازی
شوخی دو جنبه دارد: توانایی ادراک شوخی و دیگری توانایی تولید آن و جنبه پذیرش اجتماعی را هم باید به آن افزود، زیرا جالب یا غیرجالب بودن شوخی را اطرافیان تعیین می کنند. تولید شوخی مستلزم شناخت موقعیت است، همچنین با میزان علاقه شخص به پذیرش اجتماعی بستگی دارد. به این معنا که کودکان ناراضی از میزان آن طبعا به تولید شوخی انگیزش بیشتری خواهند داشت تا به هدف خود برسد. شوخی ها انواع ساده و پیچیده دارند که خلاقیت عمدتا در شوخی های پیچیده به چشم می خورد.
داستان گویی
یکی دیگر از جلوه های خلاقیت ، داستان گویی است. کودکان خلاق در انتخاب و بیان داستان مو فقیت بیشتری دارند و بهتر و بیشتر می توانند توجه شنوندگان خود را جلب کنند.
مفهوم خود آرمانی
مفهوم خود آرمانی آرزوی کودکان به این است که آن باشند یا آن چیز را عرضه کنند که خود دوست دارند به آن برسند. به عبارت دیگر منظور از خود آرمانی ، علاقه شخص به این است که دیگران او را آنچنان که خودش می خواهد دریابند. اعم از خود پنداری بدنی و خود پنداری روان شناختی.

رشد خلاقیت در بچه ها
برای پرورش خلاقیت در کودکان می باید به تمام ابعاد وجودی آنان اعم از بعد عاطفی ، اجتماعی ، شناختی ، آموزشی و….توجه شود.پرورش خلاقیت با عوامل محیطی مثل خانواده و اجتماع رابطه تنگاتنگی دارد. از جمله عواملی که در پرورش خلاقیت دخالت دارند می توان موارد زیر را نام برد.
1-فراهم آوردن محیط غنی از فرهنگ
2- برقراری جو عاطفی مناسب بین افراد خانواده
3-ضمن توجه به تخیلات بچه ها ، آن ها را به سوی واقعیت سوق دادن .
4-توجه به پرورش حواس پنج گانه بچه ها .
5-فراهم آوردن محیطی که امکان اشتباه کردن ، تجربه کردن و ریسک کردن را به بچه ها بدهد.
6-بردن بچه ها به دامن طبیعت ، نمایشگاه های هنری ، موزه ها ، کارخانه ها و….
7-استفاده از اسباب بازی های فکری و ساختنی که بچه ها بتوانند ایده های مختلف را روی آن پیاده کنند مانند : استفاده از انواع پازل ها ، مدل سازی ف جدول ها و…..
8-انجام کاردستی ، استفاده بهینه از وسایل دور ریختنی ، تهیه کلاژ و……
9-تشویق بچه ها به داشتن اندیشه های بکر و تازه .
10- توجه به سوالات عجیب و غیر معمول بچه ها .
11- توجه و احترام به عقاید و پیشنهادهای بچه ها.
12- عدم مقایسه بچه ها با هم.
13-قصه گفتن ، اجرای نمایش ، شرکت بچه ها در گروه های شعر و موسیقی
14-حذف تنبیهات بدنی .
15-تشویق بچه ها به دستکاری اشیاء و عقاید.
عوامل سرکوب خلاقیت
پرورش خلاقیت بدون توجه به پرورش شخصیت چندان مفید نیست . اعتماد به نفس پایین ، نبود پشتکار، اضطراب ، حساس نبودن به پدیده ها ، تمایل به همرنگی و یکنواختی فکر از عواملی به شمار می روند که راه مسیر اندیشه خلاق را سد می کند.
خلاقیت و یادگیری در کودکانهمه ما اغلب با دیدن کودکانی که رفتار قابل ملاحظه ای دارند، از آنها به عنوان کودکان نابهنجار یاد می کنیم. برخی از معلمان نیز با دیدن چنین دانش آموزانی، بدون ارزیابی هوش و توان خلاقیت او، برخوردهای نادرستی از خود نشان می دهند. البته این رویه در مورد پدر و مادران چنین فرزندانی هم صادق است. یکی از دوستان می گوید: چند سال پیش در گفت و گو با یکی از پدران مراجعه کننده به کانون اصلاح و تربیت، متوجه شدم که پدری، فرزندش را به خاطر شیطنت، شوخ طبعی، رفتار گاه احمقانه و در نهایت زبل بازی بر زمین کوفته بود، به عبارت دیگر او با این عمل خود، فرزند خلاق خود را ناخواسته به فرزند بزهکار مبدل کرده بود؛ چون فرزندش پس از این رفتارهای نابهنجار پدر، دچار دگرگونی اساسی شده بود: از آن فرزند خلاق با فکر مثبت دیگر اثری نبود. آیا او باید این بار خلاقیت اش را در رفتارهای بزهکارانه دنبال می کرد؟
به راستی شما پدران و مادران و اولیای مدرسه ها، چقدر با مقوله خلاقیت و ارتباط آن با یادگیری کودکان آشنایی دارید؟ مطلبی را که خانم "نگین برات دستجردی" در این مورد گردآوری کرده است، در ذیل می خوانید.
اگرچه تمدن و فرهنگ بشری نتیجه تلاش همه آدمیان در تمام دوران هاست، اما غنا و عظمت آن را مدیون گروه کوچکی از انسان ها هستیم که کاشف، مخترع، هنرمند یا متفکر نامیده می شوند. از کشف آتش تا اختراع رادیو و سفینه های فضایی، از نقاشی های دیواری در غارها تا آثار هنرمندانی نظیر کمال الملک و پیکاسو و از اولین آثار مکتوب نانوشته ها ، سروده های فردوسی و شکسپیر ، همه محصول کار و اندیشه جمع کوچکی از بشریت است. تمدن بشر مرهون اندیشه خلاق آدمی بوده و دوام آن نیز بدون بهره گیری از خلاقیت که عالی ترین عملکرد ذهن انسان محسوب می شود، غیر ممکن خواهد بود. عصاره خلاقیت غیرقابل پیشگویی بودن است.
مفهوم خلاقیت و تفکر خلاق از منظر دیگران
نگاهی به منابع معتبر مربوط به خلاقیت، نوآوری و تفکر خلاق نشان می دهد که ریشه این اصطلاح در نوع روش فکری انسان نهفته است. در حقیقت فرد خلاق کسی است که از ذهنی جستجوگر و آفریننده برخوردار باشد. بررسی تعاریف خلاقیت نشان می دهد که عده ای از آنها به ویژگی های شخصیتی افراد، بعضی به فرآیند و برخی نیز به نتیجه و محصول خلاقیت پرداخته اند. بنابر تعریفی، خلاقیت توانایی مرزشکنی یا توانایی سفر به فراسوی چهارچوب استانداردهای علمی – شغلی – حرفه ای و اجتماعی را در بر می گیرد. به عبارتی دیگر خلاقیت هم درک و پذیرش الگوهای قبلی و هم تشکیل و ابداع الگوهای جدید را در حوزه های مختلف شامل می شود.
"هالپرن" خلاقیت را توانایی شکل دادن به ترکیب تازه ای از نظرات با ایده ها برای رسیدن به یک نیاز یا تحقق یک هدف می داند. از دیدگاه "پرکینز" تفکر خلاق، تفکری است که به نحوی تشکیل شده که منجر به نتایج تازه و خلاق می شود. خلاقیت را می توان با اشاره به چند توانایی ذهنی توصیف کرد که به تولید آثار خلاق منجر می شود.
فرآیند آموزش و یادگیری، می تواند تفکر خلاق را پرورش دهد و افرادی کاوشگر، آفریننده، مشکل گشا، نوآور، مولد و عامل تغییر را تربیت کند.
خلاقیت در روند شکل گیری
تحقیقات تجربی و گسترده مربوط به خلاقیت به طور عمده از اواخر دهه 1950 در ایالات متحده آمریکا آغاز شده است. هر چند پیش از این نیز مطالعاتی محدود توسط گالتون، والاس، پاتریک راس من و دیگران در زمینه خلاقیت صورت پذیرفته بود، ولی تا آن زمان خلاقیت به عنوان موهبتی که به افراد قلیلی از اجتماع اعطا شده، در نظر گرفته می شد. شوک اسپوتنیک در اواخر 1950 حرکت گسترده ای را در مراکز علمی و تحقیقاتی آمریکا و اروپا موجب گردید. این جنبش با هدف جبران عقب ماندگی های علمی – تحقیقاتی غرب و با به کارگیری امکانات مالی قابل توجه صورت پذیرفت و باعث رشد سریع تحقیقات مربوط به خلاقیت شد.
گیلفورد یکی از پیشگامان این گرایش به حوزه خلاقیت محسوب می گردد.هدف پروژه تحقیقاتی گیلفورد و همکاران وی آن بود که درباره ی ماهیت هوش انسان و فرآیند ذهنی که منجر به ظهور رفتار خلاق می شود، تحقیق کند.
خانواده مهمترین نقش را در کنترل و هدایت تخیل و ظهور خلاقیت دارد. اگر خانواده فرصت های لازم را برای سوال کردن، کنجکاوی و کشف محیط به کودکان بدهد و هرگز آنها را تنبیه نکند، زمینه را برای رشد خلاقیت فراهم می کنند. تنبیه و تهدیدهای مکرر، آفت خلاقیت های ذهن است.
گروه گیلفورد موفق شد قابلیت هایی نظیر سیالی ذهن، انعطاف پذیری و حساسیت نسبت به مسائل را کشف کند. پس از گیلفورد گروه "بارون و مک میلان" با هدف تعیین ویژگی های شخصیتی افراد خلاق تحقیقات دامنه داری را در دانشگاه کالیفرنیا انجام دادند. همچنین تحقیقات پل تورنس در مورد روش های پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان نتایج پرباری را به همراه داشت.
تایلور و همکاران با جمع آوری سرگذشت افرادی که از لحاظ علمی سرآمد محسوب می شدند، سعی کردند خصوصیات و ویژگی های افراد خلاق را مشخص کنند. تحقیقات مربوط به خلاقیت از آن زمان تاکنون به طور خستگی ناپذیری ادامه یافت و روز به روز بر وسعت و غنای موضوعات مورد مطالعه افزوده می شود.
آنها چهار کارکرد عمده برای ذهن خلاق قائل هستند که عبارت اند از:
– پدید آوردن یک محصول یا خدمت جدید
– پدید آوردن کاربردی جدید از یک محصول یا خدمت جدید
– حل یک مسئله.
– حل یک منازعه.
از آنجایی که شناخت مسائل، تحلیل و بازسازی اطلاعات، ابداع راه حل ها یا تعدیل های نو یا بدیع فعالیت های ذهنی است که برای فرآیند خلاقیت ضروری است و از آنجا که خلاقیت واژه ای بسیار مبهم است و بین محققان و روان شناسان در مورد تعریف آن اتفاق نظر جامعی وجود ندارد، لذا لازم است که مفهوم خلاقیت با دقت بیشتر بررسی شود.
از جمله به این نکته ظریف توجه شود که خلاقیت خود یک فرآیند است، نه تولید.
در هر حال در مطالعه خلاقیت باید به دو نکته بسیار مهم توجه داشت:
الف: اول این که خلاقیت می تواند خلق شکل ها یا صورت های نو از ایده ها یا تولیدهای کهنه باشد، در این صورت عمدتاً فکرها و ایده های گذشته است که اساس خلاقیت های جدید قرار می گیرد.
ب: دوم این که خلاقیت امری است انحصاری و حاصل تلاش فردی و لزوماً موقعیت یا اقدامی عمومی نیست.
یعنی ممکن است فردی چیزی را خلق کند که قبلاً هیچگونه سابقه ذهنی از آن نداشته است، گرچه آن چه که او خلق کرده است، به صورت های مشابه یا کاملاً یکسان قبلاً توسط شخص دیگری و در موقعیت خاصی خلق شده باشد.

ویژگی های تفکر خلاق

ویژگی های تفکر خلاق عبارت اند از:
1- خلاقیت در ارتباط با میل، رغبت و آمادگی شدید اتفاق می افتد.

2- خلاقیت کار در نهایت ظرفیت شخصی را در بر می گیرد، نه در حد معمول آن.

3- خلاقیت، تنظیم مجدد، بسط یا تفسیر و یا بازسازی اندیشه ها، نظریه ها و یا عقاید را در بر می گیرد.

4- خلاقیت به یک مکان درونی برای ارزشیابی بیشتر از مکان بیرونی آن احتیاج دارد.

5- خلاقیت بعضی اوقات، از طریق پرهیز از درگیری شدید برای مدتی به منظور اجازه دادن به بروز جریان آزاد فکر تسهیل می شود.

خصوصیات شخص خلاق
یافته های علمی نشان می دهد که اشخاص خلاق کم و بیش دارای خصایص ششگانه زیر هستند:

1- فصیح صحبت می کنند.

2- در جو آزاد انعطاف و وفاق دارند و در جو فشار گردن کشی می کنند.

3- در فکر کردن بیشتر واگرا و مبتکرند تا همگرا و دنباله رو.

4- حافظه خوب و فکر جویای آنها سبب می شود که هر چیز نوظهور را آشنا بیابند.

5- به خلق خوش و رفتار شوخ تمایل دارند.

6- به داشتن افکار احمقانه و غریب شهرت دارند.

به آسانی می توان دریافت که بعضی از این مختصات سبب ناراحتی بسیاری از معلمان می شود خوشبختانه عدم وفاق در زمینه خاص بیش از آنکه نمودی از شرارت ذاتی باشد، به طور ساده یک صفت مطلوب شناخته می شود این شناخت اولین گام معلم یا مربی در جهت حفظ این منبع خلاقیت محسوب می شود.

اما این نگرانی کاملاً از بین نمی رود، زیرا خلاق بالقوه در مدرسه به دفعات عدیده ناموفق است و نیز خلاقان بالقوه افرادی مستقل، روشنفکر، زبان دار در حد اعلا هستند و در بعضی اوقات غیر اجتماعی اند. آنان از دروس حفظی و گوش دادنی عادی لذت نمی برند. دانش آموز خلاق تفکری تحلیل گر، بارور و سازنده دارد. او می تواند ذهن خود را روی یک چیز متمرکز کند و آن قدر به آن انرژی بدهد تا واقعیت امر با آفریدن تصویر کاملاً واضح و قابل درک در ذهن روشن شود و در نهایت مسئله حل گردد.

ارتباط خلاقیت و هوش
برخی معتقدند که بین آزمون های هوش و آزمون های خلاقیت از لحاظ توانایی مورد اندازه گیری هم پوشی زیادی وجود دارد و در کل جمعیت بین نمره های آزمون هوش و آزمون های خلاقیت همبستگی مثبت دیده می شود.

البته برخی دیگر معتقدند همبستگی بین آزمون های خلاقیت و هوش بسیار پایین است. بنابراین از روی نمرات هوش کودکان نمی توان میزان خلاقیت آنها را پیش بینی کرد. به طور کلی چنین به نظر می رسد که آزمون های خلاقیت، دسته ای از ویژگی های ذهنی را می سنجند که آزمون های هوش قادر به اندازه گیری آنها نیستند. این وضعیت درباره رابطه بین خلاقیت و پیشرفت تحصیلی نیز صادق است، بدین معنی که بین نمرات آزمون های خلاقیت و نمرات آزمون های پیشرفت تحصیلی نیز ضریب همبستگی بالایی به دست نیامده است، اما با وجود همبستگی ناچیز بین نمرات آزمون های هوش و پیشرفت تحصیلی نباید انتظار داشت که افراد خلاق را در میان افراد دارای هوش پایین یافت.

والدچ و رانکو ضمن تایید این مطالب اظهار می دارند که داشتن حداقلی از هوش، برای خلاقیت ضروری به نظر می رسد. بررسی های انجام شده نشان می دهد افراد ، با هوش بالاتر از حد متوسط معمولاً در آزمون های خلاقیت نمره های بالایی می گیرند. البته از سطح هوشی معینی به بالا (مثلاً بالاتر از 120) رابطه بسیار ناچیزی بین هوش و نمره ها خلاقیت دیده می شود.

چه بسیار کودکانی با هوش بهره هایی بسیار بالا، در آزمون های خلاقیت نمره های بسیار پایینی دارند و از سوی دیگر کودکانی که از لحاظ هوش مختصری بالاتر از حد متوسط هستند، اما در آزمون های خلاقیت نمره های بسیار بالایی به دست می آوردند. نتیجه اینکه گرچه خلاقیت بسیار پیچیده است، ولی انجام یک عمل خلاق یا کارهای برجسته و فوق العاده صرفاً نتیجه ضریب هوشی بیشتر و بالاتر نیست.

حال این پرسش پیش می آید که هوش و خلاقیت، دو مفهوم مترادف یا دو خصوصیت کاملاً متفاوتند؟
روان شناسان برای پاسخ به این پرسش با استفاده از روش تحلیل عوامل یا الگوهایی از ساخت توانایی ذهنی انسان به دست آورده اند که از جمله آنها الگوی اسپیرمن، ورئون، ترستون و گیلفورد است.

در الگوی اسپیرمن و ورئون، خلاقیت یکی از عوامل گروهی کوچک و محدود است که در سطح استعداد عددی یا مکانیکی به شمار می آید، ولی گیلفورد با کنار گذاشتن مفهوم هوش عمومی، خلاقیت را یکی از 5 عمل اصلی ذهن می داند و از آن تحت عنوان تفکر واگرا در برابر تفکر همگرا سخن می گوید. آزمایشات والاج و آندرسون و کروبلی نشان داده است که افراد خلاق طبقات ادراکی گسترده تری از محیط می گیرند و در واقع می توان گفت که گسترش طبقه ادراکی یکی از مشخصات بارز افراد خلاق است.

حذف یا سانسور شناختی در فرد خلاق کمتر صورت می گیرد و از سویی توجه گسترده او به محیط سبب می شود که در آن واحد، با عناصر متعددی سر و کار داشته باشد و به اشتباه کردن و تجدید نظر در رفتار عادت کند. در نتیجه نسبت به دیگران انعطاف پذیری ذهنی بیشتری دارد. دل به دریا می زند و راه حل های گوناگون را می آزماید. مک کینون بر مبنای چند معیار مختلف خصوصیات فردی گروه برجسته ای از نویسندگان ریاضی دانان و … را بررسی کرد.

نتایج تحقیقات او نشان می دهد که هر گروه از این افراد خلاق، از هوش بسیار بالایی برخوردارند و قدرت تخیل قوی دارند، فرد گرا، مستقل و خودپرورند. از ذوق و احساس هنری بهره مندند، بر رفتار خود تسلط دارند و پیشرفت فردی و استقلال را به پیشرفت از طریق همرنگی با دیگران ترجیح می دهند و به آسانی می توانند از فرآیندهای فکری ثانویه (تفکر منطقی) به فرآیندی فکری ابتدایی وارد شوند.

خانواده و خلاقیت
بدون شک خانواده مهمترین نقش را در کنترل و هدایت تخیل و ظهور خلاقیت دارد. اگر خانواده فرصت های لازم را برای سوال کردن، کنجکاوی و کشف محیط به کودکان بدهد و هرگز آنها را تنبیه نکند، زمینه را برای رشد خلاقیت فراهم می کنند. تنبیه و تهدیدهای مکرر، آفت خلاقیت های ذهن است. فرزندان خلاق در خانه به آرامش روانی، اطمینان خاطر واعتماد به نفس قوی نیاز دارند.

هرچند شواهد کامل نیست، اما برخی تحقیقات نشان می دهد که والدین کودکان خلاق در رفتار خود هماهنگی کمتری نشان می دهند، کودکان خود را آن گونه که هستند، قبول دارند و آنها را به کنجکاوی درباره اشیاء و امور تشویق می کنند و کودکان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد می گذارند و کارها و برنامه های آنان را تحت نظر دارند و پی گیری می کنند.

لذا شایسته است والدین تا آنجا که امکان دارد کودکان خود را مستقل بار آورند و در ایجاد اعتماد به نفس، آنان را یاری کنند و دستاوردهای آنان را با آغوش باز پذیرا شوند و هنگام شکست، به جای سرزنش راهنما و راهگشای مشکلات کودکان خود باشند، تا کودکان بتوانند ضمن احساس ارزشمندی در انجام کارها، راه حل ها و عقاید غیر معمول و دور از ذهن را نیز بیازمایند، چرا که چنین کارهایی پایه و مایه اصلی خلاقیت است.

مدرسه و خلاقیت کودکان
علاوه بر خانواده، مدرسه نیز نقش بسیار مهمی در شکوفایی خلاقیت های کودکان دارد. سن ورود به مدرسه سن بسیار حساس و بحرانی در ارتباط با خلاقیت های ذهنی است. عواملی چون تکالیف درسی، تاکید بر محفوظات، اجرای برنامه های هماهنگ و انتظار رفتارهای یکسان از کودکان، عدم توجه به تفاوت های فردی، عدم شناخت یا بی توجهی به ویژگی های کودکان خلاق سبب می شود که قدرت خلاقیت آنان به تدریج کاهش یابد. برای این که مدرسه بیشترین نقش را در پرورش و خلاقیت کودکان داشته باشد، روان شناسان پیشنهاد کرده اند که در مدارس مسائلی را که به یاد گیرندگان ارائه داده می شود طبقه بندی کنید و دستاوردهای خلاق یاد گیرندگان را مورد تشویق قرار دهید.

همچنین مدارس نباید تجارب کودکان را به موارد بخصوصی محدود کنند و نسبت به اختلافات فردی یاد گیرندگان با احترام برخورد کنند و در پرورش استعدادهای ویژه آنان بکوشند.

توصیه هایی برای پرورش کودکان

خلاقیت ، شکل کنترل شده یا محدود شده ای از تخیل است . خلاقیت ها ی افراد نه تنها برای زیبایی ظاهری ، بلکه به خاطر نتایج نهایی که در بر دارد به کار برده میشود . این نتیجه نهایی معمولاً شکلی به خود می گیرد که دیگران نیز می توانند آن را ببینند . خلاقیت ممکن است خلق یک نقاشی ، یک لباس ، یک قطعه کوچک موسیقی یا پختن یک غذای جدید باشد . به واسطه خلاقیت ، شخص می تواند به پیشرفتهای انسانی خود بیافزاید ، همچنین افرادی که دارای قوه تخیل زیادی هستند نسبت به کسانی که فاقد خلاقیت هستند ، معمولاً به پیشرفتهای بیشتری در زندگی نائل می شوند . خلاقیت حتی در سنین کودکی نیز خود را نشان می دهد.

خلاقیت حتی در سن کودکی نیز خود را نشان می دهد . اغلب خانواده ها شاید با این نوع پدیده ها در رفتار ،کردار و گفتار کودکان خود مواجه شوند . برخی از آنان یا بی توجه هستند و یا کم توجه ؛ با این حال آن دسته از والدین که به کوچکترین رفتارهای کودکان خود توجه دارند ، می توانند با به کارگیری توصیه های 12 گانه پرورش خلاقیت ، کودکان خود را به مرحله خود شکوفایی سوق دهند ،البته به کار گیری این روش آنچنان هم ساده نیست . داشتن صبر و حوصله از یک سو و نکته سنجی دررفتار کودکان می تواند آینده درخشانی را برای کودک شما رقم بزند .

شیوه افزایش خلاقیت در کودکان

* برای ایجاد سوالات تازه در ذهن کودکتان ، او را راهنمایی کنید . آموزش به کودک باید طوری باشد که او را به طرف پرسشهای تازه هدایت کند . معلم باید هنگام جواب دادن به سوالات کودک ، او را به سمت مهارتهای جدید سوق دهد و از به کار بردن کلماتی مانند بله،خیر،هرگز و امثال آن دوری کند . این نوع جوابها نمی تواند ارتباط کاملی بین سوالات کودک و معلومات قبلی او برقرار کند.

* حسن کنجکاوی در کودکان را پرورش دهید . برای این امر، هیچ چیز مثل پاسخهای صحیح و مناسب به پرسشهای او موثر نیست . سوال ، در واقع انعکاس از ذهن تشنه ای است که می خواهد با دریافت جواب از فردی که بهتر از او می داند خود را سیراب کند ، اگر چه احتیاج ، باید فوراً برآورده شود اما کمی مکث بین سوال و جواب ، غالباً می تواند افکار و ایده ای مفید جهت مباحثه و گفتگو به بار آورد .

* والدین و مربیان ، نه تنها باید درباره امور مربوط به کودک ، بلکه درباره امور خانه و مدرسه نیز از او نظر خواهی کنند و عقاید او را مانند عقاید بزرگسالان در حضور خود ، به بحث و گفتگو بگذارند .

* به عقاید جدید و تازه کودکتان احترام بگذارید . کودکانی که به نوعی خلاقیت آنها برانگیخته شده ، روابط و مفاهیم را درک می کنند . لذا والدین و مربیان آنها ممکن است به آنها توجه نداشته باشند و حتی گاهی او عقاید خود را چنان مطرح کند که بزرگسالان قادر به ارزشیابی وجایگزینی آنها نباشند ، تشویق کودکان به ابرازعقاید جدید ، می تواند در رشد خلاقیت آنها موثر واقع شود .

* از مراقبتها و دخالتهای بیش از حد در زندگی کودکان اجتناب کنید . یکی از ویژگیهای انسان خلاق این است که تواناییش را خودش به کارمی اندازد . وظیفه والدین و مربیان این است که این قابلیت را در او زنده نگاه دارند و به کودکان اجازه دهند بعضی اوقات مطابق سلیقه خود اشیاء را کشف کنند . مراقبتها و دخالتهای زیاد از حد بزرگسالان در زندگی و رفتارهای کودکان ، قابلیت یادگیری مبتکرانه آنها را تضعیف می کند .

* از کودکان بخواهید که اشیاء و امور نیمه تمام را تکمیل کنند ؛ از کودکان تقاضا کنید تا جملات نا تمام و داستانهای نا کامل ، تصاویر و نقاشی های نیمه تمام و حتی اشیاء ناقص را کامل نمایند . برای اواسباب بازی هایی بخرید که خودش بتواند آنها را به یکدیگر متصل کند و با آنها مدلهای مختلف خلق کند .

* اجازه دهید اشیا را از نزدیک لمس کنند. علاوه بر مشاهده اشیا لازم است کودک آنها را لمس نماید ، زیرا مشاهده شیء به تنهای کنجکاوی کودک را ارضا نمی کند ، کودکانی که از لمس کردن اشیا محروم می شوند توانایی لازم جهت کشف و اختراع را از دست می دهند . مشاهده همراه با لمس اشیا ، آنها را در بازی های خیالی ، اختراعات و پاسخ گویی به آزمونهای خلاقیت یاری می دهد . به کودکان اجازه دهید وسایل بی خطر خانه را لمس نمایند . خصوصا کودکان بیرون کشیدن وسایل آشپزخانه از داخل کابینتها و بازی با کاسه و قابلمه و بشقابها را بسیار دوست دارند .

* برای کودکان همیشه یک مارک خاص آدامس ، بستنی یا چیزهای مورد علاقه را نخرید. کودکان را تشویق کنید در خرید خوراکی و پوشاک ، مدل های مختلفی را امتحان کنند و از خرید کالاهای تکراری و یکسان اجتناب کنید .

* کودک را همیشه از یک مسیر خاص به خانه نبرید . زمانی که با او بیرون می روید ، هنگام برگشتن به خانه به او توضیح دهید که می خواهید از یک راه جدید به خانه بروید. او از این طریق در می یابد برای رسیدن به یک هدف راه های مختلفی وجود دارد .

* در مورد کاربردهای مختلف یک وسیله خاص از کودکان سوال کنید . کاربرد ابزارها و وسایل مختلفی که را در خانه دارید ، برای کودک شرح دهید و از او بپرسید: به نظر تو این وسیله چه کاربردهای دیگری می تواند داشته باشد . به این طریق شما ذهن کودک را مستعد می کنید .

* از مکان های جدید دیدن کنید 0 همراه با کودک به نمایشگاهها و موزه های مختلف و طبیعت زیبا بروید ، اجازه دهید او از نزدیک مکان های گوناگون را شناسایی کند .

* به اتاق او کاغذ های سفید بچسبانید . حدود یک متر از اتاق کودکتان را از سطح زمین به طرف بالا به طور سراسری و افقی کاغذ سفید بچسبانید و به او بگویید هر طور که دوست دارد روی آنها نقاشی و طراحی کند . در تزیین اتاق او از سلیقه اش استفاده نمایید . به او یاد دهید که هر چند روز یک بار محل وسایلش را در اتاق تغییر دهد تا به این وسیله زمینه خلاقیت در او پرورش یابد.

رشد خلاقیت در کودکان و جلوه های آن


تعداد صفحات : 11 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود