خط ، خوشنویسی و تاریخچه ی آن
خط و خوشنویسى
خط شکل مکتوب کلام است و انتقال مفاهیم به شکل عینى ماهیت اصلى خط و خوشنویسى است.
خوشنویسى یکى از هنرهاى اصیل و سنتى کشور است. قرن هاست این هنر به عنوان پررونق ترین و جلوه سازترین شاخه هنر زیباى ایرانى شناخته شده است و یکى از ابعاد فرهنگ اصیل ایرانى را بوجود آورده است.
خوشنویسى والاترین منزلت را در میان هنرهاى اسلامى دارد و یکى از تعاریف خوشنویسى در متون اسلامى این است: خوشنویسى هندسهٔ روحانى لغاتى است که به وسیلهٔ ابزار مادى تجسم مى یابد.
__________________
تاریخچه ی خط و سیر خوشنویسی
تاریخچه خط نسخ و توقیع محقق و رقاع
خط نسخ، در آغاز خطى بوده هم پایهٔ خط کوفی. اصل این خط از خط "نبطی" مى باشد. خط نسخ بطورکلى از اواخر قرن دوم هجرى رایج شد. ولى تا اواخر قرن سوم هجرى چندان متداول نبود. این خط به تمام سرزمین هاى شرقى که تحت لواى اسلام بوده اند، گسترش یافت. ایرانیان براى نیازهایى چون کتابت نوعى نسخ بکار مى بردند که متفاوت بود. امتیاز مهم خط نسخ در رعایت نسبت است، که یکى از قواعد مهم خوشنویسى مى باشد که موجب زیبایى خط است. ابن مقلد تناسبات خط نسخ را استحکام بخشید و آن را به یکى از سطوح متعالى خوشنویسى رسانید.
در حال حاضر در کشورهاى اسلامی، خط نسخ اهمیت بسیار دارد و در تحریر آن بکار مى رود. حروف چاپ و ماشین تحریر نیز با این قلم فراهم آمده است و کتاب ها و نشریات نیز به همین خط چاپ مى شوند، که البته با نسخ قرآنى تفاوت هایى مختصر دارد.
خواندن و نوشتن در خوشنویسى نسخ بسیار ساده و روان است؛ علت آن نظم خاص و دقیقى است که در چیدن حروف و کلمات در داخل سطر بکار مى رود.
از اساتید این خط می توان به عثمان طه ( شیوه عربی) و احمد نیریزی تبریزی (شیوه ایرانی) اشاره کرد.
توقیع
تقویع در لغت به معنى امضاء است که توقیعى نیز گفته شده است. این خط در زمان خلافت مامون ابداع شده است.
تحول نهایى خط توقیع در قرن چهارم هجرى اتفاق افتاد. احمد بن محمود ملقب به ابن خازن از شاگردان نسل دوم ابن بواب و از مریدان وی، شوکت لازم را به این خط بخشید.
در اواخر قرن نهم هجری، نوع درشتى از خط توقیع در ترکیه ابداع شد که موردپسند ترک ها بود. اما میان عرب ها چندان متداول نگشت.
خط توقیع را مشتق از خط ثلث دانسته اند.
محقق
محقق نخستین خطى است که در آغاز خلافت عباسیان از کوفى استخراج شد و نزدیکترین خطوط به آن است. و نیز اولین خطى است که ابن مقلد تهذیب و هندسى کرده است. ابن بواب تکامل نهایى را به آن بخشید. خط محقق چهار قرن محبو ب ترین خط میان خوشنویسان جهت کتابت قرآن در تمام سرزمین هاى اسلام در شرق بوده است.
تاثیر ذوق ایرانى در این خط کاملاً بارز است. محقق خطى است باشکوه و اندام درشت و فواصل منظم، یکدست و ساده.
رقاع
رقاع در لغت به معنى صفحهٔ کوچک است. این خط از خطوط نسخ و ثلث مشتق شده است. خط رقاع در مکاتبات خصوصى و کتاب هاى عرفى و روى کاغذهاى در ابعاد کوچک رواج داشت. رقاع از خطوط محبوب خوشنویسان عثمانى بود و توسط خوشنویس مشهور شیخ حمدالله الاماسى اصلاحات لازم در آن صورت گرفت. این خط تدریجاً توسط دیگر خوشنویسان ساده تر شد و از رایج ترین خطوط گردید. امروزه خط رقاع از متداول ترین خطوطى است که در سرتاسر دنیاى عرب بکار مى رود.
خط رقاع بر اثر نیاز به تندنویسى و مختصر نوشتن، در مکاتبان بکار مى رفته است. و از نظر تشابه و مقایسه با خط فارسی شبیه خط شکسته نستعلیق در مقابل خط نستعلیق است
درویش عبدالمجید طالقانی
درویش عبدالمجید طالقانی خوشنویس، شاعر و عارف شهیر ایرانی است. او متخلص به "مجید" بود و بزرگترین خوشنویس خط شکسته نستعلیق در تاریخ خوشنویسی ایران به شمار می رود. وی در خط شکسته مانند میر عماد در نستعلیق استاد بوده است و این خط را به پایه ای رسانید که تاکنون کسی بدان نتوانسته است برسد.
وی در حدود سال ۱۱۵۰ هجری قمری در روستای مهران از توابع طالقان – قزوین دیده به جهان گشود. در اوان جوانی رهسپاراصفهان شد در آن حال به مشق خط روی آورد. در آغاز از روی خط میر عماد به تمرین و تعلم پرداخت و در این تجربه به کمال رسید. امّا چون دید نام نامی و آوازه بزرگ استاد، جهانگیر است و او که خود عشق به جاودانگی داشت، در بارقه اشتهار میرِ بزرگ، پرتوی نخواهد یافت، روی به خط شکسته آورد. و استعداد شگرف خود را در کامل کردن این خط زیبا به کار آورد و زمینه خط میراث استادان گذشته را مثل شفعا را کمال بخشید.تا به جایی رسید که خط شکسته او در زیبایی و ملاحت و استواری به اوج رسید و بدون رقیب شد.
درویش خوشنویسی را از خط نستعلیق آغاز کرد ولی پس از مدت کوتاهی به نوشتن خط شکسته پرداخت و دیری نگذشت که در این مسند استاد مسلم شناخته شد. وی به حدی در این خط به مهارت رسید که رونق بازار خط شکسته نویسان گذشته را شکست و با اینکه بعد از او شاگردان و پیروانش به مقام استادی رسیدند، هیچکدام به پایهٔ او نرسیدند و همان طور که کمال خط نستعلیق به دست میر عماد صورت گرفت، خط شکسته را درویش عبدالمجید به حد کمال رسانید.درویش در اوایل کار از روی خط "میرزا حسن کرمانی " و "شفعا" مشق می کرده، ولی در اندک زمانی به درجه استادی رسیده و سرآمد استادان شکسته نویسی شده است. تا سال ۱۱۷۹ خط او متاثر از سبک شفیعاست ولی از آن پس او به سبک بسیار عالی مستقلی می رسد که به نام خود او شهرت یافته است. بیشتر آثار استاد در همین سبک رقم زده شده است. عمر استاد کوتاه و محنت بار بود ولی در همین فرصت کم توانست در خط شکسته چنان تحولی ایجاد کند و آن را به چنان درجه ای از کمال برساند که تحقق آن به دست گروهی از خوشنویسان در طول یک سده بعید می نماید.
او نه تنها قواعد خط شکسته نستعلیق را استوار کرد بلکه زیبایی و شیوایی آن را به حد اعلی رسانید. چنانکه شش دانگ جلی را چون کتاب خفی و غبار، استوار و شیرین می نوشت. بسیاری از خوشنویسان معاصر عبدالمجید وی رابه استادی خود قبول کرده بودند و برای تصدیق و حکمیت زشت و زیبایی خط خود او را برمی گزیدند. درویش عبدالمجید از ارکان چهارگانه خوشنویسان عالم و جزء خدایگان خط می باشد و قطعاتش اکنون زیور دهنده بزرگ ترین کتابخانه های دنیاست. بااینکه درویش در جوانی درگذشته است همطراز با آثار باقی مانده او از کمتر خوشنویسان این خط در دست است.
از معروفترین شاگردان درویش، میرزا کوچک اصفهانی است که در خط شکسته از استادان مسلم است و از معروفترین شاگردان درویش به شمار می رود. تاریخ درگذشتش معلوم نیست اما حیات او تا سال ۱۲۲۸ مشخص است. نام کامل او را در جایی ذکر نکرده اند و خود او نیز در آثار فراوانی که دارد همه جا "میرزا کوچک" رقم کرده است. به استثنای یکی از قطعه های او که صریحاً نام خود را "محمد قاسم" ذکر کرده و چنین رقم کرده است: "حرره العبدالاقل، محمد قاسم، مشهور به میرزا کوچک".افرادی چون سید علی اکبر گلستانه، میرزا غلامرضای اصفهانی در دوره قاجار و از معاصرین اساتید محمد حسین عطارچیان، یدالله کابلی خوانساری و رضا مشعشعی را می توان از شاگردان او نام برد. هرچند مستقیما محضر او را درک نکردند. در این میان میرزا غلام رضا و عطارچیان بیش از دیگران به شیوه درویش نزدیک شده اند
همهٔ خطوط باقی مانده از اوآثار ۱۵ سال آخر عمر اوست. از او آثار فراوانی شامل کتاب، قطعه و مرقع به جای مانده است. از گرانبهاترین آثار وی جز قطعات و مرقعات متعدد نسخه کلیات سعدی است که در موزه کاخ گلستان تهران (کتابخانه سلطنتی سابق) نگهداری می شود و دیگری نگارش دوازده بند از "ترکیب بند محتشم کاشانی "در رثاء و شهادت سید الشهداء (ع است
درویش مردی عارف و منزوی بود و عمر را به تجرد سپری ساخت تا اینکه در سال ۱۱۸۵ در اثر ابتلا به بیماری مالاریا چشم از دنیای فانی فرو پوشید و پیکرش در فضای جلوخان "تکیه میر" در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد. این مکان بعدها به "تکیه درویش عبدالمجید" شهرت یافت.
منابع
لغت نامه دهخدا -اطلس خط مرحوم فضائلی – وکیپدیا
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم دی 1387ساعت 15:39 توسط Ahmad Hadi samadi | 9 نظر
نگاهی کوتاه به زندگی استاد محمدعلی عطار هروی خوشنویس آستان قدس رضوی
عطار هروی، تنها خوشنویسی بود که توانایی کتابت بیش از چهل نوع خط را داشت
استاد عطار هروی، فرزند محمد اسماعیل در سال ۱۳۲۸ هجری قمری در شهر کهنه هرات در محله خواجه عبدالله مصری به دنیا آمد.
نیاکان او همگی از عالمان دینی روزگار خود بودند، اما پدرش منبر را ترک کرد و به پیشه عطاری و خوشنویسی روی آورد و فرزند خود محمدعلی را نیز در این رشته پرورش داد.
عطارهروی آموزش های ابتدایی را در مکتب های سنتی هرات فرا گرفت و سپس نزد پدرش در عطاری به آموزش خوشنویسی پرداخت.
آنگونه که خود وی حکایت کرده، اولین استادش در مکتبخانه، آخند ملا محمد رحیم بوده که قلم را به دست وی داده است.
در سالهای بعد، استاد عطار، شاگرد ملا محمدصدیق نیازی شد و در این دوره با خطوط کوفی آشنا شد.
عطار هروی آشنایی خود با نیازی و خطوط کوفی را چنین حکایت می کند: "… در بدو امر همواره بدان فکر بودم که چگونه این خطوط (خطوط کوفی در مسجد جامع هرات) را بخوانم. یکی از دوستان گفت بدین خطوط و انواع دیگر، ملا محمدصدیق نیازی آشنایی دارد … اتفاقا بعد از ساعتی، آدم خوش لباسی که چپن ماهوت ابریشم دوزی دربر (به تن) و کفش زری دوزی به پا داشت و با عصایی که در غزنی نقش و نگار یافته بود، آمد. او این خطوط را با مهارت کاملی خواند و من خیلی خوش شدم. از زبان او شنیدم که گفت: شاگرد من شو تا بدین خطوط شناسا گردی، من چون تشنه ای که به دریا رسیده باشد فردا با قلم و کاغذ به سویش رهسپار شدم."
محمد نیازی، عطار بزرگترین رهنما و استاد خود را از دست داد ولی دیگر به مرحله ای رسیده بود که بتواند خود نیز ادامه دهنده کار او باشد.
استاد عطار با کاوش در آثار باستانی، اسناد تاریخی، و گرد آوری مسکوکات دوره های قرن اول و دوم اسلام، بخصوص رسم الخط خلفای راشدین، به نمونه اصلی خط کوفی دست پیدا کرد.
او سپس با تحقیق در دوره های بنی عباس، بنی امیه، غزنویان و دوره تیموری، به انواع و اقسام تفاوت هایی که در خط کوفی وجود داشت، آشنا شد.
عطار هروی، تنها خوشنویسی بود که توانایی کتابت بیش از چهل نوع خط را داشت.
وی در سال ۱۳۴۵ خورشیدی از طرف محمد عثمان صدقی، وزیر اطلاعات و فرهنگ وقت افغانستان، به سمت رئیس موزیم (موزه) هرات برگزیده شد و چند سالی در این سمت باقی ماند.
هجرت به ایران
مجموعه ای از آثار عطار هروی به نام 'اساور' اخیراً در ایران چاپ شده است
با ورود نیروهای شوروی به افغانستان و آغاز جنگ در این کشور، عطار هروی راهی ایران شد و تمام کتیبه هایی که او سالها در بدست آوردن آن زحمت کشیده بود، همه از بین رفت.
گنجینه ای از مسکوکات دوره های مختلف نیز در این دوران غارت شد.
عطار هروی با ورود به ایران، در بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی در شهر مشهد مشغول به کار شد و تا روزهای آخر عمر، در آنجا کار کرد.
آثار
گنجینه خطوط
از استاد عطار هروی، تاکنون آثار زیادی به چاپ رسیده است که "گنجینه خطوط" از مهم ترین این آثار است.
در این مجموعه، خط کوفی، ثلث، ریحانی، محقق، شجری، نسخ، نستعلیق، شکسته و شماری دیگر، توسط عطار کتابت شده است.
این مجموعه در سال ۱۳۴۶ توسط وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان در کابل منتشر شده است و در آن دو مقدمه به زبان پشتو یکی به قلم عبدالرئوف بینوا وزیر اطلاعات و فرهنگ وقت و دیگری به قلم محمد ابراهیم خاخوزی رئیس کتابخانه کابل، و یک مقدمه به زبان فارسی توسط استاد نجیب مایل هروی نوشته شده است.
الهی نامه خواجه عبداالله انصاری، سنگ نبشته های هرات، نمونه های خط نیز از دیگر آثار وی است که در افغانستان به چاپ رسیده است.
قران المحلی
از استاد عطار هروی، آثار و کتیبه های ارزشمندی در داخل و خارج افغانستان به یادگار مانده است
"قرآن المحلی" اثر دیگر عطار هروی است که در آن ۶۸ کتیبه از سوره های مختلف قرآن توسط وی کتابت شده است .
این اثر در سال ۱۳۶۶ خورشیدی توسط انتشارات سروش، مربوط به صدا وسیمای ایران در تهران به چاپ رسیده است.
"هنر آیه نگاری قرآن کریم" نیز از دیگر آثار عطار هروی است که در ایران به چاپ رسید.
این اثر به تلاش محمد مهدی هراتی از هنرمندان ایرانی و با ترسیم و طراحی محمد علی کشاورز نقاش و بازیگر ایرانی در تهران منتشر شده است.
اساور آخرین اثر مکتوب از عطار هروی است که بعد از ۱۵ سال که از مرگ وی می گذرد به همت رفیع اصیل یوسفی در مشهد منتشر شده است.
کتیبه ها
علاوه بر این آثار، از عطار کتیبه های زیادی در افغانستان و کشورهای مختلف برجای مانده است. کتیبه های مسجد جامع هرات، مزار خواجه مودود چشتی، مسجد لشگر گاه، خرقه شریف در هرات، ایوان مسجد زیارت عبدالرحمان جامی، مسجد بکرآباد و مسجد سکندر جان(همگی در هرات)، مسجد گوهرشاد مشهد، مسجد حاجی یعقوب در کابل، مسجد قبا در شهر تربت جام در ایران و مسجد هامبورگ در آلمان، آثار ماندگار و ارزشمندی است که از محمد علی عطار هروی، به یادگار مانده است.
شاگردان استاد
عطار هروی در طول عمر هنری خود، شاگردان زیادی پرورش داد
عطار هروی در طول عمر هنری خود، شاگردان زیادی پرورش داد که از مهمترین آنها می توان از امین الله پیرزاد هروی، حسین وفا سلجوقی (فرزند فکری سلجوقی)، محمود و بهبود عطار (فرزندانش)، عزت الله مولوی زاده، نثاراحمد معلم، سراج الدین باغدشتی، حبیب الله طبیب، ملا عبدالرئوف و ناصر طالب یاد کرد.
و سر انجام در تاریخ ۲۷ حوت سال ۱۳۷۱ خورشیدی، استاد محمدعلی عطار هروی، در سن ۷۸ سالگی در شهر مشهد در گذشت.
پیکر استاد را در داخل حرم امام رضا، جایی که سالها در آن به کار خوشنویسی و کتیبه نگاری مشغول بود، به خاک سپردند.
منبع سایت فارسی بی بی سی و روزنامه های ایران و شرق.
+ نوشته شده در دوشنبه یکم مهر 1387ساعت 12:51 توسط Ahmad Hadi samadi | 10 نظر
مراحل خوشنویسی