تارا فایل

تحقیق در مورد روانشناسی تحقیق در مورد ، تربیت کردن برقراری نظم ، انضباط و مقررات


موضوع :
تحقیق ، تربیت کردن (برقراری نظم ، انضباط و مقررات)

مقدمه
اصولا آدمی با نظم وانضباط به آرامش می رسد و وقتی از مسئله فردی خارج شد وبه جمع گردید، لزوما مقررات نیز به آن اضافه می شود و زندگی اجتماعی (ازخانواده گرفته تا کل جامعه) شکل می گیرد. تربیت (Discipline) تعلیم و آموزش کنترل رفتار در رابطه با خود ودیگران است. به عبارت دیگر تربیت ، آئین نامه رانندگی در مسیر زندگی است. تربیت روش اصلاح اشتباه است نه تنبیه ، پاسخ دادن به چگونه هاست نه چراها، آمادگی پذیرش مسئولیت است. نه شانه خالی کردن ازآن نظم وانضباط است نه هرج و مرج. رعایت حق و حقوق خود ودیگران نه برنده و بازنده شدن ، دادن جرات و جسارت در ابراز خود است ونه سربه زیر شدن، روش صحیح احقاق حق است نه پذیرش ظلم و زور، حفظ حرمت خود و دیگران است نه آقایی و سروری یا بندگی و بردگی، انسان ها را به یک چشم نگاه کردن نه بالا یا پست، نشان دادن به راهاست نه اطاعت و فرمانبرداری، روش حل مسئله است نه حذف صورت مسئله ودریک کلام تربیت آئین نامه رانندگی در مسیر زندگی است. تصور کنید شما برای اولین بار در اداره ای استخدام شده اید اولین مسئله آشنایی شما با چارچوب سازمانی، سمت ها و محدوده وظایف خود و دیگران است. بدون شک در ماههای اول دچار اشکالاتی خواهید شد و مدتی طول خواهد کشید تا با شرایط جدید خو بگیرید و احساس راحتی کنید. حال تصور کنید اگر وظایف و چهارجوب و خط و مرزهای شما ودیگران مشخص نباشد وهر روز ممکن است تغییر کند چه احساسی خواهید داشت؟ بدون شک شبها کابوس خواهید دید و با اضطراب و نگرانی هر روز منتظر روز بعد خواهید بود. اگر اشتباهی از شما سر بزند به شما چندبار تذکر داده خواهد شد و در صورت تکرار آن اخراج خواهید شد، اگر احساس کنید برخی از مقررات منصفانه و عادلانه نیستند معترض خواهید شد و در صورت عدم دریافت پاسخ قانع کننده استعفا خواهید داد یا بدلیل اجبارتان تن به کار خواهید داد ولی به نحوی از کار خواهید زد وبه اصطلاح تلافی خواهید کرد. ممکن است حس کنجکاوی شما را وادار کند که برخی از مقررات وضع شده را بشکند. ممکن است با همکاران خود گاهی تداخل و درگیری پیدا کنید و صدها مسئله دیگر. هرچقدر چهارچوب و مقررات آن اداره شفاف و واضح، با ثبات و یکنواخت و عادلانه تر باشد شما وسایر کارمندان راضی تر و راحت تر خواهید بود و آن اداره نیز در مسیر اهداف خود موفق تر خواهد بود. حکایت خانواده (وبه زبانی جامعه) حکایت همان اداره است و تربیت نیز مجموعه قوانین حاکم برآن است.
اصول کلی تربیت صحیح
اساسنامه تربیتی صحیح برچند رکن استوار و شامل چندین ماده ، دستورالعمل و تبصره است. مسئله مهم در رابطه با تنظیم این اساسنامه این است که نبایستی مواد دستورالعمل ها و تبصره ها مغایر و نفی کننده ارکان آن باشند.
ارکان تربیت
قواعد و مقررات بایستی بر پایه ارکان اصلی زیر تنظیم و تدوین شوند:
1. سلامت و ایمنی کودک : اولین و مهمترین مسئله ای که بایستی در رابطه با مسائل تربیتی درنظر داشت. رعایت و حفظ سلامتی (فیزیکی و روانی) کودک است ما چنین حقی را نداریم که بخواهیم کودکی که در مرز خیس کردن است، خود را کنترل کند ویا بدلیل سهل انگاری ویا رفتار نامناسب، شخصیت و حرمت نفس او را زیر سوال ببریم.
2. شفاف و واضح بودن مقررات : قوانین و خواسته ها بایستی کاملا واضح و شفاف باشند نه از دید شما بلکه از دید کودک. کودکان اصولا درکی از خوب و بد بودن کار و عملی ندارند تا چه برسد به اینکه ما کلی گویی کرده واز تعابیر با تفسیرهای گوناگون نیز استفاده کنیم. لذا به جای وضع (خشونت ممنوع) بایستی دقیقا گفته شود که "زدن ، هل دادن ، نیشگون گرفتن و مو کشیدن ممنوع" ، "وقتی می خوای بیای تو اطاق من و بابا اول در بزن" (چهار ، پنج سالگی به بعد)
3. ثبات و یکنواختی : اگر می خواهید روش تربیتی تان موفقیت آمیز باشد. بایستی در اجرای آنها مصمم و با هم (پدر و مادر) توافق داشته باشند و آنها را تغییر ندهید. دراین رابطه بایستی دو تبصره را درنظر داشت:
الف) اصلاح قوانین برحسب سن کودک : از ویژگی های کودکان این است که تغییرات تکاملی بسیار سریعو چشم گیری دارند و قوانین بایستی برحسب مرحله تکاملی کودک تنظیم و تعدیل شود.
ب) انعطاف پذیری : حتی در قوانین خشک جزایی مدنی نیز راههای تسامح و تساهل نیز گنجانده شده است تا چه برسد به بسیاری از مقررات تربیتی که اساسا صحت و دقت بسیاری از آنها زیر سوالاست.
لذا در مواردیکه قاعده گذاشته شده چندان مهم و حیاتی نیست ، کمی تسامح به خرج دهید. برای مثال کتک کاری و خشونت قابل چشم پوشی نیست ولی اگر کودک دراثر خستگی ناشی از بازی کردن با دوستش بخواب رفته است او را بیدار نکنید که مسواک بزند یا لباس خواب بپوشد. در مسائل تربیتی بهتر است تصمیم گیرنده و مسئول یکی از والدین باشد و یا اینکه هردو در تمامی زمینه ها از قبل تفاهم کرده و نظرات و رفتار کاملا یکسانی داشته باشند.
4. عاقلانه و منصفانه بودن مقررات : قبل ازهر چیز بایستی با ویژگیهای طبیعی فیزیکی ، روانی ادراکی کودک در سنین مختلف به طور کامل آشنا شویم. همچنین بایستی مطمئن شویم آنچه که ما به عنوان ارزش ها درنظر می گیریم آیا واقعا درست، اخلاقی و انسانی هستند یا نه و آنگاه بر پایه آنها چهارچوب مقررات و آداب را تدوین کنیم واز کودکان انتظار داشته باشیم تا ازآنها پیروی کنند. برای مثال مگر به اینکه سلام از سلامتی می آید و آرزوی صحت و سلامتی برای طرف مقابل است. پس چرا باید (نه اینکه بهتر است) کوچکتر به بزرگتر سلام بدهد (درحالیکه بزرگان دین همواره در سلام دادن پیشگام بودند.) ازاین نمونه بیشمارند.
5. تشویق و تادیب : یکی از روش های موثر در تقویت یک رفتار خوب یا تضعیف یک رفتار نامناسب به ترتیب تشویق و تادیب (تنبیه) است. اما همچنانکه در مطالب بعدی خواهد آمد مفاهیم تشویق و تنبیه امروزه کاملا متفاوت است از آنچه که تاهمین یکی دو دهه اخیر متداول بوده است.

روشهای تربیتی
براساسروش و تدبیری که والدین در کنترل رفتار کودکان بکار می بندند و احساس مسئولیت شان در قبال تربیت کودک روش های تربیتی را میتوان به سه گروه اصلی تقسیم کرد :
1. روش تربیتی مستبدانه : درچنین روشی والدین بسیار متوقع هستند وانتظار دارند که فرزندانشان همچون بالغین رفتار کنند. اگرچه معمولا در درون به فرزندشان مهر و علاقه دارند ولی آن را ابراز نمی کنند، تعامل دو طرفه و ارتباط احساسی عاطفی بسیار پائین است، نیازها و خواسته های کودک معمولا نادیده گرفته می شوند، حروف و کلام پدر و مادر قانون (الهی) بوده و تخطی ازآنها با مجاز است (معمولا فیزیکی) همراه خواهد بود. (دقیقا همان قوانین حاکم بر ارتش جاری است.) چنین کودکانی غالبا در درون دچار حس کینه و نفرت بوده ودر اولین فرصت ممکن که قدرتشان را نشان دهند (معمولا در نوجوانی) ممکن است سرکشی و یاغی شوند ودر آینده یاشیفته و پیرو قدرت خواهند شد یا تو سری خور با گرایش به رفتارهای خود ویرانگرانه (اعتیاد و ….) در پاسخ به کودک 9 ساله ای که خواستار بیدار ماندن بیشتر برای مشاهده یک برنامه تلویزیونی بسیار جالب یا خاص است چنین جوابی وجود خواهد داشت : "قانون رو که میدونی ، ساعت نه وقت خوابه و استثنا هم نداریم."
2. روش تربیتی سهل گیرانه : این روش دقیقا درست برعکس مستبدانه است. دراین روش تقریبا حد و مرزی بین والدین و فرزندان وجود ندارد و حتی ممکن است مسائل خصوصی و احساسی عاطفی با کودک در بیان گذاشته شود. قوانین و مقررات در خانواده ها بسیار کم بوده و کودک تقریبا آزادی مطلق دارد. ودر واقع کودک مسئول و سرپرست خانواده است. در رابطه با وظیفه هدایت و سرپرستی، چنین والدینی به دو گروه تقسیم می شوند (الف) بی تفاوت (ب) نازپرور در نوع بی تفاوت توجهی به نیازهای روحی و روانی و پرورشی کودک نمی شود. (نون ، آب ، لباس و ماشینتون رو دارید دیگه چی می خوایید) و کودک درحالیکه نیاز به یک تکیه گاه استوار، الگویی مطمئن ، حامی و پشتیبانی مقتدر دارد خود را تک و تنها و فراموش شده ، می یابد و معمولا دوستان چنین کودکانی تعیین کننده آینده کودک خواهند بود و ریسک اعتیاد و ورود به فعالیت های غیرقانونی دراین گروه از کودکان معمولا بالا می باشد. فرزندان خانواده های پرجمعیت، والدین معتاد، پدران و مادرانی که وقتی برای با فرزند بودن ندارند (سیاستمداران ، پدر و مادران تمام وقت شاغل) و فرزندان ناتنی معمولا (ونه همیشه) جزو این گروه قرار می گیرند.
والدین بایستی برای فرزندان خود پدر و مادر باشند نه دوست (آنها خود دوست پیدا خواهند کرد.) اما در گروه نازپرور درست برعکس، به کودک توجه بیش ازحد می شود و همه چیز درخدمت کودک است واگر برای والدین امکان پذیر بود حتی بجای فرزندشان غذا می خوردند ودستشویی می رفتند. چنین روشی معمولا با لوس شدن یا خود محور شدن فرزند و احساس قربانی و خدایی شدن والدین و طلبکار بودن از فرزندشان همراه خواهد بود. چنین والدینی معمولا برخاسته از خانواده های مستبد هستند ولی افراد افسرده با حرمت نفس پائین و افراد از خانواده ای بی تفاوت نیز ممکن است چنین شیوه تربیتی را پیش بگیرند.
3. روش تربیتی مقتدرانه یا عاشقانه : این روش حد وسط بین روش های مستبدانه و سهل گیرانه است. هم برای والدین و هم برای کودک بهترین نتیجه را به بار خواهد آورد. دراین روش پدر ومادر با آگاهی و دانش کافی و براساس عشق، محبت و توجه کامل به کودک خود کمک می کند تا در مسیر اصول و ارزش های اخلاقی و انسانی که خودشان به آنها باور دارند قرار گیرد. در پیروی از چنین روشی بایستی نکات زیر را مد نظر داشت :
1. آگاهیهای لازم را بدست آورید
* نحوه صحیح ابراز عشق و محبت را بیاموزید و بکار ببندید.
برحسب سن و میزان تکامل عقلی وزبانی کودک، ابراز علاقه و محبت به کودک و بالعکس کمی متفاوت از بالغین است. اصولا به سه طریق می توان به کودکان محبت و عشق خود را نشان داد : کلامی ، تماسی، عملی
برای کودک ، جمله تو برام خیلی مهمی، یا دوستت دارم، نوازش، در آغوش گرفتن ، باهم قدم زدن یا بازی کردن، رفتن و بستنی خوردن ، لبخند و… همگی مفهوم ارزش داشتن و دوست داشتن را می رسانند. مسئله مهم دراین رابطه توجه به خواسته کودک درهر زمان خاص است. ما می توانیم ابراز محبت و علاقه بکنیم ولی وقتی خواستار گفتگو و حرف زدن با ماست به او توجه جدی نداشته باشیم. چنین پاسخ متضادی همه چیز را خراب خواهد کرد. موارد زیر الگوهای خوبی برای ابراز محبت و علاقه خود به فرزندتان هستند.
– دوستت دارم
– از با تو بودن لذت می برم.
– ازاینکه بچه ای مثل تو دارم بسیار خوشحال هستم.
– تو هرزمان که نیاز داشتی با من حرف بزنی، من حاضرم (و بایستی اینچنین هم بود.)
– باتو به من خیلی خوش گذشت
– درهر زمان مناسب او را در آغوش بگیرد، نوازش کنید یا ببوسید.
– بازیهای بچه گانه با او راه بیاندازید و در برخی از بازیهای مسابقه ای اجازه دهید او برنده شود (قایم موشک، سنگ ،کاغذ،قیچی و….)
– به او لبخند بزنید و ابراز احساس بکنید.
– هر روز چند دقیقه ای از وقت خود را انحصارا به با او بودن اختصاص دهید.
– در زمان گفتگو سرتاپا گوش و چشم شوید.
– در برخی از کارها درحد توان و علاقه او، ازاو کمک بخواهید و از او تشکر و قدردانی نمائید.
– باهم به برنامه مورد علاقه او نگاه کنید.
– نوبتی در مراسم و برنامه قبل از خواب او مشارکت کنید.
– هراز گاهی باهم به خرید بروید وبا دادن دوسه گزینه حق انتخاب برای خرید را به او واگذار کنید.
* آگاهی کامل از توانایی ها و محدودیتهای طبیعی تکاملی کودک را بدست آورید.

ویژگیها و مراحل تکاملی کودک 2 ساله
این سن زمان شروع استقلال فیزیکی و شکل گیری و پایه ریزی عزت نفس و اعتماد به نفس است.
– تکامل فیزیکی (حرکتی)
کودک می تواند به خوبی راه برود ولی خشک و خشن میدود. با گرفتن نرده یا دیوار از پله ها بالا و پائین برود. روی صندلی بنشیند. از وسایل کوچک (نظیر مبدل) بالا برود. روی پاشنه یا پنجه پاها برود. از قاشق و چنگال استفاده کند (کمی ناشیانه) سعی می کند کارهای شخصی اش را خودش انجام دهد. با تقلید خط کج (دایره یا منحنی) بکشد. کتاب را ورق بزند. توپ را شوت کند. تا حدی در درآوردن لباس هایش عمل و همکاری کند. لیوان یا ظرف محتوی مایع را کج کرده و بریزد.
– تکامل احساسی – عاطفی
کودک در اوایل دوسالگی بسیار خودمحور است ونه خودخواه و مرکز عالم را خود می داند و جهان را فقط از دید خود می بیند. مثلا اگر گرسنه باشد در ذهن خود فکر می کند که دیگران نیز گرسنه هستند بتدریج شروع به درک خویش به عنوان یک ماهیت مستقل و مجزا و نیز درک مفاهیم مالکیت و متعلقات شخصی می کند و مسئله خود محوری کم رنگ می شود. من کودک، پدر و مادر را به چالش می کشاند تا قدرت و توان خود را بسنجد و اینجا است که پایه های اولیه اعتماد به نفس و عزت نفس ریخته می شود. دراین مرحله کودک نمی داند چه می خواهد ولی می داند یک چیز را نمی خواهد و آن دستورات پدر و مادر است. یعنی غالبا هرآنچه را که پدر ومادر بگویند و بخواهند برعکس انجام می دهد یا مخالفت می کند از نه گفتن کم نمی آورد. ازدیگر تغییرات و یافته ها این است که کودک قادر به انتخاب بین دو چیز نیست، در برابر تغییرات مقاومت می کند.

– تکامل اجتماعی
مفهوم من ، تو ، مال من و مال تو را درک می کند ودر صحبت ها از من یا تو بدرستی استفاده می کند ولی هنوز ماهیت ما و مردم را درک نمی کند. سعی به تقلید از دیگران (خصوصا والدین و بچه های دیگر) می کند. از بازی کردن در کنار بچه های دیگر لذت می برد.
– تکامل زبانی و عقلانی
جملات 2 تا 4 کلمه ای را بیان می کند. پیش از 250 کلمه می داند. جهت های ساده را می فهمد. تصاویر ساده را می تواند شناسایی کند. نگاه کردن کتاب های تصویردار را دوست دارد. تمرکز و توجهش بر روی چیزهای مختلف کوتاه مدت است.
ویژگیها و مراحل تکاملی کودک 3 ساله
– تکامل فیزیکی (حرکتی)
به خوبی می دود واز وسایل بالا می رود. برای مدتی کوتاهی روی یک پا می ایستد. همانند بالغین از پله ها بالا و پائین می رود. سه چرخه را می راند. به خوبی به تنهایی غذا می خورد. کفش و جوراب و لباس هایش را می تواند تا حدود زیادی خودش بپوشد بدون افتادن خم می شود. می تواند با مکعب را روی هم بگذارد و قلم و خودکار را بدرستی بدست بگیرد.
– تکامل احساسی – عاطفی
احساس مهر و محبت خود را به راحتی ابراز می کند. می تواند حالات احساسی متفاوت و وسیعی ازخود نشان دهد. اضطراب جدایی از پدر و مادر از بین می رود. گرایش به والدین جنس مخالفت دراو پیدا می شود وتا حدی رفتارهای حسادتانه نسبت به والدین هم جنس نشان می دهند. (معمولا تا 5 سالگی ادامه می یابد.) از موسیقی لذت می برد، ماجراجو و جسور می شوند.
– تکامل اجتماعی
پیروی وتقلید از دیگران را دوست دارد.
تمایل به محک گذاشتن مقررات و محدودیت ها را دارد.
خیلی زود و راحت با دیگران جوش می خورد و از بودن با دیگران لذت می برد.
بازیهای دونفره را بخوبی انجام می دهد ولی بیشتر دوست دارد تنها بازی کند.
بدنبال تائید بزرگترهاست.
گاهی دوست دارد همچون کودکان یکی دو سالهرفتار کند.
– تکامل عقلانی و زبانی
درخواست های 2 تا 3 قسمتی را انجام می دهد (برو اون لیوان را بیار)
تقریبا تمامی اجزاء اصلی و تصاویر ، نقاشی ها را شناسایی می کند.
موقعیت فضایی و ارتباطی فیزیکی را درک می کند.
قادر به دسته بندی اجسام براساس شکل و رنگ است.
کنجکاوی زیادی برای درک پیرامون خود دارد.
جملات 4 تا 6 کلمه ای بکار می برد.
قادر به خیال پردازی و تجسم سازی ممکن است دوست خیالیداشته باشد.
پیش از چند دقیقه نمی تواند صبر کن.
قادر به خواندن اشعار ساده کودکانه است.

ویژگیها و مراحل تکاملی کودک 4 ساله
– تکامل فیزیکی (حرکتی)
می تواند روی یک پا برای 2 تا5 ثانیه بایستد.
نقاشی ساده بکشد، از قیچی به صورت غیرماهرانه استفاده کند.
می تواند دست و صورت خود را بشوید و خشک کند.
کاملاکارهای شخصی خود را انجام دهد.
توپ را بگیرد ویا از بالای سر پرتاب کن.
بسیار فعالاست و به راحتی عقب و جلو می رود.
– تکامل احساسی – عاطفی
ممکن است در ذهن خود اشکال ناآشنا رابه صورت هیولا تصور کند.
خود را به عنوان یک شخص باماهیت کاملا مستقل می شناسد.
همچنان تمایل به محک زدن محدودیتها و خط قرمزها دارد.
– تکامل اجتماعی
در بازیهای دسته جمعی می تواند بخوبی مشارکت کند.
از همراهی بودن با بچه های دیگر خوشحال می شود.
علاقه به تجربیات جدید دارد، نقش مادر یا پدر را بازی می کند.
بطور فزاینده دست به بازیهای تخیلی می زند.
پرحرف و با ذوق است، قادر به برقراری ارتباط ساده با دیگران است.
– تکامل عقلانی و زبانی
جملات کامل و نسبتا طولانی (5 تا 6 کلمه) بکار می برد.
بیش از 1500 لغت می داند ، داستان کوتاه بیان می کند.
سوالات بی پایانی دارد ، قدرت تجسم ساز یو نمایش بالایی دارد.
برخی رنگ های اصلی را تشخیص می دهد.
مفهوم متفاوت و یکسان را درک می کند.
دستورات و خواسته های سه مرحله ای را انجام می دهد.
ویژگیها و مراحل تکاملی کودک 5 ساله
– تکامل فیزیکی حرکتی
کودک تا پایان این سن می تواند به خوبی بپرد و لی لی کند.
بدون کمک لباس هایش را بپوشد و درآورد.
با آموزش دوچرخه سواری ، شنا و اسکیت بازی کند.
حروف ساده را بکشد، راست دستی یا چپ دستی اش بارز می شود.
می تواند بند کفش هایش را ببندد. بر روی یک پا برای 5 تا 10 ثانیه بایستد.
به خوبی از چنگال و کارد استفاده کند.

– تکامل احساسی عاطفی
عزت و حرمت نفس بالایی دارد، خلق و خویی ثابت دارد.
خانواده گرا است. کمی خود سرزنش گر است.
از واگذار کردن مسئولیت به او خشنود می شود.
تا حدود زیادی از قوانین و مقررات پیروی می کند.
به سرو وضع خود و تعریف دیگران اهمیت می دهد. از جنس خودآگاه است.
بسیار راحت خجالت زده می شود ولی هنوز نمیتواند بخود بخندد.
ترس از مرگ کم کم در او ظاهر می شود.
– تکامل اجتماعی
دارای دوست مشخص است. دوستانش را واقعا دوست داشته و مایل است آنها را خشنود کند.
به خوبی در بازیهای گروهی طبقه بندی شده شرکت می کند.
استقلال خود را بیشتر نشان می دهد و حتی ممکن است خودش بدود و دوست همسایه اش را ببیند.
– تکامل عقلانی و زبانی
بیش از 2000 تا13000 کلمه می داند وقادر است داستان نسبتا بلند بگوید.
می تواند تا 10یابیشتر بشمارد. حداقل چهار رنگ اصلی را می شناسد.
مفاهیم کلی و کیفی و مفهوم زمان را تا حدود زیادی درک می کند.
جملات آینده و 5 کلمه ای بیشتر را بیان می کند.
منطقی واستدلال پذیر است.
قادر به تمایز چیزهای تخیلی و واقعی است.
* نحوه صحیح برقراری ارتباط با کودکان را بیاموزید و بکار ببندید.
* نحوه آموزش مسائل اخلاقی را بیاموزید.
* اگر مشکلی مواجه شدید و نمی دانید چه اقدامی مناسب است سرخود کاری انجام ندهید وبا یک کارشناس و یا فرد آگاه و باتجربه مشاوره کنید.
2. الگوی تربیتی در سنین مختلف
تولد تا 6 ماهگی : تربیت نیاز دارد فقط دادن عشق و محبت و توجه بی درنگ به نیازهای کودک.
7 تا 2 سالگی : تامین محیط امن و مناسب زندگی، پرت کردن حواس از انجام رفتار نامناسب، اغماض و بی محلی کردن، ابراز کلامی و غیرکلامی ، عدم رضایت (نه گفتن)، هدایت فیزیکی (تغییر موقعیت) و تبعید موقت (از 2 سالگی)
3 سالگی تا پایان 5 سالگی : موارد قبلی (خصوصا تکنیک تبعید موقت) ، استفاده از من بجای تو ، تشویق و تادیب، محدودیت مکانی در سر زدن برخی از رفتارها
6 سالگی تا نوجوانی : موارد قبلی به اضافه تاخیر در دادن برخی از امتیازات و مزیت ها، دادن پیام های "من …." به پا کردن جلسات و نشست های خانوادگی
نوجوانی : دادن پیام های مدیرانه ، برقراری جلسات خانوادگی و مشارکت موثر فرزند در تدوین مقررات خانوادگی ، اجتناب از هدایت فیزیکی و تکنیک تبعید ، نظارت دورادور

3. اصلاح و ساختار خانه
اولین اصل تربیتی ، حفظ سلامتی و ایمنی کودک است. این مسئله نه تنها احتمال خطرات را کاهش می دهد بلکه باعث می شود شما از آرامش بیشتری برخوردار باشید و در ضمن امر و نهی ها نیز کاهش یابد. شما نمی توانید انتظار داشته باشید که کودک 3 ساله تان چیزی در سوراخ پریز نکند یا در آشپزخانه کنجکاوی نکند. محافظ پریز ، درب و قفل تمهیداتی ازاین نظیر اصل هستند.
4. حواس پرت کردن و مشغول کردن
در کودکان خردسال در بسیاری از موارد بهترین روش جلوگیری از رفتار نامناسب کودک، حواس پرت کردن و مشغول نگه داشتن کودک است. برای مثال در میهمانی، مطب، فروشگاه یا هنگام ور رفتن کودک با دستگاه تناسلی، یا مکیدن انگشت، این تکنیک بسیار کارآمد خواهد بود. باید ازقبل خود را آماده چنین شرایطی بکنید و وسایل سرگرم کننده را نیز با خود ببرید.
5. اغماض و بی محلی کردن
درمورد بداخلاقی های غیرزیانبار که کودک هدفش جلب توجه و رضایت شماست (گریه و زاری کردن، علم شنگه به پا کردن ، بد دهانی کردن، خود را به زمین انداختن و دست وپا زدن و امثال آن بی محلی کامل به کودک بهترین روش است. برای این منظور بایستی به کودک پشت کرد ویا از محل دور شد و هیچ ارتباط چشمی و کلامی برقرار نکرد. (مگر فقط با یک جمله ویک بار: هر موقع آروم شدی می شنوم چی میگی)

6. ابراز عدم رضایت (نه گفتن)
به عنوان یک پدر و مادر در بسیاری از موارد ممکن است گفتن نه بسیار سخت و دشوار باشد. اما اگر به قضیه درست همانند نه برای جلوگیری از سوختن نگاه کنید، آنگاه گفتن نه آسان خواهد شد. خوشبختانه کودکان تا 2 سالگی معمولا نیازها و خواسته های بسیار زیادی ندارندوبا فراهم کردن شرایط مناسب بندرت ممکن است شما از نه استفاده کنید اما با بزرگتر شدن این مسئله نمود بسیار چشمگیری پیدا خواهد کرد. برای اینکه شما تعداد موارد نه و مخالفت کمتری داشته باشید (که هم شما و هم فرزندتان احساس راحتی و خشنودی بیشتری داشته باشید) و روش تربیتی شما موثرتر باشد توجه به نکات زیر کمک کننده خواهد بود:
* در گفتن نه کمی تامل کنید و مطمئن شوید که درست تصمیم گرفته اید. اما اگر پس ازچندی متوجه شدید که اشتباه کرده اید بهتر است همچنان بر روی تصمیم خود بایستید ولی پس از مدتی و فروکش نمودن اوضاع، صریح و شفاف از فرزندتان معذرت خواهی کنید ودر جبران آن بکوشید.
* برای گفتن نه (یا نکن) به کودکتان نزدیک شوید وبا صدای معمولی و چهره ای جدی بگویید نه (از لبخند زدن خودداری کنید.) برای تاکید بیشتر می توانید از انگشت یا حرکت دست نیز کمک بگیرید. هرگز بدلیل رفتار کودک تصمیم خود را عوض نکنید. (در موارد اعمال خطرناک بهتر است نه بلند و قوی تر گفته شود)
* با تمهید و درایت ، برخی از نه ها را به بلی تبدیل کنید. برای این منظور در بسیاری از مواردی که دلیل چندان قویی برای نه گفتن ندارید ولی نمی خواهید به همین راحتی ها هم جواب مثبت بدهید! کافی است که جواب مثبت خود را به یک رفتار مثبت تبدیل کنید. برای مثال اگر کودک 3 ساله تان یک بستنی ظهر خورده و حالا عصر است و مجددا بستنی می خواهد و فاصله آن تا شام او کم نیست می توانید بگویید :"بعد از اینکه اسباب بازیهایت را جمع کردی بیا بستنی خوشمزه بدم یا بذار اینو خرد کنم بعدا" یامثلا با کودک 5 سالتان به مغازه ای رفته اید و یک اسباب بازی خاصی را دیده و او را می خواهد (واز لحاظ اسباب بازی هم کمبودی ندارد) ولی شما نمی خواهید آن را همان موقع بخرید ، شما می توانید برای داشتن آن به او حق انتخاب بدهید که برای رسیدن به آن تلاش کند. مثلا بگویید اگر روزی یک کار خوب بکند یا در بعضی از کارهای خانه که مناسب سن او نیز هست به شما کمک کند می تواند بعد از 5 روز آن را داشته باشد. (ثبت پیشرفت روزانه در رابطه با این مسئله او را قوی می کند.)
7. هدایت فیزیکی (تغییرات موقعیت)
در مواردی لازم است که برخلاف میل کودک او را بطور فیزیکی به مکانی هدایت نمود (مثلا رفتن به رختخواب، داخل ماشین رفتن، بیرون آمدن از فروشگاه و…) دراین موارد بهتر است دست بر پشتش گذاشته یا دست او را بگیرید و به محل موردنظر ببرید ودرصورت مقاومت او را از پشت بغل کرده وبه محل موردنظر حمل کنید. دراین موارد بایستی از خشونت خودداری ولی مصمم عمل نمود.
8. تبعید یا معلق کردن
برای کودک 3 تا 6 سال گاهی اوقات برای تادیب یک رفتار نادرست (مثلا زدن خواهر یا برادر) تبعید کردن به یک محل کسل کننده (نظیر نشستن یا ایستادن گوشه اطاق یا ماندن در دستشویی به شرط اینکه کودک ترس نداشته باشد) برای مدت کوتاه روش مناسبی است. طول مدت تبعید یک دقیقه به ازای هریک سال سن کودک بوده و نبایستی بیش از 5 دقیقه بطول بینجامد.
9. ابراز "من" به جای "تو"
در موارد سوء رفتار فرزندتان بجای مخاطب قرار دادن او (که معمولا واکنش برانگیز خواهد بود) اجازه دهید کودک دریابد که رفتار او موجب بروز چه حسی درشما شده است. "من عصبانیم" ، از اینکه …… و ……. انجام دادی من ناراحتم.

ویژگیها و توانایی های تکاملی کودک و تاثیر آنها در اتخاذ روش تربیتی (کودک 2 ساله)
ویژگیها و توانایی ها
– هنوز قادر به تفکر منطقی نیست.
– غالبا قادر به پیش بینی عواقب رفتار خود نیست.
– زبان او تازه شروع به تکامل کرده و هنوز فکر کردن قبل از گفتار در او بسیار ضعیف است.
– کودک کنترل چندانی بر روی هوس های آنی ندارد حتی اگر نهی شده باشد.
– قواعد برای او معمولا بی معنی است و زود آنها را فراموش می کند و غالبا برای رضایت و خشنودی والدین تن به آنها می دهد.
– کودک شروع به درک قدرت توانایی خود و کنترل برخی از جنبه های زندگی خود می کند وبه همین دلیل "نه" و "من نمی کنم" کلام او می شود و بسیار لجباز است.
تاثیر بر الگوی تربیتی
– وسایل خطرناک را دور از دسترس او قرار دهید و حتی برای یک لحظه ازاو غافل نشوید.
– ذهن و حواس او را در زمان رفتار نامناسب به چیز دیگری معطوف کنید.
– درگفتن نه جدی و پایدار باشید.
– بسیاری از گفته های او بی قصد و غرض است جدی نگیرید. (من ازت متنفرم)
– به او کمک کنید تا احساسات خود را به صورت کلامی ابراز کند.
– قواعد و مقررات را بایستی بارها و بارها تکرار کنید تا کودک آنها را بیاموزد.
– از صدای بلند فقط برای گفتن نه در موارد رفتارهای خطرناک (نظیر رفتن به خیابان یا دست زدن به اجاق گاز و….) استفاده کنید.
– پیشنهادهای ساده و محدود قدرت تصمیم گیری را در او بارور کنید. (بستنی می خوای یا آب هویج؟ کفش قرمز یا سفید؟)
مسئولیت های مناسب
– هنوز قادر به درک و پذیرش مسئولیت نیست.
– شروع به تشویق او در مشارکت برای انجام برخی از کارها بکنید. (پوشیدن لباس ، کفش، غذا خوردن، حمام کردن)
– او لذت می برد با پدر و مادر تعامل داشته باشد و به اصطلاح به آنها کمک کند لذا ازاین ویژگی او استفاده کنید واز او کمک های ساده بخواهید. در رو ببند، کلید لامپ رو بزن و خاموش کن و….
ویژگیها و توانایی های تکاملی کودک و تاثیر آنها در اتخاذ روش تربیتی (کودک 3 ساله)
ویژگیها و توانایی ها
– توانایی بیانی او بسیار پیشرفت نموده ولی هنوز قادر به تفکر منطقی نیست.
– کودک مقررات ساده را تقریبا بخاطر می سپارد ولی هنوز هوس های آنی او را رها نکرده است.
– بدلیل شکل گیری نسبی قدرت مطلق، کودک افکار و تخیلات بسیار عجیب و غریب خواهد داشت و به همین دلیل بیش ازهر سن دیگری می ترسد. (اگر آب از سوراخ وان میره پائین پس منم ممکنه برم.)
– کودک با تکرار می آموزد وبه همین دلیل دوست دارد بارها داستان را بخوانید یا یک کارتون را ببیند.
– کودک نیاز شدید دادر تا خواسته و اراده خود را به انجام برساند. (لجبازی)

تاثیر بر الگوی تربیتی
– همچنان وسایل را از دسترس او دور نگهدارید و سهل انگاری خود را به گردن ناتوانایی او نیاندازید.
– هنوز مسئولیت تمام عیار شما است تا او را در برابر خطرات احتمالی محافظت کنید وازاو غافل نشوید. (به تذکر های خود اکتفا نکنید.)
– همچنان مقررات ساده را بایستی بارهاو بارها تکرار کنید و گاهی ازاو بخواهید با شما تکرار کند.
– در زمان رفتارهای نامناسب و خصوصا برخاسته از عصبانیت از تکنیک آرام سازی (تبعید) استفاده کنید واو را برده و روی صندلی یا پله اول راه پله ها گذاشته و بنشیند تا شما اجازه دهید (حداکثر 2 تا 3 دقیقه)
– از جنگ قدرت پرهیز کنید وقتی نه می گویید روی آن بایستید و به رفتارهای منفی او اصلا توجهی نکنید.
– تشویق و ستایش و پاداش دادن رفتارهای خوب و مثبت را در راس قرار دهید.
– به عصبانیت و ناراحتی او در زمان اجرای مقررات و تادیب بی توجهی کامل داشته باشید ولی پس از آرامش و پیروی او را تائید و نوازش و تحسین کنید.
مسئولیت های مناسب
– همانند گذشته ازاو بخواهید در انجام برخی امور ساده به شما کمک کند وبه او کارهای ساده محول کنید. (برو بابایی رو بگو برای غذا، برو عروسکت رو بیار)
– برخی از کارهای ساده شخصی به او محول کنید. (مسواک زدن ، جمع کردن اسباب بازیها، انجام این امور برای کودک خود نوعی پاداش است. (لذت می برد) ولی در صورت لزوم از پاداش غافل نشوید.

ویژگیها و توانایی های تکاملی کودک و تاثیر آنها در اتخاذ روش تربیتی (کودک 4 تا 5 ساله)
ویژگیها و توانایی ها
– راحت تر مقررات را به خاطر می سپارد.
– مهارت فکر کردن بوضوح افزایش یافته ولی تا 4.5 سالگی هنوز تفکر منطقی نخواهد داشت ولی از 5.5 سالگی ظاهر می شود و ظرف 6 ماه کامل می شود.
– مهارت زبانی او بسیار بهتر شده و می تواند کنترل بهتری بر روی هیجانات آنی خود پیدا کند.
– بتدریج احساس همدردی دراو ظاهر می شود وتا حدودی در کنترل بحرانهای خشمگینانه توانمند است.
– رابطه علت و معلول را درک می کند و لذا از عواقب کار و رفتار خود آگاه خواهد بود. (اگه این کارو بکنم مامان ناراحت میشه پس درست نیست انجام بدم.)
– قدرت درک کمیت و کیفیت دراو ظاهر شد و لذا می تواند مفهوم زمان را تا حدودی زیادی درک کند.
تاثیر بر الگوی تربیتی
– هنوز هراز گاهی نیاز به تکرار و یادآوری مقررات هست. (خصوصا مقررات اجتماعی و قبل از خروج از منزل)
– تحسین و رفتارهای مثبت و خوب و پاداش های مناسب فراموش نشود.
– در زمانیکه عصبی و ناراحت است سعی به توضیح دادن منطقی قضیه نکنید ولی پس از آرامش بسیار ساده موضوع را به او توضیح دهید. (حداکثر دریکی دو دقیقه و نه بیشتر)
– از تایمر برای تعیین محدودیتهای زمانی و تشویق او به فعالیتهای انفرادی کمک بگیرید. (اگر با خودت 10 دقیقه بازی کنی من هم با تو 10 دقیقه بازی می کنم.)
– به او از قبل توضیح دهید و در صورت بدرفتاری برای درخواست چیزی ، به او پاسخی نخواهید داد و بر روی تصمیم خود بمانید.
– از تکنیک تعلیق برای رفتار تهاجمی استفاده کنید. (حداکثر 5 دقیقه)
– هیچ عذری برای رفتار تهاجمی یا بی ادبانه مورد پذیرش نیست. (حتی گرسنگی یا خستگی)
مسئولیت های مناسب
برای انجام هریک از کارهای شخصی یک امتیاز بدهید. (مثلا برعکس برگردان یا تیله) وبه ازای امتیاز شخصی (مثلا 5 تا 10 تیله) یک جایزه اختصاص دهید ازاین روش می توانید در تقویت بسیاری از رفتارهای خوب و مثبت کمک بگیرید. (بسیار موثر است.)
تشویق و تنبیه
یکی از اصول تربیتی تشویق و تنبیه است. برای اکثر ما اولین چیزی که در مورد تشویق به ذهن مان خطور می کند جایزه مادی و درمورد تنبیه ، مجازات (کتک) است. درحالیکه این دو مورد حداقل در رابطه با کودکان جزو آخرین انتخاب ها هستند.
چرا تشویق و تنبیه کار می کنند؟
اصولا کودکان تا سن حوالی 6 سالگی تفکر انتزاعی (ازجمله تجزیه و تحلیل کردن، استدلال کردن و منطقی) ندارند. برای مثال برای کودک 3تا4 ساله این جمله و توصیه که خیابان نرود زیرا ممکن است ماشین به او بزند و صدمه ببیند (حتی ممکن است خود او این کلمات را تکرار کند) تقریبا بی معنی است. اصلا او درک نمی کند خطر چیست ویا چه رابطه ای بین رفتن داخل خیابان و زدن ماشین به او هست. به همین دلیل چندی نگذشته مجددا این عمل را تکرار می کند. (آری آنها نمی فهمند نه اینکه نمی خواهند یا سرکشی می کنند) و مادر به تصور اینکه کودکش به او گوش نمی دهد در دفعات بعد صدایش را بلندتر کرده ویا حتی ممکن است کودک را تهدید کند وبدتر از همه تنبیه و چنین رفتاری همان و صدمه وارد کردن به حرمت نفس کودک همان.
پس کودکان چگونه می آموزند؟
تا سن 4 سالگی تقریبا فقط از راه تکرار و تکرار و تکرار …. وباز هم تکرار. همانند بسیاری از توانایی کودک، رفتار نیز ازطریق تکرار شکل می گیرد. به عبارت دیگر با تکرار رفتاری در کودک شرطی می شود. اما در حوالی 4 سالگی کودک کم کم موضوع علت و معلول (اگر …. آنگاه ….) را درک می کند و می تواند از قدرت منطق و استدلال نیز در آموزش و تربیت او کمک گرفت.
چند بار باید تکرار کرد؟
شما برای یاد گرفتن یک جمله ژاپنی چندبار بایستی تکرار کنید؟ کودکان هم همان دفعات. شما برای اینکه به فرزندتان کلمه "مامان" یا "بابا" را آموزش دهید چندبار تکرار کرده اید. (احتمالا بیش از 1000 بار) آموزش رفتار به کودکان نیز زمان بر بوده و بایستی در زمان مناسب تکرار شود. البته برحسب شرایط و مورد، این قضیه هم کمی متفاوت است. اصولا در مواردیکه آموزش همراه با مسائل احساسی باشد سرعت یادگیری بیشتر خواهد بود. برای مثالاگر تماس با بخاری موجب درد و سوزش شدید او شود همان یکی دوبار برای یادگیری و خودداری از نزدیک شدن و تماس با بخاری کافی است ولی برای خودداری از مکیدن انگشت تقریبا هیچگاه.
پس تربیت کودکان به کمک کتک ویا عصبانی شدن و توبیخ و تحقیر بسیار موثر خواهد بود؟
بلی اما چنین روشی با دو مسئله همراه است : 1) چنین آموزشی ماندگار و دائمی نخواهد بود و 2) به چه بهائی؟ اولین تاثیر منفی تنبیه صدمه وارد کردن به حرمت نفس کودک است. دوم اینکه باعث ایجاد خشم و کینه در کودک می شود (که خود آنها باعث بروز دهها بدرفتاری های دیگر می شود) و سوم اینکه در مطالعات مشخص شده است که هرنوع استرس روحی و فیزیکی (از جمله درد) شدید و یا مکرر در سال اول تولد باعث اختلال در تکامل طبیعی سیستم عصبی مغزی شده و باعث افزایش احتمال بروز اختلالات روحی روانی و شخصیتی (وحتی جسمی ازجمله تضعیف سیستم ایمنی و افزایش بیماریهای مزمن) در آینده می شود. باز هم به همین دلیل است که امروز (برخلاف یکی دو دهه پیش) دانشمندان توصیه می کنند ختنه پسران حتما تحت بی حسی کامل و ترجیحا تحت بیهوشی عمومی انجام شود تا کودک درد احساس نکند.
از حوالی 4 سالگی به بعد کودک بتدریج توانایی شناخت و استدلال پیدا می کند وبا مفهوم علت و معلول ویا به عبارت ساده تر، تفکر اگر… آنگاه…. آشنا می شود. "اگر دست بزنم به چیزی داغ آنوقت دستم می سوزد" ، "اگر توپ به شیشه بخوره آنوقت شیشه می شکنه" یا اگر مامان ناراحت می شه. با تکامل بیشتر قدرت شناخت و ادراک کودک کم کم قادر خواهد بود مسائل نسبتا پیچیده تر را نیز درک کند و تصمیم بگیرد. "اگر حرف بدی بزنم دوستم ناراحت می شه" اگر 5 تا کار خوب بکنم با بابام می رم شهربازی و… وظیفه پدر ومادر دراین سنین این است که کودک را در شناخت عواقب و نتایج کارها آشنا کنند. اگر عمل و رفتاری با عواقب یا نتایج ناخوشایندی همراه باشد. آیا راه حلی می توان برای آن پیدا کرد؟ برای مثال اگر کودک بخواهد یک برنامه جالب را که امشب ولی اندکی بعد از زمان خواب او پخش خواهد شد ببیند، چه کار بایستی بکند. عواقب چنین کاری تخطی از مقررات، دیر بیدار شدن از خواب ویا خواب آلود شدن فردای آن روز وبه هم ریخته شدن نظم خواب او خواهد بود. اما آیا راه حلی وجود دارد؟ بلی ، پدر و مادر می توانند به او پیشنهاد کنند که آنها برنامه را ضبط کنند و او فردا آن را مشاهده کند. حالا ببنیم نقش تشویق و تنبیه در امر تربیت چیست. اصولا سه روش برای تسریع در آموزش ویا تثبیت یک رفتار وجود دارد :
* تشویق (تقویت ) کردن
* بی محلی کردن
* تنبیه کردن
بطور کلی از تشویق (و پاداش) برای آموزش و ایجاد رفتاری واز دو روش دیگر برای حذف رفتاری استفاده می شود. ریشه این روشها به تحقیقات جامع دکتر پاولف (وسپس دیگران) ودرنهایت دکتر اسکینر برمی گردد و اساس آنها موضوع شرطی کردن فرد درانجام کاری یا خودداری از تکرار آن است. بطور خلاصه ، پاولف نشان داد که اگر همزمان با دادن غذا به سگ (ویا حیوانات دیگر) یک محرک غیرمرتبط به غذا (مثلا زنگ) نیز استفاده شود واین عمل چندین بار تکرار شود، آنگاه فقط با به صدا درآوردن زنگ وبدون نشان دادن غذا، آب دهان سگ شروع به ترشح کردن می کند واو این پدیده را شرطی شدن نامید. دکتر اسکینر و دیگران ازاین ویژگی نه در واکنشهای بیولوژیک بلکه در مسئله رفتارشناسی استفاده نمودند. بدین ترتیب که نشان داد اگر در حیوان و انسان رفتاری سر بزند به صورت تصادفی و بلافاصله پاداشی به عنوان تشویق یا تقویت کردن داده شود وبارها این کار تکرار شود، پس ازچندی آن رفتار خاص آموخته می شود. نمونه بسیار ملموس این قضیه شرطی شدن کودک نسبت به روپوش سفید پزشکان است. چون که کودک چندین بار دراثر تزریق (واکسن و…) درد کشیده و شخص تزریق کننده نیز روپوش سفید برتن داشته لذا کودک نسبت به افراد با روپوش سفید واکنش نشان داده و می ترسد. نمونه دیگر چنین قاعده ای استفاده از تشک زنگ دار برای اصلاح شب ادراری است. دراین روش کودک هربار که خود را خیس می کند به کمک زنگ بیدار می شود. محرک اولیه زنگ و محرک ثانویه پر شدن مثانه کودک است. پس ازچند بار تکرار این مسئله کودک نسبت به پر شدن مثانه اش شرطی شده و قبل از خیس کردن خود بیدار می شود.
تشویق ، جایزه ، پاداش یا تقویت
از تشویق به منظور بوجود آوردن ویا تثبیت عادت و رفتاری مطلوب استفاده می شود و اشکال و روشهای گوناگونی دارد :
– تحسین کردن : (با تمرکز روی رفتار سر زده، مثلا جمع کردن اسباب بازیها ، خوب رفتار کردن در فروشگاه، کمک در انجام بعضی امور و …)
– ابراز توجه ، مهر و محبت : (با کلام ، چشم و تماس)
– جایزه و پاداش(معمولا بعد از 3 تا 4 سالگی)
البته یک نوع دیگری از تشویق یا تقویت است که به آن تقویت باز دارنده یا منفی گفته می شود که درآن با حذف یک مسئله ناخوشایند عمل و رفتاری تقویت می شود. مثلا اگر کودک در موقع بازی در منزل سروصدای کمتری کند مادر سردرد نخواهد داشت.
در رابطه با کاربرد سیستم تشویق بایستی نکات زیر را مدنظر داشت :
* دراین سنین کودکان به توجه و ابراز مهر و محبت والدین بیش از هرچیز دیگری پاسخ می دهند. بدنبال فرستهایی بگردید تا روزانه چندین بار اعمال و رفتارهای مثبت و خوب او را مورد تائید و تحسین قرار دهید.
* در تائید و تحسین رفتار فرزندتان بدنبال نتیجه کار نباشید همینکه کودک بهترین تلاش خود را درانجام کاری کرده باشد، مستحق تحسین و تشویق است. این فکر غیرسالم را که کودک بایستی درهمه چیز کامل و یا اول باشد به دور بریزید. شما حس حرمت و اعتماد به نفس را دراو تقویت کنیدو خودش در آینده بهترین خود را پیدا خواهد کرد. این تحسین و تشویق حتی بایستی در مورد کارها و وظایف و توانایی هایی معمول و طبیعی آنها نیز هراز گاهی به کار برده شود. برای مثال کودکی که رفتارهای نامناسب زیادی از او سر زده ولی بعضی مواقع رفتار خوبی ازاو سر می زند، بایستی بلافاصله همان رفتار خوب او هرچند معمول و قابل انتظار شما، تحسین شود. با تمام وجود وبا بکار بردن ارتباط کلامی، بینایی و تماسی. البته اکثر کودکان هر روز کارها و رفتارهای مثبت جدیدی انجام خواهند داد که بایستی آنها را فراموش نکرد.
* در کودکان کمتر از 3 تا4 سالف خواستن از او برای انجام ندادن کاری کافی نیست. بایستی کودک را در آن شرایط قرار نداد. برای مثال اگر متوجه می شوید که کودک می خواهد به چاقو دست بزند بایستی بلافاصله چاقو را از دسترس او خارج کنید و بگویید که نبایستی به چاقو دست بزند. هرچند ممکن است این گفته شما تاثیر چندانی نداشته باشد. به همین دلیل کشوی ابزار و وسایل خطرناک در خانواده با کودک 4 ساله و حتی 5 ساله بایستی دور از دسترس کودک باشد.

* توجه بی جا باعث بدتر شدن رفتار نامناسب می شود.
* تشویق به کمک پاداش و جایزه برای کودکان 4 تا 5 ساله به بالا مناسب و موثر بوده و به دو طریق کلی انجام می شود. (الف) برخورداری از یک امتیاز خاص (نظیر یک بازی کامپیوتری) ویا (ب) جایزه مادی (وسیله یا پول وبندرت مواد غذایی نظیر شکلات)
در رابطه با سیستم پاداش بایستی نکات زیر را مدنظر داشت :
– جایزه و پاداش بایستی چیزی باشد که کودک اشتیاق زیادی به آن دارد.
– جایزه و پاداش تعیین شده بایستی بلافاصله پس از انجام کار و رفتار خواسته شده داده شود.
– تاحد امکان از ماده غذایی به عنوان پاداش استفاده نشود.
– پس از شکل گیری رفتاری، فواصل پاداش افزایش یافته وبه تدریج به حالت تصادفی درآید.
بی محلی و بی توجهی کردن
بهترین روش برای ازبین بردن تقریبا تمامی بدرفتاریهای غیرتهاجمی گریه و زاری کردن ، نق زدن، بهانه گیری و… بی محلی کردن مطلق به کودک است. اصل مهم دراین رابطه این است که بدون خشمگین شدن فقط با گفتن آرام باش، هیچگونه محلی (دیداری ، شنیداری و…) به کودک گذاشته نشود تا اینکه از رفتار خود دست بکشد. حتی اگر یک ساعت طول بکشد که بعید است و معمولا ظرف چند دقیقه خاتمه می یابد. پس آرام شدن کودک 2 تا 3 ثانیه صبر کرده و بدون بحث در مورد رفتار او دستی به او بکشید و شروع به برقراری ارتباط عادی کنید. با این روش معمولا اکثر کودکان ظرف یکی دو هفته بدخلقی و نق زدن را کنار می گذارند. در مورد رفتارهای عادتی تکاملی (نظیر دست زدن به دستگاه تناسلی ، انگشت مکیدن و…) نیز بایستی بی توجه بود و فقط با تمهیدی ذهن او را به کار دیگری منحرف نمود.

تنبیه کردن
امروزه بدلیل بسیار عدیده ای کمتر کارشناسی است که با تنبیه فیزیکی موافق باشد. درحال حاضر سه روش تنبیه برای حذف رفتار نامناسب کودکان توصیه می شود. 1) محرومیت از امتیاز خاصی 2) بیگاری کشیدن 3) تبعید کردن
1. محروم کردن از برخی امتیازات : در برخی از کودکان برای کنترل برخی از رفتارهای منفی محروم کردن ازیک امتیاز یا فعالیت مورد علاقه کودک می تواند موثر باشد مثلا عدم امکان استفاده از تلویزیون درآن روز
2. بیگاری کشیدن : یکی دیگر از روش های تنبیهی ، انجام برخی از کارهای نامطلوب ولی مناسب سن کودک مثلا تمیز کردن کف آشپزخانه برای کودک 5 ساله
3. تبعید یا تعلیق کردن : یکی از بهترین روشهای کنترل رفتارهای ناخوشایند (خصوصا زیانبار و خشونت آمیز) تبعید کودک برای مدت کوتاهی دریک مکان غیرجذاب است. این روش که به آن زمان تمدد اعصاب، زمان فکر کردن یا سکوت نیز گفته می شود در سنین 2 تا 4 سالگی بسیار کارآمد است. روش کار به این ترتیب است که بلافاصله در زمان بدرفتاری کودک به نقطه ای از منزل (گوشه خانه یا دستشویی، یا پله اول راه پله و …) هدایت شده و بر روی صندلی یا زمین برای مدت کوتاهی نشانده می شود. در رابطه با استفاده از این تکنیک بایستی نکات زیر را رعایت نمود :
– ازقبل نقطه و محل را مشخص کنید و قبل از اینکه برای اولین بار ازآن استفاده کنید. برای کودک موضوع را به زبان ساده توضیح دهید درچه صورت بایستی به آن نقطه برود و چه چیزی ازاو توقع دارید و تا کی آنجا بماند. مکان انتخابی بایستی دلنشین و جالب نباشد. اجزای یک نمایش برای تفهیم موضوع تدبیر خوبی است.
– به کودک توضیح دهید که این روش به جای تنبیه بدنی استفاده می شود.
– اگر کودک با میل خود به محل نرفت او را به محل هدایت کنید ودر صورت مقاومت او را از پشت بغل کرده و به محل موردنظر ببرید. دراین زمان فقط می توانید رفتار منع شده را دریک جمله ساده بیان کنید مثلا کتک کاری ممنوع
– در زمان اجرای این تکنیک کاملا خود را خونسرد ولی جدی نشان دهید.
– کودک حق داشتن هیچ وسیله ای با خود ندارد وتا زمانیکه شما اجازه نداده اید حق خارج شدن از محل را ندارد و در صورت انجام آن باید دوباره او را به محل برگرداند. دراین حالت بگوئید زمان سکوت یا آرامشش و ماندن درآن محل ازاین موقع به حساب آورده خواهد شود.
– طول مدت باقی ماندن در محل بطور کلی یک دقیقه به ازای هر سال سن کودک و حداکثر 5 تا 10 دقیقه می باشد.
– در طول مدت تبعید هیچ توجهی به کودک حتی نگاه نکنید. حتی اگر سئوالکرد یا دست و پا زد و به ظاهر خود آسیب رساند ولی زیرچشمی مواظب این مسئله باشید.
– در کودکان کمتر از 4 سال در طول مدت تبعید مهم نیست کودک ساکت بماند که معمولا با سروصدا و گریه و زاری همراه است ولی در سن بالاتر بایستی تذکر داده شود که این زمان تفکر وسکوت است ودرغیراین صورت زمان را از دست خواهد داد. (مدت بیشتری درآن محل باقی خواهد ماند)
– اگر کودک چندبار از محل خارج شد با گرفتن شانه های او از پشت ، او را در محل نگه دارید و توضیح دهید که اگر درآنجا بماند او را رها خواهید کرد ودیگر هیچ صحبت اضافی ازجمله سئوال و جواب یا سرزنش کردن و… نکنید.
– اگر فکر می کنید حضور شما باعث لجاجت او می شود او را در اطاقش یا دستشویی کرده وبا نرده مخصوص امکان خروج او را از بین ببرید ویااینکه اگر کودک مسئله ترس ندارد در اطاق یا دستشویی را برای مدت تبعید ببندید ویا قفل کنید مطمئن باشید که کودک نمی ترسد.
– اگر قضیه تبعید کارساز نباشد که کودکان نسبتا سخت و دیرجوش معمولا این چنین است. همزمان محروم سازی ویا بیگاری را نیز به کار ببرید.
– اکثر کودکان ظرف یک ماه با این سیستم آشنا شده و همکاری می کنند (در 2تا3 روز اول گاهی تا 20 بار هم ممکن است نیاز به تبعید پیدا شود.)
– اگر کودک زودتر از زمان مقرر به آرامش رسید و خود را کنترل کرد، او را از تبعید رها کنید. نیازی ندارد حتما تمام مدت مقرر در همان حالت بماند.
– اگر خواهر یا برادرش او را تمسخر کند ، تنبیه در مورد آن یکی را هم به اجرا بگذارید.
– قاعه 5 تشویق یک تنبیه را همیشه بخاطر بسپارید اگر نتوانسته اید در طول روز 5 نکته مثبت را دراو پیدا و تشویق کنید بهتر است از تنبیه آن روز صرفنظر کنید.
– پس از آشنا شدن و تطابق کودک با این روش، درصورت لزوم می توانید ازاین تکنیک حتی در خارج از منزل نیز استفاده کنید.
قشقرق یا علم شنگه بپا کردن
قشقرق یا بدخلقی کردن یک مسئله شایع در کودکان خصوصا 2 تا3 ساله است. در واقع اکثر کودکان 2تا5 ساله هرازگاهی به درجات متفاوتی کنترل خود را ازدست داده و شروع به بدرفتاریهایی نظیر گریه و زاری کردن، جیغ و فریاد زدن، پای به زمین کوبیدن ویا خود را به زمین انداختن می کنند. اساسا بدخلقی نوعی رفتار ناپخته دربرابر خشم و عصبانیت است و کودکان دردو حالت دست به چنین واکنشی می زنند. الف) ابراز ناراحتی یا مقاومت در برار ناتوانی یا بی میلی درانجام کاری (خودخواسته یا خواسته شده) ویا ب) تاکتیکی برای بدست آوردن و رسیدن به خواسته خود.

درایت و راه حل
درمواجهه با بدخلقی کودک بایستی قبل از هرچیز دو مسئله مهم را همیشه بخاطر سپرد: 1)خونسردی خود را حفظ کنید. مهم ترین الگوی تربیتی کودکان شما هستید واگر شما نتوانید عصبانیت خود را کنترل کنید چگونه انتظار دارید او از شما بیاموزد. 2) هرگز تنبیه فیزکی نکنید وکودک را سرزنش یا توهین نکنید. برحسب اینکه زمینه بدخلقی و نوع آن چه باشد، روش برخورد متفاوت وبه قرار زیر است :
* درمانگی ، بی حوصلگی ویا خستگی (حمایت و کمک کردن) : اکثر کودکان و حتی بالغین در مواردیکه درانجام کاری درمانده می شوند، کنترل خود را ازدست داده و بدخلقی می کنند. این می تواند ناتوانی در انجام بازی یا بکار بردن وسیله ای باشد یا عدم درک صحبت های او توسط والدین ویا بی حوصلگی و خستگی در انجام برخی امور شخصی مثلا پوشیدن لباس یا کفش باشد. دراین شرایط کودک به یک پدر ومادر حامی و شنونده فعال نیاز دارد. درکنار او قرار بگیرید و او را نوازش کنید یا او را درآغوش بگیرید و نشان دهید که او را می فهمید، با تکرار شکایت او و یا گفتن کلامی نظیر "می دونم سخته، ولی تو خواهی تونست! کمکی هست که من بتونم انجام بدم؟" وازاینکه مایوس و تسلیم نمی شود او را تحسین کنید خستگی و گرسنگی را نبایستی فراموش کرد.
* جلب توجه کردن و رسیدن به خواسته (نادیده گرفتن) : در غالب موارد بدلیل برخورد نامناسب والدین، کودک درمی یابد که سریعترین و یا تنها راه رسیدن به خواسته اش، علم شنگه بپا کردن است دراین موارد تا زمانیکه کودک رفتار صدمه آفرین ویا مختل کننده ندارد به او کاملا بی تفاوت باشید. و بی محلی کنید واگر شرایط مناسب است او را ترک کنید یا اینکه او را به اطاقش هدایت کنید. برای 4 تا 5 دقیقه شما جمله ای که بایستی بگویید این است : "معلومه خیلی ناراحتی (تنهات میزارم) هروقت آروم شدی به من بگو پس از آرام شدن کودک باید اوضاع به حالت اول برگردد." تقریبا انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است. هرچه "نه ها و نکن های " شما به کودک در طول روز کمتر باشد، احتمال چنین بدخلقی کمتر خواهد بود.
* امتناع و سرکشی کردن از مقررات یا دستورات (اجبار کردن) : اگر کار خواسته شده مهم نباشد (مثلا دراز کشیدن در رختخواب) بجای اینکه او رابه بدخلقی سوق دهید ، آن مسئله را نادیده بگیرید ولی اگر مهم باشد (مثلا پایان بازی و آماده شدن برای رفتن به اطاق خواب در زمان مربوط) هیچ جای اغماض نیست. بسیاری از این سرکشی ها را می توان با هشدار دادن 5 تا 10 دقیقه قبل از موعد آن جلوگیری نمود. مثلا 5 دقیقه دیگه وقت آماده شدن برای خواب است. در زمان اجرای دستور نشان دهید که او را می فهمید ولی رعایت مقررات الزامی است. (می دونم دوست داری بیشتر بازی کنی ولی الان وقت خوابه)
* رفتار خشونت آمیز و مختل کننده (تبعید کردن) : در مواردیکه زیر کودک بایستی برای 2 تا 5 دقیقه به اطاقش (یا مکان مناسب دیگر) تبعید شود :
– شما را بزند.
– جیغ و داد زدن بلند و طولانی مدت که تحمل آن برای شما امکان پذیر نباشد.
– در مکانهای عمومی (دراین موارد کار خود را متوقف کنید و برای رعایت حق و حقوق دیگران، کودک را به نقطه مناسب تری برده و تنبیه تبعیدی را به اجرا بگذارید و یا اگر کودک با سیستم تبعیدی بخوبی آشناست و پاسخ داده است با کشیدن علامتی روی دست کودک نتیجه کارش را گوشزد کنید و به محض برگشتن به منزل آن را اجرا کنید.
– پرت کردن چیزی یا آسیب رساندن به چیزی
* رفتار خشن و خطرناک (کنترل کردن ) : گاهی اوقات کودک ممکن است آنچنان خشمگین شود که فریاد های شدید بکشد وقادر به کنترل خود نباشد وبه خود آسیب برساند مثلا ناگهان از پشت سر به زمین بخورد. دراین موارد او را بغل کنید و به او آرامش دهید تا اینکه آرام شود. معمولا 1 تا3 دقیقه طول می کشد و آنگاه قضیه رافراموش کنید. این حالت معمولا بعد از 3 سالگی بندرت اتفاق می افتاد. برخی از کودکان ممکن است کمک شما را نخواهند ویا ازشما بخواهند که دور شوید، این کار را بکنید. معمولا بعد از فروکش نمودن غضب، کودک بدنبال حمایت نسبی شما خواهد بود.

جیغ و داد کشیدن
* با آرامش ولی کاملا جدی قانون را ذکر کنید " تو این خونه کسی جیغ و داد نمی کشه یا آروم صحبت کن ویا برو تو اطاقت" اگر یکی از والدین چنین عادتی را دارد بهتر است از اصلاح این رفتار کودک صرفنظر کنید.
اگر کودک به کار خود ادامه داد او را به یک اطاقی که نمی ترسد نظیر اطاق خوابش یا حمام تبعید کنید. هر 2 تا 3 دقیقه به او سر بزنید و بگویید "امیدوارم الان احساس بهتری داشته باشی و بتونی بیار بیرون" اگر این کار تکرار شد دوباره او را به اطاق تبعید کنید.
لجبازی و کله شقی
یکی از ویژگیهای تکاملی طبیعی کودکان 18 ماه تا 3 ساله لجبازی است که بدلیل شکل گرفتن ودرک ماهیت "من" و ارزیابی قدرت خودشان است. آنها تقریبا با همه چیز مخالفت می کنند، حتی با خودشان "می خوای بری حموم یا نه؟ می خوای از حموم بیای بیرون؟ نه! لباس می پوشی؟ نه لباست را درمیاری؟ نه!…."
درایت و راه حل
* این مخالفت و لجبازی کودک را نه تنها به دل نگیرید بلکه ازآن نیز بسیار خوشحال شوید و او را در پیدا کردن خودش و توانایی هایش کمک کنید. (یکی از دلنشین ترین سنین همین سن است.)
* بجای طرح سوالات آمرانه با پاسخ آره یا نه ، به کودک کمک کنید که قدرت تصمیم گیری دراو بیدار شود و احساس کند او تصمیم گیرنده است. برای مثالبجای اینکه بگویید "می خوای حموم بری؟" بپرسید"می خوای الان کتاب داستان را بخونیم یا بری حموم؟" یا به جای اینکه "کدوم لباس رو می خوای بپوشی؟" بپرسید "لباس قرمز تو می خوای بپوشی یا آبی رو؟" ویا در مورد کارهایی که او چندان تمایلی ندارد به نحوی احساس تصمیم گیرنده بودن را دراو القاء کنید. "می خوای اینو تند انجام بدی یا آهسته؟ می خوای من انجام بدم یا خودت؟"
* درمورد کارهایی که قابل گذشت نیستند نظیر رفتن به رختخواب یا مهدکودک یا بستن کمربند ایمنی و… وفقط یک جواب دارد پرسش نکنید. دراین موارد همینکه نشان دهید احساس او را درک می کنید کافی است. (متاسفم! می دونم دوست داری بازم بازی کنی ولی الان وقت خوابه یا باید بری مهدکودک و…) از بیان جملات تهدیدی خودداری کنید. (اگر نکنی والا….)
* او را آماده تغییر کنید. برای کودکان و حتی بزرگترها سخت است که از انجام کاری که درحال لذت بردن هستند، چشم پوشی کنند. آماده کردن او برای این منظور در پذیرش این مسئله کمک کننده خواهد بود. دراین رابطه 5 دقیقه قبل از اتمام کاری او را متوجه کنید. برای این منظور استفاده از ساعت زنگدار فکر خوبی است. برای مثال وقتی دو فرزند شما در پارک و یا یک تاپ می خواهند بازی کنند ویا چند دقیقه قبل از رفتن به رختخواب و…
* به عنوان یک اصل تربیتی هرچه قواعد و مقررات کمتر باشد، پیروی کودکان بیشتر خواهد بود. پس تا حد امکان از بکن نکن های غیرضروری بپرهیزید. این مسئله حقی در موارد ضروری هم به نحوی قابل تعمیم است. برای مثال، اگر قرار است دریک هوای سرد به اتفاق فرزندتان بیرون بروید واو مایل به پوشیدن کاپشن یا کلاه نیست، بی خود وارد بحث و جدال نشوید. فقط کافی است با خودتان کاپشن و کلاه او را ببرید. اگر درست برخورد کنید، مطمئن باشید چند لحظه نخواهد گذشت که خود او تمایل به پوشیدنش را نشان خواهد داد. دراین زمان هم به او ثابت نکنید که شما درست می گفتند (نگفتم سردت میشه!)
* برای او الگوی خوبی برای سازگاری و موافقت باشید هرگاه فرزندتان چیزی از شما می خواهد و شما در مورد درستی یا نادرستی پذیرش خواسته او مطمئن نیستید، پاسخ مثبت بدهید و یا اینکه تصمیم خود را با بیان اینکه "بزار در موردش فکر کنم!" به تعویق بیاندازید اگر پاسخ تان مطمئنانه منفی است ابراز تاسف کنید و یک دلیل ساده بیان کنید.

گاز گرفتن
کودکان در حوالی یک سالگی که دندان درمی آورند به طور اتفاقی ممکن است موقع شیر خوردن سینه را گاز بگیرند که اگر بلافاصله او را متوقف نکنید می توانید موجب نوعی بازی و عادت در کودک درآید. درحوالی 1 تا2 سالگی که هنوز قدرت کلامی بوجود نیامده، ممکن است از ارتباط با دیگران و جلب توجه استفاده کند واز 2تا3 سالگی به بعد راهی برای ابراز خشم و ترساندن دیگری بکار برده می شود.
درایت و راه حل
* لطفا در زمان قلیان احساسات برای ابراز علاقه خود کودک را گاز نگیرید (این روش هاپوهاست) دست یا لپ او را بوس کنید و او را درآغوش بگیرید.
* یک قانون بگذارید : ما هرگز آدم ها رو گاز نمی گیریم این کار باعث ناراحت شدن و درد آنها می شود.
* یک روش جایگزین مشخص کنید. به فرزند خود بگوید (یا اشاره کند) وهرگاه ناراحت و عصبانی است قبل ازاینکه کسی را گاز بگیرد بیاید و به شما بگوید. همراه داشتن یک دندانگیر که در مواقع ناراحتی بتواند آن را گاز بگیرد و ممکن است کمک کننده باشد. (خصوصا در حوالی 1.5 تا 2 سالگی)
* سریعا او را متوقف کنید، بلافاصله با نه قوی او را از این عمل بازدارید. اگر کودک سابقه چنین کاری را دارد بایستی تا زمانیکه این رفتار او ازبین نرفته است بطور دائم مواظب او بود که این عمل را تکرار نکند قبل ازاینکه بخواهد جلوگیری شد.
* تنبیه نکنید : هیچ نوع تنبیه فیزیکی بکار نبرید. این عمل همیشه با بدآموزی به همراه خواهد بود.
* تبعید کنید : بلافاصله از تکنیک تبعید استفاده کنید اگر شما را گاز گرفت بلافاصله او را به زمین نشانده و محل را ترک کنید.
* قبل از قرار دادن کودک در موقعیت های بالقوه محرک (زمین بازی ، مهدکودک و…) به او قانون را گوشزد کنید و درصورت کنترل خود او را تحسین کنید ولی نظارت مستقیم خود را فراموش نکنید.
آسیب رساندن به دیگران
کودکان در موقعیت های مختلف رفتارهای خشونت آمیز را یاد می گیرند (با دست زدن، نیشگون یا گاز گرفتن، مو کشیدن، هل دادن ، با پا زدن و…) یکی از علل مهم رفتارهای خوشنت آمیز کودکان، تنبیه فیزیکی وشاهد آن بودن است ولی می تواند بدلیل عصبانی شدن ویا ترساندن دیگری برای بدست آوردن چیزی باشد.
درایت و راه حل
* قانون بگذارید : کسی را نزنید، زیرا باعث صدمه رسیدن و درد آنها می شود.
* تبعید کنید : بلافاصله کودک را به محلی کسل کننده (مثلا گوشه اتاق) تبعید کنید. اگر تبعید موثر واقع نشد برای بقیه روز او را ازیک امتیاز خاص محروم کنید. (گرفتن اسباب بازی موردعلاقه اش یا منع تماشای تلویزیون درآن روز) اگر شاهد آن هستید که کودکتان در شرف آسیب رساندن به دیگری است بلافاصله قبل ا بروز آن او را کنترل کنید. (تغییرمکان ویا منحرف کردن حواس او به چیزی دیگری)
* راه جایگزین نشان دهید : روش مناسبی برای کنترل و ابراز خشم به کودک خود بیاموزید، برای این منظور تدابیر زیر بی فایده نخواهند بود:
– کودک را تشویق کنید که هرگاه عصبانی و خشمگین می شود با کلام ، عصبانیت خود را ابراز و بیان کند.
– قبل از اینکه هرکار و واکنشی نشان دهد تا 5 یا 10 بشمارد و چند نفس عمیق بکشد.
– از محل و مکانی که هست خارج شود و درهمان زمان، ناراحتی خود را بلند بیان کند.
– در کودکان کمتر از 2 تا4 ساله که بیان ناراحتی و عصبانیتشان چندان مسیر نیست آنها می توانند پای خود را زمین بکوبند یا بالش را بزنند یا یک صفحه کاغذ را تکه تکه کند (یا دیگر رفتارهای غیر زیانبار)
– احساس او را درک و تائید کنید (می دونم از دست برادرت خیلی عصبانی و ناراحت هستی و دوست داشتی اونو بزنی ولی خوشحال هستم که این کار رو نکردی؟)
– راه صحیح رسیدن به خواسته خود را به آنها آموزش دهید (آموزش نوبت، مشارکت، معامله و….)
– هیچگاه تنبیه نکنید : حداقل دراین سنین تنبیه نه تنها هیچ تاثیر مثبتی در کنترل خشونت و تربیت صحیح ندارد بلکه باعث بدآموزیهای بیشتری در او و ایجاد خشم و نفرت و کینه و عواقب مربوطه می شود.
– درهر زمان که کودک که در روابط اجتماعی (از جمله با خواهر و برادر) رفتار کمک کننده، همکارانه ، مشارکتی ویا دوستانه دارد او را تحسین و تشویق کنید.
دست به گریبان شدن و دعوا کردن
دراین حالت دو کودک به طور متقابل درگیری فیزیکی پیدا می کنند و عصبانی هستند (در کشتی گرفتن عصبانی نیستند) و ممکن است به همدیگر آسیب فیزیکی برسانند.
درایت و راه حل
* قانون بگذارید : با همدیگر دعوا و کتک کاری نکنید زیرا این روش باعث از بین رفتن اختلافات نمی شود. اگرچه برخی از والدین ممکن است مبارزه منصفانه را به کودکانشان آموزش دهند اما ازآنجائیکه دراین سنین کودکان فقط از روی احساسات عمل می کنند لذا روش عاقلانه ای به نظر نمی رسد.
* بلافاصله آن دو را ازهم جدا کنید (حتی اگر فقط دست به گریبان شده اند و هنوز کتک کاری نمی کنند) وهریک را به گوشه ای بفرستید و تبعید کنید.
* اگر عامل منازعه وسیله خاصی بود، آن را از صحنه برای بقیه روز خارج کنید (خاموش کردن تلویزیون، گرفتن عروسک یا وسیله بازی و…)
* طرفداری از هیچکدام نکنید.
* پس از فروکش کردن اوضاع، به کمک آن دو راه حلی پیدا کنید (اگر خواهر و برادر یا دوست هستند)
* در صورت تکرار، برخی از امتیازات را برای مدتی محدود کنید.

آب دهان پرت کردن
* قانون برقرار کنید : به کسی تف نکیند، عمل ناخوشایندی است.
* در صورت انجام ، بلافاصله او را تبعید کنید. اگر این عمل او برای جلب توجه است، مکانهای مجاز برای این کار را مشخص کنی (دستشویی، حمام، بیرون خانه) در صورت مرتکب شدن بلافاصله تبعید صورت گیرد.
* در صورت رعایت او را تحسین کنید.
قطع کردن دیگران
تا 7 سالگی (به عمد یا غیرعمد) ، پریدن وسط مکالمه و گفتگو پدر و مادر با دیگران یا در زمان انجام کار شخصی ویا درخواست چیزی از جانب کودک مسئله ای شایع و معمولی است ولی اگر بدرستی با آن رفتار شود، به مقدار زیادی کاهش خواهد یافت. این نوع رفتار کودکان به دو دلیل اصلی رخ می دهد:
* هنوز درجاتی از خود محوریت درآنها وجود دارد. حتی کودک 7 ساله و لذا چندان متوجه حق و حقوق دیگران از جمله پدر ومادر نیستند. ثانیا مگر خواسته و رفتاری نادرست از آنها سر زده است مگر اینکه از قبل برایشان تا حدودی مشخص و جا افتاده باشد.
* توجه کافی و درستی از پدر ومادر دریافت نکرده اند. کودکی که درمی یابد توجه و تمرکز پدر یا مادر به فرد مقابل یا کارش کاملا متفاوت از توجه آنها به او هست لذا حس حسادت و ناخوشایندی به آنها دست می دهد وبدنبال جلب چنین رفتاری از آنها می گردد.

درایت و راه حل
* از قبل بازیهایی به راه بیاندازید و دراین زمینه او را آموزش دهید.
* با فرزندتان قرار بگذارید که هرگاه شما در حال صحبت کردن با تلفن یا فرد دیگری هستید و او کاری دارد باعلامت رمزی پیامی به شما برساند که او به شما نیاز دارد (مثلا بیاید انگشت شما را بگیرد دو بار فشار دهد یا دماغ خود را بمالد و شما نیز او را به همان طریق پاسخ دهید) وشما ظرف یکی دو دقیقه پیش او خواهید رفت یا پاسخ خواهید داد. این روش را قبلا تمرین کنید. بخاطر داشته باشید که این فاصله زمانی بیش ازاین مدت نشود ولی بعدا بتدریج آن را کمی افزایش دهید.
* همانند زمان اتاق خواب ویا دستشویی رفتن ویا حمام کردن ، چند محدوده زمانی (10 تا 20دقیقه) اختصاصی برای کارهای شخصی خود تعیین کنید واز کودک بخواهید که درآن زمانها با شما کاری نداشته باشد مگر اینکه مهم باشد. دراین زمان ها بایستی زمینه سرگرم شدن کودک را فراهم کرده و دورادور مراقب او باشید.
* اگر شاغل هستید حداقل نیم ساعت اول پس از ورود به منزل را کاملا به فرزندتان اختصاص دهید وپس از پاسخ به نیاز او به توجه و محبت شما و سرگرم کردن او به کارهای خود بپردازید.
* در صورت رعایت قرار و مدارتان توسط فرزندتان ازاو تشکر کرده واو را تحسین کنید.
* در گفتار و رفتارتان با کودک و سایر اعضاء خانواده ، اصول آداب معاشرت و احترام گذاشتن را رعایت کنید تا او نیز از شما بیاموزد ("گل من! ممکنه او بشقاب رو برای من بیاری؟ خیلی ممنون " پسرم اگه مشغول نیستی می تونی بیای به من کمک کنی… متشکرم عزیزم و….)
* از رعایت نکات فوق از مدت کودک بندرت ممکن است صحبت شما با دیگران را قطع کند.

منابع و ماخذ
پرورش ،تربیت و مراقب از کودکان و نوجوانان 2 تا5 سالگی ، مولفین دکتر ماهیار آذر، دکتر گلایل اردلان ، دکتر سیداصغر ساداتیان


تعداد صفحات : 51 | فرمت فایل : WORDx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود