تارا فایل

تحقیق در مورد بخش بالایى کرتاسه در زاگرس


زمین شناسی زاگرس

چهار سازند ایلام، گورپى، تاربور و امیران، نشانگر بخشى از سنگ‎هاى کرتاسه بالایى زاگرس هستند. بخش پایینى سازند ساچون نیز سنگواره ماستریشتین دارد.

سازند آهکى ایلام : سازند ایلام به دو رخساره عمیق و کم عمق دیده می‎شود. برش الگوى این سازند که نشانگر رخساره‎هاى عمیق است، در پایانه شمال باخترى کبیرکوه در 12 کیلومترى شهرستان ایلام اندازه‎گیرى شده است. در این بُرش، سازند ایلام شامل 190 متر سنگ‎آهک‎هاى رسى دانه ریز پلاژیک خاکسترى رنگ با لایه‎‎بندى منظم و میان‎لایه‎هاى نازک شیل، و سن سانتونین – کامپانین است.

وجود قلوه‎هاى درشت هماتیت در پایه بُرش الگو، نشانگر ناپیوستگى رسوبى است که ممکن است به سازند سَروَک و یا سورگاه باشد. ولى مرز بالایى آن با سازند گورپى همساز است.

رخساره‎هاى کم عمق سازند ایلام در نواحى فارس و خوزستان، گسترش دارد که شامل سنگ‎آهک‎هاى قلوه‎اى است که همچنان سن سانتونین تا کامپانین دارد. در برخى نقاط می‎توان ارتباط بین انگشتى دو رخساره پلاژیک و کم عمق سازند ایلام را دید.

سازند شیلى گورپى : بُرش الگوى این سازند در تنگ پابده در شمال مسجد سلیمان (میدان نفتــى لالى) 320 متر ستبرا دارد، ولى پیش از معرفــى این بُرش، به این واحد سنگى " مـارن دزک "، " مارن‎هاى گلوبیژرینا "، گفته می‎شد که شامل سازند گورپى و سازند پابده بود.

در بیشتر نواحى زاگرس، سازند گورپى شامل مارن، شیل‎هاى خاکسترى مایل به آبى است که میان‎لایه‎هایى از سنگ‎آهک‎هاى نازک رُسى دارد و به دلیل زود فرسا بودن، سیماى آن فرسوده است. در فارس داخلى، رخساره آهکى سازند تابور، به طور بین انگشتى جانشین سازند گورپى می‎شود. اگرچه مرز زیرین گورپى با سازند ایلام (درزیر) تدریجى دانسته شده، ولى سطح هوازده در این مرز می‎تواند نشانگر دگرشیبى خفیف باشد. در نقاطى که ایلام وجود ندارد، گورپى روى سَروَک بوده و در این حالت، ناپیوستگى رسوبى پیش از سازند گورپى آشکارتر است. مرز بالایى سازند گورپى با سازندهاى مختلف است. در لرستان مرز بالایى گورپى با شیل‎هاى ارغوانى سازند پابده با شواهدى از دگرشیبى فرسایشى است. سازند گورپى، در همه جا همزمان نیست. در نواحى فارس و خوزستان مرز زیرین گورپى، سانتونین و مرز بالایى آن ماستریشتین است. در لرستان، لایه‎هاى زیرین به سن کامپانین و لایه‎هاى بالایى تا پالئوسن ادامه دارد. سازند گورپى، سنگ پوش مخازن نفتى سَروَک است.

این سازند (گورپى) داراى دو عضو آهکى رسمى (امام حسن، سیمره) و یک عضو غیر رسمى (آهک منصورى) است (مطیعى، 1372.

" عضو آهکى امام حسن " 114 متر سنگ‎آهک‎ رُسى، ستبرلایه، ریز دانه و خاکسترى به همراه میان‎لایه‎هاى مارن است. به دلیل سختى بیشتر، در درون شیل‎هاى گورپى برجستگى دارد. این عضو بیشتر در لرستان و فروافتادگى دزفول دیده شده است.

" عضو آهکى سیمره " شامل سنگ‎آهک‎هاى قهوه‎اى رنگ داراى دو کفه‎ای‎هاى نوع لوفا است و در مقایسه با بخش آهکى امام حسن، رخساره کم عمق‎ترى دارد.

" عضو آهکى منصورى " یک سنگ‎آهک نریتیک منقطع در سازند گورپى است که در باختر خوزستان برونزد دار، ولى به سمت شمال خاورى ناپدید می‎شود.
سازند آهکى تاربور : سازند آهکى تاربور یک واحد سنگ‎چینه‎اى از نوع ریف‎هاى رودیستى است که در فارس داخلى توسعه دارد. به همین‎رو، بُرش الگوى آن در کوه گَدوان و در نزدیگى روستاى تاربور در استان فارس مطالعه شده است. در محل الگو، سازند تاربور حدود 527 متر سنگ‎آهک‎هاى توده‎اى با مقدار فراوانى صدف است که میان دو واحد کمى هوازده سازند گورپى (در زیر) و سازند ساچون (دربالا) قرار دارد. همبرى آن با واحد زیرین (گورپى) هم‎شیب و ناگهانى است ولى در مرز بالایى آن مقدارى قلوه‎هاى آهنى وجود دارد که به یک ناپیوستگى رسوبى اشاره دارد.

سنگواره‎هاى گوناگون به ویژه لوفتوزیاLoftusiaو سایدرولیتسSiderolitesنشانگر زمان کامپانین – ماستریشتین و شرایط ریف ‎است. وجود برخى سنگواره‎هاى گروه خامى و تریاس سبب شده بود تا این سازند به سن ژوراسیک و یا تریاس دانسته شود که این تصور نادرست است (مطیعى،

سنگ‎هاى آذرین با ساخت بالشى به صورت بین لایه‎اى و یا سنگ‎هاى آذرین درونى بازیک، متعلق به ترشیرى بالایى نیز در این توالى تداخل دارند (مطیعى، 1372
گفتنى است که از فارس داخلى به سوى جنوب باختر، سازند تاربور تغییر رخساره می‎دهد. نخست به سنگ‎آهک‎هاى نازک لایه با منشا عمیق و سپس با رخساره شیلى سازند گورپى جانشین می‎شود.

سازند آوارى امیران: سازند آوارى امیران شامل حدود 871 متر سیلت سنگ و ماسه‎سنگ به رنگ سبز زیتونى تیره تا قهوه‎اى و مقدارى سنگ‎آهک‎ و کنگلومرا با رخساره فلیش گونه است، به همین‎رو، گاهى با نام فلیش‎هاى امیران از آن یاد می‎شود. در حوالى خرم‎آباد، بخش پایینى فلیش‎هاى امیران کنگلومرایى است که به آن " بخش کنگلومراى خرم‎آباد " نام داده‎اند

سازند امیران فقط در شمال خاورى لرستان برونزد دارد. به همین دلیل بُرش الگوى آن در تاقدیس امیران، در کنار راه اندیمشک – خرم‎آباد (نزدیک روستاى معمولان) اندازه‎گیرى شده است. مرز پایینى امیران با مارن‎هـــاى خاکستــرى رنگ سازند گورپــى هم‎شیب و تدریجــى است. مرز بالایــى آن ممکن است بــه " سنگ‎آهک‎هاى تله‎رنگ " و یا " کنگلومراى کشکان " باشد. امیران به طور جانبى به سازندهاى گورپى و پابده تبدیل می‎شود
بررسیهای باستان شناسی – انسان شناسی در ایران امروزی برای شناسایی دوره پارینه سنگی، هم جدید و هم محدود است. به دلیل همین دو امر، اطلاعات به دست آمده نیز بسیار ناچیز و در محدوده ظن و گمان است. ولی به نظر می رسد که با توجه به جغرافیای طبیعی و وضعیت اقلیمی ایران، در این سرزمین دستهای کوچکی از انسان به صورت پراکنده قادر به زیست و تامین نیازهای غذایی خود بوده اند. این گروهها با جمع آوری فرآورده های نباتی که در ایران به صورت خود رو قابل گرد آوری و استفاده بوده اند و همچنین با شکار حیوانات و صید آبزیان و شاید پرندگان، غذای مورد نیاز خود را تامین می کردند و در امر تامین غذا از ابزارهای بسیار ساده و متناسب با تهیه نوع غذا از سنگ، چوب و استخوان حیوانات سود می جستند. به دلیل قدمت این دوره، وسایل و ابزارهای ساخته شده از چوب و استخوان به کلی از بین رفته است و فقط ابزارهای سنگی را انسان شناسان با بررسیهای باستان شناسی از قسمتهای مختلف ایران جمع آوری کرده اند.
چون آثار دوره پارینه سنگی قدیم را که در چند منطقه از ایران گزارش کرده اند، بر اساس یک فصل بررسی ارائه شده است، در صحت آنها هنوز نکات ابهام آمیزی وجود دارد. ولی، از آنجا که این گزارشها در حال حاضر در نوشته های مربوط به این دوره از حیات انسان در ایران، تا به دست آمدن مدارک دقیقتر، راه یافته است، ناچار به ارائه آنها به عنوان اسناد و مدارک دوره پارینه سنگی در ایران، مخصوصا" دوره قدیم آن، هستیم. این مدارک از سه منطقه ایران شناسایی شده اند که عبارتند از:
* منطقه ای در نزدیکی " بقبقو " در حدود یکصدو چهل کیلومتری مشهد در اطراف بستر خشک " کشف رود" خراسان.
* آثاری شامل چند افزار سنگی از منطقه ای واقع در آذربایجان، در مثلث بین مراغه، تبریز و میانه، نیز به دست آمده است که بنا به گزارش متعلق به دوره پارینه سنگی قدیم است.
* ابزار سنگی به دست آمده از منطقه " لدیز " سیستان که قدمتی برابر با یکصد هزار سال قبل دارند و از نظر فن ابزار سازی، آنها را جزو نوع آشولین ( Acheulean ) یعنی جدیدترین ابزارهای سنگی دوره پارینه سنگی قدیم طبقه بندی کرده اند. با توجه به چگونگی پراکندگی و توزیع مناطق معرف دوره پارینه سنگی قدیم در ایران، جای هیچ گونه تردیدی نیست که بررسی و تحقیق درباره پارینه سنگی قدیم در ایران به تنهایی و بدون در نظر گرفتن و ضعیت مناطق همجوار امکان پذیر نیست. از طرفی، مطالعات مربوط به دوره پارینه سنگی قدیم در مناطق همجوار، یا انجام نشده است و یا چنان مغشوش و غیر قابل قبول است که قابل استناد نیستند. مثلا"، در ترکمنستان مطالعاتی که در این دوره انجام شده به هیچ صورت با واقعیت علمی مطابقت ندارد. زیرا تمامی آثار سنگی قبل از استقرار در آن نواحی، به دوره میان سنگی و نوسنگی منسوب شده اند.
علاوه بر موارد فوق، باید افزود که تعیین قدمت آثار از طریق استفاده از روشهای علمی مانند آزمایشات موسوم به پتاسیم آرگون (Potassium Argon ) و تعیین جهت قطب مغناطیسی
( Magnetic Polarity Chronology ) و یا مقدار اورانیوم توریوم ( Uranium Thorium ) که در دیگر نقاط جهان با موفقیت برای تعیین تاریخ دوره های پارینه سنگی به کار رفته است، هنوز بر روی آثار به دست آمده از ایران انجام نشده. به علاوه، وضعیت مربوط به دورانهای زمین شناسی از جمله دوره پله ایستوسین ( Pleistocene ) یعنی دوره که در آن انسان بر کره زمین پدیدار شده است، در ایران تاریک و مبهم می باشد.
شواهد مربوط به دوره پارینه سنگی میانه در ایران بهتر از دوره قبلی است. آثار این دوره از نقاط مختلف ایران به دست آمده است. از نظر قدمت، این دوره در محدوده ای از تاریخ واقع شده است که آنجا آزمایشات کربن 14 برای تعیین قدمت آثار ممکن است. از این رو، می توان اطلاعات دقیقتری از وضعیت فرهنگی این دوره فراهم کرد. به نظر می رسد که این دوره فرهنگی در ایران از حدود یکصد هزار سال تا هشتادهزار سال پیش آغاز شده است.
بیشتر ابزارها و تولیدات سنگی این دوره را می توان از نوع موسترین ( moustrian ) طبقه بندی کرد. تولید این نوع ابزارها از غرب اروپا تا شمال آفریقا، و خاور نزدیک تا آسیای مرکزی رایج بوده است. هر چند تاریخ دقیق افول فرهنگ دارای دست افزار نوع موسترین در ایران کاملا" روشن نیست، ولی به نظر اکثر قریب به اتفاق انسان شناسان، این فرهنگ در حدو چهل هزار سال پیش پایان یافته است. بنابر این منطقی به نظر می رسد که طول این دوره فرهنگی را در ایران بین شصت تا پنجاه هزار سال پیش تصور کنیم .
محلهای باستانی معرف این دوره فرهنگی در ایران، بیشتر مناطق رشته جبال زاگرس، نواحی آذربایجان، کردستان و لرستان شناسایی شده اند. در مازندران، خراسان و خوزستان نیز آثاری از این دوره به دست آمده است. در داخل فلات مرکزی ایران در حوالی تهران یک محل، و محل دیگر در کرمان معرفی شده است. در ناحیه " لادیز " در بلوچستان که مرکز فرهنگ لادیزیان می باشد، هنوز آثاری از دوره موسترین گزارش نشده است. بهترین نمونه های این دوره فرهنگی، از نقاط مختلف باستانی نزدیک خرم آباد در لرستان شناسایی شده اند. آثار به دست آمده از غارهای " کنجی " غاریا پناهگاه سنگی " ارجنه " ( ارژنه ) غار " قمری پناهگاه سنگی " هومیان " که در ناحیه کوهدشت خرم آباد قرار گرفته اند، ( که محل اخیر، در ارتفاع حدود 2000 متری از سطح دریا قرار گرفته است و در زمره مرتفع ترین محلهایی می باشد که آثار دوران سنگ در خاور نزدیک از آن به دست آمده است ) ، معرف دوره پارینه سنگی میانه در لرستان هستند. در ناحیه " هلیلان " در دره رودخانه سیمره که در ارتفاع حدود 900 متری از سطح دریا قرار گرفته است نیز، در هفت نقطه آثار دوره پارینه سنگی میانه شناسایی شده است که از آن جمله اند:" پل پاریک " ، " غارویلا" و " غارهوشی" .
در " کاگیکا" در نزدیکی شهر کرمانشاه نیز آثار این دوره شناسایی شده است.
در همین منطقه، در " غار بیستون " و پناهگاه سنگی " ورواسی " و نزدیک آنها در غار " خار " آثاری از دوره پارینه سنگی میانه با ابزارهای سنگی مشخصه نوع موسترین مورد شناسایی قرار گرفته اند.
علاوه بر این مناصق که باید آنها را مراکز تجمع گروهای متعلق به دوره پارینه سنگی میانه تصور کرد، از نقاط باستانی پراکنده در ایران از قبیل : جهرم فارس و محلی واقع در دره رود کر در نزدیکی شیراز و همچنین، نزدیک " تل ابلیس "در کرمان و یا " غاز تمتمه " در نزدیک دریاچه ارومیه نیز، آثار دوره موسترین شناسایی شده است. در غار " که آرام " در گرگان نیز آثاری مشابه آثار موسترین جبال زاگرس به دست آمده است. اخیرا" نیز، نگارنده موفق به یافتن آثار دوره پارینه سنگی میانه در حوضه مسیله واقع در نزدیکی ورامین در جنوب تهران گردیده است.
اکثر آثار به دست آمده از دوره پارینه سنگی جدید در ایران از منطقه زاگرس جمع آوری شده اند و با وجود اینکه در ادوات سنگی تنوع زیادی دیده می شود. به نظر می رسد که نحوه زندگی و فن ابزارسازی از دوره پارینه سنگی میانه به جدید، در منطقه زاگرس تدریجی بوده است.
یکی دیگر از ویژگیهای فرهنگی دوره پارینه سنگی جدید، تاثیر ویژگیهای فرهنگی منطقه ای و محلی در نحوه ساخت ادوات و ابزارهای سنگی است. آثار این دوره که از غار " یافته " واقع در نزدیکی خرم آباد لرستان به دست آمده اند، قدمتی در حدود سی پنج هزار سال دارند. یکی از ویژگیهای صنعتی دوره پارینه سنگی جدید در ایران، ساختن ادوات سنگی بسیار کوچک است که اصطلاحا "ریزتیغه" نامیده می شوند. در خرم آباد، علاوه بر غار "یافته" از غارهای " ارجنه" و " پاسنگر" نیز آثار این دوره به دست آمده است. در غرب ایران در غار "خر" و پناهگاه سنگی " ورواسی " نزدیک کرمانشاه نیز آثار دوره پارینه سنگی جدید شناسایی شده است.
در دره هلیلان در غارهای " مارزور " ، " مارگورگلان سراب " ،" دارمار" و غار " گوگل " آثاری متعلق به اواخر دوره پارینه سنگی جدید ایران شناسایی شده است. هر چند به طور دقیق آغاز و پایان این دوره در ایران به روشنی معلوم نسیت، ولی به نظر می رسد در حدود یازده هزار سال پیش این فرهنگ در ایران ادامه داشته تا اینکه سرانجام با شروع دوره فراپارینه سنگی این دوره خاتمه پذیرفته است.

9


تعداد صفحات : 9 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود