تحقیق حقوق جزای اختصاصی
مقدمه
ارتکاب برخی جرایم ،مستقیما استقلال،تمامیت ارضی وامنیت کشور را مخدوش میکند.
قانونگذار دربرخورد با این جرایم،حساسیت ویژه ای به خرج میدهد ،زیرا عدم برخورد بموقع ومتناسب با آن جرایم،باعث از بین رفتن حاکمیت ملی کشور ،که مهمترین ارزش برای ملتهاست میگردد.
درهمه ی کشورها نگاه ویژه ای به جرایم علیه امنیت کشور مبذول می شود.
به دلیل اهمیت وخطر فراوانی که درجرایم علیه امنیت کشورها وجود دارد،اصولا دولتها درمورد این جرایم ، از اصول پذیرفته و تثبیت شده ی حقوق جزا،عدول میکنند که ذیلا به نمونه هایی از آن اشاره می شود :
الف) اصل درون مرزی بودن یا سرزمینی بودن حقوق جزا ؛
ماده ی 5 قانون مدنی :"کلیه ی سکنه ی ایران اعم از اتباع داخله و خارجه مطیع قوانین ایران خواهند بود مگر در موارد یکه قانون استثناء کرده باشد."
ماده ی 3 قانون مجازات اسلامی : "قوانین جزایی ایران درباره ی اشخاصی که در قلمرو حاکمیت زمینی،دریایی وهوایی جمهوری اسلامی ایران مرتکب جرم شوند اعمال می شود مگر آنکه به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد ."
– بر طبق م 5ق.م. ونیز مطابق م3 ق.م.ا.،اصل بر این است که قوانین جزایی ایران درباره ی کلیه ی اشخاصی که در قلمرو حاکمیت زمینی ، دریایی و هوایی ایران مرتکب جرم شوند ، قابل اعمال می باشد،
اما جرایم علیه مصالح عمومی کشور براین اصل کلی ، استثناء دارد ، مطابق م 5 ق.م. ؛هر شخص ایرانی یا غیر ایرانی که درخارج از قلمرو حاکمیت ایران مرتکب جرایم علیه امنیت کشور یا تمامیت ارضی یا استقلال جمهوری اسلامی ایران شود.طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران محاکمه ومجازات خواهد شد .
بنابراین درجرایم علیه امنیت تمامیت ارضی یا استقلال کشور، اصل درون مرزی یا سرزمینی بودن حقوق جزا استثناء می شود واصل صلاحیت حمایتی،حفاظتی یا واقعی اعمال می شود.
منظور ازصلاحیت واقعی،توسعه ی صلاحیت تقنینی وقضایی کشور، نسبت به جرایمی است که درخارج از قلمرو حاکمیت آن کشور ارتکاب یافته و به منافع اساسی و حیاتی آن کشور لطمه وارد می کند.
سوال 1- منظور از اصل صلاحیت واقعی چیست آنرا در ارتباط با جرایم علیه امنیت ملی را توضیح دهید :
ب)حقوق جزای فعلی مفتخراست که بر خلاف حقوق جزای قدیم اندیشه ی مجرمانه ی صرف را به محاکمه نمی کشد وبرای تحقق یک جرم وجود سه عنصر مادی،معنوی وقانونی را لازم میداند لکن درهمین حقوق جزا دررابطه باجرایم امنیت کشور گاهی مشاهده میشود که صرف قصد ارتکاب جرم، خیانت به کشور محسوب می شودو
بعنوان مثال؛ در انگستان کسی که قصد کشتن ملکه یا ولیعهد را داشته باشد قابل مجازات است ،درایران قبل از انقلاب نیز بموجب قانون دادرسی و کیفر ارتش مصوب 1318 صرف قصد کشتن شاه یا ولیعهد،مجازات اعدام را در پی داشت.
ج)درجرایم علیه امنیت، معمولا شرایط قانونی تحقق جرم،نسبت به جرایم عادی کمتر و بوجود آمدن آنها آسانترا است .
برای مثال؛ درجرایم عادی ،معمولا صرف تهیه مقدمات ارتکاب جرم، قابل تعقیب ومجازات نیست ، لکن قانونگذار در جرایم علیه امنیت، گاهی اعمال مقدماتی ،که در راستای ارتکاب جرایم علیه امنیت واقع میشودرا بعنوان جرم خاص پیش بینی کرده است . وامکان وداخله ی زود هنگام ماموران را برای دستگیری و مجازات مجرمین ،فراهم آورده است.
بعنوان مثال ؛ درجرم سرقت،قانونگذار تحقق آنرا مشروط به شرایط خاصی کرده است "صرف تهیه نردبان یا هماهنگی با دو یا سه نفر برای سرقت شبانه را جرم دانسته است "
د)طبق موازین حقوق بین المللی بشر ، مجازات اعدام باید لغو شود اما بااین وجود بسیاری از کشورها در رابطه با جرایم علیه امنیت کشورهمچنان مجازات اعدام را حفظ نموده واعمال می نمایند از جمله انگلستان
ه) برخی از عوامل سقوط مجازاتها از قبیل توبه وقاعده درا ،دررابطه بابرخی جرایم امنیتی قابل اعمال نیستند مواد 121،120،116،114 ق.م.ا. درقاعده ی درا ، ماده ی 121"
*منظور از قاعده درا"ادراء الامور بالشبهات"چیست ؟
درلغت بمعنای ساقط کردن و عدم اجرای مجازات است ،
هرگاه وقوع جرم یا برخی از شرایط تحقق آن ویا هریک از شرایط مسئولیت کیفری، مورد شبهه ویا تردید قرار بگیرد و دلیلی بر نفی آن نباشد حسب مورد ،جرم ویا شرط مذکور ثابت نمیشود .
بعبارت دیگر چنانچه مرتکب جرم با این گمان که فعل مباحی را مرتکب شده یا تردید داشته باشد که عمل ارتکابی جرم است یا خیر، بر طبق قاعده ی درا ،نباید اورا مجازات کنیم، همچنین چنانچه دلیل وادله ی ارتکاب جرم قوی نباشد واحتمال بی گناهی شخص متصور باشد باید با اعمال قاعده ی درا ،اورا تبرئه کرد.
*مهمترین جرایم علیه امنیت در حقوق ایران :
1-محاربه ؛ مصداق ونمونه ی بارز جرایم علیه امنیت در حقوق ایران واسلام جرم محاربه است.
الف" عنصرقانونی جرم محاربه ؛م279 ق.م.ا>:
"محاربه عبارت ازکشیدن سلاح به قصد جان،مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنهاست ،به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد ،هرگاه کسی با انگیزه ی شخصی ،به سوی یک یاچند شخص خاص سلاح بکشد وعمل او جنبه ی عمومی نداشته باشد ونیز کسی که به روی مردم سلاح بکشد، ولی دراثر ناتوانی موجب سلب امنیت نشود ،محارب محسوب نمی شود ."
ب"عنصرمادی جرم محاربه :
کشیدن سلاح عنصرمادی جرم محاربه است، باتوجه به عنصرقانونی جرم محاربه،جرم مذکور در صورتی اتفاق می افتد که شخص دست به سلاح ببرد یعنی سلاح خود را علنی کند، دست به سلاح بردن لزوما بمعنی استفاده ی عملی کردن از آن مثلا شلیک کردن سلاح نیست، کافیست شخص سلاح خودرا علنی کند ومنظور از سلاح ،آن چیزی است که برای نزاع و جنگیدن بکار میرود ومعنی آن از زمان ومکان ومکان دیگر فرق میکند .
عرف سلاح را اعم از سرد وگرم میداند.بنابراین چیزهایی مانند تفنگ،هفت تیر، چاقو،قمه ونظایر آن عرفا سلح تلقی میشود .
اما چیزهایی مثل عصا،سنگ،بیل،داسوامثال آن اسلحه تلقی نمیشود.
ج"عنصر معنوی جرم محاربه :
قصدایجادناامنی درمحیط،عنصرروانی جرم محاربه است ،بنابراین اگر کسی به قصدی غیر از ایجادناامنی در محیط دست به اسلحه ببرد محارب شناخته نخواهد شد،هرچند که درعمل تعدادی از مردم از کار اوبترسند بعنوان مثال تیراندازی بصورت نمایشی توسط اشخاص معینی در مراسم عروسی محاربه محسوب نمیشود .
*نکته:
1)آیاعلاوه برقصدارتکاب برای ایجاد رعب وهراس،ترسیدن یک یاچندنفردرعمل، شرط لازم برای تحقق جرم محاربه میباشد یا خیر؟ مطابق م279ق.م.ا.چنانچه کسی برروی مردم سلاح بکشد ولی دراثر ناتوانی موجب سلب امنیت نشود محارب نیست ،ناتوانی که باعث عدم سلب امنیت میشود، ممکن است ناتوانی جسمی ،روحی یا مهارتی باشدمثلا؛شخصی که هیچ آشنایی دربکاربردن سلاح گرم ندارد یاهمه میدانند سلاح اواساسا خالی است وهیچکس از عمل او دچار هراس نشود،آن عمل باعث ناامنی درمحیط نمی شود بنابراین محارب شناخته نخواهدشد.
بنابراین صرف کشیدن سلاح بقصد ناامنی درمحیط، که به دلیل نا توانی وی موجب سلب امنیت نشود، محاربه تلقی نمیگردد .
2)استفاده ازکلمه مردم درم279ق.م.ا.دلالت برآن داردکه برای صدق عنوان محاربه باید نوعی عمومیت درجرم وجود داشته باشد. فلذا چنانچه شخصی سلاح خود رابا انگیزه ی عداوت شخصی به سوی یک یا چند نفر مشخص بکشد وعمل اوجنبه ی عمومی نداشته باشد محارب محسوب نمیشود . دراین وصف عمل اوممکن است مشمول مجرمانه ی تهدید شود .
بعنوان مثال اگر شخصی وارد طلا فروشی شود واز خلوتی مکان استفاده کند وبا سلاح، طلا فروش را تهدید کند و طلاها را ووجوه نقد وی را با تهدید سلاح ببرد وسریعا بدون جلب توجه وتهدید سایر مردم مغازه را ترک کند عمل او محاربه محسوب نمیشود وصرفا سرقت مسلحانه تلقی خواهدشد .
ودر مثال دیگر چنانچه شخصی با اسلحه وارد طلافروشی شود وبرای ممانعت از دخالت مردم یا دور کردن آنان ازتهدید اسلحه استفاده کند عمل وی محاربه محسوب میشود.چون باعث ناامنی درمحیط شده است .
وچنانچه شخصی بقصد انتقام شخصی وبرای ترساندن یک یا چند نفر مشخص ،از اسلحه استفاده کند، به دلیل فقدان عنصر معنوی جرم محاربه ، محاربه محسوب نمیشود.
ودرهمین حالت که نقل شداگر بداند نحوه ی عمل او به گونه ای است که موجب ارعاب مردم میگردد ویا موجب نا امنی در محیط فراهم میشود ،اگر چه قصد ارعاب مردم را نداشته باشد ولی به دلیل هراس مردم ونا امن شدن محیط ،عمل او محاربه محسوب خواهد شد . این حالت را اصطلاحا قصد غیر مستقیم مجرم می نامند.
سوال: منظور از قصد غیر مستقیم مجرم در جرم محاربه چیست با ذکر مثال ؟
3)فرد یا گروهی که برای دفاع یا مقابله با محاربان دست به اسلحه ببرند محارب نیستند.
م280ق.م.ا.:"فرد یا گروهی که برای دفاع و مقابله با محاربان،دست به اسلحه ببرد محارب نیست ." معافیت مذکور دراین ماده دو حالت میتواند داشته باشد
1) حالت اول :
اگر برداشت از ماده ی مذکور این باشد که منظور از عبارت، محارب نیست آن باشدکه آن فرد یا افراد اساسا مجرم نبوده و مجازات نمیشوند لزوما باید شرایطدفاع مشروع محقق گردیده باشد ازجمله اینکه تجاوز، فعلی یا قریب الوقوع باشد .ودفاع با تجاوز متناسب و بیش از حدلازم نباشد ،همچنین توسل به قوای دولتی بدون فوت وقت ممکن نباشد یا مداخله ی آنها در رفع تجاوز وخطر موثر نباشد .
2)حالت دوم :
اگر شرایط تحقق دفاع مشروع موجود نباشد حالتی است که محاربان اسلحه ی خود را مخفی کرده وقصد ترک محل را داشته اند ولی شخص یا اشخاصی بقصد دستگیری آنها با سلاح آنها را کنترل می کنند دراین حالت نیز آنان محارب محسوب نمیشوند ،زیرا که قصد آنان از کشیدن سلاح ارعاب مردم وسلب آزادی وامنیت آنها نبوده است بلکه بقصدانتقام گیری و دستگیری محاربان دست به اسلحه برده اند که البته دراین حالت ممکن است تحت عناوینی از قبیل ضرب وجرح یا تخریب اموال تحت تعقیب قرار بگیرند.
4)راهزنان،سارقان وقاچاقچیانی که دست به سلاح ببرند وموجب سلب امنیت مردم وراهها شوند محارب بشمار میروند ولو اینکه گروهی، مستقیما مورد حمله قرار نگیرند .
سارق مسلح یا قاچاقچی مسلح در صورتی محارب شناخته خواهد شد که دو شرط همزمان محقق شود.
درجرم ارتکابی اعم از سرقت یا قاچاق مواد مخدر یا راهزنی ،اولا سلاح خود را علنی کرده باشد وثانیا موجب سلب امنیت مردم وراهها شود.
اگر شخصی،درحین سرقت،صرفاحامل سلاح باشد لکن به دلیل عدم ضرروت سلاح خود راعلنی نکند محارب محسوب نمیشود ، زیراسلاح خود را علنی نکرده وکشیدن سلاح صدق پیدا نمیکند.
یا شخصی با سلاح وارد منزل دیگری شودوصرفا خانواده ای را بترساند واموال آنها را سرقت کند محارب محسوب نمیشود،زیرا سلب امنیت مردم محقق نشده بلکه سلب امنیت یک خانواده شده است وعمل آیشان مشمول عمل مجرمانه ی دیگری است،مانند م651 ق.م.ا.و تبصره ی آن(سرقت وربودن مال غیر ).
*مجازات محاربه :
مجازات محاربه ازنوع حد است ومنظورازمجازاتی است که موجب،نوع، میزان وکیفیت اجرای آن درشرع مقدس تعیین شده است حدمحاربه یکی از 4 مجازات زیر است :
1-اعدام.
2- صلب.
3- قطع دست راست و پای چپ.
4- نفی بلد یا تبعید.
انتخاب هریک از امور چهارگانه مذکور از اختیارات قاضی است
دومین جرم مهم در رابطه باجرائم علیه امنیت وآسایش عمومی،جرم افساد فی الارض است.
افساد فی الارض را تعریف کنید :
افسادبمعنی فسادکردن میباشد،فساد ضد صلاح به معنی تباه،نابودی ومتلاشی شدن است فساد خروج چیزی از حالت اعتدال است ، منظورازفسادفی الارض یا افساد فی الارض ارتکاب عملی است که حالت به سامان واعتدال زمین راازبین ببردوزمین را برای سکونت انسان ،نا امن ونا مناسب سازد .
بعنوان مثال ایجاد شبکه های فساد ، ایجاد شبکه های گسترده توزیع مواد مخدر یا روانگردان، پخش مواد سمی بصورت گسترده، ایجاد شبکه های عظیم جهت اخلال در نظام اقتصادی از مصادیق جرم افساد فی الارض هستند.
*عنصر قانونی جرم افساد فی الارض:
هرعملی که بصورت گسترده ارتکاب یابد وموجب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد یا اخلال در امنیت داخلی یا خارجی کشور ویا نظام اقتصادی کشور گردد.
همچنین نشر اکاذیب،احراق وتخریب، پخش مواد سمی ومیکروبی خطرناک ونیز دایر کردن مراکز فساد وفحشاء یا معاونت در آنها به گونه ای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور،نا امنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی وخصوصی یا سبب اشاعه ی فساد ویا فحشاء در حد وسیع گردد افساد فی الارض تلقی می شود.
این عمل در قوانین مختلف در حقوق ایران جرم انگاری شده است از جمله م286 ق.م.ا. مصوب 1392 :" هرکس به طور گسترده،مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد،جرایم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب، اخلال در نظام اقتصادی کشور، احراق وتخریب، پخش مواد سمی و میکروبی وخطرناک یا دایر کردن مراکز فساد وفحشاء یا معاونت در آنها گردد به گونه ای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور ، نا امنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی وخصوصی، یا سبب اشاعه ی فساد یا فحشاء در حد وسیع گردد مفسد فی الارض محسوب وبه اعدام محکوم میگردد"
اخلاگران اقتصادی ق مبارزه با مواد مخدر وامثال آن .
*عنصر مادی جرم افساد فی الارض :
عنصر مادی جرم مذکور میتواند شامل فعل ،ترک فعل وحتی گفتار باشد ،بنابراین هرعملی اعم از فعل وترک فعل که آثار تخریبی گسترده ای داشته باشد به نحوی که جامعه را به خطر اندازد یا تهدید جدی برای امنیت ملی،جانها واموال مردم وبیت المال باشد تشکیل دهنده ی عنصر مادی جرم افساد فی الارض تلقی می شود .
*عنصر معنوی جرم افساد فی الارض :قصد به فساد کشیدن جامعه ویا ضربه زدن ومقابله با نظام اسلامی ویا ایجاد نا امنی وایراد خسارت به اموال وجانها در حد وسیع وشدید عنصر معنوی جرم افساد فی الارض را تشکیل می دهد باید توجه داشت که قصد شخص ممکن است قصد مستقیم باشد یعنی مستقیما نتایج مذکور را درسر داشته باشد یا قصد تبعی باشد یعنی بطور مستقیم به دنبال اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمد به جانها واموال مردم یا مستقیما به دنبال اشاعه فساد یا فحشاء در حد وسیع نباشد اما نوع عمل ارتکابی وی چنان نتایجی را در پی داشته باشد
بعنوان مثال ممکن است شخصی با ایجاد یک شبکه ی عظیم بانکی وجوه سپرده شده در بانکها را به نفع خود وهمدستانش خارج کند در اینجا قصد شخص انتفاع شخصی است اما نوع عمل وی موجب اخلال شدید در نظام بانکی کشور می شود لذا مفسد فی الارض تلقی خواهد شد .
*فرق بین محاربه،افساد فی الارض وبغی را با ذکر مثال توضیح دهید : جرم افساد فی الارض از جرائم مقید است یعنی جرم زمانی محقق می شود که نتیجه یعنی اخلال شدید درنظم عمومی ،نا امنی، ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی وخصوصی یا اشاعه فساد یا فحشاء در حد وسیع حاصل شود.
تحقق جرم و مسئولیت مجرم منوط به حصول نتایج مذکور است. جرم افساد فی الارض و محاربه مورد توجه ویژه ی قانونگذار قرار گرفته است از جمله بر طبق م36 ق.م.ا.:"حکم محکومیت قطعی درجرائم موجب حد محاربه وافساد فی الارض یا تعزیر تا درجه ی چهار ونیز کلاهبرداری بیش از یک میلیارد ریال در صورتی که موجب اخلال در نظم یا امنیت نباشد در یکی از روزنامه های محلی دریک نوبت منتشر می شود ." .
همچنین مطابق م 47 ق.م.ا.:"صدروحکم واجرای مجازات درمورد جرائم زیر وشروع به آنها قابل تعویق وتعلیق نیست :
الف) جرائم علیه امنیت داخلی وخارجی کشور،خرابکاری درتاسیسات آب، برق، گاز، نفت ومخابرات
ب) جرائ سازمان یافته، سرقت مسلحانه یا مقرون به ازار، آدم ربایی واسید پاشی
پ)قدرت نمایی وایجادمزاحمت باچاقویاهر نوع اسلحه ی دیگر،جرائم علیه عفت عمومی، تشکیل یا اداره ی مراکز فساد و فحشاء ت) قاچاق عمده ی مواد مخدر یا روان گردان، مشروبات الکلی و سلاح و مهمات وقاچاق انسان.
ج) جرائم اقتصادی، با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون ریال."
ونیز بر طبق م 121 ق.م.ا.:" درجرائم موجب حد به استثنای محاربه، افساد فی الارض، سرقت وقذف به صرف وجود شبهه یا تردید وبدون نیاز به تحصیل دلیل، حسب مورد جرم یا شرط مذکور ثابت نمیشود ." قاعده درء قابل اعمال نمی باشد .
*جرم بغی :
منظور از بغی، تشکیل گروهی جهت قیام مسلحانه در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران است .
برای تحقق جرم بغی باید گروه تشکیل شود یعنی جمعیتی بیش از دو نفر،تابعیت،جنسیت، شغل وسمت مرتکبان این جرم مهم نیست ، تحقق یا عدم تحقق قیام مسلحانه نیز برای وقوع جرم مذکور شرط نمیباشد حتی تشکیل گروه بقصد براندازی نظام جمهوری اسلامی بصورت قیام مسلحانه در خارج کشور نیز میتواند شامل عنوان بغی گردد.
حالت اول : اعضای گروه باغی از سلاح استفاده کنند.
حالت دوم : اگر اعضای گروه باغی قبل از درگیری واستفاده از سلاح دستگیر شوند نیز دو حالت قابل تصور است؛
الف" سازمان و مرکزیت آن گروه وجود داشته باشد؛در این وضعیت اعضای گروه به حبس تعزیری درجه سه(بیش از10تا 15 سال ) محکوم می شوند
ب" سازمان ومرکزیت آن از بین رفته باشد اعضای گروه به حبس تعزیری درجه 5(بیش از 2تا5 سال ) محکوم می شوند.
انواع جرم جعل :
با توجه به عمل فیزیکی درجرم جعل این جرم به دو دسته تقسیم می شود ؛
1- جعل مادی؛ منظور اینست که در ظاهروصورت نوشته یا سند و غیره خدشه وارد نمی شود
2- جعل معنوی یا مفادی ؛آنست که بدون ایراد هیچگونه خدشه ای به ظاهرسند یا نوشته وغیره ،حقیقت در آنها تحریف می شود و مطالب منتسب به دیگران به گونه ای دیگر در آنها منعکس می شود همانند موارد مذکور در م534 تعزیرات : "هریک از کارکنان ادارات دولتی ومراجع قضایی ومامورین به خدمات دولت عمومی که در تحریر نوشته ها وقرار دادهای راجع به وظایفشان مرتکب جعل وتزویر شوند اعم از اینکه موضوع یا مضمون آنرا تغییر دهند یا گفته و نوشته ی یکی از مقامات رسمی، مهر یا تقریرات یکی از طرفین را تحریف کنند یا امر باطلی را صحیح یا صحیحی را باطل یا چیزی را که بدان اقرار نشده است اقرار شده جلوه دهند،علاوه بر مجازاتهای اداری وجبران خسارت وارده به حبس از یک تا پنجسال یاشش تا سی ملیون ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد ."
*عنصرمادی جرم جعل :
عملیات فیز یکی در جرم جعل همواره به شکل فعل مثبت محقق می شود یعنی جرم جعل اعم از مادی یا معنوی با ترک فعل محقق نمی شود، عمل فیزیکی درجرم جعل مادی تغییردادن ومخدوش کردن ظاهر سند به یکی از طرق مندرج در م523 وامثال آن است.
*شرایط واوضاع واحوال لازم برای تحقق جرم جعل :
برای تحقق جرم جعل اعم از مادی و معنوی شرایطی لازم است که اعم آن عبارتست از ؛
1- موضوع جعل باید سند یا نوشته یا سایر چیز های مذکور در قانون مثل مهر ،امضا و امثال آن باشد بنابراین امکان جعل چیزهایی مثل مجسمه ،نوار های ویدئوئی و نظایر آنها وجود ندارد ، تعلق اسناد ،نوشته ها، وسایر چیز های مذکور در قانون به دیگری ضرورتی ندارد بلکه ممکن است فرد در اسناد ومدارک متعلق به خود مرتکب جعل شود مثلا درشناسنامه خود تاریخ تولدش را تغییر دهد .
2- جعل درچیزی قابل تصور که خود آن ساختگی و تقلبی نباشد بنابراین اگر کسی مندرجات یک سند مجعول را تغییر دهد جاعل محسوب نمی شود .
3- باید برای تحقق جرم جعل ،امکان به اشتباه انداختن اشخاص متعارف وجود داشته باشد، یعنی احتمال برود که آنها مورد ساختگی وتقلبی را با اصل اشتباه بگیرند بعنوان مثال اگر کسی اسکناس دههزار تومانی را به رنگ زرد ایجاد کند جرم جعل محقق نمی شود چون اشخاص متعارف با دیدن آن دچار اشتباه نمی شوند وآنرا بعنوان اسکناس دههزار توانی قبول نمی کنند .
*رکن نتیجه در جرم جعل ؛
برای تحقق جرم جعل وجود ضرر بالقوه در اثر ارتکاب آن ضروری است یعنی باید عمل مادی فیزیکی درجرم جعل موجب ایجاد ضرر برای دیگری اعم از شخص حقیقی یا حقوقی شود ،این ضرر نباید ضرورتا آنی وبالفعل باشد بلکه عمل جعل اگر در آینده وحتی بالقوه متضمن ضرر دیگری باشد مورد جعل تلقی می شود.
زمان تحقق جعل زمانی است که کار ساختن یا تغییر دادن نوشته وامثال آنها تمام می شود هرچند که در آن لحظه وقوع ضرر فعلیت نیافته است اما این قابلیت را دارد که در آینده موجب ضرر زدن به دیگری شود
اگر احتمال ورود ضرر از عمل شخص متصور نباشد جرم جعل محقق نخواهد شد بعنوان مثال شخص در گذرنامه دیگری که به دلیل انقضای مدت اعتبارندارد نام خودش را درج می کند .
درجرم جعل لازم نیست ضرر به کسی وارد شود که سند بنام اوساخته شده است حتی ممکن است سندی به نام شخصی ایجاد شود که آن شخص وجود خارجی نداشته باشد .
ضرر ممکن است به اشخاص ثالث از جمله به دولت و نظامات دولتی وارد شود . ضرر در جرم جعل لزوما ضرر مادی نیست بلکه ضرر معنوی نیز کفایت می کند بعنوان مثال شخص با جعل مدرک دیپلم قصد دارد در آزمون ورودی دانشگاهها شرکت کند عمل وی جعل محسوب می شود هرچند هیچ ضررمادی به کسی وارد نکرده است عمل وی موجب سست شدن اعتبار اسناد دولتی می شود .
منابع
تحریر الاحکام: علامه حلى، موسسه آل البیت
تحریر الوسیله: روحالله الموسوى الخمینى، کتاب وکالت – طلاق ، موسسه مطبوعات دارالعلم، چاپ
وم، ج 2
ترجمه شرایع الاسلام: ابوالقاسم بن احمد یزدى – به کوشش محمد تقى دانش پژوه، مرکز انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سپهر،1368، چاپ پنجم
حقوق مدنى: حسن امامى، کتابفروشى اسلامیه، چاپ 1357، ج 4
حقوق مدنى – قواعد عمومى و قراردادها: ناصر کاتوزیان، انتشارات به شر، 1368، چاپ اول
حقوق مدنى – خانواده: ناصر کاتوزیان، انتشارات به نشر، 1368، ج 1
جواهر الکلام فى شرح شرایع الاسلام: شیخ محمد حسن نجفى، دار احیاء التراث العربى، 1981م
دوره مقدماتى حقوق مدنى: حسین صفایى، موسسه عالى حسابدارى، چاپ میهن، 1350
الروضه البهیه فى شرحاللمعه الدمشقیه(شرح لمعه): شهیدثانى،انتشارات دارالهادىللمطبوعات، چاپ نمونه، 1403ق، چاپ اول، ج6
شرایع الاسلام فى مسائل الحلال و الحرام: محقق حلى، منشورات اعلمى، مطبعه الاداب، 1389 ق ،
اپ اول
ملحقات عروه الوثقى: محمد کاظم طباطبایى یزدى، مکتبه الداورى، چاپ حیدرى، 1378 ق.
* منهاج الصالحین: ابوالقاسم خویى، مکتبه لطفى، 1353، ج 2
فهرست مطالب
مقدمه 1
*منظور از قاعده درا"ادراء الامور بالشبهات"چیست ؟ 2
*مهمترین جرایم علیه امنیت در حقوق ایران : 3
ب"عنصرمادی جرم محاربه : 3
ج"عنصر معنوی جرم محاربه : 3
*مجازات محاربه : 6
افساد فی الارض را تعریف کنید : 6
*عنصر قانونی جرم افساد فی الارض: 6
*عنصر مادی جرم افساد فی الارض : 7
*جرم بغی : 8
انواع جرم جعل : 9
*عنصرمادی جرم جعل : 9
*رکن نتیجه در جرم جعل ؛ 10
منابع 11
موضوع:
حقوق جزای اختصاصی3
استاد گرامی:
رشته :
دانشجو:
4