جنگل زدایی
هر ساله 115000 کیلومتر مربع از جنگلهای بارانی استوایی به بهانه کشاورزی و دامداری نابود می شوند. از سال 1945 بیش از نصف جنگلهای بارانی استوایی نابود شده است. اگر سرعت فعلی تخریب جنگلها ادامه یابد، خیلی زود فقط تعداد معدودی از نواحی حفاظت شده از جنگلها باقی خواهد ماند و هزاران گونه از گیاهان و حیوانات ، کاملا محو خواهند شد. وقتی درختان جنگلها قطع شده و سوزانده می شوند ، مقدار زیادی دی اکسید کربن در هوا رها می شود. دانشمندان معتقد هستند ، این پدیده باعث زیاد شدن گرمای زمین می شود.
گسترش بیابان و کاهش اراضی جنگلی کشور
نامگذاری سال 2006 به سال جهانی بیابان زدایی خود نشانه اهمیت آن در ادامه و بقای زندگی جانداران زمینی است. به طوری که اگر هر چه سریع تر چاره ای برای جلوگیری از پیشرفت و نفوذ بیابان به عمق جنگل ها اندیشیده نشود ، با این سیر قهقرایی تخریب جنگل و قطع درختان با پیشرفته ترین تجهیزات توسط سودجویان سیری ناپذیر ، در سال های آتی شاهد فاجعه ای خواهیم بود که جبران آن به راحتی میسر نبوده و بشر یکی از مهم ترین منابع تامین نیازهای حیاتی خود را در طرفه العینی از دست می دهد.
از مجموعه عرصه های طبیعی کشور 53 درصد مرتع ، 7/8 درصد جنگل ، 20 درصد پدیده های بیابانی ، 5/1 درصد بیشه زار و درختچه و 5/16 درصد از اراضی درمالکیت دستگاه های اجرایی و مردم قرار دارد.
کویرهای ایران سالانه 5/1 میلیون هکتار پیشروی می کند…
بر اساس آمارهای رسمی سازمان جنگل ها و مراتع ، 100 میلیون هکتار از مساحت کشور تحت تاثیر پدیده بیابان زایی قرار دارد و هر ساله 5/1 میلیون هکتار به کویرهای ایران افزوده می شود.
ایران سرزمینی کوهستانی با میانگین ارتفاع 1100 متر است این کشور همانند کاسه ای با لبه های برجسته است که کوه ها طول مرزهای آن فلات درونی را دربرگرفته اند و با جلوگیری از نفوذ رطوبت ، شرایط خشکی را بر فلات درونی تحمیل می کنند.
فلات ایران با قرار گرفتن روی کمربند خشک نیمکره شمالی دارای ذخائر منابع آبی بسیار ضعیف و نزولات جوی کم، تبخیر سالانه بسیار شدید و میزان پوشش گیاهی اندک است. این وضعیت اراضی، کشور را بالقوه در معرض پدیده بیابانی شدن قرار داده است به طوری که این موقعیت جغرافیایی و اقلیمی و جریان بادهای نامساعد در کویرهای مرکزی موجب شده تا حدود 80 درصد از 164 میلیون هکتار مساحت کشور دارای شرایط خشک و نیمه خشک باشد به طوری که بارندگی در این مناطق ایران اندک و سالانه بین 50 تا 250 میلی متر است.
در حال حاضر، سطح بیابان ها ، کویرها و شن زارهای کشور 34 میلیون هکتار و مراتع فقیر کویری 16 میلیون هکتار برآورد می شوند، این در حالی است که بنابر برآوردهای صورت گرفته سالانه به طور متوسط یک درصد از اراضی حاشیه بیابانها به سمت بیابانی شدن پیش می روند.
بیابان زایی پدیده ای است که در نتیجه از بین رفتن پوشش گیاهی و جنگل های کویری، کم شدن میزان بارندگی ، خشکسالی های متوالی ، گرم شدن جو زمین ، آلودگی هوا و ازدیاد دی اکسید کربن در جو ، ایجاد می شود.
همچنین تبدیل زمین های کشاورزی به مناطق مسکونی ، تبدیل جنگل ها و مراتع به زمین های کشاورزی ، توسعه فعالیت های ساختمانی و صنعتی ، عدم رعایت اصول صحیح کشاورزی و آبیاری و چرای بی رویه دام ها در مراتع و جنگل ها از دیگر عوامل موثر در توسعه بیابان ها است و بررسی ها نشان داده که در اکثر مراحل بیابان زایی ، اثری از فعالیت های انسانی مشاهده می شود.
جنگل نمی خواهیم!
اقدامات و عملکرد متولیان و حافظان محیط زیست در زمینه حفاظت از جنگلهای کشور طی ادوار گذشته نشان می دهد هر چند در ظاهر شعارهای دهن پرکن و جسورانه ای در راستای حفاظت از منابع طبیعی و جنگل ها داده می شود ولی در اصل منافع اقتصادی حرف اول را زده و در یک جمله ساده باید گفت ما جنگل
نمی خواهیم….
یکی از عوامل موثر در تسریع بیابان ها و بیابان زایی کاهش مساحت جنگل ها و حرکت روبه رشد بیابان به سوی اراضی جنگلی بر اثر تخریب های صورت گرفته این مناطق توسط عوامل انسانی و طبیعی است.
آخرین بررسی درباره مساحت و پراکندگی جنگل های کشور در سال 1372 ، مساحت جنگل های کشور را حدود 48/12 میلیون هکتار برآورد کرده است که از این میزان ، 51/10 میلیون هکتار آن مشتمل بر جنگل های حفاظت شده (به استثنای جنگل های شمالی) بوده و 97/1 میلیون هکتار را نیز جنگل های شمالی تشکیل داده اند. ایران در بین 56 کشور دارای جنگل، مقام چهل و پنجم را دارد.
بر این اساس 6/7 درصد اراضی خشک کشور را جنگل ها تشکیل می دهد که با توجه به جمعیت کشور در حاضر سهم هر ایرانی دو دهم هکتار است در حالی که این رقم با توجه به سرانه جهانی جنگل که هشت دهم درصد هکتار است و این امر حاکی از فقر و کمبود شدید کشور ما در این زمینه است.
یکی از نکات قابل توجه و برخلاف تصور عامه که بیشترین اراضی جنگلی کشور در استانهای شمالی واقع است ، استان فارس با 2/1 میلیون هکتار جنگل در رده نخست قرار دارد و در میان استان های شمالی نیز مازندران با یک میلیون هکتار بیشترین مساحت جنگل های شمالی را به خود اختصاص داده است و همچنین هرمزگان نیز دارای 800 هزار هکتار جنگل است.
جنگل های ارسباران که در سال 1355 به عنوان یک منطقه حفاظتی و ذخیره گاه(بیوسفر) توسط سازمان یونسکو مطرح شد، حدود 50 سال قبل دارای 250 تا 300 هزار هکتار جنگل بقود ولی هم اکنون متاسفانه به 164 هکتار رسیده است.
ایران با کاهش متوسط سالانه 142 هزار هکتار از اراضی جنگلی خود و احیای سالانه 100 هزار هکتارجنگل در زمره کشورهای با نرخ بالای جنگل زدایی قرار دارد ، به طوری که در حد فاصل سال های 69 تا 74 در منطقه آسیا و پاسفیک ، دهمین کشور دارای درجه بالای جنگل زدایی بوده است که به طور قطع چند برابر آن بیابان زایی داشته است.
بیابان زایی ؛ چالش جهانی…
دبیرکل سازمان ملل در پیامی به مناسبت روزجهانی محیط زیست با اشاره به نامگذاری سال 2006 به سال بیابان ها و بیابان زدایی تصریح می کند: بیش از 40 درصد کره زمین را خشکی ها پوشانده و برای اغلب ساکنان سرزمین های خشک ، زندگی مشکل بوده و دارای آینده نامطمئن هستند. لذا ضروری است که نسبت به آنها یا زیستگاه های شکننده شان که به آن وابسته هستند کوتاهی نکنیم.
به گفته کوفی عنان در کره زمین فقر ، مدیریت ناپایدار و تغییرات آب و هوا ، خشکیها را به بیابان تبدیل می کند و بیابان زایی به نوبه خود جوامع را دچار وضعیت ناگوار کرده و منجر به فقر می شود.
بین 10 تا 20 درصد خشکیها فرسایش یافته اند این مشکل در صحراهای حاشیه آفریقا و آسیای میانه شدید تر است واین عامل به یک مانع جدی برای ریشه کنی فقر و گرسنگی درمناطق بیابان نشین تبدیل شده است و تلاش ها را برای اطمینان از پایداری زیست محیطی با شکست مواجه می سازد.
همانطور که دبیرکل سازمان ملل و بلندگوهای دوستداران محیط زیست از جمله رسانه ها ، در مقاطع مختلف تاکید کردند عامل انسانی مهم ترین علت نابودی و تخریب منابع طبیعی به ویژه جنگل ها و گسترش بیابان ها به شمار می روند و لذا اگر هرچه زودتر صاحبان قدرت و حافظان محیط زیست بر سر عقل نیایند وهمچنان به بهانه ارتقای وضعیت اقتصادی، تیشه بر ریشه یکی ازمهمترین عوامل ادامه حیات بشر بزنند، باید نظاره گر روزی بود که انسانها برای زنده ماندن یک درخت نزاع خونینی را برپا می کنند ، نزاعی که به طور قطع نوشدارو بعد از مرگ سهراب خواهد بود.
تصاویر ماهواره ای ابزاری برای کنترل جنگل زدایی و افشای عملکرد سوداگران چوب در مناطق غیر قابل دسترس
تهیه تصاویر نقشه های کاربری اراضی (لندیوز) با قدرت تفکیک بالا High-resolution از جنگلهای بارانی در پرو، همچنین سیاست های حفاظتی از این جنگل ها نشان میدهد که اثر قابل توجهی در کنترل و کاهش جنگل زدایی داشته است.
در تهیه این نقشه ها تصویر برداری به طریقی انجام می شود که تصاویر از تاج درختان عبور کرده وفعالیتهای در ارتباط با قطع درختان جنگل در زیر تاج پوشش را نشان می دهد. (شایان توجه است ماهواره های راداری قابلیت نفوذ از تاج پوشش درختان و ابر را دارا می باشند . )
تجزیه تحلیل هفت ساله انجام شده توسط محققین انستیتو کارنجی از دپارتمان اکولوژی جهانی از داده های ماهواره ای در جنگلهای پرو ،نشان می دهد که فقط 1 تا 2 درصد تعرض به جنگلها در مناطق حفاظت شده اتفاق افتاده است ولی در مناطق خارج از آن 18 برابر بیشتر تخریب صورت گرفته.
استفاده از این روش در طی هشت سال ابتدا در برزیل انجام شده و سپس در پرو با استفاده از این تجربیات تنها در یک سال صورت گرفته است . این روش می تواند برای نشان دادن میزان تعرض به جنگل در تمام دنیا بکار رود.
کشور پرو حدود 255000 مایل مربع ( 661000کیلومتر مربع ) از جنگلهای حاره ای را داراست یعنی بیش از مساحت کشور فرانسه و بعد از برزیل بیشترین جنگل های بارانی را دارا می باشد. شایان ذکر است که این کشور تا سال2005 حدود 40000مایل مربع از جنگلهارای خود را به الوارهای تجاری تبدیل کرد.
تخصیص دادن مناطقی به عنوان پارک های ملی و ذخیره گاه های بومی و مناطق حفاظت شده واختصاص مجازات های سنگین مالی برای قطع درختان به همراه حفاظت های سنتی و …. تضمین موفقیت در حد متوسطی رادر حفاظت از اکوسیستم های جنگل به همراه داشته است.
دراین رابطه استفاده از تصاویر ماهواره ای در نمایش تعرض به جنگلها وجنگل زدایی در پرو وسایر مناطقی که جنگلهای بارانی در آنها وجود دارد وبا دید معمولی غیر قابل دیدن است ، می تواند برای حفاظت و مدیریت و تلاش برای توسعه این جنگل ها ی طبیعی مفید باشد.
کاهش مساحت جنگل های ایران
آمار ایران از نسبت جنگل به ساحت کشور غیرواقعی است نویسنده: نرگس جودکی آمار ایران درباره مساحت جنگل های کشور غیرواقعی است.
در جدول آمارهای ارایه شده از سوی ایران درباره شاخص های اهداف توسعه هزاره با اعدادی مواجه می شویم که موید این ادعاست.
شاخص بیست وپنجم آرمان هفتم (تضمین پایداری زیست محیطی)، نسبت اراضی پوشیده شده از جنگل به کل مساحت کشور را از سال 69 تا 84، با عدد ثابت 5/4 نشان می دهد به این معنی که در طول همه این 15 سال سطح اراضی پوشیده از جنگل به یک میزان بوده و هیچ تخریبی صورت نگرفته است.
"تنها کشوری که تاکنون مانند ایران آمار ثابتی درباره نسبت سطح پوشش جنگل ها داشته نروژ است که بهترین برنامه ها را برای حفاظت از جنگل هایش دارد و بهترین بهره را از آن می برد.
نروژ توانسته است موازنه درستی بین فروش چوب و حفاظت از جنگل ها برقرار کند."
اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه و صاحب نظر مسایل محیط زیست نیز معتقد است مساحت جنگل های ایران در ظرف 30 سال گذشته به نصف رسیده: "در حال حاضر 12 میلیون هکتار در البرز مرکزی و چهار میلیون هکتار در زاگرس جنگل وجود دارد که جنگل های زاگرس تنک و پراکنده هستند. پوشش گیاهی البرز، جنگل های باقی مانده از 5/2 میلیون سال پیش هستند که به آن جنگل هیرکانی می گویند."
او ادامه می دهد: "این جنگل ها پدر و پدر جد تمام جنگل های اروپا هستند که در حال حاضر در اروپا جنس جنگل های خود را به جنگل صنعتی تبدیل کرده و در ایران هنوز باقی مانده جنگل های هیرکانی را داریم."
به گفته او طبق برآوردها 2/3 میلیون مترمکعب برداشت پایدار از جنگل ها انجام می شود به این میزان قانونی باید دو برابر دیگر افزود که قاچاق چوب از جنگل های کشور است.
کهرم عمده دلیل تخریب جنگل ها را چرای بی رویه دام می داند: "چرای چهار میلیون دام در کشور عامل اصلی تخریب است و جنگل نشین هایی که هنوز تکلیف شان معلوم نیست و هنوز برای سوخت و انرژی از چوب استفاده می کنند."
آیا از سال 69 تا 84، تخریب و آتش سوزی های مستمری که اتفاق افتاده نوسانی در عدد 5/4 ایجاد نکرده است؟"
کهرم در پاسخ به این سوال می گوید: "آمار واقعی به ما منعکس نمی شود و سازمان منابع طبیعی و جنگل ها نیز یا آماری ندارند یا به ما نمی دهند اما براساس نقشه های فضایی مساحت جنگل ها در حال کاستن است."
او درباره کاشت درخت به جای تخریب جنگل که عموماً از سوی مسوولان اعلام می شود، می گوید: "این کاشت با تخریب آن درخت قدیمی قابل مقایسه نیست و میزان برداشت همیشه فزونی می گیرد و بیش از تولید است. باید میزان تخریب غیرقانونی را هم که قابل توجه است، در نظر گرفت."
او به طرحی اشاره می کند که در دو دولت گذشته مطرح شد و هیچ گاه به اجرا درنیامد: "در آن زمان طرح "سپاه سبز" را مطرح کردند تا سربازان در دو سال خدمت، هفته هایی را پس از آموزش به مراقبت از جنگل ها و محیط زیست بپردازند، اما دیدیم که از سربازان برای پارکابی اتوبوس استفاده شده ولی این طرح عملی نشد."
او رویکرد سازمان منابع طبیعی و سازمان جنگل ها و مراتع کشور را رویکرد بهره برداری دانست: "فقط کافی است که یک روز تعداد کامیون هایی که در جاده شمال هیزم و چوب بار می زنند را بشماریم."
دفن زباله در جنگل ها، دیگر مشکلی است که این استاد دانشگاه بر آن تاکید دارد: "دفن زباله در جنگل باعث تغییر بافت آن می شود. به طور کلی به دلیل عوارض جوی، آب و هوایی و زمین شناسی روزی دو سانتیمتر از مساحت شمال کم می شود ولی شاید آن ها این دو سانتیمتر را دو متر تلقی کرده اند که آمارشان ثابت مانده است چون فقط در صورت کوچک شدن کشور این آمار قابل توجیه است."
در شاخص دیگر آرمان تضمین پایداری زیست محیطی، نسبت اراضی حفاظت شده برای تنوع زیستی به مساحت کشور از 6/4 در سال 76 به 32/7 در سال 84 رسیده است که روند رو به بهبود را نشان می دهد; روندی که در دنیا نیز به همین ترتیب بوده است.
کهرم با تایید این آمار توجه را به کیفیت حفاظت از تنوع زیستی جلب می کند: "این آمار درست است ولی از نظر کیفیت حفاظت ما چندان خوب عمل نکرده ایم زیرا تعداد محیط بان و وسایل نقلیه مان افزایش پیدا نکرده است. استاندارد جهانی برای حفاظت باید از 13 میلیون هکتار به 17 میلیون هکتار برسد و تعداد محیط بانان نیز باید 11 هزار نفر باشند که در حال حاضر سه هزار نفر است که 500 نفر آنان همواره مجروح و خسته اند و اتومبیل شان در تعمیرگاه است. بنزین را هم که سهمیه بندی کرده اند و آن ها برای گشت های طولانی مقدار کمی بنزین دارند."
او ادامه می دهد: "براساس تعریف مناطق حفاظت شده، این فضاها باید کاملادست نخورده باقی بماند اما در سال گذشته شاهد ساخت جاده های مختلف و احداث خط لوله گاز و شهرک در پارک های ملی بوده ایم."
در گزارش آرمان های توسعه هزاره که در سال 2007 از سوی سازمان ملل منتشر شده، آمده است: "هدف از آرمان هفتم گنجاندن اصول توسعه پایدار در سیاست ها و برنامه های کشوری و معکوس کردن روند تخریب منابع زیست محیطی است اما جنگل زدایی به ویژه در مناطقی که از نظر بیولوژیک متنوع هستند کماکان ادامه دارد."
جهان سه درصد جنگل های خود را از سال 1990 تا سال 2005 از دست داده است یعنی به طور متوسط کاهشی برابر با 2/0 درصد در سال جنگل زدایی که به دلیل تبدیل جنگل ها به زمین های کشاورزی در کشورهای در حال توسعه، با نرخ نگران کننده ای ادامه دارد (حدود 13 میلیون هکتار در سال) و ارایه این آمار 5/4 درصد نسبت پوشش گیاهی ثابت در 15 سال بیش تر باعث تردید کارشناسان است تا تایید این نکته که ایران در حفظ سطح و کیفیت جنگل ها در تمام این سال ها موفق بوده است.
جنگل زدایی موجب گسترش بیماری مالاریا می شود
پس از بررسی های فراوان دانشمندان دریافتند بین جنگل زدایی وگسترش بیماری مالاریا درجنگل آمازون واقع در پرو رابطه مستقیمی وجود دارد.
به گزارش سرویس علمی پژوهشی ایسکانیوز به نقل از مجله Tropical medicine، کارشناسان محیط زیست پس از کامل کردن تحقیقات خود، اعلام کردند در مناطقی که به طرز وسیعی جنگل زدایی شده تعداد پشه های آنوفل که منجر به بیماری مالاریا می شود 278 مرتبه از مناطقی که پوشیده از درخت است بیشتر است.
دانشمندان براین باورند که پشه ها ترجیح می دهند درمناطق باز ، روشن و وسیع زندگی کنند که تمام این ویژگی ها در مناطق جنگل زدایی شده موجود است.
به دلیل اینکه پشه ها بیماری مالاریا را منتقل می کنند بنابراین جنگل زدایی خطر گسترش بیماری را افزایش می دهند.
13