تارا فایل

تحقیق بررسی روابط اجتماعی معلمان و دانش‎آموزان در عصر ارتباطات


 روابط اجتماعی معلمان و دانش‎آموزان در عصر ارتباطات

جهانی را که در آن زندگی می‎کنیم جهان ارتباطات نام گرفته است. با کمک ماهواره‎ها و اینترنت مرزها و دیوارهای مرئی و نامرئی فرو ریخته و دنیا به دهکده کوچکی تبدیل شده است. در این دهکده کوچک، نظام‎های پیشین نابود شده و یا در حال نابودی است ونظام‎های جدید با سرعتی وصف ناپذیر در حال جایگزینی است. دگرگونی در دانش، دگرگونی در نگرش، دگرگونی در رفتارها و دگرگونی در روابط انسانی و اجتماعی از دستاوردهای این دگرگونی است. آنچه در این مقاله مورد بررسی است کاربرد فناوری‎های جدید اطلاعات و ارتباطات در آموزش و پرورش و بررسی تاثیر آن در ابعاد گوناگون آموزشی، پژوهشی و اجتماعی است. بدین منظور، در این مقاله ابتدا پیرامون وسایل جدید اطلاعات و ارتباطات و نقش آنها در آموزش و برقراری ارتباطات اجتماعی مطالبی ارائه خواهد شد و سپس به تاثیر این فناوری‎ها در کلاس‎های درس و نقش معلمان در این رابطه می‎پردازد.
هم‎چنین سعی شده است با بررسی کتب، مجلات و مقاله‎های اینترنتی، آخرین نتایج به دست آمده از تاثیر فناوری‎ها در کلاس‎های درس به ویژه تاثیر آنها در تغییر نقش معلمان مطالبی ارائه شود. نقش این فناوری‎ها درچگونگی برقراری ارتباط معلم با دانش‎آموزان، با همتایان و با سایر افراد جامعه از جمله مطالب این مقاله است.
با توجه به نتایج به دست آمده توصیه‎هایی برای استفاده بهتر از فناوری‎ها برای برقراری ارتباطات اجتماعی به معلمان، مسوولین و دست اندرکاران آموزشی شده است.

مقدمه
ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال اطلاعات، احساس‎ها، حافظه‎ها وفکرها در میان مردم (اسمیت، 1988، ص 7). ارتباطات به معنای "تسهیم تجارب" نیز تعریف شده است. در این معنا، هر انسانی تجارب و آنچه در درون خود دارد را با دیگران در میان می‎گذارد. برخی از صاحبنظران ارتباطات را پدیده‎ای تکاملی می‎دانند که به گونه‎ی فراگردی از افراد و نظام اجتماعی که درآن زیست می‎کنند، نشات گرفته و خود به نوبه خود بر آنها تاثیر می‎گذارد. از طریق این جریان، انسان‎ها و نظام‎های اجتماعی تکامل می‎یابند، تغییر می‎پذیرند، خود را با شرایط منطبق می‎کنند، جایگزین می‎شوند، رشد می‎کنند.
ابزارهای ارتباطی وسایلی هستند که از طریق آن انسان‎ها به خلق، حفظ و توسعه روابط خویش با یکدیگر می‎پردازند. از طریق این ابزار اطلاعات، دانش و آگاهی‎ها و حتی فرهنگ‎ها مبادله می‎شود. فناوری‎های جدید اطلاعات و ارتباطات از زمره وسایل ارتباطی جدید هستند که با امکاناتی نظیر پست الکترونیکی، اتاق‎های گفتگو، گروه‎های مباحثه، نفش عمده‎ای در این فرآیند به عهده دارند.
اصطلاح "فناوری اطلاعات1" جدیداً به "فناوری اطلاعات و ارتباطات2" تغییر یافته است. البته تفاوت این دو واژه از نحوه برقراری ارتباط نشات گرفته است. واژه اول، یعنی فناوری اطلاعات به جریان یکسویه ارتباط اشاره دارد که در این فرآیند، گیرنده و یا دریافت کننده نسبت به اطلاعات دریافتی منفعل است. واژه دوم یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات، اشاره به تعامل بین کاربر و دنیای اطلاعات دارد. بنابراین، واژه دوم به جریان دوسویه ارتباط اشاره دارد که در این فرایند، کاربر نقش بسیار فعالی در رد و بدل کردن اطلاعات خواهد داشت. رایانه از طریق جریان فرست و بازفرست اطلاعات، توانایی مردم را برای برقراری ارتباط فوری و آسان از فواصل دور و نزدیک فراهم کرده است و از این طریق موجب تحولات شگرفی در امور گوناگون از جمله آموزش و پرورش شده است. در این مقاله ضمن اشاره به تحقیقات انجام گرفته در مورد نقش رایانه‎ها در آموزش به نقش ارتباطی آنها توجه خاص شده است.

نقش رسانه‎های گوناگون ارتباطی در آموزش
در قرن نوزدهم، گسترش راه آهن و استفاده از آن به عنوان اولین وسیله ارتباطی، کمی بعد اختراع تلفن که هر فرد می‎توانست ارتباط فوری و بلادرنگ با افراد دیگر داشته و اطلاعات به راحتی و وضوح سریعاً نقل و انتقال می‎یافت. سپس، تلگراف، تلکس، ماشین فاکس که امکان انتقال نوشته را از طریق شبکه‎های ارتباطی فراهم می‎کرد.
استفاده از وسائل الکترونیکی در امر برقراری ارتباط و در نتیجه آموزش از طریق آن، در اوایل سال 1900 از طریق رادیو آغاز شد. در اوایل 1924، بی بی سی (BBC) شروع به پخش برنامه‎های آموزشی کرد. از آن زمان تا به حال رادیو به منزله ابزاری جهت دست یابی افراد ساکن مناطق دور افتاده به آموزش مطرح بوده است.
برنامه‎های آموزشی تلویزیون در دهه 30 آغاز به کار کرد (1930)، 20 سال طول کشید تا برنامه‎های آموزشی آن به صورت محبوب و مردمی در آید، بعد از گذشت 30 سال، فناوری‎های رایانه‎ای زمان و مکان را در نوردیدند و آموزش را از کلاس‎های درس به منازل ومحل کار آوردند و درس‎های مجازی، دوره‎های مجازی و دانشگاه‎های مجازی پدید آمدند. در حال حاضر کاربرد گسترده از امکانات اینترنت در مدارس، نشانگر فناوری‎های پیشرفته می‎باشد.

نقش ارتباطی اینترنت در آموزش و پرورش
امروزه، علم مرز نمی‎شناسد و به گوشه‎ای از جهان تعلق ندارد. همه با هم مشغول ساختن دانش‎های نو برای بهبود بخشیدن به نابسامانی‎های اوضاع جهان اند. این واقعیت است که همه جهانیان از پیشرفت‎های حاصله از تلاش دانشمندان و متخصصان برای زندگی بهتر و رفاه بیشتر استفاده می‎کنند. بنابراین، باید در تولید وساخت دانش نیز سهمی به عهده گیرند.
بهره مندی از تجارب بدست آمده از طریق رسانه‎ها از تکرار کارهای انجام شده و صرف وقت و سرمایه مجدد جلوگیری می‏کند. امروزه با کمک فناوری‎ها، در کسری از ثانیه می‎توان به تجارب اندیشمندان دست یافت. با استفاده از فناوری‎های جدید، نه تنها می‎توان در معرض کارهای انجام شده قرار گرفت بلکه این امکان از طریق شبکه‎های بین المللی وجود دارد که در فرآیند کارهای در حال انجام به طور فعالانه مشارکت کرد. متخصصان کشورهای مختلف می‎توانند در زمان مشخصی به تبادل اندیشه و نظر بپردازند و در مورد یک رویداد علمی بحث و گفتگو کنند و از این طریق به دانش جهانی دست یابند. آنچه در زیر بیان می‎شود، استفاده از فناوری‎های آموزشی را در حرفه پزشکی نشان می‎دهد:
الیوت ماسیه3، فناور و متخصص تعلیم و تربیت، این تجربه دست اول را هنگام بازدید از "گام نخست در موفقیت و پیشرفت در یادگیری الکترونیکی" ملاحظه کرد. او در تفسیر این بازدید چنین می‎گوید:
هفت هزار متخصص قلب را در سالن کنفرانسی تصور کنید که در حال مشاهده و تعامل با جراحانی هستند که به طور همزمان مشغول عمل جراحی قلب در سه کشور مختلف دنیا (اسرائیل، ایتالیا ونیویورک) هستند. شش بیمار برای جراحی قلب دراتاق‎های عمل این سه کشور در نظر گرفته شدند. در هر اتاق عمل، بین 3 تا 8 دوربین فیلمبرداری و وسایل اسکن جهت نشان دادن عمل جراحی و گرفتن تصاویر از داخل و پخش آن به صورت زنده فراهم شده است.
متخصصان قلب در اتاق‎های عمل مشغول اجرای روش‎های بسیار پیچیده، بالاتر از سطح استانداردهای معمول بودند. بیماران مورد عمل جراحی که وضعیت بسیار جدی و وخیمی داشتند، همه برگه رضایت نامه را امضاء کرده بودند و در طول انجام عمل جراحی به هوش بودند.
یک دستگاه تغذیه ماهواره‎ای و ارتباط از طریق آن، به تماشاگران اجازه می‎داد تا طی انجام دادن عمل جراحی، به طور زنده با جراحان در تعامل و ارتباط باشند و کلیه عملیات را دنبال و حتی آنها را مرور و بازنمایی کنند. شرکت کنندگان میزگرد، متخصصان سطوح بالای جراحی قلب بودند که عقاید و نظرات خود را در مورد روش کار و شیوه عمل جراحی توضیح می‎دادند. از سوی دیگر، جراحان در اتاق عمل راجع به اینکه چه روشی را انتخاب کنند و در چه حالتی، روش انتخاب شده را متوقف خواهند کرد رای گیری می‎کردند. همین که رای‎گیری در حال انجام بود، چهار صفحه پر از اطلاعات فوری و بلادرنگ در مقابل متخصصان قلب قرار گرفت. این اطلاعات به آنها کمک می‎کرد تا در جریان اتفاقات زمینه‎ی کار باشند (ماسیه، 2001، ص 1)
ماسیه گزارش می‎دهد "واقعاً، این رویداد تجربه یادگیری بسیار قدرتمندی بود. این فرآیند از توزیع بسیار سریع دانش و اطلاعات پزشکی حمایت می‎کرد. خیلی سریع‎تر از فرآیند معمولی در چاپ اطلاعات پزشکی."
همان طور که در این مثال ملاحظه شد. یکی از مهمترین امتیازات فناوری‎های اطلاعات و ارتباطات مشارکت جمعی در تولید دانش‎های جدید از طریق برقراری ارتباطات اجتماعی است. اینترنت برای دست اندرکاران آموزشی مزایای دیگری را نیز در بردارد، از جمله:
ـ ارتباط بامراکز علمی، پژوهشی سراسر کشور و دنیا و کسب مشورت و تبادل نظر با صاحب‎نظران و متخصصان هر رشته؛
ـ تماس سریع با کارشناسان، متخصصان و صاحبنظران سراسر کشور وسراسر دنیا در رشته‎های تخصصی مربوطه از طریق امکانات گوناگون اینترنت نظیر پست الکترونیکی.

پست الکترونیکی
کاربرد گسترده ازامکانات اینترنت در حرفه‎ها و مشاغل گوناگون، نشانگر استفاده از فناوری‎ پیشرفته است. این فناوری نه تنها برای دست یابی به اطلاعات و دانش روز استفاده می‎شود بلکه در اکثر نوشته‎ها آدرس پست الکترونیکی نویسنده مشخص است و فرد می‎تواند در مورد نوشته با نویسنده آن تماس بگیرد و به بحث و گفتگو پیرامون مطالب نوشته شده بپردازد. گر چه در گذشته هم امکان تماس از طریق نامه، فاکس و تلفن وجود داشته است ولی استفاده از امکانات اینترنت این روند را بسیار تعاملی تر، آسان‎تر و ارزان‎تر کرده است. پیامی که از طریق اینترنت فرستاده می‎شود، بسیار ارزانتر از فرستادن آن با وسایل ارتباطی دیگر نظیر تلفن، دورنگار و نظایر آن است. امکانات اینترنت به شخص امکان ناشناس ماندن می‎دهد. بنابراین، او می‎تواند هر سوالی داشته باشد بدون ترس و دلهره بپرسد. گر چه ممکن است نام کاربر مشخص شود ولی ویژگی‎های دیگر او نظیر سن، جنسیت، ملیت و حتی محل ارسال پیام ناشناخته می‎ماند. برای مثال، نامه‎ای که از همسایگی و اتاق کناری فرستاده می‎شود با نامه‎ای که از یک کشور بسیار دور فرستاده می‎شود، مشابه است و تشخیص محل ارسال نامه کمتر امکان پذیر است. با استفاده از پست الکترونیکی امکان تماس با افراد سراسر دنیا وجود دارد. وجود امکان بحث و گفتگو از طریق اینترنت از دیگر امتیازات این رسانه در آموزش می‎باشد.

اتاق‎های گفتگو
یکی از قابلیت‎های اینترنت، چت یا اتاق‎های گفت‎وگو می‎باشد. چت در لغت به معنای گپ زدن، صحبت دوستانه و درد دل آمده است. چت کردن یعنی ارسال پیام برای یک مخاطب یا مجموعه‎ای از مخاطبان و دریافت پاسخ از آنها در مدتی کمتر از چند ثانیه و تکرار این عمل. محیط‎های چت انواع مختلفی دارند از جمله، چت‎های نوشتاری، گرافیکی، صوتی و تصویری، چت‎های صوتی همانند تلفن عمل می‎کنند با این تفاوت که فرد می‎تواند همزمان با چند نفر و یا یک نفر گفتگو کند. در چت صوتی تصویری، کلام و تصویر همزمان رد و بدل می‎شود. در چت‎های گرافیکی، چت کننده‎ها علاوه بر تایپ پیام، برای خود یک تصویر گرافیکی که معرف آنهاست، انتخاب می‎کنند.
در هر صورت متداول‎ترین نوع چت، کاربرد نگارشی آن است. از این قابلیت اگر درست استفاده شود، گستره وسیعی از امکانات را در اختیار کاربران قرار می‎دهد. در محیط‎های چت دو نوع برخورد افراد با هم وجود دارد، یکی به صورت تخصصی و دیگری عمومی. معمولاً ایرانیان علاقه مند به چت، به غیر از تعداد معدودی از اساتید و متخصصان و علاقه مندان حیطه خاصی، وارد محیط‎های تخصصی نمی‎شوند، چرا که از طرفی تسلط کافی به زبان انگلیسی یا دیگر زبان‎ها را ندارند و از طرفی گرایش به برقراری روابط اجتماعی برون مرزی نیز کم است و این می‎تواند به دلیل نبودن اشتراکات فرهنگی و تفاوت در اولویت‎های مورد علاقه در بحث، باشد.
در پژوهشی انجام شده توسط زمانی و آقاکثیری (1383) از مدارس اصفهان نشان داده است که آموزش و پرورش هزینه‎های زیادی را برای بازآموزی و آموزش ضمن خدمت معلمان برای استفاده و کاربرد رایانه در مدارس هزینه کرده است. 89% از معلمان مورد مصاحبه دوره‎های آموزش ضمن خدمت پیرامون مهارت‎های مربوط به استفاده از رایانه را گذرانده اند. 23% از این افراد از مهارت‎های کسب شده در امر آموزش و پژوهش استفاده کرده‎اند ولی تنها 3% از این افراد تواسنته‎اند از دانش کسب شده در زمینه برقراری ارتباط با همتایان و والدین استفاده کنند. این افراد معمولاً کسانی بودند که در منزل به رایانه و اینترنت دسترسی داشتند. بنا به اظهار این معلمان، آنها در موارد معدودی از اتاق‎های گفتمان برای برقراری ارتباط با دوستان خود استفاده کرده‎اند وبرای منظورهای آموزشی و درسی کمتر این امکانات مورد بهره برداری قرار گرفته است.

نقش معلمان در استفاده از فناوری‎های اطلاعات و ارتباطات
هم اکنون اهداف سنتی آموزش تغییر یافته، تنها به یادگیری بدنه‎ی دانش و مهارت‎ها محدود نمی‎شود، بنابراین وظیفه معلمان هم تغییر کرده و مشکل‎تر شده است زیرا آنان باید مهارت‎های شناختی ترکیب دانش نو و قدیم، چگونگی یادگیری دانش جدید و به کار بردن این دانش در موقعیت‎های جدید را به بچه‎ها یاد بدهند. در زمینه‎های اجتماعی ارتباط معلمان تنها به ارتباط با تعداد معدودی دانش‎آموز محدود نمی‎شود و آنها ناچارند برای به روز کردن اطلاعات علمی که هر روز تازه‎تر و پیچیده‎تر می‎شوند، دامنه ارتباطات اجتماعی خود را گسترش بخشند. آنها نیاز دارند که با افراد جامعه به ویژه والدین ارتباط برقرار کنند و از امکانات جامعه و خانواده حداکثر استفاده را بنمایند. در اکثر موارد آنها دامنه روابط اجتماعی خود را از مدرسه فراتر گذاشته و با سایر همتایان خود در سراسر کشور و حتی با سایر کشورها تماس گرفته و از نظریات و تجربیات آنها در زمینه‎های گوناگون و برای حل مشکلات آموزشی بهره می‎گیرند. فناوری‎های جدید زمنیه بسیاری از روابط اجتماعی را برای آنها فراهم می‎کنند. آنها به دانش‎آموزان می‎آموزند که چگونه می‎توانند زمینه‎های کار گروهی و تعاون را با کمک فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات بهبود بخشند. بهره‎مندی از تمام امکانات بالقوه‎ای که در این فناوری‎ وجود دارد شرایط و خواسته‎های جدیدی را از معلمان می‎طلبد. در مورد اهمیت این موضوع در شرایط کنونی لازم است به چند نکته در مورد آموزش توجه گردد:
* درک و فهم ما از یادگیری تغییر کرده است. یادگیری باید معنی دار و در زندگی کاربردی باشد.
* دانش هر روز تغییر می‏کند، پس باید معلمان را به گونه‎ای وادار کرد تا دانش خود را به‎روز کنند و در معرض کانال‎های انتقال اطلاعات قرار بگیرند.
* محیط اجتماعی بسیاری از کشورها اداره کلاس را برای معلمان دشوار ساخته است. موقعیت معلم در کلاس به چالش کشیده شده و دانش او زیر سوال رفته است. دانش‎آموزان نسبت به معلم بی احترامی کرده، پرخاش می‎کنند و در برخی موارد معلمان در معرض تهدیدات فیزیکی و فشارهای روانی هستند. کسب تجربیات سایر همتایان و همکاران در برخورد با این مشکلات و چالش‎ها نیاز به مشاوره با افراد صاحبنظر وکارشناس دارد که به صورت گمنام از طریق فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات ممکن است.
* فناوری اطلاعات و ارتباطات علی رغم مفید بودن، کار معلمان را به نحو چشمگیری افزایش داده است. آنها مجبورند علاوه بر تدریس، مواردی مثل کار با رایانه، نصب نرم افزار، اینترنت و غیره را نیز یاد بگیرند و دانش‎آموزان را در این موارد کمک کنند. اشکالات نرم‎افزاری و سخت‎افزاری پیش آمده کمک از کارشناسان را می‎طلبد و این امر نیز با کم‎ترین هزینه از طریق فناوری‎ جدید امکان‎پذیر است.
* استفاده از فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات تغییرات زیادی را در آموزش ایجاد کرده است. جدول شماره 1 نشان‎دهنده پاره‎ای از این تغییرات است.
جدول 1-1 ارزیابی الگوی جدید
از (سنتی)
به (جدید)
ساختمان مدرسه
زیرساخت‎های تولید دانش (مدارس، آزمایشگاه‎ها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و موزه‎ها)
کلاس‎ها
افراد یادگیرنده
معلم به عنوان ارائه دهنده
معلم به عنوان تسهیل کننده
مجموعه‎ای از کتاب‎ها و وسائل کمک آموزشی دیداری و شنیداری
مواد چند رسانه‎ای (مواد چاپی، مواد صوتی، ویدئو، دیجیتال)
امروزه، نظام‎های فعال آموزشی از طریق چند رسانه‎ای‎ها بدون توجه به فاصله جغرافیایی و ملیت به یادگیرندگان امکان استفاده یکسان از امکانات را می‎دهند. در این مدل جدید، فناوری جایگزینی برای مدرسه نیست، بلکه نقش مکمل را برای نظام ایفاء می‏کند.

نقش فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات در آموزش
بارکر و فرانکلین4 (1998) عقیده دارند در صورتی که معلمان بخواهند از فناوری اطلاعات و ارتباطات در انجام وظایف محوله آموزشی و تدریس خود اطمینان یابند باید از مدل 4 یی (E) که ازچهار واژه، Eases, Enables, Ensures, Enhances گرفته شده است استفاده کنند. اولین ایی (E) مربوط به راحت کردن کارها است. (Eases) یعنی اینکه معلمان ببینند که فناوری اطلاعات و ارتباطات چقدر وظیفه آنها را راحت و در انجام وظیفه به آنها کمک می‏کند. دومین ایی (E) مربوطه به توانا کردن فراگیر است. (Enables) یعنی تا چه حد فناوری اطلاعات و ارتباطات فراگیر را توانا می‏کند. سومین ایی (E) مربوط به اطمینان معلم از دستیابی به بازده‎های یادگیری است. (Ensures) اطمینان از دستیابی به اهداف آموزشی که با بازده‎های آموزشی قابل اندازه گیری است و چهارمین ایی (E) Enhacnes مربوط به بالا بردن کیفیت و ارزش وظیفه ویا کار است. به عقیده بارکر و فرانکلین در صورتی که فناوری اطلاعات و ارتباطات نتواند این عملیات را انجام دهد نباید به کار گرفته شود. مدل فوق الذکر، نه تنها دربه کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در زمینه سواد آموزی قابل استفاده است بلکه در کلیه زمینه‎های برنامه درسی می‎تواند مورد استفاده معلمان و کارشناسان قرار بگیرد.

تحقیقات انجام شده پیرامون نقش فناوری‎های جدید اطلاعات و ارتباطات بر معلمان
برای اجرای برنامه تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات برنامه ملی تربیت معلم در انگلستان اجرا شده است. بدین منظور مبلغ 230 میلیون پوند برای تربیت کلیه معلمان برای استفاده از رایانه در سال 2002 در نظر گرفته شد. انتظار می‎رفت که معلمان از امکانات اینترنت نظیر پست الکترونیکی برای تماس با سایر معلمان کشور و دیگر نقاط دنیا و هم‎چنین برای ارتباط با متخصصان موضوعات درسی استفاده کنند.
نیکی دیویس5 (سومخ و دیویس6، 1997) استدلال می‏کند که توانایی‎های حرفه‎ای معلمان از طریق به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات افزایش خواهد یافت. استفاده موثر دانش‎آموزان از فناوری، مستلزم آن است که معلمان برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات آموزش دیده باشند.

نقش معلمان دراستفاده از فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات
معلمان بهترین افرادی هستند که می‎توانند تاثیر واقعی فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات را در یادگیری ارزیابی کنند و تشخیص دهند که فناوری‎ چه کارهایی را در آموزش می‎تواند انجام دهند و چه کارهایی را نمی‎تواند. از این رو، بازخورد معلمانی که در آموزش از رایانه‎ها استفاده می‎کنند بهترین یاور سیاستگزاران آموزشی در تصمیم‎گیری‎های مربوط به کاربرد این فناوری‎ می‎باشد.
برای پی بردن به ارزش فناوری در آموزش رسمی، پیمایش ملی از معلمان پیش دبستان تا دبیرستان7 مدارس دولتی و خصوصی به وسیله موسسه تحقیقاتی اینفوتک در کشور آمریکا انجام گرفت. در این پیمایش، محققان با 606 نفر از معلمان مدارس دولتی وخصوصی کشور آمریکا مصاحبه کردند. این نمونه شامل تعداد مساوی از معلمان مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان بود که از جامعه آماری 6/1 میلیون نفر معلم از بانک اطلاعات معلمان به طور تصادفی انتخاب شدند.

تجزیه و تحلیل داده‎ها
مصاحبه‎های تلفنی توسط موسسه تحقیقاتی اینفوتک در می‎تا جون 2003 انجام گرفت. نتایج زیر از این پژوهش به دست آمد: سن 85% از معلمان 35 سال به بالا و متوسط تجربه تدریس آنها 17 سال بود. متوسط تعداد دانش‎آموزان در هر کلاس درس 23 نفر بود.
به طور کلی، مصاحبه شوندگان به نفش فناوری در برقراری ارتباط با والدین، در مدیریت و اداره کلاس‎ها و تدریس اشاره کردند. در زمینه ارتباط با والدین، معلمان از طریق پست الکترونیکی با والدین تماس گرفته و راجع به مشکلات درسی، نمرات دانش‎آموزان و موارد خاصی که در مدرسه اتفاق افتاده، از نظر والدین جویا می‎شدند. علاوه بر این معلمان برای برقراری با همتایان خود از مدارس دیگر با آنها تماس گرفته و در موارد آموزشی و مشکلات دانش‎آموزان از نظریات آن‎ها استفاده می‎کردند. اهم منافع استفاده از فناروی در آموزش به سه دسته تقسیم می‎شوند: منافع در کلاس درس، در خارج از کلاس درس و منافع آن برای معلمان.

1ـ منافع استفاده از رایانه‎ها در کلاس‎های درس
85% از معلمان به نقش رایانه‎ها در پیشرفت تحصیلی دانش‎آموزان اشاره کردند. 74% به نقش رایانه در افزایش حضور دانش‎آموزان در کلاس درس و 65% عقیده داشتند که رایانه‎ها در انتقال بعضی از مواد آموزشی حتی از معلمان هم موفق‎تر و موثرتر عمل کرده اند.
معلمان عقیده داشتند که با افزایش سن دانش‎آموزان، رایانه‎ها به عنوان یک ابزار آموزشی سودمندتری عمل می‎کنند. به عبارت دیگر، هر چه سن دانش‎آموزان بیشتر شود رایانه‎ها ابزار مناسب تری برای تدریس و آموزش محسوب می‎شوند.
در پاسخ به سوال، مناسب بودن رایانه‎ها به عنوان یک ابزار آموزشی برای تدریس،
54% از معلمان ابتدایی، 63% از معلمان راهنمایی و 68% از معلمان دبیرستان‎ها به مقدار خیلی زیاد موافق نقش آموزشی رایانه‎ها در آموزش بودند. نتایج این پژوهش با نتایج تحقیق انجام شده توسط موسسه‎ی آموزشی و فناوری سی ای او8 که در زمینه استفاده از رایانه در آموزش صورت گرفته، همخوانی و همبستگی دارد. تحقیقات انجام شده توسط این موسسه نشان می‎دهد که استفاده از رایانه در آموزش، پیشرفت‎های چشمگیری را در ایجاد و پرورش مهارت‎های گوناگون نظیر ریاضیات، نوشتن، فعالیت‎های مشارکتی، حل مساله، سازماندهی و برنامه‎ریزی، سواد بصری و اطلاعاتی، خلاقیت، ریسک‎پذیری، یادگیری پروژه محور و مهارت‎های بین شخصی داشته است.
به طور کلی، فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات می‎تواند به فرآیند تولید دانش ساختارمند در کلاس‎های درس کمک کند. پژوهشگرانی نظیر بورک (1985)؛ پاپرت (1980) و دوگوستا (1982)، به تاثیر عمیق رایانه‎ها در فرآیند یادگیری و آموزش می‎نگرند. آنها عقیده دارند که استفاده از فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات در کلاس‎های درس موجب می‎شود تا آموزش، دانش‎آموز محورتر شود. در این نوع کلاس‎ها، دانش‎آموزان با استفاده از تفکر انتقادی و تشریک مساعی با دیگران (فراتر از مرزهای منطقه‎ای و ملی) راهکارهایی را برای حل مشکلات خود و جامعه پیدا می‎کنند(جایر، 1997). در این کلاس‎ها، روش تدریس معلم تغییر یافته است. تحقیقات انجام شده توسط دویر، رینک استاف و سندهلز (1991) نشان داد که رایانه‎ها برای تمام موضوعات درسی به کار گرفته می‎شوند و معلمان در این کلاس‎ها، سبک‎های گوناگون تدریس را تجربه کرده اند.
فناوری‎ دیجیتالی دانش‎آموزان را فعال‎تر می‏کند و آنها را به یادگیرندگان مستقلی تبدیل می‏نماید. اینترنت "جوامع تولید دانش" را ایجاد می‏کند که درآن بچه‎ها و بزرگسالان از اقصی نقاط کره خاکی با هم همکاری می‎کنند و از یکدیگر یاد می‎گیرند. رایانه‎ها به دانش‎آموزان اجازه خواهند داد تا یادگیری خود را با روش‎های اکتشاف مستقیم، شرح وبیان، و تجربه عهده دار شوند. این روند موجب تغییر نقش دانش‎آموز از "آموزش گیرنده" به "یادگیرنده" و نقش معلم از "متخصص" به "همکار" یا "راهنما" می‎شود (نگروپونت، رسنیک و کسل، 1997، ص 1).

2ـ نقش رایانه‎ها در ارتباطات
گر چه بیشترین توجه روی کاربرد رایانه در کلاس‎های درس گذاشته شده است ولی معلمان به استفاده‎های مفید اینترنت برای گسترش ارتباط با والدین و سایر افراد جامعه اشاره کردند. به طور کلی، 64% از معلمان گزارش دادند که آنها ازطریق ارتباط‎های الکترونیکی با والدین ارتباط برقرار کرده اند.
بهرحال، هنگامی که فناوری‎های جدید وارد مدرسه می‎شوند، امکانات بالقوه زیادی را برای گسترش دامنه مخاطبین ایجاد می‎کنند. بچه‎ها داستان‎ها و یا شعرهایی را به صورت تایپ شده از طریق پست الکترونیکی برای مدارسی که به شبکه رایانه وصل هستند ارسال می‎کنند. این مدارس می‎توانند مدارس موجود در یک ناحیه باشند که با هم در ساخت محیط‎های درسی ارتباط دارند و یا مدارسی در مناطق دور دست، در شهر، کشور و یا قاره‎ای دیگر باشند. بچه‎هایی که زبان انگلیسی را می‎دانند می‎توانند با تعداد بسیار زیادتری از دانش‎آموزان سراسر جهان ارتباط برقرار کنند. اگر کار دانش‎آموز روی وب سایت مدرسه قرار گرفته شود، هر فردی از جهان که به اینترنت دسترسی دارد می‎تواند مخاطب برنامه باشد. بنابراین مخاطبین بالقوه برنامه، ممکن است صدها تا میلیون‎ها نفر و حتی بیشتر از مخاطبین بهترین کتاب‎های چاپ شده جهان باشند.
کار دانش‎آموزان به جای اینکه از طرف دانش‎آموزان کلاس خودشان مورد ارزشیابی و انتقاد قرار گرفته شود از طرف افراد دیگر شهرها، کشورها و یا قاره‎ها مورد ارزیابی و انتقاد قرار می‎گیرد. کار می‎تواند با کلیک یک دکمه و با پرداخت هزینه تلفن محلی توسعه یابد. با استفاده عاقلانه و درست از زمان‎های خاص روز، پیام‎ها سریع و با هزینه بسیار ناچیز به اقصی نقاط جهان فرستاده می‎شود. بنابراین نویسنده اصلی می‎تواند هر گونه پیشنهاد اصلاح و تغییر را ظرف یک روز داشته باشد. نیکی دیویس (سومخ و دیویس، 1997)، به نوشتن و ارسال پیام به صورت تیمی اشاره دارند. بدین ترتیب که کلاسی از یک مدرسه با کلاس دیگر از همان شهر و هم‎چنین با مدرسه دیگر در شمال آمریکا، به صورت تیم ویرایشی با یکدیگر در انجام یک پروژه کلاسی کار می‎کردند. دو فصل از یک داستان راجع به آمریکایی‎های بومی با کمک دانش‎آموزان دو مدرسه انگلستان نوشته شد. این داستان بر اساس تفکرات قالبی پیرامون "هندی‎های سرخ9" نوشته شد. سپس به مدرسه‎ای در آمریکا برای تصحیح و توسعه ارسال گردید. هدف از این نوشته، تغییر دیدگاه‎ها و تفکرات قالبی در مورد آمریکایی‎های بومی بود. این نوع استفاده تلویحی از پست الکترونیکی برای تغییر دیدگاه‎های کلیشه‎ای و آموزش مجدد و تشویق جنبه‎های مثبت دیدگاه چند فرهنگی تاثیر بسیار مهمی بر کودکان دارد.
فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات زمینه‎های جدیدی را برای ملاقات با مردم سراسر دنیا و آشنایی با فرهنگ‎ها، آداب و رسوم آنها فراهم می‏کند. دهکده جهانی مارشال مک لوهان "جامعه‎شناس کانادایی" تحقق یافته است.
توجه به این نکته لازم است که همه یا 96% از این معلمان به پست الکترونیکی در مدرسه دسترسی داشته‎اند (رادر10، 2003).

3ـ منافع استفاده از فناوری ‎اطلاعات و ارتباطات برای معلمان
نتایج پژوهش نشان می‎دهد که بیش از سه چهارم یا (77%) از معلمان از سایت‎های اینترنتی برای تسهیم و گزارش اطلاعات در مورد کلاس‎های درس، تکالیف درسی، نمرات دانش‎آموزان و… استفاده می‎کنند. به علاوه نزدیک به نیمی از معلمان دوره‎های راهنمایی و دبیرستان‎ها نمره‎های دانش‎آموزان را از طریق اینترنت و یا پست الکترونیکی برای والدین ارسال داشته اند.
نیکی دیویس (سومخ و دیویس، 1997) استدلال می‏کند که توانایی‎های حرفه‎ای معلمان از طریق به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات افزایش خواهد یافت. استفاده موثر دانش‎آموزان از این فناوری، مستلزم آن است که معلمان برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات آموزش دیده باشند. او در مورد امکانات گوناگون اینترنت در آموزش از جمله پست الکترونیکی چنین می‎گوید. "پست الکترونیکی نه تنها به عنوان وسیله‎ای برای توسعه مهارت‎های مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات به کار برده می‎شود بلکه به عنوان وسیله‎ای جهت افزایش مهارت‎های حرفه‎ای و دانش‎های مربوط به موضوع درسی به کار گرفته می‎شود" (همان منبع، ص 46).
امتیازات گوناگون فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات در آموزش موجب شد تا اقدامات گوناگونی در کشورهای گوناگون صورت گیرد. از جمله، تلفیق این فناوری‎ در برنامه درسی مدارس کشورهای پیشرفته که به صورت آیین نامه، بخشنامه و مقررات آموزشی در برنامه آموزشی این کشورها لحاظ شده است. برای مثال در بخشنامه شماره 98/4 که با عنوان: "موقعیت بالا و استانداردهای بالا11" در کشور انگلستان در سال 1998 منتشر شده است چنین آورده شده است: برای اجرای برنامه تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات، برنامه ملی تربیت معلم در انگلستان اجرا شده است. بدین منظور مبلغ 230 میلیون پوند برای تربیت کلیه معلمان برای استفاده از رایانه در سال 2002 در نظر گرفته شد. انتظار می‎رفت که معلمان از امکانات اینترنت نظیر پست الکترونیکی برای تماس با سایر معلمان کشور و دیگر نقاط دنیا و هم‎چنین برای ارتباط با متخصصان موضوعات درسی استفاده کنند.
در بسیاری از موارد، قرار دادن مدارس در شبکه ملی یادگیری12، تنها به منظور دسترسی به منابع اینترنتی نیست، بلکه به منظور استفاده از ویژگی‎های دیگر رسانه‎های الکترونیکی نیز می‎باشد. امکانات بی شماری از طریق وصل به کتابخانه‎ها، موزه‎ها و افراد بی شمار دیگر در سراسر دنیا، از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات در دسترس مدارس قرار می‎گیرد. بر طبق سند "وصل به جامعه یادگیری"13 (1997)، قرار داشتن بیش از 32000 مدرسه مستقل و دولتی با بیش از 9 میلیون دانش‎آموز، 450000 معلم، 900 کالج آموزشی با 4 میلیون دانشجو و 250000 کارمند، 380000 کارمند در آموزش عالی با 6/1 میلیون دانشجو (تنها در کشور انگلستان)، 4300 کتابخانه با 22000 کارمند ( این کتابخانه‎ها بیش از 60 درصد از جمعیت بزرگسالان را سرویس می‎دهند)، موسسات دیگر نظیر موزه‎ها و گالری‎ها در کشور انگلستان و خارج از آن، به طور حتم توانایی‎های شبکه ملی یادگیری را نشان می‎دهد. توانایی دانش‎آموزان، دبیران، کتابداران، کارمندان اداری و سایر کارمندان اداره آموزش و پرورش برای برقراری ارتباط با یکدیگر یکی از مهیج‎ترین رویدادهای توسعه آموزش است که از ابتدای قرن بیست و یکم شروع شده است. از فناوری اطلاعات و ارتباطات می‎توان برای افزایش یادگیری چه در داخل و چه در خارج از کلاس درس استفاده کرد. توانایی برقراری ارتباط فرد با افراد دیگر در اقصی نقاط دنیا از جمله ویژگی‎های مهم این رسانه است که نباید مورد چشم پوشی و غفلت قرار گیرد.
در سال 2002، 75% ازمعلمان و استادان و 50% از دانش‎آموزان و دانشجویان در مدرسه به پست الکترونیکی دسترسی داشته اند.
به علاوه، بسیاری از دانش‎آموزان سابق مدارس که فارغ التحصیل و جذب بازار کار شده‎اند تجارب خود را از طریق پست الکترونیکی با سایر دانش‎آموزان در میان می‎گذارند. پست الکترونیکی، پل ارتباطی بین مدرسه و اولیاء دانش‎آموزان محسوب شده و بدین وسیله تجارب والدین با دست اندرکاران مدرسه در مورد فرزندان تسهیم می‎شود. در نتیجه، تکامل مشخصی در تلفیق پست الکترونیکی با برنامه درسی مدارس در طول زمان اتفاق افتاده است.
مدرسه ابتدایی مای‎فیلد14 درشمال شرق لندن که از ژانویه 1999 از اینترنت و پست الکترونیک استفاده کرده است، در مورد چگونگی برخورد والدین، دانش‎آموزان و سایر افراد چنین گزارش داده است: اولین پیام‎هایی که از والدین با پست الکترونیکی دریافت شد راجع به وب سایت مدرسه بود. برای مثال یکی از والدین چنین نظر داده بود:
"من از اینکه شما بچه‎هایمان را تشویق به استفاده از کاربردهای گوناگون رایانه می‎کنید بسیار خوشحال هستم. … این وب سایت به مرور زمان کامل خواهد شد و من چشم به راه هستم تا شاهد پیشرفت‎های این وب سایت باشم" این پدر در ادامه می‎گوید که او تجربیات زیادی در مورد کار با رایانه دارد که حاضر است در جهت نگهداری و بقای این وب سایت در اختیار مدرسه بگذارد.
گزارش از پیام‎های دریافت شده از طریق پست الکترونیکی در رابطه با وب سایت مدرسه، همه فیدبک و بازخوردهای خوبی برای مسوولین بود. ابتدا ارتباطات انجام شده بیشتر حالت گفت و گوی دوستانه و تعارف آمیز و کمتر محتوای آموزشی داشت ولی به مرور زمان این امر تغییر کرد و بیشتر مسائل آموزشی از طریق پست الکترونیکی مطرح گردید. در ضمن، استفاده از پست الکترونیکی موجب شد که بچه‎ها برای فرستادن اطلاعات مجبور به استفاده از مهارت‎های گوناگون شوند. برای مثال، یکی از بچه‎ها تصویری را به صورت ضمیمه به متن نامه با پست الکترونیکی برای مدرسه فرستاد.
تحقیق دیگری در مورد اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات در پاییز 1997 و 1998 انجام گرفت. مطالعه و مشاهده بر روی 19 کلاس درس در پایه‎های مختلف انجام گرفت. بدین ترتیب که مدیران مدارس مطالعات موردی را از سه کلاس درس که از این فناوری استفاده می‎کردند و سه کلاس درس که استفاده نمی‎کردند ترتیب دادند و این کلاس‎ها توسط مشاهده گران مورد مشاهده و بررسی قرار گرفتند. متغیرهای قابل دسترسی عبارت بودند از: فعالیت‎های غالب در کلاس درس، نقش‎های معلم و دانش‎آموز، ماهیت کارجاری دانش‎آموزان و میزان و سطح درگیر شدن دانش‎آموزان.
نتایج به دست آمده از تحقیق در سال سوم
67% از کلاس‎های با فناوری در مقابل 14% از کلاس‎های بدون فناوری در پروژه‎های گسترده مشارکت داشتند. معامان کلاس‎های با فناوری، نقش کمکی و تسهیل‎کننده را به عهده گرفتند (43 % در مقابل 18% در کلاس‎های بدون فناوری).
نتایج بدست آمده در سال چهارم اجرای تحقیق
در سال چهارم سعی شد تا ابزارهایی برای ارزیابی نتایج حاصله از پروژه تهیه شود. برای اندازه گیری مهارت‎های طراحی، همکاری و تسلط در محتوا، ارزشیابی از عملکرد تدوین شد. چارچوب مفهومی با پاسخ‎گویی به این سوال که آیا تغییرات در فرآیندهای کلاس منتهی به سطوح گوناگون عملکرد می‎شود؟
ازنظر دستاوردهای اجتماعی و فرهنگی، نوع گفت‎وگو در کلاس‎های درس گروه آزمایش (با فناوری) و گروه کنترل (بدون فناوری) به عنوان یک ملاک از سنجش عملکرد مورد بررسی قرار گرفت. نوع فعالیت هم به منزله عامل دیگری از عملکرد دانش‎آموزان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بدین منظور، ابتدا تعریف مفهومی ازفعالیت به عمل آمد: در این پژوهش، فعالیت به معنای درگیرشدن دانش‎آموز در ساخت محصولات مناسب آموزشی است. برای مثال، محصولات می‎تواند شامل: نوشتن یک داستان، خواندن یک کتاب، بحث پیرامون یک موضوع، انجام و ثبت مشاهدات علمی، نقاشی، و سایر کارهای مربوط باشد. گاهی فعالیت منتهی به تولید محصول محسوسی نمی‎شود. برای مثال، گوش دادن به معلم.
روش تجزیه و تحلیل داده‎ها
انتخاب فعالیت‎ها به عنوان واحد تجزیه و تحلیل و ثبت مقدار زمانی که روی هر فعالتی صرف شده است. بدین ترتیب، مشاهده گران، تعداد فعالیت و زمان هر فعالیت را در هر چهل و پنج دقیقه یادداشت می‎کردند. فعالیت معلم نیز یادداشت می‎شد.

جدول 2: نقش عمده‎ی معلمان در کلاس‎های سنتی و چند رسانه ای
نقش معلمان
کلاس‎های پروژه‎ای چند رسانه ای
کلاس‎های سنتی
نقش دستور دهندگی معلم (برای مثال: توضیح مفاهیم، دادن اطلاعات، سوال از دانش‎آموزان)
11
17
نقش تسهیل کننده
(برای مثال: همراهی و کمک، اداره و سازماندهی کارها ووظایف، نظارت بر کار دانش‎آموزان
13
7
C2=7.81, df=1, p<.05
فعالیت‎های مشارکتی دانش‎آموزان در گروه‎های کوچک
وقت دانش‎آموز در کلاس‎های سنتی بیشتر صرف گوش دادن به معلم و بحث‎های یک طرفه می‎شود، در حالی که در کلاس‎های فناوری محور، وقت بیشتر صرف بحث در گروه‎های کوچک می‎شود. این همکاری و تشریک مساعی با الگوهای گفت‎وگو مورد حمایت قرار می‎گیرد. این الگوها گفت‎وگو به دانش‎آموزان اجازه میدهد تا بحث پیرامون موضوع را بین هم‎کلاسان خود هدایت کنند.
نتیجه بدست آمده نشان داد که تنها 3% از زمان کلاس‎های پروژه‎ای در مقایسه با 72% از زمان کلاس‎های سنتی، به سوال‎هایی که جواب آنها مشخص هستند، اختصاص یافته است.
تجزیه وتحلیل فعالیت‎های غالب: تجزیه وتحلیل فعالیت‎ها نیز نتایج مشابهی را نشان داد. کلاس‎های فناوری محور در مقایسه با کلاس‎های سنتی بیشتر از الگوهای گفت‎وگو استفاده می‎کردند. منظور از گفت‎وگو، بحث‎هایی است که دانش‎آموزان و معلمان در آنها مشارکت دارند نه کلاس‎هایی که معلم نقش کنترل کننده و دستور دهنده را ایفا می‏کند (برای مثال، سخنرانی). در کلاس‎های سنتی، الگوی غالب سخنرانی است و گفت‎وگوها حالت یکطرفه دارد. C2=781, df=1, p<.05
تحقیقات متعدد نشان می‎دهد که فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات از روش‎های جدید تدریس و نوآوری‎های آموزشی پشتیبانی می‎کنند. اهم تغییرات ایجاد شده در اثر استفاده از رسانه‎های جدید ارتباط عبارتند از: تغییر در روش اداره کلاس از معلم محوری به فراگیر محوری، فعال نمودن فراگیران و درگیر کردن آنان در فعالیت‎های آموزشی با انجام پروژه‎های بلند مدت و پیچیده و استفاده از مهارت‎های سطوح برتر تفکر (زمانی، 1383، ص 20).
مشغولیت با منابع خارجی
زمان صرف شده با اینترنت: یکی از تفاوت‎های دیگر کلاس‎های درس سنتی با کلاس‎های فناوری محور، زمان صرف شده با اینترنت است. یکی از وسایل و ابزار بسیار با ارزش برای وصل کلاس‎های درس به اجتماعات وسیع‎تر و بزرگ‎تر اینترنت است. مشاهدات از کلاس‎های پروژه محور در بهار سال‎های 1997-1993، نشان داد که دانش‎آموزان بیش از نیمی از وقت خود را صرف استفاده از اینترنت می‎کردند. آنها از اینترنت برای جستجوی اطلاعات، گرافیک، تصاویر، صداها و دیگر مواد لازم برای ساخت و ارائه پروژه استفاده می‎کردند. در کلاس‎های سنتی مشاهده شده در بهار و پاییز، اینترنت اصلاً مورد استفاده قرار نگرفت.

توجه به مخاطبان خارجی
پروژه‎ها راهی به سوی جامعه: راه دیگر وصل شدن کلاس‎های درس به جامعه از طریق پروژه‎هایی است که به وسیله‎ی دانش‎آموزان انجام می‎شود. مخاطبان این پروژه‎ها، معمولاً به خارج از کلاس درس تعلق دارند. یکی از تفاوت‎های بارز کلاس‎های با فناوری و سنتی این است که بر خلاف کلاس‎های سنتی که به مخاطبان توجهی نمی‎شود، در کلاس‎های فناوری محور، بازده و نتیجه پروژه از دید مخاطبان مورد نقد، بحث و بررسی قرار می‎گیرد (نقد محصول از دید کسی که محصول برای او ساخته می‎شود). در برنامه‎های پروژه محور، دانش‎آموزان در مورد اینکه چگونه مخاطبان به محصول آنان واکنش نشان می‎دهندبحث و گفت‎وگو می‎کنند. در صورتی که توجه به مخاطبان خارج از کلاس درس، در هیچ یک از کلاس سنتی دیده نشده است و نظر معلم به عنوان مخاطب اصلی و یا تنها مخاطب این گونه کلاس‎ها مورد توجه دانش‎آموز قرار می‎گیرد. دانش‎آموز کاری را انجام می‎دهد که معلمش را خشنود و راضی می‏کند و از این نظر، تفاوت معنی داری بین کلاس‎های سنتی و پروژه محور دیده می‎شود (آزمون فیشر، p<.001). در بهار، دانش‎آموزان در 35% از فعالیت‎های پروژه ای، کار خود را از دید مخاطبان مورد نقد و ارزیابی قرار دادند. درصورتی که توجه به مخاطبان در هیچ یک از فعالیت‎های کلاس‎های سنتی دیده نشد.

بحث و نتیجه‎گیری
در این مقاله، مزایای استفاده از فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات در امر آموزش، برقراری ارتباطات اجتماعی در بین معلمان و دانش‎آموزان مورد بحث و بررسی قرار گرفت. به طور کلی، کلاس‎های با فناوری، دانش‎آموز محورند ودانش‎آموزان با همکاری یکدیگر در تولید و ساخت محصولات پیچیده فعالیت می‎کنند. دومین مشخصه این کلاس‎ها، ارائه دروس به صورت دادن پروژه بین رشته‎ای صورت می‎گیرد و دانش‎آموزان نیاز دارند تا نتیجه تحقیق و بررسی خود را با کمک نرم افزارهای چند رسانه‎ای تولید و در کلاس درس وحتی نمایشگاه‎ها ارائه کنند. سومین ویژگی، دانش‎آموزان مجبورند زمان زیادی را در گروه‎های کوچک روی پروژه صرف کنند. چهارمین ویژگی، توجه به مخاطبان خارجی از طرف دانش‎آموزان است، به ویژه هنگامی که قرار است کار دانش‎آموزان در نمایشگاه‎ها به نمایش گذاشته شود. معلمان در این کلاس تغییر نقش داده و به تسهیل کننده یادگیری تبدیل شده اند. معلمان روابط اجتماعی خود را از طریق فناوری گسترش دادند. در این مقاله نحوه استفاده معلمان از فناوری‎های جدید برای برقراری ارتباط با دانش‎آموزان، والدین و سایر افراد مورد بحث قرار گرفت. به طور خلاصه تحقیقات در مورد این فناوری‎ نشان داد فراگیران با کمک این ابزارهای جدید:
* دانش‎های جدید را کشف و اطلاعات را به طور دینامیکی به اشکال گوناگون نشان دادند.
* اجتماعی‎تر شده و اطمینان و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردند.
* در مورد فرایندهای پیچیده و مشکل به طور موثر با دیگران ارتباط برقرار کردند.
* به یادگیرندگان مستقل، خود آموز و آغازگر در جریان آموزش تبدیل شدند.
* به صورت گروهی خیلی خوب کار کردند.
* به استعدادها وقابلیت‎های خود پی برده و تجربیات خود را داوطلبانه در اختیار دیگران قرار دادند.
* مهارت‎های نویسندگی آنها پیشرفت کرد.
* فهم بهتر و دیدگاه وسیع‎تری از علوم گوناگون پیدا کردند.
* توانایی آموزش به دیگران را کسب کردند.
* مهارت‎های حل مساله و تفکر انتقادی آنها افزایش یافت.
* از دیگران برای حل مسائل و مشکلات کمک گرفتند.
* روحیه کار دسته جمعی، تعاون و همکاری بین گروهی بیشتری پیدا کردند.

توصیه‎ها و پیشنهادها
واضح است که نمی‎توان معلمان را به یکباره آماده کرد و آموزش یک مرحله‎ای هر چقدر هم که موثر باشد کافی نیست. باید آموزش مادام العمر را جایگزین آموزش کوتاه مدت کرد و در این روند به طیف زیر توجه نمود:
1ـ آمادگی و آموزش اولیه: که برای معلمان دانش پایه و مهارت‎های آموزشی و سازمانی را فراهم می‎آورد و باعث به وجود آمدن درک عمیق از سیاست‎های تدریس و یادگیری و انواع مواد آموزشی، کاربرد و نقش فناوری‎ می‎شود. خوشبختانه این امر در آموزش و پرورش ایران تحقق یافته و اکثر معلمان آموزش‎های اولیه درباره استفاده از فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات را آموخته اند.
2ـ ایجاد فرصت‎هایی جهت بازآموزی، ارتقاء، و انتقال دانش و مهارت‎های جدید: برخی از اصناف چنین دوره‎هایی را برای تمدید جواز کار و کسب ضروری می‎دانند. البته برای مشاغل حساس نظیر تدریس و آموزش، گذرانیدن چنین دوره‎هایی هر دو یا سه سال یکبار ضروری می‎باشد. بر مسوولان آموزشی است که مطمئن شوند که فرصت‎ها و تسهیلات کافی جهت گذرانیدن چنین دوره‎هایی موجود است.
3ـ حمایت همه جانبه: حمایت همه جانبه از معلمان در طی انجام مسوولیت‎های روزانه شان ضروری است.

البته مشکلاتی هم پیرامون توصیه‎های انجام شده وجود دارد نظیر:
* بیشتر معلمان وقت و شرایط ارتقاء دانش خود را ندارند و نظام مدرسه هم این امکان را به آنها نمی‎دهد. درچنین شرایطی می‎توان دانش معلمان را با استفاده از نوارهای ویدئویی و نرم افزارهای با کیفیت تقویت کرد. هم اکنون، معلمان از انتقال دهندگان صرف دانش به تسهیل کنندگان یادگیری تغییر نقش داده اند.
* نرم‎افزارهای آموزشی برای کمک و راهنمایی معلمان عرضه گردد. برای ارتباط با معلمان از پست الکترونیک ودیگر محیط‎های الکترونیکی استفاده شود.

آیا در آینده رایانه جای معلم را می گیرد؟
آنچه که در این مقاله سعی به بررسی آن داریم مساله جایگزینی رایانه به جای معلم است. برای بررسی موضوع ابتدا سعی کرده ایم نگاهی کوتاه و گذرا به موضوع وسایل ارتباط جمعی داشته باشیم. در ادامه با بررسی موضوع دهکده ی جهانی مک لوهان، جایگاه رایانه را در این میان مشخص تر خواهیم کرد. سپس با توجه به فناوری اطلاعات، جهت گیری یادگیری در آینده ی جامعه بررسی می شود که در نهایت به موضوع توسعه وضرورت اصلاح در آموزش و پرورش می رسیم. سپس مشخصات یک معلم کارآمد را توضیح خواهیم داد که در آن میان بر مساله ی یادگیری مداوم معلم و شاگرد تاکید داریم و از آنجا که در همه ی فعالیت ها به موضوع داشتن دیدگاه مشخص در ارتباط با تعلیم و تربیت می رسیم که در جای خود بحث مهمی است و لازم می شود که معلم، دیدگاه مشخصی در ارتباط با فلسفه ی تعلیم و تربیت پیدا کند.
تکنولوژی به هر حال کلیه ی جوانب زندگی ما را در بر می گیرد و لازم است به شکلی در خدمت معلم درآید که چالش ها و چشم انداز ها ی خاصی را به وجود می آورد که از آن جمله ورود رایانه به آموزش و پرورش و هدف از ICT در آموزش و پرورش را دقیقاً بررسی خواهیم کرد و از آنجا که نمی توانیم فارغ از تجارب دیگران باشیم، تجربه با فرآیند ورود رایانه به نظام تعلیم و تربیت سه کشور را بررسی خواهیم کرد. سپس برای مسائل مربوط به آن را توضیح خواهیم داد.
از آنجا که وبلاگ، کاربردی خاص در تعلیم و تربیت دارد و می تواند به سادگی در خدمت آموزش قرار گیرد لذا نگاهی دقیق به وبلاگ و مسائل تخصصی آن خواهیم داشت. سپس نگرانی های موجود در ارتباط با ورود فناوری، اینترنت و رایانه در تعلیم و تربیت را به بحث گذاشته و مسائل مختلف آن را به چالش خواهیم کشید. در پایان پس از یک نتیجه گیری کلی پیشنهاداتی به نظر می رسد که ارائه خواهد شد.

وسیله ی ارتباط جمعی چیست؟
((اصطلاح وسایل ارتباط جمعی از سوی شورای مذهبی واتیکان دوم در چهارم دسامبر 1963، به جای اصطلاح مشترک برای روزنامه ها، مجله ها، رادیو، تلویزیون و سینما به کار می رود)) (جام جم- 776-ص5) البته باید توجه داشت که علی رغم ارائه ی تعریف مذکور برای وسایل ارتباط جمعی، هنوز روی نوع آن بین صاحب نظران اختلاف است. منظور آن دسته از وسایل ارتباطی است که در تمدن های جدید به وجود آمده است و ویژگی اصلی آنان قدرت و توانایی زیاد و شعاع عمل وسیع است. بنابراین هیچ تردید نیست که شبکه ی رادیویی و تلویزیونی را باید در این ردیف قرار دهیم. سینما را هم می توان به سادگی در همین رده قرار داد، هر چند که این وسیله، تنها گروه های محدودی را در بر می گیرد که در مکان ها و سالن های گوناگون پراکنده اند. (کازنو،1372،ص4)
با توجه به پیشرفت تکنولوژی، تنوع بسیاری در وسایل ارتباط جمعی را شاهد هستیم که علمای ارتباطات هنوز نتوانسته اند مرز دقیقی برای آنها تهیه نمایند. ماهواره، تلفن و به خصوص تلفن همراه، رایانه و cd و دیسکت ها و در نهایت شبکه اینترنت از جمله این موارد هستند." وسایل ارتباطی بسیارند، هر آنچه موجبات تسهیل در ارتباط انسان ها شود، بدین نام خوانده می شود. از زبان گرفته تا رادیو، تلویزیون، مطبوعات، تئاتر، سینما و…"(ساروخانی،1380،ص137)
از همه مهم تر کتاب های درسی ما بهترین وسیله ارتباط جمعی است که با دقت در انتخاب محتوا، می توان بهترین ارزشها را انتقال داد. حتی جلد دفتر دانش آموز، عروسک و اسباب بازی که او استفاده می کند به نوعی تحت تاثیرگذاری بی حد دارد.

دهکده ی جهانی
وقتی صحبت از وسایل ارتباط جمعی می شود، نباید نقش بی چون و چرای آنها را در شکل دهی زندگی اجتماعی انسان از نظر دور داشت. کافی است کوچکترین خبری در گوشه ای از دهکده ی جهانی اتفاق بیفتد تا بلافاصله عکس و خبر آن شبکه های مختلف تلویزیونی، صفحات روزنامه ها و حتی در شکل جدید، سایت ها و وبلاگ ها را پر سازد و صدای آن گوش فلک را پر کند.
"مک لوهان " دنیای امروز را دنیای کتاب نمی داند. دنیای کتاب که به نظر او با اخترع صنعت چاپ و به وسیله گوتنبرگ آغاز گردید، فقط چهار صد سال ادامه داشت و گسترش وسایل ارتباط جمعی بر آن خاتمه بخشید(رشیدپور،1352،ص17).
در واقع وسایل نوشتاری و به خصوص کتاب نمی تواند کارکرد دیگر وسایل مطرح شده در دهکده ی جهانی لوهان را داشته باشد. زمانی که مک لوهان نظریه ی دهکده ی جهانی نو را مطرح کرد، دانشمندان زیادی حتی در کشور های پیشرفته ی صنعتی غرب با دیده ی شک و تردید به آن نگاه می کردند و حتی او را دیوانه می پنداشتند. او می گوید ((تمام وسایل ارتباط جمعی بر ما نفوذ دارند و روی ما کار می کنند. نتایج تاثیر آنها جهات شخصی، سیاسی، اقتصادی، زیبایی شناسی، روانی،اخلاقی، قومی و اجتماعی آن چنان شدید است که هیچ گوشه ای از وجود فیزیکی و روحانی ما را دست نخورده و به حال خود رها نمی کند(همان منبع،ص29).
پیام ها آهسته و پیوسته می آیند. از فرط تکرار کم کم باورمان می شود که آن چیز جزء زندگی و فرهنگ ما بوده است. بعداً آنچه در این میان فراموش می شود و شاید هم اقبال عمومی و موسسات علمی را به درستی به خود جلب نکرده، نقش و تاثیر وسایل ارتباط جمعی در عصر و دوره ی حاضر که صرف نظر از پیام و یا محتوای خود، هر یک به گونه ای در خصوصیات اجتماعی و مهم تر از آن روانی فردفرد مردم این قرن اثرات قابل ملاحظه ای بر جای گذاشته اند… (همان منبع،ص14).
با دقت در زمان انتشار گفته های پروفسور مک لوهان، متوجه فاصله ی زمانی حساسیت روی نظریات وی تا واقعیات می شویم. وقتی گفته های او منتشر شد غرب، ابتدا اقبالی به حرف های او نشان نداد. در ایران نیز در حدود سی سال پیش وسایل ارتباط جمعی چنین گسترش نبود. حتی به دلیل باورهای عمیق مذهبی، اکثر خانوادها، رادیو و تلویزیون نداشتند. پس از انقلاب اسلامی از یک طرف تلویزیون در خانه ها حضوری بسیار گسترده پیدا کرد و از سوی دیگر بنا به دلایل زیادی تلویزیون، تنها سرگرمی اوقات فراغت خانه ها شد. شبکه های متعدد، برنامه های زیادی را به روی آنتن بردند، تاثیر بر کودکان و نوجوانان بیش از حد شد، آن وقت تازه حساسیت ها در ایران با یک فاصله زمانی آغاز شد.
در ارتباط با رایانه هم به این گونه عمل شده است. رایانه ها به مدارس و خانه ها را ه باز کرده اند. برخی به آن به عنوان مد روز نگاه می کنند و بالاخره دکور اتاق را کامل می کند. تعدادی از آن برای بازی کامپیوتری و تماشای cd استفاده می کنند و برخی دیگر با استفاده از اینترنت وارد دنیای دیگر می شوند که این دنیای جدید مشکلات خاص خود را دارد. تعدادی در آن ولگردی می کنند و آنچه دیگر بین بچه ها دارد رد و بدل می شود آدرس سایت است که معمولاً سایت های مشکل دار هم می باشد. سایت هایی که فیلتر گذاشته اند ولی در سایت دیگر آدرس فیلتر شکن را داده اند و… در هر صورت این هم مشکلی است که به مجموعه ی مشکلات فرهنگی اضافه شده و در کنج خانه ها هم قرار دارد و با یک خط تلفن، تمام…!

جهت گیری در آینده
"وقتی صحبت از یادگیری و آموزش به میان می آید بلافاصله کلاسی متشکل از چندین صندلی و یک تخته سیاه در نظرها مجسم می شود که معلمی که پشت به تخته سیاه در حال صحبت برای عده ای از دانش آموزان در سکوت کامل و بی حرکت به حرف های او گوش می دهد.
لطفاً دوباره قسمت آخر جمله اخیر را تکرار کنید! در سکوت کامل و بی حرکت!! الگویی اگر دانش آموز سوالی بپرسد که در سطح کلاس نباشد و یا حرکتی انجام دهد که مانع از رخ دادن یادگیری شود همه چیز به هم می ریزد و یادگیری رخ نمی دهد. سکوتی کامل و بی حرکت، حالتی کاملاً پسیو و انفعالی برای طی مسیری که باید گام به گام پاس شود تا سرانجام دانایی در قالب مدرکی به نام گواهی تحصیلی به دانش آموزان اعطا، گردد" (www-1).
با پیدایش فناوری های جدید در عصری که به دوران طلایی معروف شده و ارتباطات به یاری ابزارهای جدید، شکل تازه ای به خود گرفته و بسیار گسترده تر شده است، بی شک مقوله ی تعلیم و تربیت و یادگیری نیز دستخوش تغییرات عمده و عدیده ای قرار گرفته است. به گونه ای که دیگر روش های سنتی در بسیاری از جوامع پیشرفته و حتی در حال توسعه، کارآمد، پاسخ گو و نتیجه بخش نیست (کارگر ایرانی،114)
ولی متاسفانه با بررسی وضعیت فعلی آموزش در ایران متوجه می شویم که به هر حال هنوز بی راهه های فراوانی است که آموزش و پرورش در آن گرفتار آمده است. در دوره ی آموزش عمومی آمده ایم و بحث مربوط به ارزشیابی مستمر و آزمون های عملکردی را مطرح کرده ایم ولی آیا این مباحث برای کلیه افراد نهادینه شده است و از طرف دیگر آنها تا چه حد در دوره های بعد آموزشی ادامه می یابند؟ دانش آموزان با هر میزان سواد و هر مقدار که بر فعالیت های عملکردی تسلط داشته باشند و حتی در هر رشته ای اعم از انسانی یا فنی که علاقه مند به ادامه تحصیل باشند در چالشی به نام کنکور گرفتار می شوند. غولی که همه را به مبارزه می طلبد و برنامه ریزان هم به طور کلی نمی توانند به آینده توجه داشته باشند، چرا که همه باید عملکرد و فعالیت های عملی را کنار بگذارند و دانش بیاموزند، تست بخوانند، تست زدن یاد بگیرند و در نهایت این صرفاً دانش است که امتحان گرفته می شود و در این میان آنچه مورد توجه قرار نمی گیرد همان آزمون ها و فعالیت های عملکردی است.

توسعه و ضرورت اصلاح
امروزه، تقریباً تمام کسانی که به هر نحو طرفدار توسعه و اصلاحات هستند در همه جای دنیا از آموزش و پرورش شروع می کنند، چه توجه به اصل تعلیم و تربیت و تلاش در راه آن می تواند امر توسعه را پیش ببرد و با مسیر جهان هماهنگ کند. رویکرد های برآمده از عصر جدید ارتباطات و فناوری ها در تعلیم و تربیت از جمله دیدگاه حداکثری مبتنی بر خود یادگیری، چگونه یادگیری (فراشناخت)، یادگیری فرآیند مدار و مستقل، موجب حرکت تدریجی در باز تعریف مفاهیم اساسی تعلیم و تربیت شده است. سواد، علم، تدریس، معلم، شاگرد، محتوای درسی و مدرسه در حال احراز تعاریف جدید هستند.(www-2)
باید باور کنیم که آموزش و پرورش دیگر معنا و مفهوم دیگری پیدا کرده است. ارتباطات جهانی که در پرتو فناوری های جدید شکل گرفته، منابع مختلف دانش برای افراد را فراهم ساخته و بدین ترتیب یادگیری از کلاس درس و مدرسه و خانواده خارج شده است و گستره ی آن را به سطح شهر، جامعه و جهان توسعه داده است. دانش آموزان در بمباران تبلیغات انواع رسانه ها گرفتار آمده و گویا در این میان آنکه تربیت نمی کند آموزش و پرورش است. همه از کودک و جوان می گویند و همه هم قصد دارند او را برای آینده تربیت کنند ولی هر کس هم راه خود را می رود و متاسفانه در این میان آنچه باقی می ماند مخروبه ای است که آموزش و پرورش باید ابتدا آبادش کند بعد از اگر فرصت داشت متکفل تربیت او هم می شود.
در حالی که دانش آموزان ما هنوز، اغلب در کلاس هایی درس می خوانند که بیشتر مطالب به صورت سنتی و در قالب سخنرانی تدریس می شوند و دانش آموز درجریان یادگیری، فعالانه به کار گرفته نمی شود. در این شیوه، معلم سعی می کند که با زحمت و تلاش بسیار، مفاهیم اندوخته شده در ذهن خود و یا کتاب درسی را به گونه ای به دانش آموزان تفهیم و تلقین کند. در حالی که برای تربیت صحیح و ساختن شخصیت دانش آموز به عنوان انسانی مفید، کارآمد و اثر بخش، می یابد با درکی صحیح، نسبت به اهمیت ارتباط معلم و شاگرد، این رابطه را در قالب یک تعامل دوسویه، توسعه داده و از آن به نحو مطلوبی بهره برداری کنیم، امروزه توجه به رشد روزافزون کمیت دانش بشری ما را وادار به تجهیز دانش آموزان به دانش و مهارت هایی می کند که همیشه در همه جا به کار آنان بیاید. امری که صرفاً با به کارگیری شیوه های نوین تدریس امکان پذیر است
(راصد، 1381ص2).
تا وقتی که شیوه های نوین تدریس توسط معلمان پذیرفته و اجرا نشود صحبت از ورود رایانه به کلاس ها و مدارس، کاری بیهوده است. چه اگر رایانه به مجموعه ی وسایل مدرسه و دفتر اضافه شود و حتی با خرید رایانه های متعدد، شبکه ای هم در آموزشگاه ایجاد شود ولی معلمان به طور کلی ندانند که چه کنند تمام فعالیت ها و هزینه ها را به اشتباه برده اند.
وقتی دیگر تاکید آموزش و پرورش برانتقال دانش نبود، نقش مدرسه تفاوت بسیاری خواهد کرد. معلم، دیگر انتقال دهنده ی صرف اطلاعات به دانش آموزان نخواهد بود. آموزش و پرورش به جای پرداختن به مواد درسی به کل انسان می پردازد و به تمام ابعاد زندگی او توجه می کند وعلم در نظام جدید آموزش و پرورش در مقام یاور در بالندگی انسان، ایفای نقش می کند نه انتقال دهنده ی اطلاعات. شاگرد، پرسشگر و فعال است نه شنونده ای منفعل و پذیرا. امروزه، با دسترسی فراگیران به اینترنت و گذرگاه های گوناگون کسب اطلاعات و بالطبع تاثیرپذیری از فرهنگ جهانی و غیر بومی، اقتدار علمی معلم رفته رفته رنگ می بازد. از همین روست که آموزش و پرروش ناگزیراست کارکردهای نو مستلزم نگاهی نو به نظام آموزش و پرورش است. نگرشی نو در ابعاد و محورهای گوناگونی چون تعاریف، اصول، اهداف، ساختار، محتوا، مدیریت و منابع انسانی. در کشور ما نیز تغییرات و نگرش های برآمده از تحولات عصر کنونی،نیاز ها و انتظارات جدیدی را از آموزش و پرورش شکل می دهد.
"اگر خود را در محدوده ی آنچه هستیم واقع بینانه ببینیم، متوجه خواهیم شد که آموزش و پرورش کنونی ما نه تامین کننده ی دیروزمان بوده و نه برآورنده ی توقعات بر حق امروزمان. رفاه نسبی در جهان امروز، نتیجه ی آموزش و پرورش پویای کسانی است که با توجه به نیازهای زمان و گریز از تعصبات ناروا خود را مسئول بهزیستی انسان ها می دانند و در سخت ترین شرایط به دنبال بهروزی همگانند. باید گفت اختراعات شگفت انگیز و امیدواری های روزافزون، الهام گرفته از اندیشه های کسانی است که همگان را وامدار خود کرده است و ما همچنان منفعلانه، چشم به راه آنان هستیم تا بی آن که سهمی در این دستاوردها داشته باشیم برداشت کننده ی دست دومی از پدیده های رفاهی و اختراعی دیگران با هزینه های سرسام آور باشیم(2-www)"

معلم کارآمد
همه، معلمی را شغل مهمی معرفی می کنند و مهم تر از محتوا و حتی برنامه ی درسی کسی است که قصد ارائه محتوا را دارد. آیا همه معلمان با هوش و کارآمد هستند؟ آیا می توان ملاک هایی برای شایستگی یک معلم تصور کرد؟ یا این که معلمان همگی یکسانند و ملاک مشخصی برای شایستگی یکی بر دیگری وجود ندارد؟ آیا ذاتاً برخی از افراد، معلم به دنیا می آیند یا معلمی حرفه ای است که بعضی ها آن را بهتر یاد می گیرند؟ این سئوالات، مطالب مهم و حیاتی می باشند که می بایست به آنها پاسخ های دقیق داد. به طور کلی تحقیقات اخیر نشان داده که هوش وشخصیت معلم در مقایسه با توان علمی و کاربردی او در کلاس از اهمیت کمتری برخوردار است.
به عقیده ی ((مک دانلد)) معلمان خوب قادرند یادگیری دانش آموزان را افزایش داده و از طریق پاداش دادن به دانش آموزان و دادن امکانات بیشتر برای آموختن، سطح انگیزه ی آنان را بالا ببرند.به عقیده ی ((ونینگ و گلاور))، در کنار نقش های مورد نظر، معلمان خوب که از آنها به نام معلم کارآمد نام می بریم، قادرند قدرت تفکر دانش آموزان را پرورش داده، رشد او آنها را تسهیل سازند و به خوبی از عهده ی کلاس برآیند. به منظور بررسی ویژگی های مورد نظر، شاید صلاح باشد آنها را با تعمق بیشتری بنگریم زیرا چنانچه مونتانا تصریح نموده علی رغم پژوهش های انجام شده در خصوص ویژگی های معلمان کارآمد و موفق، هنوز یافته ها و اطلاعات اندکی موجود است. این مساله البته تعجب آور نیست زیرا عوامل زیادی در بیرون از معلم وجود دارند که وضعیت را پیچیده می سازند، مانند: سن، توانایی و زمینه هایی اجتماعی، اقتصادی دانش آموزان، موضوع تدریس، محیط مدرسه و … به عقیده ی مونتانا آنچه برای یک معلم به صورت مجموعه ای از شرایط، عمل می کند می تواند برای همان معلم در شرایط دیگر کارایی نداشته باشد(همشهری،9/9/78،ص89)
ولی در هر صورت مشخصه هایی به شرح ذیل برای یک معلم کارآمد ذکر کرده اند.
1- توانایی جذب دانش آموزان و دانشجویان
2- پرورش مهارت های فکری
3- یادگیری و ارزیابی آن
4- یادگیری مداوم
5- اداره کلاس
6- رفتار های کلاسی شامل انعطاف پذیری در روش، اشتیاق در کار و…
با دقت در مشخصات فوق به مواردی می رسیم که لازمه ی جامعه ی امروز است. " شاید بتوان هدف تعلیم و تربیت را پرورش قوه ی تفکر دانش آموزان دانست و چون یادگیری معنادار، به ویژه برای رشد قوای فکری دانش آموزان با اهمیت می باشد، معلمان موفق می توانند فعالیت های آموزشی را معنادار سازند.بدین منظور یک معلم کارآمد، یادگیری جدی دانش آموزان را طوری هدایت می کند که با دانش قبلی آنها همسانی داشته باشد تا دانش آموزان بتوانند دانش جدید را به نحوی منطقی در حافظه ی خود سازمان دهند. زیرا یادگیری مداوم، محتاج سازماندهی منطقی مطالب با یکدیگر است" (همان منبع ).
برای رسیدن به هدف فوق معلم کارآمد نمی تواند به تکنولوژی و فناوری های جدید پشت کند. با یادگیری مداوم است که معلم می تواند به افق های جدید در آموزش توجه کند. متاسفانه تعداد زیادی از معلمان همزمان با شروع تدریس،یادگیری خود را متوقف می کنند و به جزوه هایی که روزگاری نوشته اند قناعت می کنند" در حالی که جهان در حال تغییر به سرعت از کنار آنها گذشته است و به سرعت آنها در وضعیتی قرار می گیرند که دیگر نمی توانند تدریس کارآمد داشته باشند. یک معلم کارآمد معمولاً تحولات مربوط به رشته ی خود را تعقیب می کند و دائماً مهارت های خویش را بهبود می بخشد. آنها در حال آموختن هستند. به عبارتی دیگر آنها دائماً در حال شاگردی کردن هستند" (همان منبع )

داشتن دیدگاه
با بررسی فعالیت های انجام شده و آنچه در حال انجام است در تعلیم و تربیت، متاسفانه به این نکته می رسیم که برنامه ریزان و معلمان ما دیدگاه خاصی نسبت به تعلیم ندارند. تعلیم و تربیت که قرار است معلم و به طور کلی آدمی خود را وقف کند با مسائل زیادی در ارتباط است. از یک طرف با دنیایی از اندیشه ها روبرو هستیم که به هر حال معلمان ما به طور کلی اطلاعی از آنها ندارند. اندیشه های مطرح شده در مکاتب رفتارگرا و ساختار گرا و بالطبع آن نگرش فراشناخت و نقش آن در فرآیند یاددهی- یادگیری و… از طرف دیگر معلمان با فعالیت های عملی سروکار دارند. که یک هنرمند واقعی می تواند به دنیای اندیشه ها و فعالیت های عملی ارتباطی مستقیم برقرار و در کلاس درس خود آن را جلوه گر سازد.
"معلم با داشتن دیدگاه مشخص در ارتباط با فلسفه ی تعلیم و تربیت و … می تواند به فرآیند یادگیری توجه بیشتری نشان دهد. نیازهای آتی جامعه ی اطلاعاتی را در نظر داشته باشد و آموزش خود را سازگار با این مسائل بنماید. سازگار کردن آموزش با نیاز های آتی اجتماعی جامعه ی اطلاعاتی، بدین معناست که مدارس بتوانند همواره در زمینه ی یادگیری مستمر فعالیت کنند. ترغیب و حمایت از این فرآیند مستلزم فرآیند های مناسب یادگیری است. که در آن فراگیران باید در تنظیم فرآیند یادگیری خود سهیم شوند. بنابراین اغلب یادگیری به فرآیندی اطلاق می شود که فراگیرنده نیاز دارد اطلاعات کافی در مواردی مانند موضوع مواد درسی و محتوا داشته باشد(2-www)".
برای نیل به این منظور، معلم با سازماندهی فعالیت های یادگیری از ساختار های فنی که از او حمایت می کنند مانند کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات مانند بخشی از ساختار یادگیری استفاده و با محور قراردادن دانش آموز، برنامه ی آموزش خود را شروع و به پیش می برد.
"اگر فرایند یادگیری، بیشتر دانش آموزان محور باشد، دانش آموزان مسوول انجام دادن کارهای خودش است و نقش معلم فقط هدایت کننده است. با این حال تاکنون از امکانات بالقوه ی فناوری و اطلاعات به ندرت استفاده شده است. فرآیند یاددگیری شاگرد محور، هنوز هم بسیار نادر است و بیشتر کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات که مورد استفاده، قرار می گیرند فرآیند یاددگیری معلم محور را تسهیل می کنند. اگر کاربردهای فناوری طلاعات با روالهای فعلی تدریس تطبیق داده شوند اعتقادات و نگرش های معلم نسبت به رفتارهای تدریس تغییر نمی کند و در نتیجه تغییرات اساسی در فرآیند تدریس ایجاد نمی شود(2-www)".
و به هر حال لازم است برای توسعه راهبرد اثربخش در کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات که منجر به ارتقای یادگیری و تدریس شود اولین گام ها برای جایگزینی فناوری اطلاعات و ارتباطات به جای فعالیت های کنونی یادگیری و تدریس انجام شود تا معلم با لمس آنچه که خود دانش آموزان با هدایت او یاد گرفته اند، آماده ی انجام فعالیت های بعدی نیز باشند.

تکنولوژی در خدمت معلم
بعضی ها آینده ی ترس را به گونه ای تصور می کنند که کلاس ها به محیطی مناسب جهت مشارکت فعال و بدیهه گویی تبدیل شده است. این نوع کلاس ها نیاز به افزایش مهارت و معلمان و شاگردان خواهد داشت. "در این میان به نظر می رسد که دولت ها نیز طرفدار ترقی و بهبود کیفیت تدریس هستند. به عنوان مثال از طرف دولت انگلیس اعلام شده است که قرار است تا سال 2006 مبلغ 900 میلیون یورو برای ارتقای تکنولوژی اطلاعات (ICT) هزینه شود. در این میان، مبلغ 25 میلیون یورو صرف تبدیل تخته های سفید (وایت برد) به صفحات نمایشی خواهد شد که می توانند کامپیوتر، تصویر، صدا، فیلم و لینک های اینترنتی را به هم ربط دهند. از همین حالا می توانید نامی برای این وایت بورد پیدا کنید. با استفاده از این روش جدید، کلاس درس کانون تکنولوژی قرار می گیرید. در حالی که زمانی تنها وسیله آموزشی، تخته سیاه بود که فقط امکان نوشتن را ایجاد می کرد(3-WWW)".
تکنولوژی می تواند رابطه صمیمی و اعتماد سنتی بین معلم و شاگرد را برهم بزند. دیگر زمان آن گذشته که معلم دانای کل باشد و کتاب ها تنها منبع اطلاعات دانش آموز. فقط آنچه مهم است نباید فراموش کنیم که تمامی روش های نوین و استفاده از تکنولوژی برای بهبود افزایش کارایی است نه به عنوان جایگزینی برای روش های سنتی، صرف استفاده از رایانه و اینترنت، تماشای فیلم ویدیویی و… باعث بروز خلاقیت نمی شود اما می توان از همه ی این وسایل در عملی ساختن ایده های نو استفاده موثر نمود. اگر معلمان، امکانات لازم را در اختیار داشتند (مقایسه کنید با مبالغی که دولت انگلستان در نظر دارد برای آموزش و ارتقای تکنولوژی مصرف کند) می توانند از روش های موثری در تدریس بهره گیرند و تنها در این حالت است که می توانیم بگوییم تکنولوژی در خدمت علم و تدریس آموزش قرار گرفته است.
"فناوری اطلاعات به صورت یک کل مطرح می شود دسترسی سریع به اطلاعات روز یک وسیله است که خود به تنهایی نمی تواند باعث ایجاد تحول شود بلکه ما به این وسیله می توانیم محیط یادگیری را تغییر دهیم و تمامی این راه ها در خدمت یادگیری مداوم است. تا هدف را دقیق و روشن تعریف نکنیم و به توافق نرسیم وارد کردن ICT به تنهایی انقلابی حاصل نمی کند. در سال 2000 میلادی مفهوم یادگیری مداوم در چهار محور مطرح شد:
1- یادگیری برای دانستن
2- یادگیری برای درون
3- یادگیری برای بکار بستن
4- یادگیری برای با هم زیستن
مفهوم یادگیری مداوم با رشد اقتصادی و اجتماعی همراه است. پویایی وارد جامعه می شود بسیاری از اختلاف نظرها تعدیل می شود.نظام آموزشی ما نیز نیازمند آن است که این کل را ببنید"(4-WWW).

چالش ها و چشم انداز ها
همان طور که گفته شد برنامه ریزان و صاحب نظران معتقدند توسعه اطلاعات و آموزش و پرورش ضروری است، ولی مساله ای ساده نیست و موضوعی پیچیده و نیاز برنامه ریزی، فکر کردن، سیاستگذاری و اجرای درست است. در انجام این کار ما چند نقطه ضعف داریم:
1- بخش خصوصی در این زمینه به دلایل تاریخی ضعیف است. در واقع به موقع سوار قطار ICT نشده است. جسارت ندارد و نتوانسته کار کند. مشارکت مردمی از طریق بخش خصوصی موثر نیست. در واقع باید گفته شود هر وقت ما صحبت از مشارکت مردمی داریم فقط جهت تآمین هزینه ها می باشد و الاّ مشارکت مردمی در برنامه ریزی آموزش و نظارت چیزی نزدیک صفر است.
2- بدنه ی کارشناسی آموزش و پرورش باید پیگیر باشد. ICT را نمی شناسد. ارتباطات را نمی داند. مسائل ریز و درشت و نرم افزار ها را نمی شناسد و ارتباط آن با آموزش و پرورش نمی داند به همین، جهت، نظارت و نتیجه ی خوبی ندارد. البته وقتی گفته می شود ICT را کارشناسان نمی شناسند منظور قابلیت های آن است، آن قدر آنها در مشکلات اداری و مالی غرق شده اند که فرصت فکر کردن درباره ی این قابلیت ها را ندارند و اگر هم فرصتی پیدا شد و نرم افزاری بررسی شد معمولاً جهات انتقادی کار بیشتر در نظر گرفته می شود تا نتایجی که ممکن است از ارائه یک نرم افزار آموزشی حاصل شود.
3- در جلب مشارکت مردمی و سازمان های غیر دولتی، مربیان، اولیاء و دانش آموزان ضعیف داریم. در واقع ما ساختار های دولتی داریم که دنبال کار هستند ولی نتوانسته اند اذهان عمومی را آماده کنند که کار، درست انجام شود و نظارتی داشته باشند که کار، غلط انجام نشود و رهنمود بدهند.
هدف از ICT در آموزش و پرورش
منظور و اهداف آموزش و پرورش از توجه به موضوع کاهش ICT را می توان در موارد زیر خلاصه کرد. کاهش مستمر فاصله بین میزان استفاده دانش آموزان از ICT در خارج و داخل از مدرسه. به زبان ساده تر در میزان استفاده از رایانه و اینترنت در خارج و داخل مدرسه، فاصله وجود دارد و آموزش و پرورش می خواهد این فاصله را خصوصاً برای مدرسه کاهش دهد و کل فرایند را به نفع مسائل آموزشی عوض کند که این زحمت زیادی دارد ولی آنچه را، نباید فراموش کنند این که اولاً فناوری اطلاعات به تنهایی نمی تواند فرایند یاددهی- یادگیری را حل کند. بلکه ابتدا آموزش و پرورش با اصلاح روش های آموزشی، ارتقاء توانایی های فردی، تجدید نظر در تربیت معلم و توسعه ی ICT، می تواند نظام را کارآمد کند. خلاقیت ها باید تشویق شوند. آنقدر همه در کلاس ها و آموزشهای سنتی فرو رفته ایم که ارزشیابی مستمر در نظام دو نوبته آموزش درس تغییر نکرد و طبیعتاً روش های آموزشی نیز دچار تحول نشد. همه فعالیت ها در بحثی به نام پوشه کار، عقیم و تمام…! در حالی که امکان داشت با استفاده از خلاقیت معلمان (که خوشبختانه کم هم نیست) آزمون های عملکردی را توسعه بخشید و اگر معلمان بر آنچه قرار بود انجام دهند مسلط بودند با ارائه کلیدی از واژگان یا مفاهیم برای آنهایی که دسترسی به اینترنت داشتند، امکان فعالیت های مستمر را فراهم می نمودند.

تجارب دیگر کشورها
در زمینه ICT و ورود آن به آموزش و پرورش و استفاده در ارتقاء یادگیری سه تجربه موفق وجود دارد:
"*کانادا : علت موفقیت این است که از ابتدای توسعه ICT و با ورود نرم افزار ها، تعامل در محیط های آموزشی را تست کردند، آن را تعریف کردند، معلم را تربیت کردند، دانش آموزان را آماده کردند و با ورود هر نرم افزار همه را گام به گام با ICT هماهنگ کردند معلم، شیوه های ارزشیابی و کل فرایند یادهی- یادگیری در این مسیر متحول شده اند." این به صورت یک فرهنگ شده است. یارانه و گچ و تخته فرقی نمی کند، همه جزء فرهنگ شده اند.
"* ایرلند: آموزش و پرورش به موقع و خوب عمل کرده و به این نتیجه رسیده است که تربیت عمومی در تربیت معلم کارآمد نیست و معلم را باید در یک درس خاص پرورش دهند. معلمان را به صورت تخصصی پرورش داده اند که قدرت حل مسئله داشته باشند. توانمند کردن معلم در حل مسائل در فرایند ICT بسیار مناسب دارد و مفید است. معلمی که مسئله را طرح می کند، حل می کند، درجات پیش بینی را گذرانده و از رایانه هم به موقع استفاده کرده است". در این روند، چگونگی آموزش رایانه در آموزش درسی جا داشته و معلم نیز اطلاعات به روز دارد. هم به درس واقف است هم به رایانه. دقت داشته باشیم که یاددادن رایانه به معلم یک بعد است و استفاده ی معلم از آن در فرایند آموزش یک بعد دیگر. ما الان فقط در جایی قرار داریم که صرفاً در حال آشناسازی معلمان با کلیات بحث های بعدی تغییر نگرش است در آموزش و تغییر جایگاه معلم از یک دانای کل سخنران به یک راهنما که خود نیز احتیاج به اطلاعات روز دارد و گام به گام همراه با دانش آموزان به این مهم نائل می آید.
"*فنلاند: این موقعیت را به دو دلیل و به طور نسبی کسب کرده است.
1- تجربه ی طولانی که در آموزش از راه دور دارد و خودآموز شناخته شده است.
2- تجربه در امر چند رسانه ای و آموزش های دیداری و شنیداری. که رایانه هم در واقع از این دو زاویه در آموزش و پرورش جذب شده یعنی از راه فرهنگ و تجربه" (4-www).
با بررسی وضعیت جغرافیایی کشورهایی مانند فنلاند و استرالیا و عدم دسترسی تعداد زیادی از دانش آموزان به مدارس سنتی، آموزش و پرورش از راه دور که ابتدا از بی سیم، بعد رادیو و تلویزیون و اکنون به رایانه ختم شده است چاره ی کار تشخیص داده شده که به خوبی هم جزء فرهنگ مردم درآمده است. این موضوع را با کشور خودمان مقایسه کنید که اگر بخواهیم یک تلویزیون را در روستایی دور دست نصب و از طریق آن به دانش آموزان آموزش دهیم با چه مشکلاتی مواجه هستیم. در واقع زیر ساخت های کلی کشور ما هم دچار اشکال است.

جلوگیری از تکرار خطا
در بسیاری از کشور های از جمله ایران، مدیران آموزش و پرورش شروع به خرید رایانه برای مدارس نموده اند. اما در سر راه استفاده ی موفق از رایانه در مدارس، مشکلاتی وجود دارد که در این بخش به چالش های حضور رایانه در مدارس می پردازیم. اگر از تجربیات موفق سه کشور در ارتباط با استفاده از رایانه در آموزش و پرورش گفتیم تجربیات کشورهایی مانند فرانسه و حتی آمریکا در عقیم ماندن تلاش آنها در رابطه با این موضوع و بلااستفاده ماندن تعداد زیادی رایانه در مدارس نیز در جای خود قابل بررسی و تامل است.
شکی نیست که کاربرد ساده ی رایانه باید در آموزش آغاز شود ولی از آنجا که در هر صورت این دستگاه را فقط یک نفر می تواند استفاده کند، این موضوع مهم پیش می آید که مدارس، ساده ترین کاربرد رایانه را ابتدا انتخاب کنند و بعد با حصول تجربه های بیشتر فعالیت ها را ارتقاء دهند. البته با بررسی همین تعداد رایانه، متوجه می شویم که آنها در جهت اهدافی مانند ورود مشخصات دانش آموزان و نمرات ترم (نوبت) تایپ با استفاده از word و… تماشای فیلم های cd و یا استفاده از امکانات صوتی و پخش آن از بلندگو در ساعات تفریح آموزشگاه استفاده می شود. اگر هم چند مدرسه ای با استفاده از امکانات مالی دیگر به اینترنت دسترسی پیدا کنند معمولاً نمی دانند دنبال چه هستند. در هر صورت از هم اکنون مشخص است که ما نمی توانیم یا نتوانسته ایم زمینه های استفاده آموزشی از رایانه را در مدارس به وجود آوریم. البته این موضوع نباید باز هم مانع دسترسی مدارس به رایانه را فراهم کند بلکه با دقت در تکرار خطای گذشتگان در کار با رایانه ها سعی شود از آنها در جهت آموزش فعال و پویا استفاده گردد.
1- مهم و حیاتی است که به افراد اطمینان دهیم در مراحل استفاده از رایانه، اگر با نتایج ضعیف یا پیامدهای ناخوشایندی روبرو شدند روحیه ی خود را از دست ندهند و دلسرد نشوند. برنامه ی دولت فرانسه در دهه ی هشتاد، برای ورود صدها هزار رایانه به مدارس، باعث نومیدی، دلسردی و تضعیف روحیه ی طرفداران این برنامه شد و تلاش های پس از آن هم دچار چنین مشکلی شد. کشورهای دیگر هم تجربه ی چنین پیامدهای ناخوشایندی را داشتند.
2- در گذشته هر گونه تلاش برای آوردن رایانه به مدرسه به دلیل کمبود سخت افزار عقیم ماند. اما این وضع زیاد طول نکشید اگر چه رایانه ها قابل اطمینان و معتبر هستند و مدت نسبتاً زیادی بدون مشکل کار می کنند اما باز هم، نیازمند تعمیر، نگهداری و پشتیبانی هستند، پس ضروری است برای پشتیبانی از آن، بودجه ای در نظر گرفته شود و ترجیحاً بهتر است پول آن از همان بودجه ی خرید رایانه باشد". البته مساله ی بودجه، مشکل همیشگی خود را در ایران دارد. اگر حتی رایانه، توسط ادارات به مدارس بدون دریافت هزینه ای تحویل شود. موضوع نگهداری و پشتیبانی آن نیازمند بودجه است که طبیعتاً با وضعیت فعلی بودجه ی سرانه و این که دائماً گفته می شود وجهی از اولیا دریافت نشود، در هر صورت وضعیت رایانه ها را در آینده مواجه با اختلال می کند." در آمریکا برخی از مدارس ترجیح می دهند رایانه ی گران تری را بخرند که دارای کارت ضمانت نامه ی بلند مدت نگهداری از سیستم باشد. زیرا همیشه فراهم کردن سرمایه و پول برای خرید، راحت تر از تهیه بودجه ی نگهداری، پشتیبانی و تعمیر بعد از آن است. یکی دیگر از کشورها قانونی دارد که طبق آن خرید، و یا عامل، تهیه شود و این کار را برای جلوگیری از مقصر دانستن فروشنده ی قبلی و طفره نرفتن فروشندگان از وظیفه شان انجام می دهد". بنابراین تا مشکلات مالی، منطقی، پشتیبانی، نگهداری و ضمانت رایانه ها حل نشده است، نباید رایانه به مدرسه آورده شود.
3- وقتی از اهمیت مشکلات سخت افزاری کاسته شد و مسائل سخت افزار و ضمانت نامه برطرف گردید، منابع بعدی استفاده رایانه در مدارس، نرم افزار است". امروزه برنامه ها و نرم افزارهای خوبی برای مدارس وجود دارند. برای مدارس کمیابی، گرانی نرم افزار، تنگنا و… گره کار نیست، بلکه مساله ی انتخاب نرم افزار مهم تر است. ولی شاید مهم تر از تهیه نرم افزار، لازم است که استفاده از رایانه در کلاس جزو عادات شود چرا که وقتی استفاده از رایانه مهم شد معلمان خود نسبت به معرفی نرم افزار برای خرید از طرف مدرسه اقدام می نمایند یا اگر برایشان امکان دارد عامل خرید نیز خواهند بود.
4- سومین مانع بزرگ در ورود رایانه به مدارس بعد از سخت افزار و نرم افزار، آموزش معلمان است. "تقریباً نتایج همه ی پژوهش ها و ارزشیابی ها نشان داده است که عدم آمادگی معلم، مشکل شماره یک است، آموزش معلمان هم صرفاً شامل ارائه ی برنامه windowsیا ICT نیست بلکه لازم است این آموزش ها شامل تغییر نگرش ها در یاددهی- یادگیری نیز شود.
5- برای اطمینان مدیرانی که در این کار پیشگام می شوند، ضروری است تضمین کنیم که رایانه بلافاصله پس از ورود به مدرسه، استفاده می شود. در هر صورت ارائه راهکارهایی لازم است که همزمان با نصب و راه اندازی رایانه از آنها استفاده شود، را هم قبلاً توضیح دادیم آنچه که مورد نظر می باشد استفاده ی آموزشی است. باید معلمان دنبال راهکارهایی باشند که رایانه را از حالت استفاده ی شخصی یک یا حداکثر دو نفره به استفاده ی کلاسی تبدیل کنند و مهم تر از همه ی اینها بزرگترین دشمن استفاده از رایانه در مراحل اولیه ی استفاده از آن، وجود افراد مستبد و تابع مقررات خشک و دست و پاگیر و ایجاد محیطی دستوری و مقرراتی و حضور سرپرستان محتاط است. لازم است مدیران در استفاده از رایانه اصل خطا ایمن را فراموش نکنند که اگر خطا کنید رایانه دچار مشکل نمی شود و سالم می ماند. در استفاده از برنامه ها نیز به هشدارهای خود رایانه توجه کنید.
6- در استفاده از رایانه در مدارس حداقل سه مکتب فکری وجود دارد که هر کدام نقطه ی قوت و ضعف خودشان را دارند.
اولین سبک، رایانه را به عنوان ماشین تدریس می بیند که وظیفه اش حساب کردن یا برای آموزشی خصوصی و انفرادی به دانش آموز بر مبنای راهنمای برنامه ی تحصیلی و برنامه ی درسی است.
دومین سبک، استفاده از رایانه را عاملی برای پرورش مهارت های فکری و غنی سازی آموزش می داند. توان بالقوه ی رایانه، شبیه سازی مشکلات و منطق را گسترش می دهد.
سبک سوم، استفاده از رایانه را به عنوان ابزاری می داند که صاحبان شرکت ها و سرمایه گذاران از آن استفاده می کنند، در این خصوص استفاده از رایانه در مدارس برای آماده کردن دانش آموزان برای استفاده از رایانه در محل کار است. می توانیم کاربرد یا سبک چهارمی برای رایانه ذکر کنیم و آن بازی است. بازی های بسیاری وجود دارند که توان بالقوه قابل توجهی برای رشد و پرورش مهارت های شناختی مهم دارند و شواهد نشان می دهد، حتی بازی هایی که ادعا نمی کنند دارای پیامد آموزشی هستند نیز می توانند منجر به یادگیری و فراگیری شوند. زیرا خود بازی با کامپیوتر یک پیامد آموزشی دارد. البته در همین جا باید بین بازی های آموزشی و بازی های مهیج و خشن، خط فاصله ای کشید و هر بازی را به هر بهانه ای روی رایانه و در اختیار هر دانش آموزی قرار ندهیم.
قبل از ورود رایانه به مدرسه، لازم است نحوه ی استفاده و راه استفاده از رایانه، انتخاب شود. این موضوع هم دستوری و بخشنامه ای نیست. اگر ندانیم برای چه رایانه تهیه می کنیم. می توانیم فیلم های cd ار در ویدئو cd تماشا کنیم. تایپ اوراق امتحانی را به شرکت های بیرون از مدرسه سفارش دهیم و ورود نمرات و مشخصات هم از وظایف اداره است. پس همان بهتر که بودجه ی خرید رایانه را به مخارج کمر شکن دیگر مدرسه اختصاص دهیم.
7- شریف ترین و اصیل ترین کاربرد رایانه، آموختن چگونگی فکر کردن است آشنایی با رایانه یک هدف عمومی برای همه در بلند مدت است. برخی برنامه های کار با رایانه نیز می توانند بلافاصله در مدرسه شروع شوند ولی از آنجا که کار اصلی رایانه آموزش چگونگی فکر کردن است احتیاج به ارتقاء کیفیت آموزشی است تا با پرورش مهارت های عقلانی و نظری، دانش آموزان بتوانند ابتدا یک دید کلی راجع به موضوع مورد تحقیق خود به دست آورند. آن را در قدم های بعدی تعریف و به اجزای علمی تجزیه کنند سپس بتوانند با استفاده از موتورهای جستجوگر، اطلاعات جدید را جمع آوری و دسته بندی کرده و مورد استفاده قرار دهند.
8- خود معلم ها هنگامی از رایانه استفاده می کنند که بدانند برایشان سودمند است و تا برای خود یادگرفتن و تبحر و کسب مهارت در کاربری رایانه و نرم افزارهای آن زمان زیادی صرف نکنند، به راحتی از رایانه استفاده نمی کنند. همچنین اگر با استفاده از رایانه، شروع کلاس به تاخیر بیفتد و آماده کردن کلاس طولانی تر شود یا با خطر قرار گرفتن در موقعیتی باشد که معلم به دلیل نداشتن رایانه، دچار خجالت شود و او تاخیر در کار کامپیوتر داشته باشد، اگر مهارت های استفاده از رایانه را که آموخته است، نتواند برای سنجش دانش آموزان به کار گیرد و برای آزمون و سنجش دانش آموزان مورد نیاز نباشد نیز به راحتی از رایانه استفاده نمی کند. حد ایده آل موضوع آن است که هر کلاس برای خود وبلاگی داشته باشد. معلم در آن تکالیف را تایپ کند، نمرات را اعلام کند و… آدرس وب اولیا دانش آموزان جهت دسترسی در اختیار داشته باشند. در قسمت دیگر دانش آموزان هم می توانند وبلاگ داشته باشند که تکالیف خود را در آن ارائه نمایند و معلم با دسترسی به آن راهنمائیهای لازم را باز خورد دهد. این ایده آلی است که به این سادگی قابل دسترسی و پیاده شدن از ایران نیست ولی مدارس می توانند از خود شروع کنند، وب لاگی طراحی کنند. از سایتهای که وب مجانی در اختار می گذارند استفاده کنند. برنامه های اردویی، امکانات… مدرسه و نتایج امتحانات، شاگرد اولی ها… را در سایت قرار دهند. اولیا دانش آموزان براحتی امکان دسترسی دارند و بدین ترتیب قدم های اولیه برای استفاده از رایانه برداشته شده است.
9- برنامه ی ملی برای ورود رایانه و یا آشنایی با رایانه نیازمند کنترل نرم افزار های موجود است و باید تعیین کند که آیا موارد استثنایی وجود دارد و کجا باید برای نیازهای نرم افزارهای تصمیم گیری شود. در کشورهای دیگر که حق کپی رایت به رسمیت شناخته شده است گاه قیمت نرم افزار جدید آموزشی تا صدهزار دلار هم می رسد ولی در ایران براحتی قفل cd باز شده و از آن رایت گرفته می شود. برنامه های خارجی و ایرانی به راحتی کپی می شود و حتی اخطار روی نرم افزارهای آموزشی ایران نتوانسته این کار را متوقف کند. با داشتن یک کامپیوتر و رایتر کمی صبر و حوصله، برنامه ای که با دقت زیاد طراحی و نوشته شده، رایت می شود. در هر صورت گرچه نرم افزارهای آموزشی متعددی در صدا و سیما تبلیغ می شود ولی آنها نیز به دلیل گرانی هنوز راه مدارس باز نکرده اند و اگر هم در مدارس برنامه ای موجود است در حد تماشایی معلمان است. هنوز راهکارهای لازم برای استفاده ی کلیه دانش آموزان نتوانسته ایم طراحی کنیم.
10- آموزش چگونگی استفاده از رایانه به عنوان ابزار تولیدی خلاق به دانش آموزان، روش مطمئنی برای آوردن رایانه به مدرسه است. همچنین باید در نظر گرفت که دوره های آموزشی رایانه برای آموزش این مهارت به طور گسترده ای در دسترسی و معمولاً منبع خوبی برای معلمان و همه ی آموزگاران و مربیان است. کار عمده ی بعدی توسعه ی راهکار مناسب برای استفاده از ابزار تولید اطلاعات است و برای شروع آموزش تایپ دستی، مهارت سودمند و با ارزشی است، حتی اگر همه طرفداران ورود رایانه به مدرسه با این ایده موافق نباشند و از آن بهره نبردند، اما آموزش صفحه ی کلید، روش خوبی برای شروع کار با ابزارهای تولید اطلاعات است. این مهم است که به شکلی ابتدا در معلمان و بعد در دانش آموزان ایجاد علاقه کنیم و از معلم هم انتظار نداشته باشیم که نمونه های اخلاقی از خودش ابداع کند یا الگویی که مورد علاقه ی دانش آموزان است را پرورش دهد ولی کار با صفحات وب یا تحقیق روی یک موضوع خاص می تواند اولین گام ها باشد.

وبلاگ و کاربرد آن در تعلیم و تربیت
از آنجا که درباره ی وبلاگ، صحبت هایی داشتیم و قسمت های بعدی مقاله نیز با استفاده از وبلاگ های موجود تهیه شده است لذا در این قسمت نگاهی کوتاه به این پدیده در اینترنت خواهیم داشت:
*مشخصات وبلاگ: به تنهایی با یک نفر می توان آن را اداره کرد و به زبان محاوره ای نوشته می شود و از آن جا که صفحات به ترتیب روز و حتی ساعت تایپ نشان داده می شود مکرراً قابل به روز کردن اطلاعات است و امکان برقراری لینک با سایت های دیگر را نیز ایجاد می کند معمولاً در کنار وبلاگ ها آدرس لینک های مفید آورده می شود.
*مقایسه وبلاگ با صفحات وب: صفحات وب، مهارت هایی فنی خاصی را جهت ساخت، نیاز دارد. در حالی که وبلاگ به سهولت قابل استفاده و کاربرد است. همچنین بیشتر سرویس های ارائه کننده ی خدمات وبلاگ رایگان می باشد. از آن جمله می توانیم برای ایرانیان سایت www.persianblog.com را معرفی کنیم که امکان ساخت وبلاگ فارسی را به راحتی در اختیار قرار می دهد. از طرف دیگر همزمان با تایپ و کلیک روی زبانه ی ارسال، اطلاعات و نوشته ی وبلاگ بلافاصله روی سایت قرار گرفته و قابل دسترسی است که در این میان طبیعتاً کاربر و شخص ایجاد کننده وبلاگ می تواند از هر نقطه ی اینترنت، اطلاع موجود را به روز کند. با ایجاد قسمتی در پایین وب، امکان استفاده از نظر افراد مراجعه کننده به وبلاگ وجود دارد که می توان با استفاده از آن حتی نظرات موجود را اصلاح کرد.
*قابلیت های وبلاگ : از آنجا که با اطلاعات بسیار زیادی مواجه هستیم وبلاگ ها می توانند اطلاعات پالایش شده و گزینش شده در اختیار قرار دهند. وقتی وب، لینک مفیدی را ایجاد می کند امکان دسترسی آسان به متن های بالاتر را نیز در اختیار خوانندگان قرار می دهد و نیز همزمان با جستجوی افراد برای پیدا کردن اطلاعات طبیعتاً رشد سواد رسانه ای آنها نیز زیاد می شود و گزارش های منتشره نیز مجدداً پالایش می شود و نیز کاربر ضمن قرار گرفتن در معرض دیدگاه های متفاوت به ارزیابی خاصی در رابطه با اطلاعات دست پیدا می کند و از انتقادها یا دیدگاه حمایت خوانندگان وبلاگ نیز استفاده می نماید.

انواع وبلاگ
وبلاگ های اساسی Basic : قطعات خبری کوتاه درباره ی موضوعی خاص
وبلاگ های گروهیGroop : مشارکت نویسندگان مختلف در تولید وبلاگ
وبلاگ دوستانه و خانوادگی:family and friends برنامه ریزی برای مسائل و مشارکت در تجربه ی یکدیگر
وبلاگ مشارکتی:collaborative همکارانی که روی پروژه ی مشترک کار می کنند.
وبلاگ:photo-audio or videoمتمرکز بر عکس، صدا یا ویدئو
وبلاگ انجمن community :مشارکت در خبرها و وقایع محلی
وبلاگ تجاری :Business وبلاگی که برای جلب مشتری طراحی می شود.
وبلاگ علمی:Knowledge برای ارائه ی اطلاعات در گروه علمی
قابلیت ها در تعلیم و تربیت: وبلاگ ها فرصتی برای تفکر، بازخورد از والدین و افراد متخصص را به نفع دانش آموزان ایجاد می کند. با امکان ذخیره و سازماندهی آسان اطلاعات، معلمان و والدین به سادگی پیشرفت دانش آموز با فرزند خود را مشاهده و به یادگیری او کمک کنند. وبلاگ ها راه آسانی ایجاد می کنند که والدین و اعضای یک گروه می توانند با یکدیگر وارد بحث و گفتگو شوند و همچنین مکانی است که دانش آموزان می توانند از تجربه های یکدیگر استفاده و کار مشارکتی تجربه کنند. وبلاگ ها می توانند با ایجاد لینک ها مختلف منابع خوب، زیاد، مناسب را جهت تحقیقات مختلف دانش آموزان فراهم کنند.

دغدغه های فناوری
دکتر محمد عطاران استادیار دانشگاه تربیت معلم تهران است که با ایجاد وبلاگ اختصاصی نسبت به درج نظرات خود در تعلیم و تربیت اقدام می نماید. در ارتباط با فناروی اطلاعات در عصر جدید مطالعاتی دارد به اضافه ی این گزارش سمینارها و جلسات و… خود را معمولاً در وبلاگ ارائه می دهد. آنچه در این بخش، قصد آن را داریم بیشتر با استفاده از نظرات ایشان و با مراجعه به وبلاگ ایشان تهیه شده است.
((فناوری کامپیوتری، عصر جدیدی را برای رسانه های عمومی به وجود آورده است که همراه آن انتظارات و نگرانی هایی در مورد تاثیر آن بر رشد و سلامت کودکان نیز پدید آمده است که در بخش مربوط به وسایل ارتباط جمعی به آن اشاره داشتیم. مناظرات کنونی پیرامون فناوری کامپیوتر، نگرانی های گذشته را دوباره زنده کرده است در تحقیقی که اخیراً از 1000 نفر از والدین آمریکایی (که حداقل یک فرزند 8تا 17 سال دارند و دارای حداقل یک کامپیوتر شخصی هستند) به عمل آمده است، 70% از آنها اینترنت را مکانی معرفی کردند که کودک می تواند در آن مطالب مفید و جذابی را پیدا کند. در عین حال 75% از آنها از امکان افشای اطلاعات شخصی و دسترسی به تصاویر مستهجن به وسیله ی کودکان خود ابراز نگرانی کردند.
تحقیقات، توجه خود را به زمان صرف شده از سوی کودکان برای کار با رایانه، منابع مورد استفاده و تاثیر بر فعالیت ها و زنگ تفریح آنان می کند. به همین منوال، تحقیقات به تدریج به سمت ارزیابی محتوا پیش می رود. طبیعت تعاملی رسانه ی جدید، پتانسیل لازم برای جامعه پذیری و آموزش کودکان را به همراه دارد، اما در کنار آن احتمال دستیابی به محتوای نامناسب را افزایش می دهد…
پژوهش ها نشان می دهد که تاثیر رسانه بر رشد اجتماعی به عواملی مانند تعامل با خانواده، همسالان، مدرسه و شبکه های ارتباطی بستگی دارد. برای مثال هنگامی که رابطه کودک با خانواده اش رضایت بخش نباشد، به تلویزیون پناه می بد و درباره ی آنچه می بیند به تخیل می پردازد.
به گونه ای مشابه، پژوهش های کنونی نشان می دهد که استفاده از کامپیوتر می تواند به درک کودک از خود و جامعه پذیری وی کمک نماید. برای مثال، استفاده از شبکه ی رایانه ای در مدارس منجر به تسهیل تعاملات گروهی، همکاری و شکل گیری دوستی ها شده است. در مکان هایی مانند کلوپ های رایانه نیز کودکان به مبادله افکار و ایجاد روابطی می پردازند که باعث ایجاد موقعیت اجتماعی برای آنان و به دست آمدن عزت نفس می شود.
کاربرد رایانه در خانه نیز موقعیت های مخصوص خود را دارد. قرار دادن رایانه در اتاق شخصی به جای گذاشتن آن در مکان عمومی منجر به انزاوای اجتماعی می شود. همچنین استفاده از اینترنت در خانه، منجر به بالارفتن سطح تنهایی و افسردگی می شود. هر چند تحقیقات در این زمینه مبهم است. مشخصاً ایمیل و اتاق های چت نحوه ی ارتباط افراد را با یکدیگر تغییر داده است. همان طور که بازی های کامپیوتری امروزه تبدیل به روشی برای تعامل و گفتگو شده است(عطاران،محمد)

تفاهم با رایانه
از آنجا که رایانه، پتانسیل بیشتری برای تعامل دارا می باشد، برای آموزش پربار انتظارات بیشتری از آن می رود. عناصر کلیدی تعامل- پاسخگویی و مشارکت هستند در شرایط رسانه های قدیمی تر (فیلم،رادیو و تلویزیون) پیغام به مخاطبان انتقال داده می شود. اما دیده شده است که در همین شرایط نیز کودکان به پاسخ دهی می پردازند البته پاسخ دهی کودکان به تلویزیون معمولاً شامل تاثیر پذیری از برنامه های آن است ولی در رابطه با رایانه و نظر به ایجاد امکانات در سایت های مختلف، امکان ارائه سریع و صحیح وجود دارد.
کودکان بیشتر به سمت برنامه هایی جذب می شوند که توانایی مشارکت را به آنها می دهد و گاه مشارکت را الزامی می کند. آنها همچنین نوعی آموزش مبتنی بر رایانه را ترجیح می دهند که جنبه ی مشارکتی بیشتری داشته باشد. بررسی نرم افزار های آموزشی- سرگرمی نشان می دهد که این نرم افزار ها می توانند بر یادگیری کودکان تاثیر داشته باشند و به او فرصت تسلط بر فناوری و خود راهبری (self direct) را بدهند. با در اختیار قرار دادن یک نرم افزار تعاملی با محتوا به کودکانی که آشنایی به کار رایانه دارند، متوجه می شویم که فواید زیادی را برای کودک دارد. ابتدا او با یک مساله مواجه می شود که می تواند حتی درخواست یک نقاشی برای رنگ کردن باشد. به آن راه پیدا می کند سپس با آزمایش و خطا، گاه مواردی را پیدا می کنند که بزرگتر ها نتوانسته اند حتی به مرحله ی اولیه ی آن برسند. دسترسی به محتوای نامناسب، یکی از نگرانی هایی است که با ورود هر رسانه، تجدید می شود. این نگرانی با ورود رسانه ی جدید افزایش یافته است که بیشتر به خاطر قدرت بالای تعامل، به هنگام استفاده از بازی های رایانه ای و قسمت های ارتباطی اینترنتی است. گروه های مختلف و دولت ها نیز سعی دارند در کنار والدین، به ارتقای سطح محتوای رسانه، برای کودکان بپردازند.
در ابتدای دهه ی 90، بیشتر بحث ها در مورد آسیب های بالقوه ی بازی های رایانه ای بود.این مساله منجر به ایجاد سیستم ارزیابی در سال 94 شد. در میان دهه ی 90، گفتگوها به سمت اینترنت و محیط های آن لاین کشده شد. موضوع اصلی این گفتگوها، خطر مواجه شدن کودکان در اینترنت با افراد منحرف و دست یابی آنها به سایت هایی با موضوعات جنسی، خشونت و… بود.
همان طور که در رابطه با ویدئو در ایران عمل شد چالش استفاده از اینترنت توسط کودکان، به والدین و خود کودکان واگذار شده است. راه هایی مانند استفاده از فیلتر و معرفی سایت های مناسب، راه هایی مشخص است که توسط والدین برای جلوگیری از آسیب های اینترنت استفاده می شود. امروزه در برخی کشورها گروه های غیر دولتی و نیز دولتی راهنماهای چاپی وآن لاینی را برای کمک به والدین در جهت استفاده ی مناسب و مولد از اینترنت منتشر کرده اند. توجه دارید که هیچ کدام از این راه ها مناسب و مطمئن نیست چرا که گاهی با مراجعه به سایت های مطمئنی که وبلاگ مجانی در اختیار می گذارند؛ با مطالب بسیار زشت و مستهجن روبرو می شویم که امکان هر گونه فعالیت برای پیشگیری را از مسوولان به طور کلی سلب می کند.
پژوهش های متعدد نشان می دهد که کودکان به ویژه، خردسالان، در تشخیص تفاوت واقعیت از تخیلات و برنامه های عادی از تبلیغت دچار مشکل هستند و پی به رابطه ی پیچیده، بین برنامه سازی، تبلیغات و ساختار های بنیادی اقتصادی که شالوده ی پخش برنامه را تشکیل می دهد نبرده اند. تلاش هایی که برای افزایش سطح سواد رسانه ای (Media Literacy) کودکان می شود به آگاهی کودکان از منافع تجاری که پایه ی محتوای وب را تشکیل می دهند، افزوده است. حتی در تبلیغات سیمای جمهوری اسلامی ایران، متاسفانه با پدیده ی پخش تبلیغاتی که به سفارش بنیادهای اقتصادی و شرکت ها تهیه شده، مواجه هستیم. این تبلیغات لازم نیست مستقیم باشد همین قدرکه قهرمان فیلم سری به پیتزا فروشی می زند و در منزل، سپس روی سالاد خود می ریزد برای توجیه و فروش پدیده های وارداتی کافی هستند. راستی استفاده از وسایل و غذاهای وارداتی تا چه حد، ریشه در هویت ملی ما دارد؟ اینجا به همان نکته که ما صرفاً مصرف کننده ی نشخوارهای تبلیغاتی غرب هستیم، همانند موارد مشابه در رسانه های پیشین، گروه های متعددی تلاش دارند تا از رشد منفعت طلب در رسانه های مربوط به کودکان جلوگیری کنند. این گروه ها سعی دارند همانند تلویزیون، تبلیغات مربوط به کودکان در اینترنت را قاعده مند نمایند و همان گونه که در تلویزیون موفق نشدند در این جا هم موفق نخواهد شد. برای نمونه، فعالیت های وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی را برای جلوگیری از پخش تبلیغات مربوط به پفک و چیپس را مشاهده کنید آیا موفق شده اند؟
از آنجا که تعامل، شاخص استفاده ی کودکان و نوجوانان از رایانه است، از طرفی احتمال آموزش پربار و از سوی دیگر احتمال آسیب رسانده را افزایش می دهد، به همین دلیل نیاز به کنترل کیفیت محتوا در این رسانه بیشتر احساس می شود. تجربه های علمی کودکان در کار با رسانه، در رسانه های پیشین اغلب در سطحی پایین تر از آنچه وعده داده می شد، بوده است. نگرانی های مربوط به کیفیت محتوا هنوز در فیلم، رادیو و تلویزیون وجود دارد. برای این که مطمئن شویم رایانه می تواند به نیازهای کودکان پاسخ گوید، نیاز به تحقیقات بیشتر به خصوص در محیط های خارج از مدرسه است.

رایانه و ورود به تعلیم و تربیت
گرچه سعی کردیم نگرانی های موجود در ارتباط با استفاده از رایانه را بیان کنیم ولی باید قبول کرد که در ارتباط با خطراتی که ممکن است رایانه داشته باشد بین متخصصان تعلیم و تربیت، نظر واحدی وجود ندارد. از طرف دیگر اگر ما قبول کنیم که مخاطراتی هست، درباره ی نوع مشکل هم، نحوه ی برخورد افراد با آن، زمینه های تربیت اجتماعی و فردی قبلی افراد در این کار دخالت دارد ولی این خطر هست دانش آموزانی که پیش از آن اجتناب، از تعاملات اجتماعی آسیب دیده باشند.
کامپیوتر در روابط دانش آموزان و معلم خللی ایجاد نمی کند چون این معلم است که با توجه به اهداف باید آموزشی را پیش ببرد ولی در این میان هستند دانش آموزانی که دارای معلومات رایانه ای بیش از معلم خود هستند و در روابط سنتی شان؛ با معلم که در آن به عنوان متخصص تعریف شده است، خللی ایجاد می شود، معلم از نقش یک دانای کل خارج می شود چرا که دانش آموز می تواند با جستجو در وبلاگ ها و سایت های تخصصی اطلاعاتی حتی به زبان فارسی تهیه و به راحتی دانش قدیمی معلم خود را زیر سئوال ببرد.
در جریان ورود کامپیوتر به فرآیند تعلیم و تربیت، نگرانی دیگری وجود دارد این که جریان تعلیم و تربیت غیر انسانی شود. رایانه آن گونه که فعلاً ما استفاده می کنیم به نظر نمی رسد که ارزش های انسانی ما را تحت تاثیر قرار دهد ولی همیشه وقتی صحبت امکانات پیش می آید بلافاصله، مساله ی طبقات اجتماعی پایین پیش می آید و این که آنها به دلیل عدم دسترسی به امکانات مالی طبیعتاً قدرت استفاده از تکنولوژی روز را نیز ندارند اینجاست که مساله، قدری قابل تامل و بررسی است. دولت علاقه مند به افزایش دانش مردم کشور باید در توزیع مساوی و مناسب امکانات بیشتر و بهتر برنامه ریزی داشته باشد
موضوع دیگر که هنگام ورود رایانه به تعلیم و تربیت مطرح می شود قالبی شدن تعلیم و تربیت است و این فکر از زمان مطرح شدن اصطلاح آموزشی جهانی به وجود آمد. این اصطلاح دارای ریشه ی آمریکایی است که در جای خود بحث مربوط را دارد ولی باید گفته شود که صرف استفاده از رایانه، تعلیم و تربیت را قالبی نمی کند و نمی تواند انسان هایی همسان در کره زمین به وجود آورد ولی موضوعی است که باید به آن توجه شود چون با کنترل یک سیستم و وبلاگ از راه دور و ایجاد زمینه هایی در آن این خطر محتمل است. چون عناصر پاسخگو و مسوولیت پذیر از آن نظام آموزشی فرضی رخت بر می بندد. فرض کنید نظر ایجاد کنندگان یک سایت آزادی جنسی است. می توانند مطالبی را حتی به دروغ در درون وبلاگ های متعدد آن حتی به زبان فارسی تایپ کنند و این صفحات در هر صورت دارد تربیت می کند. مسوولیتی هم بر ایجاد کنندگان محتمل نیست. به هر حال مقدار زیادی همبستگی به فرایندی دارد که در آینده از کامپیوتر استفاده می شود. ممکن است به گونه ای آن را به کار گرفت که موجب توسعه ی روابط آن لاین دانش آموزان شود البته به گونه ای که ارتباطات منفی به وجود نیاید. ولی در هر صورت موضوع ارتباطات منفی هنوز باقی است.
راه برخورد با مخاطراتی که بیان شد کنار گذاشتن کامپیوتر و رها شدن از آن نیست که در نهایت از منافع آن بی بهره خواهیم شد. بلکه باید به تحلیل مخاطرات و انتخاب راه های عملی پرداخت مثلاً می توان آموزش ها را طوری طراحی کرد یا اجازه نداد که مهندسان و برنامه نویسان جای معلم را در روند تصمیم گیری های تربیتی بگیرند. همچنین می توان استفاده ی دانش آموزان از کامپیوتر را کنترل کرد به نحوی که دانش آموزان، زمان خود را کاملاً اختصاص به کامپیوتر ندهند و به زندگی مانیتوری منتقل نشوند و نیز می توان محدوده ی اختیارات معلمان را کنترل کرد به صورتی که کار به افراد غیر پاسخگو احاله نشود. به هر روی این مخاطرات قطعی نیستند و معلمان و مدیران می توانند از اختیارات خود برای کنترل محیط تعلیم و تربیت و چگونگی کاربرد کامپیوتر استفاده کنند.

نگاهی انتقادی به اینترنت
((دیوید روزنبرگ))، استاد فلسفه ی دانشگاه نیوجرسی با نگاه انتقادی، اینترنت را به این صورت مطرح می کند. او در مرحله اول معتقد است که ((از اینترنت باید برای ارتباط افراد استفاده کرد و نه گرفتن اطلاعات و دانش))، آسان ترین کار برای دانش آموزان و دانشجویانی که با اینترنت سرو کار دارند کاربرد نابجای آن است. آنها می توانند از موضوع مورد تحقیق خود واژه هایی را انتخاب کنند. با استفاده از موتورهای جستجوگر مطالب را پیدا کنند. سپس آنها را ببرند و با چسباندن مطالب از منابع مختلف کنار هم، چیزی به عنوان تحقیق ارائه دهند. این کاری است که امروزه، دانشجویان با استفاده از اینترنت انجام می دهند. حتی علی رغم پرهیزی که در نگارش این مقاله از چنین حرکتی داشتم در هر صورت اینترنت تعاریف جدید، مقالات روز و… را به راحتی در اختیار گذاشت. شبکه، تحقیق را بسیار ساده تر از آنچه که هست، نشان می دهد. چون نتایجی بی شماری را ارائه می کند، بی آن که دانش آموز بیاموزد که به ارزیابی این نتایج بپردازد. به جای کتاب هایی که دانش آموز و دانشجو باید با دقت بخواند و مطالب آن را درک کند و به تجزیه و تحلیل آن بپردازد و آن را با کاردانی و مهارت انتخاب کند منابع فراوان، تصاویر و خلاصه ی مطالب به سهولت و سرعت بر روی صفحه ی نمایشگر پدیدار می شوند و کار تحقیق را بسیار آسان، جلوه می دهد.
در واقع ابتدا لازم است به دانش آموزان بیاموزیم که تحقق چیست؟ متاسفانه در کلیه سطوح، وقتی نگاه می کنیم شکل واحدی برای تحقیقات انتخاب شده است سوالات پژوهش، روش پژوهش، و غیره… هر کس هم جرات کند از این مسیر پایش را بیرون بگذارد خطایی جبران ناپذیر داشته است. ادبیات و پیشینه تحقیقات انجام گرفته را بررسی کنید، تمام رونویسی از جاهای دیگر است و تازه برای همین شکل ثابت، اساتید نظر واحدی ندارند و متاسفانه همه یا اکثر تحقیقات فقط از دریچه ی سود مالی آن در نظر گرفته می شود و به نتایج به دست آمده هم همان اکثریت
بی تفاوت هستند.
ما بهتر است به دانش آموزان دانشجویان خود بیاموزیم چگونه بخوانند، استدلال کنند، مطالب مختلف را ترکیب نموده، به اندیشه ای اصیل دست یابند. دانش آموز باید یاد بگیرد که به درستی و نادرستی مطالب ارائه شده را ارزیابی کند به ایده و افکار خود بیشتر از آنچه بر صفحه ی نمایش ظاهر می شود، اعتماد کند. آنچه ((مک لوهان)) در رابطه با دهکده جهانی می گفت را اکنون خیلی ساده می بینیم تصاویر و اطلاعات بدون وقفه می آیند و آن قدر هم یکدیگر را تایید می کنند که فرصتی برای اندیشیدن و حتی نفس کشیدن!! نیست. دانش آموزان ما هنوز روش های ارزیابی و داوری را بلد نیست. به دنبال اطلاعات است. از نقاط کور تهاجم فرهنگی اطلاعی ندارد. تعداد زیادی وبلاگ فارسی را روبروی خود می بیند که متاسفانه اکثر آنها فقط اطلاعات مسموم دارند. گویا اگر مثل آنها نشود خیلی هنر کرده است!
با بررسی وبلاگ ها متوجه می شویم که آدرسی برای تماس و ارائه ی نظریات گذاشته شده است. از آنجا که دانش آموز به سراغ سایت ها و وبلاگ های مساله دار رفته است ابتدا مطلب را می بیند و بستگی به ایده و طرز فکر خود چند گزینه را انتخاب می کند که بدترین آن تماس با فرد و ارتباط غیر متعارف با اوست. پس همان طور که دانش آموز خود را بدون هیچ ایده ای روبروی تلویزیون، فیلم و ویدئو رها کردیم. او را در مقابل اینترنت هم تنها گذاشته ایم به دنبال فیلتر می رویم. عزیزم در سایت بعدی فیلتر شکن هست و در سایت بعدی آدرس جدید سایت و…
((فناوری، گرچه به سرعت ما را به دهکده ی جهانی غیر تصور منتقل می کند ولی فقط آموزش مناسب و پرسش گری خوب به دانش آموزان کمک می کند که آنها جادوگرانی تحول آفرین شوند و نه احمقی در دهکده ی جهانی)) راستی ما در کجای راه قرار داریم؟

نگاه مثبت به اینترنت
محمد مهدی، کارگر ایرانی در وبلاگ خود با ارائه مقاله ای تحت عنوان ((اینترنت و آموزش و پرورش)) سعی دارد نگاه مثبت به اینترنت را منتقل کند. از آنجا که قصد بررسی و ارائه ی آرا مختلف را داریم در این قسمت نگاهی کوتاه به این موضوع داریم.
((امروزه فناوری علاوه بر جنبه های مفید بسیار، ظواهر و اشکال متعدد گوناگون و جذابی به خود گرفته که از این مساله می توان بهترین استفاده را نمود. به همین مناسبت که تعاریف جدیدی چون آموزش الکترونیکی (E-lerning) کتاب الکترونیکی) E-book) و… به وجود آمده اند. همین ظاهر زیبا و جذاب است که دانش آموز را به طرف خود می کشد و خود به خود تاثیر مورد نیاز را بر وی اعمال می کند)). درست به همین است که برای گذاشتن تبلیغ بر روی سایت های مختلف، شکل های جدید و جذاب تبلیغاتی به کار گرفته می شود و اثرات قابل توجهی هم دارد.
((اصولاً در سال های اخیر که رایانه ی شخصی (PC) گسترش پیدا کرده و نیز شبکه ی اینترنت از شکل بسته و محدود خود در سال های دهه 80-60 میلادی بیرون آمد و در آخرین دهه از هزاره ی دوم به شکلی کاملاً فراگیر و سهل الوصل تبدیل شد، استفاده از رایانه و اینترنت را ابتدا به صورت یک امر هیجان آور و سپس به صورت یک نیاز و یک تسهیل گر آموزش درآورده است. بنابراین طبیعی است که دانش آموز خود نیز استفاده از این امکانات را به روش های قدیمی ترجیح دهد)).
منابع زیاد و مختلفی از طرف موسسات علمی و آموزشی و نیز افراد و سازمان ها و…. بر روی شبکه ی اینترنت قرار می گیرد که شکل آنها هم گوناگون و متنوع است. دانش آموزان با استفاده از موتورهای جستجوگر یا لینک ها می توانند اطلاعات خود را به دست آورند اما ((مشکلی که در این بین برای دانش آموزان ایرانی وجود دارد، اطلاعات اندک فارسی بر روی اینترنت و نیز عدم آگاهی کافی از زبان های خارجی به خصوص انگلیسی است)). بنابراین آشنایی با زبان های بین المللی یکی از لازمه های ورود به دنیای آموزش نوین است، که باید مورد توجه جدی متولیان آموزش و پرورش باشد. گرچه متولیان هنوز بحث دارند که زبان خارجی از کلاس اول یا دوم راهنمایی باشد! مدارس غیرانتفاعی و کانون های زبان به آن مانند کالای تبلیغی و مصرفی نگاه می کنند و جنبه ی سوددهی این آموزش نیم بند برایشان مهم است. در حالی که در کشور همسایه، پاکستان
مساله ی آموزش انگلیسی حل شده است (شاید به دلیل وابستگی قبلی کشورهای هند و پاکستان به انگلستان) و خیلی ساده امکان بررسی سواد انگلیسی دانش آموزان پنجم ابتدایی آنان با دانشجویان ترم آخر کارشناسی زبان انگلیسی ما وجود دارد!
((دانش آموزان در جستجو برای به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز در شبکه ی اینترنت، گزینه های زیادی پیش روی خود دارند. در بسیاری از کشورها، موتورهای جستجوی تخصصی فراوانی بر روی سایت های علمی به وجود آمده است که جستجو و دستیابی به اطلاعات را بسیار تسهیل می کند، به نظر می رسد، برای اجرا و پیاده ساختن چنین امکانی باید به راه اندازی موتورهای جستجویی که امکانات فارسی داشته باشد، اقدام کرد که می تواند این اقدام از سوی وزارت آموزش و پرورش صورت گیرد. مثلاً می توان با تجهیز سایت شبکه ی رشد (http.//www.roshd.ac.ir) که متعلق به وزارت آموزش و پرورش می باشد به این مهم دست یافت)) ولی در این تجهیز برنامه ریزان دقت کنند که سرعت و امکانات جستجو کمتر نشود بلکه گزینه ها دقیق تر و لینک ها بهتر و تخصصی تر یافت شوند.
((ابزارهای اینترنتی زمینه ی آموزش و یادگیری به کمک دانش آموزان و معلمان آمده است تا به وسیله ی آنها بتوانند به نقد، تحلیل و گزینش اطلاعات بپردازند. به طور مثال می توان به گروه های خبری usenet، شبکه های گپ زنی اینترنتی و اتاق های گفتگو اشاره کرد. گروه های خبری متشکل از افرادی است که پیرامون یک موضوع خاص گرد هم می آیند و هر یک دانسته ها و نظرات خود را برای دیگر اعضای گروه عرضه می کنند. برپایی چنین انجمن هایی با اهداف آموزشی و تربیتی به سادگی انجام پذیر است و با هزینه ای مختصر بر روی SERERVR های اینترنتی قابل ایجاد است)). خیلی جذاب است که بتوان گروهی با موضوع کتاب هدیه آسمان (تعلیمات دینی) ابتدایی ایجاد کرد که کاربران اعم از مولفان، برنامه ریزان، معلمان و اولیا و حتی دانش آموزان مطالب مورد نظر خود را برای دسترسی به آن بگنجانند. افراد دیگر گروه به آن دسترسی داشته باشند و حتی نظرات انتقادی یکدیگر را بررسی و به جوابگویی بپردازند ولی حداقل معلم علاقه مند در این موضوع در ابتدای راه فعالیت ها و افکار و مساله ای به نام هزینه بر می خورد که…!
اتاق های گفتگو نیز حالات فوق را دارند حتی می توان با استفاده از آنها که به راحتی بر روی سایت هایی چون Yahoo! به طور رایگان قابل ایجاد و بهره برداری است، به صحبت های علمی روز پرداخت که البته این هم به موضوع هزینه ی استفاده از اینترنت بر می خورد. که اگر به شکلی این موضوع حل شود می توان با خط (On line)، زنده و رو در رو با استفاده از متن، صدا و حتی تصویر
ویدئویی، به تبادل اطلاعات پرداخت.
((از مزایای دیگری که برای فناوری اینترنت در آموزش و یادگیری گفته شده است سادگی ابزارهای ی سادگی استفاده و به کارگیری از ابزارهای آن است. دانش آموزان قادر هستند با استفاده از این ابزارهای ساده، اطلاعات خود را بر روی اینترنت بگنجانند تا دیگران نیز به آن دسترسی داشته باشند و یا در مقام تولید کننده ی دانش با استفاده از شبیه سازی های رایانه ای به تولید و طراحی سایت های اینترنتی اقدام کنند)).
با استفاده از نرم افزار های ساده ای مثل frontpage(که خیلی راحت هم در ایران کپی می شود) به همراه سیستم عامل Widows آن قدر کار کرد ساده ای دارند که هر کس با کمترین آشنایی با سیستم عامل می تواند از آن استفاده کرده و به ایجاد سایت و وبلاگ بپردازد. با ایجاد فضای رایگان بر روی یکی از سایت ها، اطلاعات بلافاصله بر روی اینترنت قرار می گیرد. در اینجا فرد کاربر علاوه بر جمع آوری و تلفیق اطلاعات از طرق برپایی سایت یک پیام رسان اثربخش نیز می شود.
((تجربه های این چنین در محیط های آموزشی به دانش آموزان این فرصت را می دهد که در دریای بی کران و عمیق اطلاعات اینترنت به غواصی بپردازند و ناشناخته های زیادی را درباره ی مسائل زندگی کشف و مهارت های لازم را کسب نمایند)). دانش آموز یاد می گیرد چگونه از یک روزنامه استفاده کند، در یک موزه به گشت و گذار می پردازد و اگر محیطی مناسب را پیدا کرد و یا آدرس همایش علمی را داشت و برگزار کنندگان همایش همزمان با استفاده از ویدئو، اطلاعات را روی سایت گذاشته باشند در آن کنفرانس نیز شرکت و خود را در بحث نیز وارد کرد.
((این را باید پذیرفت که اینترنت به شکل گسترده و عمومی آن هیچ متولی خاصی ندارد و اصولاً به هیچ فرد، گروه و یا کشوری وابسته نیست. بنابراین طبیعی است در جایی که نظارت وجود ندارد، سایت ها و اطلاعات مسموم و غیر اخلاقی نیز در آن وجود داشته باشد. اما اگر دانش آموز ارزش واقعی اطلاعات وسیعی که در اینترنت موجود است را درک کند به عنوان یک مبادی آداب و اخلاق انسانی و یک شهروند مسوولیت پذیر هیچ گاه به سمت و سوی چنین مسائلی کشیده نخواهد شد بنابراین می توان نتیجه گرفت که یکی از امور مهم متولیان امر آموزش در عصر فناوری، تربیت اخلاقی دانش آموزان در استفاده از فناوری است)).

آیا رایانه تعلیم و تربیت را غیر انسانی خواهد کرد؟
مطالب اصلی مربوط به این بحث در وبلاگ دکتر محمد عطاران موجود است. حتی ایشان مباحثی در ارتباط با فرهنگ کتاب و قلم و فرهنگ فناوری و دیجیتال و مقایسه ای این دو، مطرح کرده اند که در جای خود بحثی مفید می باشد که کار روی آن برای کلیه دست اندرکاران تعلیم و تربیت لازم است. در وبلاگ ایشان همچنین لینک های مفیدی مانند:IT inedueation و ICT for teacher جهت
مراجعه ی علاقه مندان در دسترس می باشد.
((مجموعه ی گفتگو با افرادی که معتقد به خطرات ورود رایانه به تعلیم و تربیت هستند نشان می دهد که چهار روایت در این زمینه وجود دارد:
روایت اول: کودکان از جامعه و سایر افراد انزوا می یابند.
روایت دوم: رابطه معلم و دانش آموز فرو می ریزد.
روایت سوم: آموزش ارزش های انسانی در معرض خطر قرار می گیرد.
روایت چهارم: تعلیم و تربیت بیش از حد قالبی می شود)).
در ارتباط با توضیح موارد فوق ابتدا باید موضوع تعامل اجتماعی را تعریف کنیم و میزان اهمیت آن را مشخص سازیم. شکی نیست که وظیفه ی تعلیم و تربیت آماده کردن فرد برای زندگی در اجتماع آینده است ولی کودک با گذراندن اوقات خود در پای کامپیوتر عملاً رفتارهای اجتماعی را در تعامل همسالان خود یاد نمی گیرد. اگر آموزش رفتارهای اجتماعی را حتی بخواهیم به شکل غیر مستقیم انتقال دهیم از کامپیوتر چنین انتظاری را نباید داشته باشیم. البته در این جا نحوه ی استفاده از کامپیوتر در مدرسه مطرح می شود. ((برخی برنامه های کامپیوتری به غایت واجد جنبه های اجتماعی هستند و میزان تعامل افراد با یکدیگر را افزایش می دهند)).
در هر صورت این موضوع با ورود رایانه به مدارس قابل تحقیق است و اکنون امکان پیش داوری در این مورد نیست. گرچه استفاده از کامپیوتر در ابتدا کاملاً به صورت شخصی است ولی پیش بینی کارهای گروهی و امکان ایجاد تعامل بین دانش آموزان در آن فراهم می شود و در اینجاست که دانش آموزان عملاً از یکدیگر آموزش رفتار اجتماعی می آموزند.
روایت دوم، تکیه بر فرو ریزی روابط دانش آموز و معلم دارد. ((منتقدین نگران آن هستند که رایانه، جای معلم را بگیرد و نقش آنها را ایفا کند)). در این صورت نقش معلمان ضعیف تر می شود. بیشتر، حالت تسهیل کنندگان فعالیت دانش آموز در رابطه با نرم افزار های آموزشی را خواهند داشت. برای این که قدری بر موضوع مسلط شویم ابتدا باید نقش معلمان را در شرایط حاضر بررسی کنیم. ((معلمان اولین اشخاصی هستند که محیط خانواده را به محیط بزرگ جهان خارج متصل می کنند و اولین الگوهای دانش آموز هستند. نقش معلمان فقط یاددهی مهارت و انتقال اطلاعات نیست که رایانه بتواند جای آن را بگیرد. اگر چنین اتفاقی بیفتد در واقع چهره ی انسانی تعلیم و تربیت محو می شود)). رفتار معلم، لبخند معلم، حرکات و گفتار معلم همه به منزله ی معلمان خاموشی برای دانش آموزان هستند که شاگرد دائماً تحت تاثیر او هستند. همه ی ما می توانیم خاطرات بسیار زیادی از دانش آموز خود نقل کنیم که به شدت تحت تاثیر رفتار ما قرار گرفته و حتی باعث از بین رفتن اختلالات رفتاری شده ایم. در موضوعاتی ساده مانند رعایت صرف جویی، نظافت و… رفتار معلم، بهترین الگو است. داشتن دفتر تمیز و مرتب، رعایت نظافت تخته کلاس و حتی لباس خود، صرفه جویی در استفاده از بهترین رفتار را انتقال می دهند. همچنین اولین مشکلی که برای دانش آموز پیش می آید اولین کسی که والدین با او مواجه می شوند، معلم است. او می تواند نقش پاسخگو را ایفا کند. اگر رایانه جای معلم را بگیرد ما با تعلیم و تربیت غیر پاسخگو و مکانیکی روبرو خواهیم شد.
ولی علم تکنولوژی دارد راه خود را به سرعت می پیماید. علم امروز ما، سالیان بسیاری است که کهنه شده است. حجم اطلاعات موجود در اینترنت به ما می گوید که بسیار عقب تر از کاروان علم و دانش دنیا هستیم. دانش آموزان کار با رایانه را آموخته اند و نسل آینده بسیار با آن آشناتر خواهند بود. معلم هم نمی تواند با دلایل واهی علم جدید را به طور کلی انکار کند. پس معلمان باید به گونه ای حرکت کنند که رایانه نتواند دانش آموزان را از معلم فارغ کند که اگر چنین اتفاقی بیفتد از منزلت او کاسته خواهد شد. ((همچنین اگر دانش آموزان رایانه را از معلم خود ماهرتر و قابل اعتمادتر ببینند به معلمان کمتر احترام خواهند گذاشت.)) ولی در هر صورت کامپیوتر، هرگز جانشین انسان نخواهد شد.((همان طور که یک کتابخانه مملو از کتاب نمی تواند جایگزین معلم شود.))
((به هر روی این که رقابتی بین معلمان و کامپیوتر رخ دهد به عوامل دیگر بستگی دارد. اگر معلمان، مدیران استفاده از کامپیوتر باشند و مدیریت آن را به عهده بگیرند، احتمالاً این رقابت به وجود نخواهد آمد، ولی اگر کامپیوتر همان کاری را انجام دهد که معلم در حال حاضر به انجام آن مشغول است، این اتفاق محتمل است)) و به دست گرفتن مدیریت رایانه بدون اطلاع از دانش آن امکان ندارد. اگر معلم صرفاً به دنبال انتقال دانش و سئوال از دانسته ها باشد پس رایانه ها حتماً بهتر می توانند این نقش را بهتر بر عهده بگیرند.
روایت سوم به در خطر قرار گرفتن ارزش های مهم انسانی در صورت حضور کامپیوتر در مدارس، توجه دارد. گروهی معتقدند ارزش های انسانی زیادی وجود دارد که در جریان رشد طبیعی کودک و یا در جریان فرآیند اجتماعی، خود به خود به دست نمی آید. بلکه باید نهادهایی مانند: خانواده، مدرسه، مسجد، رادیو و تلویزیون و… آنها را به کودک بیاموزند. از مهم ترین این نهادها مدرسه است که این ارزش ها را در قالب برنامه ی آشکار و یا برنامه های پنهان به کودکان می آموزند. ارزش هایی مانند آزادی، برابری، عدالت و… که البته ذیل آن بچه ها باید گوش دادن به یکدیگر، تحمل یکدیگر، حل اختلافات خود با دیگران به شیوه ی مسالمت آمیز و… انجام دهند تا آن ارزش های بزرگ به دست آید.
دانش آموزانی که وقت خود را صرف کار با رایانه می کنند به طور کلی وقتی برای توجه به ارزش های انسانی و آموختن آن نخواهند داشت چرا که ارزش های اخلاقی و انسانی در کار با یک جسم بی جان حاصل نخواهد شد بلکه در مواجه با دیگر انسان ها آموخته می شود. حتی رایانه گاهی ارزش هایی را آموزش خواهد داد که ما اصلاً نمی خواهیم دانش آموز آنها در موقعیت و سن فعلی خود بداند. همچنین وجود رایانه باعث خواهد شد که همه ی حرف ها در اطراف موجودی بی جان و مسائل فنی مربوط به آن دور بزند. بچه ها وارد کلاس می شوند. در پشت رایانه، مستقر شده و با ورود آدرس به دنیای آموزشی و اطلاعات وارد می شوند. شاید هم زنگ تفریح، دیگر معنی خود را از دست خواهد داد. آن وقت است که محتوای اخلاقی مدرسه فقیر خواهد شد در نهایت این بی توجهی به ارزش های اخلاقی به خصوص ارزش های ملی و میهنی، نهادهای اجتماعی و وحدت ملی و نهایتاً تمدن انسانی در معرض خطر قرار خواهد گرفت. با دقت به آنچه که دانش آموزان ما (حتی آنهایی که از رایانه استفاده نمی کنند) از وسایل ارتباط جمعی تاثیر می گیرند. متوجه می شویم که در حال حاضر بنا به دلایل زیادی تلویزیون، مشغول تربیت کل مردم کشور به خصوص کودکان و نوجوانان است. فرزندان ما خواسته یا ناخواسته، تحت تاثیر مسائل مطرح شده در فیلم های تلویزیونی هستند.
برنامه ها و فیلم هایی که اکثراً تولید غرب است و ناآگاهانه انتخاب هم شده اند و مسائل و مشکلات خاصی را به خانواده ها منتقل می کنند. روزی نیست که دانش آموزان ما تحت تاثیر فیلم یا سریالی که شب از تلویزیون پخش شده نباشند یا دائم در صدد تقلید حرکات و صحبت های قهرمان پوشالی برنامه نباشند. از طرف دیگر هیچ بررسی کرده ایم که مدارس اصولاً تا چه حد در امر آموزش ارزش ها موفق بوده اند که رایانه بتواند این ارزش ها را از آنها بگیرد. با دقت در رفتار نوجوانان و جوان تربیت شده در جمهوری اسلامی، رفتار آنها را مشابه همه چیز می یابیم به جز رفتار یک فرد ایرانی! تا چه حد، خانواده ها از برون داد تربیتی مدارس راضی هستند و تا چه حد توانسته ایم ارزش ها را منتقل کنیم که حال نگران از بین بردن آن توسط رایانه باشیم؟ همان طور که قبلاً گفته شد همه خود را مسوول تربیت نسلی جدید می دانند. به تعداد کلاس ها و پایگاهایی که حداقل در تابستان، توسط اشخاص، ادارات، ارگان ها و… تشکیل می شود دقت کنید. راستی مسوول تربیت این نسل کیست؟ آموزش و پرورش فعلاً در اختیار دانش آموزانی است که به شکل های مختلف تحت تربیت دیگران بوده اند و ما..؟ ظاهراً اگر فقط انتظار آموزش 2(2 را داشته باشیم، کافی است.
روایت چهارم که اشاره به قالبی شدن تربیت دارد را جداگانه بررسی کرده ایم ولی در این قسمت فقط لازم است اشاره داشته باشیم که خطر قالبی شدن تعلیم و تربیت زمانی فزونی می یابد که تصمیم گیران و برنامه ریزان کشوری و محلی ((کفایت لازم برای تصمیم گیری بر اساس اطلاعات)) را نداشته باشند. آن وقت این خطر بروز می کند. طبیعی است اگر معلمان، مسوولان مدارس و اولیا از چرخه ی تصمیم گیری در باره ی نحوه ی استفاده از رایانه خارج شوند و مجبور باشند. کامپیوتری برای مدرسه خریداری کنند بدون آنکه فرهنگ استفاده را ایجاد کرده باشند. از نرم افزارهای مشخص و محدود استفاده نمایند و کار را به طور کلی به سیستم های تجاری بسپارند، خطر قالبی شدن تعلیم و تربیت بیش از حد می شود. چون برنامه ای در روی کامپیوتر آورده شده که با فرهنگ، وضعیت اجتماعی، اقتصادی و… کاربران همخوانی ندارد پس با همانندی، منتظر قالبی شدن تربیت هم باید باشیم.

نتیجه
در این مقاله با تعریف وسایل ارتباط جمعی، سعی کردیم دید روشنی نسبت به آنها پیدا کنیم و جایگاه رایانه را در میان آنها بیابیم. پس به دلیل شاخصه هایی که رایانه داشت آن را جزو وسایل ارتباط جمعی قرار دادیم. سپس با بررسی نظر ((مک لوهان)) در ارتباط با نقش وسایل ارتباط جمعی در دهکده ی جهانی به نقش بی چون و چرای آنها در شکل دهی زندگی اجتماعی مردم پرداختیم.
از آنجا که فناوری های جدید، عصر فعلی را دوران طلایی اطلاعات کرده است به توسعه و ضروری اصلاح در برنامه های آموزش و پرورش پرداختیم و این که در شیوه های تدریس معلمان و استفاده ی آنها از روش های نوین تدریس و توجه به یادگیری مشترکین اصولاً نمی توانیم فرد را برای آینده تربیت کنیم. برای ورود رایانه به حوزه ی تعلیم و تربیت برخی زیر ساخت ها لازم است که به آسانی در ایران قابل دسترسی نیست.
تکنولوژی قدیمی مخابرات در زمانی که سرعت به اطلاعات حرف اول را می زند، اشکالات را بیشتر نمودار می سازد. برخی از انحصار طلبی ها در ایجاد خطوط مخابراتی قوی و آنتن های ماهواره، سرعت دسترسی به اینترنت را در حد ضعیفی نگه داشته است. در حالی که فیبرنوری، تکنولوژی بیست سال گذشته ی غرب است. ما اکنون خوشحال هستیم که شرق و غرب کشور را با فیبرنوری به هم وصل کرده ایم و در حالی که کشورهای شرق آسیا در حال کار کردن روی نسل چهارم تکنولوژی مخابرات است ما به گونه ای عمل می کنیم که هر چه امکان دارد سرعت خطوط مخابراتی را کم کنیم.
اگر نظر بر این است که معلمان را با رایانه آشنا کنیم می باید قدرت خرید آنها را هم بسنجیم و یا رایانه های تشویقی به این کار اختصاص دهیم. از سوی دیگر مشکل بعدی مدارس و معلمان ما در دسترسی به اینترنت، خریداری کارت ساعت استفاده است که حتی معلمان علاقه مند را کمی به فکر فرو می برد. آیا همان گونه که کشورهای خارجی برای استفاده ی معلمان و اساتید خود از اینترنت، تسهیلاتی حتی تا سر حد مجانی فراهم کرده اند، ما هم نمی توانیم چنین عمل کنیم؟ تا وقتی که موضوع هزینه ها برای معلم مطرح باشد مساله رایانه را جزو فرهنگ هم نباید محسوب کرد.
از نگرانی ها و چالش ها در استفاده از رایانه و اینترنت صحبت شد و به این نتیجه کمی دست یافیتم که اگر معلمان ما به دانش روز مجهز نشوند و تغییر در نحوه ی تدریس و به تبع آن نگرش های خود، ایجاد نکنند، رایانه می تواند جای معلم را بگیرد ولی اگر معلم ما به فلسفه ی آموزش و پرورش، یادگیری های فراشناختی، روش های نوین تدریس، رایانه و مباحث مختلف آن به خصوص وبلاگ ها، امکان دسترسی و استفاده از آنها، مسلط شود امکان دارد که رایانه حتی به کمک او بیاید و تدریس و فعالیت هایش را هم غنی تر نماید. در هر صورت معلمان نمی توانند چشم به روی این پدیده ببندند و باید با مجهز شدن به دانش روز هر چه می توانند رایانه را در خدمت آموزش قرار داده و با ایجاد وبلاگ شخصی، افکار و عقاید خود را در معرض استفاده ی بقیه هم قرار دهند.

پیشنهادات
آنچه که آموزش و پرورش با توجه به همه ضعف ها می تواند انجام دهد، در ادامه، توضیح داده خواهد شد. مشکلات زیادی وجود دارد که مستقیماً بر کار آموزش و پرورش تاثیر می گذارد ولی در ضمن آن، مشکلاتی هم قابل اصلاح در زمان فعلی و از طرف آموزش و پرورش نیست.
1- فعلاً بیشتر تلاش آموزش و پرورش در رابطه با ICT آموزش مقدمات آن به کلیه ی دست اندرکاران تعلیم و تربیت است. آموزش های مقدماتی شامل سیستم عامل Windows و آشنایی با اینترنت است ولی با بررسی وضعیت اقتصادی همکاران شرکت کننده، متاسفانه متوجه می شویم آموزش ارائه شخصی ندارند گرچه تلاش هایی برای در اختیار گذاشتن کامپیوتر به صورت اقساطی انجام گرفته است ولی هیچ شرکتی دوستدار علم نیست بلکه سوددهی در کلیه شرکت ها حرف اول را می زند. پس قسط ها و پرداخت ماهیانه ی بالا مشکل را حل نمی کند. باید برای استفاده معلمان علاقه مند، امکاناتی به صورت سایت حتی به صورت رایگان فراهم شود و البته بر استفاده از کار، نظارت هم شود.
2- مشکل بعد در رایانه و استفاده از آن دسترسی به اینترنت است که آن هم مستلزم صرف هزینه های زیادی است. خوشبختانه قدم های اولیه برای توزیع کارت ساعت با قیمت مناسب انجام گرفته ولی امکانات تشویقی حمایتی هم در این رابطه لازم است وجود داشته باشد.
3- شاید از مجموعه برنامه های رایانه، ایجاد صفحات وبلاگ آموزشی از موثرترین فعالیت های آموزشی برای معلمان باشد. چون سایت هایی که امکانات مجانی ایجاد شد به دلیل حجم بالای تصویر و مراجعان،سرعت دسترسی به وبلاگ بسیار پایین می آید. سایت های خارجی هم برای ایجاد وب وجود دارد ولی چون بر تبلیغات ارائه شده در آن نظارتی امکان ندارد لذا همیشه امکان ظهور تصاویر مشکل دار در قالب سایت وجود دارد. آموزش و پرورش می تواند مستقیماً سایتی طراحی و جهت ایجاد وبلاگ مجانی آن را معرفی نماید. حتی امکان ایجاد صفحات وب با استفاده از نرم افزار Front page است و چون آموزش نسبتاً طولانی نمی خواهد این اقدام بسیار موثر خواهد بود.
4- تمام فعالیت ها در بن بستی نوین به نام روش معلم، گرفتار می شود، تا معلمان نیاز به تغییر روش را حس نکرده و به روش های نوین یاددهی- یادگیری بی توجه باشند فعالیت ها خنثی شده و عقیم خواهد ماند. پس ابتدا با تاکید بر تغییر نقش معلم از دانای کل به رانمایی که خود احتیاج به آموزش دارد و سپس آموزش روش های نوین تدریس، درگیر نمودن معلمان در محیط های واقعی و نظارت بر فعالیت ها در کلیه ی دوره های تحصیلی، اولین قدم ها برداشته خواهد شد.
5- توجه داشته باشیم از زمانی که موضوع روش های نوین تدریس مطرح شده گویا انتظار اجرا فقط از طرف معلمان ابتدایی بوده است. به صورتی این کار در کلیه ی دوره های تحصیلی و حتی دانشگاه ها باید نهادینه شود. اگر در دوره های بعد هنوز تاکید بردانش و دانسته ها باشد، باز هم فعالیت ها به جایی نخواهد رسید.
6- به تبع تغییر در روش های تدریس، تغییر محتوا نیز لازم می شود. محتوای فعلی کتاب های درس همه چیز را آماده در اختیار دانش آموزان قرار می دهد. به طور کلی جایی برای تحقیق و جستجو و پرسش گری در متن درس ها وجود ندارد. اگر هم جایی در متن سوالی مطرح شده است بلافاصله خود متن مبادرت به پاسخگویی کرده است.حتی با نگاهی دقیق به تصاویر کتاب های درسی، همین مشکلات را در آنها پیدا می کنیم. در هر صورت اگر قرار است روحیه ی جستجو گری را پرورش دهیم این تغییر نیز در جای خود لازم است.
7- همزمان با تغییر روش ها و تغییر محتوا طبیعتاً لازم است دیدگاه معلمان نسبت به تکلیف تغییر کند. با فعالیت هایی که انجام شده، خوشبختانه زمینه ی تغییر این دیدگاه به وجود آمده است. تا زمانی که تکلیف برای نشستن دانش آموز و جلوگیری از شیطنت های او در خانه باشد این فعالیت ها کمکی به یادگیری و تثبیت آن نمی کند. معلمان با ارائه ی آزمون های عملکردی و سنجش عملکرد دانش آموزان، نه پاسخ های صحیح از رایانه را می توانند در دانش آموزان ایجاد نمایند و حتی با استفاده از نرم افزار های آموزشی به پاسخ دهی بپردازند. مسیر رسیدن به پاسخ را مشخص نمایند و…
8- با ورود رایانه به مدارس، نحوه ی ارزشیابی هم دچار تغییر می شود. ارزش یابی های مرحله ای و تکوینی نمی تواند شامل آزمون های مداد و کاغذ باشد. لازم است معلمان، با توجه به آموزش های خود و نحوه ی دسترسی دانش آموزان به اطلاعات نحوه ی ارزشیابی های خود را تغییر دهند که البته قبل از آن نیز دیدگاه مسوولان نسبت به امتحانات باید تغییر یابد تا زمانی که اتاق تکثیر و قرنطینه و… باشد خیلی سراغ از حضور موثر رایانه در آموزش و پرورش نباید بگیریم.
9- تمام فعالیت ها بدون ایجاد فرهنگ مناسب در خانواده ها بدون ثمر باقی می ماند. آموزش و پرورش وقتی موضوع آزمون های دو نوبتی را مطرح کرد فرهنگ سازی لازم را در بین خانواده ها نداشت. پس تلاش معلمان در ارائه ی آزمون های عملکردی نیز بی خاصیت باقی ماند. این موارد در آموزش و پرورش بسیار اتفاق افتاده و طرح ها را عقیم گذاشته است. در هر صورت بدون فرهنگ سازی در خانواده، نمی توان انتظار همکاری و ایجاد بستر مناسب برای فعالیت های دانش آموزان را از آنها داشت.
10- بدون در اختیار گذاشتن امکانات مناسب برای معلم و مدارس نمی توان شعار ورود رایانه به مدراس را داد. اگر امکان تامین هزینه های مختلف را (که قبلاً به آنها اشاره کردیم) نداریم، بهتر است به طور کلی بحث این موضوع را در آموزش و پرورش اصولاً مطرح نکنیم.
11- از همه چیز گفتیم به جز حقوق معلم! انگیزه ی همه ی فعالیت در جمله ی "ول کن بابا" خلاصه تمام می شود. انگیزه را به وجود بیاوریم و تقویت کنیم.
از آنچه گفتیم به موضوع اصلی می رسیم که رایانه نمی تواند با وضعیت فعلی جای معلم را در آموزش بگیرد.
به هوش باشیم که تعلیم و تربیت در چند حرف خلاصه نمی شود.
آموزش و تعلیم پیچیده تر از این مطالب است که کامپیوتر جای آن را بگیرد.

مهارت‎های مورد نیاز معلمان درعصر دانایی

امروزه ما در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات و به کلامی در عصر دانایی به سر می‎بریم. فناوری‎های جدید، به ویژه فناوری‎های مربوط به عرصه اطلاعات و ارتباطات زمینه تحولات سریع و غیر قابل برگشتی در جهان فراهم آورده است. آنچه را که واژه‎ی دانایی به ذهن ما متبادر می‏کند دانش و اطلاعات است. تردید نیست که مجهز بودن به دانش و اطلاعات نوعی فرزانگی است. دانایی صرف یا در اختیار داشتن دانش و اطلاعات به خودی خود کارایی ندارد و اگر با توانایی، یعنی شگردهای به کارگیری و بهره مندی از دانش و اطلاعات، همنشین نشود ناقص می‎ماند. اما اگر دانایی با رفتار و کردار همراه و همگام شود، یعنی با توانایی دمساز گردد، کار آمد می‎شود.
آموزش و پرورش کلید تغییر مسیر جهانی است؛ و اگر بخواهیم تغییری در زندگی اجتماعی به وجود آوریم باید از مدرسه آغاز کنیم و اگر بخواهیم تغییری را از مدرسه شروع کنیم، بی تردید باید از معلم شروع کنیم و مهم اینکه هیچ اصلاحی نمی‎تواند بدون همکاری و مشارکت فعال معلمان موفق شود. ولی کدام معلم؟ معلمی که می‎خواهد در جامعه کنونی اصلاحاتی را ایجاد کند باید دارای چه ویژگی‎ها، مهارت‎ها و قابلیت‎هایی باشد؟ آیا در عصر دانایی فقط دانا بودن و داشتن دانش و اطلاعات کافی است؟
.
به نظر می‎رسد می‎توان بهترین معلمان را کسانی دانست که اوقات خود را صرف یادگیری می‎کنند. یک معلم کار آمد معمولا تحولات مربوط به رشته خود را تعقیب می‏کند و دائماً مهارتهای خویش را بهبود می‎بخشد. آنها همواره در حال آموختن هستند. به عبارتی دیگر آنها دائماً در حال شاگردی کردن هستند.
ژاپنی‎ها می‎گویند: "شایستگی هر نظام آموزشی به اندازه شایستگی معلمان آن نظام است" پس هر گاه معلمان از آموزش و مهارت‎های لازم برخوردار شوند، قادرند این فرهنگ را در بین دانش‎آموزان توسعه دهند. کاربردی کردن این مهم در عرصه تعلیم و تربیت می‎تواند زمینه ساز تحول در آموزش و پرورش دانش‎آموزان باشد.
در عصر دانایی معلمان باید به مهارت‎هایی دست پیدا کنند تا به کمک آنها از قافله علم و تکنولوژی که به سرعت از کنار ما می‎گذرد، عقب نمانند. بلکه با او همگام شده و از طریق آن جامعه را بسازند. کار آمدی همان راز نهفته‎ای است که نیاز عصر دانایی است. در این مقاله به چهار مهارت اساسی ذیل پرداخته شده است که امید است معلمان ما با بهره مندی از آنها به کار آمدی و توانمندی لازم دست پیدا نمایند.
مهارت اول: آشنایی با فناوری اطلاعات و قدرت به کارگیری آن در جریان آموزش.
مهارت دوم: آشنایی با فنون پژوهش، انجام پژوهش و بهره گیری از نتایج آن در عمل.
مهارت سوم: توجه به آموزش و پرورش خلاق و پرورش خلاقیت فراگیران.
مهارت چهارم: آشنایی با مهارتهای کلاس داری و شیوه‎های تدریس نوین.

مقدمه
امروزه ما در عصر توانایی اطلاعات و ارتباطات و به کلامی در عصر دانایی به سر می‎بریم. فناوری‎های جدید، به ویژه فناوری‎های مربوط به عرصه اطلاعات و ارتباطات زمینه تحولات سریع و غیر قابل برگشتی در جهان فراهم آورده است. این تحولات نیز دنیای جدیدی را شکل داده و به ظهور رسانده که از قسمت‎های گوناگونی تشکیل شده است که دائماً در حال تعامل با یکدیگر و تاثیرپذیری از هم می‎باشند.
این تغییرات، تحولات و تعاملات چالش‎هایی را در جامعه کنونی به وجود آورده است که یکی از این چالش‎ها در زمینه آموزش و پرورش است که باعث شده است نگاهی نو به این سیستم فراهم شود. آموزش و پرورشی که قرار است انسان را برای آینده آماده کند. بنابر همین وظیفه، باید توانایی رو به رو شدن با چالش‎هایی را که تحولات کنونی رو در روی نسل حاضر قرار می‎دهد، داشته باشد. طبیعت آموزش و پرورش آن را به مثابه یک فرایند کیفی بر حسب آن چه باید باشد شرح می‎دهد، نه آنچه هست. از این رو، ماهیت آن زاینده، پویا، تغییر پذیر و منعطف است و ناگریز رو به رشد و تعالی و تغییر.
افزون بر آن آموزش و پرورش به منزله‎ی پرورش دهنده‎ی نیروی انسانی مورد نیاز در فرایند تعامل فناورانه عصر دانایی نقش بی بدیل خود را در جهان حفظ کرده است.
تمام کنفرانس‎های بزرگ سازمان ملل با هر موضوعی که داشته اند، یک صدا اعلام کرده‎اند که آموزش و پرورش کلید تغییر مسیر جهانی است؛ و اگر بخواهیم تغییری در زندگی اجتماعی به وجود آوریم باید از مدرسه آغاز کنیم و اگر بخواهیم تغییری را از مدرسه شروع کنیم بی تردید باید از معلم شروع کنیم و مهم اینکه هیچ اصلاحی نمی‎تواند بدون همکاری و مشارکت فعال معلمان موفق شود. ولی کدام معلم؟ معلمی که می‎خواهد در جامعه کنونی اصلاحاتی را ایجاد کند باید دارای چه ویژگی‎ها، مهارت‎ها و قابلیت‎هایی باشد؟ آیا در عصر دانایی فقط دانا بودن و داشتن دانش و اطلاعات کافی است ؟
آنچه را که واژه‎ی دانایی به ذهن ما متبادر می‏کند دانش و اطلاعات است. تردیدی نیست که مجهز بودن به دانش و اطلاعات نوعی فرزانگی است که اگر فاقد آن باشیم این فرزانگی به دست نمی‎آید. دانایی صرف یا در اختیار داشتن دانش و اطلاعات به خودی خود کارایی ندارد و اگر با توانایی، یعنی شگردهای به کارگیری و بهره مندی از دانش و اطلاعات، همنشین نشود ناقص می‎ماند. اما اگر دانایی با رفتار و کردار همراه و همگام شود، یعنی با توانایی دمساز گردد، کارآمد می‎شود.
کارآمدی همان راز نهفته‎ای است که نیاز عصر دانایی است.

ضرورت توانا بودن معلم در عصر دانایی
معلمی شغل مهمی است که ضرورت آن بر کسی پوشیده نیست. این ضرورت از نظر مولفین، عمدتاً شکل دهی تجربیاتی است که منجر به تغییرات مطلوب رفتاری در دانش آموختگان می‎شود. به خاطر همین ضرورت آشکار است که نقش معلم جنبه نهادی پیدا کرده و بسیاری از گروه‎های اجتماعی و افراد و دانشجویان و دانش آموختگان مختلف، انتظارات کلی مشخصی از آنچه که یک معلم هست و باید باشد دارند. اما به نظر می‎رسد انتظارات کلی مورد نظر در عمل دچار مشکل می‎گردد. زیرا همه ما در طول حیات تحصیلی یا حرفه‎ای خود با معلمان و اساتیدی مواجه شده‏ایم که ازآنها با کلمات خوب یا بد یاد کرده ایم! بنابراین یک سوال اساسی پیش می‎آید که آیا این دو معلم با یکدیگر اصولاً یکسان هستند یا اینکه تفاوتی بین آنها وجود دارد؟
آیا همه معلمان باهوش و کارآمد هستند؟ آیا می‎توان ملاک‎هایی برای شایستگی یک معلم تصور کرد یا اینکه معلمان همگی یکسانند و ملاک مشخصی برای شایستگی یکی بر دیگری وجود ندارد؟ آیا ذاتا برخی از افراد معلم به دنیا می‎آیند یا معلمی حرفه‎ای است که بعضی‎ها آنرا بهتر یاد می‎گیرند؟ این سوال‎ها، مطالب مهم و حیاتی می‎باشند که می‎بایست به آنها پاسخ‎های دقیق داد. بطور کلی تحقیقات اخیر نشان داده که هوش و شخصیت معلم درمقایسه با توان عملی و کاربردی او در کلاس درس از اهمیت کمتری برخوردار است. به عقیده برونینگ و گلاور(1375)، این تحقیقات، بسیاری از مهارت‎هایی را که موجب تفاوت کیفی تدریس می‎شود مشخص ساخته‏اند.
به عقیده مک دانلد معلمان خوب قادرند یادگیری دانش‎آموزان را افزایش داده و از طریق پاداش دادن به دانش‎آموزان و دادن امکانات بیشتر و یا آموختن، سطح انگیزه آنها را بالات ببرند. به عقیده‎ی برونینگ و گلاور، در کنار نقش‎های مورد نظر، معلمان خوب که از آنها به نام معلمان کار آمد نام می‎بریم، قادرند قدرت تفکر دانش‎آموزان را پرورش داده، رشد او را تسهیل سازند و به خوبی از عهده اداره کلاس برآیند. به منظور بررسی ویژگی‎های مورد نظر شاید صلاح باشد آنها را با تعمق بیشتری بنگریم. زیرا چنانکه فونتانا تصریح نموده، علیرغم پژوهش‎های انجام شده در خصوص ویژگی‎های معلمان کارآمد و موفق، هنوز یافته‎ها و اطلاعات اندکی موجود است. این مساله البته تعجب‎آور نیست. زیرا عوامل زیادی در بیرون از معلم وجود دارند که وضعیت را پیچیده می‎سازند، مانند: سن، توانایی و زمینه‎های اجتماعی، اقتصادی، دانش‎آموزان، موضوع تدریس، محیط مدرسه و… به عقیده فونتانا آنچه برای یک معلم به صورت مجموعه‎ای از شرایط عمل می‏کند می‎تواند برای معلم دیگر یا همان معلم در شرایط دیگر، کارایی نداشته باشد. (آتش پور، 1378)
با این حال خصوصیات و کیفیات مهم و مشخصی وجود دارد که در این مقاله به چهار مهارت اساسی می‎پردازیم و آنها را مورد بررسی و تعمیق قرار می‎دهیم:
مهارت اول: آشنایی با فناوری اطلاعات و قدرت به کارگیری آن در جریان آموزش:
امروزه فناوری اطلاعات به مدد فناوری ارتباطات فراگیر شده و جهان را دگرگون ساخته است. مهم‎ترین تغییراتی که این فناوری در جهان بوجود آورده بوسیله مارشال مک لوهان در یک عبارت خلاصه شده است و آن "تبدیل جهان به یک دهکده جهانی" است، بدین معنا که مردم نقاط مختلف در کشورهای سراسر کره زمین به مثابه ساکنان یک دهکده امکان برقراری ارتباط با یکدیگر و اطلاع از اخبار و رویدادهای جهانی را دارند. نزدیکی روز افزون شهروندان دهکده جهانی به یکدیگر، تبادل فرهنگ‎ها، تعامل تدابیر، ارتقای بینش سیاسی و اجتماعی مردم و دسترسی سریع به اطلاعات تولیدی در جهان، همگی از دستاوردهای با ارزش فناوری ارتباطات است. این ابزار ارتباطی قدرتمند با اطلاعات سرو کار دارد. فناوری اطلاعات در جهان امروز چشم اندازهایی را برای جهانیان به ارمغان آورده است که بر تمامی ابعاد زندگی سیاسی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و آموزشی انسان قرن بیست و یکم تاثیر گذاشته است، به گونه‎ای که بیشتر فراگیرندگان را به سمت رایانه‎ها و آموزش کار با آنها سوق داده است. رایانه‎ها با فراهم کردن فرصت لازم برای تمرین و کسب دانش بشری و پرورش دانش‎آموزان، به آموزش مدرسه‎ای یاری می‎دهند.
کاربرد فناوری‎های جدید اطلاعاتی و تغییرات سریع آن، موجب بروز تحولات بسیار در کلیه جنبه‎های یادگیری و آموزش شده است.
شبکه‎های ارتباطی و اطلاعاتی بویژه اینترنت چهره آموزش سنتی و تعامل میان معلم و شاگرد را در تمام سطوح آن از پیش دبستانی تا دانشگاهی دگرگون کرده اند. به سبب اهمیت این فناوری و ایجاد فرهنگ مناسب برای بهره گیری از آن، آموزش‎های مربوطه از همان کودکی و در دوران دبستان در برنامه درسی کشورهای پیشرفته گنجانده شده، دانش‎آموزان از کودکی با اصطلاحات و نحوه استفاده از آن آشنا می‎شوند. به این دلیل در برنامه‎های ملی و بنیادی بسیاری از کشورها، در بخش آموزش و پرورش در زمینه دسترسی به فناوری‎های نو اطلاعاتی و ارتباطی بوسیله دولت پیش بینی و به اجرا گذاشته شده است که از جمله می‎توان به برنامه سواد فناوری اطلاعات ـ ارتباطات ایالات متحده آمریکا، برنامه ملی یادگیری در انگلستان، برنامه ملی تحول در آموزش و پرورش کشورهای آلمان و فرانسه اشاره کرد. همچنین تجربه کشورهایی چون ژاپن و کره جنوبی در سالهای اخیر به خوبی نشان می‎دهد که تغییر وبازنگری در ساختار آموزش و پرورش در ادوار تاریخی در حفظ و بقای رشد و توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ملت‎ها تاثیر حیاتی داشته است. خوشبختانه در ایران نیز، از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران طرح‎های راهبردی کلان و اجرای طرح‎ها در وزرات آموزش و پرورش در سطح متوسط و خرد مورد توجه واقع شده است. (شریفی، 1382)
در لایحه (غیر مصوب) برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی در فصل چهارم با عنوان توسعه مبتنی بر دانایی درماده 86 آمده است:
دولت موظف است، نظر به اهمیت نقش دانش و فناوری و مهارت، به عنوان اصلی‎‎ترین عوامل ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد نوین، اقدام‎های زیر را به عمل آورد:
* نوسازی و باز سازی سیاست‎ها و راهبردهای پژوهش، فناوری و آموزش، به منظور توانایی پاسخ گویی مراکز علمی، پژوهشی و آموزشی کشور به تقاضاهای اجتماعی، فرهنگی و صنعتی و کار کردن در فضای رقابت افزایی عرصه جهانی، طی سال‎های اول برنامه چهارم.
* بازنگری در ساختار و نوسازی فرایندهای تحقیقات و آموزش علوم انسانی اجتماعی و فرهنگی, به منظور توسعه کیفی و حرفه‏ای پژوهش در حوزه مذکور و ایجاد توانایی نظریه پردازی در حوزه‏های اجتماعی در سطح جهانی و یادداشت پاسخگویی به نیازهای تصمیم‎سازی در دستگاه‏های اجرایی کشور , طی سال اول برنامه چهارم.
در ماده 89 هم آمده است:
دولت موظف است به منظور برپاسازی نظام جامع پژوهش و فناوری، با هدف افزایش تاثیرگذاری پژوهش و فناوری در توسعه اجتماعی، ارتقای بهره‏وری و تولید ثروت در کشور، اقدام‎های زیر را به انجام رساند:
> انتظام بخشیدن و سازماندهی نظام پژوهش و فناوری کشور، از طریق تعیین اولویت‎ها، دسته بندی ماموریت‎ها، هدفمند کردن اعتبارات، اصلاح ساختاری واحدهای پژوهشی و ماموریت‎گرا کردن آنها تا پایان سال اول برنامه چهارم.
> نوسازی شیوه‎های مدیریت بخش پژوهش از جمله : ایجاد شبکه‎های واحدهای پژوهش وفناوری همگن، به عنوان دستگاه‎های اجرایی، با ماموریت توزیع هدفدار و بهینه‎سازی اعتبارات تحقیقاتی و نظارت و پایش فعالیت‎های علمی مربوطه، با تکیه بر شاخص‎های جهانی.
> اتخاذ تدابیر لازم، به منظور جهت دهی فعالیت‎های پژوهشی کلیه دستگاه‎ها، نهادها و شرکت‎های دولتی در راستای اولویت‎های ملی (رضایی، 1383)
از سال 1970 که جنبش اصلاحات در آموزش و پرورش آغاز شد، سیاستگذاران و کارگزاران آموزشی سعی کرده‎اند به این وفاق اجتماعی برسند که بهبود آموزش و پرورش نیازمند حرفه‎ای شدن معلمان است. معلمانی که علاوه بر اکتساب دانش تحصیلی به پذیرش مسوولیت کاملا آشنا باشند و بتوانند به موقع تصمیم گیری و آن را اجرا کنند. با توجه این موضوع و تاثیر آن بر تعلیم و تربیت مساله توانمند کردن معلم را مطرح می‎کنند؛ زیرا از این رهگذر شاگردانی تربیت می‎شوند که از آموزش و پرورش لازم و مناسب برخوردار خواهند بود.
هم اینک انواع آموزش‎های نو یا بازسازی شده‎ای وجود دارد که معلمان با بهره گیری ازآنها می‎توانند در افزایش دانش خود اقدام نمایند که به برخی ازآنها اشاره می‎شود:
الف) آموزش رویارو: که غالباً در دانشکده‎های تربیت معلم یا مراکزی که وابسته به دانشگاه هستند صورت می‎گیرد و نشان دهنده‎ی فعال شدن نهادهای آموزش عالی در این عرصه است.

ب) آموزش از راه دور: که اولین هدف آن مهارت دادن به معلمان برای خود آموزی است. معلمان به وسیله این آموزش، هم دانش و مهارت حرفه‎ای خود را ارتقاء می‎دهند و به درجات بالاتر شغلی می‎رسند و هم به مهارت خود آموزی دست پیدا می‎کنند. مهارتی که اگر به دست آید به خود باوری و پرورش توانمندی فردی می‎انجامد.

ج) آموزش کارگاهی: که به تقویت مهارت‎های حرفه‎ای از طریق فعالیت‎های گروهی می‎انجامد. بزرگترین سودمندی‎های آموزش گروهی به معلمان این است که پس از رسیدن به مهارت، این شیوه را در کلاس درس خود به اجرا می‎گذارند و دیوارهای کهنه روش‎های سنتی را فرو می‎ریزند.

د) کار آموزی‎های مداوم و بی توقف: که حرکت منظم و هماهنگی با نو شدن و نوآوری دارد. در این نوع آموزش معلمان پی می‎برند که هیچ دانش و مهارتی ثابت و ایستا نیست و همواره تغییر می‏کند، نوتر می‎شود و همراه با زندگی پیش می‎رود.
ه) باز آموزی برنامه ریزی شده: که دانش افزایی معلمان را مد نظر دارد واطلاعات علمی آنها را در زمینه موضوعاتی که به تخصصشان مربوط می‎شود، افزایش می‎دهد. (رووف، 1380)
آنچه که باید بر آن تاکید کرد، ارتقاء سطح کیفی معلمان است. کیفیت هر نظام آموزشی در نهایت به کیفیت معلمان آن جامعه وابسته است. در واقع هیچ کشوری نمی‎تواند از سطح معلمانش بالاتر برود. بنابراین معلم سزاوار فوری‎‎ترین توجهات دقیق و مستمر است. (امیری، 1369)
به نظر می‎رسد می‎توان بهترین معلمان را کسانی دانست که اوقات خود را صرف یادگیری می‎کنند. متاسفانه برخی از معلمان با شروع تدریس، یادگیری را متوقف می‎سازند و به جزوه‎هایی که روزگاری تهیه کرده‎اند، بسنده می‎کنند. به همین دلیل جهان در حال تغییر از کنار آنها می‎گذرد و به سرعت ایشان را در وضعیتی قرار می‎دهد که دیگر آمادگی تدریس کار آمد را ندارند. یک معلم کار آمد معمولا تحولات مربوط به رشته خود را تعقیب می‏کند و دائماً مهارت‎های خویش را بهبود می‎بخشد. آنها همواره در حال آموختن هستند. به عبارتی دیگر آنها دائماً در حال شاگردی کردن هستند.
ژاپنی‎ها می‎گویند "شایستگی هر نظام آموزشی به اندازه شایستگی معلمان آن نظام است" پس هر گاه معلمان از آموزش و مهارت‎های لازمه در خصوص فناوری برخوردار شوند، قادرند این فرهنگ را در بین دانش‎آموزان توسعه دهند. کاربردی کردن این مهم در عرصه تعلیم و تربیت می‎تواند زمینه ساز تحول در آموزش و پرورش دانش‎آموزان باشد.
برخی از اثرات دستیابی به این مهارت (آشنایی با فناوری اطلاعات و قدرت به کارگیری آن در جریان آموزش) عبارتند از:
> آشنایی با مزایا و قابلیت انواع نرم افزارها و سخت افزارها و توانایی انتخاب و کاربرد رسانه‎ها بر اساس هدف‎های آموزشی.
> کسب مهارت در طراحی و تولید نرم افزار‎های آموزشی.
> شکوفایی قوه ابداع، ابتکار و اختراع در معلمان؛ زیرا طراحی و تولید نرم افزارهای آموزشی جز با تلاش فکری و شناخت فنون و تکنیک‎های جدید آموزشی، عملی نمی‎شود.
> جبران کمبود وسایل آموزشی و کمک آموزشی با سرعتی بیشتر.
> درونی شدن تکنولوژی تولید نرم افزارهای آموزشی در کشور که این امر خود سبب توسعه علم و فرهنگ و پیشرفت صنایع آموزشی در جامعه خواهد شد.

مهارت دوم: آشنایی با فنون پژوهش، انجام پژوهش و بهره‎گیری از نتایج آن در عمل
معلم یکی از مهم‎ترین عناصر نظام آموزشی است که بدون وجود او آموزش رسمی معنایی ندارد. هر چند امروزه نظریه یادگیری از راه دور و استفاده از فناوری پیشرفته اطلاعاتی و ارتباطی نقش معلم را در کلاس تحت تاثیر قرار داده است؛ اما باید به خاطر داشت که هیچ چیز در جریان یاددهی ـ یادگیری نمی‎تواند جایگزین معلم شود. در عصر دانایی، توانا شدن معلم به مهارت پژوهشگری و استفاده از نتایج آن در عمل از ضروریات اجتناب ناپذیر در فرایند آموزش و پرورش است. البته رسیدن به این هدف مستلزم عوامل گوناگونی است که به برخی از آنها اشاره می‎شود:
اولین قدم در این زمینه توجه واعتقاد معلم و درونی شدن روح پژوهشگری در خود اوست. امروزه معلمان دوست دارند، مسائل و مشکلات کلاسشان را سریع و به صورت روشن و درست حل کنند. آنها هر روزه با مسائل فراوانی از جمله؛ چگونه باید در کلاس بچه‎ها را برای تمرکز بیشتر بر انگیخت؟ چگونه باید با کودک ناآرام برخورد کرد؟ چه طور رفتارهای مخرب دانش‎آموزان را به حداقل رساند؟ و هزاران سوال دیگر روبه رو هستند که رسیدن به راه حل این مسائل ایجاب می‏کند که معلمان ما پژوهنده باشند و خودشان این مشکلات را از راه علمی حل نمایند و از نتایج پژوهش‎های خود در فرایند و جریان تدریس و آموزش بهره مند شوند.
در سال‎های اخیر اندیشه "معلم به مثابه پژوهشگر" برای کمک به معلمان در حل مسائل کلاسی مطرح شده و امروزه در اکثر کتاب‎های روش تحقیق حوزه علوم رفتاری، فصلی به این امر اختصاص یافته است.
ضرورت معلم در جریان پژوهش از نگرش خاصی به فرایند یاددهی ـ یادگیری ناشی می‎شود، بر اساس این نگرش، فرایند یاددهی ـ یادگیری پیچیده‎تر از آن است که بتوان انتظار داشت مجموعه‎ای از یافته‎های علمی ناظر بر روابط بین متغیرهای دخیل در آن، به منزله تکیه گاهی انحصاری مورد استفاده قرار گیرد. از این رو معلم مکلف است خود به پژوهش بپردازد و در کسب دانش جدید و حتی تولید آن ایفای نقش کند. (یادگارزاده، 1382)
معلمی که این شیوه را در مراحل کار خود قرار می‎دهد، لحظه به لحظه به سمت و سویی حرکت می‏کند که دیوارهای جهل خویش را می‎شکند و در محدوده تازه‎ای قدم بر می‎دارد و به همین علت است که یک احساس رضایت درونی نسبت به خویش خواهد داشت، زیرا احساس می‏کند که امروز او از دیروز او برتر است و چنین انسانی است که می‎تواند برای جامعه خویش اثر گذار و ثمر بخش باشد.
تاکید این نکته ضروری است که معلمان ما باید به این نگرش دست یابند و پژوهشگری جزء وجود هر معلم و یکی از ابزار مورد نیاز در این حرفه قرار گیرد. با درونی شدن این عمل بازخورد آن را در وجود دانش‎آموزان نیز می‎توان یافت.

مهارت سوم: توجه به آموزش و پرورش خلاق و پرورش خلاقیت فراگیران
یکی از دیگر از مهارت‎هایی که معلمان باید در عصر کنونی داشته باشند توجه به آموزش و پرورش خلاق و پرورش شکوفایی این خلاقیت در فراگیران است. آموزش و پرورش خلاق بر مبنای روان شناسی تربیتی و مشارکت دانش‎آموزان استوار است. به عبارت دیگر، برای بهبود و سرعت بخشیدن به امر یادگیری شاگردان و پیدایش تحول فکری در آنان، این نظام در پی کشف و ایجاد وتغییر و تنوع آموزشی است.
در نظام‎های آموزشی که معلم به این مهارت دست پیدا کرده است، معلم برای تربیت شاگردان خلاق ابتدا با مخاطبان ارتباط عاطفی برقرار می‏کند تا آنان را بشناسد و به خواسته‎ها و نیازهای درونی شان پی ببرد، سپس با قرار دادن شاگردان در شرایط حل مساله، آنان را به صورت برانگیخته در کشف مسائل و امور کمک می‏کند. خلاقیت، توانایی سفر به فراسوی چارچوب استانداردهای علمی، شغلی، حرفه‎ای واجتماعی را در بر می‎گیرد، و مدرسه و معلم در تسهیل یادگیری شاگردان نقش مهمی دارند. (شاه نوری، 1381)
بنابراین، آشنایی معلم با نظریه‎های مهم یادگیری وخلاقیت در فرایند یادگیری ضروری به نظر می‎رسد. اگر ما می‎خواهیم در عصر دانایی موفق باشیم و برای بسیاری از مشکلات فنی، اقتصادی، بومی، آموزشی، اجتماعی، و سیاسی دنیای صنعتی و روبه رشد راه حل پیدا کنیم، به متفکران خلاق نیازمندیم. با بهره جستن از تفکر خلاق وقابل انعطاف تاریکی‎های جهل و نادانی به روشنی تبدیل خواهد شد.
مربی یا معلمی که دارای این مهارت باشد، علاقمند است در جریان تدریس روزمره ی خود به طور جدی پرورش خلاقیت دانش‎آموزان را هم مد نظر داشته باشد، اگر چنانچه از خصوصیات ونگرش‎های ویژه‎ای که با ماهیت و فرایند خلاقیت مناسبت دارد، برخوردار باشد، مطمئناً درکار خود بسیار موفق‎تر عمل خواهد کرد. البته یک چنین معلمی حتما لازم نیست که خودش فردی خلاق باشد، اما اگر چنانچه شخصاً از مهارت‎های اساسی خلاقیت برخوردار باشد و بتواند عملاً از آن‎ها استفاده کند، بدون شک در پیش برد و هدایت کلاس و تاثیر گذاری بیشتر و بهتر بر دانش‏آموزان خود موفقیت بیشتری کسب خواهد کرد.
رشد و توسعه جو مساعد کلاسی که منجر به تفکر خلاق می‏شود، با رفتار معلمین کاملاً رابطه دارد. هنگامی که دانش‎آموزان با مساله‏ای رو به رو می‏شوند و در صدد حل آن بر می‏آیند, یک پروژه را طراحی می‏کنند و توانایی خلاق خود را گسترش می‏دهند و هنگامی که نظریات و دیدگاه‏های مخالف را بررسی می‎کنند یا آن نظریات را به طور آزمایشی بازسازی می‎کنند، در حال تفکر خلاق و انتقادی هستند. برای تربیت دانش‎آموزان متفکر باید، روش‎های تعاملی متنوعی را به کار برد.
برخی ویژگی‎های معلم علاقمند به خلاقیت که داشتن آن به بازدهی بیش‎تر کلاس و تدریس او می‎انجامد، موارد زیر است:

1ـ فردی انتقاد پذیر باشد. 2ـ تحمل عقاید نو دانش‎آموزان را داشته باشد. 3ـ از صبر و تحمل بالایی برخوردار باشد. 4ـ به تفاوت‎های فردی ومنحصر به فرد بودن تک تک دانش‎آموزان اعتقاد داشته باشد. 5ـ از انگیزه‎ای قوی برخوردار باشد. 6ـ پذیرای ایده‎ها و نظرات غیر عادی دانش آموزان خود باشد. 7ـ دوست‏دار هنر و زیبایی شناس باشد. 8 ـ تا حد امکان به دانش‏آموزان خود آزادی عمل بدهد. 9ـ در چند زمینه‏ی مختلف معلومات و مهارت داشته باشد. 10ـ برای هر دانش‏آموز احترام ویژه قائل باشد. 11ـ خیال پردازی دانش‏آموزان را تشویق کند. 12ـ در مواقع لزوم بتواند کودکانه بیاندیشد و کودکانه عمل کند. 13ـ به دانش‎آموزان خود اجازه دهد که گاهی اشتباه کنند. (سلیمانی، 1381)
در بسیاری از موارد آشنا نبودن معلم با شیوه‎های پرورش خلاقیت دانش‎آموزان خود به تنهایی یک مانع بزرگ در این زمینه محسوب می‎شود. معلمی که شناخت صحیحی از ماهیت خلاقیت، موانع و روش‎های پرورش نداشته باشد، بدیهی است نه تنها نمی‎تواند اقدامی برای بروز استعدادهای خلاق دانش‎آموزان خود در کلاس انجام دهد، بلکه ممکن است ناآگاهانه و به مرور زمان کلاس درس خود را به محیطی تبدیل کند که در آن خلاقیت دانش‎آموزان سرکوب می‎شود.

مهارت چهارم: آشنایی با مهارتهای کلاس داری و شیوه‎های تدریس نوین
اگر چه داشتن این مهارت در یک معلم رابطه مستقیمی با بهره گیری از سه مهارت قبلی دارد ولی با توجه به اهمیت آن، در اینجا جداگانه به بررسی آن خواهیم پرداخت:

الف ـ توانایی جذب فراگیران: به عقیده دکتر سیف، یکی از ویژگی‎های معلمان کارآمد جذب شاگردان به جلسات درس و ادامه شرکت آنان در فعالیت‎های یادگیری می‎باشد. به عقیده برونینگ و گلاور معلمان کارآمد قادرند آنچه را دانش‎آموزان ایشان باید فراگیرند، به آنها منتقل سازند. آنها سازمان یافته‎تر عمل کرده و شاگردان خود را خیلی روشن توجیه نموده به نحوی که شاگردان آنها می‎دانند چه کاری را باید انجام دهند. توانایی انتقال اهداف درس به دانش‎آموزان، تاثیرات عمیقی بر آمادگی دانش‎آموزان برای شرکت در کلاس، بر کار ایشان در کلاس و نیز مطالعاتی که باید انجام دهند دارد. معلمان با کفایت می‎دانند که برای هر دانش‎آموزی درس را باید از کجا شروع کرد و هر جا که لازم آید به آموزش انفرادی روی می‎آورند وسرعت تدریس را متناسب با پیشرفت دانش‎آموزان تنظیم می‎کنند، به همین دلیل همه دانش‎آموزان، چون مطالب با مهارت‎های متفاوت ایشان تناسب دارد، به فعالیت برانگیخته می‎شوند. (آتش پور، 1378)

ب ـ پرورش مهارت‏های فکری: به عقیده برونینگ و گلاور، شاید بتوان هدف تعلیم و تربیت را پرورش قوه تفکر دانش‎آموزان دانست و چون یادگیری معنا دار، به ویژه برای رشد قوای فکری دانش‎آموزان با اهمیت می‎باشد، معلمان موفق می‎توانند فعالیت‎های آموزشی را معنادار سازند. بدین منظور یک معلم کارآمد یادگیری جدید دانش‎آموزان را طوری هدایت می‏کند که با دانش قبلی آنها همسانی داشته باشد تا دانش‎آموزان بتوانند دانش جدید را به نحوی منطقی در حافظه خود سازمان دهند. زیرا یادگیری مداوم محتاج سازماندهی منطقی مطلب با یکدیگراست. (همان منبع)

ج ـ یادگیری و ارزیابی آن ‍: یکی دیگر از خصوصیات یک معلم کارآمد توجه به پیشرفت تحصیلی شاگردان و ارزیابی یادگیری آنها می‎باشد. مطابق با آنچه گفته شد تدریس خوب با دقت و وسواسی در خور توجه ارزیابی می‎شود، به شکلی که دائماً می‎توان تغییرات لازم را در آن صورت داد. در این وضعیت دانش‎آموزان در مورد یادگیری خود فیدبک سریع و مطلوبی دریافت می‎کنند. به عقیده برونینگ وگلاور، معلمان کارآمد از مهارت‎های لازم برای ارزیابی دانش‎آموزان برخوردار بوده و قادرند میزان یادگیری ایشان را تعیین کنند. وسایل اندازه گیری و ارزیابی بطور عمده عبارتند از امتحانات کلاسی، تکالیف درسی، پروژه‎های تحقیقاتی و آزمون‎های استاندارد شده. اطلاعات بدست آمده از ابزارها و وسایل بالا معلمان خوب را کمک می‏کند تا روش تدریس خود را تنظیم کنند. یادگیری دانش‎آموزان با دریافت پسخوراند (فیدبک) ناشی از ارزیابی دقیق، تسهیل می‎گردد. (آتش پور، 1378)

د ـ اداره کلاس: معلمان کارآمد معمولاً دارای کلاسی مطلوب، منسجم و پربار هستند. معلمان کار آمد نسبت به آنچه در کلاس ایشان اتفاق می‎افتد بسیار حساس هستند و قادرند مشکلات را رفع کنند. این معلمان اغلب توجه کافی به شاگردان داشته و حساس‎اند که به همه افراد فرصت‎ها و کمک مساوی داده شود. از این نظر معلمان خوب، راحت و قابل اعتماد و اطمینان جلوه می‎کنند. اینان معلمانی صبور و بردبارند و الگویی عالی از اجرای نقش خود هستند. آنها به موقعیت دانش‎آموزان توجه کرده و به عقیده گینات نسبت به دانش‎آموزان توجه و مراقبت نشان داده و به شاگردان کمک می‎کنند، تا فراگیرند که چگونه می‎توان با دیگران همکاری جمعی داشت و در عین حال خوشحال و مفید بود. آنها محیطی ایجاد می‎کنند لذت بخش شادی آفرین که در آن شوخی و تفریح مشترک مرزهای میان معلم و کلاس را تقلیل داده و به شرطی که در آن زیاده روی نشود به کلاس کمک می‏کند که معلم را بیشتر به صورت یک دوست و همراه تصور کنند. همین نحو، آمادگی همکاری با دوستان در کلاس افزایش یافته و بدین ترتیب تعداد حوادثی که به مشکلات موجود در کنترل کلاس می‎انجامد، تقلیل می‎یابد. (همان منبع).

ه‎ـ رفتارهای کلاسی معلمان: به عقیده بسیاری از پژوهشگران آموزشی، همبستگی معناداری بین بعضی از رفتارهای معلمان و پیشرفت تحصیلی شاگردان آنها وجود دارد. دکتر سیف به نقل از رازنشاین و فرست (Furst & Rasenshine)، هشت متغیر آموزشی یا رفتار کلاسی معلمان را که با یادگیری شاگردان رابطه و همبستگی معنی دار نشان داده‎اند معرفی کرده اند. این متغیرها عبارتند از:
1ـ روشنی توضیحات معلم در کلاس.
2 ـ انعطاف پذیری در روش آموزش.
3 ـ اشتیاق در کار، شامل تحرک در کلاس، حرکات سرو دست و نوسان صدا.
4 ـ احساس مسوولیت در عمل، شامل تاکید بر یادگیری وفعالیت شاگردان.
5ـ فرصت یادگیری دادن به شاگردان برای یادگیری مطالب تا سر حد تسلط.
6 ـ استفاده از عقاید شاگردان، شامل تشویق شاگردان به اظهار نظر و تایید نظریات آنها.
7 ـ استفاده از مطالب سازمان دهنده شامل مرور کردن مطالب و ایجاد ارتباط مطالب درسی با یکدیگر.
8 ـ طرح سوال‎های دارای سطوح مختلف، از جمله سوال‎هایی که با چه، کجا، چرا و چگونه شروع می‎شود.
مطابق تحقیقات به عمل آمده به نظر می‎رسد که مهم‎ترین متغیر آموزشی معلم که بیشترین همبستگی را با یادگیری شاگردان دارد روشنی توضیحات و مطالبی است که معلم در آموزش خود در اختیار شاگردان قرار می‎دهد. (آتش پور، 1378)

و ـ شیوه‎های تدریس:
امروزه با پیشرفت روز افزون علم، شیوه‎های تدریس نیز تغییر یافته است و روش‎های سنتی و معلم محور جای خود را به روش‎های تدریس فعال و دانش‎آموز محور داده است.
یکی از اصول هفتگانه آموزش و پرورش، اصل فعالیت است. طبق این اصل شاگرد باید در جریان یادگیری، فعال باشد و خود با راهنمایی معلم به فراگیری بپردازد. مطلب درسی وقتی برای شاگرد به صورت مساله یا مشکل در آمد وخود او سعی کرد آن را حل کند و مطالعات و تحقیقات، آزمایش‎ها و بحث‎های لازم را انجام داد، آنگاه می‎توان گفت که در جریان یادگیری نقش موثری داشته و در واقع، مطلب مورد بحث را یاد گرفته است. یادگیری وقتی صورت می‎گیرد که شاگرد خود تجربه کند و در نتیجه تجربه در افکار، تمایلات و اعمال او ظاهر شود. (یادگارزاده، 1379)
جان دیوئی، فیلسوف دانشمند آمریکایی تاکید بسیاری بر تجربه فراگیرنده دارد. او در کتاب تجربه و آموزش و پرورش می‎گوید: دانش‎آموز موجودی فعال و کنشگر است که در محیط خود دخالت می‏کند و با آن عمل متقابل انجام می‎دهد. دانش‎آموز از طریق فعالیت‎های خود می‎آموزد و ذهن خود را از طریق رفتاری که در آن مشارکت دارد می‎سازد. دیوئی بهترین روش آموزشی را که در آن شاگردان به کسب درست نایل می‎شوند حل مساله می‎داند. (میرحسنی، 1369)
ژان پیاژه دانشمند سویسی از جمله کسانی است که بیش از همه به اهمیت روش‎های فعال پی برده و به کار گیری آنها را توصیه کرده است. پیاژه که یکی از طرفداران رویکرد شناختی در تعلیم و تربیت است، در نوشته‎های خود همواره بر فعالیت فراگیرنده در جریان یادگیری تاکید دارد. او می‎گوید"وقتی دانش‎آموز فعال نباشد، یعنی در وضعیت کنش‎پذیر قرار داشته باشد به صرف شنیدن سخن دیگران چیزی یاد نمی‎گیرد، شناخت‎هایی که فرد بدان‎ها نایل می‎شود حاصل درونسازی فعال اشیاست". (آرمند، 1372)
یکی از مشکلات مهم و اساسی در نظام آموزش و پرورش خصوصاً در کشور ما، به کار نگرفتن روش‎های تدریس فعال در آموزش است. به همین سبب کیفیت آموزشی از سطح مطلوب برخوردار نیست و دانش‎آموزان علاقه زیادی به تحصیل نشان نمی‎دهند. تاکید بیش از حد بر حافظه سبب شده است که اغلب دانش‎آموزان مطالب را حفظ و در پایان امتحانات فراموش کنند. در نتیجه نمی‎توانند پس از فراغت از تحصیل نیز مهارت‎های لازم راکسب کنند.
یکی از روش‎های تدریس فعال که اثر مستقیم در تقویت تفکر پژوهشگری در بین دانش‎آموزان دارد روش حل مساله است. به طور کلی در روش حل مساله فراگیران از 7 مرحله زیر عبور می‎نمایند:
1. تشخیص مساله 2. تعریف مساله 3. تلاش دانش‎آموزان 4. قبول یا رد فرضیه 5. بحث کلاسی 6. یافتن حل مساله 7. نتیجه‎گیری و ارزشیابی نتایج (عباسی، 1379).
به کارگیری این روش از سوی معلمان باعث می‎شود که فراگیران به مسائل، مشکلات و سوالات خود از راه علمی فکر نمایند و از آزمایش و خطا جهت رسیدن به اهداف خود استفاده ننمایند. بهره گیری مدام این روش از سوی معلمان باعث درونی شدن این شیوه در فراگیران می‎شود.
یکی دیگر از شیوه‎های تدریس فعال شیوه پژوهشی است. نظریه‎پرداز اصلی این روش "ریچارد ساچمن" است. از دیدگاه او هدف اساسی این الگو تقویت فرایند تفکر استقرایی و استدلال علمی است. نتایج حاصل از پژوهش‎ها نشان داده‎اند که استفاده از این روش تدریس سبب افزایش درک و فهم دانش‎آموزان از مفاهیم علوم، تفکر خلاق و مهارت‎های تجزیه و تحلیل اطلاعات می‎شود. بنابراین به باور ساچمن، عموم دانش‎آموزان توانایی آن را دارند که فرایند تحقیق را پیگیری کنند. او معتقد است که هم چنین تحقیق کردن را می‎توان به صورت مستقیم به کودکان یاد داد. (رون، 1382)
اندیشمندانی چون "برونر"، "تابا"، "آزوبل" و ساچمن معتقدند که انسانها به طور طبیعی محقق و پژوهشگرند. این اعتقادها وجود دارد که برای ارتقای سطح توانمندی تفکر به فرایند منطقی وعقلی پژوهش باید آگاهی کامل را در انسان ایجاد کرد. بنابر به رویکرد یاد شده، هدف از آموزش روش تحقیق، وارد کردن مستقیم دانش‎آموزان به جریان منطقی، منظم یا نظام دار به قصد دستیابی به صحت و نادرستی اندیشه، عمل یا فرضیه و یا پاسخ به یک سوال در زمینه گوناگون موضوعات درسی است.

نتیجه گیری
در جهان امروز، مهارت‎هایی که دانش و اطلاعات را با کارایی به خدمات و کالاهای نو و ابتکاری تبدیل می‎کنند، معرف اقتصادهای موفق مبتنی بر دانش به شمار می‎آیند. از آن جا که دانش و اطلاعات به سکه‎ای رایج برای دست یابی به بهره‏وری، رقابت پذیری، و ثروت و رفاه تبدیل شده است، کشورها نیز برای توسعه سرمایه انسانی اولویت بالاتری قایل شده اند. به این ترتیب در سرتاسر جهان دولت‎ها بر روی راهبردهای به منظور افزایش دسترسی به آموزش یا کیفیت بهتر متمرکز شده‎اند. تصمیم‎گیران و سیاست‎گذاران نیز در پی یافتن پاسخی برای پرسش‏های کلیدی و چالش انگیز بر آمده‏اند : تعریف آموزش و پرورش با کیفیت در اقتصاد جهانی امروز که بر دانش و اطلاعات بنا شده چیست؟ آیا آموزش و پرورش با دنیایی که در حال تغییر است هم گام پیش می‏رود؟ در کشور ما نیز اکنون به تدریج الزام‎های عصر دانش و اطلاعات و ضرورت هم گام شدن با تحولات و دست آوردهای فناوری وعلوم بشری احساس شده است که برای همگام شدن با قافله‎ی پر شتاب تکنولوژی باید به سوی نیروی کار مهارت دیده (معلم) رفت و او را مجهز و توانا نمود تا به وسیله این نیروی انسانی ابتدا دانش‎آموزان، سپس آموزش و پرورش و در آخر جامعه به سوی پیشرفت و ترقی سوق پیدا نماید. برای تجهیز و توانا نمودن معلم نیز راه‎های گوناگونی وجود دارد که به 4 مهارت اساسی در این مقاله پرداخته شد که عبارتند از : 1) آشنایی با فناوری اطلاعات و قدرت به کارگیری آن در جریان آموزش 2) آشنایی با فنون پژوهش، انجام پژوهش و بهره گیری از نتایج آن در عمل 3) توجه به آموزش و پرورش خلاق و پرورش خلاقیت فراگیران 4) آشنایی با مهارت‎های کلاس‎داری و شیوه‎های تدریس نوین.
در عصر دانایی آنچه باید بر روی آن تاکید کرد، ارتقاء کیفی معلمان است کیفیت هر نظام آموزشی در نهایت به کیفیت معلمان آن جامعه وابسته است. در واقع هیچ کشوری نمی‎تواند از سطح معلمانش بالاتر برود.

منابع و ماخذ
1. آندرسن، ج (1372). گسترش کاربرد کامپیوتر در آموزش و پرورش. ترجمه، حسینی نسب، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
2. زمانی. ع. (1381). نقش اینترنت در آموزش عالی، مجموعه مقالات همایش کاربرد تکنولوژی آموزشی در آموزش عالی ایران، اراک: 2-3 آبان ماه 1380.
3. زمانی، ع. (1382)، اصول آموزش کاربردی در یادگیری رایانه محور، گزارش کامپیوتر (ماهنامه انجمن انفورماتیک ایران)، سال بیست و پنجم، بهمن و اسفندماه 1382، شماره 155.
4. زمانی، ع. (1383)، چند رسانه‎ای‎ها در آموزش عالی، گزارش کامپیوتر (ماهنامه انجمن انفورماتیک ایران، فروردین و اردیبهشت 1383.
5. زمانی، ع؛ آقاکثیری، زهرا (1383)، موانع کاربرد رایانه در مدارس اصفهان، پروژه فردی، دانشکده علوم تربیتی دانشگاه اصفهان.
6. عباسی، م. (1380). رایانه فراهم کننده انقلاب آموزشی، ماهنامه تکنولوژی آموزشی، اردیبهشت 1380.
7. کفایتی، س. (1381) رایانه‎ها زمینه‎ساز انقلاب دریادگیری، ماهنامه تکنولوژی آموزشی.
8. لاتم، ا. (1379). رایانه‎ها و پیشرفت تحصیلی، ترجمه محمدحسین عالمی، ماهنامه تکنولوژی آموزشی، اسفند 1379.
9- جام جم (روزنامه) شماره 776
10- راصد، سعید، جزوه ی آموزش از طریق همیاری، دوره ی تربیت مدرس، مشهد تابستان 1381
11- رشید پور، ابراهیم، آئینه های جیبی آقای مک لوهان، انتشارات رادیو تلویزیون ملی ایران، 1352
12- ساروخانی، باقر، جامعه شناسی ارتباطات، انتشارات اطلاعات، 1380
13- عطاران، محمد، وبلاگ اختصاصی
14- کازنو، ژان، جامعه شناسی وسایل ارتباط جمعی، ترجمه ی باقر ساروخانی و دیگران، انتشارات اطلاعات،1372
15- کارگر امیرانی، محمد مهدی، مجله ی رایانه، شماره 114
16- همشهری (روزنامه) 9/9/78
17- همشهری (روزنامه) 25/4/82

سایت های اینترنتی
1. www.IRIB.COM
2. www.edcuationkerman.com
3. www.ayandeh-negar.com
4. www.ICt.edu.ir
5. www.ITinducation.com

1. Information Technology
2. Information and Communication Technology
1. Elliott Masie
1. Barker and Franklin (1998)
1. Niki Davis.
2. Somekh & Davis.
3. -k-12.
1. CEO Forum on Education and Technology.
1. Red Indians.
2. Chris Rother. (2003) Technology's value in education, Nov. 2003. www.ceofroum.org
1. High status, High standards
1. National Grid for Learning
2. Connecting the Learning Society
1. Mayfield
—————

————————————————————

—————

————————————————————

پروژه آمار سال سوم دبیرستان

90

89


تعداد صفحات : 92 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود