——-
موضوع پژوهش :
بررسی رابطه بلوغ عاطفی و استحکام خانواده در دانشجویان متاهل
(مطالعه موردی دانشگاه پیام نور)
استاد:
——
پژوهشگر:
—–
رشته روانشناسی
شماره دانشجویی :
—–
بهار 94
تاییدیه :
پژوهش حاضر تحت عنوان :
بررسی رابطه بلوغ عاطفی و استحکام خانواده در دانشجویان متاهل (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه پیام نور ——) توسط ———– به عنوان پایان نامه ای برای دوره کارشناسی رشته روانشناسی انجام گرفته و ارائه گردید . با توجه به محتویات پژوهش و فعالیت های انجام شده ، در حد محتوا ارائه شد و در این دوره قابل قبول می باشد .
تقدیر و تشکر :
نخست سپاس و ستایش بیکران، پروردگار را که به آدمی قدرت اندیشیدن و تفکر ارزانی فرمود .
و تقدیر و تشکر ویژه از اساتید بزرگوارم سرکار خانم راضیه جمال زاده که با راهنماییهای دلسوزانه ایشان توانستم تحقیق حاضر را با موفقیت به اتمام برسانم.
تقدیم به :
همسرگرانقدرم
که در دوران سخت تحصیل همچون پشتوانه ای محکم برایم بوده
و با کلام دلنشین، عشق و امید را در دلم زنده نگه داشته
و روشنی بخش آسمان زندگیم هست .
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساده و دوگانه بین بلوغ عاطفی و استحکام خانواده در دانشجویان زن و مرد متاهل دانشگاه پیام نور ———- . نمونه مورد مطالعه 800 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این تحقیق عبارتند از : پرسشنامه مقیاس بلوغ عاطفی سینگ و بهار گاوا (EMS)، پرسشنامه مقیاس سلامت خانواده FOS آلن جی . هاوستات ، ویلیام تی . اندرسون ، فرد پی . پیرسی ، ساموئل دبیلو . کوچران و مارشال فاین .
برای تحلیل داده از روش توصیفی، ضریب همبستگی ساده و روش رگرسیون استفاده شد. یافته: نشان داد که بین بلوغ عاطفی و استحکام خانواده مثبت وجود داشت .
واژگان کلیدی : بلوغ عاطفی، استحکام خانواده ، ازدواج ، خانواده، تاهل .
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول – کلیات پژوهش
مقدمه 2
بیان مسئله 4
ضرورت و اهمیت پژوهش 6
اهداف پژوهش 9
هدف کلی 9
اهداف جزئی 9
فرضیات 10
تعریف واژه ها و اصطلاحات 10
فصل دوم – ادبیات پژوهش
مبانی نظری پژوهش 14
تعاریف ازدواج 16
بلوغ عاطفی 18
تاریخچه روانشناسی بلوغ 18
مفهوم بلوغ و تفاوت آن با نوجوانی 19
انواع بلوغ 20
تعریف بلوغ عاطفی 22
بلوغ عاطفی از دیدگاه روانشناسان 23
پنج عامل کلی از عدم بلوغ عاطفی 25
تفکر عاطفی 26
بلوغ عاطفی و حل تعارضات در زندگی زناشویی 28
اهمیت بلوغ عاطفی در حفظ پیوندهای زناشویی در دانشجویان متاهل 29
بررسی تحول خانواده 34
تعریف خانواده 34
پیدایش و تحول خانواده 36
جایگاه خانواده در اسلام 38
ازدواج وتشکیل خانواده 39
جایگاه و منزلت خانواده 44
اهداف تشکیل خانواده 45
انواع خانواده 48
خانواده و استحکام آن 49
عوامل استحکام خانواده 53
ایجاد فضای عاطفی 55
پیشینه پژوهش (داخلی و خارجی) 70
نتیجه گیری 72
فصل سوم – روش تحقیق
مقدمه 75
ابزار پژوهش 75
جامعه آماری پژوهش 75
حجم نمونه و روش نمونه گیری 76
روش تجزیه و تحلیل داده ها 76
روش تحقیق 77
ابزار سنجش متغیرها 77
روشهای جمع آوری اطلاعات 78
ابزار گرد آوری داده ها 78
روایی پرسشنامه بلوغ عاطفی ، استحکام خانواده 78
پرسشنامه بلوغ عاطفی 78
پرسشنامه (FOS) 79
جمع بندی 81
فصل چهارم- تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه 83
فصل پنجم 94
خلاصه و نتیجه پژوهش
مقدمه 95
پیشنهادات 98
موانع و محدودیت ها 98
پیوست ها 100
منابع و مآخذ پژوهش 107
مقدمه
خانواده نهاد مقدس اجتماعی و دینی است که بسیاری از نـیازهای فـردی و روان شناختی انسان در آن تامین می گردد.خانواده مناسب ترین نظام برای تامین نیازهای مادی، روانی و معنوی بشر است و بهترین بستر را برای تامین امنیت و آرامش روانی اعضا، پرورش نسل جدید،اجتماعی کردن فرزندان و برآوردن نیازهای عاطفی افراد فـراهم می سازد.(سالاری فر ، 1387) .
خانواده زمـینه ساز رشد و تکامل فردی و دست یابی اعضای آن به دوستی و محبت است و در کاهش انحرافات و آسیب های اجتماعی (عربی ، 1386)و پرورش مذهبی کودکان اثر دارد.( عـلیانسب، 1386) .
بنابراین،ضرورت دارد که این نهاد مقدس تقویت گردد و در جهت استحکام آن گام های موثرتری برداشته شود.عوامل مختلفی می تواند در استحکام و تقویت خانواده نقش داشته باشد،از جمله هـم سانی(کفویّت)زوجین،هوش عـاطفی،تقیدات مـذهبی، روابط درون خانوادگی،رفق و مدارا،داشتن فرزند و نقش های درون خانوادگی .
دختران و پسران میوه های باغ زندگی انسان به شمار می روند که در ادامه زندگی خویش از تشریک مساعی و طرح زندگی مشترک ،چاره ای ندارند زیرا زندگی به صورت تجرد ،زندگی تلخ و بدفرجامی است که شکوفه های حیات را در نیمه راه خزان کرده و به دور می ریزد . دست آفرینش ،یک نوع تجاذب و کشش درونی میان این دو نوع میوه به ودیعت نهاده که هر کدام در سنین خاصی خواهان یکدیگر می شوند و اضطراب و تپش آنان ،از طریق ازدواج ،به سکونت و آرامش تبدیل می گردد و آیه مبارکه که راز آفریدن همسر را بیان می کند و می فرماید"لِتَسکُنُوا الَیها"ناظر به این نکته است. (مظاهری ، 1382) . هر یک از ما انسان ها شایستگی آن را دارد که از یک ازدواج موفق و رابطه ای باور نکردنی لذت کامل را ببرد . (آنتونی رابینز، 1383).
پایه و اساس روابط درون خانوادگی بر محور رابطه زن و شوهر (پدر و مادر) استوار است و داشتن رابطه ای عاطفی با همسرمان به گذشته و چگونگی رابطه ی پدر و مادرمان با یکدیگر ارتباط پیدا می کند.(افروز ، 1382).
اگر در خانواده ای تربیت شویم که ارتباط عاطفی و صادقانه در آن خانواده حکم فرما باشد ، مسلماً دوره بلوغ دورانی مبهم از نظر شناخت خصایص و دوران تمایلات متضاد است. با ورود کودک به دنیای نوجوانی و بلوغ، ولادتی تازه و مرحله ی ویژه و مستقل از دوره های قبل و بعد پدید می آید که آن را مرحله انتقال، مرحله نجات از کودکی دوران تحولات همراه با دگرگونی های سریع و غافلگیر کننده، مرحله طوفان حیات و مرحله نجات از طفیلی گری نیز می نامند. افراد در این دوران احیاناً با ترس و بیم هایی مواجه می گردند که رفع و تعدیل آن نیازمند به حمایت از سوی والدین و مربیان است. (قائمی، 1380).
موارد زیر از جمله تغییرات دوران بلوغ است:
– تحولی در اندام او ایجاد شده و شرایط جدید، تعادل اندامی او را بهم می زند. در عواطف و احساسات او نیز تغییر پدید می آید و موجب دگرگونی هایی در خشم و ترس و محبت او و … می شود.
– در جنبه ذهن او نیز تحولات رو به رشدی ایجاد می گردد و هوش و عقل و اندیشه و تخیل او را دگرگون می سازد.
– در جنبه روان او در عرصه های فطری و وجدانی، آزادی خواهی و استقلال طلبی، ستایش و نیایش، حقیقت دوستی، و … دگرگونی هایی ایجاد می شود.
– و بالاخره در غدد درونی جوش و خروش و دو غده جنسی شکفتگی و بیداری خاصی پدید می آید که موجب خواسته هایی در اقناع غریزی می گردد. (قائمی، 1380) .
در پژوهش حاضر ما برآنیم تا میزان بلوغ عاطفی و استحکام خانواده ها را مورد بررسی قرار دهیم و بدانیم که بلوغ عاطفی چه تاثیری بر استحکام خانواده دارد ؟
بیان مسئله
نظام خلقت الهی بر زوجیت همه ی پدیده ها و ازدواج به موقع همه ی پسرها و دخترها استوار است. به همین دلیل است که تمام مخلوقات الهی به صورت زوج آفریده می شوند (افروز، 1384) .
هر پسر و دختری که به سن رشد و بلوغ میرسند بزرگترین آرزویشان اینست که ازدواج کنند،با تاسیس زندگی مشترک زناشویی،استقلال و آزادی بیشتری بدست آورند،یار و مونس مهربان و محرم رازی داشته باشند.آغاز زندگی سعادتمندانه خویش را از زمان ازدواج حساب میکنند و برایش جشن میگیرند. زن برای مرد آفریده شده و مرد برای زن، و مانند مغناطیسی یکدیگر را جذب میکنند .زناشویی و تاسیس زندگی مشترک خانوادگی یک خواسته طبیعی است که غرائزش در وجود انسانها نهاده شده است.و این خود یکی ازنعمت های بزرگ الهی است.راستی بهغیر از کانون گرم خانوادگی کجا را سراغ دارید که برای جوانان پناهگاه مطمئنی باشد؟علاقه به خانواده است که جوانان را از افکار پراکنده و اضطرابهای درونی نجات میدهد.در آنجاست که میتوانند یار و مونسبا وفا و مهربانی پیداکنند که در شدائد و گرفتاریها یار و غمگسارشان باشد.پیمان مقدس زناشویی رشتهای است آسمانی که دلها را بهم پیوند میزند،دلهای پریشان را آرامش میدهد افکار پراکنده را به یک هدف متوجه میسازد.خانه،جایگاه عشق و محبت،کانون انس و مودت و بهترین آسایشگاه است.1 (ابراهیمی ، 1378)
برای زن و مردی که با یکدیگر پیمان زناشویی می بندند و وارد زندگی مشترک می شوند جلب رضایت خاطر همسر و رونق بخشیدن به کانون خانواده از مهمترین امور به شمار می رود "ازدواج پاسخ عالی ترین و مطلوب ترین نیاز فطری است و همگانی در طریق کمال است ."(افروز ، 1381) .
مفهوم رفتار عاطفی بالغ در هر سطحی حاصل رشد طبیعی عاطفی است، شخصی قادر به کنترل عواطف خویش است که تاخیر در ارضا را تحمل کند بدون اینکه تاسف بخورد و رنج بکشد مورگان می گوید "یک نظر کارآمد درباره بلوغ باید تمام حیطه فردیت، نیروها و توانایی لذت از این نیروها را در نظر بگیرد"
کاپلان و بارون خصوصیات شخصی را که از لحاظ عاطفی بالغ است بررسی کرده و می گوید "او قابلیت مقاومت در برابر تاخیر در ارضای نیازها را دارد او توان تحمل میزان معقول ناکامی را دارد او به طرح و نقشه درازمدت معتقد است و می تواند توقعات خویش را بر مبنای اقتضای موقعیت به تعویق اندازد یا در آن تجدید نظر نماید.
برجسته ترین علامت بلوغ عاطفی توانایی تحمل تنش است یک علامت دیگری بی تفاوتی، برخی از انواع محرکات است که بر نوجوانان و جوانان اثر می کند و او را بی حوصله یا دستخوش احساسات می نماید بعلاوه شخص بالغ از نظر عاطفی پیوسته دارای گنجایش شادی و تفریح است کل افرادی که از لحاظ عاطفی بالغ هستند دارای خصوصیات زیرند: مایل به غیر همجنس، درک نگرش رفتار دیگران، میل به پذیرش نگرش ها و عادات دیگران و قابلیت تاخیر پاسخ های خود.
ضرورت و اهمیت پژوهش :
مهمترین مرحله تشکیل خانواده ازدواج است که عبارت است از کنش متقابل مرد و زنی است که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده اند، از نوعی تقدس برخوردار است و نسبت به سایر روابط انسانی ، تمامیت بی نظیر دارد و اسلام با دستورهای آموزنده خود نسل بشر را به سبب ازدواج از پرتگاه سقوط رهانیده و انسان را به اوج شرف ارتقاء داده است . (نورانی ، بی تا، 1371).
استحکام در خانواده ، از تجمیع عده ای افراد است که با توجه به روحیات ، نیاز و شناخت های مختلف می توانند روی هم تاثیر بگذارند یا تحت تاثیر هم قرار گیرند و بنیان گذاران آن به تدریج ، نوعی احساس و برداشت کلی ، دائمی و مستمر نسبت به فضای خانواده خود پیدا می کنند که قسمت اعظم آن برگرفته از روابط متقابل آنان و زندگی مشترک است که با یکدیگر شروع کرده اند و هر کدام را تحت تاثیر شدید خود قرار می دهند (سالاری فر ، بی تا) .
"ازدواج یک امر جهانی است که در تمام جوامع در طول تاریخ وجود داشته و به یک مجموعه از نیازهای اساسی انسان پاسخ می دهد بقای نسل و پرورش فرزندان تحقق آرزوی دیرین کودکی برای پدر و مادر بودن دستیابی به عالیترین سطح دوستی و صمیمیت دوره جوانی و بزرگسالی ارتباط گرم و دو جانبه عاطفی و جنسی و تقسیم کار و همکاری وهمراهی در طول زندگی در شمار اساسی ترین کارکردهای خانواده است. موفقیت در ازدواج حاصل عوامل گوناگون است ازدواج به موقع، همانندیهای شخصیتی شیوه های مناسب ارتباط با یکدیگر، پافشاری بر تعهدات زندگی خانوادگی و برخورداری از امکانات شغلی و مالی و رفاهی را می توان از عوامل مهم به شمار آورد از طرف دیگر کم تجربگی و ناپختگی همسران جوان، مشکلات مربوط به پذیرش هویت متفاوت طرف مقابل، خصوصیات متفاوت در خانواده و دخالتهای بی مورد و انتظارات بیجای آنان از همسران جوان و کمبودهای مالی و شغلی و تدارک وسایل زندگی و مسکن بر مشکلات این جریان پیچیده می افزاید و شاید ناشی از عدم بلوغ عاطفی باشد."
خانواده به عنوان موسسه ای که سرنوشت حیات اجتماعی به آن وابسته است ، در معرض خطرات و تهدیدهای گوناگونی است که عدم حفظ و حراست آن از این خطرات سبب تزلزل و حتی انحلال آن خواهد شد ؛ بدین منظور ضروری است موجباتی فراهم آید که از خطر مصون بماند . رشته حیات خانواده آن چنان باید محکم و استوار باشد که هیچ عاملی نتواند آن را از هم بگسلد و یا با اعمال راه و روشهایی بیان سعادت آن را متزلزل سازد . در حفظ و حراست خانواده از عومل انحلال ، بیش از هر کسی ، زوجین وظیفه دارند . آنان می بایست عومل امنیت خانواده را که شامل پاکی و تقوا ، حفظ عفت ، رعایت حقوق ، پاسخ به خواسته های یکدیگر و جز آن است ، مراعات نمایند .(قائمی،1375) .
خانواده در استحکام روابط اجتماعی و رشد و تعالی یکایک اعضای جامعه ، نقشی بنیادین دارد . تلاش در جهت استوارسازی روابط خانوادگی ، زمینه را برای سلامت اخلاقی و سعادت عمومی جامعه فراهم می آورد و تحکیم بنیاد خانواده دو مرحله حساس دارد : گزینش همسر و شیوه همسرداری ؛ یا به عبارتی عواملی که باید پیش از تحقیق ازدواج مورد توجه قرار گیرند و عواملی که پس از تحقیق ازدواج باید آنها را مورد توجه قرار دارد .
بر اساس توجه این عوامل است که ازدواج پایدار و مستحکم ، ستون اصلی را در پی ریزی خانواده ی استوار تشکیل می دهد و بدون استواری خانواده ، جامعه در وضعیت متزلزلی قرار خواهد داشت . استحکام و استواری خانواده به ازدواج و رابطه زناشویی پایدار و بنیادین بستگی دارد ؛ یعنی هرگونه تزلزل و سستی در سازگاری زناشویی و یا وجود یک ازدواج موفق ، علاوه بر آن که آرامش روانی زوجین را مختل می کند ، افسردگی و اضطراب را می افزاید ، بقاء و دوام خانواده را نیز در معرض تهدید قرار می دهد و فروپاشی خانواده ، مزید بر علت شده ، افسردگی و اضطراب همسران را بیش از پیش افزایش می دهد . نتیجه طبیعی چنین وضعیتی ، احتمال فراوان نزول نرخ امید به زندگی و کاهش عمر طبیعی زنان و شوهران خواهد بود .
"متاسفانه امروزه جامعه جهانی بیشتر از پیش شاهد ناسازگاری و انحراف و لجام گسیختگی اخلاقی و اجتماعی است . میزان اختلالات رفتاری و شخصیتی و ارتکاب جرایم در حال افزایش است ، چه برخی از تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از مشکلات کنونی مانند عدم امنیت ، قتل ، اعتیاد ، طلاق و فسادهای اجتماعی و اخلاقی ریشه در خانواده دارد و در مقابل ، صاحب نظران مسائل اجتماعی و تربیتی در جوامع مختلف اعتقاد راسخ دارند که برای دستیابی به جامعه ای سالم ، متعالی و پویا و امن ، چاره ای جز سرمایه گذاری در جهت استحکام و قوام خانواده وجود ندارد و اعلام روز جهانی خانواده از سوی سازمان ملل ترجمان نیاز جامعه جهانی به رفع مشکلاتی است که از اثر تزلزل و سستی و سقوط خانواده به وجود می آید."(نجفی ، 1375) .
بنابراین ، حفظ استحکام در زندگی زناشویی همسران تحت تاثیر عومل متعدد و متنوعی است که چنانچه این عوامل نادیده گرفته شوند ، استحکام خانواده متزلزل می گردد و دیر یا زود با ناسازگاری و نابسامانی موجه خواهد شد .
از آنجایی که خانواده در فرهنگ اسلامی جایگاه خاص و مقامی ویژه دارد ، از این روست که در این فرهنگ ، وجهه ی همت فردی و جمعی در حفظ و حراست از آن قرار دارد ، بنابراین هدف اصلی از انجام این پژوهش شناخت و بررسی عوامل موثر در بلوغ عاطفی و استحکام زندگی زناشویی زوج های دانشجوی ، یعنی قشر مهم و با ارزش خواهد بود .
اهداف پژوهش
اهداف پژوهش به دو دسته اهداف کلی و اهداف جزئی تقسیم می شود.
هدف کلی :
بررسی بلوغ عاطفی زوج های دانشجو و تاثیر آن بر استحکام خانواده .
اهداف جزئی :
تعیین میزان بلوغ عاطفی و استحکام خانواده در دانشجویان متاهل
تعیین میزان استحکام خانواده در دانشجویان متاهل
تعیین میزان بلوغ عاطفی دانشجویان متاهل
تعیین میزان رضایت مندی زناشویی در استحکام خانواده
تعیین میزان استحکام خانواده و نوع خویشاوندی در زوج های دانشجو
فرضیات
بین بلوغ عاطفی زوج های دانشجو و میزان استحکام خانواده رابطه معنا داری وجود دارد.
بین بلوغ عاطفی و میزان رضایتمندی زندگی زناشویی رابطه معنا داری وجود دارد .
بین استحکام خانواده و نوع خویشاوندی زوج های متاهل دانشجو رابطه معنا داری وجود دارد .
بین استحکام خانواده بر حسب تعداد فرزندان رابطه معنا داری وجود دارد .
بین بلوغ عاطفی بر حسب تعداد فرزندان رابطه معنا داری وجود دارد .
بین استحکام خانواده بر حسب سابقه تاهل زوجین رابطه معنا داری وجود دارد .
بلوغ عاطفی و استحکام خانواده بر حسب سطح تحصیلات رابطه معنا داری وجود دارد .
تعریف واژه ها و اصطلاحات
الف) تعریف نظری
در پژوهش انجام شده کلمات و اصطلاحات به کار برده شده: بلوغ، بلوغ عاطفی، دانشجو، متاهل، خانواده ، استحکام خانواده .
بلوغ: رسیدن به سن رشد است با رشد کیفی .( اشو ، 1380، انتشارات رامین، ص 28) .
بلوغ عاطفی: جریانی است که طی آن شخصیت فرد مداوما برای احراز بیش از پیش سلامت عاطفی، از لحاظ روانی وفردی می کوشد. بلوغ عاطفی یعنی فردبه حدی از پختگی احساسی میرسد که راه حلهای پیچیده تری برای مشکلات روزمره عاطفی خودپیدا کند و از احساس خود به صورت پیچیده تری برای حل مشکلات استفاده می کتد،توانایی کنترل نوسانات شدید را داردو یاد گرفته که احساسات خودراکنترل کند(حافظ آبادی وبافتی،8613) .
دانشجو: به کسی اطلاق می شود که بعد از اتمام دوران دبیرستان و پیش دانشگاهی از راه کنکور و قبول شدن در آن وارد دانشگاه می شود و مشغول به تحصیل می شود.
متاهل: کسی که ازدواج کرده و دارای اهل و عیال است و از زندگی مجردی خود فاصله گرفته است.
استحکام : محکم بودن ، استواری ، قوام و انسجام بخشیدن به کارها.(فرهنگ بزرگ سخن ، ص 196) .
خانواده : یک گروه خویشاوندی است که در اجتماعی کردن فرزندان و بر آورزدن برخی از نیازهای بنیادی دیگر جامعه ، مسئولیت اصلی را بر عهده دارد . (فرهنگ بزرگ سخن ، ص 312) .
استحکام خانواده : پایداری و دوام ارتباط بین افراد خانواده به نحوی که زمینه زندگی مطلوب را برای کل افراد خانواده ایجاد نماید .(فرهنگ بزرگ سخن).
ازدواج : ازدواج پیوندی است بین دو جنس مخالف بر پایه عشق و روابط پایایی جنسی که بر پایه آن زندگی مشترک آغاز می شود.(فرهنگ بزرگ سخن، ص 211).
ب)تعاریف عملیاتی
استحکام خانواده : نمره ای که آزمودنی در سوالات پرسش نامه ی استحکام خانواده کسب می کند .
بلوغ عاطفی : نمره ای که آزمودنی در سوالات پرسش نامه ی بلوغ عاطفی کسب می کند .
مبانی نظری پژوهش
ازدواج و تشکیل خانواده از نظر اسلام مهم است . سنگ بنای اول حیات جامعه است هر گونه اقدام مثبت و منفی در سایه خانواده حاصل می شود . عامل ثبات و سازش اجتماعی است و سعادت جامعه تا حدود زیادی در گرو آن است . (مهدوی ، 1377)
خانواده کانونی است که در آن ارزش های اجتماعی ، اخلاقی ، باورهای دینی و معیارهای اجتماعی از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد و در زمینه رشد عاطفی و تربیت اخلاقی و اجتماعی اعضای خانواده فراهم می گردد .
خانواده یکی از اصلی ترین پایگاه رشد و شکوفایی شخصیت و پرورش مهارت های اجتماعی کودکان و نوجوانان می باشد که اساسی ترین سهم را در سلامت و اعتلای جوامع بشری بر عهده دارد و بخش قابل توجهی از شکل گیری شخصیت با تبلور رفتار اجتماعی ، تعاملات بین فرد و مسئولیت پذیری انسان هاحاصل چگونگی بازخورد ها ، بینش ها و تجارب آنها در زندگی خانوادگی است . بنابراین آدمی با تشکیل خانواده در حقیقت به وظیفه مهم و خطیر خود که همان پیشرفت مدنیت و فرهنگ بشری است جامه عمل می پوشاند . خداوند متعال که آفریننده انسان است و تمام خصوصیات و نیازهای جسمی و روحی او را می داند می فرماید : و از او نشانه های او این است که همسرانی از جنس خودتان آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید ، در میاناتن مودت و رحمت قرار داد در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند و می اندیشند .(پریور، 1363) .
ازدواج از ضروریات زندگی انسان به شمار می رود و هدف ها و نیازهای شما را تامین می کند . ازدواج مهمترین قدمی است که فرد در زندگی بر می دارد ، این اقدام ممکن است تمام زندگی یک شخص را از نو بسازد و یا خراب کند ممکن است وجود و شخصیت شما را بنا کند و یا متلاشی سازد . می تواند باعث رشد هر جنبه از خلاق گردد . به طور کلی ازدواج پیوند دو شخصیت است با حفظ استقلال نسبی هر یک از زن و شوهر برای هکاری متقابل نه انحلال یک شخصیت به خاطر استقلال نسبی هر یک از زن و شهوهر برای همکاری متقابل نه انحلال یک شخصیت به خاطر تکمیل خواسته ها ی دیگری .طبه عبارت دیگر ازدواج قرار دادی است رسمی برای پذیرش یک تعهد متقابل جهت زندگی که آدمی در خط معین و مشخصی از زندگی قرار می گیرد . این قرار داد با رضایت و خواسته طرفین بر مبنای آزادی کامل دو طرف منعقد شده و در سایه آن روابطی بس نزدیک بین آن دو پدید می آید .(حریری،1389) .
ازدواج که به قصد گریز از بعضی قیود باشد همیشه یک اشتباه بوده است . همسر گزیدن برای فرد از تجرد یا ترک الزامات محیط خانوادگی یک تدارک کافی نیست و طولی نمی کشد که این ازدواج مانع و محدودیتی برای استقلال فرد ایجاد می کند . از دیدگاه روانشناسی ازدواج عملی است بسیار پر اهمیت که احتیاج به روح و جسم سالم و فداکاری و علاقه و صرف نیرو و اندیشه توانا و شجاعت و جسارت دارد .
وقتی افرادی زن را همچون خدمتکاری می پندارند تا بدین وسیله امنیت و استراحت بیشتری برایشان فراهم کند چگونه می توان این ازدواج را با دوام خواند . (مصلحی ، 1379) .
بنابراین آدمی با تشکیل خانواده در حقیقت به وظیفه مهم و خطیر خود که همان پیشرفت مدنیت و فرهنگ بشری است جامه عمل می پوشاند . خداوند متعال که آفریننده انسان است و تمام خصوصیات و نیازهای جسمی و روحی او را می داند می فرماید : و از نشانه های او این است همسرانی از جنس خودتان آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید ، در میانتان مودت و رحمت قرار داد در این نشانه هایی است که برای گروهی که تفکر می کنند و می اندیشند. (پریور، 1363) .
تعاریف ازدواج :
از دیرباز، جوامع مختلف، پیوند میان زن و شوهر را به عنوان ازدواج مورد قبول قرار داده اند اما در طول زمان انواع مختلفی از ازدواج ها پدید آمده است. با وجود این، مشابهت ها و عناصر نسبتاً ثابتی در این پدیده همواره وجود داشته است. اگر چه مفهوم ازدواج تا بدان اندازه عمومی و نسبتاً ساده نیز هست که درک این واژه علی الاصول بر همگان روشن می باشد، با وجود این، تعاریف، به تدوین تئوریک مساله کمک خواهند کرد. (مهدوی، 1377)
کارلسون، ازدواج را این گونه تعریف می کند:
"ازدواج فرآیندی است از کنش متقابل بین دو فرد یک مرد و یک زن که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده اند و مراسمی برای برگزاری زناشوئی خود برپا داشته اند و به طور کلی عمل آنها مورد پذیرش قانون قرار گرفته و بدان ازدواج اطلاق شده است". کلودلوی استروس معتقد است که ازدواج برخوردی است دراماتیک بین فرهنگ و طبیعت، یا میان قواعد اجتماعی و کشش جنسی، (ساروخانی، 1370).
از نظر زیگان، " ازدواج عبارتست از پیوند میان دو انسان از دو جنس مخالف که از طریق این پیوند رسمی و قانونی مجازند که با یکدیگر مناسبات جنسی برقرار نمایند" . چنانکه ملاحظه می شود در تعریف اول، کارلسون بر جنبه کنش متقابل تاکید دارد. همچنین این کنش از نظر قانونی مورد پذیرش واقع شده است. در تعریف دوم، لوی استروس رابطه فرهنگ وطبیعت را مورد تاکید قرار داده است. تعریف سوم نیز قانونی بودن روابط جنسی را مورد اهمیت قرار داده است. (مهدوی، 1377).
رینتارینگ، در تعریف خود ازدواج را اینگونه عنوان کرده است: " ازدواج را می توان به عنوان تشکیل زندگی دائمی دو فرد از دو جنس مخالف تعریف کرد که دارای مناسبات در روابط جنسی مشروع و قانونی هستند که مهمترین رکن ازدواج را تشکیل می دهد، هر چند که این مناسبات جنسی در فرهنگ های متفاوت، مختلف باشد. " در این تعریف چند اصطلاح اساسی به کار رفته است. تداوم زندگی، دو جنس مخالف و اجازه برقراری مناسبات جنسی، این تعریف با تعیین مدت زمان ازدواج نسبت به تعریف لوی استروس دارای محدوده مشخص تری است. اگر مجموعه تعاریف فوق به عناصر اصلی آنها تجزیه شود در آن صورت این عناصر قابل تشخیص خواهد بود :
– پیوند میان زن و شوهر (رابطه زناشوئی)
– قانونی و مشروع بودن پیوند
– زندگی دائمی
– کنش متقابل
به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که ازدواج به عنوان پدیده ای است که در طی آن، به منظور تشکیل و ادامه زندگی زناشوئی، بین زن و مرد، پیوندی قانونی و مشروع برقرار می گردد. این پیوند که از یکسو متکی بر نیازهای طبیعی است در یک قالب اجتماعی صورت می گیرد که متکی بر شرایط اجتماعی، هنجارها، تجربیات و به طور کلی نظام فرهنگی جامعه است.
در واقع ازدواج یک سنت دیرینه اجتماعی است که از زمان های بسیار قدیم، بلکه از آغاز زندگی بشر مرسوم بوده است و در بین تمام اقوام و ملل، مذهبی و غیر مذهبی، و در تمام اعصار و امکنه، وجود داشته است و یک خواسته طبیعی است که همه جوامع بشری و ادیان آسمانی بر آن صحّه نهاده اند، مخصوصاً دین اسلام پیروان خود را به ازدواج دعوت و از عزوبت بر حذر می دارد. (امینی، 1374).
اسلام خانواده را از مهمترین و اساسی ترین واحدهای اجتماعی می داند که بنای آن بر الفت و همدلی و همدمی استوار و این بنا محبوب ترین بناها در پیشگاه خداوند است که روابط آن بر مودت و رحمت پایه گذاری شده و گرمی کانون خانواده مورد توجه عمیق اسلام است. (قائمی، 1363) .
با توجه به مطالب فوق، مهمترین هدف هایی که در ازدواج دنبال می شوند عبارتند از رسیدن به سکون و آرامش ، شکوفایی عواطف و احساسات ، تامین نیازهای جنسی ، حفظ نوع و نسب ، جلوگیری از انحرافات اخلاقی و بیماری ها ، رسیدن به تمامیت شخصیت و تکمیل و تکامل (قلی زاده ) .
بلوغ عاطفی
تاریخچه روانشناسی بلوغ
در نوشته های پاپیروس مصری حدود 4000 سال پیش،نسبت به وضع نوجوانان اظهار نگرانی شده است و نیز در قدیمی ترین مطالعاتی که در زمینه نوجوانی به عمل آمده است ، فلاسفه بزرگ یونان از جمله افلاطون جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده اند.در مطالعات تغییرات مربوط به بلوغ، ارسطو تغییرات خاص از بلوغ جنسی را شرح داده و همچنین به تغییرات روانی همزمان بااین تغییرات اشاره کرده است . در دوران اخیر، ژان ژاک رسو در قطعه ای از خطابه مدیحه سن برنارد به بوسوئه و همچنین در کتاب چهارم امیل،از اسرار دوران بلوغ که آن را تولدی ثانوی نامیده است،بحث می نماید(صفاری ،1335) .
منتشر ساخت،اولین ( مطالعه درباره بلوغ ) موریس دبس می نویسد :
مقاله ای که برنهایم در سال 1891 به نام اثری است که پژوهشگران مختلف را به اکتشاف در جهان بلوغ وارد کرد(صفاری ، 1335) . به دنبال آنها، روسو نقش بزرگی در تدوین نظریات مربوط به دوران بلوغ ایفا نمود . مجموعه این مطالعات ، پژوهش های استانلی هال که او را پدر روانشناسی بلوغ می دانند،پیوند خورد و با انتشار کتاب ( بلوغ ) در سال 1905 به اوج اهمیت خود رسید و به دنبال این مطالعات بلوغ وارد حیطه روانشناسی شد .(شرفی ، 1379) .
مفهوم بلوغ و تفاوت آن با نوجوانی
بررسی و تعیین مفهوم بلوغ از طرف روانشناسان بلوغ و صاحبنظران سایر حوزه ها مورد بررسی قرار گرفته است.اکثریت قریب به اتفاق صاحب نظران در مورد واژه های بلوغ و نوجوانی توافق ندارند و معمولا پیدا کردن نظریه ای مشترک بین آنها کار دشواری است . عمدتا توجه به تغییرات جنسی در اکثریت تعاریف مورد تاکید بوده است و بلوغ را مرحله شروع تغییرات جسمی و جنسی دانسته اند که در آغاز نوجوانی اتفاق می افتد . (حافظ آبادی وبافتی، 1386) .
بلوغ از نظر فرهنگ وبستر به موقعیت و یا مرحله ای اطلاق می شود که فرد از نظر جنسی قادر به عمل تولید مثل می گردد.همچنین نوجوانی ازنظرفرهنگ وبستر دارای دو تعریف است :
1- نوجوانی به حالت و یا جریانی از رشد اطلاق می گردد و از نظر حقوقی به مرحله ای از زندگی که از بلوغ آغاز شده و به کمال خاتمه یابد،نوجوانی می گویند و برای اکثریت افراد، این تعریف صادق است.
2- انتقال از مرحله آخر کودکی را به مرحله بالندگی( کمال) در دوره ای از جریان تدریجی زندگی،نوجوانی می گویند که با تحول عمیق در جسم و روان و قدرت تجسم و تخیل زیاد همراه است ( شرفی ، 1379) .
موریس دبس از صاحبنظران در روانشناسی و بلوغ رشد را جنبه جسمی بلوغ و نوجوانی می داند و بخصوص به پیدایش و استقرار اعمال جنسی توجه دارد.وی همچنین جوانی را جنبه اجتماعی بلوغ می داند (صفاری ، 1335) .
در برخی کتب روانشناسی،نوجوانی و بلوغ را کاملا مترادف یکدیگر دانسته و این دو را به جای هم استعال می نماید .
کورت لوین ، بلوغ را وسیع تر و کلی تر از نوجوانی قلمداد می کند که شامل جوانی نیز می شود که به این ترتیب نوجوانی فقط دربرگیرنده منطقه ای خاص از حیطه گسترده بلوغ خواهد بود. به عقیده وی بلوغ کامل در سنین جوانی حاصل می شود( شرفی ، 1376) .
انواع بلوغ
بلوغ یک اصطلاح کلی و یک پدیده چند بعدی است . ابعاد مختلف آن عبارتند از :
1- بلوغ جسمی ( فیزیکی) : یکی از فراوانترین موارد کاربرد واژه بلوغ ، بعد جسمی است ازاین بعد گاهی به هم تعبیر می شود ومراد رشد و تکامل اعضای بدن است ، به گونه ای که رشد قد و قامت،استخوان بندی و نضج سایر اعضای بدن است گو نه ای که رشد قد و قامت ، استخوان بندی و سایر اعضای بدن به حدنهایی پختگی و کمال خود می رسند .
2- بلوغ جنسی : منظور از بلوغ جنسی ، مرحله ای است که فرد با رسیدن به این مرحله ، قادر به ایفای نقش جنسی خواهد بود و این نقش عموما به تولد مثل نیز تعبیر می شود .
3- بلوغ روانی : آن نوع پختگی روحی را که به انسان قدرت تشخیص مسایل و تمییز مصلحت زندگی می بخشد،اصطلاحا بلوغ روانی می گویند،فرد با برخورداری از بلوغ روانی،به قبول مسئولیتهای اجتماعی،نظیر پذیرفتن شغل،تشکیل خانواده و ایفای نقش محوله قادر بوده و قدرت مواجهه و رویارویی با مشکلات پیچیده زندگی را دارا خواهد بود .
4- بلوغ اقتصادی و اجتماعی : این واژه به کیفیتی اطلاق می شود که فرد از حیث تامین معاش و اداره امور اقتصادی زندگی مستقل بوده تا بتواند متکی به خود باشد . معمولا این امر زمانی مطرح است که فرد درصدد تشکیل خانواده و ازدواج باشد .
5- بلوغ عاطفی : زمانی می توانیم فرد را از لحاظ عاطفی بالغ بدانیم که کلیه عواطف و احساسات خود را به درستی بشناسد و نحوه ابراز صحیح و کنترل آنها را بداند.
6- بلوغ شرعی : فقه شیعه،سن بلوغ را برای پسران 15 سال قمری و برای دختران 9 سال قمری در نظر گرفته است(شرفی ، 1376) .
تعریف بلوغ عاطفی
زمانی می توانیم فردی را ازلحاظ عاطفی بالغ بدانیم که فردکلیه عواطف واحساسات خود را به درستی بشناسد و نحوه ابراز صحیح و کنترل آنها را بداند.افسردگی از جایی آغاز می شود که فرد عواطف خویش را به درستی نمی شناسد وبالطبع نحوه کنترل و ابراز آنها را نمی داند پس یاآنهارا به شکل نادرست ابراز می کندویا آنها را انکار وسرکوب می کند.
مفهوم رفتارعاطفی بالغ در هر سطحی حاصل رشد طبیعی عاطفی است.شخص قادربه کنترل عواطف خویش است که تاخیردر ارضا را تحمل می کند بدون اینکه تاسف بخورد و رنج بکشد.مورگان (1943) می گوید "یک نظریه کارآمد درباره بلوغ باید تمام حیطه فردیت ، نیروها و توانایی لذت از این نیروها را در نظر بگیرد" .
برجسته ترین علامت بلوغ عاطفی توانایی تحمل تنش است.یک علامت دیگربی تفاوتی،برخی از انواع محرکات است که بر نوجوانان و جوانان اثر می کند و او را بی حوصله یا دستخوش احساسات می نماید.بعلاوه شخص بالغ از نظر عاطفی پیوسته دارای گنجایش شادی و تفریح است.
افرادی که از نظر عاطفی بالغ هستند دارای این خصوصیات هستند؛مایل به غیرهمجنس،درک نگرش رفتار دیگران،میل به پذیرش نگرش ها وعادات دیگران و قابلیت تاخیر پاسخهای خود،فردی که دارای بلوغ عاطفی است به حدی از پختگی احساسی می رسد که راه حلهای پیچیده تری برای مشکلات روزمره عاطفی خودپیداکند و ازاحساس خود به صورت پیچیده تری برای حل این مشکلات استفاده کند و توانایی کنترل نوسانات شدید را دارد و یادگرفته که احساسات خود را کنترل کند. (حافظ ابادی وبافتی، 1386) .
بلوغ عاطفی از دیدگاه روانشناسان
پژوهشگران تا پیش از دهه هشتاد میلادی به نقش بلوغ در تحول نوجوانان توجه زیادی نداشتند،شاید به این علت که در آن سالها بررسی الگوهای بدنی و جنسی اشخاص جالب توجه نمودند.تعاریف روانشناسان از بلوغ عاطفی عبارتست از :
1- از نظر والتر،دی،اسمیت سون (1974) بلوغ عاطفی جریانی است که طی آن شخصیت فرد مداوما برای احراز بیش از بیش سلامت عاطفی از لحاظ روانی و فردی می کوشد .
2- ال.ای هو لینگ ورث (1928) برخی از خصوصیات اشخاصی که بلوغ عاطفی دارند را این چنین بر می شمارد :
– اوقادر به پاسخگویی تدریجی یا درجه ای از پاسخهای عاطفی است،او به طریق همه یا هیچ پاسخ نمیدهد.بلکه حدخودرا نگه می دارد.اگر کلاهش را باد ببرد دستپاچه نمی شود.
– همچنین می تواند پاسخهای خود را به تاخیر اندازد.آنچنان که تکانشوری خردسالی را به تاخیر می انداخت.
– کنترل ترحم نسبت به خود؛او به جای نشان دادن ترحم به خود ناآرام،می کوشد آن را برای خوداحساس کند.
3- طبق نظر بارنارد (1954) معیارهای رفتار عاطفی بالغ به شرح زیر است :
– پرورش عواطف مثبت و پیشرو
– تکامل تحمل در شرایط نامطلوب
– افزایش رضایت از پاسخهای اجتماعی مطلوب
– افزایش رضایت وابستگی به اعمال
– توانایی انتخاب از میان شقوق گوناگون
– رهایی از ترس نامعقول
– درک و عمل مطابق محدودیت ها
– آگاهی از توان و پیشرفت دیگران
– توانایی انجام اشتباه بدون احساس رسوایی
– توانایی کسب پیروزی و حیثیت با متانت
– توانایی تاخیر ارضای تکانش ها
– لذت از زندگی روزمره .
4- از نظر کول (1944) برجسته ترین علامت بلوغ عاطفی توانایی تحمل تنش است یک علامت دیگر بی تفاوتی به برخی از انواع محرکات است که برکودکان یا نوجوانان اثر می کندواو را بی حوصله یا دستخوش احساسات می نماید.بعلاوه شخص بالغ ازنظرعاطفی پیوسته دارای گنجایش شادی و تفریح است.اواز کار و تفریح هردو لذت می برد و توازن بین آنها را حفظ می کند.
5- از دید مورگان (1943) یک نظریه کارآمد درباره بلوغ عاطفی باید تمام حطیه فردیت ، نیروها و توانایی لذت از این نیروها را درنظر بگیرد(حافظ آبادی و بافتی1386) بنابراین آن کس که از لحاظ عاطفی بالغ است الزاما همه موجبات اظطراب و خصومت را حل نکرده،بلکه مداوما در فرآیند دیدن خود در چشم انداز روشن تری است و مرتبا برای نیل به تلفیق سالم احساس ، تفکر و عمل می کوشد.
پنج عامل کلی از عدم بلوغ عاطفی
الف – عدم ثبات عاطفی:این عامل مجموعه ای از عدم قابلیت در حل و فصل مشکلات،زودرنجی، نیازها،نیاز به کمک در کارهای روزمره،آسیب پذیری،لجاجت و تندخویی است.
ب – بازگشت عاطفی : بازگشت عاطفی گروه بزرگی ازعوامل است که نماینده مواردی چون احساس حقارت،بیقراری،خصومت،پرخاشگری وخودمداری است.
ج – ناسازگاری اجتماعی : چنین شخصی فاقد قابلیت انطباق اجتماعی است.دچار تنفر، گوشه گیری ودرعین حال تکبراست.دروغ می گوید و تنبلی می کند.
د – فروپاشی شخصیت : این عامل شامل کلیه علائمی است که نشان دهنده فروپاشی شخصیت است مانند
واکنش سازی،هرا، دلیل تراشی،بدبینی، رفتار ضداخلاقی و مانندآن.چنین فردی ازاحساس حقارت رنج می بردوازاین رواز طریق پرخاش و تخریب نسبت به محیط،واکنش نشان می دهد و احساس وارونه نسبت به واقعیت دارد .
هـ – فقدان استقلال : چنین فردی وابستگی انگلی نسبت به دیگران نشان می دهد،خود بین است و رغبت های محسوس ندارد.مردم او را غیرقابل اعتماد می دانند (حافظ آبادی وبافتی،1386 ) .
تفکر عاطفی
مدت ها قبل از تمدن بشری فلاسفه ای همچون ارسطو ،سقراط ،افلاطون ،سنت آگوستین ، دکارت ،پاسکال ،کانت مجذوب موضوع نقش عاطفه در تفکرو رفتار شده اند.افلاطون اولین کسی بود که فکر می کرد عاطفه جنبه ی بسیار ابتدایی و حیوانی انسان است که با عقل و منطق سازگار نیست.تدوام این عقیده که عاطفه تضعیف کننده تفکرمنطقی است،مدیون عقایدفروید و دیگران است.
نویسندگانی چون آرتور کاستلر حتی معتقد بودند که ناتوانی ما در آگاهی نسبت به واکنش های عاطفی خشن وغیرطبیعی ونیز ناتوانی در کنترل آنها،به دلیل بروز اشکال در جریان رشد نظام اعصاب مرکزی در طول دوران جنینی است و نوعی اشتباه تکاملی است که بسیاری ازجنبه های حیاتی نوع انسان راتهدیدمیکند(کاستلر، 1978) .
پژوهشهای جدید در حوزه ی روانشناسی و عصب شناختی ، تصاویر متفاوتی ارائه می کنند.در دیدگاه تازه،عاطفه غالبا به عنوان یک مولفه ی مفید و حتی حیاتی برای بروز واکنش های سازگارانه در مقابل موقعیت های اجتماعی به حساب می آید.تحقیق بروی بیمارانی که عارضه ی مغزی دارند نشان می دهد که افرادی که نمی توانند واکنش های عاطفی را تجربه نماید،به دلیل وجودآسیب درلوب پیشانی 12 مغز آنان می باشدو آنان هم چنین تصمیمهای اجتماعی آسیب زایی اتخاذمی کنندوروابط اجتماعی رنج آور و مشکل زایی دارند،حتی اگر توانایی های شناختی آنان سالم باقی مانده باشد.
آدولفز و داماسیو(2001) براین اعتقادند که پردازش عاطفی ، شکل پیچیده تر و عالی تر پردازش اطلاعات شناختی می باشد و کسب شناخت های عالی تر، مستلزم راهنمایی فراهم شده از طریق پردازش عاطفی می باشد.بنابراین ما با ، دو دیدگاه که در مورد نقش عاطفه در امور انسانی شدیدا متضاد هستند، مواجهیم :
یکی به عنوان مولفه ای اساسی جهت واکنش موثر به موقعیت های اجتماعی و دیگری بعنوان عامل مخرب و تهدید کننده ی تفکر منطقی که موجب بروز خطا در قضاوت شده و واکنش های ناسازگارانه را ایجاد می کند.هیچ کدام از نقطه نظرات فوق به تنهایی و به طور کامل صحیح نیست،بلکه عاطفه ممکن است تسهیل کننده یا مختل کننده تفکر موثر و واکنش های ما باشد که هرکدام ازاین موارد،به شرایطی که درآن قرار می گیریم،بستگی دارند. بنابراین تفکر عاطف هم می تواند نشانه پرهوشی وسازگاری باشد و هم نشانه ی کم هوشی . نازسازگاری( سیاروچی و فرگاس 1947) 2
بلوغ عاطفی و حل تعارضات در زندگی زناشویی
میزان رضایت مندی اززندگی زناشویی تاحد بسیاری بستگی به توانایی زوجین در سازگاری موثرباتعارض ها و مدیریت عواطف منفی مانند عصبانیت و نفرت دارد.نتایج چندین پژوهش نشان می دهد که توانایی خویشتن داری و تنظیم عواطف درحل تعارضات ، شادمانی و ثبات و تداوم زندگی زناشویی حائز اهمیت زیادی است . پژوهشگران دریافته اند که زوج های خوشبخت و شاد در مقایسه با زوج هایی که احساس رضایت و خوشبختی نمی نمایند ، باهم سازگاری اخلاقی و رفتاری بیشتری دارند و در طول تعارض ها و کشمکش های زناشویی آنان که از بلوغ عاطفی برخوردارند کمتر درصدد تلافی کردن برمی آیند و این بدین معنی است که زوج های خوشبخت ،تمایل به منع و سرکوبی تکانه هایی دارند که آنان را وا می دارد تا در برابر واکنش های مخرب و خصمانه همسرشان دچار خشم گردند یا به صورت نامعقولانه ای از رفتارهای آشتی جویانه و سازنده خود دارای ورزند . ( چاپین ، 1967) .
شواهد دیگری وجود دارند که نقش مهم مدیریت و تنظیم عواطف را درموفقیت وخوشبختی ازدواج نشان می دهند.این شواهد،نتیجه ی مطالعاتی هستند که درزمینه های دیگر روانشناسی،مثل روانشناسی بالینی صورت گرفته اند.پژوهشگران دریافته اند که اصلاح و تنظیم عواطف درزمینه ی روابط زناشویی و حل مناسب تعارضات برای بعضی ازدواج ها آسان تر تا برخی دیگر.علت آن هم این است که به طور طبیعی گروه اول از خلق مثبت و شادتری برخوردارند.در حقیقت،خصیصه های منفی عاطفی چون تکانشگری ، عدم ثبات عاطفی ، ترس و هراس و افسردگی نمی توانند پیش بینی کننده های مناسبی برای میزان سازش و توافق در امر ازدواج باشند (تلی و جنکینز، 1996) .
همچنین پژوهشگران دریافته اند که زوج های خوشبخت که در حل تعارضات زندگی موفق عمل می کنند،تمایل زیادی دارند که ادراک بدون عیب و نقصی از همسرشان داشته باشند و اگر خطا و مقصوری در آنان مشاهده کردند،به راحتی آن را ببخشند و آن را فراموش نمایند و سعی می کنند به صورتی سخاوتمند به یکدیگرصفات مطلوبی نسبت دهند و این از رفتارهایشان به راحتی قابل مشاهده است .( مازلو، 1950 ) .
بدون شک این توانایی چشم پوشی و عفو خطاهای یکدیگر که از نشانه های بلوغ عاطفی است ، در برخی اوقات ، موجب سازگاری مطلوب با مشکلات بالقوه زندگی مشترک و حل مطلوب و منطقی تعارضات بین آنها می شود . (سیاروچی وفورگاس ، 1974) 3
اهمیت بلوغ عاطفی در حفظ پیوندهای زناشویی در دانشجویان متاهل
روند متداول ازدواج و طلاق،باعث می شود بلوغ عاطفی بیش ازبیش اهمیت پیداکند.خطرافزایش طلاق بیشتر متوجه زوج های تازه ازدواج کرده است.طی سالهای اخیر، پیوندهای عاطفی میان زن و شوهر و نیز مرزهای گسل عاطفی که می توانند بنیان زندگی راازهم بشکافند،با دقتی بی سابقه مورد بررسی قرار گرفته اند.شاید،بزرگترین پیشرفت برای فهم عواملی که یک ازدواج را حفظ می کند یا آن را ازهم می پاشد،با استفاده ازابزارهای دقیق فیزیولوژیک حاصل شده است. این ابزارها، ردیابی لحظه به لحظه تفاوت های ظریف احساسی میان زن و شوهر را مسیر ساخته اند.امروزه دانشمندان قادرند کوچکترین تغییر و تحول در میزان آدرنالین یا فشار خون یک شوهر را تشخیص دهند و جزئی ترین عواطف را در چهره یک زن مشاهده کنند.این اندازه گیری های فیزیولوژیک، نوعی تفاوت بیولوژیک پنهان را به عنوان منشا بروز اختلاف میان زن و شوهرآشکارمی کند.(بیرجندی ،1375)
یک اختلاف سطح بحرانی در قابلیت های عاطفی،برای زن و شوهر نامحسوس است یا مورد بی توجهی واقع شده است.این اندازه گیری ها همان نیروهای عاطفی را که قادر به حفظ یا نابودی یک رابطه مشترکند،در معرض دیدقرارمی دهند.مرزهای عاطفی، تفاوت میان دنیای عاطفی دختران و پسران را نشان می دهد .( شمشیری، 1387) .
در بسیاری از اختلافهای زناشویی مشاهده می شود که مرد از خواست های غیر منطقی زن شکایت می کند و زن از بی تفاوتی مردنسبت به آنچه او می گوید ناله سرمیدهد.ریشه ی این تمایزات عاطفی را، علیرغم آن که بخشی از آن ممکن است بیولوژیک باشدمی توان در دوران کودکی،در تفاوت دنیای عاطفی که دختران و پسران در آن رشد می کنند،ردیابی نمود.
چرا که به دختر و پسر در مورد کنترل عواطف خویش درس های بسیار متفاوتی داده می شودبه دختران راجع به عواطف اطلاعات بیشتری داده می شود تا به پسرها و با پسرها بیشتر در مورد نتایج احساساتی مانند خشم،صحبت می شود.پژوهشگرانی که در زمینه تفاوت های عاطفی میان دوجنس مذکر و مونث تحقیق می کنند،اظهار می دارند که چون دخترها در به کارگیری زبان خیلی سریع تر از پسرها مهارت پیدا می کنند،بنابراین با خصامت بیشتری می تواننداحساسات خود را بیان کنند و همچنین بهترازپسرها می توانند واکنش های عاطفی را جایگزین جنگهای تن به تن کند.برعکس پسرها چون هیچ تاکیدی بر توصیف احساسات خود ندارند، احتمالا از وضعیت عاطفی خود ودیگران بی خبرند از پسرها انتظار می رود که در موقع زمین خوردن گریه ننکند و با خروج خوداز زمین بازی، اجازه بدهند که بازی ادامه یابد؛اما دخترها بازی را برای کمک به خود صدمه دیده متوقف می کنند.
از همین رو پسرهاازجانب هر چیزی که استقلال آنها را به مبارزه بطلبد تهدید می شوند، درحالیکه دخترها با بروز گسیختگی در روابط شان موردتهدیدقرارمی گیرند.به لحاظ همین تفاوت دیدگاه است که زن هاومردهااز یک گفت و گو چیزهای کاملا متفاوتی انتظار دارند.مردها به صحبت درباره ی مسائل قانع اند، در حالیکه زن ها در جستحوی روابط عاطفی اند .(شمشیری، 1387) .
صدها تحقیق نشان می دهد که حس همدلی زن ها ، خیلی قوی تر از مردهاست .آن ها حداقل خیلی بهتر از مردها می توانند از طریق چهره ، سخن ثدا و دیگر علائم غیر کلامی به احساسات درونی دیگران پی ببرند . به طور کلی زن ها هنگامیکه وارد زندگی زناشویی می شوند برای ایفای نقش مدیریت عواطف و احساسات که کاملا تعلیم دیده اند،در حالیکه مردها از اهمیت این امر برای حفظ بقای رابطه ی زناشویی درک کافی ندارند.تحقیقی که بروی264 زوج انجام گرفت ، نشان داد که به راستی مهم ترین عنصر برای زنان و نه مردان،در رضایت از روابطشان این حس بودکه ارتباط خوبی با شوهرشان داشته باشند .(شمشیری، 1387 ) .
هوستون معتقد است که ازدیدگاه زنان، صمیمیت و نزدیکی یعنی گفتگو راجع به مسائل ، بویژه در مورد رابطه زن و شوهر.اما مردها روی هم رفته درک نمی کنند که زن هایشان از آن ها چه می خواهند.هوستون دریافته است که مردها در دوران آشنایی قبل ازدواج،تمایل بیشتری به صحبت کردن و ایجاد صمیمیت با همسران خود دارند،اما به محض آنکه ازدواج کنند و وارد زندگی مشترک می شوند (بویژه در ازدواجهای سنتی ) ، وقت کمتری صرف صحبت کردن با همسرشان می کنند.این سکوت فزآینده ناشی از این مسئله است که مردان با خوش باوری بیشتری به زندگی زناشویی خود نگاه می کنند.
اما زن ها در کل و به خصوص در ازدواج های ناموفق،بیش از شوهران خود به گله گزاری می پردازن.حال چگونه می توان این شکاف عاطفی را در هنگام بروز اختلاف نظر و نارضایتی که در هر رابطه ای زناشویی بسیار طبیعی است، بررسی کرد؟ در حقیقت موضوعات خاص مثل تعداد دفعات رابطه ی زناشویی، نحوه ی ترتیب فرزندان، یا مقدار پس انداز و قرض، هیچکدام نمی توانند باعث تحکیم یا متلاشی شدن پیوند زناشویی شوند، بلکه عاملی که سرنوشت یک زندگی مشترک را رقم می زند این است که زن و شوهر چگونه راجع به دلخورها و مسائل آزار دهنده ی فیما بین،بحث وگفتگو می کنندحتی توافق در مورداینکه چگونه مخالفت خود را ابراز کنیم، می تواند راهی برای بقای زندگی زناشویی باشد. (بیرجندی ،1375) .
زن و شوهر باید در هنگام برخورد با احساسات و عواطف سخت و انعطاف ناپذیر یکدیگر،بر تفاوت های درونی مربوط به جنسیت خودغلبه کنند.
پژوهشگران دریافته اند که برخی افراد می توانند که همسرشان از چه چیزهایی عصبانی می شود یا چه چیزهای سبب ایجادتنفر،جسارت و دوست داشتن در او می گردد و پیامدهای هرکدام از این عواطف چه می تواند باشد.این تصورات و برداشت ها ، آشکارا با حالات عاطفی واقعی همسرشان همخوانی ومطابقت دارد(فیتنس،فلچر،1993) با بلوغ عاطفی،می توان برای همیشه از دام مخاطرات و تجربیات تلخ روابط قبلی خود خارج شود و در دام مقایسه نیفتاد و در رابطه با همسران ، مدام تجربه های قبلی خود را مرور نکرد واحتیاط های بیهوده و شک های مخرب نداشت .
مردی که بداند احساسی مالال از عاطفه و عشق را نسبت به همسرش پیدا می کند ، بعید است که پس از ازدواج چشمانش بچرخند و زنی که می داند در بین مردان،کدام مرد را بهتر درک می کند و کدام مرد بیشتر به عواطف او سازگار است ، به مراتب ارتباط یا ازدواج بهتری خواهد داشت تا کسی که از روی شانس واقبال وارد زندگی میشود. شما وقتی همسر خوبی می شوید که اولاً بفهمید هر لحظه چه احساسی را تجربه می کنید.مثلا اگراز رفتار همسرتان در میهمانی عصبانی هستید،سکوت بیهوده نمی کنید،کنایه نمی زنید ومشخصا به سراغ اصل موضوع می روید، ثانیا اگر همسرتان عصبانی شود،می توانید بدون سرکوب کردن او درکش کنید و او را از عصبانیت به عقلانیت سوق دهید.
بلوغ عاطفی به شما می گوید که دلیل تان از تشکیل زندگی چیست و چه می خواهید.همیشه با شریک زندگیتان با صمیمی،نیاز عاطفی خود را در میان بگذارید.این به ارتباط عاطفی قوی شما کمک می کند.بلوغ به شما کمک می کند که از تنوع طلبی در ازدواجتان مصون بمانید.اگر کسی کمی مشاهده گردرون خود باشد،می تواند رد کشش وگرایش خود را به روابط خارج از ازدواج در یابد و به راحتی ریسک این نوع روابط موقت و پر استرس را به زندگی خود وارد نکند .با بلوغ عاطفی،شنونده خوب ( ونه مدفن خاطرات ) همسرتان خواهیدشدوبه شما کمک می کند که تاریخ های مهم زندگی خود و همسرتان را با شکوه تر کنید،فرضا برای سالگردهای مهم زندگی خود و فرزندانتان برنامه هایی خلاق ترتیب می دهید و می دانید که این کارها و لوتکراری هم باشند ؛چقدر به سایرین احساس مهم بودن تزریق می کند و کسی که احساس کند مهم است بهترین شکوفایی های خودرابه دنیاعرضه خواهد کرد. ( رحیمی ،4 138) .
بررسی تحول خانواده
– تعریف خانواده
تعریفات زیادی درباره ی خانواده شده است ازجمله درکتاب" ساختهای خانواده وخویشاوندی" ازجمشید بهنام خانواده اینگونه تعریف شده:
"خانواده زن وشوهری یا هسته ای – شامل پدر و مادر و فرزندان – بر اساس ازدواج به وجود می آیدو دارای و ظایف عاطفی ،مذهبی ،تربیتی ،جنسی و …است و مشخصه آن روابط میان پدر و مادر ،والدین و فرزندان و خواهران و برادران است " ( بهنام ، 1350 ) .
درجای دیگرکوئن خانواده را به مفهوم محدود آن اینگونه تعریف می کند:
"از یک واحد اجتماعى، ناشى از ازدواج یک زن ویک مرد که فرزندان پدید آمده از آنان خانواده را تکمیل مى کند. تعریف دیگرى، خانواده را گروهى ازافرادمى داند که از راه خون ، زناشویی و یا فرزند پذیری با یکدیگر ارتباط می یابند و طی یک دوره ی زمانی نامشخص ،باهم زندگی می کنند ." ( کوئن، 1378).
آنتونی گیدنز جامعه شناس انگلیسی نیز خانواده را :
" گروهی از افراد می داند که با ارتباطا ت خویشاوندی مستقیما پیوند یافته اند،واعضای بزرگسال آن مسئولیت مراقبت از کودکان را برعهده دارند . پیوندهای خویشاوندی ارتباطات میان افراد است که یا از طریق ازدواج برقرار گردیده اند ، یا از طریق تبار که خویشاوندان خونی (مادران ، پدران ، فرزندان دیگر ، پدربزرگها و غیره ) را با یکدیگر مرتبط می سازد . و ازدواج عبارت است از پیوند جنسی از نظر اجتماعی به رسمیت شناخته شده و پسندیده بین دو نفر" (گیدنز، 1383 ) .
وثوقی درکتاب مبانی جامعه شناسی خانواده را :
"گروهی ازافراد (دو نفر یا بیشتر) که میان آنها روابط خویشاوندی برقراراست ودرمکان واحدی زیست می کنند.این گروه اختصاصا درجوامع امروز از پدر،مادرو فرزندان شکل می گیرد."(وثوقی ، 1374) .
اسلام خانواده را گروهى متشکل از افراد، داراى شخصیت مدنى، حقوقى و معنوى معرفى می کند که هسته اولیه آن را ازدواج مشروع زن و مردى تشکیل مى دهند و نکاح عقدى است که براساس آن رابطه زوجیت بین زن و مرد برقرار مى شود و در آن طرفین داراى وظایف و حقوق جدیدمى شوند. ارتباط خویشاوندى در سایه نکاح پدید مى آید و اعضاى آن روابط قانونى، اخلاقى و عاطفی دارند.
ازنظراسلام اساس تشکیل خانواده این است که زن و مردى مى کوشند اراده خود را بر تاسیس آن و قبول تکالیفى که شرع براى آنها معین کرده است، محقق سازند. بر این اساس خانواده یک تاسیس حقوقی به حساب خواهد آمد که اعضاى آن با رشته خونى با هم پیوند پیدا مى کنند. جامعه شناسان خانواده را یک پدیده تاریخى مى دانند که از اجتماع کلى جدا نیست. واحدى است اجتماعى که در عین حال خصایص یک نهاد و یک گروه را واجد است. (وثوقی ، 1374) .
وهمچنین خانواده
"ازنظرلوی: خانواده واحدی اجتماعی است که براساس ازدواج پدید می آید. برک ولاک،خانواده را گروهی ازاشخاص می نامند که به واسطه ی روابط زناشویی ،خونی یا فرزندخواندگی با یکدیگراتحاد یافته اندویک خانوارواحد را به وجودآورده اند؛ در قالب نقش های اجتماعی خاص شوهرو زن،پدرومادر،برادروخواهر با یکدیگرکنش وارتباط متقابل دارند وخرده فرهنگ مشترکی را ایجاد می کنند" . (بستان؛ 1387) .
پیدایش و تحول خانواده :
براى آنکه بتوان به تحول یک پدیده یا یک نهاد اجتماعى پى برد، قبل از هر چیز باید به سراغ تاریخ آن نهاد یا پدیده رفت و به جستجوى شکل اولیه آن پدیده و عوامل تشکیل دهنده آن پرداخت. نهاد خانواده نیز مانند هر پدیدهٔ دیگرى تابع روندى است که از ابتداء تاریخ بشر تا به امروز وجود داشته است و بدون تردید در طى این روند، تحولات و دگرگونى هائى را به خود دیده است.
درباره چگونگى پیدایش خانواده و ازدواج، نظریات به دو گروه تقسیم مى شوند:
– غیر تکاملى:
نظریات غیرتکاملى که از مذهب قدیم و اسطوره ها سرچشمه مى گیرد، مخصوصاً در بین النهرین رواج یافته است. آنان معتقد هستند که تشکیل خانواده با ازدواج آدم و حوا شروع شد، صاحب فرزندانى شدند، کم کم به خانواده تبدیل گردیده سپس به صورت قوم و ملت درآمدند.
– تکاملى:
به عنوان نمونه اگر به کتاب هاى آسمانى مانند: تورات و قرآن کریم توجه کنیم مى بینیم که این اصل، یعنى ازدواج دو نفر با هم، اساس تشکیل خانواده است و باید گفت این اصلى است که ذهن عادى بشر آن را راحت تر مى پذیرد. در واقع این عقیده که سلول اجتماع، خانواده است نشان دهنده این عقیده و نظر است. (ترابی ، 1376) .
بنابراین براى درک تحول و تطور خانواده لازم بود که شکل اولیه آن مشخص شود و بدین منظور دانشمندان به سراغ جوامعى رفتند که به نظر آنها دست نخورده باقى مانده بودند. اینگونه جوامع اصطلاحاً ابتدائى نامیده مى شوند.
اولین دانشمندى که با مطالعات همه جانبه چندین سالهٔ خود درباره قبایل 'ایراکویز' (Iroquois) و درباره تحول خانواده به تحقیق و بررسى پرداخت 'لوئیز هنرى مورگان' (Lewis Henry Morgan)، انسان شناس مشهور آمریکائى است که تقریباً همزمان با متفکرانى چون: باخوفن، وسترمارک و جان مک لنان بوده است.
مورگان ، به طور کلى معتقد است که خانواده هرگز ثابت نبوده است و از شکل هاى ابتدائى به سوى شکل هاى تکامل یافته، پیش مى رود. به نظر او مراحل تحولى خانواده عبارت هستند از:
– مرحله آمیختگى جنسی
– خانواده هم خون
– خانواده اشتراکى
– خانواده چند همسرى
– خانواده هسته اى یا زن و شوهرى
جایگاه خانواده در اسلام
خانواده نهادی اجتماعی و یکی از نهادهای بنیادی در جامعه انسانی به شمار می رود که از یک طرف با نظام اجتماعی و از سوی دیگر مستقیما با فرد در ارتباط است. خانواده ، کانون حمایت و شفابخشی برای اعضای خود می باشد که باعث تکامل اجتماعی، اخلاقی و دینی افراد می شود. این نهاد ارزشمند از لحاظ اهمیت در بالاترین نقطه اوج قرار دارد و یکی از ارکان اساسی جامعه شمرده می شود ودستیابی به جامعه سالم در سایه وجود خانواده سالم مسیر می باشد (برنشتاین و برنشتاین،2001، به نقل از افضلی گروه،1383) .
سینها و مکرجی2 (1999) یکی از عوامل اثرگذار بر عملکرد خانواده را، سازگاری زناشویی می دانند. گفتنی است که سازگاری در بین اعضای خانواده باعث می شود که کیفیت عملکرد والدین، میزان سلامتی، میزان رضایت از زندگی، رشد و تربیت فرزندان و روابط اجتماعی بهتر و موثرتر شود (احمدی و همکاران، 1384).
همچنین مارکمن و هالوگ3(1993) در پژوهشی نشان داده اند که برنامه های آموزشی، روابط زوج ها را بهبود می بخشد و از نارضایتی آنها می کاهد.
تداوم عشق زناشویی و علاقه زوجین به همدیگر، حفظ حرمت و قداست خانواده بسیار مهم و اساسی است. ازدواج کار خیلی سختی نیست. ولی مهم تر اینکه زندگی بعد از ازدواج باید به صورتی شکل بگیرد که همواره پویا، فعال، بانشاط و کارآمد باشد. آن زندگی و خانواده ای موفق است که سالم، در حال رشد، سرشار از محبت و صمیمیت و روابط مطلوب زناشویی در آن حکمفرما باشد.در این مقاله بر آنیم که نقش ازدواج و تشکیل خانواده را در زندگی مشترک زوجین و تحکیم بنیان خانواده از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار دهیم.
ازدواج وتشکیل خانواده
ازدواج یک سنت الهی و یک نیاز فطری در وجود بشر می باشد. انسان از بدو خلقت جهت تشکیل خانواده و بقای نسل ازدواج می کرده است. این سنت الهی در اقوام و ادیان مختلف شکل و مقررات خاصی دارد. ازدواج رابطه ای است انسانی، پیچیده و ظریف و از عالی ترین رسم اجتماعی است. از دلایل اصلی ازدواج می توان به موارد زیر اشاره کرد: عشق و محبت، داشتن شریک و همراه در زندگی، ارضای نیازهای عاطفی و روانی، افزایش شادی و خشنودی(نوابی نژاد، 1380).
خداوند متعال در قرآن کریم جایگاه ارزشمند خانواده را مورد تاکید قرار داده است. خانواده از منظر قرآن کریم نهادی است مقدس که بر پایه ازدواجی سالم که از آن به "میثاق غلیظ" یاد می شود؛ استوار شده است. خانواده مرکز تربیت، انسان سازی و مامنی برای رسیدن به تکامل انسانی است. این نهاد اجتماعی در شریعت نبوی هم حرم امنی برای اعضای خانواده است که در سایه امنیت و سکون در آن گرد هم می آیند تا عشق و محبت خود را در سایه پیوند اعضای آن، نثار یکدیگر نمایند و نشاط و امید را در این بوستان بذر افشانی کنند. بنابراین خانواده از دیدگاه قرآن بر مبنای اصل مودت، رحمت و تفاهم متقابل برای رشد و بالندگی انسان شکل گرفته است. (بهشتی ، 1385) .
قرآن کریم اساسی ترین اصل در رفتار و تعامل زوجین را معاشرت به معروف معرفی کرده و در آیه 19 سوره نساء، به طور صریح به آن اشاره می کند.(عاشروهن بالمعروف). همچنین در آیه 228 سوره بقره به گونه صریح وظایف، حقوق و آداب معاشرت متقابل مرد و زن را در خانواده برابر و همانند شمرده و معیار آن را معروف معرفی می کند. (و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف). قرآن کریم در آیه 21 سوره روم، هدف از ازدواج را، کسب سکینه و آرامش زوجین از یکدیگر دانسته و تصدیق می کند که میان شما، رحمت و مودت قرار دادیم، تا بدین وسیله زمینه ایجاد آرامش را به مخاطبین باز شناساند. (و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون).
پیامبر اکرم (ص) در تبیین اهمیت ازدواج و آثار و فواید آن می فرمایند: "هیچ مسلمانی، بعد از اسلام ، به چیزی بهتر از همسری مسلمان و شایسته، بهره مند نشده است." 4
از امام رضا (ع) هم روایت شده که ایشان فرمودند: هیچ فایدهاى به کسى نمىرسد بهتر از این که برایش بانویى باشد که نگاه کردن به او و مصاحبت با او موجب شادمانى همسر باشد و در غیاب شوهر امانت دار و حافظ حریم خویش و خانواده و اموال شوهر است. از آن جهت که مسوولیت امنیت روانى خانواده برعهده زن است و کلیدهاى عاطفه و رموز ایجاد روابط قلبى بدست اوست. بنابراین، اسلام از زن انتظارى متناسب با این جایگاهش دارد و در واقع چون سعادت و شقاوت خانواده به بانوى خانه وابسته است در روایات ائمه هدى بالاترین زینت و نهایت سعادت براى مرد، برخوردارى از همسرى شایسته، معرفى شده است.
تا زمانی که زوجین در کاسه زندگی مشترک خود به طور متقابل عسل می ریزند، زندگی شیرین خواهد بود. فروم معتقد است که فقدان راستی و پختگی عشق باعث خاموشی آن می شود، عاشق نمی تواند عشق گذرای خود را به عشق پایدار و حتی پر حرارت تغییر شکل دهد. بدون تردید عشق مورد نظر فروم به دشواری قابل دسترسی است، زیرا انسان نمی تواند از تمایلات خودمداری خود بطور کامل فراتر رود (گنجی، 1381).
شهریار هم در یکی از غزل های خود به این موضوع اشاره دارد:
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم
اگر افراد با نگرشی مثبت نسبت به امر ازدواج، به آن اقدام کنند، با گذشت زمان نه تنها حرکات ظریف و قشنگ روزهای اول آشنایی کم رنگ نمی شوند، بلکه بگو بخندهای روزهای اول، که نشانه زنده دلی و شادابی بود، همچنان ادامه خواهد داشت. که در این زمینه نویسنده فرانسوی ژول رنار4 خیلی خوب در روزنامه خود نوشته است: "زمانی هم که این خال را زگیل خواهم دید باز هم تو را دوست خواهم داشت. "(گنجی،1381).
گلاسر (2000 و 1998) معتقد است که عشق فرایندی است که توسط زوج ها به وجود می آید. ایشان معتقد است که رابطه عاشقانه تا زمانی ادامه خواهد داشت که زوج ها خود را متعهد به ادامه رابطه بدانند و معتقد باشند، عشق چیزی است که خودشان انتخاب کرده اند.
همچنین رایس(1997) در پژوهشی نشان داد، عشق یک حالت روان شناختی است و دارای سه جزء شوریدگی، صمیمیت و تعهد است. با عنایت به مطالب فوق و آیات و روایات، خانواده یکی از نهادهای بنیادی در جامعه انسانی به شمار می رود و نقش اساسی در تنظیم زندگی اجتماعی بشر بر عهده دارد. توانمندی و سلامت زندگی اجتماعی، همچنین رشد بهره وری یک جامعه بطور غیر مستقیم تحت تاثیر خانواده قرار دارد. انسان های سالم و رشد یافته در خانواده های سالم پرورش می یابند و حساس ترین مراحل اجتماعی شدن و فرهنگ پذیری در خانواده صورت می گیرد. بنابراین خانواده کارکردهای مختلف و متنوعی دارد. به عنوان مثال، کانون حمایت، التیام و شفابخشی است که بایدفشارهای روانی وارد شده بر اعضای خود را تخفیف داده و راه رشد و شکوفایی آنها را فراهم کند (ثنایی،1370).
بارکر(1986) ملاک هایی را برای خانواده کارا و بهینه ارائه کرده است که از مهم ترین آنها عبارتند از:
میزان موفقیت خانواده در حل مشکلات و تامین نیازهای مادی، عاطفی و معنوی اعضای خود. علاوه بر این پژوهش ها نشان می دهد که خانواده های کارا مستحکم، دارای ویژگی هایی همچون، تعهد، احترام ارتباط صمیمی و صرف وقت برای باهم بودن می باشند.
زیر ساخت هر گونه پرورش و تکامل اجتماعی، روانی، اخلاقی و دینی در خانواده شکل می گیرد. اگر به هر دلیل نتوانیم بنیان خانواده را تحکیم بخشیم، هرگز نخواهیم توانست معیارها، ارزش ها و ایده آل های انسانی خود را پایه گذاری کرده و به نسل های بعدی منتقل کنیم.
جامعه شناسانی چون ژانت و لوئر (1965) عوامل استحکام و پایداری زندگی مشترک را مورد بررسی قرارداده و این عوامل را مشخص کرده اند که عبارتند از:
1- نگرش مثبت زوجین نسبت به یکدیگر:
منظور این است که طرفین با دیدی مثبت نسبت به همدیگر داشته باشند. و حتی الامکان از معایب چشم پوشی کنند. رویدادها و تعارضات احتمالی را قابل حل بدانند و نباید تصور کنند که این مشکلات فقط در زندگی آنها وجود دارد، بلکه سعی کنند با تفاهم و همکاری تهدیدهای موجود را برای رشد و بالندگی زندگی مشترک به فرصت تبدیل کنند. آنها باید بپذیرند که زندگی دارای تلخی و شیرینی است و سعی کنند سهم شیرینی آن را افزایش دهند. امام رضا(ع) می فرمایند:
اگر مومنی خشمگین شود عصبانیت، وی را از طریق حق بیرون نمی برد و اگر شادمانی یابد این خرسندی وی را دچار باطل نمی سازد و چون به اقتداری می رسد بیشتر از آنچه حق دارد، نمی گیرد. همچنین امام سجاد(ع)می فرمایند:" و اما حق الزّوجهُ فان تعلم انّ اللّه عزّوجلّ جعلها لک سکناً و انساً فتعلم ان ذلک نعمه من اللّه علیک فتکرمها و ترفق بها و ان کان حقک علیها اوجب؛ حق زن آن است که بدانی خداوند همسر را مایه آرامش و انس قرار داده و نیز بدانی که همسر نعمت الهی بر تو است. پس او را گرامی بدار و با او مهربانی کن؛ اگرچه حق تو نیز بر او لازم است".
2- تعهد در مقابل ازدواج:
واژه "تعهد" و پای بندی به معنای تصمیمی عقلانی است که مستلزم مقید بودن فرد به اعمالی خاص است؛ و یا حالتی دال بر وابستگی عاطفی یا عقلانی به ایده آلی مطلوب می باشد (گود7، 2000، به نقل از فروزنده داورپناه، 1384).
همچنین ازدواج اولین تعهد عاطفی و حقوقی است که در بزرگسالی منعقد می شود. انتخاب همسر و انعقاد پیمان زناشویی نقطه عطفی در رشد و تعالی شخص تلقی می شود. یکی از عوامل مهم در ماندگاری و حفظ یک ازدواج احساس تعهد در زوجین است. زیرا بعد از شیدایی اوایل ازدواج و پس از آنکه شور روزهای نخست ازدواج فروکش کرد، توجه به رفاه و خوشبختی همسر، مهم ترین نیروی پیوند دهنده روابط زن و شوهر می شود. امام رضا(ع) در این باره می فرمایند: "احْسنوا جوار النّعم فانّها وَحشیّه مانات عن قوم فعادتْ الیهم" یعنی نعمت های الهی را که در اختیارتان است گرامی بدارید چرا که آنها گریزان می باشند،از هر که کناره گیرند دیگر بازگشتی برایشان نمی باشد. همچنین آن حضرت از پدران بزرگوارش از رسول خدا(ص) روایت کرده اند خداوند متعال هر گناهی را مورد آمرزش قرار می دهد مگر گناه انکار مهر زن یا غصب دستمزد اجیر یا فروش انسان آزاد.".
3- مقدس شمردن ازدواج:
تشکیل خانواده می تواند بخش عظیمی از عوامل و زمینه های انحراف و کج روی درانسان را از بین ببرد. ازدواج یکی از عوامل رشد و تعالی زوجین در زندگی است. شاید تعبیر آیه شریفه "هن لباس لکم و انتم لباس لهن" به این مورد اشاره دارد. همچنین امام علی (ع) در سخنی زیبا در پاسخ به پرسش پیامبر اکرم (ص) در باره همسرشان، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند: "نعم العون علی طاعه الله …؛ فاطمه علیها السلام را بهترین یاور خود بر اطاعت پروردگار یافتم". بنابراین زن و شوهر باید ازدواج را امری مقدس بدانند تا بتوانند در زندگی مشترک زمینه ساز رشد و تعالی همدیگر و تربیت فرزندان خود باشند.
ریویز (2006) معتقد است هر ارتباطی پستی و بلندی هایی دارد. وی معتقد است کلید ساخت یک ازدواج قوی و مستحکم را در تعهد، تفکر مثبت، ارتباط، عاطفه، مهربانی، درک و احترام و هدف مشترک می داند( به نقل از نجارپوریان، 1387).
جایگاه و منزلت خانواده
خانواده را از چهار منظر می توان مورد بررسی قرار داد.
1- خانواده، ساختاری در برابر جامعه : برخی از جامعه شناسان نظیر هایدی روزن باوم خانواده را واحد بنیادین جامعه تلقی می کنند.
2- خانواده، عامل انتقال فرهنگی : در این رویکرد، خانواده به لحاظ ایجاد پیوندهایی میان نسل های مختلف، قادر خواهد بود، میراث فرهنگی خود را به نسل های بعدی منتقل کند.
3- خانواده، عامل توسعه فرهنگی : هر فرهنگی برای تداوم حیاط خود، نیازمند نوعی توسعه و گسترش از طریق پیام ها، عناصر و مولفه های متنوع خویش است که خانواده بستر مساعدی برای چنین هدفی است.
4- خانواده، عامل تکوین هویت : تقریبا همزمان با دوره نوجوانی، پدیده "هویت یابی" نمایان می شود و تا دوره جوانی، امتداد می یابد. به اعتقاد برخی اندیشمندان، تشکیل خانواده، به منزله تکوین بخشی از هویت فرد می باشد که با عنوان "هویت خانوادگی"، آن را از سایر ابعاد هویت متمایز می کنند.
اهداف تشکیل خانواده
به عقیده برخی اندیشمندان، خانواده، سازمانی فعال، پویا، زنده و بنیادین است. بنابراین همانند سایر سازمان ها، اهداف خاصی برای تشکیل و تداوم آن مدنظر می باشد. تشکیل خانواده، پدیده ای است که در نیمه اول زندگی روی می دهد.
لذا هدف آن از آرمان کل زندگی جدا نیست. از دیدگاه یونگ ، هدف زندگی، یافتن توفیق و جایی در جهان است. از دیدگاه فرانکل، هدف زندگی، از خود فرا رفتن و جذب معنا و منظوری شدن است. آلپورت هم معتقد است کسانی که از سلامت روان برخوردارند، فعالانه در پی هدف ها و امیدها و رویاهای خویشند.(پوریزدی ، 1385) .
از دیدگاه اسلام هم، هدف زندگی نیل به سرحد کمال و بالندگی است. برخی از اهداف تشکیل خانواده عبارتند از:
1- تحقق جامعه سالم: خانواده، واحد بنیادین جامعه و تابعی از آن محسوب می شود. تشکیل خانواده از یک لحاظ به این معضلات که به خواسته ها، تمایلات انسان ها، در حد اعتدال و در محدوده قانونی آن، پاسخ داده شود. در این صورت، عاملی برای آسیب ها، انحرافات اخلاقی و فرهنگی باقی نمی ماند. ولی با کاهش نرخ ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج ، انحرافات اخلاقی هم بیشتر شده و باعث افزایش اعمال غیر اخلاقی در جامعه می شود.
2- تداوم نسل: انگیزه داشتن فرزند یکی از عواملی است که باعث تشکیل خانواده می شود. فرزند کانون زندگی را از حالت یکنواختی خارج می کند و به آن شور و نشاط می بخشد. پیامبر اکرم(ص) در این باره می فرماید: "اطلبوا الولد و التسوه فانه قره العین و ریحانه القلب و ایاکم و العجز و العقر؛ فرزند بخواهید و از (خدا) ملتمسانه طلب کنید که فرزند مایه روشنی چشم و خشنودی دل است و از ناتوانی و تمایل به بی فرزندی بپرهیزید"(فیض کاشانی،1339) .
3- تامین نیازهای اساسی: ازدواج موقعیتی را برای زن و مرد مهیا می کند تا در پرتو زندگی مشترک بتوانند به بخش قابل توجهی از نیازهای حیاتی خود پاسخ مشروع بدهند و با تکیه بر آرامش به دست آمده از آن، قادر به پذیرش مسئوولیت ها باشند. امام رضا (ع) می فرماید:"و من السنه التزویج باللیل لان الله جعل اللیل سکنا و النساء انما هن سکن؛ از مستحبات (دین)، ازدواج در شب است، زیرا خداوند شب را مایه آرامش قرار داد و زنان نیز مایه آرامش اند (کلینی، 1365 ) .
4- تربیت اجتماعی نسل: پرورش فرزندان سالم و شایسته یکی دیگر از اهداف تشکیل خانواده است. در ابتدای تشکیل خانواده باید زوج ها شیوه های تربیت فرزند را به شکل جامع و کامل یاد بگیرند.
5- حراست ایمان: ایمان به معنای تسلیم توام با اطمینان خاطر در برابر خداست که در سایه تشکیل خانواده به دست می آید. تشکیل خانواده، یکی از عوامل اثر گذار بر حفظ ایمان است. در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که "هر کس ازدواج کند، همانا نیمی از دینش را کامل کرده است". همچنین رسول خدا(ص) می فرماید: "ثلاثه حق علی الله عونهم، المجاهد فی سبیل الله و المکاتب الذی یرید الاداء و النکاح الذی یرید العفاف؛ بر خداوند است که به سه گروه کمک کند، رزمنده ای که در راه خدا جهاد می کند و مقروضی که برای ادای دین تلاش می کند و فردی که برای حفظ پاکدامنی خود ازدواج می کند" . (بیهقی، 1414) .
6- جمال اجتماعی: ازدواج یکی از عواملی است که باعث منزلت اجتماعی افراد می شود. چنانچه فرد ازدواج آگاهانه ای داشته باشد و با کسی پیوند زندگی برقرار کند که از لحاظ شخصیت و موقعیت در شرایط والایی قرار داشته باشد، ارزش و منزلت همسر نیز ارتقاء می یابد.
7- رشد و بالندگی: ازدواج از یک منظر، ایجاد تحول در سبک و کیفیت زندگی است. زیرا الگوی جدیدی از ارتباطات انسانی می آفریند. این تغییرات شامل مولفه های گوناگونی است. از جمله تغییر در انگیزه زندگی، که با انجام ازدواج، زوج های جوان از لحاظ کمی و کیفی برای حفظ و تداوم زندگی انگیزه بیشتری می یابند.
انواع خانواده
خانواده را با توجه به نوع کارکردهای آن و سایر جنبه ها به انواع مختلفی تقسیم بندی کرده اند. در این مقاله ، تقسیم بندی که خانواده را از حیث روابط درونی و میزان استحکام آنها به چهار نوع تقسیم کرده اند، اشاره می شود که هر یک ویژگی ها، کارکردها وتاثیرات خاص خود را دارند. (کرباسی، 1393) .
الف- خانواده متلاشی: این خانواده ها انواع مختلفی دارند. در بعضی از این نوع خانواده ها ثبات لازم وجود ندارد. زیرا واحد خانوادگی در آنها کامل نشده است و می توان آن را جزء انواع عدم موفقیت برای ایفای نقش در خانواده به حساب آورد. در برخی دیگر از این نوع خانواده ها جدایی، فسخ، طلاق وجود دارد که همه اینها ناشی از تصمیم یکی از همسران بر جدایی است. برخی از این نوع خانواده ها هم روان تهی هستند. یعنی اعضای آن، با یکدیگر روابط و کنش متقابل ندارند.
ب- خانواده متزلزل: این خانواده ها با مسائلی مانند فقر مالی شدید، بگومگوهای جدال برانگیز، بزهکاری یکی از زوجین، اعتیاد و … دست به گریبانند. در این خانواده ها یک یا چند تن از اعضای خانواده به علت شکستن واحد خانوادگی یا تجزیه برخی از نقش ها از عهده انجام تکالیف و نقش خود بر نمی آیند. انتقادها در این خانواده ها غیرمنصفانه است و مسائل جزئی و ساده به راحتی به تشنج تبدیل می شود. بنابراین فردای روشن و امید بخش در آن وجود ندارد. ولی ساختار این نوع خانواده ها قابل ترمیم و بازسازی است و با استفاده از شیوه های درمانی بخصوص خانواده درمانی توانایی افراد برای غلبه بر مشکلات افزایش می یابد.
ج- خانواده متعادل: در این گونه خانواده ها، زوجین همگرایند، در اکثر مسائل مانند روابط خانوادگی و اجتماعی حالت متعادل دارند، از بحران، درگیری و آشفتگی خبری نیست و مشکلات اجتماعی در آن، با صبر و حوصله و تلاش همدیگر حل می شود. عواطف و مسئولیت ها به صورت عادلانه، میان اعضاء توزیع شده است و در آن تبادل عاطفی وجود دارد.
د- خانواده متکامل: در این نوع خانواده ها علاوه بر اینکه ویژگی های خانواده متعادل وجود دارد، امکان ارتقاء و رشد علمی، فرهنگی و اجتماعی زوجین و سایر اعضا به نحو مطلوبی وجود دارد. کار و مسئولیت در این خانواده ها، به زندگی معنا و دوام می بخشد. اعضای آن به اعتلاءجمعی اعضای خانواده می اندیشند و برای تحقق آن، طرح و اندیشه جدیدی ارائه می دهند. (کرباسی ، 1393) .
خانواده و استحکام آن
خانواده اولین و مهمترین نهاد در تاریخ فرهنگ و تمدن انسانی است که افراد بشری در آن تعلیم می بینند و با شیوه های زندگی جمعی و روش تفاهم با دیگران آشنا می گردند. خانواده بستر فعلیت یافتن استعدادها و توانایی های انسانی است و بخش عظیمی از ابعاد شخصیت افراد همچون رفتارهای اجتماعی ، مسئولیت پذیری ، تحمل و بردباری در برابر دیگران و واکنش های عاطفی در آن شکل می گیرد. پدران و مادران خوشایندترین موجودات هستی برای فرزندان هستند و رفتار و منش و روش آنان الگوی مناسب برای کودکان می باشد. افرادی که با کسب تجربه ای خوشایند در خانواده وارد اجتماع می شوند، سازگاری و تفاهم بیشتری با دیگران دارند، در حالیکه بسیاری از ناکامیها و شکست ها نیز که به انحراف و ناسازگاری های بعدی منجر می شود، ریشه در زندگی خانوادگی دارند. (نجفی ، 1375).
متاسفانه امروزه جامعه جهانی بیشتر از پیش شاهد ناسازگاری و انحراف و لجام گسیختگی اخلاقی و اجتماعی است. میزان اختلالات رفتاری و شخصیتی و ارتکاب جرائم در حال افزایش است.
برخی از تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از مشکلات کنونی مانند عدم امنیت، قتل، اعتیاد، طلاق و فسادهای اجتماعی و اخلاقی ریشه در خانواده دارد و در مقابل صاحب نظران و کارگزاران مسائل اجتماعی و تربیتی در جوامع مختلف اعتقاد راسخ دارند که برای دستیابی به جامعه ای سالم، متعالی، پویا، امن چاره ای جز سرمایه گذاری در جهت استحکام و قوام خانواده وجود ندارد و اعلام روز جهانی خانواده از سوی سازمان ملل ترجمان نیاز جامعه جهانی به رفع مشکلاتی است که در اثر تزلزل و سستی و سقوط خانواده بوجود می آید.
اهمیت این موضوع تا بدان حد است که در این زمینه تحقیقات و مطالعات نسبتاً وسیعی صورت پذیرفته است .(مهدوی ، 1377) .
از جمله این تحقیقات ، پژوهشی است که به وسیله بری در سال 1998 در آمریکا صورت گرفته است. این پژوهش که طی 9 سال تمام انجام گرفته ، نشان می دهد که بحرانهای اجتماعی – روانی در جهان معاصر موجبات تضعیف ، تزلزل و نهایتاً سقوط نظام خانواده را فراهم آورده است. موارد شاخص تحقیق بری عبارتند از:
– استرس های رو به تزاید در زمینه شغلی و تحصیلی که از زندگی ماشینی و پیشرفت های تکنولوژی نشات گرفته است.
– تغییراساسی در الگوهای تولید و مصرف و تغییر در شیوه زندگی
– تورم و مشکلات اقتصادی
– ازدواج و شهرنشینی
– رشد بی رویه جمعیت
– و از همه بدتر کاهش ازدواج که در سال 1989 در مورد 12 کشور اروپای شرقی و غربی انجام پذیرفته است، نشان می دهد عده فراوانی از مردان و زنان در پی زندگی مشترکی هستند که خارج از چهارچوب سنتی و قانونی ازدواج می باشد. تنها در فرانسه 10درصد زوج ها (حدود یک میلیون زوج) بدون آنکه ازدواج رسمی نموده باشند، با یکدیگر زندگی می کنند، این درصد در پاریس و شهرهای بزرگ که سن مردان در آن زیر 25 سال است تا 50 درصد افزایش می یابد.
تحقیق نشان می دهد که غربی ها به بهانه حقوق بشر مایل نیستند قانون گذاران، برای زندگی خانوادگی آنها مانند سقط جنین قانون وضع نمایند. آنها بیشتر تمایل دارند میان افرادی که ازدواج کرده، یا نکرده اند، آنانی که طلاق گرفته و یا نگرفته اند، افرادی که دارای تمنیات جنسی طبیعی اند یا دچار انحراف جنسی اند، میان کودکان نامشروع و کودکان مشروع هیچگونه تبعیضی نباشد و همین امر تا حدود زیادی به ایجاد تزلزل در بنیان خانواده کمک نموده است. مواردی که ذکر شد، همگی شاهد و مدعای تغییراتی است که در نظام و بنیان خانواده ایجاد اختلال و سستی نموده و کانون خانواده را در معرض بحران جدی قرار داده است. در وا قع استواری بنیان خانواده یکی از پیش شرط های موفقیت و پیشرفت جوامع محسوب می شود، چرا که با توجه به تعالیم انسان ساز اسلام، خانواده به منزله یکی از ارکان اصلی رفع نیازهای اجتماعی، زیستی و فرهنگی انسان محسوب می شود و سلامت روانی و جسمانی و عاطفی فرد از یک سو و تامین اجتماعی فرد از طریق سازمانی نظیر خانواده، تضمین کننده سلامت روانی و اجتماعی جامعه نیز خواهد بود. (مهدوی، 1377) .
خوشبختانه کانون خانواده در کشورهای جهان سوم بطور عام و کشورهای مسلمان بطور خاص، به دلیل حفظ ارزشهای ملی و اعتقادی و دوری از بی بند و باریهای اخلاقی در جوامع غربی، سالم باقی مانده است. اگر چه مناسبات اقتصادی در جهان و نیز تاثیرات ناشی از تهاجم فرهنگی غرب و مسائل متعددی که ناشی از شهرنشینی و افزایش بی رویه جمعیت می باشد، نظام خانواده را در این کشورها نیز مورد تهدید قرار داده است. به رغم همه بحرانهایی که نظام خانواده را تهدید نموده و می نماید، خانواده سنتی در مقایسه با دیگر شکل های خانواده مقامی بالاتر و برتر دارد. وابستگی عاطفی به خانواده و فرزندان، تامین نیازهای روانی و اجتماعی برای افراد خانواده، پویائی زندگی و رشد شخصیتی زن و مرد و عملکردهائی همچون صحبت کردن، عشق ورزیدن، تولید فرزند و فرزند پروری، احساس تعلق و وابستگی، از جمله مواردی است که تجدید ستایش از حریم خانه و خانواده را در جهان امروز مطرح نموده است. (عصاره، 1375) .
یکی از امتیازات و افتخارات ادیان آسمانی توجه جدی آنان به خانواده است. ادیان الهی خانواده را نهادی مقدس و محترم شناخته اند. اسلام هیچ بنیاد و بنیانی را محبوب تر از خانواده نمی داند. چنانچه جامعه جهانی با جدیت مصمم به حل بحرانهای ناشی از تزلزل و سقوط خانواده باشد، راهی جز احیاء و استحکام نهاد خانواده بر اساس موازین و سنتی که ادیان توحیدی و بخصوص اسلام تاکید می ورزد، ندارد. پایبندی به ارزشهای اخلاقی، خدا باوری و معاد باوری، احترام به والدین و تکریم کودکان توصیه ای است که برای قوام و استحکام خانواده سالم، بانشاط، متعادل و متعالی صورت می گیرد. (نجفی، 1375) .
بنابراین تشکیل خانواده مهمترین تاثیرات را در ثبات و تحکیم بنیاد خانواده، تامین نیازهای روانی- اجتماعی افراد، کاهش بحران های روانی- اجتماعی در جامعه و رشد و کمال اعضای خانواده به لحاظ تامین ابعاد شخصیتی آنها (عاطفی – عقلانی، جسمی و اجتماعی) به جای خواهد گذاشت. چنانچه در شرایط کنونی که جامعه جهانی، کانون خطر و بحران را در از هم پاشیدگی نظام خانواده تشخیص داده است و به دنبال آرمانهایی است تا در پناه آنها بتواند بار دیگر نظام خانواده را تحکیم و تثبیت بخشد، اگر آرمانها و ایده های مترقی و سازنده اسلام و حتی سایر ادیان الهی مورد توجه قرار گیرد، قطعاً جامعه جهانی در تامین نیاز جدی و فوری استحکام و قوام خانواده به پیشرفتهای قابل ملاحظه ای دست خواهد یافت. (عصاره،1375) .
عوامل استحکام خانواده
خانواده به عنوان هسته اولیه و مهمترین کانون زندگی انسان، دارای اهمیت ویژه ای در ساختن شخصیت اوست.چنانچه زن و مرد بتوانند براساس دستورات حیاتبخش اسلام، این هسته اولیه زندگی اجتماعی را سرشار از مهر و عطوفت و گرمی و شادابی نمایند سعادت دنیوی و اخروی خود و فرزندانشان را فراهم کرده اند. (پاکنیا) .
دین مبین اسلام برای حفظ و زیباسازی و مهرورزی و استحکام بنیان خانواده اهمیت خاصی قائل شده است. در مقاله حاضر نگاهی به عوامل استحکام روابط خانوادگی از منظر قرآن کریم و احادیث ائمه اطهار(ع) شده است. با هم مطلب را از نظر می گذرانیم:
"و من ءایته ان خلق لکم من انفسکم ازوجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لایا ت لقوم یتفکرون؛ از نشانه های خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا بوسیله آنان آرامش و سکون یابید و در میان شما و همسرتان دوستی و مهربانی قرار داد. مطمئناً در این امر برای اهل اندیشه و تفکر، نشانه ها و عبرت هایی وجود دارد" .
طبق این بینش قرآنی، خانواده نشانه ای از رحمت، عطوفت وحکمت اوست. و شایسته است صفات رحمت وجمال حضرت پروردگار در یک خانواده سالم خودنمایی کند و در محیط آن نشانه ای از عدالت، رحمت، علم و حکمت، خداوند و سایر صفات الهی در آن به نوعی نمایان گردد.
بنابراین بنیان خانواده که مهم ترین عامل در ساختار شخصیت افراد و جلوه ای از رحمانیت پروردگار است باید همواره همچون دژی مستحکم در برابر انحرافات، لغزش ها و آفات و آسیب های مهم اجتماعی تقویت گردیده و ارتباط اعضای آن براساس رحمت، مودت بویژه رابطه قلبی و عاطفی میان زن و شوهر استحکام یابد.
در این فرصت برخی از عوامل استحکام و تقویت ارتباط اعضای خانواده بویژه رابطه زوجین را بر اساس رهنمودهای قرآنی بررسی می کنیم.
ایجاد فضای عاطفی
آدمی از سویی ذاتاً شخصیت خود را دوست دارد و پیوسته تلاش می کند که بسوی اعتلا و ترقی شخصیت خویشتن گام بردارد و از سوی دیگر انسان که از ماده انس اشتقاق یافته است به موانست و الفت شدیداً نیازمند است. او دوست دارد بیشتر به سوی افرادی که عزت نفس و شخصیتش را مورد توجه قرار می دهند جذب شده و با آنان مانوس گردد. پس برای تحکیم روابط میان اعضای خانواده باید با ایجاد فضایی عاطفی، با تقویت غریزه موانست و بهره گیری از حس حب ذات همراه با درک نیازها و خواسته های مشروع طرفین اقدام نمود از سیاق آیات قرآن می توان برخی از راهکارهای ایجاد فضایی عاطفی و مهرآمیز را بدست آورد.
الف – خطاب زیبا
نام هر کس برای او عزیز و دوست داشتنی است و در ایجاد انس و الفت و تقویت ارتباط نقشی بسزا دارد. فرهنگ متعالی اسلام علاوه بر آموزش نام های نیک و سفارش به ترویج آن، کوشیده است تا مردم را در گفتگوها و خطاباتشان به سوی معاشرت نیکو و خطاب های احسن راهنمایی کند.
خداوند متعال در سوره حجرات از خطاب های زشت و نفرت انگیز نهی کرده و به مسلمانان یادآور می شود که همدیگر را با نام نیک وخطاب مهرانگیز صدا کنند و از کلمات زشت و مستهجن و اهانت آمیز در روابط فیمابین استفاده نکنند : "یاایهاالذین ءامنوا لایسخر قوم من قوم عسی ان یکونوا خیرا منهم و لانساء من نساء عسی ان یکن خیرا منهن ولاتلمزوا انفسکم و لاتنابزوا بالالقب بئس الاسم الفسوق بعدالایمن؛ ای اهل ایمان! گروهی از شما گروه دیگر را مورد تمسخر قرار ندهد شاید آن مسخره شدگان بهتر از این مسخره کنندگان باشند وزنان هم شایسته نیست زنان دیگر را مورد تمسخر قرار دهند شاید آنان بهتر از اینان باشند. ]ای مومنان![ و یکدیگر را مورد طعن و عیب جویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را خطاب نکنید چه زشت است که بعد ازایمان از نام های بد وناروا استفاده کنید " .
براساس این راهکار قرآنی، زن و شوهر و سایر اعضای خانواده برای تقویت ارتباط خود باید از بهترین و دوست داشتنی ترین القاب و اسامی بهره گیرند و صفا و صمیمیت را در فضای خانواده حاکم سازند. حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در این رابطه به خانواده های مسلمان یادآور می شود که: سه چیز دوستی و محبت را در میان دو مسلمان تقویت می کند و صفا و صمیمیت را در میان آنان حاکم می سازد.
– هنگام ملاقات با خوشرویی و چهره ای گشاده برخورد کند.
– برای برادر مسلمان خود جا باز کند و برای نشستن او جایی شایسته نشان دهد.
– به بهترین نامی که دوست دارد او را صدا بزند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) هنگامی که همسران خود را مورد خطاب قرار می داد از بهترین نام ها و دوست داشتنی ترین اسامی بهره می گرفت.
ب – گفتگوهای مهرآمیز
ارتباط کلامی با عبارات عاطفی و دلنشین می تواند روابط زوجین را تقویت نموده و موجب پایداری بنیان خانواده گردد. این شیوه کارآمد تربیتی نه تنها برای استحکام روابط خانوادگی و ایجاد فضای عاطفی مناسب است بلکه در تربیت فرزندان نیز تاثیر دارد. خداوند متعال در سوره قصص با نقل قصه یک بانوی وارسته به گفتگوی دلنشین و محبت آمیز او با همسرش پرداخته و می فرماید "و قالت امرات فرعون قرت عین لی ولک لا تقتلوه عسی ان ینفعنا او نتخذه ولدًا؛ همسر فرعون ]درمورد طفلی که از دریا گرفته بودند[ به همسرش گرفت، این نوزاد نور چشم من و توست او را نکشید شاید برای ما سودی داشته باشد یا اینکه او را به عنوان فرزند خود بپذیریم. این بانوی شایسته با گفتگوی دلنشین و استدلال متین خود خانواده اش را از یک بحران نجات داده و همسرش را از قتل یک کودک بی گناه بازداشت.
به گفتار شیرین جهان دیده مرد/ کند آنچه نتوان به شمشیر کرد
امام علی(علیه السلام) در این رابطه می فرماید: زیبا و دلنشین سخن بگوئید تا پاسخ های زیبا و دلنشین بشنوید. بدون تردید موجودات عالم بویژه اقشار مختلف مردم در هر سن و طبقه ای که هستند از همه چیز بیشتر به مهر و محبت نیاز دارند. خطاب های دلنشین و گفتگوهای ملاطفت آمیز و دلربا، روح و جسم انسان را نوازش داده و مخاطب را تحت تاثیر شدید عاطفی قرار می دهد. بعضی از عبارات چنان جذاب و دوست داشتنی است که هرگز تا آخر عمر فراموش نمی شود.
رسول گرامی اسلام این حقیقت را این گونه بیان فرمود: مردی که به همسرش بگوید من تو را دوست دارم این سخن هرگز از دل آن زن بیرون نمی رود.
چه زیباست که زن و شوهری که می خواهند سال ها با همدیگر زندگی مشترک داشته باشند گفتگوهای خود را براساس عشق و علاقه و محبت تنظیم کنند زبان خود را به نیکو سخن گفتن عادت دهند اندیشه های زیباگویی را در اذهان خود بپرورند رعایت ادب، عفت کلام، اجتناب از کلمات اهانت آمیز و همراه با مسخره و تحقیر، موجب افزایش مهر و محبت در فضای خانواده خواهدشد. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: زبان خود را به سخنان ملایم، لطیف، دلنشین و سلام کردن به دیگران عادت بده تا دوستانت فراوان و دشمنانت اندک گردند.
به شیرین زبانی و لطف و خوشی/ توانی که پیلی به مویی کشی بنابراین کلمات و عباراتی که روزانه در میان زوجین مطرح می شود ممکن است تاثیر بسزایی در تقویت و استحکام روابط مشترک آنان داشته باشد و یا خدای ناکرده به فروپاشی ارکان یک خانواده بینجامد.
ج- سلام کردن
از ویژگی های فرهنگ متعالی اسلام سلام کردن مسلمانان به همدیگر است. سلام با صدایی رسا، واضح، و با آهنگی جذاب موجب تقویت بنیان خانواده و فراگیر شدن فضای عاطفی در میان اعضای آن خواهد بود. سلام کردن به اعضای خانواده کینه را از بین می برد، روحیه ها را شکوفا می کند و دل ها را به هم مانوس و نزدیک می گرداند و نوعی ابراز محبت و اظهار علاقه به طرف مقابل می باشد.
خداوند متعال می فرماید "فاذا دخلتم بیوتاً فسلموا علی انفسکم تحیه من عندالله مبا رکه طیبه کذلک یبین الله لکم الایت لعلکم تعقلون؛ هرگاه به خانه ای وارد می شوید]اگر کسی هم در آنجا نباشد[ بر خودتان سلام کنید سلام خوش آمدی است مبارک و پاکیزه از جانب خدا، پروردگار متعال اینگونه آیات خود را بر شما آشکار می کند تا درمورد آنان به تفکر و اندیشه بپردازید " .
و در سوره ابراهیم می فرماید: "تحیتهم فیها سلام؛ تحیت اهل بهشت با سلام است." آغاز ارتباط اهل بهشت و خوش آمد و انس شان با همدیگر با سلام و تحیت شروع می شود.
در تفسیر این آیه کریمه حضرت باقر(علیه السلام) فرموده اند: هرگاه مردی به خانه اش وارد می شود و کسی در آنجا باشد به او یا به آن ها سلام کند و اگر کسی نباشد باید بگوید: "السلام علینا من عند ربنا؛ سلام بر ما از جانب پروردگار ما که این سلام تحیتی است مبارک و پاک از جانب خدا." در این رابطه رهنمود حکیمانه ای نیز از پیشوای ششم شیعیان حضرت صادق(علیه السلام) نقل شده است آن حضرت می فرماید: وقتی که مردی از بیرون به خانه می رود به اعضای خانواده بویژه همسرش سلام کند.
د- مشورت
مشورت کردن یکی از شیوه های پسندیده قرآنی است. این عمل موجب می شود تا انسان از افکار دیگران استفاده نموده و از اندیشه ها و افکار جدیدی که خود به آن نرسیده بهره گیرد.
عقل ها مر عقل را یاری دهد/ مشورت ادراک و هشیاری دهد
خداوند متعال در قرآن سوره ای را به همین نام اختصاص داده و بارها به مشورت با اهل فن سفارش نموده است. از جمله در سوره آل عمران می فرماید: "و شاورهم فی الامر؛ در کارهای خود با آنان مشورت کن!" و درمورد امور خانه و خانواده مشورت با همسر در حوزه خانواده از امور پسندیده و عقلانی بشمار می آید. در روایتی آمده است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود:
با زنانتان در امور مربوط به دخترانتان مشورت کنید. رایزنی با همسر وفرزندان در امور خانواده علاوه بر حکمت فوق نشانه علاقه و احترام به افکار دیگران، تلطیف فضای خانواده و در تقویت ارتباطات خانوادگی کاملا موثر است.
قرآن کریم از تبادل افکار فرعون با همسر خود خبر داده و پذیرفته شدن رای همسر فرعون را در آن جلسه نقل می کند که رای مشورتی او به نجات جان یک پیامبری انجامید. خداوند در این رابطه می فرماید: "وقالت امرات فرعون قرت عین لی ولک لاتقتلوه عسی ان ینفعنا او نتخذه ولدا؛همسر فرعون گفت: این کودک نور چشم من و توست او را نکشید شاید به ما سودمند باشد یا او را به فرزندی بپذیریم. و در سوره بقره به مشورت زن و شوهر در مورد چگونگی رفتار با کودک شیرخواره اشاره کرده و می فرماید: "فان ارادا فصالا عن تراض منهما و تشاور فلاجناح علیهما؛ اگر آن دو با مشورت و رضایت یکدیگر بخواهند کودک را زودتر از شیر بازگیرند گناهی بر آنها نیست. و در سوره شوری می فرماید: "وامرهم شوری بینهم" اهل ایمان با همدیگر مشورت می کنند و چه زیباست که زن و شوهر مسلمان کارهای خود را براساس مشورت انجام دهند. و به این ترتیب در تحکیم روابط و نظام خانواده تلاش نمایند.
و- هدیه دادن
ابراز علاقه و محبت زن و شوهر به همدیگر راههای مختلفی دارد که یکی از زیباترین روش های آن هدیه دادن به یکدیگر است. قرآن در مواردی از این شیوه مهرآور سخن گفته است و گاهی به آن ترغیب می کند. و از هدیه مناسب از سوی مردان به همسرانی که می خواهند از آنان جدا شوند هدیه در حج تمتع به درگاه ربوبی که در جلب محبت تاثیر فراوان دارد. رسول خدا در روایتی می فرماید: مردی که داخل بازار شود و تحفه ای را خریده و به خانواده اش برساند ثوابش معادل با عمل کسی است که نیاز گروهی از مستمندان را رفع کرده باشد.
انسانی که هدیه ای را دریافت می کند بی اختیار مهر و محبت هدیه دهنده را در دل خود احساس می کند. این نکته در روابط زناشوئی از اهمیت ویژه برخوردار است. امام باقر(علیه السلام) در این رابطه فرمود: به یکدیگر هدیه دهید که هدیه غبار کینه ها را از دل می زداید و عداوت و دشمنی و روابط تیره را به دوستی و مهربانی بدل می سازد.
– عفو و گذشت
هر زن و شوهری طبعا در زندگی خود دچار خطاها و لغزش هایی می شوند چرا که انسان جایزالخطا است و به غیر از چهارده معصوم(علیهم السلام) کسی را نمی توان مصون از اشتباه و لغزش دانست. به همین جهت قرآن کریم می فرماید :" ولیعفوا ولیصفحوا الا تحبون ان یغفرالله لکم و الله غفور رحیم؛ آنان شایسته است عفو کنند و از لغزش های دیگران چشم بپوشند آیا دوست نمی دارید که خداوند نیز شما را عفو کند البته که خدا آمرزنده و مهربان است" .
یکی از علل مهم اختلافات خانوادگی عدم تحمل و کم صبری زن و شوهر نسبت به یکدیگر است این بگو مگو ها معمولا در اول زندگی بیشتر است و هر قدر که زن و مرد بیشتر همدیگر را می شناسند و درک می کنند و عفو و اغماض به خرج می دهند تدریجا نزاع ها فروکش کرده و جای خود را به مهر و صفا و گذشت می دهد. امام صادق(علیه السلام) فرمود: هر انسان مسلمانی که خشمگین شود و با وجود فوران شعله غضب و توانائی بر اعمال آن، خشم خود را فرو برد خداوند در روز قیامت دل او را سرشار از رضایت و خشنودی خود خواهد نمود.آری بهترین و زیباترین روش در تقویت بنیان خانواده توسل به عفو و گذشت و بردباری در مقابل خطاهای اعضای خانواده بویژه زن و شوهر نسبت به همدیگر است.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: عفو و گذشت را از عادات روزمره خود قرار دهید زیرا که عفو موجب عزت و سربلندی هر بنده ای است پس عفو کنید تا خداوند شما را عزیز و بلندمرتبه گرداند. زنان و مردان مسلمان نه تنها از خطاهای خود نسبت به همدیگر عفو می کنند بلکه از ترشروئی و نگاه های تند نسبت به همدیگر اجتناب می ورزند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: حق زن بر شوهرش این است که او را گرسنه نگذارد، بدنش را بپوشاند و هرگز با او با بدخلقی و ترشروئی و چهره ای گرفته برخورد ننماید.
– خدمت به خانواده
تامین نیازهای خانواده از جمله وظائف مرد است او با این عمل خود علاوه بر ایفای نقش خود در مدیریت خانه، رضایت خداوند و همسرش را جلب می کند و در تقویت پیوند زناشویی گام برمی دارد. در آیات قرآن این عمل پسندیده از شیوه های مردان خدا و پیامبران الهی محسوب می شود.
در داستان سفر حضرت موسی به همراه خانواده اش به ناحیه مصر، قرآن می فرماید: "فقال لاهله امکثوا انی ءانست نارا لعلی ءاتیکم منها بقبس او اجد علی النار هدی؛ موسی به خانواده اش گفت: اندکی مکث کنید که من آتشی می بینم شاید شعله ای از آنرا برای شما بیاورم یا بوسیله این آتش راه را پیدا کنم.
خدمت به خانواده و یاری رساندن به کدبانوی خانه دلها را به هم نزدیک می کند نیازهای زندگی را برطرف ساخته و به فرزندان نیز درس عشق و محبت و خدمتگزاری می آموزد. چرا که انجام کارهای منزل تنها به عهده بانوان نیست بلکه همکاری، مساعدت و یاری شوهر را می طلبد.
امام باقر (علیه السلام) فرمود: حضرت فاطمه (علیها السلام) همسر بزرگوار علی (علیه السلام) خانه داری می کرد، خمیر کردن، نظافت منزل از جمله کارهای او بود و علی (علیه السلام) نیز بیشتر به کارهای بیرونی منزل مانند آوردن هیزم و تامین مواد خوراکی اقدام می نمود. روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به منزل آنان وارد شد و مشاهده کرد که این زن و شوهر نمونه با کمک همدیگر با آسیاب دستی آرد می کنند. پیامبر فرمود: کدامیک خسته ترید علی(علیه السلام) فرمود: فاطمه خسته تر است. پیامبر به او فرمود: دخترم برخیز! من کار تو را انجام دهم. فاطمه (علیهاالسلام) برخاست و پیامبر (صلی الله علیه و آله) خود علی (علیه السلام) را در آرد کردن گندم یاری نمود.
از نمونه های بارز خدمت به خانواده که از وظایف شرعی مرد نیز محسوب می شود تامین مخارج خانواده از راه حلال است. تهیه درآمد حلال و گسترش سفره های پاکیزه و غذاهای لذتبخش از جانب مدیر خانواده از عوامل کارآمدی است که در استحکام خانواده اثر دارد. امام باقر (علیه السلام) فرمود: هر کس در دنیا به دنبال کسب روزی حلال برود و قصدش این باشد که به دیگران نیازمند و محتاج نگردد و مخارج زن و فرزندش را تامین نماید و به همسایه ها و هم نوعان مستمند و بی بضاعت خود یاری رساند در روز قیامت با سیمایی نورانی مانند مهتاب شب چهارده خداوند را ملاقات خواهد کرد.
امام رضا(علیه السلام) نیز در مورد خدمتگزاری که همواره در اندیشه خدمت به خانواده اش و کسب درآمد حلال بوده و در این راه از هیچ کوششی فروگذاری نمی کند می فرماید: کسی که با تکیه به فضل و عنایت خداوند بدنبال بدست آوردن روزی حلال است از رزمنده ای که در راه خداوند متعال جهاد می کند پاداش افزونتری دارد.
این عامل موثر در تقویت ارکان خانواده یکی از شیوه های قرآنی و مورد توجه پیامبران و بندگان صالح پروردگار بوده است. در این رابطه به پاداش بزرگی که زنان در مقابل خدمت به همسرانشان دریافت می کنند نیز اشاره می کنیم: امام باقر(علیه السلام) فرمود: هر زنی که شوهرش را با شربت آبی سیراب سازد برتر از عبادت یک سال است که در آن سال روزها را روزه بدارد و در شبهایش نماز بخواند.
– سفر های خانوادگی
اعضای خانواده که معمولاً در منزل تنها هستند بویژه در عصر ما که زندگی های شهری و ماشینی موجب شده افراد در خانه ها بمانند و کمتر به بیرون رفتن نیاز پیدا می کنند رفتن به سفرهای زیارتی، صله ارحام و تفریحی به همراه خانواده از جمله ضروریات زندگی محسوب می شود. این امر آثار و برکات تربیتی و اخلاقی و آموزشی فراوانی به همراه دارد.
شکوفا شدن روحیه تعاون و همیاری در میان اعضای خانواده، کسب تجربه بویژه برای فرزندان، مشاهده اعجازانگیز و شگفت آور آثار طبیعی و معرفت بیشتر به قدرت الهی، دیدار بستگان و خویشاوندان، بدست آوردن پاداش های معنوی و از همه مهم تر تالیف قلوب و انس بیشتر اعضای خانواده با همدیگر از جمله ره آوردهای سفرهای خانوادگی است که در استحکام پیوستگی اعضای خانواده موثر است. قرآن کریم نیز در لابلای آیات آسمانی خود به سفرهای خانوادگی اشاره دارد. سفر حضرت ابراهیم به همراه خانواده به سرزمین وحی و کعبه معظمه، مسافرت حضرت موسی به همراه همسرش صفورا از مدائن به مصر، سفر خانوادگی حضرت یعقوب از کنعان به سوی مرکز حکومت یوسف(علیه السلام) نمونه هائی از سفرهای خانوادگی است. در سیره اهل بیت (علیهم السلام) نیز از این گونه موارد زیاد گزارش شده است. آری سفرهای خانوادگی فرح بخش، مسرت آور، و موجب سعادت و رفاه و تقویت بنیان خانواده است و اگر در مواردی مرد به تنهایی مسافرت کند شایسته است که سوغات سفر را فراموش ننماید. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآ له) فرمود:
هر گاه مردی به تنهایی مسافرت کند وقتی به جمع خانواده اش برمی گردد حتماً برای آنان سوغاتی و هدیه نو و تازه ای بیاورد هر چند کم ارزش باشد. اساساً قرآن کریم به گردش و سفر اهمیت ویژه ای قائل است و در آیات متعددی انسان ها را به سیر و سفر فراخوانده و عبرت گیری از سرنوشت اقوام دیگر را یادآور می شود. و مسافرت با خانواده علاوه بر آثار و منافع فراوان عبرت گرفتن برای اعضای خانواده نیز به همراه دارد.
– مصالحه و مدارا
درزندگی مشترک میان زن و شوهر اگر مصالحه و مدارا حکمفرما نباشد بدون تردید نظام خانواده از هم گسیخته خواهد شد.
صائب می گوید:
تارو پود عالم امکان به هم پیوستن است / عالمی را شاد کرد آن کس که یکدل شاد کرد
هر فردی نسبت به خودش عادات و رفتارهای ویژه دارد و همچنین سلیقه و افکار و اندیشه های زن و شوهر ممکن است با هم متفاوت باشد. اگر یکی از زوجین براساس غرور و خودخواهی بخواهد سلیقه و اندیشه های فردی خود را بردیگری تحمیل کند مطمئنا راه بجایی نخواهد بود. اختلاف والدین با فرزندان نیز همین گونه است که نمی توان عادات متفاوت و اندیشه های گوناگون را با زور و اجبار و تهدید به جدایی و امثال این شیوه ها از میان برداشت.
برای ارتباط بیشتر وتعمیق روابط زن و شوهر بهترین شیوه ای که قرآن پیشنهاد می کند صلح و سازش و مدارا است. قرآن در این زمینه می فرماید:"و ان امراه خافت من بعلها نشوزا او اعراضاً فلا جناح علیهما ان یصلحا ان یصلحا بینهما صلحا والصلح خیر و احضرت الانفس الشح و ان تحسنوا و تتقوا فان الله کان بما تعملون خبیرا" اگر زنی از ناسازگاری و رویگردانی شوهرش بیم داشته باشد مانعی ندارد که با هم صلح و سازش کنند زن یا مرد با چشم پوشی از پاره ای حقوق خود با همسرش مدارا کند و مصالحه و مدارا بهترین راه زندگی است. اگر نفس های خودخواه طبق غریزه حب ذات دراین گونه موارد از صلح و صرف نظر کردن از حقوق خودبخل می ورزند و اگر به نیکی و پرهیزگاری روی آورید و به خاطر خدا صلح و سازش کنید)خداوند به اعمال شما آگاه است.
] و می داند که چه بهره های سودمندی درانتظار شما وخانواده تان می باشد. [
کوتاه آمدن در مسائل خانوادگی مانند خطای همسر و فرزندان و یا حساس نشدن درمقابل عادات و سلیقه های ناموزون اعضای خانواده،سعادت دنیا و آخرت و عزت و سربلندی در پی دارد و بنیان خانواده را از تزلزل و سستی باز می دارد که خداوند در توصیف انسان های مومن می فرماید: آنان خشم خود را فرو می برند و از لغزش های مردم عفو می کنند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد. علی (علیه السلام) فرمود:
" درهرحال با همسرت مدارا کن و با او به شیوه ای نیکو رفتارنما تا زندگی با صفا و آرامی داشته باشی"
– تاثیر رفتارهای زن
برخی از عوامل استحکام بنیان خانواده را می توان در رفتار و برخوردهای بانوان مسلمان جستجو کرد. آنان اگر وظایف خود را به نحو شایسته ای انجام دهند و در رعایت حقوق شوهران خود کمال تلاش را به عمل آورند بخش عظیمی از مشکلات خانواده ها حل خواهد شد. ما در اینجا چند مورد از وظایف زنان را در ارتباط با همسرانشان از زبان وحی مرور می کنیم.
الف- اطاعت از همسر
مدیریت خانواده بر عهده مرد است و آنان طبق فطرت و قانون الهی وظیفه هدایت و راهنمائی سایر اعضای خانواده را برعهده دارند. خداوند متعال در آیات متعددی این حقیقت را یادآور شده و به زنان مسلمان سفارش کرده است که از شوهران خود که مدیرخانواده هستند، اطاعت کنند. در سوره بقره می فرماید :
"للرجال علیهن درجه؛ مردان بر زنان برتری دارند."
و در سوره نساء می فرماید:
"الرجال قومون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض وبما انفقوا من امولهم فالصا لحا ت قا نتات؛مردان سرپرست زنان هستند و این به جهت برخی برتری هائیست که خداوند (برای حفظ نظام جامعه) به بعضی نسبت به برخی دیگر قرار داده است و نیز به خاطر انفاق برخی از اموالشان در مورد زنانشان می باشد و زنان صالح و شایسته نیز آنهائی هستند که مطیع بوده و تواضع دارند.
براساس این رهنمود اطاعت زنان از شوهران خود- البته در مواردی که معصیت خدا نباشد- می تواند پیوند زناشویی را محکمتر و به قوام خانواده یاری کند. پیامبر فرمود: بهترین زنان شما زنی است که فرزند به دنیا بیاورد مهربان و پاکدامن باشد در میان خانواده اش عزیز و نسبت به شوهرش خاضع و فروتن باشد.
ب- حفظ عفت و حریم خانواده
پاسداری از حریم خانواده بر زن و مرد لازم است. داشتن عفت و حجاب نیز بر هر دو ضروری است. قرآن می فرماید: به مردان مومن بگو چشمان خود را از نامحرم فرو بندند و دامن خود را از گناه باز دارند… و به زنان مومن نیز بگو چشمان خود را از نگاه های هوس آلود بازگیرند و دامن خود را از گناه حفظ کنند و زینت های خود را در مقابل نامحرمان نمایان نسازند.
اما حفظ عفت و رعایت حجاب در مورد زنان ویژگی های خاصی دارد که شایسته است آنان برای پاسداری از حریم خانواده ها حتماً در پوشش حجاب و عفاف باشند. از منظر آیات وحی حفظ حجاب برای زنان آنچنان اهمیت دارد که حتی نوع پوشش، آهنگ صدا، آرایش های او و نکات ریز دیگری نیز به صراحت در قرآن آمده است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: بهترین زنان شما آن زنی است که چون با همسرش خلوت کند زره حیا را از خود دور سازد و چون از خلوت شوهرش بیرون آید زره حیا را بر تن کند و حجاب و عفت خود را که نشانه حیای اوست کاملا رعایت نماید. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در مورد بانوان شایسته صفاتی را برشمرده که از جمله آنها آرایش برای همسر و پوشش کامل از دیگران است.
ج- جلب رضایت شوهر
برای گرم کردن روابط خانواده یک بانوی مسلمان می تواند علاوه بر موارد فوق رضایت مرد را که مدیر خانواده محسوب می شود جلب کند و ناراحتی های او را رفع نموده و به این ترتیب در مقابل مشکلات و سختی هایی که مرد در بیرون منزل با آنها دست به گریبان است کدورت و تیرگی هایش را از دل او بزداید. مردی به پیامبر(صلی الله علیه و آله) عرضه داشت. یا رسول الله! من همسری دارم که هرگاه وارد خانه می شوم به استقبالم می آید و چون می خواهم از منزل بیرون روم مرا بدرقه می کند. هرگاه اندوهگین شوم از من دلجویی می کند و دلداریم می دهد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند در روی زمین کارگزارانی دارد و این زن یکی از آنهاست برای او نصف پاداش شهید می باشد" .
پیشینه پژوهش (داخلی و خارجی) :
از آن جایی که خانواده و مسائل مربوط به آن از اهمیت خاصی برخوردار است ، مطالعات زیادی در زمینه های مختلف آن صورت نگرفته است این در حالی است که پردازش به مسائل و مشکلات خانواده دارای اهمیت و توجه بسیار زیاد است چرا که پایه و اساس زندگی مبتنی بر وجود خانواده موفق است .اینک به تحقیقاتی که در زمینه موضوع صورت پذیرفته است ، اشاره ای می شود .
به منظور بررسی عوامل موثر بر سازگاری زناشویی ، تحقیقی توسط صدق آمیز (1376) در شهر شیراز انجام شد . در این تحقیق متغیرهای سن زن ، سن مرد ، سن زن در هنگام ازدواج ، تعداد فرزندان ، تفاوت سنی زوجین ، تحصیلات مرد ، تحصیلات زن ، منزلت شغلی مرد ، نحوه آشنایی با همسر و نسبت خویشاوندی ، رابطه معناداری را با متغییر وابسته یعنی سازگاری زناشویی نشان دادند .
بهزادی و روحانی(1389) در پژوهشی که با عنوان بررسی رابطه سازگاری و بلوغ عاطفی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز انجام دادند ، نتایج پژوهش حاکی از معنادار بودن رابطه سازگاری و بلوغ عاطفی است . یعنی با بالاتر رفتن نمره بلوغ عاطفی که در این حالت گرایش به بی ثباتی را نشان می دهد، نمره سازگاری کمتر می شود .
در جنبه اهمیت تشابه تحصیلی بین زن و مرد تحقیقی توسط زنگ(1992) صورت گرفت و طی آن مشخص شد که خطر ناپایداری زندگی زناشویی در زوجهایی که تفاوت تربیتی ، تحصیلی دارند ، در بالاترین حد است و زوجهایی که از نظر تحصیلی تشابه بیشتری دارند ، از استحکام زندگی زناشویی بیشتری بر خوردارند .
سامانی و رضویه به بررسی رابطه همبستگی خانوادگی و استقلال عاطفی (یکی از مقیاس های بلوغ عاطفی) با مشکلات عاطفی پرداخته اند . نتایج این مطالعه نشان داد که جنسیت، همبستگی عاطفی و بعد فردیت در استقلال عاطفی، از موثرترین متغیرهای مربوط بر میزان مشکلات عاطفی به حساب می آیند
آیزن (1987) در پژوهشی نشان داد که حالات ملایم و مثبت عاطفی به طور مشخص می تواند برفرآیند تفکر روزمره ، اثر بگذارد . همچنین عاطفه مثبت ، خلاقیت ، انعطاف پذیری در حل مساله / گفت و گو و نیز کارآیی و دقت در تصمیم گیری و سایر شاخص های تفکر را افزایش می دهد .
آدولفز و داماسیو (2010) معتقدند پردازش عاطفی ، شکل پیچیده تر و عالی تر پردازش اطلاعات شناختی می باشد و کسب شناخت های عالی تر ، مستلزم راهنمای فراهم شده از طریق پردازش عاطفی می باشد.
نتیجه گیری
نظریه پردازانی همچون کریستوفر، بلوغ عاطفی را به توانایی کنترل خود در مقابل ناکامی ها، احساس مسئولیت در قبال تصمیمات و اعمال شخصی و سطح مطلوبی از آگاهی نسبت به عواطف خود توصیف نموده اند.
همچنین مواری(1997) بلوغ عاطفی را به توانایی عشق دادن و عشق گرفتن، توانایی رو به رو شدن با واقعیات زندگی و تجزیه و تحلیل جزئیات آن وقایع، توانایی تعبیر مثبت داشتن از رویدادها و تجربیات ناگوار زندگی، توانایی یادگیری از شکست ها و تجارب تلخ زندگی، توانایی پذیرش شکست ها و ناکامی ها، توانایی کنترل خشم و رهایی از رفتار های تکانشی توصیف کرده است.
امروزه با توجه به تحولات گوناگون از جمله تحول سبک های زندگی، تحولات اقتصادی، فرهنگی، چالش های ایجاد شده برای والدین و زن و شوهر و چالش های اقتصادی، غفلت های تربیتی و در نتیجه همه ی این موارد، این مولفه مهم برای زندگی خانوادگی و زناشویی یعنی بلوغ عاطفی خدشه دار شده یا به حد مطلوب برای زنگی ایده آل نمی رسد.
ازدواج یک پیوند عاطفی عمیق و سرشار از احساسات نسبت به یکدیگر یا به عبارتی دیگر بار عاطفی است ک چیزی بیش از رابطه ی عاطفی کم عمق و زودگذر است که می توان به دلایل گوناگون به وجود آید و زود از هم گسسته شود. در ازدواج باید رویداد عاطفی زندگی ناگسستنی و عمیق و واقعی باشد. بنا به بررسی های صورت گرفته روی زوج های خرسند از زندگی، آنان احساس همدلی بیشتری نسبت به هم نشان می دهند و به عواطف و هیجان های یکدیگر توجه و حساسیت بیشتری بروز می دهند.
لازمه همه ی این عوامل موثر در رضایت زناشویی و پیوند عاطفی عمیق این است که طرفین ازدواج یعنی زن و مرد در ابتدا به حد لازم از بلوغ عاطفی رسیده باشند تا بعد از پیوند بتوانند به همدیگر همچنان عشق بورزند .
مقدمه
در این قسمت از پژوهش ابتدا طرح تحقیق، جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری ذکر شده است. پس از آن ابزار گرد آوری داده ها و ویژگی های روانسنجی آنها و در پایان روش اجرا و روش تجزیه و تحلیل داده ها ارائه شده است.
ابزار پژوهش :
در این پژوهش روش تحقیق هم به صورت میدانی است و هم به صورت کتابخانه ای. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه ای که به طور مستقیم توسط پاسخگویان تکمیل گردیده است انجام شده است .
ابزار تحقیق در این پژوهش شامل دو نوع پرسش نامه بود 1-بلوغ عاطفی 2- استحکام خانواده . پرسش نامه بلوغ عاطفی شامل(48) سوال و دارای گزینه های خیلی زیاد ، زیاد ، نامشخص و اجتمالاً و هرگز و پرسش نامه استحکام خانواده شامل 40 سوال و دارای گزینه های قویاً موافقم ، موافقم ، خنثی ، مخالفم و قویاً مخالفم بود که نموونه هایی از هر دو نوع پرسش نامه در قسمت ضمائم و پایان پژوهش پیوست شده است .
جامعه آماری پژوهش
در انجام هر تحقیقی مشخص کردن جامعه آماری یکی از ضروریات است زیرا محقق باید حوزه کاری خود را از پیش بداند تا بتواند در مورد آن به گرد آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز برای بررسی و تجزیه و تحلیل بپردازد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان زن و مرد متاهل دانشگاه پیام نور بروجن است .
حجم نمونه و روش نمونه گیری
از آنجا که در تحقیق به طور غالب جمع اوری اطلاعات از همه اعضای تشکیل دهنده یک جامعه بسیار مشکل و هزینه بر است و توانایی انجام تحقیق روی کل جامعه وجود ندارد، محقق ناگزیر گزینش نمونه از جامعه آماری است .
در این تحقیق روش نمونه گیری به صورت تصادفی بوده است و از میان جامعه آماری به صورت تصادفی 800 نفر از دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور بروجن و شهرکرد انتخاب شده اند که مورد پژوهش قرار داده است .
روش تجزیه و تحلیل داده ها :
در این پژوهش سعی شده است که از روش آمار توصیفی و امار استنباطی استفاده شود زیرا جمع آوری داده ها آنها را به صورت توصیفی و تجزیه و تحلیل نموده و پس از محاسبه درصد فراوانی از جداول و نمودار های مختلف استفاده شده است که در فصل چهار به تبیین آنها پرداخته شده است .
در تحقیق توصیفی محقق در پی کشف و توضیح روابط همبستگی ها و احتمالاً آزمون فرضها و پیش بینی رویدادها نیست بلکه توجه بیشتر آن جهت توصیف کردن و گزارش توجیهی از موقعیت ها و وقایع بر اساس اطلاعاتی که صرفا جنبه ای توصیفی دارد می باشد .
تحقیق توصیفی شامل مجموعه ای از روشهای است که هدف آنها توصیف کردن شرایط یا پدیده های مورد بررسی است . اجرای تحقیق توصیفی می تواند صرفا برای شناخت بیشتر شرایط موجود با یاری دادن به فرایند تصمیم گیری می باشد بیشتر تحقیقات علوم رفتاری را می توان در زمره تحقیق توصیفی به شمار آورد . در این تحقیق دست یافتن به میزان بلوغ عاطفی و چگونگی تاثیر در روش آمار استنباطی لازم است بر اساس اطلاعات جمع اوری و تنظیم شده و تجزیه و تحلیل ها و استناط های برای تبیین و تصمیم گیری صورت گیرد .
روش تحقیق :
در این پژوهش از هر دو روش آماری (استنباطی و توصیفی) استفاده شده است. در بخش روش توصیفی از درصد و نمودار استفاده شده و در روش آمار استباطی آزمون (مجذورخی) (کای X2) استفاده شده است و از روش خی دو برای مشخص کردن احتمال معنی دار بودن فرضیه ها استفاده کردیم سپس با توجه به نتایج به دست آمده به رد یا تایید کردن فرضیه های بیان شده پرداختیم .
ابزار سنجش متغیرها
وسیله سنجش متغیرها، پرسشنامه است که مجموعاً شامل سوالات روانشناختی و فرضیه ای می باشد که به صورت سئوالات باز و بسته سنجش می شود. در این پژوهش از دو پرسشنامه بلوغ عاطفی و استحکام خانواده استفاده شده است .
روشهای جمع آوری اطلاعات
شامل اسناد و مدارک موجود در تحقیق که از طریق کتابخانه ای، بررسی مقالات و ژایان نامه های مرتبط و مطالب اینترنتی جمع آوری شده و هم چنین پرسشنامه می باشد.
ابزار گرد آوری داده ها
در پژوهش حاضر از دو ابزار خودگزارش دهی استفاده شد که عبارتند از :
روایی و پایایی پرسشنامه بلوغ عاطفی ، استحکام خانواده
سئوالات پرسشنامه دقیقاً در ارتباط با متغیرهای مورد نظر در تحقیق نوشته شده است و بصورت استاندارد و با استناد به تحقیقات صورت گرفته پیشین می باشد.
پرسشنامه بلوغ عاطفی
این پرسشنامه دارای 48 سوال است که توسط یاشویر سینگ و ماهیش بهار گاوا (1974) طراحی شده ، پنج حیطه عدم ثبات عاطفی ، بازگشت عاطفی ، سازگاری اجتماعی ، فروپاشی شخصیت ، فقدان استقلال را اندازه گیری می کند . سوالهای این مقیاس خواستار اطلاعات برای هریک از پنج گزینه خیلی زیاد ،زیاد ، نامشخص ، احتمالاً و هرگز می باشد . پایانی آزمون – آزمون مجدد این مقیاس با اجرای آن بر روی دانشجویان (تعداد 400 نفر) اندازه گیری شد که شامل زنان و مردان متاهل دانشجو می شود ، فاصله زمانی بین این دو اجرا شش ماه بود .
روایی و پایایی
همبستگی گشتاورد بین دو اجرا 75 % بود . همسانی درون مقیاس با محاسبه ضریب همبستگی های بین کل نمرات هر یک از 5 گروه برای عدم اثبات عاطفی 75 % ، بازگشت عاطفی 63 % ، ناسازگاری عاطفی 58 % فروپاشی شخصیت 86 % و فقدان استقلال 42 % تعیین گردید . روایی ، این پرسشنامه در برابر معیارهای برونی یعنی پرسشنامه سازگاری حوزه "گها" برای دانشجویان کالج سینها و سینگ تعیین شده است . همچنین در این پژوهش برای تعیین پایایی از آلفای کرانباخ استفاده شده که بلوغ عاطفی (78 % ) است .
پرسشنامه (FOS)
این پرسشنامه یک ابزار 40 سوالی است که توسط هاوستات ، اندرسون ، پیرسی ، کوچران و فاین (1985) برای سنجیدن ادراک و استنباط شخص از میزان "سلامت" خانواده اصلی خویش تدوین شده است . "مقیاس خانواده اصلی" بر استقلال و صمیمیت به عنوان دو مفهوم کلیدی در حیات خانواده سالم تمرکز دارد و هر یک از این ها ، 5 خرده مقیاس اصلی دارند . زیر مقیاس آن عبارتند از :
1-شفافیت اظهارات 2- مسئولیت پذیری 3- احترام به دیگران 4- باز بودن نسبت به دیگران 5- پذیرش جدایی و شکست 6- ترغیب افراد به بیان طیفی از احساسات 7- ایجاد محیطی گرم در خانواده که به عنوان حال و هوا از آن یاد می شود 8- حل اختلاف بدون استرس اضافی 9- تشویق دلسوزی یا همدردی 10 -ایجاد اعتماد به انسان ها به این عنوان که انسان ها در اصل خوب هستند .
نمره گذاری این پرسشنامه به این صورت است که سالم ترین پاسخ هر سوال و (سوال های مثبت فوق الذکر) نمره 5 و نا سالم ترین پاسخ ها (سوال های منفی فوق الذکر) نمره 1 دریافت می کنند . نمره کل سوال ها حداقل 40 و حداکثر 200 می شود .
روایی و پایایی
پایایی مقیاس در مرحله قدماتی 89/0 . در مرحله نهایی 92/0 و ضریب بازازمایی پس از دو هفته 89/0 محاسبه شد . روایی محتوایی بر اساس ارزیابی از 30 نفر صاحب نظر صورت گرفت . روایی ملاکی این مقیاس با سطح استنباط سلامتی خانواده از نظر پاسخ دهندگان با روش پیرسون 64 /0 و همبستگی مقیاس با سوال "خانواده گرم و حمایت گر" 63 /0 به دست آمد . برای محاسبه روایی سازه از تحلیل عاملی استفاده شد و همبستگی کلیه سوال ها از 3 /0 بالاتر بود و بررسی سازنده دو مولفه اصلی استقلال و صمیمت نام گذاری شدند ، ولی زیر مقیاس های این دو مولفه همپوشی زیادی با هم داشتند و تایید نشدند . بر طبق یافته ها ، این ابزار برای ارزیابی سطح سلامت خانواده اصلی دانشجویان مقیاس مناسبی است (کرمی ، 1390).
جمع بندی
در این فصل با گذری بر مقدمه ، به چگونگی روش تحقیق و جامعه آماری که در این پژوهش دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور بروجن و شهرکرد را شامل شدند پرداخته شد. سپس روش نمونه گیری و تعریف مختصری از نمونه از نظر صاحب نظران شرح داده شدو به بررسی متغییر های پژوهش یعنی متغییر مستقل و وابسته و ابزار گردآوری اطلاعات پرداخته شد در قسمت بعد روایی و پایایی پرسشنامه و فرمول آن ذکر شد و روش تجزیه و تحلیل داده ها که در این پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون ذکر شد و در قسمت آخر با سطح معنی دار استفاده شد و با نرم افزار Spss چگونگی طراحی پرسشنامه ذکر شد که برای خوانندگان ملموس تر شود که با استفاده از این فنون بتوان با ذهنی آماده فصل چهارم را شروع کرده و به تجزیه و تحلیل آماری داده ها پرداخته شود.
مقدمه :
در این فصل به تحلیل داده های آماری پرداخته شده است. در ابتدا شاخص های جمعیت شناختی نمونه مورد بررسی قرار گرفته، سپس شاخص های توصیفی شامل کمینه و بیشینه نمرات، میانگین و انحراف استاندارد ارائه شده و در نهایت نتایج آزمون های آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام جهت پاسخگویی به فرضیات پژوهشی ارائه شده است.
جدول 4-1 – توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جنسیت
جنسیت
فراوانی
درصد
درصد تراکمی
مرد
401
1/50
1/50
زن
399
9/49
0/100
کل
800
0/100
–
جدول بالا نشان می دهد که 1/50 درصد از پاسخگویان را مردان و 9/49 درصد را زنان تشکیل می دهند.
جدول 4-2- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سابقه تاهل
مدت
ازدواج
فراوانی
درصد
درصد تراکمی
زیر 5 سال
475
4/59
2/61
10-5 سال
288
0/36
3/98
10سال به بالا
13
6/1
0/100
کل
776
0/97
–
بدون پاسخ
24
0/3
–
کل
800
0/100
–
جدول بالا نشان می دهد که سابقه تاهل 4/59 درصد پاسخ گویان زیر 5 سال است . 36 درصد بین 5 تا 6/1 درصد از 10 سال به بالا می باشد و همچنین 3 درصد از پاسخ گویان سابقه ی تاهل خود را عنوان نکرده اند .
جدول 4-3- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب نوع خویشاوندی
نوع
خویشاوندی
فراوانی
درصد
درصد تراکمی
خویشاوندی درجه 1
187
4/23
4/23
خویشاوندی درجه 2
238
8/29
1/53
دور
237
6/29
8/82
غیر خویشاوندی
138
3/17
0/100
کل
800
0/100
در جدول بالا نشان می دهد که 4/23 درصد از پاشخگویان با خویشاوند درجه 1 خود ازدواج کرده اند و 8/29 درصد با خویشاوند درجه 2 خود ، 6/29 درصد با خویشاونددور خود و 3/17 درصد نیز با غیر خویشاوند ازدواج کرده اند .
جدول 4-4- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سطح تحصیلات
سطح
تحصیلات
فراوانی
درصد
درصد تراکمی
دیپلم
65
1/8
1/8
فوق دیپلم
525
6/65
8/73
لیسانس
194
3/24
1/98
بالاتر از لیسانس
15
9/1
0/100
بدون پاسخ
1
1/0
کل
800
جدول بالا نشان می دهد که 6/65 درصد پاسخ گویان مدرک فوق دیپلم دارند 3/24 درصد نیز دارای مدرک لیسانس و 1/8 درصد نیز سطح تحصیلاتشان دیپلم است و تنها 9/1 درصد پاسخگویان مدرک تحصیلی بالاتر دارند .
جدول 4- 5- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تعداد فرزند
تعداد فرزند
فراوانی
درصد
درصد تراکمی
1 فرزند
259
4/32
4/32
2 فرزند
333
6/41
0/47
بیش از دو فرزند
208
0/26
0/100
جدول بالا مشام می دهد که 6/41 درصد پاسخگویان دارای دو فرزند می باشند . 4/32 درصد دارای 1 فرزند و 26 درصد نیز بیش از 2 فرزند دارند .
جدول 4-6- آمارهای توصیفی متغییرهای استحکام خانواده در بلوغ عاطفی
متغییرها
تعداد
حداقل
حداکثر
میانگین
انحراف معیار
استحکام خانواده
800
109
173
95/129
28/10
بلوغ عاطفی
799
24
167
29/84
12/25
جدول بالا نشان می دهد که میانگین نمره ی استحکام خانواده پاسخ گویان 95/129 و میانگین نمره بلوغ عاطفی آنها 29/84 می باشد .
جدول 4-7 – توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سطح بلوغ عاطفی
سطح
بلوغ عاطفی
فراوانی
درصد
درصد تراکمی
کم
281
1/35
2/35
متوسط
437
6/54
9/89
زیاد
81
1/10
0/100
بدون پاسخ
1
1/0
کل
800
جدول بالا نشان می دهد که 6/54 درصد پاسخ گویان دارای سطح متوسط بلوغ عاطفی هستند و 1/35 درصد دارای سطح کمی از بلوغ عاطفی و تنها 1/10 درصد دارای سطح بالایی از بلوغ عاطفی هستند .
جدول 4- 8- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سطح استحکام خانواده
سطوح استحکام خانواده
فراوانی
درصد
درصد تراکمی
کم
448
0/56
0/56
متوسط
329
1/41
1/97
زیاد
23
9/2
0/100
جدول بالا نشان می دهد که 56 درصد پاسخ گویان در سطح پایینی از استحکام خانواده قرار دارند و 1/41 درصد در سطح متوسط و تنها 9/2 درصد در سطح زیاد از استحکام خانواده می باشند .
جدول 4-9- خلاصه نتایج آزمون X2 متغیرهای سطوح بلوغ عاطفی و میزان رضایت مندی زناشویی
بلوغ
عاطفی
رضایت مندی زناشویی
کل
مرد
زن
کم
145
136
281
متوسط
215
222
437
زیاد
41
40
81
کل
401
389
799
=0/401 Sig = 0/818
جدول بالا نشان می دهد که بین سطوح بلوغ عاطفی و میزان رضایت مندی زناشویی افراد رابطه معنا داری وجود ندارد .
جدول 4-10 – خلاصه نتایج آزمون X2 متغییرهای سطح بلوغ عاطفی و سابقه تاهل
سطح
بلوغ عاطفی
سابقه تاهل
کل
زیر 5 سال
10-5 سال
10 سال بالاتر
کم
161
109
2
272
متوسط
255
156
11
422
زیاد
58
23
0
81
کل
474
288
13
775
=8/925 Sig = 0/063
جدول بالا نشان می دهد که بین سطوح بلوغ عاطفی و سابقه تاهل افراد رابطه معنا داری وجود ندارد .
جدول 4-11- خلاصه نتایج آزمون X2 متغییرهای سطوح بلوغ عاطفی و سطح تحصیلات
سطح
بلوغ عاطفی
سطح تحصیلات
کل
دیپلم
فوق دیپلم
لیسانس
بالاتر از لیسانس
کم
22
176
75
7
280
متوسط
36
287
106
8
437
زیاد
7
62
12
0
81
کل
65
525
193
15
798
=7/674 Sig = 0/263
جدول بالا نشان می دهد که بین بلوغ عاطفی افراد و سطح تحصیلاتشان رابطه معنا داری وجود ندارد .
جدول 4-12- خلاصه نتایج آزمون X2 متغییرهای سطوح بلوغ عاطفی و تعداد فرزند
سطح
بلوغ عاطفی
تعداد فرزندان
کل
1 فرزند
2 فرزند
بیشتر از 2 فرزند
کم
98
104
79
281
متوسط
137
191
109
437
زیاد
23
38
20
81
کل
258
333
208
799
=4/238 Sig = 0/375
جدول بالا نشان می دهد که بین سطوح بلوغ عاطفی و تعداد فرزندان آنها رابطه معنا داری وجود ندارد .
جدول 4-13- خلاصه نتایج آزمون X2 متغییرهای سطوح استحکام خانواده و میزان رضایت مندی زناشویی
سطح استحکام خانواده
رضایت مندی زناشویی
کل
مرد
زن
کم
220
228
448
متوسط
167
162
329
زیاد
41
9
23
کل
401
399
800
=1/301 Sig = 0/522
جدول بالا نشان می دهد که بین سطوح استحکام خانواده و میزان رضایت مندی زناشویی افراد رابطه معنا داری وجود ندارد .
جدول 4-14 – خلاصه نتایج آزمون X2 متغییرهای سطوح استحکام خانواده وسابقه تاهل
سطح
استحکام خانواده
سابقه تاهل
کل
زیر 5 سال
10-5 سال
10 سال بالاتر
کم
249
173
11
433
متوسط
208
110
2
320
زیاد
18
5
0
23
کل
475
288
13
775
=10/294 Sig = 0/036
جدول بالا نشان می دهد که بین سطوح استحکام خانواده و سابقه تاهل پاسخگویان رابطه معنا داری وجود دارد.
جدول 4-15 – خلاصه نتایج آزمون X2 متغییرهای سطوح استحکام خانواده و نوع خویشاوندی
سطح
استحکام خانواده
نوع خویشاوندی
کل
خویشاوندی درجه1
خویشاوندی درجه2
دور
غیر خویشاوندی
کم
77
131
158
82
448
متوسط
99
102
78
50
329
زیاد
11
5
1
6
23
کل
187
238
237
138
800
=36/074 Sig = 0/00
جدول بالا نشان می دهد که بین سطوح استحکام خانواده و نوع خویشاوندی آنها را بطه معنا داری وجود دارد .
جدول 4-16 – خلاصه نتایج آزمون X2 متغییرهای سطوح استحکام خانواده و سطح تحصیلات
سطح
استحکام خانواده
سطح تحصیلات
کل
دیپلم
فوق دیپلم
لیسانس
بالاتر از لیسانس
کم
31
307
104
6
448
متوسط
30
208
81
9
328
زیاد
4
10
9
0
23
کل
65
525
194
15
799
=10/93 Sig = 0/090
جدول بالا نشان می دهد که بین سطوح استحکام خانواده افراد و سطح تحصیلات آنها رابطه معنا داری وجود ندارد .
جدول 4-17 خلاصه نتایج آزمون X2 متغییرهای سطوح استحکام خانواده و تعداد فرزند
سطح استحکام خانواده
سابقه تاهل
کل
1 فرزند
2 فرزند
بیشتر از 2 فرزند
کم
136
181
104
448
متوسط
88
145
96
329
زیاد
8
7
8
23
کل
258
333
208
800
=10/108 Sig = 0/039
جدول بالا نشان می دهد که بین استحکام خانواده و تعداد فرزندان افراد رابطه معنا داری وجود دارد .
جدول 4-18 – ضریب همبستگی بین استحکام خانواده و بلوغ عاطفی
متغییر
مقدارr
سطوح معنا داری
تعداد
بلوغ عاطفی
014 / 0
693/0
799
جدول بالا نشان می دهد که بین بلوغ عاطفی و استحکام خانواده رابطه معنا داری وجود ندارد .
جدول 4-19- خلاصه نتایج رگرسیون چند متغیره رضایت مندی زناشویی ، سابقه تاهل ، نوع خویشاوندی ، تعداد فرزند ، سطح تحصیلات بر بلوغ عاطفی
مدل
متغیر
R
R2
F
سطح معنا داری
1
سطح تحصیلات
86 %
007/0
734/5
17 %
جدول فوق نشان می دهد که سطح تحصیلات پیش بینی تحصیلات کننده معنی داری برای بلوغ عاطفی تحصیلات 7/0 درصد واریانس بلوغ عاطفی را تعیین می نماید .
جدول 4-20- خلاصه نتایج رگرسیون چند متغیره رضایت مندی زناشویی ، سابقه تاهل ، نوع خویشاوندی ، تعداد فرزند ، سطح تحصیلات بر بلوغ عاطفی
مدل
متغییر
R
R2
F
سطح معنا داری
1
نوع خویشاوندی
162/0
026/0
813/20
000/0
2
تعداد فرزندان
302/0
041/0
596/16
000/0
3
سابقه تاهل
258/0
067/0
313/18
000/0
جدول فوق نشان می دهد که در مرتبه نخست نوع خویشاوندی پیش بینی کننده معنی داری برای استحکام خانواده است و 6/2 درصد واریانس استحکام خانواده را تبیین می نماید و در مرتبه دوم تعداد فرزندان پیش بینی کننده معنی داری برای استحکام خانواده است و 1/4 درصد واریانس استحکام خانواده را تبیین می نماید و در مرتبه آخر سابقه تاهل پیش بینی کننده معنی داری برای استحکام خانواده است و 7/6 درصد واریانس آن را تبیین می نماید .
مقدمه
در این فصل یافته های پژوهش مورد تحلیل و تبیین قرار می گیرد براین مبنا ابتدا فرضیه های اساسی تحقیق مورد تفسیر و تبیین قرار می گیرند و در ادامه نتیجه گیری کلی از پژوهش ارائه خواهد شد و در پایان نیز محدودیتها و پیشنهادات پژوهشی مطرح می شود .
فرضیه اول :
بین نمره بلوغ عاطفی زوج های دانشجو و میزان استحکام خانواده رابطه معنی داری وجود ندارد و شاید یکی از این عوامل درست پاسخ ندادن آزمودنی ها به این سوالات است .
فرضیه دوم :
بین بلوغ عاطفی و میزان رضایت مندی زناشویی زن و مرد رابطه معنا داری وجود ندارد زیرا درست است که در عمل هر زوج در واقعیت عاطفی تفاوت جود دارد و ریشه های این تفاوت تا حدودی زیستی است ولی زن و مرد در بسیاری از عوامل از جمله احساسات و عواطف و … می توانند با یکدیگر سنخیت کامل پیدا کنند .
فرضیه سوم :
استحکام خانواده بر حسب نوع خویشاوندی تفاوت معنی داری وجود دارد . می توان گفت که یکی از عواملی که باعث می شود که استحکام خانواده بر حسب خویشاوندی تفاوت داشته باشد که طرفین از زوجین هر قدر با یکدیگر خویشاوندی نزدیک تری داشته باشند دخالت های خانواده های طرفین بیشتر می شود و بر اساس دخالت های نابجای خانواده ها پایه و اساس ریخته شده خانواده را سست تر و متزلزل تر می کند .
فرضیه چهارم :
بین استحکام خانواده و تعداد فرزندان تفاوت معنا داری وجود دارد . زیرا هر قدر تعداد فرزندان کم باشد رسیدگی به فرزندان بیشتر می شود در نتیجه فرزند کمتر باعث زندگی بهتر و راحت تر می شود .
فرضیه پنجم :
بین بلوغ عاطفی بر حسب تعداد فرزندان زوجین تفاوت معنی داری وجود ندارد . زیرا در بعضی خانواده ها با وجود اینکه یک فرزند دارند اما با توجه به اینکه پدر و مادر شاغل هستند و در بیرون از منزل فعالیت می کنند زمانی که به محیط خانه بر می گردند از آنجایی که کسالت و خستگی کار بر آنها چیره گشته فرصت اینکه کمی محبت و عشق به فرزند خود را در نظر بگیرند را ندارند اما در بعضی خانواده ها با وجود اینکه تعداد فرزندان 5 الی 6 یا بیشتر می شود چیزی که در خانه حکمفرماست محبت و عشق بین افراد می باشد و همین عامل سبب صمیمیت و بلوغ عاطفی می شود .
فرضیه ششم :
استحکام خانواده بر حسب سابقه تاهل تفاوت معنی داری وجود دارد . زیرا در سال های اولیه زندگی مسئولیت کمتر است و عواطف زن و مرد نسبت به همدیگر بیشتر می باشد . ولی با گذشت زمان و سابقه تاهل مسئولیت بیشتر و وظایفی که بر عهده آنها گذاشته می شود بیشتر می شود و به تلاش و کوشش بیشتری جهت محکم نگه داشتن پایه های اساسی خانواده نیازمند می شود .
فرضیه هفتم :
بین بلوغ عاطفی و استحکام خانواده بر حسب سطح تحصیلات تفاوت معنی داری وجود ندارد . زیرا ما در این پژوهش سطح تحصیلات نزدیک به هم زوجین را سنجیدیم ولی با وجود این بعضی از خانواده ها ممکن است از سطح تحصیلات بالایی برخوردار نباشند اما خانواده مستحکمی دارند زیرا سطح تحصیلات زوجین نمی باشد که سبب استحکام خانواده می شود بلکه عوامل بسیاری در استحکام خانواده نقش دارند از جمله سطح فرهنگ ، مسائل اقتصادی و . . .
پیشنهادات
1- از آنجایی که تحقیقات کمی در این زمینه صورت گرفته است لذا پیشنهاد می شود که تحقیقات وسیعی در مورد بلوغ عاطفی صورت گرید و تاثیر آن بر استحکام خانواده بیان شود . با توجه به اینکه بلوغ عاطفی تاثیر زیادی بر استحکام خانواده مخصوصا خانواده های تازه تشکیل گرفته (جوانان) دارد .
2- افزایش مقالات و یافته های اینترنتی در مورد موضوع
موانع و محدودیت ها
همواره پژوهشگران در تحقیقات خود با محدودیت هایی مواجه هستند که بخشی از آنها حتی در ابتدای کار نیز خود را نشان می دهند . از عمده ترین ارکان تحقیق و پژوهش دسترسی به آمار و اطلاعات است . در این زمینه مشکلاتی وجود دارد که موجب شده خدمات تحقیقاتی از قبیل دسترسی به کتب ، مجلات ، آمار ، بانکهای اطلاعاتی و … در کشور به راحتی ممکن نباشد . بخشی از این مشکل ناشی از فقدان یا کمبود هر یک از خدمات تحقیقات فوق است و از سوی دیگر فرهنگ غلط ، سبب خصوصی تلقی کردن این موارد شده و در نتیجه افراد و موسسات بنوعی از انتقال یافته های خویش به دیگران خودداری می کنند . از سوی دیگر متغییرهای ناخواسته که ممکن است حاصل طرحها و روش های ویژه ای باشند که در تحقیق بکارگرفته می شوند ، غالبا به گونه های مختلف ، اعتبار درونی و بیرونی تحقیق را به مخاطره می اندازند . باید آگاه بود که در تحقیقات علوم رفتاری ، کنترل یا حذف کامل این نوع عوامل غیر ممکن است . اما به هر حال سعی پژوهشگران بر آن است که این عوامل را حد الامکان پیش بینی ، شناسایی و تمام احتیاط های لازم را به منظور کاهش آنها بکار برند .
از جمله موارد محدود کننده تحقیق عبارتند از :
– کمبود و یا فقدان منابع علمی قابل دسترس و استفاده
منابع علمی بسیار کم و محدودی (حداقل به صورت فارسی) در این زمینه موجود است که به طور مستقیم به موضوع مورد مطالعه و تحقیق مربوط باشد. به همین دلیل نیازمند استفاده از منابع لاتین می باشم که خود مشکلات دیگری همچون محدودبودن زمان استفاده از اینترنت در دانشکده، برگردان درست متون لاتین به فارسی و یک دست کردن آنها را به همراه دارد.
– نبود کار مشابه در این زمینه
با وجود تلاش بسیار محقق موفق به پیدا کردن پژوهشی که به طور مستقیم به این موضوع پرداخته باشد، نشد.
– فقدان بودجه لازم برای انجام و پیشبرد کار
هر کار تحقیقی در مراحل مختلف خود نیازمند صرف هزینه های مالی است که مسلما تحقیقات دانشجویی به دلیل شرایط خاص محقق ازاین موضوع مستثنی نیست.
پیوست شماره 1
پرسشنامه مقیاس سلامت خانواده اصلی(FOS)
آلن جی . هاوستات ، ویلیام تی . اندرسون ، فرد پی. پیرسی ، ساموئل دبلیو. کوچران و مارشال فاین هر خانواده ای منحصر به فرد است و شیوه خاص خود را برای انجام امور دارد. لذا در این مقیاس جواب یا انتخاب صحیح یا غلط وجود ندارد . مهم آن است که شما هر چه صادقانه تر پاسخ دهید .
برای پاسخ دادن به عبارات زیر ، خانواده اصلی خود را آن گونه که به خاطر دارید در نظر بگیرید . جواب خود را با استفاده از نمرات و با کشیدن دایره دور عدد مناسب مشخص کنید . لطفا به تمام عبارات پاسخ دهید.
5= قویا موافقم که این عبارت توصیف خانواده اصلی من است .
4= موافقم که این عبارت توصیف خانواده اصلی من است .
3= خنثی ( نه موافق و نه مخالف).
2= مخالفم ، این عبارت توصیف خانواده اصلی من نیست .
1= قویا مخالفم ، این عبارت توصیف خانواده اصلی من نیست .
سوالات پرسشنامه (FOS)
1
2
3
4
5
در خانواده من ، هم ابراز کردن احساس های مثبت و هم بروز دادن احساس های منفی عادی بود.
جو خانواده من معمولا ناخوشایند بود.
اعضای خانواده من یکدیگر را برای ایجاد دوستی های تازه تشویق می کردند.
خانواده من با ابراز نظرات متفاوت موافقت نداشت.
اعضای خانواده من غالبا برای اشتباهات خود عذرخواهی می کردند.
والدین من اعضای خانواده رابرای گوش دادن به صحبتهای یکدیگر تشویق می کردند.
درخانواده من اختلافات و کشمکش ها هرگز حل نمی شد.
من از خانواده ام یادگرفتم که آدم ها اساسا خوب هستند.
برای من درک گفتار و احساسات سایر اعضای خانواده ام دشوار بود.
وقتی یکی از اعضای فامیل یا دوستان خانواده فوت می کرد، ما درباره غم و غصه خود صحبت می کردیم.
وقتی والدینم اشتباه می کردند، صریحا آن را می پذیرفتند .
هر احساسی که داشتم آن را در خانواده ام به زبان می آوردم.
در خانواده من، حل اختلاف و کشمکش تجربه پر استرسی بود.
خانواده من پذیرای نظرات متفاوت اعضای خانواده نسبت به طرز زندگی بود.
والدینم مرا برای بیان صریح نظراتم تشویق می کردند.
غالبا مجبور بودم افکار و احساسهای سایر اعضای خانواده را حدس بزنم .
اعضای خانواده ام اکثرا نظرات و احساسهای مرا ندیده می گرفتند یا از آن ها انتقاد می کردند.
اعضای خانواده من بندرت مسوولیت رفتار خود را قبول می کردند.
در خانواده ام برای بیان نظراتم آزاد بودم .
ما هرگز درباره رنج مرگ یکی از خویشاوندان یا دوستان خانواده ،صحبت نمی کردیم.
بعضی اوقات درخانواده ام مجبور نبودم چیزی بگویم، اما احساس می کردم مرا درک می کنند .
جوِ خانواده من سرد و منفی بود .
اعضای انواده ام نظرات یکدیگر را راحت می پذیرفتند .
درک خنان و احساسهای سایر اعضای خانواده ام آسان بود .
وقتی یکی از دوستان خانواده با نقل مکان کردن از ما دور می شد،هرگز درباره احساس رنج خود از رفتن او گفتگو نمی کردیم.
من در خانواده یاد گرفتم که نسبت به دیگران بد گمان باشم .
احساسم این بود که در خانواده می توانم درباره هرچیزی صحبت کنم وهر اختلاف و کشمکشی را حل کنم
بیان نظراتم در خانواده سخت و دشوار بود .
صرف غذا در در خانواده ما معمولا دوستانه و خوشایند بود.
در خانواده ما کسی به احساسات سایر اعضای خانواده اعتنایی نمی کرد .
ما معمولا در خانواده می توانستیم کشمکشها و اختلاف نظرات را حل کنیم .
در خانواده ما بیان بعضی از احساس ها مجاز نبود .
خانواده ما معتقد بود که سایر مردم معمولا از ما سوء استفاده می کنند .
بیان افکار و احساساتم در خانواده برایم سهل و آسان بود .
اعضای خانواده من معمولا نسبت به احساسات یکدیگر حساس بودند .
هر وقت آدمی کع برای ما مهم بود با نقل مکان از ما دور می شد، اعضای خانواده درباره احساس خود نسبت به جای خالی او صحبت می کردند .
والدینم با ما برای بیان نظراتی که مخالف نظرات آنها بود ، مخالفت می کردند .
اعضای خانواده من مسوولیت اعمال و رفتار خود را قبول می کردند.
خانواده من یک قانون نانوشته داشت و آن این بود که " احساسات خود را به زبان نیاورید".
من خانواده ام را خانواده ای گرم و حمایت گر به خاطر می آورم .
پیوست شماره 2
مقیاس بلوغ عاطفی (EMS)
این پرسشنامه شامل 48 جمله راجع به خودتان صورت گرفته است ، و در 5 پاسخ ممکن ( خیلی زیاد- زیاد -نامشخص-احتمالا – هرگز ) آمده است . لطفا هر سوال را با دقت بخوانید و هر یک از موارد را که موافق حال خود می دانید . در پاسخنامه جلو شماره آن سوال با علامت ضربدر (X) بزنید .
ردیف
سوالات
خیلی زیاد
زیاد
نامشخص
احتمالاً
هرگز
1
آیا دچار ناراحتی روانی هستید ؟
2
آیا از پیشامدهای آینده می ترسید ؟
3
آیا هیچ گاه قبل از رسیدن به هدف از کار دست می کشید؟
4
آیا برای تکمیل کار شخصی تان از دیگران کمک می گیرید ؟
5
آیا بین امیال ( میل ) و اهدافتان ( هدف ) تفاوتی وجود دارد ؟
6
آیا احساس می کنید کم حوصله هستید ؟
7
آیا فکر می کنید لجوج هستید؟.
8
آیا نسبت به دیگران حسادت می کنید ؟
9
آیا در اثر خشم کنترل خود را از دست می دهید ؟
10
آیا در تخیلات و رویای روز غرق می شوید ؟
11
آیا اگر به اهداف تان نرسید احساس حقارت می کنید ؟
12
آیا از لحاظ جسمی و ذهنی احساس ناراحتی می کنید ؟
13
آیا دوست دارید دیگران را اذیت کنید ؟
14
آیا در لغز شهای خود دیگران خود را سرزنش می کنید ؟
15
وقتی با دیگران موافق نیستید با آنها دعوا می کنید ؟
16
آیا احساس خستگی بیش از حد می کنید ؟
17
آیا از دیگران خود را پرخاشجو تر می دانید ؟
18
آیا در عالم خیال غرق می شوید ؟
19
آیا احساس می کنید خود محور هستید ؟
20
آیا از خودتان احساس نارضایتی می کنید ؟
21
آیا در ارتباط با دوستان و آشنایان احساس فشار می کنید ؟
22
آیا از دیگران متنفرید ؟
23
آیا خودتان را تحسین می کنید ؟
24
آیا از شرکت در اجتماعات امتناع می کنید ؟
25
آیا وقت زیادی صرف خودتان می کنید ؟
26
آیا دروغ می گوئید ؟
27
آیا لاف می زنید ؟
28
آیا تنهائی را خیلی دوست دارید ؟
29
آیا اساسا مغرور هستید ؟
30
آیا از کار گریزان هستید ؟
31
آیا با وجود اطلاع از کار مورد نظر ،وانمود می کنیدکه آن را نمی دانید؟
32
آیا با وجود ندانستن کاری خاص،وانمود به دانستن آن می نمائید ؟
33
آیا با وجود دانستن مقصر بودن به جای پذیرش آن می کوشید حق را به جانب خود بدانید ؟
34
آیا از نوعی ترس رنج می برید ؟
35
آیا گاهی تعادل روانی خود را از دست می دهید ؟
36
آیا هیچوقت دست به سرقت چیزی می زنید ؟
37
آیا بدون توجه به قواعد و قوانین اخلاقی دست به عمل می زنید ؟
38
آیا به زندگی بدبین هستید ؟
39
آیا اراده شما ضعیف است ؟
40
آیا تحمل نظرات دیگران را ندارید ؟
41
آیا دیگران شما را قابل اعتماد می دانند ؟
42
آیا دیگران با نظرات شما مخالفت می کنند ؟
43
آیا دوست دارید دنباله روی دیگران باشید ؟
44
آیا با نظرات گروهتان مخالفت می کنید ؟
45
آیا دیگران شما را فردی غیر مسئول می دانند ؟
46
آیا به کار دیگران ابراز علاقه نمی کنید ؟
47
آیا دیگران در کمک گرفتن از شما تردید می کنند ؟
48
آیا به کار خود بیش از کار دیگران اهمیت می دهید ؟
منابع و مآخذ پژوهش :
– ترابی ، مهین ؛ مظاهری ، محمد علی ؛ صاحبی ، علی ؛ موسوی ، ولی الله (1390) . تاثیر آموزش های شناختی – رفتاری بر تعدیل انتظارات غیر منطقی ، بلوغ عاطفی و نارضایتی زناشویی در زنان . مجله علوم رفتاری . دوره 5 . شماره 2 .
– سینگ ، ی و بهار گاوا ، م . مقیاس بلوغ عاطفی (1374) ، ترجمه ابوالفضل کرمی (1389). روان تجهیز سینا.
– خسرو پور ، یوسف ، (1353) . روانشناسی بلوغ و نوجوانی
– آقا محمدیان ، حمید رضا، حسینی ، مهران ، (1344 و 1384) . روانشناسی بلوغ و نوجوانی رشد.
– مهدوى ، محمّدصادق ،(1377)، بررسى تطبیقى تغییرات ازدواج، تهران، شهید بهشتى .
– شرفی ، محمد رضا ، (1376) ، دنیای نوجوان ،انتشارات تربیت ، ص43
– حسینی ، مهدی (بیرجندی)،( 1375) ، مشاوره در آستانه ازدواج، نشر آوای نور .
– بستان،حسین(1387)، اسلام وجامعه شناسی خانواده ؛قم،انتشارات حوزه ودانشگاه،چاپ سوم
– بهنام ، جمشید(1350)، ساختهای خانواده و خویشاوندی در ایران، تهران ، انتشارات جیبی
– ترابی ، علی اکبر(1376)، جامعه شناسی ادبیات فارسی ، تبریز:انتشارات فروغ آزادی
– گیدنز ، آنتونی (1383)، جامعه شناسی، ترجمه: منوچهر صبوری، تهران: نشر نی
– احمدی ، خدابخش ؛ مرزآبادی ، اسفندیار آزاد ؛ ملازمانی ، علی (1384) . بررسی وضعیت ازدواج و سازگاری زناشویی در بین کارکنان سپاه .
– ثنایی ، باقر و همکاران،(1387) ، مقیاس های سنجش خانواده و ازدواج . انتشارات بعثت .
– اشو،(1380) بلوغ ، ترجمه مرجان فرجی، انتشارات رامین .
– افروز،غلامعلی (1381) ، مبانی روانشناختی ازدواج در بستر فرهنگ و ارزش های اسلامی ، انتشارات دانشگاه تهران .
– افروز،غلامعلی (1382) ،روانشناسی رابطه ها ، انتشارات دانشگاه تهران .
– امینی ابراهیم ، (1354) ، آیین همسر داری یا اخلاق خانواده ، انتشارات اسلامی.
– انوری ، (1381) ، فرهنگ بزرگ سخن ، انتشارات سخن .
– پرویر ، علی ، (1363) ، خانواده و شادکامی ، نشر تهران.
– رابینز ،آنتونی ، (1383) ، موفقیت نامحدود در بیست روز (ترجمه فریبا جعفری)
1 امینی ، ابراهیم ، آیین همسر داری ، انتشارات اسلامی ،1378
2 ترجمه نوری اما زاده ای و نصیری ، 1383
3 ترجمه نوری امام زاده ای ونصیری، 1383
4 وسائل الشیعه، ج14،ص23 .
—————
————————————————————
—————
————————————————————
108