تارا فایل

تحقیق افراد با نیازهای خاص نابینایی



موضوع:
افراد با نیازهای خاص
(نابینایی)

فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
تعریف نابینایی 1
انواع نابینایی 3
علل نابینایی 3
مشکلات و آسیب در افراد نابینایی 4
توانبخشی افراد نابینا به چه صورت است؟ 7
والدین افراد نابینا چه آموزش هایی می بینند؟ 10
اصول آموزش و پرورش دانش آموزان مبتلا به آسیب های بینایی 10
مهارت های تعامل اجتماعی 12
مسئله اشتغال و تحصیل افراد نابینا 13
ارزیابی فرد نابینا 14
ارایه راهکار 17
در برخورد با افراد نابینا به نکات زیر توجه کنید 17
منابع 19

مقدمه
آیا هیچ می دانید که در جهان حدود 40 میلیون نابینا زندگی می کنند؟ نابینایی درجه های بسیار گوناگونی دارد. برخی هرگز نور را نمی بینند؛ بعضی دیگر فقط می توانند نور را از تاریکی تشخیص دهند. در میان نابینایان عده ای هم هستند که از دید ناچیزی برخوردارند. از این همه نابینایی که در جهان زیست می کنند، فقط درصد اندکی کور مادرزاد هستند. کور متولد شدن ، پدیده ای است که هنوز علل آن را کاملا درنیافته ایم. بسیاری از افراد ادعا می کنند دید چشمانشان کم شده است.
کاهش دید ، 20 درصد میانسالان را تحت تاثیر قرار می دهد. کاهش دید معادل نابینایی کامل نیست. نابینایی به این معنی است که دقت بینایی فرد با اصلاح عدسی ، بهتر از 20.2 نبوده یا میدان بینایی او بسیار محدود شده و به کمتر از 20 درجه رسیده است. هر کس ممکن است به کاهش دید مبتلا شود، چون بیماریها و صدمات مختلفی می توانند باعث کاهش دید شوند. به دلیل اینکه بیماریهایی مثل تخریب ماکولای چشم ، آب سیاه و آب مروارید در افراد مسن بیشتر دیده می شود، بنابراین کاهش دید و نابینایی در افراد بالای 45 سال شیوع بیشتری دارد.
نابینایی در افراد مبتلا به دیابت ، قابل پیشگیری می باشد. نابینایی پس از تولد بیشتر بر اثر بیماریهای چشمی رخ می دهد؛ گاهی هم یک بیماری عمومی ، مانند بیماری قند یا مننژیت ، ممکن است عامل کوری باشد. حادثه و انفجار ، دو عامل دیگرند برای نابینا ساختن چشم. در کشورهایی که مردم به دلیل بالا بودن سطح زندگی و داشتن مراقبتهای خوب پزشکی عمر طولانی می کنند، پیری مسایلی برای چشم پدید می آورد.
تعریف نابینایی
نابینایی یا کوری وضعیتی است که بیمار در آن ادراک بینایی ندارد و علت آن عوامل فیزیولوژیکی یا عوامل عصبی است. سازمان بهداشت جهانی حدس می زند در حال حاضر ۳۵ میلیون نابینا در جهان زندگی می کند که ۹۰ درصد از آنها در کشورهای در حال توسعه و بیشتر در آسیا و آفریقا می باشد که بیشتر در مناطق محروم و روستایی زندگی می کنند. خطر نابینایی در بسیاری از این مناطق بیشتر از کشورهای صنعتی توسعه یافته اروپا و آمریکا می باشند (کاکاوند،1385).
در ۶ ژانویه ۲۰۱۳ محققین بریتانیایی موفق به معالجه موش های نابینا شدند. آنها این عمل را با تزریق سلول های حساس به نور انجام دادند. پیرو آزمایش های بیشتر، این پژوهش می تواند موجبات بهبود بیمارانی که از رنگدانه ای شدن شبکیه چشم رنج می برند را حاصل نماید.
– تعریف قانونی نابینایی
شخصی از لحاظ قانونی نابینا است که میزان دید او با اصطلاح چشم برتر 20/200یا کمتر باشد. در ایالات متحده، نابینا از نظر قانونی به کسی اطلاق می شود که چیزی را که یک فرد بینای عادی در فاصله 200 فوتی یا حدود 70 متری رویت می کند، در فاصله 20 فوتی یا حدود 7 متری و یا نزدیکتر ببیند. این تعریف از نابینایی بر تیزی و میدان بینایی تاکید می کند(دبیری و همکاران، 1385).
– تعریف آموزشی نابینایی
باراگا، معلولیت های بینایی را به گونه ای که برای مقاصد و برنامه های آموزشی مناسب است تعریف می نماید. تیلور، افراد با نقایص بینایی شدید را به دو دسته تقسیم کرده است: نابینا و نیمه بینا؛ افرادی که میزان بینایی آنها، اجازه استفاده از خطوط نوشتاری را برای مقاصد آموزشی به آنها نمی دهد، می توانند از خط بریل، حس لامسه و وسایل شنیداری در آموزش استفاده کنند. افراد نیمه بینا، می توانند در امر آموزش از باقی مانده بینایی خود استفاده کنند و برای یادگیری از کتاب هایی با خطوط درشت و یا وسایلی که خطوط را بزرگ نمایی می کنند، استفاده نمایند(کاکاوند،1385). تعریف آموزشی، جدیدتر از تعریف قانونی است و مبتنی بر کارکرد بینایی باقی مانده در ارتباط با اهداف آموزشی می باشد.

انواع نابینایی
نابینایی علاوه بر این که می تواند ارِثی باشد می تواند به دلایل مختلف بروز کند. دلایل مختلف بروز نابینایی بستگی به شرایط اجتماعی و جغرافیا دارد. در کشورهای در حال توسعه، آب مروارید شایعترین دلیل است و هم چنین تراخم، جذام، انکوسرکیازیس و گزروفتالمی، نیز از دلایل مهم هستند. در کشورهای توسعه یافته، نابینایی بیشتر به میزان پیری فرد بستگی دارد. سایر دلایل نابینایی عبارتند از:
* رتینوپاتی دیابتی
* جداشدگی شبکیه
* بیماری های دژنراتیو ارثی شبکیه
علل نابینایی
اهمیت نسبی علل مختلف کوری بسته به سطح توسعه اجتماعی در نواحی جغرافیایی مورد مطالعه تفاوت می کند. در ممالک در حال توسعه ، کاتاراکت شایعترین علت است و البته تراخم ، جذام ، انکوسرکیازیس و گزروفتالمی ، نیز از علل مهم می باشند. در کشورهای توسعه یافته تر ، نابینایی به میزان زیادی به فرآیند پیری بستگی دارد. سایر علل عبارتند از: رتینوپاتی دیابتی ، جداشدگی شبکیه و بیماریهای دژنراتیو ارثی شبکیه.
رایج ترین علل آن پیش از تولد عفونت های ویروسی و بدشکلی یا فیبروپلازی پشت عدسی چشم است "رتینوپاتی نوزادان نارس" چشمی است و علل پس از تولد شامل "عارضهیROP "که بر اثر تجمع زیاد اکسیژن در خون نوزادان نارس به وجود می آید یکی از علل معلولیت بینایی نوزادان تا دهه ی 1950 بود. هر چند امروزه از افزایش میزان اکسیژن خون نوزادانی که در دستگاه نگهداری می شوند، پیشگیری می شود، با وجود این نوزادان نارس در خط ابتلا به این عارضه قرار دارند .در کشورهای در حال توسعه مانند افریقا، آسیا و امریکای جنوبی عدم رعایت بهداشت و مراقبت های نخستین(مانند واکسیناسیون، استفاده از آنتی بیوتیک ها و تغذیه ی مناسب) باعث شیوع بیماری هایی می شود که به بینایی آسیب می زنند. عفونت هایی مانند مننژیت می توانند سبب آسیب دیدگی مسیرهای بینایی به مغزشوند. ضربه های ناشی از حوادث رانندگی یا جراحت ناشی از اصابت گلوله ممکن است به خونریزی و آسیب دیدگی شبکیه منجر گردد. وجود تومور(غده) در شبکیه یا بر روی عصب بینایی از دیگر عوامل معلولیت شدید بینایی است (مشایخی و ترابی،1391).
کم بینایی نیز ممکن است بر اثر تصادف، بیماری و یا وضعیتی که در بدو تولد یا سال های اولیه ی کودکی رخ می دهد، به وجود آید. یا ممکن است به علت شرایط جسمانی که به طور معمول به بالا رفتن سن مربوط می شود (مانند آب مروارید) ایجاد شود.کم بینایی در کودکان می تواند ناشی از آب مروارید مادرزادی، حرکت سریع غیرارادی کره ی چشم (نیستاگموس) و از کار افتادگی عصب بینایی باشد. به طور کلی رایج ترین علل کم بینایی شامل استحاله ی نقطه ی زرد، آب مروارید، آب سیاه، جدا شدگی شبکیه، رتینوپاتی دیابتی و التهاب رنگدانه های شبکیه است. پس از شناسایی مشکل بینایی در کودک، معاینات معمول پزشکی باید بلافاصله انجام شود. اغلب در صورتی که تشخیص به موقع و در سن کم انجام گیرد، امکان رفع مشکل وجود دارد(مشایخی و ترابی،1391).
– سایر علل نابینایی
بیماریهای ارثی علل مهم نابینایی هستند، اما به تدریج میزان بروز آنها در پاسخ به تلاشهای مشاوران ژنتیک برای آگاهی عمومی از ماهیت قابل پیشگیری این بیماریها باید کم شود. در ضمن در افراد بالای 65 سال اختلالات شبکیه، گلوکوم (آب سیاه)، دیابت و بیماریهای عروقی باعث ایجاد نابینایی می شوند.
مشکلات و آسیب در افراد نابینایی
نظر به اینکه بینایی نقش بسیار مهمی در زندگی انسان دارد لذا نابینایی و کم بینایی آسیب های شدیدی به زندگی فرد وارد کرده و در نهایت شخص دچار ناتوانی و معلولیت می شود. در این بین، کودکان نابینا به دلیل سطح توانایی اندک با مسائل و مشکلات افزونتری نسبت به بزرگترها روبرویند که برخی از این مشکلات شامل:
– کودکان نابینا و مساله عزت نفس آن ها
کودکان در دنیایی اجتماعی متولد شده و از طریق تعامل با دیگران، به لحاظ اجتماعی رشد می کنند. آن ها از طریق تجارب شان با محیط کنار می آیند و آسیب هر یک از حواس می تواند تجارب محیطی را تحت تاثیر قرار دهد. کودکان آسیب دیده به دلیل نارسایی های جسمی و محرومیت های ناشی از آن اغلب قادر به ایجاد رابطه اجتماعی و متقابل با دیگران نیستند و سازگاری عاطفی و اجتماعی آتی آنان با دشواری رو به رو است. این امر حاکی از این است که افراد آسیب دیده ی بینایی قادر به دیدن پیام های بدنی نیستند بنابراین پاسخ هایشان با دشواری روبرو است. از آنجا که کودکان با آسیب بینایی در اکتساب رفتارهای اجتماعی از طریق نشانه های بینایی، سرمشق گیری، حالت های چهره ای، ارتباط از طریق نگاه، دریافت بازخورد و غیره مشکل دارند ممکن است مهارت های اجتماعی را به خوبی کسب نکنند. بطوری که پژوهشگران طی سال های متمادی به این نتیجه رسیده اند که افراد با آسیب بینایی در برخی مقوله های مهارت های اجتماعی مانند جرات ورزی، همدلی، استقلال، خودمختاری، کسب شغل و تجربیات شغلی، روابط اجتماعی و دوستی، استفاده مناسب از اوقات فراغت و ارتباطات غیر کلامی کاستی دارند.
بنابراین یادگیری مهارت های اجتماعی و آموزش والدین این فرزندان در کاستن مشکلات اجتماعی آنها می تواند اثر گذار باشد. در واقع در کودکان با آسیب بینایی، کفایت اجتماعی و مهارت های اجتماعی مناسب عاملی کلیدی برای پدید آمدن مفهوم خود مثبت، عزت نفس بالاتر، رفتارهای مثبت و ابراز وجود بیشتر و توانایی در پذیرش ناتوانی به عنوان بخش از وجود خود است. انزوای اجتماعی و فقدان حمایت کافی از این کودکان ممکن است موجب عزت نفس پایین آنان شود.
– کتاب های بریل و مشکلات کودکان نابینا
تحصیل و آموزش یکی از بخش های مهم در زندگی است که افراد را برای وارد شدن به جامعه آماده می کند، اختلال نابینایی می تواند مانعی برای افراد نابینا باشد. با این حال امروزه با استفاده از ابزار و روش های نوین مطالعه و سواد آموزی، مشکلات مربوط به آموزش نابینایان تا حدودی حل شده است؛ از جمله این امکانات کتاب های بریل و صوتی است. خط بریل برای اولین بار در سال ۱۸۲۱ توسط لوئیس بریل ابداع شد؛ روشی که به طور گسترده در دنیا توسط نابینایان برای خواندن و نوشتن استفاده می شود.
اما با این حال هزینه بالای تهیه این گونه کتاب ها از یک سو و مشکلات مربوط به دسترسی و نبود فروشگاه های مخصوص کتاب همواره سبب شده اند در حوزه آموزش برای نابینایان مشکلاتی پیش آید. بطوری که عدم توانایی در انتشار تعداد بالایی از این کتاب ها و بالا بودن قیمت کاغذ و محدود بودن امکانات باعث شده تا فعالیت گسترده ای در این حوزه صورت نگیرد. از طرفی کتاب های بریل حجم بالایی دارند و از طرفی کودکان نابینا نیز که توانایی خواندن خط بریل آنها ضعیف است علاقه کمتری به بریل دارند بنابراین این امر سبب می شود تا حدودی کودکان از آموزش کناره گیری کنند.
– فضای شهری و مشکلات نابینایان
یکی از مسائل و مشکلات نابینایان خصوصا کودکان به فضای شهری و تردد آنها بر می گردد که اتفاقا هم مساله عصای سفید و استفاده از آن برای عبور از خیابان به این موضوع برمی گردد. چه بسا ایمنی در تردد و امنیت شهری پیش شرط لازمه برای دستیابی فرد نابینا یا کم بینا به حقوق مدنی یا داشتن شغل یا کسب آموزش است. نابینایان با وجود بهره مندی برابر با سایر شهروندان در قوانین شهروندی، در عمل با توجه به طراحی ها و ساخت و سازهای غیراصولی و به دور از حداقل استانداردها، از دسترسی سهل و آسان به اماکن عمومی شهر محروم اند.
نبود ضابطه و امکانات جهت بهره مندی کودکان نابینا و افراد معلول از محیط های فیزیکی و فرهنگی، مسکن، حمل و نقل، خدمات اجتماعی و بهداشتی، فرصت های شغلی و آموزشی و تسهیلات ورزشی و تفریحی یک ایراد مهم در فضای شهری کشور است که لازم است مسوولان به این مهم توجه کرده و امکاناتی برای افراد نابینا در نظر بگیرند. زیرا اگر این زیرساخت های حداقلی را در جامعه شاهد نباشیم "کودکان نابینا" بیشترین آسیب را در بین اقشار جامعه خواهند دید(توکلی،1394).
توانبخشی افراد نابینا به چه صورت است؟
توانبخشی مجموعه ای از خدمات و اقدامات هماهنگی پزشکی، آموزشی، حرفه ای و اجتماعی است که برای بازتوانی فرد معلول و ارتقای سطح کارایی او در بالاترین حد ممکن به منظور دستیابی به یک زندگی مستقل در جامعه عرضه می گردد. توانبخشی به عنوان سومین سطح ارائه خدمات سلامت نقش بسیار مهمی در افزایش کیفیت زندگی و ارتقای سلامت افراد جامعه ایفا می کند و هدف نهایی آن توانمند سازی و خودشکوفایی افراد دارای ناتوانی است که برای رسیدن به این هدف بایستی فرایند توانبخشی به درستی طراحی و اجرا شود(کریمی درمنی، 1385).
هدف از توانبخشی ، توانا کردن بیمار به یک زندگی تقریبا تا حد ممکن است. نابینایی لزوما به معنای بی یاور بودن نیست. انطباق مشخصی با اختلال یا کوری کامل ، بسته به سن شروع ، مزاج ، آموزش و منابع مالی ، متفاوت است. برای مثال بیماران مسن تر ممکن است با شکیبایی کامل با کوری برخورد کنند. بسیاری از خدمات ویژه و وسایل اپتیک و غیر اپتیک وجود دارند. آشکار است که مسئولیت پزشک با تشخیص ، پیشگیری و درمان اختلالات چشمی منجر به نابینایی پایان نمی یابد. پزشک باید نسبت به واکنشهای شدید افسردگی که ممکن است رخ دهد، هوشیار باشد. بخصوص وقتی هنوز بینایی وجود دارد، باید به بیمار در انطباق با کوری کمک شود(رستمی و همکاران،1398).
والدین افراد نابینا چه آموزش هایی می بینند؟
گاه ساختن والدین(بویژه در مورد افراد کم سواد) نسبت به علل نابینایی فرزند باید با واقع بینی و درک موقعیت صورت پذیرد تا از ایجاد تنش های بعدی بین والدین پیشگیری کند. بویژه در این زمینه به طریقی باید عمل کرد که احساس تقصیر و گناه در هیچیک از آنان ایجاد نشود.
نکته بعدی آگاه سازی پدر و مادر نسبت به وضعیت آینده کودک است. باید با ارائه شناختی دقیق از وضعیت تحصیلی و اجتماعی آینده کودکان نابینا و تاکید بر جنبه های مثبت و امیدبخش زندگی آنان، ترس و نگرانی نسبت به آینده را از خانواده سلب کرد. در این زمینه برخی روشها می تواند موثر باشد که مهمترین آنها بر اساس نوعی الگوهای موفق در بین افرا نابینا، برقراری ارتباط نزدیک والدین با مراکز توانبخشی و مربیان آموزش کودکان نابینا و ارائه اطلاعات به آنان در زمینه چگونگی پرورش مهارتهای خودیاری و حواس کودکان و در نهایت دادن اطمینان خاطر به والدین نسبت به حمایت همه جانبه از آنان و پیگیری مستمر مشکلات آنان، می باشد.
آموزش خانواده و کودک نابینا از همان روزهای نخستین شناخت و تشخیص مشکل آغاز می شود. خدمات مشاوره ای اولین و مهمترین صحنه برخورد خانواده ها با مسائل آموزشی در مورد کودک نابینا می باشد که به دنبال آن آموزش های مناسب زیر لازم است به خانواده ها ارائه شود:
– نحوه برقراری ارتباطات لمسی و کلامی با کودک
– برنامه پرورش حواس، شامل حس لامسه ، شنوایی ، بویایی و چشایی
– آموزش مهارتهای روزمره زندگی شامل نحوه انجام کارهای روزانه شخصی ، نحوه برقراری ارتباط با اشخاص و شناخت موقعیت های اجتماعی مانند مشاغل ، اماکن ، و ….
– آموزش تحرک و جهت یابی
– شیوه های تقویت حافظه ، درک کلامی و افزایش معلومات عمومی کودکان نابینا
– برنامه اصلاح رفتار و تقویت رفتارهای مثبت و کاستن رفتارهای منفی
اصول آموزش خانواده و کودک نابینا بر موارد فوق استوار است(احمدپناه ،1383).
وضعیت ویژه ظاهری در کودک نابینا باعث شناخت و تشخیص سریعتر معلولیت کودک توسط والدین می گردد (مرعشی،1394):
برقراری ارتباطات لمسی و کلامی با کودک: بسیاری از محرکهای محیطی برای کودک از طریق حس بینایی برقرار می گردد. اینک با کودکی روبرو هستیم که فاقد چنین حسی می باشد. بنابراین لازم است از حواس دیگر و بویژه حس لامسه و شنوایی برای رفع این مشکل کمک بگیریم. از این رو لازم است تا والدین ترغیب شوند تا بطور مداوم با کودک سخن بگویند و هر چیزی را به او معرفی نمایند. لازم است اشیاء و مواد مختلف را به دست کودک بدهیم تا او از طریق حس لامسه بتدریج با آنها آشنا شود. با بزرگتر شدن کودک این استفاده از حواس باید به شکل گسترده تری پیگیری شود .
– پرورش سایر حواس: علاوه بر حس شنوایی و حس لامسه که باید بطور ویژه برای کودک نابینا تقویت شود، لازم است تا حس چشایی و بویایی نیز به اندازه کافی تقویت شوند. این دوحس از شناخت علائم طبیعی و نشانه های محیطی، تشخیص مسیرها و جهات حرکت و در کسب مهارتهای روزمره زندگی بسیار اهمیت دارند. شناخت اشکال مختلف و برخی مفاهیم مانند خشک ، تر ، نمناک، زبر، نرم و … با حس لامسه، شناخت صدای افراد، دور و نزدیک ، انواع صداهای موجود در طبیعت و اجتماع ، تشخیص سن و جنس و حالات هیجانی با استفاده از حس شنوایی، شناخت مواد بودار و بی بو و تمیز دادن آنها از هم در سنین بالاتر، شناخت مغازه ها (مثل نانوایی ، شیرینی پزی و …) با استفاده از حس بویایی و نیز شناخت انواع مزه ها و درک تفاوت آنها ، پختگی ، رسیدن یا کال بودن مواد و میوه ها و …. نیز از طریق حس چشایی به دست خواهد آمد.
– آموزش مهارتهای روزمره زندگی: به هر صورت کودک نابینا باید یاد بگیرد تا بتواند هر چه سریعتر مستقل و بدون وابستگی به زندگی ادامه دهد. انجام کارهای روزمره مانند نظافت و شستشو، حمام، پوشیدن و درآوردن لباس و کفش، غذاخوردن و نوشیدن، استفاده از وسایل حمل و نقل، کار، ابزارهای ساده مثل چسب ، قیچی ، یافتن اشیای گمشده و … باید بتدریج به کودک آموزش داده شود. نحوه برقراری با افراد و شناخت برخی موقعیت ها مانند اماکن و مشاغل هم با افزایش سن کودک باید همین برنامه آموزش داده شود.
– آموزش تحرک و جهت یابی: شناخت فضای داخل منزل و محیط اطراف بسیار حائز اهمیت است. باید والدین در حالی که دست کودک را گرفته اند با طی مسیرهای مختلف ، تفاوت مکانها را به لحاظ ارتفاع، کوچکی یا بزرگی و دیگر خصوصیات برای وی توضیح دهند. با افزایش سن، نحوه تردد در منزل، طی نمودن پله ها ، خارج شدن از منزل و عبور از پیاده رو و خیابان هم به برنامه او افزوده شود.
– تقویت حافظه، درک کلامی و افزایش معلومات عمومی: تشویق کودک به سوال بیشتر در مورد همه چیز و در اختیار قرار دادن اشیای مختلف در دستان او باید بشدت مورد توجه باشد. خواندن داستان و شعر و تشویق او به حفظ و بازخوانی و بازگویی آنها بسیار مهم است. انجام انواع بازیها و بردن او به اماکن مختلف، توضیح شفاهی در مورد وضعیت ساختمانی و تاریخی اماکن می تواند در تقویت موارد فوق بسیار راهگشا باشد.
– برنامه اصلاح رفتار: حرکات تکراری، وضعیت راه رفتن و نشستن غلط و برخی رفتارهای نامناسب به دلیل عدم ارائه آموزشهای صحیح در بسیاری از کودکان و حتی نوجوانان دیده می شود. با استفاده از نظرات مشورتی متخصصین و معلمین می توان به فرد نابینا و خانواده آموزشهای لازم را برای رفع و زدودن رفتارهای نامناسب و جایگزین کردن رفتارهای صحیح آموخت که در نمایاندن شخصیت آینده او در جامعه بسیار حائز اهمیت است.
اصول آموزش و پرورش دانش آموزان مبتلا به آسیب های بینایی
متخصصان دریافته اند که برای آموزش دروس به دانش آموزان معلول بینایی باید روش های آموزشی مناسبی فراهم شود. برای برخورداری از آموزش موثر در موضوع های درسی بابد به دانش آموزان مهارت های لازم برای کسب توانایی خواندن و استفاده از فن آوری های مناسب دستیابی به اطلاعات را آموزش داد.
هر چه زودتر آموزش های لازم در این زمینه را، "جهت یابی و حرکت" بسیار مهم است که دانش آموزان نیازمند به خدمات در زمان مناسب، احتمال شرکت آنان را در فعالیت های درسی و "جهت یابی و حرکت" دریافت کنند. فراهم کردن خدمات فوق برنامه ، افزایش می دهد. این مهارت ها باید کارایی دانش آموزان معلول بینایی را در استخدام، حفظ شغل و شرکت همه جانبه در زندگی خانوادگی و اجتماعی گسترش دهد. محیط ها و خدمات آموزشی مناسب برای دانش آموزان معلول بینایی بر اساس نیازهای فردی آنان، متفاوت است.
مثلاً می توان به کلاس های عادی با برخورداری از کمک های ویژه، مدارس ویژه، و مدارس شبانه روزی اشاره کرد که به تناسب وضعیت دانش آموز، یکی از آنها انتخاب می شود. اگر نظام آموزشی، مواد آموزشی و خدمات حمایتی مناسبی فراهم کند و آموزگارانی با صلاحیت و کفایت در زمینه ی آموزش کودکان نابینا وجود داشته باشند، را فراهم "فرصت برابر بودن" در این صورت برنامه ی آموزشی دانش آموزان بینا برای دانش آموزان مبتلا به معلولیت بینایی "حق متفاوت بودن" خواهد کرد.
با وجود این برنامه ی آموزشی گسترش یافته، آنچه در برنامه ی درسی دانش آموزان بینا در نظر گرفته شده است، وجود دارد. این برنامه"برنامه آموزشی گسترش یافته" نام گرفته است و ویژه ی دانش آموزان مبتلا به نارسایی های بینایی است(تات و هوسپیان، 1379).
– آموزش بریل
برای دانش آموز نابینا، کسب توانایی مناسب در خواندن و نوشتن خط بریل، در اولین سال های مدرسه، اهمیت دارد.آشنایی با بریل مزایای متعددی از جمله افزایش احتمال دستیابی به شغل مولد و اعتماد به نفس بیشتر را به همراه دارد.
– جهت یابی و حرکت
به عنوان بخشی از برنامه ی آموزشی گسترش یافته، یکی از حوزه های مهم یادگیری است. با توجه به اظهار پژوهشگرها، مشکلات بینایی در درجه ی اول بر حرکت و برقراری ارتباط تاثیر می گذارد. برنامه ی اصلی گسترش یافته، باید بر نیاز بنیادی و حقوق اساسی افراد نابینا برای رفت و آمد هرچه مستقل تر و لذت بردن و آموختن هرچه بیشتر از محیطی که در آن تردد دارند، تاکید کند .
مهارت های تعامل اجتماعی
افراد نابینا، مهارت های اجتماعی را همانند افراد بینا به شکل تصادفی و اتفاقی نمی آموزند، بلکه مهارت های اجتماعی باید به دقت، آگاهانه و به طور مرتب به این دانش آموزان تدریس شود. بنابراین آموزش مهارت های تعامل اجتماعی به عنوان یک نیاز بنیادی، بخشی از برنامه های اصلی گسترش یافته را تشکیل می دهد .
– مهارت های زندگی مستقل
برنامه های آموزشی مهارت های زندگی مستقل متنوع هستند و شامل مهارت هایی در زمینه ی بهداشت فردی، آماده کردن غذا، استفاده از پول، تنظیم وقت، سازماندهی و غیره می شوند. یادگیری دانش و مهارت هایی که دانش آموزان بینا به طور اتفاقی از طریق مشاهده و تعامل با محیط به دست می آورند، برای دانش آموزان نابینا بدون آموزش مستقیم و پیوسته، توسط افراد مطلع اگر غیرممکن نباشد، دشوار است.
– مهارت های سرگرمی و اوقات فراغت
آموزش مهارت های مربوط به اوقات فراغت به دانش آموزان نابینا باید از روی برنامه ریزی و آگاهانه انجام شود و به توسعه ی مهارت هایی که در سراسر عمر کاربرد دارد، توجه شود تا بتوانند از آن لذت ببرند .
– آموزش شغلی
آموزش شغلی در برنامه ی اصلی گسترش یافته، برای فراگیران نابینا در همه ی سنین، این فرصت را فراهم می آورد تا با مشاغلی در زمینه های کشاورزی، خدمات و صنعت آشنا شوند.آشنایی با مشاغل، امکان کشف توانایی و علایق را به شکلی برنامه ریزی شده و نظام دار، فراهم می کند. از آنجا که به کارگیری محدود، مشکل اساسی نابینایان بزرگسال است، این بخش از برنامه ی اصلی گسترش یافته برای دانش آموزان نابینا حیاتی است و باید بخشی از برنامه ی آموزشی، حتی از نخستین سال های مدرسه باشد .
– فناوری
فناوری در آموزش دانش آموزان نابینا، جایگاه ویژه ای دارد و می تواند در برقراری مساوات نقش عمده ای داشته باشد. فناوری برای نابینایان، قابلیت ذخیره و بازیابی اطلاعات را فراهم می آورد و داشتن کتابخانه ای در زیر انگشت ها را میسر می سازد. بنابراین فناوری به عنوان بخشی از برنامه ی آموزشی اصلی توسعه یافته، اهمیت فراوانی دارد و تسلط بر آن ضروری است.
– مهارت های کارآمدی بینایی
تیری دیداری در کودکانی که نارسایی های بینایی دارند، بسیار متفاوت است. از طریق آموزش دقیق و نظام دار می توان به اغلب دانش آموزانی که باقیمانده ی بینایی دارند، آموزش داد تا از آن به شکل بهتر و کارآمدتری بهره جویند. مسئولیت آموزش مهارت عهده ی معلم متخصص است که در زمینه ی دانش آموزان مبتلا به مشکلات بینایی، آموزش های "کارآمدی بینایی" های لازم را کسب کرده است(رستمی و همکاران،1398).
مسئله اشتغال و تحصیل افراد نابینا
– مهمترین مشکلات تحصیلی افراد نابینا
الف) به دلیل نقص در یکی از کانال های ورود اطلاعات و موانع در دسترسی به اطلاعات باعث می شود کودک نابینا در مسیر پیشرفت تحصیلی با سختی هایی روبرو باشد که در سایر کودکان دیده نمی شود.
ب) انطباق با شیوه های دیگر تحصیل، از جمله استفاده از کتب بریل و کتب صوتی سبب می شوند که فرد مسیر تحصیلی کند و دشوارتری را پی بگیرد.
ج) امکانات تحصیلی از جمله معلم و وسایل کمک تحصیلی مناسب کمتری در دسترس آن ها قرار دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه آموزش کودکان نابینا کلیک کنید.
– زندگی شغلی افراد با اختلال بینایی
نابینایان در مقوله ی شغل با انتخاب های محدودی روبرو هستند که در وضعیت اقتصادی آن ها موانعی ایجاد می کند. این موانع اقتصادی دست این افراد را برای سرمایه گذاری و باز شدن افق های دیگر نیز محدود می کند. همجنین ضعف در قوانین حمایت از معلولین می تواند بر امنیت و شرایط شغلی آن ها تاثیر منفی بگذارد.
ویژگی های شخصیتی، محدودیت در روابط نیز می توانند بر روی مسیر پیشرفت شغلی آن ها اعم از شروع و ادامه در شغل اثرات سو بگذارند. همچنین موانع و دشواری های مسیر تحصیلی آن ها بر قابلیت ها و توانایی های آن ها تاثیر گذاشته و مسیر ورود به شغل و پیشرفت شغلی آن ها را محدود می کند. البته این نکته را نیز باید به خاطر داشت که بسیاری از نابینایان به افراد موفقی در انواع زمینه های ارتباطی، شغلی، تحصیلی و… تبدیل شده اند و محدودیت های خود را با پرورش توانایی ها و استعدادهای فراوان جبران کرده اند.
ارزیابی فرد نابینا
نکته بسیار مهمی که در برنامه ها و روش های آموزش و پرورش کودکان استثنایی توجه بدان ضرورت فوق العاده دارد آغاز سریع و استمرار برنامه های آموزشی جهت هرچه بیشتر شکوفا نمودن استعدادها، پایداری یادگیری ها، به هدر نرفتن نیروها و سرمایه های معنوی است. منظور از استمرار برنامه های آموزشی این است که اولیا با برنامه های آموزشی کودک در مدرسه آشنا باشند و میان آنها و مربیان در اجرای برنامه ها و پیشرفت تحصیلی و رفتاری کودک هماهنگی وجود داشته باشد. در واقع هرگز فعالیت های آموزشی مدرسه و یادگیری های کودک بدون توجه، همکاری، کمک و پیگیری اولیای کودک در خانه نمی تواند از اهمیت و اعتبار خاص که باید داشته باشد برخوردار شود. به عبارت دیگر مثلث آموزشی مدرسه (معلم) کودک و اولیاء بیانگر اتحاد مقدس و ضرورت استحکام و استمرار صحیح و طبیعی آموزش و یادگیری است. بدیهی است چنانچه تربیت و آموزش کودکان نابینا، هرچه زودتر (بعد از تولد) در خانه وبا روش های صحیح تربیت و آموزش آغاز شود پایه های اولیه استمرار آموزش نهاده شده و از هرگونه آموزش های نادرست که معلم را لاجرم موظف می نماید که بخشی از وقت خود را صرف تصحیح آموخته های نادرست بنماید پرهیز می شود.
طبیعی است برای شروع برنامه های تربیت و آموزش صحیح در خانه و استمرار آن در مدرسه اولیاء کودکان نابینا باید از امکانات آموزشی، مشاوره و راهنمایی وزارت آموزش و پرورش به سهولت بهره مند گردند. زیرا به طور معمول رفتار تربیتی پدر و مادر در رابطه با کودک خود برمبنای تجربه و یا تصویری است که از شیوه تربیت کودکان عادی دارند. زمانی که شرایط کودک به گونه ای نیست که در چارچوب روش های تربیتی معمول قرار گیرد پدر و مادر نیاز به راهنمایی و کمک دارند. رابطه پدر و مادر در خانواده با کودک بسیار مهم است به ویژه زمانی که کودک در خانواده با دیگر کودکان همسال خود از بعضی نظرها متفاوت و استثنایی باشد. کودک استثنایی به رابطه استثنایی با خانواده خود نیاز دارد. پدر و مادر کودک استثنایی نیز به بازخوردها،نگرش ها و نیازهای استثنایی دررابطه با کودک خود احتیاج خواهند داشت(کشاورز،1391).
رابطه کودک و پدر و مادر بسیار حساس می باشد به نحوی که اگر امری بر کودک تاثیر بگذارد بر پدر و مادر کودک نیز تاثیر خواهد گذاشت و بالعکس. این رابطه ظریف و متقابل در ارتباط با کودک نابینا از حساسیت و ظرافت خاصی برخوردار است. در ایفای صحیح این مسئولیت ها بیش از همه والدین باید اطلاعات و شناخت لازم و جامعی را در مورد کودک استثنایی خود داشته باشند. والدین باید بدانند چه رفتاری با کودک استثنایی خود در جهت تعلیم و تربیت او در پیش بگیرند. چگونه با کودک خود ارتباط صحیح و موثر و مفید برقرار کنند و به کودک نیز در پذیرش مسئولیت های ضروری و اجتماعی و نحوه برقراری ارتباط با دیگر برادران و خواهران خود یاری رسانند. نکته مهم و قابل تذکر دیگر توجه خاص به وضعیت روحی و عاطفی والدین است،به ویژه هنگامی که آنان صاحب فرزندی می شوند و از این و آن می شنوند که فرزند آنها هرگز قادر به راه رفتن و دیدن نخواهد بود ،در این شرایط این والدین سخت به مشورت و راهنمایی مسئولان متعهد و دلسوز و دوستان آگاه نیاز دارند.
در چند دهه اخیر، شناخت ، اندازه گیری و بهبود کیفیت زندگی از اهداف عمده افراد ، محققان، برنامه ریزان و دولت ها بوده است کیفیت زندگی مطلوب، همواره آرزوی بشر بوده و هست. در ابتدا رفاه و طول عمر بیشتر، معنی کیفیت زندگی بهتر را داشت اما امروزه کیفیت زندگی در نقطه مقابل کمیت، قرار گرفته و ابعاد فیزیکی، عاطفی- روانی، اجتماعی، معنوی و شغلی را در بر می گیرد. البته این شرایط باید برای همه افراد جامعه به صورت عادلانه و یکسان تامین شود و افراد نابینا و کم بینا نیز از این قاعده مستثنی نیستند. این گروه از افراد مورد بی مهری های زیادی قرار می گیرند زیرا شناخت افراد جامعه از آنان بر اساس ناتوانایی ها و ضعف جسمی شان است
و با دیده ترحم به آنها نگاه می شود. همین امر موجب می شود بسیاری از این افراد مشکل جسمی خود را باور کنند و انزوا و گوشه نشینی را پیشه کنند. بنابراین لازم است که شرایط اجتماعی مناسبی را برای حضور این افراد در جامعه فراهم کنیم. یکی از مهمترین نیازهای این افراد برخورد عادی و عاری از هرگونه ترحم توسط جامعه است.
افراد نابینا و کم بینا نیاز به استقلال و خود شکوفایی دارند و این، در وهله ی اول درگرو نگاه سالم خانواده و سایر اعضای جامعه به آنها و در مرحله بعد مستلزم برنامه ریزی های اساسی در زمینه فرصت های آموزشی و شغلی است. با فراهم شدن این بسترها افراد نابینا و کمبینا به عنوان قشری از جامعه با خود باوری بیشتری در
جامعه حضور پیدا خواهند کرد. عدم حضور این افراد برای جامعه تبعات سنگینی را به دنبال دارد. البته این مسئله به ضعف و ناتوانی افراد نابینا و کم بینا بر نمی گردد بلکه به ضعف برنامه ریزی ها در سطح کلان و ساختاری بر می گردد که نتوانسته است با مساوی سازی فرصت ها و توجه به حقوق انسانی زمینه مشارکت همه اقشار جامعه
را فراهم سازد. به همین منظور لازمه ورود افراد نابینا و کم بینا به جامعه در مرحله اول مستلزم آگاهی و شناخت نیازها و اولویت های زندگی آنها و در مرحله بعد برنامه ریزی های کلان و فراگیر در حوزه های مختلف فرهنگی ، اجتماعی، اقتصادی و روانی است. البته پشتوانه موفقیت موارد ذکر شده همت و توان افراد نابینا و کم بینا برای حضور و مشارکت فعال در جامعه است. آنها با بهره گیری از استعدادها و ظرفیت های خود می توانند به خودباوری و عزت نفس بالا تری دست پیدا کنند و خود را از گزند آسیب های روانی و اجتماعی در امان نگه دارند و زندگی بهتری را همراه با رضایت و شادکامی در کنار سایر افراد جامعه تجربه کنند(جوشقانی،1397).
ارایه راهکار
افراد نابینا و کم بینا به عنوان بخشی وسیعی از جامعه دارای توانایی ها و محدودیت های خاصی هستند. برای ارتقای کیفیت زندگی این افراد باید نیازها و خواسته های آنها را شناخت و این مسئله مستلزم همکاری خود این افراد و مسئولین و برنامه ریزان است به گونه ای که مسئولین جامعه در سطح ساختاری و کلان باید محدودیت ها
و کاستی های زندگی این افراد از قبیل: امکانات تحصیلی و آموزشی، آموزش های علمی و فنی متناسب برای تامین آینده شغلی ، مناسب سازی ساختمان ها و معابر ، مراکز فرهنگی و هنری، مراکز توانبخشی ، مشاوره های روانشناسی و تقویت اعتماد به نفس این افراد، دسترسی به دارو ، فرایند درمان و امکانات پزشکی ، مهیا کردن مکان ها و وسایل ورزشی، بالا بردن سطح آگاهی عموم جامعه در رابطه با نحوه برخورد با افراد نابینا و کم بینا، فرهنگ سازی توسط رسانه ها در مورد شان و منزلت این افراد را برطرف سازند و در سطح خُرد افراد نابینا و کم بینا باید وارد عرصه عمل شوند چون که خود این افراد بهتر از هر کس دیگری می دانند که قابلیت و ظرفیتشان تا کجا است و موفقیت آنها در گرو تلاش و همت خودشان است.
افراد نابینا و کم بینا با حضور در جامعه و عضویت در سازمان های مردم نهاد می توانند با جامعه و سایر شهروندان ارتباط برقرار کنند و پیگیر حقوق خود باشند و از راه همدلی و همدردی با یکدیگر بخشی از آلام خود را نیز تسکین دهند و خود را از تنهایی و احساس بیهودگی رها سازند. درصورت فراهم کردن بستر های حضور افراد نابینا و کم بینا در جامعه و تلاش خود این افراد، شاهد بالا رفتن اعتماد به نفس و تامین آتیه و ارتقای کیفیت زندگی این افراد از لحاظ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و روانی خواهیم بود(جوشقانی،1397).
در برخورد با افراد نابینا به نکات زیر توجه کنید:
– باید او طوری رفتار کنید که گویی هیچ تفاوتی با همسالان بینای خود ندارد.
– باید کودک نابینا را با نام صدا زد و او را با اشاره صدا نکرد.
– وقتی به نابینایی نزدیک می شوید او را از حضور خود آگاه کنید و اگر لازم بود خود را معرفی کنید.
– وقتی میخواهیم یک فرد نابینا را راهنمایی کنیم ترتیبی بدهیم که او بازوی ما را بچسبد ( کودکان دست ما را می گیرند).
– این افراد دوست دارند مستقل زندگی کنند بنابراین زمانی به آنها کمک کنید که که خودشان نیاز دارند و نمی توانند از عهده آن کار بربیایند .
– هنگام راهنمایی کودک نابینا جهت ها را درست به کار ببرید و از به کار بردن واژه هایی مثل اینجاست ، اونجاست ، بیا اینور ، برو اونور پرهیز کنید زیرا این جملات برای او بی معنی هستند . باید بسیار دقیق و با معنا و مفهوم روشن با او صحبت کرد و او را راهنمایی نمود .
– حتی الامکان از جابه جایی وسایل فرد نابینا پرهیز کنید و اگر چیزی را جابه جا کردید حتما به او اطلاع بدهید.
– مهم ترین مساله کودک نابینا آن است که بتواند خود را قبول کند ، در این رابطه تشویق او ، انتقاد از او یا انتظار از او برای رعایت اخلاق و نظم و ترتیب باید به طور عادی و همانند دیگر همسالانش باشد.
– از مقایسه کودک نابینا با دیگر همسالان و ارفاق به او خودداری کنید زیرا این کار به مرور زمان باعث ضعف او می شود.
– تحرک و جهت یابی اساسی ترین برنامه آموزش برای نابینایان است بنابراین او را در همه کارهایی که توان انجامش را دارد شرکت بدهید تا در تحرک و جهت یابی مستقل و توانمند شوند .
– در واگذاری مسولیت ها به او همانند همسالان بینای او برخورد کرده و برایش تخفیف قائل نشوید. او نیز می تواند به مرور از عهده مسولیت های روزمره اش بربیاید.
منابـع:
1. احمدپناه،محمد(1383) آسیب بینایی و فرایند تحول کودکان از تولد تا دوازده سالگی: یک مطالعه مروری،پژوهش در حیطه کودکان استثنایی،سال چهارم شماره 4-1 .
2. تات،محمدرضا و هوسپیان ، آلیس(1379) آموزش و پرورش دانش آموزان دیر آموز.تهران: انتشارات پژوهشکده کودکان استثنایی،چاپ اول .
3. توکلی، الهام (۱۳۹۴) مشکلات رشد اجتماعی کودکان با آسیب بینایی از دیدگاه دلبستگی، مجله تعلیم و تربیت استثنایی
4. جوشقانی، زهرا(1397) نگاهی جامعه شناختی به آموزش و درمان افراد نابینا و کم بینا،همایش کشوری نگاهی جامعه شناختی به آموزش و درمان افراد نابینا و کم بینا،اصفهان ، دانشگاه فرهنگیان.
5. دبیری، عذرا و زندی پور، طیبه(1385) آموزش و پرورش دانش آموزان استثنایی، تهران:انتشارات آیینه، چاپ اول.
6. رستمی،مرتضی،جونوشی،محمدرضا،رضایی،رضا، سلیمی، رضا(1398) ، اصول و راهبردهای آموزش به کودکان نابینا و کم بینا، دانشگاه محقق اردبیلی،اولین همایش ملی مدرسه فردا .
7. کاکاوند، علیرضا؛ روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی، تهران، روان، 1385، چاپ اول، ص 146.
8. کریمی درمنی، حمیدرضا(1385) توانبخشی گروه های خاص با تاکید بر خدمات مددکاری اجتماعی،انتشارات گستره، چاپ اول.
9. کشاورز، سوسن(1391) خانواده و کودک با نیاز ویژه(تبیین نقش قبل از تولد و بعد از تولد)،تعلیم و تربیت استثنایی،شماره 110.
10. مرعشی، حمید(1394) آموزش کودکان دارای معلولیت در محیط های فراگیر، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد(یونسکو) واحد بانکوک،چاپ اول2009 .
11. مشایخی، نازلی؛ ترابی میلانی، فریده(1391) کودکان استثنایی، تهران: انتشارات فاطمی، چاپ اول.
18


تعداد صفحات : 21 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود