تارا فایل

تحقیق اشکالات مسکن های مدرن


اشکالات مسکن های مدرن (امروزی)

به هر حال یکی از پیامدهای صنعتی شدن ایجاد مناطق مسکونی وسیع و نسبتاً یکنواخت است که ساکنان آنها کم و بیش از یک گروه سنی هستند. در دوران گذشته یک طرح مسکن در هر مرحله بر چند صد خانواده اثر می گذاشت اما در حال حاضر خطاهای برنامه ریزی و اجرایی بر هزاران اخنواده در یک گروه اثر می گذارد که این گروه غالباً به بزرگی شهرستانی کوچک است. مردم مشمول پیامدهای تولید انبوه مسکن براساس برنامه ریزی دقیق فیزیکی شده اند. متداول ترین انتقادات مربوط به مسکن مدرن را میتوان تحت دو عنوان خلاصه کرد:
1- مناطق مسکونی ممکن است به اندازه ای بزرگ و یک شکل باشند که ساکنین در تنظیم مناسبات شخصی دچار اشکال شده و قادر به بسط "احساس تعلق" در این مرحله نباشند.
ساختمان یک شکل، گروه های همگون مردم را مجتمع می کند، زیرا همه چیز در یک زمان به انجام می رسد و گروههای سنی و درآمدی مشخص همزمان با هم متحول میشوند. منطقه مسکونی ممکن است هم از نظر زیبایی و هم از نظر انسانی فاقد تنوع و چندگونگی باشد.
یک هنرمند سوئدی گفته است: زندگی در این مستغلات مسکونی جدید مانند زیستن در یک جدول و داشتن احساسی شبیه یک کسر اعشاری است.
2- واحدهای مسکونی مدرن و محیطهای شهری ممکن است بیش از حد برنامه ریزی شده و طبق آخرین جزئیات از پیش تنظیم شده، ساخته شده باشند. قبل از اینکه ساکنان به مناطق جدید اورد شوند کارکرد مشخصی برای هر اتاق در نظر گرفته شده است که ترکیبات و اولویت های فردی را دشوار یا غیر ممکن می سازد و فقدان انعطاف پذیری مانع بروز فردیت می شود.
عوامل موثر در بررسی وضعیت مسکن
در بررسی وضعیت مسکن باید موارد زیر را مد نظر قرار داد:
1- استفاده کندگان که شامل فرد، خانوار، خانواده گسترده یا گروهی که در واحدهای مسکونی زندگی می کنند می شود. اینها مصرف کنندگان نهایی فرآیند مسکن هستند که زندگی شان از شرایط مسکونی که در آن زیست می کنند، تاثیر می پذیرد.
2- منابعی که در وضع مسکن مورد بررسی دخیل است. ساخت فیزیکی خود منزل منابع مالی و سازمانی، مکانی و تسهیلاتی از قبیل زیربنا، تسهیلات عمومی، برنامه های مربوطه فعالیتهای عمومی کارکنان اجتماعی و غیره را شامل میشوند.
3- فعالیت ها: اجزای اساسی هستند که "کنش متقابل بین استفاده کننده واحد مسکونی" از طریق آنها انجام می گیرد. مسکن به این دلیل فراهم می شود که فعالیتهای معینی را میسر می سازد برخی از این فعالیتها به کارکرد مسکن به منزله سرپناه مربوط می شود مانند خوابیدن، قسمتی از کارکرد مسکن به عنوان محل و مکان مطرح است مانند رفتن به محل کار و بخشی به رشد اجتماعی و روانی فرد مربوط می شوند مانند رفتن به مدرسه ، ملاقات با دیگران و …
4- پیامدها: فعالیتهایی که به وسیله استفاده کنندگان در محیط سکونتشان انجام می گیرد، هم برای استفاده کنندگان و هم برای وضع مسکن پیامدهایی به دنبال دارد: این تاثیرات میتواند مثبت باشد مانند دستاوردهای فردی یا اصلاح محیط فیزیکی، همینطور هم میتواند منفی باشد، مانند کاهش سلامتی یا فساد محیط، همچنین فعالیتها و پیامدها به میزان زیادی به خصوصیات، آرزوها و نیازهای استفاده کننده بستگی دارد. بنابراین در بررسی شاخصهای اجتماعی استفاده کننده به عنوان مبنا در نظر گرفته می شود.
بررسی ابعاد کیفی نیاز مسکن
1) بررسی کیفی فضای ساخته شده با توجه به جنبه های موثر در رشد سلامت و بهداشت و آسایش جسمانی
2) بررسی کیفی محیط مصنوع جنبه های موثر در رشد معنوی و روحی و روابط عمومی.
هفت شاخص کیفیت مسکن مناسب در محلات شهری
مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در بر می گیرد که شامل تمامی خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای بهزیستن خانواده و طرح های اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است. در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن یک واحد مسکونی نیست بلکه کل محیط مسکونی را شامل میشود. به عبارت دیگر مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهزیستن انسان را شامل می شود و باید حق تصرف نسبتاً طولانی و مطمئن برای استفاده کننده آن فراهم باشد.
دریافت رابطه توسعه پایدار و شهرسازی و اجزای متشکله آن منجمله مسکن و مقولات متعدد مربوط به آن، موضوعی اساسی است. در واقع شناسایی ویژگیهای شهر پایدار یا محیط پایدار در اقلیم و فرهنگ خاص، موضوعی است که عدم پرداختن به آن، امکان توفیق در برنامه ریزی برای جزئیات آنرا تقلیل می دهد. پرداختن به شاخصه های مسکن به عنوان کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی وتشکیل دهنده، شالوده اصلی آن را میتوان از حساسترین مراحل برنامه ریزی دانست. عرصه مسکن به منظور تامین رشد اجتماعی علاوه بر خود واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز در بر می گیرد.
نیاز به مسکن دو بعد کمی و کیفی دارد؛ در بعد کمی نیاز به مسکن، شناخت پدیده ها و اموری را شامل میشود که به فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن مربوط میشود که در واقع درجه پاسخگویی به نیاز، بدون در نظر گرفتن کیفیت آن مورد نظر است. در بعد کیفی مسائل و پدیده هایی مطرح میشوند که به بی مسکنی، بدمسکنی و تنگ مسکنی ارتباط دارند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است.

شاخص های کیفیت مسکن
به طور کلی عواملی در مسکن وجود دارد که کیفیت را تعریف می کنند. اینگونه وامل در مقیاس محله به شرح زیر هستند:
1- فرم مطلوب مسکن
2- استحکام مسکن
3- امنیت مسکن
4- ایمنی، راحتی و میزان دسترسی و نیز فاصله مناسب ساکنان به تسهیلات و خدمات کالبدی محله
5- دسترسی به طبیعت و فضاهای سبز باز
6- تامین تجهیزات و تاسیسات (زیرساختها) مورد نیاز مسکن
7- همجواری مسکن با کاربری های سازگار
این عوامل هفتگانه از مهمترین معیارها و شاخصها در تعریف و تبیین کیفیت مناسب مسکن هستند که توجه به آنها در ساخت و ساز، انجام تمامی فعالیتهای زندگی ساکنان را به سهولت کارایی مطلوب امکان پذیر ساخته و کمکی در جهت یافتن جهات زندگی پایدار شهری و ساخت و شکل مناسب برای شهر و مناطق شهری محسوب می شوند.

فرم مطلوب مسکن
مسکن یکی از نیازهای اصلی انسان است، از اینرو به منظور تامین آن و رسیدن به فرم مطلوب بایستی 5 عامل اساسی را مدنظر قرار داد که عبارتند از: زمین، منابع مالی، نیروی انسانی و فن آوری، مصالح ساختمانی و مدیریت و نظارت.
زمین و چگونگی (وسعت و شکل قطعات) آن تعیین کننده فرم مسکن است، همچنین نیروی انسانی، تعیین کننده کیفیت ساخت و ساز بوده و منابع مالی بر کیفیت و چگونگی ساخت و ساز و چگونگی استفاده از مصالح و نوع آن موثر است. به منظور حرکت صحیح عوامل در سه راس مثلث و برقراری ارتباط مابین آنها، مدیریت و کنترل صحیح و قوانین مدون مورد نیاز است، هماهنگی تمامی این عوامل موجب رسیدن به فرم مطلوب مسکن و بالابردن سطح ارتقای کیفی میشود.
استحکام مسکن
رعایت مسائل فنی و اصول و قضاوت مهندسی در طراحی و اجرای سازه ها بایستی همواره مدنظر مهندسان و معماران باشد، به همین جهت لزوم بررسی ژئوتکنیکی، بررسی مصالح ساختمانی مقاوم، شناسایی گسل های موجود، شیوه های مقاوم سازی و لزوم تجدیدنظر در آئین نامه ها و مقررات، کاملا محسوس است. علاوه بر مسائل فوق، با آشنایی مهندسان به تکنیکهای مقاوم سازی مدرن و به روز کردن اطلاعات مهندسان، میتوان الگوهای مقاوم، ارزان و مناسب طراحی کرد.
امنیت مسکن
امنیت، در واقع حفاظت از مسکن و وسایل آن در مقابل عوامل مستقیم و غیرمستقیم است که موجب ضرر رساندن به مسکن و در واقع عدم امنیت آن می شود. عوامل مستقیم که امنیت را به خطر می اندازند شامل دزدی، آتش سوزی و … هستند. عوامل غیر مستقیم نیز ، آلوده کردن آب، هوا و زمین است. البته در این مقوله میتوان از عوامل طبیعی همچون سیل، زلزله، توفان، حرکت ماسه های روان نیز نام برد که تمامی این عوامل مخل امنیت مسکن و ساکنان آن است و در واقع بر کیفیت مسکن تاثیر سوء می گذارد، پس معیار مصونیت در مقابل سوانح طبیعی از دیگر عوامل مطرح است. مقوله دیگری که در امنیت بایستی مدنظر قرار گیرد امنیت نحوه تصرف مسکن است. امنیت نحوه تصرف سبب می شود که خانوار ساکن در واحد مسکونی، از نظر دور نمای سکونت خود احساس ایمنی کند و این امر آسایش روانی بیشتری برای آنها ایجاد می کند.
ایمنی، راحتی و میزان دسترسی
در نظر گرفتن تسهیلات و خدمات مناسب، موجب افزایش سطح ارتقای بهداشت مسکن و در نتیجه سلامتی ساکنان آن می شود، از جمله عوامل موثر در این مقوله را می توان درصد برخورداری واحدهای مسکونی از یک ، دو و سه اتاق خواب، میزان برخورداری از خدمات اساسی همچون شبکه برق سراسری، گاز لوله کشی، تسهیلات آشپزخانه ، تلفن، کولر، سیستم فاضلاب و … دانست.
دسترسی به طبیعت و فضاهای سبز باز
می توان گفت فضای سبز از مهمترین ابزارهای دستیابی به توسعه پایدار است؛ باید توجه داشتکه افزایش جمعیت نیاز به تامین فضای سبز عمومی را افزایش می دهد. با همه اهمیتی که فضای سبز مفید در محلات شهری دارد باید این واقعیت را پذیرفت که اهمیت حیاتی فضای سبز را نباید در رویارویی با دیگر کاربریهای حیاتی شهری قرار داد. به طور کلی باید رابطه و تناسبی معقول بین فضاهای ساخته شده و فضاهای طبیعی در محلات شهری وجود داشته باشد. فضاهای سبز در زندگی شلوغ، پیچیده و ناآرام شهرها، گویی تنها عنصر آرامش بخش و پالاینده هستند. استفاده از درخت وفضای سبز باید به عنوان جزء لاینفک طراحی فضای محلات شهری مورد توجه طراحان قرار گیرد.
هر گیاه سبز هر چند کوچک، نقش خود را در تلطیف هوا، گرفتن و غبار آن، ایجاد آرامش بصری – روانی ، رفع آلودگی صوتی، تولید اکسیژن مورد نیاز شهروندان، سایه ایفا می کند. فضاهای سبز در محلات، منظر محله را بهبود می بخشند، باعث زیبایی محیط میشوند، نقش پالایشی دارند، باعث افزایش رطوبت و کاهش دمای هوا میشوند، سهم مهمی در برآورده کردن نیاز تفریحی و تفرجی ساکنان محله دارند و …
به طور کلی استفاده از درخت به خصوص برای بالا بردن کیفیت فضاهای کالبدی، مکمل سکونت یا به عبارتی موقعیت نسبی مسکن، می بایست مورد توجه قرار گیرد.

زیرساختهای مورد نیاز مسکن
تاسیسات و زیرساختهای شهری، طیف وسیعی از عناصر شهری را که اکثراً احداث شده، ثابت و ساختمانی اند، در بر می گیرد. در نگاهی کلی میتوان زیرساختهای شهری را شامل تمامی عناصری دانست که تامین نیازهای مختلف ساکنان محلات شهری را در زمینه های مختلف سکونت، فعالیت، استراحت ، فراغت و به طور کلی بالابردن کیفیت زندگی شهری بر عهده دارند. به عبارتی مجموعه عناصر فیزیکی موجود و لازمی که کارکردهای مختلف شهری را میسر می سازند و باعث ترکیب و تشکیل فضاهای شهری میشوند، زیرساخت شهری نامیده می شوند.
تاسیسات زیربنایی در محلات شهری در راس مسائل کیفی زندگی است. تاسیسات و زیرساختهای شهری از معیارهای اصلی بررسی و تعریف شهر سالم است. مقوله تاسیسات زیربنایی شهری مستقیماً با کیفیت سکونت شهری ارتباط می یابد و مفاهیم متفاوتی همچون سرپناه، خانه و مسکن را پیش می آورد؛ در مقایسه اینها با هم ، فرق سرپناه با خانه مشخص می شود. سرپناه صرفاً انسان را از عوامل طبیعی محافظت می کند، ولی فاقد مشخصات لازم برای تامین آسایش و پاسخگویی به نیازهای مختلف است. خانه هم از نظر طراحی و هم از نظر فیزیکی میتواند کامل باشد و نیازهای انسان و خانوار را در داخل ضای خود تامین کند. اما برای اینکه خانه به مسکن یا محیط مسکونی تبدیل شود، باید شرایطی دیگر هم داشته باشد. حلقه اتصال خانه به مسکن یا محیط مسکونی تبدیل شود، باید شرایطی دیگر هم داشته باشد. حلقه اتصال خانه به مسکن، تاسیسات زیربنایی و تجهیزات شهری است؛ یعنی چنانچه شبکه فاضلاب برای محیط مسکونی تاسیس نشود، یا دسترسی خانه به محل کار یا به محل سایر فعالیتهای اجتماعی به نحو درست و مطلوب تامین نشود، باید گفت هنوز معیارهای مسکن و محیط مسکونی تحقق نیافته است. بدین ترتیب تاسیسات زیربنایی تبدیل کننده خانه به مسکن است.
بدین ترتیب ملاحظه میشود که تاسیسات شهری بخش تعیین کننده ای از کالبد محلات شهری را تشکیل می دهند که زمینه و بستر مناسبی را برای کارکردهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلات فراهم ساخته، موجب آسایش و راحتی ساکنان محلات شهر می شوند.
همجواری با کاربری های سازگار
به طور کلی کاربری هایی که در حوزه نفوذ یکدیگر قرار می گیرند باید از نظر سنخیت و همخوانی فعالیتها با یکدیگر منطبق بوده، موجب مزاحمت و مانع انجام فعالیتهای دیگر نشوند.
عمده ترین تلاش شهرسازی، باید جداسازی کاربری های ناسازگار با کاربری مسکونی در محلات شهری باشد. کاربری هایی که دود، بو، صدا و شلوغی تولید می کنند، باید از کاربری های دیگر، به ویژه کاربری مسکونی، فرهنگی و اجتماعی جدا شوند. این جدایی مطلق نیست، بلکه در برخی مواقع میتوان با تمهیداتی، اثرات سوء کاربری های مزاحم را محدود کرد.
در جدایی فضایی کاربری ها، فاکتورهای هزینه، سود وخوبسندگی نسبی آنها مورد نظر قرار می گیرد.
جدایی فضایی عملکردها فقط به فعالیتهای شخصی نظیر کشتارگاه ، چرم سازی و فلزکاری اختصاص ندارد، بلکه در مورد کاربریهای کوچک مزاحم نیز صدق می کند (مانند یک مغازه چوب بری یا در و پنجره سازی و حتی یک دکه فروش نفت در یک محله مسکونی که امکان دارد مورد اعتراض ساکنان آن محل قرار گیرد)
گونه شناسی مسکن
خانه های تک واحدی مستقل
خانه های مستقل مکمل یک زندگی خصوصی می باشند که در آنها حریم خانواده محفوظ می ماند و همچنین آزادی واستقلال خانواده خدشه دار نمی شود. در این خانه ها به دلیل اینکه تمام جهات بنا نیاز می باشد امکان جهت گیری خانه بی شمار است. و علاوه بر آن دسته بندی اتاقهای روز در یک بخش و اتاقهای شب در بخش دیگر و یا عرصه بندی فضاهای کودکان و بزرگسالان به نحوی که از لحاظ دید و صدا برای یکدیگر مزاحمت ایجاد نکنند، در طراحی این ساختمانها امکانپذیر است.
از لحاظ عمومی مزایای ذکر شده در بالا برای این خانه های رویایی از نظرات آن بیشتر است که واضح ترین آن عدم استفاده بهینه از امکانات زمین می باشد. وقتی که ساختمان در زمینی با عرض زیاد بنا شده است، منجر به اتلاف زمین نشده و همچنین هزینه زیاد ساخت تاسیسات زیربنایی به شهر تحمیل می شود.
خانه های حیاط مرکزی
ریشه و اصل خانه های حیاط مرکزی به زمانهای بسیار گذشته و به اولین خانه های شهری باز می گردد. خانه های دارای حیاط مرکزی به عنوان یک جانشین مناسب برای خانه های مستقل مجدداً در اواخر دهه 20 قرن 19 در آلمان کشف شدند. این نوع خانه ها در اروپای غربی کپی محض از خانه های رم با حیاطهای کوچکشان نیست بلکه برداشتی از اساسی ترین نکات آن می باشند که منجر به ساخت خانه های "حیاط مرکزی L شکل با حیاطی نسبتاً بزرگ شد تا اینکه آفتاب زمستانی بتواند به داخل نفوذ کند".
این خانه ها حتی از خانه های مستقل پیشی می گیرند اول در تامین آرامش و حریم واقعی برای ساکنان خود و دوم در استفاده بهینه از زمین. طبیعت این خانه ها به عنوان خانه هایی با چرخش درونی به گونه ای است که خانه های مجاور نمیتوانند به حیاط دیگر اشراف داشته باشند و این موضوع آزادی واقعی ساکنان را تامین می کند.
یک مشکل کوچک خانه های حیاط مرکزی عدم امکان تهویه طبیعی هوا و کوران است که میتواند توسط سیستم تهویه مکانیکی حل شود.
خانه های شهری
بر خلاف خانه های حیاط مرکزی که درون گرا هستند خانه های شهری به بیرون و به طرف خیابان باز میشوند. همانند خانه تک واحدی مستقل، خانه شهری نیز تکمیل کننده واحد اصلی اجتماع یعنی خانواده می باشد و اگر چه طرفین به همسایه ها چسبیده است مرز آنها را دیوارهایی تشکیل می دهد که حریم مالکیتشان میباشد. این خانه ها در سطح زمین قرار دارند و در دسترسی از آنها به حیاط و حیاط خلوت ساده است به دلیل نحوه آرایش خانه های ردیفی شهری، که از طرفین به یکدیگر متصل هستند انرژی لازم برای گرم کردن آنها تقریباً 55% خانه های یک طبقه ویلایی است. حتی وقتی با واحدهای مستقل تک واحدی مستقل مقایسه شوند 30% انرژی کمتری لازم دارند.
آپارتمانهای بلند
توسعه ساختمان سازی که نتیجه توسعه جمعیت شهری است، باعث تهدید فضای سبز حاشیه و داخل شهرها شد و در نتیجه یکی از راه حلهای مناسب برای جلوگیری از این تهدید احداث ساختمانهای بلند بود. احداث این نوع بناها به این معنا نیست که کل یک منطقه را به آپارتمان های بلند اختصاص می دهیم، بلکه درصد کمتری از فضا را به ساختمان و درصد بیشتری را به فضای سبز و فضاهای خدماتی اختصاص داده شود.
اما در درون این آپارتمان ها خانواده ها به مشکلاتی برخوردند، زیرا والدین برای عدم ایجاد مزاحمت سایر همسایه ها از بازی کودکان در درون واحدها جلوگیری می کنند و این محدودیت کودکان از حرکات طبیعی مورد نیازشان محروم می سازد، در نتیجه سبب بوجود آمدن رفتار های غیر اجتماعی ، گوشه گیری و تماشای بیش از حد تلویزیون در آنها خواهد شد.
ابعاد فرهنگی مسکن
کارکرد اصلی مسکن فراهم آوردن شرایط مطلوب برای خانواده ها به منظور تحقق فعالیتهای خانوادگی است. خانه نزدیکترین فضای مرتبط با انسان است و انسان اولین تجارب رابطه خود با دیگران را در آن می آزماید. عدم دسترسی به مسکن مناسب با افزایش میزان بزهکاری طلاق و از هم گسیختگی اجتماعی ارتباط زیادی دارد و عاملی بازدارنده در رشد و اعتلای اجتماعی، فرهنگی و روانی محسوب میشود. نداشتن مسکن همچنین باعث پیدایش پدیده های نابهنجار اجتماعی دیگری از قبیل خیابان خوابی، زاغه نشینی و معضلات حادتری مانند تکدی گری می شود.
جوامع انسانی به ویژه عصر کنونی سرشار از استرسهای گوناگون هستند، مسکن مناسب می تواند محلی برای آرامش و تجدید قوا و آرامش اعصاب باشد. فقدان مسکن عامل موثری در پیدایش افسردگی اختلالات رفتاری، شخصیتی و همچنین کاهش مقاومت فرد در برابر مشکلات است. انسانی که به دلیل بحران اقتصادی نمی تواند مسکن مناسب و مستقل داشته باشد، دچار بحران روانی می شود.
مسکن متاثر از فرهنگ است و بر عکس مسکن در فرهنگ ساکنین خود تاثیر می گذارد. این همان مقوله تعامل مسکن و فرهنگ می باشد. اقلیم، مصالح، تکنولوژی ، اقتصاد یا مذهب صرفاً تاثیرگذار بر فرم و در عوض عوامل اجتماعی و فرهنگی تعیین کننده فرم خانه هستند انبوه سازی و شهرک سازی ها و راه حل های آزمایشی سکونت در کشور ما فاقد هرگونه دیدگاه فرهنگی، اجتماعی بوده و با این موضع بیگانه اند. در نتیجه فعالیت مسکن سازی در ایران به خودی خود فعالیتی هویت زدا و تخریب کننده فرهنگ و زندگی اجتماعی ماست. در طرح سکونتگاههای ایران چه در سطح نواحی شهری و چه در هر منطقه از کشور نظام قوام یافته ای از مسکن حکمفرما بوده است. این مورد ضمن دربرداشتن وجوه مشترک، بر حسب شرایط خود ویژگیهایی نیز دارد. اعتبار و اهمیت فضای فرهنگی و حضور آن به عنوان یک عامل مهم در سازمان فضایی محلات و نواحی مسکونی اصلی انکارناپذیر است. اصلی که در سازمان بندی فضای اجتماعی محلات مسکونی ایران وجود دارد، یک فرهنگ قوی را در پشتوانه خود معرفی می کند. این بدان معنی است که در طرح فضای محله ای، انسان و خصوصیات انسانی، مودت، توجه به حریم خانواده، محرمیت ها، تعاون و همکاری، ارتباط اجتماعی و فرهنگی ، اعتقاد و عقیده ، اثر گذارده است.
شرایط اجتماعی مردم در طرح فضای محله ای به مثابه یک مکتب است. مکتبی که به محلات جان می دهد و دیگر فضاها مانند فضای اقتصادی و معیشتی را به تبعیت از خود وا می دارد. اقتصاد محور همه چیز نبوده، بلکه اقتصاد نیز خود تابعی از شرایط اجتماعی و فرهنگی می شود. اینگونه است که حتی آستانه ها و حریم های خصوصی و عمومی در طراحی محیطی جایگاه ویژه خود را می یابد. در طرح محلات مسکونی سنتی در عین تفکر برای سکونت یک خانواده به طور مستقل، صحبت از یک خانواده بزرگتر یعنی جامعه مطرح است. در این مورد سلسله مراتب خانواده، همسایگان، کوچه، کوی، محله و شهر وجود دارد طراحی محیط به تبعیت از این تفکر راه به جایی می برد که در طرح خانه، فضای خصوصی و در طرح دیگر فضاها، حفظ شرایط اجتماعی و فرهنگی و یکپارچگی فضای اجتماعی مطرح می شود. نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی را نه تنها در طرح محلات مسکونی، بلکه در کل و جز فضاها (بازار، حمام، مرکز محله، فضاهای جمعی و دیگر فضاهای جنبی آنها) میتوان مشاهده کرد. به طور کلی هنگامی که یک کل تعیین شده باشد، اجزا نیز تابعی از آن می گردد.
در طول چند دهه اخیر، توسعه بی رویه شهرنشینی، مهاجرت و افزایش جمعیت و اجرای برنامه های گوناگون اقتصادی و اجتماعی، ساختار اصلی اقتصادی کشور و پراکنش جمعیت در سطح شهرها و روستاها را دگرگون کرده است. بر طرح محلات مسکونی و اجرای برنامه اهی خانه سازی به دلیل نیاز به مسکن همان رفته است که دستبافته فرش را تبدیل به فرش ماشینی یا موکت کرده است. اگر چه این نظر تمام نواحی مسکونی شهری یا روستایی را در بر نمی گیرد، ولی کلیت کار از این نوع است. ساختن تعداد بیشتر واحد مسکونی، بر جنبه های کیفی آن پیشی گرفته است. بیم آن می رود که با الگوقرار گرفتن گونه های ویژه ای از مسکن و محلات مسکونی که صرفاً به عنوان یک سرپناه مطرح می شود، نگرش جمعیت و روابط همسایگی ساکنان نیز دستخوش تحول گردد. کماآنکه در شهرهای پرجمعیت شده کشور پیشقراولان آن از راه رسیده اند و بار خود را بر زمین می گذارد.
روند زندگی در محلات مسکونی سنتی ایران دارای روح و حیات است. در حقیقت، فرهنگ و خصوصیات روانی جمعیت عاملی موثر در طراحی محیط مصنوع است. محیط مصنوع الگوی خود را از شرایط فرهنگی می گیرد. محله بندی ها، توسعه و طراحی معابر، فضاهای محله ای و بین محله ای و تاسیسات اجتماعی و اقتصادی محله، علاوه بر شرایط طبیعی و معیشتی براساس اعتقادات و سنتها، فرهنگ ها و قومیت ها نیز استوار است. ارتباط بین خانوارها ، فرزندان آنها، زنان، مردان ، پیران و جوانان با طراحی محیط مسکونی به سالم ترین، ساده ترین و در عین حال قوی ترین وضع حکمفرماست. به طور مستقیم یا غیرمستقیم در آن سهیم اند، تامل شده است.
اصولا معنای مسکن، یعنی محلی برای سکون و آرامش و تداعی کننده آن فضایی است که انتظارش میرود.
مساکن سنتی دارای این سکون و آرامش می باشند تا در پناه آن خانوارها به ترتیب فرزندان، رفع خستگی ناشی از کار و فعالیت، تداوم سینه به سینه فرهنگها و پیشینه های تاریخی، حفظ اصول مثبت زندگی نیاکان از طریق قصه ها و داستانهای پدربزرگ ها و مادربزرگ ها بپردازند. خانه ها فقط یک سرپناه نبوده و خوابگاهی عمل نمی کند. انعکاسی از فلسفه زندگی و حیات در مسکن نمایان است. عناصر داخلی خانه ها، سردرخانه ها، سکوی ها، حیاطها، باغچه ها ، حوض ها و ماهی ها نشانی از طبیعت و فلسفه زندگی و وسعت نظر خانوار دارد. برای واحدهای مسکونی حقوق ارتفاقی وجود دارد. ورودی خانه ها در نقطه ای به هم پیوند می خورد. اولین فضای اجتماعی محله ای از تلاقی این درها آغاز می شود. سپس به یک فضای نیمه خصوصی دیگر (کوچه بن بست) می رسد که خود محل تلاقی واحدهای کوچکتر است. در مسیر راهها، ساختمانهای کوچک و بزرگ و باحجم های متفاوت و رنگهایی هماهنگ با محیط، طراحی محیط را متنوع می کند، طبیعت در داخل محلات است. در این محلات وسعت نظر اهالی در رویارویی با طبیعت بیکران تداوم می یابد.
در مقابل آنچه که سنت سکونت در یک محله نامیده می شود. در نواحی مسکونی جدیدالاحداث و به ویژه در نواحی متمرکز جمعیتی که در طول چند دهه اخیر شکل یافته، فرهنگ سنتی سکونت و استفاده از نکات مثبت زنده آن در نهایت ضعف خود قرار گرفته است. محلات مسکونی ساخته می شود تاجمعیت با گوناگونی قومی، اجتماعی، آداب و رسومی و برحسب توانهای اقتصادی و نیازهای مادی خود، خانه ای را بدون ارتباط در وجوه مشترک زندگی جمعی و در قالب فضای مستقل انفرادی و به دور از حیات و داد اجتماعی برگزیده و در آن زندگی کند. عمده محلات مسکونی جدید به مثابه خوابگاهی است که جمعیت متقاضی مسکن را بدون ارتباط روانی و عاطفی در خود جای دهد. در طراحی و برنامه ریزی مجموعه های مسکونی کمتر توجهی به روابط همسایگی و طراحی و بر مبنای ذوق و سلیقه ها و عادات و رفتارهای مثبت اجتماعی معطوف شده است. از اینرو است که فرهنگ غنی گذشته در مقابل بسیاری از عوامل ناآشنا و عدم ارتباط فضاها با یکدیگر روز به روز رنگ پریده تر می گردد.

نیازهای اساسی در طراحی مسکونی
الکساندر در کتاب خود بیان می کند که همواره عناصری ضروری در طراحی یک خانه وجود دارند که اگر چه ممکن است توجه به آنها بسیار ساده و ابتدایی و اموری معلوم و مشخص به نظر رسند، اما اغلب به علت همین ساده انگاشتن، در طراحی خانه لحاظ نمی شود. این عوامل به ترتیب زیر می باشد:
1) جای کافی برای پارکینگ اتومبیل صاحبخانه و مراجعین و مهمانان او، جای کافی برای عقب و جلوکردن اتومبیل
2) فضای مورد استفاده موقت اتومبیل های خدمات (مانند کامیون جمع آوری زباله) و یا اتومبیل های توزیع کالا.
3) تسهیلات لازم برای دریافت جعبه پسته ها و…
4) فضای لازم برای نگهداری و بازبینی تجهیزات عمومی، تلفن و برق، لوله های اصلی آب، فاضلاب، شوفاژ و… .
5) جایی برای استراحت و مصاحبت، محلی برای بازی کودکان و نگهداری و مواظبت از آنها.
6) فضایی دنج و دوستانه و جادار برای ملاقات با دوستان.
7) ورودی خصوصی به خانه، حفاظ ورودی.
8) توری هایی برای جلوگیری از ورود حشرات بالدار و گرد وخاک.
9) امکان بستن خانه با اطمینان (در نقاطی که دسترسی به آن میسر است).
10) مجزا کردن حرکت کودکان و حیوانات خانگی از وسایل نقلیه.
11) مجزا کردن عابر پیاده از وسایل نقلیه
12) نظارت بر مبنای سر و صدایی که در عرصه های جمعی ایجاد می شوند.
13) پیش بینی وسایلی که خانه را از سر و صدای شهر در امان نگه می دارد.
14) امکان دسترسی و خروج فوری از ساختمان در مواقع آتش سوزی، برای رسیدن به آمبولانس و برای بازسازی و تعمیر.
15) دسترسی پیاده ها از اتومبیل به خانه با حداقل مسافت و بدون خستگی.
16) مسدود کردن جمع آوری زباله تا از آلودگی محیط اطراف جلوگیری شود.
معیارهایی برای طراحی خانه معاصر
1) طراحی خانه های معاصر، باید علاوه بر ضاهای بسته، فصل بندی با شارع، فضاهای باز و پوشیده را نیز در نظر داشت و مزیتی برای یک گروه از این سه گونه فضا قائل نشد.
2) فصل بندی با شارع باید از طریق طراحی دیوارها و بدنه های تعریف کننده صورت گیرد.
3) فضاهای باز اعم از حیاط ها، بام، پاسیوها، حیات خلوت ها و بالکن ها، در خانه های معاصر باید پوشیده تر باشند و حس دربرگرتن را همچون اتاق القاء کننده برای نیل به این منظور توصیه می شود که فضاهای باز خصوصی تا آنجا که ممکن است بیشتر توسط فضاهای بسته و پوشیده تعریف شوند.
4) دیوارهای واقع در اطراف فضاهای باز برای افزایش کاربرد فضایی به صورتی موثر مورد استفاده قرار گیرد و از سطح به حجم تبدیل شوند.
5) ضابطه سطح اشغال هر قطعه زمین به دو فضای باز و بسته (معروف به 40 و 60 درصد) باید مورد تجدید نظر قرار گیرد به نحوی که به غیر از دو فضای مذکور، میزان و مکان فضاهای سرپوشیده نیز معلوم شود. به علاوه، مشارکت دیوارها و بدنه های مشترک با معابر و عرصه های عمومی در تعریف فضاهای شهری معلوم شود.
6) در دراز مدت برای دست یافتن به سازمان فضایی بهینه در خانه ها، باید شیوه های موجود تفکیک زمین، قطعه بندی و ابعاد و اندازه آنها نیز دگرگون شود تا بتوان به فضاهای شهری تعریف شده، قابل بسط و متنوع دست یافت. ضوابط شهرسازی مربوط به استقرار خیابان ها و استقرار قطعه های تفکیکی نیز نیازمند تجدیدنظرند.
7) در مورد فضاهای بسته نیز نقش طراحی در شکل دادن به دیوارهای اتاق ها به عنوان عناصر تعریف کننده بدنه حیاط ها و فضاهای باز در نظر گرفته شوند.
8) مفهوم سازمان فضایی خانه را باید از طریق ترسیم یک شبکه فضایی تجسم بخشید. شبکه ای از پیش سنجیده شده و نامرئی با تاکید بر بعد سوم و مشخص کردن امکانات اتصال و بسط فضاها در شش جهت.
9) هر گونه استقرار و ترکیب معمارانه سه گروه فضایی باید بر اساس شبکه فضایی به عنوان چارچوب راهنمای فضاها به طور همزمان مطرح شود. هر یک از فضاهای باز و یا سرپوشیده، براساس این چارچوب راهنما، مکلف به تعریف و ترکیب و تنوع فضاهای پیرامونی و همجوار خود می باشند.
10) آنچه باید در مورد طراحی همجواری این سه گروه فضایی مورد نظر قرار گیرد عبارت است از:
1- وجود اشتراک و اتصال فضای باز یا فضاهای بسته
2- بدنه های اطراف فضاهای باز
3- اتصال فضاهای باز و بسته از طریق سرپوشیده ها و عناصر مستقر در بدنه ها از قبیل ورودی ها، سردرها و پنجره ها.
4- تشخص یافتن کف ها
5- طراحی بام به عنوان گونه ای از فضای باز و طراحی اتصال بدنه ها به بام ها
6- طراحی چگونگی رفتار به بام و خط آسمان
7- با رعایت اصو تعرف و ترکیب فضا برای گروه های سه گانه، باید سقف ها، کف و بدنه ها هر یک از انواع فضاها به مدد ویژگی های شکل، ابعادی (بزرگی و کوچکی) نمایشی (نوع، رنگ و ترکیب مصالح و یا استفاده از آب و گل و گیاه) متمایز شوند.
8- باید در خانه برای چهار عرصه در شیوه زندگی معاصر مصداق فضایی پیدا کرد:
الف- عرصه عام: شامل دیگران (مهمانان، مراجعان) و خانواده
ب- عرصه مشترک: شامل کل خانواده با هم
ج- عرصه خصوصی: شامل تک تک یا هر دو یا سه نفر از اعضای خانواده
د- عرصه خاص: شامل فضاهای کاملاً یکنفره
عوامل فرهنگی
مجموعه عواملی از قبیل فرهنگ، مذهب و باور بر روی بسیاری از مسائل مربوط به روش زندگی مردم مثلاً فضاهای موردنیاز، نحوه ارتباط اعضای خانواده، نحوه پذیرایی از مهمان، روابط همسایگی، ارزش ها و ضدارزش ها، الگوهای سکونتی، حریم های فیزیکی و غیرفیزیکی، عرصه بندی فضاها و… اثر می گذارد.
فرهنگ به مفهوم عام خود، روش زندگی کردن و اندیشیدن است و از مجموعه دانسته ها و اعتقادات و تجربه های یک قوم حاصل می شود. فرهنگ استنتاجی است که هستی در طی قرن های متمادی از دریافت های خود از زندگی کرده است. آنچه که تعیین کننده روش زندگی یک قوم می شود، نه مذهب است، نه اخلاق و نه آداب و سنن، بلکه فرهنگ است، که از هر یک نصیبی دارد بی آنکه به تنهایی هیچ یک باشد.
این عامل مهم موجب دگرگونی های بسیاری هم در اصل و هم در نمایش و تجلی:
– سازمان اجتماعات
– سازمان روابط اجتماعی
– ساختار کالبدها
می باشد، چنانچه قیاس هر جامعه را تقریباً ناممکن می نماید.
فرهنگ سکونتی
هر مجموعه از اجزایی تشکیل شده است. این اجزا با نظمی خاص در کنار هم قرار گرفته اند و با هم ارتباط دارند.
واحد مسکونی نیز به عنوان یک مجموعه و اجتماعی کوچک از اجزایی مشخص تشکیل شده است. این اجزا به دو دسته کلی تقسیم می شوند: انسان ها و مبلمان.
هر انسان می تواند و دوست دارد آن گونه که می خواهد محیط مصنوع اطراف خود را تغییر دهد و محیطش را با روحیات و سلایق خود همخوان نماید. خانه انسان در واقع چاردیواری اختیاری است و هر کس در خانه اش بیشتر از هر جای دیگ می تواند این نیاز را ارضا نماید.
تمام علایق و سلایق یک خانواده در محیط مسکونی آنها نمودار می گردد. نحوه آرایش و نظام چیدمان لوازم و وسایل زندگی آینه تمام نمایی است از روحیات درونی، نحوه تفکر، وضعیت اقتصادی، نظام اجتماعی و… اعضا خانواده.
همان گونه که روحیات انسان ها با هم تفاوت های بسیاری دارد، سلایق آنها نیز متنوع می باشد. بنابراین نظام حاکم بر نوع و آرایش اجزا مسکن آنها نیز با یکدیگر متفاوت است.
در هر قطعه زمین به نسبت مساحت زمین و حدود تراکم آن باید جمعیت مشخصی زندگی کند. درصد زیربنای ساختمان را در مجموع طبقات آن به نسبت کل قطعه زمین، تراکم ساختمانی آن قطعه زمین گویند. فرض شود که حدود 20 قطعه زمین 200 متر مربعی برای سکونت 20 خانوار در نظر گرفته شده است و فرضاً این قطعات باید در 1 طبقه و با 100 متر مربع زیربنا برای خانوار ساخته شود. در این مورد تراکم ساختمانی انتخاب شده در کل هر منطقه 50 درصد زمین خواهد بود. حال اگر 20 خانواری که برای20 قطعه زمین 200 متر مربعی در نظر گرفته شده اند به منظور حسن تفاهم و اشتراک در نیازمندی های جنبی مانند فضای سبز و باز در چند طبقه ساختمان سکونت یابند و هر طبقه فرضاً 400 متر مربع، زیر بنا داشته باشد، باید کل قطعات زمین 200 مترمربعی با مساحت 4000 متر مربع، به صورت یک قطعه تفکیک شود. بنابراین باید یک ساختمان 5 طبقه به وجود آید تا نیاز زیر بنای مسکونی 20 خانوار را جوابگو باشد. در این مورد همچنان تراکم ساختمان 50 درصد سطح زمین خواهد بود با این تفاوت که حداکثر طبقات به جای یک طبقه در قطعات 200 متر مربعی به 5 طبقه در یک قطعه زمین 4000 مترمربعی تبدیل شده. در نتیجه 400 مترمربع از زمین زیربنا و 3600 مترمربع دیگر صرف محوطه سازی، فضای باز و استفاده عمومی خواهد شد.
تعیین تراکم به منزله آن است که به نسبت شرایط محیط، اعم از اجتماعی یا اقتصادی و طبیعی چه خصوصیتی از فضا مورد نظر می باشد و چه حدودی در مرکز زیستی سکونت خواهد گزید. از این رو تعیین حد مطلوبی از تراکم در برنامه ریزی و طراحی مجموعه مسکونی به معنای حد مطلوبی از رفاه و آسایش عمومی در ارتباط فراوان انسان با پدیده های طبیعی یا مصنوعی محیط پیرامونش می باشد. میزان موفقیت برنامه ریزی مسکن و نیازمندی های آن نیز بستگی به تعیین این حدود دارد.
محیط کالبدی- شرایط کلی در مجتمع مسکونی
1- شرایط مناسب زیست- انتخاب سایت مناسب
2- دسترسی به فضای باز- فضای بازی کودکان- میدان های بازی برای جوانان و بزرگسالان یا پارک جهت رفع خستگی
3- تفکیک مسیر پیاده از سواره- اتومبیل، کامیون و وسائل نقلیه اضطراری باید تا حد امکان به ورودی ساختمان نزدیک باشد و راه های اصلی پیاده، باید افراد را تا حد امکان به صورت مستقیم به آپارتمان ها هدایت کند.
می توان مسیرهایی برای عبور پیاده ایجاد کرد که از بین فضاهای سبز عبور کرده و مسیر مطلوبی برای قدم زدن را به وجود آورد.
4- طراحی محوطه
5- اشراف- در شرایط موجود، با توجه به تغییرات و تحولات ایجاد شده در شیوه های معماری فراهم کردن فضاهای مستقل به منظور محرمیت بیشتر، می تواند با استفاده از روش های زیر، در مجتمع های مسکونی، تا حدودی میسر گردد:
1) ایجاد فاصله محرمیت به طوری که پنجره تا پنجره 21 متر و عابر پیاده واقع در طرف مقابل ساختمان تا پنجره 14 متر فاصله داشته باشد.
2) به کار بردن ابتکارات معماری، مانند استفاده از سطوح شکسته، منحنی، زاویه دار و اختلاف سطح، به منظور جلوگیری از دید، از محوطه بیرون به داخل و از ورودی ساختمان به فضاهای داخلی.
3) استفاده از پیش فضاها در کنار قسمت های اصلی ساختمان.
4) استفاده از گیاهان مناسب با شرایط هر طرح.
6- ایمنی
الف) ایجاد فضاهای امن و مقاوم در برابر حریق در داخل ساختمان
ب) ایجاد راه فرار مناسب
7- امنیت
8- پارکنیگ- باید فضای توقفگاه و گاراژ اتومبیل ها به تعداد کافی پیش بینی شود. این فضاها باید در دسترس آسان ساکنین محله و نزدیک خانه های آنها قرار گیرد. همچنین لازم است در جایی قرار گیرد که سر و صدای اتومبیل ها، ساکنین را ناراحت نکند.
9- مکانی پیش بینی شود که امکان گردهمایی افراد محله و برقراری روابط اجتماعی را ایجاد کند. می توان محلی برای مهمانی های خانوادگی که فضای محدود خانه امکان آن را به وجود نمی آورد و یا اینکه فضایی برای دیگر اجتماعات مجتمع را طراحی کرد.
10- تسهیلات عمومی- رفع نیازهای ضروری ساکنین

فضاهای یک واحد مسکونی
-A فضاهای ورودی به خانه و خروج از آن (فضاهای ارتباطی)
-B فضاهای خدماتی، نگهداری و تجهیزات خانواده
-C عرصه های عمومی و خصوصی
1- عملکرد: فضای ورود به خانه، فضای مکث و توقفی است که شخص را برای ورود به آن یا خروج از آن آماده می کند و نیز فضای واسطه ای است که بین عرصه عمومی برون و عرصه خصوصی درون خانه، از این رو حریم مناسبی است که باعث جلوگیری از دید مستقیم افراد رهگذر و بیگانه از خارج به داخل خانه می گردد و نیز از هدر رفتن هوای گرم درون ساختمان و ورود هوای سرد بیرون به داخل فضای خانه، حین باز شدن درها جلوگیری می کند.
2- آشپزخانه/ فضاهای بهداشتی/ فضای نگهداری البسه/ فضای نگهداری وسایل اضافی
– آشپزخانه: یکی از اندام های اصلی فضای خانه و کارگاه کدبانوست. مکانی است که فعالیت های مربوط به تهیه غذا، آماده سازی و ذخیره سازی مواد غذایی، پخت و پز، شستشو و نگهداری ظروف و… در آن انجام می گیرد. عملکرد اصلی آن تهیه خوراک است، هر چند که ممکن است به منظور صرف غذا و محلی برای ماشین لباسشویی مورد استفاده قرار گیرد. طراحی این فضای به دو صورت باز و بسته معمول است که هر کدام دارای ویژگی های مشترک و متفاوت قابل ملاحظه ای هستند.
بررسی قسمت های مختلف آشپزخانه:
الف) انبار و آماده کردن- مشتمل بر قفسه های نگهداری ظروف و جایگزینی یخچال و فریزر است که ممکن است مستقیماً روی زمین قرار گیرند یا داخل دیوار کار گذاشته شوند.
ب) قسمت تهیه و تمیز کردن:
مشتمل بر ظرفشویی هایی (سینک) تکی و دوبل و نیز ظرف زباله و…
پ) قسمت پخت و سرو کردن:
مشتمل بر اجاق های گاز و برق و میز تهیه غذا و کابینت هایی که ظروف غذا در ان قرار می گیرند مثلث کار از اتصال این سه قسمت به یکدیگر به وجود می آید.
مجموع طول اضلاع این مثلث نباید کمتر از 6/6 متر باشد.
– فضاهای بهداشتی: تجهیزات= دوش/ دستشویی و مستراح/ فضای نگهداری وسایل (حوله …) آینه حمام/ دستشویی.
دستشویی های کوچک را معمولاً پشت درب می گذارند و درب ها باید به طرف داخل باز شوند تا از هجوم بو به طرف بیرون هنگام باز شدن در جلوگیری گردد.
در طرح پنجره حمام باید در نظر داشت کوران ایجاد نگردد و مشاهده داخل از خارج مقدور نگردد. جهت حمام در ایران بهتر است به طرف جنوب شرقی و شمال شرقی باشد.
– فضای حفظ و نگهداری البسه (لباس، ملحفه، …)
عملکرد: هوادادن، پاک کردن، شستن، خشک کردن، اتوکردن، در گنجه گذاشتن، چیدن تجهیزات: طشت و وسایل شستشوی لباس/ فضای نگهداری وسایل در ارتباط با ظرفیت خانواده
عرصه های خصوصی
اتاق خواب والدین، فرزندان
با در نظر گرفته اینکه 3/1 عمر انسان معمولاً در خواب می گذرد باید حد اعلای راحتی و آسایش در طرح اتاق خواب مدنظر باشد. اتاق خواب باید مشرف به سرویس و حمام و قسمت تعویض لباس باشد. شکل و اندازه اتاق خواب بستگی به مقدار و اندازه مبلمان دارد.
نکاتی که باید در طراحی آن مبذول داشت:
1- جریان هوا نباید مستقیماً از روی تخت عبور کند یا تخت در کنار پنجره قرار داده شود.
2- فضاهایی لازم است تا اموری نظیر تعویض لباس و آرام روان انجام گیرد.
3- هر اتاق باید نور و تهویه کافی و پوشیدگی سمعی و بصری داشته باشد.
4- هر اتاق به گونه ای طراحی شود که امکان تغییر و تنوع در نحوه چیدن اثاثیه آن مقدور باشد.

عرصه های عمومی
این عرصه فضایی است که زندگی مشترک یک خانواده جریان دارد. فعالیت های جمعی نظیر گپ زدن، غذا خوردن، تماشای تلوزیون، پذیرش مهمان و… در آن انجام می شود. امروزه فضاهایی مانند نشیمن، ناهار خوری، پذیرایی، عرصه های عمومی را تشکیل می دهند.
طراحی نشیمن: نقشه این فضا در یک ساختمان معمولاً حالت مرکزیت به خود می گیرد و با سایر بخش های منزل از قبیل آشپزخانه، توالت و حمام در ارتباط است. در ورودی مجاورت این فضا قرار می گیرد و نباید مستقیماً به این فضا باز شود. با سرویس ارتباط غیرمسقتیم دارد، غذاخوری می تواند در مجاورت آن باشد.
1- فضاهای ورودی
– درآوردن لباس خارج از خانه
– درآوردن کفش
– استقبال و مشایعت
– مرتب کردن لباس
– توالت مهمان
– وسایل و مبلمان موجود: رختکن، جاکفشی، پادری، آینه، پاشنه کش، آیفون
2- توالت و دستشویی
– شستن دست و صورت
– مسواک زدن
– تراشدن ریش
– رفع بول
– مرتب کردن موهای سر و صورت
– وسایل و مبلمان موجود: دستشویی، توالت، جای صابون و مسواک، فرچه، توالت شور، سیفون، هواکش، دمپایی
3- نشیمن
-نشستن
– استراحت کردن
– گوش دادن آهنگ
– مطالعه کردن
– تماشای تلویزیون
– بازی کردن
– انجام کارهای منزل
– غذا، میوه، چای خوردن
وسایل و مبلمان موجود: مبل، میز عسلی، میز ناهار خوری، صندلی راحتی، بوفه، دراور، تلویزیون و میز تلویزیون، تلفن و میز آن، فرش، بخاری، رادیاتور، سطل آشغال، گلدان، آباژور
4- پذیرایی
– پذیرایی از مهمان
– صحبت کردن
– غذا خوردن
– تماشای تلویزیون
– انجام کارهای منزل
وسایل و مبلمان موجود : مبل، میز عسلی، میزناهارخوری، ویترین، تلویزیون و میزآن، گلدان آباژور، فرش، رادیاتور، سطل آشغال، صندلی راحتی، ضبط صوت، بوفه، تلفن و میز آن
5- حمام
– استحمام کردن
– خشک کردن بدن
– توالت رفتن
– شستن دست و صورت
– اصلاح صورت
– جمع آوری لباس های چرک
– آویزان کردن لباس
وسایل و مبلمان موجود: دستشویی، زیر دوشی، توالت فرنگی، پرده، آینه، جای صابون، شامپو، …
سلطل آشغال، جالباسی، کمد لباس چرک، ماشین لباسشویی، بند لباس
اتاق های خواب شامل سه بخش می باشد:
اتاق فرزند کوچک- اتاق فرزند بزرگ- اتاق والدین
اتاق فرزند کوچک
– خواب
– درس خواندن
– بازی
– تعویض لباس
وسایل و مبلمان موجود: تخت یا رختخواب، کمد لباس، میز تحریر، کمد اسباب بازی، کتابخانه سطل آشغال، موکت، رادیاتور، چراغ خواب
اتاق فرزند بزرگ
– خواب
– تعویض لباس
– پیرایش سرو وضع
– درس خواندن
– دعوت دوستان
– ورزش
کارهای فوق برنامه ( موسیقی، نقاشی، …)
وسایل و مبلمان موجود: تخت، کمد لباس، میز تحریر، قفسه، کتاب، کامپیوتر، گلدان، فرش، رادیاتور، سطل آشغال، وسایل ورزشی، میز توالت، رادیو ضبط
اتاق والدین
– خواب
-خیاطی و اتو کشی
– تعمیرات وسایل منزل
– عبادت
– آرایش و پیرایش
– اختلاط
وسایل و مبلمان: تخت دو نفره، کمد لباس، پاتختی، میز توالت، فرش، سلطل آشغال، صندلی، میز اتو، چرخ خیاطی، وسایل عبادت، آینه، تلفن، وسایل خیاطی، چراغ خواب، دراور
با مقایسه ای بین نقشه آپارتمان های با دسترسی مرکزی، با نقشه آپارتمان های مرسوم که در راهرو دسترسی به واحدها را تامین می کند، آشکار می گردد که دسترسی به واحدها در آپارتمان های با دسترسی مرکزی راحت بوده، واحدها از دو جبهه نورگیری داشته اند، جلوگیری از انتقال صدا به آپارتمان های امکان پذیر بوده است و تهویه داخلی آپارتمان ها به راحتی فراهم می گردد.
در آپارتمان های با دسترسی مرکزی سطح فضای رفت و آمد عمومی در طبقات نسبت به آپارتمان هایی که راهرو دسترسی به واحدها را تامین می کند، بسیار کمتر می باشد، در صورتی که سطح پله و آسانسور در هر دو حالت یکسان می باشد. در آپارتمان های مرسوم که دارای راهروهای بلند در طبقات هستند، راهروها نه تنها فضایی خصوصی نیستند، بلکه حالت جمعی و عمومی دارند. دسترسی به چند واحد مسکونی از فضایی کوچک و صمیمی مسلما بر راهرویی بلند برتری دارد. علاوه بر این هزینه ساخت و نگهداری فضای عمومی را نیز باید در این مقایسه مد نظر داشت.
امتیاز دیگر این آپارتمانها این است که هر واحد مسکونی دارای دو دیوار خارجی است. این موضوع در کشورهای شمال تر که تابش آفتاب پرطرفدار است بسیار ارزشمند است، به علاوه امکان نورگیری دو طرفه و تهویه بهتر را فراهم می نماید، تهویه فضاهای داخلی در ماه های تابستان یک امتیاز به حساب می آید، در حالی که در آپارتمانهای مرسوم این امکان وجود ندارد.
امتیاز دیگر این جهت گیری دو طرفه در آپارتمان های با دسترسی مرکزی، استفاده بهتر از نور طبیعی روز در واحدهای مسکونی می باشد، که به مراتب نسبت به آپارتمان های مرسوم بسیار بیشتر است. لازم به توضیح است که اتاق های قابل زندگی باید از نور طبیعی روز به طور مستقیم استفاده کنند. در حالی که فضاهایی که نور غیر مستقیم می گیرند فضاهای دست دوم به حساب می آیند و قابل زندگی نیستند.
در نهایت این ساختمان ها دارای خصوصیات زیست محیطی هستند که از ساختار باریک آن نشات می گیرد. این امتیاز به طراحان کمک می کند تا تعدادی از این ساختمان های بلند را بدون خراب کردن توپوگرافی طبیعی و مزاحمت بصری در کنار هم ترکیب نمایند. علاوه بر این ساختار برج مانند آنها در مقایسه به آپارتمان های معمولی فقط سایه باریکی را بر روی زمین ایجاد می کند و امکان استفاده از زمین های اطراف را به عنوان محیط های ورزشی فراهم می نماید.
از آنجا که این ساختمان ها مجبوبیت سابق خود را از دست داده اند، بعضی از آنها در سوئد که دارای تعداد زیادی واحد مسکونی خالی بودند توسط مسئولین تخلیه شدند و به گروهی واگذار شدند که آنها را تبدیل به واحدهای مسکونی خصوصی با فضاهای مشترک عمومی نمودند، که این تقلیدی از واحدهای مسکونی اشتراکی در دانمارک بود. آپارتمان های با دسترسی مرکزی که در کشورهای اسکاندیناوی بسیار رایج بود، در آمریکای شمال ساخت آنها بسیار مشکل بود، زیرا قوانین استانداردهای ساختمانی ایجاب می کرد که هر آپارتمان حداقل دو سری پله و ساختمانهای بلندتر از شش طبقه حداقل دو آسانسور نیز داشته باشند. در سوئد برای اولین بار این ساختمان ها مطرح شدند، فقط یک پله و یک آسانسور برای ساختمانهای ده طبقه در نظر گرفته می شد
جبنه های اجتماعی
مجتمع های مسکونی با ارتفاع متوسط به ساکنان خود امتیازهای اجتماعی- اقتصادی زیادی ارائه می دهند که برای افراد مجرد و خانواده های بچه دار بسیار مناسب می باشد. در طول دهه های گذشته که رشد غیر منتظره ای در شکل های جدیدی از خانواده های تک والدینی( فرزندان با یکی از والدین)، زوج های بدون فرزند، افراد مسن بازنشسته نیاز قابل انکاری برای ارائه نوع جدیدی از واحدهای مسکونی مناسب با درآمد کم آنها ایجاد کرد. شکل های جدید خانه های شهری نیازهای خانواده های غیر مرسوم، به خصوص تک والدینی ها را که ترجیح می دهند نزدیک محل کار خود زندگی کنند، برآورده نمی کند، تنه نوع آپارتمان های با ارتفاع متوسط هستند که گروه زیادی از عهده مخارج آن بر می آیند، که این می تواند عاملی برای اختلاط اجتماعی ساکنان در یک مجتمع گردد.
مجتمع های مسکونی با ارتفاع متوسط به دلیل ارتفاع محدودشان جمعیت کمتری نسبت به برج های مسکونی بلند دارند، بنابراین احساس امنیت بیشتری را برای ساکنان خود فراهم می کنند.
با توجه به شناخت آسانتر همسایه ها کنترل آسانتر می شود، و از آنجایی که ارتفاع ساختمان کمتر است، دید فضاهای عمومی بهتر بوده و تسلط به فضای بازی بچه ها و بیرون، آسان ترمی شود، جالب اینکه چون ارتفاع این ساختمان ها از ارتفاع درختان بلند تر نیست، تماس چشمی کاملی با گیاهان برای ساکنان به وجود می آید " زندگی درافق" واژه استفاده شده توسط اسمیتسون ها که برای زندگی در ساختمان های بلند و واحدهای مسکونی بالاتر صادق است برای مجتمع های با ارتفاع متوسط صدق نمی کند.
خصوصیت مهم دیگری که در این ساختمان ها وجود دارد، این است که درصد بیشتری از واحدهای مسکونی در طبقه همکف می توانند فضای باز خصوصی داشته باشند و به همان تعداد واحدهای تراس دار طبقه آخر نیز درصد بیشتری خواهند داشت. با طراحی ماهرانه می توان دو سوم از کل واحدها را در همکف و یا در طبقه آخر قرار داد. حیاط خصوصی در همکف و همچنین تراس در پشت بام مطلوب ترین فضای این واحد ها محسوب می شوند، که این در تضاد عمیق با بالکن های بادگیر مسکونی بلند می باشد.

جنبه های اقتصادی
یکی از امتیازهای اقتصادی این مجتمع ها استفاده بهینه آنها از زمین و تناسب تراکم جمعیتی آنها با تراکم شهری است. در طراحی بیشترین استفاده از زمین از یک سو، به درصد اختصاصی زمین برای کاربری مسکونی و نیز نحوه ساماندهی آنها، و ازدیگر سو به درصد اختصاص زمین برای کاربری تاسیسات شهری بستگی خواهد داشت.
تراکم موجود در این مجتمع ها نسبت مطلوبی را برای مسیرهای ارتباطی امن، کارآمد و مقرون به صرفه به وجود می آورد. یکی از ممتازترین روش های ساختمانی که در مجتمع های با ارتفاع متوسط به کار گرفته شده است سیستم دیوار باربر عرضی است. این روش با روش های دیوار باربر متفاوت است، زیرا در دیوارهای باربر عرضی پنجره های بسیار محدود بوده، علاوه بر این عایق بندی بین واحدها مطلوب نمی باشد. برخلاف این،
دیوارهای باربر عرضی که از بتن یا مصالح ساختمانی مقاوم ساخته می شوند، دارای خواص عایق صوتی بسیار خوبی برای دو واحد مسکونی مجاور یکدیگر بوده و مانعی برای انتقال صدا هستند. با توجه به اینکه دیوارهای خارجی حمال نیستند، ابعاد پنجره ها و عایق های حرارتی بدون محدودیت در نظر گرفته می شوند.
دیوارهای باربر از اسکلت های صلب ساختمان های بلند مرتبه ارزان تر هستند، علاوه بر این پارکینگ در زیرزمین ساختمان های با ارتفاع متوسط بسیار اقتصادی می باشد و جدای از فضای پارکینگ نزدیک ساختمان، پارکینگ به ازا هر واحد مسکونی در سطحی معادل یک و نیم طبقه زیر زمین وجود خواهد داشت، زیرا سطح اشغال ساختمان با ارتفاع متوسط بیشتر از سطح اشغال مجتمع های بلند است. در طراحی مجتمع های مسکونی با ارتفاع متوسط واحدهای مسکونی را دو طرف یک راهرو یا فقط در یک طرف آن می توان قرار داد و یا ممکن است از راهروهای خاص با آسانسورهای ارزان استفاده نمود. نوعی از آسانسورها به نام اسکیپ استاپ اتاقک های متحرک بدون دری است که در طبقات توقف نمی کند و برای استفاده از آنها باید با سرعت به درون آن پرید و برای خارج شدن هم باید به همان شکل اول با سرعت از آن خارج شد و اقتصادی ترین نوع می باشد. زیرا آنها کمترین میزان سطح راهرو به ازا هر واحد مسکونی را نیاز دارند
علاوه بر این استفاده از راهروهای با آسانسورهای فوق زمان انتظار برای آسانسورها را کاهش می دهد، مهمتر اینکه امکان طراحی واحد های مسکونی را به شکل ضربدری از بخش های عقب یا جلو و یا پائین و بالای راهرو را فراهم می آورد، و در نتیجه این امکان به وجود می آید که در تمام واحدهای مسکونی فضای نشیمن در جبهه آفتابگیر قرار گیرد، زیرا در مناطق شمالی حداکثر بازشوها در جبه های آفتابگیر بسیار ضروری بوده و در اقلیم های قطبی و شبه قطبی حیاتی است. برخلاف ساختمان های بلند که درز بندی پنجره های برای کنترل اتلاف انرژی و ثابت نگهداشتن فشار هوای داخلی الزامی است، ساختمانهای با ارتفاع متوسط دارای چنین محدودیتی نمی باشند. امکان باز کردن پنجره های در آپارتمانها به عنوان یک آزادی عمل و بعضی اوقات یک ضرورت می باشد. وقتی سیستم تهویه خراب بوده و درست عمل نکند پنجره های درزبندی شده ناکارآمد ترین شیوه تهویه هستند. در مجتمع ها واحدهای مسکونی که از دو طرف پنجره دارند، از امتیاز تهویه طبیعی بهره مند گریده و شرایط نورگیری بهتری دارند. معمولا در مجتمع های مسکونی با ارتفاع متوسط واحدها می توانند این شرایط را داشته باشند. در صورتیکه در مجتمعهای بلند به دلیل وجود راهروی مرکزی این شرایط وجود ندارد.
صرفه جویی در انرژی از دیگر امتیازهای این ساختمان ها می باشد، زیرا با توجه به ارتفاع آنه شرایط مطلوب تری در مقابله با دمای باد و اتلاف انرژی حاصله از آن به وجود می آید.
امکان استفاده از انرژی خورشید نیز در این ساختمان ها وجود دارد به شرط آنکه ساختمان های بلند جلوی تابش خورشید را نگیرند خطر آتش سوزی برای این ساختمان ها کمتر می باشد. زیرا تغییر فشار هوا در طبقات که نظیر دودکش در ساختمان های بلند عمل می کند در این ساختمان ها بدلیل ارتفاع کم به وجود نمی آید و ثانیا نردبان های آتش نشانی تا طبقه نهم را تحت پوشش قرار می دهند و از آنجایی که ضوابط استانداردهای ساختمان ایجاب می نماید که ساختمان های شش طبق و بالاتر باید ایمنی در مقابل آتش سوزی را تامین کنند، این ساختمانها از ساختمانهای مرسوم درکشورهای آمریکایی و اروپایی و همچنین ساختمان های بلند، ایمن تر می باشند.

جنبه های زیست محیطی
مجمتع های مسکونی با ارتفاع متوسط و کم از لحاظ زیست شرایط مطلوب تری را نسبت به برج های بلند دارا می باشند آنها در مقابل باد ایمن تر بوده و سایه کمتری را بر زمین های اطراف و خانه های مجاور می اندازند. خط آسمان ساختمان های بلند در مراکز شهرها با ارتفاع های مختلف به صورت دندانه دندانه به نظر می رسد، که نه تنها جلوی باد را گرفته و مسیر آن را تغییر می دهد، بلکه باعث آشفتگی هوا در سطح زمین می شوند. به عکس ساختمان ها با ارتفاع متوسط، کم و بیش دارای ارتفاع یکسان بوده و امکان عبور باد از کنار آنها وجود دارد، همچنین آشفتگی هوایی در سطح زمین و کنار آنها به وجود نمی آید مجتمع های مسکونی با ارتفاع متوسط به عنوان عنصری شهری می توانند برای فضاها و تعیین حریم محدوده های خصوصی و عمومی به کار گرفته شوند. استفاده از اصول طراحی ساخت فضاهای باز توسط بدنه های ساختمانی همانند بافت های قدیمی در شهرهای اروپایی می توانند تعاریف مناسب فضای برای فضاها به وجود آورند. در طراحی مجتمع های مسکونی با استقرار و ساماندهی ساختمان ها می توان تعریف مناسبی از فضاهایی نظیر خیابان های عمومی، فضاهای باز خصوصی و نیمه خصوصی ارائه نمود. اصول طراحی فضاهای باز توسط بدنه های ساختمان در طول قرن ها برای ساخت و ساز واحدهای شهری استفاده شده است و در قرن نوزدهم روشی معمول در طراحی به حساب می آمد. متاسفانه این اصول توسط پیشگامان جنبش مدرن بی اعتبار گشت. نخستین دلیل آن استفاده نا به جا از این اصول در قرن گذشته بوده است، در صورتی که طراحی فضاهای باز توسط بدنه های ساختمانی ماندگار در طراحی شهری می باشد، و ترکیبی تاثیر گذار از فضاهای شهری را خلق می کند. در تاویل معاصر این شیوه طراحی با قرار دادن فضای باز در مرکز مجموعه که توسط ساختمان های مسکونی با ارتفاع متوسط احاطه شده، امکانات فراوانی نظیر دسترسی مستقیم ساکنان به خیابان های شهر و استفاده از فضاهای سبز محصور، امن و زیبا را فراهم می کند.
برخلاف ساختمان های بلند، سازه ساختمان های با ارتفاع متوسط نیاز به سیستم های پیچیده ندارد همچنین در ساختمان های با ارتفاع متوسط احتیاجی به لحاظ نمودن سیستم فشار مصنوعی تانک آب و یا پمپ های ایجاد فشار آب، سیستم های خودکار آتش نشانی و آسانسورهای مختلف وجود ندارد، و به همین دلیل است که این ساختمان ها مقرون به صرفه می باشند.
آسایش در ساختمان
از عوامل بوجود آورنده آسایش می توان به این موارد اشاره کرد:
1- بوجود آوردن فضای سبز
2- ایجاد فضای جداگانه و محفوظ بدون خطر برای بازی بچه ها.
3- دور بودن از راهها و خیابانهای پرترافیک، فرودگاه، کارخانه و هر منبع تولید سروصدا و بوهای ناراحت کننده.
4- کنترل سروصدا: طراحی ساختمان می تواند به نحوی باشد تا عملکردهای پرسرو صدا را موجب می شود. برآمدگی زمین، موانع پوشیده با مصالح بنایی و با دیوارهای حجیم و غیر قابل نفوذ در مقابل امواج صدا بهترین محافظ را ایجاد می کند. طرح معماری می تواند طوری باشد که جهت دادن به امواج صوت ورود صدا را محدود نماید، این خاصیت می تواند با شکل دادن به دیوارها، شیبها و تقاطع ساختمان ایجاد شود.

مبانی مورد انتظار در طراحی و نحوه برآورده شدن آنها

مقیاس انسانی

-تناسب ابعاد فضاها با ویژگی های روانی و فیزیولوژیکی انسان
– درجه نفوذ پذیری اصوات مزاحم در مقایسه با توان تحمل انسان
– چگونگی تنظیم شرایط محیطی با ویژگی های فیزیولوژیکی انسان
– میزان پاسخ گویی مسکن به ارزش های فرهنگی ساکنین
کلیت
– توجه توامان به جملگی نیازهای مادی و روانی و معنوی انسان
– ملحوظ داشتن ارتباط و تناسب ویژگی های ممکن مورد نظر با عملکرد و اشکال مجاور
– در نظر گرفتن تاثیر شرایط محیطی بر معماری مسکن
– توجه داشتن به تاریخ و همچنین نگرش به آینده به همراه داشتن نیازهای روز
– توجه همزمان و متوازن به کلیه عناصر و عوامل مرتبط با مسکن و محیط ( انسان، محیط طبیعی و محیط مصنوع) و جملگی جزئیات و روابط مربوط به آنها
سلسله مراتب
– تعیین مراتب و نحوره ارتباط قلمروهای مخلف ( عمومی، نیمه عمومی، نیمه خصوصی، خصوصی)
– تعیین حد و حریم، فضاها و عناصر ارتباطی قلمروهای مختلف
– ارتباط اجزا و عناصر قلمروها با یکدیگر و با سایر قلمروها

هماهنگی

-همانگی فضاهای همجوار
– هماهنگی ابعاد، تناسبات و اشکال
– هماهنگی عملکرد ها و اشکال
– هماهنگی معماری با اقلیم و با تاریخ
– هماهنگی عمارت با ارزش های فرهنگی

درون گرایی
– فقدان ارتباط مستقیم دیواری ( و حتی حداقل ارتباط صوتی و بویایی) بین درون و فضای عمومی
– ارتباط پیچیده و حداقل فضای کاملا خصوصی با خارج
– تنظیم ارتباط فضاهای داخل مسکن با یکدیگر بسته به استفاده کنندگان آنها
– سادگی نمای بیرونی

تعادل
– توجه متعادل مثل تقارن
– حفظ و تقویت تعادل بین اشکال و معماری مساکن با توجه به زمان و فرهنگ جامعه
– حفظ تعادل محیط با عنایت به تلفیق مناسب محیط مصنوع و طبیعت
– اجتناب از ایجاد هر گونه بی نظمی که به انسان و محیط، اثر نامطلوب و مخرب داشته باشد.

مکان یابی مناسب
– مکان یابی مناسب مسکن نسبت به سایر عملکردهای شهری
– مکان یابی مناسب ساختمان در پلاک مربوطه
– مکان یابی مناسب ساختمان و فضای باز یک واحد مسکونی نسبت به ساختمان و فضای باز سایر ابنیه همجوار
– مکان یابی مناسب فضاهای داخل مسکن نسبت به یکدیگر و نسبت بهفضای خارج ( اهم از خصوصی و عمومی)

روش های تحصیل ویژگی های کیفی
اتخاذ سیاست های مناسب

-معرفی و ترویج ویژگیهای مسکن مطلوب با تیکه بر ارزش های فرهنگی
– امکان اسکان خانواده ها با درآمدهای متفاوت و با تعداد افراد مختلف با تنوع مسکن از نظر اندازه ها
– ضمانت اجرایی مقررات و آئین نامه های معماری از طریق اعمال نظر فرهنگ جمعی

توجه به فرهنگ جامعه
– استفاده از تجربیات سایر ملل و تمدن ها بدون تضعیف باورهای جامعه
– تدوین مبانی نظری معماری و شهر سازی برگرفته از اعتقادات جامعه و نحوه نگرش جامعه به انسان و حیات او

بهره گیری از مختصات مسکن تاریخی
– عدم تکرار فرم ها و الگوهای ( جسدو کالبد مصرف) مسکن بومی
– شناسایی مختصات ارزشی و فرهنگی معماری بومی
– استفاده از روش های معماری بومی با توجه به ویژگی های زمان حال

آموزش
– تدوین اصول، معیارها، مفاهیم، ارزش ها و ضوابط قبل از شروع آموزش
– تدوین و ترویج کادر تشکیلات و سازمان های ذیربط
– آموزش طراحان و سازندگان

اصول گرایی
– عدم توصیه الگوی واحد برای اقالیم مختلف و خرده فرهنگ های متفاوت
– استخراج اصول و مفاهیم ارزشی و بنیادین ثابت و کالبد بخشیدن به آنها با توجه به اقالیم و فرهنگ های مختلف

الگو سازی
– همکاری تشکیلات و موسسات دولتی و خصوصی در ساخت مسکن مطلبو
– همکاری شرکت های تعاونی، سازندگان و تولید کنندگان مسکن انبوه در ساخت مسکن مطلوب

جامع اندیشی و
وحدت گرایی
– همکاری و همانگی دستگاهها و نهادهای اجرایی و توجه به اهداف بلند مدت مالی
– جامع اندیشی نسبت به همه جنبه های حیات فرد و اجتماع و عدم تمرکز بیش از حد بر جنبه های مادی
اصلاح تلقی جامعه نسبت به معماری
– توجه به معماری به عنوان مجموعه ای از حکمت و هنر بر مبنای اصول و مفاهیم و ارزش های اعتقادی و فرهنگی

معرفی مصادیق ( نمونه هایی از مجتمع های مسکونی)
مجموعه مسکونی آتی ساز ( بزرگراه چمران – تهران)
طبقات اول الی بیست و یکم ( مسکونی)
طبقات همکف ( لابی مسکونی)
طبقه اول زیر زمین( پارکینگ + انباری)
طبقه دوم زیرزمین ( پارکینگ + انباری)
پشت بام ( تاسیسات)
کیفیت معماری و منظر کلی ساختمان
نمای زیبای این مجموعه علی رغم تازگی و ابتکاری بودن که به نوبه احساس شعف و شادمانی را در بیننده ایجاد می کند. از سادگی خاصی برخوردار است. یکی از موقعیت های طرح در ارائه ارتباطات ساده و روشن در قسمت پارکینگ و ورودی ها می باشد.
خیابان اصلی شهرک در دو نقطه با مجموعه مرتبط می گردد:
الف) در محل رامپ مخصوص ارتباط با پارکینگ
ب) ارتباط با شبکه ای که به صورت حلقه بلوکهای B,A را در برگرفته است.
در حال حاضر ارتباط پارکینگها با طبقه همکف بوسیله پله تامین می شود و از ارتباط مستقیم آسانسور پارکینگ به طبقات مسکونی جلوگیری شده است. براساس اطلاعات دریافتی در طرح های اولیه، ارتباط بوسیله آسانسور مخصوص پارکینگ به طبقه همکف به طریقی که امکان دسترسی مستقیم از پارکینگ به واحدهای مسکونی بدون عبور از مقابل نگهبان میسر نباشد، پیش بینی شده است که متاسفانه در اجرا به احداث پله اکتفا شده
ارتباط لابی در طبقه همکف توسط یک رشته پله های عریض به سطح زمین نشان داده شده است. این مدخل ها که از انتهای پله تا درب ورودی بصورت پلی بر بر روی شبکه ماشین رو طبقه زیر زمین درآمده، نمای ابتکاری و زیبایی را بوجود آورده است.
مجتمع مسکونی سیما ( فرحزاد – تهران)
پروژه مذکور در منطقه فرحزاد و در زمینی به مساحت تقریبی 6000 متر مربع واقع گردیده است. زمین با کشیدگی در جهت شمال و جنوب از خیابان طاهرخانی در ضلع جنوبی دسترسی می یابد. در طول تقریبی 120 متری زمین از شمال به جنوب شیبی حدود 5/2 متر موجود است. پروژه با 45000 متر مساحت مفید و غیر مفید در 3 طبقه زیر زمین و تاسیسات، یک طبقه پیلوت فضاهای خدماتی و 17 طبقه مسکونی طراحی گردیده است و چهار ارتباط عمودی طبقات را به یکدیگر مربوط می سازد.
ایده طرح
ایده طرح براساس ایجاد سطحی به عنوان پلت فرم جهت غلبه بر شیب و قرارگیری طبقات مسکونی پیلوت بر روی پلت فوروم استوار گردیده است. با توجه به جهت اصلی سطوح بنا به سمت شرق و غرب ایجاد سطوح بیرون آمده سقف ها سعی در کنترل نور نامناسب نموده است، بدین معنا که لایه های سقف با حداکثر 5/2 متر بیرون آمدگی و حداقل 1 متر سعی در کنترل نور نموده و در ضمن تراسهایی با دیده های عالی شهری جهت واحدهای مسکونی ایجاد می نماید. به منظور فضای شهری مناسب 264 واحد مسکونی سلسله مراتب دسترسی و فضاهای عمومی پیش بینی گردیده است که با تقسیم مجموع 264 واحد مسکونی به چهار بخش و هفده طبقه مسکونی سعی در تفکیک واحدها به مجموعه های کوچکتر گردیده که در هر طبقه دسترسی عمودی به 4 واحد سرویس می دهد.
سیستم تاسیسات و سازه براساس هسته های مرکزی سیرکولاسیون و تاسیسات استوار گردیده است و چهار هسته مرکزی مجموعه راسازمان می بخشد.
مجموعه به فضای سبز واقع شده در ضلع غربی مجموعه و دید موجود مجموعه به بزرگراه یادگار امام در قسمت غرب، در بدنه بنا خطوط افقی حرکتی به درون را در خود ایجاد می نماید که کشش به سبزینگی را در پروژه به نمایش گذارده است.
مجمتع مسکونی شهرک امید ( تهرانپارس- تهران)
این مجتمع در مرداد سال 1356 ساخت آن توسط مهندسین مشاور فرانسوی و برای افسران و نظامیان آغاز شد.
شهرک امید تهرانپارس واقع در شمال شرقی تهران در مجاورت منطقه مسکونی قنات کوثر واقع شده است. این مجتمع از شمال، شمال غرب و شمال شرق بر جنگل لویزان محدود است و تنها راه ارتباطی آن از ناحیه شمال اتوبان شهید بابایی می باشد. این شهرک از شرق به شهرک مسکونی پارس، از غرب به مجتمع مسکونی گلستان و از جنوب به منطقه مسکونی قنات کوثر محدود می شود.
این شهرک در کل دارای 54 واحد ویلایی و 18 بلوک آپارتمانی می باشد که بلوک های آپارتمانی آن دز سه تیپ مختلف A, B, C ساخته شده اند.
تعداد بلوک های تیپ ، 5 ساختمان می باشد که هر کدام دارای یک ورودی با 14 طبقه می باشد و در هر طبقه نیز 6 واحد وجود دارد. بطور کلی هر ساختمان از نوع تیپ دارای 84 واحد آپارتمان می باشد که مساحت آنها ار 130 متر مربع تا 200 متر مربع متغیر می باشد. تیپ نیز دارای 12 بلوک در این مجتمع است که شامل 4 ورودی می باشد. ارتفاع این تیپ بین 15 تا 17 طبقه متغیر است و در هر طبقه 18 واحد آپارتمان مستقر گشته است. به طور کلی در آپارتمان های 17 طبقه تیپ، 136 واحد و در آپارتمان های 15 طبقه این تیپ، 120 واحد آپارتمان جای گرفته است. در این بلوک ها مساحت هر کدام از واحدها از 96 متر مربع تا 140 متر مربع در تغییر می باشد.
تیپ نیز شامل 1 ساختمان 18 طبقه می باشد که به آن ساختمان ستاره نیز می گویند و در موقعیتی ممتاز در شهرک واقع شده است . این بلوک دارای 54 واحد آپارتمان می باشد که در هر طبقه 3 واحد آپارتمان استقرار یافته است. ساختمان دارای یک ورودی می باشد و مساحت واحدهای آن از 350 مترمربع تا 404 متر مربع متغیر می باشد.
در تمامی بلوک ها، طبقه زیر زمین به پارکینگ، انباری و تاسیسات اختصاص دارد و بقیه طبقات مسکونی هستند. همچنین در فضای مقابل بلوک ها نیز پارکینگ ها میهمان احداث شده که جدیداً سرپوشیده شده است. لازم به ذکر است که تمامی این ساختمان ها در هر ورودی دارای یک آسانسور می باشند اما آسانسور حمل بار وجود ندارد.
به طور کلی مساحت کل سایت شهرک 72 هکتار می باشد که شامل کاربری ها متفاوتی نظیر فضای سبز، راه ها و معابر، مسکونی و تجاری، فرهنگی آموزشی، اداری ، ورزشی و.. می باشد. همچنین تعداد کل واحدهای مسکونی 2000واحد می باشد که از این تعداد 54 واحد ویلایی است و واحدهای آپارتمانی این شهرک 1946 دستگاه می باشد که در این 18 بلوک ذکر شده در بالا جای گرفته اند.
از لحاظ دسترسی این شهرک و پتانسیل های آن باید عنوان نمود که به دلیل دسترسی این مجتمع به اتوبان ها و بزرگراه هایی در شمال و جنوب آن به راحتی به سایر نقاط شهری دسترسی پیدا می کند.
آپارتمان های مسکونی مارسی 52-1947، لکوربوزیه
آپارتمان های هیبتاسیون که در بلوار میشله در حومه فارسی ساخته شد یکی از مواردی بود که ابتکار اجتماعی لوکوربوزیه فرصتی برای بروز یافت. اما تازگی کار لوکوربوزیه تنه در این نیست که دریک ساختمان برای 1600 نفر مسکن فراهم آورده است و یا 337 آپارتمان این ساختمان – بیست وسه نوع مختلف دارند. بدعت کار در این است که در یک ساختمان، محلی برای زندگی اجتماعی به وجود آورده است. جالب ترین جنبه این ساختمان مسکونی فروشگاه های آن است که به جای طبقه اول در طبقات میانی قرار گرفته اند. دو طبقه ای که به فروشگاه ها اختصاص یافته در نمای ساختمان فورا به دیده می آیند، زیرا به جای پنجره، آفتاب گیرهای دارند که با ردیف هایی از پنجره های مربع شکل پلکان، به نما سرزندگی و حیات می دهد و معیاری برای درک ابعاد بنا به وجود می آورد. فروشگاه ها و مغازه های که در این بنا وجود دارند عبارتند از: سبزی فروشی، روزنامه فروشی، خواربار فروشی، قصابی، ماهی فروشی، لباسشوی، سلمانی، آرایشگاه برای بانوان، دفتر پست و از اینها گذشته یک رستوران و یک هتل کوچک و در طبقه هفدهم کودکستانی برای نگهداری از 150 کودک وجود دارد.
خود لوکوربوزیه در روز افتتاح این ساختمان چنین گفت: " در هر گوشه از این بنا اثر چوب و یا جای میخ و چکش خوردگی را می تواند دید، بتن ماسه سنگ، چوب و یا سفال بصورتی طبیعی درآمده است. حقیقتاً می توان تصور بتن به اندازه سنگ زیباست و آن را در ساختمان ها به حالت طبیعی خود باقی گذاشت" رنگ های تند و خالص قرمز، سبز و زرو در این بنا بکار رفته، اما لوکوربوزیه که خود نقاش بود از استفاده مستقیم آنها در نما احتراز جست و آنها را فقط دردیوارهای جانبی بالکن ها بکار برد. بدین طریق گویی این رنگ ها در پس توری باشند، شدت خود را از دست دادند. رنگ های روشن در دالان های داخلی این بنا نیز به کار رفته اند و به روشنی این دالان های طویل کمک می کنند.
این ساختمان ها در جهت شرق و غرب در کنار جاده ای بنا گشته که راه به دریای مدیترانه ای می برد، آپارتمان هایی که در دو طبقه ساخته شده اند، به هر دو جانب شرق و غرب پنجره دارند. در جانب شرق دور نمای از کوه های سنگ آهک دیده می شود و در جانب غرب مدیترانه و نزدیک تر راس درختی با بام خانه هایی که به شیوه جنوب فرانسه شیب دارد و از سفال قرمز ساخته شده اند.
همه از جمله لوکوربوزیه می دانستند که ساختن " اونیته دهابیتاسیون" چه از نظر معماری و چه از نظر ابتکار اجتماعی تجربه ای دلیرانه است.

منابع و ماخذ
– راز جاودانگی…….. الکساندر
– مجله معماری و فرهنگ ………….. شماره 2و 3
– اقلیم و معماری …….. کسمایی
– مسکن، حومه، شهر
– پایان نامه کارشناسی ارشد …….. واحد های مسکونی برای اساتید یزد
– پایان نامه کارشناسی ارشد…….. طراحی مجتمع مسکونی با تاکید بر روحیه تقویت ساکنین
– پایان نامه کارشناسی ارشد…….. خانه ای برای همه
– پایان نامه کارشناسی ارشد…….. طراحی الگوی نو برای مسکن
– اینترنت

1

1


تعداد صفحات : 57 | فرمت فایل : Word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود