هنر گچبری
تاریخ گچبری دوران قبل از اسلام
ایرانیان در ابتدا از گچ بعنوان ملات یا روکش سطح دیوارهای آجری و قلو ه سنگی بهره جستند. در دوران هخامنشیان سطوح گچی بر روی ستونها و یا دیوارهای خشتی ایجاد کرده و با رنگ سطح آنها را تزیین می کردند. در این دوران از گچ به عنوان بستری برای ایجاد تزیین در ساختمان استفاده می شده است. محققین عقیده دارند که روی ستونهای چوبی را ابتدا با لایه ای از الیاف گیاهی نظیر کنف می پوشانند سپس بر روی آن دودی از گچ می کشیدند و نهایتاٌ سطوح گچی آماده شده را بوسیله رنگ های مختلف تزیین می کردند. همچنین از گچ به عنوان لایه ی بستر در نقاشی های کاخ شاهور شوش استفاده شده است.
اما کاربرد گچ و گچبری به عنوان عنصر تزیینی در بنا، با پارتیان آغاز می گردد. در منابع آمده است که به کار بردن مواد گچی از ایالات شرقی ایران آغاز گشت و پس از چندی از کوه خواجه تا آشور و وارکا در بین النهرین انتشار یافت.
هنر گچبری ساسانی در کهن ترین مظاهر خود جانشین هنر گچبری پارتی است. بی گمان گچ بری های یافت شده از قلعه یزدگرد به تنهایی می توانسته دستمایه بسیار غنی ای برای آغاز هنری عظیم در عصر ساسانی باشد.
در دوران ساسانی گچ کاری و گچ بری مقام مهمی در هنر های تزیینی داشته. در این دوران، روی دیوارهای آجری و قلوه سنگی می پوشانده اند، بعلاوه از گچ پلاک های متعدد قالبی و کنده کاری شده می ساختند و در تزیین بناهای سلطنتی به کار می بردند، در این پلاک ها نقوش مختلف حیوانی و انسانی، گیاهی، هندسی، سمبلی و صحنه های شکار به کار رفته است.
گچبری ساسانی از بندیان دره گز
تخته گچی دیواری، دامغان، ساسانیان، موزه هنر پنسیلوانیا
اصولا گچبری ( کار روی گچ ) در دوره ساسانی به سه طریق انجام میگرفته :
1 ـ به صورت کندهکاری که نقش روی سطح گچی کنده میشود و سطح نقوش پایینتر و گودتر از خود سطح بوده که در دوره اسلامی به صورت مهری شناخته شده.
2 ـ گچبری به صورت برجستهکاری که نقوش از سطح برجستهتر هستند.
3 ـ نقشهای قالبی که برای بعضی نقشها قالب درست کرده و به وسیله آن نقشهای زیادی ایجاد مینمودند بیآنکه حدی آن را متوقف بسازد و در تمام جهات قابل توسعه بود در این نوع کار اغلب با رنگهای زیبا کار میکرد و موضوعات مختلف جدا از هم قالبگیری شده و در کنار هم قرار می گرفت.
ویژگی نقوش گچبری این دوران مختصراً عبارتند از:
1ـ تقارن
2ـ تکرار نقوش
3ـ وجود قطعات مربع شکل که در درون آنها دایرهای به شکل رشته مروارید نقش شده که درسطح گستردهای این قطعات رواج داشته است.
4 ـ بکار گرفتن طرحهای دو معنایی مانند نشان دادن درخت زندگی
تکنیک گچبریهای ساسانیان،تیسفون ،موزه متروپولیتن و برلین
به طور کلی نقوش گچبری ارائه شده در این دوره از نظر طرحهای موجود به 4 دسته تقسیم میشوند:
الف: نقوش هندسی که شامل طرحهای تجریدی شده هم است.
ب: نقوش گیاهی شامل شاخ و برگها، درخت تاک و برگ مو ،نقش پالمتا، روزت و کنگره است.
ج: نقوش حیوانی و انسانی که شامل فرمهای اساطیری نیز میشود و تلفیق آنها باهم.
د: نقش خط و کتیبه در آثار گچبری این دوره به خط پهلوی تعدادی از آثار و بناهای با ارزشی که در عهده ساسانیان برپا شدهاند دارای تزئینات گچبری فوق العادهای هستند.
هنر گچبری اوایل اسلام در خارج از ایران
کندهکاری برجسته گچی، خانهای در سامرا، موزه ستاتلیش برلین – قرن سوم هجری
تزیینات گچی کتیبهای به خط نسخ در فریز واسپر بنادر الحمرا
الواح تزیینی فاطمیان در موزه اسلامی قاهره
هنر گچکاری قرون اولیه اسلام ایران
1- شیوه خراسانی
این شیوه از صدر اسلام شروع و تا اواسط قرن چهارم و در بعضی جاها تا قرن پنجم هجری ادامه داشته است. این شیوه شامل دوره های عباسی، سامانی، غزنوی، طاهری و صفاری بوده است. از ویژگیهای این شیوه سادگی و بی پیرایگی و پرهیز از بیهودگی است، گچبری در این شیوه با طرحی آرام و با برجستگی کم آمیخته با رنگ همراه است که در بعضی جاها به صورت گچبری موسوم به "شیر و شکر" کار شده است. نمونه هایی از این شیوه در مسجد فهرج و تاریخانه دامغان و نیشابور بکار رفته است
شیوه خراسانی،مسجد فهرج
گچبری محراب مسجد جامع نایین
قطعه گچبری – قرن چهارم هجری – نیشابور
– شیوه رازی
این شیوه از قرن چهارم هجری شروع شده و تا حمله مغول ادامه داشته است، و نامهای مختلفی مانند آل بویه، آل زیار، سلجوقی، اتابکی، خوارزمشاهی به آن داده شده است. در این دوره گچبریها شامل نقوش ساده تکراری بود. در این دوره کتیبه نگاری سهم عمده ای در گچبری داشت و در اواخر این دوره (قرن 6) گچبریها از نقوش متنوعتر بهره گرفت. در این دوران تکنیکهای گچبری پیشرفت کرده و گچبریهای مجوف (توخالی)، گچبریهای مطبق (چند طبقه) و گچبری گچ تراش بکار گرفته شد، همچنین از گچبری شیر شکری، برجست، برهشه و زبره استفاده فراوان شد. در این شیوه از تکنیک برجسته و برهشته گچبری استفاده شده است. نقوش در اوایل این دوره ساده و تکراری هستند و در اواخر این دوره (قرن ششم) گچبریها از نقوش و خطوط متنوع تشکیل شده است و کتیبه نگاری سهم عمدهای را در میان موضوعات گچبری به خود اختصاص داده است، بیشتر نقوش و تزئینات گچبری این شیوه را طرحهای هندسی و مضامین گیاهی برساو شده (استلیزه ) و نقوش اسلیمی و کتیبه های گچبری و نقوش انسانی و حیوانی تشکیل داده است. زمینه نقوش گچبری را با رنگهای لاجوردی، فیروزه ای، زرد، قرمز، قهوه ای و… رنگ آمیزی کرده اند. در قرن چهارم هجری آژده کاری بر روی موتیفهای گچبری یکی از عوامل تزئینی گچبری است که در دوره های بعد استمرار یافته و تکامل پیدا کرده است، این آژده کاریها در اشکال مختلف مانند شکلهای هندسی به شکل لانه زنبوری ها،لوزی ها ، مثلثها، چند ضلعیها، سوزن زنی ها و… ظاهر شده اند.
محراب گچ بری مسجد جامع نیریز
گچ بری مدرسه حیدریه قزوین
تصاویری از گچبریهای زیبای مسجد نایین
شیوه آذری:
این شیوه که تکامل یافته شیوه رازی است بعد از حمله مغول شروع و تا قرن دهم هجری ( تا روی کار آمدن صفویه ) استمرار داشته است. در این شیوه از تکنیکهای گچبری برجسته و برهشته استفاده شده، نقوش ظرافت بیشتری پیدا کرده، خطوط و کتیبه ها به وفور در تزیینات گچبری بکار رفته است. نهایت مهارت هنرمندان این دوره را در شیوه خط مضاعف (ترکیب و کنار هم قرار دادن و خط ثلث و کوفی) می توان دید. غلبه تزیینات گچی در تزیین بناهای دوره ایلخانان مغول به حدی است که پروفسور پوپ قرن 8 هجری را قرن گچ نامیده است. نقوش گچبری در این دوران ظرافت بیشتری پیدا کرده اند. از خطوط و کتیبه های گچبری تا حد امکان در تزئینات گچبری استفاده شده است، در این شیوه خط مضاعف یکی از عوامل تزئینی است که مهارت گچبرها را در کار خویش نشان می دهد، آنها به راحتی دو خط کوفی و ثلث را در کنار هم در دو سطر ترکیب نمودهاند.
در شیوه های خراسانی و رازی استعمال گچ برای روکش بنا (پوشش قسمت داخلی ) نسبتاً مرسوم و متداول بود، این نوع روکاری در شیوه آذری ( در دوره ایلخانی ) به درجه کمال رسید در بعضی ساختمانها سطح داخلی بنا با یک ورقه گچ سفید سخت پوشانیده شده، در حالیکه در بعضی ابنیه دیگر فقط قسمتهای معینی سفید کاری شده است
شیوه آذری،بسطام،محراب مسجد جامع
گچبریهای منحصر به فرد محراب مسجد جامع اصفهان
بخشی از گچبری محراب الجایتو – قرن هشتم هجری – اصفهان
گچ بری های محراب مسجد جامع نایین،ایلخانی
گچبری مدرسه عطارین – قرن هشتم هجری – فاس
طرحی از گچبریهای محراب مسجد جامع قزوین – قرن هشتم هجری
این شیوه کمی بیشتر از صفویه از زمان قراقویونلوها شروع و تا اواخر قاجار ادامه می یابد. از این شیوه با عنوانهای سبک صفوی، افشاری، زندی، قاجاری نام برده شده است. خاستگاه این شیوه آذربایجان بوده ولی در شهر اصفهان رشد کرده و به اوج رسیده است. گچبری در این دوره وارد روش های خاص شده است. زیباترین مقرنس بندیهای گچی طاس و نیم طاس همراه با نقوش گلو گیاه، انواع تیغه های گچی دالبری، نیز خطوط گچبری عالی و ترنج اندازی ها در این دوران ساخته شده است. در این شیوه با وجود رواج کامل تزئینات دیگر همچون کاشی معرق و هفت رنگ و آینه کاری و… گچبری همچنان مقام خود را حفظ کرد. به قول پوپ: هنر گچبری در عصر صفویه مانند سایر هنرها در این عصر نیز تجلّی مخصوص داشت. کاخهای پادشاهان و منازل و وزراء و اعیان و مدارس و مقابر این دوره با صنعت گچبری آراسته شده است.از ویژگیهای غالب در هنر گچبری شیوه اصفهانی می توان مقرنس های گچی و معرق گچی(گچ تراش ) نام برد. هر چند مقرنس سازی قبلاً متداول شده بود ولی کاربرد گسترده آن به این دوران تعلق دارد. معرق گچی وگچبری الوان نیز در این دوران متداول شده است. از نمونه های بی نظیر آن می توان از گچبریهای زیر گنبد و محراب مسجد میدان ساوه که با معرقهای گچی بسیار زیبائی ساخته شده اند نام برد.یکی از ویژگیهای گچبری این دوران گچبریهای مجوف است که به اشکال جام و صراحی و یا آلات موسیقی و… گچبری شدهاند نام برد. نمونههای بسیار زیبائی از این گچبریها در عمارت عالی قاپو اصفهان و در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی در اردبیل بکار رفته است. که با انواع رنگهای زیبا مزیّن شده است.
شیوه اصفهانی:
شیوه اصفهانی، محراب مسجد جامع ساوه
تنگبریهای کاخ عالیقاپو
بخشی از تزئینات ارگ کریم خانی شیراز
نمونهای از تزئینات قاجاری خانه وثوق شیراز
تلفیق آیینه کاری و گچ بری دوره قاجار،خانه امام جمعه
مضامین نقوش گچبری دوران اسلامی
– نقوش هندسی :
در قرون اولیه هجری سهم عمده نقوش تزئینی را طرحهای هندسی مانند اختر چلیپا، خطوط مستقیم، صلیب شکسته و دوایر و رشته های مروارید، حلقه شکل و کثیرالاضلاعی و گره سازیها و آژده کاریها تشکیل می دهد.
نقوش اسلیمی :
هنر شناسان این نقوش را برگرفته از مظاهر طبیعت مانند گل و بته ها و شاخ و برگ درختان و میوه هایی مانند امرود، انار و… می دانند که برای پرهیز از شبیه سازی و شبیه نگاری (رقابت با خالق) آنهارا برساو ( استلیزه ) کرده اند. نقوش اسلیمی متداول در گچبریهای اسلامی را اکثراً نقوشی چون اسلیمیهای دهن اژدری، شاخ وبرگ درخت تاک (مو) و خوشه های انگور، برگ کنگر و برگ گل و گلدان و بوته ها و برگهای مدور، برگ نخل و میوه کاج و امرود و انار و… تشکیل می دهد.
– کتیبه ها :
درست از قرن چهارم هجری یکی از موضوعات گچبری ایرانی را کتیبه های کوفی تزئینی تشکیل می دهد.همانطور که ذکر شد به علت اهمیت ویژ ه ای که در اسلام به خط و خطّاطی داده شده است این هنر بزودی جایگاه ویژه ای در تزئینات گچبری پیدا کرد، کتبیه های گچبری نیز خطوط نوشتاری کتابها و… سیر تحولی و تکاملی خود را طی نموده است. خطوط زیبایی مانند خط کوفی گل دار، خط کوفی گل وبرگدار ، کوفی مشجر ، خط نسخ ، خط ثلث و خط نستعلیق و خط کوفی بنایی، خط کوفی معقد و… از جمله خطوطی هستند که در کتیبه های گچبری کاربرد داشته اند.[1]
– نقوش انسانی :
که در صحنه های درباریان، رزم و بزم و… گچبری شده اند. علاوه بر موضوعات نقوش گچبری مذکور باید از موضوعات دیگری چون مناظر شکار و صحنه دربار و شاهزادگان و اعیان و اشراف را نام برد.
نقوش حیوانی و پرندکان:
نقوش حیواناتی چون اسب، اژدها با دم طاوس و اردک، سیمرغ و…
قابل ذکر است که در گچبری های دوران اسلامی از نقوش حیوانی، پرندگان و انسانی کمتر استفاده شده است.
نقوش انسانی گچ بری های اسلامی، مکشوفه از ری،قرن 12 م
یزدیبندی ضلع جنوبی حیاط وسطی
یزدیبندی ورودی جنتسرا
یزدی بندی سقف چینیخانه
یزدیبندی سقف گنبد آرامگاه شاه اسماعیل که به نظر میرسد بر روی کاربندی اجرا شده
شرح وسایل و ابزارکارهنرگچبری وکارایی هرکدام از آنها براساس مشاهدات:
-1 الک. -2 استانبولی. -3 ماله. -4 طرح یا الگو. -5 کیسه گرته. -6 فردنگی. -7 بوم خار. -8 دمبر.
-10 بوم گرد. -11 نقالی. -12 پرگار. -13 قلم دوسر.
کیسه گرته (کهنه گرته):
یک تکه پارچه که در آن پودر زغال یا رنگ معدنی میریزند که این پودر زغال یا رنگ معدنی است که در اثرضربه زدن و یا کشیدن برروی الگو از طریق روزنههای پارچه خارج میشود و از طریق سوراخهای ایجاد شده بر روی خطوط نقوش طرح نقش مورد نظر در سطح کار منکعس میشود.
فردنگی:
وسیلهای فلزی از جنس آهن دارای دو سر نوک تیز که جهت ایجاد خطوط نازک بر روی خطوط طرح در سطح گچی به کار برده میشود
بوم خار:
وسیلهای است از جنس آهن دارای دو سر تخت که یکی بزرگ و دیگری کوچک است و جهت پاکسازی و تراشیدن گچهای اضافی سطح زمینه طرح گچبری، لازم به ذکر است که سر کوچک جهت پاکسازی زمینههای کوچک و سر بزرگ جهت پاکسازی زمینههای پهن و وسیع به کار برده می شود.
دمبر:
وسیلهای است شبیه چاقو دارای تیغه فلزی از جنس آهن که کاربرد آن بریدن خطوط محیطی نقوش است و جدا کردن نقوش از زمینه طرح، به عنوان اولین گام در جهت برجسته سازی طرح است.
بوم گرد:
وسیلهای است فلزی از جنس آهن که دارای یک نوک گرد کوچک و یک نوک گرد بزرگ است که برای ایجاد خطوط منحنی و نیم دایره بزرگ و نرم و ایجاد جلوههای ملایم در داخل نقوش استفاده میشود. از سرکوچک نیز برای سوراخکاری بر روی نقوش و ایجاد خطوط منحنی و نیم دایره کوچک و انجام تزیینات براساس سلیقه گچبر استفاده میشود.
نقالی:
وسیلهای فلزی از جنس آهن که دارای یک سرنوک تیز و یک سرتخت است که از سرنوک تیز جهت ایجاد خطوط و سوراخکاری بر روی نقوش و گل و بته و سرتخت جهت تراشیدن روی نقوش و ایجاد اختلاف سطح و برجسته کاری بیشتر استفاده میشود
پرگار:
وسیلهای است فلزی از جنس آهن که به توسط آن اندازه گیریها و همین طور انجام علامت گذاری جهت گونیا بودن و پیدا کردن اقطار در جهت وسط قرار گرفته شدن موقعیت طرح بر روی محلی که قرار است گچبری در آن قرارصورت پذیرد.
قلم دوسر:
وسیلهای است که یک سر آن دمبر و یک سر دیگر آن به صورت کاردک است. در واقع میتوان از این وسیله به عنوان یکی از ابزارگچبری نام برد که از تعدد وجود قلمهای دیگر که در حین کار در دست استاد گچبر است جلوگیری میکند.