مدیریت آموزش و پرورش ناحیه ی 7 مشهد
مرکز پیش دانشگاهی و دبیرستان شاهد ثارا…
گزارش تحقیق جهت ارائه به مسابقه ی پژوهش و تحقیق مدارس شاهد و ایثارگر
نام استاد راهنما: جناب آقای محمّد جواد شریعتی
استاد مشاور: جناب آقای مجید نهبندانی
پژوهشگران:
1- ابوالفضل عباسی 2- امیر اردکانی 3- علیرضا غلام پور
پایه ی دوم دبیرستان- رشته ی ریاضی و فیزیک
بهار 87
بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدِّیقین
مقدّمه
فرهنگ ایثار و شهادت از مهم ترین مسائل جوامع اسلامی است و گسترش و نفوذ این فرهنگ در بین مردم یک جامعه، در تمامی بخش های مختلف آن جامعه تاثیر می گذارد. گسترش فرهنگ ایثار و شهادت از بزرگ ترین هدف های عالی انسانی است و بدین جهت جوامع برآمده از رای و نظر مردم پیوسته برای رسیدن به این هدف می کوشند.در این رابطه مطالعه و پژوهش پیرامون راه های گسترش این فرهنگ در جامعه، شیوه ی پیامبران و امامان در برخورد با این مساله و موضوعات دیگر، کمک بسیاری به رسیدن به یک شیوه ی مناسب خواهد کرد. از این رو هدف از انجام این پروژه کمک به بیان مفهوم درست ایثار و شهادت از نگاه قرآن و سیره ی نبوی و مهم تر از آن مصداق های آن در جامعه ی اسلامی و بشری است. برای رسیدن به این هدف ابتدا پرسش هایی مطرح و فرضیه هایی بیان شد که به آن ها اشاره می کنیم:
– قرآن تا چه اندازه به فرهنگ ایثار و شهادت اهمیت داده است و تا چه اندازه آن را توصیه می کند؟
– پیامبر (ص) چه سخنانی را در این باره می فرمایند و سیره ی عملی ایشان در این مورد چگونه بوده است؟
– با توجه به سخنان پیامبر (ص) و ائمّه ی معصومین و بزرگان دین، چه تعریفی می توان به شهید و شهادت، ایثار و ایثارگر اختصاص داد و چگونه می توان از سخنان آن ها در پیدا کردن راه هایی برای گسترش فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه رهنمود گرفت؟
– گسترش فرهنگ ایثار و شهادت در بین مردم جامعه چه تاثیراتی را به دنبال خواهد داشت؟ در واقع آیا گسترش فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه، بر سایر بخش های آن تاثیر خواهد گذاشت؟
و بسیار سئوالات دیگر که می خواهیم تا جایی که می توانیم با انجام این تحقیق به آن ها پاسخ گوییم.
چندین فرضیه برای پاسخ به این سئوالات و سپس برای امتحان درستیشان بیان شد:
نخست گفته شد گسترش فرهنگ ایثار و شهادت، تقریباً در تمامی بخش های جامعه نقش مثبت دارد و از این رو قرآن بسیار به آن اهمیت داده است. فرهنگ ایثار و شهادت نه تنها در هنگام جنگ و ستیز، بلکه در تمامی زمان ها باعث حرکت در راه درست و رو به جلو جامعه می شود. پیامبر نیز بسیار به آن اهمیت می دادند. هم چنین برای گسترش این فرهنگ در بین مردم باید از همان بدو تولد بر روی اعتقادات کودکان کار شود و خانواده ها آموزش داده شوند؛ در مدارس و رسانه ها دین تبلیغ شود و فضای معنوی بر جامعه حکم فرما گردد. دیگر این که ارزش های دفاع مقدس و انقلاب اسلامی نشر و بازگو گردد.
بعد از مطرح کردن فرضیه ها گروه شروع به جمع آوری اطلاعات در این زمینه ها کرد و بعد از گذشت چندین ماه پرتلاش، اینک نوشته ی پیش روی شما آماده شد.
لازم می دانیم در این جا یادآوری کنیم که سعی شده در تمام این تحقیق از اصطلاحات و مفاهیم ساده استفاده شود و هر جا موضوع مشکلی مطرح شد، در مورد آن توضیح داده شود.
حافظ: هر قطره ای در این ره صد بحر آتشین است
دردا کـه این مـــــعمّا شــرح و بـیان نـــدارد
4-1- ایثار و شهادت
اگر ما بخواهیم تمام رویدادهای بزرگی که در تاریخ زندگی به وجود آمده و در صفحات تاریخ ثبت شده، مشخّص کنیم و آن ها را ارزیابی کنیم، هیچ کدام از آن ها ارزشمندتر و بااهمّیّت تر از مسئله ی ایثار و شهادت نیست، ایثار و شهادت تنها یک مسئله ی از خودگذشتگی و فداکاری نیست، بلکه ایثار و شهادت عبارت است از: از خودگذشتگی و فداکاری توام با بیدار کردن و زنده نمودن تمام افراد انسان ها از حالت خفتگی و بی توجّهی؛ لذا ایثارگر و شهید به واسطه ی ایثار و شهادتش، خون در رگ افراد مرده و خفته ی اجتماع تزریق می کند و آن ها را زنده و بیدار می سازد.
برخی کلمات ومفاهیم دارای قداستی هستندکه کم وبیش با تفاوت هایی در همه ی جوامع بشری مطرح هستند، هم چون کلمات شهید و ایثار، کلماتی که در همه ی عرف ها توام با قداست و عظمت بدان نگریسته شده است. ایثار در لغت به معنی "بذل کردن، دیگری را برخود برتری دادن و سود او را بر سود خود مقدّم داشتن وخود را برای آسایش دیگران به رنج افکندن، قوت لازم و مایحتاج خود را به دیگری بخشیدن" است (فرهنگ لغت عمید، 1383). "ایثار نمود و نماد دیگرخواهی آدمیان است و روح هم نوع دوستی آن ها را به معرض نمایش می گذارد وگاه تا جایی پیش می رود که فردی یا حتّی جمع کثیری، جان خویش را در راه دیگری و دیگران از دست می دهند تا کمال و تمام ایثار و ازخودگذشتگی را برجای آورند و ازاین رو است که چنین افرادی در نگاه ملّت ها ومردمان هر جامعه ای به
سمبل هایی فراموش نشدنی تبدیل می گردند" (http://www.isaar.ir).
شهادت در لغت به معنی "گواهی دادن" است (فرهنگ لغت عمید، 1383).
بزرگان و دانشمندان تعریف های زیادی برای شهادت کرده اند که به بعضی از آن ها اشاره می کنیم:
1- "شهادت عبارت است از پایان دادن به زندگی طبیعی برای دفاع از ارزش های حیات انسانی و معمولی جامعه" (مقام شهید در پیشگاه پروردگار، 1361: ص 40).
2- "شهادت عبارت است از مشخص نمودن ملاک و میزان و الگو برای زندگی دیگران و بیان این که دیگران که می خواهند زندگی کنند، بدون آن ملاک و میزان نخواهند توانست دارای حیات و زندگی شرافتمندانه باشند" (مقام شهید در پیشگاه پروردگار، 1361: ص 40).
3- شهادت عبارت است از پایان دادن به فروغ درخشان زندگی در کمال هوشیاری و آزادی برای رسیدن به هدفی که آن هدف والاتر و بهتر از زندگی طبیعی دنیاست (تفسیر نهج البلاغه، جلد6: ص 3).
4- "شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. شهادت مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و به خاطر هدف مقدّس و به تعبیر قرآن (فی سبیل الله) انتخاب می کند. یعنی شهید در راهی کشته می شود که هر دو ارزش آگاهانه و فی سبیل الله را داراست و چنین مرگی است که به تعبیر پیامبر (ص) شریف ترین و بالاترین نوع مردن است (اَشرُفُ المُوًتِ قَتْلُ الشَّهادَهِ) و علی(ع) آن را گرامی ترین نوع مردن می داند (اَکْرُمُ المُوًتِ اَلْقُتْلُ) (http://www.tebyan.net).
5- "شهادت یعنی عشق به خدا، شهادت یعنی غلبه بر نفس و جهاد اکبر، شهادت یعنی از جان گذشتن و به جانان رسیدن" (فرزند شهید، مصاحبه ی کتبی)
در این جا سوالی را مطرح می کنیم و سپس به آن پاسخ می گوییم تا پاسخش بر همگان روشن گردد: چرا به کسی که در راه خدا کشته می شود شهید می گویند؟
شهید از مادّه ی شهود و شهادت است؛ شهید هم به معنی حضور است و هم به معنی علم و یقین و هم به معنی معاینه و مشاهده است.1
1- شهید را از این جهت شهید می گویند؛ زیرا به خاطر شهادتش در راه خدا، ملائکه کنار بدن او حضور به هم می رسانند و او را مشاهده می کنند: "لان مَلائِکَه الرَّحمانِ تَشهَده"(جواهر الکلام، جلد4:ص 88). ملائکه ی پروردگار شهید را مشاهده می کنند و گردوغبار از سر و صورت شهید پاک می کنند و او را به بهشت و کرامت و رحمت خدا بشارت و تهنیت می گویند.2
2- شهید را شهید می گویند "لان اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ شُهُودٌ لَهُ بِالْجَنَّه" (جواهر الکلام، جلد4:ص 88).
در این جا شهید به معنی شاهد است؛ زیرا خداوند متعال و ملائکه گواهی می دهند بهشت را برای شهید، لذا پیغمبر اکرم فرمود: "زَمِّلوهم بِدمائِهِم فَاِنَّهُم یُحْشَرونَ یَوْمَ الْقیمهِ تَشْخَبُ اَوداجُهُمْ دماًاللَّونُ لَونَ و الرَّیحُ ریحَ الْمَسک" (منتخب طریحی:ص 37).
شهدا را با بدن پرخون دفن کنید؛ زیرا آن ها با همین وضع در قیامت محشور می شوند، در حالی که رنگ بدنشان رنگ خون است، ولی بوی بدنشان مانند مشک و عنبر خوشبو است. محشور شدن شهدا با این وضع در قیامت خود گواه است که آن ها در راه خدا شهبد شده اند.
3- یا شهید را شهید گویند چون شهید زنده است و حاضر، او نمرده است "لانَّهُ لم یَمتُ کاَنّهُ شاهِدٌ اَی حاضر" (جواهر الکلام، جلد4:ص 88).
4- یا شهید را شهید می گویند "لانَّهُ یَشْهَىُ ما اَعّدَالله لَهُ مِنَ الْکِرامَهِ و غیرهُ لایَشْهَدُها اِلی یَومِ الْقیمه" (جواهر الکلام، جلد4:ص 88).
زیرا شهید مشاهده می کند آن کرامت ها و نعمت هایی را که خداوند بعد از
1- شَهِدَ یشهى شهوُداً و شَهادَهً – شَهِدَالْمَجْلِسَ : حَضَرَه – شَهِدَالشَّئَ عایَنهُ – شَهِدَالله : عَلِمَاللهُ اِسْتَشْهَدَ به : اِسْتِعانَ به فی اَمْرِالشَّهادَهِ – المنجى ماده شهد
2- یقع راسه فی حِجْر ووجتیه من الحورالعین و تمسحان الغبار عن وجهه و تقولان له مرحباً بک (حدیث نبوی)
شهادتش (در عالم برزخ) برایش مهیّا و آماده نموده است که غیر شهید تا روز قیامت آن کرامت ها و نعمت ها را مشاهده نخواهد کرد.
یا شهید را شهید می گویند "لانَّهُ ممَّنِ اسْتَشْهِدَ بِهِ یَومَ الْقیمهِ مَعَ النَّبیِ علَی الْاُمَمِ الْخالِیَه." (جواهر الکلام، جلد4:ص 88)
در سئوالِ یک پرسش نامه، این سئوال مطرح شده بود که:
* به نظر شما شهید چه کسی است؟
جدول و نمودار زیر، تعداد و درصد پاسخ دهندگان به گزینه های مختلف را نشان می دهد:
گزینه ی مورد نظر
تعداد پاسخ دهندگان
درصد پاسخ دهندگان
گزینه ی 1- کسی که در راه خدا جهاد کرده و در این راه کشته شده است.
12 نفر
%5/37
گزینه ی 2- کسی که تمام عمر، در راه خدا با نفس خود جنگیده و از انجام گناه دوری کرده است.
0 نفر
%0
گزینه ی 3- هر دو گزینه ی قبل شهید هستند.
20 نفر
%5/62
4-2- ابعاد ایثار
"ایثار می تواند گونه های مختلفی داشته باشد. گاه با فداکردن جان صورت می گیرد که منتهای درجه ی ایثار می باشد. گاه با دادن مال و زمانی هم با هزینه کردن اعتبار و البتّه برخی اوقات هم می تواند ترکیبی از این ها باشد که فرد به طور ارادی و به خاطر یک هدف و آرمان مقدّس و والا تصمیم می گیرد از حقایق و داشته های خویش اغماض نموده و دغدغه ها و دل نگرانی ها و منافع غیر را برخود مرجّح بداند و در راه برطرف ساختن مشکلات فرا روی دیگری گام بردارد." (http://www.isaar.ir).
4-3- تاریخچه ی فرهنگ ایثار وشهادت
ایثار، ازخودگذشتگی یا شهادت که اصطلاحی اسلامی است، عمری به درازای عمر بشر دارد و کم وبیش در همه ی جوامع بشری و به اشکال مختلف تجلّی یافته است. این اصطلاحات همیشه در میان بشریّت بوده است و با کمی تفاوت در همه ی جوامع کاربرد داشته است. زیرا که بشر همیشه و در همه حال به وجود افرادی نیاز داشته است تا در شرایط سخت و دشوار زندگی و نیز در شب های طولانی و بلند ستم، یار و مددکار وی باشد. فردیا افرادی که با حبّه کردن خون خود، زندگیِ تیره و وحشتناک آنان را مبدّل به شادی وسرسبزی کند. اسطوره هایی که با رفتار وکردار
وگفتاری متفاوت وگاهی مجرّد وانتزاعی، از خود الگویی ساخته که تا جان باقی است و ازآن ها به عنوان پشتوانه های مستقیم تاریخ یک ملّت یادخواهد شد. بنابراین واژه ی ایثار وشهادت همواره واجد عظمت واحترامی است که این عظمت و احترام در مقاطعی ملازم قداست گردیده است. بدین معنا که وقتی انسانی به انگیزه ی برقراری ارزش های ناب بشری یا دفاع از ناموس شرف، یا پاسداشت سنت های یک جامعه، یا برای حفظ حریم باورهای آن کشته شود. به یکی از عالی ترین درجات و مراتبی که یک انسان ممکن است در سیر تعالی خود نائل شود دست می یابد (ابراهیمان، 1385). اکثر شهادت ها چه درغرب وچه درشرق بر سر استقرار عدالت صورت پذیرفته است. یعنی ایثارگر یا شهید بنا به تشخیص وتمیز شخصی احساس کره است که درجایی حقّی ضایع شده یا عدالتی خدشه دار شده است واز این رو برای استیفای حق ویا تامین عدالت از جان خود مایه گذاشته است وگاهی این ازخودگذشتگی آن قدردر روند اصلاح وتامین صلح وامنیّت و استقرار عدالت و آرامش موثر بوده است که برخی از درام نویسان سعی کرده اند تا ازطریق این مساله در آثار خویش وپرداختن به شخصیّت ایثارگر، وی را جاودانه سازند.
در آموزه های زرتشت، بودا، اهورامزدا وکنفوسیوس و …، مکرّر از ارزش ایثار سخن رفته است وبر مقوله ی کمک به دیگری، همنوع دوستی و خیرخواهی تاکید و توجّه زیادی گردیده است واحسان وگذشت و نیکی از عناصرکلیدی آن ها به شمار می رود. درسایر ادیان نیز یکی از توصیه های جدّی، معطوف به همین ارزش می باشد. به عبارت دیگر در ادیان یهود، مسیحیّت و اسلام، گذشت وایثار از ارزش های مهمّ و اساسی برشمرده شده است و محتوای انجیل، تورات و قرآن شواهدی بر این داعیّه قلمداد می گردد. شهادت در نظر یهودیان به اندازه ی نفعی است که از آن می برند و این نفع یا بیرونی و درمیدان است و یا به صورت زیادی زراعت ومحصول. با رجوع به قرآن به مواردی برخورد می کنیم که دربین یهود، افرادی مثل ساحران فرعون اسم خود را در لیست بلند شهدا ثبت کرده اند و این نشان می دهد در عقیده ی یهودیّت، ایمان به شهادت وگرامی داشتن شهید وجود داشته است. در نظر مسیحیان، جهاد، آمادگی برای مرگ دردناک به خاطر ایمان است. درحقیقت، مسیح نیز شهیدی است که جان خود را فدای رستگاری و آسایش
انسان می کند. جان می بازد وآگاهانه تن به صلیب می سپارد تا موجب نجات بشریّت گردد. لیکن پس از ترک قفس تن به ملکوت اعلا رهسپار می شود؛ یعنی به نزد پروردگار می رود تا در جوار او باشد. اساس اسلام برپایه ی فطرت بشر است وکمال او را در بر دارد و قوانین فردی و اجتماعی براساس آن تضمین شده است. درنظام ارزشی اسلام، شهادت معیاری است که بیش تر ازرش ها و اعمال صالح با آن سنجیده می شود و شهدا جایگاه خاصّی دارند. شهید درعالم برزخ در جوار رحمت الهی و روزی خور تنعّمات بهشتی است و شادمان و خوشحال به آرامش دست یافته است. در شهادت، کالای مورد معامله جان ومال است و خریدار خداوند بزرگ است و فروشندگان انسان های مومن هستند که خیر را برای خود خریده اند. اما نکته ی مهم آن است که در دین مبین اسلام، ایثار به طور برجسته ای ظهور و بروز پیدا کرده است و در آیات قرآن و روایات از پیامبر اسلام(ص) و سایرمعصومین می توان شواهد متواتر و فراوانی را آشکار ساخت و به ویژه آن که هم پیامبر اسلام و هم امامان شیعی درحیات روزمرّه و معمول خویش، آن را به شکل عملی و تجربی به کار گرفته اند. چنان چه در طول تاریخ امام حسین(ع) و اهل بیتش در طول تاریخ برای تشیّع به یک رمز و شعار و هویت انقلابی و خصیصه ی لاینفک تشیع تبدیل شده و پویایی شیعه ناشی از دو چیز است، گذشته ی سرخ(عاشورا) و آینده ی سبز(مهدویّت). پیروان اهل بیت در هر زمان وهر عصری برای حفظ این رمز و شعار، از جان گذشته اند (http://www.isaar.ir).
جامعه ی ایرانی و ایرانی ها قبل از ورود اسلام، آراسته به ارزش های عدیده ای از جمله گذشت و مساعدت به خلق بوده است. اما متعاقب ورود اسلام به ایران، برخی از ارزش های جدید ظهور و بروز می یابند و برخی ارزش های پیشین هم برجسته تر می شوند و البتّه برخی هم به حاشیه رانده می شوند. به عبارت دیگر فرهنگ ایرانی- اسلامی، برخی ارزش ها را پر رنگ می سازد که این ارزش ها به مرور زمان منشا تحوّلات زیادی می گردند. ارزش های حاکم بر جامعه ی ایرانی گذشته ای پرفراز و فرود دارند و طیّ چندین دهه ی گذشته، گاه فعّال و موثّر و زمانی هم غیر فعّال ویا کم تاثیر ظاهر شده اند. دراین رهگذر، ارزشی هم چون ایثار نیز فارغ از این قاعده نبوده است و تا چند دهه ی اخیر، نمود آن را درلابلای زندگیِ معمولی مردمانش
به طور محسوس می توان دید و اَشکال گوناگونی از کمک به دیگری، گذشت و فداکاری دراین سرزمین مشاهده می شود. مقوله ی ایثار و شهادت به عنوان والاترین شکل ایثار در ربع قرن اخیر و در دوران انقلاب اسلامی و به ویژه جنگ تحمیلی ایران و عراق، به یک باره جایگاه والایی در عرصه ی اجتماعی پیدا می کند و حتی از متغیّرهای اصلی در تبیین هم پیروزی انقلاب و هم عدم شکست درجنگ محسوب می گردد. علاوه بر آن به علّت درگیری قشر قابل توجّهی از مردم در آن، مقوله ی ایثار و شهادت، گستره وسیعی پیدا کرده و به یک مساله ی جمعی تبدیل شد. از آن رو که تعداد قابل توجّهی از مردم درجنگ شهید ویا مجروح ومفقود و اسیر گردیدند که با احتساب خانواده های این افراد وسعت مساله هویدا است (آقاپور، 1385).
4-4- مبانی ایثار و شهادت در قرآن کریم
1- وَ مَن یُقاتِلُ فی سَبیلِ الله فَیقتل اَویغلِبُ فَسَوفَ نُوْتیهِ اَجراً عَظیماً (سوره ی نساء، آیه ی 74)
"کسی که به دستور خدا در راه خدا با دشمن می جنگد [از برای آن که ظلم و فساد را ریشه کن کند و دین خدا را در زمین استوار نماید، تا آن که مستضعفین و محرومین از چنگال اهریمنان نجات یابند، هر گاه این مجاهد در راه خدا] کشته شود یا پیروز گردد، خداوند به او اجر و پاداش عظیم خواهد داد."
مسلماً چنین سربازانى شکست در قاموسشان وجود ندارد و در هر دو صورت خود را پیروز مى بینند، چنین روحیه اى به تنهایى کافى است که وسایل پیروزى آن ها را بر دشمن فراهم سازد، تاریخ نیز گواهى مى دهد که یکى از عوامل پیروزى سریع مسلمانان بر دشمنانى که از نظر تعداد و تجهیزات و آمادگى رزمى، به مراتب بر آن ها برترى داشتند، همین روحیه ی شکست ناپذیرى آن ها بوده است .
حتّى دانشمندان بیگانه اى که درباره ی اسلام و پیروزی هاى سریع مسلمین، در زمان پیامبر (ص) و بعد از آن، بحث کرده اند، این منطق را یکى از عوامل موثّر پیشرفت آن ها دانسته اند.
یکى از مورّخان معروف غرب در کتاب خود چنین مى گوید: "مسلمانان از برکت مذهب جدید و مواهبى که در آخرت به آن ها وعده داده شده بود، اصلاً از مرگ نمى ترسیدند و دوام و اصالتى براى این زندگى (منهاى جهان دیگر) قائل نبودند و لذا از آن در راه هدف و عقیده، چشم مى پوشیدند.
قابل توجّه این که در آیه ی فوق، همانند بسیارى دیگر از آیات قرآن، جهادى مقدّس شمرده شده است که (فى سبیل الله)، در راه خدا و نجات بندگان خدا و زنده کردن اصول حقّ و عدالت و پاکى و تقوى باشد، نه جنگ هایى که به خاطر توسعه طلبى، تعصّب، توحّش، استعمار و استثمار صورت گیرد (تفسیر نمونه، سی دی).
2- وَالَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ الله فلن یُضِلَّ اَعمالُهُم (سوره ی محمّد، آیه ی 4)
"کسانی که در راه خدا کشته شده اند، هرگز اعمالشان گم نخواهد شد و اجر و پاداششان ضایع نخواهد گشت."
3- و لا تَقولوا لمن یُقتل فی سَبیل الله امواتٌ بل احیاءٌ و لکن لاتَشعرونَ (سوره ی بقره، آیه ی 154)
"به کسی که در راه خدا کشته می شود مرده نگویید، بلکه او زنده است و جاوید، شما درک آن را ندارید که بفهمید."
اصولاً در هر نهضتى، گروهى راحت طلب و ترسو خود را کنار مى کشند و علاوه بر این که خودشان کارى انجام نمى دهند، سعى در دلسرد کردن دیگران دارند. همین که حادثه ی ناگوارى رخ مى دهد، اظهار تاسّف مى کنند و آن را دلیل بر بى نتیجه بودن آن قیام مى پندارند، غافل از این که هیچ هدف مقدّس و گرانبهایى بدون دادن قربانى یا قربانی ها به دست نیامده و این یکى از سنن این جهان است. قرآن کریم کراراً از این دسته سخن به میان آورده و آن ها را سخت سرزنش مى کند.
گروهى از این قماش مردم در آغاز اسلام بودند که هر گاه کسى از مسلمانان در میدان جهاد به افتخار شهادت نائل مى آمد، مى گفتند فلانى مرد! و با اظهار تاسّف از مردنش ، دیگران را مضطرب مى ساختند.
خداوند در پاسخ این گفته هاى مسموم، پرده از روى یک حقیقت بزرگ بر مى دارد و با صراحت مى گوید: شما حق ندارید کسانى را که در راه خدا جان مى دهند مرده بخوانید، آن ها زنده اند، زنده جاویدان، و از روزی هاى معنوى در پیشگاه خدا بهره مى گیرند، با یکدیگر سخن مى گویند، و از سرنوشت پربارشان کاملاً خشنودند، امّا شما که در چهار دیوارى محدود عالم مادّه محبوس و زندانى هستید این حقایق را نمى توانید درک کنید.
4-4-الف- نکته ها
1) چگونگى حیات جاودانى شهیدان
در اینکه حیات و زندگى شهیدان چگونه است؟ در میان مفسّران گفتگو است، بدون شک، ظاهر آیه این است که آن ها داراى یک نوع حیات برزخى و روحانى هستند چرا که جسمشان از هم متلاشى شده و به گفته ی امام صادق (ع) آن حیات با بدنى است مثالى (بدن مجرّد از مادّه ی معمولى و همگون این بدن).
بعضى از مفسّران این زندگى را به عنوان یک حیات غیبى و مخصوص به شهدا دانسته اند و گفته اند ما توضیح بیشترى درباره ی چگونگى این زندگى و طرز استفاده
از آن را در اختیار نداریم.
بعضى دیگر حیات را در اینجا به معنى هدایت، و مرگ را به معنى گمراهى دانسته اند، و گفته اند معنى آیه این است که هر کس کشته شد نگوئید گمراه است، بلکه او هدایت شده است؛ بعضى دیگر حیات جاوید شهیدان را زنده ماندن نام آن ها و مکتب آن ها مى دانند.
هیچ یک از این احتمالات قابل قبول نیست ، نه لزومى دارد که آیه را به معانى مجازى تفسیر کنیم و نه مساله ی حیات برزخى را مخصوص شهیدان بدانیم، بلکه شهیدان داراى حیات روحانى و برزخى هستند با این امتیاز که در قرب رحمت پروردگارند و متنعّم به انواع نعمت هاى او مى باشند.
2) مکتبى که به شهادت افتخار مى کند
اسلام با ترسیمى که از مساله ی شهادت در آیه ی فوق و آیات دیگر قرآن کرده است، عامل بسیار مهم تازه اى را در مبارزه ی حق در برابر باطل وارد میدان ساخته است، عاملى که کاربرد آن از هر سلاحى بیش تر، و تاثیر آن از همه برتر است، عاملى که مى تواند خطرناک ترین و وحشتناک ترین سلاح هاى عصر و زمان ما را در هم بشکند، چنان که در تاریخ انقلاب اسلامى کشور ما ایران، با کمال وضوح این حقیقت را با چشم دیدیم که عشق به شهادت على رغم تمام کمبودهاى ظاهرى، عامل پیروزى سربازان اسلام در برابر قدرت هاى بزرگ شد.
و اگر در تاریخ اسلام و حماسه هاى جاویدان جهادهاى اسلامى و شرح ایثارگری هاى کسانى را که با تمام وجودشان در راه پیشبرد این آیین پاک، جانفشانى کردند دقت کنیم، مى بینیم یک دلیل مهمّ همه ی آن پیروزی ها همین بود که اسلام در تعلیمات خود این درس بزرگ را به آن ها آموخته بود که شهادت در راه خدا و در طریق حقّ و عدالت، به معنى فنا و نابودى و مرگ نیست، بلکه سعادت است و زندگى جاویدان و افتخار ابدی.
سربازانى که چنین درسى را در این مکتب بزرگ آموخته اند، هرگز قابل مقایسه با سربازان عادى نیستند، سرباز عادى به حفظ جان خود مى اندیشد، امّا آن ها براى حفظ مکتب پیکار مى کنند و پروانه وار مى سوزند و قربانى مى شوند و افتخار مى کنند.
3) زندگى برزخى و بقاى روح
ضمناً از این آیه موضوع بقاى روح و زندگى برزخى انسان ها (زندگى پس از مرگ و قبل از رستاخیز) به روشنى اثبات مى شود و پاسخ صریحى است به کسانى که مى گویند قرآن به مساله ی بقاى روح و زندگى برزخى اشاره اى نکرده است.
4- اِنَّ اللهَ اشْتری مِنَ الْمُوْمِنین اَنْفُسَهُم و اَمْوالَهُم بان لَهُم الجَنَّهَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ فَیَقْتُلونَ وَعداً عَلیهِ حَقّاً فِی التُّوراهِ وَ الْاِنْجیلِ وَ الْقُرآنِ وَ مَن اَوفی بعَهدِهِ مِنَ الله فَاسْتَبْشِروا بِبَیعِکُمُ الَّلای بایَعْتُم بهِ ذلکَ هُوَ الْفَوزُ الْعَظیم (سوره ی توبه، آیه ی 111)
"خدا خریدار است از مومنین جان ها و اموالشان را و در عوض به آن ها عطا می کند بهشت را (چرا خداوند جان ها و مال های مومنین را خریدار است و در عوض بهشت می دهد؟) برای آن که می جنگند و در راه خدا می کشند [دشمنان خدا را] تا کشته می شوند و جان خود را به خدای خویش تسلیم می کنند (در این وقت است که وعده ی الهی درباره ی آن ها چنین است که بهشت برای شماست) و این وعده را خدا در قرآن و انجیل و تورات به مجاهدین راه حق بشارت داده و تاکید فرموده که هیچ کس وفاکننده تر به وعده ی خویش جز خدا نیست؛ پس ای مومنین نیکو معامله ای با خدا کردید (شما جان خویش را به خدا فروختید و خدا هم ثمن و قیمت جان شما را بهشت قرار داد) این است فیض و رستگاری بزرگ."
4-4-ب- یک تجارت بى نظیر
در این آیه مقام والاى مجاهدان با ایمان، با ذکر مثال جالبى، بیان شده است.
در این مثال خداوند خود را خریدار و مومنان را فروشنده معرفى کرده و مى گوید (خداوند از مو منان جان ها و اموالشان را خریدارى مى کند، و در برابر این متاع، بهشت را به آنان مى دهد)
و از آن جا که در هر معامله در حقیقت (پنج رکن اساسى) وجود دارد که عبارتند از: خریدار، فروشنده، متاع، قیمت و سند معامله، خداوند در این آیه به تمام این ارکان اشاره کرده است.
خودش را خریدار، و مو منان را فروشنده، و جان ها و اموال را متاع و بهشت را ثمن (بها) براى این معامله قرار داده است.
منتها طرز پرداخت این متاع را با تعبیر لطیفى چنین بیان مى کند: "آن ها در راه خدا پیکار مى کنند، و دشمنان حق را مى کشند و یا در این راه کشته مى شوند و شربت شهادت را مى نوشند (یقاتلون فى سبیل الله فیقتلون و یقتلون)
در حقیقت دست خدا در میدان جهاد براى تحویل گرفتن این متاع اعم از جان، و یا اموالى که در جهاد مصرف مى شود آماده است!
و به دنبال آن به اسناد معتبر و محکم این معامله که پنجمین رکن است اشاره کرده مى فرماید: "این وعده، حقى است بر عهده ی خداوند که در سه کتاب آسمانى تورات، انجیل و قرآن آمده است" (وعدا علیه حقا فى التورات و الانجیل و القرآن).
البته با توجه به تعبیر (فى سبیل الله) به خوبى روشن مى شود که خداوند خریدار جان ها و تلاش ها و کوشش ها و مجاهدت هایی است که در راه او صورت مى گیرد یعنى در راه پیاده کردن حق و عدالت و آزادى و نجات انسان ها از چنگال کفر و ظلم و فساد.
سپس براى تاکید روى این معامله بزرگ اضافه مى کند "چه کسى وفادارتر به عهدش از خدا است؟" (و من اوفى بعهده من الله).
یعنى گر چه بهاى این معامله فوراً پرداخته نمى شود، اما خطرات نسیه را در بر ندارد! چرا که خداوند به حکم قدرت و توانایى و بى نیازى از هر کس نسبت به عهد و پیمانش وفادارتر است، نه فراموش مى کند، نه از پرداخت عاجز است، و نه کارى بر خلاف حکمت انجام مى دهد که از آن پشیمان گردد و نه العیاذ بالله خلاف مى گوید، بنابراین هیچ گونه جاى شک و تردید در وفادارى او به عهدش، و پرداختن بها در راس موعد، باقى نمى ماند.
و از همه جالب تر این که پس از انجام مراسم این معامله، همان گونه که در میان تجارت کنندگان معمول است، به طرف مقابل تبریک گفته و معامله را معامله ی پر سودى براى او مى خواهد و مى گوید: "بشارت باد بر شما به این معامله اى که انجام دادید" (فاستبشروا ببیعکم الذى بایعتم به)
"و این پیروزى و رستگارى بزرگى براى همه ی شما است" (و ذلک هو الفوز العظیم). (تفسیر نمونه، سی دی)
5- وَ لا تَحْسِبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرْزَقون فَرِحینَ بما آتاهُم اللهُ مِن فَضلِهِ وَ یَسْتَبشرونَ بالَّذینَ لَم یَلْحَقوا بهِم مِنْ خَلْفِهِم اَلّا خوفٌ عَلیهِم و لا هُم یَحزَنون (آیات 169 و 170 سوره ی آل عمران)
" گمان مبر آن کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند، بلکه آنان زنده اند و از نعمت های الهی بهره مند می باشند، بسیار خوشحال و شادمان اند از آن چه خداوند از فضل و رحمت خویش به آنان مرحمت فرموده، [آنان به بازماندگان خود چنین نوید می دهند:] شما برای ما ناراحت و اندوهناک نباشید (زیرا ما نمرده ایم بلکه زنده و جاویدیم.)"
شهید همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری در سطح طبیعت به حیات پشت پرده ی آن می باشد.
در قرآن مجید، حدود ده آیه به صورت صریح درباره ی کسانی که در راه خدا کشته شده باشند وجود دارد. از جمله مسائلی که در این آیات به آن اشاره شده است عبارت است از زنده بودن شهید، رزق شهید، آمرزش گناهان شهید، ضایع نشدن عمل شهید، مسرّت و خوشحالی شهید، وارد شدن در رحمت الهی و رستگاری شهید.
6- وَ لَئِن قُتِلْتُم فی سَبیلِ الله اَو مُتَّم لمَغفرَهٌ مِنَ اللهِ وَ رَحْمَهٌ خَیرٌ ممّا یَجمعون (سوره ی آل عمران، آیه ی 157).
"اگر شما در راه خدا کشته شوید یا بمیرید هر آینه مغفرت و رحمت خدا برای شما خواهد بود [و رحمت و مغفرت خدا برای شما بهتر است] از آن چه را که در دنیا برای خود اندوخته اید."
7- فَالَّذینَ هاجَروا وَ اُخرِجوا مِن دیارِهِم وَ اوُذُوا فی سَبیلی وَ قاتَلوا وَ قُتِلوا لِاُ کَفِّّرَنَّ عَنهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَاُدخِلَنَّهُمْ جَنّاتٍ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهارِ ثَواباً مِن عِنْدِ اللهِ وَ اللهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوابِ (سوره ی آل عمران، آیه ی 195)
"آنان که از وطن خود هجرت کردند و از دیار خود بیرون رانده شدند و در راه خدا رنج کشیدند، جهاد کردند و کشته شدند، همانا بدی های آنان را می پوشانیم و آنان را به بهشت هایی که از زیر درختان آن نهرهای آب، جاری و
روان است، داخل می کنیم و این پاداشی است از جانب خدا و پاداشی که از جانب خدا باشد نیکوست."
در این آیه اشاره شد که خداوند همه بدی های کشته شدگان در راه خدا را نادیده می گیرد و بعلاوه از جانب خود به آنان نیکوترین پاداش را عطا می کند.
8- لَنْ تَناوَلوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقوا مِمّا تُحِبّونَ وَ ما تُنْفِقوا مِنْ شَیءٍ فَاِنَّ اللهَ بِهِ عَلیمٌ (سوره ی آل عمران، آیه ی 92).
"هرگز به نیکوکاری نخواهید رسید تا از آن چه دوست دارید انفاق کنید؛ و از هر چه انفاق کنید قطعاً خدا به آن آگاه است."
انسان تا از خود نگذرد و به فراتر از خویش نرود، و حق را، و انسانیت را، و ارزش های والا و دین و مردم را بر خود مقدّم ندارد، به امری قدسی و اعتباری الهی دست نمی یابد و به نیکویی های حقیقی واصل نمی شود (مدرسه ی حسینی، 1381، ص230).
هر عملی و فعلی که آدمی را به خدا نزدیک سازد "برّ" است و تقرّب به حق جز با گذشتن از خود و دوری جستن از آن چه مبغوض اوست و گذشتن از آن چه حجاب میان انسان و خداست میسّر نمی شود ( تفسیر القرآن الکریم، ج 1، ص 201).
4-5- ایثار و شهادت در سیره ی نبوی
– قال النبی(ص) :
"فاذا ودَّعهم اهلوهم بکت علیهم الحیتان و البیوت، تخرجون من ذنوبهم کما تخرج الحیه من سلخها." (کشف الاسرار وعده الابرار، ج2، ص347)
یعنی چون رزمندگان با اهل و خانواده ی خود خداحافظی کنند، ماهی ها و خانه ها، بر آن ها می گریند و از گناهان خود خارج می شوند، همان گونه که مار، از پوست خود خارج می شود.
– از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که شهید دارای سه خصلت است:
"عند اول قطره من دمه یکفرعنه کل خط ویری مقعده فی الجنه، و یزوج من الحور العین، و یومن من الفزع الاکبر ومن عذاب القبر، ویحلی حلی الایمان"
یعنی: "با ریختن اولین قطره ی خون شهید همه ی خطاها وگناهانش بخشیده و نادیده گرفته می شود و دیگر این که جایگاه خود را در بهشت می بیند و از همسران بهشتی اختیارمی کند و هم چنین از فزع اکبر (گریه و زاری) و عذاب قبر در امان است و از لباس های بهشتی بر او می پوشانند.
این حدیث و امثال آن دال بر جاودانگی و جایگاه رفیع و حیات حقیقی شهیدان دارد.
– در حدیث دیگری از پیامبر (ص) نقل شده است که رسول اکرم (ص) در روز احد بالای سر ((مصعب بن عمیر)) ایستاد و برای او دعا کرد و سپس گفت:
"انّ رسول الله یشهد انّ هولاء شهداء عند الله یوم القیام فاتوهم زوروهم وسلمو علیهم فوالذی نفسی بیده ، لا یسلم علیهم احد الی یوم القیامه ، الاّ ردّوا علیه ، یرزقون من ثار الجن ووتح" (کشف الاسرار،ج1 ، ص417 )
یعنی رسول خدا گواهی می دهد که شهدا شاهدان من نزد خدا در روز قیامت هستند. بیایید و ایشان را زیارت کنید، بر اینان سلام کنید، که سوگند به آن که جانم در دست اوست، هیچ کس نباشد که بر آن ها سلام کند الّا اینکه جوابش را می دهند. وآن ها از میوه های بهشتی وهدایای آن روزی داده می شوند.
– در حدیثی دیگر از پیامبر(ص) سوال شد که چرا شهید مورد آزمایش و سوال واقع نمی شود؟ پیامبر(ص) فرمود زیرا شهید در زیر برق شمشیر آزمایش خود را به پایان رسانده است.
– رسول گرامی اسلام (ص) در مورد پاداش عمل شهید چنین فرمودند:
نیروهای رزمنده هنگامی که تصمیم به شرکت در جنگ می گیرند، خداوند مصونیت آن ها را از آتش تضمین می کند. و چون آماده ی جنگ شوند، فرشتگان به وجود آن ها افتخار می کنند. هنگامی که با خانواده ی خود وداع می کنند ماهی ها و خانه ها گریه می کنند و از گناهان خود خارج می شوند همان گونه که مار از پوست خود خارج می شود. خداوند چهار هزار فرشته را برآن ها می گمارد تا از جلو و پشت سرآنان را محافظت نمایند.
_کار نیکی انجام نمی دهند مگر این که مضاعف شود. در مقابل هر روز در جبهه ثوابی برابر عبادت هزار مرد عابد … برای ایشان می نویسند. چون با دشمن روبه رو می شوند قلم همه ی اهل دنیا از درک ثواب آن ها عاجز است. و چون به مبارزه با دشمن می ایستند و تیرها را آماده ی نشانه رفتن به دشمن می کنند و با یکدیگر درآویزند، فرشتگان بال های خود را بر سر آن ها می گسترانند و برای پیروزی و ثابت قدمی آن ها دعا می کنند. هنگام ضرب و زخم، همسر بهشتی و نعمت های الهی بر او فرود می آید. مرحبا به روح پاکی که از بدنی پاک و مطهّر خارج شد، بشارت باد بر تو کرامت ها و نعمت هایی که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده است و بر قلب هیچ کسی خطور نکرده است. (کشف الاسرار وعده الابرار، ج2، ص248و249)
– ابوالطفیل نقل می کند که على (ع) جامه اى خرید که از آن خوشش آمد. پس آن را صدقه داد و فرمود: از پیامبر خدا (ص) شنیدم که مى فرمود: "هر کس ایثار کند خداوند در روز رستاخیز بهشت را بدو بخشد."
– رسول خدا (ص) فرمود: "لا یُوْمِنُ اَحَدُکُمْ حَتّی یُحِبُّ لِاَخیهِ ما یُحِبُّ لِنَفْسِهِ" (مسند احمد ابن حنبل، ج3، ص237).
"ایمان نیاورده از شما کسی مگر این که آن چه را برای خود می خواهد برای برادرش هم بخواهد."
و نیز می فرماید: "الْخَلْقُ کُلُّهُمْ عِیالُ اللهِ وَ اَحُبُّهُمْ اِلَیهِ اَنْفَعُهُمْ لِعِیالِهِ" (المجازات النبویه، ص 237).
– خداوند برای شهیدان هفت خصلت مقرر کرده است:
1) با نخستین قطره ی خونی که از خون او ریخته می شود، تمام گناهان او مورد عفو قرار می گیرد.
2) سرش در کنار دو حور از حوریان بهشتی قرار می گیرد و آن ها غبار از چهره ی شهید پاک می کنند و به او خوش آمد می گویند، او هم متقابلاً به همسران بهشتی خود مرحبا می گوید.
3) از لباس های بهشتی براندامش می پوشانند.
4) پذیرایی کنندگان بهشتیانی که وارد بهشت می شوند، با عطرهای بهشتی او را عطرآگین می کنند.
5) جایگاه خود را در بهشت می بیند.
6) به روحش گفته می شود در هرکجای بهشت که می خواهی استراحت کن.
7) به وجه االله نظر می کند و این موضوع رضایت و خشنودی برای هر پیامبر و شهیدی است (العاملی، 1104 ق، ص 10).
– رسول اکرم (ص ) می فرمایند : " هیچ منظره ای نزد خداوند محبوب تر از قطره ی خونی که در راه خدا ریخته شود، نیست" (العاملی، 1104ق ، ص 8).
4-6- بررسی ایثار و شهادت در جامعه
بعد از بررسی ایثار و شهادت در قرآن و سیره ی نبوی، شروع به بررسی آن در جامعه می کنیم. در این جا سعی می کنیم به بحث در مورد سوالات پرسش نامه بپردازیم.
* پرسش شوندگان در پاسخ به دومین سئوال که پرسیده شده بود: "جامعه ی امروز را از نظر نفوذ فرهنگ ایثار و شهادت در بین مردم چگونه ارزیابی می کنید؟" این گونه پاسخ دادند:
گزینه ی مورد نظر
تعداد پاسخ دهندگان
درصد پاسخ دهندگان
گزینه ی 1- عالی
0
0
گزینه ی 2- بسیار خوب
4
%5/12
گزینه ی 3- خوب
10
%25/31
گزینه ی 4- متوسط
10
%25/31
گزینه ی 5- ضعیف
8
%25
یافته های مربوط به سئوال دوم این گونه نشان می دهند که بیش تر مردم، جامعه را از نظر نفوذ فرهنگ ایثار و شهادت در حدّ خوب و متوسط می دانند؛ امّا کم تر آن ها گزینه ی بسیارخوب و هیچ کدام از آن ها گزینه ی عالی را انتخاب کرده اند. در نتیجه مشخص می شود که خیلی از این منظر راضی نیستند. باید راه هایی برای گسترش این فرهنگ در بین مردم پیدا و آن ها را عملی کرد.
هدف از سئوال سوم پرسش نامه به سنجش میزان آگاهی مردم در مورد جامعه ی زمان جنگ است.
پرسش شوندگان در پاسخ به سئوال سوم، مجاز به انتخاب چند گزینه نیز بودند، نمودار مربوط به این سئوال در زیر آمده است:
"به نظر شما مهم ترین علل پیروزی رزمندگان اسلام در هشت سال جنگ تحمیلی چه بود؟"
سئوال سوم نشان می دهد که الگوپذیری از حماسه ی عاشورا از مهم ترین دلایل پیروزی رزمندگان اسلام در سالیان جنگ است. این موضوع این مفهوم را می رساند که اگر کار فرهنگی و آموزشی بیش تری در جامعه برای عرضه و آشنا کردن مردم با حماسه ی عاشورا صورت گیرد، هم چنین ارزش های انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدّس در جامعه حفظ و نشر یابد، باعث گسترش و نفوذ بیش تر
فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه می شود؛ پس بهتر است مسئولین آموزشی و فرهنگی کشور در این زمینه بیش تر تمرکز کنند.
– سئوال چهار نیز مشابه سوال سه بود: "به نظر شما خصوصیات روحی و روانی که رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس از آن برخوردار بودند و موجب ایجاد این روحیه ی شهادت طلبی، ایثار و از خودگذشتگی در درون آن ها شده بود، چگونه در روح و جان آن ها به وجود آمده بود؟"
با توجّه به نمودارها مشاهده می شود که عبادت و نزدیکی به خدا و تربیت خانوادگی خوب، دو گزینه ای هستند که بیش ترین رای را آورده اند. از این موضوع نتیجه گرفته می شود که امروزه هم اگر این ارزش ها در جامعه ترویج شوند
– پنجمین سئوال: " در زمان حال و در جامعه ی امروز، چه راه یا راه هایی را برای گسترش و اشاعه ی فرهنگ ایثار و شهادت در بین مردم انتخاب می کنید؟ (لطفاً مهم ترین ها را انتخاب نمایید.)"
گزینه ی 1) آموزش و فرهنگ سازی در مدارس از طریق چاپ پوستر، برگزاری مسابقه ها و …
گزینه ی 2) آموزش خانواده ها برای تربیت صحیح فرزندان و منطبق با معیارهای اسلام به وسیله ی کلاس های آموزشی
گزینه ی 3) به شدت مواظبت کردن پدر و مادر از فرزندان برای جلوگیری از گناه
گزینه ی 4) تبلیغات صحیح در رسانه ها از طریق ساخت فیلم ها و برنامه های رادیویی و تلویزیونی
گزینه ی 5) ایجاد محیط های فرهنگی و ورزشی برای گردهم آیی نوجوانان و جوانان و آموزش آن ها برای روی آوردن به عبادت و انجام واجـبات و دوری از محرمات
– سئوال ششم از جمله سئوالاتی بود که فقط یک جواب داشت:
"تاثیر گسترش فرهنگ ایثار و شهادت را در اتحاد و انسجام اسلامی ملت ایران چگونه ارزیابی می کنید؟"
گزینه ی مورد نظر
تعداد پاسخ دهندگان
درصد پاسخ دهندگان
1) بسیار موثّر است.
24
%75
2) تا حدودی موثّر است.
6
%75/18
3) کمی موثّر است.
2
%25/6
4) تاثیر خاصّی ندارد.
0
%0
– سئوال هفتم از جمله سئوالاتی بود که فقط یک جواب داشت:
" تاثیر گسترش فرهنگ ایثار و شهادت را در بخش جنبش نرم افزاری و تولید علم چگونه ارزیابی می کنید؟ (جنبش نرم افزاری، تلاش های فکری هدفدار،
روشمند و هدایت شده ای است که در راستای مسایل زندگی، جامعه و تمدن صورت می پذیرد.) "
گزینه ی مورد نظر
تعداد پاسخ دهندگان
درصد پاسخ دهندگان
1) بسیار موثّر است.
19
%375/59
2) تا حدودی موثّر است.
9
%125/28
3) کمی موثّر است.
2
%25/6
4) تاثیر خاصّی ندارد.
1
%125/3
– سئوال هشتم از جمله سئوالاتی بود که فقط یک جواب داشت:
" تاثیر گسترش فرهنگ ایثار و شهادت را در زمینه ی مطرح کردن ایران به عنوان قدرت اول منطقه چگونه ارزیابی می کنید؟ "
گزینه ی مورد نظر
تعداد پاسخ دهندگان
درصد پاسخ دهندگان
1) بسیار موثّر است.
24
%75
2) تا حدودی موثّر است.
5
%625/15
3) کمی موثّر است.
1
%125/3
4) تاثیر خاصّی ندارد.
1
%125/3
– سئوال نهم، سئوالی تشریحی بوده است که در جمع آوری و تحلیل داده ها از جواب های مربوط به آن استفاده شده است.
– سئوال دهم: " تاثیر گسترش فرهنگ ایثار و شهادت در بین مردم را در کدام یک از زمینه های زیر موجب بهتر شدن وضعیت می دانید؟ (لطفاً مهم ترین بخش ها را انتخاب کنید.)"
– سئوال یازدهم: " فکر می کنید دین مبین اسلام تا چه اندازه به ایثار و شهادت اهمیت داده است و روی آن تاکید دارد؟"
گزینه ی 1) بسیار زیاد
گزینه ی 2) زیاد
گزینه ی 3) در حد سایر مقوله های مورد توجه اسلام
گزینه ی 4) تاکید خاصی بر روی این مقوله ندارد.
گزینه ی 5) آن را یکی از بحث های مـهم و لازم برای حیات جامعه ی اسلامی می داند.
– سئوال دوازدهم نیز برای سنجش نگرش و دانستن نظر پرسش شوندگان بوده است و در جمع آوری اطّلاعات از آن استفاده شده است.