تارا فایل

اقدام پژوهی چگونه توانستم به دانش آموزم در زمینه یادگیری درس تاریخ کمک کنم


موضوع اقدام پژوهی :

چگونه توانستم به دانش آموزم پروانه در زمینه یادگیری درس تاریخ کمک کنم

فهرست مطالب
چکیده 3
کلید واژه ها: 3
مقدمه 4
اختلال یادگیری : 4
انواع ناتوانی های یادگیری : 5
چه عواملی باعث بروز اختلالات یادگیری هستند ؟ 5
ب) عوامل محیطی 6
ج) عوامل روانی 7
د- عوامل فیزیولوژیکی 7
ژ- تاخیر رشد 7
درس تاریخ: 9
توصیف وضع موجود: 9
گردآوری اطلاعات شواهد(1) 11
اجرای راه حل: 12
گرد آوری اطلاعات شواهد(2) 13
نتیجه گیری وتاثیر اقدام: 14
پیشنهادات: 15
موانع ومحدودیتهای من در راه این پژوهش: 15
منابع: 16

چکیده
باتوجه به مشکلات بسیار زیاد در مدارس روستا که ناشی از عدم امکانات و سازماندهی مناسب نیروها وبسیاری دلایل دیگر میباشد واز آنجا که فقر فرهنگی واقتصادی در روستا بسیار زیاد است بر آن شدم تا مشکل دانش آموزم (پروانه )را که همانند فرزندم او را دوست داشتم حل نمایم ونتوانستم نگاه معصومانه اش که درخواست کمک از من بود را نادیده بگیرم واز کنار مشکل او بگذرم .همچنین با توجه به اهمیت وجایگاه درس تاریخ در فرآیند تعلیم وتربیت به عنوان درسی انسان ساز و دادن بینش وسیع ودارای قدرت تحلیل مسائل جامعه ای را که درآن زندگی میکند وپرورش قوه ی تفکر وخلاقیت لذا خواستم پروانه در این زمینه عقبتر از دیگر دوستانش نباشد پس بر آن شدم تا ازآموخته های علمی خود استفاده نمایم برای رسیدن پروانه به وضع مطلوب درسی.
کلید واژه ها:
اختلال یاد گیری -در س تاریخ

مقدمه
اختلال یادگیری :
اصطلاح اختلال یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانش آموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه می شوند و در عین حال درچهارچوب سنی کودکان استثنایی نمی گنجند. ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزن شان حاکی از بهنجار بودن آنان است. هوش انها کمابیش عادی است، به خوبی صحبت می کنند، مانند سایر کودکان بازی و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط بر قرار می کنند. درخانه نیز یاری های لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار می کنند به خوبی انجام می دهند. لیکن توانایی لازم برای به جریان اندازی اطلاعات برای بیان کردن و به ویژه نوشتن را ندارند. پس با توجه به مشخصات کلی این دانش آموزان، می توان آن ها را در گروه جدیدی به نام دانش آموزان اختلال یادگیری قرار داد و گفت این دانش آموزان در یک یا چند فرایند روانی که به درک کردن با استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط می شود، اختلال دارند که این اختلال می تواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود.
ناتوانی های یادگیری با اصطلاح هایی چون خواندن جبرانی یا دیرآموزی مترادف نیست. این تعریف به طور ویژه از کودکان و نوجوانانی یاد می کند که به شدت دچار ناتوانی های یادگیری بخصوصی هستند. دانش آموزان مبتلا به این مشکل نیازمند آموزش ویژه ای هستند که بنا بر نظر امز باید با تمرینهای مخصوص، غیر معمول و با کیفیتی غیر عادی سر و کار داشته باشند این امر جدا از شیوه های آموزشی و منظمی است که اکثر کودکان از آن استفاده می کنند. وظیفهٔ کارشناسان در این زمینه این است که عهده دار جبران ناتوانی یادگیری به خصوص کودک به صورت آموزش انفرادی یاگروههای کوچک باشند.
انواع ناتوانی های یادگیری :
تشابه اولیه کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ، عدم قدرت آنها در یادگیری است اختلاف میان این کودکان تنها زمانی خود را نشان می دهد که انواع ناتوانی هایی که به آن مبتلایند طبقه بندی شود
(والاس .مک.لافلین.ترجمه منشی طوسی )
چه عواملی باعث بروز اختلالات یادگیری هستند ؟
ثابت شده است که علل بروز ناتوانی های یادگیری نسبتا مبهم است برخی از مشکلات کنونی درباره ی مفهوم ناتوانی های یادگیری بازتابی است از ناتوانی ما در اشاره ی دقیق به علل بروز ناتوانی های یادگیری که شاهدش هستیم. روشن است که آگاهانه یا ناآگاهانه مساله علل بروز ناتوانی های یادگیری را به فراموشی و بی توجهی می سپاریم بر حسب درک ما از ناتوانی های یادگیری و نگرش اولیه حرفه ای ما ( پزشکی ، روان شناسی ، تعلیم و تربیتی ) نسبت به ناتوانی های یادگیری ممکن است ما به علل خاصی توجه پیدا کنیم تا آن که به رابطه ی علّی دشواری بپردازیم.
اما تجربه ی گذشته و عمل کنونی به ما ثابت می کند که ناتوانی های یادگیری مفهومی چند رشته ای است و ارتباط بین متخصصان رشته های مختلف در این امر باید برقرار باشد.

الف) عوامل آموزشی
1- تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان
2- عدم فراگیری معلم از مهارت های لازم جهت تدریس درسهای پایه در مدارس
3- توقعات فوق العاده بالا یا فوق العاده پایین معلمان
4- برنامه ریزی و طرح برنامه ی آموزشی ضعیف
5- عدم فعالیتهای برانگیزنده
6- تدریس عملی ناصحیح
7- عدم آموزش مهارت های اجتماعی ، یادگیری و حرکتی و جسمی و عدم پرداختن به یادگیری های زبان شفاهی
8- استفاده نادرست از روشها و مداد و برنامه درسی
ب) عوامل محیطی
عوامل محیطی بسیاری وجود د دارد که می تواند به پیچیدگی ناتوانی های یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد .
– تغذیه بهداشت سلامتی
انگیزش ضعیف توجه ناکافی و ضعف در انجام کار بر اثر گرسنگی و وجود رنگ ها و مزه های مصنوعی در غذاها طبق نظر فاین گولد روی تحرک بیش از حد کودک موثر است.
سرماخوردگی مزمن ، مشکلات تنفسی ، آلرژیها و … در ناتوانی یادگیری کودک موثر است .
– تحریک حسی
کودک در حال رشد نیازمند درون دادهای حسی است تا درباره محیط و خود و هر دو بیاموزد یعنی کودک به تجربه هایی نیاز دارد تا بیاموزد که چگونه بیاموزد .
– تحریک زبانی
زبان به واسطه ی نقشش در تفکر و یادگیری سایر مهارتها در محیط زندگی کودک جایگاه ویژه ای دارد و ممکن است ناتوانی کودک از نبود مدل های درست در اوایل رشد وی سرچشمه گرفته باشد .
– رشد اجتماعی و عاطفی
بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری مضطرب ، نامطمئن و بی اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با فقدان امنیت طبیعی ، ثبات محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد .
ج) عوامل روانی
امکان دارد کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری در عملکردهای روانی پایه چون ادراک ، حافظه و شکل درون به مفاهیم اختلال داشته باشند .
د- عوامل فیزیولوژیکی
بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده ناتوانی های یادگیری آسیب دیدگی مغزی ، شدید یا جزیی و صدمه وارده به دستگاه عصبی و مرکزی است . ه- عوامل ژنتیکی
شواهدی در دست است که نشان می دهد ناتوانی های یادگیری احتمالا در برخی خانواده ها بیش از دیگران دیده می شود در واقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانی های یادگیری نقش دارد .
ز – عوامل بیوشیمیایی
اختلال های گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانی های یادگیری می شوند مثل هایپوگلیسمی ، کم کاری تیروئید و …
و- عوامل پیش ، هنگام و بعد از تولد
ژ- تاخیر رشد
بندر ، دهریش ، جانسکی ، لانگ فود … اظهار می دارند که عدم ظهور علائم رشد برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگتر شدن بر این مشکلات غلبه می کنند .
چ- نقص جزیی در کار مغز
به نظر می آید هر گونه نتیجه گیری درباره ی حیاتی بودن آسیب دیدگی مغزی در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری در بهترین شرایط فقط جنبه تجربی و آزمایشی دارد .
سبب شناسی بیش از هر موضوع دیگر به موضوع پیش گیری تکیه دارد .
اختلالات یادگیری چگونه تشخیص داده می شود ؟
با توجه به تعاریفی که از دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری گفته شد به نظر می رسد معلمین از جمله اولین کسانی هستند که متوجه اینگونه دانش آموزان می شوند و پس از اینکه روشهای گوناگون یاد دهی – یادگیری را اجرا می کنند ولی در مورد چنین کودکانی به موفقیت چشمگیری نمی رسند آنان را به مراکز آموزش وتوانبخشی مشکلات ویژه یادگیری هدایت می کنند.
مراحل ارزیابی و تشخیص در مراکز آموزشی مشکلات ویژه یادگیری شامل:
1- پیشینه کاوی و مصاحبه : که عموما شامل تهیه تاریخچه کلی از زندگی فرد که به وسیله بازنگری پرونده های کودک مصاحبه با والدین ، معلمین و خود کودک تهیه می شود .
2- مشاهدات بالینی : مشاهده گر در حین مراحل ارزیابی اطلاعاتی را از خصوصیات و ویژگیهای رفتاری کودک به دست می آورد که او را در امر تشخیص یاری می دهد .
3- آزمون های رسمی
الف : آزمون روانی شناختی و کسلر :
یک تحول مهم در تشخیص و جایدهی کودکان ویژه دریافتهای جدیدی است که از چگونگی استفاده از آزمونهای روانی ، شناختی بدست آمده است . این گونه ارزیابی و تشخیص ما را به این حقیقت رهنمون می شود که خدمات آموزش و پرورشی باید حوزه وسیعی را دربرگیرد و سعی شود تا دانش آموز که در اکثر حیطه های یادگیری عادی است ولی مشکلات یادگیری خاصی دارد بتواند در کلاس عادی آموزش ببیند و در عین حال به کمک های تکمیلی ویژه دسترسی داشته باشد .
برای نیل به این اهداف آزمون و کسلر یکی از ابزارهای نسبتا گویا و فراگیر است که جهت ارزیابی کودکان با مشکلات خاص یادگیری کاربرد فراوانی دارد .
ب : آزمونهای بینایی مانند: دیداری حرکتی بندر – گشتالت – آزمون ادراکی بینایی فراستیگ
ج : آزمونهای شنوایی وپمن
د: آزمون های پیشرفت تحصیلی : پیشرفت تحصیلی خواندن – پیشرفت تحصیلی نوشتن – پیشرفت تحصیلی ریاضیات
ه : آزمون رشد حرکتی لینکلن- اوزرتسکی
ی : آزمون برتری طرفی
* آیا شخص دارای اختلالات بعد از توان بخشی و آموزش به حالت اول بر
می گردد ؟
بعد از انجام مراحل آموزشی و توانبخشی مربی به انجام مجدد آزمونهایی می پردازد تا مطمئن شود که ضعف های دانش آموز رفع گردیده آن گاه طی مشاوره با والدین و آموزگار مربوطه به کار با دانش آموز در مرکز پایان می دهد ، ولی تا مدتها باید اولیاء و معلمین در ارتباط با مربی مرکز بوده و به تبادل نظر بپردازند و همواره کودک را مورد توجه قرار داده و فعالیت های ایشان را کنترل کنند ، در غیر اینصورت اکر تعدیل رفتار از سوی والدین و اولیای مدرسه صورت نگیرد و با این تفکر که کودک درمان شده و دیگر نیازی به مشاوره و راهنمایی ندارد و دانش آموز را رها کنند ممکن است به حالت قبلی بر گردد و مجددا دچار افت تحصیلی و یا رفتاری شود .

درس تاریخ:
درسی که تغییرات جامعه رااز گذشته تا کنون بررسی میکندوتحولات آن را پیگیری مینماید.
هدف ازاین درس در دوره ی راهنمایی بالابردن بینش اجتماعی دانش آموزان برای تحلیل جامعه ی کنونی وپرورش قوه ی خلاقیت ونواوری میباشد.
توصیف وضع موجود:
اینجانب ……… دبیر علوم اجتماعی و…………سال سابقه ی خدمت درمدارس دولتی میباشم درطول این چندین سال با توجه به تدریس در مدارس عادی ومختلط تجربیات ارزنده ای کسب کرده ام از جمله تدریس در مدارس مختلط فرصت بسیار خوبی را برایم فراهم نمود تا هر چه بیشتر تفاوتهای فردی دانش آموزان دختر وپسررا دریادگیری دروس خواندنی کاملاَتشخیص دهم وباتوجه به این مطلب مشکل خودرا در زمینه ی پروانه (دانش آموز پایه ی دوم راهنمایی)که دچار مشکل در این زمینه بودرا حل نمایم .
مدرسه ی استفاده شده در این پژوهش ، مدرسه فروغ واقع در روستای مهدی آباد از توابع شهرستان علی آباد کتول استان گلستان می باشد .ازنظر وضعیت اقتصادی دانش آموزان اکثرا اولیای انها کشاورز -باغدار-وبعضا بیکار واز کار افتاده میباشند.دانش آموز مورد نظر در این مقاله پروانه در کلاس دوم راهنمایی میباشد پدر پروانه از اعضای انجمن مدرسه است پروانه برادری بزرگتر از خود دارد که در دبیرستان مشغول تحصیل میباشد واز نظر یاد گیری مشکل پروانه را نداردا.ز نظر وضعیت جسمی پروانه سالم (قدواندازه و سرنرمال)وهیچ بیماری خاصی ندارد.پروانه کمی خجالتی و عصبی – مهربان-ودوست داشتنی است مشکل او در درس تاریخ اختلال در یاد گیری است این موضوع را با توجه به موارد زیر در ابتدای سال تحصیلی یافتم که پروانه در شروع کلاس وپرسش از درس گذشته مضطرب ودستپاچه است لذا تصمیم گرفتم مشکل او را در درس خود حل نمایم.

گردآوری اطلاعات شواهد(1)
– گرفتن گزارش از معاون مدرسه وسوابق تحصیلی پروانه در سال گذشته
– گرفتن شرح حال پروانه از دبیران دینی-فارسی -علوم-حرفه-ودروس خواندنی دیگر
– از دوستان پروانه نیز درباره ی پروانه شرح حال گرفتم ومتوجه شدم پروانه استعداد بازیگری خوبی دارد.
-در پرسشهای شفاهی خوداز پروانه فهمیدم اودر به یاد آوردن مطالبی که خوانده مشکل دارد.
– چند بار که امتحان کتبی گرفتم متوجه شدم که پروانه توانایی به خاطر سپاری مطالب رادر حد دیگر دانش آموزان ندارد.
– باپروانه صحبت کردم واوهم ازاین وضعیت بسیار ناراحت ودر رنج بودوباتمام تلاشی که میکرد نتیجه ی کمتری میگرفت.
– نمرات پروانه(4.3) در درس تاریخ در ماه مهروابان نشان داد که اودر این درس اختلال یادگیری دارد.
انتخاب راه جدید:
با توجه به شواهد موجود تصمیم گرفتم از طریق فعال کردن پروانه درکلاس به او کمک نمایم.وشیوه پرسش وپاسخ خود را برای پروانه تغییر دهم.

اجرای راه حل:
– تصمیم گرفتم که پروانه خودش از متن درس سئوالاتی را که به نظرش مهم است استخراج نمایدوبا بررسی سئوالات اومتوجه این موضوع شدم که نکات برجسته ودرشت درس برای او جذابتر وقابل به یاد آوری بیشتر است.
– سئوالاتی راکه خود درآورده بخواندوهمان سئوالات را از او بپرسم ومن از پروانه به اندازه ی توانش کار خواستم تا ضمن اجرای روش مورد نظر اوخسته ودلسرد نشود.
– گرفتن امتحان کتبی به شیوه ای که یادگیری آن برای پروانه بیشتر است(اپن بوک)ودادن زمان برای پاسخ گفتن به سئوالات از روی کتاب که این مسئله برای او بسیار جذاب بود ضمن اینکه در مدت زمانی که برای او تعیین نموده بودم تمام حواسش به جواب دادن به سئوالات بود.
– پرسش شفاهی به جای کتبی واز نکات برجسته درس نکاتی که پروانه خود تاکید کرده وآنهارااستخراج نموده است.
-واگذاری متون نمایشی به پروانه (باتوجه به استعداد وعلاقه پروانه به بازیهای نمایشی)

گرد آوری اطلاعات شواهد(2)
– بالا رفتن انگیزه ی پروانه برای یاد گیری درس تاریخ وشوق وعلاقه اوبه این درس
– پشتکار پروانه برای اجرای متون نمایشی
– جدیت وپشتکاراودر طرح سئوال به شیوه ی خود.
– جدیت اودر یادگیری سئوالاتی که خود طرح نموده.
– بالا رفتن اعتماد به نفس پروانه واینکه او نیز مانند دیگر دانش آموزان توانائیهایی مخصوص به خود دارد که تا کنون بلا استفاده مانده اند.
– بالا رفتن نمره ی پروانه در درس تاریخ ازنمره ی 4 به14.در ماه ابان وآذر

نتیجه گیری وتاثیر اقدام:
بعداز پایان این مراحل به این نتیجه رسیدم که دانش آموزانی که در یاد گیری از دیگر بچه ها عقب ترند وبه گونه ای اختلال یادگیری دارند باید آنها رادر کلاس فعال نگه داشت تا ضمن خودباوری واعتمادبه نفس یادگیری در زمینه مورد نظر حاصل شود .در واقع من روش برخوردم با پروانه را در زمینه تدریس وپرسش وپاسخ تغییر دادم واز روش نمایشی وخودفعالی برای پروانه استفاده نمودم.وباتوجه به نمراتی که پروانه کسب کرده بود این روش برای او خیلی موثر بود.

پیشنهادات:
من به عنوان دبیر علوم اجتماعی پیشنهاد میکنم در درس تاریخ به کشف موقعیتها واستعدادهای دانش آموزان بیشتر توجه نماییم واز انجا که این دروس با زندگی اجتماعی وجریان اجتماعی شدن دانش اموزان ارتباط تنگاتنگی دارد لذا کشف استعدادها ی نهفته در انها ضمن رساندن ما به اهداف تعلیم وتربیت دانش آموزان را نیز برای وارد شدن به جامعه بزرگتر اماده مینماید.وضمنا در ارزشیابی از این درس از مقایسه ای عمل کردن ودادن نمره بر اساس سلیقه شخصی خود خود داری نمائیم.
موانع ومحدودیتهای من در راه این پژوهش:
– عدم وجود امکانات در مدرسه از جمله :عدم تخصیص فضای ایجاد کارگاه علوم اجتماعی
– عدم تشکیل جلسات انجمن اولیاءومربیان به دلیل اشتغال والدین
– عدم برخورداری والدین پروانه از سواد کافی برای ایجاد تغییر
– عدم تناسب مطالب کتاب درسی با سطوح مختلف یادگیری در دختران وپسران
– عدم وجود زمان کافی برای پژوهش

منابع:
– مجلات رشد معلم (مسائل یاد گیری واموزش)
– ملکی . حسن .مقدمات برنامه ریزی درسی.انتشارات سمت.چاپ چهارم.1389.صفحه ی 168تا203
– حسن زاده .رمضان.روشهای تحقیق در علوم رفتاری.بی جا.نشر ساوالان.بی تا.چاپ هفتم.1387
– سایت علمی فرهنگی راسخون

16


تعداد صفحات : 16 | فرمت فایل : Word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود