تارا فایل

کلاس های مجازی


کلاس های مجازی
مقدمه
امروزه استفاده از رایانه، زندگی بشر را در تمامی وجوه دگرگون ساخته است. مطالعات انجام شده در ارتباط با برنامه های توسعه اغلب کشورها، نشاندهنده محوری بودن نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در این گونه برنامه هاست. فناوری اطلاعات و ارتباطات را می توان به عنوان ابزاری نیرومند برای ارتقای کیفیت و کارایی آموزش مورد استفاده قرار داد به گونهای که شیوه سنتی آموزش را دستخوش تغییر قرار داده و دیگر نیازی به حضور فیزیکی در کلاسهای درس نباشد.
انفورماتیک، تله ماتیک ارتباط راه دور به کمک رایانه و مخابرات، مجموعه ای را پدید آورده که منشا انقلاب سوم بر پایه صنعت اطلاع رسانی شده است انقلابی که محور آن دسترسی به اطلاعات، جستوجو و بازیابی اطلاعات در مدت زمان محدود و هزینه معقول است و نهایتا _موجبات تحقق دهکده جهانی و جامعه اطلاعاتی را پدید می آورد. تعاریف متعددی از جامعه اطلاعاتی ارائه شده است ولی محوریت چنین جامعهای، اطلاعات وتولید ارزشهای اطلاعاتی است نه تولید ارزشهای مادی.

فناوری اطلاعات و ارتباطات و نقش آن در آموزش

فناوری اطلاعات، زیست شناسی و ژنتیک ملکولی و فناوری نانو، امروزه به عنوان موِلفه های انقلاب علمی صنعتی سوم محسوب میشوند. فناوری اطلاعات شاخه ای از فناوری است که با استفاده ازسخت افزار، نرم افزار و شبکه افزار، مطالعه وکاربرد داده و پردازش آن درزمینه های ذخیره ، ویرایش، انتقال، مدیریت، جابه جایی، مبادله، کنترل، سوییچینگ و غیره را امکان پذیر میسازد. فناوری اطلاعات وارتباطات خود به تنهایی نقش مهمی را درتوسعه جوامع ایفا می کند.
آموزش، تجربه ای است مبتنی بر یادگیری که به منظور ایجاد تغییرات نسبتا _ماندگار در فرد صورت می گیرد. یادگیری، به عنوان یکی از نیازمندیهای اساسی انسان، تحت تا یر روشهای نوین ناشی از کاربرد فناوری اطلاعات قرار گرفته است. کلاس مجازی یکی از محصولات فناوری اطلاعات و ارتباطات در زمینه آموزش است. در این روش، آموزشهای مورد نظر درمکانی مشخص ارائه و سپس با بهره برداری از روشهای انتقال همزمان یا ناهمزمان به مکان دیگر منتقل میشود. برخی از دلایل توجه به کلاس مجازی دراجرای سیاستهای آموزشی عبارتاند از:
ـ عدم نیاز به جابه جایی استادان، معلمان ومربیان از یک منطقه به منطقه دیگر و امکان بهره گیری از اساتید به نام بدون توجه به موقعیت مکانی
ـ کاهش هزینه لجستیکی
ـ حذف تاثیر منفی عواملی همچون دوری، وضعیت بد جغرافیایی و امنیت کم
ـ افزایش کیفیت آموزش ازطریق بهرهمندی از اساتید، معلمان و مربیان با سابقه ومجرب مناطق دیگر.
تاکنون برای استفاده از این فناوری در آموزش، گامهای مختلفی برداشته شده که نتایج آن به صورت نرم افزار، برنامه های تحت وب و غیره دراختیار کاربران قرار گرفته است. از نرم افزار های ارایه شده می توان به نرم افزار Autherware از شرکت Macro media اشاره کرد.

نیازمندی های کلاس مجازی
1ـ سیستمهای آموزش
سیستمهای آموزش از راه دور به دو دسته آموزش همزمان و غیرهمزمان تقسیم می شود.
الف: سیستمهای آموزش همزمان

این
روش شامل یکی از حالتهای ذیل است:
ـ کنفرانس ویدیویی دوطرفه
دراین روش، استاد ودانشجو همدیگر را می بینند و می توانند با همدیگر به گفتوگو بپردازند. در چنین حالتی، به پهنای باند زیادی برای انتقال صوت و تصویر نیاز است. هر چند با استفاده از فنون فشرده سازی صوت و تصویر، همچونMPEG4 ، می توان پهنای باند را تا حدود 256 کیلو بیت بر ثانیه کاهش داد. این نوع آموزش، همان دیدگاه سنتی آموزش است که معلم در سر کلاس حضور دارد. تنها تفاوت این سیستم با سیستم قدیمی آموزش، عدم نیاز به حضور فیزیکی استاد در کلاس درس است.

ـ کنفرانس صوتی دوطرفه
برخلاف کنفرانس ویدیویی، استفاده از صوت به همراه تصاویر جانبی برای آموزش از راه دور، کارایی بیشتر دارد. چراکه توجه دانشجو بیش از آنکه به معلم جلب شود، محتوای درس را تحتالشعاع قرار میدهد. دراین سیستم، استاد و دانشجویان تصویر را نمی بیند، آنها فقط اسلایدها را دیده و صدای همدیگر را می شنوند. دراین سیستم، به پهنای باند کمی حدود 33 کیلو بیت برثانیه ازهرطرف مورد نیاز است که با دوخط تلفن نیزدردسترس قرار می گیرد. لذا هزینه این روش از حالت قبل کمتر است.

ـ روش دیداری ـ شنیداری
دراین شیوه از ترکیب دور روش قبل استفاده می شود: هرگاه استاد اسلاید ندارد، تصویر او نمایش داده می شود وهرگاه مطلبی با اسلاید بیان می شود، فقط اسلاید و صدای او دیده و شنیده می شود. صدا و تصویر دانشجویان نیزبا نظر استاد نمایش داده می شوند. این روش بسیار مناسب است و از قابلیتهای دو شیوه قبل به نحو احسن بهره می گیرد. هر چند از پهنای باند به صورت مناسب استفاده نمی شود.

ب: سیستمهای آموزشی ناهمزمان
دراین شیوه، دروس آموزشی از قبل تهیه و به گونه ای ذخیره می شود و دانشجویان می توانند به آن گوش دهند. این حالت از یادگیری نیز با روشهای گوناگون قابل اجراست:
ـ استفاده ازضبط ویدیویی
از روشهای قدیمی آموزش از راه دور محسوب میشود. دراین حالت، کلاس درس استاد با استفاده از نوارهای ویدیویی یاCDهای صوتی ـ تصویری ضبط شده ودراختیار آنان قرار می گیرد. هزینه |این روش بسیارکم است و به تدریس وتکثیر محدود می شود.

ـ استفاده از CDهای آموزشی
در این روش، ازبرنامه های کامپیوتری برای فهم درس و شبیهسازی محیط آزمایشگاهی استفاده می شود. هزینه این روش نیز کم است اما به نسبت ضبط ویدیویی هزینه بیشتری دارد.
ـ استفاده ازپخش وبی(webCasting)
استفاده از وب در آموزش از راه دور، یکی از ابزارهای موِثر آموزشی به شمار میآید که قادر است تمام محیطهای متنی، صوتی و ویدیویی را ترکیب کند. روشهای مختلفی برای توسعه برنامه های کاربردی تحت وب وجود دارد از جمله میتوان به ASP ،JSP،CGI ،ISAPI و ActiveX اشاره کرد. دراین شیوه، درس با روشهای مختلف برنامه نویسی، روی یک سایت قرار میگیرد و دانشجویان با استفاده از خطوط اینترنت، درس مورد نظرشان را یاد میگیرند. با توجه به روش مورد استفاده، پهنای باند مورد نیاز نیز متفاوت خواهد بود. در این روش، به نحواحسن از فناوری اطلاعات استفاده میشود و امکان استفاده از استاد در همه زمانها، وابستگی زمانی و مکانی استفاده از کلاس را از بین میبرد. هزینه این روش بیش ازدو روش گذشته است، اما حسن آن این است که دانشجویان هرجا و هرزمان می توانند از آن استفاده کنند.

2ـ بستر ارتباطی
بستر ارتباطی، محیطی است که درآن داده ها بین دونقطه منتقل می شوند که در حالت کلی به سه دسته Circuit Switch و Packet Switch و Leased line تقسیم می شود. برای انتقال صوت و تصویر می توان از هر سه نوع خط ارتباطی استفاده کرد. در انتخاب خطوط باید پارامترها و مشخصات آن خط را در نظر گرفت. بستر ارتباطی بر اساس حداقل نیاز انتخاب می شود. این بستر می تواند خطوط اجاره ای مخابرات، اتصال ماهواره به اینترنت شکل1، استفاده از VSAT و حتی خطوط تلفن باشد.

3ـ اتاق تدریس
تقریبا _درتمام روشهای مجازی، اتاقی برای تدریس با امکانات زیر مورد نیاز است:
ـ عایقهای صوتی
ـ دوربین فیلم برداری
ـ وایت برد الکترونیکی یا معمولی
ـ میکروفون
ـ ادوات ضبط دیجیتالی درس

4ـ کلاس اتاق دانشجویان
برای پخش وبی، وجود یک رایانه متصل به اینترنت کافی است تا دانشجویان در هر زمان یا مکانی از آموزش استفاده کنند اما در روشهای همزمان، اتاق دانشجویان باید به امکانات زیر مجهز| باشد:
ـ میکروفون حداقل یک عدد و حداکثر به تعداد دانشجویان
ـ بلندگو حداقل یک عدد
ـ یک) PC Projector یا یک کامپیوتر به ازای هردانشجو(
ـ یک کامپیوتر
ـ یک دوربین فیلمبرداری
ـ وایت برد الکترونیکی یا معمولی

5ـ امنیت
شبکه های رایانهای به سرعت در حال گسترش هستند به گونهای که اگر در سال 1986 فقط تعداد معدودی از رایانه ها در یک مرکز کوچک به یکدیگر متصل می شدند، در سال 1997 بیش از 16 میلیون رایانه در 85 کشور جهان به شبکه اینترنت متصل شده و هر ده ماه این رقم دو برابر می شود. این گونه شبکه ها علاوه بر مزایا، معایبی نیز دارند. به عبارت بهتر، چون اطلاعات در شبکه های کامپیوتری درمحیط انتقال به اشتراک گذاشته می شود و امکان استفاده القوه آن برای دیگران نیز مهیا خواهد شد، این موضوع درسیستمهای امنیتی ـ تجاری خطر بزرگی است اما درآموزش الکترونیکی خطرهای دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه یک اخلالگر میتواند اقدامات ذیل را انجام دهد:

ـ تغییر محتوا
ـ ازکار انداختن سرویس
برای اجتناب از موارد یاد شده، باید تمهیداتی درنظر گرفته شود که از مهمترین راهکارهای آن می توان به روش رمزنگاری داده ها و احراز هویت و استفاده از خطوط اختصاصی <اشاره کرد.

نتیجه گیری
فناوری اطلاعات و ارتباطات و حرکت از جوامع سنتی به جوامع اطلاعاتی، تمامی ابعاد نیازمندیهای بشری را تحت تاثیر قرار داده است. روشهای آموزشی نیز تابع چنین تغییر و تحولاتی بودهاند. مسلما _بهره گیری از آموزش مجازی با استفاده از روشهای جدید، موجبات کارایی و اثربخشی بیش از پیش نظامهای آموزشی در جوامع بشری را فراهم می نماید. در کشور ما نیز برنامه ریزی به منظور بهره گیری از چنین روشهایی در اجرای آموزشها، اعم از آموزشهای مدرسه ای، حرفهای و تخصصی ضروری است. استفاده از چنین فنونی، امکان افزایش کیفیت و بهره وری آموزشی در کلیه سازمانها را پدید می آورد.

تدریس فعال

کی از مقوله های مهم در آموزش و پرورش فرایند یاددهی و یادگیری است .به عبارت دیگر تمامی فعالیتهای آموزش و پرورش در جهت بسترسازی مناسب برای تحقق این فرایند می باشد. در راس این فرایند، دانش آموزان قرار دارند و همه فعالیت ها، مانند تامین معلم، مواد آموزشی، فضای آموزشی و … در خدمت او قرار می گیرد. مفهوم فرایند یاددهی – یادگیری در این فرایند واژه های تدریس، یادگیری، ارزشیابی، مواد آموزشی، تعامل معلم و دانش آموزان و … مطرح می باشد که تعاریف واژه های اصلی ارایه می شود.

1- تدریس: تعامل یا ارتباط متقابل معلم با دانش آموز بر اساس طرح منظم و هدفداربه منظور تغییر در رفتار را تدریس نامند.
2- یادگیری: تغییر درطرز تفکر و مهارت های ذهنی و حرکتی را یادگیری نامند.
3- ارزشیابی: فرآیندی منظم برای تعیین و تشخیص میزان پیشرفت شاگردان در رسیدن به هدفهای آموزشی.
4- مواد آموزشی: شامل کتاب، فیلمهای آموزشی، مجلات و … که محتوای یادگیری تلقی می شود.

اهداف در فرایند یاددهی – یادگیری
کمیته بین الملل آموزشی در قرن بیست و یکم یادگیری را بر چهار ستون استوار می داند:
1- آموزش برای یادگیری
2- آموزش برای عمل کردن
3- آموزش برای زیستن

4- آموزش برای همزیستی.
با یک نگاه کلی می توان استنباط کرد که آموزش در وضعیت فعلی در جهت یادگیری ماندگارو استاندارد نیست، بلکه صرفاً جهت کسب نمره است .
همچنین آموزش های فعلی مهارت لازم را به بچه ها نمی دهند و آنها بدون کسب مهارت فارغ التحصیل می شوند. در عین حال آموزش فعلی با اشتغال و زندگی همگونی کمی دارد و خرد جمعی و کارهای مشارکتی کم رنگ است. بنابراین خلاء موجود بین وضع موجود و وضع مطلوب تماماً نشانه های آسیب در فرایند یاددهی و یادگیری است. نکته مهمتر این است که در فرایند آموزش، روش یادگیری مهم است، تا دانش آموزان با دانستن روشها بتوانند با مسائل برخورد کنند و مشکلات خود را حل کنند. ( هسته اصلی فرایند تدریس، ترتیب دادن محیطی است که درآن شاگردان بتوانند تعامل کنند و نحوه یادگیری را بررسی نمایند.)
5- روش یادگیری همان روش فکر کردن است که هدف اصلی در فرایند یاددهی و یادگیری است. ( اندیشیدن دانش آموزان در جریان آموزش برجسته ترین ویژگی فعالیت های آموزش در ژاپن است. )
6- فکر کردن پاسخی است که انسان به مشکلات خود می دهد و این پاسخ متضمن دستیابی به حل مساله است. فکر، راهنمای عمل است. ( هدف عمده آموزش باید وادار کردن دانش آموزان به تفکر باشد. اساس یادگیری نحوه تفکراست که باید به شاگردان تعلیم داده شود.)
7- بنابراین باید فعالیتهای کلاس، مواد آموزشی، روشهای تدریس و … تماماً باید تفکر را تحریک کند.( هر یاد درونی که نتواند تفکر و تخیل یادگیرنده را تحریک کند جز خاراندن حافظه نقش دیگری ایفا نکرده است.)

8- خلاقیت و حل مساله محصول تفکر است. در کلاس هایی که به دانش آموزان اجازه داده می شود فکر کنند، نظر دهند، سوال و پرسش نمایند و حتی خلاف عرف و عادت نظر دهند ( تفکر واگرا ) دانش آموز پویا است و احساس خستگی نمی کند، در غیر این صورت چنانچه فقط شنونده باشد و انتظارات مشخص از او خواسته شود او را در آسیب بزرگی گرفتار کرده ایم، در این حالت او احساس بد بینی پیدا می کند، انگیزه خود را از دست می دهد، هویت خود را شکست خورده می بیند و … . اگر کلاس شاد و براساس علاقه باشد و در مناسبات تعامل مطلوب برقرار شود،باعث می گردد فردی مانند انیشتن که او را کودن تلقی می کردند به یک دانشمند تبدیل شود.
( استاد مطهری بیان داشته اند که مغز فراگیران را به صورت انبار نباید تلقی کرد، بلکه هدف پرورش نیروی فکر است). یکی از اهداف مهم، پرورش تفکرانتقادی دردانش آموز است. انتظار این است که دانش آموزان پس از فارغ التحصیل شدن در زمینه های مختلف اهل نظر بوده و بتوانند مسائل را نقد و تحلیل نمایند. لازمه رسیدن به چنین هدفی شروع فعالیتها از دوران ابتدایی است تا آنها عملاً مخالفت کردن، موافقت کردن، معاشرت کردن، مباحثه کردن را تمرین کرده باشند. دانشمند ترین دانشمندان هم اگر مغز سیاسی و فهم سیاسی نداشته باشد با یک آب نبات به سوی دشمن می رود و مجذوب او می شود. استاد شریعتی هم در جمله ای زیبا فرموده اند: انقلابی شدن بیش ازهرچیز مستلزم یک انقلاب ذهنی،یک انقلاب در بینش و یک انقلاب در شیوه تفکراست.
آموزش تفکر انتقادی شامل ایجاد عمدی یک جو نامتعادل است تا شاگردان بتوانند فرایندهای فکری خود را تعریف و اصلاح کنند و دوباره بسازند. عامل اصلی در تفکر انتقادی توانایی طرح پرسشهای مربوط به نقد و بررسی راه حلها بدون مطرح نمودن جایگزینهاست. مهارتهای تفکرانتقادی باید از طریق تلاش در تمرین تفکر انتقادی و تحلیل از دروس مختلف رشد و توسعه یابند. برای رسیدن به این هدف، معلم باید بکوشد فضایی در کلاس ایجاد کند که در آن حس کنجکاوی طبیعی شاگردان شکوفا شود. علاقه شاگردان را پس از جلب کردن افزایش دهد، سپس باید حالت کنش متقابل میان شاگردان و استاد بر جو کلاس حاکم شود در این حالت تفکر انتقادی رشد می کند. بنظر می رسد در این زمینه مدارس ما دچار آسیب جدی هستند؛ یعنی فعالیت دانش آموزان در جهت پرورش تفکری انتقادی هدایت نمی شود. یکی دیگر از هدفهای اساسی یادگیری،استاندارد یادگیری است. یادگیری استاندارد،ب دانش، مهارت و نگرشهای اساسی براساس اهداف آموزش می باشد.
در شرایط فعلی بین نمره کسب شده و درصد قبولی دانش آموزان با یادگیری استاندارد آنها همخوانی وجود ندارد. چرا که اکثر سوالات امتحانی استاندارد نیستند و تمام سطوح شناختی را نمی سنجند. بنابراین یکی دیگر از آسیب های جدی در فرایند یاددهی – یادگیری نظام ارزشیابی است. امتحان به خودی خود هدف نیست بلکه ابزار و وسیله ای برای ارزشیابی یادگیری در راستای اهداف پیش بینی شده است.در صورتی که بخش اعظم واقعیت های علمی و مندرجات کتابهای درسی زمینه و محلی برای اندیشیدن، مفهوم سازی، مهارت پروری و … هستند و نه گفته ها و نوشته های مقدسی که همه دانش آموزان ملزم به پس دادن آنها در جلسه آزمون و ارزیابی باشند. معلمان باید به این آگاهی و مهارت برسند که هدفهای متعالی برنامه را همراه با مفاهیم مهم و اساسی کتاب و نه همه متن کتاب را، هدف آزمون و ارزیابی قرار دهند. در کنار این مطلب اندازه گیری با مقیاس 20 مورد نقد است و باید این مقیاس به حروف الف ، ب ، ج ، د و ه تغییر یابد. جمع بندی: اهداف آموزش در سه حیطه شناختی عاطفی، روانی حرکتی تقسیم شده است .
در تقسیم بندی های جدید بیشتر اهداف دانستنی، مهارتی و نگرشی مطرح می گردد. در مجموع این اهداف با هدف اصلی وزارت آموزش و پرورش که همان انسان سازی است پیوند می خورد.انسان سازی در معنای عام همان تربیت است. به عبارت دیگر آموزش و پرورش فراهم کننده زمینه های لازم برای تربیت است. تربیت ابعاد مختلف انسان مانند بعدعاطفی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی،اعتقادی،جسمی، ذهنی رادربر می گیرد.

رویکردهای فرایند یاددهی – یادگیری و آسیب شناسی آن
در مجموع می توان این فرایند را در دو رویکرد مورد بررسی قرار داد:
1- رویکرد نوین 2- رویکرد سنتی
رویکرد نوین: در این رویکرد معلم نقش راهنما و تسهیل کننده را بر عهده دارد و دانش آموز در فرایند تدریس با فعالیتهای خود، مهارت و توانایی های بالقوه خود را به فعالیت در می آورد. در این رویکرد دانش آموزفعال است، مسائل را کشف و حل می کند، سوال می کند و با همیاری دیگران یاد می گیرد و در نهایت فرایند محور است.
رویکرد سنتی: در این رویکرد معلم، محور و ارائه دهنده اطلاعات و دانش آموز، شنونده و حفظ کننده مطالب است در این رویکرد دانش آموز فعال نیست، لکه معلم فعال است و سعی می کند مطالب را از طریق سخنرانی یا توضیحی به نمایش بگذارد، دانش آموز به عنوان یک بانک فرض می شود که باید اطلاعات به آن سپرده شود. در این رویکرد پاسخ ها و نمره های دانش آموزمهم است، رنهایت این رویکرد نتیجه محور است.
بنابراین به نظر می رسد تبدیل رویکرد غیر فعال به فعال، نمایشی اکتشافی، بانکی به حل مساله، پاسخ محور ه سوال محور ، یادگیری فردی به یادگیری همیاری ، و … با هدف خلاقیت دانش آموزان از ضروریات گذر از آسیب های موجود تلقی می شود.
ویژگیهای رویکرد نوین در فرایند یاددهی – یادگیری
1- معلم هدایت گر و تسهیل کننده جریان یادگیری است. 2- دانش آموزان در فعالیت های کلاسی فعال هستند. 3- دانش آموزان در فعالیت های کلاسی مسائل را بررسی و حل می کنند. 4- دانش آموزان فرضیه های خود را آزمایش و نتیجه گیری می کنند. 5- دانش آموزان علاوه بر پاسخ سوالات به طراحی سوال می پردازند. 6- دانش آموز با همیاری دیگران به یادگیری می پردازند. 7- دانش آموزان پژوهش می کنند و نتیجه آن را در کلاس گزارش می نمایند. 8- منبع یادگیری علاوه بر کتاب شامل مواد آموزشی دیگر نیز می باشد. 9- ملاک یادگیری استاندارد، پیشرفت می باشد. 10- رشد فرایندهای پیچیده ذهنی ( نقد و بررسی، استدلال، تجزیه و تحلیل، خلاقیت ) مفهوم سازی، خلاصه کردن، قضاوت و … هدف است.11علاوه بر جنبه تمرینی جنبه کاوشگری دارد. 12- فرصت خود ارزیابی برای دانش آموزان فراهم می شود. 13- ارزشیابی مستمر در جریان تدریس صورت می گیرد. 14- در ارزشیابی علاوه بر دانستنیها به مهارت و نگرش ها نیز توجه می شود. 15- هر دانش آموز با خودش مقایسه می شود. 16- دانش آموزان به تولید مفاهیم می پردازند. 17- فرصت فکر کردن برایشان فراهم می شود. 18- فرصت موافقت و مخالفت موضوعات فراهم می شود. 19- مهارتهای شناختی سطوح بالا مانند مهارت مشاهده تقویت می شود. 20- زمینه برای مهارتهای اجتماعی، از طریق تبادل نظر در گروه فراهم می شود. 21- دانش آموزان با درگیرشدن در فعالیتها به آموختن علم می پردازند. 22- اجازه داده می شود دانش آموزان وسایل آموزش ساده را تهیه کنند. 23- گردش علمی در فرایند تدریس برنامه ریزی می شود. 24- دانش آموزان براساس محتوای کتاب نحوه یادگیری را بررسی می نمایند.
ویژگیهای رویکرد سنتی در فرایند یاددهی – یادگیری
این ویژگیها در واقع آسیب هایی هستند که در فرایند یاددهی – یادگیری مدارس ما وجود دارند و باید به سمت ویژگیهای نوین تغییریابند.
1-معلم فعال است و مطالب را به طور کامل ارائه می دهد. 2- معلم راه حل ها و پاسخ را ارائه می دهد. 3- دانش آموزان فقط پاسخ ها را حفظ می کنند. 4- دانش آموزان به تنهایی یاد می گیرند. 5- منبع یادگیری فقط کتاب است. 6- ملاک یادگیری کسب نمره است. 7- رشد فرایندهای ساده ذهنی هدف است( شنیدن، حفظ کردن، نمره فراموشی). 8- تکالیف بدون هدف و خسته کننده است. 9- ارزشیابی از یادگیری بیشتر در محدوده دانستنیهااست. 10- دانش آموزان از فعالیتهای خود و دیگران ارزشیابی نمی کنند. 11- ملاک یادگیری درارزشیابی بیشتردر مقایسه با دیگر دانش آموزان است. 12- دانش آموزان مفهوم آموزی می کنند. 13- ارزشیابی پایانی بیشتر ملاک عمل است. 14- موضوعات آزمایشگاهی نیز به صورت تئوری و نوشتاری یادگرفته می شود.

رایانه، فراهم کننده انقلاب آموزشی
بحث مربوط به استفاده آموزشی از رایانه در نظام آموزش و پرورش کشورهای در حال توسعه، به ویژه در دهه اخیر، مورد مطالعه وسیع قرار گرفته است. هم اینک نیز این مقوله در دستور کار برنامه ریزان، مدیران، محققان و اندیشمندان آموزش و پروش این کشور قرار دارد.
این در حالی است که کشورهای صنعتی تا حدود زیادی به اصول اساسی و راهکارهای مناسبی برای بهره گیری از این ماشین در نظام آموزش های رسمی و غیر رسمی خود نایل شده اند و به نتایج امیدوار کننده ای نیز رسیده اند. در وضعیت حاضر، گروهی از اندیشمندان و پژوهشگران درباره استفاده آموزشی از رایانه پا را فراتر گذاشته اند، تا آن جا که ورود رایانه به خانه و مدرسه را مصادف با آغاز یک " انقلاب آموزشی" قلمداد می کنند. آنان اعتقاد دارند که رایانه علاوه بر یک منبع آموزشی برای تقویت و توسعه فرایند یاددهی – یادگیری در مدارس، می تواند نقش یک منبع یادگیری مستقل، خود آموز و رونق بخش رویکرد" تداوم یادگیری" را برای دانش آموزان ایفا کند و در واقع، با بهره گیری منطقی از این ماشین آموزشی می توان آموزش و یادگیری را از دورن کلاس و مدرسه به منازل و محیط های خارج از مدرسه انتقال داد. علاوه بر این، رایانه این توانایی را دارد که بازوی مدیریت نظام آموزش و پرورش – هم در ابعاد مدیریت کلان نظام و هم مدیریت کلاس و مدرسه – باشد.
اما نکته اصلی این است که چگونه می توان به این امتیاز ارزشمند و تاریخی رایانه در عرصه فعالیتهای آموزشی دست یافت؟
در این باره گفتنی است که قبل از هر اقدامی در یک جامعه، باید توانایی ها و هنرهای آموزشی رایانه را مدیران و برنامه ریزان نظام آموزش و پرورش آن جامعه باور کرده باشند و سپس ترتیبی اتخاذ کنند تا معلمان و مدیران مدارس نیز آن را همانند پذیرش یک نوآوری آموزشی برای تقویت و توسعه فرایند یاددهی – یادگیری و همچنین مدیریت آموزشی کلاس و مدرسه بپذیرند و در فعالیت های آموزشی خود به آن اعتماد کنند. در این صورت، قطعاً تحولی بنیادین برای بروز " انقلابی آموزشی " در نظام آموزش و پرورش آن جامعه بنا گذاشته شده است.

آموزش رسمی کافی نیست!
همه مسوولان و مدیران نظام آموزش و پرورش ممالک در حال توسعه باید به این آگاهی برسند که در عصر اطلاعات، صرفاً تامین " آموزش رسمی " برای دانش آموزان کافی نیست! وظیفه آنها بس سنگین تر است؛ زیرا دانش آموزان " عمر" خود را در مدرسه می گذرانند و نباید آنان را از استفاده بهینه از عمرشان محروم کرد. مگر قریب به 12سال از عمر یک انسان تا این اندازه کم ارزش است که تنها به مجموعه ای از اطلاعاتی محدود شود که در اختیار او قرار می دهند.
دانش آموز حق دارد در کنار بر خورداری از آموزش رسمی، از سال های مدید عمر خویش بهتر استفاده کند، با توانایی های افزون تری برای زندگی بزرگ سالی آماده شود و با قدرت سازگاری بیشتر با محیط پیرامون خویش به تعادل برسد. نظام آموزش و پرورش باید بتواند، علاوه بر برنامه های درسی رایج – آموزش رسمی – با روش های نو، خدمات متعددی به دانش آموزان ارائه کند. آموزش بهتر، موثرتر و کیفی تر هنگامی معنای واقعی پیدا خواهد کرد که همه مسوولان و دست درکاران نظام آموزش و پرورش وظیفه شغلی و بویژه وجدانی و اخلاقی خود را به خوبی انجام دهند، انعطاف پذیر باشند و برای نقش دانش آموزان در آینده دل بسوزانند.
یکی از خدمات ارزنده ای که برای تحقق مطالب یاد شده بسیار موثر خواهد بود، خدمات رایانه ای است. رایانه این آمادگی را دارد که " هرجا" و "هر زمان" که لازم باشد، در اختیار دانش آموزان قرار گیرد تا در آینده، هنگامی که به هر یک از آن ها نقشی از سوی جامعه محول می شود ( پزشک، معلم، فیزیک دان، کاسب، تاجر و حتی خانه دار)، از آن برای تامین علائق و رفع نیازهای خویش و جامعه به خوبی استفاده کنند.
از دیدگاهی گسترده تر، محصولات آموزش و پرورش " منابع توسعه " جامعه هستند؛ منابعی که سبب توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن جامعه خواهد شد. جامعه به انسان هایی نیاز دارد که برای تصدی مشاغل موثر در توسعه امروز و فردای آن ( که روز به روز پیشرفته تر و پیچیده تر می شود)، آمادگی کامل داشته باشند. تربیت چنین انسان هایی در صورتی میسر است که دانش آموزان با استفاده از شرایط و امکانات جدید عصر خود به سوی " خود آموزی" و " استقلال آموزشی" یعنی نا وابستگی به معلم و مدرسه، گرایش پیدا کنند.این در حالی است که رایانه به عنوان " ماشین آموزشی " و " نماد" پیشرفت فناوری سده اخیر، می تواند دانش آموزان را در این راه یاری کند. با استفاده از رایانه ، دانش آموزان موفق خواهند شد، از طریق " خود آموزی" و " تداوم یادگیری"، عمر خود را داوطلبانه واز روی علاقه، صرف توانمند کردن خویش در عرصه هایی گسترده تر از برنامه های درسی جاری در مدارس کنند.

رایانه و انقلاب آموزشی
همه دانش آموزان به دلیل پوشیدن لباس های همسان ( اونیفورم) که مدرسه آنان را وادار به پوشیدن کرده است، ظاهری یک سان و به هنجار دارند. اما باید توجه داشت که در درون این لباس های همسان انسان هایی وجود دارند که از جنبه های گوناگون با هم تفاوت های اساسی و گاه بسیار فاحشی دارند. این تفاوت ها عموماً مشکلات و موانع متعددی برای معلم و نظام آموزشی ایجاد می کند.
تفاوت های فردی مساله ای است که فکر اندیشمندان تعلیم و تربیت را برای مدت های طولانی به خود مشغول کرده است و همه آنان در تلاش هستند، با توجه به محدودیت منابع، به نوعی این مشکل را از سر راه تعلیم و تربیت بردارند. تفاوت های فردی، در واقع مانعی برای موفقیت آموزش گروهی در مدارس است. بدون شک تا حل نشدن این مشکل، زمینه های مساعدی برای آموزش فردی وجود نخواهد داشت.
برای تدریس یک موضوع یا هدف آموزش خاص، گرچه ممکن است امکان دسترسی به آزمایشگاه، فیلم و یا نمایشگاه مناسب وجود داشته باشد، اما باید آگاه بود که در هر صورت، نوع انتخاب و شیوه استفاده از هر کدام، بستگی به معلم دارد.معلم با توجه به نیازهای فردی و تفاوت سبک های یادگیری دانش آموزان، ابزار و رسانه مناسب را انتخاب می کند و برای تدریس و یادگیری بهتر آنان، به شیوه ای منطقی از آن بهره می گیرد. در واقع، معلم می تواند ( جدا از سایر عوامل موثر) با انتخاب و به کار گیری مناسب و صحیح ابزارها و روش های آموزش، از یک دانش آموز پزشک یا فیزیک دان بسازد.

به عبارت دیگر، او باید خصوصیات فردی هر دانش آموز را شناسایی کند و برای نیاز های او راهبردهای آموزشی مناسبی تدارک ببیند( آموزش انفرادی.)
امروزه ثابت شده است که رایانه می تواند این مشکل را حل کند. همه دانش آموزان می توانند، بر پایه نیازها و خصوصیات فردی خویش از رایانه کمک بگیرند و با اتکا به " خود – ارزش یابی " که ارمغان دیگر رایانه است، وضعیت خود را برای نیل به هدف های آموزشی پیش بینی شده ارزیابی کنند. از این رو، اینک رایانه به منزله ابزاری توانا برای اجرای راهبردهای " آموزش انفرادی " شناخته شده است و معلم نیز می تواند، با توجه به ویژگی ها و نیازهای هر دانش آموز، از آن بهره برداری کند.

برخی معتقدند، استفاده از رایانه در فرایند آموزش و یادگیری، در واقع یک " انقلاب آموزشی" است. اما چگونه در آموزش انقلاب رخ خواهد داد؟ آیا از طریق ایجاد یک موج یا شعله جادویی، می توان معلمان خارق العاده ای تربیت کرده تا این انقلاب را به منصه ظهور برسانند؟ یقیناً پاسخ منفی است؛ زیرا تقویت و توسعه دانش، مهارت و توانمندی های معلم فقط یک روی سکه است. روی دیگر سکه آن است که برای او، با تامین خدمات و پشتیبانی آموزشی لازم، محیط مساعد فراهم شود.

نگرش کنونی حاکم بر جهان آموزش و پرورش در زمینه خدمات و پشتیبانی آموزشی، آن است که رایانه عنصری حیاتی است. درواقع باید رایانه را به منزله عنصری ممتاز در تسهیلات آموزشی مدارس دانست و تامین آن را بعنوان پاسخ گویی به نیاز معلم و دانش آموز در نظر گرفت.پس انقلاب آموزشی در صورتی عملی خواهد شد که رایانه، معلم، مدیران آموزشی و دانش آموزان دارای پیوندی نزدیک باشند و در فعالیت های یاددهی – یادگیری، هم پوشانی دقیق داشته باشند و هم دیگر را حمایت کنند.
بنابر این، تحقق انقلاب آموزشی، یعنی استفاده از رایانه در فرایند یاددهی – یادگیری با عوامل متفاوتی ارتباط دارد که مهم ترین آن ها سه عنصر زیر است :
1- دانش آموز
دانش آموزان، در صورتی برای یادگیری بهتر، با علاقه به رایانه رو می آورند که با آن " خو" گرفته باشند. اندیشمندان پیشنهاد می کنند ، با درنظر داشتن ویژگی ها، علائق و نیازهای دانش آموزان و برای عادی ساختن روابط آنان با رایانه ، در مدارس " باشگاه رایانه" تاسیس شود. در صورت تحقق این امر، هر دانش آموز می تواند بنابر تمایلات خود ، از امکانات موجود در باشگاه رایانه مدرسه که دارای انواع نرم افزار و سخت افزار است، استفاده کند. در این باشگاه ها، معمولاً علاوه بر سخت افزار و نرم افزار های مناسب آموزشی و درسی، نرم افزارهای تفریحی، اطلاعات عمومی، آموزش ماشین نویسی، انواع بازی ها، فیلم های ویدیویی و… موجود است. بر این اساس دانش آموزان به تدریج به کار با رایانه علاقه مند می شوند و با آن " خو" می گیرند. دراین فرایند، آنها ارزش های رایانه را به منزله یک وسیله کمک آموزشی باور خواهند کرد.
2- معلم
معلم باید به این طرز تلقی برسد که خوب یادگرفتن مطالب درسی توسط دانش آموزان، با بهره گیری آنان از رایانه پیوند کامل دارد و در نتیجه، انجام وظیفه او به کمک رایانه اثر بخش تر و آسان تر خواهد شد. بنابر این، معلم نیز همانند دانش آموزان، باید قبل از هر اقدامی برای بهره برداری از رایانه در فرایند تدریس ، کاملاً آماده شود.
برای نیل به مقصود فوق، باید کار را از دوره های تربیت معلم شروع کرد. ضرورت امر تا آن جاست که تربیت معلمان علاقه مند به استفاده از رایانه در فرایند یاددهی – یادگیری، خود زمینه اصلی بروز انقلاب آموزشی را فراهم می آورد و باید از اهداف بنیادی نظام آموزش و پرورش کشورهای در حال توسعه محسوب شود. حتی برخی از اندیشمندان آموزش و پرورش پا را از این هم فراتر گذاشته اند و اعتقاد دارند که یکی از ملاک های ارزشیابی شغلی معلم، باید میزان استفاده او از رایانه باشد.
3- مدیران آموزشی
وظیفه سومین عنصر آموزش، یعنی مدیران مدارس – برای تحقق انقلاب آموزشی – پشتیبانی از توسعه ارتباط متقابل معلم، دانش آموز و رایانه است. آنان باید این ارتباط را از طریق حمایت معلم و تامین تسهیلات آموزشی مربوط به رایانه، به سویی سوق دهند که دانش آموزان به این انگاره دست یابند که برای موفقیت باید؛ به " خود- آموزی" روی آورند و رایانه عاملی کلیدی برای خود آموزی و گسترش دانش و مهارت های مورد نیاز آنان است. بدیهی است، " خود – آموزی " فرایندی است که از سال های دور تا کنون مورد توصیه روان شناسان تربیتی بوده است و اصل مهم و اساسی برای " تداوم یادگیری "محسوب می شود.
رایانه و تداوم یادگیری
تاکنون درباره فنون، الگوها و کارکردهای مدیریت نظام آموزش سخن بسیار گفته شده است. امّا، امروزه درباره کارکردهای مدیریت کار آمد و اثر بخش نظام های آموزشی ( در تمامی ابعاد واجزای آن ) نگرش حاکم و پرطرف دار، نگرشی است که می گوید: " اصلی ترین وظیفه مدیریت آن است که به شیوه ای مناسب و موثر، امکان یادگیری دانش آموزان را با تاکید بر " نظام تداوم یادگیری " – در مدرسه و خارج از مدرسه – فراهم کند."

بر پایه نگرش یاد شده، اینک مدیریت کارا و اثر بخش، مدیریتی است که نظام تداوم یادگیری را به مثابه رهیافتی اساسی، طراحی و اجرا کند؛ بگونه ای که این نظام را مبنای اصلی هر اقدام خود برای پاسخ گویی به ضرورت درک مستقیم دانش آموزان از واقعیات محیط پیرامون خویش تلقی کند.
اکنون در کشورهای صنعتی، این نگرش – مدیریت نظام تداوم یادگیری – در اغلب موسسات و سازمان هایی که به نوعی فرایند آموزش در آنها جریان دارد ( سازمان های صنعتی، کشاورزی، خدماتی، ارتش و…) حکم فرماست.
در این باره که چگونه این نگرش می تواند در نظام آموزش و پرورش ( رسمی و غیر رسمی ) نیز به خدمت گرفته شود، پژوهش ها و تحقیقات متعدد و فراوانی صورت پذیرفته است. برخی از محققان به این یافته رسیده اند که یکی از رهیافت های مناسب و موثر برای تقویت و توسعه عملی " تداوم یادگیری"، به خدمت گرفتن" ابزار" مناسب توسط مدیریت نظام آموزشی است. در واقع، بر پایه این رهیافت، مدیریت نظام آموزشی باور کرده است که " ابزار" جزئی از روش منطقی و مستدل برای حل مسائلی است که جامعه و دانش آموز با آن درگیر هستند.
مدیران موافق با رهیافت مذکور، " ابزار" را به منزله عنصر تسهیل کننده یادگیری مورد استفاده قرار داده اند و تلاش خود را برای ترویج و گسترش آن به کار گرفته اند.
در وضعیت کنونی، ابزارهای متفاوتی وجود دارد که به منزله " نوآوری آموزشی" می تواند، در اختیار مدیران نظام های آموزشی قرار گیرد. اما، همه نظرها و توجّهات به سوی یک " ابزار"- که لقب سر آمدترین پدیده فناوری قرن را به خود گرفته است – یعنی " رایانه" معطوف شده است.
اکنون رایانه را یکی از مناسب ترین ابزارهای موجود برای تحقق این رهیافت می شناسند؛ به گونه ای که دست اندر کاران مسائل آموزشی اغلب ممالک به این باور رسیده اند که حتی در شرایط و وضعیت های پیچیده نیز رایانه می تواند برای نیل به یادگیری نسبتاً پایدار در دانش آموزان، به یاری مدیریت نظام آموزشی بشتابد.
رایانه به منزله ابزار مدیریت
" رایانه" برای تحقق بسیاری از هدف ها و عملیات مدیریت آموزشی در مدارس ( پردازش داده های آموزشی، صرفه جویی در نیروی انسانی، هماهنگی فعالیت ها و مداخله مستقیم در فرایند آموزش، توانایی اجرای آموزش و…) دارای توانایی های لازم است. ضمن آن که به سادگی می تواند، در فرایند فعالیت مدیریت وارد شود.
مدیران مدارس ابزارهای متفاوتی برای بهره گیری در فرایند مدیریت در دسترس دارند. امّا گستره وسیع و منحصر به فرد توانایی های رایانه ( توانایی برنامه ریزی در زمینه ها و ابعاد گوناگون، کاهش زمان حل مساله، استفاده های جنبی در فعالیت های مدیریت، مانند ماشین نویسی، انتقال و پردازش داده های مدیریتی و…)، آن را به مناسب ترین ابزار برای مدیریت مطلوب آموزشی تبدیل کرده است ؛ به گونه ای که به نحو چشم گیری مورد استقبال مدیران واقع بین و خلاق قرار گرفته است.
از سوی دیگر، دانش و اطلاعات مربوط به رایانه ( ازنظر سخت افزاری و نرم افزاری ) به نحوی کم سابقه، در بین مردم گسترش یافته است و روز به روز انتشار بیشتری می یابد؛ تا آن جا که توانایی های منحصر به فرد آن، هم اینک به وضوح در معرض دید و افکار عموم مردم، بویژه دست اندرکاران فعالیت های آموزشی، قرار گرفته است. توانایی های رایانه برای بهبود بخشیدن به همه فعالیت ها و کارکردهای مدیریت آموزشی، از آن ابزاری مناسب، مطلوب و آرمانی ساخته است.
به طور کلی، سه عامل اساسی زیر به رایانه امکان داده است تا به توانایی های منحصر به فرد خود در حیطه مدیریت آموزش نایل شود:
1- گستردگی عملیات
رایانه توانایی انجام عملیات گسترده ای دارد. این توانایی موجب می شود که جمعیت وسیع و متنوعی از " کاربَر" ها با نیازهای گوناگون خود، به آسانی از رایانه بهره برداری کنند و نیازهای مربوط به مدیریت وآموزش خود را در نظام آموزش بر آورده سازند.

2- تنوع سیستم ها
رایانه ابزاری چند سیستمی است. این ماشین حاوی سیستم های متفاوت و چند کارکردی است که همهء آنها همزمان با هم در کارند و امکان پاسخ گویی به نیازهای متنوع متعدد به " کاربر" های خود دارند.
3- تسهیلات برای ارتباط مستقیم
رایانه فنون گسترده ای در اختیار دارد که به آن امکان می دهد تا به آسانی بین مدیران ( یا دانش آموزان) و سیستم های اطلاعاتی "رایانه – محور" ارتباط مستقیم و متعامل برقرار کند. مثلاً، توانایی پاسخ گویی رایانه به نیاز های " کاربر" به زبان های متفاوت، موجب شده است که برقراری ارتباط بین کاربر و سیستم های اطلاعاتی آسان شود. همچنین، رایانه می تواند، انواع عملیات – از آسان تا پیچیده – را به دقت انجام دهد و از این روست که " ساده ترین " ماشین برای بهره برداری شناخته شده است. رایانه می تواند، حجم معینی از " داده ها" در یک نظام آموزشی، داده های فراوان تر، گوناگون تر غنی تر، در اشکال متفاوت، را در اختیار " کاربر " قرار دهد.
بر این اساس، مدیران مدارس می توانند از رایانه به عنوان ابزاری مناسب و ممتاز و عصایی ارزشمند برای مدیریت آموزشی سود جویند.
رایانه، یاور سه کاربر اصلی آموزش
از هنگامی که رایانه موفق شده است، میان توده های انبوه مردم جای خود را باز کند ، عوامل متعددی موجب شده است که این ماشین ، برای منابع انسانی فعال نظام های آموزشی ( معلم، مدیر و دانش آموز) بسیار مطلوب و ارزشمند جلوه گر شود. توانایی ویژه رایانه آن است که می تواند در هر مکان و هر زمانی، داده ها و اطلاعات فردی مربوط به هر دانش آموز را به آسانی و بسرعت در اختیار کاربر (معلم، مدیر و دانش آموز) قرار دهد. این نکته توانمندی رایانه را برای خدمت به سه عنصر انسانی آموزش عیان می کند.

تاکنون عملاً برخی از توانایی های رایانه در عرصه آموزش به کار گرفته شده است. برخی توانایی های اساسی آن که تا به امروز در نظام های آموزشی، " کاربرهای آموزش" را یاری رسانده است، به قرار زیر است:
1- داده های پژوهشی نظام – محور ( نظام های برنامه ریزی، هوش مصنوعی، بازیابی و پردازش، عملیات ریاضی، تحقیق عملیاتی، آموزش و کارآموزی و…)؛
2- حل مساله؛
3- شبیه سازی؛
4- گفت و گوهای درسی؛
5- بازیابی اطلاعات؛
6- تحلیل و آزمون؛
7- مشاوره و راهنمایی؛
8- پردازش اطلاعات؛
9- مدیریت کل نظام یا مدیریت هر یک از خرده نظام های بندهای 1 تا 9 و یا ترکیبی از برخی از آنها.
شواهد نشان می دهد که شرایط موجود، انسان امروزی را به سوی آن هدایت می کند که صرفاً به آموزش مطالب درسی خاص و متداول اکتفا نکند، بلکه جامعه را به یک " سازمان آموزش" مناسب تبدیل کند؛ زیرا، جامعه متشکل از مجموعه ای از عوامل انسانی با خصوصیات و نیازهای بسیار متنوع است.اغلب آنان، هر یک به گونه ای متفاوت از دیگران، به نوآوری، تکامل، توسعه و نیل به خوشبختی تمایل دارند. به عبارت دیگر، از یک سو وجود این همه پیچیدگی در انسان(افراد) و از سوی دیگر، محدودیت های ناشی از منابع مالی و انسانی، نوع و خاستگاه های متفاوت مدارس، رهبری و مدیریت، نیازهای ویژه فرد و جامعه و…، استفاده از ابزارها و نظام های آموزشی پیشرفته ای راایجاب می کند. در آموزش معاصر و آینده دنیا، می توان با استفاده از رایانه برنامه های آموزشی را به گونه ای تنظیم کرد که به میزان نسبتاً کافی و مناسبی برای پاسخ به پیچیدگی های مزبور شفاف باشد.
البته، بخشی از اضطراب ها و گرایش های منفی معلمان در مورد کمک رایانه، تاحدودی طبیعی است. معلمان بر این باورند که استفاده از چنین امکانات دقیق و حساب شده ای، در شرایطی که در محیط های آموزشی و سازمان های ناظر بر فعالیت های آنها هیچ چیز در جای خودش نیست! مشکل خواهد بود. اما به هر حال، چشم انداز آینده حاکی از آن است که برای نیل به موفقیت و چیرگی بر پیچیدگی های فوق، ایجاد برخی تغییرات، الزامی و اجتناب ناپذیر است؛ از جمله:
* انسان هنوز نتوانسته است خود را با رایانه کاملاً منطبق و سازگار کند. انسان می تواند، یک میلیون " بایت" اطلاعات را در خود ذخیره کند و بسیاری از آنها را، مدت ها بعد به خاطر آورد ( بازیابی نماید). برخلاف رایانه، انسان " خود- تعمیر" و " خود- برنامه ریز" است ودر شرایط مناسب ( حتی گاهی در شرایط نامناسب )، می تواند با هزینه ای کم تر، اطلاعات جدید تولید کند.
* یکی از نیازهای اساسی که اکنون به چشم می خورد ، معرفی موفقیت های کاربرد رایانه در آموزش، در طول دهه های اخیر است؛ زیرا به این طریق، نگرش عناصر انسانی آموزش ( مدیر، معلم و دانش آموز) در مورد استفاده از رایانه در فرایند آموزش و یادگیری، جلب و ثبت خواهد شد.
* برای بهره گیری از توانایی های سیستم های " ماشین – انسان" در مدارس، شرط لازم آن است که دانش آموزان بتوانند از ماشین ( رایانه) استفاده کنند. این امر به آموزش های ویژه نیاز دارد.
* هنگامی که برای تدریس و یادگیری دانش آموزان، امکان و شرایط استفاده از فناوری صنعتی فراهم باشد، برای بهره برداری مناسب از آن، به رهبری و مدیریت آموزشی قوی، سازگار و منطقی نیاز خواهد بود. بنابراین، کسانی که امروز در جایگاه معلم و یا مدیریت و رهبری نظام آموزشی و مدرسه قرار گرفته اند، قبل از هر چیز باید خود را برای این کار آماده کنند؛ یعنی باید دانش و مهارت خود را تقویت نمایند و توسعه دهند و اساساً بر پایه یک برنامه ریزی منطقی برای استفاده از نوآوری های آموزشی – از جمله رایانه – در خود تحولی فکری ایجاد کنند. تنها از این طریق است که استفاده از فناوری های نو و مفید در مدارس میسر و موثر واقع می شود.
* امتیاز اساسی نظام های آموزشی مبتنی بر مدیریت " رایانه- محور"، تاکید بر توانایی هایی است که ارتباط تعاملی " محرک- پاسخ" را بین دانش آموز و رایانه، با وجود تفاوت های فردی، میسر می کند. این امتیاز موجب معرفی و کارایی آن به منزله " ابزار آموزشی" ارزشمندی می شود. به علاوه گرایش منطقی مدیریت را برای بکار گیری نظام های تحلیلی و عملی تقویت خواهد کرد.
* در زمینه مدیریت " رایانه – محور"، بحث دیگر، درباره عناصر نظام است. کاربرد نظام های تحلیلی و عملی در آموزش نو موجب می شود که نقش و ارزش نوآوری های آموزشی بارز شود.
این امر از طریق ایجاد پیوستگی میان عناصر نظام آموزشی با سایر منابع آموزشی صورت می گیرد ( نگرش نظام دار نسبت به آموزش و پرورش ).
نظام مدیریت رایانه – محور توانایی بی نظیری برای هم سو کردن عناصر متشکله خود را دارد؛ ضمن آن که هر عنصر- خرده نظام – آن نیز بتنهایی می تواند، وظایف خود را به خوبی انجام دهد.
* موضوع اساسی دیگری که در زمینه استفاده از رایانه در آموزش مطرح است، توجه اکید به " تفاوت های فرهنگی " دانش آموزان است. چنانچه یکی از هدف های آموزش و پرورش را آموزش" شهروندی" ( با تمام جنبه های جامعه شناختی وروان شناختی جامعه کنونی) به دانش آموزان بدانیم ، بناچار باید به مسائل خاص فرهنگی و بوم شناختی زندگی دانش آموزان و استفاده از آن در فرایند مدیریت آموزشی و نیز نظام یاددهی – یادگیری توجه داشته باشیم.
بنابر این، در استفاده از رایانه در آموزش، مسائل متعدد و گوناگونی وجود دارد که چنانچه از ابعاد گوناگون مورد نظر قرار گیرد فرایند آموزش و یادگیری برنامه های آموزشی را کم هزینه تر و سریع تر خواهد کرد.
* و سر انجام، برای ترویج وتوسعه استفاده از رایانه در نظام های آموزشی امروز و فردا، نکات دیگری نیز وجود دارد که توجه به آنها بسیار ضروری است؛ نکاتی چون: تامین هزینه های تحقیق و توسعه، حمایت قانونی از مالکیت نرم افزارها و… که دولت ها باید جداً به آنها توجه داشته باشند.
منابع :
1- شعبانی – حسن – مهارتهای آموزش و پرورش – انتشارات سمت 1371
2- قورچان نادرقلی – جزئیات روشهای تدریس – انتشارات دفتر همکاریهای علمی بین المللی 1379
3- شعبانی – حسن – مهارتهای آموزش و پرورش – انتشارات سمت 1371
4- رئوف علی – یاددادن برای یادگیری – انتشارات امیر کبیر 1378
5- شعبانی – حسن – مهارتهای آموزش و پرورش – انتشارات سمت 1371
6- سرکار آرانی – محمد رضا – آموزش و پرورش ژاپن – انتشارات دفتر همکاریهای علمی و
بین المللی 1379
7- امیلی – حزایا – مترجم آموزش و پرورش تفکرانتقادی – انتشارات سمت 1374
8- رئوف علی – یاددادن برای یادگیری – انتشارات امیر کبیر 1378
9- عظیم محسنی – کارشناس ارشد تحقیقات آموزشی
10- ماهنامه نگاه
11- مجله رشد تکنولوژی آموزشی، شماره 8
12- ترجمه محمد رضا عباسی
Skinner, B.F. Technology and Innovation in Education , Frederick-Apraer, (U.S.A 13. (.

فهرست مطالب
مقدمه 1
فناوری اطلاعات و ارتباطات و نقش آن در آموزش 1
نیازمندی های کلاس مجازی 2
تدریس فعال 8
اهداف در فرایند یاددهی – یادگیری 8
رویکردهای فرایند یاددهی – یادگیری و آسیب شناسی آن 12
ویژگیهای رویکرد نوین در فرایند یاددهی – یادگیری 12
ویژگیهای رویکرد سنتی در فرایند یاددهی – یادگیری 13
رایانه، فراهم کننده انقلاب آموزشی 14
آموزش رسمی کافی نیست! 15
رایانه و انقلاب آموزشی 16
رایانه و تداوم یادگیری 19
رایانه به منزله ابزار مدیریت 21
رایانه، یاور سه کاربر اصلی آموزش 22
منابع : 26


تعداد صفحات : 27 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود