تارا فایل

کرم شناسی پزشکی


کرم شناسی پزشکی
MEDICAL HELMINTHOLOGY
مقدمه:
روابط بین موجودات زنده دارای انواعی می باشد.
این روابط در صورتی که بین دو موجود همنوع باشد بنام oppulation و در صورتی که بین دو موجود غیر همنوع باشدبنام symbiosisیاهمزیستی نامیده می شود.)واژه symbiont به معنای همزیست می باشد(.oppulationمانند انسانها یاحشراتی که باهم زندگی می کنند.Symbiosisممکن است متابولیکی یا غیر متابولیکی باشد.در نوع متابولیکی دو موجود رابطه سوخت و سازی دارند ولی در نوع غیرمتابولیکی دو جانور فاقد رابطه سوخت و سازی هستندمثل خزه هایی که برروی لاک لاک پشت زندگی می کنند.
Symbiosis متابولیکی بردونوع است یک طرفه یا دو طرفه.اگر در همزیستی یک طرف سود ببرد و برای طرف دیگر تفاوتی وجود نداشته باشد، symbiosis یک طرفه یاcommensalism یا همسفرگی یا eat at the same tableنام دارد مانند رابطه همسفرگی بین انسان و E.coli .در symbiosis دوطرفه یا mutualism یاهمکاری ،دو حالت وجود دارد:
1- هر دو موجود از رابطه به وجود آمده سودمی برند و بدون یکدیگر قادر به زندگی نمی باشند مانندهمکاری بین خرچنگ و شقایق دریایی.(یابعضی تک یاختگان دستگاه گوارش نشخوارکنندگان که ویتامین سازی برای میزبان کرده ومیزبان هم برای ادامه حیات انهانقش حیاتی دارد.
2- یک موجود سودبرده و موجود دیگر زیان می کند که به این حالت parasitism گویند.
پس:
parasitism یک رابطه متابولیکی دوطرفه است که درآن یکی نفع و دیگری زیان می برد.
Parasite انگل : به موجود زنده ای اطلاق می شود که غذا و مسکن خود را از موجودزنده وتکامل یافته تر دیگری تامین کرده و از وجود این رابطه سود می برد.
Parasitology انگل شناسی : علم پرداختن به موجود زنده ای است که برای به دست آوردن غذا و مسکن خودش به طور دائم یا موقّت درون یا بیرون بدن موجود زنده دیگری به نام میزبان (host) زندگی می کند. این علم همچنین به بررسی روابط بین انگل و میزبان هایش می پردازد.
انواع انگل:
Endoparasite انگل داخلی: انگلی است که درون بدن میزبان زندگی می کند.مثل کرم اسکاریس(الودگی به این انگلهارا infection گویند).
Ectoparasite انگل خارجی: انگلی است که بیرون بدن میزبان زندگی می کند.مثل شپش ها(الودگی به این انگلها راinfestationگویند).
Obligatory parasite انگل اجباری:این نوع انگل به طور دائم ساکن بدن میزبان بوده و کاملاً به آن وابسته است مانند آسکاریس.
Facultative parasite انگل اختیاری:این نوع انگل هم قادر به زندگی انگلی و هم قادر به زندگی آزاد است مانند استرونژیلوئیدس.یاامیب های ازادمولدمننگوانسفالیت اولیه(P.A.M).
Incidental parasiteانگل تصادفی یااتفاقی: انگلی است که در میزبانی غیر از میزبان معمول خودش زندگی می کند.مثل لارواسکاریس سگ وگربه دربدن انسان.
Temporary parasite انگل موقّت: انگلی است که بخشی از زندگی خودش را به صورت آزاد زندگی می کند و برای تهیه غذا وارد بدن یک میزبان می شود.مانندبعضی از مگس های خونخوار.
Permanent parasite انگل دائم : انگلی است که تمام مراحل زندگی خود را از ابتدا تا انتها در خارج یا داخل بدن میزبان طی می کند.ادامه حیات این انگلهابدون میزبان ممکن نیست مانندکرمک یاعامل جرب انسان.
Aberrent parasite انگل گمراه: انگلی است که اشتباهاً وارد یک عضو دیگر شده است.مثل وجود فاسیولا درریه.
‍Pseudo parasite انگل کاذب: موجودی است که اشتباهاً به عنوان انگل در نظر گرفته می شود.
Coprozoic parasite انگل دفعی :انگلی است که از دستگاه گوارش عبور می کند و بدون آسیب رساندن به عضوی دفع می شود.
Opportunistic parasite انگل فرصت طلب:انگلی که در شرایط طبیعی قادر به ایجادبیماری در میزبان نبوده و به صورت ازادزندگی می کنداما زمانیکه سیستم ایمنی میزبان تضعیف شودبه شدت بیماریزاخواهد شد.
Reinfection آلودگی مجدد: به حالتی گفته می شود که فردی به یک انگل آلوده شود و پس از درمان مجدداً به آن انگل آلوده شود.
Autoinfection خودآلودگی: اگر فردی به یک انگل آلوده شود و به وسیله انگل درون بدن خودش مجدداً به آن انگل آلوده شود مانند Entrobios vermicularis(کرمک).
انواع میزبان:
Definitive host میزبان نهایی : میزبانی است که انگل مرحله بالغ خود را درآن طی می کند یا میزبانی است که سیکل جنسی انگل در آن انجام می شود.
Intermediate host میزبان واسطه: میزبانی است که انگل مرحله لاروی خود را درآن طی می کند یا میزبانی است که سیکل غیر جنسی انگل در آن انجام می شود.
Paratenic host میزبان انتقالی: میزبانی است که مرحله رشد توقف یافته انگل را حمل و نقل می کند.(به آن transport host نیز گفته می شود.)
Reserviour host یامیزبان ذخیره یا مخزن: حیواناتی هستند که انگل رابه عنوان منبعی جهت انتقال در خودنگه میدارند.
Carrier hostیا میزبان حامل:میزبانی است که حامل عامل اصلی بیماری ومنشاپراکندگی ان است.
Vector ناقل:به بندپایانی که نقش نقل و انتقال انگل را بر عهده دارندگفته می شود و بر دو نوع مکانیکی و غیرمکانیکی(بیولوژیکی) است.
ناقل غیرمکانیکی(بیولوژیکی) به 3 دسته زیر تقسیم می شود:
1-تکثیری: ناقلی است که انگل در بدنش تکثیر و تولید مثل می کند مانندکک xenopsylla cheopsis برای عامل بیماری طاعون (yersinia pestis) که کک برای آن یک ناقل تکثیری است.
2-تمایزی: اگر انگل در بدن ناقل تمایز و تغییر شکل یابد مانند onchocerca volvolus که در بدن پشه LoaLoa تمایز می یابد.
3-تکثیری-تمایزی: انگل در بدن میزبان هم تکثیر و هم تمایز می یابد.مانند plasmodium که در بدن پشه آنوفل هم تکثیر و هم تمایز می یابد و یا Leishmania که در بدن پشه خاکیphlebotomous تکثیر و تمایز می یابد.
ناقل مکانیکی تنها در نقل و انتقال فیزیکی انگل نقش دارد و در سیر تغییرات فیزیولوژیکی آن بی تاثیر است مانند مگس خانگیmusca demostica یاسوسک اشپزخانه.
سیکل مستقیم و غیر مستقیم:
اگر یک انگل جهت انتقال از بدن یک میزبان به میزبانی دیگر نیاز به موجودی واسطه نداشته باشد سیکل مستقیم است مانند آسکاریس.و چنانچه نیاز به موجودی واسطه داشته باشد سیکل غیرمستقیم است مانند پلاسمودیوم.
میزبان بن بست Dead end host : اگر یک انگل فقط در حیوانات منتقل شود و به طور تصادفی وارد بدن انسان گردد ، دیگر قادر به خروج از بدن انسان وانتقال نیست وانسان برای ان انگل میزبان بن بست خواهد بود. مانند کیست هیداتیک که در بدن سگ و گوسفند می باشد و به طور تصادفی ممکن است وارد بدن انسان شود.
انتشار جغرافیایی انگل به شرایط زیر بستگی دارد:
1-وجود میزبان مناسب
2-شرایط آب و هوایی مناسب شامل : رطوبت مناسب (در مناطق بارانی درصد شیوع بالا تر است)، نور مناسب(تعدادی از انگلهاجهت تکامل احتیاج به نور دارندمثل تخم اسکاریس) و حرارت لازم(حرارت اپتیموم برای اغلب انگلها 23 تا 30 درجه است)
3-شرایط اقتصادی و اجتماعی:(استفاده از کودهای انسانی در کشاورزی،طرح های ابیاری و…)
4-آیین و رسوم مذهبی:(شستن بدن در ابهای راکد،عدم استفاده از گوشت خوک در مسلمانان و…)
5-مهاجرتها
6-پیچیدگی چرخه زندگی :به طور کلی هرچه چرخه زندگی پیچیده ترباشد ، شیوع پایین تراست.
Infection عفونت: به تهاجم انگلهای داخلی گفته می شود.
Infestation آلودگی: به تهاجم انگلهای خارجی کفته می شود مانند آلودگی به شپش و انگل های خارجی چون مایت، کنه و …
عفونت انگلی :در این حالت میزبان متحمل اسیب های کمی شده و لزوماً منجر به بروز علائم در فرد نمی شود.
بیماری : منجر به بروز علائم در فرد می شود.وفرد مبتلا دچارتغییرات اسیب شناختی می شود.
prevalence شیوع:تعداد موارد بیماری که در یک جمعیت خاص ودر مقطعی اززمان وجود داردرا گویند.
incidenceبروز: تعداد موارد جدیداز یک بیماری که در یک جمعیت خاص ودر مقطعی اززمان به وجودمی اید راگویند.
اندمیکendemic :وجود یک بیماری دریک جامعه به طورمستمروباشدت ملایم تا متوسط راگویند(بومی)وهرگاه میزان شیوع بالا رودبه ان هیپراندمیک گفته می شود.
اپیدمیک:وجودیک بیماری دریک جامعه به طورغیرمنتظره وباشدت وسرعت شیوع زیادرااپیدمیک گویند چنانچه شیوع بیماری اپیدمی توسعه یافته وجهانی شودبه ان پاندمیک گوییم.
اپیزوئوتیکepizootic :شیوع ناگهانی بیماری دربین حیوانات راگویند.
انزوئوتیکenzootic :اگر شیوع بیماری دربین حیوانات ضعیف یا ملایم باشد به ان انزوئوتیک گویند

طبقه بندی انگل ها:

Apicomplexa
Sarcomastigophora
Protozoa ciliophora
Microspora

Trematoda

platyhelminthes
Cestoda
Nemathelminthes
Parasite Helminthes Nematomorpha
Achanthocephala
Annelida

Arthropoda

کرم شناسی پزشکی
Medical helminthology

ترماتودها trematoda (flukes):
مرفولوژی:کرمهائی پهن،برگی شکل و مسطح هستند. اندازه آنها از نیم میلی متر تا چند سانتی متر متغییر است. برخی در سطح بدن دارای خارهایی هستند. سطح خارجی بدن بنام Tegument تگومنت است که کار آن محافطت از بدن ،دخالت در جذب موادغذایی و دفع وترشح برخی مواد است. بر روی تگومنت هیچ نوع موی ریز یا منفذ پوششی که در سستودها دیده می شود در ترماتودها وجود ندارد – حفره بدنی وجود ندارد ( بر خلاف نماتودها )و فضای داخلی بین ارگانهای مختلف توسط مایع و شبکه ای از سلولها و رشته های بافت همبند پوشیده شده است
دستگاه گوارش : ترماتودها دارای دستگاه گوارش بوده که شامل دهان ،حلق ،مری و سکوم یا روده می باشد، که سکوم در قسمتی از بدن دوشاخه شده به دو طرف بدن حیوان می رود و انتهای آن ها مسدود است. در بعضی گونه ها مثل شیستوزوماها دو لوله در انتهای بدن با هم یکی شده و لوله منفردی را می سازد .پس دستگاه گوارش به علت عدم وجود مخرج) (anus ناقص است و دهان محل ورود وخروج مواد غذایی است. در برخی گونه ها مثل فاسیولا هپاتیکا، سکوم منشعب است.ترماتودها در سطح بدن دارای دو بادکش دهانی oral sucker و شکمی Acetabulum هستند که این بادکش ها عضلانی بوده و توانایی انقباض و انبساط دارند. و با خاصیت ایجاد خلاء به بدن میزبان می چسبند. بادکش دهانی به منزله لب است.ترماتودها فاقد دستگاه گردش خون و تنفس هستند.
دستگاه دفعی : بخش قابل هضم مواد غذایی پس از ورود به روده ها جذب بدن شده و مواد زاید دوباره از طریق دهان به خارج دفع می شوند .
دستگاه ترشحی : شامل سلول های شعله ایflame cells است که در سرتاسر بدن پراکنده اند و مواد دفعی را جمع آوری کرده و توسط لوله هایی به کیسه دفعی یا
Excratory sac منتقل می کنند.این سلولهای شعله ای وجه مشخصه ترماتودها هستند .
دستگاه عصبی:در ترماتودها متشکل از یک حلقه عصبی است که از این حلقه، 3 جفت عصب پشتی ،شکمی و جانبی منشعب شده و در سراسر بدن پخش می شوند.
مهمترین دستگاه در انگل ها دستگاه تناسلی است.ترماتودها اغلب هرمافرودیت هستند.(به جز خانواده شیستوزوماتیده و بیلارزیاها )
دستگاه تناسلی:
دستگاه تناسلی نر: از یک یا چند بیضه تشکیل شده که توسط مجاری آوران به یک مجرای منفرد به نام مجرای وابران تبدیل می شوند. این مجرا ادامه می یابد و منتهی به اندام جنسی نر یا cirrus می شود که در کیسه ای به نام کیسه سیر قرار داردامادر این میان ، این مجرا وسیع شده و غددی برای ترشح منی semen به نام وزیکول سمینال seminal vesicle و پروستات را ایجاد می کند.
دستگاه تناسلی ماده: شامل یک تخمدان است که از آن مجرایی به نام اوویداکت oviduct خارج می شود که اوویداکت در قسمتی متورم شده و ناحیه ای به نام اووتیپ را می سازد.به اووتیپ مجرای دیگری بنام وتیلوداکت که از غدد وتیلوژن منشاء میگیرند متصل است و عمل آنها تولید ماده پوسته تخمک است . در اطراف اووتیپ غددی به نام غدد مهلیس (Mehlis glands) وجود دارد که کار آنها تشکیل پوشش اطراف تخم است.قبل از اووتیپ مجرایی به نامseminal receptacle به معنای مخزن ذخیره اسپرم و لوله دیگری به نام کانال لوررcanal- laurer وجود دارند.ازاووتیپ لوله ای جدا می شود که به رحم ختم می شود . رحم پر از سلول تخم است و منتهی به منفذ تناسلی ماده می شود. مخزن ذخیره اسپرم کیسه ای نازک از اویداکت متسع شده است .همچنین اووتیپ نیز از اتساع عضلانی اویداکت ناشی می شود.مجاری تناسلی نر و ماده در محفظه ای به نام genital atrium با هم تلاقی دارند.که اسپرماتوزوئید آزاد شده در آن قرار گرفته و سپس وارد دستگاه تناسلی ماده می شود و خود را به اووتیپ می رساند. در صورت وجود تخمک در اووتیپ ، با آن لقاح یافته و سلول تخم را به وجود می آورد و در صورتی که تخمکی وجود نداشته باشد واردreceptacle seminal شده و در آنجا ذخیره می شود .پس از تشکیل تخم غدد مهلیس پوسته تخم را ترشح می کنندسپس تخم به سمت رحم رفته و مابقی مراحل در رحم تشکیل می شود وتخم کامل از بدن خارج می گردد. سلول تخم حاصله دارای شکل بیضی بوده و معمولاً دریچه ای در بالا دارد.(به استثنای تخم شیستوزوماها)ترشحات کانال لورر برای تسهیل حرکت تخم است و به عنوان واژن ناقص نیز است . تخم های کرمهای پهن را نمی توان با روش سولفات روی تغلیظ کرد چون پاره شده و شناور نمی شوند اما تغلیظ با فرمالین اتر کاملا رضایت بخش است.
چرخه زندگی:نوزاد درون تخم میراسیدیوم Miracidium نامیده می شود که بر روی بدن دارای مژه های فراوان است و در قدام بدن دارای غددی به نام غدد لایتیک Lytic glands است. سیر تکامل میراسیدیوم برای بلوغ به صورت زیر است:
میراسیدیوم اسپوروسیست ردی سرکر متاسرکر
تخم آزاد شده در محیط حاوی میراسیدیوم است که این میراسیدیوم موجود در تخم پس از مدتی دریچه تخم را باز می کند و از تخم خارج می شود. در محیط مساعد شنا کرده و خود را به حلزون میزبان واسط می رساند. سپس توسط غدد لایتیک بدن میزبان واسط را سوراخ کرده و وارد بدن میزبان می شود و در بدن میزبان واسط تبدیل به اسپوروسیست می شود.اسپروسیست کیسه ای است با دیواره نازک که درون خود تولید تعداد زیادی ردی کرده (در اثر تکثیر غیر جنسی) و ردی نیز تکثیر غیر جنسی کرده درون خود تولید سرکر می کند.سرکر دارای دم،غددلایتیک،بادکش دهانی و شکمی و دستگاه گوارشی و عصبی و دفعی و تناسلی اولیه است.سرکرهای درون بدن حلزون توسط غدد لایتیک، بدن حلزون را سوراخ کرده و به محیط خارج راه می یابد. در محیط خارج ( آب ) یا وارد بدن ماهی شده و یا روی گیاه قرار می گیرد و تبدیل به متاسرکر می شود. در متا سرکر دم، غدد لیز کننده و غدد سیتوژن از بین می رود و به دور انگل کیست تشکیل می شود.در صورت ورود متاسرکر به بدن میزبان نهایی، دیواره کیست از بین می رود و فرم بالغ انگل آزاد می شود. سرکرها دارای اشکال متفاوتی هستند : سرکر با دم دو شاخه را فورکوسرکوس furcocercus و سرکر با دم بسیار کوتاه را میکروسرکوس microcercus و سرکر با دم پهن و بلند را لوفوسرکوس Lophocercus می نامند. بزرگترین انگل انسانی در رده ترماتودها ، فاسیولوپسیس بوسکی (با طول 75 میلیمتر و عرض 20 میلیمتر )و کوچکترین آنها هتروفیس هتروفیس (با طول کمتر از 2 میلیمتر و عرض 5/0 میلیمتر ) است .در اغلب ترماتودها ، بزرگترین اندام تنه ،رحم است که مملو از تخم است .
فاسیولا هپاتیکاFasciola hepatica
این ترماتوددر ایران به نام کپلک ( زالوی کبدی ) معروف است.
مرفولوژی: شکل معمول بدن این کرم به حالت کوزه ای و پهن است. اندازه آن بین 12 تا 30 میلی متر می باشد و دارای بادکش دهانی و شکمی هم اندازه در قدام بدن است. دارای شانه های مشخصی به واسطه ناحیه قدامی و سر است که از مشخصه های آن است (مخروط راسی در انتهای قدامی ).دستگاه گوارش شامل دهان ، حلق ، مری و سکوم (روده کور)شدیداً منشعب است.تخمدان منشعب (شاخ گوزنی) دارد.دارای بیضه های منشعب و پراکنده در سطح بدن است.انتهای بدن مدور بوده و در روی سطح بدن (تگومنت ) خارهایی دارد.محل زندگی کرم در مجاری صفراوی وکیسه صفراو گاهی کبد است.انگل متابولیسم غیر هوازی داشته از ترشحات صفراوی تغذیه می کند. طول عمر کرم 10 تا 15 سال است.در فاسیولا غدد وتیلوژن به صورت پراکنده در سطح بدن و خصوصاً طرفین بدن هستند.این کرم از صفراواملاح صفراوی تغذیه می کند.
چرخه زندگی: تخم فاسیولا تخمی بزرگ و تخم مرغی شکل با یک دریچه است که حاوی میراسیدیوم ناقص و تکامل نیافته است.میراسیدیوم پس از مدتی (حدود 2 هفته در مجاورت گرما و نور مناسب) در محیط بیرون تکامل می یابد و با شکستن دریچه،از تخم بیرون می آید. حلزون میزبان واسط این کرم، حلزونی به نام لیمنه آ ترانکاتولا Lymnea truncatula است که یک حلزون نیمه مخروطی است.تخم پس از قرار گرفتن در آب در دمای 25 درجه و نور کافی به مدت دو هفته حاوی میراسیدیوم تکامل یافته می شود که این میراسیدیوم دریچه تخم را می شکافد و حدود 24 ساعت زمان دارد تا خود را به حلزون برساند.سپس وارد بدن حلزون شده و تبدیل به اسپوروسیست می شود و سپس مراحل ردی و سرکر را طی می کند. سرکر از بدن حلزون خارج شده و در محیط آب حرکت کرده و خود را به گیاهان آبی چون تره آبی یا فندق آبی می رساند. در روی گیاه دم خود را از دست داده و به دور خود کیستی ترشح می کند و تبدیل به متاسرکر می شود که این کیست به مدت 2 تا 3 ماه می تواند از انگل محافظت کند. اگر این متاسرکر همراه با علوفه و سبزیجات توسط میزبان نهایی (انسان،گاو ، گوسفندو …) خورده شود، در دستگاه گوارش توسط آنزیم های گوارشی دیواره خود را از دست داده و سرکر آزاد می شود.سرکر دیواره دوازدهه را سوراخ می کند و فعالانه وارد صفاق شده و از طریق کپسول گلیسون خود را به پارانشیم کبد می رساند و وارد مجاری صفراوی شده و به کرم بالغ تبدیل می شود .کرم در کبد شروع به مهاجرت کرده و تخم گذاری می کند که تخم ها از طریق مجاری صفراوی وارد روده شده و به وسیله مدفوع دفع می شوند.
اپیدمیولوژی:
در مناطق مرطوب شیوع بیشتری دارد اما انتشار جهانی دارد. میزبانان نهایی این انگل علفخوارانی چون گاو،گوسفند،آهو و تک سمیان هستند و گاهی هم در انسان دیده می شودانسان از طریق خوردن سبزیجات و سالاد آلوده مبتلا می شود.در مناطق دارای رطوبت نسبی بالا و دارای بارندگی زیاد شیوع بیشتری دارد.در ایران در گیلان و بندر انزلی و لاهیجان در سال 67 به صورت اپیدمی گزارش شده است. دردام بسیار خطرناک است و باعث مرگ دام می شود.
بیماری زایی: ازآنجائیکه این کرم در کبد و مجاری صفراوی زندگی می کند، باعث ایجاد علائم کبدی از قبیل انسداد مجاری صفراوی می شود. که در صورت ادامه یافتن منجر به انسداد مجاری صفراوی و نهایتاً سیروز کبدی می شود. درد در ناحیه شکم که به سمت شانه راست کشیده می شود احساس سرما و تب و درد ناحیه زیر جناق از علائم بیماری است . در موارد حاد،ائوزینوفیلی بالا تا 80% مشاهده می شود . کرم سمومی ترشح می کند این سموم باعث ایجاد حساسیت و کهیر در شخص می شود. مکانیسم آسیب فاسیولا به بدن با 3 روش انجام می شود: 1-از طریق خارهای روی بدن: کرم بالغ با حرکت در کبد و مجاری صفراوی با خارهای روی بدن خود به بافت آسیب می رساند. 2-از طریق خونخواری: که باعث ایجاد کم خونیAnemia می شود. 3-از طریق ترشح سموم: که باعث ایجاد کهیر،حساسیت و ائوزینوفیلی می شود.
تشخیص :توسط آزمایش مدفوع و مشاهده تخم کرم در مدفوع یاآسپیراسیون صفرا می باشد. تخم انگل بیضی شکل و اوپرکول دار است.در تشخیص ممکن است آلودگی کاذب وجود داشته باشد بدین گونه که اگر فردی کبد گوسفند آلوده را بخورد ،تخم فاسیولا در مدفوع وی دیده می شود که این تخم ممکن است فرد آزمایش کننده را دچار اشتباه کند.جهت جلوگیری از این مسئله ، بیمار نباید قبل از آزمایش مدفوع از جگر گوسفند استفاده کند.از روشهای سرولوژیک،ELISA و IFA نیز جهت تشخیص استفاده می شود.
پیشگیری :از فاسیولا، توسط رعایت بهداشت سبزیجات و ضدعفونی کردن آنها و ریشه کنی آن در حیوانات علف خواراست.جهت کنترل بیماری موثر ترین روش را می توان از بین بردن حلزون میزبان واسط و درمان دامهای آلوده ذکر کرد.
در درمان بر خلاف بقیه ترماتودها که از پرازیکوانتل استفاده می شود ؛در ایران داروی تریکلابندازول تاثیر بهتری بر روی فاسیولا دارد .

فاسیولا ژیگانتیکاFasciola gigantica
کرم بالغ انگل گاو ، گاو میش ، شتر و دیگر علف خواران است. انگلی پهن و برگی شکل است.خصوصیات مرفولوژیکی و سیر تکاملی آن بسیار شبیه به هپاتیکا است، با این تفاوت که نسبت طول به عرض بدن کمی بزرگتر از هپاتیکااست.انشعابات سکوم نیز بیشتر از هپاتیکا است و مخروط راسی چندان واضح نیست و بادکش بطنی بزرگترو اندازه تخم نیز کمی بزرگتر می باشد . ضخامتش نسبت به هپاتیکا کمتر است.
سیرتکاملی آن دقیقاً مانند هپاتیکا است اما میزبان واسط آن حلزون لیمنه آ جدروزیانا
L.gedrosiana است که حلزونی نیمه مخروطی و راست گرد است.اندازه بدن در این انگل به 7 سانتی متر هم می رسد. در ایران آلودگی دامهای جنوب کشور (خوزستان) به این انگل گزارش شده است .
دیکروسلیوم دندریتیکومDicrocoelium dendriticum ) ):
فاسیولا لاتسئولاتوم (fasciolaluncelatum ):
مرفولوژی: ترماتودی سرنیزه ای شکل است که در کبد و مجاری صفراوی زندگی می کند. باریک و بلند بوده و حدود 1 تا 5/1 سانتی متر طول دارد.دارای دهان ،مری و سکوم غیرمنشعب است.تفاوت آن با دیگر ترماتودها در این است که بیضه ها در بالای تخمدانها واقع شده اند. دارای بادکش دهانی و شکمی است که بادکش دهانی بزرگتر از بادکش شکمی است. در سطح بدن فاقد خار است.
چرخه زندگی: تخم دفع شده از میزبان نهایی (علفخواران،گاو،گوسفند و گاهی انسان) که به شکل D می باشد، حاوی میراسیدیوم کامل و رسیده است.این تخم توسط میزبان واسط که حلزون های خاکزی هلیسلا Helicella می باشند بلعیده شده و در بدن حلزون، میراسیدیوم از تخم خارج می شود و تبدیل به اسپوروسیست I (اسپوروسیست مادر) و سپس اسپوروسیست II (اسپوروسیست دختر) می شود. این کرم مرحله ردی ندارد.اسپوروسیست II خود تبدیل به سرکر می شود که سرکر توانایی خارج شدن از بدن حلزون را ندارد.بنابراین به ریه حلزون رفته و توسط ترشحات ژلاتینی((slime ball از ریه حلزون دفع می شود وبه محیط خارج راه می یابد. این ترشحات ژلاتینی شیرین بوده و توسط مورچه های
Formica fusca بلعیده می شوند و در بدن مورچه خصوصاً در مغز مورچه تبدیل به متاسرکر می شوند.این مورچه ها هنگامی که بر روی گیاهان قرار می گیرند به علت نقص در سیستم عصبی بی حرکت می مانند و به همراه علوفه توسط علفخواران یا گاهی انسان (میزبانان نهایی) خورده می شوند.متاسرکر در بدن میزبان نهایی دیواره خود را از دست می دهد و پس از مهاجرت به کبد، در مجاری صفراوی بالغ می شود.و اولین تخم را یکماه پس از آلودگی می توان در مدفوع یافت . سیر تکاملی انگل توسط کرول ( روی -کرول) بررسی شده است .
اپیدمیولوژی: این کرم در ایران گزارش شده است و در مناطقی که حلزون میزبان واسط وجود دارد می توان آن را دید.در این کرم نیز آلودگی کاذب ممکن است رخ دهد.
بیماری زایی: این کرم مهاجرت کبدی ندارد و از طرفی خارهای سطح بدن نیز وجود ندارند، بنابراین آسیب زایی کرم نسبت به فاسیولا کمتر است.بیماری آسیب جدی ایجاد نمی کند ولی چنانچه آلودگی شدید باشد مجاری صفراوی را مسدودمیکند و ایجاد یرقان، کمخونی و ائوزینوفیلی می کند.
تشخیص: تشخیص این کرم با آزمایش مدفوع و دیدن تخم در مدفوع یا در تو باژ اثنی عشر در دور روز متوالی بوده وجهت اجتناب از آلودگی کاذب در مدت آزمایش ، بیمار باید از خوردن جگر پرهیز کند وپیشگیری آن همانند هپاتیکا است . و در زمان توسط پرازیکوانتل انجام می شود
علائم بالینی : شامل افخ و استفراغ و در دهای کولیک صفراوی و پیوست مزمن یا اسهال و گاهی بزرگی کبد است . این کرم را کرم کبد چینی گویند .
کلونورکیس سیننسیسClonorchis sinensis :
مرفولوژی: انگلی پهن و برگی شکل است که در کبد و مجاری صفراوی زندگی می کند(مثل دیکروسلیوم ) بیشترین پهنای آن در قسمت میانی است که به سمت دوانتها باریک میشود که درشاخه های کوچک مجاری صفراوی ، لوزالمعده و گاهی کیسه صفرا زندگی می کند . این کرم در دوازدهه دیده نمی شود چون دراثر شیره ی آنجا از بین می رود .حدود 5 میلی متر طول دارد و تخم این انگل لامپی شکل است. خود کرم باریک و بلند است.. حدود 10 تا 25 میلیمتر طول دارد که درقسمت قدام یک بارکش دهانی کروی بزرگ و کمی پایین تر بادکش شکلی کوچکتری دارد ( بادکش دهانی بزرگتراز بادکش شکمی) بیضه ها منشعب درقسمت خلف قراردارند و تخمدان جلوی آنها و در وسط بدن است ـ فاقد سیر و کیسه سیر و غدد پروستات است و تخم این انگل لامپی شکل یا بیضوی با پوسته ای قهوه ای متمایل به زرد و یک دریچه که شبیه تخم هتروفیس و متاگوینموس است . خود کرم باریک و بلنداست .
چرخه زندگی: تخم کرم همراه با مدفوع دفع می شود که تخم حاوی جنین رسیده و تکامل یافته است.و تخم با وجود یکه حاوی میراسیدیوم رسیده است اما نوزاد از رسیدن به آب خارج میگردد اما تا هنگام بلع توسط حلزون از پوسته جدا نمی شود .این تخم توسط حلزونهای سرپوش دار (مثل آلوسینما ، تیارا ، هوآ و سمی سلکوسپیرا)خورده می شود.در بدن حلزون مراحل اسپوروسیست،ردی و سرکر را می گذراند و با سوراخ کردن بدن حلزون به محیط خارج راه می یابد.سپس در مدت 24 تا 48 ساعت وارد بدن میزبان دون که ماهی های آب شیرین هستند می شود و در بدن ماهی در زیر فلس ها و برونش ها تبدیل به متاسرکر می شود.میزبان نهایی این انگل حیوانات ماهی خوار چون سگ ، گربه ، خرس ، پرستو ، اردک ، گورکن ، و انسان هستند که با خوردن ماهی به صورت خام یا نیم پز حزم متاسرکر را وارد بدن می کنند .متاسرکر در دوازدهه انسان دیواره خارجی خود را در اثر ترپسین و لایه داخلی را توسط فعالیت متاسرکر از دست می دهد و سرکر جدا شده به وسیله خون و لنف خارج شده و خود را به مجاری صفراوی می رساند و در آنجا شروع به تخم گذاری می کند.دورهی نهفتگی ( از زمان ورود متاسرکر به بدن تا ظهور علائم و دفع تخماز مدفوع ) یکماه طول می کشد تخم کرم از طریق محاری صفراوی وارد شده روده از ندفوع دفع می شود . عمر کرم 2 تا 25 سال است .
اپیدمیولوژی:این کرم در ایران گزارش نشده است.انسان با خوردن گوشت خام یا نیم پز ماهی و گاهی نوشیدن آب حاوی متاسرکر به بیماری مبتلا می شود . مکان عمده ی آنها ژاپن ، چین و کره جنوبی وویتنام است . سگ و گربه مهمترین میزبانان مخزن هستند . علائم بیماری علائم کبدی ، قولنج صفراوی ، درد شکم و تب و یرقان و سرگیجه است .
در عفونت حاد ائولوزینوفیل تا 40% گزارش شده است . تشخیص از طریق آزمایش مدفوع ، مشاهده تخم لامپی شکل درمدفوع یا مواد آسپیدی شده از دوازده است . از کپسول روده ای یا آزمون Entro هم می توان سود جست درمان با پرازیکوانتن انجام می شود .
بیماری زایی: باعث ضخیم شدن و گشاد شدن مجرای صفراوی شده و در افراد مبتلا ایجاد آدفوکار سینوم م یکند با پختن کامل ماهی و آموزش بهداشت میسر است .
تشخیص: از طریق آزمایش مدفوع و مشاهده تخم لامپی شکل در مدفوع است.
اپیستورکیس فلینئوس :(Opisthorchis felineus )
این کرم را کرم کبدی گربه مینامند ، گرچه عموما در گربه هاست . اما در سگ و روباه و خوک وانسان هم گزارش شده .موفولوژی آن شبیه کلونورکیس است . منتها بیضه ها کوچکترند و انشعابات کمتری دارند . تخم این عرض کمتری نسبت به تخم کلونورکیس دارد ( باریکتر) سیکل آن نیز مشابه کلوئورکیس است . ( میزبان واسط آن نوعی ازانواع حلزون بولینوس به نام بیتینیا است ، میزبان واسط دوم آن ماهی است. این دو کرم نیز درکبد و مجاری صفراوی زندگی می کنند.از لحاظ مرفولوژیکی بسیار به هم شبیه هستند به گونه ای که تشخیص آنها از یکدیگر مشکل است.تفاوت آنها این است که ویورینی بیضه منشعب و فلینئوس بیضه لوبوله دارد. بیماریزایی و چرخه زندگی و درمان انها همانند کلوئوریکس است تخم انها همانند یکدیگر بوده و حالت لامپی خفیف دارد . پیشگیری از آن با خوب پخته شدن ماهی و عدم مصرف ماهی خام است . گربه ها مهمترین مخزن ذخیره انگل هستند . به نظر می رسد که این عفونت انگلی می تواند زمینه ساز کار مفید ما باشد .
تشخیص با مشاهده تخم کرم در مدفوع یا مایه حاصله از ترباژاثنی عشر است .
اپیستورکیس ویورینی : این انگل کاملا شبیه اپیستورکیس فلینئوس است . در شمال تایلند و لائوس موجود است . همانند یک رابطه قوی میان عفونت شدید دراز مدت و ایجاد کلانپیوکار سینوم وجود دارد
فاسیولوپسیس بوسکی Fasciolopsis buscki
بزرگترین ترماتور انگل است . که دردوازده و ژوژنوم زندگی میکند . مهمترین کانون اندمیک آن در مرکز جنوب چین است . کرم به شکل بیضی کشیده با طول 20 تا 75 و عرض 8 تا 20 میلی متر است . بر روی سطح بدن خار دارد که در اطراف باد کش شکلی بیشترند . سکوم منشعب ندارد و بارکش شکمی آن 4 برابر دادکش دهانی است . چرخه زندگی : حلزون میزبان واسط آن جنس های gyraulns و hippeulns و سگمینتا segminta ازخانواده پلانور بیده نام دارند و از خصوصیات مهم آن بیضه های منشعب فراوان د رخلف ناقص است . این تخم پس از دفع از میزبان باید 3 تا 8 هفته در آب دمای 25 تا 30 درجه قرار گیرد تا جنین داخل ان تکامل یابد . که این میراسیدیوم پس از خروج از تخم در آب حرکت میکند و خود را وارد بدن حلزون میکند . در بدن حلزون مراحل اسپوروسیست ، روی و مرکز را می گذراند . سرکر از بدن حلزون خارج شده و خود را به گیاهان آبزی رسانده و روی گیاه تبدیل به متا سرکرمی شود و انسان و حیوان با صرف این گیاهان آلوده به عفونت انگلی مبتلا می شوند بیماری زایی این انگل یک کرم روده ای است که در عفونتهای شدید در سراسر روده دیده میشود . و به دیواره می چسبدو باعث تورم ، پرخونی و اولسراسیون در روده میوشد تعدا زیاد این کرم باعث انسداد روده شده بر اثر جذب ترشحات سعی ایجاد ادم در صورت می کند . ابتدا بهتر است این ارم را به دلیل هیپوآلبومینی ناشی از سوء جذب یا آنتروپاتی به دلیل از دست دادن پروتئین نسبت دهیم . همچنین با اثرات مکانیکی (خارهای سطح بدن ) به بافت روده آسیب می رساند و نشانه هایی مثل کم خونی و ائوزینوفیلی تا 3% گزارش شده ، این کرم ها ایجاد یک روند سوء جزئی مانند ژیاردیا می کند . گاهی اختلال د رجذب vitb12 نیز مشاهده شده است .
از لحاظ مرفولوژیک همانند فاسیولا هپاتیکا است ، اما سکوم منشعب ندارد و بادکش شکمی آن 4 برابر بادکش دهانی است. حلزون میزبان واسط آن سگمینتا segmentina است.تخمی که از بدن دفع می شود حاوی میراسیدیوم ناقص است که این میراسیدیوم پس از خروج از تخم ،خود را وارد بدن حلزون می کند.در بدن حلزون مراحل اسپوروسیست ، ردی وسرکر را می گذراند.سرکر از بدن حلزون خارج شده و خود را به گیاهان آبزی رسانده و روی گیاه تبدیل به متاسرکر می شود.این انگل یک کرم روده ای است که به دیواره روده می چسبد و باعث خونریزی در روده می شود.این کرم بر اثر ترشحات سمی و اثرات مکانیکی (خارهای سطح بدن) به بافت روده آسیب می رساند و ایجاد خونریزی در روده می کند.همینطور ایجاد کهیر،آسم و ادم می کند به گونه ای که ادم در ناحیه صورت مشخص است.
اپیدمیولوژی:
میزبان اصلی انگلی انسان و خوک و ماهی و گاهی سگ و میش و خرگوش هستند . مهمترین منبع عفونت انسانی میوه گیاه آبزی فندق آبی waterling است . آلودگی اطفال به این انگل بیشتر است ( چون فندق را با دهان می شکنند ) در تایوان ، تایلند گیاهان آبزی جمع آوری و به مصرف خوراک وبدین نحو مخزن عفونت باقی می ماند . چون خشکی متاسرکر را از بین می برد. مصرف گیاهان خشک شده خواری ایجاد نمی کند . تشخیص به .وسیله ی علائم بالینی و آزمایش مدفوع و دیدن تخم در آن است . این گرم تا کنون در ایران گزارش نشده است .
پیشگیری: با ازی بین بردن حلزونهای واسط همچنین افزودن برخی مواد شیمیایی مثل سو.لفات مس (20ppm ) و آهک به کودهای انسانی ، آب برکه ها جهت از بین بردن تخم انگل وسرکر همچنین عدم مصرف گیاهان آبزی آلوده به صورت خام وجوشانیدن سبزیجات می توان پیشگیری کرد . مخازن حیوانی ( خوکها ) در پراکندگی بیماری موثرند . درمان با پرازیکوانتل امکان پذیر است .
متاگونیموس پوکوگاوائی : بیماری حاصله را متاگونیمیاز یس گویند فراوانترین انگل دسته هیتروفید است کرم بالغ دردودنوم و ژرژنوم و اتیلئوم و سلکوم زندگی می کند ولی عمدتا در ژرژنوم زندگی می کند .
مرفولوژی :
کرم بالغ بسیار کوچک (4/1 × 6/0 میلی متر است مشخصه آن انحراف بادکش شکمی از خط وسط به سمت راست بدن و عدم وجود بادکش مستقل حفره تنه است . تخم کرم بسیار شبیه تخم هتروفیس است کرم بالغ پوشش خارجی با خارهای فلس مانند دارد .
سیکل زندگی : تخمهای حاوی میراسیدیوم رسیده و تکامل یافته است درصورتیکه توسط حلزونی میزبان واسط( حلزون دریچه دار تیارا و هوا و semiusulcuspira ) بلعیده شود میراسیدیوم پس از طی مراحل اسپروسیت وروی تبدیل به سر کر می شود .
سرکر دارای لکه هایی به شکل چشم در دو طرف سر است . سر کر از بدن حلزون خارج شده خود رابه میزبان واسط دوم ( ماهی سالمونوئید ) می رساند و در زیر پوست آن تبدیل به متاسرکر می شود انسان با خوردن ماهی انگل را به بدن خود روارد می کند که دراثر شیره های گوارشی دیواره متاسرکر هضم ولارو فعال آزاد در مدت 7 تا 10 روز به کرم بالغ تبدیل می شود .
اپیدمیولوژی: شایعترین هتروفیه خاور دور است که در ژاپن و فیلیپین و کره و سیبری و یونان و اسپانیا گزارش شده و تا به حال از ایران گزارش نشده اسنان و سگ و گربه و خوک ومرغ ماهیخوار ( مثل پلیکان ) میزبانان نهایی کرم هستند .
درمان ، تشخیص و پیگیری و بیماریزایی مشابه هتروفیس است کرم متاگونیموس اندکی بزرگتر از هتروفیس است .
هتروفیس هتروفیسHeterophyes heterophyes
بیماری حاصله از هتروفیس را هترونیازیس گویند . کرم بالغ در روده باریک (ژورژنوم ) زندگی می کند کلا به شکل با طول ا تا 7/1 میلیمتر و عرض 3/0 تا 4/0 میلی متر است . بادکش دهانی کوچک و باد کش شکمی بزرگ و یک بادکش تناسلی د رشمار بادکش شکمی یا در سمت چپ و پشت بادکش شکمی ا زخصوصیات مورفولوژیک این کرم است . فاقد آلت تناسلی و وزیکول سمینال درداخل بادکش تناسلی باز می شود . تخمدان در جلو بیضه ها ، غدد وتیلن بانوکیلول های چند ضاعی بزرگ (14 فولکیول یعنی 7 تا در هر سمت ) در قسمت جانبی و خلفی بدن قرار دارند.
تخم های هتروفیس با انتهای پهن خود و برآمدگی های متمایز دور دریچه از تخم های کلونوریکس قابل تمایزند ولی از تخم های متاگونبموس به زحمت تفکیک داده می شوند . هتروفیس دارای یک بادکش جنسی است که کار آن عمل اتصال نیست بلکه منفذ جنسی در ان باز می شود .
چرخه زندگی : تخم انگل در هنگام خروج از بدن میزبان نهایی و انسان و پستانداران وحشی ماهیخوار حاوی میراسیدیوم رسیده است که میزاسیدیم پس از ورود تخم در آب از تخم خارج میشود و وارد بدن میزبان واسط یعنی حلزونهای ابی سریتیدا crithida در ژاپن و پیرهنلا در مصر جای میگیرد که در بدن انها مراحل اسپوروسیست ، روی و سرکر طی می شود . دارای میزبان واسط دوم یعنی ماهی هستند که متاسر کر را در خود جای می دهند متاسرکر که در زیر پوست ، فلس و گاهی هم در عضلات ماهی تشکیل کیست می دهد و میزبان نهایی که انسان و حیوانات ماهی خوار هستند با خوردن ماهی خام یا نیمه پخته متاسر کر را وارد بدن خود می کنند متاسر کر دربدن میزبان نهایی از کیست خارج شده و به کرم بالغ تبدیل می شود کرم بالغ در مدفوع دیده نمی شود مگر پس از درمان ضد کرم .
اپیدمیولوژی : پراکندگی عموما در مصر ، ژاپن ، کره ، یونان و تونس است . هتروفیس یک مورد درایران گزارش شده است تنها مرحله آزاد انگل مرحله لاروی آن است .
بیماری زایی : چون کرم روی بدن خارهای ریزی دارد ممکن استایجادخونریزی بسیار کم بکند ولی کم خونی به ندرت دیده میشود ممکن است کرمها دردیواره روده نفوذ کنند و تخم ها از طریق لنف خود را به قسمتهای دیگر بدن برسانند که ممکن است در قلب یا مغز ایجاد ضایعات گرانوارماتوز بکند عموما بیماریزایی خاصی ندارد چون کرم بسیار کوچک است و خونخواری نمی کند.
تشخیص : تشخیص به وسیله آزمایش مدفوع است زیرا کرم بالغ ساکن روده باریک است وتخم ها به وسیله مدفوع دفع می شوند .
پیشگیری : با عدم مصرف ماهی خام و نیمه پز و نمک سود امکان پذیر است . میانگیم اندازه تخم های هتروفیس اندکی بیش از تخم های متاگونیموس است اما این تفاوت ناچیز و بی ارزش است . درمان هر دو کرم متاگونیموس و هتروفیس با پرازیکو انتل امکان پذیر است .
متاگونیموس یوکوگاوائی Metagonimus yokogawai
این دو کرم جزو ترماتودهای روده ای هستند.
مرفولوژی:پهن و برگی شکل هستند و اندازه آنها نسبت به دیگر ترماتودها کوچکتر است. هتروفیس دارای یک بادکش جنسی است که کار آن عمل اتصال نیست ، بلکه منفذ جنسی در آن باز می شود.تخم این دو کرم بسیار شبیه به یکدیگر است.
چرخه زندگی:میزبان واسط هتروفیس حلزونهای آبی سریتیدا crithida هستند که در بدن آنها مراحل اسپوروسیست ، ردی و سرکر طی می شود. دارای میزبان واسط دوم هستند که متاسرکر را در خود جای می دهند.متاسرکر در زیر پوست،فلس و گاهی هم در عضلات تشکیل کیست می دهد و میزبان نهایی که انسان و حیوانات ماهی خوار هستند با خوردن ماهی خام یا نیمه پخته متاسرکر را وارد بدن خود می کنند.متاسرکر در بدن میزبان نهایی از کیست خارج شده و به کرم بالغ تبدیل می شود.
اپیدمیولوژی:پراکندگی عموماً در مصر،ژاپن،کره و تایوان است.متاگونیموس تاکنون در ایران گزارش نشده اما هتروفیس یک مورد در ایران گزارش شده است.
بیماری زایی:چون کرم روی بدن خارهای ریزی داردممکن است ایجاد خونریزی بسیار کم بکند ولی کم خونی به ندرت دیده می شود. ممکن است در بدن ایجاد گرانولوما بکند. عموماً بیماری زایی خاصی ندارد چون کرم بسیار کوچک است و خونخواری نمی کند.
تشخیص:تشخیص به وسیله آزمایش مدفوع است زیرا کرم بالغ ساکن روده باریک است و تخم ها به وسیله مدفوع دفع می شوند.تخم این دو کرم بسیار شبیه به هم است
پاراگونیموس وسترمانی Paragonimus westermani
یک انگل ریوی است که آنرا کرم ریه و بیمار یحاصل ازآن را دیستومیازیس ریوی گویند . شناخته شده ترین فلوک ریوی انسان است که وسیع ترین طیف جغرافیایی را به خود اختصاص داده است .
مرفولوژی: کرم تخم مرغی شکل و به طول حداکثر 16 میلی لیتر که شبیه دانه قهوه است . بادکش هایدهانی و شکی مساوی همدیگرند و بادکش شکمی در میانه بدن است به رنگ قهوها ای مایل به قرمز است . کرم دارای تنه ای ضخیم است و سطح بدن خاردار است بیضه ها قطععه قطعه در پاینن و تخمدان منقطع در جلو بیضه ها قرار دارد . غدد وتیلوژن بسیار گسترده ای دارد که تمام بدن را فرا گرفته اند.روده ها در کنار بدن قرار گرفته اند و منشعب نیستند.تخم بیضی شکل قهوه ای رنگ و دریک انتها اورکولوم مسطح دارد .
چرخه زندگی:کرم بالغ تخم خود را از طریق خلط و گاهی مدفوع به محیط بیرون دفع می کند.این تخم فاقد جنین تکامل یافته و رسیده است. جنین درون تخم پس از 2 تا 3 هفته دردمای 37 درجه و از تخم خارج میشود و خود را در مدت حداکثر 24 ساعت به حلزون های میزبان واسط که حلزونهای دریچه دار سولکوسپیرا ، تیارا و اونکویلانیا هوا Hua هستند می رساند.وارد بدن حلزون شده و مراحل اسپوروسیست، ردی I ، ردی II را طی کرده و روی I به سرکر در حدود هفته سیزدهم هم از بدن حلزون خارج شده و خود را به خرچنگ می رساند و یا حلزون توسط خرچنگ خورده می شود.سرکر در بدن خرچنگ تبدیل به متاسرکر می شود.میزبان نهایی(انسان) چنانچه خرچنگ را بخورد به فرم بالغ انگل مبتلا می شود. متاسرکر پس از ورود به دستگاه گوارش انسان دیواره روده را سوراخ کرده و از طریقدیافراگم خود را به حفره جانبی و از آنجا به ریه می رساند. در ریه دو کرم در کنار هم قرار گرفته و به دور خود کپسولی می سازند و شروع به تخم گذاری می کنند.هرچند که پاراگونیموس هرمافرودیت است اغلب برای لقاح تخم و کرم لازم است . تخم ها از طریق سوراخ کپسول وارد ریه شده و به خلط وارد می شوند.چنانچه خلط ها بلعیده شوند،تخم کرم در مدفوع نیز دیده می شود. قطر کیست ریوی حدود 5/1 سانتی متر است.
اپیدمیولوژی: در کشورهایی چون ژاپن ، تایوان ، کره جنوبی و فیلیپین دیده می شود. در ایران تاکنون گزارش نشده است.
علائم بالینی : سرفه ، خس خس ، تنگی نفس ، ائوزینوفیلی ، حسایست ، تب نامنظم و ترشحات بدبوی خلط ایجاد می کند . ممکن است کرم در مسیر مهاجرت به ریه به مغز رفته و با تشکیل کیست در مغز ایجاد تشنج،سردرد و اختلالات بینایی کند.(پاراگوتینیازیس جلدی دراثر گونه پاراگونیومی ، اسکر یا بینی P.SKRIABINI ایجاد می شود .
تخم های انگل مستقیما یا از طریق برونشیول ها وارد پارانشیم ریه شده ایجاد گرانولوم می کنند . کرم های ساکن در نسوج زیر پوستی ایجاد تومور خزنده (creeping tumor )می کنند .
تشخیص: نشانه های ریوی خط خون آلوده و ائوزینوفیلی از نشانه های تشخیص مناطق اندمیک هستند باید از سل تفریق داده شود (بدلیل شباهت علایم ) آزمایش خلط و مدفوع و مشاهده تخم کرم در آنها یا یافتن تخم در مایعات حفرات کوچک خوشه انگوری در ریه دیده می شود .
پیشگیری : اجتناب از خوردن خرچنگ های آب شیرین بصورت خام یا نیمه پز و مصرف آبآشامیدنی سالم درپیشگیری موثرند .

شیستوزوماSchistosoma
شیستوزوماها ترماتودهای تک جنسی هستند و جزو انگل های خونی می باشند. سه نوع مهم آن عبارتند از: sch.haematobium , sch.mansoni , sch.japonicum که نوع هماتوبیوم در سیاهرگ های مثانه و دونوع دیگر در سیاهرگهای مزانتر زندگی می کنند.
مرفولوژی: بدنی درازو باریک دارندجنس نر این کرمها استو.انه ای به قطر در می آیند و این به این دلیل است که با روش ویژه ای در قسمت شکمی خود به طرف داخل خمیدگی می یابند و یک مجرای تناسلی به نام GYNECOPHORAL CANAL را می سازند که کرم ماده درون این محرا قرار میگیرد . بدن کرم ماده به منظور زندگی درون رگی بلند و باریک شده و جهت اینکار سازش یافته است . کرمهای ماده درون عروق کوچک تخم گذاری کرده و پس از تخمگذاری عروق را ترک میکند . تخم ها با داشتن یک خار تیز جایگزین شدنشان رادر عروق تسهیل می کنند و و جنس های نر وماده از هم جدا هستند.کرم نربزرگتربوده و دارای مجرایی ناودانی شکل به نام کانال تناسلی می باشد که کرم ماده درون آن قرار می گیرد. پوشش خارجی انگل در جنس نر دارای برآمدگی هایی به نام Boss است که یکی از وجوه تمایز انواع این انگل است.این کرم دارای بادکش های دهانی و شکمی است که این بادکش ها در جنس نر بزرگتر و قویتر هستند. دستگاه گوارش از دهان شروع شده ،سپس سکوم دوشاخه دارند که دوشاخه سکوم مجدداً به هم وصل می شوند و محل پیوست مجدد دوشاخه سکوم در این 3 گونه متفاوت است: دو شاخه سکوم در هماتوبیوم در وسط بدن ،در مانسونی در یک سوم قدامی بدن و در ژاپونیکوم در یک سوم خلفی بدن به هم وصل شده اند.
محل قرارگیری بیضه ها در قدام بدن و زیر بادکش شکمی است. تعداد بیضه ها در هماتوبیوم 4 تا 5 عدد و در مانسونی و ژاپونیکوم 7 تا 13 عدد است. برآمدگی های روی سطح بدن ( Boss) در مانسونی بزرگ و درشت و در هماتوبیوم کوچک و ظریف است.در ژاپونیکوم B oss وجود ندارد.کرم ماده درون کانال تناسلی کرم نر قرار می گیرد و خودش مستقیماً به عروق متصل نمی شود در نتیجه بادکش دهانی و شکمی رشدیافته ای ندارد.قسمت پایین بدن کرم ماده از غدد وتیلوژن پر شده است که این غدد به اووتیپ می رسند. در زیر اووتیپ تخمدان قرار دارد و از اووتیپ رحم خارج می شود.تخمدان در هماتوبیوم در یک سوم خلف بدن ، در مانسونی یک سوم قدامی و در ژاپونیکوم در میانه بدن قرار دارد.پوشش خارجی یا Boss در کرم ماده وجود ندارد.تخم در هماتوبیوم دارای یک خار انتهایی است،در مانسونی خار جانبی است و ژاپونیکوم یک خار تحلیل رفته جانبی دارد. میزبان واسط در هماتوبیوم حلزون نیمه مخروطی و چپ گردبولینوسbulinus
، در مانسونی حلزون دیسکی شکل بیومفالاریاBiomphalaria و در ژاپونیکوم حلزون مخروطی شکل اونکوملانیا oncomelania است. در بین کرم های بالغ اندازه ژاپونیکوم از دو گونه دیگر بزرگتر است.
کرم ماده منظور تخم گذاری کرم نر را ترک کرده تخم های خود را درورید ها ی کوچک نزدیک به محوطه روده یا شانه می ریزد . میراسپدیوم دورن تخم آنزیمی می سازد که از میان پوسته تخم به خازج نشیت می کند و موجب تسهیل هضم نسوج اطراف می شود که حاصل این عمل آزادشدن تخم ها از نسج به داخل حفره روده یا شانه است که از این طریق به خارج راه می یابد . در ارتباط با تعداد تخم ها این تعداد در مانسونی 300 و در ژاپونیکوم تا 3500 تخم در روزمی باشد .
چرخه زندگی: تخم هر سه گونه دارای میراسیدیوم رسیده و تکامل یافته است.پس از دفع تخم، میراسیدیوم از تخم خارج شده و خود را به حلزون میزبان واسط می رساند.بدن حلزون را سوراخ کرده و در بدن حلزون مراحل اسپوروسیت I و II و سرکر را طی می کند.(فاقد مرحله ردی است) . سرکر این کرم دارای دم دوشاخه بوده و در ناحیه سر غدد ترشح کننده آنزیم دارد.سرکر شنا کرده و خود را به پوست میزبان نهایی می رساند و وارد پوست می شود. انگل به محض ورود به پوست تا 10 ساعت اول بیشترین فعالیت را دارد. به محض ورود دم خود را از دست داده و ایجاد شیستوزومولا می کند.(به برآمدگی حاصل از ورود سرکر شیستوزومولا گویند). انگل پس از 2 تا 3 روز وارد خون شده و از طریق خون به ریه رفته و سپس دوباره از طریق خون به کبد می رود و از کبد خود را به عروق مورد نظر( در هماتوبیوم عروق مثانه و در مانسونی و ژاپونیکوم عروق مزانتر) می رساند.این دوره درمانسوی7 تا 8 هفته در هماتوبیوم 1 تا 2 هفته ودر ژاپونکیوم 5 تا 6 هفته بطول می انجامد این انگل 8 تا 30 سال در عروق زنده می ماند.
بیماری زایی: در مرحله ورود به پوست ایجاد قرمزی و خارش می کند. هرچه گونه شیستوزوما حیوانی تر باشد، خارش و قرمزی ایجادشده بیشتر است.در ژاپونیکوم که یک انگل زئونوز است این حالت بیشتر به چشم می خورد.در حین مهاجرت در بدن نیز ایجاد تب های نامنظم ،خستگی و حالت مسمومیت می کند که زودگذر است. مرحله سوم،مرحله استقرار انگل در عروق خونی است که این مرحله،مرحله مزمن بیماری است.دراین مرحله آسیبهای وارده به بدن به دو علت 1-حضور کرم بالغ و 2- تخم انگل است.
کرم بالغ با خونخواری، ایجاد کم خونی می کند و در اثر تجزیه گلبولهای قرمز کبد و طحال بزرگ شده و گاهی در اثر تجمع بیش از حد انگل در عروق انسداد رخ می دهد. عارضه مربوط به تخم انگل شدیدتر است .تخم به دلیل وجود خار در دیواره عروق ایجاد زخم می کند. تعدادی از تخم ها از طریق سوراخ ایجاد شده در رگ وارد مثانه یا مزانتر می شوند و ایجاد گرانولوما می کنند. در هماتوبیوم به علت ضخیم شدن دیواره مثانه ،حجم ادرار کم شده و تکرر ادرار پیش می آید.در دو گونه دیگر به علت ضخیم شدن دیواره مزانتر ایجاد اسهال و یبوست متناوب می شود.کلفت شدگی جدار عروق را Claypipe stem symmus یا عروق دسته چپقی گویند.علائم بالینی شامل کم خونی، دردهای شکمی ، بزرگی طحال و کبد وآسیت می باشد.
تشخیص: در هماتوبیوم با آزمایش ادرار و در مانسونی و ژاپونیکوم با آزمایش مدفوع می باشد(. در ادرار و مدفوع خون نیز دیده می شود.( تخم های شیستوزها ، ژاپونیکوم و ابیتز کالاتوم و مک کونگ یدر مدفوع و تخم های شیستوزوها هماتوبیوم گاه در مدفوع اما معمولا در ادرار دیده می شوند ) دراثر ورود لارو سنسیتو زوها پرندگان و پستانداران به بدن انسان خارش شناگران ایجاد می شود .

سستودهاcestoda
سستودها : رده ای از شاخه platyhelminthes را تشکیل میدهند .
مرفولوژی:کرم هایی بندبند ، نواری ومسطح می باشند که اندازه آنها بین 1 میلی متر تا 25 متر متغییر است. رنگ آنها سفید تا خاکستری بوده و بدن دارای سه قسمت scolex یا سر،neck یا گردن و strobila یا بدن بندبند است تعداد بندها 3 تا 4000 بند متغیر است..scolex دارای4 بادکش یا شکافbotheria و botherida استو حاوی دستگاه عصبی کرم است . همینطور ممکن است دارای خرطوم باشد که برروی آن قلابهایی وجود دارد.بادکش ،شکاف و خرطومrostellum وسیله اتصال انگل به مخاط دستگاه گوارش است.ناحیه گردن محل رشد گردن و ناحیه تولید بند می باشد.این قسمت از بند تشکیل نشده است.در قسمت استروبیلا سه نوع بند وجود دارد. بندهای نابالغ یا immature ،بندهای بالغ یا mature و بندهای بارور یا gravid که در فرم اول دستگاه تناسلی تکامل نیافته است،در فرم دوم دستگاه تناسلی تکامل یافته وجود دارد و در فرم gravid اندام شبه رحمی یا تخم های بارور وجود دارد.شکل رحم در بند بارور یک عامل تشخیصی مهم است سستودها چندین دسته دارند که دودسته مهم آنها عبارتند از : 1-آنهایی که بند دفع می کنند (سیکلوفیلیده) 2-آنهایی که تخم دفع می کنند (سودوفیلیده)
در سیکلوفیلیده چون رحم منفذ ندارد بنابراین تخم ها درون بند متراکم و مجتمع می شوند و کل بند از بدن دفع می شوند.اما در سودوفیلیده رحم دارای منفذ است و تخم از بدن دفع می گردد.پوشش بدن از تگومنت تشکیل شده و دارای پرزهای ریزی می باشد که آنها را میکروتریکس می نامند و اختصاصات سستودها هستند و د رجذب مواد غذایی موثر است در زیر تگومنت عضلات حلقوی و طولی قرار دارند و فضای موجود بین ارگانها از بافت پارانیشم پرشده که حاوی دانه های کلسیمی است بدن سستودها فاقد حفره عمومی است . موادغذایی.سستودها فاقد دستگاه گوارش هستند بنابراین حتماً باید زندگی انگلی داشته باشند.اکثر سستودها درون روده باریک و متصل به مخاط ساکن هستند .
سیستم دفعی سستودها از سلول های شعله ای تشکیل می شود که به کانالهایی متصل می شوند.مهمترین این کانالها عبارتند از یک کانال پشتی که مواد دفعی را از سلولهای شعله ای گرفته و به سمت اسکولکس می برد و در آنجا مواد دفعی را به یک کانال شکمی تحویل داده که کانال شکمی مواد دفعی را از انتهای بدن دفع می کند.
سیستم تناسلی:سستودها هرمافرودیت هستند به استثنای جنس piaecocestus و به تعداد بندهای بدن دستگاه تناسلی نر و ماده دارند.در برخی گونه ها در هر بند دو ست دستگاه تناسلی وجود دارد.ابتدا دستگاه تناسلی تشکیل میشود بطوریکه در بند های نزدیک سه قطعه دستگاه تناسلی نر وجود دارد . دستگاه تناسلی نر از تعدادی بیضه تشکیل شده که این بیضه ها به مجرایی متصل می شوند و نهایتاً به سیر یا اندام تناسلی نر ختم می شوند.دستگاه تناسلی ماده از یک یا دو تخمدان تشکیل شده که تخمدانها به اووتیپ متصل هستند.غدد وتیلوژن عموماً در زیر تخمدانها هستند و به اووتیپ متصل هستند.پس از اووتیپ رحم وجود دارد که به منفذ جنسی ماده ختم می شود.دستگاه تناسلی ماده که قسمت پشتی و شکمی هر بند را اشغال میکند از یک تخمدان دولوبه تشکیل شده که تخمدان توسط اوبراکت متصل هستند . غدد و تیلوژن عموما در زیر تخمدانها هستند و به اروتیپ متصل هستند . پس از اورتیپ هم وجود دارد که به منفذ جنسی ماده ختم می شود .
سیستم عصبی: تشکیل شده از چند گره عصبی در ناحیه اسکولکس که به منزله سیستم عصبی کرم عمل می کنند . و تعدادی تار عصبی را به کل بندها ارسال می کند و این تارها بدن را عصب دهی می کنند.
تعریف چند اصطلاح:
پروسرکوئید : در دسته سودوفیلیده ها وجوددارد . لارو دراین نوع کیسه ندارد و ازنوع لاروهای جامد solar است . پلروسرکویئد موجودی کرمی شکل و بند بند است که درخانواده سودوفیلیده وجود دارد و در این نوع نیز کیسه دارد .
سیستی سرکوس:تشکیل شده از یک کیسه که حاوی یک Protoscolex می باشد.
سنوروس:چنانچه کیسه ای وجود داشته باشد که دارای تعداد زیادی پروتواسکولکس باشد به آن سنور گفته می شود.
کیست هیداتیک: تشکیل شده از یک کیسه با دیواره سه لایه که داخلی ترین لایه را لایه ژرمینال یا زاینده می گویند که لایه ای زایا،فعال و دارای سلول است.لایه میانی که
laminated layer یا لایه مطبّق گفته می شود و جنس آن از هیالن است و فاقد سلول می باشد.لایه خارجی لایه فیبروزس است که عموماً توسط بافت میزبان تشکیل می شود. درون این کیسه کیستهای دختر ، brood capsule و hydatid sand یا شن هیداتید وجود دارد.درون کیست دختر پروتواسکولکس ها وجود دارند. کیست دختر نمونه مینیاتوری کیست مادر است.
Brood capsule به دیواره کیست مادر چسبیده است اما کیست دختر آزاد است.
در حالیکه شناسایی دقیق کرمهای نواری انسان معمولا بر اساس تخم ها یا پروگلوتیدها صورت می گیرد . اسکولکس هرگونه کاملا مشخص کننده بود برای تشخیص اختصاصی کفایت می کند .
نکته : عفونت خارج روده ای بااشکال لاروی ستورها بسیار خطرناکتر از عفونت با کرم بالغ است .
چند تصادف بین سیکلوفیلیده و سودوفیلیده :
سیود فیلیده سیلکو فیلیده
عضو متصل کننده
2 شیا رمکنده (بوتریا)
4 بادکش یا بردن قلاب
تعداد میزبان واسط
2 میزبان
یک میزبان یا بدون میزبان
شکل رحم
درهم پیچیده
شاخه شاخه
سوراخ رهم
وجود دارد
وجود ندارد
سوراخ تناسلی
وسط سطح شکم
کناره های جانبی
تخم درمدفوع
دریچه دار بودن جنین کامل
دولایه ای و دارای جنین کامل
نام جنین درون تخم
کوراسیدیوم
اونکوسفر ( هگزا کانت امبریو )
که روی جنین مژک وجود ندارد .

سیکلوفیلیده ها
تنیا :Taenia
تنیاها مهمترین جنس در خانواده تنیده هستند که دارای دوگونه ساژیناتا saginata و
سولیوم solium است.
تنیا ساژیناتا Taenia saginata :
نمونه دیگر ان کرم کدو یا کرم نواری گاو beef ta peworm است . به طول 4 تا 10 سانتی متر است و تعدا بندها تا 2000 عدد می رسد . مورفولوژی:از لحاظ مرفولوژیکی اسکولکس در ساژیناتا فاقد قلاب است و به همین دلیل به آن کرم غیرمسلح گفته می شود.انشعابات جانبی رحم در این گونه 15 تا 20 جفت است.میزبان نهایی این کرم انسان و میزبان واسط گاو و گاومیش است.تخم دوجداره بوده و در بین دوجداره خطوط شعاعی وجود دارد که مقاومت تخم را زیاد می کند.فرم نوزادی این کرم سیستی سرکوس بوویس بوده و در عضلات مخطط میزبان واسط قرار دارد.میزبان نهایی با خوردن گوشت میزبان واسط فرم نوزادی را وارد بدن می کند. این فرم در اثر ترشحات گوارشی دیواره اش هضم شده و پروتواسکولکس از آن آزاد می شود و به کرم بالغ تبدیل می گردد.کرم بالغ بند دفع می کند که این بند از طریق مدفوع به خارج راه می یابد. میزبان واسط با خوردن بند حاوی تخم یا تخم به بیماری مبتلا می شود. فرم نوزادی در دستگاه گوارش از درون تخم آزاد شده و توسط خون خود را به عضلات مخطط می رساند و در آنجا تشکیل کیست می دهد. این کیست همان سیستی سرکوس بوویس است.

تنیا سولیوم Taenia solium :
با کرم کدوی خوک نام دارد که در بخش فوقانی ژرژنوم زندگی می کند عمرش حدود 25 سال است .
تنیا سولیوم از لحاظ طول کمی کوچکتر از ساژیناتا است حدود 3 تا 4 متراست و تعداد انشعابات جانبی رحم در آن 13 جفت است.تعداد بندها 800 تا 1000 است . اگر از بالا به سر کرم نگاه شود خرطوم آن دارای قلابهایی به شکل خورشید است . به همین دلیل به آن سولیوم گفته میشود . اسکولکس کروی 4 بادکش فنجانی و یک خرطوم بالش مانند کوتاه با حدود 25 تا 30 قلاب در دو ردیف دیده میشود . میزبان واسط آن خوک و گراز و میزبان نهایی انسان است. در این نوع انسان هم به عنوان میزبان واسط و هم به عنوان میزبان نهایی می تواند وجود داشته باشد.به این صورت که چنانچه انسان علوفه آلوده به تخم انگل را بخورد ،جنین در دستگاه گوارش آزاد شده و توسط خون به مغز ونخاع رفته و در آنجا ایجاد سیستی سرکوس سلولزه می کند و علائم عصبی چون سرگیجه و توهم ایجاد می شود.دارای خرطوم مسلح است . سیر تکاملی آن همانند ساژیناتا است.مرحله نوزادی در این نوع سیستی سرکوس سلولزه نام دارد.
بیماری زایی: این کرم ایجاد علائم گوارشی وسوءتغذیه می کند.کاهش اسیدینه شیره معده را افزایش فعالیت نریپسین در ابتلا به این بیماری دیده می شود . گاهی وارد آپاندیس شده و ایجاد آپاندیسیت می کند.شخص دچار بی اشتهایی و کم خوابی شده و دفع بند گاهی ایجاد وحشت می کند.به لحاظ اقتصادی دارای اهمیت است، زیرا گوشتهای آلوده باید ضبط شوند و به مدت 10 روز در دمای 20- و یا 20 روز در دمای 10- نگهداری شده و سپس جهت مصارف سوسیس و کالباس سازی به عنوان گوشت درجه 2 استفاده شوند.در مورد سولیوم دسیتمی سرکوس سلولزه کیت ها درعضلات مخاط و مغز انسان جایگزین شده علائم خاص این مناطق را بوجودمی اورد گاهیهم در دیگر اندامها جایگزین می شود . تشخیص آن با آزمایش موضوع و دیدن بند یا تخم عفونت را مطرح میکند . می توان تخمها را با استفاده از چسب سلوفان از ناحیه مقصد بدست آورد . روشهای سرلوژیک در عمل ، ارزش درتشخیص تنیازیس ندارند .
پیشگیری: با درمان افراد آلوده و آموزش بهداشت در مورد مصرف گوشت ، همچنین عدم استفاده از کودهای انسانی امکان پذیر است.جهت جلوگیری از آلودگی گاو باید از سلامت علوفه مطمئن شد.بازرسی دقیق گوشت و همچنین جلوگیری از کشتار قاچاق و ایجاد کشتارگاههای صنعتی در پیشگیری موثرند.
درتنیا سولیوم ، اانسان به طور تصادفی و از سه طریق ممکن است به مرحله کیستی آلوده شود . 1- تخم دفع شده از شخص مبتلا به کرم بالغ به طور مستقیم به شخص سالم دیگری منتقل می شود 2- تخم دفع شده از شخص مبتلا به کرم بالغ توسط دست و ناخن آلوده ، دوباره به دهان ودستگاه گوارش همان فرد وارد شود و ایجاد سیستمی سرکوس نماید که به این حالت external autoinfection گویند . 3- ممکن است به دلیل استفراغ یا حرکات معکوس دودی ، محتویات روده به همراه تخم ها به بخش های بالاتر دوازده حل شود ودر آن پس از باز شدن تخم ها ، اونکوسفزها مستقیما به درون جدار روده نفوذ کنند که به این حالت endo-auto invasion گوییم .
آلودگی انسان به سولیوم تا به حال از ایران گزارش نشده ولی در خوک ها و گرازها مرحله لاروی دیده شده ، در اطراف لاروهای تنیا سولیوم در بافتهای مختلف ( به جز مغز) نشانی قرار می گیرد اما در مغز و چشم رشد لاروهای جایگزیم شده با این واکنش همراه نیست و انشعاباتی از لاروجدا میشود به همین دلیل به آن کپسول پرجوانه یا racemosus گویند . در تشخیص علاوه بر دیدن تخم و بند در مدفوع چنانچه سیستمی سرکوس در بطن چهارم باشد با آزمایشات سرلوژی می توان به تشخیص قطعی رسید .

اکینوکوکوس:Echinococcus
مرفولوژی:این کرم یکی از کوچکترین سستودها است.تعداد بندهایش 3 تا 5 عدد است و اندازه آن 3 تا 8 میلی متر می باشد. در ناحیه اسکولکس دارای خرطوم و قلاب است. دارای یک بند نابالغ ، یک یا دو بند بالغ و یک بند بارور است که رحم در بند بارور منشعب می باشد.
دو گونه مهم آن عبارتند از E. granolosus و E.multilocularis .
در گونه مولتی لوکولاریس رحم حالت کیسه ای دارد.تعداد بیضه ها در گونه گرانولوزوس 45 تا 65 عدد و در گونه مولتی لوکولاریس 15 تا 30 عدد است.
انتشار گونه گرانولوزوس در کل دنیا است اما گونه مولتی لوکولاریس خاص مناطق سردسیر چون شمال آمریکا و اروپا می باشد.میزبان نهایی در گرانولوزوس سگ و سگ سانانی چون شغال،روباه و… هستند و میزبان واسط حیوانات علفخوار مانند گوسفند وشتر است.در مولتی لوکولاریس میزبان نهایی روباه قرمز و روباه قطبی است و میزبان واسط جوندگان هستند.
چرخه زندگی: سیر تکاملی به این صورت است که میزبان نهایی با خوردن امعاء و احشاء میزبان واسط شکل کیست هیداتیک را وارد دستگاه گوارش خود می کنند.دیواره این شکل به وسیله شیره گوارشی هضم شده و کرم بالغ به وجود می آید.کرم بالغ شروع به دفع بند کرده و بند به وسیله مدفوع به محیط خارج راه می یابد.هنگامی که تخم توسط میزبان واسط خورده می شود ، جنین 6 قلابه از تخم آزاد شده و از طریق خون خود را به امعاء و احشاء می رساند و در اعضایی چون کبد، کلیه ، ریه و … تشکیل کیست می دهد.این کیست را کیست هیداتیک گویند که به شکل یک کیسه آب روی اندامها قرار می گیرد.شکل تخم اکینوکوکوس مانند بقیه تنیاها و غیرقابل تفریق از آنها است .انسان در این انگل میزبان بن بست می باشد.گونه مولتی لوکولاریس به لحاظ طول کمی کوچک تر از گونه گرانولوزوس است و کیست وزیکولار ایجاد می کند که توانایی متاستاز به سایر اندامها را دارد وبه همین علت به آن سرطان سفید یا white cancer می گویند.این گونه خاص مناطق شمال کشور خصوصاً دشت مغان و اردبیل است و در دیگر مناطق گزارش نشده است.
بیماری زایی:برحسب محل قرارگیری کیست علائم متفاوتی مشاهده می شود.اگر کیست در کبد تشکیل شود دارای رشد سریع است و فضای زیادی را اشغال می کند. ایجاد ناراحتی کبدی و درد سمت راست شکم که به سمت کتف کشیده می شود از علائم بیماری است.این انگل در متابولیسم موادغذایی اختلال ایجاد می کند و اگر در مجاری صفراوی قرار گیرد ایجاد یرقان انسدادی می نماید.اگر در ریه قرار گیرد علائم ریوی چون سل،خلط خونی و سرفه ایجاد می کند. چنانچه در مغز تشکیل شود ایجاد سرگیجه،سردرد،استفراغ،تشنج،کما و مرگ می کند.
تشخیص:اولین مرحله تشخیص به وسیله علائم کلینیکی و ملامسه است. طریقه دوم تشخیص سرولوژی است که تست کازونی که یک تست پوستی است در این مورد معروف می باشد.از روشهای IHA , IFA و ELISA نیز می توان جهت تشخیص کمک گرفت.
تنها راه درمان جراحی می باشد.
مولتی سپس مولتی سپس Multicepes multicepes
فرم بالغ انگل در روده سگ و سایر گوشتخواران است. دارای اسکولکس با دو ردیف قلاب است و تعداد انشعابات رحمی آن 7 تا 26 جفت است.میزبان واسط انگل علفخواران هستند. فرم نوزادی این انگل سنوروس سربرالیس نام دارد و محل تشکیل آن در مغز ونخاع است. در گوسفند که میزبان واسط می باشد به علت تشکیل کیست در مغز ایجاد بیماری چرخشی یا gid worm می کند. در انسان هم ایجاد اختلالات عصبی می کند.قطر کیست آن حدود 5 سانتیمتر است.
هایمنولیپس:Hymenolepis
دارای دوگونه nana و diminota می باشد.
مرفولوژی:گونه H.nana دارای اسکولکس و خرطوم قابل انعطاف است که روی خرطوم قلابهایی دارد.طول بندهای بالغ کمتر از عرض آنها است.در این جنس سه بیضه وجود دارد.رحم به صورت کیسه تخمی است و جنین درون تخم دارای 6 قلاب است وجنین 6 قلابه یا انکوسفر نامیده می شود. در هر قطب تخم 4 تا 8 فلاژل وجود دارد و یک غلاف ژلاتینی آنرا فرا گرفته است. درگونه H.nanaمیزبان واسط وجود ندارد اما در گونه H.diminota کک و شپش به عنوان میزبان واسط وجود دارند.
چرخه زندگی:انسان آلوده به همراه مدفوع بند حاوی تخم دفع می کند که ممکن است بندها در روده پاره شوند و در مدفوع تخم را ببینیم.این تخم ها بلافاصله پس از دفع عفونی هستند.وقتی تخم توسط میزبان جدید خورده شود ،انکوسفر یا جنین 6قلابه از تخم آزاد شده و به درون مخاط نفوذ می کند و تبدیل به لارو سیستی سرکوئید می شود. پس از مدتی سیستی سرکوئید دوباره به سطح مخاط بازگشته و به کرم بالغ تبدیل می شود.30 روز پس از عفونت تخم ها در مدفوع ظاهر می شوند.
سیستی سرکوئید لاروی است که دارای دیواره ای به دور خود است و عملاً فاقد حفره است ، برخلاف سیستی سرکوس که کیسه مانند و حفره دار است.به آن لارو جامد نیز گفته می شود.
بیماری زایی: این کرم در کودکان و خانم های حامله باعث تحریک روده و ایجاد درد دل خصوصاً در اطراف ناف ،لاغری و رنگ پریدگی می شود.بر اثر آزاد شدن سموم انگل ایجاد بی خوابی ،بی قراری و خارش بینی می کند.
اپیدمیولوژی:این کرم در اکثر نقاط دنیا پراکنده است.انتقال این کرم وابسته به تماس فوری (مستقیم) است زیرا تخم ها به گرما و خشکی حساسند. عفونت مستقیماً از دست به دهان و توسط غذا یا آب آلوده به میزبان دیگر سرایت می کند.انسان منبع اصلی عفونت است. در این کرم Auto infection وجود دارد.
تشخیص با دیدن تخم در مدفوع صورت می گیرد.
H.diminota : کمی بزرگتر از گونه قبل است.اسکولکس دارای خرطوم و فاقد قلاب است. تخم در این گونه فاقد رشته های قطبی فلاژل در غشاء داخلی است. این گونه دارای میزبان واسط کک و سوسک می باشد.
دیپلیدیوم کانینوم:Dipylidium caninum
نام دیگر آن کرم نواری سگ است.میزبانان اصلی این کرم عبارتند از سگ،گربه و گوشتخواران وحشی، اما در مواردی ابتلای انسان نیزگزارش شده است. انسان میزبان اتفاقی است.
مرفولوژی:اسکولکس دارای 4 بادکش و یک خرطوم است که 5 تا 7 ردیف قلاب دارد و تعداد قلابها 30 تا 150 عدد است.بندهای بالغ طولی بیش از عرض دارند.در هر بند دو ست دستگاه تناسلی دیده می شود و سوراخ تناسلی در طرفین هر بند باز می شود.حدود 100 تا 200 بیضه دارد. بند بارور دارای کپسولهای تخمی است (egg capsule) که در هر کپسول 5 تا 30 تخم وجود دارد.شکل بندها کوزه ای است.
چرخه زندگی:میزبانان واسط این انگل کک سگ و گربه وشپش سگ هستند.این کک ها روی بدن حیوان قرار گرفته و هنگام دفع مدفوع ،بند نیز همراه مدفوع دفع می شود.این بندها به بدن سگ می چسبند و کک ها با خوردن این بندها در بدن خود لارو سیستی سرکوئید تشکیل می دهند.خوردن میزبان واسط توسط سگ یا انسان سبب آلودگی می شود.
بیماری زایی:در کودکان باعث اسهال شدید وبی قراری می گردد. همچنین واکنش های حساسیتی مثل کهیر ،تب وائوزینوفیلی وجود دارد.در ایران این انگل در انسان گزارش نشده ولی در سگ و گربه وجود دارد.
سودوفیلیده ها
دیفلوبوتریوم لاتوم:Diphylobothrium latum
این انگل علاوه بر انسان در حیواناتی مانند سگ ، گربه و خرس وجود دارد.خاص مناطق سردسیر است و طول آن 3 تا 10 متر می باشد.طویل ترین کرم نواری انسان می باشد.
مرفولوژی: محل زندگی کرم در روده باریک می باشد و در روی سر بادکش ندارد، بلکه دو شکاف طولی دارد.اسکولکس آن بادامی شکل و کوچک است.رحم پیچ درپیچ بوده و دارای منفذی در وسط بند است.غدد وتیلوژن برخلاف سیکلوفیلیده ها در این کرم منتشر است.تخم دارای دریچه ای در بالا است.انسان آلوده تخم دفع می کند.درون تخم جنین نارسی به نام کوراسیدیوم وجود دارد که دارای 6 قلاب است و دور آن را مژه هایی فرا می گیرد.
چرخه زندگی:کوراسیدیوم پس از رها شدن در آب از تخم خارج می شود و توسط مژه های خود شنا کرده و خود را به سیکلوپس می رساند.(سیکلوپس گونه ای از سخت پوستان دریایی است که میزبان واسط برخی از انگل های کرمی شکل می باشد.)در بدن سیکلوپس مرحله پروسرکوئید procercoid ایجاد می شود.چنانچه سیکلوپس توسط ماهی خورده شود در بدن ماهی پلروسرکوئید plerocercoid ایجاد می شود.نام دیگر مرحله پلروسرکوئید ،اسپارگانوم است.چنانچه ماهی به صورت خام خورده شود این لارو در بدن میزبان نهایی تبزیل به فرم بالغ می شود.
اپیدمیولوژی: این انگل مخصوص مناطق سردسیر خصوصاً مناطق پاسیفیک بوده و بومی فندلاند است.در ایران گزارش نشده است.
بیماری زایی:تعداد زیاد این کرم باعث رقابت در جذب ویتامین B12 می شود.در نتیجه ایجاد کم خونی بدخیم (آنمی)می گردد که در آن گلبول های قرمز از اندازه طبیعی بزرگتر بوده و تعداد آنها نیز کمتر است.تشخیص با دیدن تخم انگل در مدفوع میسر است.

نماتودهاNematoda
کرمهای استوانه ای شکل با مقطع عرضی گرد می باشند.نخی شکل بوده و اندازه آنها از
1 میلی متر تا 8/1 متر متغییر است.
پوشش بدن: بدن بدون بند و یکپارچه است.گاهی روی بدن خطوط عرضی دیده می شود که این خطوط در سطح کوتیکول واقعند و به عمق نفوذ نمی کنند.دارای حفره عمومی کاذب هستند و در محیط های مختلف قابلیت سازش دارند.پوشش خارجی از کوتیکول ساخته شده که خود کوتیکول شامل چند لایه است.بر روی کوتیکول خطوط طولی وعرضی وجود دارد.گاهی اوقات کوتیکول پهن شده و در قشمتی از بدن ایجاد باله alea می کند.اگر این باله در قسمت قدامی باشد به آن cervical alea (باله سری) گفته می شود و اگر در ناحیه خلفی باشد به آن
caudal alea گویند. چنانچه کوتیکول در قسمت خلف بدن پهن شود ایجاد
copulatory bursa یا کیسه تناسلی می کند. نقش کیسه جفتگیری که فقط در جنس نر وجود دارد، گرفتن کرم ماده است.
در زیر کوتیکول لایه هایپودرم وجود دارد که از سلولهایی تشکیل شده است که دو وظیفه دارند:1-ترشح کوتیکول 2-محافظت از عضلات. سومین لایه ، لایه عضلانی است که در زیر هایپودرم قرار دارد.لایه هایپودرم اندامهایی به نام cord به درون عضلات می فرستد که اینها یا راسی هستند (یعنی در بالا وپایین) و یا جانبی هستند(یعنی در چپ و راست).تعداد و اندازه سلولهای عضلانی در گونه های مختلف متفاوت است. مثلاً در آسکاریس سلولهای عضلانی دارای تعداد زیاد و اندازه بزرگ هستند. در تریکوریس سلولهای عضلانی تعداد زیاد ولی اندازه کوچک دارند و در اکسیور تعداد سلولهای عضلانی کم است.پس از لایه عضلانی حفره کاذب وجود دارد که درون این حفره اندامهای تناسلی و گوارشی قرار دارد.
دستگاه گوارشی تشکیل شده است از دهان که ممکن است دارای لب باشد(مانند آسکاریس) و یا دارای کپسول دهانی باشد(مانند کرمهای قلابدار). مری که چند نوع است: مری یا عضلانی است یا غده ای یا هر ترکیبی از هر دو حالت است. شکل مری یا به صورت filariformاست یا به صورتrhabditiform که در نوع اول مری بلند و باریک بوده و درنوع دوم مری کوتاه و پهن است. انتهای مری ممکن است دارای bulb باشد.مری غده ای که در تریکوریس و تریشین وجود دارد از سلولهای استیکوسیت تشکیل شده است. مری غده ای موادی ترشح می کند که کار آنها هضم مواد غذایی است ، همچنین مانع انعقاد خون می شوند به خصوص در کرمهای قلابدار. روده در نماتودها ساده است و به مخرج ختم می شود.در جنس نر مخرج به همراه اندام تناسلی نر در محوطه ای به نام کلوآک cloac باز می شود.
دستگاه دفعی: شامل غدد دفعی می باشد که در تمام بدن منتشرند و به کانالهای دفعی ختم می شوند. این کانالها از ناحیه cord عبور کرده و مواد دفعی را به مجرایی در نزدیکی سر منتقل می کنند.این منفذ دفعی در ناحیه قدامی مواد را به خارج از بدن هدایت می کند.
سیستم عصبی: شامل یک گانگلیون(گره) عصبی در اطراف مری است که شش تار عصبی را به قسمت خلف و شش تار عصبی را به قسمت قدام ارسال می کند.این تارهای عصبی به غددی ختم می شوند که غدد حسی می باشند( sensory organ) .این غدد را در ناحیه قدام Amphid و در ناحیه خلف Phasmid گویند.
نماتودها دستگاه گردش خون و تنفس ندارند.
اندام تناسلی : نماتودها برخلاف سستودها وترماتودها تک جنسی هستند و جنس نر و ماده در آنها جدا می باشد.نر دارای یک یا دو بیضه استوانه ای یا لوله ای شکل است که از آنها مجرای وابران یا vasodefference خارج می شود.این قسمت طویل ترین قسمت اندام تناسلی است که به کلوآک ختم می شود.در ناحیه کلوآک اندام دیگری به نام اسپیکول spicule دیده می شود که درون کیسه اسپیکول قرار دارد.جنس اسپیکول ها از ماده ای شبیه به کوتیکول است که سخت و قهوه ای رنگ می باشد. اسپیکول نقش اهرمی دارد و به عنوان اندام تناسلی نیست. در بعضی از گونه ها نیز علاوه بر اسپیکول اندامی قایقی شکل به نام گوبرناکولوم وجود دارد که کار آن جمع آوری و هدایت اسپرم است.درون کیسه جفتگیری r ibs یا دنده هایی وجود داردکه شکل آنها در تشخیص می کند.
اندام تناسلی ماده از یک یادو تخمدان تشکیل شده که به قسمتی به نام اوویداکت ختم می شود. اوویداکت به رحم متصل است و رحم به واژن و منفذ جنسی ختم می شود.کرم ماده ممکن است در گونه های یک یا دو رحم داشته باشد.
در هنگام جفت گیری تخمک درون اوویداکت بارور شده و درون رحم ذخیره می شود.تخم نماتودها دارای سه لایه است که لایه داخلی از جنس وتیلن و لایه میانی از جنس کیتین و پوشش خارجی پروتئینی است.تخم ساخته شده کم کم رسیده و از بدن کرم ماده خارج می شود.هر انگل تعداد مشخصی تخم می گذارد که از این طریق می توان به تعداد انگل موجود در بدن پی برد.
تخم تشکیل شده چنانچه در محیط قرار گیرد رشد کرده و شروع به تقسیم می کند و مراحل مورولا،بلاستولا و گاسترولا را طی کرده و به جنین تبدیل می شود. نماتودها یا تخم گذارند که به آنها oviparous گفته می شود مانند آسکاریس ، یا لارو گذارند که به آنها viviparous گویند مثل فیلرها و یا تخم حاوی لارو می گذارند که به آنها ovoviviparous گویند مثل اکسیور.
تریکوسفالTricocephal
که قبلاً به آن تریکوریس گفته می شد و نام دیگر آن کرم شلاقی است. مری این کرم ها از نوع استیکوسیت sticocyte است و ازنوع غده ای می باشد. سلولهای غده ای در تنظیم فشار اسمزی و یونهای انگل دخالت دارند. دارای مری طولانی هستند که باعث شده کرم در ناحیه قدام منظره ای نازک و در ناحیه خلف حالتی ضخیم پیدا کند.در حد فاصل قسمت نازک و ضخیم منفذ جنسی ماده قرار دارد.اندازه کرم ماده اندکی بزرگتر از کرم نر است. ماده 5/3 تا 5 سانتیمتر و نر 3 سانتیمتر طول دارد. انتهای خلفی نر کمی پیچیده است و یک اسپیکول با غلاف خاردار دارد.
محل زندگی این کرم در سکوم است ولی در عفونت های شدید در کل روده پخش می شود و به ناحیه رکتوم نیز می رسد. اگر تعداد کرم کم باشد علائم خاصی مشاهده نمی شود، ولی در حالات شدید دفع مدفوع به سختی انجام می گیرد و به دلیل ایجاد تنسموس باعث بیرون زدگی رکتوم (پرولاپس رکتوم) می شود.کرم ماده تخم گذار است و به تخم شکل خاصی دارد که با هیچ یک از دیگر تخم ها قابل اشتباه نیست.تخم بشکه ای شکل بوده و در انتها دارای دوقطب است.این تخم حدود 3 هفته در محیط خارج می ماند تا فرم آلوده کننده بیابد. بین تخم تا مرحله بالغ در نماتودها مراحل لاروی L1 تا L4 وجود دارد که در هر یک از نماتودها یکی از این مراحل عفونی است .
مثلاً در تریکوسفال مرحله L1 آلوده کننده است.این کرم در اکثر نقاطی که آسکاریس وجود دارد شایع است.جزو کرمهای منتقله از طریق خاک است.
پس از خورده شدن تخم ، تخم درون دئودنوم باز می شود و لارو L1 به کرم بالغ تبدیل می شود وشروع به تخم گذاری می کند. این کرم مهاجرت ریوی ندارد و تشخیص آن با دیدن تخم های منحصر به فرد در مدفوع است.
تریشینلا اسپیرالیس:Trichinella spiralis
مرفولوژی: کرم بالغ تریشین کرمی نازک و نخی شکل است. طول کرم حدوداً 2میلی متر است. که کرم نر دارای یک بیضه و فاقد اسپیکول می باشد.کرم ماده حدوداً 5 میلی متر اندازه داشته و تخمدان در انتهای بدن قرار دارد. رحم در قسمت خلفی حاوی تخم و در قسمت قدامی حاوی لارو است. پس کرم ماده لاروگذار یا viviparous است.
چرخه زندگی: آلودگی از راه مصرف گوشت خام یا نیمه پخته خوک ایجاد می شود. لارو ها پس از هضم در دستگاه گوارش به درون کریپتهای روده (مخاط روده) نفوذ می کنند و پس از 4 بار پوست اندازی به کرم بالغ تبدیل می شوند.کرمهای بالغ پس از جفت گیری به عمق مخاط نفوذ کرده و شروع به لاروگذاری می کنند.
عضلاتی مانند دیافراگم، حنجره ،زبان و عضلات سینه ای بیشتر در معرض خطر هستند.این لاروها درون عضلات به دور خود پیچیده و شکل فنری پیدا می کنند. تریشین انگلی است که در آن میزبان نهایی می تواند میزبان واسط نیز باشد.(تنها کرم Auto heteroxenous تریشین است.)
اپیدمیولوژی: پراکندگی انگل در نقاطی که از گوشت خوک استفاده می کنند ،مانند لهستان ،مجارستان،آلمان و دیگر کشورهای اروپایی بالا است. علاوه بر خوک حیواناتی مانند سگ و گربه نیز در اپیدمیولوژی موثرند.خرس نیز به عنوان یک مخزن دارای اهمیت است. در ایران فقط یک مورد از این انگل گزارش شده که تشخیص آن به وسیله روشهای سرولوژی بوده است.
بیماری زایی: نخستین اثر بیماری زایی تریشین تخریب رشته های عضلانی است. مهاجرت آن به عضله قلب ایجاد میوکاردیت می کند.علائم بیماری شامل تب،ائوزینوفیلی،تورم دور چشم و درد عضلات است.
تشخیص: تشخیص بیماری براساس نشانه های بالینی (درد ناحیه عضلانی، خونریزی زیر ناخن ها و تورم اطراف چشم) می باشد. از روشهای سرولوژی هم می توان سود جست.
تست بنتونایت (BFT) و آزمون پوستی باخمن از روشهای تشخیصی هستند.(در تست جلدی باخمن آنتی ژن تریشین را به درون پوست تزریق کرده و در صورت آلودگی پس از 10 دقیقه حلقه سفیدی که دور آن را یک هاله قرمز فرا گرفته است مشاهده می کنیم.)
پیشگیری: با عدم تغذیه از گوشت حیوانات آلوده و همچنین طبخ گوشت به مدت کافی یا منجمد کردن گوشت می باشد. بازرسی گوشت وجلوگیری از کشتار قاچاق نیز در پیشگیری از بیماری موثر است.

آسکاریس لومبریکوئیدس :Ascaris lumbricuides
کرمی نخی شکل با مقطع عرضی گرد است که به کرم بزرگ روده ای معروف است و بزرگترین نماتود روده ای است.
مرفولوژی: انتهای قدامی و خلفی آن باریک تر است .رنگ کرم سفید مایل به صورتی می باشد. طویل ترین نماتود روده ای انسان است که طول آن در کرم بالغ ماده به 35 سانتی متر و در جنس نر به 30 سانتی متر می رسد.در قسمت قدامی دارای سه لب است.کرم نر دارای دو اسپیکول و فاقد گوبرناکولوم است.تخم دارای سه پوشش می باشد که لایه خارجی آلبومینی با برآمدگی های سرپستانی شکل است.گاهی لایه خارجی تخم از بین می رود که در این حالت به تخم ،تخم دکورتیکیتد یا Decorticated egg گویند. کرم ماده بدون حضور کرم نر تخمی ایجاد می کند که به آن تخم نابارور یا Unfertilated egg گویند.
چرخه زندگی: سیکل زندگی این کرم از نوع مستقیم است. کرم بالغ در روده باریک زندگی می کند و روزانه حدود 000/200 تخم می گذارد.تخم از راه مدفوع دفع شده و پس از حدود 9 تا 13 روز در شرایط مناسب حاوی لارو L2 می شود که این لارو خاصیت آلوده کنندگی دارد. پس از بلع تخم های جنین دار ، تخم ها در دئودنوم باز شده و از طریق خون به بطن راست قلب و از انجا به ریه می رسند.در ریه به رشد خود ادامه داده و طی 10 روز دو بار پوست اندازی می کنند و لاروL4 را تشکیل می دهند.این لارو خود را به حلق رسانده و بلعیده می شوند.لارو L4 پس از رسیدن به روده کوچک در آنجا پوست اندازی پایانی خود را انجام داده و به فرم بالغ تبدیل می گردد.
اپیدمیولوژی:این کرم در جهان حدود یک میلیارد آلوده دارد. جزو شایع ترین آلودگی ها در ایران است.در اکثر نقاط ایران گزارش شده است و شهرهایی چون اصفهان ،خوزستان،تبریز و مشهد آلوده هستند.
بیماری زایی:به دلیل مهاجرت ریوی بیماری زایی بالایی دارد و علائمی چون علائم تنفسی و گوارشی را ایجاد می کند. اسهال، استفراغ ،تهوع ، علائم شبیه به سل و مهمتر از همه دردهای مبهم شکمی جزو مهمترین علائم آسکاریس هستند. در موارد آلودگی شدید ،کرمها باعث انسداد روده می شوند.
تشخیص: با یافتن تخم کرم در مدفوع امکان پذیر است.
انتروبیوس ورمیکورالیس :Entrobious vermicularis
نامهای دیگر آن کرمک ، اکسیور، کرم نشیمنگاه و کرم سنجاقی است. شایع ترین کرم در نواحی معتدله است که مردم آن از سطح بهداشتی بالایی بر خوردارند.
مرفولوژی: کرم نر به طول 5 میلی متر و کرم ماده به طول 12-8 میلی متر می باشد.رنگ کرم سفید روشن بوده و جنس ماده دارای دم نازک و بلند است.دهان کرم حاوی سه لب می باشد.کرم نر پس از جفت گیری می میرد و ممکن است در مدفوع ظاهر شود.تخم کرم دارای یک پوسته آلبومینی است که باعث چسبیدن تخم به لباس و اشیاء می شود.شکل تخم بیضی ناقرینه بوده که یک طرف آن صاف و طرف دیگر محدب است.
چرخه زندگی:کرم بالغ در سکوم زندگی می کند و با سر خود به مخاط می چسبد. کرم ماده در اواخر شب از مخرج خارج شده و در اطراف مخرج تخم گذاری می کند
(نواحی( peri anal.درون تخم جنین کاملی وجود دارد که در مدت چند ساعت حاوی لارو آلوده کننده L1 می شود.این تخم پس از ورود به دستگاه گوارش وارد روده شده ولارو آن آزاد می شود.سپس به سکوم رفته و در آنجا بالغ می شود و شروع به تخم گذاری می کند.
اپیدمیولوژی: در اکثر کشورهای مناطق معتدله شایع است.در خانواده های پرجمعیت و در آسایشگاههای روانی گزارش شده است.در ایران نیز در اکثر استانها گزارش شده است.عمر کرم حدود 1 تا 2 ماه است.آلودگی بیمار از راه آلودگی دستها بسیار شایع است.قرار گرفتن تخم انگل بر روی اشیاء ،لباسها و وسایل خواب نیز موجب آلودگی خانوادگی می شود.
بیماری زایی:به ندرت علائم روده ای ایجاد می کند و شایع ترین عارضه آن خارش می باشد.گفته می شود تخم اکسیور در انتقال تروفوزوئیت های دی انتاموبا فراژیلیس دخیل هستند. علائم بالینی آن شامل دندان قروچه ،خارش بینی ،خارش مقعد ،بیخوابی شبانه ،حلقه سیاه دور چشم ، خستگی و عصبانیت است.
تشخیص: براساس یافتن تخم های انگل استوار است.تخم انگل در کمتر از 10% موارد در مدفوع دیده می شود و بهترین روش جهت جمع آوری تخم استفاده از
روش گراهام (نوارچسب اسکاچ)است که باید قبل از اجابت مزاج و در ابتدای صبح تهیه شود.چنانچه این انگل درمان نشود در 6 هفته بهبودی می یابد.بهترین راه درمان رعایت بهداشت فردی ،کوتاه کردن ناخن ها و شستن دستها قبل از غذا و پس از اجابت مزاج است.مصرف کمتر موادقندی و اضافه کردن پیاز ، سیر و تمشک به رژیم غذایی اثرات مثبتی علیه کرم سنجاقی دارد.
کرمهای قلابدار:Hook worms
این کرمها دارای حفره یا یا کپسول دهانی می باشند و فاقد لبهای سه گانه هستند.قسمت خلفی نر به صورت یک چتر باز شده و حاوی دنده هایی می باشد. دو گونه مهم کرمهای قلابدار عبارتند از:Ancylostoma duodenale و Necator americanus .
انکیلوستوما دئودناله Ancylostoma duodenale
این کرم را کرم قلابدار دنیای قدیم می نامند.
مرفولوژی: دارای یک جفت دندان در هر طرف خط میانی و یک جفت دندان کوچک تر در عمق کپسول دهانی است. غدد ناحیه سر مواد سمی ضد انعقادی تر شح می کنند که از سریق مجرایی به کپسول دهانی راه می یابد. کرم نر 11 میلی متر طول دارد و در خلف خود دارای کیسه جفت گیری است.کرم ماده بلندتر بوده و دارای یک سوراخ تناسلی در یک سوم تحتانی بدن است.
چرخه زندگی: کرم بالغ در روده انسان زندگی می کند.تخمهای کرم از راه مدفوع دفع می شوند که این تخم ها در زمان خروج فاقد تقسیمات سلولی هستند.پس از 24 تا 48 ساعت که تخمها در شرایط قرار گرفتند حاوی لارو می شوند که این لاروها از طریق نفوذ پوستی یا از راه دهان به درون بدن انسان راه یافته و پس از عبور از جدار روده از طریق خون به بطن راست می رسند.سپس به ریه ها رفته ،بلعیده شده و به روده کوچک می رسند.(مهاجرت ریوی دارند) آنگاه در روده بالغ شده و شروع به تخم گذاری می کنند.
اپیدمیولوژی: این انگل در اکثر نقاط دنیا گزارش شده است و شیوع در مردان بیش از زنان می باشد.شغل افراد در ابتلاء موثر است،در چایکاران،برنجکاران و معدنچیان شیوع بالاتری دارد. خاک شنی ،سایه و حرارت 25 درجه از عوامل مساعد تشکیل دهنده لارو درون تخم هستند. در ایران آلودگی به آنکیلوستوما در جنوب ایران و آلودگی به نکاتور در شمال وجود دارد.
بیماری زایی: در مرحله ورود به پوست عوارض جلدی مانند کهیر و خارش وجود دارد. در مرحله استقرار در روده ها ایجاد کم خونی و علائم گوارشی می کند. آنکیلوستوما حدوداً 15/0 میلی لیتر خون و نکاتور حدوداً 03/0 میلی لیتر خون را در روز تلف می کنند.
علائم بالینی: شامل خارش خاک (خارش شبنمی ground itch) ایجاد می کند.در مرحله مهاجرت ریوی باعث علائم خفیف ریوی،تنگی نفس و استفراغ می شود.کم خونی مهمترین نشانه بالینی در مرحله استقرار در روده ها است.تشخیص براساس یافتن تخم های بیضی شکل در مدفوع است.
نکاتور آمریکانوس Necator americanus
این کرم را کرم قلابدار دنیای جدید می نامند.کرم بالغ کمی کوچکتر از آنکیلوستوما است و کپسول دهانی کوچکتری دارد.سر کرم نسبت به بدن خمیدگی بیشتری دارد. از غدد ناحیه سر مواد ضدانعقادی ترشح می شود.دارای دو اسپیکول است و در حفره دهانی یک جفت تیغه برنده دارد.تخم نکاتور نسبت به تخم آنکیلوستوما اندکی بزرگتر است.
پیشگیری:عدم استفاده از سبزیجات آلوده، ضدعفونی کردن آنها وعدم پابرهنه راه رفتن بر روی خاکهای شنی از عوامل پیشگیری کننده است.همچنین دفع بهداشتی مدفوع و درمان افراد آلوده به عدم گسترش بیماری کمک می کند.
استرونژیلوئیدس استرکورالیسStrongyloides stercoralis :
مرفولوژی: این کرم دارای دو نوع زندگی انگلی و آزاد است.در نوع انگلی کرم دارای مری استوانه ای طویل و در نوع آزاد دارای دو اتساع حبابی در مری است.اندازه کرم حدوداً 1 میلی متر بوده و دارای تخمی بیضی شکل با جداری نازک و شفاف است.کرم نوع انگلی دارای اندازه ای بزرگتر از نوع آزاد است و کرم ماده قدرت بکرزایی دارد.دارای 3 لب کوچک در اطراف دهان است.شکل آلوده کننده انگل L3 یا لارو فیلاری فرم است.
چرخه زندگی: کر مبالغ در دئودنوم و ژوژنوم زندگی می کند. دارای 3 سیکل زندگی مختلف است:
1- سیکل مستقیم: پس از یک دوره زندگی کوتاه در خاک لارو رابدیتی فرم پوست اندازی کرده و به فرم فیلاری فرم (L3) تبدیل می شود. فرم L3 از راه پوست وارد بدن شده و مهاجرت ریوی می کند و در جریان مهاجرت دو بار پوست اندازی می کند و به فرم بالغ تبدیل می شود.فرم بالغ در روده کوچک جای می گیرد.
2-سیکل غیرمستقیم: لارو رابدیتی فرم در خاک طی مدت 24 تا 48 ساعت به کرمهای نر و ماده بالغ تبدیل می شود که این کرمها فرم آزاد انگل می باشند. کرم ماده پس از باروری تخم می گذارد و لارو رابدیتی فرم از آن به وجود می آید. این لاروها ممکن است به شکل فیلاری فرم تبدیل شده و سیکل مستقیم را در پیش گیرند و یا دوباره سیکل غیر مستقیم را ادامه دهند.
3-خودآلوده سازی: گاهی لارو رابدیتی فرم در جدار روده ها به لارو فیلاری فرم تبدیل می شود و از مخاط روده یا پوست ناحیه اطراف مقعد عبور کرده و از طریق عروق به قلب،ریه و دستگاه گوارش می رسد که به این حالت خودآلوده سازی یا Auto infection گویند.
اپیدمیولوژی: این انگل انتشار جهانی دارد و به همراه کرمهای قلابدار مشاهده می شود.انتقال عفونت به علت برهنه راه رفتن و عدم توجه به شستشوی سبزیجات به سهولت انجام می گیرد.در ایران حداکثر آلودگی در نواحی شمال ایران به خصوص در بین ساکنین کناره دریای خزر و مخصوصاً در مزارع چایکاری است.
بیماری زایی:باعث ایجاد عوارض پوستی ، عوارض ریوی و علائم گوارشی می شود.ایجاد اسهال های شدید می نماید.در افرادی که دچار اختلالا سیستم ایمنی هستند در کل بدن پراکنده می شود.تشخیص از راه مشاهده لارو در مدفوع است.
لاروهای مهاجر:
به دو دسته زیر تقسیم می شوند:
لارو مهاجر جلدیCutaneus larve migrans
لارو مهاجر احشاییVisceval larve migrans
لارو مهاجر جلدی: ایجاد بیماری بثورات خزنده یا creeping eruption می کنند. این عارضه توسط کرم های قلابدار سگ و گربه و در راس آنها انکیلوستوما برازیلینسیس ایجاد می شود. در بسیاری از مناطق استوایی شایع است و در افرادی که در تماس نزدیک با خاک آلوده به مدفوع سگ و گربه هستند بیشتر دیده می شود. لارو این کرم ها پس از نفوذ به پوست بدن به دلیل اینکه قادر نمی باشند سیر تکاملی خود را کامل کنند، در زیر پوست شروع به مهاجرت می کنند و ایجاد خارش هایی همراه با قرمزی می نمایند.
لارو مهاجر احشایی: توسط آسکاریس های سگ و گربه به نامهای Toxo cara canis و Toxo cara cati ایجاد می شوند.در این حالت چنانچه تخم این کرم ها توسط میزبان انسانی خورده شود، قادر به تکمیل سیر تکاملی خود نبوده و در احشاء مانند کبد ،ریه ،قلب و … شروع به مهاجرت کرده و عوارضی را ایجاد می کنند.

تریکواسترونژیلوس: Trichostrongylus
مرفولوژی: کرم بالغ نخی شکل و دارای دهانی با 3 لب و فاقد کپسول دهانی است.دارای دو اسپیکول و گوبرناکولوم است.تخم بیضی شکل بوده و نسبت طول تخم به عرض آن حدود دو برابر می باشد.
چرخه زندگی: کرم بالغ در ابتدای روده باریک علفخواران مانند گوسفند ،آهو،اسب و انسان زندگی می کند.تخم پس از خروج از بدن میزبان در شرایط مساعد دارای لارو رابدیتی فرم می شود. این لارو به لارو L3 تبدیل شده و از طریق پوست یا گوارش به بدن میزبان جدید می رسد. در روده باریک در عمق مخاط نفوذ کرده و به کرم بالغ تبدیل شده و شروع به تخم گذاری می کند.
اپیدمیولوژی:در ایران ،عراق و مصر پراکندگی بالایی دارد.مهمترین گونه این انگل تریکواسترونژیلوس اورینتالیس T.orientalis می باشد که در بین دامهای ایران بسیار مشاهده می شود.این کرم خونخوار بوده و ایجاد اسهال و دردهای شکمی می کند.
تشخیص: نیز با آزمایش مدفوع است.
دراکونکولوس مدیننسیس:Dracunculus medinensis
مرفولوژی:این کرم نخی شکل و باریک بوده و به نام های رشته ای و پیوک نیز معروف است. کرم بالغ در جنس نر بسیار کوچک تر از جنس ماده است.طول کرم ماده به 130 سانتی متر نیز می رسد.کرم دارای دهان مثلثی شکل است.
چرخه زندگی: کرم های بالغ در زیر نسوج زیر جلدی زندگی می کنند که پس از جفت گیری کرم ماده به بافتهای زیر جلدی سطحی مهاجرت می کند و در مناطقی مانند ران ، ساق پا و کف پا جایگزین می شود. در محلی که سر کرم وجود دارد یک برجستگی به وجود می آید و زمانی که این زخم با آب تماس یابد ، کرم ماده منقبض شده و از رحم خود شیره سفید رنگی که حاوی لارو است به درون آب می ریزد. این لارو در آب خود را به سیکلوپس می رساند و در بدن آن جای می گیرد.چنانچه سیکلوپس توسط میزبان نهایی که انسان ، سگ و دامها هستند خورده شود ، لارو در معده آزاد شده و پس از 8 تا 12 ماه بالغ می شود و به زیر پوست مهاجرت می کند.
اپیدمیولوژی: در آسیا ،هندوستان ،عربستان و آفریقا دیده می شود.در ایران در استان فارس و خصوصاً سواحل خلیج فارس مثل بندر بوشهر ،جهرم و بندر لنگه وجود دارد.
تشخیص: با مشاهده لارو در مایع خارج شده از زخم و همچنین لمس کرم در زیر پوست تشخیص داده میِ شود.
جهت درمان از روش امیلی استفاده می کنیم.در این روش پس از یافتن موقعیت کرم، توسط کمپرس آب سرد کرم را وادار به لارو گذاری می نماییم و سپس توسط یک چوب کبریت کرم را به آهستگی بیرون می آوریم.
خانواده فیلاریده:
کرمهایی نازک و نخی شکل هستند .مهمترین گونه های آنها عبارتند از:
ووشریا بانکروفتی:Wuchereria bancrofeti
مرفولوژی: این انگل به رنگ سفید مایل به زرد بوده و کوتیکول صاف دارد.قسمت دم به شکل فنری روی بدن پیچ خورده و دواسپیکول نامتساوی دارد.کرم ماده 5 تا 10 سانتی متر و کرم نر 4 سانتی متر طول دارد. میکرو فیلر(لارو-نوزاد) این انگل در رحم کرم ماده به صورت لاروی بوده و در جریان خون انسان نیز یافت می شود. این میکروفیلر دارای غلاف بوده ، در ناحیه دم هسته ندارد و دارای پریودیسیته یا تناوب شبانه است.
چرخه زندگی: کرمهای بالغ درون عروق و غدد لنفی زندگی می کنند که تعداد زیادی لارو را در خون رها می کنند.پشه ناقل با گزش فرد آلوده میکروفیلرها را می بلعد. این میکروفیلرها پس از طی یک دوره به لارو فیلاری فرم (آلوده کننده) تبدیل می شوند و خود را به خرطوم پشه می رسانند. در خونخواری بعدی از راه پوست انسان وارد میزبان جدید شده و خود را به عروق لنفاوی محیطی رسانده و بالغ می شوند. تناوب گردش میکرو فیلرها در خون حدود ساعت 10 شب تا 2 صبح بیشترین تراکم را دارد.در هنگام صبح میکروفیلرها به سمت عروق ریه حرکت می کنند.
مهمترین ناقلین این انگل پشه های کولکس culex و آادس Aedes هستند.انسان تنها میزبان نهایی این انگل است.
اپیدمیولوژی: این انگل در کشورهایی مانند پاکستان ، هندوستان ،چین،کره و ژاپن دیده می شود و در ایران تاکنون گزارش نشده است.
بیماری زایی:ضایعات اصلی در غدد و عروق لنفاوی گزارش می شود که باعث انسداد مجاری لنفاوی می گردد و نتیجه آن بیماری الفانتیازیس elephantiasis ( پیل پایی) می باشد.
در این بیماری یک یا چند اندام مثل پاها، دستها یا بیضه ها متورم می شوند.
تشخیص: براساس یافتن میکروفیلر در جریان خون است.
بروجیا مالایه:Brugia malaie
سیکل زندگی در این انگل همانند انگل قبلی است.با این تفاوت که میزبان واسط آن پشه های مانسونیا هستند و انسان و میمون میزبانان نهایی هستند.لاروها غلاف دارند و هسته ها به صورت دو هسته انتهایی در انتهای لارو دیده می شوند.که از این ویژگی جهت افتراق این میکروفیلر از دیگر لاروها استفاده می شود.علائم بالینی در این کرم نیز مانند ووشریا است با این تفاوت که الفانتیازیس در آن کمتر است.
لوآلوآ:Loa loa
این انگل را کرم چشم نیز می نامند.انگلی است سفید و باریک که روی پوسته آن برجستگیهایی وجود دارد. طول کرم در جنس نر حدود 5/3 سانتی متر و در جنس ماده حدود 7 سانتی متر است. میکروفیلرهای آین کرم دارای هسته و غلاف بوده و هسته ها تا انتهای دم لارو ادامه دارند.
چرخه زندگی: کرم بالغ در نسج زیر جلدی و میکروفیلرها در خون زندگی می کنند. ناقل در اینجا مگس های کریزوپس chrysops می باشند.میکروفیلرها در حفره گوارشی مگس از غلاف خود خارج شده و در عضلات مگس تکامل می یابند و به فرم آلوده کننده تبدیل می شوند.در زمان گزش مگس این لاروها از طریق خرطوم وارد میزبان جدید می شوند.پس از ورود به بدن ممکن است از نسوج مختلف مانند چشم عبور کنند.پریودیسیته این انگل روزانه است.
بیماری زایی: علامت اصلی بیماری تورم اعضاء است که به ورم کالابار مشهور است و یک نوع واکنش آلرزیک می باشد.
اونکوسرکاولولوس:Onchocerca volvulus
این کرم را تحت عنوان فیلاریاولولوس نیز می نامند و باعث ایجاد بیماری موسوم به کوری رودخانه می شود.
مرفولوژی: کرم بالغ سفید رنگ و به صورت کلاف پیچیده ای به طول 30 تا 50 سانتی متر در جنس ماده و کمتر از 5 سانتی متر در جنس نر است.میکروفیلرها به صورت لاروهای بدون غلاف هستند و در نسج پیوندی زیر پوست زندگی می کنند.
چرخه زندگی: میکروفیلرهای موجود در پوست توسط مگس سیاه سایمولیوم خورده می شوند و در بدن مگس به فرم عفونی تبدیل می گردند.مگس با گزش فرد میزبان انگل را به زیر پوست وی تلقیح می کند و ایجاد ندول های زیر پوستی می نماید.(در اندامهای حرکتی و سر)
این انگل در ایران گزارش نشده است.تشخیص آن به وسیله شناسایی میکروفیلرهایی که در برشهای پوستی به دست می آیند انجام می شود.
پیشگیری: با جلوگیری از گزش حشرات است.
دایروفیلاریا ایمیتیس:Dirofilaria immitis
این کرم را کرم قلب سگ نیز می نامند.حدود 25 سانتی متر طول دارد و میکروفیلرهای آن فاقد پریودیسیته هستند.در ایران در سگ ها و شغال ها گزارش شده است.
دیکتوفیما رناله:Dictophyma renale
این کرم را کرم بزرگ کلیه می نامند.تنها کرم کلیه ای است و در ایران نیز گزارش شده است.کرمی طویل و بزرگ به رنگ قرمز و به طول حدود 1 متر است.تخم آن تا حدودی شبیه تخم تریکوسفال می باشد. کرم از نسج کلیه تغذیه می کند به طوری که فقط کپسول کلیه باقی می ماند. علائمی مانند درد در هنگام ادرار و درد کلیوی و خون ادراری دیده می شود.تشخیص بیماری با مشاهده تخم انگل در ادرار می باشد.

انگل شناسی پزشکی

(کرم شناسی پزشکی)

فهرست مطالب
مقدمه: 1
انواع انگل: 2
انواع میزبان: 3
سیکل مستقیم و غیر مستقیم: 4
انتشار جغرافیایی انگل به شرایط زیر بستگی دارد: 4
طبقه بندی انگل ها: 6
ترماتودها trematoda (flukes): 7
دستگاه تناسلی: 8
فاسیولا هپاتیکاFasciola hepatica 10
اپیدمیولوژی: 11
فاسیولا ژیگانتیکاFasciola gigantica 12
دیکروسلیوم دندریتیکومDicrocoelium dendriticum ) ): 13
فاسیولا لاتسئولاتوم (fasciolaluncelatum ): 13
کلونورکیس سیننسیسClonorchis sinensis : 14
اپیستورکیس فلینئوس :(Opisthorchis felineus ) 16
فاسیولوپسیس بوسکی Fasciolopsis buscki 16
مرفولوژی : 18
هتروفیس هتروفیسHeterophyes heterophyes 19
متاگونیموس یوکوگاوائی Metagonimus yokogawai 21
پاراگونیموس وسترمانی Paragonimus westermani 22
شیستوزوماSchistosoma 23
سستودهاcestoda 26
تعریف چند اصطلاح: 28
سیکلوفیلیده ها 29
تنیا ساژیناتا Taenia saginata : 30
تنیا سولیوم Taenia solium : 30
اکینوکوکوس:Echinococcus 32
مولتی سپس مولتی سپس Multicepes multicepes 34
هایمنولیپس:Hymenolepis 34
دیپلیدیوم کانینوم:Dipylidium caninum 35
دیفلوبوتریوم لاتوم:Diphylobothrium latum 36
نماتودهاNematoda 37
تریکوسفالTricocephal 40
تریشینلا اسپیرالیس:Trichinella spiralis 41
آسکاریس لومبریکوئیدس :Ascaris lumbricuides 42
انتروبیوس ورمیکورالیس :Entrobious vermicularis 43
کرمهای قلابدار:Hook worms 44
انکیلوستوما دئودناله Ancylostoma duodenale 44
استرونژیلوئیدس استرکورالیسStrongyloides stercoralis : 46
لاروهای مهاجر: 47
تریکواسترونژیلوس: Trichostrongylus 48
دراکونکولوس مدیننسیس:Dracunculus medinensis 48
خانواده فیلاریده: 49
ووشریا بانکروفتی:Wuchereria bancrofeti 49
بروجیا مالایه:Brugia malaie 50
لوآلوآ:Loa loa 50
اونکوسرکاولولوس:Onchocerca volvulus 51
دایروفیلاریا ایمیتیس:Dirofilaria immitis 52
دیکتوفیما رناله:Dictophyma renale 52

53


تعداد صفحات : 55 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود